رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به توصیه رهبری برای تحقق اقتصاد مقاومتی گفت: بسیج تلاش میکند برای تحقق اقتصاد مقاومتی فرهنگسازی کند. وی همچنین از تأسیس قرارگاه جهاد اقتصادی در بسیج خبر داد.
سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در گفتوگو با فارس که در حاشیه بازدید از خبرگزاری فارس صورت گرفت درباره نقش بسیج در اقتصاد مقاومتی گفت: باتوجه به اینکه مقام عظمای ولایت صاحب نظریه اقتصاد مقاومتی هستند، نیروی مقاومتی بسیج کارگروهی را برای بررسی فرمایشات مقام ولایت تشکیل داد و از درون این کارگروه ۱۲ مؤلفه ارکان اصلی اقتصاد مقاومتی احصاء شد.
وی افزود: ۶ مؤلفه از ۱۲ مؤلفهای در کارگروه بسیج احصاء شده بود مربوط به اقتصاد کلان است و مخاطب آن دولت و دستگاههای مسئول و مخاطب ۶ مؤلفه آن مردم هستند؛ نه اینکه دولت در ۶ مؤلفه دوم نقشی نداشته باشند، بلکه نقش اصلی به عهده مردم است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه بسیج تلاش میکند در زمینه اقتصاد مقاومتی فرهنگسازی کند، گفت: بحث فرهنگ کار و تولید، مردمی کردن اقتصاد، حداکثر استفاده از ظرفیتها، اصلاح الگوی مصرف، مصرف کالای داخلی و افزایش اعتماد به نفس از جمله مؤلفههایی است که بسیج درباره آن فرهنگسازی خواهد کرد.
نقدی با اشاره به تأسیس قرارگاه جهاد اقتصادی در بسیج، گفت: انشاءالله در آیندهای نزدیک برای گسترش فرهنگسازی در حوزه اقتصاد مقاومتی از سوی بسیج برنامههایی صورت خواهد گرفت.
پس از بنز، بی ام و، پورشه و بوگانی حالا نوبت به آلفارومئو رسیده تا در خیابان های تهران شانس خود برای فروش را امتحان کند.
کمپین تبلیغاتی این خودرو در پاساژهای لوکس شمال شهر تهران به راه افتاده است. در یکی از این کمپین ها خودروی آلفارومئو مدتی رونمایی شد و پس از آن پلاکاری جایگزین خودرو شد که روی آن نوشته شده بود: «کاش یه بار دیگه ببینمش!».
قیمت ابتدایی فروش این خوردرو ۹۰ میلیون تومان در نظر گرفته شده بود ولی بهای نهایی آن پس از افزایش قیمت یورو به بیش از ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است. برخی منابع نقل می کنند ۱۰۰ نمونه از این خودرو در بازار ایران فروخته شده است.
در صورتی که ۱۰۰ نمونه ازاین خودرو در بازار ایران فروخته شده باشد، حداقل ۱۰ میلیارد تومان فروش این خودرو در بازار ایران بوده است.
این خودروی ایتالیایی در بازار تهران با استقبال مخاطبان لوکس سوار مواجه شده است.
به گزارش اقتصاد ایرانی، چندی است رسانه جدیدی در برخی مراکز خرید و سینمایی تهران از جمله پردیس ملت، مدرن الهیه و الماس ایرانیان برای معرفی برند آلفارومئو به کار گرفته شده است. این رسانه که یک محل اختصاصی جهت پارک خودروی آلفارومئو را به نمایش می گذارد،شاید در نگاه اول شبیه به حرکت معمول جهت نمایش یک اتومبیل خاص باشد، اما سؤالی در این میان مطرح می شود «پس خود اتومبیل کجاست؟!» در مجموعه الماس ایرانیان کنار محل اختصاصی پارک آلفارومئو، به تصویر بزرگ درب بسته یک پارکینگ برمی خوریم که بر روی آن نوشته شده است: «کاش یه بار دیگه ببینمش!». اینطور به نظر می رسد که کمپین آلفارومئو، داستان یک اتومبیل خاص و پرطرفدار را بیان می کند که شخصیت اول داستان به به صورت کامل پیدا نیست و بسیاری از افراد هنوز آن را کشف نکرده اند.
میزان اثربخشی این رسانه جدید را باید به گذر زمان واگذار کرد اما آن چه در ابتدای کار مشهود است این حرکت نظر عمده مخاطبینی که در معرض آن قرار می گیرند را به خود جلب می کند و حتی برخی از اتومبیل های رهگذر در کنار این محل خاص توقف کرده و تلاش می کنند با دقت بیشتری به رمزگشایی آن بپردازند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی برخی برداشتهای منفی از وحدت ملی را یا ناشی از سوءبرداشت و یا اغراض سیاسی و جناحی دانست و گفت: برخی سوءمدیریتها، متأسفانه تردیدهایی به ویژه در نزد نسل جوان و قشر تحصیلکرده ایجاد کرده است که باید شجاعانه آن را مطرح و درصدد رفع آن برآییم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، آزمایش ملتها و مسئولان را سنت خدشهناپذیر الهی خواند و با بیان اینکه همه ما همواره در معرض این امتحان و آزمایشها قرار داریم، برهه کنونی انقلاب و نظام اسلامی را حساسترین دوره و مهمترین امتحان برای مردم و مسئولان خواند و تصریح کرد: همه باید با درایت و هوشیاری و با در نظر گرفتن مصالح مردم و نظام، تصمیماتی عقلانی و مدبرانه بگیرند تا در این آزمایش الهی مغموم و سرافکنده نشویم.
وی در ادامه به هدف مبارزان دوران انقلاب اسلامی و امام راحل از مبارزه با رژیم طاغوت اشاره کرد و اسلام و برپایی احکام، اعتقادات و اخلاقیات این دین پویا با تفسیری رحمانی و رئوفانه را هدف اصلی انقلاب اسلامی خواند و افزود: بنیانگذار جمهوری اسلامی و مبارزان و علما از ابتدا تصویر و تفسیری مشخص از اسلام و نظام اسلامی در ذهن داشتند و براساس همین تفسیر به مبارزه پرداختند، به گونهای که پس از مدتی کسانی که با این دیدگاه امام از مبارزه موافقت نداشتند، راه خود را جدا و مبارزه را کنار گذاشتند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، الگوسازی از اسلام و مکتب اهل بیت(ع) را هدف نهایی انقلاب و نظام اسلامی عنوان کرد و گفت: قرار بر این بود که به گونهای احکام، اعتقادات و اخلاقیات اسلام و تشیّع را به اجرا درآوریم که سایر ملتهای مسلمان و در بند شیفته این مکتب شده و خود بندهای استبداد و ظلم و تحجر را از دست و پای خود بگسلند و به آزادی برسند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با اشاره به برخی ناکارآمدیها و نابسامانیهای موجود در کشور، سوره نصر را شاهد سخن خود گرفت و تصریح کرد: خداوند فتح و نصرت را در سایه پیوستن توده های مردم به هم دانست و تداوم آن را انجام عبادات و حمدو تسبیح خدا و نبودن انحراف و لغزش وعده داده و استغفار را وسیله جلوگیری از لغزش و انحراف خوانده که باید همواره آن را مدنظر داشته باشیم.
آیتالله هاشمی رفسنجانی با توجه به اینکه مبنای حکومت درمکتب اهل بیت، شرع الهی و براساس رضایت مردم است، خواست و حضور مردم در صحنه و میدان را یک اصل اساسی در تشکیل حکومت اسلامی خواند و با اشاره به چگونگی به خلافت رسیدن امیرمؤمنان علی(ع) گفت: مولای متقیان(ع) اگرچه بعد از رحلت رسول اکرم(ص) محقترین فرد برای جانشینی و خلافت پیامبر اکرم(ص) بود، اما تنها زمانی به این مسئولیت رسید که اکثریت مردم مشتاقانه از ایشان خواستند تا حکومت را برعهده بگیرد و این روش همان خواست و توصیه رسول گرامی اسلام در واپسین روزهای عمر پربرکتشان به حضرت علی(ع) بود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی ، روش و سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه معصوم(علیهمالسلام) به خصوص حضرت علی(ع) را نصبالعین امام راحل و مبارزان انقلاب اسلامی خواند و گفت: حضرت امام(ره) همواره بر حضور مردم تکیه داشته و تأکید همیشگی ایشان توجه به خواست مردم و لزوم همراهی و همدلی آنان با مسئولان نظام اسلامی بوده است. ایشان افزود : همه می دانند که پیروزی انقلاب مرهون حضور وسیع مردم و تداوم آن با آراء اکثریت قاطع، پیروزی در جنگ و سازندگی، در سایه حمایت بیدریغ مردم به دست آمده است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی تأکید کرد: دروغ، تهمت، شایعهسازی و بداخلاقیهای سیاسی و ریاکاری جناحی به اخلاقیات و باورهای مردم صدمه زده است که باید برای اصلاح آن اقدام شود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در بیان راهکارهای خروج از معضلات و مشکلات کنونی کشور، به وفاداری و عشق اکثریت مردم به اسلام و نظام اسلامی اشاره و تصریح کرد: در حال حاضر نیز اگر مردم، صداقت، تدبیر و سلامت را به صورت عملی و نه شعاری در عرصههای مهم مدیریت و تصمیمگیری ببینند، در برابر دشمنان خارجی همواره پشتیبان و همراه نظام خواهند بود.
وی همچنین تاکید کرد : نظام اسلامی و ساختار آن مورد حمایت و علاقه مردم است و اگر انتقاد و ایرادی ابراز میشود، برای رفع مشکلات و اصلاح برخی سوءمدیریتهاست.
آیتالله هاشمی رفسنجانی به عرصه حساس بینالمللی و سیاست خارجی اشاره کرد و گفت: قدرتهای استکباری همواره منافع خود را در سایر کشور جستجو میکنند و دلشان به حال ملتها نسوخته و در حال حاضر نیز با اعمال تحریمهای شدید و ناجوانمردانه میخواهند کاری را که با جنگ نمیتوانند پیش ببرند با فشارهای همهجانبه خارجی و بعضاً داخلی به سرانجام برسانند و ملت و مردم ایران را تسلیم خواستههای زورگویانه خود کنند.
وی افزود: در این عرصه تدبیر، هوشمندی و جلوگیری از تنش و نیز در پیش گرفتن تصمیمات مدبرانه و منطقی ما را به ساحل امن خواهد رساند.
در ابتدای این دیدار آقایان نمازی، اسلامی، علی حسینی، قنبری، مختاری، خانم امانی و برخی دیگر از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی با بیان دیدگاههای خود در خصوص اوضاع کنونی کشور، عرصه بینالملل و فشارهای قدرتهای استکباری، خواستار دریافت رهنمودها و راهکارهای آیتالله هاشمی رفسنجانی برای برونرفت از معضلات و مشکلات کنونی شدند.
سیدعبدالجواد موسوی
این روزها همه آنها که روزگاری از آقای احمدینژاد با شدت و حدت دفاع میکردند و منتقدان ایشان را مخالفان اسلام و انقلاب میخواندند در صددند به نوعی گذشته خود را توجیه کنند.
آنها که نجیبترند مهر بر لب زده خون میخورند و خاموشند. آنها که صادقترند میگویند اشتباه کردیم اما آنها که از این دو صفت بهره چندانی ندارند نه تنها از گذشته خود برائت نمیجویند بلکه همچنان خود را معیار حق و باطل میدانند و میگویند چه آن زمان که آقای احمدینژاد را تبلور اسلام ناب محمدی میدانستند و چه اکنون که به ایشان بد و بیراه میگویند عین حق و حقیقت بوده و هستند و منتقدان در هر مرتبه و مقامی که باشند تالیتلو طلحه و زبیرند. بدون شک با چنین اشخاص محترمی بحث و جدل نمیتوان کرد. آنکه خود را مطلق حق و حق مطلق میداند اهل منطق و گفت و گو و استدلال نیست. در پندار او هر که چون او نمیاندیشد از دایره آدمیت خارج است. و آدمیزاد کسی است که به هیئت او باشد و چونان او بیاندیشد و درست مثل او سخن بگوید. با اینحال باید سخن گفت. دست کم برای آن دسته از مخاطبان سادهدلی که تحت تاثیر این دسته از اهل سیاستاند و جدی جدی فکر میکنند که این مدعیان دینمداری، درد دین و ارزشهای دینی دارند.
از آنجایی که با هر کسی باید با منطق خاص خودش سخن گفت به این دسته از عزیزان عرض میکنیم: اصلا نه از باب تمثیل و تشبیه بلکه حقیقتا شما و دار و دسته شما خود امیرالمونین علی (ع) و هر که همچون شما نمیاندیشد طلحه و زبیر. آیا قسیم جنت و نار با طلحه و زبیر چنان کرد که شما با مخالفان خود میکنید؟ تا جایی که ما میدانیم حضرت امیر حتی با کسانی که آشکارا بر او تیغ کشیدند اینگونه سخن نگفتند که شما با هموطنان و همکیشان خود سخن میگویید. حضرت امیر درباره کسانی که به جنگ با ایشان برخاسته بودند میفرماید: آنها برادران ما هستند که در حق ما ستم کردند. آنوقت چطور کسانی که به بسیاری از مومنین و مومنات صفت جاسوس و خائن و مزدور عطا میکنند میتوانند خود را در مقام آن یگانه بی چند و چون قرار دهند. اصلا این همانند سازی تاریخی از اصل و اساس غلط اندر غلط است.
کدام آدم منصفی را میشناسید که نفس نفیس خود را بیرحمانه مورد نقادی قرار دهد و هنگامی که روضهخوان بر منبر ظهر عاشورا را به تصویر میکشد خود را در سپاه اتقیا نبیند؟ مادامی که پای قیاس درمیان باشد این معضل هم وجود دارد که آدمی خود را حق ببیند و غیر خود راباطل. از همین روست که در فرهنگ دینی ما میگویند ” اول من قاس ابلیس ” اول کسی که قیاس کرد شیطان بود. نمیگویم خیر و شر مطلق وجود ندارد اما در خیلی از جاها وجود ندارد. به ویژه آنجا که پای بحث انتخاب و رای و سلیقه سیاسی در میان باشد. در اینگونه موارد امکان اشتباه آدمیزاد خیلی بیشتر از آن چیزی است که مدعیان دینداری تصور می کنند. پس بهتر است در چنین مواردی که ضریب خطای آدمی بسیار است پای خدا و پیغمبر و امام و طلحه و زبیر را وسط نکشیم. تازه اگر بخواهیم به اصل همانندسازی تاریخی اصالت ببخشیم گمان نمی کنم این دوستان نقش خیلی جالبی را در تاریخ عهدهدار شوند. ” فتأمل جدا”
منبع: خبرآنلاین
مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی نسبت به جاری شدن سیلاب در حداقل ۵ استان کشور هشدار داد.
مهندی عبدالرضا امیدوار شهری روز دوشنبه در گفتوگو با ایسنا، افزود: آخرین الگوهای هواشناسی نشان میدهد طی بعدازظهر دوشنبه بارش باران و رعدوبرق و وزش باد در برخی نقاط استانهای هرمزگان، یزد، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و شمال سمنان از شدت بیشتری برخوردار است، از این رو آب گرفتگی معابر عمومی و سیلابی شدن مسیلها در این مناطق پیشبینی میشود.
وی افزود: طی روز سهشنبه بارش باران و رعدوبرق و وزش باد در استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی، یزد، هرمزگان و شمال سمنان از شدت بیشتری برخوردار است.
از این رو آب گرفتگی معابر عمومی و سیلابی شدن مسیل ها دراین استانها پیشبینی میشود که این شرایط با شدت کمتر برای استانهای خراسان شمالی، کرمان و شمال سیستان و بلوچستان نیز رخ خواهد داد.
مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور تصریح کرد: بر اساس نقشههای پیشیابی هواشناسی در روز دوشنبه رگبار و رعد و برق، وزش باد و در مناطق مستعد بارش تگرگ در نیمه شرقی و مناطق جنوبی کشور رخ خواهد داد که بدین ترتیب از بعدازظهر دوشنبه بتدریج بارش در مناطق جنوب غربی قطع شده و دامنه بارشها محدود به استانهای شرقی کشور خواهد شد و بارشها به همراه کاهش دما تا روز چهارشنبه در استانهای شرقی کشور ادامه خواهد داشت و بارشها در برخی مناطق شمال شرق کشور شدت بیشتری خواهد داشت.
به گفته وی این سامانه روز چهارشنبه از مرزهای شرقی کشور خارج میشود.
مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور گفت: بر این اساس طی روزهای سهشنبه و چهارشنبه آسمان تهران صاف در پارهای نقاط با غبار صبحگاهی خواهد بود که حداقل و حداکثر دما در این روز به ۱۰ و ۲۱ درجه سانتیگراد بالای صفر میرسد.
بیانیه شماره ۹ میرحسین موسوی
Those who commit fraud and deceive in the name of the law only do so with the intent to impose their will upon others. The struggle we have embarked upon is neither a quarrel, nor a form of retaliation. We are not driven by anger, personal ambitions or egotism, but rather our [social] movement is an attempt to reform and secure the prosperity of our beloved land.
Mir Hossein Mousavi, Statement # 9
شیخ جعفر شجونی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران وابسته به صدا وسیما با بیان اینکه خاتمی در انتخابات دهم به شورای نگهبان و نظام خیانت آشکار کرد، گفت: خاتمی و دوستانش باید در روز قیامت پاسخگوی پروردگار باشند چراکه انتخاب مردم را زیر سوال بردند و به افراد معتمد و خوشنامی که ناظر بر صندوقهای آرا بودند تهمت و افترا زدند.
شجونی همچنین گفته است: این افراد فتنهگر باید توبه کنند هر چند که دیگرهیچگاه نظام و مردم به آنها اعتماد نمیکنند و دیگر صلاحیت کاندیدا شدن ندارند. عضو شورای مرکزی حزب موتلفه با سواستفاده از گفتار امام خمینی (ره) که فرمودند” اگر دزدی توبه کند ما میپذیریم اما دیگر او را وزیر اقتصاد و دارایی نمیکنیم” گفت: بنابراین بهتر است اصلاحطلبان از خیانتی که به انقلاب کردند و خونهایی که با کشتن شدن جوانان به راه انداختند توبه کنند.
وی با بیان اینکه اصلاحطلبان در آستانه هر انتخاباتی تحریک سیاسی میشوند تا مجددا وارد میدان قدرت شوند، گفت: خاتمی و یارانش دچار توهم هستند چرا که با نزدیک شدن به فعالیتهای انتخاباتی در صدد هستند تا مجددا پست و مقام بگیرند اگرچه شورای نگهبان این افراد را رد صلاحیت میکند.
شجونی در ادامه به رسالت مهم روزنامهها و خبرگزاریها اشاره کرد و اظهار داشت: روزنامه نویسی که تنها به فکر پر کردن جیب خود باشد و حقیقت را ننویسد خائن به مردم و جامعه است، مطبوعات نباید با شلوغ سازی یک جریان را مثل بادبادک باد کنند و جریان سیاسی دیگری را مثل لواشک روی زمین پهن کنند و بعد کنار بنشینند و خنده سر دهند.
عضو جامعه روحانیت مبارز در پایان خاطر نشان کرد: چند شب گذشته یک شبکه آمریکایی تصویر مرا در حالیکه قدارهکشی میکنم نشان داده، بنده در تمام عمرم قداره ندیدهام یا اینکه مرا در حالیکه رژ لب مالیدهام و ترانه میخوانم به نمایش گذاشته است، من با رژ لب چه کار دارم؟ این افراد وطن فروش لاابالی و بیدین هستند که نوکری آمریکا و اسرائیل را میکنند همانطور که در انگلستان به اینها قالپاق شکسته میگویند لقبشان زیبندهشان است.
مهندس محمد جواد محمدی زاده عصر دوشنبه با حضور در غرفه مهر در نوزدهمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: از اینکه مسائل و چالش های زیست محیطی به خوبی در مجامع بین المللی منتقل شده و سازمان ملل پروتکل ها و کنوانسیونهای مربوطه اطلاعات کافی در خصوص مسائل و چالش های زیست محیطی ایران را دارند خیلی خوشحالیم.
به گفته وی، قطعا انتقال این اطلاعات منجر به جلب توجه آنها و اختصاص منابعی از سوی آنها برای رفع این چالش ها شده است.
رئیس سازمان محیط زیست اظهار داشت: مشکل اصلی تالاب های کشور ما از جمله دریاچه ارومیه، تالار پریشان، گاوخونی و هامون در حال حاضر تامین نشدن حقابه این تالابها و یا به عبارتی بهره برداری های بی رویه و ناصحیح در بالادست این تالابهاست که اجازه ورود آب به آنها را نمی دهد.
معاون رئیس جمهور تصریح کرد: تمام تلاش ما با همکاری نمایندگان مجلس در کمیسیونهای کشاورزی و برنامه و بودجه ، فراکسیون محیط زیست و کمک های بین المللی این است که مشکل حقابه این تالابها و بویژه دریاچه ارومیه را برطرف کنیم.
وی افزود: اما از آنجایی که برای احیاء دریاچه ارومیه اقدامات گوناگونی باید انجام شود که اصلی ترین آنها انتقال آب از دیگر حوزه های آبریز در کشور است به بودجه بسیار زیادی احتیاج داریم. رقم ۱۳۵ میلیون دلار کمک سازمان ملل که بخشی از آن به احیاء دریاچه ارومیه اختصاص داده می شود برای تمام این اقدامات کافی نیست اما می تواند تاثیر مثبتی داشته باشد.
آقازادههای چینی ثروتاندوزی میلیاردیشان را تکذیب کردند.
به گزارش کلمه روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد که ثروت اعضای خانواده ون جیابائو، نخستوزیر چین، بالغ بر ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار است. در پی انتشار این گزارش سانسور در چین تشدید شد. وکیل خانواده ون این گزارش را دروغ خواند. خانواده ون جیابائو، نخستوزیر چین، اتهام ثروتاندوزی به اعضای خانواده او توسط روزنامه نیویورک تایمز را تکذیب کرد.
به گزارش دویچه وله، وکیل خانواده ون افشاگری این روزنامه را غیرواقعی خواند و اعلام کرد که چنین ثروت پنهان اعضای خانواده وجود خارجی ندارد.
روزنامه نیویورک تایمز در شماره روز جمعه (۲۶ اکتبر/۵ آبان) خود طی گزارشی نوشته بود که ثروت خانواده ون جیابائو، نخستوزیر چین، بالغ بر ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار (برابر با یک میلیارد و یکصد میلیون یورو) است. بر اساس این گزارش، خانواده ون ثروت خود را در بانکها و حوزههای گردشگری و ارتباطات سرمایهگذاری کرده است. گزارش نیویورک تایمز مبتنی بر ارزیابی گزارش شرکتها و دادههای بورس در فاصله سالهای ۱۹۹۲ و ۲۰۱۲ است. این گزارش میافزاید که شخص ون جیابائو مشارکتی در این ثروت ندارد و این ثروت در اختیار مادر، همسر، پسر و دختر او قرار دارد. در پی انتشار این گزارش، مقامهای چینی بهسرعت با برقراری سانسور شدید کوشیدند از انتشار این خبر در سطح چین جلوگیری کنند.
افشاگری نابهنگام و ناگوار
حزب کمونیست چین که خود را خلقی نامیده و به مردم نزدیک میداند، در ماه نوامبر هیجدهمین کنگره خود را برگزار میکند. افشاگری نیویورک تایمز در آستانه برگزاری این مهمترین اجلاس رهبری چین برای خانواده نخستوزیر چین بسیار ناگوار است.
هونگ لی، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، در این رابطه گفت که در پس این گزارش بدترین مقاصد خوابیده است. وی در مورد برقراری سانسور افزود: «چین شبکه اینترنت را بر اساس حق و قانون اداره میکند.»
نیویورک تایمز نوشت که ثروت خانواده نخستوزیر چین نه توسط همسر و فرزندان ون بهطور مستقیم، بلکه توسط اقوام دور او اداره میشود. گفته میشود که این ثروت به صورتی پیچیده به صورت شراکت و سرمایهگذاریهای درازمدت اداره میشود و در بسیاری موارد دشوار است مالک واقعی این ثروت را مشخص کرد.
گزارش این روزنامه در تناقض شدید با تصویری است که سعی میشود از چهرهی ون جیابائو در افکار عمومی اشاعه پیدا کند. نخستوزیر چین خود را فردی “سادهزیست”، “خلقی” و نزدیک به مردم میداند.
تلویزیون دولتی چین اغلب ون جیابائو را با کتی شبیه به کت محمود احمدینژاد و کفشی مندرس نشان میدهد. وی در ماه مارس طی یک کنفرانس مطبوعاتی گفته بود: «من ۴۵ سال از زندگی خود را صرف خدمت به کشورم کردهام.»
مفسران اینترنتی افشاگری درباره ون جیابائو را بخشی از جنگ قدرت در بالاترین سطح رهبری چین میدانند. ون که گفته میشود فردی علاقمند به اصلاحات در چین است، در اوایل سال آینده میلادی بازنشسته خواهد شد، ولی میتواند توسط کادرهای قدیمی حزبی از پشت پرده نفوذ خود را اعمال کند.
در ماه ژوئن گذشته خبرگزاری بلومبرگ از ثروت میلیونی خانواده شی جینپینگ، معاون رئیسجمهور چین، گزارش داده بود. گفته میشود که جینپینگ قرار است در کنگره نوامبر ۲۰۱۲ رئیس جدید حزب شود و سپس سمت ریاستجمهوری را در اختیار بگیرد. از زمان انتشار این گزارش، سایت بلومبرگ در چین کاملا فیلتر شده است.
مرکز آمار ایران با انتشار جدیدترین گزارش فصلی طرح آمارگیری نیروی کار در تابستان امسال اعلام کرد: ۳۸٫۲ درصد جمعیت در سن کار طی تابستان امسال از نظر اقتصادی فعال بوده است؛ به این معنی که در گروه شاغلان یا بیکاران قرار داشتهاند.
براساس این گزارش، همچنین نتایج این طرح نشان می دهد که نرخ مشارکت اقتصادی در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی کمتر بوده است.
بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور حاکی از افزایش ۱٫۲ درصدی این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل(تابستان ۱۳۹۰) بوده ، این شاخص نسبت به فصل گذشته تغییری نداشته است.
بررسی نرخ بیکاری جمعیت ده ساله و بیشتر نشان می دهد که ۱۲٫۴ درصد از جمعیت فعال در تابستان امسال بیکار بودند. براساس این نتایج، نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.
بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری کل کشور نشان می دهد که این شاخص نسبت به فصل مشابه در سال قبل(تابستان ۱۳۹۰) ۱٫۳ درصد افزایش و نسبت به فصل گذشته ۰٫۵ درصد کاهش داشته است.
بر اساس این گزارش، نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر نشان می دهد که ۱۲٫۴ درصد از جمعیت فعال کشور در تابستان امسال بیکار بودند و نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.
سهم اشتغال ناقص نشان می دهد که ۸٫۲ درصد جمعیت شاغل دارای اشتغال ناقص بودهاند. این شاخص در بین مردان بیشتر از زنان و در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری بوده است.
بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی نشان می دهد که خدمات با ۴۶٫۹ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخش های صنعت با ۳۲٫۷ و کشاورزی با ۲۰٫۳ درصد قرار دارند.
نرخ بیکاری جوانان ۲۴-۱۵ ساله حاکی از آن است که ۲۷ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودند. این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است، روند تغییرات نرخ بیکاری جوانان ۲۴-۱۵ ساله نشان می دهد که این شاخص نسبت به فصل مشابه در سال گذشته ۲٫۳ درصد افزایش، نسبت به فصل قبل ۱٫۶ درصد کاهش یافته است.
همچنین نرخ بیکاری جوانان ۲۹-۱۵ ساله نیز حاکی از آن است که ۲۴٫۸ درصد از جمعیت فعال این دوره سنی بیکار بودند و این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.
به گزارش مهر، بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری در این گروه سنی نشان می دهد که این شاخص نیز نسبت به فصل مشابه در سال گذشته ۲٫۳ درصد افزایش و نسبت به فصل قبل یک درصد کاهش پیدا کرده است.
بررسی سهم شاغلین ۱۵ ساله و بیشتر با ساعت کار معمول ۴۹ ساعت و بیشتر نشان میدهد ۴۱٫۷ درصد شاغلین به طور معمول بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار می کنند این شاخص که یکی از نماگرهای کار شایسته است نشان می دهد در کشور سهم زیادی از شاغلین بیشتر از استاندارد کار می کنند.
دولت نهم و پس از آن دولت دهم به برگزاری سفرهای استانی شهرت دارد. در واقع می توان گفت، سفرهای استانی و دوره ای هیات دولت شناخته ترین و مهمترین وجه تمایز دولت نهم و دهم با سایر دولت ها بعد از پیروزی انقلاب به شمار می رود اما به نظر می رسد با گذشت ۷سال این سفرها ، اهمیت و کارایی آن در حال گمرنگ شدن است که مشخصه بارز آن تعویق مکرر و چندبار برنامه سفر دولت به چند استان و اجرا نشدن بسیاری از مصوبات و عدم حضور بعضا بیش از ۱۰ نفر از وزرا در سفرها است.
اجرا نشدن پروژه های عمرانی وعده داده شده در این سفرها نیز یکی از دلایل است که نشان می دهد این سفرها چندان موفقیت آمیز نبوده است.
در هر حال سفرهای استانی دولت لغو می شود و به نظر می رسد دولتی ها در ماه های پایانی حیات خود تمایلی به ادامه سفرهای استانی ندارند.
یک عضو کمیسیون صنایع و معادن در مجلس عدم تحقق وعده های دولت در سفرهای استانی را دلیل بی انگیزگی دولت در ادامه روند سفرهای استانی می داند.
سید هادی حسینی با بیان اینکه دولت نتوانست وعده های خود را در سفرهای استانی محقق کند، تاکید کرد: دولت در سفر های استانی اجرای پروژه های عمرانی مطالعه نشده ای را به تصویب رساند که گرچه ناشی از نیاز جامعه بود اما مطابق با توانمندی های دولت نبود.
وی ادامه داد: بنابراین حجم زیادی از نیازهای مردم در سفرهای استانی تبدیل به مصوبه شد که بسیاری از این پروژه ها عملیاتی نشد.
وی با بیان اینکه دولت انگیزه خود را برای سفرهای استانی از دست داده است تاکید کرد: در دولت دهم ادامه سفرهای استانی فایده ای نداشت چون پروژه های زیادی از دولت نهم باقی مانده که به دلیل کمبود اعتبارات هنوز اجرایی نشده است.
حسینی افزود: دولت دهم در ماه های پایانی پروژه های مهر ماندگار را برای به اتمام رساندن پروژه های نیمه تمام آغاز کرده است.
گفتنی است، در ماه های پایانی دولت دهم حجم پروژه های نیمه تمام عمرانی کارنامه سفرهای استانی را با چالش اساسی مواجه کرده است.
بر اساس وعده های دولت نهم و دهم باید به طور متوسط ۴۷۳ طرح در هر سال تمام می شد، اما فقط ۲۸ درصد از آنها محقق شده که هزینهای حدود ۶۰۰ هزار میلیارد ریال مازاد بر پیش بینی های قبلی بر بودجه کشور تحمیل کرده اند.
حالا کمتر از ۹ ماه تا پایان دولت دهم باقی مانده که فرصت کوتاهی برای به پایان رساندن حجم انبوه وعده های عمرانی نیمه تمام دولت است. نگاهی به درصد پیشرفت پروژهها، نشان میدهد دولت دهم با انبوهی از کارهای نیمه کاره مواجه است که باید برای اتمام آن حجم عظیمی از منابع مالی کشور را صرف کند.
حال در کنار این وضع با افزایش نرخ ارز، قیمت تمام شده پروژههای عمرانی رو به افزایش گذاشته است. طرحهای نیمه تمام موضوعی است که سرنوشت آنها این روزها به گرانی ارز گره خورده است، همچنین کمبود اعتبارات عمرانی دولت به دلیل کاهش در آمدهای نفتی ناشی از تحریم ها نیز بر این مشکل افزوده است.
بر اساس آمارهای یک نهاد نظارتی در سال های ۸۱ تا ۹۰ به طور متوسط ۴۷۳ طرح باید در هر سال تمام می شد، اما فقط ۲۸ درصد از آن ها یعنی ۱۳۴ طرح خاتمه یافته و ۷۲ درصد آن نیمه تمام باقی مانده است.
به گزارش شفاف،این آمارها حکایت از این دارد که طرح های خاتمه نیافته تا سال ۹۰ مجموعا هزینه ای معادل ۵۹۷۴۵۵ میلیارد ریال مازاد بر پیش بینی های قبلی بر بودجه کشور تحمیل کرده اندو با توجه به افزایش نرخ ارز و تورم در ماه های اخیر انتظار می رود این رقم تا کنون به میزان قابل توجهی افزایش یافته باشد.
به این ترتیب چندان هم عجیب نیست که بنا بر گفته مجلسی ها، دولتی ها انگیزه خود را برای سفرهای استانی از دست داده باشند چرا که با توجه به حجم مصوبات اجرا نشده، مردم در انتظار پاسخگویی دولت هستند.
مدیر گروه مشاوره و خدمات روانشناسی وزارت ورزش و جوانان، نرخ کشوری ازدواج در سه ماهه نخست سال نسبت به مد ت مشابه آن در سال گذشته ۷٫۵ در صد کاهش داشته است.
مریم نجابتیان در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به آمار ثبت شده ازدواج در سه ماهه نخست سال ۹۱ در کشور، گفت: در سه ماهه نخست سال جاری، ۲۲۴ هزار و ۵۲ واقعه ازدواج در کشور به ثبت رسیده است که بیشترین میزان ازدواج ثبت شده برای مردان با تعداد ۸۴ هزار و ۸۹۹ نفر در گروه سنی ۲۰ – ۲۴ سال و بیشترین میزان ازدواج ثبت شده برای زنان در همان رده سنی با تعداد ۷۵ هزار و ۹۴۱ نفر است.
وی همچنین استانهایی که بیشترین و کمترین میزان ازدواج در کشور در آنها به ثبت رسیده است را اعلام کرد و گفت: استانهای اردبیل، خراسان شمالی و زنجان به ترتیب با ۱۶٫۳، ۱۶٫۳ و ۱۶٫۲ درهزار بیشترین نرخ ثبت ازدواج در کشور را دارا هستند.
نجابتیان افزود: استانهای تهران، البرز و سمنان به ترتیب با ۲، ۷ و ۹ در هزار، کمترین نرخ ثبت ازدواج در کشور را به خود اختصاص دادهاند.
مدیر گروه مشاوره و خدمات روانشناسی وزارت ورزش و جوانان در پایان به آمار ثبت شده ازدواج در سه ماهه نخست سال ۹۰ نیز اشاره و خاطر نشان کرد: در سه ماهه نخست سال ۹۰، ۲۴۲ هزار و ۲۰۳ واقعه ازدواج به ثبت رسیده است که نسبت به سه ماهه نخست سال جاری، ۱۸ هزار و ۱۵۱ واقعه ازدواج بیشتر داشتیم.
کلمه- گروه بین الملل: درگیریهای خشونتبار در سوریه آتشبس عید قربان را که دولت و مخالفان خود را متعهد به آن کرده بودند، متوقف کرد زیرا از همان روز نخست یعنی جمعه تا روز یکشنبه ۷ آبان مناطق مختلف شاهد درگیریهای متقابل بود. به گزارش خبرگزاری فرانسه، از زمان آغاز آتشبس در روز جمعه نزدیک به ۳۰۰ تن در تبادل آتش میان نیروهای دولتی و مخالفان مسلح، جان خود را از دست دادند. ۱۴۶ تن روز جمعه، ۱۱۴ تن شنبه و ۱۳۱ تن نیز ر.ز یکشنبه کشته شدند.
دو طرف، همدیگر را متهم به نقض آتشبس عید قربان میکنند. ارتش سوریه گروههای مسلح را متهم به نقض آتش بس عید قربان کرده و وعده داد که گروههای مسلح را با مشت آهنین خود پاکسازی کرده و کشور را از وجود آنها پاک میکند. ارتش سوریه، مخالفان مسلح را متهم به حمله به ایستهای بازرسی، منفجر کردن بمب و حملات موشکی و نیز انفجار خط لوله انتقال نفت در شرق کشور کرد.
از طرف دیگر، مخالفان مسلح نیز مدعی هستند که ارتش سوریه با استفاده از هواپیما از همان روز نخست آتشبس مناطق تحت کنترل مخالفان را بمباران کرده و این مناطق را گلولهباران میکند.
روز دوشنبه (۲۹ اکتبر / ۸ آبان ) هم مانند روزهای گذشته نیروهای دولتی و مخالفان رژیم بعث سوریه درگیریهای مسلحانهی خود را در دمشق و شهرهای گوناگون ادامه دادند. بر اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در منطقه جرمانا در نزدیکی دمشق ۱۰ نفر کشته و دستکم ۴۱ نفر زخمیشدند. شدت این انفجار که جلوی یک نانوایی رخ داد به حدی بود که به ساختمانهای اطراف نیز خسارات زیادی وارد شد. اکثر کشتهشدگان زن و کودک هستند.
به گزارش دویچه وله، محله جرمانا در کنترل نیروهای دولتی است. تلویزیون دولتی سوریه ضمن پخش این خبر اعلام کرد که انفجار خودرو توسط تروریستها صورت گرفته است. رژیم بعث سوریه مخالفان خود راتروریست مینامد. اپوزیسیون سوریه نیز مسئولیت این حادثه را به گردن نیروهای دولتی انداخت.
به گزارش نیروهای اپوزیسیون سوری در همین روز نیروی هوایی سوریه مواضع مخالفان را در منطقهی هراتالشوام در حاشیهی دمشق بمباران کرد. آمار خسارتهای این حمله منتشر نشده، اما خبرگزاری آلمان به نقل از فعالان سوری گزارش داد که از روز جمعه (۲۶ اکتبر) که قرار بود آتشبس چهارروزهای به مناسبت عید قربان برقرار شود، تا ظهر دوشنبه بیش از ۵۰۰ نفر کشته شدهاند.
نیروی هوایی ارتش سوریه در روز شنبه (۲۷ اکتبر) نیز به مواضع مخالفان از جمله در شهرهای دمشق، ادلب و حلب حمله کرد. در مقابل منابع نزدیک به مخالفان گزارش دادند که روز یکشنبه سه پاسگاه نظامی در دمشق نابود شدهاند.
دبیر کل سازمان ملل متحد از شکستن آتشبس در سوریه “عمیقا احساس ناامیدی” کرد. بان کیمون اظهار داشت که بحران سوریه با استفاده از “سلاحهای بیشتر و ریختن خونهای بیشتر” پایان نمیپذیرد. او گفت: «من بار دیگر از شورای امنیت و کشورهای منطقه میخواهم تا به مأموریت اخضر ابراهیمی [نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب برای حل بحران سوریه] و کمک به یافتن راه حلی سیاسی بپیوندند.»
درگیریهای مرزی
به گزارش خبرگزاری آلمان پس از اصابت یک خمپاره به روستای بساسلان ترکیه در روز دوشنبه (۲۹ اکتبر)، نیروهای نظامی این کشور به این حمله پاسخ داده و به سوی پاسگاهی در خاک سوریه آتش گشودهاند. خبرگزاری آنادولوی ترکیه گزارش داد که این حملات خسارات جانی بهبار نیاوردهاند.
روابط ترکیه و سوریه به دلیل حملات مرزی تیرهتر از پیش شده است. خبرگزاری آلمان مینویسد، دولت ترکیه احتمال میدهد که از درگیریهای مرزی میان دو کشور، نیروهای حزب کارگر کردستان ترکیه (پ کا کا) بیشترین بهره را خواهند برد و تلاش خواهند کرد، مناطق کردنشین شمال سوریه را به تصرف خود درآورند.
با وجود درگیریهای خونین روزهای گذشته اخصر ابراهیمی، نمایندهی ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب، به برقراری صلح در سوریه امیدوار است. او پس از دیدار با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در مسکو، ضمن ابراز تاسف از شکستن آتشبس عید قربان تاکید کرد که این گونه اقدامات باعث توقف تلاشهای او برای برقراری صلح نخواهند شد.
به گفتهی ابراهیمی، تاکنون برای ارسال نیروهای حافظ صلح سازمان ملل تصمیمی گرفته نشده. لاوروف پس از ملاقات با ابراهیمی اعلام کرد که کشورش از بازگرداندن دیدهبانان صلح سازمان ملل به سوریه پشتیبانی خواهد کرد.
اخضر الابراهیمی که در مسکو در کنفرانس خبری مشترک با سرگئی لاوروف تاکید کرد آنچه که در سوریه میگذرد جنگ داخلی است اما سازمان ملل طرحی برای اعزام نیرو به این کشور ندارد.
اخضر الابراهیمی که برای پیگیری اوضاع سوریه به مسکو رفته است، در کنفرانس خبری مشترکش با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه گفت: بحران در سوریه بسیار خطرناک است و در حال خطرناکتر شدن نیز هست و جامعه جهانی باید هر چه زودتر راهی برای پایان دادن به آن بیابد.
فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه گفت: ما از طرفهای دیگر در سوریه خواستیم تا آتش بسی کوتاه مدت در روزهای عید قربان اجرا کنند اما متاسفانه شاهد پاسخ مثبتی از سوی طرفهای درگیر در سوریه نبودیم. او گفت: در سوریه باید اصلاحات واقعی صورت پذیرد و با مذاکره و طرق مسالمتآمیز خواستههای مردم محقق شود.
اخضر الابراهیمی درخصوص احتمال اعزام نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به سوریه گفت: سازمان ملل هیچ طرحی در این خصوص در دستور کار ندارد و تنها شورای امنیت برنامههایی برای شرایط اضطراری در سوریه در نظر گرفته که در صورت ضرورت آنها را اجرا میکند.
او با اشاره به نقض آتش بس در چند روز اخیر عنوان داشت: هر دو طرف درگیر در سوریه یکدیگر را متهم به نقض آتش بس میکنند و نتیجه این شد که مردم سوریه در روزهای عید از آرامش برخوردار نبودند.
الابراهیمی ادامه داد: برخی گروههای تروریستی اقدام به عملیات و انفجار در مناطق مختلف میکنند که این امر از سوی شورای امنیت و جامعه جهانی محکوم است.
او تاکید کرد: آنچه که در سوریه میگذرد جنگ داخلی است و نمیتوان نام دیگری برای آن انتخاب کرد و این جنگ باید هرچه زودتر متوقف شود.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز در این کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد: ما نمیدانیم چه کسی آتش بس در سوریه را نقض میکند اما اکنون باید تلاشهایمان را متمرکز کنیم تا درگیریها در این کشور متوقف شود. لاوروف گفت: برای پایان دادن به خشونتها باید دولت و مخالفان حسن نیت خود را نشان دهند و به جای درگیری به مذاکرات سیاسی روی آورند.
وزیر امور خارجه روسیه ادامه داد: ما تلاش میکنیم توافقنامه ژنو و دیگر توافقنامههای را که در خصوص سوریه بر سر آنها به اجماع رسیدهایم اجرا کنیم و طرفهای درگیر در این کشور را قانع کنیم که به درگیریهای خود پایان دهند.
لاوروف گفت: همگان باید بدانند تا مذاکره با دولت آغاز نشود گذار به مرحله انتقالی ممکن نخواهد بود و گروههای درگیری در سوریه باید مذاکرات خود را هر چه سریعتر آغاز کنند. او تاکید کرد: روسیه مصر است پس از اجرای آتش بس در سوریه بار دیگر ناظران نظامی به این کشور اعزام شوند.
هر اونس طلا امروز دوشنبه در بازار بین المللی مبادلات فلزا در نیویورک هزار و هفتصد و هفده دلار و شصت و سه سنت به فروش رسید.
در بازار جهانی نفت، هر بشکه نفت برنت دریای شمال در بازار لندن صد و نه دلار و ده سنت و هر بشکه نفت وست تگزاس اینترمدییت در بازار نیویورک هشتاد و پنج دلار و نود سنت معامله شد.
هر واحد یورو امروز دوشنبه در بازار نیویورک با یک دلار و بیست و نه سنت معامله شد.
هر واحد یورو امروز در این بازار با صد و سه ممیز هفت صدم ین ژاپن، هشتاد صدم پوند انگلیس، یک ممیز بیست و یک صدم فرانک سوئیس و چهل ممیز شصت و دو صدم روبل روسیه مبادله شد.
هر دلار آمریکا امروز در این بازار با هفتاد و هفت صدم یورو، هفتاد و نه ممیز هفتاد و چهار صدم ین ژاپن، شصت و دو صدم پوند انگلیس ، نود و چهار صدم فرانک سوئیس و سی و یک ممیز چهل و چهار صدم روبل روسیه معامله شد.
قیمت طلا، سکه و ارز در بازا داخلی
به گزارش سایت بانکداری ایران، امروز چهارراه استانبول هر دلار آمریکا را ۳۲۱۰ تومان به فروش می رساند. این ارز ۳۰ تومان کمتر از قیمت فروش از مردم خریداری میشود. نرخ فروش هر دلار آمریکا نسبت به دیروز ۷۰ تومان ارزانتر شده است.
هر یورو امروز ۴۲۵۰ تومان فروخته می شود که در مقایسه با نرخ دیروز هیچ تغییری نکرده است. این ارز در چهارراه استانبول به مبلغ ۴۱۰۰ تومان از فروشندگان خریداری میشود البته اگر فروشندهای موجود باشد.
لیر ترکیه ۱۸۰۰ تومان و هر درهم ۸۷۰ تومان به فروش می رسد.
پوند انگلیس هم امروز ۵۲۲۰ تومان نرخ گذاری شد و در مقابل ۵۱۲۰ تومان خریداری می شود.
همچنین سکه تمام بهار آزادی که دیروز تا یک میلیون و ۲۷۰ هزار تومان کاهش یافته بود امروز با ۳۵ هزار تومان افزایش به یک میلیون و ۳۰۵ هزار تومان رسید.
طرح قدیم هم امروز به یک میلیون و ۲۸۰ هزار تومان رسید اما همچنان نرخ آن کمتر از طرح جدید است. شکاف میان این دو سکه امروز به ۲۵ هزار تومان رسید. نیم سکه هم ۶۴۰ هزار تومان شد تا افزایش ۵ هزار تومانی خود را نسبت به روز گذشته به رخ بکشد. ربع سکه هماکنون ۳۲۶ هزار تومان است.
هر اونس طلا در بازارهای جهانی امروز حدود ۱۷۱۲ دلار است که نسبت به روز شنبه چندان تغییری نداشته است.
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، با ارسال پیامی در گذشت استاد احمد قابل را به همسر صبور و فداکار ایشان تسلیت گفتند.
به گزارش کلمه، خانواده های زندانیان سیاسی در این پیام نوشته اند: ” این روزها درد دین داشتن بدترین دردهاست. چرا که عده ای بر مردمان این روزگار سرزمین اهورائیان مستولی شده اند که نان دین می خورند و نام دین را پوششی برای نام آوری های خود کرده اند. و دین پژوهان مستقل و روشنفکر چگونه می توانند دردهای جامعه خویش را با مرهم دین درمان کنند وقتی که نامردمی ها پرده های ضخیمی بر گوش و دل و جان مردم سرزمینمان افکنده تا فقط آن را ببینند که حاکمان نظامی می خواهند و آن را بخواهند که آنان اراده می کنند؟!”
در بخشی از این پیام همچنین خانواده های زندانیان سیاسی ضمن عرض تسلیت به خانواده استاد احمد قابل که خود از سابقون خانواده های زندانیان سیاسی ایران هستند تاکید کرده اند: ” باری احمد قابل از میان ما رخت برکشید و رفت تا رنج هایش را در عالم بالا به فراموشی بسپارد اما مگر می شود روح پاک او و همه رفتگان ارجمند ما نگران امروز و روزهای پسین ما نباشد در دیار حکفرمایان جابر و بی تدبیر که سلاح را بر عقل و دین رجحان داده اند تا اندیشه های خوارجی خود را استیلا بخشند.اینک ما دیگر نگران سلامت قابل ها و صابرها و سحابی ها نیستیم اما آیا می توان بی دغدغه روز و شب گذراند در حالی که این چرخه ستم که هنوز به دستان بی خردان تاریک اندیش هم چنان می چرخد فردا قرار است گلی دیگر از بوستان خانوادۀ بزرگ و مظلوم زندانیان سیاسی را بچیند؟!”
متن این پیام که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقوا ماعاهدواالله علیه فمن هم من قضی نحبه و من هم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا
سرکار خانم مرضیه پاسدار
جناب حجة الاسلام هادی قابل
خانواده محترم و معزّز و رنج کشیده قابل
سلام علیکم
درگذشت جانسوز مجتهد آزاداندیش معاصر، روانشاد حاج احمد قابل، ضایعه بزرگی است که بر نواندیشان مسلمان و دین پژوهان آزاده رفته است. اما چه کسی است که نداند سوزی که از این فقدان و دردناک تر از آن از ناسپاسی حاکمان دوران و کج اندیشی ها و بیراهه روی ها و زشت کرداری های زمامداران وقت بر جان شما خانواده کریم این عزیز نشسته است، تا چه میزان غیرقابل وصف است؟!
این روزها درد دین داشتن بدترین دردهاست. چرا که عده ای بر مردمان این روزگار سرزمین اهورائیان مستولی شده اند که نان دین می خورند و نام دین را پوششی برای نام آوری های خود کرده اند. و دین پژوهان مستقل و روشنفکر چگونه می توانند دردهای جامعه خویش را با مرهم دین درمان کنند وقتی که نامردمی ها پرده های ضخیمی بر گوش و دل و جان مردم سرزمینمان افکنده تا فقط آن را ببینند که حاکمان نظامی می خواهند و آن را بخواهند که آنان اراده می کنند؟!
باری احمد قابل از میان ما رخت برکشید و رفت تا رنج هایش را در عالم بالا به فراموشی بسپارد اما مگر می شود روح پاک او و همه رفتگان ارجمند ما نگران امروز و روزهای پسین ما نباشد در دیار حکفرمایان جابر و بی تدبیر که سلاح را بر عقل و دین رجحان داده اند تا اندیشه های خوارجی خود را استیلا بخشند.
اینک ما دیگر نگران سلامت قابل ها و صابرها و سحابی ها نیستیم اما آیا می توان بی دغدغه روز و شب گذراند در حالی که این چرخه ستم که هنوز به دستان بی خردان تاریک اندیش هم چنان می چرخد فردا قرار است گلی دیگر از بوستان خانوادۀ بزرگ و مظلوم زندانیان سیاسی را بچیند؟!
ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی ضمن عرض تسلیت به محضر خانواده عزیز زنده یاد استاد احمد قابل که خود از سابقون خانواده های زندانیان سیاسی ایران هستند، اعلام می داریم که این مصیبت بزرگ که دل های شما را داغدار کرده مصیبت ما و مصیبتی برای ایران بزرگ است. شریک غم های شما هستیم و می دانیم که شما نیز تا رهایی تک تک عزیزانمان از بند ستم شریک رنج های هزاربارۀ ما خواهید ماند.
در این ایام فرخنده مناسک ابراهیمی و اعیاد مسلمانی با هم دست به آسمان می بریم و برای سلامت همه آزادگان دربندمان به ویژه بزرگان محصور جنبش سبز، میرحسین موسوی و جناب کروبی و بانو رهنورد، و دیگر عزیزان آسیب دیده در زندان های ایرانی که قرار بود جمهوری و اسلامی باشد، و اینک در آن نه اسلامی مانده و نه نشانی از جمهوریت، دعا می کنیم و در عین حال مراتب سپاس خود را از انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران که دغدغه های انسانی خود را نسبت به وضعیت فجیع زندان های ایران عزیز در بیانیه اخیرشان بیان داشته اند، اعلام می داریم.
صبر و اجر ارزانی وجود نازنینتان
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
۷/۸/۱۳۹۱
محمدجواد اکبرین:
یک: پاییز سال ۸۸، وبسایت رجانیوز، ارگان فرقه ی مصباحیه، با تیتر تمسخرآمیز “کروبی پیشگویی هم می کند” نوشت: “مهدی کروبی به بی بی سی گفت که دولت احمدی نژاد چون با زور بر سر کار آمده است مانند سلطنت شده و نمیتواند چهار سال خود را به پایان رساند. او همچنین مدعی شد که دولت احمدی نژاد از سوی مجلس، مردم و جامعه جهانی با فشار روز افزونی مواجه خواهد شد. البته کروبی توضیح نداد منظورش از اینکه «احمدی نژاد نمیتواند چهار سال خود را به پایان رساند» چیست…”
دو: پاییز سال ۸۹ آیت الله خامنه ای در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و در پاسخ به انتقادات آنها از دولت های هاشمی و خاتمی گلایه کرد و در ستایش دولت منصوب اش گفت: “در گذشته کارهایی انجام می گرفت که آدم حقیقتا نگران و مضطرب می شد؛ الان رییس جمهور با هرکسی در دنیا ملاقات کند و حرف بزند، من از حرف زدن او نگران نیستم… می دانم که در خلاف جهت انقلاب و سیاست کلی نظام مطلبی گفته نخواهد شد”.
سه: پاییز ۹۱ محمود احمدی نژاد در آخرین سفرش به نیویورک نسبت به مذاکره مستقیم با آمریکا ابراز تمایل کرد و گفت: “بنده جزء کسانی هستم که معتقدم امکان تداوم این شرایط بین ایران و آمریکا وجود ندارد و باید این وضعیت بهبود یابد… اگر آمریکایی ها اراده کنند که این مسئله تمام شود، کمک بزرگی به تفاهم خواهد بود”.
این سخنان تنها وجه ستودنیِ باقیمانده از رییس دولت را نیز بر باد داد و نماینده ولی فقیه در کیهان نوشت: “آمریکایی ها می دانستند این پیشنهاد فاقد پشتوانه است و نهایتا می تواند در حد و اندازه تمایل شخصی ایشان تلقی شود…”. شریعتمداری با یادآوری دیدگاه آیت الله خامنه ای در سالهای نخست رهبری اش، رییس دولت را “دچار ساده لوحی یا مرعوب” خواند و افزود: “براساس عقل سیاسی و نگاه برخاسته از فرمول های رایج استراتژیک بایستی از موضعی بالاتر به ماجرای یاد شده نگاه کنیم”. و بدین ترتیب احمدی نژاد را بی بهره از عقل سیاسی و بی خبر از فرمول های رایج استراتژیک توصیف کرد.
و سرانجام:
رجا نیوز نوشته بود: “کروبی مدعی شد که دولت احمدی نژاد از سوی مجلس، مردم و جامعه جهانی با فشار روز افزونی مواجه خواهد شد؛ البته کروبی توضیح نداد منظورش از اینکه احمدی نژاد نمیتواند چهار سال خود را به پایان رساند چیست…”
حالا رجانیوز دریافته که منظور مهدی کروبی چه بود؟ او پیشگویی نکرده بود؛ بلکه افقی را می دید که چشم های فریفته ی قدرت و ثروت نمی خواستند و نمی توانستند ببینند. کروبی راوی صادقی بود و دقیقا همان شد که دولت منصوب “از سوی مجلس، مردم و جامعه جهانی با فشار روز افزونی مواجه” شد.
می ماند “معنای ناتوانی محمود احمدی نژاد از اتمام دوره چهارساله اش” که آن را هم این روزهای پاییزی دولت، رجانیوز و بقیه هواداران رهبری بهتر خواهند فهمید؛ دولتی که در حوزه های اقتصاد و فرهنگ و امنیت مایه شرمندگی اصولگرایان بود (چه رسد به دیگران) و فقط با “تعهد در سیاست خارجی” اش خود را دلداری می دادند حالا دیگر هیچ فضیلتی نمانده که به آن ببالند و همه چیز گویا یکسره به “انحراف” رفته؛ چنین دولتی عملا “تمام شده است” هر چند هنوز برای اثبات تمام عیار وعده ی صدقِ شیخ شجاع ما باز هم وقت باقی است…
منبع: روزآنلاین
کلمه – گروه سیاسی:
در حالی که اقتدارگرایان مدعی مرگ جنبش سبز هستند، پس از سه سال بار دیگر مرکز اسناد انقلاب اسلامی با تحریف حقایق، اقدام به انتشار جعلیاتی تحت عنوان کتابی در خصوص کمیته مشترک میرحسین موسوی و کروبی کرد و سایت نزدیک به علی لاریجانی، رییس مجلس به معرفی این کتاب را در بخش معرفی کتابهایش پرداخت.
این کتاب در حالی منتشر می شود که بسیاری از ناشران بعلت افزایش قیمت کاغذ و مشکلات ناشی از آن قادر به انتشار کتاب های درسی هم نیستند.
خسرو حسینیان که ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی را از سال ۱۳۷۴ بعهده دارد سال گذشته گفته بود که تاکنون نوزده جلد کتاب در رابطه با مسایل بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری منتشر کرده است. وی اعلام کرده است که بیش از ۲۳۵ هزار جلد از این کتابها به فروش رفته است!
البته ادعای این مقام امنیتی در حالی صورت می گیرد که متوسط شمارگان انتشار کتاب در کشور دو هزار شماره می باشد و بازار کتاب بی رونق ترین بازار در کشور است. در حال حاضر نیز با توجه به گرانی های بی سابقه و بی ضابطه، کتاب جایگاهی در سبد خانوارها ندارد. اما انتشار و توزیع رایگان این کتاب و بسیاری دیگر از کتابهای توجیهی و جناحی با بودجه بیت المال در مرکز اسناد انقلاب اسلامی صورت می گیرد.
متاسفانه کتابهایی که از سوی این مرکز منتشر می شود، آنقدر به دور از واقعیت و تهی از محتواست که حتی صدای افرادی چون سلیمی نمین که خود از نهادهای امنیتی به عرصه فرهنگ و پژوهش آمده را نیز در آورده است. سلیمی نمین با انتقاد از محتوای ضعیف یکی از کتابهای منتشر شده در خصوص نقش عوامل خارجی در انتخابات ۸۸ اظهار کرده بود وقتی کتابی بدون نام نویسنده منتشر می شود این شائبه پیش می آید که سازمانهای اطلاعاتی آن را تدوین کرده اند!
پیش از این نیز مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی با انتقاد شدید از جعل اخبار در پایگاه اطلاع رسانی این مرکز نوشته بود: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آن را تحریف میکند و خبری کذب منتشر میسازد، نمیدانم دیگر چه اعتمادی به تاریخ انقلاب تدوین شده توسط مرکز اسناد می توان داشت؟! با این خبر کذب من دیگراعتمادی به اخبار مربوط به مطهری، بهشتی، منتظری، قدوسی، طالقانی، شریعتی، مفتح و امام – که توسط این مرکز منتشر می شود- ندارم، شما که اینقدر راحت و بیپروا درحیات ما دروغ پردازی می کنید، بعد از ما چه خواهید کرد؟
مساله جالب توجه اینکه در مراسم رونمایی از کتابهایی که حسینیان ” فتنه” می خواند، محسنی اژه ای دادستان تهران حضور داشت و از وی بعنوان یکی از عماریون و پرچمداران جنگ نرم قدردانی شد! اما هیچ شخصیت فرهنگی و محقق حضور نداشت.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی پس از مدیریت خسرو حسینیان با توجه به رانت اطلاعاتی که در اختیار دارد، اقدام به انتشار کتاب هایی می کند که منظور سناریو نویسان نزدیک به سعید امامی را تامین کند. روح الله حسینیان از دوستان نزدیک سعید امامی بود که هنوز هم دوست خود را شهید می خواند. حسینیان در دولت نهم مشاور سیاسی و امنیتی احمدی نژاد بود . وی در جریان وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری، تدوین کننده اصلی طرحی بود که به موجب آن محاربان ظرف پنج روز اعدام می شوند؛ طرحی که با مخالفت رهبری عقیم ماند.
کتاب تحقیقی و پژوهشی! مرکز اسناد انقلاب اسلامی که به کمیته پیگیری امور آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات می پردازد، حتی آنقدر ظاهر سازی نکرده که نام کمیته را درست ذکر کند و آن را کمیته مشترک خوانده است! و در معرفی این کتاب نوشته ” کتاب پیش رو به کالبدشکافی تحرکات ننگین و ضدانقلابی کمیتهی غیرقانونی موسوی و کروبی برای پیگیری امور زندانیان فتنه میپردازد و با بازگشایی پرونده ی امنیتی دو تن از اصلیترین عوامل کمیته ی مذکور، خوانندگان محترم را از ظلمهایی بزرگ که بر نظام در حوادث پس از انتخابات رفت، آگاه میکند؛ ظلمهایی که در ابراز ندامت یکی از عوامل اصلی کمیته پیگیری بهطور واضح نمایان است.”
در کتاب منتشر شده از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی با غیر قانونی خواندن این کمیته ادعا شده لیست کشته شدگان در انتخابات، ساختگی، کشتهسازی و برای تحریک و به بازیگرفتن احساسات مذهبی ملت ایران بوده است.
این ادعا در حالی مطرح می شود که مقامات حکومتی در آماری که ارائه کرده بودند مدعی شدند که سی وشش نفر در حوادث پس از انتخابات کشته شدند که همگی بسیجی بوده اند، اما این ادعا از سوی بسیاری از خانواده ها تکذیب شد.
در همین حال بیش از چهل خانواده تاکنون در مورد کشته شدگان پس از انتخابات با رسانه ها گفت و گو کرده اند و بسیاری از خانواده ها به دلایلی که روزی تاریخ آن را بازگو خواهد کرد حتی جرات بیان مصایب خود را نداشته اند و یا ترجیح داده اند سکوت کنند.
تکذیب تعداد کشته شدگان توسط حاکمیت، هر چند منجر به تعطیلی کمیته و بازداشت اعضای این کمیته شد، اما تنها چند ماه بعد، نیروی انتظامی در گزارشی محرمانه به مجلس، تعداد جان باختگان را ۸۶ نفر اعلام کرد. این در حالی است که منابع اطلاعاتی محرمانه ای وجود داشت که تعداد واقعی کشته شدگان را تا رقم حیرتانگیز و فاجعهآمیز چند صد نفر هم ثبت کرده بود.
درباره کمیتهی پیگیری امور آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات بیشتر بدانید
پس از اعلام نتایج انتخابات مهندسی شده ، بدرفتاری و شکنجه بازداشت شدگان در بازداشتگاه های رسمی و غیر رسمی، فجایع حمله به کوی دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی اصفهان، شکنجه و تجاوز در بازداشتگاه هایی همچون کهریزک، و خسارت های جانی و مالی نیروهای نظامی، انتظامی، بسیج و لباس شخصی ها در حمله به ساکنان مجتمع های مسکونی مانند مجتمع مسکونی سبحان؛ کمیته پیگیری امور آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات، توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای رسیدگی به آسیب دیدگان تشکیل شد.
اعضای این کمیته عبارت بودند از مهندس مرتضی الویری، دکتر ابراهیم امینی، حجت الاسلام دکتر محمد مقدم و دکتر سیدعلیرضا بهشتی.
بنا به پیشنهاد اعضا و تصویب رهبران جنبش، فعالیت های کمیته غیر سیاسی و با اهداف انسان دوستانه تعریف شد و در چهار زمینه کمک های حقوقی، مالی، درمانی و پیگیری امور اداری شکل گرفت.
اما پس دو ماه از فعالیت این کمیته، همزمان با نوزدهم ماه رمضان نیروهای امنیتی برای از بین بردن اسناد و مدارک با حمله به دفتر این کمیته، مانع از ادامه کار آن شده و اعضای آن را بازداشت کردند.
پس از هفته ها بازداشت در سلول های انفرادی، پرونده قضایی اعضای کمیته که توسط بازجویان وزارت اطلاعات تشکیل شده بود، به دادگاه انقلاب ارسال شد. هر چند دادگاه عضویت در این کمیته و فعالیت آن را عملی مجرمانه ندانست، اما دست اندرکاران دفتر اجرایی همچون محمدرضا مقیسه به ۶ سال حبس محکوم شدند.
با وجود تمام ادعاهای حکومت در زمینهی پیگیری فجایع حوادث پس از انتخابات، حتی گزارش های تهیه شده توسط کمیته های حقیقت یاب مجلس هیچ گاه منتشر نشد و مانند بسیاری دیگر از حوادثی از این دست، در پشت ابرهای تیره و تار وعده و وعیدهای دستگاه های قضایی و امنیتی ناپدید شد.
اینک حسینیان در صدد است تا با انتشار چنین کتاب هایی، تاریخ اعتراضات مردمی را تحریف کرده و با یک سویه نگری و جعل اخبار و گزارش ها مانع از انتشار حقایق شود.
حسینیان و اعضای فرقه عماریون می خواهند تا با انتشار چنین تحریفاتی، سناریو های نوشته شده توسط نیروهای امنیتی و نظامی چون سردار مشفق را تایید کنند و توجیه ای بیابند برای همه هزینه هایی که طی سه سال گذشته به کشور تحمیل کرده اند.
درباره سردار مشفق اینجا، اینجا و اینجا را بخوانید
با توجه به حضور اعضای کمیته پیگیری آسیب دیدگان پس از انتخابات و اسناد و مدارک موجود، چنین جعلیاتی بی پاسخ نخواهد ماند و خورشید تا ابد پشت ابرهای پنهان نخواهد ماند.
چنین انتشاراتی از سوی باند امنیتی نزدیک به سعید امامی، صرفا تلاشی خواهد بود برای خوشامد طایفه ای که با کسب نامشروع کرسی های قدرت چند صباحی بر ساحت انقلاب اسلامی خیمه زده اند و در غیاب فرزندان انقلاب و دلسوزان کشور بر خوان های قدرت نشسته اند و با سو تدبیر و مدیریت خود، نه تنها عرصه پژوهش و تاریخ نگاری در کشور را خدشه دار و بی اعتبار کرده اند، بلکه از بابت بی کفایتی خود هزینه های زیادی در عرصه های سیاسی و اقتصادی نیز به کشور تحمیل کرده اند.
کلمه- محمدرضا ملکیان*: آقای هاشمی رفسنجانی ، نهم خرداد ماه سال جاری طی سخنانی در همایش ملی تحولات خاورمیانه بیان داشت : « تأکید بر نام بیداری اسلامی یا بهار عربی ضرورتی ندارد » و البته در همان همایش علی اکبر ولایتی تصریح کرد: «تحولات منطقه ، قطعاً بیداری اسلامی است».
اگرچه ولایتی ، سابقه قریب به دو دهه مدیریت بر دستگاه دیپلماسی ایران را در کارنامه خود دارد اما افراد دیگری نیز به مانند هاشمی رفسنجانی نظرات متفاوتی در این خصوص نسبت به وی دارند از جمله ابراهیم متقی – استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران – تحولات و تغییرات شگرف در کشورهای عربی را « دیپلماسی اجباری آمریکا » می داند. ( هفته نامه ستاره صبح – شهریور ۹۱ )
از سوی دیگر احتمالاً مترجم شبکه اول سیما نیز متأثر از نظریه ولایتی – ضمن جایگزین نمودن « بحرین » با « سوریه » – در سخنرانی افتتاحیه محمد مرسی در اجلاس شانزدهم غیر متعهدها ، واژه « بیداری اسلامی » را جایگزین « بهار عربی » نمود !
رفتار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای مترجم شبکه اول سیما در قلب سخنان محمد مرسی ، هزینه ای بس گزاف – بویژه از سوی کشورهای عربی – به حیثیت جمهوری اسلامی ایران به عنوان میزبان اجلاس ، تحمیل کرد.
شاید آن زمان که بخشی از اصولگرایان ، نظرات هاشمی رفسنجانی را در خصوص تغییرات منطقه مورد سرزنش قرار دادند و در مقابل به تمجید از تفکر ولایتی پرداختند هرگز تصور نمی کردند روزی مترجم شبکه اول سیما تحت تأثیر آن تمجیدها باعث بوجود آمدن هزینه سیاسی و حیثیتی برای جمهوری اسلامی ایران گردد.
از سوی دیگر هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه ای که در همان روز ( نهم خرداد ) با روزنامه جمهوری اسلامی انجام داد در باب منشاء شکل گیری تغییرات خاورمیانه بیان داشت : « شاید مهم ترین دلیلی که باعث بوجود آمدن این انقلاب ها باشد ، انفجار اطلاعات بود ، رسانه های مجازی بودند ، سیستم اینترنت ، ماهواره ها و سایت ها بود ، ضمناً تحصیلات مردمی هم مؤثر بود ».
اگرچه هاشمی رفسنجانی برخلاف ولایتی از ادبیاتی توأم با یقین استفاده نکرد اما نگارنده با باور به نظریه هاشمی رفسنجانی در خصوص تغییرات منطقه قصد دارد در توضیحاتی که ذیلاً تقدیم خواهد شد، از نظرگاه خود ماهیت و منشاء شکل گیری سونامی عربی را به تصویر بکشد.
۱) گرچه هنوز حکومت های اقتدارگرا با در دست داشتن مرکز نشر اطلاعات و هدایت آن قصد ممیزی اطلاعات را در ممالکشان دارند اما در واقع جهان امروز با استفاده از شبکه اینترنت ، مرکزها و دیوارهای تمرکز اطلاعات را درهم نوردیده است.
شبکه های اجتماعی نوپا در قرن بیست و یکم سیستم های کنترلی تمرکز اطلاعات را ناکارآمد کرده است ، این شبکه ها که تنها دارای نقاط اتصال است و نه مرکز اتصال ، اطلاعات را بین اعضای خود به طور غیر متمرکز به گردش در می آورد در نتیجه همه بازیکنان در فضای مجازی بدون هیچ محدودیت و سلسله مراتبی به تبادل اطلاعات ( از جمله اطلاعات مربوط به موضوعات سیاسی ) می پردازند و از این طریق بر کنش ها و واکنش های محیطی به طور جدی تأثیر می گذارند.این تأثیرگذاری آزاد ، جذابیت بی همتایی را بویژه برای طبقه تحصیل کرده و نخبگان جوامع مختلف ایجاد کرده است ، به طوری که روزانه دویست هزار کاربر جدید تنها در یک شبکه اجتماعی ( فیس بوک ) ثبت نام می کنند. این فضای آزاد اطلاعات در شبکه اینترنت، باعث شکل گیری هویت جدید اجتماعی می گردد که نسبت به اتفاقات پیرامونی بی تفاوت نخواهد بود.
۲) ظهور جامعه اطلاعاتی جدید سبب تغییر ماهیت و محتوای باورها و فرهنگ ها می شود که این تغییر باورها در عرصه اجتماعی تهدید جدی برای حکومت های اقتدارگرا محسوب می گردد. و هویت های جدید سیاسی و اجتماعی که ناشی از این انقلاب اطلاعاتی است در جوامع مختلف از جمله جوامع اقتدارگرا ، تأثیر شگرفی در بازتعریف حقوق و مطالبات مردمی دارد.
اگرچه به طور معمول نهادهای مدنی و احزاب پیگیر حقوق و مطالبات اجتماعی هستند اما در الگوی جدید پیگیری مطالبات مدنی این اعضای شبکه های اجتماعی در فضای سایبری هستند که با هویت های جدید ، بدون وابستگی به نهادها ، احزاب؛ خواهان وصول حقوق و مطالبات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی خود می باشند. به عنوان مثال اکثر اعتراضات مردمی در تونس، مصر، لیبی، بحرین، سوریه، روسیه و اسپانیا در شبکه های مجازی ( بویژه فیس بوک ) و بوسیله کاربران عادی و بعضاً بسیار جوان این شبکه اجتماعی ، سازماندهی و رهبری شد. بهعبارتی خواستگاه این جریانها، بدو وابستگی به حزب و نهاد مدنی است.
۳) ماهیت و ذات ارتباطات اینترنتی، جهان شمول بودن آن است ، همگانی و جهانی بودن ارتباطات در فضای سایبری سبب گردید که مرزهای جغرافیایی، سنت ها، رسوم و فرهنگ ها دیگر قادر نیستند جوامع خود را مقیّد و محدود کنند ، بدین سبب است که حکومت آل سعود ، دهها میلیارد دلار به رژیم های خودکامه عربی کمک می کند تا آنها بتوانند با ریخت و پاش ها و بذل و بخشش های اقتصادی و کمک های رفاهی در ممالک خود، از سقوطشان جلوگیری کنند و تا آنجا ترس و واهمه بر پیکره این حگومت ها چیره شده است که آل سعود حکومت اُردن را از پذیرش طرح تجدید نظر در قانون اساسی آن کشور بازداشته تا شاید از شتاب تحرکات و قیام اجتماعی و سیاسی ملت ها در شکل دادن تغییرات گسترده تر در منطقه عربی بکاهد.
آنچه مسلم است ، شبکه های اجتماعی ، بویژه فیس بوک نقش بسزایی در شکل گیری حمایت های مردمی در جریان انقلاب مردم مصر ، لیبی ، بحرین، سوریه و تونس داشته است ، نگرانی حکومت های خودکامه منطقه از نقش فیس بوک در سازماندهی جنبش های مردمی تا بدانجاست که ملک عبدالله ، پادشاه عربستان ، مبلغ یکصد و پنجاه میلیارد دلار برای خرید شبکه اجتماعی فیس بوک را به مالک آن پیشنهاد داده است. ( روزنامه العرب – چاپ لندن – ۷ اسفند ۱۳۹۰ ).
به واقع اینگونه حرکت های حکومت های اقتدارگرا ( مانند حکومت آل سعود ) انسان را به فکر وا می دارد که چگونه است دلارهای نفتی و تسلیحات قادر به مهار یا تقابل با یک شبکه اجتماعی اینترنتی نیست ؟!
چگونه است که حاکمان قدرتمند آل سعود برای حفظ و بقای حکومت خود و حکومت های دیگر عربی دست به دامان مالکان شبکه های اجتماعی می شوند و با پیشنهادات وسوسه انگیز و اغواء کننده درصدد تسلط بر این شبکه ها بر می آیند ؟! و چگونه است که پول و اسلحه قادر به مواجه و مهارگذشته گریزی و آینده محوری جوانان نیست ؟!
۴) جوامع دموکراتیک قادر به هضم و پذیرش این تغییرات و تحولات بنیادین می باشند اما در جوامع استبدادی هر نوع تغییرات – به قول دکتر سریع القلم – باعث فروپاشی خواهد شد : « هر نوع تغییر باعث دگرگونی معادلات قدرت و ساختار آن می شود ، این جذمیت ها زمینه ساز شرایطی می شوند که ظرفیت تعدیل در این سیستم ها از میان می رود و نظام اقتدارگرا یکباره فرو می پاشد ». ( اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار ، صفحه ۴۳ ).
البته تحولات فرهنگی و سیاسی ناشی از گردش آزاد اطلاعات را پانزده سال قبل ( ۱۹۹۷ میلادی ) اسلاوتر به خوبی پیش بینی کرده بود : « زمانی که عرضه اطلاعات در اینترنت موجب ایجاد هنجار و قاعده ای عملی در زمینه آزادی اطلاعات شود، به تغییر در نظام سیاسی منجر خواهد شد که می توان آن را فرهنگ تکثرگرایی، مدارا و آزادی نامید ». ( امپریالیسم سایبر ، صفحه ۳۹ )
۵) در چند سال اخیر تغییرات اساسی و مشهودی در بینش مذهبی، هویت دینی و معیشت اقتصادی کشورهای عربی ظهور و ایجاد نگردید که سبب جابهجایی قدرت در منطقه گردد، بلکه از منظر نگارنده چیزی دیگری در این جوامع تغییر یافت که منتج به ظهور هویتهای فرهنگی و سیاسی جدید گردید و آن ظهور جامعه شبکهی مجازی است. در تونس خودسوزی یک جوان میوهفروش، در مصر ضرب و شتم و قتل یک جوان توسط پلیس مصر، در لیبی دستگیری یک وکیل، در بحرین قتل یک پسر نوجوان توسط نیروهای امنیتی و در سوریه دستگیری و شکنجهی گروهی از نوجوانان به دلیل نوشتن شعار بر روی دیوار یک مدرسه به کمک شبکهی مجازی فیس بوک باعث شعلهور شدن و شروع اعتراضات مردمی شده است. مطالبات ارزشهای دموکراسی، توسط معترضین در کشورهای عربی، هویت های سیاسی، دینی و قبیله ای را به حاشیه راند. این اعتراضات دربرگیرنده تفکرات مختلف بوده و عنصر ایدئولوژی درآن وجود ندارد و یا بسیار کم رنگ است.
*پژوهشگر مطالعات رسانه و ارتباطات
کلمه – گروه کارگری: روزها میگذرد و سفره جامعه کارگری بی برکت تر از گذشته، از نان پارهٔ بیقاتق هم خالی میشود. ولی کسی را سر آن نیست تا به آلام و دردهای میلیونها دستهای پینه بسته و تن های تکیده از فرط کار، خُردک نگاهی هم بیفکند.
گرسنگی جامعه کارگری افسانه و سیاه نمایی نیست. سفره کارگران ماه هاست که رنگ گوشت به خود ندیده است و کارگران در سیر کردن شکم خانواده خود ناتوان هستند. هم زمان با چنین فاجعه شومی که بر زندگی میلیون ها شهروند تولید کننده سایه افکنده است، از درآمد ۱۶۰ میلیاردی شش وارد کننده خودرو در تهران با سوء استفاده از ارز دولتی خبر می آید. این درآمدهای افسانه ای در حالی است که آن سو تر در کرانه های خزر، ۱۸ کارگر معدن زغال سنگ کک خیز استان مازندران، نزدیک به ۲ سال است که با مراجعه به وزارت کار و دادگستری به دنبال وصول طلب ۱۰۱ میلیونی خود از مسئولان شرکت هستند تا با کمک این مبلغ و تشکیل یک تعاونی این معدن تعطیل شده را احیاء کنند تا بتوانند دوباره به کار و امرار معاش از این طریق ادامه دهند؛ به همه این نابرابری های، اختلاسهای میلیاردی مسئولین حکومتی را که به خبرهای هر روزینه نظام تبدیل شده است، هم باید اضافه کرد.
تجماعت اعتراضی و اعتصابات کارگری
در هفته گذشته کارگران شرکت جهاد توسعه، پیمانکار سد بنیر دست به اعتصاب زدند. نگهبانان، رانندگان ماشینهای سنگین و آمبولانس و کارگران دیگر بخشهای سد بنیر در ۵ کیلومتری روستای نگل از توابع مریوان واقع در استان کردستان، از روز ۲۸ مهر ۱۳۹۱ در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مزایای معوقه خود دست از کار کشیدند. کارگران اعلام کردهاند که تا رسیدن به تمامی مطالباتشان به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
در همدان نیز کارگزاران و رانندگان قراردادی شرکت مخابرات استان همدان در اعتراض به کم شدن حقوق ماهیانه خود برای دومین بار در سال جاری اقدام به برپایی یک تجمع اعتراض آمیز در مقابل ساختمان مرکزی این شرکت کردند. کارگران حاضر در این تجمع، علت این اقدام اعتراضی را کاهش حقوق و مزایای ماهیانه خود عنوان میکنند. در تازهترین اقدام قرارداد کارگران شرکت مخابرات همدان به سطح پاره وقت تنزل پیدا کرده و کارگزاران روستایی به ازای هر ۴ ساعت کار در روز حقوق دریافت میکنند که این مسئله باتوجه به تورم موجود، کارگران را در تامین معاش خانوادههای خود با مشکل مواجه کرده است. همچنین رانندگانی که تحت قرارداد با شرکت مخابرات مشغول کار هستند نیز نسبت به شرایط کاری خود در این شرکت معترض هستند. در حال حاضر کرایه دریافتی این رانندگان نصف کرایه رانندگان اتومبیل آژانسها است و این درحالی است که رانندگان از هیچگونه حقوق از قبیل اضافه کار، سنوات، عیدی و… بهرهمند نیستند.
در اصفهان نیز تانکرداران سوخت در اعتراض به میزان کرایه خود برای جابه جایی سوخت، از شب چهارشنبه گذشته به مدت ۳۸ ساعت دست از کار کشیدهاند و به یک اعتراض صنفی اقدام کرده بودند. عدم سوخت رسانی به جایگاهها و وقفهای که در این بین پیش آمده، باعث ازدحام مردم در جایگاههای سوخت شده بود. این اعتصاب اواخر روز پنچ شنبه به پایان رسید ولی با توجه به عدم پاسخگویی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، نحوه توافق صورت گرفته بین این سازمان، شرکتهای حمل سوخت و صاحبان ماشینهای نفت کش هنوز مشخص نیست.
بحران در این عرصه تنها منوط به تانکدارن سوخت نمیشود بکله جایگاه داران نیز با مشکلات زیادی در کسب و کار خود رو به رو هستند. بیش از ۳ ماه است که دولت از پرداخت کارمزد جایگاههای عرضه سوخت سراسر کشور خودداری میکند، و این مساله عملا جایگاه داران را به نقطه بحران رسانده است و برخی جایگاه داران خبر میدهند که اگر وعدههای دولت در روزهای آینده عملی نشود، ممکن است در پایتحت و شهرهای بزرگ دست به اعتصاب بزنند. جایگاههای عرضه سوخت اختصاصی سراسر کشور حدود سه هزار جایگاه است که ۹۹ درصد کل جایگاههای کشور را شامل میشود. بیش از ۳ ماه تعویق در پرداخت کارمزد به اینجایگاهها، خود به تنهایی گواه بر حال و روز سخت اقتصادی آنهاست که حالا میگویند دیگر ادامه کار برایشان مقرون به صرفه نیست.
تعطیلی کارخانجات، حقوق معوقه و اخراج کارگران
در سمنان واحد تولید کننده آجر سفال سرخه تعطیل شد و ۶۰ کارگر آن با سه ماه حقوق معوقه بیکار شدند. اغلب کارگران این واحد تولیدی بیش از ۷ سال سابقه کار دارند که با دست دادن شغل، یافتن شغل جدید برای آنان بسیار مشکل است. این کارخانه به سبب مشکلاتی نظیر کمبود نقدینگی و نداشتن بازار فروش دچار مشکل شده بود و اکنون به ناچار از ادامه تولید باز مانده است. گفته میشود دلیل تعطیلی این واحد تولید کننده سفال میزان افزایش بدهیهای آن به ادارات دارایی و تامین اجتماعی بوده است.
در هفته گذشته شرکت پالور واقع در شهر صنعتی کاوه نیز ۳۰ نفر از کارگران خود را اخراج کرده است. اخراج این کارگران پس از آن صورت گرفته که به تعویق ۵ ماه دستمزد خود اعتراض نموده بودند. این کارخانه در زمینه تولید فوم و پلاسفوم فعالیت میکند و قبل از این اخراج سازی حدود ۲۰۰ کارگر در آن مشغول به کار بودند.
در شهر صنعتی کاوه کارخانه آب میوه رانی نیز تعطیل شده است. کارخانه رانی که یکی از بزرگترین کارخانههای تولید کننده آبمیوه در ایران است که از دو هفته قبل تولید و بهره برداری از دو کارخانه خود را متوقف نموده است. این کارخانه دارای دو خط تولید قوطی و تولید آبمیوه میباشد که اکنون تنها بخش تعمیرات و نگهداری این کارخانهها فعال است.
بحران در حوزه تولیدات نوشیدنی به کارخانه خورشید زریوار سندج نیز رسیده است. در روزهای گذشته این کارخانه ۲۰ کارگر خود را اخراج کرده است. این کارخانه از زیر مجموعه کارخانجات تولید نوشابه ایستک است که به علت کمبود مواد اولیه برای تولید بخشی از کارگران خود را اخراج کرده است.
در طبس نیز شرکت پیمانکاری سازه صنعت کاران این شهر قادر به پرداخت حقوق کارگران خود نیست. مشکلات مالی شرکت پیمانکاری سازه صنعت کاران طبس که به سبب عدم دریافت مطالبات معوقه از سوی اداره گاز عنوان میشود، باعث شده این شرکت پیمانکاری در پرداخت حقوق سه ماهه مرداد، شهریور و مهر ۲۰ نفر از ۴۶ کارگر خود کوتاهی کند. پرداخت نکردن سه ماه از حقوق کارگران باعث شد کارگران این واحد در اعتراض به عدم دریافت مطالباتشان در مقابل اداره کار شهرستان طبس تجمع کنند.
در قروه کردستان نیز ۶۲ کارگر ذوب آهن فولاد زاگرس استان کردستان اخراج شدند. کارگران اخراجی از ۱۰ سال تا ۱۵ سال سابقه کاری داشتهاند. مدیریت جدید این کارخانه با جذب نیروهای غیر بومی که تعداد آنها به بیش از ۱۰۰ نفر میرسد، به کارگران قدیمی شاغل خود گفته است سر کار حاضر نشوند. تعداد کارکنان این کارخانه در مجموع ۳۷۰ نفر است که در زمان مدیرعامل قبلی از امکاناتی نظیر سبد کالا برخوردار بودند که در زمان مدیرعامل جدید قطع شده است. نبود تجهیزات و ایمنسازی محیط کار عامل بروز بیماریهای ریوی در میان کارگران شده است و در مواردی پیمانکار کارگران بیمار را اخراج کرده و سایر کارگران بیمار نیز از ترس اخراج بیماری را تحمل میکنند. همچنین ۲۵ نفر از کارگرانی که در لیست اخراج قرار دارند، پیش از این دچار حوادث ناشی از کار شدهاند اما با این حال مدیران کارخانه حاضر به تمدید قرارداد آنها نیستند. کارخانه ذوب آهن فولاد زاگرس که از سال ۱۳۸۲ به بهره برداری رسیده و بزرگترین پروژه صنعتی کردستان نام گرفته، با تولید سالانه هفت هزار تن چدن خام و اشتغال۳۵۰ کارگر از دو ماه گذشته تولید خود را متوقف کرده است.
مادر سعید زینالی، دانشجویی که ۵ روز بعد از ۱۸ تیر ۷۸ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون هیچ خبری از وی در دست نیست، اعلام کرد که مسئولان دادستانی در تماسی تلفنی به او گفتهاند سعید آزاد شده اما در مراجعه به دادستانی پاسخ دادهاند اشتباهی صورت گرفته است.
اکرم نقابی گفت که ۱۴ سال از روزی که سعید را بازداشت کردند و بردند میگذرد و هیچ جواب درستی به من نمیدهند در نهایت میگویند خودت را بگذار جای مادرانی که بچهشان در جبهه شهید شده و جنازهاش نیامده. آخر بچه من که در جبهه شهید نشد خودشان از توی خانه خودم آمدند و بردند چطور خودم را بگذارم جای آن مادران؟
سعید زینالی، ۲۳ تیر ماه ۱۳۷۸ در مقابل چشمهای مادرش بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون، جز یک تماس تلفنی کوتاه، هیچ خبری از این فارغ التحصیل کامپیوتر دانشگاه تهران در دست نیست.
خانواده آقای زینالی از ۱۴ سال پیش تاکنون برای گرفتن خبری از فرزندشان به همه مراکز امنیتی و قضایی مراجعه کرده اند اما هیچ پاسخ درستی به آنها داده نشده است.
اکرم نقابی، مادر سعید زینالی به روز می گوید: “هیچ جواب قطعی نمیدهند یک ماه پیش از دادستانی به من زنگ زدند گفتند که سعید زینالی آزاد شده. نمیدانید چقدر خوشحال شدم چه حالی پیدا کردم. اما بعد انکار کردند. گفتند ما پرونده را دیدیم اشتباه شده. بعد گفتند نگران نباشید و ما پی گیر هستیم و خبرتان میکنیم.”
او می افزاید: “رفتیم دادستانی گفتند نماینده سپاه را خواسته ایم اینجا و با او جلسه می گذاریم و قضیه را روشن میکنیم. قرار بود ظرف ده روز جلسه را بگذارند اما اکنون ۲۵ روز گذشته و هیچ خبری نیست”.
می پرسم چه کسی تماس گرفت و خبر از آزادی سعید داد؟ می گوید: “آقای خدابخشیان، دادیار ناظر زندان اوین بود که به پدر سعید گفته هر موقع میخواهیم جای سعید را پیدا کنیم و به شما اطلاعات بدهیم جایش را عوض می کنند. اما توضیح نداده که چه کسی جای سعید را عوض میکند اصلا سعید دست چه کسی است؟ اصلا زنده است؟”
او می افزاید: “در نهایت هم گفتند پرونده سعید، دست حاجی یعنی آقای دولت آبادی است ایشان باید به شما جواب بدهند و وقت میدهیم با حاجی ملاقات کنید اما تا الان وقت نداده اند که بپرسیم چه بلایی سر بچه من آمده؟ اگر کشته شده بگویند زنده است بگویند ملاقات بدهند اصلا بگذارند فقط یک تلفن بکند. من یک مادرم، ۱۴ سال گذشت ۱۴ سال تمام مرا بازی داده اند انگار که بچه گیر آورده اند. هر روز می گویند بیا اینجا بنشین فردا فلان می کنیم پس فردا بهمان میکنیم و…همین طور سر می دوانند.”
خانم نقابی می گوید: “من هم که نمی روم خودشان زنگ میزنند می گویند فلان روز بیا فلان جا درباره سعید صحبت کنیم. می رویم باز ما را بازی میدهند. میگویند درخواست ملاقات بنویس. می نویسیم می گویند خبر میدهیم و دیگر باز خبری نمی شود. دیگر بریده ام، نمیدانم چه باید بکنم، به کدام عدالت و کدام قانون شکایت ببرم. خودشان زنگ میزنند می روم میگویند یک ماه صبر کن. دو ماه صبر کن ما خبر میدهیم و مساله امنیتی است و… آن روز در دادستانی دیگر داد و بیداد کردم، گفتم آقا ۱۴ سال صبر کردم باز هم باید صبر کنم؟ به من گفتند حال و روزت را بنویس و درخواست ملاقات بنویس. من بعد از آزادی از زندان به دلیل پارگی رگ های عصبی جراحی کردم و با عصا رفته بودم. نوشتم همه را و گفتند به حاجی میدهیم و خبر میدهیم. باز هم هیچ خبری نشد.”
مادر سعید زینالی که به شدت متاثر است و توان صحبت کردن ندارد می گوید:” من نمیدانم اگر رهبر صدای مرا می شنود دولت صدای مرا می شنود، هر کسی که می شنود، من یک مادرم خسته شده ام از این زندگی و این دربه دری. خسته شده ام از التماس کردن از این اداره واز این ارگان به آن ارگان رفتن و سئوال کردن و التماس کردن برای گرفتن یک خبر. به من میگویند خودت را بگذار جای مادرانی که بچه هایشان در جبهه ها شهید شده و جنازه هایشان نیامده. اما آخر بچه من که جبهه نرفت، شهید نشد، خود همین آقایان آمدند از خانه من بچه مرا بردند.یک روز نیست که من عکس و لباس سعید را بغل نکنم و زار نزنم. آخر خدا را خوش می آید؟ چرا با ما اینطور بازی میکنند. بگویند کشته شده من دیگر انتظار نکشم.”
حدود ۶۰ نفر از کارگران شرکت تصفیه قند و شکر اهواز در اعتراض به عملی نشدن وعدههای مسئولان برای حل مشکلاتشان، در مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند.
رئیس شورای اسلامی کار کارخانه قند اهواز در حاشیه این تجمع به فارس گفت: کارگران حاضر در این تجمع معتقدند که بسیاری از وعدههای مسئولان در زمینه حل مشکلات کارگران و کارکنان کارخانه قند اهواز، عملی نمیشود و با توجه به سن بالای برخی از این کارگران که قرارداد رسمی با کارخانه داشتند، مشکلات درمانی آنها، به این زودیها حل نمیشود.
ایرج امامی درباره جزئیات مذاکرات میان کارگران معترض و مسئولان مورد اشاره در هفتههای گذشته گفت: در این تجمع، کارگران نسبت به قطع خدمات بیمه کارگرانی که بعضا دارای بیش از ۲۰ سال سابقه کار هستند، اعتراضاتی را داشتند و همچنین اعتراضاتی را نسبت به عدم صدور دفترچه جدید بیمه درمانی مطرح کردند.
امامی خاطرنشان کرد: طبق اعلام مسئولان حاضر قرار بود روز چهارشنبه دو هفته گذشته یا شنبه هفته گذشته، جلسهای در استانداری خوزستان تشکیل شود و شورای تامین استان در زمینه رسیدگی به مشکلات کارگران کارخانه قند اهواز تصمیم گیری کند که تاکنون هیچ خبری از نتایج این جلسه نشده است.
این فعال کارگری، تشکیل کمیسیون کارگری در استانداری خوزستان را یکی دیگر از وعدههای مسئولان در تجمع کارگران قند اهواز عنوان و تصریح کرد: در این کمیسیون کارگری قرار بود مسائل بیمه، پرداخت حقوق و همچنین مسئله مالکیت کارخانه قند اهواز مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
به گزارش ایلنا، کارخانه قند اهواز با ظرفیت تولیدی بالغ بر ۲۵۰ تن قند و شکر در سال، چهار سالی است که تعطیل و تولید آن متوقف شده است. کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز که هم اکنون در حالت تعطیل کامل به سر میبرد، با ایجاد بیش از ۵۰۰ فرصت شغلی مستقیم و اشتغال ۲ هزار نفر به صورت غیر مستقیم یکی از کارخانههای مهم و استراتژیک اهواز محسوب میشود که به دلیل تعطیلی این واحد تولیدی، مردم منطقه از این فرصت بیبهره ماندهاند.
مالکیت این کارخانه در گذشته بر عهده بانک ملی و ملت بوده که با افزایش مشکلات این واحد تولیدی هیات دولت مصوب کرد که کارخانه قند اهواز از مالکیت بانک ملی و بانک ملت خارج و به قیمت دفتری به وزارت صنایع و معادن جهت راهاندازی مجدد واگذار شود.
با وجود اینکه مصوبه دولت قیمت کارخانه را دفتری اعلام داشته، بانک ها موافقت خود را با اجرای این مصوبه منوط به این کرده بودند که کارخانه با قیمت روز به فروش برسد و تمام بدهی های کارخانه و وام های دریافت شده به همراه سودهای انباشته شده از دیرکرد پرداخت وام ها، پرداخت شود.
وزارت صنایع این امر را خلاف مصوبه دولت دانست و اعلام داشت که تنها حاضر به پرداخت مبلغی بر اساس قیمت کارشناسی دفتری است، و حاضر به پرداخت وام ها و جرایم نشد، زیرا زیان های انباشته را مربوط به بانک ها و ناشی از مدیریت بانک های ملی و ملت بر کارخانه می دانست.
با بالا گرفتن این مشکلات و با وجود معرفی و استقرار مدیرعامل جدید کارخانه از سوی معاون اقتصادی وقت وزارت صنایع و معادن، این وزارت خانه انتقال کارخانه به دولت را مغایر قانون تشخیص داده و با استناد به همین مساله بازسازی کارخانه را تعلیق کرد.
بانک ملت و بانک ملی که مالکین قبلی کارخانه محسوب میشوند، با استناد به مصوبه دولت در جریان دور دوم سفرهای استانی، و وزات صنایع نیز با استناد به غیرقانونی بودن مصوبه هیات دولت به شماره ۴۱۵۹۱/۱۹۰۱۰، از پذیرش کارخانه سرباز زده و پاسخگوی مشکلات آن نیستند. کارگران این کارخانه سالهاست که در بلاتکلیفی به سر می برند و برای گذران زندگی روزمره در تنگنا قرار دارند.
مهسا امرآبادی و مسعود باستانی زوج روزنامه نگاری که این روزها در دو زندان مختلف به سر می برند در پیامی به نسرین ستوده اعطای جایزه ساخاروف را به وی تبریک گفته و آورده اند: در میان اخبار تلخ زندان و اعتصاب و فراق، خبر مسرت بخش اعطای جایزه ساخاروف به شما و آقای پناهی به عنوان یکی از مهمترین جایزه های آزادی اندیشه در جهان، اندکی تسکینمان داد و حجم بزرگی از افتخار را در رگ هایمان جاری کرد.
به گزارش کلمه، نسرین ستوده که این روزها در اعتصاب غذای اعتراضی به سر می برد برنده ی جایزه ی ساخاروف شده است. اتحادیه اروپا با اعطای جایزه ساخاروف به یک حقوقدان و یک کارگردان ایرانی از فعالیتهای مدنی و حقوق بشری آنها که هر یک به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از حرفه خود محکوم شدهاند، تجلیل کرده است.
جایزه ساخاروف همه ساله به پنج نفر تعلق میگیرد و نامزدهای آن از چند هفته قبل مشخص میشوند. این جایزه هر سال به کسانی داده میشود که در دفاع از حق آزادی بیان و حقوق بشر صدای خود را بلند کرده و قربانی سکوت شدهاند.
متن کامل این پیام که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به نام دوست
سرکار خانم نسرین ستوده! در میان اخبار تلخ زندان و اعتصاب و فراق، خبر مسرت بخش اعطای جایزه ساخاروف به شما و آقای پناهی به عنوان یکی از مهمترین جایزه های آزادی اندیشه در جهان، اندکی تسکینمان داد و حجم بزرگی از افتخار را در رگ هایمان جاری کرد.
گرچه اکنون زندان فرصت شادمانی را از ما گرفته است، اما صمیمانه این موفقیت بی سابقه را به شما تبریک گفته و مشفقانه آرزو داریم این جایزه در کنار عنصر امید و شکیبایی، صدای شما برا برای بهرمندی همگان از آرمان جهانی حقوق بشر رساتر نماید. بی شک ارزش وجودی و توان مندی شما در احقاق حقوق همه موکلانتان که اکنون وسعتی به اندازه افراد یک کشور دارد، در پرتو سلامت جسمی و شادابی روحی میسر است، و ما از خداوند صبر و سلامتی برای شما طلب می کنیم.
مهسا امر آبادی –اوین
مسعود باستانی- رجایی شهر
ژیلا بنی یعقوب:
گروههایی از فعالان جنبش زنان ایران در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۵ در میدان هفت تیر تهران در اعتراض به قوانین تبعیض آمیز علیه زنان تجمعی برگزار کردند. این تجمع از سوی پلیس به خشونت کشیده شد و بیش از هفتادنفر نیز بازداشت شدند. این فعالان زن برای پیگیری اهدافی که در قطعنامه آن تجمع اعلام کرده بودند، تصمیم گرفتند خواستههای خود را با شیوههایی متفاوت از تظاهرات خیابانی پیگیری کنند. این بود که حرکتی جمعی و هدفمند (کمپین) را در دستور کار خود قرار دادند. این کمپین در واقع تلاش وسیعی برای» جمعآوری یک میلیون امضاء «از شهروندان ایرانی بهمنظور درخواست تغییر قوانین تبعیضآمیز در ایران است.
گرچه جمع آوری امضا یکی از اهداف این کمپین است اما هدف اصلی و مهمترش همچنان که در طرح کمپین پیش بینی شده افزایش آگاهی و ایجاد حساسیت در میان زنان و مردان نسبت به تبعیضهای قانونی است که نسبت به زنان روا میشود. داوطلبان این کمپین برای آگاهی بخشی اقدام به برگزاری کارگاههایی در شهرها و روستاها کردهاند.
گرچه در شهرهای کوچک و روستاها نسبت به شهرهای بزرگ کارگاه های کمپین یک میلیون امضا کمتر برگزار میشود، اما به گفته داوطلبان این کمپین برگزاری کارگاهها در چنین مناطقی حاوی تجربههای جدید و مشکلات جدی برای آنها بوده است.
مسائلی که داوطلبان کمپین در شهرهای کوچک و سنتی و یا روستاها با آن روبرو هستند، بسیار متفاوت با شهرهاست. زنان و دختران روستایی حتی گاهی با تبعیضهای قانونی که نسبت به زنان روا داشته میشود، موافق هستند و این موضوع آموزشگران کمپین را آزار میدهد.
«زارا امجدیان»، یکی از داوطلبان کمپین است که برای برگزاری کارگاه حقوق زنان به روستای دارجونه در استان نسبتا محروم چهار محال و بختیاری رفته بود. وقتی از قانون تبعیض آمیز ارث در قوانین ایران سخن گفته و اضافه کرده بود که یکی از خواستههای کمپین یک میلیون امضا برابری ارث زنان و مردان است با اعتراض گروهی از دختران روستایی مواجه شد که با این برابری مخالف بودند.
زارا به تلخی حرف های یک دختر جوان روستایی را به یاد میآورد که محکم در برابرش ایستاده و گفته بود: «این حق برادر من است که دو برابر من که خواهرش هستم ارث ببرد. چرا باید مخالف این قانون باشم؟ برادرم ارث را برای دختری میبرد که با او ازدواج میکند و شوهر آیندهٔ من نیز ارث را به زندگی من خواهد آورد.»
و زارا از دختر روستایی پرسیده بود: «اما اگر تو ازدواج نکردی، چه؟ اگر سهم شوهر تو از ارث پدریاش به همان اندازه که پدرتو برای برادرت ارث گذاشته، نباشد چطور؟»
دختر پاسخی نداده و فقط تکرار کرده بود: «من از حق ارث بیشتر برادرم نسبت به سهم خودم دفاع میکنم. برادرم از من مهمتر و زندگیاش هم از زندگی من مهمتر است.»
او تنها دختر روستایی نیست که چنین میاندیشد. در بسیاری از روستاها و حتی شهرهای کوچک و بزرگ ایران مردان از ارزش و احترام بیشتری در خانواده و حتی در چشم خواهران و مادران خود برخوردارند. مادرانی که فرزند پسر دارند از نفوذ و جایگاه بالاتری نسبت به مادرانی که فرزند پسر ندارند، برخوردارند. این یک ضرب المثل معروف در بسیاری از روستاها و شهرهایی با فرهنگ سنتی است: «زنی که پسر ندارد، پایههایش روی آب است.» پایههای روی آب استحکام ندارد و متزلزل است.
در چنین فرهنگی که مرد بودن به خودی خود یک امتیاز و ارزش محسوب میشود و بسیاری از مادران پسران خود را از دختران خود بیشتر دوست دارند و بسیاری از زنان برادرهای خود را به خواهران خود ترجیح میدهند، حرف زدن از لزوم برابری حقوق زنان و مردان کاری دشوار است.
زارا دقایقی طولانی در این کارگاه روستایی احساس ناتوانی کرده بود: «آنها وضع فرودست خود را به عنوان وضع ایده آل پذیرفتهاند و هیچ اعتراضی نسبت به نابرابریها ندارند. آنقدر فرهنگ مردسالارانه در ذهنشان ریشه دوانده که اصلا نمیتوانند نابرابریها را احساس کنند و اگر هم احساس میکنند آن را به عنوان یک پدیده طبیعی پذیرفتهاند.»
تفاوت واکنشها نسبت به قانون تبعیض آمیز ارث
واقعیت اینکه در بسیاری از شهرهای کوچک و همینطور روستاهای ایران از جمله در استان چهار محال و بختیاری در جنوب ایران، حتی همان سهم نابرابر و ناعادلانهای که قوانین ایران به عنوان ارث برای دختران در برابر برادرانشان در نظر گرفته است، به آنها تعلق نمیگیرد. یک قانون نانوشته و یا به عبارت درستتر همان عرف و سنت مردم در این منطقه بزرگ، دختران را به طور کلی از گرفتن ارث منع میکند و اگر دختری این جرات را به خود بدهد که سهم ارث قانونی خود را از ارث پدریاش طلب کند، ازسوی اعضای خانواده، فامیل دور و نزدیک و حتی همشهریهایش طرد میشود. چرا که از نظر این خانوادههای سنتی که تعدادشان در ایران کم هم نیست برادر مرکز خانواده است و نقش اصلی را در حفظ نام و اصالت خانواده ایفا میکند و در چنین وضعی چرا یک خواهر به خودش اجازه میدهد که از برادر طلب حق خود را بکند.
«ثریا خالدی»، تنها زنی که در استان چهار محال و بختیاری سردفترثبت اسناد رسمی است، میگوید: «تجربههای کاریام در دفتر ثبت اسناد به من اثبات کرده است که مردم اینجا خیلی بد میدانند که زنی طلب ارث کند. میگویند ارث حق مرد است و نه زن. من زنان بسیاری را دیدهام که به اجبار و به خاطر فشارهای عرفی ارث خود را به برادران خود بخشیدهاند.»
«طلعت تقی نیا»، یکی دیگر از آموزشگران کارگاه های کمپین نیز در یک کارگاه روستایی احساس ناامیدی کرده بود و با خودش گفته بود که انگار داریم وقت خودما ن را تلف میکنیم. این دختران و زنان روستایی بیعدالتیهای موجود را نه فقط در باره خود پذیرفتهاند که حتی آن را مطلوب نیز میدانند. اما خیلی زود به خودش مسلط شده و به خودش نهیب زده بود: «این زنان و دختران مقصر نیستند. آنها وارث قرنها مردسالاری هستند و تصوری جز این از زندگی ندارند. ما باید آنها را با حقوق خود آشنا کنیم.»
طلعت میگوید: «ما باید در روستاها و شهرهای کوچک بیشتر وقت بگذاریم اما متاسفانه امکانات کافی برای این کار نداریم. زنان روستایی ما نیازمند آموزش مستمر هستند اما به خاطر نبود امکانات مجبوریم به کارگاههای پراکنده بسنده کنیم. ما تاکنون نتوانستهایم کار مستمر در روستاها و شهرهای کوچک انجام دهیم.»
تفاوت واکنش مردم شهر و روستا نسبت به قانون تبعیض آمیز ازدواج
سن ازدواج برای دختران در قانون مدنی ایران سیزده سال است که از نظر فعالان حقوق زنان در ایران بسیار نامناسب و پایین است. یکی از خواستههای کمپین یک میلیون امضا تغییر این قانون و افزایش آن به هجده سالگی است.
داوطلبان کمپین به هنگام برگزاری کارگاه های آموشی کمپین و یا به هنگام جمع آوری امضا با واکنشهای متفاوتی در این باره در شهرهای بزرگ، کوچک و یا روستاها مواجه شدهاند.
فریده غائب، زار امجدیان و طلعت تقی نیا که نخستین کارگاه روستایی کمپین را در ایران در روستای دارجونه برگزار کردهاند، در این باره میگویند: «دختران روستایی با پایین بودن سن ازدواج مشکلی ندارند، چرا که معتقدند اگر تا پانزده سالگی نتوانند برای خودشان شوهری پیدا کنند، پس از آن به سختی موفق به ازدواج خواهند شد و اگر سنشان از بیست سالگی بگذرد ازدواج را تقریبا برای خود غیرممکن میبینند. نگاه خانواده و اطرافیان و همشهریهایشان به دخترانی که موفق نشوند تا سن پانزده-شانزده سالگی ازدواج کنند، نگرش چندان مثبتی نیست. نگرشی که در خوش بینانهترین حالت با دلسوزی همراه است وگاه با این قضاوت همراه میشود که شاید این دختر دارای نقصی است که هنوز شوهری برایش پیدا نشده است. طبیعی است که در چنین شرایطی دختران روستایی نسبت به قانون سن ازدواج بیتفاوت وگاه حتی مخالف افزایش آن باشند.»
فریده میگوید: «بسیاری از دختران روستایی میگفتند که تعداد دختران از پسران در ایران کمتر است بنابراین اگر زودتر و تا قبل از پانزده سالگی ازدواج نکنند، برای همیشه بدون شوهر خواهند ماند. استناد دختران به آمارهای نادرست و از منابع نامعلوم بود که در این چند ساله به کرات در ایران شایعه شده و دهان به دهان گشته است و حتی به برخی از رسانهها نیز راه یافته است.» فریده و دوستانش سعی کردند برای دختران روستایی توضیح بدهند که این آمارها واقعیت ندارد و براساس آمارهای صحیح مرکز آمار ایران نه فقط تعداد دختران از پسران بیشتر نیست که کمتر هم هست و «به ازای هر هزار دختر، هزار و ۱۸ پسر در کشور وجود دارد.»
با این همه اما زارا میگوید که این حرفها به این معنا نیست که او و دیگر داوطلبان کمپین هرگز دختران روستایی مخالف با سن پایین ازدواج را ندیدهاند: «دختران روستایی را نیز دیدهام که هنوز ازدواج نکرده و پایین بودن سن ازدواج و اجازه پدر را مشکل خود میدانستند که اگر پدران بخواهند میتوانند آنها را به زور به عقد مردی درآورند که دوستشان ندارند و نمیتوانند اعتراضی بکنند و با این تصمیم پدر، امکان تحصیل را هم از دست میدهند. براساس قوانین ایران اگر پدری دلش بخواهد میتواند دختر خود را قبل از سیزده سالگی به عقد مردی هفتاد ساله در آورد و به خاطر همین قانون ناعادلانه در بسیاری از مناطق ایران بویژه روستاها و شهرهای کوچک، دخترانی که هنوز کودکند به زور وادار به ازدواج میشوند، آن هم با مردانی کهگاه سی –چهل سال از آنها بزرگتر هستند.
مهمترین و بیشترین حساسیت زنان و دختران روستایی و شهرستانی نسبت به قانون چند همسری در قوانین ایران است. چرا که چند همسری اغلب در روستاها و شهرهای کوچک بیشتر از شهرهای بزرگ و مرکزی ایران رواج دارد.
هرچند که به گفته طلعت تقی نیا اغلب زنان روستایی مردان را آنچنان موجودات بینقص وگاه مقدسی میپندارند که در مواردی میگویند که اگر همسر ما زن دیگری گرفته است حتما به این دلیل است که ما نتوانستهایم حق همسری را برایشان به جا بیاوریم. شاید زیبایی امان را از دست دادهایم و یا نمیتوانیم نیازهای او را برآورده کنیم.
به گفته داوطلبان کمپین وضع در شهرها حتی شهرهای کوچک در باره سن ازدواج خیلی بهتر از روستاهاست و هرچه شهرها بزرگتر و مدرنتر میشود، حساسیت مثبت زنان و دختران نسبت به درخواست کمپین برای افزایش سن ازدواج در قوانین ایران بیشتر میشود.
تفاوت واکنشها نسبت به حق اشتغال
براساس قوانین مدنی ایران، حق اشتغال زن در دست شوهرش است و مرد میتواند زنش را از اشتغال محروم کند.
بسیاری از داوطلبان کمپین یک میلیون امضا هنگامی که از این تبعیض قانونی با زنان روستایی سخن گفته و توضیح دادند که یکی از اهداف کمپین تغییر این فانون ناعادلانه است با بیتفاوتی این زنان روبرو شدهاند.
فریده غائب، یکی از داوطلبان کمپین که با زنان روستایی در باره حق اشتغال آنها حرف زده، اما با واکنش مثبت آنها روبرو نشده است، میگوید:» برای زنان روستایی حق اشتغال تا حد زیادی بیمعنی است. بسیاری از آنها حتی به ذهنشان هم خطورنمی کند که میتوانند شغلی به دست بیاورند. چون شاغل شدن خودشان را غیرممکن میدانند. بنابراین حق اشتغال برای آنها معنا و ضرورتی ندارد. بعضی از زنان روستایی به من و دوستانم که برای آنها کارگاه حقوق زنان برگزار کرده بودیم، میگفتند «: این حرفها که میزنید برای شماها که شهری هستید خوب است، برای زندگی شما در شهر خوب است نه برای ما که حتی نمیتوانیم از خانه بیرون برویم.»
حتی یکبار یک دختر جسور روستایی به فریده و زارا گفته بود: «وضع شما در پایتخت خوب است و این حرفها به دردتان میخورد نه به درد ما که نمیتوانیم زندگیمان را تغییر بدهیم.»
تحمل این واکنشها گاهی برای اعضای کمپین که به طور داوطلبانه و با تحمل مشکلات فراوان برای برگزاری کارگاههای آموزشی به شهرهای دور و نزدیک میروند، دشوار میشود اما اغلب آنها خیلی زود به خود مسلط میشوند و ضرورت گسترش کمپین آگاهی بخش یک میلیون امضا را بیش از پیش درک میکنند.
زارا حتی برای زنان روستایی توضیح داده بود که خودش از روستا برخاسته است. اما توانسته تحصیلات عالی داشته باشد و شغل مناسبی پیدا کند. دختران روستایی با تعجب زیاد به او نگاه کرده بودند، بعضی از آنها نمیتوانستند حرف زارا را باور کنند.
او میگوید: «تقریبا همه آنها از وضع موجودشان راضی بودند و مردسالاری آنچنان بر تمام شوون زندگیشان سایه انداخته که به هیچ تغییری فکر نمیکنند. آنها فقط مردان و یا حداکثر زنان شهرنشین را مستحق داشتن شغل میدانند. در یکی از کارگاههای روستایی این سوال را مطرح کردم که چرا دستیابی به یک شغل را تا این حد غیر ممکن میدانید؟ حداقل میتوانید معلم روستای خودتان باشید. شنیدهام همه معلمهای این روستا از شهر میآیند. اما با تعجب به من نگاه میکردند. آنها هیچ شانسی برای خودشان قائل نبودند که به اشتغال و استقلال مادی برسند.»
زهره ارزنی اما بیتفاوتی زنان روستایی را نسبت به حق استغال زنان از جنبهای دیگر مورد توجه قرار میدهد: «زن روستایی آنچنان در تمامی فعالیت مختلف روستا حضور دارد که مسالهاش حق اشتغال یا نبود آن نیست. زن روستایی همیشه کار میکند. بدبختیاش این است که از دسترنج او، پدر، برادر و یا همسرش استفاده میکنند. در شهرهای کوچک که برای اغلب مردانش شغلی نیست و طبق قانون ایران آنها نان آور خانه هستند، زن حتی فکر اشتغال را هم نمیکند. اما در همین حال این روزها در برخی نقاط شهرهای کوچک و حتی روستاها هم دختران تحصیل کردهای داریم که دغدغه اشتغال دارند. چون استقلال مادی برای زن ایرانی مهم و تعیین کننده است.»
زارا و فریده گرچه به تلخی این خاطرات خود را به یاد میآورند اما میگویند: «روستا و زنان روستایی به ما چیزهای زیادی میآموزند. ما از آنها میآموزیم که چه راه درازی را برای رسیدن به مقصد در پیش داریم و برای گسترش آگاهی در میان زنان سرزمینمان چه راه پر پیچ و خمی را باید طی کنیم.»
یکی از مهمترین اهداف کمپین یک میلیون امضا برای جمع آوری امضا بر ضد قوانین تبعیض آمیز ایجاد آگاهی در میان زنان و مردان نسبت به تبعیض آمیز بودن قوانین فعلی و ضرورت تغییر آن است.
*ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار زندانی و سردبیر وب سایت کانون زنان ایرانی که اکنون در بند زنان زندان اوین به سر میبرد، این یادداشت را پیش از اعزام به زندان برای اجرای یک سال حکم حبس خود نوشته بود که همان زمان در نشریه نروژی نای تید منتشر شد.
امام جمعه موقت تهران پیشنهاد داد که مدارس و مراکز علمی که دروسشان غیر کاربردی است، تعطیل شوند. وی همچنین از مردم خواست که درباره گرانی نق نزنند.
به گزارش ایسنا، صدیقی که در همایش فرماندهان و شوراهای حوزههای بسیج دانشآموزی سپاه حضرت محمد رسولالله (ص) تهران بزرگ سخن میگفت با استناد به سورهی صف، گفت: این سوره سورهی رزمندگان و بسیجیان است و در آن خداوند مردم را دعوت میکند که او را یاری کنند و وعده میدهد که هر کس در صف انصار خدا باشد، تایید شده است و پیروز میشود.
وی با بیان اینکه بسیجیان که به رهبر و مولای ما لبیک گفتهاند، به خدا لبیک گفتهاند، به برخی نق زدنها دربارهی گرانیها اشاره کرد و با تاکید بر پرهیز از آن گفت: مومنان با این فراز و نشیبها خط را گم نمیکنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عید غدیر گفت: عید غدیر عید سرنوشت و انتخاب امام و فرار از منحرفان و سکولاریسم است. صدیقی همچنین با انتقاد از آل سعود، اظهارداشت : عدهای شرابخوار خادم حرمین شریفین شدند، در حالی که اگر پیام غدیر درک شده بود این طور نمیشد کسی که در راس نظام اسلامی قرار میگیرد، باید در مدار ایمان باشد و ضعف اخلاقی و سیاسی نداشته باشد.
وی در ادامه تصریح کرد: کسانی که برای مقابله با ظلم حکومتی را تشکیل میدهند، نباید خودشان شبیه کسانی شوند که برکنار کردند. باید افرادی باشند که ساده زیست و پیشرو باشند. جهان سوم امروز توسط دنیای استکبار هدایت میشود، اما ملت ماست که در سایهی ولایت امیرالمومنین(ع) و ولایت امام و حضرت آقا زنده مانده است و در برابر استکبار ایستاده است؛ چرا که ولایت آقا همان ولایت غدیر است.
صدیقی افزود: باید در برطرف کردن مشکلات مرد میدان باشیم، بسیجیان باید در اخلاق و درس و کاردانی نمونه باشند. تنبلی یک مرض است و نباید بسیجی تنبل باشد، تسامح و تساهل بی غیرتی است. وی با انتقاد از برخی علوم غیر کاربردی گفت: مدارس و مراکز علمی که دروسشان غیر کاربردی است به چه درد میخورد و بهتر است، تعطیل شوند.باید فعالیتهای علمی کاربردی باشد، مانند موسسه رویان و فعالیت های دانشمندان در انرژی هستهای که غرب را به وحشت انداخته است و آنان خود را به آب و آتش میزنند که جلوی آن را بگیرند.
نایب رئیس کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس عملکرد دولت را مهمترین دلیل اخلال در بازار اقتصادی کشور عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا غلامرضا تاجگردون صبح امروز در جمع اصناف و بازاریان تهران با انتقاد از شرایط اقتصادی کشور گفت: دولت در تمامی ارکان ولع پول خرج کردن دارد وخواهد داشت و این را میتوان از ژ آمار به خوبی نشان داد.
وی تصریح کرد: این روزها کسی آمارهای ارائه شده از سوی نهادهای رسمی را قبول ندارد چراکه هدایت گر اقتصادی در کشور مشخص نیست و معلوم نیست که چه کسی اقتصاد را برنامه ریزی میکند و چه شخصی آن را اجرا میکند از سوی دیگر در اقتصاد کشور ما مساله تولید کاملا به فراموشی سپرده شده است.
نایب رئیس کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس خاطرنشان کرد: دولت به دلیل اینکه در فروش نفت و گاز در جهان محدودیت دارد و ارز را نیز نمیتواند با توجه به تحریمهای موجود در کشور وارد کند با کسری بودجه مواجه است. دولت هنوز نتواسته حجم هزینههای جاری را که عامل اصلی تورم است کاهش دهد.
تاجگردون گفت: تورم فزاینده امروز به مردم فشار بسیار وارد کرده است و این تورم در سبد کالای معیشتی و تولید علامت بدی را بدنبال دارد و در فاصله نه چندان دور باید شاهد تورم فزاینده در اقلام مصرفی خانوار باشیم.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی بین المللی ایران خاطرنشان کرد: رشد شاخص قیمت تولیدی در فروردین سال ۸۹، ۷ و ۲ دهم درصد بوده در حالی که این رشد شاخص در سال ۹۱ به ۳۱ و ۴ دهم درصد رسیده است.
وی همچنین به رشد شاخص بیکاری اشاره کرد و گفت: رشد شاخص بیکاری میان سنین ۱۵ تا ۲۹ به ۲۶ و ۵ دهم درصد رسیده است و این آماری است که از سوی واحدهای آمار رسمی کشور ارائه شده و حتی بسیاری از مردم این آمار را قبول ندارند.
تاجگردون در ادامه به نرخ دلار و ارز در بازار اشاره کرد و گفت: نرخ دلار از هزار تومان امروز به بیش از ۳ هزار تومان رسیده و ارزش پولی ملی کشور به یک سوم کاهش پیدا کرده است.
نایب رئیس کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: مهمترین دلیلی که نرخ دلار را در کشور به هم ریخت، نوسان نرخ دلار توسط دولت بوده است و این نوسانات باعث شد تا رانت، فساد، توزیع نابرابر دلار و… درآمد دولت را در امر اقتصاد تحت تاثیر قرار دهد.
وی افزود: رشد شدید نقدینگی که عمده آن سهم دولت است متاسفانه در اختیار تولید قرار ندارد به طوری که در شهریور سال ۱۳۹۰ حجم نقدینگی ۳۱۸ میلیارد تومان بوده که در شهریور سال ۹۱ به ۳۹۵ هزار میلیارد تومان افزایش یافته. این یعنی فاجعه بزرگ در اقتصاد کشور و میتوان گفت که رشد نقدینگی در یک سال نزدیک به یک چهارم افزایش پیدا کرده است.
تاجگردون در ادامه با طرح پرسشی مبنی بر اینکه چرا وضعیت کشور این گونه شد گفت: مشکلات ساختاری، مدیرتی، اجرایی و بین المللی از عوامل ایجاد این گونه مسائل در اقتصاد کشور شده است. دولت با شفاف نکردن مسائل اقتصادی در بودجه آب میریزد و در وسط سال از حلقوم مردم بیرون میکشد.
نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس معتقد است: دولت در تمامی ارکان ولع پول خرج کردن دارد و خواهد داشت و این را میتوان از این آمار به خوبی نشان داد. آماری که از سوی ارگانهای رسمی ارائه شده نشان میدهد که بودجه جاری از ۲۰ هزار میلیارد تومان به صد هزار میلیارد تومان افزایش یافته است و این عدد، عدد وحشتناکی است و این هم به دلیل این است که دولت محور تولید را گم کرده است و بر خلاف اصل ۴۴ در همه ارکان اقتصادی کشور نفوذ کرده که برگشت از آن خیلی سخت است.
نایب رئیس کمیسیون برنامه بودجه ومحاسبات مجلس با بیان این مطلب که بانک مرکزی به عنوان متهم اصلی اخلال در بازار به شمار میرود گفت: بانک مرکزی وظایف اصلی خود را در قبال اقتصاد کشور انجام نداده به گونهای که از ابتدای سال، ۶۵ مورد در زمینه اقتصاد تصمیم گیری کرده و با مصاحبههای التهاب زا بازار را متحول کرده است و با این گونه تصمیم گیریها نه تولیدگر میداند چگونه باید تولید کند نه توزیع کننده میتواند به خوبی کالاهای خود را توزیع کند و نه فروشنده میداند به چه قیمتی باید کالای خود را به مردم عرضه کند و نه خریدار میداند که باچه قیمتی میتواند خرید کند
نماینده مجلس نهم افزود: با افزایش نرخ ارز نهادهای رسمی تمامی حجم نقدینگی خود را به ارز تبدیل کردهاند و این خود دلیلی بود بر تقاضای اضافی ارز و بانک مرکزی نیز که ارز را واریز نکرد حجم نرخ ارز دربازار افزایش یافت.
وی با بیان این مطلب که دولت در حال حاضر تمایل جدی برای حل موضوع ارز و بازار ندارد گفت: امروزه شاهد هستیم که دولت به جای بررسی و پرداختن به مقوله اقتصاد، به مقولهای وارد شده است که دشمن دوست دارد. دولت همانند بچه کدخدایی میماند که پول خرج میکند در حالی که نمیداند دستش تو جیب مردم است.
تاجگردون مشکلات بین المللی، تحریمهای همه جانبه از سوی کشورهای غربی را از دیگر عوامل اخلال در بازار عنوان کرد و گفت: سیاست مدیریتی دولت سیاسی- اقتصادی نیست و برای برون رفت از این موضوع راهکارهای سیاسی دولت بر اقتصاد غلبه پیدا کرده است و هیچ کسی نمیداند که امروز افسار اقتصاد کشور دست کیست و این بیتدبیری از سوی دولت است و دولت باید هر چه سریعتر به جایگاه اصلی خود در زمینه اقتصاد برگردد.
تاجگردون گفت: دولت باید به جای اینکه به دنبال شریک برای خود باشد به دنبال حل مساله باشد چراکه پیدا کردن شریک التهاب بازار را حل نمیکند و این موضوعی است که خود دولت آن را شروع کرده و خود او نیز باید این موضوع را حل کند.
وی با بیان این مطلب که امروز درکشور ما کسی وجود ندارد که بازار را کنترل کند گفت: دولت باید مدیران نالایق خود را هرچه سریع حذف کند و درجامعه حضور یابد و به صراحت به ملت بگوید که ما در زمینه اقتصاد اشتباه کردهایم.
تاجگردون خاطرنشان کرد: بسیاری از مردم امروزه اخبار رسانه و رادیو تلویزیون را دنبال میکنند تا ببینند آیا دولت در زمینه حل مشکلات اقتصاد هزینه خود را محدود کرده است اما شاهد این هستم که دولت هر روز یک سمینار جدید برگزار میکند و تقدیم هدایا و ماشینهای دولتی به اطرافیان خود را کم نکرده است.
وی افزود: دولت باید بپذیرد حل اقتصاد کشور و ارز در چهارراه استامبول نیست بلکه در تولید، توزیع و رشد نقدینگی است.
عضو هیات رئیسه کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات گفت: دولت باید برای سال آینده سیاست ارزی مشخصی را ترسیم کند و به ال سیهایی که توسط بانک مرکزی گشایش شده از سوی تولیدگران و واردکنندگان احترام بگذارد چراکه بیاحترامی به ال سیهای گشایش شده بازار را بیاعتبار میکند.
تاجگردون گفت: عمده اختلال بازاربر عهده نهادهای بزرگ دولتی هستندو دولت باید جلوی افزایش مالیات را بگیرد و فشارهای تعزیراتی را کم و برای حمایت از تولیدکننده و مصرف کننده به آنها توجه کند.
نایب رئیس کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی گفت: دولت باید بودجه سال ۹۲ را انقباضی به مجلس ارائه دهد چراکه اگر بودجه ۹۲ انقباضی نباشد انفجار اقتصادی در کشور پدیدار خواهد شد و در این زمینه باید حدالمقدور از پرداخت مستقیم یارانه به مردم کم کند و از ولع خرج کردن پول مردم نیز جدا خودداری کند.
سمیه توحیدلو:
پدیدهاحتکار، یا خرید اقلام و اجناس فراتر از نیاز روزمره امری اجتماعی و روانی است. پدیدهای که در دورانهای خاص اقتصادی همیشه با آن مواجه بودهایم. احتمال کمبود کالا و یا تغییر قیمت یا کیفیت کالا چیزی است که منجر به نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد. تغییر و تحولات این روزهای اقتصاد ایران ما را با پدیدهی خرید خارج از نیاز روبهرو کرده است. تصور از بازنگشتن قیمت دلار به همان قیمتهای پیشین و افزایش متوسط نرخ ها – با احتساب فراز و فرودها – چیزی است که جامعه و مصرف کنندهی ایرانی را به تکاپوی خرید بیشتر علیرغم توان مالی کمتر کشانده است. از طرف دیگر مصرف کنندهی ایرانی چه به شکل مستقیم و چه باواسطه و غیر مستقیم از افزایش قیمت اقلام اطلاع پیدا کرده است. طبیعی است که اگر فروشندهی منصفی پیدا شود که قیمتها را با همان میزان خرید قبلی به مصرفکننده عرضه کند کمتر خریداری به نیاز خود بسنده کرده و از زیادخریدن و انبار کردن کالا پرهیز ننماید.
این روزها بسیار شنیدهایم که قیمتها یک دست نیست. هرجا قیمتی برای خود به ازای یک کالای واحد ارائه میدهد. پدیدهای طبیعی که تا زمانی که بازار فشار یکسان سازی قیمتها را اعمال کند در جامعه وجود دارد و تازمانی که قیمتها تفاوتهای فاحش و آشکار دارد، مصرفکننده ولع خرید بیشتر را داشته و دیگران را هم به اینکار ترغیب میکند. اتفاقی که میافند یک جامعهی بحرانی و آسیب دیده به لحاظ روانی شکل میگیرد. جامعهای که اجزایش یا خود به دنبال خرید بیشتر از مازاد میرود و یا اگر امکان و منبع مالی مورد نیاز را در اختیار نداشته باشد، احساس محرومیت نسبی بیشتری خواهد کرد. مشاهدهی سبد خزید آنهایی که از هرجنس چندین و چند قلم را خریداری میکنند هم میتواند برای آنکه نمیتواند، فشار روحی و حتی گاهی بحران ایجاد کند.
در چنین شرایطی که جامعه با بحران قیمت روبهروست، هر عملی که عادی شدن بازار را با تأخیر روبهرو کند میتواند آثار روانی برجای گذارد. این آثار روانی علاوه بر افزایش حس محرومیت، عاملی برای افزایش تورمها به شکل روانی هم خواهد بود. حال با این حساب میتوان به بخشنامهی دولت برای قیمتگذاری بر کالاهای وارداتی نگاه کرد. در شرایط فعلی بیشترین تغییر قیمت را کالاهای وارداتی داشتهاند. کالاهایی که با ارز وارد میشوند و مابهازای داخلی آنها به لحاظ کیفیت توانایی رقابت با آن محصول را تا به امروز نداشته است. افزایش قیمتها دولت را وادار کرد که به وارد کننده ارز با نرخ تعدیل شده ارائه دهد. حال بخشنامهای کرده که کالاهای وارداتی با این ارز تنها باید در جاهای خاص با قیمتهای کنترل شده عرضه شود. تا به اینجای کار ایرادی ندارد و منطقی است. اما اگر به تأثیری که این کار بر بازار و تشدید تنوع قیمت کالاها نگاه کنیم – فارغ از اینکه آیا به راستی امکان محدود کردن عرضه وجود دارد یا خیر؟ – به این نتیجه می رسیم که این کار یا مشابههای اینکار باعث ایجاد نیاز کاذب خواهد شد. طبیعی است فردی که به چیزی نیاز ندارد، در صورتی که تصور بهرهی بیشتر بردن از خرید را داشته باشد، به آن روی خواهد آورد. بازار غیر متعادل مشاغل کاذب و خرید و فروشهای کاذب را نیز باعث خواهد شد.
به نظر میرسد که راههای کوتاه مدت و تسکینی – به جای تصمیمگیریها و انتخابهای اصولی- در بازار ایران دائما در تشدید وضعیت آشفتهی اجتماعی و روانی خانوارهای ایرانی تأثیر گذار است. مشابه این قوانین در روزهای اخیر کم تصویب و بخشنامه نشده است.
منبع: وب سایت نویسنده
قیمت بلیت اتوبوسهای برون شهری از ابتدای هفته جاری و برای دومین بار در سال جاری با توجه به هزینههای شرکتهای مسافری افزایش یافت.
شهریار افندیزاده، معاون وزیر راه و شهرسازی و رییس سازمان راهداری و حمل ونقل جادهای در این رابطه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت: در شرایط فعلی اقتصادی و افزایش هزینه قطعات، روغن و لاستیک افزایش قیمت بلیت اتوبوس به خود استانها محول شده است.
وی با بیان اینکه این افزایش قیمت برای جبران هزینه شرکتهای مسافربری حمل ونقل جادهای صورت گرفته، تصریح کرد: در حال حاضر این افزایش قیمت توسط استانداریها و متناسب با شرایط هر استان مشخص میشود.
افندیزاده افزود: این اقدام در جهت ادامه حیات شرکتهای مسافربری حمل ونقل جادهای و در راستای افزایش هزینههای شرکتهای اتوبوسرانی و همچنین افزایش قیمت روغن لاستیک و قطعات انجام میگیرد.
معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه افزایش قیمت بلیتهای اتوبوس پس از بررسی و هماهنگی با ستاد تنظیم بازار و مراجع ذیربط انجام میشود گفت: نکتهای که در حال حاضر مهم است افزایش هزینه شرکتهای اتوبوسرانی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، قیمت بلیت اتوبوس بعد از افزایش ۱۰ درصدی در اردیبهشت امسال به دلیل تورم، اینبار به منظور افزایش هزینههای شرکتهای مسافربری از ابتدای هفته جاری افزایش یافت.
در همین حال، قیمت بلیت اتوبوس VIP در مسیر تهران – مشهد از ۲۵ هزار تومان به۲۸ هزار تومان افزایش یافته است.
همچنین قیمت بلیت اتوبوس ویژه مسیر تهران – مشهد از ۱۷۵۰۰ به ۱۹۵۰۰، اتوبوس VIP مسیر تهران – کرمان از ۲۷۵۰۰ به ۳۱۰۰۰ هزارتومان، اتوبوس VIP مسیر تهران – شیراز از ۲۹ هزارتومان به ۳۲۵۰۰، اتوبوس VIP مسیر تهران – اصفهان از ۱۴۵۰۰ به ۱۷۵۰۰ افزایش یافت.
با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت فائزه هاشمی، او این هفته هم از ملاقات حضوری با خانواده و فرزندان محروم بود.
فائزه هاشمی اول مهر ماه سال جاری در منزل مسکونی اش با چادر خانگی بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
دو روز بعد از این بازداشت، مادر و خواهر فائزه هاشمی با اجازه سرپرست دادسرای امنیت با وی دیدار داشتند.
به گزارش ندای سبز آزادی، فائزه هاشمی که با اتهام اهانت به جمهوری اسلامی به شش ماه حبس و پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروه ها و فعالیت های رسانه ای محکوم شده است، همچنان از ملاقات حضوری با خانواده خود محروم است.
حکم فائزه هاشمی در فروردین ماه سال جاری از سوی دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفته است.
فائزه هاشمی تصریح کرده است که هرگز تقاضای عفو نخواهد کرد. او که دارای روحیه بالایی است، در حال حاضر در زندان به ترجمه کتاب مشغول می باشد.
دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی در جریان جنبش اعتراضی مردم در انتخابات سال ۸۸ از جمله افراد فعال بود. وی همچنین از حامیان کاندیداتوری میرحسین موسوی برای ریاست جمهوری بود.
نماینده دوم تهران در مجلس پنجم، در مصاحبه ای که منجر به محکومیت او شد، گفته بود: از «ملتی سرکوب شده، پر از خشم و احساس مظلومیت» می گوید؛ «مردمی که خود را هر چه بیشتر با دروغها، سوء مدیریتها، عوامفریبیها، زورگوییها، اوباشگری، ظلمها، نابودی منابع و ثروت ملی، از دست رفتن فرصتهای بینالمللی، تخریب بیشتر کشور از طرف جریان حاکم روبرو میبیند.»
در همین حال، اعتراض به پرونده مهدی هاشمی به طور مستقیم به دفتر دادستانی تهرانی فرستاده شده است.
محمود علیزاده طباطبائی در گفتوگو با ایلنا در خصوص آخرین وضعیت پرونده مهدی هاشمی خاطر نشان کرد: من همچنان ملاقاتی با مهدی هاشمی نداشتهام و اعتراض ما به قرار بازداشت آقای هاشمی فرستاده شده است.
وی در ادامه افزود: اعتراض کتبی به دفتر دادستان تهران به طور مستقیم و به دادسرای مقدس از طریق پست ارسال شده است.
به گفته طباطبائی تاکنون تغییری در پرونده مهدی هاشمی رخ نداده و ملاقاتی صورت نگرفته است.
استاد مصطفی ملکیان در حضور جمعی از شاگردانش ، «تواضع»، «دلسوختهی مردم بودن» و «سنجیده گفتن و نوشتن» را از مشخصههای شخصیت مرحوم احمد قابل برشمرد و گفت: اگر یکی از این ویژگی ها را در کسی سراغ داشته باشم عرض می کنم که نادر الوجود است.
استاد مصطفی ملکیان روز پنجشنبه ۴ آبانماه در جمع تعدادی از شاگردانش در تجلیل از مرحوم احمد قابل به ویژگی های شخصیتی این پژوهشگر دینی پرداخت.
این فیلسوف و روشنفکر دینی با اشاره به دغدغه های مردمی احمد قابل گفت: آقای قابل به تمام معنا دل سوخته ی مردم بود. با شناختی که من از آقای قابل داشتم واقعا اهل سیاست نبود.از سیاست گریز داشت.کسی نبود که قصد نماینده شدن ٰ وزیر شدن ٰ عضو مجلس خبرگان فلان و فلان شدن را داشته باشد.اصلا از سیاست گریزان بود.اما به حدی درد و رنج مردم برای او بزرگ جلوه می کرد. (درد و رنج مردم برای او) بزرگ و مهم بود که تقریبا بیش از هر سیاسی دیگری با زندان ٰ شکنجه و آزار و آسیب و … سروکار پیدا کرد.خیلی نسبت به مردم دل سوختگی داشت.
متن سخنان استاد ملکیان از وبسایت نیلوفر بشرح زیر است:
من اگر یکی از این ویژگی ها را در کسی سراغ داشته باشم عرض می کنم که نادر الوجود است. من صادقانه شهادت می دهم که آقای قابل ۳ ویژگی داشت که خیلی ارجمند بود.
ویژگی اول این که به حدی متواضع بود که به گمان من یک صدم فضایل آقای قابل در جامعه شناخته نشده است.مثلا اگر علم قیل و قالی و مدرسی را فضیلتی به حساب بیاوریم آقای قابل مجتهد بود و به گفته ی آقایان و با تعابیری که به کار می برند آیت اله بود. اما تقریبا هیچ کس خبر نداشت.حتی نزدیک ترین دوستان آقای قابل خبر نداشتند که آقای قابل مجتهدٰ فقیه و صاحب فتوا است.این تواضع که همراه نوعی سکوت نسبت به خود و سکوت نسبت به خوبی های خود (است) ویژگی خیلی نادری است که در آقای قابل وجود داشت.
ویژگی دوم آقای قابل این بود که به تمام معنا دل سوخته ی مردم بود. با شناختی که من از آقای قابل داشتم واقعا اهل سیاست نبود.از سیاست گریز داشت.کسی نبود که قصد نماینده شدن ٰ وزیر شدن ٰ عضو مجلس خبرگان فلان و فلان شدن را داشته باشد.اصلا از سیاست گریزان بود.اما به حدی درد و رنج مردم برای او بزرگ جلوه می کرد. (درد و رنج مردم برای او) بزرگ و مهم بود که تقریبا بیش از هر سیاسی دیگری با زندان ٰ شکنجه و آزار و آسیب و … سروکار پیدا کرد.خیلی نسبت به مردم دل سوختگی داشت.
البته خانواده قابل ٰ از پدر مرحوم قابل و بقیه به همین صورت بودند. اما شخص احمد قابل علی الخصوص ( این ویژگی را داشت.)
ویژگی سوم این بود که هر چه از زبان و قلم آقای قابل صادر شد سنجیده بود.
من واقعا از آقای قابل هیچ سخنی نشنیدم یا هیچ چیزی نخواندم که شتاب زده بیان شده باشد.انگار همه را ده بار پخته بودند و به زبان و قلم جاری می کرد.یعنی آتوریته و حجیت داشت. یعنی شخص خبر داشت که خیلی کار صورت گرفته تا این جمله از زبان یا قلم آقای قابل جاری شده است.از این سه ویژگی حتی یکی هم نادر است. یعنی اولا تواضع و ego خیلی مچاله شده و خیلی کوچولوی کوچولوی کوچولو داشتن. ثانیا دل سوختگی به حال عالم و آدم و بندگان خدا و ثالثاً متقن سخن گفتن.
انگار بعضی ها برای سخن خود ارزشی قایل نیستند.می پرانند بعد هم که گفتید پس می گیرند سپس در جلسه بعدی از نو همان سخن را می گویند و دوباره ممکن است ( سخن خویش را) پس بگیرند.خیلی برای آن ها مهم نیست. از این جا پی ببرید که وقتی می خواهید سخن شان را ضبط کنید خودشان را جمع و جورتر می کنند. گویا قائل نیستند که ضبط صوت هستی کار می کند. می بینید همه چیز می گویند بعد می گویند نکند که ضبط روشن باشد و اگر ( ضبط) را روشن کردید می بینید ضبط و ربط دار تر حرف می زنندو اگر چیزی بخواهند بنویسند و منتشر کنند ضبط و ربط دارتر می شوند. این ها کسانی هستند که به استواری و اتقان سخن هیچ بهایی نمی دهند. اما اگر جایی دیدند که مچ گیری می شود کمی خودشان را جمع و جورتر می کنند. در ضبط صوت مچ گیری می شود اما ضبط صوت نباشد نه. در نوشتن باز بیشتر.
اما آقای قابل از نوادری بودند که من دیده بودم که سخن او سنجیده بود.
توجه کنید شما هر چه قدر هم سنجیده سخن بگویید معصوم نیستید.ممکن است سخن تان خطا باشد اما تمام توان تان را به کار زده اید و این شده است.اما این که اذهان مخاطبان را سطل زباله بدانید و هر آشغالی دراین سطل های زباله بریزید که اکثر ما اینگونه هستیم.اکثر ما اذهان مخاطبانمان را مثل سطل آشغال می دانیم و آشغال در آن می ریزیم.
بسنج . تامل قبلی کرده باش. ” نمی دانم ” بلد باش .بگو من نمی دانم.وارد نیستم.اینجا را بلد نیستم.یا با قید سخن بگو.” ظاهرا” -” به نظرم می رسد که” – ” شاید چنین باشد که”- ” احتمالا ” این ها یعنی من برای مخاطب ارزش قایلم. نمی خواهم ذهن او را پر از رطب و یابس و حق و باطل آمیخته به هم کنم. این ویژگی در در آقای قابل بود. ومن اگر یکی از این ویژگی ها را در کسی سراغ داشته باشم عرض می کنم که نادر الوجود است. چه برسد به این که هر سه ویژگی را با هم داشته باشد.
در حالی که اوایل تابستان امسال کمبود مرغ بحران آفریده بود، اینک افزایش تولید گوشت مرغ در ماههای گذشته، تولیدکنندگان را به صرافت صادرات انداخته است.
رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی پرورشدهندگان مرغ گوشتی در کشور با اعلام این مطلب در گفتگو با ایانا گفت: ماهانه ۳۰ هزار تن مرغ مازاد مصرف در کشور تولید شده که توسط شرکت پشتیبانی امور دام جمعآوری میشود.
محمد یوسفی افزود: ماهانه ۱۰۰ میلیون جوجه یکروزه در کشور تولید و جذب مرغداریها میشود و در صورتی که ۱۲۰ میلیون نیز تولید شود، جذب مرغداریها خواهد شد، ولی برای آن بازار مصرف وجود ندارد.
وی خاطرنشان کرد: این امر در صورتی است که این اطمینان وجود داشته باشد با شروع صادرات گوشت مرغ در مقطعی نیز باعث بالا رفتن قیمت مرغ در داخل شد، از امکان صادرات جلوگیری نشده یا عوارضی بر آن نهاده نشود.
یوسفی ادامه داد: امروز برای صادرات احتیاج به مشوق صادراتی وجود ندارد و با حمایت برنامهای میتوان یک صادرات مستمر برای مازاد نیاز داخل داشت.
وی تصریح کرد: قیمت فروش مرغ زنده درب مرغداری کیلویی سههزار تومان است. در صورتی که کمتر از سههزار و ۶۰۰ تومان برای مرغدار و پنجهزار و ۵۰۰ تومان برای مصرفکننده با توجه به در نظر گرفتن هزینههای تولید نباید باشد.
فعال بخش خصوصی در پایان یادآور شد: میزان جوجهریزی در مهرماه با پنج میلیون افزایش به ۱۰۰ میلیون قطعه رسیده و برنامه افزایش آن کماکان وجود دارد و به کمتر از این میزان نخواهد رسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر