-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
بسیاری از ایرانی های ساکن اسرائیل آرزوی تغییر حکومتِ ایران را دارند، اما جنگ نمی خواهند. موضع آنها نقطه مقابلِ لفاظی جنگی بین ناتانیاهو و احمدی نژاد است.
یک ایرانی ساکن نتانیا، شهری ساحلی در اسرائیل، می گوید: «اگر ناتانیاهو و احمدی نژاد با هم مشکل دارند باید توی سرهم بزنند و ما را راحت بگذارند.» وی همین اکنون به رادیو فارسی زبان ران در تل آویو زنگ زده و نظرش را می گوید. ابراز امیدواری می کند به دنبال تهدید بین اسرائیل و ایران جنگی در نگیرد. بعد قطع می کند و مجری، رانی عمرانی، تلفن دیگری را جواب می دهد. خط های تلفن در استودیوی کوچک رادیویی پیوسته مشغولند. گمانه زنی ها دربارۀ حملۀ احتمالی اسرائیل از هفته ها پیش مردم را به هیجان آورده است.
شهروند درجۀ دو
استودیوی ضبط رادیو ران که اثباب و اساس کمی دارد در گوشه ای دورافتاده در شمال تل آویو است. روی دیوار پرچم اسرائیل آویزان است، در کنارش پرچم قدیمی ایران، آنگونه که قبل از جمهوری اسلامی بود. مجری رادیو عمرانی در سال ۱۹۹۱ که چهارده سال داشت مؤفق به فرار از ایران به اسرائیل شد. در اینجا به علت ریشه های یهودیش با آغوش بازپذیرفته شد و مورد حمایت مالی قرار گرفت. قبل از اینکه وارد کار رادیو شود در دانشگاه عبری در بیت المقدس دندان پزشکی خواند.
بعد از سقوط شاه در ایران، روحانیون که به قدرت رسیده بودند تهرانی را به دلیل موضع غرب گرایش به مرگ محکوم کردند. ابتدا به آمریکا گریخت و بعدها به اسرائیل که به عنوان یهودی خیلی سریع توانست پا بگیرد. تهرانی در حالیکه دامن کوتاه خود را درست می کند می گوید: «فقط پسرشاه می تواند ایران را دوباره آنی بکند که زمانی بود.» تهرانی از زمرۀ حامیان سلطنتی است که خیلی دلشان می خواهد عقربۀ زمان را به قبل از سال ۱۹۷۹ برگردانند، زمانی که ایران هنوز پادشاهی بود.
همانند بسیاری از یهودیان ایران، پدر و مادر عمرانی هم نمی خواستند روی فرزند خود اسم یهودی بگذارند، از ترس تبعیض. گرچه در ایران بیش از ۲۰ هزار یهودی زندگی می کنند و بدین ترتیب بزرگ ترین جامعۀ یهودی را در جهان اسلام بعد از اسرائیل تشکیل می دهند از بسیاری جهت ها محرومیت دارند. اینان شهروندان درجۀ دو هستند. برای مثال تقریباٌ بختی ندارند که به استخدام دولت در آیند، چه برسد به اینکه در دادگاه یا مدیریت مدرسه مشغول شوند. از این رو اغلب می کوشند ریشه های یهودی خود را پنهان دارند و نام کاملاٌ فارسی یا خارجی روی نوزادان خود بگذارند. اینگونه بود که پدر و مادر عمرانی نام او را رودنی گذاشتند – به تلفظ عبری رادنی، که در طول زمان تبدیل به رانی شد. وی که اکنون ۳۶ ساله است این مطلب را در راه بیت المقدس به تل آویو برای رفتن به استودیوی ضبط رادیو ران تعریف می کند. پشت فرمان صورتش را اصلاح می کند و قهوه می خورد و با مادرش تلفنی صحبت می کند.
پادشاهی در برابر یزدان سالاری
عمرانی هر جمعه یک برنامه اجرا می کند که در هفته چند بار در زمان های مختلف تکرار و از اینترنت هم پخش می شود. مخاطبان مهاجران ایرانی هستند که با ۶۰۰ هزار جمعیت در کالیفرنیا از همه جا بیشترند. اما شنوندگانی در ایران و سوئد و فرانسه و آلمان و به ویژه در اسرائیل رادیو ران را می شناسند و استقلال آن را ارج می گذارند. طبق یک سرشماری حدود ۵۰۰ هزار در هرماه شنوندۀ این برنامه هستند. مؤفقیتش به ویژه به هنرپیشۀ سابق شهناز تهرانی برمی گردد که به همراه عمرانی برنامۀ دو ساعته را می چرخاند. وی در دهۀ هفتاد یک ستارۀ سینمایی و تلویزیونیِ محبوب در ایران بود و در بیش از ۱۲۵ فیلم نقش اصلی را بازی کرد. امروز هم جوانان دین جدا خواه در ایران فیلم هایش را می بینند زیرا تولیدات در جمهوری اسلامی تقریباٌ بیش از حد پرهیزگارانه هستند.
بعد از سقوط شاه در ایران، روحانیون که به قدرت رسیده بودند تهرانی را به دلیل موضع غرب گرایش به مرگ محکوم کردند. ابتدا به آمریکا گریخت و بعدها به اسرائیل که به عنوان یهودی خیلی سریع توانست پا بگیرد. تهرانی در حالیکه دامن کوتاه خود را درست می کند می گوید: «فقط پسرشاه می تواند ایران را دوباره آنی بکند که زمانی بود.» تهرانی از زمرۀ حامیان سلطنتی است که خیلی دلشان می خواهد عقربۀ زمان را به قبل از سال ۱۹۷۹ برگردانند، زمانی که ایران هنوز پادشاهی بود. عکسی در قابل طلایی اما رنگ پریده از شاه سابق که در استودیوی رادیو روی میز قرار دارد گواه این دوران است. وی کاملاٌ نمی پذیرد که شاه هم با دیکتاتوری حکومت می کرده است. می گوید: «کسی که در سیاست دخالت نمی کرد مثل پرنده آزاد بود.» اضافه می کند هر شب به ایران فکر می کند. به باور تهرانی ویژگی ایرانیان در اسرائیل پیوند قوی آنها با فرهنگ و تاریخ وطنشان است. می گوید: «حتی نسل دوم و سوم که در اسرائیل به دنیا آمده اند بعضاٌ فارسی حرف می زنند و به ایران علاقه دارند.»
در برنامۀ رادیویی به موضوع های مختلف پرداخته می شود، دستورهای غذایی معاوضه می شوند و جک می گویند و شعر می خوانند و موزیک غیرمذهبی پخش می کنند. از زمانی که لفاظی جنگی بین اسرائیل و ایران در هفته های گذشته تشدید شده است دربارۀ سیاست نیز بیشتر صحبت می شود. عمرانی می گوید: «چون خبررسانی در ایران ممیزی می شود خیلی از ایرانی ها نیز از ایران زنگ می زنند و می خواهند کسب خبر کنند.» اینان با کارت تلفن یا از راه اینترنت زنگ می زنند تا شماره هایشان رد یابی نشود. در جریان اعتراض های سراسری علیه رئیس جمهور احمدی نژاد در سال ۲۰۰۹ رادیو ران به یک بلندگوی مهم فعالان تبدیل شد. شاهدان عینی در تلفن از خشونتی تعریف می کردند که علیه تظاهرات مسالمت آمیز به کار می رفت.
اکثریت ایرانیان ساکن در اسرائیل آرزوی تغییر حکومت در ایران دارد اما عقیده ها در این مورد که چگونه این کار ممکن است متفاوت است. برخی از اینان باور دارند حملۀ نظامی از خارج روحانیون را از قدرت جارو می کند. این عقیده را برخی از تلفن زنندگان از اسرائیل دارند که در رادیو رانی در این مورد اظهارنظر می کنند. یک ایرانی که در هولون ساکن است می گوید: «قیام علیه انتخاب دوبارۀ احمدی نژاد در سال ۲۰۰۹ بی نتیجه ماند. شاید اسرائیل به نتیجۀ بیشتری برسد.» در شهرکوچک ساحلی هولون بیشترِ ایرانیان یهودی زندگی می کنند.
عمرانی می گوید «رادیو وسیلۀ خوبی است زیرا گرفتن آن با اینترنت کم سرعت هم ممکن است» و به اصطلاح فیلترشکن هایی اشاره می کند که در ایران برای دور زدن ممیزی به کار می روند اما سرعت اینترنت را پایین می آورند. این برنامه سازان تأکید می کنند برنامه های رادیویی که در خارج پخش و در داخل دریافت می شوند نقش مهمی در حمایت از جنبش های دمکراتیک در تهران دارند. این دو می خواهند در درجۀ اول با هموطنان خود در تعامل باشند نه اینکه به دست دراز شدۀ مخالفان سیاسی در بین مهاجران تبدیل شوند. با علاقه تأکید می کنند سیاسی نیستند. ادارۀ رادیو ران منحصراٌ از پول تبلیغات است که از این رو می تواند خبررسانی مستقل را تضمین کند. دومین رادیوی اسرائیلی که به فارسی پخش می شود فرق می کند: برنامۀ رادیس این، متعلق به صدای اسرائیل است، رادیو همگانی اسرائیل. این برنامه را روزنامه نگار باتجربۀ ایرانی مناشه امیر اداره می کند که در خیلی از موارد سیاست ناتانیاهو را پی می گیرد. در رادیس این همواره تأکید می شود که تهدید اسرائیل با برنامۀ اتمی ایران را باید جدی گرفت. مناشه امیر در یکی از آخرین برنامه هایش گفت: «به تهدید های کشور قدرتمندی چون ایران باید واکنش نشان داد.» البته وی از حملۀ نظامی برحذر می دارد گرچه وی حملۀ پیشگیرانه را در صورتی که تحریم ها نتیجه ندهند منتفی نمی داند.
یک دل اینجا یک دل آنجا
اکثریت ایرانیان ساکن در اسرائیل آرزوی تغییر حکومت در ایران دارد اما عقیده ها در این مورد که چگونه این کار ممکن است متفاوت است. برخی از اینان باور دارند حملۀ نظامی از خارج روحانیون را از قدرت جارو می کند. این عقیده را برخی از تلفن زنندگان از اسرائیل دارند که در رادیو رانی در این مورد اظهارنظر می کنند. یک ایرانی که در هولون ساکن است می گوید: «قیام علیه انتخاب دوبارۀ احمدی نژاد در سال ۲۰۰۹ بی نتیجه ماند. شاید اسرائیل به نتیجۀ بیشتری برسد.» در شهرکوچک ساحلی هولون بیشترِ ایرانیان یهودی زندگی می کنند.
اینکه اسرائیل یا آمریکا می توانند حکومت روحانیون را سرنگون کنند و برای ایرانی ها دمکراسی به ارمغان بیاورند آرزویی شایع در بین ایرانیان مهاجر است که بعد از سالها دلشان می خواهد به وطنشان برگردند. در این میان نادیده گرفته می شود که جنگ در این منطقه پیامدهای ویرانگر خواهد داشت. روشنفکران ایرانی و اسرائیل هم آوایند که ایران فقط از داخل می تواند و باید به دمکراسی دست یابد. بیشتر ایرانیان ساکن در اسرائیل نیز جنگ را رد می کنند زیرا مناسبات محکمی با هر دو کشور دارند. یک تلفن کننده از هادرا شهری در شمال اسرائیل می گوید: «ایران و اسرائیل برای من مانند مادر وپدر هستند.» به باور وی برنامۀ اتمی ایران برای حاکمان هر دوکشور تنها بهانه است تا توجه ها را از مشکلات داخل و اقتصادی منحرف کنند. می گوید جنگ که شود نمی تواند هیچ طرفی را بگیرد. تلفن کنندۀ دیگری از بیت المقدس می گوید: «حملۀ اسرائیل به ایران حملۀ اسرائیل به بخشی از تاریخ یهودی هم هست» و به جامعۀ بزرگ یهودی در ایران اشاره می کند.
ملت های اسرائیل و ایران در اصل خیلی نزدیک تر از آن هستند که از سوی سیاستمداران هر دو کشور اغلب ادعا می شود. نه فقط اینکه ایرانی ها خیلی خوب توانسته اند خود را با جامعۀ اسرائیل تطبیق دهند. هر دو ملت از این گذشته در این نکته مشترکند که خود را با گذشته اشان تعریف می کنند و فرهنگ عربی را نسبت به فرهنگ خود عقب مانده می دانند. از این گذشته بسیاری از سفاردها ( یهدویان شرق تبار) موضع ضد عریی دارند زیرا مایلند نشان دهند که به جامعۀ اسرائیل تعلق دارند. عمرانی می گوید: «ما دو ملت با علاقۀ متقابل هستیم گرچه دولت ها خلاف این را می گویند.» اظهاراتش هنگام گردش در هولون تأیید می شود.
در بازار ادویۀ ایرانی و رو میزی و قاشق و چنگال نقره از اصفهان و نیز فرش های شیراز فروخته می شود. غذاخوری های متعددی از جمله رستوران معروف زنجیره ای شمشیری غذاهای مخصوص ایران عرضه می کنند. عمرانی می گوید آنها اینجا برای خود وطنی دور از وطن ایجاد کرده اند. به گمان وی در این راستا رادیو وسیله ای است که با هم فراتر از مرزها در ارتباط باشند تا اینکه دولت ها هم پی به اتحادی ببرند و آن را بپذیرند که مدتهاست بین مردم دو کشور وجود دارد.
ایران آشکارا به غرب نشان می دهد که علاقۀ چندانی به راه حل صلح آمیز در مناقشۀ اتمی ندارد. اسرائیل باید بهای این کار را بپردازد.
اینکه اجارۀ بهای مسکن بر اثر تورم بالا می رود آزاردهنده اما سنتی است که در همۀ جهان وجود دارد. شکلی ناشناخته اما نسبتاٌ ابتکاریِ تطبیق با تورم، تازگی در ایران اعلام شد: بنیاد نزدیک به حکومت پانزده خرداد جایزۀ تعیین شده در سال ۱۹۸۹ را برای کسی که سلمان رشدی را بکشد از ۲/۸ میلیون به ۳/۳ میلیون دلار افزایش داد. باید سعی کنیم بفهمیم: هرچه باشد قاتل بالقوۀ رشدی نباید قربانی کاهش قدرت خرید دلار شود؛ چنین چیزی غیرانسانی است.
این روزها این تنها پیام از تهران نبود که نشان می دهد جمهوری اسلامی در حل تفاهم آمیز بحران هایش با دمکراسی های غربی – به ویژه در مورد بمب اتمی ایران که در حال شکل گیری است – تقریباٌ به همان اندازه علاقه دارد که در ایجاد یک پایگاه تبلیغاتی کاتولیکی در مرکز تهران.
جالب در این خصوص اعتراف علنی فرماندۀ سپاه قدرتمند پاسداران سرلشکرمحمدعلی جعفری بود که گفت ایران در کنار کشتار کنندۀ جمعی بشاراسد علیه قیام کنندگان می جنگد: «ما افتخار داریم که از سوریه دفاع می کنیم، که دژی علیه صهیونیسم است.»
باریک بینان دربین کسانی که امور ایران را رصد می کنند با دقت زیاد به ثبت رساندند که بمب سازان ایران درست قبل از برگزاری اجلاس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین کاملاٌ علنی اذعان کردند می خواهند جامعۀ بین المللی را احمق فرض کنند، گویی می خواستند غرب و مقاومتش را در برابر بمب اسلامی به سخره بکشند. واقعاٌ نیز یک هدف از این تحریک های اخیر همین بوده است.
تقریباٌ همزمان رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، فریدون عباسی، به همین شکل علنی در مصاحبه ای با روزنامۀ عربی «الحیات» توضیح داد که ایران چقدر صادق و جدی با مسئلۀ برنامۀ تسلیحات اتمی خود برخورد می کند: «گاهی ضعف هایی را نشان می دهیم که نداریم؛ و گاهی نقطه قوت هایی را نشان می دهیم که نداریم.» وی همچنین می توانست بگوید: ما وقتی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی می آیند چنان دروغ می گوییم که ستون ها خم می شوند.
باریک بینان دربین کسانی که امور ایران را رصد می کنند با دقت زیاد به ثبت رساندند که بمب سازان ایران درست قبل از برگزاری اجلاس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین کاملاٌ علنی اذعان کردند می خواهند جامعۀ بین المللی را احمق فرض کنند، گویی می خواستند غرب و مقاومتش را در برابر بمب اسلامی به سخره بکشند. واقعاٌ نیز یک هدف از این تحریک های اخیر همین بوده است.
البته غرب هم کاملاٌ بی تقصیر نیست که ایران شاخش را می گیرد و در میدان می کشد. غرب مدتی بیش از حد طولانی پیام داد که از برخورد ابا دارد، بسیار دیرهنگام دستِ کم چند تحریم اقتصادی محسوس برقرار شد. اگر تهران این کار را به عنوان نشانۀ ضعف تفسیر کرده کاملاٌ فهم پذیر است.
از این رو اینکه غرب بتواند هنوز از راه غیرنظامی مانع ایران در رسیدن به سلاح هسته ای شود بسیار غیر واقعی است.
در پایان اسرائیل باید این بها را بپردازد که متحدان غربیش بیش از حد طولانی آلت دست ایران شدند: به این شکل که کشور یهود مجبور خواهد شد خطر کند و بمب را از دست مخالفانش در ایران از راه نظامی دربیاورد، قبل از اینکه کابوس تب دارِ یک هولوکاست اتمی شروع به واقعی شدن کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر