-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه

Latest News from Kaleme for 08/25/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



نسرین ستوده وکیل دادگستری محبوس در بند زنان زندان اوین در پیامی با مردم زلزله آذربایجان ابراز همدردی کرد.

به گزارش ندای سبز آزادی در این پیام آمده است: زلزله ی مصیبت بار آذربایجان که موجب کشته شدن عده ی زیادی از هموطنان و مصدوم و بی خانمان شدن هزاران نفر شد, همه ی ما را به شدت متاثر کرد.

اینجانب به نوبه ی خود این مصیبت را به همه ی مردم ایران خصوصا هموطنان ترک زبان و بازماندگان شان از صمیم قلب تسلیت میگویم و از این که به دلیل شرایط و محدویت های موجود همانند زلزله ی بم امکان حضور در کنار کودکان شما را ندارم بسیار متاسفم.

نسرین ستوده شهریور ۱۳۸۹ به جرم اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد.


 


کارکنان فروشگاه زندان اوین روز سه شنبه ۳۱ مرداد ۹۱ در اعتراض به عدم پرداخت حقوق دو ماهه خویش دست از کار کشیدند.

به گزارش خبرنگار کلمه، این کارکنان که تعدادشان ۲۵ نفر است و کنترل فروشگاه های اوین را بر عهده دارند، ماهیانه مبلغ چهارصد هزار تومان به عنوان حقوق دریافت می کردند که از زمان واگذاری این فروشگاه ها به بخش خصوصی، پیمانکار آن از پرداخت منظم حقوق خودداری کرده و اضافه کاری آنان را نیز قطع کرده است. این افراد اعلام کرده اند در صورت محقق نشدن وعده ی پیمانکار طی روزهای آینده دست از کار می کشند.

پیمانکار زندان فردی است به نام مکیان که دو سال پیش به دلیل تخلفات گسترده سازمان زندان ها مجبور به لغو قرارداد با وی شد. اما پس از دوسال این فرد با به کارگیری و استفاده از نفوذ نهادهای قدرت توانست بار دیگر امتیاز فروشگاه های زندان های استان تهران و البرز را به عهده بگیرد.

بر اساس گزارشات به دست آمده از زندان های مختلف تهران و البرز از زمان شروع کار این پیمانکار کیفیت اجناس ارائه شده به زندانیان پایین آمده و قیمت آنها نیز گران تر از قیمت واقعی بوده و گاهی مشاهده شده برخی اجناس تاریخ مصرف گذشته جهت فروش وارد زندان شده است.

بخش پیمانکاری فروشگاه های زندان اوین و سایر زندان های کشور از جمله نقاطی است که برای تصاحب آن بین باندهای مختلف سازمان زندان ها و قوه قضاییه رقابت شدیدی وجود دارد. در چارچوب این رقابت گاهی برخی مقامات زندان ها از ابزار زندانیان برای پیشبرد برنامه های باندی و منفعت طلبانه و حذف رقبای خود استفاده می کنند.


 


کلمه_گردآفرید ایرانی:

اینجا سرزمین من است جایی که هر حرکت انسانی و خیرخواهانه ای می تواند جرم تلقی شود.

خواهران و برادرانم را به جرم آنکه هنوز انسانیت درونشان نمرده، بازداشت می کنند، همه ی آنهایی که جانشان را به خطر انداختند، از رفاه و زندگی عادیشان گذشتند و رفتند روی زمین سستی که مدام می لرزید پایگاه زدند تا مرحم دل های لرزان مردم زلزله زده باشند.

به طرز ناباورانه ای بازداشت شدند، صرفا بخاطر کمک به مردمانی که دردهایشان را دولت تسکین نداد و بجای تسکین و همدردی نمک روی زخم هایشان پاشید و خنده بازار پخش کرد.

اینجا ایران است، سرزمینی که تو بخاطر امداد رسانی و جوانمردی، ناجوانمردانه بازداشت می شوی بدون هیچ دلیل موجهی! و حاکمان حتی بعد از گذشت یک هفته وقتی به دیدار مردم اسیب دیده می روند.

هنوز عده ای با کمرهای خمیده شان زیر بار غم، باز هم خم می شوند برایشان و در این میان کسی نبود حتی انگشت اشاره اش را سمت آنان بگیرد و بگوید تا به امروز کجا بودید زمانی که هر چند دقیقه یکبار و گاهی چندبار، زمین زیر پای مردمان این گوشه از کشور می لرزید!

حالا که کشور از بی قانونی لبریز است و هر روز جرم های من درآوردی نوینی به لیست جرائم اضافه می شود، حالا که کمک به زلزله زدگان و حمایت ملت برای ملت جرم است، تاخیر رهبری برای حضور در مناطق زلزله زده، سفر ریس دولت به جده و بی توجهی به مردم شمال غربی کشورش و هزینه ی کلانی که برای برگذاری اجلاس سران عدم تعهد صرف شده و به حق بود که برای آبادی و بهبود وضعیت مردم بی سرپناه در آستانه ی فرا رسیدن فصل سرما صرف شود و …!

اینها هم جرائم بزرگی ست و برای اثبات بزرگ بودنشان همین بس که مرتکبین آن سران حکومتی کشور هستند همان حکومتی که بر مبنای عدل علی برپا شده ولی هیچ تناسبی با عدالت علی آنطور که در تاریخ و روایات خواندیم ندارد.

اینک از همه ی انتقاداتی که به شما و عملکردتان وارد است و در صفحات کاغذ نمی گنجد، که بگذریم، جا دارد مسولین هرچه سریعتر به جای بازداشت عده ای جوان که عاشق ملت و سرزمینشان هستند و جور بی کفایتی شما را کشیدند بجای شما وظایف شما را در قبال هموطنان زلزله زده انجام دادند همراه و همگام با مردم برای ساختن سریعتر مناطق آسیب دیده اقدام کند و این جمله در ذهن مردم غم دیده ایران که “تو که نوشم نه یی نیشم چرایی” نقش نبندد.


 


سه کارگر ایران خودرو در روز پنج‌شنبه بر اثر گاز گرفتگی جان خود را از دست دادند.

بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، ظهر روز پنجشنبه ۲ شهریور کارگران بخش گازرسانی شرکت ایران خودرو برای تعمیر لولههای گاز مشغول به کار می‌شوند که در هنگام کار یکی از لوله‌ها شکسته و یکی از کارگران بر اثر نشت گاز دچار تنگی نفس می‌شود.

در ادامه یکی دیگر از کارگران به قسمت مونتاژ می‌رود تا کمک بیاورد و یکی از کارگران مونتاژ برای کمک با او همراه می‌شود اما شدت نشت گاز به حدی بوده است که هر ۳ کارگر (۲ نفر از گازرسانی و ۱ نفر از مونتاژ) جان خود را از دست می‌دهند.

گفتنی است، این اولین بار نیست که کارگران ایران خودرو بر اثر کوتاهی در رعایت اصول ایمنی جان خود را از دست می‌دهند.


 


جانشین فرمانده ناجا با بیان اینکه نیروی انتظامی آمادگی برگزاری اجلاس را در بعد امنیتی و انتظامی داراست، از اتخاذ ۴ لایه امنیتی و نظامی برای پایتخت در زمان برگزاری اجلاس شانزدهم سران جنبش غیرمتعهدها در تهران خبر داد.

سردار احمدرضا رادان درباره اقدامات امنیتی و نظامی اتخاذی برای این اجلاس گفت: برای مکان‌های برگزاری اجلاس در سطح کارشناسان، وزرای خارجه و سران چند لایه امنیتی و انتظامی تعریف شده، چهار لایه امنیتی و نظامی نیز برای شهر تهران تعریف کرده‌ایم و پرسنل نیروی انتظامی در آماده‌باش صد در صد برای برگزاری هرچه باشکوه‌تر این اجلاس از بعد امنیتی و انتظامی هستند.

وی در ادامه گفت:‌ محدودیت‌های ترافیکی در برخی از جاها خواهیم داشت در برخی از معابر انسدادهایی انجام می‌دهیم، البته در این راستا معابر کمکی و پشتبیانی برای تسهیل در رفت و آمد مردم در نظر گر فته شده است.

رادان در یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه ما ناچاریم یکسری محدودیت‌ها را برای تسهیل رفت و آمدها اعمال کنیم، گفت:‌ اطلاع‌رسانی‌های لازم در این ارتباط توسط راهنمایی رانندگی، رییس پلیس تهران و همچنین شبکه‌پیام اعمال خواهد شد.

به گزارش خبرآنلاین، جانشین فرمانده ناجا به مردم توصیه کرد که در زمان برگزاری اجلاس غیرمتعدها در محدوده اجلاس تردد کمتری داشته باشند.


 


جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی به مناسبت عید فطر و برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران بیانیه ای صادر کردند.

به گزارش نوروز در بخشی از این بیانیه آمده است:”ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی نیز که عزیزانمان در حصر و بند و حبس و تبعید ماندند تا جامعه جهانی یادش بماند ادعای نداشتن زندانی سیاسی در ایران توسط مقامات حکومتی، دروغ و یاوه ای بیش نیست، و ما حتی در اعیاد مذهبی و این عید عابدان ازمرخصی و ملاقات حضوری عزیزانمان و شنیدن صدایشان محروم ماندیم، با شادی خانواده هایی که در شب عید، آزادگانشان را دربر گرفتند و بر سراپایشان بوسه زدند، شادمانی ها کردیم.”

خانواده های زندانیان سیاسی همچنین با اشاره به خط و نشان کشیدن ها و نگرانی های بازجوها در خصوص نحوه برخورد این خانواده ها با اجلاس سران جنبش عدم تعهد، آورده اند:”آنان خود از داغ و درد ما نیک آگاهند لازم نیست هیچ تابلویی بالا برده شود. لازم نیست هیچ قرار ملاقاتی خواسته شود. لازم نیست هیچ خواسته ای مطرح شود. اما درب خانه های ما نیز مانند همه ایرانیان میهمان نواز و وطن پرست به روی میهمانانی که بخواهند احوالی از فرزندانمان بپرسند باز است. ”

متن کامل بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی در پی می آید:

بسم الله الرحمین الرحیم

«اللهم انّا نسئلک خیرَ ما سئلک عبادک الصالحون و نعوذ بک ممااستعاذ منه عبادک الصالحون»

در آستانه عید فطر براساس آنچه دادستان تهران عفو رهبری خواندهبود؛ ۴۰فعال مدنی، ۷محکوم به جاسوسی، ۵زندانی توهین به مقدسات دینی، ۶روزنامه نگار و ۵تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق مورد عفو قرار گرفته وآزاد شدند، و در کنار اینها ۹زندانی بند ۳۵۰زندان اوین نیز مشمولتخفیف مجازات قرار گرفتند.این بخشی از گزارش واقعی از خبر خوشی بود که از مدت ها قبل جامعه تهی از نشاط ما انتظارش را می کشید تا شاید با روشنی و گرمای آن فعالیت های سیاسی- اجتماعی – فرهنگی راکد مانده در جامعه بیمارمان جانی دوباره بگیرد.

اما طبق گزارش های مورد وثوق در این میان ۲۱تن از کسانی که آزاد شدندتقریبا تمام دوران محکومیت خود را جز چند ماه و یا حتی چند هفته ی پایانیگذرانده بودند، یعنی لااقل بخشی از این آزادی ها اگر همتحت عنوان عفو اتفاق نمی افتاد، حداکثر تا پایان سال به صورت طبیعی انجاممی گرفت. بررسی های صورت گرفته در خصوص زندانیان سیاسیباقی مانده در زندان هم نشان می دهد که تنها در بند ۳۵۰اوین حدود ۲۰فعالحزبی و ستادی، ۸روزنامه نگار و فعال رسانه ای، ۱۵فعال کارگری و دانشجویی،۷فعال حقوق بشر، ۱۰فعال فرهنگی و اجتماعی، ۱۷محکوم به ارتباط و هواداریسازمان مجاهدین خلق و ۱۰شهروند معترض نگهداری می شوند که برخی از آنان دراین سه سال حتی یک بار نیز به مرخصی نیامده اند و یا با وجود مشکلات نگرانکننده جسمی، روند درمان برایشان متوقف شده و یا با سختی های زیاد در حالاجراست.

ناگفته نماند که درسایر بندهای عمومی، بند زنان، بندهای امنیتی ۲۰۹و ۲۴۰و دو الف، زندانرجایی شهر و همچنین زندان های شهرستان ها( علاوه بر تبعیدی ها) نیز تعداد زیادی زندانی سیاسینگهداری می شوند که آمار دقیقی از آنها و اخبار دقیقی از وضعیتشان در دست نیست!

با این همه شادی شادی است. هرچند می تواند عمق و وسعت آن کم یازیاد باشد. ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی نیز که عزیزانمان در حصر و بند و حبس و تبعید ماندند تا جامعه جهانی یادش بماند ادعای نداشتن زندانی سیاسی در ایران توسط مقامات حکومتی، دروغ و یاوه ای بیش نیست، و ما حتی در اعیاد مذهبی و این عید عابدان ازمرخصی و ملاقات حضوری عزیزانمان و شنیدن صدایشان محروم ماندیم، با شادی خانواده هایی که در شب عید، آزادگانشان را دربر گرفتند و بر سراپایشان بوسه زدند، شادمانی ها کردیم و شکرگزاری ها خود نیز با توکل به خداوند منّان و خداوند رمضان و ربّ صابران هم چنان صبوری پیشه می کنیم تا اراده لایزال الهی بر رهایی همه سرفرازان آزاده از بند ستم تعلق گیرد.

اما این روزها در پایتخت خبرهایی است. گوئیا میهمانانی درراهند و ایرانی جماعت به میهمان نوازی شهره است! چنان که حتی اگر سفره اش برای اهل و عیال از نان خالی باشد، برای میهمان گوسفند و شتر و مرغ، قربان می کند. آری ایرانی ها میهمان نوازند و وطن پرست! چنان که برای حفظ آبروی ملی صورتشان را با سیلی سرخ نگاه می دارند و ظلمی را که در خانه برآنان می رود به روی میهمان نمی آورند. بر آثار خشونت ها سرپوش می گذارند تا میزبانان خوبی باشند. معترضان انتخاباتی و منتقدین سیاسی همراه با دیگر شهروندان با بنزین اهدایی رئیس جمهور در روزهای میهمانی به سفر می روند، تا شرط میزبانی بهتر ادا شود و اهالی محل برگزاری اجلاس صدای دورباش کورباش از کالسکه ها و ارابه های سلطنتی را به گوش گرفته اگر هم از امکانات اهدایی برای سفر بهره نبرده اند، خانه نشین می شوند. آرام و بی هیاهو! هیچ ملالی نیست.

به برادرهای بازجو که نگران روزهای پیش رویند و دائم برای فرزندان با شعور و آگاه و وقت شناس میهن خط و نشان می کشند و به سپاهیان که قرار است هم زمان با زندان بانی خدمتگزاران میهن در زندان هایشان، حفاظت میهمانان را با لبخندی ملیح بر لب برعهده داشته باشند، اطمینان می دهیم: هیچ ملالی نیست. قرار نیست هیچ پرچمی جز پرچم سه رنگمان برافراشته شود. قرار نیست جز سرود ملی سرودی به گوش برسد. قرار نیست جز گزارش های رسمی و دیدارهای رسمی و قرارهای رسمی و وعده های رسمی مسموع و مقرر شود. همه چیز امن و امان است نگران نباشید! ایرانی ها همیشه میهمان نواز بوده اند و هرگز نمی گذارند این چند روز میهمانی باشکوه خدشه دار شود تا فردا روز، در سفرنامه های اجانب ما را به تمسخر گیرند که رسم میهمان نوازی بلد نبودیم! همه چیز آرام است و آرام خواهد ماند تا پرواز آخرین هیأت چند صدنفره میهمانان به کشورهایشان. ما آدم های خوشبختی هستیم که روزی چند وعده برای این همه خوشبختی خویش نماز شکر به جای می آوریم. آری بی شک ما خوشبختیم اما برای این که نسرین ستوده ها و بهاره هدایت ها و مهسا امرآبادی ها را در دامان خویش پرورش داده ایم و بقیه زنانی که فردای اجلاس پشت دراوین صف خواهند کشید برای حضوری سبز در بند زنان! خوشبختیم که امروز دنیا، ایران را با جنبش اعتراضی مردم و با نام رقبای درحصر رئیس دولت کنونی می شناسد و با نام جوانان نخبه دانشگاهی مان و مردان سیاست علوی نه معاویه ای مان و با نام هایی که در تاریخ جاودانه خواهند ماند به پاس پایداری و استواری شان.

آری جای هیچ نگرانی نیست. ملت ایران میهمان نوازی را در ذات خود دارند و از میهمان هیچ انتظاری ندارند. جناب بان کی مون و سایر میهمانان که به ادعای مقامات حکومتی در حد پادشاه و رئیس جمهور و نخست وزیر کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها هستند مگر می شود تصویر ندا و سهراب را ندیده باشند یا نام نسرین ستوده و ابوالفضل قدیانی ودیگر بزرگان دربند و دانشجویان در تبعید را نشنیده باشند؟! آنان خود از داغ و درد ما نیک آگاهند لازم نیست هیچ تابلویی بالا برده شود. لازم نیست هیچ قرار ملاقاتی خواسته شود. لازم نیست هیچ خواسته ای مطرح شود. اما درب خانه های ما نیز مانند همه ایرانیان میهمان نواز و وطن پرست به روی میهمانانی که بخواهند احوالی از فرزندانمان بپرسند باز است.

اما شایسته تر آن که ما در روزهای پیش رو در خانه هایمان میزبان عزیزانمان باشیم و یا این که با بنزین اهدایی رئیس جمهور به سفری کوتاه برویم تا میهمانان و میزبانان دولتی هم بی دغدغه به کارشان برسند و بعد از تعطیلات اجباری ما، نتایج سودمند اجلاس را در تریبون های رسمی گزارش کنند تا بشود مایه افتخار ایرانیان میهمان نواز!

حکایت ما از اعیاد و فطر و اجلاس و این حرف ها گذشته است. حکایت، حکایت مهربانی در خانه خودمان و هم دلی و تعامل در وطن است که دلمان سخت برایش تنگ شده است!

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی

دوم شهریورماه هزار و سیصد و نود و یک


 


سیدمصطفی تاجزاده در پیامی از زندان اوین نسبت به هتک حرمت حرم رضوی به بهانه ارعاب منتقدین اصولگرا واکنش نشان داده است.

به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی در پیام خود با اعتراض به وقایع رخ داده در سخنرانی علی اکبر ناطق نوری در حرم امام رضا، بر هم زنندگان این برنامه را مانند خوارج صدراسلام دانسته که به طرد و تکفیر مخالفین می پردازند.

عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی با انتقاد از سکوت تایید آمیز رهبر جمهوری اسلامی در قبال این مساله، عدم پیگیری نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی را برای برخورد با متخلفان ناشی از همین سکوت رهبری دانسته و نوشته اشت: “آن چه در شب قدر در حرم امام معصوم رخ داد، تازه اقدامی اولیه و محدود بوده است و هنوز عنان این جریان خوارجی – تکفیری پاره نشده است وگرنه لابد سعید عسگرها دوباره فعال خواهند شد تا دیگر هیچ صدایی جز صدای رهبر و آقای مصباح و مریدانشان در جامعه منعکس نشود!”

متن کامل پیام مصطفی تاجزاده در پی می آید:

تلاش انصار انحصار و خشونت و سرکوب برای برهم زدن مراسم احیاء در حرم امام رضا، یک بار دیگر ثابت کرد که پیروان اسلام سلفی – تکفیری – خوارجی، چه در اهل سنت و چه بین شیعیان و مریدان آقای مصباح یزدی برای حذف رقبای خود هیچ حرمتی نه برای مکان های مقدس قائلند و نه برای زمان های مقدس! ایشان نیز مانند خوارج صدراسلام هر کس را که با آنان اختلاف نظر دارد، طرد و تکفیر می کنند و می کوشند وی را بی آبرو سازند و خانه نشین کنند.

آن چه در تعرض اخیر قابل توجه است این که گروه خوارجی انصار حزب الله چنان از مصونیت بهره مند شده است که یکی از سرکردگانش علناً مسئولیت این حرمت شکنی را به عهده می گیرد و مهم تر آن که آقای ناطق نوری و دیگر منتقدان مدیریت کنونی کشور را تهدید کرده است که اگر بار دیگر به بیان دیدگاه هایشان بپردازند «حزب الله رسماً عنان پاره می کند و به سراغ شان می رود.» یعنی آن چه در شب قدر در حرم امام معصوم رخ داد، تازه اقدامی اولیه و محدود بوده است و هنوز عنان این جریان خوارجی – تکفیری پاره نشده است وگرنه لابد سعید عسگرها دوباره فعال خواهند شد تا دیگر هیچ صدایی جز صدای رهبر و آقای مصباح و مریدانشان در جامعه منعکس نشود!

نکته بسیار مهم دیگر سکوت تأیید آمیز رهبری در این زمینه است که نتیجه آن عدم پیگیری مسئله توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و دستگاه های قضایی است. ظاهراً معنای جذب حداکثری به دست آوردن دل آقای مصباح یزدی و مریدانش به هر قیمت است و حذف حداقلی یعنی از میدان به در کردن همه کسانی که حاضر به تأیید صد درصد روندهای جاری مدیریتی نیستند! حتی اگر این منتقدین، اصول گراهای باسابقه ای باشند که هم اکنون به دلایلی با حکم رهبری مسئولیت هایی به عهده دارند!

به باور من چنان چه رهبر فقید انقلاب زنده بود، خواستار رسیدگی فوری و قاطع نهادهای مسئول به این امر می شد تا دیگر کسی جرأت نکند هم سو با عناصر افراطی وهابی و نیز طرفداران القاعده، حرمت اماکن مقدس را در ایران بشکند. مراکزی که در زمان های نه چندان دور ملجأ و پناه گاه مظلومان بودند و حتی شاهان مستبد قاجار نیز حرمت آن را نگاه می داشتند. سکوت جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت تهران نیز افزون بر آن که مایه تأسف است، نشان می دهد که استراتژی «النصر بالرعب» چگونه اعضای هردو تشکل را مرعوب کرده است که حتی جرأت محکوم کردن هتک حرمت حرم رضوی را ندارند. حرم امامی که خود او را «ضامن آهو» می خوانند!


 


حمله نیروهای امنیتی نظامی به کمپ کمک رسانی به زلزله زدگان آذربایجان پش از آزادی ده نفر از این امدادگران سایر افراد بازداشت شده صبح امروز جمعه ۳ شهریور ۹۰ به زندان مرکزی تبریز منتقل شدند.

به گزارش خبرنگار کلمه چهارشنبه اول شهریور ماه ساعت یازده شب مامورین امنیتی با حمله به کمپ کمک رسانی که توسط جمعی از فعالان مدنی و حقوق بشری ایجاد شده بود با گاز فلفل، ضرب و شتم و توهین کلیه امدادگران را بازداشت و به پایگاه امنیت اخلاقی اهر منتقل کردند. هفت تن از امدادگران که خانم بودند به اداره آگاهی این شهرستان برده شدند.

امدادگران در ساعات اولیه توسط توسط سه قاضی از مجتمع قضایی خواجه ابتدا به انجام فعالیت های سیاسی از طریق کمک به زلزله زدگان تفهیم اتهام شدند. ولی در روند بازجویی ها توسط مامورین اطلاعات اهر این اتهام به تهدید علیه بهداشت عمومی از طریق توزیع مواد غدایی غیر بهداشتی متهم شدند. مستند ارایه شده برای این اتهام اعزام مامور بهداشت اهر ۲۴ ساعت پس از پلمپ کمپ بود که گزارش داد،تعدادی نان کپک زده و چند عدد کنسرو تاریخ مخدوش در میان اجناس امدادگران وجود داشت.

امدادگران بازداشت شده در پاسخ به این موضوع بیان کردند مواد غذایی ارایه شده به زلزله زدگان همگی خشک مثل برنج و روغن بوده و نانی که از آن بعنوان کپک زده نام برده شده نان مصرفی ساکنان کمپ بوده و کپک احتمالی نیز باتوجه به بازداشت آنان و عدم مصرف این نان ها طبیعی بوده و آنان هیچ نانی در بین آسیب دیدگان زلزله توزیع نکرده اند. لازم به ذکر است اعزام مامور بهداشت و بازرسی از مواد غذایی در غیاب مسولین کمپ انجام شد.

گزارشها حاکی از بد رفتاری و آزار و اذیت امدادگران توسط بازجویان اداره اطلاعات اهر است به گونه ای که بر اثر شدت ضربات وارده به پهلوی حسین رونقی ملکی کلیه های وی دچار خونریزی شده و وضعیت این فعال حقوق بشری را در شرایط بحرانی قرار داده است اما مسولین قضایی از اعزام وی به بیمارستان خودداری می کنند.

این زندانی سیاسی که با وثیقه در مرخصی درمانی بسر می برد و با وقوع زلزله در شرایطی که فقط یک هفته از آخرین عمل جراحی اش گذشته بود برای کمک رسانی به مردم درمان خود را قطع کرده و از ساعات اولیه پس از زلزله در منطقه حضور پیدا کرد.

ساعتی قبل از انتقال بازداشت شده ها مامورین امنیتی توسط عوامل خود در زندان اقدام به جو سازی و تخریب چهره های این امدادگران کردند و برای فشار به آنان توسط زندانیان دیگر به دروغ عنوان کردند این افراد اعضای باندی بودند که قصد سرقت از مردم زلزله را داشته اند و این مسله باعث تحریک زندانیان عادی شده وتوسط برخی از افراد خطرناک زندان، امدادگران مورد تهدید و آزار و اذیت قرار می گیرند.

آخرین خبر حاکی است برای ۱۶ نفر از بازداشت شدگان وثیقه ۵ میلیون تومانی و برای ۵ نفر باقی مانده کفالت تعیین شده و از زمان تعیین این وثیقه ها، این ۲۱ نفر اعتصاب خشک خود را به اعتصاب تر، تا فردا ظهر تبدیل کرده اند.


 


در پی اخبار نا گواری که راجع به وضعیت سلامتی زندانیان سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی منتشر شده براین شدیم تا با علی مزروعی سخنگوی این تشکل اصلاح طلب در خارج از کشور گفتگویی در این باره انجام دهیم. متن زیر مشروح پاسخهای وی به سوالات سایت امروز می باشد.

آخرین وضعیت اعضای زندانی سازمان چیست؟

همانگونه که می دانید چهار نفر از اعضای ارشد سازمان آقایان بهزاد نبوی، ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاج زاده و فیض اله عرب سرخی در زندان اوین بسر می برند. بهزاد نبوی در بند دوالف و تاج زاده در بند قرنطینه زندان اوین زیر نظر سپاه زندانی هستند و قدیانی و عرب سرخی هم در بند ۳۵۰ بادیگر زندانیان سیاسی هستند ، و متاسفانه وضعیت سلامتی همگی آنها چندان تعریفی ندارد، و این درحالی است که هراز گاهی یک پرونده جدید برایشان باز می کنند و بر خلاف رویه های معمول و اصول مقبول قضایی و حقوق بشری برای بار چندم آنها را به بازپرسی و دادگاه و محکومیت تازه می کشانند. بطور نمونه می توان به وضعیت اقای قدیانی اشاره کرد که دوران حبسش تمام شده بود اما با ساختن یک پرونده تازه برای ایشان حکم یکسال زندان دیگر بریدند تا ایشانرا با این سن بالا در زندان نگه دارند یا وضعیت اقای تاج زاده با بیماریهایی که دارد و در اخبار کم و بیش آمده است.

در مورد آقای نبوی اخبارچندانی نیست، وضعیت ایشان چگونه است؟

واقعا باید تاسف خورد از نحوه رفتاری که با نبوی می شود. ایشان و خانواده شان هم بدلائلی علاقه به بیان این رفتارهای تاسف بار ندارند. می دانیم که نبوی ۷۰ سال دارد و مسن ترین زندانی سیاسی شناخته شده است که سالهای جوانی خود را نیز وقف مبارزه با رژیم استبدادی و ظالم پهلوی کرده و در زندان ستم گذارنده است. نبوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سالها وزیر و وکیل و خدمتگزار مردم و نظام بوده است، و هم اکنون بیش از سه سال است که با اتهاماتی کاملا واهی و بی اساس ایشان را به بند و زندان کشیده اند. طبیعی است که آدمی با این سن و سال حتی در شرایط عادی زندان چه اثرات مخربی برایش دارد چه رسد به اینکه تحت فشارهای روانی و پرونده سازی های پی در پی قرار گیرد و کلکسیونی از بیماری ها را نیز با خود حمل نماید. از آنجا که نبوی به هیچ وجه حاضر نیست به ظلم تمکین نماید و حتی از درخواست برای مرخصی استعلاجی نیز امتناع دارد وضعیت سلامتی اش بشدت رو به وخامت نهاده است، بااین حال مسئولان زندان هیچ اقدامی برای درمان او یا مرخصی استعلاجی نکرده اند، ضمن اینکه ایشان مدت‌هاست از حق مرخصی، جز در یک مورد استثنائی، محروم شده و حتی برای ایام عید نوروز نیز به ایشان مرخصی ندادند. و این درحالی است که طبق نظر پزشکی‌ قانونی‌ آقای نبوی به خاطر وضعیت جسمی شان باید در محیط خارج از زندان به سر برند و حبس ایشان خلاف نظر پزشکی‌ قانونی‌ می‌باشد.

چرا مسئولان زندان اقدام نکرده اند؟

بنظر می رسد تصمیم گیری راجع به زندانیان سیاسی سازمان و به ویژه آقای نبوی در اختیار مسئولان زندان و حتی دستگاههای قضایی و امنیتی نیست و باید رهبری در مورد آنها تصمیم گیری کند، و از اینروست که در برخورد با اینها به رغم سوابق درخشانی که دارند، اینگونه ستمگرانه و ناسازگار با موازین قانونی و آیین نامه اداره زندانها برخورد می شود و به شیوه هایی در صدد آزار و اذیت آنها برمی آیند.

اینگونه که شما بیان می دارید وضعیت سلامتی اقای نبوی وخیم است و نیاز به درمان دارد.

بله. بر پایه خبرهایی که به من رسیده وضعیت جسمی ایشان بسیاروخیم است و نیاز به درمان و استراحت در محیط آرام و مناسب دارد، و هشدار می دهم هرگونه اتفاق ناگواری برای ایشان در زندان بیافتد مستقیما رهبری و مقامات بالای نظام مسئول آن هستند و باید پاسخگوی آن باشند. بهزاد نبوی یک سرمایه ملی است که متاسفانه به جای بهره برداری از تجارب وی در عرصه سیاسی و اداره کشور، امروز در زندان استبداد سلامتی اش درخطر جدی قرار دارد. قطعا زندانی کردن امثال نبوی تا همین جاهم کارنامه سیاهی را برای حاکمیت اقتدارگرا رقم زده است و از اینروست که عقلانیت و تدبیر سیاسی حکم می کند بیش از این وی و دیگر زندانیان سیاسی را در زندان نگه ندارند و با آزادی آنها اسباب ترمیم زخمها و اعتمادملی را در کشور فراهم آورند.


 


ظهر امروز و پس از عمل آنژیوگرافی میرحسین موسوی از بیمارستان مرخص و به زندان خانگی در کوچه اختر منتقل شد.

به گزارش کلمه، در پی عمل آنژیوگرافی و استنت گذاری روز گذشته ی میرحسین موسوی، وی ظهر امروز با پایان ۲۴ ساعت مراقبت تحت نظر پزشکان، از بیمارستان مرخص و به زندان خانگی در کوچه اختر بازگردانده شد.

در همین حال بنا به خبر رسیده به کلمه امروز نیروهای امنیتی اعلام کرده بودند که اگر نیاز به تداوم حضور میرحسین در بیمارستان باشد وی باید از این بیمارستان به بیمارستانی دیگر منتقل شود که پزشکان نیز ضمن اعلام پایان درمان اجازه ترخیص موسوی از بیمارستان دادند.

 

میرحسین موسوی در چند ماه اخیر و در زندان خانگی به عارضه قلبی دچار شد

دکتر علی شکوری راد، پزشک متخصص درباره وضعیت پزشکی میرحسین موسوی که به دلیل عارضه قلبی به بیمارستان منتقل شده بود به خبرنگار کلمه می گوید: آقای مهندس روز گذشته آنژیوگرافی شدند و در یکی از رگ های قلب که تنگ شده بوده استنت گذاشتند و آن را بالن زده و باز کردند و تا امروز که من از طریق پزشکان معالج در جریان روند درمانی ایشان قرار گرفتم همچنان تحت نظر بودند.

دکتر شکوری راد در گفتگو با کلمه می گوید: ظاهرا آقای مهندس در دو سه ماه اخیر مشکلاتی پیدا کرده بودند و نیاز به اقدامات درمانی داشتند که دیروز انجام شده و شاید می شد زودتر هم انجام شود و اگر هم زودتر انجام می شد حتما با پروتکل پزشکی ایشان سازگار تر بوده است.

وضعیت پزشکی میرحسین درحالت پایدار است

ایشان باید تحت نظر پزشک مورد اعتماد خود باشند

وی که درجریان اقدامات صورت گرفته برای میرحسین موسوی قرار دارد در ادامه با اشاره به اینکه میرحسین موسوی ممنوع الملاقات بود و فقط خانواده پزشکان معالج می توانستند به دیدار او بروند خاطرنشان می کند: پزشکان گفته اند عمل موفقیت آمیز بوده و وضعیت ایشان در حال حاضر پایدار و مناسب است.

دکتر شکوری راد همچنین تاکید می کند: اقدامات مراقبتی قلبی اقداماتی فوری هستند که اگر به موقع صورت نگیرد هر لحظه امکان خطر وجود دارد و مسامحه در این کار قابل قبول نیست و باید ایشان تحت نظر پزشک مورد اعتماد خانواده ی خودشان باشند. اینکه یک نفر را جایی ببرند که از نظر خودش مورد تایید نیست یا به آنجا اعتماد ندارد صحیح نیست. باید توجه داشته باشیم که اولین چیزی که وجود دارد اعتماد بیمار به پزشک خودش است. زیرا پزشکی که برای بیمار ناشناس باشد پزشک مناسبی نیست و طبیعتا درمان مناسبی هم صورت نمی گیرد.

وی در پایان تصریح کرد: بنابراین اولین نکته این است که پزشکی که خود بیمار و یا خانواده ش معرفی می کنند، بیمار را درمان کند و دوم اینکه بدون نظر پزشکی هیچ گونه اقدام دیگری در مورد ایشان صورت نگیرد و اجازه دهند که پزشکان مورد اعتماد هر اقدامی را که لازم می دانند انجام داده و تا زمانی که صلاح می دانند بیمار را تحت نظر خود قرار دهند.


 


در آستانه سفر رئیس جمهور مصر به تهران جهت شرکت در اجلاس جنبش عدم تعهد، سفیران سبز امید طی نامه ای خطاب به دکتر محمد مرسی رئیس جمهوری این کشور ابراز امیدواری کردند که وضعیت رهبران جنبش سبز که بعد از درخواست راهپیمایی برای اعلام همبستگی با مردم مصر و تونس در حصر بسر می برند را از مقامات جمهوری اسلامی جویا شده و از آنها بخواهید که بجای تکیه کردن بر نهاد‌های نظامی برای اداره کشور، گوش به حمایت‌های مردمی فرا دهند.

متن کامل نامه به همراه ترجمه های عربی و انگلیسی آن به گزارش سایت سفیران سبز امید به شرح زیر است:

جناب آقای دکتر محمد مرسی، رئیس جمهوری عربی مصر

به نام خداوند بخشاینده مهربان

سلام علیکم

ما به عنوان بخشی از جنبش سبز ایران، که میراث دار یک صد سال تلاش و مبارزه مردم ایران علیه استبداد است، از اینکه مردم مصر توانسته اند بعد از سالها تحمل استبداد و حکومت مادام العمر در یک فرایند دموکراتیک رییس جمهور خودشان را انتخاب کنند، بسیار خوشحالیم و تصور محقق شدن چنین رویایی که اداره امور کشور با رای و اراده مردم انجام شود ما را سرشار از امید می کند. مردم ما برای ایجاد تغییر در شرایط کشور از طریق انتخابات تلاش‌های فراوانی را از سال ۱۹۹۷ با انتخاب سید محمد خاتمی آغاز کردند و این تلاش‌ها در کمپین‌های گسترده انتخابات سال ۲۰۰۹ به اوج خود رسید. اما متاسفانه حاکمان کشورمان رای مردم را برنتافتند و در برابر اراده مردم برای تغییر ایستادند. آنها علاوه بر تقلب و مهندسی آرا اعضای ستادهای انتخاباتی و اصلاح طلب‌ها را بازداشت ، مطبوعات را توقیف، احزاب را منحل و مردم معترض را سرکوب کردند. تلاش برای باز یافتن حق رای کتمان شده مردم، خیزشی را به منصه ظهور رساند که جنبش سبز نامیده شد.

یک و نیم سال بعد وقتی در کشورهای منطقه نظیر مصر مردم علیه استبداد حاکم دست به قیام زدند، بار دیگر امید تغییر و شور و انرژی حرکت در درون ما اوج گرفت و دیدن شباهت‌های فراوان دوباره یادمان انداخت که استبداد ماندنی نیست. در اوج تلاش مردم مصر و سرکوب آنان از طرف حاکمان وقت، رهبران جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی طبق قانون اساسی که برگزاری راهپیمایی بدون حمل سلاح را آزاد می داند برای تاریخ ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ در خواست راهپیمایی جهت اعلام هبستگی با مردم مصر و تونس را دادند. بعد از این فراخوان مردم زیادی در تهران به خیابان آمدند، اما در کمال ناباوری حتی تجمع برای اعلام همبستگی با مردم مصر و تونس نیز سرکوب و از آن تاریخ که بیش از یک سال و نیم می گذرد رهبران ما در بازداشت خانگی به سر می برند و فعالان سیاسی بسیاری همچنان در زندان‌ها هستند و حاکمیت مرکزی ایران علاوه بر تحدید شدید آزادی‌های داخلی‌، به حمایت‌های بی‌ چون و چرا از دیکتاتوری‌های منطقه‌ای بمانند سوریه نیز ادامه میدهد.

آقای رئیس جمهور،

ما می دانیم که شما خود زندانی سیاسی بوده و در کشورتان زندانیان سیاسی زیادی داشته اید و تجربه‌ای مانند آنچه ما اکنون داریم را در کارنامه خود دارید. برای همین ما به عنوان شبکه‌ای از گروه‌های دانشجویی و جوان ایرانی در سرتا سر جهان امیدواریم اکنون که به عنوان رییس جمهور برآمده از یک قیام مردمی به کشور ما سفر می کنید در دیدار‌های خود با حاکمان کشورمان از وضعیت رهبران جنبش سبز که بعد از درخواست راهپیمایی برای اعلام همبستگی با مردم مصر و تونس در حصر بسر می برند سوال کنید. سرنوشت دیکتاتورهایی که به رای مردمشان پشت کردند را به آنها یادآور شوید و از آنها بخواهید که بجای تکیه کردن بر نهاد‌های نظامی برای اداره کشور، گوش به حمایت‌های مردمی فرا دهند. این اقدام شما میتواند گامی در جهت پیوند بیشتر مردم کشورهای منطقه باشد.

با آرزوی توفیق الهی
سفیران سبز امید

———————–

ترجمه عربی نامه

الى حضرة الدکتور محمد مرسی، رئیس الجمهوریة العربیة المصریة

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیکم

نحن کوننا جزء من الحرکة الخضراء فی إیران؛ الحرکة التی وریثة نحو مأئة عام من نظال الشعب الإیرانی ضد الاستبداد، فرحون جدا من أن الشعب المصری و بعد أن تحمل سنین طویلة من الاستبداد و حکومة الفرد الواحد استطاع أن یختار رئیسه عبر عملیة دیمقراطیة و هذا ما یحیی آمالنا ایضا. و بذل شعبنا جهدا کبیرا لتغییر اوضاع البلاد نحو الاحسن عبر الانتخابات منذ عام ۱۹۹۷ بانتخاب السید محمد خاتمی رئیسا للبلاد. واستمرت هذه الحرکة حتى أن وصلت اکبر حملة انتخابیة فی عام ۲۰۰۹٫ و لکن مع الاسف رفض حکامنا ارادة الشعب فی التغییر و قاموا بانقلاب على الدستور. و علاوة على تزویر نتائج الانتخابات اعتقل الکثیر من اعضاء الحملات الانتخابیة و الاصلاحین و اغلقت الصحف و منعت الاحزاب و قمع المحتجین. و من خلال السعی الى احیاء اصوات الشعب نتجت حرکة تسمى الحرکة الخضراء.

و بعد اشهر، عندما قامت شعوب بعض الدول فی المنطقة و منها مصر بثورة ضد الاستبداد الحاکم عاد الامل فی التغییر و الحماس لنا و الشبه الکبیر بین بلدینا ذکرنا بأن الاستبداد لن یدوم. و فی خضم الثورة المصریة التی کان یسعى النطام الزائل قمعها، دعى قادة الحرکة الخضراء میرحسین موسوی و مهدی کروبی الى مظاهر فی یوم ال۱۴ من فبرایر عام ۲۰۱۱ للاعلان عن التضامن مع الشعبین المصری و التونسی. وکانت هذه الدعوة وفقا للدستور الإیرانی الذی یجیز المظاهرات السلمیة من دون حمل السلاح. و استجاب عدد کبیر من الشعب الإیرانی الى الدعوة و شارک الآلاف فی مظاهرات طهران. لکن کان رد السلطات عنیفا فقمع المتظاهرون الذین خرجوا نصرة للشعبین المصری و التونسی. و رغم مرور عاما و نصف عام على تللک الحرکة مازال القائدین قید الاقامة الجبریة منذ ذلک الحین و الکثیر من النشطاء السیاسیین ایضا مازالوا مازالو فی السجون. و نظام الحکم فی إیران مستمر بتقیید الحریات فی الداخل و بالدعم اللامشروط للانظمة الدیکتاتوریة فی المنطقة کانظام السوری.

حضرة الرئیس؛

نحن نعلم أن فی بلدکم کان الکثیر من السجناء السیاسیین فی ایام النظام البائد و مررتم انتم ایضا بتجربة کالتی نحن نمر بها الیوم. و لهذا نحن کوننا مجموعة من الطلبة و الشباب الإیرانیین فی مختلف ارجاء العالم نأمل منکم بصفتکم رئیسا لنظام ناتج عن ثورة شعبیة أن تفتسروا فی لقائاتکم مع حکام بلدنا عن وضع قادة الحرکة الخضراء الذین فرضت علیهم الاقامة الجبریة بعد الدعوة لتظاهرة نصرة للشعیبین المصری و التونسی. نحن نطالبکم أن تذکروهم بمصیر الحکام الذین اداروا ظهروهم الى شعوبهم و أن تحثوهم على العودة للشعب بدل الاتکاء على الاجهزة الامنیة و العسکریة. و عملکم هذا یعتبر خطوة فی اتجاه التقارب بین شعوب المنطقة باجمعها.

و من الله التوفیق

جمعیة شباب سفراء الحرکة الخضراء فی إیران

۲۴ أغسطس ۲۰۱۲
———————–

ترجمه انگلیسی نامه

To the Honourable Dr. Mohammed Morsi, President of the Arab Republic of Egypt,

In the Name of God, the Compassionate, the Merciful

We, as a part of the Iranian Green Movement and as inheritors of a hundred years of struggle against tyranny, are very pleased to bear witness to the democratic transition of power in Egypt, in which the people of a nation has decided about its future in a peaceful process. A country being governed by the will of its people is a dream come true, and it fills us with hope for the future of the Middle East. The people of Iran have strove for many years to improve the prevailing circumstances of the country and to bring about change through a democratic process. After electing Mr. Mohammed Khatami in 1997 as the president, these struggles culminated with the presidential election in 2009. However, the regime chose to oppose the people's choice of change by manipulating the election result. This was followed by the arrests of reformists and members of opposition campaigns, the closure of independent media, the dissolution of many political parties, and the brutal cracking down of post election protests. The protests by Iranian citizens demanding to know what had become of their stolen votes, led to the birth of what is now known as the Green Movement.

A year and a half later, the Green Movement was revived and gained momentum when neighbouring countries in the region, including Egypt, began to rise against their authoritarian regimes; we remembered, once again, that tyranny will not last. On the 14th of February 2011, during the height of the uprising in Egypt, the leaders of the Green Movement, Mirhossein Mousavi and Mehdi Karroubi, called for a peaceful demonstration in solidarity with the people of Egypt and Tunisia, according to the constitution of Iran which allows such peaceful demonstrations. Many Iranians responded to the call by coming to the streets of Tehran; an act which was violently suppressed and led to the arrests of a large number of political activists and ultimately to the illegal house arrest of the leaders of the Green Movement. Moreover, the Iranian government continued an unchangeable support for the dictator of Syria.

Mr. President,

We know that you have yourself been the victim of political imprisonment in your country. We share this experience. When you, as a democratically elected president, travel to our country, we implore you to express your concern regarding the continued detention of the leaders of the Green Movement, keeping in mind that it is the result of their calls for solidarity with the people of Egypt. In your meetings with the officials of the Iranian government, we ask you to remind them of the fates of the leaders who kept turning their backs on the votes of their people, and to urge them to govern their country relying on the support of the Iranian people rather than military forces. We are confident that your support in this matter can result in the strengthening of the unity between the nations of the region.

Yours respectfully,

The Green Messengers of Hope of Iran


 


همزمان با برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران، احمد خاتمی که ید طولایی در تهمت زدن به شهروندان دارد می گوید: همان فتنه‌گرانی که در سال ۸۸ فرصت سوزی کردند و طلایی‌ترین فرصت‌ها را برای نظام اسلامی تباه ساختند، در پی آن هستند که فرصت اجلاسیه سران غیر متعهد‌ها را نیز بسوزانند.

ادعای این امام جمعه موقت تهران در حالی مطرح می شود که طی سه سال گذشته بارها از سوی مسئولان سیاسی و نظامی و انتظامی کشور اعلام شده است که جنبش سبز مرده است!

به گزارش کلمه، شورای هماهنگی راه سبز امید هفته پیش در نامه ای به سران جنبش عدم تعهد خواسته است تا از فرصت منحصر به‌فرد حضور خود در اجلاس آتی، برای ابراز حمایت جمعی خود از خواست‌های دموکراتیک و عادلانه‌ی مردم ایران، شامل آزادی تمام زندانیان سیاسی و رهبران جنبش سبز که تحت حصر و حبس خانگی غیرقانونی بسر می‌برند استفاده کنند.

تلاش فعالان سیاسی و مدنی برای نامه نگاری به سران جنبش عدم تعهد و دبیرکل سازمان ملل هراس امام جمعه موقت تهران را در پی داشته است.

سید احمد خاتمی این اجلاس در ایران را فرصتی بین‌المللی برای نظام اسلامی و نشان دهنده جایگاه و موقعیت سیاسی بالای کشور دانست و گفت: برگزاری اجلاسیه سران جنبش عدم تعهد در ایران، گویای این است که علی رغم فشار دشمنان اسلام، این نظام در سطح بین‌المللی نیز مقتدر است.

احمد خاتمی که با خبرگزاری حوزه گفت و گو می کرد، ادعا دارد که این اجلاس تریبون بین‌المللی است و شاید بتوان گفت که از آغاز تأسیس این اجلاس تا کنون، استفاده‌ای که نظام اسلامی از این تریبون ، برای حمایت از مظلومان عالم خواهد کرد، مانند این شرایط وجود نداشته است.

وی با ادعای این که متأسفانه امروز شاهدیم که همان فتنه‌گران در پی آن هستند که این فرصت ارزشمند را نیز بسوزانند؛ گفت: شما ا گر با مبانی نظام اسلامی هم همراه نیستید، چرا با ایران اسلامی مخالفت می‌کنید و منافع ایران اسلامی را می‌سوزانید؟ به خود آیید و کاری نکنید که پرونده شما سیاه‌تر از این که هست، شود! بگذارید این اجلاس بدون مسئله و حاشیه به نفع ایران اسلامی رقم بخورد.

احمد خاتمی ادامه داد: به خود آیید و بدانید که اگر به توطئه‌هایتان ادامه دهید، همانگونه که در سال ۸۸ ناکام ماندید، در این جریان هم ناکام خواهید ماند.

وی نگفت برای کشوری که با اقتدار می تواند اجلاس بین المللی برگزار کند، سبزها چه فرصت سوزی خواهند کرد. آیا نوشتن نامه شورای هماهنگی جنبش راه سبز به سران اجلاس غیرمتعهدها می تواند این فرصت را از دست مسئولان بگیرد.

شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه خود به اجلاس سران نوشته بود: سوء استفاده فرصت‌طلبانه از برگزاری این اجلاس برای مقاصد سیاسی داخلی بیانگر ریاکاری محض بوده و غیرقابل قبول است.

پس از انتخابات مهندسی شده ۸۸ تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی و روزنامه نگاران بدون هیچ جرمی به زندان رفتند. در همین حال رهبران جنبش سبز بیش از ۵۵۰ روز است که در حبس خانگی هستند.

تهران در خلال برگزاری جنبش سران عدم تعهد بمدت ۵ روز تعطیل است. از صبح امروز اقدامات امنیتی و انتظامی ویژه با آماده باش کامل پلیس تهران به اجرا در آمد.

قرار است اجلاس در روزهای هفتم تا یازدهم شهریور ماه در تهران برگزار شود.


 


میرمحمود موسوی، برادر میرحسین، همراه درحبس جنبش سبز که روز گذشته برای عمل آنژیوگرافی به بیمارستان منتقل شده بود گفت: بر اساس مصالح، قرار نیست ما در این مسئله اظهارنظری بکنیم.

به گزارش کلمه میرمحمود موسوی در پاسخ به این پرسش که  مردم می خواهند از وضعیت سلامت میرحسین موسوی خبردار شوند تاکید کرد: این تمام مطلب نیست ما در شرایط خاص و پیچیده ای هستیم و بر اساس شرایط مجموعه میرحسین و خانواده و مجموعه مسائل، این حق را به ما بدهید که نسبت به وضعیت میرحسین و کل اوضاع حساس باشیم. ضمن اینکه شاید شرایطی و مسایلی باشد که همه اش آن چیزی نیست که در رسانه ها منتشر می شود و مسائلی امنیتی و داخلی ما را برای اظهار نظر محدود می کند.

برادر نخست وزیر دوران دفاع مقدس همچنین با بیان اینکه به حق دانستن مردم احترام می گذارم در عین حال تاکید کرد مصلحت نیست که این دانستن از طریق ما و خانواده باشد و انشالله از طرق مناسبتری که عوارضی نداشته باشد، مردم در جریان قرار بگیرند.

عارضه قلبی میرحسین در زندان خانگی؛ انتقال به بیمارستان


 


در پی خبر عارضه قلبی میرحسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس، احمد پورنجاتی در نامه ای به وی نوشته است: می دانم که نه تنها دلت خنک نمی شود ، بلکه روح بزرگوارت آزرده هم می شود ، آنگاه که می شنوی و می بینی که آنچه را هشدار می دادی ، بر سر همه مان ، از رفیق و رقیب ، آوار شد. اما تو ، واژه ی ” امید” را از اکسیژن هوای زندگی مان کردی. زنده باشی ، برادر!

میرحسین موسوی روز گذشته پس از بیش از پانصد روز حبس خانگی برای انجام آنژیوگرافی به بیمارستان قلب منتقل شد. احمد پورنجاتی در یک عیادت مجازی از این همراه جنبش سبز، به بیان مشکلات جاری کشور پرداخته است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

‌‌ ‍” دوست و برادر بزرگوارم ، مهندس موسوی عزیز!
درود و بهبود برشما

می دانم و تجربه کرده ام که در حال و مجال دوران نقاهت پس از آنژیوگرافی، که تحمل کیسه های شن بر زخمگاه جراحی ، قوز بالای قوز است ، عیادت کننده نباید برای بیمار، پرچانگی کند . اما تو را می شناسم که در همه ی سالیان به ظاهر سکوت و حاشیه نشینی ات، به رغم کوفتگی سالهای پرتب و تاب مدیریت کشور در حال و هوای بارش براده های رنج و جنگ و حسادت و نارفیقی، همواره بی تاب شنیدن و گفتن و دل سوزاندن برای مردم و میهن و آرزوهای به دل مانده ی انقلاب و سرفرازی ایران بودی.

هیچگاه ، بی حوصله ات ندیدم برای غمگساری و دلسوزی ، حتی اگر مخاطبان جلالت ماب – خواه آقای هاشمی ، یا آقای خاتمی که فروتنانه ، ” مشاور”شان بودی و دیگران ازین دست، هشدارها یت را گاه ناشیانه یا زیرکانه ، به بوته بایگانی می سپردند.

اینک ، در واپسین لحظه های روزها و شب های از ۵۰۰ فراتر رفته ی ” حصر”، در غیاب یک عیادت واقعی ، به ناچار از مجال این عیادت مجازی ،
بهره می گیرم و به واگویه ی دو نکته بسنده می کنم : یک پرسش و یک پاسخ!

۱- آیا حال شما خوب است ، و البته حال خانم رهنورد؟ منظورم را که ملتفت هستید!

۲- حال ما البته خوب نیست ، اما گزافه چرا؟ آنقدرها هم که قابله های صد من یک غاز وانمود می کنند ، گرفتار عوارض کم خونی و بی حالی و افسردگی کورتاژ نیستیم . زندگی ، تقدیر و تدبیر دارد . تلاش می کنیم اولی به دومی نخندد.*

(* از پیامبر اسلام ص آمده است که پرورگار به بندگانش گفت : تقدیری یضحک بتدبیرک : گاه ،آنچه من برای سرنوشت تو رقم زده ام ، به آنچه تو تدبیر می کنی ، می خندد!

خلاصه ، میر حسین جان !
می دانم که نه تنها دلت خنک نمی شود ، بلکه روح بزرگوارت آزرده هم می شود ، آنگاه که می شنوی و می بینی که آنچه را هشدار می دادی ، بر سر همه مان ، از رفیق و رقیب ، آوار شد. اما تو ، واژه ی ” امید” را از اکسیژن هوای زندگی مان کردی. زنده باشی ، برادر!

بیش ازاین جسارت است .

با آرزوی تندرستی و شادابی و سرفرازی

* آدینه ۳/۶/۹۱ * برادرتان احمد”


 


کلمه – صحرا عابدی: با وجود هشدارهای پیاپی کارشناسان و دلسوزان نسبت به خطرات پارازیت های ماهواره ای و در حالی که حتی مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس هم می گویند نمی دانند چه کسی پارازیت ها را ارسال می کند، گزارش های حاکی از تشدید ارسال پارازیت ها در برخی نقاط و دشوار شدن دسترسی به شبکه های ماهواره ای است.

بر اساس گزارش های رسیده به کلمه، پارازیت های ماهواره ای در برخی نقاط کشور از روز گذشته به شدت زیاد شده و این وضعیت همچنان ادامه دارد. گفته شده که این پارازیت ها در مواردی کل کانال های یک ماهواره و در مواردی هم چند شبکه خبری خاص را هدف گرفته اند.

برخی گفته اند که این اتفاقا همزمان با پخش خبر انتقال میرحسین به بیمارستان در برخی کانال های ماهواره ای صورت گرفته و برخی دیگر معتقدند شدت گرفتن پارازیت ها زودتر از آن شروع شده و بدین ترتیب حدس زده اند که این محدودیت جدید با برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران و نیاز حاکمیت به خفقان و انفعال افکار عمومی در روزهای آینده صورت گرفته است.

اما آنچه در هر حال واضح و مشخص است، بی اعتنایی حکومت به سلامتی و جان شهروندان است که ارسال پارازیت برای اختلال در دریافت امواج ماهواره ای، یک نمونه از آن است؛ حتی اگر به بهای بیماری و از دست رفتن سلامتی یا حتی جان مردم تمام شود.

در همین باره بخوانید:
پارازیت‌ها همچنان در سکوت، جان مردم را می‌گیرند/ هیچ‌کس پاسخگو نیست

سونامی سرطان در راه است

در هفته ای که گذشت، چند روز پس از آنکه معصومه ابتکار دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر تهران نسبت به خطر پارازیت بر سلامت شهروندان هشدار داد مسوولان دولتی نیز به یاد آوردند که باید در این باره صحبت کنند، صحبت هایی که بیشتر به افشاگری شبیه بود و از سوی تحلیلگران به نوعی رویاروی دولت و سپاه تعبیر شد و نه دلسوزی برای مردم.

رییس سازمان محیط زیست دولت اصلاحات چندی قبل با ابراز نگرانی در خصوص پیامدهای پارازیت های ماهواره و تاثیر آن بر سلامت مردم، و با بیان اینکه آثار و نتایج تشعشعات امواج پارازیت قطعی است، گفت: “اینکه امروز متخصصان می‌گویند سونامی سرطان در راه است، می‌تواند یکی از نتایج تشعشعات یا آلودگی هوا یا استرس باشد. ” این عضو شورای شهر با اشاره به ساماندهی دکل های مخابراتی در آینده ای نزدیک گفت: ” آن چه در حال حاضر برای سلامتی شهروندان تهرانی نگران کننده است ارسال پارازیت هایی است که منشا آنها نیز مشخص نیست. ”

ابتکار با مطرح کردن اینکه نگرانی که در حال حاضر وجود دارد ارسال امواجی است که بر اساس هیچ ضابطه ای نیست گفت: “مشخص نیست مسئولیت این امواج با چه کسی است تا بتوان بایت ان از کسی سوال پرسید ویا بر آن نظارت کرد.”

پس از این سخنان ابتکار بود که رضا تقی‌پور٬ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات خواستار شناسایی “منبع ارسال” پارازیت های مخابراتی شد و از عواقب بسیار سوء و متعدد آن خبر داد. البته وزیر منکر ارتباط پارازیت‌های ارسالی ربطی با وزارت خانه مطبوع خود شده و می گوید این وزارتخانه به طور جدی پیگیر این مساله است.

شاید بتوان گفت این نخستین بار است که یکی از مقامات دولتی در این باره اظهار نظر به این صریحی می کند؛ هر چند که دو سال پیش مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت گفته بود “بر اساس تحقیقاتی که تاکنون انجام شده پارازیت‌های ماهواره‌ای خطری برای سلامت انسان ندارند”.

پارازیت چیست؟

در واقع آنچه که پارازیت خوانده می شود امواج الکترومغناطیسی است که با هدف از بین بردن و ایجاد اختلال در شبکه‌های ماهواره ای فرستاده می شوند و با فرکانسهای مشابه شبکه‌های هدف موجب اختلال و جایگزینی در امواج اصلی می شوند. از زمانی که امواج ماهواره به ایران رسید و مردم شبکه های خارجی را جایگزین شبکه های داخلی کردند بحث فرستادن امواج پارازیت به منظور جلوگیری از پخش شبکه های ماهواره مطرح شد. متولیان فرهنگی شبکه های ماهواره ای را تهدیدی برای فرهنگ جمهوری اسلامی ایران می دانستند و از آن به تهاجم فرهنگی یاد می کردند که قصد انقلاب را کرده و از این رو نیز از هر شیوه ایی برای مهارش استفاده کردند.

اما این پارازیت ها پس از انتخابات خرداد ۸۸ بیشتر و بیشتر شدند، اتفاقات و حوادثی که پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری رخ داد خصوصا نقش شبکه های ماهواره ای در اطلاع رسانی و انتشار اخبار بدون سانسور و حذف سبب شد تا شدت این امواج بیشتر شود. هنگامی که رسانه ملی در اختیار یک جناح بود و دروغ پشت دروغ از شبکه های متعلق به مردم پخش می شد، آمار دروغ گفته می شد، تهدید می شدند به سرکوب و شلیک و در روزهایی که صدا و سیمای ملی به واقع میلی شده بود، مردم خبرهای مربوط به اتفاقات پس از انتخابات چون اخبار مربوط به جنبش سبز، راه پیمایی های اعتراضی، بیانیه های احزاب و میر حسین موسوی و کروبی، کشته شدن و بازداشت هموطنانشان را و تمامی اتفاقات آن روز ها را از شبکه های ماهواره دنبال می کردند.

از این رو برای محدود کردن دسترسی مردم به ماهواره ارسال بسیار قوی امواج پارازیت آغاز شد به طوریکه در ۲۴ ساعت اولیه شبکه بی بی سی نه تنها در بیشتر نقاط کشور که حتی تا سواحل مدیترانه نیز قطع شد و از آن زمان فرستادن این امواج با توجه به زمان تغییر می کرده، گاهی در خرداد و بهمن زیاد می شود و در تیر و دی ماه کم، و غالبا در مناسبت های خاص هم بیشتر می شود.

فرستادن این امواج با قدرت بسیار اما فقط مردم را از دیدن شبکه های خبری و یا حتی سرگرم کننده محروم نساخت، این امواج باعث بسیاری از بیماری ها خصوصا بیماری سرطانی و بیشتر از همه سقط جنین در زنان باردار شد، به طوری که همان زمان مورد اعتراض بعضی از نمایندگان مجلس قرار گرفت و نایب رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هشتم در ان زمان طی مصاحبه ای نسبت به تاثیر مخرب پارازیت‌های ماهواره ای و مخابراتی بر سلامت روان شهروندان تهرانی هشدار داد.

تاثیرات پارازیت بر سلامت شهروندان

تحقیقات همچنین نشان داده که امواج پارازیت تاثیرات مخربی بر اعصاب و روان انسان بر جای می گذارند. همچنین این امواج ممکن است در اثر تداوم، ناشنوایی مزمن را به همراه داشته باشد و برای افراد التهابات پوستی را به دنبال بیاورد.

از این رو نیز معصومه ابتکار اخیرا نسبت به خطر امواج ماهواره هشدار داده و در سخنان خود خاطر نشان کرده که به عنوان اعضای شورای شهر تهران هیچ اطلاعاتی در رابطه با موضوع پارازیت‌ها و فرستنده‌های آن ندارند اما می دانند که این امواج بر سلامتی انسان و سلول‌های بدن تاثیر می‌گذارند.

این عضو شورای شهر می گوید که به عنوان یک متخصص ایمونولوژی و محقق اطمینان دارد که سر منشاء بسیاری از عوارض و بیماری‌های بدن می‌تواند این امواج باشد. رییس سازمان محیط زیست دولت اصلاحات ادامه می دهد که امروزه وقتی شاهد افزایش بیماری‌های مختلف با منشاء ناشناخته هستیم، به طور قطع و یقین می‌توانیم بگوئیم تشعشع می‌تواند موجب اختلال در سیتم ایمنی بدن شود و این موضوع قطعی است.

کارشناسان این حوزه نیز اعلام کرده اند که وجود امواج الکترومغناطیس دکل های BTS و پارازیت، افزایش پدیده جهش زایی ژنتیکی و ناباروری در شهروندان را محتمل می کند. به طوری که بیش از این نیز به گزارش خبر آنلاین دکتر محمد رضا رزاقی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به افزایش رو به تزاید شمار مبتلایان به ناباروری در کشور، قرار گیری در معرض تابش انواع امواج را از علل ناباروری در جامعه بر شمرد.

همچنین دکتر محققی رئیس مرکز تحقیقات سرطان نیز در گفت و گو با خبرآنلاین در مورد مضرات امواج پارازیتهای ماهوارهای می گوید:” اصولاً آنتن های تلفن همراه و دکل های مخابراتی و نیز تشعشعات ناشی از دکل های برق فشارقوی هر یک به نوبه خود اثر گذاری خفیف تا شدیدی روی افراد دارند و سبب ساز ناباروری شدید در افراد می شود. به عنوان نمونه در مورد دکل های برق فشار قوی طیف های مختلف امواج الکترومغناطیسی، میدان های مغناطیسی ایجاد می کنند و افرادی که در حوزه این میدان ها قرار می گیرند تحت تاثیر آثار سوء این امواج واقع می شوند. تاثیر این امواج روی کودکان می تواند باعث بروز برخی از انواع سرطان ها شود. در افراد بالغ نیز موضوع در مواردی باعث بروز مخاطرات و بیماری ها در سیستم های عصبی، قلب و عروق و دستگاه گوارش می شود و در مواردی نیز باعث ایجاد سرطان خون در این افراد شده است.”

معاون سابق محیط زیست انسانی سازمان محیط زیست می افزاید:” طی تحقیقی که در دانشگاه تربیت مدرس انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم، افراد در معرض تشعشعات دکل های تلفن همراه و پارازیت ها مبتلا به اختلال ناباروری پیشرفته هستند.”

در واقع امواج منتشر شده برای ارسال پارازیت در فضا روی سیستم مغز و اعصاب و تعادل انسان اثر می گذارد و گاهی اوقات نیز روی غدد داخلی و رحم به‌خصوص در زنان باردار تاثیر منفی دارد؛ به‌طوری که این امواج در زنان باردار باعث سقط جنین و عوارض مادرزادی و ژنتیک در نوزاد آنها خواهد شد. پزشکان معتقد هستند که در طولانی مدت نیز این امواج روی پرده گوش و سیستم شنوایی تاثیرات منفی خود را نشان خواهند گذاشت گاهی نیز این پارازیت‌ها منجر به اختلالات قلبی وعروقی خواهد شد.

بر اساس گزارش پزشکان در سال های اخیر تعداد افردای که افراد مبتلا به سردردهای شدید و عصبانیت و علائم افسردگی و همچنین تعداد کسانی که دچار حملات شدید‌ ام‌اس می‌شوند افزایش‌یافته است. این امواج می تواند نسوج نرم بدن، مانند پوست، بافت های چشم، تیروئید و نسوج و بافت های داخلی و بخصوص بافت های مغزی را بشدت تحت تاثیر قرار بدهد و باعث بروز سر دردهای میگرنی و بروز سرطان بویژه در سنین بالا در کسانی شود که مدت طولانی در معرض این امواج قرار می گیرند. دردناک تر از همه وضع کودکان، نوجوانان و زنان و بویژه زنان باردار است که هم خود و هم جنین درون رحم آنها بشدت در معرض خطر قرار دارند.

چه کسی پاسخگوست؟

معصومه ابتکار خطر این امواج را می داند و با احساس مسئولیت عنوان می کند که مصوبه شورا همه ابعاد امواج را در بر می‌گیرد. اما در حوزه امواج و مقابله با آلودگی امواج ماهواره، هیچ نهادی مسئولیت را بر عهده نمی‌گیرد و این به نگرانی‌ای که در سطح جامعه وجود دارد دامن می‌زند.

ابتکار گفته است: در جامعه‌ای که این ضوابط جدی گرفته نشود، شاهد مشکلاتی در آینده خواهیم بود. وقتی هم که به سلامتی مردم بی‌توجهی کردیم متاسفانه در آینده شاهد مشکلات دیگری خواهیم بود. موضوع تشعشع‌های مضر در کنار آلودگی هوا از جمله دلایل بسیاری از بیماری‌ها خواهند بود.

وی در ادامه افزود: با توجه و تاکیدی که چمران رئیس شورای شهر داشت، این پارازیت‌ها در تعاملی که با همه دستگاه‌ها، ارگان‌ها و نهاد‌ها برقرار می‌شود، باید ساماندهی شود. نمی‌شود گفت که این موضوع چون خیلی خیلی مهم است، باید بی‌ضابطه باشد. سازمان‌ها و دستگاه‌های مسئول باید در این موضوع ضابطه‌مند عمل کنند.

رضا تقی پور نیز در باره ارسال پارازیت ها می گوید که ارسال هر نوع فرکانس با هر میزان شدت، ارتفاع و مدت زمان باید زیرنظر و با هماهنگی سازمان تنطیم مقررات و ارتباطات رادیویی باشد درحالیکه مدیران این سازمان هم از منشا ارسال پارازیت ها اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.

اما در مقابل اظهارات وزیر ارتباطات، حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفت و گو با عصر ایران، این اظهارات وزیر ارتباطات را تایید نکرد و گفت: “کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هشتم، سال گذشته از وزیر ارتباطات دعوت کرد تا با حضور در این کمیسیون درباره پارازیت ها توضیح بدهد. ایشان در آن جلسه اعلام کرد که ما هیچ اطلاعی از منشاء پارازیت ها نداریم و از آن زمان تا کنون هم گزارش یا توضیح جدیدی به مجلس ارائه نشده و اینکه گفته شود به دفعات مکرر به مجلس و کمیسیون بهداشت گزارش دادیم، درست نیست.”

شهریاری وزارت بهداشت و درمان را مسئول بررسی عوارض ناشی از این پارازیت ها می داند و اعلام می کند که بررسی این کار شش ماه تا یک سال زمان نیاز دارد و در نتیجه تا مهرماه باید گزارش وزارت بهداشت و درمان به مجلس برسد.

رئیس کمیسیون بهداشت همچنین بر این اعتقاد است که وزارت ارتباطات می داند که منشاء ارسال پارازیت ها کجاست اما نمی خواهد این موضوع را اعلام کند و البته خود نیز می گوید که نمی توانند توضیح بیشتری درباره پارازیت ها بدهند.

همچنین معاون روابط عمومی سازمان “تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی” ، نیز در گفت و گو با عصر ایران هرگونه پاسخگویی در رابطه با موضوع پارازیت ها را به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات محول کرد و گفت: “ما نمی توانیم در این باره توضیحی ارائه کنیم و بهتر است از طریق روابط عمومی وزارت ارتباطات این موضوع را پی گیری کنید.”

این در حالی است که تنها نهاد متولی مدیریت، نظارت و هماهنگ کننده فضای فرکانسی کشور، سازمان تنطیم مقررات و ارتباطات رادیویی است و ارسال هر نوع فرکانس با هر میزان شدت، ارتفاع و مدت زمان باید زیرنظر و با هماهنگی رگولاتوری(سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی) صورت پذیرد.

برخی گزارش های تایید نشده نیز از نقش برخی نهادهای زیر نظر رهبری در این ماجرا سخن به میان می آورند و مشخصا سپاه را مسئول ارسال پارازیت ها می دانند. اما هرچه هست، این مسلم است که هیچ کس مسئولیت ارسال پارازیت ها را بر عهده نمی گیرد و هیچ کس در دولت و مجلس حتی جرات معرفی مسئول ارسال پارازیت ها را ندارد.


 



 


سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس گفته «در سال‌های اخیر عمر متوسط زندگی مشترک برخی از زوجین به کمتر از ۶ ماه رسیده و آمار کنونی طلاق زلزله‌ای واقعی در زندگی زوجین است، زیرا روزانه صدها خانواده از لحاظ معنوی نابود می‌شود.»

در حال بیش از ۳۰ هزار طلاق در سه ماهه نخست سال جاری ثبت شده است.

محمدعلی اسفنانی سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس گفته «در سال‌های اخیر عمر متوسط زندگی مشترک برخی از زوجین به کمتر از ۶ ماه رسیده و آمار کنونی طلاق زلزله‌ای واقعی در زندگی زوجین است، زیرا روزانه صدها خانواده از لحاظ معنوی نابود می‌شود.»

به گزارش قانون، این نماینده مجلس با اشاره به آمار بالای طلاق در کشور تأکید کرده که این موضوع یک هشدار برای مسئولان است و باید شوکی جدی به مسئولان وارد شود تا یک اقدام عملی در این رابطه انجام دهند، چرا که با برگزاری همایش، جلسه و سخنرانی مشکلات خانواده‌ها و رشد نرخ طلاق حل نمی‌شود.

سال گذشته، دولت هم خطر این بحران را احساس کرد و قرار بود مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برنامه‌های ستاد پیشگیری از طلاق را برای تصویب به مجلس ببرد. در این لایحه وظایفی برای دستگاه‌های مختلف همچون آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، ثبت احوال، قوه قضاییه، صداوسیما برای جلوگیری از طلاق تعریف شده، اما هنوز از سرنوشت این لایحه خبری در دست نیست. در این تعلل و اظهار نگرانی صرف، کارشناسان می‌گویند که در صورت عدم توجه مسئولان به افزایش معضل طلاق، در آینده‌ای نزدیک باید منتظر بروز بحران‌های اجتماعی زیادی در سطح جامعه باشیم.

بر اساس آمارهای رسمی در سه ماهه اول سال جاری ۳۴ هزار و ۷۵۹ مورد واقعه طلاق به ثبت رسیده که ۲۹ هزار و ۲۹۹ مورد در شهرها و پنج هزار و ۴۶۰ مورد نیز در روستاها ثبت شده است. این آمار حاکی از آن است که در هر ماه ۱۱ هزار و ۵۸۶ واقعه طلاق و در هر شبانه روز ۳۸۲ مورد طلاق و همچنین در هر ساعت نیز به طور متوسط ۱۶ واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است. سال گذشته رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفته بود که «آمار طلاق در سه سال گذشته با روند رشد ۱۴ درصدی مواجه بوده و قطعا مسئولان باید به این مسئله توجه داشته باشند.» همچنین یک استاد دانشگاه معتقد است که اگر کشور ما یک گام دیگر در حوزه طلاق بردارد، بر سکوی چهارم آمار طلاق در دنیا خواهد ایستاد.

برخی کارشناسان معتقدند که بیشترین طلاق‌ها در پنج سال نخست زندگی رخ می‌دهد و در دو سال نخست زندگی مشترک، احتمال بیشتری برای طلاق وجود دارد.

بسیاری از کارشناسان به دلایلی چون شناخت ناکافی زوج‌ها از یکدیگر، دخالت خانواده‌ها، توقعات نامعقول دو طرف از هم، عدم وفاداری، اعتیاد، مشکلات عاطفی، مشکلات اقتصادی، مهریه‌های سنگین، کوتاه بودن مدت آشنایی، تفاوت راه‌های آشنایی دو طرف، خشونت علیه زنان و فرهنگ مردسالاری و از همه بیشتر عدم مهارت در روابط جنسی را به عنوان عوامل مهم افزایش آمار طلاق معرفی می‌کنند.

از این موارد فقر و بیکاری و مهریه‌های سنگین در دسته علل اقتصادی طلاق قرار می‌گیرد. ازدواج بدون شناخت و مطالعه قبلی، خشونت علیه زنان و فرهنگ مردسالاری را می‌توان جز علل فرهنگی طلاق محسوب کرد. اعتیاد، خیانت به همسر و عدم مهارت در روابط جنسی نیز در شاخه علل اجتماعی طلاق جای می‌گیرد. طبق برخی اظهارنظرها ۲۵ تا ۴۰ درصد مردان و زنان ایرانی از اختلالات توانایی جنسی رنج می‌برند. اختلال توانایی جنسی یکی از بیماری‌های شایع جوامع بشری است و در جامعه ایران معمولا به علت شرم و حیا از دید بیماران پنهان و امکان معالجه و درمان آن فراهم نمی‌شود.

به هرحال آنچه که آمار طلاق نشان می‌دهد این است که نهاد خانواده در جامعه ایران به شدت در معرض خطر است و این برای جامعه خانواده‌گرای ایرانی اصلا خبر خوبی نیست. کار از زنگ خطر گذشته و شاید این آمار صدای شیون و ناله برای تشیع جنازه نهاد خانواده ایرانیان باشد.


 


در حالی که عدم حضور احمدی نژاد در مناطق زلزله انتقادات زیادی در بر داشت، وی صبح امروز عازم این مناطق شد.

به گزارش کلمه، رییس هیات دولت در حالی که تعداد زیادی از شهروندان زیر آوار بودند، احمدی نژاد به جای سفر به مناطق زلزله زده به اجلاس مکه رفت. اجلاسی که هیچ موفقیتی برای سیاست خارجی کشور در بر نداشت.

طی دو هفته گذشته، کمک های مردمی در کنار کمک های سایر نهادهای مسئول به سوی این مناطق روان شد و بار دیگر مردم صحنه هایی از همبستگی ملی را در کمک به آسیب دیدگان زلزله آذربایجان شرقی به نمایش گذاشتند.

اینک پس از دو هفته، سایت دولت خبر داد که محمود احمدی نژاد صبح امروز در جریان سفر به استان آذربایجان شرقی که به منظور دیدار با مردم مناطق زلزله زده این استان و پیگیری روند کمک رسانی و ارائه خدمات انجام شده است در میان استقبال گرم و صمیمی اهالی روستای زغن آباد ورزقان وارد این روستا شد و همراه با مردم از مناطق زلزله زده در این روستا بازدید کرد.

وی با حضور در چادرهای اسکان موقت روستاییان زلزله زده از نزدیک با مردم به گفت و گو نشست و ضمن ابراز همدردی با آنها در جریان چگونگی روند امداد رسانی قرار گرفت.

با توجه به گذشت دو هفته از زلزله معلوم نیست اخبار کمک رسانی و امداد به چه کار احمدی نژاد می آید که برای کسب آن عازم مناطق زلزله زده شده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته