خبر به همین سادگی است: ۲۶ دانش آموز دختر بروجنی در بازگشت از سفر کاروان راهیان نور از مناطق جنگی در سانحه تصادف رانندگی فوت کردند. ساعت ۱۹:۴۵ دقیقه جمعه شب، بیست و هشتم مهرماه اتوبوس حامل دانشآموزان یک دبیرستان دخترانه بر اثر بارندگی از مسیر منحرف شده و پس از برخورد با کوه به انتهای دره سقوط کرده است.
این ۲۶ آمار نیست، جان انسان است؛ چه کسی پاسخگوی آن است؟
شعر زیر سروده ی فاطمه شمس، شاعر و وبلاگ نویس درباره ی دختران دانش آموزی است که به دلیل بی مسئولیتی عده ای که هر کدام تقصیر را به گردن فرد یا نهادی دیگر می اندازند جان خود را از دست دادند.
از زهر تلخ جام شهادت، نصیبشان
این کاروان که قاصد مرگ است جای نور،
این کاروان کور ِپر از راهیان گور
این کاروان که دخترکان مرا به باد…
این کاروان که دخترکان مرا به زور…
بلعید مثل مار سیاهی که تاج داشت
دزدید و برد تا ته جادرههای دور
از زهر تلخ جام شهادت، نصیبشان
از افتخارهای دروغینِ بی غرور
لعنت به دست خونی صیاد شهر باد
بر عشقمان ببین که چه گستردهاند تور
لعنت به جنگ و چنگ پر از مرگ جنگ باد
لعنت بر این زمین پر از مینِ بیعبور
افتاده جان مردم من دست قاتلان
یک مشت بیکفایت بیمغز بیشعور!
طرح از مانا نیستانی
کلمه- گروه بین الملل: پس از انفجار مرگباری که روز جمعه (۱۹ اکتبر/ ۲۸ مهر) در لبنان اتفاق افتاد و وسام الحسن٬ رئیس سازمان اطلاعات پلیس این کشور کشته شد، سعد حریری از رهبران مخالفان این کشور از مردم خواست تا در مراسم خاکسپاری وسام حسن شرکت کنند. این حادثه بیش از ۸۰ مجروح نیز بر جای گذاشت. این مرگبارترین بمبگذاری در لبنان در چهار سال اخیر بود. بر اساس ارزیابیهای اولیه٬ بمب به کار رفته در این حادثه وزنی در حدود ۶۰ تا ۷۰ کیلوگرم داشته است.
به گزارش کلمه، اپوزیسیون لبنان به رهبری سعد حریری نیز از شهروندان این کشور خواست که در این روز برای تشییع جنازه قربانیان به خیابانها بیایند و روز یکشنبه۳۰ مهر را روز خشم نامیدند.
روز یکشنبه ۳۰ مهر مراسم سوگواریای به مناسبت کشته شدن وسام الحسن، رئیس سازمان اطلاعات پلیس لبنان، در بیروت برگزار شد. به گزارش دویچه وله به نقل ازخبرنگار اشپیگل آنلاین، در پیرامون محله مرکزی پایتخت لبنان پرچمهای ملی این کشور در اهتزاز بودند. هزاران نفر از مردم برای شرکت در مراسم سوگواری و تشییع جنازه وسام الحسن به مرکز شهر آمده بودند. تابوتی که پیکر قربانی بمبگذاری را حمل میکرد نیز در پرچم لبنان پیچیده شده بود.
پیش از خاکسپاری پیکر وسام الحسن مراسمی در بزرگداشت او برگزار شد که در آن سیاستمداران، همسر و دو پسر او شرکت داشتند. در ابتدا وضعیت در بیروت آرام گزارش شده بود، پلیس در حالت آمادهباش به سر میبرد. هزاران نیروی امنیتی مسلح در سطح مرکز شهر پخش شده بودند. نیروهای پلیس و ارتش خیابانهای نقاط به لحاظ استراتژیک مهم پایتخت را مسدود کرده بودند.
پس از پایان مراسم سوگواری و تشییع جنازه صدها نفر از تظاهرکنندگان خشمگین به دفتر نخست وزیری در بیروت هجوم آوردند و کوشیدند داخل آن شوند. تظاهرکنندگان خواستار استعفای نجیب میقاتی شدند. پلیس برای پراکنده کردن آنان تیر هوایی و گاز اشک آور شلیک کرد.
وسام حسن به ائتلاف ١۴ مارس، از مخالفان سوریه و حزبالله لبنان نزدیک بود. پس از این انفجار، سعد حریری، رهبر این ائتلاف از نجیب میقاتی، نخستوزیر دولت ائتلافی، که حزبالله لبنان در آن دست بالا را دارد، خواسته بود که استعفا دهد. میقاتی دیروز اعلام کرد به درخواست رییسجمهور در مقام خود میماند.
رهبر اپوزیسیون لبنان، سعد حریری، از تظاهرکنندگان خواست آرامش خود را حفظ کنند. حریری که از طریق فرستنده تلویزیونی “فیوچر Future” برای تظاهرکنندگان پیام میفرستاد، گفت: «ما خواهان صلح هستیم. دولت باید کنار برود، ولی ما خواستار راهی صلحآمیز هستیم. من از همه کسانی که هم اکنون در خیابانها هستند میخواهم که آرامش خود را حفظ کنند.»
همچنین فؤاد سینیوره، نخست وزیر سابق لبنان، که همحزب حریری است حمله به مقر دولت و دفتر نخستوزیری را نامطلوب خواند.
روز شنبه نیز لبنانیها در واکنش به بمبگذاری خونین در بیروت به خیابانها ریخته و خواستار استعفای رئیس دولت شده بودند. اما نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان، پس از نشست اضطراری کابینه اعلام کرد که بخاطر مصالح ملی و درخواست رئیسجمهور در سمت خود میماند.
شوک انفجار مرگبار روز جمعه باعث شده است که ترس از برپایی جنگی داخلی افزایش پیدا کند. در روز شنبه در بسیاری از نقاط لبنان ناآرامیهایی بروز کرد. تظاهرکنندگان راههای منتهی به فرودگاه بینالمللی بیروت را مسدود کردند و خیابانهای شهر بندری طرابلس را بستند.
تظاهرات و مسدود کردن خیابانها از دره بقاع در شرق و شهر صیدون در جنوب گزارش شده است. در روستایی در دره بقاع سربازان به تظاهرکنندگانی شلیک کردند که خیابانی را مسدود کرده بودند و به گزارش شاهدان عینی موجب زخمی شدن دو نفر شدند.
اما خشونت این گروه متوجه رژیم سوریه نیز هست که به باور آنان پشت پرده بمبگذاری روز جمعه در بیروت است. ادامه درگیریها در سوریه، این نگرانی را به وجود آورده که تنش به لبنان سرایت کند. لبنان، که سابقه یک جنگ داخلی ۱۵ ساله را نیز دارد، به دو دسته مخالفان و موافقان اسد تقسیم شده است. سوریه پس از جنگ داخلی لبنان نقشی کلیدی در این کشور بازی میکرد و مطابق توافق با دولت لبنان در این کشور نیروهای نظامی داشت. سوریه در پیامد سوءقصد سال ٢٠٠۵ به رفیق حریری، نخستوزیر اسبق، ناچار شد نیروهای خود را از لبنان خارج کند.
وسام الحسن به عنوان چهرهای مخالف سازمان شیعه حزبالله و رژیم در سوریه شناخته شده بود. او دستور بازجویی از وزیر سابق اطلاعات لبنان، میشل سماحه، را داده بود که یکی از متحدان نزدیک رژیم سوریه بوده است.
سماحه در ۹ اوت دستگیر و بخاطر طراحی عملیات تروریستی محکوم شد. به گفته محافل پلیس، او اقرار کرده بود که شخصا مواد منفجره را از سوریه وارد لبنان کرده است. بجز او علی مملوک، رئیس سازمان اطلاعات سوریه، نیز به طور غیابی محکوم شد.
برای اپوزیسیون سوریه تردیدی وجود ندارد که رژیم بشار اسد مسئول مرگ وسام الحسن است. الحسن یکی از منتقدان اصلی رژیم سوریه در لبنان بود. بخش بازرسیای که در پلیس زیر نظارت او کار میکرد در سال ۲۰۰۵ تاسیس شده بود و به مثابه وزنهای در برابر پلیس ارتش لبنان بود، نهادی که به آن به عنوان بازوی رژیم اسد در لبنان نگاه میشود.
نبیل عربی، دبیر اتحادیه عرب، اظهار امیدواری کرده که آرامش به لبنان بازگردد. او گفته است: “آنچه روی میدهد بسیار حساس است و من امیدوارم لبنانیها مثل همیشه از این دوران دشوار بگذرند.”
علی دایی سرمربی تیم فوتبال راهآهن با اشاره به اظهارات روز گذشته محمد رویانیان گفت: این آقا را به غیر از راهنمایی و رانندگی، جایی دیدهاید؟ تو هستی که توسط بنده ی خدا یک روز است به این فوتبال آمدهای و یک روز هم که آن بندهخدا برود میروی. من از یک من ریش تو نمیترسم. شما آمدهای کهکشان به راه انداختهای تا برای خودت تبلیغ کنی، این آدمها از کجاها آمدند، دایی از کجا آمده است. من از آن بالایی میترسم. در مسلمانی نباید به مردم دروغ بگویند.
به گزارش کلمه، علی دایی در پاسخ به این که اسطورههای پرسپولیس در این چند سال همیشه مورد هجمه قرار گرفتهاند، گفت: اول از همه بگویم نمیخواستم جواب این آقا را بدهم ولی فقط برای روشن شدن اذهان پرسپولیسیها حرف میزنم. همه علی دایی را میشناسند. این آقایانی که یکباره پیدا شدهاند و دایه مهربانتر از مادر شدهاند آیا به غیر راهنمایی و رانندگی در جایی دیگر آنها را دیدهاید؟ اگر به دنبال حقم هستم کسی باید ناراحت شود؟ هرچه دارم از خداست. من توانایی داشتم در سال ۹۳ بهترین گلزن مقدماتی جام جهانی شدم.
وی افزود: اگر پرسپولیس ۲۰ تومان به من داده، ۱۰ برابرش را از طریق ترانسفر به این تیم برگرداندم. یاخدا و یازهرا گفتنم را رقص و پایکوبی میدانی اما بدان مسلمانی به ریش نیست و اعتقاد به ریشه است. تو هستی که توسط بنده ی خدا یک روز است به این فوتبال آمدهای و یک روز هم که آن بندهخدا برود میروی. من از یک من ریش تو نمیترسم. شما آمدهای کهکشان به راه انداختهای تا برای خودت تبلیغ کنی، این آدمها از کجاها آمدند، دایی از کجا آمده است. من از آن بالایی میترسم. در مسلمانی نباید به مردم دروغ بگویند. شما نگاه کنید به امثال دایی بدهکار است اما میخواهد خودش را نشان بدهد و برای همین، قهرمان وزنهبرداری و پرتاب دیسک را به پرسپولیس میآورد. بدبختی ورزش ما همین است. آن بنده خدا برود تو هم رفتنی هستی اما امثال علی دایی و علی کریمیها در این کشور میمانند.
وی ادامه داد: باید یک خرده معرفت داشته باشید و مرد باشید. ادعا میکنید فوتبال ما ناپاک است و میخواهیم جلوی خیلی چیزها بایستیم. نمیتوانید علی کریمی و علی دایی را خراب کنید. گندهتر از تو هم نمیتواند دایی را خراب کند. هیچ احدی نمیتواند مرا خراب کند؛ تا زمانی که آن بالایی نخواهد.
این اظهارات علی دایی در نشست مطبوعاتی در واکنش به سخنان رویانیان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بود که خطاب به علی دایی گفته بود: آقای عزیز! قلب تو برای خودت میتپد نه پرسپولیس و بارها این موضوع را ثابت کردهای.
محمد رویانیان در گفتوگو با فارس، درباره تهدید علی دایی مبنی بر شکایت از پرسپولیس بابت ندادن طلبش عنوان کرده بود: برادر پرسپولیسی که تا فصل گذشته در این تیم حضور داشتی و خیلی از موفقیتهای خود را از پرسپولیس داری و همیشه در حرفهایت خودت را مدیون این تیم میدانستی؛ باعث تاسف است که برخی حرفها را به زبان میآوری.
وی مدعی شده بود: عزیز پرسپولیسی! تمام شهرت و درآمد خود را از پرسپولیس داری، تمام موفقیت خود و رفتن به تیمهای خوب اروپایی را از پرسپولیس داری اما تاکنون حرمتها را نگه نداشتی در حالی که ما این کار را انجام دادیم.
رویانیان تاکید کرد: باز هم بر حسب وظیفه باید حرمت شما را نگه دارم اما این را بدان که هر چه داری از پرسپولیس است و نباید گذشته خود را به راحتی فراموش کنی. آقای عزیز! لطفا در مصاحبههایت همه چیز را رعایت کن و حرمت پیراهن بزرگ پرسپولیس را نگه دار.
مدیرعامل پرسپولیس خاطرنشان کرد: آقای عزیز! شما حق داری از پرسپولیس بابت پولت شکایت کنی، شما حق داری از تیمی که همه زندگی و دارایی خود را مدیون آن هستی شکایت کنی، ما حرمت شما را بر حسب وظیفه نگه میداریم و این وظیفه ما است اما نباید فراموش کنی فصل گذشته وقتی که پرسپولیس را شکست دادی، چگونه مقابل هواداران ناراحت و غمزده ما، بالا و پایین میپریدی و شادی میکردی؛ آن وقت نشان میدادی قلبت با پرسپولیس است؟!
وی افزود: آقای عزیز! قلب تو برای خودت میتپد نه پرسپولیس و بارها این موضوع را ثابت کردهای. امیدوارم بیشتر موفق باشی و خدا بیشتر به شما بدهد اما نباید خیلی از مسائل را فراموش کنی.
یکی از نمایندگان مجلس این امر را در گفته های خود تایید کرده است که در صورتی که نظر رهبری عدم برگزاری جلسه طرح سوال از رییس دولت باشد شک نکنید نمایندگان طرح سوال را پس خواهند گرفت.
به گزارش کلمه، در حالی که همزمان با سفر رهبری به خراسان و توصیه های وی مبنی بر عدم اختلاف بین قوا تا انتخابات پیش رو، پیش بینی می شد طرح سوال از رییس دولت منحل شود، جعفرزاده ایمن آبادی یکی از اعضای طراح سوال از رییس دولت گفته است در صورتی که نظر رهبری بر عدم طرح سوالات باشد، بدون شک این طرح را لغو می کنیم.
نماینده رشت در مجلس در گفتگو با فرارو، در مورد کاهش و پس گرفته شدن امضاهای طرح سوال از رییس دولت گفت: بر اساس قانون طرح سوال از رییس جمهوری تا پیش از ارسال به کمیسیون مربوطه برای بررسی اولیه سوالات نمایندگان با حضور نماینده رییس جمهوری در کمیسیون تخصصی امکان کم و زیاد شدن دارد.
وی افزود: با این حال پس از ارسال طرح سوال به کمیسیون تخصصی توسط هیات رییسه مجلس، دیگر امکان کم و زیاد شدن امضای نمایندگان وجود ندارد و رایزنی های با نمایندگان برای باز پس گرفتن امضای خود بی فایده است.
وی می گوید این طرح با ۱۰۲ امضا تقدیم هیات رییسه شده و به احتمال فراوان پیش از ارجاع به کمیسیون های مربوطه همان ۱۰۲ سوال را داشته است. این نماینده معتقد است بعید است که تغییرات کوچک در امضاها مانع برگزاری جلسه سوال از احمدی نژاد شود.
ایمن آبادی می گوید تنها در صورتی که طرح خلاف منافع ملی تشخیص داده شود از آن جلوگیری خواهد شد. عضو کمیته طرح سوال از رییس جمهوری گفت: در صورتی که نظر مقام معظم رهبری عدم برگزاری جلسه طرح سوال از رییس جمهوری باشد شک نکنید امضا کنندگان طرح سوال از رییس جمهوری طرح سوال را پس خواهند گرفت.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس با اشاره به برگزاری جلسه طراحان سوال از رییس جمهوری گفت: فردا (یکشنبه) طراحان سوال از رییس جمهوری جلسه ای را برگزار خواهند کرد که پس از کسب نظر از دفتر مقام معظم رهبری، درباره این طرح تصمیم گیری خواهد شد.
پیشتر کلمه گزارشی تفصیلی در این مورد منتشر کرد که در آن اشاره شده بود که به نظر می آید تذکرات رهبری در سفر به خراسان عاملی برای لغو طرح سوال از رییس دولت در مجلس شود.
در عین حال پزشکیان نماینده تبریز در مجلس نهم درخصوص این صحبت رهبری مبنی بر دعوت به آرام نگه داشتن فضای کشور اظهار داشت: طرح سوال از رئیس [دولت] در کشور آرامش را بر هم نمیزند و افراد نباید کلام رهبری را تفسیر دلخواه کنند.
پزشکیان در همین زمینه به ایلنا گفته که رهبری از نمایندگان مجلس میخواهد که طبق قوانین و مقررات عمل کنند. باید آرامش در کشور باشد. اما این طورنیست که گفته باشند کسی به وظیفهاش عمل نکند.
عضو کمیسیون پزشکی در مجلس نهم تصریح کرد: رهبری همیشه به همه توصیه میکنند که وظیفه خود را انجام دهند. از این رو وظیفه نماینده نوشتن و نظارت بر قانون است.
وی افزود: نماینده میتواند اگر کسی قانون را درست اجرا نکرد وارد عمل شود.
نماینده تبریز یادآور شد: اگر کسی خلاف قانون عمل کردو مجلس واردعمل نشد آیا رهبری سوال نمیکنند که چرا وظیفه خود را انجام ندادید؟
پزشکیان گفت: از آنجایی هم که سوال از رئیس جمهور از اختیارات مجلس است قطعا نمایندگان میتوانند از این اختیار برای در مسیر قانون قرار دادن رئیس جمهور استفاده کنند.
سیدحسین رونقی، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به رهبری نوشته است: من هم بسان همه مردم ایران از این گونه برخوردهای غیر مسوولانه ناراضی و ناراحت هستم و نیز از اینکه هم میهنانم در سرمای شدید بدون هیچ سرپناهی زندگی میکنند، از اینکه با انواع بیماریها دست و پنجه نرم میکنند و با هزاران مشکل روبرو هستند در رنجم. اطلاع دارید مسوولانی که همچنان در خانههای گرم خود نشستهاند و درباره بازسازی خانههای زلزله زدگان وعدههای دروغین میدهند. هنوز حتی نتوانستهاند برای این مصیبت دیدگان کانکس تهیه کنند؟ و اطلاع دارید که بخاطر یک سیلاب تعدادی از هم میهنان شمالیمان جانشان را از دست دادهاند و بسیاری بیپناه ماندهاند؟
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی در نامه خود با بیان اینکه “اطمینان دارم با هر قضاوتی که نسبت به امثال من در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، حداقل عدهای از مسولان سیاسی کشور هستند که اذعان کنند انگیزههای ما که پذیرفتهایم دوران جوانی خویش را درزندان سر کنیم، چیزی جز سربلندی و پیشرفت ایران عزیزمان نیست.” آورده است: آنچه بر امدادگران و نیروهای داوطلب و مردمی رفت یکی از تاسف بارترین پرونده ها در اسناد قوه قضایی جمهوری اسلامی است. آیا شما باور می کنید که هنوز هم امدادگران بازداشت شده را تهدید و وادار به سکوت می کنند تا از حقوق خود دفاع نکنند و از ظلم ها و قانون شکنی ها پرده برندارند. پیش از آن نیز در اداره اطلاعات تبریز و پلیس اطلاعات و امنیت به عقاید بسیاری از امدادگران توهین شد، روزهای بسیاری را به صورت غیرقانونی و بدون تفهیم اتهام در بدترین وضع و زیر فشارهای غیر انسانی در بازداشت به سر بردند.
سیدحسین رونقی ملکی از بازداشت شده های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد. او پس از مدت ها تعلل و معطلی و پس از چند مرحله اعتصاب غذا و دارو، در نهایت چند هفته پیش به مرخصی درمانی آمد که به بازداشت وی در کمپ کمک رسانی به زلزله زدگان منتهی شد.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
و هر کسی کارهای شایسته انجام دهد و مومن باشد، نه از ستمی میترسد و نه از آسیبی.
و من یعمل من الصالحات و هو مومن فلا یخاف ظلما و لا هضما – ۱۱۲ / طه
جناب آیت الله خامنهای
با سلام و عرض ادب
من سیدحسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ به این گمان که حضرتعالی با دغدغه آشنایی مستقیم با مشکلات و رنج های مردم و کوشش در بهبود نسبی زندگی و معیشت آنها به شهرها و استان های کشور سفر میکنید، این نامه را مینویسم. اطمینان دارم با هر قضاوتی که نسبت به امثال من در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، حداقل عدهای از مسولان سیاسی کشور هستند که اذعان کنند انگیزههای ما که پذیرفتهایم دوران جوانی خویش را درزندان سر کنیم، چیزی جز سربلندی و پیشرفت ایران عزیزمان نیست.
جناب آیت الله خامنهای
تابستان امسال زلزلهای در آذربایجان رخ داد که تن هم میهنانمان را تا به امروز به لرزه انداخته است. پس لرزهها، سرمای شدید و بیتدبیری و وعدههای دروغین مسوولان نیز درد این مصیبت دیدگان را دو چندان کرده است. آنگونه که وزیر بهداشت و استاندار آذربایجان شرقی عنوان کردهاند: “با گذشت بیش از دو ماه از وقوع زلزله ۱۲۰ هزار نفر در مناطق زلزله زده در سرمای شدید زیر چادر اسکان موقت زندگی میکنند، بسیاری از زلزله زدگان از ابتداییترین امکانات همچون حمام و توالت و لوازم گرمایشی محروم هستند. بیماری های عفونی، پوستی و… سلامت آنها را تهدید میکند.”
این در حالی است که بسیاری از مسوولان نظام با هزینههای گزاف به سفرهای استانی یا به همراه خانوادههای خود به سازمان ملل میروند و هزینههای بسیاری صرف سوریه، عراق، لبنان و دیگر کشورها میشود. آیا همانگونه که معاون اول آقای احمدینژاد عنوان کرده بود مناطق زلزله زده ظرف دو ماه بازسازی شد؟
جناب آقای خامنهای
آیا سفر آقای احمدینژاد در زمان وقوع زلزله به مکه، در کنار بیتفاوتی غیرقابل توجیه صدا و سیما نسبت به این واقعه تلخ و به گونهای امنیتی با آن برخورد کردن و بازداشت امدادگران و نیروهای داوطلب مردمی، بیانگر بیتفاوتی مسوولان جمهوری نسبت به مردم ایران و واقعه زلزله آذربایجان نبود؟ آیا این امر بیانگر فاصله بین مردم و حاکمیت نیست؟ طبیعی است که من هم بسان همه مردم ایران از این گونه برخوردهای غیر مسوولانه ناراضی و ناراحت هستم و نیز از اینکه هم میهنانم در سرمای شدید بدون هیچ سرپناهی زندگی میکنند، از اینکه با انواع بیماریها دست و پنجه نرم میکنند و با هزاران مشکل روبرو هستند در رنجم. اطلاع دارید مسوولانی که همچنان در خانههای گرم خود نشستهاند و درباره بازسازی خانههای زلزله زدگان وعدههای دروغین میدهند. هنوز حتی نتوانستهاند برای این مصیبت دیدگان کانکس تهیه کنند؟ و اطلاع دارید که بخاطر یک سیلاب تعدادی از هم میهنان شمالیمان جانشان را از دست دادهاند و بسیاری بیپناه ماندهاند؟
جناب آیت الله خامنهای
شاید به حضرتعالی اطلاع نداده باشند که حضور امدادگران و نیروهای داوطلب مردمی فارغ از هر مرام و عقیدهای در مناطق زلزله زده از اولین ساعات چشمگیر و غیر قابل انتظار بود. داوطلبانی که زندگی روزانه خود را رها و جلیقه امدادگر بر تن کرده بودند و در امدادرسانی فراتر از مسوولان تلاش میکردند به گونهای که به گفته نماینده مردم تبریز آقای پزشکیان مردم در کمک به زلزله زدگان از مسوولان جلوتر بودند. اما پاسخ بسیاری از این نیروها و امدادگران داوطلب و مردمی، ضرب و شتم و بازداشت غیرقانونی توسط نیروهای لباس شخصی و اداره اطلاعات تبریز بود.
باورم این است سرچشمه همه این بیعدالتیها قوه قضاییه است که بجای حمایت از امدادگران و فعالیتهای قانونی و بشر دوستانه آنها، تن به نفوذ نهادهای امنیتی و اطلاعاتی داد و همگام با آنها به گفته خودشان برای امدادگران بیگناه بدون هیچ دلیل و توجیه مشخصی پرونده سازی کرد و آنها را روانه زندان نمود. ما هر چه فکر میکنیم، در نمییابیم چرا باید مزد کمک به هم میهنان رنج دیدهمان زندان باشد؛ شاید جنابعالی بعنوان رهبر جمهوری اسلامی برای این سوال پاسخی بیابید. اما در عین حال و در کنار همه مصیبتها زلزله آذربایجان نشان داد هنوز حس نوع دوستی ما ایرانیان در زلزلههای رودبار و بم فراموش نشده است و بر همه ثابت شد که براستی آذربایجان پاره تن ایران است.
جناب آیت الله خامنهای
آنچه بر امدادگران و نیروهای داوطلب و مردمی رفت یکی از تاسف بارترین پروندهها در اسناد قوه قضایی جمهوری اسلامی است. آیا شما باور میکنید که هنوز هم امدادگران بازداشت شده را تهدید و وادار به سکوت میکنند تا از حقوق خود دفاع نکنند و از ظلمها و قانون شکنیها پرده برندارند. پیش از آن نیز در اداره اطلاعات تبریز و پلیس اطلاعات و امنیت به عقاید بسیاری از امدادگران توهین شد، روزهای بسیاری را به صورت غیرقانونی و بدون تفهیم اتهام در بدترین وضع و زیر فشارهای غیر انسانی در بازداشت به سر بردند. بازجویان به تفتیش عقاید پرداختند و با ورود به خصوصیترین مسایل امدادگران آنها را وادار به اعترافات غیرواقعی و خلاف کردند. ضرب و شتم امدادگران برای کسب اعترافات غیرواقعی از تلخترین رخدادها بود و تلخی آن در سوابق برخورد نهادهای اطلاعاتی، امنیتی فراموش نخواهد شد.
جناب آقای خامنهای
اینجانب در میان امدادگرانی بودم که به خاطر نوع دوستی و انسانیت و کمک به مردم بیپناه بازداشت شدند و توهینهای بسیاری را تحمل کردند. بارها تهدیدمان کردند که خانواده و اطرافیانمان را نیز بازداشت میکنند. این در حالی بود که من شخصا برای مرخصی خارج از زندان بودم و بنا به وظیفه انسانی و ملی فرصت به دست آمده برای رسیدگی به کارهای شخصی و معالجاتی خود را رها کرده، برای کمک به زلزله زدگان شتافتم اما با برخورد خودسرانه و غیرقانونی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی مواجه شدم و بر اثر ضربات وارده به هنگام بازداشت بشدت از ناحیه کلیه آسیب دیدم. نمیدانم این درخواست نابجایی است اگر به عنوان رهبری این نظام از جنابعالی بخواهم که ماموران و مسوولان قانون شکن و قانون گریز، قضات ناعادل و آنان که دروغ پراکنی میکنند را به فرض صحت مطالب عنوان شده در این نامه به میز محاکمه یک دادگاه مستقل بسپارید؟ و بیشتر از پیش به وضعیت بد زلزله زدگان بیپناه در سرما رسیدگی کنید؟ آنچه مسلم است حکومت باید در برابر قانون سر فرود آورد. اما اگر حاکمیتی از قانون بگریزد و شهروندان را از مزایا یا حقوق مصرح قانون محروم کند و اگر شهروندان خود را در معرض بیعدالتی و عدم امنیت ببینند شکاف بیاعتمادی میان مردم و حاکمیت پدید میآید. متاسفانه این است آنچه امروز همگان شاهد آن هستیم.
بنی آدم از اعضای یکدیگرند
که درآفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگرعضوها را نماند قرار
توکه از محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
با احترام
سیدحسین رونقی ملکی
بند ۳۵۰ – زندان اوین
کلمه – گروه اجتماعی: سپاه و بسیج دانش آموزی فقط به این فکر می کردند که آمار راهیان نور را بالا ببرند. آموزش و پرورش به این فکر می کرد که بسیج و سپاه را از خود ناراضی نکند. مدیر به این که آموزش و پرورش توبیخش نکند، و والدین به این که نمره آمادگی دفاعی فرزندانشان کم نشود. هیچ کس به فکر جان این دختران نبود. همه به فکر آمار و نمره و امتیاز و اعتبار خود بودند.
به گزارش کلمه، هیچ کس به فکر جان این دختران نبود، برای همین است که حالا هم هیچ کس مسئولیت نمی پذیرد. این جان نیست که ارزش دارد، آمار است که ارزش دارد. آن هم نه عدد و رقم هایی در حد ۲۶ و ۴۴، بلکه هزاران و میلیون هایی که آمار راهیان نور باشد و گزارش به مقام های بالا درباره میزان توجیه ایدئولوژیک بچه های این سرزمین آن هم نه برای دین و مملکت که برای مطامع جناحی و فردی. آمار است و نگاه به بالا، سلسلطه مراتب و فرمانبرداری و نفر؛ نظامی گری. برای همین است که رئیس سازمان بسیج دانش آموزی به راحتی آب خوردن دروغ می گوید و ادعا می کند همه مسائل ایمنی رعایت شده، حال آنکه بازماندگان حادثه می گویند ترمز اتوبوس بریده بوده و حتی طبق پروتکل های خود آموزش و پرورش نباید وسیله نقلیه اردوها شب حرکت کند. به همین سادگی است که حادثه اتفاق می افتد.
خبر به همین سادگی است: ۲۶ دانش آموز دختر بروجنی در بازگشت از سفر کاروان راهیان نور از مناطق جنگی در سانحه تصادف رانندگی فوت کردند. ساعت ۱۹:۴۵ دقیقه جمعه شب، بیست و هشتم مهرماه اتوبوس حامل دانشآموزان یک دبیرستان دخترانه بر اثر بارندگی از مسیر منحرف شده و پس از برخورد با کوه به انتهای دره سقوط کرده است.
سرنشینان این اتوبوس همگی از دانشآموزان و معلمان دبیرستان دخترانه پاسداران عفت شهر بروجن، از توابع استان چهارمحال و بختیاری بوده اند و اعزام این دانشآموزان به اردوی راهیان نور، به عنوان بخشی از واحد درسی آمادگی دفاعی بوده است. در واقع چند سالی است که سفرهای کاروان های راهیان نور با حوادثی اینچنین رو به رو می شوند و عده ایی جان خود را از دست می دهند. مساله ایی که تا پیش از این امری فرهنگی و داوطلبانه بود، امروز تبدیل به موضوعی تبلیغاتی و اجباری شده و هر سال با اختصاص میلیاردها تومان بودجه، ده ها هزار تن از دانشجویان و دانش آموزان و کارمندان، یا با سیاست های تشویقی و یا به صورت اجباری و با اختصاص قسمتی از نمرات درسی، به مناطق جنگی برده می شوند.
در رابطه با حادثه اخیر نیز گفته می شود که دانش آموزان برای ۱۰ نمره از درس آمادگی دفاعی عازم این سفر شده بودند. بر اساس گزارش خبرگزاری ها، قربان عبدالهینیا، پدر یکی از آسیب دیدگان دراین حادثه گفته است: “بچهها برای درس “آموزش دفاعی” از طرف مدرسه به شلمچه اعزام شده بودند. چرا باید چنین درسی برای بچهها بگذارند و آنها را به راه دور بفرستند و بگویند اگر به این اردو نروید ۱۰ نمره از این واحد درسی شما حذف میشود؟" الناز علایی یکی دیگر از دانشآموزان حادثهدیده به ایسنا میگوید: “برای شام نزدیک سد کارون سه پیاده شدیم و بعد از شام دوباره حرکت کردیم. راننده آرام رانندگی میکرد و سرعت زیادی نداشت ولی ناگهان دیدیم که کنترل اتوبوس را از دست داد.”
قربان عبدالهینیا، پدر مهسا که اکنون در بخش بستری است و از ناحیه مهرههای کمر و گردن دچار آسیبدیدگی شدید شده است، بسیار نگران و ناراضی است، میگوید: "من در ساعت ۲۰:۰۸ با دخترم تماس گرفتم، مهسا تلفنش را جواب داد و من از پشت تلفن میشنیدم که دوستان دخترم فریاد میکشند، از او پرسیدم چه شده؟ و مهسا گفت، راننده نمیتواند ترمز بگیرد و اتوبوس نمیایستد.”
سایت خبر آنلاین درست یک روز قبل از حادثه اخیر، به انتشار انتقاد والدین یک دانش آموز اهل شهرری و پاسخ آموزش و پرورش در این زمینه پرداخته و از قول والدین این دانش آموز نوشت که: “دبیرستان دخترانه حضرت مریم در شهرری ناحیه دو بالاجبار دختران دوم دبیرستان را به اردو های ۵ روزه راهیان نور می برد و در جلسه ای که به همین منظور تشکیل شد ما والدین را تهدید کردند که ۱۰ نمره درس دفاعی مربوط به این سفر است و به نوعی با زور از والدین امضا گرفتند. بعضی از ما والدین واقعا راضی به این سفر اجباری فرزندانمان نیستیم و به سازمان بازرسی کل کشور شکایت می بریم و تا اخر هم پای شکایتمان می مانیم. این سفر اجباری تجاوز به حریم خصوصی و حقوق خانواده است.”
در پاسخ به مشکل مطرح شده قاسم مستقیم مدیر کل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش نیز پاسخ داد: “این اردو جزو درس دفاعی دانش آموزان است و در سال گذشته حدود یک میلیون دانش آموز از این مناطق جنگی بازدید کردند اما با این حال اگر دانش آموزی مورد و یا مشکلی دارد می تواند با مدیر مدرسه ویا با شماره ۸۸۸۰۰۲۱۵ تماس بگیرد تا مشکلش حل شود و در عین حال مدیران مدارس هم باید این موضوع را درک کنند که شاید واقعا بعضی از دانش آموزان مشکلی برای رفتن به این اردوها داشته باشند.”
از طرفی دیگر حمید رضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به دلیل واژگونی اتوبوس دانش آموزان و مرگ آنها گفت: “بروید از مسوولش بپرسید.” هرچند که پس از واکنش تند رسانه ها به چنین پاسخی، وزارت آموزش و پرورش بالاخره خود را مسوول و پاسخگو دانست و وزیر آموزش و پرورش دراین باره گفت: “من در همان ابتدای حادثه هیئتی مرکب از سه معاون وزیر و مدیر کل حراست وزارت آموزش و پرورش را مامور کردم تا در استانهای خوزستان و چهار محال و بختیاری حاضر شده و ضمن بررسی موضوع و مذاکره با مسوولان استانی ستاد راهیان نور و همچنین همکاران آموزش و پرورش استان ها و بسیج در خصوص جزئیات ایاب و ذهاب دانش آموزان و علل حادثه، گزارش دقیقی را تهیه و به اطلاع هموطنان گرامی برسانیم تا مطابق این گزارش که از مسوولان ذیربط اخذ شده است، اطلاع رسانی و گزارش داده شود.”
نماینده اردل و فارسان نیز در ارتباط با این حادثه و سهل انگاری مسوولان گفت: “جای تاسف است که در کشور ما نخبگان همچون گل پرپر میشوند و کسی پاسخگوی این فاجعه ملی نیست. پارسال اتفاق مشابهی همچون سقوط اتوبوس حامل دانش آموزان برای دانشجویان نخبه دانشگاه فردوسی مشهد رخ داد و کسی پاسخگو نبود. سال قبل نیز ۲۲ معلم جوان در راه راهیان نور جانشان را دادند و همه مردم را داغدار کردند. کدام مسوول در این رابطه تذکر کتبی گرفت. اگر همین راه این طور طی شود اینگونه سوانح دلخراش تکرار میشود و کسی هم پاسخگو نیست.”
این نماینده مجلس همچنین خطاب به نقدی، رییس سازمان بسیج مستضعفین نیز گفت: “درست است که از برکت خون شهدا ما اکنون در اینجا هستیم ولی باز هم سوال ما این است که آیا جادههای کشور ظرفیت رفت و آمدها برای اردوهای راهیان نور را دارد.” وی تصریح کرد: “متاسفانه هیچ مسئولی عذرخواهی نمی کند و مسئولیت را بر عهده نمی گیرد، وزیر آموزش و پرورش بگوید آیا راضی می شود بچه خودش در این مسیر از دست برود و جسد او را تحویل بگیرد، سردار نقدی بگویند آیا پاسخگوی این حوادث جانگذار هستند؟! آقای نیکزاد و نامجو پاسخ دهند چرا قبل از ایجاد جاده و پل به آب گیری سد اقدام می کنند که موجب گسیل شدن بار ترافیکی به این جاده ها می شود.”
از طرفی دیگر نائب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتگو با مسیح علی نژاد، روزنامه نگار در واکنش به کشته شدن دانش آموزان بروجنی در سفر کاروان راهیان نور به مناطق جنگی گفت: “مسولان نباید از کنار خون فرزندان مان به راحتی عبور کنند، چون بحث راهیان نور به عنوان درس هم مطرح شده است، بنابراین مدیرانی که چنین برنامه ریزی برای فرزندان ما کردند باید همه جوانب را به صورت سنجیده و حساب شده در نظر می گرفتند و باید پاسخگو باشند. “او در این گفت و گوی تلفنی تاکید می کند که از جانب مجلس و نمایندگان این قضیه قابل پیگیری است و نمایندگان مجلس در این زمینه واهمه ای از وزیر و یا مدیرنخواهند داشت.”
این گفت و گو را از اینجا بشنوید.
یکی از شهروندان ساکن بروجن نیز که با خانواده های کشته شده ها و زخمی های اردوی دانش آموزی راهیان نور از نزدیک دیدار کرده است نیز در گفت و گو با علی نژاد می گوید: وضعیت خانواده ها اصلا قابل تصور نیست، شش نفر از کسانی که پر پر شدند، تک فرزند خانواده های شان بودند، در میان زخمی ها چهره برخی از دختران که در این حادثه زخمی شده اند عیب پیدا کرده، ما خواستار این هستیم که ابتدا مسولان تمامی حقوق این خانواده ها اعم دیه، بیمه و غیره را تامین کنند، مسولان باید تعهد بدهند که جراحی زخمی ها در اولین فرصت به شکل درستی ا انجام شود تا حداقل این زخمی ها که خواهران همه ما هستند دچار نقص عضو نشوند و همچنین باید باید با مسببین اصلی حادثه برخورد جدی صورت گیرد.
او با بیان اینکه اگر در این حادثه فرزند یکی از مسولان کشته می شد، حتما زمین و زمان را به هم می دوختند، دخترانی که پرپر شدند، هم شهری های ما هستند و ما به آنها مدیون هستیم آنها به کمک نیاز دارند؛ می افزاید: هیچ کدام از اتوبوس ها کمربند ایمنی و امکانات ایمنی نداشتند. نقص فنی اتوبوس که ترمز آن بود از قبل اعلام شده بود. جاده هم خطر ناک بود و قوانین خود سیستم آموزش و پرورش برای اردو این است که اتوبوس حامل دانش آموز نباید در شب حرکت کند.
این گفت و گو را هم از اینجا بشنوید
پس از کشته شدن ۲۶ دختر دبیرستانی در تصادف اتوبوس اردوی بازدید از مناطق جنگی، گزارش رسانه های مختلف حکایت از حضور پرشمار نیروهای امنیتی در شهرستان بروجن برای برخورد با اعتراضات احتمالی در این شهرستان دارد. گفته می شود که فضای شهر بروجن امنیتی شده و ماموران اطلاعات و بسیج برای جلوگیری از اعتراضات احتمالی خانواده های داغدار در تمام شهر حضور دارند. براساس گزارش ها همچنین خانواده های داغدار به همراه مردم شهر در مقابل سپاه شهر بروجن تجمع کردند که ماموران امنیتی خانواده های کشته شدگان را به داخل ساختمان بردند.
علی نجاتی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه بر اساس احضاریهای که سه روز پیش به وی ابلاغ شده بود روز شنبه ۲۹ مهر ماه، در شعبه اول دادیاری دادگستری شهرستان شوش حاضر شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
به گزارش تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران، در این دادگاه به علی نجاتی اعلام شد: شما بر اساس مستندات سی دی ایی که بر روی پرونده همسرتان است سال گذشته به کردستان رفته و در آنجا سخنرانی کرده و ترانه حماسی و تحریک کننده «دایه دایه وقت جنگه» را خواندهاید.
علی نجاتی نیز اعلام کرد: ما در یک جمع بزرگ خانوادگی حضور داشتیم و در چنین جمعهایی طبیعی است که آدمها صحبت بکنند یا آواز بخوانند، اینکه جرمی نیست.
در ادامه این بازجویی از سوی دادیار شعبه یک دادگستری شهرستان شوش، وی با تعیین وثیقه ده میلیون ریالی برای آزادی علی نجاتی اعلام کرد ما این سی دی را جهت تحقیقات و تکمیل پرونده به دادگستری استان کردستان خواهیم فرستاد و چنانچه دادگستری این استان قصد محاکمه شما را در آنجا نداشته باشد همینجا به پرونده شما رسیدگی خواهیم کرد.
به گزارش کلمه علی نجاتی در هفتههای گذشته پس از اتمام دوره محکومیت حبس یک سالهاش آزاد شده بود و هنوز یک ماه از آزادی وی نمیگذرد که دوباره او را احضار کردهاند. علی نجاتی در دوران حبس به بیماری قلب مبتلا شده بود و مجبور به جراحی قلب و بستری در بیمارستان شده بود. در ایام محبوس بودن این فعال کارگری، دو اتحادیه بین المللی کارگری در نامهای به دبیر کل سازمان بین المللی کار، آی ال او، از وی حمایت کردند. «فدراسیون بین المللی کارگران صنایع غذایی، کشاورزی و خدماتی» و «کنفدراسیون بین المللی اتحادیههای کارگری» در شکایت نامه خود از جمهوری اسلامی ایران از دبیر کل سازمان بین المللی کار خواسته بودند تا این سازمان در بالاترین سطح برای اطمینان یافتن از سلامتی آقای نجاتی و آزادی او اقدام کند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران در بیانیهای ضمن محکوم کردن این اقدام نوشت: اتهامات وارده بر علی نجاتی آنچنان یک بهانه جویی ساده انگارانه است که هیچ چیزی جز تداوم آزار و اذیت این فعال کارگری توجیه گر برگزاری چنین دادگاهی برای وی نیست. این یک پرونده سازی آشکار و ناشیانه بر علیه علی نجاتی است و ما در اتحادیه آزاد کارگران ایران، آنرا قویا محکوم میکنیم.
بر اساس این بیانیه بر پایه ی تشکل کارگری و اعتراض کارگران به وضعیت مشقت بار کنونی یکی از پایهایترین حقوق انسانی طبقه کارگر ایران است و احضار و محاکمه کارگران معترض به هر بهانهای، خدشهای در تلاش و مبارزه ما کارگران در دفاع از زندگی و هستیمان وارد نخواهد کرد
کلمه – صحرا عابدی:
روز جمعه علم الهدی امام جمعه مشهد بار دیگر سخنانی را بر زبان آورد که حد نهایت استفاده ابزاری و غیر اخلاقی از علائق دینی مردم به نفع قدرت بود. به نوشته رجانیوز، او اظهار داشت: “آبروی امام حسین و امام زمان(عج)در روی کره زمین به این نظام وابسته است حالا خوب یا بد! با پیروزی این انقلاب، فرهنگ اهل بیت(علیهمالسلام) ۳۳ سال در دنیا توسعه پیدا کرده است و امروز آبروی اهلبیت(علیهمالسلام) به آبروی نظام گره خورده است.”
این عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه امروز اسلام در شرایط دیگری غیر از شرایط گذشته قرار دارد، بیان داشت: سخن بنده مسأله شعار و احساسات انقلابی نیست، مسأله یک واقعیت است؛ آبروی امام حسین و امام زمان(عج) در روی کره زمین به این نظام وابسته است، حالا خوب یا بد! با پیروزی این انقلاب، فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام ۳۳ سال در دنیا توسعه پیدا کرده است و امروز آبروی اهلبیت علیهمالسلام به آبروی نظام گره خورده است، از این جهت توسعه این نظام به توسعه فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام تبدیل شده است.”
امام جمعه مشهد در حالی این سخنان را بیان می کند که این روزها کمترین تشابهی می توان بین حکومت اسلامی و آنچه که سیره امامان خصوصا امام حسین(ع) بود، دید. در واقع می توان به جرات گفت این سخنان وهن امامان معصوم و راه حقی است که انتخاب کرده بودند. گره زدن امامی که برای اصلاح قیام کرد و آزادگی را انتخاب کرد کجا و دولت مردانی که هر روز یک فساد تازه اقتصادی و سیاسی آنها عیان می شود کجا؟
حیف که تریبون ها همه در دست آنها است که دین و مذهب را پوستین وارونه ای برای قدرت طلبی خود می خواهند. کاش کسی پیدا شود و به آقای علم الهدی بگوید: بس است! دست از سر امام حسین و کربلا بردارید. اینقدر از کیسه اسلام و مسلمانی و ائمه خرج نکنید و بیش از این تیشه به ریشه دین نزنید.
آقای علم الهدی! بهتر است شما همان قدرتتان را بچسبید و به فکر جمع آوری مال و ثروت باشید. شما و دوستان همفکرتان که جمهوریت نظام را از بین برده اید و از اسلامیتش هم اسمی به یادگار گذاشته اید و تا توانسته اید باورها و اعتقادات مردم را به بازی گرفته اید، حداقل دست از آنچه که مردم هنوز بهش باور دارند، بردارید و بیش از این باورهای تاریخی مردم و جوانان را سست نکنید.
هزار سال است که نام امام حسین(ع) و مرامش در تاریخ زنده است و هیچ نظام و حکومتی نتوانسته آن را از مردم بگیرد، که قیام حسین قیام آزادی خواهی بود و برپایی عدالت و از جنس مردم، پس آن را با پیوند زدن با آنچه که می تواند اشتباه کند و آلوده به فساد شود، گره نزنید.
امام جمعه مشهد خود را نوکر امام حسین می داند و می گوید: “امروز نوکر امام حسین علیهالسلام نمیتواند ببیند که آبروی امام حسین علیهالسلام دارد از بین میرود و خودش را کنار بکشد، اگر انسان یک طرفه به ساحت اهلبیت علیهمالسلام نگاه کند، اهلبیت علیهمالسلام او را رها میکنند، زیرا اهلبیت علیهمالسلام کسی را میخواهند که تا آخر پای نوکری بایستد و به درد آنان بخورد.”
اما به خدا قسم نوکری امام حسین با عربده کشی و گوساله خواندن منتقدین و مخالفین و شیعیان این امام همخوانی ندارد. چطور می توان از اهل بیت گفت و از سیره آنان پیروی نکرد، که آنان با مخالفینی که حتی بهشان دشنام می دادند به نرمی رفتار می کردند و صدای منتقدین را می شنیدند. چطور می توان از حسین (ع) گفت که در مقابل لشکری ایستاد و گفت: اگر دین ندارید آزاده باشید؛ و نه برای خلافت و قدرت که برای اصلاح دین و حکومت قیام کرد.
البته این تنها جفای این امام جمعه منصوب رهبری که همزمان عضو مجلس ناظر بر ایشان است، به امام حسین و نام و مرام او نیست. او سال گذشته نیز در ارتباط با اعتراضات مردم گفته بود: “کاری که در فتنه شد در کربلا نشد و آن کشتار و شهادتی بود که برای اهل بیت رخ داد. اگر ۹دی شکل نمی گرفت اتفاقاتی بدتر از آنچه اتفاق افتاد بر سر رهبری و انقلاب می آمد و مردم شاهد شنایعی بدتر از کربلا می شدند.”
آری، آقای علم الهدی! کاری که با مردم عزادار حسینی در عاشورای حسین شد، درست شبیه همان رفتاری بود که با خانواده امام معصوم شد، و با همراهان و رهروان آنان شد. ماشین نیروی انتظامی که از روی بدن جوانان این سرزمین رد شد، مردمی که از بالای پل به خیابان پرت شدند، گلوله هایی که شلیک شد و ….
آقای امام جمعه! لااقل از فرزند آن امام که مجاور او هستید، شرم کنید و دست از این شبیه سازی ها و سوء استفاده های تاریخی بردارید و قدرت طلبی خود و همفکرانتان را به امامان نچسبانید؛ که اگر قرار به شبیه سازی باشد مردم مظلوم ایران که این روزها نه مرغ دارند و نه پیاز برای اشکنه ی مورد توصیه شما، گفتنی های بیشتری خواهند داشت.
دنیای مردم را که نابود کردید؛ لااقل به دینشان رحم کنید. بگذارید همین اندک اعتقادی که مانده و باورهایی که هنوز در قلب و ذهن مردم این سرزمین است از بین نرود که آنها مدتهاست بین ارادت شما و ارادت خودشان به خدا و پیامبر و ائمه تفاوت قائل شده اند.
نماینده مردم کاشان در مجلس از عدم پرداخت حقوق معوقه کارگران در برخی از کارخانجات این شهرستان خبر داد و گفت: در حال حاضر قریب به ۳ هزار کارگر در کاشان با مشکلات اقتصادی و معیشتی فراوانی روبهرو هستند.
به گزارش ایلنا، عباسعلی منصوری آرانی در صحن علنی امروز -یکشنبه- مجلس در نطق میان دستور خود اظهار کرد: اگر امروز بخواهیم با اعتیاد، تهاجم فرهنگی و فساد اخلاقی به صورت جدی برخورد کنیم باید به فکر راهکارهایی در زمینه رفع بیکاری جوانان باشیم.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به مساله اشتغال جوانان در کشور خاطر نشان کرد: در هر خانوادهای اگر یک بیکار باشد همه خانواده نیز پژمرده هستند، چرا کشور ما با این همه منابع نمیتواند برای جوانان اشتغال ایجاد کند؟
نماینده مردم کاشان همچنین با اشاره به وجود ظرفیتهای بالای این استان تصریح کرد: انتظار مردم منطقه کاشان ارتقای این شهرستان به استان است. علاوه بر این نباید فراموش کرد که وجود صنایع مختلف کاشان را در جایگاه پایتخت صنعتی کشور قرار داده است.
وی افزود: متاسفانه با وجود ظرفیتهای اشاره شده، مردم منطقه کاشان از ناکارآمد بودن فرمانداری ویژه، بحران آب و عدم تخصیص آن بر اساس مصوبات، عدم فعال بودن منطقه ویژه اقتصادی، عدم احداث و فعالیت رادیو کاشان و عدم پرداخت حقوق معوقه کارگران کارخانجات رنج میبرند و در حال حاضر قریب به ۳ هزار کارگر با مشکلات اقتصادی و معیشتی فراوانی روبهرو هستند.
نماینده کاشان، آران و بیدگل در بخش دیگری از سخنان خود از رئیس دولت خواست تا به وعدهای که به کارگران حوزه انتخابیهاش داده بود عمل کند.
منصوری آرانی همچنین خواستار رسیدگی مسئولان در زمینه جادهای شهرستان راور شد و تاکید کرد: علاوه بر اینمسئله آب، کشاورزی، ورزش و اشتغال در مشکلات، دروازه ورودی کاشان نیاز به رسیدگی جدی دارد و راهاندازی قطار سریعالسیر بندرعباس ـ کرمان ـ یزد ـ کاشان ـ قم ـ تهران باید در دستور کار مسئولان قرار بگیرد.
نماینده کاشان، آران و بیدگل در مجلس با اشاره به مشکلات صاحبان صنایع کاشان افزود: شهرستان دارالشهدا آران و بیدگل این منطقه را به بهشت سرمایهگذاری ایران تبدیل کرده است و مردم این شهرستان با تشکر از وزیر کشور و هیئت دولت خواستار تصویب نمایندگی مستقل در مجلس هستند که انشاءالله همکاران دل خانواده شهدای این شهرستان را شاد کنند.
وی گفت: متأسفانه این شهرستان کویری در بنبست قرار دارد و برای خروج از آن باید از این شهرستان جادهای به مسیر قم ـ گرمسیر زده شود و با این اقدام قریب به ۸۰ کیلومتر از مسیر کرمان ـ یزد ـ کاشان ـ گرمسار ـ مشهد کوتاهتر میشود و ترافیک قم نیز بسیار کاهش مییابد.
منصوری آرانی اظهار داشت: رسیدگی جدی به کارخانجات فرش ماشینی، ارائه تسهیلات و مواد اولیه به کارخانجات، احداث جاده دسترسی از شهرستان به بخش کویرات، ارتقای نوشآباد و سفیدشهر به بخش و همچنین رسیدگی به ورزش و اشتغال جوانان از نیازهای مردم این مناطق است.
وی با اشاره به معضل بیکاری در کشور افزود: مشکل بیکاری جوانان امروز همه کشور را به خود مشغول کرده و بر اساس اصل ۲۸ قانون اساسی دولت موظف است تا با رعایت نیاز جامعه و مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار با شرایط مساوی را ایجاد کند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه در هر خانوادهای اگر یک بیکار باشد همه خانواده نیز پژمرده هستند، گفت: کشور ما با این همه منابع چه طور نمیتواند برای جوانان اشتغال ایجاد کند و اگر امروز بخواهیم با اعتیاد، تهاجم فرهنگی و فساد اخلاقی به صورت جدی برخورد کنیم باید به فکر راهکارهایی در زمینه رفع بیکاری جوانان باشیم.
نماینده مردم کاشان، آران و بیدگل در مجلس با بیان اینکه جوانان کشور زیر چرخ بیتدبیری، شعار، آمار غیرواقعی و عدم وحدت مسئولان سه قوه در حال له شدن هستند، افزود: امکان ندارد ما نتوانیم فرصتهای شغلی ایجاد کنیم، مگر اینکه دولت، مجلس قوه قضائیه و شورای نگهبان به یک وحدت نظر برسند.
وی افزود: به خاطر خدا و به خاطر اشکهای مادرانی که شاهد پژمرده شدن فرزندان خود هستند بیاییم دور هم جمع شویم و فکری به حال بیکاری جوانان کشور کنیم.
نمایندگان مجلس بدنبال تصویب طرحی هستند که به موجب آن شرایط نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری دستخوش تغییرات جدی خواهد شد. رضایی از نهایی شدن طرحی خبر می دهد که بر اساس آن حداقل سن برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ۴۰ یا ۴۵ سال و حداکثر سن ۷۵ سال در نظر گرفته شده است.
به گزارش کلمه، محمدابراهیم رضایی، نایبرئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس می گوید: کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس طرحی را در حال بررسی می کند که در صورت تصویب سقف سنی برای شرکت نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری ۷۵ سال می شود و کف سنی ۴۰ سال که برخی از نمایندگان سن ۴۵ سال را برای این طرح پیشنهاد کردهاند.
به گزارش فارس، وی می گوید در طرح جدید دیگر صرف داشتن سواد خواندن و نوشتن برای نامزدی کافی نخواهد بود.
این نماینده مجلس می گوید ما رایزنی های لازم را با وزارت کشور، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده ایم و در صدد آن هستیم که این طرح را از همین دوره از انتخابات ریاست جمهوری اجرا کنیم.
از مهمترین جزییات این طرح آن است که نامزد مورد نظر برای انتخابات ریاست جمهوری باید دارای ۸ سال سابقه وزارت بوده و ۳۰۰ نفر از سیاسیون که در رزومه کاری خود سابقه کاری حداقل استانداری یا مشاغل همتراز به بالاتر را داشته باشند وی را از نظر توان مدیریتی تأیید کرده و از نظر مذهبی نیز فرد مورد نظر باید صلاحیتش به تأیید شورای مدیریت حوزه علمیه قم برسد.
به نظر می رسد این طرح با شرایط محدودکننده ای که دارد و تمایل مجلس برای اجرای آن از دوره پیش روی انتخابات ریاست جمهوری یک نوع پیشگیری و ملاحظه برای خروج برخی از فعالان و شخصیت های برجسته از دور رقابت و حضور در انتخابات پیش رو باشد.
مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی در شهرستان های اهر، ورزقان و هریس طی دیروز و امروز با هفت زلزله لرزیدند.
به گزارش مهر، دیروز شنبه سه پس لرزه در شهرهای ورزقان و اهر این دو شهر را به لرزه در آوردند که بزرگترین آن با ۳٫۶ ریشتر در ساعت هفت و ۱۱ دقیقه صبح ورزقان را به لرزه در آورد.
امروز هم چهار زلزله شهرهای خواجه و ورزقان را به لرزه در آوردند که شهر خواجه با دو زلزله به قدرت ۲٫۷ و ۲٫۸ ریشتر لرزید و دو زلزله با قدرت ۳٫۱ و ۲ ریشتر ورزقان را تکان دادند.
آخرین زمین لرزه در ساعت ۱۴ و ۱۴ دقیقه در ورزقان به وقوع پیوست.
جبهه مشارکت در ۲۸ اسفند ۱۳۸۴، پس از روی کارآمدن دولت احمدی نژاد و چرخش کامل در سیاست خارجی نظام از تنش زدایی به تهاجمی، و پیش از آنکه پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت برای صدور اولین قطعنامه شورا علیه ایران مورد بحث قرار گیرد، با توجه به تحلیلی که از این موضوع و شرایط خطیر پرونده هستهای داشت مبادرت به تهیه یک بیانیه کرد اما این بیانیه در شرف انتشار در پایگاه اطلاع رسانی و خبرنامه داخلی جبهه بود که در شب عید سال ۸۵ مقامی از وزارت اطلاعات با مسئولان جبهه تماس گرفته و خواستار عدم انتشار این بیانیه شد و تهدید کرد در صورت انتشار بیانیه حتی درخبرنامه داخلی جبهه و برای اطلاع اعضا با جبهه برخورد و منحل خواهد شد. بدنبال این تماس و پیگیری موضوع و مشورت درونی مسئولان جبهه، آنهم در ایام تعطیلی سال نو، صلاح در عدم انتشار این بیانیه و ادامه فعالیتهای جبهه دیده شد، و پس از آن نیز دیگر جبهه هیچگاه در باره این موضوع اقدام به صدور بیانیه و نظر نکرد.
حال با گذشت بیش از هفت سال از اجرای سیاستی که توسط حاکمیت یکدست اقتدارگرا درمورد پرونده هسته ای دنبال شده است، که شرح و بسط آن در حوصله اینجا نیست، می دانیم که محصول پیگیری این سیاست توسط حاکمیت صدور چهار قطنامه شورای امنیت علیه کشورمان مبنی بر اعمال تحریم های اقتصادی وسیاسی و تشدید این تحریم ها از سوی آمریکا و اتحادیه اروپابوده است که هم اکنون جمهوری اسلامی ایران را در انزوای بین المللی و بحرانی ترین وضعیت اقتصادی و سیاسی ای فرو برده است که درهمه سال های پس از انقلاب نظیری برای آن نمی توان یافت و معلوم نیست در صورت ادامه این سیاست چه سرنوشتی درانتظار ملت و کشورمان خواهد بود.
اینک پس از گذشت بیش از شش سال و نیم از تهیه این بیانیه، نوروز به انتشار آن اقدام کرده و آنرا به معرض داوری مردم شریف کشورمان می گذارد تا آنها قضاوت کنند چه افراد و گروه هایی دلسوز کشور و ملت بودند و افق های دور را می دیدند؟ و چه افراد و گروه های فقط به حفظ قدرت خویش آنهم با هر قیمت و بهایی اندیشه و عمل می کرده اند؟
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
در آستانه سال نو در حالی که ملت ایران آماده ورود به سال نو میشود، به تدریج دلنگرانیهای گستردهای آسمان دل ایرانیان را غبارآلوده میکند و آسمان زندگی ایران با ابرهای متراکم ابهام در آینده کشور پر میشود.
سیاستهای هستهای حاکمیت یکدست که مقابله جدی و یکپارچه همه جهان با این سیاستها را برانگیخت وضعیت را به گونهای در آورده است که همه دلسوزان و علاقهمندان به ایران و تمامیت ارضی آن را سخت نگران آینده کشور ساخته است و همه دریافتهاند که تداوم این روند تنها به سلب دائمی حق ایران در برخورداری از یک دانش و فناوری محدود نخواهد ماند بلکه همه امور زندگی ایرانیان را به سختی تحت تأثیر قرار خواهد داد و حتی خطرات بزرگتری چون استقلال و تمامیت ارضی کشور را میتواند هدف قرار دهد.
جبهه مشارکت ایرن اسلامی که از ابتدا با حساسیت تمام موضوع را پیگیری کرده و در مقاطع زمانی مختلف نسبت به این سیاستها تذکرات خیرخواهانه و هشدارهای لازم را داده است، علیرغم کم تحملی و انتقادناپذیری سیاستگذاران امروز اینک نیز بر خود لازم میداند تا به طور مفصلتر در مورد این بحران که اگر هم اکنون مهار نشود پیامدهای خسارتباری برای کشور خواهد داشت نظرات خود را بیان دارد و راهحل لازم را ارائه نماید. هر چند به خوبی آگاه هستیم تلاش ما و سایر شخصیتهای اثرگذار نظام ممکن است تغییری در مشی اتخاذ شده ایجاد نکند اما امید آن داریم با تغییر درک موجود و اوجگیری نگرانیهای عمومی و نزدیک شدن خطرات خطیر این بار منافع ملی سرلوحه همه تصمیمگیریها قرار گیرد و با اولویتبندی مدبرانه نیازهای کشور هر چه سریعتر مسیر انحرافی فعلی برای دستیابی به انرژی هستهای مسدود و تلاشهای دیپلماتیک در راهی درست از سرگرفته شود.
ما برای آینده کشور شدیداً بیمناک هستیم و خطر را جدیتر از آن میدانیم که با تبلیغات و استفاده از عرق ملی و تهیج احساسات پاک وطندوستی بتوان بر آن فائق آمد.همینجا بار دیگر اشاره میکنیم که در جهانی که مبنای روابط بینالمللی بر این اساس غلط استوار شده است که آنکس که زور، ثروت و قدرت بیشتر دارد از حق بیشتری هم برخوردار است اتخاذ سیاستهای رویا روئی و تقابل با دنیا و تشدید تنش قبل از آنکه به زیان قدرتهای زورگو تمام شود، استقلال و تمامیت ارضی ملتهای مظلوم را به مخاطره خواهد انداخت.
طبعاً در چنین شرایطی مسؤولین و تصمیمگیرندگان فعلی مسؤول حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بوده و به هیچ وجه نباید به خود اجازه دهند با اتخاذ سیاستهایی که اشتباه بودن آنها بارها و بارها تجربه شده است منافع ملت ایران را قربانی محاسبات اشتباه خود کنند.
ما لازم میدانیم متذکر شویم راه مقابله با سیاستهای سلطهجویانه موجود در جهان نه راهکار نظامی است و نه اتخاذ روشهای خصمانهای که همه جهان را علیه ایران متحد میکند بلکه تنها راه احقاق حق ملی ایرانیان در پیش گرفتن راهی است که جامعه ایرانی را جامعهای دموکراتیک، صلحجو و آرامشطلب و عقلانی به جهان معرفی کند.
در اینجا لازم میدانیم به صورت خلاصه آنچه را در مسأله هستهای بر کشور ما گذشته است باختصار بیان کنیم؛
پیشینه:
دستیابی به انرژی هستهای از زمان رژیم سابق همواره یکی از علائق اصلی دولتهای وقت بوده است. اما فنآوری انرژی هستهای به لحاظ کاربرد دوگانه عملاً باعث نگرانیهای جهانی شده و بخصوص در شرایط فعلی نظام بینالملل این مسأله به یکی از نگرانیهای اصلی در سطح بینالمللی تبدیل شده است.
بدیهی است که در این شرایط و در حالی که منافع قدرتهای شرق و غرب در این موضوع همسو شده است دستیابی به این فنآوری جز با پرهیز از تقابل و انتخاب مسیر تعامل با جهان میسر نیست. دولت اصلاحات با درک ضرورت دستیابی به این فنآوری و نیز با شناخت درست از روابط بینالملل و بخصوص تبلیغات سوء علیه جمهوری اسلامی بر آن شد تا با شفافسازی این فعالیتها از یکسو و نشان دادن تعهد بینالمللی کشور به صلح و امنیت جهانی از سوی دیگر در مسیری حرکت کند که هم امکان دستیابی به این فنآوری در درازمدت از دست نرود و هم همه جهانیان با به رسمیت شناختن این حق همکاریهای اقتصادی- سیاسی خود را با ایران گسترده و گستردهتر کنند.
همه صاحبنظران میدانند که ظرفیتهای ملی کشور برای تولید انرژی هستهای بهگونهای است که در صورت موفقیت در این مسیر برای تأمین انرژی هستهای در آیندهای نزدیک باید سوخت آن را از سایر نقاط جهان تهیه و وارد کنیم و این نکته نیز یکی از عواملی بود که مسؤولان اصلی پرونده هستهای کشور را به سوی تعامل با جهان سوق میداد.
دستاوردهای این سیاست باید به طور مفصل توسط مسؤولین آن توضیح داده شود و هر چند گوشههایی از آن بیان شده است ولی در هیاهوی تبلیغاتی داخل و خارج این دستاوردها هنوز به طور کافی برای مردم روشن نشده است.
با انتخابات ریاست جمهوری نهم و تغییرات گسترده در سیاستها و مسؤولین جمهوری اسلامی تردید جدی در طرفهای اروپایی مذاکرهکننده با ایران ایجاد شد و وقتی این تردیدها به باور تبدیل شد که مقامات ارشد کشور تهاجم و پرخاش را در سیاست خارجی سرلوحه کار خود قرار دادند و مواضعی اتخاذ کردند که تنها به ایجاد اجماع علیه ایران کمک کرد.
این سیاست خارجی در کنار سیاست داخلی که حذف فکری و فیزیکی اصلاحطلبی و جریان تعامل مثبت و سازنده با دنیای خارج را به دنبال داشت طرفین مسأله را به موضعی کشاند که عملاً هر گونه مذاکره برای حل موضوع را منتفی ساخت و بدیهی است در این صورت عمدهترین توفیق دولت اصلاحات که ناکامی آمریکا در ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بود به سرعت از دست رفت و برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی دولت آمریکا موفق شد رسماً و علناً اجماع جهانی علیه ایران را سازمان دهد و به آرزوی دیرینه خود یعنی تقابل همه جهان با جمهوری اسلامی ایران برسد.
خلاصه آنکه نتیجه سیاستهای حاکمیت یکدست فعلی ایجاد اجماع جهانی علیه ایران شد و در حقیقت کشور را سالها از امکان بهرهگیری از فرصتهای جهانی برای پیشرفت دور کرد و در عوض بحران فراگیری را فراروی ملت قرار داد که اینک دوباره باید برای استقلال و تمامیت ارضی وارد میدان شود و برای رهایی از تحریمهایی که دود آن مستقیماً به چشم ملت خواهد رفت کمر بربندد.
جای تعجب است که مسؤولین مربوطه رسماً اعلام میکنند ما از تحریم و جنگ هراسی نداریم در صورتی که این مسؤولین امانتدار مردم هستند و باید سرنوشت کشور را که امانتی است در دست آنها به سمت آرامش و صلح و پیشرفت ببرند نه آنکه کشور را که در امنیت و آرامش و جایگاه مورد احترام و مقبول بینالمللی تحویل گرفتهاند در مدتی کوتاه به سمت چنین بحرانی ببرند و آن را افتخار جلوه دهند.
این نتیجه کجا و شعارهای انتخاباتی رفاه و آبادانی و آوردن نفت بر سر سفرههای مردم کجا؟ و اینک ما در مرحلهای قرار گرفتهایم که کمترین ضرر آن انزوای ایران خواهد بود و اگر این سیاستهای خصمانه در دو طرف ادامه یابد آنگاه باید شاهد تشدید فقر، اوجگیری ناهنجاریهای اجتماعی، فرار مغزها و سرمایهها، توقف رشد علمی و صنعتی کشور و…باشیم و از همه اینها گذشته به طور جدی باید نگران تمامیت ارضی کشور بود که به نظر میرسد به عنوان ابزاری غیرقابل چشمپوشی مورد سوء استفاده قدرتهای خارجی قرار خواهد گرفت. این دورنماست که هر ایرانی دلسوزی را به فکر وا میدارد تا برای منافع ملی و امنیت کشور خود چارهاندیشی کند.
نگرانی از سرنوشت کشور و ملت ما را بر آن میدارد تا مسؤولین کشور خود را بخوانیم تا بیش از آنکه به آرمانگراییهای غیرقابل تحقق خود بیندیشند به فکر چاره برای رفع آلام مردم باشند و همانگونه که خود وعده دادهاند لقمه نانی به سفره مردم اضافه کنند و کاری نکنند که یک تقابل و درگیری ناخواسته و غیرقابل پیشبینی را بر کشور تحمیل کند.
ندای ما ندای صلح و امنیت است که نیاز اولیه همه جوامع بشری برای رشد و پیشرفت است. ما نگران ایران هستیم که در تقابل سیاستهای نادرست داخلی و سیاستهای زورگویانه خارجی آماج تطاول گردد.
ما نگران دستاوردهای جمهوری اسلامی و مردمیترین انقلاب قرن هستیم که در آتش کوره انتقام قدرتهای بزرگ و محاسبات اشتباه مسؤولین خود ما به باد فنا برود. از اینروست که به خود حق میدهیم در حساسترین فراز تاریخ ایران آنچه را که صلاح میدانیم بیان داریم بدین امید که عقل و تدبیر و درایت بر خودبینی و تعصب غلبه کند و مردم و مسؤولین کشور بتوانند با تدبیر، وحدت و همدلی این بحران را به سلامت پشت سر بگذارند.
بدیهی است که موقعیت امروز ما چندین گام عقبتر از سال قبل است و به همین دلیل امروز زمان صحبت از اعتمادسازی که لازمه بهرهگیری از فن آوری هستهای است گذشته است. اقدام اول و ضروری باید خارج کردن کشور از بحران و آرامسازی اوضاع باشد.
در فضای پرتنش کنونی و تبلیغات گوشخراش، صدای منطق و عقل شنیده نمیشود و به همین جهت در اینجا تنها شرایط عبور از بحران را برمیشمریم و طبیعی است که دو مرحله بعدی یعنی اعتمادسازی و بهرهگیری از فرصتهای جهانی از جمله استفاده از فنآوری هستهای به شرطی قابل بحث هستند که کشور از این بحران فراگیر خارج شود.
هدف ما در عبور از بحران، جلوگیری از تحریم و انزوا و اجماع جهانی علیه ایران و در بدترین حالت پیشگیری از اقدامات نظامی است هر چند این گزینه بسیار غیر محتمل به نظر میرسد.
در حقیقت در عبور از بحران باید تهدیدهایی که متوجه منافع ملی کشور است برطرف شود تهدیدهایی که به یکسان همه مردم و از جمله همه گروههای سیاسی و نهادهای مختلف حاکمیت را با بحران روبهرو خواهد کرد.
۱)برای خروج از بحران باید بپذیریم که قدرتهای مسلط خارجی حتماً باید بهانهای برای اجماعسازی علیه ایران داشته باشند. بدون تردید مسؤولین ما این بهانه را به دست آنها دادهاند و در اینجا نمیتوان دشمن را ملامت کرد که چرا از این بهانهها حداکثر استفاده را میکند، طبیعی است که دشمن در صدد استفاده از فرصتها است باید چنین بهانهها و فرصتهایی را برای او فراهم نکرد.
متأسفانه اظهارات رئیس جمهور، سیاست خارجی دگرگون شده کشور، حاکمیت ادبیات خصمانه و تقابلجویانه با دنیا در همه رسانههای وابسته به حاکمیت، به کارگیری نیروهایی که به تندروی در سیاست خارجی و داخلی شناخته شدهاند همه و همه به این بهانهجوییها دامن زده است.
در اولین قدم پیشنهاد میکنیم رسماً و علناً سیاست تنشزدایی و صلحطلبی کشور اعلام و مورد تأکید قرار گیرد و به جای ادبیات دشمنتراش و خصومتزای فعلی از ادبیات مناسب استفاده گردد و به طور جدی گفتار و رفتار مسؤولین کشور کنترل شود.
۲)در صورت تداوم روند فعلی بزودی شاهد آن خواهیم بود که توقف دائمی فعالیتهای هستهای حتی در مقیاس بسیار کوچک تحقیقات به صورت اراده حقوقی و قانونی بینالمللی بر کشور تحمیل خواهد شد و در این صورت حق مسلم ملی ما که حتی توسط دولت آمریکا هم به رسمیت شناخته شده بود به خاطر سیاستهای اشتباه برای همیشه از دست خواهد رفت. این دستاوردی نیست که حاکمیت یکدست بتواند به آن افتخار کند.
مقاومت در برابر این تصمیم شورای امنیت سازمان ملل متحد به تدریج ما را در موقعیتی منزویتر و سختتر قرار خواهد داد و هر روز که بگذرد بازگشت از اشتباه خسرانی بیشتر و زیانهایی غیرقابل جبران بر جای خواهد گذاشت. به همین لحاظ پیشنهاد میکنیم برای شکستن اجماع بینالمللی و تا زمان خروج از بحران و آغاز دوباره روند اعتمادسازی، با بازگشت به سیاستهای قبلی به صورت داوطلبانه کلیه فعالیتهای مربوط به چرخه سوخت هستهای کشور به حالت تعلیق درآید.
۳)اینک مسأله هستهای با سرنوشت آحاد ملت ایران ارتباط پیدا کرده است. بنابراین ضروری است مردم بخوبی از ابعاد مختلف این دانش آگاه شوند و منافع و عواقب آن را به درستی درک کنند. مشارکت دادن همه جریانهای فعال ملی و کارشناسان زبده فنی و اقتصادی با دیدگاههای مختلف در روند تصمیمگیریها، کمک شایانی به حفظ وحدت ملی خواهد کرد. و ضمن اینکه امکان انحراف از منافع ملی را به حداقل خواهد رساند به درستی اراده ملی را چنان سمت و سو خواهد داد که مقاومت در برابر آن برای قدرتهای خارجی بسیار مشکل خواهد بود.
بسیار بجاست در شرایط فعلی مسؤولین تصمیمگیری مسأله هستهای در کشور به صورت شفاف و روشن همه پیامدهای مثبت و منفی سیاستهای خود را برای مردم تشریح کنند و به صورت کاملاً واضح بیان کنند چه سرنوشتی را از تداوم این سیاستها پیشبینی میکنند و مسؤولیت کلیه عواقب اقدامات خود را بپذیرند.
۴)تجریه ما به خوبی ثابت میکند اگر بر سیاستهای اشتباه جاری اصرار ورزیده شود یا کشور به سوی تقابل تمام عیار با بخش عمدهای از جهان پیش خواهد رفت یا به ناگهان و در بدترین شرایط تسلیم همه خواستههای طرف مقابل خواهیم شد و یا به تدریج با بروز مشکلات روزافزون گام به گام از مواضع قبلی عدول خواهد شد که این هر سه حالت به زیان کشور و بر علیه منافع ملی است. بعلاوه در صورت ادامه این روند، پرونده هستهای تنها مشکل بینالمللی کشور نخواهد بود بلکه به تدریج حلقههای فشار از این سو و آن سو محدودیتهای بیشتر و بیشتری را متوجه کشور خواهد کرد و مشکل از مسأله تک بعدی هستهای به صورت معمای چند بعدی بسیار پیچیدهای تبدیل خواهد شد که حل آن بسیار مشکلتر یا غیرممکن به نظر میرسد در حالی که اگر هماکنون بتوانیم پرونده هستهای خود را از روند سیاسی کنونی در شورای امنیت به روند فنی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازگردانیم مطمئناً خواهیم توانست مسائل فیمابین کشور و جهان را در روندی منطقی در مدتی طولانیتر حل و فصل نمائیم.
۵)گفتوگو با همه کشورهای صاحب نفوذ در شورای امنیت و به خصوص آمریکا به عنوان بخشی از روند حل و فصل موضوع، امکانی است که نباید از آن چشمپوشید ولی اگر آن طور که شنیده میشود سیاست مسؤولین فعلی مذاکره با دولت آمریکا آن هم نه فقط در موضوع عراق بلکه در مورد سایر مسائل و از جمله مسأله هستهای است این مذاکرات باید شفاف و با اطلاع کافی ملت صورت گیرد.
۶)خروج از بحران و نجات کشور نیازمند همدلی ملت و دولت است. همدلی نیز بدون همفکری در روند تصمیمسازی و تصمیمگیری میسر نیست. اگر مسؤولین ارادهای برای خروج از بحران دارند باید با رفتار دموکراتیک خود در داخل این اراده را عملاً نشان دهند و رفتار خود را با جامعه ایران مورد بازبینی قرار دهند. بیتردید هر ایرانی آماده است برای نجات کشور خود در شرایط خطیری که برای سرنوشت کشور پیش آمده دلخوریها و گلایههای موجود را به کنار بگذارد و در کنار مسؤولین خود، مسؤولیت و هزینه اصلاح سیاستهای اشتباه دولت خود را بپردازد.
آنچه برای ما مهم است حفظ جمهوری اسلامی ایران، تمامیت ارضی کشور و سعادت و رفاه ملت است و در این راه از هیچ فداکاری و کوششی فروگذار نخواهیم کرد.
۷)در فضای پرهیاهویی که از هر سو ناقوس خصومت و تقابل و درگیری به صدا درمیآید باید ندای صلح و زندگی سر داد. ما برای صلح به عنوان یک هدیه الهی برای همه انسانها فارغ از اعتقاد و نژاد آنها ارزش اولی قائل هستیم و وقتی ارزش صلح بیشتر مشخص میشود که حاصل سیاستهای جنگ طلبانه را در همه جای دنیا مشاهده کنیم.
نیاز همیشه ما و به خصوص در سال جدید صلح است. از همین جا از همه صلحطلبان جهان میخواهیم برای خاموش کردن آتش جنگ و ترور، به ائتلاف برای صلح بیندیشند و تلاش کنند تا ندای صلحطلبی خود را فراتر از صدای رهبران خودخواه و جنگ طلب دنیا به گوش جهانیان برسانند.
از خداوند رحمان و رحیم میخواهیم ملت ما را در پناه خود از شر خودخواهیها، جهالتها و زورگوییها مصون دارد و به آنها که تصمیمگیرنده سرنوشت ملتهای خود و جهان هستند انصاف و تدبیر و عقل عنایت کند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی
۲۸/۱۲/۱۳۸۴
ادریس سیدین بروجنی و وحید علیقلی پور برای گذراندن یک سال حبس تعزیری به بند ۳۵۰ منتقل شدند.
به گزارش خبرنگار کلمه، وحید علیقلی پور فعال دانشجویی که روز مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد در میدان بهارستان دستگیر و ۱۴ روز را در انفرادی بند ۲۰۹ به سر برده و با قید وثیقه آزاد شده بود به بند ۳۵۰ اوین جهت اجرای حکم منتقل شد.
این همکار نشریات دانشجویی “واژه” و “خوشه” در دانشگاه امیرکبیر و دانشجوی مهندسی پلیمر دانشگاه امیرکبیر به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
علیقلی پور دانشجوی ۳۱ ساله مدتی نیز با انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر همکاری داشته است.
ادریس سیدین بروجنی از فعالان ستاد کروبی در انتخابات سال۸۸ ریاست جمهوری برای گزارندن ۳ ماه حبس تعزیری خود، به زندان اوین رفت.
سیدین بروجنی همکار نشریه دانشجویی دیوار در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود ودانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی، شانزدهم آذرماه در مقابل دانشگاه تهران بازداشت و پس از تفهیم اتهام تبلیغ علیه نظام با قرار وثیقه آزاد شده بود.
رئیس انجمن صنفی کارگری نانواییهای استان اصفهان از بیکاری کارگران نانواییهای این استان خبر داد و این معضل را به دلیل اجرای ناصحیح طرح هدفمندی یارانهها دانست.
علی یزدانی در این باره به ایلنا گفت: کارگران نانواییها در وضعیت اقتصادی خوبی نیستند و حقوق تعیین شده برای آنها کفاف هزینههای زندگیشان را نمیدهد.
وی با اشاره به تاثیرات منفی طرح هدفمندی یارانهها بر زندگی کارگران گفت: به دلیل افزایش قیمت ناگهانی که بر اثر این طرح رخ داد، قدرت خرید مردم کاهش یافته است. همین امر نیز باعث شده تا میزان خرید نان از نانواییها کاهش یابد.
یزدانی ادامه داد: این وضعیت حقوق بسیاری از کارگران نانواییها را کاهش داده است و بسیاری از کارفرمایان نیروهای خود را تعدیل کردهاند.
رئیس انجمن صنفی کارگری نانواییهای استان اصفهان در پایان از تولید نان در واحدهای بدون مجوز انتقاد کرد و آن را آسیب زننده به کارگران نانواییها دانست.
کلمه – گروه اقتصادی: بیست و چند سال است که اقتصاد کوپنی در ادبیات جناح راست، یک دشنام سیاسی است. آنها بدون اینکه به اقتضائات دوران جنگ اشاره کنند و از تنگناهای وحشتناکی که دولت دفاع مقدس را احاطه کرده بود بگویند، تا آنجا پیش رفتند که کوپنیسم را معادل کمونیسم دانستند و خشم امام را از این اتهام زنی ها به دولتمردان میرحسین برانگیختند. حالا به نظر می رسد پس از یک کاسه شدن قدرت در دست حاکمیت یکدست راستگرا و تجربه عملی دولتداری جریانی که به گفته امام عرضه اداره یک نانوایی را هم نداشت، توسل به کوپن و بازگشت به عرضه دولتی کالاهای اساسی به مردم، نقطه پایانی بر همه مدعیات و تبلیغات بیست و چند ساله جریانی است که زمام امور را در دست دارد و بلایی را که می بینیم بر سر ملک و میهن آورده است. پایان اتهامات کسانی که دولت جنگ را در شرایط اقتصادی دشوار تحت فشار قرار دادند و حالا به رغم صدها میلیارد دلار درآمد نفتی، از عهده اداره کشور بر نمی آیند.
به گزارش کلمه، با شدت یافتن بحران اقتصادی کشور و گرانی هایی که حکومت آن را به حال خود رها کرده است ، زمزمه بازگشت به اقتصاد کوپنی هم این روزها بالا گرفته است. ظاهرا این هم برگی دیگر از اقتصاد مقاومتی است که این روزها عیان می شود و در گامی به پیش، از سهمیه بندی کالاهای اساسی میان مردم سخن می رود.
در سایه بی تدبیری و سوء مدیریت برای سامان دهی بازار و اقتصاد کشور، مجلسی که پیشتر بحث تشکیل کابینه اقتصادی فرادولتی را مطرح کرده بود حالا مردم را برای بازگشت به اقتصاد کوپنی و سهمیه بندی کالاهای اساسی آماده می سازد.
بعد از اعلام خبر چند ماه گذشته ارسلان فتحی پور، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس که از مطالعه طرح اقتصاد مقاومتی با محوریت حمایت از تولید و ساماندهی ارز در مرکز پژوهشها و نهایی شدن آن در آینده نزدیک خبر داده بود، دیروز هم احمد توکلی، رئیس سابق مرکز پژوهش های مجلس از سهمیه بندی برخی کالاهای مورد نیاز مردم و احیای نظام کوپنی سخن گفته است.
او در گفت و گو با روزنامه خراسان این اقدام را راهکار خروج از بحران آنچه او افزایش شدید نقدینگی همزمان با رکود اقتصادی نامیده، اعلام کرده است.
همچنین ارسلان فتحی پور مرداد ماه با تشریح این طرح گفته بود: طرح ۹ ماده ای “حمایت از تولید ملی با استفاده از ساماندهی نظام ارزی” که از آن به طرح مقاومت اقتصادی یاد می شود هم اکنون در جلسات مجلس و مرکز پژوهش ها در حال بررسی است.
شدت گرفتن بحث جیره بندی کالاهای اساسی که به موازات توقف فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها صورت می گیرد، در شرایطی است که اتفاق نظر کارشناسان و نمایندگان مجلس بر این است که بحرانی که این روزها بر اقتصاد کشور می رود بیش از آنکه ناشی از تحریم ها باشد، محصول سیاست های غلط اقتصادی دولت است. چنانچه توکلی در این زمینه با اشاره به آمار رسمی واردات کشور طی ۲سال گذشته و ۶ماه نخست امسال سهم تحریم ها را در بروز بحران ارزی کمرنگ تر از سیاست های اقتصادی غلط دولت خوانده است.
نکته ای که اسدالله عسگراولادی در گفت و گو با نشریه شما بر آن صحه گذاشته که با اشاره به مطرح کردن مساله جیره بندی کالاها گفته است: مدیریتهای سلیقههای و بدون مشورت با کسانی که بحرانهای مختلف را تجربه کردهاند، وضع التهابآمیز امروز را پدید آورد که در صورت مدیریت صحیح می توانست پدید نیاید.
از شعار عدالت محوری تا جیره بندی اقلام ضروری
دولت میرحسین موسوی در دوران دفاع مقدس به دلیل اقتضائات خاص زمان جنگ، برای تامین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، بخشی از اقلام را به صورت کوپنی (کالابرگ) و تحت نظارت ستاد بسیج اقتصادی عرضه کرد که با پایان یافتن جنگ و عادی شدن شرایط اقتصادی کشور، لزوم ادامه فعالیت این ستاد به صورت گسترده منتفی شد و وظایف اجرایی این ستاد به وزارت بازرگانی انتقال یافت.هرچند کوپن تا سالها بعد هم برچیده نشد و همچنان بخشی از مایحتاج ضروری مردم و به ویژه اقشار فقیر از آن طریق تامین می شد.
اما با یک کاسه شدن قدرت در دست جریان مدعی اصولگرایی و روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد که با شعار عدالت پروری و آوردن پول نفت بر سر سفره ها همراه بود، در ادامه راه خود با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها این شعار را مطرح کرد که دوران سیستم کالابرگی سپری شده و باید با آن خداحافظی کرد. این بحث نیز به شعارهای بی پایه دیگر پیوست و به موازات طرح هدفمندی یارانه ها که نتیجه ای جز کوچک کردن سفره های خانوارهای ایرانی نداشته و به ویرانی اقتصاد و افزایش تورم و فقر و گرانی منجر شده، اکنون همزمان با توقف اجرای طرح هدفمندی در فاز دوم، صحبت از سهمیه بندی کالاهای اساسی میان مردم سخن می رود. گویی حاکمیت با دست خود، کشور را وارد شرایط جنگی کرده است.
نکته قابل توجه آنکه همین قانون هدفمندی یارانه های نیم بند اجرا شده هم با تخلفات فراوان دولت از مسیر اصلی خود خارج شده است . چنانچه براساس آن باید درآمدهای ناشی از حذف یارانه ها به صورت نقدی بین خانوارها و بخش تولید توزیع شود، اما طبق اعلام نمایندگان مجلس در سال گذشته دولت ۴۰ هزار میلیارد تومان در برنامه هدفمند کردن یارانه ها هزینه کرده، در حالی که کل درآمد حاصل از افزایش قیمت ها ۲۲ هزار میلیارد تومان بوده و کسری زیادی داشته است که به گفته ثروتی نماینده مجلس، این ۱۸ هزار میلیارد تومان را دولت با عدم واریز درآمدهای حاصل از فروش نفت به خزانه و ۹ هزار میلیارد تومان استقراض از بانک مرکزی، آن هم بدون اجازه و مجوز مجلس، تامین کرده و حاصل آن چیزی جز التهاب بازار و آشفتگی اقتصاد کشور و افزایش فشار بر مردم نیست.
بازار ملتهب و مردم نگران
اگر چه گشت و گذاری در بازار خود گواه بر این است که برخی از کالاها از جمله روغن نباتی طی هفته گذشته در برخی نقاط نایاب شد و مراکزی هم که این محصول را عرضه می کردند، با قیمت هایی بالاتر از قبل به فروش آن اقدام کردند. زمزمه قحطی و تشدید گرانی ها در میان مردم نگرانی های زیادی ایجاد کرده است. برخی از خرده فروشان و عمده فروشان در گفت و گو با کلمه به صراحت از لحظه ای شدن نرخ کالاها سخن می گویند و پیش بینی بازار شدت تداوم رشد صعودی قیمت ها در روزها و هفته های آتی است. مردم نیز با نگرانی که کاهش قدرت خرید خود و چگونگی گذران زندگی صحبت می کنند.
حکومت با مرغ به استقبال جیره بندی رفت
بد نیست اشاره شود همین چند ماه پیش نیز دولت با نوسانات بازار مرغ و گرانی آن که در نهایت مردم را به سمت صف های طولانی مرغ کشاند، مساله توزیع کوپن و سهمیه بندی کالاها قوت گرفت. اگر چه برای توزیع همین کالای مرغ هم در بسیاری نقاط به همان شیوه کوپنی بود با این تفاوت که در برخی نقاط با دریافت کارت ملی و ثبت نام از مردمی که باید از ساعات اولیه صبح برای گرفتن چند عدد مرغ برای نوبت گرفتن این صف های طولانی را تحمل می کردند. اقدام می شد. در آن مقطع نیز ایسنا به نقل از بهمن حاجعلی – رییس ستاد بسیج اقتصادی، اعلام کرده که در صورت آمادگی دولت و تخصیص اعتبار، احیای کوپن بهترین راه برای تنظیم بازار و اطمینان به رسیدن کالاهای اساسی به دست مردم است.
با این وجود حسن رادمرد – معاون بازرگانی داخی وزارت صنعت، معدن و تجارت، گفته بود: ذخایر کالا در داخل کشور به اندازه کافی وجود دارد و نیازی به احیای سیستم توزیع کوپنی نیست. او با اعلام اینکه در این شرایط به دلیل اینکه موجودی کالاها مناسب بوده و جریان طبیعی عرضه و تقاضا در بازار در جریان است، نیازی به بازگشت کوپن و سهمیهبندی کالاهای اساسی به هیچ عنوان وجود ندارد، این نکته را یادآوری کرده بود که دولت با اجرای قانون هدفمندی یارانهها تلاش کرده است که بساط کالاهای کوپنی را برچیند، این درحالی است که ستاد بسیج اقتصادی که طی سالهای گذشته مسئولیت توزیع و تامین کالاهای کالابرگی را داشته است نیز منحل شده است.
به گفته رادمرد، حتی کارمندان این ستاد نیز به سایر بخشهای وزارتخانه منتقل شدهاند و از همه مهمتر اوضاع کشور به گونهای نیست که نیاز به سهمیهبندی کالا و توزیع کالاهای کالابرگی وجود داشته باشد.
همزمان با رسانه ای شدن طرح مجلس از سوی رییس کمیسیون اقتصادی مجلس، دنیای اقتصاد نیز نوشت: مجلس در طرح خود برای بازگرداندن کوپن به اقتصاد کشورآنقدر جدی است که با ارسال نامهای به وزارتخانههای مربوطه و بانک مرکزی نظر این نهادهای مرتبط را نیز جویا شده است. بر اساس این طرح شورای عالی اقتصاد با حضور مسوولان قوای سهگانه تشکیل و در مورد جزئیات اقتصاد مقاومتی تصمیمگیری میشود. فتحی پور برای تاکید بر اجرایی بودن طرح خود به فعال بودن ستاد بسیج اقتصادی اشاره و این را به منزله فراهم بودن زیرساختهای لازم برای توزیع اجناس از طریق کوپن( کارت الکترونیک) عنوان کرده بود. پس از آن از جزییات و نتایج اقدامات گزارشی ارایه نشد تا امروز که احمد توکلی این طرح را زنده کرد.
افزایش ۲۵۱ درصدی متوسط قیمت مواد غذایی
اینها در حالی است که دولت با وجود روند صعودی قیمت ها از اعلام جزییات نرخ تورم هم خودداری می کند. به گزارش سایت الف، بنابر آمار بانک مرکزی، شاخص بهای خوراکیها و آشامیدنیها در انتهای نخستین سال فعالیت دولت احمدینژاد (سال ۱۳۸۴) ۱۱۱/۱ بود که با رشدی افسارگسیخته به ۳۹۰/۴ در پایان فروردینماه سال جاری رسیده است که به معنای افزایش ۲۵۱ درصدی متوسط قیمت مواد غذایی در این مدت است. نکته مهمتر آن که افزایش ۲۵۱ درصدی شامل گرانیهای بیسابقه سال جاری نمیشود چرا که بانک مرکزی با گذشت هفت ماه از سال تاکنون جزئیات تورم اردیبهشتماه به بعد را اعلام نکرده است. با توجه به افزایشهای هفتگی و بیسابقه قیمت مواد خوراکی در ماههای اخیر، در صورت صداقت بانک مرکزی و اعلام جزئیات نرخ تورم در ماههای اخیر مطمئنا رکورد گرانی مواد غذایی در دولت دهم از رقم ۲۵۱ درصد بسیار بیشتر خواهد شد.
سایت منسوب به احمد توکلی اشاره دارد: همین رقم ۲۵۱ درصدی نیز به معنای شکست رسمی سیاستهای اقتصادی دولت احمدینژاد محسوب میشود. با این آمار بدیهی است که قدرت خرید اقشار متوسط و کمدرآمد جامعه در تامین معاش خویش در دوره احمدینژاد به شکل کم سابقه ای سقوط کرده است.
خانه تاریخی ملک ثابت از خانههای تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی است که به دلیل معماری بی نظیر و متعلق به دوران صفویه ارزش تاریخ یافته اما این خانه در چند قدمی اداره کل میراث فرهنگی یزد در آستانه فروپاشی است.
به گزارش مهر، خانه تاریخی ملک ثابت که به شماره ۲۴۴۲۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، یادگاری از دوران صفویه به شمار می رود و به دلیل معماری بی نظیر و هنرمندانه مورد توجه قرار گرفت و در این فهرست به ثبت رسید.
این خانه تاریخی که درست روبروی مسجد حظیره واقع شده و از حیاط این خانه، مناره های مسجد حظیره قابل مشاهده است، در چند قدمی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد قرار گرفته است.
این همجواری اما تاثیری در رسیدگی به این بنا نداشته و خانه تاریخی ملک ثابت به رغم ارزش و قدمتی که دارد، در حال فروپاشی کامل است.
قسمت های بسیاری از این بنای ارزشمند، به تلی از خاک تبدیل شده و برخی از دیوارهای آن فرو رویخته است.
خانه تاریخی ملک ثابت این روزها به جای اینکه محلی برای تفریح گردشگران و توریستها باشد، به محلی امن برای معتادان و اراذل و اوباش تبدیل شده و وجود سرنگ های بسیار و … حاکی از این واقعیت تلخ دارد.
گرچه میراث فرهنگی یزد معتقد است بسیاری از خانه های قدیمی یزد ارزش تاریخی ندارند اما به طور قطع خانه ای که در فهرست آثار ملی ثبت شده، تاریخی است و نباید پس از ثبت اینگونه به حال خود رها شود.
از میان ده ها و شاید صدها خانه تاریخی که در استان یزد قرار دارد، به جز چند مورد محدود، تقریبا همه خانه های تاریخی به سرنوشت خانه ملک ثابت دچار هستند و در برخی مناطق این خانه ها به محل نگهداری احشام تبدیل شده اند که نمونه های آن در عقدا، مهریز، یزد و … قابل مشاهده است.
بر بام خانه تاریخی ملک ثابت که بایستید، با تعداد قابل توجهی از خانه های قدیمی یا تاریخی مواجه می شوید که اغلب آنها وضعیت نامساعدی دارند که در گزارشهای بعدی به آنها نیز پرداخته خواهد شد.
یک فعال کارگری در بوشهر گفت: با وجود بحران های اخیر اقتصادی وضعیت تولید در واحدهای صنعتی بوشهر مناسب نیست و اکثر واحدها با حداقل ظرفیت نیرو تولید میکنند.
موسی جوانمرد با بیان مطلب فوق به ایلنا گفت: عمدهترین مشکلات واحدهای تولیدی دراستان بوشهر معوقههای اقساط بانکی، ناتوانی در امر بازاریابی و تبلیغ محصول، رقابت با کالاهای مشابه خارجی و همچنین فقدان سرمایه در گردش برای خرید مواد اولیه است.
سرپرست خانه کارگر بوشهر با اشاره به وضعیت اشتغال در این استان افزود: در حال حاضر اخراج کارگران قرار دادی نخستین گزینه کارفرمایان برای مواجهه با بحران و کاهش هزینههاست که این روند همچنان در شهرکهای صنعتی ادامه دارد.
رئیس انجمن ندای معلولان ایران گفت: به نظر میرسد رویکرد و سیاست کلی سازمان بهزیستی به این سمت و سو میرود که معلولان متوسط را ازبرخی خدمات محروم کند.
محمود کاری درگفتوگو با ایلنا ضمن بیان این مطلب گفت: این درحالی است که معلولان متوسط باید بیشتر از سوی دولت موردحمایت قرار بگیرند تا بتوانند درعرصه کار، تولید و فعالیتهای اجتماعی ازدیگرهموطنان عقب نمانند وهمپای آنها کارکنند.
وی با تاکید بر اینکه معلولان متوسط باید استقلال اقتصادی داشته باشند تا سربارخانوادههایشان نباشند، افزود: متاسفانه مدتی است که سازمان بهزیستی ارائه خدمات به معلولان متوسط راکاهش داده است.
کاری ادامه داد: به طور مثال سازمان بهزیستی مطرح کرده است که سوخت را به معلولان شدید وخیلی شدید میدهد، اگرچه حقوق آنها نیزمحفوظ است اما این معلولان متوسط هستند که اکثریت معلولان را تشکیل میدهند از همین رو در این اوضاع و احوال اقتصادی، سازمان بهزیستی باید از آنها پشتیبانی کند تا گلیم خود را بتوانند از آب بیرون بکشند.
وی خاطرنشان کرد: به طور کلی سازمان بهزیستی حمایتهای اجتماعی ازقبیل ایاب وذهاب، سبدهای کالاهای عیدانه یا ماه مبارک رمضان، شهریه دانشجویی وحتی خدمات اورتز و پروتز بیشتر در اختیار معلولان شدید قرار میدهد.
رئیس انجمن ندای معلولان ایران ادامه داد: درحالی که معلولان متوسط به این دلیل که دربخشهای کار و تولید فعالیت میکنند نیازبیشتری به این خدمات دارند ومعلولان شدیدبا توجه به شرایطی که دارند ممکن است بیشتر به استراحت بپردازند.
رئیس انجمن ندای معلولان ایران بر عدم صدور بخشنامهها ودستورالعملهای سلیقهای ازسوی سازمان بهزیستی تاکیدکرد و افزود: این انتظار از سازمان بهزیستی است که قانون را اجرا کند و شرایطی را فراهم کند تا کارکنانش نیز ضابطهمند کارکنند.
نویسندگان و هنرمندان دفاع مقدس با برگزاری یک جشنواره ۱۲ روزه دانشآموزی مصادف با روز جهانی کودک در اهر، ورزقان، هریس و بخشهای خواجه، هوراند و خاروانا، بیشتر بچههای آسیبدیده از زلزله را در این برنامه شاد فرهنگی سهیم کردند.
به گزارش مهر، با نیت نذر فرهنگی و به همت خودجوش چندتن از بچههای جنگ و پرویز پرستویی و با هدف کم کردن آلام تمام کودکان و نوجوانان مناطق زلزلهزده ارسباران آذربایجان شرقی، هفتمین جشنواره دانش آموزی فیلم دفاع مقدس مصادف با روز جهانی کودک بصورت بسیار شاد و مفرح به مدت ۱۲ روز از تاریخ ۱۶ تا ۲۷ مهر ماه در شهرستانهای اهر، ورزقان، هریس و بخشهای خواجه، هوراند و خاروانا با تمام روستاهای تابعه، برگزار گردید و بیش از ۴۱ هزار دانشآموز مقاطع تحصیلی دبستان ،راهنمایی و دبیرستان به همراه معلمان خود در آن شرکت کردند.
پرویز پرستویی و حبیب احمدزاده در میان بچههای باجه باج
هدف از برگزاری این جشنواره (با دوری از تکلف و شعارهای همیشگی)، گردهمایی و حضور فرد فرد تمام دانشآموزان آسیبدیده حتی از دورترین و صعبالعبورترین مناطق، با اجرای برنامههای بسیار شاد و در عین حال آموزنده برای بازگرداندن روحیه امید و نشاط در آستانه سال تحصیلی جدید برای فرزندان این نقاط بلادیده از ایران زمین بود تا بتواند پیام پایداری در سختی و امید به آینده را که از دستاوردهای همیشگی فرهنگ دفاع مقدس است، به صورتی نوین و غیرشعاری در سطح منطقه منتشر و این نوجوانان و کودکان را که بسیاری از آنان به علت حضور در روستاهای دورافتاده منطقه هرگز به سینما و تماشای دسته جمعی فیلم نرفته بودند با تجربهای نو و فرحبخش روبرو کند.
مریم، دختری که در زلزله مادرش را از دست داده از گرفتن این عروسک خوشحال است
از قسمتهای اصلی این جشنواره، اجرای سرودهای دسته جمعی از جمله «ای ایران» توسط دانش آموزان با همراهی پرویز پرستویی و نورالدین عافی، راوی آذری کتاب «نورالدین پسر ایران» و نمایش فیلم طنز دفاع مقدسی «تخممرغ جنگی» به همراه انیمیشن «شکرستان» و برگزاری مسابقات صمیمی، همراه با اهدا جوایزی همچون عروسک شخصیتهای شکرستان و وسایل تحصیلی مورد نیاز این عزیزان بود، که تماما با شور و استقبال این آیندهسازان کشور روبرو شد.
پرویز پرستویی در حال معرفی کتاب دا به بچهها
در ادامه نیز پرویز پرستویی به معرفی و ذکر عبرتهایی از خواندن کتابهای دفاع مقدسی از جمله نورالدین پسر ایران، دا، بابا نظر، کوچه نقاشها، شنام، پایی که جا ماند و بچههای کفیشه میپرداخت و با دعوت از نورالدین عافی روی صحنه، این اسطوره زنده آذربایجانی دفاع مقدس را به حاضران هم استانیاش معرفی میکرد تا به ذکر خاطراتی شیرین و در عین حال عبرت انگیز و امیدبخش بپردازد.
نورالدین عافی، راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» در حال سخنرانی برای بچهها
در انتهای هر مراسم نیز به تمام معلمانی که به همراه شاگردانشان در مراسم شرکت کرده بودند، کتب معرفی شده هدیه داده میشد تا در آینده و با مطالعه بیشتر، این فرهنگ انسان ساز را هرچه بهتر به آنان منتقل کنند. از دیگر هنرمندان شرکت کننده در این جشنواره میتوان به مالک سراج، کورش سلیمانی و علی صالحی نیز اشاره کرد.
پرویز پرستویی و مالک سراج برای بچهها سرود میخوانند
خوشبختانه در ۱۲ روز برگزاری جشنواره که در دو سانس مدرسهای صبح و بعدازظهر (که در بیشتر مواقع به صورت همزمان در دو شهر برگزار میشد) برگزارکنندگان برنامه توانستند قریب به اتفاق تمام دانشآموزان روستایی و شهری منطقه گسترده زلزلهزده ارسباران را با طی مسافتهای چند ساعته به صورت رایگان در این جشنواره شرکت داده و پذیرایی کنند.
در انتها و در جمع بندی از نظرات معلمان و دانش آموزان و اولیاء و مسئولین محلی مشخص شد که جشنواره در تامین اهداف انسانی، اسلامی و ملی خود برای شادی بخشی و ارتقا روحیه در منطقه کاملا موفق بوده و همگی شرکتکنندگان با شعف زیاد خواستار تکرار چنین جشنوارههایی در آیندهای نزدیک شدند.
مالک سراج، هنرمند دوستداشتنی اهل خوزستان در جمع بچهها شادمانی میکند
این جشنواره همچون ۶ دوره گذشته با دبیری سعید سیاح طاهری از جانبازان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس و با مدیریت حبیب احمدزاده برگزار شد.
استقبال از هنرمندان دفاع مقدس پرشور و دیدنی است
پشتیبانان اصلی برگزاری این جشنواره مردمی عبارت بودند از جشنواره فیلم مقاومت، بنیاد فرهنگی روایت، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، نواحی مقاومت سپاه عاشورا در منطقه ارسباران، بسیج هنرمندان، انتشارات سوره مهر، دانشگاه هنر، واحد انیمیشن حوزه هنری، معاونت هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استانداری و ادارات آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی، فرمانداریها و شهرداریها و بخشداریهای مناطق اهر، هریس، ورزقان، هوراند ، خواجه، خاروانا و روستاهای تابعه…
محمد سیف زاده وکیل زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین جهت انجام عمل جراحی در ناحیه روده بزرگ به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، محمد سیف زاده که ماه ها ازخونریزی روده بزرگ رنج می برد، سرانجام پس از پیگیری های مکرر از زندان و از سوی خانواده با موافقت دادستانی برای عمل جراحی به بیمارستان اعزام شد.
زمان اعزام این زندانی سیاسی و فعال حقوق بشر درست در روز برگزاری دادگاه وی در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب اسلامی اتفاق افتاد.
این زندانی سیاسی پیشتر چند نوبت از حضور در دادگاه انقلاب به دلیل آنچه مغایرت با قانون اساسی وقوانین موضوعه خوانده بود و همچنین عدم رعایت تشریفات دادرسی در مورد جرایم سیاسی از جمله نبود هیات منصفه مستقل و واقعی خودداری کرده بود.
محمد سیف زاده همچنین از بیماری پروستات، ستون فقرات و مفاصل رنج می برد.
چهارشنبه آخرین نوبت رسیدگی به اتهام محمد سیف زاده تحت عنوان تبلیغ عیله نظام به دلیل نگارش نامه ای به سیدمحمد خاتمی از زندان اوین بود.
مجلس نهم به هر یک از نمایندگان یک دستگاه پژو پارس اهدا کرد.
به گزارش سایت الف متعلق به احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس نهم به نقل از روزنامه قدس همچنین کارت سوخت این خودروها به نمایندگان تحویل داده شده است.
این روزنامه یادآور شده است که مجلس (دوره نهم) در حال حاضر ۲۸۶ نماینده دارد و هم اکنون قیمت خودروی «پژو پارس» در بازار ۳۲۰ میلیون ریال (۳۲ میلیون تومان) است.
رئیس انجمن صنفی کارگری دریانوردان جمهوری اسلامی مرکز خلیج فارس از تعدیل ۱۰۰ کارگر شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در یک سال گذشته خبر داد.
نادر ظهوری در این باره به ایلنا گفت: شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران به دلیل تحریمها، فشارهای اقتصادی و مشکلات به وجود آمده برای کشور به مشکلات مالی برخورده است که باعث شده بیش از ۱۰۰ تن از کارگران خود را در یک سال گذشته تعدیل کند.
او در پایان افزود: با توجه به عدم وجود قانون کار دریایی در ایران، کارگران شرکتهای کشتیرانی تحت پوشش بیمه بیکاری قرار نمیگیرند. بدین ترتیب کارگران تعدیل شده حتی با وجود شرایط اقتصادی نامناسب این دوره، نمیتوانند از بیمه بیکاری استفاده کنند.
رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلا با انتقاد از تدوین لایحه جامع وکالت در مجلس گفت: به سران قوا نامه نوشتیم تا این طرح با مشورت کارشناسان و وکلا انجام شود ولی آنها پاسخی به ما ندادند.
علی مندلی پور در گفتگو با مهر اعلام کرد: لایحه یا طرح قانون جامع وکالت که هم اکنون روی میز کمیسیون قضایی مجلس قرار دارد بدون مشاوره و اظهار نظر کانونهای وکلا در حال تدوین است و اگر یکسویه تصویب شود متضمن نفی صریح حقوق ملت در برخورداری از امنیت قضایی و بهره مندی از حق دفاع و بی اعتباری احکام قضایی در مجامع بین المللی خواهد بود و موجب تضعیف کانونهای وکلا می شود.
وی اظهار داشت: در این خصوص چند ماه قبل نامه ای خطاب به روسای قوه قضائیه، مجریه و مجلس نوشتیم که در این نامه آمده است پیشنهاد می کنیم کمیسیونی متشکل از ۹ نفر (۳ نفر نماینده قوه قضائیه، ۳ نفر نماینده مرکز پژوهشهای مجلس و ۳ نفرنماینده اتحادیه سراسری کانونها) تشکیل شده تا پیش نویس این لایحه تنظیم شود ولی این کار انجام نشد.
مندلی پور گفت: همچنین در این نامه آمده است که مرکز مشاوران قوه قضائیه دیگر هیچ اختیار قانونی ندارد و نباید پروانه وکالت صادر کند و این کار غیرقانونی است.
رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلا با بیان اینکه در جشن استقلال وکلا که در استان قم برگزار شد علی لاریجانی رئیس مجلس قول داد در تدوین این طرح و لایحه از کانونهای وکلا مشورت می گیرد گفت: با اینکه نامه هم ارسال کرده این منتظر قول رئیس مجلس هستیم.
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، نسبت به انتقال بیماریهای خطرناک و کشنده بر اثر ورود غیرقانونی دام از مرزهای کشور هشدار داد.
محمدمهدی گویا در گفتگو با مهر اظهارداشت: تردد دامها در مناطق مرزی کشور بایستی حتما زیر نظر سازمان دامپزشکی صورت بگیرد. قطعا اگر دام قاچاق وارد کشور شود، ممکن است شاهد بروز بیماریهای خطرناک و کشنده باشیم.
گویا تاکید کرد: ورود دامها به کشور خارج از نظارت سازمان دامپزشکی، می تواند انتقال دهنده بیماریهای خطرناک و کشنده ای باشد که کشور را تهدید می کند.
این اظهارات در حالی عنوان می شود که در آستانه فرا رسیدن عید سعید قربان قرار داریم و تقاضا برای خرید دام در کشور افزایش می یابد.
برای دومین سال پیاپی سالروز تولد علیرضا رجایی فعال ملی مذهبی و روزنامه نگار در بند، بی حضور او اما با همراهی دوستان، فامیل و خانواده زندانیان سیاسی گرامی داشته شد.
به گزاش کلمه، روز جمعه مراسمی به مناسبت سالروز تولد علیرضا رجایی زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین برگزار شد که در آن برای سلامتی و آزادی همه زندانیان دربند و بخصوص آزادی میر حسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد دعا کردند.
در حال حاضر این زندانی سیاسی از بیماریی های قلبی، گوارشی، پارگی مینینک و دردهای مزمنی مثل دندان درد و میگرن رنج می برد.
هنگامی که او در شهریور ماه سال جاری به مرخصی چند روزه آمد، خانواده اش متوجه بیماری ها شده و تلاش برای مداوا می کنند که در آن زمان کم فقط می توانند به عصب کشی یکی از دندانهایش بپردازند و کوشش خانواده او تا به حال برای معالجه و مداوای او در بیرون از زندان نیز بی نتیجه مانده است.
تاکنون مراجعات پی در پی همسر این زندانی سیاسی نیز به دادسرای اوین و دادستانی تهران بی نتیجه بوده و مسوولان در مقابل نامه پزشکان مبنی بر تقاصای اعزام علیرضا رجایی به خارج از زندان برای مداوا بی تفاوت بوده اند و به جواب هایی چون “انشاء الله پیگیری می کنیم” اکتفا کرده اند. این بی توجهی در حالی است که پزشک بهداری اوین نیز برای مداوای رجایی نامه اعزام به خارج از زندان را امضا کرده است.
علیرضا رجایی فعال ملی مذهبی، روزنامه نگار، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، مدیر انتشارات "گام نو" و محقق در زمینه های سیاسی اجتماعی و تاریخی به مدت ۱۹ ماه است که در زندان اوین به سر می برد.
او در سال ۱۳۸۸ و اردیبهشت ۱۳۹۰ به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی از سوی مامورین بازداشت شد و سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی حداد، به اتهام عضویت در ائتلاف نیروهای ملی مذهبی و اقدام علیه امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی و نیز فعالیت تبلیغی علیه نظام، به ۴ سال حبس و ۵ سال محرومیت از تمامی حقوق اجتماعی و حق عضویت در تشکلهای سیاسی و نهادهای مدنی، محکوم شد.
از هنگام بازداشت علیرضا رجایی از داشتن مرخصی محروم بود تا نهایتا توانست در شهریور ماه امسال پس از گذراندن یک سال و نیم از دوران محکومیت اش به مدت ۷ روز به مرخصی بیاید. در انتخابات مجلس ششم نیز او کاندیدای ائتلاف نیروهای ملی-مذهبی در تهران بود و بر اساس نتایج انتخابات در ردهٔ بیستوهشتم قرار گرفته و به مجلس راه یافت، اما پس از بازشماری آراء توسط شورای نگهبان از فهرست نامزدهای منتخب خارج شده و جای خود را به غلامعلی حداد عادل داد.
حسین راغفر، کارشناس اقتصادی با بیان این که بر اساس محاسبات، میزان فقر مطلق در ایران بین ۲۵ تا ۳۲ درصد است،گفت: بر اساس این آمار، طی ۳ سال گذشته در دولت احمدینژاد، هر سال ۲ درصد به جمعیت فقیر کشور (۳۲ درصد) افزوده شده است. در این بررسی، وضعیت بازار کار بر اساس شغل رییس خانوار تعیین میشود.
حسین راغفر در گفت و گو با ایلنا، اظهار داشت: در ۷ سال گذشته شدت فقر افزایش پیدا کرده، ضمن اینکه نابرابری نیز افزایش داشته است.
راغفر با اشاره به این که فقر از سال ۶۳ با روند ملایمی کمتر میشد، اما از سال ۸۴ با آغاز به کار دولت فعلی تاکنون، میزان فقر و نابرابری افزایش یافته است، بیان داشت: هر چند که از سوی دولت آمار شفافی در مورد خط فقر و ضریب جینی تا کنون اعلام نشده است، اما فضای موجود نشان از رشد نابرابری و گسترش فقر دارد و بر اساس محاسبات صورت گرفته از سوی محافل غیر دولتی، میزان فقر مطلق در ایران بین ۲۵ تا ۳۲ درصد است.
این استاد دانشگاه، شرایط فعلی یعنی فقیرتر شدن قشر متوسط جامعه را نتیجه شکست سیاستهای دولت دانست و عنوان داشت: اگر به دید یک خارجی نگاه کنیم. وجود این جوانهای بیکار در مملکتی که روی اقیانوسهای گاز و نفت نشسته تنها محصول سیاستهای غلط دولتهاست.
وی هچنین در مورد رشد اقتصادی کشور نیز گفت: آمار مربوط به رشد اقتصادی بنا به برنامه چشمانداز ۲۰ ساله برای سال ۱۳۹۴ قرار است سالانه برحسب برنامه چهارم نرخ رشد اقتصادی باید ۸ درصد باشد، اما در دو سال گذشته دولت آمار شفاف ارائه نداده و آمار های داده شده نیز تناقض دارد.
به گفته وی، آنچه در محافل تصمیمگیری کشور از جمله مجلس توسط دستگاههای دولتی ارائه شده در سال های گذشته تا کنون رشد اقتصادی از مرز ۳ درصد عبور نکرده است.
نماینده مردم رشت در مجلس اعلام کرد: دستگاههای اجرایی به بخشنامه دولت در زمینه آزادسازی و یکپارچهسازی سواحل بی توجه هستند.
جبار کوچکینژاد در گفتوگو با خانه ملت، در رابطه با یکپارچهسازی و آزاد سازی سواحل گیلان، گفت: ایجاد منطقه ویژه گردشگری برای همه مسافران پاکسازی و حفظ مسائل زیست محیطی در سواحل از جمله برنامه های مهم است.
نماینده مردم رشت در مجلس نهم با بیان اینکه دولت بخشنامه ای را در زمینه یکپارچه سازی سواحل به همه دستگاهها ابلاغ کرده است، گفت: بر اساس این بخشنامه همه دستگاهها باید از سواحل دریای خزر خارج شوند و زمینها را واگذار کنند تا مردم به راحتی از سواحل بازدید داشته باشند.
وی ضمن ابراز تأسف از عدم همکاری برخی دستگاهها در رابطه با یکپارچهسازی سواحل، گفت: آزادسازی سواحل میتواند به وسعت گردشگری منطقه کمک کند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه زیباسازی سواحل بسیار مهم است، تصریح کرد: متأسفانه این امر نیز در سواحل رعایت نمیشود به طوری که این مناطق به وضعیت اسفناکی دچار شدهاند.
نماینده مردم رشت در مجلس نهم تصریح کرد: شهرداری و محیط زیست به همراه سایر دستگاهای اجرایی وظیفه دارند نسبت به زیباسازی سواحل اقدام کنند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینمطلب که فاضلابهای شهرهای ساحلی به دریا ریخته می شود، گفت:بوی بد تخلیه فاضلابها در سواحل موجب ناراحتی گردشگران شده است.
نماینده مردم رشت در مجلس نهم ضمن یادآوری اینکه دولت موظف بوده طی ۲ سال برنامه پنجم توسعه نسبت به جمع آوری فاضلاب شهرهای ساحلی اقدام کند، متذکر شد: متأسفانه دولت در مهلت مقرر نتوانست نسبت به ایجاد تصفیهخانه فاضلاب در شهرهای ساحلی اقدام کند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تأکید کرد: سواحل گیلان نیاز به جذب سرمایهگذار دارد در این صورت میتوان با ارائه امکانات گردشگر بیشتری را وارد منطقه کرد.
وجود بحران در بازار کاغذ حرف جدیدی نیست و از چندی قبل بسیاری از فعالین و افراد مرتبط با این حوزه، بارها دربارهی آینده هشدار دادهاند. انتشارات اقبال، قدیمیترین موسسهی انتشاراتی ایران است. این ناشر هم این روزها با مشکلات اقتصادی دست به گریبان شده و بسیاری از کارها و کتابهای آنها هم امکان انتشار ندارد.
به گزارش ایلنا، فرشید اقبال؛ نویسنده و مسئول هیات تحریریهی انتشارات اقبال در مورد وضعیت فعلی کاغذ در بازار گفت: متاسفانه این روزها قیمت کاغذ مثل قیمت ارز شده است و با اینکه به صورت روزانه وارد نمیشود، اما قیمت آن روزانه تغییر میکند. این تغییر قیمت روزانه به فروشندگان مربوط میشود و باید از آنها پرسید که چرا وقتی کاغذ مورد نیاز برای فروش مثلآ یک ماهتان را با یک نرخ مشخص ارز وارد کردهاید، نوسانات روزانه ارز هم هر روز بر آن تاثیر میگذارد؟ قیمت کاغذی که در بهمن ماه سال گذشته ۲۶ هزار تومان بود، امروز تقریبآ ۴ برابر شده و ۹۶ هزار تومان خرید و فروش میشود. باید ببینیم قیمت ارز چند برابر شده که کاغذ ۴ برابر شده است؟
او ادامه داد: قیمت ارز در همان بهمن ماه ۲ هزار تومان بود و امروز نهایتآ ۲ برابر شده است. دلیل این افزایش ۴ برابری قیمت کاغذ معلوم نیست. به نظر من هدف این است که ناشران کار نکنند، چون ظاهرآ دانش ما آنقدر زیاد شده که دیگر نیازی به مطالعه نداریم.
اقبال در خصوص تاثیری که این افزایش قیمتها بر قیمت تمام شدهی کتابها گذاشته است، گفت: امروز فقط کاغذ مورد نیاز برای تجدید چاپ کتابی که قیمت فروش آن ۴ هزار و ۵۰۰ تومان بوده، ۴ هزار تومان میشود. مشکلات یکی دو تا نیست و این فقط هزینه کاغذ بود. هزینهی سایر موارد مثل فیلم و زینک و چاپ و لیتوگرافی و صحافی و… هم به همین نسبت بیشتر شده است. با این شرایط چه قیمتی بر روی این کتاب بگذاریم که منطقی باشد و ضرر نکنیم؟
این نویسنده در مورد وضعیت فعلی چاپ و نشر در کشور گفت: با تیراژهایی که این روزها کتابهای ما دارند و میبینیم که یک کتاب حتی زیر ۵۰۰ نسخه هم تیراژ دارد، کار چاپ کتاب بیشتر به صورت کارهای فتوکپی درآمده است. موسسات چاپ و نشر این روزها دستگاههای چاپ و لیتوگرافی اداری وارد میکنند، چون با همین دستگاهها هم کار راه میافتد.
فرشید اقبال افزود: چندی پیش در یک روزنامه خواندم که از قول یک ناشر عنوان شده بود که صنعت نشر در حال موت است. من میخواهم بگویم این صنعت در حال موت نیست، بلکه حتی چهلم آن را هم گرفتهاند.
مسئول هیات تحریریه انتشارات اقبال به وضعیت تولید کاغذ در داخل اشاره کرد و گفت: با این همه ادعا نمیتوانیم یک برگ کاغذ سفید در داخل کشور تولید کنیم. اصولآ ما تولید کننده نیستیم و برای بیشتر کالاها نیاز به واردات داریم. کاغذهای تولید شده در ایران همچنان کاهی هستند. خود من کتابی را با کاغذ ایرانی چاپ کردم و مجبور شدم برای اینکه رنگ مناسبی پیدا کند، ۴ بار رنگ بر روی آن چاپ کنم. البته در سالهای اخیر، کیفیت کاغذ داخلی مقداری بهتر شده، اما همچنان این کاغذها به پای کاغذهای سفید وارداتی نمیرسد و اصلآ قابل مقایسه نیست. من به کتابخانه و آرشیو کتابهای چاپ شده انتشاراتمان که نگاه میکنم، میبینم ۲۰۰ عنوان کتابی که در سالهای اخیر منتشر شده، همه بر روی کاغذ خارجی بودهاند.
این نویسنده بر لزوم پذیرفتن بحران در نشر کشور تاکید کرد و افزود: تا زمانی که این مشکلات را نپذیریم، چیزی درست نمیشود. با کتمان کردن به جایی نمیرسیم و باید تصمیم بگیریم که میخواهیم نشر بماند یا نه؟ البته راه حل مشکل هم اختصاص کاغذ یارانهای و سهمیهای نیست، چون در اختصاص آن هم بالاخره مشکلاتی به وجود میآید و ناشران مشخصی در اولویت قرار میگیرند. شنیدهام که کاغذ سیگار در اولویتهای اختصاص ارز برای واردات قرار دارد، اما کاغذ تحریر نیست.
اقبال به سایر بحرانهای اقتصادی و تاثیر آن در حوزه خرید کتاب اشاره کرد و گفت: درآمد بیشتر مردم به ریال است، اما هزینهها با دلار محاسبه میشود. امروز مثلآ پنیر ۳۹۰۰ تومان شده است، اما نمیتوان حقوق کارگران را افزایش داد. قیمت مواد غذایی با ارز زیاد شده است، اما درآمدها ثابت مانده و میشود گفت مثلآ به نسبت چند سال قبل، درآمدها یک چهارم شده است. حال در این وضعیت در نظر بگیرید کتابی را که نرخ مشخصی بر پشت جلد آن نوشته شده و نباید آن را افزایش داد چه میشود. در این شرایط معلوم است که دیگر کسی خریدار کتاب نیست. در این شرایط دیگر برای چه کسی اهمیت دارد که تاریخ ایران چه بوده است؟ اگر تا قبل از این در لیست خرید ماهانه مثلآ ۱۵ هزار تومان به خرید کتاب اختصاص داده میشد، دیگر نمیتوان همین کار را هم کرد و عملآ بودجهای برای خرید کتاب نمیماند. در کنار این مساله در نظر بگیرید که اصوﻻ مردم ما علاقهی چندانی به خرید کتاب ندارند و این یک مسالهی فرهنگی است. مردم ما فرهنگ نقالی و شفاهی دارند و با فرهنگ مکتوب میانهی چندان خوبی ندارند. به همین دلیل است که در کل تلویزیون بیشتر از کتاب خواستار دارد و در چنین وضعیتی این مساله هم کاملآ مزید بر علت میشود. ما کاری برای ایجاد فرهنگ کتاب خوانی برای مردم نکردهایم، مثل همه چیز دیگر؛ فقط ماشین وارد میکنیم، اما فرهنگ رانندگی را وارد نمیکنیم.
او نشررا یک پروسه طولانی دانست و گفت: اگر کسی تصمیم بگیرد کتابی منتشر کند، نمیتواند به سراغ یک ناشر برود و یک شبه این کار را انجام دهد. کل این پروسه شاید بیشتر از یک سال طول بکشد. در چنین وضعیتی با چنین شرایط زمانی، باید یک دورنمای قیمتی داشته باشیم تا بتوانیم قیمت مناسبی را برای کتاب در نظر بگیریم تا بعد از برگشت پول در طولانی مدت، ضرر نکنیم. این مساله در شرایطی که کوچکترین ثباتی در اقتصاد وجود ندارد، امکان پذیر نیست. فعالین حوزهی نشر نه میخواهند و نه میتوانند یک شبه پولدار شوند، فقط میتوانند کتاب چاپ نکنند.
مسئول هیات تحریریه انتشارات اقبال به پائین آمدن شدید تیراژ کتابهای این انتشارات اشاره کرد و گفت: تیراژ بسیاری از کتابهای ما ۵۰۰ نسخه شده است و ماکسیمم آن هم ۱۵۰۰ نسخه و به طور متوسط همان ۱۰۰۰ نسخه را در نظر بگیرید. مسالهای که وجود دارد این است که بسیاری از قیمتها مثل لیتوگرافی، حروفچینی، چاپ و… برای تیراژها یکسان است و فرقی نمیکند که ما ۵۰۰ نسخه چاپ کنیم یا ۱۵۰۰ نسخه، دلیل پائین آوردن تیراژها بیشتر همان مساله کاغذ است. انتشارات اقبال تقریبآ دیگر نمیتواند کتاب جدید چاپ کند و به تجدید چاپها بسنده کردهایم.
اقبال ادامه داد: ما کلیات سعدی را با تیراژ ۵۰۰ نسخه چاپ کردهایم، این یعنی مرگ. شعر سعدی در سازمان ملل نصب شده، آن وقت تیراژ کلیات آن در کشور خودمان باید ۵۰۰ نسخه باشد؟ انتشارات اقبال ۱۱۰ سال سابقه فعالیت دارد و از بسیاری از مراکز فرهنگی دیگر قدیمیتر است. وقتی موسسهای فرهنگی که سالها قبلتر از دانشگاه تهران فعالیت میکرده، به نقطه فعلی رسیده، میتوان متوجه شد که شرایط به چه صورت است. همهی ناشران میگویند ما مجوزهای زیادی داریم، اما میترسیم کتاب را چاپ کنیم و منتظر ثبات در بازاریم، اما هیچ ثباتی وجود ندارد و وضعیت هم نشان میدهد که نمیتوان در آینده هم انتظار ثبات چندانی داشت. اگر دورنمایی از بازار وجود داشته باشد میتوان کتاب چاپ کرد، اما وقتی که قیمت دلار هم پائین بیاید، باز هم قیمتهای بازار کاهش نمییابد و این شرایط جای هیچ فعالیتی را باقی نمیگذارد. نام انتشارات اقبال با تقویم و سررسید گره خورده، اما اگر بخواهیم تقویمی را که قیمت آن ۲۵۰ تومان بود را برای سال آینده منتشر کنیم، کمتر از ۱۰۰۰ تومان نمیشود و یا سررسیدی که ۵ هزار تومان بوده امروز ۲۰ هزار تومان میشود. ما دو دستگاه چاپ داریم که یکی از آنها بیکار است، خیلی راحت است که به کارگرها بگوییم دیگر کار نداریم و بروند، اما برای اینکه کارگران بیکار نشوند، با دستگاه دوم کتابهای درسی چاپ میکنیم.
این نویسنده در ادامه به توقف کار انتشار دو پروژهی مهم این انتشارات اشاره کرد و گفت: یکی از این کارها، قرآن ۶ رنگی بسیار نفیسی است که قرار بود در عین نفیس بودن قیمت مناسبی هم داشته باشد، اما دیگر نمیتوانیم قیمت مناسبی را برای آن در نظر بگیریم و عملآ پروژه متوقف مانده است. مورد دیگر هم تقویم ۱۲۰ ساله نجومی بود که در واقع آرشیوی بود برای تقویمهای انتشارات ما، اما امروز دیگر امکان عقلی برای چاپ این اثر وجود ندارد. قیمتها به جایی میرسد که نه راه پیش داریم و نه راه پس. وضعیت برای همهی ناشران به همین ترتیب است و به قول معروف همه در یک کشتی هستیم.
رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی از آغاز اجرای طرح پیشگیری از تنبلی چشم در میان کودکان ۳ تا ۶ سال طی هفته جاری در کشور خبر داد.
دکتر کاظم نظم ده در گفتگو با مهر با بیان این مطلب افزود: طرح پیشگیری از تنبلی چشم کودکان ۳ تا ۶ سال ( آمبیولوپی ) از ابتدای آبان ماه در مهدهای کودک، خانه های کودک و همچنین پایگاه های دائم بینایی سنجی در سراسر کشور اجرایی می شود و به مدت یک ماه نیز ادامه دارد.
وی گفت: این طرح در سه سطح برای کودکان انجام می شود که سطح یک شامل معاینه است، سطح دو نیز در صورت مشکوک بودن به متخصص بیناییسنجی ارجاع داده می شود و در مرحله سوم نیز چنانچه اختلالات بینایی تشخیص داده شود کودک به چشم پزشک فرستاده می شود.
وی با اشاره به اینکه طرح غربالگری بینایی در حدود ۶۰ هزار مهد کودک در سراسر کشور اجرا خواهد شد، تاکید کرد: سال گذشته بیش از دو میلیون کودک تحت پوشش این طرح قرار گرفتند که این تعداد حدود ۷۰ درصد جامعه هدف کودکان کشور را شامل می شود.
رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی به نقش مهم پیشگیری از بیماریها اشاره کرد و گفت: پیشگیری تاثیر بسیار زیادی در پیشگیری از بیماریهای مختلف و همچنین آسیبهای اجتماعی دارد بطوریکه در بحث تنبلی چشم و مشکلات بینایی ، اقدامات پیشگیرانه می تواند تا ۸۰ درصد باعث کاهش این مشکلات شود.
خانواده سیدمصطفی تاج زاده که چند ماهی از ملاقات حضوری با او محروم بودند توانستند روز چهارشنبه در بند دو الف متعلق به سپاه با او ملاقات داشته باشند.
به گزارش کلمه، در این ملاقات که پدر و مادر، خواهر و همسر و فرزند این زندانی سیاسی حضور داشتند، تاجزاده از مواضع موسوی خوئینی در مورد انتخابات ریاست جمهوری تقدیر کرده و گفته است: این موضعی است که همه در موردش اتفاق نظر داریم.
در حالی که معاون وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی که نزدیک به دو سال است در اعتراش به شرایط نگهداری اش در روزه ی سیاسی به سر می برد پزشک معالج چشم تاجزاده دو عامل استرس و نرسیدن آب کافی به بدن و چشم را در ایجاد و شدت گرفتن بیماری او دخیل دانسته، اما این زندانی سیاسی قصد دارد تا زمانی که به بند ۳۵۰ و نزد دیگر زندانیان سیاسی منتقل شود به روزه داری اش ادامه دهد.
بر اساس این گزارش تمامی خانواده تاجزاده به غیر از همسرش که برخلاف قانون از ملاقات با او محرومند، مکاتبات زیادی را با مقامات مسئول از جمله رئیس قوه قضائیه، دادستان و رئیس دادگستری و دیگران داشته اند که به شرح حال و مظالمی که بر عزیز دربندشان گذشته پرداخته اند. اما تاکنون اما تا کنون هیچ مقام مسئولی پاسخی به این همه بی قانونی های اعمال شده به رئیس ستاد انتخابات کشور دوره اصلاحات نداده است.
به گفته ی این زندانی سیاسی، طی ماه های اخیر فشارهای امنیتی علیه او تشدید شده و با نصب دوربین ها و افزایش نظارت بر او، امنیتش را در بندی که تنها ساکن آن تاجزاده است، سلب کرده اند. که تشدید این تدابیر امنیتی به دلیل فشاری است که عناصر تندروی جناح اقتدارگرا بر قوه قضائیه و مقامات امنیتی سپاه وارد می کنند. به طوری که در تفتیش های گاه به گاه و پرونده سازی های جدید علیه او این ترس و نگرانی کاملا مشهود است.
اخیرا عبدی بازپرس دادسرای اوین، تاجزاده را احضار و از نوشته ها و نامه های او سوال کرده بود که وی ضمن اعلام شکایت از اقدامات غیرقانونی علیه خود، با یادآوری عدم دفاعش در دادگاه، پاسخ به هر سوالی را منوط به تشکیل دادگاه جنتی دانسته است.
گفتنی است که روز بیستم آبان ماه روزه داری اعتراضی تاجزاده دو ساله می شود و خانواده تاجزاده و هم کاران سابق و دوستانش که هر ماه در مراسم افطاری به مناسبت گرامی داشت پایداری او شرکت می کنند، امیدوارند تا قبل از این تاریخ او به بند ۳۵۰ منتقل شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر