-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

Latest News from Emrooz for 11/25/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: علی دایی کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران صبح امروز دو کامیون محموله وسایل گرم و غذای سرد برای مردم زلزله زده ورزقان ارسال کرد.
به گزارش فارس، در شرایطی که سرمای شدیدی مناطق زلزله‌زده ورزقان و برخی از شهرستان‌های آذربایجان شرقی را در برگرفته است و هنوز هم ساکنان این مناطق با مشکلاتی مواجه هستند، علی دایی دو کامیون محموله پوشاک گرم و وسایل اولیه برای زندگی ساکنان این منطقه راهی ورزقان و سایر شهرستان های زلزله‌زده کرد.
وی برای دومین بار است که پس از سفر به ورزقان و دیدار از مناطق زلزله‌زده این شهرستان، این اقدام خداپسندانه را انجام داده است.
مردم ورزقان در حالی با سرمای شدید مواجه هستند که هنوز از سرپناه مناسب برای محافظت از سرما برخوردار نیستند.


 


امروز: هفته‌نامه بریتانیایی «اکونومیست» در شماره تازه خود جدولی را منتشر کرده که در آن «بهترین» کشورها برای آغاز زندگی کودکان در سال ۲۰۱۳ فهرست شده‌اند؛ در این جدول، ایران از میان ۸۰ کشور در جایگاه ۵۸اُم قرار گرفته است.
در این جدول که تحت عنوان «جهان در سال ۲۰۱۳» منتشر شده دورنمای زندگی کودکانی که در سال جدید میلادی در کشورهای مختلف به‌دنیا می‌آیند تا سال ۲۰۳۰ بررسی شده که بر اساس داده‌های این بررسی، کشور سوئیس «بهترین کشور برای به دنیا آمدن در سال ۲۰۱۳» توصیف شده‌ است.
در صدر جدول پس از سوئیس، به ترتیب استرالیا، نروژ، سوئد، دانمارک، و سنگاپور قرار گرفته‌اند. ایالات متحده و آلمان هر دو در رتبه شانزدهم، امارات متحده در رتبه هجدهم، عربستان سی‌وهشتم و ترکیه در جایگاه پنجاه‌ویکم قرار گرفته‌اند.
به گزارش رادیو فردا نیمی از ده کشور صدر جدول از کشورهای اروپایی هستند، اما در میان ده کشور نخست، در حوزه یورو تنها کشور هلند (با رتبه هشتم) دیده می‌شود.
پس از ایران که در جایگاه ۵۸اُم قرار گرفته به ترتیب کشورهای تونس، مصر، بلغارستان، ال‌سالوادور، فیلیپین، و سری‌لانکا قرار دارند. سه کشور قعر این جدول به ترتیب اوکراین، کنیا و نیجریه هستند.
شاخص‌های مورد محاسبه در این بررسی، عواملی چون کیفیت زندگی، میزان ابراز رضایت در نظرسنجی‌ها، اقلیم و جغرافیا، چشم‌انداز اقتصادی، شیوه کشورداری حکومت، آزادی‌های سیاسی، امنیت، انسجام اجتماعی و شمار زیادی از عوامل دیگر هستند.
جدول یادشده از سوی «واحد اطلاعاتی اکونومیست» منتشر شده که یک شرکت مستقر در لندن و وابسته به نشریه «اکونومیست» است؛ این شرکت در بیش از ۴۰ کشور شعبه دارد و در حدود ۶۵۰ کارشناس و تحلیلگر امور کشورها را در استخدام خود دارد.
این شرکت جدول مشابهی نیز در سال ۱۹۸۸ منتشر کرده‌ بود که در آن، ایران در جایگاه ۴۸اُم قرار داشت. با این حساب، با وجود آن که در آن سال کشور ایران هشت سال جنگ با عراق را پشت سر گذاشته‌ بود، جایگاه آن هنوز ۱۰ رتبه بالاتر از رتبه کنونی قرار داشت.


 


امروز: مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر ایران از نجات جان 300 سیل‌زده توسط 115 امدادگر در بوشهر خبر داد.

به گزارش ایسنا، حسین درخشان در تشریح خدمات ارایه شده در حادثه سیل و آبگرفتگی بوشهر گفت: در این حادثه بر اثر جاری‌شدن سیل 300 تن دچار حادثه شدند.

وی با بیا اینکه با اعلام خبر وقوع سیل و آبگرفتگی در بوشهر 12 تیم عملیاتی به همراه 19 دستگاه موتور پمپ و لجن‌کش به محل حادثه اعزام شد گفت:115 امدادگر مستقر در مناطق آسیب‌دیده توانستند به 300 تن سیل‌زده امدادرسانی کنند.

مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر ایران با بیان اینکه امدادگران 65 تن از سیل‌زدگان را اسکان اضطراری دادند، گفت: دو واحد مسکونی بر اثر جاری‌شدن سیل تخریب شد.

درخشان با بیان اینکه امدادگران آب 65 واحد مسکونی را با استفاده از تجهیزات تخلیه کردند، گفت: امدادگران تا پایان عملیات در محل حادثه حضور خواهند داشت.


 



امروز: آیت الله سید علی محمد دستغیب در سخنرانی هشتمین از ماه محرم امسال، در تفسیر موقعیت درونی و بیرونی امام حسین(ع) که به قیام ایشان منجر شد، گفت: "امام حسین علیه السلام از یک سو مى‌داند که سر رشته‌ى همه‌ى امور در دست خداوند است و او بر هر کارى توانا است و همه‌ى عالم ظهور جلوه‌ى او است و غیر از وجه او وجهى نیست. امّا از سوى دیگر مى‌داند که فاسقى مثل یزید شایسته‌ى ولایت نیست و حتّى در ظاهر هم نباید با او بیعت کرد. این دستور خداوند است و باید به اطاعت آن همّت گماشت."

به گزارش کلمه، این مرجع تقلید مقیم شیراز خاطر نشان کرد که امام حسین "همچنین مى‌داند که وظیفه دارد یزید پلید را رسوا کند و نشان دهد که او و امثال او، تا روز قیامت، صلاحیت خلیفه‌ى مسلمین بودن را ندارند. به همین جهت رسمآ اعلام کرد که قصد خروج به سوى کوفه را دارد و فرمود هر کس آماده است جان خود را در راه خدا فدا کند، با ما رهسپار گردد."

ایشان با اشاره به اینکه "هر کس رسید ابا عبدالله را از این سفر برحذر داشت"، یادآور شد: "او تکلیف داشت ظالم را بشناساند و مردم را از اطاعت او باز دارد. ظالم کسى است که هر چه مى‌خواهد مى‌کند و امیال و شهواتش را بر فرامین خدا مقدّم مى‌دارد... کسى که حق است و در راه حق قدم برمى دارد، ترسى از چیزى ندارد، چه تنها باشد و چه با دیگران."

متن کامل سخنان آیت الله دستغیب که در وب سایت حدیث سرو منتشر شده، بدین شرح است:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«اِلَهِی کَیْفَ أعْزِمُ وَ أنْتَ الْقَاهِرُ وَ کَیْفَ لاَ أعْزِمُ وَ أنْتَ الآْمِرُ»

«اى خدا! چگونه بر کار خود عزم کنم و حال آنکه تویى قاهر و چگونه عزم نکنم در صورتى که تو فرمان داده‌اى.»

خداى تعالى در کار خود قاهر و غالب است؛ (وَ اللهُ غالِبٌ عَلى أمْرِهِ) (یوسف، ۲۱)

عالم امر در مقابل عالم خلق است؛ یعنى همان طور که مخلوقات را خلق کرده و آنها را تدبیر مى‌کند، عالم روح و ملکوت را نیز تحت اراده خود دارد.

خلقت بشر به طور کامل در دست خداى تعالى است و او مراحل مختلف تبدیل شدن یک نطفه‌ى گندیده، به یک انسان کامل را تدبیر مى‌کند، نه پدر و مادر نقشى در آن دارند و نه خود انسان. بعد از خلقت نیز این خداوند است که شیر در پستان مادر جارى مى‌کند و محبّت فرزند را در قلب او قرار مى‌دهد و مى‌آموزد و رشد مى‌دهد و تربیت مى‌کند، تا آنجا که طفل بزرگ مى‌شود و به جایى مى‌رسد که فکر مى‌کند خودش همه کاره است و قدرت و حیات و اعضا و جوارحش متعلّق به خودش هست. فراموش مى‌کند چه بود و چه مراحلى را گذراند تا به اینجا رسید! با خالق خود بیگانه مى‌شود و به سختى دقایقى را براى نماز و مناجات با او، که روح و قلب و اصل وجودش از او است، اختصاص مى‌دهد. اگر بگویى چشمت را کنترل کن؛ گوشت را از حرام برگیر؛ زبانت را به گناه نچرخان؛ با دستت ظلم نکن و در افکارت من من نگو، مى‌گوید: دلم مى‌خواهد؛ چشم خودم است؛ زبان خودم است و... .

وقتى اسباب و وسایل برایش فراهم مى‌شود، گذشته‌ى خود را فراموش مى‌کند و حتّى با خداى تعالى به دشمنى برمى‌خیزد؛

(أ وَ لَمْ یَرَ الاْنْسانُ أنّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإذا هُوَ خَصیمٌ مُبینٌ) (یس، ۷۷)

«آیا انسان ندید که ما او را از نطفه‌اى گندیده خلق کردیم و او اینک دشمنى آشکار گردیده است.»

سرانجام هم تبدیل به لاشه‌ى مردار مى‌شود و على رغم میل باطنى خود، به عالم بزرخ مى‌برندش، در حالى که توشه‌اى نیندوخت و متاعى پیش نفرستاد. این وضع مادّى بشر است که ابتدایش نطفه و انتهایش جیفه است و امروزش، منبع کثافات و نجاسات!

رسول خدا صلّى الله علیه و آله به اتّفاق اصحاب خود از جایى عبور مى‌کردند که چشمشان به خرابه‌اى افتاد. فرمود: این خانه‌هاى مجلّل گذشتگان شما است. به تکّه پارچه‌هاى کهنه‌اى که بر زمین افتاده بود اشاره کرد و فرمود: اینها لباس‌هاى فاخرى هستند که بر تن مى‌کردند و با آن فخر مى‌فروخنتد. سپس به نجاسات آنها اشاره کرد و فرمود: این هم غذاهایشان است که مى‌خوردند. این آخر دنیا است.

آدمى فراموش مى‌کند که وابسته‌ى به خداى تعالى است و نمى‌تواند او را از خود جدا بداند. وجود او همراه انسان است و هرگز از او جدا نیست. او واجب الوجود است و انسان، ممکن الوجود. واجب الوجود؛ یعنى آن که همیشه بوده و خواهد بود و افاضه‌ى وجود به همه‌ى موجودات کرده است، امّا نه به این شکل که از خود بگیرد و به دیگرى بدهد، یا آنکه در مخلوقات حلول کند. او احاطه‌ى وجودى به همه‌ى موجودات دارد و با آنها مرتبط است، امّا چگونگى این ارتباط، به سادگى قابل فهم نیست و نیاز به بندگى خدا و توسّل به ائمه اطهار علیهم السلام دارد.

خداى تعالى مى‌فرماید: (هُوَ مَعَکُمْ أیْنَ ما کُنْتُمْ) (او با شما است، هر کجا که باشید) و نیز مى‌فرماید: (نَحْنُ أقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ) (ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم) خداى تعالى جسم نیست. مخلوقات آثار اویند و با او در ارتباطند و او از آنها جدا نیست. منظور از جدا نیست، حلول کردن و چسبیدن نیست. مولا على علیه السلام مى‌فرماید :

«دَاخِلٌ فِی الأشْیَاءِ لا کَشَیْءٍ دَاخِلٍ فِی شَیْءٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الأشْیَاءِ لا کَشَیْءٍ خَارِجٍ مِنْ شَیْء» (کافى، ۱، ۸۶)

«درون اشیا است امّا نه مثل چیزى که درون چیز دیگرى باشد و خارج از اشیا است، نه مانند آنچه بیرون از چیز دیگر باشد.»

این که امام حسین علیه السلام مى‌فرماید: «کَیْفَ أعْزِمُ وَ أنْتَ الْقَاهِرُ» به معناى این نیست که نباید اراده‌ى کارى کرد و تصمیمى گرفت، بلکه باید دانست که یک سر هر اراده و عزمى دست خدا است؛ مثل آن که خداوند یک سر بندى را دست کسى داده و به او گفته باشد هر کارى مى‌خواهى بکن. آن شخص، هم مى‌تواند بند را در چاه بیندازد و گرفتارى را نجات دهد و هم مى‌تواند به گردن کسى بندازد و او را بکُشد، امّا سر دیگر این بند دست خدا است و او هر گاه اراده کند، سر بند را مى‌کشد؛ پس نه انسان مجبور کامل است و نه مختار کامل، بلکه کمى از آن است و کمى از این؛ «لا جَبْرَ وَ لا تَفْوِیضَ بَلْ أمْرٌ بَیْنَ أمْرَیْنِ».

دست خدا در مقابل افعال انسان بسته نیست و هر گاه بخواهد، اراده و خواست خود را بر اراده‌ى انسان چیره مى‌کند.

(وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ)

«یهودیان گفتند: دست خدا بسته است. دستشان بسته باد و لعنت بر آنان به خاطر آنچه گفتند، بلکه دو دست او باز است.»

بنابراین انسان، نه مى‌تواند هر آنچه مى‌خواهد انجام دهد؛ چراکه خداوند قاهر و فرا دست او است، و نه مى‌تواند دست بر روى دست بگذارد و گوشه‌اى بنشیند و تماشا کند؛ چراکه خداى تعالى دستوراتى به او داده و او را مکلّف به تکالیفى کرده است. پس باید به آنچه خدا فرموده گردن نهد و عزم انجام آنها را داشته باشد؛ فرمود نماز بخوان! باید به همان صورت که فرموده نماز بخواند، اگر بیمار شد و نتوانست بایستد، نشسته بخواند. اگر این را هم نتوانست، بخوابد و بخواند و اگر از این هم عاجز شد، با اشاره یا حتّى در قلب خود بخواند.

امام حسین علیه السلام از یک سو مى‌داند که سر رشته‌ى همه‌ى امور در دست خداوند است و او بر هر کارى توانا است و همه‌ى عالم ظهور جلوه‌ى او است و غیر از وجه او وجهى نیست. امّا از سوى دیگر مى‌داند که فاسقى مثل یزید شایسته‌ى ولایت نیست و حتّى در ظاهر هم نباید با او بیعت کرد. این دستور خداوند است و باید به اطاعت آن همّت گماشت، به همین جهت عزم سفر به مکه کرد. در مکه نیز قصد جانش کردند و او با این که خدا را زندگى‌بخش و میراننده مى‌داند، مکلّف است که جان خود را حفظ کند و بى‌جهت خویشتن را در هلاکت نیفکند. همچنین مى‌داند که وظیفه دارد یزید پلید را رسوا کند و نشان دهد که او و امثال او، تا روز قیامت، صلاحیت خلیفه‌ى مسلمین بودن را ندارند. به همین جهت رسمآ اعلام کرد که قصد خروج به سوى کوفه را دارد و فرمود هر کس آماده است جان خود را در راه خدا فدا کند، با ما رهسپار گردد؛

«مَنْ کَانَ بَاذِلا فِینَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَإنَّنِی رَاحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شَاءَ اللهُ تَعَالَى»

«هر کس آماده فداکارى و جانبازى در راه ما است و خویشتن را آماده مرگ نموده، با ما کوچ کند، که من به خواست خداوند متعال بامداد فردا کوچ مى‌کنم.»

هر کس رسید ابا عبدالله را از این سفر برحذر داشت؛ از جفاى کوفیان سخن گفتند؛ از نیرنگ آنان با پدر و برادرش؛ از شهادت مسلم بن عقیل و هانى به عروه و دیگران، امّا حسین علیه السلام عزم عمل به دستور خدا کرده بود و حتّى خود اخبار شهادتش را براى بعضى بازگو مى‌کرد. به اسما بنت عمیس فرمود: این خاک را بگیر و در جایى نگه دار، هرگاه دیدى تبدیل به خون گشته، بدان که مرا کشتند.

او تکلیف داشت ظالم را بشناساند و مردم را از اطاعت او باز دارد. ظالم کسى است که هر چه مى‌خواهد مى‌کند و امیال و شهواتش را بر فرامین خدا مقدّم مى‌دارد.

در بین راه بسیارى از همراهانش که دیدند راه او جز به شهادت ختم نمى‌شود، یکى یکى و گروه گروه جدا شدند و فقط تعداد اندکى باقى ماندند. در یکى از منازل میان راه، کاروان حسین علیه السلام نزدیک خیمه‌ى زهیر بن قین فرود آمد. زهیر از مکّه مى‌آمد امّا از نزدیک شدن به امام پروا داشت. در حال غذا خوردن بودند که کسى آمد و گفت : حسین بن على علیهما السلام تو را مى‌خواند. او ابتدا سکوت کرد، امّا همسرش نهیبش زد که اى زهیر! آیا حسین علیه السلام تو را به سوى خود مى‌خواند و تو درنگ مى‌کنى؟

آرى بسیارند شیرزنانى که مردانه‌تر از مردان پاى دین خود ایستاده‌اند! زهیر نزد امام رفت و طولى نکشید که بازگشت، امّا دگرگون و درخشان. گفت: این خیمه را جمع کنید تا به حسین علیه السلام بپیوندیم، که من دیگر حسینى گشته‌ام.

در بین راه، بعد از قصر بنى مقاتل، پس از ساعتى راه رفتن، حسین علیه السلام اندکى بر روى زین خوابید، پس از بیدار شدن فرمود: (اِنّا للهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ) على اکبر علیه السلام جلو آمد و گفت: چرا آیه‌ى استرجاع خواندید؟ فرمود: اینک ندایى به گوشم رسید که مى‌گفت: این کاروان به سوى مرگ مى‌روند. پرسید: اى پدر! آیا ما برحقّیم؟ فرمود : بله، اى پسرم. جناب على اکبر عرض کرد :

«یَا أبِه اِذَنْ لا نُبالِى بِالمَوتِ»

«اگر چنین است پس باکى از مرگ نداریم.»

کسى که حق است و در راه حق قدم برمى دارد، ترسى از چیزى ندارد، چه تنها باشد و چه با دیگران.

کسى که حق است و در راه حق قدم برمى دارد، ترسى از چیزى ندارد، چه تنها باشد و چه با دیگران


 


امروز: با وجود قول پیگیری مسوولان برای معرفی افرادی که در جریان بازجویی ستار بهشتی موجب مرگ او شده اند، چند روز پس از دفن این زندانی سیاسی که در زمان بازداشت و زیر بازجویی به قتل رسید، ماموران امنیتی مادر او را به دفترخانه ای برده اند و از او رضایت کتبی گرفته اند!

به گزارش کلمه، این موضوع را یک منبع نزدیک به خانواده ستار اعلام کرد و افزود که «می خواهند بازجویان را با این کار و همچنین اعلامیه پزشکی قانونی از مجازات رهایی بخشند.» همزمان، مادر ستار بهشتی هم در گفت و گو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، از تقاضای خود برای ملاقات با رئیس قوه قضاییه و پیگیری موضوع قتل فرزندش در زندان خبر داد.


گوهرعشقی، مادر ستار بهشتی، در مصاحبه ای با کمپین از صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه درخواست کرد که به او اجازه بدهد با او ملاقات حضوری داشته باشد و در خصوص پیگیری مرگ فرزندنش با او صحبت کند: «من از آقای لاریجانی و دادستان تهران تقاضا دارم که اجازه ملاقات به من بدهند تا بتوانم مستقیم با آنها درباره مرگ پسرم صحبت کنم. من یک مادر داغدیده هستم، از آنها خواهش می کنم که به من یک وقت ملاقات بدهند. من نمی خواهم که ستار دیگری ساخته شود، از تمام مسولان تمنا می کنم که پیگیر مرگ بچه ام باشند و از خونش نگذرند... من هیچ چیز نمی خواهم جز اینکه مسولان قاتلان پسرم مجازات شوند.»

مادر ستار در واکنش به برخی اظهارنظرهای مطرح شده توسط مسوولین در خصوص اینکه مرگ ستاربهشتی به دلایل طبیعی و یا بیماری او بوده است، نیز گفت: «من اصلا این حرف را قبول نمی کنم. ستار ۳۵ سالش بود و سالم. نه بیماری قلبی داشت که می گویند قلبش گرفته است و نه هیچ مشکل دیگری داشت. سه شنبه ای بچه ام را بردند سه شنبه هفته بعدش گفتند بیا و جنازه اش را بگیر. آخر من چطور می توانم باور کنم که مرگ او طبیعی بوده است.»

گوهر عشقی با اظهار اینکه او حتی اجازه دیدن فرزندش را برای آخرین بار نداشته است، گفت: «اگر به مرگ طبیعی مرده بود چرا به ما اجازه ندادند که خودمان بشوریمش، خودمان همه مراسم دفن و کفنش را انجام دهیم. چرا دخترم را تهدید کردند و بهش گفتند اگر به خودت رحم نمی کنی حداقل به بچه ۶ ماهه ات رحم کن؟ چرا نگذاشتند من برای آخرین بار صورت پسرم را ببینم. یکی از نزدیکان مان فقط توانست ستار را ببیند که می گفت کفنش در قسمت پایین پاهایش خونی و بدنش کبود بوده است.»

مادر ستار بهشتی با اعتراض به جوابیه پزشک قانونی گفت: « من می خواهم به پزشکانی که نوشته اند ستار به مرگ طبیعی مرده است، بگویم فقط روز قیامت را در نظر داشته باشید. آنها دروغ می گویند و من حرف هایشان را اصلا قبول ندارم.» مادر ستار بهشتی با اظهار اینکه برای مصاحبه با رسانه ها تهدید می شود به کمپین گفت:« به من می گویند مصاحبه نکن. من هم می گویم که دیگر از هیچ چیز نمی ترسم. من ازخون بچه ام نمی گذارم.می گویم آنقدر مصاحبه می کنم تا بالاخره جواب بگیرم.»

گوهر عشقی در پاسخ به اینکه آیا به دفن سریع پسرش رضایت داده و آیا اعتراضی به ندیدن جنازه پسرش نداشته است گفت:« همه چیز سریع اتفاق افتاد. همه کارها را ماموران انجام دادند، حتی زیر جنازه را هم ماموران گرفته بودند و فقط من و دخترم لااله الله را می گفتیم. به ما اجازه هیچ کاری را ندادند. بهشان التماس کردم که بگذارند برای آخرین بار پسرم را ببینم اما قبول نکردند. گفتند فقط جنازه در قبر باز می شود. من اصلا پسرم را برای آخرین بار ندیدم. کل نماز خواندن و دفن کردن نیم ساعت طول کشید.»

وی خطاب به مسولانی که تا به حال پیگیر مرگ فرزندش بودند، گفت:« من از تمام مسولانی که دنبال پرونده پسرم بودند تشکر می کنم و می خواهم تا روشن شدن قضیه تلاش کنند.» خانم عشقی در پایان در حالیکه به شدت متاثر بود، خطاب به ستار بهشتی گفت:«راضی ام ازت، خدا راضی ازت باشد. افتخار می کنم که مادرش هستم، شیرم را حلالش می کنم.»

صدای مصاحبه مادر ستار بهشتی را از اینجا بشنوید


 


امروز: آمارهای دولتی حاکی از آن است که چوب بهره برداری شده در مجموع سال های ۸۹ و ۹۰ از جنگل های شمال ایران بالغ بر ۱.۵ میلیون مترمکعب است.

متخصصان جنگل با انتقاد از این بهره برداری که البته ظاهرا به شکل قانونی صورت می گیرد می گویند که جنگل های شمال در حال حاضر به قدری آسیب دیده اند که تاب این برداشت گسترده را که به شکل متمرکز انجام می شود، ندارند.

هادی کیادلیری، رییس انجمن جنگلبانی در گفت و گو با CHN با بیان این مطلب گفته است: عدد ۱.۵ میلیون مترمکعب که در آمارهای دولتی وجود دارد، رقم رسمی است و به طور قطع بهره برداری های غیر قانونی نیز وجود دارد و در نهایت چیزی که از جنگل برداشت می شود بیش از این ارقام است.

این میزان بهره برداری گسترده و متمرکز از جنگل های شمال در جایی صورت می گیرد که به گفته " کیادلیری"، دیدگاه های دولتی در مورد بهره برداری از جنگل باید تغییر کند چون جنگل های شمال به حدی آسیب دیده اند که تاب و توان چنین حجم گسترده بهره برداری را ندارند. ضمن این که وجود آفات و بیماری ها و نیز خشکسالی خود به خود میزان قابل توجهی از جنگل ها را نابود و موقعیت جنگل ها را شکننده تر می کند.

نابودی گونه های منحصر به فرد جنگل های ایران

بهره برداری گسترده و نگاه تک هدفی به جنگل در حالی از سوی دولت اعمال می شود که به اعتقاد متخصصان جنگل، تولید چوب تنها یکی از کارکردهای جنگل است.

کیادلیری با تاکید بر این که جنگل شمال مانند مریضی است که نمی توان از آن خون گرفت، گفت: «این دیدگاه که جنگل منبعی برای تولید چوب است باید تغییر کند، وقتی جنگل با این دیدگاه تک هدفی مدیریت می شود، واضح است که این همه آسیب می بیند.»

هر سال باید منتظر مرگ دسته جمعی گونه های مختلفی در جنگل های شمال ایران باشیم. «کیابندری» با بیان این مطلب گفت: «گونه شمشاد که مختص جنگل های ایران بود نابود شده است و حالا ظرف چند سال آینده جنگل های شمال نیز به سرنوشت جنگل های غرب دچار شده و نابود می شوند.»

چیزی به نام جنگل های شمال وجود خارجی ندارد!

کیادلیری با بیان این که جنگل های شمال از جنگل های کهنسال دنیا به حساب می آیند و بر این اساس حفاظت از آن ها حساس تر است، گفت: «چیزی به نام جنگل در جنگل های شمال وجود ندارد چون جنگل مجموعه ای از درختان و حیات وحش است و در واقع در جنگل های شمال در حال حاضر تنوع زیستی و حیات وحش از بین رفته است.»

به گفته او، درخت مهم ترین و نخستین عضو جنگل است اما در نبود تنوع زیستی، درخت به تنهایی جنگل محسوب نمی شود.

بهره برداری بی رویه از جنگل های شمال در حالی صورت می گیرد که کارشناسان معتقدند یکی از دلایل بسیار مهم در تشدید سیل های ویرانگر سال های اخیر در شهرهای شمالی، از بین رفتن پوشش گیاهی و قطع درختان جنگل است.


 


امروز: در راستای افزایش فشارها بر فعالان ملی گرا مصطفی بادکوبه‌ای، شاعر، جهت اجرای حکم به بند ۳۵۰ منتقل شده و همچنین ۱۲ فعال سیاسی ملی گرا بازداشت و سه تن از آنان پس از چند ساعت آزاد شدند.

به گزارش کلمه، مصطفی بادکوبه‌ای شاعر ملی روز چهارشنبه اول آذرماه ۱۳۹۱ پس از مراجعه به دادسرای شهید مقدس مستقر در زندان اوین روانه بند ۳۵۰ شد.

این زندانی سیاسی درتاریخ ۱۳۹۱/۱/۲۰ توسط وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲۲پس گذراندن ۶۴ روز حبس در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ و ۲۴۰ با سپردن وثیقه آزاد شد. وی توسط قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از شعرخوانی در انجمن‌ها و حضور در عرصه تبلیغات مجازی و همچنین به دلیل داشتن ماهواره مبلغ سیصد هزارتومان جریمه نقدی محکوم شد.

این حکم پس از اعتراض در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ۱۸ ماه حبس تعزیری و پرداخت سیصد هزار تومان جریمه و ۵ سال محرومیت از شعر خوانی در انجمن‌ها و حضور در عرصه تبلیغات تقلیل یافت.

بر اساس این گزارش مصطفی بادکوبه‌ای هنگام ورود به زندان اوین به دوستانش گفته است: تاکیدم بر حس وطن دوستی‌ام و افشاگری‌ها و بویژه شعرهای اخیرم در جهت حرکت جنبش سبز ملت ایران بود که حاکمیت را خوش نیامد و به این سرنوش گرفتار شدم.

در خبری دیگر آمده است هشت فعال سیاسی ملی گرا روز پنج شنبه دوم آذرماه ۱۳۹۱ که در منزل یکی از پیشکسوتان خود میهمان بودند توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند.

بازداشت شدگان نیمه شب گذشته از کلانتری شهرک ناز کرج به مکانی نامعلوم منتقل شده اند.

در پی این اقدام مامورین امنیتی که در منزل شخصی مهندس رضا کرمانی رخ داد ۱۰ تن از افراد حاضر در منزل بازداشت و به کلانتری شهرک ناز کرج منتقل شدند که پس از ساعاتی دو تن از آنان آزاد و ۸ تن به مکانی نا‌معلوم منتقل شدند.

بازداشت شده های روز پنج شنبه حجت کلاشی، اوژن اکبری، فرهاد باغبانی، کسری علاسوند، هومن اسکندری، حسین شهریاری، علیرضا سلیمانی و علیرضا جاوید بوده اند.

بر اساس این گزارش ماموران امنیتی پس از ورود به منزل رضا کرمانی با تفتیش کامل منزل اقدام به ضبط وسائل شخصی وی از جمله کتاب، نوار، سی دی، لپ تاپ، هارد کامپیو‌تر و همچنین مجموعه‌ای از عکس‌های خانوادگی کردند.

همچنین در خبری دیگر در این باره روز گذشته سه تن از فعالین ملی گرا بنام های کوروش زعیم، عیسی خان حاتمی و حسین شاه ویسی در شهر اسفراین بازداشت شده و پس از چند ساعت آزاد شدند.

امسال هم زمان با سالروز کشته شدن فروهر‌ها به شخصیت‌های ملی گرا اخطار شده بود که با هر نوع تحرک و فعالیت آن‌ها برخورد خواهد شد.


 


امروز: لغو اجرای خشکسالی و دروغ در کرمان، پایان غیر مترقبه اجرای نمایش هومن سیدی، متوقف شدن فیلمبرداری فیلم خسته نباشید و تغییر بازیگر زن. اینها از اتفاقاتی است که در یک دو ماه گذشته افتاده و شایعه ممنوع الفعالیت بودن باران کوثری را بر سر زبان ها انداخته است. با این وجود او در مورد ممنوعیت های مداوم خود و احتمال مشکلاتی که در آینده گریبان گیر کارهایش خواهد شد، گفته است: " دلیلی نمی بینم بر اساس تصمیم بدون مرجع رسمی خود را ممنوع الکار بدانم . من به کارم ادامه خواهم داد."

باران کوثری افزوده است: چون هنوز نمی دانم با چه مرجعی رو به رو هستم و حتی نمی دانم این تصمیم متعلق به وزارت ارشاد است یا از جای دیگر گرفته شده است. نمی دانم باید کجا به دنبال یافتن پاسخ و دلیل باشم و از انجا که خیال می کنم در کشور قانون مداری زندگی می کنم، در حال حاضر مشغول تماس با کسانی هستم که شاید بتوانند اصل قضیه را برایم روشن کنند و اگر بتوانم به مرجع اصلی برسم، حتما از آنها برای سوالاتم پاسخ خواهم خواست.

او تصریح کرده که اگر این تماسها به نتیجه ای نرسید، مجبور خواهم بود از طریق مطبوعات به دنبال یافتن اصل ماجرا و پاسخ سوالاتم باشم.

به گزارش کافه سینما، متن زیر بخش هایی از گزارش روزنامه مغرب در این مورد است که در ادامه می خوانید:

با توجه اتفاقاتی که در روزهای پیشین مبنی بر ممنوعیت های پیوسته باران کوثری منتشر می شود. این خبر نیازمند تایید یا تکذیبی بود که در گام نخست با تماسی با وی این خبر تایید شد. باران کوثری اگر چه این خبر را تایید کرد اما در ارتباط با دلایل چنین اتفاقی اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: "از اصل ماجرا خبر ندارم. من نیز همان اندازه که شما در جریان هستید از ماجرا آگاه هستم."

وی در مورد احتمالاتی که برای این ممنوعیت وجود دارد، بیان کرد:" هیچ اتفاق ویژه ای رخ نداده است جز این که این چند ماه اخیر به گونه های مختلف به من توهین شده و به جای این که من نسبت به این توهین ها و قضایا شاکی باشم . به عناوین مختلف از کارم جلو گیری می شود."

باران کوثری برای نمونه گفته است: همان طور که مطلع هستید چندی پیش برای حضور من در تئاتر ممنوعیت ایجاد کرده و به این شکل کسانی را متضرر کرده و حالا قضیه به سینما کشیده شده است."

وی در مورد مرجع تصمیم گیرنده برای عدم حضور وی در این فیلم که در خبر وزارت فرهنگ و ارشاد اعلام شده بود، گفت:" هیچ نامه رسمی از هیچ مرجع قانونی وجود ندارد، کسی نمی داند این تصمیم از کدام سمت گرفته شده و ابلاغ شده است. فقط با عوامل فیلم " خسته نباشید" تماس گرفته و چنین حرفی زده اند. کارگردانان نیز با احترام کامل این مسئله را با من در میان گذاشتند و اجازه خواستند همراه با پیشنهادی که همراه این تصمیم بود یک فرد دیگر را برای نقش من جایگزین کنند که قبول کردم، زیرا ماهیت انجام یک کار خیلی مهم تر از حضور من یا هر بازیگر دیگری است. مهم این است که فیلم به پایان برسد. چه با حضور من چه بدون من."

وی در ادامه با تاکید بر اینکه هنوز هیچ اطلاعی از مرجعی که چنین تصمیمی را گرفته است، ندارم. می افزاید: بارها خواستم تا نامه ای مبنی بر ممنوعیت کاری خود ببینم، همان زمان که در مورد تئاتر چنین تصمیمی گرفته شد. نامه یا اعلام رسمی وجود نداشت. کسی با خود من تماس نگرفته بود که از ممنوعیت بگوید حتی در قضیه نمایش " خشکسالی و دروغ " محمد یعقوبی سراغ حراست مرکز هنر های نمایشی رفتم و از آنها خواستم که ممنوع الکار بودنم را نشانم دهند. اما در پاسخ گفتند اجازه چنین کاری را ندارند.

باران کوثری در ادامه در خصوص موضعش در مورد تصمیمی که به صورت رسمی اعلام نشده می گوید:" چون هنوز نمی دانم با چه مرجعی رو به رو هستم و حتی نمی دانم این تصمیم متعلق به وزارت ارشاد است یا از جای دیگر گرفته شده است .نمی دانم باید کجا به دنبال یافتن پاسخ و دلیل باشم و از آنجا که خیال می کنم در کشور قانون مداری زندگی می کنم، در حال حاضر مشغول تماس با کسانی هستم که شاید بتوانند اصل قضیه را برایم روشن کنند و اگر بتوانم به مرجع اصلی برسم، آنگاه حتما از آنها برای سوالاتم پاسخ خواهم خواست. آن زمان است که نسبت به ممنوعیتی که برای من قائل شده اند، از مراجع مرتبط و غیر مرتبط دلیل خواهم خواست. اما حالا ترجیح می دهم به جای انتظار پشت درهایی که بسته اند، منتظر بمانم."

او هم چنین در مورد ممنوعیت های مداوم خود و احتمال مشکلاتی که در آینده گریبان گیر کارهایش خواهد شد، تصریح کرد:" دلیلی نمی بینم بر اساس تصمیم بدون مرجع رسمی خود را ممنوع الکار بدانم . من به کارم ادامه خواهم داد."

وی در مورد پیشنهاد های دیگر خود می گوید:" در حال حاضر علاوه برچند نمایشنامه ای که در دست دارم، دو پیشنهاد سینمایی نیز که قرار است برای جشنواره فیلم فجر آماده شود، وجود دارد که باید انتخاب کنم. بدون شک با انتخاب یکی از آنها یا به تمرین تئاتر خواهم رفت و یا بر سر صحنه فیلمبرداری بر می گردم."

وی در پاسخ به این که آیا کارگردانان این پیشنهادها از موضوع ممنوع الفعالیت بودن شما با خبر هستند بیان کرد:" بله؛ همه خبر دارند. استعلام در مورد این قضیه به عهده آنان است."

باران کوثری افزود: هم اکنون به انتظار یافتن مرجعی هستم که امیدوارم از طریق رایزنی هایی که انجام داده ام پیدا کنم. اما اگر این تماسها به نتیجه ای نرسید، مجبور خواهم بود از طریق مطبوعات به دنبال یافتن اصل ماجرا و پاسخ سوالاتم باشم.


 

شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته