امروز: همسرعبدالله مومنی، زندانی عقیدتی با اظهار اینکه طی یک سال و نیم گذشته آنها حتی یک ملاقات حضوری نداشته اند به کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران گفت:« از حدود یک سال و نیم گذشته من و بچه هایم حتی یکبار هم ملاقات حضوری با عبدالله را نداشتیم. در طی این مدت ۱۵ نامه به دادستانی برای درخواست ملاقات حضوری نوشتم اما حتی یکبار هم پاسخ نگرفتم. عبدالله هم از چند ماه پیش از من خواست دیگر به دادستانی نروم و درخواست ندهم. گفت بهت نمی دهند، تو هم دیگر نرو.»
فاطمه آدینه وند با اشاره به اینکه نمی داند دلیل عدم اجازه ملاقات حضوری و مرخصی به آقای مومنی چیست، گفت:« چند باری که با مسولان درباره مرخصی عبدالله صحبت کردم، غیر مستقیم و در حرف هایشان متوجه شدم به او مرخصی داده نمی شود اما دلیلش را نمی دانم. اما من هنوز هم امیدوارم که به عبدالله چند روزی مرخصی بدهند تا بیاید و در کنار خانواده اش باشد و حتی اگر با مرخصی او موافقت نمی کنند حداقل اجازه ملاقات حضوری به ما بدهند. این حق هر زندانی است که ماهی یکبار بتواند خانواده اش را حضوری ببیند.»
عبدالله مومنی شب، سخنگوی اسبق دفتر تحکیم وحدت، ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران بازداشت شد. او و سازمان ادوار تحکیم در این انتخابات از حامیان کاندیداتوری مهدی کروبی بودند. عبدالله مومنی چندین ماه پس از دوران بازجوییش نامه ای افشاگرانه ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ایران درباره شکنجه شدن های خود توسط بازجویانش نوشت. او به ۴ سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شد و اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد. پس از نوشتن آن نامه افشاگرانه او از مرخصی و ملاقات حضوری با خانواده اش محروم شد.
فاطمه آدینه وند خطاب به مسولان قضایی کشور گفت: « من و بچه هایم یکسال و نیم است که عبدالله را پشت شیشه می بینیم. خیلی سخت است برای بچه های نوجوانم که پدرشان را فقط از پشت شیشه ببینند. آخر این حرکت قانونی و انسانی است!»
همسر عبدالله مومنی در خصوص وضعیت جسمی وی به کمپین گفت:« خوشبختانه مشکلات دندانش حل شد، او را چند باری به بیرون زندان منتقل کردند و دندان هایش درمان شد. اما مدتی است که می گوید کلیه اش مشکل پیدا کرده، گویا کلیه درد چیز شایعه ای میان زندانیان اوین است. اکثر زندانیان دچار درد کلیه هستند. »
امروز: کارشناسان و گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل خواستار تحقیق جمهوری اسلامی در خصوص مرگ وبلاگ نویس بازداشتی، ستار بهشتی در دوران بازداشت خود شدند. این گروه از دولت ایران خواستند که تحقیقات عمیق، مستقل و بی طرفانه ای را در خصوص مرگ این وبلاگ نویس به عمل آورد و به خصوص درباره اظهاراتی که درخصوص شکنجه وی در دوران بازداشت شده است تحقیق و نتیجه تحقیقات یاد شده را در معرض افکار عمومی قرار دهند.
در بیانیه مشترکی که گزارشگران یاد شده سازمان ملل منتشر کرده اند آمده است: « با اینکه گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، گزارشگرویژه اعدام، گزارشگر ویژه شکنجه و گزارشگر ویژه آزادی بیان از اقدامات قوه قضاییه برای تحقیق در خصوص مرگ در بازداشت آقای بهشتی استقبال می کنند، آنها خاطر نشان کردند که موارد دیگری از زندانیانی که در زندان جان خود را از دست داده اند به خاطر بدرفتاری یا شکنجه یا فقدان توجه پزشکی گزارش شده است.»
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر احمدشهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل درخصوص وضعیت حقوق بشر در ایران در این بیانیه گفته است: « باید هیچ مدارایی در خصوص شکنجه وجود نداشته باشد. این خیلی الزام آور است که کسانی که به صورت بالقوه در ارتکاب جنایات درگیر بوده اند مورد بازخواست قرار گیرند و در پیشگاه عدالت پاسخگو باشند و شکست در انجام چنین کاری ترویج فرهنگ مصونیت از مجازات خواهد بود.»
در این بیانیه با ابراز نگرانی عمیق نسبت به مرگ ستار بهشتی، احمدشهید تاکید کرده است که «مقامات ایرانی باید به اعضای خانواده های قربانیان این اطمینان را بدهند که راههای موثر برای پیگیری از جمله حق کامل جبران خسارت» را برایشان فراهم آورد.
کریستوف هینز، گزارشگر ویژۀ اعدامهای فراقضایی، شتابزده یا خودسرانه گفت: "وقتی شخصی درپی جراحاتی که در زمانی که در بازداشت حکومت به سر می برده بر او وارد شده میمیرد، فرضِ مسئولیت حکومت وجود دارد."
گزارشگر ویژه در امور اعدام های فراقضایی و خودسرانه گفت: "جلوگیری از تکرار مرگ در زندان فقط میتواند از طریق تحقیق در خصوص ادعاهای شکنجه، منطبق بر موازین بین المللی حقوق بشر مانند اصول سازمان ملل متحد در مورد پیشگیری موثر و تحقیقات در خصوص اعدام های فرا قضایی، خودسرانه و شتابزده، و از طریق گامهای فوری برای مقابله با فرهنگ معافیت از مجازات که مشوق چنین جنایاتی است ، صورت بگیرد."
خوان مندز، گزارشگر ویژه در امور شکنجه و سایر رفتارهای ظالمانه، غیر انسانی و تحقیرآمیز تاکید کرد که قوانین بین المللی حقوق بشر برای شکنجه ممنوعیت آشکار قائل شده است و از دولت ایران خواست تا "حصول اطمینان کند که پروندۀ تحقیق در خصوص هر یک از موارد ادعاشدۀ شکنجه و رفتار ظالمانه، غیر انسانی یا تحقیرآمیز در بازداشتگاهها تشکیل شود و متخلفان برای رفتار خویش مورد پاسخگویی قرار گیرند."
این گروه از کارشناسان مستقل سازمان ملل متحد همچنین از دولت ایران خواسته است تا روزنامه نگاران و وبلاگ نویسانی را که برخلاف مواد ۹ و ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی زندانی شده اند آزاد کند و از طریق اقدامات موثر قضایی خسارات واردآمده به آنان را جبران نماید.
فرانک لارو،گزارشگر ویژۀ ترویج و حفاظت از حق آزادی عقیده و بیان، در حالیکه به مقامات ایرانی گوشزد میکرد که منطبق با تعهدات بین المللی مسئول احترام گذاشتن به آزادی بیان هستند یادآور شد: "حکم های زندان سختی که متعاقب محاکماتی که در آن حق متهم برای دسترسی به محاکمه ای عادلانه تضمین نمیشود برای روزنامه نگاران و وبلاگرها صادر شده اند نمونۀ بارز شرایط وسیع تر محدودیت برای آزادی بیان و عقیده می باشند."
کارشناسان حقوق بشر ایران را دعوت به "حصول اطمینان از تضمین آزادی های بیان و عقیدۀ رسانه های مستقل و اینکه روزنامه نگاران و وبلاگرها بتوانند بدون آزار و اذیت به انجام حرفه های خود بپردازند" نمود.
امروز: ۴۱ زندانی سیاسی سبز محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که پیش از این در شهادت نامه ای از علائم شکنجه در بدن ستار بهشتی گفته بودند، در نامه ای دیگر به انتقال ابوالفضل عابدینی، در پی شهادت حضوری وی در حضور بازپرس، از زندان اوین اعتراض کردند.
به گزارش کلمه، در بخشی از این نامه با بیان اینکه پس از قتل مظلومانه ستار بهشتی، بازپرس شهریاری از دادسرای جنایی تهران در روز سه شنبه ۲۳/۸/۹۱ برای تحقیق به زندان اوین آمد و از تعدادی از افراد بند ۳۵۰ در مورد آن مرحوم سوالاتی نمود، آمده است: در زمان صحبت با بازپرس شهریاری، آقای عابدینی به ایشان گفته بود اطلاعاتی که میدهم باعث برخورد با من نشود و مشابه آنچه در کهریزک رخ داد، جای شاهد و مجرم را عوض نکنند که بازپرس یاد شده نیز در این زمینه به وی اطمینان داد بود.
پیش از این در تازه ترین دور فشارها بر روی زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین پس از اعلام شهادت مکتوب و حضوری درباره ی مشاهدات خود از بدن شکنجه شده ی ستار بهشتی، ابوالفضل عابدینی که در آستانه ی اولین مرخصی خود بود به زندان اهواز تبعید شد. وی در اعتراض به این مسئله اعلام کرده که دست به اعتصاب غذا خواهد زد. همچنین روز پنج شنبه دیگر زندانیان سیاسی این بند نیز در حمایت از وی از پذیرش غذا اجتناب کردند.
متن کامل بیانیه ی ۴۱ زندانی سیاسی به همراه اسامی امضا کنندگان که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به نام خدا
مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا
هرکس کسى را جز به قصاص قتل، یا به جزاى فساد در روى زمین، بکشد مانند این است که همه مردم را کشته باشد. (آیه ۳۲ سوره مائده)
ملت شریف ایران همانگونه که در اطلاعیه قبلی متذکر شدیم، مرحوم ستار بهشتی روز ۱۰/۸/۹۱ از بازداشتگاه پلیس امنیت به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال یافت و در روز ۱۱/۸/۹۱ مجددا از این بند به پلیس امنیت بازگردانده شد. زمانی که وی را به این بند منتقل کردند، آثار ضرب و جرح و شکنجه آشکارا بر روی بدنش مشهود بود که در اطلاعیه قبلی اعلام کردیم و خود آن مرحوم نیز در شکایت نامهای کوتاهی که نوشت این مسائل را به اختصار بیان کرد.
پس از قتل مظلومانه ستار بهشتی، بازپرس شهریاری از دادسرای جنایی تهران در روز سه شنبه ۲۳/۸/۹۱ برای تحقیق به زندان اوین آمد و از تعدادی از افراد بند ۳۵۰ در مورد آن مرحوم سوالاتی نمود از جمله افراد تحت بازپرسی آقای ابوالفضل عابدینی از فعالان در بند جنش سبز بود که در مدت حضور ستار بهشتی در این بند، یکی از افرادی بوده که بیشترین ارتباط را با وی داشتهاند و مرحوم ستار، جزئیات شکنجهها و بد رفتاریهای را که در پلیس امنیت با وی شده بود، برای آقای عابدینی نیز بازگو کرده بود.
در زمان صحبت با بازپرس شهریاری، آقای عابدینی به ایشان گفته بود اطلاعاتی که میدهم باعث برخورد با من نشود و مشابه آنچه در کهریزک رخ داد، جای شاهد و مجرم را عوض نکنند که بازپرس یاد شده نیز در این زمینه به وی اطمینان داد بود. متاسفانه بر خلاف قول داده شده و همانطور که در دستگاه قضایی ما رایج است اولین برخورد، با آقای ابوالفضل عابدینی که یکی از مطلعترین افراد نسبت به شکنجههای اعمال شده به مرحوم ستار بهشتی است صورت گرفت و وی را بامداد روز پنجشنبه ۲۵/۸/۹۱ از بند ۳۵۰ به بیرون برده، در حالیکه پیش از این به وی اعلام کرده بودند برای رفتن به مرخصی وثیقه بگذارد. آقای عابدینی هنگام انتقال به همبندیان خود اعلام کرد که از روز پنج شنبه ۲۵ آبان ماه تا مدتی نامعلوم در اعتراض به این اقدام دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
برخورد با ابوالفضل عابدینی نشان میدهد که به راستی به جای برخورد با عاملان جنایت و قتل قرار است به افرادی که از جنایت اطلاع دارند و آن را پیگیری میکنند برخورد شود، همچون نمونههای فراوانی که در جریان سرکوب جنبش سبز آزادی خواه شاهد آن بودهایم.
با توجه به تجربیات گذشته ما به طور جدی نگران جان آقای ابوالفضل عابدینی هستیم و اعلام میکنیم مسئولیت هر اتفاق در مورد ایشان بر عهده مسئولان ارشد قضایی است و عدم بازگشت وی به داخل بند ۳۵۰ مقدمه اقدامات احتمالی بعدی میدانیم که میتواند امنیت جانی وی را به خطر اندازد.
امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
محمد ابراهیمی
حسن اسدی زیدآبادی
امیر اسلامی
رضا انصاری راد
ابراهیم (نادر) بابایی زیدی
عماد بهاور
سیدعلیرضا بهشتی شیرازی
امید بهروزی
امین چالاکی
سیاووش حاتم
غلامرضا خانیان
امید خوارزمیان
محمد داوری
امیرخسرو دلیرثانی
سیدمحمدعلی دادخواه
علیرضا رجایی
محمد رضایی
فرزاد روحی
حسین زرینی
عبدالفتاح سلطانی
ادریس سیدین
سیدمحمد سیفزاده
پوریا شاهپری
محسن(بهمن) صادقی نور
محمدفرید طاهری قزوینی
بهادر علیزاده
افشین کرمپور
حمیدرضا کرواسی
امیر گرشاسبی
جعفر گنجی
سیامک قادری
ابوالفضل قدیانی
فرشید لاهوتی
عبدالله مومنی
محسن میردامادی
مصطفی نیلی
محمدعلی ولایتی
فرشید یدالهی
محمدحسن یوسف پورسیفی
محمدامین هادوی
سیداحمد هاشمی
اعتراض به انتقال ابوالفضل عابدینی و نگرانی نسبت به امنیت جان وی
امروز: محمد اشرفی اصفهانی فرزند آیت الله شهید اشرفی اصفهانی مردم را یکی از پایههای اصلی انقلاب میداند و بر همین اساس معتقد است که باید شرایطی به وجود آید تا انتخابات رایهای اکثری را به خود ببیند تا بلکه بتوان از این طریق مهر تاییدی بر جمهوریت نظام زد. وی حضور چهرهای چون خاتمی یا هاشمی رفسنجانی در انتخابات را ضامن مشارکت بالا میداند و همچنین معتقد است شرایط موجود کشور نشانگر این است که اداره کنندگان فعلی توان و تخصص لازم برای اداره امور را ندارند و کشور شدیدا به تغییر احتیاج دارد.
اشرفی اصفهانی همچنین با اشاره به شرطهایی که اصولگرایان به عنوان شروط انتخاباتی برای اصلاح طلبان مطرح میکنند با گفتن اینکه «اصولگرایان نه تنها نمیتوانند شرط بگذارند، بلکه باید خواستههای اصلاحات چیها را برآورده کنند تا آنها با حضور در انتخابات و رای گرفتن از مردم موقعیت فعلی را ترمیم کنند.» این ذهنیت را که اصلاحات باید با شرایط خاصی مجوز حضور در انتخابات را به دست بیاورند را ذهنیتی غلط عنوان میکند.
گفتگوی ایلنا با محمد اشرفی اصفهانی درباره مباحث حضور یا عدم حضور خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است.
*احتمال ورود یا عدم ورود خاتمی به بحث انتخابات را باید بحثی مهم بدانیم یا...؟
اینکه سید محمد خاتمی بعد از هشت سال دوری از اداره کشور بخواهد برای بازگشت به عرصه مدیرتی کلان کاندیدا شود، حتما موضوع مهمی است که همه را به خود مشغول خواهد کرد. به هر حال ایشان چهرهای شناخته شده هستند و البته توانمندیشان هم بالا است و به همین دلیل در شرایطی که کشور مشکلات زیادی را در حال تجربه کردن است، آمدنش به عرصه انتخابات ریاست جمهوری اهمیت فوق العادهای دارد.
*واکنش مردم نسبت به حضور این چهره چطور خواهد بود؟
حتما اگر اشخاصی چون خاتمی یا آقای هاشمی رفسنجانی تصمیم به حضور در انتخابات بگیرند، مردم بیشتری در پای صندوقهای رای حاضر خواهند شد و رای بالایی در انتخابات به ثبت خواهد رسید که این اتفاق در صورت وقوع دستاورد بزرگی برای نظام خواهد بود. همچنین باید گفت که اذهان عمومی در این سالها به این نتیجه رسیدهاند که طیف حاکم توان لازم را برای اداره کشور کافی نیست و همه بازگشت اصلاح طلبان را ضرورت میدانند.
*شرایط برای آمدن خاتمی فراهم خواهد شد یا خیر؟
الان که وضعیت به گونهای است که همه میدانند امکان رقابت برای خاتمی و اصولا جریان اصلاحات موجود نیست و به همین دلیل تردیدهایی در خصوص «حضور منسجم» در انتخابات وجود دارد. باید فضا باز شود تا همه بتوانند به انتخابات وارد شوند. اگر شرایط همینطور بماند حتما خاتمی تصمیم به نیامدن خواهد گرفت. این در شرایطی است که اوضاع مملکت مناسب نیست و به همه ثابت شده که اگر تغییراتی جدی به وجود نیاوریم، اوضاع از اینی که هست بدتر خواهد شد. پس باید این مهم را تصمیم گیران در نظر داشته باشند که اگر انتخاباتی رقابتی را برگزار کنند، خروجیاش به گونهای خواهد بود که مشکلات و محدودیتها و محرومیتهای کشور و مردم به پایینترین حد خود برسند.
*آمدن یا نیامدن خاتمی در مشارکت مردم تاثیر خواهد گذاشت؟
به طور قطع و مسلم رایهای زیادی به صندوقها ریخته خواهد شد. آقای خاتمی دو دوره رییس جمهوری بودهاند و در دو انتخابات نزدیک به ۵۰ میلیون رای از مردم گرفته است. در انتخابات سال ۸۸ هم حمایت خاتمی از یکی از کاندیداها باعث شد تا درصد مشارکت افزایش یابد. اینها نشانههایی است که نشان میدهند اعلام کاندیداتوری سید محمد خاتمی حتما انتخابات را بیمه خواهد کرد که این اتفاق، اتفاقی خوب در کارنامه جمهوری اسلامی خوانده خواهد شد. البته همه اینها در شرایطی است که خواستههای خاتمی تامین شود تا وی راضی به حضور در انتخابات شود.
* «تا وی راضی به حضور در انتخابات شود.» این گفتهتان در حالی است که چهرههایی از اصولگرایی برای خاتمی شرط و شروطهایی میگذارند و حتی او را خارج شدن از خط نظام معرفی میکنند.
جالب است که آقایانی که افراطی هستند و توانی برای اداره امور ندارند، برای کسانی شرط میگذارند که توانمندیشان را به اثبات رساندهاند. همین افراطیون هستند که کشور را با انبوهی از بحرانها درگیر کردهاند و بالاترین ضربه را به انقلاب و نظام زدهاند. واقعا نمیدانم چرا واقعیت را برعکس میبینند و نمیخواهند ناتوانی خود را ببینند و به این نتیجه برسند که مقصر اصلی شرایط نامطلوب فعلی هستند. اصولگرایان و مخصوصا افراطیهایشان باید اجازه بدهند تا منطق مدارها کار را در دست بگیرند. به همین دلیل نه تنها نمیتوانند شرط بگذارند، بلکه باید خواستههای اصلاحاحطلبان را برآورده کنند تا آنها با حضور در انتخابات و رای گرفتن از مردم موقعیت فعلی را ترمیم کنند. اینکه اوضاع اقتصادی مملکت را به مرز انفجار کشیده است، فقط به ضعف آنها بر میگردد و باید بزرگان و عقلای قوم راست عملکرد خود را بررسی کنند و شرایطی به وجود بیاورند که همه سلیقهها بتوانند خود را در معرض رای مردم قرار بگذارند تا بلکه شرایط فعلی از این وضع خارج شود. در غیر اینصورت انتخابات کم رونقی ممکن است داشته باشیم.
*مشارکت پایین چه هزینههایی در پی خواهد داشت؟
ما وقتی تاکید داریم که یک پایه انقلاب بر دوش مردم است و تاکیدمان «جمهوری اسلامی» است، نمیتوانیم نسبت به حضورشان بیتفاوت باشیم، چرا که رای کم در انتخابات به دشمن این فرصت را میدهد تا به فکر تجاوز باشد. اصولا ارزش انقلاب و نظام ما حضور مردم است که نباید کمرنگ شود تا به این نتیجه برسیم که باید همه دست در دست هم بدهیم تا شرایط را برای برگزاری انتخاباتی با حداکثر مشارکت فراهم سازیم.
امروز: کارگر جوانی بر اثر گازگرفتگی در معدنی در کرمان جان خود را از دست داد.
به گزارش ایلنا، جمعه - ۲۶ آبان ماه - کارگر ۲۷ ساله معدن «همکار» واقع در شهرستان راور کرمان در حین کار، بر اثر نشت گاز متان دچار خفگی شد و در راه انتقال به بیمارستان توسط همکارانش جان خود را از دست داد.
این گزارش حاکی است بعد از این حادثه معدن جهت انجام بررسیهای مربوطه توسط دادستانی شهرستان راور پلمپ و اكنون علت حادثه در دست بررسی است.
گفتنی است معدن همکار واقع در روستای فیض آباد، در ۵۰ کیلومتری شهرستان راور قرار دارد.
امروز: وزیر امور خارجه ایران برای اطلاع از آخرین وضعیت مردم غزه، به این منطقه سفر میکند.
به گزارش ایلنا، به دنبال حمله رژیم صهیونیستی به غزه و مرگ نزدیک به چهل نفر از مردم این منطقه، علی اکبر صالحی در راس هیاتی برای دلجویی از مصدومان و مجروحان به غزه سفر میکند. این درحالی است که هنوز مشخص نیست دولت مصر با سفر صالحی به غزه موافق است یا خیر.
در صورت انجام این سفر، گروهی از نمایندگان مجلس نیز وزیر امور خارجه کشورمان را همراهی میکنند.
گفتنی است پیش از این قرار بود علی اکبر صالحی، برای رایزنی درباره گروگانهای ایرانی ارتش آزاد سوریه، به کشور ترکیه سفر کند که گویا این سفر لغو شده است.
امروز: عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معتقد است: احمدی نژاد برای شرکت در انتخابات گزینه اول و دومی خواهد داشت و نامزدهای جریان اصولگرای سنتی توان مقابله با نامزد دولت را ندارند.
به گزارش ایلنا، محمد جواد حقشناس در خصوص آخرین وضعیت حزب اعتماد ملی اظهار داشت: حزب بعد از سال ۸۸ دچار محدودیت جدی شد. اولین محدودیت هم پلمپ دفتر شورای مرکزی حزب اعتماد ملی بود. نزدیک به یک سال دفتر پلمپ بود که با اقدام قضایی صاحب ملک رفع توقیف شد. در مرداد ۸۸نیز روزنامه اعتماد ملی تا امروز دچار توقیف موقت شد.
وی ادامه داد: حزب بعد از سال ۸۸ تاکنون جلسات شورای مرکزیاش تشکیل نشده و فعالیت حزبی نداشته است. گرچه اعضای حزب چه زمانی که در مجلس شورای اسلامی بودند و چه در خارج از آن اظهار نظر میکنند اما فعالیتها برخواسته از یک اقدام حزبی نیست.
حقشناس، گفتمان اصلاح طلبی را تنها شانس برای پیروزی در انتخابات دانست و افزود: من گفتمان اصلاح طلبی و چهره نامزد شاخص اصلاح طلب را در انتخابات آینده، تنها شانس کشور برای پیروزی میدانم.
این فعال مطبوعاتی، فضای انتخابات را در صورت عدم حضور اصلاح طلبان فضایی همراه با تنش بین جریان اصولگرایای سنتی و طیف طرفدار احمدینژاد ارزیابی و خاطر نشان کرد: اگر زمینه برای حضور اصلاح طلبان فراهم نشود و اصلاح طلبان نتوانند در یک انتخابات آزاد و رقابتی شرکت داشته باشند طبیعتا رودررویی بین جریان اصولگرای سنتی و نزدیکان احمدینژاد به اوج خود خواهد رسید.
حضور محصولی در وزارت کشور برگ برنده احمدینژاد بود
به گفته حقشناس گزینههایی مانند علی اکبر ولایتی و یا حداد عادل توان مقابله با نامزد دولت را ندارند.
حقشناس نامزد اصلی دولت برای شرکت در انتخابات را مشایی دانسته و تصریح کرد: گزینه اصلی احمدینژاد برای انتخابات مشایی است اما ممکن است که در پیشبرد مشایی به نتیجه نرسند.
وی ادامه داد:برای انتخابات آینده گزینه اولی وجود دارد که جنجالها بر سر آن گزینه به اتمام خواهد رسید و گزینه دیگری جایگزین خواهد شد که توان سیاسی برای مقابله با وی گرفته شده است. چهره دوم ممکن است که ثمره هاشمی یا افرادی مثل آقای الهام باشند.
حقشناس حضور الهام را به عنوان سخنگوی دولت در همین راستا ارزیابی کرده و تشریح کرد: حضور مجدد الهام در مقام سخنگوی دولت را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. ایشان سه سال اول در معرض افکار عمومی نبود و توانست مسائل را رصد کند.
پاسخ لاریجانی حقوقی نبود
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی حق قانونی رئیس جمهور را نظارت بر تمام امور دانست و گفت: در گسترهای به نام جمهوری اسلامی رئیس جمهور میتواند بر تمام امور نظارت داشته باشد و و از همه جا بازدید کند. وقتی میتواند از تاسیسات نظنز بازدید کند، بازدید از اوین که جای خودش را دارد. بنابراین بازدید از زندان اوین جزو حقوق رئیس جمهور است.
وی در ادامه افزود: ممکن است بگویند بحث تفکیک قوا چه خواهد شد؟ من در پاسخ میگویم تفکیک قوا به استقلال قاضی بازمی گردد. قاضی وقتی میخواهد حکمی صادر کند هیچ مقامی حتی رئیس قوه قضاییه نمیتواند حکم قاضی را تحت تاثیر خود قرار دهد.
موفقیت موتلفه در گرو حضور مشارکت و کارگزاران
این فعال رسانهای ضمن اشاره به اهمیت تعیین بودجه برای احزاب، در جهت تقویت فعالیت حزبی تاکید کرد: بحث بودجه احزاب اتفاقی بود که در دوران اصلاحات شکل گرفت. جایگاه احزاب هم میطلبد در کشوری که نظام شاهنشاهی بوده و حزب در آن سرکوب شده، برای اینکه حزب نهادینه شود نیازمند حمایت هستیم.
وی ادامه داد: ما شاهد هستیم که دولت فعلی زمینه کمک به احزاب را قطع کرد و بحث یارانه به احزاب تصویب نشد. در مجلس نیز انتظار میرفت که بادامچیان به نمایندگی از مجلس تلاش لازم را برای پیگیری این سیاست حسنه داشته باشند که نداشتند.
حقشناس در پاسخ به این سوال که آیا احزابی مانند موتلفه دغدغه تقویت احزاب منتقد را دارند یا نه، گفت: وقتی که حزبی میخواهد موفق باشد قطعا باید به حزب رقیب میدان عمل دهد. موتلفه زمانی میتواند حزب موفقی باشد که حزبی مانند مشارکت یا کارگزارن نیز در صحنه حضور داشته باشند.
امروز: رئیس سازمان نظام پزشکی گفت: نگاه امنیتی و انتظامی به مسائل فرهنگی، مشکل را حل نمیکند، همانطور که در سطح اجتماع نیز شاهد این قبیل برخوردها هستیم.
به گزارش ایلنا، سیدشهاب الدین صدر در نشست خبری که امروز شنبه در محل سازمان نظام پزشکی برگزار شد، بااشاره به ارسال نامه به دبیرکل سازمان ملل گفت: یکی از مشکلاتی که باعث شد در چند هفته گذشته به دبیرکل سازمان ملل نامهای بفرستیم وجودتحریمها بود.
وی تصریح کرد: اگرچه بعد از انقلاب اسلامی با تحریمهای مختلف در عرصههای گوناگون مواجه بودهایم اما از چند سال گذشته تحریمها به شکل دیگری و در محدوده گسترده تری نسبت به مردم اعمال میشود.
رئیس سازمان نظام پزشکی با اشاره به اینکه تحریمهایی که دارای جنبههای سیاسی و نظامی نیستند، به ملت ما اعمال میشود، افزود: از آن جمله تحریمهایی که در حوزه سلامت و نسبت به دارو و تجهیزات پزشکی اعمال شده است که جنبه قانونی و وجه صحیحی در دنیا ندارد.
وی تصریح کرد: اگرچه کشورهای دیگر دائم اعلام میکنند که تحریم در این زمینه نکردهایم و محدودیت خاصی وجود ندارد اما این یک دروغ آشکار است، زیرا مدتها است برای خرید مواد اولیه دارو و تجهیزات پزشکی این تحریمها اعمال میشود.
رئیس سازمان نظام پزشکی ادامه داد: البته امروز آن طور نیست که در زمینه دارو و تجهیزات با بحران روبه رو باشیم و کمبودها اختلالی ایجاد کند اما رفتار غرب و کشورهای دیگر غیر قابل دفاع است.
صدر ارسال نامه به بان کی مون را در راستای روشنگری عنوان کرد و افزود: سازمان نظام پزشکی وظیفه خود دانست که در داخل و خارج از کشور تماسهایی را برقرار کند و تدبیری بیاندیشد تا این موضوع برای همه ملتها روشنگری کند.
وی با تاکید براینکه با توجه به تحریمها، دولت باید بیش از گذشته تجهیزات لازم را فراهم کند تا در آینده مشکلی پیش نیاید، افزود: اگر چه اکنون مشکلی خاصی وجودندارد اما لازم است دقت بیشتری از سوی دولت صورت گیرد.
مدیریت دولت در عرصه اقتصادی مطلوب نیست
رئیس سازمان نظام پزشکی درادامه مدیریت در عرصه اقتصادی را مطلوب ندانست و افزود: تزلزل در حوزه اقتصادی کشور به ویژه در مدیریت ارزی که در چند ماه گذشته رخ داده است به صورت مستقیم به حوزه سلامت کشور آسیب زده است.
وی خاطرنشان کرد: این موضوع باعث شده است تا عرصههای مختلف در تامین دارو و تجهیزات پزشکی دچار مشکل شوند و قیمتها به صورت سرسام آوری افزایش پیدا کند.
رئیس سازمان نظام پزشکی با تاکید براینکه باید ارز تامین دارو به موقع تخصیص داده شود، افزود: میزان بار هزینههای سلامت که به مردم تحمیل میشود روز به روز در حال افزایش است به طوری که براساس محاسبه وزارت بهداشت از ۵۴ درصد به بیش از ۶۰ درصد رسیده است.
صدر با اشاره به اینکه دولت برای برطرف کردن مشکلات، باید مسیر خود را اصلاح کند، افزود: شرایط به گونهای است که بیمهها به بیمارستانهای دولتی ۱۴۰۰ میلیارد تومان بدهی دارند، مطالبات بیمارستانهای خصوصی از بیمههای تکمیلی ۲۰۰ میلیارد تومان است و همچنین بدهی بیمارستانهای دولتی به شرکتهای پخش دارو نیز ۷۵۰ میلیارد تومان است که اگر اعتبارات حوزه سلامت در زمان خودش اختصاص پیداکند، این مسائل به وجود نمیآید.
رئیس سازمان نظام پزشکی با اشاره به افزایش تعداد شرکتهای واردکننده دارو گفت: در سال ۷۶ سه شرکت واردکننده دارو و ۶ شرکت توزیع کننده وجود داشت اما در یکی دو سال گذشته تعداد شرکتهای واردکننده دارو به ۱۲۰ و شرکتهای توزیع کننده به ۱۳۴ افزایش پیدا کرده است.
وی تاکید کرد: این افزایش به مفهوم آن است که به جای حمایت از تولید داخلی، واردات در این عرصه افزایش چشم گیری داشته است و علت آن هم روشن است زیرا در واردات سود بیشتر و مشکلات کمتر است.
قیمت لوازم مصرفی پزشکی ۲۴۵ درصد رشد داشته است
صدر در ادامه به افزایش قیمت دارو و تجهیزات پزشکی اشاره کرد و افزود: اکنون لوازم مصرفی پزشکی ۲۴۵ درصد، فیلم رادیولوژی ۲۴۰درصد، الکتروشوک ۲۸۶ درصد، گاز هلیوم که برای کار ام ار آی در سراسر کشور ضروری است ۶۷۷ درصد، صافی دیالیز۳۲۵ درصد، کیسه خون ۳۵۰ درصد افزایش داشته است.
وی تصریح کرد: در کنار این افزایش قیمتها، قیمت گاز در مراکز درمانی نزدیک ۱۱ برابر، برق ۷/ ۲ برابر، آب ۶/ ۵ برابر شده است که حکایت از این دارد که تدبیر مناسب و توجه لازمی به حوزه سلامت نشده است.
رئیس سازمان نظام پزشکی افزود: آزمایشگاهها با مشکلات جدی مواجه شدهاند و علاوه برآنها رادیولوژیها هم دچار مشکل هستند.
صدر با تاکید بر اینکه دولت اعتبارات حوزه سلامت را باید در اولویت قرار دهد، افزود: تاکنون اعتبارات حوزه سلامت اختلالات جدی داشته است به طوری که ۶ هزار میلیارد تومان از محل هدفمندکردن یارانهها هنوز به حوزه سلامت تزریق نشده است.
رئیس سازمان نظام پزشکی خاطرنشان کرد: دولت نباید با حوزه سلامت برخورد سیاسی و شعاری داشته باشد و به حوزه سلامت و دارو باید به عنوان یک مساله استراتژیک کشور نگاه کند.
امروز: غلامرضا اسدالهی در خصوص متوقف شدن فاز دوم هدفمندی یارانهها اظهار داشت: احمدینژاد میخواهد از جیب مردم بردارد و بعد هر آنچه برداشته است با مبلغی کمتر، به نام خود به جیب مردم برگرداند.
به گزارش ایلنا، اسدالهی با اشاره به این مطلب گفت: مثلا روال احمدینژاد در هدفمندی این بوده است که دو هزار تومان از جیب مردم برمی دارد و بعد ۵۰۰ تومان به جیب مردم میگذارد كه این کار صحیحی نیست.
وی ادامه داد: الان مبلغی به عنوان یارانه نقدی به مردم میدهند اما قدرت خرید مردم به شدت پایین آمده است و مردم با این میزان یارانه نقدی نمیتوانند کاری کنند.
نماینده تربت جام در مجلس نهم شورای اسلامی همچنین یادآور شد: مردم نظرشان بر این بود که نه یارانه نقدی زیاد شود و نه افزایش قیمت داشته باشیم. چراکه بالاخره مردم آگاه شدهاند و میدانند به میزان یارانه نقدی که دریافت میکنند افزایش قیمت نیز خواهیم داشت بنابراین این مساله را نمیپذیرند.
اسدالهی با تاکید بر اینکه نباید با احساسات مردم بازی کرد اذعان داشت: چرا وی میگوید مقداری یارانه نقدی میخواهیم بدهیم ولی نمیگذارند؟ با این حرفها نباید احساسات مردم را تحریک کرد. وقتی کاری به صلاح مردم نیست مجلس قطعا با آن مخالفت میکند.
وی در عین حال گفت:دولت میتواند قیمت حاملهای انرژی را بالا نبرد و با این شرایط پرداختی داشته باشد. این پرداختها نیز از محل قانونی نه از محل غیرقانونی و فروش ارز باشد.
اسدالهی افزود: اما اگر قرار باشد از محل فروش ارز یا از اموال دولتی بدون اینکه در بودجه آمده باشد یارانه نقدی بدهد این خلاف قانون است.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه با تاکید بر اینکه دولت توانایی اجرایی کردن فاز دوم را نداشت و مجلس به دولت کمک کرد خاطرنشان کرد: متاسفانه الان مبلغ دقیقی از کسری بودجه در دست نیست و بیشتر احتمالات قوی بیان میشود اما مساله این است که چون بودجه ما نفتی بوده است از این محل کسری بودجه زیادی داریم.
امروز: مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش جدید خود درباره برنامه هستهای ایران را منتشر کرد.
به گزارش فارس، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش جدید 13 صفحهای خود درباره برنامه هستهای ایران را بین اعضای شورای حکام آژانس توزیع کرد.
مشروح این گزارش به شرح زیر است:
***
اجرای توافقنامه پادمانهای انپیتی و مفاد مربوط به قطعنامههای شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران
ارائه گزارش توسط مدیر کل
A. مقدمه
1. این گزارش مدیرکل به شورای حکام و به موازات آن به شورای امنیت بوده که درباره اجرای توافقنامه پادمانهای انپیتی و مفاد مربوطه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در جمهوری اسلامی ایران است.
2. شورای امنیت تاکید کرده است که گام های مورد نیاز توسط شورای حکام در قطعنامههایش، به ایران وابسته است. مفاد مربوطه به قطعنامههای مزبور شورای امنیت طی فصل ششم منشور سازمان ملل تصویب شده و بر اساس شرایط این قطعنامهها اجباری است.
3. در راستای درخواست شورای حکام در قطعنامه GOV/2012/50 (سیزده سپتامبر 2012) این سند، گزارش جامعی را درباره اجرای واقعی آن قطعنامه و قطعنامه GOV/2011/69 (هجدهم نوامبر 2011) به خصوص در رابطه با ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران فراهم میکند. این گزارش همچنین تحولات روی داده پس از گزارش قبلی مدیر کل GOV/2011/69، (سیام آگوست 2012) و همچنین موضوعاتی که همچنان باقی مانده را مورد بررسی قرار میدهد. این گزارش بر زمینههایی که ایران به تعهدات الزام آور خود به طور کامل پایبند نبوده تمرکز کرده است، تعهداتی که اجرای کامل آن ضروری بوده تا باعث ایجاد اطمینان بینالمللی درباره ماهیت کاملا صلح میز برنامه هستهای ایران شود.
B. تشریح موضوعات حل نشده
4. همانطور که قبلا گزارش شده، در قطعنامه GOV/2011/69، شورای حکام در میان دیگر موضوعات، تاکید کرده است که برای ایران و آژانس افزایش گفتوگوها برای حل تمامی موضوعات اساسی باقی مانده ضروری است. این مذاکرات باید با هدف شفافسازی موضوعات از جمله دسترسی به تمامی اطلاعات مربوطه، اسناد، سایتها،مواد و افراد در ایران باشد. در این قطعنامه، شورای حکام، ایران را فراخوانده تا به طور جدی و بدون پیش شرط در گفتگوها وارد شده تا اطمینان بینالمللی درباره ماهیت منحصرا صلحآمیز برنامه هستهای ایران حاصل شود. با توجه به این موضوع، از ژانویه 2012 به بعد، مقامات آژانس و ایران چند دور گفتوگو در وین و تهران از جمله سفر مدیر کل به تهران در ماه مه 2012 داشتهاند اگر چه، هیچگونه نتایج ملموسی حاصل نشده است. به ویژه، هیچگونه توافقنامهای درباره رویکرد ساختارمند برای حل موضوعات باقی مانده درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران و همچنین توافقنامهای با ایران درباره درخواست آژانس برای دسترسی به سایت پارچین حاصل نشده است.
5. در قطعنامه GOV/2012/50، شورای حکام، در میان دیگر موضوعات، تاکید کرده است که برای ایران الزامی است که به طور فوری رویکرد ساختارمندی را اجرا کند که به عنوان گام اول شامل، فراهم کردن دسترسی آژانس به سایتهای مورد درخواست است. در آن قطعنامه، شورای حکام همچنین تصمیم گرفت که همکاری ایران با درخواستهای آژانس با هدف حل موضوعات باقی مانده ضروری و فوری است تا اطمینان بینالمللی درباره ماهیت منحصرا صلحآمیز برنامه هستهای ایران حاصل شود.
6. با توجه به قطعنامه GOV/2012/50 و نشست شورای حکام در سپتامبر 2012، آژانس گامهایی را برای وارد کردن ایران در گفتوگوهای بیشتر اتخاذ کرد از جمله دیدار 17 سپتامبر 2012 میان مدیر کل و آقای «فریدون عباسی» معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بوده است. در 24 اکتبر 2012، آژانس به ایران درباره تعهد آژانس به مذاکره تاکید کرد و پیشنهاد برگزاری دیداری در 13 و 14 نوامبر 2012 با هدف نهایی سازی سند رویکرد ساختارمند داده است، توافقنامهای که به آژانس و ایران اجازه میدهد تا اقدامی حقیقی درباره موضوعات برجسته را آغاز کنند. در نامهای به تاریخ 1 نوامبر 2012، ایران بار دیگر بر تعهد خود برای مذاکره با آژانس تاکید کرده و از نمایندگان ایران دعوت کرده تا در اواسط دسامبر 2012 به تهران بیایند تا درباره مدالیته برای حل ادعاها بر اساس اصول بررسی شده در دیدار «دکتر جلیلی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و مدیر کل در 30 ماه می 2012 مذاکره کنند. متعاقبا توافق حاصل شد که ایران و آژانس روز 13 نوامبر 2012 در تهران دیدار داشته باشند.
C. تاسیسات اعلام شده تحت توافقنامه پادمان ایران
7. تحت توافقنامه پادمان، ایران وجود 16 سایت هستهای و 9 مکانهای خارج از تاسیسات، جایی که مواد هستهای به طور معمول استفاده میشود را اعلام کرده است. با وجود آنکه برخی از فعالیتهای خاصی که توسط ایران در برخی از تاسیسات خود انجام میدهد با قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت، همانطور که در ادامه اشاره میشود، در تضاد است آژانس همچنان به راستی آزمایی عدم انحراف مواد اعلام شده در این سایتها و مکانهای خارج از سایتها ادامه میدهد.
D. فعالیتهای مرتبط با غنی سازی
8- بر خلاف قطعنامههای مرتبط با شورای حکام و شورای امنیت ایران فعالیتهای مرتبط با غنی سازی در تاسیسات اعلام شده در زیر را به حالت تعلیق در نیاورده است. تمام این فعالیتها تحت پادمانهای آژانس هستند، و تمام مواد هستهای، آبشارهای نصب شده و ایستگاههای تغذیه و تخلیه اورانیوم در این تاسیسات هدف نظارت و کنترل آژانس هستند.
9-ایران اعلام کرده است که هدف از غنی سازی هگزا فلوراید اورانیوم به اورانیوم 235 پنج درصد تولید سوخت برای تاسیسات هستهای آن است و اینکه هدف از غنی سازی هگزافلوراید اورانیوم به اورانیوم 235 بیست درصد تولید سوخت برای راکتورهای تحقیقاتی است.
10- از زمانیکه ایران شروع به غنی سازی اورانیوم در تاسیسات هستهای خود کرده است، در آن تاسیسات تقریبا موارد زیر را تولید کرده است:
• 7611 کیلوگرم (+735 کلیوگرم از زمان انتشار گزارش قبلی مدیر کل) هگزافلوراید اورانیوم به اورانیوم 235 پنج درصد غنی سازی شده که از این مقدار: 5305 کیلوگرم در حال حاضر در انبار است؛ 1226 کیلوگرم به تاسیسات غنی سازی آزمایشی سوخت تزریق شده است و 1029 کیلوگرم به تاسیسات غنی سازی سوخت فردو برای غنی کردن اورانیوم 235 بیست درصد تزریق شده است؛ و 53 کیلو گرم به تاسیسات تبدیل اورانیوم به منظور تبدیل به دی اکسید اورانیوم تزریق شده و
• 232.8 کیلوگرم (+43.4 کیلوگرم از زمان انتشار گزارش قبلی مدیر کل) هگزافلوراید اورانیوم به اورانیوم 235 بیست درصد غنی سازی شده که از این مقدار: 134.9 کیلوگرم در حال حاضر در انبار است؛ 1.6 کیلوگرم ترکیب شده است؛ و 96.3 کیلوگرم به تاسیسات تولید صفحه سوخت برای تبدیل به هکتا اکسید تترا اورانیوم تزریق شده است.
D1. نطنز
11- کارخانه غنیسازی سوخت: کارخانه غنیسازی سوخت یک کارخانه غنیسازی سانتریفیوژی است که برای تولید اورانیوم با غنای پایین نهایتا تا سطح اورانیوم 235 با غنای 5درصد، ساخته شده و اولین بار در سال 2007 آغاز به کار کرده است. این کارخانه به دو بخش سالن تولید A و سالن تولید B تقسیم شده است. بنا بر اطلاعات طراحی که ایران ارائه کرده، سالن تولید A برای استقرار 8 واحد هریک شامل 18 آبشار، طراحی شده و مجموعا 25هزار سانتریفیوژ در آن قرار میگیرد. ایران همچنان باید اطلاعات طراحی سالن تولید B را ارائه دهد.
12. همانطور که در تاریخ 10 نوامبر 2012 گزارش شده، ایران 61 آبشار را به طور کامل در سالن تولید A نصب کرده، که ایران اعلام کرده است 54 مورد از این آبشارها با هگزافلوراید اورانیوم طبیعی تغذیه شدهاند. ایران همچنین بخشی از یک آبشار دیگر را نیز نصب کرده است. عملیات نصب اولیه برای 28 آبشار دیگر تکمیل شده و این عملیات در 28 آبشار دیگر ادامه داشته است. تمام سانتریفیوژهای نصب شده در سالن تولید A از نوع IR-1 هستند.
13. آژانس از تاریخ 20 اکتبر 2012 تا 11 نوامبر 2012 یک مرحله راستیآزمایی اقلام فیزیکی (PIV) را در کارخانه غنیسازی سوخت انجام داده و تائید کرده است که مشابه گزارش 21 اکتبر 2012، از زمان آغاز به کار این کارخانه در فوریه 2007، 85644 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی به آن تزریق شده و در مجموع 7451 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 5درصد، تولید شده است. ایران برآورد کرده است که از تاریخ 22 اکتبر 2012 تا 9 نوامبر 2012، مجموعا 1576 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی به آبشارها تزریق کرده و در مجموع حدود 160 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 5درصد تولید کرده، که این مقدار، میزان تولید هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح 5درصد از زمان آغاز تولید را به 7611 کیلوگرم رسانده است.
14. بر اساس نمونههای محیطی گرفته شده از کارخانه غنیسازی سوخت از فوریه 2007، و همچنین دیگر فعالیتهای راستیآزمایی انجام شده، آژانس به این نتیجه رسیده است که این تاسیسات منطبق با پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) ارائه شده از سوی ایران، فعالیت کردهاند.
15. کارخانه غنیسازی آزمایشی سوخت: کارخانه غنیسازی آزمایشی سوخت یک تاسیسات تحقیقات و توسعه و تولید اورانیوم آزمایشی با غنای پایین (LEU) است، که اولین بار در اکتبر 2003 عملیاتی شده است. این تاسیسات یک سالن آبشار دارد که این سالن میتواند 6 آبشار را در خود جای دهد و به دو بخش تقسیم شده، که یکی از این بخشها برای تولید اورانیوم آزمایشی غنای پایین نهایتا تا سطح اورانیوم 235 با غنای 20درصد طراحی شده (آبشارهای 1 و 6) و بخش دیگر آن برای تحقیقات و توسعه (آبشارهای 2، 3، 4 و 5) طراحی شده است.
16. بر اساس راستیآزمایی اقلام فیزیکی (PIV) که آژانس از تاریخ 15 سپتامبر 2012 تا اول اکتبر 2012 در کارخانه غنیسازی آزمایشی سوخت انجام داده، آژانس به این نتیجه رسیده است که عملکرد کارخانه با وجود درصد خطای معمول که برای چنین تاسیساتی وجود دارد، مطابق با اطلاعات ارائه شده از سوی ایران در تاریخ 15 سپتامبر 2012، بوده است.
17. بخش تولید: همانطور که در تاریخ 6 نوامبر 2012 گزارش شد، ایران در حال تزریق هگزافلوراید اورانیوم به دو آبشار مرتبط به هم (آبشارهای 1 و 6) که مجموعا 325 سانتریفیوژ IR-1 در آنها وجود دارد، بوده است.
18. آژانس تائید کرده است که، همانطور که در تاریخ 15 سپتامبر 2012 گزارش شد، از فوریه 2010 یعنی زمان آغاز به کار کارخانه غنیسازی سوخت، 119.6 کیلوگرم از هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 5درصد به آبشارهای بخش تولید این کارخانه تزریق شده، و مجموعا 129.1 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 20درصد تولید شده است. ایران برآورده کرده است که از تاریخ 16 سپتامبر 2012 تا 11 نوامبر 2012، مجموعا 57.4 کیلوگرم از هگزافلوراید اورانیوم تبدیل شده به اورانیوم 235 با غنای 5درصد تولید شده در کارخانه غنیسازی سوخت به آبشارهای بخش تولید تزریق شده و تقریبا 8.2 کیلوگرم از هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 20درصد تولید شده است. بنابراین میزان تولید هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 20درصد در کارخانه غنیسازی آزمایشی سوخت از ابتدای آغاز به کار آن، باید به 137.3 کیلوگرم رسیده باشد.
19. بخش تحقیقات و توسعه: از زمان گزارش قبلی مدیر کل، ایران به صورت مداوم هگزافلوراید اورانیوم را به سانتریفیوژهای IR-2m و IR-4 تزریق کرده، گاهی اوقات به ماشینهای تکی و برخی موارد نیز به آبشارهای کوچک یا بزرگتر. ایران هنوز 3 نوع جدید سانتریفیوژها (IR-5، IR-6 و IR-6s) را که پیش از این اعلام کرده بود قصد نصب آنها را دارد، نصب نکرده است.
20. از تاریخ 22 آگوست 2012 تا تاریخ 11 نوامبر 2012، مجموعا حدود 198.6 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی به سانتریفیوژهای بخش تحقیقات و توسعه تزریق شده، اما هیچ اورانیوم آزمایشی با غنای پایینی به عنوان تولیدی از آن خارج نشده و آنچه به دست آمده، در پایان روند بازترکیب شده است.
21. بر اساس تحلیل انجام شده بر روی نمونههای محیطی گرفته شده از کارخانه غنیسازی آزمایشی سوخت و دیگر فعالیتهای راستیآزمایی انجام شده، آژانس به این نتیجه رسیده که تاسیسات همانگونه کار کرده است که ایران در پرسشنامه اطلاعات طراحی عنوان کرده بود.
D.2 فردو
22. کارخانه غنیسازی سوخت فردو: کارخانه غنیسازی سوخت فردو بر اساس پرسشنامه اطلاعات طراحی به تاریخ 18 ژانویه 2012، یک کارخانه غنیسازی سانتریفیوژی برای تولید هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 20درصد و تولید هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 5درصد است. هنوز لازم است ایران اطلاعات بیشتری در مورد این تاسیسات ارائه دهد، به خصوص در سایه اختلاف موجود میان کاربری که پیش از این ایران برای این تاسیسات اعلام کرده و کاربری که اکنون این تاسیسات دارد. این تاسیسات که اولین بار در سال 2011 عملیاتی شده، 16 آبشار دارد که این آبشارها به طور مساوی بین واحد 1 و واحد 2 تقسیم شدهاند و مجموعا 2784 سانتریفیوژ دارند. تاکنون، تمام سانتریفیوژهای نصب شده در این کارخانه از نوع IR-1 هستند. ایران همچنان باید به اطلاع آژانس برساند که کدام یک از این آبشارها برای تولید اورانیوم 235 با غنای 5درصد استفاده میشود و یا کدامیک برای تولید اورانیوم 235 با غنای 20درصد.
23. از زمان گزارش پیشین مدیرکل، ایران 644 سانتریفیوژ در کارخانه غنیسازی سوخت فردو نصب کرده و به این ترتیب ایران نصب سانتریفیوژها در هر 8 آبشار واحد 1 را به پایان رسانده که البته هنوز به هیچیک از آنها هگزافلوراید اورانیوم تزریق نشده است. ایران پیش از این هم تمام 8 آبشار واحد 2 را نصب کرده بود، که 4 تای این آبشارها (که از دو مجموعه آبشارهای متصل به هم تشکیل شدهاند) با هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا سطح اورانیوم 235 با غنای 5درصد تغذیه شدهاند و 4 تای آنها مورد آزمون خلاء قرار گرفته و آماده تزریق هگزافلوراید اورانیوم بودند.
24. ایران برآورد کرده است که بین تاریخ 14 دسامبر 2011 یعنی از زمانی که تغذیه اولین مجموعه از دو آبشار متصل به هم آغاز شده، تا تاریخ 10 نوامبر 2012، مجموعا 693 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا اورانیوم 235 با غنای 5درصد به آبشارهای کارخانه غنیسازی سوخت فردو تزریق شده و تقریبا 95.5 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنیشده تا اورانیوم 235 با غنای 20درصد تولید شده، که 73.7 کیلوگرم از آن از روند تولید خارج شده و توسط آژانس مورد راستیآزمایی قرار گرفته است.
25. بر اساس نتایج تحلیل انجام شده بر روی نمونههای محیطی گرفته شده در کارخانه غنیسازی سوخت فردو، و همچنین بر اساس دیگر اقدامات راستیآزمایی، آژانس به این نتیجه رسیده است که این تاسیسات منطبق با پرسشنامه اخیر اطلاعات فنی ارائه شده از سوی ایران فعالیت کرده است.
D.3 دیگر فعالیتهای مرتبط با غنیسازی
26. آژانس همچنان منتظر است برای درخواستهایش از ایران در مورد اعلام این کشور مبنی بر ساخت 10 تاسیسات جدید غنیسازی اورانیوم که تصمیم ساخت 5 مورد آنها اتخاذ شده، پاسخی واقعی از ایران دریافت کند. آژانس در برابر درخواستش از ایران در مورد اعلامیه این کشور در تاریخ 7 فوریه 2010 مبنی بر به دست آوردن فناوری غنیسازی لیزری نیز اطلاعاتی دریافت نکرده است. در نتیجه عدم همکاری کامل ایران بر سر این موضوعات، آژانس نمیتواند این موارد را تائید کند و به طور کامل در مورد آنها گزارش دهد.
E. فعالیتهای بازفرآوری
27. بر اساس قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت، ایران ملزم به تعلیق فعالیتهای بازفرآوری خود شامل تحقیقات و توسعه است. ایران اعلام کرده است که «فعالیتهای بازفرآوری ندارد». آژانس به نظارت خود بر استفاده از سلولهای داغ در رآکتور تحقیقاتی تهران و تاسیسات تولید مولبدینیوم، یودین، و رادیو ایزوتوپ زنون ادامه داده است. آژانس در تاریخ 11 نوامبر 2012، یک مرحله بازرسی و راستیآزمایی اطلاعات طراحی در رآکتور تحقیقاتی تهران انجام داد، و یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی در تاسیسات تولید مولبدینیوم، یودین، و رادیو ایزوتوپ زنون هم در تاریخ 12 نوامبر 2012 انجام داده است. آژانس تنها در مورد رآکتور تحقیقاتی تهران، تاسیسات تولید مولبدینیوم، یودین، و رادیو ایزوتوپ زنون و دیگر تاسیساتی که به آنها دسترسی داشته، میتواند تائید کند که هیچ فعالیت بازفرآوری در ایران در جریان نیست.
F- پروژه های مرتبط با آب سنگین
28- بر خلاف قطعنامههای مربوط به شورای حکام و شورای امنیت، ایران فعالیت مربوط به پروژه های آب سنگین از جمله ساخت و ساز ادامه دار رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک و رآکتور تحقیقات هسته ای ایران (رآکتور آی آر-40) که تحت پادمان آژانس قرار دارد را به حالت تعلیق در نیاورده است.
29- در تاریخ 10 نوامبر سال 2012، آژانس اتمی یک راستی آزمایی اطلاعات طراحی (DIV) را در رآکتور آی آر-40 در اراک عملی کرد و شاهد این بود که نصب لوله کشی های مدار خنک کننده و تعدیل کننده ادامه دارد. ایران در طول راستی آزمایی اطلاعات طراحی اعلام کرد که در شرایط فعلی انتظار می رود که بهره برداری از رآکتور آی آر-40 در سه ماهه اول سال 2014 میلادی آغاز شود.
30- آژانس بین المللی انرژی اتمی از زمان بازدید تاریخ 17 آگوست سال 2011 خود از تاسیسات تولید آب سنگین (HWPP) تاکنون اجازه دسترسی بیشتر به این تاسیسات را نداشته است در نتیجه، آژانس بار دیگر جهت نظارت بر وضعیت این تاسیسات به تصاویر ماهواره ای متکی شد. بر اساس تصاویر ماهواره ای اخیر، به نظر می رسد که این تاسیسات تولید آب سنگین همچنان به عملیات خود ادامه میدهد. ایران تا به امروز اجازه نمونه برداری از آب سنگین ذخیره شده در تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان (UCF) را به آژانس نداده است.
G- تبدیل اورانیوم و ساخت سوخت
31- اگرچه ایران به تعلیق تمام فعالیت های مرتبط با غنی سازی و پروژه های مربوط به آب سنگین موظف است، اما در حال انجام فعالیت هایی در تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان (UCF)، تاسیسات تولید سوخت (FMP) و کارخانه تولید صفحه سوخت (FPFP) اصفهان است که همانطوری که در زیر نشان داده شده است، این فعالیت ها بر خلاف تعهدات ایران علی رغم این است که این تاسیسات تحت پادمان های آژانس قرار دارند. ایران اعلام کرده است که این فعالیت ها را به منظور تولید سوخت برای رآکتورهای تحقیقاتی خود عملی میکند.
32- بر اساس جدیدترین اطلاعات در دسترس آژانس:
- ایران در تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان 550 تن هگزا فلوراید اورانیوم طبیعی (UF6) تولید کرده است که 99 تن آن به کارخانه غنی سازی سوخت (FEP) فرستاده شده است.
-ایران محصولات تولید شده سوخت زیر در کارخانه تولید صفحه سوخت را به رآکتور تحقیقاتی تهران منتقل کرده است: 10 قلم شامل اورانیوم 235 غنی شده تا 20 درصد، چهار قلم حاوی اورانیوم 235 غنی شده تا 3.34 درصد و 5 قلم شامل اورانیوم طبیعی.
33- تاسیسات تبدیل اورانیوم: همانطور که پیشتر گزارش شده است، آژانس در ماه مارس سال 2012، در تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان، یک راستی آزمایی فهرست اقلام فیزیکی (PIV) انجام داد. آژانس به منظور نهایی کردن ارزیابی خود از نتایج حاصل شده از انجام راستی آزمایی اقلام فیزیکی، خواستار ارائه اطلاعات بیشتر ایران شد.
34- ایران در پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) مربوط به تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان که تاریخ آن به 13 اکتبر سال 2012 باز می گردد، به آژانس درباره افزایش قابلیت خود در تولید دی اکسید اورانیوم طبیعی (UO2) در تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان از 10 تن در سال به 14 تن در سال اطلاع داد.
35- آژانس تائید کرده است که ایران از تاریخ 5 نوامبر سال 2012، 24 کیلوگرم دی اکسید اورانیوم در طول فعالیت های تحقیق و توسعه، شامل تبدیل هگزا فلوراید اورانیوم به اورانیوم 235 غنی شده تا 3.34 درصد تولید کرده بود. ایران پس از آن 13.6 کیلوگرم از اورانیوم به شکل (UO2) را به تاسیسات تولید سوخت منتقل کرد. ایران از تاریخ 6 نوامبر 2012، فعالیتهای مربوط به تحقیق و توسعه را از سر گرفته بود اما اورانیوم مازادی به شکل دی اکسید اورانیوم از طریق تبدیل هگزا فلوراید اورانیوم به اورانیوم 235 با غنای 3.34 درصد تولید نکرده بود. ایران از همان تاریخ و از طریق تبدیل کنسانتره سنگ معدن اورانیوم، حدود 6231 کیلوگرم از اورانیوم طبیعی را به شکل دی اکسید اورانیوم تولید کرده بود که از این میزان، آژانس تائید کرده که ایران 3100 کیلوگرم را به تاسیسات تولید سوخت انتقال داده است.
36- ایران در طول انجام راستی آزمایی اطلاعات طراحی مورخ 6 نوامبر 2012 در تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان، به آژانس اطلاع داد که با توجه به شکاف مخزن سوخت، مقدار زیادی از مایع حاوی مواد خرده های اورانیوم طبیعی به کف تاسیسات ریخته شده است. بازرسان آژانس تائید کردند که این ریزش مواد صورت گرفته است. آژانس درباره میزان مواد هسته ای که از مخزن ریخته شده، در حال بحث با ایران است.
37- تاسیسات تولید سوخت: آژانس در فواصل 4 تا 6 سپتامبر سال 2012، یک راستی آزمایی فهرست اقلام فیزیکی را در تاسیسات تولید سوخت عملی کرد که نتایج آن همچنان تحت بررسی است. در تاریخ 7 نوامبر سال 2012، آژانس یک راستی آزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی از تاسیسات تولید سوخت را عملی کرد و ادامه ساخت گلوله سوخت برای رآکتور آی آر-40 که مورد استفاده برای تولید دی اکسید اورانیوم (UO2) طبیعی است را تائید کرد.
ایران به آژانس اطلاع داد که تولید مجموعه سوخت کاذب برای رآکتور آی آر- 40 را تکمیل کرده است. از تاریخ 7 نوامبر 2012، ایران تولید مجموعه های سوخت حاوی مواد هسته ای را آغاز نکرده بود. در همان تاریخ، آژانس همچنین دو نمونه اولیه میله سوخت ساخته شده از دی اکسید اورانیوم غنی شده تا 3.34 درصد را قبل از انتقال آنها به راکتور تحقیقاتی تهران راستی آزمایی کرد.
38- تاسیسات تولید صفحه سوخت
تاسیسات تولید صفحه سوخت: آژانس یک راستی آزمایی اقلام فیزیکی در تاسیسات تولید صفحه سوخت در تاریخ 29 سپتامبر 2012 انجام داد و راستی آزمایی کرد که بین تاریخ شروع فعالیتهای تبدیل در 17 دسامبر 2011 و 26 سپتامبر 2012، 82.7 کیلوگرم هگزافلوراید اوراینوم غنی شده تا 20 درصد به پروسه تبدیل تزریق شده و 38 کیلوگرم از اورانیوم به صورت پودر هکتا اکسید تترا اورانیوم و موارد سوختی تولید شده است. ایران اعلام کرده است که بین 27 سپتامبر 2012 و 10 نوامبر 2012 هیچ هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا 20 درصدی را که در سیلندرهای مربوط به این پروسه بوده است را تبدیل نکرده است. در تاریخ 11 نوامبر 2012 آژانس یک مجموعه سوخت جدید را پیش از انتقال آن به راکتور تحقیقاتی تهران راستی آزمایی کرده و وجود 46 صفحه سوخت را تایید کرده است. در 12 نوامبر 2012 آژانس و ایران در خصوص یک رویکرد پادمانی به روز رسانی شده برای تاسیسات تولید صفحه سوخت موافقت کردند.
39- ابعاد احتمالی نظامی
گزارش های قبلی ارائه شده توسط مدیر کل آژانس مسائل باقی مانده مرتبط با ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران و اقدامات لازم از سوی ایران برای حل این مسائل را شناسایی کرده است. از سال 2002 میلادی تاکنون، آژانس به طور فزاینده ای نگران وجود احتمالی فعالیت های مرتبط هسته ای اعلام نشده در سازمان های نظامی مرتبط از جمله فعالیت های مرتبط با تولید کلاهک هسته ای برای موشک شده است.
40. ضمیمه گزارش نوامبر 2011 مدیر کل آژانس (GOV/2011/65) تحلیل دقیقی از اطلاعات در دسترس آژانس ارائه داد که نشان می داد ایران فعالیت هایی را در ارتباط با تولید یک وسیله منفجره هسته ای به انجام رسانده است. این اطلاعات که منابع مستقل گسترده ای دارد که از جمله این منابع می توان به تعدادی از اعضای آژانس، تلاش های خود آژانس و همچنین اطلاعات ارائه شده توسط خود ایران اشاره کرد، در کل توسط آژانس، موثق ارزیابی شده است. این اطلاعات نشان می دهد که پیش از پایان سال 2003، فعالیت ها تحت برنامه ای منظم صورت گرفته است؛ و اینکه برخی از این فعالیت ها بعد از سال 2003 نیز ادامه یافته است و همچنین برخی نیز هنوز ممکن است در جریان باشد. از نوامبر سال 2011 تا کنون، آژانس اطلاعات بیشتری بدست آورده که تحلیل ارائه شده در ضمیمه ذکر شده گزارش مدیر کل را بیشتر تقویت می کند.
42. در قطعنامه 1929 که در سال 2010 تصویب شد، شورای امنیت سازمان ملل بر تعهدات ایران برای برداشتن گام های درخواست شده توسط شورای حکام در قطعنامه های این شورا به شماره های GOV/2006/14 و GOV/2009/82 و همچنین بر همکاری کامل این کشور با آژانس در خصوص تمام مسائل برجسته تأکید کرد، به ویژه بر همکاری درخصوص مسائلی که نگرانی هایی را درباره ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران مطرح می کند و از جمله این همکاری ها به فراهم کردن دسترسی بدون تأخیر به تمام سایت ها، تجهیزهات و افراد و اسناد درخواست شده توسط آژانس می توان اشاره کرد. شورای حکام آژانس در قطعنامه خود به شماره GOV/2011/69 در میان موضوعات دیگر، نگرانی عمیق و رو به افزایش خود درباره مسائل حل نشده مرتبط با برنامه هسته ای ایران را نیز مطرح کرد که از جمله این نگرانی ها می توان به ضرورت شفاف سازی در خصوص حذف هرگونه ابعاد احتمالی نظامی این برنامه هسته ای اشاره کرد. همانطور که در بالا نیز اشاره شد، شورای حکام آژانس در قطعنامه خود به شماره GOV/2012/50 تصمیم گرفت که در میان مسائل دیگر، همکاری ایران با درخواست های آژانس با هدف حل تمامی مسائل مهم، ضروری و مبرم است تا به این ترتیب اعتماد بین المللی به ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته ایران مجددا ایجاد شود.
42. همانطور که در بخش B در بالا اشاره شد، از ماه نوامبر سال 2011، آژانس از طریق چندین دور گفت و گوهای رسمی و تماس های غیررسمی متعدد با ایران، تلاش بسیاری را صورت داده است تا به راه حلی برای تمامی مسائل مهم در ارتباط با برنامه هسته ای این کشور، به ویژه در ارتباط با ابعاد احتمالی نظامی دست یابد اما این تلاش ها هیچ نتیجه محسوسی نداشته است. آژانس به طور خاص:
• به دنبال توافق با ایران در خصوص رویکردی ساختارمند در قبال شفاف سازی تمام مسائل باقی مانده ( که در پاراگراف 4 بالا به آن اشاره شد)، با تمرکز بر مسائل مطرح شده در ضمیمه GOV/2011/65 بوده است. این توافق هنوز حاصل نشده است؛
• درخواست کرده که ایران یک اظهارنامه اولیه در ارتباط با مسائل ذکر شده در بخش C از ضمیمه GOV/2011/65 در اختیار آژانس قرار دهد. بیانیه ایران که پیرو این درخواست ارائه شد، تمام نگرانی های آژانس در ارتباط با این مسائل را به ویژه در زمینه هایی که ایران اساس آنها را اتهاماتی بی اساس می خواند، رد کرد؛
• به عنوان بخشی از این رویکرد سازمان یافته، 13 موضوع را در هماهنگی و انطباق کامل با موضوعات مشخص شده در ضمیمه گزارش GOV/2011/65 مطرح کرده است که باید به آنها پرداخته شود؛
• ماهیت نگرانی های آژانس را به صورت شفاف و همچنین اطلاعات موجود درباره پارچین و کارشناسان خارجی را در اختیار ایران قرار داده است و همچنین سوالات اولیه ای را نیز در این رابطه مطرح کرده که ایران هنوز به آنها پاسخ نداده است؛ و
• در مناسبت های چندی، از ژانویه 2012 به بعد، درخواست دسترسی به سایت پارچین را مطرح کرده است. در تناقض با قطعنامه شماره GOV/2012/50 شورای حکام، ایران هنوز دسترسی به این سایت را برای آژانس فراهم نکرده است.
43. پارچین: همانطور که در ضمیمه گزارش ماه نوامبر 2011 مدیرکل آژانس نیز مطرح شد، اطلاعات فراهم شده برای آژانس از طریق اعضا نشان می دهد که ایران یک مخزن مهار مواد منفجره بزرگ ساخته که در آن آزمایشات هیدرودینامیک انجام می دهد؛ چنین آزمایشاتی قویا نشان دهنده تولید احتمالی تسلیحات هسته ای است. این اطلاعات همچنین نشان می دهد که مخزن مهار، در سال 2000 در سایت پارچین نصب شده است. همانطور که پیشتر گزارش شد. محل مخزن مهار سایت پارچین تا ماه مارس سال 2011 مشخص نشده بود و آژانس، ایران را از این مکان در ماه ژانویه سال 2012 مطلع کرد. ایران اعلام کرده که «اتهام فعالیت های هسته ای در سایت پارچین بی اساس است».
44. همانطور که قبلا گزارش شد، تصاویر ماهواره ای در اختیار آژانس در مدت زمان فوریه 2005 تا ژانویه 2012 واقعا هیچ فعالیتی را در داخل یا نزدیکی ساختمان محل مخزن مهار، نشان نمی دهد. اگرچه تصاویر ماهواره ای تهیه شده از درخواست نخست آژانس برای دسترسی به این مکان، فعالیت های بیشتر و تغییرات حاصل از آن در این مکان اتفاق افتاده است. از جمله مهمترین تغییرات مشاهده شده توسط آژانس در این مکان از فوریه 2012 تا کنون می توان به این موارد اشاره کرد:
• فعالیت های مکرر و وجود تجهیزات، کامیون ها و پرسنل؛
• جریان مقادیر زیادی مایل از داخل ساختمان مهار در طول مدت زمانی طولانی؛
• حذف لوله های خارجی از ساختمان مخزن مهار؛
• تخریب و حذف 5 ساختمان یا سازه دیگر و همچنین حصار اطراف سایت؛
• ترکیب بندی مجدد زیرساخت آب رسانی؛
• پنهان کردن ساختمان مخزن مهار و یک ساختمان دیگر؛ و
• پاکسازی اولیه و حذف مقادیر قابل توجهی از خاک در این مکان و محل های اطراف، در حدود بیش از 25 هکتار به دنبال خاک برداری بیشتر تا عمقی زیادتر در این محل و در نهایت نیز جایگزینی خاکی جدید در محل.
45. با توجه به فعالیت های گسترده ای که در این محل ذکر شده در سایت پارچین توسط ایران صورت گرفته و ادامه نیز خواهد داشت، هنگامی که آژانس به این مکان دسترسی پیدا کند، توانایی اش برای انجام راستی آزمایی موثر به شدت تضعیف شده است. در حالی که آژانس به ارزیابی خود از ضرورت دسترسی به این مکان بدون تأخیر بیشتر ادامه می دهد، ضرورت دارد تا ایران نیز بدون هرگونه تأخیر بیشتر، به سوالات دقیق آژانس در ارتباط با سایت پارچین و کارشناسان خارجی، همانطور که آژانس در ماه فوریه 2012 خواسته بود، پاسخ های حقیقی ارائه دهد.
I. اطلاعات طراحی
46. ایران بر خلاف توافقات پادمانی و توافقات مربوطه شورای حکام و شورای امنیت، مواد آیین نامه اصلاحی 3.1 بخش عمومی توافقاتی جانبی پادمانی را اجرا نمیکند، که به موجب آن ایران باید به محض تصمیم به ساخت یا تصویب ساخت هر تاسیسات جدید، اطلاعات مربوط به طراحی آن را در اختیار آژانس قرار دهد؛ حال هریک زودتر صورت گیرد. آیین نامه اصلاحی همچنین ملزم می کند که قبلاً حین تهیه تعریف پروژه، طرح اولیه، ساخت و مراحل اجرا، اطلاعات کامل طراحی به آژانس ارائه داده شود. ایران تنها کشور دارای فعالیتهای چشمگیر هسته ای است، که آژانس توافقات پادمانی همه جانبهای را در مورد آن اعمال میکند، و همچنان مواد آیین نامه اصلاحی 3.1 را اجرا نمیکند. باید خاطرنشان کرد نبود این اطلاعات در زمان مناسب، فرصت آژانس را برای طرح توافقات پادمانی لازم، خصوصا در مورد تاسیسات جدید، و میزان اطمینان به نبود تاسیسات هسته ای دیگر را کاهش می دهد.
47. برخلاف تعهدات ایران، بنا به آیین نامه اصلاحی 3.1، این کشور پرسشنامه اطلاعات طراحی به روز مربوط به راکتور IR-40 را از سال 2006 به آژانس تسلیم نکرده است. نبود اطلاعات به روز تاثیر مخربی بر توانایی آژانس در شناخت و تشخیص موثر طراحی تاسیسات و پیگیری یک رویکرد پادمانی موثر دارد.
48. پاسخ ایران به درخواست آژانس مبنی بر تایید و تسلیم اطلاعات بیشتر مربوط به مقاصد مطرح برای ساخت تاسیسات جدید هستهای، این بوده که ایران در «موعد مقرر»، و نه آنچه آیین نامه اصلاحی3.1 بخش عمومی توافقات پادمانی فرعی ایجاب می کند، اطلاعات خواسته شده را تسلیم خواهد کرد.
J. پروتکل الحاقی
49. ایران برخلاف توافقات مربوطه شورای حکام و شورای امنیت، پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند. به این ترتیب آژانس قادر نخواهد بود ضمانت موثقی مبنی بر نبود فعالیت ها و مواد اعلام نشده هسته ای در ایران ارائه دهد، مگر تا زمانی که ایران همکاری های لازم را با آژانس، شامل اجرای پروتکل الحاقی داشته باشد.
L. دیگر موضوعات
50- آژانس و ایران به بحث در خصوص اختلافات درباره مقدار مواد هستهای اعلام شده توسط اپراتور و مقداری که به وسیله آژانس در ارتباط با آزمایشهای تبدیلی انجام شده توسط ایران در لابراتوار تحقیقاتی چندمنظوره جابرابن حیان بین سالهای 1995 تا 2002 اندازه گیری شده، ادامه میدهند.
51- همانگونه که قبلا نیز گزارش شد، ایران اکنون در هسته راکتور تحقیقاتی تهران در حال استفاده از شماری از مجموعه سوختهایی است که در داخل ایران تولید شد و شامل مواد هستهای است که در ایران تا 3.5 درصد و تا 20 درصد اورانیوم 235 غنی شده است.
52- همانطور که در گزارش قبلی مدیر کل آژانس اتمی در تاریخ 29 و 30 جولای 2012 اشاره شده است، آژانس در نیروگاه برق اتمی بوشهر در حالیکه راکتور آن با 75 درصد توان اسمی در حال کار بود، بازرسی انجام داد. در نامهای به تاریخ 15 اکتبر 2012، ایران آژانس را مطلع ساخت که در تاریخ 22 تا 29 اکتبر 2012 «مجموعههای سوخت از هسته راکتور به حوضچه سوخت مصرف شده منتقل خواهد کرد». در تاریخ 6 و 7 نوامبر 2012 آژانس یک بازرسی در نیروگاه بوشهر انجام داد و تایید کرد که مجموعههای سوخت در حوضچه سوخت مصرف شده قرار دارند.
L.خلاصه
53- درحالیکه آژانس به راستی آزمایی عدم انحراف مواد هستهای اعلام شده در تاسیسات هستهای ادامه میدهد و مکانهای خارج از تاسیسات اعلام شده توسط ایران تحت توافق پادمانی آن قرار دارند، نظر به اینکه ایران همکاری لازم را ندارد، که شامل عدم اجرای پروتکل الحاقی آن است، آژانس قادر نیست تا تضمینی معتبر درباره نبودن مواد و فعالیتهای هستهای اعلام نشده در ایران ارائه دهد و بنا بر این نتیجه بگیرد که تمام فعالیتهای هستهای ایران فعالیتهای صلحآمیز هستند.
54- بر خلاف قطعنامههای شورای حکام در نوامبر 2011 و سپتامبر 2011 و علیرغم گفتوگوی فشرده میان آژانس و ایران از ژانویه 2012، هیچ نتایج ملموسی به دست نیامده است تا به حل موضوعات باقیمانده کمک کند که شامل عدم نتیجه گیری و عدم اجرای رویکرد ساختارمند است. بنا بر این مدیر کل آژانس قادر نیست تا هر گونه پیشرفت در زمینه شفاف سازی موضوعات مرتبط با ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران را گزارش کند.
55- باعث نگرانی است که وسعت و اهمیت فعالیتهایی که از فوریه 2012 در محلی درون سایت پارچین انجام گرفته و آژانس خواستار دسترسی به آن شده است به طور جدی توانایی آژانس برای انجام راستی آزمایی موثر را تضعیف کرده است. آژانس مجددا درخواست خود از ایران را تکرار میکند که بدون هیچ گونه تاخیر بیشتری هم دسترسی به آن مکان [سایت پارچین] داده شود و هم پاسخهای واقعی به سوالات مفصل آژانس درباره سایت پارچین و کارشناس خارجی داده شود.
56- با توجه به ماهیت و وسعت اطلاعات معتبر در دسترس، آژانس معتقد است برای ایران ضروری است تا با آژانس بدون هیچ تاخیر بیشتری در خصوص ماهیت نگرانیهای آژانس همکاری کند. نداشتن چنین تعاملی موجب میشود تا آژانس نتواند نگرانیهای مرتبط با موضوعات برنامه هستهای ایران را برطرف کند که شامل مواردی است که نیاز است تا برای کنار زدن ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران شفاف سازی شود.
57- مدیر کل همچنان از ایران میخواهد تا همانگونه که در قطعنامههای الزام آور شورای حکام و قطعنامههای اجباری شورای امنیت درخواست شده است، گامهایی رو به جلو برای اجرای کامل توافق پادمانها و دیگر تعهدات آن بردارد و از ایران میخواهد تا همکاری کامل با آژانس داشته باشد تا نتایج ملموسی در زمینه تمام موضوعات اساسی باقیمانده به دست آید.
58-مدیر کل به صورت مقتضی به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر