امروز: علی مطهری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با یک هفته نامه از مواضع اخير محمود احمدی نژاد پیرامون آزادی بيان و مطبوعات دفاع کرد و در ضمن گفت که رییس جمهور ایران دو بار درخواست رفع حصر کروبی و موسوی داده بود.
به گزارش رادیوفردا، آقای مطهری در گفتوگو با هفتهنامه «نگاه پنجشنبه» که روز پنجشنبه، سیزدهم مهرماه، منتشر شد گفته است: براساس شنيدههايش از منابع موثق «آقای احمدینژاد دو بار درخواست رفع حصر خانگی آقايان موسوی و کروبی را کرده است.»
این نماینده مجلس، بخشی از فضای امنيتی حاکم بر ايران پس از سال ۸۸ را محصول عملکرد نيروهایی «خارج از اراده و اختيار دولت» دانست.
با اين حال علی مطهری، رييس جمهوری اسلامی ايران را از آنجا که رييس شورای عالی امنيت ملی است، مسوول این وضعیت خواند.
وی در اين گفت و گو که در شماره روز یکشنبه روزنامه «اعتماد» بازنشر شده است، از مواضع اخير محمود احمدی نژاد در تازه ترين نشست مطبوعاتیاش، درباره آزادی بيان و مطبوعات دفاع کرد.
محمود احمدی نژاد، در نشست خبری خود که روز سه شنبه- يازدهم مهرماه- برگزار شد، با انتقاد از توقيف روزنامه «شرق» و بازداشت علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی خود، تاکيد کرده بود که «مشی دولت در هفت سال گذشته روشن است و دولت حداکثر آزادی ممکن را داشته است و در واقع ما آزادی نزديک به مطلق برقرار کردهايم. نظر من در اين باره نيز مشخص است و به نظرم کار وزير ارشاد قطعاً اشتباه بوده است.»
علی مطهری، در گفت و گو با هفته نامه «نگاه پنجشنبه» در مجموع فضای آزادی بيان در دولت دهم را به خوبی شرايط در دولت نهم ندانست و گفت: «البته ممکن است که بعد از بحران سال ۸۸ همه اختيارات درباره اين موضوع، در دست دولت نبوده باشد و نهادهای ديگر هم در اين زمينه نقش دارند و چه بسا در مواردی دولت هم با آنها همسو نباشد.»
اين نماينده اصولگرای مجلس که از منتقدان دولت به شمار میآيد، در عين حال که سخنان محمود احمدینژاد در دفاع از حقوق مردم را «حرفهای خوب» توصيف کرد، اما انتقاد کرد که محمود احمدینژاد اين سخنان را زمانی بر زبان رانده که «اطرافيان و دوستان خودشان تحت فشار قرار گرفتند، حکم بازداشت آقای جوانفکر صادر شد و بازجويی شد و الان هم که محکوم و بازداشت شده است.»
آقای مطهری موضعگيری محمود احمدینژاد در دفاع از آزادی بيان و مطبوعات و دقاع از حقوق مردم را «ديرهنگام» و «غيرقابل باور» خواند و گفت: «چون بعد از فشار قضايی بر دوستانشان اين نکته را طرح کرد، خيلی قابل باور نيست. اگر ايشان در اوج بحران ۸۸، گاهی هم از حقوق زندانيان سياسی و معترضان دفاع میکرد، اين حرفشان امروز خيلی قابل باورتر بود.»
علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدینژاد، عصر چهارشنبه - پنجم مهرماه- همزمان با سخنرانی ریيس دولت در سازمان ملل، بازداشت شد.
دادگاه کيفری استان تهران در ۲۵ آبان ماه پارسال، علی اکبرجوانفکر، سرپرست موسسه فرهنگی، مطبوعاتی ايران و مديرعامل خبرگزاری ايران، را به تحمل شش ماه حبس تعزيری به اتهام «نشر مطالب خلاف موازين اسلامی» و شش ماه حبس تعزيری ديگر به اتهام «انتشار مطالب خلاف عفت عمومی» محکوم کرده بود.
علی مطهری حکم قضايی مشاور مطبوعاتی رييس دولت را «سختگيرانه و تا حدی مخالف آزادی بيان» توصيف کرد.
در ادامه اين گفت وگو، آقای مطهری از ادامه ورود نظاميان به عرصه سياسی انتقاد کرد و گفت: «سخن صريح امام خمينی است که نيروهای نظامی نبايد در امور سياسی دخالت کنند، با اين حال همين چند روز پيش از آقای جعفری، فرمانده سپاه پرسيده بودند که آيا اصلاحطلبها میتوانند در انتخابات شرکت کنند؟ ايشان پاسخ داده بود که اگر چنين و چنان باشد، میتوانند. در حالی که ايشان اصلا بايد بگويد اين موضوع به من ارتباطی ندارد.»
اين نماينده اصولگرای منتقد دولت تاکيد کرد که نظاميان «نبايد وارد سياست شوند. نبايد وارد حوزه اقتصاد شوند» و اين موارد را «فسادآور» و «موجب تفرقه در نيروهای نظامی» دانست.
پيش تر نيز آقای مطهری در ارديبشت ماه سال ۹۱، در نطق پيش از دستور خود در صحن علنی مجلس، سپاه را به دخالت در انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸، متهم کرده بود.
آقای مطهری در عين حال از مواضع دولت و در راس آنها رييس دولت پيرامون مساله حجاب انتقاد کرده و در گفت و گو با هفته نامه «نگاه پنجشنبه» اظهار داشت: «دولت هيچ وقت نبايد به مساله حجاب دهنکجی کند. ولی متاسفانه مشکل ما در دولت فعلی اين است که رييسجمهور میآيد توی تلويزيون میگويد ما اصلا اعتقادی به اين نظارتها نداريم و اصلا اين مسائل به ما ربطی ندارد و صرفا بايد کار فرهنگی کرد.»
به گفته اين نماينده مجلس «برخوردهايی از اين دست، رعايت حجاب را سست میکند.»
علی مطهری پيش از اين نيز بارها نسبت به وضعيت فضای فرهنگی و به ويژه مساله حجاب در ايران و عملکرد دولت در اين حوزه انتقاد کرده بود.
امروز: رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت از افزایش ۲۰ درصدی مبتلایان به HIV از طریق روابط جنسی در کشور خبر داد و گفت: پیش بینی می کنیم ۷۰ هزار مبتلا به HIV در کشور هنوز ناشناخته اند.
به گزارش مهر، عباس صداقت صبح دوشنبه در حاشیه اولین کنگره بین المللی تحقیقات ایدز در ایران اظهار داشت: همچنان بیشترین ابتلا به ایدز در کشور از طریق اعتیاد تزریقی است ولی شواهدی در دست است که نشان می دهد این الگو در حال تغییر بوده و موارد ابتلا به HIV از طریق روابط جنسی رو به افزایش است.
وی با تاکید بر اجرای برنامه های کاهش آسیب در کشور افزود: پیشگیری از انتقال ایدز از طریق رفتارهای جنسی یکی از برنامه های وزارت بهداشت برای جلوگیری از افزایش موارد ابتلا به ایدز است.
صداقت از همکاری وزارت بهداشت با سایر دستگاهها برای پوشش برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی در پایانه ها ، راه آهن و هواپیمایی خبر داد و گفت: تاکنون ۲۴ هزار مورد HIV در کشور تحت پوشش برنامه های مراقبتی وزارت بهداشت قرار دارند.
وی با اعلام اینکه ارائه تمامی برنامه های مراقبتی از مبتلایان به HIV رایگان و محرمانه است افزود: تخمین می زنیم ۹۳ هزار نفر در کشور بهHIVمبتلا باشند که ۷۰ هزار نفر آنان از وضعیت ابتلای خودشان آگاه نیستند.
صداقت با اشاره به وجود ۱۰۴ مرکز مشاوره در سراسر کشور برای ارائه خدمات به مردم اظهار داشت: تلاش کرده ایم گسترش برنامه های مشاوره در تمامی نقاط کشور در دسترس مردم باشد و در این بین گروه نوجوانان و جوان بیشترین هدف برنامه های ما هستند.
رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت با اعلام اینکه ایدز هیچ درمان قطعی ندارد، افزود: پیشگیری از ابتلا به این بیماری بسیار آسان است.
وی با اعلام اینکه همه سازمان ها می بایست در بحث پیشگیری از HIV در کشور با وزارت بهداشت همکاری داشته باشند، افزود: به رغم اینکه شاهد تغییر الگوی ابتلا به HIV در کشور هستیم اما نباید از موضوع اعتیاد تزریقی غافل شویم.
صداقت با اعلام اینکه ۶۷ درصد موارد ابتلا به ایدز از طریق اعتیاد تزریقی است، افزود: سهم انتقال ایدز از طریق روابط جنسی از سال ۶۵ تا ۹۰ ، ۷ درصد بود که این آمار در سال گذشته به ۱۰ درصد رسیده است که نشان می دهد ۲۰ درصد افزایش ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی را در کشور داشته ایم.
امروز: در حالی که افکار عمومی هنوز از حادثه واژگونی اتوبوس راهیان نور که منجر به کشته شدن ۲۶ دختر دانش آموز شد، شوکه اند؛ گزارش شده که شب قبل از آن حادثه نیز یک اتوبوس دیگر راهیان نور که حامل دانشجویانی از استان همدان بوده، واژگون شده که باعث زخمی شدن تعدادی از سرنشینان شده اما خوشبختانه تلفات جانی نداشته است.
آنگونه که بهمن امانی، رییس دانشگاه ملایر، به ایسنا گفته، ۴۰ نفر از دانشجویان این دانشگاه به اردوی راهیان نور غرب اعزام شده بودند که پنجشنبه گذشته اتوبوس حامل آنها به علت بارندگی و لغزندگی جاده واژگون شده و تعدادی از دانشجویان که جراحت سطحی داشتند به صورت سرپایی درمان و دو تا سه نفر از آنها که نیاز به مداوا داشتند به بیمارستان منتقل شده اند.
جدول زیر، فهرستی از حوادث صورت گرفته در مسیر کاروان های موسوم به راهیان نور را تا بهمن ماه سال گذشته نشان می دهد:
امروز: در پی درگذشت استاد احمد قابل، شورای هماهنگی راه سبز امید در پیامی این ضایعه را تسلیت گفت.
در بخشی از این پیام آمده است: شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن تقدیم صمیمانهترین مراتب تسلیت و همدردی خود به خانوادهی محترم قابل، حامیان و همراهان جنبش سبز، و نیز مردم آگاه ایران، امیدوار است روش و منش آن فقیه آزاده و مسلمان وطندوست، چونان مشعلی برای تمامی دغدغهداران آبادی و آزادی ایران، فروزان ماند و دیدگاههای گرانقدر و انسانی آن دینپژوه دموکراسیخواه، مددرسان کوشندگان اجتماعی وطندوست و جنبش سبز مردم ایران شود.
متن کامل این پیام تسلیت که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
از ميان مومنان مردانىاند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در همين انتظارند و هرگز عقيده خود را تبديل نكردند.(سوره احزاب، آیه 23)
استاد فاضل، جناب آقای احمد قابل، آزادهی متقی، ایراندوست مومن، و دین پژوه نواندیش، پس از تحمل هفتهها درد و رنج ناشی از بیماری اوج گرفته، و سالها صبوری در برابر مصائب گوناگون، ازجمله جراحتهای مانده از حضور در دفاع مقدس، دار فانی را وداع گفت.
تلاشهای انسانی آن عالم دینی برای تبیین شریعت عقلانی و تبلیغ دین رحمانی از چشم منصفان و آگاهان پنهان نبود. چنانکه کوششهای وطندوستانهاش در ستیز با خودکامگی و استبداد دینی برای تمامی آزادیخواهان ایران مشهور بود.
پاداش حقیقتطلبی و حقگویی این پژوهشگر وارسته و دلسوز ایرانیان و دغدغهدار منافع ملی اما، زندان بود و تبعید و تهدید و خشونتهای گونهگون اعمال شده از سوی اقتدارگرایان.
استاد احمد قابل، بهمثابهی «فقیه»ی حقیقی در دین، برای دفاع از مکارم اخلاق و حقوق انسانی شهروندان ایرانزمین، هراسی از هیچکس و هیچچیز به دل راه نداد و بیپروا، خودکامگی بهنام دین و اقتدارگرایی و خشونت علیه ایرانیان را به نقد کشید. او همان مسیری را پی گرفت که استاد آزادهاش آیتالله منتظری.
همراهی فقیه آزادیخواه، زندهیاد احمد قابل، با اعتراض میلیونها ایرانی برآشفته از نتایج انتخابات دروغین 1388، نارضایتی شدید او از خشونتهای غیرانسانی و سرکوب خونین هموطنان، و همدلی او با جنبش سبز، در تاریخ مبارزهی مردم ایران برای دموکراسی، و در یاد و خاطرهی تمامی آزادیخواهان منصف و ملی، ثبت و ضبط خواهد ماند.
شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن تقدیم صمیمانهترین مراتب تسلیت و همدردی خود به خانوادهی محترم قابل، حامیان و همراهان جنبش سبز، و نیز مردم آگاه ایران، امیدوار است روش و منش آن فقیه آزاده و مسلمان وطندوست، چونان مشعلی برای تمامی دغدغهداران آبادی و آزادی ایران، فروزان ماند و دیدگاههای گرانقدر و انسانی آن دینپژوه دموکراسیخواه، مددرسان کوشندگان اجتماعی وطندوست و جنبش سبز مردم ایران شود.
والعاقبه للمتقین
شورای هماهنگی راه سبز امید
اول آبان 1391
امروز: استاد احمد قابل پس از یک دوره طولاتی بیماری و درمان سرانجام امروز دوشنبه اول آبان ماه نود و یک در بیمارستان بیمارستان قائم مشهد در سن 55 سالگی به دیار باقی شتافت و همراهان سبز خود را تنها گذاشت. این عالم فرهیخته که پیش از این بیش از 100 روز انفرادی را تحمل کرده بود از منتقدین حاکمان فعلی و از نواندیشان به نام دینی بود. به همین مناسبت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران نهایت تاسف و تاثر خود را از این ضایعه بزرگ اعلام میدارد و به خانواده این عزیز فرهیخته و همراهان جنبش سبز ایران تلسیت عرض می نماید.
متن پیام تسلیت سازمان مجاهدین انقلاب به این شرح است:
انا لله و انا الیه راجعون
تسلیت در گذشت عالم آزاده احمد قابل
خبر در گذشت عالمی آزاده و مجتهدی آزاداندیش در روزگاری که بیش از پیش به بزرگان و آزادگان نیازمندیم، سختی ها را دوچندان می کند. احمد قابل، پژوهشگر و روشنگر دینی بی شک از بزرگترین سرمایه های ایران به حساب می آمد که نظرات و اندیشه های او هدایتگر آزادیخواهان و سیاستمداران دینی ما بوده است.
تربیت و پرورش در محضر مرجعی عظیم القدر همچون آیت الله منتظری و حرکت در مکتب آزاداندیشی و دین مداری که در نظریات و روشنگری های منتقدانه وی ظهور کرد، بی شک از بزرگترین نیازهای امروز جامعه دینی ماست. متاسفانه، عدم تحمل و آستانه تحمل پایین اقتدارگرایان حاکم و به بند کشیدن وی نشانه ی تاثیر و نفوذ بالای اندیشه های وی در جامعه دانشگاهی و دینی ماست. تحمل بیش از 100 روز زندان انفرادی تاوانی بود که وی برای اندیشه ها و نظراتش پرداخت. امروز نیز پس از تحمل بیشترین سختی ها، فشارها و بیماری وی با رفتن خود، جایی دیگر در حرکت آزادیخواهانه دین مدارانه ایران خالی کرد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، درگذشت احمد قابل پژوهشگر دینی و از شاگردان مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری را تسلیت گفته و خاطرنشان می کند که پایداری و مقاومت وی که همراه با نواندیشی و روشنگری بود بی تردید نام وی را در تاریخ جاودانه خواهد کرد و اجر آزادگی خود را نیز خواهد گرفت.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
شاخه خارج کشور
اول آبان 1391
احمد قابل هم رفت...
امروز: سیدحسین رونقی، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به رهبری نوشته است: من هم بسان همه مردم ایران از این گونه برخوردهای غیر مسوولانه ناراضی و ناراحت هستم و نیز از اینکه هم میهنانم در سرمای شدید بدون هیچ سرپناهی زندگی میکنند، از اینکه با انواع بیماریها دست و پنجه نرم میکنند و با هزاران مشکل روبرو هستند در رنجم. اطلاع دارید مسوولانی که همچنان در خانههای گرم خود نشستهاند و درباره بازسازی خانههای زلزله زدگان وعدههای دروغین میدهند. هنوز حتی نتوانستهاند برای این مصیبت دیدگان کانکس تهیه کنند؟ و اطلاع دارید که بخاطر یک سیلاب تعدادی از هم میهنان شمالیمان جانشان را از دست دادهاند و بسیاری بیپناه ماندهاند؟
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی در نامه خود با بیان اینکه "اطمینان دارم با هر قضاوتی که نسبت به امثال من در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، حداقل عدهای از مسولان سیاسی کشور هستند که اذعان کنند انگیزههای ما که پذیرفتهایم دوران جوانی خویش را درزندان سر کنیم، چیزی جز سربلندی و پیشرفت ایران عزیزمان نیست." آورده است: آنچه بر امدادگران و نیروهای داوطلب و مردمی رفت یکی از تاسف بارترین پرونده ها در اسناد قوه قضایی جمهوری اسلامی است. آیا شما باور می کنید که هنوز هم امدادگران بازداشت شده را تهدید و وادار به سکوت می کنند تا از حقوق خود دفاع نکنند و از ظلم ها و قانون شکنی ها پرده برندارند. پیش از آن نیز در اداره اطلاعات تبریز و پلیس اطلاعات و امنیت به عقاید بسیاری از امدادگران توهین شد، روزهای بسیاری را به صورت غیرقانونی و بدون تفهیم اتهام در بدترین وضع و زیر فشارهای غیر انسانی در بازداشت به سر بردند.
سیدحسین رونقی ملکی از بازداشت شده های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد. او پس از مدت ها تعلل و معطلی و پس از چند مرحله اعتصاب غذا و دارو، در نهایت چند هفته پیش به مرخصی درمانی آمد که به بازداشت وی در کمپ کمک رسانی به زلزله زدگان منتهی شد.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
و هر کسی کارهای شایسته انجام دهد و مومن باشد، نه از ستمی میترسد و نه از آسیبی.
و من یعمل من الصالحات و هو مومن فلا یخاف ظلما و لا هضما - ۱۱۲ / طه
جناب آیت الله خامنهای
با سلام و عرض ادب
من سیدحسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ به این گمان که حضرتعالی با دغدغه آشنایی مستقیم با مشکلات و رنج های مردم و کوشش در بهبود نسبی زندگی و معیشت آنها به شهرها و استان های کشور سفر میکنید، این نامه را مینویسم. اطمینان دارم با هر قضاوتی که نسبت به امثال من در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، حداقل عدهای از مسولان سیاسی کشور هستند که اذعان کنند انگیزههای ما که پذیرفتهایم دوران جوانی خویش را درزندان سر کنیم، چیزی جز سربلندی و پیشرفت ایران عزیزمان نیست.
جناب آیت الله خامنهای
تابستان امسال زلزلهای در آذربایجان رخ داد که تن هم میهنانمان را تا به امروز به لرزه انداخته است. پس لرزهها، سرمای شدید و بیتدبیری و وعدههای دروغین مسوولان نیز درد این مصیبت دیدگان را دو چندان کرده است. آنگونه که وزیر بهداشت و استاندار آذربایجان شرقی عنوان کردهاند: "با گذشت بیش از دو ماه از وقوع زلزله ۱۲۰ هزار نفر در مناطق زلزله زده در سرمای شدید زیر چادر اسکان موقت زندگی میکنند، بسیاری از زلزله زدگان از ابتداییترین امکانات همچون حمام و توالت و لوازم گرمایشی محروم هستند. بیماری های عفونی، پوستی و... سلامت آنها را تهدید میکند."
این در حالی است که بسیاری از مسوولان نظام با هزینههای گزاف به سفرهای استانی یا به همراه خانوادههای خود به سازمان ملل میروند و هزینههای بسیاری صرف سوریه، عراق، لبنان و دیگر کشورها میشود. آیا همانگونه که معاون اول آقای احمدینژاد عنوان کرده بود مناطق زلزله زده ظرف دو ماه بازسازی شد؟
جناب آقای خامنهای
آیا سفر آقای احمدینژاد در زمان وقوع زلزله به مکه، در کنار بیتفاوتی غیرقابل توجیه صدا و سیما نسبت به این واقعه تلخ و به گونهای امنیتی با آن برخورد کردن و بازداشت امدادگران و نیروهای داوطلب مردمی، بیانگر بیتفاوتی مسوولان جمهوری نسبت به مردم ایران و واقعه زلزله آذربایجان نبود؟ آیا این امر بیانگر فاصله بین مردم و حاکمیت نیست؟ طبیعی است که من هم بسان همه مردم ایران از این گونه برخوردهای غیر مسوولانه ناراضی و ناراحت هستم و نیز از اینکه هم میهنانم در سرمای شدید بدون هیچ سرپناهی زندگی میکنند، از اینکه با انواع بیماریها دست و پنجه نرم میکنند و با هزاران مشکل روبرو هستند در رنجم. اطلاع دارید مسوولانی که همچنان در خانههای گرم خود نشستهاند و درباره بازسازی خانههای زلزله زدگان وعدههای دروغین میدهند. هنوز حتی نتوانستهاند برای این مصیبت دیدگان کانکس تهیه کنند؟ و اطلاع دارید که بخاطر یک سیلاب تعدادی از هم میهنان شمالیمان جانشان را از دست دادهاند و بسیاری بیپناه ماندهاند؟
جناب آیت الله خامنهای
شاید به حضرتعالی اطلاع نداده باشند که حضور امدادگران و نیروهای داوطلب مردمی فارغ از هر مرام و عقیدهای در مناطق زلزله زده از اولین ساعات چشمگیر و غیر قابل انتظار بود. داوطلبانی که زندگی روزانه خود را رها و جلیقه امدادگر بر تن کرده بودند و در امدادرسانی فراتر از مسوولان تلاش میکردند به گونهای که به گفته نماینده مردم تبریز آقای پزشکیان مردم در کمک به زلزله زدگان از مسوولان جلوتر بودند. اما پاسخ بسیاری از این نیروها و امدادگران داوطلب و مردمی، ضرب و شتم و بازداشت غیرقانونی توسط نیروهای لباس شخصی و اداره اطلاعات تبریز بود.
باورم این است سرچشمه همه این بیعدالتیها قوه قضاییه است که بجای حمایت از امدادگران و فعالیتهای قانونی و بشر دوستانه آنها، تن به نفوذ نهادهای امنیتی و اطلاعاتی داد و همگام با آنها به گفته خودشان برای امدادگران بیگناه بدون هیچ دلیل و توجیه مشخصی پرونده سازی کرد و آنها را روانه زندان نمود. ما هر چه فکر میکنیم، در نمییابیم چرا باید مزد کمک به هم میهنان رنج دیدهمان زندان باشد؛ شاید جنابعالی بعنوان رهبر جمهوری اسلامی برای این سوال پاسخی بیابید. اما در عین حال و در کنار همه مصیبتها زلزله آذربایجان نشان داد هنوز حس نوع دوستی ما ایرانیان در زلزلههای رودبار و بم فراموش نشده است و بر همه ثابت شد که براستی آذربایجان پاره تن ایران است.
جناب آیت الله خامنهای
آنچه بر امدادگران و نیروهای داوطلب و مردمی رفت یکی از تاسف بارترین پروندهها در اسناد قوه قضایی جمهوری اسلامی است. آیا شما باور میکنید که هنوز هم امدادگران بازداشت شده را تهدید و وادار به سکوت میکنند تا از حقوق خود دفاع نکنند و از ظلمها و قانون شکنیها پرده برندارند. پیش از آن نیز در اداره اطلاعات تبریز و پلیس اطلاعات و امنیت به عقاید بسیاری از امدادگران توهین شد، روزهای بسیاری را به صورت غیرقانونی و بدون تفهیم اتهام در بدترین وضع و زیر فشارهای غیر انسانی در بازداشت به سر بردند. بازجویان به تفتیش عقاید پرداختند و با ورود به خصوصیترین مسایل امدادگران آنها را وادار به اعترافات غیرواقعی و خلاف کردند. ضرب و شتم امدادگران برای کسب اعترافات غیرواقعی از تلخترین رخدادها بود و تلخی آن در سوابق برخورد نهادهای اطلاعاتی، امنیتی فراموش نخواهد شد.
جناب آقای خامنهای
اینجانب در میان امدادگرانی بودم که به خاطر نوع دوستی و انسانیت و کمک به مردم بیپناه بازداشت شدند و توهینهای بسیاری را تحمل کردند. بارها تهدیدمان کردند که خانواده و اطرافیانمان را نیز بازداشت میکنند. این در حالی بود که من شخصا برای مرخصی خارج از زندان بودم و بنا به وظیفه انسانی و ملی فرصت به دست آمده برای رسیدگی به کارهای شخصی و معالجاتی خود را رها کرده، برای کمک به زلزله زدگان شتافتم اما با برخورد خودسرانه و غیرقانونی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی مواجه شدم و بر اثر ضربات وارده به هنگام بازداشت بشدت از ناحیه کلیه آسیب دیدم. نمیدانم این درخواست نابجایی است اگر به عنوان رهبری این نظام از جنابعالی بخواهم که ماموران و مسوولان قانون شکن و قانون گریز، قضات ناعادل و آنان که دروغ پراکنی میکنند را به فرض صحت مطالب عنوان شده در این نامه به میز محاکمه یک دادگاه مستقل بسپارید؟ و بیشتر از پیش به وضعیت بد زلزله زدگان بیپناه در سرما رسیدگی کنید؟ آنچه مسلم است حکومت باید در برابر قانون سر فرود آورد. اما اگر حاکمیتی از قانون بگریزد و شهروندان را از مزایا یا حقوق مصرح قانون محروم کند و اگر شهروندان خود را در معرض بیعدالتی و عدم امنیت ببینند شکاف بیاعتمادی میان مردم و حاکمیت پدید میآید. متاسفانه این است آنچه امروز همگان شاهد آن هستیم.
بنی آدم از اعضای یکدیگرند
که درآفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگرعضوها را نماند قرار
توکه از محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
با احترام
سیدحسین رونقی ملکی
بند ۳۵۰ - زندان اوین
امروز: شیرین عبادی، مدافع حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح در سال ۲۰۰۳ با ارسال نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران در خصوص اعتصاب غذای نسرین ستوده، وکیل محبوس در زندان اوین توضیحاتی را ارائه کرد. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، خانم عبادی در نامه خود به آقای شهید، توجه این مقام سازمان ملل متحد را به وضعیت رو به وخامت زندانیان سیاسی در ایران جلب کرده است.
رونوشت نامه شیرین عبادی برای ناوی پیلای- کمیساریای عالی حقوق بشر-، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد قضات و وکلا، گزارش گر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت مدافعان حقوق بشر، گروه کار سازمان ملل در مورد بازداشت های خود سرانه و کانون وکلای بین المللی نیز ارسال شده است.
متن نامه خانم عبادی به آقای شهید که در تاریخ 27 مهر ماه 1391 ارسال شده، به شرح زیر است:
جناب دکتر احمد شهید
گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران
همانگونه که مستحضرید، خانم نسرین ستوده مدافع حقوق بشر و وکیل دادگستری در یک دادرسی غیر عادلانه به ۶ سال حبس محکوم شد و اکنون بیش از ۲ سال است که در زندان به سر می برد.
وی در اعتراض به عدم اجرای آئین نامه اداره امور زندان ها و محرومیت از حقوق یک زندانی از جمله عدم دسترسی به تلفن و ایجاد انواع محدودیت ها برای ملاقات با فرزاندان خردسال خود و همچنین به مناسبت تشکیل پرونده کیفری و صدور قرار ممنوعیت خروج از کشور برای همسر و دختر ۱۲ ساله اش، از روز چهار شنبه ۱۷ اکتبر دست به اعتصاب غذا زده است.
بنابراین با اعلام مراتب ضمن هشدار نسبت به سلامتی نامبرده، توجه جنابعالی را به وضعیت رو به وخامت زندانیان سیاسی در ایران جلب می کنم و یاد آور می شوم که آنان حتی از حقوق و مزایای یک زندانی عادی نیز محروم هستند.
با تقدیم احترام
شیرین عبادی
مدافع حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح در سال ۲۰۰۳
۲۷ مهر ماه ۱۳۹۱
رونوشت:
سرکار خانم پیلای، کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد قضات و وکلا
گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت مدافعان حقوق بشر
گروه کار سازمان ملل در مورد بازداشت های خود سرانه
کانون وکلای بین المللی
امروز: برای دومین سال پیاپی سالروز تولد علیرضا رجایی فعال ملی مذهبی و روزنامه نگار در بند، بی حضور او اما با همراهی دوستان، فامیل و خانواده زندانیان سیاسی گرامی داشته شد.
به گزاش کلمه، روز جمعه مراسمی به مناسبت سالروز تولد علیرضا رجایی زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین برگزار شد که در آن برای سلامتی و آزادی همه زندانیان دربند و بخصوص آزادی میر حسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد دعا کردند.
در حال حاضر این زندانی سیاسی از بیماریی های قلبی، گوارشی، پارگی مینینک و دردهای مزمنی مثل دندان درد و میگرن رنج می برد.
هنگامی که او در شهریور ماه سال جاری به مرخصی چند روزه آمد، خانواده اش متوجه بیماری ها شده و تلاش برای مداوا می کنند که در آن زمان کم فقط می توانند به عصب کشی یکی از دندانهایش بپردازند و کوشش خانواده او تا به حال برای معالجه و مداوای او در بیرون از زندان نیز بی نتیجه مانده است.
تاکنون مراجعات پی در پی همسر این زندانی سیاسی نیز به دادسرای اوین و دادستانی تهران بی نتیجه بوده و مسوولان در مقابل نامه پزشکان مبنی بر تقاصای اعزام علیرضا رجایی به خارج از زندان برای مداوا بی تفاوت بوده اند و به جواب هایی چون "انشاء الله پیگیری می کنیم" اکتفا کرده اند. این بی توجهی در حالی است که پزشک بهداری اوین نیز برای مداوای رجایی نامه اعزام به خارج از زندان را امضا کرده است.
علیرضا رجایی فعال ملی مذهبی، روزنامه نگار، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، مدیر انتشارات "گام نو" و محقق در زمینه های سیاسی اجتماعی و تاریخی به مدت ۱۹ ماه است که در زندان اوین به سر می برد.
او در سال ۱۳۸۸ و اردیبهشت ۱۳۹۰ به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی از سوی مامورین بازداشت شد و سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی حداد، به اتهام عضویت در ائتلاف نیروهای ملی مذهبی و اقدام علیه امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی و نیز فعالیت تبلیغی علیه نظام، به ۴ سال حبس و ۵ سال محرومیت از تمامی حقوق اجتماعی و حق عضویت در تشکلهای سیاسی و نهادهای مدنی، محکوم شد.
از هنگام بازداشت علیرضا رجایی از داشتن مرخصی محروم بود تا نهایتا توانست در شهریور ماه امسال پس از گذراندن یک سال و نیم از دوران محکومیت اش به مدت ۷ روز به مرخصی بیاید. در انتخابات مجلس ششم نیز او کاندیدای ائتلاف نیروهای ملی-مذهبی در تهران بود و بر اساس نتایج انتخابات در ردهٔ بیستوهشتم قرار گرفته و به مجلس راه یافت، اما پس از بازشماری آراء توسط شورای نگهبان از فهرست نامزدهای منتخب خارج شده و جای خود را به غلامعلی حداد عادل داد.
امروز: شیرین عبادی، وکیل ایرانی مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ آذر ماه سال گذشته همراه با هادی قائمی، مدیرکمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، با انتشار مقاله ای در بخش سرمقاله و یادداشت های روزنامه وال استریت ژورنال اروپا، با اشاره و انتقاد دوباره به فروش و صدور ادوات و تجهیزات سانسور و پارازیت و کنترل به جمهوری اسلامی از شرکتهای اروپایی خواستند از برنامه حکومت جمهوری اسلامی برای ارسال پارازیت روی امواج ماهواره ای شبکه های تلویزیونی حمایت نکنند .پس از گذشت این مدت و در پی اعتراض فرانسه به "پارازیتاندازی" ایران بر روی شبکههای ماهوارهای سرانجام، شرکت ماهوارهای فرانسوی يوتلست، تأمينکننده فضای ماهوارهای اروپا، روز دوشنبه ۲۴ مهرماه سال جاری پخش ۱۹ شبکه ماهوارهای تلويزيونی و راديويی جمهوری اسلامی ايران را بر روی ماهواره هاتبرد قطع کرد. به منظور بررسی بیشتر این موضوع با شیرین عبادی به گفتگو نشستیم که همراه با سایر همکارانش در سازمان عدالت برای ایران، تلاش زیادی برای شکل گیری چنین اراده ای داشته است. شرح کامل این گفتگو در پی آمده است.
خانم عبادی! سال گذشته به صورت مشخص از شرکت ماهواره ای اروپایی یوتلست و دو شرکت دیگر انتقاد کردید که با وجود پارازیت اندازی ایران بر روی شبکه های تلویزیونی خارجی، آنها به ارائه خدمات فنی به شبکه های تلویزیونی جمهوری اسلامی مانند العالم و پرس تی وی ادامه می دهند، حال چگونه پس از گذشت یک سال این شرکت تصمیم به قطع خدمات خود به شبکههای ماهوارهای تلويزيونی و راديويی جمهوری اسلامی ايران بر روی ماهواره هاتبرد گرفته است در حالی که طی دو سال گذشته تلاش فعالان و سازمان های حقوق بشری برای متقاعد کردن این شرکت برای انجام اقدامی که پارازیت اندازی ایران را متوقف کند به جایی نرسیده بود؟
همان طور که می دانید پیش از این، شرکت یوتل ست که مالک ماهوارههای هاتبرد است قسمتی از ماهواره هاتبرد را به دولت ایران اجاره داده بود که دولت ایران شبکه های برون مرزی فارسی و غیر فارسی خود ازجمله شبکه العلم پرس تی وی جام جم و تعداد دیگری از شبکه ها را در اقصی نقاط جهان بر روی این ماهواره پخش می کرد. اما هم زمان دولت ایران ضمن این که مشتری شرکت یوتل ست بود با ارسال امواج پارازیت بسیار قوی از داخل ایران نه تنها مانع از بخش و فعالیت برنامه های فارسی زبان خارج از ایران از جمله بی بی سی و صدای امریکا شد و امکان دسترسی مخاطبان آنها را به این تلوزیون ها فراهم نکرد بلکه حتی شبکه های رادیویی و تلوزیونی غیر فارسی زبانی که در مجاورت این شبکه ها برنامه پخش می کردند و اساساً ارتباطی به ایران نیز نداشتند نیز تحت تاثیر قرار داد و فعالیت آنها را نیز مختل کرد. با این حال، با توجه به اینکه ارسال پارازیت ها از سوی جمهوری اسلامی ادامه داشت، شرکت یوتل ست خدمات دهی خود را به دولت ایران قطع کرد و اعلام کرد که این کار را انجام می دهد تا اینکه دولت ایران مجبور به تغییر در رویه خود و قطع پارازیت اندازی شود.
مسئولان وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات ايران ازجمله رضا تقیپور همواره از ارسال پارازيت در اين کشور "انتقاد" کرده و گفته اند "بايد بهدنبال منبع ارسال اين پارازيتها و شناسايی آن بود " دلیل کتمان و انکار مسئولان جمهوری اسلامی نسبت به ارسال پارازيت ماهوارهای، منبع و شناسایی آنها چیست؟
در طول چند سال اخیر، بارها به مسئولان جمهوری اسلامی هشدار داده شده بود که از فرستادن امواج پارازیت خودداری کنند اما مسئولان دولت ایران هر بار وجود پارازیت ها را منکر می شدند اما هنگامی که از طریق تکنولوژی های مربوطه این امواج تائید شدند عنوان کردند با وجود اینکه این دو شبکه در ایران پخش می شوند از منبع ارسال اين پارازيتها بر روی این دو شبکه بی اطلاع هستند.در حقیقت این یک استدلال مضحک و نادرست است زیرا دولت ایران با این اظهارات اعلام کرده است که در قلمرو خود حاکمیت ندارد و سایرین به راحتی می توانند به این قلمرو دست اندازی کنند.
در طول سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان درباره تأثير پارازيت بر سلامت مردم هشدار داده اند. حتی برخی معتقدند که پارازيتها بهويژه در چند سال اخير تأثير فراوانی بر سلامت مردم و سقط جنين داشته است. این در حالی است که مسئولان وزارت بهداشت ايران همواره اين موضوع را رد میکنند. تحلیل شما در مورد این مساله چیست؟
بله، همان طور که گفتم، جمهوری اسلامی ایران در یک زمان برای پخش شبکه های برون مرزی خود هم از خدمات یوتل ست استفاده می کرد و هم اینکه در کار این شبکه اختلال ایجاد می کرد.از این رو طی چندین نوبت اخطارهایی از سوی شرکت یوتل ست و نیز بعدها از سوی اتحادیه اروپا به دولت ایران داده شد و آنها دولت ایران را از ارسال امواح پارازیت بازداشتند. از سوی دیگر در ماههای اخیر برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز برخی از اعضای شورای شهر تهران هم چون معصومه ابتکار، رئيس پيشين سازمان محيط زيست ايران و عضو شورای شهر تهران نسبت به خطرات امواج پارازيت هشدار داده و از سونامی قریب الوقوع سرطان در ایران خبر دادند و آن را ناشی از نصب دکل های مخابراتی ارسال پارازیت توسط حکومت عنوان کردند زیرا به طور حتم، سلامتی کسانی که در معرض این امواج پارازیت قرار می گیرند مختل می شود و تاثیر سوئی بر روی سلامت آنها خواهد گذاشت. این در حالی است که از آن جا که متاسفانه مبنای حکومت ایران حقیقت گویی نیست، همواره مسئولان جمهوری اسلامی این مساله را کتمان می کنند همان گونه که منکر وجود زندانیان سیاسی شده اند. این کشمشکش ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که شرکت یوتل ست مجبور شد مجددًا بی بی سی و صدای امریکا را به ماهواره هاتبرد برگرداند اما دوباره ایران پافشاری کرد و در تنظیم ارتباطات این دوشبکه اختلال ایجاد کرد.
مسعود جزايری، معاون ستاد کل نيروهای مسلح، در واکنش به حذف شبکههای صداوسيمای جمهوری اسلامی ايران از ماهواره هاتبرد، در سخنانی اين اقدام را "تروريسم رسانهای" و مغاير با جريان آزاد اطلاعات دانسته است . این مقام مسئول در جمهوری اسلامی در حالی اقدام یوتل ست را تروریسم رسانه ای عنوان کرده است که جمهوری اسلامی در زمینه نقض آزادی بیان و اجتماعات و حقوق شهروندی کارنامه درخشانی از خود به جای نگذاشته است. این تحلیل مقامات جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
همان طور که شما نیز اشاره کردید مقامات جمهوری اسلامی ایران متقابلاً استناد می کنند که این اقدام یوتل ست، مغایر با آزادی بیان است در حالی که مسئولان جمهوری اسلامی فراموش کرده اند که آنها به این علت تنبیه شده اند که به آزادی بیان احترام نگذاشته اند. دولت ایران اگر به آزادی بیان احترام می گذاشت و سالیان متمادی به فرستادن امواج پارازیت ادامه نمی داد، مستوجب چنین کیفری نمی شد و این کیفر نیز پاداش اعمال نادرستی است که نه تنها به تصدیق یوتل ست بلکه به تائید اتحادیه اروپا و از همه مهمتر به تائید شهروندان ایرانی نیز رسیده است. آنها که از این شبکه های تلوزیونی استفاده می کنند و به دلیل ارسال امواج پارازیت از سوی جمهوری اسلامی امکان دریافت آزاد اطلاعات را ندارند.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران نیز چندی پیش در سخنانی گفته بود که این اقدام "برخلاف ادعای غرب مبنی بر آزادی جریان اطلاعات و آزادی بیان" است و این اقدام غربیها را از راه قانونی پيگيری خواهيم کرد آیا اساساً امکان پیگیری قانونی این موضوع از سوی مقامات جمهوری اسلامی و بازگشت دوباره شبکه های برون مرزی جمهوری اسلامی بر روی ماهواره های اروپایی وجود دارد ؟
مسئولان جمهوری اسلامی همواره سخنانی می گویند که اساساً هیچ مبنای حقوقی ندارد. یکی از اظهاراتی که اخیرًا از سوی مقامات جمهوری اسلامی مطرح شد این بود که «اعدام جزو ارزش های اسلامی است» و یا این که «در ایران اصلاً زندانی سیاسی نداریم» این اظهارات نیز از جنس همان حرف هاست. مسئولان جمهوری اسلامی باید بدانند که پس از اخطارهای متعدد و مکرری که حتی از اتحادیه اروپا به خاطر ارسال امواج پارازیت دریافت کرده اند حق استفاده از شبکه هاتبرد از آنها سلب شده است از این رو به طور حتم نیز شکایت مقامات جمهوری اسلامی به شکست منجر خواهد شد. دولت ایران پس از این که دیگر نتوانست بر روی شبکه هاتبرد برنامه های خودش را ادامه بدهد، از شبکه های دیگر استفاده کرد ولی باید بگویم مادامی که دولت ایران روش خود را تغییر ندهد و به آزادی بیان احترام نگذراد به تدریچ درهای سایر ماهواره ها نیز بر روی حکومت ایران بسته خواهد شد و یک تحریم گسترده علیه استفاده ایران از ماهواره های اروپایی و امریکایی رخ خواهد داد.
به عنوان یکی از حقوقدانان سازمان عدالت برای ایران که در کنار سایر همکارانتان تلاش زیادی برای شکل گیری این مهم داشته اید، چه طرح ها و برنامه هایی برای اعتراض و یا جلوگیری از پارازیت اندازی و نقض آزادی بیان توسط صداوسیما در دستور کار خود قرار داده اید؟
آزادی بیان برای من و سایر مدافعان حقوق بشر یک ارزش غیر قابل تخطی است زیرا آزادی بیان، نخستین پله دموکراسی است و ما تحت هیچ شرایطی نمی توانیم نسبت به آن بی توجه باشیم. بنابراین هر امری چه به صورت بازداشت و سرکوبی روزنامه نگاران و اهالی رسانه باشد و یا به شکل سانسور از طریق ارسال امواج پارازیت یا شیوه های دیگر، آزادی بیان را مختل کند به طور حتم ما اقدام خواهیم کرد. من نیز از راههای مختلفی که حقوق بین الملل در اختیار من قرار خواهد داد اقدام خواهم کرد. امیدوارم که قطع برنامه های حکومت ایران از روی هاتبرد هشداری جدی باشد برای مسئولان جمهوری اسلامی که دست از رویه نامناسب خود بردارند و به آزادی بیان و نیز آزادی در اطلاع رسانی احترام بگذارند.
منبع:جرس-فیروزه رمضان زاده
امروز: رئیس شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران گفت: ابلاغ حکم 160 صفحه ای پرونده اختلاس از بیمه و استانداری به متهمان آغاز شد.
به گزارش مهر، قاضی مدیر خراسانی گفت: حکم مجازات متهمان پرونده 160 برگ است که در آن سه نفر از متهمان به حبس ابد محکوم شده اند. تعدادی دیگر از متهمان پرونده نیز به حبس وجریمه نقدی محکوم شدند.
وی با اشاره به اینکه از دیروز ابلاغ آن به متهمان و وکلای آنها آغاز شده ، افزود: متهمان و وکلای آنها باید با مراجعه به شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران حکم مجازات را دریافت کنند و 20 روز پس از آن فرصت دارند به حکم اعتراض کنند.
قاضی مدیر خراسانی درباره حکم پرونده های مطبوعاتی نیز گفت: پس از پایان رسیدگی به پرونده اختلاس از بیمه و ابلاغ رای متهمان ، احکام پرونده های مطبوعاتی نیز صادر خواهد شد.
رسیدگی به پرونده اختلاس از شرکت بیمه ایران و استانداری تهران از یکم خرداد ماه امسال در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. پیش از این نیز سه جلسه دادگاه در سال 89 برگزار شده بود که قاضی مدیر خراسانی رئیس شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران با توجه به نقص تحقیقات پرونده را به دادسرا بازگرداند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده 100 جلدی اختلاس از شرکت بیمه و استانداری با صدور کیفرخواستی 77 صفحه ای برای 78 متهم آن به دادگاه بازگردانده شد. در حالی که پرونده فساد بزرگ بانکی آخرین روزهای رسیدگی در دادگاه را سپری می کرد نخستین جلسه دادگاه اختلاس یکم خرداد با حضور 78 متهم برگزار شد.
با برگزاری 13 جلسه دادگاه طی 42 روز قاضی مدیر خراسانی و چهار قاضی مستشار پایان رسیدگی به این پرونده را اعلام کرده و از 12 تیر ماه برای صدور حکم وارد شور شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر