گزارشگران بدون مرز ضمن ابراز نگرانی عمیق از وضعیت سلامت میر حسین موسوی یادآور شد که نخست وزیر سابق جمهوری اسلامی، کاندیدای انتخابات مخدوش ریاست جمهوری در سال ١٣٨٨ و صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده کلمه سبز، بیش از ١٨ ماه است در محلی نامعلوم در بازداشت خانگی بسر میبرد،
این سازمان در بیانیه خود خاطرنشان کرده است: بیماری میرحسین موسوی بیش از هر چیز از عوارض بازداشت او است. وی باید به فوریت آزاد شود. ما به رهبر جمهوری اسلامی یادآور میشویم که سلامت و جان این رهبر سیاسی را در خطر قرار ندهد. آیتالله خامنهای مسئول جان میرحسین موسوی و دیگر روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی است که با وضعیت سلامت شکننده همچنان در بازداشت بسر میبرند.
نزدیکان میرحسین موسوی ٧٢ ساله، به گزارشگران بدون مرز گفتهاند که وی در چهارشنبه شب، اول شهریور ١٣٩١ دچار عارضهی قلبی و روز بعد به بیمارستانی در تهران منتقل شده است. این بیمارستان تحت کنترل شدید ماموران امنیتی قرار گرفته است. انتشار اطلاعات ضد و نقیض در باره وضعیت سلامت و محل بستری شدن میرحسین موسوی نگران کننده است. خانواده وی که شدیدا تحت فشار قرار دارند، از اظهار نظر در این باره منع شدهاند.
گزارشگران بدون مرز با اشاره به بازداشت خانگی سران جنبش سبز و زهرا رهنورد یاداور شده است که بازداشتهای خودسرانه و مخفی نگاه داشتن محل بازداشت زندانیان سیاسی، نقض فاحش قوانین بینالمللی است. این روش از مصادیق بارز "ناپدید" کردن اجباری است. مسوولان حکومت ایران به شکل نظاممند این روشها را علیه روزنامهنگاران و شهروند وبنگاران بکار میگیرند.
دکتر محمد ملکی مبارز و آزادی خواه پر سابقه فعال ملی- مذهبی پس از انقلاب که به اتهام های گوناگون حبس های مختلفی را پشت سر گذاشته است ، طی نامه ای به سران شرکت کننده در اجلاس غیر متعهد ها در تهران ضمن خوش آمد گویی به آن ها و اشاره به فرهنگ دیرپا و غنی سرزمین ایران از جمله در رابطه با حقوق بشر ، نکاتی از وضعیت حقوق بشر در ایران پس از انقلاب را با آن ها در میان گذاشته است.
به گزارش ملی- مذهبی، نخستین رئیس دانشگاه تهران در قسمتی از این نامه گفته است: حال که در وطن من هستید به نام یک ایرانی که از اعمال ضد انسانی این حکومت زجرها برده و دردها کشیده و شاهد رنجهای مردمش بوده از شما استدعا دارم که به زندانهای سیاسی ایران، که حکومت آنها را زندانهای امنیتی نام نهاده، سربزنید و با وکلای دادگستری، دانشجویان، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و مدنی که در این زندانها در بدترین شرایط هستند ملاقات کنید تا بر شما معلوم گردد رفتار حکومتی که از شما دعوت به حضور در ایران نموده با دگراندیشان و منتقدانش چگونه است.
متن کامل این نامه به دو زبان فارسی و انگلیسی چنین است:
با نام خدا
عالیجنابان؛
سران محترم شرکت کننده در اجلاس کشورهای غیرمتعهد در تهران
به شما که بعنوان میهمان پای به کشور مصیبت زده ی ایران نهاده اید، کشوری که این روزها در اندوه از دست دادن تعداد زیادی از هموطنانمان در زلزله شمال غرب کشور است، خوشامد میگویم. از فرصت حضورتان بهره گرفته مطالبی را با شما در میان میگذارم.
یقینا مستحضر هستید که کشور باستانی ایران، فرهنگی غنی و باسابقه دارد و خدمات ارزنده ای به غنای فرهنگ بشری نموده است. بسیاری از پژوهشگران ایران را پایه گذار حقوق بشر میدانند و خدمات کشور ما را به پیشرفت تمدن جهانی باور دارند.
عالیجنابان؛
شما اکنون پای به سرزمینی نهاده اید که این روزها بعلت بی کفایتی زمامدارانش، مردم در شرایط بسیار دردناکی بسر میبرند. از سویی گرفتار فقر و فساد هستند و از سوی دیگر سایه ی جنگی ویرانگر بر سر آنها افتاده است. در مدت بیش از سی سال، حکومتگران دست به اعمال ضدبشری زده اند، از جمله کشتار ده ها هزار مرد و زن دگراندیش که جز آزادی و عدالت چیز دیگری را طلب نمیکردند. از نمونه های بارز آن کشتارچندین هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ که دوره ی محکومیت خود را در زندانها میگذراندند به دستور آقای خمینی بوده است. این گونه کشتارها در مجامع حقوق بین المللی به عنوان «جنایت علیه بشریت» شناخته میشود. نمونه دیگر کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیز دراعتراض به تقلب در انتخابات سال ۱۳۸۸ می باشد.
جهت اطلاع شما عالیجنابان اجازه دهید که نویسنده این یادداشت خود را معرفی نماید. بنده محمد ملکی استاد بازنشسته دانشگاه و اولین رییس دانشگاه تهران پس از پیروزی انقلاب هستم که مختصری از آنچه در این نظام به سرش آمده را برای شما بازگو میکنم تا بهتر آگاه شوید حکومتی که به دعوت آن به ایران آمده اید چگونه حکومتی است و با مردمی که نخواستند زیر بار ظلم و بیداد این حکومت فاشیستی ـ مذهبی بروند چه رفتاری داشته و دارد.
حدود یک سال پس از بسته شدن دانشگاهها به بهانه انقلابی فرهنگی در سال ۱۳۵۹، نامه ای انتقادی در اعتراض به این تصمیم نوشتم که این نامه بهانه ای شد تا تیر ماه ۱۳۶۰ به خانه من هجوم آورده و مرا دستگیر کنند. پنج سال در زندانهای مختلف و بدنام در ایران از جمله اوین و قزلحصار زیر سخت ترین شکنجه ها قرار گرفتم که هنوز پس از سی سال آثار آن شکنجه بر روی بدنم باقی است.
در اسفند ۱۳۷۹ مجددا باتفاق جمعی از فعالان ملی ـ مذهبی از طرف سپاه پاسداران دستگیر و حدود ۶ ماه در زندان مخوف عشرت آباد در سلولی به درازای ۱۸۰ سانتی متر و پهنای ۸۰ سانتی متر زندانی و بعد در یک دادگاه غیر قانونی محاکمه و به ۷ سال زندان محکوم شدم. در سال ۱۳۸۸ و پس از تظاهرات تاریخی مردم تهران در اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، که اکنون دعوت کننده ی شماست، درحالیکه در بستر بیماری بودم مجددا دستگیر شده و ۱۹۱ روز که ۹۰ روز آن در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بود در شرایطی بسیار ناگوار زندانی شدم.
عالیجنابان؛ لازم به یادآوری است بنده در آستانه ۸۰ سالگی و مبتلا به بیماری های گوناگون از جمله سرطان پروستات و نارسایی قلبی هستم و بعلت وخامت وضع سلامتی ام بالاجبار من را به مرخصی فرستادند و در یک دادگاه فرمایشی و غیرقانونی محکوم به یک سال زندان شدم. اینکه در این زندانها بر من بعنوان یکی از شاهدان زندانهای جمهوری اسلامی چه گذشت و چگونه زیر انواع شکنجه ها قرار گرفتم داستانی است جداگانه که اگر امکانی فراهم شود جزییات آنرا شرح خواهم داد.
عالیجنابان؛
حال که در وطن من هستید به نام یک ایرانی که از اعمال ضد انسانی این حکومت زجرها برده و دردها کشیده و شاهد رنجهای مردمش بوده از شما استدعا دارم که به زندانهای سیاسی ایران، که حکومت آنها را زندانهای امنیتی نام نهاده، سربزنید و با وکلای دادگستری، دانشجویان، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و مدنی که در این زندانها در بدترین شرایط هستند ملاقات کنید تا بر شما معلوم گردد رفتار حکومتی که از شما دعوت به حضور در ایران نموده با دگراندیشان و منتقدانش چگونه است.
لیست زندانیان سیاسی ایران را میتوانید از جناب آقای دکتر احمد شهید نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ایران که هرگز اجازه حضور در ایران را نیافته و یا دیگر سازمانهای حقوق بشر دریافت کنید.
من تعدادی از این زندانیان را جهت اطلاع شما در اینجا نام میبرم:
وکلای زندانی: نسرین ستوده، عبدالفتاح سلطانی، محمد سیف زاده
روزنامه نگاران زندانی: احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، مهسا امرآبادی، بهمن احمدی امویی، کیوان صمیمی، عیسی سحرخیز، سیامک قادری
دانشجویان زندانی: مجید توکلی، شبنم مددزاده، بهاره هدایت، عماد بهاور، فرزاد مددزاده، مجید دری، ضیا نبوی، علی اکبر محمدزاده، حامد روحی نژاد، امید کوکبی، مهدی خدایی، سما نورانی، آرش صادقی، سیاوش حاتم، بابک داشاب
فعالان سیاسی: مسعود پدرام، علیرضا رجایی، سعید مدنی، عبدالله مومنی، حشمت الله طبرزدی، خسرو دلیرثانی، محمد فرید طاهری، امیر خرم، فریبرز رییس دانا، حسن اسدی زیدآبادی، مصطفی تاجزاده، بهزاد نبوی، ابوالفضل قدیانی، علی معزی، مهدی محمودیان، آرش سقر، فیض الله عرب سرخی، محسن امین زاده، ابوالفضل عابدینی، محسن میردامادی، محمد امین هادوی، محمد کاظمینی بروجردی، ارژنگ داوودی، محمد رضایی
فعالان سیاسی در حصر خانگی: مهدی کروبی، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد
فعالان مدنی: محبوبه کرمی، محمد صدیق کبودوند، رضا شهابی، افشین اسانلو، محمد داوری، مهدی خدایی
و دهها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر
با احترام و آرزوی موفقیت
تهران ـ دکتر محمد ملکی ـ ۳ شهریور ۱۳۹۱
رونوشت:
ـ دبیر کل سازمان ملل متحد آقای بان کی مون
ـ نمایندگی حقوق بشر سازمان ملل، دیده بان ویژه ایران جناب آقای دکتر احمد شهید
ـ دبیرخانه اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد
++++++++++++++++
In the name of God,
Your Excellencies,
Honorable Participants of the Non-aligned Movement Summit in Tehran,
I welcome you to my country that has recently faced yet another disaster, a country which is nowadays in the grips of having lost its compatriots in a recent earthquake. I want to use this opportunity to share some concerns with you.
You are surely aware of the great and ancient heritage of this country, which has enriched human culture. Many researchers consider ancient Iran as having contributed to the development of the idea of human rights, and even to the progress of world civilization.
Your Excellencies,
Today, sadly you have come to a country whose authorities are not qualified and legitimate to be its governors. As a consequence, its people suffer dreadfully. On the one hand, they face corruption and poverty. On the other, they are threatened by the shadow of what would be a disastrous war.
In a period of more than thirty years, the rulers of this country have committed crimes against humanity such as the killing of tens of thousands of men and women, merely because of their beliefs. These were people who wanted nothing but freedom and justice.
A grave example is the murder of thousands of political prisoners in 1988, who had received prison sentences already but were executed nevertheless. Their deaths were ordered by Ayatollah Khomeini. A recent example is the killing of peaceful people who protested the fraudulent presidential election of 2009.
For your information, please let me introduce myself. I am Mohammad Maleki, a retired professor and the first president of Tehran University after the 1979 Revolution. I want to briefly explain what happened to me as a political critic over the past thirty years. This story can raise your awareness about the regime that has invited you to Iran, a theocratic regime which does not hesitate to employ fascist solutions against dissenters.
A year after the closing of the universities in 1980, under the name of a “Cultural Revolution”, I wrote a critical letter against the policy. This letter became an excuse to arrest me. I was imprisoned for five years in many different and notorious prisons such as Evin and Ghezel-Hesar, where I faced brutal tortures. After thirty years, my body still remains scarred. In 2000, I and other activists were arrested together by the Revolutionary Guard. Again, I was imprisoned for six months in the notorious Eshratabad prison. My cell was 180 by 80 centimeters. Next, an illegitimate court sentenced me to seven years. In 2009, after the historic demonstrations of the Green Movement against the “election” of Ahmadinejad, who has invited you today, while I was being under medical treatment, I was arrested yet again and moved to Evin prison for 191 days, 90 of which in solitary confinement under grave conditions.
Your Excellencies,
I want to inform you that I am almost eighty years old and suffer from different diseases, such as prostrate cancer and cardiovascular complications. Because of my health, they had to free me. But in a show-trial afterwards I was sentenced to a one-year imprisonment again. The exact nature of the tortures I faced and witnessed in the prisons of the Islamic Republic is a separate story that I may expound on if the opportunity arises.
Your Excellencies,
Now that you are in my country, as an Iranian who has suffered the inhumane actions of this regime and who has witnessed the pains of the people, I want to beg you to visit the political prisoners in Iran who the government has mischievously described as “acting against national security”. I urge you to visit the many lawyers, students, journalists, political and civil activists who are imprisoned and suffer grave conditions, so that you may learn how the regime that has invited you treats its critics and dissidents.
You can receive the list of political and civil prisoners from Dr. Ahmed Shaheed, the UN Special Rapporteur on the human rights situation in Iran, who has not yet had the same privilege of visiting Iran.
I would like to name some of them here:
Prisoned lawyers: Nasrin Sotoudeh, Abdolfattah Soltani, Mohammad Seifzadeh
Prisoned journalists: Ahmad Zeidabadi, Masoud Bastani, Mahsa Amrabadi, Bahman Ahmadi Amooee, Keivan Samimi, Isa Saharkhiz, Siamak Ghaderi
Prisoned students: Majid Tavakoli, Bahareh Hedayat, Shabnam Madadzadeh, Farzad Madadzadeh, Emad Behavar, Majid Dorri, Zia Nabavi, Aliakbar Mohammadzadeh, Hamed Roohinejad, Omid Kookabi, Mehdi Khodaiee, Arash Sadeghi, Siavash Hatam, Babak Dashab
Prisoned political activists: Masoud Pedram, Alireza Rajaee, Saeed Madani, Abdollah Momeni, Heshmat Tabarzadi, Khosro dalirsani, Mohammad Taheri, Amir Khoram, Fariborz Raeesdana, Hasan Assadi Zeidabadi, Mostafa Tajzadeh, Behzad Nabavi, Abolfazl Ghadyani, Ali Moezi, Mehdi Mahmoodian, Arash Sagher, Feyzollah Arabsorkhi, Mohsen aminzadeh, Abolfazl Aabedini, Mohsen Mirdamadi, Mohammadamin Hadavi, Mohammad Kazemeini Boroojerdi, Arzhang Davoodi, Mohammad Rezaee
Under house arrest political activists: Mehdi Karoubi, Mirhossein Mousavi, Zahra Rahnavard
Prisoned civil activists: Mahboobeh Karami, Mohammad Sedigh Kaboodvand, Reza Shahabi, Afshin Osanloo, Mohammad Davari, Mehdi Khodaee
And tens of other prisoners
Yours sincerely,
Dr. Mohammad Maleki
August 24, 2012, Tehran
Copy to:
- The Secretary-General of the United Nations, Dr. Ban Ki-Moon.
- The UN Special Rapporteur on human rights in Iran, Dr. Ahmed Shaheed
- The secretariat of the Nonaligned Movement Meeting
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی به مناسبت عید فطر و برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران بیانیه ای صادر کردند.
به گزارش نوروز در بخشی از این بیانیه آمده است:”ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی نیز که عزیزانمان در حصر و بند و حبس و تبعید ماندند تا جامعه جهانی یادش بماند ادعای نداشتن زندانی سیاسی در ایران توسط مقامات حکومتی، دروغ و یاوه ای بیش نیست، و ما حتی در اعیاد مذهبی و این عید عابدان ازمرخصی و ملاقات حضوری عزیزانمان و شنیدن صدایشان محروم ماندیم، با شادی خانواده هایی که در شب عید، آزادگانشان را دربر گرفتند و بر سراپایشان بوسه زدند، شادمانی ها کردیم.”
خانواده های زندانیان سیاسی همچنین با اشاره به خط و نشان کشیدن ها و نگرانی های بازجوها در خصوص نحوه برخورد این خانواده ها با اجلاس سران جنبش عدم تعهد، آورده اند:”آنان خود از داغ و درد ما نیک آگاهند لازم نیست هیچ تابلویی بالا برده شود. لازم نیست هیچ قرار ملاقاتی خواسته شود. لازم نیست هیچ خواسته ای مطرح شود. اما درب خانه های ما نیز مانند همه ایرانیان میهمان نواز و وطن پرست به روی میهمانانی که بخواهند احوالی از فرزندانمان بپرسند باز است. ”
متن کامل بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی در پی می آید:
بسم الله الرحمین الرحیم
«اللهم انّا نسئلک خیرَ ما سئلک عبادک الصالحون و نعوذ بک ممااستعاذ منه عبادک الصالحون»
در آستانه عید فطر براساس آنچه دادستان تهران عفو رهبری خواندهبود؛ ۴۰فعال مدنی، ۷محکوم به جاسوسی، ۵زندانی توهین به مقدسات دینی، ۶روزنامه نگار و ۵تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق مورد عفو قرار گرفته وآزاد شدند، و در کنار اینها ۹زندانی بند ۳۵۰زندان اوین نیز مشمولتخفیف مجازات قرار گرفتند.این بخشی از گزارش واقعی از خبر خوشی بود که از مدت ها قبل جامعه تهی از نشاط ما انتظارش را می کشید تا شاید با روشنی و گرمای آن فعالیت های سیاسی- اجتماعی – فرهنگی راکد مانده در جامعه بیمارمان جانی دوباره بگیرد.
اما طبق گزارش های مورد وثوق در این میان ۲۱تن از کسانی که آزاد شدندتقریبا تمام دوران محکومیت خود را جز چند ماه و یا حتی چند هفته ی پایانیگذرانده بودند، یعنی لااقل بخشی از این آزادی ها اگر همتحت عنوان عفو اتفاق نمی افتاد، حداکثر تا پایان سال به صورت طبیعی انجاممی گرفت. بررسی های صورت گرفته در خصوص زندانیان سیاسیباقی مانده در زندان هم نشان می دهد که تنها در بند ۳۵۰اوین حدود ۲۰فعالحزبی و ستادی، ۸روزنامه نگار و فعال رسانه ای، ۱۵فعال کارگری و دانشجویی،۷فعال حقوق بشر، ۱۰فعال فرهنگی و اجتماعی، ۱۷محکوم به ارتباط و هواداریسازمان مجاهدین خلق و ۱۰شهروند معترض نگهداری می شوند که برخی از آنان دراین سه سال حتی یک بار نیز به مرخصی نیامده اند و یا با وجود مشکلات نگرانکننده جسمی، روند درمان برایشان متوقف شده و یا با سختی های زیاد در حالاجراست.
ناگفته نماند که درسایر بندهای عمومی، بند زنان، بندهای امنیتی ۲۰۹و ۲۴۰و دو الف، زندان رجایی شهر و همچنین زندان های شهرستان ها( علاوه بر تبعیدی ها) نیز تعداد زیادی زندانی سیاسینگهداری می شوند که آمار دقیقی از آنها و اخبار دقیقی از وضعیتشان در دست نیست!
با این همه شادی شادی است. هرچند می تواند عمق و وسعت آن کم یازیاد باشد. ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی نیز که عزیزانمان در حصر و بند و حبس و تبعید ماندند تا جامعه جهانی یادش بماند ادعای نداشتن زندانی سیاسی در ایران توسط مقامات حکومتی، دروغ و یاوه ای بیش نیست، و ما حتی در اعیاد مذهبی و این عید عابدان ازمرخصی و ملاقات حضوری عزیزانمان و شنیدن صدایشان محروم ماندیم، با شادی خانواده هایی که در شب عید، آزادگانشان را دربر گرفتند و بر سراپایشان بوسه زدند، شادمانی ها کردیم و شکرگزاری ها خود نیز با توکل به خداوند منّان و خداوند رمضان و ربّ صابران هم چنان صبوری پیشه می کنیم تا اراده لایزال الهی بر رهایی همه سرفرازان آزاده از بند ستم تعلق گیرد.
اما این روزها در پایتخت خبرهایی است. گوئیا میهمانانی درراهند و ایرانی جماعت به میهمان نوازی شهره است! چنان که حتی اگر سفره اش برای اهل و عیال از نان خالی باشد، برای میهمان گوسفند و شتر و مرغ، قربان می کند. آری ایرانی ها میهمان نوازند و وطن پرست! چنان که برای حفظ آبروی ملی صورتشان را با سیلی سرخ نگاه می دارند و ظلمی را که در خانه برآنان می رود به روی میهمان نمی آورند. بر آثار خشونت ها سرپوش می گذارند تا میزبانان خوبی باشند. معترضان انتخاباتی و منتقدین سیاسی همراه با دیگر شهروندان با بنزین اهدایی رئیس جمهور در روزهای میهمانی به سفر می روند، تا شرط میزبانی بهتر ادا شود و اهالی محل برگزاری اجلاس صدای دورباش کورباش از کالسکه ها و ارابه های سلطنتی را به گوش گرفته اگر هم از امکانات اهدایی برای سفر بهره نبرده اند، خانه نشین می شوند. آرام و بی هیاهو! هیچ ملالی نیست.
به برادرهای بازجو که نگران روزهای پیش رویند و دائم برای فرزندان با شعور و آگاه و وقت شناس میهن خط و نشان می کشند و به سپاهیان که قرار است هم زمان با زندان بانی خدمتگزاران میهن در زندان هایشان، حفاظت میهمانان را با لبخندی ملیح بر لب برعهده داشته باشند، اطمینان می دهیم: هیچ ملالی نیست. قرار نیست هیچ پرچمی جز پرچم سه رنگمان برافراشته شود. قرار نیست جز سرود ملی سرودی به گوش برسد. قرار نیست جز گزارش های رسمی و دیدارهای رسمی و قرارهای رسمی و وعده های رسمی مسموع و مقرر شود. همه چیز امن و امان است نگران نباشید! ایرانی ها همیشه میهمان نواز بوده اند و هرگز نمی گذارند این چند روز میهمانی باشکوه خدشه دار شود تا فردا روز، در سفرنامه های اجانب ما را به تمسخر گیرند که رسم میهمان نوازی بلد نبودیم! همه چیز آرام است و آرام خواهد ماند تا پرواز آخرین هیأت چند صدنفره میهمانان به کشورهایشان. ما آدم های خوشبختی هستیم که روزی چند وعده برای این همه خوشبختی خویش نماز شکر به جای می آوریم. آری بی شک ما خوشبختیم اما برای این که نسرین ستوده ها و بهاره هدایت ها و مهسا امرآبادی ها را در دامان خویش پرورش داده ایم و بقیه زنانی که فردای اجلاس پشت دراوین صف خواهند کشید برای حضوری سبز در بند زنان! خوشبختیم که امروز دنیا، ایران را با جنبش اعتراضی مردم و با نام رقبای درحصر رئیس دولت کنونی می شناسد و با نام جوانان نخبه دانشگاهی مان و مردان سیاست علوی نه معاویه ای مان و با نام هایی که در تاریخ جاودانه خواهند ماند به پاس پایداری و استواری شان.
آری جای هیچ نگرانی نیست. ملت ایران میهمان نوازی را در ذات خود دارند و از میهمان هیچ انتظاری ندارند. جناب بان کی مون و سایر میهمانان که به ادعای مقامات حکومتی در حد پادشاه و رئیس جمهور و نخست وزیر کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها هستند مگر می شود تصویر ندا و سهراب را ندیده باشند یا نام نسرین ستوده و ابوالفضل قدیانی ودیگر بزرگان دربند و دانشجویان در تبعید را نشنیده باشند؟! آنان خود از داغ و درد ما نیک آگاهند لازم نیست هیچ تابلویی بالا برده شود. لازم نیست هیچ قرار ملاقاتی خواسته شود. لازم نیست هیچ خواسته ای مطرح شود. اما درب خانه های ما نیز مانند همه ایرانیان میهمان نواز و وطن پرست به روی میهمانانی که بخواهند احوالی از فرزندانمان بپرسند باز است.
اما شایسته تر آن که ما در روزهای پیش رو در خانه هایمان میزبان عزیزانمان باشیم و یا این که با بنزین اهدایی رئیس جمهور به سفری کوتاه برویم تا میهمانان و میزبانان دولتی هم بی دغدغه به کارشان برسند و بعد از تعطیلات اجباری ما، نتایج سودمند اجلاس را در تریبون های رسمی گزارش کنند تا بشود مایه افتخار ایرانیان میهمان نواز!
حکایت ما از اعیاد و فطر و اجلاس و این حرف ها گذشته است. حکایت، حکایت مهربانی در خانه خودمان و هم دلی و تعامل در وطن است که دلمان سخت برایش تنگ شده است!
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
دوم شهریورماه هزار و سیصد و نود و یک
مذاکرات ايران و آژانس بين المللی انرژی اتمی در روز جمعه سوم شهريورماه در وين بدون دستيابی به توافقی پايان يافت. هرمان ناکارتس، رئيس هيات مذاکرهکننده آژانس، نيز گفته است که اختلافات بين ايران و آژانس همچنان پابرجاست.
به گزارش خبرگزاری رويترز، هرمان ناکارتس که پس از مذاکرت با خبرنگاران صحبت می کرد، گفت: «مذاکرات امروز بسيار فشرده بود، اما اختلافات اساسی بين ايران و سازمان ملل متحد همچنان باقی است و همين مساله مانع دستيابی به توافقی شد.»
به گزارش رادیو فردا وی اضافه کرده است:«فعلا ما برنامه ای برای دور ديگری از مذاکرات نداريم.»
هرمن ناکارتس، معاون دبيرکل آژانس و رئيس هيئت مذاکرهکننده با ايران، پیش از آغاز مذاکرات گفته بود که هدف از برگزاری اين گفتوگوها دستيابی توافقی با ايران بر سر نحوه شفافسازی درخصوص امکان وجود ابعاد نظامی در برنامه هستهای جمهوری اسلامی است.
آقای ناکارتس همچنين تأکيد کرد که هيئت مذاکرهکننده آژانس در جريان اين گفتوگوها بار ديگر درخواست بازديد از سايت پارچين را مطرح خواهد کرد.
آژانس بينالمللی انرژی اتمی خواهان تحقيق بر روی سايت نظامی پارچين در ايران است و اعلام کرده است که تصاوير ماهوارهای احتمال عمليات پاکسازی و خاکبرداری در اين منطقه را نشان میدهند و به همين دليل بايد در اين زمينه تحقيق شود.
ايران در مقابل میگويد پارچين نه سايت هستهای، که سايت نظامی است، و هيچ کار پاکسازیای نيز در آن صورت نگرفته است.
غرب معتقد است که برنامه هستهای ايران دارای بعد نظامی است و خواستار شفافسازی جمهوری اسلامی در اين خصوص شده است.
با اين حال ايران همواره بر صلحآميز بودن فعاليتهای هستهای خود تأکيد کرده است و دستيابی به انرژی هستهای را حق مسلم خود میداند.
همزمان با شدت گرفتن درگیریهای فرقهای مرتبط با ناآرامیهای سوریه در لبنان، مخالفان بشار اسد گفتهاند که نیروهای ارتش بمباران منطقه داریا در حومه شهر دمشق، پایتخت، را از سر گرفتهاند.
مخالفان دولت سوریه گفتهاند که دستکم ۲۰ نفر در تازه ترین حمله نیروهای دولتی کشته شدهاند.
به گزارش بی بی سی فارسی مخالفان دولت سوریه همچنین از وقوع درگیریهایی در چند منطقه دیگر در جنوب دمشق خبر دادهاند.
گزارش شده است که نیروهای دولتی مناطقی در شهر حلب را هم زیر آتش سنگین داشتهاند.
درگیریهای فرقهای مرتبط با ناآرامیهای سوریه در لبنان نیز ادامه داشته و گزارش شده است که یک روحانی سنیمذهب در شهر طرابلس لبنان کشته شده است.
براساس گزارشها، به دنبال درگیری مسلمانان علوی و مسلمانان سنیمذهب در شهر طرابلس لبنان شیخ خالد البرادعی به ضرب گلوله کشته شده است.
طرابلس دومین شهر بزرگ لبنان خوانده میشود و بیشتر ساکنانش از مسلمانان سنیمذهب هستند.
در درگیریهای طرابلس لبنان در یک هفته اخیر ۱۳ نفر کشته شدهاند.
اختلافنظر بر سر حمایت یا مخالفت با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، دلیل اصلی این درگیریها اعلام شده است.
نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان، از تمام طرفها خواسته است تا از اقدامات ارتش برای پایان دادن به خشونتها حمایت کنند.
در همین حال یک سخنگوی آژانس پناهجویان سازمان ملل متحد گفته است که وخیمتر شدن وضعیت امنیتی در لبنان مانع فعالیتهای این آژانس برای رسیدگی به وضعیت پناهجویان سوری میشود.
آژانس پناهجویان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که با شدت یافتن درگیریها در سوریه بیش از ۲۰۰ هزار پناهجوی سوری به کشورهای همسایه گریختهاند، در حالی که این آژانس قبلا پیشبینی کرده بود که تا پایان سال ۲۰۱۲ میلادی ۱۸۵ هزار نفر از درگیریهای سوریه به کشورهای همسایه پناه ببرند.
آژانس پناهجویان سازمان ملل متحد اضافه کرده است که فقط در هفته گذشته حدود ۳۰ هزار پناهجوی سوری خود را به مرزهای ترکیه رساندهاند.
خبرگزاری فرانسه گزارش داد که مقامهای ترکیه و آمریکا روز پنجشنبه، دوم شهریور، نخستین نشست برنامهریزی عملیاتی خود در صورت سقوط حکومت بشار اسد در سوریه را برگزار کردهاند.
بر اساس این گزارش، نشست آنکارا ۸ ساعت به طول انجامیده و پس از آن نیز بیانیهای درباره مفاد گفتوگوی دو طرف انتشار نیافته است.
با این حال به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در مذاکرات آنکارا، درباره انتقال قدرت در سوریه و دوره پس از آن و راههای حمایت از مخالفان و نیز پناهندگان سوری گفتوگو شده است.
آن طور که خبرگزاری فرانسه میگوید، انتظار میرود این نشست به هماهنگی نظامی، اطلاعاتی و سیاسی در قبال بحران سوریه بینجامد، بحرانی که از زمان آغاز در ماه مارس سال ۲۰۱۱ یعنی حدود یک سال و پنج ماه پیش، به گفته فعالان سیاسی و حقوق بشری این کشور، بیش از ۲۳ هزار کشته برجای گذاشته است.
بر اساس این گزارش، قرار بود مقامهای ترکیه و آمریکا درباره تهدیدهای احتمالی در سوریه، از جمله احتمال استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط حکومت بشار اسد گفتوگو کنند.
این در حالی است که آمریکا هشدار داده است که استفاده از سلاح شیمایی به منزله نقض خط قرمز این کشور خواهد بود.
در این ارتباط، به گزارش خبرگزاری ریانووستی، لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا، روز پنجشنبه گفت: «مسئله سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی که در سوریه وجود دارند، به شدت موجب نگرانی ما است.»
وزیر دفاع آمریکا افزود: واشینگتن به طور دائمی با مقامهای ترکیه، اردن و همچنین اسرائیل در تماس است تا، به گفته او، این سلاحها به دست «عناصر نامطلوب» نیفتد.
در همین حال، به گزارش ریانووستی، گنادی گاتیلوف، معاون وزیر خارجه روسیه، روز جمعه اعلام کرد که دمشق به مسکو اطمینان خاطر داده است که تمام اقدامات لازم را برای جلوگیری از آن چه دستیابی تروریستها به سلاح شیمیایی و استفاده نشدن از آنها نامیده شده انجام خواهد داد.
این مقام وزارت خارجه روسیه گفت: باید اقداماتی انجام داد تا این سلاحها به دست نیروهای تندرو نیفتد، و افزود: مسکو در این مورد با شرکای غربیاش و به ویژه آمریکا موافق است.
در این ارتباط، به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، ویکتوریا نولند،سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، درباره بحث سلاحهای شیمیایی در سوریه گفت: گامهایی برداشته شده است تا در صورت دست زدن اسد به این انتخاب وحشتناک و ناگوار با آن برخورد شود.
او همچنین گفت: زمانی که رژیم اسد سرنگون شود، جامعه بینالملل به مردم سوریه پیشنهاد کمک در جهت مدیریت و دفع سلاحهای خطرناک آن کشور را خواهد داد.
در همین حال، به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، وزیر دفاع فرانسه روز پنجشنبه گفت: پاریس در عملیات مربوط به برقراری مناطق پرواز ممنوع بر فراز نقاطی از خاک سوریه شرکت خواهد کرد.
وزیر دفاع فرانسه چنین اقدامی را مشروط به انجام گرفتن آن بر اساس اصول بینالمللی دانست، اما گفت: که این طرح باید مورد مطالعه قرار بگیرد.
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب، وضعیت اعضای زندانی این تشکل حامی جنبش سبز را تشریح کرد و همزمان هشدار داد که وضعیت بهزاد نبوی وخیم بوده و مسوول هر اتفاق ناگواری برای او، رهبر جمهوری اسلامی و مقامات ارشد نظام هستند.
به گزارش تارنمای «امروز»، ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، در پی اخبار ناگواری که درباره وضعیت سلامتی زندانیان سیاسی عضو این سازمان منتشر شده، علی مزروعی سخنگوی این تشکل اصلاح طلب در خارج از کشور، به سوالات مطروحه در این زمینه پاسخ گفت.
متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است:
آخرین وضعیت اعضای زندانی سازمان چیست؟
همانگونه که می دانید چهار نفر از اعضای ارشد سازمان آقایان بهزاد نبوی، ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاج زاده و فیض اله عرب سرخی در زندان اوین بسر می برند. بهزاد نبوی در بند دوالف و تاج زاده در بند قرنطینه زندان اوین زیر نظر سپاه زندانی هستند و قدیانی و عرب سرخی هم در بند ۳۵۰ بادیگر زندانیان سیاسی هستند، و متاسفانه وضعیت سلامتی همگی آنها چندان تعریفی ندارد. این درحالی است که هراز گاهی یک پرونده جدید برایشان باز می کنند و بر خلاف رویه های معمول و اصول مقبول قضایی و حقوق بشری برای بار چندم آنها را به بازپرسی و دادگاه و محکومیت تازه می کشانند. بطور نمونه می توان به وضعیت آقای قدیانی اشاره کرد که دوران حبسش تمام شده بود اما با ساختن یک پرونده تازه برای ایشان حکم یکسال زندان دیگر بریدند تا ایشان را با این سن بالا در زندان نگه دارند. یا وضعیت اقای تاج زاده با بیماریهایی که دارد و در اخبار کم و بیش آمده است.
در مورد آقای نبوی اخبار چندانی نیست، وضعیت ایشان چگونه است؟
"واقعا باید تاسف خورد از نحوه رفتاری که با نبوی می شود. ایشان و خانواده شان هم به دلایلی علاقه به بیان این رفتارهای تاسف بار ندارند. می دانیم که نبوی ۷۰ سال دارد و مسن ترین زندانی سیاسی شناخته شده است که سالهای جوانی خود را نیز وقف مبارزه با رژیم استبدادی و ظالم پهلوی کرده و در زندان ستم گذارنده است. نبوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سالها وزیر و وکیل و خدمتگزار مردم و نظام بوده است، و هم اکنون بیش از سه سال است که با اتهاماتی کاملا واهی و بی اساس ایشان را به بند و زندان کشیده اند. طبیعی است که آدمی با این سن و سال حتی در شرایط عادی، زندان چه اثرات مخربی برایش دارد چه رسد به اینکه تحت فشارهای روانی و پرونده سازی های پی در پی قرار گیرد و کلکسیونی از بیماری ها را نیز با خود حمل نماید.
از آنجا که نبوی به هیچ وجه حاضر نیست به ظلم تمکین کند و حتی از درخواست برای مرخصی استعلاجی نیز امتناع دارد، وضعیت سلامتی اش به شدت رو به وخامت نهاده است. با این حال مسئولان زندان هیچ اقدامی برای درمان او یا مرخصی استعلاجی نکرده اند، ضمن اینکه ایشان مدتهاست از حق مرخصی، جز در یک مورد استثنائی، محروم شده و حتی برای ایام عید نوروز نیز به ایشان مرخصی ندادند. و این درحالی است که طبق نظر پزشکی قانونی آقای نبوی به خاطر وضعیت جسمی شان باید در محیط خارج از زندان به سر برند و حبس ایشان خلاف نظر پزشکی قانونی است."
چرا مسئولان زندان اقدام نکرده اند؟
"بنظر می رسد تصمیم گیری راجع به زندانیان سیاسی سازمان و به ویژه آقای نبوی در اختیار مسئولان زندان و حتی دستگاههای قضایی و امنیتی نیست و باید رهبری در مورد آنها تصمیم گیری کند، و از اینروست که در برخورد با آنان به رغم سوابق درخشانی که دارند، اینگونه ستمگرانه و ناسازگار با موازین قانونی و آیین نامه اداره زندانها برخورد می شود و به شیوه هایی در صدد آزار و اذیت آنها برمی آیند."
اینگونه که شما بیان می دارید وضعیت سلامتی آقای نبوی وخیم است و نیاز به درمان دارد.
"بله. برپایه خبرهایی که به من رسیده وضعیت جسمی ایشان بسیار وخیم است و نیاز به درمان و استراحت در محیط آرام و مناسب دارد، و هشدار می دهم هرگونه اتفاق ناگواری برای ایشان در زندان بیافتد مستقیما رهبری و مقامات بالای نظام مسئول آن هستند و باید پاسخگوی آن باشند. بهزاد نبوی یک سرمایه ملی است که متاسفانه به جای بهره برداری از تجارب وی در عرصه سیاسی و اداره کشور، امروز در زندان استبداد سلامتی اش درخطر جدی قرار دارد. قطعا زندانی کردن امثال نبوی تا همین جا هم کارنامه سیاهی را برای حاکمیت اقتدارگرا رقم زده است و از این رو است که عقلانیت و تدبیر سیاسی حکم می کند بیش از این وی و دیگر زندانیان سیاسی را در زندان نگه ندارند و با آزادی آنها اسباب ترمیم زخمها و اعتمادملی را در کشور فراهم آورند."
سید مصطفی تاجزاده در پیامی از زندان اوین نسبت به هتک حرمت حرم رضوی به بهانه ارعاب منتقدین اصولگرا واکنش نشان داده است.
به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی در پیام خود با اعتراض به وقایع رخ داده در سخنرانی علی اکبر ناطق نوری در حرم امام رضا، بر هم زنندگان این برنامه را مانند خوارج صدراسلام دانسته که به طرد و تکفیر مخالفین می پردازند.
عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی با انتقاد از سکوت تایید آمیز رهبر جمهوری اسلامی در قبال این مساله، عدم پیگیری نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی را برای برخورد با متخلفان ناشی از همین سکوت رهبری دانسته و نوشته اشت: "آن چه در شب قدر در حرم امام معصوم رخ داد، تازه اقدامی اولیه و محدود بوده است و هنوز عنان این جریان خوارجی – تکفیری پاره نشده است وگرنه لابد سعید عسگرها دوباره فعال خواهند شد تا دیگر هیچ صدایی جز صدای رهبر و آقای مصباح و مریدانشان در جامعه منعکس نشود!"
متن کامل پیام مصطفی تاجزاده در پی می آید:
تلاش انصار انحصار و خشونت و سرکوب برای برهم زدن مراسم احیاء در حرم امام رضا، یک بار دیگر ثابت کرد که پیروان اسلام سلفی – تکفیری – خوارجی، چه در اهل سنت و چه بین شیعیان و مریدان آقای مصباح یزدی برای حذف رقبای خود هیچ حرمتی نه برای مکان های مقدس قائلند و نه برای زمان های مقدس! ایشان نیز مانند خوارج صدراسلام هر کس را که با آنان اختلاف نظر دارد، طرد و تکفیر می کنند و می کوشند وی را بی آبرو سازند و خانه نشین کنند.
آن چه در تعرض اخیر قابل توجه است این که گروه خوارجی انصار حزب الله چنان از مصونیت بهره مند شده است که یکی از سرکردگانش علناً مسئولیت این حرمت شکنی را به عهده می گیرد و مهم تر آن که آقای ناطق نوری و دیگر منتقدان مدیریت کنونی کشور را تهدید کرده است که اگر بار دیگر به بیان دیدگاه هایشان بپردازند «حزب الله رسماً عنان پاره می کند و به سراغ شان می رود.» یعنی آن چه در شب قدر در حرم امام معصوم رخ داد، تازه اقدامی اولیه و محدود بوده است و هنوز عنان این جریان خوارجی – تکفیری پاره نشده است وگرنه لابد سعید عسگرها دوباره فعال خواهند شد تا دیگر هیچ صدایی جز صدای رهبر و آقای مصباح و مریدانشان در جامعه منعکس نشود!
نکته بسیار مهم دیگر سکوت تأیید آمیز رهبری در این زمینه است که نتیجه آن عدم پیگیری مسئله توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و دستگاه های قضایی است. ظاهراً معنای جذب حداکثری به دست آوردن دل آقای مصباح یزدی و مریدانش به هر قیمت است و حذف حداقلی یعنی از میدان به در کردن همه کسانی که حاضر به تأیید صد درصد روندهای جاری مدیریتی نیستند! حتی اگر این منتقدین، اصول گراهای باسابقه ای باشند که هم اکنون به دلایلی با حکم رهبری مسئولیت هایی به عهده دارند!
به باور من چنان چه رهبر فقید انقلاب زنده بود، خواستار رسیدگی فوری و قاطع نهادهای مسئول به این امر می شد تا دیگر کسی جرأت نکند هم سو با عناصر افراطی وهابی و نیز طرفداران القاعده، حرمت اماکن مقدس را در ایران بشکند. مراکزی که در زمان های نه چندان دور ملجأ و پناه گاه مظلومان بودند و حتی شاهان مستبد قاجار نیز حرمت آن را نگاه می داشتند. سکوت جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت تهران نیز افزون بر آن که مایه تأسف است، نشان می دهد که استراتژی «النصر بالرعب» چگونه اعضای هردو تشکل را مرعوب کرده است که حتی جرأت محکوم کردن هتک حرمت حرم رضوی را ندارند. حرم امامی که خود او را «ضامن آهو» می خوانند!
زلزله ای به شدت ۳.۴ ریشتر مرکز استان لرستان را تکان داد و موجب وحشت مردم شد.
مدیر کل مدیریت بحران استان لرستان در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: این زمین لرزه با شدت ۳.۴ ریشتر در شهر خرم آباد به وقوع پیوست.
رضا آریایی زمان وقوع این زلزله را ساعت ۱۷ و ۵۹ دقیقه و ۵۳ ثانیه عصر امروز جمعه ذکر کرد و بیان داشت: خوشبخانه این زمین لرزه هیچ گونه خسارتی به دنبال نداشته است.
وی عمق وقوع این زمین لرزه را ۸ کیلومتر اعلام کرد و بیان داشت: مرکز این زمین لرزه بر اساس گزارش مرکز زلزله نگاری کشوری به طول و عرض جغرافیایی ۴۸.۴۳ و ۳۳.۶۹ بوده است.
بنابر این گزارش شدت زلزله رخ داده در مرکز لرستان به گونه ای بود که این زمین لرزه توسط بخش عمده ای از مردم خرم آباد احساس شد.
حسین رونقی ملکی زندانی سیاسی و وبلاگ نویس که در دوران مرخصی استعلاجی در کمپ سرند بازداشت و به اداره اطلاعات تبریز منتقل شده بود امروز به بند ۱ زندان تبریز انتقال یافت.
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس زندانی که پیشتر به اتهام اخلال در فیلترینگ اینترنت در ایران، به تحمل زندان محکوم گردیده و در تیرماه گذشته پس از دو و نیم سال زندان به مرخصی آمده بود پس از بازداشتش در شب پنجشنبه توسط نیروهای اداره اطلاعات تبریز به بند یک زندان این شهر منتقل شده است.
وی در تماسی از زندان تبریز با یکی از دوستانش اعلام کرده که اتهام "پخش مواد آلوده و غیر بهداشتی" برای زلزله زدگان منطقه اهر و ورزقان به وی تفهیم شده و همچنین در ابتدای بازداشت در کمپ سرند ورزقان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
جمعی از بازداشت شدگان از جمله شیما قوشه، کیانا کریمپور، آرتمیس ورزنده، نفیسه سعیدی فرد، نرگس خیر اللهی، زهرا سیادی، ریحانه حسامی، احمد رونقی، جعفر نظامی، میثاق افشار و اسماعیل رفعتی آزاد شدند.
معاون مدیریت بحران مازندران درباره خسارات ناشی از بروز سیل در مرکز و شرق این استان گفت: در پی بارش شدید باران در صبح روز پنجشنبه در استان مازندران به شهرهای ساری، نکا، میاندرود، سواد کوه و روستاهای اطراف خسارات زیادی وارد شد.
به گزارش ایسنا عطاء الله داداش پور اظهارکرد: ارزیابیهای اولیه کارگروههای اعزامی به مناطق سیلزده حاکی از وارد شدن خسارت بیش از ۹۰ میلیارد تومانی به این مناطق است.
وی خسارت وارد شده به تاسیسات زیربنایی استان نظیر راهها، پلها و ... را بیش از ۱۶ هزار و ۶۵۰ میلیون ریال دانست و گفت: همچنین به ۵۹۷ ملک مسکونی و تجاری نیز در حدود ۲۷ هزار میلیون ریال خسارت واقع شده است.
به گفته داداشپور در جریان این حادثه هیچ یک از اماکن به طور ۱۰۰ درصد تخریب نشده است.
معاون مدیریت بحران مازندران با بیان اینکه یکهزار و ۴۱۸ هکتار از اراضی زراعی، باغی و شالیزاری نیز در این حادثه آسیب دیدهاند؛ خاطرنشان کرد: ۲۱ کیلومتر از جادههای بین مزارع نیز تخریب شدهاند و هفت واحد دامداری و سه واحد مرغداری نیز در جریان این حادثه خسارت دیدهاند که خسارتی بالغ بر ۴۶ هزار میلیون ریال به این بخشها وارد شده است.
وی با بیان اینکه در جریان سیل جاری شده در سه مرغداری، ۱۴ هزار مرغ در سیلاب گرفتار شدند به ایسنا گفت: در خصوص تلفات احشام تا کنون موردی گزارش نشده است.
به گفته داداشپور، محور اصلی تکاب به نکا نیز که به دلیل جاری شدن سیل مسدود شده بود، روز گذشته توسط عوامل راهداری بازگشایی شد.
وی همچنین در خصوص اسکان اضطراری سیلزدگان نیز اظهار کرد: عمده افراد حادثه دیده به منزل اقوامشان رفتند اما تعدادی چادر نیز میان حادثهدیدگان توزیع شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر