امروز: محمدامین هادوی در نامه ای خطاب با احمد خاتمی با اشاره به سخنان وی در نماز جمعه ی تهران نوشته است: اظهاراتی از سوی آقای احمد خاتمی امام جمعه تهران در مطبوعات منعکس شد که مطالعه آن به ویژه برای فردی چون من به عنوان زندانی سیاسی جمهوری اسلامی و منتقد سیاست های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حکومت، جای بسی تاسف و البته عبرت از آن باب داشت که آیا ممکن است شهوت پست و مقام و قدرت بتواند انسان ها را هر چند در لباس ظاهری پیامبر خدا (ص) به چنین سرنوشت رقت بار و مرتبه ای فرسنگ ها دور از ارزش های دینی، اخلاقی و انسانی برساند؟
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ی خود آورده است: اینجانب بعنوان یک زندانی سیاسی حکومتی که خطیب جمعه و عضو مجلس خبرگانش جناب احمد خاتمی است آمادگی دارم تا با ایشان تعدادی از پرونده های زندانیان سیاسی از جمله پرونده خود را بررسی کرده و انشاالله اینجانب و ایشان طبق همین اظهار نظر اخیرشان با یکدیگر هم قول و هم اعتقاد شویم که حکومتی که افرادی را تنها به دلیل انتقادات و اعتراضات به زندان می اندازد و حتی برای آنان حقوق یک زندانی عادی را به رسمیت نمی شناسد، نه اسلامی است و نه پیرو سیره امامان معصوم (ع).
محمد امین هادوی در مهرماه ٨٩ به اتهام فعالیت هایی از جمله مراجعه به منزل شهدای جنبش سبز و ارتباط و ملاقات با فعالان و رهبران جنبش سبز بازداشت و از سوی قاضی پیرعباسی به تحمل ۶سال حبس محکوم شد.
فرزند هادوی اولین دادستان کل انقلاب پس از پیروزی انقلاب در دوران بازداشت به مدت ۶٠ روز دست به اعتصاب غذای تر زد زیرا ماموران امنیتی جهت تحت فشار قرار نهادن وی فرزندش را نیز بازداشت کرده بودند.
وی هفته ی گذشته نیز در نامه ای دیگر با اشاره به اجلاس غیرمتعهد ها در تهران و آنچه درباره ی این اجلاس از سوی تلویزیون دولتی رخ داد نوشته بود: حکومتی که با وجود ادعاهای مذهبیاش، و آن همه هشدار منابع دینی نسبت به ناروا بودن دروغگویی، به مردم خود بیپروا دروغ بگوید، طبیعی است که براحتی به مردم جهان هم دروغ خواهد گفت.
متن کامل نامه محمدامین هادوی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِباً
سخنی که از دهانشان برمی آید ناهنجار است، آنان جز دروغ نمی گویند
سوره کهف آیه ۵
هفته گذشته اظهاراتی از سوی آقای احمد خاتمی امام جمعه تهران در مطبوعات منعکس شد که مطالعه آن به ویژه برای فردی چون من به عنوان زندانی سیاسی جمهوری اسلامی و منتقد سیاست های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حکومت، جای بسی تاسف و البته عبرت از آن باب داشت که آیا ممکن است شهوت پست و مقام و قدرت بتواند انسان ها را هر چند در لباس ظاهری پیامبر خدا (ص) به چنین سرنوشت رقت بار و مرتبه ای فرسنگ ها دور از ارزش های دینی، اخلاقی و انسانی برساند.
امام جمعه تهران در سخنانی گفته بود که: "زندانیان سیاسی که در زندان هستند به خاطر انتقاد یا اعتراض آنها نیست و اگر تظاهرات مسالمت آمیز داشتند مطمئن باشید زندانی نمی شدند". یا "آنچه از این افراد شاهد بودیم تیراندازی و اقداماتی نظیر خلع سلاح پاسگاه و آتش زدن مسجد بود...." وی همچنین زندانیان جنبش سبز را به اقدام برای براندازی متهم کرده و این را علت اصلی زندانی بودن آنها دانسته بود.
در پاسخ باید گفت که در حکومتی که بر خلاف دستورات قرآن، پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) دروغ سکه رایج آن گردیده است البته بایستی واعظ و خطیب شهر از بر آمدن جنبش سبزی که شعار خود را "دروغ ممنوع" و مبارزه با جهل و فریب قرار داده است وحشت و هراس داشته و جهاد علیه دروغ و کذب را براندازی و واژگونی خود و هم قطارانش تلقی کند.
جناب آقای احمد خاتمی اگر ذره ای انصاف و تقوا داشت دستکم برای آنان که او را به بی اطلاعی از موضوعی که در باب آن سخن می گوید و یا تلاش برای بی اعتباری حتی احکام و آراء دادگاه های غیر قانونی انقلاب متهم نکنند مناسب بود مراجعه ای به پرونده ها و آراء محکومیت همین زندانیان به رغم ایشان عامل تیراندازی و آتش سوزی می داشت تا متوجه شود که بر اساس همین اسناد رسمی حکومتی، مدارک و آلات جرمی که در پرونده چنین زندانیان مضبوط است چیزی نیست جز اوراقی مشتمل بر بیانیه ها، مقالات و مصاحبه هایی که بطور علنی انجام شده و یا شرح مکتوب شنود تماس های تلفنی و یا اینترنتی که حتی علنی نبوده و حاوی انتقاد و اعتراض و بیان مخالفت با سیاست های جاری حکومت بوده که الحمدالله امروز در هر مجلس و محفل رسمی و غیر رسمی فریاد زده می شود و یا اعتراضاتی بر پایه اجبار و تهدید و یا ... و این در حالیست که جنبش سبز و اعتراضات میلیونی مردم در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ برغم سرکوب سازمان یافته، خشونت ها، بازداشت ها و حتی شهادت ده ها تن از مردم خداجو و حق طلب معترض در این تجمعات، هرگز از رویکرد و رفتار مدنی مسالمت جویانه خود خارج نشده و همچنان پس از گذشت بیش از سه سال بر اعتراض های عاری از خشونت برای گذار مسالمت به دمکراسی و اصلاح طلبی تاکید دارد.
ایشان در فرازی دیگر از سخنان خود چنان تعجیل و تفریط کرده که با منتقدان هم صدا شده و بی محابا حکومت فعلی را در تضاد با موازین اسلامی و سیره امامان (ع) تصویر کرده و گفته است: "مخالفانی که مخالف سیاسی هستند، انتقادات سیاسی هستند، انتقادات و اعتراضاتی دارند که باید با آنها با سیره امامان یعنی سیره اقناعی برخورد شود، یعنی تلاش کنیم تا مخالفان را قانع کنیم..."
اینجانب بعنوان یک زندانی سیاسی حکومتی که خطیب جمعه و عضو مجلس خبرگانش جناب احمد خاتمی است و تجربه تلخ حبس در بازداشتگاه های امنیتی و چندین ماه حبس در سلول انفرادی و بازداشت فرزند و پرونده سازی برای دیگر اعضاء خانواده ام را نوعی سندسازی برای تسویه حساب سیاسی با والد بزرگوارم که اولین دادستان کل انقلاب ایران بوده است قلمداد کرده ام و آمادگی دارم تا با ایشان تعدادی از پرونده های زندانیان سیاسی از جمله پرونده خود را بررسی کرده و انشاالله اینجانب و ایشان طبق همین اظهار نظر اخیرشان با یکدیگر هم قول و هم اعتقاد شویم که حکومتی که افرادی را تنها به دلیل انتقادات و اعتراضات به زندان می اندازد و حتی برای آنان حقوق یک زندانی عادی را به رسمیت نمی شناسد "نه اسلامی است و نه پیرو سیره امامان معصوم (ع)، آیا واعظ و خطیبانی که بدون اطلاع از موضوعات و یا بر اساس نوشته بولتن ها مسایلی را به خلاف مطرح می کنند خود آشکارترین سند انحراف انقلاب و نظام برآمده از آن نیستند؟ هنگامی که همزمان با سی و سومین سالگرد وفات مرحوم آیت الله طالقانی فقیه آزاد و مبارزی نستوه که اولین امام جمعه انقلاب و ابوذر زمان بود جایگاه او را در تصرف افرادی می بینیم که نه تنها لیاقت و شان آن جایگاه را بلکه عدالت لازم را برای تصدی آن نداشته که با سخنان خود در آن مقام دوست و دشمن رابه تعجب واداشته آنگاه معنای عمیق "انحراف انقلاب" و لزوم ریشه کنی پدیده دروغ و دروغ گویی از ایران اسلامی را بیش از پیش در می یابیم."فاین تذهبون"
محمدامین هادوی
شهریور ماه ۱۳۹۱
زندان اوین، بند ۳۵۰
امروز: آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل، در نشست شورای حکام با اکثریت آرا قطعنامهای را در انتقاد از برنامه هستهای ایران تصویب کرد. روسیه و چین همراه با آمریکا جزو پیشنهاد دهندگان این قطعنامه بودند. قبلا برخی از دیپلمات ها در گفتگو با رسانه ها گفته بودند که چین و روسیه با محتوای قطعنامه پیشنهادی این جلسه درخصوص سرزنش ایران به خاطر توسعه برنامه غنیسازی اورانیوم موافق هستند و جزو پیشنهاد دهندگان این قطعنامه هستند.
از میان ٣۵ کشور عضو شورای حکام، تنها کوبا به این قطعنامه رای مخالف داده و سه کشور مصر، تونس و اکوادور نیز به آن رای ممتنع دادهاند. در این قطعنامه آمده است که ایران قطعنامههای پیشین سازمان ملل را نادیده گرفته و نقض کرده است.
خبرگزاری رویترز به نقل از چند دیپلمات غربی گزارش داده بود که این قطعنامه پیشنهادی از سوی شش قدرت جهانی برای اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی متشکل از ۳۵ کشور فرستاده شده است.
پیش از برگزاری نشست شورای حکام، در محافل دیپلماتیک گفته میشد که اطلاعات جدیدی در اختیار آژانس قرار گرفته است که بنا بر آن ایران به تواناییهای جدیدی در ساخت سلاح هستهای رسیده است. اما مسئولان کشورمان همواره اتهام تلاش برای ساخت سلاح هستهای را همواره رد کرده و میگویند برنامه اتمی ایران صلحآمیز است.
قبل از تصویب این قطعنامه فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بر به کارگیری دیپلماسی برای پایان دادن به مناقشه هسته ای با ایران تاکید کرد و از نتانیاهو خواست از راه حل دیپلماتیک حمایت کند. اولاند در این مکالمه بر موضع فرانسه مبنی بر تعلیق غنی سازی هسته ای در ایران و اجرای قطعنامه های شورای امنیت به وسیله این کشور تاکید کرد.
موضع گیری نتانیاهو در برابر برنامه اتمی ایران در روزهای گذشته تشدید شده است. او خواهان ترسیم خط قرمز برای برنامه اتمی ایران شده و گفته باید به این کشور درباره عواقب گذر از این خط هشدار داده شود. این در حالی است که هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا گفته است، آمریکا قصد ندارد برای ایران ضرب الاجل تعیین کند و هنوز مذاکره را به فاصله زیاد از سایر گزینهها بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی این کشور به توانایی ساخت سلاح اتمی می داند.
یوکیو آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست اخیر شورای حکام بار دیگر تاکید کرد که تهران باید دسترسی آژانس به سایت نظامی پارچین را بدون تاخیر بیشتر فراهم کند. به تازگی مقامات آژانس بین المللی انرژی هسته ای ادعا کرده اند که تصاویر ماهوارهای مربوط به این تاسیسات، نشانگر فعالیتهایی ظنبرانگیز در این زمینه است.
اخیرا خبرگزاری ها به نقل از دیپلماتهای غربی گزارش داده اند که براساس تصاویر ماهوارهای جدید، ایران پاکسازی این منطقه را شروع کرده و اکنون در مراحل پایانی است. خبرگزاری ها به نقل از دیپلماتهای غربی نوشته اند که ایران برای کور کردن دید ماهوارههایی که این تصاویر را تهیه میکردند، ساختمان اصلی تاسیسات پارچین را پوشانده و استتار کرده است. اما ایران میگوید که پارچین منطقهای نظامی است و بازرسی از آن در چارچوب توافقهای دوجانبه با آژانس نیست.
در این قطعنامه جدید نیز که چین و روسیه نیز از آن حمایت کرده اند، نسبت به سرپیچی ایران از درخواست سازمان ملل جهت تعلیق فعالیتهای هستهای با کاربرد دوگانه نظامی و غیرنظامی ابراز نگرانی جدی شده است. در متن پیشنویس این قطعنامه بهویژه نسبت به تأسیسات زیرزمینی فردو که، بنا به گزارش تازه آژانس، ایران طی سه ماه اخیر ظرفیت غنیسازی اورانیوم را در آن دو برابر کرده ابراز نگرانی شده بود.
روز دوشنبه با آغاز نشست شورای حکام آژانس در وین، دیپلماتهای غربی ابراز امیدواری کرده بودند تا با پیوستن چین و روسیه به جرگه کشورهای موافق با افزایش فشار بر ایران، کوششی در جهت متقاعد ساختن اسرائیل مبنی بر این که رویکرد دیپلماتیک همچنان بر اقدام نظامی ارجحیت دارد صورت بگیرد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در خبری اختصاصی از وین مدعی شده که دیپلماتهای غربی که نامشان را نبرده به آن خبرگزاری گفته اند اطلاعات تازه ای به آژانس داده شده که نشان می دهد ایران ظرف سالهای اخیر به پیشرفت هایی در حوزه توانایی ساخت سلاح های هسته ای دست یافته است. این خبرگزاری در گزارش خود آورده که این پیشرفت ها به محاسبه قدرت تخریبی یک کلاهک هسته ای مربوط هستند. به گفته این خبرگزاری آمریکایی اطلاعات تازه توسط اسرائیل، آمریکا و حداقل دو کشور غربی دیگر به آژانس ارایه شده است.
جیل تئودور سخنگوی آژانس به آسوشیتدپرس گفته که نهاد متبوعش درباره ادعای مندرج در گزارش آن خبرگزاری اظهار نظری نمی کند. به گزارش بی بی سی یک مقام رسمی دیگر آژانس هم گفت است که موضع آژانس درحال حاضر عدم اظهار نظر در این باره است.
آنچه این خبرگزاری بدان اشاره می کند مدل سازی کامپیوتری برای محاسبه قدرت تخریب یک انفجار هسته ای است که باید با آزمایش های واقعی همراه شود تا اجزا لازم برای کاربرد در سلاح هسته ای مورد آزمایش قرار گیرند تا محصول نهایی قابل اطمینان باشد. این گزارش مدعی است که فعالیت های ادعایی ظرف سه سال اخیر انجام شده اند.
اخیرا گزارشی هم در روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به تاریخ سی ام اوت سالجاری منتشر شد که در آن ادعا شده بود محسن فخری زاده، یک افسر ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که آژانس و کشورهای غربی او را در فعالیت های پژوهشی روی ساخت سلاح هسته ای توسط ایران فردی مهم و کلیدی می دانند، دوباره با تاسیس یک مرکز پژوهشی هسته ای فعالیت های خود را از سر گرفته است. تعیین صحت و سقم این ادعاها دشوار است بویژه با در نظر گرفتن اینکه این قبیل ادعاها در گذشته، حداقل در مورد برنامه هسته ای عراق، کاملا غلط از آب در آمدند.
علی اصغر سلطانیه، سفیر ایران در آژانس انرژی هسته ای در اعتراض به این گونه اقدامات گفت که آژانس بین المللی انرژی هسته ای به ابزاری در دست سازمان های اطلاعاتی غربی تبدیل شده است. به همین دلیل است که یوکیا آمانو مدیرکل آژانس همواره به ضرورت همکاری ایران، بویژه در زمینه دسترسی فوری به سایت نظامی پارچین و بازرسی از آن مکان، اشاره می کند.
امروز: خبرگزاری فارس وابسته به سپاه امروز گزارش داد، تفاهمنامه همکاری های دو جانبه اتاق های بازرگانی تهران و کراچی به امضای روسای این دو تشکل رسیده و در آن بر تبادل کالاهای نفتی با مواد غذایی تاکید شده است.
در جلسه امضا و تبادل این تفاهم نامه یحیی آل اسحاق رئیس اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی تهران نیز در این دیدار خواستار ایجاد یک رابطه اقتصادی سه جانبه میان ایران ، پاکستان و افغانستان شد و برای صدور سالانه ۱۰۰۰ مگاوات انرژی الکتریکی از ایران به پاکستان اعلام آمادگی کرد .
وی همچنین از طرح واردات گوشت گوسفند و برنج پاکستانی به ایران تحت نظر یک هیات پزشکی ویژه برای رعایت استانداردهای بهداشتی حمایت کرد.
امروز: اجرای نمایش «خشکسالی و دروغ» به نویسندگی و کارگردانی محمد یعقوبی در شیراز لغو شد.
به گزارش خبرآنلاین، این نمایش که پیش از این دو بار در تهران اجرا شده و لوح فشرده آن نیز به شبکه نمایش خانگی راه یافته است، قرار بود از ۲۳ تا ۲۸ شهریور در تالار حافظ شیراز روی صحنه برود که چنین نشد.
در همین ارتباط محمد یعقوبی با اشاره به اینکه مجوز کتبی اجرای این نمایش از سوی اداره کل ارشاد صادر شده بود، گفت: بعد از ظهر پنج شنبه بعد از ساعتها مذاکره و بحث و با وجود پا در میانی فرمانداری شیراز، مسوولان ارشاد استان فارس بدون آنکه مجوز قبلی خود را به صورت کتبی لغو کنند، به ما اعلام کردند که نمیتوانیم روی صحنه برویم.
کارگردان نمایش «خشکسالی و دروغ» ادامه داد: اینکه تنها ساعتی پیش از اجرا این اتفاق بیفتد و برخلاف نظر دیگر مسوولان شهر، اداره ارشاد مجوز کتبی خودش را هم نادیده بگیرد و اجرای ما را لغو کند، رخدادی بسیار عجیب است.
او با تاکید بر اینکه مسوولان ارشاد استان فارس هیچ دلیل صریح و قابل قبولی را برای این تصمیمشان اعلام نکردند، افزود: اول به ما گفتند مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد مخالف این اجراست که آقای قادر آشنا مدیر اداره کل هنرهای نمایشی کشور در تماس تلفنی من این ادعا را رد کرد. بعدش آنان دلیلهای دیگری را تراشیدند که یکی از دیگری عجیب و پیش پا افتادهتر بود.
این نمایشنامه نویس و کارگردان در ادامه توضیح داد: مجوز اجرای نمایش در شهرستانها را ادارات ارشاد همان محل صادر میکنند و ربطی به تهران ندارد. ما هم اجاز کتبی این کار را از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس گرفته بودیم و دیگر ارگانها و نهادهای مسوول استان نیز آن را تایید کرده بودند.
یعقوبی با اشاره به اینکه حدس میزند تغییرات مدیریتی در اداره کل ارشاد استان فارس، باعث رخ دادن این اتفاق نادر شده است، گفت: اجرای این نمایش در شیراز یک تهیه کننده خصوصی داشت که امیدواریم با پیگیریها او و با توجه به نظر مثبت دیگر ارگانها و نهادهای استان فارس، اداره کل ارشاد نیز مجوز کتبی خود را محترم بشمارد و راه را برای اجرای ما هموار سازد.
امروز: واتیکان، ساخت و پخش فیلم ضد اسلامی که به پیامبر اسلام اهانت شده بود را به شدت محکوم کرد.
به گزارش ایرنا، واتیکان با اشاره به خشم وافر مسلمانان در سراسر جهان نسبت به این اقدام شنیع و ضد مذهبی، اعلام کرد که تحولات اخیر نشان دهنده آن است که باید به مذاهب احترام گذاشت.
واتیکان خاطر نشان کرده است که خشونت های اخیر بیش از پیش به ضرورت احترام به مذاهب و خودداری از توهین به اعتقادات پیروان مذاهب، صحه می گذارد.
سخنگوی ارشد واتیکان در همین خصوص در بیانیه ای اعلام کرد: ˈتبعات جدی تحریک احساسات پیروان اسلام بار دیگر در این روزها کاملا آشکار است.ˈ
فدریکو لومباردی در همین خصوص تصریح کرد: "احترام به باورها، کتاب های مقدس و شخصیت ها و نمادهای برجسته مذهبی یک پیش شرط اساسی و مهم برای همزیستی صلح آمیز مردم در کنار یکدیگر است."
امروز: رییس دادگستری شهرستان دشت آزادگان از توابع استان خوزستان از کشف یك اختلاس 2 میلیارد و 34 میلیون ریالی در یکی از بانکهای این شهرستان خبر داد.
به گزارش ایسنا، حمید عساکره در این زمینه تصریح كرد: برابر اخبار و اطلاعات رسیده و پیگیری مستمر قضایی مشخص شد که فردی با هویت «الف.ع» با سمت مسئول شعبه اعتبارات یکی از بانکهای شهرستان دشت آزادگان اقدام به سوء استفاده و اخذ تسهیلات صوری كرده و با استفاده از وامهای خرید کالا و خودرو، مبالغی را اختلاس و به حساب موسسهای دیگر واریز كرده است. وی همچنین برای حساب برخی افراد اقدام به معدلسازی كرده است.
وی افزود: پس از تشکیل پرونده قضایی و انجام تحقیقات از متهم در اداره پلیس آگاهی، نظر به اینکه اتهام نامبرده دائر بر اختلاس موضوع ماده 5 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری در صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان است، پرونده جهت رسیدگی به اتهام متهم با صدور قرار عدم صلاحیت به دادسرای اهواز ارسال شد.
امروز: سازمان بازرسی کل کشور در اطلاعیه ای از شکایت رئیس این سازمان از معاون اول رئیس جمهور و روزنامه ایران خبر داد و تاکید کرد: اسناد دلایل اثباتی اتهام روزنامه ایران و نسبت دهندگان افترا و نشر اکاذیب، به منظور رسیدگی، به محاکم صالح قضایی ارائه خواهد شد.
به گزارش مهر، روابط عمومی سازمان بازرسی کل کشور با صدور اطلاعیهای از شکایت رییس این سازمان از معاون اول رییسجمهور و روزنامه ایران خبر داد.
گفتنی است، محمدرضا رحیمی معاون اول و سخنگوی دولت، هفته گذشته از اختلاس ۳۰ میلیارد تومانی پورمحمدی در زمان صدارت در وزارت کشور خبر داده بود.
اما پورمحمدی طی واکنشی ادعا کرد که مبلغ مذکور ۲۱ میلیارد بوده و آن هم به صورت وام در اختیار کارکنان وزارت کشور قرار گرفته است.
در اطلاعیه سازمان بازرسی آمده است: "باید از روزنامه ایران پرسید: پس از برملاشدن دروغ آقای رحیمی درباره خروج ۲۱ میلیارد تومان از وزارتخانه، چرا با تعقیب خط اتهام و افترا، به دروغ پردازیهای جدیدی پرداختهاید؟ چه شخص یا اشخاصی این اطلاعات را در اختیار روزنامه گذاشته، شما را به گمراهی کشاندهاند؟ چرا مطالب مربوط به خریدهای وزارت کشور را به طور کامل نیاوردهاید؟ چگونه شما به همه اسناد، از جمله دستور رئیس دفتر رئیس جمهور، آقای رحیم مشایی، دسترسی دارید، اما به بقیه اسناد خیر؟ یا نخواستهاید همه اسناد را افشا کنید و یا افراد پشت صحنه نخواستهاند این اسناد را ارائه دهند."
امروز: مصطفی تاجزاده در سومین نامه خود به همسرش، فخرالسادات محتشمی پور، به مقایسه تحولات رخ داده در برخی کشورهای مسلمان پرداخته و از اینکه رهبرایران برخلاف رهبران سیاسی این کشورها که به جمع بندی مشترکی برای مبارزه با تک صدایی رسیده اند، هنوز معتقد به سیاست حذفی و حاکمیت تک صدایی است اظهار تاسف کرده است.
به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی در نامه خود شرط بهره مندی ایرانیان از حقوق اساسی خود را در گرو تببعیت بی چون وچرا از رهبری عنوان کرده و مینویسد: "رهبران مسلمان و مسیحی، شیعه و سنی در عراق و افغانستان، لبنان، فلسطین و نیز در مصر، تونس و یمن به این حقیقت رسیده اند که با ثبات ترین، کم هزینه ترین و موفق ترین روش مدیریت کشور، به رسمیت شناختن حقوق مدنی و سیاسی همگان است. باوجود این در ایران ما شرط بهره مندی از حقوق اساسی، تبعیت بی چون و چرا از رهبریست حتی اگر کشور در مسیر نادرستی قرار گرفته باشد و مدیریت کلان کشور، مردم را با مشکلات عدیده قابل اجتناب مواجه کرده باشد!"
عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی در ادامه با اشاره به چهار اصل مطرح شده از سوی رهبری، آورده است :"با کمال تأسف باید گفت خود ایشان نیز با طرح چهار اصل اسلام، انقلاب، امام و رهبری عملاً شرط نامزد شدن در انتخابات و تلاش برای حضور در ارکان حکومت را در تمام سطوح، اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری ( یعنی خود ایشان) و نه الزام به قانون اساسی با همه اصول و فصول آن می خواند و به این ترتیب کشور را از نشاط و سرزندگی و رقابت از یک سو و از خدمات بسیاری از شایسته ترین چهره ها که در عین حال از حمایت و رأی اکثریت ایرانیان برخوردارند، از دیگر سو محروم کرده است. با وجود این سیاست حذفی و حاکمیت تک صدایی کنونی جمهوری اسلامی را الگوی جهانیان می خواند، غافل از آن که ملت ایران پیشتاز جهان اسلام در سرنگونی فرعون است ولی حکومت کنونی ما نه تنها مدل منتخب اکثریت قاطع مسلمانان منطقه نیست، بلکه مایه عبرت آنان شده است!"
مشاور سیاسی دولت اصلاحات همچنین با ابراز نگرانی از پدیده خطرناک «لبنانیزه شدن خاورمیانه» می نویسد: "قدرت های بزرگ جهانی نیز در مجموع نزاع هایی هم چون شیعه - سنی و عرب - عجم را بر چالش میان جهان اسلام و دنیای عرب با توسعه طلبی رژیم اسرائیل ترجیح می دهند و جناح جنگ طلب در غرب که تمام تلاششان این است که از اسلام، چهره ای غیرمدنی، خشونت طلب، ضد مدارا، تحمیل گر و عقب مانده ارائه کنند، از چنین درگیری هایی خشنودند. در این شرایط خوشا به حال ملت هایی که رهبرانشان منادی وحدت باشند نه تفرقه."
متن کامل این نامه که در اختیار نوروز قرار گرفته است در پی می آید:
به نام خدا
گرامی همسرم سلام!
شیوع اندیشه های بسته و گرایش های فرقه ای در خاورمیانه و به ویژه ظهور قابل توجه اسلام سلفی - تکفیری - خوارجی و در نتیجه خطر بروز نزاع های خونین، اکثر رهبران سیاسی را در جوامع مسلمان برآن داشته است تا با پذیرش و رعایت قواعد دموکراتیک، مشارکت سیاسی تمام جناح ها و گرایش ها را با همه تنوع خود، در اداره کشور جلب کنند و به این ترتیب به توسعه ای همه جانبه همراه با حفظ نظم و ثبات سیاسی دست یابند. به نظر می رسد آنان به این جمع بندی مشترک رسیده اند که انحصارطلبی و تمامت خواهی ریشه و منشأ فتنه و درگیری های فرقه ای و خشونت بار است. به همین دلیل قویاً به مبارزه با تک صدایی برخاسته اند. در زیر فراخوان تعدادی از سیاست ورزان را در هفته های اخیر به نقل از مطبوعات کشور، ذکر می کنم و پس از آن با یادآوری چند نکته درباره ایران نامه ام را به پایان می برم.
1- راشدالغنوشی رهبر حزب «النهضة» گفت: حزب نهضت تونس با رأی مردمی که بیش از دو دهه تحت حاکمیت دیکتاتوری به سر می بردند و از طریق صندوق های رأی به قدرت رسیده است. بنابرین حزب اسلام گرای «النهضة» به دنبال هم زیستی مشترک با دیگر گرایش ها و رویکردهای جامعه تونس است. وی با رد هرگونه گرایش دیکتاتورمآبانه حزب «النهضة» در رأس حکومت می افزاید: «ما طرح دیکتاتوری را مخفی نکرده ایم و غیر از آنچه از اسلام میانه رو نشان می دهیم که با دموکراسی مطابق است، چیزی نمی خواهیم.»
2- حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان از گروه طالبان دعوت کرد تا با معرفی نامزد، در انتخابات ریاست جمهوری آن کشور شرکت کنند.
3- رئیس جمهور یمن کمیسیونی را با هدف آماده سازی برای برگزاری مذاکرات تفاهم ملی و حل و فصل مناقشات در آن کشور تشکیل داد. این کمیسیون متشکل از 25 نماینده از احزاب سیاسی یمن از جمله جنبش جدایی طلبان مغرب، رهبران شیعه شمال و هم چنین سازمان های غیردولتی است.
4- میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان با صدور بیانیه ای از تمام رهبران سیاسی این کشور خواست به مذاکرات ملی برای کنار گذاشتن اختلاف ها ادامه دهند. نشست مذاکرات ملی لبنان با حضور جمعی از رهبران سیاسی این کشور چند جلسه تشکیل داد. پایان دادن به اختلافات های سیاسی، سلاح حزب الله و تحولات منطقه مهم ترین مسائل مورد بررسی در این نشست ها اعلام شد.
5- نوری المالکی نخست وزیر عراق همه طرف های ذی نفع در آن کشور را برای حل و فصل مسائل و اختلافات به مذاکره مستقیم و گفت و گوی رودررو دعوت کرد.
6- محمد مرسی رئیس جمهور مصر، دولتی با شرکت و حضور وزرایی از احزاب و گرایش های گوناگون تشکیل داد و یک فرد قبطی (مسیحی) را به دستیاری رئیس جمهور منصوب کرد.
7- خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس می گوید: «آشتی ملی استراتژی مقابله با اشغال گری اسرائیل محسوب می شود.» وی می افزاید: « فلسطین به دو استراتژی روندآشتی ملی فلسطین و دوم مقابله با دشمن صهیونیست نیازمند است.
8- سید حسن نصرالله در مراسم افطار حزب الله می گوید: « ما در هفتم ماه مه این توان را داشتیم که بر لبنان سیطره یابیم و کشور را تحت کنترل خود درآوریم اما این کار را نکردیم چراکه قبول ندارم یک طایفه یا گروه لبنان را اداره کند.» او به نمایندگی از شیعیان لبنان گفت: « ما نمی خواهیم طایفه حاکم و رهبر لبنان باشیم بلکه خواستار مشارکت همه طوایف براساس احترام متقابل هستیم» و افزود: « حزب الله و شیعیان بیشترین نفع را از تشکیل یک دولت ملی واقعی می برند و تشکیل یک دولت ائتلافی با حضور تمام گروه ها و طوایف لبنانی به نفع ما خواهد بود.»
فخری عزیزم
هم چنان که ملاحظه می کنی رهبران مسلمان و مسیحی، شیعه و سنی در عراق و افغانستان، لبنان، فلسطین و نیز در مصر، تونس و یمن به این حقیقت رسیده اند که با ثبات ترین، کم هزینه ترین و موفق ترین روش مدیریت کشور، به رسمیت شناختن حقوق مدنی و سیاسی همگان است. باوجود این در ایران ما شرط بهره مندی از حقوق اساسی، تبعیت بی چون و چرا از رهبریست حتی اگر کشور در مسیر نادرستی قرار گرفته باشد و مدیریت کلان کشور، مردم را با مشکلات عدیده قابل اجتناب مواجه کرده باشد!
با کمال تأسف باید گفت خود ایشان نیز با طرح چهار اصل اسلام، انقلاب، امام و رهبری عملاً شرط نامزد شدن در انتخابات و تلاش برای حضور در ارکان حکومت را در تمام سطوح، اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری ( یعنی خود ایشان) و نه الزام به قانون اساسی با همه اصول و فصول آن می خواند و به این ترتیب کشور را از نشاط و سرزندگی و رقابت از یک سو و از خدمات بسیاری از شایسته ترین چهره ها که در عین حال از حمایت و رأی اکثریت ایرانیان برخوردارند، از دیگر سو محروم کرده است. با وجود این سیاست حذفی و حاکمیت تک صدایی کنونی جمهوری اسلامی را الگوی جهانیان می خواند، غافل از آن که ملت ایران پیشتاز جهان اسلام در سرنگونی فرعون است ولی حکومت کنونی ما نه تنها مدل منتخب اکثریت قاطع مسلمانان منطقه نیست، بلکه مایه عبرت آنان شده است!
نازنینم!
حدود پنج سال است که درباره پدیده خطرناک «لبنانیزه شدن خاورمیانه» هشدار داده ام. در عصر ارتباطات با ابزارش یعنی اینترنت، ماهواره و تلفن همراه، بیداری ملت ها اجتناب ناپذیر شده و استبداد محکوم به شکست است. اما دموکراسی تضمین شده نیست و جایگزین دیکتاتوری می تواند هرج و مرج و نزاع های خونین داخلی باشد. به ویژه آن که طرفداران اسلام سلفی- خوارجی در اهل سنت و اسلام مصباحی- تکفیری در بین شیعیان مدام بر طبل فرقه گرایی، حذف و خشونت می کوبند و با دموکراسی و صلح سر ناسازگاری دارند. قدرت های بزرگ جهانی نیز در مجموع نزاع هایی هم چون شیعه - سنی و عرب - عجم را بر چالش میان جهان اسلام و دنیای عرب با توسعه طلبی رژیم اسرائیل ترجیح می دهند و جناح جنگ طلب در غرب که تمام تلاششان این است که از اسلام، چهره ای غیرمدنی، خشونت طلب، ضد مدارا، تحمیل گر و عقب مانده ارائه کنند، از چنین درگیری هایی خشنودند. در این شرایط خوشا به حال ملت هایی که رهبرانشان منادی وحدت باشند نه تفرقه. کشورشان و مصالح ومنافع ملت شان را محور دوستی ها و موافقت ها و مخالفت ها بدانند، نه شخص خودشان را. همگان را به گفت و گو و برطرف کردن سوء تفاهم ها و کاهش اختلافات دعوت کنند نه هر روز برچسب جدیدی متوجه منتقدان خود کنند. حقوق همگان اعم از موافق و مخالف خود را پاس دارند، نه این که با اتهامات واهی آنان را حصر و یا روانه زندان ها سازند.
خوشا به حال ملتی که رهبرش پرچم دار انتخابات آزاد و عادلانه باشد نه منادی انتخابات نمایشی و فرمایشی. از آزادی احزاب منتقد و مطبوعات مستقل دفاع کند نه این که طرفدار انحلال احزاب و توقیف فله ای نشریات باشد.
عزیزم!
آزادی به تنهایی تضمین کننده پیروزی و پیشرفت ملت نیست اما جامعه بدون آزادی، قبرستانی است با مردگان متحرک! امید که رهبران ما مصالح و منافع ملی را بر مصالح و منافع شخصی ترجیح دهند.
بااحترام
مصطفی
قرنطینه اوین
امروز: در حالی که 9 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی مانده و کاندیداهای اصولگرا به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی کشور تحت فشار افکار عمومی قرار دارند، بازوی امنیتی سپاه پاسداران با حمله های مستمر به سیدمحمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران و برخی دیگر از چهره های ارشد اصلاح طلبان، نشان دادند پروژه در همین موضوع در دستور کار خود قرار دارد.
چهره های رادیکال سپاه که در ویترین بازوی امنیتی این نهاد نظامی قرار دارند، طی دو سال اخیر در پروژه ای تدریجی پس از حبس میرحسین موسوی و مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی را به عنوان یکی از محورهای اصلی سخنرانی های خود قرار داده و به بهانه های مختلف از جمله 18 تیر، استفاده از وزیران دولت هاشمی، حمایت از میرحسین موسوی، عدم برائت از فتنه و ... او را مورد هدف قرار می دهند
اصلِ جریان برانداز!
سردار یدالله جوانی رییس سابق اداره سیاسی سپاه و مشاور فعلی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان -ارگان معاونت سیاسی رسانه ملی، در پاسخ به این پرسش که "آقاي خاتمي در صورت عذرخواهي از ملت ايران ميتواند کانديد رياست جمهوري شود؟" با متهم کردن خاتمی به براندازی اینگونه پاسخ می دهد: "خاتمي حلقه برانداز نظام جمهوري اسلامي است؛ وي با جريان برانداز همراهي نكرده چرا که خود او اصل جريان برانداز است."
به ادعای این سردار سپاه "آقاي خاتمي زماني به عنوان رئيس قوه مجريه به جاي اينکه دنبال حل مشكلات مردم باشد به فکر رفتن به اين دانشگاه و آن دانشگاه و دادن شعار آزادي بود كه ما در پي آن، فتنه كوچك كوي دانشگاه را داشتيم و بعد از آن فتنه بزرگ 88 را."
وی می افزاید: "قطعا كسي كه مارك براندازي برپيشاني آن خورده نبايد توقعي از نظام جمهوري اسلامي ايران داشته باشد و اين در تمام دنيا يك اصل و قاعده است و كسي ميتواند وارد ساختار نظام باشد كه آن را قبول داشته باشد."
جوانی در عین حال راهکار قدیمی "توبه" را پیش روی اصلاح طلبان گذاشت با این تفاوت که در این صورت هم آنها نمی توانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند: "قطعا مطرحكنندگان اعلان برائت، يعني كساني كه فعاليتهاي سياسيشان بعد از فتنه 88 متوقف شد در صورتي که اعلان برائت كنند، ميتوانند مجدداً فعاليتهاي سياسي داشته باشند ولي اگر قصد كانديد شدن در رياست جمهوري دارند قطعا شوراي نگهبان همچين اجازهاي به آنها نخواهند داد."
اگرچه مشخص نیست سردار جوانی که به دلیل برخی مسایل از معاونت سیاسی سپاه برکنار و در حد مشاور نماینده ولی فقیه در این ارگان نظامی- امنیتی تقلیل جایگاه پیدا کرد، چگونه از تصمیم شورای نگهبان خبر دارد یا اینکه خود را سخنگوی کدام بخش نظام می داند، اما سریال های سردار جوانی درباره خاتمی طی ماه های اخیر نشان از کلید خوردن پروژه ای جدید درباره رییس جمهور سابق ایران دارد.
سردار جوانی که مصاحبه های او پیش از انتخابات سال 88 معمولا درباره طرح 4هزار نفره هادیان سیاسی سپاه بود، پس از آن انتخابات در لباس تئوریسین- افشاگر براندازی نظام درآمد و با ربط دادن گزاره های مختلف به یکدیگر، اصلاح طلبان را متهم به براندازی می کند: "در سال 88 يک توطئهاي عليه نظام اسلامي طراحي و به اجرا درآمد دليل قاطعش هم پيوند جريان داخل با بيرون بود. يعني به چه دليل در سال 88 براي اولين بار بين سفارتخانه ها و ستاد انتخاباتي يک کانديد ارتباط برقرار شد؟ چرا عدهاي با نوار سبز در کانالهاي لسآنجلس از کانديد خاصي حمايت کردند؟ به چه دليل موسوي بحث تقلب را مطرح کرد و آنها (دشمنان نشاندار خارجي) هم همين ادعاها را مطرح کردند؟"
"خاتمی" به طور معمول در همه سخنرانی ها و مصاحبه های جوانی مورد توجه قرار می گیرد. وی وقتی با این پرسش مواجه می شود که "آقاي خاتمي جامعه مدني را همان مدينهالنبي ميدانست شما چگونه ايشان را به تعارض در شعار و عمل متهم ميكنيد؟، پاسخ می دهد: "جامعه مدينهالنبي در حرف و عمل فرق دارد؛ به عنوان مثال روزنامه جامعه كه نوشت فلسفه وجودي ما تلاش براي تحقق جامعه مدني است؛ اما براي تعريف جامعه مدني كشورهاي توسعه يافته صنعتي غربي را ارائه ميدهد كه اين كجا و جامعه مدني كجا؟"
شیوه پاسخگویی جوانی بدون جانب داری از هر جریان سیاسی، نشان دهنده استفاده از تکنیک فرافکنی در پاسخگویی و حمله از سمت دیگر است.
جوانی در روزگاری که هنوز معاون سیاسی سپاه پاسداران بود در یادداشتی با عنوان "خاتمی در خلوت با شیطان" این پرسش را از خاتمی مطرح کرد که "این مواضع و رفتار دوگانه، شما را در ردیف منافقین که خداوند در سوره بقره آیه 41 وصفشان می کند و می گوید با مومنان خود را همراه نشان می دهند و در خلوت با شیاطین باطن خود را آشکار کرده و چیز دیگر می گویند، قرار نمی دهد؟"
او همچنین زمانی که خاتمی شروطی را برای حضور رسمی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس مطرح کرد، آنها را "مرحله جدیدی از ادامه پیادهسازی فرمول جنگ نرم" به سبک "براندازی خاموش" دانست.
به گفته جوانی محمد خاتمی از سران و منشاء فتنه ۸۸ است و نظام دیگر اجازه نخواهد داد او به جایگاه و سطح ریاست جمهوری بازگردد.
شرط گذاری برای فعالیت های سیاسی
براساس اخبار منتشر شده، سردار جوانی، سردار مشفق، حسین طائب، مجتبی ذوالنور و تعدادی دیگر از اعضای سپاه پاسداران عضو کمیته ویژه بررسی انتخابات ریاست جمهوری دهم بودند که دستور بسیاری از برخوردها و دستگیری در همین کمیته به تصویب رسیده است.
علاوه بر جوانی، دیگر اعضای خانواده نظامی- امنیتی سپاه پاسداران نیز فصل مشترکی به نام "خاتمی" و "اصلاحات" دارند که به صورت سریالی آن را در مجامع عمومی دنبال می کنند.
محمدحسین صفارهرندی مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه که در دولت احمدی نژاد وزیر ارشاد بود اینگونه از خلوت موسوی، کروبی روایت می کند: "آقايان موسوي و كروبي شايد در خلوت خود بگويند چرا به جاي كساني كه عشق امام در دلشان بود، طرفداران ما، راديوي آمريكا و لسآنجلسيها شدند."
وی همچین صحبت های خاتمی در یک جلسه خصوصی را نقل قول می کند: "خود آقاي خاتمي در يك جلسه خصوصي گفته است حاضر نبوديم مردم را به خيابانها بياوريم كه اي كاش اين را در بين عموم نيز ميگفتند."
مشاور فرمانده کل سپاه، باز از جلسه دیگر خاتمی نقل قول می کند: "خاتمی در جلسهای گفته است که بهترین حالت برای ما حضور زیر 30 درصد مردم در انتخابت مجلس نهم است."
وی بازهم به نقل از خاتمی در یک جلسه چنین روایت می کند: "یکی از دوستان سیاسی اصولگرا تعریف می کرد، در محفلی که آقای خاتمی نیز حضور داشت، آقای خاتمی به او گفته بود یکی از مهمترین دلایل رویگردانی مردم از جریان اصلاحات و رغبت آنان به اصولگرایان، رفتار تند و بیرون از چهارچوب برخی از اهالی اصلاحات بوده که با بی تدبیری، علایق و احساسات مذهبی مردم را نشانه رفتند."
عضو جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام، همچنین استفاده از مدیران با تجربه دولت سازندگی را مصداق وصل شدن دولت سازندگی به اصلاحات می داند: "خاتمی گزینه اصلی ادامه راه هاشمی بود و اکثر وزرای هاشمی در دوره خاتمی به کار گرفته شدند و این چنین دولت سازندگی به دوره اصلاحات وصل شد و این در حالی بود که دولت اصلاحات مردم را به تغییر و وقوع اتفاقات جدید نوید می داد."
برخلاف سردار جوانی اما صفار اعتقادی به ردصلاحیت خاتمی ندارد و معتقد است او در صورت حضور در انتخابات تایید صلاحیت می شود: "ما جای شورای نگهبان نیستیم که صلاحیت افراد را تایید و یا رد کنیم اما بعید می دانم که شورای نگهبان خاتمی را رد صلاحیت کند به احتمال زیاد اگر وی در انتخابات نامزد شود می تواند تایید صلاحیت شود."
تعیین تکلیفِ انتخاباتی
حمیدرضا مقدم فر مدیرعامل سابق خبرگزاری فارس و معاون فعلی فرهنگی سپاه پاسداران نیز از جمله افرادی به شمار می رود که چه در دوره حضور در فارس و چه در حال حاضر، "خاتمی" جزو لاینفک اظهارات وی به شمار می رود.
به اعتقاد مقدم فر "متاسفانه برخی از اصلاح طلبان که در جريان فتنه سال ۸۸ حضور نداشتند نيز به خاطر رفتار افراطی بخش ديگری از هم طيفی های خود که ليدر آنها نيز آقای خاتمی بوده است، آسيب فراوانی ديدند."
به گفته معاون فرهنگی سپاه چهره هایی چون خاتمی باید با پرداخت هزینه وارد عرصه سیاسی شوند: "ممانعت از بازگشت بیهزینه و بدون اظهار ندامت چهرههای مؤثر در فتنه مانند خاتمی، مطالبه عمومی از سران فتنه برای تعیین تکلیف درباره ادعاهای کذب و تهمت تقلب به نظام اسلامی، برجسته کردن دلایل عدول تئوریسینهای اصلاحات مانند حجاریان و تاجیک از مواضع خود پس از دستگیری جزو مؤلفههای مؤثر مقابله با جریان فتنه و طیف رادیکال است."
وی تاکنون مشخص نکرده هزینه بازگشت خاتمی به عرصه سیاسی و باید آن را به چه کسی پرداخت کند؟
مدیرعامل سابق خبرگزاری فارس درباره شروط خاتمی برای حضور رسمی اصلاح طلبان در انتخابات چنین می گوید: "جای تعجب دارد که امروز طیف افراطی این جریان با کمال پررویی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آینده اعلام حضور کرده و حتی برخی از آنها برای نظام نیز شرط و شروط میگذارند."
شروط سه گانه خاتمی برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس شامل عمل به قانون اساسی، آزادی مطبوعات و برگزاری انتخابات آزاد بود.
مقدم فر اما حضور خاتمی در حمله به کوی دانشگاه و انتخابات 88 را به دلیل فتنه گر بودن او می داند: "در هر دوی این جنبش شاهد اردوکشی خیابانی بودیم و در هر دوی این فتنه ها اصلاح طلبان حضور داشتند. خاتمی در هر دو جا بود و اصلی ترین حزبی که در این دو فتنه نقش آفرینی کرد مشارکت بود. در فتنه اول بهانه توقیف روزنامه سلام بود و در فتنه دوم تهمت تقلب."
تاکتیک اتهام زنی
محمد سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران نیز از جمله اعضای سپاه پاسداران محسوب می شود که با جستجوی کلیدواژه "فتنه" به همراه نام وی در موتور گوگل، انبوهی از اظهار نظر یافت می شود.
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران برخلاف سایر همکاران خود که بازگشت خاتمی را غیرممکن اعلام کرده بودند، آن را قابل اغماض دانست: "با توجه به روحيات خاتمي، در برزخ قرار داشتن وي در فتنه 88 مشهود بود، البته ملاقات با جورج سورس و سپردن امور کشور به دست نااهلان در دوران حکومتش از نقاط ضعف و انحراف وي به شمار ميرود که با عذرخواهي از ملت ايران و خودداري از تکرار اشتباهات گذشته، قابل اغماض خواهد بود."
وی پیش از این اما حامیان اعتراض های مردم پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 را مهدورالدم خوانده بود: " کسانی که در عرصه تخریب انقلاب اسلامی و اسلام قرار میگیرند، مهدورالدم هستند و از این قبیل میتوان به منافقین در اول انقلاب و فتنه گران سال 88 اشاره کرد."
نقش رهبری در جهت گیری سپاه
اما محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران که دو سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 86 از سوی آیت الله خامنه ای به این سمت منصوب شد، دوران اصلاحات را چنین تعریف می کند: "در دوران سیاه اصلاحات رسما اعلام کردند که انقلاب اسلامی متوقف شده است٬ اما فقط مقام معظم رهبری در آن مرحله ایستادگی کردند و چفیه را به معنای مبارزه بر گردن انداختند."
عزیزجعفری همچنین می گوید: " افرادی از جریانات اصلاح طلب که از خط قرمزها عبور نکرده اند، طبیعی است که در رقابت های سیاسی می توانند شرکت کنند، اما اینکه آقای خاتمی تا چه اندازه می تواند موفق شود، بستگی به موضع گیری های او دارد."
به گفته فرمانده کل سپاه "اگر ایشان (خاتمی) بخواهند با سیاسی کاری جلو بیاید، فکر نمی کنم مردم او را ببخشند ولی افراد دیگری که در این صحنه، از خط قرمزها عبور نکرده اند، می توانند همچنان در رقابت های سیاسی به صورت فعال شرکت کنند"
"خاتمي در بهمن 87 گفته است که اگر در اين انتخابات احمدي نژاد سقوط کند، عملا رهبري حذف مي شود و اگر اصلاحات به هر شکل و قيمتي دوباره بر حوزه سياست و اجرايي کشور باز گردد، ديگر رهبري اقتداري در جامعه نخواهد داشت و سقوط اصولگرايي به معناي پايان اقتدار رهبري تلقي مي شود و با شکست اصول گرايان بايد قدرت رهبري را مهار کنيم."
راه توبه پیش پای خاتمی!
یکی از جالب ترین اظهارات سرداران سپاه درباره خاتمی متعلق به سردار سیدابراهیم جباری فرمانده سپاه ولی امر یا همان یگان حفاظت آیت الله خامنه ای است. او علاوه بر اینکه خواستار توبه خاتمی شد، یک حرکت فیزیکی را هم به این شرط اضافه کرد که تا قبل از این در ادبیات فرماندهان سپاه وجود نداشت: " خاتمی که میخواهد پس از این همه خیانت به میان مردم بازگردد، باید جلوی مردم زانو زده و بگوید غلط کردم. خاتمی باید خجالت بکشد، توبه کند و به مردم بگوید غلط کردم.
چرایی یک حمله سیستماتیک
اگر چه به قول برادر کوچک تر محمد خاتمی "ممكن است بفرمایید شما از كدام جایگاه سیاسی یا قضایی برای حضور یا عدم حضور یك شهروند در فعالیت سیاسی قانونی شرط تعیین می كنید؟" اما حضور منظم نام "خاتمی" در سخنرانی های فرماندهای ارشد سپاه پاسداران و اصرار بر "توبه" از سوی وی به نظر می رسد راهکاری معکوس برای ترغیب خاتمی به حضور در انتخابات ریاست جمهوری باشد.
سرداران به سبب حضور در اکثر پروژه های اقتصادی- عمرانی می دانند کارنامه اصولگرایان با گذشت هفت سال از عمر دولت اصولگرای احمدی نژاد نه تنها قابل دفاع نیست که حتی اصولگرایانی که معتقد بودند امام زمان برای ظهور دولت احمدی نژاد نمازشب خوانده اکنون به صف جدی مخالفان وی پیوسته و حتی طرح ناکارآمدی رییس دولت را طرح می کنند یا اینکه بخش معتدل تر استراتژی "تحمل یکساله" را پیش می کشند. احمدی نژاد که به سبب حمایت های ویژه سپاه در انتخابات 84 توانست به مرحله دوم راه یابد، اکنون متحد استراتژیک خود را "برادران قاچاقچی" می نامند و سرداران خوب می دانند نه تنها در دوران اصلاحات چنین مواردی وجود نداشت بلکه امکان تهدید رییس جمهور با نوشتن نامه نیز موجود بود.
سرداران در بالاترین سطح سیاسی سپاه، نام خاتمی را با هر نوع ادبیات در همه سخنرانی های خود به زبان می آورند بلکه روزنه ای برای روزگار بد جمهوری اسلامی در تورم 46 درصدی، تحریم نفتی و تحریم بانک مرکزی پیدا شود.
حذف تدریجی خاتمی پس از حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی
امروز: یک نشریه داخلی با تهیه و انتشار لیستی از "ممنوع التصویرهای تلویزیون" ایران، همزمان می نویسد: این فهرست بلندبالا که در همه صفحه های این پرونده می بینید، اسامی آدم هایی است که خواسته و ناخواسته مدتی دیده نشدند، شنیده نشدند و کنج عزلت گزیدند! حالا که مدت ها از آن روزگار می گذرد، راحت تر می شود درباره آن همه شایعه نوشت و از دور بهشان نگاه انداخت.
همشهری جوان در ادمه نوشته : لازم نیست که اول هر چهره بنویسیم «شایعه»؟ خودتان با همین پیشوند همه بخش ها را بخوانید و یادتان هم باشد که این فهرست کامل نیست و چند چهره ای جا افتاده اند که خب «افتاده اند»!
محمود شهریاری
سرنوشت؛ بازمی گردد
این مجری خوش خنده و پرسپولیسی بعضی وقت ها کنترل زبان سرخش را از دست می دهد و طاقت مسوولان امر را طاق می نماید. شهریاری همیشه متهم به افراط در شادی هم بوده. او در دهه 70 به قول خودش به علت دشمنی برنامه ریزی شده عده ای بدخواه، مدتی را دور از تلویزیون سپری کرد. این روزها هم او را درتلویزیون نمی بینییم.
داستان محرومیت
بار اول به دلیل انتشار فیلمی از حضور وی در مراسم عروسی برادرش مدتی از دیدن چهره خندان شهریاری محروم بودیم. در مورد بار چندم (!) اما گفته می شود سوال خارج از عرف شهریاری از امیر جعفری (در مورد اینکه همسر جعفری شبیه چه میوه ای است) باعث شده تا محمودخان مدتی را به مرخصی و استراحت بگذراند. هر چند خود شهریاری کم تجربگی مدیر فعلی شبکه پنج را علت این خانه نشینی می داند.
محمدرضا شهیدی فرد
سرنوشت؛ بازمی گردد
یک مجری - تهیه کننده آرام، منطقی و معقول که تحولی در برنامه های سیما به وجود آورد. از مردم ایران سلام و بخش های به شدت جذابش تا برنامه چالشی و گفت و گو محور پارک ملت. اما شهیدی فرد هم که نشان داده بود درعین بی حاشیه بودن و هوای همه را داشتن، آدم چندان دستورپذیری نیست، برنامه اش نیمه کاره ماندو با همه وعده و وعیدهای مدیران شبکه، از ادامه کار در تلویزیون باز ماند.
داستان محرومیت
می گویند مصاحبه پرحرارت وی با عماد افروغ و انتقادهای تند و تیز این نماینده سابق مجلس و جامعه شناس و تحلیلگر باعث شد تا پارک ملت به محاق توقف برود. البته از داخل تلویزیون خبر می رسد که او در جلسه مجریان با مدیران تلویزیون حرف هایی زده که به مذاق اساتید خوش نیامده و باید دوران تنبیه را بگذراند!
فرزاد حسنی
سرنوشت؛ نامعلوم
نام او یک جورهایی با حاشیه عجین شده. حسنی طی سال هایی که تبدیل به یک مجری ستاره و جذاب شد، همواره در حال قایم باشک بازی در عرصه صدا و سیما بوده! گاهی او را به رادیو تبعید و گاهی او را از هر دو رسانه دور می کنند و مدتی بعد بازمی گردانند. حسنی مجری توانایی است، هر چند کار کردن با او مانند خوردن خربزه باشد!
داستان محرومیت
مصاحبه مشهورش در کوله پشتی، حکم مرخصی حسنی را امضا کرد. حسنی نوروز امسال دوباره به تلویزیون برگشت اما اخیرا خبرهای تایید نشده ولی موثقی مبنی بر ممنوع الصدا و سیما (!) بودن او شنیده می شود که حتی شامل برنامه نیمه شبانه «اینجا شب نیست» رادیو جوان هم شده. این بار هیچ توضیح منطقی ای به گوش نرسیده. البته اخیرا با تله تئاتر «پرواز بر فراز تیر برق» در شبکه چهار ظاهر شد.
علی اکبر حسینی
سرنوشت؛ فراموشی
روحانی نام آشنای دهه شصت و سال های ابتدایی دهه 70 که با گفتارهای اخلاق محورش در برنامه محبوب اخلاق در خانواده حسابی مشهور شد، به مجلس چهارم هم راه پیدا کرد ولی بعد از بروز شایعه ها و اتفاقاتی، سال ها از صدا و سیما دور ماند. هرچند چند سال بعد، همچنان با عنوان نماینده مجلس به کار ادامه داد.
داستان محرومیت
کسی درست نمی داند و شاید از آن دست موضوعاتی است که خیلی نمی شود به آن پرداخت. درآن سال ها این شایعه رواج داشت که حسینی بعد از سفری به کشور آلمان و بروز حاشیه ها و مشکلاتی که حین سفر و حتی بعد از بازگشت به منزل برایش اتفاق افتاده، از حضور در تلویزیون دوری گزید.
احسان علیخانی
سرنوشت؛ نامعلوم
به نوعی رقیب فرزاد حسنی است در بودن و نبودن. علیخانی که با برنامه ماه عسل محبوب شده بود، تا به حال سه بار برنامه عزیزدردانه اش را به دیگران سپرده اند؛ بار اول به محسن افشانی (که دوباره برنامه را از نیمه تحویل گرفت)، بار دوم به حسن جوهرچی و امسال هم به علی ضیاء. او بعد از اجرای نوروزی اش در شبکه دو در تلویزیون - ناگهان - دیده نشده است و کار در مقام تهیه کننده هم تکذیب شد. در رمضان هم کلا روزه سکوت گرفت تا فضای ابهام باقی بماند.
داستان محرومیت
به صورت رسمی چیزی اعلام نشده و احتمالا نمی شود ولی بعید نیست که این محرومیت مبهم، بیشتر از مدل های قبلی طول بکشد اما منابع آگاه و غیررسمی سخنان تند و تیزش را علت غیبت وی می دانند؛ آن هم در شب سال تحویل! او به مردم پیشنهاد کرد مایحتاجشان را از کدام محله بخرند.
رضا رشیدپور
سرنوشت؛ فراموشی
مصداق بارز سفر از عرش به فرش. رشیدپور با سری برنامه های گفت و گو محورش با ستاره ها در شب های شبکه تهران به اوج شهرت رسید اما در اوج خداحافظی کرد و با توفیق زودهنگام برنامه مثلث شیشه ای دیگر در تلویزیون دیده نشد. رشیدپور بعد از تلویزیون به رادیو رفت، روزنامه نگاری کرد، مدتی در شبکه استانی اصفهان دیده شد، بعد سراغ شبکه ماهواره ای مجوزدار ایرانیان رفت و گاه گداری هم در سینما حضور دارد.
داستان محرومیت
رشیدپور در مثلث شیشه ای در سال 1389 فقط با تهمینه میلانی حرف زد و مسعود ده نمکی اما همین دو گفت و گو آنقدر حاشیه ساز بود که این برنامه تازه متولد شده در همان شب دوم فتیله اش پایین کشید شد و رشیدپور وارد فهرست پرونده ما شد. اینکه مصاحبه تندش علیه یکی از مسوولان تلویزیون باعث محرومیت شد، حقیقت ندارد.
آزاده نامداری
سرنوشت؛ نامعلوم
مجری محبوبی که از طریق برنامه خانواده (آیتم تازه ها) به شهرت رسید و به تدریج از برنامه خانواده اعلام استقلال کرد و به یکی از ستارگان سینما بدل شد. اما ستاره شدن همانا و خاموش شدن هم همان. نامداری که بدشانسی های سریالی اش حین اجراهای زنده تلویزیونی در فضای اینترنت از پربازدیدترین هاست، از عید تا به حال در تلویزیون دیده نشده است.
داستان محرومیت
شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه او هم در کنار فرزاد حسنی و احسان علیخانی به یک دلیل نامعلوم، محروم شده اند. برنامه «جمع ما» چند ماه زودتر از موعد خداحافظی کرد! اما او غیر از اجرای برنامه تحویل سال شبکه دو (مهمترین برنامه سالانه هر شبکه)، با «خانومی که شما باشید» تا 13 فروردین حضور داشت و بعد ...
جواد یحیوی
سرنوشت؛ فراموشی
یحیوی هم روزگاری در شبکه پنج پادشاهی میکرد و در پی شهرت تلویزیونی به سینما و عرصه اجراهای خصوصی هم سرکی کشید اما همای بخیل سعادت خیلی زود شانه های او را هم ترک کرد تا یحیوی کمی غیرمتعارف تر و تندتر از سایر همکاران جوانترش از صدا و سیما رانده شود، آن هم با دستور مستقیم رئیس وقت سازمان.
داستان محرومیت
آنقدر در سایت ها و مجله ها و محافل نقل شده که دیگر کسی به شایعه بودنش یا تایید نشدنش اهمیتی نمی دهد! شاید متن کوتاه آقای رئیس وقت (نقل به مضمون) در مورد شیوه اجرای یحیوی از همه چیز گویاتر باشد: «ظاهرا افاضات آقای یحیوی تمامی ندارد».
محمد سلوکی
سرنوشت؛ هست!
سلوکی برخلاف سایر دوستان و همتایان ممنوع از کارش، نه زبان تند و تیزی دارد، نه اعتماد به نفس بیش از حدی. اتفاقا سعی می کند خیلی مودب باشد و از زبان فاخری در اجرا بهره بگیرد منتها همین فاخریت (!) بیش از اندازه کار دستش داد و او هم مدتی از تلویزیون دور ماند.
داستان محرومیت
یکی از مفرح ترین دلایل این فهرست؛ شیک پوشی یا گران پوشی! خود سلوکی پوشیدن لباس های گرانقیمت و بیش از حد شیک را علت مرخصی اجباری اش در دوره ای می داند (این نکته در گفت و گو با همشهری جوان هم مطرح شد).
محمود بصیری
سرنوشت؛ بازمی گردد
جرقه فرعی این پرونده، بازیگر بانمک و طناز باسابقه سینما و تلویزیون که همیشه یکی از یاران جدانشدنی آثار مرضیه برومند بود، چند سالی می شود که در کار جدیدی بازی نکرده. ستاره نبودن بصیری باعث شد تا جای خالی او چندان به چشم نیاید تا اینکه در افطاری اخیر برخی از هنرمندان با رئیس جمهوری از علت عجیب این غیبت پرده برداری شد. بصیری سابقه حضور در کارهای مهمی در سینمای ایران را داشت: دادشاه، مادر، دستفروش، گل های داوودی.
داستانه محرومیت
شباهت! همین و تمام. تماس و اصرارهای ما برای مصاحبه با او تاثیری نداشت؛ ناراحت و دلخور بود و همه شایعه ها را تکذیب می کرد. به مصاحبه هم تن نمی داد. به قول احمد نجفی، شایعات هم همین را می گویند. به زودی بازخواهد گشت.
اکبر عبدی
سرنوشت؛ هست
عبدی از آن دسته انسان های غیرقابل مهار روزگار است؛ یک یاغی اصیل. شاید به همین خاطر بازیگر درجه یک و بالفطره ای هم هست. اساسا حضور همیشه مایه دردسر و اضطراب مدیران و مجریان بوده. همیشه رک و بی پرده حرف می زند و از زمین و زمان انتقاد می کند، چه هنگام گرفتن سیمرغ بلورین جشنواره فجر و چه موقع حضور در برنامه هفت.
داستان محرومیت
سیستم ضد ستاره سازی دهه 60 و اوایل دهه 70 شاید جرقه اصلی ممنوعیت اکبر عبدی بود. هر چند عبدی هم با تقاضای دستمزدهای آنچنانی بهانه خوبی دست مسوولان وقت داد تا برای مدعی عبدی را مهار کنند. بعدها شایعاتی هم مبنی بر حضور او در یک مهمانی پرحاشیه به گوش می رسید که هیچ گاه تایید نشد.
فامیل های کلاه قرمزی
سرنوشت؛ هستند
ایرج طهماسب، حمید جبلی و فاطمه معتمد آریا (به علاوه اکبر عبدی) سال های سال همکار بوده اند. در یک برهه و به یک دلیل از فعالیت در سینما و تلویزیون منع شدند و به همین دلیل اسم آنها را کنار هم آوردیم. این تیم در اوایل دهه 70 مدتی را به دور از عرصه تصویر سپری کردند.
داستان محرومیت
این جور دلایل هیچ گاه به صورت مشخص و واضع اعلام نمی شود اما همان سال ها شایعه ای بود مبنی بر حضور آنها در یک مهمانی غیرمتعارف و منتشر شدن این فیلم. نکته جالب اینجاست؛ بعضی از آن افرادی که به شدت مخالف حضور این تیم در عرصه بازیگری بودند و حسابی برای ممنوع از کار شدنشان تلاش ها کردند بعدها که به کارگردانی رسیدند از همین تیم برای فیلمشان بهره بردند و کک کسی هم نگزید!
گوهر خیراندیش
سرنوشت؛ هست
اتفاقاتی که چند سال پیش برای این بازیگر توانا افتاد هم حاشیه های بسیار زیادی به همراه داشت و خیراندیش را مدتی خانه نشین کرد. هر چند او بعد از مدتی بخشیده شد و دوباره به سینما و تلویزیون بازگشت.
داستان محرومیت
در جشنی فرهنگی سینمایی در یزد، خیراندیش هم یکی از جایزه دهندگان بود. در خلال این جشن یکی از برگزیدگان جوان برحسب تصادف از شاگردان مرحوم جمشید اسماعیل خانی (همسر فقید خیراندیش) از کار درمی آید و از سر احساسات و جوزدگی خوش و بش غیرمتعارفی با خیراندیش انجام می دهد. خوش و بشی که شریفی نیا بعدها آن را یک شوخی دانست!
سحر قریشی
سرنوشت؛ قرار بود نباشد؟
دقیقا معلوم نیست این شایعه - جز زبان خودش - از کجا آب می خورد، چون زمین و زمان را سحر قریشی برداشته است! او در حال حاضر هم فیلم روی اکران دارد وهم تکرار سریال دلنوازانش تا همین هفته پیش شب ها پخش می شد. جو زدگی یا بازارگرمی (آخر برای چه؟) ممکن است دلیل ادعای قریشی مبنی بر ممنوع از کار شدنش باشد.
داستان محرومیت
اگر شما می دانید، ما هم می دانیم! خود وی دلیل این امر را محبوبیت زودهنگام می داند و مدعی است برای رفع مشکلش پیش ضرغامی هم رفته. وی در نهایت مسببان این ممنوعیت را به خدا سپرد و به حضور پررنگش در سینما ادامه داد.
بهاره رهنما
نوشت؛ هست
در حالی که در اوج جوانی و در حوالی 18 سالگی می رفت تا با فیلم بسیار پرفروش افعی (ساخته زنده یاد اعلامی) ستاره شود، برای مدتی از حضور در سینما منع شد.
داستان محرومیت
همان داستان کذایی ضد ستاره سازی مدیریت سینمایی آن دوران. رهنما در مراسم اکران افعی در یکی از سینماهای تهران حسابی مورد استقبال تماشاگران واقع شد و مشغول خوش و بش با طرفداران و امضا دادن به آنها بود که مورد خشم مسوولان وقت قرار گرفت.
میترا حجار
سرنوشت؛ هست
حجار از نیمه دوم دهه 70 و با فیلم هایی مانند غریبانه، اعتراض، متولد، ماه مهر و سگ کشی اوج گرفت و تبدیل شد به یکی از ستارگان زن دوره خودش. ولی پس از مدتی ترک وطن کرد و برای ادامه تحصیل مدتی در آمریکا سکونت گزید.
داستان محرومیت
مشخصا دلیل خاصی برای غیبت یکی دو ساله او بعد از بازگشت از آمریکا ذکر نشد. شاید حضور برخلاف موازین او در یک پروژه سینمایی در آمریکا دلیل این غیبت کوتاه باشد. البته مسوولان سینمایی ممنوعیت تصویری او را تکذیب کردند و متولیان حراست وزارت ارشاد این مساله را تایید کردند. به هر حال حجار هم بعد از مدتی با سریال گمشده حتی به تلویزیون بازگشت.
ساعت خوشی ها
سرنوشت؛ هستند
یک تولید انقلابی در برنامه های طنز تلویزیونی از طرف تیمی به شدت جوان، خوش ذوق و خلاق مترادف شدبا موج بی سابقه ای از شهرت و محبوبیت. تمام مطبوعات دوران پر شد از تصاویر ستاره های ساعت خوش و عکس و پوسترهای ستارگانی چون: رضا عطاران، نصرالله رادش، مهران مدیری، داوود اسدی، سعید آقاخانی و دیگران. تمام دکه های مطبوعاتی و حتی بقالی ها را درنوردید اما این موج خیلی زود فروشنانده شد.
داستان محرومیت
بعد از گذشت نزدیک به دو دهه هنوز کسی دلیل محرومیت نسبتا طولانی ساعت خوشی ها را نمی داند. ظاهرا علت این محرومیت حتی به خود مشمولان آن هم اعلام نشد ولی کیست که نداند همان محبوبیت عجیب و بی سابقه و ستاره شدن یک شبه این جوان ها کار دستشان داد.
شیث رضایی
سرنوشت؛ نامعلوم
استاد مسلم هرگونه جنجال و حاشیه. فوتبال برای رضایی در درجه دوم اهمیت قرار داشت داشت و قبل از آن فقط حاشیه بود و حاشیه. حضور در تیم ملی و تیم پرطرفدار پرسپولیس هم باعث شد تا شیث همیشه مورد توجه توامان رسانه ها و مسوولان حراست فدراسیون فوتبال باشد.
داستان محرومیت
تا دلتان بخواهد، از اخلال در پرواز بگیرید تا حرکات شدید نامتعارف در بازی پرسپولیس با داماش و منتشر شدن فیلمی از فحاشی او به تماشاگران و ... رضایی فعلا حق حضور در تیم های لیگ برتری را ندارد، هر چند سازمان لیگی ها رسما این قضیه را اعلام نکرده اند.
علیرضا واحدی نیکبخت
سرنوشت؛ نامعلوم
بازیکن توانایی که دستی دستی خودش را سوزاند. فقط مهاجرت از استقلال به پرسپولیس کافی بود تا نیکی را تا آخر عمر ورزشی از نظر حاشیه تضمین کند اما واحدی جوان به این قضیه اکتفا نکرد و تمام دکمه های منجر به محرومیت را با هم فشار داد!
داستان محرومیت
تغییرات ظاهری ماه به ماهی که به مذاق کمیته انضباطی خوش نمی آمد. دیده شدن در قهوه خانه ها. پیوستن به اردوی تیم ملی در فرودگاه با ظاهر و حالتی بسیار عجیب و انواع و اقسام حاشیه های دیگر. نیکبخت هم بعد از عقد قرارداد با تیم گهر دورود متوجه شد نمی تواند در لیگ بتر بازی کند.
ف. ک ها!
سرنوشت؛ هست و نیست!
سه مربی مشهور فوتبال ایران که از قضا توانایی های فنی بسیار بالایی هم داشتند اما در کنار توانایی فنی از ایجاد حاشیه هم در امان نبودند. یکی از آنها جوان و تشنه شهرت بود و دوتای دیگر از استاد و شاگردهای قدیمی این فوتبال.
داستان محرومیت
دقیقا معلوم نیست. مصاحبه های حاشیه ساز، اتهام زد و بند و دلالی و سایر اتهامات این چنینی تایید نشده. چند فصلی هست که ف.ک ها اجازه مربیگری در لیگ برتر را ندارند.
مجتبی محرمی
سرنوشت؛ هست
سلطان بی چون و چرای حاشیه و یک یاغی اصیل. امثال شیث و نیکبخت آرزو دارند به گرد پای استاد برسند. این چپ پای توانا و درجه یک سال های دور تیم ملی و پرسپولیس هم مانند تعدادی از همدوره ای هایش قربانی سال های بی امکانات دهه 60 شد و به خودویرانگری پرداخت. حیف.
داستان محرومیت
ضرب و شتم داور، شیطنت در اردوهای تیم ملی در خارج از کشور، پاره ای از مسائل و مشکلات اخلاقی، ایجاد جنجال در زمین مسابقه، محرمی واقعا در همه این حیطه ها استاد بود!
مجاهد خذیراوی
سرنوشت؛ فراموشی
یک استعداد با تکنیک تمام عیار از خطه فوتبال خیز خوزستان. مجاهد در سن بسیار کمی چهره شد و به استقلال و تیم ملی رسید و به دلیل فقر فرهنگی به همان سرعت هم خودش را نابود کرد و فوتبالش عملا در سال 79 به پایان رسید. برخی از ستاره های فوتبال خوزستان با همتایان برزیلی شان قابل مقایسه اند؛ هم از نظر تکنیک و توانایی فنی و هم به لحاظ زندگی در فقر و رسیدن ناگهانی به شهرت و ثروت و نابودی.
داستان محرومیت
خواجه شیراز هم این شایعه را بارها شنیده است. حضور در منزل و مجلسی که قرار نبود اتفاقات خوشایند و متعارفی در آن بیفتد. صد البته خود مجاهد این جریانات را تکذیب کرد و توطئه بدخواهان در دزدیدن پاسپورت و بی انضباط جلوه دادن او نزد سرمربی وقت تیم ملی (بلاژویچ) را علت محو شدنش می داند.
دیگران
سرنوشت: ادامه دارد...
چهره های زیادی هستند که در همه این سال ها - به دلایل مختلف - دچار چالش شده اند؛ از ممنوع التصویرها بگیر تا محدودالتصویری! این ها باقی مانده از فهرست است که روی نیمکت ذخیره ها نشسته اند و البته بازار تایید و تکذیب ها برایشان ادامه دارد.
داستان محرومیت
محمدرضا گلزار:می شود مثنوی هفتاد من کاغذ ازبس که شایعه و تکذیب درباره اش پیدا می شود. خودما هم درباره اتفاقات پیرامون او پرونده مفصلی رفتیم و سوژه جلد ما شد. از سوژه شکایت یک فیلمساز گرفته تا طلب دستمزد زیادی بالا و حواشی مگوی دیگر. او در این حوزه، هنوز سوپراستار است.
کاظم احمدزاده:ظاهر موجه و اخلاق خوشش باعث شد تا مدت محرومیت او اصلا احساس نشود. ماجرا هم به یک اشتباه کوچک اقتصادی برمی گشت که او و همکار همیشگی اش را از آنتن محروم کرد. بعد از «آن» ماجرا بود که تمامی مجریان تلویزیونی را از هرگونه فعالیت اقتصادی منع کردند.
هانیه توسلی:سرتبلیغات فیلم «عصر روز دهم» این شایعه توسط مجتبی راعی مطرح شد: «در عراق بودم که آقای محمدی به من گفتند نتوانستیم برای پخش تیزر فیلم به نتیجه برسیم. ایشان به من گفتند که ظاهرا برای خانم توسلی مشکلی پیش آمده که گفته اند تصویرش را در تلویزیون نشان ندهید.» البته گویا مسئله ختم به خیر شد.
علی لهراسبی:ممنوع الصدایی سابقه ای به اندازه ممنوع التصویری دارد ولی در سال های اخیر بی اهمیت تر از آن است که پرداخته شود. علی لهراسبی اما به تازگی دوران کوتاه محرومیت را پشت سر گذاشته؛ او به دلیل همکاری با خواننده و آهنگسازی در ینگه دنیا، مدت کوتاهی ممنوع الصدا شدولی صدا و سیما بی خیال این محرومیت، تیتراژ خداحافظ بچه را به او سپرد و خوشبختانه؛ ستاره برگشت!
وحید یامینپور:به قول خودش «مشروط التصویر» است. در برهه زمانی خاص، با مناظره ها و آزادی عمل بی نظیر، ستاره بی چون و چرای تلویزیون لقب گرفت، برنامه اش با نام های مختلف روی بورس ماند و سروصدای عجیبی به راه انداخت ولی با همان سرعت، از روی صحنه کنار رفت. تفاوت او با دیگران این است که فقط خودش درباره این ممنوعیت (که هیچ وقت دلیلش علنی اعلام نشد) صحبت می کند و در مجامعی، شهرتش را حفظ کرده.
چند مجری دیگر:افرادی چون ژیلا صادقی، نیلوفر امینی فر، زهرا عاملی و ... دلایل مختلفی هم برای این محرومیت به گوش می رسد که نمی توان تاییدش کرد. اغلب آنها به زودی به قاب تلویزیون برمی گردند.
چهره های سیاسی: عده ای از چهرهای سیاسی یا مذهبی (مثل برخی مداحان مشهور) به فراخور زمان، ظاهرا در فهرست ممنوع ها قرار گرفته اند. البته لفظ «محدودالتصویر» از همین جا ریشه گرفت، چون گفته می شود که همه چیز با چند توصیه حل می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر