امروز: مقدمه
در دو نوبت پیشین با معرفی عوامل ایجاد کننده فشار
و همچنین عوامل موثر
در تعیین شکل و روشهای اعتراض
چارچوبی جهت طراحی،
انتخاب و نقد و بررسی روشهای اعتراض خدمت دوستان معرفی گردید.در این نوبت
همانطور که وعده داده شده بود براساس همین چارچوب به نقد روشهای اعتراض
در جنبش سبز خواهیم پرداخت.
در این نوشتار نیز از روش پرسش و پاسخ استفاده شده است.
پرسش اول:در جنبش سبز از کدام عوامل ایجاد فشار و از کدام اشکال اعتراض استفاده شد؟
پاسخ: اگر از برخی تخریبهای جزئی اموال عمومی در روزهای نخست و همچنین
آسیب وارده به اعتبار بین المللی نظام سیاسی چشم پوشی کنیم تقریبا میشود
گفت از عامل ایجاد «آسیب و خسارت» استفاده نشد اما از سه عامل دیگر بگونه
ای که شرح داده خواهد شد استفاده گردید.
الف)عامل تعداد و اشکال و روشهای مبتنی بر آن:از همان ساعات اولیه پس از
انتخابات اعتراضات براساس عامل تعداد و به روش تظاهرات خیابانی آغاز
گردید که اوج آن در روز 25 خرداد 88 یعنی سه روز پس از انتخابات و نقطه
افول و خاموشی آن بیست ماه بعد روز 25 بهمن 89 بود.روزی که آقایان کروبی
و موسوی بعنوان رهبران اصلی این اعتراضات در حصر خانگی قرار گرفتند.از آن
تاریخ به بعد چندین مرتبه شورای هماهنگی راه سبز امید و فعالان عرصه های
مجازی دوباره تصمیم به استفاده از این روش گرفتند(سه شنبه های
اعتراض،الله اکبر از روی بامها و برخی روشهای دیگر) که به هیچ وجه
موفقیتی در پی نداشت.سایر روشهای مبتنی بر این عامل همچون اعتصابات
سراسری،کمپین های سراسری و .... هیچگاه مورد استفاده واقع نشد و یا امکان
آن فراهم نگردید.
ب)عامل نقش و جایگاه و روشهای مبتنی بر آن: شاید کمی پیش از عامل تعداد
با نگارش نامه و مصاحبه توسط آقای هاشمی و همسر ایشان و همچنین بیانیه ها
و اطلاعیه های آقای موسوی و بدنبال آن آقای کروبی از این عامل استفاده شد
و با موضع گیریها،بیانیه ها،سخنرانی ها و اطلاعیه های برخی
مراجع،اساتید،هنرمندان،ورزشکاران،خانواده مرحوم خمینی و مرحوم منتظری و
بالاخره چهره هایی چون آقای خاتمی و برخی دیگر از مسئولان بلند پایه
پیشین همچنان ادامه دارد.که البته جز چند مورد محدود مربوط به موسوی و
کروبی و آقای دستغیب که تا حدودی معنای تهدید و دعوت از معترضان برای
اعلان مخالفت داشت ما بقی بیشتر جنبه هشدار،اعلام مواضع،تبیین وقایع و
بیان شرایط و روشهای عبور از بحران بود.
پ)عامل تاکید و پایداری:همانطور که پیشتر گفته شد در این عامل معترضان
بیش از اعمال فشار بدنبال روشنگری و اثبات حقانیت راه خود میباشند.براین
اساس از روشهایی مثل نوشتن بیانیه و نامه های سرگشاده به مسئولین بخصوص
توسط زندانیان و مهاجرین سیاسی،دست زدن به اعتصاب غذا،شعار نویسی روی
دیوارها،استفاده از نماد سبز که در چند ماه اول بیشتر رواج داشت استفاده
گردید.
پرسش دوم:هدف معترضان چه بود؟
پاسخ:در ابتدا هدفی که بصورت مشترک از سوی رهبران و تمامی معترضان بیان
می شد ابطال انتخابات یا تغییر نتیجه آن به نفع آقای موسوی بود.اما با
گذشت زمان و بی پاسخ ماندن این درخواست برخی از معترضان خواستار تغییرات
بنیادین تر همچون تغییر در قانون اساسی، حذف ولایت فقیه از قانون اساسی و
حتی تغییر کامل رژیم سیاسی شدند.اما بطور کاملاً مشخص رهبران این جریان
تا روز حصر همچنان بر اهداف اصلاحی خود همچون تجلّی آرمانهای انقلاب و
بنیان گذار آن در جامعه،التزام مسئولین به قانون گرایی و اهتمام به اجرای
تمامی اصول قانون اساسی بویژه فصل مربوط به حقوق ملت،برگزاری انتخابات
آزاد،سالم و بدون نظارت استصوابی،عدم دخالت نظامی ها در سیاست و
اقتصاد،آزادی بیان،آزادی رسانه ها،آزادی تجمعات،آزادی فعالیت احزاب و
گروهها و بالاخره آزادی تمامی زندانیان سیاسی بخصوص زندانیان پس از
انتخابات پای بند بودند و هیچ گاه سخن از تغییر در رژیم سیاسی به میان
نیاوردند.
پرسش سوم:جنبش سبز تا چه میزان به اهداف خود دست یافت و از این حیث
روشهای اعتراضی بکار گرفته شده تا چه میزان موثر و کارآمد بوده اند؟چرا؟
پاسخ: اگر جنبش سبز را جنبشی پایان یافته تلقی کنیم نمی توان آنرا از حیث
دستیابی به اهداف جنبشی موفق بدانیم زیرا هیچ یک از اهداف رهبران و یا
اهداف طرفداران تغییرات اساسی و براندازی تحقق نیافته است اما اگر این
جنبش را جنبشی زنده که برحسب شرایط شکلی دیگر به خود گرفته است تلقی کنیم
میتوان دستاوردهایی چون مشروعیت زدایی از حاکمان و تا حدودی از
حاکمیت،آشکار ساختن قدرت طلبی حاکمان و عدم پایبندی آنها به ارزشهای
اخلاقی بخصوص در زمان بخطر افتادن منافع،عدم التزام آنها به قانون،از بین
رفتن استقلال دستگاه قضا و نهاد دین و عمومی ساختن اندیشه ضرورت ایجاد
تغییر ــ اصلاح یا انقلاب ــ در جامعه را از جمله دستاوردهای جنبش سبز
بحساب آورد.اما با توجه به هزینه های پرداخت شده (کشته،زندانی،آسیب دیدگی
جسمی،روحی و روانی تعداد زیادی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و
خانواده های آنها،امنیتی شدن فضای جامعه،افزایش دخالت نظامیان در حکومت،
حذف اصلاح طلبان از عرصه سیاست،مهاجرت های اجباری،محدود سازی بیشتر
فعالیتهای گروهی و جمعی حتی فعالیتهای غیر سیاسی،افزایش محدودیت و سانسور
رسانه ها و شاید از همه اینها اثرگذارتر حصر رهبران) این دستاوردها را
نمیتوان چندان قابل توجه بحساب آورد و مهمتر اینکه شاید نتوان بین برخی
از موارد و موارد دیگری که بعنوان دستاورد جنبش از آنها یاد میشود و جنبش
سبز رابطه همبستگی معنا داری پیدا کرد.زیرا هم در رسانه های داخل و خارج
و هم در افکار عمومی بسیاری از این نقدها پیش از جنبش سبز نیز وجود داشت
و حداکثر اتفاقی که در جنبش افتاد اعتراض علنی،خیابانی و نسبتاً گسترده
مردم بود که از بعد از پیروزی انقلاب 57 در نوع خود بی نظیر بود.
با در نظر گرفتن همه این موارد و با فرض حیات و تداوم جنبش تا این مرحله
نمیتوان آنرا چندان موفقیت آمیز محسوب کرد،و از این حیث روشهای اعتراضی
بکار گرفته شده را نمیتوان روشهایی موثر و کار آمد به حساب آورد. این عدم
تاثیر و ناکارآمدی علل مختلفی دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره
شده است.
الف)در نظر نگرفتن توان سرکوب حاکمیت در مقابل توان پایداری معترضان برای
روشهای مبتنی بر عامل «تعداد».با اعمال سرکوب و افزایش آن جمعیت معترضان
بسرعت کاهش یافت.
ب)ناتوانی در اطلاع رسانی عمومی.بطوریکه بسیاری از مردم حتی در پایتخت از
محتوای واقعی مطالبات رهبران جنبش که در بیانیه های اصلی آنهاآمده است
همچنان بی اطلاعند دیگر چه رسد به شهرستانها و روستاها.
پ)عدم وجود تشکیلات لازم برای سازماندهی معترضان.با قطع موبایل،اینترنت و
ماهواره و دستگیری برخی جوانان فعال تقریباً تمامی راههای ارتباطی که
میتوانست معترضان را سازماندهی کند قطع گردید.
ت)عدم توجه به موضوع نبود هدف مشترک در میان معترضان که باعث اختلاف بین
معترضان (طرفداران اصلاحات و تغیر رژیم) از یکسو و از سوی دیگر عدم حمایت
جمعیتی بزرگتر (معترضان اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی که در اعتراضات به
مطالبات آنها توجه چندانی نشد) از جنبش و رهبران و پیشروان آن شد.
این عامل بنظر بنده مهمترین علت عدم موفقیت جنبش و روشهای اعتراضی آن بوده است.
ث)ناتوانی در رهبری و مدیریت جنبش بخصوص پس از حصر آقایان موسوی و کروبی
و عدم پذیرش دیگران در ایفای این نقش از سوی معترضان.
ج)عدم پایداری کافی برخی معترضین در انجام روشهایی مثل اعتصاب
غذا.(بسیاری از اعتصاب غذاها بدون دستیابی به هدف آن و با خواست و توصیه
دیگران شکسته شد.)
چ)برخی روشها از نظر مردم و کسانی که باید حمایت میکردند متناسب با اهداف
و بیانگر آنها نبود.و یا اینکه در طرح و پیشنهاد آنها برخی شرایط و زمینه
های روانی،فرهنگی در نظر گرفته نشده بود.مثل شعار از بام ها یا شب نشینی
در پارکها و اعلام اعتراض و استفاده از مراسم سیزده بدر و امثال آن.
ح)کم توجهی رهبران جنبش به استفاده از روش گفتگو و چانه زنی در روزهای
اولیه و در مقابل تاکید بر خواست ابطال انتخابات.اگر چه این خواسته از
نظر معترضین اخلاقی و به حق بود اما رهبران میبایست میدانستند که در عمل
امکان دستیابی به آن نیست و اگر قصدشان سلب مشروعیت از حاکمان بود که
راهپیمایی روز 25 خرداد و اعلام یک قطعنامه پایانی با محتوای عدم پذیرش
انتخابات برای هدف کافی بود.با در نظر گرفتن توان متقابل مقاومت معترضین
و دستگاه سرکوب حکومت اگر رهبران جنبش،جنبش را از فاز اعتراض به فاز
توانمند سازی هدایت میکردند،در آن شرایط به احتمال زیاد حکومت حاضر به
پذیرش درخواست برخی امکانات همچون روزنامه و حزب برای رهبران و بخصوص
آقای موسوی بود.(حکومت رسماً در رسانه ملی (از زبان مسئولان) چنین
پیشنهاداتی را به رهبران جنبش داد.)در اینصورت با در نظر گرفتن هدف
اصلاحی رهبران و عدم تمایل و حتی مخالفت آنها با اندیشه تغییر رژیم، بهتر
میتوانستند به اهداف خود که در ذیل پرسش دوم به آن اشاره شد دست پیدا
کنند..اما آنها با اتخاذ رویکرد وظیفه گرایی و اخلاق گرایی بجای رویکرد
فایده گرایی و نتیجه گرایی تا این لحظه به هیچ یک از اهداف اصلی خود دست
پیدا نکرده اند.
سخن پایانی: لازم به ذکر است که آنچه آمد به هیچ وجه داوری درباره محتوای
جنبش سبز و مطالبات آن نبود و هر آنچه عنوان شد به «روشهای» بکار گرفته
شده چه از سوی مردم و چه از سوی رهبران اشاره داشت.بنظر میرسد برای تداوم
جنبش و افزایش احتمال دستیابی به اهداف آن اتخاذ رویکرد فایده گرایانه و
نتیجه گرایانه (دستیابی به بیشترین فایده جمعی و ملی) چه از سوی رهبران و
چه از سوی فعالان آشکار و پنهان جنبش ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد.و هر
آنکس که بتواند بایستی در ترویج و گسترش این رویکرد در جامعه بکوشد.در
غیر اینصورت کوبیدن بر طبل منازعه احساساتگرایانه و وظیفه گرایانه جز
دامن زدن به اختلافات معترضان و کاستن از توان مطالبه گری هیچ ثمری در پی
ندارد.
امروز: مدیر انجمن حمایت از بیماران دیابتی استان مازندران گفت که بیست درصد مبتلایان به دیابت در آن استان نیاز به انسولین دارند.
به گزارش عصرایران، شاهین رسولی بعدازظهر دوشنبه در جلسه ستاد حقوق شهروندی در استانداری مازندران اظهار داشت: حدود ۱۵۰ هزار نفر از جمعیت مازندران مبتلا به دیابت هستند و به نسبت افراد مبتلا به دیابت نیز افراد مستعد به دیابت وجود دارند.
وی با اعلام اینکه ۱۰ تا ۲۰ درصد جمعیت مبتلا به دیابت استان مازندران نیاز به انسولین دارند خاطرنشان کرد: هزینه اولیه درمان دیابت در کشور افزایش چشمگیری داشت.
مدیر انجمن حمایت از بیماران دیابت استان مازندران با اعلام اینکه برخی داروهای دیابتی در سطح استان مازندران وجود ندارد، تصریح کرد: کسری داروهای دیابتی با توجه به نوع خارجی بودنشان با افزایش قیمت روبه رو شدند.
وی در ادامه با اشاره به افزایش قیمت سرنگها که حدود دو ماه پیش حدود ۸۵۰ تومان قیمت داشت، گفت: الان این قلم کالا به حدود ۲ هزار و ۵۰۰ تومان رسید و هر فردی دیابتی که به ناچار باید روزی یک قلم از این کالا را تهیه کند دچار مشکل شده است.
این مسئول ادامه داد: هزینه مصرف سرنگ برای بیماران دیابتی در کشور حدود سه برابر شد.
مدیر انجمن حمایت از بیماران دیابت استان مازندران در ادامه با تاکید بر کنترل میزان قند خون توسط افراد بالای ۴۵ سال بیان داشت: قیمت هر ویال انسولین حدود دو ماه پیش، یکهزار تومان بود که در حال حاضر قیمت هر ویال ۳ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده است که هزینههای درمانی این بخش نیز افزایش یافت.
وی گفت: برخی انسولینها پوشش بیمههای دارند ولی تعدادی به خاطر متفاوت بودن شرکتها از پوشش بیمهای برخوردار نیستند که بار اقتصادی را به مبتلایان به این بیماری وارد میکند.
امروز: تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای به زندانیان اعتصاب کننده در بندان زنان، اهانت و هتک حرمت این زندانیان در بازرسی هفته گذشته در این بند را محکوم کردند و خواستار پایان دادن به اعتصاب غذا از سوی آنها شدند.
لازم به ذکر است؛ در پی تفتیش و بازرسی بند زنان زندان اوین توسط نیروهای امنیتی، نه نفر از زنان این بند در اعتراض به این تفتیش از روز ۱۰ آبانماه دست به اعتصاب غذا جمعی زدهاند.
به گزارش جرس، در بیانیه تعدادی از زندانیان سیاسی مرد بند ۳۵۰ زندان اوین، که در حمایت از زندانیان سیاسی زن این زندان نوشته شده، ضمن درخواست پایان اعتصاب غذای آنها، آمده: "از شما همراهان و و یاران جنبش آزادیخواهانه مردم ایران خواستار پایان اعتصاب غذا و پیگیری مطالبات بر حق، در چارچوبی جدید هستیم."
متن پیام به شرح زیر است:
به خواهران آزاده در بندمان
همراهان و یاران همگام با جنبش حق مدارانه و آزادی خواهانه مردم ایران
با خبر شدیم در پی یورش به بند خواهران و بازرسی قبیحانه و هتاکانه شما عزیزان، به حق زبان اعتراض گشوده و دهان از طعام بسته اید و استوار بر مطالبات قانونی و انسانی خود ایستاده اید.
همگان می دانند که اعتراض شما به هتک کرامت و حرمت انسانی زندانیانی است که با نیت شرافتمندانه به بند گرفتار آمده، آزادی از کف نهاده و با اصرار به آرمان ها، نگاه به آینده ایران عزیز داشته و تحمل در اسارت را برگزیده اید.
روح و پیام ایستادگی در اسارت، برنتافتن ظلم، نقض قانون و هتک حقوق انسانی است و دریغا که به رغم قریب به چهار سال ایستادگی بر حق، کارگزاران دستگاه بی عدالتی و بی قانونی، از سر استیصال، آزموده را باز هم آزمون می کنند.
نیک آگاهیم که تهاجم به حوزه حقوقی انسانی، به ویژه انسان های دربند و اسیر، ظاهرا به رویدادی مرسوم و رو به تزاید در بندهای سیاسی تبدیل شده است. یادآور می شویم چنین رویکردی اگر مورد قبول و پذیرش بود، در طول این سال ها باید نتیجه می داد و همگان را مقهور زیاده خواهی ها و قانون شکنی ها می کرد.
تاریخ بندهای سیاسی گواهی می دهد، چنین رویکردی هرگز در مقابل اراده های پولادین زندانیان ره به جایی نخواهد برد. اصرار به حقوق انسانی و قانونی زندانیان، تاکید بر اصل شخصی بودن مجازات و اجتناب از تاثیر عوارض مجازات بر خانواده زندانیان، تاکید بر اجرای آیین نامه ها و قوانین موجود، از جمله مطالبات تمام زندانیان است و بر این باوریم که تلاش امروز شما و اصرار بر تمکین به قانون و حقوق انسانی، به زودی نتایج روشن خود را به بار خواهد آورد.
ما زندانیان سیاسی و برادران همراه شما در بند 350 زندان اوین بر این باوریم که باید ضمن اصرار به حقوق زندانیان، نظیر مرخصی، ملاقات حضوری و حق ارتباط، از وقوع صدمات جبران ناپذیر نظیر آنچه بر شهید هدی صابر گذشت، بر پیکره مبارزان و آزادی خواهان جلوگیری شود.
ما زندانیان سیاسی و عقیدتی، ضمن ابراز همدردی و همدلی با شما و سرکار خانم ستوده، خواستار اتخاذ تمهیداتی ازسوی مسئولان زندان و عذرخواهی رسمی به دلیل هتاکی و اهانت به زندانیان، در جریان بازرسی از بند زنان زندان سیاسی و جسارت مامور بهداری اوین در جریان ویزیت یک زندانی زن هستیم که با واکنش غیرتمندانه زندانیان بند 350 در بهداری مواجه شده است.
هشدار می دهیم نتیجه اقدامات غیرقانونی و قانونگریزانه اخیر متصدیان که اوج آن در ماجرای کهریزک به وقوع پیوست، در صورت عدم اعمال نظارت جدی بر عملکرد زندانبانان، ممکن است پیامد ناگواری به همراه داشته باشد.
از شما همراهان و و یاران جنبش آزادیخواهانه مردم ایران خواستار پایان اعتصاب غذا و پیگیری مطالبات بر حق، در چارچوبی جدید هستیم.
عبدالفتاح سلطانی، محمد علی دادخواه، محمد سیف زاده، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، محدحسن یوسف پور سیفی، مصطفی نیلی، سیامک قادری و حسین زرینی.
بند 350 زندان اوین
امروز: بر اساس گزارش ها، بانک مرکزی به تازگی بخشنامهای را به شعب ارزی بانکها ابلاغ کرده است که بر مبنای آن، آن دسته از تسهیلات گیرندگان از حساب ذخیره ارزی که هماکنون سررسید اقساط آنها سرآمده است، باید به جای بازپرداخت تسهیلات به نرخ ارز در زمانی که تسهیلات گرفتهاند، به نرخ مبادلهای بازپرداخت تسهیلات خود را صورت دهند.
به گزارش مهر، این امر اعتراض بسیاری از تسهیلات گیرندگان را در بر داشته است؛ به نحوی که بسیاری از آنها ترجیح دادهاند که به طور کلی، بازپرداخت تسهیلات را متوقف کنند تا تعیین تکلیف لازم از سوی مراجع ذیربط صورت گیرد.
این در شرایطی است که بسیاری از آنها تسهیلات ارزی را حتی به نرخ 1050 تومان و کمتر از آن دریافت کرده بودند و بر اساس مقررات، بعد از گذشت 5 سال، قرار بود که بازپرداخت آن آغاز شود، اما هم اکنون با نوسانات نرخ ارز، بانکها به آنها ابلاغ کردهاند که باید بازپرداخت تسهیلات را با نرخ ارز مبادلهای که هر روز در اتاق مبادلات ارزی از سوی بانک مرکزی اعلام میشود، صورت دهند.
این بخشنامه در حالی صادر شده است که برخی از فعالان اقتصادی پیش از این نسبت به برخی دستورالعملهای مشکوک بانکی در دو ماه اخیر، هشدار داده بودند.
محمدحسین برخوردار، رئیس مجمع واردات کشور در این رابطه میگوید: شهریورماه امسال بانک مرکزی بخشنامهای به بانکهای عامل صادر کرده است که بر مبنای آن، بانکها هنگام دریافت مابقی مبلغ اعتبارات اسنادی و تسویه حساب ارزی با واردکنندگان، با توجه به احتمال افزایش نرخ ارز، اقدام به اخذ تعهد مبنی بر دریافت مابه التفاوت ریالی نرخ ارزی میکردند.
وی افزود: همان زمان نسبت به صدور این بخشنامه هشدارهایی صورت گرفته بود و اعلام شد که این بخشنامه به معنای سردرگمی تامین کنندگان کالا در تعیین هزینه تمام شده است.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران گفت: اگر نرخ ارز در انجام معاملات بینالمللی و پرداخت تعهدات و اعتبارات مشخص، معین و قطعی نباشد و دائما احتمال افزایش آن وجود داشته باشد، جریان سالم و پایدار تولید و تجارت که مبتنی بر محاسبه قیمت تمام شده و تامین هزینه هااست با اخلال مواجه میشود.
حال بسیاری از فعالان اقتصادی معترض، منتظر اقدام جدی بانک مرکزی در این زمینه هستند. بر این اساس، خبرگزاری مهر آمادگی دارد تا هرگونه توضیحات بانک مرکزی در این زمینه را اطلاع رسانی کند.
امروز: یک ساعت مانده به ظهر روز پنجشنبه 11 آبان ماه 1391 نویسنده و فیلمسازی منتقد، برای بازدید از نماشگاه مطبوعات وارد محل برگزاری این نمایشگاه شد اما گروهی که دیدگاه های او را قبول نداشتند ابتدا با توهین های کلامی و سپس بصورت فیزیکی مخالفت خودشان را با حضور او در نمایشگاه مطبوعات اعلام کردند.
محمد نوری زاد، نویسنده و فیلمساز منتقدی بود که در نمایشگاه مطبوعات در مصلای تهران مورد ضرب و شتم گروهی قرار گرفت که در سال های گذشته با عنوان لباس شخصی ها شناخته می شوند. محمد نوری زاد از نویسندگان سابق روزنامه کیهان و تا پیش از سال ۱۳۸۸ از حامیان رهبری بود اما در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به صف منتقدان حکومت پیوست و به دلیل نگارش نامههای سرگشادهٔ انتقادی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی بارها بازداشت و زندانی شد.
جرس برای روشن شدن زوایای این اتفاق با محمد نوری زاد گفت و گو کرده است که در پی می آید:
پیش از حضور در نمایشگاه مطبوعات آیا تصور می کردید در چنین مکانی مورد ضرب و شتم قرار بگیرید؟
مطلقاً نصور نمی کردم که حضور من درنمایشگاه برای جماعتی آزار دهنده باشد. درهمان بدو ورود جوانانی به من اظهار محبت کردند. جوانی بسیجی با من همراه شد و پرسش هایی مطرح کرد که من هم با حوصله پاسخش را دادم. مثلا سوال های او این بود که چه شد از آن سوی به این سوی کوچیدم و شدم منتقد نظام و رهبری. سوال های او پاسخ های مرا به همراه داشت که کاملا قانعش کرد. بنابراین دست همدیگر را فشردیم و ازهم جدا شدیم.
یعنی اتفاق خاصی نیفتاده بود تا عده ای با حضور شما مخالفت کنند؟
پس از آنکه وارد سالن نمایشگاه شدم، عده ای ازجوانان خبرگزاری ایلنا دوره ام کردند که به غرفه ما بیایید. درهمان حال به تقاضای یکی دو جوان برای عکس گرفتن پاسخ مثبت دادم و در کنار آنها ایستادم وعکسی گرفتند. در این زمان جوانی بلند بالا ازخبرگزاری فارس آمد و مرا به داخل غرفه خودشان دعوت کرد. گفتم: چشم، اول به غرفه ایلنا می روم وسپس به غرفه شما می آیم.
در آن زمان آقای بروجردی، نماینده مجلس در داخل غرفه خبرگزاری فارس با میکروفن برای پنج از مخاطبان خود صحبت می کرد.
به غرفه ایلنا رفتم. داشتیم با هم آشنا می شدیم که یک جوان، جلوی غرفه ایلنا آمد و شروع به تکه پرانی کرد. مثلا می گفت که ما با آنهایی که با بی بی سی و جرس و رادیو فردا مصاحبه می کنند، حرف نمی زنیم.
با امضای دفتر ایلنا از غرفه این خبرگزاری خارج شدم. اما دربیرون از غرفه ایلنا بیست نفری احاطه ام کردند.
این افراد چه کسانی بودند و چه می گفتند؟
آنان عمدتا جوانانی با چهره های متداول بسیجیان بودند. یکی از آنان از من پرسید: شما پوپولیست هستی یا روشنفکری ازجنس لیبرال؟" من در جواب گفتم: "تلاش می کنم فارغ ازاین اصطلاحات، انسان باشم." دیگری با هیجان و کمی عصبانیت پرسید: "تعریفت ازانسان چیست؟" گفتم: "این که ازدروغ و دروغگو پرهیز کنم و درستی و پاکی را ارج بنهم، ازدیوار اعتماد و خانه کسی بالا نروم و خیلی از خصوصیات یک انسان مسلمان را داشته باشم." دیگری با عصبانیت پرسید: "وقتی همه مراجع بهاییان را نجس وفرقه ضاله می نامند تو چرا از آنها دفاع می کنی؟" من گفتم: "خود شما اگر در یک خانواده بهایی به دنیا می آمدی همین حالا بهایی بودی و دوست داشتی با تو با انسانیت رفتار کنند، مثل اقلیت شیعه درعربستان سعودی که ما حمایتشان می کنیم و از حاکمان سعودی می خواهیم که مراعاتشان کنند و آنان را بعنوان شهروندان عربستان به رسمیت بشناسند." دیگری که خیلی عصبانی بود، نعره کشید که تو خون به دل خانواده های شهدا کرده ای." من در جواب گفتم: "اما من خانواده های شهدای بسیاری می شناسم که مرا و قلم مرا تایید می کنند." دیگری غرید که چرا نامه هایت را محرمانه برای رهبرنمی فرستی؟ گفتم: "مگرحوادث خونین سال ۱۳۸۸ و دزدی های سپاه و خواص و آقازاده ها در خفا صورت گرفته و می گیرد که من محرمانه نامه بنویسم؟" همچنین گفتم که من پیش تر نامه محرمانه برای رهبرنوشته ام. در این زمان یکی پرخاش کرد که چرا با بی بی سی و رادیو فردا مصاحبه می کنی؟ به او گفتم که شما به ضرغامی بگو تا با من مصاحبه کند و من کتبا امضا می دهم که دیگر با رسانه های خارجی مصاحبه نکنم. یکی با آرامش پرسید: "خط مشی شما چیست؟" گفتم: "پسرم، من این سخن بزرگان دینی مان را سرلوحه کارخود قرارداده ام، هرچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند." در این میان یکی که قد بلندتری داشت با هیجان از من پرسید: "شما برای این ادعا که مجتبی خامنه ای هفتصد میلیون تومان از شهرام جزایری پول گرفته است، سند داری؟" گفتم: "هشتصد میلیون تومان پول گرفته ونه هفتصد میلیون تومان." گفت: "قبول، سند داری؟ اگرسندت را نشان ما بدهی همه ما در رکاب شما منتشرش می کنیم." گفتم: "سندش هم هست اما اجازه بدهید آقا مجتبی از من شکایت کند تا من سند را به قاضی بدهم." دراین فواصل همان کسی که جلوی غرفه ایلنا تکه پرانی می کرد، مشغول کارخود بود و در لابلای صحبت با جوانان معترض، فحش هایی نثارمن می کرد. در اینجا فشار بر من فزونی گرفت و نمایشگاه به این سو متمایل شده بود.
آیا کسی در حمایت از شما سخنی نگفت؟
یکی دو جوان به جانبداری ازمن با این بیان که چند نفربه یک نفر؟ بگذارید نفس بکشد، به میان آمدند. اما آن جوان تکه پران کار خودش را کرد و نعره زد: مرگ برمنافق. یکی دونفر همراهی اش کردند. شعار بعدی این بود: نوری زاد، بی بی سی، پیوندتان مبارک. به آنها گفتم: "شما دارید سند می شوید برای فیلم هایی که من با عنوان «شعبان بی مخ ها» ساخته ام. چرا هوار می کشید، برویم یک گوشه یا برویم داخل غرفه خود شما تا با هم صحبت کنیم. در این بین همان جوان تکه پران یک مشت به سینه من کوفت و گفت: ما با منافق ها نمی نشینیم و بعد از این گفته، شعارداد: منافق بروگمشو. دیگران هم با او همراهی کردند. دوستان جوانی که به کمک من آمده بودند، مرا به سمت در خروجی نمایشگاه بردند. در راه، شعار دهندگان فزونی یافتند و به بیست نفری رسیدند. البته شاید سیصد نفری هم تماشا می کردند. در این بین همان جوان تکه پران، سه بار ازپشت سر به من لگد زد و در راه خروج از سالن به صورت من آب دهان انداخت.
آیا حراست نمایشگاه برای جلوگیری از توهین و ضرب و شتم شما و حمایت از حق شما برای بازدید از نمایشگاه کاری انجام نداد؟
حراست به کمک آمد. درمسیر و در زمانی که در حال خروج بودیم، یکی پا روی پای من گذاشت که من پخش زمین شدم. جوانی که مرا همراهی می کرد، بلندم کرد. از در سالن بیرون زدیم. در را بستند تا شعاردهندگان بیرون نیایند. جمعی ماندند اما جمعی دیگر بیرون آمدند. شعارمی دادند و ناسزا می گفتند. حتی یکی داد می زد که منافق ازایران برو بیرون. یک اتومبیل که داخلش دوجوان بود ازراه رسید. مرا سوار آن کردند. جوان راننده که هاج و واج مانده بود، عقب جلو کرد و مرا از مهلکه بدر برد. اما جماعت شعبون بی مخ با لگد اتومبیل آن جوان را لگدمال کردند. اتومبیل رفت صافکاری. چهارصد تومانی خرج جای پای آن لگدها شد. هرچه کردم پول آن را از من نگرفتند. خود جوان هایی که مرا همراهی کرده بودند، مزد صافکار را دادند. التماس و خواهش من و اینکه ترمیم این خسارت به عهده من است، بجایی نرسید.
ماموران پلیس چطور؟ آیا آنها برای جلوگیری از ضرب و شتم شما وارد عمل نشدند؟
درآن هیاهو هیچ پلیسی سرنرسید تا بگوید، این لگدهایی که می زنید جرم است. چه می گویم؟ مگر به پلیس آموخته ایم که از شعبون بی مخ ها بپرسد که چرا؟ ومگرمی تواند؟ پلیس بود وجلوی چشمش جماعت شعبون بی مخ از دیوار سفارت انگلیس بالا رفتند و آبروی ما بردند.
در آن زمان به موضوعی فکر می کردید؟
کاش بجایی می رسیدیم که فکر را با فکر و سخن با سخن و نوشته را با نوشته پاسخ می گفتیم. و دراین میان به قانون بها می دادیم.
مژگان مدرس علوم
امروز: در حالی كه افزایش 65 درصدی نرخ بلیت هواپیما از سوی برخی خبرگزاری ها مصرح شده است، رئیس انجمن شركت های هواپیمایی اعلام افزایش نرخ بلیت هواپیما از سوی خود را تكذیب كرد.
به گزارش ایلنا، عبدارضا موسوی گفت: اخباری كه به نقل از بنده در خبرگزاری ها درج شده است صحت ندارد چون بنده از اعضای شورای عالی هواپیمایی نیستم و صلاخیت اعلام نرخ بلیت را ندارم.
وی با اشاره به عدم تخصیص ارز مبادله ای به شركت های هواپیمایی افزود: در حال حاضر شركت های هواپیمای ارز مورد نیاز خود را از بازار آزاد تهیه می كنند.
رئیس انجمن شركت های هواپیمایی با توجه به اینكه قیمت بلیت هواپیما متاثر از نرخ سوخت و نرخ ارز است، گفت: افزایش قیمت بلیت هواپیما در حال حاضر با توجه به شرایط ارزی است و درصورتی كه نرخ سوخت افزایش یابد قطعا در قیمت بلیت هواپیما موثر است.
امروز: بانك مركزی درحالی امروز نرخ های جدید ارز برای اتاق ارزی را اعلام كرد كه نرخ پوند نیز در كنار سایر ارزها امروز برای اولین بار رونمایی شد.
به گزارش ایلنا، قیمت انواع ارز امروز نسبت به روز گذشته كاهش چندانی نداشته است،تنها لیر ترکیه و وون کره جنوبی با كاهش مواجه بودند.
براساس این گزارش قیمت هر دلار آمریكا امروز در اتاق ارزی 2495 تومان، یورو 3193 تومان، درهم از 679 تومان،روپیه 45 تومان،یكصد ین ژاپن 3110 تومان،لیر 1401 تومان،یوان 399 تومان، رویل 70 تومان و یك هزار وون كره 2300 تومان اعلام شد.
بانك مركزی همچنین امروز نرخ هر پوند انگلیس را برای اتاق ارزی 3990 تومان اعلام كرده است.
امروز: خواهر مهدی هاشمی گفت: صبح امروز پزشک مهدی بعد از معاینه وی به این نتیجه رسید که به دلیل آسیبهای جدی ریوی دوره جنگ باید پیش از آنژیوگرافی تستهای ریوی انجام شود.
به گزارش ایلنا، فاطمه هاشمی با اشاره به ملاقات امروز خانواده با مهدی هاشمی تصریح کرد: متاسفانه شب گذشته ضربان قلب و فشار مهدی افزایش یافت. علاوه بر این به دلیل مشکلات شیمیایی و ریوی دوره جنگ صبح امروز پزشک با معاینه وی تشخیص داد که باید پیش از آنژیوگرافی تستهای ریوی انجام شود.
وی با بیان اینکه همه خانواده و همچنین آیت الله هاشمی نیز امروز برای ملاقت با مهدی به بیمارستان آمدند، گفت: پدرم امروز صبح پیش از رفتن به دفتر کار خود، بار دیگر از مهدی عیادت کرد.
هاشمی همچنین در خصوص چگونگی حضور وکلای مهدی هاشمی در بیمارستان یادآور شد: روز گذشته آقای علیزاده طباطبایی به همراه پدرم به ملاقات مهدی آمد اما از امروز اجازه ملاقات تنها محدود به اقوام درجه یک شده و وکلا نیز اجازه ملاقات با برادرم را ندارند.
امروز: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به نحوه حضورش در انتخابات آتی ریاست جمهوری گفت: من همچنان در حال بررسی این موضوع هستم که به عنوان کاندیدا در انتخابات شرکت کنم یا خیر.
به گزارش ایلنا، محمدرضا عارف در این زمینه خاطرنشان کرد: اگر حضور من در انتخابات قطعی شود به سرعت اعلام خواهم کرد ولی هنوز در این مورد به نتیجهای نرسیدهام.
عارف گزینه مناسب برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را فردی دانست که بتواند مشکلات و مسائل پیش آمده را حل کند و درک مناسبی از شرایط فعلی داشته باشد.
وی در این مورد تاکید کرد: حضور حداکثری مردم برای ما مهم است و همچنین کسی باید بر سر کار بیاید که توانایی حل مشکلات را داشته باشد و بتواند با دنیا ارتباط خوبی برقرار کند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در خصوص شرکت کاندیداهای اصولگرا در انتخابات برای حل مشکلاتی که دولت اصولگرا پدید آورده نیز تصریح کرد: نگاه من به انتخابات نگاهی فراجناحی است من معتقدم که ما نباید به انتخابات نگاه جناحی داشته باشیم. کسی باید بیاید که بتواند مشکلات را حل کند مشکلاتی که طی سالیان انباشته شده و اکنون در مسیر اشتباهی قرار گرفته است.
رئیس هیات مدیره بنیاد باران ضمن تاکید بر نگاه فراجناحی به انتخابات گفت: شرایط کشور در حال حاضر ایجاب میکند که نگاه ما فراجناحی باشد و جناحها به سمت فردی بروند که بتواند مشکلات را حل کند. چرا که ادامه وضع موجود نگران کننده است و در نهایت مردم تصمیم گیرندهاند و آنها هستند که کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب خواهند کرد.
عارف ضمن تکذیب حضورش در دیدار روز گذشته اصلاح طلبان با آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: خبر برگزاری جلسه اصلاح طلبان با آقای هاشمی را که گویا گفته شده من نیز در آن حضور داشتم دیشب از روی برخی از سایتها خواندم در صورتی که دوشنبه روز پرکار من است و من اصلا در این جلسه حضور نداشتم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر