-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۲۸, جمعه

Latest News from Kaleme for 10/19/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کلمه- گروه بین الملل: سرگئی اودالتسوف از رهبران مخالف پوتین که هجوم یگان ویژۀ پلیس به خانه‌اش در مسکو، پایتخت روسیه برای بازجویی بازداشت شده بود، تحت حبس خانگی قرار گرفت.

سرگئی اودالتسوف، ۳۵ ساله، متهم است که برای ایجاد آشوب عمومی در روسیه از نزدیکان رئیس جمهوی گرجستان، میخائیل ساکاشویلی فرمان و پول دریافت کرده است. او در مصاحبه ای در این باره گفته است: «من اتهام‌های طرح شده علیه خود را رد کردم، چون هیچ نسبتی با واقعیت ندارند. فقط ذهن‌های بیمار می‌توانند چنین اتهام‌های توطئه ای را علیه من مطرح کنند. بار دیگر می‌گویم که من ارتباطی با دستگاه‌های امنیتی غرب یا گرجستان نداشته‌ام و دستور یا حمایت مالی‌ای از آن‌ها نگرفته‌ام. به عنوان مخالفان دولت ما طرفدار روش‌های صلح آمیز هستیم، نه خشونت و خونریزی.»

به گزارش هافینگتون پست، برخورد با رهبر جنبش «جبهه چپ» نشانه گسترش سرکوب مخالفان در روسیه است.

یکی از شبکه های تلویزیونی روسیه نیز اخیرا مستندی ساخته و پخش کرده است که در آن ادعا می شود که مقامات گرجستان به رهبران اپوزسیون روسیه پول می دهند تا در روسیه اقدامات تروریستی انجام دهند. در مستندی که شبکه ان تی وی، شبکه تلویزیونی دولت روسیه پخش کرد گفته شده بود که رهبران جنبش جبهه چپ در جلسه ای مخفی از مقامات گرجستان پول دریافت کرده اند.

اودالتسوف رهبر جنبش جبهه چب این فیلم و اتهامات مطرح شده در آن را شرم آور خوانده است. اودالتسوف تا کنون بیش از ۱۰۰ بار در طول فعالیت های سیاسی خود بازداشت شده است و ماهها در زندان سپری کرده است. این وبلاگ نویس در صورت اثبات جرم چهار تا ۱۰ سال زندان در انتظار اوست.

دولت روسیه اخیراً بار دیگر برخورد با مخالفان رئیس جمهوری را آغاز کرده است. جنبش موسوم به «جبهۀ چپ» اعلام کرده که دو تن دیگر از اعضای آن برای ۴۸ ساعت دستگیر شده‌اند. سرگئی اودالتسوف، رهبر این جبهه در ماه‌های گذشته اعتراض‌های خیابانی گسترده‌ای را با حضور هزاران نفر سازمان داده بود.

ولادیمیر مارکین، سخنگوی کمیته تحقیق با هشدار به مخالفان دولت گفت:«مایلم خطاب به تمام کسانی که فکر می‌کنند می‌توانند در کشور ما، بدون مواجهه با عواقب، آشوب عمومی و حملات وحشت آفرین سازماندهی و جان و سلامت مردم را تهدید کنند، هشدار دهم:تصوری از کارآیی سازمانهای ویژۀ حرفه‌ای ما ندارید و قوانین [مدنی] و جزایی ما را نمی‌دانید.»

از اواخر سال ۲۰۱۱ تاکنون اعتراضات بسیاری بر علیه ولادمیر پوتین در مسکو برگزار شده است و هزاران نفر در این اعتراضات شرکت می کنند

روابط میان روسیه و گرجستان پس از انقلاب گل رز در سال ۱۳۸۲ تیره شد. این انقلاب با پشتیبانی آمریکا صورت گرفت و منجر به برکناری دولت متمایل به روسیه و روی کارآمدن دولت غرب گرای میخاییل ساکاشویلی شد، اوضاع سیاسی این کشور دگرگون شد.


 


پلیس کویت روز پنجشنبه سه نماینده سابق و معارض این کشور را به دستور دادستانی بازداشت کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، «مسلم البراک»، یکی از چهره‌های برجسته رهبران معارض در کویت به خبرنگاران گفت: «فلاح الصواغ» و «بدر الدهوم»، دو نماینده سابق و اسلام‌گرای پارلمان کویت از سوی دستگاه امنیتی به موجب حکم بازداشت صادر شده از سوی دادستانی بازداشت شدند.

«خالد الطاحوس»، دیگر نماینده سابق بازداشتی نیز پس از اینکه برای بازجویی فراخوانده شده بود خودش را تسلیم کرد.

فعالان کویتی نیز اعلام کردند که دادستانی کل تحقیق درباره سه نماینده سابق را آغاز کرده است و این در حالی است که شماری از هواداران معارضان در برابر مقر دادگستری در کویت برای اعلام همبستگی با این سه بازداشتی تجمع کردند.

این سه نماینده کویتی در جریان تجمعی که معارضان علیه تغییر قانون انتخابات برگزار کرده بودند به ایراد سخنرانی پرداخته و به شیخ «صباح الاحمد الصباح» امیر کویت درباره عواقب ایجاد هرگونه تغییر در قانون انتخابات هشدار دادند.

روزنامه‌های داخلی کویت نیز از تصمیم مقامات کویتی برای احضار شماری از نمایندگان سابق پارلمانی به منظور استیضاح آنها با اتهامات مشابه خبر دادند.

کویت در سایه بحران‌های پیوسته سیاسی که این کشور با آن روبه‌رو است برای برگزاری دومین انتخابات پارلمانی ظرف سال جاری و پنجمین انتخابات از نیمه‌های سال ۲۰۰۶ تاکنون آماده می‌شود.


 


محمد نوریزاد جهادگر و مستند ساز منتقد در نامه ای دیگر، از مراجع خواسته با پادرمیانی خود نزد رهبری کشور را از فاجعه برهانند: آقایان حضرات، ما در دو قدمی یک فاجعه ی ملی چشم به راه همت "آشکار" شما بزرگان دینی و سایر شخصیت های کشوری هستیم. با این اطمینان که رهبر ما شب تا به صبح قدم می زند و دست بر دست می ساید و منتظر صدای یا الله شماست. مترسید. داخل شوید.

به گزارش کلمه، این روزنامه نگار که در سرکوب های پس از انتخابات بازداشت و ماه ها در زندان به سر برد، بارها در این سه سال و اندی با نامه های خود به رهبری راهکارهایی را برای خروج از بحران در کشورمان ارائه داد. او این بار در نامه ی خود نوشته است: کاش مراجع تقلید و بزرگان دیگر ما می دانستند که "فاجعه" یعنی بر باد رفتن. و می دانستند ما به چند قدمی یک فاجعه ی ملی نزدیک شده ایم. که اگر امروز – آری همین امروز – به چاره جویی اش همت نکنیم، فردا بخاطر ظلم هایی که بر سر مردم بارانده ایم، همین مردم، ما و بانیان و همراهان فاجعه را از سوراخ های اختفا بیرون می کشند و به صورتمان تف می کنند.

وی در ادامه متذکر شده است: نیز همین مراجع و بزرگان می دانند که رهبر ما فردی مغرور است. فردی که انقلابی بودن و مرد بودن و استقلال رأی و شجاعت و شهامت و مسلمانی و نفوذ و جذابیت را در: پای پس نکشیدن از سخن خود می داند. که اگر سخنی و شعاری سرداده "باید" بر سرِ انجام آن سخن سماجت و پافشاری کند. و کاری به عواقب هولناک آن نداشته باشد.

متن کامل نامه که در وب سایت رسمی محمد نوری زاد منتشر شده به شرح زیر است:

 

معروف است: وقتی نادرشاه بر پسرش رضا قلی میرزا خشم گرفت و به وی گفت: "می دهم فردا صبح چشمانت را از کاسه بیرون بکشند" تا خود صبح نخوابید. قدم می زد و دست هایش را بهم می مالید و آه می کشید. اما چاره ای نبود. حرفی زده بود و "باید" پیِ انجام آن را می گرفت. چرا که اگر از کورکردن پسرش منصرف می شد، سخنش سستی می گرفت. همان فردا هیمنه اش فرو می ریخت و سرداران مرموزش زمزمه درمی پیچاندند: فرمان نادر باد هواست. نادر وقتی اراده ی کاری داشت، انجامش می داد. اکنون که گفته بود: می دهم فردا صبح چشمانت را از کاسه بیرون بکشند، باید آن چشمان پرعاطفه را بیرون می کشید.

حالا ماجرا چه بود؟ رضاقلیِ جوان و نایب السلطنه، پیش روی سرداران به پدر گستاخی کرده بود و پدر تاب فروخوردن آن گستاخی نداشت.

صبح فردا فرمان نادر به اجرا درآمد. خواجگان آمدند و در حضور سرداران، چشمان رضا قلی را از کاسه درآوردند. وقتی کار انجام گرفت و رضاقلی را کشان کشان بیرون بردند، نادر همانجا نعره ای کشید و تف به صورت سرداران خود انداخت و بر سرشان غرید: بی شرف ها، من دیشب تا خود صبح نخوابیدم تا مگر یکی از شماها بیاید و وساطت کند که من چشم این پسر را بیرون نکشم. چرا نیامدید؟ چرا نیامدید؟ چرا نیامدید؟ شماها که می دانستید نادر است و یک رضا قلی. بی حیاها گرفتید و خوابیدید و فکر فردای ایران را نکردید؟

البته سرداران بخاطر خصومتی که با نادر و رضا قلی داشتند پیشقدم نشدند. سوز نادر نیز فایده نداشت. بعد از این حادثه عمر زیادی نکرد. نوشته اند: تا همان شبی که توسط یکی ازسرداران خود در چادرش سلاخی شد، ضجه می زد و از خواب می جهید و نام رضا قلی را صدا می زد.

کاش مراجع تقلید و بزرگان دیگر ما می دانستند: "فاجعه" یعنی بر باد رفتن. و می دانستند ما به چند قدمی یک فاجعه ی ملی نزدیک شده ایم. که اگر امروز – آری همین امروز – به چاره جویی اش همت نکنیم، فردا بخاطر ظلم هایی که بر سر مردم بارانده ایم، همین مردم، ما و بانیان و همراهان فاجعه را از سوراخ های اختفا بیرون می کشند و به صورتمان تف می کنند.

نیز همین مراجع و بزرگان می دانند: رهبر ما فردی مغرور است. فردی که انقلابی بودن و مرد بودن و استقلال رأی و شجاعت و شهامت و مسلمانی و نفوذ و جذابیت را در: پای پس نکشیدن از سخن خود می داند. که اگرسخنی و شعاری سرداده "باید" بر سرِ انجام آن سخن سماجت و پافشاری کند. و کاری به عواقب هولناک آن نداشته باشد.

بارها و بارها و بارها از زبان وی سخنان آتشینی در باب انرژی هسته ای و اینجور چیزها شنیده ایم. و این که ما تا به آخر بر سر این حق مسلم ایستاده ایم. همه می دانیم: برای ایشان عقب نشینی از موضع هسته ای، ای بسا دشوارتر از جابجا کردن دماوند و زنده کردن مردگان باشد. چرا؟ چون فرهنگ شعارپراکنی، اولین خاصیتش این است که مردم را شعارخوار می کند. و اولین عارضه ی شعارخواری نیز در این است که مردم طلبکارانه بر حقانیت همان شعارها شعار می دهند.

اکنون در این مخمصه ی ملی، شعارگو اگر بخواهد پای پس بکشد، شعارخواران به طعنه می گویند: چه شد پس؟ عبور از این "چه شد پس" برای شعارگو به دشواریِ همان جابجا کردن دماوند و زنده کردن مردگان است. به همین خاطر، با غرور بر شعارهای بدون پشتوانه ی پیشین اصرار می ورزد و بر هیزم آتش آنها نیز می افزاید.

اکنون من، محمد نوری زاد، به نمایندگی از آن مردمی که پس و پشت این سماجت [...] را می بینند، با صدای بلندِ آمیخته به التماس به مراجع و سایر شخصیت های مطرح سیاسی کشور می گویم: سخنان و میانجی گری های خصوصی و در گوشی شما با رهبر، اصلاً در اندازه ای نیست که آن غرورِ ملتهب را فروبنشاند و ما را از این فاجعه ی بزرگ و حتمی برهاند. برای چه؟ برای این که آن شعارهای حق مسلمیِ رهبر مگر در پشت درهای بسته بر زبان آورده شده؟ نخیر، بابت هر شعار هسته ای جماعتی از مردم [...] هزاران الله اکبر سرداده اند و ندانسته پای سند تباهی کشور را امضا کرده اند. این که: همگی می میریم و ذلت نمی پذیریم و از شعارهایمان عقب نشینی نمی کنیم. شما از یک کودک سیزده ساله و یک پیرزن هفتادساله ی روستایی بپرسید: حق مسلم یعنی چه که مشت هایتان را برایش گره کرده اید؟

من معتقدم: رهبر ما شب تا به صبح قدم می زند و دست بر دست می ساید تا مگر یک یا چند تن از مراجع ما آشکارا – و نه در پس درهای بسته – دست به ریش خود ببرند و عمامه از سر بگیرند و از رهبر بخواهند: به انرژی های معطل کشور بسنده کنند و دست از انرژی هسته ای بکشند. من اطمینان دارم بمحض رخ دادن این میانجیگری، رهبر عقب خواهد نشست. با این احتجاج که من روی هر که را بر زمین بیاندازم، روی بزرگان و نخبگان دینی را بر زمین نمی اندازم. بیاورید جام زهر را.

من صمیمانه به رهبرمان حق می دهم. ایشان چشم انتظار فریاد بزرگان است اما کسی از آنان نطق نمی کشد. علتش هم ترسی است که سال های سال با ظرافت به بیوت حضرات تزریق شده و اکنون همان ترس ظریف است که نمی گذارد عمامه ای از سر برداشته شود.

پیشنهاد می کنم آقایان یک یا علی ای بگویند و آشکارا بر این سخن متحد شوند. که: آقا جان، همه ی ما برای آن حق مسلم، هم شعار داده ایم و هم هزینه کرده ایم. هزینه اش را اگر ریخته ایم دور، فدای سرتان. شعاری هم اگرسرداده ایم پس می گیریم. با همان قوت و انرژی. مثلا فریاد برمی آوریم: انرژی هسته ای خسته ایم خسته ایم. شما خودت را وامدار آن شعارها مدان. جام زهر را هم شریکی سرمی کشیم. مردانه همه ی ما می آییم وسط. می گوییم همه ی ما در برآمدن این ضایعات پشت در پشت سهیم بوده ایم. همه ی ما که وسط باشیم، هم جام زهر، و هم تبعات بعدی اش سرشکن می شود میان ما که هزاران نفریم و شما که یک نفرید.

آقایان حضرات، ما در دو قدمی یک فاجعه ی ملی چشم به راه همت "آشکار" شما بزرگان دینی و سایر شخصیت های کشوری هستیم. با این اطمینان که رهبر ما شب تا به صبح قدم می زند و دست بر دست می ساید و منتظرصدای یا الله شماست. مترسید. داخل شوید.

محمد نوری زاد

بیست و هفتم مهرماه سال نود و یک


 


کلمه-گروه بین الملل:

در حالی که یک گروه حقوق بشری فعال در سوریه اعلام کرده است که دست کم ۲۸هزار نفر پس از ربوده شدن به دست سربازان و یا شبه‌نظامیان سوری ناپدید شده‌اند. ولادیمیر پوتین رئیس دولت روسیه با دفاع از فروش اسلحه به دولت سوریه گفته است که فقط شورای امنیت سازمان ملل می تواند صادرات اسلحه به کشور ها را تحریم کند. این در حالی است که روسیه می تواند با استفاده از حق وتو قطعنامه های شورای امنیت را رد کند.

روسیه متحد استراتژیک بشار اسد به شمار می آید و تا کنون سه قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه را وتو کرده است. مسکو بارها به دلیل ارسال اسلحه به سوریه، مورد انتقاد قرار گرفته و اخیرا نیز با عراق یک قرارداد ۴ میلیارد دلاری فروش اسلحه امضا کرده است.

پوتین گفته است که مسکو به غیر از این شورا، تحریم هیچ کس بویژه با اهداف سیاسی را قبول نمی کند. پوتین خاطر نشان ساخت: تنها شورای امنیت سازمان ملل را بعنوان نهاد محدود کننده صادرات اسلحه به کشورهای معین، مشاهده می کنند.

پوتین ضمن مغایر دانستن اجرای محدودیتهای تکطرفه و یا جمعی با حقوق بین المللی گفت: روسیه بهنگام بررسی وضعیت مناطق مساله دار، همواره با دقت عمل می کند. اما دیگر صادرکنندگان اسلحه این حساسیت را از خود نشان نمی دهند.

۲۸ هزار مفقود الاثر

گروه حقوق بشری «آواز» می‌گوید که اسامی ۱۸هزار نفر از افرادی را که از ۱۸ ماه پیش و آغاز اعتراضات علیه حکومت سوریه مفقود شده‌اند در اختیار دارد و همچنین مطلع است که ۱۰هزار مورد مشابه دیگر نیز به وقوع پیوسته است.

به گزارش بی بی سی، این گروه قصد دارد پرونده ناپدیدشدگان را برای تحقیق به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارجاع دهد. آواز شهادت‌های کسانی را که می‌گویند همسران و یا فرزندانشان به زور توسط نیروهای طرفدار دولت ربوده شده‌‌اند ثبت کرده است.

آلیس جی، که هدایت برنامه‌های آواز برای سوریه را بر عهده دارد، می‌گوید ربودن شهروندان توسط نظامیان و شبه‌نظامیان استراتژی‌ای است که عامدانه و برای ارعاب و وحشت‌آفرینی از آن استفاده می‌شود. او می‌گوید: هیچ‌کس در سوریه در امان نیست، می‌خواهد زنی باشد که برای خرید می‌رود، یا کشاورزی که دنبال سوخت است و بی‌خبری از سرنوشت خویشاوندان به هراسی دامن می‌زند که افراد را به سکوت و عدم ابراز مخالفت‌هایشان وامی‌دارد. او می‌گوید: باید سرنوشت همگی این افراد روشن شود و عاملان به مجازات برسند.

فاضل عبدالغنی، از شبکه سوری‌ها برای حقوق بشر هم تخمینی ۲۸هزار نفری از شمار ناپدیدشدگان دارد. اما مهند الحسنی، از گروه حقوق بشری سوری سواسیه می‌گوید ارقام حتی بیش از این است. او می‌گوید: بنا به تماس‌هایی که با نقاط مختلف در سراسر سوریه داریم فکر می‌کنیم حدود ٨٠هزار نفر ناپدید شده باشند.

محمد خلیل، وکیل حقوق بشری سوری از شهر الحسکه، می‌گوید هرچند ارائه آمار دقیقی ممکن نیست، اما هزاران نفر از ماه مارس ٢٠١١ تاکنون ناپدید شده‌اند. او می‌گوید حکومت این کار را به دو منظور انجام می‌دهد، یکی خلاص شدن از دست فعالان مخالف و شورشیان، و دیگری هم رعب‌آفرینی در جامعه، به ترتیبی که دیگر جرات مخالفت با حکومت وجود نداشته باشد.

دولت سوریه تاکنون واکنشی نسبت به این ادعاها نشان نداده است، اما پیش از این همواره اتهام نقض حقوق بشر را رد کرده است. چندی پیش اعلام شد که شمار کشته‌شدگان در طول ۱۹ ماه گذشته در سوریه به ۳۰ هزار نفر رسیده است و هر روز بر شمار قربانیان افزوده می‌شود. خشونت و درگیریها در سوریه به رغم کلیه تلاشها برای تاسیس صلح در این کشور ادامه دارد.

حکومت دمشق و اپوزیسیون سوریه به دعوت اخضر ابراهیمی فرستاده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب به این کشور پیرامون اعلام آتش بس در عید قربان، جواب مثبت دادند. با این حال از سوریه همچنان خبر خشونت و درگیری بین دو طرف به گوش می‌رسد. در آخرین درگیریها، ۱۱۰ نفر کشته شدند.

جهاد مقدیسی سخنگوی وزارت امور خارجه سوریه اعلام داشت که دولت آماده بررسی پیشنهاد آتش‌بس می‌باشد. بیانیه جناح مخالف در این خصوص نیز از سوی شورای ملی سوریه صادر شد. شورای ملی اعلام داشت: گام اصلی در این مورد باید از سوی حکومت دمشق که به عملیاتهای هوایی خود ادامه می‌دهد، برداشته شود.

اخضر ابراهیمی در خلال دیدارهایش در تهران، از طرفین در سوریه دعوت کرده بود که در ایام عید قربان آتش‌بس اعلام کنند. علیرغم این دعوت، از شدت خشونت و درگیریها در سوریه کاسته نشده است. در عملیات زمینی نیروهای اسد با پشتیبانی هوایی در دیرالزور، ۲۵ تن از جمله ۱۵ کودک کشته شدند.

اخضر الابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه، در بیروت با نجیب میقاتی نخست وزیر لبنان دیدار نمود. او با اشاره به اینکه اعلان آتش بس در سوریه، بستگی به قطع درگیریها در این کشور دارد، گفت: برای تامین آتش بس در عید قربان تلاش می‌کنند.

سازمان همکاری های اسلامی، آماده بر عهده گیری نقش فعال برای قطع خونریزی ها در سوریه می گردد. اکمل الدین احسان اوغلو دبیر کل سازمان همکاریهای اسلامی برای اعلان آتش بس در عید قربان در سوریه از محافل تاثیرگذار بر روی طرفین در سوریه دعوت نمود که وارد عمل شوند. احسان اوغلو در مرکز سازمان همکاریهای اسلامی در جده از روزنامه نگاران ترکیه میزبانی کرد. او اظهار داشت که برای اعلان آتش در طی عید قربان تلاش می‌کنند. اکمل الدین احسان اوغلو تاکید نمود که بدنبال تامین آتش بس، باید مذاکرات سیاسی آغاز شود. دبیر کل سازمان همکاریهای اسلامی، تاسف و تاثر خود از کشته شدن غیر نظامیان و تخریب آثار تاریخی را نیز بیان نمود.


 


به دنبال اخذ هزینه های گزاف و بیشتر از استاندارد شرکت همراه اول از حجاج کشورمان، تعدادی از آنها اقدام به تهیه شکوائیه و اعتراض به این امر کردند.

به گزارش کلمه، خبرگزاری فارس وابسته به سپاه گزارش داده جمعی از حجاج بیت‌الله الحرام با تهیه شکوائیه‌ای خواستار رسیدگی به اجحاف صورت گرفته از سوی شرکت همراه اول نسبت به خود شدند.

این گزارش می افزاید که شکایت مشترکان سیم کارت‌های همراه اول در زمینه هزینه مکالماتشان با ایران و بالعکس، هزینه‌های کسر شده بسیار بالاتر از مبالغ ذکر شده در آگهی‌ها و اعلان‌های عمومی و تبلیغات این شرکت بوده است.

حجاجی که این شکوائیه را امضا کرده اند گفته اند بهای مکالمات دریافتی از ایران که قبلا ۳۵۰ تومان ذکر شده بود، به مبلغ ۶۰۰ تومان افزایش یافته و بهای مکالمه با ایران که ۷۰۰ تومان وعده داده شده بود، اکنون ۲۴۰۰ محاسبه و از حساب کاربران کسر می شود که متاسفانه حدود ۳ برابر بیش از آن چیزی است که در گذشته و در تبلیغات این شرکت رسما اعلام شده بود.

این اعتراض به این دلیل صورت می گیرد که خسارت‌دیدگان معتقد هستند این اقدام بدون اطلاع‌رسانی به مشترکان صورت گرفته است. خسارت دیدگان می گویند این امر باید با جدیت پیگیری شود و در صورت بروز اشتباه در نوع محاسبه توسط شرکت همراه اول، در اسرع وقت باید مبالغ به حساب‌های آنها واریز شود تا بتوانند در مدت باقی مانده سفر از این امکانات استفاده کنند. این شکوائیه به به دفتر نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی در مکه مکرمه ارسال شده است.


 


علی مزروعی:

دراین فرصتی که داشتم توفیق یافتم کتاب ” خاطرات عزت شاهی ” تدوین و تحقیق محسن کاظمی منتشره از سوی ” دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ” سوره مهر را مطالعه کنم و به خاطرات دوران جوانی خود باز گردم. حقیقتا به هنگام مطالعه اوراق این کتاب فکر می کردم چقدر خوب بود همه کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، که غالبشان سابقه ای در انقلاب ندارند، به ویژه افرادی که در نهادهای امنیتی و انتظامی و نظامی و قضایی کار می کنند و دستی در امور بازجویی و پیگیری پرونده افرادی که بقول خودشان اتهامات امنیتی دارند، اجبار می کردند که حتما این کتاب را بخوانند تا دریابد که « سرانجام ظلم » جز سقوط و تباهی ظالم نخواهد بود.

عزت شاهی در این خاطرات به شرح ریزترین برخوردهای ماموران و بازجویان ساواک با خودش و دیگر مخالفین رژیم پهلوی در زندانها و کمیته مشترک ضد خرابکاری می پردازد که در عین خواندنی بودن بس حیرت انگیز و تاسف بار است، و این سئوال مطرح می شود که آیا این بازجویان و شکنجه گران از جنس انسان و ایرانی بوده اند که آنچنان وحشیانه و همچون گرگ بجان همنوعان و هموطنان خود افتاده بودند با این انگیزه و خیال و تصور که دارند به بقای رژیم کمک و به وطن خدمت می کنند؟ اما در واقع با هر شلاقی که می زدند یا مبارزی را زیرشکنجه می کشتند یا به زندان می انداختند، بر اسباب زوال و سرنگونی رژیم و عقب ماندگی وطن دامن می زدند، و با انباشت ظلم و نفرت برکوره انقلاب می دمیدند بگونه ای که وقتی انقلاب براه افتاد دراندک زمانی طومار ظلم و فساد آنان را درهم پیچید و رژیم استبدادی پهلوی را در آتش انقلاب سوزاند.

کارگزاران رژیم پهلوی در دستگاه های امنیتی و قضائی که به خیال خود با سبعیت و وحشیگری تمام توانسته بودند همه مخالفین و مبارزین رژیم را مهار و سرکوب و زندانها را از آنان پرکنند، و حتی در زندانها به اختلاف و تفرقه میان زندانیان سیاسی دامن زنند و از این پیروزی در پوست خود نمی گنجیدند درعین حال از فهم اینکه در زیر پوست جامعه و ذهن و دل مردم نسبت به رژیم و هیات حاکمه چه می گذرد، ناتوان یا غافل بودند، و این درحالی بود که بدلیل تحولات جهانی و روی کارآمدن رئیس جمهوری دموکرات درآمریکا و افشاگری فراوانی که علیه ظلم و ستم رژیم درخارج شده بود برای رعایت حقوق بشر تحت فشار شدید قرار گرفته ودرسال ۵۶ هیات هایی از سوی صلیب سرخ جهانی برای راستی آزمایی این موضوع روانه ایران می شوند و با بازدید از زندان ها و دیدار با زندانیانی که اسامی آنهارا داشتند و شهره به شکنجه شدن بودند، به تهیه گزارش دراین باره و افشای دروغ های رژیم پرداختند و ظلم استبدادحاکم را برجهانیان آشکار و بیش از پیش رسوا ساختند.

” اسم مرا هم در روزنامه های خارجی اعلام کرده بودند. از زمانی که من دستگیر شده بودم، رژیم اعلام کرده بود که در درگیری کشته شده ام، اما بچه هایی که درخارج بودند به صلیب سرخ جهانی گفته بودند که رژیم دروغ می گوید. او زنده است و شدیدا تحت شکنجه و فشار است، اگر دیر بجنبید ممکن است واقعا اورا بکشند. لذا صلیبی ها خیلی اصرار داشتند که مرا ببینند. اینها هم می ترسیدند که مرا نشان ندهند، لذا چند بار جایم را عوض کردند ولی بالاخره مجبور شدند نشانم بدهند.

وقتی سراغم آمدند من هرچه را که دراین چهار – پنج سال بر سر خودم و دیگران آمده بود شرح دادم. مترجم حرفهای مرا برایشان ترجمه می کرد. یکی از بچه های چپی به انگلیسی مسلط بود و ترجمه های مترجم را کنترل می کرد. به نظرم او عباس سماکار بود. به آنها گفتم که چطور بازجویی می کنند، دادگاه فرمایشی تشکیل می دهند و ساواک در همه کارها حضور دارد و دخالت می کنند. رئیس دادگاه خواب است و رای از قبل صادر شده است. در خصوص شکنجه هم تمام بلایایی را که در این مدت بر سرم آمده بود، از سلول انفرادی، از روزها و شبهای بدون لباس و لخت و عور در فضایی سرد و یخچالی، از به صلیب کشیده شدن، از آپولو، از شلاقهای حسینی(شکنجه گر) و…همه و همه را شرح دادم. حتی علت آمدنمان به این بند و بی پول شدنمان را هم پیش کشیدم. مترجم گفت: فلانی من معذورم از ترجمه این حرفها! پرسیدم: چرا؟ گفت: اگر رسولی(سربازجوی ساواک) از من سئوال کرد فلانی چه گفت، باید به او بگویم، یعنی مجبورهستم که بگویم. گفتم باکی نداشته باش و بگو، تازه می توانی مطالب دیگری را هم از طرف من اضافه کنی و بگویی. ” (ص ۴۵۱ )

دیری از این مصاحبه و گزارش هیات های صلیب سرخ نمی گذارد که آتش انقلاب آنچنان شعله ور می شود که کاخ ستم و استبداد شاهنشاهی را می سوزاند و « سرانجام ظلم » دامن همه ظالمان و شکنجه گران و زندانبانان و…را می گیرد و جای زندانیان سابق با اینان جابجا می شود و حالا باید دید اینها چگونه عمل می کنند؟

” خیلی از آقایان به بگیر و ببند تمایلی نداشتند، به یاد دارم که گاهی با آقای مهدوی کنی بر سر بعضی مسائل از این دست مشکل داشتیم. او گفت : اگر حکومت اسلامی ما شکست بخورد و از بین برود، بهتر است از اینکه ما بخواهیم با زور و یا سر نیزه حکومت را نگهداریم. اصطلاح خودش « سرنیزه » بود. می گفت : اگر ما از بین برویم و شکست بخوریم، بهتر است از اینکه حکومتمان دیکتاتوری باشد، استبدادی باشد. ایشان با این طرز تفکر می خواستند در همان سالهای اول انقلاب مدینه فاضله به وجود آورند و از در رحمت خداوند وارد بشوند. به نظرم همین دیدگاه و رواج آن بود که باعث برخی مشکلات و مسائلی چون خرابکاری و کودتا می شد.” (ص ۴۸۹ )

ارزیابی عملکرد کارگزاران جمهوری اسلامی در این باره مقالی دیگر را می طلبد اما جالب اینکه جایگاه ایندو دیدگاه و صاحبانش طی زمان جابجا می شود بگونه ای که عزت شاهی شرح می دهد بدلیل کج روی های که در اداره امور به ویژه در کمیته انقلاب اسلامی می بیند درسال ۶۴ از کار درآنجا استعفا داده و بطورکلی از کارگزاری حکومتی کناره می گیرد و به رغم سختی های معیشتی که پیدا می کند دیگر به کار دولتی باز نمی گردد تا زندگی سالمی داشته باشد اما اقای مهدوی کنی به کارگزاری حکومتی در مقام های مختلف ادامه داده و درسال گذشته پس از سالها و درپی حوادث کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ جایگزین هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس خبرگان شد و دقیقا از عملکرد حاکمیت در بگیر و ببندها و استبدادورزی و دیکتاتوری دفاع کرد بدون آنکه هراس داشته باشد:”اگر ما از بین برویم و شکست بخوریم، بهتر است از اینکه حکومتمان دیکتاتوری باشد، استبدادی باشد.”

خواندن این خاطرات ازاین جهت جالب و عبرت آموز است که گویا ما ایرانیان گرفتار یک دورباطل و نفرین شده ایم و راه و روش حکومتداری را نمی دانیم چرا که شیوه رفتاری ما چه در زمان رژیم سکولار پهلوی و چه در زمان حکومت جمهوری اسلامی در دو سوی حاکمیت و مخالفان یکسان بوده و هر طرف در پی نابودی طرف دیگر بوده است و نیرو و توانی که درصورت هم افزایی می توانست سازنده کشور و پیشبرنده توسعه باشد در هزارتوی درگیریها و زندانها و سلولها و… تلف و اسباب عقب ماندگی کشور می شود، والبته ریشه یابی اینگونه رفتارها و دورباطل خود بحثی مفصل می طلبد اما بنظرم این وضعیت درعمق ناشی از درآمد بادآورده نفت است که هر حاکمیتی را براستبدادورزی و دیکتاتوری توان می بخشد و به ظلم و ستم وامیدارد هرچند « سرانجام ظلم » هم دامنش را می گیرد، وبا این وضعیت عجیب نیست که درتاریخ معاصر کشورمان ما هر ۸ تا ۱۰ سال شاهد یک شورش و درهم ریختگی اجتماعی و درهر ۳ تا ۴ دهه شاهد یک جنبش و انقلاب باشیم.


 


اگرچه به دلیل کاهش قدرت خریداران و افزایش هزینه‌های سبد خانوار بسیاری از متقاضیان مصرفی این روزهای بازار خرید و فروش مسکن به دنبال واحدهای متراژ کوچک هستند، اما بخشی از بازار مصرفی مسکن نیز به دلیل افزایش بعد خانواده شان به جای واحدهای کوچک قبلی ترجیح می دهند به خانه‌های بزرگ تر از گذشته نقل مکان کنند. در این میان شاید گزینه «آپارتمان‌های ۱۰۰ متری» برای تعداد بیشتری از خریداران مناسب باشد.

به گزارش بازتاب، بررسی اوضاع قیمتی واحدهای ۱۰۰ متری آماده فروش در بازار مسکن نشان می دهد میانگین قیمت پیشنهادی برای فروش از سوی مالکان برای هر متر مربع در این واحدهای نوساز سه میلیون تومان و برای واحدهای چند سال ساخت بین دو میلیون و ۵۰۰ تا دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تعیین شده است.

در میان لیست آپارتمان‌های ۱۰۰ متری که برای فروش گذاشته شده‌اند «دنج بودن» محل قرارگیری آپارتمان در خیابان‌های فرعی به عنوان یکی از امتیازات ملک آماده فروش از سوی فروشنده عنوان شده است.

به عنوان مثال فروشنده آپارتمانی ۱۰۰ متری در خیابان شریعتی دارا بودن کلیه امکانات و قرار گرفتن آن در یکی از خیابان‌های فرعی خیابان شریعتی را دو امتیاز مهم برای ملک خود برشمرده و آن را مترمربعی ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان قیمت‌گذاری کرده است.

اما در مناطقی از شهر قیمت این دسته از آپارتمان‌ها قدری از نرخ میانگین فراتر قیمت‌گذاری شده‌اند.

به عنوان مثال مالک آپارتمانی نوساز در قیطریه واحد ۱۰۰ متری خود را متر مربعی ۶ میلیون تومان قیمت‌گذاری کرده است.

همچنین آپارتمان نوساز ۱۰۰ متری دیگری در بلوار اوشان مترمربعی ۶ میلیون تومان قیمت‌گذاری شده است.

در نواحی غرب تهران نیز میانگین قیمت‌های پیشنهادی مالکان برای واحدهای نوساز ۱۰۰ متری مترمربعی ۳ میلیون تا سه میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است.

برای مثال در منطقه جنت آباد خیابان چهار باغ واحدی ۱۰۰ متری، متر مربعی سه میلیون و ۳۰۰ هزار تومان قیمت‌گذاری شده است.

همچنین مالکی دیگر در حوالی خیابان اشرفی اصفهانی ملک نوساز خود را متر مربعی سه میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای فروش گذاشته است.

۱۰۰ متری‌های کلنگی

در میان آپارتمان‌های ۱۰۰ متری با سابقه چند سال ساخت نیز قیمت‌های پیشنهادی مالکان بسته به منطقه قرارگیری ملک بین دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای هر متر مربع را اعلام کرده‌اند.

به عنوان مثال آپارتمان ۱۰۰ متری در بلوار فردوس با ۱۶ سال سابقه ساخت متر مربعی دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای فروش پیشنهاد شده است.

علاوه بر این آپارتمان با ۲۵ سال سابقه ساخت در سهروردی شمالی متری ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان قیمت گذاری شده است.


 


با کم توجهی وزارت کار و رفاه تعاون و سازمان تامین اجتماعی، سرنوشت ۸۰ هزار عضو صندوق بازنشستگی فولاد و ۴۰۰ هزار نفر از خانواده‌های آنان در ابهام قرار دارد.

به گزارش بازتاب، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد که با کمبود منابع مالی در بحران به سر می‌برد، بعد از عدم رسیدگی کامل وزارت اقتصاد و عدم پذیرش سازمان تامین اجتماعی، در آستانه ورشکستگی قرار گرفته و قادر به ایفای تعهدات خود نمی‌باشد. این صندوق بعد از خصوصی سازی چندین شرکت بزرگ چون فولاد مبارکه و خوزستان، گل گهر و چادرملو و ایجاد ابهام در نحوه پرداخت مستمری بازنشستگان این صنعت، طی یکی دو سال اخیر دچار بحران بوده و مستمری کارکنان آن با تاخیر روبرو بوده است.

قبلا هم دبیر کانون‌های بازنشستگی سراسر کشور صندوق فولاد گفته بود که وزارت اقتصاد و سازمان خصوصی‌سازی به دلیل بخشی‌نگری و شتاب بدون مطالعه در واگذاری‌های اصل ۴۴، واحدهای فولادی را به بخش خصوصی واگذار کرد، اما هیچ‌گونه فکری در خصوص وضعیت ۸۰ هزار بازنشسته و مستمری ‌بگیر و ۴۰۰هزار خانواده آن‌ها نکرده و تکلیف کسورات پرداخت‌شده به دولت هیچ‌گاه مشخص نشده است.

نیمه اردیبهشت ماه امسال رئیس هیئت مدیره کانون بازنشستگان زغالسنگ استان کرمان بیان داشت: دولت موظف شده حداکثر تا شش ماه آینده و پس از ابلاغ این قانون از سوی مجلس شورای اسلامی با پیشنهاد مشترک وزارتخانه‌های امور اقتصاد و دارایی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت صنعت، معدن و تجارت نسبت به تعیین وضعیت صندوق بازنشستگی صنعت فولاد و تعیین تکلیف مطالبات، بدهی‌ها و تعهدات قانونی آن اقدام نماید.

اما دو هفته بعد، احتمالا بعد از ایراد شورای نگهبان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب بندی از لایحه بودجه مقرر کردند صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت فولاد به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتقل شده و وزارت صنعت نیز متعهد شد با واگذاری اموال خود بدهی‌ها و کسری‌های این صندوق را تامین کند.

در ادامه این طرح دولت ۹ شرکت را به صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد بابت رد دیون دولت واگذار کرد. این واگذاری‌های مورد اعتراض نمایندگان مجلس قرار گرفت و کار‌شناسان اقتصادی این شکل از واگذاری را خلاف قانون اعلام کردند.

انتقاد از نحوه عملکرد دولت در واگذاری‌ها

یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با انتقاد از نحوه عملکرد دولت در واگذاری‌ها و رد دیون دولتی به مهر گفت: مطابق مقررات خصوصی سازی، آندسته از دارایی‌هایی که باید برای رد دیون دولتی واگذار شوند، نخست از سوی سازمان خصوصی سازی در بورس عرضه شوند که در صورت فروش، از محل درآمدهای حاصله، مطلبات دولت با طلبکاران تسویه می‌شود.

محمد حسن‌نژاد افزود: دولت تنها در صورتی می‌تواند به طور مستقیم دارایی‌های خود را واگذار کند که پس از عرضه سهام در بورس، خریداری برای آن وجود نداشته باشد که در این صورت، دارایی مذکور به قیمت پایه برای رد دیون دولتی تادیه می‌شود.

این نماینده مجلس با بیان اینکه نحوه واگذاری‌های صورت گرفته از سوی دولت با وجود رعایت قانون بودجه دچار خدشه است، گفت: به عنوان نمونه، در فهرست واگذاری‌های صورت گرفته، سهام کنترلی شرکت ذوب آهن اصفهان به صندوقی واگذار شده که مدیرت آن از سوی وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعیین می‌شود در حالی که برای بلوک ۵۳ درصدی سهام ذوب آهن هیچ رقابتی در بورس صورت نگرفته، برای نخستین بار در تاریخ واگذاری‌های اصل چهل و چهاری مدیریت شرکتی که در فهرست واگذاری‌ها است به شکلی دیگر به دولت واگذار می‌شود.

حسن‌نژاد با اعلام اینکه صحبت‌هایی میان نماینگان مجلس برای بررسی نحوه واگذاری‌ها صورت گرفته است، افزود: چنین اقدام‌هایی با سبد دارایی‌های دولتی و ذات خصوصی سازی در کشور مغایر بوده و رویه جالبی برای واگذاری‌ها نیست. در این زمینه دولت چنانچه قصد تادیه دیون خود را دارد می‌تواند به نسبت مانده طلبکاران، سهام شرکت‌ها را میان آن‌ها تقسیم کند نه اینکه با واگذاری سهام کنترلی و مدیریتی شرکت‌های اصل چهل و چهاری دوباره آن‌ها را به خود واگذار کند.

در همین زمینه رئیس شورای رقابت گفت: واگذاری سهام ۹ شرکت دولتی از جمله بلوک ۵۳ درصدی سهام ذوب آهن اصفهان به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از طریق دفتر حقوقی این اداره در اولین فرصت بررسی و در صورت مغایرت با سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی از اجرای آن جلوگیری می‌شود.

جمشید پژویان در گفتگو با مهر اظهار داشت: مصوبه دولت مبنی بر واگذاری دارایی‌ها و سهام ۹ شرکت به صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و واگذاری این صندوق به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در شرایطی هنوز به دست شورای رقابت نرسیده که هیات واگذاری نسبت به نحوه واگذاری این دارایی‌ها باید پاسخگو باشد.رئیس شورای رقابت شفاف سازی عملیات واگذاری سهام را از وظایف اصلی سازمان خصوصی سازی و هیات نظارت اعلام کرد و گفت: باید دانست در مواردی روند واگذاری‌ها بسته به مصوبات دولت به طور مستقیم نیز واگذار شده است.وی در خصوص واگذاری بدون رقابت سهام کنترلی ذوب آهن اصفهان تاکید کرد: پس از جمع بندی گزارش واگذاریهای صورت گرفته به طور حتم دفتر حقوقی شورای رقابت آن را بررسی و چنانچه با شرایط رقابت مغایرت داشته باشد، مانع این واگذاری‌ها خواهیم شد.

این شکل از واگذاری قانونی نیست

معاون سابق سازمان خصوصی سازی واگذاری ۹ شرکت دولتی به صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد را منوط به موافقت اداره تطبیق مصوبات دولت با مقررات مجلس اعلام کرد و گفت: به نظر نمی‌رسد این اداره تصمیم‌ اخیر دولت درباره واگذاری‌ها را قانونی اعلام کند.

اسماعیل غلامی به خبرنگار مهر گفت: براساس قانون یک نسخه از مصوبات دولت همواره باید با ارسال به اداره تطبیق مصوبات دولت با مقررات مجلس ابتدا بررسی و طی یک ماه این اداره نظرنهایی خود را اعلام کند. بر این اساس، چنانچه این اداره ایرادی از مصوبات دولت اعلام نکرد می‌توان آن‌ها را اجرا کرد.

غلامی با استناد به یکی از مصوبات دولت در زمینه واگذاری دارایی‌ها از بابت رد دیون دولتی اظهار کرد: با وجود تصویب واگذاری مستقیم سهام نیروگاه‌ها از سوی دولت، رئیس وقت مجلس از این مصوبه ایراد گرفت و عنوان شد فرآیند واگذاری‌ها اعم از رد یا عدم رد دیون باید مطابق سیاستهای کلی اصل چهل و چهار قانون اساسی و با رعایت اصل رقابت انجام شوند.

وی افزود: وقتی سازمان خصوصی سازی برای تسویه بدهی ۳۵ هزار میلیارد تومانی دولت به تامین اجتماعی اقدام به واگذاری سهام شرکت‌هایی از جمله تعدادی بانک و حتی فولاد خوزستان کرد، اداره تطبیق مصوبات دولت با مقررات مجلس آن را خلاف قانون دانست.

غلامی با بیان اینکه واگذاریهای صورت گرفته فعلی از سوی دولت مطابق با بودجه ۹۱ و در ادامه جزء الف بند ۹ بودجه ۸۹ است، تصریح کرد: برای اجرایی شدن این واگذاری‌ها باید منتظر نظر اداره تطبیق مصوبات دولت با مقررات مجلس تا یک ماه آینده بود. با این حال، به نظر نمی‌رسد این اداره با تصمیم‌های مذکور موافقت کند


 


محمد احمدی بافنده مدیرعامل سازمان تاکسیرانی شهر تهران برکنار شد و فرزند مظفر وزیر پیشین آموزش و پروش جایگزین وی گردید تا روند تغییرات معنادار در طی چند سال اخیر در این حوزه شدت بگیرد.

به گزارش بازتاب، محمد احمدی‌ بافنده مدیرعامل سازمان تاکسیرانی شهر تهران تغییر کرد و میثم مظفر جایگزین وی در این سمت شد.

احمدی بافنده پیش از تاکسیرانی، شهردار منطقه ۱ و قائم مقام معاونت خدمات شهری شهرداری تهران بود. اما میثم مظفر فرزند حسین مظفر وزیر آموزش و پروش دولت نخست خاتمی که بعنوان اصولگرا به مجلس هفتم و نهم راه یافت و نماینده احمدی نژاد در شورای نظارت بر صداوسیما بود.

این آقازاده قبل از انتصاب به پست تخصصی مدیرعامل سازمان بزرگ تاکسیرانی تهران رییس دفتر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود که چندی پیش از سوی رییس این سازمان برکنار شد.

از راست، میثم مظفر مدیرعامل جدید، ناشناس، بافنده مدیرعامل سابق، تشکری هاشمی در معارفه

میثم مظفر که از آن سو داماد مهدی کوچک زاده نیز محسوب می شود و به نوعی شاید بتوان آقازاده دو نبش خطابش کرد، گفته می شود تحصیلات تکمیلی را به پایان نرسانده است.

به نظر می رسد هرچه به سال ۹۲ نزدیک تر شد، می توان شاهد اتفاقات جالب تری به خصوص در حوزه انتصابات به خصوص درباره اشخاص مودب، پاک و بااخلاقی چون کوچک زاده بود و به نفس اظهارات برخی اشخاص بیشتر پی برد.

پیش از بافنده و در چند سال اخیر، فضل الله اسلامی، پیمان سنندجی و حسین تیموری سه مدیر عامل پیشین این سازمان بودند و به نظر می رسد گردش مدیریت در سازمان تاکسیرانی سرعت بسیار بالایی داشته و ثبات در آن به فراموشی سپرده شده است.


 



 


مهدی فخرزاده عضو شورای متحصنین دانشجویان بعد از ۱۸ تیر ۷۸ و عضو تحریریه ماهنامه چشم انداز ایران که از ۷ مرداد گذشته توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده و در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری می شود، در حضور بازجویش امکان تماس با خانواده اش را یافته است.

به گزارش جرس، این فعال سابق دانشجویی در این تماس تلفنی از بند ۲۰۹ زندان اوین با تاکید بر اینکه هنوز تفهیم اتهام نشده است و اساسا معلوم نیست به چه دلیلی بازداشت شده، به مادرش گفته که بازجویش قول داده است که پیش از ایام ماه محرم با قرار وثیقه آزادش کند تا بتواند پیش از این ایام مراسم ازدواجش را برگزار کند.

پیش از این کلمه گزارش داده بود که مهدی فخرزاده از فعالان سابق جنبش دانشجویی است که در نشریه چشم انداز ایران و انتشارات صمدیه با لطف الله میثمی همکاری داشت. فخر‌زاده پس از حوادث کوی دانشگاه تهران نیز مدتی را در بازداشتگاه توحید، (موزه عبرت فعلی) و زندان اوین گذرانده بود. او در آن هنگام عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه رجایی و شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت بود.

این فعال ملی مذهبی روز ۱۲ شهریور در منزل مسکونی‌اش بازداشت شد. وی پس از بازداشت و جستجوی وسایل شخصی‌اش در منزل به همراه تیم ماموران عملیات وزارت اطلاعات به دفتر انتشارات صمدیه برده شده و کیس کامپیوتری که با آن فعالیت‌های کاری‌اش را انجام می‌داده نیز ضبط شده است.

مهدی فخر‌زاده از ناراحتی گوارشی رنج می‌برد و در میان خانواده و آشنایانش نگرانی در این رابطه به خاطر احتمال عدم دسترسی به دارو‌هایش وجود دارد. وی همچنین دچار آرتروز گردن است.


 


حسین مرعشی با اشاره به بحران های موجود و جاری در کشور گفت: “تمام اشخاصی که در فضای امروز ایران نقش داشته اند باید در قبال تاریخ پاسخگو باشند.”

مدیر دولت های هاشمی و خاتمی در نشست سرای اهل قلم، بخشی از ناکارآمدی سیاست های اقتصادی را به اختلاف نظر های سران کشور نسبت داد که بر سر توسعه یا عدالت نظر واحد نداشتند. برای مثال لایحه سرمایه گذاری خارجی در اوایل دولت خاتمی مطرح و در هیأت وزیران رد شد، خاتمی هم در آن فضا مخالف بود، و بعد همان لایحه را به صورت طرح در مجلس پنجم مطرح کردیم و به مجلس ششم کشید و همه به استثناء محتشمی پور و سبحانی به آن رای مثبت دادند.

مرعشی ادامه داد: اما دولت نهم سال ۸۴ در بهترین شرایط روی کار آمد که همه نظر واحد در سیاست های اقتصادی داشتند و اختلاف دیدگاههای کلان رفع شده بود و سند چشم انداز منتشر وبرنامه چهارم مدون شده بود، دیگر کسی با خصوصی سازی، جذب سرمایه های خارجی، فاینانس، بانک خصوصی و بیمه خصوصی و … مشکلی نداشت، تورم نرخ کاهنده داشت و به ۱۱ درصد رسیده بود و می رفت که تک رقمی شود و از سوی دیگر افزایش ناگهانی بهای نفت درآمدی سرشار و بدون هزینه برای دولت ایجاد کرده بود!

این مدیر دولت سازندگی و اصلاحات افزود: سیاست های اصل ۴۴ که روزی برای مسئولین کشور یک رؤیا شده بود و مثلاً آقای جهانگیری می گفت که اجازه دهید ۴۹ درصد سهام فولاد مبارکه را وارد بورس کنیم و ۱۰ میلیون تن ظرفیت تولید فولاد کشور را افزایش دهیم، حالا همه اش واگذار شد و کار زیر بنایی هم انجام نشد!

اصل ۴۴ به یکباره ۲۰۰ میلیارد دلار منابع مالی ایجاد کرد که می توانست صرف زیرساخت ها شود و ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت هم در طول تاریخ کشوربی سابقه بود! اما نمی دانیم با این پول ها چه کردند و کار به اینجا کشید که رشد ۱/۲ درصدی و این تورم و این وضع اقتصادی را به ارمغان آورد.

مرعشی در توضیح این مساله ادامه داد: در آخرین بودجه خاتمی فقط ۲۵ میلیارد دلار از درآمد نفتی برداشت شد که ۲ میلیارد آن به بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز داده می شد و ۴ میلیارد آن خالص عمرانی بود(سوای از ۲۰ درصد عمرانی بقیه)

حسین مرعشی در این جلسه که گزارش آن در وبسایت مهدی خزعلی منتشر شده، با مسئول خواندن همه در ایجاد شرایط فعلی اظهار نظر کرد: تمام کسانی که در ایران هستند باید در قبال مسائل امروز ایران در تاریخ پاسخگو باشند.چه کسانی که یک انتخاب شخص را به شوخی گرفتند و چه کسانی که کمک کردند این شخص مسئولیت بگیرد. شما حتی در مقوله ای مانند ازدواج، ابتدا تحقیقات لازم را انجام می دهید تا در انتخاب اشتباه نکنید، حال چگونه بدون تحقیق لازم و به صرف یک سری حرفهای زیبا زدن کشور دست یک نفر داده می شود. قصه امروز مثل حکایت آن مهندس قلابی بهرمان خود ماست، او در آن روستا کت و شلوار می پوشید و کفشش را واکس می زد و عینک دودی (که آنجا خیلی مهم بود!) می زد، اهالی به او می گفتند آقای مهندس! موتور بخت برگشته ای خراب شده بود و آقای مهندس قلابی گفت:” من ابزار می دهم و می گویم چه کنی، اما من دست نمی زنم، خوب این پیچ را باز کن و آن یکی را باز کن، تا اجزای موتور بخت برگشته را از هم جدا کرد و بعد سوار موتور خود شد که برود، صاحب موتور گفت :” پس چرا درستش نکردی، تو همه موتور را از هم پاشیدی؟!” و مهندس قلابی پاسخ داد که من تا همین جایش را بلد بودم و بقیه را نمی دانم!”

وی در ادامه افزود: آقایان هم تا همین حد بلد بودند که مملکت را به بحران برسانند و بعد می گویند ما تا همین جا بلد بودیم! تا امروز می گفتند اینقدر قطعنامه دهید که قطعنامه دانتان پاره شود و امروز به سخنان خود پاسخگو نیستند. تمام اشخاصی که در فضای امروز ایران نقش داشته اند باید در قبال تاریخ پاسخگو باشند. یکی از سیاست های آقای هاشمی آن بود که از نیروهای نظامی به عنوان پیمانکار استفاده کند و در پروژه هایی از آنها استفاده کند چون استفاده از این نیروها در پیمانکاری بهتر از آن بود که امور را در دست بگیرند. همانطور که امروز بخش اعظمی چه در استانداریها و مخابرات و بخشهای دیگر را در دست گرفتند! آنها در انتخابات ۸۴ معترض بودند که هاشمی باز می خواهد به ما در اندازه پیمانکار نگاه کند؟ آقای احمدی نژاد تنها یک چیز می شناسد و آن معجزه پول است! حتی آن زمان که در شهرداری بود شروع کرد به کمک کردن به هیئتها و اشخاصی که می توانستند به او کمک کنند و حتی در دولت هم همین سیاست را در پیش گرفت و تنها معجزه پول را می شناسد.

در این میان مهدی خزعلی پرسید اقتصاد این دوران را آقای موسوی با عهد قجر مقایسه کرده است! که حسین مرعشی گفت:”آنچه در دوره احمدی نژاد اتفاق افتاد مختص دوره ایشان بود و خواهشمندم که هیچ دوره ای را با دوره ایشان مقایسه نکنید چون مقایسه هر دوره ای با دوره ایشان جفا به آن دوره خواهد بود”

مهدی خزعلی پرسید که اشتباهات دوره شما چه بود؟

مرعشی گفت:”ما هم در دوره ای که خودمان مسئول بودیم اشتباهاتی داشتیم و یکی از اشتباهاتمان این بود که اجازه ندادیم نیروهای منتقد حضور فعالتری داشته باشند. امروز مخالفان ایران عزم خود را برای مقابله با ایران جزم کرده اند و تا نفس گیر کردن ایران هم پیش خواهند رفت و این در شرایطی ست که متاسفانه کسانی هم که در داخل هستند موضوع را جدی تلقی نکرده اند و شاهد درگیری بین مسئولین حتی در سطح سران قوا هستیم که با یکدیگر به درگیری لفظی می پردازند.این فضا به هیچ عنوان به نفع آینده ایران نیست.به نظرم ابتدا در داخل باید هم دلی صورت بگیرد و تدبیری اندیشیده شود تا از این بحرانی که امروز گریبانگیر آن هستیم عبور کنیم.”

وی در پاسخ به اشکال دوگانه بودن نیروهای نظامی گفت:” یک ملت نمی تواند هزینه دو ارتش را تامین نماید و در زمان هاشمی اولین گام با ادغام وزارت سپاه و وزارت دفاع برداشته شد.”

خزعلی گفت:” ما دولت جنگ و دولت سازندگی و دولت اصلاحات داشته ایم و من این دولت را دولت پوپولیسم می نامم و آقای مرعشی گفت:” نه این همان معجزه یا پدیده هزاره سوم و چهارم است و بس!”

در مورد علت عدم اقبال به هاشمی در سال ۸۴ گفت:” به هر حال ایشان دوران طولانی مسئول بوده است و سیبل بود برای حمله و یک انباشت انتقادات برای چنین مدیری مهیاست!

وی تاکید کرد که ” جامعه احساسی رای می دهد و به نخبگان و کارشناسان مراجعه نمی کند، نگاهی بیاندازید به نفرات اول هر دوره مجلس، در واقع دموکراسی بدون احزاب ناقص است و این که افرادی می گویند ما به هیچ حزبی وابسته نیستیم، در عالم سیاست حرف بدی است، مثل این است که بگوید من بی اصل و نسب و بی پدر و مادرم و از زیر بوته بعمل آمده ام!”

در خاتمه مرعشی گفت:” الان شرایط جنگ اقتصادی است و آقایان دارند با لباس بزم به جنگ می روند و در خورجین الاغشان هم قلیان گذاشته اند، انگار که به پیک نیک می روند! “


 


کلمه – گروه کارگری: وجود نهادی به نام پیمانکار بین کارگر و کارخانه و عدم قرارداد مستقیم کارگران با کارخانه سال هاست که به رویه ای عادی برای دولت تبدیل شده است. این شرکت های پول های زیادی را به واسطه دلالی و واسطه گری نیروی کار دریافت می کنند و مدیریت کارخانه نیز با حضور این شرکت ها از مسئولیت های قانونی در قبال کارگران شانه خالی می کند و مشکلات و بی قانونی های اعمال شده بین این دو نهاد حواله می شود. این در حالی است که کارگران پیمانی کمترین حقوق و مزایا را دریافت می کنند.

فتح الله بیات، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی سراسر کشور، چندی پیش گفته بود: ۸۰ درصد از کارگران قراردادی زیر ۴۰۰ هزار تومان دستمزد دریافت می‌کنند این در حالی است که نرخ خط فقر را در بین جامعه کارگری کشور ۸۰۰ هزار تومان اعلام شده بود.

و اکنون بعد از گذشت ۸ ماه از مصوبه هیئت دولت مبنی بر تبدیل قرارداد پیمانکاری کارکنان دولت، نمایندگان کارگری کارخانه پتروشیمی تبریز از تخلف وزارت نفت در این زمینه خبر داده‌اند.

به گزارش ایلنا، ناصر چمنی، رئیس انجمن صنفی کارگری پیمانکاران پتروشیمی تبریز با اشاره به وعده‌های مسئولین کارخانه مبنی بر اجرایی کردن این مصوبه تا آخر اردیبهشت ماه امسال گفت: مطابق مصوبه هیئت دولت مقرر شده بود تا کلیه شرکت‌های دولتی، استخدام پیمانکاری را از دستور کار خود حذف و با کارکنان خود قرارداد مستقیم منعقد کنند که متاسفانه به دلیل تخلف وزارت نفت در این زمینه، این مصوبه تاکنون حداقل در کارخانه پتروشیمی تبریز اجرایی نشده است.

مصوبه هیئت دولت چه بوده است؟

هیئت دولت در مصوبه شماره ۲۱۳۴۷۱/ت۴۷۶۴۳ مورخ ۱/۱۱/۱۳۹۰، شرکت‌های تابعه وزارت نفت، نیرو، راه و شهرسازی و صنعت، معدن و تجارت و بانک‌های دولتی را موظف کرده بود تا ظرف ۱۵ روز پس از ابلاغ مصوبه مذکور، قرارداد‌های پیمانکاری برای تامین نیروی انسانی را فسخ کنند.

در بخشنامه‌ای که با استناد به مفاد این مصوبه برای کلیه دستگاه‌های اجرایی صادر شده، آمده است که «با متصدیان مشاغل، پیشخدمت، سرایدار، نظافتچی، آبدارچی، آشپز، نامه رسان، نگهبان، تلفنچی، متصدی تاسیسات، راننده و منصدی چاپ و تکثیر در صورتی که هماند سایر کارکنان به مدت ۴۴ ساعت در هفته و یا به صورت شیفتی در دستگاه اجرایی فعالیت می‌نمایند، قرار داد مستقیم منعقد گردد.» شرایط احراز سایر مشاغل، بر اساس مدرک تحصیلی عنوان شده در رشته‌های شغلی مندرج در طرح طبقه بندی و ارزشیابی مشاغل کارمندان دستگاه‌های اجرایی تعریف شده است.

ناصر چمنی ضمن تاکید بر تخلف وزارت نفت در زمینهٔ تبدیل قرارداد پیمانکاری به مستقیم کارکنان واجد شرایط شرکت‌های دولتی، بیان کرد: وزارت نفت در تارخ ۲۳/۱۲/۹۰ دستورالعملی را صادر و برای مدیریت کارخانه ارسال کرده است مبنی بر اینکه تنها برای کارکنانی که علاوه بر مدرک تحصیلی دیپلم، ۱۰ سال سابقه کار در صنعت نفت داشته و یا کسانی که علاوه بر داشتن یک سال سابقه کار، حداقل مدرک تحصیلی کاردانی داشته باشند، قرارداد مستقیم منعقد می‌شود.

وی با اشاره به دستور العمل صادر شده وزارت نفت افزود: در مصوبه هیئت وزیران، مدرک تحصیلی و سابقه اشتغال ملاک نیست بلکه فقط صحبت از تخصص کارگران شده است. در کارخانه پتروشیمی، این تخصص‌ها از طریق طرح طبقه بندی مشاغل تایید شده و مشخص است.

رئیس انجمن صنفی کارگری پیمانکاران پتروشیمی تبریز در پایان اظهار داشت: هم اکنون بیش از ۱۵۰۰ کارگر پیمانکاری در کارخانه پتروشیمی تبریز منتظر اجرای مصوبه مذکور هستند. بزرگ‌ترین بخش پیمانکاری این مجموعه، تعمیرات کارخانه است که بیش از ۱۰۰۰ کارگر در آن مشغول به کار هستند. اگر قرار بر اجرای این چنینی مصوبه مذکور باشد، نزدیک به ۷۰ درصد از نفرات شاغل در پتروشیمی تبریز شامل این طرح نمی‌شوند.

عدم همراهی مسئولین دولتی برای تبدیل وضعیت کارگران پیمانی به قرارداد مستقیم، تنها مختص به پتروشیمی تبریز نیست و در سایر پتروشیمی های کشور نیز کارگران با مشکلات مشابه ای دست به گریبان هستند. تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران در گزارشی به بررسی وضعیت کارگران پیمانی شرکت پتروشیمی بندر امام و دیگر پتروشیمی های دولتی در منطقه ماهشهر پرداخته است.

به گزارش تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران، هزاران کارگر شرکتهای پیمانکاری در پتروشیمی بندر امام و دیگر پتروشیمی‌های دولتی در منطقه ماهشهر پس از گذشت ۱۸ ماه از اعتراضاتشان به پیروزی رسیدند و از اول تیرماه سالجاری روند تبدیل وضعیت این کارگران از شرکتهای پیمانکاری به کارگران قرارداد مستقیم آغاز شد. اما با گذشت نزدیک به چهار ماه از این روند، تاکنون حداکثر سی درصد از کارگران پیمانکاری بطور رسمی و عملی تبدیل وضعیت شده‌اند و هنوز این امر در مورد کارگران با سابقه ۸ سال که در شهریور ماه سال جاری لیست شان به وزارت نفت ارسال شد به اجرا در نیامده است.

بنا بر اظهار کارگران پتروشیمی بندر امام، مدیریت پتروشیمی‌ها و مافیای شرکتهای پیمانکاری در کند کردن پروسه تبدیل وضعیت کارگران پیمانکاری در این پتروشیمی و سایر پتروشیمی‌ها نقشی اساسی دارند. بطوریکه گفته می‌شود در میان مدیریت پتروشیمی‌ها این بحث بوده است که روند تبدیل وضعیت کارگران به لحاظ اداری آهسته به پیش برده شود تا چند ماه باقی مانده به پایان دولت دهم نیز به اتمام برسد. مدیریت پتروشیمی‌ها و پیمانکاران می‌گویند با پایان عمر دولت دهم، مصوبه هیئت وزیران این دولت مبنی بر حذف شرکتهای پیمانکاری نیز ملغی خواهد شد و وضعیت به روال سابق بر خواهد گشت. از این روست که مدیریت پتروشیمی‌ها از سوئی روند تبدیل وضعیت کارگران پیمانکاری باقی مانده را کند کرده‌اند و از طرف دیگر در رابطه با امور کارگران تبدیل وضعیت شده به انحا مختلف سعی در تامین حضور پیمانکار دارند، بدون اینکه شرایط کار و حقوق این کارگران کمترین ربطی به پیمانکار داشته باشد. اهم این امور عبارتند از:

۱- نصب اطلاعیه بر روی تابلوی اعلانات مبنی بر اجبار پرنسل قرارداد مستقیم شده در استفاده از دو نوع کارت ساعت ورود و خروج که یکی از آن‌ها کماکان مال پیمانکار است و دیگری مال پتروشیمی. طبق این ابلاغیه ساعتی که توسط پیمانکار برای ورود و خروج کارگران قرار داد مستقیم زده می‌شود ملاک احتساب حقوق این کارگران است. ۲- هر گونه مرخصی کارگران تبدیل وضعیت شده همچنان با نظر پیمانکار انجام می‌شود۳- تمام گزارش کار پرنسل تبدیل وضعیت شده و نظارت بر اعمال آن‌ها در حین تولید بوسیله پیمانکار انجام می‌شود سرپرست کارگران قرار داد مستقیم نیز از عوامل پیمانکار است. ۴- در سایت نفت مکانی وجود دارد که وضعیت پرسنل پیمانکار و آنانی که تبدیل وضعیت شده‌اند را نشان می‌دهد اما تاکنون هر کارگر تبدیل وضعیت شده‌ای که مشخصات و کد ملی خود را جهت اطلاع از وضعیت خود به آنجا وارد کرده است اسم خود را نه در لیست کارگران تبدیل وضعیت شده، بلکه در لیست کارگران پیمانکاری مشاهده کرده است. ۵- کارگران تبدیل وضعیت شده هنوز از امکانات پرسنل پتروشیمی نمی‌توانند استفاده کنند. مدیریت پتروشیمی این امر را موکول به اتمام روند تبدیل وضعیت همه کارگران کرده است. این درحالی است که از اواسط شهریور ماه به این سو عملا هیچ تبدیل وضعیتی بطور رسمی به مرحله اجرا در نیامده است. ۶- مدیریت پتروشیمی‌ها از تصویه حساب سنوات کارگران تبدیل وضعیت شده با پیمانکار ممانعت به عمل می‌آورند. البته نه بطور رسمی، بلکه با ابهام تراشی و خللی که در مورد وضعیت حقوقی سه ماهه اول سال کارگران ایجاد کرده‌اند عملا تسویه حساب کارگران تبدیل وضعیت شده با شرکتهای پیمانکاری را به بن بست رسانده‌اند. مسئله از این قرار است: تاریخ قرارداد مستقیم با کارگران اول فروردین ماه امسال قرار داده شده است اما از آنجا که کارگران عملا از اول تیر ماه به این سو تبدیل وضعیت شده‌اند مدیریت پتروشیمی‌ها با این بهانه از پرداخت مزایای این سه ماه به آنان خودداری می‌کند. کارگران نیز می‌گویند اگر چنین است و پرداخت سه ماهه اول سال حقوقهای ما با شرکتهای پیمانکاری است بنا بر این، این شرکت‌ها برای پرداخت سنوات ما می‌باید حقوق امسال را پایه قرار دهند. اما شرکتهای پیمانکاری با استناد به قرار داد مستقیم این کارگران که از تاریخ اول فرودین ماه امسال است زیر بار پرداخت سنوات کارگران نمی‌روند و به این ترتیب مدیریت پتروشیمی‌ها و شرکتهای پیمانکاری در اقدامی زیرکانه و هم سو و هماهنگ با هم، تسویه حساب کارگران تبدیل وضعیت شده با شرکتهای پیمانکاری را در بن بست قرار داده‌اند.

در ادامه این گزارش، اتحادیه آزاد کارگران ایران از مواردی نام برده است که به منظور انتقام جویی از کارگران تبدیل وضعیت شده و تضییع حقوق آنها به صورت عامدانه توسط پتروشیمی ها صورت می گیرد. این موارد به شرح ذیل است:

۱- اغلب کارگران تبدیل وضعیت شده از سالهای پیش مرخصی استفاده نشده و ذخیره‌ای داشته‌اند. با تبدیل وضعیت این کارگران به قرارداد مستقیم، مدیریت پتروشیمی‌ها به آنان اعلام کردند چنانچه از این مرخصی‌ها استفاده نکنید به استثنای ۹ روزش بقیه ایام این مرخصی‌ها باطل خواهد شد. به همین دلیل این کارگران از مرخصی‌های ذخیره شده استفاده کردند اما حین پرداخت حقوقهای خود متوجه شدند مبلغ کلانی از حقوق آنان کسر شده است که این امر اعتراض آنان را بر انگیخت. بدنبال این اعتراض مدیریت پتروشیمی‌ها به کارگران اعلام کردند: شما از اول سال با ما قرارداد دارید و به همین دلیل مرخصی‌هایتان نیز از اول سال نزد پتروشیمی به حساب می‌اید لذا شما هیچ مرخصی ذخیره‌ای نداشتید و به همین خاطر ما روزهایی را که به مرخصی رفته بودید از حقوق شما کسر کرده‌ایم. در این بین شرکتهای پیمانکاری نیز حاضر به پرداخت حقوق مرخصی‌های ذخیره این کارگران نشده‌اند و پتروشیمی‌ها نیز حاضر به انتقال این مرخصی‌ها به سیستم اداری خود نیستند. همه این‌ها در حالی صورت گرفته است که خود مدیریت پتروشیمی‌ها کارگران را تشویق به استفاده از مرخصی‌های ذخیره کرده بودند.

۲- کارگران شرکتهای پیمانکاری در پتروشیمی‌ها هر ماهه ۱۲۰ ساعت اضافه کاری می‌کردند. با شروع بکار این کارگران بصورت قرارداد مستقیم که از اول تیر ماه سالجاری آغاز شد مدیریت پتروشیمی‌ها به کارگران اعلام کردند کماکان ۱۲۰ ساعت اضافه کاری را طبق روال سابق بر سر کار بمانید که این کارگران نیز در طول تیر ماه سالجاری ۱۲۰ ساعت اضافه کاری انجام دادند اما زمان پرداخت حقوق خود متوجه شدند به جای ۱۲۰ ساعت اضافه کاری، ۶۰ ساعت اضافه کاری در فیش‌های حقوقی آنان محاسبه شده است. با اعتراض و پیگیری کارگران، مدیریت پتروشیمی‌ها به آنان اعلام کردند مرکز در این مورد اشتباه کرده است و ماه بعد جبران خواهد شد. ماه بعد یعنی مرداد ماه نیز بر اساس خواست مدیریت پتروشیمی‌ها کارگران قرارداد مستقیم‌‌ همان ۱۲۰ ساعت اضافه کاری را انجام دادند اما کارگران حین دریافت دستمزد مرداد ماه متوجه شدند فقط ۳۰ ساعت اضافه کاری در فیش‌های حقوقی آنان محاسبه شده است که این امر اعتراض شدید‌تر کارگران را برانگیخت اما مدیریت پتروشیمی‌ها در مقابل اعتراض کارگران اظهار داشتند قانون پتروشیمی با کارگران قرارداد مستقیم فقط ۳۰ ساعت اضافه کاری در ماه است و بدین ترتیب پتروشیمی‌های دولتی از پرداخت حق بردگی کارگران نیز خودداری کردند تا کینه توزانه از این کارگران انتقام جویی کنند.کارگران می‌گویند اگر اضافه کاری سی ساعت در ماه قانون پتروشیمی‌های دولتی با کارگران قرارداد مستقیم است پس چرا در تیر ماه از ۱۲۰ ساعت اضافه کاری، ۶۰ ساعت‌اش به ما پرداخت شد؟!

۳- با پیش آمدن این وضعیت کارگران تبدیل وضعیت شده از مرداد ماه به این سو بناچار فقط سی ساعت اضافه کاری کرده‌اند و همین امر میزان دریافتی ماهانه آنان را بشدت کاهش داده است.

این‌ها و دیگر مسائلی که مدیریت‌های پتروشیمی‌ها عامدانه و آگاهانه و از سر انتقام جویی از هزاران کارگر حق طلب شرکت های پیمانکاری بر سر آنان می‌آورند به یقین با خشم کارگران جواب خواهد گرفت.


 


در حالی که رهبری معتقد است در شرایط بدر و خیبر به سر می بریم، سردار نقدی می گوید: وضعیت فعلی ایران از محاصره شعب ابیطالب بدتر نیست، چرا که در آنجا حتی علف هم رویش نمی کرد.

وقتی رییس بانک مرکزی با توجه به مشکلات پیش آمده از تحریم های بین المللی شرایط کشور را مانند شعب ابیطالب خواند، سخنانش با مخالفت هایی رو به رو شد و رهبری صریحا اظهار داشت که شرایط فعلی کشور بدر و خیبر است نه شعب ابی طالب!

اینک رییس سازمان بسیج مستضعفین کشور با بیان این‌که اقتصاد مقاومتی نشستن، نخوردن و ریاضت کشیدن نیست، اقتصاد مقاومتی را شناسایی ظرفیت ها و انجام کار بیشتر عنوان کرد و اظهار داشت: باید در جبهه جنگ اقتصادی ظرفیت‌های خوابیده را فعال کنیم، ثروت ها را بشناسیم و از همه آنها به بهترین نحو با انجام کار و فعالیت بیشتر استفاده کنیم.

نقدی با بیان این‌که وضعیت فعلی ایران از محاصره شعب ابیطالب بدتر نیست، گفت: پیامبر (ص) در شعب ابیطالب که ریگزاری بیش نبود و حتی علف هم در آن رویش پیدا نمی کرد، سه سال مقاومت کرد، حال ما در کشورمان ایران با این همه ثروت و منابع آیا نمی توانیم مقاومت کنیم.

به گفته رییس سازمان بسیج مستضعفین کشور در مکتب اسلام تسلیم معنا ندارد و باید در عرصه اقتصادی نیز مقاومت و ایستادگی کرد.

وی با اشاره به توقیف پخش برنامه‌های سه شبکه ایرانی از ماهواره، آن را نشانه پیروزی ایران در جبهه جنگ فرهنگی دانست و ادعا کرد: دشمنان امروز با بیش از سه هزار شبکه به جنگ رسانه‌ای ایران آمده‌اند، اما ایران با داشتن تنها سه شبکه توانست آنها را شکست دهد به گونه ای که دستور توقیف پخش برنامه‌های این سه شبکه ازماهواره توسط کشورهای غربی داده شد.


 


صبح‌های زود و هوای دزد پاییزی، رد خشکی و پوسته شدن، سرخی و ترک و حتی زخم‌های دست و صورت و … این تصویر در حین ورود به مناطق زلزله‌زده آذربایجان با دیدن بچه‌های کوچک، خیلی زودتر از چیزهای دیگر به چشم می‌خورد.

به گزارش ایسنا، مهدهای کودک سیاری که چند هفته اول در مناطق زلزله‌زده مستقر شده بودند، حالا رفته‌اند و بچه‌ها را با چند وسیله بازی نصفه و نیمه در میان خاک‌ها، تل آجرها، میلگردها، کیسه‌های سیمان و فاضلاب‌هایی که از دستشویی‌های سیار کنار چادرها جاری شده، تنها گذاشته است.

بلافاصله پس از این تصویر، حجم انبوهی از مصالح برای احداث خانه‌های تخریب شده توجه را جلب می‌کند.

ترکیبی از رنگ سبز آهن‌های پیچ‌دار و آجرهای زرد و سیمان همه جا را پر کرده است و ۲ ماه و چند هفته می‌شود که مردم مناطق زلزله زده آذربایجان رنگ شاد زندگی ندیده‌اند.

این شرایط، برای دختران و زنان آسیب‌دیده و داغدار آذربایجان بعد از تحمل بار مصیبت و از تن در آوردن لباس سیاه، وظایف جدیدی همچون آجر بالا انداختن، سیمان درست کردن، آچار به دست گرفتن و پیچ کردن دیواره کانکس‌ها را علاوه بر نگهداری از کودکان و آماده کردن کنسرو‌ها برای نهار و شام و … بر دوششان قرار داده است.

برای زنان روستایی این مناطق کار کردن نه عار است و نه اتفاق جدید. آنها خوب می‌دانند که بعد از اولین برف، خشکی روی دست کودکانشان تبدیل به زخمی بزرگتر می‌شود و آتش کنار چادر کمتر روشن می‌ماند و خیس شدن چادر و اطراف آن و یا کانکس‌های فلزی، خطر اتصال کردن بخاری‌های برقی چند برابر می‌شود و اگر تا قبل شروع بارش برف فقط چند ساعت در روز از این بخاری‌ها استفاده می‌کردند، حالا دیگر باید به طور کلی قید آن را بزنند.

زنان روستاهای “کمانج اولیا”، “ینگجه”، “ولی‌لو”، “دوپیه”، “وردین”، “علویق”، “زغن‌آباد” و … دلشان را به حمام‌های سیاری که فقط مثل یک مجسمه در کوچه‌های خاکی ایستاده‌اند و منتظر حضور مسوولی برای افتتاح و راه‌اندازی هستند، خوش نکرده‌اند و در همان چادر و دستشویی‌های سیار بچه‌ها را حمام می‌کنند.

اما در این بین تامین “نان” نیز می‌رود تا به مشکلی مضاعف تبدیل شود؛ در شرایطی که هیچ یک از این روستاها در محل چادرها و یا داخل روستا نانوایی ندارند، نان یک هفته تا ۱۰ روز خود را از شهرهای اصلی مثل اهر، هریس یا ورزقان مثل کپسول‌های گاز و پیک‌نیکی در غیاب سایر وسایل گرمایشی، خریداری می‌کنند.

ساخت و ساز در مناطق زلزله زده

احداث منازل جدید روستایی – چهارگوش‌هایی که حدود ۴۰ یا ۵۰ متر می‌شوند و هیچ شباهتی به خانه روستایی ندارند – که عمدتا در مرحله پی‌ریزی، ستون‌زنی و اندکی هم در مرحله سقف‌زنی هستند حداقل در روستاهایی که بازدیدشان کردیم، با همکاری خود مردم در حال انجام بود و هیچ کارگر و بنایی ندیدیم؛ موضوعی که مورد گلایه جدی خود روستاییان بود.

به شکلی که بسیاری از ساکنان این روستاها عنوان می‌کردند به دلیل نبود کارگر، کودکانشان را از رفتن به مدرسه و دانشگاه منع کرده‌اند تا زودتر کار ساخت خانه به جایی برسد که بشود در آن زندگی کرد و دیگر لازم نباشد در چادر شب را به صبح برسانند.

بسیاری از ساکنان روستاهای بازدید شده از نصفه نیمه کار کردن پیمانکاران، کارگران و بناها، تقاضای پول بیشتری که بعضا کارگران و بناها علاوه بر بودجه اختصاص یافته دولتی از صاحبخانه‌ها برای تسریع در کار طلب می‌کردند و حتی معطل گذاشتن کار توسط برخی از آنها به همین دلیل، نبود بنا و … گلایه‌مند بودند و از این مسایل به عنوان علل اصلی متوقف شدن ساخت و سازها یاد می‌کردند و از این می‌گفتند که در این مدت به جای کار برای نان در آوردن برای خانواده، خودشان مجبور شده‌اند دست به کار شوند تا در سرمای زمستان که از یک هفته قبل با آمدن اولین برف شروع شده، سقفی بر سرشان داشته باشند.

از سوی دیگر بسیاری از آسیب‌دیدگان زلزله سرپرست خانوار، شوهر، پسر یا فامیلی که خلاء حضور پیمانکاران و کارگران را پر کند و دست به کار ساخت خانه شود را ندارند و به همین دلیل آجرها، تیر آهن‌ها و کیسه‌های سیمان و دیگر مصالح تلمبار شده در زمینشان هنوز دست نخورده باقی مانده به این امید که بالاخره یکی به سراغشان بیاید و نوبت ساخت خانه آنها نیز برسد.

البته نباید تعدادی از اهالی را هم که در چادرشان مانده‌اند و دست به سیاه و سفید نمی‌زنند و حاضر نیستند در ساخت خانه‌های خود علی‌رغم توان جسمی کمکی کنند، از قلم انداخت.

آنطوری که برخی پیمانکاران و اهالی می‌گفتند این افراد به اعتقاد خود منتظرند “دولت بیاید و وظیفه‌اش را انجام دهد”.

از سوی دیگر تفاوت در اقدامات دستگاه‌های مختلف متولی در این مناطق، شرایط متفاوتی را هم برای مردم آنجا ایجاد کرده است به شکلی که بسیاری از ارگان‌های حمایتی از جمله کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان بهزیستی و نیز بسیاری از خیران، خودشان به صورت مستقیم و جداگانه از بنیاد مسکن شروع به احداث تعدادی از واحدهای مسکونی برای مددجویان و افراد تحت پوشش خود کرده‌اند و همین امر موجب شده در سطح منطقه شاهد تفاوت در آماده‌سازی واحدهای مسکونی و کانکس‌ها باشیم.

این شرایط به نحوی بود که به عنوان مثال در زمان تحویل ۶ واحد مسکونی در روستای “کمانج اولیا” و در حالی که بسیاری از مردم حاضر روستا در چادر به سر می‌برند، مددجویان کمیته امداد دارای سقف شدند و این شرایط متفاوت زمینه نارضایتی سایر خانواده‌ها را فراهم کرده بود و ساکنان چادرها با مشاهده حضور مسئولان کمیته امداد به دنبال رساندن صدای اعتراض و نامه‌های خود به دست آنها بودند!

البته تعداد واحدهایی که توسط ارگانهای دیگر در حال ساخت است و یا تا به حال تحویل داده‌اند به هیچ وجه قابل مقایسه با واحدهای در حال ساخت یا تعهد شده بنیاد مسکن نیست اما این سوال مطرح می‌شود که چرا باید بسیاری از ساخت و سازهای صورت گرفته توسط بنیاد مسکن علی‌رغم وجود مصالح مورد نیاز و قول روزهای اول همچنان در سطح پی‌ریزی و ستون‌زنی باقی مانده باشد

مردم علاوه بر سرما و نگرانی از آتش‌سوزی‌های مکرر و احتمالی در چادرهای خود که نمونه آن هفته گذشته با مرگ یک پیرزن بر اثر آتش‌سوزی چادرش شاهد بودیم، دغدغه ساخت و ساز را هم داشته باشند.

در میان کارگران بومی و مردم منطقه، هستند افراد عادی یا متخصصی که به طور داوطلبانه برای این مردم کار می‌کنند و همین کار را هم از دیگرانی که این توان و امکان را دارند می‌خواهند.

در واقع درخواست بسیاری از خانواده‌های آسیب‌دیده و خیران این بود که افراد داوطلب برای کمک به ساخت هرچه سریعتر خانه‌ها به مناطق زلزله‌زده بیایند تا شاید ساخت و سازها سرعت بیشتری به خود گیرد.

باید در پایان یادآور شویم آنطوری که دیدیم و خیران – که همین هفته گذشته از ۱۴ استان نزدیک به ۶ میلیارد تومان پول را برای دومین بار پس از زلزله جهت ساخت مسکن در این مناطق گلریزان کردند – گفتند زلزله‌زدگان در حال حاضر نیاز به احداث دستشویی و حمام و نصب و قرار گرفتن آنها در نزدیکی چادرها.

همچنین احداث نانوایی در هر یک از روستاها حتی به صورت سیار، در دسترس قرار گرفتن وسایل گرمایشی ایمن برای پیشگیری از هر نوع آتش‌سوزی، رساندن سوخت به برخی از روستاها، توزیع انواع لباس گرم برای زنان، مردان و کودکان و نیز فراهم کردن فضایی برای نگهداری و بازی کودکان زیر شش سال به عنوان مهدکودک دارند.

زلزله‌زدگان ورزقان در گفت‌و‌گو با کلمه: فقط بازدید می‌کنند و می‌روند دروغ می‌گویند/ مردم دیشب را در سرمای زیر صفر سپری کردند


 


شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه ای به رییس شورای ملی سوریه با درخواست آزادی گروگان های ایرانی نوشته است: مصرانه و صمیمانه از شما درخواست می‌کنیم از ادامه سیر خشونت در قبال اسرای خود جلوگیری کنید، چرا که این راه بی سرانجام است. ای بسا آزادی گروگان‌های ایرانی که می‌تواند به مردم ایران و نه حاکمان آن هدیه شود، راه را برای بازگشت به مبنای اساسی روابط بین مسلمانان که رحمت، صلح و همبستگی است باز کند. از خداوند قادر، پیروزی خواهران و برادران آزادی‌خواه سوری خود را مسئلت داریم.

به گزارش کلمه در بخشی از این نامه آمده است: مردم آزاده‌ی ایران از ابتدای حرکت اصلاح‌طلبانه‌ و اعتراضی مردم سوریه در کنار شما بوده و همچنان هستند. رهبران جنبش سبز مردم ایران، پس از تقاضای راهپیمایی در حمایت از جنبش‌های آزادی‌خواهانه‌ی منطقه به بند کشیده شده‌اند. ایرانیان نیز همچون شما، خواستار حکومتی آزاد، پاسخگو، متکی به آراء اکثریت، مقید به قوانین عادلانه، و برآمده از انتخابات آزاد و سالم هستند. ما نیز مانند شما از پشتیبانی بی قید و شرط حاکمیت ایران از رژیم خودکامه‌ای که بر کشور شما سایه افکنده ناراضی هستیم و آن را به شدت محکوم می‌کنیم.

متن این نامه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ

جناب آقای عبد الباسط سیدا

ریاست شورای محترم ملی سوریه

مدتی است که تعدادی از اتباع ایرانی توسط شاخه‌ای از ارتش آزاد سوریه به اسارت گرفته شده‌اند. اخیرا اعلام شده که در صورت آزاد نشدن مبارزان دربند حکومت اقتدارگرای بشار اسد، بازداشت‌شدگان مزبور در اقدامی تلافی‌جویانه، جان خود را از دست خواهند داد.

مردم آزاده‌ی ایران از ابتدای حرکت اصلاح‌طلبانه‌ و اعتراضی مردم سوریه در کنار شما بوده و همچنان هستند. رهبران جنبش سبز مردم ایران، پس از تقاضای راهپیمایی در حمایت از جنبش‌های آزادی‌خواهانه‌ی منطقه به بند کشیده شده‌اند. ایرانیان نیز همچون شما، خواستار حکومتی آزاد، پاسخگو، متکی به آراء اکثریت، مقید به قوانین عادلانه، و برآمده از انتخابات آزاد و سالم هستند. ما نیز مانند شما از پشتیبانی بی قید و شرط حاکمیت ایران از رژیم خودکامه‌ای که بر کشور شما سایه افکنده ناراضی هستیم و آن را به شدت محکوم می‌کنیم.

ما نیز خود قربانی خودکامگی‌ایم. اما پیامبر ما و شما، ما را به خردپیشگی و صلح فراخوانده و رفتارش با اسیران، بذر محبت و نور انسان دوستی در دل ها می‌افشاند. مبادا رفتار ما مسلمانان و آزادی‌خواهان، راه را برای کسانی که می‌خواهند چهره‌ی دین ما و حرکت‌های دمکراتیک در منطقه را به خشونت‌طلبی آلوده سازند هموار کند. کسانی که در اسارت شما به‌سر می‌برند، تصمیم گیرندگان سیاست‌های غلط حاکمان اقتدارگرای ایران نیستند. خانواده‌های آنها همان اندازه در نگرانی و دلتنگی هستند که خانواده‌های مبارزان زندانی در کشور شما.

مصرانه و صمیمانه از شما درخواست می‌کنیم از ادامه سیر خشونت در قبال اسرای خود جلوگیری کنید، چرا که این راه بی سرانجام است. ای بسا آزادی گروگان‌های ایرانی که می‌تواند به مردم ایران و نه حاکمان آن هدیه شود، راه را برای بازگشت به مبنای اساسی روابط بین مسلمانان که رحمت، صلح و همبستگی است باز کند. از خداوند قادر، پیروزی خواهران و برادران آزادی‌خواه سوری خود را مسئلت داریم.

شورای هماهنگی راه سبز امید

* * * * *

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ

السید عبد الباسط سیدا

رئیس المجلس الوطنی السوری المحترم

منذ فترة اسر لواء من الجیش السوری الحر عددا من المواطنین الایرانیین. و قد أعلن مؤخرا “ما لم یتم اطلاق سراح المقاتلین المعتقلین فی سجون حکومة الطاغیة بشار الاسد فسوف یقتل الاسرى الایرانیین انتقاما لکل المجازر و الاعمال التعسفیة التی یقوم بها النظام السوری.”

الشعب الایرانی الحر اعلن وقوفه بجانت الحرکة الاصلاحیة و الاحتجاجیة للشعب السوری منذ انطلاقها. و فرضت السلطات الایرانیة الاقامة الجبریة بحق قادة الحرکة الخضراء بعد أن دعوا الى مظاهرةٍ نصرةَ للحرکات التحریریة التی تشهدها المنطقة. و الشعب الایرانی کشعبکم یطالب بقیام دولة حرة و حکومة مبنیة على اساس اصوات الشعب عبر انتخابات حرة و نزیهة مقیدة بقوانین عادلة. و نحن ایضا ندین بشدة الدعم اللامشروط الذی یقدمة النطام الایرانی للنظام الجبار الذی یلقی بظلاله على بلدکم. و نحن ایضا ضحایا الظلم و القهر. لکن نبینا الذی هو نبیکم ایضا یدعونا الى العقل و السلام و کان یغرس بذور المحبة و نور النسانیة فی القلوب بتعامله المنقطع النظیر مع الاسرى. حذاری من أن تصرفاتنا نحن المسلمون و المطالبون بالحریة أن تمهد الطریق للذین لا نیة لهم الا تلطیخ صورة دیننا و الحرکات الدیمقراطیة فی المنطقة بالعنف و القتل و الدمار. أن الاسرى الایرانیین الذین بین أیدیکم لیس لهم ای دور فی رسم سیاسات سلطة الاستبداد فی ایران. و عائلاتهم قلقون على مصریهم کعائلات معتقلیکم فی سجون النظام الاسدی.

نتوسل الیکم بأن توقفوا استمرار العنف بحق الاسرى الذین بین یدیکم لأن مصر اعمالٍ کهذه لیس الى ضیاع. و لعل اطلاق سراح الاسرى الایرانیین الذی یمکن أن یکون هدیة للشعب الایرانی و لیس للنظام أن یمهد الطریق لعودة العلاقات بین المسلمین الى طریق المحبة و السلام و الوحدة. و نسأل الله القادر انتصار اخواننا و اخواتنا الاحرار فی سوریا على نظام القهر و القمع.

الهیئة التنسیقیة لطریق الامل الخضراء الایرانیة

* * * * *

In the name of God, the Merciful, The Compassionate

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ

Excellency,

We are writing to you with respect the group of Iranian citizens whowere taken captive some time ago by a branch of the Syrian Free Army. According to a recent announcement, if the militants imprisoned by the authoritarian Assad regime are not released, the Iranian captiveswould lose their lives in retaliation.

The Iranian freedom-loving people have been supporting the pro-reform,protest movement of the Syrian people from the very beginning andcontinue to do so. The leaders of the Green Movement in Iran were taken into custody and placed under house arrest after their call fora popular rally in support of the liberation movements in the region. The Iranian people, like the Syrian people, aspire to have a democratic, accountable, law-abiding government, based on the rule ofmajority and free and fair elections. We, just like you, are deeplydissatisfied with the total and unconditional support of the authoritarian apparatus in Iran of the dictatorial regime dominatingyour country and condemn it. The Prophet (PBUH), whom we both follow,has advised all of us of discretion and peace and treatment of prisoners with kindness and empathy. Lest the conduct of us Muslimsand freedom-fighters serve the malicious purposes of those who want todistort with wanton violence the image of our religion and the democratic movements in the region. Those in your hands are notresponsible for the wrong policies of the authoritarian apparatus inIran; their families are as concerned and anxious about their health and safety as are the families of imprisoned militants in your owncountry. As brothers in Islam, we request you, sincerely and emphatically toavoid falling in the ditch of perpetrating violence against those inyour captivity.

This is an impasse with no return. We are sure that release of the Iranian hostages, a gesture of magnanimity to theIranian people and not to the ruling apparatus, will certainly helpstrengthen the bonds of Islamic fraternity, empathy and solidarity among the Muslims. We pray to Almighty God for the victory of ourfreedom-loving Syrian brothers and sisters .

The Coordinating Council of the Green Path of Hope

H.E. Mr. Abdelbasset Sida

Chairman

Syrian National Council


 


روزنامه مردمسالاری با اشاره به انتقاد یکی از مراجع تقلید قم از افزایش شمار مردم «فقیر،محتاج و بیکار»،گزارشی درباره « تعداد گرسنگان» در ایران منتشر کرده است.

به نوشته این روزنامه آیت الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید مستقر در قم روز سه شنبه در دیدار با جمعی از خیرین مدرسه ساز از گسترش فقر و بیکاری در ایران انتقاد کرده و گفته است «زیبنده نظام اسلامی نیست که این همه فقیر، محتاج و بیکار در آن باشد» و «من از مردم و خیرین می‌خواهم خودشان وارد شوند،مشکلات مردم را حل کنند و منتظر مسولین نباشند.»

این گزارش با طرح این پرسش که «چه تعداد گرسنه در کشور داریم؟» با اشاره به اینکه رییس پژوهشکده علوم و صنایع غذایی به تازگی اعلام کرد که طبق آمار ۵ درصد از جمعیت ایران از گرسنگی رنج می‌برند» نوشته «با این حساب می‌توان گفت که بیش از ۳ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر در کشور از گرسنگی رنج می‌برند.»

به نوشته این روزنامه «با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و افزایش روزافزون قیمت محصولات غذایی در ماه های اخیر،می‌توان ادعا کرد که آمار واقعی،فراتر از ارقام مذکور بوده و با استمرار این روند، فراتر از آن نیز خواهد رفت.»

روزنامه مردمسالاری درعین حال نوشته «اگر گرسنگی به گونه ای تعریف شود که مفاهیمی چون “کمبود تغذیه‌ای” و “سوء‌تغذیه” را نیز در بر گیرد موضوع بسیار گسترده تر و آمار بسیار نگران کننده تر خواهد بود.»

این روزنامه نوشته طبق تعریف بانک جهانی، امنیت غذایی «موجود بودن غذا»، «دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» است، و تاکید کرده «باید پذیرفت که به لحاظ عدم مدیریت صحیح بر منابع تأمین و تولید مواد غذایی و نیز فشارهای وارده بر اقتصاد کشور درصورت استمرار روند فعلی، کشور به سمت کاهش امنیت غذایی پیش می‌رود» و «کاهش امنیت غذایی،آمار فعلی گرسنگی را در جامعه به شدت افزایش خواهد داد.»

در ادامه آمده است «به رغم اینکه دولت و دولتمردان عنوان می‌کند که حتی یک گرسنه در کشور وجود ندارد»، اما «آمار سازمان های جهانی از وجود حداقل ۳ میلیون و ۷۵۰ هزار گرسنه در کشور حکایت می‌کند» و این درحالی است که «این تعداد در سال ۸۶ کمتر از ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده است.»


 


نایب رییس انجمن صنفی کارگران کوره ‏پزخانه ‏های ورامین اعلام کرد: کوره پز خانه‌های ورامین به جهت اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها از سوی دولت و به تبع آن افزایش هزینه حامل‌های انرژی با حداقل ظرفیت تولید فعالیت می‌کنند.

جعفر معصومی در این باره به ایلنا گفت: پیش از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در حدود ۳ هزار کارگر فصلی در این کوره‌ها کار می‌کردند که این رقم به دلیل تعطیلی بیش از ۳۰ واحد کوره به ۵۰۰ کارگر رسیده است.

این فعال صنفی ادامه داد: از مجموع ۴۰ واحد کوره پز خانه‌های شهرستان ورامین فقط ۱۰ کوره باقی مانده‌ است‏ که این موضوع باعث بیکاری بیش از ۲۵۰۰ کارگر شده است.

او با تاکید بر اینکه ۱۰ واحد باقی مانده با حداقل ظرفیت تولید و نیروی کار، فعالیت می‌کنند، اظهار داشت: به گفته کارفرمایان کوره پز خانه‌ها به سبب افزایش قیمت حاملهای انرژی تولید آجر مقرون به صرفه نیست. از طرفی کارفرمایان توان مالی خود را از دست داده‌اند و این در حالیست که کارگران نیز به سبب مشکلاتی نظیر دستمزد کم، نداشتن بیمه و موقت بودن کار انگیزه‌ای برای کار کردن در این واحد‌ها ندارند.

به گفته معصومی در گذشته اغلب کارگران فصلی این واحد‌های تولیدی از استان‌های کردستان و خراسان جنوبی و… به ورامین می‌آمدند اما اکنون با تعطیلی سه چهارم کوره پزخانه‌های ورامین، کارفرمایان به جهت مشکلات مالی حتی برای تامین نیروی کار یک چهارم باقی مانده کوره‌پزخانه‌ها هم با مشکلاتی مواجه‌اند.

این فعال صنفی در تشریح یکی دیگر از دلایل پدیدآمدن شرایط فعلی، با اشاره به اینکه «بازار آجر‌های سنتی از رونق افتاده است» عنوان کرد: اکثر پیمانکاران ساختمانی از آجر‌های سفالی که در کارخانه‌های بزرگ صنعتی تولید می‌شوند استفاده می‌کنند و موارد استفاده از آجرهای سنتی در کار ساختمانی بسیار کم شده است.

معصومی در ادامه از جایگزینی دستگاه‌های خشت زن با نیروی کار انسانی و همچنین یونولیت‌های پلاستیکی به جای آجرهای سقفی به عنوان عوامل کاهش نیروی کار کوره‌پزخانه‌ها نام برد و گفت: با تولید مصالح ساختمانی جدید در چند سال گذشته تولید آجر‌های سقفی کارخانه‌های آجر سازی کاهش و در بعضی واحد‌ها متوقف شده است.

نایب رییس انجمن صنفی کارگران کوره ‏پزخانه ‏های ورامین بر ضرورت احیاء کار و رونق تولید کوره پز خانه‌ها تاکید کرد و گفت: با احیاء هر واحد کوره بیش از ۵۰ کارگر می‌توانند شاغل شوند، در حال حاضر کارفرمایی که قدرت تولید ندارد نمی‌تواند کارگری را استخدام کند.

معصومی تصریح کرد: اغلب نیروی کار کوره‌پزخانه‌ها را کارگران فصلی تشکیل می‌دهند که با آغاز فصل گرما در اواسط بهار شروع به کار کرده و در اواخر تابستان به کار خود خاتمه می‌دهند.

او اضافه کرد: کارگران کوره پز خانه‌ها به سبب فصلی بودن کارشان، در پرداخت سهم بیمه مشکلاتی دارند و به تبع آن درسوابق بیمه‌ایشان نیز فاصله ایجاد می‌شود.

معصومی گفت: با این شرایط کارگران کوره پزخانه‌ها هیچ وقت امکان بازنشستگی ندارند و از هر ۱۰۰ نفر شاید دو کارگر بازنشسته شوند.


 


متهم جنایت کهریزک که به رغم مخالف مجلس و دیوان عدالت اداری بر مسند مدیریت سازمان بیمه تامین اجتماعی کشور تکیه زده، ادعا کرد: هر کس چیزی از دارایی تامین اجتماعی را به کسی داده بود ما آن را پس گرفته ایم.

سعید مرتضوی دادستان سابق تهران که در پرونده حادثه کهریزک متهم بود، بیش از این در زمینه های "معاونت در قتل"، "نقض حقوق شهروندی" و "هتک حیثیت ناجا" تفهیم اتهام شده است و پرونده کهریزک هنوز مفتوح است.

به گزارش مهر، سعید مرتضوی چهار شنبه شب در سیمنار سراسری مدیران سازمان تامین اجتماعی کشور در شیراز با اشاره به اینکه مدیریت جدید این سازمان چیزی از سازمان تامین اجتماعی را به گروه یا اشخاصی واگذار نکرده است، یادآور شد: مالکیت دارایی های سازمان تامین اجتماعی کشور به طور کامل در مدیریت جدید حفظ شده و چنانچه در گذشته هر کس چیزی از دارایی تامین اجتماعی را به کسی داده بود ما آن را پس گرفته ایم.

وی تاکید کرد: بیمارستان “لبافی نژاد” از جمله این موارد بود که با شروع فعالیت من در این سازمان این بیمارستان را به سازمان بازگرداندیم!

مدیر عامل سازمان بیمه تامین اجتماعی کشور با اشاره به اینکه در این مدت توانسته ایم طلب های این سازمان را از دولت بگیریم یادآور شد: سازمان تامین اجتماعی کشور رقمی معادل ۳۵ هزار میلیارد تومان از دولت طلب داشت که با توجه به وضعیت موجود آن زمان باید این رقم را دریافت می کردیم که البته گروهی از مسئولین این بدهی را قبول نداشتند.

وی به اهداف پشت پرده این تسویه حساب ها هیچ اشاره ای نکرد.

مرتضوی افزود: با همکاری شخص احمدی نژاد این رقم به عنوان طلب سازمان تامین اجتماعی کشور از دولت تایید شد و قرار شد که ۲۱ شرکت به این سازمان واگذار شود.

وی تصریح کرد: از جمله این شرکت ها فولاد خوزستان، فولاد مبارکه، هتل های هما و…. است که البته با توجه به اینکه برخی از این شرکت ها وابسته هایی نیز داشتند تعداد شرکت به ۳۷ شرکت افزایش یافت.

معافیت پنج هزار میلیاردی تامین اجتماعی

سعید مرتضوی در ادامه سخنان خود به معافیت مالیاتی این سازمان اشاره کرد و گفت: پرداخت مالیات کلان در آن دوران یکی دیگر از مشکلات این سازمان بود که با هماهنگی های صورت گرفته و همکاری دستگاه های مربوطه معافیت مالیات پنج هزار میلیاردی تامین اجتماعی قبول شد.

۳۵ میلیون نفر تحت پوشش تامین اجتماعی

وی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه سازمان بیمه تامین اجتماعی کشور به عنوان بزرگترین سازمان بیمه کننده جهان اسلام مطرح است، گفت: این سازمان با تحت پوشش قرار دادن ۳۵ میلیون نفر به عنوان بزرگترین سازمان بیمه گر در خاورمیانه مطرح است.

مدیر عامل سازمان بیمه تامین اجتماعی کشور یادآور شد: با توجه به این موضوع اولویت کاری ما ارایه قوانین جدید در جهت رفع مشکلات بیمه شوندگان و ارایه خدمات بهتر از مردم بود که دراین راستا نیز برنامه و اولویت های جدیدی برای این سازمان تعریف شد.


 


صالح مرادی سروستانی، کسری نوری از دراویش زندانی شیراز به بند سبز در زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند.

به گزارش سایت مجذوبان نور، پایگاه اطلاع رسانی دراویش گنابادی، پس از پیگیری‌های مکرر خانواده و وکلای این دراویش زندانی در مورد وضیعت نگهداری این دراویش که در بندهای جرایم سنگین همچون قتل و قاچاق مواد مخدر محبوس بودند که وضعیت این بندها از شرایط بهداشتی و رفاهی به شدت ضعیف هستند و با بدست آوردن موافقت مسئولین زندان عادل آباد شیراز بالاخره به بند سبز این زندان منتقل شدند.

این در حالیست که قرار بود در ابتدای مهر ماه این دراویش گنابادی به بند سبز منتقل شوند و پس از اینکه رئیس حراست زندان از انتقال کسری نوری به بند سبز ممانعت می‌کنند، که علت این ممانعت اعمال نفوذ روحانی بند بوده است که چندی پیش نیز کسری نوری را به دلیل نماز خواندن به صورت فرادا مورد توهین و برخورد فیزیکی قرار داده و وی را برای مدتی از ملاقات نیز محروم می کند و حال، این روحانی مجددا با شرور خواندن این زندانی عقیدتی از انتقال وی به بند سبز نیز جلوگیری کرده بود.

همچین صالح مرادی نیز که در ابتدای مهرماه به بند سبز منتقل شده بود پس از ایجاد محدودیت‌هایی که به ظاهر و رفتار این درویش تحمیل شده بود و مرادی حاضر به قبول این محدودیت‌ها نشده و به بند پاک که اوضاع نامساعدی دارد منتقل شدند که پس از پیگیری‌ها برای رفع این محدودیت‌ها مرادی با قبول انتقال به بند سبز به همراه نوری در ابتدای هفته ی گذشته به بند سبز منتقل شدند.

چندی پیش خانواده‌های دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز از وضیعت وخیم بهداشتی و رفاهی زندانیان به مدیر کل زندان مرکزی شیراز موسی احمدی اعتراض کرده و به عدم رعایت آیین نامه‌های مربوط به تفکیک بر اساس جرم و یا تفکیک متهمین از محکومان را در مورد این زندانیان عقیدتی تذکر دادند، این مقام مسئول با اینکه قول پیگیری و بهتر کردن شرایط را به خانواده‌های این زندانیان داد. پس از اینکه مراحل انتقال این سه درویش به بند سبز که شرایط بهتری نسبت سایر بندها دارد توسط خانواده های این زندانی ها انجام شد، نه تنها این انتقال صورت نگرفت بلکه این سه درویش به بندهای جداگانه ای نیز فرستاده شدند.


 


چند روزی از انتشار خبر کاهش سهمیه بنزین آزاد خودروهای شخصی و آژانس ها می گذرد با اینحال هنوز هم در شرایطی که متقاضیان بنزین آزاد اغلب در هنگام سوخت گیری از کارت های جایگاهداران استفاده می کنند و دلیل روشن برای اتخاذ چنین تصمیمی به سخنان سخنگوی شرکت ملی پخش فراورده های نفتی در گفت وگو با خبرآنلاین بر می گردد که تاکید دارد: شارژ کردن ماهانه ۵۰۰ لیتر بنزین آزاد بار سنگینی بر سامانه تحمیل می کرده و بر همین اساس ستاد هدفمندی یارانه ها این رقم را کاهش داده است.

اما برخی از کارشناسان معتقدند حذف ۲۰۰ لیتری بنزین آزادو یا همان نیمه یارانه ای در کارتهای خودروهای شخصی در راستای تصمیمی صورت گرفته که براساس آن سهمیه های ۴۰۰ تومانی حذف و بنزین تک نرخی و به قیمت ۷۰۰ تومان عرضه شود.

این درحالی است که این گمانه زنی توسط رئیس روابط عمومی شرکت ملی پخش فراورده های نفتی تایید نمی شود و در عین حال تاکید می کند این شرکت دستورات ستاد هدفمندی یارانه ها را اجرایی می کند و خود نقشی در سیاست گذاری ندارد.

براساس اظهارات شهیدی، کاهش سهمیه بنزین نیمه یارانه ای خودروهای شخصی و آژانس ها و خودروهای مسافربر شخصی دوگانه سوز در شهریورماه توسط ستاد هدفمندی به آنان ابلاغ شده و موظف بوده اند از اول مهرماه اینکار را انجام بدهند.

وی در پاسخ به این سوال که اتخاذ چنین تصمیمی چه سیاست اجرایی را دنبال می کرده است آنهم در شرایطی که اکثر مردم بنزین آزاد خود را از طریق کارتهای سوخت جایگاه ها دریافت می کنند، متذکرشد: ستاد هدفمندی یارانه برای کاهش بار سامانه آنهم در شرایطی که هیچ کس از این سهمیه به طور کامل استفاده نمی کرده است چنین تصمیمی گرفته است.

وقتی از شهیدی می پرسیم که مگر این ۵۰۰ لیترها در هرماه برروی هم انباشته می شوند، تاکید می کند: خیر در هرماه این سهمیه کاملا حذف و سهمیه جدید جایگزین می شود.

اتخاذ چنین تصمیمی در حالی است که روزانه حدود ۶۰ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می شود و با توجه به افزایش نرخ ارز قیمت این فراورده بسیار بالاتر از نرخ فروش آن در کشور است.

بنابراین آنچه که می توان به یقین حدس زد آنهم در شرایطی که همین تفاوت قیمت باعث از سر گرفتن قاچاق بنزین در کشور شده این است که به نظر می رسد ستاد هدفمندی یارانه ها به دنبال راهکاری برای مهار قاچاق بنزین و حل مشکل رشد مصرف این فراورده در کشور است و به زودی باید شاهد اجرای سیاستی جدید در این خصوص بود. هرچند که بیشترین حدس ها به سمت حذف سهمیه ۴۰۰ تومانی بنزین گرایش دارد.


 


معاون قضایی و برنامه ریزی دادگستری استان کرمان از رشد ۳۲ درصدی پرونده های با موضوع چک بلامحل در ۶ ماهه نخست سال جاری خبر داد.

به گزارش ایلنا به نقل روابط عمومی دادگستری شهرستان کرمان، محمدصادق شجاعی با اشاره به رشد ۳۲ درصدی ورودی پرونده ها با موضوع چک بلامحل به دادسراهای استان گفت: بیشترین درصد رشد مربوط به شهرستان شهر بابک و بیشترین رشدمنفی مربوط به شهرستان بردسیر است.

وی افزود: دادسرای شهرستان کرمان نیز در سال جاری با افزایش ۴۴ درصدی ورودی پرونده های چک بلامحل روبرو بوده است.

این مقام قضائی در مورد افزایش ورودی پرونده های با موضوع سرقت مستوجب تعزیر به دادسراهای عمومی وانقلاب استان کرمان بیان داشت: در ۶ ماهه نخست سال جاری در پرونده های با موضوع سرقت مستوجب تعزیر نیز شاهد افزایش ۱۴ درصدی بودیم.

شجاعی اظهارداشت: بیشترین افزایش مربوط به شهرستان رودبار جنوب وبیشترین رشد منفی مربوط به شهرستان راور بوده است.

وی ادامه داد: تعداد پرونده های سرقت مستوجب تعزیر به دادسرای شهرستان کرمان نیز ۱۹ درصد رشد داشته است.


 


در حالی که علی الظاهر فضا برای تقدیر از پورمحمدی در مجموعه صداوسیما فراهم نشده بود، ساعتی قبل مراسم تقدیر از علی اصغر پورمحمدی- مدیر سابق شبکه ۳- در تالار ایوان شمس توسط هنرمندان، برنامه سازان و کارکنان این شبکه به پایان رسید. مراسمی که شاهد حضور پر تعداد هنرمندان و مجریان و کارکنان شبکه۳ بود.

هفته پیش، علی دارابی معاون سیما، پورمحمدی را از مدیریت شبکه سه کنار گذاشت و به دنبال آن تعداد زیادی از هنرمندان با امضای بیانیه‌ای از عزت‌الله ضرغامی خواستند تا مدیر موفق و کارآزموده خود را تنها نگذارد و مانع جدایی او از شبکه سه شود.

این بیانیه امضای چهره‌هایی چون امین تارخ، فریدون جیرانی، مهران مدیری، کمال تبریزی، سیدضیاءالدین دری و… دیده می‌شود.

به گزارش کافه سینما؛ از حاضران این جلسه می توان به مهران مدیری، کمال تبریزی، بهروز افخمی، داریوش فرهنگ، حسن فتحی، فریدون جیرانی، امین تارخ، عادل فردوسی پور، محمد صالح اعلا، رضا جاودانی، حسین ذکائی، بهزاد کاویانی، پیمان و محراب قاسم خانی، ستاره اسکندری، حسین محجوب، محمد رضا شفیعی، خشایار الوند، شقایق دهقان، ستاره اسکندری، لاله اسکندری، شهرام قائدی، رضا نیکخواه ، مجید صالحی، حمید لولایی، همایون اسعدیان، بیژن بنفشه خواه، مهران غفوریان، ژیلا صادقی، سامان گلریز و … اشاره کرد.

پورمحمدی (رئیس سازمان بازرسی کل کشور)، علی فتح الله زاده (مدیر عامل باشگاه استقلال) در کنار تعدادی از مدیران و مسئولان ورزشی و همچنین محمد هادی ایازی (معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران) دیگر حاضران این مراسم بوند. بعد از صحبت های هنرمندان در این مراسم نوبت به علی اصغر پور محمدی رسید که تا کنون پیرامون حاشیه ها و دلایل رفتنش از شبکه ۳ اظهار نظر نکرده بود.

گزیده ای از سخنان پورمحمدی در این مراسم به شرح زیر است:

- در طول دوران خدمت زحمات زیادی را به شما هنرمندان، تهیه کنندگان، کارگردانان و نویسندگان محترم دادم که از شما معذرت می خواهم. به خصوص مدیرانی که بیشتر به آنها در ارتباط بودیم.

کلا ما پورمحمدی ها ( چون ما چند برادر هستیم و بهترینمان علی بود که شهید شد) حمال های خیلی خوبی هستیم و خیلی خوب حمالی می کنیم اما متاسفانه نوکرهای خوبی نیستیم. ما بندگان خدا هستیم و سعی می کنیم برای بندگان خدا نوکری نکنیم برای ائمه اطهار و پدر و مادر و خانواده اگر لیاقت داشتیم نوکری انجام می دهیم. تلاشم این بوده که در طول زندگی هیچ زمانی اهل تملق و چاپلوسی نباشم و رضای خدا را در نظر بگیرم. اگر موفقیتی بوده برای این بوده برای رضایت افراد نبوده. هر چند ما با همه مراجعه کنندگان و مردم و مسئولان تعامل داشتم و تعامل خوب و سازنده ای هم داشتم. اما اهل بده بستان نبودم. سیاسی کار نبودم. سیاست زده نبودم. اهل هیچ روزنامه، حزب، سایت و دار و دسته خاصی نبودم. به قول آقای فردوسی پور با هم اختلاف نظر داشتیم اما اختلاف نظرمان به خاطر کار بوده.

-وقتی به شبکه تهران رفتم فضا برای کار خوب نبود. جو سیاسی کشور التهاب داشت و من را اذیت می کردند، با من خوب نبودند و می خواستند من کار نکنم. تا اینکه خداوند کمک کرد و دیدند من خیلی بد اخلاق نیستم. به یک روزنامه پول داده بودند و در آن روزنامه به ما نمره صفر دادند. بعدا به آن دوست نویسنده گفتم لاقل به ما سیزده می دادی با این همه برنامه خوب. تا اینکه آقای احمدزاده که اول با ما خوب نبودند و بعد با ما خوب شدند گفتند ما برای جشن رمضان لوکیشن نداریم و شما از امام رضا بخواهید یک جای خوب پیدا کنیم. در سفر مشهد رو به حرم ایستادم و متضرعانه از امام رضا خواستم نه برای اینکه پورمحمدی مشهور یا محبوب بماند، برای اینکه آبرویم نرود بتوانم خوب کار کنم و برنامه های خوبی بسازم و خداوند متعال، ائمه اطهار، مقام معظم رهبری و مردم از عملکرد ما راضی باشند. و به لطف خدا در آن سال شبکه تهران از غروب تا نیمه شب بهترین شبکه بود با جشن رمضان، پشت کنکوری ها پاورچین و…

اگر نخواهیم برای تبلیغات و آمار دادن ظاهرسازی کار کنیم و صداقت و اخلاص در کارمان باشد و دوست داشته باشیم مردم از ما راضی باشند خدا هم به ما کمک می کند. والا می توانیم مثل بعضی راوبط عمومی ها یک کتاب چاپ کنیم و بگوییم ما سیزده بار استقبال رفتیم، چهار بار بدرقه رفتیم، اسکان هتل میهمانان، چاپ بنر، تهیه شام و.. ولی اینها چه فایده ای دارد؟ من نمی دانم کجای دنیا می آیند یک کتاب چاپ می کنند و رقم سازی و آمار سازی می کنند می دهند به مقام بالاتر. اما کار من اینطور جلو نمی رفت. اگر اخلاص در کارم نباشد دنبال شهرت و قدرت باشم از مقام ها و مسئولین و چهره های محبوب و شخصیت ها و آیات اعظام استفاده ابزاری کنم خدا هم به من کمک نمی کند. هر چقدر زور بزنیم و هر چقدر مسئول بیاورم باهاش عکس بگیریم. فقط با اخلاص کارمان جلو می رود.

- از مدیران و کارکنان شبکه سه تشکر می کنم و خیلی شما را اذیت کردم. از مهندس ضرغامی وآقای میرباقری و آقای مهاجرانی و همه مدیران خودم تشکر می کنم. اما یک مدیر خوب نبودم. به من اعتماد داشتند اما مدیری که تو سری خور باشد، خوب نوکری بکند نبودم و معذرت می خواهم از مدیرانم. از دکتر لاریجانی که واقعا به من لطف داشتند و در آن دوران حساس خیلی از من حمایت می کردند تشکر می کنم. از دکتر دارابی که برای رفاه حال من و بهبود حال من و برای اینکه استراحت کنم این بار را از دوش من برداشتند تشکر می کنم. ( تشویق حضار)

- اما حرف ها و گلایه هایی از جناب اقای ضرغامی دارم. ایشان واقعا به من لطف داشتند. و گلایه هایم را شب قبل از مراسم تودیع در معاونت با ایشان مطرح کردم بخشی از آن گله را اینجا مطرح می کنم:

گفتم آقای ضرغامی شما دو سال است تلویزیون را ول کردید. به شما گفتند شما کارتان با کار تلویزیون نباشد ما خیلی خوب اداره اش می کنیم اما اینطور نیست آقای ضرغامی. شما نباید اجازه می دادی در تلویزیون فردی که اگر مدیر بوده، دو نفر ازش راضی نبودند بر ما مسلط شود. فردی که قبلا رئیس حراست یک فروشگاه در شاه عبدالعظیم بوده نباید به پورمحمدی، به پورحسین، به دکتر کرمی، به دکتر رستم وندی و… دستور بدهد. نباید جوری باشد در تلویزیون ما، بر یک عده مدیر با تجربه، مومن، مسلمان و هنرمند یک آدم بی هنر مسلط شود.

از مهندس ضرغامی درخواست کردم که اگر مدیری را می خواهیم منصوب کنیم من نمی گویم امتحان هنر، امتحان عقل ازش بگیریم (تشویق حضار – بعد از این تشویق پورمحمدی گفت: دست نزنید چون من یک موقع جو گیر می شوم، یک حرف هایی می زنم که برای خودم بد است. شما که می روید خانه هایتان یقه ما را می گیرند! هر چند که اقای پورمحمدی رئیس بازرسی کل کشور باشند اما این دلیل نمی شود من از حاشیه امنیت بالایی برخوردار باشم!) الآن چرا ما در این جلسه جمع شدیم؟ چون عقل نبود. ما همیشه در نمازخانه ی شبکه سه که به زور ۱۵۰ نفر درش جا می شود، جلسه تودیع و معارفه می گذاشتیم.

چرا باید یک جوی بسازیم که بگوییم این آقا ممنوع است. مگر ما چه کار می خواستیم بکنیم که ممنوع بود. حتی در حد یک نوکر با ما برخورد نمی کنند. نوکر که بیست سال کار می کند روزی که می خواهد برود یک قرآنی، آبی می گیرند که آقا به سلامت. مگر اینکه آدم دزد پدر سوخته ای باشد. می گویید این آقا در شبکه ممنوع است. به روزنامه جام جم می گویید اسم این آقا را ننویس. با تک تک آدم ها تماس گرفتید و گفتید که اگر بروید به این جلسه فلان و بهمان می شود. مگر ما می خواهیم چه کار کنیم؟

اگر من پورمحمدی خودی نیستم پس کی دیگر خودی است؟ مقام معظم رهبری در خراسان شمالی گفتند از بی تدبیری هست که ما بعضی جاها به مشکل می خوریم. ان شا الله با تدبیر و درایت بیشتر، شاهد برنامه های خیلی خوبی در تلویزیون باشیم. برای دوست عزیز و همکار مومن و متعهد که پیشینه ای خیلی خوبی دارند ، آقای زین العابدین در مدیریت شبکه ۳ آرزوی موفقیت می کنم.


 


فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) از آغاز رزمایش سایبری سپاه تهران خبر داد.

طرح ارتش سایبری اولین بار در سال ۸۴ از سوی سپاه مطرح شد که طی سال های اخیر فعالیت های افزایش یافته است.

آموزش شیوه‌های هکرهای رایانه‌ای، عبور از موانع برای دسترسی به داده‌های محافظت شده، راه‌اندازی حملات علیه سرورها و کنترل از جمله اقداماتی است که ارتش سایبری انجام می دهد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سردار سرتیپ پاسدار محسن کاظمینی فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) اظهار داشت: رزمایش بزرگ بسیجیان شهر تهران با نام الی بیت المقدس و رمز عملیاتی لااله الی الله محمد رسول الله و طی سه مرحله با حضور بسیجیان شهر تهران آغاز شده است.

وی افزود: این رزمایش در ۱۰ قرارگاه زیر مجموعه شهید جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان در ۸منطقه جداگانه از شهر تهران طی دو روز برگزار می‌شود.

کاظمینی همچنین از فعالیت لشکر سایبری سپاه تهران بزرگ در قالب اجرای رزمایش بزرگ خود در فضای سایبری طی این روزها خبر داد.

فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) اظهار داشت: این رزمایش پاسخی به اهانت‌های استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) می‌باشد که نمایانگر بخشی از قدرت و هوشمندی بسیجیان تهران بزرگ است.

وی خاطر نشان کرد: آمادگی بسیجیان برای مقابله با تهدیدات نرم و نیمه سخت مسلحانه و غیر مسلحانه دفاع سخت، دفاع از کوی و برزن و دفاع از دکترین دفاعی سپاه از دیگر اهداف برگزاری رزمایش الی بیت المقدس است.

کاظمینی افزود: بسیجیان تهران بزرگ با برگزاری این رزمایش عامل پیام ولایت‌مداری، خدمت‌گذاری و دفاع از انقلاب اسلامی برای ملت ایران اسلامی هستند.

وی افزود: این رزمایش همچنین حامل پیام آمادگی سپاه پاسداران در دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی برای دشمنان است.


 




برای دریافت فایل اینجا کلیک کنید.


 


کلمه – حسین ناصری نیا:

آنچه در زیر می آید، پاره هایی از یک واقعیت است؛ بدون شرح و بی نیاز از توضیح. واقعیتی که با ادعاها فاصله ای بسیار دارد و نشان دهنده میزان صداقت در مخالفت با مبالغه و تمجید و شخصیت پرستی و فردمحوری است.

پرده اول
حدود یک ماه قبل آیت الله خامنه ای برای شرکت در یک برنامه نظامی، در دانشگاه نیروی دریایی نوشهر حضور یافت. سایت دفتر رهبری گزارش داد که اشعار حاوی عباراتی همچون “ناخدای کشتی ولایت”، “ماه آسمان عشق” و “نوح ما” باعث انتقاد ایشان شده و وی گفته است: “من به شما عرض میکنم، به همه هم این را میگویم و گفته‌ام و تکرار میکنم؛ مبادا آن صفاتی، خصالی، مناقبی که متناسب با وجود ولی‌عصر (ارواحنا فداه) هست، اینها را تنزل بدهیم در سطح انسانهای کوچک و ناقصی مثل این حقیر و امثال این حقیر. اینی که گفته می شود کسانی که در این سفینه سوارند، غم طوفان ندارند: چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان / چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان. این نوح امام زمان است.”

پرده دوم
تصاویر و گزارش هایی که از سوی رسانه های حکومتی منتشر شده، نشان می دهد که تدارکات گسترده ای برای پرشور کردن سفر استانی رهبری به خراسان شمالی دیده شده است. از بنرها و پلاکاردها و بیل بوردهایی که هر چند متر یکی در خیابان های بجنورد و شهرهای دیگر استان نصب شده اند، تا ایستگاه های صلواتی و محل های اسکان و اتوبوس هایی که برای انتقال مردم شهرهای اطراف به بجنورد در روز اول سفر رهبری تدارک دیده شده اند و جشن های پرخرجی که به این بهانه انجام شده و … و بدتر از همه اینکه همه این ولخرجی ها هم به اسم کار “خودجوش” صورت می گیرد.

سایت رسمی دفتر رهبری در اولین خبر خود از سفر رهبری به بجنورد نوشت: “روز پرشکوه و فراموش نشدنی دیار اترک. امروز بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی قلب تپنده ایران اسلامی بود. امروز سرانجام انتظار چند هفته ای مردم خراسان شمالی به پایان رسید و رهبر انقلاب اسلامی سفر خود به این استان را آغاز کردند. حضرت آیت الله خامنه ای ساعت ۹ و سی دقیقه صبح امروز وارد فرودگاه بجنورد مرکز استان خراسان شمالی شدند . انبوه مردم که از ساعت ها منتظر ورود رهبر انقلاب بودند با خروج خودروی حامل حضرت آیت الله خامنه ای از فرودگاه بجنورد، دیگر سر از پا نشناختند و یکپارچه غرق در شور شعف و شادی شدند و از همان ابتدا خودروی حامل ایشان در میان انبوه جمعیت قرار گرفت.”

حجت الاسلام ادیب یزدی استقبال از سفر رهبری را “یادآور تشریف‌ فرمایی پیامبر اکرم(ص) به مدینه” دانست، سردار مهدی مهدوی‌نژاد٬ فرمانده سپاه علی‌بن‌ابیطالب قم استقبال صورت گرفته از رهبری در بجنورد را “معجزه‌ای الهی” توصیف کرد و معاون کمیته امداد خراسان شمالی نیز از اجرای طرح قربانی برای سلامتی رهبری خبر داد. آیت الله علوی گرگانی هم در دیدار با طلاب آران و بیدگل گفت: “قبولی اعمال در گرو اطاعت از رهبری است.”

پرده سوم
سایت دفتر رهبری روز پنجشنبه ۲۰ مهر گزارش داد که رهبری در دیدار با معلمان و استادان دانشگاههای خراسان شمالی بار دیگر “با گلایه از برخی مطالب و یا اشعار و سرودهایی که در برخی دیدارها قرائت می شوند تأکید کردند: اظهار محبت از جانب مردم به خدمتگزاران خود، مطلوب و مورد تأیید اسلام است اما این اظهار محبت نباید موجب بیان سخنان، تعابیر، و اوصاف مبالغه آمیز شود. باید جلوی گسترش فرهنگ تمجید و مبالغه گویی اغراق آمیز گرفته شود.”

اما در گزارش هایی که در مطبوعات و صدا و سیما منتشر می شود، آشکارا این سخنان رهبری زیر پا گذاشته می شود. در تصاویر صدا و سیما و خبرهای خبرگزاری های رسمی، چهره ای معصوم گونه از رهبری به نمایش گذاشته می شود و تمجید و تکریم و اغراق و مبالغه به حد اعلای خود می رسد. گویی رهبری در دنیای دیگری سخن می گوید و این دستگاه های وابسته به ایشان در فضایی دیگر عمل می کنند.

نماهنگ هایی که همزمان با سفر رهبری در شبکه های مختلف صدا و سیما پخش می شود، اوج تقدیس ها را به نمایش می گذارد و در اشعار آنها از الفاظ و تعابیری استفاده می شود که تنها در اشعار مذهبی برای پیامبر و ائمه مورد استفاده قرار می گیرد. انگار نه انگار که رهبری خود به ظاهر منتقد اینگونه مبالغات و زیاده گویی هاست.

پرده چهارم
رهبری در جمع مردم شیروان به سخنرانی پرداخته و در بخشی از این سخنرانی، از استقبال مردم از خود ابراز خرسندی کرده است. آیت الله خامنه ای این استقبال را حماسه می نامد و می گوید: “سردمداران آمریکا و غیر آمریکا مدام از مخالفت مردم ایران با نظام و اسلام دم می‌زنند، آنها ظاهرا ملت ایران را جزو مردم ایران نمی دانند و یک موجود موهوم را، مردم ایران تصور می‌کنند ، اما مردم، همین هایی هستند که در چند روز اخیر، حماسه آفریدند و نشان دادند دشمن دروغ می‌گوید و مغرضانه قضاوت می‌کند.”

سفر رهبری که به پایان می رسد، دفتر رهبری اطلاعیه ای برای تشکر صادر می کند که باز پر از اغراق است: دیار اترک”، “سرزمین گنجینه معرفت‌ها” و خطه شهید پرور مرزبانان غیور، یکپارچه بپا خاست و باب الرضا(ع) در استقبال از رهبر فرزانه انقلاب اسلامی آغوش گشود… در این سفر پربرکت… بیانات حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی در دیدارهای مختلف این سفر سر فصل‌های مهمی برای اندیشه ورزی و عمل مسئولان، نخبگان، روشنفکران و آحاد مردم در حرکت به سمت قله‌های پیشرفت کشور و همچنین حل مشکلات استان خراسان شمالی مشخص کرد…

خبرگزاری وابسته سپاه هم گزارش می دهد که همزمان با این سفر در یکی از امامزاده های بجنورد، ۱۰۰ رأس گوسفند و ۲ نفر شتر برای ذبح به عنوان نذر و قربانی برای سلامتی رهبری تهیه شده است.

پرده پنجم

هم این سخنان و هم مجموعه تصاویری که از سفر اخیر رهبری به استان خراسان شمالی منتشر شده، معنا و مفهوم “عدم مبالغه” و استقبال “خودجوش” و “کم هزینه” را به خوبی به نمایش می گذارد:


 


معصومه ابتکار به تشریح مصوبه ای از سوی شورای شهر در خصوص ساماندهی دکل‌ها و آنتن‌های مخابراتی پرداخته که می‌خواهد رویه واحدی در مورد تمامی دکل‌ها و آنتن‌های مخابراتی از هر نوعی از سوی هر نهادی، رعایت شود. حال می‌خواهد این آنتن‌های موبایل باشد یا آنتن‌های مقابله با امواج ماهواره‌ای.

به گزارش کلمه، موضوع پارازیت ها و امواج ها هم چنان خبرساز است و در آخرین اقدام با وجود تکذیب های صورت گرفته از مسوولان و ادعای وزیر بهداشت که هیچ خطری از لحاظ پارازیت شهروندان را تهدید نمی کند، هم بعد از مدت ها انکار، تصمیم به بررسی پیامدهای سوء ارسال پارازیت بر روی امواج ماهواره ای، بر روی جسم و ذهن شهروندان گرفته است. اما نهادهای خاص نظامی و امنیتی که گفته می شود متولیان اصلی این کار هستند، هنوز مشخص نیست .

به گفته ابتکار این مصوبه پس از اینکه توقفی را داشت و برای مدتی ابلاغ نشد، حدود ۴ یا ۵ ماه است که عملیاتی شده و شرکت ارتباطات شهر از طرف شهردار تهران مسئولیت اجرایی این مصوبه را بر عهده گرفته است.

معصومه ابتکار رییس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران پیش از این نیز از نصب دکل های غیر مجاز در تهران برای ارسال پارازیت سخن گفته و نسبت به تاثیرات نامطلوب ناشی از پارازیت‌ها و امواج‌ ماهواره‌ای بر سلامت انسان هشدار داده است موضوعی که پس از آن برخی از مسوولان و نهادها هم از نصب برخی دکل های غیرمجاز در شهر تهران خبر دادند.

کمیته محیط زیست شورای شهر تاکنون نزدیک به پنج جلسه به بررسی این مصوبه اختصاص یافته است و در آخرین جلسه پیگیر مراحل اجرایی این مصوبه بوده‌ است.

ابتکار به ایلنا گفته است: مساله ساماندهی و ضوابطمند شدن آنتن‌ها و دکل‌های مخابراتی به لحاظ مسائل زیست محیطی، منظر شهری و سلامت بسیار حائز اهمیت است و از همین رو شورای شهر پیگیری اجرای صحیح این ضابطه‌مندی است.

وی بیان داشت: گزارشات ما نشان می‌دهد که خوشبختانه همکاری خوبی از سوی نهادهای دولتی برای اجرای این مصوبه صورت گرفته است و شرکت‌های سرویس دهنده خدمات مخابراتی همچون آنتن‌های تلفن همراه، (BTS) همکاری نسبتا خوبی داشته‌اند.

به گفته ابتکار روح مصوبه ساماندهی دکل‌ها و آنتن‌های مخابراتی این است که شهرداری تهران باید با تاسیسات مخابراتی از جمله دکل و آنتن‌ها به عنوان سازه برخورد کندو سازه باید از سوی شهرداری تهران پروانه فعالیت دریافت کند.

وی با اشاره به اینکه مصوبه به تازگی رنگ اجرایی به خود گرفته است، گفت: طبیعی است که به علت نوبودن آن هنوز آنگونه که باید و شاید این مسائل رعایت نمی‌شود و اطلاع رسانی کامل در مورد مصوبه شورا انجام نشده است.

این عضو شورای شهر از موانع و دستگاه‌هایی گفته که با اجرای این مصوبه مخالفت داشته ‌اند و خبر داده فکر کنم بزودی شاهد همکاری تمامی نهادهای متولی در اجرای این مصوبه خواهیم بود.

به گفته وی این مصوبه می‌خواهد رویه واحدی در مورد تمامی دکل‌ها و آنتن‌های مخابراتی از هر نوعی از سوی هر نهادی، رعایت شود. حال می‌خواهد این آنتن‌های موبایل باشد یا آنتن‌های مقابله با امواج ماهواره‌ای.

پیش از این هم مشاور معاون مالی اداری شهردار تهران از شناسایی حدود هشت هزار دکل در پایتخت خبر داده و گفته بود : "تاکنون نزدیک به ۱۷ دکل مخابراتی غیر مجاز جمع آوری شده است." علیرضا سید اردوبادی مدیرعامل شرکت ارتباطات مشترک شهر با اشاره به تشکیل کمیته تخصصی بررسی نصب آنتن ها و دکل های مخابراتی گفت: "برای جلوگیری از تبدیل تهران به جنگلی از دکل های فلزی سازمان های متفاوتی در این کمیته جانمایی و اجازه نصب دکل ها را بررسی می کنند. ساماندهی دکل ها سه ماه است به صورت اجرایی دنبال می شود زیرا پیش از این مصوبه قانونی در این زمینه وجود نداشت." مشاور معاون مالی اداری شهردار تهران گفته است: "تعداد قابل توجهی از دکل ها را به دلیل مدت کوتاه ابلاغ قانون جمع آوری نکرده ایم شاید در حدود ۱۵ تا ۱۷ دکل اپراتوری جمع آوری شده اند.با دکل های غیرمجاز همانند ساخت وسازهای غیر مجاز برخورد می شود و در کمیسیون ماده ۱۰۰ جریمه و جمع آوری آن بررسی می شود."

ابتکار هم با بیان اینکه این‌ها مقرراتی شهری است و فرقی میان نوع موج و تشعشع نمی‌کند، اظهار داشت: در این مصوبه برای هیچ نوع موجی استثنا قائل نشده است. ضابطه‌مند شدن استقرار آنتن‌ها و دکل‌های مخابراتی از هر نوعی که باشد از این روست که نگرانی‌هایی در مورد اثرات این گونه امواج وجود دارد و تمام این اقدامات در جهت رفع این نگرانی است.

او خواستار آن شده است تا در بررسی مسائلی این چنین که با سلامت مردم مرتبط بوده و جنبه‌های ناشناخته بسیار دارد افرادی صاحب نظر و با سابقه علمی صحبت کنند. همانطور که می‌خواهند رفع نگرانی کنند بگویند که اگر مساله خارج از استاندارد باشد نه فقط امواج بلکه کلیه آلودگی‌های زیست محیطی خطرناک و مضر خواهد بود.

ابتکار تصریح کرده که مطالعات بسیاری از سوی نهادهای مختلف صورت گرفته برای نمونه مرکز پژوهش‌های مجلس مطالعاتی را در این مورد امواج در زمان مجلس قبلی انجام داد که در آن گزارش نگرانی‌هایی بابت انتشار امواج مطرح شده بود اما چون این اسناد نیز طبقه بندی شده است اختیار انتشار این اخبار را ندارم و اگر مسئولان صلاح بدانند آن را خود منتشر می‌کنند.

هیچ خطری مردم را از لحاظ پارازیت ها تهدید نمی کند!

در همین حال وزیر بهداشت ادعا کرده است که بنابر تحقیقات ۲ سال گذشته هیچ خطری مردم را از لحاظ امواج پارازیت تهدید نمی کند.

وحید دستجردی، وزیر بهداشت در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفته است: آمار سقط جنین در کشور ما با آمار جهان تفاوت چندانی ندارد و در منطقه هیچ کشوری آمار دقیق سقط جنین را ندارد و تنها چند کشور اروپایی به طور دقیق آمار سقط جنین را دارند.

وی گفت: در اداره سلامت و محیط کار وزارت بهداشت تحقیقاتی مبنی بر تأثیر امواج پارازیت سلامت انسان ها و سقط جنین در حال انجام است. طبق مطالعاتی که در ظرف ۲ سال گذشته صورت گرفته هیچ خطری مردم را از لحاظ پارازیت ها تهدید نمی کند و مردم نباید نگران این موضوع باشند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته