-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه

Latest News from Kaleme for 07/30/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دعای روز دهم ماه مبارک رمضان: خدایا قرارم ده در این ماه از توکل‌کنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت، قرارم ده در آن از مقربان پیشگاهت به حق احسانت اى هدف نهایى جویندگان


 


قرار بازداشت کسری نوری از دراویش گنابادی که چهارمین ماه است در زندان عادل آباد شیراز در حبس بسر میبرد برای بار سوم تمدید شد.

بنا به گزارش مجذوبان نور، قرار بازداشت موقت کسری نوری از دراویش گنابادی که در زندان عادل آباد شیراز در حبس به سر می برد برای سومین بار تمدید شد.

این زندانی عقیدتی بیش از ۴ ماه را در حالی در زندان به سر می برد که تا کنون در دادگاه هیچ حکمی برای وی صادر نشده و تنها تا کنون سه بار قرار بازداشت وی تمدید شده است و این در حالی است که طبق قانون: اگر تا ۲ ماه به علت صدور قرار تأمین، متهم در بازداشت به سر برد و پرونده اتهامی او منتهی به تصمیم نهایی در دادسرا نشده باشد، مرجع صادرکننده قرار مکلف به فک یا تخفیف قرار تأمین متهم می‌باشد؛ مگر آن که جهات قانونی یا علل موجهی برای بقای قرار تأمین صادر شده وجود داشته باشد که در این صورت با ذکر علل و جهات مزبور قرار ابقا می‌شود.

یاد آور می شود که این درویش گنابادی یکبار درتاریخ ۲۱ دی ماه بازداشت شده و سپس در تاریخ ۷ اسفند پس از ۴۶ روز حبس در بازداشتگاه اداره اطلاعات و زندان مرکزی شیراز با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شده بود و مجددا در تاریخ ۲۴ اسفند به اتهام مصاحبه و ارتباط با رسانه‌های بیگانه دستگیر و هم اکنون در بند ۱۱ زندان عادل آباد شیراز در حبس به سر می‌برد.


 


تا کنون ۱۸ تن از اعضای انجمن فرهنگی فرزندان ایران بزرگ دستگیر شده اند که ۹ تن از آنها در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی توسط قاضی پیرعباسی به احکام سنگین محکوم شدند و در پایان شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر قاضی موحدی نیز این احکام را تایید کرد.

به گزارش کلمه، اعضای این انجمن که در جریان اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ حمایت خود را از جنبش سبز اعلام کرده بودند از بهمن ۸۸ تاکنون مورد تهدید و بازداشت های پی در پی از سوی ماموران اطلاعاتی و امنیتی قرار گرفته اند.

این انجمن از سال ۱۳۸۴ با هدف حفظ تمامیت ارضی و میراث فرهنگی کشور و برگزاری جشن ها و مناسبت های ملی فعالیت های خود را آغاز کرده است.

اعضای زندانی این انجمن در بند ۳۵۰ مهدی کوهکن، محسن صادقی نور، محسن جوادی افضلی، ابوالفضل شاه پری، ابراهیم بابایی، محمدجوادشاه پری، مجتبی احمدی و ناصرآذرنیا هستند.

ابراهیم بابایی ۶ سال و ۶ ماه حبس تغزیزی با ۷۴ ضربه شلاق و ۳۰۰ هزار تومان جزای نقدی، محسن صادقی نور ۴ سال و ۶ ماه حبس تعزیزی با ۷۴ ضربه شلاق و ۱۰۰ هزار تومان جزای نقدی، مهدی کوهکن ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیزی با ۱۴۸ ضربه شلاقو ۵۰۰ هزار تومان جزای نقدی، محسن جوادی افضلی ۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق، ناصر آذرنیا ۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق، مجتبی احمدی ۶ سال حبس تعزیزی، ابوالفضل شاه پری ۲ سال و ۶ ماه چبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق، محمد جواد شاه پری ۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق و عارف درویش یک سال حبس تعزیری و ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان جزای نقدی احکام این فعالان فرهنگی است.

بر اساس این گزارش، عارف درویش روزنامه نگار و دبیر این انجمن فرهنگی نیز با پایان یافتن یک سال حکم تعزیری خود در تیرماه امسال آزاد خواهد شد.


 


نماینده آبادان در مجلس گفت: مردم روزه دار ۷۰ روستای آبادان حتی آب آشامیدنی در روستای خود در این شرایط سخت گرمای هوا را ندارند.

محمد سعید انصاری در گفت و گو با مهر اظهار کرد: شهر آبادان به علت جاری بودن رودخانه های مهم و پرآب بهمنشیر و اروندرود یکی از شهرهای پر آب استان خوزستان و کشور به حساب می آید ولی متاسفانه مردم این شهرستان و روستاهای آن، برای تامین آب آشامیدنی که حداقل شرایطی است که دولت برای شهروندانش ایجاد می کند در تنگنا هستند.

وی افزود: نخست اینکه مردم شهر آبادان هنوز مثل روزگاران قدیم آب را با بشکه های ۲۰ لیتری از فروشندگان دوره گرد می خرند و این موضوع هزاران خطر برای شهروندان آبادانی ایجاد کرده است.

انصاری عنوان کرد: در روستاها هم وضع به مراتب سخت تر است زیرا در این مناطق حتی آب آشامیدنی وجود ندارد و مردم برای تامین آب شرب خود با مشکل مواجه هستند این در حالی است که زمانی در همین روستاهای آبادان، نهرهایی با آب گوارا و پرحجم وجود داشت ولی امروز مردم برای اندکی آب در تنگنا هستند.

نماینده مردم آبادان در مجلس تصریح کرد: امروز وضع در روستاهای آبادان به گونه ای است که ۷۰ روستا در این شهرستان از بی آبی و نبود آب آشامیدنی در رنج هستند و مسئولان دولت باید در اسرع وقت فکری برای حل این مشکل آنها از خود نشان دهند زیرا تحمل این شرایط به خصوص در شهری مثل آبادان که گرمای شدیدی را تجربه می کند واقعا سخت است.

انصاری با اشاره به اینکه وظیفه وزارت نیرو این است که آب را در سریع ترین زمان ممکن به این روستاها برساند، گفت: کاش مسئولانی که در آب و هوای مطلوب تهران زندگی می کنند برای یک روز خود را به جای مردم روستاهای آب با این گرمای وحشتناک قرار دهند با ببینند این مردم که ولی نعمت ما هستند در شرایط زندگی می کنند.

روخانه بهمنشیر که هم اکنون در آبادان جاری است پرآب ترین دهانه رود کارون و شاخه اصلی این رود است که در شمال جزیره آبادان قرار دارد و طول این رود ۸۵ کیلومتر است و به خلیج ‌فارس می ریزد. البته در شرایط فعلی آبی در این رودخانه نمانده است که به خلیج فارس بریزد و آب شور خلیج فارس بر آب شیرین بهمنشیر غلبه کرده است.

فروش آب تصفیه شده در آبادان


 


جمعی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در خارج از کشور با انتشار پیامی خطاب به مهدی کروبی، درگذشت خواهرش را به وی تسلیت گفتند و محرومیت او از وداع آخر با آن مادر شهید به عنوان «طبیعی ترین و شرعی ترین حق انسانی» را موجب رنج و تأسف دانستند و در عین حال تصریح کردند که «چنین نمانده چنان نیز نخواهد ماند».

این نمایندگان سابق مجلس در بخشی از این پیام نوشته اند: شما امروز یکی از شهروندان دلیری به شمار می روید که برای دفاع از حقوق مدنی و قانونی یک ملت متمدن و صلح طلب و در عین حال مصر برای آزادی و دموکراسی و عدالت مقاومت کرده و استوار ایستاده اید. شما به خوبی آگاهید که در «راه دشوار آزادی» و در واقع در راه خدا و رهایی خلق خدا این گونه هزینه ها و محرومیت ها طبیعی و پذیرفتنی است.

به گزارش نوروز، متن کامل این پیام بدین شرح است:

جناب حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای شیخ مهدی کروبی

درگذشت خواهر گرامی شما و مادر شهید موجب تأسف و تأثر همگان و از جمله ما جمعی از همکاران و همراهان شما در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی گردید.

گرچه برای شما از دست دادن خواهری گرانقدر موجب رنجی عظبم است اما قطعا آنچه برای شما و همه ما بیشتر موجب رنج و تأسف است این است که عملة استبداد شما را از دیدار و وداع آخرین با یکی از عزیزان تان محروم کرده و این طبیعی ترین و شرعی ترین حق انسانی را از شما دریغ کردند. ولی به مقتضای وعدة تخلف ناپذیر الهی و سنت حاکم بر تاریخ «چنین نمانده چنان نیز نخواهد ماند».

شما امروز یکی از شهروندان دلیری به شمار می روید که برای دفاع از حقوق مدنی و قانونی یک ملت متمدن و صلح طلب و در عین حال مصر برای آزادی و دموکراسی و عدالت مقاومت کرده و استوار ایستاده اید. شما به خوبی آگاهید که در «راه دشوار آزادی» و در واقع در راه خدا و رهایی خلق خدا این گونه هزینه ها و محرومیت ها طبیعی و پذیرفتنی است.

ضمن عرض تسلیت و تعزیت به حضرتعالی و خانوادة معزز کروبی و طلب رحمت و مغفرت برای آن بانوی محترم برای سلامتی و رهایی شما و دیگر بندیان و اسیران استبداد دعا و لحظه شماری می کنیم.

جمعی از نمایندگان ادوار مجلس در خارج از کشور:

نورالدین پیرمؤذن، فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، اسماعیل گرامی مقدم،احمد مرادی، رجبعلی مزروعی، علی اکبر موسوی (خوئینی) و حسن یوسفی اشکوری

*            *            *

درگذشت خواهر مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز که بیش از ۵۰۰ روز از حصر غیرقانونی و غیرشرعی او می گذرد در حالی با ممانعت حکومت از حضور وی برای شرکت درمراسم تشییع زینب کروبی همراه بود که سیل پیام های تسلیت به او به ناکامی دوباره حاکمانی ختم شد که نه تنها مدعی آن هستند که دیوارهای حصر به درخواست مردم به روی رهبران جنبش سبز کشیده شده بلکه در توهمات خود تا جایی غوطه ور شده که خواب انزوای رهبران و همراهان سبزشان را می بینند.

طیف های مختلف از مراجع تقلید و سیاسیون و احزاب تا روحانیون نواندیش حوزه و شخصیت های مختلف و مهم سیاسی ضمن تسلیت و همدردی با یار دیرینه امام خمینی، تجدید میثاق دوباره ای با او کرده و با تاکید مجدد بر غیرقانونی بودن حصر همراهان سبز خود، نشان دادند که رهبران جنبش سبز از یادها نرفته اند.

پیام هایی که انزجار خود را از رفتار حکومتی اعلام داشت که نه تنها یکی از پیشگامان انقلاب و مبارز را به جرم دفاع از مظلوم و تقبیح ظلم و ظالم محبوس کرده بلکه از حضور وی برای شرکت در مراسم سوگواری دو خواهرش که اتفاقا هر دو آنان افتخار مادر شهید بودن را داشتند، ممانعت کند.

در همین باره بخوانید:

پیام های تسلیت به مهدی کروبی؛ ناکامی حکومت از انزوای همراهان جنبش سبز


 


بهاره هدایت، عضو شواری مرکزی دفتر تحکیم وحدت، پس از یک سال، صبح امروز به مرخصی استعلاجی سه روزه آمد.

به گزارش کلمه، بهاره هدایت، فعال زنان و عضو شواری مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت صبح امروز برای درمان کلیه های خود، پس از یک سال به مرخصی سه روزه آمد.

این فعال دانشجویی به محض آزادی در صفحه فیس بوک خود نوشته است:

“سه سالی میشه که تو این صفحه ننوشتم. امروز صبح طبق روال یکشنبه ها منتظر ملاقات بودم و دیدن امین که بی مقدمه بهم گفتن که با مرخصیم موافقت شده و فعلا سه روز می تونم برای درمان سنگ کلیه ام بیرون باشم. از بند که اومدم بیرون به امین زنگ زدم، تو راه اوین بود، اونم مث خودم شوکه شد! چند دقیقه ای بیشتر نیست که رسیدم خونه،پیش امینم الآن!! فکر کنم هنوز تو تو شوکه و گیج می زنه. گفتم که خودم خبر مرخصیم رو بدم و از همینجا از همه دوستانی که این مدت بهم لطف داشتن تشکر و قدردانی کنم..ممنونم از همگی.”

بهاره هدایت که مرداد ماه گذشته نیز برای پیگیری درمان بیماری‌هایش به مرخصی استعلاجی آمده بود در درون زندان به بیماری های گوارشی و داخلی مبتلا شده است.

این فعال دانشجویی که از فعالان جنبش زنان نیز به شمار می‌آید، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اتهاماتی چون فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه‌های بیگانه، توهین به رهبری، توهین به رییس جمهور، اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی، ورود غیرقانونی و تخریب درب دانشگاه امیرکبیر هنگام ورود مهدی کروبی به این دانشگاه، در مجموع به ۹ سال و نیم زندان محکوم شد که سال گذشته به دلیل انتشار نامه ای از زندان خطاب به دانشجویان خارج از کشور، به مناسبت روز دانشجو، شش ماه دیگر نیز به این حکم اضافه شد.


 


محسن شادی نقده و سولماز عباسی آزادی، دو قایقران ایرانی راه یافته به المپیک، امروز در گروه بازندگان رشته روئینگ انفرادی مردان و زنان به مرحله یک چهارم نهایی راه یافتند.

به گزارش کلمه، شادی و عباسی که هر دو در مرحله مقدماتی با قرار گرفتن در رتبه آخر در گروه خود شانس مستقیم حضور در مرحله یک چهارم نهایی را از دست دادند، امروز نیز هر دو در گروه های بازندگان مردان و زنان به مقام دوم رسیدند و به مرحله یک‌چهارم نهایی که سه‌شنبه ۱۰ مرداد ساعت ۱۴:۳۰ به وقت تهران برگزار می‌شود راه یافتند. در این مرحله، سه نفر برتر هر گروه به نیمه‌نهایی صعود می‌کنند.

سولماز عباسی روئینگ سوار ایرانی در بخش تک نفره زنان در بخش شانس مجدد با ۳ پاروزن از میانمار، السالوادور و تونس رقابت کرد و با قرار گرفتن در رده‌ی دوم گروه خود توانست به یک چهارم نهایی راه پیدا کند. عباسی در حالی به یک چهارم نهایی رسید که تا نیمه‌ی رقابت آخر بود. او که رقابت‌های روز نخست زمان ۸:۱۷:۴۶ را به ثبت رسانده بود ابتدا از سه پاروزن دیگر عقب ماند اما توانست با تلاش از دو نفر پیشی بگیرد و به یک چهارم نهایی راه پیدا کند. عباسی در این رقابت زمان ۸:۰۵:۹۹ ثانیه را ثبت کرد که نزدیک به دوازده ثانیه از رکورد مرحله مقدماتی خود بهتر بود.

همچنین محسن شادی روئینگ سوار ایرانی که در مرحله‌ی گروهی این رقابت‌ها روز گذشته در گروه خود ششم شده بود، در بخش شانس مجدد، پارو زدو توانست به یک چهارم نهایی راه پیدا کند. او که در مرحله‌ی مقدماتی با زمان ۷:۲۷:۴۲ از خط پایان عبور کرده بود در این مرحله با زمان ۷:۱۱:۵۵ در گروه شانس مجدد پس از پاروزن لیتوانی دوم شد و به یک چهارم نهایی رسید.

امروز همچنین مجتبی عابدینی در رشته شمشیربازی سابره انفرادی المپیک با نتیجه ۷-۱۵ به فلورین زالومیر از رومانی باخت. او پس از این مسابقه در مصاحبه ای گفت: “همه مردم سطح بالای مسابقه را دیدند، قهرمان رومانیایی سابقه قهرمانی جهان داشت و از بهترین‌های تیمش شناخته می‌شود، تمام تلاشم را کردم تا او را شکست دهم و به مرحله بعدی بروم، اما متاسفانه مغلوب شدم.”

گزارش مسابقات پیش از افتتاحیه را در اینجا، گزارش کامل روز اول را در اینجا ببینید. همچنین گزارش افتتاح المپیک لندن و رژه پر حرف و حدیث کاروان ایران را به همراه تصاویر ورزشکاران ایرانی حاضر در المپیک در کلمه بخوانید.


 


علی مزروعی

قیمت کالاها و خدمات در بازار نقش علامت دهنده به فعالان اقتصادی جامعه اعم از تولید کننده و مصرف کننده را دارند . هرگونه انحراف یا اختلالی در قیمت‌های نسبی صورت گیرد به همان میزان انحراف و اختلال در تخصیص بهینه منابع و کارآمدی اقتصادی بوجود می آید، و در صورت تداوم این روند در هر کشوری اقتصاد رو به بی‌ثباتی و رکود و فروپاشی می رود . بدون اینکه بخواهم به مباحث مرتبط با چگونگی نظام قیمت گذاری در بازار بپردازم از آنجا که روند جهانی شدن اقتصاد روز به روز در حال گسترش و عمیق تر شدن است « نرخ ارز » یکی از تعیین کننده‌ترین متغیرهای درونی نظام تصمیم گیری هر کشوری در تنظیم و ساماندهی اقتصاد‌اش در عرصه داخلی و در ارتباط با اقتصاد جهانی است . این « نرخ ارز » است که به ویژه به صادرات و واردات و تراز تجاری کشورها جهت می دهد و تعیین کننده در این عرصه می شود.

یکی از اقدامات اصلاحی دولت خاتمی و مجلس ششم یکسان سازی « نرخ ارز » در سال ۸۲ بود که با تمهیدات لازم و با تکیه به پشتوانه ” حساب ذخیره ارزی ” با کمترین هزینه و تنش اقتصادی انجام گرفت و آثار مثبتی را در رشد سرمایه گذاری و تولید و صادرات غیرنفتی در دولت خاتمی برجای نهاد . امید می رفت که این اقدام اصلاحی با همه لوازم و مقتضیاتش در اجرای قانون برنامه چهارم توسعه پی گرفته شود.و از اینرو در تدوین و تصویب این برنامه توسط اصلاح طلبان در فصل دوم این قانون ذیل عنوان « تعامل فعال با اقتصاد جهانی » ماده ۴۱ آمد :

دولت موظف است ، دربرنامه چهارم ، در جهت بهبود فضای کسب و کار در کشور و زمینه سازی توسعه اقتصادی و تعامل با جهان پیرامون ، اقدام‌های ذیل را به عمل آورد :

الف) کنترل نوسانات شدید نرخ ارز در تداوم سیاست یکسان سازی نرخ ارز ، به صورت ” نرخ شناور مدیریت شده ” و با استفاده از ساز و کار عرضه و تقاضا ، با درنظر گرفتن ملاحظات حفظ توان رقابت بنگاههای صادر کننده و سیاست جهش صادرات با رعایت بند «۴» الزامات جدول شماره (۲) این قانون . ”

الزامات مورد اشاره به این شرح است :
۱- افزایش بهره وری نیروی کار و سرمایه با رشد متوسط سالانه به ترتیب ۳/۵ ، ۲/۵ درصد در برنامه

۲- افزایش نسبت صادرات غیرنفتی به تولید ناخالص داخلی از ۶/۳ درصد به ۱۰ درصد .

۳- افزایش نسبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی از ۰/۶ درصد به ۳ درصد .

۴- کاهش نرخ تورم از ۱۷ درصد به ۸/۶ درصد ( بطور متوسط ۹/۹ درصد طی برنامه چهارم) .

۵- افزایش سهم بهره وری کل عوامل تولید در رشد تولید ناخالص داخلی به ۳۱/۳ درصد .

۶- افزایش نسبت سرمایه گذاری به تولید از ۲۸/۷ درصد به ۳۴/۷ درصد، وکاهش نرخ بیکاری به ۸/۴ درصد در سال ۱۳۸۸.

اما پس از انجام کودتای انتخاباتی و تسخیرمجلس هفتم توسط اقتدارگرایان، بدلیل نوع نگاه چهره‌های شاخص این جریان به اقتصاد و تاکید آنها بر اعمال سیاست‌های دستوری وغیرقیمتی، در اوائل کار مجلس هفتم به ارائه و تصویب طرح تثبیت قیمتها ( در قالب حذف ماده ۳ قانون برنامه چهارم توسعه که به اصلاح قیمت حامل‌های انرژی اختصاص داشت ) اقدام شد و این کاری‌ترین ضربه‌ای بود که بر محتوای قانون برنامه چهارم توسعه وارد آمد، و البته پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و یکدست شدن حاکمیت، همگام با افزایش شدید قیمت نفت ، این نگاه بر کل سیاست اقتصادی دولت نیز سایه افکند و اجرای قانون برنامه چهارم توسعه و ازجمله ماده مربوط به « نرخ ارز » را به بوته فراموشی سپرد . بگذریم از این بحث که جریانی در درون دولت تلاش کرد که « نرخ ارز » را حتی از آنچه در بازار به صورت کنترل شده و دستوری جریان داشت ذیل عنوان واقعی کردن این نرخ پایین آورد و به نصف رقمش در بازار برساند ! و البته درآمد افسانه‌ای نفت و اشتهای دولت برای تبدیل دلار به ریال و هزینه آن هم امکان توجیه پذیری اعمال چنین اقدامی را برخلاف تکلیف قانونی قانون برنامه چهارم فراهم آورده بود.

خلاصه آنکه اعمال نوعی سیاست تثبیت « نرخ ارز » توسط دولت احمدی نژاد به افزایش واردات دامن زد و رقم واردات را از ۳۸ میلیارد دلار در سال ۸۳ به ۸۴ میلیارد دلار در سال ۸۹ رساند و با کاهش چشمگیر در سهم وارادات کالاهای سرمایه‌ای بر سهم واردات کالاهای واسطه‌ای و مصرفی افزود و موجبات کاهش سرمایه گذاری و اشتغال را در کشور فراهم آورد . اما واقعیات اقتصادی و تجربه اداره کشور توسط اقتدارگرایان آنها را با چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای در نگاهشان نسبت به قیمت‌ها در اقتصاد واداشت که نشانه بارز آن پیگیری موضوع هدفمندکردن یارانه‌ها بمنظورآزاد سازی قیمت حامل‌های انرژی و اجرایی کردن آن ازآذرماه سال ۸۹ بود.

برپایه برآوردهایی که در تدوین و تصویب قانون برنامه چهارم در دولت و مجلس اصلاحات انجام شده بود « نرخ ارز » می باید در سال‌های اجرای برنامه چهارم بطور متوسط سالانه ۷ درصد افزایش می یافت ( کمتر از متوسط سالانه نرخ تورم پیش بینی شده در برنامه ) که در سال پایانی برنامه (۱۳۸۸) نرخ برابری ریال با دلار بالغ بر۱۲۰۰ تومان می شد اما اصرار دولت احمدی نژاد بر کنترل بازار ارز و تاکید برحفظ ارزش پول ملی بدون توجه به واقعیات اقتصادی و در سایه تکیه بر درآمد افسانه‌ای نفت « نرخ ارز » را در حدود ۱۰۰۰ تومان نگه داشته بود و عملا سیاست ” نرخ شناور مدیریت شده ” برنامه را بلاموضوع ساخته بود.

تداوم اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها از سویی، و تشدید تحریم‌های اقتصادی و مالی و بانکی ایران از سوی دیگر در سال گذشته باعث شدند که عمق بیماریهای اقتصاد ایران که در دوره دولت احمدی نژاد با درآمد افسانه‌ای نفت لاپوشانی شده بود بتدریج بیرون زند و در نیمه دوم سال ۹۰ بازار ارز را متلاطم سازد بگونه‌ای که در زمانی کوتاه ارزش برابری پول ملی را نسبت به ارزهای خارجی به نصف کاهش داد و قیمت برابری دلار با ریال را به مرز ۲۰۰۰ تومان رساند. واکنش دولت و بانک مرکزی نسبت به این رخداد حاکی از غافلگیری و سردرگمی بود و دراین مسیر حتی از بکارگیری نیروهای امنیتی برای کنترل مجدد بازار دریغ نکردند اما سرانجام چاره کاررا در اعلام رسمی اعمال سیاست دو نرخی ارز دانستند و عملا به اجرای سیاستی بازگشتند که در زیانبار بودن آن برای اقتصاد کشور و ایجاد رانت و فساد هیچگونه تردیدی وجود ندارد چراکه با توجه به تجربه اجرای این سیاست درسالهای پس از انقلاب تا سال ۸۲ دهها مقاله و کتاب در این باره برشته تحریر درآمده است.

در این روزها که صحبت از سه نرخی شدن ارز و حذف شدن ارز مسافری در مرکز توجه نهادهای تصمیم گیری کشور قرار گرفته، دیگر تردیدی باقی نمانده است که سیاست یکسان سازی « نرخ ارز » که می بایست در سایه سیاست ” نرخ شناور مدیریت شده ” و آنهم در دوره برخورداری کشور از درآمد افسانه‌ای نفت حفظ می شد، بدلیل اجرای مجموعه سیاست‌های اشتباه و غلط حاکمیت یکدست اقتدارگر به بادفنا رفته، و به جرئت می توان گفت بریکی دیگر از دستاوردهای ارزشمند اقتصادی دولت خاتمی خط پایان کشیده شد، و نه تنها ارزش پول ملی در اندک زمانی به نصف کاهش یافت بلکه اقتصاد ملی را باردیگر گرفتار بازار چند نرخی ارز باهمه پیامدهای خسارت بارش کرده است.

ختم کلام اینکه باید حسرت خورد که قدرت طلبی و ندانم کاری اقتدارگرایان چگونه فرصت‌ها و منابع کمیاب و گران قیمت کشوررابا نادیده گرفتن تجربه‌های گذشته و کنار نهادن افراد خبره و کارشناس و عدم اجرای قانون برنامه چهارم توسعه بباد داده، و اینروزها شاهد بازگشت کشور به سیاست ارزی دوران جنگ و چند نرخی هستیم، آنهم در دورانی که درآمد ارزی کشور به بالاترین رقم خود رسیده است. طنزتلخ تاریخ اینکه آنانی که بیشترین انتقاد را به سیاست ارزی دولت خاتمی داشته و یکسان سازی « نرخ ارز » را موجب کاهش ارزش پول ملی معرفی می کردند در این سالها با عملکردشان هم ارزش پول ملی در برابری با ارزهای خارجی را به نصف کاهش داده اند و هم موجبات چند نرخی شدن ارز را در بازار فراهم آورده اند، و لابد مردم باید هم چوب دولت کودتا را بخورند و هم پیاز را! و البته اینها ادعا هم دارند که کشور دارد راه رشد و پیشترفت را طی می کند و درحال فتح قله‌های علمی یکی پس از دیگری است!

منبع: نوروز


 


کلمه – زهرا صدر:

تجمع مردم در ضلع شمالی پل یادگار امام از سمت چپ که دادسرای اوین است تا سربالایی نفسگیری که به در بزرگ “بازداشتگاه اوین” می رسد و چند قدم این طرف تر در کوچک خاکستری با آن پنجره ی کوچکش، بیش از سه سال است که عادی شده و دیگر توجه ها را کمتر به خود جلب می کند.

نزدیک تر که شوی اما تفاوت دوره ها را در این سه سال خواهی فهمید. هفته هایی که خانواده ها سرگشته و حیران دنبال یافتن فرزندان گمشده شان بودند، چه سیاسی ها و چه به قول خودشان کف خیابانی ها؛ روزهایی که خانواده های بازداشتی های “۱۳ آبان” بودند، هفته هایی دیگر خانواده هایی بودند که خود را “روز قدسی ها” معرفی می کردند و دوره ای هم خانواده های “عاشورایی ها” که سرگردان و حیران از این ساختمان به آن ساختمان و از اوین به خیابان معلم و بالعکس حواله می شدند.

حالا این روزها هر کس از آنجا می گذرد، از بازداشتی های سایبری و اینترنتی می شنود. بازداشت هایی که نه فقط انعکاس شفافی در اخبار رسانه های وابسته به حاکمیت نداشته، که در رسانه های منتقد هم کمتر خبری درباره آنها منتشر شده است.

*           *           *

نزدیک به دو ماه از بازداشت جوانان و فعالان اینترنتی توسط حفاظت اطلاعات سپاه می گذرد و کماکان خانواده های این جوانان از وضعیت فرزندان خود بی خبرند. آنها همچنان در بلاتکلیفی به سر می برند و هر روز به یکی از مراجع قانونی! پاس داده می شوند.

به گزارش خبرنگار کلمه، این روزها خانواده های بسیاری از این جوانان برای پیگیری وضعیت فرزندان خود به زندان اوین می روند اما کسی پاسخگوی آنان نیست.

آغاز این بازداشت ها از سوم خرداد امسال بوده و تا کنون حدود ۲۰ نفر در این مدت با همین اتهام از استان های مختلف کشور دستگیر شده اند. در میان بازداشت شدگان علاوه بر تهران، جوانانی از شهرهای ایلام، مشهد، کرمانشاه، رشت، کرج، زنجان و خوزستان هم وجود دارند. بسیاری از این افراد چندین روز در زندان شهرهای خود سپری کرده اند و بعد از چندین روز به زندان اوین منتقل شده اند.

بر اساس این گزارش، بسیاری از این جوانان به دلیل فعالیت های اینترنتی از قبیل حضورهایی متعارف و بسیار ابتدایی در شبکه های مجازی نظیر فیس بوک، با اتهاماتی همچون فعالیت اینترنتی و یا توهین به مقدسات در فضای مجازی، هفته ها در سلول های انفرادی بند دو الف متعلق به حفاظت اطلاعات سپاه در بازداشت به سر می برند.

*           *           *

برخورد بد با خانواده های جوانان بازداشت شده پرونده موسوم به سایبری، وجه مشترک اظهارات تمام این خانواده ها است. یکی از آن ها می گوید: مرتب تهدید می کنند. رفتارشان خیلی بد است و دائم امروز و فردا می کنند. تکلیفمان را نمی دانیم.

بر اساس گزارش های به دست آمده، تا به حال تنها یک نفر از بین تمام بازداشت شدگان این پرونده آزاد شده و با وجود آنکه به ۳ یا ۴ نفر از خانواده ها اعلام شده که می توانند وثیقه بگذارند اما ظاهرا هنوز خبری از آزادی نیست.

یکی از اعضای این خانواده ها که با فرزندش تماس تلفنی داشته است، با بیان اینکه “تعدادی از بچه ها همچنان بازجویی می شوند” می گوید: ظاهرا صفحه فیس بوکی که اینها به عضویت در آن متهم اند، همچنان فعال است و به بچه های ما فشار می آورند که بقیه را معرفی کنید. این در حالی است که اکثر بازداشت شدگان در فیس بوک حتی یکدیگر را نمی شناسند.

به گفته ی پدر دختری نوجوان، بر خلاف همیشه که بازجوی پرونده در نقش خشن ظاهر می شود و به آزار و اذیت متهمان می پردازد، در مورد این پرونده ها ظاهرا بازپرس پرونده بیشتر از بازجویان، خانواده ها را اذیت می کند؛ تا جایی که حتی جلوی طی روال قانونی پرونده ها را هم می گیرد.

خانواده های این جوانان به شدت از سوی ماموران زندان و بازجویان تحت فشار هستند که اخبار این دستگیری ها رسانه ای نشود. در مقابل، ماموران امنیتی و مسئولان قضایی نیز در این باره سکوت کرده اند و با وجود طولانی شدن دوره بازداشت ها، از هرگونه اطلاع رسانی خودداری می کنند.

به گزارش خبرنگار کلمه، بازجوها مدام خانواده‌های این دستگیرشدگان را تهدید و به آن‌ها گوشزد می‌کنند که "اگر موضوع را رسانه ای کنید برای فرزندان شما مشکلات بیشتری ایجاد می شود." حتی چندین نفر از والدین تهدید شده اند که در صورت رسانه ای شدن خبر دستگیری، برای فرزندشان پرونده اخلاقی درست می شود.

*           *           *

بر اساس آخرین خبرهای موجود، هم اکنون تمام بازداشت شده های این پرونده از سلول انفرادی بیرون آمده اند اما همچنان محدودیت های زیادی در تماس با خانواده های خود دارند.

زهرا خدابخش، یکی از بازداشتی های جریان اخیر است که مکالمه تلفنی او با خانواده اش بارها قطع شده و فشارها بر وی بیشتر از دیگر جوانان بازداشتی است. او دختر بزرگ علی خدابخش مدیرعامل روزنامه روزگار است که سرمایه‌گذار چند روزنامه اصلاح طلب بوده است.

علی خدابخش، خودش هم روز ۱۶ آذر سال ۸۹ درپی یورش نیروهای امنیتی به دفتر تحریریه این روزنامه بازداشت شده بود. او به یک سال حبس تعزیری و ۳۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است. اکنون دختر ۲۸ ساله او که معمار است و هیچگونه فعالیت سیاسی ندارد، به اتهام حضور و فعالیت در فیس بوک دستگیر شده است.

زهرا خدابخش نهم خرداد ماه سال جاری در پی حضور نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. مامورانی که برای بازداشت او مراجعه کرده بودند، حکمی از شعبه ۳ دادسرای اوین نشان داده اند و رفتارشان با خانواده خدابخش بسیار توهین آمیز بوده است.

یکی از تهدیدهایی که بسیاری از زندانیان سیاسی و مدنی در خاطرات خود از دوران بازداشت ذکر می کنند، شنیدن مداوم جمله ی “تو حالا حالا ها اینجا ماندگاری” است. گفته می شود که زهرا خدابخش نیز مرتب در معرض این تهدید قرار دارد و بازجوی پرونده اش با بی اخلاقی، عامدانه فشاری مضاعف بر وی وارد می کند.

*           *           *

سه سال است که تاکسی های خطی و مینی بوس های مسیر اوین درکه، مشتری های خودشان را می شناسند.

می روم به سمت تاکسی ها که سوار شوم و بروم. راننده ی تاکسی ای که روزهای دوشنبه جلوی رودخانه، در پشتی اوین که ملاقات ها از آنجا انجام می شود منتظر مسافر می ایستد و فریاد میزند “دربست”؛ می گوید: “بعضی وقت ها قیافه های خانواده ها رو که میبینی باورت نمیشه زندانی باشن. اونقدر با کلاس و باشخصیتن که ادم دلش کباب میشه. بعضی وقتا هم طرف از شهرستان اومده ملاقات و داره برمی گرده، به خدا آدم شرمنده می شه.”

جوان مسافرکش دیگری دیگر می گوید: “خانوم، شب عید پارسال مادرم مریض بود، نذر کردم این پیرزن پیرمرداشون رو که معلوم بود وضع مالی شون خرابه مجانی ببرم. بعدش دیگه گاهی این کارو می کنم. به قول یکی از بچه ها هر کدوممون باید یه جوری کمک کنیم دیگه. حالا ما روزنامه چی و سیاسی نیستیم که بریم زندان، اینطوری خدمت می کنیم. باید شب هم بتونیم بخوابیم دیگه.”

و من در فکر خدمتی هستم که قاضی مقیسه و قاضی صلواتی و آملی لاریجانی به مملکت می کنند و این راننده های تاکسی از آن بی خبرند. به احساس مسئولیت مرتضوی از بستن فله ای روزنامه ها تا پرونده ی کهریزک که این مردم قدرش را نمی دانند! به آنها که در سنگر اختلاس و رشوه گیری مشغول خدمت به کشورند و مردم با حضور آنها سر آرام بر زمین می گذارند و می خوابند. و به خوابی که نمی دانم سه سال است حاکمان کشور اسلامی چگونه تجربه اش می کنند…


 


طی هفته‌های اخیر هنرمندان جوان زیادی به دلایل گوناگون معترض به شرایط حاکم بر فضای تئاتر کشور شده و از اینکه محلی برای اجرای عموم دراختیارشان گذاشته نمی‌شود؛ گلایه کرده‌اند. اما متاسفانه تا امروز کوچکترین پاسخ یا عزم پاسخگویی ازسوی مسئولان دریافت نشده است. شهاب‌الدین حسین‌پور یکی دیگر از دانش آموختگان تئاتر کشور نیز پاسخی برای این سنگ‌اندازی‌ها دریافت نکرده است. این کارگردان جوان پس از دوسال موفق شد دو اپیزود از نمایشی که شامل هفت اپیزود بود را به نام “کسی دلش برای سما تنگ نشده” روی صحنه بیاورد، به همین دلیل او در گفتگو با ایلنا گلایه‌های خود را چنین بازگو می‌کند.

تئاتر را از چه سالی شروع کردید؟

از سال ۸۳ در آموزشگاه استاد سمندریان آغاز به آموزش کردم، سپس از رشته کامپیوتر انصراف دادم و در کنکور هنر شرکت کردم که نتیجه شد قبولی در رشته کارگردانی تئاتر. از همان دوره ای که در آموزشگاه استاد سمندریان مشغول بودم، انرژی که ایشان به من انتقال دادند موجب شد سریعتر به سمت فعالیت عملی رو بیاورم. به توصیه استاد با مطالعه نمایشنامه‌هایی که تفکربرانگیز بودند و به نقد صنفی از صنوف جامعه می‌پرداختند؛ کارگردانی را شروع کردم. در آموزشگاه حدود هفده نمایش اجرا کردیم که موجب شد شهامت من بیشتر شود و ترسی که نسبت به تئاتر داشتم هنگام ورود به دانشگاه ریخته شود. از سال ۸۵ تا به امروز در اکثر جشنواره‌ها حضور داشته‌ام، اما متاسفانه نمی‌دانم به چه دلیل طی دوسال اخیر نمایشنامه‌های ما رد می‌شوند و نمایش‌های ما حتی به مرحله بازبینی نمی‌رسند. در هیچ کجای دنیا چنین اتفاقی نمی‌افتد که یک نمایش را از روی متن آن قضاوت و رد کنند.

نخستین اجرای عمومی شما کدام نمایش بود و چه مشکلاتی برای گرفتن نخستین اجرا داشتید؟

یک نمایش کمدی موقعیت به نام برپهنه دریا نوشته مروژک که نویسنده‌ای لهستانی است. نمایش، موضوع سه نفر را روایت می‌کند که پس از غرق شدن کشتی‌شان مدتی را روی یک کرجی سپری می‌کنند اما هنگامی که گرسنگی فشار زیادی بر آنها وارد می‌کند؛ تصمیم می‌گیرند؛ یکی از جمع فذاکاری کند و توسط دونفر دیگر خورده شود. فردی که زور کمتری داشت؛ پیشنهاد می‌دهد این عمل با انتخابات انجام شود و در ادامه تبیلغات انتخاباتی و رای‌گیری روی آب و تقلب‌هایی که صورت می‌گیرد روایت می‌شود. سال ۸۵ ما هرچه سعی کردیم برای این نمایش اجرای عمومی بگیریم هیچ سالنی در تهران به ما اجاز اجرا نداد، تا اینکه درنهایت در فرهنگسرای حافظیه کرج کار را به مدت یک ماه اجرا کردیم.

تجربه حضور در کلاس‌های استاد سمندریان چه کمکی برای تلاش و ادامه مسیر به شما کرد؟

نقطه عطف کارگردانی من حضور در نمایش ملاقات با بانوی سالخورده به کارگردانی استاد سمندریان بود. باتوجه به اینکه چند نقش کوچک را در نمایش ایفا می‌کردم هر روز سر تمرین‌ها حضور داشتم و می‌توانستم مدام درکنار استاد سمندریان حضور داشته باشم. می‌توانم بگویم این تجربه بزرگترین کلاس کارگردانی برای من بود. دید و رویکرد من نسبت به تئاتر اینجا بسیار تغییر کرد و دیدیم به شکل‌های دیگر هم می‌توان تئاتر کارکرد و این سوال در ذهنم شکل گرفت که اصلا چرا باید تئاتر کارکرد؟

بعد از نمایش “بر پهنه دریا” چه نمایشی اجرا کردید، آیا توانستید اجرای عمومی بگیرید؟ 

نمایش “سرآشپز” را کار کردیم که پس از اینکه در جشنواره ملی جوان ایرانی پذیرفته شد و درخشید، اتابک نادری لطف کرد در تالار سنگلج به ما امکان اجرا عمومی داد که البته گذشته از لطف آقای نادری گمان می‌کنم به این دلیل بود که ماه رمضان در سالن کاری اجرا نمی‌شد و ما هم گروهی بودیم که تنخواه نمی‌خواستیم، در نهایت کار به جایی رسید که نمایش ما با وجود سریال‌های ماه رمضان و شرایط خاص توانست عنوان پرفروش‌ترین نمایش سال سنگلج را به خود اختصاص دهد. بعد از این نمایش “هفت سنگ” را ارائه دادیم که از پنج اپیزود موجود در نمایشنامه تنها دو اپیزود امکان اجرا پیدا کرد، بعد از آن بود که متن را به تمام جشنواره‌های موجود ارائه دادیم ،اما متن در همه این جشنواره‌ها رد می‌شد. کار اجرا نشد تا اینکه به ارائه پایان‌نامه لیسانس رسیدم و تصمیم گرفتم “هفت‌سنگ” را اجرا کنم، تمام آنچه به عنوان پس‌انداز داشتم که حدود چهارونیم میلیون تومان می‌شد را برای این نمایش هزینه کردم، ۹ماه تمام گروه در سرما و گرما داخل یک پارکینگ تمرین کرد، آقای رحمت امینی استاد راهنمای من بود و ایرادهایی به کار داشت که متن با تغییراتی قرار شد اجرا شود، درنهایت تالار مولوی را با هزینه شخصی برای یک روز اجاره کردیم که در اجرای دوم دوستان شورای نظارت تالارمولوی برای دیدن نمایش به سالن آمدند و پس از اتمام کار بلافاصله گفتند لطف کنید دکورها را فردا صبح از سالن جمع کنید!؛ و به همین راحتی یک گروه سی و چند نفره را سرخورده و بیکارکردند و کسی پاسخگو نبود که چرا باید چنین اتفاقی بیفتد.

آیا همین روند ادامه داشته است،آیا نباید مقامت کرد؟

بعد از اینکه آقای رحمت امینی به ریاست شورای نظارت رسید هم به ما اجازه اجرا داده نشد، حتی حاضر به بازبینی کار نشدند، سالن سنگلج من را دوست داشت اما الان متن‌هایم را رد می‌کند، مولوی هم به همین صورت توجهی به متن‌ها نمی‌کند، شورای‌نظارت همینطور، درنهایت به این نتیجه می‌رسم که در کشور خودم جایی برای اجرای نمایش نخواهم داشت، اما بنا به چیزی که استاد سمندریان به من آموخته هیچگاه پاپس نخواهم کشید و آنچه به عنوان رسالت هنر و اعتراض وانتقادی که باید در هر هنرمندی وجود داشته باشد را همواره به جا خواهم آورد. من اگر در تئاتر گلریز هم اجرا کنم در کارم نقد وجود خواهد داشت.

آرزوی شما برای آینده و همکاران دانشجویتان چیست؟

با اینکه خیلی کوچکتر از استاد خود آقای سمندریان هستم اما باید بگویم اجرای نمایش “گالیله” یکی از آرزوهای من است، همچنین اجرای “هفت سنگ” دیگر آرزوی من است که روزی یا در ایران یا هرنقطه دیگر از جهان به بهترین شکل اجرا می‌کنم، جایی که دیگر فردی حضور نداشته باشد به من بگوید چون در نمایش افرادی که آثار را ممیزی می‌کنند زیر سوال برده‌ای و گفته‌ای که در عرصه هنر ممیزی وجود دارد من هم اجازه نمی‌دهم نمایشی را اجرا کنید که به حرف شما مهرتایید زده باشم، حالا برو…،‌حتی یکی از دکترهایی که الان هم در مولوی حضور دارد همین جمله را به من گفت، امیدوارم روزی برسد که این افراد به خودشان بیایند و متوجه شوند که همه مردم ایران حق کار کردن دارند، تئاتر شغل و حرفه ما است و آنهایی که به هر دلیلی اجازه اجرای نمایش نمی‌دهند، شغل افراد و محل کسب روزی آنها را از بین می‌برند. درباره اعضای گروه و دانشجویان مظلوم تئاتر هم تنها می‌توانم آرزو کنم که هرکجا که هستند بتوانند با قدرت کار کنند و به قول استاد سمندریان هنرمندان تئاتر باید پوست کرگدن داشته باشند و مقاومت کنند چون کار تئاتر در ایران چنین چیزی را ایجاب می‌کند.


 


نماینده کارگران کارخانه نقش ایران اعلام کرد: ۱۵ ماه حقوق و ۴ ماه بیمه سال جاری ۴۸ کارگر کارخانه نقش ایران قزوین پرداخت نشده است.

سید مجتبی رضوی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: بعد از واگذاری کارخانه نقش ایران به بخش خصوصی در آذر ماه سال ۸۳ این واحد تولیدی دچار مشکلات مدیریتی شده و به مرور تولید این کارخانه متوقف شد.

او افزود: بیش از هزار کارگر این کارخانه در جریان خصوصی سازی به مرور از چرخه فعالیت خارج شده و هم اکنون ۴۸ کارگر در این واحد باقی مانده‌اند.

او اضافه کرد: سابقه فعالیت کارگران کارخانه نقش ایران بیش از ۲۲ سال است و این کارگران به امید بازنشسته شدن هر روز در این کارخانه حضور می‌یابند.

رضوی با بیان اینکه امکان بازنشسته شدن کارگران هم اکنون فراهم نیست افزود: این درحالی است که مالکان این واحد تولیدی به بهانه راکد بودن فروش محصولات کارخانه و شروع بحران اقتصادی با متقاعد کردن مسئولان بیمه‌ای فقط ۱۰ درصد از حق بیمه کارگران را واریز کرده‌اند واین عمل کارفرما باعث شده است امکان بازنشسته شدن کارگران فراهم نشود.

به گفته رضوی متولیان بخش خصوصی این کارخانه با ارائه طرح‌های اصلاح ساختار در یک پروسه زمانی ۱۰ ساله باعث ایجاد مشکلات و معضلات غیر قابل جبرانی شدند که باعث تعطیلی کارخانه شد.

او اشاره کرد: همه دستگاه ها و تجهیزات این کارخانه فروخته شده و سوله‌ها و انبار‌های خالی این کارخانه بدون استفاده باقی مانده است.

اوبا بیان اینکه هیچ متولی و مسئولی در باره مشکلات کارگران ونحوه مدیریت کارخانه پاسخگو نبوده است در این زمینه افزود: هکتار‌ها زمین، سوله و انبار و سایر تجهیزاتی که یک روزی به امید تولید و اشتغال و توسعه کشور ساخته شده بودند، امروز به طرز باور نکردنی خالی شده‌اند.

کارگران کارخانه در انتظار بازنشستگی پیش از موعد هستند

دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین نیز با اظهار تاسف از وضعیت کارخانه نقش ایران تصریح کرد: کارخانه نقش ایران یکی از پر رونق‌ترین کارخانه‌های تولید فرش ماشینی و موکت در استان بود که متاسفانه پس از واگذاری به بخش خصوصی به جهت سوء مدیریت هم اکنون تعطیل شده است.

او با بیان انکه هم اکنون کارگران بلاتکلیف این کارخانه در انتظار بازنشتگی پیش از موعد هستند اظهار داشت: به جهت مشکلات به وجود آمده در نحوه پرداخت حق بیمه کارگران این کارخانه هم اکنون امکان بازنشسته شدن این کارگران وجود ندارد.

عید علی کریمی با ابراز نگرانی از اینکه پرداخت مطالبات این کارگران ۱۵ ماه به تاخیر افتاده است عنوان کرد: مالک این کارخانه اگر فقط انبارهای خالی این کارخانه را اجاره دهد پرداخت معوقات حقوقی این کارگران جبران خواهد شد.


 


نمایشنامه‌خوانی «شب بخیر جناب کنت» با کارگردانی صدرالدین شجره و با حضور چهره‌های بازیگری تئاتر روز دوشنبه ۹ مردادماه در فضای باز باغ خانه هنرمندان ایران اجرا می‌شود.

به گزارش مهر، فرهاد تجویدی مدیر اجرایی برنامه نمایشنامه‌خوانی در فضای باغ خانه هنرمندان ایران درباره این برنامه گفت: «با همکاری انجمن بازیگران خانه تئاتر و خانه هنرمندان ایران برنامه نمایشنامه‌خوانی در محوطه باغ خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود. طی دو هفته گذشته نمایشنامه‌های «سمفونی واژه‌ها» به کارگردانی مهدی امین لاری و «فولاد هرگز زنگ نمی‌زند» به کارگردانی سیروس همتی اجرا و مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.»

وی ادامه داد: «قرار است روز دوشنبه ۹ مردادماه نمایشنامه «شب بخیر جناب کنت» به کارگردانی صدرالدین شجره و با خوانش فاطمه معتمدآریا، سیامک صفری و داریوش مؤدبیان ساعت ۱۹ در فضای مدنظر اجرا شود.»

تجویدی یادآور شد: «قرار است طبق تفاهمی که بین انجمن بازیگران خانه تئاتر و خانه هنرمندان ایران صورت گرفته نمایشنامه خوانی، مونولوگ گویی و اجرای نمایش در فضای باز باغ خانه هنرمندان ایران انجام شود که در حال حاضر بخش نمایشنامه خوانی آغاز شده است.»


 


کلمه_ گروه اجتماعی: در حالی که ماههاست از طرح شکایت نمایندگان مجلس از متهم جنایت کهریزک می گذرد، رئیس حوزه ریاست دیوان عدالت اداری اعلام کرد: حکم پرونده سعید مرتضوی در مورد انتصابش به عنوان مدیر عامل صندوق تامین اجتماعی در هفته جاری نهایی می‌شود.

ادامه فعالیت متهم جنایت کهریزک در مدیریت سازمان پر ماجرای تامین اجتماعی در حالی است که بدنبال شکایت نمایندگان مجلس، دیوان عدالت اداری در حال بررسی پرونده سعید مرتضوی است، همچنین علی کامرانی پدر یکی از قربانیان حادثه کهریزک از صدور کیفرخواست برای سعید مرتضوی در تیرماه خبر داده بود.

سعید مرتضوی دادستان سابق تهران که در پرونده حادثه کهریزک متهم بود، بیش از این در زمینه های "معاونت در قتل"، "نقض حقوق شهروندی" و "هتک حیثیت ناجا" تفهیم اتهام شده است و پرونده کهریزک هنوز مفتوح است.

متهم جنایت کهریزک اواخر اسفند ماه سال گذشته به ریاست سازمان تامین اجتماعی رسید. انتصابی که تا به امروز با مخالفت اصولگرایان و منتقدان احمدی نژاد رو به رو شده است. اما او آنقدر مستظهر به باندهای قدرت هست که ماه هاست به رغم همه مخالفت ها و وعده ها برای افشاگری ها در مسند خود مانده است و برای دیگران خط و نشان می کشد.

اوایل سال جاری، برخی از نمایندگان مجلس چون احمد توکلی و الیاس نادران سعی داشتند مساله مرتضوی را بدون استیضاح حل و فصل کند و از این رو بود که جلسات متعددی با او برگزار کردند. جلساتی که تنها یک " قول شرف" به همراه داشت آن هم قولی که هیچ گاه عملی نشد.

اما بعد از اینکه اخباری از جلسات محرمانه او با نمایندگان به اصطلاح اصولگرا منتشر شد، مرتضوی اعتراف کرد که حداد عادل به او قول هایی داده که او بتواند بار دیگر به مسند " قضاوت" خود بازگردد! همان مسندی که علاوه بر قتل زهرا کاظمی، خبرنگار- عکاسی که با ضربه مغزی کشته شد، شهادت دست کم سه شهید جنبش سبز -که در کهریزک بر اثر شکنجه جان باختند- را نیز در سیاهه پرونده خود دارد.

اما سعید مرتضوی گفته بود و تاکید دارد که این جنایات راهیچیک به تنهایی و سر خود انجام نداده است، و همانطور که نتوانست مسند سازمان تامین اجتماعی را به رغم "قول شرف" ترک کند، و باید به دستور مقام " مافوق" عمل می کرد، در جنایت کهریزک هم بر اساس نوشته و دستور العمل شورای عالی امنیت عمل کرده است. همان حکمی که به امضای حسین نجات رسیده بود.

در همین رابطه محمد جعفر منتظری رئیس دیوان عدالت اداری در مورد پرونده سعید مرتضوی گفت: این پرونده در کمیسیون تخصصی دیوان قرار دارد. البته جابجایی ها و نصب و انتصابات در حوزه دیوان عدالت نیست ولی چون در انتصاب این آقا ضوابط و مقررات مندرج در سازمان تامین اجتماعی لحاظ نشده به دیوان شکایت شده و اگر کمیسیون تخصصی تشخیص دهد قابل طرح در هیئت عمومی است تصمیم لازم گرفته می شود.


 


همزمان با چند نرخی شدن بازار ارز، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از پیش‌بینی ۵ هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت در قانون بودجه خبر داد.

موسی الرضا ثروتی افزود: با توجه به اینکه ارز در قانون بودجه ۹۱براساس دو نرخی یعنی نرخ مرجع و ۵ درصد زیر قیمت بازار تعریف شده است،در قانون بودجه مبلغ ۵ هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت پیش بینی شده است.

وی گفت: این رقم درآمدی برای دولت در ردیف‌های بودجه در نظر گرفته شده و در مذاکرات کمیسیون تلفیق یک ردیف بودجه‌ای برای درآمد دولت ناشی از تفاوت نرخ ارز پیش‌بینی شده است.

ثروتی گفت: در قانون برنامه پنجم توسعه نرخ ارز به صورت شناور مدیریت شده در نظر گرفته شده و نرخ مرجع نیز ۱۲۲۶ تومان پیش‌بینی شده است.

نماینده بجنورد در مجلس گفت: سال گذشته دولت از محل تفاوت نرخ ارز دولتی و بازار ۴هزار میلیارد تومان سود به دست آورد و امسال این رقم به ۵ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی افزایش یافته است.

به گزارش فارس،عضو کمیسیون اقتصادی با بیان اینکه ارز تک‌نرخی وجود ندارد، گفت: در قانون برنامه پنجم نرخ ارز به صورت شناور مدیریت شده تعیین شده است.

ثروتی گفت: متاسفانه دولت انحصار دارد و در حال حاضر سه سال است که ۴۰۰ شرکت دولتی در پیوست بودجه آورده می‌شود که واگذار شود، اما دولت آنها را واگذار نمی‌کند. مدیران عامل این شرکت ها نیز در برابر واگذاری مقاومت می‌کنند چون حقوق میلیونی و رانت‌های کلان استفاده می‌کنند.

وی گفت: اگر این شرکت‌ها به بخش خصوصی واگذار شود هم تعداد نیروها و هم هزینه شرکت کاهش پیدا می‌کند.

این نماینده مجلس تاکید کرد: از طرفی چون در شرایط تحریم قرار داریم امکان تک نرخی شدن ارز وجود ندارد اما در این شرایط عده‌ای از چند نرخی بودن ارز سو‌ءاستفاده می‌کنند مثلا فردی ۱۵ تن طلاخریداری کرده که این کار به عقل جن هم نمی‌رسد؛ اما دست‌هایی در کار هستند که نظام اقتصادی کشور دچار مشکل شود.

وی تاکید کرد: عده ای به امید گران شدن طلا و ارز اقدام به خرید کردن آن می‌کنند اما خرید طلا و ارز به معنای تولید کالا نیست، بلکه وسیله‌ای است که افراد با خرید و فروش آن به کسب سرمایه می‌پردازند و کار واسطه‌گری و دلالی به جای تولید واقعی رونق می‌گیرد.


 


کلمه: در حالی که در درگیری بین مخالفان و ارتش بشار اسد در حلب و دمشق در جریان است و مخالفت های مردم به حکومت بشار اسد ابعاد تازه تری به خود گرفته است، وزیر خارجه سوریه در راس هیاتی وارد تهران شد. در حالی که ۲۴۵ نماینده مجلس خواستار قطع دست مداخله گران خارجی در سوریه شدند.

سفر ولید المعلم به تهران در شرایطی صورت می گیرد که کوفی عنان، فرستاده مشترک اتحادیه عرب و سازمان ملل متحد در امور سوریه گفته است که حوادث اخیر در شهر حلب و گلوله باران مردم توسط ارتش بشار اسد، نشانگر ضرورت اقدامات بین‌المللی برای یافتن راه‌حلی برای انتقال قدرت سیاسی در سوریه است.

در همین حال، رئیس شورای ملی سوریه، از گروه‌های اصلی مخالف بشار اسد نیز از کشورهای خارجی خواسته است تا برای تسلیح مخالفان مسلح دولت وارد عمل شوند. عبدالباسط سیدا گفت که به جای آن که به بشار اسد وعده عفو و امان‌نامه داده شود، باید او را به اتهامات مرتبط با “قتل‌عام” محاکمه کرد.

جمهوری اسلامی که همواره از مواضع بشار اسد در جریان اعتراضات مردمی دفاع کرده است، در حالی که چند تن از مقامات بلند پایه دیپلماتیک و نظامی از دولت سوریه جدا شده اند، پذیرای ‘ولید المعلم’ وزیر امور خارجه سوریه وزیر امور خارجه سوریه است. وی در بدو ورود به تهران مورد استقبال ‘علی اکبر صالحی’ وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.

مقامات ایران معتقدند که گروه هایی وابسته به کشورهای خارجی در صدد ناامن کردن سوریه هستند. ایران مخالفان و معترضان سوری را بارها ” تروریست” و ” آشوبگر” خوانده است. مسئولان جمهوری اسلامی در مناسبت های مختلف اعلام کرده اند که اجازه سقوط بشار اسد را نمی دهند.

‘حسین امیرعبداللهیان’ معاون عربی و آفریقایی وزیر امور خارجه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: وزیر امور خارجه سوریه در سفر به تهران درباره‌ مناسبات دوجانبه، تحولات سوریه و مسایل منطقه ای و بین المللی بحث و گفت و گو خواهد کرد.

به گفته وی، وزیر امور خارجه سوریه قرار است با مقامات جمهوری اسلامی ایران از جمله ‘علی اکبر صالحی’ وزیر امور خارجه، ‘سعید جلیلی’ دبیر شورای عالی امنیت ملی و ‘علی لاریجانی’ رییس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفت و گو کند.

این در حالی است که ۲۴۵ نماینده مجلس در بیانیه ای ضمن حمایت از دولت و ملت سوریه اعلام کردند که ملت و دولت سوریه باید قاطعانه دست مداخله جویان را قطع کنند.

در این بیانیه که از سوی ‘شاهین محمد صادقی’ عضو هیات رییسه مجلس در جلسه علنی امروز- یکشنبه – مجلس قرائت شد خطاب به ملت سوریه آمده است: ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران از این که دخالت ها و توطئه های کشورهای استکباری آمریکا، اسرائیل و غرب و حمایت های همه جانبه ر‍ژیم های مرتجع از یک طرف و گروه های تندرو و خشونت طلب که آلت دست قدرت های ضد اسلامی قرار گرفته اند از طرف دیگر، به نتیجه نرسیده است، مسرت و حمایت خود را از دولت سوریه اعلام کرده و از خداوند بزرگ می خواهیم تا در این ماه مبارک رمضان مشکلات مسلمانان را برطرف کند.

این بیانیه می افزاید: ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن حمایت از اصلاحات و تایید هر راه حلی که به مشارکت مردم در سرنوشت خود منجر می شود، اطمینان داریم که کفر جهانی و پادشاهان مرتجع که وجودشان وابسته به ابرقدرت های ضد اسلام است هرگز نیت خیری نداشتند و ملت و دولت سوریه باید قاطعانه دست مداخله جویان را قطع کند و بدانند که این دخالت ها با هدف مددرسانی به رژیم صهیونیستی است تا تنفس مصنوعی به این رژیم منزوی ایجاد کند که به دلیل انقلاب های اسلامی در منطقه این رژیم سخت در تنگنا قرار گرفته است.


 


با منتفی شدن انتقال پیکر زنده‌یاد بهروز ثروتیان به زادگاهش میاندوآب، این پژوهشگر فقید دوشنبه در کرج به خاک سپرده می‌شود.

آرش ثروتیان فرزند پیکر این پژوهشگر حوزه ادبیات درباره مراسم تشییع و خاکسپاری وی گفت: «مراسم تشییع پیکر پدرم صبح فردا دوشنبه ۹ مرداد از جلوی منزل ایشان واقع در گوهردشت کرج، بلوار رستاخیز، خیابان چهاردهم، فاز ۲، پلاک ۶۴ به طرف بهشت بی‌بی سکینه کرج انجام می‌شود.»

به گزارش مهر، بهروز ثروتیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی که تحقیقات فراوانی از او در حوزه نظامی‌شناسی منتشر شده است، روز گذشته در سن ۷۵ سالگی در گوهردشت کرج درگذشت.

عباس سجادی، شاعر با تأیید این خبر گفت: طبق وصیت ثروتیان، پیکر او برای خاکسپاری راهی زادگاهش میاندوآب خواهد شد.

ثروتیان، با آنکه پیش از این‌ها فعالیت خود را از محافل ادبی آغاز کرده است، اما نخستین کتاب او در ابتدای دهه ۱۳۵۰ منتشر شده است که «بررسی فرّ در شاهنامه فردوسی» نام دارد و انتشار چاپ نخست آن را انتشارات مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران در سال اول۱۳۵۰ به عهده داشته است.

تصحیح و شرح آثار نظامی گنجه‌ای (۶ جلد) شامل مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر، شرفنامه و اقبالنامه، «غزلیات حافظ، تصحیح و مقدمه و تعلیقات»، «شرح دیوان حافظ»، «فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفایس‌الفنون» ، «تصحیح جاودان خرد»، «پیر طریقت گفت» (سخنان خواجه عبدالله انصاری)، «بیان در شعر فارسی»، «فن بیان در آفرینش خیال»، «روایات گهربار» (گزیده‌ای از تفسیر کشف‌الاسرار)، «طنز و رمز در الهی‌نامه»، «گنج رازها» (بازنویسی و تلخیص مخزن‌الاسرار اثر نظامی گنجه‌ای»، «مرغان صحرای عشق» (بازنویسی و تلخیص منطق‌الطیر عطّار نیشابوری)، «درخت طوبی» (بازنویسی و تلخیص شرح ۹۱ آیه قرآن کریم از کتاب کشف‌الاسرار و عدّه‌الابرار رشیدالدین میبدی)، «سلام بر حیدر بابا» (ترجمه حیدر بابا یه سلام، سروده استاد شهریار، «اندیشه و هنر در شعر نیما یوشیج»، «اندیشه‌های نظامی گنجه‌ای»، «سروده‌های بی‌گمان حافظ»، «صدای پای آب» (نقد و بررسی اشعار سهراب سپهری)، «شرح و نقد غزلیات شمس تبریزی» و … تنها بخشی از آثار متعدد زنده‌یاد بهروز ثروتیان در حوزه شعر و ادب پارسی است.

همچنین انتشارات امیرکبیر، یکی از ناشران اصلی آثار این شاعر گرانمایه است که از میان حدود ۷۰ اثر منتشر شده از وی، حدود یک چهارم آثار در این مؤسسه و چند اثر از وی در انتشارات سوره مهر به زیور طبع آراسته شده است.


 



 


چند وقتی هست که بحث تغییر قانون انتخابات مطرح شده است. دو سه روز «عباسعلی کدخدایی» سخنگوی شورای نگهبان در مصاحبه‌ای با رادیو ایران با بیان اینکه بررسی نظام جامع انتخاباتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه دارد بر اصلاح قانون انتخابات تاکید کرد و گفت: ما نسبت به تغییر قانون انتخابات اصرار داریم و چندین سال است که خواستار اصلاح قانون انتخابات هستیم. هرچه زودتر قانون انتخابات اصلاح شود طبیعتا انتخابات روشن‌تری را خواهیم داشت. سخنگوی شورای نگهبان همچنین طرح مسایلی درباره واگذاری اجرای انتخابات به نهادی غیر از دولت را طرح‌های سیاسی خواند که قابلیت اجرا ندارد اگرچه تاکید کرد که امکان نظارت بیشتر یا تغییر مکانیزم برگزاری انتخابات در درون دولت از وزارت کشور به وزارتخانه‌ای دیگر اجرایی است.

اما کدخدایی تنها چهره سیاسی و مسوول این روزها نبود که نسبت به این مساله واکنش نشان داد که پیش‌تر آیت‌الله یزدی رییس جامعه مدرسین نیز در دیدار با رییس مجلس گفته بود: «قانون انتخابات باید اصلاح شود زیرا قانون انتخابات بسیار قانون بدی است چراکه هرکس پول دارد تبلیغ می‌کند و جلو می‌آید.»«علی لاریجانی» رییس مجلس نیز با بیان اینکه در انتخابات ریاست‌جمهوری یا مجلس باید حداقل‌هایی را برای صلاحیت افراد قبل از کاندیداتوری مشخص کند، گفته است: اینکه چه کسانی انتخابات را برگزار کنند و آیا ساز و کار موجود مناسب است یا نه، از سوالات مطرح در این بخش است.

چنین است که «علی‌محمد حاضری» دبیر‌کل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها در گفت‌وگوی کوتاهی که با «شرق» داشت به اظهارنظر درباره اصلاح قانون انتخابات پرداخت، هرچند که او برخلاف بسیاری که معتقد به ضرورت تغییر نهاد اجرایی هستند بر تغییر در شیوه نظارت تاکید کرد و گفت: «بحث اساسی در مورد انتخابات نظارت است. اینکه انتقادات راجع به انتخابات را باید به کجا منتقل کرد از اشکالات اصلی است که به نظر من باید روی راهکارهایی برای اعتمادآفرینی بیشتر بر عملکرد دستگاه نظارت کار شود.»

مدتی است بحث تغییر قانون انتخابات مطرح شده است و از سوی مراجع مختلف راجع به آن اظهارنظر می‌شود. به نظر شما چرا بحث تغییر قانون انتخابات از هم‌اکنون باز شده است؟ 

در بحث اصلاح قانون انتخابات به بحث تغییر مجری انتخابات اشاره می‌شود اما به نظر می‌رسد مساله اصلی جامعه و مردم این امر و اینکه مجری انتخابات چه کسی باشد نیست.

پس مشکل کجاست؟ 

به نظر می‌رسد مشکل و مساله اصلی در قانون انتخابات و پیرامون آن به مساله نظارت باز می‌گردد که البته آقای کدخدایی هم مطرح کرده بودند که در بحث نظارت می‌توان تغییراتی ایجاد کرد و می‌تواند در این امر اصلاح صورت گیرد. در واقع مساله ما عملکرد دستگاه نظارت است که باید اصلاح شود. چرا مرجعی برای رسیدگی به شکایات وجود ندارد. تاکنون هیچ مورد خاصی درباره مجری انتخابات و مسوول اجرا‌کننده آن نداشته‌ایم.

ولی به اعتقاد بسیاری، از آنجایی که دولت قدرت اجرایی را در دست دارد بهتر است که اجرای آن را به دست نهاد دیگری بسپارند. 

اجرای انتخابات یک سری لوازمی دارد که قبل از هر انتخابات توسط نهادهای اجرایی آماده می‌شوند تا انتخابات را بتوانند برگزار کنند. بنابراین مساله نمی‌تواند این باشد. چراکه اگر دستگاه نظارتی که به شیوه و نوع برگزاری انتخابات نظارت کند نه تنها در روند برگزاری انتخابات مشکلی پیش نمی‌آید که به خوبی برگزار خواهد شد.

یک سری از نمایندگان مجلس معتقدند که با اصلاح قانون انتخابات فضای سیاسی کشور هم تغییر خواهد کرد. 

اینکه چنین ادعایی را مطرح می‌کنند باید دید چه تغییری را مد‌نظر دارند. ممکن است برخی افراد مقاصد خاصی در نظر داشته باشند.

برخی افراد و چهره‌ها هم چون آقای «رضایی» تشکیل کمیسیون ملی انتخابات را پیشنهاد داده‌اند و حتی به صورت غیرمستقیم سخنگوی شورای نگهبان از این مساله استقبال کرده و گفته‌اند: «تغییر مکانیزم یا امکان نظارت بیشتر اجرایی است.» به نظر شما تشکیل این کمیسیون می‌تواند در روند نظارت اصلاح ایجاد کند؟ 

با گفته آقای کدخدایی موافقم. اگر قرار باشد مرجعی که بالاتر از آن وجود خواهد داشت، پاسخگویی نداشته باشد. حتی کمیسیون ملی انتخابات هم مساله را حل نمی‌کند. بنابراین اگر این کمیسیون با این هدف تشکیل شود که به شکایات و مسایل موجود در انتخابات رسیدگی سریع‌تر صورت بگیرد مفید فایده خواهد بود. در قانون انتخابات همه کشورهای پیشرفته امکان یک نظارت ملی در همه ارکان وجود دارد و امکان رسیدگی به شکایت هم هست.

به این ترتیب پس معتقدید در اصلاح قانون انتخابات باید اولویت را به بحث نظارتی داد؟ 

بله، همان‌طور که گفتم اگر تاکنون انتقادی نسبت به برگزاری انتخابات در کشور بوده، بحث جدی روی مجری‌گری آن نیست چراکه اگر به مجری انتقادی وارد شود از طریق دستگاه‌های نظارتی قابل رسیدگی است. بحث اساسی در مورد انتخابات، نظارت است. اینکه انتقادات راجع به انتخابات را باید به کجا منتقل کرد از مباحث اصلی است که به نظر من باید روی راهکارهایی برای اعتمادآفرینی بیشتر بر عملکرد دستگاه نظارت کار شود.


 


بر اساس بخش‌نامه جدید بانک مرکزی به بانک‌های خصوصی و دولتی، ارز مسافرتی کلا قطع شده و بانک‌ها تنها به زائران کشورهای عربستان، عراق و سوریه برای یکبار در سال ۲۰۰ دلار آمریکا خواهند داد.

به گزارش ایسنا، پس از گذشت چندین روز از سخنان رییس کل بانک مرکزی در جلسه غیر علنی مجلس شورای اسلامی مبنی بر تصمیم حذف ارز مسافرتی، با بخش‌نامه به بانک‌ها این تصمیم عملی شد.

البته در روزهای گذشته حرف‌های رییس کل بانک مرکزی که به نقل از نمایندگان مجلس حاضر در جلسه غیر علنی منتشر شده بود از تعلق گرفتن ۴۰۰ دلار برای زائران کشورهای عربستان،‌ عراق و سوریه خبر می‌داد که این رقم با بخش‌نامه‌ی صادر شده، به ۲۰۰ دلار کاهش یافت و عملیاتی شد؛ ضمن آنکه کودکان بین ۲ تا ۱۲ سال که قبلا از ۵۰ درصد سهمیه ارزی برخوردار بودند نیز دیگر ارزی نخواهند داشت.

هرچند که حذف ارز مسافرتی از سوی بانک مرکزی راهکاری برای جلوگیری از خروج ارز از کشور و سوء استفاده برخی از تفاوت نرخ ارز دولتی با بازار آزاد تلقی می‌شود، اما جای تامل دارد که ۴۰۰ دلار ارز به مسافران کشورهای نزدیک و حتی تایلند و چین و ۱۰۰۰ دلار به مسافران کشورهای اروپایی و دورتر آن هم یکبار در سال، چه میزان بر ثابت و پایین نگه داشتن نرخ ارز در بازار آزاد موثر خواهد افتاد؟


 


حجت الله جودکی *

برای بررسی دقیق وضعیت سوریه و درک صحیح آنچه در این کشور می­گذرد، باید نکات زیر را در نظر گرفت:

دولت سوریه برگرفته از حزب بعث سوریه است که با کودتای حافظ اسد قدرت را در اختیار گرفت. با مرگ حافظ اسد، حکومت جمهوری موروثی به پسرش بشار اسد رسید. در این کشور پارلمان وجود دارد، اما نظام کاملا تمرکز گراست. نظام بعثی سوریه اگر چه وارد رویاروئی مستقیم با اسرائیل نشده، اما همواره از مخالفان اسرائیل – اعم از فلسطینی­ها و مقاومت در لبنان – حمایت کرده، اگر چه بر ایده حمایت سوریه از مقاومت، نقدهای جدی وارد است.

اخوان المسلمین سوریه یکی از ارکان مبارزه با حافظ و بشار اسد بوده و تا کنون هزینه زیادی بابت این مبارزه پرداخته است. اخوان سوریه به شدت سلفی هستند و مورد حمایت عربستان، قطر، امارات و .. می­باشند.

اهل تسنن سوریه مواضع معتدلی دارند. شاخص این مجموعه دکتر رمضان البوطی است که در درگیری اخیر شرکت نکرده، اگر چه منتقد نظام سوریه است.

کردهای سوریه حدود سه میلیون نفر هستند که اکثرا محروم مانده­اند و دولت سوریه گاهی برای ایشان هم شناسنامه صادر نکرده است. این کردها روابط نزدیکی با پ.ک.ک دارند که در حال جنگ با ترکیه است.

علویان اقلیتی سوری هستند، علی رغم اینکه بشار و خانواده او علوی هستند و برخی از علویان هم پست­های مهمی دارند، اما آنها جزء اقشار ضعیف سوریه به حساب می­آیند.

مخالفان خارج نشین سوریه، عمدتا روشنفکرانی هستند که به دموکراسی و مبارزه با نظام حاکم بر سوریه اعتقاد دارند، آنان با تشکیل مجلس در خارج از کشور – ترکیه – تلاش کردند تا تحولات سوریه را مدیریت کنند. نخستین رهبر این مجلس برهان غلیون از اندیشمندان سوری مقیم پاریس بود که مدتی قبل استعفا داد و آقای سیدا جانشین او گردید. این مجلس در پی دگر دیسی در شیوه مبارزه در سوریه جایگاه خود را از دست داده است.

سوری­ها تا قبل از ترور اخیر رهبران سوریه به صورت تظاهرات و درگیری­ با نیروهای سوریه به مبارزه ادامه می­دادند. بعد از ترور اخیر این شیوه متروک شد و جنگ مسلحانه جایگزین آن گردید. در ابتدا تصور می­شد که سوریه درگیر جنگ داخلی شده است. اما با سرازیر شدن نیروهای تندرو سلفی و احتمالا القاعده به سوریه از کشورهای لیبی، ترکیه، اردن، سعودی و.. و پشتوانه مالی عربستان و حمایت قطر و امارات و تسلیح آنها از سوی ترکیه، ارتش سوریه وارد جنگ با این مجموعه گردید. گرچه تلفات این درگیری بیشتر است، اما انگیزه ارتش سوریه در مقابله با این مجموعه نسبتا تقویت شده است.

ایران از دیر باز متحد سوریه بوده است. به ویژه که سوریه در جنگ تحمیلی بیشترین کمک را به ایران نمود. همچنین این کشور پل استراتژیک همکاری ایران و حزب الله لبنان به حساب می­آید. به این دلایل ایران به شدت از سوریه حمایت می­کند. این حمایت گاهی جنبه افراطی به خود می­گیرد. مثلا در حالی که تلویزیون سوریه خبر رسانی نسبتا دقیقی از اوضاع داخلی این کشور می­کند و درگیری در اقصی نقاط سوریه را پوشش می­دهد، تلویزیون ایران آن کشور را آرام جلوه داده و حتی وزیر امور خارجه ایران می­گوید که اوضاع در سوریه آرام است!

با حرکت اخیر سوریه و دادن آزادی نسبی به کردهای این کشور، آنان عملا از صف مبارزه با بشار اسد کنار رفته و به عنوان متحد استراتژیک پ.ک.ک فعال شده و لذا ترکیه با واقعیت جدیدی روبرو گردیده است. ترکیه قبلا از تظاهرات مردم سوریه حمایت می­کرد، اما با نظامی شدن اوضاع سوریه، آنان هم فرصت را غنیمت شمردند و به نحوی وارد این درگیری گردیدند.

غربی­ها در کشورهای عربی اسلامی دوست و دشمن دائمی ندارند، آنان همواره بر داشتن منافع دائمی در این منطقه تاکید کرده­اند. از این رو حمایت ایشان از حکومت­ها، گروه­ها، احزاب و .. در کشورهای عربی و اسلامی همواره تاکتیکی و وابسته به تامین منافع ایشان بوده است. لذا آنان می­توانند در عرض چند ساعت تغییر موضع بدهند و کسی هم ایشان را سرزنش نخواهد کرد. غرب فعلا از اینکه در کشورهای عربی اسلامی جنگ و درگیری ادامه دارد، مسرور است. زیرا هر که کشته شود، هر چیزی که تخریب شود، متعلق به این کشورهاست و غرب از آن بابت زیانی نمی­بیند. غربی­ها بعد از حادثه یازدهم سپتامبر، بلافاصله تلاش کردند تا جغرافیای جنگ را عوض کنند و موفق شدند جنگ را از نیویورک و.. به افغانستان و عراق و .. ببرند. لذا فعلا غرب آسیبی نخواهد دید و این کشورهای عربی اسلامی هستند که حتی اگر در این درگیری­ها پیروز شوند، باید خرابه­ها را آباد نمایند و تاوان جنگ را بپردازند. طرح کلان غرب برای خاور میانه واقعا قابل مطالعه است!

القاعده اگر چه توسط غرب علیه شوری بوجود آمد، ولی دچار دگر دیسی گردید و با غرب به مقابله برخاست. اکنون بار دیگر غرب موفق شده هدایت این سازمان را به دست بگیرد. غرب عناصر تندرو و جهادی را از کشورهای لیبی، اردن، سوریه، ترکیه، یمن، عربستان و.. به سمت سوریه هدایت کرده و آنان هم با انگیزه جهاد و شهادت به مبارزه با نظام حاکم بر سوریه پرداخته­اند. قطعا اگر همه آنها در این مسیر کشته شوند، غرب خوشحال خواهد شد. زیرا دشمن­های بالقوه خود را نابود کرده است. اگر هم در سوریه پیروز شوند که نظام اسد را نابود کرده­اند. در هر دو گزینه غرب سود خواهد برد. غرب بسیار مشتاق است تا در در کشورهای عربی اسلامی اندیشمندان در انزوا قرار گرفته و کار به دست نیروهای نظامی و جهادی باشد، نیروهای اندیشمند شرقی به غرب بروند و در آنجا به بار بنشینند. غرب از حقوق بشر و دموکراسی حمایت می­کند، اما این را هم می­داند در کشورهائی که سطح سواد بالا نیست و افراد به واسطه تخصص خود جایگاهی را اشغال نکرده­اند و منافع فردی، گروهی، طایفه­ای همچنان حرف اول را می­زنند، حقوق بشر و دموکراسی شعار و دستآویز خوبی به حساب می­آیند.

کشورهای عربستان، قطر، اردن و امارات که با نظام غیر دموکراتیک اداره می­شوند، برای جلوگیری از خیزش در کشورهای خود فعلا به این راهکار رسیده­اند که با نظام سوریه مخالفت کنند، اگر چه بعید است این کار برای آنها سودی داشته باشد و جلوی اعتراض­های مردمی در این کشورها را بگیرد!

در سوریه فعلا چند گزینه مطرح است: پیروزی بشار اسد، که در این صورت تازه اول ماجراست و وی باید علاوه بر باز سازی سوریه، آغوش خود را به روی دموکراسی بگشاید. پیروزی مخالفان، که با توجه به حضور نیروهای خارجی در جنگ فعلی آینده ناهمواری را در پیش خواهند داشت. تقسیم سوریه به سه منطقه کرد نشین، منطقه طرفداران بشار با محوریت لاذقیه و منطقه مخالفان. غرب از این گزینه استقبال می­کند، اما رنج مردم به پایان نمی­رسد و ماجرا با طرح و شکل جدیدی ادامه می­یابد. سلاح­های طرفین جنگ پایان یافته و آنان برای حفظ خود ناچار هستند تا به بازارهای خرید اسلحه روی آورند!

اسرائیل در مسئله سوریه تا اینجا برنده بوده، اما معلوم نیست در آینده اوضاع بر همین منوال باشد.

در شرایط فعلی مبارزات مردم سوریه که در قالب تظاهرات و اصرار بر سرنگونی نظام ادامه داشت به جنگ تبدیل شده و نقش مردم در مبارزه به شدت کاهش یافته، در عوض پول کشورهای سه­گانه عربستان، قطر و امارات، سلاح ترکیه، پوشش رسانه­ای غرب و فشار از طریق سازمان ملل پر رنگ گردیده و سوریه صحنه تسویه حساب قدرت­های بین المللی و منطقه­ای شده است. این جنگ در صورت گسترش – که دور از انتظار نیست – می­تواند ابعاد فاجعه باری در منطقه پیدا کند که جغرافیای جنگ و پایان آن در اختیار طرفین نمی­باشد و ابعاد آن از جنگ­های طایفه­ای شیعه و سنی و قومیت­ها فراتر رفته و تا ناکارآمد شدن اسلامگرائی و ایجاد دولت­های کوچک نیازمند به غرب ادامه خواهد یافت.

* پژوهشگر تاریخ و کارشناس مسائل خاورمیانه

منبع: دیپلماسی ایرانی


 


عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

امام علی(ع) در فرازی از عهدنامه مالک اشتر وظیفه حاکم را در رابطه با عیب ها و خطاهای مردم بیان می کند. آن حضرت می فرماید:

«ای مالک … باید دورترین مردم به تو و مبغوض ترینشان نزد تو کسی باشد که بیش از دیگران عیب جوی مردم است؛ زیرا مردم عیب هایی دارند که حاکم در پوشاندن آنها از همه سزاوارتر است. پس آنچه را که بر تو پوشیده است آشکار مساز، زیرا وظیفه تو فقط پاک کردن عیوبی است که بر تو ظاهر گشته، و خداوند نسبت به آنچه از تو پنهان مانده است داوری خواهد کرد. پس تا می توانی عیوب مردم را بپوشان، تا خداوند آنچه را تو دوست داری که بر مردم پوشیده باشد، بپوشاند. کینه ها را از دل بشوی و خود را از انتقام گیری مبرا و پاکیزه گردان و از هر چه برایت روشن نیست چشم بپوش. در تصدیق سخن چین شتاب مکن، زیرا سخن چین خائن است هرچند خود را به خیرخواهان شبیه سازد» (نهج البلاغه، نامه ۵۳، ش۲۴-۲۷).

امام(ع) نکات مهمی را در رابطه با این بعد از وظیفه حکومت بیان می فرماید. آن حضرت در واقع در این فراز از سخن خود یک امر و دو نهی را آورده است .

۱-حاکم حق، خطاپوش است

مردم عیب هایی دارند و خطاهایی از آنان سر می زند و حکومت از این عیب ها و خطاها به صورت طبیعی مطلع می گردد. حکومت های باطل و خودکامه و فاسد از عیوب و خطاهای مردم نیز، مانند هر چیز دیگر، استفاده ابزاری می کنند و از آنها در راستای سیاست های باطل خود بهره می برند. وقتی خطاهایی یا عیبهایی از انسانی برای این نوع حکومت ها فاش می شود نخستین چیزی که به ذهنشان می رسد این است که همین عیب و خطا و تهدید به مجازات و آبروریزی را ابزاری برای فشار به این فرد قرار دهند تا به موقع از او استفاده کنند. او را مجبور می سازند که جلو انظار حاضر شده به خطاهایی و یا به ارتباط با افرادی و … اعتراف کند و بدین وسیله مخالفان و منتقدان را، که به هیچ وجه فرصت دفاع از خود را نمی یابند، لکه دار کنند و حرمت و موقعیت اجتماعی آنان را از بین ببرند.

اما حاکم حق که تنها به وظیفه می اندیشد و از هیچ وسیله نادرستی استفاده ابزاری نمی کند، چرا که معتقد است هرگز با ابزار باطل نمی توان حق را یاری کرد، نه تنها به فکر استفاده ابزاری از عیوب و خطاهای مردم نیست، بلکه وظیفه خود می داند که عیوب مردم را بپوشاند. امام علی(ع) می فرماید حاکم باید به فکر پاک کردن عیوب و خطاها باشد و نه افشای آنها. آن حضرت در لابلای سخن خود به نکته مهمی اشاره می کند و آن اینکه کسی که عیب و خطاهای دیگران را فاش می کند کینه و ناپاکی در دل دارد و در پی انتقام گیری است. افشای راز دیگران هرگز نمی تواند با هدف درست و صحیح و خدایی انجام گیرد.

پیامبر خدا(ص) می فرماید: «هر کس از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند درروز قیامت گناهان او را بپوشاند» (گزیده میزان الحکمه، ص۵۷۸) و امام باقر(ع) می فرماید: «مومن در برابر مومن وظیفه دارد که هفتاد گناه بزرگ او را بپوشاند» (کافی، ج۲، ص۲۰۷).

۲-حاکم پارسا خطای مردم را جست و جو نمی کند

امام(ع) در این سخن و وصیت، مالک اشتر را از یک عمل نهی می کند و آن جست و جو برای یافتن گناهان و خطاها است. توصیه اول این بود که هر خطایی از مردم که برایش آشکار شد آن را افشا نکند و از آن سوء استفاده نکند بلکه در پاک کردن آن بکوشد. توصیه دوم این است که هرگز تلاش نکند که خطاها و گناهان مردم را کشف کند. اینکه در خانه های مردم چه می گذرد و مردم در خفا چه کارهایی انجام می دهند ارتباطی با حکومت ندارد و هرگز نباید جست و جو کند که اسرار مردم را کشف کند. ابزار و وسیله ای که هم کاربرد صحیح و عقلایی دارد و هم کاربرد نادرست، کسی حق ندارد که مردم را متهم به آن کند که در درون خانه خود از کاربرد نادرست آن استفاده می کنند. همچنین تحقیق و تفحص درباره اینکه چه استفاده ای از آن ابزار می شود نه تنها وظیفه حکومت نیست، بلکه چنین تجسسی مجاز نیست.

خداوند تعالی می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمان ها بپرهیزید؛ زیرا پاره ای ازگمان ها گناه است و تجسس نکنید … » (حجرات/۱۲).

پیامبر خدا(ص) می فرماید: «عیب های مومنان را جست وجو نکنید، زیرا هر کس در پی عیب های مومنان بگردد، خداوند در پی عیب های او می گردد و هر کس خداوند تعالی عیوبش را جست و جو کند، او را رسوا سازد گرچه درون خانه اش باشد» (ثواب الاعمال، ج۲، ص۲۸۸). امام علی(ع) می فرماید: «کاوش کردن در عیب دیگران خود عیب است» (غرر الحکم، ح۴۴۸۹).

نقل است که یکی از خلفا در شهر می گشت تا اینکه صدای آواز خواندن مردی را از حانه ای شنید. از دیوار بالا رفت و گفت: ای دشمن خدا، خیال کرده ای که خداوند برای تو گناهکار پرده پوشی می کند؟! آن مرد گفت: ای امیر مومنان! تو هم درباره من تند نرو. اگر من یک گناه کردم تو سه گناه مرتکب شدی: خداوند فرموده است: «تجسس نکنید» (حجرات/۱۲) و تو تجسس کردی. و فرموده است «از درها وارد خانه ها شوید» و تو ازدیوار بالا آمدی. و فرموده است: «وارد خانه های دیگران مشوید مگر اینکه اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام کنید» اما تو بدون اجازه وارد شدی (کنز العمال، ح۸۸۲۷).

اما گویا بالا رفتن از دیوار خانه های مردم و کاوش در آن و حتی تخریب وسایل آنان برای برخی از حکومت ها که خود را دینی و اسلامی می خوانند به امری عادی و روزمره تبدیل شده است.

۳-پرهیز از گماردن جاسوس و خبرچین برای امور شخصی مردم

نکته سومی که امام(ع) به آن توجه می دهد و مالک اشتر را از آن نهی می کند این است که سخن عیب جویان را بشنود. حضرت می فرماید افراد عیب جو و سخن چین را از خود دور کن و از آنها نفرت داشته باش.

آن حضرت به گماردن جاسوس تصریح نمی کند اما می فرماید که حتی اگر کسی چنین عملی را خودسرانه انجام داد او را طرد کند. نه تنها سخن او را تایید مکن، بلکه توجه داشته باش که به چنین افرادی هرگز نمی توان اعتماد کرد چرا که کسی به خاطر خدا و دین و حق پرستی به کار عیب جویی و تجسس در امور شخصی مردم نمی پردازد. چنین انسان های پستی که برای رسیدن به متاع نا چیزی از این دنیا دست به کارهای پست می زنند از خیانت دور نیستند و اگر امروز برای تو جاسوسی کردند به راحتی برای رسیدن به متاع بیشتر به تو خیانت می کنند. او را هرگز نباید خیرخواه نظام و حکومت به حساب آورد. او دشمن نظام است. کسی که مردم را نسبت به نظام بدبین می کند در واقع خائن است نه خدمتگذار.

امام علی(ع) می فرماید: «از خطای دیگران هرگز شاد مشو؛ زیرا تو نیز همیشه از خطا کردن مصون نیستی» ( غرر الحکم، ح۱۰۲۹۴) و امام صادق(ع) می فرماید: «دورترین بنده از خدا، آن کسی است که با شخصی طرح دوستی افکند و لغزش های او را نگه دارد، تا روزی به واسطه آنها او را سرزنش کند» (کافی، ج۲، ص۳۵۵).

پس در مکتب علی(ع) حکومتی دینی و اسلامی و پارسایانه است که نه تنها از خطاها و عیوب مردم سوء استفاده نکند و آنها را ابزاری برای رسیدن به اهداف خود قرار ندهد، بلکه پوشانیدن و پاک کردن آنها را وظیفه خود بداند. نه تنها در پی یافتن خطاها نباشد و تجسس نکند، بلکه افعال مردم را به بهترین صورت آن حمل کند و به آنان گمان بد نبرد. نه تنها جاسوس نگمارد و از افراد خبرکش در امور شخصی مردم استفاده نکند، بلکه افراد اینگونه را طرد کند. البته اگر حکومتی پیدا شود که خود را اسلامی و دینی بنامد و برای مردم شنود بگذارد و حتی از داخل خانه مردم و حتی اتاق خواب آنان خبرگیری کند و … تکلیفش روشن است. چنین حکومتی را اگر بتوان اسلامی خواند، نام اسلام اموی شایسته آن است و نه اسلامی نبوی و علوی.


 


محمد تقی کروبی در یادداشتی با خطاب قرار دادن مقامات عالی نظام، وضعیت پدرش را بدتر از دوستان زندانی در اوین توصیف کرد و خواستار آن شد که یا او را به منزل مسکونی اش در جماران انتقال دهند و امنیتی ها قوانین و مقررات مربوط به زندان ها را بدون هیچ گونه تبعیضی اعمال کنند، و یا لااقل طبق ادعای خود ایشان را به زندان اوین و در کنار همراهانش منتقل کنند.

فرزند مهدی کروبی با یادآوری حکمی که جنتی در نماز جمعه درباره حصر خانگی موسوی و کروبی صادر کرد، تصریح کرد که دستگاه قضایی در این پرونده اساسا به بازی گرفته نشد و مراحل قانونی جهت بازداشت و حبس رهبران جنبش اعتراضی حتی به لحاظ شکلی طی نشد.

وی حصر کروبی را با رفتار ناصرالدین شاه با امیرکبیر و حصر دکتر مصدق در دوران پهلوی و آیت الله منتظری در دوران جمهوری اسلامی مقایسه کرد و از مقامات عالی نظام پرسید:‌ آیا زمان حصر و یا حبس کروبی در منزل مسکونی اش مطابق آنچه رسما فرمان داده شد و مقامات سیاسی در داخل و خارج کشور از آن سخن می گویند، فرا نرسیده است؟

متن کامل این یادداشت که در وب سایت محمد تقی کروبی منتشر شده، بدین شرح است:

 

زمانی برای حصر: سخنی با مقامات عالی نظام

اگر به خاطر داشته باشید در روز ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ آقای جنتی در نماز جمعه تهران به نمایندگی از حاکمیت فرمان حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی به اتفاق همسرانشان را چنین صادر کرد:

"کاری که قوه قضاییه می‌تواند انجام دهد و من فکر می‌کنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است که ارتباط اینها را به کلی از مردم قطع کند . در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند."

برخلاف نظر جناب جنتی که برای اعمال حصر خانگی از قوه قضائیه نام برد، دستگاه قضایی در این پرونده اساسا به بازی گرفته نشد و مراحل قانونی جهت بازداشت و حبس رهبران جنبش اعتراضی حتی به لحاظ شکلی طی نگردید، احدی از مقامات کشور مسئولیت این حبس را تاکنون بر عهده نگرفته و از همه مهمتر دامنه و قلمرو آن معین نشده است. همانطور که میدانیم واژه "حصر خانگی" در قوانین موضوعه کشور تعریف نشده لیکن در عمل می توان به رویه ی دوران قاجار علیه میرزا تقی خان فراهانی یا همان امیر کبیر اشاره کرد. مرحوم دکتر مصدق و مرحوم آیت الله العظمی منتظری دو نمونه برجسته اعمال این رویه در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی هستند. هدف این نامه به چالش کشاندن فعل حاکمیت در بازداشت و حبس غیر قانونی و یا فقدان سنخیت رفتار فعلی با واژه حصر در قیاس با موارد یاد شده نمی باشد، بلکه با عنایت به شرایط بشدت ناعادلانه حبس انفرادی پدرم در یکسال گذشته صرفا می خواهم از مقامات عالی نظام بپرسم آیا زمان حصر و یا حبس کروبی در منزل مسکونی اش مطابق آنچه رسما فرمان داده شد و مقامات سیاسی در داخل و خارج کشور از آن سخن می گویند، فرا نرسیده است؟

اجازه دهید خلاصه ای بسیار کوتاه از نزدیک به ۱۸ماه دوران حبس غیر قانونی پدر دربندمان که یکسال آن تاکنون در انفرادی سپری شده را با هم مرور کنم. در ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ مجتمع مسکونی آنان به محاصره ماموران امنیتی درآمد و کلیه ارتباطات قطع گردید. در غروب دوم اسفند ماه بدنبال یورش ماموران به درون مجتمع مسکونی، محل سکونت والدین اشغال شد. همزمان اموال سایر شرکاء مجتمع به تصرف مامورین امنیتی درآمد. فقدان رعایت بدیهیات شرع و قانون در تصرف عدوانی اموال غیر، موجب رنجش بسیار پدر شد که بدنبال پافشاری و تهدید ایشان سرانجام در هشتم ماه مبارک رمضان ۱۳۹۰ مجتمع تخلیه و اموال تصرف شده به صاحبان اش مسترد گردید. در اول همان ماه مبارک پدر به آپارتمانی یک خوابه با حضور تعدادی از ماموران امنیتی منتقل شد. حضور دائمی ماموران در درون آپارتمان زمینه خروج موقتی مادر از حبس را فراهم ساخت و مقرر شد که پس از آماده شدن منزل مسکونی، والدین مان به اتفاق در حبس خانگی قرار گیرند. به سرعت مکانی در جماران تهیه کردیم اما با خلف وعده مقامات امنیتی ایشان به منزل مسکونی اش منتقل نگردید. آنان همچنین به مدت ۱۰۰ روز پدر را در مکانی بدون دسترسی به پنجره و هوای آزاد محبوس کردند که ناراحتی ریوی تنها بخشی از آسیب های جسمی ایشان است. در آن زمان خروج از آپارتمان مذکور را منوط به تهیه مکانی به تشخیص خود و پرداخت بخشی از مال الاجاره توسط خانواده کردند. نگرانی از وضعیت جسمی پدر و امید به خروج از وضعیت انفرادی موجب توافق خانواده با این خواسته غیر شرعی و قانونی مقامات گردید.

خانه امن به تشخیص و انتخاب آنان مهیا شد اما تغییری ماهوی در وضعیت حبس ایشان بوجود نیامد. اصرار بر حبس انفرادی پدر آنجا هویدا گردید که از بازگشت مادر به حبس به بهانه های واهی ممانعت بعمل آمد و درب آپارتمان به مدت ۹ ماه بر روی ایشان قفل گردید. در کنار محرومیت از هواخوری، ماه ها خانواده در بی خبری قرار گرفت و پدر در تنهایی و غربت دوران حبس بی مدت خود را می گذراند. بنا به گفته پدر هر ۱۰ ساعت یکبار یکی از ماموران از طریق آیفون و یا حضوری جویای وضعیت ایشان می شوند. از آن زمان تاکنون آقای کروبی از حقوق به رسمیت شناخته شده زندانی بطور غیر قانونی و سلیقه ای محروم شده که از آنجمله می توان به وضعیت ملاقات های ایشان اشاره کرد. دیدار با فرزندان نه به عنوان حق این زندانی بلکه به عنوان عطیه ی حکومتی هرازگاهی آنهم با شرایط خاص خود اعطا می گردد. شاید مناسب باشد به آخرین دیدار در شب چهارم همین ماه مبارک رمضان اشاره کنم. در این شب ملاقاتی برای مادرم در نظر گرفته شد تا شبی پدر روزه اش را با همسرش افطار کند، ملاقات و افطاری این روحانی ۷۵ ساله که امام از او بعنوان دوست خوب خود و مبارز صف اول نام برده بود با همسرش من البدو الی الختم در حضور یک مامور مرد امنیتی انجام می شود.

هر دم از این باغ بری می رسد؛ تازه تر از تازه تری می رسد.

دسترسی به روزنامه و مجله برای همه زندانیان صرف نظر از جرم ارتکابی و یا مجازات تحمیلی در نظر گرفته شده است، اما این حق بدیهی بطور سلیقه ای از آقای کروبی سلب گردیده است. برای آنکه بی صداقتی نکرده باشم باید بگویم تنها به مدت چند هفته و به تشخیص امنیتی ها ۲ روزنامه جام جم و اطلاعات در اختیار ایشان قرار گرفت و آنهم بدون ذکر دلیل قطع گردید. به منظور جلوگیری از اطاله کلام از ذکر نقض سایر حقوق ایشان بعنوان یک زندانی از جمله حق دسترسی منظم به تلفن، هواخوری در محیطی آزاد و یا مرخصی صرف نظر می کنم. در عین حال لازم میدانم از برخورد مناسب و انسانی ماموران امنیتی حاضر که بر خلاف تیم قبلی که مبنای شان بر اصول غیر انسانی بنیان نهاد شده بود، تشکر کنم زیرا به همت این گروه مدتی است درب آپارتمان گشوده شده و پدر می تواند روزانه ساعتی در پارکینگ سرپوشیده قدم بزند، اگرچه فقدان فضای مناسب موجب محرومیت ایشان از هوای آزاد گردیده است.

مقامات عالی نظام

همانطور که پیشتر اشارت داشتم واژه حصر در سیستم مدون حقوقی کشورمان همچون دیگر کشورهای جهان سومی تعریف نشده اما در مقام عمل بارها در قبال بزرگان این ملک اعمال شده است. نگاهی گذرا به وضعیت فعلی پدرم گواه این واقعیت است که وضعیت ایشان از دوستان زندانی در اوین نگران کننده تر است. اگر اعتباری برای سخن و یا دستور خود مبنی بر حصر و یا حبس خانگی آقای کروبی قائل هستید، دستور دهید ایشان را به منزل مسکونی اش در جماران انتقال دهند و امنیتی ها قوانین و مقررات مربوط به زندان ها را بدون هیچ گونه تبعیضی اعمال نمایند. اما اگر با وجود گذشت ۱۸ماه از حبس غیر قانونی هنوز بر تشدید مجازات ایشان بدین نحو اصرار دارید، لااقل همانطور که خود بارها تاکید کرده اند ایشان را به زندان اوین و در کنار همراهانش منتقل کنید تا همچون دیگر زندانیان اولا از حقوق مندرج در قوانین و مقررات برخوردار شود؛ ثانیا از وضعیت انفرادی خارج و ثالثا هزینه زندان و زندانبان از زندانی اخذ نگردد.

با تشکر

۸ مرداد ۱۳۹۱

محمد تقی کروبی


 


افضل اعمال، مذاکره علمی است، گاهی اوقات مراسم دعا و نماز جماعت و پای منبر بروید، اما وقتتان را صرف یک سری کارهایی که وضعش خیلی روشن نیست، نکنید. شما و ما که از بودجه امام زمان( صلوات الله و سلامه علیه)، ارتزاق می‌کنیم، موظفیم از زحمات پیشینیان حراست و استفاده کنیم، ما و شما موظفیم زیاد مطالعه کنیم، زیاد مباحثه کنیم، امروزه اشکالات فراوانی مطرح می‌شود. که اگر به ما بدهند، حوزه توان جواب دادنش را بحمدالله دارد، اما برای آینده باید فکر کنیم، همه چیز ما تقریباً دارد زیر سؤال می‌رود، من نمی‌خواهم بگویم عواملش چیست، اما بسیاری از امور و مسائل ارزنده ما، دارد زیر سؤال می‌رود، ما از نظر علمی باید خودمان را برای پاسخ دادن آماده کنیم. امروز در همین مسائل فقهی سؤالات، بحث و اشکالات زیادی مطرح می‌شود. از باب نمونه امروز، یک نامه برای ما آمده بود، در این باره که به وسیله تغییر ژن‌ها می‌توان بچه‌ای را در رحم مادر، بدون سر به دنیا بیاورند، که بعد بتوانند او را سقط کرده و از اعضاء و جوارحش برای پیوند به دیگران استفاده کنند! خوب این را بنده و جنابعالی باید پاسخگو باشیم. حوزه برای فقه است، حوزه برای چیز دیگری که نیست. امروز، حوزه کاری مهم‌تر از فقه ندارد. یا پرسش شده که با ژن‌ها می‌توانند بچه را خوشگل کنند، بچه را زشت کنند، بچه را قدکوتاه کنند! این‌ها مسائل فقهی جدیدی است که روز به روز مطرح می‌شود.

وقت خودتان را مصروف کنید برای مذاکره علم، مباحثه کنید، مطالعه کنید، که افضل اعمال است، و توجه داشته باشید هر چیزی را در حد خودش ارزش قائل بشوید، نکند خدای ناخواسته ما از حدود تعدّی کنیم، ( وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اﷲِ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ)،[۱] «و کسانی که از احکام و حدود الهی تجاوز کنند، آنان همان ستمکارانند» برای مسائل نسل‌های فردا و آینده ما باید کار بکنیم. ممکن است خدای ناخواسته یک کسی به اسلام کوچکترین بدبینی و شبهه پیدا کند تا انقلاب مهدی(عج)، تا روز قیامت، تا خدا خدایی می‌کند، من و شما از مجازاتش کنار نیستیم، این طور نیست که خدا مفتی بدهد، این گونه نیست که روحانیت محترم است، بدون جهت محترم باشد. این طور نیست که مسؤولیت‌ها و اختیارات بدون حساب داده بشود. همه چیز در عالم حساب دارد.

جهان، جهان حساب است. ببینید علی(علیه السلام) چگونه حکومت می‌کرد و به مردم بگویید ما دنبال این نوع حکومتیم، هدف ما این است، حالا صانعی‌ اشتباه کرده، مسأله دیگری است، اما هدف این است؛ صانعی خلاف کرده، بفهمانید که خلاف کرده، اشتباه کرده بگویید او ‌اشتباه کرده، نه ‌اینکه پای اسلام وعلی(علیه السلام) گذاشته شود. و اگر خدای ناخواسته ما خلاف آن شدیم، آن وقت است که به اسلام ضربه زده‌ایم، به اهداف انبیاء ضربه زده‌ایم، به اهداف انقلاب ضربه زده‌ایم. روز قیامت هم که کسی از دیگری حمایت نمی کند، اینجا ممکن است کسی زورش به ما نرسد و نتواند ما را مجازات کند! اما روز قیامت خدا مجازات می‌کند، قدرتمند و ضعیف برای خدا مساوی اند و ملاحظه هیچ کسی را نمی‌کند غیر از عمل و جزای عمل! وفّقکم الله لما یحب و یرضی.

——————————————————————————–
[۱] -البقره (۲)، ۲۲۹٫


 


در حالی که احکام پرونده بیمه هنوز صادر نشده است، رییس هیات مدیره بیمارستان آتیه، می گوید: بیمه ایران تنها به بیمارستان آتیه ۲/۵ میلیارد تومان بدهکار است‌ اما این بیمارستان هیچ کدام از خدمات خود را قطع نکرده است.

خلیل علیزاده در گفت‌و‌گو با ایلنا در واکنش به برخی انتقادات مبنی بر گرفتن هزینه‌های هنگفت بیمارستان‌های خصوصی از بیماران، اظهار کرد: چنین موضوعی واقعیت ندارد به طوری که بیمارستان آتیه به دلیل درآمد کم، حدود ۶۵ درصد ازورودی به صندوق را بابت پرداخت حقوق کارکنان هزینه می‌ کند‌. ‌

وی ادامه داد‌: مابقی درآمد نیز به صورت غیر مستقیم صرف هزینه کارکنان می‌شود به طور مثال امکانات رفاهی و مسافرتی برای کارکنان در نظر گرفته می‌شود و همینطور بابت صبحانه، ناهار، شام و الان درماه رمضان بابت سحر وافطار یک ریال هم هزینه از آن‌ها گرفته نمی‌شود‌. ‌
رییس هیات مدیره بیمارستان آتیه با اشاره به اینکه حدود۱/۵میلیارد تومان بودجه در ماه صرف حقوق کارکنان می‌شود، افزود‌: امسال باید حدود ۱۸ میلیاردتومان حقوق و مزایای کارکنان را که اکثریت آن‌ها پرستارند، پرداخت کنیم‌. ‌

علیزاده تصریح کرد‌: علاوه بر این ۶۵ درصد از بیماران ما بیمه و کارمند دولت هستند به طوری که آمار بیماران خصوصی به ۳۵ درصد رسیده است‌. ‌

وی با بیان اینکه متوسط صورت حساب در بیمارستان آتیه۲/۵ میلیون تومان است، افزود‌: البته صورتحساب‌های برخی ازبیماران سنگین است زیرا وقتی یک بیمار ۴۰ روز در ICU بستری شود یا عمل قلب باز داشته باشد به طور طبیعی هزینه‌اش سنگین می‌شود‌. ‌

رییس هیات مدیره بیمارستان آتیه افزود‌: البته تعداد این بیماران اندک است، زیرا ممکن است در یک بیمارستان ۱۰ تخت ICU و ۲۰۰ تخت عادی باشد‌. ‌


 


با وجود گذشت چندین هفته از اخرج مربیان پیش دبستانی تجمع آنان در مقابل مجلس شورای اسلامی همچنان ادامه دارد در حالی که هیچ کدام از مسوولین آموزش و پرورش پاسخگوی آنان نیست‌. ‌

به گزارش ایلنا، جمعی از معلمان پیش دبستانی، سیلوداران بخش خصوصی و کارگزاران مراکز مخابرات روستایی آذربایجان غربی صبح امروز (یکشنبه) مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند‌. ‌

همچنین جمعی از معلمان پیش دبستانی استان اصفهان و گیلان با تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی خواستار حمایت مجلس از حقوق معلمان پیش دبستانی شدند‌. ‌

جمعی از سیلوداران بخش خصوصی نیز با تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی از نمایندگان خواستند در سال حمایت از تولید ملی اجازه ندهند سیلوداران این بخش نابود شوند‌. ‌

جمعی از کارگزاران مراکز مخابرات روستایی آذربایجان غربی نیز با تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی خواستار اجرای کامل طرح بیمه کارگزاران مخابرات روستایی بر اساس مصوبه مجلس شدند. آنان در پلاکاردهایی که در دست داشتند بیان کرده بودند که پنج ماه است که بدون قرارداد و بدون دستمزد مشغول کارند‌. ‌


 


سیدمحمد بهشتی

قرآن کتاب شناخت طبیعت نیست

قرآن دعوت کنندهء به مطالعهء کتاب طبیعت هست و این صحیح است. متأسفانه در یک دوران ممتدّی از زندگی جامعهء اسلامی، عدّه‌ای از افراد که آگاهی‌شان کم بود، همین بلا را به سر ما هم آوردند. می‌گفتند: مبادا نزدیک این علوم طبیعی بروی، بی دین می‌شوی! قرآن می‌گوید: کتاب طبیعت را مطالعه کن تا دیندار بشوی، این آقا می‌گوید: کتاب طبیعت را نخوان بی‌دین می‌شوی! خوب این به دلیل ناآشنایی با قرآن است. از وقتی جامعهء ما با قرآن قهر کرد، می‌بایست قهر الهی هم شامل حالش می‌شد. باید قرآن را بفهمیم تا دیگر هر مطلبی را از هر زبانی و از هر قلمی نپذیریم

بحثی که خواهید خواند بخشی از مباحث تفسیر قرآن شهید آیت‌الله دکتر بهشتی است که با عنوان «در مکتب قرآن» برگزار شده و اینک با تنظیم بنیاد نشر آثار آن شهید بزرگوار در دست انتشار است. مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، انتشار بخشی از این تفسیر را ضروری می‌ساخت که اینک پیش روی شماست.

آیا قرآن کریم کتاب تاریخ طبیعت است، یعنی تاریخ طبیعی و طبیعت‌شناسی است؟ وقتی انسان به بعضی از کتاب‌ها و مقالات نوآوران جامعهء اسلامی نگاه می‌کند، گاهی در نظرش این فکر می‌آید که آن‌چه علوم طبیعت و علوم طبیعی و عالِمان علوم طبیعت پس از قرن‌ها مطالعه و کوشش با زحمات فراوان، با بررسی‌های پررنج طولانی از اسرار این عالَم طبیعت شناخته‌اند، قرآن جلوتر همه را بیان کرده. این حرفی است که خیلی‌ها هنوز می‌نویسند و می‌گویند. حقیقت این است که قرآن چنین ادّعایی ندارد.

قرآن، کتاب هدایت

گاهی اوقات می‌خواهند آیهء کریمهء (وَلاَ رَطْب وَلاَ یَابِس إِلاَّ فِی کِتَاب مُّبِین) ؛ «و هیچ ‌تر و خشکی نیست مگر این که در کتابی روشن ]ثبت [است.» را بیاورند و مربوط به کتاب قرآن کنند و بگویند: هیچ‌تر و خشکی نیست، مگر این که قرآن آشکارکننده و روشن‌گر آن است. گاهی اوقات عشق به بعضی چیزها سبب می‌شود که انسان به خود آن چیزها خیانت کند. عاشقی که به معشوقه‌اش خیانت کند، البته پیداست که ناآگاه و ندانسته این کار را می‌کند! خیلی از اوقات ما هم نسبت به محبوب‌ها و معشوق‌های دینی مان از روی ناآگاهی و ندانسته خیانت می‌کنیم. من که هنوز نتوانستم از قرآن چنین ادّعایی را بفهمم که «قرآن آمده تا تمام اسرار طبیعت را به صورت معمّا بازگو کند!» چون اگر معمّا نبود و مطلب روشن بود، باید همان وقت که قرآن در عربستان آمد، کتاب‌های وسیعی دربارهء شناخت طبیعت به وسیلهء مسلمان‌ها نوشته بشود و اصلاً راز فاش نشده از طبیعت باقی نماند. دیگر دوران ممتدّ کوشش‌های علمای طبیعی لغو ، بی ثمر و بی جا بود. اصلاً مگر قرآن این کاره است؟ مگر رسالت قرآن این است؟! این ادّعا که قرآن و آیات قرآن تمام مسائل پیچیدهء مربوط به طبیعت شناسی، جهان‌شناسی و فلک‌شناسی را با اشارات لطیف بیان می‌کند و بیان کرده، ادّعایی است که تاکنون من برایش دلیلی نیافته ام، اگر کسانی دلیلی دارند چه خوب است بگویند تا ما هم بفهمیم و باخبر بشویم!

شأن قرآن این نیست، قرآن کتاب هدایت است، قرآن کتاب انسان سازی است، قرآن کتاب جامعه ساز است، قرآن می‌خواهد انسانی راه یافته و مهتدی بسازد.

وقتی از قصهء پختن آبگوشت سخن می‌گوییم، همه می‌فهمند این، فاصله‌اش با قرآن خیلی زیاد است! گردش اجرام فلکی چگونه است؟ این به قرآن چه ارتباطی دارد؟ این که ذرات اتم چگونه مناسبات‌شان با هم تنظیم شده، به قرآن چه ارتباطی دارد؟ رسالت قرآن این نیست. قرآن کتاب شناخت طبیعت نیست، ولی دو مطلب در این زمینه باید دربارهء قرآن مورد توجه قرار گیرد. اوّل این که قرآن انسان را به مطالعهء طبیعت و کوشش در راه شناخت طبیعت تشویق کرده و می‌کند. قرآن کتابی است که مسلمان اندیشمند می‌سازد. چنین انسانی در خودش و ساختمان خودش می‌اندیشد، در جهان و ساختمان جهان می‌اندیشد. همه جا خدا هست، اندیشه‌ای وسیع و ژرف و عمیق در آفاق و انفس:

(سَنُرِیهِمْ ءَایَـتِنَا فِی الْاَفَاقِ وَ فِی أَنفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیء شَهِیدٌ)

«به زودی نشانه‌های خود را در افق‌ها]ی گوناگون[ و در دل‌هایشان بدیشان خواهیم نمود، تا برایشان روشن گردد که او خود حقّ است. آیا کافی نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزی است؟»

میدان اندیشیدن برای مسلمان وسیع است، چه در خودشناسی و چه در جهان شناسی. ژرف و عمیق است به این معنا که یک عالِم طبیعی، در مطالعات طبیعی و جهان طبیعت گاهی اسیر بعضی از امور می‌شود و دیگر نمی‌تواند در پس این پردهء رنگارنگ طبیعت، آن نقش نگاری که این همه نقش را بر این پرده ترسیم کرده ببیند! دید او از این دیوار ضخیم طبیعت عبور نمی‌کند، بُرد دیدش کم است. دائماً در عالَم طبیعت کار می‌کند، اما اگر یک بار به خود بیاید و از او سؤال بشود که در پس این پرده چه می‌بیند؟ پاسخ روشنی ندارد، قرآن می‌فرماید: ای عالِم طبیعی! این قدر در طبیعت دست و پایت را بند نکن، بدان که یکایک این جلوه‌هایی که در عالَم طبیعت می‌بینی، تجلّی آفریدگار طبیعت است. «یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد.» ۳

بنابراین مسلمان طبیعت شناس، در کوشش برای شناسایی ریزه کاری‌های طبیعت، از این نظر با یک عالِم طبیعی مادّی هیچ فرقی ندارد. یعنی آن‌جا که می‌خواهد کار مثبت انجام بدهد، عالِم خداشناس طبیعی که علمش علم طبیعت است، با عالِم مادّی طبیعی از نظر کار مثبتش یعنی شناخت طبیعت، فرقی با یکدیگر ندارند. اما آن‌جا که عالِم طبیعی مادّی می‌گوید همین طبیعت و دیگر خدا نه! کارش جنبهء منفی پیدا می‌کند. آن‌جا عالِم طبیعی خداشناس می‌گوید چرا خدا نه؟ هم طبیعت و هم خدای آفریدگار طبیعت. پس قرآن دعوت کنندهء به مطالعهء کتاب طبیعت هست و این صحیح است. درست برعکس، خیلی از مکتب‌های دینی به انسان‌ها الهام می‌بخشد که اصلاً از مطالعهء طبیعت صرف نظر کن، مبادا گمراه بشوی. متأسفانه در یک دوران ممتدّی از زندگی جامعهء اسلامی، عدّه‌ای از افراد که آگاهی‌شان کم بود، همین بلا را به سر ما هم آوردند. می‌گفتند: مبادا نزدیک این علوم طبیعی بروی، بی دین می‌شوی!

قرآن می‌گوید: کتاب طبیعت را مطالعه کن تا دیندار بشوی، این آقا می‌گوید: کتاب طبیعت را نخوان بی‌دین می‌شوی! خوب این به دلیل ناآشنایی با قرآن است. از وقتی جامعهء ما با قرآن قهر کرد، می‌بایست قهر الهی هم شامل حالش می‌شد. باید جامعهء اسلامی با قرآن آشتی کند، آن هم آشتی کامل. باید قرآن را بفهمیم تا دیگر هر مطلبی را از هر زبانی و از هر قلمی نپذیریم. این بود منطق اول ما برای این که چرا این بحث‌های مفصّل را با این برنامهء فشردهء زندگی که من دارم و دوستان نیز دارند، شروع کردیم.

پس این یک اصل عالی اسلامی است که قرآن کتابی است که مسلمانان و پیروان قرآن را به مطالعهء طبیعت تشویق می‌کند و از این که کسی از این راه منحرف شود، نمی‌هراسد. به عکس، می‌گوید این خود راهی به سوی خداست.

شگفتی‌های علمی قرآن

اصل دوم این است که گاه گاه در قرآن کریم به مناسبتی مطلبی دربارهء طبیعت آمده است، مطلب چیز دیگری بوده، امّا به یک مناسبتی مطلبی دربارهء طبیعت هم بیان شده است. این سخن‌هایی که قرآن دربارهء طبیعت آورده، بعضی در زمان پیغمبر (ص) و محیط او نامفهوم بود و با معلومات آن عصر دربارهء طبیعت هماهنگی کافی نداشت. با پیشرفت علوم، بعدها احساس شد اگر قرآن از کنار یک بحث طبیعی عبور کرده و فلان اشاره را کرده و آن اشاره آن روز برایمان قابل فهم نبود، حالا مطلب از این قرار است، بله، در قرآن این‌گونه موارد هست! اما نه این که کسی انتظار داشته باشد و بگوید بحث میکروب در قرآن کجاست؟ انواع میکروب در کجای قرآن نام برده شده؟ نام اقسام اتم‌ها در کجای قرآن است؟ اقسام معادلات و فرمول‌های ریاضی در کدام قسمت قرآن است؟ فرمول‌های لگاریتم را کجای قرآن پیدا کنیم؟ این‌ها نیست! قرآن برای این مطالب نیامده است.

از جمله مطالبی که دربارهء مسائل طبیعت در قرآن کریم آمده، اشاراتی به آفرینش جهان است. قرآن می‌خواهد به ما بگوید این جهان با عظمت را که می‌بینید خدای آفریدگاری ساخته و پرداخته که به همه چیز دانا و آگاه است. چرا قرآن این قدر اصرار دارد که بگوید خدا همه چیز را می‌داند؟ چه اصراری است که قرآن دارد؟ در قرآن خیلی این مطلب آمده که خدا همه چیز را می‌داند، نهان و آشکار این جهان را می‌داند، هر چه در دل شما و به خاطر شما بگذرد می‌داند. قرآن چه اصراری روی این مطلب دارد؟ چند نکته در این اصرار است: یک نکته ـ که نکته ی اصلی مطلب است ـ این است: (ما مکرّر به رفقا گفته‌ایم که بیایید این بحث را روشن کنید، چون اگر این بحث روشن شد، خیلی از مطالب بعدی قابل فهم و روشن کردن است) اگر پیغمبر (ص) به اتّکای وحی الهی چیزی را با صراحت به شما گفت، دیگر جای شکّ و تردید و این که شاید درست باشد، شاید درست نباشد، ببینیم چه می‌شود، مطالعه کنیم و… باقی نمی‌ماند، این یک اصل است.

(إِذْ قَالَ لَهُو رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ)

«هنگامی که پروردگارش به او فرمود: تسلیم شو، گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.»

یک معنی اسلام این است. تسلیم وحی باش، چون حساب وحی از مطالعه، تفکر، اندیشه و بررسی‌های علوم تجربی و مانند آن جداست. وحی سرچشمهء آگاهی برتر است. این خیلی مهم است. تا انسان به این مرحله نرسد، قدم اول را در راه مسلمانی به صورت کامل برنداشته است. قدم اول این است. اگر از زبان مبارک پیغمبر اسلام (ص) مطلبی با صراحت کامل بیان شد، دیگر برای پذیرش آن جای چون و چرا و تأمل و درنگ باقی نمی‌ماند. اگر کسی هنوز هم برایش چون و چرایی است، پیداست که در جای دیگری شک دارد و آن این است که آیا اصلاً محمد(ص) پیغمبر خدا هست یا نیست؟ در غیر این صورت اگر کسی بداند او پیام آور خدای داناست، یا باید شک کند که آیا خدا همه چیز را می‌داند، یا نمی‌داند. پس:

۱٫ خدا همه چیز را می‌داند.

۲٫ این سخن را که پیغمبر(ص) فرمود، از جانب خدا فرموده.

آیا دیگر جای ابهام باقی می‌ماند؟ لذا نکتهء اساسی که خدا در قرآن بر آن تأکید می‌کند این است که پیغمبر شما از جانب او وحی می‌آورد. (بِکُلِّ شَیء عَلِیمٌ) ؛ ناظر به این نکته که نکتهء اصلی هم هست، در بیشتر آیات قرآن، سخنانی را می‌یابیم.

. انعام(۶)، آیه ء ۵۹٫
. سوره ى فصلت، آیه ى ۵۳٫
۳٫ غزلیات حافظ
. سوره ى بقره، آیه ى ۱۳۱٫
. بقره(۲)، آیه ء ۲۹٫

منبع: بنیاد نشر آثار شهید بهشتی


 


امروز کوچه پس کوچه های محله مهرآباد مشهد خش خش نفس نفس زدن رزمنده ای دل سوخته را به آسمان می برد و تاول فراق دردهای خسته اش را فریاد می زند.

تاول دردهای خسته این رزمنده نداشتن سرپناهی بر سر است و امروز با گذشت سال ها وضعیت نامساعد جسمانی، وضعیت پوست و نفسهای به شماره افتاده اش درد و رنجش را فریاد می زند.

دیرزمانی گذشته و هنوز آشنا و ناآشنا به انتهای کوچه ای بن بست در حوالی خیابان مهرآباد سر نزده اند، سال های سال می گذرد و لرزش صدای “رجبعلی ارزانی” به گوش باد سپرده شده است.

این روزها چشمان این کهنه سرباز انقلاب دیگر سوی دیدن ندارد و نگاهش تاب مشکلات را برنمی تابد، خسته است از وعده هایی که تنها بر زبان جاری می شود و هیچ گاه محقق نمی شود.

کهنه دلاور۸۰ ساله شهر ما سالیان سال است چشم به در دوخته تا شاید دوستی قدیمی که الان پشت میز نشین شده سراغی از او بگیرد و مرهمی بر درد هایش باشد اوغصه می خورد اما هیچ وقت نا امید نیست چون به وظیفه عمل کرده است.

نفس های به شماره افتاده

یادگاری هشت سال نبرد میان دود و آتش برای “رجبعلی” چشیدن طعم گس فراموشی و نفس های به شماره افتاده است، نفس هایی که این روزها در پیچ و خم های زندگی کند می زنند.

گاهی در گوشه ای از حرف های این دلاور جبهه های نبرد، سرفه و خس خس نفس ها گم می شود و با نگاه به گل های رفو شده قالی، غزل دردهای خسته اش را در تب تنهایی نجوا می کند.

به گزارش مهر، رجبعلی ارزانی که در روستای خرم آباد تربت جام متولد شده به گفته خود و پسرش۵۶ ماه سابقه حضور در جبهه دارد اما کارت نیروی مقاومت بسیج او ۲۵ ماه و ۵ روز حضور درجبهه را که برای ما و به جای ما جنگیده است نشان می دهد.

این مرد از روزگارش و از اینکه ۱۰ سال پیش ره توشه زندگیش را بر داشته تا غزل دردهایش را در جوار نورانی حضرت رضا (ع) بسراید می گوید و ادامه می دهد: وقتی که جنگ تمام شد دیگر هیچ چیز مانند روزهای قبل از جنگ نبود ملکی را که در روستای خرم آباد تربت جام داشتیم و از طریق آن امرار و معاش می کردیم را عده ای خدانشناس از چنگمان درآوردند و ما ماندیم و آوارگی روزهایی بی سرانجام و این شد که بقچه زندگی را بر دوش گرفتیم و راهی سرزمین آفتاب شدیم.

وی می گوید: به مشهد آمدیم تا در سایه ضامن آهو سر پناهی برای خود مهیا کنیم اما در این شهر نیز غم آوارگی و بی سرپناهی دوا نشد.

وی می افزاید: بعد از جنگ کسی حالی از ما نپرسید، کسی نگفت “رجبعلی زنده ای یا مرده”، این روزها غم غریبی و تنهایی هر روز جانم را رنجورتر می کند.

فریاد رسی نیست

وی افزود: هر شب خس خس نفس ها و سوزش دلم امانم را می برد اما کسی نیست تا به داد دردهایم برسد و بگوید بعد از ۸ سال جنگ، خانه و درآمدی داری، امورات زندگیت چگونه می گذرد یا اینکه مبلغ ویزیت ۲۶۰ هزار تومانی و داروهای نجومی ات را از کجا تامین می کنی.

وی سپس از دردمندی قلبش می گوید و از اینکه باید برای جراحی قلبش ۶ میلیون تومان بپردازد اما دریغا که تهیه این پول برای او سخت و ناممکن است.

این روزها رجبعلی باید برای مداوای قلب دردمندش نیز شاهد نداری باشد، معضلی که سال های سال امانش را بریده است.

این سرباز دفاع مقدس همان طور که سخن می گوید نگاهی به همسرش می اندازد و به از خود گذشتگی و بستن چشم همسرش بر روی کمبودها و مشکلات جسمانی اش اشاره ای می کند و می افزاید: همسرم روزگاری به امید یک زندگی آرام و کم دغدغه قدم به خانه من گذارد اما امروز پا به پای من خس خس نفس های خسته ام را شماره می کند.

ایثارگر حق زندگی دارند

این ایثارگر می گوید: خانه به دوشی گوشه ای از دردهایی است که دیگر به درمان آن امیدی ندارم، سالها در جبهه جنگیدن، من و ایثارگران دیگر را متوقع نکرده وما هم حق زندگی داریم.

وی به دختر کوچکش فاطمه نگاهی می کند و می افزاید: برای من سخت است که فاطمه کوچکم از صبح تا پاسی از شب در کارخانه کار کند و زحمت بکشد تا گوشه ای از مخارج زندگی تامین شود.

وی ادامه می دهد: برای من پدر سخت است که فاطمه به تک تک خواستگارانش جواب منفی بدهد تا من و مادرش را مراقبت کند و پولی هرچند ناچیز را بدست آورد، نه این رسم زندگی نیست.

ارزانی بیان می کند: من و امثال من جنگیدیم تا اسلام حفظ و از حقوق ضعیفان دفاع شود اما امروز ارمغان سال ها جنگیدن نابرابری و سکوت در برابر حقوق ایثارگران است.

فراموش شده ایم

وی بیان می کند: برای قلب دردمند من که سال های سال ذره ذره ترک بر می دارد آسان نیست که بپذیرم خود و خانواده ام دیگر فراموش شده ایم.

این مرد به بیان انتظاراتش از زندگی که می رسد بغض گلویش را می شکند و با صدایی همراه با سوز حرف هایش را ادامه می دهد: “گاهی اوقات مردم در کوچه و خیابان می گویند، شما با خدا معامله کرده اید” و من در جواب آنها می گویم، این درست اما حالا که با خدا معامله کرده ایم حق زندگی نداریم، خانواده هایمان نباید آرامش داشته باشند؟ آیا خرج زندگی مرا دختر کوچکم باید تامین کند.

گاهی سکوت می کند و گاهی از ناگفته هایش سخن بر زبان می آورد؛ از روزهایی که جنگید تا یک وجب از خاکش را به دست دشمن نسپارد و از روزگاری که جنگ تمام شد اما مشکلات زندگی با او جنگید.

به دنبال مدال های افتخار نیستم

وی می گوید: اگر بازهم دوباره متولد شوم در میدان جنگ حضور می یابم و از آب و خاکم دفاع می کنم چرا که به دنبال مدال های افتخار نیستم و تنها انتظارم از زندگی داشتن سرپناهی بر سر و حقوقی است که بتوانم سال های آخر عمرم را با آسودگی سپری کنم.

نیکبخت جمعه ای، همسر “ارزانی” نیز گوشه ای از سخن را می گیرد و ادامه می دهد: داشتن سرپناهی برای مردی که سال ها برای این آب و خاک جنگیده توقع زیادی نیست.

وی می افزاید: رجبعلی هر روزصبح تا بعد از ظهر به حرم می رود و شب ها نیز با سوزش دل، ناراحتی قلب و خس خس نفس هایش دست و پنجه نرم می کند.

وی به همسایه های خود نیز اشاره می کند و می گوید: همسایه ها و هم محله ای هایمان نیز یادی از ما نمی کنند و نمی گویند این پیرمرد و پیرزن مرده اند یا زنده، غریب و بی کس در این شهر افتاده ایم و هیچ فریاد رسی نیست.

اجاره خانه و بی مهری مسئولان

وی سپس به مشکل اجاره خانه و بی مهری کسانی که می توانند برای او کاری کنند اشاره ای می کند و می افزاید: ماهیانه ۱۴۰ هزار تومان برای اجاره خانه پرداخت می کنم اما این مبلغ برای ما که به لحاظ تمکن مالی ضعیف هستیم زیاد است.

نیکبخت به فاطمه دختر کوچکش نگاهی می اندازد و می گوید: ثمره زندگی من و همسرم پنج پسر و ۲ دختراست که همگی آنها به جز دخترم فاطمه ازدواج کرده اند و در تربت جام زندگی می کنند و امروز فاطمه دختر کوچکم پاسوز ما شده و برای بدست آوردن گوشه ای از خرج زندگی در کارخانه کار می کند و این برای ما سخت است که او تا پاسی از شب زحمت بکشد.

این زن از زمان جنگ و از سال هایی که شوهرش در جبهه بوده است می گوید، از همان روزهایی که خرج فرزندانش را از طریق فروختن شیر تامین می کرده و روزهای بی همسری را مانند یک مرد مقاومت کرده است.

وی می افزاید: کار ساده ای نیست که شوهرت به میدان جنگ برود و تو در نقش یک مرد سال ها بچه ها را از آب و گل درآوری و تر و خشکشان کنی.

این زن از خواسته هایش به عنوان همسر یک رزمنده می گوید و ادامه می دهد: من ازنهادهای ذیربط می خواهم برای داشتن سرپناه و تامین خرج دوا و دکتر به ما مساعدت کنند و از همه مهمتر اینکه دردهای ناشی از مسمومیتهای شیمیایی را که از جبهه به ارمغان آورده بررسی کنند و او را در زمره جانبازان دفاع مقدس قرار دهند.

 

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته