در حالی که نمایندگان مجلس برای انجام وظایف خود نیازمند مصونیت قضایی هستیند، رئیس قوه قضائیه مدعی است تفسیر مصونیت قضایی از اصل ۸۶ قانون اساسی برای نمایندگان مجلس یک توهم باطل است!
به گزارش اداره کل روابط عمومی و تشریفات قوه قضائیه صادق آملی لاریجانی در جلسه دیروز مسئولان عالی قضایی با تاکید بر اینکه همگان باید به اقتدار و رویکرد عادلانه و بدون تبعیض دستگاه قضایی احترام بگذارند و توقع نداشته باشند که به دلیل انتساب به شخص یا گروهی خاص در صورت تخلف با آنان برخورد نشود، گفت: قانون را بدون اقتدار نمیتوان اجرا کرد و در جریان مبارزه با مفاسد اقتصادی و اجتماعی همگان اقتدار قوه قضاییه را مشاهده کردند.
وی در خصوص عدم رسیدگی به پرونده محمدرضا رحیمی و محمدجواد لاریجانی توضیحی نداد.
رئیس قوه قضائیه با تاکید بر اینکه رکن اصلی و اساسی اعتماد عمومی، برخورد عادلانه و بدون تبعیض با تمام مجرمان و متخلفان، بدون درنظر گرفتن وابستگیها و جایگاه سیاسی و اجتماعی آنان است، افزود: در جریان مبارزه با مفاسد اقتصادی بسیاری، بویژه در خارج از کشور و از طریق رسانهها این نظر را القا میکردند که قوه قضاییه توان و انگیزه برخورد با مفسدان را ندارد؛ اما دیدیم که دادگاهها برگزار شد و همه متهمان هم به صورت علنی حرفهای خود را مطرح کردند.
این ادعا در حالی مطرح می شود که عاملان اصلی این اختلاس و مفاسد مالی همچنان در حاشیه امن قوه قضاییه قرار دارند. خاوری و جهرمی روسای بانک های ملی و صادرات حتی برای پاسخگویی هم به دادگاه فرا خوانده نشده اند.
لاریجانی با اشاره به اینکه “توقع رسیدگی نکردن به تخلفات و جرایم به دلیل وابستگی به اشخاص و گروهها توقعی نادرست و غیرمنطقی است” اظهار کرد: متاسفانه از دورهها و سالیان قبل همواره این تفکر وجود داشته که عدهای تصور میکردند چون وابستگی جناحی دارند و یا به اشخاصی منتسب هستند پس نباید در صورت تخلف، با آنان برخورد و به تخلفشان رسیدگی شود، اما اعلام میکنیم که این تفکر غلط است و در هیچ کجای قانون اساسی گفته نشده که مثلا یک نماینده مجلس دارای مصونیت قضایی است.
رئیس دستگاه قضایی با اعلام اینکه “توهین، افترا و دشنام از وظایف نمایندگی و البته وظایف رسانهها و هیچ شخص و گروهی نیست” افزود: نباید هیچ شخص، گروه، رسانه و فرد حقیقی و حقوقی به خود اجازه دهد که به دیگران توهین کند و افترا ببندد و آن وقت تصور کند و توقع داشته باشد که قوه قضاییه به آن رسیدگی نکند.
آملی لاریجانی تصریح کرد: متاسفانه حتی شنیده شده است که برخی میگویند چرا دستگاه قضایی با افراد حزباللهی برخورد میکند. این حرف هم حرف نادرستی است. توقع ما از افراد حزباللهی این است که بیشتر از هر شخصی به قانون ملتزم باشند و به خود اجازه توهین ندهند و توقع نداشته باشند که به تخلف و جرم آنان رسیدگی نشود و یا در صورت صدور حکم، آرای آنان اجرا نشود.
اشاره او به محکومیت یک وبلاگ نویس بسیجی است. این در حالی است که متخلفان و ناقضان قانون که منتسب به گروه های شناخته شده هستند همچنان از مصونیت قضایی برخوردارند.
شش فعال ملی مذهبی در بیانیه ای بر لزوم همبستگی ملی برای حل معضل هسته ای تاکید کرده و آورده اند که همبستگی ملی میسر نمی شود مگر آن که با سازو کارهای قانونی و دومکراتیک به مردم ایران حق مشارکت و نظارت در کلیه امور داده شود. در این صورت است که وحدت ملی تامین می شود و در پرتو آن وحدت و همبستگی، همه دست در دست هم به توسعه همه جانبه کشور همت گماشته و در برابر زیاده طلبی هر قدرت خارجی ایستادگی نشان خواهند داد.
احمد صدر حاج سید جوادی- حسین شاه حسینی- حبیب الله پیمان- محمد بسته نگار- اعظم طالقانی- نظام الدین قهاری به مناسبت سالروز قیام سی تیربیانیه ای تحت عنوان « درسی از نهضت ملی ایران برای حل معضل هسته ای » منتشر کردند.
این شخصیت های سیاسی در بخشی از بیانیه خود گفته اند: به باور ما امضاء کنندگان چاره منطقی و دنیا پسند برای جلب اعتماد جامعه جهانی در گرو اعتمادسازی در سیاست داخلی حکومت است.
در این بیانیه که وبسایت ملی مذهبی ها آن را منتشر کرد، آمده است: تردیدی نیست که اساس این اعتماد سازی برداشتن کلیه موانع در برابر نظارت موثرمردم بر تصمیمات و اقدامات حکومت است که در حال حاضر از طریق تامین آزادی مطبوعات و احزاب مستقل و سازمانها و نهادهای مدنی، تشکیل مجلس و قوه تقنینی برآمده از انتخابات آزاد و سالم و بالاخره آزادی های سیاسی؛ قابل حصول است.
متن کامل بیانیه به این شرح است:
درسی از نهضت ملی ایران برای حل معضل هسته ای
(به مناسبت سالروز قیام ملی ۳۰تیر۱۳۳۱)
به نام خدا
این ایام مصادف است با شصتمین سالروز قیام تاریخی و ملی سی ام تیر ماه ۱۳۳۱، که به منظور تثبیت حق حاکمیت ملت ایران بر همه شئون کشور صورت گرفت و با پیروزی ملت ایران در شورای امنیت و دیوان بین اللملی لاهه تکمیل گردید. یاد آوری این واقعه تاریخی به ما فرصت می دهد تا با الهام از آن تجربه گرانقدر و پیروزمند راهی برای عبور از دشواری های کنونی به ویژه در مسئله هسته ای که با تشدید بحران ها و نتیجه نرسیدن مذاکرات اخیر در نشست مسکو وارد مرحله پیچیده تری گردیده است در برابر مردم و مدیران مسئول نظام مطرح نمائیم.
مذاکرات جاری در ادامه فرآیندی است که از حدود ده سال قبل بین ایران و غرب شروع شده واگرچه فراز و نشیب هایی داشته است ولی رویکرد آن « تقابلی » بوده نه «تعاملی». و ظاهرا نه تنها عدم اعتماد جهانی نسبت به سیاست های هسته ای ایران رفع نشده بلکه به عکس موجبات تشدید تحریم های گسترده فراهم گردیده است. تحریم هایی که روز به روز بر وخامت شرایط زیست و معیشت مردم ایران می افزاید و در نهایت این ملت ایران است که از این تحریم ها متضررشده و دودش به چشم شان می رود . همان طور که بنیه اقتصادی کشور نیز دچار خسارتهای فراوان می گردد..
باید پرسید ریشه و منشا این بی اعتمادی در کجاست؟ در حالی که همگان حق ایران برای داشتن تکنولوژی هسته ای صلح آمیزرا پذیرفته اند و ایران هم متقابلا علاوه بر تاکیدات صریح صلح آمیز بودن اهداف فعالیتهای هسته ای، نظارت دائمی آژانس بین المللی را پذیرفته است و طی سالهای اخیر دولت های وقت ایران هم سعی کرده اند به انحاء مختلف قدرتهای غربی و افکار عمومی جامعه جهانی را قانع کنند که فعالیتهای هسته ای ایران مطلقا صلح آمیز است، اما این کوشش ها به نتیجه نرسیده و تهدیدها برطرف نگردیده و اعتماد سازی میسر نشده است و مذاکراتی که اکنون در کشورهای گوناگون بیگانه جریان دارد آن طور که شواهد نشان می دهد به نتیجه نخواهد رسید و تحریم ها به صورت گسترده تری ادامه خواهد یافت. مگر آن که دولت ایران بدون قید و شرط به خواسته های قدرت های بزرگ گردن نهد، تازه درآن صورت هم چنانکه دست کم در دو مورد شاهد بودیم، این امر منجر به خاتمه دشواری ها نگردیده و پی آمدهای سخت تر و ویرانگری در پی خواهد داشت.
بر این اساس آیا زمان آن نرسیده است که با ریشه یابی و پی بردن به منشا بی اعتمادی ؛ به راه حل بنیادی زدودن تردیدها و گرفتن عذر و بهانه های حقیقی یا واهی و ساختگی پرداخت؟
به باور ما امضاء کنندگان چاره منطقی و دنیا پسند برای جلب اعتماد جامعه جهانی در گرو اعتمادسازی در سیاست داخلی حکومت است. شواهد فراوان از گذشته تا امروز چه در تجربه ملی کردن صنعت نفت به رهبری شادروان دکترمحمد مصدق و چه درحکومت های دموکراتیکی مثل ژاپن یا هند که آزادانه به فعالیت های هسته ای اشتغال دارند نشان می دهد مبنای اعتماد عمومی در داخل و خارج به اقدامات دولت ها، وجود ساز و کارهای دموکراتیک در نظام تصمیم گیری و شفافیت سیاستها در پرتو نظارت مستقیم و مستمر مردم بر عملکردهای حاکمیت است.
تردیدی نیست که اساس این اعتماد سازی برداشتن کلیه موانع در برابر نظارت موثرمردم بر تصمیمات و اقدامات حکومت است که در حال حاضر از طریق تامین آزادی مطبوعات و احزاب مستقل و سازمانها و نهادهای مدنی، تشکیل مجلس و قوه تقنینی برآمده از انتخابات آزاد و سالم و بالاخره آزادی های سیاسی؛ قابل حصول است. اقداماتی که علاوه بر رفع هر نوع تردید و سوء ظن از اذهان عمومی در داخل و خارج، تقویت و تحکیم همبستگی ملی را نیز در پی دارد.
در شرایطی که همه اقدامات دولت زیر نظر مستقیم و مستمر ملت قرار گرفته ونهاد قدرت قادر به پنهان کردن چیزی از مردم خود نباشد، دولتهای بیگانه هم نمی توانند عذر و بهانه ای برای ایجاد تردید و سوءظن به منظور اعمال فشار و تشدید تحریم های گسترده بیاورند. چنانکه در جریان ملی کردن نفت که تصمیمی برآمده از حق ملت ایران بود، دولت استعماری انگلیس آن روز این تصمیم را نپذیرفت و شکایت به دیوان اداری لاهه و شورای امنیت برد و دولت ایران را متهم به اقدامات بر ضد امنیت و صلح جهانی نمود.آن چه موجب شکست آن دولت در مقابل ملت ایران در مجامع بین المللی گردید همان شفافیت نظام تصمیم گیری در نحوه اداره دولت و وجود نهادهای ملی و مردمی ناظر بر اقدامات حکومت بود. این واقعیت باعث جلب اعتماد جهانی گردید و در نتیجه به جای حمایت از انگلستان جانب ملت و دولت ایران را گرفتند.
در این نکته تریدی نیست که گشودن گره معضلات کنونی به نحوی که فشار تحریم های همه جانبه سیاسی و اقتصادی از ملت ایران برداشته شود و رابطه ایران با جامعه جهانی صلح آمیزشده و بر اساس اعتماد و احترام متقابل استوار گردد، بی آنکه کمترین خدشه ای به حق حاکمیت مردم ایران وارد شود و یا استقلال و تمامیت ارضی میهن مان در مخاطره قرار گیرد؛ نیازمند تقویت همبستگی ملی است و این نیز میسر نمی شود مگر آن که با سازو کارهای قانونی و دومکراتیک به مردم ایران حق مشارکت و نظارت در کلیه امور داده شود. در این صورت است که وحدت ملی تامین می شود و در پرتو آن وحدت و همبستگی، همه دست در دست هم به توسعه همه جانبه کشور همت گماشته و در برابر زیاده طلبی هر قدرت خارجی ایستادگی نشان خواهند داد.
۲۹/۰۴/۱۳۹۱
احمد صدر حاج سیدجوادی- حسین شاه حسینی-حبیب الله پیمان- محمد بسته نگار- اعظم طالقانی- نظام الدین قهاری
جمعی از علما و فضلای حوزه علمیه قم با انتشار پیام تسلیتی خطاب به حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی، درگذشت خواهرش را به وی تسلیت گفتند.
به گزارش کلمه، در این پیام که از سوی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم منتشر شده و به امضای ۷۳ استاد و محقق حوزوی رسیده است، آنها با خطاب قرار دادن مهدی کروبی، او را یار دیرین امام خمینی خطاب کرده، درگذشت خواهرش را تسلیت گفته و از خداوند خواستار رحمت واسعه برای این مادر شهید شده اند.
متن این پیام و اسامی امضاکنندگان آن به شرح زیر است:
پیام تسلیت جمعی از علماء و فضلای حوزه علمیه قم خطاب به یار دیرین امام خمینی حضرت حجة الاسلام و المسلمین مهدی کروبی به مناسبت درگذشت خواهر ایشان
حضرت حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای شیخ مهدی کروبی (دامت برکاته)
درگذشت همشیره مکرمه آن جناب را به محضر حضرتعالی و خاندان محترم نسلیت میگوییم و از خداوند کریم، رحمت واسعه برای آن مرحومه که افتخار شهادت فرزند عزیزش را در کارنامه اعمال حسنه ی خود دارند، درخواست میکنیم.
اللهم اغفر لها و لجمیع المومنین و المومنات
۱٫ محمد عبداللهیان
۲٫ مهدی منتظرقائم
۳٫ سید ضیاء مرتضوی
۴٫ سید صادق قادری
۵٫ داوود فیرحی
۶٫ مهدی مهریزی
۷٫ مسعود ادیب
۸٫ حمیدرضا شریعتمداری
۹٫ محمدرضا غفوریان
۱۰٫ عبدالرحیم سلیمانی
۱۱٫ سید ابوالفضل موسویان
۱۲٫ حسن پویا
۱۳٫ مهدی حاضری
۱۴٫ مهدی پورحسین
۱۵٫ محمد کاظم تقوی
۱۶٫ علی شفیعی
۱۷٫ علی پارسا
۱۸٫ سید حسین یوسفی
۱۹٫ مرتضی اخوان
۲۰٫ علیرضا نخبه
۲۱٫ ابراهیم طاهری کیا
۲۲٫ حسین تقوی
۲۳٫ اللهی
۲۴٫ حسین عربکاشانی
۲۵٫ مصطفی اوجی
۲۶٫ علی نصیری
۲۷٫ محمد عطار
۲۸٫ جعفر بیات
۲۹٫ حسین باقری
۳۰٫ تقیان
۳۱٫ کرمی
۳۲٫ ناصر احمدی
۳۳٫ حسین بهرامی
۳۴٫ عباسی
۳۵٫ برزگر
۳۶٫ محمدتقی فاضلمیبدی
۳۷٫ سید هادی موسوی
۳۸٫ محمدرضا کرباسی
۳۹٫ احمد حیدری
۴۰٫ اصغر ناظمزاده
۴۱٫ حمید سعادتی
۴۲٫ سید محمدعلی ایازی
۴۳٫ رضا احمدی
۴۴٫ محمد صلواتی
۴۵٫ سیدعلی موسوی
۴۶٫ محمدصادق کاملان
۴۷٫ محمدرضا یوسفی
۴۸٫ محمدجعفر سعیدیان
۴۹٫ محمدعلی کوشا
۵۰٫ فهمیده
۵۱٫ مقدم
۵۲٫ رضا زارع
۵۳٫ میرزاپور
۵۴٫ حسین هاشمی
۵۵٫ حسین بهبهانی
۵۶٫ الله بداشتی
۵۷٫ مجتبی گربوانی
۵۸٫ احمد گرامیان
۵۹٫ وهاب زاده
۶۰٫ علینقی حیدری
۶۱٫ یعقوب آبادانی
۶۲٫ احمد یزدانی
۶۳٫ علی یاری
۶۴٫ واعظی تهرانی
۶۵٫ حسین نوروزی
۶۶٫ نصراللهی
۶۷٫ احمد نجفی
۶۸٫ سید محمدتقی نبوی
۶۹٫ سید محمد قریشی
۷۰٫ سید جلال هادی
۷۱٫ عباس مؤمنی
۷۲٫ برقعی
۷۳٫ منشیزاده
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای به مناسبت تعویض مدیریت و مسئولان زندان اوین به تشدید بدرفتاری ها با زندانیان اعتراض کردند.
به گزارش نوروز، این خانواده ها به مسئولین جدید زندان اوین هشدار داده اند تا حداقل حقوق زندانی را در مورد زندانیان اعمال دارند و در غیراین صورت آماده پرداخت هزینه های بعدی این بی توجهی باشند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: “می خواستیم دلواپسی هایمان را از مخاطرات جدی برای سلامت عزیزانمان در آستانه ماه خدا بیان کنیم و ممانعت از اقدامات درمانی لازم را مورد شکوه قرار دهیم که اقدامات ضدحقوق بشری مانند استفاده از دست بند و پابند برای انتقال زندانیان سیاسی به بیمارستان ها و دیگر مراکز درمانی و تفتیش های حرمت شکنانه، باردیگر خوی برده داران دوره جاهلیت و قرون وسطی را به یادمان آورد که حقارت و دون مایگی خود را با تحقیر انسان های دیگر فرو می پوشاندند.”
متن کامل بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ماه های پربرکت رجب و شعبان را سپری کرده در آستانه ماه رمضان قرار داریم اما ظاهرا مدعیان مسلمانی که زمام امور این کشور را به گزاف به دست گرفته اند ماه های حرام و غیرحرام فرقی برایشان ندارد و اعمال ستمی که برایشان خوی و عادت شده گاه در این ایام و ماه ها بیشتر می شود که کمتر نمی شود!
می خواستیم در آستانه ماه خدا و بهار قرآن بار دیگر انسانیت و معنویت مردانی را که خود را مالک جسم و جان عزیزانمان می پندارند، با درخواست بازگشتشان به راه خدا و خواست مردم، محک بزنیم که با تعویض مسئولان زندان از رئیس تا برخی مأموران مواجه شدیم و هنوز به فکر فال نیک زدن در مورد این تغییر نیفتاده با تشدید رفتارهای غیرانسانی آن ها نسبت به آزادگان دربندمان مواجه شدیم. می خواستیم دلواپسی هایمان را از مخاطرات جدی برای سلامت عزیزانمان در آستانه ماه خدا بیان کنیم و ممانعت از اقدامات درمانی لازم را مورد شکوه قرار دهیم که اقدامات ضدحقوق بشری مانند استفاده از دست بند و پابند برای انتقال زندانیان سیاسی به بیمارستان ها و دیگر مراکز درمانی و تفتیش های حرمت شکنانه، باردیگر خوی برده داران دوره جاهلیت و قرون وسطی را به یادمان آورد که حقارت و دون مایگی خود را با تحقیر انسان های دیگر فرومی پوشاندند.
اینک عزیزان دربند ما با این که شدیداً به اقدامات درمانی نیازمندند، به علت اجبار به استفاده از دست بند و پابند از انتقال به مراکز درمانی خودداری می کنند و این امر موجب خوشامد کینه توزانی شده که با اکراه و بی میلی تمام و تنها برای رفع تکلیف، به سامان کردن امورات زندانیان سیاسی را دنبال می کنند. ما خانواده های زندانیان سیاسی اما برای سلامت عزیزانمان به قدر همه زندگی مان ارزش قائلیم و حاضر نیستیم بی مبالاتی های مسئولین جدید زندان اوین را که گویی هیچ فرقی میان زندانیان عادی و سیاسی قائل نیستند و آمده اند که فرمایش مضحک جناب لاریجانی را مبنی بر نداشتن زندانی سیاسی به شکلی تازه با ایجاد مخاطره برای جانشان مورد تأیید قرار دهند، تحمل کنیم.
ما خانواده های زندانیان سیاسی بدین وسیله به مسئولین جدید زندان اوین و مسئولان سایر زندان های کشور اخطار می کنیم: پیش از این که شاهد اقدامات عملی ما در مقابله با بدرفتاری هایشان با زندانیان سیاسی و خانواده های آنان باشند و پیش از این که نام هایشان به لیست سیاه دلانِ بدکردارِ تاریخ اضافه شود، به خود آمده حداقل حقوق زندانی را در مورد این عزیزان اعمال دارند که در غیراین صورت پرداخت هزینه های بعدی برعهده خودشان است. همان بدرفتاری ها که نماینده مردم تهران جناب آقای دکتر مطهری به آن اذعان داشته و دادستان تهران را از آن برحذر داشته است و ما شاهدانی برآن رفتارهای زشت و ناشایست هستیم که در صورت لزوم در دادگاه صالح شهادت خواهیم داد.
بار دیگر فرارسیدن ماه مبارک رمضان را بهانه ای قرار می دهیم برای توصیه به تقوای الهی و پرواپیشگی در حالی که می دانیم او از رگ گردن به ما نزدیک تر است. و استخلاص از آتش دوزخ را با توبه و انابه به درگاه حضرت حق و اعاده حقوق ناس و رد مظالم و ستم هایی که بر جان و مال انسان ها روا داشته اند، یادآور می شویم.
والسلام علی من اتبع الهدی
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
آخرین روزهای ماه شعبان- تیرماه ۱۳۹۱
عضو شورای اسلامی کار مجتمع دامداری مهاباد اعلام کرد: ۹ ماه از حقوق معوقه بیش از ۴۰ کارگر این واحد تولیدی هنوز پرداخت نشده است.
یعقوب کریمی با بیان اینکه حقوق معوقه کارگران شامل ۵ ماهه اول سال ۹۰ و چهار ماهه سال جاری است، به ایلنا گفت: عیدی و پاداش و سایر مزایای قانونی این کارگران نیز پرداخت نشده است.
این فعال کارگری با تاکید بر اینکه واردات بیرویه گوشت باعث افزایش مشکلات این واحد تولیدی شده است، اظهار داشت: تعویق حقوق، عدم تمدید قرارداد و بلاتکلیفی کارگران از تبعات واردات بیرویه گوشت است.
کریمی در ادامه افزود: مجتمع دامداری و صنعتی مهاباد در گذشته ۱۳۰ کارگر رسمی فعال داشته است که هم اکنون این تعداد به ۴۰ نفر کاهش یافته که این کارگران نیز با قرارداد موقت کار میکنند.
مجتمع دامداری مهاباد وابسته به شرکت غدیر سبز، داری زیر مجموعههای صنعتی چون هما مرغ، سردخانه زمزم، و کشت صنعت مهاباد است.
تعدیل تدریجی کارگران پلاستیک شاهین
در ادامه این روند که گریبانگیر کارگران و تولیدکنندگان ایرانی شده، یک عضو هیئت مدیره اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور نیز از اخراج تدریجی کارگران پلاستیک شاهین خبر داد و گفت: با خصوصی سازی کارخانه پلاستیک شاهین، به تدریج کارگران این واحد تولیدی از ۴۰۰ نفر به ۵۰ نفر کاهش یافته است.
مهدی نجفپور گفت: کارخانه پلاستیک شاهین پیش از خصوصیسازی بیش از ۴۰۰ کارگر داشت که پس از واگذاری این کارخانه بیش از ۳۵۰ کارگر به تدریج تعدیل شدند.
او با اشاره به بازنشستگی ۵۳ کارگر در مرداد ماه سال ۹۰ افزود: در سال ۹۰ به جهت عدم نیاز و کاهش تولید از سوی مدیران این کارخانه، ۳۴ کارگر تمدید قرار داد نشده و بیکار شدند و این درحالیست که در طول این سالها به ازای بازنشستگی و اخراج کارگران نیروی جدید جایگزین نشده است.
این فعال کارگری ادامه داد: طی سه ماهه گذشته نیز بیش از ۲۰ کارگر این کارخانه تمدید قرارداد نشده و مطالبات خود را دریافت نکردهاند.
این فعال کارگری در ادامه از عدم پرداخت دو ماه حقوق معوقه این کارگران در سال جدید خبر داد و اظهار داشت: طبق گفته کارگران از ابتدای فروردین ماه سال جاری بیمه کارگران این واحد تولیدی نیز پرداخت نشده است.
به گفته نجفپور تعدادی از بازنشستگان این واحد تولیدی هنوز مطالبات خود را دریافت نکرده و چکهای داده شده به این کارگران فاقد اعتبار بوده و برگشت خورده است.
او اضافه کرد: تا مهرماه سال ۹۰ قرارداد کارگران باقی مانده در کارخانه پلاستیک شاهین شش ماهه بود و پس از این تاریخ به جهت تغییر مدیر عامل کارخانه قراردادها سه ماهه و از دی ماه به یک ماهه تبدیل شده است.
نجفپور از افزایش مشکلات کارگران این کارخانه ابراز نگرانی کرد و گفت: این واحد تولیدی در تهیه مواد اولیه خود که قبلا از کشورهای دیگر وارد میشده است مشکلی ندارد و هم اکنون مواد اولیه خود را از شرکتهای داخلی تهیه میکند.
او با بیان اینکه مسئولان این کارخانه در طول این مدت سعی کردهاند به نحوی عرصه را بر کارگران تنگ کنند افزود: باقطع اضافه کاری، سرویس ایاب ذهاب، صبحانه وخدمات درمانی (در پی قطع همکاری با پزشک و بهیار) بر مشکلات کارگران افزودهاند.
نجفپور با اعلام اینکه پی گیری کارگران و نمایندگانشان در جهت حل مشکلات این واحد تولیدی به نتیجه نرسیده است ادامه داد: تعدادی از اعضای شورای کارگری این کارخانه به جهت پی گیر مطالبات کارگران در فروردین ماه سال جاری اخراج شده و دفتر این شورا هم اکنون به حالت نیمه تعطیل در آمده است.
کارخانه پاستیک شاهین تولید کننده چرم مصنوعی جهت ساخت مبلمان است و عمده مواد اولیه مورد استفاده این کارخانه پی وی سی است
حراست دانشگاه اصفهان به دانشجویان این دانشگاه اخطار داده است که باید هر چه زودتر از شبکه اجتماعی فیس بوک خارج شوند.
به گزارش دانشجونیوز، هم زمان با افزایش فشار بر کاربران اینترنت در ایران، حراست دانشگاه اصفهان خطاب به دانشجویانی که عضو فیس بوک هستند، اعلام کرده است که باید هر چه زودتر از این شبکه اجتماعی خارج شوند.
حراست دانشگاه اصفهان خاطر نشان کرده است “با دانشجویانی که از این قانون سرپیچی کنند طبق مقررات انضباطی برخورد خواهد شد و احکام سنگین انضباطی از جمله تعلیق و اخراج از دانشگاه در انتظار آنان خواهد بود”.
پیش از این نیز در شماری از دانشگاه های کشور برخی از دانشجویان به دلیل مطالب مندرج در صفحه های فیس بوک به کمیته انضباطی احضار شده بودند.
در دی ماه سال گذشته نیز مسئولین دانشگاه علوم و فنون بابل در اطلاعیه ای خطاب به دانشجویان اعلام کرده بود که عضویت آنان در شبکه اجتماعی فیس بوک ممنوع بوده و با دانشجویان متخلف برخورد خواهد شد.
یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز چندی پیش اعلام کرد که به دلیل تصاویر منتشر شده از یک مهمانی خصوصی همراه با سایر دانشجویان، در صفحه فیس بوک خود، به کمیته انضباطی احضار شده است.
علاوه بر این، در ماه های اخیر تیم سایبری سپاه نیز اقدام به بازداشت هماهنگ شمار زیادی از کاربران اینترنت در شهر های مختلف ایران با اتهاماتی چون توهین به مقدسات در فضای مجازی کرده است.
سیدمصطفی تاجزاده، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت در پیام تسلیتی که از زندان اوین صادر کرده است، درگذشت خواهر مهدی کروبی را به وی تسلیت گفت و خاطرنشان کرد: از دست دادن عزیزان فی نفسه سوزناک است، چه رسد به آن که امکان حضور در مراسم تشییع و ترحیم و سوگواری نیز از انسان سلب شود.
متن این پیام تسلیت به گزارش نوروز در پی می آید:
کل نفس ذائقة الموت
جناب حجة الاسلام والمسلمین شیخ مهدی کروبی
خبر تأسف بار درگذشت خواهر گرامی تان در دوران حصر شما اندوهی مضاعف بر دل ها بار می کند. از دست دادن عزیزان فی نفسه سوزناک است، چه رسد به آن که امکان حضور در مراسم تشییع و ترحیم و سوگواری نیز از انسان سلب شود. باری دون مایگان را چنان تدبیر شاید و بزرگان را چنین صبر و پایداری باید.
رحمت و رأفت الهی را برای آن مرحومه و سلامت، عزت و سرافرازی برای شما و کلیه بازماندگان از آن بیت مکرّم آرزومندم.
سید مصطفی تاجزاده
قرنطینه اوین – تیرماه ۱۳۹۱
پیمان عارف، روزنامه نگار و فعال سابق دانشجویی جهت محاکمه به شعبه ۱۱۷۲ دادگاه جزایی تهران احضار گردید.
به گزارش جرس، بر اساس ابلاغیه ای که روز سه شنبه به دست این دانشجوی محروم از تحصیل رسیده، وی قرار است روز ۱۵ مرداد ماه در این شعبه حضور یابد تا در خصوص آنچه که در اخطاریه “شکایت ماموران” قید گردیده است محاکمه شود.
این جلسه محاکمه مربوط به پرونده بازداشت ۲۴ اسفند سال ۹۰ پیمان عارف است، که بر اساس شکایت معاون امنیت دادستان تهران به اتهام “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق مصاحبه با سایت کلمه” بعد از اجرای غیرقانونی حکم شلاق وی در دادسرای اوین تشکیل شد.
این شکایت که به شکلی غیرقانونی در دادسرای امنیت (مقدس) مستقر در زندان اوین تحت ریاست رشته احمدی (شاکی) مطرح شده بود، منجر به بازداشت عارف از ۲۴ اسفند تا ۱۵ فروردین گذشته گردید.
همچنین بازپرس شعبه دوم امنیت به ریاست بازپرس عبدی در اردیبهشت ماه گذشته علیرغم تاکید این روزنامه نگار بر غیرقانونی بودن پرونده و مغایرت آن با اصل “اعتبار امر مختومه”، از وی دفاعیه اخذ کرد.
در حال حاضر نیز با توجه به عدم شمول صلاحیت دادگاه انقلاب درباره اتهام انتسابی به دادگاه جزایی مجتمع قضایی قدس ارجاع گردیده است.
بهرام رشته احمدی معاون امنیت دادستان تهران و رییس دادسرای اوین در این شکایت مدعی شده است که پیمان عارف در بخشی از مصاحبه اش بعد از اجرای غیرقانونی حکم شلاق در ۱۷ مهرماه گذشته با سایت کلمه که گفته است “احساس کردم صدای آقای رشته احمدی را نیز زمانی که شلاق ام می زدند شنیدم و گمان می کنم وی نیز پشت سرم حضور داشت.”، در مورد او به قصد تشویش اذهان عمومی نشر اکاذیب نموده است .
رشته احمدی همچنین مدعی شده که به هنگام شلاق زدن پیمان عارف در دادسرای اوین از اتاقش خارج نشده است!
پیمان عارف در ۱۷ مهرماه گذشته و در پایان دوره محکومیت زندان اش ، قبل از آزادی از بند ۳۵۰ زندان اوین نخست به دادسرای اوین منتقل شد و در طبقه پایین این دادسرای امنیتی حکم ۷۴ ضربه شلاق تعزیری اش که توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به اتهام “اهانت به رییس جمهور از طریق نگارش و انتشار نامه سرگشاده” صادر گردیده بود در شرایطی غیرقانونی و مغایر با آیین نامه نحوه اجرای مجازاتهای اعدام، رجم و شلاق و در واقع به صورت حدی و با جلد نمودن این زندانی سیاسی اجرا گردید.
پس از آن بود که یکبار دیگر این عضو جبهه ملی ایران به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه در مورد اجرای حکم شلاق با سایت کلمه و تلویزیون بی.بی.سی در ۸ آبان بازداشت و در ۲۰ آذر گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی محاکمه گردید که منتج به صدور رای برائت پیمان عارف گردید ولی ظاهرا مقامات دادستانی تهران از صدور رای برائت ناراضی بوده و در اقدامی غیرقانونی دوباره همان پرونده مصاحبه درباره حکم شلاق را با تغییر عنوان اتهامی از “تبلیغ علیه نظام” به “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” مجددا همان پرونده را مفتوح نموده اند.
کلمه – گروه اقتصادی: امروز رسانه های حکومتی بی شرمانه تیتر زدند: «کاهش قیمت مرغ در کشور» و این در حالی بود که مردم همچنان باید مرغ را با قیمتی در حدود ۸۰۰۰ تومان بخرند، و یا اینکه به ساعت ها ایستادن در صف های طولانی برای خرید جیره مرغ به نرخ دولتی تن دهند.
اما تیترهای طعن آمیز رسانه های حکومتی، این صف های از سر ناچاری را هم بی نصیب از دروغ پردازی خود نگذاشتند و از آنها با عنوان «استقبال پرشور مردم از عرضه مرغ دولتی» خبر دادند؛ گویی مردم از سر عشق و علاقه به احمدی نژاد و رهبری است که ساعت ها زیر آفتاب در صف های طولانی ایستاده اند تا شاید موفق به خرید مرغ هایی شوند که به طور محدود به نرخ دولتی عرضه می شود.
به گزارش کلمه، این رفتار زشت و توهین آمیز با صحنه های تاسف بار صف های خرید مرغ در این روزها، در حالی صورت می گیرد که مردم اگر نخواهند به این «استقبال پرشور» تن دهند، باید مرغ را در بازار آزاد به نرخی در حدود هر کیلو ۸۰۰۰ تومان، کمی کمتر یا بیشتر، بخرند. در این روزها و در آستانه ماه مبارک رمضان هم مردم چاره ای جز خرید مرغ ندارند؛ اگر بشود به نرخ دولتی و گرنه به نرخ آزاد.
جدیدترین عکسها از این صف های طولانی و وضعیت رقت باری را که مردم برای تامین مایحتاج اولیه خود به آن دچار شده اند، در زیر همین خبر می بینید.
در همین باره در کلمه بخوانید:
التهاب در صنعت تولید مرغ گوشتی/ اعتصاب در کرمانشاه و صومعه سرا
صفهای طولانی و ساعتها معطلی برای خرید دو عدد مرغ جیرهبندی دولتی
عکس/ نمودار افزایش قیمت مرغ
صفهای مرغ همچنان طولانیتر میشود؛ مردم نگران قحطی
مرغ باز هم گرانتر میشود/ دولتیها دروغ میگویند
قیمت مرغ، تا ۸۰۰۰ تومان/ فروش در میادین ترهبار با ثبت نام و دریافت شماره
دولتیها از علت گرانی مرغ میگویند: القاء دشمنان است؛ مردم احتکار میکنند
اما در حالی که معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت وعده داده که در روزهای آینده قیمت مرغ کاهش خواهد یافت، به اعتراف رسانه های رسمی کشور، مردم همچنان گرفتار بی تدبیری های دولت و مجبور به دست و پنجه نرم کردن با گرانی ها هستند. خبرگزاری مهر از حضور پرتعداد شهروندان برای خرید مرغ به قیمت ۴۶۵۰ تومان در نمایشگاههای عرضه مستقیم کالا خبر داده و نوشته است: صفهای طولانی مقابل کامیونهای عرضه کننده گوشت مرغ گرم تشکیل میشود و مردم حاضرند که ساعتها را در صف بایستند تا بتوانند مرغ با قیمت مناسب را به منازل خود ببرند.
در همین حال، در مجموعه بسته ی حاکمیت نیز نهادهای مختلف از این فرصت استفاده می کنند تا تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند. در حالی که دولت تقصیر را به گردن احتکار مردم می اندازند و یا واقعیت آن را انکار می کنند و القاء دشمنان می پندارند، نمایندگان مجلس و برخی چهره های محافظه کار و روحانی، تقصیر را به گردن دولت می اندازند. در آخرین نمونه، امروز سایت تابناک از سکوت مجلس درباره تورم صددرصدی قیمت مرغ انتقاد کرد و نوشت: متأسفانه آنچه مردم از نمایندگان خود شنیدهاند، مشتی سخنان روزمره و در پارهای موارد، همدردیهای صمیمانه است. اشکال از آن است که نمایندگان آنقدر حوزه نظارت خود را تنگ کردهاند که تنها کار خود برای دادن حقوق مردم را استیضاح یا تلاش برای عزل و نصب چند مدیر اجرایی میدانند.
اما به نظر می رسد کار به جایی رسیده که حتی دروغ پردازترین رسانه های حکومتی هم نمی توانند گرانی های افسارگسیخته را انکار کنند. تا جایی که خبرگزاری فارس هم امروز در گزارشی اعتراف کرد که حتی نان و پنیر هم به عنوان یکی از فقیرانه ترین غذاهای ایرانی از سفره برخی مردم برچیده شده است. این خبرگزاری به نقل از یک کارگر ساختمانی که برای خرید نان به مغازه نانوایی مراجعه کرده یود، نوشت: قبل از گرانی نان میتوانستیم حداقل تعداد بیشتری نان بخریم و با مقداری پنیر و یا تخم مرغ وعدهای از ناهار و شام خود را طی کنیم اما در حال حاضر با توجه به گرانی این دو محصول در خرید نان هم مشکل داریم.
این رسانه وابسته به سپاه با اعتراف به اینکه کمر کارمندان و دستمزد بگیران زیر بار گرانیهای اخیر در حال شکستن است، هشدار داد: روزها و ثانیهها از پی هم میگذرند و روند گرانی و افزایش قیمتها همچنان ادامه دارد، غافل از اینکه این روند چیزی جز اوج یافتن بی سامانی بازار، دلزدگی، ترس و اضطراب برای مردم ندارد، اما مسئولان کشوری و دولتی همچنان در خیال وعدههای ابتدای حضورشان در جمع مردم برای کاهش دادن تورم و افزایش نرخ رشد توسعه و خانه دار شدن همه مردم و بر بستن رخت فقر و نداری از این کشور، هستند.
روند انداختن تقصیرها به گردن هم، در میان محافل سیاسی و حکومتی نیز همچنان ادامه دارد و مسئولان کشور بی آنکه اقدامی مفید برای پائین آوردن قیمت ها انجام دهند، توجیه های متفاوتی در مورد گرانی آن در روزها اخیر ارائه می کنند و هر یک دیگری را یک امر دست نیافتنی را به عنوان مقصر معرفی می کنند. یک روز سخن از مشکلات نقل و انتقال پول در بازار بین المللی به واسط تحریم هاست و روز دیگر مشکلات تخلیه نهاده های دامی در بندر و نبود امکانات حمل و نقل را بهانه می کنند تا افزایش قیمت مرغ را برای مردم توجیه کنند. این روند همچنان ادامه دارد تا اینکه دیروز پای دست های پنهان نیز به میان آمده است.
دیروز رئیس انجمن دوستی ایران و برزیل در این زمینه به خبرگزاری فارس گفت: در سود تجارت اعداد ۷۰۰ تا۸۰۰ میلیون دلار مطرح است و برخی حاضر به از دست دادن این سود کلان نیستند. در حال حاضر تیمی در سه بخش “برزیل” ،”ایران” و “دولتیها” به عنوان سه گزینه، گوشت کشور شامل تولید، واردات، انتقال و توزیع را مدیریت میکنند، اما یک سری ارتباطات نامرئی هم بین این سه بخش ایجاد شده که تلاش آنها در جهت منافع خودشان است نه منافع مردم. میرقاسم مومنی اظهار داشت: مسئولیت واردات را ۵ نفر که خودشان وارد کننده هستند به عهده دارند. افرادی هستند که برای اینکه منافعشان به خطر نیفتد،اجازه پایین آمدن قیمت گوشت را نمیدهند.
نادر قاضی پور نماینده ارومیه نیز از “سلطان گوشت” و دست های پنهان در گرانی های اخیر سخن به میان آورد. قاضی پور در گفت و گو با فرارو گفت: هویت سلطان گوشت ایران برای همه کاملا مشخص است. این فرد کسی است که اکنون کنجالههایش در کشتی و روی بندر است و اگر بخواهد میتواند یک دقیقهای همه این کنجالهها را وارد کشور کند. این فرد کسی است که بانک مرکزی درباره او به بانک کشاورزی نامه نوشتهاست مبنی بر اینکه این پانزده شرکت که وابسته به این شخص، همسر، پسر و دختر وی میباشد اینقدر بدهی بانکی دارد و با این فرد معامله نکنید اما بازهم با او معامله کردند. این فرد سلطان گوشت ایران است. چون واردات نهادههای دامی در اختیار این فرد است و با تغییر قیمت نهادهها بر روی قیمت گوشت تاثیر میگذارد.
نماینده ارومیه با اشاره به گرانیهای اخیر گوشت و مرغ میگوید: این مسئله به تحریم ربطی ندارد. این وضعیت محصول شرایطی است که با ایجاد انحصار برای یک نفر به وجود آمدهاست. گفتند باید یک نفر کنجاله سویا و آن هم از کشور خاصی و از بندر خاصی وارد کند، در حالی که باید هرکسی یا آن فرد که سلطان گوشت است، میآمد زیر نظر دولت کنجاله سویا را توزیع میکرد و اشخاص حقیقی هم هرکس میخواست از کشورهای دیگر میخریدند و به صورت آزاد وارد کشور میکردند.
این نماینده مجلس در حالی از نقش دست های پنهان در گرانی مرغ خبر داده که مسئولان قضایی کشور هیچ واکنشی به این ادعاها نشان نداده اند. با این حال فرمانده پلیسراه استان گیلان در ادعایی متفاوت، از تبدیل مرغ به کالای قاچاق خبر داده و از نظارت پلیسراه استان بر شبکه راهها و حمل و نقل جادهای استان به منظور جلوگیری از حمل مرغ فاقد مجوز به خارج از استان، و متوقفکردن خودروها رانندگان خودروهای حامل مرغ بدون مجوز و انتقال آنها به پاسگاه! سخن گفته است.
این مقصر یافتن ها و متهم کردن ها در شرایطی صورت می گیرد که به گزارش ایلنا، مرغداران از بهمن ماه گذشته هشدار داده بودند به هم ریختگی در بازار علوفه، خوراک دام و طیور و مواد اولیه، به زودی آثار خود را در قیمت مرغ بروز خواهد داد. اما دولت به این هشدارها توجه نکرد تا به وضعیت امروز برسیم.
حالا هم دولت می خواهد با تزریق مرغ وارداتی به بازار، قیمت ها را کنترل کند؛ حال آنکه به نوشته خبرگزاری کار ایران، تزریق کالا به بازار بحران زده به معنای ایجاد بازار سیاه و دامن زدن به فضای روانی موجود است و ادامه این وضعیت، نتیجه ای جز ضربه دوچندان به بخش تولید و صنعت مرغ در کشور نخواهد داشت.
با خلاقیت، روزنههای امید را باز کنیم و لحظهای از زیبایی، اخلاق، عشق و حقیقت غافل نشویم. نگذاریم در غوغای خشونتورزان، ارزشهایمان و حقیقت زندگی فراموش شوند. «راه سبز امید» را پاس بداریم و سبز بودن را زندگی کنیم. (منشور جنبش سبز)
سید محمد خاتمی با اشاره به بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی و تاکید آن بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی، گفت: باید به ظرفیت های معطل مانده و اجرا نشده قانون اساسی توجه نمود و برای اجرای کامل آن تلاش کرد.
به گزارش وبسایت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، اعضای شورای مرکزی این تشکل دانشجویی با سید محمد خاتمی دیدار و گفت و گو کردند.
رئیس جمهوری سابق ایران در آغاز سخن با تبریک اعیاد شعبانیه و یادآوری حادثه تلخ ۱۸ تیرماه، خاطره دانشجویان و دانشگاهیانی که در این واقعه مظلوم واقع شدند را گرامی داشت.
سیدمحمد خاتمی سپس با تشریح وضعیت کشور، مشکلات معیشتی مردم را از مسائل مهم جاری برشمرد و اظهار امیدواری کرد که شاهد تحولاتی به نفع انقلاب و کشور و مردم باشیم.
وی در ادامه تصریح کرد: نشانه هایی برای تغییر فضا هست، هرچند خیلی چشمگیر نیست! تبعات اجتماعی بحران اقتصادی که امروز شاهد آن هستیم بسیار خطرناک است و باید هر چه زودتر برای آن فکری کرد.
رئیس جمهوری سابق ایران با تأکید بر لزوم اجرای بدون تنازل و بی کم و کاست قانون اساسی خاطرنشان کرد: باید به ظرفیت های معطل مانده و اجرا نشده قانون اساسی توجه نمود و برای اجرای کامل آن تلاش کرد. همه می گویند قانون اساسی باید اجرا شود. ما گفته ایم قانون اساسی را قبول داریم و آن را عامل اصلی نظم در جامعه می دانیم؛ جناب مهندس موسوی گفته اند مبنایشان همان بیانیه شماره ۱۷ است که بر حرکت در چارچوب قانون اساسی و اجرای بدون تنازل آن تأکید دارد. باید گروه های حقوقی و سیاسی تشکیل داد و روی این موضوع بحث کرد. مطالعه و فعالیت فکری بر روی قانون اساسی از منظر سیاسی و حقوقی بسیار مهم است و شما می توانید در انجمن اسلامی روی این موضوع کار کنید.
رئیس بنیاد باران در تبیین جریان اصلاحات گفت: ما در چارچوب جمهوری اسلامی و با پای بندی به اسلام عمل می کنیم و با سکولاریزم از یک سو و خشونت طلبی و جزم گرایی از سوی دیگر مخالفیم. ما اصولی داریم: اسلام، قانون اساسی و جمهوری اسلامی. اما این منافاتی ندارد با این که به بعضی امور انتقاد داشته باشیم. از جمله اصول ما این است که ما از حقوق کسی که با ما نیست، ولی برانداز هم نیست دفاع می کنیم. اگر کسی برانداز نبود باید در عین مشخص کردن مرزهای هویتی از حقوقش دفاع کرد.
سید محمد خاتمی در مورد انتخابات آینده ریاست جمهوری و مواضع اصلاح طلبان افزود: نظر من رسیدن به اجماع در میان اصلاح طلبان است. در عین حال که اگر قرار است شاهد انتخابات پرشوری باشیم، باید فضای مناسب نیز مهیا گردد و عمده این مسؤولیت مهم متوجه حکومت است که باید فضای مناسب را فراهم آورد. مباحثی که در فضای کنونی مطرح می شود و نام هایی که به میان می آید بیشتر در حد گمانه زنی است. ما دغدغه ها و مطالبات خودمان را داریم و باید آنها را مطرح کنیم.
رئیس جمهوری سابق ایران سخنان خود را با تأکید مجدد بر مرام اصلاح طلبی این گونه پایان داد که: باید تلاش کنیم تا بتوانیم گامی به جلو برداشته و تغییراتی هرچند کوچک را رقم بزنیم. نباید انتظار برآورده شدن حداکثرها را در زمان های کوتاه داشت. باید واقع بین بود و گام هایی برای عبور از فضای امنیتی کنونی و برطرف شدن مشکلات برداشت. شما نیز دغدغه ها و مطالبات خود را مطرح نموده و به فضای بحث و گفتگو دامن بزنید.
در ابتدای این دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با پاسداشت واقعه دلخراش هجدهم تیرماه و تأکید مجدد بر آرمان های جنبش دانشجویی، به طرح مسائل و دغدغه های خود پرداختند.
نمایندگان انجمن اسلامی دانشجویان، با اشاره به معضلات و مشکلات امروز جامعه و محدودیت های فضای دانشگاهی، عملکرد نهادهای مسؤول را مورد نقد قرار داده، در مورد انتخابات آینده ریاست جمهوری و مباحثی پیرامون آن، پاسخ به پرسش ها، تعیین خطوط قرمز و مرزهای هویتی و طرح مطالبات جریان منتقد را به عنوان اولویت و پیش زمینه های حضور در انتخابات مطرح کردند.
سازمان هواشناسی کشور از تشدید بارشها در نوار شمالی کشور خبر داد.
به گزارش خبرآنلاین، مطابق نقشههای پیشیابی هواشناسی از بعدازظهر پنجشنبه با نفوذ زبانههای پرفشار به سواحل جنوبی دریای خزر بارش در نوار شمالی کشور تشدید شده و تا روز یکشنبه برای شمال غرب، دامنههای جنوبی البرز، سواحل جنوبی دریای خزر و شمال شرق وزش باد و بارش باران گاهی همراه با رعد و برق ادامه خواهد داشت.
تا روز شنبه بارش در ارتفاعات البرز و شمال غرب از شدت بیشتری برخوردار خواهد بود و در این مدت در شرق کشور بویژه منطقه زابل وزش باد و گرد و خاک و برای ارتفاعات جنوب شرق در ساعات بعدازظهر رشد ابر، رگبار و رعد و برق و وزش باد پیشبینی میشود. همچنین طی این مدت شرق دریای عمان مواج است.
همچنین آسمان تهران در روز پنجشنبه کمی ابری دربعدازظهر افزایش ابر درپاره ای نقاط رگبارورعدوبرق و وزش باد خواهد بود که حداقل و حداکثر دما در این روز به ۲۶ و ۳۷ درجه سانتیگراد بالای صفر میرسد.
از سوی دیگر در روز جمعه نیز آسمان پایتخت کمی ابری دربعدازظهر افزایش ابر و وزش باد در پارهای نقاط با رگبار و رعد و برق پیشبینی شده است که حداقل و حداکثر دما در این روز به ۲۷ و ۳۷ درجه سانتیگراد بالای صفر میرسد.
کلمه – گروه بین الملل: تحولات در سوریه سرعت گرفته و به نظر می رسد رژیم، بدون دخالت خارجی، در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. درگیری ها از شب گذشته ادامه داشته و ساعتی پیش با وقوع انفجار در محل جلسه شورای امنیت ملی سوریه وارد مرحله جدیدی شده است.
ظهر امروز جلسه شورای امنیت ملی سوریه که امروز در محل ساختمان این شورا برگزار شده بود، با یک حمله انتحاری رو به رو شد که پیش بینی شده در آن شمار زیادی از نظامیان و غیرنظامیان کشته و زخمی شده باشند.
بر اساس آخرین گزارش ها، داوود راجحه وزیر دفاع، محمود الشعار وزیر کشور و آصف شوکت رئیس سازمان اطلاعات کشته شده اند. آصف شوکت، شوهر خواهر بشار اسد و معاون رئیس ستاد مشترک ارتش سوریه است که منابع خبری سوریه در گفت و گو با المنار مرگ او را تایید کرده اند.
اما العالم خبر مرگ وزیر کشور را تکذیب کرده است. با این حال تا این لحظه تلویزیون دولتی سوریه مرگ داوود راجحه، و معاون او، آصف شوکت، را تایید کرده است. در همین حال گزارش شده که سرلشکر هشام الاختیار رییس دفتر شورای امنیت ملی سوریه هم زخمی شده است.
برخی گزارش های غیر رسمی هم از کشته شدن وزیر کشور حکایت می کند. همچنین گفته شده که حسن ترکمانی مشاور ارشد نظامی بشار اسد و رئیس کمیته اداره بحران، و نیز حافظ مخلوف پسردایی بشار اسد و رئیس کمیته تحقیقات در سازمان اطلاعات سوریه هم کشته شده اند.
گفته شده که ماهر اسد، برادر اسد و رئیس گارد ریاست جمهوری سوریه، نیز در این جلسه شرکت داشته و احتمالا جزو زخمی هاست اما تاکنون خبر آن به طور رسمی اعلام نشده است.
همچنین گزارش های تایید نشده نشان می دهد فاروق الشرع، معاون رئیس جمهور سوریه همراه با سیزده افسر از حکومت بشار اسد جدا شده و به اردن رفته است.
با وجود همه این گزارش ها، خبرگزاری فارس تیتر زد: «منابع امنیتی در سوریه: وضعیت دمشق آرام است»! و نوشت: وضعیت دمشق تحت کنترل است و شایعات درگیری در دمشق صحت ندارد.
به گزارش رویترز، زخمی شدگان به بیمارستان “شامی” منتقل شدند و نیروهای گارد ریاست جمهوری این بیمارستان واقع در منطقه “الروضه” را به محاصره درآوردند.
کمال لبوانی از اعضای شورای ملی سوریه هم در گفت و گو با العربیه تاکید کرد این عملیات توسط ارتش آزاد صورت گرفته است. او تاکید کرد نیروهای ارتش آزاد موفق شدند ۵۰ کیلوگرم ” تی ان تی ” در محل تشکیل جلسه مقامات امنیتی به کار بگذارند و هنگام برگزاری جلسه منفجر کنند.
بسام الدادا مشاور سیاسی ارتش آزاد سوریه هم گفته است که نیروهای ارتش آزاد شب گذشته کاروان بشار اسد را هدف قرار داده اند. به گفته وی، این سازمان وابسته به مخالفان، نیروهای ویژه ای برای انجام چنین عملیاتی در دمشق دارد.
حملات مخالفان مسلح به مواضع نیروی دولتی در شهر دمشق از عصر یکشنبه گذشته از مناطق جنوبی شهر دمشق آغاز و دیروز سه شنبه به خیابان ها و مناطق مرکزی پایتخت رسید. این درگیری های مسلحانه همچنان امروز چهارشنبه نیز ادامه دارد.
شاهدان عینی گفته اند که ارتش سوریه با استفاده از تانک و بالگردهای نظامی ، در برخی مناطق پایتخت به مقابله با مخالفان مسلح پرداخته است. مخالفان مسلح ، حملات علیه پایتخت را عملیات “آزادسازی دمشق “نام گذاری کرده اند. این درگیری ها، شدید ترین زد و خورد میان مخالفان مسلح و نیرو های دولتی در شهر دمشق از آغاز بحران در سوریه از ۱۷ ماه گذشته تاکنون به شمار می رود.
مخالفان سوری می گویند در درگیری های شب گذشته، پادگانی در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری سوریه نیز به آتش کشیده شده است. با این حال مقام های دولت سوریه حمله مخالفان را تکذیب کرده اند.
به گزارش بیبیسی، فعالان سیاسی مخالف بشار اسد می گویند در طول شب گذشته درگیری های بیشتری در جنوب غربی دمشق رخ داده که منجر به کشته شدن چندین نفر شده است. آنها می گویند که دولت نیروهای بیشتری به بعضی از مناطق اعزام کرده است.
آنها همچنین فیلمی بر روی اینترنت منتشر کرده اند که در آن پادگانی بر روی بلندی های مشرف به شهر در میان شعله های آتش نشان داده می شود. به گفته آنها این پادگان که مسئول تامین امنیت کاخ ریاست جمهوری سوریه است، توسط شورشیان ارتش آزاد سوریه به آتش کشیده است.
تصمیم مسئولان زندان اوین برای انتقال زندانیان سیاسی زن از اوین به زندان قرچک ورامین، اعتراض زندانیان سیاسی بند زنان در اوین را برانگیخته و یکی از زندانیان از چند روز قبل در اعتراض به این موضوع دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش کلمه، ستاره اشرف علیخانی، شاعره و وبلاگ نویس محبوس در بند زنان زندان اوین، در اعتراض به انتقال دو تن از هم بندی های خود به زندان قرچک ورامین از پنجشنبه گذشته در اعتصاب غذا به سر می برد.
هفته ی گذشته گزارش شده بود که پس از انتصاب رئیس جدید زندان اوین، رشیدی، رئیس سابق زندان دیزل آباد کرمانشاه، زمزمه هایی شنیده می شد که قرار است مجدداً زندانیان بند زنان اوین که حکم تبعید دارند، به زندان قرچک ورامین منتقل شوند. در همین راستا دو نفر از مسن ترین زنان بند، کبری بنازاده و صدیقه مرادی، به زندان قرچک ورامین منتقل شده اند.
حدود ۲۵ نفر از فعالان مدنی و سیاسی زن در این بند به سر می برند و در صورت انتقال حتی بخشی از آنان که حکم تبعید دارند به زندان قرچک ورامین که دارای سطح نازلی از بهداشت است و حتی فاقد آب آشامیدنی سالم است، سلامتی آنها به خطر خواهد افتاد.
به نظر می رسد مقامات قضائی و امنیتی برای جلوگیری از رسانه ای شدن خبر انتقال این بانوان به زندان قرچک تصمیم گرفته اند تا آنان را به صورت گروه های دو نفری و با فاصله زمانی انتقال دهند تا این موضوع مشمول مرور زمان شود و به چشم نیاید.
اشرف علیخانی، از شهروندان بازداشت شده پس از انتخابات است که از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۳ سال حبس تعزیری و ۳ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده است.
وی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت ملی کشور، از طریق شرکت عامدانه در تجمعات به دو سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق ارتباط با رسانههای خارج کشور به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
دستگاه قضایی هم چنین به دلیل نگهداری دستگاه ماهواره در منزل وی را به ۳ میلیون ریال جزای نقدی محکوم کرده است.
سال گذشته نیز پس از تعطیلی بند زنان زندان رجایی شهر برای مدت کوتاهی، ۸ نفر از زندانیان تبعیدی به این زندان منتقل شده بودند که پس از پیگیری فعالان سیاسی و رسانه ای و مدنی، تعدادی از نمایندگان مجلس و مسئولین قوه قضاییه و سازمان زندان ها از این زندان بازدید کردند و به دلیل شرایط بسیار سخت و امکانات کم این زندان، دستور انتقال آنها به زندان اوین صادر شد.
در همین زمینه شبنم مددزاده، فعال دانشجویی زندانی در زندان اوین، با انتشار نامهای نسبت به وضعیت نامناسب زندان قرچک ورامین و انتقال دو تن از زندانیان سیاسی زن به این زندان ابراز نگرانی کرده است.
مددزاده که خود پیش از این، مدت کوتاهی را در زندان قرچک به سر برده و پس از اعتراضهای گسترده نسبت به شرایط اسفناک این زندان، به زندان اوین انتقال یافته بود، به عنوان شاهد از شرایط این زندان نوشته است.
متن کامل نامه شبنم مددزاده که چهارمین سال حبس خود را در زندان پست سر میگذارد، به نقل از گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر به شرح زیر است:
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند.
به یاران و دوستان دردآشنا! برای تمامی کسانی که قلبشان برای انسان و انسانیت می تپد، برای ارزشی فراسوی مرزهای جغرافیایی….
به عنوان شاهد حرف می زنم؛ شاهد روزهای دهشتناک شهرری، که مرگ ثقل قبای اش را به دیواری آویخته بود در جایی که نفس یاری نمی رساند. سوله های تاریک با سقفی بلند بدون پنجره و نور طبیعی، با دویست نفر جمعیت در هر سوله، با ازدحام سر و صدا، به هم ریختگی اعصاب و روان زندانیان بود و دعواها و خبرهای ناگوار که من با چشم خویش دیدم. «مسلخ انسان و انسانیت را من با چشم های خویش دیدم»
به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد لحظه های مبهم، مغشوش و مرگ زای که از چشم های زندانیان خشم می بارید و باتوم های گارد ویژه زندان بود برای آرام کردن. به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد دعواها بهر غذا و نان در سالنی به اسم سالن غذاخوری!!! پرده های نمایش و ظاهرسازی و آذین بندی هم کاری از پیش نبرد. غذایی که به عنوان جیره زندانیان داده می شد آنقدر کم بود که زندانیان گرسنه غذاهای پس مانده در ظرف ها را جمع می کردند و چند لحظه بعد دعوایی که بر سر همان غذای پس مانده شروع می شد! پرتاب سینی های غذا و صندلی بود جدا از اینکه کف کثیف و آلوده اش چندین نفر را در هر روز نقش زمین می کرد. سالنی به اسم غذاخوری که از طرف خود زندانیان به سالن «کتک خوری» تغییرنام داده شده بود.
به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد تلاش های بسیار برای وارونه نشان دادن شرایط نزد خانواده هایی که برای ملاقات می آمدند، سالنی که ما از وسط ویرانه و بیغوله ای رد می شدیم برای ملاقات آن سوی دیوارش از طرف درب ورودی گل کاری و باغچه های پر از گل بود –روز انتقال به اوین مشاهده کردم- تا خانواده در وسط آن نیزار دلخوش شوند به چند تا گل که گلهای خودشان چند قدم آن طرف تر دارند پرپر می شوند! دریغ!! حضور دادستان کل کشور در زندان قرچک –همان روز انتقال ما به اوین- برای تکذیب تمامی خبرهای سایت ها و خبرگزاری های خارجی حجتی محکم برای وضعیت اسفناک آنجا بود!! چیزی بود که می خواستند تکذیب کنند. همان کریدور سالن غذاخوری که جلوی دوربین ها شیک و تمیز کرده بودند روز قبل از آن لکه های خون روی موزاییک هایشان نمایان بود!! و روزهای بعد از انتقال به اوین آنچه از مأموران و زندانبانانی که بین قرچک و اوین رفت و آمد داشتند شنیدیم اینکه آنجا جهنمی بیش نیست. به اذعان خود زندانبانان! دیگر چه چیز باید تکذیب می شد!!!
آری! به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد برهوتی موسوم به زندان شهرری بی هیچ نشانه ای برای زیستن که گیاه از رستن بازمی ماند. که همان بدو انتقال شرایطش را نه برای خود که برای تمامی زنانی که به هر عنوانی محکوم اند غیرانسانی نامیدیم. اردوگاهی برای مرگ است نه برای حبس. جایی برای مرگ تدریجی که هنوز صدای له شدن عزت انسان را در گوشم می شنوم! یکسال و نیم می گذرد از آن روزها که دوباره آن لحظه ها برایم تکرار شد، با تبعید غیرقانونی کبری بنازاده امیرخیزی –زنی ۶۰ساله- و صدیقه مرادی روز چهارشنبه ۲۱/تیر/۹۱ دوباره خود را در میان آن جمع، آن شرایط، آن روزها حس کردم. قلبم فشرده بود و دستهای بسته که هیچ کاری نمی توانستم بکنم و تنها اینکه برای من با این شرایط جسمی و سنی آنجا مرگ زای بود چه برسد برای این دو زن با این شرایط بیماری!
دیوارها بلندتر می شوند و میله ها نزدیک تر، گرمای نفس هایم را روی صورتم حس می کردم. احساسی که به زبان نمی توانم بیاورم، باور کنید نمی توانم با کلمات شیئیت بخشم به احساس غیرقابل بیان.
باز هم به عنوان شاهد حرف می زنم، به عنوان کسی که بیش از دو سال از دیدارم با خانم بنازاده در زندان گوهردشت(رجایی شهر) و بیش از ۸ ماه از آشنایی ام با صدیقه مرادی در زندان اوین می گذرد. در این مدت هر لحظه شاهد به افول رفتن سلامت جسمی آنان در میان این برزخ، در حصار میله ها و شرایط غیرانسانی بودم. از عمل ناموفق چشم خانم بنازاده، که باعث از بین رفتن بینایی اش به علت بی مسئولیتی مسئولان، آرتروز گردن و کمر و پوکی استخوان و همین دو هفته پیش بود که برای آنژیوگرافی قلب در بیمارستان مدرس بستری بود و روز چهارشنبه منتظر اعزام دوباره برای اکو قلب بود نه تبعید، تا گرفتگی کمر و آرتروز گردن و ستون فقرات و بیماری قلبی صدیقه مرادی.
برای من که قدم در راه آزادی گذاشته ام و در عبور از این گذرگاه پرستم تن ام بس زخم ها برداشته از جفاها، تبعید و انتقال و ممنوعیت ها به بخشی از زندگی ام تبدیل شده. در حالی که ایمان دارم چون آب رودخانه باید از بستر سخت و سفت و سنگینی جاری شد و هر مانعی را با خروش و تپیدن از میان برداشت تا به دریا رسید. اعتقاد دارم که باید جلوی خودکامگی ها را گرفت، باید ایستاد.
آنچه را که من چهارشنبه شاهد بودم وقاحت بود در قساوت که به حکم هایی که در دادگاههای فرمایشی انقلاب ناعادلانه صادر می کنند راضی نشده هروقت که دلشان بخواهد زیر پا می گذارند و حکمی جدید صادر می کنند، در آن لحظه من با تمام وجود حس کردم اگر به جای برگه آزادی یکی از هم بندیانمان با حکم اعدام روبه رو شویم هیچ کاری نمی توانیم بکنیم.
یاران و دوستان اندوه گسارم! بی مقدمه آغاز کردم چرا که قلم را و ذهن را یارای واژه چیدن نبود. دوباره دستهای بسته ام را به سوی شما دراز کرده ام که چونان قبل دستهای من باشید برای درافکندن پرده ها و افشای خیمه شب بازی به اصطلاح ارج و قرب زنان!!!
دوباره صدای فریاد دردها را به گوش شما می رسانم که چون کوه طنین افکن فریاد من باشید. در جایی که نفس نمی آید غریو خشم را از گلوی پرنفس تان بکشید.
از تمامی مجامع حقوق بشر و کسانی که تنها یک لحظه دغدغه ی انسان دارند در هر کجای دنیا می خواهم برای برگرداندن این دو زن بیمار از آن ظلمت جای از هیچ تلاشی دریغ نورزند.
کلمه – گروه اجتماعی: در حالی که معاون احمدی نژاد و مسئولان دولتی، علاوه بر گرانی ها، تقصیر مشکلات آب و هوایی کشور را هم به گردن آمریکا و صهیونیسم می اندازند؛ پروفسور کردوانی این اظهارنظرها به باد تمسخر گرفت و گفت: کشورهایی مثل آمریکا اگر قدرت داشتند که در کشوری مثل ایران خشکسالی ایجاد کنند میرفتند طوفانهای کشورهای خودشان را کنترل میکردند.
دو روز قبل، حسن موسوی معاون احمدی نژاد و رئیس سازمان میراث فرهنگی از نقش «استعمار و استکبار جهانی» در شرایط اقلیمی جنوب ایران سخن گفت و ادعا کرد که در موضوع خشکسالی، «جنگ نرم» مشهود است!
وی با بیان اینکه «استعمار دسترسی بیشتری به بخش جنوبی کشور دارد» گفت: «بنده به خشکسالی های نیمه جنوبی کشور مشکوکم، استعمار و استکبار جهانی با تکنولوژی در شرایط اقلیمی ایران تاثیر می گذارند. سازمان هواشناسی ریشه این مفسده را باید کشف کند چون این میزان خشکسالی در کشور طبیعی به نظر نمی رسد.»
دیروز هم ادعای مشابهی از سوی یک مقام دولتی دیگر مطرح شد. بهرام صناعی رئیس سازمان هواشناسی آمریکا را مقصر ورود گرد و غبار به ایران معرفی کرد و گفت: «در پی حملات آمریکاییها به عراق، تالابهای بزرگ کشور عراق از بین رفتند و به جای تالابها و زمینهای کشاورزی، زمینهای خشک و بی آب و علفی شکل گرفتند.» وی نتیجه گرفت که آمریکا و صهیونیسم «در تخریب محیط زیست و کشاورزی عراق در زمینه ورود گرد و غبار به ایران مقصر» اند.
این ادعا از سوی دولتمردان احمدی نژاد البته جدید نبود، چرا که رئیس دولت هم یک سال پیش ادعای عجیبی را درباره آب و هوا مطرح کرده و گفته بود بر اساس اخباری که به ادعای او «صحت آنها هم مورد تایید قرار گرفته است»، کشورهای اروپایی با استفاده از تجهیزاتی خاص ابرهای بارشزا را تخلیه میکنند تا به کشورهای منطقه از جمله ایران نرسد.
احمدی نژاد با ادعای اینکه غرب، ابرها را تخلیه میکند و برای ایجاد خشکسالی در برخی از مناطق جهان از جمله ایران مشغول «طراحی و برنامهریزی» است، دلیل خشکسالی پاییز قبل را همین موضوع دانست و گفت: «این کار زشت نباید ادامه پیدا کند.»
امروز هم محمدیزاده رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست از جلسه اضطراری دولت برای بررسی موضوع خشکسالی خبر داد؛ جلسه ای که به نظر می رسد این ادعاهای تخیلی، جمع بندی یا لااقل محتوای مذاکرات آن باشد. محمدیزاده هم از وجود این نظریه در دولت خبر داد که «بعضی از کشورهای اروپایی و توسعه یافته دستکاریهایی را در ابرهای بارانآور انجام میدهند و این نزول آسمانی را در کشورهای اروپایی تخلیه میکنند.»
اما این فرافکنی های دولتمردان، واکنش پروفسور پرویز کردوانی پدر کویرشناسی ایران را برانگیخت. وی به فارس گفت: این موضوع را بارها مقامات دولتی گفتهاند که برخی کشورها نمیگذارند جریان هوایی که از کشور ما میخواهد بگذرد وارد ایران شود اما به هیچ وجه هیچ کشوری با هر قدرتی که باشد نمیتواند تغییر در آب و هوای کشورها ایجاد کند.
وی افزود: هیچ کسی نمیتواند آب و هوا را تغییر دهد بلکه تنها نوسانات اقلیمی رخ میدهد به طور مثال بارندگی امسال تهران ۳ برابر سالهای قبل بوده است.ممکن است نوسان اقلیمی رخ دهد و سال آینده بارندگیها کم شود. تنها دورانهای طبیعی میتوانند تغییرات آب و هوایی ایجاد کنند مثل عصر یخبندان.
نویسنده کتاب “خشکسالی و راههای مقابله با آن” با تاکید بر اینکه آب و هوای ایران آب و هوای خشک و گرم است، ادامه داد: کشورهایی مثل آمریکا اگر قدرت داشتند که در کشوری مثل ایران خشکسالی ایجاد کنند میرفتند طوفانهای کشورهای خودشان را کنترل میکردند.
کردوانی درباره نظریه موسوم به هارپ که گفته می شود بر ایجاد خشکسالی تأکید دارد، نیز گفت: کاملا این نظریه را رد میکنم، بشر به هیچ وجه نمیتواند آب و هوای کره زمین را عوض کند تمام این نظریهها تنها حرف هستند.
پدر کویر ایران ادامه داد: طی سالهای گذشته برای جلوگیری از روند خشکسالی در ایران طرحهای مختلفی ارائه شد که تمام آن طرحها را بنده رد کردم چون اصلا امکان ندارد جریان آب و هوای بزرگ در یک کشور را تغییر داد به طور مثال نظریهای را اعلام کرده بودند که آب خلیج فارس را در چاله جازموریان، بیابان لوت و دشت کویر پمپاژ کنند تا در این مکانها هم دریاچه ایجاد شود که غیرممکن بود.
کردوانی افزود: در مقطعی شکافتن کوه البرز را پیشنهاد کردند تا آب و هوای شمال به تهران منتقل شود یا در زمان هاشمی رفسنجانی طرحی ارائه کردند که با یک کانال کشتیرو، خلیج فارس را به خزر وصل کنند تا آب و هوا در کشور تغییر کند پس از آن هم در دوره خاتمی موضوع پیگیری شد اما چون این طرح ها قطعا با شکست مواجه میشد آنها را رد کردم.
وی به طرح این موضوع در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد نیز اشاره کرد و گفت: حمید بهبهانی نیز طرحی مشابه طرح کانال خلیج فارس به خزر را ارائه کرد که با ارائه دلایلی باز هم این طرح را به دلیل بی اثر بودن مردود اعلام کردم.
پدر کویر ایران درباره موضوع گرد و غبار و اینکه آمریکا در پشت قضیه ورود گرد و غبار به ایران است، گفت: آمریکا قصدش نابودی عراق بود و گرد و غبار ایجاد شده در عراق که به ایران هم وارد میشود نتیجه جنگ آمریکا و عراق است و ربطی به ایران ندارد.
کردوانی افزود: گرد و غبار در ایران ریشههای دیگری غیر از عراق هم دارد بخشی از گرد و غبار از شرق اردن قسمت مرکزی عربستان و بخشی از صحرای آفریقا وارد کشور میشود.
غلامعلی رجایی
ماه مبارک رمضان از راه رسید.
ماهی که اگرچه ماه تشریف بندگان به محضرحضرت دوست است ،بعضی بعنوان ماه تکلیف بدان می نگرند.
ماهی که باتوجه به فرمایش رسولخدا در آخرین جمعه ماه شعبان، که روزهایش بهترین روزها وشبهایش بهترین شبهاست، هر لحظه وهر روز آن می تواند عید اولیای خدا باشد.
ماه مبارک رمضان، ماهی است که سرتاسرآن وهرآنچه که بدان منسوب ومنتسب است، حرمتی ویژه واستثنایی نسبت به سایر ماهها دارد.
هم ازاین جهت است که در حدیثی از مولای ما امیرالمومنین علیه السلام آمده است:
نگوئید رمضان، زیرا که شما نمی دانید رمضان چیست وهر کس چنین گوید، باید صدقه بدهد وبه کفاره آن باید روزه بگیرد ولکن بگوئید ماه رمضان ،همچنان که خدای تعالی فرمود: شهر رمضان!
از مهمترین دستاوردهای ماه رمضان،گرسنگی است.
در حدیثی از رسولخدا که صلواتی بی پایان بر او وآلش باد،آمده است:
جانهای خود را با گرسنگی وتشنگی به مجاهده وادار کنید زیرا اجر و پاداش این کار مانند اجر و پاداش جهاد کننده در راه خداست.
حضرت سپس درتعبیری شگفت فرموده است:
عملی نزد خدا محبوبتر از گرسنگی نیست!
و در روایتی دیگر فرمود:
در روز قیامت منزلت آن کس از شما نزد خدا بالاتراست که گرسنگی او طولانی تر ودر باره خداوند تفکر بیشتری کرده باشد.
در کتاب شریف مراقبات حکیم عارف ،مرحوم حاج میرزا جواد ملکی تبریزی (ص ۲۶۰ ) در حدیثی شگفت از رسول اکرم به اسامه فرزند زید فرزند حارثه آمده است:
ای اسامه اگربتوانی وقتی فرشته مرگ برای قبض روح تو می آید شکمت گرسنه وجگرت تشنه باشد اینکار رابکن زیرا با اینکار شرف منازل را درک می کنی وفرشتگان از ورود روح تشنه و گرسنه تو خرسند می شوند و خداوند جبار – جبران کننده بسیار!-بر تو درود می فرستد.
در حدیث معراج خداوند به پیامبرش فر مود:
یا احمد،آیا می دانی میراث روزه چیست؟رسول گفت:نه حق تعالی به او آموخت:
میراث روزه کم خوراکی و کم حرفی است و سکوت مورث حکمت وحکمت مورث معرفت ومعرفت مورث یقین می شود وچون بنده ای به مرتبه یقین برسد باکی از این ندارد که چگونه بر او می گذرد ،سختی یا آسانی برای او تفاوتی نمی کند و این مقام صاحبان رضاست.
باعنایت به روایات شریفی که ذکرشد تامل در باره اینکه خدای تعالی در ماه مبارک رمضان که ماه ضیافت اوست چرا باتشنگی و بویژه با گرسنگی از مهمانهای خود پذیرایی می فرماید کار دشواری نیست و عجب از اخبار این روزهاست که بعضی مردم رابه خریدهای ویژه ماه رمضان تشویق می نمایند و به میادین تره بار می کشانند تا مبادا در این ماه حتی تصور نداشتن مرغ و گوشت و…را داشته باشند و دستگاه تبلیغی ما نیز مهر سکوت بر لب نهاده ومی نهد!
اگردستگاه تبلیغی ما مردم را به این دو میراث بزرگ روزه توجه می داد نه ازسفره های رنگین دراین ماه درجهت جبران ساعات گرسنگی روزه داران خبری بود ونه از صفهایی که این روزهاشاهد آن در مراکز عرضه کننده اقلام ویژه ماه مبارک هستیم.
المنه لله که در میکده درآستانه بازشدن است!
ساقی خمارآلوده ام بگشا در میخانه را قربان چشم مست تو پرکن یکی پیمانه را!
ومن در این روزها که ساعاتی به آغاز ماه ضیافت الهی بیش نمانده است وامید آن دارم که از جمله کسانی باشم که با روزه داری روزآخر ماه شعبان به ماه خدا مشرف میشوند ،به کاروانی می اندیشم که آهنگ کوفه وکربلا کرده است وقافله سالار آن که روزه دارحقیقی عالم وجود است، خدا را با رخساری خونین، تشنه و گرسنه ملاقات نمود.کسی که خداعطش و گرسنگی او را در ماه خود هر روز به بندگانش یادآوری می کند تا از او و اهل بیت واصحابش درس عشق و رضا و فنا بیاموزند.
السلام علیک یااباعبدالله…
منبع: وبسایت نویسنده
کلمه – حسین ناصری نیا:
مَن أنصَفَ أُنصِفَ / هرکس که انصاف بورزد، با او انصاف میورزند.
(غرر الحکم و درر الکلم، حدیث ۷۶۹۲)
چند روز است که سر و صدای زیادی در برخی رسانه های حامی دولت بر پا شده که می گویند به “برخوردهای دوگانه” قوه قضاییه انتقاد دارند. آنها تلویحا برادران لاریجانی را متهم می کنند که برای منتقدان خود سوء سابقه درست می کنند. کار بالا گرفته و بعد از صدور حکم برای یکی از اعضای بسیج دانشجویی، به نامه نوشتن گروهی دانشجویان بسیجی به جنتی، نامه نویسی لنکرانی وزیر سابق احمدی نژاد به صادق لاریجانی، موضع گیری علم الهدی امام جمعه مشهد علیه قوه قضاییه، انتقاد نماینده ولی فقیه در دانشگاهها از دستگاه قضایی و وادار شدن اژه ای به ارائه توضیح در این باره در نشست مطبوعاتی خود انجامیده است. اما این همه هیاهو برای چیست؟
مهمترین موردی که در همه این نامه ها و مصاحبه ها مورد اعتراض قرار گرفته، یک حکم حبس ۹۱ روزه است که برای امیرحسین ثابتی مسئول سابق سیاسی بسیج دانشگاه تهران صادر شده؛ ۹۱ روز، و آن هم حبس تعلیقی. اتهام این عضو بسیج دانشجویی، نوشتن مطلبی در وبلاگش در مخالفت با اقدام مجلس تحت ریاست لاریجانی در تصویب طرح وقف دانشگاه آزاد اعلام شده است.
جالب اینجاست که قاضی هم برای او حداکثر تخفیف ممکن را در نظر گرفته است. اولا در حالی که می توانسته طبق عنوان اتهامی، از سه ماه تا یک سال حبس در نظر بگیرد، حکم ۹۱ روزه صادر کرده. ثانیا این حکم را به حال تعلیق درآورده است که به معنای اجرا نشدن آن است تا مادامی که این فرد به مجازات کیفری دیگری محکوم نشود. ثالثا مدت زمان تعلیق را هم که طبق آیین دادرسی کیفری می توانسته از دو تا پنج سال تعیین کند، دو سال اعلام کرده که بدین ترتیب دو سال بعد، برخلاف ادعای فعالان بسیج دانشجویی، هیچ سوء سابقه ای برای او باقی نخواهد ماند.
این توضیحات به معنای دفاع از برخورد قضایی با هیچ فردی به صرف وبلاگ نویسی یا انتقاد نیست. اتفاقا اینکه فعالان بسیج دانشجویی و امثال علم الهدی و نمایندگان حامی دولت و نماینده ولی فقیه هم فهمیده اند زندان بد است و برخورد قضایی با انتقاد خوب نیست، جای خوشحالی دارد. اعضای بسیج دانشجویی، “این نوع برخوردها را به دور از فرهنگ نقد پذیری مسئولین” دانسته اند. علم الهدی گفته: “من اگر جای قاضی بودم، حتی یک روز حبس هم حکم نمی کردم چه برسد به ۹۱ روز” و محمدیان نماینده ولیفقیه در دانشگاهها هم گفته: “صلاح نبود دانشجویی که انتقاد کرده به دادگاه برود و در این زمینه از قوه قضائیه گلایه داریم.” اژه ای هم توضیح داده که سه قاضی این پرونده را بررسی کرده اند و باز هم این حکم قابل تغییر است و قاضی می تواند به آن تخفیف دهد! انصافا باید از این همه سعه صدر تقدیر کرد و از آن همه دغدغه حقوق منتقدان سپاسگزار بود.
وقتی با این همه پیگیری و دغدغه در حامیان حقوق یک وبلاگ نویس متهم رو به رو می شویم، ناخودآگاه به یاد یک جوان دیگر می افتیم که سن و سالش چندان تفاوتی با دانشجوی بسیجی محکوم به ۹۱ روز حبس تعلیقی ندارد. او البته حکمش تعلیقی نیست، تعزیری است؛ فقط کمی بیشتر از این دانشجوی بسیجی: ۱۰ سال. اجرای آن هم شروع شده، دو سال و نیم است که شروع شده. در تمام این مدت، او حتی برای یک روز هم به مرخصی نیامده: نزدیک به ۹۰۰ روز بدون مرخصی.
عماد بهاور البته عضو بسیج دانشجویی نیست، عضو نهضت آزادی ایران است. پیرو رهبری هم نیست، منتقد دلسوز رهبری است؛ و البته بسیار بیشتر از بسیجی ها پایبند به قانون اساسی است. اگر ثابتی از علی لاریجانی انتقاد کرده و محاکمه شده، بهاور هم تحلیل خود درباره آینده رهبری را بدون هیچ توهین و اسائه ادبی – و یقینا بسیار مودبانه تر از یادداشت وبلاگی این عضو بسیج دانشجویی – نوشته و منتشر کرده و بلافاصله بازداشت و زندانی و به ده سال حبس محکوم شده است. هر دو انتقاد کرده اند، هر دو محکوم شده اند، هر دو به حکم خود معترض اند و هر دو خواستار عدالت اند؛ اما این کجا و آن کجا. بعید است که حتی بازجویان عماد – حتی با معیارهای خودشان – بتوانند ادعا کنند او در ایمان و اخلاص و مسلمانی، کمتر از بسیجیان فعلی است. بعید است که یک ناظر بی طرف بتواند ادعا کند که عماد کمتر از ثابتی به قانون پایبند بوده و یا کمتر از او مظلوم واقع شده. احترام افراد – حتی مخالف – به جای خود؛ اما بعید است که ذره ای از آرامش و متانت و سواد و پختگی عماد در گفتار و رفتار غالب بسیجیان دانشجوی فعلی پیدا شود. این مقایسه ها شاید از بسیاری جهات بلاتشبیه باشد، اما لااقل از لحاظ توقع عدالت قضایی و رفتارهای انسانی و اسلامی از سوی حاکمیت که فرقی بین شهروندان نیست.
آقایان جنتی و علم الهدی و محمدیان و اعضای بسیج دانشجویی و همه فعالان سایبری و رسانه ای مدعی اصولگرایی و پیروی از ولایت که این روزها نگران حکم صادر شده برای یکی از دوستان خود هستند، بد نیست یک بار داستان بازجویی ها و پرونده و حکم عماد بهاور را به قلم خود او بخوانند. بعد به قدر یک جو انصاف به خرج دهند و مقایسه کنند که آیا شرط انصاف نیست به این حکم و صدها امثال این حکم هم اعتراض کنند و بعد “مطالبه” عدالت قضایی داشته باشند؟ و آیا روزی که در برابر برخوردهای غیر قانونی و ناجوانمردانه قوه قضاییه با جوانان و فعالان مدنی و اصلاح طلب، واکنشی حمایتی و بلکه تشویقی داشتند، فکر نمی کردند که پایبند نماندن سران حاکمیت به میزان و قسط، روزی دامنگیر متحدان و حامیان سابق هم خواهد شد؟
درگیری ها در دمشق، پایتخت سوریه، شب گذشته از سر گرفته شده است. مخالفان سوری می گویند در درگیری های شب گذشته، پادگانی در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری سوریه نیز به آتش کشیده شده است. با این حال مقام های دولت سوریه حمله مخالفان را تکذیب کرده اند.
به گزارش بیبیسی، فعالان سیاسی مخالف بشار اسد می گویند در طول شب گذشته درگیری های بیشتری در جنوب غربی دمشق رخ داده که منجر به کشته شدن چندین نفر شده است. آنها می گویند که دولت نیروهای بیشتری به بعضی از مناطق اعزام کرده است.
آنها همچنین فیلمی بر روی اینترنت منتشر کرده اند که در آن پادگانی بر روی بلندی های مشرف به شهر در میان شعله های آتش نشان داده می شود. به گفته آنها این پادگان که مسئول تامین امنیت کاخ ریاست جمهوری سوریه است، توسط شورشیان ارتش آزاد سوریه به آتش کشیده است.
از زمان آغاز اعتراض های ضد حکومت بشار اسد و سرکوب مخالفان دولت در ماه مارس سال گذشته تاکنون حدود ۱۶ هزار نفر کشته شده اند.
در همین حال مقام های سازمان ملل متحد در تلاشند چین و روسیه را متقاعد کنند که تدابیر سختگیرانه علیه سوریه اتخاذ کنند. قرار است امروز چهارشنبه در جلسه شورای امنیت این سازمان اعمال تحریم ها علیه سوریه به رای گیری گذاشته شود.
روز گذشته کوفی عنان، نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه در مسکو با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه گفت وگو کرده و بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد در پکن با هو جینتائو، رئیس جمهور چین دیدار کرده است.
آقای پوتین گفته است که روسیه هر اقدامی را که برای حمایت از تلاش های آقای عنان برای برقراری صلح لازم باشد، انجام خواهد داد. او در پایان ملاقاتش با آقای عنان در جمع خبرنگاران گفت که روسیه همچنان از طرح شش ماده ای آقای عنان که در آن بر برقراری آتش بس و مذاکره بین دولت و مخالفان تاکید شده، حمایت می کند.
با این حال بعید به نظر می رسد که روسیه با اعمال تحریم علیه سوریه موافقت کند. سازمان ملل تا جمعه فرصت دارد تا مدت ماموریت ناظران سازمان ملل متحد در سوریه را تمدید کند، هر چند که انتظار می رود که برای تائید قطعنامه روز چهارشنبه رای گیری شود.
کشورهای غربی می خواهند که قعطنامه ای با برای فشار بیشتر بر دولت سوریه صادر شود. قرار است قطعنامه ای امروز به رای گیری گذاشته شود که در آن ضرب الاجلی برای دولت تعیین خواهد شد، که اگر ظرف ۱۰ روز نیروهای نظامی و سلاح های سنگین خود را از مناطق مسکونی خارج نکند، تحریم خواهد شد.
اما با توجه به عدم تمایل روسیه برای اعمال فشار بر سوریه، بعید به نظر می رسد که امیدی برای به ثمر رسیدن تلاش های بین المللی برای تغییر وضعیت فعلی سوریه وجود داشته باشد.
روسیه یکی از کشورهای متحد سوریه به شمار میرود و گفته میشود که حمایتهای مسکو از بشار اسد یکی از مهمترین دلایل ادامه حکومت او در سوریه است. روسیه بارها مانع تصویب قطعنامههای سازمان ملل متحد برای مداخله نظامی خارجی در سوریه شده است.
محمد خوش چهره معتقد است هدفمندی یارانهها و بعضی از سیاستهای پولی و ارزی، جامعه را وارد مرحله شوک کرد و حالا افزایش قیمتهای اخیر، جامعه را به مرحله بهت رسانده است. او تورم را مهمترین پیامد طرح هدفمندی می داند و پیش بینی می کند که در پایان سال جاری شاهد پس لرزه های این طرح خواهیم بود.
هر اقتصاددانی برای برخی اتفاقات اقتصادی از تعبیر خاصی استفاده میکند. مثلا دکتر حسن سبحانی، اقتصاددان نوسان ارزی سال گذشته را با تعبیر «پسلرزه هدفمندسازی یارانهها» ریشهیابی کرده است و دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان هم پدیده «بهمن تورمی» را مطرح کرده است. یا دکتر محسن رنانی، اقتصاددان تعبیر«کهولت اقتصادی» را در مورد علل مشکلات اقتصادی کشور به کار برده است.
اما این بار دکتر محمد خوشچهره، عضو هیات علمی دانشگاه تهران که به دلیل سوابق سیاسیاش معمولا تحلیلهای اقتصادی آمیخته به مسائل سیاسی داشته، از تعبیر بهت اقتصادی استفاده میکند. وی در گفتوگو با روزنامه آرمان از شرایطی سخن میگوید که به تعبیر او جامعه پس از مواجه شدن با شوک افزایش قیمتها حال در بهت به سر میبرد:
اخیرا دولت تصمیم خود مبنی بر معاف شدن بخش تولید از افزایش نرخ حاملهای انرژی در فاز دوم هدفمندسازی را اعلام کرده است که هرچند برخی از این تصمیم استقبال کردهاند اما به نظر میرسد این موضوع دولت را در کسب منابع برای پرداخت یارانهها با مشکل مواجه کند. به نظر شما ادامه طرح هدفمندسازی یارانهها با چه چالشهایی مواجه خواهد بود؟
در مورد هدفمندکردن یارانهها باید اشاره کرد که این طرح همان طور که پیش بینی میکردیم و در این مورد هشدارهایی میدادیم با مسائلی مواجه شده که نگرانیهای ما را در همان مسیر حفظ کرده است. البته این برای ما کارشناسان شاید خوشایند نباشد اما به هر ترتیب به هشدارها کم توجهی شد و اتفاقات کنونی رخ داد. البته واژه هدفمندکردن یارانهها قابل دفاع است؛ چرا که هدفمندی یعنی ساماندهی و چون وضع قبلی یک وضع نابسامانی در تخصیص منابع و امکانات بود این تصمیم اتخاذ شد اما ما فقط توانستیم این رسالت را در این حوزه ببینیم که طرح موضوع شده است و عدم درک صحیح مفهومی و محتوایی از آن، متعاقبا باعث اتخاذ روشها و شیوههای نامناسب و خارج کردن آن از فضای اقتصادی شد.
مصداق این روند را در چه میبینید و فکر میکنید علت آن چه بوده است؟
ببینید هدفمندکردن یارانهها در سطحی که فقط یک پرداختهای پولی دارد صورت میگیرد نزول کرده است؛ علی رغم اینکه فهرستی از آمال و آرزوها و مطالب مطرح شده بود که تحولات ساختاری و رونق تولید به وجود خواهد آمد و شکاف طبقاتی را پر میکند و مناسبات اجتماعی را از نظر درآمدی سامان میدهد که از همان ابتدا معلوم بود که اینها محقق نمیشود اما باز هم بر آن تاکید داشتند. برخیها هم که دفاع میکردند که این منشاء عدالت و بزرگترین اقدام جمهوری اسلامی است این را نهایتا در حد عدالت توزیعی تعریف کردند که البته خود همین بحث عدالت توزیعی هم جای بحث دارد. با وجود این، اگر عدالت توزیعی را هم قبول کنیم؛ آن وقت باید به معنای آن اشاره کنیم که یعنی میخواهیم عدالتی را از طریق تزریق پول برقرار کنیم. در این مورد باید اشاره کنم که این نوع عدالت به منزله تزریق پول به عنوان یک اقدام تاکتیکی و اقدامی ابزاری برای رسیدن به اهداف اصلی است. یعنی معمولا در جوامعی که انقلاب میشود مثل تجربه کشورهای آمریکای لاتین و موردهای دیگر در ابتدا برای پرکردن شکاف طبقاتی و درآمدی یا برای مقابله با بیماری به نام فقر یک اقداماتی انجام میدهند که این اقدامات در پرداختهای نقدی به فقرا و محرومان است و به آنها پرداختهایی صورت میگیرد که اصطلاحا از دید آسیب شناسی یا روشهای پزشکی اقدامات اولیه و مسکن وار نامیده میشوند. با این نوع اقدامات مسکنی، درد فقر کاهش مییابد و این درد تسکین ضمنی پیدا میکند تا بعد از آن، پزشک درمان خود را شروع کند. در این مرحله دیگر برنامه درمان مهم خواهد بود که باید دید پزشک میخواهد جراحی یا کار دیگری کند.
در واقع میخواهید بگویید که هدفمندسازی یارانهها فقط در حد یک مسکن بوده است؟
هدفمندی یارانهها فقط در حد مسکن دارد خودش را نشان میدهد و علاوه بر این، چون برنامه درمانی ندارد مکرر دوز آن اضافه میشود.
فکر میکنید این مسکن برای اقتصاد ایران چه پیامدهایی داشته است؟
سطح هدفمندی یارانهها در حد یک اقدام مسکن وار و تزریقی بوده که مشکل فقرا پایین بیاید. به همین دلیل یارانه داده میشود تا مسکنی برای اقشار کمدرآمد باشد و چون برنامهای نیست برای جلوگیری از دردهایی که رو به افزایش است تبعاتی خواهد داشت. در این شرایط به اصطلاح پزشکان دوز آن را اضافه میکنند و یارانه را دو برابر یا سه برابر میکنند در مجلس هفتم قبل از اینکه این طرح اجرا شود ما جزو مخالفان آن بودیم، نه به دلیل اینکه برای ساماندهی بود، چون اصل ساماندهی را که همه پذیرفتهاند اما مفهوم هدفمندی یارانهها این نیست که هر نسخهای را بپذیریم. باید دید که کدام نسخه جامعیت دارد. آن نسخهای که مطرح شد با آن نوع دلایل که بعدا هم اعلام شد متفاوت بود. گفتند میخواهیم در این طرح به تولید بپردازیم و تغییر ساختار تولید را با سهمی از این یارانه داشته باشیم که این گونه نشد. حتی برای سهم تولید مجلس بیشتر سعی کرد که به میزان ۲۰درصد درآمدهای ناشی از هدفمندی یارانهها به دلیل فشارهای هزینهای بخش تولید به این بخش داده شود که البته اجرا نشد. بنابراین این اشکالها و ایرادهایی که از ابتدا از نظر محتوایی و بعد از نظر شکلی و بعد از نظر فرایندی در شیوههای اجرایی سر راهش بود خودش از عوامل عدم موفقیت کامل این طرح بود.
فکر میکنید اجرای چنین طرحی با این شیوه چه پیامدهایی برای اقتصاد ایران داشته است؟
پیامدهای مختلف این طرح را مشاهده کردیم. هرچند که دلایل ایجادی آن برای مقابله با بیعدالتی بود اما دیدیم که آن موقع عنوان شد گروههای مرفه انرژی بیشتری مصرف میکنند و از یارانه نان بیشتر بهره میبرند که هردو به اصطلاح قابل ایراد بود است و از آن سو، این مسائل به این مفهوم نبود که به روشهای دریافت مالیات از گروههای مرفه اقدام شود. از آن طرف آن دلایل عدالت اجتماعی بعدا با توزیع یارانه بین همه مردم که ۷۴ میلیون نفر بودند کمی با ابهام مواجه شد. آثار و پیامدهای هدفمندی یارانهها این بود که تورم ایجاد کرد و آثار آن را در سبد و بودجه خانوار از بین برد. برخی افراد به صراحت معتقد هستند که اگر به وضعیت قبل برگردیم حتی با افزایشهای احتمالی قیمت ها، اما سطح رفاه در سبد هزینه خانوار مربوط به مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، حمل و نقل و موارد دیگر که درآمد به آنها اختصاص داده میشود. خیلیها که اهل فن هستند و حسابی مناسبات دارند بارها این را تکرار میکنند. اما این از نظر محتوای شکلی است. ولی آن چه که هست این است که هدفمندی یارانهها به عنوان یک مطالبه برای گروههایی از اجتماع پذیرفته شده است اما در مورد شیوههای آن باید از متخصصانی بهره برد. مخصوصا کسانی مانند مرحوم عالی نسب خیلی تاکید داشتند که در بخش کشاورزی قیمتها را بالا نبرند بلکه درآمد کشاورز را بالا ببرند.
منظور شما از این سخن چیست؟
معنای این سخن، آن است که با بهره وری تولید بیشتری انجام شود که سطح درآمد فرد کشاورز افزایش یابد. مثلا اگر کشاورزی یک هکتار زمین دارد میتواند با بهره وری از این هکتار، چند برابر برداشت کند البته نه اینکه قیمت را بالا ببرد بلکه با بهره وری نیروی کار خود میتواند در نیم هکتار به اندازه قبل درآمد داشته باشد. حال در این شرایط توزیع یارانه در بخشهایی مانند کشاورزان، تبعاتی دارد. حتی خود نمایندگان مجلس و اهل فن که با ما در ارتباط نزدیک هستند میگویند سطح تولید کشاورزی پایین آمده است.
آمارهای مرکز آمار هم نشان میدهد که در سال گذشته تعداد شاغلان کشاورزی کاهش پیدا کرده است.
چون کشاورزی کار پرمشقتی است. این کشاورزان یک دریافتی از منبع یارانهها دارند و این دریافت ها، یک عادت و رفتار مصرفی ایجاد میکند و بازگشت به کشاورزی به دلیل رهاکردن زمین و سایر موارد مختل میکند و در سطح اجتماع هم این عنوان مطالبه شده است. اگر دولت نتواند از پس پرداخت یارانههای مردم بربیاید، آن وقت اگر دولتهای بعدی بخواهند آن را ادامه دهند آنها هم از پس آن برنمی آیند. در واقع این موضوع میتواند یک چالش را فراروی هر دولتی بگذارد، کما اینکه اولین چالش فراروی همین دولت هم خواهد بود؛ یعنی پایان سال فعالیت دولت پس لرزههای این چنین تصمیمی را خواهیم دید. اکنون که دولت در بودجه دارد و با صراحت هم اعلام کرده که بودجه آن کفاف عملیات سالانه دولت را نمیدهد اگر این گونه باشد خیلی جای تامل دارد. بنابراین یارانه اصلا یک مشکل جدید اقتصادی ما میشود. بنابراین هر نوع فعل و انفعالی که الان دارد صورت میگیرد اصطلاحا انفعالی است. یعنی ما اگر مکررا یک گروههایی را از دریافت یارانه حذف یا کم کنیم یا یارانهای را به صورت انرژی دهیم همه اینها انفعالی خواهد بود. البته باید در نظر داشت که اینها ناشی از آن اشکال محتوایی است که دارد خودش را به صورت شکلی نشان میدهد. بنابراین به اعتقاد من تمام جوانب مربوط به یارانه دچار این چنین مسئلهای است و مخصوصا آثار و پیامدهای تورمی آن که برخی میگویند هزینههای تولید را بالا برده است با آن هدف اولیه در تضاد است. یا اینکه این طرح شکاف طبقاتی را زیاد کرد که این هم با هدف اصلی و با آن ادعاهای قبلی در تعارض است و استمرار آن هم دچار چالشهایی است. جریان اکنون را من شوکهایی میدانم که با هدفمندی یارانهها و بعضی از سیاستهای پولی و ارزی شروع شد و در کنار این شوکها، این افزایش قیمتهای اخیر جامعه را در حد بهت برده است. یعنی جامعه را از مرحله شوک به بهت برده است.
منبع: آرمان
هیات عمومی دیوان عدالت اداری با شکایت سازمان بازرسی کل کشور مصوبه هیات دولت در مورد واگذاری ۲ میلیون متر مربع زمین در کیش برای اجرای پروژه «گل شرق» به یک شخص حقیقی را ابطال کرد.
براساس مصوبه هیات دولت یک قطعه زمین حدوداً به مساحت دو میلیون متر مربع از اراضی واقع در جزیره کیش از طرف سازمان منطقه آزاد کیش به آقای خدایار علم بیگی جهت اجرای طرح « گل شرق در ازای ۳۲ میلیارد تومان در اقساط ۳۰ ساله که اولین قسط آن سه سال بعد از بهره برداری خواهد بود، واگذار می شد.
در این قرارداد مرجع داوری برای حل اختلاف اتاق تجارت بین المللی پاریس تعیین شده بود.
به گزارش ایسنا، دیوان عدالت اداری ارجاع داوری به اتاق تجارت پاریس را یکی از اشکالات این مصوبه ذکر کرده است. دیوان عدالت همچنین اعلام کرده که با وجود ممنوعیت مطلق فروش زمین به اتباع خارجی ، اراضی موضوع قرارداد به شرکتی که در کیش به ثبت رسیده و کل سهام آن متعلق به اتباع آلمانی است، واگذار شده است.
پروژه گل شرق که در گزارش دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی به آن استناد شده نام طرحی است که پیش از این در رسانه ها مطرح شده بود.این طرح به گفته طراحان مشتمل بر هفت هتل و ۴۵۰۰ واحد مسکونی بود. شرکت توسعه گل شرق در اداره ثبت شرکتهای سازمان منطقه آزاد کیش ثبت شده و ۹۸ درصد سهام آن متعلق به شرکت FOE Projektgeselschaft mbH آلمان است.
فریبا آقاباقری، عضو شورای شهر اراک، از بازداشت شهردار اراک، معاون وی و یک عضو شورای شهر به اتهام فساد مالی خبر داد.
وی در گفت و گو با روزنامه شرق با اشاره به اینکه دستگیریها با حکم دادستانی در اراک صورت گرفته است افزود: معاون شهردار دیروز آزاد شده است.
این عضو شورای شهر اراک تصریح کرد: درباره شهردار سابق هم شکایتی مطرح کردیم که به نتیجه نرسید. مادامی که شورا با این سطح از اختیارات بخواهد به فعالیت خود ادامه دهد، در پروندههای فساد مالی دستگاههای نهادهای ذیربط دیگر بیش از شورا، توان و امکان ورود دارند.
آقا باقری گفت: استعفای مکتوب شهردار پس از وقایع اخیر به دست ما رسیده و استاندار نیز راسا فردی را برای سرپرستی شهرداری اراک معرفی کرده است.
وی افزود: من به شخصه در جلسه تعیین و انتخاب سرپرست شهرداری اراک شرکت نکردم چرا که این اقدام استانداری خلاف قانون بوده و بر اساس مستندات قانونی سرپرست شهرداری باید از میان کارمندان شهرداری انتخاب شود و نه به توصیه استانداری و از میان کارمندان وزارت کشور.
سه روز پیش دادگستری استان اراک با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرده بود که «بدون تایید صحت و سقم» تخلفات مالی شهردار، در حال بررسی این موضوع است.
احمد قابل، پژوهشگر نواندیش دینی و از منتقدان رهبری که بعد از عمل دشوار جراحی مغز دوران نقاهت، اینک در بیمارستان میلاد تهران بستری شده است.
به گزارش رسیده به کلمه وی ظرف دو روز آینده در بیمارستان میلاد تهران بستری می باشد و ملاقات با ایشان هم از ساعت دو تا چهار بعداز ظهرآزاد است.
احمد قابل سال گذشته بدنبال تشخیص تومور مغزی از زندان به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت.
وی اوایل تیر ماه نیز بار دیگر برای در آوردن ترکش دوران دفاع مقدس تحت عمل دیگری قرار گرفت.
این محقق نواندیش دینی، آذر ماه ٨٨ در حالی که که بعد از فوت آیت الله منتظری برای مراسم تشییع او از مشهد به قم سفر میکرد، بازداشت شد.
اولین جلسه دادگاه وی، در حالی که او را با پابند و دستبند به جلسه دادگاه آورده بودند، در اردیبهشت ٨٩ برگزار شد و پس از تحمل حدود ١٧٠ روز زندان، با قرار وثیقه آزاد شد.
این منتقد دولت، بار دیگر در شهریور ٨٩ و در پی اظهار نظر در مورد اعدام های خودسرانه، دسته جمعی و پنهانی در زندان وکیل آباد مشهد، بازداشت شد.
از موارد اتهامی احمد قابل، می توان به سخنرانی های وی در مشهد، نجف آباد و فریمان و همچنین مصاحبه های وی با رسانه های خبری و انتقاد از سیاست های نظام اشاره کرد.
برادر وی، هادی قابل درباره احتمال ارتباط بیماری احمد قابل با فشارهای دوران زندان، به کلمه گفته بود: اینکه حالا این منشا این قضیه چیست را دیگر من نه پزشک هستم و نه تخصصم این است که بگویم منشا اینکه ایشان دچار یک چنین عارضه ای شده چیست.
آیت الله موسوی اردبیلی در آستانه ماه مبارک رمضان در پیامی با اشاره به مشکلات و کدورت های پیش روی جامعه می گوید: در میان ملت ما کدورت هایی را پدید آورده است یک ملت مسلمان و سرزنده باید بسیار بیش از این متحد و همراه و همدل باشند. امید می رود که مسئولان امر و مقامات مملکتی و فعالان سیاسی از در عفو و رأفت و رحمت درآیند و به آرامش و دوستی و آسایش عمومی بیاندیشند.
وی در بخش دیگری از این پیام که به مناسبت ماه رمضان در وبسایت این مرجع تقلید منتشر شد، در خصوص تنگناهای معیشتی مردم آورده است: هرچند مسؤلان امر موظفند برای اوضاع نگران کننده اقتصادی فکری بکنند و موارد دردناک و تلخ فقر و ناتوانی و مشکلات معیشتی مردم از بیکاری و نداری و بیماری و بدهکاری که قاعدتاً از آن ها بی خبر نیستند را چاره کنند و مایه تأسف است که پس از سه دهه از انقلاب اسلامی که با آرزوی فقر زدایی و برقراری عدالت اجتماعی بر پا شد هنوز شاهد چنین مسائلی باشیم. اما وظیفه دولت و حکومت چه به آن عمل کند و چه نکند وظیفه عمومی و مردمی را نفی نمی کند.
آیت الله موسوی اردبیلی همچنین به وضعیت کشورهای اسلامی و منطقه اشاره کرده و افزده است: درگیری و تفرقه میان دولت ها و ملت های مسلمان و منازعات داخلی و ظلم و ستم بر مردم بی دفاع و خودکامگی و زیاده خواهی برخی سران بی تعهد فرصت ها را بر باد می دهد و تهدیدها را به فاجعه تبدیل می کند و این در حالی است که رقبا در تلاش اند و دشمنان در کار توطئه؛ خصوصاً دشمن استعمارگر و زیاده خواه و کیان صهیونیزم اشغالگر و متجاوز از نقاط ضعف امت اسلامی بهره می برند. امید است که ماه مبارک رمضان که علاوه بر همه ی مزایای معنوی و برکات الهی اش یادآور پیروزی مسلمانان در جنگ بدر نیز هست ما را به خود آورد و امت اسلام و سران دول اسلامی را به وحدت و برادری و توجه به حقوق مردم و دست برداشتن از تفرقه و نزاع با یکدیگر و تعدی و ستم بر ملت ها وادار سازد.
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالحَمْدُ للهِ الَّذِی حَبَانَا بِدِیِنِه وَاخْتَصَّنَا بِمِلَّتِهِ وَسَبَّلَنَا فِی سُبُلِ إحْسَانِهِ، لِنَسْلُکَهَا بِمَنَّهِ إلَی رِضْوَانِهِ، حَمْدَاً یَتَقَبَّلُهُ مِنَّا، وَیَرْضَی بهِ عَنَّا. وَالحَمْدُ الله الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْکَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرَ الصَّیَامِ وَشَهْرَ الاِسْلاَم وَشَهْرَ الطَّهُورِ وَشَهْرَ التَّمْحِیْصِ وَشَهْرَ القِیَامِ، (… الَّذِی أُنْزِلَ فِیْهِ القُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ وَبَیَنَّاتٍ مِنَ الهُدی وَالفُرْقَانِ…). (از دعای سید الساجدین در آغاز ماه مبارک رمضان)
سلام و صلوات الهی بر نبی رحمت و رسول هدایت و شفیع امت محمد مصطفی (ص) و بر خاندان پاک و اهل بیت معصوم و مهدی و هادی او.
برادران و خواهران مسلمان سلام بر شما که بار دیگر به میهمانی الهی دعوت شده اید و در آستانه ماهی قرار گرفته اید که فرصت تجدید قوای معنوی و سرزندگی ایمانی را در اختیار همگان قرار می دهد.
زندگی روزمره و منازعه برای حیات دنیوی که مع الاسف روز به روز پر زرق و برق تر و در عین حال پیچیده تر و دشوارتر می شود روح لطیف انسانی را خسته می کند و نفحه ی زندگی بخش رحمانی را بی رمق می گرداند و انسان گرفتار در این ورطه را به ناامیدی و سرگردانی و پوچی می کشد. فرصت های معنوی که در زندگی روز و ماه و سال و عمر انسان فراهم آمده است درچه هایی برای بازگشت به فضای معنویت است و از همه ی آن ها مغتنم تر و کارسازتر ماه مباک رمضان است. ماهی که با عبادت مستمر در همه ی ساعات روز و توجه به مبدأ و تحمل گرسنگی و تشنگی و یادآوری معاد همراه است. ماهی که درهای آسمان بر زمین گشوده می گردد. از آسمان بر زمین قرآن فرو می ریزد و از زمین به آسمان دعا فرا می رود.
جدا شدن نظم خور و خواب از عادت مألوف و محور شدن نظم عبادی فرصتی است برای بازسازی روحی و محاسبه سود و زیان اقدامات یک ساله و بررسی میزان موفقیت ها و شکست ها در طی مسیر انسانیت و نیل به اهداف الهی، با خود بیاندیشیم که در این عالم از پی کدام کار آورده شده ایم و مراد خالقمان از زندگی چه بوده است و باید به چه نتایجی برسیم تا زندگی گرانبها و فرصت منحصر به فرد عمر را نباخته باشیم.
از فرصت بی نظیر این ماه استفاده کنیم و با ذکر دعا و تلاوت قرآن با خدای خود سخن بگوییم و از او سخن بشنوییم و یاد او را در دل زنده کنیم و غبار مهجوریت از آن دوست حقیقی را از چهره جان بشوییم و بدانیم بسیاری از دردها و ناکامی ها و نابسامانی ها در زندگی فردی و جمعی ما معلول فراموش کردن خداست و با یاد و نام اوست که زندگی رنگ دیگری می گیرد.
ماه مبارک رمضان فرصت بی نظیر برای بازسازی اخلاقی و تهذیب نفس نیز هست. مانند یک اردوی آموزشی است که در حین انجام وظیفه فرصتی برای بازآموزی و توانمند شدن فراهم می آورد. تشنگی و گرسنگی که به اختیار و با هدف قرب خداوند حاصل می شود دل و جان را نرم می کند و آماده موعظه پذیری. با مطالعه کتب اخلاقی و رجوع به سیره پیامبر خدا (ص) و ائمه هدی (ع) و با حضور در مجالس وعظ و محافل قرآنی و دینی به ترمیم اخلاق و تقویت شخصیت انسانی خود کمک کنیم.
در این ماه به یاد آوریم و به هوش باشیم که شرط سعادت جاودانه یاد خدا و نیل به قرب اوست و شرط زنده بودن یاد او در دل سلامت دل است. دلی که آکنده از کینه و حقد و حسد و بخل و آزمندی است ظرف نزول یاد خداوندی نیست. عرش الهی دلی است که محبت خدا و بندگانش در آن موجه می زند رأفت و رحمت بر خلق خدا آن را آکنده است و آرامش و اطمینان به سرانجام نیک نیکخواهان وداوری حقِ پروردگار آن را فرا گرفته است.
زبانی به نام مقدس او معطر می شود که به دروغ و دشنام و تهمت و غیبت آلوده نباشد. مباد که ماه مبارک رمضان بگذرد و از آثار گناه بر دل و زبان چیزی باقی مانده باشد. مباد که رمضان ها بر ما و جامعه ما بگذرد و جامعه اسلامی ما و کشور مفتخر به نام نامی اهل بیت پیامبر (ص) شاهد بد اخلاقی و اتهام زنی و دروغ پراکنی باشد.
شکم های گرسنه و دهان های تشنه در ماه مبارک رمضان ما را به یاد روزی می اندازد که تمام وجودمان را فقر و نیاز فرا خواهد گرفت و غیر از رحمت واسعه پروردگار چشم امید به جایی نخواهیم داشت. افزون بر آن باید به یاد گرسنگان از اهل شهر و دیار و ملک و سرزمین مان هم باشیم. هرچند مسؤلان امر موظفند برای اوضاع نگران کننده اقتصادی فکری بکنند و موارد دردناک و تلخ فقر و ناتوانی و مشکلات معیشتی مردم از بیکاری و نداری و بیماری و بدهکاری که قاعدتاً از آن ها بی خبر نیستند را چاره کنند و مایه تأسف است که پس از سه دهه از انقلاب اسلامی که با آرزوی فقر زدایی و برقراری عدالت اجتماعی بر پا شد هنوز شاهد چنین مسائلی باشیم. اما وظیفه دولت و حکومت چه به آن عمل کند و چه نکند وظیفه عمومی و مردمی را نفی نمی کند. بلکه اگر مسؤلان امر در انجام وظیفه قصور یا تقصیری داشته باشند وظیفه ما سنگین تر می شود. نکند در ماه مبارک رمضان از همسایگان و اطرافیان خود بی خبر باشیم. نکند بر سر سفره های رنگین بنشینیم و در کنارمان افرادی از گرسنگی رنج ببرند. بیایید در این ماه رحمت که خداوند کریم ما را مورد عنایت خود قرار می دهد به بندگان او کریمانه رحمت بورزیم و چه با ابتکار عمل فردی و شخصی و چه با همکاری و اقدامات جمعی تا حد مقدور به درماندگان و نیازمندان رسیدگی کنیم.
این ماه عزیز ماه تقویت روحیه برادری و دوستی نیز هست مؤمنان در این ماه بیش از هر ماه دیگری در مساجد و محافل دینی گرد می آیند به منازل یک دیگر رفت و آمد و سرکشی می کنند و پیوندهای دوستی و محبت تحکیم می شود. جامعه ما چه در سطح ملی و به عنوان مردم ایران عزیز و چه در سطح جهانی و به عنوان امت اسلامی به دوستی و الفت سخت محتاج است. حوادثی که در این مختصر مجال شرحشان نیست مع الاسف در میان ملت ما کدورت هایی را پدید آورده است یک ملت مسلمان و سرزنده باید بسیار بیش از این متحد و همراه و همدل باشند. امید می رود که مسئولان امر و مقامات مملکتی و فعالان سیاسی از در عفو و رأفت و رحمت درآیند و به آرامش و دوستی و آسایش عمومی بیاندیشند و از عموم مردم شریف توقع می رود که در سطح خانواده ها و اقوام و خویشان و همسایگان و همشهریان تا برسد به سطح ملی و کل جامعه ایرانی تمام تلاش خود را برای وحدت و دوستی و رفع کدورت ها و سوء تفاهمات بکار گیرند. جامعه ما در کوران مشکلاتی که بی نیاز از توصیف است بیش از همه چیز به همدلی و برادری و وحدت نیاز دارد.
در سطح جهانی نیز مع الاسف شاهد درگیری ها و مواجهه های ویرانگر هستیم. امروز در قلمرو امت اسلام هرچند شاهد شور و نشاط و حرکت های مردمی خصوصاً در کشورهای عربی هستیم متأسفانه درگیری ها و خون ریزی ها و جنایات دردناکی را نیز شاهدیم. مایع دریغ و اسف است که در دنیای پر حادثه ای که فرصت ها طلایی از سویی و تهدیدات نابود کننده از سوی دیگر متوجه عالم اسلام و ملت های مسلمان شده است، درگیری و تفرقه میان دولت ها و ملت های مسلمان و منازعات داخلی و ظلم و ستم بر مردم بی دفاع و خودکامگی و زیاده خواهی برخی سران بی تعهد فرصت ها را بر باد می دهد و تهدیدها را به فاجعه تبدیل می کند و این در حالی است که رقبا در تلاش اند و دشمنان در کار توطئه؛ خصوصاً دشمن استعمارگر و زیاده خواه و کیان صهیونیزم اشغالگر و متجاوز از نقاط ضعف امت اسلامی بهره می برند. امید است که ماه مبارک رمضان که علاوه بر همه ی مزایای معنوی و برکات الهی اش یادآور پیروزی مسلمانان در جنگ بدر نیز هست ما را به خود آورد و امت اسلام و سران دول اسلامی را به وحدت و برادری و توجه به حقوق مردم و دست برداشتن از تفرقه و نزاع با یکدیگر و تعدی و ستم بر ملت ها وادار سازد.
از خداوند رحمان و رحیم برای همه ی امت اسلام خصوصاً ملت شریف ایران در این ماه مبارک رحمت و مغفرت و حسن عاقبت مسألت دارم.
خداوندا بر امت پیامبر خاتم (ص) در این ماه برکات خود را فرو ریز و امور مسلمین را اصلاح فرما، وحدت و برادری را بر تفرقه و دشمنی و حق مداری و رعایت حقوق ملت را بر زورگویی و خودکامگی و آسایش و آرامش را بر فقر و فاقه پریشان حالی چیرگی بخش.
خداوندا این ماه را بر همه ی ما مبارک گردان و در شب قدر برای ما طاعت و مغفرت و حسن عاقبت و سلامت و عافیت مقدر فرما.
خداوندا به ما توفیق تهذیب نفس و ارتقای روح و همدلی با دردمندان و رسیدگی به نیازمندان و عبادت و بندگی و قرب خودت را کرامت فرما.
از همه ی برادران و خواهران ایمانی ملتمس دعای خیر در مظان اجابت هستم.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر