-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 08/18/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

ندای سبز آزادی ـ مریم مدنی: اجلاس سران کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها در دهه اول شهریور امسال در تهران برگزار خواهد شد و ایران برای دوره ای سه ساله ریاست آن را برعهده خواهد گرفت.

قبل از آن نشست وزرای خارجی جنبش غیرمتعهدها قرار است در مصر برگزار و در آن آن ریاست جنبش به ایران منتقل شود.

جنبش کشور‏های غیرمتعهد در سال ۱۹۶۱ میلادی برابر با ۱۳۴۰ خورشیدی در اوج جنگ سرد و فضای دوقطبی بین غرب و شرق با هدف وحدت میان کشورهایی که نه در اردوگاه کمونیسم و نه در اردوگاه سرمایه‌داری، قرار داشتند، تشکیل شد.

ایران نیز که به دلیل عضویت در پیمان نظامی مرکزی سنتو از عضویت در این جنبش محروم مانده بود در سال ۱۹۷۹ پس از پبروزی انقلاب به جنبش عدم تعهد پیوست.

اکنون قرار است نشست دوره‌ای اعضای این اجلاس در شهریور ماه در شهر تهران برگزار شود و به گفته برخی مقامات جمهوری اسلامی، برگزاری این اجلاس اهمیت بسیار زیادی برای کشور دارد.

حسن قشقاوی، معاون وزير امور خارجه در امور كنسولي، پارلماني و ايرانيان در این مورد گفته که قرار است در شهريورماه، بزرگترين واقعه ديپلماتيك در تاريخ ايران اتفاق بيافتد زيرا سران بيش از 118 كشور عضو عدم تعهد، مدعوين اين اجلاس خواهد بود.

به گفته وی اين نشست بعد از مجمع عمومي سازمان ملل، بزرگترين نشست ديپلماتيك بين المللي بوده و ايران آمادگي كامل براي اين ميزباني تاريخي را دارا است و با توجه به فرصت كوتاه باقي مانده، ضروري است همه توجهات و ظرفيت‌هاي كشور صرف اين امر مهم شود.

رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در مورد اهمیت این اجلاس برای ایران به تازگی چنین اظهار نظر کرده است:« فکر می‌کنیم جنبش غیرمتعهدها با 118 عضوتوانایی بسیار بالایی برای تاثیرگذاری درعرصه بین‌الملل و رسیدگی به بحران‌ها دارد.»

به گفته وی باید از ظرفیت همه کشورهایی که به دنبال استقلال خود و قطع وابستگی‌ به قدرت‌ها هستند و خود را متعهد به این قدرت ها نمی‌دانند، استفاده کرد.

 

ارزیابی دکتر خاوند

فریدون خاوند، تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس درباره اهمیت این نشست برای حکومت به ندای سبز آزادی می‌گوید: «در شرایط فعلی و با توجه به موقعیت ایران در منطقه و در جهان، برگزاری این نشست در تهران برای جمهوری اسلامی اهمیت بسیار زیادی دارد؛ ایران سعی دارد کشورهای عضو را متقاعد کند که در اعلامیه نهایی این اجلاس بر حق کشورهای جهان سوم به دستیابی به انرژی هسته‌ای تاکید کنند و نیز تلاش خواهد کرد که مساله فلسطین را در قلب مسائل قرار دهد و کشورهای عرب و اسلامی را وادارد که با دفاع از فلسطین به نوعی از مواضع جمهوری اسلامی دفاع کنند.»

اما به اعتقاد این صاحب‌نظر اقتصاد سیاسی بعید است که این نشست بتواند برای ایران نتایج دلخواه را به ارمغان بیاورد چرا که دیپلماسی کشورهای منطقه به صورتی است که با توجه به بحران سوریه تلاش خواهند کرد در دام تهران نیفتند و اجازه ندهند که جمهوری اسلامی به اهداف خود دست یابد.

 

هزینه‌های کمرشکن اجلاس برای ایرانیان

هرچند که خاوند در گفت‌وگو با ندای سبز آزادی تاکید می‌کند که به دلیل انزوای بی سابقه ایران از لحاظ منطقه‌ای و جهانی که هرگز بعد از انقلاب به این صورت سابقه نداشته، جمهوری اسلامی همه تلاش خود را به کار می‌گیرد تا موفق شود؛ اما اگر تهران به نتایج دلخواه نرسد هزینه‌های اقتصادی زیادی را برای خروج از انزوا متحمل شده و هم ناموفق مانده است.

به گفته یک مقام سازمان میراث فرهنگی هزینه حضور هفت هزار مهمان اجلاس سران عدم تعهد در تهران در زمینه اسکان٬ گردشگری و سایر خدمات مربوط به این حوزه  بیش از ۵۰ میلیون دلار (۱۰۰ میلیارد تومان) شده است.

هرچند منوچهر جهانیان٬ معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگ این هزینه‌ها را نوعی درآمد گردشگری برای ایران خوانده اما به گفته صاجبنظران برگزاری این اجلاس در شرایط تحریم و فشار اقتصادی در ایران، هزینه‌ای بی دلیل است.

جهانیان گفته برای مهمانان این اجلاس سه هزار و ۵۳۳ اتاق و سوئیت و شش هزار و ۶۵۲ تخت در نظر گرفته شده که هزینه آن بالغ بر ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار (۲۴ میلیارد تومان) است.

این مقام مسئول٬ دیگر هزینه‌های مربوط به حضور مهمانان شرکت کننده در اجلاس مذکور را ۳۸ میلیون دلار (۷۶ میلیارد تومان) در حوزه گردشگری و مجموعه‌های وابسته به آن اعلام کرده است.

همچنین  سایت دی نیوز در گزارشی سایت  از خرید ۵۰ میلیارد تومانی ۲۰۰ خودروی بنز فوق لوکس و اجاره ۷۰۰ سوئیت، خانه و هتل گران‌قیمت در شمال شهر تهران برای شرکت کنندگان در اجلاس سران عدم تعهد خبر داد.

و این همه، بجز تعطیلی پایتخت برای حدود یک هفته و هزینه‌های حاشیه‌ای مراسم (مانند تامین امنیت هیات های دیپلماتیک) است. ریخت و پاش غریبی که برای برگزاری این اجلاس صورت می گیرد از دید ناظران سیاسی هیچ نسبتی با منافع مترتب بر آن برای حاکمان جمهوری اسلامی ندارد.

اجلاس قرار است نهم و دهم شهریور (پنج شنبه و جمعه) برگزار شود. اگر عید فطر دوشنبه ی این هفته باشد، با احتساب دو روز تعطیلی در نظر گرفته شده، عملا تهران حدود 10 روز تعطیل خواهد شد.

دکتر فریدون خاوند معتقد است که هزینه‌های اقتصادی این نشست در شرایط فعلی و زیر فشار تحریم خیلی سنگین است اما  با توجه به هزینه‌های سیاسی که دولت جمهوری اسلامی به آن امید بسته، می‌توان دلیل چنین اقدامی را فهمید.

 

مصر، نگران ارتباط با تهران

هنوز معلوم نیست هیات‌های نمایندگی که در این کنفرانس شرکت می‌کنند از لحاظ سیاسی چه وزنی دارند و چه مقاماتی به این اجلاس خواهند آمد. خبرهایی در مورد حضور محمد مرسی، رئیس جمهور مصر و رئیس فعلی کشورهای عدم تعهد در این اجلاس منتشر شده است.

دکتر خاوند در این مورد توضیح می‌دهد: «مرسی در شرایط سختی قرار گرفته است. از یک نظر تضاد شدیدی با جمهوری اسلامی بر سر مساله سوریه دارد و حضورش در تهران ممکن است سازمان اعتراض سازمان اخوان المسلمین را برانگیزد. از سویی برای مرسی مهم است که بعد از سقوط مبارک، تغییراتی در سیاست خارجی مصر به وجود آورد که یکی از آنها نزدیک شدن به ایران یا حداقل ایجاد رابطه عادی با ایران است. از سوی دیگر مرسی نگران برهم خوردن ارتباط کشورش با ترکیه است که به عنوان یکی از مخالفان اصلی بشار اسد شناخته می‌شود و در صورت سفر مرسی به تهران، رابطه مصر با ترکیه در تضاد قرار می‌گیرد.»

وی در ادامه توضیح می‌دهد: «در نشست پانزدهم کشورهای عضو عدم تعهد که در سال 2009 در شرم‌الشیخ مصر برگزار شد، چهره‌هایی مانند مبارک، بن‌علی، قذافی و بشار اسد حضور داشتند که خود حسنی مبارک هم این نشست را اداره می‌کرد. اما در نشست شانزدهم که امسال در تهران برگزار می‌شود، حضور یا عدم حضور بشار اسد یکی از مسائل مهم است. هرچند وی رسما برای شرکت در این نشست دعوت شده اما در شرایط فعلی معلوم نیست چگونه بتواند در آن شرکت کند. چون کشورهای عرب عضو سازمان کنفرانس اسلامی، عضویت سوریه را به حالت تعلیق درآورده‌اند و بعید است که با این وضع بشار اسد به کنفزانس شانزدهم کشورهای عضو عدم تعهد هم بیاید.»

بزرگترین رویداد سیاسی جمهوری اسلامی به گفته مقامات ایران، قرار است در دهه اول شهریور ماه در تهران رخ دهد، هرچند به باور فریدون خاوند، جنبش عدم تعهد در سال‌های 50 و 60 و حتی 70 میلادی خیلی مهم بوده و از نظر سیاسی برای مبارزه با استبداد نوع شرقی ویژه بوده، چون شخصیت‌های مهمی چون جواهر لعل نهرو، سوکارنو و جمال عبدالناصر آن را نمایندگی می‌کرده‌اند. از سویی نام این جنبش هم در آن زمان پرمعنا بوده چون هیچ وابستگی به بلوک غرب و شرق نداشته است. اما با فروریزی دیوار برلین و از بین رفتن شوروی، دیگر تعهد معنی نمی‌دهد و جهان دو قطبی هم وجود ندارد. به همین دلیل برگزاری اجلاس سران کشورهای عضو عدم تعهد، مراسم دوره ای و رسمی است که به تدریج از رواج می‌افتد.

 

پیام ده ها کنشکر سیاسی به سران عدم تعهد

در آستانه ی اجلاس، ده ها فعال سیاسی در نامه ای خطاب به سران عدم تعهد با اشاره به «نقض روزانه حقوق بشر در ایران» درخواست کردند: «با بازنگری در برنامه سفرتان به تهران برای شرکت در شانزدهمین اجلاس سران کشور‌های غیر متعهد ،با منظور داشتن بحث در باره حقوق بشر در ایران، درجهت بهبود شرایط بحرانی موجود در ایران گامی بردارید.»

امضاکنندگان نامه با اشاره به سرکوب های متعاقب انتخابات ریاست جمهوری 1388 و بازداشت صدها فعال سیاسی و نیز رهبران جنبش سبز نوشتند: «اهداف جنبش عدم تعهد در سطح بین المللی به نتیجه نخواهد رسید مگر زمانی که کشورهای عضو این جنبش در مسیر استقرار دموکراسی و احترام به حقوق اساسی شهروندان خود قرار گرفته باشند. آقای موسوی نخست وزیر و آقای کروبی سخنگوی پارلمان، و بسیاری دیگر، از جمله وکلا، معلمان، دانشجویان و کنشگران حقوق زنان و کارگران که برای برگزاری یک انتخابات عادلانه و آزاد ایستادگی کرده اند، اینک در زندان ها مورد اذیت و آزار قرار دارند و شایسته حمایت هستند.»

عبدالعلی بازرگان، محمد برقعی، فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، احمد صدری، مهدی فتاپور، مسعود حسن فرشتیان، مرتضی‌ کاظمیان، محسن کدیور، ملیحه محمّدی، علی‌ مزروعی، علی‌اکبر موسوی خوئینی، فرخ نگهدار، سید ابراهیم نبوی، و حسن یوسفی اشکوری، و دیگر امضاکنندگان تصریح کرده اند: «با توجه به هدف های عام کنفرانس جنبش عدم تعهد در جهت ثبات و تنش زدایی در صحنهء بین المللی، باید توجه داشت که احترام به حقوق اساسی شهروندان هر کشور به ثبات آن کشور کمک کرده و به پیشبرد صلح و امنیت جهانی می انجامد. با توجه به شرایط خطرناکی که گریبانگیر ملت ایران شده است، از شما تقاضا داریم که هنگام شرکت در شانزدهین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، نگرانی خود دربارهء زندانیان سیاسی را به مسئولان ایران ابلاغ فرمایید. از آنان بخواهید که به زندانیان سیاسی، از جمله نخست وزیر موسوی، همسر ایشان، و سخنگوی پارلمان، کروبی حق ملاقات داده و بیدرنگ آنان را آزاد کنند.»

 

 

 


 


زمین لرزه ای به بزرگی ۸ /۳ در مقیاس امواج درونی زمین ( ریشتر ) بامداد شنبه بومهن و اطراف آن شهر در شمال شرق استان تهران را لرزاند .

به گزارش ایرنا به نقل از مرکزلرزه نگاری کشوری موسسه ژئو فیزیک دانشگاه تهران، این زمین لرزه در ساعت ۱ و ۲۶ دقیقه و ۶ ثانیه در این منطقه رخ داده است.

مختصات جغرافیایی این زمین لرزه را ۸۳ / ۳۵ درجه عرض شمالی و ۸۸ / ۵۱ درجه طول شرقی بوده است .

از خسارات احتمالی این زلزله گزارشی دریافت نشده است.


 


ندای سبز آزادی - تعدادی از وبلاگ‌نویسان حامی محمود احمدی‌نژاد که چندی پیش به دلیل انتقاد از برادران لاریجانی از سوی قوه قضائیه بازدشت شده بودند پس از آزادی از زندان اوین می گویند که حاضر نیستند «غلط کردم نامه» بنویسند و دیگر «انگیزه ای برای دفاع از جمهوری اسلامی» ندارند.

از فروردین ماه سال جاری تاکنون تعداد زیادی از وب‌نگاران و روزنامه نگاران حامی محمود احمدی نژاد رئیس دولت، برای انتشار مقالاتی در باره جناح اصولگرایان و حامیان آیت‌الله خامنه‌ای، با شکایت دادستانی تهران تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و یا زندانی شده‌اند.

احمد شریعت یکی از این وبلاگ نویسان پس از آزادی در وبلاگ خود نوشته که مانند حسین قدیانی٬ نویسنده روزنامه کیهان «غلط کردم نامه» نخواهد نوشت و به حمایت های خود از محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی ادامه خواهد داد.

یکی دیگر از فعالان سایبری حامی دولت نیز پس از آزادی از زندان با انتشار یادداشتی گفته که دیگر هیچ انگیزه ای برای دفاع از جمهوری اسلامی ایران ندارد.

مهدی خانعلی‌زاده٬ سردبیر سایت "نسیم‌آنلاین" در یادداشتی نوشته که حاضر نیست در جمهوری اسلامی از وی به عنوان مترسکی در تجمعات و راهپیمایی‌ها استفاده شود.

او می گوید که «من مترسک نیستم. الاغ هم نیستم که افسار بر گردنم بیندازید و هر جا که خاطرخواه‌تان بود، ببرید.»

به نوشته این فعال اصول گرا «الحمدالله جمهوری اسلامی، سینه‌زن زیاد دارد. آن پیرمردِ فحاش هم همیشه هست تا به اسم مجلس امام حسین، کیلو کیلو نفرت به درون جامعه پمپاژ کند»

اشاره خانعلی زاده به منصور ارضی مداح حکومتی و از حامیان سابق محمود احمدی نژاد است که اخیرا حملات تندی را متوجه اسفندیار رحیم مشایی ونزدیکان دولت کرده و وی را با عبارات رکیکی مورد خطاب قرار داده است.

با این حال آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در دیدار اخیر خود با شماری از دانشجویان حامی نظام، از برخورد‌های قوه قضائیه با این فعالان سایبری حمایت کرد.

ادامه حملات اصولگرایان به ناطق نوری

حملات اصولگرایان حامی محمود احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای به علی اکبر ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی رهبر جمهوری اسلامی در این روزها شدت بیشتری به خود گرفته و در تازه ترین واکنش های هشت تشکل حکومتی موسوم به انجمن اسلامی دانشجویان با انتشار بیانیه‌ای انتقادات تندی را متوجه علی‌اکبر ناطق‌نوری٬ کردند.

هفته گذشته نیز گروهی از لباس شخصی ها در شب ۲۳ ماه رمضان با پرتاب بطری و سر دادن شعارهایی به سخنرانی وی در مشهد حمله کرده و این سخنرانی نیمه تمام ماند.

پس از حادثه مشهد، سعید قاسمی از سپاهیان حامی محمود احمدی نژاد نیز٬ در سخنرانی خود حملات شدیدی را به رئیس دفتر بازرسی رهبر جمهوری اسلامی داشت و وی را تهدید کرد که در صورت ادامه مواضع اخیر وی، ممکن است نیروهای حزب اللهی عنان اختیار از کف پاره کنند و برخوردهای شدیدی را متوجه وی کنند.

اولین بار محمود احمدی نژاد رئیس دولت در خرداد ۸۸ در مناظره تاریخی خود با میرحسین موسوی که به صورت زنده از صدا و سیما پخش می شد، حملات تندی را علیه ناطق نوری و فرزند ترتیب داد و آن ها را به فساد مالی و تلاش پشت پرده برای پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات متهم کرد.

پس از وقایع خرداد ۸۸ و شکل گیری اعتراضات مردمی علیه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم، با وجود فشار حامیان دولت برای موضع گیری ناطق نوری علیه معترضان به نتایج انتخابات، آقای ناطق تا ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ سکوت اختیار کرده بود که این امر موجب شد تا از او در کنار هاشمی رفسنجانی به عنوان «خواص بی بصیرت» نام برده شود.

ذخیره سازی کالاها ادامه دارد

در ادامه در پیش گرفتن سیاست اقتصاد مقاومتی از سوی مقامات جمهوری اسلامی که به توصیه آیت الله خامنه ای برای مقابله با فشار تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران صورت می گیرد، مدیرکل تامین و توزیع کالای وزارت صنعت، معدن و تجارت از پایان ذخیره سازی ۲۴ قلم کالای اساسی خبر داد.

به گزارش روزنامه رسالت٬ علی پورکاوه مدیرکل تامین و توزیع کالای وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته که: «بخشی از این کالا‌ها از سوی بخش‌ خصوصی تامین شده است و جای نگرانی در این زمینه وجود ندارد، ضمن اینکه عرضه این کالا‌ها نیز به مرور در بازار آغاز خواهد شد.»

چندی پیش بهمنی رئیس بانک مرکزی با اشاره به شرایط نامناسب اقتصادی کشور و ادامه تحریم ها، وضعیت جمهوری اسلامی را به "گرفتاری پیامبر اسلام و یارانش در شعب ابی طالب" تشبیه کرده بود که این سخنان با واکنش آیت الله خامنه ای همراه شد و وی در سخنانی تشبیه شرایط امروز ایران به شعب ابی طالب را سخن باطلی دانست و اعلام کرد که جمهوری اسلامی در شرایط جنگ بدر و جنگ خیبر در صدر اسلام قرار دارد.

هر چند با افزایش فشارهای غرب علیه ایران و بحران اقتصادی ناشی از آن، رهبر جمهوری اسلامی در سخنان اخیر خود از موضع پیشین عقب نشینی کرده و همگان را به در پیش گرفتن سیاست «اقتصاد مقاومتی» دعوت کرده است.

تایید خمس ۴۵۰ میلیون تومانی اموال محصولی

شش ماه پس از اظهارات جنجالی قاسم روانبخش درباره پرداخت ۴۵۰ میلیون تومان به عنوان خمس اموال صادق محصولی وزیر سابق کشور و از نزدیکان محمود احمدی نژاد که با واکنش های بسیاری همراه شد، این بار مرتضی آقاتهرانی٬ دبیرکل جبهه پایداری نیز بار دیگر تاکید کرد که صادق محصولی خمس ۴۵۰ میلیون تومانی اموال خود را به دفتر رهبر جمهوری اسلامی پرداخت کرده است.

آقا تهرانی که به معلم اخلاق دولت احمدی نژاد معروف است این اظهارات را در پاسخ به این پرسش خبرگزاری فارس که آیا «جبهه پایداری» با خمس محصولی تشکیل شده٬ بیان کرد.

این در حالی است که اسفند ماه سال گذشته محمود نبویان از شاگردان آیت الله مصباح یزدی و دیگر عضو «جبهه پایداری» به صراحت اعلام کرده بود که خمس ۴۵۰ میلیون تومانی صادق محصولی با اجازه مراجع تقلید به این جبهه سیاسی داده شده است.

نبویان گفته بود: «پول خمس باید دست مراجع برسد، اگر مرجعی اجازه داد که این پول در محل خاصی خرج شود هیچ کس حق ندارد درباره این موضوع حرف بزنند.»

صادقی محصولی در سال ۱۳۸۴ از سوی احمدی‌نژاد برای گرفتن رای اعتماد جهت احراز پست وزارت نفت، به مجلس معرفی شد، اما به دلیل دارا بودن ثروت کلان که برایش لقب «سردار میلیاردی» را به ارمغان آورد، با مخالفت شدید نمایندگان مجلس روبه‌رو شد و خود یک روز پیش از برگزاری جلسه‌ی رای اعتماد مجلس، انصراف داد.

به گفته خود صادق محصولی دارایی او هم اکنون ۱۶۰ میلیارد تومان است و این سرمایه را در طی ۱۰ سال و بعد از خروج از سپاه به دست آورده است.

در محافل غیر رسمی گفته می شود که تجارت اصلی صادق محصولی خرید و فروش و ساخت و ساز در زمین های مصادره شده و در اختیار بنیاد مستضعفان بوده و در مواردی با تغییر اسناد زمین ها و خانه های مصادره ای همراه بوده است. بر اساس این اخبار رسمی حتی گفته می شود که علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی نیز در برخی از این معاملات شراکت داشته است.

قدرت الله علیخانی نماینده دوره هشتم مجلس درباره ثروت محصولی گفته بود که «محصولی باید پاسخ دهد که منزل گران قیمت، درآمد میلیاردی، برج‌های میرداماد و زمین‌های بزرگ منطقه حسنی‌کیا را چگونه بدست آورده است»

سلحشور: سینما برای شهوت به وجود آمده است

فرج‌الله سلحشور٬ کارگردان حکومتی سینما در تازه‌ترین دور حملات خود به سینما و دست‌اندرکاران آن ادعا کرد که خانه سینما "اتاق جنگ فرهنگی دشمن" است و اعضای آن در فتنه ۸۸ حضور داشتند.

سلحشور در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو» وابسته به سازمان بسیج دانشجویی گفته که «سینما برای شهوت، خودنمایی، شهرت، تجارت و سوءاستفاده از نهاد‌ها و به نمایش گذاشتن زیبایی زنان به وجود آمده است.»

به گفته این کارگردان اصولگرا «سینمای موجود به دنبال از هم پاشیدن خانواده، ‌ترویج بی‌بندو‌باری و گسترش روابط نامشروع دختر و پسر است، نه به دنبال تربیت خانواده، انسان و تحکیم ارکان خانواده.»

سلحشور پیش این نیز بارها سینما و بازیگران آن را به فاسد متهم کرده و در جنجالی ترین اظهارنظر خود در روز ۲۳ مهر ۱۳۹۰ در گفتگو با پانا با انتقاد از تلاش یک تهیه کننده برای دعوت از آنجلینا جولی گفت: «آمدن آنجلینا جولی به ایران اتفاق خوبی است برای سینمایی که فاحشه‌خانه‌است. این سینما باید هم برای ادامه فعالیت خود فاحشه بین‌المللی بیاورد.»

هنرمندان بسیاری این سخنان را شرم‌آور دانستند یا خواستار کناره‌گیری او از سینما شدند که از جمله می‌توان به ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگار جواهریان، هانیه توسلی، باران کوثری، رویا تیموریان و داوود رشیدی اشاره کرد.

در ۱۵ فرودین ۱۳۸۹ شعبه ویژه رسیدگی به جرایم کارکنان دولت فرج‌الله سلحشور را به جرم سرقت ادبی از طریق رونویسی فیلمنامه سریال یوسف پیامبر از مجموعه کتاب و فیملنامه دوجلدی «یوسف صدیق» اثر شهاب‌الدین طاهری محکوم کرد.

با شکایت رحیم مشایی، دادگاه رضا گلپور برگزار شد

این هفته رضا گلپور نویسنده کتاب جنجالی "شنود اشباح" با شکایت اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی نژاد در شعبه ۱۰۵۷ دادسرای ویژه کارکنان دولت به ریاست قاضی حیدری محاکمه شد.

رضا گلپور چمرکوهی جوانی است که با حمایت روح الله حسینیان رییس مرکز اسناد انقلاب و همکار پیشین سعید امامی در وزارت اطلاعات، به نگارش کتاب “شنود اشباح” پرداخت و با اتکا به اتهاماتی که در این کتاب متوجه نیروهای اصلاح طلب کرد توانست شهرتی برای خود دست و پا کند.

گلپور پس از آن به واسطه همسر دومش که لبنانی است، به بیروت نقل مکان کرد اما چندی پیش نیز با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به محمود احمدی نژاد ، اسفندیار رحیم مشایی را متهم کرد و برای بار دوم به خبرها راه پیدا کرد.

اسفندیار رحیم‌مشایی که شاکی این پرونده است، به دلیل همراهی محمود احمدی‌نژاد ‌در سفر به ‌عربستان برای شرکت در اجلاس مکه در جلسه دادگاه غایب بود.

قرار بود در این جلسه به اتهامات رستمی مدیر سایت «عماریون» که دیدگاه‌‌های گلپور درباره سوابق و عملکرد رئیس دفتر احمدی نژاد را منتشر کرده، نیز رسیدگی شود اما وی به دلیل سفر به عراق نتوانست در دادگاه حضور یابد.

رضا گلپور پس از جلسه دادگاه بدون ذکر جزئیاتی گفت که امیدوار است با استعلام از مراجع ذیصلاح به ویژه وزارت اطلاعات، سازمان قضایی نیروهای مسلح و سازمان ثبت احوال، بی‌گناهی‌اش نسبت به اتهامات وارده از سوی مشایی اثبات و تبرئه شود.

اگر چه گفته شده بود که جلسه دادگاه علنی است، اما به دلیل آن چه از سوی رئیس دادگاه "لزوم هماهنگی برای حضور خبرنگاران" بر اساس بخشنامه رئیس قوه قضائیه عنوان شد، از حضور خبرنگار در جلسه ممانعت شد.


 


بنیامین صدر

شهريور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲ را بايد دومين دوره دگرگونى اجتماعى ايران معاصر، پس از انقلاب مشروطه دانست. با اشغال ايران از سوى متفقين، استبداد رضاشاهى برچيده شد و نيروهاى اجتماعى ايران كه تا آن زمان مجال ظهور در عرصه سياسى _ اجتماعى را به دليل اختناق موجود نيافته بودند، آزاد شدند. اين نيروها به دنبال احياى مطبوعات آزاد، سازمان ها و گروه هاى سياسى و شكل گيرى جنبش هاى ناسيوناليستى يا چپ گرا بودند. عرصه سياست ايران در دهه ،۲۰ ميدان رقابت بين دربار، مجلس و دولت بود. محمدرضاشاه جوان با در اختيار داشتن ارتش، موقعيت متزلزل خود را در اين گردباد سياسى، بهبود مى بخشيد. نا آرامى هاى متعددى كه در كشور رخ داد، اين بهانه را به دست شاه داد تا به بازسازى و مدرن كردن ارتش بپردازد.

مجلس نيز در اين سال ها به دليل مقتدر نبودن دربار، تعيين كننده اصلى سياست ها محسوب مى شد و به به دلیل انتخاب دولت از اهميت بسيارى برخوردار بود. انتخابات مجلس چهاردهم در فضايى آزاد صورت گرفت، از اين رو جناح هاى سياسى متنوعى به مجلس راه يافتند. موقعيت شاه در برابر مجلس بسيار متزلزل و سست بود، اما شكاف موجود ميان نيروهاى سياسى مانع از آن شد كه اتحاد واقعى براى محدوديت سلطنت شكل بگيرد. در اين بين، اين واقعيت را نمى توان انكار كرد كه اشغال ايران از سوى متفقين هرچند كه با پيامدهاى ناگوار اقتصادى براى مردم همراه بود، اما از بعد سياسى تاثيرهاى مثبتى بر جاى گذاشت. دامنه فرآيند سياسى از محدوده شاه و دربار فراتر رفت و مجلس شوراى ملى، حزب هاى سياسى، جنبش هاى كارگرى و تا حدودى دولت را در برگرفت تا اينكه دكتر محمد مصدق طى يك فرآيند دموكراتيك در ابتداى دهه ۳۰ به قدرت رسيد.

اما ديرى نپاييد كه در يك كودتا به رهبرى برخی سرويس هاى اطلاعاتى برون مرزى وخيانت یا بی تفاوتی آشكار و پنهان روحانيون با نفوذ و مرتجع از سرير قدرت سرنگون شد. بى گمان سرنگونى دولت توسعه گراى مصدق در سال ۳۲ سبب توقف روند توسعه درايران و استقرار حكومت سلطنتى خودكامه را به همراه داشت. اين در حالى بود كه طراحان و مجريان داخلى و خارجى كودتا آن را يك شورش مردمى خودجوش خواندند و «قيام ملى اش» نام نهادند!

البته سرويس هاى اطلاعاتى و دستگاه های تبلیغاتی نيز به دلیل ضعف های دولت در بخش اقتصادی و سکوت آیت الله کاشانی همراه پیشین و سنتی دکتر مصدق تا حد زيادى در اغواى اذهان عمومى موفق عمل كردند و توانستند دولت محبوب مصدق را غيرمردمى نشان دهند.

كودتاى ۲۸ مرداد و بازگشت نظام پادشاهى به ايران سبب شد تا قانون اساسى ايران و احزاب سياسى قدرتمند چون «حزب توده ايران» و ديگر احزابى كه «جبهه ملى» را تشكيل مى دادند، رفته رفته در اختيار و سلطه كامل يك قدرت مطلقه كه با انتخابات به صورت فرمايشى برخورد مى كرد، قرار گيرند و مجالى براى ظهور و بروز در فضاى سياسى مه آلود نيابند. برقرارى اين استبداد سياسى امكان هرگونه فعاليت اعتراض آميز احزاب را منتفى كرده بود، به طورى كه هيچ مجراى سياسى قانونى براى ابراز مخالفت و بيان آزادانه عقيده مخالف وجود نداشت.

ملى كردن نفت به رهبرى دكتر مصدق در اسفندماه ۱۳۲۹ علاوه بر استعمار بريتانيا امتياز انحصارى بهره بردارى ايالات متحده را نيز از ذخاير نفتى ديگر كشورهاى منطقه تهديد مى كرد و اين يك وضعيت هشداردهنده به همه بيگانگان بود. جنبشى كه دكتر محمد مصدق آغاز كرد، تهديدى جدى در راه دسترسى غرب به ذخاير و منابع سرشار كشورهاى ضعيف نگاه داشته شده شرق به شمار مى رفت. هرچند كه موج اول كودتا در ۲۵ مردادماه ۳۲ شكست خورد، اما استعمارگران بيكار ننشستند و مقدمات كودتايى ديگر را فراهم كردند و به تحريك عوام پرداختند. عدم حضور مهم ترين هم پيمان مصدق و جمعيتى كه طرفدار او بودند، فرصتى را به «كرميت روزولت» مامور سيا داد تا با همكارى عناصر خودفروخته داخلى و كودتاچيان اوباش، كودتا را كليد بزند. در ۲۸ مردادماه، روزولت با «فضل الله زاهدى» ژنرال ارتش به توافق رسيد و به او وعده نخست وزيرى داد.  زاهدى نيز شاه را كه به همراه ملكه ثريا به خاطر ناآرامى هاى پايتخت به رم گريخته بود، در جريان قرار داد. سرانجام با پشتيبانى برخی روحانیون مرتجع، لمپن ها و بعضى نظاميان، كودتا پيروز شد. اعضاى برجسته حزب توده، باشگاه افسران و جبهه ملى نيز كه ملى گرايان صادق و ثابت قدمى بودند نتوانستند كارى از پيش ببرند. مصدق و بيشتر اعضاى دولت او از جمله شهيد نهضت ملى ايران دكتر حسين فاطمى دستگير شدند و زاهدى با ارتقاى درجه و به پاس خوش خدمتى به نخست وزيرى رسيد و شاه با حمايت هاى اقتصادى و نظامى ايالات متحده به عنوان «ژاندارم منطقه» برگزيده شد. اما سرنوشت تنها دولت دموكراتيك ايران چرا اين گونه رقم خورد. شايد مصدق ويژگى هاى يك «رهبر انقلابى» را نداشت و بيش از هر چيز به آزادى و حاكميت ملى و رعایت حقوق انسانی منتقدان و مخالفانش دلبسته بود.

 


 


قاضی يک دادگاه آمريکا زمان برگزاری دادگاه منصور ارباب سير، ايرانی –آمريکايی متهم به دست داشتن در توطئه ترور سفير عربستان در واشينگتن را به ژانويه ۲۰۱۳ موکول کرد تا  وکلای متهم بتوانند اسناد و  مدارک و همچنين نتيجه معاينات روانپزشکی متهم را تهيه کنند.

به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، جان کينان روز پنجشنبه زمان دادگاه منصور عرب سير را از ۲۲ اکتبر سال جاری به ۷ ژانويه سال آينده به تعويق انداخته است.

طبق اين گزارش، وکلای منصور ارباب سير خواستار رفع اتهامات عليه وی شده اند. اين درخواست براساس معاينات دو متخصص از متهم  که توسط تيم وکلای مدافع تهيه شده، مبتنی است. اين دو متخصص می گويند، که آقای عرب ارباب سيار از اختلالت روانی رنج می برد.

به گزارش رادیو فردا منصور ارباب سير، يک ايرانی تبار شهروند آمريکا که در تگزاس عمدتا به کار فروش اتومبيل های دست دوم اشتغال داشته، در ۲۹ سپتامبر سال گذشته در فرودگاه جان اف. کندی آمريکا به اتهام دست داشتن در توطئه ترور عادل الجبير سفير سعودی در واشينگتن بازداشت شد.

مقام های آمريکايی می گويند، منصور ارباب سير با نيروی قدس، بخش برون مرزی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، در ارتباط بوده و در صدد بوده تا از طريق اعضای يک کارتل مکزيکی مواد مخدر دست به اقدامات تروريستی در خاک آمريکا بزند.

به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس براساس گزارش های موجود در پرونده منصور ارباب سير ، يک استاد روانشناس دانشگاه کلمبيا درنيويورک گفته است، خانواده و دوستان  منصور ارباب سير اظهار کرده اند که وی سابقه دوره های طولانی افسردگی داشته است.

اين استاد دانشگاه اضافه کرده است که به وی گفته شده است که در سال ۲۰۱۰  آقای ارباب سير به شدت افسرده بود و تنها برای کشيدن سيگار از اتاقش خارج می شده است.

طبق اين گزارش اين متخصص گفته است: آقای ارباب سير احتمالا دوره های اختلالی داشته است و يکی از اين دوره های اختلالی بين ۲۹ سپتامبر تا ۱۰ اکتبر بوده است و اگر چنانچه اظهارتی در اين دوره نزد ماموران اف بی ای مطرح کرده تحت تاثير اين اختلالی روحی و روانی بوده است.

اين متختصص  اضافه کرده است: «ام ار آی» منصور ارباب سير در ماه ژوئن ناهنجاری هايی را در ناحيه مغز وی نشان داده است.


 


یوسف ندرخانی، کشیش مسیحی متهم به ارتداد مجددا در تاریخ ۶ شهریور ماه دادگاهی می شود.

یوسف ندرخانی، کشیش مسیحی که از توبه کردن و ترک دین مسیحیت خودداری کرده و مواجه با حکم اعدام است این بار با اتهام جدید ” راهزنی و اخاذی” مواجه است.

اتهام این کشیش مسیحی پیش از این ارتداد و گرویدن به دین مسیحیت بود اما اتهام جدید راهزنی و اخاذی او اولین بار سال گذشته از سوی خبرگزاری فارس مطرح شد.

یک منبع موثق نزدیک به پرونده آقای ندرخانی که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «اتهام راهزنی آقای ندرخانی اساسا بی معنی است و او دزد و راهزن نیست. و این اتهام جدیدی است که به دلایل نامعلوم به او وارد شده است.»

یوسف ندرخانی، کشیش ۳۳ ساله ی است که از پدر و مادری مسلمان به دنیا آمده و در سن ۱۹ سالگی به دین مسیحیت گرویده است. او تا قبل از بازداشتش کشیش جماعتی حدود ۴۰۰ نفر از مسیحیان اهل رشت بوده است. حکم اعدام او به جرم ارتداد در تاریخ اول شهریور ۱۳۸۹ توسط شعبه یازدهم دادگاه تجدید نظر استان گیلان تایید شد با این حال  در تاریخ ۷ تیرماه ۱۳۹۰ حکم اعدام از سوی دیوان عالی کشور نقض شد اما منوط به توبه آقای ندرخانی شد. این متهم سه جلسه دادگاه از تاریخ سوم تا ششم مهرماه ۱۳۹۰ برگزار داشت. او هم اکنون در زندان رشت به سر می برد.

اتهام اخاذی را اولین بار خبرگزاری فارس روز جمعه ۸ مهر ماه ۱۳۹۰ در خبری عنوان کرد و مدعی شد اتهام یوسف ندرخانی تجاوز و اخاذی های مکرر است. این خبرگزاری به نقل از غلامعلی رضوانی معاون سیاسی امنیتی استاندار گیلان نوشت: «یوسف ندرخانی جرایم امنیتی دارد و خانه فساد دایر کرده بود. این فرد مجرم است و جرم او این نیست که عده‌ای را به دین مسیحیت دعوت کرده است بلکه جرایم امنیتی دارد. حکم اعدام ندرخانی به دلیل جرایم امنیتی صادر شده است.»


 


یک ماه پس از انفجار در مقر شورای امنیت ملی سوریه، گزارش‌های تأیید نشده رسانه‌های عربی که در این مدت از جراحت شدید ماهر اسد، برادر بشار اسد، خبر می‌دادند اکنون مورد تأیید یک دیپلمات غربی قرار گرفته است.

در اثر انفجار روز ۲۸ تیرماه داود راجحه، وزیر دفاع، و نیز عاصف شوکت، شوهرخواهر بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، کشته شدند و نیز شمار دیگری از بلندپایگان امنیتی و نظامی این کشور زخمی شدند.

بلافاصله پس از این انفجار، نیروهای اپوزیسیون در سوریه که مسئولیت این اقدام را بر عهده گرفته بودند، از این که ماهر اسد نیز در میان زخمی‌های بسیار وخیم این انفجار بوده ابراز «اطمینان» کردند.

از سوی دیگر برخی دیپلمات‌های آفریقایی نیز که کشورشان هنوز در سوریه دفتر نمایندگی دارد، هفته گذشته گفته بودند که ماهر اسد از ناحیه پا معلول شده است.

به گزارش رادیو فردا یک دیپلمات عرب نیز که به تازگی از سوریه بازگشته و خواسته بود نامش برده نشود، چند روز پیش به روزنامه الشرق‌الاوسط در لندن گفته بود که پای ماهر اسد قطع شده و هفته‌ها پس از انفجار، وی هنوز دربیمارستان است.

اما اکنون یک دیپلمات غربی روز پنج‌شنبه، بیست و ششم مرداد، در مصاحبه با خبرگزاری رویترز تأیید کرد که پزشکان سوری برای نجات جان ماهر اسد چاره‌ای جز قطع یک پای او نداشته‌اند.

یک منبع دیگر از دیپلمات‌های منطقه خلیج فارس نیز به رویترز گفته است که «گزارش‌های مربوط به قطع پای ماهر اسد درست است».

ماهر اسد سال‌ها فرماندهی یگان ویژه ریاست جمهوری سوریه را عهده‌دار بود، واحد نخبه‌ای که بسیاری از کشتارهای یک سال و نیم اخیر به آن نسبت داده شده است.

آخرین بار که بشار اسد پس از کشته شدن شوهر خواهر و معلول شدن برادرش دیده شد، دو هفته پیش در زمان ملاقات با سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و فرستاده ویژه آیت‌الله خامنه‌ای، بود.

سران جهانی بار‌ها در ماه‌های اخیر به بشار اسد توصیه کرده‌اند که برای نجات همسر و سه فرزند خود از سوریه برود.

در این میان گزارش‌های تأیید نشده بسیاری نیز از آمادگی روسیه و چند کشور معدود آفریقایی مانند زیمبابوه برای پذیرفتن اسد با شرط این که حاکمیت سوریه را واگذار کند، مطرح شده، اما اسد همه این‌ها را رد کرده است.

در همین حال به گفته ناظران حوادث سوریه مرگ عاصف شوکت و قطع پای ماهر اسد بی‌تردید در روحیه بشار اسد اثر داشته است، به‌ویژه پس از آن که ریاض حجاب، نخست وزیر سوریه، نیز دو هفته پیش به اردن گریخت و گزارش‌های متعددی نیز از تمایل فاروق الشرع، معاون ریاست جمهوری، به گریز در رسانه‌های عربی منتشر شده است.

اما شبکه العربیه پنج‌شنبه شب خبر داد که یکی از نزدیک‌ترین بستگان الشرع به عراق گریخته است. وی یعرب الشرع، پسرعموی فاروق الشرع، است که با رسیدن به عراق، در برابر دوربین‌ها از ارتش سوریه خواست که از جنایات خود دست بکشد.

یعرب الشرع معاون تشکیلات امنیتی- سیاسی بود.


 


ریاست امنیت عمومی ملی افغانستان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده مهاجمان انتحاری که سه روز پیش ولایت نیمروز در جنوب غرب افغانستان را هدف قرار دادند، اتباع ایران بودند.

سه مهاجم انتحاری سه شنبه ۱۴ آگوست/اوت در مراکز پر جمعیت شهر زرنج مرکز ولایت نیمروز خود را منفجر ساختند و موجب کشتن دست کم ۳۶ نفر و زخمی شدن بیشتر از ۱۰۰ نفر دیگر شدند.

سه مهاجم دیگر پیش از آنکه بتوانند جلیقه‌های خود را منفجر کنند، در برخورد با پلیس کشته شدند.نیمروز در جنوب غرب افغانستان و در نزدیکی مرز با ایران واقع است.

به گزارش بی بی سی فارسی اداره امنیت ملی افغانستان حالا می‌گوید سه شهروند ایرانی را به اتهام دست داشتن در این حملات، بازداشت کرده است.

بنابر گزارش اداره امنیت ملی افغانستان، در این عملیات دو ایرانی دیگر که قصد انجام حمله انتحاری بر مراسم جشن استقلال در شهر زرنج را داشتند، نیز کشته شدند.

    "آنچه که معلوم و مسلم است این است که افرادی دستگیر شده اتباع ایران هستند. این افراد در اعترافات خود در جریان تحقیقات ابتدایی گفتند که در داخل خاک ایران و در پایگاه‌های نظامی که در کشور ایران مستقر است و در ساحه (منطقه) تحت تسلط دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی قرار دارد، آموزش نظامی دیده‌اند"

شفیق‌الله طاهری معاون سخنگوی اداره امنیت ملی افغانستان گفت: عملیات برای بازداشت این افراد شب پیش از وقوع حملات انتحاری چهارشنبه در منطقه 'خواجه کریم' شهر زرنج آغاز شد.

در بیانیه ریاست امنیت افغانستان آمده که " عملیاتی علیه یک گروه تروریستی و انتحاری که قصد انجام حملات زنجیره‌ای را در روز استقلال کشور در شهر زرنج داشتند، صورت گرفت. در نتیجه این عملیات دو تن از آنها به شمول سازمانده این گروه بنام ملا ستار و عبدالله اتباع ایرانی کشته و سه تن دیگر به نامهای احمد رودینی، اهل سرخس در نزدیکی مشهد، عابد جهان دیده، اهل سراوان در سیستان و بلوچستان ایران و عبدالغفور براهوی، اهل زابل ایران، همراه با یک تعداد ریموت کنترل (کنترل از راه دور)، وسایل انفجاری و ۱۸ جلد پاسپورت دستگیر شدند."

آقای طاهری گفت: این افراد آموزش های نظامی را در ایران فرا گرفته اند: "آنچه که معلوم و مسلم است این است که افرادی دستگیر شده اتباع ایران هستند. این افراد در اعترافات خود در جریان تحقیقات ابتدایی گفتند که در داخل خاک ایران و در پایگاه‌های نظامی که در کشور ایران مستقر است و در ساحه (منطقه) تحت تسلط دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی قرار دارد، آموزش نظامی دیده‌اند."

آقای طاهری در پاسخ به این سوال بی بی سی که آیا این افراد با دولت ایران در تماس بوده اند گفت:  تا هنوز در این زمینه جزییات نداریم، تحقیقات ما جریان دارد و هر زمانیکه جزییات بدست آمد، با شما در میان خواهیم گذاشت.

بنابر گزارش اداره امنیت ملی افغانستان، افراد بازداشت شده اعتراف کرده اند که شش ماه قبل به وسیله "ملا ستار" اهل زاهدان جذب شده و بعد از فراگرفتن تعلیمات نظامی در ایران به دستور ملاستار "برای فراگرفتن هر چه بیشتر تعلیمات تروریستی" به پاکستان اعزام شده و بعد از آن برای انجام حملات تروریستی به ولایت نیمروز افغانستان آمده اند.

اداره امنیت ملی افغانستان می‌گوید عاملان حملات انتحاری روز سه شنبه نیز، اعضای این گروه بودند که با دستگیری این افراد، با "سراسیمگی دست به حملات بی هدف زدند و درنتیجه ده‌ها تن غیرنظامی را کشتند."

ناتو بار ها ایران را متهم کرده که به گروه های شورشی در افغانستان کمک تسلیحاتی فراهم می‌کند، اما این نخستین باریست که شهروندان ایران در پیوند با حملات انتحاری در افغانستان بازداشت شده اند.

یک ماه پیش اعضای شورای اصلاحی و مشورتی در ولایت هلمند، هشدار دادند که برخی از شهروندان پاکستان و ایران در تلاش برای گرفتن شناسنامه افغانی هستند.


 


علی شکوری راد - وبلاگ نویسنده 

 

 

دیدن ماه شوال و تعیین روز عید فطر چند سالی است که بسیار چالش بر انگیز شده است. البته این مسأله همیشه موضوعیت داشته اما خیلی راحت تر فیصله می یافته است. حلول ماه نو امری عینی و علمی است. یعنی علم نجوم بر اساس محاسبات می تواند مشخص کند هلال ماه نو در چه زمانی در چه افقی قابل رویت است و انسانها نیز با یا بدون ابزار می توانند ماه را در افق ببینند و شهادت بدهند. رویت هر کس برای خودش حجت است و می تواند بر اساس آن عمل کند اما حکم دادن به حلول ماه نو یک امر شرعی است و احکام شرعی بیش ازآنکه علمی و عینی باشند اعتباری هستند. اعتبار حکم شرعی به امتثال امرالهی است و نه ادلۀ علمی و حتی عینی. شارع برای احکام، ادلۀ فقهی تعیین کرده است. این ادله ممکن است گاهی با علم سازگار باشد و گاهی نباشد. گاهی ممکن است علم در آنها اعتبار داشته باشد و گاهی نداشته باشد. مسأله این است که مکلف عمل به تکلیف شرعی را همانطور که شارع منظور نموده است وجدان نماید.
از طرف دیگر ارزش تعیین روز اول ماه برمی گردد به احکام شرعی که به آن مربوط است. مثلاً اگر معلوم شود امروز اول شوال است می شود عید فطر و بنابراین روزۀ آن حرام است ولی اگر ثابت نشود اول شوال است می شود روزآخر ماه رمضان و روزۀ آن واجب است. همان شرعی که روزۀ ماه رمضان را واجب و روزۀ عید فطر را حرام کرده است گفته است چگونه می شود آنها را مشخص کرد.

عده ای مدام تلاش می کنند برای احکام شرعی ادلۀ علمی اقامه کنند. بنظر من این کار عبث و بیهوده است. همانقدر که می توان برای احکام شرع ادلۀ علمی پیدا کرد برای رد آنها هم می توان پیدا کرد. مثلاً عده ای اصرار دارند
بگویند روزه برای سلامتی خوب است. آنها افراد پر خور و کم تحرک شهری را مثال می زنند که از روزه بهره می برند در حالی که کشاورزانی هم هستند که در زیر آفتاب سوزان جنوب برای تأمین قوت لا یموت خود باید از صبح تا غروب
کار کنند و در عین حال روزه می گیرند. از نظر علمی روزه برای آنها ضرر دارد و یا حداقل فایده جسمی ندارد و یا دختران خرد سالی که شرعاً به سن بلوغ رسیده اند ولی هنوز در سن رشد جسمی هستند. البته دامنۀ شرع وسیع است و همان شرعی که روزه را واجب کرده است گفته است اگر مکلف احتمال ضرر بدهد روزه بر او حرام می شود. این احتمال دادن هم شخصی است. یکی زود و راحت احتمال ضرر می دهد و روزه اش را می خورد و دیگری حتی به توصیه پزشک هم اعتماد نمی کند و روزه می گیرد و هر دو نیز چه بسا به تکلیف شرعی خود عمل کرده باشند.

ما روزه می گیریم چون باورمان این است که خدا از ما خواسته است روزه بگیریم. خدا از ما خواسته است از فردای شبی که هلال ماه رمضان را می بینیم تا شبی که هلال ماه شوال را ببینیم اگر در سفر نباشیم و برایمان ضرر نداشته باشد و یا عذر شرعی نداشته باشیم روزه بگیریم و مراقب باشیم که روز اول ماه شوال را نیز به هیچ وجه روزه نگیریم. حال چه در گرمای تابستان باشد و طول مدت روزه ۱۸ ساعت و در برخی نقاط جهان ۲۰ ساعت و بیشتر و یا در سرمای زمستان باشد و طول مدت روزه ۱۲ ساعت یا کمتر از آن.خداوند گفته است الصوم لی و انا اجزی به. روزه برای من است و من خود پاداش آن را می دهم. اصل همین است بقیه حشو و زوائدی است که هر کس از ظن
خود بر آن اضافه می کند.

ظاهر قضیه خنده دار است که دو نفر در همسایگی هم یکی ماه را دیده باشد و امروز را عید بگیرد و یکی ندیده باشد و فردا را عید بگیرد. دو روستای روبروی هم در مرز ایران و عراق یکی به تبعیت از نجف و بغداد امروز را روزاول ماه بداند و دیگری به تبعیت از قم و تهران فردا را. در حالی که افق آنها یکی است و احکام شرعی آنها مشابه هستند. موضوع برای کسانی خنده داراست که به اعتباری بودن احکام شرع توجه نمی کنند. آنها به این نمی خندند که چطور این سوی مرز ساعت ۱۲ است ولی آن سوی مرز ساعت یک است چون اعتباری بودن ساعت را متوجه هستند.اما اگر از این مرحله بگذریم می رسیم به اینکه در یک کشور صاحبان علم نجوم از پیش محاسبه کرده و روز عید فطر را مشخص کرده و در تقویم ها ثبت شده است اما نه حکومت و نه سایر مراجع آن را معتبر نمی دانند و تعیین روزاول ماه شوال را موکول به رویت هلال ماه می کنند و رویت هلال ماه نیز تا همان شب امکان پذیر نیست. این یک حکم شرعی است که باید هلال ماه را رویت کرد. البته برای برخی از صاحبان فتوا محاسبات نجومی دلیل قطعی بر امکان پذیر بودن رویت هلال ماه تلقی می شود و به آن اعتماد می کنند ولی برای اکثر آنها چنین نیست. در چنین حالی رویت شخصی و یا شهادت دو شاهد عادل اگر شهادت آنها از نظر کیفیت متناقض نباشد کفایت می کند. از آنجا که اگردو نفر شهادت معتبر بدهند که ماه را دیده اند این شهادت آنها با هر تعداد شهادت غیر به عدم رویت هلال ماه نقض نمی شود بنابراین نمی توان این شهادت ها را نادیده گرفت و منتظر شهادت های دیگر ماند. اگر شهادت دو نفر محرز شد لاجرم باید حلول ماه را پذیرفت و حق اعمال وسواس وجود ندارد.

در گذشته حضرت امام(ره) وسواس بخرج نمی دادند به محض آنکه مراجع معتبر وقت هر یک حلول ماه را احراز می نمودند به همان اکتفا کرده و حلول ماه را اعلام می نمودند به همین دلیل موضوع خیلی راحت فیصله پیدا می کرد. اما
اکنون با تشکیل ستاد استهلال موضوع غامض شده است. یک امر عرفی ساده تبدیل شده است به یک کار تخصصی ابتر. اگر قرار باشد این کار دقیق و علمی باشد که علم نجوم و دقت های محاسباتی آن حرف آخر را می زند و نیاز به اینهمه تشکیلات و تجهیزات و صرف بودجه نیست و اگر همان مبنای عرفی، که اصل است،ملاک است که عرف را نمی توان اختصاصی کرد. شهود عادل فقط در ستاد استهلال وجود ندارند که بخواهیم منتظر شهادت آنها باشیم. اگر چنین تلقی وجود داشته باشد خود دلیل عدم عدالت مدعیان است و شهادت آنها را از اعتبار ساقط می کند.

نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که در یک کشور اسلامی و با وجود حاکمان مسلمان مسئولیت اعلام عید با چه شخص یا نهادی است. آیا هر کس باید به مرجع تقلید خود مراجعه کند. بنظر می رسد نباید اینگونه باشد. تعیین
روز اول ماه یک امر مصداقی است و بر عهدۀ مکلف. یعنی اگر مقلد خود ماه را ببیند و یا بر اساس شهادت دو نفر عادل حلول ماه بر او اثبات شود دیگر نباید و نمی تواند منتظر نظر دیگر از جمله نظر مرجع تقلید خود یا حاکم شرع باشد و حتی اگر مرجع تقلیدش نظر مغایر داشت باید به یافته خودش عمل کند. عکس آن البته صادق نیست. یعنی اگر مرجع تقلیدش و یا حاکم شرع حکم به حلول ماه دادند او نمی تواند به استناد اینکه برای خودش محرز نشده است از قبول نظر آنها اجتناب کند.

حال با وجود تعدد مراجع و وجود حاکم مسلمان موضوع به همان سادگی که در زمان امام حل می شد قابل حل است. یعنی اگر بر هر یک از مراجع و چه بسا مجتهدان حلول ماه از طریق شرعی اثبات و احراز شد و حکم به حلول ماه داد حاکم مسلمان همان را معتبر دانسته و اعلام نماید. بدیهی است همانطور که پیشتر اشاره شد عدم رویت هلال ماه نو قابل اثبات نیست که دیگران بتوانند روی آن اصرار داشته باشند. بنابراین همه باید نظر مجتهدی را که اعلام می کند حلول ماه بر او اثبات شده است را بپذیرند مگر آنکه بخواهند عدالت یا صلاحیت شخصی او را از این نظر زیر سوال ببرند که معمولاً چنین نیست. اما آیا مراجع و مجتهدان وظیفه دارند در کشوری اسلامی و با وجود حاکمان
مسلمان، مستقلاً در مورد حلول ماه که امری عمومی است اظهار نظر نمایند.بنظر نمی رسد چنین باشد. البته آنها نوعاً بطور ابتدائی مبادرت به اینکار نمی کنند. این سوال مکرر مقلدان است که آنها را وادار به اظهار نظرمی کند. تشخیص حلول ماه نو یک امر عینی است. یعنی عوام و مردم حق تشخیص آن را دارند و از آنجا که در جوامع اسلامی دارای اثرات اجتماعی است مثلاً قرار است روز عید تعطیل باشد و یا نماز عید برگزار شود حکومت اعم از اینکه اسلامی باشد یا نباشد و یا حتی مسلمان باشد یا نباشد به وکالت از مردم و یا از جنبه عمومی بودن آن حق ورود و اعلام آن را دارد و مومنین علی القاعده باید از آن تبعیت کنند مگر آنکه خلاف آن و یا فساد آن نظر برایشان اثبات شود. به عنوان مثال مهمترین مراسم مسلمانان حج است.مسلمانان از چهار گوشۀ جهان و از فرق مختلف در ایام حج در مکه گرد هم می آیند تا مناسک حج را برگزار کنند. مناسک حج بسیار تعریف شده و زمانبندی شده است. جابجائی و خطا در رعایت زمان انجام آنها دارای جریمه یا کفاره بوده و گاهی حج را خراب می کند. همه مسلمانها این مناسک را بر اساس تقویم حکومت سعودی انجام می دهند. هرگز شما نشنیده اید که این همه بعثۀ مراجع تقلید و مفتی های فرق اسلامی در تقویم دولت سعودی تشکیک کنند و عید قربان، روز عرفه، میقات مشعر و منا را پس و پیش اعلام کنند. وقتی ما می پذیریم که در آنجا به حکام وهابی سعودی در مورد حلول ماه و تقویم قمری تمکین کنیم چرا باید در کشور اسلامی خودمان این تمکین صورت نگیرد و همه به آنچه حکومت اعلام می کند تمکین نکنند و چرا باید هر کس وظیفۀ خود بداند که جداگانه حلول ماه را احراز و اعلام کند. علاوه بر این وقتی یک مجتهدی بسط ید و نفوذ کلام پیدا کرد در اینگونه موارد تکلیف از دیگران ساقط می شود. تشتت در موضوع ساده ای مانند اعلام حلول ماه موجب وهن اسلام در نزد کسانی می شود که منتظر بهانه هستند. اگر به حکم اولیه موضوع نیز معتقد نباشیم برای جلوگیری از وهن اسلام می توان به حکم ثانویه عمل کرد.

بگذاریم عید را حکومت اعلام کند.


 


فرمانده آتش‌نشانان ایستگاه ۶۷ تهران از نشست زمین در خیابان مولوی در بامداد امروز(جمعه) خبرداد.

محمود صادقی در گفت و گو با ایسنادر تشریح خبر نشست زمین در خیابان مولوی گفت: در ساعت ۴:۵۱صبح امروز آتش نشانان ایستگاه ۶۷ از طریق تماس مردمی در جریان وقوع حادثه‌ای در نزدیکی چهاراه وحدت اسلامی قرار گرفتند که بلافاصله آتش‌نشانان به محل اعزام شدند.

وی بابیان اینکه آتش نشانان با حضور در محل حادثه با گودالی در ابعاد ۱۰ در ۱۵ به عمق ۶ متر روبرو شدند که مملو از آب بود گفت: آتش‌نشانان پس از مهار اولیه و ایمن‌سازی محل نشست؛ گودال ایجاد شده را برای بررسی در اختیار ماموران شرکت آب و فاضلاب و شهرداری منطقه ۱۲ تهران قرار دادند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته