-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۱۰, دوشنبه

Latest News from Norooz for 10/01/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خداوند در آیه 179 سوره الاعراف می فرماید :" و در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‏ايم [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى‏كنند و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏بينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمى‏شنوند آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‏ترند [آرى] آنها همان غافل‏ماندگانند. " از نظر افرادی که با ادعای ارزشی و دینداری به کارتون هادی حیدری با عنوان « چشم بندان » گیر دادند و اسباب توقیف " روزنامه شرق " را فراهم آوردند آیا این کارتون جز اینکه این آیه خداوندی را با هنرمندی به تصویر کشیده است، کار دیگری کرده است؟ هادی که در خانواده ای متدین پرورش یافته و قاری خوش الحان قرآن است قطعا در این کارتون نیتی جز بازتاب دادن این بیان قرآنی نداشته است که آدمهایی هستند که دل و چشم و گوش هاشان برای درک حقایق و واقعیت ها از کار افتاده و به « چشم بندان » رسیده اند، و البته به تعبیر قرآن همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند، و در قافله " غافلانند". اگرانگیزه معترضان به این کارتون را سالم و از سر پاسداری از ارزشها بدانیم اینها راجع به این آیه قرانی چه می گویند که برخی آدمیان را درحد چارپایان و حتی گمراه تر ترسیم و توصیف کرده است؟

واقعیت اما این نیست که این معترضان و به واقع غوغاسالاران درد دین و ارزشها را دارند ، واقعیت این است که اقتدارگرایان حاکم برایران از هرگونه رقابت سالم و منصفانه با رقیب اصلاح طلبشان عاجزاند و از اینرو می خواهند در هر روزنه ای را که می تواند پیامی اصلاح طلبانه به جامعه بفرستد، ببندد تا خیالشان آسوده شود. آنها که درسالهای اخیر با سوء استفاده از قدرت و به ویژه پس از کودتای انتخاباتی خرداد 88 همه همت و هم و غمشان را برای حذف اصلاح طلبان بکار بسته اند اما اصلاح طلبی همچنان جان سخت مانده و هر از گاه از روزنی سر بیرون می آورد، وخواب اقتدارگرایان را آشفته کرده و آنها را به هیاهو وامی دارد تا این روزنه را با علم کردن بهانه ای ببندند، و آنچه اینروزها اتفاق افتاد تکرار سناریویی است که بارها برای توقیف و تعطیلی مطبوعات آزاد و مستقل از سوی اینان انجام شده است!

جالب اینکه برخلاف همه کشورهای دنیا که درکاررسانه ای یک نوع هویت و حمیت صنفی وجود دارد در ایران همواره این رسانه های حکومتی و اقتدارگرا بوده اند که پیشتاز بهانه گیری برای برخورد با مطبوعات آزاد و مستقل شده اند، و در واقع چون اینان از رقابت رسانه ای با این همکاران رسانه ای عاجز و درمانده اند با هیاهو و غوغاسازی اسباب حذف آنان را فراهم می سازند و با ایفای نقش " گروه فشار " به همسویان خودشان در قوای حاکم علامت می دهند چه کنند! واقعا این عمل از نظر هویت و حمیت صنفی در دنیا بی نظیر است که عده ای که خود را روزنامه نگار و صاحب رسانه می دانند خواهان بیکار شدن عده ای دیگر از روزنامه نگاران و تعطیلی رسانه ای دیگر بشوند، و البته اینرا هم می توان نشانه ای از « چشم بندان » در برخی از اهل رسانه درایران دانست و انگار باید به آنها حق داد که با انتشار چنین کارتونی مخالف باشند!

خوشمزه اینکه پیام این " گروه فشار " خیلی زود به دوستان مرتضوی قاتل مطبوعات در مجلس نهم رسید و در پی امضایی که عده قابل توجهی از ایشان برای دفاع از این قاتل مطبوعات( و البته متهم به قتل زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی و جنایات منجر به چهار نفر شهید کهریزک ) کردند، اینان هم برای جمع آوری امضا به خط شدند و با هیاهو خواستار برخورد با این کارتون و توقیف " روزنامه شرق " شدند با این استدلال که این کارتون به رزمندگان دفاع مقدس توهین و اهانت کرده و استنادشون هم انتشار این کارتون در هفته دفاع مقدس و شباهتش با نحوه سربند بستن رزمندگان است! پیشتر به آیه قرآن دراین باره اشاره کردم اما حتی اگر این احتمال بعید را بپذیریم که مدعای اینان درست باشد آیا این راهیافتگان که با رانت نظارت استصوابی و در یک انتخابات نمایشی بر کرسی های مجلس تکیه زده و سوگند خورده اند که پاسدار قانون اساسی و حقوق ملت باشند، نمی دانند که با همه حرف و حدیث هایی که در باره " قانون مطبوعات " وجود دارد بالاخره این قانون باید حاکم بر فعالیتهای مطبوعاتی بر کشور باشد؟ در کجای این قانون چنین استنادی وجود دارد؟ واز اینان که درخانه ملت نشسته اند حداقل انتظار دعوت به قانونمداری و دوری از هیاهوست اما رفتار اینان نشان دادکه اینها هم ادامه نقش همان " گروه فشار " را بجای " نماینده مردم " دارند فقط عنوان عوض کرده اند!

از هم جالبتر رفتار " هیات نظارت بر مطبوعات " و " قوه قضائیه " با این موضوع و هیاهوهاست. " هیات نظارت " در پی این هیاهوها و غوغاها تسلیم " گروه فشار " شده، شبانه تشکیل جلسه داده و بدون اعلام استناد قانونی دستور توقیف " روزنامه شرق " وارجاع پرونده اش به " قوه قضائیه " را داد، و مسئولان این قوه هم بلافاصله از ترس " گروه فشار " مدیر مسئول روزنامه شرق " را بازداشت و روانه زندان می کند، و سرانجام با توقیف روزنامه آرامش به " گروه های فشار " باز می گردد و روزنه آگاهی بسته می شود، و مانند دهها مورد گذشته اقتدارگرایان جشن پیروزی می گیرند که اصلاح طلبی را سرکوب کرده اند! بماند که همه این نمایش فریاد می زند که در کشور فاتحه قانون خوانده شده و این " گروه های فشار " هستند که درکشور برای قوا و نهادهای حاکم تعیین تکلیف کرده و آنها را بدنیال خود می کشند!

داستان اقتدارگرایان و اصلاح طلبان درست مانند داستان آن گرگ و بره و آب و خوردن بره شده است، و باید دریافت که اینان برای برخورد و توقیف با مطبوعات بطور خاص و آزادیهای سیاسی و اجتماعی نیاز به بهانه ندارند هرچند نوشته یا کارتونی را بهانه کنند، و اینرا بارها نشان داده اند چون اینان مصداق بارز همین « چشم بندان » هستند مگر نه چرا باید از انتشار چنین کارتونی که هنرمندانه آیه ای از قرآن را به تصویر کشیده است، بترسند؟ و هیاهو بپا کنند؟ و تامرز توقیف آگاهی به پیش روند؟


 


 

سیدمصطفی تاجزاده معاون وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی که دو سال است در قرنطینه سپاه محبوس است در یادداشتی می نویسد: برای ما موجب تأسف است که نظامی ها اعم از سکولار و مسلمان به انتخابات آزاد تن داده اند اما در ایران به نام ولایت و روحانیت تشیع که مردمی ترین روحانیت است، در بین همه مذاهب و ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی، انتخابات فرمایشی برگزار می شود. به ما معترضان قانونی می گویند «ساختارشکن» در حالی که خلاصه کردن قانون اساسی در یک اصل به نام ولایت مطلقه فقیه، خود بزرگترین ساختار شکنی است. چون جمهوری اسلامی را به نظام خلافت تبدیل می کند و چیزی از ساختارهای آن باقی نمی گذارد. البته قانون اساسی ما ایراد زیاد دارد اما همین قانون فعلی هم اگر کامل اجرا شود در این مرحله می تواند مشکلات عدیده اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی- سیاسی و بین المللی را تاحد قابل قبولی برطرف کند.

 

به گزارش کلمه، عضو دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت در یادداشت خود آورده است: همچنین در نامه به رهبری تأکید کردم که فرصت چندانی برای انتخابات آزاد نیست. چون اینک در دنیا انتخابات آزاد امری اجتناب ناپذیر است و اگر خود داوطلبانه نپذیرید، دیر یا زود مجبور به آن خواهید شد. جای تأسف است که بی تدبیری های امروز ما را به موقعیت وخیم سوریه خواهد رساند. و تأسف بیشتر این که در زمان شاه اطاعت از شاه را کافی می دانستند اما امروز می گویند باید اعتقاد به رهبر داشته باشید وگرنه حق شرکت در انتخابات ندارید.

 

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

 

دستگیری های اخیر و بستن روزنامه شرق که به موازات گران شدن اجناس و افزایش بیکاری و تورم انجام می شود، نمایانگر این است که هرچه اوضاع از نظر اقتصادی بدتر شود، به جای رفع مشکلات مردم بگیر و ببند را بیشتر خواهند کرد تا هیچ کس جرأت نفس کشیدن نداشته باشد وگرنه هر صاحب عقل سلیمی حتی در بورکینافاسو اذعان می دارد که باتوجه به باز شدن دانشگاه ها و سال تحصیلی جدید و این که ۸ ماه بعد دو انتخابات داریم، باید فضای کشور باز شود.

 

اما حاکمیت فعلی می داند که اگر کمی فضا باز شود، خود اصولگراها بیشترین نقدها را خواهند داشت. مشکلات سیاست خارجی، اقتصادی و فرهنگی روز به روز تشدید می شود و چون با این که همه چیز دستشان است کاری نمی توانند بکنند، سعی دارند جلوی منتقدین را بگیرند تا بیش از این دایره انتقاد به اصولگراها نرسد. الان باید مرتضوی و دیگر کسانی که نقش اصلی را در سرکوب خونین مردم پس از کودتای ۸۸ داشته اند، مصونیت داشته و ارتقاء بگیرند.

 

در مورد انتخابات پیش رو هم باید بگویم که با شرایط موجود این انتخابات نیز مانند انتخابات مجلس نهم یک انتخابات تک اسبه خواهد بود که هر قدر مجلس برآمده از آن انتخابات نمایشی و فرمایشی توانست گامی هرچند کوچک برای حل مشکلات داخلی و خارجی بردارد، انتخابات ریاست جمهوری هم می تواند در زمینه برون رفت از بن بست ها و حل مشکلات موفق باشد. در حال حاضر مشکل اقتدارگراها مشارکت یا عدم مشارکت مردم نیست، مشکل این است که نمی دانند چگونه باید کشور را اداره کنند! آماری در یکی از روزنامه ها آمده بود که مقامات اقتصادی بانک مرکزی در ۱۶۰ روز ۵۱ بخش نامه متعارض ارزی داده اند. و به طور متوسط بین سه یا چهار روز یک تصمیم گرفته اند و الان هم نمی دانند چه کنند و خودشان اذعان دارند که روش هایشان بی فایده است.

 

پیش از این گفته ام و در نامه ام به رهبری نیز (که متاسفانه در بازرسی دو هفته قبل بند، توسط مأموران امنیتی ضبط شده و مسترد نگشته است) نوشته بودم که تنها راه نجات مملکت انتخابات صد در صد آزاد است. انسان خجالت می کشد از این که انقلاب اسلامی که پیشتاز شعار استقلال و آزادی بود، انتخابات نمایشی برگزار می کند در حالی که در کشورهایی مثل مصر، ترکیه، مالزی، پاکستان، عراق، افغانستان، لبنان و حتی لیبی که دارای جامعه قبیله ای است و تا چند سال پیش بویی از انتخابات نبرده بوده است، انتخابات آزاد برگزار می شود.

 

برای ما موجب تأسف است که نظامی ها اعم از سکولار و مسلمان به انتخابات آزاد تن داده اند اما در ایران به نام ولایت و روحانیت تشیع که مردمی ترین روحانیت است، در بین همه مذاهب و ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی، انتخابات فرمایشی برگزار می شود. به ما معترضان قانونی می گویند «ساختارشکن» در حالی که خلاصه کردن قانون اساسی در یک اصل به نام ولایت مطلقه فقیه، خود بزرگترین ساختار شکنی است. چون جمهوری اسلامی را به نظام خلافت تبدیل می کند و چیزی از ساختارهای آن باقی نمی گذارد. البته قانون اساسی ما ایراد زیاد دارد اما همین قانون فعلی هم اگر کامل اجرا شود در این مرحله می تواند مشکلات عدیده اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی- سیاسی و بین المللی را تاحد قابل قبولی برطرف کند.

 

من نمی دانم چرا این ها از یک طرف می گویند مردم ایران بصیرترین مردم جهانند و از طرف دیگر می گویند ما متکی به اکثریت آراء هستیم و با وجود این با حقوق و آزادی های اساسی مردم سرجنگ دارند و از انتخابات آزاد می هراسند. اگر این مردم بصیرترینند و اینان هم اکثریت، انتخابات آزاد برگزار کنند و مثل خیلی کشورهای دیگر از احزاب و مقامات بین المللی اسلامی و غیراسلامی به عنوان ناظر دعوت کنند. ولی چون اقلیت کوچکی هستند که به جان هم افتاده اند از برگزاری انتخابات آزاد فراری اند. به هر کشوری می رسند می گویند انتخابات باید آزاد باشد. اما در ایران اگر کسی صحبت از انتخابات آزاد کند به او می گویند «ضدانقلاب» و این تناقض در گفتار و عمل هم مثل بقیه تعارضاتشان است.

 

همچنین در نامه به رهبری تأکید کردم که فرصت چندانی برای انتخابات آزاد نیست. چون اینک در دنیا انتخابات آزاد امری اجتناب ناپذیر است و اگر خود داوطلبانه نپذیرید، دیر یا زود مجبور به آن خواهید شد. جای تأسف است که بی تدبیری های امروز ما را به موقعیت وخیم سوریه خواهد رساند. و تأسف بیشتر این که در زمان شاه اطاعت از شاه را کافی می دانستند اما امروز می گویند باید اعتقاد به رهبر داشته باشید وگرنه حق شرکت در انتخابات ندارید.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته