امروز: 16 نفر از عوامل عمده اختلال ارزی که با استفاده از فضای ناشی از جنگ روانی دشمن، با کمک جریانات شایعه پراکن داخلی و خارجی و تبانی با یکدیگر موجبات تشدید شرایط پیش آمده را فراهم و از فضای موجود به طریق غیر قانونی در راستای منافع شخصی و مطامع خارجی با هدف اخلال در امور اقتصادی کشور بهره برداری کرده بودند، بازداشت شدند.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران، خرید و فروش ارز خارج از شبکه بانکی به صورت گسترده، خرید و فروش و قاچاق ارز، تشکیل باندهای سازمان یافته و انجام معاملات ارز به صورت صوری و غیر واقعی با هدف افزایش قیمت ارز به منظور تشویش اذهان عمومی و ایجاد اختلال در کسب و کار و بازار و تحصیل مال نامشروع از طریق اقدامات مذکور که باعث بالا بردن غیر منطقی نرخ ارز و متشنج کردن فضای ارزی کشور گردیده و موجبات تضییع حقوق مردم از جمله اتهامات نامبردگان است.
این گزارش افزود به عنوان مثال گردش مالی و موجودی حساب بانکی یکی از متهمان یادشده از طریق اقدامات مجرمانه مذکور ظرف یک سال اخیر بیش از یک هزار میلیارد تومان بوده است.
پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران در خاتمه افزود در این پرونده متهمان دیگری نیز تحت تعقیب قضایی قرار گرفته اند که اطلاع رسانی در این زمینه متعاقبا صورت خواهد گرفت.
امروز: افشین شافعی دانشجوی دکترای اطلاعات و امنیت دانشگاه لستر انگلستان و شهروند ایرانی - نروژی که در ۲۶ آذرماه سالجاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی، از مصائب خود در مدت بازداشت نوشت و مسوولیت های آیت الله خامنه ای را مورد اشاره قرار داد. این دانشجوی نخبه ایرانی خطاب به رهبری جمهوری اسلامی می نویسد "انباشت زندانها از بهترین سرمایههای ایران شاید برای طرفه العینی ثبات ظاهری را برای شما به ارمغان آورد، ولی در نهایت شما را از سریر قدرت به زیر خواهد کشید."
به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، شافعی در این نامه بازداشتگاه های امنیتی را "آشویتز" ایران خوانده و خطاب به آیت الله خامنه ای نوشته است که با این رفتارها، سرنوشت او اگر از سرنوشت معمر قذافی تاریک تر نباشد، روشن تر هم نخواهد بود.
او نوشته است: واقعیت اینکه یا شما از جنایات رخ داده بیاطلاع هستید که این عدم مسئولیت شمارا نسبت به مقامی که دارید نشان میدهد و یا این فجایع با اطلاع شما صورت میگیرد که بازهم نشانگر بیکفایتی و عدم لیاقت شما برای احراز چنین مقامیست. چگونه امکان دارد کسی خود را رهبر و ولی فقیه کشوری اسلامی دانسته و دستگاه عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتیش را چشم و چراغ نظام معرفی کند، ولی از چنین سبوعیتهایی بیاطلاع باشد؟ آقای خامنهای، بعنوان یک ایرانی به شما بگویم که شما از لحاظ ملی، اسلامی و اخلاقی لیاقت و صلاحیت رهبری ملت بزرگ و شریفی چون ملت ایران را از دست دادهاید و خود بهتر میدانید که ابقای شما در مقامتان تنها به یمن سرکوب و خفقان میسر شده است و نه خواست قلبی ملت ایران.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
جناب آقای خامنهای
به عنوان یک ایرانی کرد طرف خطابم با شماست که ناعادلانه و خودکامه زمام امور زیباترین وطن، ایران را در دست گرفته و ایران و ایرانیان را بسوی سرنوشتی هولناک و فاجعه بار هدایت میکنید.
جناب آقای خامنهای: اینجانب افشین شافعی دارنده ۳ مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای ژئوپلیتیک از دانشگاه اسلو نروژ، ایدئولوژی وگفتمانهای سیاسی از دانشگاه اسِکس انگلستان، مطالعات اطلاعاتی از دانشگاه آبریست ویت انگلستان، و همچنین دانشجوی سال پایانی دکترا درحوزه تحقیقاتی مطالعات اطلاعاتی و امنیتی از دانشگاه لِستر انگلستان هستم که پس از سالها دوری از وطن و اشتغال به تحصیل و تنها به شوق خدمت و تشریک آموختههایم با هموطنان و همچنین دیدار و ملاقات با خانوادهام به ایران بازگشتم که نتیجه آن چیزی جزبازداشت و شکنجه در بازداشتگاه دهشتناک ۲۴۰ و ۲۰۹ وزارات اطلاعات شما نبود.
جناب آقای خامنهای: آیا تاکنون طرفه العینی به خود زحمت دادهاید که به سرنوشت دهشتناک زندانیانی که در بند شکنجه گران بازداشتگاه ۲۴۰ و ۲۰۹ وزارت اطلاعات اسیر هستند فکر کنید؟ آیا میدانید چه فجایعی نسبت به مردان و زنانی که در آنجا اسیر دست جلادان ۲۴۰ و ۲۰۹ هستند رخ میدهد؟
پنج ماه اسارت در سلولهای انفرادی این بازداشتگاه که میتوان آنرا بلا شک "آشویتز" ایران نامید و سپس انتقال به زندان ۳۵۰ اوین این واقعیت را برایم مسجل ساخت که آینده شما و نظامی که آقای خمینی با وعدههای بسیار درنوفل شلاتو و بهشت زهرا به مردم وعده داد اگر تاریکتر از سرنوشت معمر قذافی و معمر قدافیها نباشد روشنتر از آن نیر نخواهد بود. درآشویتز ایران، قبل از هر چیزی این روح و شخصیت زندانی است که در کورههای بیعدالتی وزارت سرتا پا جنایت اطلاعات همرا با تمام ارزشهای انسانی سوزانده و نابود میشود. آنچه که باقی میماند جسمی است که آن نیز به تدریج و بر اثر فشارهای جسمی و شکنجههای گوناگون صدمه میبیند.
شما بارها و بارها از شقاوت اسرائیلیها نسبت به مردم فلسطین فریاد وا اسلاما سر دادهاید وسیمای وابسته به شما نیز هرزگاهی از مظلومیت مردم فلسطین داد سخن سر میدهد. اما آنچه را که سربازان نه گمنام امام زمان، بلکه از ترس مخفی شده در پشت تابلوی هراس انگیز امام زمان نسبت به هموطنان خود مرتکب میشوند باید چیزی فراتر از جنایت نامید. مظلومیت ملت شریف و بزرگ ایران ماورای هر تصوریست، مظلومیتی که عرش خدائی را نیز به لرزه در آورده است.
مظلومیت کودک گریانی که در پشت شیشهها باید پدر و مادر محبوس شده خود را ببیند و با حسرت و آرزو دست به شیشه بکشند. مظلومیت مادرو پدر پیری که صدها کیلومترفاصله را به عشق دیدن جگر گوشهاش در سرما و گرما طی میکند تا قامت عزیزترین سرمایه زندگیش را در پشت شیشهها و کابین ملاقات بنگرد. مظلومیت همسری عاشق و دلبسته که ازآن سوی شهر و کشوربرای دیدن قامت استواروشنیدن صدای سنگ صبورش، همراه و هم شانهاش آن هم از طریق کابین شیشهای ملاقات لحظه شماری میکند. دریغا که شما و نظام شما با ملت بزرگ ایران چه کردهاید!
آقای خامنهای
آنچه که من طی این مدت کوتاه اسارتم تجربه کردم چیزی تازه و غریبی برای نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و صدها آزاده مرد و زن شریف که در مقابل شکوه و عظمت آنها سر تعظیم فرود میآورم با چنین برخورد و تجربهای آشنا هستند. با این وصف وظیفه دارم که صدای اعتراضم را به گوش شما رسانده و به شما برای رو سفید نمودن روی دیکتاتورهای پیشین تاریخ ایران تبریک بگویم.
جناب آقای خامنهای
بعد از بازداشت اینجانب در ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۰ توسط ماموران چشم و گوش بسته بدون فکر و منطق وزارت اطلاعات به بازداشتگاه ۲۴۰ واقع در اوین منتقل و به سلول انفرادی انتقال یافتم. بسیار بعید میدانم که شما طعم تلخ بودن در سلول انفرادی ۲۴۰ یا ۲۰۹ را تجربه کرده باشید. هر چند تاریخنگاران وزارات اطلاعات سعی فراوانی دارند که تاریخی پر از مبارازات سیاسی بر علیه نظام گذشته برای شما جعل و دست و پا نمایند، اما سندهای جعلی چاپ شده چنان متناقض هستند که نمیتوانند حتی یک نوجوان را نیز قانع نمایند تا چه برسد به ملت فهیم و بزرگ ایران. بعنوان یک کارشناس مسایل اطلاعاتی و امنیتی باید به شما بگویم که با این جعلیات نمیتوان ملت بزرگ ایران را فریب داد.
حتی اگر بپذیرم که اسناد موجود ساواک نیز دروغ میگویند و شما خود طعم شکنجه و انفردادی را چشیدهاید باز سوال مهمی که باقی میماند این است چگونه حاضر هستید برای بقای حکومت و نظام خونین و ظالمانه خود دست بازجویان و شکنجه گران وزارات اطلاعات را برای ارتکاب هر جنایتی باز بگذارید؟
واقعیت اینکه یا شما از جنایات رخ داده بیاطلاع هستید که این عدم مسئولیت شمارا نسبت به مقامی که دارید نشان میدهد و یا این فجایع با اطلاع شما صورت میگیرد که بازهم نشانگر بیکفایتی و عدم لیاقت شما برای احراز چنین مقامیست. چگونه امکان دارد کسی خود را رهبر و ولی فقیه کشوری اسلامی دانسته و دستگاه عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتیش را چشم و چراغ نظام معرفی کند، ولی از چنین سبوعیتهایی بیاطلاع باشد؟ آقای خامنهای، بعنوان یک ایرانی به شما بگویم که شما از لحاظ ملی، اسلامی و اخلاقی لیاقت و صلاحیت رهبری ملت بزرگ و شریفی چون ملت ایران را از دست دادهاید و خود بهتر میدانید که ابقای شما در مقامتان تنها به یمن سرکوب و خفقان میسر شده است و نه خواست قلبی ملت ایران.
آقای خامنهای
بعد از بازداشت اینجانب، هیولاهای وزارت اطلاعات شما از هیچ اقدامی وشکنجهای برای گرفتن اعترافات دروغین و کشاندن اینجانب به روبروی دوربینهای تلویزیون شما کوتاهی نکردند: اذیت و آزارهای شرم آورجنسی، آویزان کردن از سقف، فرو کردن سر در داخل توالت، بستن دست و پای من از پشت با دست بند و پا بند و سپس کتک زدن من با مشت و لگد، بستن دست و پای اینجانب و رها کردن من در هوای سرد و برفی در حالیکه مرا برهنه کرده بودند، استفاده از دستگاه شوکر الکتریکی، نهادن در تابوت با دست و پای بسته و رها کردن برای ساعتهای مدید، استفاده از داروهای شیمایی، اهانت به مقدسات مذهبی من بصورت مکرر، تهدید به پرونده سازی و تهدید به تجاوز به بستگانم در مقابل چشمانم از جمله این اقدامات بوده است. بعضی از این رفتارها چنان شنیع بودهاند که حتی از یاد آوری آنها نیز شرم دارم تا چه رسد به اینکه بخواهم آنرا برایتان بازگو کنم. اولیه و اساسیترین حقوقی که حتی قوه قضائیه پوسیده شما نیز به آن اعتراف دارد در این بازداشتگاه کاملا نادیده گرفته شدهاند. استفاده از چشم بند در تمام مراحل بازجویی، عدم دسترسی به وکیل، استفاده از خشونت سازمان یافته تا حد امکان، تحقیر زندانی در طی مدت بازداشت، عدم امکان تماس با خانواده (تصور کنید که خانواده من به مدت سه ماه ازسرنوشت من کاملا بیاطلاع بودند)، تمدید مدت بازداشت انفرادی بدون هیچ دلیل قانونی و موجه از جمله این حقوق اولیه میباشند که وزارت هیولا شده اطلاعات آنرا نادیده میگیرد. حتی اقدام به اعتصاب غذا واکنش هیستریک و جنون آمیز کارکنان بازداشتگاه ۲۰۹ را به همراه دارد. به گونهای که اینجانب به خاطر اعتصاب غذا مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتم.
میدانید واکنش ریاست بازداشتگاه ۲۰۹، به اعتصاب غذای من چه بود؟ «فکر میکنید مردن تو برای جمهوری اسلامی خیلی مهم است؟ این نظام حاضر است برای بقای خودش هزاران مثل ترا هم ندیده و مرده بپندارد»!
بر اثر همین شکنجهها ورفتارهای وحشیانه، شنوایی سمت چپ من دچار آسیب جدی شده مضافا بر اینکه مبتلا به ناراحتی کلیوی شده و از ناحیه ستون فقرات نیز صدمه دیدهام. آقای خامنهای: آیا این است آن جمهوری اسلامی و عدالت پروری که آقای خمینی در بهشت زهرا به مردم وعده دروغینش را داد؟
آقای خامنهای
آیا افتخار نمیکنید به بازجوهای وزارت اطلاعات که در اولین جلسه بازجویی بعد از نواختن چندین کشیده محکم بصورتم به گونهای که دهانم پر خون شد خود را اینگونه معرفی کرد: «من به خدا، پیغمبر، قران و ائمه هیچ اعتقادی ندارم. تنها اعتقاد من گرفتن اعتراف از تو به هر قیمتی است، ولو اگر لازم باشد بند بند بدن ترا تکه نمایم». براستی به داشتن چنین هیولاهائی آن هم در کشوری که بانگ اسلامی بودنش گوش جهان را کر کرده است افتخار نمیکنید؟
آقای خامنهای
آیا به داشتن بازجوهای وزارت اطلاعات افنخار نمیکنید که مرا تهدید کردند که در صورت عدم اعتراف یا آنگونه که خود میگویند «همکاری»، در مقابل چشمانم به خواهرانم و نامزدم تجاوز میکند؟ آن هم خواهری که حافظ کل قرآن کریم است. براستی جا ندارد که به شما و نظام اسلامی شما تبریک گفت؟ راستی آقای خامنهای: آیا میدانید که وزارت اطلاعات همین خواهر مرا تنها و تنها به جرم وابستگی درجه اول (خواهر و برادری) بلااجبار از کار برکنار و بازنشسته قبل از موعد نمود؟
آقای خامنهای
آیا به داشتن بازجوهای وزارت اطلاعات افتخار نمیکنید که با سخیفترین کلمات و اهانتها مادر ۷۴ ساله مرا که عمرش را به عبادات الله جل جلاله پرداخته خطاب میکرد؟ براستی بازجویان وزارت اطلاعات مصداق حدیث مبارکهای هستند که میفرماید: لاادب لمن لاعقل له ولا مروة لمن لاهمة له و لاحیاء لمن لا دین له. «کسى که عقل ندارد ادب ندارد، و کسى که همت ندارد جوانمردى ندارد و کسى که حیا ندارد دین ندارد».
آقای خامنهای
آیا میدانید بازجوهای وزارت اطلاعات در اهانت به مقدسات دینی من یعنی اهانت به خلفای راشیدین و عایشه همسر پیامبر اسلام (ص) هیچ چیز کم نگذاشتند؟ همان بازجوی وزارت اطلاعاتی که شما به آن افتخار میکنید بارها و بارها مرا س... عمری خطاب میکرد. این است آن اسلام و تشیعی که از آن دم میزنید؟ همین بازجوی شما که قادر به خواندن صحیح یک آیه قرآن نبود، جمله مبارکه لا حول ولا قوه... چرت و پرت خطاب میکرد! آیا نباید به شما و نظام اسلامیتان برای تعلیم و تربیتی اینچنین افرادی تبریک گفت؟
آقای خامنهای
آیا میدانید وزارت هیولا شده اطلاعات به ما کردها، ما وارثان بر حق ایران زمین چگونه مینگرند؟ «یک کرد خوب یک کرده مرده است و ایران بدون کردها بسیار آرامتر و امنتر خواهد بود». این گفتههای بازجوهای وزارت اطلاعات شما به من بود که در واقع منعکس کننده نظر کلی نظام شما نسبت به ما کردهاست. خطاب کردن من با کلمات سخیفی چون کردخ...، کردها احمق هستند و باید مانند صدام شما را به درک واصل کرد از جمله افاضات بازجوهای من نسبت به کردها بود. میدانید افتخار بازجوی من چه بود؟ اینکه چندین شیر مرد کردی که وی بازجویی آنها را بر عهده داشته روانه اعدام کرده و آسمانی گشتهاند. او از اعدام هموطنان کردم چنان با حرص و ولعی وصف ناپذیر سخن میگفت که حتی تصورش برای من باور کردنی نبود. تا این حد تنفر و حقد از کردها؟!!! براستی مگر ما کردها چه چیزی را از آقای خمینی و شما و بطور کلی نظام اسلامیتان طلب کردیم که پاسخش گلوله، اشغال نظامی، اعدام و شکنجه و زندان بود؟ آیا به جز داشتن یک حق مساوی در بهربری از ثروتهای ایران، تساوی در اشتغال، تحصیل، آزادی در انجام فرائض دینی و قبول و احترام به هویت فرهنگی ما چیز دیگری را طلب کردیم؟ اما در پاسخ نظام شما، به ما گلوله، زندان، اعدام عزیزترین فرزندانمان، محرومیتهای اقتصادی و ترور علمای اهل سنت بود و تحقیر هویت فرهنگی و مذهبی ما بود. گسترش بیرویه انواع مواد مخدر در کردستان آخرین حربه نظام شما برای به انحطاط کشاندن جوانان کرداست که از طرف سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی شما مصرانه دنبال میشود.
آقای خامنهای
بازجویان به غایت دیو صفت وزارت اطلاعات سعی داشتند تا با پرونده سازی مرا به وابستگی به اجانب متهم نمایند.
آیا میدانید اتهام من چیست؟ جاسوسی برای دولت نروژ و همکاری با دولت انگلستان بر علیه دولت ایران. اما چشمهای همیشه بیدار خدای متعال و تاریخ شاهد هستند که هیچگاه در چنین راستائی گام بر نداشته و نخواهم برداشت. مگر میشود ایران، این عزیزتر از جان را با هر چیز دیگری معاوضه کرد؟ خوب است بدانید که آزمایش به اصطلاح دروغ سنجی وزارتخانه شما نیز اثباتی بود بر بیگناهی من، اما دریغا از روحیه شجاعی که صادقانه بگوید ما اشتباه کردیم. ادعاهای کارشناسان به اصطلاح اطلاعاتی شما در مورد اتهام زده شده به من چنان مسخره؛ خنده دارو کودکانه است که بیشتر به یک داستان کودکانه خیالی شباهت دارد. روحیه انگلیس هراسی چنان بر وزارتخانه شما مستولی گشته که هر فرد تحصیل انگلستان را مأمور و اجیر شده سرویسهای اطلاعاتی انگلستان میداند.
اینجانب بارها و بارها به بازجویان شما متذکر شدم که طرح چنین ادعاهای سخیف و بیپایه و اساسی تنها آبروی نداشته شما را بیش از بیش خواهد برد، اما دریغ از گوش شنوا!
آقای خامنهای
اجازه بدهید بعنوان یک کارشناس مسائل اطلاعاتی و امنیتی چند نکته را با شما یادآوری نمایم:
۱. وزارت اطلاعاتی که شما آنرا چشم و چراغ نظامتان قلمداد کردهاید؛ کم و بیش به یک پلیس سیاسی مشابه کشورهای فرو پاشیده بلوک شرق مبدل شده است که هر صدای اعتراضی را بشدت تمام سرکوب میکند. این وزارتخانه سعی دارد تا از یکسو با دامن زدن با تئوری توطئه که خود شما نیز از طرفداران سرسخت آن هستید هر صدای اعتراض و حتی انتقادی را به بهانه ارتباط با اجانب و یا «دشمن» در کلام شما سرکوب نماید. کشورهای بیگانه از هر سنخ در نهایت در راستای منافع ملی خود و مردمشان گام بر میدارند. اما شما برای پاسداری از منافع ملی ایران چه کردهاید؟ واقعیت این است که بدترین و بیرحمترین دشمن ایران و مصالح ملیش شما و سیاستهای فاجعه آور نظام شماست که تمامیت ارضی ایران و استقلالش را در معرض مخاطره جدی قرار دادهاید و نه کشورهای بیگانه.
در نهایت تعجت دیدم که بازجویان وزارت اطلاعات سعی در متقاعد کردنم برای حضور در روبروی دوربینهای تلویزیون و اقرار به ارتباط و همکاری با اجانب را داشتند که تلاش آنها بینتیجه باقی ماند. مضافا شاهد بودم که چگونه بازجوهای شما سعی داشتند تا از طرق مختلف مانند قول مساعد برای آزادی، تطمیع و شکنجه مرا برای حضور و شرکت در سناریوئی ساختگی در خیابانهای تهران آماده سازند، سناریوئی که قصد داشت با دمیدن در بوق و کرنای دستگاه سانسور شما از دستگیری یک جاسوس با ارزش و مهم خبر دهد و لابد من باید در تلویزیون نیز ظاهر و از ارتباط مخفی و پیچیده خود با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه برای جاسوسی و ضربه زدن به ایران پرده بر میداشتم.
خوب است بدانید که در ترغیب من برای شرکت در چنین رسوائی اطلاعاتی، حتی نمانیده دادستان نیز از وعده وتطمیع من چیزی کم نگذاشت. غافل از اینکه مردم بزرگ ایران به دیدن و جعلی بودن چنین سناریوهایی عادت کردهاند.
آقای خامنهای
هیچ سازمان اطلاعاتی با متوسل شدن به چنین خیمه شب بازیهایی نمیتواند ادعای اقتدار نماید.
مسلما طرف سخن من با آندسته از کادر شریف و وطن پرست وزارت اطلاعات که تنها به سربلندی ایران و استقلالش میاندیشند نیست. بلکه طرف سخنم با آندسته از اعضای وزارت اطلاعات است که حاضرند برای بقای حکومت لرزان شما دست به هر جنایتی بزنند. از سوی دیگر این وزارتخانه سعی دارد تا با دستگیریهای گروهی و زدن انگ جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی خود را سازمانی مقتدر نشان دهد. دستگیریهای فلهای، انباشت زندانها و متوسل شدن به تئوری توطئه خبر ازآغاز دوران انحطاط این وزارتخانه رامی دهد و نه اقتدارش. همانگونه که پیشترنیزگفتم این وزارتخانه بیشتر یک پلیس سیاسی دست چندم است تا یک سرویس اطلاعاتی امروزی.
وزارتخانهای که بیشرمانه از ورود به خصوصیترین حریم افراد هیچ ابائی ندارد و از آن برای فشار به افراد دستگیر شده سو استفاده میکند. وزارتخانهای که بودجه کلان و نجومی ایران را حیف و میل میکند تا خفقان و سرکوب را برای مردم ایران به ارمغان آورد. درذهن بازجوی به غایت احمق و ترسوی من تنها یک گزاره اشتباه وجود داشت که آنرا بارها و بارها آنرا برایم تکرار کرد: «همه مردم ایران مورد سؤ ظن هستند و متهم مگر خلاف آن ثابت شود». طرز تفکر بازجوی هیولا صفت من منعکس کننده دیدگاه حاکم بر وزارت اطلاعات نیز هست.
مصافا اینکه روح جزم گرایی حاکم بروزارت اطلاعات علم گرائی و منطق مداری را که لازمه و اساس هر سازمان اطلاعاتیست را به گوشهای خزانده است. باورش شاید سخت باشد اما بازجوی احمق من که خودش را دکتر و متخصص امور اطلاعاتی انگلیس و کشوهاری اسکاندیناوی معرفی میکرد قادر به تشخیص تفاوت میان یک سازمان اطلاعاتی و یک سرویس امنیتی نبود وحتی نمیدانست که نام سرویس اطلاعاتی یا سازمان امنیتی نروژ چه بودند. همین عدم آگاهی یا به بیان سادهتر بیسوادی و حماقت مطلق را در سطوح و لایههای دیگر وزارت اطلاعات شما میتوان مشاهده کرد. دریغ از بودجه بسیار کلانی که توسط این وزارتخانه عریض و طویل شما حیف و میل میشود تا فقط بقای شما را تضمین نماید که حتی قادر به این نیز نمیباشد. در چند متری بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات، بارداشتگاه مشابهی قرار دارد که توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران شما اداره میشود که باید آنرا سلاخ خانه اطلاعات سپاه نامید. گفتهها و تجربه زندانیان این بازداشتگاه حاکی از سبوعیتی ماورای تصور میباشد. اما وجود دویا چند سازمان اطلاعات موازی در کشوری واحد پیام مشخصی برای شما که زمامدارش هستید دارد: سر در گمی رژیم و جنگ قدرتی که هر روز عمیقتر شده و هر سازمان اطلاعاتی سعی دارد تا دنیا و حوادث را از منظر خود برای شما تفسیر نماید، جنگ قدرتی که آخر نیز دامن شما را خواهد گرفت و شما را در آتشش خواهد سوزانید.
آقای خامنهای
وجود یک یا چندین سازمان امنیتی و پلیس سیاسی عریض و طویل و فشردن لبه تیز چاقوی سرکوب بر گردن مردم هرگز نتوانسته ضامن بقای هیچ حکومتی گردد. بقای حکومتها و دوام آن در دل مردم نهفته است، مردمی که شما آنها را دشمن، وابسته به اجانب میخوانید، مردمی که شما آنها را پشت میلههای زندان و در شکنجه گاهها محبوس کردهاید. مردمی که شما صدایشان را در خیابانهای تهران و سایر شهرها در طی این سالها نشنیدید و بلاخره همین مردم شما را از سریر قدرت به زیرخواهند کشید.
۲. باید اذعان کرد که در یک جنبه نظام شما رتبه اول را به خود اختصاص داده است و از این بابت باید به شما تبریک گفت و آن چیزی نیست جز تبدیل فرصتها به تهدید. از بدو تأسیس نظام جمهوری اسلامی تا کنون، آقای خمینی، شما و بسیاری از سیاستمداران این نظام تبحر عجیبی در فرصت سوزی، تبدیل فرصتها به تهدید وایجاد تنش و بحران در صحنه بین المللی و منطقهای را داشتهاید. امروزه و به یمن سیاستهای غلط شما و رئیس جمهور برگزیده و منصوب شما، ایران یکی از تنهاترین و منزویترین کشورهای جهان میباشد. کشوری که با نام تروریسم، حمایت از سازمانهای افراطی و کشوری که حتی ارزشی برای مردم خودش قائل نیست شناخته میشود. کشوری که هیچ احترامی به معاهدات بین المللی نیز نمیگذارد. کشوری که در امور سایر کشورها مداخله کرده و آنها را دچار بحران مینماید.
آقای خامنهای
دستان شما و سپاه قدس شما تا مرفق به خون مردم عراق، افغانستان، بحرین، لبنان و سوریه آلوده است. شما و نظام شما مسبب قتل عام مردم سوریه توسط دیکتاتور جلادش بشار اسد هستید.
آقای خامنهای
در سال۱۳۸۹ در طی تحلیلی از اوضاع بین المللی از قریب الوقع بودن تحولات عمیق و فاجعه بار و ضرورت تغیر سیاستهای غلط نظام شما هشدار دادم و متذکر شدم که تمام آینده ایران در گرو اتخاذ سیاستهای درست و منطقی میباشد، تصمیمی که متآسفانه شما شجاعت اتخاذ آنرا تا کنون نداشته و دو روزه قدرت و جلال ظاهری خودتان را بر مصالح ایران ترجیح میدهد.
آقای خامنهای
سیاستهای فاجعه بار شما در حوزه داخلی و بین المللی کشور را به ورطه تلاشی و ویرانی کشانده است. شک نداشته باشید که شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست «سرنوشت شعارهای پوسیده و ویرانگر «جنگ جنگ تا پیروزی و راه قدس از کربلا میگذرد» را پیدا خواهد کرد که به جز ویرانی کشور و فدا نمودن سرمایههای انسانی دستاورد دیگری نداشت. نتیجه پا فشاری خودکامانه و لجاجت کودکانه شما بر این شعارچیزی جز هدایت ایران بسوی جنگی ویرانگرنیست که مردم ایران و نه شما و آقا زادههای شما و اطرافیانتان باید توان آنرا بدهند. حمایت شما از کشورهای واپسگرا و دیکتاتوری مانند بشاراسد نیز تنها به منزوی کردن بیشتر ایران به ویژه در میان کشورهای عرب و همسایه کمک خواهد کرد. قبول کنید که راه پیموده شده اشتباه بوده است، اما هنوز میتوان از بروز فاجعهای بزرگتر جلوگیری کرد. ماندگاری و نامیرائی یک رهبر نه درداشتن بمب اتم بلکه درتصاحب قلوب مردم است. حتی داشتن بمب اتمی نیز قادر به بقای پایههای سست شده نظام شما نخواهد بود، اما قبول شجاعانه اشتباهات و کنار کشیدن از صحنه سیاست میتواند باعث نجات جاوید وطن مشترک ما ایران گردد.
آقای خامنهای
شما و سیاستمداران نظامتان هر روز از عقلانیت فاصله گرفته و رفتارها و گفتارهای متناقض کهگاه جنون آمیزنیز میشود کشور را هرچه بیشتر به سمت فاجعه پیش میبرد. خطر جدائی بخشهایی از ایران، آشوبهای اجتماعی، شکافهای عمیق ایجاد شده قومی- مذهبی، بحران اقتصادی و بلاخره سرخوردگی فرهنگی ناشی از آن همه وعدههای دروغی که آقای خمینی و شما به مردم ایران دادید هر کدام گسلیست که در دل خود زلزلهای مهیب نهان دارد.
۳. آقای خامنهای: نه نظام و دولت شما، ونه هیچ نظام و دولت دیگری در ایران متصل به امام زمان نخواهد گردید و نمیتوان مردم را با دادن شعارهایی مانند اتصال به دولت امام زمان، مقدس نمودن شما و خطاب کردنتان به مثابه سید خراسانی ورواج خرافه و امثالهم فریب داد. تابلویی که شما و نظامتان از امام زمان ترسیم کرده است چیزی جز خشونت و جنگ و ویرانی نیست: براستی مردم ما چه نیاز به امام زمانی دارند که از شمشیرش خون میچکد، پاهای اسب سفیدش درخون شناور، و هدفی ندارد جز گرفتن انتقام و از دم تیغ گذراندن مردم. امام زمانی که قتل عام اهل سنت و یهودیان و... سرلوحه کار اوست. علم کردن چنین امام زمانی شاید باعث نظامی و امنیتی کردن فضای ایران شود و دست شما را برای سرکوب بازتر بگذارد، اما هیچگاه مبشر رحمت وصلح برای ملت ایران نخواهد بود. هدف من به هیچ وجه اهانت به مقدسات هموطنان شیعی نیست، بلکه نظام جمهوری اسلامیست که با ترسیم کردن چنین تصویر هولناکی از امام زمان در واقع از مقدسات تشیع سو استفاده میکند و آنرا وجه المصالحه خود قرار دادهاید.
۴. درحوزه داخلی نیز سیاستهای شما شرم آور و فاجعه بار بوده است. انباشت زندانها از بهترین سرمایههای ایران شاید برای طرفه العینی ثبات ظاهری را برای شما به ارمغان آورد، ولی در نهایت شما را از سریر قدرت به زیر خواهد کشید. آیا شرمگین نیستید که انسهانهای آزادهای چون دکتر عبدالفتاح سلطانی، دکتر سیفزاده، صدیق کبود وند، و صدها انسان شریف دیگر را در پشت میلههای زندان محبوس کردهاید؟ آیا عرق شرم و ندامت بر پیشانی شما نمینشیند؟ براستی گناه نابعه جوان ایرانی امید کوکبی چیست که باید بهترین لحظات عمرش را در زندان سپری کنید؟ تنها گناه امید کوکبی این است که حاضر به همکاری با دستگاه قراضه و از رده خارج اتمی شما نشده است. آیا از محبوس کردن چنین نابغهای و صدها انسان شریف و آزاده به خود میبالید؟ شما که به عدالت پیشوای متقیان علی ابن ابیطالب «ع «به خود میبالید، پاسخ دهید که علی «ع «کجا زندان و شکنجه و اعدام و پرونده سازی را زیر بنای حکومت اسلامی خود قرار داده بود؟ واقعیت این است که شما با دین، فکر و حکومت علی «ع» به درازای تاریخ فاصله دارید. اسلامی که شما و آقای خمینی با مردم ایران معرفی کردند مصادیق اصلیش جنگ، بیعدالتی، آواره گی، زندان، شکنجه، اعدام و قساوتی در حق ملتیست که شما را به چنین جایگاهی رساند. در کجا و مطابق با کدام فتاوی اسلامی چنین بیعدالتی هائی روا داشته شده است که شما با ملت بزرگ ایران روا میدارید؟ سرکوب صدای هر اعتراضی همسو با فشارهای مضاعف اقتصادی و اجتماعی ماحصل نظام شما برای ایرانیان بوده است. در عرصه اقتصادی نیزسیاستهای غلط شما دستاوردی جز بیکاری گسترده، تعطیلی تدریجی کارخانهها، تورم افسار گسیخته، بیارزش شدن پول ایرانی، رانت خواری، فساد مالی گسترده و اختلاسهای نجومی، فرار مغزها و بلاخره تهی شدن سفرههای مردم از نان نداشته است. براستی نظام شما در کدام زمینه محافظ و پیش برنده مصالح ملی کشور بوده است؟ صادقانه نگاه کنید در هیچ جنبهای یا به بیان سادهتر: بپذیرد که نظام به مردم دروغ گفت.
۵. آقای خامنهای: وزارت اطلاعات هر جا نمیتواند راه دیگری برای خفه کردن صدای معترضین بیابد متوسل به شیوه کهنه پرونده سازی و زدن انگ جاسوسی به ایرانیان شریفی میشود که هرگز در این راستا گام ننهادهاند. خوب است برای دقایقی هم شده به محبوس شدگان بند ۳۵۰ فکرکنید که وزارت سر تا پا جنایت اطلاعات به آنها انگ جاسوسی زده است در حالیکه این آزاد گان بیش شما، اطرافیان و آقازادههایتان دلشان برای ایران و ایرانی میطپد. گرفتن اعترافات دروغین، تلاش برای علم کردن یک سازمان اطلاعاتی بیگانه ومرتبط کردن آن به این انسانهای شریف قباحت وزارت اطلاعات و ضعف آنرا نشان میدهد. ناتوان از درگیر شدن در یک «جنگ اطلاعاتی» و برای پوشش نهادن به این ناتوانی، وزارت اطلاعات متشبث به این شیوههای کهنه و غیر انسانی میشود. زمانیکه که حتی خود وزارت اطلاعات شما قادر به ارائه تعریفی مشخص از جاسوسی نیست چگونه سعی در پوشاندن این ردای منحوس به دوش انسان شریف وطن پرست ایرانی دارد؟ براستی شرمگین نیستید که بیگناهترین انسانها را به اتهام واهی جاسوسی اسیر کردهاید؟
۶. آقای خامنهای: قوه ویران شده قضائیه فقط تابع اوامر ملوکانه شماست و از خود کوچکترین استقلالی ندارد. در کجای تاریخ اسلام، قاضی به فرد زندانی میگوید که آرزو دارم چشمهایت رابا قاشق ازحدقه در آورم که منفورترین به اصطلاح قاضی بیدادگاه تاریخ قوه قضائیه، آقای صلواتی به من چنین گفت؟ در کجای تاریخ قوه قضائیه، قاضی به خود این جرأت را داده است که فرد زندانی را مورد ضرب و شتم قرار دهد که قاضی بیدادگاه شما آقای صلواتی اقدام به این کار نمود؟ در کجای تاریخ قوه قضائیه، قاضی زندانی را با تهدید و ارعاب مجبور به اعتراف در روبروی دوربینهای تلویزیون شما کرده است که آقای صلوانی به هم بندیان من گفت «زیپ دهانت را میکشی و اعتراف میکنی در غیر این صورت حکم ده سال حبس را برایت صادر میکنم». شاید گفتههای هیولای بازجوی من صدق کند «که قاضی و وکیل در مقابل تصمیم وزارت اطلاعات هیچ غلطی نمیتوانند بکنند». براستی و درواقعیت قوه قضائیه گوش به فرمان اوامر ملوکانه شما و مقهور شده وزارت اطلاعات شما هستند. همین بیداگاه شما نابغه ایران امید کوکبی را بدون هیچ گناهی به ۱۰ سال و عبدالفتاح سلطانی را به بیش از ۱۱ سال و صدیق کبودوند را به بیش از ده سال زندان و دهها آزاد مرد و زن شریف دیگر به زندانهای طویل المدت محکوم کرده است. آیا این است همان عدالت و رأفت اسلامی که شما منادی آن شدهاید؟
خدا میداند که اکنون وزارت اطلاعات و به جای شنیدن کلام حق و قبول اشتباهش یا دست با اذیت و آزار خانوادهام خواهد زد، همانگونه که در مدت دستگیری من مرتکب آن شد، یا پروندهای اخلاقی برایم دست و پا میکند و یا مرا فاقد تعادل سلامت روحی قلمداد و پروندهای پزشکی برایم آماده خواهد ساخت.
آقای خامنهای یا شاید بهتر باشد شما را اعلاحضرتا خطاب نمایم: در پایان امیدوارم که با سعه صدر انتقادات مرا پذیرفته و همچنین تکرار میکنم که اتهام وارد شده به من، همانند بسیاری دیگر که در زندانهای شما محبوس شدهاند، بیپایه و اساس بوده و خود را از اتهامات وارد شده کاملا مبرا میدانم و به همین دلیل تقاضای تبرئه خود، اعاده حیثیت و بازگرداندن لوازم شخصی خود را که توسط مآموران وزارت اطلاعات به غارت رفته است را دارم. از صمیم قلب امیدوارم که فقط برای یکبار هم که شده به ندای درونتان گوش فرا دهید وبپذیرد که وزارت اطلاعات شما در مورد من و بسیاری دیگر مرتکب اشتباه شدهاند.
والسلام من التبع الهدی
با احترام: افشین شافعی
امروز: در حالی که اوضاع بازار اقتصادی، دسترسی و قدرت خرید مریدم برای تامین کالاهای اساسی خود به وضعیت آشفته ای رسیده و قیمت ها هر روز در حال افزایش است، خبرها حاکی از سیاست دولت در ذخیره سازی برخی از کالاها است. در همین رابطه یکی از مسوولین استان بوشهر خبر از ذخیره سازی تخم مرغ و گوشت در این استان خبر داده است.
به گزارش کلمه، در حالی که مدیریت اقتصادی و سیاست های دولت در کنترل بازار با شکست مواجه شده است و به دلیل افزایش روزانه قیمت ها مردم قادر به تامین بسیاری از اقلام مورد نیاز خود نیستند، مسوولان خبر از ذخیرسازی برخی از اقلام مهم می دهند. گنجی، معاون سازمان صنعت، تجارت و معادن استان بوشهر در همین باره خبر از آغاز ذخیره سازی تخم مرغ و گوشت داده است.
گوشت و تخم مرغ به انبار ها می رود
رواﺑﻂ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﻨﻌﺖ، ﻣﻌﺪن و ﺗﺠﺎرت اﺳﺘﺎن ﺑﻮﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﻏﻼﻣﺮﺿﺎ ﮔﻨﺠﯽ، اﻇﻬﺎرداﺷﺖ: اﻗﺪاﻣﺎت ﻻزم دراﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺎ دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ درﺣﺎل ﭘﯿﮕﯿﺮی و اﻣﯿﺪوارﯾﻢ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻣﻨﺎﺳﺐ رﺿﺎﯾﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان را ﺟﻠﺐ ﮐﻨﯿﻢ.
وی اﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮد: ﻧﺮخ ﺗﺨﻢ ﻣﺮغ درﻣﺎه ﻫﺎی اﺧﯿﺮ دراﺳﺘﺎن ﺑﻮﺷﻬﺮ اﻓﺰاﯾﺶ داﺷﺘﻪ ﮐﻪ در اﯾﻦ ارﺗﺒﺎط ﭘﯿﮕﯿﺮی ﻫﺎی ﻻزم ﺑﺮای درﯾﺎﻓﺖ ﺳﻬﻤﯿﻪ ﺗﺨﻢ ﻣﺮغ از اﺗﺤﺎدﯾﻪ اﻧﺠﺎم و ﺑﺰودی وارد ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎی ﺗﻮزﯾﻊ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﮔﻨﺠﯽ اﻓﺰود: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﺒﻮد ﺧﻂ ﺗﻮﻟﯿﺪ اﺗﻮﻣﺎﺗﯿﮏ درﮐﺸﺘﺎرﮔﺎه ﻫﺎی ﻣﺮغ اﺳﺘﺎن، ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ اﻣﻮر دام اﺳﺘﺎن ﻧﯿﺰ ﻣﻮﻇﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ.
سیر افزایشی قیمت گوشت و مرغ در ماه های اخیر
درحالی دولت از سیاست جدید خود خبر می دهند که در ماه های گذشته افزایش شتابان قیمت کالاهای اساسی از جمله اقلام خوراکی، قدرت خرید و دسترسی مردم به این اقلام را به شدت کاهش داده است. از سوی دیگر صنایع مرتبط از جمله مرغداری ها نیز به دلیل مشکلات اقتصادی فراوان از جمله موانع موجود در تهیه مواد لازم به حالت ورشکسته و نیمه تعطیل در آمده اند. این نکته ای است که عضو کمیسیون کشاورزی مجلس نیز به آن اشاره کرده است.
توکلی، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس می گوید: صنعت مرغداری کشور بهعلت کاهش قیمت مرغ تعطیل شده است و بسیاری از مرغداران کار خود را تعطیل کردهاند، همچنین در زمینه تولید تخم مرغ بهعلت گرانی قیمتها مردم به ستوه آمدهاند، اگر دولت قانون هدفمندی یارانهها را اجرا کرده است باید بتواند قیمتهای موجود در بازار را کنترل کند.
مرغداران هم اعتراض دارند
نارسایی ها و عدم تعادل بازار، در ماه های اخیر نه تنها نارضایتی مشتریان را در پی داشته، بلکه اعتراضات بسیاری را نیز از سوی مرغداران موجب شده است.
سیدفرزاد طلاکش در گفتگو با مهر، درخصوص ارزیابی قیمت های اعلام شده برای تخم مرغ از سوی ستاد تنظیم بازار، اظهار داشت: سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تهران برای قیمت گذاری تخم مرغ، بصورت کاملا یکطرفه و بدون در نظر گرفتن خسارت صنعت تولید تخم مرغ در ۵ ماهه نخست سال جاری که درحدود ۳۲۵ میلیارد تومان بوده است اقدام کرده است.
به گفته وی هیچ نماینده ای از سوی این تشکل در جلسه ستاد تنظیم بازار برای تعیین نرخ تخم مرغ حضور نداشته است.
دبیرکل کانون سراسری انجمنهای صنفی پرورش دهندگان مرغ تخمگذار ایران خاطرنشان کرد: درحال حاضر بنا برشرایط حاکم بر مسئله تامین نهاده های خوراک مرغ بویژه قیمت انواع مکمل های مصرفی و حتی نهاده های اصلی که طی چندماه گذشته رشد بی سابقه ای داشته است قیمت برآوردی هرکیلوگرم تخم مرغ درب مرغداری حداقل ۳۰۵۰ تومان محاسبه می شود.
ذخیره سازی، اولویت فاز دوم هدفمندی
آنطور که مسوولان اقتصادی تیم دولت اذعان کرده و می کنند سیاست ذخیره سازی کالاها از جمله دستورات ویژه رییس دولت و اهداف پیش بینی شده در فاز دوم هدفمندی یارانه ها است. همشهری نیوز در همین رابطه خبر داده بود: دولت تلاش جدی و گستردهای را برای ذخیرهسازی ۲۴قلم کالای اساسی و برخورد با متخلفین آغاز کرده است.
رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان تهران با بیان اینکه ذخیرهسازی ۲۴قلم کالای اساسی در دستور کار جدی دولت قرار گرفته، گفت: رییس [دولت] دستور لازم را در این زمینه صادر کرده تا ذخیرهسازی کالاهای اساسی بهمدت سه ماه آغاز شود. یحیی آل اسحاق ذخیرهسازی کالاها را یکی از روشهای کنترل بازار در شرایط بحرانی قلمداد کرد و به فارس گفت: پیش از این نیز دولت نهم برای ذخیرهسازی کالاها بهمدت دو سال تمام توان خود را بسیج کرده بود.
وی با اشاره به سوابق ذخیرهسازی کالا برای تنظیم بازار تصریح کرد: زمانی که من در وزارت بازرگانی بودم با سه میلیارد دلار ۲۴قلم کالای اساسی مورد نیاز مردم را ذخیرهسازی کرده بودیم و اگر تورم در کشور۴۰درصد بود با ذخیرهسازی مناسب کاری انجام دادیم تا منحنی قیمت کالاهای اساسی یک منحنی طبیعی باشد.
رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان تهران افزود: اگر این ۲۴قلم کالا با ذخیرهسازی و تنظیم بازار مناسب کنترل شود فضای عمومی جامعه در آرامش خواهد بود.
همچنین در مرداد ماه گذشته معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز خبر از همین سیاست داده بود. وی گفت: با دستور ویژه رئیس [دولت] و تاکید وزیر صنعت، معدن و تجارت، ذخیرهسازی استراتژیک کالاهای اساسی حداقل معادل سه ماه نیاز کشور، در دستور کار قرار گرفت.
افزایش قیمت نایلونهای بستهبندی مرغ/ مرغ کیلویی ۴۱۰۰ تومان
از دیگر سو صبح امروز مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی ایران با بیان اینکه قیمت نایلونهای بسته بندی مرغ در بازار افزایش یافته است، از مسئولان خواست نظارت جدی نسبت به عرضه مواد اولیه داشته باشند.
حسین مقدم نیا در گفتگو با مهر در رابطه با مهمترین مشکل مرغداران گوشتی اظهارداشت: به دلیل شرایط اقتصادی که هم اکنون در کشور حاکم است، تولیدکنندگان این بخش در فشار قرار دارند.
وی افزود: به عنوان مثال، با افزایش نرخ دلار در بازار نرخ سایر محصولات به ویژه مواد اولیه افزایش یافته است به طوریکه هم اکنون قیمت نایلونهایی که باید مرغ را در آن بسته بندی کرد، نسبت به هفته گذشته افزایش یافته است و این افزایش قیمت تاثیر غیرمستقیم بر هزینه تمام شده تولید گوشت مرغ می گذارد.
مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی ایران تصریح کرد: از مسئولان مربوطه می خواهیم که نظارت جدی نسبت به عرضه مواد اولیه داشته باشند تا تولیدکنندگان برای تهیه آن دچار مشکل نشوند.
وی درخصوص قیمت مرغ در بازار عنوان کرد: درحال حاضر قیمت هرکیلوگرم مرغ زنده درب مرغداری در حدود ۳۰۰۰ تومان و قیمت هرکیلوگرم گوشت مرغ در بازار حدود ۴۱۰۰ تومان است.
مقدم نیا همچنین در رابطه با به تعویق افتادن جلسه کارگروه ویژه کشاورزی برای بررسی مشکلات مرغداران عنوان کرد: متاسفانه چندین بار است که جلسات این کارگروه بنا به دلایل مختلف به تعویق افتاده است بهطوریکه هم اکنون تولیدکنندگان از برگزاری این جلسات ناامید شده اند.
آیا روند افزایشی قیمت ها متوقف می شود
دولت احمدی نژاد که این روزها به شدت درگیر مسایل و بحرانهای شدید ارزی و تلاطم در بازار اقتصادی است، در حالی که به اعتقاد کارشناسان از ابتدا بدون برنامه مشخص وارد قدرت شد، هنوز هم برنامه ای بلند مدت و راه حلی ثابت برای مشکلات ارائه نمی دهد.
همانطور که در برابر مشکلات بازار ارز بارها و بارها شاهد به کارگیری سیاست های مقطعی و شکست خورده بودیم، و هم اکنون نیز بازار ارز با وضعیت شدیدا آشفته همه ی حوزه های اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده، در زمینه کالاهای اساسی نیز شاهد تصمیم جدید و مقطعی دیگری از سوی دولت هستیم. قطعا مشکلات موجود در صنف تولیدکنندگان و همچنین در بازار خانوار، ریشه های بلندی در سیاست های سال های گذشته دولت دارد، امری که نه تنها با ذخیره سازی مشکلی از آن کم نمی شود بلکه دیگر به حالت موقت نیز سکون نمی یابد. بازار مرغ و گوشت نیز تافته ای جدا بافته از بازار و اقتصاد کشور نیست و ثبات نیز با راه حل های سطحی و مقطعی به آن بازنخواهد گشت.
منبع: کلمه
امروز: مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفت: کودکان کار در سطح شهر افزایشی ۱۵درصدی یافته است در واقع هر سال این تعداد افزایش مییابد.
به گزارش ایلنا، حسین زارع صفت درباره تکدگری کودکان در شهر تهران با بیان اینکه نمیتوان با این پدیده برخورد سلبی داشت، تصریح کرد: موضوع اجتماعی با برخورد مکانیکی قابل حل نیست و باید مانع از شکل گیری آن شد.
وی با بیان اینکه شهرداری تهران در این حوزه تنها یک بخش کار است و باید سایر نهادها و سازمانهای متولی نیز پای کار بیایند، گفت: وقتی شرایط اقتصادی خوب نباشد و معیشت خانوادهها دچار مشکل شود، نیاز اقتصادی به نیاز آموزشی ترجیح داده شده و کودکان کار ایجاد میشود.
مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران در پاسخ به اینکه در مقایسه با سال گذشته امسال چه مقدار جمع آوری کودکان کار افزایش یافته است، افزود: بیش از ۱۵ درصد جمع آوری کودکان کار از سطح شهر افزایش یافته است در واقع هر سال این تعداد افزایش مییابد.
زراع صفت با بیان اینکه شهرداری تهران تنها مسئولیت جمع آوری اولیه این کودکان را دارد و ساماندهی آنها برعهده بهزیستی و سایر دستگاهها است، اظهار کرد: شهردار تهران امکان نگهداری کودکان کار را ندارد و بر اساس قانون این حق نیز برعهده ما نیست چراکه کودک ملاحظات و شرایط خاص خود را دارد.
وی با اشاره به اینکه کودکان جمع شده ۵ تا ۱۷ سال سن دارند، درباره همکاری سازمان بهزیستی با مدیریت شهری برای تحویل به موقع کودکان کار، افزود: با تعاملات اخیر، همکاری بهزیستی بهبود یافته است و معمولا در همان روز جمع آوری، کودکان تحویل بهزیستی داده میشود اما اینکه بهزیستی با این کودکان چه میکند و چه قدر از این تعداد به فرایند و چرخ جامعه بر میگردد، جای بحث دارد.
مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران با تاکید بر اینکه معمولا ۳۰ درصد کودکان کار جمع آوری شده دوباره به شهر باز میگردند و تکراریاند، گفت: سازمان بهزیستی امکانات محدودی دارد و نمیتوانند در برابر خانوادهای که کودکش را تحویل میگیرد اما باز به دلیل مشکل اقتصادی به سطح شهر برمیگردند بدون طی کردن روند قضایی کاری کند یا مانع از تحویل کودک شود.
وی با بیان اینکه در زمان برپایی اجلاس سایر نهادها همکاری خوبی با شهرداری تهران داشتند، تصریح کرد: در آن زمان جمعیت شهر تهران کاهش یافت اما در فصل پاییز کودکان کار بیشتر مشاهده میشود.
امروز: در حال حاضر به دلیل کمبود خودرو و همچنین نوسان شدید نرخ ارز، قیمت بیشتر خودروها اعم از داخلی و خارجی افزایش یافته و کارشناسان با این اوضاع امیدی به بازگشت آرامش حداقل در کوتاهمدت ندارند.
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد اما در بین خودروهای وارداتی هیوندایی IX۵۵با افزایش قیمتی بیش از ۱۰ میلیون تومانی روبهرو شده و هم اکنون ۱۶۰ میلیون تومان قیمت دارد. این خودرو روزگاری حدود ۸۰ میلیون تومان و حتی کمتر قیمت داشت.
همچنین هیوندایی IX۳۵نیز که شش میلیون تومان گران شده، در حال حاضر ۱۱۵ میلیون تومان قیمت دارد. هیوندایی سوناتا نیز با جهشی چهار میلیونی هم اکنون به قله ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است. هیوندایی آزرا نیز ۱۳۶ میلیون تومان به فروش میرود و اسپورتیج هم قیمتی برابر با ۱۱۰ میلیون تومان را داراست. همچنین تویوتا اوریون نیز ۱۱۱ میلیون تومان خرید و فروش میشود و کرولا قیمتی معادل ۹۰ میلیون تومان دارد. همچنین کیا اپتیما نیز قیمتی برابر با ۱۰۵ میلیون تومان دارد و سراتو نیز به مرز ۷۰ میلیون تومان رسیده است.
در بازار خودروهای داخلی نیز افزایش قیمتها همچنان ادامه دارد. به گفته فعالان بازار، در حال حاضر پژو ۲۰۷ اتومات قیمتی برابر با ۴۴ میلیون تومان دارد که این موضوع از رشد قیمت شش میلیون تومانی آن حکایت میکند.
۲۰۶تیپ ۶ نیز که دنده اتومات است، با قیمتی معادل ۳۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به فروش میرسد و تیپ ۲ آن نیز ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمت دارد. در بین مدلهای صندوقدار این خودرو نیز، V۹حدودا ۳۴ میلیون تومان خرید و فروش میشود و V۸نیز ۲۷ میلیون تومان به فروش میرود.
در بین دیگر محصولات ایران خودرو، پژو ۴۰۵ قیمتی برابر با ۱۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دارد و پارس نیز در مدل اتومات خود به مرز ۳۲ میلیون تومان رسیده است. سوزوکی گرند ویتارا نیز که هنوز با کمبود قطعات و بروز اختلال در تولید، روبهرو است، در حال حاضر ۸۴ میلیون تومان در مدل فول خود قیمت دارد و این موضوع از جهش سه میلیونی آن حکایت میکند. سمند نیز در مدل EF۷ افزایشی بیش از دو میلیون تومان داشته و هم اکنون با قیمتی معادل ۲۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خرید و فروش میشود.
پراید ۱۴ میلیونی؟
اما محصولات سایپا و پارس خودرو نیز افزایش قیمت زیادی را به خود دیدهاند و پا به پای همتایان ایران خودرویی خود گران شدهاند. آن طور که خبر میرسد، تیبا هم اکنون ۱۵ میلیون و ۷۰۰هزار تومان به فروش میرود. در بین دیگر محصولات سایپا نیز هم اکنون پراید ۱۳۲ قیمتی برابر با ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دارد و ۱۳۱ هم ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به فروش میرود. در این شرایط پراید مروارید یا همان هاچ بک به قیمت ۱۳ میلیون تومان در بازار رسید تا دیگر پراید نیز خودرویی ارزان به حساب نیاید. البته برخی فعالان بازار از پراید ۱۴ میلیونی نیز صحبت به میان میآورند. جدای از پراید، محصولات پارسخودرو هم افزایش قیمتی شدید داشتهاند که بیشترین آن به مگان مربوط میشود.
ماکسیما ۸۰ میلیون شد
در حال حاضر مگان اتومات که فاصله زیادی بین قیمت کارخانه و بازار آن به چشم میآید، ۵۶ میلیون تومان خرید و فروش میشود. این خودرو در طول یکی دو ماه گذشته افزایش قیمتی نزدیک به ۱۰ میلیون تومان داشته است. همچنین تندر-۹۰ مدل E۱نیز در حال حاضر قیمتی برابر با ۲۲ میلیون تومان دارد و تندر E۲هم ۲۵ میلیون تومان به فروش میرسد. از میان دیگر محصولات پارس خودرو، در حال حاضر نیسان ماکسیمای اتومات قیمتی برابر با ۸۰ میلیون تومان دارد و این نشان میدهد ماکسیما پنج میلیون تومان دیگر گران شده است. دیگر محصول پارس خودرو یعنی نیسان تیانا نیز در حال حاضر حدود ۱۰۵ میلیون تومان خرید و فروش میشود و این موضوع نیز از افزایش قیمت پنج میلیونی آن حکایت دارد.
امروز: عضو فراکسیون روحانیون مجلس می گوید: احمدی نژاد نظرش را از نظر رهبری فاصله داد، اگر جریان موسوم به انحرافی پای خودشان را از گلیم شان درازتر کنند، بلایی که سر بنی صدر آمد را مجلس سر احمدی نژاد خواهد آورد.
محمد علی بزرگواری در گفتگو با مسیح علی نژاد، روزنامه نگار منتقد، علت نابسامانی ارزی کشور را «بی عرضگی رییس بانک مرکزی» توصیف می کند و در عین حال می گوید که احمدی نژاد در کنفرانس مطبوعاتی اخیر فرافکنی کرد و توپ را در زمین رقبای خود انداخت.
به دنبال شکل گیری تجمعات اعتراض و نا آرامی های روز چهارشنبه در خیابان های اطراف بازار تهران و همچنین برخی خیابان های مرکزی شهر در اعتراض بی ثباتی اقتصادی و سقوط ارزش پول ملی ایران، محمد علی بزرگواری یکی از نمایندگان مجلس و عضو جبهه پایداری به برخی سوالات این خبرنگار منتقد پاسخ داده و در مورد وضعیت دولت احمدی نژاد و رویکرد مجلس با بحران های پیش رو گفته است:
دفاع ما از اشخاص به خاطر عنایت رهبری است و چون رهبری عنایت داشتند ما بر اساس حمایت های رهبری از احمدی نژاد حمایت می کردیم اما الان هم اگر بفهمیم ایشان از محور رهبری خارج شده و دارد ایده دیگری را پیاده می کند ما هم با هیچ کس عهد اخوت نبستیم. اگر ایشان بخواهد همان سیاست های جریان انحرافی که در نهاد ریاست جمهوری لانه کرده اند را پیاده کند همانطور که جلوی فتنه گران ایستادیم جلوی این جریان انحراف هم می ایستیم...اگر پای خودشان را از گلیم خودشان درازتر کنند همان میدان نبردی که با بنی صدر و منافقین و لیبرال ها به وجود آوردیم را دوباره برای این جریان انحرافی هم به وجود می آوریم.
امروز: رضا علیجانی، فعال سیاسی اعتراضهای روز چهارشنبه دوازدهم مهرماه در تهران را بیشتر خود جوش میداند تا حرکتی سازمانیافته، که برخی ادعا کرده اند دولت خودش این تجمعات را راه اندازی نموده است.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، این فعال ملی مذهبی می گوید: مسئله روز چهارشنبه نياز به اطلاعات ريز و خبرهای جزيی دارد که هنوز در دست نيست. اما اين که خود دولت بخواهد اين تجمعات را راه بياندازد من فکر میکنم خيلی زود بايد اين گزينه را از دايره احتمالات خارج کرد چون در واقعيت امر هم بسياری از شعارها بر عليه احمدینژاد بوده است. بعيد میدانم که نيروهای امنيتی بخواهند برای تسويه حساب های سياسی که راههای سادهتری هم برای آن وجود دارد، با يک انبار باروت قابل اشتعالی مثل انبار نارضايتی اقتصادی مردم بازی کنند. من اين حرکت را بيشتر خودجوش میدانم و حداقل بحث اصلی و غالب را خودجوش تلقی میکنم.
این عضو شورای سردبیری نشریه ایران فردا همچنین گفت: "اما اين که خود بازاریها هم اين تجمع را راه انداختهاند را من زياد قوی نمیدانم. در تصوير ويديويی که من الان می ديدم مردم شعار میدادند و بازاری ها را دعوت به بستن مغازهها می کنند و از بازاری با غيرت حمايت میخواهند.بنابر اين مجموعه خبرها را که کنار هم میگذاريم من گزينه احتمال خودجوش بودن اين حرکت را قویتر از بقيه گزينهها ارزيابی میکنم."
رضا علیجانی با بیان اینکه "ناامنی روانی موجودِ ناشی از نوسانات قيمتها و افزايش بيش از حد و جهشی آنها قابل پيشبينی و قابل حدس است که به نتايجی منتج خواهد شد"، تاکید کرد: "اگر روند تحولات اقتصادی به همين شکلی پيش برودمنافع روزمره اقشار فقير و حقوق بگير را تهديد خواهد کرد، و حتی منافع تجار وبرخی اقشاری را که رانتی در کنار قدرت رشد کردهاند را هم تهديد میکند. اينجا يک پيوندی می خورد بين اقشار فقير و متوسط و احيانا اگر اين پيوند با شعار سياسی و مطالبات مردم برقرار شود می تواند اساسا قفل حرکت در ايران را باز کند.
این فعال سیاسی در ادامه خاطرنشان کرد: "من اين حرکت را با ريتمی آرام و آهسته می بينم. به هر حال اين مسئله می تواند جنبه امنيتی پيدا کند و تاثيری که روی مناسبات سياسی می گذارد، گسترده خواهد بود.اولا حکومت را به شدت به ترس خواهد انداخت. چراغ های خطر را برای حکومت روشن خواهد کرد و طبيعتا بر روی مناسبات سياسی هم اين تاثير را خواهد گذاشت که معطوف می شود به خواسته ها و مطالبات اقتصادی مردم و اين البته می تواند فرصت جديدی برای جنبش دموکراسی خواه در ايران باشد."
علیجانی در خصوص برخوردهای امنیتی و خشونت بار حکومت با تجمعات مشابه خاطرنشان کرد: "این مسئله می تواند عصبانيت نيروهای امنيتی و شدت برخورد آنها را تشديد کند و اين مسئله شروع بازی با يک آتشی خواهد بود که آيندهاش از هم اکنون کمی پيش بينیناپذير است."
امروز: علی اسماعیلی؛ معاون فرهنگی جدید وزارت ارشاد، در اولین مصاحبهٔ خود بعد از انتصاب در این سمت، به توضیح سیاستهای این معاونت دربارهٔ بحران کاغذ و مواضع خود پرداخت.
این گفتگو را در زیر میخوانید:
* نزدیک به ۱ ماه از تشکیل کارگروه رسیدگی به مشکلات کاغذ میگذرد، وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی به جز تشکیل این کارگروه، کار دیگری در زمینهٔ این مشکل انجام داده است؟ این کارگروه تا امروز چه خروجی مشخصی در مورد کاغذ داشته است؟
ــ چیزی که ما در حوزهٔ کاغذ دنبال میکنیم، در قالب همان کارگروه است. تا امروز جلسات مختلفی با نهادها، سازمانها و وزارتخانهها و مدیران کارخانههای تولید کاغذ داشتیم و جلسهٔ دیگری را هم در شنبه هفتهٔ آینده (۱۵ مهرماه) با واردکنندگان کاغذ داریم. در حال حاضر یک جمعبندی در مورد مشکلات و موانع این حوزه، انجام شده است. ما در حال تلاش هستیم تا شرایط امروز بازار (که شرایطی کاذب است) را مدیریت کنیم. انشالله به زودی شاهد کاهش جدی قیمت در این حوزه خواهیم بود.
*مشخصآ از چه زمانی شاهد این کاهش قیمت خواهیم بود؟
ــ ورود کاغذ فرآیندی دارد که مربوط به ما نیست؛ زمانی که ثبت سفارش انجام شود، این کالا بارگیری میشود، حمل شود و بعد در گمرک ترخیص شود. ما از زمان ورود کاغذ به کشور میتوانیم فرآیندها را تسهیل کنیم و سرعت ببخشیم. با افراد مختلفی گفتگو داشتهایم و آمادگی کامل برای کمک کردن در این حوزه را دارند.
*همکاری وزارت صنعت، معدن و بازرگانی در این زمینه با شما به چه صورت بوده است؟
ــ در مجموع راضی کننده است. همکاری این وزارتخانه، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و سازمان حمایت از تولید کننده و مصرف کننده خوب بوده و خوشبختانه همه در این قضیه هم نظر هستند و به نظر من این بزرگترین حسن این کارگروه بود که توانست تمام این مجموعهها را در این موضوع با یکدیگر هم نظر کند. اینها به کاهش قیمت کاغذ کمک میکند، ببینید این قیمت کاغذ واقعی نیست و کاذب است. مطمئن هستیم که این قیمت به زودی شکسته میشود.
*با توجه به نوسانات بازار ارز و قیمت فعلی دلار، چطور قیمت کاغذ کاهش پیدا میکند؟
ــ بله، متاسفانه کاغذ در اولویتهای ستاد تدابیر ویژهٔ اقتصادی قرار ندارد. اسم کاغذ دیواری و کاغذ سیگار در این اولویتها آمده است، اما متاسفانه اسمی از کاغذ تحریر و مطبوعات نیامده است.
*این انتقادی است که شما به وزارت اقتصاد و بانک مرکزی دارید؟
ــ ما انتظار نداریم کاغذ با ارز مرجع وارد شود، شاید اولویتهای ضروریتری برای واردات وجود داشته باشد. نه اینکه کاغذ تحریر و روزنامه اولویت نداشته باشند، به هر صورت اینها خوراک فکری جامعه را تامین میکنند و ما نمیتوانیم نشریات را تعطیل کنیم و اطلاعرسانی مسالهٔ بسیار مهمی است که ابزارهای اصلی آن روزنامهها و خبرگزاریها هستند و نمیشود آن را ندیده گرفت. در این وضعیت همه باید کمک کنند تا با برنامهریزی منظم، این مشکل و مشکلات دیگر را بر طرف کرد. ما بازدیدی از مجموعهٔ ناشران داشتیم تا با مشکلات آنها از نزدیک روبرو شویم. همهٔ آنها ابتدا بحث کاغذ را مطرح کردند. من همینجا میگویم که مطمئنآ شرایط به این گونه نخواهد ماند.
*در بین ناشران و نویسندگان، انتقادهایی به وزارت ارشاد و خصوصآ معاونت فرهنگی قبلی مطرح میشود. عمدهٔ این انتقادها نسبت به سختگیریهای بخش نظارت و ممیزی بوده است. رویکرد شما در این معاونت چگونه خواهد بود؟ همان سبک و سیاق سابق را دنبال خواهید کرد؟ برنامهای برای تعامل بهتر با نویسندهها و ناشران دارید تا این انتقادها کمتر شود و نتیجهای داشته باشد؟
ــ ما ضوابط تعریف شدهای را در حوزهٔ نشر داریم که آنها دستور کار ماست. اینها در جهت سلبی کار نیستند، بلکه در جهت ایجابی کار هستند. اگر ضوابطی در حوزهٔ نشر وجود دارد، بیش از آنکه در جهت سلبی باشد برای تشویق است. قطعآ این ضوابط ملاک اصلی کار ماست و شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالیترین مرجع آنها را مصوب کرده و از سال ۸۹ در دستور کار نشر قرار گرفته است. در کنار این به هر حال انتقال هرگونه فرهنگ بیگانه هویت ما را به خطر میاندازد و ما باید با تمام وجود هویت جامعه و فرهنگی خود را حفظ کنیم و مخصوصآ در زمینهٔ کارهای ترجمهای این وظیفه خطیرتر است و به نوعی وظیفهای ملی و مذهبی محسوب میشود.
*خیلی از نویسندهها و ناشران میگویند که موضع گیری خاصی در بررسی آثار آنها در وزارت ارشاد وجود دارد و برخورد با همه یکسان نیست، نظر شما در این باره چیست؟
ــ تصمیم گیری به مولفههای مختلفی بستگی دارد و برای ما مهم است. اگر فردی سابقهای داشته باشد که آن سابقه در انتشار اثر او موثر باشد، شامل ملاحضاتی است که حتمآ باید لحاظ شود. مثلآ اگر فردی الان بر ضد نظام فعالیت و حرکت میکند و از آن طرف میخواهد اثری را منتشر کند، نمیتوان تمام امکانات را در اختیار او قرار داد و اجازه داد تمام ارزشهای بنیادین ما را تحت تاثیر قرار دهد. هیچ جامعهای این مساله را نمیپذیرد. این مساله با سخت گیری فرق میکند. ما اصلآ به دنبال سخت گیری نیستیم. ما به دنبال الجرای ضوابط نشر هستیم که تعریف شده هم هستند و در کنار این هم باید از نگاههای مختلفی که در این حوزه با نگاه انتقادی هست در تصمیم گیریها به انها هم توجه خواهد شد.
*در مورد انتشارات چشمه وضعیت به چه ترتیب خواهد بود؟
ــ خود وزیر ارشاد در مورد نشر چشمه اظهار نظر کرده است و نظر ما هم دقیقآ همان است. ما یک هیات نظارت و رسیدگی به تخلفات ناشران را داریم و هر ناشری (نه فقط نشر چشمه)، وقتی تخلفی را انجام دهد، موارد تخلف را به آن هیات میفرستیم و آن هیات با توجه آن موراد و قانون تصمیم میگیرد. این تصمیمگیری فردی نیست که بگوییم در آن اعمال سلیقه شده است. تخلفات مختلف مشخص و تبیین شده است و مجازات آنها هم به همین ترتیب. همهٔ آنها قانونی است و ما آئیننامه داریم و بر اساس آنها تصمیم گیری میکنیم. در مورد نشر چشمه هم، مواردی را داشته و پروندهٔ آنها هم در این هیات مطرح شده و بعد از بررسی حکم آنها صادر شده است. این حکم قابل تجدید نظر هم هست و چشمه هم مثل هر ناشر دیگری میتواند به آن اعتراض کند و پروندهٔ آنها در شورای تجدید نظر بررسی شود. چیزی که در مورد این ناشر وجود دارد کاملآ منطبق با ضوابط نشر است.
*با توجه به بازدید اخیرتان از کتاب فروشیها و مشاهدهٔ مشکلات آنها از نزدیک، در مورد بحث معافیت مالیاتی و حاملهای انرژی و درخواستهای دیگر آنها، برنامهای برای رسیدگی به این درخواستها دارید؟
ــ یکی از سیاستهای وزارت ارشاد، سیاستهای حمایتی است. هر سیاستی که بتوان با استفاده از آنچه در حوزهٔ نشر، چه حوزهٔ چاپ و چه کتابفروشیها، به ارتقاء فرهنگ عمومی و افزایش سرانهٔ مطالعه، کمک کرد، حتمآ از آنها استقبال میکنیم و پیگیری خواهیم کرد. سیاستهایی مثل معافیت مالیاتی کتابفروشان و یا بیمه نشر، قطعآ مورد حمایت ما خواهد بود.
امروز: عضو هیات مدیره اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور افزایش نرخ ارز در بازار را به طور مستقیم تاثیر گذار در معیشت خانوادههای كارگری دانست.
به گزارش ایلنا، مهدی نجفپور با ابراز نگرانی از تاثیرات نوسانات نرخ ارز بر زندگی کارگران تصریح کرد: افزایش افسار گسیختهٔ قیمت ارز در بازار آزاد به طور مستقیم بر زندگی کارگرانی که شغل خود را از دست میدهند و حتی كارگرانی كه در واحدهای مختلف تولیدی فعال هستند تاثیر گذاشته است.
او افزود: با شدت گرفتن بحران در بخش تولید، هم اکنون کارگران قرارداد موقت در معرض تعویق چندین ماهه حقوق و اخراجهای دسته جمعی و مرخصیهای اجباری بیبازگشت قرار دارند.
نجفپور اضافه کرد: از سوی دیگر كارگران به طور غیر مستقیم نیز در جایگاه مصرف کننده، با توجه به وضعیت نامتعارف بازار و تغییرات مکرر نرخ اقلام كالاهای اساسی و گرانیها در تامین مایحتاج خانواده خود تحت فشار قرار دارند.
این فعال کارگری در بخش دیگری از سخنان خود، افزایش میزان هزینههای تمام شده تولید را متاثر از نوسانات نرخ ارز دانست و تصریح کرد: شرایط کنونی بازار و آزاد سازی قیمتها و نیز شرایط بحرانی و عدم ثبات اقتصادی موجود باعث ناتوانی كارگران در تامین معیشت خانواده و به تبع از بین رفتن انگیزهٔ کار شایسته شده است.
او ادامه دارد: عواقبی همچون تضعیف خانوادهها، ایجاد مشاغل کاذب، بروز بحران روانی و تزلزل ذهنی سرپرست خانواده جهت تامین مخارج جاری و متعاقب آن فراگیر شدن فساد، جامعه کارگری را تهدید کرده میكند.
امروز: صرافان تهران، امروز به نشانه اعتراض از هرگونه خرید و فروش ارز خودداری کرده و در برابر موضع گیری انفعالی برنامه ریزان اقتصادی واکنش نشان داده اند.
به گزارش ایلنا، عصرروز گذشته لحظاتی پس از نشست خبری رییس جمهور به یکباره، قیمت ارز و سکه که اندکی کاهش یافته بود، با افزایش قیمت مواجه شد، این اتفاق در حالی صورت گرفت که اغلب صرافی های مجاز در این ساعت تعطیل بودند.
صرافان، علت گرانیهای اخیر بازار ارز و سکه را، دلالانی میدانند که بازار سیاه را در سطح تهران گسترش دادهاند.
امروز صرافان به نشانه اعتراض در خصوص عدم واکنش دولت به بازار سیاه، از هرگونه خرید و فروش ارز خودداری کرده و بر این عقیدهاند که باید دولت در برابر دلالان و بازار سیاه دلار موضع انفعالی خود را تغییر دهد.
در همین رابطه، شمسعلی تحیری، یکی از صرافان واقع در چهارراه استانبول در گفتوگوباخبرنگار ایلنا، گفت: صرافیها به دلیل آنکه در حال حاضر از همه سو مورد تهاجم قرار گرفتهاند و دولت نیز در این رابطه تاکنون اقدام موثری را انجام نداده است خرید و فروش و فروش ارز را انجام نمیدهند.
وی علت این امر را واقعی نبودن قیمتها دانست و اظهار داشت: در حال حاضر قیمت دلار و سایر ارزها در بازار سیاه تعیین میشود.
به گفته این صراف بازار تهران، بازار سیاه طی دو ماه گذشته عامل اصلی آشفتگی بازار سکه وارز بوده و این درحالی است که دولت در این رابطه هیچ اقدامی موثری را انجام نداده است .
به گفته وی تنها در حال حاضر خرید و فروش ارز براساس سفارشات قبلی در صرافیها صورت میگیرد.
انورالدین شهیدی، مالك صرافی انورالدین شهیدی و شرکاء واقع در خیابان فردوسی شمالی نیز در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به اینکه تحصنی در کار نیست، اظهار داشت: صرافیها به دلیل بیتوجهی دولت و برای اینکه به عنوان مقصر قلمداد نشوند از هرگونه خرید و فروش ارز خودداری میکنند .
به گفته شهیدی، عامل گرانی در بازار ارز و سکه را باید در کوچه و پس کوچههای بازار و اطراف حوالی چهارراه استانبول و خیابانهای منتهی به فردوسی و سبزه میدان جستجو کرد زیرا که دلالان در آنجا بازار سیاه به راه انداخته و عامل اصلی گرانی بازار ارز و سکه هستند.
مجید حاتمی مالك صرافی دیگر نیز، درگفت وگو با ایلنا درخصوص علت عدم خرید و فروش ارز از سوی صرافان، اظهارداشت: در حال حاضر صرافیها هیچ ارزی در اختیار ندارند،چراكه بانک مرکزی از هرگونه ارائه ارز به صرافیها خودداری کرده است.
حاتمی تصریح کرد: متاسفانه مرکز مبادلات ارزی بهانهای برای سودجویی عدهای شده که در حال حاضر بازار سیاه را در دست دارند.
وی گفت: هیچ تجمع و یا فراخوانی در خصوص تحصن در صرافیها، وجود ندارد.
کیومرث امیریان،مالك یك صرافی نیز علت اینکه چرا دیگر صرافیها در سایتهای خود و یا تابلوهای قیمتی صرافیها نرخها را اعلام نمیکنند، عنوان داشت: نامشخص بودن قیمت ارز و سکه و همچنین در دست گرفتن این بازار از سوی دلالان و همچنین تغییرات لحظه به لحظه باعث شده که دیگر صرافیها این کار را انجام ندهند.
امیریان، با تأکید بر اینکه دولت به جای راه اندازی مرکز مبادلات ارزی به صرافیهای مجاز اعتماد کند، خاطر نشان کرد: تنها بازار ارز از طریق کشش عرضه و تقاضا به آرامش میرسد و این امر نیز باید از طریق صرافیها انجام گیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر