امروز: سوریه خونین ترین روزهای خود را پشت سر می گذارد، آمار کشته شدگان درگیری ها در هر یک از روزهای اخیر بیشتر از ۱۰۰ نفر بوده است و بشار اسد رئیس جمهور نسبتا جوان سوریه که مدرک دکترای چشم پزشکی خود را از دانشگاهی در لندن دریافت کرده است، با وجود دعوت گسترده جامعه جهانی برای کناره گیری از قدرت، همچنان در مقام خود باقی مانده و صفحات تاریک تری در کتاب های تاریخ برای خود رقم می زند.
کسی که آغاز دوران ریاست جمهوری او در سوریه به دلیل مدرنیزاسیون و ایجاد فضای باز اجتماعی، بهار دمشق نام گرفته بود، اکنون پاسخ معترضان را در دمشق و حلب با گلوله تانک می دهد و از کودکان به عنوان سپر انسانی در جنگ استفاده می کند.
جریان حاکم در ایران از ابتدای اعتراضات سوریه بی قید و شرط از رژیم دمشق حمایت کرده است، بسیاری از تحلیلگران سیاسی سقوط رژیم بشار اسد را پایانی بر اتحاد محوری این کشور با حاکمیت ایران می دانند. در تمامی این سال ها دولت همواره پاسخ تهدیدهای اسرائیل را با تهدید داده است و مسلما یکی از نقاط اتکا و دلگرمی های ایران در این تهدیدها سوریه است. اما رسانه های دولتی ایران دلایل حمایت از سوریه را چیز های دیگری معرفی می کنند.
آیا بشار اسد شیعه است؟
رسانه های حکومتی در ایران با شیعه نامیدن علویان سوریه سعی دارند بر احساسات مذهبی مردم تاثیر بگذارند. البته بی گمان در تحولات اخیر خاورمیانه اختلافات مذهبی و فرقه ای نقش عمده ای بازی می کند. اما بر خلاف القائات دروغ رسانه های دولتی، علویان سوریه شیعه نیستند!
علویان سوریه از فرقه نصیریه هستند که یک گروه مذهبی عرفانی در سوریه است. نصیریه در قرن پنجم هجری قمری از شیعه امامیه منشعب شد. علویان سوری تا دوران جدید از نظر شیعیان بدعتگذار شمرده میشدند.
امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان بنا به ملاحظات سیاسی و برای ایجاد اتحاد با حافظ اسد رهبر پیشبن سوریه و پدر بشار اسد، علویان سوری را با شیعیان یکی و متحد اعلام کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، جمهوری اسلامی نیز ادعای تشیّع خاندان حاکم در سوریه را توجیهی ایدئولوژیک برای ائتلاف استراتژیک دو کشور در منطقه گرفت؛ توجیهی که در ماه های اخیر برای تحریک عواطف و احساسات مذهبی مردم ایران بار ها مورد استفاده قرار گرفته است.
آشنایی با این فرقه به توضیحات مفصل نیازمند است که در این یادداشت نمی گنجد، اما همین بس که بدانیم: تعالیم نصیریه عبارت است از التقاط عناصر شیعه و مسیحیت و معتقدات ایران پیش از اسلام. به عقیده آنها خدا، ذات یگانه اى است مرکب از سه اصل لا یتجزى بنامهاى: «معنى»، «اسم»، «باب»، این تثلیث به نوبت در وجود انبیاء مجسم و متجلى گشته است و آخرین تجسم با ظهور اسلام مصادف شد و آن ذات یگانه در تثلیث لا یتجزایى در وجود على(ع) و محمد(ص) و سلمان فارسى تجسم یافت، بدین سبب تثلیث مزبور را با حروف عمس (ع - م - س) معرفى مى کردند که اشاره به حروف اول سه اسم على(ع) و محمد(ص) و سلمان است. توضیح این عقیدۀ ایشان بر این مبناست که آنان على بن ابى طالب(ع) را به مثابه خداى بزرگ قدیم و ازلى تقدیس مى کنند.
اما سوء استفاده از مذهب تنها وسیله ای نیست که بشار اسد برای موجه جلوه دادن خود از آن سود برده است. تعداد عکس های او و همسرش در مجله های مد غربی، کمتر از عکسهای او در مراکز مذهبی و صف نمازگزاران نیست.
چهره واقعی خانواده اسد
تا همین اواخر برای بعضی روزنامه نگاران خاص، سوریه در نقش یکی از کشور های مهمان نواز در خاورمیانه ایفای نقش می کرد. در حالی که سوریه همواره کشوری بوده که اگر خبرنگاری می توانست به آن وارد شود به طور عادی و مرتب مورد آزار اذیت قرار می گرفت.
برای روزنامه نگاران دسته اول، سوریه تا همین اواخر کشوری بود با رئیس جمهوری تحصیل کرده به نام بشار اسد که به زبان انگلیسی مسلط است و همراه با همسر زیبایش اسما، که در انگلستان متولد شده عصری جدید از آزادی و موفقیت را هدایت می کردند. البته داشتن چنین تصور و عقیده ای تصادفی نیست. با کمک مشاوران روابط عمومی گران قیمت، یعنی کسانی که در دولت های کلینتون، بوش و تاچر کار می کردند، رئیس جمهور سوریه و خانواده اش در پنج سال گذشته به دنبال این بودند که خود را در رسانه های غربی خوش برخورد، مترقی و حتی فریبنده جلوه بدهند.
اسماء اسد، بانوی اول سوریه، همواره یکی از موضوعات مجلات مد اروپایی از جمله نشریه آلمانی وگ بود. شرکت آمریکایی براون لوید جیمز در واشنگتن که رابط میان همسر بشار اسد و مجله وگ بود، ماهانه پنج هزار دلار دریافت می کرد. اسدها برای کسب شهرت در رسانه های غربی از راه های مختلفی استفاده می کردند. اسما اسد در موسسات خیریه زیادی فعالیت می کرد. او در سال ۲۰۰۶ با تیم بل که از مشاوران رسانه ای مارگارت تاچر بود، تماس گرفت و از او خواست تا ترتیبی اتخاذ کند که بانوی اول سوریه در جلسات حقوق بشری که چند نفر از همسران رئیس جمهور های دنیا در آن شرکت می کردند، حضور داشته باشد.
خوش لباس و تابع مد بودن اسماء اسد و فعالیت در بنیاد های خیریه ای و حقوق بشری باعث شده بود او را دیانای شرق بنامند؛ تا جایی که در سال ۲۰۰۹ هافینگتون پست مقاله ای با عنوان: «اسماء اسد، بانوی اول سوریه و زیبایی طبیعی» منتشر کرد.
اگر خیزش های اخیر در کشور های عربی رخ نمی داد و اعتراضات مردمی در سوریه آغاز نمی شد، شاید به این زودی ها کسی نمی فهمید که ارزش ها و اولویت های انسانی هیچ سنخیتی با تبلیغات رسانه ای خانواده اسد نداشته است.
پناهندگی سیاسی
پس از درگیری های خونین روزهای اخیر، دبیرکل اتحادیه عرب اعلام آمادگی این سازمان برای پناهدادن به اسد و خانوادهاش را اعلام کرد، مشروط بر اینکه اسد از مقام خود کنارهگیری کند. منصف مرزوقی، رئیس جمهوری تونس، نیز در ماه آوریل به اسد پیشنهاد پناهندگی به تونس را مطرح کرده بود، البته در صورتی که اسد به ناآرمیها پایان دهد. پیش از این هم اخبار تأییدنشدهای در مورد احتمال پناهندگی بشار اسد به روسیه مطرح شده بود.
در روزهای اخیر بشار اسد دو بار در تلویزیون دولتی سوریه ظاهر شد، نمایشی که تنها هدف آن اثبات زنده بودن اوست. پایان رژیم بشار اسد قریب الوقوع به نظر می رسد. اما بنابر ادعای تلویزیون سوریه، اوضاع در پایتخت آرام است و از هلیکوپترهای جنگی علیه مخالفان استفاده نمیشود و سلاح شیمیایی هم علیه معترضان داخلی به کار گرفته نخواهد شد.
با این حال، مخالفان می گویند اقدامات ارتش سوریه برای عقب راندن مخالفان مسلح بشار اسد از دو شهر دمشق و حلب، دوچندان شده است. یکی از مخالفان دولت که ساکن منطقه مزه در دمشق است، به خبرگزاری رویترز گفته است که در حمله نیروهای دولتی به این منطقه، بیش از هزار نفر از نیروهای ارتش و شبهنظامیان هوادار دولت حضور داشتند. این حمله تحت حمایت نیروهای زرهی، تانکها و بولدوزرها انجام شد.
برخی مخالفان دولت نیز در تماسهای تلفنی به رویترز گفته اند که نیروهای دولتی دستکم ۲۰ نفر را در منطقه اعدام کردهاند. گزارش شده است که لشکر چهارم ارتش سوریه نیز حمله به منطقه برزه در شمال شرق دمشق را به عهده داشته است. این لشکر تحت فرماندهی ماهر، برادر بشار اسد است.
اتحادیه اروپا تحریم های بیشتری علیه سوریه وضع کرده و می توان گفت که کار برای اسد و اطرافیانش تمام شده است، با این حال باید دید بشار اسد تا کی پشت چهرهی شیعی- مدرنی که از خود ساخته، تا کی قصد دارد پنهان شود و بالاخره این نمایش خیمه شب بازی خونین، چه زمانی پایان خواهد یافت.
منبع: کلمه-زهرا امیری
متحد درجه یک حاکمیت فعلی جمهوری اسلامی را بهتر بشناسیم
امروز: محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان دقایقی پیش و پس از پنجاه و هشت روز به اعتصاب غذای تر خود پایان داد.
به گزارش خبرنگار کلمه، محمدصدیق کبودوند، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که جمعه شب گذشته، از ناحیه کلیه دچار درد شدیدی شده و به بیمارستان مدرس تهران منتقل شده بود، در پاسخ به درخواست کسانی که خواستار شکستن این اعتصاب خطرناک شده بودند به اعتصاب خود پایان داده و از همه ی کسانیکه در این مدت پیگیر و نگران وضعیت وی بودند تشکر کرد.
محمدصدیق کبودوند که نزدیک دو ماه در اعتصاب غذا به سر برد، بر اساس آزمایش های پزشکی زندان دچار عفونت کلیه و کاهش شدید قند خون و ضعف شدید جسمی و حرکتی و کاهش وزن شده است.
به گزارش کلمه، این فعال حقوق بشر دربند از روز شنبه ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده و بارها اعلام کرده که به دلیل بیماری صعب العلاج فرزندش نیاز است که به مرخصی رفته و درمان او بکوشد. اما مسئولان قضایی به این خواسته تن نمی دهند. همچنین هفته گذشته او برای چند روز دست به اعتصاب غذای خشک زد به دنبال وخامت حالش اعتصاب غذای خشک را شکست و خواسته های خود را از طریق ادامه اعتصاب تر دنبال می کند.
وی در سی امین روز اعتصاب خود در دیدار با معاون دادستان تهران، که خواستار پایان اعتصاب غذای وی بوده است، اعلام کرده که "آزادی مشروط" نیز به خواسته های وی اضافه شده، از دیگر سو وی با وجود بدحالی شدید و دستور پزشک برای اعزام به بیمارستان، حاضر نشده بود با دستبند و پابند اعزام شود.
او که سردبیر نشریه پیام مردم بوده است، از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت شده و در دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده با سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانههای عمومی به یک سال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شده که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
بنا بر قوانین بین المللی و قوانین داخلی کشورمان، مقامات قضایی باید خدمات مورد نیاز درمانی را در اختیار زندانیان قرار دهند، اما مسئولان امنیتی و قضایی به بهانه های واهی از انجام این وظیفه خودداری می کنند.
بر اساس اصلاحیه آئین نامه سازمان زندانها که در سال ۸۹ به توصیب رئیس قوه قضائیه نیز رسیده است محکومین به حبس تا ۱۵ سال برای استفاده از حق مرخصی باید حداقل یک ششم از مدت حبس و محکومین بیش از ۱۵ سال و حبس ابد حداقل سه سال از مدت محکومیت خود را سپری کرده باشند. همچنین مقررات مربوط به سازمان زندانهای کشور مقامات زندانها را موظف میدارد که در موارد ضروری محکوم بیمار را به بیمارستانی خارج از زندان انتقال دهند. مقررات سازمان ملل متحد در ارتباط با تثبیت استانداردهای حداقلی رفتار با زندانیان نیز بر مسئولیت مقامات در انتقال زندانیان بیمار به بیمارستان های شهری و سایر موسسات درمانی ویژه تاکید دارد.
امروز: حداقل هزینه ماهانه خانوارهای ساکن تهران، رقمی معادل یک میلیون و 216 هزار تومان است؛ به طوری که هزینه سالانه خانوارهای مناطق شهری تهران حداقل 14 میلیون و 600 هزار تومان برآورد شده است که 12 میلیون آن را هزینه های غیرخوراکی و مابقی را خوراکی تشکیل می دهد.
به نوشته جام جم و به نقل از روابط عمومی شهرداری تهران، سهم هزینه تامین مسکن شامل اجاره بها یا قیمت خرید، بخش قابل توجهی از هزینه های غیرخوراکی را به خود اختصاص می دهد.
آخرین آمار از چیدمان جمعیت تهران در مناطق 22گانه که مربوط به سال 1388 می شود، نشان می دهد: دو میلیون و 373 هزار خانوار - با بعدخانوار سه نفر- در این کلانشهر ساکن هستند که مجموع جمعیت تهران را به هشت میلیون و 217 هزار نفر رسانده است.
براین اساس، منطقه 22 دارای کمترین جمعیت ساکن و منطقه4 دارای بیشترین جمعیت ساکن است.
نتایج بررسی های شهرداری تهران همچنین درباره کیفیت زندگی و اوضاع اقتصاد مسکن در پایتخت نشان می دهد: گرایش متقاضیان مسکن به سمت واحدهای مسکونی با متراژ کمتر از 100 متر افزایش پیدا کرده است، به طوری که عمده تهرانی ها تمایل به اجاره یا خرید آپارتمان های 50 تا 70 مترمربعی با حداقل دارای دو اتاق را دارند که همین گرایش هم اکنون باعث افزایش واحدهای مسکونی با تعداد دو اتاق در سطح شهر تهران شده است.
گرایش به سمت آپارتمان های کوچک
براساس آمار منتشر شده، ساختمان های مسکونی نوساز در مناطق تهران اغلب مساحتی بین 40 تا 70 مترمربع دارند، اما متوسط زیربنای مسکونی در این کلانشهر هنوز بالاتر از 100 مترمربع گزارش شده است.
آن طور که شهرداری تهران اعلام کرده، در پایتخت، 57 درصد ساکنان مالک آپارتمان هستند و مابقی اجاره نشین یا به صورت رایگان در خانه های سازمانی سکونت می کنند.
در تحلیل شهرداری تهران درباره نحوه تصرف مسکن در پایتخت تاکید شده است: شاخص تصرف ملکی در برخی از جوامع توسعه یافته همچون آلمان و سوئیس از میزان بسیار پایینی برخوردار است و کمتر از 40 درصد کل ساکنان را تشکیل می دهد، اما در برخی دیگر از کشورها همچون انگلستان، این شاخص بالا و در حد 70 درصد است.
در کشورهایی که شاخص تصرف ملکی در آنها پایین است، بخش عمده ای از اراضی و همچنین واحدهای مسکونی شهرها در مالکیت شهرداری ها قرار دارد و در عین حال با توجه به سطح رفاه و برنامه های دولت در تامین مسکن، مردم در این کشورها انگیزه کمتری برای مالکیت مسکن دارند.
شهرداری تهران معتقد است: در کلانشهر تهران بالا بودن میزان تصرف ملکی به عنوان وضعیت مطلوب بخش مسکن تلقی می شود، زیرا از یک سو در نگاه خانوارها، مسکن به عنوان محل سکونت، سرمایه و نوعی پس انداز برای خود و فرزندان است و از سوی دیگر، برنامه های دولت در تامین مسکن و بالا بردن شاخص تصرف ملکی مسکن به عنوان یک سیاست مثبت تلقی می شود.
امروز: حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان مورخ و از مولفان حوزه دین و تاریخ اسلام در وبلاگش نوشت:
مثلا در یکی از آیات قرآن آمده است بدترین صدا، صدای خر است حالا اگر شما این را به یک نفر در کانادا یا آمریکا نشان دهید میگوید این بود دین شما که میگوید صدای خر بدترین صدا است؟ اما همین خودش یک پروژه علمی است. شما بزرگترین دکترهای اعصاب را دعوت کنید تا بر روی تأثیر صدای همه موجودات روی اعصاب انسان آزمایش کنند و آنگاه نظر بدهید.
اخیرا آقای حجت الاسلام قرائتی مطالبی در میان کتابداران در باره کتابخوانی و ماهیت علم مفید مضر و بی فایده بیان کرده اند که باید از آن اظهار تأسف کرد. اظهار تأسف برای مردمی که در دنیای علم و دانش فعلی، به توصیه ایشان باید با کنار گذاشتن هر نوع مطالعه ای، فقط قرآن بخوانند.
در مطالبی که آقای قرائتی در میان کتابداران بیان کرده، چنان شأن علم و عالم و دانش با استدلالهای سست و بی پایه کوچک شده که آدمی با مرور بر آن می تواند به عمق فاجعهای که در تمدن اسلامی برای عقب ماندگی ما رخ داده پی ببرد.
مقدمتا باید عرض کنم که یکی از دشواریهای ما در این تمدن اسلامی، و یکی از اصلی ترین علل عقب ماندگی ما همین تعریف نادرست از علم است که سبب شده ما مسلمانان دانش و دانایی را جز در حوزه متون دینی کنار گذاشته، به بهانه خواندن قرآن و با استناد به برخی از استدلالهای بظاهر دینی اما در باطن ضد علم، علوم طبیعی و ریاضی را خوار کنیم.
شگفت آن که اکنون هم پس از آن که پانصد سال است غرب با تصرف حوزه علم و دانش دنیا را تحت سلطه خود در آورده، یک مربی دینی، با موقعیت و محبوبیتی که به خاطر مثل ها و داستانهایش دارد، دوباره به بیان آموزه هایی پرداخته است که اگر ما به آنها عمل کنیم ما را به دوره انحطاط بر می گرداند. البته روشن است که خواندن قرآن به عنوان کتاب هدایت توصیه ای است قرآنی و دینی، اما آیا همه متفکران مسلمان، حتی در امر هدایت دینی، تنها به خواندن قرآن تمسک کرده اند؟ جای حدیث کجاست؟ جای تأمل و تفکر کجاست؟ جای این همه فقه و حقوق کجاست؟ جای این همه تاریخ اسلام کجاست؟
بنده البته از آقای قرائتی و امثال ایشان که وقت و فرصت سیما و صدا را غالبا گرفتهاند، انتظاری ندارم، از کسانی انتظار دارم که تصور می کنند ایشان باید در باره هر چیزی اظهار نظر کند و الزاما باید پخش شود.
عجله نکنید و از آنچه عرض کردم، تعجب نکنید. اگر مطالبی که در فارس و خبرآنلاین از قول ایشان نقل شده درست باشد، مرور بر آنها میتواند خوانندگان محترم را با عمق این نگاه نادرست آشنا سازد.
در متن خبر آمده است:
ایشان در ادامه خطاب به کتابداران حاضر در جمع گفت: «من شما را نمیشناسم ولی میدانم حقوقتان کم است دوم اینکه آدمهای خوبی هم هستید، سوم اینکه گزینش هم شدهاید، اما زیر همین سقف از شما میخواهم نذر کنید یک دوره کامل تفسیر قرآن را مطالعه کنید. شما به هیچ کتابی نیاز ندارید و قرآن برای شما کافی است. من 33 سال در صدا و سیما هر پنجشنبه برنامه داشتم و یک شب هم این برنامه تعطیل نشده است هیچ کتابی هم مطالعه نمیکنم اگر شما تفسیر قرآن را بخوانید بینیاز میشوید، هر چه که بخواهید در قرآن هست.»
از مطالب بعدی معلوم می شود که مقصود ایشان فقط دانش دینی نیست، بلکه همه دانشهاست. حتی روزنامه خوانی و دانستن این که ارتفاع هیمالیا چه قدر است و در دوره سلجوقی چه گذشته است. تازه اگر مقصودشان همان علم دینی هم بود، که نیست، باید گفت، ایشان چندان قرآن گرا شده اند که به حدیث اهل بیت هم توجهی نکردهاند. اما واقعیت آن است که از مجموع خبر چنین بر می آید که مقصود ایشان کلیت علم و دانش است.
اکنون باید از ایشان پرسید: اگر همه چیز در قرآن هست و مقصود از همه چیز، همه دانش های بشری است که آدمی باید با مطالعه تجارب و تحقیقات گذشته و حال بشر به دست آورد، پس این دنیای عریض و طویل علم و دانش از طب و نجوم و محصولات آن دانش در صنعت و علم و فن چیست؟
هزار سال، ایشان و اسلافشان سوار الاغ و اسب و قاطر و شتر می شدند و یک ماه طول می کشید تا به مشهد بروند، اکنون بلیطی گرفته، سوار هواپیما شده، هواپیمایی که محصول چند هزار سال دانش بشر است، و ساعتی بعد در فرودگاه مشهد پیاده می شوند. پس این هم علم پزشکی و پیشرفت و دانش طب چیست؟ ایا همه این علوم در قرآن هست؟
مقصود ایشان خطاب به کتابدارانی که وظیفه شان راهنمایی دیگران به خواندن کتاب است، در این که فقط قرآن بخوانید، با چه مقصودی ابراز شده است؟
جالب است که ایشان در همان سخنرانی، به کتابهای درسی مدارس که اساس پیشرفت علم در مدارس ماست، ایراد گرفته و بسیاری از مطالب را بی فایده و حتی مضر می دانند. ایشان در همین جمع کتابدار که باید راهنمای کودکان و جوانان ما برای مطالعه انواع کتابها در هر نوع دانش و دانستنی باشند گفته است:
خیلی از اطلاعاتی که در کتابهای دانشگاهی و کتابهای مدارس آمده است لغو و بیهوده است مثلا به بچههای ما چه ربطی دارد که کوه هیمالیا چند متر است، به شما چه، پدرت بالای کوه هیمالیا رفته؟ مادرت بالای کوه هیمالیا رفته؟ خودت میخواهی بروی؟ یا اینکه تاریخ سلجوقیان چه ربطی به بچه ما دارد.»
راستی این اندازه تاریخ و جغرافیا بی ارزش است؟ ایشان چه تعریفی از علم دارند؟ این همه تلاش در جغرافیا و دانش نقشه کشی، و اندازه گیری های دقیق، کشف راه های مهم دریایی و سفرهای دور و دراز بر اساس آن کشفیات که ایشان آنها را علم بی فایده و یا حتی مضر و وقت گیر برای دانش آموز می دانند، همه پرت و پلاست و باید از کتابهای درسی حذف شود؟ آیا غرب جز از راه همین کشفیات بر جهان تسلط یافته است؟ و هزار پرسش واضح دیگر برای بشر که ما هنوز اندر خم یک کوچه آن مانده ایم.
عجیب است که حضرت قرائتی در همین سخنرانی مدعی می شوند که همین قرآن را تا بحال کسی درست نفهمیده است و فقط عده اندکی که لابد خود ایشان هم از آنهاست آن را خوب درک کرده است.
عبارت ایشان چنین است:
من قصد دارم درباره مهمترین کتاب یعنی قرآن صحبت کنم. به جرأت میتوانم بگویم که کسی تاکنون قرآن را نفهمیده است به جز اهل بیت و افراد بسیار اندکی.
آخرین افاضه ایشان این است که:
من در یک سال یک ساعت هم روزنامه نمیخوانم، کمبود هم ندارم. خلاصه اخبار کافی است
بنابراین یک دنیا آدم در این دنیا که در کار نشر و پخش و تدوین و ترویج علم از طریق روزنامه ها هستند آدم های بیکاره اند.
اگر این روش در ترویج مفهوم در میان ما جاری باشد، مطمئن باید باشیم که هرچه زودتر باید سفره و علم و دانش را برچیده و مثل برخی از سلفی ها فقط به حفظ کردن قرآن و حدیث بپردازیم و باب عقل و علم ودانش را ببنیدیم.
در پایان باید عرض کنم آنچه برای بنده جالب است این که، در کشوری که رهبری آن دو دهه است به طور مکرر روی علم و دانش تکیه می کند و به دنبال پیشرفت کشور از راه توسعه دانشگاه ها و علم و پژوهش است و بارها در سال برای دیدار با استادان و دانشجویان نخبه وقت می گذارد و دهها سخنرانی در ترویج علم دارد، چنین مطالبی ابراز می شود.
از دیگر افتخارات ایشان در آن سخنرانی این است:
من 30 سال معاون وزیر بودم، اما کاری به وزیرها نداشتهام. اصلا بعضی وزیرها آمدند و رفتند و من ندیدمشان. مثلا آقای فرشیدی چند سال وزیر بود و من یک بار هم ندیدمش.
درباره اهمیت علم و دانش هم در قرآن این افاضه ایشان جای تأمل دارد:
وی در ادامه با شمردن مثالهایی از قرآن گفت: «مثلا در یکی از آیات قرآن آمده است بدترین صدا، صدای خر است حالا اگر شما این را به یک نفر در کانادا یا آمریکا نشان دهید میگوید این بود دین شما که میگوید صدای خر بدترین صدا است؟ اما همین خودش یک پروژه علمی است. شما بزرگترین دکترهای اعصاب را دعوت کنید تا بر روی تأثیر صدای همه موجودات روی اعصاب انسان آزمایش کنند و آنگاه نظر بدهید.»
امروز: وزیر ورزش و جوانان موضوع استیضاحش توسط نمایندگان مجلس را شایعه خواند.
به گزارش خبرگزاری فارس، محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤال فارس درباره طرح استیضاحش توسط نمایندگان مجلس، این موضوع را شایعه خواند و گفت که اینگونه مسائل را شما رسانهها مطرح کردهاید.
امروز: دلیل توقف توليد سيمان در كارخانه خزر، اعتصاب رانندگان این واحد تولیدی اعلام شد.
به گزارش ایسنا، کارخانه سیمان سازی خزر واقع در شهر رودبار یکی از بزرگترین کارخانههای سیمان سازی کشور است که بخش عمدهی تولیدی خود را به استانها همجوار و خارج از کشور صادر میکند. اما از حدود ۱۰ روز پیش این کارخانه که زیر نظر فرمانداری استان گیلان فعالیت میکند، تولید خود را متوقف کرده است.
بر اساس این گزارش، روز دوشنبه اعتصاب رانندگان و در نتیجه جابهجا نشدن سیمان تولیدی این کارخانه دلیل توقف تولید آن بوده است.
رانندگان به نرخ اعلام شده از سوی فرمانداری معترض هستند و دست از کار کشیده اند. کارخانه نیز که فاقد امکان نگهداری و انبار کردن سیمان برای بیش از چند روز است، به ناچار تولید خود را متوقف کرده است.
با وقوع این اعتصاب، هزینه استارت دوباره به کارخانه تحمیل میشود که شامل هزینههای بسیار بالایی از جمله تخلیه و جای گذاری دوباره آجرهای نسوز در کوره میشود و حدود ۱۰ تا ۱۵ روز به طول میانجامد.
همچنین گفته می شود که کارخانه برای پرداخت حقوق کارگران نیز با مشکل مواجه است.
با این حال مدیرعامل کارخانه در پی انتشار خبر توقف تولید آن وعده داده که تولید از فردا دوباره از سر گرفته شود.
حمید اقبالیان - مدیرعامل کارخانه سیمان خزر گفت که شنبه شب رانندگان جدیدترین نرخ اعلام شده از سوی فرمانداری را پذیرفتند و قرار است محصولات کارخانه سیمان سازی خزر را با ۱۵ درصد افزایش نرخ جابهجا کنند.
وی ادامه داد: توقف تولید سیمان به دلیل محدودیت در نگهداری و انبار سیمان بیش از دو روز بود و توقف کامل تولیدات کارخانه از جمله کلینکر که ماده اولیه سیمان است، به علت قطع گاز کل کارخانههای سیمان سازی سطح کشور بود.
اقبالیان تصریح کرد: شرکت گاز از چند روز گذشته گاز را قطع کرد و کارخانهها مجبور به تامین گاز مازاد برای سر پا نگه داشتن چرخه تولید خود شدهاند که این کار از سوی کارخانههای سیمان سازی خزر نیز صورت گرفته و از فردا کارخانه شروع به تولید میکند.
امروز: بهمن قبادى، کارگردان سرشناس ایرانی، آخرین ساخته خود به نام «فصل كرگدن» را به صانع ژاله و فرزاد کمانگر تقديم كرد.
صانع ژاله، فعال کرد و دانشجوی دانشگاه هنر تهران بود که در روز ۲۵ بهمن سال ۸۹ و درجریان راهپیمایی اعتراضی مردم ایران به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جان باخت.
فرزاد کمانگر نیز زندانی سیاسی کرد بود که اعدام شد.
«فصل كرگدن» آخرين ساخته آماده اكران بهمن قبادى، داستان يك شاعر كرد است كه از طريق اشعارش به دنبال زنگى گم شده خودش می گردد.
این فیلم با روايتى شعرگونه، ادامه مسير فيلم سازىِ كارگردانِ «زمانى براى مستى اسب ها» است كه پس از «گربه هاى ايرانى» اولين فيلم خود را خارج از ايران با حضور چهرهاى مطرح ايرانى، اروپايى و ترك، با مضمونى شاعرانه تهيه و كارگردانى كرده است.
در اين فيلم بهروز وثوقى بازيگر مطرح سينماى ايران پس از سال ها دورى برای ایفای نقش جلوى دوربين رفت و در كنار او مونیكا بلوچى، برن ساعت و آرش لباف ایفای نقش کردند.
به گزارش "ندای سبز آزادی"، قبادى آخرين ساخته خود را همزمان با تولد صانع ژاله به اين دانسجوى تئاتر كه در درگيرى ها تهران كشته شد و فرزاد كمانگر شاعر و معلم كرد كه در زندان اعدام شد تقديم کرده است.
طبق گزارش روابط عمومى فيلم «فصل كرگدن»، این فیلم از سپتامبر سال جاری، نمايش عمومى اش در فرانسه، ايتاليا، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی را آغاز مى کند. " wildbunch" از پخش كننده هاى مطرح اروپا پخش جهانى فيلم را به عهده دارد و شركت BKM پخش كننده ى فيلم در سينماهاى تركيه است.
به گزارش روابط عمومى بهمن قبادى، اين كارگردان كرد هم اكنون در آمريكا در حال آماده سازى و نهايى كردن فيلم ديگرى تحت عنوان «به بالا نگاه كن» است. اين فيلم از مجموعه ده گانه های «خدا و مذهب» است كه ده كارگردان با ده مذهب گونان در آن فيلم سازى كرده اند.
در اين مجموعه كارگردانانى نظير امير امیر کاستاریکا، ميرا ناير، گيلرمو آری گا و کارگردانان سرشناس دیگری حضور دارند و بخش مربوط به دین اسلام را بهمن قبادى فيلم سازى كرده است.
امروز: ابوالحسن فقیه ، قائم مقام ستاد انتخاباتی احمدی نژاد ،رئیس سابق سازمان بهزیستی کشور و مسئول فعلی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران که از نزدیک ترین افراد به محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی بوده و ارتباط تنگاتنگی را با این دو دارد در پرونده کاری خود علاوه بر مسائل مبهمی چون مدرک تحصیلی و کارت پایان خدمت، حکم محکومیت قضایی به دلیل قاچاق را یدک می کشد .
به گزارش صراط، فقیه که پس از رسیدن احمدی نژاد به ریاست جمهوری به دلیل تلاش های بی وقفه اش در ستاد انتخاباتی وی توانست کلید ساختمان نسبتاٌ بلند خیابان فیاض بخش را از آن خود کند، در مدت زمان مسئولیتش در این سازمان با چالشی جدی مواجه شد و با سوء استفاده از جایگاه و مقام خود به قاچاق کالاهای مختلف تحت نام کمک به افراد تحت پوشش بهزیستی پرداخت .
بنا بر این گزارش وی و همدستانش در پرونده معروف به بهزیست بنیاد که مربوط به قاچاق کالا توسط سازمان بهزیستی بود محکوم شده و حکم جلب آنان صادر شد اما در نهایت با کش و قوس های فراوان و مکاتبات متعدد با رئیس وقت دستگاه قضا و علیرغم تلاش های صورت گرفته برای رهایی از محکومیت! ، توسط قاضی صلواتی، به پرداخت مبلغ 6/638/488/326 ریال (معادل ششصد و شصت و سه میلیون و هشتصد و چهل و هشت هزارو هشتصدو سی و دو تومان) جزای نقدی معادل بهای مال از دست رفته و دو برابر بهای مال محکوم شده است.
ماجرای قاچاق کالا توسط شرکت بهزیست بنیاد که با اطلاع ابوالحسن فقیه صورت می گرفت در سال 86 به صورت گسترده در رسانه ها بازتاب داشت .ورود کالاهایی از قبیل لباس و پارچه توسط این شرکت به سفارش صاحبان کالا به نحوی بود که سفارش دهنده در ازای ورود اجناس خود توسط شرکت بهزیست بنیاد که از پرداخت مالیات معاف بود، مبلغ ناچیزی را به حساب این شرکت واریز می کرد . پس از افشا شدن این سوء استفاده مالی و گذراندن مراحل قضایی در نهایت این پرونده با صدور حکم محکومیت شش متهم به کار خود پایان داد . جالب اینجاست که ابوالحسن فقیه رئیس وقت سازمان بهزیستی که بعدها به ریاست جمعیت هلال احمر ایران رسید در این پرونده به عنوان متهم ردیف اول شناخته می شد .
در زیر سند حکم محکومیت فقیه که توسط قاضی صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب صادر شده است را مشاهده می نمائید . نکته قابل تامل جایی است که پس از ماجرای به وجود آمده نه تنها وی از مسئولیت های خود برکنار نشد بلکه چندی بعد با حمایت ویژه رئیس جمهور و عنایت اعضای شورای عالی هلال احمر، متهم ردیف اول پرونده قاچاق کالا، به عنوان رئیس جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد و هنوز هم به کار خود در این سازمان ادامه می دهد . صراط در آینده استاد متعدد دیگری را از این پرونده و برخی از مسائل پشت پرده آن برای آگاهی مخاطبان منتشر خواهد کرد .
امروز: همزمان با مطرح شدن طرح «تغییر مجری انتخابات ریاستجمهوری» و واگذاری آن به نهادی غیر از دولت، معاون پارلمانی رئیسدولت در یادداشتی از تغییر قانون انتخابات که قرار است با تایید شورای نگهبان انجام شود، به شدت انتقاد کرد.
به گزارش مردمک، محمدرضا میرتاجالدینی در این یادداشت که در پایگاه اطلاعرسانی دولت منتشر شده، نوشته است که اجرای انتخابات از وظایف اصلی قوه مجریه است و عدول از آن، «عبور از شاکله قانون اساسی و سیره امام راحل و رهبر انقلاب است.»
آقای میرتاجالدینی با رد نظر کسانی که معتقدند با استناد به اصل ۹۹ قانون اساسی امکان تغییر برگزارکننده انتخابات وجود دارد، گفت که در این اصل آمده شورای نگهبان تنها وظیفه نظارت بر انتخابات را دارد.
به گفته او، دولت و قوه مجریه که امور اجرایی کشور را از طریق رئیسجمهوری و وزرا انجام میدهد، «اولیترین نهاد برای اجرای انتخابات است و نزدیکترین و مناسبترین نهاد به اصول قانون اساسی و دفاع از حقوق مردم در مشارکت سیاسی و اعمال حق تعیین سرنوشت سیاسیشان است.»
در ماههای اخیر بارها از تغییر قانون انتخابات سخن به میان آمده بود. اما دولت زمانی سکوت خود را در این مورد شکست که علی لاریجانی، رئیس مجلس در دیدار با نائب رئیس مجلس خبرگان گفت که رهبر چندی پیش دستور تصویب سیاستهای کلی قانون انتخابات را به مجمع تشخیص مصلحت نظام داده و به طور حتم اگر تعیین و تصویب این سیاستها صورت گیرد، کار مجلس برای تغییر قانون انتخابات تسهیل میشود.
محمد یزدی، نایب رئیس مجلس خبرگان نیز در این دیدار گفت که در انتخابات مجلس که چند ماه پیش برگزار شد، از اول تا آخر مراحل نواقصی دیده شد که باید این مشکلات برطرف شود.
سخنگوی شورای نگهبان نیز اخیراً بر ضرورت تغییر قانون انتخابات تاکید کرده و گفته که پایههای قانون فعلی انتخاب متعلق به دهه ۶۰ است و باید متناسب با شرایط امروز تغییر کند.
به گفته عباسعلی کدخدایی، در دهه ۶۰ فضای سیاسی اجتماعی به گونهای متفاوت با امروز بود. بر خلاف امروز در آن زمان بر انتخابات و فضای سیاسی کشور، مسائل تجاری حاکم نبود.
محمدرضا باهنر نیز از مسکوت ماندن طرح قانون انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داده است. تغییر قانون انتخابات، ابعاد مختلفی دارد که معاون پارلمانی رئیس دولت نیز بر لزوم انجام این تغییرات تاکید کرده، اما دولت محمود احمدینژاد با بخشی از این قانون مخالف است که وظیفه اجرای انتخابات را از دولت میگیرد.
میرتاج الدینی در یادداشت خود با این مخالفت کرده و گفته است: حال اگر چنین مجموعهای از برگزاری انتخابات کنار گذاشته شود کدام مجموعه یا نهاد دیگری میتواند جایگزین آن شود؟ اگر شورای محترم نگهبان مورد نظر باشد که رسالت اصلی آن نظارت بر انتخابات است و جمع بین اجرا و نظارت ممکن نیست.
به گفته او، اگر قوه مقننه و مجلس ایران بخواهد چنین مسئولیتی را برعهده بگیرد که آن هم با اصول مختلف قانون اساسی که وظایف مجلس را تعیین کرده است مخالفت دارد و مجلس نمیتواند در امور اجرایی دخالت کند. قوه قضائیه هم که منصوب رهبری و ولایت است و حوزه کاری آن در قانون اساسی تعریف و احصاء شده است.
او هشدارد داد که زمزمه گرفتن برگزاری انتخابات از دست دولت، «شائبههای بیاعتمادی به دولت و در نتیجه به نظام جمهوری اسلامی را دامن میزند.»
صولت مرتضوی، معاون سیاسی وزیر کشور نیز امروز دوم مردادماه به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت که اجرای انتخابات از وظایف قوه مجریه است و واگذاری انتخابات به نهاد دیگری، تداخل وظایف قوا را به دنبال خواهد داشت.
امروز: مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ممنوعیت تبلیغ سفرهای خارجی از طریق تبلیغات محیطی خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، احسان الله حجتی با اعلام این خبر گفت: شورای فرهنگ عمومی به استناد سیاستها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی و در راستای مصوبه" تبلیغات محیطی کالا و خدمات" مورخ 12 اردیبهشت ماه سال جاری در راستای تحقق این شعار و جذب و تثبیت منابع مالی داخلی و همچنین ایجاد فرصت برای شناساندن مناظر طبیعی و جاذبههای ناب گردشگری و جذب گردشگر در داخل کشور، ماده واحده «ممنوعیت تبلیغ سفرهای خارجی از طریق تبلیغات محیطی » را تصویب کرد.
وی افزود: این ماده واحده به منظور گسترش و ترویج فرهنگ گردشگری داخلی و تقویت و کمک به زیرساختهای صنعت تبلیغات و گردشگری کشور تصویب شده است که در آن سفرهای مذهبی از این قاعده مستثنی شدهاند و تبصره یک این ماده واحده اعلام میدارد که سفر حج و زیارت مزار امامان معصوم(ع)، مشمول این ماده نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر