-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ آبان ۱۰, چهارشنبه

Latest Posts from Tehran Review for 10/31/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



1- جهان اسلام و سینما (شمای کلی):

سینمای کشورهای اسلامی را می توان به دو دسته تقسیم کرد. کشورهایی که در این زمینه پیشرو بوده اند و بر دیگر کشورها تاثیر گذاشته اند.(مانند مصر ، ایران و ترکیه) وکشورهایی که سینما در آن ها نتوانسته به جایگاه اصلی خود دست یابد.(مانند الجزایر ، پاکستان و …). به دلایل متفاوت تاریخی ، اجتماعی و سیاسی  سینما بین کشورهای اسلامی تنها در مصر، ایران و ترکیه توانسته جایگاه موثری بیابد.

از این بین، مصر از دو کشور دیگر تاریخ سینمایی غنی تری داشته است. سه چهارم از بیش از 4000 فیلمی که در قرن بیستم در کشورهای عرب زبان ساخته شد آثار سینماگران مصری بوده است. نفوذ سینمای مصر بر کشورهای مسلمان عرب زبان باعث شده گویش خاص مصری به رایج ترین گویش میان کشورهای عربی تبدیل بشود. ترکیه به عنوان پل ارتباطی میان آسیا و اروپا بر بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی مانند قرقیزستان و قزاقستان (پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ) تاثیر گذاشته است. ایران هم علاوه برداشتن تاریخ سینمایی غنی ، بین کشورهای اسلامی در سطح بین المللی بیشترین موفقیت را داشته و امروزه بسیاری از منتقدان و فیلم سازان مطرح جهان کارگردانان صاحب سبک ایران را از بهترین های تاریخ سینما می دانند. تاثیرسینمای ایران بر سینمای جهان اسلام از ترکیه بیشتر و از مصر کمتر بوده و کشورهایی چون عراق  و افغانستان از آن بیشترین تاثیر را گرفته اند.

از سوی دیگرسینما در تمام کشورهای مسلمان از نظر تاریخی نقطه آغاز ، دوران طلایی و دوران رکود را تجربه کرده است. اکثر کشورهای مسلمان در ابتدای قرن بیستم با هنر سینما آشنا شدند. اما دوران اوج سینما در کشورهای مختلف ، بسته به تحولات سیاسی شان ، متفاوت بوده است. با ظهور تلویزیون و ماهواره در دهه های پایانی قرن بیستم سینما از بعد تجاری در تمام کشورهای اسلامی دچار رکود شد.اما از بعد هنری در این دوره نسل جدیدی ازسینماگران شکل گرفتند که آثار واقعگرای سیاسی و اجتماعی شان باعث مطرح شدن سینمای جهان اسلام در صحنه بین المللی شد.

 

2- پیدایش و گسترش سینما در مصر ، ایران و ترکیه :

2-1 دهه های آغازین:

هنر سینما تنها چند ماهی پس از اختراعش در سال 1896، توسط فیلم بردارانی که با برادران لومیر در ساخت فیلم “رسیدن قطار به ایستگاه” همکاری کرده بودند و تجار و سیاست مداران اروپایی به جوامع مسلمان راه یافت. فیلم های ” برادران لومیر” ابتدا در مصر ، مراکش ، ترکیه و کمی بعد در الجزایر ، تونس ، لبنان ، سوریه و عراق نمایش داده شدند. اما در ایران سینما به دستور “مظفرالدین شاه قاجار” به کشور وارد شد. مظفرالدین شاه در سفر خود به فرنگ در سال1900 با سینماتوگراف آشنا شد. و کمی بعد به عکاس مخصوص اش ، “میرزا ابراهیم خان” ، دستور داد تا نمونه ای از دستگاه سینماتوگراف را تهیه کرده ، از شرکت شاه در جشن گل در کشور بلژیک فیلم برداری کند تا در بازگشت به ایران برای درباریان نمایش داده شود.

در ابتدای قرن بیستم در ترکیه ، ایران و مصر سالن های نمایش فیلم توسط اشراف متمول  تاسیس شد. مخاطبان سینما در آن دوران قشر مرفه جامعه بودند و به همین دلیل سالن ها را بیشتر در مناطق مرفه نشین پایتخت ها می ساختند. استقبال عامه مردم از پدیده سینما در مصر بیش از دو کشور دیگر بود. در سال 1917 در مصر نزدیک به 80 سالن سینما ، بیشتر در شهرهای قاهره و اسکندریه ، دایر بود. رشد سینما درایران در این دوره به دلیل مشغول بودن به مبارزات مشروطه خواهی در مقایسه با مصرکند تربود. در ایران ، در اواخر دهه 1920، 26 سالن سینما در تهران و شهرهای دیگر وجود داشت. در ترکیه اولین سالن های نمایش فیلم را در کوچه ای به نام ” یشیل چام ” در محله ” بیک اوغلوی ” شهر اسلامبول ساختند و از این رو نام ” یشیل چام ” به عنوان سمبل سینمای ترکیه انتخاب شد.

در آغاز دهه 1920 در ایران و ترکیه دولت های سکولار تشکیل شدند.”مصطفی کمال پاشا ” در سال 1923 تاسیس جمهوری سکولار ترکیه را اعلام کرد. در ایران هم پس از انقلاب مشروطیت ، دوره دموکراسی  پارلمانی چندان پایدار نماند و در سال 1922 “رضا خان” افسرارتش با حمایت دولت انگلیس طی کودتایی قدرت را در دست گرفت و سه سال بعد “سلسله پهلوی” را تاسیس کرد. با اینکه  رضا شاه و مصطفی کمال پاشا به دنبال مدرنیزه کردن کشورهای شان از طریق وارد کردن پدیده های غربی بودند ، به سینما به عنوان یکی از ابزارهای مدرن فرهنگی توجه چندانی نکردند. در دوره رضا شاه پهلوی هیچ گونه اقدامی از سوی دولت برای ساخت فیلم های داخلی صورت نگرفت و به غیرازتعدادی فیلم مستند و چند فیلم خبری از رویداد های مهم اجتماعی مانند افتتاح بانک ملی و مراسم های درباری تمامی فیلم های نمایش داده شده فیلم های آمریکایی ، روسی و اروپایی بودند.

کمی بعد رشد نظام سرمایه داری جهانی باعث شد به تدریج در مصر و ترکیه زیرساخت های صنعت سینمای محلی توسط سرمایه گزاران اروپایی و داخلی ایجاد شود. “بانک مصر” با صرف هزینه های بسیار استودیوهای “مصر” و “جما ل” را در مصر تاسیس کرد. در ترکیه نیز “محسن طغرل” و ” برادران اپیکچه ” دو کمپانی “کمال فیلم” و “ایپک فیلم” را   به وجود آوردند. در ایران ، ” آوناس اوهانیان” در سال 1925اولین مدرسه سینمایی را تحت عنوان ” پرورشگاه آرتیستی سینما ” تاسیس کرد. در نتیجه این تحولات اولین فیلم های بلند سینمایی در این سه کشور در اواخر دهه 1920 ساخته شد: در مصر : لیلا 1927 (استفان روستی) در ایران : آبی و رابی 1929 (آوناس اوهانیان) و در ترکیه : ازدواج همت آقا  1925 .

ظهور صدا و پایان عصر فیلم های صامت باعث شد صنعت سینما درکشورهای مسلمان رونق پیدا کند. سینمای مصر از این فرصت بیشترین بهره را برد و با استفاده از خوانندگان محبوبی چون ” فرید الاطرش ” ، ” اسمهان ” و ” لیلی مراد ” و ساخت موزیکال های عامه پسند به سبک فیلم های عاشقانه هالیوودی کم کم به قدرتمند ترین مرکزسینمایی در جهان اسلام تبدیل شد. این گونه ملودرام ها هم مورد استقبال مخاطبان عام سینما بودند و هم  از دید مسئوولین سانسور دولتی بی خطر محسوب می شدند. ملودرام های عاشقانه مصری تا دهه 1950 همچنان ساخته می شدند و در سراسر جهان اسلام محبوبیت زیادی داشتند.

در همین دوره سینماگران ترکیه و ایران با مشکل کمبود امکانات و نیروی کار متخصص و عدم حمایت های دولتی روبرو بودند. در ایران مجموعه این عوامل باعث شد تا اولین فیلم های بلند داستانی ایران در کشورهند و توسط کمپانی ” امپریال ” بمبئی ساخته شود. در این دوره “عبدالحسین سپنتا ” مهمترین و تاثیرگزارترین فیلم ساز ایران بود. او ابتدا دختر لر(1932) ، اولین فیلم صدا دار داستانی ایران ، را طی هفت ماه فیلمبرداری در بمبئی ساخت. موفقیت تجاری فیلم باعث شد کمپانی امپریال به تهیه فیلم های بلند داستانی ایرانی ادامه دهد. سپنتا در ادامه دهه 1930 فیلم های زیادی بر اساس داستان ها و شخصیت های کهن ادبیات ایران ساخت که از جمله آن ها می توان به فردوسی (1935) ، شیرین و فرهاد (1937) و لیلی و مجنون (1939) اشاره کرد. سپنتا سپس به امید پایه گزاری سینمای ملی به ایران برگشت اما نبود امکانات او را مجبور به کناره گیری از سینما کرد و بدین ترتیب دوره ساخت فیلم های ایرانی در هند هم به پایان رسید. در ترکیه هم در فترت بین سال های 1925 تا 1945 مصطفی طغرل تنها کارگردانی بود که فیلم های بلند داستانی می ساخت. طغرل پس از تاسیس کمال فیلم با همکاری بازیگران مطرح تئاتر ترکیه گروهی حرفه ای تشکیل داد و به ساخت فیلم های سینمایی روی آورد. کلیه سی فیلم بلند سینمایی ترکیه در این بیست سال را طغرل و گروهش ساختند.

در طول دهه 1940 به علت بحران اقتصادی جهانی و سپس جنگ جهانی دوم در ایران حتی یک فیلم هم ساخته نشد. اما نمایش فیلم های خارجی همچنان پر رونق بود. آغاز جنگ جهانی و به تبع آن اشغال ایران توسط نیروهای روسیه و انگلیس ، جدای از آسیب های منفی غیر قابل اجتنابش ، ایجاد مراکز تفریحی جدید در شهرها و بهبود وضع معیشتی قشر متوسط شهرنشین را موجب شد. دوبله فیلم های سینمایی به زبان فارسی هم باعث شد فیلم های غربی ، بویژه محصولات سینمای آمریکا ، محبوبیت بیشتری بین مردم پیدا کنند. از 400 فیلمی که در این دوره در سینما های ایران اکران شدند 300 فیلم آمریکایی و مابقی انگلیسی ، روسی ، هندی و مصری بودند.

2-2 شکل گیری بخش خصوصی در ایران و ترکیه  و دولتی شدن سینما در مصر:

پس از پایان جنگ جهانی هنر سینما دراکثر کشورهای اسلامی میل به بومی شدن پیدا کرد. در ترکیه و ایران این جریان با ورود بخش خصوصی به صنعت سینما و رشد قارچ گونه شرکت های تولید فیلم آغازشد. در ایران “اسماعیل کوشان” ابتدا کمپانی ” میترا فیلم ” را تاسیس کرد. اما ساخته های ابتدایی او از لحاظ تجاری سود آور نبودند و میترا فیلم پس از چند سال ساخت فیلم های کم فروش ورشکست شد. کوشان سپس در سال 1949 “استودیو فیلم پارس” را تاسیس کرد که به موفق ترین و مطرح ترین کمپانی فیلم ایران تبدیل شد.در ترکیه هم ” تورکر اینان اوغلو ” کمپانی “اولوسال” را در سال 1945 تاسیس کرد. دولت نیز با تصویب قانون مالیات های شهرداری تسهیلات ویژه ای برای فیلم سازان داخلی فراهم کرد.طبق این قانون مالیات دریافتی از فیلم های داخلی تا 25 درصد کاهش یافت. در نتیجه در سال 1947 در ترکیه 122 فیلم ، رقمی معادل دو برابر کل فیلم های ترکیه در 50 سال پیش از آن ، ساخته شد. موفقیت تجاری ملودرام های عاشقانه مصری باعث شد تولید کنندگان و کارگردانان سینمای ایران و ترکیه هم به ساخت این گونه فیلم ها روی بیاورند. دوران رونق سینمای تجاری در ایران و ترکیه تا اوائل دهه 1970 ادامه داشت و پس از آن به عللی که در ادامه  می آید دچار رکود شد.

در مصر، بر خلاف ایران و ترکیه ، رویداد های  پس از جنگ جهانی تضعیف بخش خصوصی و رکود سینمای تجاری را به دنبال داشت. “انقلاب افسران آزاد” و روی کار آمدن “جمال عبدالناصر” در ابتدای دهه 1950 آغازگر عصر جدیدی در سینمای مصر شد. دوره ناصر دوره روی گرداندن ازغرب و مقابله با تسلط فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی آن و بازشناسی فرهنگ عرب بود. ناصر معتقد بود که ملی گرایی عرب نباید بر پایه های ایدئولوژی های سکولارغربی باشد وعناصر اصلی بازسازی هویت از دست رفته عرب را ملی گرایی ، اسلام و ارزش های سنتی فرهنگی می دانست. در راستای همین دیدگاه دولت جدید مصر ابتدا برای کوتاه کردن دست مافیای غربی سینما را دولتی اعلام کرد و کنترل بر شاخه های مختلف آن را خود بر عهده گرفت.

اصلاحات دولت جمال عبد الناصرباعث شد زندگی فرهنگی جامعه مصر جان دوباره ای بگیرد. سینما به یکی از ابزارهای اصلی دولت برای شکل دهی به ایدئولوژی های جدید تبدیل شد. اقداماتی چون تاسیس “سازمان تحکیم سینما” در سال 1957 توسط وزارت فرهنگ به هدف ارتقای سطح تکنیکی و هنری و تقویت صنعت سینمای ملی ، برگزاری مراسم های سالیانه و اهدای جوایز به بهترین سینماگران و افزایش تعداد تولیدات داخلی باعث شد تا تعداد فیلم های وارداتی از 431 فیلم در سال 1957 به 294 فیلم در سال 1958 کاهش یابد.

علاوه بر این دولت ناصر در سال 1959 “نهاد ملی سینما” را تاسیس کرد که هدفش تعلیم نسل جدید سینماگران مصری بود. در سال 1963 استودیوهای بزرگ فیلم سازی مانند مصر و جلال تحت کنترل این سازمان قرار گرفتند. بخش خصوصی بدین ترتیب از میان نرفت اما تقریبا به طور کامل در اختیار دولت درآمد و عمده فعالیتش تعلیم و اعزام هنرجو به خارج از کشور بود. درنتیجه این تحولات بسیاری از فیلم سازان ، تولید کنندگان و متخصصان سینما که در ساختار جدید سینمای دولتی جایی نداشتند به کشورهای دیگر بخصوص لبنان مهاجرت کردند و بدین ترتیب عصر ساخت ملودرام های عاشقانه سود آور در مصر به تدریج پایان یافت.

2-3 رکود سینمای تجاری و  ظهور سینمای واقع گرای اجتماعی در ایران ، ترکیه و مصر :

در اثر اصلاحات دوره جمال عبدالناصر فیلم سازان مصری بیشتر به ساخت فیلم های واقع گرای اجتماعی روی آوردند. مهمترین مضامین فیلم های این دوره در مصر انتقاد از دولت های استعماری ، اشغال فلسطین ، ملی کردن کانال سوئز و مبارزات استقلال طلبانه الجزایر بود. چندی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای مصر در دهه 1960 ساخته شدند. زمین (یوسف شاهین- 1969) ، گناه (هنری برکات-1965) ، پستچی (حسین کمال- 1968) و قاهره 30 (صلاح ابو سیف – 1966) شاخص ترین این فیلم ها بودند.

گرایش به ساخت فیلم های واقع گرای اجتماعی که از مصر آغاز گشته بود پس از چندی به ایران و ترکیه هم کشیده شد. درایران در فاصله دو دهه 1960 و 1970 دیکتاتوری “محمد رضا شاه پهلوی” به اوج خود رسیده بود. تشدید دیکتاتوری ظهور سینمای سیاسی اعتراضی را به دنبال داشت. سینماگران این جریان که به “موج نو” سینمای ایران شهرت یافت با همکاری نویسندگان فعال سیاسی آن دوره چندی از بهترین فیلم های هنری تاریخ سینمای ایران را ساختند. مطرح ترین فیلم های آن سال ها خشت و آیینه و اسرار گنج دره جنی ( ابراهیم گلستان –1973/ 1962) ،خانه سیاه است (فروغ فرخ زاد – 1962) ، شب گوژپشت ( فرخ غفاری – 1962) ، قیصر (مسعود کیمیایی – 1969) ، گاو (داریوش مهرجویی-1969) گوزن ها (مسعود کیمیایی – 1974) و شازده احتجاب (بهمن فرمان آرا -1974) بودند که نمایش برخی از آن ها از سوی دولت ممنوع اعلام شد. موج نو سینمای ترکیه هم در دهه 1960 و با فیلم های کارگردانانی مثل “متین ارکسان” و “هالیت رفیق” آغاز شد و با فیلم تحسین شده “امید (1970)” اثر مشهورترین کارگردان معاصر ترکیه ” ایلماز گونی ” بالا گرفت.

در دو دهه 1980 و 1990 سینمای تجاری ترکیه و مصر تحت تاثیر محبوبیت تلویزیون و فیلم های ویدئویی دچاررکود شد. در مصر تعداد فیلم های ساخته شده در سال به میانگین 12 فیلم کاهش یافت. تولیدات سالیانه سینمای ترکیه هم ازمیانگین 300 فیلم در سال های پایانی دهه 1960 به رقم ناچیز 10 فیلم در 1990 رسید. همچنین تعداد بلیط های فروخته شده از 90 میلیون در سال 1966 به 10 میلیون در سال 1990 و تعداد سالن های سینما از 2000 به 290 سالن کاهش پیدا کرد. با این وجود در هر دو این کشورها از سال 2000 به این سو سینمای تجاری رونق بیشتری یافته است. در ترکیه تعداد بلیط های فروخته شده در سال تا 20 میلیون و تعداد سینما ها تا 500 سالن افزایش یافته است.

در ایران پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 باعث ایجاد تغییرات ساختاری در سینما شد. بسیاری از سینماگران دوره پهلوی پس از انقلاب ، ایران را ترک کردند و پخش فیلم های آمریکایی ممنوع شد. سینمای ایران چند سال اول دهه 1980 را در بلاتکلیفی سپری کرد. سپس مسئولیت آن به ” بنیاد سینمایی فارابی” واگذار شد که تحت نظر ” وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی” فعالیت می کرد.  با آغاز جنگ عراق و ایران محصولات سینمایی بیشتر به ژانر جنگ اختصاص یافت. پس از پایان جنگ و روی کار آمدن جریان اصلاح طلب به سینما از سوی دولت توجه بیشتری شد. در سینمای ایران پس از سال 2000 سالیانه تقریبا صد فیلم تجاری برای مخاطبان داخلی ساخته می شود اما گسترش ویدئو و دی وی دی در چهارچوب سینمای خانگی باعث شده سینمای تجاری دیگر سودآوری دهه های میانی قرن بیستم را نداشته باشد. سینمای هنری ایران با این وجود همچنان در جشنواره های بین المللی فعال است. “محسن مخملباف” ، “عباس کیارستمی” ، “مجید مجیدی” ، “جعفر پناهی” ، ” اصغر فرهادی ” و “بهمن قبادی” شاخص ترین چهره های سینمای هنری ایران در دهه های اخیر بوده اند.

در سینمای ترکیه  نکته قابل توجه در دو دهه اخیر ساخت و اکران فیلم های زیادی درباره وضعیت مسلمانان در جامعه سکولار ترکیه بوده است. این جریان که از ابتدای  دهه 1990آغاز شد به ” سینمای سفید ” شهرت یافت. فیلم سازان این جریان سعی می کنند فیلم هایشان بازتاب معضلات هویتی باشد که جامعه ترکیه پس از سال ها حرکت به سوی سکولاریسم  با آن روبرو است. اکثر این فیلم ها در گیشه هم به فروش بالایی دست پیدا کرده اند. از جمله عوامل اصلی پیدایش و موفقیت این جریان می توان به نفوذ و تاثیر رو به رشد “حزب اسلامی رفاه ” در ترکیه ، کاهش سخت گیری ها دولت در حوزه سانسور و استفاده سازندگان این فیلم ها از منابع ادبی اسلامی پرفروش اشاره کرد. فیلم  ” تو تنها نیستی” اثر    ” یالینز دگیلسینز ” درباره تبعیضات علیه زنان مسلمان محجبه ترکیه از مطرح ترین فیلم های این جریان بوده است.

3- مسلمانان در صنعت سینمای هند (بالیوود) :

سینمای هند از نظر تعداد تولیدات سالیانه بین کشورهای جهان مقام اول را دارد. بالیوود بر اساس اندیشه های سکولار اداره می شود. گرچه در پشت صحنه بسیاری از مسلمانان به عنوان فیلم نامه نویس ، طراح صحنه و دستیار کارگردان به فعالیت مشغول اند اما فیلم های ساخت بالیوود اکثرا فاقد بازیگران اصلی و داستان هایی درباره مسلمانان بوده است. در فیلم های بالیوود ملی گرایی هندی حضور پر رنگی دارد و نقش اقلیت ها چه مسلمان چه مسیحی همیشه کلیشه ای بوده است.

رویکرد بالیوود نسبت به مسلمانان را می توان به سه دوره تاریخی تقسیم کرد. دوره اول دهه های 1950 و 60  بود که در آن مسلمانان اغلب به صورت شاهان و اشراف زمین دار دوران مغول ها نمایش داده می شدند. دوره دوم از ابتدای دهه 1970 آغاز شد و تا ابتدای دهه 1990 ادامه داشت. در این دوره مسلمانان در اکثر فیلم های بالیوود نقش های حاشیه ای و کلیشه ای داشتند. مرد ها اغلب به عنوان مبلغان مذهبی ، خوانندگان قوالی و زنان به عنوان فواحش تصویر می شدند. تشدید تنش ها میان پاکستان و هند از ابتدای دهه 1990 باعث شد دیدگاه منفی فیلم سازان بالیوود نسبت به مسلمانان بسیار شدیدتر شود. شخصیت های مسلمان در فیلم های این دوره مجرمین ، خیانتکاران به دولت و افرادی غیر قابل اعتماد معرفی می شدند.

از سال 2005 با اکران فیلم پرفروش ” نام من خان است ” ساخته ” کارن جوهر ” و با بازی ” شاهرخ خان ” گرایش منفی پیشین کمی متعادل تر شده است. این فیلم که به مشکلات مسلمانان هندی در آمریکا پس از واقعه 11 سپتامبر می پردازد از سوی منتقدان و مخاطبین سینما مورد استقبال زیادی قرار گرفت. با این وجود به نظر می رسد که تبدیل این گونه فیلم ها به یک جریان اصلی در سینمای هند به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد.

 

4- سینما در دیگر کشور های اسلامی:

نیجریه :

در قاره آفریقا سینمای نیجریه در دهه های اخیر بیشترین رشد را داشته است. سینما در اوائل دهه 1960 به کشور نیجریه وارد شد. اما ظهور تلویزیون و محبوبیت فوق العاده آن باعث شد دولت نیجریه بیشتر ازساخت فیلم های سینمایی تلویزیونی حمایت کند. کم کم با سرمایه گذاری های وسیع دولت در این بخش هر استان دارای یک شبکه تلویزیونی مخصوص به خود شد. از آن جا که طبق قانون نمایش محصولات سینمایی تلویزیون های خارجی ممنوع بود تولید کنندگان برای ساخت فیلم ها از منابع فرهنگی داخلی استفاده کردند و همین امر باعث افزایش محبوبیت این گونه فیلم ها شد. رشد صنعت سینمای خانگی در طول دهه های بعد به قدری سریع بود که امروزه صنعت سینمای نیجریه (نولی وود) از نظر تعداد تولیدات با ساخت نزدیک به هزار فیلم در سال بعد از هند و جلوترازآمریکا در بین کشورهای جهان مقام دوم را دارد. صنعت سینمای خانگی نیجریه دومین منبع اشتغال مردم این کشور است.

 

سوریه و لبنان :

با این که هنر سینما در دهه های ابتدایی قرن بیستم به سوریه و لبنان وارد شد اما تبدیل آن به یک صنعت ملی در هر دو این کشورها تا میانه های قرن بیستم میسر نشد. سینمای سوریه و لبنان تا دهه 1960 مانند اکثر کشورهای عربی وارد کننده فیلم های سینمایی مصری بود. اما با آغاز حمایت های دولتی به تدریج سینماگران این دوکشور به ساخت و تولید فیلم های داخلی روی آوردند.

در سال 1958 در “وزارت فرهنگ” سوریه اداره سینمایی ایجاد شد.این اداره بلافاصله اقدام به جذب کادر فنی و تامین هزینه ها و تجهیزات برای تولید فیلم نمود. نشر فرهنگ سینمایی ، تاسیس آرشیو فیلم ، تولید مستندات کوتاه و اعزام جوانان برای تحصیل در زمینه سینما به کشورهای اروپایی و مصر از اقدامات این نهاد بود. در نتیجه فیلم سازان سوری موفق شدند در زمینه ساخت فیلم های مستند در دهه های 1970 و 1980موفقیت های چشمگیری بدست آورند. در لبنان هم در فاصله استقلال در سال 1949 تا آغاز جنگ داخلی در اواسط دهه 1970 سینما در کانون توجه بود. اکثر فیلم ها  توسط دو استودیو بزرگ فیلم سازی به نام های “الارض” و “هارون” تولید می شد. دولت در دهه 1960 با اختصاص بودجه های خاص استودیوهای مدرن دیگری  دربیروت و بعلبک تاسیس کرد. جنگ داخلی طولانی از سویی باعث شد سینمای داخلی لبنان به طور کامل ورشکسته شود و از سوی دیگر منجر به ظهورموج جدیدی از کارگردانان مهاجری شد که در طول دو دهه بعد با کمک سرمایه گذاران اروپایی و مصری فیلم های مستند بسیارموفق و ماندگاری ساختند.

فلسطین:

ریشه های سینمای فلسطین به سال 1935 و فیلم های مستندی بر می گردد که “ابراهیم سرحان” از دیدار “شاه عبدالعزیز” از این کشور تهیه کرد. سرحان پس از آن دو فیلم مستند دیگر ساخت و در سال 1945 “استودیو فلسطین” را تاسیس کرد. با این وجود فشارهای استعمار انگلیس در نیمه ابتدایی قرن بیستم و سپس تشکیل رژیم صهیونیستی در نیمه دوم این قرن باعث شد که سینما نتواند پایه های ثابتی پیدا کند. بین سال های 1948 تا 1968 بسیاری از فیلم سازان فلسطینی به کشورهای دیگر بخصوص مصر و لبنان مهاجرت کردند. آن دسته از فیلم سازانی که در فلسطین باقی ماندند امکانات تولید و ساخت فیلم های سینمایی را نداشتند.

در سال 1968 ” مصطفی ابوعلی ” ، ” هانی جوهریه ” و ” سلفا جاد الله “  سه تن از سینماگران مهاجر فلسطینی “مرکز سینمایی سازمان آزادیبخش فلسطین ” را در اردن و بیروت تاسیس کردند. بین سالهای 1968 تا 1982 بیش از 60 فیلم مستند توسط این مرکز درباره تاریخ فلسطین ، مقاومت ملی این کشور و زندگی روزمره آوارگان فلسطینی در سوریه ، لبنان و اردن ساخته شد. اما در جریان اشغال لبنان توسط نیروهای اسرائیلی  در سال 1982 ، جاد الله و جوهریه کشته شدند و مجموعه ارزشمند فیلم های این گروه ناپدید شد.

سینماگران دیگر کشورهای عربی هم فیلم های ارزشمند بسیاری درباره مساله فلسطین ساختند. در مصر ، بویژه در دوره جمال عبدالناصر ، فیلم سازی درباره اشغال فلسطین به یک جنبش ملی تبدیل شد و تنی چند از بهترین فیلم سازان مصر مانند یوسف شاهین و توفیق صلاح  در دهه های 1960 و 1970 فیلم هایی ساختند و در جشنواره های جهانی به نمایش گذاشتند که در روشن کردن اذهان عمومی مردم جهان نسبت به مساله فلسطین تاثیر زیادی داشت و باعث شد فیلم سازان مشهور اروپایی چون ” ژان لوک گدار” و گوستاو گاوراس هم آثاری درباره اشغال فلسطین بسازند. از دهه 1990 به بعد سینمای فلسطین توانسته به لطف آثار ارزشمند کارگردانان مستقلی چون “الیا سلیمان” و “علی ناصر” موفقیت های زیادی در جشنواره های جهانی بدست آورد.

  

دیگر کشورهای آسیا یی :

سینمای پاکستان همواره در حاشیه سینمای قدرتمند هند بوده است. نبود امکانات  باعث شده که فیلم سازان مستعد این کشور اغلب به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. سینمای پاکستان در دهه 1960 دوران اوج خود را تجربه کرد و پس از آن دچار رکود شد. در افغانستان سینماگران مستقل در سال های پس از حکومت طالبان آثار ارزشمندی ساختند که فیلم ” اسامه ” اثر       ” صدیق برمک” موفق ترین آن ها بوده است. این فیلم در سال 2003 موفق شد جوایز معتبر بین المللی زیادی را به خود اختصاص دهد.

درمیان کشورهای شرق آسیا سینمای اندونزی پیشرو بوده است. آغاز هنرسینما دراین کشور به ابتدای دهه 1920 برمی گردد. اما دوران اوج آن در دهه های 1970 و 80 است و بر کشورهای مالزی ، سنگاپور و برونئی تاثیر گذاشته است. بین کشورهای آسیای مرکزی هم قزاقستان بیشترین پیشرفت رادر زمینه سینما داشته است. تا جایی که فیلم ” منگل ” از این کشور در مراسم جوایز سالیانه اسکار در سال 2008 موفق شد به عنوان یکی از 5 نامزد نهایی در رشته بهترین فیلم خارجی انتخاب شود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به tehranreview-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به tehranreview@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته