Latest News from 30Mail for 07/29/2012

الهه احمدی بهترین نتیجه زنان ورزشکار ایرانی در تاریخ المپیک را رقم زد 1391/5/7 الهه احمدی، عضو تیم ملی تیراندازی زنان ایران، می‌گوید تمام تلاش خود را در مرحله فینال رقابت‌های المپیک انجام داد اما دو اشتباه فنی سبب شد تا او از کسب مدال دور شده و به مقام ششم برسد. خانم احمدی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) افزود: «اینکه نتوانستم به مدال برسم به خاطر آن نبود که توانایی‌اش را نداشتم بلکه به خاطر اشتباه فنی‌ام بود هرچند من تمام تلاشم را کردم اما خواست خدا نبود که به مدال برسم.» این ملی پوش ایرانی روز شنبه (۷ مردادماه) در مرحله مقدماتی تیراندازی ۱۰ متر با تفنگ بادی، ۳۹۷ امتیاز کسب کرد تا با پنج ورزشکار دیگر به طور مشترک در جایگاه پنجم قرار گیرد. خانم احمدی به همراه این پنج ورزشکار وارد مرحله "شوت آف" شد و توانست با پشت سر گذاشتن آن‌ها، که در میانشان نفر نخست المپیک پکن نیز دیده می‌شد، به مرحله نهایی راه یابد. خانم احمدی در مرحله نهایی با کسب امتیاز ۴۹۹/۱ در مجموع ده مرحله و با اختلاف ۳/۸ امتیازی نسبت به نفر نخست در جایگاه ششم قرار گرفت. پیش از این هیچ زن ورزشکار ایرانی نتوانسته بود به مرحله نهایی یک رشته از مسابقات المپیک راه یابد و نتیجه خانم احمدی بهترین نتیجه زنان ورزشکار ایرانی در تاریخ مسابقات المپیک به شمار می‌رود. منابع: ایسنا و ایرنا     مرغ از سبد کالای ماه رمضان کارمندان حذف شد 1391/5/7 یک مقام مسئول وزارت صنعت، معدن و تجارت از حذف مرغ از سبد کالای ماه رمضان کارمندان خبر داد. به گزارش ایسنا، حسن رادمرد، معاون توسعه بازرگاني داخلي وزارت صنعت، معدن و تجارت، دلیل این امر را تامین نشدن بودجه لازم عنوان کرد. آقای رادمرد گفت که سبد کالا کارمندان که فردا توزیع می شود، شامل پنج کیلوگرم روغن، پنج کیلوگرم شکر و ۲۰ کیلوگرم برنج است. پیش از این اعلام شده بود که پنج کیلوگرم مرغ نیز به این سبد اختصاص خواهد یافت و ارزش این سبد ۱۵۰هزار تومان خواهد بود. ایسنا گزارش داده که اختصاص سبد کالای ماه رمضان به کارمندان طی سال های گذشته نیز مطرح شده بود اما «تقريبا هيچ وقت به طور همزمان و كامل به كارمندان اختصاص نيافت.» با افزایش قیمت مرغ در ایران، دولت ایران تلاش کرده تا با ارائه راهکارهایی قیمت مرغ را کاهش دهد اما تاکنون موفق به انجام این موضوع نشده است. منبع: ایسنا     برنامه‌ی رسمی vs. قرار فیس‌بوکی 1391/5/7   Edges of what I am پارسال که این بابا توی اسلو آدمکشی راه انداخت و هفتاد و هفت نفر را کشت ملت نروژ خیلی منقلب شده‌اند. خیلی هاشان شوکه شدند از بس که تا آن موقع از دنیا و ترور و وحشت و این حرفها دور بودند. بعد رقم کشتار هم خیلی بالا بود برای یک کشور کم جمعیتی مثل نروژ. این طوری بود که از چهارنفر یک نفر یک‌جوری به یکی از کشته شده ها وصل می شد. یعنی قصه تا عمق جامعه فرو رفته بود. یارو توی دادگاهش یا شاید هم توی چیزهایی که نوشته بود و بعدن ازش منتشر شد یک چیزی گفت درباره‌ی یک آهنگی که بچه‌های نروژی دوست دارند و می‌خوانند. گفت که این آهنگ دارد بچه‌ها را شستشوی مغزی می‌دهد و می‌خواهند همه را کمونیست کنند و از این حرف‌ها. از بین آدم‌هایی که با این آهنگ خیلی خاطره دارند یک عده ای خیلی نوستالخیز شدند و بهشان برخورد. یک خانمی تصمیم گرفت که آهنگ محبوبش را از این بابا پس بگیرد. رفت و توی فیس بوک یک دعوتی گذاشت. برنامه اش این بود که صد نفر را برای یک روزی در هفته آینده جمع کند یک جایی وسط شهر و همه با هم بچه های رنگین کمان را بخوانند و دلشان صاف بشود. بوم. دعوتنامه ترکید. طوری که روز قرار بیشتر از چهل هزارنفر جمع شدند. یک خواننده معروف و محبوبی هم آمد و برایشان گیتار زد و با هم خواندند. الان این آهنگ محبوب‌تر شده و یک معنی یک‌سره متفاوتی هم پیدا کرده. هفته‌ی پیش که سالگرد ماجرا بود یک کنسرت فضای باز مجانی برگزار کرده‌بودند. خواننده‌های مختلف. اما برای این یک اهنگ مردم از همیشه بیشتر ابراز احساسات کردند. چیزی که برای من جالب بود این بود که این برنامه‌ی کنسرت که رسمی بود و مقامات هم توش بودند و پخش زند‌ه‌ی تلویزیونی هم داشت و توی هوای بهتر و روز آخر هفته هم برگزار می‌شد نتوانسته بود به اندازه‌ی برنامه‌ی اول آدم جمع کند. * تیتر از سی‌میل     فال، ویژه‌ی رمضان با ۹۵٪ تخفیف 1391/5/7   سراب‌ساز سوداستیز ماه رمضان نمی تواند برنامه های کافه نشینی ام را متوقف کند. تنها کاری که باید کرد برنامه ریزی مجدد این فعالیت ضروری و مهم است: زمان شروع را می بریم جلو، می اندازیم بعد از افطار، با فرض ثابت ماندن مدت زمان انجام فعالیت، زمان پایان می افتد بعد از 12 شب که البته در شرایط بحرانی (همین ماه مبارک را می گویم) اجتناب ناپذیر بنظر می رسد. با دو دوست نشسته ام توی کافه و مشغول بحث بر سر موضوعی هستم که یادم نمی آید. پسرکی فال فروش وارد کافه می شود. یک پیراهن آبی رنگ نسبتا تمیز به تن دارد و شلوار مشکی رنگ ساده ای به پا. موهایش کوتاه ست و دندانهایش نامرتب. چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می کند لبخندی ست که روی صورتش پهن شده است. چرخی توی کافه می زند، به همه نگاهی می اندازد، از میان آن همه میز صاف می آید سراغ ما. اینطور مواقع و در مواجه با این کودکان گاهی اتفاق می افتد که حواسم پرت می شود و یکی از فالهایشان را می خرم، اما این ماجرا پیچیده تر از آن است که کسی مثل من بتواند راه حلی برایش پیدا کند. می دانم که پول این فال نه خرج تحصیلاتش می شود و نه رویاهای کودکانه اش را می سازد. اصولا با وجود آنکه پسر بچه پول را می گیرد و توی جیبش می گذارد، اما این پول توی جیب پسر بچه نمی رود! یک لندهوری آن پشت و در سایه ایستاده تا از ترکیب معصومیت این بچه و ساده دلی امثال من جیبهایش را پر کند. بخش تاسف بار ماجرا آنجاست که این کودکان از همان اول که وارد این کار می شوند، معصومیت را می بوسند و می گذراند کنار. یاد می گیرند چطور با صدا و صورتشان بازی کنند تا سنگدل ترین آدم هم دلش به رحم بیاید و برای رها شدن از عذاب وجدان اسکناسی کف دستش بگذارد. من همیشه با این حس ترحم مبارزه کرده ام تا اجازه ندهم کسی من را احمق و ساده لوح فرض کند. پسربچه می آید سر میز ما و کنارم می ایستد. «یه فال میخری؟». لحن صدایش نه التماس دارد و نه ناله. انگار که دارد می خندد. انگار دارد شوخی کودکانه ای را روی من امتحان می کند. جوابم منفی ست. فال به چه کارم می آید؟ لبخند همچنان روی صورت پسربچه جا خوش گرده است. «یه فال خوب و عالی، با قیمت ویژه ماه رمضون، با 95% تخفیف» توجهم را جلب می کند. می پرسم قیمتش قبل تخفیف چقدر بوده و حالا چقدر است؟ «10هزار تومن بوده، حالا شده 500 تومن» خنده ام می گیرد. می گویم چطوری حساب کردی؟ «10% از 10هزار تومن میشه هزار تومن. پس 5% میشه 500 تومن. پس 500 تومن میشه 5% بگیری و 95% نگیری.» باز هم خنده ام می گیرد. یک آفرین می گویم و جواب می دهم که در هر حال من فال نمی خواهم. «اگه الان نخری بعدا قیمتش میشه یه میلیون. اما اون موقع 99% تخفیف میدم» این پسر شیرین تر از آن است که بتوانم نادیده اش بگیرم. دست می کنم توی کیفم و یک پانصدی پیدا می کنم و فال را می خرم. پسر بچه می رود سراغ میزهای دیگر و همین حرفها را دوباره تکرار می کند. چندان وقتش را حرام نمی کند و بعد از چند دقیقه از کافه خارج می شود. وقتی موقع برگشتن دست می کنم توی کیفم تا ضبط ماشین را بردارم، متوجه پاکت فال می شوم. بازش می کنم و این بار قهقهه می زنم! «بی آلایشی چهره شما تا حدی ست که دیگران شما را ساده لوح می پندارند! سعی کنید رفتاری داشته باشید تا از شر مزاحمان در امان بمانید!» * تیتر از سی‌میل     بعضی‌ها این‌طوری خاطره می‌شوند 1391/5/7 محمد معینی راز سر به مهر روزنامه همشهری در شماره دیروز خود (پنج شنبه – 5 مرداد 91) مصاحبه ای با امیر آقایی (بازیگر) چاپ کرده. او در این مصاحبه به سبک زندگی خود می پردازد و البته کوتاه، به وضعیت این روزهای سینمای ایران هم اشاره می کند و به صراحت می گوید «تئاتر و سینمای ما در دهه 70 بسیار درخشان تر از امروز بود، این دلیل نارضایتی من است. قطعا مهم ترین دلیل این اتفاق سیاستگذاری هاست و بعد از آن رسیدن به مرحله ای به نام «از تولید به مصرف شدن» کارها». او از علاقه فراوانش به مسافرت می گوید و نظر جالبی هم درباره موبایل دارد! می گوید: «اولین جذابیت سفر رفتن، خاموش کردن موبایل است که ارتباطت را با تمام دنیا قطع می کند. معتقدم اولین نشانه های عرفان در هزاره سوم، نداشتن موبایل است! می گویند اگر چنین وسیله ای نداشته باشی، به نوعی سالک به حساب می آیی. وقتی هر کسی به خودش اجازه ندهد هر وقت دلش خواست تو را در دسترش خود قرار بدهد، یعنی سلوک.»   پ.ن: امیر آقایی دوست داشتنی است؛ به خصوص بعد از آن که از بازی در فیلم فرمایشی «پایان نامه» انصراف دارد، و البته سر همین مسئله 170 میلیون تومان جریمه اش کردند و به قول خودش سیمرغ را از گلویش بیرون کشیدند(+) ... ولی بازی نکرد که نکرد. و «شریف» یعنی این، بعضی این طوری خاطره خوب می شوند! کامنت ها در پلاس(+) * تیتر از سی‌میل     به انتظار بارش شانس از آسمان 1391/5/7   مسعود تجربه‌های آزاد فردا؛ همین کلمه ی فردا چه حسی برایِ تان دارد؟ چرا فکر می کنیم فردا ها مثلا با خودشان اتفاقاتِ مهم، خارق العاده، لذت بخش و بزرگی را همراه خواهند آورد؟ چرا فردا با خودش وعده ی اتفاقاتِ شیرین و رنگی را همراه می آورد ولی هر روزِ ما دارد در سکونِ ملال آورِ عادت، تنبلی و بطالتِ روزافزون می گذرد؟ شبیهِ آدم هایِ بیچاره ای شده ایم که منتظرند شانس مثلِ سنگی آسمانی بر سرشان ببارد. * تیتر از سی‌میل     "غبار سونامی نمک دریاچه ارومیه به تهران می‌رسد" 1391/5/7 اصغر محمدی فاضل در گفت‌و‌گو با خبرگزاری فارس گفت: «حق آبه سالیانه دریاچه ارومیه طبق توافق کتبی با وزارت نیرو که توسط معاون وزیر نیرو ابلاغ شده است سالیانه ۳. ۱ میلیارد متر مکعب است که این حق‌آبه به دلیل اینکه سالیان گذشته به اندازه تأمین نشده، باعث شده مقدار کسری آب دریاچه ارومیه به تدریج افزایش پیدا کند.» آقای محمدی فاضل، کسری آب دریاچه ارومیه را «بالغ بر ۲۴ میلیارد مترمکعب» عنوان کرد و گفت اگر در سال جاری حق آبه سالیانه را نیز دریافت کنیم، کسری ۲۴ میلیارد مترمکعبی جبران نخواهد شد. وی افزود در سال جاری آبی، که دو ماه به پایان آن مانده، دریاچه ارومیه تنها ۶۰ درصد حق آبه سالیانه را دریافت کرده است. این مقام مسئول نسبت به وقوع یک فاجعه ملی زیست محیطی پیرامون خشک شدن دریاچه ارومیه هشدار داده و ادامه داد که وقوع توفان‌های نمکی در استان آذربایجان شرقی محتمل است. آقای محمدی فاضل تصریح کرد که گستره این توفان نمکی تا مرزهای غربی استان تهران پیش بینی می‌شود و استان البرز نیز در معرض «خطر غبار سونامی نمک» قرار دارد. پیشتر محمدباقر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود با خشک شدن دریاچه ارومیه بیش از ۱۰ میلیارد تن نمک به صورت گرد و غبار و طوفان بر سر مردم این ناحیه خواهد ریخت. منبع: فارس مرتبط: «وضعیت دریاچه ارومیه وخیم است» مهاجرت روستاییان اطراف دریاچه ارومیه به دیگر شهرها       زیباکلام: ایران بیش از هر زمان دیگری به یک دولت آشتی ملی نیاز دارد 1391/5/7 صادق زیباکلام، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی، می‌گوید مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات آینده ریاست جمهوری لازم بوده و به باور او، بهترین نحوه حضور اصلاح طلبان در این انتخابات، حمایت از یک کاندیدای اصولگرای معتدل و میان رو است. آقای زیباکلام که در مصاحبه‌ای با روزنامه اعتماد شرکت کرده بود، افزود ایران در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری به یک دولت آشتی ملی نیاز دارد و «رئیس‌جمهور دولت آشتی ملی در جهت اهداف اصلاح‌طلبانه نسبت به یک دولت اصلاح‌طلب می‌تواند کارایی به مراتب بالاتری داشته باشد.» به گفته آقای زیباکلام، در شرایط کنونی هیچ یک از اصلاح طلبان توانایی پیشبرد اهداف اصلاح طلبانه را ندارند و نمی‌توانند دولت آشتی ملی بوجود بیاورند. پس از انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که با درگیری‌های پس از انتخابات همراه بود، اصلاح طلبان شرکت در انتخابات آینده را تحریم کردند و البته هنوز مشخص نیست که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. آقای زیباکلام با برشمردن مشکلات احتمالی که نامزد اصلاح طلب ریاست جمهوری با آن مواجه خواهد شد گفت که در صورت رئیس جمهوری شدن این نامزد و تشکیل دولت، «با این وجود باز هم‌‌ همان مسائل و حوادثی را که برای دولت آقای خاتمی در حد فاصل سال‌های ۷۶ تا ۸۰ شاهد بودیم برای دولت فرضی اصلاح طلب نیز از سال ۹۲ تا ۹۶ احتمالا مشاهده خواهیم کرد.» این تحلیلگر سیاسی به اصلاح طلبان پیشنهاد داد که از نامزدی حسن روحانی یا ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری پشتیبانی کنند چرا که اصلاح طلبان کنونی، قدرتی در مجموعه نظام ندارند تا اصولگرایان تندرو از آن‌ها احساس خطر کنند. آقای زیباکلام پیرامون واکنش‌ها به این پیشنهاد گفت: «به نظر من اصلاح‌طلبان تندرو نخستین کسانی خواند بود که توی دهن من خواهند زد و احتمالا خواهند گفت که ما سال ۷۶ در برابر ناطق‌نوری ایستادیم و زیباکلام می‌خواهد پس از ۱۶ سال ما را به عقب براند» اما «در سیاست گاهی لازم است برای اینکه به جلو حرکت کرد، چندین گام به عقب بازگشت.» وی ادامه داد اصلاح طلبان باید با سخنرانی‌ها و ارائه تحلیل در سایت‌ها و روزنامه‌هایشان، «تشریح کنند که حمایت از فردی مانند آقای ناطق‌نوری در انتخابات آینده می‌تواند ما را در جهت تحقق اهدافی که در سال ۸۸ مطرح کردیم، کمک کند.» انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران کمتر از ۱۰ ماه دیگر برگزار خواهد شد. منبع: روزنامه اعتماد مرتبط: زیباکلام: احمدی‌نژاد باید بابت حرف‌هایش بازخواست شود زیباکلام: تحریم‌ها علیه ایران اثر کرده است    سی میل را در تویتر دنبال کنید | سی میل در فیسبوک دنبال کنید|خبرنامه سی میل را برای دوستان خود بفرستید  شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.