-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

Latest News from 30Mail for 11/15/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1391/8/24




 

کیوان
لابیرنت

تهران خسته است. پایتخت، مثل پدری که حالا اون‌قدر پیر شده که حتی نمی‌تونه از خودش هم مراقبت کنه، مظلوم شده. گوشه‌گیر شده. ساکت شده. می‌خواد خودش رو قوی و سَرزنده نشون بده اما چند ساعت بارندگی توی فصل پاییز که قاعدتاً چیز عجیب و غریبی نیست و انواع و اقسام دستگاه‌ها و سایت‌های هواشناسی هم از چند ماه قبل، روز و ساعت و دقیقه و منطقه‌ی بارش رو هم مشخص کرده بود چنان این شهر رو آشفته و عصبانی می‌کنه که آدم دلش برای این شهرِ پیر، می‌سوزه.

تهران خسته است. خسته‌تر از همه‌ی ساکنین بومی و غیربومی‌اش. آدم‌هایی که وقتی پاشون به پایتخت می‌رسه و توی یکی از همین بی‌شمار قهوه‌خونه‌ها هنوز یه چایی دَم کشیده و نکشیده از گلوشون پایین نرفته، موندگار می‌شن و هنوز شمال و جنوبش رو یاد نگرفته خودشون رو بچه‌ تهرون می‌دونند.

تهرانتهران خسته است. آشفته است. بی‌خواب و پریشون احواله. نَه روز آرامش داره و نه شب. سیصدوشصت‌و‌پنج روزِ سال و دریغ از یک روز هوای سالم و پاک؟! آخه این انصافه؟ این همه دود، بوق، ترافیک، شلوغی، گدا و گرونی.

تهران خسته است. شهر مثل پدری که از زور کشیدن سیگار، به نَفس تنگی افتاده و به زور پله‌ها رو بالا میاد ریه‌هاش مشکل داره. شُش و کبد و قلب و زانوهاش مشکل داره. رو نمی‌کنه وگرنه عینهو قوری شکسته، با بَند و چَسب و آیه‌الکرسی سَرپا مونده. اگه از شرم و حیاء نبود خودش اعتراف می‌کرد خیلی شب‌ها خودش رو خیس می‌کنه.

تهران خسته است. این شهر پُر ابهت، برای من بهترین شهر دنیا، دوست‌داشتنی‌ترین پایتخت، نَفسش به شماره افتاده. سینه‌اش خِس‌خِس می‌کنه. دیگه حتی قرص‌های آرام‌بخش هم خوابش نمی‌کنه. کابوس می‌بینه. جنگ، زلزله، برف و بوران، حتی شاید آتشفشان خاموشِ قرن‌ها خوابیده کنار گوشش.

تهران خسته است. ضربانِ قلبش جا مونده از ثانیه‌های ساعت. چهار تا منظم می‌زنه، دو تا نامنظم و بقیه‌اش گم می‌شه توی روزهای خیلی دور. خاطرات سیاه‌وسفید. لاله‌زار. سرآسیاب. چاتانوگا. ته خط. دولاب. حموم بازارچه. یخچال. شمرون...ای وای. ای وای. نمیر تهران.

* تیتر از سی‌میل

blogs@30mail.net

 




 
 

1391/8/24




 

لنگ‌دراز

آن عکسی که با مادرش پای آرام‌گاه خیام ایستاده، همان. درخت‌های خلوت زمینه، کتیبه‌های لوزی لوزی و خودش که دست انداخته گردن زن میان‌سال.

بار اولی که عکس را دیدم طولانی روی جزئیاتش گیر افتادم. حتا آن دختربچه‌ی سفیدپوشی که در دوردست راه می‌رفت. بعد نمی‌دانم چطور شده بود که گریه کرده بودم. از آن گریه‌هایی که تا چند لحظه قبلش عادی هستی و اشک یک دفعه غافل‌گیرت می‌کند.

بعد داشتم به خیانت عکس‌های پرسنلی فکر می‌کردم. هیچ چیز هولناک‌تر از عکس سه در چهار اداری با زمینه‌ی سفید برای نشان دادن مرده‌ها نیست. انگار قصه‌ی زندگی‌شان را چیده باشی و پوسته‌‌اش را سلول به سلول گذاشته باشی پیش روی مخاطب. بی‌ حکایت و بی‌ حس و منجمد.

عکس پای یادبود خیام ولی تمام داستان را برایم تعریف کرد. مشابه‌ش را در آلبوم‌های خانوادگی‌ زیاد دیده بودم؛ پشت همه‌شان را با خودکار آبی تاریخ زده‌ و نوشته‌ بودند «سفر مشهد».

* تیتر از سی‌میل

blogs@30mail.net




 
 

1391/8/24




یک فروند هلی کوپتر امدادرسان هوانیروز صبح روز چهارشنبه (۲۴ ابان ماه) در شهر مشهد، در شمال شرقی ایران، سقوط کرد و ۱۰ سرنشین آن کشته شدند.

مقام‌های رسمی می‌گویند این هلی کوپتر به دلیل مه آلود بودن هوا با کابل فشار قوی برخورد و سقوط کرده است.

دکتر وفایی‌نژاد، رئیس مرکز مدیریت و حوادث فوریت‌های پزشکی مشهد، گفته که این هلی کوپتر برای امدادرسانی به حادثه تصادف یک مینی بوس در محدوده ملک آباد مشهد به محل حادثه اعزام شده بود.

به گفته وی، این هلی کوپتر حامل پنج مصدوم حادثه تصادف، چهار کادر پروازی و یک تکنیسین اورژانس بود.

بر اساس گزارش خبرگزاری‌های ایران، هشت سرنشین این هلی کوپتر در سانحه سقوط، در دم جان باختند.

منابع: ایسنا و مهر

مرتبط:

سه نفر در سقوط هلی‌کوپتر در جنوب‌شرق ایران کشته شدند
 




 
 

1391/8/23




 

خیزران

کشته شدن یا به تعبیر مسوولین نیروی انتظامی، فوت یک وبلاگ نویس در زندان، یک جنایت است. صبر کنید، رصدگرهای عزیز، منظور من آن جنایتی نیست که شما فکر می کنید، نه من منظور دیگری دارم و شما هنوز نمی توانید این نوشته من را به عنوان مهر تایید بر جهت گیری من بر علیه جمهوری اسلامی بزنید، کاری که با خیلی های دیگر کرده اید. نه، منظور من جنایت بر علیه جمهوری اسلامی است. جنایتی که مشابه آن قبلا هم اتفاق افتاده است و نقطه سیاهی بر کارنامه حقوق بشری ایران اضافه کرده است.

قبل از این، زهرا کاظمی، عکاس دو تابعیتی، در زندان های جمهوری اسلامی کشته شد و گفته شد که با اصابت جسم سخت به سر فوت کرده است. زهرا بنی یعقوب،  در زندان فوت کرد، محسن روح الامینی در کهریزک به شهادت رسید. اینها همه جنایت هایی هستند که در آن مباشر، مسوولیت جنایت خود را به گردن جمهوری اسلامی انداخته است. در واقع به جای قصاص یک آدم که جنایت کرده است، یک کشور مسوولیت جنایت را به زور به عهده گرفته است.

هر چقدر که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تلاش کند که روندهای قضایی را اصلاح کند، ناگهان دستی از غیب سر می رسد و کسی را در زندانی، مجبور به فوت می کند. این در حالی است که مسوولیت زندانی در زندان به عهده حکومت است و اگر کسی قصوری کند، مسوولیت محاکمه وی نیز با حکومت است. اما در سلسله مسوولیت، اتفاقاتی می افتد و آبروی ایران، فدای یک مجرم می شود.

جا دارد، رییس جمهور نامه بنویسد و درخواست بازدید از زندان ها را دوباره تکرار کند زیرا به عنوان مسوول نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی، رسیدگی به این مساله به عهده وی است. از سوی دیگر، رییس قوه قضائیه، همان طور که گفته است، باید با جدیت برای رفع این بی آبرویی اقدام کند. یک نفر کشته شده است و پی گیر خون، خود جمهوری اسلامی باید باشد. 

یعنی دادگاه عامل این جنایت برگزار خواهد شد یا باز هم مانند آنان که اسم بردم، جانی از عقوبت خواهد گریخت؟

به نظر من، جای اصلی دخالت شورای عالی فضای مجازی این جاست، زمانی که جنایتی به پلیس تخصصی این حوزه نسبت داده می شود، و در این حوزه تاثیر شدیدی می گذارد، وقت ورود شورای عالی فضای مجازی است. و گرنه شورایی که نه در فیلترینگ دخالت می کند نه در چنین مواردی مثل کشته شدن یک بلاگر، دیگر چه شورای عالی ای است؟

 

پی نوشت: این سایت در سیستم ساماندهی ثبت شده است، قبل از اقدام برای فیلتر کردن، لطفا به رویه قانونی وضع شده توسط خودتان پای بند باشید.

blogs@30mail.net




 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته