-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۲۰, پنجشنبه

Latest News from Kaleme for 10/11/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با جمعی از فعالان جوان و دانشجویان استان البرز با تشریح روند مبارزه حضرت امام(ره) و نیروهای مؤثر در انقلاب اسلامی به خصوص طیف مذهبی با رژیم طاغوت گفت: مخالفان حکومت اسلامی و ولایت فقیه از قبل از انقلاب زمانی که مبارزه با شاه به مرحله خطر و جانفشانی رسید، تحت عنوان «ولایتیون» با برنامه و اعتقادات حضرت امام برای مبارزه و تشکیل حکومت اسلامی به مخالفت پرداختند.

وی تصریح کرد: «ولایتیون» اعتقاد داشتند تا ظهور امام عصر(عج) هیچ پرچمی تحت عنوان حکومت اسلامی به خصوص با نام اهل بیت(ع) نباید برافراشته شود که همین امر امام(ره) را بر آن داشت تا با تدریس درس ولایت فقیه در نجف این طیف را به حاشیه براند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه، نظر منفی بنیانگذار جمهوری اسلامی با این طیف تا پایان عمر ادامه داشت، تصریح کرد: متأسفانه این طیف با نفوذ به برخی باندهای قدرت توانستند تحت شعارهای ظاهرالصلاح و اسلامی و البته عملکردهای ضداسلامی خود، ضربات خود را به انقلاب، نظام اسلامی و به خصوص رکن اساسی آن یعنی ولایت فقیه وارد آورند.

عضو مجلس خبرگان رهبری، نظام نوپای جمهوری اسلامی را اولین نظام متکی بر مکتب اهل بیت(ع) پس از رحلت رسول خدا(ص) عنوان کرد و گفت: گرچه این نظام جوان و نوپا بدون نقص نبوده، اما از همان ابتدا الهام‌بخش و امیددهنده ملت‌های مسلمان دربند بود و همین امر استکبار را از نفوذ و ظرفیت جمهوری اسلامی به وحشت افکند.

وی افزود: نباید اجازه داد برخی عملکردهای سوء این امید و جلوه را کم‌فروغ کند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از سخنانش ساختار و اصول حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی را مترقی خواند و تصریح کرد: البته این به این معنا نیست که نقص و ایرادی به برخی از این اصول وارد نیست، اما بنیان، اساس و ساختار نظام جمهوری اسلامی اگر کامل، جامع و به دور از سلایق و علائق شخصی و گروهی اجرا گردد، پاسخگوی بسیاری از خواست‌ها و نیازهای جامعه اسلامی ایران است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، عملکردهای سلیقه‌ای و برداشت‌های شخصی و براساس منافع گروهی از قانون و اصول قانون اساسی را ضعف و ظلمی بزرگ به نظام اسلامی خواند و تصریح کرد: اگر همان‌گونه که اصول مربوط به حقوق حکومت و حاکمیت در قانون اساسی مورد توجه قرار می‌گیرد، بخش حقوق ملت هم مورد توجه و تاکید قرار گیرد، جامعه و نظامی مشارکت‌جو، پویا، فعال و معتمد و امیدوار به آینده، همراه با پیشرفت و توسعه درخور نظام متکی بر مکتب تشیّع و اهل بیت(ع) خواهیم داشت. زیرا مردم وفادار به انقلاب و نظام اسلامی بسیارند و باید زمینه حضور و بروز آنها در فضایی سالم و سازنده فراهم شود.

وی اخلاقیات اسلام را بسیار عمیق دانست و گفت: نباید اخلاقیات در اموری سطحی و شعاری دیده شود، بلکه در متن و بطن جامعه وجود دارد و باید به آن توجه کرد.

هاشمی افزود: متأسفانه امروز اخلاقیات اسلامی، آسیب جدّی دیده به نحوی که دروغ، تهمت، شایعه‌سازی، غیبت و ریاکاری متأسفانه آن هم در نزد برخی مدعیان ارزش‌مداری به راحتی ترویج می‌شود که باید توجه داشت این امور ضد فرهنگ‌هایی است که اگر از آن جلوگیری نشود، دیر یا زود آثار سوء آن به جامعه باز خواهد گشت.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، اصل ولایت فقیه را کانون مرکزی قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی خواند و تأکید کرد: باید در عمل برای حفظ نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه بکوشیم و البته تلاش کنیم که تفسیری هر چه مردمی‌‌تر از این ارکان در اختیار جامعه قرار دهیم.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شکل‌گیری احزاب نیرومند، مشارکت فعال آنان در عرصه‌های مختلف، انتخابات آزاد، فضای باز سیاسی، سیاست خارجی مثبت براساس همکاری‌های متقابل بین‌المللی و کاستن از فضای کنونی را راههای عملی برون‌رفت از معضلات و مشکلات خواند و به جوانان و دانشجویان توصیه کرد همواره با امید و نشاط به فعالیت خود ادامه داده چرا که آینده از آن مردم آگاه، عالم و امیدوار است.

در ابتدای این دیدار اسماعیل محمدی به تشریح فعالیت‌های «جوانان فعال استان البرز» پرداخت و با اشاره به لزوم مشارکت جوانان و دانشجویان در سرنوشت و آینده کشور از مسئولان امر خواستار ایجاد فضای کار و فعالیت تشکیلاتی و صنفی برای فعالان کشور شد.

همچنین تعدادی از حاضران در جلسه سؤالات خود پیرامون مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور را مطرح و خواستار ارائه رهنمودهای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در این زمینه شدند.


 


سید مصطفی تاجزاده در تازه ترین اظهارات خود پیرامون مسائل جاری کشور به مشکلات بی سابقه اقتصادی، سخنان لاریجانی در خصوص استقلال قوه قضاییه و بررسی رخدادهای منطقه پرداخته است.

به گزارش نوروز، عضو ارشد جبهه مشارکت با تاکید بر اینکه اینکه حتی در زمان جنگ هم این فراز و نشیب های وحشتناک را نداشتیم می نویسد:” جالب اینجاست کسانی که تا دیروز قصد اصلاح مدیریت جهانی را داشتند امروز وضع اقتصادی کشور را چه در اثر تحریم و چه به دلیل بی کفایتی و ضعف مدیریت به چنین افتضاح بی سابقه ای کشیده اند. حتی در دوره جنگ هم این فراز و نشیب های وحشتناک را نداشتیم و کشور علیرغم همه مشکلات به خوبی و با انضباط اداره می شد.”

وی همچنین با اشاره به سخنان رییس قوه قضاییه در خصوص استقلال این قوه می نویسد:” که اگر واقعاً استقلال هست چرا به شکایت ها از آقای جنتی و کودتاچیان رسیدگی نمی شود تا معلوم شود در این گفته خود صداقت دارند. از نظرما تا زمانی که همه منتقدان و معترضان قانونی در حبس و حصرند و منتسبین به رهبری در مصونیت مطلق هستند، استقلال قوه قضائیه بی معناست.”

متن کامل اظهارات اخیر این زندانی سیاسی به شرح زیر می باشد:

- آقای احمدی نژاد قول داده بود فقر را از بین ببرد اما بعد از مدتی اعلام خط فقر ممنوع شد! گفته بود می خواهیم دلار را از معاملات اقتصادی حذف کرده ارزهای دیگر را مطرح کنیم اما صرافی ها تعطیل و اعلام قیمت دلار و دیگر ارزها ممنوع شد! با حرکت بی سابقه و بزرگ اقتصادی آقایان و افزایش قیمت دلار به بیش از سه هزار تومان، قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته و در حال حاضر ۴۳ دلار ارزش پول یارانه به ۱۵ دلار رسیده است. با وجود این شرایط جالب است که دولت از صدا و سیما گله می کند که چرا مشکلات اقتصادی را مطرح می کنید و چرا مسئله ترفیع مقام مرتضوی را کش می دهید و چرا قوه قضائیه نیروهای وفادار ما را دستگیر می کند. از طرف دیگر می گویند در زمینه های دیگر هم اعتراض و انتقاد نکنید چون وضعیت اقتصادی مردم بد است. بنابراین هرگونه معترض و منتقد مصلح و مشفقی با برچسب ضدانقلاب و برانداز مواجه می شود.

جالب اینجاست کسانی که تا دیروز قصد اصلاح مدیریت جهانی را داشتند امروز وضع اقتصادی کشور را چه در اثر تحریم و چه به دلیل بی کفایتی و ضعف مدیریت به چنین افتضاح بی سابقه ای کشیده اند. حتی در دوره جنگ هم این فراز و نشیب های وحشتناک را نداشتیم و کشور علیرغم همه مشکلات به خوبی و با انضباط اداره می شد.

- آقای لاریجانی بار دیگر از استقلال قوه قضائیه سخن گفته است، این خیلی خوب است اما باید به سوال ما جواب داده شود که اگر واقعاً استقلال هست چرا به شکایت ها از آقای جنتی و کودتاچیان رسیدگی نمی شود تا معلوم شود در این گفته خود صداقت دارند. از نظرما تا زمانی که همه منتقدان و معترضان قانونی در حبس و حصرند و منتسبین به رهبری در مصونیت مطلق هستند، استقلال قوه قضائیه بی معناست.

اصلاح طلبان باید توجه داشته باشند که حوادث منطقه به شدت به ضرر اقتدارگراهاست چرا که در این جریانات د رکشورهایی مانند ترکیه، مصر و مراکش، یا مسلمانان دموکرات سرکار می آیند که فضای دموکراسی را در منطقه گسترش می دهند یا خدای ناکرده «سلفی ها» قدرت می گیرند که هم زمان هم ضد امریکایی و هم ضد شیعه هستند و در هر دو حالت هیچ آینده ای برای اقتدارگرایان ایرانی نیست. چون هردو جریان به ضرر این ها عمل خواهند کرد. «سلفی ها» مثل جریان تشیع تکفیری کارشان تشکیل حکومت اسلامی و اجرای اجباری احکام فقهی و طبعاً مقابله جدی با حقوق بشراست. منتها قدرت گرفتن آن ها سرانجامش چون فرجام سوریه خواهد خواهد بود. اقتدارگرایان شعار حکومت اسلامی در سوریه را نمی دهند چون خوب می دانند این به معنی تقویت سلفی گری است. بنابراین می گویند باید در آن جا دموکراسی حاکم باشد به همان دلیل که در عراق و عربستان نمی توانند شعار استقرار حکومت اسلامی بدهند. ظاهراً متوجه شده اند که این شعار به کجا و چه نتیجه ای منجر می شود که برای کل جهان اسلام قابل طرح نیست. از سوی دیگر هرچه بیشتر شعار دموکراسی و انتخابات آزاد بدهند سوال از خودشان در این رابطه بیشتر خواهد شد.

باید توجه داشت که در آینده به لحاظ استراتژیک گذشت زمان به ضرر جریانات تکفیری – شیعی است که خوارج مسلک هستند، یعنی نگاهشان به خدا – هستی – جامعه – تاریخ و انسان عین خوارج صدراسلام و سلفی های سنی مانند طالبان است، و این به دلیل در اقلیت بودن شیعیان در جهان است. ایران نیز باید مانند همه کشورهای دنیا به دموکراسی تن دهد و اگر خود حاکمان این راه را انتخاب نکنند باید تحت فشار مردم یا فشارهای خارجی تمکین کنند.

در حال حاضر با همه سختی و فشارهایی که اعمال می شود و تدابیر شدید امنیتی که در همین قرنطینه و انفرادی برایم وجود دارد و محرومیت ها روز به روز بیشتر می شود، خوشحالم که کتاب «دن کیشوت» اثر سروانتس را دراختیار دارم تا بخوانم و بخندم! این کتاب شاهکاری است برای انسان شناسی و روان شناسی به سبکی روان و متنی شیرین و ساده و من توصیه می کنم این کتاب حتما خوانده شود چرا که خواندنش در دوره ای که گرفتار انسان های متوهم چون «دن کیشوت» هستیم که موجب سخره مردمانند، از نان شب واجب تر است!و البته از برکات زندان برای من آشنایی بیشتر با رمان است که بسیاری از حرف های ما را نویسندگان بزرگ به خوبی توانسته اند بیان کنند.


 


محمد نوری زاد

سلام عالیجناب،
شاید با من هم عقیده باشید که خوشبختی، گمشده ی هماره ی بشردر طول تاریخ بوده است. چه آدمیانی که برای رسیدن به قله های خوشبختی پای بر سر دیگران نهادند و خون ریختند و غارت کردند. و چه آدمیانی که در حسرت خوشبختیِ افزون تر، خود را و خویشان خود را به ورطه ی بلا فرو بردند. بگمان من اگر خوشبختی را از هزار منظر معنا کنیم، شما در شمار خوشبخت ترین های تاریخید. نه از آن روی که از مال دنیا و هرچه که در اوست بی نیازید. بل بدین دلیل که شما از سطح مناسبات انسانی عبورکرده اید و به عمق "دل"های مردمان جهان راه یافته اید. همه ی ما افرادی را می شناسیم که ثروتشان از اندازه بیرون است، شهرتشان بسیار بیش از شماست، و دوربین ها برای نشان دادن آنها سراسیمه اند. این افراد با همه ی ظرفیت هایی که برآورده اند، عمدتاً در سطح رویین احساس مردم متوقف اند. شما اما پای از این وادی بدر برده اید و به کانون دلهای مردمان جهان دخول کرده اید.
با اطمینان می گویم: اگرهمه ی انسانها دست بدست هم بدهند و جهان را زیرپا بگذارند و همه ی همّ خود را برای یافتن فردی بکار گیرند که: دشمنی ندارد، و دلی را نیازرده، و دروغی نبافته، و خسارتی بجان جامعه ی خویش و جامعه ی جهانی درنینداخته، اما در عوض نیکبختی برآورده، و دلها را بهم نزدیک کرده، و فهم را برکشیده، و معنای تازه ای از انسانیت را به تماشا گذارده، حتما به شخص شما خواهند رسید. و ما چه خوشبختیم که زنده ایم و با شما هم نفسیم. زنده ایم و محصول تقلای تاریخ را برای برآوردن و نمایش یک انسان بزرگ و کم نظیر تماشا می کنیم.

عالیجناب،
شاید عالی ترین تجلی انسانیتِ شما آنجا باشد که در اوج قدرت و محبوبیت، ناگهان از قدرت دست شستید و ریسمان قدرت را به اراده و فهم مردم، و به آیندگان سرزمین تان وانهادید. و این همان راه دشواری است که شما با پای نهادن به تمایلات فردیِ خود طی کرده اید، و دیگرانِ تاریخ درآن "جا" مانده اند. با عبور شما از این گذرگاه سخت، نه در دلهای مردمان کشورتان، که در دلهای مردمان جهان به روی شما گشوده شد و شما در صمیمی ترین تختگاه بشری جای گرفتید. اکنون شما بر سریر دلها نشسته اید. و بشر امروز، بچشم خود ناب ترین جلوه ی انسانی را در جمال شما به تماشا نشسته است.

همه ی ما به اوج که می رسیم، باقی عمر خود را در همان اوج بلوکه می خواهیم. و حتی برای این که از آن اوج فرونغلتیم، دروغ می بافیم و زور می گوییم و ظلم می کنیم و آدم می کشیم و غارت می کنیم. شما اما عطای آن همه اوج شورانگیز را به لقای فهم مردم بخشودید و حظّ تماشای نیکبختی آنان را بر همه ی لذتها برتری دادید.
شما با آن همه محبوبیت متراکم، می توانستید همچنان رهبر و پیشوای مردم خود باقی بمانید. می توانستید قدرت راحتی برای فرزندان خود به ارث بگذارید. می توانستید با گماردن فیلترهای متعدد، مجلس و دولت و دستگاه قضایی و همه ی موقعیت های کشورتان را برای بقای خود تا هر زمان که زنده اید مجبور و مرعوب کنید. می توانستید با برآوردن دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و با بسیج نشریات و آدم های مفتون و شیدا هر معترضی را به دوردستهای نفرت و بیچارگی دراندازید. درست کاری که در هر کجای دنیای جهل می کنند. شما اما انسان تر و فهیم تر و هوشمندتر از آنانی بودید که برآمدن خود را مادام العمر می خواهند. بله، شما پیش از آنکه صدامها و قذافی ها و مبارک ها و زین العابدین بن علی ها فرو بیفتند، عاقبت اینان را بچشم دل دیدید. و دانستید نمی شود برای محبوبیت های ناگهانی بقایی مدام آراست. و دانستید که با تحکم و تشر و تبلیغ نمی توان به پرنیان دلها راه یافت.

عالیجناب،
درود ما ایرانیان را پذیرا باشید. ایرانیانی که در طول تاریخ، از پادشاهان و رهبران مادام العمرآسیب فراوان دیده اند. ایرانیانی که رهبرانشان بیشترین آموزه های انسانی را در میان کتابهای مذهبی و اخلاقی و هنری شان دفن کرده اند و کمترین رغبتی به روح شریف آن آموزه ها ندارند.

ما ایرانیان در داستانهای اساطیریِ خویش، پادشاهی داریم "کیخسرو" نام. که خوب و شایسته و مردمی و خردمند است. او نیز چون شما در اوج محبوبیت و اقبال مردمی، ناگهان دست از قدرت شست و به پادشاهان بعد خود آموخت که مقام و شهرت را نمی توان به ارث نهاد. باید رفت و جا را به تازه نفس ها سپرد. اکنون هزاران سال از آن زمان می گذرد. و ما ایرانیان در حسرت برآمدن کیخسرویی دیگر نسل به نسل در گور شده ایم و چشممان از فروغ افتاده. با ظهور شما بود که دلمان روشنایی گرفت. و ما کمال کیخسروی خود را در جمال فهم شما باورکردیم. شما اکنون کیخسروی ما ایرانیانید. با این تفاوت که کمی آنسوتر از سرزمین ما سربرآورده اید. با مخاطبینی جهانی. دلهای ما ایرانیان، و دلهای همه ی جهانیان، منزلگاه شایستگی های شریف شما. بزرگی و ماندگاری: گوارای تان.

با احترام و ارادت: محمد نوری زاد
بیستم مهرماه سال نود و یک شمسی
مطابق با یازدهم اکتبرسال ۲۰۱۲ میلادی


 


عفت مرعشی همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی در نامه ای با شکایت از دربند شدن فرزندانش و دیگر فرزندان این سرزمین از مادرانی گفته که در این سال ها درد دوری فرزندان خود را تحمل کرده اند و همچنان با صبوری فردا را انتظار می کشند.

به گزارش کلمه، همسر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه ی خود با بیان اینکه “گاهی با خود می گویم تو که بیش از ده سال زندان و شکنجه آقای هاشی را در زمان طاغوت تحمل کردی، چطور چند روز زندانی شدن فرزندانت را تاب نمی آوری؟” نوشته است: از من می پرسند، باز هم کوس رسوایی این و آن بر بام ها انداخته ای! هشدارم می دهند، چیزی نگو که اجانب سوء استفاده کنند. و من برآنم که به همه ی این پرسش ها پاسخ دهم. بازهم با شما همه بچه های سرزمینم سخن خواهم گفت.

در حال حاضر دو فرزند خانواده هاشمی در زندان اوین به سر می برند، فائزه هاشمی که ۶ ماه حکم داشته در بند زنان، زندانی است و مهدی هاشمی نیز در بازداشت بسر می برد.

بر اساس گزارش های رسیده به کلمه تاکنون او حدود ۱۱ ساعت بازجویی داشته که هیچ کدام از بازجویی ها ربطی به اتهام های مطرح شده در خصوص پرونده او نداشته است. گفته می شود آملی لاریجانی در پاسخی در خصوص روند کند پرونده مهدی هاشمی پاسخ داده از آنجا که خانواده هاشمی از رییس قوه قضاییه بد گویی می کنند بازجوها نیز عصبانی شده و پرونده را پیش نمی برند.

متن این نامه که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

مهدی و فائزه عزیزم! همان طور که پدرتان انتخابات سال ۸۴ را به خدا واگذار کرد، من نیز می خواهم از این پس برای خدای خود نامه بنویسم و درد و دل کنم.

گاهی با خود می گویم تو که بیش از ده سال زندان و شکنجه آقای هاشمی را در زمان طاغوت تحمل کردی، چطور چند روز زندانی شدن فرزندانت را تاب نمی آوری؟

تو که آنهمه سختی و بلا کشیدی و بچه ها را در خردسالی و در روزگار درماندگی با آن همه درد و رنج آشنا کردی، چرا در بزرگسالی نمی خواهی آنها طعم محنت را بچشند؟

ندایی از درون به من نهیب می زند که آقای هاشمی در راه آرمانش و برای سرنگونی ستم و حاکمیت اسلام آن همه زجر کشید و ما هم به دنبال او. اما در روزگار حاکمیت اسلام، حتی احساس ستم هم تحمل ناپذیر است. وانگهی مهدی پاره تن و جگر گوشه من است. باور کنید من یک مادرم، با دریایی از عاطفه که تا واپسین لحظات عمرش چیزی از آن کم نمی شود حتی اگر فرزندانش چند دهه از عمر خود را پشت سر گذاشته باشند. به من می گویند، مگر خون فرزند تو از دیگر بچه های این سرزمین رنگین تر است؟

اولا که آن روز که بنا به برداشت خود درباره سرنوشت این کشور و همه بچه هایش حرف زدم، به من گفتند به شما چه مربوط! کسی نگفت درست گفتی! گفتند چه کاره ای که حرف می زنی؟ غافل از این که من مادر همه ی بچه های این آب و خاک هستم.

من آن همه زجر را در دوان ستم تحمل کردم که بچه های من، “همه بچه های من” آزاد باشند، نه دربند. در همه فراز و نشیب انقلاب، دفاع مقدس و سازندگی و روزگار پس از آن، برای همه ی بچه هایم مادری استوار و مقاوم بودم، اما امروز کمر آن مادر خمیده است.

آنها که پیش از این به من می گفتند “تو چه کاره ایی”، امروز حق ندارند که عاطفه ام به فرزندم را به بهانه بچه های این سرزمین سرزنش کنند. آنها آنقدر دنیا را سیاه و سفید دیده اند که دچار کور رنگی شده اند. مگر آنها رنگ خون شهدا را هنوز به یاد دارند که با میراث آنها چنین می کنند؟ مگر آنها رنگ خون دیگر بچه ها را می بینند که …

آنها حتی نمی دانند، یا نمی خواهند یا چشم خود فرو بسته اند که معنی مادر را بفهمند. من یک مادرم، مثل همه مادران داغدار دیگر. صدای من صدای همه ی آنها ست و همه فرزندان در بند مانند مهدی و فائزه.

اگر درد آنها را با همه وجودم حس نمی کردم، امروز این همه نگران مهدی نبودم. هرگاه به یاد او می افتم، با خود می گویم، آنچه بر سر دیگران آمد، آیا بر سر فرزندم هم خواهد آمد درون جانم آتش می گیرد، همان طور که چندی است این سوز رهایم نمی کند.

از من می پرسند، باز هم کوس رسوایی این و آن بر بام ها انداخته ای! هشدارم می دهند، چیزی نگو که اجانب سوء استفاده کنند. و من برآنم که به همه ی این پرسش ها پاسخ دهم. بازهم از همه بچه های سرزمینم سخن خواهم گفت.


 


کارگران شرکت پیمانکاری “پوشش راه” در طبس علی‌رغم خاتمه نیافتن مدت‌زمان قرارداد کاری شان، به علت آنکه دولت بودجه پروژه های این شرکت را پرداخت نکرده، در ۶ ماه گذشته دستمزدی دریافت نکرده‌اند. در کارخانه لوله سازی سدید ماهشهر هم تولید متوقف شده و ۱۷۰ کارگر آن در آستانه بیکاری قرار دارند.

قربان درویشی با اعلام خبر بیکاری این کارگران به ایلنا گفت: کارخانه لوله‌سازی سدید یکی از ۳ کارخانه بزرگ لوله سازی در کشور است که با ظرفیت تولید ۷۰۰ هزار تن لوله به سبب مشکلات نقدینگی و نداشتن توان تولید در آستانه تعطیلی قرار گرفته است.

درویشی با بیان اینکه کمبود نقدینگی بزرگ‌ترین مشکل این واحد تولیدی است، اظهار داشت: بسیاری از سفارش دهندگان لوله که اغلب از ارگانهای بزرگ دولتی و غیر دولتی هستند در پرداخت بدهی‌های مالی خود به این کارخانه کوتاهی می‌کنند، از این رو میزان نقدینگی لوله سازی سدید ماهشهر به شدت کاهش یافته است.

به گفته این فعال کارگری یکی دیگر از مشکلات این واحد تولیدی این است که بعضی از این ارگان‌ها، سفارش تولید لوله داده‌اند و لوله‌های خریداری شده را تحویل نمی‌گیرند و با پر بودن انبارهای این کارخانه مکانی برای انبار محصولات خود ندارد.

دبیر اجرایی خانه کارگر بندر امام، ناتوانی این واحد تولیدی را جهت تامین نقدینگی مورد نیاز برای ترخیص ورق‌های فولادی (که از مواد اولیه تولید این کارخانه است) از گمرک را یکی از مهمترین مشکلات این واحد تولیدی ذکر کرد و ضمن تاکید بر رفع موانع تولید کارخانه‌های لوله سازی، اظهار داشت: واردات بی‌رویه لوله با قیمتی کمتر از تولید داخلی توانسته‌ است بخش اعظمی از بازار فروش این کارخانه‌ها را تصاحب کند و به دلیل ارزانی لوله‌های وارداتی بسیاری از مشتریان کارخانه لوله سازی از خرید تولیدات داخلی خوداری می‌کنند.

تعویق شش ماهه حقوق کارگران شرکت پیمانکار وزارت راه

دبیر اجرایی خانه کارگر طبس هم با اعلام خبر تعویق حقوق دهها کارگر شرکت پوشش راه، به ایلنا گفت: شرکت پوشش راه وابسته به بخش خصوصی، یکی از پیمانکاران وزارت راه و شهر سازی است که به سبب پرداخت نشدن صورت وضعیت‌های مالی این شرکت توسط این وزارت خانه، هم اکنون تعطیل شده و حقوق معوقه ۴۳ کارگر آن از فروردین ماه سال جاری به تعویق افتاده است.

او افزود: این شرکت پیمانکار جاده دیهوک به راه ور و همچنین دیهوک به فردوس است و اغلب کارگران آن با سوابق بالا به عنوان کارگر ساده، راننده ماشین آلات سنگین و نگهبان در این واحد فعال هستند.

این فعال کارگری با بیان اینکه کارفرمای این شرکت با کارگران خود قرارداد ۶ ماهه امضاء می‌کند، اظهار داشت: قرار داد این ۴۳ کارگر از تاریخ یکم فروردین ماه سال ۹۱ تا سوم شهریور ماه بوده است.

او میزان بدهی وزارت راه وشهر سازی به این پیمانکار را حدود ۲/۵ میلیارد تومان عنوان کرد و افزود: تنها یک صورت وضعیت این شرکت ۲۰۰ میلیون تومان است که با پرداخت این صورت وضعیت، حقوق کارگرانی که هم اکنون بیکار و بلاتکلیف هستند پرداخت خواهد شد.

در همین رابطه، صادق کلانی رئیس اداره راه و شهر سازی دیهوک طبس، در خصوص مشکلات کارگران این شرکت پیمانکاری، توضیح داد: محور دیهوک به راه ور و همچنین دیهوک به فردوس پروژه ملی است وطرف قرار داد این پیمانکار شرکت ساخت وتوسعه راه کشور است که متاسفانه میزان بدهی به شرکت پوشش راه حدود سه میلیارد تومان بوده که بدلیل عدم اختصاص بودجه به این پروژه مطالبات پیمانکار به تعویق افتاده و به تبع کارگران نیز بیکار شده‌اند.

او گفت: طی بازدید دو ماه گذشته مسئول حوزه نظارت شرکت ساخت و توسعه راه های کشور از این پروژه کلیه مشکلات این پیمانکار برسی و قول داده شد علاوه بر تامین و تحویل “قیر” حواله‌ای به این شرکت، نسبت به پرداخت صورت وضعیتهای مالی آن اقدام شود که متاسفانه تا کنون این وعده محقق نشده است.

به گفته وی شرکت پوشش راه در گرفتن مطالبات خود قبل از سال ۹۱ هیچ مشکلی نداشت اما در سال جدید به سبب عدم اختصاص بودجه ناچار شد واحد پیمانکاری خود را تعطیل و کارگران خود را قبل از اتمام قراردادشان تعدیل کند.

کلانی در خاتمه با ابراز امیدواری در خصوص رفع مشکل پیمانکار و پرداخت حقوق کارگران، گفت: شرکت همراه کویر که مجری پروژه محور دیهوک به بیرجند بود نیز در سال گذشته پیش اتمام پروژه خود به دلیل مشکلات مالی مشابه تعطیل و کارگرانش نیز بیکار شدند.


 


سیاوش حاتم، دانشجویی زندانی و محروم از تحصیل در وضعیت روحی نامناسبی در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد. منبعی نزدیک به این زندانی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «سیاوش خیلی لاغر شده و وضعیت روحی مناسبی ندارد. سیاوش ۲۴ سال دارد و دانشجویی مقطع فوق لیسانس بود که ناگهان از تحصیل محروم شد و بعد به زندان افتاد. یکماه سلول انفرادی، تنهایی، محروم شدن از تحصیل و آینده نامعلومش همه اینها افسرده اش کرده است. او به زندان برده شد در حالیکه حتی نمی دانست حکم گرفته و دادگاهی داشته است. سیاوش و وکیلش از روز دادگاه خبر نداشتند بنابراین دفاعی هم از او نشد. ۲۳ خرداد ماه ماموران ریختند در خانه اش، و او را با خود بردند. همان روز بود که فهمیدند او برای پرونده دومش حکم یکسال گرفته است و حکم ۴ ماه حبس پرونده اولش نیز تایید شده است.»

سیاوش حاتم، دانشجو و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان در تاریخ ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸ بازداشت و یکماه پس از حبس با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. او به اتهام شرکت در تجمعات غیرقانونی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۴ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. سیاوش حاتم چندی بعد به درخواست ماموران امنیتی از دانشگاه بوعلی همدان به دانشگاه شهید بهشتی منتقل شد. اما در آذر ماه سال ۱۳۸۹ نیز در جلسه رسمی امتحان در دانشگاه شهید بهشتی توسط ماموران وزارت اطلاعات قبل از شروع امتحان بازداشت شد و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس محکوم شد اما سیاوش و وکیلش از پرونده و روز دادگاه بی خبر بودند و هیچ دفاعی از او صورت نگرفت.

این منبع نزدیک به سیاوش حاتم در خصوص مشکلات این زندانی گفت:« سیاوش در اتاقی با ۳۰ زندانی سیاسی دیگر است که خیلی هایشان تختخواب هم ندارند و مجبورند روی زمین بخوابند. ملاقات های کابینی با خانواده اش هم در حد چند دقیقه است که این تنها مشکل سیاوش نیست و همه زندانی ها با آن در گیر هستند. خانواده اش می گفتند که این هفته فقط ۴ دقیقه توانسته اند کابینی با سیاوش ملاقات کنند چون در زمان ملاقات یکباره زندانی ها را وارد سالنی می کنند که تعداد کابینه هایش برابر با تعداد زندانی های وارد شده به سالن نیست.»

این منبع مطلع درخصوص نحوه ارتباط این زندانی سیاسی با خانواده اش گفت:« ۵۰ نفر زندانی وارد سالنی با ۱۵ کابینه می شوند که تلفن خیلی از کابینه ها هم قطع است. بنابراین خانواده های زندانیان ملاحظه بقیه ای که در صف انتظار ایستاده اند را می کنند و زود جایشان را به دیگری می دهند تا آنها هم چند کلمه ای با زندانی شان حرف بزنند. خانواده ها به ماموران زندان می گویند و آنها هم در جواب می گویند که بارها به مسولان درخواست داده اند تا تلفن های خراب شده تعویض شود.»

سیاوش حاتم در تاریخ ۲۳ خرداد ماه امسال (۱۳۹۱) توسط ماموران در منزلش بازداشت شد و به زندان اوین برای گذراندن دوران حکمش شد که از آن خبر نداشت. او مجموعا محکوم به یکسال و ۴ ماه حبس برای دو پرونده اش است.


 


جدیدترین آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت بیانگر کاهش ۶۶٫۲ درصدی تولید انواع خودرو در شهریور و کاهش ۴۲ درصدی تولید این محصول در شش ماهه نخست امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته است.

به گزارش ایسنا، طبق آمار رسمی منتشر شده، در شهریورماه امسال تولید انواع سواری ۶۶٫۱ درصد، وانت ۶۸ درصد، مینی‌بوس و میدل‌باس ۹۶ درصد، اتوبوس ۷۰٫۳ درصد، کامیونت، کامیون و کشنده ۵۷٫۸ درصد، ون و آمبولانس ۱۰۰ درصد نسبت به شهریور سال گذشته کاهش نشان می‌دهد.

در شش ماهه نخست امسال نیز تولید انواع محصولات سواری ۴۲٫۳ درصد، وانت ۳۹٫۹ درصد، مینی‌بوس و میدل‌باس ۹۲٫۷ درصد، اتوبوس ۶۲٫۲ درصد، کامیونت، کامیون و کشنده ۳۲٫۸ درصد و ون و آمبولانس ۱۰۰ درصد نسبت به شش ماه نخست سال گذشته کاهش یافته است.

به این ترتیب آمارهای تولید صنعت خودرو کشور کاهش ۶۶٫۲ درصدی را در شهریورماه و ۴۲ درصدی را در شش ماهه نخست امسال نشان می‌دهد.

در شهریورماه امسال در حالی ۵۳ هزار و ۲۷ دستگاه انواع خودرو تولید شد که آمار تولید شهریور سال گذشته ۱۵۶ هزار و ۹۵۸ دستگاه بوده است. تولید خودرو در شش ماهه نخست امسال نیز ۴۵۹ هزار و ۴۴۰ دستگاه بود در حالیکه در شش ماه نخست سال گذشته ۷۹۲ هزار و ۲۸۶ دستگاه خودرو تولید شد.

این وضعیت در حالی است که پیش از این معاون امور صنایع و اقتصادی وزارت صنعت، معدن و تجارت اظهار کرده بود که افت تولید خودرو از مهرماه متوقف خواهد شد به‌گونه‌ای که تولید انواع محصولات خودرویی در مهر امسال برابر با مهر ماه سال گذشته خواهد بود.


 


مدیر "پرشین بلاگ" وضع فعلی فیلترینگ را خطری بزرگ برای امنیت ملی کشور دانست و گفت: قلمروی وب فارسی در حال تهدید شدن است.

به گزارش وبلاگ نیوز در نشست نقد و بررسی پرشین بلاگ، شرفی در خصوص سابقه فیلتر شدن "پرشین بلاگ" گفت که تاکنون سه بار این اقدام صورت گرفته و هر سه بار هم کاملا اشتباه بوده و در آخرین فیلتر آن، بدون هیچ دلیلی حدود ۸ ساعت در شب فیلتر بودیم که با پیگیری های انجام شده، رفع فیلتر شدیم.

شرفی یکی از علل حرکت وبلاگ‌نویسان به سمت شبکه های اجتماعی را تمایل به خصوصی نویسی و نیز موضوع فیلترینگ دانست.

مدیر فنی "پرشین بلاگ" از ارائه نسخه اندروید این سرویس در آینده نزدیک نیز خبر داد و درباره دلیل توسعه کند فنی این سرویس دهنده گفت: با توجه به امکانات و بودجه موجود، تلاش می‌کنیم تا بهترین امکانات فنی را ارائه بدهیم.

در ادامه، "مهدی بوترابی" که از پاسخ به سئوالات فنی درباره "پرشین بلاگ" امتناع می‌کرد، در خصوص فیلترینگ وبلاگ‌های تحت سرویس خود با ارائه یک آمار، گفت: طی ۸ ماه گذشته، تقاضای فیلترینگ تقریبا ۶برابر نسبت به دوره‌های قبلی بیش‌تر شده است. این کار فضای وب را خراب می کند.

مدیر پرشین بلاگ، وضع فعلی فیلترینگ را یک خطر بزرگ برای امنیت ملی کشور عنوان کرد و گفت: کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه باید مصادیق مجرمانه را تعیین کند. نه این‌که قاعده کلی مشخص کند.

او قلمرو فضای وب فارسی را در حال تهدید عنوان کرد و گفت: در حالت بدبینانه، عده‌ای در داخل کشور می‌خواهند این قلمرو را تضعیف کنند و در حالت خوشبینانه، تعدادی با حماقت و از روی ناآگاهی دارند به فضای وب فارسی ضربه می‌زنند.

بوترابی در ادامه افزود: اگر یک وبلاگی اشتباه فیلتر شد و صاحب وبلاگ فیلتر شده جرأت پیدا کرد که از کارگروه تعیین مصادیق شکایت کند، و در صورت مقصر شناخته شدن کارگروه، این کمیته ملزم به پرداخت خسارت و جریمه بشود دیگر فیلترینگ اشتباه کم‌تر اتفاق می‌افتد.

مدیر "پرشین بلاگ" فیلتر شدن جیمیل را به استناد سخنان یکی از مسئولین اشتباه فنی عنوان کرد و افزود: زمانی که جیمیل بسته شد، کاربران راهی برای عبور از فیلترینگ یافتند و راهکار نماندن پشت فیلتر را یاد گرفتند.

نویسنده وبلاگ "اکرنه" در خصوص عواقب فیلترینگ بی ضابطه نیز گفت: اگر ما الآن در زمینه علمی در دنیا رتبه خوبی داریم، این نتیجه تلاش ۳۰سال گذشته است. اما با سیاست های فعلی اتخاذ شده، آینده خوبی در حوزه سایبری انتظار ایران نیست.

بوترابی در خصوص حمایت از سرویس دهنده‌های داخلی نیز گفت: منطق محدود کردن سرویس‌های خارجی برای حمایت از سرویس‌های داخلی از اساس غلط است. فعالین مجازی حرفه‌ای به راحتی بهترین نسخه ها را انتخاب و استفاده می کنند.

وی در پاسخ به سوال محمدصالح مفتاح، مجری این نشست در خصوص این‌که اگر قرار باشد شما قانون گذار فضای مجازی باشید چه اولویت هایی را لحاظ می کنید، گفت: شورای عالی فضای مجازی با عالی ترین سطح آن ایجاد شد. به نظر من تغییرات بایستی اولا در سطح قانون اساسی باشد. چون فضای مجازی بر تمام عرصه ها اثر گذاشته است. نمی‌توان جلوی آزادی را گرفت.

بوترابی راهکار برون‌رفت از این وضعیت را توسعه بخش خصوصی و اجازه دادن برای فعالیت آن دانست و گفت: کسی که قانون گذاری می کند باید با فعالان این حوزه و بخش خصوصی مشورت کند و اجازه بدهد تا این بخش فعالیت کند.

مدیر پرشین بلاگ ورود بخش‌های شبه دولتی، نیمه دولتی و دولتی برای رقابت با بخش خصوصی را اقدامی غیر منطقی دانست و گفت: ورود بخش دولتی به حوزه‌هایی که بخش خصوصی در آن وارد شده است، تنها به عدم توسعه این فضا کمک می‌کند.

مهدی بوترابی درباره سرقت دامنه persianblog.com و تغییر آن به persianblog.ir نیز گفت: دامنه دات کام توسط یک تیم سایبری که لزومی نمی بینم در این جلسه نامی از آن ها ببرم سرقت شد و ما در ظرف کمتر از ۲۴ ساعت تمام اطلاعات را به دامنه آی آر منتقل کردیم. ولی این اطلاع رسانی خوبی صورت نگرفت.

وی علت این سرقت را حرکات کشور ایران در عراق و سوریه دانسته و گفت: به درست یا غلط تصور این بوده که پرشین بلاگ جایگاه مهمی در ایران دارد و با این سرقت به ایران ضربه وارد می شود. اما مقصرین شناسایی شده و در حال پیگیری قضیه هستیم و پرونده به جاهای خوبی رسیده است.

بوترابی درباره مسدود شدن وبلاگ "حمید داودآبادی" هم گفت: تصور آقای داودآبادی این بود که ما با ایشان خصومت شخصی یا سیاسی داریم و خودمان وبلاگش را مسدود کرده‌ایم. اما باید بدانید که برای مسدود کردن وبلاگ ایشان ۲بار برای بنده ایمیل رسید که این وبلاگ را مسدود کنید. اصلا ارسال ۲ ایمیل برای یک وبلاگ، یک موضوع نادر است و تاکنون سابقه نداشته است.

مدیر پرشین بلاگ درباره بحث مهاجرت وبلاگ‌نویسان به سرویس‌های خارجی هم گفت: موضوع مهاجرت وبلاگ‌نویسان به سرویس‌های خارجی برای ما هم دردناک است. اما سعی کرده‌ایم امکانات خوبی به کاربران برای سهولت مهاجرت به دیگر سرویس‌ها بدهیم.


 


در حال حاضر در بسیاری از کشورهای اروپایی، آسیایی حلقه هایی از جوانان سبز با اعتقاد به تقویت و تشکیل شبکه های اجتماعی شکل گرفته است. این حلقه ها که ابتدا از تهران و ایران شروع شد امروز در سیطره ی وسیع تری جوانان سبز مالزی، فرانسه، آلمان، انگلیس، ایتالیا، سوئد، نروژ، بلژیک، کانادا و … را نیز که حلقه های خود را تشکیل داده اند، در بر می گیرد.

به گزارش کلمه از سایت سفیران سبز امید، جوانان و دانشجویان سبز نروژ در بیانیه ایی خطاب به تمامی هموطنان خود در ایران و جهان اعلام کردند که با تمسک به آرمان دموکراسی خواهی و آزادیخواهی همراهان و شهدای مظلوم جنبش سبزمان در حد خویش در جهت تقویت جامعه مدنی و افزایش فضای گفتگو و مدارا خواهند کوشید و با رعایت معیارها و اصول برآمده از منشور جنبش سبز، در راه مهار استبداد و پاسخگو کردن قدرت لگام گسیخته گام برخواهند داشت.

در بخشی از بیانیه این جوانان آمده است: “ما معتقدیم قدرت ما در نیروی اجتماعی ما نهفته است و در این مقطع حساس از تاریخ سرزمینمان، با الهام از جنبش سبز مردم ایران و با تکیه بر حقوق ملت، با فعال سازی و گسترش شبکه های اجتماعی و تعمیق فضای گفتگو و تعامل از طریق اتخاذ روشهای مداراجویانه و احترام آمیز و با تجربه آموزی از ملتهایی که زیر سایه صلح برای دستیابی به ارزشهای والایی همچون عدالت، آزادی، صداقت، استقلال، معنویت و تضمین کرامت انسانی تلاش کرده اند برآنیم تا در حد توان خویش صدای مردم ایران در داخل و نیز خارج باشیم و تصویری شایسته از جامعه ایران را به جهانیان معرفی نموده و با تعامل و همکاری با ظرفیتهای جامعه مدنی و سیاسی فعال در کشور نروژ، با ایمان به حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان در جهت تعمیق و تقویت جامعه مدنی، ارتقاء سطح آگاهی و کمک به جریان آزاد اطلاعات بمنظور تغییرات اصلاحی بنیادین و بهبود وضعیت موجود در کشورمان گامی هرچند کوچک برداریم.”

متن این بیانیه به نقل از تارنمای سفیران سبز امید به این شرح است:

به نام خدا

"ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هسته های اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. باید خانه‌هایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانه‌های خود را قبله قرار دهیم. "

ما جمعی از دانشجویان ایرانی سبز مقیم کشور نروژ با تمسک به آرمان دموکراسی خواهی و آزادیخواهی همراهان و شهدای مظلوم جنبش سبزمان برآنیم تا با بهره گیری از فضای آزادتری که در آن تحصیل می کنیم در حد توان خویش در جهت تقویت جامعه مدنی و افزایش فضای گفتگو و مدارا بکوشیم و با یاری خداوند با رعایت معیارها و اصول برآمده از منشور جنبش سبز، در راه مهار استبداد و پاسخگو کردن قدرت لگام گسیخته گام برداریم. ما معتقدیم حاکمیت ایران با بی حرمتی به کرامت انسانها و تضییع حقوق بنیادین و قانونی مردم سرزمینمان در پی تضعیف نیروی اجتماعی و ممانعت از تشکیل هسته های اجتماعی و تجمیع توان ترکیب آنان در مواجهه مردم با خودکامگی است. ما نگران فروپاشی ادب و اخلاق ایرانی، این سرمایه بدست آمده در طول تاریخ سرزمینمان که با معنویت، صلح و دیگردوستی عجین بوده، توسط استبداد حاکم هستیم.

ما شاهدیم تمامیت خواهان با تحریف دیانت و سوء استفاده از اعتقادات مردم، مزورانه میکوشند با شبیه سازی خود با چهره های حق مدار شیعیان در صدر اسلام و انتساب ظالمانه و بی مهابای چهره فعالان اجتماعی و مدنی و دلسوزان حقوق مردم با چهره های گمراه آنزمان، خود را در نظر مردم حق و مخالفین این وضع نابسامان را باطل جلوه داده تا بدینوسیله شور و احساس بخشی از جامعه که رسانه ای جز رسانه به ظاهر ملی در دست ندارند را در حمایت بی چون و چرا از خود برانگیزاند.

ما باور داریم حاکمیت با امنیتی نمودن فضای اجتماعی داخل کشور، افزایش سرکوب و اختناق در فضای مدنی، غصب و تعطیلی رسانه ها به دلایل واهی و وارونه نمودن واقعیت های جامعه و عدم شفافیت میکوشد سوء مدیریت و تصمیم گیری های لحظه ای و ماجراجویانه و بی پشتوانه خود را متوجه امواج منفعت جویانه کشورهایی نماید که دیری است به علت کج رویها و بی کفایتی مسئولان کشور به جریان افتاده اند. چنان که گویا به سختی میتوان کشوری را یافت که به نحوی از انهاء نتوانسته باشد بی آنکه کمترین خیری را به مردم ایران برساند از این آب گل آلود ماهی بگیرد.

ما غمگنانه شاهد افزایش فاصله طبقاتی و محرومیتها و فروپاشی اقتصادی همراه با افت شدید ارزش پول ملی از طرفی و سوء استفاده و قانون گریزی مافیای شکل گرفته قدرت و نیز فساد گسترده و دست یازی به بیت المال و ثروتهای ملی از طرف دیگر هستیم. نابودی دستگاههای برنامه ریزی و نظارتی و مبهم سازی نظام اقتصادی کشور تنها در شرایط استنکاف از ارائه گزارشی شفاف از دخل و خرج کشور به مردم تا این حد فاجعه بار و غیر قابل کنترل رخ داده است.

ما معتقدیم قدرت ما در نیروی اجتماعی ما نهفته است و در این مقطع حساس از تاریخ سرزمینمان، با الهام از جنبش سبز مردم ایران و با تکیه بر حقوق ملت، با فعال سازی و گسترش شبکه های اجتماعی و تعمیق فضای گفتگو و تعامل از طریق اتخاذ روشهای مداراجویانه و احترام آمیز و با تجربه آموزی از ملتهایی که زیر سایه صلح برای دستیابی به ارزشهای والایی همچون عدالت، آزادی، صداقت، استقلال، معنویت و تضمین کرامت انسانی تلاش کرده اند برآنیم تا در حد توان خویش صدای مردم ایران در داخل و نیز خارج باشیم و تصویری شایسته از جامعه ایران را به جهانیان معرفی نموده و با تعامل و همکاری با ظرفیتهای جامعه مدنی و سیاسی فعال در کشور نروژ، با ایمان به حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان در جهت تعمیق و تقویت جامعه مدنی، ارتقاء سطح آگاهی و کمک به جریان آزاد اطلاعات بمنظور تغییرات اصلاحی بنیادین و بهبود وضعیت موجود در کشورمان گامی هرچند کوچک برداریم. در این راه دست یاری تمامی دانشجویان ایرانی سبز و دیگر هموطنان آزادی خواه و صلح طلب در کشور نروژ را صمیمانه میفشاریم، ما در راه سبزی که برگزیدیم امیدوارانه در هر جای جهان که باشیم گام بر می داریم و می دانیم که طلوع خورشید آزادی را به زودی در کشور عزیزمان شادمانه نظاره خواهیم کرد که این وعده ای الهی است.

إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ

جمعی از دانشجویان سبز نروژ (نُرسا)

۱۸ مهر ۱۳۹۱

۹ اکتبر ۲۰۱۲


 


وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با بیان اینکه دشمن در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ به دانشگاه‌های ما طمع دارد، تاکید کرد: دشمن قصد دارد کاستی‌هایی را در دانشگاه‌ها به وجود آورده و دانشگاه‌های ما را از مسیر اصلی خود خارج کند، به طوری که شإن دانشگاه از منطق و فرهیختگی به سوت زدن و هو کردن تبدیل شود.

به گزارش ایسنا، دانشجو ‌تصریح کرد: محال است که یک دانشجوی با غیرت ایرانی در چنین شرایطی بر رفاهیات دانشگاهی پافشاری کند.

وزیر علوم همچنین با بیان اینکه دشمن در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نیز به دنبال طمع است، گفت: دشمن قصد دارد با فشار بر مسایل اقتصادی کاری کند که ما با فشار اقتصادی به مرحله انتخابات برسیم و در آن مرحله عده‌ای را به عنوان ناجی معیشتی مردم معرفی کند.

وزیر علوم درباره میزان تولید علم در کشور، گفت: برخی رسانه‌هایی که دوقلویشان توقیف شده‌اند، به سیاه‌نمایی عادت کرده‌اند و تیترهایی می‌زنند که رشد علم متوقف شده نشان دهند. چرا بعضی‌ها از این رشد و خوشحالی ملت ناراحت می‌شوند و به مردم یادآوری می‌کنند که نباید خوشحال باشیم.


 


کلمه – گروه اجتماعی: پس از ماه ها اعتراض و فشار متخصصان و کارشناسان بالاخره مدیرکل روابط عمومی وزارت بهداشت از دستور وزیر بهداشت برای تشکیل کمیته ویژه بررسی و تحقیق درباره تاثیر امواج ماهواره‌ای بر سلامت بدن خبر داد.

سیدحمید حسینی در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن اعلام این خبر گفت: بنا بر دستور وزیر بهداشت، تحقیق و بررسی برای بررسی آثار احتمالی پارازیت‌ و امواج ماهواره‌ای بر سلامت بدن آغاز شده است. مرکز سلامت محیط و کار و معاونت تحقیقات وزارت بهداشت به همراه ارگان‌های مربوطه خارج از وزارت بهداشت برای بررسی این موضوع در قالب تشکیل کمیته‌ای فعال شده‌اند و این موضوع در حال پیگیری است.

وی تاکید کرد: اقدامات برای بررسی این موضوع همچنان در حال انجام است و پس از حصول نتایج، اطلاع رسانی‌های لازم صورت خواهد گرفت.

پیش از این رییس کمیته محیط زیست شورای شهر و تنی چند از اعضای شورای شهر تهران نسبت به تاثیرات نامطلوب ناشی از پارازیت‌ها و امواج‌ ماهواره‌ای بر سلامت انسان هشدار داده و گزارش مسوولان مربوطه در این زمینه را خواستار شده بودند.

آقای اصفهانی! شما هم خیلی سیاه‌نمایی نکنید

همچنین صبح امروز “جهان صنعت” در ستون طنز خود جمله ای از محمد اصفهانی خواننده که خود پزشک است نقل کرده که پارازیت‌ها روی سلامتی مردم تاثیر منفی دارد و سرطان‌زاست.

این روزنامه افزوده: باید به ایشان پاسخ داد؛ این دلیل نمی‌شود! درست است که بسیاری از سالمندان امروز ماهواره نگاه نمی‌کنند اما همین والدین فرزندانی را تربیت کرده‌اند که صبح تا شب پای ماهواره می‌نشینند و تهاجم فرهنگی را با آغوش باز پذیرفته‌اند! به خاطر تربیت چنین فرزندانی روی آنها نیز باید پارازیت ریخته شود تا تاوان اینچنین تربیتی را بپردازند اگر همین سالمندان فرزندان خود را طوری تربیت می‌کردند که فقط صدا و سیمای خودمان (منظور از صدا و سیمای خودمان، صدا و سیمای آقای ضرغامی است) را نگاه می‌کردند، امروز روی سر و صورتشان پارازیت پاشیده نمی‌شد!آقای اصفهانی! شما هم خیلی سیاه‌نمایی نکنید. پارازیت‌ها فقط روی شبکه‌های سیاسی هستند و ذره‌ای پارازیت روی شبکه‌های موسیقی وجود ندارد و برنامه‌های موسیقی ماهواره روی جهت آستارا۴ و سایروس با وضوح و شفافیت کامل در حال اطلاع‌رسانی و خدمت به مردم هستند.!

در پایان طنز جهان صنعت آمده: گرانی، سوانح جاده‌ای، گرانی، سقوط هواپیما، گرانی، بیکاری، گرانی، ترافیک، گرانی، آلودگی هوا، گرانی، هزینه‌های درمان، گرانی، استرس‌های روزانه و گرانی مسایلی هستند که مردم آنها را دوست دارند و با آغوش باز آنها را می‌پذیرند و همه در کنار هم هستیم.

محمد اصفهانی هفته ی پیش در یادداشتی که به بهانه انتشار آواز جدید خود با عنوان «غم غفلت» قلمی کرده بود، از رفتارهای غیر مسئولان ی حکومت همچون ارسال پارازیت‌ها که جسم و جان ایرانیان و بلکه قدر و شأن آن‌ها را هدف گرفته‌اند، به فریاد آمده و همچنین از رفتارهای تاسف باری که صدا و سیما با او داشته، به اشاره سخن گفته بود.

او از اثرات سوء پارازیت‌های ماهواره‌ای بر بیمارانی که داروهای سرکوب ایمنی مصرف می‌کنند تا عضو پیوندی‌اش در بدن باقی بماند؛ سالمندان فرتوت که اصلا ماهواره نمی‌بینند؛ بیماران سرطانی وضعیف تحت شیمی درمانی؛ مسلول‌ها و جانبازان و معلولان؛ بیماران اعصاب و روان؛ آدمهای سالم و قوی که ماهواره نگاه نمی‌کنند؛ بچه‌های سرطانی در کانونهایی مثل محک؛ دیالیزی‌ها؛ حامله‌ها؛ نوزاد‌ها وجنین‌ها و… سخن به میان آورده و سپس نوشته است: خودمان اینگونه به هم اهانت می‌کنیم و قصد جان همدیگر می‌کنیم آنوقت ناراحتیم که چرا بیگانگان حرمت پیامبرمان و عقایدمان را نگه نمی‌دارند… براستی مقصرکیست؟ آیا دیگر وقت آن نیست که از خواب غفلت بیدار شویم؛ از عناد و لجبازی دست برداریم و نگاهی اساسی و منصفانه به دین و دنیامان بیندازیم؟

هشدار متخصصان و کارشناسان و بی توجهی مسئولان

همچنین دکتر سعید متصدی استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفتگویی تاکید کرده بود که امواج و پارازیت‌ها می‌توانند به‌طور مستقیم یا غیر‌مستقیم موجب بیماری‌ها و مشکلاتی مانند سقط جنین یا معلولیت نوزادان شوند.

این پژوهش‌گر تشعشعات اضافه کرده بود اگر چه تحقیقات مشخصی نداریم که تاثیر پارازیت‌ها بر سقط جنین را به‌طور قطع تایید کند، اما سرطان‌زا بودن امواج و پارازیت‌ها بر مبنای تحقیقات دقیق جهانی تایید شده است.

پیش‌تر رئیس مرکز تحقیقات سلولی بیمارستان صارم گفته بود «با افزایش پارازیت‌ها و امواج الکترومغناطیسی، در دوسال اخیر، آمار سقط جنین غیر عمدی ۳٫۵ درصد و آمار بارداری خارج از رحم حدود ۲ درصد افزایش یافته‌است.»

به گفته دکتر ابوطالب صارمی در حالی، میزان سقط غیر عمدی جنین در فروردین تا مرداد سال ۸۹ در این مرکز درمانی ۳۸ مورد گزارش شده که در مدت مشابه سال ۹۰ این آمار به ۶۷ مورد و در سال ۹۱ به ۱۱۴ مورد افزایش یافته است.  هم چنین آمار بارداری های خارج از رحم در این مدت نیز از ۹ مورد در سال ۸۹ به ۱۳ مورد در سال ۹۰ و ۱۶ مورد به سال ۹۱ رسیده که آمارها بیانگر سیر صعودی این عارضه است.

با این وجود همزمان با انتشار گزارش رییس مرکز تحقیقات سلولی صارم رضا شکیبایی در جایگاه رئیس شورای سیاستگذاری روزنامه «وطن امروز» نسبت به غیر علمی بودن آنچه "ادعاهایی غیرعلمی درباره تاثیر امواج پارازیت بر سلامت انسان در رسانه‌های ضدانقلاب" خوانده نظر داده و از تریبون خبرگزاری سپاه که از آن به عنوان یکی از پارازیت اندازها نام برده می شود، ارتباط پارازیت با سقط جنین، سرطان و سایر بیماری‌ها را شایعه و دروغهای ساخته و پرداخته لمپن های رسانه ای نسبت داده و مدعی شده که "تاکنون هیچ تحقیقی در جهان که تاثیر بیولوژیک امواج رادیو جمرها را ثابت کند وجود نداشته است."

شکیبایی که فارس اشاره به آن نکرده که تخصصش در کدام یک از شاخه های تخصصی در این زمینه است که به اظهارنظر در مورد غیرعلمی بودن این مساله با وجود آمار مستند پرداخته در ادامه سخنان خود  از سویی دست به تهدید هم شده و در واکنش به معصومه  ابتکار، عضو شورای شهر تهران که چندی پیش از «سونامی سرطان» ناشی از امواج پارازیت در کشور خبر داد آن را مصداق تشویش افکار عمومی خوانده و حکم داده که "مدعی‌العموم به‌عنوان حافظ امنیت جامعه، پاسدار امنیت روانی شهروندان هم باشد و از خانم ابتکار درباره این اظهارنظر غیرمسؤولانه توضیح بخواهد."

معصومه ابتکار رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران هم که در این مدت بارها هشدار داده بود ماه گذشته درباره منشا اصلی پارازیت‌ها، اظهار کرد: ما نمی‌توانیم بگوییم که منشا اصلی امواج یا پارازیت‌ چیست، این کار وظیفه مراجع رسمی است که متاسفانه هیچ‌گاه اعلام نمی‌شود.

رئیس سازمان محیط زیست دولت خاتمی با بیان اینکه در این زمینه با وجود داشتن اطلاعات نمی‌توانم اظهار نظر کنم، تصریح کرد: ‌تنها چیزی که در این باره می‌توانم بگوییم این است که باید نصب تمامی دکل‌ها و آنتن‌های مخابراتی بر اساس ضوابط تعیین شده در مصوبه شورای شهر تهران انجام شود و این دکل‌ها باید ضابطه‌مند شود.

افزایش پارازیت‌های ماهواره‌ای از روز گذشته، به‌رغم وجود هشدارها درباره عوارض آن

پارازیت‌ها همچنان در سکوت، جان مردم را می‌گیرند/ هیچ‌کس پاسخگو نیست


 


جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با ارسال نامه ای به رییس قوه قضاییه نسبت به اظهارات اخیر وی و رییس سازمان زندانها مبنی بر تکذیب هرگونه شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی واکنش نشان دادند.

به گزارش سایت نوروز، این خانواده ها برخی برخوردهایی که هر روزه با زندانیان سیاسی صورت میگیرد را مصداق بارز شکنجه دانسته و در این نامه آورده اند:” گیریم اینک پس از گذشت سه سال و قریب چهار ماه از کودتا، به دلیل حضور و هوشیاری مردم، شکنجه گران درازدست دیگر جرأت شکنجه فیزیکی و جسمی خصوصا در مورد زندانیان شناخته شده را نداشته باشند، اما در مورد شکنجه های روانی نه تنها بر زندانیان سیاسی بلکه بر خانواده های آنان حتی فرزندان خردسالشان چه می گویید؟”

متن کامل این نامه در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای لاریجانی

رئیس محترم قوه قضائیه

سلام علیکم

ما خانواده های زندانیان سیاسی شاید بیش از هر کس دیگر به گفتارها و اظهارنظرهای مسئولین قضائی توجه نشان می دهیم و دلیل آن هم دغدغه های همیشگی مان نسبت به وضعیت ناگوار عزیزان دربندمان است که محرومیت هایشان به مراتب از زندانیان عادی که بعضا مرتکب جرائم سنگینی شده اند، بیشتر است. اخیرا شما بار دیگر در مورد استقلال قوه قضائیه سخن گفته اید و این در حالی است که شاهدان زنده و حاضری وجود دارند که می توانند به عدم استقلال و وابستگی این قوه شهادت دهند. شاهدانی از زندان و بیرون زندان. آنان که محکومیت های ظالمانه را می گذرانند و آنان که محکومیت های ظالمانه شان تمام شده و یا به هر دلیل دیگری در بیرون زندان هستند و ما خانواده ها که از نزدیک شاهد دخالت های جدی مقامات و مأموران نهادهای امنیتی اطلاعات و سپاه و حتی نهادهای غیرنظامی و غیرامنیتی مانند ائمه جمعه و دیگران بوده و هستیم.

به راستی اگر این قوه براساس قانون اساسی مستقل است چرا در حال حاضر در عین بی عدالتی بعضی اشخاص و نهادها از مصونیت آهنین برخوردارند و به شکایت ها از آن ها رسیدگی نمی شود و در عوض هر منتقد قانونی به بهانه جرائم امنیتی به محکومیت های سنگین و شرایط سخت زندان و تبعید و تعزیر گرفتار آمده است و از حداقل حقوق خود محروم مانده است.

از سوی دیگر رئیس سازمان زندان های شما وجود شکنجه در زندان ها را دروغ شاخ دار خوانده است در حالی که بسیاری از عزیزان ما طی نامه ای با امضا، ضمن شرح شکنجه هایی که دیده اند شکایت خود را به مقامات قضائی اعلام داشته اند که البته به جای رسیدگی به آن پرونده جدیدی برای امضا کنندگان تشکیل شده است. و عجیب آن که هم زمان ایشان اعلام داشته اند که نامه های زندانیان سیاسی توسط افرادی بیرون از زندان نگارش شده و می شود!

سوال ما از شما و نیروهای تحت امرتان این است که شکنجه از نظر شما چه تعریفی دارد و آیا شما به شکنجه سپید قائل هستید یا خیر. گیریم اینک پس از گذشت سه سال و قریب چهار ماه از کودتا، به دلیل حضور و هوشیاری مردم، شکنجه گران درازدست دیگر جرأت شکنجه فیزیکی و جسمی خصوصا در مورد زندانیان شناخته شده را نداشته باشند، اما در مورد شکنجه های روانی نه تنها بر زندانیان سیاسی بلکه بر خانواده های آنان حتی فرزندان خردسالشان چه می گویید؟

رئیس سازمان زندان های شما بگوید که سلول انفرادی که از نظر رهبری بدترین نوع شکنجه است در ایران منسوخ شده یا هنوز عزیزانی از فرزندان این مرزو بوم در دوران بازجویی و پس از آن حتی در زمان اجرای احکامشان در زندان های سراسر کشور در انفرادی به سر می برند؟!

ایشان به ما بگویند که قرنطینه بیش از دو سال برای زندانی که حکم خود را می گذراند چه معنایی دارد؟!

هم چنین بفرمایند که تدابیر شدید امنیتی در سلول ها، بندها، هواخوری، سالن ملاقات و حتی کابین های ملاقات که محل دیدار ۲۰ دقیقه ای زندانیان سیاسی با نزدیکترین عزیزان، پدران و مادران پیر و بیمار و فرزندان بعضا خردسالشان است، چه معنایی دارد؟!

بفرمایند قطع تماس های تلفنی زندانیان سیاسی و بی خبر ماندن آنان از خانواده و بی خبری خانواده از آنان تا روز ملاقات اگر شکنجه نیست چه منطق ومعنا و مفهومی دارد؟

بفرمایند محرومیت زندانیان سیاسی از حداقل امکانات درمانی و به ویژه درمان تخصصی و یا تأخیر و تعلل در آن مصداق چیست؟ بفرمایند چرا زندانی باید مجبور به اعتصاب غذا شود تا برای درمانش اقدام کنند آن هم زمانی که کار از کار گذشته است؟!

بفرمایند چرا باید خانواده ها از در کنار داشتن عزیزانشان تحت عنوان مرخصی های ماهانه محروم بمانند تا میل و سلیقه و اراده بازجو، معاون دادستان، شخص دادستان یا مقامات بالاتر تعلق بگیرد. چرا باید برای هر حق طبیعی زندانی و خانواده اش مکاتبه ها شود و تمناها شود و پی گیری ها شود و تحقیرها و توهین ها و لگد مال شدن شخصیت و پایمال شدن کرامت انسانی ملازم آن گردد.

به ما بگویند این که بعضی جوانان دانشجو و اهالی مطبوعات محکوم به حبس در تبعید شده اند مصداق شکنجه برای خودشان و خانواده هایشان نیست و بدتر از آن این که تعدادی از عزیزانمان بدون داشتن حکم حبس در تبعید به زندان رجایی شهر در استان البرز منتقل شده اند و خانواده هایشان دچار عسر و حرج در طی ملاقات های زنانه و مردانه می شوند مصداق شکنجه نیست؟!

این که زوجین زندانی سیاسی که یکی در اوین و دیگری در رجایی شهر حبس ظالمانه را تحمل می کند و با نداشتن ملاقات همسرانشان ظلم مضاعف می بینند مصداق شکنجه نیست؟!

بفرمایند فشارهای مضاعف بر زندانیان اقلیت مذهبی و قومی و خانواده هایشان اگر مصداق شکنجه نیست چه نام و عنوانی باید بر آن گذاشت؟

رئیس محترم قوه قضائیه

ما خانواده های زندانیان سیاسی مانند عزیزان دربندمان خواستار استقلال قوا وعمل سه قوه در چارچوب قانون هستیم و هرگونه اقدام غیرقانونی را که متاسفانه طی سال های اخیر عادی و معمول شده محکوم می کنیم. اما پیش و بیش از آن، ارتکاب گناهان کبیره از جمله دروغ و تهمت و افترا از جانب مسئولین را محکوم می کنیم که موجب عادی سازی گناه و جرم و جنایت در کشور عزیزمان شده است وما معنای الناس علی دین ملوکهم را بیش از همیشه در جای جای کشورمان مشاهده می کنیم.

خداوند عاقبت ما را به خیر گرداند.

والسلام علی من اتبع الهدی

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی

۱۸/۷/۱۳۹۱


 


کلمه – گروه اقتصادی: یک روز پس از اعلام خبر ورود وزارتخانه های اطلاعات و کشور به بازار ارز، امروز مسئولان با گسیل نیروهای امنیتی به خیابان ها و مقابل صرافی ها، درصدد برآمدند تا به مانند قیمت ها را به شکل دستوری در بازار ثابت نگه دارند و به زور صف آرایی پلیسی و بازداشت خیابانی، به حاکم کردن نرخ های تصنعی و یکسان کردن تابلوهای نرخ بازار آزاد ارز با عددی بپردازند که در مرکز مبادلات ارزی دولت تعیین شده است.

به گزارش کلمه، در حالی که دلار در معاملات وقعی در بازار غیر رسمی بین ۳ هزار تومان و ۳۵۰۰ تومان فروخته می شود و حتی در برخی رسانه ها قیمت ۶۳۰۰ تومانی به عنوان قیمت واقعی ارز اعلام شده، نیروهای امنیتی و پلیس با توسل به زور و بازداشت، در تلاش برای القای نرخ های دستوری تا سقف ۲۸۵۰ تومان در بازار هستند؛ نرخی که بانک مرکزی از روز گذشته بر صرافی ها تحمیل کرده و امروز نیز تثیبت همین نرخ را دنبال می کند.

خبرگزاری مهر با اشاره به حضور فعال پلیس امنیت در مرکز ارزفروشان تهران ( چهاراه استانبول تا میدان فردوسی) در این باره گزارش داد: این حضور باعث  متواری شدن دلالان ارزی شده و از سویی خرید و فروش ارز در چهارراه‌ها هم متوقف شده است.

همچنین برخی صرافان در حالی به اجبار و به شکل دستوری، قیمت دلار ۲۸۵۰ تومانی را روی تابلوی صرافی خود نصب کرده اند که از فروش آن به متقاضیان با این نرخ خودداری می‌کنند.

روز گذشته غلامرضا مصباحی مقدم نماینده مجلس در اعلام سیاست های جدید ارزی دولت و مجلس از حضور قعال وزارتخانه های کشور و اطلاعات به بازار ارز خبر داد. در همین زمینه سایت خانه ملت به نقل از حیدر مصلحی به دستگیری بیش از ۲۰ نفر  اخلا‌ل‌گر بازار ارز از سوی وزارت اطلاعات اشاره کرد و ضمن آن گفت: تعدادی از این اخلال‌گران هم توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر شده‌اند.

احمدی نژاد پیش از این در نشست خبری خود گفته بود: ۲۲ نفر سرحلقه آشفتگی‌های اخیر در بازار ارز هستند و با توجه به اینکه این افراد مشخص هستند نهادهای امنیتی باید ورود پیدا کنند. این در حالی است که بسیاری از نمایندگان دولت را عامل آشفتگی های بازار ارز معرفی کرده و اشاره کردند که برای جبران کسری بودجه خود از ورود ارز به بازار خودداری کرده تا قیمت ها نجومی شود و بودجه دولت هم جبران شود.

روز گذشته نیز محمود احمدی نژاد در سخنانی به صراحت افشاء کرد که دولت با کسری بودجه مواجه است و از این نظر تحت فشار است. نکته قابل توجه در مورد آشفتگی بازار ارز در سخنان امروز احمد توکلی در صحن مجلس است که به افشای این موضوع پرداخت که وزیر اقتصاد و دارایی در دوم شهریور سال جاری در حضور رهبری گفته بود دولت می‌خواهد قیمت ارز را بالا ببرد و از طریق مابه‌التفاوت آن یارانه‌های نقدی را پرداخت کند.

این نماینده تهران در مجلس افزود: اصل قانون هدفمند کردن یارانه‌ها این بود که دولت قیمت سوخت را به قیمت جهانی آن نزدیک کند و درآمد آن را به مردم و بخش تولید اختصاص بدهد و بخشی را هم برای دولت در نظر بگیرد تا کسری بودجه نداشته باشد.

توکلی با بیان اینکه مردم انتظار ندارند به موجب دریافت یارانه‌ها شاهد تورم زیاد باشند چرا که اگر اینطور باشد مردم خواهند گفت یارانه‌ها را نمی‌خواهیم، تورم را کنترل کنید.

خبرگزاری فارس وابسته به سپاه گزارش داد که وی با بیان اینکه پرداخت یارانه‌ها از مابه التفاوت قیمت ارز موجب گرفتاری اقتصادی می‌شود، خاطرنشان کرد: صندوق توسعه ملی باید برای بخش تولید استفاده شود چرا که ما باید از بیکاری بترسیم؛ باید از بیکاری ترسید از بیکار شدن شاغلین نیز بیشتر باید ترسید.

بنابر اعلام بانک مرکزی، متوسط قیمت فروش ارز توسط بانک مرکزی در بازار در سال ۱۳۹۰ حدود ۱۰۵۰ تومان بوده است و این در حالی است که به گزارش سایت بازتاب در حال حاضر بخش عمده دلار در بازار به قیمت ۲۶۰۰ تومان یعنی بیش از دو نیم برابر قیمت سال گذشته در بازار مبادله ای به فروش می رسد که تازه این مبلغ جدایی از ارزی است که توسط دلالان بانک مرکزی در بازار به قیمت بالای سه هزار تومان توزیع می شود.

با این همه مشخص نیست بگیر و ببندهای بازار ارز در حالی که نمایندگان به صراحت دولت را عامل این گرانی می دانند برای چیست و چرا رد عوامل آشفتگی ارزی را وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی و نظامی و حکومتی در فتنه و تحریم و دشمنان خارجی جستجو می کنند.

دادستانی تهران پنج‌شنبه (۱۳ مهرماه) گفته بود ۱۶ نفر از عوامل عمده اختلال ارزی که با استفاده از فضای ناشی از جنگ روانی دشمن، با کمک جریانات شایعه پراکن داخلی و خارجی و تبانی با یکدیگر موجبات تشدید شرایط پیش آمده را فراهم و از فضای موجود به طریق غیر قانونی در راستای منافع شخصی و مطامع خارجی با هدف اخلال در امور اقتصادی کشور بهره برداری کرده بودند، بازداشت شدند.

این اقدامات یک هفته پس از اعتراض بازاریان صورت می گیرد. چهارشنبه هفته گذشته  در پی نوسانات شدید بازار ارز، بازاریان تهران دست به راهپیمایی اعتراضی و هم چنین اعتصاب با پایین کشیدن کرکره های مغازه های خود زدند که به دنبال آن با فشار پلیس و نیروهای امنیتی اقدام به بازگشایی بازار کردند.


 


استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی گفت: وضعیت اقتصادی ایران به حساس ترین شرایط در سالهای اخیر رسیده است و علیرغم اینکه بعضی افراد آن را اقتصاد شکننده می دانند ولی می توان با صراحت گفت که شرایط شکننده دلیل شکستگی نیست . اما اگر برای رفع ترک های ایجاد شده چاره جویی نشود نگرانی از اینکه وضعیت بسیار غیرقابل کنترل شود می تواند باشد.

دکتر محمد خوش چهره استاد اقتصاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اقتصادی در گفت و گو با الف گفت: حوادثی که در روز های گذشته ناشی از تضعیف جدی پول ملی و متعاقباً واکنش های بعضی از فعالین و جریانات اقتصادی تحت عنوان اعتصاب را شاهد بودیم مبین جدی بودن مسائل است. اگر چه برای اهل فن فراتر از این شاخص ها تعطیلی غیرمتعارف واحدهای تولیدی ، میزان بیکاری ناشی از این تعطیلی ها و سنگینی رکود همراه با کاهش ارزش پول ملی و موانعی که در سر راه تولید اعم از مشکلات نقدینگی ، قیمت ارز ، موانع در سر راه ورود مواد اولیه و امثال ان شرایطی را پیش آورده که من آن را به اقتصاد صدمه دیده تشبیه می کنم.

وی با تشبیه اقتصاد کنونی به مصدوم ناشی از تصادف گفت : در اینچنین حالتی قطعا وضعیت نامناسب مصدوم مثلا شکستگی اعضای استخوان های مختلف بدن که مفهوم آن اختلالات در تولید است یا مثلا بیرون زدن استخوان از آرنج که مبین حجم بالای بیکاری است و تورم صورت ناشی از ضربه که می تواند سطح قیمت ها باشد. اما در کنار این بریدگی رگ شریانی در پا که خون زیادی را خارج می کند در چنین حالتی قطعا نباید برای توجه به مصدوم مسائل را به نادان و بی هوش بودن راننده معطوف کرد، مسائلی از این نوع در اقدامات آنی معنایی ندارد . این مصدوم احتیاج به اقداماتی دارد از جمله اقدامات آنی و بعد اقدامات کوتاه مدت ، اقدامات میان مدت و بلند مدت .

این نماینده مجلس هفتم ادامه داد: قطعا عدم تشخیص درست اولویت ها و متعاقبا عدم تشخیص درست اقدامات متناسب با زمان می تواند یک انحراف و چالش جدی از بعد مدیریت استراتژیک ایجاد کند .یعنی اگر حتی قائل باشیم موانع و ایراد ها را خوب می بینیم اما اگر تشخیص ندهیم کدام اقدام و کدام موارد به عنوان اقدام آنی تلقی بشود خود خطای استراتژیک است .

وی افزود : این اشکال اکنون در نظام تصمیم گیری ما وجود دارد ، خیلی از افراد فکر می کنند که اکنون متوجه مسائل هستند ولی هنگامی که پای مشاوره و تصمیم گیری می رسد با کمال تعجب و تلخی معلوم می شود که اولویت ها را تشخیص نداده اند و هر کدام مطالبی را مطرح می کنند که بعضی از آنها علیرغم مهم بودن ولی اهم نیستند. بنابراین از بعد مدیریت استراتژیک تشخیص اقدامات آنی و متعاقباً اولویت ها در چنین شرایطی مهم است .

رئیس فراکسیون اصولگرایان مستقل مجلس هفتم اظهار کرد: چون بازسازی شرایط قطعا امکان پذیر نیست و مستلزم زمان است در چنین حالتی مهم این است که نظام سیاستگذار کلان ما ضمن درک صحیح از شرایط و یک اجماع به تشخیص اهم بپردازد .

خوش چهره با بیان اینکه اقدامات آنی جلوگیری از خونریزی است گفت: تجربه نشان داده که اگر نتوان اقدامات آنی را به درستی تشخیص داد متضرر می شویم. یکی از این اقدام آنی جلوگیری از تضعیف بیشتر پول ملی است که در یک شیب تند قرار دارد و اگر کاهش ارزش پول ملی کنترل نشود به سقوط پول ملی منجر می شود . سقوط پول ملی در عین ناباوری می تواند به فروپاشی اقتصاد بیانجامد.

وی تصریح کرد: تجربه جهانی نشان داده که کشورهایی که علیرغم قدرت و بنیه قوی اقتصاد دچار اختلال شده بود بی توجهی به پول ملی باعث سقوط اقتصاد شد. تجربه ای که حتی در فروپاشی شوروی علیرغم داشتن معادن ، نفت فراوان ، صادرات نفت ، صنایع سنگین و تجهیزات نظامی آنچه که منجر به فروپاشی اقتصاد شوروی کرد سقوط پول ملی بود .

وی با انتقاد از بازی این روزهای دولت با نرخ ارز گفت : بازی خطرناک دولت با نرخ ارز که به تضعیف پول ملی منجر شد این در دستور کار سیاسی قرار نگرفته و هنوز هم هیچ اقدام بنیادی برای بهبودی این موضوع را شاهد نیستیم اگر چه اقداماتی را برای نوعی آرام سازی شاهد هستیم اما اینها بنیادی نیست و بازسازی ارزش پول ملی باید در دستور کار قرار بگید .

وی گفت : اگر به پول ملی که علت اصلی بقا و دوام اقتصاد است کم توجهی بشود و عوامل درون زد و برون زای آن شناسایی نشود بقا و دوام اقتصاد ما به خطر می افتد.

وی تاکید کرد: از اقداماتی که به خروج از برون رفت از وضعیت فعلی می پردازد را بازسازی اعتماد بازار سرمایه ، فعالین اقتصادی و آحاد مردم مهم است . نگرانی از کاهش ارزش پول ملی می تواند فضایی را ایجاد کند که خیلی از افراد برای جلوگیری از خسارت های ناشی از سقوط ارزش پول ملی به سمت تقاضاهایی روی بیاروند که این تقاضا ها خود می توانند ضربه شکنده ای به اقتصاد بزند. که می توان حجمه به سوی مواد غذایی و ذخیره سازی آن را نام برد .

این نماینده مجلس هفتم گفت: باید قیمت اقلام اساسی کاهش یابد تا این ترم افسار گسیخته بیش از شلاق های خودش را بر پیکر طبقات محروم جامعه وارد نکند .

او اعتقاد دارد : حمایت از تولید ، کمک به کاهش قیمت اقلام اساسی و به نوعی جیره بندی مواد غذایی مختلف باید در دستور کار قرار بگیرد . در کنار رکود شدیدی که اکنون در اقتصاد حاکم بوده علیرغم اینکه پیامدهای مختلفی دارد اما اقدام آنی تبعات ناشی از تعطیلی هاست که اشاره شد.

وی یکی از تبعات چنین تعطیلی هایی حجم بالای بیکاری خواند و گفت : در فضای اقتصادی کنونی هر نوع بیکاری جدید و هر انسان بیکاری می تواند یک بمب انسانی باشد که عملکرد آن در حوزه سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و حتی امنیتی می تواند خطرناک باشد بنابراین حتما باید در چنین مقطعی مخصوصا مجلس با وضع قانونی که مکلف کند تا پایان سال اجازه هیچ نوع اخراجی را به واحدهای دولتی و غیردولتی ندهد و برای عملیاتی شدن چنین تصمیمی هم باید اقدامات لازم را انجام دهند .

وی افزود : اشتباه استراتژیکی که بعضی از افراد با اطلاعات نادرست از اقتصاد در حوزه ارزش پول ملی دارند فاجعه بار است . این ایده که با کاهش ارزش پول ملی افزایش صادرات صورت می گیرد بدون اینکه متوجه چنین متغیری با شرایط اقتصادی کشور تطبیق دارد و چنین کاری چه آثار سوئی دارد به نحوی زمینه ساز چنین اتفاقی بودند .

این استاد دانشگاه گفت: متاسفانه این تفکر در بین برخی سطوح تصمیم گیری رخنه کرده و حتی از افزایش قیمت به بالای ۳۰۰۰ تومان هم نگران نیستند در حالی که توجه ندارند در حالت سقوط ارزش پول ملی برای دلار هر قیمتی می توان تصور کرد که به مفهوم تنظیم نرخ واقعی ارز نیست . و این استدلال های می تواند مغرضانه باشد .

وی با انتقاد از برخی سیاسی کاری ها گفت : شرایط فعلی به افزایش توان و ظرفیت های کارشناسی احتیاج دارد و از چنین فضایی نباید برای تضعیف رقبا استفاده کرد چون فضای شکننده باعث خواهد شد که نه تنها دولت بلکه کل نظام و آحاد مردم متضرر شوند . بنابراین هم افزایی و ارائه راه حل های عالمانه یه ضرورت استراتژیک هست .


 


صندوق بین المللی پول در جدید ترین گزارش شش ماهه خود از اوضاع اقتصادی جهان ، اقتصاد ایران را نیز مورد ارزیابی قرار داده است.

در این گزارش با اشاره به وضعیت اقتصادی ایران می نویسد برای نخستین بار در قریب به دو دهه گذشته اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۲ رشد منفی داشت ؛ رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۲ منفی ۹ دهم درصد است. این رقم ، طی دو دهه اخیر بی سابقه است.

صندوق بین المللی پول همچنین پیش بینی کرده که اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۳ به رشد مثبت خواهد رسید ولی این رشد ، تنها هشت دهم درصد خواهد بود.

متوسط نرخ رشد اقتصادی در میان صادرکنندگان نفت در خاورمیانه و شمال آفریقا ، ۶٫۶ درصد است.

به گزارش عصر ایران،همچنین در گزارش صندوق تورم ایران در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۵ درصد ذکر شده و این در حالی است که تورم کشورهای نفت خیز منطقه در همین سال ۱۱ درصد گزارش شده است.

در گزارش صندوق در برآورد کلی از اقتصاد ایران آمده است که اقتصاد ایران علیرغم تحریم ها دچار فروپاشی نخواهد شد و از سال ۲۰۱۳ رشد اقتصادی ایران مثبت می شود و تورم هم به ۲۱ درصد کاهش می یابد.

گفتنی است گزارش صندوق بین المللی پول که روز گذشته منتشر شد پیش از قضایای اخیر بازار ارز در ایران تنظیم شده است.


 


محمدرضا بهزادیان: *

طبق اخبار منتشرشده قرار است نمایندگان مجلس امروز طرح توقف فاز دوم هدفمندسازی یارانه‌ها را در صحن مجلس بررسی کنند. درمورد این طرح توضیحاتی قابل ذکر است؛ طرح تحول اقتصادی که عملا در آذرماه سال ۸۹ شروع شد، به خودی خود می‌توانست طرح خوبی باشد و شاید حاصل و نتیجه سال‌ها مطالعات دولت‌های قبلی بود که آن را انجام دادند.

البته هم در نحوه اجرا و هم در تصویب آن اشکالاتی وجود داشت که آن را با موفقیت صددرصد مواجه نکرد. این طرح در ابتدا به‌دلایل مختلفی عملا جهت پرداخت یارانه برای -عمدتا- مصرف‌کننده عملی شد، درصورتی که قاعدتا این‌گونه طرح‌ها باید بیشتر در جهت تولید باشند و درنهایت به تقویت بخش تولید منجر شوند که عملا در اجرا این اتفاق رخ نداد. چراکه دیده شد بیشتر از هر موضوعی، دادن وجهی به اقشار آسیب‌پذیر مدنظر قرار گرفت تا نظرات مردم را به نفع پرداخت‌کنندگان جذب کنند و در ادامه مشاهده کردیم که سهم ۳۰ درصد تولید از درآمد هدفمندسازی یارانه‌ها نیز پرداخت نشد. درواقع با اجرای این طرح همان بخشی که باید تقویت می‌شد، به‌طورکامل مورد حمایت قرار نگرفت و حتی به‌دلیل گران شدن حامل‌های انرژی و اتفاقاتی امثال آن مشکلاتش بیشتر هم شد و با تزریق نقدینگی، تورم نیز به‌وجود آورد.

بد نیست که در این مورد تجربه سال ۱۳۴۱ (انقلاب سفید) را یادآوری کنیم که برخی اصلاحات به خیلی از بخش‌های اقتصاد ما لطمات اساسی زد. از جمله در گام اول تقسیم زمین‌ها بین زارعان؛ هرچند زمین‌های بزرگ را که به‌صورت یکپارچه کشاورزی انجام می‌شد با الهام از یکسری شعارهای سوسیالیستی و با سیاست‌هایی عوام‌پسند بین کشاورزان تقسیم کردند اما در سال‌های بعد این کشاورزان که این زمین‌ها را به دست آورده بودند نه‌تنها کشت و صنعت بزرگ نتوانستند انجام بدهند بلکه آن زمین را یا فروختند یا به زمین آفتاب‌نشین تبدیل کردند. درمورد طرح تحول اقتصادی نیز شاید بتوان این را دید که امروز مثلا در همان بخش کشاورزی یکی از مشکلات کشاورزان در کاشت، داشت و برداشت است. چراکه همه مشکلات از تحریم تا مکانیزه نشدن کشاورزی عملا امکان کاشت، داشت و برداشت با ماشین‌آلات را با مشکلاتی مواجه کرده است. از سوی دیگر متاسفانه با آن میزانی که به سرپرست خانوار و از جمله در روستاها که خانوار آنها پرجمعیت‌تر نیز هستند، پرداخت می‌شود باعث رخوت در خوب کار کردن آنها شده است. درواقع طرح هدفمندسازی یارانه‌ها طرح خوبی بود که حاصل مطالعات طولانی‌مدت بود اما در اجرا با مسائل و مشکلاتی مواجه شد که نه‌تنها اثر مثبت چندانی نداشت بلکه حاصل آن تورم به‌وجود آمده شد. نگاهی به اهداف مدنظر آن نیز خالی از لطف نیست. مثلا در بحث حامل‌های انرژی یا سوخت اگر امروز بنزین تنی ۸۰۰ دلار در فوب خلیج‌فارس باشد آن وقت قیمت هر لیتر بنزین باید ۲۲۰۰ تومان باشد.

درواقع اگر این طرح به‌معنای واقعی کردن قیمت‌ها اجرا می‌شد، بنزین باید به بالای ۲۲۰۰ تومان می‌رسید که این قیمت نه قابلیت اجرا دارد و نه شدنی است. در این شرایط قیمت بنزین در کشور ما لیتری ۷۰۰ تومان به نرخ آزاد است که در واقع زیر ۳۰ درصد آن قیمت واقعی است. این درحالی است که پیش از اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها این میزان ۲۰ درصد بود. چراکه قیمت فوب خلیج‌فارس ۵۰۰ تومان بود و قیمت بنزین در ایران ۱۰۰ تومان بود. این به‌منزله آن است که طرح تحول اقتصادی باعث این شده که فقط ۱۰درصد بیشتر قیمت واقعی سوخت را از مردم بگیرند و آن وقت این سوال پیش می‌آید که آیا برای این ۱۰ درصد این مشکلات را متحمل شدیم؟ درحالی که این طرح برای مشارکت بیشتر در اقتصاد اجرا شد تا تولیدکنندگان برنده شوند و رقابت برای کاهش قیمت اتفاق بیفتد نه دعوا بر سر افزایش قیمت. با این شرایط امکان اجرای فاز دوم هدفمندسازی امکان‌‌پذیر نیست. درواقع توقف این طرح یک اقدام از سر ناچاری است و چه مجلس تصویب کند و چه نکند امکان اجرای آن وجود ندارد.

*رئیس سابق اتاق تهران

منبع: روزنامه آرمان


 


یک نماینده مجلس از بیسوادی ۳۴۰ هزار کودک ۶ تا ۹ ساله به علت فقر اقتصادی و فرهنگی خانواده‌ها خبر داد.

قاسم احمدی لاشکی فقر اقتصادی برخی از خانواده‌ها را از دلایل بیسوادی کودکان و نوجوانان ذکر کرد و در گفت و گو با خانه ملت یادآور شد: ما به عنوان نمایندگان مجلس کسانی را در حوزه‌های انتخابیه خود سراغ داریم که به علت نداشتن پول کافی قادر به ثبت‌نام فرزندان خود در مدارس نیستند.

او با ابراز تاسف از این آمار با بیان اینکه بسیاری از کشورهای دنیا به سمت ریشه‌کن کردن بیسوادی حرکت کرده‌اند، گفته است: در چنین شرایطی بیسوادی تعدادی از کودکان و نوجوانان جای سوال دارد.

عضو کمیسیون آموزش وتحقیقات مجلس به سایت خانه ملت گفت: اگر تعدادی از افراد مسن جامعه بیسواد باشند می‌توان آن را میراث گذشته و دارای توجیه دانست اما بیسوادی کودکان و نوجوانان موضوعی است که به هیچ‌وجه دارای توجیه منطقی نیست.

وی با اشاره به صراحت قانون اساسی مبنی بر تحصیل رایگان برای تمام مردم کشور تصریح کرد: همواره نکته ما این است که باید نهضت سواد‌آموزی پیر‌زن‌ها و پیرمردهای بیسواد ساکن در روستاها را از نعمت سواد بهره‌مند کند؛ در این شرایط است که وظیفه وزارت آموزش و پرورش در سواد‌آموزی به کودکان و نوجوانان کاملا مشخص می‌شود.

این نماینده مجلس نهم با بیان اینکه در دنیای امروز کودکان و نوجوانان باید از سواد و اطلاعات کافی بهره‌مند باشند، تاکید کرد: کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس موضوع بیسوادی تعدادی از کودکان و نوجوانان را از وزارت آموزش و پرورش پیگیری خواهد کرد زیرا وظیفه مسئولان این وزارتخانه آن است که با برنامه‌ریزی صحیح کودکان بیسواد را به آغوش تعلیم و تربیت بازگردانند.

او گفت: فقر فرهنگی از دیگر علت‌هایی است که به بیسوادی کودکان و نوجوانان منتهی می شود زیرا متاسفانه هنوز جایگاه علم و دانش برای برخی از خانواده ها هویدا نیست.


 


رسانه ها از دست درازی دولت به مبالغ واریزی برخی متقاضیان مسکن مهر که پرونده تقاضای آنها مسدود شده خبر می دهند.

بر اساس گزارشی که فارس منتشر کرده، متقاضیانی که در مسکن مهر پرند و دیگر شهرها از ماه‌ها بلکه بیش از یک سال پیش پس از تائید صلاحیت نهایی توسط دولت ثبت نام کرده بودند و پس از تعیین پروژه و امضای قرارداد، آورده خود را واریز کرده‌اند و قرارداد آنها نیز تائید نهایی شده بود، به تازگی متوجه شده‌اند که بعد از بازگشت چند ماه از واریز آورده، پرونده آنها به دلایل مختلف مسدود شده و در عین حال از حسابهای آنها برداشت شده است.

برخی متقاضیان مسکن مهر پرند عنوان کردند: با گذشت ۴ ماه از واریز آورده خود در پروفایل خود دیدیم که جمله «مسدود» است خودنمایی می‌کند اما نکته جالبتر این است که اگر قرار بود حائز شرایط شناخته نشویم چرا باید مبالغ ۶ میلیون تا ۸ میلیون تومان را به حساب خود واریز کنیم و در حالی که پرونده «مسدود» شده است، چطور مبالغ واریزی نیز بطور کامل برداشت می شود.

رحیمی از متقضایان مسکن مهر پرند در این باره گفت: حدود ۳ ماه پیش مبلغ هفت میلیون و ۷۰۰ هزار تومان را به حساب خود نزد یکی از شعب بانک مسکن واریز کردم.

وی ادامه داد:‌ حال با گذشت این همه مدت در پروفایل خود جمله «مسدود» است ذکر شده است این در حالی است که کل این مبلغ از حساب من برداشت شده است.

وی اضافه کرد: در این پروفایل دلیل «مسدود» بودن ،اخذ وام ۱۸ میلیون تومانی با سپرده نزد بانک مسکن در سال ۸۷ اعلام شده است. در حالی که دولت در این تسهیلات هیچ کمکی نکرده و یارانه‌ای نداده است.

محبی یکی دیگر از متقاضیان مسکن مهر پرند گفت: مبلغ شش میلیون و ۸۰۰ هزار تومان به حساب خود در یکی از شعب بانک مسکن در منطقه صادقیه واریز کردم این در حالی است که در پروفایل بنده اعلام شده حساب شما مسدود است چرا که ۷ سال پیش واحد مسکونی دارای وام خریداری کرده‌اید.

وی با اشاره به اینکه این خانه را بنده پارسال فروختم ادامه داد: اعتراض بنده به این است که چرا قبل از واریز کردن این مبلغ به بنده اعلام نشده که شما خانه‌ای خریداری کرده‌اید و حال که از واریز آورده چند ماه می‌گذرد اعلام می‌شود پرونده شما به دلایلی که عرض کردم «مسدود» است.

وی تاکید کرد: در حال حاضر بنده مستاجر هستم و خانه‌ای ندارم.

کرمانی یکی دیگر از متقضیان نیز می‌گوید: بنده ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان واریز کرده‌ام اما کل این مبلغ برداشت و پرونده نیز مسدود است.

وی ادامه داد: در پروفایل بنده عنوان شده که شما در سال ۹۰ از اوراق حق تقدم مسکن استفاده کرده‌اید اما باید اذعان کنم که این اوراق را من از بازار خریداری کرده ‌ام پس بنابراین از امکانات دولتی استفاده نکرده‌ام.

وی تصریح کرد: اقدام اخیر دولت این شبهه را به ذهن متبادر می کند که دولت در ماههای ابتدایی پروژه مسکن مهر که با کمبود منابع برای پرداخت پول به پیمانکاران مواجه بود، سعی کرده از این طریق منابع زیادی جذب کند و اکنون که بدهی هایش پرداخت شده اعلام مسدودی می کند.


 


در پی سوء مدیریت ها جهت اسکان و رفاه حال زلزله زدگان آذربایجان شرقی، چادرهای زلزله‌زدگان در روستای «قراجا» شهرستان هریس طعمه حریق شد و پیرزنی ۷۰ ساله در اثر این آتش سوزی درگذشت.

به گزراش فارس، با گذشت ۶۰ روز از زلزله ورزقان و اهر و نزدیک ۳ هزار زلزله و پس‌لرزه بعد از آن که موجب تخریب منازل مسکونی و شهری شد، مردم این مناطق همچنان در چادرها زندگی می‌کنند.

بر اساس این گزارش حدود ساعت سه بامداد امروز چادرهای زلزله‌زدگان روستای« قراجا» شهرستان هریس طعمه حریق شد و نزدیک ۱۰ چادر زلزله‌زدگان در آتش سوخت. این حادثه از اتصال برق یکی از چادر زلزله‌زدگان صورت گرفته و به چادرهای دیگر زلزله‌زدگان سرایت کرده است. بر اثر این آتش سوزی پیرزنی ۷۰ ساله به نام « تلی‌ناز – نوروزی» جان باخت.

احد باقرپور دهیار روستای«قراجا» در گفت‌وگو با فارس با تایید این خبرگفت: این حادثه حدود ساعت سه بامداد امروز از اتصال برق یکی از چادرهای زلزله‌زدگان صورت گرفت و به سرعت به چادرهای دیگر زلزله‌زدگان سرایت کرد. وی با انتقاد از اداره برق گفت: متاسفانه اداره برق کم کاری کرده و سیم‌های استفاده در چادرها زلزله‌زدگان در برابر استفاده زلزله‌زدگان از روشنایی و بخاری برقی برای گرمایش مقاوم نیست و اتصال کرده و موجب آتش سوزی می‌شود. باقرپور با بیان اینکه در این روستا ۳۰۰ خانوار در چادر زندگی می‌کنند، ادامه داد: مسئولان هیچ وسیله آتش خاموش کنی حتی یک کپسول آتش نشانی را برای مقابله با این گونه حوادث نداده و پیش‌بینی نکرده‌اند. وی درباره نصب کانکس‌ها در این روستا نیز گفت: حدود ۳۰ کانکس در حال نصب است اما تکمیل نشده و در و پنجره ندارند. روستای «قراجا» در ۱۷ کیلومتری خواجه قرار دارد در زلزله بیست و یکم مرداد اهر و ورزقان ۷۰ درصد خانه‌های این روستا تخریب شد و ۱۰ نفر کشته شدند. این روستا نزدیک یک هزار و ۱۰۰ نفر جمعیت دارد.

متاسفانه به دلیل کاهش دما مردم زلزله‌زده برای گرم کردن چادرهای خود از بخاری برقی و والور استفاده می‌کنند و برخی بخاری‌های برقی‌ اهدایی خیران پرمصرف بوده و به دلیل کاهش شدید دما در این منطقه در روزهای گذشته مردم برای در امان ماندن از سرمای منطقه در برخی موارد از چند بخاری برقی همزمان استفاده می‌کنند که اغلب اوقات موجب گرم شدن سیم‌های برق و جرقه زدن آنها و در نهایت آتش‌سوزی می‌شود.

این گزارش می‌افزاید، مسئولان استانی و ستاد حوادث غیرمترقبه استان آذربایجان‌شرقی باید به این امر توجه داشته باشند که هنوز مردم در چادرها و حالت اسکان اضطراری زندگی می‌کنند و اسکان دائم صورت نگرفته است. از طرفی سردی هوا موجب شده که مردم رو به بخارهای برقی آورده و احتمال بروز آتش‌سوزی در این منطقه افزایش یافته است از این رو وجود کپسول‌های آتش‌نشانی در روستاهای پرجمیعت حداقل یکی از الزامات مردم این منطقه بوده که تا به امروز از آنان دریغ شده است. دمای هوای مناطق زلزله زده شب‌ها به یک درجه بالای صفر می‌رسد.


 


پدر، مادر و عمه بهنود رمضانی، دانشجوی ۱۹ ساله رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که اسفند ماه سال ۸۹ جان باخته بود به اتهام تلاش برای برگزاری مراسم ترحیم برای پسر خود محکوم شدند.

به گزارش کلمه، سه تن از اعضای خانواده بهنود رمضانی، دانشجوی ۱۹ ساله رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که اسفند ماه سال ۸۹ در  مراسم چهارشنبه سوری که با یکی از “سه شنبه های اعتراض” همزمان شد، جان باخته بود به اتهام تلاش برای برگزاری مراسم ترحیم برای پسر خود محکوم شدند.

اسفند ماه سال گذشته این سه تن طی مراسم ترحیمی که به مناسبت سالروز جان باختنش برگزار می شد، بهنود توسط اداره کل اطلاعات استان مازندران بازداشت شدند.

بر اساس این گزارش چند روز قبل از مراسم اداره اطلاعات پدر بهنود رمضانی و پس از چند ساعت مادر و عمه ی این دانشجوی جان باخته را احضار و از آن ها خواسته بودند که مراسم سالگرد بهنود را لغو کنند اما زمانی که با مخالفت آن ها مواجه شدند اقدام به بازداشت هر سه نفر کردند.

بر اساس این گزارش پس از بازداشت، اسدالله جعفری دادستان مازندران طی کیفرخواستی خواهان محاکمه این سه تن شده و دادگاه انقلاب شهرستان ساری پدر و مادر بهنود رمضانی را به ۸ ماه حبس تعزیری و عمه او را ۴ ماه حبس تعزیری محکوم کردند.

سال گذشته پدر بهنود رمضانی در مصاحبه با روز خواهان معرفی قاتل فرزندش شده و اعلام کرده بود که شکایت اش را تا شناسایی و محاکمه قاتل پی گیری خواهد کرد.

او گفته بود پسرش شب چهارشنبه سوری از سوی موتورسواران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، دست، پا و گردن او شکسته، یکی از بیضه هایش ترکیده و جان باخته است.

سردار رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران در مصاحبه ای از کشته شدن سه نفر در روز چهارشنبه سوری به دلیل انفجار نارنجک دستی خبر داده بود؛ برخی سایت های وابسته به قدرت هم نوشته بودند که بهنود رمضانی به علت انفجار بمب های دست ساز که در جیب هایش جاسازی کرده بود جان باخته است اما شاهدان عینی، خانواده بهنود رمضانی و گواهی پزشکی قانونی تمام این ادعاها را رد می کنند.

این در حالی است که پزشکی قانونی در گواهی فوت صادره، علت فوت این جوان ۱۹ ساله را “صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت” عنوان کرده است.

همان زمان نیز یکی از شاهدان عینی جان باختن بهنود رمضانی نیز در مصاحبه با روز از یورش موتورسواران بسیجی به میدان ۲۲ نارمک خبر داده و گفته بود: بسیجی بودند؛ همان موتورسوارانی که در خیابان ها ویراژ میدهند و حیدر حیدر می گویند. روی دو موتور هم کپسول مخصوص آتش داشتند. ما نه شعاری میدادیم نه کاری داشتیم. چهارشنبه سوری بود و ما مراسم سنتی مان را برگزار کرده بودیم. کم کم داشتیم خداحافظی میکردیم به خانه هایمان برویم، که یکباره هجوم آوردند و با باتوم و شوکر برقی شروع به زدن کردند. خیلی بد می زدند…

این شاهد عینی افزوده بود: مردم شروع به داد و بیداد کردند. عده ای به کمک آمدند و بسیجی ها کنار کشیدند. در اصل از آمدن و سر و صدای مردم ترسیدند به طوریکه یک موتورشان جا ماند. یکهو صدای داد و فریاد شنیدم که می گفتند کشتند.. کشتند…. بلند شدم و دیدم بهنود افتاده تکان نمیخورد…. آمبولانس آمد و او را به بیمارستان بردند ما هم رفتیم اما گفتند تمام کرده…. هنوز باورم نمی شود…. بعد نوشتند نارنجک دستی ترکیده و تکه تکه شده و… همه اینها دروغ است اینقدر زدند که او را کشتند؛ هیچ نارنجکی نترکید. اینقدربا باتوم زدند که هیچ جای سالمی در بدنش نمانده بود… چند نفرشان با یک ماشین فرار کردند البته دوستان ما شماره ماشین را برداشته اند….


 


آیت الله العظمی سیدعلی محمد دستغیب مرجع تقلید مقیم شیراز تاکید کرد: خیانت، فقط شامل امور مالى نمى‌شود، پس کسى که خصوصیات و اسرار دیگران را بدون رضایت آنان فاش مى‌کند، در حق آنها خیانت کرده است. همچنین کسى که خود را عادل معرفى مى‌کند یا در معرض عدالت قرار مى‌دهد؛ مثلاً به امامت جماعت مى‌ایستد یا بر مسند قضاوت یا فتوا مى‌نشیند، اگر در نهان از انجام گناه پروا نداشته باشد، در دین مردم خیانت کرده است. وکلا و نمایندگان مردم هم اگر در پى‌گیرى مطالبات شرعى و قانونى موکّلین خود کوتاهى کنند یا به وظایف خود عمل نکنند، خیانتکارند.

به گزارش کلمه، آیت الله دستغیب در جلسه درس تفسیر و اخلاق خود با اشاره به فشارهایی که در ماجرای مسجد قبا همچنان بر و و شاگردانش وجود دارد با بیان اینکه طلبه‌هاى ما در این مسجد کارى جز دفاع از خود و حمایت از خانه‌ى خدا نکردند. حالا مى‌گویند بیایید توبه کنید تا عفو شامل حالتان شود، تصریح کرد: وقتى کارى نکرده‌اند براى چه توبه کنند؟ اگر مى‌خواهید صرفنظر کنید، دیگر چرا اذیّت مى‌کنید؟ شما خودتان به خوبى مى‌دانید که چه کسى به این‌جا حمله کرد و چه شد. آقایان توطئه کردند که به مسجد حمله کنند و خدا توطئه‌شان را برملا کرد. ما همان موقع، از چند روز قبل و حتى در شب قدر گفتیم که این کار را نکنید؛ آنچه را آزمودید دوباره امتحان نکنید. امّا روز قدس حدود دویست و پنجاه تا سیصد نفر را که قبلاً آماده کرده بودند، به عنوان مردم آوردند و خودشان گفتند که آمده‌اند این‌جا را بگیرند و دیگر بیرون نمى‌روند. چرا؟ به خاطر آنکه آقاى دستغیب چیزى گفته که براى آنها اشتباه پیش آمده است.

وی همچنین خاطرنشان کرد: به هر حال دوستان ما دفاع کردند حال اگر عفو شامل حالشان شده، چرا باید کتباً بنویسند که ما را ببخشید؟ اگر قرار است بگذرید، پرونده را ببندید تا زودتر سر درس و بحث خود بازگردند. بعضى از آنها سرگردان شده‌اند و جوانیشان هدر مى‌رود، آیا نمى‌ترسید که خودتان روزى سرگردان شوید؟ این از تعالیم قرآن است که مى‌فرماید: هر چه کنى به خود کنى گر همه نیک و بد کنى. این کار را نکنید تا روزى خودتان گرفتار نشوید.

متن کامل شصت و سومین جلسه تفسیر سوره نساء آیات ۱۰۸ تا ۱۱۰ به گزارش حدیث سرو به گزارش زیر است:

یَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ کانَ اللهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطآ(۱۰۸)

ها أَنْتُمْ هوُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا فَمَنْ یُجادِلُ اللهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکیلاً(۱۰۹)

وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءآ أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللهَ یَجِدِ اللهَ غَفُورآ رَحیمآ(۱۱۰)

«کارهاى خود را از مردم پنهان مى‌دارند امّا از خدا پنهان نمى‌دارند در حالى که او با آنان بود، وقتى در جلسات شبانه سخنانى که او بدان خشنود نبود بر زبان مى‌آوردند و خدا به آنچه مى‌کنند آگاه است.» ۱۰۸

«آرى شما آنانید که در زندگانى دنیا از آنها دفاع کردید، امّا کیست که در روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع کند؟ چه کسى وکیل و حامى آنان خواهد بود؟» ۱۰۹

و هر کس کار زشتى کند یا ستمى بر خود روا دارد و سپس از خدا طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.» ۱۱۱

مجمع البیان مى‌نویسد: بنو ابیرق نسبت دزدى را به مردى یهودى به نام زید بن سمین دادند و او خدمت پیامبر آمد و از ایشان شکایت کرد. بنو ابیرق نیز آمدند و از پیامبر خدا درخواست کردند که از طرف ایشان با یهودى به گفتگو و مجادله پردازد. چیزى نمانده بود که پیامبر به درخواست آنها جامه عمل بپوشاند و یهودى را کیفر کند که این آیه نازل شد.

یَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللهِ؛ مجموعه‌ى چند آیه‌ى اخیر حال و روز کسانى است که خود گناهکار و مفسدند امّا گناه و فساد خویش را به گردن دیگران مى‌اندازند تا آنان را در جامعه منفور سازند؛ خود آشوبگرند امّا دیگران را آشوب‌طلب مى‌خوانند. این کار آنان، یا به خاطر جاه‌طلبى و زیاده‌خواهى است یا از روى دشمنى‌هاى سابق یا دیگر اغراض کثیف مادّى.

در نهان نقشه مى‌کشند و تصمیم مى‌گیرند و مواظبند کسى از رازشان آگاه نگردد امّا هرگز نمى‌توانند چیزى را از خدا پنهان دارند چراکه او همواره همراهشان است؛«هُوَ مَعَهُمْ»

این قبیل افراد همیشه بوده‌اند، در اوایل انقلاب مجاهدین خلق این‌گونه بودند و این چنین مى‌کردند.

این عادت بد و روش ناپسند، منحصر به دسته‌هاى سیاسى و گروه‌هاى اجتماعى نیست، گاه یک نفر یا یک خانواده با طرّاحى نقشه‌هاى ناجوانمردانه درصدد ضربه زدن و ساقط کردن افراد یا خانواده‌هاى دیگر برمى‌آیند. گاهى نیز به دعانویسان و جادوگران پناه مى‌برند تا به کسى که مورد حسدشان قرار گرفته ضربه بزنند و آتش حسد خود را فروبنشانند.

معیّت خداوند

هُوَ مَعَهُمْ؛ خداى تعالى در چند جاى قرآن معیّت خود را خاطر نشان فرموده است.

او واجب الوجود است؛ یعنى وجود عین ذاتش هست. اگر بگویى زمانى بود که خدا نبود، پس نیاز به خالق خواهد داشت و همان خالق، خداى عالمیان است. اگر بگویى او خالق و خدایى دیگر داشته و خالق او نیز خدایى دیگر، تسلسل به وجود مى‌آید و عقلاً محال است. لذا مى‌گوییم خداوند ازلى و ابدى است و وجود او عین ذاتش است.

ذات لایزال او در ذهن محدود بشر نمى‌گنجد و کسى نمى‌تواند به کنه او پى ببرد. آدمى حتى وجود خود را هم به درستى نمى‌شناسد، حتى روح خود را که تجلّى وجود و از عالم بالا است، نمى‌شناسد. همچنین نفس را که تجلّى روح است، نمى‌شناسد یا عقل را نمى‌تواند به درستى درک کند. در همین عالم مجهولات بى‌شمارى براى انسان وجود دارد که از فهم آنها عاجز است.

غیر از خدا، همه‌ى موجودات ممکن الوجودند؛ یعنى نبودند و با دست قدرت پروردگار خلق شدند. چگونگى افاضه‌ى وجود از خالق به مخلوق راارتباط مخلوق با خداى تعالى مى‌نامند. فهم این ارتباط، درک معیّت او است و جز با بندگى خداوند و عنایت ویژه او ممکن نیست.

براى رسیدن به فهم باید تقواى الاهى را رعایت کرد؛ تسلیم او بود؛ استقامت داشت و انتظار کشید. حکما آنچه را به بیان مى‌آمد، گفتند و نوشتند امّا مطالعه‌ى کتب حکمت و فلسفه و عرفان، هیچ اثرى در رسیدن به هدف ندارد، مگر آنکه زمینه‌اى فراهم آورد. اگر آدمى چگونگى ارتباط خود با خالق را به نحو شهود، دریابد و معیّت او را درک کند، آثار و نتایج بسیارى برایش حاصل خواهد شد.

نوع دیگرى از معیّت پروردگار نیز وجود دارد که مهمتر از این است و در سوره عنکبوت بدان اشاره مى‌کند :

وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ(عنکبوت، ۶۹)

«کسانى که در راه ما جهاد کردند، به راه‌هاى خود هدایتشان مى‌کنیم و خداوند با نیکوکاران است.»

محسنین کسانى هستند که مسیر فطرت را پى گرفتند و به بیراهه نرفتند و خداوند نیز هر روز به راه‌هاى تازه‌اى هدایتشان مى‌کند.

«لَنَهْدِیَنَّهُمْ» یعنى خداى تعالى آنان را قدم به قدم پیش مى‌برد تا به انسانیّت کامل و کمال انسانى بار یابند.

همراهى با گناهکاران

وَ هُوَ مَعَهُمْ إذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضى مِنَ الْقَوْلِ؛ خداى تعالى در این‌جا همراهى خود با گناهکاران را، آن هنگام که مشغول گناهند، گوشزد مى‌کند، مخصوصاً گناهانى که عقوبت آن بر عهده‌ى بى‌گناهان مى‌افتد و آنان به خاطر آنچه نکرده‌اند، بازخواست مى‌شوند.

وَ کانَ اللهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطآ؛ هرگز خالق از مخلوق خویش جدا نیست و معیّت او توأم با قدرت احاطه و سیطره کامل است.

امیرالمؤمنین مى‌فرماید :

دَاخِلٌ فِی الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْءٍ دَاخِلٍ فِی شَیْءٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْءٍ خَارِجٍ مِنْ شَیْء

«در اشیاء داخل است، نه مانند داخل بودن چیزى در چیزى و از همه چیز خارج است، نه مانند خارج بودن چیزى از چیزى.»

اگر خدا را داخل چیزى بدانیم، قائل به حلول شده‌ایم و این کفر است و اگر خارج از چیزى بدانیم، او را از آن جدا دانسته‌ایم و این نیز صحیح نیست.

دفاع از خیانتکاران

ها أَنْتُمْ هوُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ ضمیر در «عنهم» به خیانتکاران باز مى‌گردد که در دو آیه‌ى قبل خداى تعالى حمایت و دفاع از آنان را ممنوع کرد.

خائن به کسى مى‌گویند که امانت را به اهلش باز نمى‌گرداند و در آن بنا به میل خود تصرّف مى‌کند. پس فقیهى که وجوهات شرعى مى‌گیرد، وظیفه دارد براى زندگى خود، به حدّ معمول بردارد و مابقى را به صاحبانش برساند و صاحبان آن شیعیانى هستند که رضاى امام در بهره‌مندى آنان از آن اموال است. سهم سادات نیز باید به سادات فقیر برسد. اگر فقیهى همه‌ى این اموال را براى خود جمع کند، خیانت کرده است.

انفال مسلمین؛ یعنى منافع جنگل‌ها، معادن، نفت و دیگر اموال عمومى نیز باید میان همه‌ى مردم، با نسبت مشخص و طبق قواعد کارشناسى شده تقسیم شود تا همه از آن بهره‌مند گردند. اگر بیت المال مسلمین به درستى مدیریت نشود، خیانت در امانت شده است.

خیانت، فقط شامل امور مالى نمى‌شود، پس کسى که خصوصیات و اسرار دیگران را بدون رضایت آنان فاش مى‌کند، در حق آنها خیانت کرده است. همچنین کسى که خود را عادل معرفى مى‌کند یا در معرض عدالت قرار مى‌دهد؛ مثلاً به امامت جماعت مى‌ایستد یا بر مسند قضاوت یا فتوا مى‌نشیند، اگر در نهان از انجام گناه پروا نداشته باشد، در دین مردم خیانت کرده است. وکلا و نمایندگان مردم هم اگر در پى‌گیرى مطالبات شرعى و قانونى موکّلین خود کوتاهى کنند یا به وظایف خود عمل نکنند، خیانتکارند.

اگر شخص امینى در معرض تهمت قرار بگیرد، بر کسانى که توانایى دفاع دارند واجب است از او دفاع کنند. از طرف دیگر حمایت و دفاع از شخص خیانتکار جایز نیست و اگر کسى چنین کند، حتى اگر دفاع وى در این دنیا سودى به حال او داشته باشد، در قیامت قادر به دفاع از او نیست، علاوه برآنکه به جرم دفاع از خیانتکار، عقوبت مى‌شود.

وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءآ أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ؛ «سوء» در این‌جا، به مناسبت آیات گذشته؛ یعنى گناه خیانت را گردن دیگران انداختن. در هر صورت هرکس گناهى کند، چه خود آن راگردن گیرد و چه به گردن دیگرى اندازد، اگر پشیمان شود و توبه کند و به جبران گذشته همّت گمارد؛ یعنى اگر حق الناس و حق اللّه بر عهده دارد، ادا کند یا در صدد ادا کردن آن برآید، خداى تعالى را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.

طلبه‌هاى ما در این مسجد کارى جز دفاع از خود و حمایت از خانه‌ى خدا نکردند. حالا مى‌گویند بیایید توبه کنید تا عفو شامل حالتان شود. وقتى کارى نکرده‌اند براى چه توبه کنند؟ اگر مى‌خواهید صرفنظر کنید، دیگر چرا اذیّت مى‌کنید؟ شما خودتان به خوبى مى‌دانید که چه کسى به این‌جا حمله کرد و چه شد. آقایان توطئه کردند که به مسجد حمله کنند و خدا توطئه‌شان را برملا کرد. ما همان موقع، از چند روز قبل و حتى در شب قدر گفتیم که این کار را نکنید؛ آنچه را آزمودید دوباره امتحان نکنید. امّا روز قدس حدود دویست و پنجاه تا سیصد نفر را که قبلاً آماده کرده بودند، به عنوان مردم آوردند و خودشان گفتند که آمده‌اند این‌جا را بگیرند و دیگر بیرون نمى‌روند. چرا؟ به خاطر آنکه آقاى دستغیب چیزى گفته که براى آنها اشتباه پیش آمده است.

به هر حال دوستان ما دفاع کردند حال اگر عفو شامل حالشان شده، چرا باید کتباً بنویسند که ما را ببخشید؟ اگر قرار است بگذرید، پرونده را ببندید تا زودتر سر درس و بحث خود بازگردند. بعضى از آنها سرگردان شده‌اند و جوانیشان هدر مى‌رود، آیا نمى‌ترسید که خودتان روزى سرگردان شوید؟ این از تعالیم قرآن است که مى‌فرماید: هر چه کنى به خود کنى گر همه نیک و بد کنى.

این کار را نکنید تا روزى خودتان گرفتار نشوید.


 


محمد دامادی، نماینده ساری در مجلس، خبر داد که طرح سوال از احمدی نژاد امروز با ۱۰۲ امضا تقدیم هیئت‌رئیسه مجلس شده است. بر این اساس، هفته آینده نیز نماینده رئیس دولت باید در کمیسیون اقتصادی حضور یابد و پاسخگو باشد.

در همین حال یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس با اعتراف به اینکه سیاستهای چند سال گذشته باعث شده روز به روز قدرت خرید مردم کاهش یابد، این وضعیت را نشانه بی عرضگی دولت دانسته و در عین حال می گوید سوال از احمدی نژاد هم نمی تواند مشکلات را حل کند، باید تا پایان عمر دولت این دولت را تحمل کنیم و پس از آن چاره ای اندیشیده شود!

جعفر قادری که عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت است، در گفتگو با اعتدال با یادآوری اینکه ارزش پول ملی هر کشور به تولید آن کشور وابسته است و از سوی دیگر تحت تاثیر فاکتورهایی چون تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی و بحث بهره وری است، ادامه داده: متاسفانه در روند اقتصادی کشور نرخ تورم داخلی بالا و بهروری ما پایین بوده و این دو عاملی که می تواند باعث ارزشمند بودن پول ملی ما باشد مورد توجه قرار نگرفته است ؛ در طول سالهای گذشته و با سیاست های نادرستی که در پیش گرفته شد ، چون رشد نقدینگی و بی توجهی به عوامل ایجاد بهروری ، سبب شد که روز به روز قدرت خرید مردم با پول ملی کاهش یابد.

نماینده شیراز در مجلس اصولگرا اذعان می کند: مردم احساس می کنند مورد اجحاف قرار گرفته اند ، به علت اینکه به یکباره قدرت خرید آنها به شدت کاهش یافته است و ما نتوانستیم از آن ظرفیت هایی که از کاهش پول ملی جلوگیری می کرد ، استفاده کنیم که همه و در راس همه دولت مقصر است.

وی می افزاید: دولت باید صادرات غیر نفتی را افزایش می داد که انجام نشد؛ این رفتارهای اقتصادی و کاهش اعتماد مردم به دولت، نشان از بی عرضگی دولت است، زیرا کارهایی که می توانسته انجام دهد، نتوانسته و نخواسته که انجام دهد؛ راه حل برون رفت از مشکلات فعلی و کنترل اقتصاد وجود دارد ، اما در ابتدا دولت باید بخواهد.

پیش از این هم حبیب الله عسگراولادی با بیان اینکه مردم کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته اند، گفت: احمدی نژاد هر وزیری را که موفق بوده کنار گذاشته و جمهوری اسلامی را شخصی اداره کرده است.

مدعیان اصولگرایی در هفته های اخیر به شدت تلاش می کنند تا دولت را تنها مقصر وضعیت بحرانی فعلی قلمداد کنند و بدین ترتیب مجموعه حاکمیت یکدست را مبرا نشان دهند.


 


علی مزروعی:

دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه اخیرا در مصاحبه با خبرنگاران مدعی شد: “قانون را بدون اغماض و تبعیض در مورد همه متهمان و مجرمان اجرا می کنیم.” وی در پاسخ به این سؤال که “قوه قضاییه هفته گذشته قانون را درباره سه نفر از افراد منتسب به مقامات سیاسی و کانونهای قدرت، یکسان و باقاطعیت اجرا کرد، چه تضمینی می دهید که این روند همیشه به این شکل ادامه پیدا کند”، اظهار داشت: ” تنها در مورد این سه نفر نبوده است، قوه قضاییه در هفته های گذشته در مورد کسانی که باید قانون را اجرا کند، اقدام کرده است و در آینده هم این اقدام را با قاطعیت و بدون تبعیض ادامه خواهد داد.”

وی افزوده :” افزود: عدالت بر اساس اجرای بدون تبعیض قانون محقق می شود و قوه قضاییه مصمم است قانون را بدون اغماض و تبعیض در مورد همه متهمان ومجرمین به طور یکسان اجرا کند.” و تاگید کرده :” اگر روزی قانون فقط درباره ضعفا اعمال شود و در مورد صاحب منصبان و صاحبان قدرت اجرا نشود، آن روز کمال بی عدالتی خواهد بود.” بدنبال ایشان رئیس قوه قضائیه هم در جلسه مسئولان عالی قضایی با تأکید بر اینکه عزم قوه قضاییه برخورد جدی و قاطعانه با انواع مفاسد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و سایر مفاسد است، افزوده است :”عملکرد بدون تبعیض چند سال اخیر قوه قضاییه در برخورد با مفسدان و متهمان به دور از جوسازی‌های سیاسی، اعتماد عمومی را بیش از پیش جلب کرده است و مردم و مسئولان دریافته‌اند که رویکرد دستگاه قضایی برخوردهای یکسان با تمام افراد است و در دستگاه قضایی باید برخوردها و رسیدگی‌ها در برابر افراد توانگر و ضعیف، فقیر و ثروتمند و مسئول و غیرمسئول یکسان و بدون توجه به رانت‌ها و جوسازی‌های سیاسی و رسانه‌ای، منطبق با قانون و عدالت باشد. تساوی عموم مردم از هر رده و قشر و جایگاهی در برابر قانون باید سرلوحه کار تمام مسئولان قرار گیرد.”

خوب اگر کسی در فضای ایران و اخباری که هر روز انتشار می یابد نباشد، و عملکرد قوه قضائیه را به ویژه پس از رخداد کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ بیاد نداشته باشد، و فقط بخواهد عملکرد این قوه در همین دوهفته اخیر در بازداشت و زندانی کردن دو فرزند هاشمی فائزه و مهدی، فرد توهین کننده به فائزه و از افراد وابسته به گروه های فشار و لباس شخصی بنام تاجیک، و مشاور رسانه ای احمدی نژاد و مدیرعامل خبرگزاری ایرنا و مدیر مسئول روزنامه ایران علی اکبر جوانفکر، که تقریبا بطور همزمان انجام شد، در نظر بگیرد بخوبی در می یابد که گفته رئیس قوه قضائیه و دادستان کل کشور در مورد ادعای” قانون را بدون اغماض و تبعیض در مورد همه متهمان و مجرمان اجرا می کنیم ” سخت مایه تردید است چراکه این اقدام همزمان با توجه به افراد بازداشت شده مضمونی کاملا سیاسی داشته و مقامات حاکم خواسته اند با اجرا و اعمال نوعی موازنه مثبت بین سه قطب سیاسی هاشمی – گروه های فشار – احمدی نژاد نه تنها خود را از دام حملات رسانه ای و اقدامات عملی گروه های فشار و حامیان دولت کودتا برهانند بلکه در سایه این اقدام خواسته اند با بیان اینگونه سخنان به ارائه نمایش « عدالت » بپردازند، و اینکه قوه قضائیه با قدرت و قوت در کشوربه اجرای قانون بدون اغماض و تبعیض در مورد همه مشغول است!

در باره اینکه در هر حکومت بطور عام و حکومت دینی بطور خاص اجرای « عدالت » و قانون باید بدون هرگونه اغماض و تبعیض سرمشق و راهنمای تمام کارگزاران حکومت باشد، و دراین میان قوه قضائیه نقش ممتاز و یگانه ای دارد جای هیچ بحث و مناقشه ای نیست. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم اصول متعددی بدین موضوع اختصاص یافته است از جمله در اصل ۱۹آمده :” مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود”.و دراصل ۲۰ تاکید دارد :” همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.” اصل ۱۵۶نیز صراحت دارد :” قوه قضاییه قوه‏ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسیول تحقق بخشند به عدالت و عهده‏دار وظایف زیر است‏:…” اما برغم این موضوع بدیهی و صراحت های قانونی و ادعاهای رئیس قوه قضائیه و دادستان کل کشور متاسفانه عملکرد حاکمیت و به ویژه قوه قضائیه دراین سالها آنقدر مشحون از عدم استقلال و جانبدارانه و سیاسی و تبعیض و ظالمانه بوده است که هیچ آدم عاقل و منصفی این ادعاها و سخنان را باور نمی کند.

دراین مقال برآن نیستم که به شرح و بسط مقوله « عدالت » به عنوان اساس و زیربنای حکومتی که ادعای دینی دارد بپردازم، و یادآور شوم که پیامبر گرامی اسلام فرموده است :” ملک و حکومت با کفر می ماند اما با ظلم و ستم نه “، اما برای رد مدعای اخیر رئیس قوه قضائیه و دادستان کل کشور و این نمایش « عدالت » ی که براه انداخته اند بنظرم خیلی نیاز به ارائه شواهد و مدارک و مستندات فراوانی که وجود دارد، نیست فقط نحوه مواجهه قوه قضائیه با متهمی که به این قوه تعلق داشته است کفایت می کند و آن قاضی مرتضوی است. به هرحال در جریان رسیدگی به پرونده جنایات زندان کهریزک و قتل سه جوان بازداشتی دراین زندان مرتضوی متهم شناخته شده است اما تا امروز نه تنها به این پرونده و متهم اصلی اش رسیدگی نشده، بلکه او با رانده شدن از قوه قضائیه بدلائل خاص در قوه مجریه تا مقام معاون رئیس جمهور و دراواخر سال گذشته به ریاست سازمان تامین اجتماعی ارتقاء مقام یافته است، و تلاش عده ای از راهیافتگان مجلس هشتم و دیوان عدالت اداری هم در باره عزل ایشان از این مقام تاکنون بدون نتیجه مانده است! بماند که اخیرا تعداد قابل توجهی از راهیافتگان مجلس نهم با امضای نامه ای به اعلام پشتیبانی از این متهم درمقام منصوب پرداختند! به واقع می شود گفت که ماجرای مرتضوی با همه سوابق و لواحقش و نحوه مواجهه قوه قضائیه با او به شاخصی برای اندازه گیری « عدالت » در جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است بگونه ای که با رجوع به این شاخص می توان هرگونه مدعایی را دراین باره محک زد و دریافت که آیا نمایش « عدالت » است یا نه؟

خیلی عجیب است که حاکمیت اقتدارگرا چقدر می خواهد برای این قاضی مرتضوی از آبروی نظام هزینه بپردازد و اینگونه اجرای « عدالت » را در کشور به سخره بگیرد؟ فقط به این دلیل که ایشان در سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران اصلاح طلب یاریگر اقتدارگرایان بوده است. یک فقره از جرم های انتسابی ایشان قتل زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی است که هزینه بس سنگینی را درعرصه سیاست خارجی و روابط با کشورها به ویژه کانادا از آنزمان تاکنون بر دوش کشور نهاده است. من خود درجلسه ای که قاضی مرتضوی پس از حوادث ۱۸ تیر سال ۸۲ با مدیران مسئول روزنامه ها داشت و هنوز خبر قتل زهرا کاظمی از پرده بیرون نیافتاده بود، شاهد بودم که چگونه وی برای طبیعی جلوه دادن قتل این روزنامه نگار داستانسرایی و سناریوسازی می کرد. توضیح می داد که بله ما یک جاسوس را که ادعای خبرنگاری داشت و با دستگاههای عجیب و غریب از شلوغی ها فیلم و عکس می گرفته، بازداشت کردیم و درحین بازداشت چون مقاومت می کرده دچار آسیب شده و…و در روزهای آینده افشا می شود که چه ها کرده است و…خلاصه تلاش فراوان می کرد ذهنیت همه حاضران را بگونه ای متقاعد سازد که این خبرنگار جاسوس بوده و هربلایی سرش بیاید مستحق آن است! این آدم البته دادستان بود و با همین رویه به کهریزک رسید و اینجا بود که ظلم و خون مظلومان یقه اش را گرفت اما چه می شود کرد که « عدالت » همچنان نایاب ترین کالا در جمهوری اسلامی ایران است و امثال مرتضوی با پررویی تمام آنرا به استهزاء گرفته اند و به ریش همه مدعیان اجرای ” قانون را بدون اغماض و تبعیض در مورد همه متهمان و مجرمان” می خندد، و ظاهرا مسئولان قوه قضائیه در حد همین نمایش « عدالت » قدرت مانور دارند و دلخوشند، و لابد دیگران هم باید اینرا باور کنند!

منبع: ندای سبز آزادی


 


هادی حیدری هنرمند و کاریکاتوریست روزنامه ی توقیف شده ی شرق در یادداشتی با تاکید بر اینکه “به هیچ‌رو از کشیدن کارتون «چشم‌بندان» قصد جسارت به رزمندگان پاکباخته دوران جنگ را نداشتم. ای کاش روزی فرا رسد تا کمی در قضاوت‌هایمان، اصل «تردید» را وارد کنیم و درصد ناچیزی از فرصت را به متهم بدهیم تا از هجوم اتهامات وارده دفاع کند. چشم‌هایمان را به روی حقیقت باز کنیم و گوش‌هایمان، تنها آن‌چه را نشنود که دل‌هایمان طلب می‌کند.”

به گزارش کلمه، دو هفته ی پیش و پس از انتشار کاریکاتور چشم بندان در روزنامه شرق هجمه ها و فشارهایی به این روزنامه و کارتونیست آن وارد شد و روز چهارشنبه هیات نظارت بر مطبوعات در جلسه ای ناگهانی و شبانه، تحت فشارهای بیرونی و بدون توجه به توضیحات دست اندرکاران روزنامه شرق، این روزنامه را توقیف و همزمان دادستانی تهران هم رحمانیان مدیرمسئول این روزنامه را بازداشت و هادی حیدری را احضار کرد.

خبرگزاری فارس وابسته به سپاه و همچنین گروهی از نمایندگان تندروی مجلس، از صبح همان روز فضاسازی سنگینی را علیه روزنامه شرق سازمان داده بودند و وزیر ارشاد نیز به کمک آنها آمد تا در نهایت هیات نظارت در جلسه ای اضطراری و فوری، تصمیم به توقیف این روزنامه بگیرد.

اما یک روز پس از توقیف این روزنامه نیز کماکان این هجمه تبلیغاتی علیه روزنامه شرق و هادی حیدری قطع نشد و وزیر علوم و ارشاد در سخنانی جداگانه، کماکان این روزنامه و طراحش را مورد حمله قرار دادند و خواهان برخورد شدید با روزنامه شرق، مدیر مسوول این روزنامه و هادی حیدری شدند.

در این مدت گروه های مختلفی از روزنامه نگاران، خانواده های شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، طنزپردازان و هنرمندان در دفاع از این روزنامه و کاریکاتوریست آن یادداشت ها و بیانیه هایی منتشر کردند.

امروز پس از دو هفته هادی حیدری در صفحه فیس بوک خود با تشکر از حمایت ها باردیگر تاکید کرد که قصد توهین به رزمندگان دوران دفاع مقدس نداشته است.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

از اولین ساعات چهارشنبه پنجم مهرماه نود و یک که هجمه رسانه‌ای علیه «روزنامه شرق» و اینجانب به بهانه انتشار کارتون «چشم‌بندان» آغاز شد تا به امروز، ساعت‌ها و روزهای پرفشار و پرالتهابی گذشت.

از همان لحظه‌های اول بسیاری از افراد و گروه‌ها با نگاهی به دور از هیجانات تلاش کردند تا مسیر این جریان را به سوی تعادل و آرامش هدایت کنند.

لازم می‌دانم که امروز و پس از گذشت دو هفته که شاید کمی از التهاب آن روزها فروکاسته، از گروه‌های مختلف یاد کنم:

اول- از خانواده‌های معظم شهدا و رزمندگان دوران جنگ که پس از دیدن کارتون مورد بحث به سوء‌برداشت از آن پی برده و صادقانه از اینجانب حمایت کردند، صمیمانه تشکر می‌کنم. آنان سرمایه‌های ارزشمند این کشورند و همواره خود را مدیون محبت‌هایشان می‌دانم.

دوم- از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، کارتونیست‌ها و کاریکاتوریست‌ها، طنزپردازان، نویسندگان و شعرا، اساتید محترم دانشگاه‌ها، حقوقدانان و خبرگزاری‌ها و رسانه‌های مجازی که در این روزها با حمایت‌های بی‌دریغشان تلاش کردند تا افکار عمومی را با تدبیر و درایت روشنگری کنند صمیمانه سپاسگزارم.

سوم- از تمامی منتقدین منصف که جانب حقیقت را حفظ کرده و مرا با نقدهایشان نسبت به کارهایم آگاه کردند تشکر می کنم.

برای آن گروه از افراد و گروه‌هایی که پا را از دایره انصاف فرا گذاشته و هرچه توانستند، اتهامات و ناسزاها را درقالب خبرسازی‌ها و نوشته‌ها و گفت‌و‌گوها به سوی اینجانب و روزنامه شرق و گردانندگانش روا داشتند، کمی تقوا، سعه صدر و جرعه‌ای آزادگی، آرزو می‌کنم.

چهارم- در طول سالیان فعالیتم در مطبوعات، هرگز باعث تعطیلی روزنامه و یا مجله‌ای نبودم. تمام تلاشم را به کار بردم تا در مسیر تعادل گام بردارم. حال که تقدیر این‌گونه رقم خورد تا «روزنامه شرق» به دلیل انتشار کارتونی از اینجانب به تعطیلی کشیده شود با تمام وجودم در برابر گردانندگان، اعضای تحریریه و کارکنان زحمت‌کش روزنامه شرق احساس مسئولیت می‌کنم و از همه آن‌ها حلالیت می‌طلبم. هرچند در تمام این‌ روزها آنان با تمام وجود و با کمال محبت و دوستی از اینجانب حمایت کردند. مدیون محبت‌هایشان هستم و آرزو می‌کنم که در فضایی بهتر افتخار همکاری دوباره با آنان را پیدا کنم.

پنجم- باز هم تاکید می‌کنم که به هیچ‌رو از کشیدن کارتون «چشم‌بندان» قصد جسارت به رزمندگان پاکباخته دوران جنگ را نداشتم. ای کاش روزی فرا رسد تا کمی در قضاوت‌هایمان، اصل «تردید» را وارد کنیم و درصد ناچیزی از فرصت را به متهم بدهیم تا از هجوم اتهامات وارده دفاع کند. چشم‌هایمان را به روی حقیقت باز کنیم و گوش‌هایمان، تنها آن‌چه را نشنود که دل‌هایمان طلب می‌کند.

با همه‌ی این توضیحات باز هم اگر گروهی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا و رزمندگان جنگ همچنان از اینجانب کدورتی به دل دارند، از همه آن بزرگواران پوزش و حلالیت می‌طلبم.

ششم- از توقیف هر نشریه‌ای حتی اگر با آن مرزبندی‌های فکری داشته باشم، مخالفم. معتقدم که توقیف یک رسانه، معادل صدور حکم اعدام برای کسی است و محدود کننده آزادی‌ و دموکراسی است.

در پایان از خداوند می‌خواهم که قلمم همواره بر مدار حقیقت و آزادگی حرکت کند.

هادی حیدری

نوزده مهرماه نود و یک

در همین باره بخوانید:

انتقادات گسترده هنرمندان، نویسندگان و اهالی فرهنگ از برداشت‌های غیر واقعی از کاریکاتور روزنامه شرق

«نخند! شهید دادیم»؛ یا تصویری از دفاع مقدس برای جنگ ندیده ها

دست از سر رزمندگان و دفاع مقدس بردارید؛ توهین شمایید

نامه طنزپردازان در انتقاد از سوء تفاهم ها درباره کارتون هادی حیدری

نامه ۲۵ خانواده شهید و رزمنده دوران دفاع مقدس در حمایت از کاریکاتوریست شرق

بیانیه ۱۶۰ روزنامه‌نگار: توهین به رزمندگان، دورترین تلقی ممکن از کاریکاتور روزنامه شرق است

حسین زمان: چه کسی گفته که شما مدافع حرمت بسیجیان و رزمندگانید؟


 


سخنگوی کمیسیون قضائی مجلس گفت: قانون جدید مجازات اسلامی به زودی با رفع ایرادات به شورای نگهبان فرستاده می شود.

به گزارش مهر، محمدعلی اسفنانی درباره آخرین وضعیت قانون مجازات اسلامی گفت: این قانون قبل از ابلاغ از سوی رئیس [دولت] به خاطر ایرادات شورای نگهبان به مجلس بازگردانده شد. پس از بررسی ایرادات شورای نگهبان در کمیسیون قضائی مجلس قرار شد این قانون دوباره به کمیته تخصصی برود تا با رفع ایرادات ، دوباره به شورای نگهبان فرستاده شود.

وی افزود: رفع ایرادات این قانون از اولویت های کمیسیون قضائی مجلس است و تلاش می کنیم به زودی این قانون تصویب نهائی و ابلاغ شود.

این نماینده مجلس خاطرنشان کرد، این قانون دارای تغییراتی نسبت به قانون قبلی است و از دربرگیری بیشتری نسبت به قانون قبلی برخوردار است.

قانون جدید مجازات اسلامی در پنج باب، کلیات، حدود، قصاص، دیات و مجازات‌های تعزیری و بازدارنده تنظیم شده که در باب کلیات، اصول کلی قابل اعمال در ابواب دیگر شامل تعاریف و قلمرو اعمال مجازات، مبنای مسئولیت کیفری و شخصی بودن مجازات، تقسیم بندی جرایم و مجازات‌ها بر اساس مبانی اسلامی، حدود مسوولیت کیفری و موانع آن، جهات تخفیف مجازات و شرایط آزادی مشروط، تعویق، تعلیق و زوال محکومیت کیفری مورد توجه قرار گرفته است.

یکی از مهمترین تغییرات قانون، حذف مجازات سنگسار است. البته طی چند سال گذشته، این مجازات اجرا نمی شد و قضات سعی می کردند از مجازات های جایگزین استفاده کنند. در قانون جدید که قرار است به صورت آزمایشی اجرا شود هیچ اشاره ای به حکم رجم یا سنگسار نشده است.

تغییر مهم دیگری که در این قانون روی داده، مربوط به حدود و قصاص افراد زیر ۱۸ سال است. موضوعی که طی سال های اخیر یکی از مباحث بحث برانگیز در حوزه قضا بود. با تصویب این لایحه و اجرای آن چنانچه در کمال عقل و رشد افراد زیر ۱۸ سال شبهه ای ایجاد شود حدود و قصاص برای آنها اجرا نمی شود.

بر اساس این مصوبه، مجازات های تعزیری برای افراد زیر ۱۸ سال با افراد بالای ۱۸ سال متفاوت است. همچنین دیگر افراد زیر ۱۸ سال به زندان محکوم نشده و به مراکز تربیتی همچون کانون اصلاح و تربیت منتقل می شوند.


 


با گذشت تنها چند ساعت از خبر منتفی شدن جدایی ری از تهران که حسین مظفر رییس مجمع نمایندگان تهران آن را اعلام کرده بود، استانداری تهران در مقام تکذیب این خبر برآمد.

به گزارش کلمه، استانداری تهران با رد این خبر از آماده بودن حکم شهردار ری نیز خبر داده است. این در حالی است که بیادی عضو شورای شهر از احمدی نژاد خواسته دوستان خود را از این طرح منصرف کند تا فتنه دیگری برپا نشود!

مهندس محمدرضا محمودی، معاون عمرانی استاندار تهران، با اعلام اینکه طرح جدایی ری از تهران منتفی نشده است، به ایسنا توضیح داده که مراسم معارفه شهردار جدید شهر ری که قرار بود امروز برگزار شود. به گفته وی، حکم شهردار جدید آماده است و منتظر امضای استاندار تهران هستیم.

معاون عمرانی استاندار تهران تاکید کرد: پس از امضای حکم شهردار جدید، مراسم معارفه را برگزار خواهیم کرد.

این در حالی است که خبرگزاری فارس به نقل از حسین مظفر خبر داد که در جلسه اخیری که برای تعیین تکلیف جدایی ری از تهران برگزار شده است، اعضاء به این جمع بندی رسیدند که فعلا بحث جدایی متوقف شود.

البته رئیس مجمع نمایندگان تهران به غیبت نماینده استانداری در این جلسه هم اشاره کرده و گفته بود: در این جلسه نماینده وزارت کشور و شهرداری تهران حضور داشتند اما نماینده استانداری حضور نداشت.

به گفته مظفر، در این جلسه مقرر شده تا مستندات و اسناد بیشتر جهت بررسی ارائه شود تا تصمیم گیری نهایی در خصوص جدایی ری از تهران اتخاذ شود و بدون تصمیم گیری جمعی و نظر کارشناسی تصمیم در مورد جدایی ری از تهران اتخاذ نشود.

حسن بیادی در جریان چهارصد و نود و هفتمین جلسه علنی شورای شهر تهران در نطق خارج از دستور خود گفت: شهرری به خاطر حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی، سالیان سال است که از تهران جداست اما به دلیل آنکه از لحاظ علم جغرافیای شهری و مسائل امنیتی و اجتماعی در داخل تهران قرار گرفته مسائل شهری آن از طریق مدیریت شهری تهران به شکل منطقی و صحیح اداره می شود.

وی سپس خطاب به استاندار تهران و مسئولان دولتی گفت: آیا شما می‌دانید که هزینه بی تدبیری‌های شما را در جریان ناهنجاری‌های اقتصادی اخیر در شهر تهران، افراد خدوم نیروی انتظامی و سازمان‌های امنیتی پرداخت می‌کنند؟ لذا شما از انجام امور روزمره خود وامانده‌اید؛ اگر راست می‌گویید و جرات دارید یک کارنامه مشخص بدون اغراق به مردم استان ارائه دهید البته بدون لحاظ فعالیت‌های مدیریت شهری.

معصومه ابتکار، رییس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران نیز در همین جلسه با انتقاد از پیگیری برای جدایی ری، گفت: این سوال در کارنامه شورای سوم باقی می‌‌ماند که آیا تمامی تدابیر لازم برای جلوگیری از جدایی ری که اتفاقی غیر مدیریتی، اندیشیده شد؟

وی ادامه داد: هم اکنون هم استان تهران علیرغم اینکه تنها ۱،۲ درصد مساحت کل کشور را دارد، بیش از ۳۰ درصد فعالیت‌های اقتصادی در این استان متمرکز است.

وی ادامه داد: هم اکنون هم استان تهران علیرغم اینکه تنها ۱،۲ درصد مساحت کل کشور را دارد، بیش از ۳۰ درصد فعالیت‌های اقتصادی در این استان متمرکز است.

ابتکار با اشاره به بحث‌هایی درباره شکل گیری منطقه آزاد در شهرری اظهار کرد: رسما هشدار می‌دهم که این منطقه ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به قطب اقتصادی را ندارد و چنین تصمیمی می‌تواند به فاجعه زیست محیطی منجر شود.


 


کلمه: آیت الله طاهری اصفهانی این روزها در بستر بیماری است و گاه به گاه میزبان برخی از فعالان سیاسی و دینی است.

چندی پیش وقتی مهدی خزعلی، صلواتی و تعداد دیگری از هنرمندان و فعالان برای دیدار با آیت الله به منزلش رفتند، سایت های اقتدارگرا آن را هم تاب نیاوردند و زبان به انتقاد گشودند!

آیت الله طاهری چند سالی است که به علت کهولت سن مثل گذشته فعالیت ندارند. این روحانی انقلابی ده سال پیش با نوشتن نامه ای افشاگرانه با برشمردن ضعف های حاکم بر جامعه از امامت جمعه اصفهان استعفا داد.

بعد از آن کمتر خبری از این امام جمعه منصوب امام خمینی در رسانه ها منتشر می شود.

هر چند هنوز اقتدارگرایان تلاش دارند، استعفای ایشان را مربوط به بیماری و ضعف بدانند، اما مطلعان به خوبی می دانند که ایشان به علت مخالفت با سیاست های جاری و در انتقاد از وضعیت ایجاد شده، نامه نوشت و محراب نماز جمعه را ترک کرد.

ایشان در آن نامه با انتقاد شدید از استفاده ابزاری از مقدسات مردم گفته بود: " آنان که بر شتر چموش قدرت سوارند و در میدان سیاست دو اسبه می‌تازند و از نردبان مقدسات و اعتقادات مردم بالا می‌روند و گرد‌آسیاب ریاست می‌چرخند و از پل دین می‌گذرند تا به دنیا برسند متأسفانه مؤید و مشوق عده‌ای چماق به دوش و فرقه‌ای کفن پوش که دندان تمساح خشونت را تند و تیز می‌کنند و می‌خواهند عجوزه تندخوی و عفریته زشت روی خشونت را به نکاح دین درآورند و امور مقدس را ملوث جلوه دهند یعنی رجاله‌ها و فاشیست‌هایی که معجونی از جهل و جنونند و بندنافشان به مراکز ثقل قدرت متصل است و مطلق العنان و افسار گسیخته‌اند و نه ملوم معاقب قضا هستند و نه محکوم معاتب قانون. هم فقیه و هم فیلسوف و هم داروغه و هم حاکم و هم مفتی و هم قاضی هستند! فعال‌مایشاء و حاکم ما یرید! ذوب شدگانی که ماست را سیاه می‌بینند!"

نامه ای که برای انتشار با محدودیت های شورای عالی امنیت ملی رو به رو شد. هر چند این نامه مورد حمایت گروه های سیاسی، نمایندگان اصلاح طلب مجلس قرار گرفت اما رهبری پاسخی تند و غیرمحترمانه به آن داد.

آیت الله طاهری اصفهانی از روحانیون باسابقه و انقلابی است که سالها برای برکناری حکومت ظالم تلاش کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی نماینده امام خمینی در استان اصفهان بود. بارها در جبهه های جنگ شرکت کرد و یکی از فرزندانش نیز در جبهه های دفاع مقدس به شهادت رسید. وی از حامیان جدی اصلاحات و منتقد حصر آیت الله منتظری بود.

در آن زمان که کمتر کسی به طور علنی به عوامل سیر قهقرایی جامعه یعنی جلوگیری از "گردش نخبگان" و " نظارت و انتقاد" می پرداخت وی صریحا اظهار می دارد که "اصل جمهوری یعنی جابجایی مرتب و مکرر مدیران کشور و جامعه مدنی یعنی نقد و انتقاد مداوم برنامه‌های حکومت‌‌و انقلاب یعنی تأمین و تضمین خواسته‌های ملت که مع‌الاسف امروز واقعیت غیر از اینها است. مصلحت کشور بعید است و آزادی که این سالها هر دو را به مسلخ و مقتل می‌بینیم."

این نماینده امام در استان اصفهان صریحا به فساد دامن گیر در خانواده روحانیون و مسئولان پرداخته و آنان را که کشور را ملک طلق خود می داند به انتقاد می گیرد و از "ثروت موروثی" و "غارت اموال عمومی" نام می برد. همین مساله ای با گذشت یک دهه بر همگان آشکار شده است که چگونه عده ای با غارت اموال عمومی و اختلاس و فساد مالی و رانت خواری کشور را با بحران رو به رو کرده اند.

آیت الله طاهری بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری نیز با انتقاد شدید از ورود نهادهای غیرمسئول به عرصه انتخابات "همصدا با اکثریت مردمِ رای باخته انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدی مجدد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه اعلام کرد.

سید حسن طاهری فرزند آیت‌الله سید جلال طاهری اصفهانی پس از انتخابات مهندسی شده، به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، توهین به رهبری و اخلال در نظم عمومی به تحمل چهار سال حبس تعزیزی و ۱۰ سال تبعید به شهرستان زابل محکوم شد.

هفته گذشته فرزند آیت الله خزعلی که از دیدار آیت الله طاهری بازگشته بود در وبلاگش نوشت که: دیروز به دیدار آیت الله طاهری اصفهانی رفتم، فرزندش  به ده سال تبعید در زابل محکوم شده است و جالب این که در حکم انتساب به بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی ذکرشده است، چه عرض کنم، گویا این انتساب هم جرم است، او همسر نعیمه اشراقی ( نوه امام) می باشد. به حضرت آیت الله عرض کردم:” دعا بفرمایید شر ظالمین کم شود” فرمودند:” خدا باید شرشان را از سرمان کم کند.”

در همین باره بخوانید:

عفریته خشونت را به نکاح دین درآورده‌اند

از راست به چپ: مهندس میرحسین موسوی، آیت‌الله طاهری اصفهانی، آیت‌الله خاتمی (پدر سید محمد خاتمی) و آیت‌الله منتظری

دیدار میرحسین موسوی با آیت‌الله طاهری اصفهانی قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸


 


کلمه – گروه سیاسی: یکی از شعارهای مردم مسلمان ایران  در انقلاب اسلامی، تشکیل «حکومت عدل علی» بود. چنین آرمانی، در سه دهه گذشته همواره مدنظر کسانی که معتقد به باقی ماندن در خط اصیل انقلاب بوده‌اند، مانده است و معتقدان واقعی به امام (ره) و انقلاب، همچنان هر تغییر و تحولی را با آن سنجیده و هر گفتار و رفتاری از سوی مسئولان حکومتی را با موازین و مقیاس‌هایی که علی‌بن ابیطالب به دست می‌دهد، مقایسه می‌کنند.

رابطه انسانی، ایمانی، اخلاقی و قانونی بین حکومت و مردم، یکی از مهمترین جنبه‌های مدل سیاسی حکومت امام علی (ع) است که در بسیاری از ابعاد آن، به خصوص در بعد مراعات حقوق و حفظ کرامت انسان‌ها، امام آنچنان واضح و صریح سخن گفته است که جای هیچ تفسیر و تأویلی برای توجیه تخلف از این جنبه‌ها باقی نمی‌ماند.

اما از آنجا که هر بار این مقایسه‌ها تکرار می‌شود، با کمال تأسف، در می‌یابیم که فاصله آن مدل آرمانی با واقعیت امروز، روز به روز بیشتر می‌شود، بازخوانی همیشگی و چندباره رفتار امام علی (ع) به عنوان حاکم نمونه اسلامی با مردم، و آموزه‌های سیاسی و اجتماعی برآمده از آن ضروری است.

سفر امروز رهبری به استان خراسان شمالی و رفتارهایی که قبل و در حین ورود ایشان به بجنورد صورت گرفت و می‌گیرد و در واقع چیزی جز تکرار رفتارهای تقدس‌سازانه و فردپرستانه نیست که طبق ادعای سایت دفتر رهبری چند باری مورد انتقاد خود ایشان هم قرار گرفته بود، بار دیگر نشان داد که چقدر روش و منش رهبران ما با مرام امیر مؤمنان فاصله دارد و ادعاها با عمل چقدر فرق می‌کند.

از هم اکنون می توان پیش بینی کرد که در هشت روز آینده که قرار است سفر ایشان به طول بینجامد نیز تمام امکانات رسانه ملی و مطبوعات حکومتی به این سفر و گزارش‌های آن اختصاص خواهد یافت؛ زین پس نه کسی حق دارد از بحران ارزی و تبعات اقتصادی آن سخن بگوید، نه از معیشت مردم، نه از گرانی‌ها، نه از بی‌کفایتی دولت، نه از سوء مدیریت حکومت یکدست و پیامدهای ناگوار آن و نه حتی از اینکه استان خراسان شمالی یکی از محروم ترین استان های کشور است و فقر و بیکاری در آن بیداد می کند. هرچه در این هفته آینده هست، یعنی قرار است باشد، شوق دیدار است و روایت حضور و تصاویر استقبال خودجوش؛ تا آن حد خودجوش که اثراتش از دیروز در خبرگزاری فارس وابسته به سپاه مشاهده می‌شود.

یادداشت زیر که به موضوع رابطه حاکم و مردم از نگاه امام علی (ع) می‌پردازد و خطرات تحقیر مردم از سوی حاکم و رواج یافتن چاپلوسی و تملق را از زبان مولای متقیان بیان می‌کند، دو سال پیش و همزمان با سفر رهبری به قم نیز در کلمه منتشر شد. اما ظاهرا جز تکرار و یادآوری خطاهای مکرر و انحرافات برقرار، چاره ای باقی نیست.

*      *      *

عنوان این یادداشت (فتنه حاکم و ذلّت مؤمن) برگرفته از کلام امیر مؤمنان حضرت علی‌بن ابیطالب است. سیره‌نویسان اصل داستان و روایت را چنین آورده‌اند: روزی حضرت (ع) از جایی به جایی سوار بر مرکب در حرکت بود؛ یکی از یاران، در حالی که پیاده بود، امام را همراهی می‌کرد. حضرت چون کسی را در رکاب خود دید، فرمود:

ارجع فان مشی مثلک مع مثلی فتنه للوالی ومذلت للمؤمن : برگرد، چرا که راه رفتن مثل تو با مثل من، فتنه برای حاکم و ذلّت برای مؤمن است. (نهج البلاغه / کلمات قصار ، شماره ۳۳۲)

در نگاه امام علی (ع) کرامت و عزت آدمی تا آنجا پیش‌بینی می‌شود که در کنار حاکمان نباید عزت و کرامت آدمی کاسته شود، و تواضع حاکمان تا آنجا پیش‌بینی شده که نباید میان مردم این برتری به شکل سوار بر مرکب محسوس گردد. مهمترین نکته اخلاقی که در روایت فوق به چشم می‌خورد، نکوهش تملق و مداهنه است؛ تملق و چاپلوسی در نگاه اسلامی، هم به شکل قول و هم به شکل عمل، به شدت نکوهیده و مذموم است.

طبیعت آدمیان به گونه‌ای است که از تعریف و تمجید احساس غرور و برتری می‌نمایند، به ویژه اگر صاحب قدرت باشند. بر همین اساس، پیامبر بزرگ اسلام فرمود:

احثوا التراب علی وجوه المداحین : به دهان چاپلوسان و مداحان خاک بپاشید.

صاحب کتاب کنز العمال روایتی به این مضمون آورده است: جماعتی از قبیله "بنی عامر" به محضر مبارک پیامبر (ص) وارد شدند. در خلال گفتار آنان با پیامبر، تملق و مداحی وجود داشت و رسول اکرم را بیش از حد ستایش کردند. پیامبر (ص) برآشفته شد و فرمود:

"سخن خود را بگویید ولی مواظب باشید که شیطان شما را به زیاده‌روی در کلام وادار نسازد."

یعنی خطر تملق به گونه‌ای است که ممکن است پیامبران را نیز به غرور بکشاند. لهذا در قرآن کریم در کنار آیاتی که در تعریف و بزرگواری و حسن خلق و تواضح پیامبر ص وجود دارد، آیاتی نیز عتاب‌گونه بر پیامبر نازل شده است:

ولو تقول علینا بعض الاقاویل. لاخذ نامنه باالیمین. ثم لقطعنا منه الوتین : اگر او سخنی دروغ بر ما بگوید ما او را با قدرت می‌گرفتیم، سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم. (الحاقه / ۴۳)

یعنی خداوند پیامبر خود را در هنگام رسالت به شکل مطلق نگاه نمی‌کند و به او تذکر می‌دهد که اگر بر خلاف واقع سخن بگوید، با او برخورد می‌شود. ما بر این باوریم که عصمت پیامبران مانع خلاف‌گویی و غرورپذیری آنان است، و سلطه‌جویی و جباریت که از چاپلوسی به وجود می‌آید، در آنان وجود ندارد. اما آموزش آیات الهی این است که زبان عتاب و انتقاد بر زبان چاپلوسی و مداحی مقدم است، و تنها زبان انتقاد است که می‌تواند جلوی غرور و سرکشی را بگیرد.

هنگامی که امام علی را در راه صفین، در شهر انبار، بر اساس رسوم ایرانیان استقبال کردند، حضرت (ع) ناراحت شد و فرمود:

ما هذه الذی صنعتموه والله ما ینتفع بهذا امراءکم : این چه کاری است که می‌کنید؟ به خدا سوگند حاکمان شما از این‌گونه احترام گذاشتن‌ها سودی نبردند. شما در دنیا خود را به زحمت می‌افکنید و در آخرت نیز دچار عذاب می‌شوید، و چه سودمند است آسایشی که امان از جهنم در پی آن باشد. (نهج البلاغه / حکمت ۳۷)

پرهیز امام علی (ع) از عمل و القاب تملق‌گونه به حدی بود که آورده‌اند: در زمان خلیفه دوم در دادگاه در کنار مدعی قرار گرفت. خلیفه، امام را با کنیه صدا کرد و مدعی را با اسم. آثار ناراحتی و برافروختگی در سیمای حضرت ظاهر شد و فرمود: از آن جهت که در رفتارت نسبت به ما دو نفر عدالت رعایت نکردی، نگران شدم؛ زیرا او را با نام صدا کردی و مرا با کنیه و لقب "ابوالحسن" خواندی. ممکن است طرف دعوی نگران شود (ابن‌ابی‌الحدید، ج ۱۷، ص ۶۵)

ای کاش عالمان دین و سخنگویان مذهب، این مطالب و مسائل را در رسانه‌ها به کرات ذکر می‌کردند و به جای طرح بعضی روایت‌های نه چندان درست و احیاناً عقل‌گریز و یا عقل‌ستیز، گفتارهای اخلاقی را که درکنترل قدرت و مهار دیو استبداد تاثیر دارد، ذکر می‌کردند. آن اندازه که در کتب تاریخی و روایی اسلام، تملق و چاپلوسی در برابر والیان نکوهیده گشته، به این نکته مهم اخلاقی اما، در عمل، کمتر توجه شده است.

مولوی درباره خطر و آفت تملق (در مثنوی دفتر اول) می‌گوید:

لطف و سالوس جهان خوش لقمه‌ایست
کمترش خور کآن پرآتش لقمه‌ایست

آتشش پنهان ذوقش آشکار
دود او ظاهر شود پایان کار

از وفور مدحها فرعون شد
کن ذلیل النفس هوناً لاتسد

تا توانی بنده شو سلطان مباش
زخم کش چون گوی شو چوگان مباش

روانشناسان می‌گویند: "تملق و چاپلوسی در جایی رشد می‌کند که جایی برای اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز این رفتار مؤثرند."

سخن درستی است، زیرا تملقاتی که در زمان حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس در تاریخ به صورت شعر ضبط شده است، و آنان را به حاکمان مستبد بدل کرد، چنین چیزی در زمان حکومت علی کمتر دیده می‌شود. گروهی به نام غُلات پیدا شدند که نسبت به حضرت علی (ع) غلو می‌کردند و امام شدیدترین برخورد را با آنان داشت؛ و شاید شدت برخوردی که امام با غلاة داشت، با سران شرک و کفر در جنگهای زمان پیامبر نداشت؛ زیرا امام دانا بود که در دل تملق و غلو و مداحی، چه خطرهایی نهان است. به تعبیر مولوی، سالوس و خوشگویی برای مخاطب، نخست، خوش می‌نماید، ولی دود و آتش آن بعدها به خرمن بشریت می‌افتد.


 


مشاور خاتمی در دوران ریاست جمهوری معتقداست که مسئول همه مشکلات ایجاد شده تنها دولت احمدی نژاد نبوده و نیست بلکه تمام نهادهای مدیریتی کشور در بروز این نابسامانی‌ها نقش داشتند و باید هر یک به اندازه خود پاسخگو باشند.

مشاور رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: احمدی‌نژاد تنها به دنبال این است که خود را منزه از همه اتفاقاتی که تا امروز برای کشور ایجاد شده است نشان دهد بنابراین از بحث عدم کفایت خود بار‌ها به عنوان یک تهدید از سوی مجلس مطرح شده است کاملا اطلاع دارد و به دنبال این است تا به دیگران این مساله را بفهماند که برخورد با وی هزینه سنگینی دارد به گونه‌ای که بار‌ها نیز در صحبت‌های خود گوشه‌هایی از آن را نشان داده است.

درایتی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به اظهارات اخیر احمدی‌نژاد در مورد فشار‌هایی که از سوی برخی نهاد‌ها به دولت وارد می‌شود، تصریح کرد: این مساله که در مسیر کار رئیس جمهور مشکلات و فشار‌هایی بوده خیلی غیر طبیعی نیست که البته بخشی از این مساله نیز ناشی از خصوصیات شخصیتی احمدی‌نژاد است.

وی با تاکید بر اینکه تاکنون احمدی‌نژاد هیچ‌گاه حاضر به پذیرش مسئولیت حتی یکی از مشکلاتی که در عرصه‌های مختلف برای کشور ایجاد کرده نشده است، گفت: اگرچه سایر نهاد‌ها هم مسئول کنترل بحران‌های بوجود آمده برای کشور بودند اما مسوول اصلی دولت است.

وی گفت: علیرغم اینکه گفته می‌شد هماهنگی و یکدستی دولت با سایر نهاد‌ها در این دوره به حد رویایی خود رسیده است اما امروز می‌بینیم که نه تنها دولت به دنبال این است که مشکلات را گردن دیگر نهادها بیندازد اصولگرایان نیز با مشاهده مشکلات کشور در پی این هستند که فردی را مسئول این مسائل بدانند بنابراین نهادی بهتر از دولت که در ماه‌های پایانی خود قرار دارد، پیدا نمی‌کنند.

درایتی ادامه داد: اظهارات مجلس نیز در قبال مشکلات کشور چندان قابل قبول نیست چرا که نقش مجلس هم در این میان کمتر از دولت نبود بنابراین تردیدی ندارم که مشکلات به وجود آمده چیزی جز نتیجه عملکرد جناح اصولگرا نیست.

این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه پیش از این هجمه‌های احمدی‌نژاد تنها متوجه اصلاح طلبان می‌شد، تاکید کرد: اما در مقابل ما در جناح اصلاحات بار‌ها عنوان کردیم که اگر این هجمه‌ها کنترل نشود این چاقو روزی دست خود اصولگرایان را نیز می‌برد چرا که همه افراد ویژگی سید محمد خاتمی را ندارند که در مقابل حملات به خاطر مصالح کشور سکوت کنند بنابراین معتقدم مشکلات کشور طی این سال‌ها امروز در رفتار احمدی‌نژاد که برای حفظ خود تلاش می‌کند بروز پیدا کرده است.

وی با بیان اینکه دامن زدن به رفتار‌های غیر منطقی و متهم کردن دیگران امروز گریبان اصولگرایان را گرفته است، تصریح کرد: احمدی‌نژاد از تهدید نمایندگان در خصوص بحث عدم کفایت خود کاملا اطلاع دارد و به دنبال این است تا به دیگران این مساله را بفهماند که برخورد با وی هزینه سنگینی دارد به گونه‌ای که بار‌ها نیز در صحبت‌های خود گوشه‌هایی از آن را نشان داده است.

درایتی افزود: احمدی‌نژاد از ضعف‌های اصولگرایان به شکل دقیقی مطلع است از طرفی برای متهم کردن دیگران نیز از شخصیت بی‌پروایی برخوردار است بنابراین یقین دارد تا زمانی که صحبتی نکند مجلس نمی‌تواند وی را به راحتی کنار گذارد.

وی با اشاره به اختلافات درون جبهه اصولگرایان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اظهار کرد: اعتقاد دارم که رفتار این جریان طی ۸ سال اخیر بدون اینکه اصلاح طلبان نیازی به تلاش در این مورد داشته باشند زمینه را برای حضور موثر‌تر اصلاح طلبان فراهم کرده است.

این فعال سیاسی با اشاره به اینکه اصولگرایان در دعواهای سیاسی خود نشان دادند که هیچ ترحمی برای یکدیگر نیز قائل نیستند، گفت: متاسفانه بار‌ها شاهد بودیم که این جناح نه تنها اصلاح طلبان بلکه افراد طیف خود را نیز به راحتی متهم می‌کنند در حالیکه همیشه مدعی بودند که عامل اصلی اختلاف دولت و مجلس اصلاح طلبان بودند اما امروز به این نتیجه رسیدند که اصلاح طلبان چیزی جز رحمت برای کشور نبودند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: حتی در صورتی که احمدی‌نژاد در سال پایانی عمر دولت نهم و دهم نیز از رفتار‌های گذشته خود صرف نظر کند نیز نمی‌تواند عوارض کار ۷ ساله خود را جبران کند ضمن اینکه بار دیگر نیز تاکید می‌کنم که مسئول همه این مشکلات تنها دولت نبوده و نیست بلکه تمام نهادهای مدیریتی کشور در بروز این نابسامانی‌ها نقش داشتند و باید هر یک به اندازه خود پاسخگو باشند.

درایتی در خصوص پیشنهاد تشکیل دولت وحدت ملی که چندی پیش به عنوان یک راهکار برای برون رفت از شرایط فعلی کشور و از سوی آیت الله هاشمی مطرح شد، گفت: قطعا آیت الله هاشمی بیش از سایرین با مشکلات کشور آشنایی دارد ضمن اینکه با افزایش مشکلات استفاده از همه ظرفیت‌های کشور که قطعا ایت الله هاشمی نیز جزو این ظرفیت‌ها محسوب می‌شود نیز کاملا ضروری است.


 


نماینده ارومیه از سخنان روز گذشته احمدی نژاد در مجلس دانش آموزی درباره چفیه انتقاد کرد.

روز گذشته محمود احمدی نژاد در نشست با دانش آموزان وقتی بحث به کاروان راهیان نور رسید، گفت “بروید چهار – پنج تا عکس با چفیه بگیرید، برای تبلیغات آینده تان خوب است.”

نادر قاضی پور نماینده ارومیه نیز در تذکری به صحبت‌های روز گذشته رییس دولت در ششمین مجلس دانش آموزی که عنوان کرده بود «بروید راهیان نور، چهارتا عکس با چفیه بگیرید، زمانی به دردتان می خورد»، انتقاد کرد و گفت: چفیه ما نشان ۸ سال دفاع مقدس است و برایمان محترم است و اجازه نمی دهیم که هیچ کس در هر مقامی به نشان بسیجی ما توهین کند.

پیش از این نیز احمدی نژاد در مناسبت های مختلفی نسبت به چفیه که نشانی از هشت سال دفاع مقدس است، اقداماتی انجام داده که موجب انتقاد شده است.

دو سال پیش احمدی نژاد در مراسمی به طور نمادین به گردن سرباز هخامنشی که با پوشش خاص آن زمان در سالن حضور داشت چفیه انداخت!


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته