-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه

Latest News from 30Mail for 11/19/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1391/8/28




عباس عبدی
آینده


مرگ مرحوم ستار بهشتي، اتفاق ناگواری بود، ولي اگر بتوان از اين اتفاق ناگوار تجربه آموخت، شايد بتوان گفت كه اين مرگ نقطه عطفي در اين اتفاقات محسوب شود. همچنان كه قبلاً هم شاهد وقايعي بوده‌ايم كه درس‌آموزي از آنها، نقطه عطفي شد، و البته وقايع ديگري هم بوده است كه بدون درس‌آموزي رها شدند و در نتيجه شاهد تكرار آنها بوده‌ايم. درباره اين رويداد مطالب و مسايل زيادي گفته شده است، در اين يادداشت مي‌خواهم به يكي دو مورد از ابعاد آن بپردازم.

مهم‌ترين ايرادي كه نسبت به این رویدادها در ایران وجود دارد، رويكرد دست‌اندركاران امر به اين‌گونه رويدادهاست. براي توضيح بيشتر، دو نوع رويكرد تدافعي و تهاجمي را در اين مورد شرح مي‌دهم. رويكرد تدافعي در مقام نفي رويداد است، ابتدا انكار مي‌شود، يا نماينده مجلس كه بايد حافظ حقوق مردم باشد، كل قضيه‌ی اثرات ضرب و جرح بر پیکر متوفی را منكر مي‌شود! اين رويكرد براي جلوگيري از اثرات منفي رويداد بر نهادهاي مسئول يا حكومت، به نفي آن مي‌پردازد، مدعي مي‌شوند كه به واسطه اشتباه يا خطاي چند نفر نبايد نهاد مرتبط يا حكومت را زير سوال برد. اين رويكرد، در پي انداختن تقصير به عهده ساير نهادها و مبرا كردن نهاد تحت امر خود از این اتفاق است. در اين رويكرد انتشار خبر، توطئه تلقي مي‌شود، هم‌چنين همه كارها از جمله كفن و دفن متوفي بايد بي‌سر و صدا و فوري انجام شود، و نزديكان فرد از گفتگو منع شوند.

مطبوعات و رسانه‌ها نمي‌توانند به مسأله بپردازند، در اين رويكرد تقصير متوجه يكي، دو يا حداكثر چند نفر مي‌شود، و نظام‌مند بودن اتفاق رد مي‌شود در حالي كه به صورت نظام‌مند در پي محدود و محصور كردن نشر اخبار آن هستيم. در اين رويكرد واكنش‌هاي رسمي چند روز پس از واكنش‌هاي غير رسمي و به صورت تدافعي بيان مي‌شود. مسأله اصلي اين رويكرد اين مي‌شود كه چه كسي نام متوفي را به بيرون برده و درز داده است. در اين رويكرد فشارهای خارجی نفي و محكوم مي‌شود، و حتي در مرحله‌اي مي‌خواهند تقصیر کشته‌شدن را به گردن افراد غير حكومتي از جمله زندانيان بياندازند!!

رويكرد تهاجمي در جهت متفاوت است. اول ازهمه اينكه مسئولين اقدام به انتشار خبر مي‌كنند، پيش از آنكه ديگران چيزي بگويند (اطلاعيه وزارت اطلاعات در پي قتل‌هاي زنجيره‌اي را فراموش نكنيم)، منتشر يا افشاكننده خبر، جايزه گرفته و مورد احترام واقع مي‌شود. اين رويكرد نگران تضعيف جايگاه نهادي كه اين اتفاق در آن رخ داده نيست، چرا كه اين امر، یعنی تضعیف جایگاه بناچار اتفاق خواهد افتاد، همچنان كه اگر مأموران هر نهادي كار مثبتی انجام دهند، جايگاه آن نهاد تقويت مي‌شود، به همین دلیل انجام كارهاي خلاف هم موجب تضعيف جايگاه آن نهاد مي‌شود، نگراني اصلي در رويكرد تهاجمي اين است كه نتواند اين جايگاه خراب شده را ترميم كند. زيرا با برخورد مناسب و قاطع و بي‌طرفانه مي‌توان جايگاه تخريب شده را بازسازي كرد. در رويكرد تهاجمي، مسأله اصلي حقوق ضايع شده فرد و استيفاي آن است و نه خسارت‌هايي كه به طرف حكومت مي‌خورد، از اين رو در ادامه ماجرا بهترين برخوردها را با بازماندگان انجام مي‌دهد. اگر تشييع جنازه و ختم گذاشتند از آن استقبال مي‌كنند، و نويسندگان و تحليل‌گران و منتقدان و گزارشگران اين رويداد را تكريم مي‌كنند. در اين رويكرد، انداختن تقصير به عهده اين فرد و آن فرد يا اين نهاد و آن نهاد، مسأله‌اي فرعي و حاشيه‌اي است، مسأله اصلي استيفاي حق و نيز درس‌آموزي براي اصلاح فرآيند است. اين رويكرد قضيه را فوري مختومه نمي‌كند، بلكه هيأت كارشناسي مستقل و چندجانبه تشكيل مي‌دهد تا بررسي كنند كه اين اقدامات ناشي از رفتارهاي خودسرانه و اشتباهات فردي است يا ناشي از فرآيندهاي معيوب است؟

مرگ مرحوم ستّار بهشتي آشكار كرد كه نگاه و رويكرد غالب رسمي در جامعه ما نسبت به اين اتفاقات، رويكردي تدافعي است، و تا وقتي كه چنين رويكردي حاكم باشد، نه مي‌توان، مانع از تكرار این اتفاقات شد، و نه مي‌توان از تبعات منفي آن فرار كرد. اگر اراده‌اي براي مقابله با اين رويدادها شكل بگيرد، تنها راه ممكن براي موفقيت آن، تبديل رويكرد تدافعي موجود به رويكردي تهاجمي با ويژگي‌هاي پيش‌گفته است.

تذکر: این یادداشت را روز جمعه نوشته بودم ولی امروز که نامه آقای عمادالدین باقی را در همین موضوع با عنوان "ستّار یا کاشف" دیدم به ذهنم رسید که عنوان یادداشت خودم را تغییر دهم ولی پس از مشورت تصمیم گرفتم که همین عنوان باشد، با این توضیح که توارد ذهن در چنین موضوعاتی گویای واقعیتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.




 
 

1391/8/28




سامان
خاطرات یک دانش‌آموز


این تصویر کافه ای است که قسمتی از آن در بلژیک و قسمت دیگر آن در هلند قرار دارد . همان طور که می بینید مرز بین دو کشور تنها با علامت هایی روی زمین مشخص شده است و خبری از سیم خاردار های تو در تو و اتاقک دیدبانی و چیز هایی مثل این نیست .

یک ذهن زمانی می تواند فکر کند ، خلاق باشد و ابداع کند که بتواند خودش را از قید و بند های بیهوده و تعصباتی که پیرامونش را گرفته رها کند .یکی از راه های این رهایی کنار گذاشتن مرز هایی است که دور و برمان کشیده ایم  و  با آن ها ملت هایی را که مدتی طولانی در کنار هم ، با مسالمت ، زندگی کرده اند جدا می کنیم . همین مرز هاست که باعث می شود دو گروه از انسان ها ، از رفتار و آداب و رسوم یک دیگر بی خبر بمانند و شروع کنند به افسانه سرایی در باره یک دیگر . همین مرز هاست که باعث می شود بی خبری  ملت ها از یکدیگر آنقدر زیاد شود که وقتی تصویر دانشگاه آزاد نجف آباد با بیشتر از 16000 لایک به صفحه اول 9gag راه پیدا می کند ، نتیجه اش می شود کامنت هایی که می توانید اینجا بخوانید .

وقتی که ذهنمان را می گذاریم روی خط کشی آدم ها و سلایقشان معلوم است که نمی توانیم به چیز دیگری فکر کنیم . معلوم است که نمی توانیم مشکلی را حل کنیم و تبدیل می شویم به مشکل دیگری برای دنیا . شاید خیلی سخت باشد ، اما همه باید ابراهیم شویم . تعصباتی را که کورمان کرده قربانی کنیم . آن وقت است که می شود به خلاق بودن فکر کنیم . به آینده . آن وقت است که می توانیم به این فکر کنیم که روزی آن گونه باشیم که امروز نیستیم .


تیتر از سی‌میل




 
 

1391/8/28




ایمایان


جنبش سبز را حرکت طبقه‌ی متوسّط، دانشجویان و فرهیختگان خواندند و از نرفتن آن به میان دیگر اقشار خصوصاً طبقه‌ی فرودست انتقاد کردند امّا آیا این تمام واقعیّت بود؟ به عنوان مشت نمونه‌ی خروار به شهدا یا اسیران سبز نظری بیفکنید تا ببینید که از کارگر و کاسب و دیگر مشاغل فراوان در آنها یافت می‌شود. در میان وبلاگ‌نویسان معترض همین الآن من بعضی را در نظر دارم که جزو سه گروه بالا نیستند. ستّار بهشتی واپسین نمونه بود که البتّه آخرین نخواهد بود.
   
اگر به دنبال يافتن تعریف معیّنی برای واژه‌ی روشنفکر برآيیم، شاید به این برسیم: «کسی که جز کار ویژه‌ای که به عهده دارد، از آنجا که به خود به عنوان عضوی از یک ساختار می‌نگرد به رفتاری که با دیگران نیز می‌شود حسّاس است و واکنش نشان می‌دهد.» مثل پزشکی که در اختلاف‌نظر رئیس بیمارستان و فلان پرستار دخالت می‌کند، مثل نویسنده‌ای که به اجحاف در حقّ نویسنده‌ی دیگری که اثرش مجوّز نمی‌گیرد یا به زندان می‌افتد واکنش نشان می‌دهد یا حتّی دانش‌آموزی که به نشانه‌ی اعتراض به اخراج معلّمش روی میز می‌رود و... اینها به تعبیر اهل قدرت فضولهایی هستند که کارشان همان چیزی است که نباید باشد، یعنی در کاری که «به آنها مربوط نیست» دخالت می‌کنند. پدیده‌ی کارگر- روشنفکر شاید آرمان بسیاری از گرایشهای چپ باشد، کسی که علی رغم نداشتن تحصیلات و وابستگی مسلکی و حزبی تلاش می‌کند کار فکری کند؛ فنّاوری جدید نیز این اختیار را به او داده تا حرفهایش را منتشر کند و حدّ اکثر مدرک جرمی که از وی به دست آورده‌اند دفترچه‌ایست که سخنان فلان مسئول یا خطبه‌خوان را به عنوان مادّه‌ی خام جمع‌آوری کرده تا روی آن فکر و در نوشته‌هایش استفاده کند. روشنفکر اینجا به معنی باسواد، تحصیلکرده، کسی که کار فکری می‌کند یا مانند آن نیست، دقیقاً کاریست که ستّار می‌کرد؛ گیرم با دامنه و عمق متفاوت.
  
شاید هیچ چیز جز اشتباههای املایی نوشته‌های او ماهیّت کارش را نشان ندهد. نه ارجاعهای رایج به این و آن متفکّر و نه زبان‌آوری و استدلالهای آن‌چنانی. خواندن مطالب وبلاگ او و امثال او برای فعّالان اجتماعی ضروری است، نه از برای بزرگنمایی نوشته‌های ساده‌ی کسی که حالا به خاطر کشته‌شدنش مهم شده‌اند بلکه برای بررسی و نقد گزاره‌هایی مانند: فعّالان مجازی در دنیای خود سیر می‌کنند، مسئله‌ی «مردم» چیز دیگری است، دموکراسی و توسعه‌ی سیاسی شعارهایی شیک است، اقتصاد را دریابید، رسانه‌های حاکم چشم و گوش مردم را بسته‌اند، دیگر کسی به پرسش «تا آخرش هستی» جواب نمی‌دهد، مگر چند نفر نام زندانیان سیاسی را می‌دانند و غیره. به جز علاقمندان تفکّر چپ به نظرم دیگر تحلیلگران کنجکاو مسائل امروز ایران یک‌بار خیلی دقیق، نظرات یکی از طبقه‌ی فرودست جامعه را- که حالا دیگر نامش با جنبش سبز نیز پیوند خورده است- درباره‌ی اوضاع جاری جامعه بخوانند و بررسی کنند. 
  
سعید قاسمی در سخنرانی معروفش گفته بود که:«از بادبادک سبز هواکردن چند نفر که از زیر پل پارک‌وی می‌آیند نترس، هر وقت کفش ملّی‌پوشهای شوش و شاه‌عبدالعظیم و خیابان پیروزی قاط زدند و پشت ولایت نبودند، آن روز فرار کن برو خارج.» برای فرار هنوز کمی زود است امّا به نظرم لازم است به فکر تدارک مقدّماتش باشند.


تیتر از سی‌میل
 




 
 

1391/8/28




دبیر کمیته سلامت شورای شهر تهران از دریافت گزارش‌هایی پیرامون مسمومیت ناشی از توزیع شیرهای تاریخ مصرف گذشته در تهران خبر داد.

معصومه آباد در گفت‌و‌گو با خبرگزاری مهر افزود که معاون غذا و داروی وزارت بهداشت باید در این زمینه توضیح دهد.

خانم آباد همچنین از حذف یارانه شیر توسط دولت ایران انتقاد کرد و گفت: «هر بار افزایش قیمت شیر سبب می‌شود که بخشی از مصرف کنندگان این ماده غذایی مهم از دست برود به خصوص افرادی که از سطح درآمدی پایین تری برخودار هستند.»

قیمت شیر امسال در ایران دستکم ۵۰ درصد افزایش یافته است.

منبع: مهر




 
 

1391/8/28




نماینده مردم ورزقان در مجلس از بازسازی تنها ۱۵ درصد خانه زلزله زدگان این شهر طی سه ماه گذشته خبر داد.

الله‌وردی دهقان به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته است: «با گذشت ۳ ماه، تنها ۱۵ درصد از خانه‌های تخریب شده، ساخته و تحویل داده شده است و حدود ۵ هزار خانوار در معرض سرما هستند‌. ‌»

وی ادامه داد: «یعنی در بخش خاروانا ۴۳ روستا و در ورزقان ۲۰ روستا، مردم زیر سقف‌های شکسته و در سرمای شدید و با ترس و وحشت زندگی می‌کنند‌.»

پیش‌تر مقام‌های دولتی مقام‌های دولتی ایران اعلام کرده بودند پیش از فرا رسیدن فصل سرما و طی ۴۵ روز، مسکن موقت برای زلزله زدگان ایجاد خواهند کرد.

آقای دهقان همچنین خواستار اقدام وزیر کشور برای توزیع کمک یک میلیون تومانی دولت به زلزله زدگان شد و گفت که این بودجه توسط فرماندار با «اعمال سلیقه و سیاسی کاری» در میان مردم این شهر توزیع می‌شود.

منبع: ایلنا




 
 

1391/8/28




رئیس شبکه تحقیقات هپاتیت ایران می‌گوید هم اکنون یک و نیم تا دو میلیون نفر در این کشور ناقل ویروس هپاتیت ب هستند.

به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر سیدموید علویان افزوده که کمتر از ۲/۵ درصد جمعیت ایران هپاتیت ب دارند که این موضوع ایران را در زمره کشورهای با شیوع متوسط این بیماری قرار داده است.

این مقام مسئول افزوده که «به دنبال اقداماتی مانند انجام واکسیناسیون فراگیر هم اکنون ابتلا هپاتیت ب در افراد زیر ۲۰ سال کشور کاهش چشمگیری داشته و تقریبا نادر است و عمده مبتلایان در سنین بالا‌تر قرار دارند.»

صحبت‌های آقای علویان درباره کاهش بیماران هپاتیت ب در این در حالی مطرح شده است که بر اساس گفته‌های پیشین وی، جمعیت افراد ناقل این بیماری در ایران در سال گذشته یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بود.

هپاتیت ب یک نوع بیماری ویروسی ست که از راه‌هایی چون ارتباط جنسی غیر ایمن، حجامت غیر بهداشتی، دندانپزشکی غیر بهداشتی و استفاده از سرنگ مشترک و وسایل آلوده منتقل شده و می‌تواند منجر به سرطان کبد در فرد ناقل شود.

منبع: مهر




 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته