امروز: محسن صرامی عضو کمیسیون اقتصادی و یکی از نمایندگان عضو فراکسیون رهروان ولایت در مجلس نهم شورای اسلامی با بیان اینکه وضعیت کشور الان بحرانی است می گوید: هنوز «امام خامنه ای» از موضع خود در مورد احمدی نژاد پایین نیامده اند، من آقای بهمنی رییس کل بانک مرکزی را صدر تقصیرات می بینم که بهتر است از مردم عذرخواهی کند و کنار برود.
به دنبال کاهش شدید ارزش پول ملی و افزایش قیمت ها در ایران، محمود احمدی نژاد در کنفرانس مطبوعاتی هفته گذشته خود مسئولان مختلف جمهوری اسلامی از جمله مجلس شورای اسلامی و نهادهای زیر نظر رهبری جمهوری اسلامی را مورد تند ترین انتقادات قرار داد و به دنبال آن مجلس نیز در تکاپوی طرح سوال از احمدی نژاد بر آمده است.
در حالی مجلس به دنبال سوال از احمدی نژاد در مورد وضعیت بحرانی کشور است که سیاست آیت الله خامنه ای رهبری جمهوری اسلامی برای مقابله تحریم های غرب "اقتصاد مقاومتی" است و بسیاری از نمایندگان مجلس نیز از این نظریه حمایت می کنند.
مسیح علی نژاد روزنامه نگار، در مورد نقش دولت، مجلس و رهبر جمهوری اسلامی برای کنترل اوضاع بحرانی کشور با محسن صرامی یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس مصاحبه ای تلفنی انجام داده که می توانید بخش اول این گفتگو را در زیر بخوانید و بشنوید:
آقای صرامی من مسیح علی نژاد روزنامه نگار هستم و چون شما عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هستید می خواستم بعد از سخنان احمدی نژاد گفتگویی با شما انجام بدهم.
چرا شماره تلفن شما دو صفر دارد؟
همانطور که دیروز به شما گفتم من از بیرون ایران تماس می گیرم. از این بابت که نگرانی ندارید؟
نه ما غیر از دفاع کار دیگری نمی کنیم پس شما می توانید هر چقدر خواستید مصاحبه کنید.
به هر حال چون کشور در یک وضعیت بحرانی است و قیمت ها هم ساعتی افزایش پیدا می کند و شما عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هستید فکر کردم در این زمینه می توانید پاسخگو باشد.
در رابطه با وضعیت اقتصادی آنچه که ما باید دنبالش باشیم سامان دهی در اظهار نظرهاست. کشور در یک شرایط بحرانی است و در این شرایط پراکنده گویی سزاوار نیست.
می توانید منظورتان را از پراکنده گویی توضیح دهید؟
یعنی نظرات غیر کارشناسانه در موقعیت اقتصاد تحریمی نمی تواند آینده ساز باشد و نیازهای فعلی کشور را بر آورده کند. برای همین تیم اقتصادی دولت باید یک بار برای همیشه بنشیند و تصمیماتی بگیرد که بخشی را به در اختیار مردم بگذارد و یک سری تصمیمات را به صورت محرمانه و بدون اینکه مصاحبه شود اجرایی کند. می بینید اینکه هیجان زده و شتاب زده در برابر تحریم ها عمل کنند چنین وضعیتی برای بازار دلار پیش می آید.
به هر حال آقای نادران و توکلی نمایندگان مجلس هستند و آنها گفته اند که آقای احمدی نژاد تلاش می کند تا بازار ارز و بازار را آشفته نگه دارد مردم توقع دارند که پاسخ های شفاف تری بشنوند در مورد اینکه مجلس چه کار می خواهد انجام دهد.
اگر سیستم اقصادی دولت بنشیند و لایحه های ضروری را به مجلس ارائه دهند و حرکت های رو به جلو را تبیین کنند مطمئن هستم دولت توانایی عبور از این تحریم ها را دارد.
شما می گویید «اگر دولت بنشیند»، مگر الان دولت جلسه اضطراری نباید بگذارند، مگر الان وضعیت کشور بحرانی نیست؟ آیا درگیر مسائل مهمتری هستند؟
ببینید مسائلی که در کشور ما دارد اتفاق می افتند مسائلی نیست که به صلاح مردم و نظام باشد. مطمئنا اگر آقای دکتر احمدی نژاد، آقای بهمنی، آقای غضنفری، آقای حسینی و در مجموع وزرای اقتصاد و صنایع اگر بنشینند، توانایی این کار را دارند منتهی باید بنشینند و و بگویند وضعیت تحریم است هر کسی از جزیره خودش بیرون بیاید تا بتوانند دوران گذار را به نفع مردم و نظام رقم بزنند.
شما خودتان که به هر حال به عنوان نماینده مجلس باید به مردم پاسخگو باشید چه کسی را مسول این وضعیت اقتصادی و بحرانی می دانید که هر لحظه قیمت ها افزایش پیدا می کند و از طرفی هم ریال بر اساس آمارهای موجود کم ارزش ترین پول دنیا محسوب می شود؟
من آقای بهمنی را در صدر تقصیرات می بینم و ایشان غیر از زمان تحریم ها هم آنطور که باید نمی توانست بازار دلار و وضعیت اقتصادیِ مرتبط با بانک ها را به سلامت مدیریت کند. دلم می خواهد خود آقای بهمنی از مردم عذرخواهی کند و کنار برود تا یکی دیگر جایگزین ایشان شود.
یعنی آیا مجلس در این زمینه به لحاظ کاری خواهد کرد که خود احمدی نژاد یا کسانی در سطوح بالاتر پاسخگو چنین وضعیتی باشند؟
بلاخره مجلس کم کم دارد به این تصمیم می رسد که طرح سوالی بکند.
فکر نمی کنید که خود آقای احمدی نژاد پیشاپیش پاسخ این سوالاتی که شما قرار است بپرسید را داده و حتی در مصاحبه با آقای حیدری مجری تلویزیون هم گفته بود که افزایش قیمت ارز جنگ روانی است.
سیاست های کلی فعلا در برابر تحریم ها گریبان گیر عملکرد دولت شده، شاید اگر این شرایط نبود این اتفاقا هم به این سبک و سیاق نمی افتاد.
ممکن است بفرمایند منظورتان کدام شرایط است؟
من شرایط تحریم را می گویم که به ما تحمیل شده. انشالله مردم با صبر و علاقه ای که به انقلاب دارند تحمل می کنند تا ما این دوران را به نفع خودکفایی کشور رقم بزنیم.
شما می گویید تحریم باعث شده که این شرایط برای کشور به وجود بیاید، از طرفی مردم به خاطر دارند که خود حاکمیت بارها آقای احمدی نژاد را تشویق می کرد و ایشان هم می گفتند بخش نامه هایی که علیه کشور صادر می شود کاغذپاره ای بیش نیست.
شاید. شما توی صحبت های من نمی توانید به نتیجه برسید. من می گویم اگر کابینه اقتصادی دولت احمدی نژاد بنشینند کنار هم و فکر انتظار را از سرشان بیرون کنند این تیم اقتصادی دولت توانایی این کار را دارند.
آقای صرامی اینکه من سوالم را تکرار می کنم به این دلیل است که پاسخ روشنی برای سوالم پیدا نمی کنم. شما مرتب می فرمایید، «اگر دولت بنشیند»، من می خواهم بدانم این «اگر» کی اتفاق می افتد؟ در شرایطی که حقوق یک معلم ماهی پانصد تا ششصد تومان است و از پس هزینه های زندگی اش در این روزها بر نمی آید...
واقعا باید بنشینند که بتوانند بازار را به نفع صنعت و بازار و توسعه آرام کنند.
شما نماینده مجلس هستید، و به جای «اگر بنشیند » یک سری ابزارهای قانونی در اختیار داشتید سوال من از شما این است که برای کنترل وضعیت بحرانی کشور چگونه از این ابزارهای قانونی استفاده کردید؟
مجلس به نوبه خودش دارد کار نظارتی اش را خوب انجام می دهد. یعنی سوال می کند، تحقیق و تفحص می کند، پژوهش گران مجلس هم دارند کار شان را با تحقیق میدانی خوب انجام می دهند. استیضاح و سوال برای روشنگری است و کمتر به منظور حذف در مملکت ما صورت می گیرد و کمتر اتفاق افتاده که در اثر سوال و استیضاح، حذفی در مملکت ما صورت بگیرد
آقای صرامی من یک سوال دیگری از شما دارم، به هر حال مردم ایران یک سری دغدغه ها و نگرانی هایی در مورد جنگ و حمله نظامی دارند، بر اساس اطلاعاتی که شما دارید آیا حکومت یک جلسه ای گذاشته است که یک سری برنامه هایی را مدون کند برای روزهای بحرانی مردم؟
ما روزهای بحرانی در پیش نداریم ما روزهای امتحان در پیش داریم، ملت ما در جهت تحریم های استکبار بوده و مقابله های خوبی انجام داده. ما شرایط جنگ و شبیه خون فرهنگی را پشت سر گذاشتیم و انشالله تحریم ها را هم به حول و قوه الهی پشت سر خواهیم گذاشت.
من گزارشی را در سایت بازتاب یکی از سایت های اصولگرا می خواندم در مورد قیمت اقلام مورد نیاز مردم که روز به روز افزایش پیدا می کند و متناقض است با آنچه شما می گویید چون ظاهرا مردم به ستوه آمده اند با این افزایش قیمت ها.
حالا این می تواند قضاوت های شخصی شما باشد ولی مردم ما در برابر اتفاقاتی که برای نظام و انقلاب پیش می آید مردم خوبی هستند.
نه من سوال می پرسم ، قضاوتی نیست و هر پاسخی شما بدهید همان را منتشر می کنم خودتان بفرمایید وقتی وارد حوزه انتخابیه تان می شوید مردم از وضعیت گرانی راضی هستند؟
شرایط، شرایطی است که مردم ما درک می کنند مردم ما مردمِ فهیمی هستند.
خب وظیفه حکومت در برابر مردمی که شما می فرمایید مردم فهیمی هستند، چیست؟
ما باید بدانیم کفر، استکبار جهانی و استبداد غرب که خودشان دچار مشکلات اقتصادی هستند برای توجیه نابسامانی های کشور خودشان در برابر کشور ما قد علم کردند که این یک تیر وارونه است به قلب خودشان، بعضی از مسائل را زمان حل می کند.
شما بحث استکبار جهانی را مطرح می کنید اما آقای احمدی نژاد بحث مذاکره با آمریکا را مطرح کردند
تفکرات کلان کشورمان را عرض کردم نه تفکرات جزیی کشورمان راد.
یعنی منظورتان این است که در این رابطه آقای احمدی نژاد نمی تواند نظر بدهند و تصمیم گیر نهایی رهبری جمهوری اسلامی است؟
یک سری اصولی در کشور ما هست که مقام عظمای ولایت باید دستورش را بدهند، مثل جنگ، صلح مثل رابطه داشتن با آمریکا یا عدم رابطه با آمریکا تمام این سیاست های کلان دست آقاست و ما مطیع امر رهبرمان هستیم.
پس برای همین گفته شد که به آقای احمدی نژاد به خاطر مطرح کردن مسئله مذاکره با آمریکا در سفر اخیرشان به نیویورک اعتراضاتی صورت گرفت و ایشان برای یک مدتی خانه نشین شده بود؟
این را زنگ بزنید از خود آقای احمدی نژاد بپرسید.
خب آقای احمدی نژاد در جایگاه رییس دولت به جای اینکه مقصر اصلی وضعیت اقتصادی کشور را مشخص کنند، همه را مقصر اعلام کردند، از مجلس گرفته تا قوه قضاییه، تا خبرگزاری فارس و نهادهای زیر نظر رهبری. ارزیابی شما در این باره چه است؟
ایشان دادگاه نگرفتند، ایشان سوال طرح کردند چون الان موج انتخابات راه افتاده و به خاطر بعضی از مسائل انتخابات برخی ها می خواهند عرصه را از ایشان بگیرند ، به همین دلیل بعضی ها یک شیطنت هایی می کنند و آقای احمدی نژاد هم سوال طرح کرد که چرا همه تهاجمات به سمت ماست؟
پس آقای صرامی با این توصیفی که شما می کنید، در شرایطی که وضعیت کشور خیلی نگران کننده است، کنفرانس مطبوعاتی آقای احمدی نژاد به مباحث سیاسی و انتخاباتی گذشت تا اینکه یک برنامه مدون برای برون رفت از بحران اقتصادی ارائه کنند، درست است؟
دیگه چون بنا است خیلی با صراحت صحبت کنیم، شما دارید برداشت های خودتان را می گویید یا صحبت های آقای احمدی نژاد را می گویید؟
شما خودتان گفتید چون ایام انتخابات است پس من بر اساس آنچه خودتان گفتید سوال می کنم آیا این کنفرانس برای حل بحران اقتصادی بوده یا یک کنفرانس سیاسی و انتخاباتی؟
ایشان همیشه در صحبت های شان تنویر افکار عمومی می کنند. چون خیلی از منتقدین دستگاه اقتصادی دولت از مراکزی مثل صدا و سیما و قوه قضاییه است، ایشان هم سوال طرح کردند که آیا هیچ انتقادی به خود شما وارد نیست. این سوال هم سوال بدی نیست.
صدا و سیما تحت نظر رهبری است...
بله تحت نظر رهبری است و ما نظرات رهبری را در مورد صدا و سیما می دانیم اما هیچ رهبر دینی در طول تاریخ تشیع چنین نظرات خوب و بازی نداشته، ایشان که حاکمیت مطلق را برای صدا وسیما باور ندارند، این نشانه نظر باز رهبر ایران است در مورد صدا و سیما و این برخلاف تصوری است که آنور آبی ها در مورد آقای ما دارند . اگر آقای ما آن آقایی بود که آنها تصویر می کردند، بله باید چنان چوب حاکمیت رابر سر صدا و سیما بالا می بردند که کسی نمی توانست تکان بخورد، ولی صدا و سیمای ما صدا و سیمای بازی است
ولی آقای صرامی! الان بحث اینور آب نیست، بحث آقای احمدی نژاد است که می گوید صدا و سیمای تحت نظر رهبری دست اش باز است که فقط دولت را نقد بکند و نهادهای زیر نظر خود رهبری در صدا و سیما نقد نمی شوند.
ما هیچ وقت نمی توانیم با نظرات شخصی اصل مسئله را پاک کنیم. نظرات شخصی همیشه بوده. بعضی از موثرین صدا و سیما نسبت به عملکرد اقتصادی دولت نقد کرده بودند ایشان گفت مگه خود شما نقصی ندارید، این به نظر ما نزدیک تر است تا اینکه بگوییم ایشان وارد خطوط قرمز نهاد رهبری شد.
سوال من این است که آقای احمدی نژاد به جای اینکه در اوضاع وحشت زده بازار و اقتصاد کنونی مقصر را معرفی کنند گفتند ۲۲ تفر هستند که دارند وضعیت بازار را آشفته می کنند، شما به عنوان یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس چنین اظهار نظری را در راستای حل بحران اقتصادی می دانید؟
ما اعتماد داریم به حرکت های احمدی نژاد. حرکت هایی که احمدی نژاد در طول چند سال گذشته انجام داد یک اعتمادی را در ما به وجود آورد که ما این اعتماد را به راحتی از دست نمی دهیم. ما می دانیم دولت احمدی نژاد دولت مرد کارزار و میدان عملیات است و توانایی عبور از بحران را دارد، بازخورد سخنان ایشان را هم در بازار ارز دیدیم.
الان در جریان هستید که بعد از صحبت های احمدی نژاد وضعیت بازار هم شلوغ شده و مردم به صورت دسته جمعی آمدند به خیابان و شعارها و اعترضاتی را در خیابان مطرح کردند؟
صحبت کردن حق مردم است. مردمِ ما مردم خوبی هستند و اگر قرار شد امروز حرف اقتصادی بزنند، مسائل سیاسی و دینی را با هم قاطی نمی کنند، خیلی راحت در یک جو آرام با آزادی کامل می ایند حرف اقتصادی شان را می زنند حق شان است و دولتمردان هم باید گوش کنند.
یعنی شما الان از تجمعاتی که در بازار صورت گرفته و از نفسِ اعتراضات بازاری ها حمایت می کنید؟
من می گویم مردم در کشور ما آزادانه می توانند حرف های شان را با سیستم حکومتی بزنند.
ولی سه سال پیش وقتی مردم آمده بودند به خیابان آزاد بودند که خواسته های سیاسی شان را به مردم بگویند؟
اون...دیگه....ببینید مسائل را دارید قاطی می کنید، از اقتصادی می پرید به سیاسی. یا اقتصادی سوال کنید یا سیاسی
شما چون نماینده مجلس هستید و به حقوق مردم و قانون آشنا هستید سوال کردم آیا همانطور که می گویید اعتراض بازار حق کسبه و مردم است، آیا همین مردم می توانند...
نه...من می گویم که مردم ما می توانند با سیستم حکومتی در جو آرام و مسالمت آمیز حرف شان را بزنند، ممکن است ده نفر باشند یا سی نفر باشند، شاید صد نفر شوند ولی وقتی که بنا است حرف اقتصادی بزنند، حرف اقتصاد بزنند، می آیند می گویند ما به مبانی دینی و نظام اعتقاد داریم اما این مشکلات اقتصادی را هم داریم حلش کنید.
خب اگر شما می گویید مردم ایران خب حرف می زنند، سه سال پیش که به گفته آقای قالیباف ۳ میلیون نفر به خیابان آمده بودند آنها هم مردم ایران بودند آیا از دیدگاه شما آنها هم می توانستند حرف شان را خوب بزنند؟
دوباره که سیاسی پرسیدید.
چه اشکالی دارد؟
اقتصادی بپرسید.
بسیار خب سوال اقتصادی از شما می پرسم، شعارهای اصلی آقای احمدی نژاد بهبود وضعیت اقتصادی بوده. در تلویزیون هم گفته بودند دانه درشت های فساد اقتصادی را معرفی می کنم الان هم که سال آخر دولت ایشان است می گوید ۲۲ نفر باعث اخلال در بازار شدند، این افرادی که آقای احمدی نژاد هر بار بدون اینکه اسمی از آنها بیاورد آنها را متهمان اصلی فساد اقتصادی کشور می داند چه کسانی هستند؟
ببینید، چرا سوال احمدی نژاد را از من می پرسید. ۲۲ نفر دانه درشت هستند. البته این را بگویم که طی این هفت ساله آقای احمدی نژاد یک سری ایادی قدرت و ثروت را که حذف کرد با زبان بی زبانی گفتند که همین ها هستند. یکی از شعارهای احمدی نژاد این بود که ۳۰۰ و یا ۴۰۰ نفر هستند که در حکومت جمهوری اسلامی که هی وزیر و معاون وزیر و مشاور می شوند و وباره برمی گردند وزیر می شوند. این دایره ثروت و قدرت را احمدی نژاد شکست و یک سری چهره جدید به نظام و مردم معرفی کرد وعملا توانست با مفاسد اقتصادی و اختلاس مبارزه کند.
بزرگترین اختلاس تاریخ جمهوری در دولت احمدی نژاد رخ داده درسته؟
خب حالا یک بار از این اتفاق ها می افتد دیگه، توی همه حکومت ها از این اتفاق ها می افتد. در خیلی جاها این اتفاق می افتد...ببینید من یک سوال از شما بپرسم شما خبرنگار هستید دیگه، آن طرف آب هم که خوش تان می آید یک سوال بپرسم؟
من خبرنگار هستم و شما نباید به سبک احمدی نژاد از من سوال کنید. من سوال می پرسم و اگر شما پاسخ بدهید ممنون می شوم.
خب داریم با هم حرف می زنیم... این بمب های شیمایی را کی تولید کرده؟
آقای صارمی من اصلا مسول عملکرد اسراییل و آمریکا و اینها نیستم، من خبرنگار هستم، شما می گویید آقای احمدی نژاد توانسته با مفاسد اقتصادی و اختلاس مبارزه کند، من از شما سوال می کنم پس چرا الان بزرگترین اختلاس در دولت احمدی نژاد رخ داده؟
شما خدا نکند بدن ات زخمی شود، ولی اگر بدن یک نفر زخمی شود عفونت آن می تواند شش ماه دیگر در بیاید. بیماری ایدز می تواند عفونت اش را ده سال دیگر نشان دهد. کی گفته که این اختلاس در دولت احمدی نژاد رخ داده. این اختلاس چرکی و مفاسدی بوده که ریشه اش در زمان رضا شاه و طاغوت بوده و الان این فساد سر باز کرده.
یعنی آقای خاوری که از معتمدین آقای احمدی نژاد بوده و اختلاس کرده اند را وصل می کنید به دوران شاه؟
ریشه اش ریشه ی طاغوتی است. مگر طاغوت به نفر است، طاغوت به فساد است.
آقای صرامی شما ریشه اختلاس و فساد اقتصادی را که به طاغوت و زمان رضا و شاه وصل می کنید، فشارهای دلار و ارز را هم که....
شما الان به من بگو ریشه این زخم و چرک و کثافتی که گفتم را قبول ندارید؟
من نباید قبول داشته باشم، من سوال می کنم، افکار عمومی پاسخ شما را می شنود و قضاوت می کند، شما اختلاس را به طاغوت ربط می دهید بحث گرانی را به تحریم ها و استکبار جهانی ربط می دهید پس این انتخاباتی که داخل انجام می شود و معادلات داخلی چه کار می کنند؟
ببینید دنیا، دنیای زنجیر هاست. تمام ارتباطات دنیا مثل حلقه های زنجیر به هم وصل هستند ولی جمهوری اسلامی حکومتی نیست که با این بادها بلرزد، تنومند است، ریشه دارد... شعار نمی دهم ها....
ولی در خود جمهوری اسلامی همه کسانی که به جمهوری اسلامی معتقد بودند دارند تبدیل می شوند به اپوزوسیون، از بنی صدر گرفته تا بازرگان و موسوی و کروبی که الان در حصر به سر می برند «منتقد» جمهوری اسلامی هستند، یعنی بدنه بنیانگذاران خود جمهوری اسلامی تا این اندازه ریزش داشت ممکن است توضیح دهید چطوری می گویید جمهوری اسلامی تنومند است؟
شما بعضی از این اسامی که گفتید اینها در برابر عظمت نیروهای مدافع انقلاب اصلا عددی نیستند، اصلا تنه انقلاب نیستند. ما یک موسوی ریختیم عوضش یک ارتش ۲۰ میلیونی بسیجی داریم.
بحث من فقط آقای موسوی نیست. جمهوری اسلامی در بدنه بنیانگذارن شان ریزش داشته، از آقای منتظری گرفته تا ....آقای خاتمی و هاشمی هم که گفته شده جز خواص بی بصیرت هستند
کی گفته که آقای هاشمی جز خواص بی بصیرت است؟ ما باید ببینیم آقا چی گفتند، قضاوت رهبر ما که چنین نیست.
پس شما فکر می کنید، آقای خامنه ای برای اینکه به بحران اقتصادی و هسته ای غلبه کند دوباره بازگشت می کند به آقای هاشمی؟
انقلاب و اسلام ما، مبنایش مقتضایت زمان است.
آقای صرامی جسارت نباشد به شما، من به انقلاب و اسلام نمی خواهم بپردازم، سوال من خیلی ساده است، آقای خامنه ای گفته بودند که نظر من به نظر آقای احمدی نژاد نزدیک است....
حضرت آیت الله خامنه ای، امام خامنه ای، آقا برای ما امام هستند
شما بفرمایید امام من همان صحبت شما را منتشر می کنم ولی من به عنوان خبرنگار نمی توانم این القاب را اضافه کنم....
وقتی که می خواهیم بگوییم آقای کروبی می گوییم آقای کروبی، وقتی بخواهیم از رهبرمان حرف بزنیم، می گوییم امام. چون به هر حال تفکیک و درجه داریم.
سوال من را ممکن است جواب دهید؟ چون من نمی توانم بگویم امام خامنه ای، سوال من این است آیا الان که بحران هسته ای در کشور است وضعیت وحشتناک اقتصادی را آیت الله خامنه ای نباید پاسخگو باشند؟
ما برای آقا تکلیف تعیین نمی کنیم. آقا وقتی صحبت می کنند تفسیر و ترجمه اش با خود ایشان است. هنوز هم که آقا نیامده بگویند من از مواضع خود پایین آمدم. یعنی آقا فرمودند نظر ما به نظر احمدی نژاد نزدیک است، ایشان که نفرمودند منطبق است. فرمودند نزدیک است. این نزدیک بودن با منطبق بودن زمین تا آسمان با هم فرق دارد، شاید اگر امروز یک نفر دیگر بیاید در کنار احمدی نژاد قرار بگیرد ممکن است آقا بگویند که نظر من به آن نفر دیگر نزدیک تر است.
امروز: روزی که مهدی کروبی در آن مناظره تاریخی میرحسین موسوی را خطاب قرار داد و از سختی های راه سخن گفت و آمادگیش را برای سخت ترین شرایط اعلام کرد، کسی باورش نبود که این همراهی تا اینجا ادامه یابد.
او برادرانه با نخست وزیر دوران جنگ اتمام حجت نمود و گفت: ما می مانیم. تا آخر هم می مانیم. باید با هم بمانیم. آیا مهندس موسوی برای آن دشواری ها و سختی ها آماده کرده است؟
آن پیر عرصه سیاست آنچه ما بعدها دیدیم در آیینه تجربیات و حدود 5 دهه مبارزه اش با استبداد دیده بود، وقتی در آن شرایط که کشور در هوای آزادی نفس می کشید، خطاب به میرحسین افزود: معلوم نیست چه بر سر ما می آید. مشکلات و سختی های متعددی وجود دارد. باندهای قدرت عجیبی در این سال ها شکل گرفته است.
مهدی کروبی که از همان اوان جوانی همواره در سنگر مبارزه بوده در این روزهای کهنسالی که هفتاد را پشت سر گذاشته، اما از جهاد می گوید و اینک «حتی در زمان شاه هم که مبارزه چریکی می کردم هیچوقت گمانم نبود که جهاد می کنم.» اما این بار که به میدان یک رقابت سیاسی آمده است، او از " جهاد " سخن می گوید و می داند چه کسانی در این صحنه نبرد در برابرش صف آرایی کرده اند.
خودش را برای سخت ترین شرایط آماده کرده بود و به همراه میرحسین موسوی پا به صحنه ای گذاشت که بس جدید بود و ویژه. دو نامزد انتخاباتی، دست برادری به هم دادند که هر بلایی هم سرشان بیاید، ایستاده اند تا آنجا که اعلام کردند: فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد.
این سخنی بود که پیش از حصر خانگی اعلام شد. وقتی حاکمیت در پی یافتن "مقصری" بود که همه بی کفایتی ها و سوء مدیریت ها و سوء تدبیرها را به گردن او بیندازد. وقتی هر سخنرانی و پیامی که از سوی رهبران جنبش سبز می آمد، لرزه بر اندام فرسوده حاکمان اقتدارگرا می انداخت. تا آنجا که گمانشان بود با به حصر کردن رهبران جنبش سبز، شاید بتوانند قدری به آرامش دست یابند.
امروز اما ششصد روز از حصر و حبس غیرقانونی و غیرشرعی گذشته است. با وجود همه خبرسازی ها و گزارشهای ساختگی در مورد اقرارها و ندامتها و پشیمانی هایی که آرزویش را داشتند، اقتدارگرایان نه تنها از این حصر سودی نبرده اند، بلکه تداوم حبس موسوی و کروبی و رهنورد منجر به ریزش بیشتر در اردوگاه شان و آشکار تر کردن اختلافاتشان شده است.
در حالی که مشروعیت حاکمیت پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری شکننده شده بود با چنین اقدام خلاف قانون و اخلاقی بیش از پیش به شکاف دولت ـ ملت دامن زده شده و مشروعیت حکومت در میان افکار عمومی داخل و خارج بشدت آسیب دیده است.
سایه این حصر و حبس غیرقانونی بر جای جای کشور سایه افکنده و هر تصمیمی که حاکمیت می گیرد و هر اقدامی که می خواهد به انجام برساند به بن بست بی اعتمادی مردم برخورد می کند.
حصر، دریچه ای برای آگاهی
ششصد روز از حصر خانگی رهبران جنبش سبز می گذرد. حصری که نه تنها حصاری بر جنبش سبز نشد بلکه دریچه هایی از آگاهی و معرفت را به روی جامعه گشود. نزدیک دو سال است که حاکمیت در یک اقدام غیرقانونی و غیرشرعی میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در خانه هایشان حبس کرده و اجازه ملاقات امن و مرتب با آنان را از نزدیکترین افراد خانواده نیز سلب کرده است.
حصری که حتی هیچیک از مقامات رسمی کشور نیز شهامت بیان رسمی اش را ندارند و با کتمان و انکار می کوشند از کنار آن بگذرند. حصری که مخالفت و واکنش شدید شخصیتهای سیاسی، علما و روحانیون، گروه های سیاسی، آحاد مردم و حتی کشورهای خارجی را برانگیخته اما حاکمیت را از ادامه مسیری که می رفت باز نداشته است.
در این مدت بجز چند اظهار نظر غیررسمی که از سوی مقامات قضایی در مورد حبس رهبران جنبش سبز بیان شده، هیچ دادگاه نمایشی و محکمه فرمایشی و حکمی هم برای انجام چنین تصمیمی، محقق نشده است.
در حالی که رهبران جنبش سبز بارها آمادگی خود را برای حضور در دادگاه برای بیان حقایق در مقابل افکار عمومی اعلام کرده اند اما حاکمیت ترجیج می دهد برای حفظ "نظام" و به دستور مقامات "فراقانونی" این دو شخصیت سیاسی برجسته را که هر یک سابقه سالها مبارزه و مسئولیت در حساس ترین مصادر جمهوری اسلامی را دارند در حصر غیرقانونی و غیرشرعی قرار دهد تا شاید به خیالی خام بحرانی را که هنوز وجودش را به رسمیت نشناخته اند، مهار کنند.
شروع حصری که به 600 روز رسیده
حصر خانگی رهبران جنبش سبز بدنبال بیانیه آنان در حمایت از اعتراض آزادی خواهان تونس و مصر صورت گرفت. ماموران برای جلوگیری از حضور میرحسین موسوی در تظاهرات 25 بهمن دیواری آهنی بر معبر ورودی خانه وی در کوچه اختر کشیدند و بطور رسمی رفت و آمدهای وی را که از ماه ها پیش کنترل می شد، متوقف کردند.
همزمان نیروهای لباس شخصی به فرماندهی سرداران بسیج که بارها به خانه مهدی کروبی حمله کرده بودند، با تهاجم و شکستن شیشه و پرتاب سه نارنجک فرزند کروبی را بازداشت کردند و به خانه وی وارد شدند. هر چند مهدی کروبی به صراحت اعلام کرد یا با حکم قضایی و دادگاه وارد شوید یا جنازه مرا از این خانه ببرید، اما ماموران به داخل خانه وی هجوم برده و با حبس فاطمه کروبی در اتاقی مجزا وقطع ارتباطات، آغاز حصر خانگی را برای این رهبر جنبش سبز رقم زدند.
پیش از آن، احمد جنتی در نماز جمعه، سخنگویی قشریون و اقتدارگرایان را به عهده گرفته و مدعی شده بود: "عده زیادی درخواست میکنند که سران فتنه دستگیر شوند"، و از قوه قضائیه خواست که در این مورد "مصلحت اندیشی" کند و پیشنهاد داد که "سران فتنه در خانه خود زندانی شوند و تلفن و اینترنت آنها قطع شود."
با این فرمان که جنتی از تریبون نماز جمعه صادر کرد:"کاری که قوه قضائیه میتواند انجام دهد و من فکر میکنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است که ارتباط اینها را به کلی از مردم قطع کند. در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند" عملا پروژه ی حبس و حصر رهبران جنبش سبز، علنی شد. محسنی اژه ای دادستان کل کشور اعتراف و اعلام کرد که کلیه ارتباطات و تلفن رهبران جنبش سبز قطع شده است.
حصر غیرقانونی بود و غیرشرعی و هرچند مخالفت و انتقاد علما و مراجع و فعالان سیاسی و مدنی را برانگیخت ولی با سخت ترین شرایط ادامه یافت.
گزارش یک آدم ربایی
حبس که به دویست روزگی خود رسید، زندانیان سیاسی در بیانیه ای با محکوم کردن بازداشت غیرقانونی رهبران جنبش سبز که بیش از هرچیز به عملیات آدمربایی و گروگانگیری شباهت داشت، اعلام کردند، «راهی که میتواند به خروج کشور از بحران فزایندهی فعلی کمک کند و مانع از تحمیل هزینههای بیشتر به منافع ملی شود، پایان بخشیدن به حبس ظالمانهی آقایان موسوی و کروبی و اجرای الزامات و شرایط حداقلی است که آقای خاتمی بیان کردهاند.»
در میان امضا کنندگان این بیانیه، اسامی زندانیانی از طیفهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از جمله جبههی مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب، ادوار تحکیم، مجاهدین انقلاب اسلامی، نهضت آزادی، فعالان ملی-مذهبی، روزنامهنگاران، فعالان حقوق بشری و مشاوران مهندس موسوی دیده میشد.
این زندانیان که خود محبوس حاکمیت خودکامه و سرکوبگر هستند، از درون حصار فریاد برآوردند که «تجربهی این کشورها نشان میدهد که بهکارگیری ابزار زور و سرکوب برای مهار جنبشهای ضداستبدادی عمری ندارد. البته برای جریان حاکم دشوار است که پس از پرداخت هزینههای سنگین، بپذیرد که نه تنها دستاورد قابل دفاعی نداشته بلکه به طور جدی درگیر بحران مشرعیت نیر شده و مشهود است که اندک فرصتهای باقیمانده برای آن نیز رو به اضمحلال دارد.»
آنها در این بیانیه، حبس رهبران جنبش سبز را ظالمانه و غیرقانونی توصیف کردند و نوشتند: «ما زندانیان سیاسی امضاکنندهی این بیانیه ضمن محکوم کردن بازداشت غیرقانونی رهبران جنبش سبز که بیش از هرچیز به عملیات آدمربایی و گروگانگیری شباهت دارد، اعلام میداریم راهی که میتواند به خروج کشور از بحران فزایندهی فعلی کمک کند و مانع از تحمیل هزینههای بیشتر به منافع ملی شود، پایان بخشیدن به حبس ظالمانهی آقایان موسوی و کروبی است.»
پژواک صدای حق خواهی
حبس رهنورد و کروبی و موسوی حتی خانواده های آنان را نیز در فشار مضاعف قرار داد؛ آنها برای ماه ها از کمترین حق ملاقات بی بهره شدند و دامنه حصر به رفتارهای سوء و غیرانسانی به خانواده ها هم رسید. فشارها آنچنان بود که در یک سالگی حصر فرزندان موسوی و کروبی یک بیانیه مشترک دادند و از ظلمی که این مدت بر آنها رفته پرده برداشتند. دست یاری به سوی مردم دراز کردند و «از همه هموطنان مظلوم و رنج دیده و فداکار و از همه انسان های حق طلب و آزادی خواه و عدالت جوی،» هم گام با هموطنان داخل کشور که خواهان تسلط مردمسالاری واقعیند ، در جای جای جهان خواسته اند تا «پژواک صدای حق خواهی آنها باشند.»
فرزندان موسوی و کروبی در پیام خود با اعتراض شدید، خواستار پایان حصر شدند و گفتند: «مسببین اینگونه رفتارها به خوبی می دانند که با اقداماتی چنین، در اراده عزیزان ما در حق خواهی خویش و دفاع از آرمان هایی که میلیون ها هم وطن مان در خیابان ها ابراز کردند و خون خود را نثار نمودند و ده ها شهید دادند و دچار حبس وشکنجه و انواع مسایل دیگر شدند و نیزهزاران زندانی که همچنان مقاوم و استوار در حبس اند؛ خللی ایجاد نخواهد کرد.»
برخلاف تبیلیغات گسترده حکومت در مجامع عمومی و بین المللی که رهبران جنبش سبز به درخواست خودشان و برای امنیت جانی شان! تحت مراقبت هستند، خانواده موسوی و کروبی اعلام کردند: «آنها برخلاف خواست خود در بازداشت به سر می برند و جز تعدادی تماس تلفنی و دیدار محدود ،کوتاه و کنترل شده حق هرگونه ارتباطی با بیرون از آنها سلب شده است . آنها از حقوق قانونی خود محروم مانده اند . تا کنون هیچ شخص مسئولی حتی همین اقدام غیر قانونی راهم بنا بر جایگاه حقوقی خود نپذیرفته است . آنها از نظارت نهادهای بی طرف بر خوراک و سلامتی و دارو بی بهره اند . و در مورد امنیت و کجایی مکان نگهداری آنان ابهامات زیادی وجود دارد و این نگرانیها روز به روز برای ما شدیدتر شده است.»
نگرانی های بی پایان، حصر بی حاصل
نگرانی نسبت به وضع آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد همچنان ادامه دارد و افزوده می شود. وقتی میرحسین موسوی در حصر، هفتاد سالگی را پشت سر گذاشت و برای یک عمل قلب عازم بیمارستان شد، این نگرانی ها دو چندان شد. وقتی مهدی کروبی در هفتاد و پنج سالگی در یک آپارتمان کوچک یک خوابه حبس می شود و حتی از تنفس هوای آزاد محروم است، حق خانواده است که بپرسد، به کدام جرم یک شهروند در کشور خود از حق تنفس هم محروم است.
حبس و حصر رهبران جنبش سبز نه تنها مشکلی از حاکمان کم نکرد بلکه بر مشکلاتشان افزود. ریزش حامیان رهبر جمهوری اسلامی، جبهه بندی های جدید در میان به اصطلاح اصولگرایان و خط و نشان کشیدن های آنان در برابر هم، و قهر رییس دولت منتصب همه به نوعی از پیامدهای این حبس غیرقانونی بود و هست.
موسوی همه آنچه را که شرط بلاغ بود، بازگفته و آنان را بارها دعوت به تبعیت از قانون کرده بود و پیشاپیش وعده بود که "اگر فکر می کنید با حبس و حصر رهبران جنبش سبز، حرکت مردم خاموش می شود، گمان خامی است. او به صراحت گفته بود: "جنبش ریشهدارتر از آن شده است که با محدویت و یا حذف امثال بنده متوقف شود."
منبع: ندای سبز آزادی_ ریحانه موسوی
با حبس و حصر موسوی و کروبی مشکلی حل نشد و نخواهد شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر