دو سال است که سید مصطفی تاجزاده در اعتراض به شرایط نگه داری اش در زندان روزه است و همسرش فخرالسادات محتشمی پور در آستانه دو سال روزه داری او نامه ایی نوشته و از دو سال روزه داری او و آنچه که در این مدت بر سر مردم و کشور رفته است می نویسد: “از خون جگر بسیار باید گفت این روزها. این روزها که به سامان نیست. این روزهایی که آدم ها برای قتل نفس مزد می گیرند و پاداش می گیرند و ترفیع می گیرند و مدال می گیرند و برای خوشامد قدرت مداران مجیز می گویند و راست را دروغ و حق را ناحق می کنند. این روزهایی که فساد و مفسده و پریشانی و نابهنجاری دیگر در زیرپوست شهر نیست بلکه با زشتی تمام آشکار شده است.”
به گزارش کلمه، او در ادامه این نامه با اشاره به کشته شدن ستار بهشتی می نویسد: “وای از ستم. وای از ستم. وای از ستم. مصطفی جان آن روز که گفتم سهراب را می شناسی و اضافه کردم که من هم نمی شناختم او را ولی شناختمش پس از شهادتش و پس از رساندن پیام او توسط شاهد رشیدی که مادرش باشد، باور نمی کردم که پس از بیش از سه سال به تو بگویم: عزیزم ستار را می شناختی آن کارگر جوان ساکن رباط کریم که جرمش نوشتن نظرات انتقادی اش بود در وبلاگی که معلوم نیست چند خواننده داشت.”
محتشمی پور در این نامه اشاره کرده است که مهدی محمودیان افشاگر کهریزک نیز همراه با مصطفی تاجزاده و در ادامه راهی که او آغاز کرده از ماه رجب تاکنون روزه دار است و می گوید که به روزه داری اش تا پایان اقدامات غیرقانونی نورسیدگان بی ریشه ادامه خواهد داد.
متن این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
در آستان جانان در آستانه سومین سال روزه داری اش!
سلام عزیزترین همسرجان دنیا!
دو سالگی روزه داری ات در آستانه ۵۵ سالگی زندگی ات مبارک!
چه پاییزی شده این پاییز ۹۱! پاییز رنگارنگی که با همه هنرش هنوز نتوانسته رنگ سبز را در مصاف رنگ های سبز و سرخ و قهوه ای و نارنجی از پای درآورد. هنوز سروها سبز ایستاده اند! هنوز سروهای سبز امیدبخشند و مهربانانه نوید روزهای سپید را می دهند.
و تو در این سروستان هرچه سر به زیرتر می شوی آوازه ایستادگی ات بلندتر می شود و هرچه فضا را برایت تنگ تر می کنند و دیوارها را عایق می کنند برای حبس صدایت، پیام هایت رساتر و شفاف تر از قبل به مخاطبانش می رسد.
عزیز نازنین!
یادت هست وقتی در آن رمضان ۸۹ که برای اجرای حکم ظالمانه مقدّر شده توسط از ما بهتران راهی زندان بروی به تو گفتم که من هم چنان صدایت می مانم و هر روز برای ستاندن دادت عریضه خواهم نوشت با نارضایتی گفتی: فخری جان! مرا بزرگ نکن اگر می نویسی برای همه بنویس؟! آن روز سکوت کردم و به گفته ات اندیشه کردم و هرچه گذشت دیدم تو بزرگ هستی و نیازی به بزرگ کردنت نیست اما برای نشان دادن حقد و حسد کینه توزان آمر و حقارت مزدوران عامل، چاره ای جز نوشتن و گفتن نیست و این رسالتی است که قلم دارد و صاحب قلم. من از تو و برای تو نوشتم اما از دیگران هم غافل نماندم و همین نوشتن حقیقت و فریاد کردن آن شد بهانه حبسی که برای من سراسر نعمت بود و برکت! ابتدایش استشمام عطر تو در فضای اوین و هر روز و شبش رضایت از حسن هم جواری و انتهایش دیدار روی مهربانت.
مرا با وعده بهبود اوضاع تو برخلاف میلم به بیرون فرستادند. نیک می دانی که اوین خوشبخت در آن ایام عید هجران برای من میعادگاهی فرخنده بود هرچند که دخترک تنهایمان بعد از بندی شدن پدر، دوری از مادر را به سختی تاب می آورد! و آن دیگری دور از وطن مانده حیران وظیفه خواهری و فرزندی بود که نمی توانست ایفا کند!
ماه شب های تار من!
بیش از یک سال و نیم از روز رهایی من می گذرد اما کدام رهایی؟! رهایی از چه؟! بند دوری و هجران را که سفاکانه بر دست و پای ما پیچیده اند تنها به فرموده می گسلد. و رهایی از نفس را هم که خود باید اراده کنیم و خدایمان مدد رساند. باری بیش از یک سال و نیم از آن روز گذشت اما وعده های دروغین محقق نشد و اقدامات غیرقانونی زیادتر شد که کم نشد. تو اما بر عزم خود استوار ماندی و «استعینوا بالصبر و الصلاة» را نصب العین قرار دادی و روزها روزه دار و شب ها شب زنده دار، حجتی شدی برای همه نشسته گان نظاره گر! دست مریزاد اراده پولادینت را مرد زندگی پرافتخار من!
دست مریزاد!
عزیزِ جان!
هربار که در گوشم زمزمه کردی: روزهای سخت تری در پیش است باید آماده باشیم باید آماده شوید، با خود فکر می کردم سخت تر از این؟! به راستی سخت تر از این هم می شود؟! حالا هر روز که می گذرد می فهمم کید شیطان عظیم است و آنان که مزد می گیرند تا مکر کنند و کید بورزند، دمی غافل نخواهند نشست. به سراغ تو می آیند، آرامش و ایمانت به دیوارشان می کوبد و به زمینشان می زند. به سراغ ما می آیند، خدایمان مرحمت می کند و بی اعتنایی هایمان به آن چه آنان مکافات می خوانند، پوزه شان را به خاک می مالد. به سراغ نزدیکانمان می روند و شادمانه از نیرنگی که می بافند قهقهه سر می دهند و خداوند به ناگاه کیدشان را باطل می کند. ما خود را یک سره به خدا سپرده ایم و او خود نیکو نگهبانی می کند. نظاره گران، زندگی ما را سخت می بینند و به تردید می افتند که در راه حق قدم گذاشتن پرهزینه است و از هرکسی برنمی آید اما نزدیک تر که می شوند، رضایت را در چهره های ما می بینند و سکینه ای که به لطف حق بر دلمان چتر گسترده است، و تردیدشان به یقین می رسد که آری می شود هرچند به خون جگر!
از خون جگر گفتم عزیزمهربانم. از خون جگر بسیار باید گفت این روزها. این روزها که به سامان نیست. این روزهایی که آدم ها برای قتل نفس مزد می گیرند و پاداش می گیرند و ترفیع می گیرند و مدال می گیرند و برای خوشامد قدرت مداران مجیز می گویند و راست را دروغ و حق را ناحق می کنند. این روزهایی که فساد و مفسده و پریشانی و نابهنجاری دیگر در زیرپوست شهر نیست بلکه با زشتی تمام آشکار شده است. این روزها که آدم دلش می خواهد خانه نشینی اختیار کند و مانند عابدان زاهد بی خبر و غافل مانده از خیابان و معبر و بازار همه چیز را خوب و خوش و به فرجام ببیند. آدم دلش می خواهد اگر عزلت نشینی را شکست و پای به بیرون از حریم و حرم امن خویش گذاشت، نابینا باشد و ناشنوا باشد و همه آن چه شده و می شود را قصه و فسانه اعتبار کند. آدم دلش می خواهد… افسوس که نمی شود همسرجانم نمی شود به آگاهی رسید و تمنای غفلت کرد. یعنی ما نمی توانیم چنین کنیم وگرنه هستند خود به خواب زدگانی که بیداری را معادل مرگ خویش می دانند و خواب زمستانی را با تمام وجود پذیرا شده و می شوند. ما نمی توانیم نبینیم و نشنویم و شعور خود را به رسانه میلی بسپاریم تا له شود زیردست و پای خردجّال زمانه و عصر ارتباطات!
برگزیدۀ من!
قربان نام زیبایت، در ملاقات کابینی اخیرمان برایت از پیام مادر مصطفی کشتۀ به خون فتاده عاشورا گفتم که سلامتت را ارمغانی برای همه خانواده شهدا می دانست و پایان روزه داری ات را طلب کرده بود و پیام دیگر عزیزان آسیب دیده و درد کشیده و بی تاب هجران و ستم و سفاکی جابران شده را نیز رساندم فردای عید غدیر، اما تو خندیدی و گفتی به همه مهربانان همراه اطمینان بده که من در حدّ توان به حفظ سلامتم می کوشم. این بیرون ولی، همه به من می گویند: نکند این همسرجان شما با آقایان دست به یکی کرده تا خود را تمام کند به نفع آنان که عاجزند از آسیب رساندنش به لطف الهی و مدد هم او؟ می گویند مگر کشته های داخل و خارج زندان از یادمان می رود مگر جان های گرانبهای عاشق که به مسلخ برده شد فراموشمان می شود. مگر می گذارند فراموش کنیم خون پاک به ناحق ریختۀ ندا و سهراب و اشکان و مصطفی و فاطمه و سید علی و شبنم و محسن و محمد و صانع و هاله و هدی و یکان یکان شهدایمان را وقتی هنوز بوی خون تازه مشام ها را می آکند؟! وای از ستم. وای از ستم. وای از ستم. مصطفی جان آن روز که گفتم سهراب را می شناسی و اضافه کردم که من هم نمی شناختم او را ولی شناختمش پس از شهادتش و پس از رساندن پیام او توسط شاهد رشیدی که مادرش باشد، باور نمی کردم که پس از بیش از سه سال به تو بگویم: عزیزم ستار را می شناختی آن کارگر جوان ساکن رباط کریم که جرمش نوشتن نظرات انتقادی اش بود در وبلاگی که معلوم نیست چند خواننده داشت. اما معلوم است که جلّادان، خوانندۀ همیشگی وبلاگش بوده اند همان ها که تهدیدش کرده بودند و خدا خواست تا تهدیدهایشان ثبت شود و خدا خواست که با یک شب اقامت در بند ۳۵۰ شکایت این جوان ایرانی از بازجو یا بازجوهایش ثبت شود. همان مزدورانی که اگر قرار باشد کلاه ببرند برای خوشامد ارباب سرخواهند برد! وای از خشک سری و تعصب و فرومایگی و وادادگی و سرسپردگی. من هم نمی شناختمش ولی خدا خواست که این جوانک گمنام نام آور شود برای افشای ستم ها و تجاوز و تعدی که به همه جوانان گمنام نیک اندیش و پاک نفس این سرزمین می شود. آری شناختمش و حالا او بهشتی هست اما ستّار گناه های کبیره متجاوزین به حقوق خودش و مردمش نیست!
یار دربند روزه دارم!
دو ساله شد روزه داری ات در اعتراض به تضییع حقوق انسانی ات. بلکه در اعتراض به تضییع حقوق بشری و هتک حرمت انسان! در اعتراض به اقدامات غیرقانونی کسانی که به خود جرئت می دهند جای خدا بنشینند و قانون لازم الاجرا برای همه بشریت وضع کنند و حلال خدا را حرام و حرامش را حلال کنند. خدایشان نبخشاید که دل فرزندان تو را به درد آورده اند و دل پدر و مادر پیر و بیمارت را و دل همه ما را هرچند که تو آرام و مطمئن بر سر سجاده اخلاص و خضوع نشسته ای و گردن بیمارت را تنها در برابر معبود خم می کنی و اشک دیده بیمارت را تنها در برابر جبروت و عظمت او می فشانی و دعای خیرت بدرقه راه همه ما حتی دشمنان قسم خورده ات بوده و هست!
باورم نمی شود چون توئی دشمن قسم خورده داشته باشد نازنین اما روشنگری هایت از جریان خوارجی – تکفیری مرا به دلهره می اندازد که این گروه هم رأی سلفی ها در جهان اسلام و همسایه طالبان چگونه سیراب خواهند شد از ریختن خون کسانی که تشخیص می دهند مانع راه انحرافی شان تا رسیدن به هدف هستند؟! اما این دلهره در برابر روح آرام و قلب مطمئن تو رنگ می بازد و در برابر بازتاب پیام های تو که صاحبان قلب های سلیم را به همراهی هرچه بیشتر می خواند و صاحبان فطرت های پاک را به اندیشه ژرف تر و گسترده تر می کشاند. بگذار برای نمونه برایت از «مهدی محمودیان» افشاگر کهریزک بگویم که در ادامه راهی که تو آغاز کرده ای از ماه رجب تاکنون روزه دار است و می گوید که به روزه داری اش تا پایان اقدامات غیرقانونی نورسیدگان بی ریشه ادامه خواهد داد! واز مردان و زنانی برایت بگویم که در هم بستگی با تو روزه داری می کنند و هنگام افطار پس از ذکر نام خدایشان از آزادگان دربند و رهبران محصورمان یاد می کنند و رهائی شان را از خدای فتاح مرتاح می طلبند. بگذار از عزیزان همراهی بگویم که هر بار که سفره افطار در خانه ات گسترده می شود، طعامی می سازند و بر سر این سفره می گذارند به نیت گشایش و رفع مشکلات. و چه دل های مهربانی دارند این یاران همیشه همراه که تهدیدها و ارعاب ها و عربده کشی ها و دشنام ها و توهین ها را به هیچ می گیرند و خانه تو را خانه خود می پندارند و سفره ما را سفره برکتی که نشستن بر سر آن هم دلی بیشتر را به ارمغان می آورد، اعتبار می کنند. وقتی که ما، تنها مشتی از بی شمارها با هم هستیم چه باک از تهدید راهزنان سرگردنه! سر تو و رهبران در حصر ویاران دربندمان به سلامت باد. بگذار آنان در میدان خالی از حریف مسابقه دهند. پیروزی ننگ آوری که در پیش دارند، نوش جانشان! و باتلاقی که هر روز بیشتر در آن فرو می روند ارزانی وجودشان!
همیشه دعاگویت
فخری
۲۰ آبان ماه ۱۳۹۱
رییس شبکه فراهمآوری پیوند از مرگ مغزی ایران گفت: اهدای عضو در ایران معادل ۵٫۷ نفر در میلیون است که این مهم قبلاً ۲ دهم در میلیون بود.
به گزارش ایسنا، کتایون نجفیزاده روز گذشته در حاشیه هجدهمین گردهمایی سالانه مدیران انجمنهای سراسر کشور، در جمع خبرنگاران تصریح کرد: آمار کشور اسپانیا در اهدای عضو ۳۴٫۳ در میلیون و در سایر کشورهای اروپایی نیز این رقم بین ۱۰ تا۲۰ دهم در میلیون است، این در حالی است که تعداد بیماران مرگ مغزی در ایران بیشتر از سایر کشورهاست.
وی اظهار کرد: باید در خصوص اهدای عضو به مردم ایران اطلاعرسانی شود و فیلمهایی ساخته نشود که اطلاعات غلطی را از این موضوع به مردم منتقل کند و متأسفانه موضوع اهدای عضو در کشور، اولویت نیست.
این مسئول، ادامه داد: در جامعه یک عده بیمار وجود دارد که درمانشان وابسته به اهدای عضو است و با این پیوند میتوانند به زندگی برگردند. با توجه به این مهم اگر چنانچه اهدای عضو جزو اولویتهای وزارت بهداشت و درمان، فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر وزارتخانهها قرار گیرد، کل کشور جهش عظیم و قابل توجهی خواهد داشت.
نجفیزاده تأکید کرد: آمار دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی در اهدای عضو ۱۹ دهم نفر در میلیون است و این در حالی است که رقم کل کشور تنها ۵٫۷ در میلیون میباشد و آمار این دانشگاه به رقم جهانی بسیار نزدیک است و مابقی کشور به این آمار نرسیده است، چرا که در کل کشور و برخی از جاها، واحد فراهمآوری وجود ندارد.
وی متذکر شد: جاهایی که واحد فراهمآوری ندارند، اگر مرگ مغزی اتفاق افتد کسی متوجه این موضوع نخواهد شد و کسی نیست تا با خانوادهها در خصوص اهدای عضو صحبت کند و سیستم کنترل دقیق در این خصوص وجود ندارد. با توجه به اینکه برخی از وزارتخانهها در خصوص اهدای عضو تلاشهای زیادی را انجام دادهاند، اما کافی نیست.
رییس شبکه فراهمآوری پیوند از مرگ مغزی ایران ابراز کرد: برخی از شهرستانها واحد فراهم آوری دارند، اما فعالیتی انجام نمیگیرد و به دلیل عدم کنترل در همان حالت بیفعالیتی یا کمفعالیتی مانده است.
نجفیزاده خاطرنشان کرد: نارسایی ارگان در انتظار همه ما است و زمانی که دچار نارسایی ارگان بشویم متوجه نیاز به اهدای عضو خواهیم بود و اگر این موضوع اولویت کشور باشد، باعث آگاهی مردم به اهمیت موضوع خواهد شد.
وی یادآور شد: در سال ۲۰۰۰ پیوند کلیه انجام میشود که در سال ۸۹، ۲۵ درصد کلیهها از مرگ مغزی بود و سال گذشته این رقم به ۳۳ درصد رسید و اگر پیوند کلیه از طریق مرگ مغزی به این ترتیب پیش برود در آینده ۸۰ درصد پیوند کلیه از مرگ مغزی تأمین خواهدشد و باید به یاد داشته باشیم که بیشترین بیماران در لیست انتظار پیوند، بیماران کلیوی هستند.
مهدی هاشمی پس از انجام عمل انژیو گرافی بر خلاف نظر پزشک معالج در حالی به زندان بازگردانده شد که مشل کلیوی هم به مشکلات وی افزوده شده بود.
خواهر مهدی هاشمی که از انتقال برادرش به زندان اوین با آمبولانس خبر داده بود، در گفت و گو با خبرنگار ایلنا درباره جزئیات انتقال برادرش از بیمارستان دی به زندان اوین گفت: صبح امروز، مشکلات کلیوی مهدی تشدید شد که با تشخیص پزشک برای انجام معاینات تخصصیتر به طبقه پایین بیمارستان منتقل شد.
وی افزود: بعد از گذشت چند ساعت متوجه شدیم که بدون اطلاع ما، مهدی را با آمبولانس به زندان اوین منتقل کردند در حالی که قرار بود بعد از انجام آزمایشهای کلیوی مهدی را به اطاقش بازگردانند.
هاشمی تصریح کرد: صبح امروز همچنین آیتالله هاشمی رفسنجانی برای عیادت برادرم به بیمارستان دی آمده بود.
در همین حال، سیدمحمود علیزاده طباطبایی در گفتوگو با ایسنا در این باره افزود: امروز دکتر ناظری پزشک معالج مهدی هاشمی او را معاینه کرد و دستور انجام سی تی اسکن را داد، ولی قبل از انجام این کار توسط مامورین زندان به زندان اوین منتقل شد.
وی تاکید کرد: این امر بر خلاف دستور پزشک و بدون هماهنگی با او انجام شده است.
مهدی هاشمی از روز دوشنبه به تشخیص دکتر ناظری که به گفته علیزاده طباطبایی از پزشکان مورد وثوق نظام است، برای انجام عمل آنژیوگرافی از زندان به بیمارستان دی منتقل شده بود.
مهدی هاشمی هفته ی گذشته در بند دو الف سپاه دچار حمله ی قلبی شد.
در طول مدتی که مهدی هاشمی در بیمارستان بود اعضای خانواده و از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی از وی بازدید کردند.
با گذشت بیش از یک ماه از بازجویی ها هنوز اطلاعی از پرونده وی در دست نیست. گفته می شود تیم امنیتی اطلاعاتی با همکاری حسین طائب و محسنی اژه ای مسئولیت این بازجویی ها را به عهده دارند.
کلمه – گروه بین الملل: باراک حسین اوباما رئیس جمهور سیاه پوست و مسلمان زاده آمریکا بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. این دوره از انتخابات آمریکا انعکاس وسیعی و منحصری در رسانه های کشور های خاورمیانه و ایران داشت. البته با توجه به وقوع انقلاب های خاورمیانه یا بهار عربی و اعمال شدید ترین تحریم ها علیه ایران دلایل چنین توجهی مشخص است.
اوباما در نخستین سخنرانی خود پس از مشخص شدن پیروزی قطعیاش در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا گفت: «ما بهترین کشور دنیا را داریم». اوباما خطاب به همه رایدهندگان آمریکا گفت: «شما امروز به عمل رای دادید نه سیاست.»
باراک اوباما از معاونش، جو بایدن، به عنوان بهترین معاون رئیس جمهوری که آمریکا تا حال به خود دیده یاد کرد. وی همچنین با افتخار از همسرش میشل اوباما و دو دختر خود سخن گفت. آقای اوباما گفت، «ما مثل یک خانوده عمل کردیم و در تمام مراحل دشوار در کنار یکدیگر بودیم».
به گزارش دویچه وله، او نه تنها از هواداران خود، بلکه از کسانی هم که به وی رای ندادند قدردانی کرد. اوباما به رقیب خود میت رامنی نیز تبریک گفت و افزود: «ما به سختی و تلخی با یکدیگر جنگیدیم، اما این کار برای آن بود که کشورمان را بسیار دوست داریم و برای آینده آن عمیقا نگران هستیم.»
رئیس جمهور منتخب آمریکا گفت هیچگاه به اندازه امروز به آینده امیدوار نبوده است. او افزود، ما به عنوان یک کشور و یک خانواده خواهان آن هستیم که کودکانمان در بهترین مدارس و با ورزیدهترین معلمان آموزش ببینند و بهترین فنآوری را داشته باشیم. او همچنین گفت: ما میخواهیم برای جوانان خود فرصت ایجاد کنیم تا آنها پزشک، مهندس، آموزگار، سیاستمدار و حتی رئیس جمهور شوند. ما نیازمند همکاری هستیم تا کشورمان بتواند پیشرفت کند.
اوباما به دستاوردهای دوره نخست ریاستجمهوریاش اشاره کرد و گفت، «اقتصاد ما در حال بهبود است. دهه جنگ به پایان رسیده است. علیرغم اینکه آیا من توانسته باشم نظر شما را جلب کنم یا نه، اما من صدای شما را شنیدیم. من از شما یاد گرفتم. شما از من رئیس جمهور خوبی ساختید».
میت رامنی نیز شکست را پذیرفت رامنی در نخستین ساعات صبح چهارشنبه ۷ نوامبر در میان هواداران خود گفت، من به باراک اوباما تلفن کردم و پیروزی را به او تبریک گفتم. او گفت، من برای رئیس جمهوری و همسر و دخترانش آرزوی سلامتی دارم. میت رامنی در ادامه سخنان خود خطاب به هوادارانش گفت: «من به این دلیل داوطلب مقام ریاست جمهوری شدم چون نگران آمریکا بودم. من برای موفقیت رئیس جمهور برای رهبری ملتمان دعا میکنم.»
رامنی افزود: انتخابات تمام شد اما اصول و پرنسیپهای ما پابرجا ماند. آقای رامنی خطاب به هواداران خود در بوستون گفت: «من خیلی دلم میخواست که امید شما را برآورده سازم و کشور را در مسیر دیگری هدایت کنم.» او همزمان از همکاران خود و نیز همسرش آن رامنی در مبارزات انتخاباتیاش تشکر کرد. او گفت: «او – آن رامنی – میتوانست بانوی اول بسیار خوبی باشد.»
بازتاب پیروزی باراک اوباما در رسانههای جهان
ستون تفسیر اکثر رسانههای جهان به پیروزی اوباما تعلق گرفته است. بسیاری از آنها بر این نظرند که جامعه آمریکا دچار چندپارگی شده و یکی از چالشهای پیش روی باراک اوباما، ایجاد وحدت در جامعه خواهد بود. در بیستوچهار ساعت گذشته اخبار انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده در صدر اخبار جهان قرار داشت و پس از اعلام نتایج انتخابات، تمامی رسانههای معتبر دنیا به عکس باراک اوباما و خانواده او مزین شد.
نیویورک تایمز در این باره مینویسد: «انتخاب مجدد رئیس جمهور اوباما بیانگر آن است که ملتی چندپاره در روز انتخابات به وحدت رسیده است.» به اعتقاد این روزنامه، پیروزی اوباما همچنین مهر تاییدی بر سیاست اقتصادی او، اصلاح سیستم بیمه درمانی، برخورد معتدل دولت با پدیده مهاجرت و سقط جنین است و در عین حال رد سیاستهایی که در دوران رونالد ریگان اعمال میشد.
جامعه چندپاره
تایمز: «امروز جهان شاید بیش از هر زمان دیگری به یک فرد مقتدر و طرفدار دموکراسی و آزادی احتیاج دارد» تایمز: «امروز جهان شاید بیش از هر زمان دیگری به یک فرد مقتدر و طرفدار دموکراسی و آزادی احتیاج دارد» روزنامه واشنگتن پست هم به چندپارگی جامعه آمریکا اشاره کرده است: «ملت آمریکا امروز همانقدر چندپاره است که دو سال پیش بود. اوباما اکنون باید برای ایجاد تحرک در سکونی که در زمینه سیاسی بر آمریکا حکمفرسات، اقدام کند.»
واشنگتن پست البته زیاد خوشبین نیست و پیشبینی میکند که در ماه آینده میلادی کشمکش میان دولت و اپوزیسیون بر سر بودجه سال آینده آغاز خواهد شد. این روزنامه مینویسد: «طنز ماجرا در این است که گرانترین انتخابات تاریخ آمریکا فقط وضعیت موجود را تایید کرد.»
مفسر روزنامه سوئیسی نویه تسورشر تسایتونگ هم نظری شبیه واشنگتن پست بیان میکند. او ضمن اشاره به چندپارگی سیاسی در ایالات متحده مینویسد: «اکنون بیش از هر زمان دیگری آمریکا نیاز به فردی دارد که به مثابه یک پل میان جناحهای گوناگون عمل کند. بدون سازش در واشنگتن، آمریکا در معرض این خطر قرار دارد که در آینده دچار فلج سیاسی خطرناکی شود.»
امیدها کم شده است
لیبراسیون معتقد است که اوباما به موفقیتی دست یافته که نصیب نیکولا سارکوزی، خوزه لوئیس زاپاترو، سیلویو برلوسکونی یا گوردون براون نشد: «اوباما توانست با وجود بحران اقتصادی برای بار دوم انتخاب شود.» لیبراسیون معتقد است که با وجود این، آمریکائیان و جهانیان دیگر آن امیدهایی را که چهار سال پیش به اوباما بسته بودند، ندارند. روزنامه فرانسوی مینویسد: «او اکنون باید ثابت کند که بدون چشمداشت به پیروزی در انتخابات بعدی قادر است، خودش و سرزمینش را دگرگون کند».
کوریره د لا سیرا: «اوباما جلوی افزایش بدهیهای دولت که در سالهای گذشته بیش از حد بالا رفتهاند را بگیرد» کوریره د لا سیرا: «اوباما جلوی افزایش بدهیهای دولت که در سالهای گذشته بیش از حد بالا رفتهاند را بگیرد»
روزنامه محافظهکار بریتانیایی تایمز به آینده چشم میدوزد: «امروز جهان شاید بیش از هر زمان دیگری به یک فرد مقتدر و طرفدار دموکراسی و آزادی احتیاج دارد که در صورت نیاز، به دوستانش کمک کند و مخالفانش را سرجایخود بنشاند. در سال ۲۰۱۲ دوستان آمریکا میدانند که رئیس جمهور این کشور با چالشهای بسیار بزرگی درگیر است. این چالشها سبب خواهند شد که سیاستمداران و شهروندان آمریکایی به حرف یکدیگر گوش فرا دهند و با یکدیگر و با رئیس جمهورشان همکاری کنند.»
بار سنگین اوباما و مردم آمریکا
روزنامه کوریره دلا سرا، چاپ میلان برنامه مفصلی برای اوباما در چند سال آینده در نظر گرفته است: «باید جلوی افزایش بدهیهای دولت که در سالهای گذشته بیش از حد بالا رفتهاند را گرفت، بیآنکه آمریکا را به سوی رکود اقتصادی سوق داد. قشر متوسط که بر اثر پیامدهای روند جهانیشدن و بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ تضعیف شده، نیاز به پشتیانی دارد. روابط اقتصادی و استراتژیک آمریکا و چین باید از نو به توازن برسند، بیآنکه به ثبات در منطقه آسیا- اقیانوسیه لطمه بخورد.»
روزنامه دی پرسه، چاپ وین مینویسد: «تعداد ناظرانی که معتقدند آمریکا گام به گام جایگاه خود را به عنوان ابرقدرت از دست میدهد، پیوسته افزایش مییابد. اما هنوز زمان آن نرسیده است که آمریکا از اریکه ابرقدرتی سقوط کند. البته مشکلات اقتصادی بر روی دوش شهروندان و دولت این کشور سنگینی میکنند، اما آمریکا در گذشته بارها دچار بحران اقتصادی شدید شده و هر بار توانسته است خود را نجات دهد. چین با اعتماد به نفس فراوان در تلاش است نفوذ آمریکا در شرق آسیا را کاهش دهد، اما اینکه آمریکا با کشورهای دیگری در رقابت باشد هم تازگی ندارد.»
در حالی که طی ماه های اخیر طرح سوال از احمدی نژاد به یکی از بحث های سیاسی و رسانه ای تبدیل شده است، جنتی از انجام این وظیفه قانونی نمایندگان مجلس گلایه مند است و آن را دشمن شاد کند می داند و می گوید که ای کاش این موضوع در زمان دیگری یا در نشست خاصی بین نمایندگان و رییس دولت مطرح می شد.
او نیز مثل غلامعلی حداد که این روزها برای تشکیک در تعداد امضاها از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کند، ادامه می دهد: مجلس می توانست این سوال را در جلسه خصوصی و غیررسمی از بپرسند!
اظهارات امام جمعه موقت تهران در حالی است که شب گذشته در جریان مناظره علی مطهری و زارعی هشتاد درصد مخاطبان سیما به طرح سوال از احمدی نژاد رای مثبت دادند و خواستار پاسخگویی این رییس هیات دولت شدند.
درهمین حال علم الهدی امام جمعه مشهد نیز طرح سوال از احمدی نژاد را برخلاف ” منویات رهبری” می داند.
احمد جنتی که در جریان انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری با اعلام حمایت صریح از احمدی نژاد به بی طرفی شورای نگهبان در جریان انتخابات خدشه وارد کرد، اینک از طرح سوال نگران است و می گوید: در این شرایط کشور طرح سوال از رییس دولت تا چه مقدار به مصلحت است، خود آقایان باید فکر بکنند و این را به خودشان واگذار می کنم.
وی مثل همیشه دست به دامن دشمن می شود و می افزاید: دشمن از این اقدام چه بهره برداری می کند، آیا آنها مساله اختلاف میان قوا را مطرح نمی کنند، آیا دشمن شاد نمی شود، چه کسی از این سووال خوشحال و چه کسی ناراحت می شود و چه برداشت و انتزاعی از آن می شود، این ها مسایلی است که باید در طرح سوال از رییس دولت رعایت شود.
امام جمعه موقت تهران در عین حال طرح سوال از رییس دولت را حق قانونی مجلس دانست، اما هنوز شک دارد و همزمان نگران است که این طرح سوال منجر به ابراز مگوهایی شود و تاکید می کند که اگر واقعا قرار شد از او شود این به معنای جنگ و جدل نیست و تنها جنبه سوال دارد. البته معتقدم نمایندگان مجلس می توانستند این سوال را در جلسه خصوصی و غیررسمی از رییس دولت بپرسند و جواب خودشان را بگیرند. حال اگر می خواهند آن را به مجلس بکشند اختیاربا خودشان است.
هر چند احمد جنتی از اختیارات قوا سخن گفته است، اما توضیح نمی دهد با کدام اختیاری در خطبه های نماز جمعه بهمن ماه سال ۸۹ خواستار قطع ارتباطات و زندانی شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی شد و فرمان داد “ارتباط اینها را به کلی از مردم قطع کند . در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند.
جنتی که در جریان انتخابات با بیانیه ای حمایت خود را از احمدی نژاد اعلام کرده بود، هنوز هم دلنگران این رییس دولت است و تاید دارد که طرح سوال از رییس دولت باید دوستانه باشد و نباید کینه ورزی شود و خدای ناکرده کاری نشود که خلاف اخلاق اسلامی و ادب و وحدت باشد.
او اشاره ای به ادب و اخلاق اسلامی نمی کند. او توضیح نمی دهد ” شاخ شکسته ” خواندن مردم معترض در جریان اعتراضات پس از انتخابات آیا ناشی از ادب این سخنگوی شورای نگهبان است؟
معاون اول رئیس دستگاه قضا که بحث انتخابات آزاد را توطئه دشمن می داند، می گوید که رهبری تمایل دارند دولت فعلی تا پایان دوره به کار خود ادامه دهد و با اتمام دوره فرود آزادی داشته باشد.
به گزارش کلمه، رئیسی که پیش از این نیز در جریان اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری ۸۸ گفته بود کسانی که انتخابات را بهانه کردند دنبال این بودند که انتقامشان را از نظام بگیرند، حالا به زعم خود توطئه دشمنان را برای ناامیدی مردم ارزیابی می کند و باور دارد که القاء ناامیدی مردم از آینده نظام و مسئولان از ابعاد جنگ روانی دشمنان است و آنها میخواهند بگویند عدم توانمندی مسئولان باعث به وجود آمدن این مشکلات است و در نهایت تمرکز اصلی آنها بر روی ولایت است.
در حالی که طی سه سال گذشته بارها از سوی اصولگرایان و اقتدارطلبان ادعا شده که جنبش سبز مرده است، این مقام قضایی بر این باور است که جریان فتنه امروز در داخل کشور در حال کار است و میخواهد بدون آنکه هزینهای پرداخت کند و بدون آنکه از ظلم بزرگی که به نظام داشته توبه کند وارد صحنه شود.
او می افزاید: جریان فتنه در کشور را تمام نشده می داند و مدعی است که جریان فتنه و ضد انقلاب به دنبال بیان شعارهایی همانند انتخابات آزاد و القاء عدم کارآمدی اصولگرایان در اداره کشور هستند و بیان عباراتی همانند وحدت ملی و نجات ملی از ادبیات جدید آنها ست.
این معاون اول صادق لاریجانی بدون اینکه دلیلی برای ابقای احمدی نژاد ذکر کند، می گوید: “رهبر معظم انقلاب تمایل دارند دولت فعلی تا پایان دوره به کار خود ادامه دهد و با اتمام دوره فرود آزادی داشته باشد اما ایشان هیچگاه مخالف بیان مطالبه از مسئولان نیستند.”
او همچنین گفته است که جریان انحرافی که خود را به جایگاه ثروت و قدرت نزدیک کرده بدنبال آن است تا با ارتباط با اصلاح طلبان به نحوی نسبت به نارساییهای اقتصادی کشور فرافکنی کند و این تفکر را تبلیغ کند که باید با آمریکا مذاکره کرد.
در حالی که شتاب و سبقت برای گفت و گو با امریکا در میان اصولگرایان طی ماه های آخر دولت دهم توجه محافل رسانه ای وسیاسی را به خود جلب کرده، این مقام قضایی مدعی است که برخی از افراد ادبیات آنها در این ایام تغییر کرده و ادبیات سازش را در پی گرفتند که این ادبیات با ادبیات رهبری زاویه دارد و ادبیات عزت بخشی نیست.
معاون اول قوه قضائیه بدون اشاره به حضور مشاور رهبری در امریکا و تلاش دولتمردان برای رابطه با امریکا می گوید: امروز در برخی از روزنامههای کشور القاء اینکه باید سیاستهای خارجی کشور تغییر کند به چشم میخورد که این امر در راستای همان حرکات دوران فتنه است.
رییسی همچنین انتقاد از سیاست خارجی نظام را به شدت مورد نکوهش قرار داده و بحران اقتصادی را بی ارتباط به تحریم های بین المللی ارزیابی کرده است.
این ادعا در حالی مطرح می شود که تحریم ها بر همه ابعاد اقتصادی کشور سایه افکنده و حتی فروش اصلی ترین کالاهای ارز آور کشور را با بحران جدی مواجه کرده، بطوری که مسئولان اقتصادی ناچار به اتخاذ سیاست نفت در برابر غذا شده اند.
معاون اول قوه قضائیه بدون اشاره به حضور مشاور رهبری در امریکا و تلاش دولتمردان برای رابطه با امریکا می گوید: امروز در برخی از روزنامههای کشور القاء اینکه باید سیاستهای خارجی کشور تغییر کند به چشم میخورد که این امر در راستای همان حرکات دوران فتنه است.
او با ادعای اینکه “امروز دشمنان به دنبال آن هستند تا بگویند همه مشکلات ناشی از تحریمها است”، افزود: آنها میخواهند عنوان کنند شرایط سخت اقتصادی در ایران به دلیل ادامه فعالیتهای هستهای است و در واقع دشمنان میخواهند با ایجاد اینگونه تحریمها ایران را وادار به تسلیم کنند.
کلمه-زهرا صدر:
محمد خزعلی فرزند مهدی خزعلی که این روزها در انفرادی ۲۰۹ و اعتصاب غذا به سر می برد می گوید: چند تن از دوستانشان که بازداشت شده بودند در اوین دیده بودندشان. که گفته بودند در زیر زمین ۲۰۹ من در سلول انفرادی هستم و اعتصاب خشک کردند و بعد از آن هیچ خبری نداریم. نه زنگی به ما زدند نه اینکه هفته پیش پنج شنبه به ما اجازه ملاقات دادند.
فرزند این نویسنده و پزشک منتقد در بند همچنین در گفتگو با کلمه با بیان اینکه دادسرای اوین اصلا جایی که نیست که آدم بخواهد صحبت کند. ما رفتیم دادسرای اوین به ما گفتند با شما کاری نداریم. هیچ کس هیچ جواب درستی به ما نمی دهد. تاکید می کند: ما خیلی نگرانیم هیچ خبری به ما نمی رسد و نمی دانیم که حالشان خوب است؟ می برندش بهداری؟ رسیدگی می کنند؟ ما تا دیروز فکر می کردیم که آنها حواسشان هست رسیدگی می کنند ولی این اتفاقی که برای این آقای ستار بهشتی افتاد دیگه الان خیلی وحشتناک شده. راستش ما تا الان فکر می کردیم که حتما از زندانیان مراقبت و رسیدگی می کنند، ولی با این اتفاقی که برای آقای ستار بهشتی افتاد دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد که برای دیگری نیفتد همین ما را نگران تر کرده نمی دانیم الان چه کار کنیم.
بر اساس این گزارش مجید سعید عرب طی سال گذشته وکالت مهدی خزعلی را به عهده داشت و هفته گذشته بعنوان مهمان در جلسه سرای اهل قلم حضور داشته و به همراه ده ها تن از شرکت کنندگان بازداشت شده است.
پیش از این نیز تعدادی از وکیلان به جرم دفاع از موکلان خود بازداشت شده بودند. نسرین ستوده، محمد سیف زاده و عبدالفتاح سلطانی از جمله این وکیلان هستند.
مهدی خزعلی هفته پیش در جلسه سرای اهل قلم به همراه ده ها تن از شرکت کنندگان بازداشت شد و اکنون در زندان انفرادی در حال اعتصاب غذای خشک است.
این زندانی سیاسی که طی هفته گذشته بعلت خودداری از خوردن هر گونه غذا و آشامیدنی از وضعیت جسمی مناسبی برخورد نیست، گفته است که هر چند توان ایستادن بر پاهای خود را ندارم، اما جنازه ام هم در برابر ظلم خواهد ایست و تسلیم این بی عدالتی و ظلم نخواهم شد.
متن گفتگوی کلمه با فرزند این زندانی سیاسی را با هم می خوانیم:
آخرین خبری که از پدر دارید چیست؟
هیچ خبری نداریم از روزی که بازداشت شدند. غیر از آنکه چند تا از دوستانشان که بازداشت شده بودند در اوین دیده بودندشان. که مثلا گفته بودند در زیر زمین ۲۰۹ من در سلول انفرادی هستم و اعتصاب خشک کردند و بعد از آن هیچ خبری نداریم. نه زنگی به ما زدند نه اینکه هفته پیش پنج شنبه به ما اجازه ملاقات دادند.
آیا پیگیری های قضایی داشته اید و مسوولان پاسخی داده اند؟
والله دادسرای اوین اصلا جایی که نیست که آدم بخواهد صحبت کند. ما رفتیم دادسرای اوین به ما گفتند با شما کاری نداریم. هیچ کس هیچ جواب درستی به ما نمی دهد.
و فکر می کنید آقای خزعلی مثل دفعات قبل این اعتصاب را ادامه می دهند؟
بله. ایشان اعتصاب را ادامه می دهند تا وقتی که یا آزاد شوند یا اینکه… دفعه پیش آقای هاشمی از ایشان خواستند که اعتصابشان را شکستند. ولی الان هیچ راه ارتباطی وجود ندارد که بشود با ایشان صحبت کرد که اعتصابشان را بشکنند. الان نزدیک ۹ روز است که پدر من آب نخوردند. ما خبرنداریم که حالشان خوب است یا بد، بهداری می برند یا نه. هیچی نمی دانیم.
دفعه ی پیش مادر آقای خزعلی پیگیری هایی داشتند که به گفته ی خود آقای خزعلی موثر بود. آیا این بار نیز خانواده ی ایشان پیگیر هستند؟
والله این دفعه نه. تا جایی من می دانم پیگیری خاصی نکردند تنها یک تماسی گرفته بودند با این آقایان که اینها به مادر بزرگم گفته بودند که حال آقا مهدی خوب است و هیچ اعتصاب غذایی هم نکرده است و ما هر روز بهش سر می زنیم.
یعنی اطلاعات غلط داده بودند؟
دفعه های پیش هم همین حرف را می زدند. زنگ می زدند و می گفتند که اعتصاب غذا نکرده. دفعه پیش هم جلوی مادر بزرگم می گفتند اعتصاب غذایش دروغ هست ولی خوب از وزن بابا و از پرونده پزشکی که آنجا تشکیل شده بود معلوم بود هر روز وزنشان کمتر می شد و معلوم بود اعتصاب غذا کرده اند. این دفعه هم همینطور می گویند اعتصاب غذا نکرده و حالش هم خیلی خوب است و ما بهش سر می زنیم. ولی خب بابا زنگی نزده و ما هم با شناختی که از بابا داریم مطمئنیم که اعتصاب غذا کردند. یک درصد اگر اعتصاب غذا نکرده باشند با این نگرانی که ما داریم باید بگذارند یک زنگ بزنند بگویند اعتصاب غذا نکردند دیگر. وقتی هیچ اجازه زنگ زدند نمی دهند و ما احساس می کنیم خیلی حالشان بد است که اینها اجازه نمی دهند که تماسی باشد مبادا که این خبر به ما منتقل شود.
از باقی بازداشت شده های آن شب خبری دارید؟
از آن حدود ۸۰ نفری که آن شب بازداشت شدند همه آزاد شدند غیر از ۱۷ یا ۱۸ نفر که با بابا می شوند ۱۹ نفر. افشین قربانی نژاد، محمد پارسی، محمد باقر مرادی، حمیدرضا سلیمانی که روز عید غدیر آزاد شد، اکبر امینی، پژمان ظفرمند، مهدی کریمی، مجید سعید عرب، حجت الله نخستین و جواد آملی و دیگرانی که من الان حضور ذهن ندارم.
از آن ۸۰ نفر این ۱۷-۱۸ نفر را نگه داشتند که فردا بعد از ظهر آن روز یعنی ۴ شنبه منتقل کردند به اوین و بعد هم دادسرای اوین. من شنیده ام که برای همه شان اول بازداشت موقت صادر شده و بعد وثیقه. اما خب در هر صورت آخر سر وثیقه صادر شده، برای یکی ۲۰ میلیون تومان و برای یکی ۳۰ میلیون تومان که از همان اوین زنگ بزنند خانواده هایشان و برای ۱ شنبه بیایند وثیقه بگذراند بعضی را هم گفتند برای پنج شنبه بیایند وثیقه بگذارند ولی آن خانواده هایی که ۸ صبح ۵ شنبه یا ۱۱ صبح پنجشنبه رفته بودند دادسرای اوین هیچ قاضی ای آنجا نبوده و سربازها هم خانواده ها را معطل می کردند. من که رفتم دیدم همه خانواده ها معطلند و سربازها هم هیچ جوابی نمی دهند و هیچ قاضی ای هم نیست چون دادسرا پنجنشبه ها تعطیل است و گویا پنجشنبه بعد از ظهر بوده گفته اند که بروید و یکشنبه بیایید. یکشنبه رفتند برای وثیقه گذاشتن که باز هم قاضی گفته که من گفتم وثیقه بیاورید ولی نگفتم که چه زمانی بیاورید. اول که هیچ کس را راه نداده مادر من هم رفته بودند راهشان ندادند و هیچ جوابی ندادند و هرچه که هم گفته بودند که ما نگرانیم و هیچ خبری از بابا نداریم جوابی نداده بودند. به دیگران هم که جوابی ندادند و رفتند و هنوز هم هیچ کدام از بچه ها را آزاد نکردند. و دیروز یا پریروز ظاهرا ریخته اند خانه چند تا از بچه ها. خانه محمد پارسی را با خودش رفتند برای بازرسی. خانه محمد باقر مرادی رفتند آنهایی که من شنیدم. وسایلشان و کامپیوترهایشان را بردند و از این کارها کردند. که یکی از آنها گفته در ۲۰۹ نگهداری می شوم در اتاق های ۳-۴ نفره ۴-۵ نفره.
آیا بازجویی هم داشته اند؟
نمی دانم
نکته خاصی در مورد روز بازداشت؟
از آن نحوه بازداشت و مسائل و خیلی حرف ها هم وجود دارد که الان موقع گفتنش نیست و روزی می گوییم. الان مساله ای که وجود دارد این است که ما خیلی نگرانیم هیچ خبری به ما نمی رسد و نمی دانیم که حالشان خوب است؟ می برندش بهداری؟ رسیدگی میکنند؟ ما تا دیروز فکر می کردیم که آنها حواسشان هست رسیدگی می کنند ولی این اتفاقی که برای این آقای ستار بهشتی افتاد دیگه الان خیلی وحشتناک شده. راستش ما تا الان فکر می کردیم که حتما از زندانیان مراقبت و رسیدگی می کنند، ولی با این اتفاقی که برای آقای ستار بهشتی افتاد دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد که برای دیگری نیفتد همین ما را نگران تر کرده نمی دانیم الان چه کار کنیم.
با توجه به اینکه گفتگوی شما را حتما مسئولان قضایی هم در کلمه مطالعه خواهند کرد نکته ای خطاب به ایشان دارید؟
لطف کنند یک ملاقات یا یک تلفن یا یک خبری از بابا برسانند چون که خیلی نگرانیم. با صحبت هایی که کردیم این بود که بازداشت ایشان هیچ موردی نداشته و با دستور رهبری آزاد بود و من نمی دانم رهبری از این موضوع آگاه بودند یا نه. ولی ما داریم سعی می کنیم که الان مطلعشان کنیم.
یک فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است، اوباما در مقایسه با رقیب جمهوری خواه خود میت رامنی میتواند فرصتی برای گفتوگوی بهتر با کشورهای خاورمیانه محسوب شود.
علیرضا علوی تبار در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به انتخابات آمریکا و پیروزی باراک اوباما نامزد دموکرات در این انتخابات تصریح کرد: میت رامنی و جریان راست آمریکا به ویژه معاون اول رامنی بطور کلی از چهره سیاسی خوبی برخوردار نیستند به گونهای که معتقدم رامنی و حزب موسوم به تی پارتی آمریکا مدلی از رهبران تندروی برخی کشورها هستند.
وی با تاکید بر اینکه رامنی و حزب راست آمریکا دارای تفکرات خشن و خطرناکی نسبت به ایران و خاورمیانه هستند، یادآور شد: در مقابل معتقدم باراک اوباما در مقایسه با رقیب جمهوری خواه خود میت رامنی میتواند فرصتی برای گفتوگو و صلح در خاورمیانه باشد.
علوی تبار با اشاره به اینکه تلاش اوباما برای اجرای بیمههای تامین اجتماعی در آمریکا قابل قبول است، تاکید کرد: انتخاب ریگان در سی و اندی سال پیش نه تنها به بهبود اوضاع آمریکا در قبال کشورهای دیگر کمک نکرد بلکه شرایط کشور آمریکا را نیز با چالش مواجه کرد که در این انتخابات مردم آمریکا این اشتباه را نکردند.
وی با تاکید بر اینکه اوباما فرصت خوبی برای ایجاد صلح در خاورمیانه محسوب میشود، گفت: رابطه دور و نه چندان قوی اوباما با جناح تندرو اسرائیل میتواند به فلسطین در قطع شهرک سازیهای اسرائیل کمک کند.
علوی تبار افزود: البته نباید فراموش کرد از بسیاری لحاظ نه تنها جناح جمهوری خواه بلکه جناح دموکرات آمریکا نیز از روحیه خشنی برخوردار هستند به گونهای که داشتن هواپیماهای بدون سرنشین به طور کلی خلاف حقوق بشر است در حالیکه حتی جناح دموکرات آمریکا نیز از چنین چیزی حمایت میکنند بنابراین من معتقدم جناح دموکرات در مقابل رقیب خود از تعامل بیشتری برای گفتوگو برخوردار است در غیر اینصورت این دو حزب نیز تفاوت اساسی با یکدیگر ندارند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: مهمترین پیامد انتخابات اخیر آمریکا این است که اوباما با کاهش هزینههای نظامی به مسائل داخلی آمریکا میپردازد در حالیکه رامنی خلاف این مساله را دنبال میکرد بنابراین من معتقدم با توجه به تاکید اوباما بر سیاست داخلی هم اکنون زمان گفت و گوی مناسب بر سر مسائل مناقشه بر انگیز خاورمیانه است.
آمارگیری هزینه و درآمد خانوارها در سال ۱۳۹۰، اولین سال بعد از طرح پرداخت یارانۀ نقدی، در حدی کلی اثرات طرح و وضعیت خانواده ها را نشان می دهد.
هزینۀ متوسط خانوارهای شهری در سال ۹۰ در حدود ۱۶٫۷ درصد بیشتر از سال ۸۹ بوده است. با توجه به تورم ۲۱٫۵ درصدی در این سال، چنین افزایشی به معنای کاهش حدود پنج درصدی قدرت خرید خانوارهای شهری است. این امر همچنین سبب شده است که خانواده های شهری هزینه های غیر خوراکی را به نفع هزینه های خوراکی کاهش دهند.
تغییر جهت هزینه های خوراکی به سمت هزینه های غیر خوراکی در روستاها هم دیده می شود. ولی در روستاها متوسط هزینه ها یک درصد بیش از تورم افزایش یافته است که به معنای افزایش یک درصدی قدرت خرید است.
در بیشتر سالهای ۱۳۸۴ به بعد منفی بودن افزایش هزینه های واقعی بخشی از واقعیت اقتصاد ایران بوده است. خانواده های ایرانی به طور متوسط تفاوت سال ۹۰ با سالهای قبل این است که در شرایط بد اقتصادی معمولاً خانواده های روستایی بیشتر از خانواده های شهری قدرت خرید خود را از دست می دهند، در حالیکه در سال ۹۰ عکس این پدیده اتفاق افتاده است. به احتمال زیاد پرداخت یارانه نقدی علت این پدیده بوده است. پرداختن یارانۀ مساوی قدرت خرید اقشار کم درآمد را بیشتر از اقشار با درآمد متوسط و بالا افزایش می دهد.
جدول زیر قدرت خرید خانواده های شهری و روستایی را در سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ نشان می دهد (ارقام را برای سال ۱۳۸۳ نرمالایز کرده ام). به زبان ساده خانواده ای که در سال ۱۳۸۳ می توانسته مثلاً صد عدد سیب مصرف کند، در سال ۱۳۹۰ مصرفش به ۹۰ (شهری) و ۸۷ (روستایی) تنزل کرده است. نکات زیادی می توان در این جدول دید که به خوانندگان می سپارمشان.
| شهری | روستایی |
۱۳۸۳ | ۱۰۰٫۰۰ | ۱۰۰٫۰۰ |
۱۳۸۴ | ۱۰۲٫۷۰ | ۹۹٫۷۷ |
۱۳۸۵ | ۱۰۲٫۶۶ | ۹۷٫۳۳ |
۱۳۸۶ | ۱۰۴٫۷۵ | ۹۶٫۶۰ |
۱۳۸۷ | ۹۶٫۸۱ | ۸۵٫۱۵ |
۱۳۸۸ | ۹۱٫۹۹ | ۸۴٫۳۵ |
۱۳۸۹ | ۹۳٫۷۱ | ۸۶٫۶۳ |
۱۳۹۰ | ۹۰٫۰۵ | ۸۷٫۴۴ |
اما بخش درآمدها گویای تغییر منابع درآمدی را در بر دارد. جدول زیر نرخ رشد انواع درآمدهای خانواده های شهری و روستایی را نشان می دهد.
نوع درآمد | شهری | روستایی |
حقوق بگیری | % ۹ | % ۱۰ |
مشاغل آزاد | % ۷ | % ۹ |
متفرقه | % ۳۷ | % ۸۴ |
کل | % ۲۳ | % ۳۴ |
رشد درآمد خانواده های شهری در سال ۹۰ بالاترین نرخ سالهای اخیر و ۱٫۵ درصد بیش از تورم بوده است (۱۳ و ۶ درصد برای دو سال قبل). ولی درآمد خانواده ها از محل دستمزد و مشاغل آزاد رشد زیادی نداشته و بخش اصلی افزایش درآمد از محل درآمدهای متفرقه بوده است.
همین تصویر با شدت بیشتری در مورد درآمد خانواده های روستایی هم صادق است. خانواده های روستایی افزایش درآمد ۳۴ درصدی داشتند که سهم رشد درآمد متفرقه ۸۴ درصد بوده است.
معنای سادۀ این ارقام این است که اقتصاد ایران در رکود است و درآمدهای خانواده ها از محل فعالیتهای اقتصادی بسیار کمتر از تورم است. اگر دولت بخواهد به سیاستهای مخربش مثل کنترل قیمت کالاهای تولیدی، ممنوعیت صادرات کالاهای تولید داخل و بستن بازار ارز ادامه بدهد، باید انتظار رکودی سنگین را داشته باشیم. طولی نخواهد نکشید که ناتوانی دولت در پرداخت یارانه گسترده و در نتیجه افت شدید رفاه خانواده ها آشکار خواهد شد و وارد شرایطی خواهیم شد که آرزوی وضعیت کنونی را خواهیم داشت.
منبع: وبلاگ مجله اقتصادی
کلمه – گروه بین الملل: بشار اسد می گوید می خواهد تا آخرین نفس در سوریه بماند و در همین کشور بمیرد. به نظر می رسد او سرنوشتی همچون قذافی را انتخاب کرده است و بنا ندارد به راه بن علی و مبارک برود. دیکتاتور سوریه قصد ندارد مردمش را رها کند؛ این خلاصه سخنان او در مصاحبه اخیرش با یک تلویزیون متعلق به روسیه است.
به گزارش کلمه، در ماه های اخیر چند کشور از اتحادیه عرب خواستار خروج بشار اسد از سوریه شده بودند روز سه شنبه ۱۶ آبان نیز دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا خواستار تضمین امنیت بشار اسد برای خروج از سوریه شد.
رئیس جمهور سوریه روز پنج شنبه ۱۸ آبان در گفتوگو با شبکه تلویزیونی عربزبان روسیاالیوم (روسیه امروز) شایعات مربوط به کنارهگیری از قدرت و خروج احتمالی از سوریه را تکذیب کرد و گفت زاده سوریه است و در همین کشور خواهد مرد. اسد در واکنش به اعلام آمادگی سران برخی کشورهای عربی و غربی برای فراهم کردن زمینه مهاجرت او از سوریه گفته است، کشورش را تا زمان مرگ ترک نمیکند.
به گزارش دویچه وله، بشار اسد در گفتوگوی تلویزیونی خود گفت:« من عروسک خیمه شببازی کشورهای غربی نیستم تا به غرب یا کشور دیگری پناه ببرم.» به گزارش شبکه خبری العربیه او افزود: «من سوری هستم و تا آخرین نفس در سوریه زندگی میکنم و در اینجا نیز خواهم مرد.»
رئیسجمهور سوریه در بخش دیگری از گفتوگوی تلویزیونی اخیر خود به کشورهای خارجی هشدار داد که برای پایان دادن به اوضاع بحرانی در سوریه به فکر دخالت نظامی در این کشور نباشند. او گفت که چنین دخالتی پیامدهای جهانی خواهد داشت و ثبات منطقه را به خطر خواهند انداخت.
اشپیگل آنلاین نیز در این مورد نوشت که بشار اسد میگوید کشورش آخرین پایگاه سکولاریسم، ثبات و همزیستی در منطقه است. به گفته او «بهای دخالت نظامی خارجی در سوریه، بسیار سنگینتر از آن چیزی خواهد بود که جهان توان پرداختش را دارد.»
همزمان با انتشار سخنان بشار اسد درگیریهای شدیدی در مناطق مختلف سوریه از جمله در دمشق گزارش شده است. در منطقه مرزی سوریه و ترکیه نیز نبردهای سختی بر سر تصرف یک پایگاه نظامی سوری میان ارتش و شورشیان رخ داده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه روز پنجشنبه در نواحی مرزی سوریه و ترکیه دستکم ۲۶ نفر در درگیری میان نیروهای دولتی و شورشیان کشته شدهاند. در هفتههای اخیر پرتاب خمپاره از خاک سوریه به کشته شدن شماری از شهروندان ترکیه و عملیات تلافیجویانه این کشور منجر شده است.
در همین حال منابع نزدیک به مخالفان اسد گفتهاند گذرگاه مرزی منطقه راسالعین به تصرف کامل شورشیان در آمده است.
در حال حاضر بخشهای وسیعی از سوریه از کنترل نیروهای دولتی خارج شده و درگیری نظامی تقریبا در تمام شهرهای این کشور ادامه دارد. بنابر گزارشها نیروهای دولتی روز پنجشنبه، ۱۸ آبان منطقه دیرالزور را با استفاده از خمپاره انداز، تانک و توپخانه به شدت بمباران کردهاند.
مخالفان بشار اسد میگویند ارتش سوریه پس از ناکامی در بازپس گرفتن دیرالزور که در کنترل شورشیان است، قصد دارد این منطقه را به طور کامل ویران کند. همزمان با این تحولات، ایاد عیسی فرمانده شورای نظامی انقلاب سوریه به تلویزیون العربیه گفته است: «ارتش آزاد تصمیم دارد ادلب و حومه آن را منطقهای امن اعلام کند و سپس برای آزاد سازی دمشق آماده شود.»
از زمان شدت گرفتن درگیریها در دمشق و حومهی پایتخت، بشار اسد کمتر در برنامههای زندهی تلویزیونی دیده شده است. ظاهرا تازهترین تصویرهایی که از او در تلویزیون دولتی پخش شده به حدود دو هفته قبل مربوط میشود. قرار است گزارش کامل گفتوگوی تلویزیونی بشار اسد با شبکه “روسیا الیوم” روز جمعه، همزمان از رسانههای رسمی سوریه نیز پخش شود.
تشکیل دولت انتقالی سوریه
از سوی دیگر مخالفان دولت سوریه در نشستی در قطر یک کمیته ۴۰ نفره انتخاب کردند که پس از سقوط بشار اسد، دولت انتقالی را تشکیل دهد. همزمان ترکیه به منظور محافظت در برابر موشکهای سوری خواهان استقرار موشکهای ناتو در خاک خود شده است.
مخالفان رژیم بشار اسد، گروه متحد اپوزیسیون را در قطر پایه گذاری کردند. به گزارش خبرگزاری آلمان از قطر در روز پنجشنبه ۸ نوامبر، ۱۸ آبان از میان شرکتکنندگان در این نشست، ۴۰ نفر به عنوان نماینده در کمیته جدید مخالفان انتخاب شدند.
این ۴۰ فعال سیاسی پس از سقوط رژیم اسد، دولت انتقالی سوریه را تشکیل خواهند داد. در ادامه جلسه روز پنجشنبه رهبری این کمیته نیز انتخاب خواهد شد.
به گفته شرکت کنندگان این نشست، در طول رایگیری مجادلات فراوانی میان گروههای مخالف که اختلافات عمیقی با هم دارند درگرفت. علت اصلی این بحثها این بود که شورای ملی سوریه که در تبعید شکل گرفته، همچنان مدعی برتری بر فعالان داخل سوریه است. بنا به گزارشها دو زن نیز در این نشست شرکت داشتند. آنها به تسلط مردان بر نشست قطر به شدت اعتراض کردند.
اولین نتیجه بروز وحدتی هرچند کمرنگ در میان اپوزیسیون سوریه انتشار خبری مبنی بر امکان کمک تسلیحاتی بریتانیا به مخالفان سوری بود. به گزارش خبرگزاری آلمان، دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا اعلام کرده که لندن در حال تصمیمگیری برای مسلح کردن شورشیهای سوریه است. به گفته وی، بریتانیا میخواهد در مسئله سوریه راه حلی را که تاکنون کنار گذاشته شده بود دوباره روی میز قرار دهد. کامرون گفته: «ما از اینکه قادر نیستیم به خشونت در سوریه پایان دهیم، احساسی نزدیک به سرخوردگی داریم. راهحلهایی که یک سال پیش روی میز گذاشته شدند و ما در آن زمان نمیخواستیم انجامشان دهیم، دوباره برگشتهاند». نخست وزیر بریتانیا تصریح کرد که کشورش هنوز هیچ تصمیم قطعی نگرفته اما همه گزینهها را در دست بررسی دارد.
ارسال اسلحه به مخالفان دولت سوریه تا کنون از سوی اتحادیه اروپا مجاز دانسته نشده است. اتحادیه اروپا تنها مجاز است شورشیان سوری را با ارسال تجهیزاتی که جنبه کمکهای انسانی دارد حمایت کند. بر این اساس لندن در حال حاضر نمیتواند به ارسال مستقیم سلاح فکر کند.
دیوید کامرون روز چهارشنبه (هفتم نوامبر، ۱۷ آبان) از کمپ پناهندگان سوری در اردن بازدید کرد و مستقیما در جریان وضعیت فاجعهبار انسانی در سوریه قرا گرفت. پس از این دیدار لندن با گروههای اپوزیسیون سوریه تماس برقرار کرد.
با بالاگرفتن جنگ داخلی در سوریه و شلیک مکرر خمپاره از سوی این کشور به خاک ترکیه، نگرانیهای ترکیه شدت گرفته است. خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه خبر داد که ترکیه قصد دارد به منظور حفاظت در مقابل شلیک موشکهای سوریه از ناتو بخواهد موشکهای زمین به هوای پاتریوت در خاک ترکیه مستقر کند. سوریه پیشتر ترکیه را متهم کرده که خمپارهاندازیها را خود سازمان میدهد تا بهانهای برای ایجاد منطقه آزاد در خاک سوریه داشته باشد.
یک مقام بلندپایه وزارت خارجه ترکیه به رویترز گفته که درخواست استقرار موشکهای پاتریوت رسما به ناتو اعلام خواهد شد. پیش از این احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در این باره گفته بود که تمام راهها توسط ترکیه امتحان خواهد شد.عبدالله گل، رئیس جمهور ترکیه گفته است کشورش حق دفاع را برای خود محفوظ میداند، اما مایل به آغاز جنگ با سوریه نیست.
تلویزیون NTV ترکیه نیز چندی پیش از قول داود اوغلو خبر داد که ناتو موشکهایش را در ترکیه مستقر کرده است. این شبکه تلویزیونی اما پس از اینکه یک سخنگوی دولت ترکیه چنین اظهاراتی از سوی وزیر امور خارجه را تکذیب کرد، خبر خود را پس گرفت.
مقام وزارت امور خارجه ترکیه توضیح داده بود که استقرار چنین موشکهایی از سوی ناتو زمانی که یکی از اعضا مورد تهدید قرار میگیرند یک امر عادی است. ناتو تا کنون دوبار یک مرتبه در سال ۱۹۹۱ و بار دیگر در سال ۲۰۰۳ در جریان جنگ دوم خلیج فارس موشکهای پاتریوت را در ترکیه مستقر کرده بود.
ترکیه از مدتها پیش خواهان مداخله خارجی برای حل بحران سوریه و به طور مشخص اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه است. این کشور در اقدامی جداگانه آسمان خود را به روی هواپیماهای سوری بسته، چرا که مدعی است از آسمان ترکیه برای ارسال سلاحهای روسی به دولت اسد استفاده شده است.
خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه (۸ نوامبر ، ۱۸آبان) گزارش داد که ترکیه هواپیمایی را که از ارمنستان به سوی سوریه در پرواز بوده متوقف کرده و مورد بازدید قرار داده است. شبکه تلویزیونی NTV ترکیه اعلام کرد که این هواپیما حاوی کمکهای ارسالی برای مردم سوریه بوده است. در ماه اکتبر نیز، هواپیمای دیگری از ارمنستان به مقصد سوریه در ترکیه متوقف شد و مورد بازبینی قرار گرفت.
کلمه – گروه اقتصادی: سایت الف متعلق به احمد توکلی در یادداشتی که به نظر می رسد به قلم خود توکلی باشد، ضمن بی کفایت خواندن دولت محمود احمدی نژاد، خواستار محاکمه دولتمردان آن شد. این سایت در یادداشتی دیگر نیز رفتار حاکمیت فعلی جمهوری اسلامی را با حاکمان قاجار و قبل از مشروطه مقایسه کرد.
به گزارش کلمه، روزهای استثنایی و منحصر به فردی در تاریخ اقتصاد ایران در حال ثبت و ضبط است. از حیف و میل اموال بیت المال با اختلاس تاریخی ۳ هزار میلیاردی و عیان شدن اختلاس های مختلف در بدنه دولت و تخلفات بودجه ای تا آشفتگی عامدانه بازار ارز برای پر شدن جیب دولت و یا قراردادهایی چون ترکمنچای نفتی تا تصمیمات اخیر حوزه تجارت، همگی اوضاع مملکت را به سمتی کشانده که حتی سایت حامی حاکمیت به پرتاب عملکرد متصدیان نظام به قبل از مشروطه، زمانی که ملت ایران از جور حکام مستبد قاجار، در جستجوی عدالتخانه بودند، اعتراف می کند و نیز خواستار برکناری و محاکمه دولت می شود.
سایت الف می نویسد: ” حقیقت این است که نه اقتصاد ایران و نه کارآفرینان ایرانی دیگر تاب تحمل ندانم کاری های تیم اقتصادی این دولت بی کفایت را ندارد و تا دیر نشده و باید برای مهار خطاهای دولت و محاکمه تیم اقتصادی آن باید تصمیمی جدی گرفت.”
پرده قبلی این نمایش، آن بود که که به گفته دادستان دیوان محاسبات، تنها برای تخلفات بودجه ای دولت در عرض یک سال ۲۰۰۰ پرونده تخلف در دادسرای دیوان تشکیل شده است، که بخشی از آن مربوط به ۱۲٫۵ میلیارد دلار عایدات از محل مازاد درآمد فروش نفت می شود که دولت تنها در مقطعی یک ساله به حساب ذخیره ارزی واریز نکرده است.
نمایشی که هفته اخیر با تصمیماتی خلق الساعه در سیاست های ارزی و تجاری کار را به جایی رسانده که سایت منسوب به احمد توکلی خواستار محاکمه دولت و تیم اقتصادی آن شده و به صراحت دولت را بی کفایت می نامد. ظاهرا در ایامی که حامیان دولت به هر دستاویزی چنگ می زنند تا احمدی نژاد برای پاسخگویی به سوال روانه مجلس نشود، احمد توکلی قصد دارد موضعی فراتر از آن را اتخاذ کند؛ یعنی عدم کفایت احمدی نژاد و محاکمه اعضای دولتش. موضعی که بیش از همه از اختلافات درون حکومتی پرده بر می دارد.
سایت الف این مطلب را در واکنش به تصمیم دولت مبنی بر بسته شدن سایت ثبت سفارش بر روی کالاهای موسوم به گروه ۹ و ۱۰ که طیف متنوعی از کالاها مثل موبایل، لوازم خانگی، رایانه و قطعات آن و البته خودرو را در بر می گیرد، نوشته و دولت را اینگونه مورد خطاب قرار داده است که “چگونه دولتی که در کل دهه ۸۰ برای تامین درآمد ولخرجی هایش و همزمان با افزایش درآمد نفت و به بهای تضعیف تولید، یک شبه سیاست تشویق واردات را در پیش گرفت و هیچ وقعی هم به منتقدین ننهاد، حالا ساز دیگری کوک می کند و انتظار همراهی مردم را دارد.”
این سایت، با انتقاد از اینکه بخش تجارت در اقتصاد ایران تحت تاثیر سیاستهای ضد تولیدی حکومت بیش از اندازه متورم شده و بخش زیادی از مردم، در این بخش امرار معاش می کنند، آورده است: دامنه تصمیم های لحظه ای احساسی و نادرست این دولت ظاهرا پایانی ندارد و هر روز باید در انتظار یک تصمیم غافلگیر کننده و نادرست جدید باشیم. آن هفته منع صادرات ۵۲قلم کالا که خیلی زود معلوم شد چقدر احساسی و بدون ملاحظه ساده ترین اصول سیاستگذاری عمومی صورت گرفته و این هم از تصمیم این هفته که می گویند اول واردات این کالاها ممنوع تا بعد فهرست را بررسی کنیم! کدام عقل سلیمی می پذیرد که ابتدا تجارت ممنوع شود و سپس فهرست کالاهای ممنوع شده بررسی شود…؟”
نویسنده این مطلب که خاطره ای از درون مجلس و مربوط به جریان تصویب قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار را نقل می کند، و از همین رو به نظر می رسد به قلم شخص احمد توکلی باشد، نوشته است: “نمایندگان مجلس درباره ماده ای بحث می کردند که به موجب آن دولت نتواند بدون اطلاع قبلی، مقررات کسب و کار را عوض کند. پس از بحث های مفصل، نمایندگان با این دلیل که بالاخره دولت مرض ندارد که با تصمیم های غافلگیرکننده به فعالان اقتصادی ضرر بزند؛ با تصویب آن ماده مخالفت کردند.”
مقدمه ای که نتیجه گیری آن به تشخیص اشتباه نمایندگان در مریض نبودن دولت! و تیم اقتصادی آن ادامه می یابد و ضمن آن مساله عدم کفایت و محاکمه دولتمردان را خواستار می شود.
واکنش دیگر این سایت به آثار فاجعه ای است که از آذرماه گذشته بر ارزش پول ملی رخ داده و به تدریج هم در سفره حقوقبگیران و اقشار کم درآمد و هم در اداره و عملکرد بنگاههای اقتصادی کشور نمایان میشود.
همان نابسامانی و آشفتگی بازار ارز که به اعتراف نمایندگان مجلس با اقدام عامدانه دولت برای جبران کسری بودجه اش صورت گرفته و آثار و تبعات آن حوزه های مختلف را نشانه رفته است. اقدامی که برای فرار احمدی نژاد از پاسخگویی در قبال آن با کشمکش شدید در بدنه حاکمیت در جریان است و الف در توصیف آن اشاره می کند: “صرفنظر از اینکه کاهش بیسابقه ارزش ریال، عمدی بوده یا سهوی، خیانت بوده یا ندانم کاری، آنچه مهم است مقصر این فاجعه، ملت یا کارآفرینان ایرانی نبوده اند و مقصران اصلی نباید تاوان خطاهای خود را به گرده ملت و کارآفرینان ایرانی تحمیل کنند.”
این یادداشت، متهم اصلی فاجعه ارزی را بانک مرکزی معرفی کرده و اقدام خلق الساعه دیگر آن بانک را به نقد گذاشته است. بخشنامه ای که بی سر و صدا از سوی این بانک به شعب ارزی بانکها ابلاغ شده که بر مبنای آن، آن دسته از تسهیلات گیرندگان از حساب ذخیره ارزی که هماکنون سررسید اقساط آنها سرآمده است، باید به جای بازپرداخت تسهیلات به نرخ ارز در زمانی که تسهیلات گرفتهاند، به نرخ مبادلهای بازپرداخت تسهیلات خود را صورت دهند.
به تعبیری، اگر کسی دو سال پیش از حساب ذخیره ارزی ۱۰۰ میلیون ریال وامی دریافت کرده براساس بخشنامهی که صادرشدهاست باید ۳۰۰ میلیون ریال بازپرداخت کند بازپرداخت نرخی متفاوت از آنچه در قراردادها ذکر شده و از سویی این بخشنامه در شرایطی صادر شده که تفاوت نرخ ارز آزاد و مرجع معنادار شده است.
یا در اقدامی دیگر دستور داده شده اوراق مشارکت ارزی پارس جنوبی به ریال و با نرخ مرجع داده شود که سایت الف با اعتراف به اینکه تعبیری غیر از کلاهبرداری برای این اقدام نمی توان به کار برد، می نویسد: “اینها یعنی نقض یکطرفه و صریح قرارداد حکومت با مردم. یعنی پرتاب جمهوری اسلامی به قبل از مشروطه، زمانی که ملت ایران از جور حکام مستبد قاجار، در جستجوی عدالتخانه بود.”
و سوالی که حتی سایت توکلی هم نپرسیده است، اینکه وقتی در این حاکمیت هیچ قراردادی محترم شمرده نمی شود و وقتی میثاق بزرگ مردم و حکومت در قانون اساسی وقعی نهاده نمی شود، چطور انتظار می رود تعهد منعقد شده میان بانک و فعال اقتصادی و تولیدکننده محترم شمرده شود؟
البته این اقدامات از دولتی که سابقه خالی کردن شبانه حساب بانکها را دارد، دولتی که نام نزدیکان شخص اول آن در دادگاه های اختلاس های میلیاردی مطرح شده، دولتی که ثبت حراج سرمایه های نفتی را به نام خود دارد و… عجیب به نظر نمی رسد.
عجیب اینجاست که مدعیان اصولگرایی هفت سال بدون هیچ اقدام موثری در جلوگیری از اینگونه اقدامات فاجعه بار احمدی نژاد، به دولتش آزادی عمل دادند و حالا در سال آخر از بی کفایتی و محاکمه او به خاطر اتهاماتی سخن می گویند که سابقه ای هفت ساله دارد.
اما به هرحال مجموعه اقدامات دولت و حاکمیت متحد با آن در این دوره، مرحله ای جدید از تاریخ اقتصادی ایران را رقم زده که شاید بهترین توصیف برای آن همین تعبیر سایت الف باشد: پرتاب جمهوری اسلامی به قبل از مشروطه، زمانی که ملت ایران از جور حکام مستبد قاجار، در جستجوی عدالتخانه بودند.
در حالی که قالیباف شهردار تهران خبر توافق اولیه برای تبدیل زندان اوین به پارک داده بود، رئیس سازمان زندانهای کشور با بیان اینکه موضوع فروش زندان اوین در مرحله پیشنهاد مطرح شده گفت: بنده معتقدم هر وقت اقدامی نهایی شد رسانه ای شود.
غلامحسین اسماعیلی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اظهارات محمد باقر قالیباف شهردار تهران مبنی بر درخواست خرید زندان اوین گفت: از طرح و پیشنهاد از سوی شهرداری مطرح شده و تنها در مرحله پیشنهاد است.
وی افزود: کارشناسان و مسئولان مربوطه در حال مطالعه هستند که اصلا فروش زندان اوین مناسب است یا خیر و این موضوع در مرحله کارشناسی قرار دارد. بعد که مشخص شد می شود زندان اوین را فروخت و زندان را منتقل کرد آن وقت در مورد مبلغ و محل ساخت زندان جایگزین بحث کارشناسی می شود.
رئیس سازمان زندانهای کشور اظهار داشت: بنده همیشه معتقد بوده ام که تا وقتی کاری به نتیجه و نهایی شدن نرسیده نباید اعلام شود. تا جایی که باخبر شدم انتشار خبر فروش زندان اوین موجب شده تا برخی از سودجویان به دنبال منافع خود در حاشیه های زندان اوین هستند. به اعتقاد من اگر هم قرار است منافعی از تبدیل زندان اوین به مکان فرهنگی عاید شود این منافع برای ساکنان و همسایه های اطراف این زندان باشد.
رییس دفتر رهبری بر این باور است که تفکیک نظام از روحانیت محال است؛ نظام اسلامی با روحانیت عجین است و برهمین اساس دشمنان تلاش میکنند روحانیت را تضعیف کنند.
محمدی گلپایگانی با اشاره به مشکلاتی که به گفته او دشمنان برای کشور ایجاد کرده اند می گوید که آنان قصد براندازی دارند، اما “مخصوصا در زمان رهبری آیت الله العظمی خامنه ای” کشور چنان قدرتی دارد که آنان اگر تکان بخورند، نابود خواهند شد.
وی پیشتر نیز ادعا کرده بود “رهبر معظم انقلاب دانشمندی است که در تمام رشتههای علمی اطلاعات دارد”!
محمدی گلپایگانی در کنگره “فقیه آگاه” که در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) قم برگزار شد، تصریح کرد: دشمنان از بیداری اسلامی درماندهاند و چاره ای ندارند و باید توجه داشت که روحانیت در این عرصه نقش حساسی دارد.
رییس دفتر رهبری ابراز داشت: دشمنان سعی میکنند روحانیت را تضعیف کنند چرا که قادر به رویارویی با این نظام قدرتمنداسلامی نیستند.
وی با بیان اینکه تفکیک این نظام از مرجعیت و روحانیت امکانپذیر نیست، افزود: این نظام با روحانیت عجین شده برهمین اساس جدایی این دو رکن از یکدیگر امکان پذیر نیست.
محمدی گلپایگانی ادامه داد: آنچه موجب شده ایران اسلامی از امنیت بالا و والایی برخوردار باشد، قدرت نظام است.
وی خاطرنشان کرد: اگر دشمنان درصدی احتمال می دادند که می توانند نظام را براندازند، در این کار تردید نمی کردند، اما می دانند اینجا بیشه شیران است و مخصوصا در زمان رهبری آیت الله العظمی خامنه ای، کشور و نیروهای مسلح از چنان قدرتی برخوردار است که اگر تکان بخورند، نابود خواهند شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر