امروز: شیرین عبادی، مدافع حقوق بشر و برنده صلح نوبل 2003 در نامه ای به رییس سازمان زنان سازمان ملل متحد از او خواست تا به هنگام بررسی پرونده جمهوری اسلامی ایران به گزارش ها در خصوص وضعیت زنان توجه کند. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، خانم عبادی در نامه خود با اشاره به حذف پذیرش دختران از 77 رشته تحصیلی در سال تحصیلی جدید، هدف از طرح چنین قوانین و سیاست هایی را جلوگیری از حضور فعال زنان در اجتماع دانست. رونوشت این نامه برای دکتر احمد شهید- گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران-، خانم پیلای- کمیساریای عالی حقوق بشر-، دفتر آقای بان کی مون- دبیر کل سازمان ملل متحد-، گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان و گزارشگر ویژه حق تحصیل نیز ارسال شده است. متن کامل نامه شیرین عبادی به رییس سازمان زنان سازمان ملل متحد که در تاریخ 17 آگوست 2012 ارسال شده، به شرح زیر است:
ریاست محترم سازمان زنان سازمان ملل متحد
جنبش فمینیستی یکی از قویترین جنبش های مدنی در ایران است که در دو دهه اخیر رشد چشم گیری داشته است. این جنبش که مخالف سیاست ها و قوانین تبعیض آمیز است، راه حل را در دموکرات شدن حکومت دانسته و در چند سال گذشته برای حصول به هدف خود درصدد ائتلاف با سایر جنبش های مدنی از قبیل دانشجویان و کارگران بر آمده است که این امر خود سبب تقویت بیش از بیش این جنبش و نفوذ آن در لایه های مختلف اجتماع شده است.
حکومت ایران به انحاء مختلف درصدد مقابله با این جنبش بر آمده و با طرح ها، قوانین و سیاست های مختلف می کوشد تا زنان را از تحصیل و حضور فعال در اجتماع باز داشته و آنها را به درون خانه بازگرداند تا شاید دست از مطالبات بر حق خود برداشته و حکومت را در اعمال سیاست های نادرست راحت بگذارند.
علاوه بر قوانین تبعیض آمیزی که از ابتدای انقلاب سال 1979 بر زنان ایران تحمیل شده است ( در گزارش های قبلی منعکس است)، در سال تحصیلی جدید تعداد 36 دانشگاه مبادرت به حذف پذیرش دختران از 77 رشته تحصیلی کرده اند. از جمله دانشگاه اراک از پذیرش دختران در رشته های زبان و ادبیات انگلیسی، علوم تربیتی، علوم کامپیوتر، مهندس شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی عمران، مهندسی مکانیک، مهندسی کشاورزی و شیمی محض و دانشگاه اصفهان از پذیرش دختران در رشته های علوم سیاسی، حسابداری، مدیریت بازرگانی دولتی و صنعتی، مهندسی برق، مهندسی عمران، مکانیک، راه آهن و مترجمی زبان انگلیسی ممانعت به عمل آورده اند. به این ترتیب دختران که از سال ها قبل بیش از 65 درصد از کل دانشجویان را تشکیل می داده اند به کمتر از 50 درصد تقلیل خواهند یافت.
همچنین سیاست تفکیک جنسیتی که در برخی از دانشکده ها اعمال می شود و نیز تغییرات بنیادی که در محتوای دروس دانشگاهی رشته "مطالعات زنان " و تبدیل نام آن به "حقوق زن در اسلام" به عمل آمده است، حکایت از تحمیل فرهنگ پدر سالار دارد که هدف آن تقویت نقش زن در خانه و خانواده و ناچیز جلوه دادن اهمیت وی در اجتماع است.
یکی دیگر از سیاست های کلان حکومتی که نتیجه غیر مستقیم آن خانه نشینی زنان خواهد بود، توقف برنامه کنترل موالید است. در حالی که حکومت ایران از عهده بر آورده ساختن نیازهای اولیه جمعیت فعلی ایران از قبیل بهداشت، تحصیل و مسکن عاجز است، دولتمردان ایرانی اعلام کرده اند که جمعیت کشورباید به دو برابر افزایش یابد. این در حالتی است که تعداد مهد کودک ها و کودکستان های کشور بسیار اندک و ناکافی است و جالب تر آن که اخیرا طبق اعلام حکومت، برای تاسیس مهد کودک و کودکستان ها روحانیون و طلبه ها بر سایر داوطلبان ارجحیت دارند.
حکومت جمهوری اسلامی ایران سعی دارد هر صدای معترض به تبعیض جنسیتی را در گلو خفه سازد که از جمله می توان به دستگیری و مجازات ده ها فعال حقوق زن که حتی برای برخی از آنان احکام سنگینی نیز صادر شده است، اشاره کرد. محبوبه کرمی، بهاره هدایت، نسرین ستوده، نرگس محمدی، هانیه فرشید شتربان در حال گذراندن محکومیت خود هستند.
همچنین سال گذشته ماموران وزارات اطلاعات بدون مجوز قانونی مبادرت به پلمپ کتابخانه "صدیقه دولت آبادی" کردند که به این ترتیب تنها کتابخانه مستقل و غیر دولتی در زمینه زنان تعطیل شد.
آن چه گفته شد قسمتی از سیاست های اخیر حکومت جمهوری اسلامی است که چون تاب حضور پر شور زنان را در حوزه عمومی ندارد، سعی دارد آنان را به حوزه خصوصی یعنی درون خانه بازگرداند تا شاید دست از مخالفت ها و مطالبات بر حق خود بردارند.
لذا با اعلام مراتب فوق مستدعی است، این گزارش ها هنگام بررسی پرونده جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گیرد.
با احترام
شیرین عبادی
مدافع حقوق بشر و برنده صلح نوبل 2003
17 آگوست 2012
رونوشت :
دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران
خانم پیلای، کمیساریای عالی حقوق بشر
دفتر آقای بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان
گزارشگر ویژه حق تحصیل
در پی حذف پذیرش دختران از برخی رشته های دانشگاهی ارسال شد
امروز: لزله تلخ آذربایجان شاید سیاسی ترین زلزله طبیعی بوده که تاکنون در منطقه زلزله خیز ایران اتفاق افتاده است. بحث ها راجع به عملکرد صداوسیما در این باره، پیام های تسلیتی که داده شد و داده نشد، حتی حساسیت نسبت به تاخیر در ارسال پیام ها، رفتار معنی دار مردم درباره کانال های انتقال کمک های خود به مناطق زلزله زده و برخی بحث های قومیتی در حاشیه این حادثه، ابعادی سیاسی به آن بخشید.
در اینجا به اجمال و گذرا به دو موضوع حول این حادثه اشاره می شود؛ "اعلام وجود دوباره شبکه های اجتماعی" و "بی اعتمادی مردم به دولت".
۱- درباره شبکه های اجتماعی به خصوص بعد از جنبش سبز حرف های زیادی زده شده. بسیاری نمود عینی این شبکه ها را با وقوع اعتراضات خیابانی و اطلاع رسانی آنها و پرداختن شعارهای مردمی و انتشار آنها و ایجاد زمینه خلاقیت برای چگونگی اعتراض ها می دیدند. به موازات کاهش این اعتراض ها و سرکوب دولتی آنها، برخی به اصل کارایی و یا وجود این شبکه ها ابراز تردید کردند و باز گشت به شیوه های کلاسیک مرسوم پیش از جنبش سبز که مبتنی بر سازمان های کاملا عمودی و سلسله مراتبی بود را وجهه همت خود قرار دادند. گویی شبکه ها دیگر وجود ندارند یا نمی توان به آنها اتکا کرد.
وقوع زلزله اهر و حجم وسیع ارتباطات، راهکارها، خلاقیت ها، و بده بستان های خارج از شبکه رسمی حکومت و یا سازمان های کلاسیک در این مدت، مهر بطلان بر تلقی مرگ شبکه های اجتماعی بود.
در واقع در این مدت مشخص شد انتظار آمرانه و نگاه از بالا به پایین ما به شبکه های اجتماعی و طرح های پیشنهادی برای اجرا در این شبکه بوده که ایراد داشته اند و نه خود شبکه. شهروندان پراکنده در این شبکه ها بدون برگزاری جلسه های رسمی، با هم در تبادل نظر مستمرند، بررسی خودشان را دارند و تابع نظام ارزشی غیر رسمی ولی قدرتمند خود هستند.
اگر جریانی روی این شبکه ها حساب باز کرده باید خود را جزیی از آن قرار دهد و از رفتار آمرانه با این شبکه ها بپرهیزد. در این صورت از رفتار غالب در این شبکه دچار سرخوردگی نمی شود و کارایی یا اصل وجود آنها را زیر سوال نمی برد!
۲- مردم اهل فعالیت های خیریه سازمان مند، عموما در شبکه هایی فعالند که در بالا به آن اشاره شد. فضای عمومی این شهروندان تاکنون به زبان های مختلف و در مواقع گوناگون حرف مهمی را به گوش همه از جمله حکومت رسانده و آن اینکه ما به شما اعتماد نداریم.
این بی اعتمادی البته جایی باعث اتفاق مثبت خوداتکایی مردم و جایی باعث عامل منفی افزایش هزینه ها می شود، مثل همین اتفاق اخیر در اهر. افراد بسیاری با چشم تردید به کمک های دولتی نگاه می کردند، این تردید که ریشه در شکاف قدیمی دولت - ملت در ایران دارد، با واکنش سرد رسانه های حکومتی مثل صداوسیما، افزایش یافت به حدی که میل به کمک رسانی از کانال های غیر حکومتی به اصراری معنی دار و کم سابقه بدل شد.
واکنش رسانه های حکومتی مثل روزنامه کیهان به این جریان که مایل به انحصار هر کاری در چارچوب حکومت است تا جامعه اتمیزه و غیر متشکل را تحت سلطه خود نگه دارد، همان رویکرد همیشگی تخریب و سنگ اندازی بود. حاصل این تقابل، اصرار مردمی بر ارسال کمک ها از کانال های معتمد خود بود و از سوی دیگر بخشی هم مشکل تراشی برای کمک های واقعی حکومتی.
ناظران منصف مستقل در مناطق زلزله زده بارها گزارش دادند که بخشی از کمک رسانی های دولتی البته تحت فشار افکار عمومی، قابل قبول بود ولی انگار باور آن برای هرکسی میسر نبود. در نتیجه تداخل کار و هرز نیرو و انرژی در کاری که سازمان و تخصص خاص خود را نیازمند است، بسیار مشاهده شد. زیر سوال رفتن برخی زحمات نیروهای زحمتکش هلال احمر، اغراق درباره برخی آسیب های زلزله در واکنش به سکوت اولیه و مشکوک حکومت و خلاصه بی بهره منده ماندن از امکان هم افزایی سازمان مند کمک های دولتی و مردمی، هرز برخی منابع را در پی داشت.
در ایجاد این وضعیت بی گمان کمترین تقصیر سهم جامعه است و حکومت باید ایراد اصلی را در خود جستجو کند که از سوی مردمش غیر قابل اعتماد است. نه به کمک رسانی اش اعتماد می شود و نه حتی به اخبار رسانه هایش. عدد و رقم و آمارهایش کمترین وجاهتی نزد مردم ندارد، آنها می گویند فلان عدد کشته داشتیم، مردم می گویند کدام آمارشان راست بوده که این راست باشد؟ می گویند امدادرسانی در حال انجام است، می گویند مثل ایجاد اشتغالی است که شعارش را می دهند و ما با تمام وجودمان دروغ بودنش را می بینیم. می گویند این تعداد خانواده تحت پوشش قرار گرفته اند پاسخ می شنوند تورم را هم می گویند بیست و چند درصد است ولی هزینه های واقعیمان دو برابر شده. مردم حق دارند در برابر تجسم واقعی دروغ، حرف های دیگرش را نپذیرند. لذا آن نیروی مخلص و دردمند هلال احمر که جزیی از همین مردم است باید درک کند که چرا درباره تلاش هایش تردید می شود. او ذیل مجموعه ای زحماتش نادیده گرفته می شود که دروغگوست. این حکومت فربه همه نظام های معتبر را رو به ویرانی برده و سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را زایل کرده است.
نتیجه چنین وضعیتی در وقایعی مثل زلزله اهر معلوم می شود که ایرانیان در داخل و خارج با زبان بی زبانی گفتند، این حاکمان را قبول نداریم، حتی در سطح رساندن فلان مبلغ اندک کمک مالی به هموطن زلزله زده مان.
منبع: کلمه
امروز: وبسایت فردا از احضار تعدادی از مدیران مسئول رسانهها در روزهای گذشته به یک نهاد امنیتی خبر داده است.
براساس این گزارش به مدیران مسئولان برخی از نشریات، روزنامهها و سایتها تذکرات جدی نیز داده شده است.
به گزارش فردا شنیدهها حکایت از این دارد که احضار این افراد در طول دو هفته گذشته انجام شده است.
امروز: پیش از ظهر امروز، مراسم عید دیدنی فعالان سیاسی، فرهنگی، اجتماعی اصلاحطلب و همچنین جمعی از روزنامهنگاران و عکاسان اصلاحطلب، نمایندگان ادوار مجلس و برخی مدیران دولت اصلاحات با سیدمحمد خاتمی در روز عید سعیدفطر برگزار شد.
بنا به اخبار رسیده به جرس، در این دیدار که بیش از سه ساعت به طول انجامید، چهرههای چون سید محمود دعایی، محسن مهرعلیزاده، محمد ستاریفر، دکتر هادی خانیکی، مهندس نصر الله جهانگرد، دکتر رضا امراللهی، محمد علی سبحانی، دکتر محمد رضا ظفرقندی، دکترمحمدرضا تابش، خسرو تهرانی، دکتر علی شکوری راد، فریدون عموزاده خلیلی، جلیل سازگارنژاد، دکتر سید عباس پاک نژاد، دکتر احمد ترکنژاد، دکتر شعبان شهیدی مودب و دکتر غلامعلی رجایی حضور داشتند.
خانوادههای برخی از زندانیان حوادث بعد از انتخابات و برخی از زندانیانی که آزاد و یا دوران محکومیت آنها به اتمام رسیده است نیز در این جلسه حاضر بودند.
امروز: فرمانده مرزبانی ناجا از ارتقای شرایط اخلاقی در دریاها خبر داد و گفت: در صورتی که هر یک از افراد به اخطارهای صادر شده توجه نکنند به واحدهای انتظامی تحویل داده خواهند شد.
به گزارش فارس، سردار حسین ذوالفقاری گفت: کنترل شناورهای دریایی، صیادی و تفریحی بر عهده دریابانی ناجاست این در شرایطی است که دریابانی با هرگونه صید غیر مجاز، تردد غیر مجاز شناورهای کشورهای همسایه و انجام هرگونه جرم در دریا برخورد لازم را صورت خواهد داد.
وی با اشاره به اینکه تا کنون 146 نفر توسط نیروهای دریابانی از غرق شدگی نجات یافتهاند گفت: دریابانی در کنار دیگر واحدهای امداد دریایی به نجات جان غرق شدگان نیز پرداخته است.
وی ادامه داد: پلیس وظیفه ذاتی خود را انجام میدهد بر همین اساس نباید هیچ گونه عمل خلاف شرعی در سطح دریاها صورت گیرد. در صورت مشاهده هر گونه مورد تذکرهای لازم داده خواهد شد.
فرمانده مرزبانی ناجا اظهار داشت: شناورهایی که اصول اخلاقی را رعایت نکرده و به تذکرات توجه نمیکنند توقیف و به واحدهای انتظامی تحویل داده خواهند شد این در شرایطی است که در یک نگاه کلی وضعیت امنیت اخلاقی در دریاها روندی صعودی و رو به بهبود را به خود گرفته است.
امروز: رییس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: انصراف بان کی مون از حضور در اجلاس غیرمتعهدها مشکلی برای این اجلاس ایجاد نمی کند.
به گزارش خبرآنلاین، علی لاریجانی در حاشیه دیدار با اعضای تیم های اعزامی به پارا المیک 2012 لندن در جمع خبرنگاران در پاسخ به سووال خبرنگاری در خصوص انصراف بان کی مون دبیرکل سازمان ملل از حضور در اجلاس سران غیرمتعهدها در تهران افزود: سهم کشورهای غیرمتعهد از سازمان ملل وسیع است و هرچه این سازمان از حضور در این اجلاس کنار بکشد به طور حتم کوچکتر می شود.
در ادامه گزیده ای از پاسخ های علی لاریجانی در جمع خبرنگاران به نقل از ایرنا می آید:
• حضور نیافتن بان کی مون مشکلی برای این اجلاس به وجود نمی آورد و این اجلاس سازوکارهایی دارد که برای خود سازمان ملل مفید است.
• هم اکنون سهم کشورهای غیر متعهد در سازمان ملل بسیار وسیع است، از این رو اگر این سازمان می خواهد پوشش کلی جهانی داشته باشد، ضرورت دارد در این اجلاس حضور پیدا کند.
• سازمان ملل هرچه از حضور در اجلاس غیرمتعهدها خود را کنار بکشد به طور حتم کوچکتر می شود. بان کی مون در این زمینه طوری عمل کند که ساختار سازمان ملل ضربه نبیند.
حضور مرسی در اجلاس سران غیرمتعهدها بسیار مفید است
• حضور مرسی در این اجلاس به طور حتم بسیار مفید است. از دیرباز کشور مصر و ایران دو کشور بزرگ در جهان اسلام بودند و قرابت های زیادی از نظر جمعیتی و نقش آفرینی در تمدن اسلامی داشته اند.
• متاسفانه در زمان دیکتاتوری حسنی مبارک راه مراودات دو کشور بسته شده بود. با حضور مرسی در ایران روابط دو کشور نزدیک شود که این مساله به طور حتم به نفع طرفین خواهد بود.
امروز: یکی از طراحان استیضاح وزیر ورزش و جوانان با عرض تبریک به قهرمانان ایران در المپیک 2012 لندن گفت: نمایندگان همچنان بر استیضاح وزیر ورزش پا فشاری میکنند.
پحسن کامران دستجردی نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با اشاره به افتخارات ورزشکاران ایرانی در المپیک 2012 لندن گفت: این پیروزی را به ورزشکاران ایرانی تبریک میگویم و از مربیان و خانوادههای این قهرمانان نیز تشکر می کنم.
وی در ادامه افزود: طرح استیضاح وزیر ورزش و جوانان با 60 امضا و بعد از تعطیلات مجلس تقدیم هئیت رئیسه میشود.
نماینده اصفهان در ادامه تصریح کرد: مدال آوردن ورزشکاران ایرانی تاثیری بر لغو این استیضاح وزیر ورزش و جوانان نمیگذارد، چرا که این مربیان و مسئولان قبلی ورزش بودند که سبب این پیروزی شدند و چه بسا در صورتیکه عباسی در امور فدراسیونها دخالت نمیکرد تعداد مدالهای جمهوری اسلامی در المپیک 2012 بیشتر بود.
امروز: تابناک نوشت: تلخ و دردآور است که رسانهها، اشتباهات مجلس و یا دیگر مسئولین را به آنها ثابت کنند، ولی باز هم برخی نمایندگان مجلس، هر چه را که دلشان خواست بر زبان بیاورند.
سید حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس فرمودهاند: تأسیس سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران در میانمار که ۸ تا ۱۰درصد معادل هشتصد هزار نفر از جمعیت ۵۵ میلیون نفری آن مسلمان است، در حال پیگیری در این کمیسیون بوده و در صورت نهایی شدن، دستگاه دپیلماسی کشور را ملزم به اجرای آن خواهیم کرد.
آقای نماینده خلاصه خدمتتان عرض کنیم که:
برادر عزیز که ظاهرا از یک دانشگاه دکترا هم گرفتهای! برقراری روابط دیپلماتیک نیازمند موافقت طرفین است. اگر این گونه بود که هر کسی دلش خواست در یک کشور دیگر سفارتخانه باز کند، تا حالا آمریکا و اسرائیل در ایران صد سفارتخانه باز کرده بودند.
شما در دانشگاه احیانا کنوانسیون حقوق دیپلماتیک را نخواندهاید که بر پایه مادهٔ ۲ آن، برقراری روابط دیپلماتیک میان کشورها و مأموریتهای دایم دیپلماتیک با رضایت دو جانبه به وقوع میپیوندد؟
چطور به خودتان اجازه دادهاید، چنین ایده عجیبی را بر زبان برانید؟
ثانیا: تبصره ماده دوم قانون وظایف وزارت امور خارجه میگوید: برقراری و قطع روابط سیاسی با تصویب هیأت وزیران انجام خواهد گرفت.
شما کدام یک از وظایفتان را در مجلس انجام دادهاید که پایتان را در کفش دیگران فشار میدهید؟ چرا هیچ احترامی برای قوانین کشور قائل نیستید؟
ثالثا: برادر عزیز، کشور میانمار شصت میلیون نفر جمعیت دارد و نزدیک هشتصد هزار نفر مسلمان. شما میفرمایید ۵۵ میلیون نفر جمعیت و هشتصد هزار نفر مسلمان. با کدام علم ریاضی و با کدام ماشین حساب میشود گفت، این کشور ۸ تا ۱۰ درصد مسلمان دارد؟ هشت تا ده درصد این عدد می شود حدود پنج میلیون نفر نه هشتصد هزار نفر، اینکه یک مسأله پیچیده ریاضی نیست؛ این مسأله کتاب ریاضی پنجم ابتدایی است.
از این بدتر آنکه، ندانستن قوانین و مقدمات حقوق بینالملل به کنار، شما وقتی که کمترین شناخت را از یک کشور ندارید، چگونه در مورد آن تصمیم میگیرید؟
امروز: رسول جعفریان در وبلاگش نوشته است:
حیفم آمد نکته ای را که در مطالعات اخیر در باره صفویه متوجه آن شدم، به اختصار در اختیار خوانندگان عمومی قرار ندهم. برای ارائه این مطلب انگیزه خاصی وجود ندارد، چنان که قصد تطبیق تاریخی هم در کار نیست، بل هدف آن است که با رویه شاهان صفوی به ویژه در اینجا، شاه طهماسب که یکی از طولانیترین سلطنتهای تاریخ ایران را داشته (930 ـ 984) یعنی 54 سال آشنا شویم.
***
آنچه بنده در مطالعات اخیر دریافتم دو بند دارد:
نخست آن که اخیرا رسالهای مخطوط یافت شد که در آن با ادله و شواهد فراوان استدلال شده بود که ظهور مهدی (ع) در سال 963 هجری رخ خواهد داد. در این رساله که گویا سیزده سال پیش از آن یعنی در سال 950 تألیف شده، نویسنده که طوسی نامی است، با محاسبات نجومی، تطبیق برخی از احادیث، اشاره به شماری از حوادث مهم و پیروزیهای سیاسی یا آشفتگیها سعی می کند نشان دهد که سال ظهور همان 963 خواهد بود. این رساله اثری است که طی آن شواهدی بر اساس برخی اظهار نجومی، گفته های خواجه نصیر، اشعار شاه نعمت الله ولی و شماری ماده تاریخ ساختگی به دنبال اثبات و تعیین زمان ظهور است. پیش از این هم رساله دیگری با عنوان « شرح حدیث دولتنا فی آخر الزمان» از همین زمان طهماسب، منتشر کردم. در آنجا گرچه سالی معین برای ظهور تعیین نشده بود، اما اظهار شده بود که دولت صفویه متصل به حکومت حضرت مهدی شده و به خصوص قید شده بود که طهماسب آخرین پادشاهی است که پس از وی دولت مهدی (ع) شکل خواهد گرفت.
***
نکته دوم این است که آیا از لحاظ تاریخی در این باره گزارشی هست یا خیر؟ این که کسی مدعی مهدویت شده و چنین بحثی را مطرح کرده باشد.
در اشعاری که در آن روزگار رایج بود، همه جا طهماسب به عنوان «پیشوای مهدی صاحب زمان» که به معنای پیشرو صاحب الزمان بود، یعنی پیشگام و مقدمه و طلیعه، معرفی می شد:
پیشواى مهدى صاحب زمان طهماسب شاه / آنکه او ظرف زمان را پر ز احسان مىکند
با این حال، چندین گزارش تاریخی داریم که نشان میدهد سال 962 شماری از قزلباشان شاه طهماسب را به عنوان مهدی معرفی کردند. مسلما چنین ادعایی نباید با پیشگویی های قبلی بی ارتباط باشد. در این گزارشها آمده است که طهماسب که فردی متشرع ومتدین و فهمیده بود، به هیچ روی این ادعاها را قبول نکرد، بلکه بسرعت با آن برخورد کرده و دستور داد تا سران این جنبش را از میان بردارند.
این برخورد تند از ناحیه طهماسب با شخصیت دینی که از وی میشناسیم منطبق است. به خصوص، طهماسب از زمان روی کار آمدن با فقهای بزرگی چون کرکی محشور بود و به همین دلیل، از تفکرات صوفیانه و قصه گرایانه قدیمی فاصله گرفت. به عبارت دیگر، تفکر دینی او فقیهانه بود و با این قبیل اظهار نظرهای غالبا عامیانه که از روی طلسمات و تنجیمات و اشعار و روایات دینی حاشیه ای بیان می شد فاصله زیادی داشت. این را باید اعتراف کرد که تا وقتی تفکر دینی مستحکمی از طرف فقیهان و متکلمان ارائه میشد این مطالب جایی نداشت، اما در اواخر صفوی که اخباری گری رواج یافت، زمینه برای برخی از این اظهار نظرها فراهم گردید. به همین دلیل است که ادعاهای مهدی گرایانه در دوره صفوی، جز در برخی از محافل صوفی ـ عرفانی یا نقطوی جایی نداشت. به هر حال این برخورد قاطع طهماسب جالب به نظر میرسد.
حسینی استرآبادی در تاریخ سلطانی گوید: گویند در این سال جمعى از قلندران بد اعتقاد به هم رسیده، نواب خاقان جنت مکان را به حضرت صاحب العصر و الزمان مخاطب کردند و «امام عصر» مىخواندند. نواب خاقان ایشان را طلب کرده سئوال فرمودند همگى اظهار عقیدت و اخلاص نمودند و اسناد مهدویت به آن حضرت دادند و سر ارادت بر خاک قدم او گذاشتند. نواب خاقان به دلایل عقلى و برهان نقلى خاطر نشان نتوانست نمود و از این عقیده فاسد باز نگشتند. بالاخره سر ایشان را به تخماق خرد کردند. (از شیخ صفی تا شاه صفی «تاریخ سلطانی»، ص 80)
همین خبر در تاریخ جهان آرای عباسی به این شرح آمده است: جمعى از قلندران اسناد مهدویت به آن حضرت نموده در این امر اصرار داشتند و بالاخره به سیاست رسیدند. (تاریخ جهان آرای عباسی، ج 1، ص 68)
چنان که در عالم آرای عباسی هم چنین آمده است:
وقایع متنوعه ایام فرخنده فرجام در شهور اثنى و ستین و تسعمائة جمعى قلندران بیسر و پا و لوتیان قلندر نما لوتهاى بنگیانه بکار برده در ییلاق سورلق سلطانیه بنظر انور شاه جنت مکان درآمده در لباس عقیدت و حسن اعتقاد بد اعتقادى خود را بمنصه ظهور آورده اسناد مهدویت بآن حضرت کردند هر چند آن حضرت خواستند که بدلائل قاطعه ایشان را ازین عقیده فاسده باز آورند رجوع نکرده مبالغه بسرحد افراط رسانیدند و منجر بدان شد که پادشاه دیندار شریعت پرور در مقام سیاست آن گروه بد اعتقاد درآمده سر یکیک را فراشان بضرب تخماق کوفته بدیار عدم میفرستادند و دیگرى بهمان کلمات لاطایل زبان گشوده از آن عقیده فاسده رجوع نمیکردند تا چهل نفر از قلندران بنگى بدینجهت سیاست یافتند. (عالم آراى عباسى، ج1، ص: 117)
در ریاض الفردوس خانی هم آمده است که شماری از قلندران مدعی مهدویت طهماسب شدند. در جامع مفیدی آمده است: در شهور سنه اثنى و ستین و تسعمائه جمعى قلندران بىسروپا و لوتهخواران هرزهدر ادرییلاق سورنق سلطانیه در لباس عقیدت و حسن اعتقاد اسناد مهدویت به خاقان فریدون حشمت کردند. هرچند آن حضرت به دلایل قاطعه خواستند که ایشان ازین عقیدت فاسده باز آیند رجوع نکردند. آخر الامر منجر به آن شد که پادشاه دین دار شریعت پرور در مقام سیاست آن گروه در آمده مقرر فرمودند تا فراشان سر یک یک را به ضرب تخماق کوفته به دیار عدم مى فرستادند، و دیگرى به همان کلمات لاطایل زبان گشوده از آن عقیده فاسده رجوع نمى کردند تا تمامى آن جماعت که چهل نفر بودند به سیاست رسیدند. (جامع مفیدی، ج 3، ص 840)
در روضه الصفا نیز آمده است: در زمان شاه طهماسب صفوى امر سیاست شرعى بسیار قوت داشت و او از مبتدعان جاهل و مخترعان ساهل انتقام می کشید، چنان که در عهد او چند کس از قلندران نادان به او نسبت مهدویت دادند، بعد از نصیحت و موعظه و تحقیق چون فایدهاى نداد به قدر سى چهل (30- 40) کس از آن طایفه غالیه ضالّه بکشت. (تاریخ روضة الصفا فى سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفا، ج8، ص 6667)
امروز: آیتالله مظاهری از مراجع تقلید در درس اخلاق خود، تاکید کرد: سختگیری شارع مقدّس راجع به شیوع دورغ، تهمت، شایعه و اهانت و رواج ربا و رشوه در جامعۀ اسلامی، حاکی از حساسیّت تعالیم دینی نسبت به ایجاد تفرقه، اختلاف و دشمنی بین آحاد مسلمین است که از اینگونه گناهان سرچشمه میگیرد.
به گزارش بازتاب این مرجع تقلید افزود: به صراحت میتوان گفت از نظر دین مبین اسلام، ثوابی برتر و والاتر از اتّحاد و برادری و گناهی بزرگتر و قبیحتر از اختلاف و تفرقه وجود ندارد.
آیتالله مظاهری با اشاره به برخی از پیامدهای منفی و آثار زیانباربروز اختلاف در جامعه، از تفرقهافکنی در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک تهدید بزرگ برای این نظام مقدّس یاد کرده و تصریح کردند: بدخواهان جمهوری اسلامی ایران همواره در انتظار بروز و ظهور اختلاف و تفرقه در جمهوری اسلامی هستند و با بزرگنمایی و نمایش نقاط تفرقهآمیز، سعی در پوشاندن مؤفقیّتهای بزرگ و دستاوردهای چشمگیر ملّت سرافراز ایران دارند.
این مرجع تقلید پس از انتشار خبر سردادن شعار توس طبرخی افارد علیه آیت الله هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی روز قدس تصریح کرد: به عنوان نمونه، مردم با نادیده گرفتن معضلات اقتصادی و مفاسد اخلاقی و اداریِ موجود، برای احترام به آرمانهای اسلام و انقلاب، با حضور در راهپیمایی روز بیست و دوم بهمن یا روز قدس، حمایت خود را از اصل نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران به رخ جهانیان میکشانند، امّا گروهی اندک در گوشهای از این صحنههای وحدت و اتّحاد ملّت، با رفتارهای مذموم و ناپسند و به صورت خودسرانه، حرکت زیبا و وحدتآفرین مردم را مخدوش میکنند و برای دشمنان فرصتطلب و بوقهای تبلیغاتی آنان فرصت تفرقهافکنی ایجاد میکنند.
ایشان در همین زمینه خاطر نشان کردند: علاوه بر رسانههای بیگانه، برخی روزنامهها و سایتهای داخلی که ادعاهای فراوانی در حمایت از انقلاب و نظام دارند نیز دامن به آتش تفرقه و اختلاف میزنند و آن چنان با تهمت و ناسزاگویی به دیگران بر طبل اختلاف میکوبند که گویا اساساً به جای روزنامه، تهمتنامه و فحشنامه شدهاند و آن قدر داغ و تند هستند که داغی آنها در حال سوزاندن نظام و لطمه زدن به اسلام است.
آیتالله ظاهری با ابراز نگرانی شدید از تعدّد دستهبندیها و جناحبندیهای کاذب سیاسی که منجر به بروز اختلاف در جامعه میشود، افزودند: منشعب شدن سیاسیون در گروههای متعدّد با سلیقهها و آرای مختلف، از مصادیق جنگ نرم دشمن است که باعث گسترش تفرقه و دوگانگی بین آنان و در اجتماع شده است و اینگونه دستهبندیهای مقطعی و کاذب با تعاریف و اهدافی که احزاب حقیقی از نظر اسلام و معارف دینی میتواند داشته باشد، فاصلۀ زیادی دارد.
آیتالله مظاهری با یادآوری و تحلیل آیات غدیر و نعمت بزرگی که خداوند متعال به واسطۀ ولایت امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» به مسلمین عطا فرمود، حفظ و حراست از نعمتهای بزرگ الهی را یک وظیفۀ مهم برشمرده و افزودند: بنابر تصریح قرآن کریم، دشمنان اسلام پس از نصب امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به مقام ولایت، از کارشکنی و توطئه بر ضدّ اسلام در دوران بعد از رحلت پیامبراکرم«صلّیاللهعلیه وآله وسلّم» ناامید شدند، امّا بروز اختلاف در جامعۀ اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیه وآله وسلّم»، آنان را امیدوار کرد و پس از مدّت کمی توانستند مسیر حرکت مسمانان را از آنچه پیامبر گرامی«صلّیاللهعلیه وآله وسلّم» برای آنان ترسیم کرده بودند، منحرف سازند که تاکنون نیز استمرارهمین بلای رذیلتبار تفرقه و انحراف، مانع موفقیّت و سرافرازی مسلمانان شده است.
ایشان در اینباره افزودند: در شرایطی که مسلمانان صدر اسلام، با بروز اختلاف و تفرقهافکنی، آن چنان دچار انحراف و انحطاط شدند که امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» که امام بر حق و جانشین بلافصل پیامبراکرم«صلّیاللهعلیه وآله وسلّم» بود را خانهنشین کردند، بروز و ظهور اختلاف و تفرقه در جمهوری اسلامی تهدید جدّیتر و مهمتری برای انحراف آرمانهای اصیل نظام و انقلاب اسلامی به شمار میرود.
آیتالله العظمی با تشکّر و قدردانی از حضور پرشکوه مردم در عرصههای مختلف و به ویژه در راهپیمایی روز قدس امسال، اظهار داشتند: مردم مؤمن ایران همیشه ثابت کردهاند که در تأیید اصل نظام جمهوری اسلامی ایران کوتاهی نمیکنند و همین حمایت مستمر آنان، موجب بقای نظام خواهد بود. امّا مسئولان مملکتی هم وظیفه دارند با کمک مردم برای حلّ معضلات معیشتی و گرانیهای آزاردهندۀ موجود و نیز برای رفع مفاسد اقتصادی و اداری و همچنین برای برطرف کردن مفاسد اخلاقی که تهدید بزرگی برای خانوادهها و جوانان است و ارواح مطهّر امام«قدّسسرّه» و شهدا را آزرده است، چارهای بیندیشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر