ندای سبز آزادی - گزارش های رسیده از شورای فن آوری اطلاعات وزارت علوم حاکی از بروز اختلافات شدید میان اعضای این شورا و استعفای اعتراض آمیز تنی چند از مسئولان آن و انتصاب اعضای جدید است.
به گزارش خبرگزاری فارس، در ترکیب جدید شورای فناوری اطلاعات عباس طائب، محمد مهدی نژاد نوری، علی اکبر متکان، حسین حجازی، سعید قدیمی، احمد اکبری و بابک فرهنگی حضور دارند و نادری منش، ملکفر و هاشمی گلپایگانی از اعضای سابق شورای فناوری اطلاعات وزارت علوم از سمت خود استعفا داده اند.
گفته می شود که اعضای جدید در پی اختلاف نظر پیرامون پروژه جنجال برانگیز EPR وزارت علوم که به استعفای اعتراضی تعدادی از اعضای قبلی این شورا منجر شده است، منصوب شدهاند.
هاشمی گلپایگانی هم در گفتوگو با فارس درباره علت استعفای خود گفته که «به هر صورت و به هر طریق آنچه که مهم است خوشبختانه اینجانب در حال حاضر مسئولیتی در شورای فناوری اطلاعات وزارت علوم ندارم.»
هاشمی گلپایگانی در ادامه در اظهاراتی تهدیدآمیز گفته که «در صورت نیاز و در زمان مناسب درباره آنچه که در شورای فناوری اطلاعات اتفاق افتاده است، توضیح خواهم داد.»
(ERP=ENTERPRISE RESOURCES PLANNING) یا همان سیستم برنامه ریزی منابع سازمان یکی از آخرین فن آوری های اطلاعاتی در زمینه تحول سازمان ها است که چندی پیش مدیران شرکت ایران خودرو با صرف هزینه های هنگفتی این سیستم را وارد کشور کردند اما به دلیل عدم تناسب با ساختار سنتی اداری کشور و بومی نبودن آن امکان استفاده لازم از این برنامه فراهم نشد.
باوجود آن که هیچ کدام از رسانه های خبری رسمی به موضوع اختلافات میان اعضای شورای فن آوری اطلاعات وزارت علوم اشاره نکرده اند با این حال بر اساس اخبار رسیده به ندای سبز آزادی، ظاهراً طی ماه های اخیر برخی افراد پرنفوذ با اخذ وام های کلان از شورای فن آوری اطلاعات وزارت علوم ادعا کرده بودند که با استفاده از کارشناسان خبره این سیستم را در کشور بومی خواهند کرد اما پس از مدتی مشخص شد که کارشناسان مورد اشاره همان کارشناسان شرکت ایران خودرو هستند که بار قبل در انجام این کار ناموفق بوده اند.
دانشگاه پیام نور؛ اختلاف جدید اصولگرایان
با فروکش کردن جدال ها میان دو طیف اصولگرایان بر سر تصاحب دانشگاه آزاد و استقرار حامیان احمدی نژاد در راس این موسسه آموزشی این بار «دانشگاه پیام نور» به محل منازعه اصولگرایان منتقد دولت و حامیان محمود احمدی نژاد تبدیل شده است و پیگیری طرح تحقیق و تفحص از این دانشگاه از سوی مجلس، نقطه آغاز این درگیری ها است.
هفته گذشته غلامرضا کاتب به عنوان یکی از طراحان تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از دانشگاه پیام نور در حاشیه جلسه علنی مجلس، با بیان اینکه دانشجویان و اساتید این دانشگاه از وضعیت موجود ناراضی هستند «جذب خارج از ضابطه اعضای هیات علمی، قراردادها و مناقصات عمومی، پرداخت پاداشهای بیرویه در سال ۹۰، راهاندازی واحد پیام نور در خارج از کشور، توسعه بیرویه رشتهها و برخورد غیراخلاقی با دانشجویان» را از جمله محورهای تحقیق و تفحص مجلس عنوان کرد.
هر چند این اظهارات کاتب از سوی مسئولان دانشگاه پیام نور بی پاسخ نماند و معاونت مالی و اداری این دانشگاه با «ابهام آمیز» دانستن طرح تحقیق و تفحص مجلس گفت: «۷۰ درصد از این نمایندگان امضای خود را در این باره پس گرفتند.»
محمود کیمنش دلیل این امر را «آشنا نبودن» برخی از نمایندگان به قوانین دانسته زیرا به زعم وی این نمایندگان «برای نخستین بار وارد مجلس شورای اسلامی شده و از نزدیک در جریان امور این دانشگاه نیستند.»
اما پاسخ دوباره غلامرضا کاتب به اظهارات معاون مالی و اداری دانشگاه پیام نور با جنجال های بسیاری همراه شد و کار به شکایت محمود کی منش از این نماینده مجلس نیز کشید.
کاتب در گفتگوی تازه خود با رد ادعای کی منش درباره «پس گرفتن امضا از سوی ۷۰ نماینده مجلس» اظهارات وی را «دروغ» خواند و در ادامه گفت: «یکی از بندهای تحقیق و تفحص بحث مدیران دو تابعیتی است و همین معاون مالی و اداری است که تابعیت دوگانه دارد.»
به دنبال این ادعا، معاون اداری و مالی دانشگاه پیام نور با انتشار اطلاعیه ای ضمن تکذیب تابعیت دوگانه خود اعلام کرد که از طرق مراجع قانونی پیگیر ادعای مطرح شده از سوی غلامرضا کاتب درباره تابعیت خود خواهد بود.
افزایش ارتباط دانشجویان بسیجی و مصباح یزدی
این روزها تحرکات نزدیکان مصباح یزدی برای ارتباط بیشتر میان وی و دانشجویان حامی حکومت به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
پس از آن که تارنمای "انتخاب"، لباس شخصی های حمله کننده به ناطق نوری در مشهد را دانشجویان شرکت کننده در اردوی طرح ولایت که از سوی نزدیکان مصباح برگزار شده است معرفی کرد بامداد امروز نیز نوشت، جمعی از دانشجویان دانشگاه شاهد که در قالب پنجمین اردوی آموزشی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد با عنوان «معراج منتظران» در تهران در حال برگزاری است با سفر به شهر قم با آیت الله مصباح یزدی دیدار کردند.
از سوی دیگر در تازه ترین خبرها، بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در اعتراض به آن چه که توهین تیمورعلی عسکری مشاور پارلمانی مجمع تشخیص مصلحت نظام به مصباح یزدی خوانده با صدور بیانیهای ضمن اعلام حمایت از این روحانی تندرو ساکن قم، حملاتی نیز علیه دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته است.
در این اطلاعیه آمده است که «تاریخ انقلاب نشان داد جاهلانی که قدرت خون شهدا را درک نمیکنند، ممکن است امروز در ساختمان ریاست جمهوری باشند و فردا عاقبتی فارغ از عافیت را به یدک بکشند.»
این دانشجویان که خود را "فرزندان بسیجی امام خامنهای در بسیج دانشجویی تربیت مدرس" معرفی کرده اند در اطلاعیه خود نوشته اند که «به کسانی که برای نشان و نام از ولایت صحبت میکنند، پر واضح میخواهیم جواب دانشجویان را بدهید که در فتنه ۸۸ کجا بودید، فرزندانتان کجا بودند و بنگرید مطهری زمان [مصباح یزدی] کجا بود و شاگردان و دوستدارانش کجا بودند؟!»
حمایت دانشجویان حامی حکومت از مصباح یزدی و دیدارهای پی در پی با وی، در حالی صورت می گیرد که در اردیبهشت ماه گذشته جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) با انتشار نامه ای خطاب به مصباح، ضمن ابراز نگرانی از ایجاد شکاف میان نیروهای انقلاب انتقادات صریحی را نسبت به مشی و مرام اعضای جبهه پایداری که با محوریت وی تشکیل شده ابراز کردند.
این نامه سراسر انتقادی واکتش های فراوانی را بر انگیخت به شکلی که حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی ضمن اعتراض به انتشار سرگشاده این نامه، احتمال جعلی بودن آن را مطرح کرده و گفته بود «اگر انتساب این نامه به دانشجویان دانشگاه امام صادق صحت داشته باشد، به نوعی نویسندگان نامه حرمت استاد را نگه نداشته اند.»
نامه تند منتسب به دانشجویان دانشگاه امام صادق با واکنش آیت الله مهدوی کنی رئیس این دانشگاه و رئیس مجلس خبرگارن رهبری نیز همراه بود و وی معاونت دانشجویی دانشگاه امام صادق را مامور کرد تا ضمن رسیدگی به این موضوع، با افرادی که عامدانه به دنبال تخریب فضای اخلاقی و علمی دانشگاه هستند برخورد کنند.
برکناری مدیران ارشد و افزایش حقوق کارمندان در دانشگاه آزاد
پس از آن که رسانه های خبری نزدیک به اصولگرایان از برکناری ۴۲ مدیر ارشد منصوب عبدالله جاسبی در دانشگاه آزاد از سوی فرهاد دانشجو رئیس جدید این دانشگاه خبر دادند روز گذشته نیز خبر دستور افزایش ۱۵ درصدی حقوق کارمندان این دانشگاه از سوی فرهاد دانشجو به منظور جلب رضایت کارمندان این موسسه آموزشی از رئیس جدید در رسانه ها منتشر شد.
دانشجو در اولین اقدام خود براساس احکام مدیریتی صادرشده از سوی وی از ابتدای مدیریت سه ماههاش در دانشگاه آزاد اسلامی ۱۶ رییس دانشگاه و رییس منطقه مهم و تاثیرگذار این دانشگاه، ۱۳ معاون دانشگاه و ۱۳ پست مدیریتی و مشاور از زمان دوران ریاست جاسبی را اخراج و مدیران نزدیک به خود را جایگزین آنها کرده است.
بی شک این حجم از تغییرات مدیریتی در ادامه تغییرات دیگری نیز به دنبال خواهد داشت و به نظر میرسد گام دوم تغییرات این بار نه از سوی «فرهاد دانشجو» بلکه از سوی مدیران جدید دانشگاه آزاد اسلامی در حال انجام است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی روز گذشته با انتشار نامه ای که در رسانه های نزدیک به دولت با آب و تاب فراوان پوشش داده شده خطاب به معاون اداری مالی دانشگاه آزاد گفته که «ضروری است در میزان و نحوه محاسبه حقوق و مزایای اعضای هیات علمی و کارمندان شریف این دانشگاه بازنگری اصولی و علمی صورت گیرد.»
وی پیش از آن نیز از تصویب افزایش ۱۵ درصدی حقوق کارمندان دانشگاه آزاد خبر داده بود.
اندکی پس از انتشار خبر افزایش حقوق کارمندان این دانشگاه جمعی از مسئولان دفاتر بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی با انتشار نامهای از فرهاد دانشجو رئیس این دانشگاه برای حمایت از حقوق تضییعشده دانشجویان، اساتید و کارمندان تقدیر و تشکر کردند.
محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز و زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین، روز شنبه گذشته هنگام بازگشت از بیمارستان، توسط مامورین درب ورودی زندان اوین بصورت تحقیر آمیزی مورد بازرسی قرار گرفت.
به گزارش سحام، ماموران حفاظت زندان اوین از وی خواسته بودند که لباس هایش را درآورد و لخت شود. این اقدام ماموران زندان در حالی بوده که ایشان تحت الحفظ با دو مامور، صبح شنبه به بیمارستان اعزام شده و ظهر نیز برگشت داده شده بود و در تمام لحظه ها مامورین همراه وی بوده اند و هیچ ملاقات کننده ای هم نداشته است.
بارها برخوردهای تحقیر آمیز ماموران حفاظت زندان اوین از طریق دستبند زدن، پابند و چشم بند زدن و بازرسی های بدنی، مورد اعتراض زندانیان سیاسی بند قرار گرفته است. این اقدامات در زمان مدیریت قبلی زندان کمی بهتر شده بود اما تقریبا پس از انتصاب مدیریت جدید، این برخوردها تشدید گردیده است.
مدتی پیش ماموران پس از ضرب و شتم ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین که نزدیک به ۷۰ سال سن دارد؛ به ایشان دستبند زدند و با اجبار او را به بیمارستان بردند. در حالیکه این نوع برخورد ماموران زندان امکان حمله قلبی را به وی می داد و جان این زندانی سیاسی در خطر بود.
محمد داوری، اکنون نزدیک به سه سال است که برای گذراندن حکم محکومیت ۵ساله خود در زندان به سر می برد و در این مدت به شدت تحت فشار، محرومیت و محدودیت بوده است.
محمد داوری پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دستگیر شد. دستگیری او پس از نامه ای بود که مهدی کروبی به رئیس مجلس خبرگان پیرامون آزار زندانیان سیاسی در بازداشتگاه کهریزک نوشت. او بعد از انتشار این نامه بازداشت شد و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت تا علیه مهدی کروبی در صدا و سبمای جمهوری اسلامی، اقرار کند.
مهدی کروبی در آن روزها طی نامهای به دادستان تهران، مسئولیت تمام اسناد و فیلمهایی را که به عنوان مستندات وجود شکنجه و تجاوز جنسی در زندانهای ایران ارائه کرده بود بر عهده گرفت و محمد داوری را تنها فیلمبردار مصاحبهها عنوان کرد و گفت او هیج نقش دیگری در این ماجرا نداشته است. با این حال محمد داوری به ۵ سال حبس محکوم شد.
محمد داوری جانباز دوران جنگ ایران و عراق است.
سید ابراهیم نبوی
ده چیزی که درباره موراکامی باید بدانید
دو سه روز پیش مطلبی در مورد جایزه نوبل ادبی نوشتم وموراکامی، که به نقل از گاردین شاید جایزه امسال به او برسد. البته همان جا هم اعلام کردم که بیشتر خوشمان می آمد این جایزه به هموطنش " کازوئو ایشی گورو"برسد.
ولی از آنجا که هر دوتایشان ژاپنی هستند و کارشان خوب است، به برنده شدن موراکامی هم رضایت می دهیم.
در روزنامه ساندی تایمز هم از مواکامی به عنوان موفق ترین نویسنده دنیا اسم برده شده و نوشته است کتاب هایش در ژاپن با فروش میلیونی رو به رو می شود و مثلا "«جنگل نروژی»" در سال پنجم انتشارش سه و نیم میلیون نسخه فروش داشته و بعضی داستانهایش به چهل زبان دنیا ترجمه شده اند و در اغلب کشورها خواننده دارد. یا مثلا داستان کوتاه "«پس از تاریکی»" که سال پیش منتشر شده بود، در سه ماه اولش صد هزارنسخه فروخت.
چند وقت پیش هم کتاب خاطراتش باعنوان "وقتی از دویدن حرف میزنم از چه حرف میزنم" منتشر شد و خیلی از منتقدان ادبی او را شانس اول برای کسب نوبل ادبی امسال دانستند. و اما ده چیزی که روزنامه ساندی تایمز معتقد است باید درباره "«هاروکی موراکامی» بدانیم :
یک : عاشق دویدن
موراکامی برخلاف خیلی از نویسنده های خوب دیگر تا سن سی وسه سالگی سیگاری می کشیده، اما آنطور که در کتاب خاطراتش نوشته، در سال ۱۹۸۰ که کار نویسندگی اش را شروع می کند، سیگار را ترک می کند و برای کاهش وزن شروع به دویدن می کند و آنقدر جدی به دویدن ادامه می دهد که در سال ۱۹۹۱ در مسابقات دو صد کیلومتری نیویورک شرکت می کند و بعد از یازده ساعت دویدن نقش زمین می شود. موراکامی در مورد ارتباط دویدن با نویسندگی می گوید: «یک نویسنده خوشاقبال در طول زندگیاش دوازده رمان خوب از خودش به جا میگذارد. من نمیدانم چند تا کتاب خوب تا به حال نوشتهام. اما وقتی میدوم اصلا محدودیتی را حس نمیکنم، من در مسابقات ده کیلومتری دو شرکت میکنم و هر سال هم در این مسابقات شرکت میکنم اما تنها هر چهار، پنج سال یک بار است که یک رمان پرحجم مینویسم.»
موراکامی در زندگی روزانه هر روز چهار صبح از خواب بیدار میشود و چهار ساعت مینویسند و سپس ده کیلومتر میدود.
دو: علاقمند به موسیقی جاز
از دیگر تفاوت های موراکامی با خیلی از نویسنده های خوب دیگر، عدم علاقه اش به مشروبات الکلی است و همیشه در داستان هایش لیوان مشروب رابه دست شخصیت های بد داستان می دهد و خودش هم از مرز آبجو آنطرف تر نمی رود. اما به شدت به موسیقی ، آن هم از نوع جازش علاقمند است و بعد از دوران دانشجویی و تاسال ۱۹۸۱ سرپرست کلوپ جازی بود که خودش راه انداخته بود.
« وقتی این کلوپ را داشتم، پشت بار میایستادم و با آدمها گپ میزدم. هفت سال از زندگی من اینطور گذشت اما در کل من زیاد آدم پرچانهای نیستم. به خودم قول داده بودم که وقتی کلوپ را ببندم، دیگر تنها با آدمهایی حرف بزنم که به قول معروف سرشان به تنشان بیرزد.»
سه : گربه دوست دارد
اینجا می شود به شباهت موراکامی به یکی از نویسنده های بزرگ اشاره کردو آن هم علاقمندی به گربه است. البته مواکامی به اندازه ارنست همینگوی گربه ها را دوست ندارد. ولی در بیشتر داستان هایش گربه ها حضور دارند و در اتفاقات سوررئال نقش موثری بازی می کنند.
چهار: قلم خودش را در نویسندگی مدیون چوب بیس بال می داند
در یک روز گرم و آفتابی اول ماه آوریل سال ۱۹۷۸ که هاروکی موراکامی برای دیدن مسابقه بیس بال به استادیوم جینگو توکیو می رود، «گنجشکهای یاکولت» با «ماهی کپورهای هیروشیما» مسابقه داشتند. در این مسابقه ناگهان ایدهای به ذهن موراکامی خطورمی کند و اولین رمانش را می نویسد. یعنی در یک استادیوم و سر مسابقه بیس بال.
« ناگهان حس نیروبخشی در من ظاهر شد. هنوز هم میتوانم آن را درقلبم حس کنم.»
رمان «"صدای باد را بشنو"» قبل از آنکه منتشرشود، بهترین جایزه ادبی ژاپن را برد، ولی موراکامی خودش از این داستان زیاد خوشاش نیامد و اجازه نداد که به انگلیسی ترجمه شود.
پنج: عاشق موسیقی
ردپای موسیقی در بیشتر نوشته های موراکامی دیده می شود. ازاسم کتاب هایش گرفته تا زندگی و سرنوشت شخصیت هایش. اسم کتاب " جنگل نروژی" از آلبوم معروف بیتل ها گرفته شده و "«جنوب مرز، غرب خورشید»"هم آهنگی از "نات کینگ کول"»است. همینطور اسم رمان«"برقص، برقص، برقص"هم از آهنگ های "بیچ بویز"» انتخاب شدهاست. در کتاب«"کافکا در ساحل"یکی از آهنگهای معروف بتهوون گرهگشای ماجرای زن مرده است. گفته می شود موراکامی هفت هزار آلبوم موسیقی در خانه اش دارد.
شش: معروف و موثر
علاوه بر خواننده های میلیونی کتاب هایش، موراکامی در میان نویسندگان و فیلم سازان هم طرفداران زیادی دارد. «سوفیا کوپولا» در «"گمشده درترجمه»" از رمانهای موراکامی استفاده کرده و «دیوید میچل» نامزد دور دوره جایزه بوکر، » رمان "رویای شماره نه" خود را حسابی مدیون «"جنگل نروژی"موراکامی میداند .
هفت: رمانتیک و حساس
موراکامی خودش در سال ۱۹۷۱ با دختری به نام«یوکو» ازدواج کرده، اما حرفهای ضد و نقیضی درباره زندگی مشترکش گفته است.
« برخلاف همسرم من از جمع خوشم نمیآید. سی و هفت سال است که ازدواج کردهام و اغلب مواقع این زندگی بیشتر شبیه یه یک صحنه نبرد بوده است. به تنهایی عادت کردهام. از تنهایی لذت میبرم.»
اما در نوشته هایش اتفاقات عاشقانه و رمانتیک زیادی می افتد و معمولا زن های داستانش، زن هایی جذاب و فریبنده هستند.
هشت: خط میان ژاپنی ها
در ژاپن آدم ها دو دسته اند: یا موراکامی را دوست دارند وستایشش می کنند، مثل جوان ها
یا از او بیزارند و او را یک نویسنده غربزده می دانند، مثل بزرگترها
نه: انقلابی
پدر و مادر موراکامی استاد ادبیات ژاپنی بودهاند. ولی خودش از ادبیات ژاپن خوشاش نمیآمده و ترجیح میداده داستانهای عامیانه کوچه و خیابان را بخواند. از داستانهای فرمال «میشیما» نویسنده معروف ژاپنی متنفر است و وقتی درسال ۱۹۸۷ با انتشار «جنگل نروژی» در ژاپن بسیار معروف شدبه دلیل تنفری که از شهرت داشت به آمریکا رفت. یک هفته نامه ژاپنی درباره اش نوشت: «هاروکی موراکامی از ژاپن فرار کرد.»
ولی خودش دراین باره میگوید: «پیش از آنکه نویسندهای تبعیدی باشم، نویسندهای ژاپنی هستم. ژاپن خاک و ریشه من است. آدم نمیتواند از وطناش فرارکند.» آثار موراکامی هم درباره کشورش است و بیشتر آنها در ژاپن میگذرد و درباره مشکلات ژاپنیهاست.
ده: سلینجر ژاپنی
موراکامی که رمان معروف " ناتور دشت" جی دی سیلینجر رابه زبان ژاپنی ترجمه کرده است در مورد این رمان می گوید: «داستان تاریک و تاریکتر میشود و در نهایت شخصیت اصلی کتاب یعنی هولدن، راه خود را در این دنیای تاریک پیدا نمیکند. به نظر من سلینجر خود نیز راهی در این تاریکی پیدا نکرده است.»
و خیلی ها معتقدند رمان " جنگل نروژی" نسخه ژاپنی و کامل ناتور دشت است که موراکامی معتقد بود کامل نیست.
چراغی که به خانه رواست، به مسجدرواتر است
یک فیلسوف چینی خیلی سال پیش در جایی گفته بود: " دلخوش نباشید که ما آب و برق شما را مجانی می کنیم ، اتوبوس را مجانی می کنیم .ما به شما کرامت انسانی می دهیم و...." اتفاقا همین فیلسوف چینی خیلی حرف های خوب دیگری هم گفته بود که چون به بیماری عجیبی دچار شد، همه را فراموش کرد و وقتی پایش به میدان عمل رسید، افتاد توی میدان عمل و جایش سفت شد، تقریبا انگار آینه روبه روی حرف های خودش گرفته باشد، به عکس حرف هایش عمل کرد.
حالا غرض از گفتن حکایت این فیلسوف چینی که البته دلیل نمی شود چون هر چیزی چینی باشد حتما به مملکت ما مربوط باشد، از قضا این یکی هیچ ربطی به مملکت ما ندارد و آخر و عاقبت کارهایش، این است که آقای رضا جاگیری که در معاونت خدمات اجتماعی سازمان رفاه و مشارکت اجتماعی جایش را گرفته، اعلام کرده است: " ظرف بیست روز گذشته، ۱۴۰۰ نفر از متکدیان، فالفروشان، کبریتفروشان و غیره را از سطح شهرجمعآوری کردهایم و با تشکیل کمیته مشترکی بین شهرداری، بهزیستی، پلیس و کمیته امداد، هماهنگیهایی صورت گرفته و افراد جمعآوری شده را به مراجع ذیصلاح اعزام کردهایم."
خب حتما از خودتان می پرسید: چرا؟
مثلا چرا ظرف سی سال گذشته این کار را نکرده اند؟ یا مثلاچرا فقط ازسطح شهر تهران جمع آوری کرده اند؟ مگر شهر های دیگر ایران سطح ندارد؟ یااصلا چرا باید در سطح یکی از شهر های ایران ۱۴۰۰ نفر به نان شب شان محتاج باشند؟ یاهمینطوری جهت کسب اطلاع با این ۱۴۰۰ نفری که جمع آوری کرده اید، چه می کنید؟ حالا اینکه شما با آنها چه می کنید خیلی مهم نیست، مگر آنها با شما چکار می کردند؟ یاهزاران چرای دیگر ...
و حتما می دانید که اولین جواب، به تمام این سوالات وسوالات دیگری که در این مورد و در مورد باقی موارد به ذهن شما یا هر کس دیگری می رسد این است که : به شما ربطی ندارد، بروید دنبال کار خودتان و گرنه ...
و از آنجا که شما هم آدم های حسابی و سر به زیری هستید وخیلی هم دلتان می خواهد بروید دنبال کار خودتان، اصلا به شما چه ربطی دارد که قراراست چند هزار نفر از کجا، برای چه ، به چه دلیلی، بیایند به کشورتان و تا می توانند بخورند و بیاشامند و اسراف کنند حتی زرتم المقابر.
نوش جان شان، گوشت بشود به تن شان بشوند قد همین سردار فیروزآبادی خودمان. کور بشود هر کسی که نمی تواند ببیند. خدا پدرشان را بیامرزد که پنج روز را پشت سر هم تعطیل کردند و نصف خیابان های شهر رابستند که همه ماشینها بیفتند توی جاده شمال و چالوس و دماوند... اصلا به شما چه ربطی دارد؟ به من چه مربوط؟ به آن فیلسوف چینی و حرف هایش چه دخلی دارد؟ از قدیم گفته اند: " چراغی که به خانه رواست، به مسجد خیلی رواتر است".
اصلا گدا را هم فرض کنید یک کالاست مثل بقیه کالاها و اجناس، اگر می گوئید گدا آدم است فرض کنید که گدا هم مثل امت حزب الله و دست بوس و پابوس. وقتی کالای خارجی داریم که از چین و ماچین و اندونزی و مالزی و جزایر قمر و بورکینافاسو بیاوریم و مملکت پر جنس خارجی بشود، بیخودی برای چی خودمان تولید کنیم؟ وقتی خودمان حزب اللهی نداریم، می رویم از آفریقا وارد می کنیم دست آقا را می بوسند به چه ماهی. مملکت هم وقتی نه هزار تا آدم محتاج غیرمتعهد دعوت می کند، خودشان به اندازه کافی هستند، بیخودی چرا گداهای ایرانی خسته بشوند؟
سفر خوش بگذرد. مواظب خودتان باشید. فردا هم خدا بزرگ است. شاید آمدند ما و شما را هم از سطح شهر ها جمع آوری کردند. به کسی چه مربوط؟
آدم های کوچک و حرف های بزرگ
سید هادی خامنه ای- با سید علی فرق می کند، برادرش هست،ولی فرق می کند- سیدهادی خامنهای دبیرکل مجمع نیروهای خط امام است ( امام قبلی البته،امام فعلی که همین برادرش است) در دیدار با اعضای این تشکل اصلاح طلب گفت: اولاً این حرفها که شرط بازگشت اصلاح طلبان به صحنه سیاسی، توبه از گذشته و عذرخواهی است، از سطح گویندگان آن بزرگتر است و گویندگان بهتر است اول حد و حدود خود را بشناسند بعد حرف بزنند... ثانیاً اصلاح طلبان با توصیه کسی نیامدهاند که حالا با توصیه فرد دیگری بخواهند برنامه خود را تعیین کنند. این جریان یک جریان اجتماعی است و ریشه در تحولات فکری و فرهنگی جامعه ایران دارد.
رئیس کمیسیون اقتصادی در مجلس سالهای جنگ تحمیلی گفت: این روزهاکه مشکلات اقتصادی مردم افزایش یافته، سوالی در ذهن نقش میبندد که چه کسانی بحرانهای اقتصادی را مدیریت میکنند؟ آیا بهتر نبود از کسانی که تجربیات مهمی در این عرصه دارند استفاده میشد؟ آیا جای تاسف نیست که از تجربه و مشورت شخصیتی مانند مهندس موسوی دراین زمینه استفاده نمیشود؟ حتی افراد دیگری از همکاران ایشان چرا نباید طرف مشورت باشند؟
وی ادامه داد: بد نیست کسانی که اصلاح طلبان را به توبه و عذرخواهی دعوت میکنند نیم نگاهی هم به کسانی داشته باشند که مسئول مشکلات اقتصادی امروز هستند. کسانی که شأن نظارتی مجلس را حفظ نکردند، مدیرانی که ارزش پول ملی را از بین بردند و تورم افسار گسیخته فعلی را سر سفره مردم نشاندند.
این روحانی اصلاح طلب همچنین با ابراز خشنودی از آزادی تعدادی از زندانیان گفت: آزادی زندانیان را به خانواده صبورشان تبریک میگوییم و امیدواریم سایرین بویژه آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد نیز هرچه سریعتر آزاد شده و به صحنه فعالیت و تلاش اجتماعی بازگردند.
ما هم آرزو می کنیم برگردند.
لیلا رفت، علی آمد
در فیلم جدید اصغر فرهادی، خبری از لیلا حاتمی نیست. اتفاقا از ماریون کوتیار هم قرار بود جایش را بگیرد هم خبری نیست و به جای هر دو نفرشان به گفته سایت «ددلاین» برنیس بژو بازیگر زن فیلم«آرتیست» که به خاطر این فیلم نامزد جایزه اسکار هم شد، آمده است. این خبر را کمپانی تهیه کننده فیلم ممنتو فیلمز تایید کرده و پروژه جدید فرهادی که نامش هنوز مشخص نیست، تریلری اجتماعی خواهد بودکه فیلمبرداریاش از ماه اکتبر آغاز خواهدشد.
این وسط چیزی که مشخص است، زمان فیلمبرداری همزمان با فصل جوایز خواهد بود و ماریون کوتیار هم درگیر تورهای تبلیغاتی «زنگار و استخوان» ساخته ژاک اودیار است.
احتمالاً نمایش فیلم جدید فرهادی در جشنواره کن سال آینده خواهدبود. طاهر رحیم بازیگر «یک پیامآور» نقش اول مرد را می گیرد و وب سایت فرانسوی اکران نوآر خبر داده علی مصفا در این فیلم حضور خواهد داشت.
بد نیست بدانید برنیس بژو متولدهفتم ژوئیه سال ۱۹۷۶ بازیگری فرانسوی آرژانتینی است، که با نقش کریستین در فیلم هالیوودی «داستان یک شوالیه»(۲۰۰۱)شناخته شد، اما اوج محبوبیت برنیس با نقش پاپی میلردر«هنرمند» رقم خورد.
پدر برنیس کارگردان آرژانتینی میگوئل بژو و مادرش سیلیوا وکیل است. زمانی که سه ساله بود، خانواده به فرانسه مهاجرت کردند تا از حکومت دیکتاتوری آرژانتینی آن دوران در امان بمانند. نخستین حضور بین المللی او در فیلم «داستان یک شوالیه» (۲۰۰۱) بود. در سال ۲۰۰۲ هم نقش اولیویا را در«بیست و چهار ساعت از زندگی یک زن»
ساخته لورن بوهنیک بازی کرد. برنیس بژو در سال ۲۰۰۶ در «او اس اس۱۱۷: شبکه جاسوسها»بازی کرد و همانجا با همسرش میشل هازاناویسیوس(کارگردان برنده اسکار «آرتیست») آشناشد. این زوج هنری موفق دو فرزند به نامهای لوسین و گلوریا دارند.
او در فیلم «او اس اس۱۱۷: شبکه جاسوسها» با ژان دوژاردن(برنده اسکار سال گذشته برای «ارتیست»)همبازی بود.
در سال ۲۰۰۸ هم در دو کمدی رومانتیک بازی کرد: عشق مادام بوکت و استفان کازانجین. در سال ۲۰۰۹ در مستندی به کارگردانی سرژ بورمبرگ حضور داشت با نام «دوزخِ هانری ژرژ کلوزو»، که صحنههایی از فیلم «دوزخ»را بازسازی میکرد.
و بالاخره در سال ۲۰۱۱ در فیلم صامت موفق و مطرح «آرتیست» به کارگردانی همسرش حاضر شد و اوج موفقیت فیلم در مراسم اسکار سال گذشته بود. برنیس بژومجری مراسم افتتاحیه جشنواره کن امسال بود و در ماه ژوئن امسال برنده جایزه «پرایکس رومی اشنایدر» شد.
صدای فرهاد هم از تلویزیون رفت
در ادامه ابراز علاقه های بسیار شدید هنرمندان و بازماندگان هنرمندان برای حضور در رسانه میلی جمهوری اسلامی ایران، در پی طرح دعوی از سوی خانواده مرحوم «فرهاد مهراد» در مجتمع قضایی شهید صدر تهران به خواسته منع پخش آثار این خانواده، شعبه ۸۰ دادگاه عمومی حقوقی این مجتمع دستور موقت مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» ازکلیه کانالهای رادیو و تلویزیون صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران را صادر کرد.
البته به گفته نیکبخت، وکیل خانواده فرهاد مهراد ، پیگیری این موضوع به چهار سال پیش برمیگردد، و در اواخر پاییز ۸۷ برای اولین بار طی نامهای ازصداوسیما درخواست کرده بودند که با توجه به قانون حق مولفین و مصنفین ـ که حدود ۵۰سال از تصویب آن میگذرد و صداوسیما باید مروج آن باشد البته ـ نسبت به انتشار صدای فرهاد و آهنگهای او با رعایت حق قانونی ورثه اقدام کنند. که کما فی السابق و از آنجا که تمام تولیدات فرهنگی و هنری ارث پدر صدا و سیما است و اساسا در آن مملکت هیچکس برای قانون تره هم خورد نمی کند، اقدام نکردند و حالا باید به زور اقدام کنند.
به این ترتیب طی سال های آینده، باید آقای ضرغامی خودش شخصا برای اجرای سرودهای انقلابی مورد نظر آقا جلوی دوربین برود که مطمئنا مورد توجه مخاطبان میلیونی رسانه میلی هم قرار خواهد گرفت.
رییس دادگستری آذربایجان شرقی اتهام امدادگران داوطلب دستگیر شده در مناطق زلزله زده را توزیع نان کپک زده و مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته اعلام کرد.
روز گذشته امدادگران بازداشتی کمپ سرند در نامه ای سرگشاده خطاب به رییس قوه قضاییه اعلام کرده بودند که از ابتدای ایجاد کمپی مستقل برای امدادرسانی به آسیب دیدگان، برخی نیروهای انتظامی و امنیتی به جای تسهیل راههای امدادرسانی برای این امدادگران، نسبت به این حضور انسانی موضعگیری و مخالفت کرده و تلاش کردند با تغییر ماهیت انسانی و خیرخواهانه این اقدامات، آن را وارونه جلوه دهند.
رییس دادگستری آذربایجان شرقی امروز با تایید بازداشت بیش از ۳۰ نفر در مناطق زلزلهزده آذرباریجان مدعی شد که این عده، افرادی عادی بودهاند و دانشجو نبودهاند.
مالک اژدر شریفی در گفتوگو با ایسنا در این باره اظهارکرد: تعدادی افراد به نام امدادرسان برای کمک به مردم زلزلهزدهی آذربایجان شرقی وارد این منطقه شده بودند اما چون اقلام و اجناسی که برای کمکرسانی همراه خود داشتند تاریخ مصرف گذشته بود، بازداشت شدهاند.
وی ادامه داد: این متهمان قصد تقسیم اجناسی مانند کنسروهای تاریخ مصرف گذشته و نان کپک زده را در بین مردم زلزلهزده را داشتهاند. این موضوع در حال بررسی توسط کارشناسان بهداشتی و قضایی است.
رییس دادگستری آذربایجان شرقی همچنین درباره احتمال آزادی این افراد، گفت: اطلاع دقیقی درباره آزادی این افراد ندارم اما اگر شخصی آزاد شده باشد قطعا با قرار مقتضی آزاد شده است.
شریفی بیان کرد: این افراد دوم شهریور ماه سال جاری دستگیر شدهاند و تعدادشان بالای ۳۰ نفر است.
وی در پایان تاکید کرد: بازداشتیها دانشجو نبودهاند و پرونده آنها در حال حاضر در مرحله تحقیقات اولیه است.
خبرگزاری میراث فرهنگی از ممنوع التصویر شدن یکی از عروسکهای تازه ساخته شده توسط گروه ایرج طهماسب و حمید جبلی به نام «جیگر» خبر داد.این عروسک که به عنوان یکی از کاراکترهای محبوب تلویزیون در نوروز ۹۱ بدل شده بود با تکیه بر برخی کلمات و تکرار آن جایگاه قابل اعتنایی بین طرفداران برنامه «کلاه قرمزی ۹۱» پیدا کرده بود.
محبوبیت این کاراکتر به حدی رسید که در ایام پخش این مجموعه توانست خیلی زود سر از جلد مجلات مختلف در بیاورد و در کنار شخصیتهای «ببعی» و «پسر عمه زا» از محبوبترین عروسکهای این مجموعه قلمداد شود.
شبکههای جام جم ۱ و نمایش در اقدامی مشابه تصمیم به باز پخش مجموعه «کلاه قرمزی ۹۱» کردند که در این بازپخش قسمتها و آیتمهایی که در آن «جیگر» حاضر بود به طور کامل سانسور شده است.پیشتر و در ایام اعیاد مذهبی و پخش قسمتهای جدید این برنامه نیز خبری از این کاراکتر نبود.
خبرگزاری میراث فرهنگی با اشاره به پیگیریهای انجام شده از مسئولین شبکههای مذکور و همچنین گفتوگو با روابط عمومی شبکه دو خبر داده که بنا به صلاحدید مدیران نظارتی تلویزیون این کاراکتر به دلیل بد آموزیهای رفتاری از جمع شخصیتهای محبوب مجموعه «کلاه قرمزی ۹۱» کنار گذاشته شده است.
اکبر امینی پس از سه روز بازداشت در پلیس امنیت به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، اکبر امینی از بازداشت شدگان روز ۲۵ بهمن سال ۸۹ پس از سه روز بازداشت در پلیس امنیت، ظهر امروز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
بر اساس این گزارش اکبر امینی به اتهام تشکیک در اختلال امنیت عمومی و داخلی کشور در آستانه اجلاس عدم تعهدها (مانند ۲۵ بهمن سال ۸۹) و برگزاری افطاری و دعوت از زندانیان آزاد شده از بند ۳۵۰ اوین بازداشت شده است.
اکبر امینی زندانی سیاسی که سال گذشته پس از تحمل یک سال حکم خود از زندان آزاد شده بود در حالی که عازم پلیس امنیت بود بازداشت شده است.
اکبر امینی در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ با در دست داشتن پرچمی سبز و عکسهای شهدای سبز و میرحسین موسوی از جرثقیلی واقع در چهارراه قصر تهران بالا رفته بود که پس از چند ساعت بازداشت و به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
یکی از زندانیان زندان زاهدان به دلیل عدم درمان جان خود را از دست داد.
بنا به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی، روز پنجشنبه ۲ شهریور ماه زندانی سیاوش توری ۴۰ ساله اهل مراغه که در بند ۳ زندان زاهدان محبوس بود دچار سکتۀ قلبی شد. همبندیان این زندانی با فریادهای خود خواهان کمک جهت انتقال این زندانی به بهداری و نجات جان وی شدند. اما زندانبانان از باز کردن درب بند خود داری کرده و به خواستههای زندانیان توجهی نکردند.
زندانی سیاوش توری بعد از مدتی طولانی و بدون انتقال به بهداری و درمان وی در مقابل چشمان همبندیانش جان باخت.
زندان زاهدان دارای یک بهداری است و روزانه فقط ۱۲ زندانی در حالت وخیم معاینه می شوند.در این زندان هیچ پزشک متخصصی وجود ندارد و زندانیان که در شرایط وخیم جسمی هستند بدون درمان به حال خود رها شدهاند و اکثر آنها به دلیل نبود امکانات درمانی جان خود را از دست میدهند.
نایب رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس، از بدهی ۸ ماهه دو شرکت ایران خودرو و سایپا به صدها قطعه ساز خبر داد.
عزیز اکبریان در گفتگو با مهر، در خصوص مصوبه اخیر شورای پول و اعتبار مبنی بر اختصاص ۵۰۰ میلیارد تومان به کارخانجات سایپا و ایران خودرو، اظهارداشت: این مصوبه طی مدت زمان طولانی با انجام مطالعات کارشناسی در مجلس مورد بررسی قرار گرفته بود و سپس در شورای پول و اعتبار به تصویب رسید.
وی افزود: با توجه به اینکه صدها شرکت قطعه ساز بیش از ۸ ماه است که نتوانسته اند مطالبات خود را از دو شرکت بزرگ خودروسازی سایپا و ایران خودرو بگیرند چنین مصوبه ای در شورای پول و اعتبار به تصویب رسید.
نایب رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس با بیان اینکه دو شرکت خودروسازی مذکور دچار رکود شده و اقدام به تعدیل نیروهای خود کرده اند، تصویب مصوبه اختصاص ۵۰۰ میلیارد تومان به کارخانجات سایپا و ایران خودرو در جلسه اخیر شورای پول و اعتبار را گامی در جهت فعال سازی و رونق این شرکت ها عنوان کرد.
وی افزود: درصورت ادامه رکود دو شرکت خودروسازی سایپا و ایران خودرو در حدود ۲ میلیون نفر به بیکاران جامعه اضافه می شد.
به گفته اکبریان، روزانه به طور میانگین در حدود ۱.۵ تا ۲ میلیون خودرو از سوی این دو شرکت بزرگ خودرو سازی روانه بازار می شود.
خبرگزاری مهر از تعیین لباس جدید برای زندانیان خبر داده است.بر اساس گزارش این خبرگزاری امروز تعدادی از زندانیان با این لباس در دادگاه ها حاضر شدند.
به گزارش این خبرگزاری این زندانیان با لباس هایی به رنگ آبی با نوارهای سرمه ای از زندان به دادگاه ها انتقال داده شدند و این اقدام بدون اطلاع رسانی قبلی حتی باعث غافلگیر شدن قضات و کارکنان دادگاه و دادسراها شد.
رئیس سازمان زندانهای کشور نیز اعلام کرد: دو نوع لباس فرم برای زنان و مردان زندانی کشور طراحی و اجرا شده است.
غلامحسین اسماعیلی در گفتگو با خبرنگار مهر اعلام کرد: از امروز لباس فرم زندانیان مرد و زن با طراحی جدید عرضه شد که این طراحی پیش از این مورد مطالعه قرار گرفته بود.
وی افزود: این لباسها در دو نوع طراحی شده که یکی لباس فرم ویژه داخل زندان و دیگری برای ورود به دادگاه است.
اسماعیلی در پاسخ به اینکه پیش از این زندانیان مالی در اوین با لباس شخصی در اندرزگاهها تردد می کردند و آیا این لباس بر تن آنها هم می رود گفت: ما تمایزی میان زندانیان قائل نیستیم.
بهار یکتا
همزمان با سفر بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد به تهران و درخواست صدها فعال سیاسی و مدنی برای ملاقات وی با رهبران جنبش سبز، این مساله از سوی برخی از رسانه ها مطرح شده است که آیا ملاقات با میرحسین موسوی و مهدی کروبی می تواند در زمره وظایف دبیرکل سازمان ملل متحد تعریف شود.
بر اساس منشور سازمان ملل، دبیرکل این سازمان علاوه بر وظایفی که بطور مستقیم به روابط به کشورها و حل و فصل مسایل منطقه ای و بین المللی مربوط است، نقش مهم و اساسی در تثبت دمکراسی در کشورهای جهان دارد. در این رابطه منشور سازمان ملل شرکت در جلسات نهادهای مدنی و سفر به کشورهای مختلف برای دیدار و تماس با مردم را از جمله وظایف این شخصیت حقوقی قرار داده است.
برخلاف باوری که اظهار نظر دبیرکل سازمان ملل در خصوص زندانیان سیاسی و حصر خانگی رهبران جنبش سبز را مداخله در امور داخلی و نقض حاکمیت ملی می داند،و درخواست فعالان سیاسی و مدنی را یک خواسته آرمانی و غیرقابل حصول می داند، رسیدگی به امور زندانیان سیاسی بعنوان شاخص حقوق بشر، یکی از مسئولیت های اصلی دبیرکل سازمان ملل می باشد.
در حال حاضر پرونده مفتوح جمهوری اسلامی در کمیسیون حقوق بشر و احمد شهید نماینده در راه مانده این کمیسیون برای رسیدگی به موارد بی شمار نقض حقوق بشر در این کشور، بهترین گواه برای حساسیت ویژه بان کی مون در ایران است.
بان کی مون مسافر کشوری است که طی سه دهه گذشته، تقریبا هر ساله قطعنامه ای در نقض حقوق بشر در یکی از نهادهای بین المللی داشته است و مواردی چون تبعیض قومی، دینی، جنسی، نبود آزادی بیان، نبود نهادهای صنفی و مدنی، قتل های زنجیره ای، اعدام های گسترده و .... تنها جزئی از موارد کلان نقض حقوق بشر در کشوری است که اینک با برگزاری اجلاس سران جنبش غیر متعهد ها مدعی رقابت با ایالات متحده امریکا در عرصه مدیریت جهانی شده است!
بان کی مون با ده ها سال سابقه دیپلماسی در صحنه روابط بین الملل بر این باور است که صلح و امنیت و حقوق بشر کلید همه مشکلات جهان است. سه مشکلی که این روزها هر یک بنوعی در کشور ما خودنمایی می کند.
هر چند حضور دبیرکل سازمان ملل در اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد مساله ای عادی و در چارچوب وظایف تعریف شده این مقام بین المللی است و جمهوری اسلامی که سالهاست مهمان مقامات بین المللی نبوده است، از این سفر برای مانور قدرت دادن استفاده می کند، اما انتظار جامعه مدنی و شهروندان متفاوت از آن چیزی خواهد بود که از تریبون های رسمی تبلیغ می شود.
بان کی مون هدف از سفرش به تهران را فرصت مناسبی برای بررسی مساله سوریه، اسراییل و موارد اختلاف ایران و غرب در زمینه مسایل هسته ای ذکر کرده است. مساله ای که او خواهد توانست در هر اجلاس و نشستی به راحتی طرح و بررسی کند. آنچه خواسته فعالان سیاسی و مدنی است، رایزنی این مقام بین المللی برای حل و فصل مسایل مرتبط با حقوق بشر در ایران است.
جامعه مدنی ایران از دبیرکل سازمان ملل می خواهد، در حالی که نماینده این سازمان در حقوق بشر از حق سفر به ایران محروم شده است، حال که وی در ایران به سر می برد اگر نمی تواند از زندان ها و بازداشتگاه های جمهوری اسلامی دیدن کند ، فرصتی را برای بحث و گفت و گو در مورد زندانیان سیاسی و رهبران در بند جنبش سبز ایجاد کند.
همانگونه که سازمان ملل از سال 2003 رایزنی با مقامات نظامی برمه را برای مذاکره میان آنگ سانگ سوچی رهبر محصور دمکراسی خواه برمه با نظامیان فراهم کرد و توجیه مقامات این کشور مبنی بر " حفظ رهبر مخالفان در یک مکان امن برای حفاظت از جانش" را نپذیرفت و آن را نقض صریح کنوانسیون حقوق بشر خواند و بان کی مون در سال 2009 با سفر به برمه و مذاکره و رایزنی با مقامات نظامی و سیاسی این کشور، آزادی آنگ سانگ سوچی را ضرورت گذار به دمکراسی ارزیابی کرد و خواستار دیدار با رهبر مخالفان برمه شد، انتظار جامعه مدنی ایران از آقای دببرکل این است که حداقل " درخواست دیدار با رهبران جنبش سبز " را مطرح نماید و اگر مسئولان جمهوری اسلامی به این خواسته پاسخ مثبت ندادند در برابر رسانه های بین المللی اعلام کند که " بشدت متاسفم برای کسانی که یک فرصت مهم را از دست دادند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر