امروز: آیت الله موسوی خویینی ها در سخنانی با تاکید از اینکه نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کرد، به مساله اعلام برائت ادعایی اقتدارگرایان اشاره کرده و ظهار داشت: ابراز بیزاری یعنی چه؟ یعنی از آقایان مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی تبری بجوئیم؟
این عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: ما خودمان آقای موسوی را به عنوان کاندیدا معرفی کردیم، و او مدعی است رایش را خوردهاند و هنوز تکلیف این مساله روشن نشده است چون یک طرف دعوا را بر کرسی نشاندهاند وطرف دیگر را در خانهاش زندانی کردهاند، حالا ما از او برائت بجوییم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و آنان همین داستان را دوباره تکرار کنند. کدام عقل سیاسی به ما اجازه این کار را میدهد؟ دین هم به ما چنین اجازهای نمیدهد. بالاخره آقای موسوی که تنها نیامد. من گفتم، شما گفتید، دیگران گفتند و خودش هم احساس وظیفه کرد و آمد، همین طور جناب آقای کروبی. آن وقت بگوئیم ما به ایشان ربطی نداریم.
وی تصریح کرد که چنین حضوری در انتخابات به معنای اعلام کاندیدا را من قبول ندارم. چنین حضوری منوط به دست کشیدن از اصول اصلاح طلبی است. حاکمیت امروز به جریان اصلاح طلب برچسب فتنه گر زده است. حالا اینکه چه کسی فتنه را در کشور ایجاد کرده، محکمهای وجود ندارد که آن را مشخص کند.
این روحانی اصلاح طلب با انتقاد از فضای ایجاد شده ادامه داد: میگویند اگر میخواهید در انتخابات شرکت کنید باید از فتنه ابراز بیزاری بجویید. ابراز بیزاری یعنی چه؟ یعنی از آقایان مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی تبری بجوئیم؟ ما خودمان آقای موسوی را به عنوان کاندیدا معرفی کردیم، و او مدعی است رایش را خوردهاند و هنوز تکلیف این مساله روشن نشده است چون یک طرف دعوا را بر کرسی نشاندهاند وطرف دیگر را در خانهاش زندانی کردهاند، حالا ما از او برائت بجوییم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و آنان همین داستان را دوباره تکرار کنند. کدام عقل سیاسی به ما اجازه این کار را میدهد؟ دین هم به ما چنین اجازهای نمیدهد. بالاخره آقای موسوی که تنها نیامد. من گفتم، شما گفتید، دیگران گفتند و خودش هم احساس وظیفه کرد و آمد، همین طور جناب آقای کروبی. آن وقت بگوئیم ما به ایشان ربطی نداریم. در این صورت چه فرقی با آنها داریم.
وی در ادامه افزود: آن آقا را با آن همه ساز و دهل آوردند، حالا هم میگویند به ما ربطی ندارد. حالا که مملکت را خراب کرده، میگویند ما او را نمیشناختیم و نمیدانستیم. هر آدم عادی میدانست که کشور با چنین مدیریتی به اینجا میرسد. اصلا از اول هم معلوم بود. شما چشمانتان را بسته بودید. ما بیاییم بگوییم آقای کروبی و موسوی هیچی؟ اینان همراهان و دوستان ما هستند. مردم به آنها نگاه کردند و آنها به مردم و شماها نگاه کردند. همه با هم وارد انتخابات شدیم. میگویند از آقای خاتمی اعلام برائت کنید. تازه ول کن هم نیستند. از این سه تا که ابراز برائت کردید میگویند از دیگران هم ابراز برائت کنید، از آنها که زندانی هستند هم ابراز برائت کنید وآخرش هم میگویند از خودتان و از گذشتهتان هم اعلام بیزاری کنید. یعنی باید از همه اینها ابراز برائت کنید تا شما را قبول کنند. مرده شوی این قبول کردن را ببرد. میخواهند همه چیز را از شما بگیرند تا بتوانید در انتخابات شرکت کنید؟ چه انتخاباتی؟ شما در این صورت چه خاصیّتی برای مردم دارید که بخواهید در انتخابات شرکت کنید. من با این تفکر که با هر قیمتی باید در انتخابات شرکت کرد مخالفم.
آیت الله موسوی خوئینی در نشستی که با حضور اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برگزار شد ضمن انتقاد شدید از عملکرد برخی از سایتها که دروغگویی را در جامعه رواج میدهند، گفت: سایت جوان گفته است که فلانی (موسوی خوئینی) اعلام کرده که آقای هاشمی میخواهد با طرح دولت وحدت ملی، سر اصلاح طلبان کلاه بگذارد. نمیدانم چرا این سایتها با این گونه دروغ پردازیها خود و مردم را سرگرم و مشغول میکنند. به خصوص از قول من هر روز مطالبی را علیه این وآن از جمله آقایان خاتمی، هاشمی، موسوی، کروبی ودیگر عزیزان و حتی گاهی علیه بعضی از مقامات و مسولان حکومتی نقل میکنند.
دروغ را به جای عقل و تدبیر نشاندهاند
به گزارش پویش، وب سایت رسمی سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، وی ادامه داد: آیا اینان میخواهند با این شیوه قدرت را نگه دارند؟ کشورهایی که دین و ایمان این آقایان را ندارند با مردمشان با صداقت رفتار میکنند و چیزی را از مردم یا پنهان نمیکنند یا نمیتوانند پنهان کنند. آنقدر به رسانهها میدان دادهاند که به صاحبان قدرت اجازه نمیدهند تا کاری را انجام دهند و آن را مخفی کنند. من در تعجبم که چرا فکر میکنند کشور را با دروغ، بهتر میتوان اداره کرد و آن را به جای عقل و تدبیر نشاندهاند. شاید حدیث و آیهای به دست آوردهاند که میگوید در آخر الزمان، بایستی مردم را با دروغ سرگرم کرد و یا با دروغ و تهمت و توهین به این وآن، دنیا و آخرت مردم را آباد کرد؟ من عرض میکنم شما لازم نیست آخرت مردم را آباد کنید. آخرت را بگذارید بر عهده خود مردم. شما همین دنیای مردم را آباد کنید تا شاید آخرت خودتان آباد شود. شما در همین هم ماندهاید. تمام مردم دنیا از اول تا آخر، ۲ضرب در ۲ را ۴ تا حساب کردهاند. نمیدانم چرا شما هر جوری از صبح تا شب و از شب تا صبح حساب میکنید به ۵ میرسید. آیا عقل شما مشکل پیدا کرده و تدبیرتان خراب شده است؟ با دروغ مشکلات معیشتی مردم حل نمیشود و قدرت خرید مردم افزایش پیدا نمیکند و فساد و اختلاسهای چند هزار میلیاردی ریشه کن نمیشود. با دروغ نمیتوان راه خدا را رفت و مردم را به راه خدا برد. عقل شما به تدبیر همین دنیای فعلی هم نمیرسد، آن وقت میخواهید آخرت مردم را آباد کنید؟ این دیگر از عجایب روزگار است که یک آدمی که جلوی پایش را نمیتواند ببیند، مدعی میشود که پشت دیوار را میببیند و به مردم از آنجا هم خبر میدهد. همین امریکا تا به حال دو بار در طول یک صد سال گذشته با توفان و سونامی سهمگین اقتصادی روبرو شده که آن را با عقل و تدبیر حل کرده است. اینکه آمار دروغ به مردم بگویید و جلوی آنها چیزی را که با چشم خود میبینند، انکار کنید مشکلات حل نمیشود. نمیدانم چرا اینها به این نتیجه رسیدهاند که دروغ بگویند.
از بس دروغ گفتهاید، مردم حرفهایتان را باور نمیکنند
این عضو باسابقه مجمع روحانیون مبارز با اشاره به رواج تهمت و دروغ در فضای جامعه بیان کرد: فرض کنید علیه فردی هر روز تهمت بزنید و دروغ بگویید. آخر شما که بزرگ نمیشوید. آدم باید خودش فضیلت داشته باشد وگرنه اینکه هی بگویید فلانی بد است، فلانی فتنه گر است، فلانی صهیونیست است، فلانی آمریکایی است و فلانی چیست و فلانی چیست و غیره برای شما سودی نخواهد داشت، حتی اگر مردم باور کنند، و البته از بس دروغ گفتهاید آن را هم باور نمیکنند. اصلا من آدم بدی هستم ولی با بد بودن من کسی باور نمیکند که تو خوبی. تو باید خودت فضیلت داشته باشی که مردم قبولت داشته باشند.
عملکرد دستگاه قضایی آنقدر درخشان است که جایی برای شکایت از کسی باقی نگذاشته است
این چهره شاخص جریان اصلاحات تاکید کرد: این سایتها آنقدر در دروغپردازی مهارت دارند که بعضا روسای خودشان را نیز به اشتباه میاندازند. یک روز فرماندهی، سخنی را علیه من بیان کرده بود و گفته بود که فلانی میخواهد فلان کار را انجام دهد. نمیدانم که او خواب دیده که من میخواهم چنین کاری بکنم؟ این سایتها از بس دروغ میگویند، روسای خودشان را نیز به اشتباه میاندازند و کسانی که میدان میدهند و اجازه میدهند که این دروغها گفته شود آنها را باور میکنند. مانند قضیه ملانصرالدین که به همه میگفت فلان جا آش میدهند و بعد که همه مردم برای گرفتن آش رفتند، با خودش گفت نکند واقعا آنجا آش میدهند و او هم به راه افتاد.
این سایتها آنقدر بیبته هستند که آدم نمیداند یقه چه کسی را بگیرد. البته من هم تا حالا اقدامی نکردهام ولی ماشالله، دستگاه قضایی آنقدر کارهایش درخشان است که آدم میگوید بگذار سر گرم کارهای خودش باشد و جایی برای شکایت باقی نگذاشته است.
بنده خواستم از این فرصت حضور دوستان که تشریف آوردهاید - وتشکر میکنم - استفاده کنم و عرض کنم هر مطلبی که این سایتهای معلوم الحال وگردانندگان بیتقوا یا کم تقوای آنها از قول بنده علیه اشخاص وشخصیّتهای محترم نقل میکنند، صحت ندارد، همچنان که تمام یا بسیاری از مطالبی که در ارتباط با مسائل روز از قول بنده نقل میکنند نادرست است.
متاسفانه این سایتها هر روز اگر نگویم هر دو سه روز، تعدادی خبر به نام من واز قول من جعل و پخش میکنند و بنده هم هیچ امکانی ندارم که هر روز بلا فاصله آنها را تکذیب کنم و امروز که شما تشریف آوردید خواستم برای شما توضیح بدهم واگر برای شما مقدور بود به اطلاع دیگران برسانید.
با این نگاه که با هر قیمتی باید در انتخابات شرکت کرد مخالفم
آیت الله موسوی خوئینی ضمن اعلام مخالفت با حضور بیقید و شرط اصلاح طلبان در انتخابات گفت: در مورد انتخابات دو نظر وجود دارد. بعضیها معتقدند اصلاح طلبان به هر شکلی شده است باید در انتخابات شرکت کنند که من این را قبول ندارم.
چنین حضوری در انتخابات به معنای اعلام کاندیدا را من قبول ندارم. چنین حضوری منوط به دست کشیدن از اصول اصلاح طلبی است. حاکمیت امروز به جریان اصلاح طلب برچسب فتنه گر زده است. حالا اینکه چه کسی فتنه را در کشور ایجاد کرده، محکمهای وجود ندارد که آن را مشخص کند. میگویند اگر میخواهید در انتخابات شرکت کنید باید از فتنه ابراز بیزاری بجویید. ابراز بیزاری یعنی چه؟ یعنی از آقایان مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی تبری بجوئیم؟ ما خودمان آقای موسوی را به عنوان کاندیدا معرفی کردیم، و او مدعی است رایش را خوردهاند و هنوز تکلیف این مساله روشن نشده است چون یک طرف دعوا را بر کرسی نشاندهاند وطرف دیگر را در خانهاش زندانی کردهاند، حالا ما از او برائت بجوییم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و آنان همین داستان را دوباره تکرار کنند. کدام عقل سیاسی به ما اجازه این کار را میدهد؟ دین هم به ما چنین اجازهای نمیدهد. بالاخره آقای موسوی که تنها نیامد. من گفتم، شما گفتید، دیگران گفتند و خودش هم احساس وظیفه کرد و آمد، همین طور جناب آقای کروبی. آن وقت بگوئیم ما به ایشان ربطی نداریم. در این صورت چه فرقی با آنها داریم. آن آقا را با آن همه ساز و دهل آوردند، حالا هم میگویند به ما ربطی ندارد. حالا که مملکت را خراب کرده، میگویند ما او را نمیشناختیم و نمیدانستیم. هر آدم عادی میدانست که کشور با چنین مدیریتی به اینجا میرسد. اصلا از اول هم معلوم بود. شما چشمانتان را بسته بودید. ما بیاییم بگوییم آقای کروبی و موسوی هیچی؟ اینان همراهان و دوستان ما هستند. مردم به آنها نگاه کردند و آنها به مردم و شماها نگاه کردند. همه با هم وارد انتخابات شدیم. میگویند از آقای خاتمی اعلام برائت کنید. تازه ول کن هم نیستند. از این سه تا که ابراز برائت کردید میگویند از دیگران هم ابراز برائت کنید، از آنها که زندانی هستند هم ابراز برائت کنید وآخرش هم میگویند از خودتان و از گذشتهتان هم اعلام بیزاری کنید. یعنی باید از همه اینها ابراز برائت کنید تا شما را قبول کنند. مرده شوی این قبول کردن را ببرد. میخواهند همه چیز را از شما بگیرند تا بتوانید در انتخابات شرکت کنید؟ چه انتخاباتی؟ شما در این صورت چه خاصیّتی برای مردم دارید که بخواهید در انتخابات شرکت کنید. من با این تفکر که با هر قیمتی باید در انتخابات شرکت کرد مخالفم.
با حفظ همه اصول دینی وانقلابی واصلاح طلبانه در انتخابات شرکت میکنیم
وی در ادامه افزود: بعضیها میگویند اگر فردی اصلاح طلب از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد از او حمایت کنیم و به او رای بدهیم در غیر این صورت به یک اصولگرای معتدل رای بدهیم و او را حمایت کنیم. مگر ما در اصلاح طلبی هیچ اصولی نداریم؟ یکی از دوستان جمله قشنگی گفته بود. ایشان گفته بود ما کاندیدای اجارهای نمیخواهیم. درست است که آنها مدعی اصولگرایی هستند، اما ما اصولگراتر از آنها هستیم.
میگویند که اگر در انتخابات شرکت نکنید حذف میشوید. از کجا حذف میشویم؟ از درون حکومت؟ سالها است که ما را حذف کردهاند. آن دو بزرگوار را که در خانهشان زندانی کردهاند. عدهای هم که در زندان به سر میبرند. کسی هم مثل آقای خاتمی در چنان محدودیت هائی بسر میبرد که اگر در زندان بود راحتتر از این بود. خوب حذف کردن مگر چه معنایی جز این دارد؟ اگر منظور این است که با شرکت نکردن در انتخابات از میان مردم حذف میشویم، معلوم میشود تحلیل درستی از مردم وخواستههای آنان ندارند. حیات و بالندگی اصلاح طلبان در میان مردم به ایستادگی بر سر اصول اصلاحات وآرمانهای اصلاحی انقلاب است. اگراصلاح طلبان از اصول اصلاحات و آرمانهای اصلاحی انقلاب و امام دست بر دارند تا بتوانند در انتخابات شرکت کنند، هم از میان مردم حذف میشوند و هم حاکمیّت مجال تحرک را از آنان میگیرد. اصلاح طلبان تنها با حفظ همه اصول باید در انتخابات شرکت کنند و کاندیدائی در خور شآن آرمانهای اصلاحی انقلاب و امام به جامعه معرفی کنند.
کاندیدای اصلاح طلبان نباید یک نیروی دست چندم باشد
به گزارش پویش، وب سایت رسمی سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، آیت الله موسوی خوئینی در خصوص ویژگی کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو اظهار داشت: اصلاح طلبان تفاوت مهمی با اصولگرایان دارند. کاندیدای اصولگرایان هر کسی که باشد با قدرت مالی وتبلیغاتی، برایش یک ظرفیتی ایجاد میکنند اما در میان اصلاح طلبان، کاندیدا باید دارای یک جاذبه ملی و عمومی باشد تا بقیه او را حمایت کنند. نباید خیال شود که هر چوب خشکی که به مردم معرفی کنیم، چون اصلاح طلبان از او حمایت میکنند مردم هم حمایت خواهند کرد. پایگاه مردمی اصلاحات از این جنس نیست که چشم و گوش بسته حرف ما را قبول کنند. اگر ببینند شما حرف حسابی میزنید از شما حمایت میکنند و اگر ببینند که کاندیدایی آوردهاید که خودتان هم باور ندارید که میتواند رئیس جمهوری در طراز اصلاح طلبان باشد و میخواهید به بهانه معرفی یک فرد، حرفهایتان را بزنید این را میفهمند و پشت سرتان نخواهند آمد و در آن صورت است که حذف میشوید. مردم میگویند اگر ما را میخواهید به صحنه بیاورید، باید کسی کاندیدا شود که بتوانیم به او دل ببنیدم. البته ما چنین افرادی در میان اصلاح طلبان کم نداریم، ولی ریش و قیچی دست آقای آیت الله جنتی است که بگوید چه کسی صلاحیت دارد و چه کسی ندارد. به کسی هم جوابگو نیست که دلایل تایید یا رد صلاحیت یک فرد را توضیح بدهد.
وقتی خدا با انسان حرف میزند میفهمیم که چرا میفرماید این خوب است و آن بد است، ولی مشکل ما این است که نمیفهمیم که جناب جنّتی، در دایره کدام نگاه این را تایید میکند و آن را رد میکند.
اکنون قطع نظر از رد یا تایید آیت الله جنّتی، باید کسی کاندیدای اصلاح طلبان شود که تفکر و اندیشه اصلاح طلبی را با خود حمل کند. درصورتی که چنین فردی بیاید، مردم از او حمایت میکنند و طبیعی است که گروههای اصلاح طلب نیز کمک ویاریش خواهند کرد. او باید خودش دارای تفکر و اندیشه اصلاح طلبی باشد و آن اندیشهها را بروز داده باشد و بتواند جریان اصلاح طلبی و گفتمان اصلاح طلبان را در جامعه نمایندگی کند. باید دارای جاذبه سیاسی- اجتماعی باشد و مردم باور کنند که او میتواند رئیس جمهور خوبی باشد. اگر این ویژگیها را داشته باشد، آن وقت ما هم برایش دعا میکنیم و تبلیغ میکنیم ومردم هم حمایت میکنند. در غیر اینصورت بنده قطع دارم معرفی کاندیدا وشرکت فعال در انتخابات به هر قیمتی برای تفکر وجریان اصلاحات زیان بار است.
اصلاح طلبی فراتر از انتخابات است
دادستان سابق کل کشور گفت: اینکه بنده گفتهام مساله اصلاح طلبی فراتر از انتخابات است، معنایش همین است که انتخابات برای ما اصل نیست که به خاطرش اصول اصلاح طلبی را زیر پا بگذاریم. اصل برای ما اصول اصلاح طلبی وآرمانهای اصلاحی انقلاب وامام است که با رعایت و حفظ آنها میتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و کاندیدا معرفی کنیم، آن اصول برای ما مهم است یعنی در درجه اول اصلاحات مهم است و نه رئیس جمهور داشتن.
اصلاح طلبان جمهوری اسلامی واقعی را میخواهند.
او در این نشست که با حضور جمعی از اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برگزار میشد تصریح کرد: همانطور که من قبلا هم گفتهام اصلاحات اصولی دارد و این طور نیست که هر کسی یک چیزی بگوید. یک بار یکی از دوستان میگفت آخر شما معلوم نیست چه میخواهید بگویید. گفتم اگر معلوم نیست پس چرا آن دو نفر در خانهشان زندانی هستند و چرا یک عده به شش سال زندان محکوم شدهاند. آنها خوب فهمیدهاند که اصلاح طلبان چه میخواهند بگویند، آن وقت شما میگویید معلوم نیست؟ اصلاح طلبان معلوم است چه میخواهند بگویند، آنها میگویند ما جمهوری اسلامی میخواهیم. ولی چیزی که در حال اتفاق افتادن است هم جمهوریت و هم اسلامیت را دارد از بین میبرد و ما دنبال اصلاح همین قضیه هستیم.
این عضو باسابقه مجمع روحانیون مبارز گفت: ما که بیجهت آقای مهندس موسوی را نپذیرفتیم، یا قبل از او آقای خاتمی را، اگر ما به دنبال آقای کروبی وموسوی وخاتمی هستیم چون فکر میکنیم که این آقایان با اصول اصلاح طلبی همراهی دارند و میتوانند این جریان را رهبری کنند. من با مشاهده وضعیت موجود، هیچ امیدی ندارم که حاکمیت راه را باز کند تا تمام مردم آزادانه مشارکت کنند. آنها میگویند همه آزاد هستند، اما در چارچوب نگاه آقای جنتی، و این به نظر ما درست نیست. آقای جنتی بالاخره یک نفر است و نمیشود که همه خودشان را با قد و قوارهای که آقای جنتی متر میکند اندازه کنند و تطبیق دهند. اگر انتخابات آزاد باشد و همه مردم بتوانند شرکت کنند، هر چه نتیجهاش باشد، مردم قبول میکنند. یعنی در این صورت اگر یک کاندیدای اصولگرا از صندوق بیرون آمد، اصلاح طلبان قبول میکنند و اگر یک اصلاح طلبی بیرون آمد، آنان نیز باید قبول کنند. انتخابات آزاد باشد، یعنی هیچ جای پنهان و تاریکی در آن وجود نداشته باشد. من چندی پیش هم عرض کردم، انتخاباتی که از آن یکی بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند و یکی برود در زندان، اسمش انتخابات آزاد نیست.
در شرایطی که به یک جریان مهم سیاسی کشور نه اجازه میدهند روزنامه داشته باشد و اگر سایتی هم راه بیندازند، گذشته از آنکه فیلتر میکنند هر وقت هم بخواهند و بتوانند آن را هک میکنند و نه اجازه بر گزاری یک نشست سیاسی چند هزار بلکه چند صد نفره را به آنان میدهند، انتخابات آزاد بر گزار نمیشود. انتخابات آزاد معنا و مفهومی دارد.
در شرایطی که یک جریان سیاسی مهم کشور از همه امکانات حضور در صحنه سیاسی کشور محروم شده است و جریان مقابل از تمام امکانات مالی، تبلیغاتی، رسانهای، به ویژه از رسانه ملّی برخودار است و نیز برای حمله و هجوم به جریان رقیب وبه اصلاح طلبان و به هر کس و به هر گروه که نمیپسندند، آزادند و از حمایت امنیّتی و قضائی برخور دارند، آیا میشود باور کرد که انتخابات آزاد است؟
در شرایطی که هر روز به طور خلق الساعه، سایت هائی با نامهای مختلف و متنعّم از یک آبشخور راه اندازی میشود (اگر تولیدات صنعتی یا تعطیل است یا بیرمق ولی کشور در صنعت تولید سایت جلو رفته است) و برخی یا بسیاری از آنها کارشان هم دروغ پراکنی است. آن وقت طرف دیگر نه روزنامهای دارد، نه اجازه میدهند سایتش فعالیت کند، نه میتواند نشستی را برگزار کند، باز ما امید به انتخابات آزاد داشته باشیم؟ اگر انتخابات، آزاد است چگونه اصلاح طلبان نمیتوانند اجتماعات ونشستهای سیاسی برگزار کنند و در باره انتخابات و مسائل مختلف کشور با مردم گفتگو کنند؟ باز ما باید امید به انتخابات آزاد داشته باشیم؟
نمیتوانند این وضعیت را به گردن اصلاح طلبان بیاندازند
آیت الله موسوی خوئینی بیان کرد: با اینکه من هیچ وقت از آینده ناامید نبودهام، ولی با مشاهده این وضعیت متاسفانه میبینم که اجازه نمیدهند که انتخابات پیش رو انتخاباتی آزاد باشد. چون شرایط برایشان دشوارتر شده است. در سال ۸۸ مدیریت کشور به دشواری امروز نبود. همانطور که در سال ۸۴ هم به دشواری سال ۸۸ نبود. این وضعیت امروز را الحمدالله نمیتوانند به گردن اصلاح طلبان بیندازند و دست اصلاح طلبان را در مشکلات ۴ سال گذشته داخل بدانند، چون همه چیز را خودشان به اینجا رساندهاند. مدیریت کشور برایشان دشوار شده است و به روی همدیگر چنگ میاندازند و روز به روز هم وضعیت برایشان دشوارتر میشود و هر چه دشوارتر شود برگزاری انتخابات را سختتر میکنند، چون احساس میکنند آزادی انتخابات سال ۸۸ را هم نمیتوانند برقرار کنند. چون نگران هستند که از داخل انتخابات آزاد نتیجهای بیرون بیاید که کار را برای آنان مشکلتر کند. خدا کند مشکلات کشور کمتر شود و به حد اقل برسد. در غیر این صورت هر روز دایره آزادیهای مدنی و مشروع تنگتر خواهد شد.
راه مقابله با فشارهای خارجی انتخابات آزاد است
وی با بیان اینکه در جاهای دیگر هر وقت دشواری پیش بیاید راه بازگشت به مردم را انتخاب میکنند، گفت: این را هم بنده مکرر گفتهام و هم سایر بزرگان، که راه حل مشکل مدیریّت کشور بازگشت به انتخابات آزاد است. اگر مسوولان از همین امروز تصمیم بگیرند که انتخابات پیش رو را آزاد برگزار کنند و صمیمانه هم این کار را بکنند، خیلی از مشکلات از همین امروز مرتفع میشود و نیمی از فشارهای بین المللی هم برداشته میشود. چون آنها هم به محض اینکه احساس کنند چنین اتفاقی میافتد، میفهمند که دیگر با یک ملت روبرو هستند. الان آنها به گمان این هستند که فقط با دولت طرف هستند و نه با مردم ایران. چون فکر میکنند که مردم متفرق و چند دستهاند. اما به محض اینکه ببینند همه مردم بسیج شدهاند و هدف مشترکی دارند، احساس میکنند که دیگر نمیشود مثل گذشته رفتار کنند و حداقل نیمی از فشارها کاسته میشود و رفع باقی فشارها هم میماند برای رئیس جمهور آینده که از صندوق رای انتخابات آزاد بیرون بیاید. هر که باشد میتواند آن ۵۰ درصد باقیمانده را حل کند. اما اگر رئیس جمهوری باشد که آزادانه از صندوقها بیرون نیامده باشد، این مشکلات امروز حتما چند برابر هم خواهد شد. البته آزاد بودن انتخابات را مردم میفهمند. چون انتخابات آزاد آثار و علائمی دارد که اگر مردم آنها را ببینند باور میکنند. اما بعید میدانم که حکومت تن به یک انتخابات آزاد بدهد. انتخابات آزاد یعنی اینکه آقای مهندس موسوی هم بتواند کاندیدا شود. چون مهندس موسوی چهار سال پیش با تمام سختگیریهایی که همین آقای جنتی (که خدا انشاءالله طول عمرش بدهد وجنّتیشان کند) کرد تائید شد و از آن موقع به بعد هم هیچ محکمه و دادگاهی محکومش نکرده است. اگر انتخابات آزاد باشد ایشان باید بتواند کاندیدا شود. حتی لازم نیست برای انتخابات از حصر هم بیرون آورده شود، فقط از داخل حصر منزلش اعلام کاندیداتوری کند. اگر رای آورد از خانهاش برود ساختمان ریاست جمهوری و اگر رای نیاورد همانجا بماند. اگر انتخابات آزاد نباشد، هر چقدر هم که ما بگوئیم آزاد است مردم باورشان نمیشود. اگر حکومت حرفی بزند که با عقل مردم جور در بیاید آنها باورش میکنند، اما اگر بر خلاف عقل و بر خلاف مشاهدات روزانه اشان باشد باورنمی کنند.
برخی از دوستان در مورد عرایض بنده در مورد انتخابات، که قبلاً گفتهام، انتقاد کردهاند که خیلی یاس آور است، اگر چنین است من آن را بر امید دادنهای کاذب ترجیح میدهم، چون در این صورت دوستان فعالیّتها و رفتارشان را بر اساس واقعیّتها سامان میدهند. ما نباید مانند کسانی حرف بزنیم که سالها به مردم قول فتح قلهها را دادند، ولی کشور را به جائی رساندند که امروز همه شاهد آنند.
شما برای اصلاح امور پیشنهادی به جریان حاکم دادهاید؟
در ادامه یکی از اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار با طرح بحث اتاق فکر اصلاح طلبان و ارائه پیشنهاد به جریان حاکم، خواستار توضیح این مساله توسط آیت الله موسوی خوئینیها شد و پرسید: برخی از فعالین اصلاح طلب معتقد بودند که نقشه راهی را که آقایان خاتمی، موسوی خوئینی و نوری ترسیم کنند، اکثر گروهها و پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان قبول میکنند. علت اینکه آن آقایان و شما این خط مشی را تدوین و اعلام نمیکنید چیست؟ اگر این جمع خیال اعلام موضع رسمی ندارند، چرا اعلام نمیکنند که این وظیفه بر عهده جایی دیگری مانند شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است؟
آیت الله موسوی خوئینی در پاسخ گفت: من در میان اصلاح طلبان در موقعیتی قرار ندارم که چیزی بگویم و همه قبول کنند. شاید برخی اینطور خیال میکنند. بنده به عنوان عضوی از مجمع روحانیون مبارز، رئیسمان آقای خاتمی است. اگر حرفهایی که من امروز میزنم با نظر دوستان اصلاح طلب یکی باشد و موافق باشند، به تدریج همین نظر میشود گفتمان غالب اصلاح طلبان. من نمیدانم که در میان اصلاح طلبان و شورای هماهنگی کدام یک از این حرفها و نگاهها طرفداران بیشتری دارد. ممکن است که من چون در جمع شما سن پدری دارم، شما احترام میکنید و چیزی نمیگویید، اما معنایش این نیست که من هر چه بگویم شما قبول داشته باشید.
وی افزود: این حرفها و تعارفات که میکنند را قبول ندارم و باورم نمیشود. من نهایتا میتوانم حرف خودم را بزنم و حرفی هم که میزنم محصول مشاهدات خودم در این مدت است. اعتبار اصلاح طلبان در جامعه هم اعتبار سرنیزه و پول و اینطور چیزها نیست و این اعتبار از نوع تفکر ونگاه و تحلیل آنان بر میآید که باید متناسب با آن حرف بزنیم. و اما اینکه اشاره کردید ما برای اصلاح امور به حاکمیّت پیشنهادی بدهیم این کار عملی نیست. آنها ما را برانداز میدانند و نسبت به من هم نگاهشان این است که به قول سردارشان من آمریکائی هستم و آمریکا به من خط میدهد وبه قول یکی از نویسندگانشان و سایتهای خلق الساعه و بیشمارشان، من افکار مارکسیستی دارم و به «ک گ ب» وصل هستم و البته آنهایی که این تهمتها را میزنند همه آزاد هستند و هر روز هم وضعشان بهتر میشود. آن وقت من بیایم به آنها بسته پیشنهادی بدهم؟ میگویند که ما همین که شما را زنده گذاشتهایم، لطف کردهایم و ما را به عنوان یک دشمن خطرناک میدانند و فکر میکنم که اگر روزی بر سر دوراهی سازش با آمریکا یا اصلاح طلبان قرار بگیرند، آمریکا را بر ما ترجیح میدهند.
وی در ابتدای جلسه در مورد اشغال لانهٔ جاسوسی از سوی دانشجویان خط امام توضیحاتی را ارائه داد که در ادامه میآید:
آیت الله موسوی خوئینی در ابتدای این نشست اظهار داشت: اگر کسی اشغال لانهٔ جاسوسی را با توجه به شرایط زمانه بررسی نکند به داوری درستی نمیرسد. اگر با ملاحظه شرایط امروز ایران که قابل مقایسه با سال ۵۸ نیست بگوییم که گروهی از دانشجویان به سفارت کشوری که مهمان ما بودند هجوم بردند، و کار بیهودهای کردهاند و جز خسارت چیزی برای کشور نداشته است، این سخن نادرستی است. ولی ما باید با توجه به آن روز و با توجه به بیست و چند سال قبل از آن روز این اقدام را بررسی کنیم.
اکثر گروهها وشخصیّتهای سیاسی واکثریّت قاطع مردم ایران حمایت کردند
وی ادامه داد: من از کسانی که تسخیر لانهٔ جاسوسی را کاری زیان بار میدانستند میپرسم که آیا گروهی که اینکار را کردند به زعم شما ناآگاه بودند؟ یا آنان دانشجویانی مبارز در رژیم شاه و انقلابی بودند؟ و نیز میپرسم پس از آنکه آن واقعه روی داد آیا تنها یکی دو حزب حمایت کردند یا تمام ایران حمایت کرد؟ تقریبا تمامی گروههای سیاسی آن زمان و شخصیّتهای سیاسی از این اقدام حمایت کردند. حتی نهضت آزادی که رییسشان مرحوم مهندس بازرگان، مخالف بود دچار انشقاق شدند و هفت نفر از آنها اعلام حمایت کردند. یعنی آیا همهٔ گروههای سیاسی آن روز نسنجیده رفتار کردند؟ کسانی که امروز تسخیر لانه را زیر سوال میبرند بعید نیست روزی بگویند که مبارزه با رژیم شاه اساسا کار غلطی بوده است؟
رفتار گروه مجاهدین خلق در ماجرای تسخیر
عضو مجمع روحانیون مبارز با اشاره به رفتار منافقانه گروه مجاهدین خلق بیان کرد: تنها گروه مجاهدین خلق بود که کاری منافقانه انجام داد. آنها در ساعت اول پس از واقعه بیانیه دادند و مخالفت کردند و گفتند که این گروه که به سفارت هجوم بردند چیزی از امپریالیسم نمیدانند و پرچمدار مبارزه با امپریالیسم ما هستیم ولی به فاصلهٔ دو سه ساعت از واقعه، بیانیهٔ دیگری دادند و از بیانیهٔ نخستشان عذر خواهی کردند و از این اقدام اعلام حمایت کردند.
در لانهٔ جاسوسی دفتری گذاشته شد که شخصیتهای سیاسی و نمایندگان احزاب که به آنجا میآمدند در آن دفتر چیزی مینوشتند و اعلام حمایت میکردند و این اقدام را به دانشجویان تبریک میگفتند و دفتر را امضا میکردند. از همهٔ گروهها و سازمانها آمدند، حتی گروههای مارکسیستی مثل فدائیان خلق و غیر آنها نیز آمدند و اعلام حمایت کردند. البته ما گروه مجاهدین خلق را به دلیل همین رفتار منافقانهشان راه ندادیم. آقای مسعود رجوی - که نمیدانم زنده ست یا مرده - و آقای موسی خیابانی که در آن زمان او را مرد شماره ۲ سازمان میدانستند و در درگیری در ایران کشته شد، چند ساعت پشت در لانه منتظر ماندند که فقط یک لحظه بیایند داخل تا آن دفتر را امضا کنند چون احساس میکردند که از قافله عقب افتادهاند ولی ما راهشان ندادیم.
وجدان جامعهٔ آن روز ایران موافق این اقدام بود
این چهره شاخص جریان اصلاحات تاکید کرد: وجدان جامعهٔ آن روز ایران موافق این اقدام بود. اگر کسی بگوید یک ملت در حمایت از این اقدامی اشتباه کرده است روزی هم با همین منطق میگوید انقلاب این ملت علیه رژیم شاه اشتباه بوده است. من دلایل ایجابی را بیان نکردم. ولی خواستم نشان بدهم که چقدر سخن کسانی که آن اقدام را محکوم میکنند بیمنطق است. آنها به آن شرایط توجه نمیکنند یا نمیخواهند توجه کنند. آنها گویا نمیدانند یا نمیخواهند بدانند که مردم ایران از دست چند ده هزار آمریکایی که در ایران بودند واز رژیم مورد حمایتشان چه کشیده بودند. این افراد نمیدانند ماجرای کودتای آمریکا علیه حکومت دکتر مصدق که در حافظه مردم ایران ماندگار بود سزاوار واکنش و عکس العملی بود تا در حافظه آمریکائیان نیز ماندگار شود.
مردم ایران باخون دل و عزیزانشان و با چنگ و دندان انقلابشان را به پیروزی رساندند. ۱۳ آبان هم روزی بوده است که دانش آموزان در این روز در راه انقلاب شهید شدند و امام را در چنین روزی در سال چهل وسه تبعید کردند و اینها همه در حافظهٔ مردم ایران ثبت شده بود. مردم ایران رژیم سلطنتی را نخواستند وسرنگون کردند و حکومتی راکه به نفع خود میدانستند به جای آن نشاندند، آمریکائیها میگفتند این حکومت به نفع شما نیست و همان رژیم سلطنتی به نفع شما است. آمریکائیها با گذشت ده ماه نه تنها حکومت بر خاسته از انقلاب را به رسمیّت نشناختند بلکه تلاش میکردند تا شاید همان رژیم را حتی بدون محمد رضا شاه احیاء کنند هر چند با فردی دیگر از آن خاندان ولی مردم ایران حکومت بر خاسته از انقلاب خود را میخواستند.
دانشجویان احساس کردند که آمریکائیها دست بردار نیستند و میخواهند که اوضاع را به حال سابق برگردانند و پس از بیست و پنج سال حمایت از سلطنت مطلقه اعلیحضرت، سرکوب، جنایات شاه، زندانی کردن هزاران مخالف و... بر خلاف حد اقل توقع و انتظار مردم ایران از شاه حمایت کردند و او را به آمریکا بردند. دانشجویان چه کار باید میکردند؟ باید یک راهی پیدا میکردند که دست آمریکا را از این کشور کوتاه کنند.
امام از اقدام دانشجویان حمایت کردند
آیت الله موسوی خوئینی با تاکید بر حمایت همه جانبهٔ امام از حرکت دانشجویان گفت: من نخواستم در آغازکلام از امام نام ببرم و بگوییم چون امام گفته است کار دانشجویان صحیح بوده است وآن را تایید کرده است پس اشغال سفارت کار درستی بوده است.
ولی امام رهبری بودند که مردم به ایشان اعتماد داشتند و دنبال او رفتند. در ایران خیلی از گروهها با نظام سلطنتی مبارزه کردند، برخی اصلاح آن نظام را میخواستند و برخی از اصلاح آن ناامید بودند. امام هم برای اصلاح آن نظام تلاش کردند ولی به این نتیجه رسیدند که اصلاح ناپذیر است و باید برچیده شود. به هرحال از میان همه گروهها و شخصیّت هائی که با رژیم شاه مبارزه میکردند، مردم امام را به رهبری پذیرفتند و به امام اطمینان کردند. یک چنین رهبری از این اقدام دانشجویان حمایت کرده است. نه حمایتی پس از چند یا چندین روز که دیگران همه موضعشان را اعلام کردهاند، بلکه زودتر از همه اعلام حمایت کردند. آیا امام از سر ناچاری حمایت کردند؟ آیا این ادّعا تحریف یا تخریب شخصیّت امام نیست؟ من مخالف با آزادی بیان نیستم، افراد حق دارند و آزادند هر چه میفهمند یا میخواهند بگویند، هرگز حق و حقیقت از آزادی بیان آسیب نمیبیند بلکه در فضای سانسور و شکستن قلمها و بستن دهانها، حقیقت به محاق میرود. اگر امام کسی بودند که از سر ناچاری یا به قول آن تفنگ به دست نادان از باب موج سواری از کاری حمایت و یا با کاری مخالفت میکردند، آیا میتوانستند چنان رهبری باشند که در اوج مبارزات و در میان چکاچک شمشیرها و صفیر گلولهها و التهابها و اعتصابها و دنیایی از دشمنها و دشمنیها، آن انقلاب عظیم را هدایت کنند و با تصمیمات قاطع و سنجیده، دشمن را سنگر به سنگر وادار به شکست کنند؟
امام اگر در باطن مخالف بودند و از سر ناچاری حمایت از این اقدام کردند میتوانستند چند روز، حد اقل یک روز صبر کنند سپس اعلام حمایت کنند. چرا پس از اطلاع، بلافاصله و قبل از همه اعلام حمایت کردند؟ وانگهی اگر از سر ناچاری وبرای حفظ آبروی دانشجویان اعلام حمایت کردند چرا بعد از دو سه روز (که نظر اولیّه دانشجویان هم بود) دستور تخلیهٔ سفارت را ندادند؟ ولی امام همراه با اعلام حمایت، این حادثه را تحلیل میکردند و چرایی این واقعه را میشکافتند.
من از شما میپرسم: اگر کسی مجبور باشد به دیگری احترام بگذارد حد اکثر جلوی پای او بلند میشود ولی در مدح او قصیده نمیسراید و اگر چنین کرد معلوم است که از صمیم دل به او احترام میگذارد نه از سر اجبار. امام بارها در سالگردهای اشغال سخنرانی کردند و به تبیین این مساله پرداختند.
آمریکاییها برای اشغال کشورها به بهانه نیازی ندارند
وی در ادامه افزود: یک آدم نادانی که تفنگ به او دادهاند که از کشور دفاع کند تفنگش را بر زمین گذاشته و شروع کرده است به سخنرانی علیه این و آن و در باره این واقعه. میگوید کسانی که آن کار را کردند یا بعضی از آنها - که منظورش بنده هستم - آمریکایی بودند و آمریکائیها یک رشتهٔ دانشگاهی دارند که آموزش میدهند اگر میخواهید کشوری را اشغال کنید راهش این است که سفارت خودمان در آن کشور را اشغال کنیم تا بهانهای شود برای حمله و اشغال آن کشور و مدعی شده است آمریکا این آموزش را بواسطهٔ من (موسوی خویینی) به دانشجویان داده است که آنها بروند و سفارت را اشغال کنند که بهانهای برای حمله به دست آمریکا بدهند. چطور فقط این آقای نظامی فهمیده است که چنین رشتهای در آمریکا تدریس میشود؟ ثانیا کجای دنیا چنین اتفاقی افتاده است؟ مثلا آمریکا برای اشغال عراق یا افغانستان چنین کاری کرده است؟ اصلا آمریکائیها برای اشغال کشوری به بهانهای - که دیگران بسازند- نیازی ندارند. آنها زور دارند، قدرت دارند، تبلیغات دارند بهانه میتراشند و کشورهای دیگر را با خود همراه میکنند. آنان نیازی به این ندارند که سفارتشان در کشوری اشغال شود تا به این بهانه به آنجا حمله کنند. خوشبختانه یا متاسفانه، درکشورهایی که امریکا به آنان حمله میکند، آنقدر بهانه وجود دارد که نیازی به اشغال سفارت نیست. مگر جنون صدام کم بهانهای بود برای حمله به عراق؟ یا مگر حماقت طالبانیها و همکاریشان با بن لادن بیش از یک بهانه نبود برای حمله به افغانستان؟ وانگهی مگر پس از تسخیر لانه، آمریکا برای اشغال ایران به این کشور حمله کرد؟ وقتی هم به این فکر افتادند که بیایند و گروگانها را از دست دانشجویان خارج کنند، شبانه به طبس آمدند که آن افتضاح به پا شد. حداکثر تدبیر امریکاییها در مساله گروگان گیری این بود و دیدیم که همین کار نیز چه افتضاحی برایشان به بار آورد. این آقای تفنگ به دست که این حرفها را میزند یا به او یاد داده شده است که بزند، ناخودآگاه و یا شاید خدای نخواسته آگاهانه، تمام بنیانهای این انقلاب را زیر سوال میبرد. او میگوید اشغال لانه کار خود آمریکائیها بود ولی چون موجی به راه افتاد امام سوار بر این موج شد وآن را به نفع انقلاب هدایت کرد. آنان در واقع امام را زیر سوال میبرند و همه هواداران امام واکثر قریب به اتفاق سیاسیون کشور وهمه مردم ایران را در این گونه تصمیمات کلان به زیر سوال میبرند. یعنی نه امام و نه هیچ فرد دیگری متوجه نشد که این اقدام کار خود آمریکائیها است و غافلانه از این حرکت حمایت کردند. آن وقت بعد از ۳۰ سال، یک آدم تفنگ به دست به این موضوع پی برده است.
آمریکاییها دولت ملی ایران را ساقط کردند
او در این نشست که با حضور جمعی از اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برگزار میشد تصریح کرد: بعضیها به ما انتقاد میکنند و میگویند بسیار خوب، شما سفارت را اشغال کردید، یک روز، دو روز و نهایتا یک هفته، چرا ۴۴۴ روز؟
ایشان توضیح داد: قصد دانشجویان این بود که سفارت را ۳ الی ۵ روز اشغال کنند آن هم برای آنکه صدای خود را به جهانیان برسانند. منتها بعد از این حرکت، امواج فوجها وگروهها ودستجات مردم برای اعلام حمایت در اطراف لانه و در سراسر کشور چنان وسیع وگسترده بود که دانشجویان قطرهای از این امواج شدند، بگونهای که مردم خود صاحب این حرکت شدند. دانشجویان اگر چه آغاز گر این حرکت بودند ولی با توجه به احساسات وشور وهیجان و احیاء غرور ملّی، نمیتوانستند خود پایان دهنده آن باشند. کسانی که این حرکت امام را محکوم میکنند، در واقع ملت ایران را محکوم میکنند. احساسات مردم ایران رامحکوم میکنند. اگر این احساسات غلط بوده، پس امروز هم غلط است. بخشی از زندگی مردم، همین احساسات آنها است. البته بخشی از آن هم عقل است و هر انسانی که یکی از آن دو را نداشته باشد ناقص است.
آمریکاییها آمدند اینجا و دولت ملی را ساقط کردند. ما هم در عوض سفارت آنها را اشغال کردیم. این به آن در. میگویند که این کار خلاف عرف بین المللی بوده است. مگر کودتای امریکاییها در ایران موافق با عرف بین الملل بود؟ و گویا ما در برابر دولتی قرار گرفتهایم که هیچ کار خلافی در عرف بین المللی انجام نمیدهد. یک ملت حق دارد از خود و از انقلابش دفاع کند.
در اینجا لازم میدانم از همه آن عزیزان به نیکی یاد کنیم که جمعی از آنان در دفاع مقدس شهید شدهاند و بعضی از آنان نیز متآسفانه در زندان به سر میبرند وعدهای را هم به یُمن مهرورزیِ دولت فعلی از کار برکنار کردند وتعداد اندکی هم هنوز در درون حاکمیت روزگار میگذرانند.
در پایان این نشست، آیت الله موسوی خوئینی درخصوص فعالیتهای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار گفت: کارهایی که انجام میدهید خیلی خوب است، اما بهتر است کارهایتان فقط سیاسی محض نباشد. چون شما خیلی پاکتر از ما هستید و خوب است که بخشی از کارتان را بگذارید روی تبلیغ دین و جدای از مسائل سیاسی و تشکیلاتی به مسائل اسلامی و دینی هم بپردازید. ما امروز احتیاج داریم معارف و مبانی دینی را به خصوص در بخشهای اجتماعی بازخوانی کنیم و خصوصا آن قسمتهایی که به حکومت و قدرت مربوط میشود. امروز ما خیلی به بدخوانی و بدتصویر کردن و بد اجراکردن دین مبتلا هستیم و این را شما قطعا بهتر از ما میتوانید انجام دهید و این شما را نیز بهتر نگه میدارد و باعث افزایش نشاط شما میشود و کمک میکند به اینکه مایوس و دلزده نشوید.
همچنین در ابتدای این جلسه مهدی جعفری، رئیس سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، ضمن ارائه توضیحاتی از وضعیت این سازمان، در خصوص اولویتهای اصلاح طلبی و مواردی چون جذب و سازماندهی نیروهای فعال موجود در قالب تشکلها و احزاب، موضع گیری شفافتر در حوزههای گوناگون و مکالمهٔ صریحتر با جامعه، اصلاح ساختارهای تشکیلاتی و تقویت شورای هماهنگی جبههٔ اصلاحات، به رسمیت شناساندن خود در فضاهای قانونی و ایجاد گفتگو با جریان حاکم، تقویت وجه رسانهای خود از طرق گوناگون و تقویت ارتباط خود با جامعه، اصلاح تئوریک اصلاحات، آموزش و میدان دادن به نیروهای جوانتر برای جایگزینی با نسلهای پیشین سیاسیون، کاهش مرز بندی بیپایه با گروهها و جذب حداکثری، تقویت اعتماد به نفس پایگاه اجتماعی اصلاحات و برقراری یک رابطهٔ منطقی با اقشاری همچون روستاییان و کارگران، صحبت کرد که این موارد مورد تایید آیت الله موسوی خوئینی نیز قرار گرفت.
نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کرد
امروز: مدیر نظارت بر دارو و مواد مخدر معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: توزیع دارو باوجود محدودیت و کمبود برخی اقلام دارویی ادامه داشته است و هیچ یک از اقلام دارویی در استان به صفر نرسیده است.
به گزارش ایسنا، محمد جعفری انارکی با اشاره به تشکیل جلسات هفتگی کمیته پیگیری کمبودهای دارویی با حضور 10 شرکت بزرگ توزیع دارو استان اصفهان اظهار کرد: در این جلسات کمبودهای دارویی استان، با استفاده از اطلاعات واحد اطلاع رسانی معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، گزارشهای استانداری و گزارشهای مردمی بررسی میشود.
وی افزود: پس از بررسیهای انجام شده مشکلات دارویی به ستاد توزیع داروی استان که متشکل از دانشگاههای قطب پزشکی استان، بیمهها و نمایندگان استانداری است گزارش داده میشود تا به حوزه صنعت دارو منعکس شود.
مدیر نظارت بر دارو و مواد مخدر معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان اینکه سهمیه داروهای خاص استان اصفهان برای نخستین بار در سال جاری در آبان ماه به طور کامل دریافت شده است، ادامه داد: این در حالی است که در ماههای گذشته در برخی مواقع معاونت غذا و دارو با کمبود برخی از درخواستهای خود در این خصوص مواجه بوده است.
جعفری انارکی با اشاره به واردات محدود دو مورد از داروهای شیمی درمانی در کشور اذعان کرد: استان در برهههایی از سال جاری با کمبود 10 قلم داروی خاص مورد نیاز بیماران MS و سرطانی مواجه شده است.
وی با بیان اینکه پزشکان برای نوشتن نسخه فقط یک برند خاص یک دارو را در نظر نگیرند، گفت: در برهههایی از سال جاری استان با کمبود برخی از برندهایی دارویی مورد توجه پزشکان مواجه بوده است، درحالیکه همان دارو با برندی دیگر در بازار موجود بود و امیدواریم متخصصان در این زمان که کشور کمی با مشکل مواجه شده است با ما همکاری کنند و برندهای داخل کشور را نیز در نظر بگیرند.
مدیر نظارت بر دارو و مواد مخدر معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان اینکه متاسفانه بسیاری از داروهای مورد نیاز بیماران خاص وارداتی است، تاکید کرد: هر دو ماه به دلیل نوسانات نرخ ارز قیمت داروها 20 درصد افزایش مییابد.
جعفری انارکی با بیان اینکه برخی از اقلام دارویی مورد نیاز بیماران خاص در داروخانههای هلال احمر، سجاد و سیدالشهدا در دسترس است، اضافه کرد: مردم میتوانند داروهای خاص را در داروخانههای سیدالشهدا(ع)، حضرت سجاد(ع) و هلال احمر تهیه کنند.
وی همچنین به کبود شیر خشک اشاره کرد و ادامه داد: کمبودها تنها مربوط به شیر خشک کوپنی است و توزیع شیر خشک آزاد با محدودیتی مواجه نیست.
مدیر نظارت بر دارو و مواد مخدر معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان اینکه صادرات شیر خشک کمبودهایی را برای شیر خشک کوپنی در کشور ایجاد کرده است، بیان کرد: شیر خشک کوپنی در حال حاضر سهمیه بندی شده است و بر اساس کوپنهایی که در اختیار مردم در شهرها و روستاها قرار گرفته است توزیع انجام میشود.
جعفری انارکی با اشاره به اینکه سیاست کلی وزارت بهداشت در راستای استفاده از شیر مادر و محدودیت استفاده از شیر خشک است، ادامه داد: داروخانهها نباید شیرهای خشک کوپنی را در معرض دید قرار دهند و اگر چنین اتفاقی رخ دهد با مسؤولان داروخانه به شدت برخورد خواهد شد.
امروز: امیرحسین علم الهدی معتقد است که مشکلات امروز در حوزه اکران از سالها قبل قابل پیش بینی بود و این مشکلات نتیجه سیاست گذاریهای غلط سازمان سینمایی و معاونت سینمایی سابق است.
به گزارش ایلنا، امیرحسین علم الهدی با اشاره به انتشار صورت جلسه انجمن سینماداران و اعتراض آنها به افزایش هزینهها گفت: مشکلاتی که امروز در حوزه اکران به وجود آمده قابل پیش بینی بود و این مشکلات خلق ساعه به وجود نیامده بلکه ماحصل مجموعه سیاست گذاریهای کلان دولت در بخش اقتصاد و همچنین در بخش فرهنگ است.
وی ادامه داد: در حوزه سینما سینماداران به عنوان کسانی که متضررترین فرد در این صنعت هستند؛ امروز صدایشان در اعتراض به سیاستهای غلط درآمده اما باید بپذیریم که بخشی از این اشکالات به خود سینماگران باز میگردد که با همراهی با شورای صنفی نمایش در اجرای تدبیرهای اشتباه آنها دخیل بودهاند.
این کارشناس حوزه اکران مشکل اصلی را در عدم درست اجرای برنامهها دانست و افزود: روشی که دوستان در معاونت سینمایی و سازمان سینمایی فعلی در پیش گرفتهاند؛ سینمای ایران را با فاجعه مواجه کرد و ریل گذاریهایی که آنها مدعی بودند؛ خراب بوده و این ریل گذاریهای خراب قطار سینمای ایران را به سمت دره سوق میدهد.
وی ادامه داد: اگر با یک نگاه تحلیلی و درست ببنیم متوجه میشویم سیاستهای سینمایی نه تنها در حوزه اکران بلکه در حوزه تولید و توزیع نیز از دو سال قبل مطلوب نبوده است و طرح هدفمندی یارانهها نیز به این مشکلات دامن زده است.
علم الهدی تاکید کرد: در طرح هدفمندی یارانهها بحث سینما به خوبی دیده نشده و هیچ بسته حمایتی برای حوزه تولید و اکران در سینما دیده نشده همین امر باعث افزایش هزینههای تولید و توزیع در حوزه سینما شده و متضرر شدن اهالی سینما را به دنبال داشته است.
وی با اشاره به افت مخاطب در سالهای اخیر گفت: افزایش هزینههای جاری مردم نیز مزید بر علت شده است زیرا زمانی که مردم با افزایش هزینه در بخش مایحتاچ خود مواجه میشوند اولین بخشی که از سبد کالایی خود حذف میکنند بخش فرهنگ است و اولین قربانی نیز در بخش فرهنگ سینما است.
علم الهدی تاکید کرد: زمانی که در عرض ۲۴ ساعت قیمت دلار و ارز دو برابر میشود مردم چارهای ندارند که برای رفع نیازهای خود به سمت همسان سازی با شرایط جدید بروند لذا اولین بخشی را که حذف میکنند بخش فرهنگ و سینما است.
علم الهدی ادامه داد: در سال ۸۹ ما با مخاطبی حدود ۱۱ و نیم میلیون نفر ۲۸ میلیارد تومان فروش داشتیم و میزان فروش تهران ۱۸ میلیارد تومان بوده است اما این رقم در سال ۹۰ هرچند ۳۵ میلیارد تومان رسیده است اما در افزایش تعداد مخاطب به ۱۴ میلیون نفر رسیده است و میزان فروش در تهران نیز ۲۲ میلیارد تومان بوده است.
وی ادامه داد: از ۴ سال پیش ما اعلام کرده بودیم که با سیاست گذاریهایی که میشود بحران درحوزه سینما تشدید میشود و این تشدید بحران افت مخاطب را به دنبال خواهد داشت و این افت را امسال نیز شاهد هستیم و میبینیم که با وجود فیلمهای خوب حداکثر در سال ۹۱، ۹ میلیون نفر به سینما میروند.
علم الهدی هرچند مشکل اصلی را سیاست گذاری غلط سازمان سینمایی میداند اما بخشی از سینما را نیز در همراهی با این سیاستها مقصر میداند و میگوید متاسفانه بعضی سینماگران و اهالی سینما مانند انجمن سینماداران بدون تدبیر و تفکر با استراتژیهای غلط دوستان و برنامه ریزیهای اشتباه همراهی کردند و این همراهی نیز در اجرای برنامهها موثر بود.
مشاور رسانهای فیلم یه حبه قند و طلا و مس سخنان شمقدری درباره دخالتهای حوزه هنری در اکران آن صحیح نمیدانند و میگوید: سیاست حوزه و اکران نشدن بعضی فیلمها از سوی حوزه فقط ۱۰ الی ۱۵ درصد در شرایط فعلی اکران تاثیر دارد و مجموع شرایط موجود ربطی به حوزه هنری ندارد بلکه مجموعه سیاست گذاریها سینمای ایران را با بحران مواجه کرده است واین بحران امروز به اندازهای شدید شده که حتی صدای اعتراض دوستان خود مدیران را نیز در آورده است.
وی تاکید کرد: متاسفانه با وجود مشکلات بسیار مدیران دولتی و این دولت هیچ گناهی را گردن نمیگیرند و همیشه تقصیرها را به گردن دیگران میاندازند و درحالی که میتوانستند با تعامل وضعیت را به سمت مطلوب ببرند چنین کاری نکردند.
علم الهدی ادامه داد: نمیتوان از این دولت انتظار معجزه داشت و باید منتظر بود تا این دولت به کار خود پایان دهد و دولت دیگری بر سر کار بیاید.
امروز: رئیس هیئت مدیره صنایع لاستیکی پارمیدا در خصوص انتشار خبری مبنی بر تعویق چند ماهه حقوق كارگران این واحد تولیدی، گفت: صنایع لاستیکی پارمیدا و بسیاری از صنایع وابسته به صنعت خودو سازی به دلیل مشکلات نقدینگی که به تبع افزایش نرخ ارز بوجود آمده است نمیتوانند ازتمام ظرفیت تولید خود استفاده کنند.
به گزارش ایلنا، یزدان حیدری در این باره گفت: : صنایع لاستیکی پارمیدا با ۴۰ درصد کاهش تولید در مقایسه با سال گذشته، هم اکنون با ۳۵۰ کارگر سعی کرده است اشتغال این کارگران را حفظ کند و به فعالیت تولیدی خود با ۱۰۰ کارگر مازاد ادامه دهد.
این فعال صنعتی با بیان اینکه مشکلات نقدینگی واحدهای تولیدی را بانکها با عدم ارائه تسهیلات ایجاد کردهاند، گفت: افزایش تورم و به تبع آن بالا رفتن سود تسهیلات بانکها و همچنین وجود مشکلات و موانع در محیط کسبوکار موجب پایین آمدن حاشیه سود و حتی زیاندهی واحدهای تولیدی شده است، از این رو صنایع لاستیکی پارمیدا نیز با دو ماه تعویق حقوق كارگران خود (مهر و آبان) در تلاش است با دریافت تسهیلات بانکی حقوق تمامی کارگران خود را پرداخت کند.
رئیس هیئت مدیره واحد نمونه كشوری در سال ۸۹، با انتقاد از بیتوجهی دولت به صنایع تولیدی و ایجاد کسب کار، افزود: بیتوجهای دولت به تولید و تولید کنندگان و حمایت از دلالان باعث شده است کسب کار در کشورمان شرایط مناسبی نداشته باشد.
رئیس هیئت مدیره صنایع لاستیکی پارمیدا در ادامه با بیان اینکه خودروسازان در مشكلات به وجود آمده برای قطعهسازان بیتقصیرند، از اختلاف قیمت خودروهای داخلی در داخل كارخانه و بازار انتقاد كرد و گفت: در سال جدید هیچ یک از تولید کنندگان خودرو (قطعه سازان و خودرو سازان)، افزایش قیمت محصول نداشتهاند و در این میان دلالان و واسطهها هستند که با افزایش قیمت محصولات تولیدی دو طرف در بازار، سودهای کلانی را به جیب زده و بازار را متشنج کردهاند.
به گفته این فعال صنعتی، دولت باید بداند که در شرایط موجود تعطیل شدن هر کارخانه صنعتی تبعات اجتماعی و اقتصادی در پی خواهد داشت زیرا افراد زیادی بیکار میشوند و وجود این تعداد بیکار به بدنه جامعه ضربه میزند.
حیدری افزود: در حال حاضر تنها دولت است که میتواند با حمایت از قطعه سازان و خودرو سازان راهی برای گذر از شرایط نابسامان موجود باز کند و در صورتی که این حمایتها به زودی عملی نشوند صنعت خودرو سازی کشور صدمات جبران ناپذیری خواهد دید.
حیدری در خصوص مشكلات جانبی تهیه مواد اولیه تولید، از جمله شرایط گشایش ال.سی افزود: در گذشته گشایش ال. سی (اعتبار برای تولیدکنندگان) تنها با پرداخت ۱۰ درصد از منابع مالی، امکانپذیر میشد و از این طریق، پرداخت ۹۰ درصد مابقی منابع مالی از طریق دریافت تسهیلات تامین میشد.
رئیس هیئت مدیره صنایع لاستیکی پارمیدا اضافه کرد: اكنون فرآیند گشایش ال.سی توسط بانکها به صورت نقدی است و هزینههای آن نسبت به سالهای گذشته ۲۰ برابر افزایش پیدا کرده است.
امروز: یك فعال حقوق كودكان كار معتقد است کشور ما در حالی هر ساله از روند اجرای مقاوله نامه ۱۸۲ به سازمان جهانی کار گزارش میدهد که آمار و اطلاعاتی در داخل كشور از ابعاد اشتغال كودكان در کارگاهها منتشر نمیشود.
به گزارش ایلنا، علی اکبر اسماعیلپور، عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان کار در خصوص تأثیر شرایط اقتصادی موجود بر زندگی کودکان کار گفت: ما آماری در این زمینه نداریم اما این را میتوان در دو بخش توضیح داد، یکی بخش کودکان کار است که قرار بر این بود با آزاد سازی یارانهها و توزیع درآمدهای حاصل از آن برای بخش تولید از یک طرف و رفاه جامعه از طرف دیگر تمهیداتی اندیشیده شود و وضعیت زندگی این کودکان بهتر از شرایط فعلی شود که متأسفانه تمامی شواهد و قرائن نشان میدهد آزاد سازی یارانهها و پرداخت نقدی آن به خانوادهها تأثیری بر زندگی کودکان کار نداشته است.
عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان کار در این باره به ایلنا گفت: اغلب کودکان کار از خانوادههایی هستند که ما به آنها میگوییم خانوادههای آسیب پذیر شهری و روستایی، مثل کودکان اعتیاد، طلاق، فقر، تک سرپرست، بیسرپرست و... یارانه اختصاص داده شده نمیتواند پاسخگوی حداقلهای این خانوادهها باشد و به طور طبیعی تأثیری هم در وضعیت زندگی این کودکان نداشته است.
وی افزود: از طرف دیگر در شرایط فعلی اقتصادی که در آن قرار داریم همانطوری که قبلا هم نمایندگان مجلس در این خصوص اخطار داده بودند خطر ترک تحصیل و افزایش کودکان کار افزایش پیدا کرده است چرا که خانوادههایی که توان تأمین مایحتاج و حداقلهای زندگی خودشان را نداشته باشند در شرایط بحرانی معمولا اولین نیازهایی که از آنها صرف نظر میکنند نیازهای کودکانشان از جمله پوشاک و آموزش است. و با شرایط شرح داده شده طبیعی به نظر میرسد که ما با افزایش کودکان شاغل در کارگاههای زیر زمینی و خیابانها روبرو شویم.
اسماعیلپور در خصوص وجود خلاءهای قانونی در راه حمایت از کودکان کار تصریح کرد: ما قوانین حمایتی در کشورمان کم نداریم، ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی کار کودکان کمتر از ۱۵ سال را ممنوع اعلام کرده است. علاوه بر این ماده قانونی مقاوله نامه ۱۸۲ سازمان جهانی کار تحت عنوان «شناسایی و محو بدترین اشکال کار کودکان» که کشور ما در سال ۱۳۸۰ آن را امضا کرد و متعهد به اجرای آن در کشور شد. ضمن اینکه ماده ۳۲ پیمان نامه جهانی حقوق کودک که کشور ما در سال ۷۳ آن را پذیرفته بر ممنوعیت کار کودکان تأکید دارند.
وی در ادامه بیان کرد: آن چیزی که در کشور ما کمرنگ به نظر میرسد بحث نظارتهای حداقلی بر روی کارگاههای زیر زمینی است. وزارت کار موظف است که به صورت ادواری به این کارگاهها رسیدگی کند و وضعیت کار کودکان را پیگیری کند. ضمن اینکه مسئولین وزارت کار موظف هستند بر این کارگاهها نظارت داشته باشند و اغلب این کارگاهها در شرایط نامناسب و فاقد حداقلهای ایمنی و بهداشتی برای کار هستند و کودکان بین ۱۲ تا ۱۶ ساعت در این مکانهای نامناسب مشغول به کار هستند.
این فعال کار کودک نحوه مواجهه وزارتخانههای مربوطه با کارگاههایی که کودکان در آنها مشغول به کارند و مسائل و مشکلات موجود در آنها را قابل بررسی دانست و افزود: کشور ما در حالی هر ساله از روند اجرای مقاوله نامه ۱۸۲ به سازمان جهانی کار گزارش میدهد که آمار و اطلاعاتی در داخل كشور از ابعاد اشتغال كودكان در کارگاهها منتشر نمیشود. تنها اطلاعات موجود مربوط به کودکان خیابانی است که آنهم به دلیل آشکار بودن اشتغال این کودکان است که البته آمار و اطلاعات موجود بسیار ناقص است.
اسماعیلپور در خصوص چرایی عدم پیگیری سازمان جهانی کار در مورد رعایت یا عدم رعایت پیش شرطهای مطرح شده توسط کشورهای عضو به خبرنگار ما گفت: ساز و کار سازمان جهانی کار در خصوص پیگیری در مورد شروط مطرح شده از طرف آن سازمان را من دقیقا نمیدانم به چه شکل است ولی آنچه مشخص است، در مفاد این مقاوله نامه تأکید شده که برای تهیه گزارش سالانه حتما باید از دیدگاهها و نظرات تشکلهای کارگری و کارفرمایی بهره گرفته شود و از آنجایی که در کشور ما متأسفانه دولت تا کنون به دیدگاههای این تشکلها توجهی نشان نداده رأسا اقدام به تهیه و ارسال اینگونه گزارشها میکند.
عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان کار در پایان به خبرنگار ایلنا گفت: متأسفانه در مجلس ششم قانونی وضع شد که کارگاههای زیر ۱۰ نفر از شمول قانون کار خارج شدند و به همین دلیل وزارت کار همواره خودش را ملزم به پاسخگویی در خصوص کودکانی که در این کارگاهها کار میکنند ندانسته است. ضمن اینکه اغلب کودکان در کارگاههای زیر ۱۰ نفر به کار اشتغال دارند و ممنوعیت کار کودکان و حتی ممنوعیت بازرسی از کارگاههای زیر ۱۰ نفر مکمل هم شدهاند تا وضعیت کودکان شاغل هر ساله وخیمتر از سال قبل گزارش شود چرا که به دلیل به رسمیت شناخته نشدن کار کودکان جنبههای نظارتی از نظر سختی کار، حقوق و دستمزد و ایمنی کار برای این کودکان به صفر رسیده است و کودکان به مراتب سختتر از بزرگسالان مورد استثمار قرار میگیرند.
امروز: دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه در نشست خبری خود هدف از این گفتوگوی رسانهای را وجود تحرک بین المللی برعلیه ایران در طرح یک قطعنامه عنوان کرد.
به گزارش ایلنا، جواد لاریجانی تعلل سه ماهه برای تمدید روادید هیات ایران در سازمان ملل را در راستای ایجاد مانع برای اعلام مواضع صریح جمهوری اسلامی دانست و تصریح کرد: جمهوری اسلامی مواضعاش روشن است و آن را بیان میکند. از نظر جمهوری اسلامی انچه که به اسم قطعنامه مطرح شده یک بیانیه خصمانه است که دولتهای متخاصم غرب با استفاده از نقاط معیوب سازمان ملل تلاش میکند با عنوان قطعنامه به آن مشروعیت بخشد اما اتهامات آنها کاملا کلیشهای و بیمورد است.
لاریجانی اضافه کرد: بارها پاسخهای تفصیلی خودمان را به سازمان ملل فرستادهایم و حتی برای پیش نویس این قطعنامه این کار انجام شد و بیانیه یکجانبه صادر شد.
وی تصریح کرد: از نظر جمهوری اسلامی، آمریکا و دولتهای غربی صلاحیت اخلاقی در مورد صحبت از حقوق بشر را ندارند چون حمایت وسیع آنها از جنایتکاران در سطح دنیا آشکار است که آخرین برگ آن حمایت از رژیم صهیونیستی در غزه است.
دبیر ستاد حقوق بشر افزود: نکته دیگر در این قطعنامه حمایت صریح از تمام تحرکات تروریستی علیه ملت ماست که گروههای مربوط به تروریستها و کسانی که اتهامات بزرگ مشارکت در امور تروریستی را دارند به عنوان مدافعان حقوق بشر نام برده شدند.
وی اضافه کرد: رعایت حقوق بشر برای جمهوری اسلامی یک وظیفه شرعی و قانونی است و نظر غرب تاثیری در مسیر ایران نمیگذارد.
لاریجانی در پاسخ به سوال پرس تی وی در رابطه با کشته شدن خبرنگار آن رسانه گفت: این کار جنایت علیه بشریت است و مخالف معاهده دفاع از خبرنگاران در دنیاست.دنیا برای اولین بار شاهد است که صدای غیر از غرب در دنیا وجود دارد. این جنایت چند سرفصل دارد که مهمترین آن کشته شدن یک فرد بیگناه است و جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات و پوشش جنایات در حال انجام برای آشکار نشدن آن هم از ابعاد دیگر این جنایت است ولی ما از تمام مکانیزمهای بین المللی استفاده میکنیم تا از جریان اطلاعات در دنیا دفاع کنیم.
گزارش احمد شهید منصفانه نیست
دبیر ستاد حقوق بشر با اشاره به گزارش احمد شهید، آن را فاقد وجاهت اخلاقی و قانونی دانست و گفت: احمد شهید یک گزارشگر بیطرف نیست و هیچ یک از اصول گزارشگری سازمان ملل را رعایت نکرده است. او بالغ بر ۲ هزار ادعا بر علیه ایران جمع آوری کرده و گفته است ظرف سه روز میخواهد به آنها رسیدگی کند که این امکانپذیر نیست.
وی اضافه کرد: احمد شهید نام بعضی از منابعاش را ذکر نکرده در نتیجه ما نمیتوانیم موارد را پیگیری کنیم. گزارش احمد شهید یک گزارش به هم ریخته و مفتضحانه است او به دنبال تنش سازی علیه ایران است و اعلام کرده کسانی که میخواهند علیه ایران گزارش دهند با هزینه او به حضورش بروند و موارد را بیان کنند.
لاریجانی تصریح کرد: ما با اصل گزارشگری کاملا موافق هستیم. ایران به کمیساریای حقوق عالی بشر ۱۰۰ توصیه ارایه کرده و درخواست کرده همه آنها از نظر مثبت یا منفی بودن بررسی شود ولی احمد شهید در دام گروههای تروریستی افتاده و تمام حرفها و مواضع آنها را علیه ایران مطرح میکند و این برای یک نظام بین المللی شرم آور است که گزارشگرش گزارش تروریست آدمکش را منتشر کرده است.
دبیر ستاد حقوق بشر از دعوت خانم پیلای برای سفر به ایران یاد کرد و گفت: ما از فعال شدن دفتر کمیساریای حقوق بشر برای تهیه گزارش از امور خاورمیانه در ایران استقبال میکنیم چون سیستم قضایی ایران بسیار باز است و ما به دستاوردهای خود اطمینان داریم و بارها گزارشگران موضوعی با چارچوبهای مشخص و موضوعات روشن از ایران بازدید کرده و باز هم خواهند آمد.
لاریجانی در پاسخ به سوال خبرنگاری در رابطه با شکایت مطرح شده توسط یکی از نهادهای دولتی از او گفت: این شکایت مربوط به مالکیت یک زمین کشاورزی قدیمی است و دولتیها احساس وظیفه کردند که این شبهه مالکیتی را بررسی کنند. و این نوع پروندهها درباره سندهای مالکیت زمینهای کشاورزی در قوه قضاییه بسیار مطرح است.
پرونده ستار بهشتی با جزئیات بررسی میشود
دبیر ستاد حقوق بشر در رابطه با پرونده ستار بهشتی گفت: این پرونده مربوط به مسوولین قضایی است و بسیار دقیق و مرحله به مرحله به اطلاع مردم ایران خواهد رسید. مطرح شدن پرونده بهشتی و کهریزک نشان از قوت و صلابت سیستم قضایی دارد. تعداد کسانی که در کشورهای مدعی حقوق بشر در زندانها کشته میشود رقم بسیار بالایی است ولی در ایران این خطا کمتر اتفاق میافتد ولی بلافاصله پیگیری میشود.
وی با اسف آمیز خواندن حادثه کهریزک و مساله ستار بهشتی گفت: با دستور قاطع ریاست قوه قضاییه به همه جهات این پرونده رسیدگی میشود.
لاریجانی همچنین در رابطه با پرونده کهریزک گفت: احکام بعضی از متهمان صادر شده و بعضی نیز در حال بررسی است. ما در این ستاد پیگیر حقوق شهروندان در داخل و در سطح جهان هستیم چون تشکیلات قضایی تنها نهادی است که همه مسوولیتش دفاع از تک تک حقوق شهروندان است.
وی افزود: مدیریت زندان یک بحث فنی است که جمهوری اسلامی کارهای زیادی در این رابطه انجام داده است و ما در صددیم تعداد زندانیان را کاهش دهیم چون فکر میکینم زندان رفتن بدترین مجازات است.
لاریجانی در مورد غزه گفت: ما در همه حال حامی مردم فلسطین بودیم و همیشه به آنها کمک کرده و میکنیم. برای ما به هیچ وجه قابل قبول نیست که یک حکومت نژاد پرست صهیونیست بر تمام مردم فلسطین حکومت کند و مردم فلسطین باید در یک رفراندوم وسیع برای نوع حکومت خود تصمیم بگیرند.
بازدید احمدینژاد از زندان شائبه برانگیر بود
لاریجانی در مورد بازدید رییس جمهور از زندان اوین گفت: ما بسیار از این بازدید استقبال میکنیم و حتی برای این بازدید تقاضا هم خواهیم داد اما این بازدید دارای شائبههایی بود که در صورت رفع آنها بازدید رییس جمهور از زندان بلامانع است. مسوولین زیادی از زندانها بازدید کرده و خواهد کرد.
وی جمهوری اسلامی ایران را یکی از معدود کشورهایی دانست که هم در قانون اساسی و هم در شریعتاش شکنجه منع شده است و تاکید کرد اگر معلوم شود شخصی این کار را انجام داده شدیدترین برخورد در حد اعدام برایش پیش بینی شده است.
دبیر ستاد حقوق بشر در مورد ادعای رسانههای غربی در رابطه با ایران گفت: آن دسته از مسایلی که از منابع بین المللی و رسمی است بسیار سریع، فنی و مفصل پاسخ داده میشود و بسیاری از پاسخها در پروندههای سازمان ملل ثبت است ولی در مورد ادعای رسانهای این رسالت رسانه هاست که حقایق را پیدا کند و آنها را بست دهد.
لاریجانی در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا در مورد نظارت ستاد حقوق بشر بر حقوق شهروندی متهمان گفت: مراجعه به ستاد حقوق بشر از همه گروهها و ادیان زیاد است و ما بلافاصله این شکایت را با مسوولین ذی ربط مطرح میکنیم و آن را با حساسیت خاصی دنبال میکنیم.
وی گفت: این وظیفه تشکیلات حکومتی است که دنبال شکایات برویم و تشکیلاتی را برای دفاع از حقوق متهمین به وجود بیاوریم. در جمهوری اسلامی متهم دارای حقوق شرعی و قانونی مسلمی است ولی ما جو سازی نمیکنیم و حقوق تک تک شهروندان را محترم شمرده و کارشان را با علاقه پیگیری میکنیم.
دبیر ستاد حقوق بشر در رابطه با نسرین ستوده گفت: پرونده ایشان مسیرهای معمول را طی کرده و ایشان به جرم فعالیت علیه امنیت نظام در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند. نسرین ستوده اخیرا ملاقات خوبی با خانواده داشته و از وضع سلامتی مطلوبی برخوردار است.
وی اضافه کرد: اگر به هر یک از زندانیان ما صدمهای وارد شود ما بسیار حساسیم ولی ستاد حقوق بشر نمیتواند در این پروندهها دخالت کند و پرونده مسیر خودش را دارد.
دکتر لاریجانی در رابطه با سکینه محمدی گفت: او فعلا در مرخصی است و با خانوادهاش در تماس است.
وی اضافه کرد: قوه قضاییه بسیار قوی و پیچیده است و از جوسازیها دور است و کار خودش را میکند و ما در شورای حقوق بشر ناظر بر حقوق متهمین و محکومین هستیم و از آنها دفاع خواهیم کرد زیرا حقوق متهم در قوانین ما بسیار وسیع و روشن است.
امروز: در حالی که همین دیروز اعلام شده بود واردات کالاها با ارز صرافی ممنوع شده، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با اعلام رفع ممنوعیت واردات با منشأ ارز صرافیها و توافق با گمرک، گفت: واردات خودروهای پرمصرف همچنان ممنوع است و ثبت سفارش نمیشود.
به گزارش مهر، حمید صافدل با بیان اینکه روز گذشته مذاکرات بین وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت امور اقتصادی و دارایی برای رفع ممنوعیت واردات با ارز منشا صرافیها به نتیجه رسیده است، گفت: بر اساس توافقات انجام شده میان سازمان توسعه تجارت ایران و گمرک جمهوری اسلامی ایران، موضوع ممنوعیت واردات با ارزهای منشا صرافی یا بدون انتقال ارز برطرف شده و مراتب جهت اجرا به گمرکات ابلاغ شده است.
آزاد شدن واردات با تمامی رویههای ارزی
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت افزود: سازمان توسعه تجارت ایران در پاسخ به سوال گمرک اعلام کرده است که در این رابطه هیچگونه ابهامی وجود ندارد و واردات، با تمامی رویههای ارزی همچون سابق ادامه دارد و هر کالایی که منشا ارز خود را اظهار کند میتواند به کشور وارد شود.
وی تصریح کرد: بر این اساس هم اکنون امکان استفاده از تمامی روشها از جمله ارز صادراتی، ارز سیستم بانکی، ارز حاصل از سرمایهگذاری و ارز متقاضی کماکان مثل گذشته ادامه دارد و تغییری در رویههای ارزی ایجاد نشده است.
به گفته صافدل، این موضوع به صورت شفاف از گمرکات کشور درخواست شده تا از تمامی رویههای ارزی برای واردات استفاده کنند و محدودیتی در این زمینه وجود نداشته باشد، ضمن اینکه گمرک جمهوری اسلامی ایران نیز مراتب را به تمامی گمرکات اجرای کشور اطلاع رسانی کرده است.
آخرین وضعیت غربالگری اولویتهای 9 و 10
رئیس کل سازمان توسعه تجارت ایران همچنین از تداوم کار کارشناسی برای غربالگری اولویتهای 9 و 10 خبرداد و گفت: بخش عمدهای از این غربالگری انجام شده است و برخی از کالاها به تدریج در گروههای بالاتر اولویتها قرار گرفتهاند و هم اکنون، عملا امکان ثبت سفارش آنها وجود دارد.
وی اظهار داشت: هم اکنون غربالگری برای سایر گروه های کالایی در حال انجام است و نتایج اعلام خواهد شد.
واردات خودروهای پرمصرف کماکان ممنوع
صافدل گفت: بر اساس اعلام وزیر صنعت، معدن و تجارت واردات خودروهای کممصرف آزاد شده است و بر اساس رویههای تعیین شده امکان واردات آنها وجود دارد و از ارز مرکز مبادلات ارزی نیز استفاده میکنند.
وی اظهار داشت: در مورد خودروهای پرمصرف اما واردات کماکان ممنوع است و تاکنون تصمیمگیری در این زمینه صورت نگرفته است.
آخرین وضعیت ممنوعیتهای صادراتی
صافدل گفت: نظام دهی جدید مدیریت صادرات بر اساس رویههای اعلام شده اجرایی شده است و سازوکارهای آن نیز هم اکنون در دستور کار قرار گرفته، ضمن اینکه بر اساس آخرین دستورالعملی که برای گمرکات اجرایی کشور ابلاغ شده است، تمامی موارد بر اساس ردیفهای تعرفهای و بر اساس سیستم HS شفاف سازی شده است.
وی اظهار داشت: رویههای اجرایی در شناسایی کالاها ابهام ندارد و در عین حال، همکاران سازمان توسعه تجارت ایران و دفتر مقررات واردات و صادرات و نیز دفتر صادرات گمرک جمهوری اسلامی ایران، آمادگی رفع هرگونه ابهامی را دارند.
امروز: سقوط آزاد ریال در برابر افغانی(واحد پول افغانستان) پیامدهای گسترده ای بر سرنوشت کارگران پرشمار افغانی در ایران بهمراه خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار بازتاب؛ همایون دارابی از روزنامه نگاران اقتصادی در صفحه شخصی خود نوشته است:
از اول آذر تا امروز، ارزش ریال در برابر افغانی 8.38درصد کاهش پیدا کرده است. یعنی روز اول آذر هر هزار تومان 19.1افغانی بود و امروز شد 17.5افغانی.
از اول اردیبهشت ماه امسال هم تا حالا 39درصد کاهش ارزش ریال داشته ایم یعنی هفته اول اردیبهشت هر هزار تومان 28.7 افغانی بود.
با این حساب اکثر کارگران افغانی هم مشکل افت ارزش ریال را حس می کنند.
امروز: موسی ابومرزوق، معاون دفتر سیاسی جنبش حماس گفته است که اگر ایران نمیخواهد افکار عمومی جهان عرب را علیه خود تحریک کند، باید در مورد حمایتش از رژیم سوریه بازنگری کند.
به گزارش بی بی سی، ابو مرزوق در جریان گفتگویی با خبرنگاران در مقر جدید این جنبش در قاهره، پایتخت مصر گفت: "ایران دیگر در جهان عرب از موقعیت خوبی برخوردار نیست."
معاون دفتر سیاسی جنبش حماس همچنین افزود: "ایران برای از دست ندادن افکار عمومی جهان عرب، باید در سیاستش در قبال سوریه تجدید نظر کند."
حماس که کنترل نوار غزه را در اختیار دارد، مقر اصلیاش را که پیش از این در دمشق مستقر بود پس از شدت گرفتن درگیری ها در سوریه به قطر و هم اکنون به مصر منتقل کرده است.
حماس تا چندی پیش روابط بسیار نزدیکی با ایران داشت و جمهوری اسلامی به عنوان یکی از حامیان مالی آن شناخته میشد، اما روابط ایران با حماس در ماههای اخیر بر سر مواضع متفاوت این سازمان نسبت به سوریه رو به سردی گذاشته است.
ابومرزوق با اشاره به این که حماس درخواست ایران را برای حمایت بیشتر از دولت سوریه رد کرد افزود: "مخالفت حماس با این درخواست ایران بر روابط ما (حماس) و ایران تاثیرگذاشته است."
امروز: صادق زیباکلام در یادداشتی با عنوان «روی بدن ستار بهشتی آثار کبودی مشاهده نشد» در نگاه پنجشنبه نوشت:
«...بعد از آنکه شنیدم مسوول کمیتهای که از جانب مجلس مامور رسیدگی به موضوع مرگ ستار بهشتی شده بود اعلام کرد که هیچ علامت مشکوک و شبههناکی بر روی بدن وی دیده نشده یاد کهریزک افتاده و توضیحات مسوولان در آن مقطع در قبال کشته شدن محسن روحالامینی، امیر جوادیفرد و نفر سوم. یادم آمد که جناب سعید مرتضوی در مورد علت مرگ محسن روحالامینی گفته بود که قبل از آورده شدن به بازداشتگاه کهریزک او دچار بیماری مننژیت شده بوده بنابراین در کهریزک اتفاقی برای وی نیفتاده بود و مشکل در این بوده که قبل از آمدن به کهریزک دچار بیماری عفونی شدید بوده است.
حرفهای علاءالدین بروجردی هم در مورد نبودن و دیده نشدن هیچ آثار ضرب و جرحی بر روی بدن ستار بهشتی مرا بیاختیار به یاد حرفهای سعید مرتضوی در تیرماه سال 88 انداخت. نمیدانم سعید مرتضوی و مسوول کمیته، فرزندان جوان دارند یا خیر؟ البته آنها توانستهاند فرزندانشان را درستتر تربیت کنند که سر از بازداشتگاه، زندان و کهریزک درنیاورند. مشکل نه در بازجویان ستار بهشتی است، نه در مسوولان بازداشتگاه کهریزک. مشکل در نحوه درست تربیت نکردن پدر و مادرهایی است که فرزندانشان را بیدقت و سرسری بار میآورند و در نتیجه آنها سر از بازداشتگاه و زندان درمیآورند. بنابراین اگر هم مسوول کمیته و سعید مرتضوی فرزندانی همسن و سال ستار بهشتی، محسن روحالامینی و جواد امیریفرد داشته باشند آنها را طوری تربیت کردهاند که سر از زندان و بازداشتگاه درنیاورند.
چقدر خوب میشد که سعید مرتضوی و مسوول کمیته در تلویزیون ظاهر میشدند و به خانوادهها چگونگی تعلیم و تربیت فرزندان پسر را در جمهوری اسلامی ایران میآموختند که مثل فرزندان آنان صالح و درستکار باشند. البته هنوز هم دیر نشده و آقای بروجردی میتوانند به مادر ستار بهشتی برای فرزندان کوچکی که دارد یا برای بزرگ کردن نوهاش که از ستار بهشتی باقی مانده راهنماییهایی بدهد. منتها آقای بروجردی باید قبلش متحمل یک زحمت کوچک بشود؛ در تخم چشمهای مادر ستار بهشتی نگاه کند و بگوید من جنازه رشید پسرت را دیدم و هیچ آثار کبودی یا مشکوکی بر روی بدن او نبود. احتمالا پسرت به مرگ طبیعی فوت شده و به احتمال بیشتر اگر دستگیر هم نمیشد و شب در کنار همسر و فرزندش سر بر بالین گذاشته بود باز هم فوت میشد. بعد که در چشمان آن زن نگریست و آن جملات را ادا کرد آن وقت سروقت تعلیم و تربیت پدران و مادران برود که چگونه فرزندانشان را تربیت کنند که سر از بازداشتگاه و زندان و کلانتری درنیاورند...»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر