-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

Latest News from Koocheh for 04/30/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شراره سعیدی/ رادیو کوچه

مدتی طولانی‌ست که مخالفین جوان جمهوری اسلامی از آیت‌اله‌ها ناامید شده‌اند، پس از درگیری‌های انتخابات 88 و سکوت اکثریت مراجع و بزرگان دینی، کسانی که تمایلات مذهبی شدیدتری نسبت به هم‌رایان خود داشتند، متوقع بودند که با وجود خطای بارز حکومت و ظلم مشهود، آیت‌اله‌ها رویه‌ای مناسب برای تنبیه نظام دینی در پیش گیرند، این معترضان جوان، شاید به علت شکاف جدی با نسل قبل از خود در نوع بیان دیدگاه‌شان، به مسایلی مهم توجه نکرده‌اند.

در برنامه قبلی از مشارکت آیت‌اله شریعت‌مداری در شکل‌گیری شخصیت اجتماعی آقای خمینی و هم‌چنین وجاهت و رتبه دینی‌اش گفتیم و در این برنامه شاید یکی از مهم‌ترین دلایل سکوت مراجع تقلید را در لابه‌لای سرگذشت آقای شریعت‌مداری خواهید یافت، این نظام آن‌چنان جسورانه از حرمت‌هایی که خود مدعی اصالت‌بخشی به آن است از ابتدایی‌ترین سال‌های انقلاب گذشته که ممکن نیست از حافظه آیت‌اله‌ها محو شود، این پیرمردان محافظه‌کار ترجیح می‌دهند لااله‌الا‌الله‌شان، لا‌الله خوانده نشود.

در اواسط فروردین سال 61، آقای «صادق قطب‌زاده» به‌اتهام «توطئه برای براندازی نظام»، دست‌گیر و زندانی شد و آقای «فخرالدین حجازی» در نماز جمعه تهران و آقای «علی مشکینی» در نماز جمعه قم، ضمن مرتبط ساختن جریان قطب‌زاده به آیت‌اله شریعت‌مداری، علیه آیت‌اله گستاخانه، به هتاکی و فحاشی پرداختند و مردم را تحریک کردند و بعد از نماز جمعه قم، ماموران دولتی هم‌راه با عده‌ای از مردم تحریک‌شده، به بیت او و دارالتبلیغ اسلامی هجوم بردند و آن محل‌ها را محاصره و اشغال نمودند و اطرافیان‌اش را بازداشت و زندانی کردند.

آیت‌اله منتظری در‌باره این جریانات می‌گوید: «روزی، آقای حاج احمد آقا قم، به منزل ما آمد و در حالی که آقای حاج سید هادی هاشمی نیز حضور داشت، به‌نحو تهدیدآمیز گفت: «امشب قطب‌زاده در تلویزیون مطالبی را راجع‌به آقای شریعت‌مداری می‌گوید. شما مواظب باشید حرفی نزنید و چیزی نگویید.»

بعد، شب، مصاحبه آقای قطب‌زاده از تلویزیون پخش و در این راستا بود که به سراغ آقای شریعت‌مداری رفتند… بعدن شنیدم آقای حاج احمد آقا در زندان، سراغ آقای قطب‌زاده رفته و به او گفته است: «شما مصلحتن این مطالب را بگویید و اقرار کنید و بعد امام شما را عفو می‌کنند.» ولی بالاخره او را اعدام کردند.

بعد، شب، مصاحبه آقای قطب‌زاده از تلویزیون پخش و در این راستا بود که به سراغ آقای شریعت‌مداری رفتند… بعدن شنیدم آقای حاج احمد آقا در زندان، سراغ آقای قطب‌زاده رفته و به او گفته است: «شما مصلحتن این مطالب را بگویید و اقرار کنید و بعد امام شما را عفو می‌کنند.» ولی بالاخره او را اعدام کردند.

و باز بعدها، از طریق موثقی شنیدم که جریان ریختن مواد منفجره در چاه نزدیک محل سکونت مرحوم امام به‌کلی جعلی است و واقعیت نداشته و منظور فقط پرونده‌سازی برای مرحوم آقای شریعت‌مداری بوده است.

به‌دنبال گفته‌های قطب‌زاده، با برنامه‌های هم‌آهنگ‌شده جامعه مدرسین قم اعلامیه بدون امضایی را در محکومیت آیت‌اله شریعت‌مداری صادر و از رسانه‌های گروهی پخش کردند و جو بسیار شدیدی را علیه او که هیچ‌گونه امکانی برای تکذیب اتهامات وارده نداشت به‌وجود آوردند و با گماشتن پاسدارانی از جانب رژیم، در خانه‌اش رسمن زندانی شد.

آیت‌اله شریعت‌مداری در سال 61، نامه‌ای را در تکذیب اظهارات قطب‌زاده و دیگران به مردم و مسولان امر نوشت.

رژیم برای وادار ساختن این مرجع تقلید به اعتراف و اقرار به توطئه خودساخته به غوغاسالاری روی آورد و با به راه انداختن عده‌ای شعارهای تند و تهدیدات جانی را به کار گرفت که در این شرایط رعب و وحشت، آن مرجع نامه‌ای را سه روز بعد، خطاب به شخص آیت‌اله خمینی نوشت، اما پاسخ منفی بود و بنابه نقل آیت‌اله صدر، حتا یک مرتبه، آقای خمینی گفته بود: «شریعت‌مداری باید در خانه‌اش محبوس باشد تا با مرض‌اش بپوسد و بمیرد.»

آیت‌اله شریعت‌مداری در روزهای آخر عمرش، در حالی که روی تخت در بیمارستان مهراد بستری بود، یادداشتی از خود به‌یادگار گذاشت که می‌تواند پایان‌دهنده این ماجرا باشد.

این نامه به زبان عربی‌ست و ترجمه جملات آخر این متن چنین است:

از چیزهایی که می‌بایست بر آن، چون مادران جوان‌مرده گریست، این است که «مسولان رژیم جمهوری اسلامی ایران» سوالاتی از من کرده و مرا بر پاسخ آن‌ها اجبار کردند و بعد از این‌که من به آن‌ها پاسخ دادم، آن را از تلویزیون پخش کردند، ولیکن نیمی از آن‌چه را که مرا بر پاسخ آن اجبار کرده بودند، سانسور کردند که در اثر این‌کار، موضوع کاملن تحریف‌شد. این بدان می‌ماند که من گفته باشم: «لا الله الا الله» (یعنی: «من موحدم.») و آنان «لا الله» را پخش کنند و«الا الله» را پخش نکنند (یعنی: «من مشرکم و ملحدم.») و جای شگفتی این‌جاست که خود قاضی «آقای ری‌شهری» پیش من اعتراف کرد که: «من چنین سانسورکردنی را دستور داده‌ام.»

آیت‌اله منتظری در مورد زمان فوت آیت‌اله نوشته است:

یک روز، آقای ری‌شهری «آن‌وقت که وزیر اطلاعات بود» آمده بود این‌جا. گفت: «من الان منزل آقای گلپایگانی بوده‌ام، این مطلب را به آقای گلپایگانی گفته‌ام، به شما هم می‌گویم: آقای شریعت‌مداری همین دو سه روز رفتنی است، مبادا عکس‌العملی از خودتان نشان بدهید.» در حقیقت، آمده بود تهدید کند. من به او گفتم: «بالاخره آقای شریعت‌مداری یک مرجع است که تعداد زیادی از ترک‌ها به ایشان علاقه دارند. من اگر جای امام بودم، در صورتی که آقای شریعت‌مداری فوت می‌شد، در مسجد اعظم یک فاتحه برای او می‌گذاشتم. با این‌کار، مردم خوش‌حال می‌شدند و احساس می‌کردند که مسایل شخصی در کار نیست. به‌نظر من، فاتحه گرفتن برای ایشان یک کار عقلایی است.» گفت: «این نظر شما را به بالا بگویم؟» گفتم: «بگو.» این قضیه تمام شد. آقای ری‌شهری رفت. بعد هم آقای شریعت‌مداری از دنیا رفت. جنازه او را که شبانه آورده بودند، آقای حاج آقا رضا صدر خواسته بود بر او نماز بخواند، نگذاشته بودند. بعد از چند روز من رفتم جماران. دیدم آقای شیخ حسن صانعی و احمد آقا این مطلب را دست گرفته‌اند که: «بله، منتظری می‌گوید امام برای شریعت‌مداری فاتحه بگذارد.» و این‌کار را مسخره می‌کردند. تا این‌که یک شب که ما با امام جلسه داشتیم، در آن جلسه همه مسوولین، آقای هاشمی، آقای خامنه‌ای، آقای موسوی اردبیلی، آقای موسوی نخست‌وزیر و احمد آقا هم بودند. در ضمن صحبت‌ها، من این مطلب را به امام گفتم که: «چه اشکال داشت طبق وصیت آقای شریعت‌مداری که به آقای صدر گفته بودند تو بر من نماز بخوان، در آن نیمه‌شب اجازه می‌دادند آقای صدر بر آقای شریعت‌مداری نماز بخواند؟ این به کجای انقلاب لطمه می‌زد؟ ولی حالا که نگذاشته‌اید، آقای صدر همه این جریانات و جریان بازداشتش را در یک جزوه هفتاد هشتاد صفحه‌ای نوشته است، خیلی هم محترمانه نوشته، به کسی هم توهین نکرده است. اما این نوشته در تاریخ می‌ماند و بعد در آینده، حضرت‌عالی را محکوم می‌کنند، می‌گویند آقای خمینی نگذاشت به یک نفر مرجعی که رقیبش بود، نماز بخوانند.»

وقتی من این حرف را زدم، امام ناراحت شدند و جمله تندی به آقای شریعت‌مداری گفتند.

آقای منتظری در حضور آقای صدر گفته بود که آقای خمینی گفت: «مگر شریعت‌مداری به نماز عقیده داشت؟»

و فرمان هجده‌ماده‌ای که برای پس از مرگ آیت‌اله صادر شد:

1  – جنازه شریعت‌مداری به بازماندگانش تحویل نشود

2 – از جنازه‌اش تشییع نشود

3 -به وصیت او عمل نشود

4 -در حسینیه‌اش غسل داده نشود

5 -سید رضا صدر بر او نماز نخواند

6 -در حرم قم دفن نشود

7 -در حسینیه‌اش دفن نشود

8 -از اقامه عزا و مجالس ختم برای او ممانعت شود

9 -اگر کسی برای او اقامه عزا کرد، زندانی شود

10 -کسی که روز وفات امام هفتم، پیراهن سیاه بر تن داشت، دست‌گیر گردد

11 -سید رضا صدر که برای تسلیت مصیبت‌زدگان رفته، زندانی شود

12 -پسر شریعت‌مداری در دم مرگ پدر، حق سخن با پدر ندارد

13 -تلگراف‌های تسلیت به مخاطبین نرسد

14 -کسی حق ندارد به خانه مصیبت‌زدگان برود

15 -مجلس هفت و چهل نبایستی برای او تشکیل شود

16 -صدای گریه نبایستی از خانه‌اش بلند شود

17 -روضه‌خوانی نباید برای مصیبت‌زدگان روضه بخواند

18 -مصیبت‌زدگان اگر نزد کسی شکایت کنند، ضدانقلاب خواهند بود

یکی از مشهورترین جملات آیت‌اله شریعت‌مداری این‌ست: «همه این‌ها را خداوند می‌بیند و خداوند چه داور خوبی است .»

 

 

 

 

 


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

امشب که بازی «رئال» و «بارسلونه» بیش‌تر جای خالیشو حس می‌کنم. دلم می‌خواست این‌جا بود تا به طرف‌داری از یه تیم که همون تیم من باشه سروصدا راه بندازه و واسه بردن «بارسا» بالا و پایین بپره و وقتی بازیکناش آسیب می‌بینن، واسه سلامتی‌شون تند و تند آیت‌الکرسی بخونه و بازیکنای «رئال»رو نفرین کنه.

رابطه‌ی من و بی‌بی از بچگی چیزی بین عشق و نفرت بود. رفتارهای من با تعریفی که از یه دختر توی ذهنش داشت نمی‌خوند و واسه همین دایم باهم سروکله می‌زدیم. باز خدارو شکر که بابا و مامانم روشن‌فکر بودن و منو درک می‌کردن. بر‌خلاف دخترای هم سن و سالم که عشق فیلم هندی و عاشقانه بودن من طرف‌دار پر وپا قرص فیلم‌های رزمی و اکشن بودم. هنرپیشه‌ی مورد علاقم هم «بروسلی» بود. یادمه داشتم فیلم «خشم‌اژدها» رو می‌دیدم که دیدم بی‌بی زل زده به تلویزیون، یه کم که نگاه کرد پرسید:

- این کیه مادر؟

منم با هیجان گفتم:

- «بروسلی» بی‌بی، خیلی‌ام زورش زیاده

یه کم نگاه کرد و بعد گفت:

- این پیزوری؟

- پیزوری نیست، ببین چه جوری همرو می‌زنه

- اگه راست می‌گه بره با رستم بجنگه بعد ببینه کی برنده می‌شه

و من از تجسم رزم رستم و «بروسلی»، از خنده روده بر شدم

نوجوون که شدم، یکی از نگرانی‌های همیشگی بی‌بی، بکارت من بود. منو بیش‌تر از بقیه نوه‌هاش دوست داشت و از طرفی از کارای پسرونه‌ی من بدش می‌اومد. وقتی با بچه ‌پسرا از درختا بالا می‌رفتم یه ریز حرص‌و‌جوش می‌خورد که نکن این‌کارارو و به مادرم تذکر می‌داد که این، آخر با این بازیاش کار دست خودش می‌ده و اگه زبونم لال از دختری بیوفته شوهر براش پیدا نمی‌شه و بدنام می‌شه. دلش می‌خواست من این امانتو سالم دست شوهر آیندم بدم که دادم.

بی‌بی بنده خدا سال‌ها عادت کرده بود تا توی خونه‌ی اجدادی ما که حیاط بزرگ و دیوارای بلندی داشت، تابستون و زمستون به عادت قدیم بره توی حوض و غسل کنه، حمومو قبول نداشت. وقتی که خونه قدیمی رو فروختیم و اومدیم توی این مجتمع آپارتمانی، دیگه اختلال حواسش شروع شده بود. یه صبح تابستونی بود که دیدم صدای خنده از توی محوطه‌ی مجتمع بلنده و بی‌بی نیست. رفتم پشت پنجره و دیدم بی‌بی دامنشو تا کمرش کشیده بالا و رفته توی حوض وسط محوطه غسل کنه. ازون به بعد حواسمون به در خونه‌ام بود که همیشه قفل باشه تا یه وقت بی‌بی درنره.

ازدواج که کردم انگار که همه‌ی دنیا رو به بی‌بی داده باشی. هر بار که با شوهرم می‌اومدم خونه‌ی مامانم، بی‌بی نصیحتاش شروع می‌شد. شوهرمو که به اسم کوچیک صدا می‌زدم شاکی می‌شد، می‌گفت:

- مادر شوهر خدای دوم زنه، باس بگی آقا حمید، فهمیدی؟

آرایش که نداشتم غر می‌زد

- عزیزم بلندشو خودتو واسه شوهرت درست کن، چشش می‌ره دنبال یکی دیگه، هوو میاره سرت ها، بدبخت می‌شی‌ ها

و من فقط می‌خندیدم و بالاخره‌ام مردک رفت سراغ یکی دیگه و من به راحتی و به سرعت ازش جدا شدم. طلاق من اما شد عذاب بی‌بی بنده خدا. کلی گریه و زاری کرد. به مادرم می‌گفت دختر‌طلاق‌گرفته مثل غذای دهن‌خورده می‌مونه و دیگه کسی حاضر نیست بره سراغش. خلاصه می‌نشست دعا می‌خوند و نظر و نیاز می‌کرد تا من دوباره شوهر کنم. یه مدت که گذشت و دید از یه طرف من آدم نمی‌شم و شوهر نمی‌کنم و از طرفی دعاهاش افاقه نمی‌کنه، کم‌کم آروم شد و دوباره روابطمون با هم خوب شد.

سرکار می‌رفتم و دیر وقت خونه میومدم. وقت‌های بی‌کاریمو با فوتبال و فیلم دیدن پر می‌کردم. بی‌بی هم با وجودی که خیلی درب و داغون شده بود با من هم‌راه بود. حالش بدتر شده بود، جلوی تلویزیون که می‌نشست چادر سرش می‌کرد. عاشق فوتبال شده بود، اول بازی که می‌شد ازم می‌پرسید ننه اینا کدومشون تیم‌ایرانه و کدوم اجنبی؟ وقتی تیم‌ ملی‌ ایران بازی داشت راحت جواب‌شو می‌دادم، اگه بازی دو تیم خارجی دیگه بود می‌پرسید، کدوما کافران و کدوما مسلمین و بعد تکلیفش که معلوم می‌شد، شروع می‌کرد با هیجان از تیم مورد علاقش که همون مسلمین بودن دفاع کردن. سال‌های آخر که بی‌خوابی زده بود به سرش، نصفه شب بلند می‌شد کنار من «چمپیون‌لیگ» نگاه کردن و من «بارسا»رو که عشق خودم بود براش به عنوان تیم مسلمین معرفی می‌کردم و تیم مقابل رو تیم کفار بیدین و ایمون. امشب که بازی «ال‌کلاسیکو»ست جای خالی بی‌بی رو بیش‌تر حس می‌کنم.

بی‌بی پارسال مرد، بعد بیست سال مریضی و اختلال حواس بالاخره عمرشو داد به شما. چه روزگاری داشتیم با بی‌بی، چه روزگاری.


 


شهره شعشعانی / رادیو کوچه

ghesseha@koochehmail.com

آثار «ادگار آلن پو» (19 ژانویه 1809 – 7 اکتبر 1849) نویسنده، شاعر، ناشر و منتقد ادبی بخشی از جنبش رمانتیک آمریکا محسوب می‌شود. او را بیش‌تر برای داستان‌های ترس‌ناک و رمزآلود می‌شناسند. پو یکی از نخستین نویسنده‌های آمریکایی است که سبک داستان‌های پلیسی جنایی را خلق کرد. او کوشید تنها از طریق نوشتن امرار معاش کند و از همین رو نیز زندگی دشوار مالی و حرفه‌ای را سپری کرد.

«قلب رازگو» نخستین داستان کوتاهی‌ست که از پو در سال 1843 به چاپ رسید. داستان در مورد اعتراف قاتلی‌ست که تنها دغدغه‌اش اثبات عدم دیوانگی خود است.

پو معتقد بود که داستان واقعی را باید بتوان در یک نشست خواند، که باید به شدت موجز باشد و به موضوعی بپردازد که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. «قلب رازگو» با ده پاراگراف به‌ترین نمونه از نظریه پو محسوب می‌شود.

این داستان تلاشی‌ست برای خلق اثری بسیار کوتاه که در ضمن محتوی اطلاعات زیادی است‌، هر‌چند شاید نه از نوع اطلاعاتی که ما در بسیاری از داستان‌‌ها می‌خوانیم. نه ذکر نامی و نه ذکر مکانی، گویی راوی تصادفن با شما در کافه‌ای تاریک مواجه شده است و از تیره‌ترین رازهایش پرده برمی‌دارد با این آگاهی که هرگز دوباره شما را نخواهد دید. اطلاعاتی که به ما منتقل می‌شود محرمانه است، از آن نوعی که هر روز به آن برنمی‌خوریم.

از آن‌جا که داستان است می‌توان به آن نگاهی عینی داشت و با این کار مخاطب بیش‌تر از احساسات خود در مورد جنایت، اعتراف، و مباحث مربوطه واقف می‌شود. اگر خواننده قرار است به این مباحث فکر کند چرا از کسی چون پو استفاده نکند که بیش‌تر وقت خود را به تفکر در این مباحث گذرانده؟

پو به دلیل مشارکت بسیارش به ژانرهای وحشت و علمی تخیلی، پدر داستان‌های مدرن کارآگاهی قلمداد می‌شود و به عنوان یک شاعر به شدت از او ستایش شده است. «والت ویتمن»، در مقاله خود با عنوان «اهمیت ادگار پو» می‌نویسد:

«نثر پو نشان‌گر استعداد بی‌نظیر او در زیبایی فن و انتزاع است، با هنر ریتم‌دار بی‌بدیع، گرایش درمان‌ناپذیر به سوژه‌های شبانه، و پس‌زمینه‌ای دیوانه‌وار در پس هر صفحه‌ای که نوشته است… همان کشش وصف‌ناپذیری که به اشعار پو ابراز می‌شود در مورد زندگی و خاطراتش نیز وجود دارد.»

تنها رمان کامل پو به نام «آرتور گوردون پیم» در سال 1838 منتشر شد.  داستان با ماجراجویی یک جوان مسافرکه به صورت قاچاق در یک کشتی صید نهنگ سوار شده آغاز می‌شود ‌اما به زودی تبدیل به داستان وحشت‌آوری از شورش‌، قتل و آدم‌خواری می‌شود. پو می‌گوید:‌

«با اکراه زیاد بر صحنه‌های مخوفی که متحول شدند متمرکز شدم، صحنه‌هایی که حتا پس از پایان، با آن جزییات لحظه به لحظه‌اش ذره‌ای از‌ حافظه من پاک نشده است و خاطره‌ی خشن آن تمام وجودم را در آینده تلخ خواهد کرد.»

«قلب رازگو» در مجموعه «آخرین خنده» توسط «سعید سعید‌پور» به فارسی ترجمه شده است.

موسیقی متن:

SCHOENBERG; Verklarte Nacht (Transfigured Night), Op. 4

 

 

 

 

 

 

 


 


مه‌شب ‌تاجیک/ رادیو کوچه

شاید بتوان «دارن آرنوفسکی» را یکی از پدیده‌های فیلم‌سازی دهه‌ی اخیر دانست. مهم‌ترین ویژگی‌های مشترک اغلب فیلم‌های آرنوفسکی، فضای سوررئال آن‌هاست و پرتاب شدن‌های ناگهانی از یک دنیا به دنیایی دیگر با مختصات و احساسات متفاوت و متناقض. چنین فضایی این امکان را فراهم می‌کند تا در غالب فیلم‌های او پیچیدگی‌های فرمی و محتوایی به درهم‌آمیزی‌های جذاب میان خیال و واقعیت منجر شود. هم‌چنین بقا و میل به حفظ آن، عنصر مضمونی به‌طور تقریبی ثابتی در آثار آرنوفسکی است که به اشکال گوناگون و با شدت و ضعف در فیلم‌هایش قابل ردیابی است. فیلم‌های آرنوفسکی بیش‌تر مضامین عمیق فلسفی دارند که پرداخت بسیار قوی این کارگردان آن‌ها را برای مخاطبین عام‌ هم جذاب کرده است. آرنوفسکی فیلم‌نامه تمام فیلم‌هایش را نیز خود نوشته است.

فضا‌سازی و طراحی صحنه در این فیلم‌ها هم درست به مانند نورپردازی‌های آن‌ها پیچیده است به‌طور مسلم تماشاگر با دیدن این فضاها و طراحی‌ خود را در جهان پست مدرن احساس خواهد کرد. از نکات مهم فیلم‌های او این است که این فیلم‌ها گاه‌ تماشاگر را به نقطه‌ی اوج می‌برد و گاه او را پایین می‌کشد شاید بیش از 60 درصد فیلم‌های او همین رویه را دارد. حضور دوربینی که باید جهان را از دیدگاه یک انسان دارای اعصاب و شرایط متشنج نشان دهد باید کار دشوار و مشکلی باشد که البته ارونوفسکی با این‌که در پاره‌ای مواقع‌، بسیار اغراق‌آمیز عمل می‌کند اما در نهایت از عهده این کار به خوبی برآمده است .

اولین فیلم آرنوفسکی فیلمی بود که در دوران دانش‌جوی خود ساخت با نام «‌supermaket sweep»، این فیلم هم در آن زمان به بخش نهایی آکادمی فیلم‌های دانش‌جوی راه یافت. این فیلم در دست‌رس نیست و برای موارد تجاری فروش نرفت.‌ بعد از چند تجربه‌ی متفاوت آرنوفسکی حدود پنج سال هیچ فیلمی نساخت و بعد از این زمان طولانی فیلم بلند «پی»  را ساخت.

«پی» یک تریلر روان‌شناسانه است، با لایه‌های عمیق فلسفی و پیچیدگی‌های ساختاری خود، به مفهوم کشف حقیقت و چیستی آن می‌پردازد. در این فیلم نقش دین و مذهب در یافتن حقیقت جهان و درک ماهیت آن از مسیر منطق ریاضی ‌به چالش کشیده می‌شود.  آرنوفسکی با این‌که یهودی است درباره‌ی خود می‌گوید  که کاری با آموزه‌های دینش ندارد.

آرنوفسکی در«مرثیه‌ای بر یک رویا» با بازی «جنیفر کانلی» به زندگی چهار معتاد می‌پردازد که سه نفرشان به مواد مخدر و یکی‌شان به تلویزیون و قرص‌های لاغری اعتیاد دارند. رویاها و توهمات آن‌ها بستری است برای همان بازی‌های فرمی و محتوایی میان واقعیت و خیال. آن‌ها که در جست‌وجوی آرامشند در عمل با توسل به اعمالی خلاف طبیعت انسانی، گرچه به آرامش‌های آنی و مقطعی دست می‌یابند اما قدم به قدم از آرامش پایدار و انسانیت‌شان دور می‌شوند. «چشمه» سومین اثر آرنوفسکی، با پس زمینه‌ی اخلاقی و بازهم با بهره‌گیری از فضای سوررئال، زندگی آدم‌هایی را به تصویر می‌کشد که در سه مقطع زمانی متفاوت زندگی می‌کنند. محور مضمونی این فیلم میل به جاودانگی است و نبرد نافرجام انسان با مرگ. در قرن 16 یک نظامی اسپانیولی مامور یافتن درخت حیات است، در قرن 21 یک جراح مغز در پی یافتن درمانی برای سرطان است تا همسرش را نجات دهد و معتقد است مرگ یک بیماری است که باید داروی آن را پیدا کرد و بالاخره در زمانی دیگر کسی در یک حباب به سوی ستاره‌ای در حال مرگ می‌رود.

«کشتی‌گیر» با بازی «میکی رورک» را شاید بتوان به لحاظ فرمی و شیوه‌ی روایت، کاری متفاوت در کارنامه آرنوفسکی دانست که شیر طلای ونیز را نصیب او کرد. فیلم، تنهایی‌های یک کشتی‌گیر کچ میان‌سال را روایت می‌کند. او به دنبال بازیابی اعتبار و شهرت و هویت گم کرده خویش است و فرار از تنهایی غم‌بار و دردناکش. پس در موقعیتی متناقض هم به عشق پناه می‌برد و هم به رینگ کشتی تا در اولی بخش صمیمی و مهربان و پراحساس وجودش را آشکار کند و در دومی با استفاده از بخش خشن و بی‌رحم خود در میان جمعیتی که به دیدن این خشونت ساختگی می‌آیند، از تنهایی و انزوا بگریزد.

«قوی سیاه» آخرین اثر اوست و بازگشت قدرت‌مندش به مایه‌های روان‌شناسانه و فضاهای سوررئال. او این بار تشویش‌ها، شوریدگی‌ها و پریشانی‌های یک بالرین مازوخیست و عاصی را دست‌مایه قرار می‌دهد و در بستر ماجراهای پشت پرده‌ی هنر باله، قصه عجیب و غریب‌ قهرمان جاه طلبش را روایت می‌کند.

انعکاس عینی افکار او در فیلم‌هایش مشاهده می‌شود. بدیهی است که افکار او جدای از فضاهای سورئالیستی که برای خود می‌سازد، بازتاب زندگی اجتماعی افراد است که گاهی به صورت غیر‌سرراست بیان می‌شوند، و بررسی آن‌ها با سنجیدن موقعیت‌ها و جای‌گاه‌های افرادی که در آن موقعیت قرار گرفته‌اند انجام می‌شود. در واقع به مثابه کاوشی که زاییده‌ی تفکری خردمندانه و پرسش‌گر است. در بیش‌تر فیلم‌هایش شخصیت‌هایش دچار نوعی زوال ناخواسته هستند. و افراد فیلم‌های او برای رسیدن به هر نوع آرامشی بهایی بیش از آن‌چه که باید می‌پردازند. موسیقی فیلم‌های آرنوفسکی هم‌چون یک ترجیع‌بند است که هم‌راه با تنهایی و استیصال قهرمانانش گویی می‌خواهد نه شاهد مرگ تدریجی که شاهد مرگ هزار باره‌ی آن‌ها باشد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیه‌ای، اعدام مجرمان صغیر را در ایران محکوم کرد و از جمهوری اسلامی خواست تا مجازات مرگ را متوقف کند.

به گزارش رادیو فردا، کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در بیانیه‌ای که روز جمعه منتشر شد گفته است: «خبر اعدام چهار محکوم جوان در ملا عام که هفته پیش در بندر عباس به دار آویخته شدند رقت‌آور بود، به ویژه آن‌که دو تن از آنان، در زمان ارتکاب جرم منتسب به آن‌ها کم‌تر از ۱۸ سال داشته‌اند».

خانم اشتون هم‌چنین یادآور شده است که جمهوری اسلامی با اعدام مجرمان صغیر، میثاق‌های بین‌المللی حقوق کودک را نقض می‌کند.

بنابر احتساب خبرگزاری فرانسه، در چهار ماهی که از سال جاری میلادی می‌گذرد بیش از ۱۰۰ حکم اعدام در ایران اجرا شده است.

بیشتر بخوانید:

«ایران به نقض جدی آزادی‌های دینی متهم است»


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

تورج عاطف

منبع: ناخدای شاپرکی

‫چشمم به جعبه شهر فرنگ مدرن است. می‌گویند نزدیک به 2 میلیارد انسان در سراسر دنیا قرار است به این خیمه شب‌بازی قرن بیست و یک بنگرند.

سخن از ازدواج شاه‌زاده رویایی و عروسش است. حکایت اسب سپیدی که می‌آید سواری بلند بالا بر روی آن نشسته است و دخترکی را به سرزمین دور و معبود چند صد میلیون می‌برد. قصه این آدینه را گفته‌اند که حکایت عاشقانه‌ای چون سیندرلا و شاه‌زاده قصه‌های دور همه ملل دارد.

امروز (29 آوریل) در شهر لندن میلیون‌ها انسان در حسرت دیدار عروسی پسر عروس ناکامی است که سال‌ها همین مسیر را طی کرد و سر‌انجام در تونل زیرزمینی شهر موناکو برای همیشه چشم از جهان فرو بست. امروز قرار است نمایشی برای ملت جهان باشد که عقد اخوت با خاندان سلطنتی بزنند که میلیون‌ها پوند صرف هزینه‌ها آن‌ها می‌شوند ولی می‌خواهند با ازدواج پسرشان با کیت دختر یک شهروند معمولی انگلیسی بگویند که با مردم هستند. امروز قرار است انگلستان و میلیون‌ها از مردم دنیا بحران اقتصادی را از یاد ببرند، جنگ و خون‌ریزی و نابودی را از یاد ببرند.

دیوید کامرون نخست وزیر منفعل انگلستان روز گذشته از توریست‌هایی که برای دیدن این خیمه شب‌بازی در خیابان‌های لندن چادر می‌زنند رفته و از آن‌ها دل‌جویی می‌کند و از یاد می‌برد همین چند ماه پیش بود که در این خیابان‌ها چه پذیرایی از دانش‌جویان انگلیسی به خاطر اعتراض‌های‌شان بهر افزایش هزینه‌های تحصیلی که به‌خاطر ایجاد چنین جشن‌های پر هزینه‌ای است‌، شد.

قصه خیمه شب‌بازی امروز و بازی‌های سیاسی روزگار برایم چندان مهم نیست. آن چیزی که برایم اهمیت دارد این همه علاقه‌ای است که به این رخ‌داد می‌شود. علاقه‌ای که اگر جنبه‌های تبلیغاتی آن را نادیده بگیریم اما برای مردمان سراسر جهان یک واقعیت را هنوز به اثبات می‌رساند که:

می‌بینی محبوب

هنوز هم می‌توان عاشق شد

حالم خوب است

آه که چقدر حالم خوب است…

دوست داشتم به تمامی کسانی که مشتاقانه این روی‌داد را می‌بینند سخنی بگویم. کسانی که به پرنس ویلیام چون همان شاه‌زاده رویاهای‌شان می‌نگرند، کسانی که به «کیت» همسر او به‌عنوان خوش‌بخت‌ترین بانوی جهان می‌اندیشند. کسانی که فکر می‌کنند که چه خوب بود که آن‌ها هم شاه‌زاده را داشتند که برای آن‌ها کالسکه طلایی داشت و کلیسای وست مینسر ابی و لباس عروسی تدارک می‌دید که هم‌چنان یک راز است. چقدر دوست داشتم به آن‌ها بگویم آن‌ها هم شاه‌زاده خانم رویایی هستند، همان شاه‌زاده خانم رویایی که مرد دیوانه عاشق آن‌ها می‌گوید:

چه فرقی می‌کند کجای قصه تو ایستاده‌ام

اگر یکی بود تو بودی برای همیشه‌ام

واگر تو یکی نبود همیشه بود بی کسی‌هایم

دوست داشتم آرزو کنم کاش این دومیلیارد تماشاچی نگاه به عشق واقعی کنند. برای ویلیام و کیت آرزوی عشقی کنند نه برای آن که بخواهند اعتبار بربادرفته خاندان سلطنتی انگلستان را با سه طلاق فرزندان ملکه انگلستان و ازدواج دوم چارلز با کامیلیا پارکر، ترمیم شود، نه، برای این که هر آغازی باید برای عشق باشد. دوست داشتم این دو میلیارد انسان فراتر از لباس و جواهر و حسرت و … عشق را بخواهند باور کنند عشقی که در کالسکه طلایی نیست، عشقی که تنها در بازوان یک شاهزاده رسمی نمی‌تواند باشد، عشقی که مردی می‌تواند به بانویی دهد، بی‌بهانه او را در آغوش گیرد، به او بگوید بی او نمی‌تواند زندگی را باور کند و نجوایی زند که:

از گل دورترین بوته خاک

به تو ای دوست سلام

حالت آیا خوب است

روزگارت آبی است؟

همه این‌جا خوبند

تی لبک می‌خندد

قاصدک می‌رقصد

همه عاشق شده‌اند

فکر من هم گر نباشی تو

باز تو تنها فکر من خواهی بود

دوست داشتم همه مایی که این‌قدر به‌خاطر جشن عروسی غریبه‌ای چنین شادمانیم نگاهی به خود به یار کنیم و به چشم‌های زیبایش بگوییم

مثل باران باش رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن…

بیا امروز از حسرت دور جدا شویم

بیاییم امروز سبز کردن زندگی را امتحان کنیم

شاید با یک نگاه

شایدبا نگاهی به او که بگویی برایم شاه‌زاده‌ای

شاید با یک بوسه چون آن بوس‌ای که زیبای خفته‌ای را بیدار کند

شاید با یک نوازش چون کفش‌های زرین سیندرلا

بیاییم باور کنیم حداقل حسرت نخوریم باور کنیم که

از تو سخن از دل چه بگویم که ندانی

از تاب و تب دل چه بگویم که ندانی

من خود همه شور و همه شوق و همه شیدا

از آتش این دل چه بگویم که ندانی

تو ماه منی نور بیفشان به وجودم

از جلوه‌ی مهتاب چه گویم که ندانی

تو غنچه و یاس و سمن و سرو بلندی

ای باغ و گلستان چه بگویم که ندانی

اکنون من و این دل به امید نظر دوست

هر‌چه تو بگویی چه بگویم که ندانی

29 آوریل 2011

 


 


علی انجیدنی/ رادیو کوچه

با سلامی دوباره خدمت هم‌راهان عزیز رادیو کوچه. با بخشی دیگر از برنامه «روان به سلامت» در خدمت شما هستیم. خدمت آقای دکتر «روان‌پاک» سلام عرض می‌کنم و خوش‌حال هستیم که دوباره ایشان را در برنامه می‌بینیم و صدای‌‌شان را شنوندگان عزیز رادیو می‌شنوند.


سلام رو جواب می‌دم ولی تعارف چرا تیکه پاره می‌کنی خانم عزیز. ماایرانی‌ها علاقه شدیدی به تعارف کردن و خالی بستن داریم . الان ته ذهن‌تان، شما از خدا می‌خوای که دیگه این صدا و سیمای نحس رو هرگز نبیبنی و نشنوی. البته منظورم صداوسیمای روان پاکه وگرنه صداوسیمای بقیه که جز  آثار باقیه است که می‌گن در بهشت و جهنم هر ثانیه‌اش حساب و کتاب داره. بگذریم.

بعله آقای دکتر بگذریم. بفرمایید امروز در خصوص خلق و به قول پزشکان مود انسان‌ها برای ما توضیح دهید.

ببینید، همه کارهای ما در طول روز و سال و عمر بستگی به مودمان دارد‌. شما از لحظه تولد فرض کن. وقتی بچه به دنیا می‌آد بسته به مود پدر و مادر اسمش تعیین می‌شه. مثلن اگر اون وقت‌ها مناسبتی برای یک پهلوان یا قهرمان یا شخصیت جنجالی باشد شک نکنید که پدر و مادر اسم بچه‌شان را با توجه به آن ماجراها انتخاب خواهند کرد. اصلن چرا بحث را عقب‌تر نبریم‌. به وقتی که قرار بود هر خانواده‌ای یک نام خانوادگی داشته باشد‌. می‌گن مامورهای ثبت احوال می‌آمدند و گاهی اسم پیشنهادی رو می‌پرسیدند و گاهی خودشون اسم می‌ذاشتند روی بیچاره‌ها. مثلن یارو دیراومده ثبت احوالی‌ها داشتند می‌رفتند گفتند چرا دیر اومدی‌؟ طرف می‌گه: از خر افتاده بودم و شکمم پاره شده بود تا خوب بشه طول کشید. اسمش رو می‌ذارن از خر افتاده شکم پاره!

جدی آقای دکتر!!؟ چه بامزه!!

کجاش بامزه بود؟ اون بیچاره که همیشه سوار خرش بوده و این ور و اون ور می‌رفته. هرکی می‌خواسته صداش بزنه یا اوهوی می‌گفته یا عمو! فوق فوقش زنش صداش می‌کرده حاجی‌، کربلایی یا مشتی. یا ننه باباش می‌گفتن: غلام‌. ولی تصور کن نوه و نبیره‌اش که رفتن مدرسه، هر روز صدا کردن‌شان براشون عذاب بوده سرکلاس.

بعله. حق باشماست. من نام خانوادگی‌ام «نیش‌بازان» است‌. می‌گن بابا بزرگم با نیش باز رفته پیش مامور ثبت احوال.

می‌خوای عزیزم شماره تلفنت رو هم بده تا اطلاعات‌مون کامل بشه. من به فامیل شما چکار دارم. شما فامیلت رو نمی‌گفتی همه می‌تونستند حدس بزنند. مثلن شما تصور بکن یه بنده خدایی شب‌ها خوب نبوده و روزها خوب بوده اسمش رو گذاشتند‌: «روزبه». می‌گن تازه‌گی‌ها شب‌ها هم خوب نیست. یا مثلن یکی رو که همیشه مودش خوب بوده گذاشتند «به مود». بعد این‌قدر فامیلش رو صدا زدند و به قول معروف در اثر کثرت استعمال شده‌: «بهنود». و همین‌جور بگیر و برو بالا.

کجا برم‌؟

شما جایی نمی‌خواد بری عزیزم من می‌رم. وقتی می‌ریم بالاتر می‌بینیم یکی بوده که خام نبوده و گفتند خام نه. همه می‌گفتند عجب آدم خام نه‌ایه برای خودش. و یا چیزهای دیگه.

آقای دکتر این‌ها چه ربطی به روان و بحث ما داره؟

وقتی می‌گم شما مجری‌ها هیچی رو درک نمی‌کنید همینه دیگه. این فامیل‌ها‌، این نام‌گذاری‌ها همه روی روح و روان طرف تاثیر داره‌. اونی که روزبه است خوب مجبوره، الکی هم که شده‌، روزها خودش رو خوب نشون بده‌، حالا شب کی خواب کی بیدار؟ اصلن شب‌هاش به ما چه مربوط؟ یا اونی که به مود بوده سعی می‌کنه مودش پایین نیاد و همیشه برای همه لب‌خند می‌زنه و قصه تعریف می‌کنه.

شما بحث رو از اون‌جا شروع کردید که می‌گفتید مود انسان در همه کارهایش نقش دارد…

خودم می‌دونم از کجا شروع کردم و کجا می‌خوام تمومش کنم. اصلن شما می‌دونی این‌که می‌گن طرف رو به بهبودی می‌ره یعنی رو به به مودی می‌ره. یعنی مودش داره به‌تر می‌شه. البته ممکنه واقعن طرف داشته از ستارخان به سمت بهبودی می‌رفته و ربطی به این ماجراها نداشته باشه ولی من مود رو مادر همه‌چیزها به حساب می‌آرم…. راستی گفتم مادر. شما این‌جا پذیرایی نمی‌کنید؟ قهوه‌ای. چیزی؟

چشم آقای دکتر. می‌گم براتون بیارن. حالا نوبت می‌رسه به پاسخ‌گویی به سوالات شنوندگان ما. شنونده اول اگر صدای من را می‌شنوید لطفن سوال خود را مطرح کنید.

آبدارچی‌: سلام علیکم آقای دکتر‌! بفرمایید این هم قهوه فوری.

دکتر: به به‌! بابا جان‌! دست گلت درد نکنه. از زمان گفتن من ده ثانیه نگذشته شما چه جوری قهوه رو آماده کردی؟

آبدارچی‌: آقای دکتر‌! بابا بزرگ من دپرس شده‌، سیتالوپرام براش گرفتم جواب نداده‌. مونده روی دست‌مون چکار کنم؟

بفرمایید آقا. بفرمایید بیرون. بعدن با شما صحبت می‌کنند الان روی آنتن هستیم.

جد و آبادت روی آنتن هستند. من همین‌جا پشت میز نشسته‌ام . بابا جان‌! قبل از این‌که من سوالت رو جواب بدم‌، بگو اگه بابا بزرگ شما الان زنده باشه زمان انقراض دایناسورها رو به یاد دارند‌؟ سمت‌شون چیه‌؟ مقام و منصبی دارند؟

آقای دکتر اجازه بدین شنونده اول ما سوالش رو مطرح کنه . بعد به حاج آقا هم می‌رسیم.

ببین بابا جان این ضعیفه نمی‌ذاره من به دوران مزوزوییک برگردم ببینم بابا بزرگ شما در اثر سقوط شهاب سنگ دچار چه بیماریی شده است؟ بفرمایید شنونده بعدی.

شنونده اول: استاد محترم جناب آقای دکتر روان پاک‌! با سلام و عرض ارادت. همان‌طوری که مسبوق هستید ….

چی هستم؟

شنونده اول: مسبوق قربان. همان‌طور که مسبوق هستید این‌جانب تاکنون صد بار به مطب شما مراجعه کرده‌ام و توسط شما ویزیت شده‌ام  ولی هیچ تغییری در حالات خو حس نمی‌کنم.

حالات شما هم مسبوق به سابقه است عزیزم. و تغییر آن به این زودی به مرحله حس کردن توسط خودتان نخواهد رسید البته من حسش می‌کنم که همین کفایت می‌کند.

شنونده اول: جناب استاد‌! اگر خاطر شریف باشد من روز اول به مطب شما آمدم و درخواست کردم که شما برای کم‌خوابی و مطالعه بسیار من یک فکری بنمایید. بعد که شما درمان را شروع فرمودید یک دوره 24 ساعته را می‌خوابیدم و یک دوره 2 ساعته بیدار بودم و از آن زمان یک خط هم نتوانسته‌ام مطالعه کنم.

ببین عزیزم‌! حالا این‌که تو فرمت ساعت بیولوژیک‌ات را از 12 به 24 ساعته تغییر داده‌ای به من ربطی ندارد. ضمنن الان سرانه کتاب‌خوانی در کشور ما زیر یک دقیقه است پس شما الان‌، تازه رسیده‌ای به حد نرمال جامعه. یعنی درمان موثر بوده و مشکل خوابت را هم انشا‌اله در صد ویزیت دوم به حد نرمال جامعه که همان 24 ساعت خواب باشد خواهم رساند.

با تشکر آقای دکتر. اگر اجازه بفرمایید شنونده دوم ما سوال خود را مطرح کنند.

من اجازه نمی‌دم می‌خوای چکار کنی؟

چرا آقای دکتر؟ مگه مشکلی پیش اومده ؟

نه عزیزم چه مشکلی. چون ازم اجازه خواستی کرمم گرفت اجازه ندم.

( با عشوه ) آقای دکتررر!!!

جان آقای دکتر. ده تا شنونده رو بیار سوال کنن عزیزم.

شنونده دوم: آقای دکتر سلام. من یک زن خانه‌دارم. از نظر روان کلن تعطیل هستم‌. هر شب یک فصل شوهرم را کتک می‌زنم و بعد تا صبح براش قصه‌های بامزه تعریف می‌کنم و کلی می‌خندونمش. به نظر شما مود من بالاست؟ اجازه می‌دین مطب خدمت برسم؟

عزیز دلم. مود شما تنظیم تنظیمه. نه بالاست نه پایینه. همه چی خوب خوبه. من هم ازدواج کرده‌ام و قصد تجدید فراش ندارم‌. مطب رو هم دارم تعطیلش می‌کنم.

آقای دکتر. چرا این‌قدر ترسیده‌اید؟ این خانم از پشت تلفن دارند با شما صحبت می‌کنند.

من و ترس؟ من دارم واقعیت رو می‌گم خواهر. این دوروزمونه اعتباری به خط تلفن و راه دور هم نیست  پس عقل حکم می‌کنه که برنامه رو تموم کنیم و من با اجازه شما مرخص می‌شوم.

واه! چرا در رفتید آقای دکتر. خوب شنوندگان عزیز بالاجبار در این‌جا بخشی دیگر از برنامه روان به سلامت به اتمام می‌رسد . خدا نگهدار

 


 


شنبه 10 اردیبهشت 90/  30 آوریل 2011

note3اجرا: اعظم

note3استودیو: دامون

note3تقویم‌ تاریخ

note3گزیده‌ی اخبار مطبوعات شنبه ایران

note3ازدواج به سبک سلطنتی- «عشق را باوری باشد»-  تورج عاطف

note3پس‌نشینی تند- «من، بی‌بی، «بروسلی» و «ال‌کلاسیکو»- اکبر ترشیزاد

note3بخش اول خبرها

note3روزنگاشت- «خاموشی یک روزنامه نگار قدیمی- محبوبه شعاع

note3مجله خبری کابل- آرین

note3روان به سلامت- «نام‌گذاری و مود روان‌پاکی»- علی انجیدنی

note3بخش دوم خبرها

note3مجله جاماندگان- «لا الله الا الله را  لا الله جلوه دادند»- شراره سعیدی

note3گفت‌وگوی روز- «سیامک پورزند سال‌ها در خانه‌اش زندانی بود»- اردوان روزبه

note3دایره شکسته- «اسرار ازل را نه تو دانی و نه من»- مه‌شب تاجیک

note3به مناسبت روز کارگر- «گزارش تفضیلی یک‌ساله نقض حقوق کارگران»- توسط مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

note3قصه‌های ما، از رویا تا واقعیت- «قلب رازگو»- شهره شعشعانی

note3بخش سوم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده رهبر جمهوری اسلامی، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با بیان این‌که «امروز مشایی رییس جمهوری اصلی است»، گفت که «احمدی‌نژاد دست به طناب پوسیده مشایی دارد».

به گزارش فارس، این روحانی نزدیک به آیت‌اله خامنه‌ای،‌ رهبر جمهوری اسلامی روز جمعه در مشهد از «ارادت ویژه» رییس جمهوری اسلامی به رییس دفتر خود انتقاد و ابراز امیدواری کرد که «خداوند آقای رییس جمهوری را از شر این آدم نجات دهد».

پیش از این مقام ارشد سپاه پاسداران، هفته‌نامه «صبح صادق»، نیز ماجرای اختلافات آقای احمدی‌نژاد را با آیت‌اله خامنه‌ای بر سر عزل و ابقای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، حاصل «نفوذ جریان نفاق پیوند خورده با تفکر انجمن حجتیه برای مصادره نظام جمهوری اسلامی» عنوان کرده بود.

سخنان ذوالنور در ادامه واکنش‌ها به اختلافاتی است که پس از برکناری وزیر اطلاعات توسط محمود احمدی‌نژاد میان او و رهبر جمهوری اسلامی بروز یافته است.

بیشتر بخوانید:

«غیبت مجدد احمدی‌نژاد در جلسه هیت دولت»

 


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌ها، یک نماینده مجلس شورای اسلامی روز شنبه در اظهار نظری از وضعیت زندان‌های ایران به شدت انتقاد کرد و خواهان کمک به تامین هزینه‌های سازمان زندان‌ها شده است.

یونس موسوی، عضو کمیسیون قضایی مجلس، در جریان بررسی لایجه بودجه سالانه ایران گفت که «تعداد زندانیان در زندان‌ها به حدی زیاد است که بعضی از آن‌ها مجبورند در راه پله‌ها بخوابند.»

او گفت که بودجه سازمان زندان‌ها حتا برای تامین هزینه لباس و خوراک زندانیان هم کافی نیست و افزود: «در زندان‌ها آن‌قدر مشکلات هست که به هر دو نفر زندانی تنها یک پتو می‌رسد.»

به گفته آقای موسوی، با توجه به افزایش قیمت انرژی در ایران پس از اجرای قانون هدف‌مند کردن یارانه‌ها، تمام بودجه سازمان زندان‌ها صرف پرداخت قبوض آب و برق و گاز خواهد شد.

او پیشنهاد کرد که تعرفه آب و برق زندان‌ها کاهش یابد، اما این پیشنهاد مورد موافقت نمایندگان مجلس قرار نگرفت.

پس از سخنان او، مهدی کوچک‌زاده، نماینده اصول‌گرای مجلس در تذکری آیین‌نامه‌ای، سخنان آقای موسوی را آسیب زننده به «حیثیت ملی» ایران دانست.

او گفت: «ممکن است آقای موسوی از یکی دو زندان بازدید کرده باشند، ولی بدانند که من هم از زندان‌هایی بازدید کرده‌ام و این طور نیست که به هر دو زندانی یک پتو برسد.»

این در حالی است که رییس سازمان زندان‌ها و مسوولان قوه قضاییه جمهوری اسلامی هم پیش‌تر در مورد وضعیت زندان‌ها ابراز نگرانی کرده بودند.


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

در نتیجه عملیات کماندویی نیروهای افغان و بین‌المللی یک فرمانده طالبان با هژده تن از افرادش در شمال غرب افغانستان کشته شدند.

ژنرال‌محمد جبار فرمانده پلیس ولایت بادغیس گفت، این عملیات در شهرک بالامرغاب آن ولایت روز گذشته راه‌اندازی شد.

وی افزود در این درگیری ملاشاه گل یک فرمانده طالبان با هژده تن از افرادش کشته شده و چهار تن دیگر آنان بازداشت گردیدند.

به گفته ی ژنرال محمدجبار، آنان سربازان‌شان را با چرخ بال در ساحه تحت نفوذ مخالفان انتقال داده و بعدن عملیات را آغاز کرده بودند.

طالبان تا‌کنون در این مورد ابراز نظر نکرده‌اند.

در روزهای اخیر حملات طالبان افزایش یافته است و ارتش افغانستان نیز در هماهنگی با نیروهای بین‌المللی در صدد افزایش فشار بر مخالفان دولت می‌باشند.

بادغیس در شمال شرق افغانستان یکی از ولایات نا‌امن محسوب می‌شود و در شماری از مناطق آن طالبان و دیگر ناراضیان حضور دارند.

 

 


 


اردوان روزبه/ رادیو کوچه

ardavan@koochehmail.com

«سیامک پورزند» روزنامه‌نگار و وکیل دادگستری ایران بود که حق بزرگی بر گردن تاریخ و فرهنگ ایران دارد. کسی که سابقه خدمت در رسانه‌های جمعی به‌ ویژه مطبوعات را داشت و  مدیریت برگزاری اولین جشن‌واره فیلم‌های ایرانی و فیلم‌های برگزیده کشورهای خارجی در 1333  را نیز عهده‌دار بود.

وی بعد از انقلاب و در سال 1379  پس از ماجرای کنفرانس برلین، بازداشت و به یازده سال زندان محکوم شد ‌و به گفته دخترش بنفشه پورزند بارها تحت انواع شکنجه‌های جسمی و روانی قرار گرفت. وی ممنوع‌الخروج بود  و ‌امکان هر‌گونه فعالیتی نیز از او سلب شده بود، سرانجام  روز گذشته (نهم اردیبهشت 1390) در حالی که در حبس خانگی به سر می‌برد، بر اثر بیماری درگذشت.

در همین خصوص  اردوان روزبه با بنفشه پورزند، دختر سیامک پورزند گفت‌وگو کرده که در پی می‌آید.

خانم پور زند ضمن تسلیت به شما به مناسبت مرگ پدرتان آقا سیامک پورزند‌، روزنامه‌نگار قدیمی در ایران خواهشمندم به ما توضیح دهید که ایشان با توجه به این‌که 11 سال حکم زندان داشتند و علی‌رغم این‌که در بیرون از زندان بود اما به نوعی زندانی محسوب می‌شد، در چه شرایطی به سر می‌بردند؟

می‌دانید که به مدت 6 سال در زندان بودند. یک سال اول در زندان‌های مختلف خصوصی و در انفرادی  بودند و زجرهایی کشیدند. زمانی که ایشان را دستگیر کردند ایشان را از خانه عمه من ربودند که 72 سال داشتند و بلایی که سر او آورند و زجرها‌یی که بر او وارد کردند غیر‌قابل توصیف است. ولی بعد از انفرادی حدود 6 سال‌ با دوستان مختلف در بند عمومی بودند‌ و هم‌وطنانی که آن‌جا بودند خیلی به ایشان رسیدگی می‌کردند و برای او دل‌گرمی بود که توانست در مراحل ناراحت‌کننده زندان با کسانی باشند که از نظر سیاسی و فکری هم‌دل و هم‌قطار ایشان بودند.

جمهوری اسلامی بلاهایی سر او آورد به علاوه این‌که اجازه نمی‌دادند ایشان کار کنند و نفس بکشد. پیر مردی که در این ده سال اخیر کاری نکرده بود، حرفی نزده و چیزی ننوشته بود، بدانید که تهدید بزرگی برای آن رژیم بوده که به ایشان اجازه ندادند بیرون بیاید و آن‌چنان به حالت افسرده او را نگه داشتند تا بی‌چاره فوت کرد.

بعد از سه سکته که در آخرین آن‌ها ایشان به مرگ نزدیک شدند، به خاطر فشاری که سازمان عفو بین‌الملل، سازمان ملل و سفارت‌های مختلف ممالک اروپایی و آمریکایی به جمهوری اسلامی آوردند،  او را مثلن آزاد کردند اما مرخصی پزشکی که واقعن آزادی نیست. چرا که نمی‌توانست کارش را انجام دهد و تحت نظر بود و تلفن او کنترل می‌شد و نمی‌توانست اقوامش را ببیند. به هر حال محدودیت‌های دردآوری را بر ایشان وارد کردند که متاسفانه به روحیه او کمکی نکرد و به خاطر فشار روحی ایشان قلبش درد می‌گرفت و مشکلات مختلف داشتند، گردش خونشان بد بود و افسردگی پیدا می‌کردند. فشارهایی بر او آمد که ناگفتنی و غیر‌توصیف است. در آخر هم که ایشان را آزاد نکردند.

9 سال از 11 سالی که ایشان را محکوم کردند، گذشت و آن‌چه ما هیچ‌گاه نفهمیدیدم و برای‌مان غیر‌قابل قبول بود این بود که ایشان را حاضر نبودند آزاد کنند تا از ایران خارج شوند و بتوانند با من، دو خواهرم‌، مهر‌انگیز همسرش، عمویم که در پاریس است و بقیه دوستان و آشنایانی که به پدرم دل‌بستگی داشتند، باشند تا سال‌های آخر کهولت سن را با معشوقان‌شان سپری کنند و امروز متاسفانه خبر شوکه‌کننده‌ای را در محل کار از خواهرم خبردار شدم. هنوز هم نمی‌دانیم دلیل فوت او چه بوده و فقط می‌دانیم در منزل فوت کرده و خبر فوتش در بیمارستان درست نیست. در انتظار خبر بیش‌تری هستیم تا ببینیم واقعن چه اتفاقی افتاده است.

آیا در این مدت تلاش کردید تا ایشان بتوانند از کشور خارج شوند؟ آیا تلاش حقوقی انجام شده و پاسخی گرفته نشده است؟

تلاش حقوقی که خیلی شد هم به خاطر سرشناس بودن پدرم و هم همسرشان خانم کار که وکیل دادستانی بودند و فعال بودند و اشخاص زیادی را می‌شناختند که می‌توانستند از نظر حقوقی به ایشان کمک کنند، تحقیقات گسترده‌ای شد و پدرم هم دنباله آن را گرفت و سعی کردیم بدون جنجال و سر وصدا ایشان را از ایران بیرون بیاوریم اما رژیم مطابق معمول با لجبازی‌ها و جفتک‌اندازی‌های معمولی که می‌کنند اجازه ندادند ایشان بیرون بیایند.

می‌دانیم که ایشان حبس خانگی بودند. آیا حکم رسمی حبس خانگی ایشان صادر شده بود؟ یا در عمل در یک محاصره قرار داشتند؟

من فکر می‌کنم در عمل بوده و از نظر حقوقی خواهرم و نامادری‌ام مهرانگیز به‌تر می‌توانند برای‌تان توضیح دهند. من از نظر حقوقی نمی‌توانم ماجرا را توصیف کنم اما می‌توانم بگویم که تلفن ایشان کنترل بود، اجازه کار و دریافت حقوق نداشتند. پدرم نویسنده، تاریخ‌دان فرهنگی و سینمایی، تحلیل‌گر سیاسی بود و به فرهنگ ایران خیلی کمک کرده بود و به دلیل تمام فعالیت‌های هنریش انسان سرشناسی بود ولی صدایش را گرفتند.  متاسفانه از نظر عملی هم بلاهایی سرش آوردند که به نظر من دق کردند.

جمهوری اسلامی بلاهایی سر او آورد به علاوه این‌که اجازه نمی‌دادند ایشان کار کنند و نفس بکشد. پیر مردی که در این ده سال اخیر کاری نکرده بود، حرفی نزده و چیزی ننوشته بود، بدانید که تهدید بزرگی برای آن رژیم بوده که به ایشان اجازه ندادند بیرون بیاید و آن‌چنان به حالت افسرده او را نگه داشتند تا بی‌چاره فوت کرد.


 


این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمی‌کند.

منبع: جرس

به گزارش منابع خبری جرس از تهران چند شب قبل آیت‌اله شیخ احمد جنتی دبیر شورای نگهبان (به نمایندگی از مقام رهبری) به دیدار محمود احمدی‌نژاد رییس جمهور منصوب آقای خامنه‌ای در منزلش در نارمک رفته و از وی خواسته بود که نسبت به رهبری تمکین کند. احمدی‌نژاد با دل‌خوری به جنتی پاسخ داده است‌: «من به رهبری بده‌کار نیستم! که کوتاه بیایم.»

وی سپس ادعا کرده است: «اولن کسی که توانست بساط اصلاح‌طلبان را جمع کند من بودم. ثانین انرژی هسته‌ای را من به این‌جا رساندم. ثالثن هدف‌مند کردن یارانه‌ها را که هیچ کس زیر بارش نمی‌رفت من برعهده گرفتم و اجرا کردم. من چرا باید کوتاه بیایم؟ یک عزل و نصب وزرا در اختیار من بود که آن هم به‌حمداله از من گرفته شده است.»

شب گذشته (پنج‌شنبه شب) نیز دوباره آیت‌اله جنتی (دبیر شورای نگهبان) و دکتر علی لاریجانی (رییس مجلس شورای اسلامی) به قصد دیدار با محمود احمدی‌نژاد و میانجی‌گری بین او و رهبری به سراغ احمدی‌نژاد رفته‌اند، ولی او حاضر به دیدار با نمایندگان ویژه آیت‌اله سید‌علی خامنه‌ای (مقام رهبری) نشده است. او بیش از هشت روز است که در اعتصاب به‌سر می‌برد و در هیچ‌یک از جلسات هیت دولت و سفرهای استانی برنامه‌ریزی شده از قبل شرکت نکرده است.

خطبه نماز جمعه امروز آیت‌اله سید‌احمد خاتمی در تهران مبنی بر این‌که هر کاری، از جمله سه مورد فوق در کشور انجام شده است با حمایت و مدیریت مستقیم رهبری امکان‌پذیر شده است در حقیقت پاسخ به ادعاهای محمود احمدی‌نژاد در دیدار فوق‌الذکر است.


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeb@koochehmail.com

نهم اردیبهشت 1390 «سیامک پورزند» از روزنامه‌نگاران قدیمی و فعال فرهنگی در سن هشتاد سالگی درگذشت. وی زاده سال 1310 بود پورزند در 1380 پس از ماجرای «کنفرانس برلین»، بازداشت و به یازده سال زندان محکوم شد. وی قبل از درگذشت به دلیل کهولت سن و بیماری در خانه‌اش زیر نظر ماموران امنیتی نگه‌داری می‌شد و ممنوع‌الخروج بود.

«سیامک پورزند» در سال 1310 زاده شد. پدرش از نظامی​های عالی‌رتبه و از مبارزان فعال انقلاب مشروطه ایران بود. سیامک سال‌های نوجوانی خود را در خارج از کشور گذراند و به تحصیل، مطالعه و آموزش در امور هنری و از جمله هنرهای نمایشی مشغول شد.

وی در سال ۱۳۳۱ کار خود را با روزنامه «باختر امروز» به مدیریت «دکتر حسین فاطمی» شروع کرد. کار او در این روزنامه به عنوان محقق و خبرنگار امور شهری، فرهنگی، هنری و پارلمانی تا روز بیست‌و‌هشت مرداد ۱۳۳۳ ادامه داشت و از آن تاریخ به علت دگرگون شدن اوضاع مملکت تا اواسط سال ۱۳۳۳ فراری، مخفی، بازداشت و غیرفعال بود.

پس از عادی شدن اوضاع، در پاییز سال ۱۳۳۳ ، مجله هفتگی «پیک سینما» را تاسیس کرد. مدیریت برگزاری اولین جشن‌واره فیلم​های ایرانی و فیلم​های برگزیده کشورهای خارجی در اسفند ۱۳۳۳ و اردیبهشت ۱۳۳۴ با وی بود. پورزند با هم‌فکری و هم‌راهی پسرخاله خود «احمد شاملو» در طراحی و عملی ساختن انتشار نشریه «کتاب هفته کیهان» همت گمارد و مدیریت اجرایی و روابط عمومی و هنری آن را به عهده گرفت که این نشریه تا زمان توقیف به مدت چند سال فعال بود. وی از اعضای هیات مدیره سندیکای نیز نویسندگان بود.

فراهم ساختن امکانات سفر اولین، دومین و سومین گروه از خوانندگان و نوازندگان معروف ایرانی به خارج از کشور در سال های ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۴ و ترتیب دادن امکانات اولین و دومین سری از فیلم​های باارزش ایرانی به خارج از کشور به منظور نمایش در مجامع معتبر فرهنگی آمریکا و چند کشور اروپایی و آسیایی از دیگر تلاش​های فرهنگی پورزند بوده ​است.

بعد از انقلاب سیامک پورزند هم‌کاری‌های دیرینه خود را با مطبوعات به‌ویژه کیهان از دست داد و چند سالی در وضعیت نامساعد به سر برد تا این‌که در سال​های بعد شرایط مساعدتر شد و در نتیجه وی توانست با نشریات مختلف ارتباط برقرار کرده و با آن‌ها هم‌کاری کند.سیامک پورزند تا قبل از بازداشت در انجمن مهندسان راه و ساختمان ایران به عنوان سردبیر و در مجموعه فرهنگی و هنری تهران به عنوان مدیر اجرایی و مشاور امور فرهنگی و هنری فعالیت داشت.

وی با صرف وقت زیاد و کوشش‌های مداوم سعی کرد که این مجموعه را فعال کند و موجبات حضور و رفت و آمد جوانان را به آن مجموعه فراهم سازد و برپایه همین هدف بود که از فعالان حقوق زن و حقوق بشر و تشکل‌های مستقل دعوت کرد تا از سالن‌ها و امکانات مجموعه در جهت تامین نظرات خود استفاده کنند. که ایجاد کتاب‌خانه و یک پاتوق فرهنگی به مسئولیت «شهلا لاهیجی» نویسنده، مترجم و ناشر ایرانی، از جمله این تلاش‌ها بودند.

اما پورزند در 1380 پس از ماجرای «کنفرانس برلین»، بازداشت و به یازده سال زندان محکوم شد. به گزارش سازمان عفو بین الملل، او زیر فشار شکنجه بازجویان، ناچار شد در تلویزیون جمهوری اسلامی اتهامات خود را بپذیرد.

پورزند پس از گذراندن بخشی از محکومیتش به دلیل کهولت سن و بیماری در خانه‌اش زیر نظر ماموران امنیتی نگه‌داری می‌شد و ممنوع‌الخروج بود. گفته می‌شود در همین دوران  تلاش خانواده وی برای رفع ممنوعیت خروج وی نتیجه ای در بر نداشته و مقامات جمهوری اسلامی به در خواست‌ها خانواده وی توجهی نکردند.

و سرانجام سیامک پورزند که روزنامه​نگاری بود با بیش از پنجاه سال سابقه خدمت در رسانه‌های جمعی به‌ویژه مطبوعات، در نهم اردیبهشت 1390 بعد از گذراندن یک دوره طولانی بیماری در تهران و در سن هشتاد سالگی درگذشت. همسر وی، مهرانگیز‌کار، نویسنده، حقوق‌دان و از فعالان حقوق بشر و حقوق زنان است  وی نیز چند سال در ایران در زندان بود و بعد از آزادی  به آمریکا مهاجرت کرد.

آن‌ها در سال ۱۳۴۸ با هم ازدواج کردند و حاصل ازدواج آن‌ها دو دختر به نام​های لیلی و آزاده است. پورزند قبل از این ازدواج همسری به نام «ماندانا زند کریمی» داشته که از یکدیگر جدا شده بودند و بنفشه حاصل زندگی آن‌هاست.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

 

 

 


 


زمناکۆ ئیسماعیل / عکس

سرکوب معترضان در کردستان عراق توسط  نیروی‌های وابسته به حزب حاکم در روزهای اخیر در اقلیم کردستان


 


خبر / رادیو کوچه

روز شنبه، سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی ضمن اعلام آمادگی برای مذاکره با ناتو، در سخن‌رانی اعلام کرد که هیچ کس نخواهد توانست او را مجبور به ترک کشورش کند. آقای قذافی این سخنان را در یک سخن‌رانی که از تلویزیون دولتی لیبی پخش شد بیان کرده است.

به گزارش الجزیره، رسانه‌های دولتی لیبی پس از آن اعلام کردند که نیروهای ناتو در زمانی که آقای قذافی مشغول سخن‌رانی بوده است، تلاش کرده‌اند که او را هدف حمله قرار دهند.

پیش‌تر گزارش شده بود که دولت آمریکا و متحدانش در جستجوی کشورهایی هستند که حاضر به اعطای پناهندگی به آقای قذافی باشند.

هم‌زمان دولت لیببی هشدار داد که دیگر اجازه ارتباط از طریق دریا با شهر مصراته را که تحت کنترل مخالفان مسلح است، نخواهد داد.

موسی ابراهیم، سخن‌گوی دولت لیبی گفت که مخالفان مسلح در مصراته چهار روز فرصت خواهند داشت که سلاح‌های خود را زمین بگذارند و مورد عفو قرار گیرند.

او گفت که اگر آن‌ها به جنگیدن ادامه دهند، با «آتش تمام‌عیار» مواجه خواهند شد.

سخنان آقای ابراهیم پس از آن منتشر شد که ناتو از تلاش نیروهای حامی سرهنگ قذافی برای مین‌گذاری اطراف شهر مصراته خبر داد.

بیشتر بخوانید:

«آغاز تحقیقات سازمان ملل در لیبی»

 


 


محمد مصطفایی / وکیل دادگستری

در کنار استادم خانم مهرانگیز کار نشسته‌ام و می‌گوییم و می‌خندیم. تلفن نازنین افشین جم به صدا در می آید. صدای لزران دختر سیامک پورزند، چهره مهرانگیز را تغییر می‌دهد. به ناگهان بیرون می‌رود در حالی که خبر فوت همسر را می‌شنود اشک می‌ریزد، همسری که سالیان سال از او دور بوده است. صدها نامه نوشته که سیامک بیمار است او را رها کنید و به حال خود بگذارید تا از ایران خارج شود. قدرت گوش شنوا نداشت. سیامک پورزند را گروگان گرفته بود و نمی‌گذاشت او همسر و فرزندانش را ببینند و ناجوان‌مردانه اسیر وسوسه‌های قدرت‌طلبانه خود کرده است. تا این‌که این خبر ناگوار شنیده شد.

مهرانگیز کار با شجاعت و اراده‌ای که در سال‌های گذشته از خود نشان داد دخترانش را دل‌داری می‌دهد و به آن‌ها می‌گوید شجاع باشند و غم نخورند. اما این خانواده سال‌هاست که غمی در درونشان نشسته و در انتظار دیدار پدرشان هستند.

فرزندان سیامک چه گناهی کرده بودند که فرزندانشان و همسر مهربان و فداکارش  نمی‌توانستند پدرشان را ببینند. حال دیگر پدر در دنیای حقیقیشان نیست. اما لکه ننگی دیگر در کارنامه جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است و آن لکه هرگز پاک نخواهد شد. سیامک پورزند سال‌ها در بستر بیماری بود و تلاش کرد تا بتواند ممنوع‌الخروجی‌اش را رفع و به آغوش خانواده برگردد اما قدرت حاکم در جمهوری اسلامی اجازه نداد تا بوسه این پدر بر صورت فرندانش و همسرش بنشید.

شنیدن خبر فوت سیامک پورزند دردی بر دلم بود. دردی که حتا در زمان فوت پدرم احساس نکردم. عاشقانه استادم مهرانگیز را می‌ستایم و به او و همسر باوفایش افتخار می‌کنم.

مهرانگیز می‌گوید سه روز بود که با سیامک حرف نزده بودم. به لیلی گفتم تو جای من را بگیرو با پدرت صحبت کن…..

مهر‌انگیز می‌گوید: «سعی کردیم او را بیرون بیاوریم ولی نمی‌توانستیم. آخر هم سیامک راحت شد.»

مطمئن هستم اگر مهرانگیز در کنار همسر بود او سالیان سال در کنار خانواده اش زندگی می‌کرد.

مهرانگیز کار در زمانی خبر فوت همسرش را می شنود که سال‌هاست برای حقوق زنان و رسیدن به دموکراسی تلاش می‌کند. سال‌هاست تلاش می‌کند تا دیگران مثل خود فنا نشوند و در امنیت و آسایش زندگی کنند.

هزینه این تلاش برای مهرانگیز کار بسیار سنگین بود. همسرش در یک سوی جهان و خود در سویی دیگر برای از دست دادن سیامک، مراسم بزرگ‌داشت می‌گیرند.

به خانم مهرانگیز کار و فرزندانش تسلیت می‌گویم. ‌و برای حاکمان جمهوری اسلامی متاسفم که انسانیت را در خشونت و ظلم و قتل و جاه‌طلبی می‌دانند.

 


 


منبع: هرانا

امسال روز جهانی کارگر (۱۱ اردیبهشت) در حالی از راه می‌رسد که کارگران ایرانی هم‌چنان از حقوق بنیادین خود محروم هستند، بدیهی است تحقق حقوق کارگران تحقق قسمی از حقوق بشر خواهد بود. این حقوق به صراحت در اعلامیه‌ها و مقاوله نامه‌های متعدد حقوق بشری مورد تاکید و تایید قرار گرفته است.

حقوق نقض شده کارگران ایران در طی یک سال گذشته شامل دو بخش است که بخش نخست حقوقی است که مستقیمن از سوی حکومت در رابطه با کارگران نقض شده است و بخش دوم حقوقی را در بر می‌گیرد که تحت سیاست‌های حکومت که با اسناد حقوق بشری تناقض دارد حقوقی از کارگران و قشر زحمت‌کش نقض شده است.

جمعن از ۱۱ اردی‌بهشت ماه سال ۱۳۸۹ تا این تاریخ (۱۰ اردی‌بهشت ۹۰)، ۳۴۲۱۸۸۳ نقض موردی حقوق کارگران در ایران، توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در ۴۱۵ مورد گزارش حقوقی به ثبت رسیده است، بر اساس این آمار به ترتیب استان‌های تهران، خوزستان، کردستان و قزوین بیشترین آمار نقض حقوق کارگران را در گزارشات ثبت شده به خود اختصاص داده‌اند.

بر اساس آمار فوق در این دوره زمانی، ۷۱ فعال کارگری بازداشت، ۱۹ تن احضار و ۱۳ تن از سوی دست‌گاه قضایی به ۳۷۴ ماه حبس تعزیری و ۱۱ ماه حبس تعلیقی محکوم شدند.

هم‌چنین در طی محدوده زمانی فوق، دست‌کم ۲۵۸ مورد تجمع و یا اعتصاب کارگری توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که بیش‌تر این حرکت‌های اعتراضی در راستای عدم پرداخت حقوق معوقه کارگران که طبق آمار گا‌ها حتا به ۲۷ ماه نیز رسیده است و یا عدم برخورداری از حق بیمه، امنیت شغلی و امثال‌هم شکل گرفته است.

از سویی به علت نبود امینی کافی در محیط کار، حداقل ۱۵۸ نفر بر اثر سانحه کشته و زخمی شدند که بر اثر آن ‌ ۹۰ تن کشته و ۶۸ تن زخمی شده‌اند.

بر اساس آمار ثبت شده بیش از ۶۸۱ ماه پرداخت حقوق کارگران به تعویق افتاده است.

مجموعه فعالان حقوق بشر موفق به ثبت بیش از نیم میلیون بی‌کار در کشور شده است که دست‌کم ۱۰درصد ایشان از کار اخراج و یا با تعدیل نیرو مواجه شده و ۹۰ درصد نیز به دلیل تعطیلی کارخانه و یا نبود کار در بی‌کاری به‌سر می‌برند. و در این میان بیش از ۱۵ هزار کارگر نیز از حق بیمه درمانی محروم هستند.

گزارش تفضیلی مربوطه را از این‌جا دانلود کنید.

 


 


رادیو کوچه

روز ملی خلیج پارس- 10 اردیبهشت روز ملی خلیج فارس با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی‌ به تقویم ایران اضافه شد. شورای عالی انقلاب فرهنگی با توجه به هدف قراردادن هویت فرهنگی و تاریخی ایران از سوی کشورهای همسایه و تلاش آنان برای تحریف نام تاریخی خلیج پارس، به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی روز اخراج پرتغالی‌ها از «تنگه هرمز» را به عنوان «روز ملی خلیج پارس» نام‌گذاری کرد.

1777 میلادی- «کارل فردریک گائوس»‌(Johann Carl Friedrich Gauss)، ریاضی‌دان نابغه آلمانی در در شهر برونشویک آلمان به دنیا آمد. وی از کودکی، شوق و استعداد زیادی در ریاضیات داشت، به طوری که در نوزده سالگی بعضی از مسایل ریاضی را که بدون راه‌حل مانده بود کشف کرد. گائوس در 24 سالگی کتاب «تجسسات حسابی یا کاوش‏هایى درباره حساب» را نگاشت و در آن تئوری اعداد را بنیان نهاد.

گائوس توانست اعلام کند که با خط‌کش و پرگار موفق به ترسیم 17 ضلعی منتظم شده که نخستین پیش‌رفت در این زمینه پس از دو هزار سال محسوب می‏شد. بررسی‏های دانش‌مندانه او در علم نجوم سبب شد که درسال 1807‌ به ریاست رصدخانه «گوتینگن» برگزیده شود. وی کشفیاتی نیز در نجوم دارد که او را به عنوان یک منجم مطرح کرده است. آنالیز هندسه و عناصر بی‏نهایت کوچک، رشته‏های دیگری از ریاضیات بودند که گائوس به کاوش و مطالعه در آن‌ها پرداخت و به کشفیات مهمی دست یافت. ، شارل فردریک گائوس سرانجام در 23 فوریه 1855‌ درگذشت.

1975 میلادی- شهر «سایگون»‌، پایتخت ویتنام جنوبی به اشغال نیروهای ویتنام شمالی درآمد و دولت ویتنام جنوبی از بین رفت.

یک هفته قبل از سقوط سایگون‌، نیروی هوایی و دریایی ارتش آمریکا آخرین آمریکایی‌های حاضر در ویتنام جنوبی و 70 هزار ویتنامی را از سایگون خارج کردند.

در پی اشغال سایگون توسط نیروهای ویتنام شمالی و چریک‌های ویت کنگ نام پایتخت ویتنام جنوبی به یادبود رهبر کمونیست ویتنام به «هوشی مین» تغییر یافت.

کشور ویتنام در دوران استعمار فرانسه و در جریان جنگ نخست هندوچین علیه فرانسه به دو کشور ویتنام شمالی و جنوبی تقسیم شده بود و با اشغال سایگون‌، این کشور 2 پاره شده وحدت خود را بازیافت.

1945 میلادی- پس از ورود ارتش سرخ شوروی به شهر برلین پایتخت آلمان نازی‌، «آدولف هیتلر» رهبر آلمان نازی به هم‌راه همسرش در شهر برلین با شلیک گلوله‌ای به سرش خودکشی کرد. مقامات «ورماخت»‌ (ارتش آلمان)، به آدولف هیتلر 56 ساله اطلاع دادند که هیچ راهی برای فرار وجود ندارد. هیتلر که همواره گفته بود هرگز تسلیم نمی‌شود تصمیم گرفت خودکشی کند. او دستور داد پس از مرگ جسدش را بسوزانند تا به دست نیروهای شوروی نیفتد و به معرض نمایش در نیاید.

سال‌ها تصور می‌شد جسد هیتلر و «اوا براون» (همسرش) همان‌گونه که دستور داده بود به آتش کشیده شده امانیروهای شوروی جسد هیتلر را بیرون آورده و به مسکو منتقل کردند. روس‌ها سال‌ها این راز را فاش نکردند تا عاقبت عکس‌هایی که سربازان شوروی از جسد هیتلر گرفته بودند را منتشر کردند.

خودکشی آدولف هیتلر پایان رایش سوم بود که هیتلر دوره بقای آن را هزار سال پیش‌بینی کرده بود.

1873 میلادی- «ادوار مانه»  (Édouard Manet) نقاش فرانسوی درگذشت. او یکی از اولین هنرمندان قرن نوزدهم میلادی بود که به مضامین زندگی مدرن پرداخت. او هم‌چنین یکی از محوری‌ترین هنرمندان در انتقال از رئالیسم به امپرسیونیسم به حساب می‌آید.

ادوار مانه در ۲۳ ژانویه سال ۱۸۳۲ میلادی در پاریس به دنیا آمد. مادرش «یوژانی – دزیره فورنیه» دخترخوانده ولیعهد سوئد، «چارلز برنادت» بود که خانواده سلطنتی سوئد در حال حاضر از نوادگان وی به شمار می‌روند. پدرش «آگوس مانه» قاضی بود و انتظار داشت تا ادوار پیشه‌ای در حقوق را دنبال کند اما دایی‌اش «چارلز فورنیه»، او را به نقاشی تشویق می‌کرد و اغلب، مانه جوان را با خود به لوور می‌برد.

در ۱۸۴۸ و بنا به پیشنهاد پدرش، مانه با یک کشتی آموزشی به ریو دوژانیرو در برزیل رفت. بعد از دو بار رد شدن در امتحان ورودی نیروی دریایی، سرانجام پدرش با درخواست وی در پی‌گیری آموزش حرفه‌ای هنر موافقت کرد. از ۱۸۵۰ تا ۱۸۵۶ میلادی، مانه تحت آموزش نقاش آکادمیک «توماس کوتر» که یکی از تاثیرگذارترین نقاشان وقایع تاریخی در فرانسه بود، قرار گرفت.

شاهکارهای ابتدایی مانه، «ناهار در چمنزار» و «المپیا» بحث‌برانگیز بودند و همواره به عنوان خط‌مشی برای نقاشان جوان امپرسیونیسم، مورد استفاده قرار می‌گرفتند. امروزه این آثار را پایه و اساس تکامل هنر مدرن می‌شناسند.

…………………………………………..

برخی از روی‌دادهای دیگر

1349 خورشیدی- استاد «اسماعیل آشتیانی» متخلص به «شعله» از نقاشان ایرانی و شاگردان کمال‌الملک درگذشت.

1288 خورشیدی- «بیوک معیری» متخلص به «رهی معیری»، از غزل‌سرایان معاصر ایران در این‌روز متولد شد.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا (فارسی و انگلیسی)

جام جم

راسخون

 


 


خبر / رادیو کوچه

شام‌گاه جمعه، باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا طی فرمانی سه مقام سوریه، سازمان اطلاعات این کشور و نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را به اتهام شرکت در سرکوب معترضان سوریه مشمول تحریم کرده است.

این تحریم‌ها که جمعه اعلام شد، دارایی‌های احتمالی این افراد و تشکیلات را در آمریکا مسدود و شهروندان آمریکایی نیز از هر‌گونه معامله با آن‌ها منع می‌کند.

به گفته مقام‌های آمریکایی، آقای اوباما این تحریم‌ها را به‌دنبال خشونت‌های خونین علیه مخالفان حکومت سوریه اعمال می‌کند که تاکنون منجر به کشته شدن دست‌کم پانصد نفر شده است.

نیروی قدس که شاخه برون مرزی سپاه پاسداران ایران است پیش‌تر نیز به اتهام فعالیت‌های تروریستی مورد تحریم آمریکا قرار گرفته بود.

اما اکنون دولت آمریکا نیروی قدس را متهم کرده است که به نیروهای امنیتی سوریه برای سرکوب تظاهرکنندگان کمک مادی می‌کند.

طی چند روز گذشته باراک اوباما و سایر مقام‌های آمریکایی جمهوری اسلامی را به دخالت در خشونت‌های خونین سوریه متهم کردند، اما ایران این اتهام را به شدت رد کرده است.

علی مملوک رییس سازمان اطلاعات سوریه، عاطف نجیب از نزدیکان بشار اسد و رییس پیشین اداره امنیت سیاسی و ماهر اسد برادر بشار اسد و فرمانده لشگر چهارم زرهی سوریه که گفته می‌شود عامل کشتار‌های وسیع شهر درعا است، سه مقام سوریه‌ای هستند که مورد تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند.

نام بشار اسد هنوز در این فهرست قرار نگرفته است، اما مقام‌های آمریکایی می‌گویند اگر سرکوب‌ها ادامه یابد ممکن است رییس جمهوری سوریه نیز مشمول این تحریم‌ها شود.

کاخ سفید با صدور بیانیه ای اعلام کرد که فرمان رییس جمهوری «ابزار جدیدی برای هدف قرار دادن افراد و تشکیلاتی است که مصمم به نقض حقوق بشر در سوریه هستند.»

آقای اوباما در فرمان خود گفته است: «حکومت سوریه با نقض حقوق بشر … تهدیدی غیرمعمول و خارق‌العاده متوجه امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا می‌کند و باید مشمول تحریم‌های بیش‌تر شود.»

جان کری، رییس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز گفته است: «خشونت‌هایی که علیه مردم سوریه اعمال شده برای همه ما هشدار‌دهنده است. جهان باید این اعمال را به قوی‌ترین شکل ممکن محکوم کند.»

بیشتر بخوانید:

«اعزام یک مقام آمریکایی به ترکیه درباره تحریم‌های ایران»

«افزایش آمار کشته‌شدگان روز خشم در سوریه»


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس آمارهای ارایه شده به نقل از فعالان مدنی و سیاسی در سوریه که روز شنبه اعلام کرده‌اند دست‌کم ۶۲ تن در جریان تظاهرات چند هزار نفری ضد‌حکومتی در شهرهای سراسر سوریه از جمله درعا و حمص کشته شده‌اند.

شاهدان عینی و گروه‌های حقوق بشر می‌گویند نیروهای امنیتی در شهر درعا به روی معترضان آتش گشوده و بسیاری را کشته‌اند.

بر اساس گزارش های منتشر شده، در شهر دمشق نیز نمازگزاران پس از پایان نماز جمعه دست به تظاهرات زدند، اما با هجوم نیروهای حکومتی، پرتاب گاز اشک آور و شلیک گلوله مواجه شدند.

اعتراضات ده ها شهر دیگر از جمله حمص، لاذقیه، حلب و طرطوس را هم به لرزه در آورده است.

به نقل از شاهدان عینی، سربازان به‌سوی روستاییانی که در درعا تظاهرات می‌کردند شلیک کردند. این شهر از دوشنبه گذشته تاکنون تحت محاصره نظامی قرار دارد.

گروه نظارت بر حقوق بشر سوریه که در لندن مستقر است به خبرگزاری فرانسه گفته است تنها در این شهر جنوبی حداقل ۳۳ غیرنظامی کشته شده‌اند.

این گروه می‌گوید ۲۷ غیرنظامی نیز در شهر شمالی حمص و دو نفر هم در بندر لاذقیه در ساحل مدیترانه کشته شده‌اند.

اما رسانه‌های دولتی سوریه گزارش کردند که روز جمعه چهار سرباز کشته شده و دو نظامی نیز در حمله «تروریستی» به پاس‌گاهی در درعا اسیر شده‌اند.

در همین حال شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد طی قطع‌نامه‌ای که تحت رهبری آمریکا تنظیم شد خشونت مقام‌های سوریه را محکوم کرد.

بیست و شش کشور به این قطع‌نامه رای مثبت دادند، ۹ کشور مخالفت کردند و ۷ کشور نیز رای ممتنع دادند.

دیپلمات‌های اروپایی می‌گویند که اتحادیه اروپا نیز به توافقی اولیه برای اعمال تحریم‌های نظامی علیه سوریه دست یافته است.

بیشتر بخوانید:

«بیش از پانزده کشته در روز خشم سوریه»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

رسالت

1) دکتر علی لاریجانی:  واردات نمی‌تواند مشکل کشور را حل کند

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=60941

علی لاریجانی روز پنج‌شنبه با حضور در همایش روز ملی شوراها که در محل ساختمان قدیم مجلس شورای اسلامی برگزار شدگفت: «با واردات نمی توانیم مشکل کشور را حل کنیم و مسئله بی‌کاری را برطرف کنیم هرچند قبول دارم که سیستم بوروکراتیک کشور برای توسعه تولید مهیا نیست و ظرفیت‌ها را بیش‌تر برای بازرگانی آماده می‌کند، اما شایسته است که همه کار کنیم تا در سال جهاد اقتصادی این مشکل برطرف شود.»

2) اطاعت از ولی‌فقیه تکلیف شرعی و قانونی است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=60947

امام جمعه موقت تهران ولایت فقیه را ستون فقرات عزت و عظمت ایران برشمرد و گفت: «اطاعت از ولی‌فقیه تکلیف شرعی و قانونی است.»

به گزارش واحد مرکزی خبر، آیت‌اله سید احمد خاتمی در خطبه دوم نماز با بیان این‌که شش مطلب در عرصه داخلی دارد که هرچند تکراری است اما باید مدام گفت تا از یاد بعضی‌ها نرود، اظهار داشت: «کیست که نداند اصل این انقلاب با هدایت‌ها و تدبیرهای یک ولی فقیه‌، یک جان جانان‌، یک قهرمان قهرمانان‌، آیت‌اله العظمی امام خمینی به سرانجام رسید و پیروز شد.»

خراسان

1) جلسه فراکسیون اصول‌گرایان در مورد مسایل اخیر تشکیل شد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=10&id=691201

به گزارش مهر، جلسه فراکسیون اصول‌گرایان صبح روز پنج‌شنبه قبل از جلسه علنی مجلس و به ریاست علی لاریجانی رییس فراکسیون برگزار شد. اعضای فراکسیون اصول‌گرایان در مجموع به این نتیجه رسیدند که در مورد رفتارهای اخیر رییس جمهوری با صبر و حوصله و تدبیر پیش بروند و اگر مسئله خاص دیگری پیش بیاید با توجه به آن مسئله جلسه‌ای را برگزار کنند و موضع بگیرند.

2) دادگاه نظامی بحرین چهار تن از معترضان را به اعدام محکوم کرد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=10&id=691128

مقامات بحرینی واکنش خشونت‌آمیزی به اعتراضات در این کشور داشته‌اند. به گزارش بی بی سی دادگاهی نظامی در بحرین چهار نفر از تظاهرکنندگان در جریان اعتراضات در این کشور را به مرگ محکوم کرد. براساس گزارش‌ها، 3نفر دیگر در این دادگاه به حبس ابد محکوم شدند.

آفرینش

1) در پی رهاسازی 2 بیمار در کنار اتوبان، مدیر بیمارستان امام برکنار شد

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=81560

مشاور وزیر بهداشت و مدیر کل وزارتی وزارت بهداشت گفت: «در پی انتشار اخبار رهاسازی دو بیمار از بیمارستان امام خمینی، مدیر این بیمارستان برکنار شد و وزارت بهداشت ضمن شکایت از آمران و عاملان این حادثه هم‌چنان پی‌گیر ابعاد این پدیده است.»

2) سازمان عفو بین‌الملل: دیکتاتور یمن باید محاکمه شود

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=81543

به گزارش فارس به نقل از پای‌گاه خبری «الجزیره»، سازمان عفو بین‌الملل چهارشنبه خواستار بازخواست «علی عبداله صالح» رییس ‌جمهوری یمن به‎دلیل نقض حقوق بشر در کشورش و نیز عدم اعطای مصونیت سیاسی به او شد.

جام جم

1) انتقام قذافی از یاران سابق خود

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100842215549

به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه لوفیگارو چاپ پاریس در مطلبی با عنوان «انتقام قذافی از دوستان منفک شده‌اش» نوشته است: «سرهنگ قذافی چهارده تن از اعضای خانواده «نوری المسماری» رییس تشریفات سابقش را زندانی کرده است.»

المسماری گفت: «قذافی قصد دارد که با فشار بر خانواده‌ام از من انتقام بگیرد.»

2) شورای نگه‌بان اصلاح قانون انتخابات را تایید کرد

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100842106867

سخن‌گوی شورای نگه‌بان قانون اساسی گفت که مصوبه اصلاح قانون انتخابات در جلسه شورای نگه‌بان مغایر با شرع و قانون اساسی تشخیص داده نشد.

کیهان

1) وحشت در واشنگتن و تل آویو از نزدیکی مصر به ایران

http://www.kayhannews.ir/900210/2.htm#other201

با شروع خیزش‌های اسلامی و سقوط برخی رژیم‌های دیکتاتور و هم‌پیمان غرب و رژیم صهیونیستی در منطقه یکی از موضوعاتی که مقامات آمریکایی را به شدت نگران کرده، تمایل مردم و حکومت‌های جدید در خاورمیانه برای برقراری روابط گسترده و حسنه با جمهوری اسلامی ایران و در مقابل دوری جستن از رژیم غاصب صهیونیستی است.

2) انقلابیون لیبی پیش‌روی به سمت غرب را آغاز کردند

http://www.kayhannews.ir/900210/16.htm#other1610

انقلابیون لیبیایی پس از تقویت و تثبیت مواضع خود در «مصراته» و مناطق شرقی طرابلس، پیش‌روی خود را به سمت مناطق غربی لیبی آغاز کردند.

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

تیم فوتبال سپاهان اصفهان با تک گل مهدی کریمیان نفت آبادان را شکست داد و به قهرمانی لیگ برتر نزدیک شد. درحالی‌که تنها دو هفته دیگر به پایان لیگ برتر فوتبال ایران باقیمانده، سپاهان با پیروزی روز جمعه ۶۵ امتیازی شد.

با این وضعیت حتا اگر سپاهان در دو بازی بعدی امتیازی هم بدست نیاورد و استقلال جدی‌ترین رقیب حاضر که ۵۹ امتیاز دارد هر شش امتیاز ممکن را بگیرد جبران تفاضل گل بین دو تیم بسیار دشوار خواهد بود.

در حال حاضر تفاضل گل سپاهان مثبت ۲۸ و استقلال مثبت ۱۷ است.

سپاهان اگر تنها یک امتیاز از بازی با پرسپولیس بگیرد یا استقلال نتواند در هفته سی‌وسوم برنده شود، آن‌وقت جشن قهرمانی سپاهانی‌ها یک هفته قبل از پایان فصل برگزار خواهد شد.

در چهار مسابقه دیگری که روز جمعه و در هفته ۳۲ ام برگزار شد تیم‌های سایپا و پیکان به تساوی یک بر یک رسیدند.

راه‌آهن شهرری نیز موفق شد با یک گل تیم نفت تهران را از پیش رو بردارد دیدار تیم‌های پاس و شهرداری تبریز در همدان با تساوی یک بر یک به پایان رسید.

استیل‌آذین در بندرانزلی با نتیجه یک بر صفر میزبانش ملوان را شکست داد و بعد از هفت بازی بالاخره به پیروزی رسید.

عصر شنبه تراکتورسازی و صبا قم آخرین دیدار هفته سی‌ودوم را برگزار می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

«استقلال و ذوب‌آهن، سپاهان را خوش‌حال کردند»


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، سیامک پورزند، روزنامه‌نگار با سابقه در تهران درگذشته است.

او همسر مهرانگیز کار، حقوق‌دان و از فعالان مدافع حقوق زنان در ایران بود. سیامک پورزند، در سال 1380 در تهران بازداشت و به 11 سال زندان محکوم شده بود.

دختر سیامک پورزند در گفت‌وگویی با رادیو کوچه عنوان کرد: «‌یک سال اول در زندان‌های مختلف خصوصی و در انفرادی بودند و زجرهایی کشیدند. زمانی که ایشان را دستگیر کردند ایشان را از خانه عمه من ربودند که 72 سال داشتند و بلایی که سر او آورند و زجرها‌یی که بر او وارد کردند غیر‌قابل توصیف است.»

او در خصوص وضعیت جسمانی پدرش گفت: «به هر حال محدودیت‌های دردآوری را بر ایشان وارد کردند که متاسفانه به روحیه او کمکی نکرد و به خاطر فشار روحی ایشان قلبش درد می‌گرفت و مشکلات مختلف داشتند، گردش خونشان بد بود و افسردگی پیدا می‌کردند.»

وی در ادامه تصریح کرد: «تلفن ایشان کنترل بود، اجازه کار و دریافت حقوق نداشتند.»

به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، او زیر فشار بازجویان، ناچار شد در تلویزیون جمهوری اسلامی اتهامات خود را بپذیرد و پس از مدتی به دلیل کهولت سن و بیماری، در خانه‌اش زیر نظر ماموران امنیتی و ممنوع‌الخروج بود.

سیامک پورزند هنگام مرگ هشتاد سال داشت.


 


خبر / رادیو کوچه

فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی هنگام بازگشت به حبس خانگی و در گفت‌و‌گو با سایت «سحام‌نیوز» به چند مورد از اتفاقات ۷۱ روز حبس خانگی اشاره کرده است. او روحیه مهدی کروبی را «بسیار خوب» توصیف کرده است.

فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی که در روزهای گذشته برای درمان پزشکی از حبس خانگی خارج شده بود، پیش از برگشت دوباره به حبس خانگی در گفت‌و‌گو با سایت سحام‌نیوز، از وضعیت خود و همسرش صحبت کرده است.

به گفته خانم کروبی واژه «حصر» که در بیرون رایج است، درست نیست چون ماموران امنیتی نه تنها تمام مجتمع مسکونی را تصرف کرده‌اند، بلکه حتا آپارتمان مسکونی آن‌ها را نیز در اختیار دارند.

به گفته همسر مهدی کروبی در ۷۱ روز گذشته او و همسرش از حقوق رایج یک زندانی عادی مانند حق هواخوری روزانه و یا دست‌رسی به تلفن «حتا برای یک‌بار» محروم بوده‌اند. فاطمه کروبی در این گفت‌و‌گو گفته است: «تا پیش از عید شرایط بسیار سخت و برخوردها خشن بود و اساسن من و همسرم از حقوق اولیه یک زندانی انفرادی هم برخوردار نبودیم. اما در سال جدید روی‌کرد دیگری حاکم شد و اوضاع حبس من و همسرم کمی بهتر گردید.»

خانم کروبی در گفت‌و‌گوی اخیر، روحیه همسرش را «بسیار خوب» توصیف کرده و از آمادگی مهدی کروبی برای پرداخت هر هزینه‌ای در راهی که انتخاب کرده سخن گفته است.

همسر مهدی کروبی به روزهای پس از راه‌پیمایی ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و تجمع «اراذل و اوباش حکومتی» در سایه حمایت‌های نیروهای امنیتی و نظامی که ۶ شب پیاپی با فحاشی از همسایگان آنان سلب آسایش کرده‌اند، اشاره کرده و از سرقت اموال ساختمان هم‌چون «دوربین‌های مدار بسته»، تخریب منزل و پرتاب نارنجک‌های صوتی به منزل، گفته است.

فاطمه کروبی در این‌باره گفته است: «توسل به اراذل و اوباش کاری ساده برای حکومت‌های دیکتاتوری است و امروز می‌بینیم که در کشورهای دیگر منطقه نیز اعمال می شود اما فراموش نکنیم که لکه ننگ آن برای حاکمیت باقی خواهد ماند.»

بیشتر بخوانید:

«خروج فاطمه کروبی از حبس، برای درمان»


 


به دلیل کهولت سن و بیماری،

«درگذشت سیامک پورزند روزنامه‌نگار ممنوع الخروج»


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، سیامک پورزند، روزنامه‌نگار با سابقه در تهران در گذشته است.

او همسر مهرانگیز کار، حقوق‌دان و از فعالان مدافع حقوق زنان در ایران بود. سیامک پورزند، در سال 1380 در تهران بازداشت و به 11 سال زندان محکوم شده بود.

دختر سیامک پورزند در گفت‌وگویی با رادیو کوچه عنوان کرد: «‌یک سال اول در زندان‌های مختلف خصوصی و در انفرادی بودند و زجرهایی کشیدند. زمانی که ایشان را دستگیر کردند ایشان را از خانه عمه من ربودند که 72 سال داشتند و بلایی که سر او آورند و زجرها‌یی که بر او وارد کردند غیر‌قابل توصیف است.»

او در خصوص وضعیت جسمانی پدرش گفت: «به هر حال محدودیت‌های دردآوری را بر ایشان وارد کردند که متاسفانه به روحیه او کمکی نکرد و به خاطر فشار روحی ایشان قلبش درد می‌گرفت و مشکلات مختلف داشتند، گردش خونشان بد بود و افسردگی پیدا می‌کردند.»

وی در ادامه تصریح کرد: «تلفن ایشان کنترل بود، اجازه کار و دریافت حقوق نداشتند.»

به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، او زیر فشار بازجویان، ناچار شد در تلویزیون جمهوری اسلامی اتهامات خود را بپذیرد و پس از مدتی به دلیل کهولت سن و بیماری، در خانه‌اش زیر نظر ماموران امنیتی و ممنوع‌الخروج بود.

……………………………………………………..

دولت حمله‌ها را تروریستی خواند

«افزایش آمار کشته‌شدگان روز خشم در سوریه»

خبر / رادیو کوچه

بر اساس آمارهای ارایه شده به نقل از فعالان مدنی و سیاسی در سوریه که روز شنبه اعلام کرده‌اند دست‌کم ۶۲ تن در جریان تظاهرات چند هزار نفری ضد‌حکومتی در شهرهای سراسر سوریه از جمله درعا و حمص کشته شده‌اند.

شاهدان عینی و گروه‌های حقوق بشر می‌گویند نیروهای امنیتی در شهر درعا به روی معترضان آتش گشوده و بسیاری را کشته‌اند.

بر اساس گزارش های منتشر شده، در شهر دمشق نیز نمازگزاران پس از پایان نماز جمعه دست به تظاهرات زدند، اما با هجوم نیروهای حکومتی، پرتاب گاز اشک آور و شلیک گلوله مواجه شدند.

اعتراضات ده ها شهر دیگر از جمله حمص، لاذقیه، حلب و طرطوس را هم به لرزه در آورده است.

به نقل از شاهدان عینی، سربازان به‌سوی روستاییانی که در درعا تظاهرات می‌کردند شلیک کردند. این شهر از دوشنبه گذشته تاکنون تحت محاصره نظامی قرار دارد.

گروه نظارت بر حقوق بشر سوریه که در لندن مستقر است به خبرگزاری فرانسه گفته است تنها در این شهر جنوبی حداقل ۳۳ غیرنظامی کشته شده‌اند.

این گروه می‌گوید ۲۷ غیرنظامی نیز در شهر شمالی حمص و دو نفر هم در بندر لاذقیه در ساحل مدیترانه کشته شده‌اند.

اما رسانه‌های دولتی سوریه گزارش کردند که روز جمعه چهار سرباز کشته شده و دو نظامی نیز در حمله «تروریستی» به پاس‌گاهی در درعا اسیر شده‌اند.

در همین حال شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد طی قطع‌نامه‌ای که تحت رهبری آمریکا تنظیم شد خشونت مقام‌های سوریه را محکوم کرد.

بیست و شش کشور به این قطع‌نامه رای مثبت دادند، ۹ کشور مخالفت کردند و ۷ کشور نیز رای ممتنع دادند.

دیپلمات‌های اروپایی می‌گویند که اتحادیه اروپا نیز به توافقی اولیه برای اعمال تحریم‌های نظامی علیه سوریه دست یافته است.

……………………………………………………..

طی فرمانی در روز جمعه،

«اوباما سوریه و نیروی قدس ایران را تحریم کرد»

خبر / رادیو کوچه

شام‌گاه جمعه، باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا طی فرمانی سه مقام سوریه، سازمان اطلاعات این کشور و نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را به اتهام شرکت در سرکوب معترضان سوریه مشمول تحریم کرده است.

این تحریم‌ها که جمعه اعلام شد، دارایی‌های احتمالی این افراد و تشکیلات را در آمریکا مسدود و شهروندان آمریکایی نیز از هر‌گونه معامله با آن‌ها منع می‌کند.

به گفته مقام‌های آمریکایی، آقای اوباما این تحریم‌ها را به‌دنبال خشونت‌های خونین علیه مخالفان حکومت سوریه اعمال می‌کند که تاکنون منجر به کشته شدن دست‌کم پانصد نفر شده است.

نیروی قدس که شاخه برون مرزی سپاه پاسداران ایران است پیش‌تر نیز به اتهام فعالیت‌های تروریستی مورد تحریم آمریکا قرار گرفته بود.

اما اکنون دولت آمریکا نیروی قدس را متهم کرده است که به نیروهای امنیتی سوریه برای سرکوب تظاهرکنندگان کمک مادی می‌کند.

طی چند روز گذشته باراک اوباما و سایر مقام‌های آمریکایی جمهوری اسلامی را به دخالت در خشونت‌های خونین سوریه متهم کردند، اما ایران این اتهام را به شدت رد کرده است.

علی مملوک رییس سازمان اطلاعات سوریه، عاطف نجیب از نزدیکان بشار اسد و رییس پیشین اداره امنیت سیاسی و ماهر اسد برادر بشار اسد و فرمانده لشگر چهارم زرهی سوریه که گفته می‌شود عامل کشتار‌های وسیع شهر درعا است، سه مقام سوریه‌ای هستند که مورد تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند.

نام بشار اسد هنوز در این فهرست قرار نگرفته است، اما مقام‌های آمریکایی می‌گویند اگر سرکوب‌ها ادامه یابد ممکن است رییس جمهوری سوریه نیز مشمول این تحریم‌ها شود.

کاخ سفید با صدور بیانیه ای اعلام کرد که فرمان رییس جمهوری «ابزار جدیدی برای هدف قرار دادن افراد و تشکیلاتی است که مصمم به نقض حقوق بشر در سوریه هستند.»

آقای اوباما در فرمان خود گفته است: «حکومت سوریه با نقض حقوق بشر … تهدیدی غیرمعمول و خارق‌العاده متوجه امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا می‌کند و باید مشمول تحریم‌های بیش‌تر شود.»

جان کری، رییس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز گفته است: «خشونت‌هایی که علیه مردم سوریه اعمال شده برای همه ما هشدار‌دهنده است. جهان باید این اعمال را به قوی‌ترین شکل ممکن محکوم کند.»

……………………………………………………..

معمر قذافی، رهبر لیبی:

«کسی نمی‌تواند مرا مجبور به ترک کشورم کند»

خبر / رادیو کوچه

روز شنبه، سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی ضمن اعلام آمادگی برای مذاکره با ناتو، در سخن‌رانی اعلام کرد که هیچ کس نخواهد توانست او را مجبور به ترک کشورش کند. آقای قذافی این سخنان را در یک سخن‌رانی که از تلویزیون دولتی لیبی پخش شد بیان کرده است.

رسانه‌های دولتی لیبی پس از آن اعلام کردند که نیروهای ناتو در زمانی که آقای قذافی مشغول سخن‌رانی بوده است، تلاش کرده‌اند که او را هدف حمله قرار دهند.

پیش‌تر گزارش شده بود که دولت آمریکا و متحدانش در جستجوی کشورهایی هستند که حاضر به اعطای پناهندگی به آقای قذافی باشند.

هم‌زمان دولت لیببی هشدار داد که دیگر اجازه ارتباط از طریق دریا با شهر مصراته را که تحت کنترل مخالفان مسلح است، نخواهد داد.

موسی ابراهیم، سخن‌گوی دولت لیبی گفت که مخالفان مسلح در مصراته چهار روز فرصت خواهند داشت که سلاح‌های خود را زمین بگذارند و مورد عفو قرار گیرند.

او گفت که اگر آن‌ها به جنگیدن ادامه دهند، با «آتش تمام‌عیار» مواجه خواهند شد.

سخنان آقای ابراهیم پس از آن منتشر شد که ناتو از تلاش نیروهای حامی سرهنگ قذافی برای مین‌گذاری اطراف شهر مصراته خبر داد.

……………………………………………………..

فاطمه کروبی:

«در حبس خانگی حتی یک‌بار هواخوری نداشتیم»

خبر / رادیو کوچه

فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی هنگام بازگشت به حبس خانگی و در گفت‌و‌گو با سایت «سحام‌نیوز» به چند مورد از اتفاقات ۷۱ روز حبس خانگی اشاره کرده است. او روحیه مهدی کروبی را «بسیار خوب» توصیف کرده است.

فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی که در روزهای گذشته برای درمان پزشکی از حبس خانگی خارج شده بود، پیش از برگشت دوباره به حبس خانگی در گفت‌و‌گو با سایت سحام‌نیوز، از وضعیت خود و همسرش صحبت کرده است.

به گفته خانم کروبی واژه «حصر» که در بیرون رایج است، درست نیست چون ماموران امنیتی نه تنها تمام مجتمع مسکونی را تصرف کرده‌اند، بلکه حتا آپارتمان مسکونی آن‌ها را نیز در اختیار دارند.

به گفته همسر مهدی کروبی در ۷۱ روز گذشته او و همسرش از حقوق رایج یک زندانی عادی مانند حق هواخوری روزانه و یا دست‌رسی به تلفن «حتا برای یک‌بار» محروم بوده‌اند. فاطمه کروبی در این گفت‌و‌گو گفته است: «تا پیش از عید شرایط بسیار سخت و برخوردها خشن بود و اساسن من و همسرم از حقوق اولیه یک زندانی انفرادی هم برخوردار نبودیم. اما در سال جدید روی‌کرد دیگری حاکم شد و اوضاع حبس من و همسرم کمی بهتر گردید.»

خانم کروبی در گفت‌و‌گوی اخیر، روحیه همسرش را «بسیار خوب» توصیف کرده و از آمادگی مهدی کروبی برای پرداخت هر هزینه‌ای در راهی که انتخاب کرده سخن گفته است.

همسر مهدی کروبی به روزهای پس از راه‌پیمایی ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و تجمع «اراذل و اوباش حکومتی» در سایه حمایت‌های نیروهای امنیتی و نظامی که ۶ شب پیاپی با فحاشی از همسایگان آنان سلب آسایش کرده‌اند، اشاره کرده و از سرقت اموال ساختمان هم‌چون «دوربین‌های مدار بسته»، تخریب منزل و پرتاب نارنجک‌های صوتی به منزل، گفته است.

فاطمه کروبی در این‌باره گفته است: «توسل به اراذل و اوباش کاری ساده برای حکومت‌های دیکتاتوری است و امروز می‌بینیم که در کشورهای دیگر منطقه نیز اعمال می شود اما فراموش نکنیم که لکه ننگ آن برای حاکمیت باقی خواهد ماند.»

……………………………………………………..

لیگ برتر فوتبال ایران،

«دستان سپاهان به جام نزدیک شد»

خبر / رادیو کوچه

تیم فوتبال سپاهان اصفهان با تک گل مهدی کریمیان نفت آبادان را شکست داد و به قهرمانی لیگ برتر نزدیک شد. درحالی‌که تنها دو هفته دیگر به پایان لیگ برتر فوتبال ایران باقیمانده، سپاهان با پیروزی روز جمعه ۶۵ امتیازی شد.

با این وضعیت حتا اگر سپاهان در دو بازی بعدی امتیازی هم بدست نیاورد و استقلال جدی‌ترین رقیب حاضر که ۵۹ امتیاز دارد هر شش امتیاز ممکن را بگیرد جبران تفاضل گل بین دو تیم بسیار دشوار خواهد بود.

در حال حاضر تفاضل گل سپاهان مثبت ۲۸ و استقلال مثبت ۱۷ است.

سپاهان اگر تنها یک امتیاز از بازی با پرسپولیس بگیرد یا استقلال نتواند در هفته سی‌وسوم برنده شود، آن‌وقت جشن قهرمانی سپاهانی‌ها یک هفته قبل از پایان فصل برگزار خواهد شد.

در چهار مسابقه دیگری که روز جمعه و در هفته ۳۲ ام برگزار شد تیم‌های سایپا و پیکان به تساوی یک بر یک رسیدند.

راه‌آهن شهرری نیز موفق شد با یک گل تیم نفت تهران را از پیش رو بردارد دیدار تیم‌های پاس و شهرداری تبریز در همدان با تساوی یک بر یک به پایان رسید.

استیل‌آذین در بندرانزلی با نتیجه یک بر صفر میزبانش ملوان را شکست داد و بعد از هفت بازی بالاخره به پیروزی رسید.

عصر شنبه تراکتورسازی و صبا قم آخرین دیدار هفته سی‌ودوم را برگزار می‌کنند.

……………………………………………………..

نماینده مجلس شورای اسلامی:

«جمعیت در زندان به‌حدی است که زندانی روی پله می‌خوابد»

خبر / رادیو کوچه

بر اساس گزارش یک نماینده مجلس شورای اسلامی روز شنبه در اظهار نظری از وضعیت زندان‌های ایران به شدت انتقاد کرد و خواهان کمک به تامین هزینه‌های سازمان زندان‌ها شده است.

یونس موسوی، عضو کمیسیون قضایی مجلس، در جریان بررسی لایجه بودجه سالانه ایران گفت که «تعداد زندانیان در زندان‌ها به حدی زیاد است که بعضی از آن‌ها مجبورند در راه پله‌ها بخوابند.»

او گفت که بودجه سازمان زندان‌ها حتا برای تامین هزینه لباس و خوراک زندانیان هم کافی نیست و افزود: «در زندان‌ها آن‌قدر مشکلات هست که به هر دو نفر زندانی تنها یک پتو می‌رسد.»

به گفته آقای موسوی، با توجه به افزایش قیمت انرژی در ایران پس از اجرای قانون هدف‌مند کردن یارانه‌ها، تمام بودجه سازمان زندان‌ها صرف پرداخت قبوض آب و برق و گاز خواهد شد.

او پیشنهاد کرد که تعرفه آب و برق زندان‌ها کاهش یابد، اما این پیشنهاد مورد موافقت نمایندگان مجلس قرار نگرفت.

پس از سخنان او، مهدی کوچک‌زاده، نماینده اصول‌گرای مجلس در تذکری آیین‌نامه‌ای، سخنان آقای موسوی را آسیب زننده به «حیثیت ملی» ایران دانست.

او گفت: «ممکن است آقای موسوی از یکی دو زندان بازدید کرده باشند، ولی بدانند که من هم از زندان‌هایی بازدید کرده‌ام و این طور نیست که به هر دو زندانی یک پتو برسد.»

این در حالی است که رییس سازمان زندان‌ها و مسوولان قوه قضاییه جمهوری اسلامی هم پیش‌تر در مورد وضعیت زندان‌ها ابراز نگرانی کرده بودند.

……………………………………………………..

نماینده ولی‌فقیه در سپاه

«رحیم‌مشایی رئیس‌جمهور اصلی ایران است»

خبر / رادیو کوچه

مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده رهبر جمهوری اسلامی، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با بیان این‌که «امروز مشایی رییس جمهوری اصلی است»، گفت که «احمدی‌نژاد دست به طناب پوسیده مشایی دارد».

به گزارش فارس، این روحانی نزدیک به آیت‌اله خامنه‌ای،‌ رهبر جمهوری اسلامی روز جمعه در مشهد از «ارادت ویژه» رییس جمهوری اسلامی به رییس دفتر خود انتقاد و ابراز امیدواری کرد که «خداوند آقای رییس جمهوری را از شر این آدم نجات دهد».

پیش از این مقام ارشد سپاه پاسداران، هفته‌نامه «صبح صادق»، نیز ماجرای اختلافات آقای احمدی‌نژاد را با آیت‌اله خامنه‌ای بر سر عزل و ابقای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، حاصل «نفوذ جریان نفاق پیوند خورده با تفکر انجمن حجتیه برای مصادره نظام جمهوری اسلامی» عنوان کرده بود.

سخنان ذوالنور در ادامه واکنش‌ها به اختلافاتی است که پس از برکناری وزیر اطلاعات توسط محمود احمدی‌نژاد میان او و رهبر جمهوری اسلامی بروز یافته است.

……………………………………………………..

در پی اعدام چهار محکوم جوان در ملا عام،

«اتحادیه اروپا اعدام مجرمان صغیر در ایران را محکوم کرد»

خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیه‌ای، اعدام مجرمان صغیر را در ایران محکوم کرد و از جمهوری اسلامی ایران خواست تا مجازات مرگ را متوقف کند.

به گزارش رادیو فردا، کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در بیانیه‌ای که روز جمعه منتشر شد گفته است: «خبر اعدام چهار محکوم جوان در ملا عام که هفته پیش در بندر عباس به دار آویخته شدند رقت‌آور بود، به ویژه آن‌که دو تن از آنان، در زمان ارتکاب جرم منتسب به آن‌ها کم‌تر از ۱۸ سال داشته‌اند».

خانم اشتون هم‌چنین یادآور شده است که جمهوری اسلامی با اعدام مجرمان صغیر، میثاق‌های بین‌المللی حقوق کودک را نقض می‌کند.

بنابر احتساب خبرگزاری فرانسه، در چهار ماهی که از سال جاری میلادی می‌گذرد بیش از ۱۰۰ حکم اعدام در ایران اجرا شده است.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

خبرهاي گذشته