کلمه – گروه بین الملل: هر روز یکی از مقامات دولت سوریه در رسانه های دولتی این کشور ظاهر می شود و مژده پایان درگیری ها را به مردم می دهد. اما جنگ شهری ادامه دارد. هر دو طرف خشونت را بر گفت و گو و تعامل ترجیح می دهند و مردم و کشور سوریه در این میان قربانیان اصلی اند.
به گزارش کلمه، روز چهارشنبه ۵ مهر ماه در یکی از مناطق حفاظت شده پایتخت سوریه دو انفجار شدید روی داد. بر اساس گزارش ها در نزدیکی ساختمان ستاد مشترک ارتش این کشور در میدان الامویین درمرکز دمشق، پایتخت دو انفجار شدید روی داده و باعث بروز آتش سوزی شده است. در گزارش تلویزیون سوریه، که با پخش تصاویری از محل حادثه همراه بود، وقوع این انفجارها به تروریست ها نسبت داده شده است.
معاون وزیر امور خارجه سوریه در سازمان ملل می گوید که پیام کشورش صلح دوستی است اما گزارش هایی از بدرفتاری نیروهای امنیتی با مظنونین به ارتباط با مخالفان و بازداشت شدگان انتشار یافته است. دیده بان حقوق بشر، از سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر هم گفته است که ماموران دولتی به منظور تحقیر و ارعاب مخالفان، بازداشت شدگان، چه زن و چه مرد، را مورد تجاوز جنسی قرار می دهند و آنها را شکنجه می کنند.
صندوق نجات کودکان که یک موسسه خیریه مستقر در بریتانیا است نیز اخیرا در گزارشی نوشته است که در جریان ناآرامی های سیاسی در سوریه، کودکان به طور گسترده در معرض آدم ربایی، بازداشت و شکنجه قرار گرفته اند و از سازمان ملل خواسته است تا این موارد برای پیگیری بعدی ثبت شود.
این گزارش که براساس شهادت فرزندان پناهندگان سوری در خارج از آن کشور تهیه شده، همچنین از سازمان ملل خواسته است تا به منظور حفاظت از کودکان، حضور خود را در سوریه افزایش دهد. در گزارش صندوق نجات کودکان آمده است که اکثر کودکانی که با آنان مصاحبه شده است شاهد حملات نظامی و کشته شدن والدین، خواهران و برادران یا خویشاوندان خود یا کودکان دیگر بوده اند و خود نیز شکنجه شده اند.
این موسسه خیریه در حال حاضر طرحی را برای بازپروری کودکانی در دست بررسی دارد که در معرض آسیب روانی ناشی از خشونت قرار گرفته اند. صندوق نجات کودکان از سازمان ملل خواسته است اقداماتی کند تا کسانی که مرتکب جنایاتی علیه کودکان می شوند خود را مصون از پیگرد و مجازات ندانند.
در گزارش صندوق نجات کودکان، اظهارات کودکانی نیز ثبت شده که در اثر تجربه از خشونت در سوریه از لحاظ روانی به شدت آسیب دیده اند. یکی از نوجوانان به گزارشگر این صندوق گفته است که ماموران امنیتی برای شکنجه او آتش سیگار و شوک برقی به کار بردند و نوجوان دیگری از مرگ یک کودک شش ساله در اثر شکنجه و گرسنگی سخن گفته است. صندوق نجات کودکان نتیجه گرفته است که شکنجه و آزار کودکان در سوریه امری روزمره است و افزوده است که حتی کودکان ده ساله و کمتر هم هدف شکنجه قرار گرفته اند.
روز سه شنبه نیز گروه های مخالف حکومت سوریه اعلام کردند که یک ساختمان واقع در نزدیکی یکی از مراکز اطلاعاتی حکومت در جنوب پایتخت را هدف بمب گذاری قرار داده اند. به گزارش بی بی سی، این ساختمان متعلق به یک مدرسه بود اما نیروهای نظامی و شبه نظامی دولتی از آن به عنوان مقر خود استفاده می کردند.
در مقابل، خبرگزاری دولتی سوریه – سانا – محل بمب گذاری روز گذشته را مدرسه پسران شهدا گزارش کرده و گفته است که این محل منحصرا برای آموزش فرزندان کشته شدگان ارتش و سایر نیروهای امنیتی به کار می رفته است. سانا افزوده است که در اثر این انفجار، هفت تن زخمی شدند و به ساختمان هم آسیب جزئی رسید. این خبرگزاری همچنین گزارش مفصلی از موفقیت های ارتش و در مقابله با تروریست های مسلح در شهرها و مناطق مختلف سوریه منتشر کرده و با اعلام تلفات سنگین مخالفان حکومت، گفته است که این مناطق از وجود آنان پاکسازی شده است.
اگرچه رسانه های دولتی سوریه همه روزه گزارش هایی از پیشروی نیروهای دولتی در شهرهای مختلف و تلفات سنگین و بازداشت دهها تن از تروریست ها منتشر می کنند اما درگیری شدید بین دو طرف همچنان ادامه دارد و به گفته منابع خبری، نیروهای دولتی به شکلی روز افزون به جای رویارویی نزدیک با مخالفان، به استفاده از آتش توپخانه و بمباران هوایی متوسل می شوند که باعث تلفات سنگین غیرنظامیان می شود.
امیر قطر، خواهان دخالت نظامی در سوریه
در سخنرانیهای روز سه شنبه ۲۵ سپتامبر در مجمع عمومی سازمان ملل، اوضاع سوریه در مرکز توجه قرار داشت. شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر، گفت که خشونتها در سوریه به مرحلهای غیرقابل قبول رسیده است. او تصریح کرد: «حکومت سوریه در استفاده از سلاح علیه مردم خود هیچ ابایی ندارد.»
به گزارش دویچه وله، امیر قطر با اشاره به مداخله اتحادیه عرب در جنگ داخلی لبنان و نتیجهبخش بودن آن اقدام، از همه کشورها خواست برای دستیابی مردم سوریه به حقوق مشروع خود تلاش کنند. امیر قطر گفت کشورهای عربی و اروپایی میتوانند در چنین برنامهای شرکت داشته باشند، اما برای پیروزی آن حتما حمایت آمریکا نیز ضرورت دارد.
او افزود: «میدانم که انتخابات امریکا در پیش است، اما امیدوارم که زمامداران ایالات متحده وضعیت بحرانی سوریه را فراموش نکنند.» امیر قطر از چین و روسیه تقاضا کرد: «به آنچه ما میخواهیم یا آنچه خودتان میخواهید فکر نکنید، بلکه به خواست ملت سوریه توجه کنید.»
اوباما: رژیم اسد آینده ندارد
باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده نیز، در جلسه امروز مجمع عمومی سخنرانی کرد. اوباما سخنان خود را با اشاره به کشته شدن کریستوفر استیونز، سفیر ایالات متحده در لیبی، در جریان اعتراضات خشونتآمیز به انتشار فیلمی ضداسلامی در یوتیوب آغاز کرد و گفت که آینده به دست کسانی چون او ساخته میشود، نه افرادی چون قاتلانش. بخش قابل توجهی از سخنان اوباما به مسائل خاورمیانه، از جمله بحران سوریه، پرونده هستهای ایران و تحولات کشورهایی چون مصر، لیبی و یمن اختصاص داشت.
باراک اوباما نیز در نطق خود به شدت به بشار اسد، رهبر سوریه حمله کرد. رئیس جمهور آمریکا گفت: دیکتاتوری که به کشتار ملت خود دست میزند، به شکنجه کودکان میپردازد و روی مناطق مسکونی بمب میاندازد، هیچ آیندهای ندارد. اوباما نسبت به خشونتهای فرقهای در سوریه هشدار داد. او خواهان احترام به حقوق همه اقلیتها و حفظ یگانگی کشور برای همه اقوام و ملیتها شد. او از رهبران کشورهای منطقه خواست که با افراطیگری مبارزه کنند و به خشونت میدان ندهند.
فاجعه منطقهای
در شصت و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل، با اشاره به بحران سوریه آن را فاجعهای منطقهای با تبعاتی جهانی توصیف کرد. او با یادآوری اینکه شورای امنیت تاکنون نتوانسته به تصمیم واحدی درباره بحران سوریه برسد، از اعضای جامعه بینالمللی خواست که گسترش خشونتها در سوریه را نادیده نگیرند. او افزود که حقوق بشر در سوریه به شکل بیرحمانهای نقض میشود. عمدتا نیروهای دولتی مسئول آن هستند، ولی مخالفان هم اقداماتی ناقض حقوق بشر انجام میدهند.
بان کی مون گفت که در سوریه جنایتهای هولناکی، به ویژه از جانب رژیم حاکم، صورت میگیرد، که باید متوقف شود. دبیرکل سازمان ملل به طور غیرمستقیم از ایران و اسرائیل و آمریکا خواست که گفتمان مبتنی بر تهدید نظامی را کنار بگذارند. او با تاکید بر لزوم انتقال قدرت در سوریه خواهان توقف ارسال سلاح به طرفهای درگیر در این کشور شد. بان کی مون از جامعه بینالمللی، به ویژه اعضای شورای امنیت و کشورهای خاورمیانه، درخواست کرد که از مأموریت اخضر ابراهیمی، برای یافتن راه حلی مسالمتآمیز برای بحران سوریه حمایت کنند.
اولاند، خواستار اقدام عملی در سوریه
فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه، که از کشورهای دائم عضو شورای امنیت و دارای حق وتو است، در اظهاراتی کمسابقه به حمایت از ایده اصلاح ساختار سازمان ملل پرداخت. اولاند گفت آفریقا باید در شورای امنیت سازمان ملل نماینده ای دائمی داشته باشد. او ترکیب کنونی شورای امنیت را بهترین بازتاب دهنده جایگاه کشورهای جهان ندانست و توصیه کرد با گسترش این شورا، کشورهای دیگری هم به عضویت آن در آیند.
فرانسوا اولاند این اصلاحات را لازمه مقابله جامعه جهانی با مشکلاتش دانست؛ مشکلاتی که عمدهترین آنها را تعصب، بحران اقتصادی و تغییرات زیستمحیطی معرفی کرد. اولاند عضویت در شورای امنیت را یک امتیاز ندانست و تاکید کرد کشورهایی که عضو این شورا هستند وظیفه دارند در موارد ضروری به فوریت عمل کنند. او بحران سوریه را یکی از این موارد دانست و گفت فرانسه از تشکیل دولت موقت در سوریه حمایت میکند. او از جامعه جهانی خواست که همه امکانات و حمایتهای لازم را برای “مردم سوریه” فراهم کنند.
فرانسوا اولاند، رییس جمهوری فرانسه نیز در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، خواهان اقدامات عملی در سوریه شد. او از زمامداران و نمایندگان حاضر در مجمع پرسید: «چه تعداد دیگری از مردم سوریه باید بمیرند، تا ما دست به کاری بزنیم؟» اولاند اعلام کرد اگر گروههای مخالف رژیم سوریه، دولت انتقالی تشکیل دهند، فرانسه آماده است بیدرنگ آن را به رسمیت بشناسد. رئیس جمهور فرانسه تأکید کرد: رژیم سوریه محکوم به شکست است و سازمان ملل باید از مناطق آزادشده در این کشور حمایت کند.
نبود برنامهای مشخص
اخضر ابراهیمی، نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای یافتن راه حلی برای بحران سوریه، گفته است که بعید میداند پیشرفت ملموسی در این راستا دیده شود. او اعتراف کرد که هیچ برنامه روشن و مشخصی ندارد. ابراهیمی پس از ارائه گزارشی به شورای امنیت سازمان ملل، در گفتوگویی مطبوعاتی به خبرنگاران گفت که طرحی بهتر از پیشنهادهای شش گانه کوفی عنان، نماینده پیشین سازمان ملل، سراغ ندارد. او افزود: «اوضاع سوریه وخیم است و روز به روز هم بدتر میشود.»
خبرنگار پرستیوی در درگیریهای دمشق کشته شد
در تیراندازیهای پس از انفجار دو بمب در نزدیکی ستاد مشترک ارتش سوریه، یک خبرنگار شبکه پرستیوی کشته و مدیر دفتر این شبکه متعلق به جمهوری اسلامی مجروح شد. مخالفان اسد مسئولیت انفجارها را به عهده گرفتند. مایا ناصر، خبرنگار ۳۳ ساله شبکه خبری پرستیوی، شبکه انگلیسی زبان سیمای جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه (۵ مهر، ۲۶ سپتامبر) در جریان درگیریهای مخالفان مسلح سوری با نیروهای امنیتی، از ناحیه گردن هدف گلوله تکتیراندازان قرار گرفت و کشته شد. این درگیریها پس از انفجار دو بمب قوی در نزدیکی ستاد مشترک ارتش سوریه رخ داد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، حسین مرتضی، مدیر دفتر پرستیوی و العالم در دمشق نیز، در جریان این درگیریها مجروح شده است. شبکه پرستیوی در گزارشهای خود از این ماجرا اعلام کرد: «شورشیان در پایتخت سوریه به کارکنان پرستیوی حمله کردند و یکی از خبرنگاران ما را کشتند.»
حمیدرضا عمادی، مدیر تحریریه پرستیوی اعلام کرد که «ما ترکیه، عربستان سعودی و قطر را که برای شبهنظامیان سوری تسلیحات ارسال میکنند تا غیرنظامیان و روزنامهنگاران را بکشند، مسئول مرگ مایا میدانیم.» او گفته که پرستیوی این ماجرا را پیگیری خواهد کرد.
مریم کریم بیگی خواهر مصطفی کریم بیگی از شهدای جنبش سبز در یادداشتی در هزارمین روز از دست دادن برادرش می نویسد: هــــزار روز است که مادرمان، شب ها بغض می کند. چشمانش را می بندد و آهسته می گوید به خوابم بیا. دلتنـــگم و من زمزمه ی لبانش را می شنوم و هـــزار بار می شکنم.
به گزارش کلمه، مصطفی کریم بیگی یکی از کشته شدگان در اعتراضات عاشورای ۱۳۸۸ بود که حوالی خیابان نوفل لوشاتو مورد اصابت گلوله از ناحیه سر قرار گرفت.
خانواده وی می گویند پیکر او کالبد شکافی شده بود و اثر گلوله در پیشانیاش مشهود بوده است. همچنین با وجود سکونت او در تهران، ماموران امنیتی اجازه دفن او را در شهر تهران ندادهاند، به همین خاطر خانواده او مجبور شدند او را هنگام غروب آقتاب در شهریار کرج دفن کنند. کانون حمایت ازخانوادههای جان باختگان و بازداشتیها اعلام کرده بود که ماموران وزارت اطلاعات اقوام و بستگان مصطفی کریم بیگی را تهدید کرده بودند تا از اطلاع رسانی در مورد او خودداری کنند.
متن یادداشت کوتاه مریم کریم بیگی را که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده، با هم می خوانیم:
قلمم برای نوشتن این هزار روز نبودنت می شکند … می شکند … می شکند.
وقتی حرف از ندیدنت باشد هــــزار چقدر زیاد است! چقدر سخت است! چقدر طولانی است! چقدر….
چگونه به خورشیدِ هزارمین روز نبودنت بگویم نتاب، من دگر تاب ندارم …؟!
دنیا به من بدهکار است… دنیا به من، تمام روزهایی که می توانستم در کنارت، سرمست از بودنت، خنده کنان فریاد بزنم را بدهکار است …
اینجا بدون تو تمام ساعت هایمان روی دلتنگی کوک است. اینجا بغض های فرو خورده ام را رنگ می زنم، جای لبخند به آدم ها نشان می دهم …. اینجا زندگی یعنی تکرار روزهایی که تو نیستی و غمت سنگینی می کند.
بیچاره قاب عکست، دیگر رنگ به رو ندارد. می دانی؟ انسان که نیست! طاقتش کم است، از بس روبرویش اشک ریختیم …
بگذار کمی از خومان بگویم
هــــزار روز است که مادرمان، شب ها بغض می کند. چشمانش را می بندد و آهسته می گوید به خوابم بیا. دلتنـــگم و من زمزمه ی لبانش را می شنوم و هـــزار بار می شکنم.
هـــــزار روز ِ گذشته را پدرمان هــــــزار بار شکست …
هـــــزار روزِ گذشته را، ما روزی هــــزار بار شکستیم …..
کلمه – گروه اقتصادی: با شدت گرفتن انتقادها به طرح موسوم به پرداخت “یارانه ارزی” دولت احمدی نژاد، سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد دنبال کردن چنین طرحی از سوی دولت را تکذیب کرد. این در حالی است که روز یک شنبه غضنفری وزیر صنعت و معدن با تایید این طرح آن را یکی از سناریوهای دولت برای سه برابر کردن یارانه های نقدی به مردم عنوان کرده بود.
برخی از نمایندگان با غیرقانونی خواندن این طرح، آن را اقدامی تبلیغاتی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خوانده بودند. الیاس نادران در نطقی در صحن مجلس از این طرح به عنوان خیانت دولت به کشور یاد کرده و از سویی تعدادی از نمایندگان طرح سوال از احمدی نژاد را در مورد آشفتگی های بازار ارز به جریان انداخته اند که تاکنون امضای ۴۰ نماینده پای آن ثبت شده است.
حالا دولت در حالی به ظاهر از اجرای این طرح پا پس کشیده که پیش از این گزارش شده بود در تحرکی جدید، نزدیکان احمدی نژاد اخیرا در برخی نشستهایشان برای آماده سازی افکار عمومی، این ایده "اقتصادی-سیاسی" را به صورت این پرسش مطرح کردهاند: چرا نباید مابه التفاوت نرخ ارز ۱۲۲۶ تومان و بازار (حدود ۲۴۰۰ تومان) را به بیتالمال برگردانیم و آن را به مردم ندهیم؟
براساس این ایده که تاکنون واکنش های منفی فراوانی را به همراه داشته است، مابهالتفاوت نرخ ارز مرجع – ۱۲۲۶ تومان – و نرخ بازار آزاد (حدود ۲۴۰۰ تومان) از محل آزادسازی نرخ ارز به مردم پرداخت خواهد شد.
الیاس نادران با افشای این طرح به خبرگزاری مهر گفته بود: اطلاعات غیر رسمی رسیده به نمایندگان مجلس، اخبار مبنی بر تلاش دولت برای افزایش ۳ برابری یارانه های نقدی از محل افزایش قیمت ارز را تایید می کند.
احمد توکلی نیز اشاره کرده بود که این اقدام با هدف جبران کسری های بودجه دولت صورت می گیرد. او هشدار داده بود که اگر متوسط اختلاف قیمت ارز مرجع با ارز آزاد را در این مدت ۶۰۰ تومان بگیریم ، ثروتی حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان از جیب ملت به کیسه افراد معدودی سرازیر شده است.
در ادامه واکنش ها به طرح انتخاباتی دولت احمدی نژاد امروز غلامرضا مصباحی مقدم که پیش از این اقدام عامدانه دولت در ورود ارز به بازار را عامل نوسانات ایجاد شده در بازار ارز خوانده بود، با تاکید بر این که بر اساس قانون دولت اجازه ندارد از محل فروش ارز یارانه نقدی بپردازد، افزود: تمامی درآمدهای حاصل از فروش ارز باید به حساب خزانه واریز شود.
خانه ملت به نقل از این نماینده گزارش داد: در قانون بودجه و قانون هدفمندی یارانه ها به تصویب مجلس رسیده و به صراحت تاکید شده است که محل توزیع یارانه نقدی به مردم باید درآمدهای حاصل از آزاد سازی قیمت حامل های انرژی باشد.
او با تاکید بر غیر قانونی بودن توزیع یارانه از محل درآمدهای تحصیل شده از فروش ارز افزود: تکلیف درآمدهای تحصیل شده از فروش ارز در قانون بودجه مشخص است و هر نوع استفاده دیگری از ارز جز آنچه در قانون مشخص شده است، بدون هماهنگی با مجلس غیر قانونی است.
به دنبال این انتقادات، سید شمس الدین حسینی در حالی مدعی شده هر آنچه بانک مرکزی از ابتدای امسال تاکنون در بازار، ارز فروخته با قیمت دولتی و ۱۲۲۶ تومان بوده است که در روزی که نمایندگان او را برای پاسخگویی در مورد بازار ارز و مسایل مرتبط آن به صحن مجلس احضار کرده بودند، از پاسخ و شفاف سازی در این زمینه خودداری کرده و گفته بود در این زمینه بانک مرکزی باید پاسخگو باشد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان این که تبدیل پول و دارایی های موسسات دولتی به ارز فقط از طریق بانک مرکزی صورت می گیرد و مالک پول آن موسسه یا سازمان است، گفت: درآمد حاصل از این مبادلات اقتصادی به دستگاه های اجرایی برمی گردد و به خزانه واریز نمی شود و مربوط به دولت نیست که سودی نصیب دولت کند.
او میزان ذخایر ارزی کشور را هم امیدوارکننده و بالا خوانده و اشاره کرده که مشکلی در این خصوص وجود ندارد. حال آنکه گزارشی پیش از این به طور محرمانه ارائه شده بود، از اتمام ذخیره ارزی تا حداکثر شش ماه آینده خبر داده بود.
حسین زمان درباره کاریکاتور روزنامه شرق و حاشیه سازی ها برای آن در صفحه فیس بوک خود نوشت:
گویا این حماقت و کینه توزی پایان ندارد. البته شاید هم حماقت نیست بلکه ترس و وحشت از روشنگری است که اینگونه ایشان را به واکنش وا می دارد. کجای این تصویر رزمندگان و سربند هایی که آن زمان به پیشانی می بستند را تداعی می کند؟ بیش از هرچیز تداعی کننده ترس و وحشتی است که از دیدن و دیده شدن داریم و اگر هم بتوان پلی زد بین این چشم بندها و آن پیشانی بندها باید گفت همانها که دیروز سربند مقدس بر پیشانی شان بسته میشد امروز چشم بند دستگیری و بازداشت به چشمانشان زده می شود، آن هم به جرم فهمیدن و اندیشیدن و آگاه کردن.
شما که سنگ بسیج و بسیجی به سینه می زنید آیا خود حرمت بسیج و بسیجی را نگاه داشتید؟ از بسیجی که یک زمان مورد علاقه و احترام مردم بود و مردم به بسیجی بعنوان یک حامی و پشتیبان در روزهای سخت نگاه می کردند چه ساخته اید؟ چرا امروز باید تعداد زیادی از مردم به بسیحی بعنوان یک مزاحم و کسی که برای آزار ایشان در کمین نشسته نگاه کنند؟ هر جا که میخواستید و میخواهید به اهداف خود برسید از حیثیت و آبروی بسیج مایه گذاشتید و پرچم بسیج را علم کردید. خاک جبهه نخورده هایی که حتی یک روز از جنگ را درک نکرده اند لباس بسیج به تن می کنند و چفیه بر گردن می اندازند و ایثارگران دست و پا قطع شده جانباز را عامل آمریکا و دشمن خطاب می کنند. یادگاران و امانت های عزیز شهدایی همچون باکری را مورد اهانت قرار میدهند.
اصلا چه کسی گفته است شما مدافع حرمت بسیجیان و رزمندگانید؟ چگونه و به چه دلیلی خود را وکیل و وصی رزمندگانی می دانید که همه آمال و آرزویشان خدمت به مردم بود، حال آنکه شما هیچ ارزش و جایگاهی برای مردم قائل نیستید، بطوری که به ایشان اجازه نمی دهید حرفشان را بزنند. هر شکایتی را حمل بر تشویش و بر هم زدن امنیت عمومی می نمایید و به این ترتیب به احدی اجازه اظهار عقیده نمی دهید. این بود رسم و مرام رزمندگانی که برایشان جامه بر تن می درید؟ دست از این کارهایتان بردارید، چرا که به زودی علاوه بر اینکه برای اثبات خوش قولی و صداقتتان می بایستی ریش هایتان را بتراشید، مجبور خواهید شد ابروهایتان را نیز بردارید، ناخن هایتان را لاک بزنید و النگو دستتان نمایید.
با بالا گرفتن شایعات مربوط به احتمال کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده، بازتاب از دیدار سیدمحمد خاتمی با هاشمی رفسنجانی در این باره خبر داد.
بر اساس این گزارش، در این دیدار که چندی پیش و با مطرح شدن موضوع کاندیداتوری هاشمی در برخی مطبوعات و رسانه ها مطرح شده بود، سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور سابق از هاشمی می خواهد تا نظر صریح خود را درباره تصمیم به کاندیدا شدن برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بیان کند.
گفته می شود، آیت الله هاشمی، با قاطعیت تصمیم به کاندیداتوری خود را تکذیب کرده و خطاب به سیدمحمد خاتمی تصریح کرده است: من نه تنها تصمیم به کاندیدا شدن در انتخابات ندارم، بلکه حتی اگر پست ریاست جمهوری را دودستی هم به من بدهند، حاضر به قبول آن نیستم.
بر اساس این گزارش هاشمی درباره علت این تصمیم خود توضیحاتی به خاتمی داده و تحلیل خود را از وضعیت کشور و چشم انداز آینده ارائه کرده است.
کلمه – گروه اجتماعی: هیات نظارت بر مطبوعات در جلسه ای ناگهانی و شبانه، تحت فشارهای بیرونی و بودن توجه به توضیحات دست اندرکاران روزنامه شرق، این روزنامه را توقیف کرد. همزمان دادستانی تهران هم رحمانیان مدیرمسئول این روزنامه را بازداشت و هادی حیدری را نیز احضار کرد.
به گزارش کلمه، روزنامه شرق که از صبح امروز به علت انتشار یک کاریکاتور، مورد حمله شدید رسانه ای و سیاسی گرفته و به توهین به رزمندگان دفاع مقدس متهم شده بود، با تصمیم هیات نظارت بر مطبوعات در یک جلسه ناگهانی و خارج از برنامه، توقیف شد.
مهدی رحمانیان، مدیرمسئول این روزنامه، هم که عصر امروز به دادستانی تهران احضار شده بود، بازداشت شد و در حال انتقال به زندان اوین است.
هادی حیدری طراح این روزنامه نیز از سوی دادستانی احضار شده است.
خبرگزاری فارس خبر احضار این فعال رسانه ای را در ساعت ۲۰:۲۳ امشب منتشر شده و از قول “منبع آگاه” خود نوشته است: “این فرد تاکنون خود را به دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی نکرده است؛ هرچند ممکن است احضاریه به دست او نرسیده باشد.” خبرگزاری سپاه اشاره نکرده که آیا دادسرای مذکور در این ساعت از شب باز هست یا خیر!
اتهام نابجا؛ فضاسازی های گسترده
اتهام توهین به رزمندگان دفاع مقدس در حالی به کاریکاتور مندرج در این روزنامه وارد شده که هادی حیدری طراح کاریکاتور مذکور چنین اتهامی را به شدت رد می کند و می گوید هرکس او و خانواده اش را بشناسد، چنین اتهامی را رد می کند.
حیدری نوشته است: کسانی که گذشته مرا و خانوادهام را میشناسند، از عمق ارادتم نسبت به رزمندگان شجاع جنگ، آگاهند. در هیچ شرایطی حاضر به اهانت به این بزرگواران که همهی ما مدیون از جان گذشتگیهایشانیم نخواهم بود.
او همچنین تاکید کرده: مقصود از این طرح، نشان دادن «جهل» است که عدهای در روز روشن در حال بستن چشمان یکدیگرند تا روشنایی آفتاب را نبینند. اگر طراح، بخواهد رزمندگان را به تصویر بکشد، باید لباس جنگ، سلاح جنگ و فضای جنگ را به تصویر بکشد. از همه کسانی که شبههای دارند تقاضا میکنم تا به دور از جوزدگیها و با لحاظ توضیحاتم، طرح را مورد بازبینی قرار دهند.
با این حال خبرگزاری فارس وابسته به سپاه و همچنین گروهی از نمایندگان تندروی مجلس، امروز فضاسازی سنگینی را علیه روزنامه شرق سازمان دادند و وزیر ارشاد نیز به کمک آنها آمد تا در نهایت هیات نظارت در جلسه ای اضطراری و فوری، دست به توقیف این روزنامه بزند.
نمایندگان مجلس، بی تفاوت به گرانی سرسام آور کالاها و افزایش بی رویه نرخ ارز، در نامه ای نوشتند: وزارت ارشاد باید با این روزنامه که در زمین دشمن بازی میکند برخورد و آنها را به محاکم قضایی بکشاند.
حسینی وزیر ارشاد هم در حاشیه جلسه هیئتدولت در جمع خبرنگاران با اشاره به انتشار کاریکاتوری در شماره روز گذشته روزنامه شرق گفت: متأسفانه ما در هفته دفاع مقدس شاهد انتشار این کاریکاتور زشت بودیم که به نوعی توهین به آنها محسوب میشد.
اما مدیرمسئول روزنامه شرق به این اظهارات پاسخ داد و در خصوص کاریکاتور روز گذشته این روزنامه، با تأکید بر اینکه در این کاریکاتور هیچ نمادی از دفاع مقدس و رزمندگان وجود ندارد، تحلیل ها و برداشتهای صورتگرفته درباره این طرح را نادرست و غیر واقعی دانست.
رحمانیان تصریح کرد: من ۱۸ ماه سابقه حضور در جنگ دارم و در روزنامه شرق نیز به کرات درباره دفاع مقدس مطلب نوشتهایم و هرگز اجازه نمی دهم به رزمندگان اهانت شود چون در آن صورت خود من هم مخاطب توهین خواهم بود.
در همین راستا سهیل محمودی شاعر و هنرمند مردمی کشورمان در یادداشت کوتاهی با اشاره به این موضوع نوشته است: "دوست هنرمند من، هادی حیدری هنرمندی معتقد و انسانی است باورمند… از قاریان قرآن است و نفَس گرم او بارها ما را با کلام الهی به شور آورده است… و هر که هادی حیدری را از نزدیک می شناسد، به سجایای اخلاقی و رفتار و کردار سنجیده ی او معترف است… در این روزها برخی از سیاست پیشگان، کاریکاتوری را که او کشیده، بهانه ی رفتارهای تندروانه ی خود کرده اند. کافی است اندکی از هنر و طراحی و اشارات در طنز و کاریکاتور (کارتون) اطلاع داشته باشیم تا دریابیم این کاریکاتور هیچ ربطی به آنچه این افراد می گویند، ندارد. و عاقبت از آنِ تقوی پیشگان است."
با این حال، فضاسازی ها و تهمت پراکنی ها علیه این روزنامه عاقبت نتیجه داد و به توقیف آن انجامید؛ تصمیمی که یک رسانه دیگر مستقل از قدرت را از عرصه حذف می کند تا فضا در ماههای منتهی به انتخابات راست جمهوری و در شرایط بحرانی داخلی و خارجی، هرچه بیشتر به سمت تک صدایی برود.
اعتراض کاریکاتوریست ها
جمعی از کاریکاتوریست ها هم عصر امروز به فضاسازی های صورت گرفته علیه روزنامه شرق و طرح منتشر شده در آن واکنش نشان دادند و در نامه ای نوشتند: متاسفانه کارتونیستها و کاریکاتوریستها که به حق از متعهدترین و درعین حال آسیب پذیرترین اقشار هنری کشورند و با ناچیزترین دستمزد یا حتی بدون دریافت دستمزد به خاطر اعتقادات و آرمانهایشان به فعالیت می پردازند در مقاطع مختلف به خاطر برداشت های غلط از اثرشان در معرض سخت ترین ناملایمات قرار گرفته اند.
در این نامه که به امضای کامبیز درمبخش، جواد علیزاده،جمال رحمتی،فیروزه مظفری، حسین صافی،حسن کریم زاده،بزرگمهر حسین پور،علی جهانشاهی، ابوالفضل محترمی، کیوان زرگری،کیارش زندی،علی درخشی،امین مویدی،سلمان طاهری، یحیی تدین، سعید نوروزی، محسن ایزدی، مهدی تمیزی، مهدی عزیزی، نعیم تدین، نازنین جمشیدی و امین منتظری رسیده؛ امضاکنندگان تاکید می کنند: هنر کاریکاتور به خاطر ماهیت پیچیده اش به همان اندازه که در انتقال مفاهیم موفق است به راحتی می تواند خواسته یا ناخواسته منجر به سوء برداشتهای بعضا عجیب و حتی خطرناک شود که هرگز مد نظر کارتونیست نبوده است.
نویسندگان این نامه می افزایند: هادی حیدری که سوابق خودش و خانواده اش گواه بر عشق به نظام اسلامی و دفاع مقدس است امروز در معرض این سوء برداشتها است. کاریکاتور چاپ شده در روزنامه شرق که اعتراض برخی از مسئولان و مردم را برانگیخته است به زعم ما هرگز و هیچگاه به معنای توهین به ابرمردان عرصه دفاع مقدس نیست چرا که کوچکترین نشانه و سمبلی از دفاع مقدس و رزمندگان درآن دیده نمی شود و عجیب ترین و دورترین مفهومی است که از این کارتون برداشت می شود سئوال ما این است که به استناد چه تصویر یا سمبل یا نشانه ای می توان به این نتیجه رسید که منظور کارتونیست، قهرمانان دفاع مقدس بوده اند.
کارتونیست ها و کاریکاتوریست های امضاکننده این نامه با تاکید بر اینکه در مقاطع مختلف دفاع مقدس و پس از آن، ضمن اثبات ارداتمان به رزمندگان سلحشور، تلاش کرده اند دوشادوش این عزیزان از تنها بضاعت خود که هنر بوده و هست در راه دفاع از میهن و اعتقاداتمان استفاده کنند؛ خاطرنشان می کنند: با توجه به شناختمان از خالق اثراز یک سو و تخصصمان از سوی دیگر ضمن تاکید و گواهی بر سوء تعبیر از کاریکاتور مزبور، مجددا مراتب علاقه قلبی مان را به ابرقهرمانان دفاع مقدس اعلام می کنیم و تاکید داریم که معنای کاریکاتور چاپ شده صرفا نشان از جهل عده ای دارد که نه تنها واقعیت را نمی بینند که دیگران را نیز از دیدن واقعیت محروم می کنند.
اما آیا این توضیحات شنیده خواهد شد یا صدای صادقانه آنها در هیاهوی فضاسازی های تبلیغاتی رسانه های وابسته به حاکمیت، گم می شود؟
اصل طرح چه بود؟
کاریکاتوری که رسانه های اقتدارگرا به دروغ ادعا می کنند در آن به رزمندگان دفاع مقدس توهین شده، برای اطلاع مخاطبان کلمه در زیر می آید تا خود قضاوت کنند که این کاریکاتور، جنگ را هدف گرفته یا جهل را:
کلمه – گروه کارگری: طومار اعتراضی بیست هزار کارگر به وزیر کار و مجلس عکس العمل های متفاوتی را در میان فعالان جامعه کارگری بوجود آورده است.
هماهنگی برای جمع آوری این طوما اعتراضی توسط اعضاء “اتحادیه آزاد کارگران ایران” به عنوان تشکلی مستقل کارگری که دولت در آن هیچ گونه نفوذی ندارد، در اردیبهشت ماه سال گذشته آغاز شده بود و مرحله اول این امضاها در خرداد ماه به وزیر کار ارائه شد و مرحله دوم آن با ده هزار امضاء جدید در هفته گذشته ارائه گشت. حضور این تشکل کارگری مستقل در شکل گیری این طومار اعتراضی موجب بروز اظهار نظرهای متفاوتی از سوی فعالان جامعه کارگری شده است. بخشی از فراکسیون کارگری مجلس و تشکل های کارگری که با کنترل و نظارت دولت در طول این سالها تشکیل شده اند از این اقدام حمایت کردند. اما بخشی نیز همانند “کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران” نارضایتی خود را از این اقدام اعلام داشتند.
سخنگوی کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران در مورد این طومار اعتراضی به ایسنا گفت: از جامعه کارگری انتظار داریم که هرگونه مطالبه و خواستهای را تنها از کانال نمایندگان خود در تشکلهای صنفی کارگری، شوراهای اسلامی کار و مجمع عالی نمایندگان در استان مربوطه پیگیری کنند تا اینکه به برخی جریانهای خاص متکی شوند.
هادی ابوی در این گفت وگو در اصل وجود نامه تردید ایجاد کرد و اظهار داشت: از چگونگی نگارش این نامه اطلاعی نداریم و تاکنون چنین نامهای به کانون عالی انجمنهای صنفی ارسال نشده که درصدد پیگیری آن برآییم. اگر کارگری مدعی وجود چنین نامهای باشد یقین بداند که محتوای آن را بررسی و خواستههای آن را پیگیری می کنیم اما انتظار داریم که هرگونه مطالبهای برای پیگیری قانونی و اصولی از کانال تشکلهای صنفی کارگری صورت بپذیرد تا اینکه به برخی جریانها وابسته شود. اصالت این نامه برای ما به عنوان یکی از تشکلهای صنفی کارگران کشور مبهم است و نمی دانیم که کدام بخش از کارگران آن را امضا کردهاند اما از آنجایی که در تمام استانها تشکلهای عالی کارگری، شوراهای اسلامی کار و مجمع نمایندگان، حضور دارند طبعا هرگونه نامه یا مطالبهای از سوی جامعه کارگری مطرح باشد در جریان آن قرار می گیرند و به سرعت پیگیری می کنند.
سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور در پاسخ به این پرسش که آیا این احتمال هست که نامه دوم به دلیل عدم پاسخگویی وزارت کار نسبت به نامه اول نوشته و امضا شده است؟ گفت: در حال حاضر اینکه آن نامه پاسخ داده نشده یک بحث قضیه است و اینکه چه کسانی نامه دوم را نوشته و امضا کردهاند یک بحث دیگر است ولی آنچه مسلم و مورد تاکید است خواستهها و مطالبات کارگران باید از طریق تشکلهای قانونی کارگری دنبال شود.
اما ایلنا نسبت به این اظهارات و تردید عکس العمل نشان داد و نوشت: متن کامل هر دو نامه و همچنین مشخصات کامل ۲۰ هزار کارگری که در دو مرحله این نامه را امضا کردهاند، اعم از نام و نام خانوادگی، نمونه امضا و محل کار این افراد، در تحریریه خبرگزاری ایلنا موجود و در صورت ضرورت، قابل انتشار و ارائه به عموم است. لذا هرگونه تشکیک و ابهام در زمینه مشخصات امضاکنندگان این نامه، قابل پاسخگویی است.
ایلنا پیگری مطالبت کارگران را حق قانونی هر شهروندی دانست و در این زمینه نوشت: در قانون اساسی و دیگر قوانین جاری کشور، تاکیدی بر مراجعه کارگران به نهادهای خاص برای پیگیری مطالباتشان نشده است، و هر کارگر بعنوان یک شهروند عادی میتواند برای پیگیری مطالبات خود در چارچوب قانون اقدام کند، لذا نگارش درخواست به صورت امضای نامه، نمیتواند فعالیتی غیرقانونی و خارج از عرف و چارچوب باشد.
علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر نیز از این اقدام کارگران دفاع کرد و گفت: هرکسی مکلف است نسبت به حقوق قانونی خود، مکاتبات لازم را با مراجع مسئول انجام دهد و ارسال طومارهای چند صد یا چند هزار نفری به مسئولان درباره افزایش دستمزد هم قبلا سابقه داشته است و به دلیل اینکه ریاست شورای عالی کار برعهده وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، این نامهها معمولا خطاب به ایشان نوشته و امضا میشود.
این عکس العمل ها به خوبی نشان از این دارد که استقلال تشکل های کارگری از دولت و احزاب ضرورتی اساسی در اکنون فلک زده جامعه کارگری ماست. تشکل های کارگری نیمه دولتی و غیر مستقل خود را فعال مایشاء در این عرصه می داند و حاضرند به خواست و مطالبات کارگران تنها به این بهانه که توسط تشکل های مستقل کارگری بیان می شود، بی توجهی نشان دهند ؛ و حتی در اصل بیست هزار امضاء کارگران تنها به این دلیل که نمونه ای از این نامه و امضاها به دست تشکل های مروبطه آنها نرسیده است، و از اینکه اعضاء یک تشکل مستقل کارگری هماهنگ کننده برای جمع آوری این امضاها بوده است، تردید وارد کنند. تشکل های کارگری غیرمستقل و نزدیک به دولت و حاکمیت باید این سوال را از خود بپرسدند که چرا به چه علت جامعه کارگری برای احقاق حقوق خود مجبور شده است، تشکل های کارگری مستقل ایجاد کند و سندیکاهایی را که از گذشته در کشورمان وجود داشته اند، احیاء کند؟ آغاز جدا سری از جامعه کارگری نبود و پاسخ این سوال در عملکرد این تشکل های کارگری غیرمستقل ناپی گیری شان در احقاق حقوق پایمال شده جامعه کارگری در طول این سالها نفهته است. جامعه کارگری باید یک صدا در مقابل این نوع نزاع ها بایستد و بی آنکه به این نزاع ها دامن زند باید سعی در پی گیر مطالبات خود و تلاش برای استقلال تشکل های کارگری از دولت و احزاب باشد.
علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد، همزمان با سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل، بازداشت شد.
بر اساس گزارش منابع خبری، جوانفکر که سرپرستی موسسه دولتی ایران و مدیرعاملی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) را برعهده دارد، ساعتی پیش از سوی نیروهای دادستانی تهران بازداشت شده است.
وی به اتهام توهین به مسئولان نظام، به یک سال حبس و ۵ سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی؛ و همچنین به اتهام انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی در ویژه نامه “خاتون” به ۶ ماه حبس و ۳ سال انفصال از هرگونه فعالیت مطبوعاتی محکوم شده بود.
اما اجرای این احکام قضایی با تهدید احمدی نژاد مبنی بر اینکه در این صورت، جلسه هیات دولت را در محل روزنامه ایران برگزار خواهد کرد، متوقف شده بود.
خود جوانفکر نیز احکام قضایی مذکور را رد کرده و آنها را خلاف شرع نامیده بود.
دادستانی تهران اما در اطلاعیه ای اعلام کرد که جوانفکر به توهین به رهبری متهم بوده است. در این اطلاعیه خاطرنشان شده که وی برای اجرای هر دو حکم خود به زندان معرفی شده است.
این بدین معناست که این مشاور احمدی نژاد باید تا یک سال و نیم بعد در زندان باشد، یعنی تمام مدت باقی مانده از دولت دهم و حدود یک سال پس از آن؛ مگر اینکه او نیز مانند رحیمی مورد عنایت خاص رهبری قرار گیرد
این اولین نفر از حلقه نزدیک به احمدی نژاد است که با حکم قضایی قطعی (و نه دستور بازداشت موقت) به زندان می رود. حال باید دید احمدی نژاد که همیشه ادعای حمایت از یاران نزدیکش را داشته، در بازگشت از سفر نیویورک چگونه از این مشاور زندانی خود حمایت خواهد کرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام لوازم و زمینههای مناسب خروج از ناکارآمدیهای فعلی را ایجاد وفاق و وحدت ملی، فضای باز سیاسی، توجه به خواست مردم، اجرای کامل قانون اساسی، سیاست تنشزدایی و حل مشکلات بینالمللی دانست و گفت: در این مسیر میتوانیم با مبنا قرار دادن سیاستهای کلی مورد تأیید رهبر انقلاب و تدوین برنامههای کارشناسانه و ایجاد دولت وحدت ملی به پیشرفت و سربلندی کشور و نظام که خواست رهبر انقلاب نیز هست، تحقق ببخشیم. هاشمی تاکید کرد که با تاکید بر بازگشت به وفاق، همدلی و اتحاد دوران دفاع مقدس و پس از آن، تصریح کرد: قطعاً شرایط کنونی بدتر از دوره پایان جنگ نیست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، وی در دیدار با جمعی از رزمندگان و ایثارگران هشت سال جهاد و حماسه، به بیان علل و عوامل شروع جنگ تحمیلی و نیز سالهای دفاع مقدس پرداخت و با بیان عواملی که منجر به پایان جنگ و پذیرش قطعنامه شد، گفت: متأسفانه امروز در بیان علل خاتمه جنگ، تحریفهایی صورت میگیرد که ناجوانمردی در حق ایثارگران و رزمندگان، امام راحل و فرماندهان جنگ است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی به تحلیل مسئولان نظامی و غیرنظامی کشور در مقطع پذیرش قطعنامه پرداخت و گفت: مسئولان ارشد سیاسی و نظامی در سال پایانی دفاع مقدس به این تحلیل رسیدند که ادامه دفاع و جنگ به صلاح کشور و نظام نیست و باید با تدابیر ویژه، پیروزمندانه از این عرصه خارج شد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام(ره) را امری عاقلانه، مدبرانه و با اختیار کامل و بدون فشار خواند و به جمله «نوشیدن جام زهر» توسط ایشان اشاره کرد و گفت: متأسفانه امروز بسیاری از مغرضان باری منفی به این «عبارت» موردنظر امام راحل میدهند، اما به واقع بنیانگذار جمهوری اسلامی معنایی مثبت و کارگشا و در جهت حل مشکل ایفاد کرده بودند. چرا که اگر نبود تدبیر و خواست داهیانه آن عزیز بزرگوار، معلوم نبود با ادامه جنگ تحمیلی، کشور، نظام و انقلاب به چه سرنوشتی دچار میشد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به تحلیل اشتباه برخی اشخاص در مقطع دفاع مقدس مبنی بر لزوم ادامه جنگ و اشغال عراق و بغداد و مخالفت امام با این تحلیل و درخواست اشاره کرد و گفت: در تاریخ جنگها کمتر دیده شده که کشوری خاک کشور دیگری را اشغال کند و بتواند طولانی مدت به این اشغال ادامه دهد. چرا که اگر این امر شدنی و عاقلانه و مفید بود، شوروی از افغانستان و آمریکا از عراق و ویتنام خارج نمیشدند، اما دیدیم که حضور این دو ابرقدرت در خاک دیگران برای یکی اضمحلال و نابودی را در پی داشت و دیگری را در باتلاقی سخت گرفتار کرد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، سقوط حزب بعث، نابودی صدام و استقرار حاکمیت مردمی براساس مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) در عراق را هدف اساسی جمهوری اسلامی ایران در جنگ با صدام و حزب بعث خواند و گفت: به واقع پذیرش قطعنامه و خاتمه جنگ مهمترین پیروزی جمهوری اسلامی ایران بر عراق بود، چرا که پس از آن، روند زوال و نابودی صدام و حزبش فراهم شد و امروزه با حاکمیت مکتب اهل بیت و نابودی صدام، انقلاب اسلامی به مهمترین پیروزی خود رسیده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، احیای ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پس از جنگ را یکی دیگر از پیروزیهای انقلاب اسلامی خواند و تصریح کرد: با تدابیر امام راحل و مسئولان کشور، توانستیم پس از جنگ از انزوای بینالمللی خارج و با در پیش گرفتن سیاست تنشزدایی، دروازههای سرمایهگذاری و تسهیلات خارجی را برای احیای تولید و ساخت بنیانهای اقتصاد فراهم و با مشارکت همه جناحها و نیروهای دلسوز و وفادار به انقلاب و نظام، دولتی همدل و مورد حمایت رهبری انقلاب ایجاد و روند پیشرفت کشور را تسریع ببخشیم.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به درخواستها و پرسشهای متعدد رزمندگان و ایثارگران حاضر در جلسه مبنی بر ارائه راهکار جهت خروج از انسداد سیاسی و مشکلات اقتصادی کنونی، بازگشت به وفاق، همدلی و اتحاد دوران دفاع مقدس و پس از آن را یادآور و تصریح کرد: قطعاً شرایط کنونی بدتر از دوره پایان جنگ نیست، چرا که با زحمات دولتها و حمایت مردم، بنیانهای اقتصادی خوبی ایجاد شده و میتوان با بهرهگیری از تجربیات دلسوزان کشور و وفاداران نظام و قانون اساسی و با تدابیر و تصمیمات اساسی رهبر انقلاب، کشور را از شرایط کنونی خارج و دشمنان بیرونی را ناکام گذاشت.
اشان در ادامه تحقق نظام جمهوری اسلامی مبنی بر مکتب اهل بیت(ع) در ایران را حجّت خداوند و هدیه الهی عنوان و تصریح کرد: تأسیس چنین نظامی با ویژگی اسلامی و مکتب اهل بیت در تاریخ سابقه نداشته است و وظیفه ماست که از این نظام الگویی مناسب و کارآمد براساس اخلاق و منش پیامبر گرامی اسلام بسازیم و اگر نتوانیم از این آزمایش الهی سربلند بیرون بیاییم معلوم نیست خداوند دوباره این فرصت را در اختیار دوستداران مکتب اهل بیت قرار دهد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ایثارگران و رزمندگان را از جمله دلسوزترین و وفادارترین اقشار جامعه نسبت به نظام خواند و تأکید کرد: آنان باارزشترین دارایی خود یعنی جانشان را برای حفظ و ادامه نظام اسلامی در طَبَق اخلاص قرار دادند و بیش از دیگران حساسیتها، مشکلات و ضعفها را درک و خواستار برطرف شدن آنها هستند.
بر اساس این گزارش، در ابتدای این دیدار حجتالاسلام والمسلمین فیضآبادی و آقایان بهمنزاده، سیدکمال حسینی، دکتر کاظمیان و مرشدی به بیان شرایط و اوضاع و احوال کنونی کشور و نظام پرداختند که محورهای آن به قرار زیر است:
- لزوم بهرهبرداری از فرصتهای برگشتناپذیر برای رفع معضلات و مشکلات
- لزوم تحقق احترام و کرامت مورد تأکید پیامبر گرامی اسلام برای انسانها
- پرهیز از ترویج دروغ، تهمت و تخریب اخلاق اجتماعی و فردی
- تعلق انقلاب و نظام به همه اقشار مردم و لزوم مشارکت آنان در اداره کشور
- لزوم گردهمآیی بزرگان نظام برای برونرفت از مشکلات
- لزوم حضور و مشارکت بیشتر دلسوزان نظام از جمله رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در عرصه سیاسی کشور
- بها دادن به احزاب، اصناف و جمعیتها برای گسترش مشارکت سیاسی و اجتماعی
- لزوم ارائه تصویر رهایی از دین و اسلام در برابر تفسیرهای متحجّرین خشکهمقدس
در یک اقدام هماهنگ از طرف سازمان آموزش و پرورش استان کردستان ،۱۷ نفر از دبیران و معلمان آموزش و پرورش شهرهای سقز، مریوان، بانه، قروه و موچش ممنوع التدریس شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، مدیران آموزش و پرورش شهرهای مذکور به اذعان خود با دستوری شفاهی، اقدام به تغییر پُست دبیری به امور دفتری ۱۷ نفر از دبیران و معلمان استان کردستان کردند.
یکی از این افراد ضمن تأیید خبر فوق اظهار داشت: این فرهنگیان پس از اعتراض به مدیران آموزش و پرورش شهرستان محل خدمت، به رئیس سازمان استان مراجعه کردند که او نیز با این استدلال که حرکت مکتب قرآن در نظام جمهوری اسلامی مقبولیت ندارد و غیرقانونی است، بر دستور شفاهی زیردستانش صحه گذاشت.
وی افزود: روز سه شنبه ۲۸ شهریور سال جاری برای دفاع از حق خود، به وزارت آموزش و پرورش مراجعه کردند و آنان نیز با غیرقانونی دانستن حکم شفاهی تبدیل پست دبیری به معاونت اجرایی مدرسه، با تأکید بر این مطلب که حکم مذکور تبعیض آمیز و تحقیر معلمان است و . . . قول مساعد برای لغو رأی صادره از طرف مسئولین شهرستان ها و رئیس سازمان استان را دادند؛ اما در آخرین دقایق وقت اداری پنج شنبه، کاربدستان وزارت نیز حکم ممنوع التدریسی را تأیید وآن را رأی حراستهای استان و وزارت آموزش و پرورش اعلام نمودند.
سالانه حدود ۱۱۰ هزار تن گوشت مرغ و بیش از ۲۴ تن تخم مرغ در ۹۰۰ واحد پرورش جوجه گوشتی و تخمگذار در گلستان تولید میشود.
به گزارش ایلنا در گرگان، رتبه یک ضریب تبدیل در کشور، پایینترین درصد تلفات و نیز رتبه یک پایینترین طول دوره پرورش در کشور (مدت ۴۲ روز طول دوره آن) از مزیتهای نسبی و قابلیتهای استان در صنعت طیور است. اما وجود این مزیتهای نسبی و رتبه ششم استان در تولید گوشت مرغ و رتبه دهم در تولید تخم مرغ در کشور، از بار مشکلات فعالان این صنعت کم نکرده است.
به گفته برخی از مرغداران گلستانی کمبود و عدم تعادل قیمت نهادههای دامی، کمبود نقدینگی بانکی، کمبود سوخت و عدم حمایت سیستم بانکی منجر به تعطیلی تعدادی از این واحدهای تولیدی شده و در برخی موارد نیز باعث شده تا با کاهش ۵۰ درصدی ظرفیت خود جوجه ریزی داشته باشند.
همچنین صدور مجوزهای بیش از حد مور نیاز برای احداث واحدهای جدید مرغداری به بهانه اشتغالزایی عرصه را بر مرغداران تنگ کرده که بعضاً دیده میشود تولیدات روی دست آنان باقی مانده و خریداری ندارد و حتی زیر قیمت تمام شده به فروش میرسد. البته در این بین وجود دلالها و واسطهها نیز در نوسان قیمت بازار سهم بسزایی دارد.
جولانگاه واسطهها
مدیرعامل اتحادیه مرغداران استان گلستان در این خصوص معتقد است: مشکلات صنعت مرغداری مقطعی است و دلیل آن کمبود و یا تاخیر دریافت سهمیههای اختصاص داده شده نهادههای دامی است و در این شرایط نهادههای دامی مخصوصاً کنجاله سویا، در دست دلالان و واسطهها قرار گرفته است که این امر سبب شده تا درنهایت مرغدار، محصولش را به دلال بفروشد و پس از آن با چندین واسطه به کشتارگاه برساند که این امر بیشک باعث افزایش قیمت در بازار میشود.
محمد اورسجی در تشریح تبعات این روند ادامه میدهد: این روند به معنای آن است که تولید، قبل از آنکه به ثمر برسد توسط دلالان مسموم شده است و متاسفانه در حال حاضر هیچ فعالیت در کشور وجود ندارد که این سیکل همراهی با دلال را سیر نکرده باشد.
مدیرعامل اتحادیه مرغداران گلستان میگوید: جلوگیری از نوسان قیمت مرغ نیازمند برنامه ریزی مناسبی در تمام زنجیرههای تولید است و برای توسعه کمی و کیفی و کمک به صنعت طیور، نیازمند به شکل گیری تشکلهای قوی هستیم. همچنین میتوان با زنجیرههایی اعم از تولید نهادههای دامی، کارگاه تولید جوجه، کشتارگاه مرغ، حمل و نقل ترانسفور و… واسطهها را حذف نمود و رابطه صحیحی بین تولیدکننده و مصرف کننده بوجود آورد.
او در خصوص سهمیه اختصاص داده شده کنجاله سویا به استان میافزاید: در سه ماههٔ گذشته میزان کنجاله سویای مصرف شده در واحدهای مرغداری استان ۷۵ هزارتن بوده در حالیکه میزان سهمیه اختصاص داده شده به استان ۴ هزار تن به نرخ ۸۵۰ تومان است که با صد در صد افزایش قیمت نسبت به سال گذشته خریداری میشود.
اورسجی میزان تلفات بر اثر بیماریهای خاص طیور را در سال گذشته ۳ درصد عنوان کرد و افزود: خوشبختانه ۱۸ سال متوالی است که استان پاک کشور هستیم، اما متاسفانه در سال گذشته بعلت شیوع بیماری که دامن گیر تولیدکنندگان مرغ استان شده بود، مشکلاتی پدید آمد و در نتیجه آن تلفاتی بمیزان ۳ درصد برای تولید کنندگان در پی داشت.
مهندس اورسجی یاد آور میشود: در حال حاضر ۷۵درصد واحدهای مرغداری استان مکانیزه بوده و ۲۵ درصد سنتی اداره میشود.
او در پایان میگوید: در اواخر سال ۸۹، طرح بهینه سازی مصرف انرژی اجرا شده که برخی از واحدها از تسهیلات آن استفاده کردهاند و برخی نیز خوداجرایی داشته و توانستهاند یک سوم یارانه را دریافت کنند اما متاسفانه این طرح متوقف شده است.
افزایش هزینههای تولید
مدیرعامل اتحادیه مرغداران بندرگز نیز در خصوص نبود نقدینگی معتقد است: برخی از مرغداران این استان به علت کمبود سرمایه در گردش به بانکها بدهکارند و با افزایش قیمت نهادههای مرغداریها شامل ذرت، سویا، جوجه و… این قشر بیش از پیش با کمبود نقدینگی مواجه هستند.
هادی جهانشاهی، با بیان اینکه خوراک طیور مهمترین و اساسیترین محرک صنعت مرغداری است، افزود: تاخیر در تحویل کنجاله سویا باعث شده که تولید کننده به ناچار کنجاله سویایی که در سال گذشته ۴۵۰ تومان خریداری میشده را در بازار آزاد هزار و ۷۰۰ تا ۲ هزار و ۱۰۰ تومان جهت جلوگیری از افت تولید و ضرر و زیان ناشی از آن، تامین کنند. ولی انتظار میرود با توجه به اینکه پول نقد برای تامین کنجاله سویا از مرغدار گرفته میشود تحویل آن از یک ماه به یک هفته کاهش پیدا کند.
وی اظهار داشت: سهمیه سوخت اختصاص داده شده در این بخش به شهر بندر گز ۱۵۰تن در سال است که جوابگوی ۲۰ واحد فعال مرغداری این شهر نیست.
یکی دیگر از مرغداران استان در گفتگو با ایلنا، وجود بازار سیاه واکسن طیور را یکی از عمدهترین مشکلات این صنعت برشمرد و گفت: این موضوع سبب شده تولید کننده برای کنترل ویروس نیوکاسل هزینههای گزافی را در بازار آزاد بپردازد که اعتراض فعالان صنعت مرغداری در استان را درپی داشته است.
منصور رئیسی افزود: در برخی موارد دیده میشود که بدلیل عدم نگهداری صحیح و استفاده واکسن مشکلات زیادی برای تولیدکننده بوجود میآید.
این عضو هیئت مدیره اتحادیه مرغداران گلستان، با ابراز نگرانی از بالا بودن هزینههای تولیدو نوسانات قیمت، مهمترین مشکل صنعت مرغداری را کمبود نقدینگی عنوان کردو اظهار داشت: برای توسعه این صنعت در استان باید تسهیلات کافی در اختیار این بخش قرار گیرد.
وی همچنین در ادامه خواستار تامین اعتبار برای تغییر واحدها، باز سازی سیستمهای قدیمی به سمت سیستمهای نوین جهت بهینه سازی مصرف انرژی شد.
رئیس مجلس در پاسخ به تذکر نماینده اردبیل که نسبت به واکنش رئیس دولت به انتقاد نمایندگان از تعداد زیاد همراهان در سفر به آمریکا اعتراض داشت، فیلم پخش شده از واکنش رئیس دولت توسط شبکه بی بی سی فارسی را دسیسه و شیطنت خواند.
به گزارش مهر، در جلسه علنی روز چهارشنبه پیرموذن نماینده اردبیل در تذکری اظهار داشت: تعدادی از نمایندگان نسبت به لشکر انبوه همراهان رئیس [دولت] در سفر به آمریکا و هزینههای مترتب بر آن انتقاد کردند.
وی ادامه داد: رئیس [دولت] در پاسخ ظاهراً گفتند که “آخ خوردهاند”
پیرموذن خطاب به لاریجانی گفت: به کابینه و رئیس پرمهرش بگویید که روزگار پریشان ما به دست شماست.
لاریجانی در پاسخ به تذکر پیرموذن گفت: آنچه ایشان گفتهاند آنطور که در تلویزیون هم مشخص بود چنین چیزی نبوده است. دیگران دسیسه کردهاند شما به اصل موضوع توجه کنید. بعید میدانم این حرفها درست باشد. نباید در دام شیطنتهای دیگران افتاد.
به گزارش ایلنا این خبرها در حالی منتشر شده که خبرنگار بی بی سی در سایت این رسمی این رسانه نوشت: احمدی نژاد در پاسخ به سوال او حرف زشتی بر زبان نیاورده است.
خبرنگار بی بی سی تاکید کرده “آقای احمدینژاد در پاسخ به من میگوید: «جدی میگی؟ اوه اوه»”
بار دیگر مسوولان با دستاویز قرار دادن طرحی در یک روزنامه در صدد توقیف یکی دیگر از نشریات مستقل هستند.
به گزارش کلمه در حالی که روز گذشته هادی حیدری کاریکاتوریست روزنامه شرق در طرحی معنا دار جهل را به تصویر کشیده بود و نشان داده بود هر کسی در صدد بستن چشم های دیگران است، امروز رسانه های ارگان سرکوب و مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس در اقدامی هماهنگ این طرح را توهین به رزمندگان دفاع مقدس خواندند.
هادی حیدری در پاسخ به افرادی که به انتشار این کاریکاتور اعتراض کرده اند می گوید: این افراد کسانی هستند که بدون انتشار تصویر علیه آن فضاسازی می کنند و می خواهند احساسات مردم را نسبت به رزمندگانی که جایگاهشان بالای سر من است تحریک کنند واین کار جنبه غیر اخلاقی دارد.
هادی حیدری، طراح جوان این طرح گفته است: کسی که گذشته و خانواده من را می شناسد می تواند شهادت دهد که من از کشیدن این کاریکاتور چه هدفی داشتم و براساس چه معیارهای اخلاقی آن را طراحی کرده ام.
کاریکاتوریست روزنامه شرق که خود از خانواده ی رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس است در گفتگو با ایلنا، در خصوص پیام کاریکاتور خود که منجر به اعتراض نمایندگان مجلس شده افزود: منظور من از کشیدن این کاریکاتور به هیچ وجه پیامی نبوده که نمایندگان مجلس برداشت کرده اند. من می خواستم جهل را از طریق کشیدن افرادی که در روز روشن چشم بند به صورت خود می گذارند نشان دهم.
حیدری ضمن اشاره به شاخصه های خاصی که باید نشان دهنده یک رزمنده در تصویر باشد، تصریح کرد: کاریکاتور من هیچکدام از شاخصه های رزمندگان دوران جنگ را ندارد. رزمنده یونیفرم و لباس خاصی دارد و باید در لوکیشن خاصی قرار بگیرد.
شرق توقیف شود!
در حالی که بیش از صد نماینده مجلس با امضای نامه ای خواستار تعطیلی روزنامه شرق شده اند، وزیر ارشاد که باید مدافع مطبوعات باشد گفته است که نظر ما توقیف شرق است.
نمایندگان مجلس بی تفاوت به گرانی سرسام آور کالاها و افزایش بی رویه نرخ ارز در نامه ای نوشته اند: وزارت ارشاد باید با این روزنامه که در زمین دشمن بازی میکند برخورد و آنها را به محاکم قضایی بکشاند.
از سوی دیگر، حسینی وزیر ارشاد در حاشیه جلسه هیئتدولت و در جمع خبرنگاران با اشاره به انتشار کاریکاتوری در شماره روز گذشته روزنامه شرق گفته است: متأسفانه ما در هفته دفاع مقدس شاهد انتشار این کاریکاتور زشت بودیم که به نوعی توهین به آنها محسوب میشد.
وی ادعا کرد: انتشار گسترده این کاریکاتور در رسانههای بیگانه نشان از یک هماهنگی در این مسأله داشت و ما متأسفیم که این کار توسط یک نشریه داخلی انجام شده است.
حسینی در ادامه می گوید: بلافاصله پس از مشخص شدن این موضوع ما اخطار کتبی به این روزنامه دادیم و قرار شد تا با تشکیل جلسه فوقالعاده هیئت نظارت بر مطبوعات این مسئله بررسی شود و نظر ما توقیف این نشریه است.
وی افزود:ما موضوع را به دادستانی اعلام کردهایم و مدعیالعموم نیز به طور مستقل میتواند وارد عمل شود.
در همین حال و در حالی که هتاکان و توهین کنندگان به جان و مال مردم آزادانه از پستی به پست دیگر منتقل می شودند، مدیرمسئول روزنامه شرق اعلام کرد که برای ادای توضیح درباره کاریکاتور روز سهشنبه این روزنامه، به دادستانی تهران احضار شده است.
مدیرمسئول روزنامه شرق در خصوص کاریکاتور روز گذشته این روزنامه با تأکید بر اینکه در این کاریکاتور هیچ نمادی از دفاع مقدس و رزمندگان وجود ندارد، تحلیل ها و برداشتهای صورتگرفته درباره این طرح را نادرست و غیر واقعی دانست.
رحمانیان تصریح کرد: من ۱۸ ماه سابقه حضور در جنگ دارم و در روزنامه شرق نیز به کرات درباره دفاع مقدس مطلب نوشتهایم و هرگز اجازه نمی دهم به رزمندگان اهانت شود چون در آن صورت خود من هم مخاطب توهین خواهم بود.
در همین راستا سهیل محمودی شاعر و هنرمند مردمی کشورمان در یادداشت کوتاهی با اشاره به این موضوع نوشته است: “دوست هنرمند من، هادی حیدری هنرمندی معتقد و انسانی است باورمند… از قاریان قرآن است و نفَس گرم او بارها ما را با کلام الهی به شور آورده است… و هر که هادی حیدری را از نزدیک می شناسد، به سجایای اخلاقی و رفتار و کردار سنجیده ی او معترف است… در این روزها برخی از سیاست پیشگان، کاریکاتوری را که او کشیده، بهانه ی رفتارهای تندروانه ی خود کرده اند. کافی است اندکی از هنر و طراحی و اشارات در طنز و کاریکاتور (کارتون) اطلاع داشته باشیم تا دریابیم این کاریکاتور هیچ ربطی به آنچه این افراد می گویند، ندارد. و عاقبت از آنِ تقوی پیشگان است.”
روزنامه شرق در عمر نه ساله خود تاکنون سه توقیف داشته است. این روزنامه در آخرین توقیف خود پس از دو سال تعطیلی از بهار سال ۸۹ دوباره شروع به کار کرد.
وکیل مدافع محمد توسلی از برگزاری اولین جلسه دادگاه موکلش خبر داد.
ایمان میرزازاده وکیل عضو ارشد نهضت آزادی گفت: اولین جلسه محاکمه آقای توسلی با حضور متهم و وکیل در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
وی با اشاره به این که محمد توسلی توضیحاتی را درباره اتهامات وارده ارایه و لایحهای تقدیم دادگاه شد، افزود: در حال حاضر منتظر اعلام نظر دادگاه هستیم.
به گزارش ایسنا، محمد توسلی از آبان سال ۹۰ تا اردیبهشت سال جاری به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام در بازداشت بود که هم اکنون با وثیقه یکصد میلیون تومانی آزاد است.
پیش از این نیز کلمه گزارش داده بود که محمد توسلی اولین شهردار تهران پس از انقلاب و عضو نهضت آزادی چند روز پس از ارسال نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه بار دیگر به دادگاه انقلاب تهران احضار شد.
بر پایه برگه احضاریه ای که اول مردادماه سال جاری توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران صادر شده است، وی می بایست در دادگاهی که برگزار می شود حضور پیدا کند. همزمان اخطاریه ای نیز برای فریده غیرت وکیل او صادر شده که منفرداً یا متفقاً به همراه سید محمد علی دادخواه و ایمان میرزازاده، سایر وکلای وی، جهت دفاع از موکلشان در دادگاه حضور به هم رسانند.
دوازدهم آبانماه سال گذشته نیز مهندس توسلی متعاقب انتشار نامه ۱۴۳ امضا به سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورمان به اتهام رسانه ای "تقلب و جعل امضاء" بازداشت شد. اتهامی که نه در بازپرسی و نه در بازجویی هرگز مطرح نشد و هیچ یک از امضا کنندگان نامه مذکور امضاء خود را تکذیب نکرده و همه کسانی که توسط وزارت اطلاعات احضار شده و اوراق بازجویی آنان در پرونده ضبط شده است، امضای خود را تایید کرده بودند.
کلمه – گروه کارگری: پس از سالها تعلل و بیاعتمادی و گاهی هم نزاع، اینک همراهی تشکلهای قدیمی و ریشهدار که قرابتهای بیشتری با قدرت داشتهاند، با تشکلهای مستقلتر خودجوش اما نوظهور و تازهکار در راستای احقاق حقوق کارگران و بهتر شدن شرایط زیستی کارگران و کسب و کار، آیندهای روشن را در تشکل های کارگری ایران به سان بخش از جامعه مدنی نوید میدهد.
از اساسیترین ویژگیهای تشکل های کارگری استقلال آنها از دولت و احزاب است، که در غیر این صورت نمیتوان آنها را به سان بخشی از جامعه مدنی در نظر گرفت. عدم استقلال تشکلهای کارگری از دولت و احزاب و آسیبهای که جامعه کارگری ایران از این وجه بر آن وارد شده است، هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ هم زمانی، نیاز به تامل بیشتری از سوی فعالان کارگری و جامعه مدنی دارد. دم دست ترین نمونه از این عدم استقلال تشکل های کارگری نیمه دولتی نامه “کانون عالی شوراهای اسلامی کار” به رئیس دولت برای ابقاء متهم جنایت کهریزک و قتل زهرا کاظمی بر سازمانی از اساس غیر انتفاعی غیر دولتی یعنی سازمان تامین اجتماعی است؛ و یا علی اکبر عیوضی، عضو کمیته مزد شورای عالی کار و عضو کانون شوراهای اسلامی کار تهران، که در مورد طومار اعتراضی کارگران برای افزایش دستمزدها به ایلنا گفت: ” به لحاظ قانونی امکان افزایش حقوق در میان سال وجود ندارد.”!
سالهاست که تشکلهای مستقل کارگری توسط نهادهای امنیتی و نظامی سرکوب میشوند و فعالان سندیکایی مورد آزار و شکنجه قرار میگیرند و زندانی میشوند. با همه این سختیها و آلام و دردها در دهه هشتاد سندیکاها و اتحادیههای مستقل کارگری دوباره توانست شکل بگیرد. “سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه” در سال ۱۳۸۴ و “سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه” در سال ۱۳۸۷ نمونههای از تشکلهای مستقل کارگری است که بدون دخالت و اعمال نفوذ دولت و احزاب سیاسی در این برهه زمانی احیاء شدند. “اتحادیه ازاد کارگران ایران” نیز از جمله تشکل های مستقل کارگری است که در طول این سالها پا به عرصه فعالان جامعه کارگری ایران گذاشت.
در یکم خرداد ۱۳۸۴ رهبری ابلاغیه موسوم به “ابلاغیه سیاستهای کلی اصل اصل ۴۴ قانون اساسی” را صادر کرد و زمینه را برای فروش کارخانجات دولتی و ثروتهای ملی به بخش خصوصی و نظامی- امنیتی و اختصاصی نزدیک به حاکمیت فراهم کرد. از آن تاریخ به بعد روند اخراج کارگران و تعدیل نیروهای کار فزونی یافت و این افزایش در سالهای اولیه بعد ابلاغیه رهبری روند صعودی زیادی نسبت به سالهای قبل داشت. براساس آمار رسمی وزارت کار، طی فروردین و اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۵ جمعاً ۵۰ هزار و ۷۳۷ نفر کارگر به دلیل اتمام قرارداد کاری موقتشان و یا اخراج، بیکار شدند و به وزارت کار دادخواست ارائه کردند که در مقایسه با سال ۱۳۸۴ بیش از ۲۶ درصد رشد داشته است. روزنامه کیهان که زیر نظر رهبری است و مسئول آن توسط رهبر انتخاب میشود، در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۸۵ در توضیح این آمار نوشت: “ازدیاد اندک آمار بیکاری و اخراج نسبت به سال قبل به طور طبیعی ناشی از افزایش تعداد کارگران کشور و افزایش و توسعه کارگاههاست. یعنی هر چه تعداد کارگران شاغل بیشتر باشد، تعداد کسانی هم که در معرض خاتمه کار و اخراج قرارمی گیرند، بیشتر میشود”! افزایش تعدیل نیرو در آن سالها به حدی بود که کارگران بیکار شده را برآن داشت که تشکلی را در این زمینه سازمان دهی کنند. در فرودین سال ۱۳۸۶ “اتحادیه کارگران اخراجی و بیکار” تاسیس شد که شامل کارگران اخراجی بیکار شده در عسلویه، کارخانجات نساجی … بود. این اتحادیه در دومین مجمع عمومی خود در فرودین ۱۳۸۷ به “اتحادیه آزاد کارگران ایران” تغییر نام داد و از زمان تا کنون به این نام در عرصه احقاق حقوق کارگرن فعالیت دارد؛ و بسیاری از اعضاء و فعالان این اتحادیه تا کنون بارها توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند و مدت زیادی را در زندان بودند.
فراخواندن کارگران برای امضاء طومار اعتراضی به وزیر کار با هماهنگی اعضاء “اتحادیه آزاد کارگران ایران” به مناسبت روز جهانی کارگر در اردیبهشت ماه گذشته آغاز شده بود. هماهنگ کنندگان این طومار شاپور احسانی راد، شریف ساعد پناه، جمیل محمدی، شیث امانی، پروین محمدی و جعفر عظیمزاده بودند؛ و در مرحله اول ده هزار کارگر توانستند زیر نامه اعتراضی به وزیر کار را امضاء کنند و این نامه در تاریخ ۲۷ خرداد برای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رونوشتی از آن به مجلس نیز فرستاده شد. در مرحله اول این نامه نه تنها وزیر کار هیچ پاسخی به این نامه نداد بلکه نمایندگان مجلس نیز هیچ عکس العملی نسبت به این نامه از خود نشان ندادند. مرحله دوم این نامه هفته گذشته با ده هزار امضاء جدید فرستاده شد و یکی از درخواست امضاکنندگان افزایش حقوق کارگران بر اساس تورم واقعی در کشور بود. اما این بار نه تنها نمایندگان مجلس عکس العمل نشان دادند، بلکه تشکلهای کارگری نیمه دولتی و غیر مستقل که با کنترل و نظارت دولت شکل گرفتهاند، از نامه نویسی اعتراضی کارگران به وزیر کار حمایت کردند و به این حرکت پیوستند.
علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر، نماینده تهران و رئیس فراکسیون کارگری مجلس نهم، در تشریح اهمیت نامه کارگران به وزیر کار برای افزایش دستمزد در نیمه دوم سال جاری به ایلنا گفت: هرکسی مکلف است نسبت به حقوق قانونی خود، مکاتبات لازم را با مراجع مسئول انجام دهد و ارسال طومارهای چند صد یا چند هزار نفری به مسئولان درباره افزایش دستمزد هم قبلا سابقه داشته است و به دلیل اینکه ریاست شورایعالی کار برعهده وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، این نامهها معمولا خطاب به ایشان نوشته و امضا میشود.
مسعود نیازی، عضو هیئت مدیره کانون انجمن صنفی کارگران استان تهران ضمن حمایت از فعالیتهای قانونی کارگران برای استیفای حقوق خود به ایلنا در این زمینه گفت: ما از تمام ظرفیتهای خودمان در چارچوب قانون برای احقاق حق کارگران استفاده میکنیم. همچنین مجیدی، دیگر عضو هیئت مدیره انجمن صنفی کارگران، از اقدام کارگران در این راستا حمایت کرد. فتح الله بیات، دبیر انجمن کارگران پیمانی و قراردادی کشور نیز در اظهارنظری درخصوص نامه ۲۰ هزار کارگر به وزیر کار، به ایلنا گفت: اعتراض اصلی کارگران در این طومار، به عدم تناسب افزایش دستمزد سال ۹۱ با میزان افزایش تورم بعد از هدفمندی یارانهها است که باید فکری به حال آن شود.
در اقدامی تازه رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان فارس نیز ضمن اعلام حمایت از نامه ۲۰ هزار امضایی کارگران، در گفتگو با ایلنا از اجرای طرح مشابهی در استان فارس خبر داد. مهرزاد مویدی در این باره اظهار کرد: هم اکنون نامهای با مضمون افزایش دستمزد کارگران در سطح استان فارس توسط کارگران در حال امضاء شدن است و به محض آنکه امضاها به حد نصاب قابل قبولی برسد، برای وزیر کار ارسال خواهد شد و رونوشتی از آن در اختیار استاندار و دبیرکل خانه کارگر قرار خواهد گرفت.
بر اساس تبصره ۴ ماده ۱۳۱ قانون کار ” کارگران یک واحد، فقط میتوانند یکی از سه مورد شورای اسلامی کار، انجمن صنفی یا نماینده کارگران را داشته باشند.” در کنار این سه نوع تشکل، خانه کارگر نیز به عنوان یک تشکل کارگری قدیمی در این عرصه فعال می باشد. تعدد نوع تشکل های کارگری موجب رقابت های ناسالم میان این آنها شده است و از طرفی دیگر دولت های حاکم نیز در دوره های مختلف یکی از این تشکل ها را به عنوان نماینده جامعه کارگری شناخته اند و از این طریق توانسته اند با حفظ رقابت میان آنها، قدرت و نفوذ خود را نیز اعمال کنند. تشدد تشکل های کارگری و عدم استقلال شان از دولت و احزاب موجب شده است که در دهه هشتاد تشکل های کارگری مستقل و سندیکاهای کارگری که در گذشته وجود داشتند، توسط بخش زیادی از فعلان جامعه کارگری احیاء گردند. بی اعتمادی میان تشکل های کارگری مستقل نوپا و جدید با تشکل های کارگری قدیمی غیر مستقل در همه این سالها تداوم داشت و متاسفانه گاهی هم به نزاع منجر شد. عدم استقلال تشکل های کارگری قدیمی موجب می شد که تشکل های مستقل نوپا آنها را معتبر نشناسند و سرکوب تشکل های مستقل نوپا توسط حاکمیت موجب می شد که تشکل های قدیمی غیر مستقل آنها را قانونی قلمداد نکنند.
تلاش و هماهنگی برای جمع آوری امضاء طومار اعتراضی به وزیر کار از جانب فعالان کارگری مستقل و سندیکایی شروع شده بود. حمایت تشکلهای کارگری غیرمستقل و نیمه دولتی از این اقدام و در ادمه پیوستن به آن، آینده روشنی را در جامعه کارگری ایرن نوید می دهد؛ و زمینه را برای از بین بردن تعدد نوعی تشکل های کارگری و سوق دادن آنها به سمت استقلال از دولت و احزاب و قوام و نضج شان بر زمین جامعه مدنی فراهم می کند. جامعه کارگری ایران با داشتن سندیکاهای مستقل از دولت و احزاب، می تواند به سمت احقاق حقوق خود حرکت کند و سه جانبه گرایی را به عنوان یکی از اصول عقلانیت در حوزه کار متحقق کند.
معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری مازندران گفت: بیشتر کارگاههای فعال در حوزهی صنایع دستی این استان در حال تعطیل شدن هستند.
رحمت علیزاده در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در گذشته، صنایع دستی مازندران بهدلیل در دسترس بودن مواد اولیه، رونق خاصی داشت و مازندران در این حوزه جزو پنج استان برتر کشور بود.
وی ادامه داد: بیشتر تولیدات صنایع دستی استان شامل نمد، سفال، لاکتراشی، جاجیم و گلیمچه و در نساجی نیز چادرشب بودند که در خانهها استفاده میشدند؛ اما متأسفانه با روی کار آمدن تکنولوژی، صنایع دستی از رونق افتاد. البته در حال حاضر برنامههایی در این زمینه در دستور کار است. در این راستا، مقرر شد رویهی صنایع دستی تغییر کند، بهعنوان مثال، نمد بهشکل گل تزیینی و جاجیم الاشت بهصورت کیف مورد استفاده بیشتری قرار میگیرد.
معاون صنایع دستی مازندران بیان کرد: برخی رشتههای منسوخشده از جمله نمد و جاجیم بهروز و کاربردی میشوند و در این صورت، مورد استقبال بیشتری قرار خواهند گرفت.
وی با اشاره به اینکه دو رشتهی لاکتراشی و گلیمچهی متکازین مازندران مهر اصالت یونسکو را رگرفتهاند، گفت: ۲۰ رشتهی صنایع دستی استان نشان ملی گرفتهاند و قرار است در آبانماه امسال جلسهی داوری در شیراز برگزار شود. امیدواریم این آثار مهر اصالت یونسکو را بگیرند.
معاون صنایع دستی مازندران با بیان اینکه در حال حاضر مهمترین مشکلات ما، نبود محل مناسب برای عرضه و فروش صنایع دستی است، افزود: بحث ایجاد بازارچههای صنایع دستی در سواحل، در دستور کار قرار دارد که در صورت اجرا شدن، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
علیزاده ادامه داد: هشتهزار نفر بهصورت رسمی و ۶۰هزار نفر بهصورت غیررسمی در عرصهی صنایع دستی در حال فعالیت هستند.
وی با اشاره به اجرای طرح مشاغل خانگی در سال ۹۰، گفت: با اجرای طرح مشاغل خانگی، بر حجم تولیدات صنایع دستی افزوده شد که به موازات این امر، لازم است بازارچههای عرضه و فروش محصولات صنایع دستی در نظر گرفته شوند. تا کنون ۱۱ مکان برای ساخت بازارچههای صنایع دستی در نظر گرفته شدهاند.
علیزاده با تأکید بر لزوم جلوگیری از ورود بیرویهی کالاهای خارجی، اظهار کرد: این موضوع سبب وارد شدن خسارت به حوزهی صنایع دستی میشود و بهصورت جدی باید دنبال شود.
وی بیان کرد: درباره تسهیلات ارزانقیمت حوزهی صنایع دستی، در دولت دهم پروندهسازی شده، در حالی که هنوز عملیاتی نشده و این موضوع، صنایع دستی را با چالشهایی مواجه کرده است.
علیزاده با بیان اینکه برخی رشتههای صنایع دستی در زمینهی تأمین مواد اولیه با مشکل مواجه هستند، گفت: برخی مواد اولیه از کشورهای دیگر تأمین میشوند که فعالیتهای برخی رشتههای صنایع دستی را با مشکل مواجه کرده است.
کلمه: سفرهای بی دستاورد احمدی نژاد به امریکا، همیشه با حاشیه های پررنگ تر از متن همراه است.
به گزارش کلمه، مصاحبه های جنجالی و ادعاهای کذب از یک سو و تعداد زیاد افراد هیات همراه طی هشت سال گذشته در صدر اخبار این رییس هیات دولت به نیویورک بوده است. همان کسی که در بدترین شرایط اقتصادی کشور به خود اجازه می دهد فقط ۱۴۰ نفر را با خود به امریکا ببرد.
اینک دفتر ریاست جمهوری در عذری بدتر از گناه، در توجیه هیات پرشمار احمدی نژاد به نیویورک مدعی می شود «با توجه به اینکه هر ساله ویزای تعداد زیادی از افراد معرفی شده هیات همراه احمدی نژاد به سازمان ملل صادر نمی شود و حتی ویزای برخی از افراد معرفی شده پس از اعزام هیات ایرانی صادر می گردد، لذا اسامی بیشتری معرفی می شوند تا در ترکیب تیم هیات همراه وی برای انجام ماموریتهای مختلف در این سفر، هیچ گونه مشکلی پیش نیاید!»
بدین ترتیب به زبان ساده می توان گفت دولت نفرات بیشتری را معرفی کرده تا بخشی از آنها ویزا بگیرند، و حالا که همه یا اکثرا ویزا گرفته اند در رودربایستی آمریکا مانده و مجبور شده همه را به همراه احمدی نژاد به نیویورک بفرستد!
ادعای دفتر احمدی نژاد در حالی مطرح می شود که حتی سایت ها و شخصیت های حامی احمدی نژاد بارها نسبت به بی نتیجه و پرهزینه بودن این سفرها انتقاد داشته اند.
بدون شک حضور بیش از صد نفر در یک سفر برای شرکت در یک اجلاس کاملا رسمی، هیچ توجیه دیپلماتیک نخواهد داشت و این پرسش وجود دارد که این همه هزینه برای چه هدفی انجام می شود؟
به نظر می رسد این سفر صرفا سفری تفریحی و تشویقی برای نزدیکان احمدی نژاد با هزینه بیت المال است. آن هم در آخرین سالی که ریاست دولت بر عهده اوست.
پایگاه خبری نامه در گزارشی در خصوص هزینه های این سفر نوشته است: حداقل هزینههای ناشی از اقامت پنج روزه هیئت ۱۴۰ نفره ایران در هتل وارویک منتهن که تنها شامل هزینه اتاق و دو وعده غذا میشود، مبلغی در حدود یک میلیارد و ۲۲۵ میلیون تومان خواهد بود، مبلغی که باتوجه به شرایط اقتصادی بحرانی کشور در سال پایانی ریاست جمهوری احمدینژاد بسیار بالا و غیرقابل توجیه است
در همین حال روابط عمومی ریاست جمهوری با اشاره به واکنش احمدی نژاد به سوال خبرنگار ایرانی مدعی شده است که به اذعان همگان، احمدی نژاد حتی در برخورد با مخالفین خود نیز به رعایت احترام و اخلاق مقید است!!
این در حالی است که ادبیات به دور از نزاکت احمدی نژاد بارها مورد انتقاد مسئولان و حتی روسای دو قوه دیگر قرار گرفته است.
محمدرضا خاتمی
در روزها و هفته های اخیر، دو رویداد در کشورهای غربی به وقوع پیوست که هر یک از این رویدادها به نوبه خود، می تواند التزام این کشورها در پایبندی به دموکراسی و حقوق بشر را زیر سوال ببرد. نخستین موضوع، مساله انتشار فیلم موهن به ساحت پیامبر اسلام بود. این حادثه بسیار دردناک بود و برای مسلمانانی که تعصب مومنانه به پیغمبر و آیین خود دارند، طبیعی بود که عکس العمل و واکنش نشان دهند. اما این عکس العمل ها و واکنش ها، عموما عکس العمل های مدنی بود و در برخی جاها ممکن بود شدت عمل بیشتر باشد. اما اگر بخواهیم به این مساله، آسیب شناسانه نگاه کنیم، باید گفت که متاسفانه ما در حال وارد شدن به فازی هستیم که خطرناک است. این فاز را می توان «جنگ تمدن ها»، «جنگ ادیان» یا «جنگ ملت ها» نامید. اینکه چه کسی در آغاز این ماجرا مقصر است، البته بحث دیگری است و در حال حاضر موضوع این بحث این نیست که آیا تندروی های القاعده و نیروهای تندروی دیگر باعث شروع این بحث ها شد یا چون اسلام در حال بیداری و پیشرفت است، غربی ها ترسیده اند و با برنامه ریزی و توطئه، این اقدامات را انجام می دهند. اما باید گفت که در این مقطع، مسوولیت دولت ها بسیار مهم است. چون در چنین فضایی که فقط در آن «کینه» رشد می کند، سیاست های دولت ها در از بین بردن این کینه ها و تلطیف فضای بین ملت ها اهمیت بسیار زیادی دارد و موثر است.
در این زمینه به ویژه دولت های غربی به دلیل اینکه مدعی آزادی بیان و حرمت انسان ها هستند، نقش مهمی دارند اما در عین حال و با کمال تاسف شاهد هستیم که استاندارد های دوگانه دارند. مثلادرباره اتفاقی که اخیرا در مطبوعات فرانسه افتاد و پیش از آن درباره عروس ملکه انگلیس هم در نشریات افتاده بود، به نوعی با این نشریات برخورد کردند. اما با نشریاتی که کاریکاتورهای توهین آمیز نسبت به مقدسات اسلامی منتشر می کنند به گونه یی دیگر رفتار می کنند. این رفتار دوگانه باعث می شود ذهنیتی در بین جوامع مسلمان تقویت شود و آنها را به این باور برساند که یک جریان «اسلام ستیزی» در غرب شکل گرفته و مورد حمایت هم قرار دارد.
شکل گیری این باور و ذهنیت به غایت خطرناک است و می تواند عواقب بسیار مضر و خطرناکی برای همه بشریت داشته باشد. به عقیده من در این زمینه دولت های غربی وظیفه و مسوولیت سنگینی دارند. چون تعدادی از دولت های اسلامی برخاسته از رای مردم نیستند، خیلی نمی توانیم آنها را مخاطب قرار دهیم. اما دولت های غربی چون واقعا برآمده از درون ملت ها هستند و در یک فرآیند دموکراتیک به قدرت رسیده اند و مدعی هستند که به آزادی و صلح و احترام به عقاید دیگران پایبند هستند، وظیفه خطیری دارند که این آتش فتنه را خاموش کنند. چون اگر این کار را نکنند، مطمئنا این آتش پیش از همه دامنگیر خودشان خواهد شد.
البته مسلمانان دنیا هم می دانند که باید خویشتنداری کنند و حتما هم همین کار را خواهند کرد و رهبران بزرگ دینی هم به همین امر توصیه می کنند. اما حرکتی که در حال شکل گرفتن است، حرکتی موذیانه است که باید به آن توجه بیشتری کرد.
دومین اتفاقی هم که در روزهای گذشته روی داد و از منظر پایبندی دولت های غربی به صلح و دموکراسی، می توان آن را مورد انتقاد قرار داد، مساله خارج کردن «منافقین» از لیست گروه های تروریست، توسط دولت امریکاست. چون این گروه اصولایک جریان مرده سیاسی است و در پیشگاه مردم ایران، به علت سابقه بسیار سیاهی که از خود برجای گذاشته اند، کوچک ترین اعتباری ندارند و تنها هنر آنها گرفتن پول از دولت های مختلف و خرج کردن برای نیروهایش در کمپ های اروپا و امریکا و دیگر مناطق دنیاست. این گروه نه نیرویی است که توان نظامی داشته باشد و نه توان اداره امور اجرایی کشور را دارد و یک جریان مرده است که جز تبلیغات هیچ حیات دیگری ندارد.
اما متاسفانه دولت امریکا با خارج کردن نام این جریان از لیست گروه های تروریستی، مرتکب اشتباه بزرگی شد و کاری کرد که ادعای پایبندی به دموکراسی و آزادی را نزد این دولت زیر سوال می برد. این کار دولت امریکا نشان از این دارد که آنها به غیر از منافع خود، به مسائل دیگر اهمیت نمی دهند و در شرایط فعلی چون با دولت ایران مخالفند و می خواهند دولت ایران را تحت فشار قرار دهند، پس از هر کس و ناکسی حاضرند حمایت کنند. حقیقت این است که هدف از این اقدام بیش از آنکه به رسمیت شناختن منافقین باشد، اعمال «فشار» بر دولت ایران است. اما دولتمردان امریکایی مرتکب اشتباه بزرگی شدند، چراکه با این کار با دولت ایران مقابله نکردند، بلکه خودشان را در برابر ملت ایران هم قرار دادند. به نظر می رسد اگر دولتمردان امریکایی به سرعت چاره یی برای این مشکل نیاندیشند، از لحاظ وجهه شان در افکار عمومی جهان و به ویژه در افکار عمومی ایران، دچار مشکل خواهند شد.
در حالی که در دوران اصلاحات و با به کار گیری سیاست های دولت اصلاحات، بیشترین فشارها در جهان بر روی این گروه تروریستی اعمال می شد. اما حالاچطور شده است که آنها از آن موقعیت به موقعیت فعلی رسیده اند؟ شاید بخش عمده یی از این تغییر وضعیت منافقین در جامعه جهانی، ناشی از سیاست های نادرست خارجی دولت ایران در سال های اخیر باشد. اما در صورت پذیرفتن همه این مسائل باز هم چیزی از مسوولیت دولت امریکا کاسته نخواهد شد، چراکه این گروه در تمام دنیا به عنوان گروهی تروریستی شناخته شده و تروریست بودن آنها هم تنها به معنای کشتن مسوولان و مقامات نیست، بلکه مردم کوچه و بازار را هم هدف خود قرار داده است. با این توصیف به نظر می رسد اقدام اخیر امریکا، لکه یی خواهد بود که اگر آن را به سرعت جبران نکنند، بر دامن امریکایی ها باقی خواهد ماند و در آینده نمی توانند آن را توجیه کنند.
منبع: روزنامه اعتماد
مدیرعامل خانه موسیقی گفت: محمدرضا شجریان به شورای عالی خانه موسیقی بازگشته و به زودی اولین جلسه را با حضور او برگزار خواهیم کرد.
به گزارش ایسنا، جزییات سیزدهمین جشن خانه موسیقی ایران ۴ مهرماه با حضور حمیدرضا نوربخش ـ مدیر عامل خانه موسیقی ـ و حمیدرضا عاطفی ـ مدیر اجرایی خانه ـ تشریح شد.
در ابتدای این نشست نوربخش در سخنانی مطرح کرد: تلاشمان بر این بود که امسال نیز مثل سالهای گذشته جشن خانه موسیقی در چند شب برگزار شود اما از آنجا که برج میلاد روزهای دیگر فضای خالی نداشت، مجبور شدیم امسال به همین یک شب بسنده کنیم، اما روال جشن مانند هر سال خواهد بود.
او افزود: سالنهای دیگر را نیز برای برگزاری جشن در نظر گرفتیم اما ترجیح دادیم، جشن در برج میلاد برگزار شود و از مسئولان برج کمال قدردانی را داریم چرا که آنها برای یک شب سالن را به صورت رایگان در اختیار ما قرار دادهاند.
مدیرعامل خانه موسیقی در بخش دیگری از سخنانش درباره اجرای گروههای متفاوت در جشن امسال گفت: اجرای گروههای موسیقی کلاسیک، سنتی و نواحی از برنامههای امسال ما است اما از آنجا که جشن با روز جهانی کودک همزمان شده است، یک اجرا را نیز به این بخش اختصاص دادیم که توسط دو هنرمند نوجوان انجام خواهد گرفت.
نوربخش از اجرای یک گروه موسیقی پاپ در جشن امسال خبر داد و اظهار کرد: امسال برای اولین بار یک گروه موسیقی پاپ در جشن خانه موسیقی اجرا خواهد کرد.
او درباره تقدیرهای سیزدهمین جشن خانه موسیقی توضیح داد: امسال از یک صدابردار ، سازنده ساز، خواننده و آهنگساز که همگی از پیشکسوتان موسیقی هستند، تقدیر خواهیم کرد و بانوان پیشکسوت موسیقی نیز طبق روال گذشته تقدیر خواهند شد.
نوربخش با بیان اینکه انتخاب کتاب و آلبوم برگزیده سال به صورت دوسالانه برگزار میشود، عنوان کرد: امسال نوبت کتاب برگزیده است که به عنوان کتاب برتر سال در سه بخش پژوهش ، تالیف و ترجمه معرفی خواهد شد، بدیهی است که سال آینده به انتخاب بهترین آلبوم سال اختصاص دارد.
مدیرعامل خانه موسیقی در پاسخ به سوال ایسنا مبنی بر اینکه چرا سال گذشته به تقدیر از بانوان فعال عرصه موسیقی اختصاص نداشت و صرفا از پیشکسوتان تقدیر شد، گفت: هنگامی که حرکتی را آغاز میکنیم، باید اول به سراغ پیشکسوتان آن عرصه برویم در تقدیر از بخش بانوان نیز سال گذشته، وظیفه خودمان دیدیم تا ابتدا از کسانی تقدیر کنیم که سالها در این عرصه تلاش کردهاند.
او تاکید کرد: اگر سال گذشته تعداد محدودی از بانوان تقدیر شدند، به این معنا نیست که ما سایر آنها را نادیده گرفتهایم. اما این تقدیرها ادامه دارد و شامل حال همه بانوان خواهد شد. مسلما سال گذشته آخرین جشن خانه موسیقی نبوده و این جشن با تقدیر از هنرمندان برتر ادامه خواهد داشت.
نوربخش در عین حال گفت: به هر حال برای تقدیر از هنرمندان باید دلیلی وجود داشته باشد و ما باید برای عنوان خاصی از آنها تقدیر کنیم؛ در سالهای گذشته بارها خواستیم از محمدرضا شجریان تقدیر کنیم، اما خودش با این موضوع مخالف بود و میگفت من برای مردم کار میکنم و دلیلی ندارد از من تقدیر شود.
وی درباره آثار واصل شده به دبیرخانه و هیات داوران توضیح داد: امسال ۱۱۰ جلد کتاب برای داوری به دبیرخانه رسیده است و دلیل اینکه انتخاب کتاب و آلبوم به صورت دوسالانه انجام میگیرد این است که تولیدات خانه سینما با تولیدات خانه موسیقی قابل مقایسه نبود و بنابراین مجبور بودیم که بین آثار بیشتری داوری کنیم.
به گفته او هیات داوران را مصطفی کمال پورتراب، محمدرضا فیاضی و هومان اسعدی تشکیل میدهند.
نوربخش در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر دلیل حضور موسیقی پاپ در جشن سیزدهم خانه موسیقی گفت: امسال بنا بر صلاحدید هیات مدیره خانه موسیقی، این بخش به جشن ما اضافه شده است اما بدین معنا نیست که ما پیش از این با موسیقی پاپ مخالفت داشتیم.
مدیرعامل خانه موسیقی در پاسخ به پرسشی که چرا جشن خانه موسیقی ایران با وجود وعدهها امسال هم بین المللی نشد، گفت: مصوبه هیات مدیره اینگونه بود که جشن امسال بینالمللی شود اما بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداد.
سپس حمیدرضا عاطفی در پاسخ به همین سوال گفت: اردیبهشت ماه امسال یک گروه موسیقی را از فرانسه دعوت کردیم اما آنها اعلام کردند که نمیتوانند در این تاریخ در تهران حضورداشته باشند؛ اما جشن سال آینده به طور قطع بین المللی خواهد بود.
نوربخش در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری درباره اینکه آیا جشن امسال از محمدرضا شجریان تقدیر میکند یا خیر؟ پاسخ داد: شجریان رئیس شورای عالی خانه موسیقی است و هم اکنون او به ایران بازگشته است و به زودی جلسهای را با حضورش برگزار خواهیم کرد. اما باید ببینیم تا چه تصمیمی در این زمینه گرفته میشود.
او درباره بودجه جشن امسال نیز بیان کرد: بودجه از سوی شهرداری تعیین شده است و توسط معاونت فرهنگی اجتماعی در اختیار ما قرار داده شده است. قرار بر این بوده است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بودجهای برای ما تعیین کند اما این اتفاق هنوز رخ نداده است.
در پایان این نشست حمیدرضا عاطفی از برگزاری دومین نمایشگاه آثار شنیداری همزمان با جشن خانه موسیقی ایران خبر داد و افزود: امسال این نمایشگاه در محوطه پارک خانه هنرمندان ایران برگزار میشود و از ۱۵ تا ۲۲ مهرماه برپا خواهد بود.
سیزدهمین جشن خانه موسیقی ایران ۱۷ مهرماه در سالن همایشهای برج میلاد تهران برگزار خواهد شد.
بعد از گذشت نزدیک به ۱۵ سال، «آژانس شیشهای» تکرار میشود این بار نه در پرده نقرهای، بلکه در دنیای واقعی امروز و حاج کاظم دوباره عباس خود را پیدا کرده و به دنبال اعزاماش به خارج از کشور جهت درمان عوارض ناشی از جنگ تحمیلی است.
ناصر افشار جانباز بالای ۷۰ درصد جنگ تحمیلی باید شهریورماه سال گذشته برای ادامه درمانش به آلمان اعزام میشد که با وجود دستور احمدی نژاد برای حل مشکل اعزام، هنوز این اتفاق نیافتاده است.
پرویز پرستویی، حاج کاظم «آژانس شیشهای» که در آن فیلم به دنبال اعزام «عباس» – با بازی حبیب رضایی – به انگلیس برای معالجه او بود این بار تلاش میکند تا شرایط اعزام «حاج ناصر» را به آلمان هموار کند.
او همزمان با هفته دفاع مقدس به اصرار ما، با خبرنگار ایسنا همراه میشود و به دیدن ناصر افشار میرویم.
خانهای در شهرک اکباتان که صاحب آن نیست. در بدو ورود اکسیژنی که مدام باید به او وصل باشد، کیسههای قرص، اسپریها و وسایل درمانی که جای زیادی از خانه را اشغال کرد، جلب توجه میکند.
افشار درباره خود و حضورش در جنگ گفت: متولد ۱۳۴۴هستم و جنگ که شروع شد چون سنام برای اعزام کم بود، شناسنامهام را در آب گذاشتم و بعد که خشک شد به پایگاه بردم و گفتم در جیبم بوده و مادرم شسته است اما قبول نکردند. به پایگاه دیگری رفتم و باشناسنامه برادرم ۴ مهر ۱۳۵۹ به جبهه اعزام شدم.
وی ادامه داد: در طول جنگ چند بار مجروح شدم اما چون با شناسنامه برادرم رفته بودم از ترس اینکه متوجه شوند و نگذارند برگردم، به عقب خط برنمیگشتم که در نهایت سال ۶۰ با شناسنامه خودم دوباره به جنگ رفتم.
افشار اظهار کرد: شهید محمد بروجردی در آن زمان مرا با سن کم فرمانده گردان گذاشت و در مقابل اعتراض بقیه میگفت من او را در جنگ بزرگ کردهام.
این جانباز با اشاره به مجروحیتهایش در جنگ گفت: در منطقه حاج عمران و غرب دچار موج گرفتگی شدم، در عملیاتی دست چپم به طور کامل قطع شد که پیوند زدند و در کربلای ۵ هم که خطشکن بودم شیمیایی شدم. یک بار هم ضربه مغزی شدم و ۲۹ روز در کما بودم و طی این مدت ۷۴ بار به اتاق عمل رفتم و بیش از ۲۰۰ ماه در بیمارستانهای مختلف بستری شدهام به طوری که تا سال ۸۴ دایمالبستری بودم.
افشار درباره علت شیمیایی شدناش در عملیات کربلای ۵ اظهار کرد: در آن عملیات صدام جهنمی به راه انداخت و دست به هر کاری زد و در بمبها چنان ترکیبی میزد که نتوانیم کاری کنیم. بیسیمچی گردان که کم سن و سال بود، وقتی ماسکش پاره شد دیدم که قطره اشک از کنار چشماش سرازیر شد و نگران کور شدن بود. آن زمان یاد حضور خودم در جنگ و سن و سال کمی که داشتم افتادم و ماسکم را به او دادم.
وی ادامه داد: در آن عملیات خطشکن بودم و قرار بود جای ما را بگیرند اما آتش سنگین بود و نشد جابجا کنیم و مجبور شدم با چفیهای که خیس کرده بودم ادامه رزم دهم. وقتی برگشتم از همه جای بدنم خون میآمد. از آن موقع به بعد هم مدام در حال درد کشیدن هستم.
پرویز پرستویی سابقه آشناییاش را با ناصر افشار مربوط به ۱۲ سال پیش دانست و گفت: به اداره ثبت اسناد رفته بودم دیدم آدمی با چنین تشکیلاتی که اینجا میبینید با پدرش آمده بود و زل زده بود در چشمان من، نگاه میکرد و فکر می کردم می خواهد به من اعتراض کند.
وی ادامه داد: آمادگی پیدا کردم حتما قرار است با هم دیالوگ برقرار کنیم، کم کم دیدم طرفم آمد و درباره خودش گفت و با هم آشنا شدیم. از همان موقع در مناسبتها با هم در ارتباط بودیم و هر موقع دردی داشت، پیامکی به من میزد و من هم دردم میگرفت. چندین بار هم گفتم «سیزده ۵۹» را بازی و احساسش را از ناصر افشار گرفتم. بارها یادم است ایشان در اتاق ایزوله بود و نمیتوانست حرف بزند و پیامک میداد و با هم ارتباط داشتیم.
افشار در بخش دیگری از این دیدار به مشکلات این روزهایش اشاره کرد و گفت: سال ۸۴ برای درمان به آلمان رفتیم. مدتی آنجا بودیم و روند خیلی مثبت بود. پروفسور مهاجر که پیگیر وضعیت من بود عهد کرد درمان من تحت نظر ایشان انجام شود و مورد قبول هم واقع شد و مشکلی نبود.
وی ادامه داد: باید ۶ ماه بعد دوباره به آلمان میرفتم که به تغییر و تحولات مدیریت بنیاد شهید خورد و گفتند باید همین جا درمان شویم، در حالی که هزینه این کار در آلمان یکسوم ایران است و تنها هزینه تخت گرفته میشود. یک سال و نیم است از زمانی که باید به آلمان اعزام شوم گذشته و هر چه دیرتر شود وضعیت بدتر میشود.
این جانباز خاطرنشان کرد: حتی ۱۱ آذر سال گذشته از دفتر رییسجمهوری دستور آنی داده شد که گردش کار شود و من اعزام شوم اما متاسفانه تبعیضهای زیادی صورت میگیرد و سیاه و سفید از هم جدا میشود. هفته گذشته هم آقای زریبافان به معاونت درمانشان آقای ملکزاده دستور مساعد داده بود و خودش تلفنی با پروفسور مهاجر هم صحبت کرده بود اما با وجود اختصاص بودجه باز اتفاقی نیافتاد.
پرستویی در ادامه صحبتهای افشار گفت: چندی پیش به اتفاق حبیب احمدزاده به منزل ایشان آمدیم و افتخار دادند در خانهشان را به روی ما باز کردند. دیدیم نامهای دارند که آقای احمدینژاد زیر آن را امضا کرده و اعزام ایشان را بلامانع دانسته است. نامه را به آقای توکلی، نماینده مجلس دادیم که به کمیسیون رسیده و در نهایت به کمیسیون پزشکی بنیاد شهید رفتیم و نامه به آقای زریبافان رسید.
وی هزینه این اعزام را در نهایت ۱۵ میلیون تومان دانست و خاطرنشان کرد: این همه بریز و بپاش میشود که حق است، آن قدر این هشت سال ارزشمند بوده که اگر هزاران تومان هم خرج کنند تا این ارزشها را یادآوری کنند، باز کم است اما در کنار این، از کسانی که قهرمانهای اصلی این حماسه بودند نیز حالی پرسیده شود. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. هزینه میکنیم ارزشها را یادآوری کنیم برای جنگی که بازیگران اصلیاش ناصر افشارها بودند.
پرستویی با بیان اینکه در فیلمها مدام شعار میدهیم، گفت: چرا باید برای اعزام چنین فردی اینقدر سنگاندازی شود. خود پرفسور مهاجر گفته برای مداوای ایشان لازم است تیم پزشکیاش که در آلمان مستقر هستند حضور داشته باشند و اگر ایشان بروند یکسوم هزینه ایران است. آیا این آدم ۱۵ میلیون ارزش ندارد؟ این رقم در مقابل هزینهای که برای گرامیداشت هفته دفاع مقدس میکنیم، بسیار ناچیز است.
این بازیگر ادامه داد: این روزها تلویزیون مدام برای هفته دفاع مقدس من را دعوت میکند اما بروم چه بگویم؟ با تلویزیون قهر نیستم اما چگونه بنشینم بگویم اینها آدمهای ارزشی بودند ولی میبینم در کنارم ناصر افشارها بال بال میزنند. زمانی برایم آن صحبت کردن ارزشمند است که ببینم به حضور این آدمها که هنوز نفس میکشند افتخار میکنیم.
وی افزود: به بنیاد شهید این همه بودجه اختصاص داده شده تا بنشینند تصمیم بگیرند صلاح است یا نیست؟ اگر بنیاد شهیدی تاسیس شده از قبل ناصر افشارهاست. حرف ما نه سیاسی است نه چیز دیگر میخواهیم بگوییم. وقتی رییس[دولت] زیر یک نامه را امضا میکند و میگوید اعزامش بلامانع است چرا مسئولی که باید این کار را انجام دهد آن امضا را نادیده میگیرد؟ اصلا شما فکر کنید ناصر افشار میخواهد ۱۵ روز برود آلمان و تفریح کند. آیا این حقش نیست؟
بازیگر فیلم «لیلی با من است» ادامه داد: عمری است از قبل این آدمها در حال زندگی کردن هستیم. این افراد اگر دینفروش بودند میتوانستند با هزار شبکه ماهوارهیی مزخرف که الان هست صحبت کنند و جار و جنجال راه بیاندازند و از همان طرف نیز کمکها سرازیر شود. چرا باید خانه بفروشد و خرج بدنش کند که برای بقای این مملکت و نفس کشیدن من رفته آن وقت من نباید وجدان درد بگیرم؟ الان هم لنگ ۱۵ میلیون تومان برای مداوا باشد. او نمیخواهد در دیسکوهای آنجا برود و کنار ساحل لذت ببرد و رفتن آلمان به چه دردش میخورد؟ فقط میخواهد برای مداوا برود و این خواسته بسیار کوچکی است.
پرستویی با بیان اینکه این آدمها ارزش و جایگاه ویژهای در ذهن من دارند گفت: الان متاسفانه از دفاع مقدس فقط یک سالگرد مانده است و بعد هم تمام میشود میرود تا سال بعد. خوب است این ارزشها را به رخ مردم بکشیم تا یادشان نرود چه اتفاقی در این مملکت افتاده و این ارزشها چقدر میتواند در زندگی امروزیی ما تاثیرگذار باشند. اما از ناصر افشارها نباید غافل شویم.
ناصر افشار صحبتهای پرستویی را ادامه داد و اظهار کرد: چندی پیش در تلویزیون میدیدم که یک هوادار فوتبالی در ورزشگاه به دلیل شوق زیاد دچار مشکل شده و دقایق زیادی را به او اختصاص داده بودند و میخواستند مورد توجه قرار گیرد. هنوز برنامه تمام نشده بود روابط عمومی یک باشگاه تماس گرفت و اعلام آمادگی کرد. اما برای جانبازی که با سرطان دست و پنجه نرم میکند و هزار درد دارد کاری نمیشود. میتوانند ما را دریک هواپیمای C130 بریزند و ببرند در دریاچه نمک خالی کنند و ما هم راحت میشویم.
وی ادامه داد: بعضی وقتها تنها آرزوی مرگ میکنم. ماهانه بالای میلیون هزینه میکنم اما کسی گوشش بدهکار نیست. در حالی که صحبت از عدالت و مهرورزی میشود، از یک شیپورچی تیم فوتبال کمترم که برای رفتنش نه مشکل ویزا دارد و نه هزینه. من یک فرمانده گردان بودم و خجالت میکشم الان درباره این چیزها صحبت کنم. کسی بودم که در جنگ تا حدی تاثیرگذار بودم. چه راحت میتوانیم چون نیاز نداریم چیزهایی را کنار بگذاریم. این رفتاری است که بچههایمان میبینند.
افشار خاطرنشان کرد: زمانی که به جبهه جنگ رفتم همه زندگیام را خرج کردم. از سال ۸۳ سه ملک پدرم را فروختهام و خرج درمانم کردهام. الان هم چیزی نمیخواهم فقط میگویم درمانم کنید آیا این چیز بدی است؟ فقط میخواهم درد نکشم واقعا دیگر تحمل درد ندارم. الان در هفته دفاع مقدس از حماسهها میگویند، خوب اینها ما بودیم و کس دیگری نبوده است.
وی با بیان اینکه وضعیتام بهگونهای شده که هر روز یک سیستم بدنیام به مشکل میخورد، ادامه داد: اثرات شیمیایی به همه جای بدنم رفته است. ما که چیزی نخواستیم، چرا در درمانمان کوتاهی میکنید؟ من چقدر جان دارم که در خیابانهای تهران و در این دود و سروصدا بخواهم دنبال کارها باشم و متاسفانه صدای ما به گوش کسی هم نمیرسد. بارها به شبکههای تلویزیون زنگ زدم اما پخش نشد. میخواستم بگویم کسانی که از عدالت صحبت میکنند، نیم ساعت بیایند و وضعیت من را ببینند. البته جریان کربلا به ما ثابت کرده که خدا نمیگذارد صدای حق نابود شود.
افشار گفت: من در جنگ بیش از ۱۰ بار مجروح شدم؛ مشکل اعصاب، ریه، گوارش و چشم دارم و سیستم تمام بدنم به هم ریخته است و در حال حاضر مرگ برایم از همه چیز شیرینتر است. اطرافیانم نیز با دیدن من اذیت میشوند. کار به جایی رسیده که بچههایم از واژهی جنگ گریزان شدهاند.
وی افزود: از خدا خواستهام همیشه غیرتی که در جنگ داشتهام همراهم باشد اما امروز همه نسبت به هم بیتفاوت شدهاند. اگر آن موقع هم چنین تفکری بود، کار به جایی نمیرسید، آن هم در جنگی که جنگ جهانی سوم بود و همه دنیا در کنار عراق بودند. این بیتفاوتی بزرگترین معضل جامعه شده است.
پرستویی در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره شباهت قصه ناصر افشار به عباس «آژانس شیشهای» گفت: از همان زمان که ناصر افشار را دیدم، عباس برایم تداعی شد. چنین وضعیتی سالها پیش در همدان هم اتفاق افتاد. «آژانس شیشهای» در سینما اکران بود و من به آنجا رفتم و در سالن انتظار کسی را مانند ناصر افشار دیدم که با سختی به سمت من آمد و همدیگر را بغل کردیم و گفت من خود عباس هستم.
وی ادامه داد: او به من گفت کمیسیون پزشکی تشکیل شده که برای معالجه به اروپا بروم، اما من را نفرستادند و الان هم که از خانه بیرون میآیم خانوادهام امیدی به بازگشتم ندارند. طی این مدتی که آژانس اکران است صبح میآیم در سینما و تا آخر شب فیلم را میبینم و این داروی مسکن من شده است.
افشار هم ادامه داد: عباس ترکشی در گردنش بود و جای حساسی که امکان داشت جانش را بگیرد. احساس میکردم آن هم مانند من دچار مشکل شده است و شخصی به نام حاج کاظم آمده تا اعاده حق کند و به اینجا برساند؛ تنها کسی که طی این مدت پیگیر کارم بود، همان حاج کاظم آن فیلم است و خانوادهام میگویند آقای پرستویی همان شخصیت است. آنجا از حق عباس دفاع میکرد و بیرون از حق من و چندین جانباز دیگر. آیا ایشان خودش کار و زندگی ندارد؟
وی افزود: در شرایطی که امروز همه به دنبال خودشان هستند، او چندین سال است که برای من حاج کاظم است و در پی حل مشکلات من بوده است. دقیقا مانند جملهای که در فیلم می گوید عمل میکند: «من وظیفهای دارم بین خودم و خدا که دارم انجام میدهم». برخی فیلمها بر اساس واقعیتهایی ساخته میشود.
پرستویی ادامه داد: شرایط الان به گونهای است که همه قضاوتهای خاص خودشان را میکنند و میگویند پرستویی هم برای تبلیغ خودش این کار را میکند. ما برای حل مشکل مسیری را طی کردیم که جواب نگرفتیم که امیدوارم انعکاس این مطلب باعث شود اتفاقی بیافتد.
وی با بیان اینکه همه ما از گذشتهی این آدمها استفاده میکنیم، افزود: اگر چهار موفقیتم در کارهایم داشتم، دفاع مقدس بوده است و ماحصل تلاش و زحمت این عزیزان که سودش را ما بردیم و برایمان دست زدند. اما ما راوی قصه بودیم و اصل آن قصهها وجود دارد و اینها تخیلی نبودند. هفته دفاع مقدس است و زیر سقف خانه جانبازی هستیم که در طول همین زمانی که اینجا بودیم بارها خون بالا آورد و سوالم این است که تکلیف این آدم چه میشود؟
بازیگر «پاداش سکوت» ادامه داد: حداقل به جانباز احترام نمیگذارید به دستور مقامات احترام بگذارید. ناصرافشارهای زیادی داریم. فردی که ماسک خودش را به دیگری داده و از خود گذشته تا دیگری سالم بماند و الان فقط میخواهد دردش کم شود. منِ بازیگر، نقش یک جانباز را بازی میکنم به من سفر حج هدیه میدهید و تاکنون چندین بار این اتفاق افتاده که تاکنون نرفتهام و معتقدم آن حق من نیست و اگر جایزه و پولی گرفتهام از قبل این آدمها بوده است و اگر اینها نبودند باید چه نقشی را بازی میکردم؟
پرستویی اظهار کرد: در پاریس میدان و بنایی بنام «سرباز گمنام» وجود دارد که احترام خاصی به آن میگذارند. اما سرباز ما را که حی و حاضر است، نمیبینیم.
وی افزود: تا قبل از این میگفتند بودجه نداریم، بعد که پیگیری کردیم گفتند ظاهرا یک میلیون و ۵۰۰ هزار یورو برای اعزام چنین افرادی به خارج از کشور اختصاص پیدا کرده بوده اما متاسفانه صرف این آدم نشده است.
ناصر افشار ادامه داد: پیگیریهای انجامشده جواب داد و مبلغی به این موضوع اختصاص پیدا کرد تا مشکل کسانی را که میخواهند اعزام شود حل کند اما متاسفانه کاری که نخواهند بشود آن قدر سنگ میاندازند که نشود.
وی تاکید کرد: ما رهاشدهترین افراد در جامعه هستیم و هر که خواست، این موضوع را ثابت میکنم. مگر چند نفر مانند من در میان جانبازان هستند که باید همیشه درگیر درمان باشند؟ حداقل بگذارید در این عمر باقیمانده درد کمتری بکشم. در حال حاضر هم تنها دلخوشیام خداوند متعال است و شاهد بوده که در هیچ چیزی کم نگذاشتهام. آن موقع مدام به فکر شهادت بودم و الان هم تنها به یاد دوستانم که رفتهاند زنده هستم.
صفحه فیس بوک روزنامه کلمه
هنوز هم هر شهروند یک رسانه
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه "Save Link as" در مرورگر های فایرفاکس و کروم و "Save as target" در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر