-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

Latest News from Norooz for 10/16/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

ملاقات شیرین است حتی اگر با کلی معطلی باشد، تنهایی باشد، با گوشی خِرخِری باشد، شیشه ها کثیف و کدر باشد، دیر باشد، زود باشد، زیاد باشد، کم باشد. دیدارِ یار است که شیرین است در هر حال!

با یک روز تأخیر به ملاقات رفتن هم شیرینی خودش را دارد با همه توفیق های اجباری اش. دیدن خانواده های نازنین زندانیان سیاسی و عزیزانی که با ولع تمام خانواده هایشان را تماشا می کنند و سعی می کنند همه خطوط چهره آنان را یادشان کنند و وقت کم می آورند برای انتقال همه چیزهایی که در طول هفته حفظ کرده اند که به دلبندشان، به مادرشان، پدرشان، خواهرشان و یا فرزندشان بگویند.

چهره های آشنا و مهربان از بدو ورود به میهمانی نگاهم می آیند: مامان مریمِ مهسا و پدر او. نازنین یارِوفادار بهاره، مادرو پدر شیوا، ترانه خواهر ژیلا، برادر محبوبه کرمی، تازه واردها به این مجموعه آقا خشایار دیهمی و همسرش، خانواده نسیم سلطان بیگی و خانواده هاشمی. مونا جلو می آید خودش را معرفی می کند. حسّ مادری غلبه می کند. در آغوشش می گیرم و می بوسمش. دلتنگی هایش از چشمان نافذش سخت هویداست. بی تاب دیدار مادر است دخترک!

می روم بالا، مثل همیشه، سرجای همیشگی، راهروی آخر. قدم میزنم طول راهرو را رفت، برگشت، برگشت، رفت. ناگهان همسرجان را از فاصله پرده های افتاده کابین های آخر می بینم که با مأمور همراهش آمده و منتظر است. من هم منتظر می مانم. پرده بالا می رود سلام می کنیم و من بی صبرانه از احوالش می پرسم از وضعیت چشم چپش که تنها 24 ساعت از آخرین تزریق در آن می گذرد. می گوید: دارم قطره می ریزم خوب می شود. دکتر گفته تا چند روز جلوی چشمت حشرات رژه می روند. همسرجان گفته بود: دکترجان حشرات که در زندان دائم جلوی چشممان رژه می روند، نمی شود  حالا گل و بلبل رژه برود؟!

هنوز ملاقات شروع نشده می گویند باید برویم. کجا؟؟؟ هراسان می پرسم کجا؟ همسرجان می گوید باید برویم ردیف اول! من بارها گفته ام ردیف اول نمی نشینم جایی که برای زندانیان سیاسی باید ممنوع باشد با آن میله های نزدیک به هم پشت شیشه های آن سو حسّ بدی می دهد و قابل تحمل نیست. می گویند همین یک بار فقط. در عوض وقت ملاقات بیشتر می شود! مونا می دود به سمت کابین ما گوشی را می گیرد و به همسرجان سلام می گوید بعد همسر آقا مهدی و دیگر اعضای خانواده فائزه خانوم. مسئول سالن ملاقات اخطار می دهد: ممنوع است! می گویم: همسرجان من اجازه ملاقات و گفتگو با خانواده اش را ندارد چه رسد به دوستان و آشنایان مهربان! خانواده هاشمی با تعجب مرا نگاه می کنند و نمی توانند باور کنند من تنها ملاقات کننده همسرجان هستم در شرایط قرنطینه و انفرادی اش

می رویم به راهروی اول پرده بالا می رود مصطفی از من خواسته حالا که کتاب دومی که دست گرفته بود هم ترجمه اش تمام شده از آقای دیهیمی کتابی را برای ترجمه بگیرم من از فرصت استفاده می کنم و دوست نازنین و دانشمندمان را می کشانم به سمت کابین ماقبل آخر تا هوای تازه بپیچد در فضای ملاقات همسرجان. ممانعت می کنند. اخطار می دهند: ممنوع است. از نظر من ممنوع این همه فشار و اذیت و آزاری است که به همسرجان و به ما روا می دارند! محسن آقای هاشمی و کمی دورتر فائزه خانم هم برای همسرجان دستی تکان می دهند و او می رود می رود ...

روز خوبی است. از حال همسرجان با خبر می شوم. همسرجان چشمش به جمال دوستان قدیم روشن می شود. ما چشممان به جمال خانواده های دختران نازنین دربندمان و خود این عزیزان روشن می شود. روز روشنی است. ژیلا می گوید: دارم عربی می خوانم. می گوید: نازنین دیهیمی دختر باسواد و خوش فکری است این جا کلاس آلمانی گذاشته برایمان. می گوید: من نیستم کسی حواسش به بهمن هست؟ می گوید: هوای مادرم را دارید؟ می گوید... من به او برای اجابت همه خواسته هایش اطمینان می دهم. مهسا ملاقات حضوری دارد جایش خالی است. دلتنگش هستم زیاد ولی امروز که ملاقاتش حضوری است، برای خودش و مادر و پدرش خوشحالم و برای مسعود که نمی دانم خبر یارِوفادارش را چگونه خواهد داشت.

نمی دانم خوشحال باشم یا ناراحت؟! شیوا می گوید: حالمان خوب است می گویم: ورزش یادتان نرود می گویم : از وقتتان خیلی استفاده کنید خیلی زیاد. محبوبه هم حالش خوب است می گوید: سرمان به میهمانان جدید گرم است. و بهاره... دخترک با دلبندش دل داده وقلوه گرفته از پشت شیشه ها. می پرم گوشی را از امین می گیرم و می گویم بد نگذرد به شماها این گوشۀ دنج؟! امین می گوید شما که بیشتر بهتان خوش می گذرد ملاقات های همیشه دونفره! به بهاره می گویم آلمانی یاد گرفته ای؟ به واژگانی که من سر هم می کنم می خندد و خودش هم واژه بافی های بی معنا می کند و هر سه می خندیم. بچه ها را به هم و همه را به خدا می سپارم.

حالا نوبت فائزه خانم است که خانواده اش نوبت گرفته اند برای صحبت با او که مثل همیشه خیلی سرحال و ورزشکارانه آنور ایستاده. دلم می سوزد برای همسرش که درکنار این همه آدم نمی تواند جمله «دوستت دارم» را ادا کند یا شاید هم می تواند و من نشینده ام و برای بچه ها، مونا و برادرش که باید وقت کوتاه ملاقاتشان را با همه خانواده تقسیم کنند و برای همسرجان،زندانی خاصِّ جمهوری اسلامی که در میان همهمه ملاقاتی ها، به فرموده آمرین، فقط صدای مرا می شنود و در حسرت شنیدن صدای گرم مادر و پدر و خواهرها و برادر و فرزندانش می ماند.

دلم می سوزد به طفلکی هایی که هراس از زندانیان سیاسی و خانواده هایشان مثل خوره به جانشان افتاده است.

عجب حکایتی است حکایت این روزهای ما!!!


 


آیت الله موسوی خوئینی‌ها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه “اگر انتخابات آزاد در کار باشد می توان به آن فکر کرد”، گفت: باید شخصیت هایی مثل آقای مهندس موسوی و جناب آقای کروبی بتوانند در صحنه انتخابات حاضر شوند. اما اگر قرار باشد از میان نامزدهای انتخابات و حامیانشان یکی به کرسی ریاست جمهوری برسد و دیگران یا در حبس باشند یا در حصر، این معنای انتخابات آزاد نیست و قابل قبول نیست.

به گزارش باران، آیت الله موسوی خوئینی‌ها در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با ابراز نگرانی از وضعیت موجود جامعه اظهار داشت: فضای یاس و ناامیدی حاکم بر جامعه به هیچ وجه مطلوب نیست. متاسفانه برخوردهای تند حاکمیت، بعد از انتخابات ۸۸ و تداوم فضای امنیتی و رعب آور، امیدها را به یاس تبدیل کرده است و به اعتقاد من با روند موجود، انتظار بهبود شرایط را نمی توان داشت. من فکر میکنم که بسیاری از شخصیت ها و مسئولان کشور راضی به این شرایط نیستند، اما کار دیگری هم نمیتوانند بکنند. این فضایی است که آنها خودشان بوجود آورده اند.

مدیرمسوول روزنامه توقیف شده سلام همچنین طرح نام برخی کاندیداها به عنوان گزینه های اصلاح طلبان را بازی جناح مقابل خواند و تاکید کرد که شرایط برای حضور در انتخابات فراهم نیست.

موسوی خوئینی افزود: تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی برگزاری یک انتخابات آزاد و شفاف است، به گونه ای که همه شرکت کنندگان در انتخابات، نتایج آنرا قبول کنند. یعنی نظارت کافی بر آن وجود داشته و شفاف و قانونی و به دور از تخلف و دخالت نهادهای غیر مرتبط باشد. به این ترتیب است که مخاطرات بین المللی نیز رفع خواهد شد و غربی ها متوجه خواهند بود که با یک ملت متحد و همبسته روبرو هستند. هنگامیکه ملت بطور واقعی با حکومت همراه شود، دشمنان نمیتوانند به کشور فشار وارد کنند.

وی درباره انتخابات آینده اظهار داشت: اگر انتخابات آزاد در کار باشد میتوان به آن فکر کرد و همه اقشار و گرایشات میتوانند مشارکت کنند و باید شخصیت هایی مثل آقای مهندس موسوی و جناب آقای کروبی بتوانند در صحنه انتخابات حاضر شوند. اما اگر قرار باشد از میان نامزدهای انتخابات و حامیانشان یکی به کرسی ریاست جمهوری برسد و دیگران یا در حبس باشند یا در حصر، این معنای انتخابات آزاد نیست و قابل قبول نیست. به نظر میرسد در شرایط کنونی امکان مشارکت در انتخابات برای اصلاح طلبان و منتقدان فراهم نیست و موانع جدی در این مسیر وجود دارد و نشانه ای هم برای برون رفت از این وضعیت دیده نمیشود. گزینه هایی هم که مطرح میشود بیشتر بازی طرف مقابل است و اساس و پایه ای ندارد.

آیت الله موسوی خوئینی در پایان خطاب به اعضای انجمن اسلامی دانشجویان گفت: ما داعیه اصلاحات داریم و انتخابات مساله اول ما نیست. مسئولیت ما بالاتر از مساله ریاست جمهوری است و اصلاح طلبی را یک رفتار دینی میدانیم. از این رو به عنوان یک مسلمان، خود را فراتر از این میدانیم که عده ای بخواهند هویت ما را با حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری یا عدم حضور در آن تعریف کنند. ما به دنبال اسلام هستیم، ما به دنبال حاکمیت دین خدا هستیم، ما دنبال اصلاح انحرافات و کجروی از نظام جمهوری اسلامی هستیم. شما هم در انجمن اسلامی هویت دینی و تاریخی خود را حفظ کنید و رسالت کسانی را که انجمنهای اسلامی را بنا گذاشتند فراموش نکنید. امیدوارم همگی موفق باشید و عواقب امور ختم به خیر شود.


 


محمدامین هادوی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین با اشاره به نوسانات بازار ارز و طلا و بی تدبیری مسوولین در این خصوص نوشت: “واقعیت این است که در هر کشور توسعه یافته یا در حال توسعه این اتفاق رخ داده بود تاکنون یا دولت سقوط کرده بود و یا حداقل برخی از وزرا یا رییس بانک مرکزی آن کشور، بطور داوطلبانه از کار کناره گیری می‌کردند.”

به گزارش کلمه، هادوی در بخشی از نامه خود با بیان اینکه در سال های اولیه ریاست جمهوری سید محمدخاتمی، تک نرخی شدن ارز در کشور و پایان دلارهای رانتی ۷-۶۰-۷۵-۳۰۰ تومانی نوید شروع وضعیت مطلوبی برای اقتصاد کشور را می‌داد نوشته است: “مخالفت های دیگر مقام‌های نظام با این اصلاحات و بویژه مخالفت با افزایش نرخ ارز بر اساس ما به تفاوت تورم داخلی و خارجی از همان زمان، دولت اصلاحات را با چالشی جدی روبرو کرد.”

محمدامین هادوی در مهرماه ٨٩ به اتهام فعالیت هایی از جمله مراجعه به منزل شهدای جنبش سبز و ارتباط و ملاقات با فعالان و رهبران جنبش سبز بازداشت و از سوی قاضی پیرعباسی به تحمل ۶سال حبس محکوم شد.

این زندانی سیاسی فرزند هادوی اولین دادستان کل انقلاب پس از پیروزی انقلاب در دوران بازداشت به مدت ۶٠ روز دست به اعتصاب غذای تر زد زیرا ماموران امنیتی جهت تحت فشار قرار نهادن وی فرزندش را نیز بازداشت کرده بودند.

متن کامل نامه این زندانی سیاسی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

طی چند هفته گذشته، بازار ارز و طلا در کشور چنان متلاطم شده که ظاهرا هیچکس قادر به انجام اقدامی موثر برای بازگشت ثبات و آرامش قطعی به این بازار و در نتیجه طبیعی شدن وضعیت تولید و تجارت نیست. درحالی نرخ دلار از ۱۲۰۰ تومان در سال گذشته به حدود ۴۰۰۰ تومان پس از یکسال رسیده که هیچ مقامی در قبال این افزایش پاسخگو نبوده و نیست.

با وجود شدت بحران مسوولان ایرانی مایلند همه چیز را طبیعی جلوه دهند و بحران کنونی را حداکثر، نارسایی حاصل از اخلال برخی دلالان عنوان کنند. واقعیت این است که در هر کشور توسعه یافته یا در حال توسعه این اتفاق رخ داده بود تاکنون یا دولت سقوط کرده بود و یا حداقل برخی از وزرا یا رییس بانک مرکزی آن کشور، بطور داوطلبانه از کار کناره گیری می‌کردند. و چه بسا که برخی مقام‌ها به جهت سو تدبیر یا بدبینانه‌تر بگوییم به خاطر سونظر به محاکمه کشیده می‌شدند.

اگر فراموش نکرده باشیم در سال های اولیه ریاست جمهوری سید محمدخاتمی، تک نرخی شدن ارز در کشور و پایان دلارهای رانتی ۷-۶۰-۷۵-۳۰۰ تومانی نوید شروع وضعیت مطلوبی برای اقتصاد کشور را می‌داد و در کنار آن اصلاح قانون مالیات‌ها، کاهش تعرفه‌های گمرکی، شروع مذاکرات برای عضویت ایران در سازمان جهانی (WTO) و بسیاری اصلاحات دیگر در این زمینه، آگاهان و فعالان اقتصادی را نسبت به آینده امیدوار کرده بود اما مخالفت های دیگر مقام‌های نظام با این اصلاحات و بویژه مخالفت با افزایش نرخ ارز بر اساس ما به تفاوت تورم داخلی و خارجی از همان زمان، دولت اصلاحات را با چالشی جدی روبرو کرد تا جایی که آقای خاتمی در آخرین ماه های مسوولیتش از اینکه نتوانسته بود نرخ ارز را بر اساس قانون بصورت پلکانی افزایش دهد اظهار تاسف کرد چرا که مگر می‌شود تورم، سالیانه بهای تمامی کالاها و خدمات را افزایش بدهد ولی نرخ ارز همچنان ثابت بماند؟ اما براستی ثبات نرخ ارز در حدود ۱۰۰۰ تومان در این سال‌ها به نفع چه کسانی بود؟ طبیعتا به نفع کسانی که بتوانند با این نرخ ارزان، واردات را هر ساله افزایش دهند به نحوی که واردات قانونی را به حدود ۸۶ میلیارد دلار درسال ۹۰ (که حدود ۸۰ درصد آن کالاهای واسطه‌ای و مصرفی است) و واردات غیر قانونی قاچاقی را تا حدود ۲۰ میلیارد دلار (که تماما کالاهای مصرفی است) برسانند. و دوباره سیستم منسوخ شده و رانتی چند نرخی ارز را احیا نمایند.

بدین ترتیب در حالی که قیمت تمام شده تولیدات داخلی کشور هرساله ۲۰ الی ۳۰ درصد افزایش می‌یافت نرخ دلار فقط ۳-۴ درصد بالا می‌رفت و این به معنای دادن سوبسید به تولیدات بنجل برخی کشور‌ها خصوصا چین و فروش هرچه بیشتر کالاهای کم کیفیت به ما از یک سو و فشار به تولیدکنندگان داخلی برای رقابت با کالاهای ارزان قیمت وارداتی با دلارهای سوبسیدی ارزان، از سوی دیگر بود.

فهم این معادله، بسیارآسان و در عین حال بسیار دردناک است؛ کالایی که قیمت جهانی آن در سال ۸۰ حدود ۱۰۰ دلار بود، در سال ۹۰حداکثر به ۱۵۰دلار رسیده بود، در حالی که قیمت تمام شده داخلی اگر در سال ۸۰معادل دلار (یعنی ۹۰۰۰۰تومان) بوده، پس از ده سال در سال۹۰به حدود ۳۰۰۰۰۰تومان رسید، که بر اساس دلار ۱۲۰۰ تومان معادل ۲۵۰دلار رسید که این یعنی تولید داخلی حداقل ۱۰۰دلار گران‌تر از قیمت معادل خارجی‌اش برای برای تولید کننده ایرانی تمام شد. بنابراین چگونه این تولیدکننده می‌توانست یا اکنون می‌تواند با کالای خارجی وارداتی رقابت کند؟ به همین جهت است که بر اساس گزارش‌های رسمی و غیر رسمی، بسیاری از واحدهای تولیدی یا تعطیل شده‌اند یا با ظرفیتی کمتر از ظرفیت واقعی خود تولید می‌کنند اما غریب آنکه هیچ یک از اجزا حکومت، مسئولیت سقوط در تولید را نمی‌پذیرند. برای نمونه در مصاحبه اخیر رییس مجلس، ایشان چنان به دولت حمله کرده و صرفا دولت را مسوول مشکلات فعلی کشور و اعلام آمارهای خلاف دانسته که گویا ایشان و نمایندگان مجلس هیچگونه مسوولیتی بر تصویب قوانین و نظارت بر اجرای آن و مسوولان نداشته و ظاهرا فراموش کرده‌اند مجلس طی ۷سال گذشته چنان مجذوب و مسحور دولت بود که به فریادهای دلسوزان و منتقدان هیچ توجهی نداشت و همراه با دیگر مقام‌های حکومتی پیوسته از این دولت تعریف و تمجید کرده و آن را در راستای دولت امام معصوم (ع) می‌دانسته است. اکنون نیز که وضع ارزی کشور به مراحل بحرانی رسیده است به جای برخورد با افراد مسوول، معرفی آن‌ها به مردم و محاکمه ایشان، صرفا با چند دلال یا واسطه ارزی برخورد شده، سعی در کتمان مشکلات و واقعیت‌های موجود می‌شود. دستگاه های عاجز از حل مشکلات نیز پاسخ تجمعات، اعتراضات و انتقادات بازاریان و مردم در روز چهارشنبه هفته گذشته را با برخورد نظامی و انتظامی می‌دهند در حالی که حکومتی که در طرف مردم باشد، از این انتقادات و تظاهرات بهره برده، سعی در حل معضلات ایجاد شده و پاسخگو کردن مسوولان کشور خواهد داشت اما آیا اگر تظاهرات و انتقادات و هر گونه تجمع را ممنوع کنیم با پاک کردن صورت مسئله، مشکلات اقتصادی و واقعی را حل خواهیم کرد؟ یا صرفا لحظات بروز بحران های بزرگ‌تر را به تعویق می‌اندازیم؟

درحال حاضر، برخورد با اعتراضات مردم، دستگیری چند دلال خرده پا، ایجاد مرکز مبادلات ارزی و… داروهایی موقت برای این بیماری اقتصادی کشور است و به نظر می‌رسد بیان صادقانه واقعیت‌ها به مردم، برکناری و محاکمه مسوولان اقتصادی و ارزی و کمک گرفتن از متخصصان دلسوز کشور راه برون رفت از وضعیت فعلی اقتصادی بحرانی کشور باشد وگرنه به گونه‌ای اجتناب ناپذیر روزهای سخت تری در پیش خواهد بود.

محمد امین هادوی – ۹۱/۷/۱۵ زندان اوین 


 


سیدمحمود علیزاده طباطبایی درباره آخرین وضعیت مهدی هاشمی گفت: مهدی همچنان در انفرادی به سر می‌برد و ممنوع‌الملاقات است.

وی در گفت‌وگو با فارس افزود: مهدی تاکنون سه بار از بازداشتگاه با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تماس داشته و وضعیت خود را در زندان در حدی که مجاز بوده، گزارش داده و تقاضا کرده است برای وی کتاب ببریم.

علیزاده طباطبایی ادامه داد: مهدی هاشمی در سلول ۳.۵ متر در ۳.۵ متر در اوین نگه‌داری می‌شود و اتاق او سرویس بهداشتی و یک دست رختخواب ساده دارد و از نوع برخورد دو بازجویش هم ابراز رضایت کرده است.

«مهدی به مزاح به پدرش گفت که من در انگلیس هم در انفرادی بودم و اینجا هم در انفرادی و تنها هستم اما تفاوت این است که آنجا مجبور بودم خودم غذا درست کنم ولی اینجا به من غذا می‌دهند.» وکیل مهدی هاشمی گفت که آخرین تماس موکلش با هاشمی رفسنجانی مربوط به اواخر هفته گذشته است که گفته بود هنوز کتاب‌های تاریخی که برای وی فرستاده‌ایم، به دستش نرسیده است.

علیزاده طباطبایی در پایان تصریح کرد: تحقیقات از مهدی هنوز تمام نشده اما با توجه به اینکه معمولا مدت بازداشت موقت یک‌ماهه است، احتمال می‌دهیم تحقیقات از وی به زودی تمام شود. وی در عین حال گفت که چنانچه بازداشت موقت وی بیش از یک ماه طول کشیده و تمدید شود، رسماً به این موضوع اعتراض خواهد کرد.


 



حسین ابراهیمی، از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران، اذعان کرد که میرحسین موسوی پس از ۶۰۰ روز حصر خانگی، همچنان بر مواضعش استوار مانده است.

به گزارش کلمه، این عضو جامعه روحانیت و نماینده سابق مجلس که روز گذشته با عصر ایران گفت و گو کرده، با اعتراف به این که «آقای موسوی از مواضع خود بازنگشته است»، در موضعی تکراری و نخ نما، نخست وزیر دوران دفاع مقدس را به براندازی متهم کرد.

وی همچون دیگر اقتدارگرایان حاکم، بدون ارائه دلیل و مستندی برای این اتهام زنی خود نتیجه گرفت: «در کجای دنیا چنین افرادی را آزاد می‌گذارند؟ آیا کشورهایی چون آمریکا و انگلستان و فرانسه و همه کشورهایی که از آزادی می‌گویند، براندازان خود را به صحنه فعالیت راه می‌دهند. در کل دنیا چه شرقی و چه غربی برانداز را قبول نمی‌کنند.»

ابراهیمی که به خاطر نداشت موضع رسمی حاکمان، نفی حصر و ادعای حراست از موسوی و رهنورد و کروبی در مقابل خشم مردم است، درباره براندازی جمهوریت نظام، به دست گرفتن همه امور سیاسی و اقتصادی کشور توسط سپاه بر خلاف قانون اساسی و تاکید صریح امام، عدم اجرای حقوق مصرح ملت در قانون اساسی، تعطیل مطلق قانون اساسی و قوانین آیین دادرسی در رسیدگی به اتهامات سیاسی، تقلب در انتخابات، کشتار و ضرب و شتم مردم معترض مسالمت جو توسط جناح متبوعش هیچ توضیحی نداد که آیا این ها ساختارشکنی و براندازی است یا پایداری مردی که پس از ۶۰۰ روز حصر، همچنان اجرای قانون و استیفای حقوق ملت را طلب می کند و بیانیه شماره ۱۷ او به تنهایی پاسخی است به همه اتهامات کودتاگران درباره براندازی.

ابراهیمی در بخش دیگری از این مصاحبه، سید محمد خاتمی را هم بی نصیب نگذاشت و اتهام او را پیگیری آزادی زندانیان سیاسی عنوان کرد تا نتیجه بگیرد: «مشخص است که به براندازان گرایش دارد و طبیعی است که نظام نمی‌تواند به همچین فردی اعتماد کند.»

این عضو تشکل فاقد پروانه و مجوز جامعه روحانیت مبارز درباره انتخابات ریاست جمهوری سال آتی هم گفت: «آنهایی که همچنان با سبز‌ها هستند و از آن‌ها دفاع می‌کنند، طبیعی است که نباید بتوانند خود را در معرض انتخاب قرار بدهند. از آنجایی که معلوم شد سبز‌ها از اعتراض به نتیجه انتخابات به براندازی نظام رسیدند، باید حامیانشان را برانداز بدانیم و این طبیعی است که یک برانداز را نباید اجازه داد که برای ورود به دولت حتی کمترین شانسی داشته باشد.»

این در حالی است که چهره های شاخص جناح مدعی اصولگرایی بارها ادعا کرده بودند که جنبش سبز مرده است و وجود خارجی ندارد، اما به تعبیر شیخ مهدی کروبی از مرده هم می ترسند.

ابراهیمی در بخش دیگری از این مصاحبه، وی با رد وجود بحران اقتصادی در کشور، مدعی شد: خدا را شکر که ۱۶ نفر از اخلال گران اقتصادی دستگیر شده‌اند و با دستگیری بقیه کشور می‌تواند به آرامش لازم برسد!

ابراهیمی همچنین درباره اختلافات داخلی اقتدارگرایان، در ابتدا با متهم کردن احمدی نژاد به بی منطقی و بیان اینکه او بعد «از ۷ سال هنوز نمی‌داند که برای کشورداری باید اصول مهمی ار رعایت کند»، در پاسخ به پرسش خبرنگار مبنی بر تجربه ناموفق «اداره کشور توسط یک جریان»، با ادبیاتی مملو از اقتدارگرایی گفت: مشکل فعلی اشتباهی است که در نوع مدیریت جامعه وجود دارد و باید اصلاح شود. به همین دلیل به شما و هیچ کس دیگری اجازه نمی‌دهم که مشکلات موجود را نشانه‌ای از ناتوانی اصولگرایان تلقی کنید.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته