-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۳, دوشنبه

Latest News from Kaleme for 09/24/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حسن معادیخواه برای تحمل محکومیت بازداشت شد.

به گزارش کلمه، حسن معادیخواه شنبه شب در پی احضار شبانه به دادسرای اوین بازداشت و ابتدا به بند ۲۰۹ و سپس به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

این فعال سیاسی پس از کودتای انتخاباتی سال ۸۸ در روز ۲۷ خرداد ماه به اتهام اجتماع و تبانی بازداشت و پس از مدتی با وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

دادگاه انقلاب شعبه ۲۸ به ریاست قاضی مقیسه وی را به دو سال و نیم حبس محکوم کرده است.

سایت های وابسته به حاکمیت وی را یکی از مرتبطین اصلی مهدی هاشمی در جریان وقایع سال ۸۸ و ماجرای اختلاس سازمان بهینه سازی سوخت معرفی کرده اند.

حسن معادیخواه فرزند حجت الاسلام عبدالمجید معادیخواه، وزیر ارشاد در کابینه اول میرحسین موسوی بود که اکنون مسئولیت بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی را بر عهده دارد.

 


 


کلمه-زهرا صدر:

مهدی هاشمی رفسنجانی پس از ورود به تهران و بازجویی در فرودگاه امام خمینی با اسکورت ماموران به منزل پدری خود منتقل شد.

فاطمه هاشمی دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی می گوید: دزدان و جاسوسان در کشور رها می گردند و مشکلی نیست و مشکل اینها شده آقای هاشمی و خانواده شان چون با مردم همراه شدند.

فاطمه هاشمی در گفت و گو با خبرنگار کلمه تاکید کرد: پدر من فردای انتخابات با همه ی ما اتمام حجت کردند و گفتند من می توانم مجیزگوی این ها شوم و شما بهترین زندگی را داشته باشید ولی اگر بخواهم راه درست را بروم و آنچه را انجام دهم که خدا می پسندد و حق است، فشارها روی شما زیاد می شود و بازداشت می شوید. به شما تهمت می زنند و برایتان پرونده سازی می کنند. آیا این ها را تحمل می کنید؟ ما هم تاکید کردیم که ما همه را تحمل می کنیم شما راه درست را بروید. ما در کنارتان هستیم و صبر می کنیم.

مهدی هاشمی شامگاه یکشنبه از امارات وارد فرودگاه امام خمینی تهران شد و پس از تفهیم اتهام توسط مقامات دادستانی قرار شد که دوشنبه به دادسرا مراجعه کند.

بر اساس این گزارش بعد از ورود مهدی هاشمی به فرودگاه و طی مراحل تشریفات ورود به کشور، نماینده دادستانی برای تفهیم اتهامات به وی در فرودگاه حاضر شد و آنطور که محمود علیزاده طباطبائی، وکیل مهدی هاشمی اعلام کرد موکلش پس از دریافت احضاریه، فردا برای دفاع از اتهامات در دادسرا حاضر خواهد شد و پس از آن قاضی پرونده تصمیم گیری خواهد کرد.

فاطمه هاشمی در گفتگو با کلمه تشریح کرد: وقتی من و مهدی و یاسر از هواپیما پیاده شدیم تعداد زیادی مامور جلوی هواپیما منتظر ما بودند. در ابتدا ما را بردند وی آی پی و گفتند پاس هایتان را بدهید تا ما مهر بزنیم و بعد از ۵ دقیقه آمدند و گفتند بیایید دم گیت. وقتی رفتیم آنجا بچه های اطلاعات آمدند و هر سه مان را بردند برای بازجویی و سوال و جواب که چه سفرهایی رفتید و با چه کسانی بودید و برای چه کاری رفتید و مرتب می پرسیدند که کجاها رفتید و هر جا که رفتید را بنویسید. می پرسیدند چه هتل هایی رفتید و چه رستوران هایی غذا خوردید.

دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی در ادامه می افزاید: بعد از بازجویی ها من بلند شدم بروم که یک مرد آمد و با رفتاری که واقعا رعب آور بود گفت کجا؟ نمی گذارم بروی. بعد هم گفتند که مهدی مشغول صحبت کردن با قاضی است شما همینجا بنشینید. ۵ دقیقه ای آنجا نشستیم که آمدند و گفتند مهدی را بردند و شما هم می توانید بروید.

به گفته ی فاطمه هاشمی ماموران در جواب سوال های یاسر هاشمی و وی که از وضعیت برادر خود می پرسیدند جوابی ندادند و فقط می گفتند بروید. و نگفتند که مهدی کجاست. یکی از آن ها گفت بردند اما نمیدانیم کجا، یکی گفت بردند خانه و یکی هم گفت که هنوز در فرودگاه است. اما بعد از ساعتی او را به منزل پدریم منتقل کردند و گفتند که ساعت ۸ صبح باید به دادسرا مراجعه کند.

فاطمه هاشمی با بیان اینکه برخوردهایشان غیر از چند نفر که خشن و بی ادب بودند محترمانه و خوب بود تصریح می کند: بازجویی هایمان کتبی بود، البته یاسر کمی مقاومت کرد و کتبی ننوشت اما من و مهدی نوشتیم. سوال های عجیب و غریبی می پرسیدند مثلا می گفتند پول غذایتان را از کجا می آورید. من نمی دانم آقای احمدی نژاد و بقیه ی مسئولین کشور از کجا می آورند و می خورند.

وی همچنین گفت: تمام دزدان و جاسوسان را در کشور ول و رها کرده اند و مشکل این ها شده فقط آقای هاشمی و خانواده شان. که آن هم می دانید چرا؟ چون با مردم همراه شدند و حاضر نشدند که از ظلم تبعیت کنند.

فاطمه هاشمی در ادامه افزود: پدر من فردای انتخابات و پس از آن اتفاقاتی که افتاد و بازداشت ها شروع شد با همه ی ما اتمام حجت کردند و گفتند من می توانم مجیزگوی این ها شوم و شما بهترین زندگی را داشته باشید ولی اگر بخواهم راه درست را بروم و آنچه را انجام دهم که خدا می پسندد و حق است، فشارها روی شما زیاد می شود و بازداشت می شوید. به شما تهمت می زنند و برایتان پرونده سازی می کنند. آیا این ها را تحمل می کنید؟ ما هم تاکید کردیم که ما همه را تحمل می کنیم شما راه درست را بروید. ما در کنارتان هستیم و صبر می کنیم و الان هم داریم نتیجه ی آن را می بینیم.

وی با اشاره به تبلیغاتی که در این سه سال علیه مهدی هاشمی وجود داشت گفت: افرادی بودند که از وقتی فهمیدند مهدی تصمیم دارد به کشور برگردد خیلی تلاش کردند که مهدی بر نگردد این جو سازی هایی که علیه مهدی کردند را ما نمیفهمیم پس چه بود. سه سال است که مرتب می گویند مهدی بیاید و پاسخگو باشد. خب مهدی هم درس و کارش تمام شد و دارد به کشور بر می گردد و مشکلی هم ندارد که پاسخگوی سوالات باشد. هیاهوی این ها برای این بود که مهدی را بترسانند که بر نگردد. فائزه را به زندان فرستادند که مهدی را بترسانند که برنگردد. حتی در دبی چند نفر ناشناس با من تماس گرفتند و می گفتند که از طرف اطلاعات هستند و اصرار می کردند که الان صلاح نیست که برگردد.

فاطمه هاشمی با بیان اینکه آقای لاریجانی و اژه ای و آقایان اطلاعات دوست ندارند که مهدی این روزها برگردد و مدعی هستند که به نفع خودش هم نیست که برگردد خاطرنشان کرد: من گفتم که مهدی خودش می داند که چه کرده است. او به خودش اطمینان دارد و پاسخگو هم خواهد بود. البته من نمی دانم چه کسانی بودند چون ناشناس بودند اما به شدت پیگیر بودند که این سفر انجام نشود.

پیش از این گزارش شده بود که دبیر تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان اعلام کرده که دانشجویان معترض در مقابل منزل مهدی هاشمی تجمع کرده اند تا مانع از ورود او به خانه شوند.

اما بعدا اعلام شد که این تجمع برگزار نمی شود، چون برای آن مجوز صادر نشده است.

دانشجویان بسیجی هم چنین روز گشته با توجه به اخبار ضد و نقیضی که در مورد ورود مهدی هاشمی در شامگاه شنبه به تهران در رسانه ها منتشر شده بود در فرودگاه امام خمینی(ره) تحصن کرده و خواستار بازداشت فوری وی شده بودند.

محمد پهلوان دبیر سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان نیز با بیان اینکه مهدی هاشمی پس از ورود به کشور باید دستگیر شود مدعی شد: دانشجویان و اعضای جامعه اسلامی دانشجویان از مسئولین قوه قضائیه می خواهند که در زمان ورود مهدی هاشمی به کشور وی را دستگیر کنند.

مهدی هاشمی در حالی به ایران باز گشت که شامگاه شنبه خواهرش، فائزه هاشمی برای اجرای حکم شش ماه زندانش بازداشت و به بند امنیتی زندان زنان اوین منتقل شد.

به گزارش کلمه شنبه شب فائزه هاشمی در حالی با چادر خانگی به اوین اعزام شد که سعید تاجیک که به دختر هاشمی رفسنجانی هتاکی کرده بود، آزاد است و تهدید کرده است اگر او را بازداشت کنند، به کمک بچه های حزب اللهی برخورد قهر آمیز می کنند.

همزمان با این رویداد یکی از بستگان خانواده هاشمی به روز گفته است مهدی هاشمی در اولین واکنش نسبت به دستگیری فایزه هاشمی گفته است که عزم وی برای بازگشت محکم تر شده و راهی تهران می شود.

وکیل فرزندان هاشمی رفسنجانی درباره آخرین وضعیت بازگشت مهدی هاشمی نیز گفته بود: مهدی هاشمی از مدت ها قبل قصد بازگشت به تهران را داشته است اما به دلیل برخی مشکلات بازگشت او به تعویق افتاده بود.


 


کلمه – گروه اقتصادی: وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت احمدی نژاد اجرای سناریوی خطرناک ارزی را که پیش از این برخی از نمایندگان مجلس نسبت به اجرای آن از سوی دولت در آستانه انتخابات هشدار داده بودند، تایید کرد.

به گزارش کلمه، الیاس نادران و احمد توکلی دو نماینده منتقد دولت روز گذشته با افشای تلاش دولت برای افزایش ۳ برابری یارانه های نقدی از محل افزایش قیمت ارز نسبت به این موضوع واکنش نشان داده بوده و آن را طرحی انتخاباتی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خوانده بودند.

مهدی غضنفری روز یکشنبه در واکنش به خبر افزایش مبلغ یارانه نقدی با آزادسازی نرخ ارز (پرداخت یارانه ارزی از محل مابه‌التفاوت نرخ ارز دولتی و آزاد) مهر تاییدی بر این طرح خطرناک که چیزی جز سوء استفاده از بازار ارز و وارد کردن خسارات جبران ناپذیر به اقتصاد کشور نیست، زده و اعلام کرده که طرح‌ها و سناریوهای مختلفی در دولت برای افزایش مبلغ یارانه نقدی مطرح است که این موضوع هم یکی از سناریوهاست.

در صورت نهایی شدن آنچه به عنوان ایده‌ای “اقتصادی – سیاسی” از سوی دولت احمدی نژاد دنبال می شود و برخی از نمایندگان مجلس آن را مصداق کامل خیانت به کشور خوانده اند، یارانه ماهانه نقدی ۹۰ هزار تومانی به ازای هر ایرانی از محل آزادسازی نرخ ارز اختصاص خواهد یافت.

براساس این ایده که تاکنون واکنش های منفی فراوانی را به همراه داشته است، مابه‌التفاوت نرخ ارز مرجع – ۱۲۲۶ تومان – و نرخ بازار آزاد (حدود ۲۴۰۰ تومان) از محل آزادسازی نرخ ارز به مردم پرداخت خواهد شد.

بدین صورت که از محل آزادسازی نرخ ارز (و کنار گذاشتن ارز تک نرخی بالای ۱۲۲۶ تومان)، سهم هر ایرانی از این محل سالیانه بیش از یک میلیون تومان و ماهیانه حدود ۹۰ هزار تومان خواهد بود.

حال، اگر یارانه نقدی موجود (۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان) را با این یارانه جدید ارزی (۹۰ هزار تومان ) جمع کنیم، بیش از ۱۴۰ هزار تومان می‌شود. در واقع وعده محمود احمدی نژاد برای سه برابر کردن یارانه نقدی با این "ایده اقتصادی-سیاسی" نیز محقق خواهد شد.

همچنین گفته شده که در تحرکی جدید، نزدیکان احمدی نژاد اخیرا در برخی نشست‌هایشان برای آماده سازی افکار عمومی، این ایده "اقتصادی-سیاسی" را به صورت این پرسش مطرح کرده‌اند: چرا نباید مابه التفاوت نرخ ارز ۱۲۲۶ تومان و بازار (حدود ۲۴۰۰ تومان) را به بیت‌المال برگردانیم و آن را به مردم ندهیم؟

انتقاد نمایندگان مجلس به این طرح، روز یکشنبه به صحن مجلس هم کشیده شد، چنانچه الیاس نادران در نطق پیش از دستور خود تاکید کرد «توزیع یارانه ارزی و افزایش حجم نقدینگی با هر قصدی که انجام شود اگر خیانت فاعلی نباشد حتماً خیانت فعلی است و آثار خیانت باری را بر اقتصادی ملی ما تحمیل خواهد کرد.»

او اشاره کرده که تعیین بهای ارز توسط بانک مرکزی که “نرخ مرجع یا رسمی” خوانده می‌شود هیچ مبنای قانونی ندارد و برنامه دولت با قانون بودجه، قانون برنامه پنجم توسعه و بسیاری دیگر از قوانین مغایرت دارد.

نادران هم چنین به موج جدید گرانی در بازارهای مختلف خصوصا کالاهای اساسی و مصرفی و نیازمندی‌های مصرفی مردم با این اقدام خبر داده است.

نادران در توصیف حرکتی که از سوی دولت دنبال می شود گفته است: «این نوع پول درآوردن و هزینه کردن مثل این است که از ریشش بکنی و به سیبیلش بچسبانی که مشکلی را از مردم حل نخواهد کرد!»

روز گذشته نیز احمد توکلی، رئیس سابق مرکز پژوهش‌های مجلس «برنامه دولت برای افزایش نرخ ارز و اختصاص درآمد حاصل از محل آزادسازی نرخ ارز به مردم را همانند اقدامات دیگرش غیرقانونی دانست و  این برنامه را “خیانت به مردم” خواند.

اما ، نکته قابل توجه در سخنان وزیر دولت احمدی نژاد این است که دولت به هر شکل ممکن درصدد اجرای افزایش یارانه های نقدی است و بازار ارز یکی از مسیرهایی است که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، از سوی احمدی نژاد و یارانش  دنبال می شود.

این در حالی است که دولت احمدی نژاد طی سال گذشته بیش از پانزده هزار میلیارد تومان بابت پرداخت یارانه نقدی کسری داشته که با استفاده از منابع بانک مرکزی و بودجه برخی وزارتخانه ها نظیر نفت و نیرو تامین کرده است و با این وجود از اواخر سال ۹۰ در تکاپو برای اجرای مرحله دوم حذف یارانه ها بود که مجلس با تصویب قانونی سعی کرد جلوی افزایش شدید قیمت ها و اقدام ضربتی دولت را بگیرد حالا اما رئیس دولت و یارانش از در دیگری وارد شده اند.


 


مهدی خزعلی یکشنبه شب در وبلاگش نوشت:

امروز به مناسبت هفته دفاع مقدس همراه با سرداران و جانبازان و راویان حماسه دفاع مقدس، به دیدار هاشمی – فرمانده جنگ – رفتیم، قرار بود ۴ نفر از بچه های جنگ سخن بگویند و من سخنران اول باشم، اما در بدو ورود به نگهبانی مجمع تشخیص مصلحت، دوستی در گوشم گفت: “… گفته اندنوری زاد نیاید و برگردد و از ما بهتران گفته اند که تو هم سخنرانی نکنی!”

برایم عجیب بود، چرا؟ گفتند به علت دستگیری دیشب فائزه هاشمی، سخنرانی تو و حضور نوری زاد می تواند تنش زا باشد! من نپذیرفتم و با نوری زاد وارد شدیم و مقرر شد که طبق برنامه سخنرانی انجام شود، قرآن خوانده شد و گروه جانبازان قمی همخوانی کردند، و هنوز همخوانی تمام نشده بود که مجری در گوشم گفت که:”آقای هاشمی فرموده اند که فلانی سخنرانی نکند!” می دانستم که این سخن هاشمی نیست و از دیگران است، پس نزد ایشان رفتم و گفتم:” این نظر شماست” فرمودند:” خیر، صحبت کنید” به مجری گفتم:” برنامه همان است و من باید حرفم را بزنم” این دقیقاً در انتهای همخوانی جانبازان بود و آقایان برای ممانعت از سخن من، همه سخنرانی ها را لغو و تریبون را جمع کردند”

آیت الله هاشمی رفسنجانی، در سخنان جالبی به تشریح وضعیت دوران جنگ و خاطراتی از جنگ پرداختند، از نکات جالب و متفاوت این خاطرات، نقل از خاطرات مهدی هاشمی در عملیات کربلای پنج بود که گم می شوند و مهدی هاشمی با ستاره ها راه را می یابد و آقای رحمانی(فرمانده) می گوید :”اگر مهدی نبود، ما به کام عراقی ها می رفتیم” این خاطرات در شب بازگشت مهدی جالب توجه بود… آن فرمانده و مهدی هر دو شیمیایی شده اند .

در جای دیگری از سخنان، هاشمی گفت:” حق شما رزمندگان است که خوشنام بمانید و حق ندارند کسانی با رفتارشان سپاه و بسیج را بد نام کنند!”

در پایان سخنان هاشمی، با توجه به حذف سخنرانی بچه های جنگ، یکی از فرماندهان گردان لشگر ۲۵ کربلا از گلوگاه (نورمحمد کلبادی نژاد) از انتهای جمعیت ایستاد و مردانه حرف دل بچه ها را گفت، او گفت که با او در این دوران، چه کرده اند و از ظلم ها و ستم های رفته بر بچه های جنگ سخن گفت، گفت که ما بسیجی ها می خواهیم بدون تملق سخن بگوییم، و هاشمی از این صراحت لهجه استقبال کرد.

در خاتمه نشستی خصوصی با هاشمی داشتیم و گفتنی ها را گفتیم، و گله از عملکرد آقایان، عرض کردم: بنا نیست، کسانی فاصله بین ما و شما بیاندازند و سخنران را گزینش کنند و متن را ممیزی، ما از این رفتارها گریزانیم و بسیجی این رفتارها را برنمی تابد، فرمودند:”دو روز دیگر در نشست رزمندگان بیا و حرف هایت را بگو، به دعوت رسمی من، و هر چه می خواهی بگو!”

منتظرم تا دو روز دیگر، من به عنوان یک بسیجی می گویم، اجازه نخواهیم داد، برای هاشمی بساطی مشابه فراهم کنید، هاشمی باید مثل همیشه حرف دل ما را بشنود، بی پرده و بدون واسطه، در حضور جمع، باید فرهنگ نقد را در حضور هاشمی نهادینه کنیم و او سعه صدر و تحمل را دارد و می تواند آغازگر این گویش باشد، باید گویشی نو در برابر مسئولین برقرار شود، و هاشمی مرد این میدان است، او ترسی از مواجه با نقد ندارد.

راستی پالیزدار را هم از بیمارستان با ماسک برده بودیم،حالش خوب نیست، اما به عشق دیدار با هاشمی و بچه های جنگ مرخصی گرفت و آمد…

تا دو روز دیگر که درد دلمان را در جمع همرزمان با هاشمی بگوییم خدا نگهدار….


 


کلمه – گروه اقتصادی: دست های پشت پرده دولت این بار سر از بازار گوشت در آورد.

به گزارش کلمه، پیش از این به دنبال آشفتگی در بازارهای مختلف از طلا و ارز گرفته تا مرغ و کنجاله سخن از دست های پشت پرده دولت به میان آمده بود. حالا مدیرعامل اتحادیه مرکزی تعاونی‌های عشایری ایران از دست‌های پشت پرده‌ای در بدنه دولت سخن گفته که منافع خودشان را در واردات دام زنده و گوشت قرمز به کشور می‌بینند و با سنگ اندازی ها اجازه نمی‌دهند که ایران در تولید گوشت قرمز خودکفا شود.

مهر به نقل از وی درخصوص تامین گوشت قرمز کشور از دام‌های عشایر آورده: مسئولان کشور به جای حمایت از تولید داخلی اقدام به صدور مجوز برای واردات بی رویه دام زنده و گوشت به کشور می کنند.

او این موضوع را افشا کرده که برخی از دولتمردان به جای تامین نهاده های مورد نیاز دامداران گوشتی و استفاده از گوشت قرمز دام‌های آنان در داخل، با واردات دام زنده و گوشت قرمز به کشور موجب خارج شدن مبالغ هنگفتی ارز از کشور می شوند.

مدیرعامل اتحادیه مرکزی تعاونی های عشایری ایران به حمایت دولت از دامداران شیری کشور اشاره و این سئوال را مطرح کرد که چرا مسئولان مربوطه در وزارت صنعت، معدن و تجارت برای در اختیار گرفتن شیرخام نهاده با قیمت یارانه ای در اختیار دامداران شیری می گذارند اما برای تامین گوشت قرمز کشور نهاده با قیمت یارانه ای در اختیار دامداران گوشتی نمی گذارند؟!

وی با یادآوری اینکه در چندسال گذشته ایران به مرز خودکفایی در تولید گوشت قرمز رسیده بود، در عین حال تصریح کرد: متاسفانه با عملکرد ضعیف برخی از مسئولان دولتی، هم اکنون اکثر دامداران گوشتی مجبورند دامهای خود را زیر قیمت بفروشند و این مسئله در شرایط کنونی به هیچ وجه به صلاح مملکت نیست.

دادرس با تاکید براینکه ظرفیت‌های بسیار زیادی برای توسعه پرواربندی در دامداریهای گوشتی کشور وجود دارد که جامعه عشایری هم بخشی از آن به حساب می آید، گفت: دولت با در اختیار قرار دادن تسهیلات ارزان قیمت به دامداران گوشتی می تواند هم میزان تولید گوشت قرمز را در داخل کشور افزایش دهد و هم قیمت گوشت قرمز را در داخل کشور کاهش دهد.


 


مهدی هاشمی ساعتی قبل از امارات وارد فرودگاه امام خمینی تهران شد و پس از تفهیم اتهام توسط مقامات دادستانی اعلام شد که روز دوشنبه به دادسرا مراجعه خواهد کرد.

به گزارش کلمه، مهدی هاشمی فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی که عصر امروز از امارات به سمت تهران حرکت کرده بود ساعت ۲۱ و ۴۵ دقیقه امشب وارد فرودگاه امام خمینی تهران شد.

بر اساس گزارش ها بعد از ورود مهدی هاشمی به فرودگاه و طی مراحل تشریفات ورود به کشور، نماینده دادستانی برای تفهیم اتهامات به وی در فرودگاه حاضر شد و آنطور که محمود علیزاده طباطبائی، وکیل مهدی هاشمی اعلام کرد موکلش پس از دریافت احضاریه، فردا برای دفاع از اتهامات در دادسرا حاضر خواهد شد و پس از آن قاضی پرونده تصمیم گیری خواهد کرد.

نماینده دادستان نیز پس از پایان تفهیم اتهام بدون پاسخ به سوالات خبرنگاران سالن فرودگاه امام خمینی را ترک کرد.

مهر نیز گزارش داده که محسن هاشمی رفسنجانی برادر بزرگتر مهدی و فرزند ارشد آیت الله هاشمی رفسنجانی برای استقبال از وی در سالن انتظار فرودگاه امام خمینی (ره) تهران حضور یافته است.

محمود علیزاده طباطبایی گفته بود: مهدی هاشمی به روال طبیعی مستقیم به منزل خودش می‌رود.

او بازداشت مهدی هاشمی در فرودگاه را بعید دانسته و گفته بود: دلیلی برای بازداشت وی در فرودگاه وجود ندارد و موارد اتهامی او جزء مواردی نیست که نیاز به بازداشت موکلم باشد. پس از بازگشت مهدی هاشمی به اتهامات مطرح شده علیه وی پاسخ خواهیم داد تا پرونده روند قانونی خود را طی کند.

در همین حال مصطفی صابری دبیر تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان ساعتی پیش به فارس گفته بود که دانشجویان معترض در مقابل منزل مهدی هاشمی تجمع کرده اند تا مانع از ورود او به خانه شوند.

او گفته بود: “تجمع دانشجویان مقابل منزل مهدی هاشمی باعث می‌شود تا از ورود وی جلوگیری شود و دستگاه قضایی نیز هر چه سریع‌تر مهدی هاشمی را بازداشت کند”.

اما بعدا اعلام شد که این تجمع برگزار نمی شود، چون برای آن مجوز صادر نشده است.

دانشجویان هم چنین روز گشته با توجه به اخبار ضد و نقیضی که در مورد ورود مهدی هاشمی در شامگاه شنبه به تهران در رسانه ها منتشر شده بود در فرودگاه امام خمینی(ره) تحصن کرده و خواستار بازداشت فوری وی شده بودند.

محمد پهلوان دبیر سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان نیز در گفتگو با مهر با بیان اینکه مهدی هاشمی پس از ورود به کشور باید دستگیر شود مدعی شد: دانشجویان و اعضای جامعه اسلامی دانشجویان از مسئولین قوه قضائیه می خواهند که در زمان ورود مهدی هاشمی به کشور وی را دستگیر کنند.

پهلوان همچنین به نامه جامعه اسلامی دانشجویان که خطاب به آملی لاریجانی شده است اشاره کرد و اظهار عقیده کرد: این تشکل دانشجویی نامه ای را به رئیس قوه قضائیه ارسال کرده است و در آن نامه خواهان رسیدگی جدی به پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی شده است.

مهدی هاشمی در حالی به ایران باز می گردد که شامگاه دیروز فائزه هاشمی برای اجرای حکم شش ماه زندانش بازداشت و به بند امنیتی زندان زنان اوین منتقل شد.

صبح امروز اخبار حکایت از آن داشت که همزمان با جلب فائزه هاشمی به اوین، برادرش مهدی هاشمی اعلام کرده که عزم وی برای بازگشت به کشور جدی تر شده است.

به گزارش کلمه شب گذشته فائزه هاشمی در حالی با چادر خانگی به اوین اعزام شد که سعید تاجیک که به دختر هاشمی رفسنجانی هتاکی کرده بود، آزاد است و تهدید کرده است اگر او را بازداشت کنند، به کمک بچه های حزب اللهی برخورد قهر آمیز می کنند.

همزمان با این رویداد یکی از بستگان خانواده هاشمی به روز گفته است مهدی هاشمی در اولین واکنش نسبت به دستگیری فایزه هاشمی گفته است که عزم وی برای بازگشت محکم تر شده و راهی تهران می شود.

وکیل فرزندان هاشمی رفسنجانی درباره آخرین وضعیت بازگشت مهدی هاشمی نیز گفته بود: مهدی هاشمی از مدت ها قبل قصد بازگشت به تهران را داشته است اما به دلیل برخی مشکلات بازگشت او به تعویق افتاده بود.





 


کلمه – گروه کارگری: بحران اقتصادی که به واسطه ناکارآمدی دولت برآمده از کودتای انتخاباتی و استبداد و یکه سالاری حاکمیت شکل گرفته است، روز به روز سایه شومش را بر زندگی مردم و مزدبگیران تهی دست و جامعه کارگری گسترده تر می شود. فساد، دزدی و غارت ثروت های ملی توسط نیروهای نظامی و امنیتی سپاه از سوی و ورشکسته کردن کارخانجات تولیدی، اخراج کارگران و سرکوب تشکل های مستقل کارگری و فعالان سندیکای از سوی دیگر موجب تنگ شدن عرصه زندگی بر جامعه کارگری شده است.

به گزارش کلمه، شورای عالی کار در اسفند سال گذشته میزان حداقل دستمزدها را ۳۸۹ هزار و ۷۵۴ تومان تعیین کرد و نسبت به سال قبل تنها ۱۸ درصد افزایش داد. این در حالی است که مرکز آمار ایران در همان زمان در گزارش خود به شورای عالی کار، نرخ تورم در دوازده ماهه منتهی به بهمن ماه سال گذشته را ۲۶/۵ درصد اعلام کرده بود. عدم وجود سندیکاهای مستقل کارگری که بتوانند از حقوق جامعه کارگری دفاع کنند، موجب شده است که شورای عالی کار بدون کمترین مشکل و موانع قانونی بتواند ناکارآمدی دولت در اداره امور را بر دوش میلیون کارگر تحمیل کند و هر ساله دستمزدهای ناعادلانه برای جامعه کارگری تعیین کند.

” کانون عالی شوراهای اسلامی کار ” موظف است که سه نفر را به نمایندگی از کارگران به شورای عالی کار معرفی کند. آنهای هم که به عنوان نمایندگان جامعه کارگری در این شورا حضور دارند، بیش از آنکه سفره کارگران و حقوق قانونی آنها برایشان موضوع باشد، ابقاء متهم جنایت کهریزک و قتل زهرا کاظمی بر مدیریت سازمان تأمین اجتماعی برایشان در اولویت قرار دارد و به دولت نامه می نویسند و درخواست می کنند تا یک متهم در قتل و جنایت بر مدیریت سازمانی که از اساس غیر انتفاعی است، باقی بماند!

همه این مشکلات و نابسامانی ها باعث شد که در ۲۷ خرداد ماه سال جاری، درست یک روز بعد از حمله مسلحانه نیروهای نظامی و امنیتی به مجمع سالانه "کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری" و دستگیری حدود پنجاه فعال کارگری و سندیکایی، طومار اعتراضی با امضای ده هزار کارگر به وزیر کار، دولت و مجلس ارسال شود. این طومار اعتراضی با هماهنگی “اتحادیه آزاد کارگران ایران” و جمعی از فعالان کارگری و سندیکایی تهییه شده بود و در آن کارگران نسبت به شرایط زیستی و حقوق‌های زیر خط فقر و معوقه شدن آن اعتراض کرده بودند. بعد از سه ماه روز گذشته مرحله دوم این طومار اعتراضی با امضا ده هزار کارگر دیگر به وزیر کار ارسال شد.

محتوای نامه کارگران به وزیر کار

کارگران امضا کننده این نامه که کارگرانی از واحدهای خدماتی و کارخانه‌هایی همچون آذر مرغ، چینی ارس، پروفیل ساوه، رانندگان شرکت واحد تبریز، بسته بندی ایران، نساجی کردستان، فولاد گزین، معدن کوشک، راه آهن یزد، پرسو، فولاد بهمن و… به شمار می‌روند، در نامه خود خواستار توجه دولت به وضعیت اقتصادی کارگران شدند.

کارگران در بخشی از نامه خود آورده‌اند: افزایش سرسام آور قیمت‌ها بویژه در طول یکسال گذشته در حالی صورت گرفته است که میانگین دستمزد ما کارگران در این مدت (سال ۹۰ و ۹۱) فقط ۱۳ درصد افزایش پیدا کرده است و متوسط دریافتی ماهیانه میلیون‌ها کارگر (تازه اگر در این مدت بدلیل قطع سوبسید حاملهای انرژی و تعطیلی کارخانه‌ها به خیل بیکاران نپیوسته باشند و موفق به دریافت بموقع دستمزدهای خود شوند) بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزارتومان در ماه است.

“جناب وزیر! در طول سه ماهی که از اولین نامه ما و تحویل طومار اعتراضی کارگران به وزارت کار و رفاه و تامین اجتماعی می‌گذرد علاوه بر افزایش سرسام آور قیمت‌ها، در ده‌ها کارخانه بزرگ و متوسط، کارفرمایان ناهار و تمامی مزایای شغلی کارگران از قبیل پاداش و بهره وری کار و… را نیز قطع کرده‌اند و به آنان فقط مزد پایه را پرداخت نموده‌اند و به این ترتیب فاصله بین درآمد و هزینه‌های جاری زندگی به مرز فاجعه باری رسیده و هستی و حیات خانواده‌های کارگری را در معرض نابودی قرار داده است. لذا ما با تاکید و اصرار بر افزایش عاجل و فوری حداقل دستمزد‌ها در شش ماهه باقی مانده سال، ده هزار امضای دیگر را در اعتراض به سطح دستمزد‌ها و دیگر شرایط کار و زیست کارگران تحویل شما می‌دهیم و بار دیگر بر تامین خواستهای میلیون‌ها کارگر که در طومار اعتراضی بر آن‌ها صحه گذاشته شده است پای می‌فشاریم.

بدیهی است در صورت عدم توجه وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی به خواست‌ها و به زندگی و معیشت میلیون‌ها کارگر که در زیر چرخ های تورم و گرانی‌های سرسام آور موجود در حال نابودی است کارگران نظاره گر به تباهی کشیده شدن هستی و بقا خود نخواهند شد و اعتراضات خود را نسبت به ادامه وضعیت حاضر تشدید خواهند کرد.”

واکنش فراکسیون کارگری نمایندگان مجلس

انتشار نامه ۲۰ هزار کارگر کشور برای افزایش دستمزد در نیمه دوم سال جاری، با حمایت نمایندگان مجلس به ویژه اعضای فراکسیون کارگری مجلس نهم مواجه شد.

نادرقاضی‌پور، نایب رئیس فراکسیون کارگری مجلس نهم در این زمینه به ایلنا می‌گوید: افزایش تورم در کشور باعث فشار زیادی به خانواده‌های کارگری کشور می‌شود و برای این مشکل باید راه حل مناسبی پیدا کرد. افزایش حقوق کارگران در نیمه سال، امر خوب و مناسبی است که دولت باید در این زمینه حساسیت زیادی به خرج دهد، چرا که با کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم، مشکلات اقتصادی جامعه کارگری دو چندان شده است.

نماینده ارومیه معتقد است اگر نظام ما مبتنی بر حفظ جایگاه اقتصادی و اجتماعی مردم بنا شده است، باید شرایطی ایجاد شود که صدای کارگران به گوش مسئولان برسد و در زمینه توجه به خواسته‌های این قشر زحمتکش، حساسیت‌های ویژه وجود داشته باشد.

همچنین عباسعلی منصوری، نماینده کاشان و عضو هیات رئیسه فراکسیون کارگری مجلس نیز ضمن تاکید بر حمایت از کارگران معترض، گفت: افزایش حقوق کارگران متناسب با شاخص‌های اقتصاد کشوری و همچنین با توجه به میزان تورم در کشور، از حقوق طبیعی و اساسی کارگران است که دولت باید به این مساله اهمیت دهد. باید شرایطی ایجاد کرد که با حمایت از کارفرما و تولید کننده، افزایش تولید و تولید ثروت، کارگران نیز از شرایط اقتصادی مناسب بهره‌مند شوند و با توجه به این شرایط جدید، حقوق کارگران تصویب شود.

وی عدم حمایت مناسب از تولید کنندگان را یکی از عوامل اصلی مشکلات جامعه کارگری عنوان و خاطرنشان کرد: عدم ایجاد چرخه مناسب در تولید و صنعت کشور که مبتنی بر سود کارفرما و کارگر و همچنین افزایش میزان تولید ملی باشد، باعث می‌شود مولفه‌های اقتصاد توسعه یافته، روز به روز کمرنگ‌تر شده و کارگران نیز به زیر خط فقر سقوط کنند.

حمایت فعالان جامعه کارگری از درخواست کارگران

مسعود نیازی، عضو هیئت مدیره کانون انجمن صنفی کارگران استان تهران نیز ضمن حمایت از فعالیت‌های قانونی کارگران برای استیفای حقوق خود گفت: ما از تمام ظرفیت‌های خودمان در چارچوب قانون برای احقاق حق کارگران استفاده می‌کنیم. همچنین مجیدی، دیگر عضو هیئت مدیره انجمن صنفی کارگران، از اقدام کارگران در این راستا حمایت کرد.

فتح الله بیات، رئیس اتحادیه کارگران پیمانی و قراردادی کشور نیز در اظهارنظری درخصوص نامه ۲۰ هزار کارگر به وزیر کار، به ایلنا گفت: : این طومار و طومارهای ۱۰ هزار نفری دیگری در راه است و اعتراضاتی از این دست تا تداوم وضع معیشتی فعلی کارگران ادامه دار خواهد بود تا بلکه تلنگری به مسئولان زده شود و آنان در‌‌نهایت مشکلات معیشتی کارگران کشور را حس کنند. با حذف یارانه ها، میزان افزایش دستمزد کارگران جوابگوی مخارج آنان نیست و با گرانی فعلی تناسبی ندارد. کارگران هم اکنون فشار زیادی را از نظر اقتصادی متحمل می‌شوند. در جامعه‌ای که صحبت از عدالت محوری زده می‌شود، شایسته نیست که کارگران در چنین وضعیت معیشتی ناگواری قرار گیرد.

پروین محمدی، نایب رئیس اتحادیه آزاد کارگران ایران و یکی از هماهنگ کنندگان نامه ارسالی ۲۰ هزار کارگر به وزیر کار از عدم پاسخگویی وزیر کار به مرحله اول امضاهای این نامه در مورخ ۲۷ خرداد، که توسط ۱۰ هزار کارگر امضاء شده بود، انتقاد کرد و به ایلنا گفت: ایشان می‌بایست متوجه باشند که عدم وجود امکانات کافی و محدودیت‌های اعمال شده بر کارگران باعث شده است تا نامه‌ اعتراضی ارسالی در دومین مرحله ۲۰ هزار امضا را به همراه خود داشته باشد و در غیر اینصورت این امضا‌ها میلیونی می‌شد. محمدی عدم واکنش مناسب و شایسته از سوی مسئولان و به خصوص وزیر کار را باعث بیشتر شدن نارضایتی‌ها در جامعه کارگری اعلام کرد


 


کلمه – گروه اجتماعی: بر اساس گزارش های موجود، تعدادی از سرویس های گوگل برای کاربران ایرانی فیلتر شده است.

به گزارش کلمه، مسئولان دولتی در تصمیمی ناگهانی دست به فیلترینگ اکثر سرویس های گوگل زده اند و کاربران اینترنتی شبکه های اجتماعی مجازی از تمامی شهرهای بزرگ کشور و برخی شهرهای کوچک، گزارش داده اند که دسترسی آنها به سرویس هایی همچون موتور جست و جوی گوگل، سرویس ایمیل گوگل (جی میل)، گوگل پلاس و تمامی زیرمجموعه های گوگل که نیاز به استفاده از پروتکل امن SSL دارند، مسدود شده است.

در عین حال به مانند موج های قبلی فیلترینگ، این بار هم روند مسدود شدن گوگل، جی میل و سرویس های دیگر به شکلی نامنظم انجام شده و در حالی که بسیاری از کاربران می گویند با IP ایرانی دسترسی به گوگل و جی میل ندارند و باید از فیلترشکن استفاده کنند، برخی از کاربران هم می گویند هنوز دسترسی آنها به همه یا برخی از این سرویس ها مسدود نشده است.

امشب بخش خبری بیست و سی در شبکه دو سیما از قول خرم آبادی دبیر کارگروهی که مسئولیت فیلترینگ سایت های اینترنتی را برعهده دارد، گزارش داد که به علت انتشار بخشی از فیلم توهین آمیز درباره پیامبر اسلام (ص) در سایت یوتیوب و از آنجا که این سایت به گوگل وابسته است، تصمیم بر این شده که گوگل و جی میل فیلتر شوند. وی همچنین ادعا کرده که این تصمیم به خاطر “درخواست های مکرر مردمی” گرفته شده است!

این در حالی است که سایت یوتیوب از سالها قبل در ایران فیلتر است و به اذعان کارشناسان، مسدود شدن دسترسی کاربران ایرانی به سرویس های جست و جو و ایمیل گوگل، موجب بروز مشکلات گسترده برای ایرانیان خواهد شد و هیچ ضرری برای شرکت گوگل نخواهد داشت.

از این رو می توان احتمال داد که فیلترینگ ناگهانی گوگل و جی میل، با طرح شبکه ملی اطلاعات یا همان اینترانت ملی مرتبط باشد که دولت اعلام کرده در همین روزها افتتاح خواهد شد.

بسیاری از کاربران نگران بودند که راه اندازی این پروژه، به معنای اختلال در دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت باشد. اما مسئولان دولتی این موضوع را به شدت تکذیب کرده بودند. حال به نظر می رسد دولت باز هم با بی صداقتی برخورد کرده و این احتمال وجود دارد که فیلتر شدن گوگل و جی میل مقدمه ی اختلالات گسترده تر در دسترسی ایرانیان به اینترنت باشد.

در عین حال، این تغییر مهم در فیلترینگ، این نتیجه ی قهری و طبیعی را به دنبال خواهد داشت که تعداد به مراتب بیشتری از کاربران اینترنتی نیازمند استفاده از فیلترشکن باشند و بدین ترتیب فصل جدیدی در دور زدن گسترده ی فیلترها از سوی کاربران اینترنت رقم بخورد.


 


در حالی که دولت جمهوری بلاروس خود را برای برگزاری انتخابات پارلمانی در روز یکشنبه آماده می کند، مخالفان دولت این انتخابات را تحریم کرده اند.

به گزارش یورونیوز، دو حزب عمده مخالف حکومت گفته اند که این یک انتخابات واقعی نیست و از مردم خواسته اند در آن شرکت نکنند. آلکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور نیز گفته است مخالفانش از رفتن به میان مردم می ترسند. ناظران، این انتخابات پارلمانی را گام دیگر لوکاشنکو برای تحکیم قدرتش ارزیابی می کنند.

والری کاربالویچ تحلیل گر سیاسی می گوید: "آنچه در بلاروس اتفاق می افتد را حتی به دشواری می توان تخلف انتخاباتی نامید، بلکه چیزی متفاوت است. بحث بر سر اینست که نتایج این انتخابات از قبل روشن شده و بدون اینکه رای مردم اهمیت داشته باشد کمیسیون انتخابات نام کسانی را که برنده هستند اعلام میکند. این دیگر تحریف در انتخابات نیست بلکه اساسا انتخاباتی در میان نیست."

آلکساندر لوکاشنکو که از سال ۱۹۹۴ و پس از فروپاشی اتحاد شوروی در بلاروس در قدرت است، دو سال قبل تظاهرات بزرگ مردم را که پس از انتخابات ریاست جمهوری و در مخالفت با باقی ماندن وی در این پست صورت گرفت، به شدت سرکوب کرد.


 


دبیر کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه از فیلتر شدن قریب الوقوع گوگل و جی میل تا ساعتی دیگر خبر داد.

دکتر خرم آبادی دبیر کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه در گفتگو با خبرنگار وبگردی ۲۰۳۰ از فیلتر شدن سایت آمریکایی گوگل و جی میل تا ساعتی دیگر خبر داد.

خرم آبادی در توضیح خبر فوق گفت: به دلیل درخواست‌های مکرر مردمی! سایت گوگل و جی میل تا ساعتی دیگر در سراسر کشور فیلتر می‌شوند.

وی در خصوص مدت زمان فیلتر این سایت نیز گفت: گوگل و جی میل تا اطلاع ثانوی در سراسر کشور فیلتر خواهند شد.


 


کلمه: بنا به اخبار دریافتی مهدی هاشمی ساعتی قبل امارات به مقصد تهران ترک کرد.

اخبار تکمیلی را در این خبر ببینید.


 


در سال جاری تعداد بیمه شدگان بیکاری ۱۳ هزار و ۶۵۴ نفر است که تعدادی از آن‌ها کارگرانی بوده‌اند که در اطراف استان تهران کار می‌کردند اما ساکن استان البرز بودند.

مدیرکل تامین اجتماعی استان البرز در گفتگو با ایلنا در خصوص مستمری‌بگیران بیکاری گفت: در سال ۹۰ تعداد بیمه شدگان بیکاری در استان البرز ۱۱ هزار و ۷۱۹ نفر بوده است که این رقم در سال جاری به دلیل تعدیل نیروهایی که کارخانه‌ها داشتند ۱۱ درصد افزایش یافته است.

مرتضی سلامی افزود: در سال جاری تعداد بیمه شدگان بیکاری ۱۳ هزار و ۶۵۴ نفر است که تعدادی از آن‌ها کارگرانی بوده‌اند که در اطراف استان تهران کار می‌کردند اما ساکن استان البرز بودند.

وی ادامه داد: سهمیه مشخصی برای بیمه‌های بیکاری برای تامین اجتماعی تعیین نمی‌شود و تمام کارگرانی که به هر دلیل قطع فعالیت دارند می‌توانند تحت بیمه بیکاری قرار گیرند.

سلامی در پایان گفت: در اوایل سال جاری با افزایش تعدیل نیروی دو کارخانه خودرو سازی ایران خودرو و سایپا مواجه شدیم و بسیاری از کارخانه‌ها نیز به دلیل کاهش تولید، کارگران خود را تعدیل کرده‌اند.


 


همزمان با اعلام نتایج دکتری سال ۹۱، وحید عابدینی، فعال دانشجویی دانشگاه تهران، مجددا از ادامه تحصیل در مقطع دکتری محروم شد.

به گزارش جرس، وی سال گذشته نیز علی رغم قبولی و پذیرش در مقطع دکتری دانشگاه تهران با مخالفت نهادهای امنیتی، امکان ادامه تحصیل نیافته بود. این فعال سیاسی با اعلام این خبر گفت: «روز گذشته به سازمان سنجش مراجعه کردم و مسئول هسته گزینش سازمان سنجش لیستی را به من نشان داد و گفت که گزینش آنها از سوی وزارت اطلاعات رد شده بود. اسم من هم در آن لیست وجود داشت».

وی در توضیح علت این مسئله گفت: «مسئول مربوطه به من توضیح داد که علت این مسئله فعالیت‌های من در دوران دانشجویی خصوصا در انجمن اسلامی و انتشار نشریه دانشجویی بوده است».

قابل ذکر است که امسال نیز همچون سالهای گذشته تعدادی از دانشجویان به دلایل سیاسی و عقیدتی از ادامه تحصیل بازمانده اند.

وحید عابدینی دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران، دبیر انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، مدیر مسئول نشریه دانشجویی سوتک (توقیف شده توسط دادگاه مطبوعات)، عضو هسته‌ی مرکزی پویش موج سوم (کمپین حمایت از از خاتمی و موسوی) در انتخابات ۸۸، نفر اول کنکور کارشناسی ارشد و رتبه دو رقمی کنکور سراسری است.


 


نزدیک به ۱۰۰ نفر از معلمان و مربیان زن حق التدریسی صبح امروز در مقابل مجلس تجمع کردند.

به گزارش ایلنا، این معلمان و مربیان در اعتراض به عدم مشخص شدن وضعیت استخدام و قراردادشان با مراکز پیش دبستانی و دیگر آموزشگاه‌های کشور در مقابل مجلس حاضر شده و به سردادن شعارهایی اقدام کردند.

یکی از این معلمان در زمینه علت برگزاری تجمع به خبرنگار ایلنا گفت: در اینجا جمع شدیم تا اعتراض دوباره خود را به عدم روشن شدن وضعیت استخدامی خود به گوش نمایندگان مجلس برسانیم، اما هنوز اتفاقی در این زمینه نیافتاده است.

این معلم زن افزود: طی برگزاری تجمع‌های قبلی، نمایندگان شهرهای مختلف با حضور در جمع ما، وعده‌هایی مبنی بر بررسی این درخواست در صحن علنی مجلس داده بودند که هنوز این اتفاق رخ نداده و ما در بلاتکلیفی به سر می‌بریم. این در حالی است که به گفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی احتمال دارد، با برگزاری یک آزمون، وضعیت استخدامی نیروهای حق التدریسی به زودی مشخص شود.


 


روزنامه انگلیسی ساندی تایمز به انتشار جزییاتی درباره انفجاری در نزدیکی سایت هسته‌یی فردو پرداخت که هفته گذشته فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران در صحن علنی کنفرانس عمومی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به آن اشاره کرده بود.

به گزارش ایسنا، روزنامه یدیعوت آحارانوت مدعی شد که جزییات انفجار مرموز شبکه خطوط برق میان قم و فردو فاش شده است و به نقل از ساندی تایمز نوشت که یک ابزار نظارتی جاسوسی مخفی شده میان صخره‌‌ها پس از آن که سربازان ایرانی قصد جابه‌جایی آن را داشتند، منفجر شد.

این گزارش به نقل از منابع جاسوسی غرب مدعی است: سربازان ایرانی یک وسیله نظارتی جاسوسی را کشف کردند که در ظاهر یک سنگ، در نزدیکی تاسیسات فردو کار گذاشته شده بود.

ساندی تایمز به نقل از منابع غربی که به نام‌شان اشاره‌ای نکرد، نوشت که این سنگ قلابی وقتی منفجر شد که نیروهای امنیتی که ماه گذشته در حال گشت‌زنی در منطقه برای بررسی پایانه‌های ارتباطی و خطوط تلفن در فردو بودند سعی کردند آن را جابه‌جا کنند.

به نوشته این روزنامه انگلیسی، کارشناسان ایرانی صحنه انفجار را بررسی کردند و بقایای ابزاری را یافتند که قادر به رهگیری اطلاعات کامپیوترها در این تاسیسات هسته‌یی بود که در آن اورانیوم از طریق سانتریفیوژها غنی‌سازی می‌شود.

ساندی تایمز نوشت که بیم آن می‌رود یک منبع اطلاعاتی مهم غرب از دست رفته باشد.

این گزارش مدعی است که ایران ابتدا اخبار این انفجار را مخفی کرد اما هفته گذشته فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران فاش کرد که خطوط برق میان قم و فردو در تاریخ ۱۷ اوت دچار قطعی شد.

در گزارشات ابتدایی تصور می‌شد که هدف از انفجار قطع تامین برق تاسیسات فردو و صدمه زدن به سانتریفیوژها بوده است. با این حال بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که یک روز پس از انفجار از فردو بازدید کردند، به هیچ صدمه‌ یا اختلالی در فعالیت‌های فردو در گزارش کاری خود اشاره‌ای نکردند.

ساندی تایمز نوشت که رهگیری اطلاعات کامپیوترها و خطوط تلفن این تاسیسات تحلیلگران غربی را قادر می‌کرد خروجی سانتریفیوژها را ارزیابی کنند.

هفته گذشته عباسی گفت که ممکن است تروریست‌ها و خرابکاران در آژانس نفوذ کرده باشند تا برنامه هسته‌یی ایران را تضعیف کنند.


 


صدام اگر مشکلات داخلی با شیعیان و کردها نداشت زیر بار حمله به ما نمی‌رفت ولی با پیروزی انقلاب اسلامی و شدت ترس از گسترش آن به داخل عراق، تنها چاره پنهان کردن مشکلات داخلی خود را درحمله به ایران دید.

هاشمی رفسنجانی در بیان خاطره ای از جنگ تحمیلی به سفر یاسر عرفات به ایران برای میانجیگری جهت ختم جنگ اشاره کرد و افزود: یاسر عرفات در یک جلسه صمیمی به من از نقشه‌ای در اطاق جنگ صدام گفت که یک فلش به سوی مسجد سلیمان و یک فلش به سوی بهبهان در آن دیده بود.

در سی و دومین سالگرد آغاز ۸ سال جنگ تحمیلی صدام علیه جمهوری اسلامی ایران ناگفته هایی از شرایط داخلی ، منطقه ای و جهانی کشور در آن ایام را در پایگاه اینتر نتی اطلاع رسانی خود منتشر کرد.

متن منتشر شده به این شرح است:

*در آغاز جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی، قدرتهای غربی و شرقی به نوعی اشتراک منافع علیه ما رسیدند. به عبارت بهتر آمریکا و شوروی در آن مقطع تاریخی هر دو نگران آینده و گسترش انقلاب اسلامی شده بودند. ولی از نگاه من، آمریکایی‌ها منافع بیشتری را درآغاز جنگ تحمیلی برای خود متصور بودند، چرا که عراق آنروز در زمره کشورهای بلوک شرق دنیا بود و درگیر شدن آن در جنگ با انقلاب تازه پیروز شده ایران می‌توانست بازی کاملاً برد- برد برای آمریکایی‌ها باشد چرا که هر ضرر و زیانی در این جنگ یا متوجه جمهوری اسلامی می‌شد یا متوجه یک کشور عربی عضو بلوک شرق. و هر دوی اینها برای منافع آمریکایی‌ها خوب بود!.

* طرح موضوع آگاهی ما از آغاز جنگ موضوع درستی نیست، ما می‌توانیم بگوئیم در آن زمان «حدس سیاسی» برای آغاز جنگ، ‌زده می‌شد ولی آگاهی کامل از این موضوع منتفی بود. چرا که درمقابل وجود شواهدی از احتمال حمله صدام، قرائنی نیز در داخل عراق وجود داشت که احتمال آغازجنگ را از سوی صدام کمرنگ می‌کرد ولی قطعاً احتمال خائف بودن صدام از انقلاب اسلامی بر همه اینها چربید که جنگ را آغاز کرد.

*اطلاع واثق با «حدس قریب به واقع» در محاورات سیاسی تفاوت دارد. مثلاً در سال ۵۸، آقای کیانوری یکبار به دفتر امام گفت باید امام را جهت اطلاع از خبری خیلی مهم ببیند که امام نپذیرفتند و به من ارجاع دادند و یا بعد از آن سفیر وقت شوروی هم همین درخواست را کردند که باز هم حضرت امام موضوع را به من ارجاع دادند. هر دوی اینها خبر می دادند که نیروهای شاه دوست در ترکیه سازماندهی شده اند برای حمله به ایران. بعدا معلوم شد آنهااطلاع واثق نداشتند و حامل یک «حدس سیاسی» بودند.

*صدام اگر مشکلات داخلی با شیعیان و کردها نداشت زیر بار حمله به ما نمی‌رفت ولی با پیروزی انقلاب اسلامی و شدت ترس از گسترش آن به داخل عراق، تنها چاره پنهان کردن مشکلات داخلی خود را درحمله به ایران دید.

*ما هم روزهای پر از مشکلات سیاسی را در آن روزها سپری می‌کردیم که مهم‌ترین آن نوپایی نظام و حضور رئیس جمهوری با سه شاخص «قانون شکنی، فرافکنی و اختلاف‌افکنی» بود که کار ما را بسیار سخت کرده بود و قطعاً دشمنان هم برای سوءاستفاده از شرایطی که وی ایجاد کرده بود برنامه‌های مفصلی داشتند. ارتش در حال بازسازی و تصفیه بود و سپاه هنوز در حد یک نهاد امنیتی بود.

*یکی از سوالاتی که همیشه از ما می‌شود این است که چرا در آن شرایط جنگی با قانون شکنی‌ها و فرافکنی‌های رئیس جمهور قانونی کشور مدارا نشد و کار به عزل بنی‌صدر کشید، من باید بگویم که همان ماههای ابتدایی جنگ هم که با قانون شکنی‌ها و اختلاف ‌افکنی‌های بنی‌صدر مدارا شد ما در واقع در مقابله با دشمن عقب افتادیم، مدارا با تفرقه‌افکنی‌ها و قانون‌شکنی آنهم از بالاترین جایگاه اجرایی کشور چه پیام مناسبی می‌توانست برای داخل و خارج کشور داشته باشد؟

*خیلی از دوستان به مشکلات بعد از عزل بنی‌صدر خائف بودند و البته موضوع اولویت «جنگ» را نیز در این رابطه بهانه قرار می‌دادند ولی تجربه بنی‌صدر به خوبی نشان داد که حق با ما بود و مدارا با بنی‌صدر ضرورتی نداشت.

*بنی‌صدر خائن نبود، حتی از مبارزین بود، البته مبارزان دور، آیت‌الله زاده بود، من حتی در سفری به فرانسه واسطه آشتی بنی‌صدر و قطب‌زاده و یزدی شدم. اختلافی که بین نهضت آزادی و جبهه ملی خیلی بالا گرفته بود. مهم‌ترین مشکل بنی‌صدر از آن روزهایی شروع شد که تفکر به جان هم انداختن نیروهای انقلاب و چند قطبی کردن مردم و نظام را به خود راه داد. تفکری که امروز هم می‌توان نشانه‌های آن را در برخی‌ها دید.

*اولین روز آغاز جنگ را به خوبی به یاد دارم، من در مجلس بودم که صدای پرواز هواپیماها و انفجار را شنیدم. واقعاً غافلگیر شدیم. امّا وقتی محضر امام(ره) رسیدیم، ایشان آنچنان مثل همیشه استوار و محکم بودند که گویی اتفاق مهمی نیفتاده است.

*اولین اطاق جنگ را در جلسه شورای عالی دفاع در ستاد مشترک ارتش تشکیل دادیم. در زیرزمین ستاد کل. اولین باری بود که در جلسه نظامیان با این ترکیب شرکت می‌کردم. جلسه‌ای با حضور شهید بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای، شهید رجایی، بنی‌صدر و فرماندهان نظامی . و درآغاز دفاع از آنجا شروع شد.

*خاطره‌ای که از اول جنگ همیشه در خاطرم هست، واکنش جالب فرماندهان نیروی هوایی بود که خواهش می‌کردند آتش بسی در کار نباشد تا آنها انتقام تجاوز هوایی عراق را به شهرهای کشور بگیرند، آبروی ارتش و نیروی هوایی جمهوری اسلامی خیلی برایشان مهم بود و بعد رفتند آن ۱۵۰ سورتی پرواز تاریخی را در جبران حمله هوایی به عراق انجام دادند.

*شهید رجایی درست در نقطه مقابل بنی‌صدر، همه هم و غم خود را در پرهیز از دعواهای سیاسی، سخنرانیهای شعاری و وعده‌ای پوچ و توخالی قرار داده‌بود در مقابل تهمتها سکوت پیشه می‌کرد تا به کار اصلی پشتیبانی جنگ بپردازد.

*صدام نقشه‌های وسیعی برای جنگ در سر داشت، یاسر عرفات در سفری که برای میانجیگری جهت ختم جنگ به ایران آمده بود-که دوستی من با وی به سالهای دور برمی‌گشت- در یک جلسه صمیمی به من از نقشه‌ای در اطاق جنگ صدام گفت که یک فلش به سوی مسجد سلیمان و یک فلش به سوی بهبهان در آن دیده بود.

*امام(ره) در موضوع فرماندهی جنگ از نظر من برای اداره جنگ مطلع بودند حتی قبل از عملیات خیبر که برای خداحافظی محضرشان رسیدم گفتم انشاء‌الله می‌روم که با یک پیروزی خوب، که قطعه ای استراتژیک از خاک عراق را تصرف و جنگ را تمام کنیم. که ایشان با لبخندی مرا بدرقه کردند.

*روش فرماندهی من در جنگ، روش اقناعی بود. ساعتها مذاکره و مباحثه برای رسیدن به یک تصمیم جمعی با حداکثر اقناع، فرماندهان ارشد نظامی آن دوران قطعاً اولین حضور و حرفهای مرا در قرارگاه قبل از عملیات خیبر به یاد دارند. استدلال من هم ساده بود و هم جامع و مانع.

*ما قطعاً نمی‌توانستیم عراق را اشغال کنیم. چون اصلاً زبان ما زبان اشغال نبود. نتیجه اشغال عراق چیزی می‌شد شبیه باتلاق امروز اشغالگران. پس زبان ما زبان دفاع بود. یعنی باید خوب دفاع می‌کردیم و خوب تمام می‌کردیم. که این کار را هم انجام دادیم. هدف پیشنهاد این بود که با تصرف منطقه استراتژیک مثل قطع رابطه بصره با مرکز عراق و یا قطع راه عراق به دریا را در اختیار داشته باشیم و تدارکات ختم جنگ را موکول به خواسته های ایران نمائیم.

*کشف مصلحت کار سختی است و عمل به مصلحت کاری دشوارتر. و این هر دو کار عظیم توسط امام بزگوارمان به بزرگی و عظمتی تاریخی چنان انجام گرفت که تمام حرفهایی که به خاطر آن وارد دفاع مقدس تحقق یافت تمام اصولی که شهدا و جانبازان و ایثارگران در پی آن بودند: بدترین مکافات برای صدام و احقاق حقانیت جمهوری اسلامی در بالاترین مجامع بین‌المللی.

*ما در پایان دفاع مقدس چه چیزی می‌خواستیم که به آن نرسیدیم؟ ذره‌ای ازخاک خود را از دست ندادیم، صدام می‌خواست با جنگ ما را سیبل دنیا کند در پایان خودش گرفتار شد، حرف حق را در بالاترین مجمع جهانی ثبت کردیم و رسماً شورای امنیت، عراق را آغازگر جنگ معرفی کرد و از تمام گردنه‌های خطرناک تدارک دیده در خلیج فارس نیز با حفظ عزّت عبور کردیم. اگر کسی از دفاع مقدس انتظاربیشتری داشته حتماً ما و امام(ره) خبر نداشتیم.

*یکی از مهم‌ترین تصمیمات ما در زمان تجاوز صدام به کویت اتخاذ شد. تصمیم «بی‌طرفی» در جنگ آمریکا و عراق کار ساده‌ای نبود آنهم در شرایطی که صدام هواپیماهای خود را به کشور ما می‌فرستاد! اینکه چرا هواپیماهای عراقی به سمت ما فرستاده شدند هم فقط در یک جمله قابل خلاصه است که صدام به حرف‌ ما اعتماد کرد و می‌دانست که ما از پشت خنجر نمی‌زنیم.

*یک شبهه بزرگ و غیر منصفانه‌ای هم راجع به بحث پشتیبانی جنگ می‌کنند که واقعاً جای تعجب دارد. مگر دولت دفاع مقدس چه چیزی در چنته داشت که آن را خرج جنگ نکرد؟ مگر مردم جز با کوپن و حداقل معاش با چه چیزی به زندگی خود ادامه می‌دادند؟ من به عنوان رئیس مجلس آن دوران باید شهادت بدهم که هر چه بود در طبق اخلاص بود و با کمترین درآمدهای نفتی و با همدلی موفق به اداره همزمان جنگ و کشور در طی ۸ سال شدیم و اینگونه شبهه افکنی‌ها غیر منصفانه و غیر عالمانه است و شاید درآمدهای نفتی سرشار این سالها عده‌ای را به توهم پراکنی واداشته است.

*تاریخ دفاع مقدس با وجود تمام اختلاف سلیقه‌ها و نظرها، تاریخ بسیار مشعشعی است سرشار و آکنده از همدلی و ایثار متقابل ملت و نظام و امروز بعد از گذشت سالها از آن روزگار نورانی می‌توان به خوبی دریافت که جام زهر امام چگونه کاسه شهد ملتش شد و تمامی آنچه که دشمنان برای ما تدارک دیده بودند به نفس گرم رهبری که مصالح مردم را از آبروی خویش گرامی‌تر می‌داشت چگونه برخود آنها بازگشت و این مهم‌ترین درسی بود که از امام(ره) آموختیم تا در بزنگاههای تاریخی هراسی از آبروی خویش در پای مصالح مردم نیابیم.

قضاوت در این باره سخت نیست، امروز وضع صدام ، حزب بعث ، ارتش عراق ، قدرت نظامی در عراق ،امنیت و عمران عراق ، وضع منافقین و … را با وضع ایران پس از جنگ مقایسه کنید تا تحقق وعده نصر الهی و صحت تدبیر و تصمیم ها را ببینید.


 


معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال گفت:‌ در سال ۹۰ نسبت به سال ۸۹، واقعه طلاق ۱٫۴درصد رشد داشته است در حالی که واقعه ازدواج ۹٫۱کاهش داشته است.

محسن کرمی ، درباره ثبت وقایع ازدواج و طلاق در سال ۹۰ نیز اظهار کرد‌: در سال گذشته ۸۷۴ هزار و ۷۹۲ واقعه ازدواج و ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ واقعه طلاق به ثبت رسیده است.

وی ادامه داد:‌ استان‌های خراسان شمالی، زنجان، اردبیل و کردستان بالا‌تر از نرخ متوسط کشوری و استان‌های تهران البرز، سمنان و اصفهان پایین‌تر از نرخ متوسط کشوری وقایع ازدواج ثبت شده است‌.

به گفته کرمی بیشترین ازدواج در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله ویژه مردان و ۱۵ تا ۱۹ ساله ویژه زنان به ثبت رسیده است، در واقع از مجموع ازدواج‌های ثبت شده ۱۶۰ هزار و ۱۸۰ واقعه متعلق به این گروه سنی به ثبت رسیده است که۳٫۱۸درصد ازدواج‌های سال گذشته را به خود اختصاص داد‌.

معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال از کاهش ثبت وقایع ازدواج در سال گذشته خبرداد و گفت‌: نرخ کاهش ازدواج در سال ۹۰ در مقایسه با سال گذشته ۹٫۱کاهش داشته است‌ در حالی واقعه طلاق۱ درصد رشد داشته است.

وی افزود: همچنین سال گذشته در زمینه طلاق استان‌های البرز، تهران، خراسان رضوی، کرمانشاه، قم با بالا‌تر از نرخ متوسط کشوری در راس سایر استان‌ها بوده‌اند که به ترتیب ۲٫۲،۳٫۲،۴٫۲،۷٫۲،۹٫۲ دهم در هزار است و کمترین نرخ طلاق نیز در استان‌های سیستان و بلوچستان، ایلام، چهارمحال بختیاری، خراسان جنوبی و یزد است‌.

به گزارش ایلنا،معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال ادامه داد‌: ۴۴ درصد طلاق‌های صورت گرفته در سال ۹۰ تا قبل از ۴ سال اول زندگی صورت گرفته است که در واقع بر اساس آمارهای موجود می‌توان گفت‌: با افزایش طول مدت ازدواج سن طلاق کاهش می‌یابد‌. اگر مقداری کمی زوجین تحمل کنند قطعا طلاق کمتری به ثبت می‌رسد.

کرمی تصریح کرد: به دنبال آن هستیم تا در زمان ثبت طلاق سطح تحصیلات افراد نیز به صورت دقیق ثبت شود تا آماری نیز در این زمینه داشته باشیم.


 


استاد بازنشسته دانشکده الهیات دانشگاه تهران با اشاره به اینکه اصلاح سیستم اداری کشور و افزایش حقوق کارکنان دولت درکنار مراقبت‏ها و کنترل افراد از جمله راهکارهای مقابله با رشوه است گفت: گلایه‎ها در خصوص وضعیت رشوه در کشور زیاد است.

به گزارش مهر دکتر نجفقلی حبیبی در مورد قبح رشوه و حکم اسلام درباره آن گفت: رشوه جزو محرمات قطعی در اسلام است؛ هیچ شکی در حرام بودن آن در هیچ یک از مذاهب اسلامی نیست. درکتاب مکاسب شیخ مرتضی انصاری که از منابع فقهی استدلالی معتبری است رشوه را به عنوان کسب و درآمد حرام آورده است.

وی افزود: ولی چرا رشوه در یک جامعه‎ای شیوع می‎یابد این مهم است که باید جلوی عوامل رواج رشوه را گرفت. سیستم غلط اداری در مراحل طولانی و مدت طولانی صدور مجوزها و تأسیس بناها و همچنین عدم تناسب دستمزدها با خرج و مخارج روزمره از عوامل شیوع رشوه در یک جامعه است.

این استاد بازنشسته دانشکده الهیات دانشگاه تهران ادامه داد: اگر اختیار کافی به کارکنان اداری برای صدور مجوزها داه شود و از مراحل اداری کاسته شود یعنی با یکی دو واسطه به نتیجه رسید و دستمزدها بالا برود افراد برای حفظ شغل خود حاضر به گرفتن رشوه نخواهند شد.

این محقق و پژوهشگر علوم و معارف اسلامی در مورد وضعیت رشوه در کشور ما هم گفت: ما که در کارهای دانشگاهی هستیم می‎بینیم برای گرفتن پروژه های تحقیقاتی فلان مؤسسه یا شخص حقیقی و حقوقی با رشوه دادن امتیاز پروژه را نصیب شرکت خود می‎کند.

حبیبی درمورد آثار اجتماعی و اقتصادی رشوه هم تصریح کرد: فاسد شدن افراد ثمره رشوه دادن و رشوه گرفتن است. اینکه می‎گویند پول کمی است یا با رضایت ارباب رجوع گرفتم عیبی ندارد این حرفها توجیه کار حرام است زیرا رد و بدل شدن حتی یک ریال رشوه هم گناه است. اگر جلوی رشوه‏های کوچکتر گرفته نشود مانند تخم مرغ دزد که شتر دزد می‎شود قبح دزدی ریخته می‎شود.

وی درمورد راهکار مبارزه با رشوه هم یادآورشد: اصلاح سیستم اداری کشور بویژه از دولت زیرا کارهای مردم بیشتر در دست دولت است هرچند بخش خصوصی هم باید اصلاح شود و افزایش حقوق کارکنان دولت در کنار مراقبت‎ها و کنترل افراد از جمله راهکارهای مقابله با رشوه است.


 


قیمت پراید ۱۳۱ با فرمان هیدرولیک و کیسه هوا و ترمز ضد قفل ۵۰۰ هزار تومان افزایش یافت.

طبق ابلاغیه شرکت سایپا به نمایندگی‌های فروش این شرکت، سایپا ۱۳۱ با افزایش ۵۰۰ هزار تومانی، به قیمت ۱۰ میلیون و ۴۴۰ هزار تومان به خریداران عرضه می‌شود. پیش از این، قیمت این خودرو ۹ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان بود.

افزایش یک میلیون تومانی قیمت ۴۰۵

به گزارش بهار همچنین قیمت هر دستگاه پژو پارس سال ۲۰ میلیون و ۴۸۱ هزار تومان تعیین شده که حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان افزایش را نشان می‌دهد. قبلاً قیمت این خودرو ۱۹ و ۱۴۲ هزار تومان بود. قیمت هر دستگاه پژو ۴۰۵ نیز در نمایندگی‌های فروش ایران خودرو به حدود ۱۶ میلیون تومان رسیده که افزایش یک میلیون تومانی را نشان می‌دهد.

عرضه سایر خودروهای پرفروش در حالی توسط شرکتهای خودرویی متوقف است که خودروسازان منتظر دریافت مصوبات جدید برای افزایش قیمت محصولات خود هستند.

ام وی ام ایکس ۳۳ از ۴۰ میلیون گذشت!

در همین حال بعد از افزایش قیمت برخی خودروها مانند ۲۰۶ و مگان گویا این بار نوبت به چینی‌ها رسیده است. امروز خودرو ام وی ام ایکس ۳۳ محصول شرکت مدیران خودرو بین ۴۰ تا ۴۱ میلیون در بازار آزاد خرید و فروش می‌شود. همچنین ام وی ام ۵۳۰ نیز ۲۷ میلیون ۵۰۰ هزار تومان قیمت گذاری شده است!

نوسان قیمت خودروهای داخلی در بازار

بازار خودرو طی روزهای گذشته باز هم با نوسانات محدودی همراه بوده و به دنبال آن قیمت تیبا به ۱۵ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان رسیده است.

نخستین خودرو ملی تولید شرکت سایپا طی روزهای گذشته همچون برخی خودروها با افزایش قیمت همراه بوده و هم اکنون با قیمت ۱۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در بازار به فروش می رسد. همچنین در بازار امروز خودرو سمند SE با قیمت ۱۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و سمند سورن با قیمت ۲۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان خرید و فروش می شود.

لازم به ذکر است، خانواده پژو ۲۰۶ که طی ماه گذشته روند صعودی قیمت داشتند در روزهای گذشته به ثبات قیمتی نسبی رسیده اند به طوری که پژو ۲۰۶ مدل تیپ۲ با قیمت ۲۲میلیون تومان، تیپ ۵ با قیمت ۲۶ میلیون تومان، پژو۲۰۶ صندوق دار V۹، ۳۴ میلیون و V۸ ۲۶ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان خرید و فروش می شوند.

براساس این گزارش تندر۹۰ خودروی پرفروش ۲ شرکت ایران خودرو و سایپا نیز در هفته های گذشته با روند صعودی قیمت همراه بوده به طوری که تندر۹۰ E۲ محصول ایران خودرو به ۲۳ میلیون و ۴۰۰ هزارتومان و محصول سایپا به ۲۳ میلیون و ۷۰۰ هزارتومان رسیده است. همچنین تندر۹۰، E۱ نیز که در بازار کمیاب شده با قیمت بیش از ۲۱ میلیون به فروش می رسد.

در این بین برخی خودروها هم افزایش قیمت چندانی در بازار نداشته اند به طوری که پژو GLX با قیمت حدود ۱۶ میلیون تومان و پژو SLX با قیمت ۱۸ میلیون تومان خرید و فروش می شوند.

براساس این گزارش طی چند روز گذشته خودروهای خانواده پراید در برخی مدل ها به دلیل نصب ایربگ با افزایش قیمت مواجه شده اند و برهمین اساس قیمت پراید ۱۳۲ در بازار ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزارتومان، پراید ۱۳۱، ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان است و پراید ۱۱۱ نیز به مرز ۱۲ میلیون تومان نزدیک شده است.

براساس این گزارش پژو پارس اتومات در بازار با قیمت ۲۶ میلیون تومان، پژو پارس سال با قیمت ۲۴ میلیون تومان خرید و فروش می شوند. همچنین قیمت پژو ۲۰۷ دنده ای در بازار ۲۸ میلیون و پژو ۲۰۷ اتومات ۳۶ میلیون تومان است.


 


وضعیت مردی در انتظار مرگ؛ جانباز ورامینی که فقط ۵ درصد تا خوشبختی فاصله دارد!

جانباز اعصاب و روان یعنی ۳۰ سال زندگی در میدان جنگ. یعنی زندگی در میان انبوهی از جسدهای بی دست و سر. یعنی محاصره بودن، یعنی ذره ذره مردن. یعنی زندگی در ته ورامین، در خانه ای که امروز و فرداست که باید خالی اش کنی و همه اینها به خاطر همان ۵ درصد است.

تلفن که زنگ می خورد، حاج خانم نراقی است. خوش خبر نیست. می گوید سقف خانه حسین آقا ریخته است.و من درجا خشکم می زند.

حسین آقای نعمتی در ” بنیاد شهید و امور ایثارگران” تنها یک شماره است. او سال هاست که با یک شماره چندرقمی تعریف می شود. شماره ای که نه خانه و ماشینی برایش داشته و نه حتا حقوقی که با آن گذران زندگی کند. زندگی او، لیلاخانم و رضا و محمد با پول یارانه می گذرد. و وقتی همین پول جزئی دیر و زود می شود ، امان همیشگی شان بیشتر می برد.

حسین نعمتی با زن و بچه هایش جایی در خیابان کارخانه قند ورامین زندگی میکنند. لیلا و بچه ها هزار بار بیشتر مردهایی با شلوار کردی دیده اند، که زیر پیژامه هایشان و به قد پاهای بلندشان چاقو و قمه و تفنگ دارند. لیلا می ترسد. بیشتر برای رضای ۱۷ ساله تا محمد ۱۱ ساله . اما لیلا ناچار است برای یک لقمه نان در خانه های همین مردم کار کند. او صبح تا شب را جان می کند برای ۱۰ تا ۱۵ تومانی که کف دستش می گذارند. می گوید تهران بیشتر می دهند. ولی دور است. نمی شود بچه ها و حسین را تنها بگذارم و بروم.

همه این سختی ها به خاطر حسین آقاست. همه آنها تا رسیدن دستشان به دهانشان فقط ۵درصد فاصله دارند . و حالا پس از گذشت این همه سال از جنگ می شود به ارزش درصدها پی برد!

برای حسین آقا کسی کارت دعوت نفرستاده بود. او داوطلب بود. هنوز هم با این اوضاع احوال نزاری که دارد ، پشیمان نیست و با گریه می گوید اگر خدای ناکرده اتفاقی بیفتد، بازهم خواهد رفت .

حسین آقا قانون جنگ را نمی دانسته. نمی دانسته وقتی که شیمیایی شده، وقتی که از شدت موج انفجار پرت شده، وقتی در ۱۰ تا بیمارستان صحرایی و پشت جبهه و چه و چه بستری شده، باید مدرک جمع می کرده. باید یقه پرستار و بیمارستان را می گرفته که برای بستری بودنش رسید بدهند تا او درصد جمع کند؛ تا حالا که در ۴۵ سالگی یک پیرمرد درست و حسابی شده با پول یارانه زندگی نکند.

قانون جنگ به هر رزمنده ای شش ماه تا دوسال وقت می دهد که ضایعه اش را اعلام کند. و در جنگ هزار تا بیشتر حسین آقا داشته ایم که دربند این حرف ها و جمع کردن سند و مدرک نبوده اند. سرشان را نجیبانه پایین انداخته و برگشته اند. چون هدفشان چیز دیگری بوده.

موج گرفتگی چیز ساده ای به نظر می رسیده. طرف راست راست راه می رفته و ظاهرش سالم بوده. اما حالا در پس این سال هاست که رزمنده موج گرفته، تعریف تکان دهنده دیگری پیدا کرده. جانباز اعصاب و روان. جانباز اعصاب و روان یعنی خود بدبختی. ته درد. دربه دری از این بیمارستان به آن بیمارستان. مشت مشت قرص خوردن و از خود بی خود شدن های زود به زود.

جانباز اعصاب و روان یعنی ۳۰ سال زندگی در میدان جنگ. یعنی زندگی در میان انبوهی از جسدهای بی دست و سر. یعنی محاصره بودن، یعنی ذره ذره مردن. یعنی زندگی در ته ورامین، در خانه ای که امروز و فرداست که باید خالی اش کنی. در خانه ا ی که به دیوارهایش که دست می زنی، دستت فرو می رود ، از بس نم تمام خانه را گرفته.

جانباز اعصاب و روان یعنی زندگی در خانه ای که دیوارهایش با کاغذ کادو پوشانده شده. یعنی یخچالی که آنقدر خالی مانده که بیشتر یک کمد است تا یخچال . یعنی حسرت یک کیلو میوه. یک قابلمه زرشک پلو با مرغ. یک دست لباس درست و حسابی داشتن. یعنی اینکه سقف آشپزخانه ات هم بریزد و خوشبختی ات کامل بشود.

همه اینها به خاطر همان ۵ درصد است. اگر حسین آقای نعمتی بهتر می جنگیده و حداقل ۲۰ – ۳۰ درصد بیشتر جانباز می شده، این اندازه خودش و دیگران را به زحمت نمی انداخته!!!

حسین آقا با تلخی گریه می کند. گریه او از شرمندگی همیشگی اش است. از این همه دردی که به خانواده اش نثار کرده. از این همه بی پولی. از این اندازه فقر. از…

حسین آقا روزی هزار بار آرزوی مرگ می کند. مرگ برای او عین خوشبختی است. او می داند طبق قانون بلافاصله پس از مرگ، ۱۵ درصد جانبازی اش، تبدیل به ۳۰ درصد می شود و آن وقت خوشبختی برای خانواده اش آغاز می شود. حداقلش آن است که ماه به ماه یک حقوق ۳۰۰ – ۴۰۰ تومانی دست لیلا و بچه ها را می گیرد. دیگر لیلا مجبور نمی شود برای چندرغاز در خانه های مردم چرخ بخورد و شیشه و زمین پاک کند. شاید حتا معجزه ای بشود و لیلا بتواند برای خانه فرش هم بخرد. یک فرش نو. قشنگ، با زمینه لاکی. نه مثل فرشی که احمد آقا میوه فروش محل به آنها داده. یک فرش کهنه که بچه اش روی آن جوهر آبی رنگ ریخته و پاک فرش را از بین برده.

حسین آقا با رویای مرگ زندگی می کند و به آدم هایی نگاه می کند که درست روبه روی خانه اش در دوشنبه بازار راه می روند و برای خود خرید می کنند. محله قیامت است. هندوانه محبوبی کیلو ۱۰۰ تومان، انگور شاهرودی کیلویی ۱۰۰۰ تومان، موز ۲۰۰۰ تومان. حسین آقا آب دهانش را که معلوم نیست از بغض است یا چیز دیگر، قورت می دهد و با تشر به محمد می گوید بیاید تو و در خانه را ببندد. اینجا ایران است . شهر ورامین. خانه حسین آقای نعمتی .

منبع: ورامین نیوز


 


همزمان با جلب فائزه هاشمی به اوین، برادرش مهدی هاشمی اعلام کرد عزم وی برای بازگشت به کشور جدی تر شده است.

به گزارش کلمه شب گذشته فائزه هاشمی در حالی با چادر خانگی به اوین اعزام شد که سعید تاجیک که به دختر هاشمی رفسنجانی هتاکی کرده بود، آزاد است و تهدید کرده است اگر او را بازداشت کنند، به کمک بچه های حزب اللهی برخورد قهر آمیز می کنند.

همزمان با این رویداد یکی از بستگان خانواده هاشمی به روز گفته است مهدی هاشمی در اولین واکنش نسبت به دستگیری فایزه هاشمی گفته است که عزم وی برای بازگشت محکم تر شده و راهی تهران می شود.

در همین حال، وکیل فرزندان هاشمی رفسنجانی محمود علیزاده طباطبائی در گفتگو با مهر گفت: حکم خانم فائزه هاشمی قطعی شده بود اما از علت بازداشت شبانه وی خبری ندارم. روال قانون به این صورت است که برای فردی که حکم مجازاتش قطعی شده اجرائیه و بعد احضاریه صادر می کنند.

وی افزود: تا جائی که من اطلاع دارم برای فائزه هاشمی احضاریه ای صادر نشده بود و احتمالا وی را به صورت تلفنی احضارکرده بودند.

وکیل فرزندان هاشمی رفسنجانی درباره آخرین وضعیت بازگشت مهدی هاشمی نیز اظهار داشت: مهدی هاشمی قطعا بر می گردد. کاری برای او پیش آمده که بازگشت وی را کمی با تاخیر روبرو کرد. مطمئن باشید مهدی هاشمی تا یک هفته آینده در ایران خواهد بود.

طباطبائی ادامه داد: مهدی هاشمی از مدت ها قبل قصد بازگشت به تهران را داشته است اما به دلیل برخی مشکلات بازگشت او به تعویق افتاده بود.

مهدی هاشمی در فرودگاه تهران تفهیم اتهام شد+عکس


 


در ابتدای هفته جاری که قیمت طلای جهانی رو به منفی گذاشته، سکه و طلا در بازارهای داخلی روزانه نیم درصدی رشد داشته واین روند سکه آتی را نیز کمی مثبت کرده است.

روز گذشته بورس کالای ایران در بازار مجازی خود شاهد رشد میانگین نیم درصدی در قیمت سکه‌هایی تحویل مهر،‌آبان و آذر بود و تنها سکه دی ماه افت قیمت ۰٫۲۳ درصدی داشت.

 

براین اساس سکه تحویل مهرماه با قیمت ۹۷۵ هزارتومان در حجم ۲۶ قرارداد، سکه تحویل آبان ماه ۹۹۳ هزارتومان در حجم ۲۶۸۸ قرارداد و سکه تحویل آذرماه نیز یک میلیون و یک هزارتومان مورد معامله قرار گرفت.

سکه تحویل دی ماه نیز با افت قیمت ۰٫۲۳ درصدی نسبت به روز گذشته خود با میانگین قیمت یک میلیون و پنج هزارتومان به فروش رسید.

به گزارش ایسنا،با توجه به اینکه قیمت جهانی هر انس طلا در روزهای اخیر ۱۷۷۴ دلار بوده است، باز هم قیمت سکه در داخل کشور دارای حباب منفی حدودا ۶۹ هزارتومان است که دلیل این امر را می‌توان حباب مثبت قیمت دلار آزاد دانست که با بالا رفتن قیمت طلا و همچنین دلار این حباب منفی که تا هفته پیش نزدیک به صدهزارتومان بود، کاهش یابد.


 


کلمه –گروه سیاسی: 

سعید مرتضوی، متهم جنایت کهریزک این روزها مورد عنایت خاص جبهه پایداری، شاگردان مصباح یزدی قرار گرفته است و از او بعنوان کسی نام برده می شود که در سخت ترین شرایط و بحران های انقلاب!! قدرتمند ظاهر شد و کارهای بزرگی انجام داد.

آنها معتقدند اگر با قاضی مرتضوی برخورد شود، کسی جرات نمی کند از نظام دفاع کند!

البته شاگردان مصباح یزدی نمی گویند، این قاضی معزول شده در کدامیک از صحنه های انقلاب حاضر بوده است، اما در دفاع تمام قد از منتصب احمدی نژاد، پایداری خود را در دفاع از متهم جنایت کهریزک ابراز داشته اند.

در حالی که امضا کنندگان نامه حمایت از سعید مرتضوی حاضر به گفت و گو و اظهار نظر نیستند، اعضای جبهه پایداری با افتخار از تقدیر نامه خود سخن می گویند و تمام قد پشت سر قاضی متخلف و متهم جنایت کهریزک ایستاده اند و اشتباهات او در جریان کهریزک که حتی رهبری خواستار تعطیلی آن شد را کوچک می خوانند!

در آخرین اظهار نظری که از سوی این جبهه انجام شده است، سید مرتضی حسینی در گفت وگو با شبکه دولتی ایران با بیان اینکه اگر نامه ای هم در مورد حمایت از مرتضوی ارائه شود، با کمال میل آن را امضاء خواهم کرد. مرتضوی را فردی شجاع و مود نیاز نظلام و انقلاب دانست و ادعا کرد: بنده معتقدم دربحران هایی که انقلاب به مرتضوی نیاز داشت، وی به عنوان مردی قدرتمند ظاهر شده است.

عضو مجمع روحانیت مجلس مدعی است که سعید مرتضوی در جریان اعتراضات مردمی ” کار بزرگی ” انجام داده است! و ادعا می کند که طبیعی است فردی که کار بزرگی (در بحرانی که می رفت به نظام و انقلاب ضربه بزند)، انجام داده، در این میان چند اشتباه نیز از جانب وی رخ داده باشد، اما نباید اقدام قابل تقدیر و ستودنی وی را فدای اشتباه صورت گرفته، کنیم.

جنایات صورت گرفته در کهریزک آنقدر فجیع بود که انتشار اسناد پرونده این دادگاه خشم عمومی را برانگیخت و حتی مسئولان دادگاه را به شدت متاثر کرد.

ضرب و شتم، آویزان کردن، فحش و دشنام تنها بخشی از رفتارهایی بود که با اعزام شدگان به کهریزک انجام شده است. قاضی مرتضوی بعد از شهادت چهار قربانی این جنایت اعلام کرد که این افراد بر اثر منتژیت کشته شده اند!

جنایت کهریزک؛ ننگی که از دامن این حاکمیت زدوده نخواهد شد

این حامی دولت احمدی نژاد با بیان این مطلب که نباید قاضی قدرتمندی را به خاطر اشتباه رخ داده، به زمین بزنیم، گفت: اگر چنین برخوردی صورت گیرد، فردا هیچ قاضی جرأت نخواهد کرد که در دفاع از نظام و انقلاب اقدامی انجام دهد.

نماینده قزوین بااشاره به اینکه بنده قاطعانه از مرتضوی اعلام حمایت می کنم، ادعا کرد: تقدیر و حمایت از وی به نیروهای انقلاب در مواجه با بحران ها وسرکوب فتنه و مقابله با فتنه گران جرأت و شهامت خواهد داد.

پیش از این روح الله حسینیان، نماینده امنیتی مجلس شورای اسلامی نیز در دفاع از سعید مرتضوی، متهم پرونده کهریزک ادعا کرده بود: آقای مرتضوی آدم خوبی است. فردی انقلابی است. در سخت ترین شرایط از انقلاب و نظام دفاع کرد.

حسینیان از اعضای جبهه پایداری و حامیان مصباح یزدی و دولت احمدی نژاد بدون اشاره به خدمات و تلاش های قاضی عزل شده کهریزک و دادستان سابق کشور می افزاید: زمانی که مقام معظم رهبری در مصلی تهران سخنرانی کرد، آقای مرتضوی تنها قاضی ای بود که در مقابل جریان انحرافی اصلاح طلبان ایستادگی کرد. وی در زمان فتنه سال ۱۳۸۸ و انتخابات ریاست جمهوری در مقابل جریان فتنه ایستادگی کرد.

در همین حال، بزرگواری یک عضو دیگر جبهه پایداری نیز در دفاع از قاضی معزول شده کهریزک، ابتدا حمایت کامل خود را از دولت احمدی نژاد اعلام کرد و مدعی شد: ما تعدادی از اعضای جبهه پایداری هستیم که با سعید مرتضوی موافق هستیم. من معتقدم آقای مرتضوی در مواقع حساس در دفاع از نظام خوب عمل کرده است.

وی اشاره ای به این زمان حساس نکرد. اما کوچک زاده تنها از خدمات سعید مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی حمایت نکرده بلکه مدعی شده است که ” ما از کسی که رسانه‌های دوم خردادی را که می‌خواستند این ممکلت را به قهقرا ببرند، طبق قانون محاکمه کرده و به مجازت قانونی رسانده، دفاع می کنیم.”

قاضی سعید مرتضوی در زمانی که ریاست دادگاه مطبوعات را به عهده داشت تا زمانی که دادستان عمومی کل کشور بود، بیش از ۱۲۰ روزنامه و نشریه به دستور وی توقیف شده و تعداد زیادی از روزنامه نگاران به زندان رفتند.

وی همچنین بر اساس رای کمیته اصل نود مجلس ششم، مقصر قتل زهرا کاظمی، روزنامه نگار و عکاس ایرانی – کانادایی، نیز شناخته شد.

در همین حال مشارکت در قتل قربانیان بازداشتگاه کهریزک، محمد کامرانی، محسن روح الامینی و امیر جوادی فر و فروش سوالات کنکور دانشگاه آزاد نیز از دیگر نقاط مبهم پرونده سعید مرتضوی است.

بهار امسال وکیل خانواده محمد کامرانی یکی از کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک اعلام کرد که با اعتراض این خانواده به قرار منع تعقیب صادر شده برای دادستان سابق تهران، از سوی دادگاه عمومی قرار جلب متهم به دادرسی صادر شده است. اما به رغم آنکه محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه هم چند بار آن را تایید کرد، تاکنون خبری از اجرای این حکم نیست.

جبهه پایداری و سگ مرتضوی

مهدی کوچک زاده هفته گذشته در جلسه علنی مجلس از سعید مرتضوی تمام قد دفاع کرد و با افتخار از تلاش های رییس سازمان تامین اجتماعی ستایش نمود و گفت: قانون اساسی می‌گوید هتک حرکت و حیثیت کسی که به حکم قانون، دستگیر، بازداشت، زندانی و تبعید نشده به هر صورت که باشد، ممنوع و موجب مجازات است.

وی که پیش تر خطاب به محمد قوچانی، روزنامه نگار اصلاح طلب گفته بود که از ” سگ مرتضوی هم کمتر است ” اظهار داشته است: کسی هست در این‌جا که بگوید به چه حقی حرمت کسی که نه بازداشت، نه زندانی و نه تبعید شده این جا زیرپا گذاشته می‌شود.

اردیبهشت ماه سال جاری وقتی خبرنگار نشریه آسمان می خواست با کوچک زاده مصاحبه کند، این نماینده مجلس شروع به پرخاشگری می‌کند و حرف‌های رکیکی را درباره قوچانی به کار می‌برد و نسبت به او فحاشی می‌کند.

و در حالی که فریاد می‌کشید قوچانی از سگ مرتضوی هم کمتر است.

مهدی کوچک زاده که عضو شورای مرکزی جبهه پایداری است، پیش از این نیز از مرتضوی حمایت کرده و در مقابل محمدرضا باهنر که رییس سازمان تامین اجتماعی را بی تجربه خوانده، گفته بود: آیا انتساب رحمانی فضلی به عنوان رئیس دیوان محاسبات که جغرافیا خوانده خیلی تناسب دارد؟! تنها ویژگی اش این است که ۲۰ سال است که وردست آقای لاریجانی بوده است.

کوچک زاده از حامیان دولت احمدی نژاد است و در جریان انتخابات مجلس نهم اظهار داشته بود که اگر مجلس بعدی دست همین نمایندگان باشد دولت را به خاک و خون می کشند و اگر حامیان جبهه پایداری وارد مجلس شوند، همراه دولت و جزء یک تیم خواهیم بود.

در زمانی که برخی از نمایندگان منتقد دولت احمدی نژاد در مجلس برای استیضاح وزیر کار تلاش می کردند، کامران باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری  با بیان اینکه استیضاح وزیر کار، رفاه و امور اجتماعی؛  در حال حاضر به روند امور اجرایی کشور کمک نمی‌کند، گفته بود: این استیضاح تنها فرصت‌هایی را هدر می‌دهد که مجلس هشتم باید صرف رسیدگی به امور فوری کشور به ویژه مساله بودجه سال جاری کند.

فاطمه آلیا و ولی اسماعیلی دو چهره دیگر جبهه پایداری و منتسب به فراکسیون انقلاب نیز در گفتگوهایی جداگانه با حمایت از شیخ‌الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از استیضاح این وزیر کابینه دهم انتقاد کرده بودند.

وکیل الدوله ها فرصت طلبند

جبههٔ پایداری انقلاب اسلامی، سال گذشته بدنبال اختلاف نظرها بین حامیان احمدی نژاد برای شرکت در انتخابات مجلس نهم شکل گرفت.

هر چند مرتضی آقا تهرانی گفته بود که این جبهه نمی خواهد حزب باشد، اما در انتخابات مجلس نهم فهرست انتخاباتی داشت و از هم اکنون برای انتخابات ریاست جمهوری نیز آماده می شود. در حال حاضر ۵۳ تن از آنان در مجلس نهم حضور دارند.

افراد این جبهه که خود را اصولگرا می دانند متشکل است از منتقدان دولت، برخی از اخراجی های دولت نهم و دهم و تعدادی از نزدیکان و شاگردان مصباح یزدی

اما اصولگرایانی که به تعبیر علی مطهری، نماینده مجلس، نقشی در انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی نداشته اند و اینک به میدان آمده اند تا انقلاب را از اصولش منحرف کنند. او معتقد است که پیروان این جبهه “فرصت طلبند” و برای “هوای نفس” دور هم جمع شده اند.

در حالی که بزرگواری، یکی از اعضای این جبهه پایداری که به دفاع از سعید مرتضوی برخاسته است، اما می گوید که اصل جبهه پایداری با دستور آیت‌الله مصباح برای این به وجود آمده است، مصباح یزدی اعلام کرده بود که رهبری این جریان سیاسی را به عهده ندارد. از مصباح یزدی بعنوان پدر معنوی این جبهه یاد می کنند.


 


کلمه – علی محمد شمس:

بالاخره پس از گذشت هفت سال فهرست غارتگران بیت المال که احمدی‌نژاد همواره تهدید به افشای آن می‌کرد از جیب بغل وی درآمد.اما این نه خود او بلکه معاون اول او بود که گوشه آن را گشود و از آن میان تنها نام یکنفر را افشا کرد. نکته جالب در این افشاگری این که فرد افشا شده نه از اصلاح طلبان بود و نه از مدیران دولت‌های پیشین، او وزیر کشور سابق دولت پاکدست احمدی‌نژاد بود. جالب‌‌تر این که رحیمی که نام او را به عنوان فساد مالی و اختلاس افشا کرد خود در صدر جدول اختلاس کنندگان از بیت المال قرار دارد و کلاهبرداری حدود یکهزار و پانصد میلیادر تومانی از شرکت بیمه ایران، تنها یکی از موارد اتهامی اوست. به دنبال این افشاگری عجیب روزنامه دولتی ایران ازپرونده سوء استفاده دیگر پورمحمدی و مرگ مرموز یکی از شاهدان این پرونده خبر داد. پور محمدی البته این ادعا را تکذیب کرد و مدعی شد که فرد مذکور جانباز شیمیایی بوده و براثر عوارض شیمیایی بازمانده از جنگ در گذشته است. ما در این باره قضاوت خاصی نداریم و صد البته می‌توان مطمئن بود که حتی اگر این شاهد براثر عوارض شیمیایی برجای مانده از جنگ در نگذشته باشد، حقیقت ماجرا همچون مرگ پزشک شکنجه‌گاه کهریزک و بسیاری دیگر که در این چند سال در زندان و بیرون زندان به تیر غیب گرفتار شده‌اند هرگز روشن نخواهد شد. پرداختن به علت مرگ این شاهد ما را از موضوع اصلی منحرف می‌کند. او چه بر اثر جراحات شیمیایی در گذشته باشد چه کشته شده باشد یک چیز مسلم است و آن این که به اعتراف روزنامه دولتی ایران ارتکاب به قتل و ترور از سوی باندهای مافیایی قدرت/ثروت در حاکمیت برای حفظ موقعیت و قدرت خود امری کاملاً محتمل است. حداقل این که باندهای مذکور که از یکدیگر شناخت نزدیکی دارند، ارتکاب چنین جنایاتی را از یکدیگر امری محتمل می‌دانند. توجه داشته باشید این اتهام از سوی رسانه اپوزیسیون و یا یک خبرنگار مخالف مطرح نشده است، بلکه از سوی روزنامه ایران ارگان گروه احمدی‌نژاد علیه باند رقیب در حاکمیت مطرح شده است.

در دوره اصلاحات رهبری در برابر شعار جامعه مدنی و آزادی و دموکراسی، شعار مبارزه با فقر و فساد و تبعیض را مطرح کرد، هدف رهبری آن بود که با عمده کردن دوگانه‌های فقر/ ثروت و محرومیت/ رفاه و تقویت پوپولیسم، شعار جامعه مدنی و آزادی را تحت الشعاع قرار داده، اصلاحات را به محاق ببرد و اصلاح طلبان مجموعه‌ای آلوده به مفاسد مالی و بی‌تفاوت در برابر فقر و محرومیت جامعه معرفی شوند. تأکید همواره بر ضرورت مبارزه علیه فساد و تبعیض در تمامی سخنرانی‌ها و صدور فرمان تشکیل ستاد مبارزه با فساد با این هدف صورت گرفت تا همگان بپذیرند مشکل اصلی کشور نه دوگانه استبداد/آزدای بلکه فساد و بی‌تفاوتی نسبت به فقر و تبعیض است. در اواخر دوره اصلاحات این اتهام البته به نحو صریح‌تری بیان می‌شد. تا آن که رهبری در اظهارنظری بی‌سابقه اصلاح طلبان را عامل اصلی فساد معرفی کردند و مبارزه با فساد را با وجود دولت اصلاحات ناممکن خواندند و فرمودند «بادستمال کثیف نمی‌توان شیشه را تمیز کرد» این اولین بار بود که رهبری آشکارا و تمام قد در برابر یک دولت می‌ایستاد و آن را به کنایه سراپا فاسد می‌خواند.

مسئله اصلی این نبود که رهبری نسبت به پاکدستی اصلاح طلبان و دولت اصلاحات بدبین است. حتی اگر چنین بدبینی وجود می‌داشت رها شدن از آن چندان مشکل نبود به ویژه آن که رهبری بسیاری از اصلاح طلبان را از سال‌ها قبل می‌شناخت و با بسیاری از آن‌ها در مسؤلیت‌های مختلف کار کرده بود و سلامت آنان را از نزدیک آزموده بود. مسئله این بود که اتهام فساد علیه اصلاح طلبان یک حرکت کاملاً سیاسی و در چارچوب طرحی گسترده‌تر برای حذف آنان از صحنه بود به همین علت رهبری به رغم این که همواره مدعی بوده‌است که به پیروی از مشی امام دفاع و تأیید مسؤلان کشور را وظیفه خود به عنوان رهبر می‌داند، از این که علناً خاتمی و همکارانش را به فساد متهم کند، ابایی نداشت و برای این که هیچکس در عدم پاکدستی اصلاح طلبان تردیدی به خود راه ندهد، برجسته‌ترین ویژگی احمدی‌نژاد و دولتش را پاکدستی و حساسیت نسبت به تبعیض معرفی می‌کرد. پس از روی کار آمدن احمدی‌نژاد شور و شعف یافتن جانشینی پاکدست! را به وضوح می‌شد در چشمان رهبری مشاهده کرد آن گونه که در تعریف و تحسین وی و دولتش هیچ کم نگذاشت. دولتی که به تعبیر ایشان«ارزش‌های انقلاب را زنده کرد»، «گفتمان انقلاب را احیاء کرد»، «دولتی بی‌نظیر در تاریخ معاصر»، «دولتی در خدمت محرومان» «دولتی پاکدست که حتی دشمنان ناگزیر از اعتراف به سلامت آن» شده‌اند. سخن رهبری نمی‌تواند بی‌پایه و اساس باشد. هر اظهار نظر ایشان باید صحیح‌ترین و دقیق‌ترین اظهار نظرها باشد. به عنوان مثال وقتی در خطبه‌های نماز جمعه در باره قتل‌های زنجیره‌ای فرمودند این قتل‌ها کار اسرائیل است، همکاران سعید امامی و حتی همسر وی تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفتند تا اعتراف کنند با موساد رابطه دارند و از طرف رژیم صهیونیستی مأمور تخریب وجهه ایران بودند، تا صحت نظر رهبری ثابت شود یا وقتی مطبوعات را پایگاه دشمن معرفی فرمودند باید روزنامه‌نگاران دستگیر می‌شدند و تحت شکنجه قرار می‌گرفتند تا به رابطه با آمریکا و گرفتن پول از سی آی ای اعتراف کنند. بنابراین تعجبی نداشت که با پایان یافتن عمر دولت اصلاحات، یافتن اسناد و مدارک فساد اصلاح طلبان به یکی از محورهای مأموریت احمدی‌نژاد تبدیل شود. اظهارات مکرر احمدی‌نژاد مبنی براین که لیست مفسدان اقتصادی در جیب بغل من است، بخشی از همین مأموریت بود. در واقع چنین فهرستی وجود نداشت اما او مطمئن بود که همکارانش در این دستگاه عریض و طویل دولت بالاخره می‌توانستند مواردی از فساد و سوء استفاده مالی را بیابند و با بزرگنمایی، آن را به عنوان شاهدی بر صحت اظهارات رهبری علیه اصلاح طلبان تبلیغ کنند. همزمان دستگاه اطلاعات سپاه مأموریت یافت تا از طرق پنهان از جمله با ورود پنهان به خانه و دفاتر اصلاح طلبانی که در آن زمان از دولت کنار گذاشته شده بودند، مدارکی دال بر فساد و سوء استفاده مالی آنان بیاند. اما این تلاش‌ها هرچه بیشتر شد، به نتیجه کمتری رسید و نهایتاً نتوانست قضاوت رهبری در باره فساد اصلاح طلبان را مستند کند. تا این که ماجرای انتخابات سال ۸۸ و حوادث پس از آن فرا رسید و دستگاه اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات مأمور شدند بلکه همانند ماجرای همکاران سعید امامی بتوانند از اصلاح طلبان دستگیر شده درجریان انتخابات سال ۸۸ مدارکی دال بر فسا مالی پیدا کنند. همراه با هر دستگیری دفترچه‌های پس‌انداز، کارت‌های اعتباری و دسته چک‌های بانکی و … نیز ضبط میشد تا شاید در آن‌ها اثری از پول‌های هنگفت یافت شود. در کنار این بررسی‌ها، فشارها و شکنجه‌ها برای اعتراف گیری درجریان بود. بالاخره نباید فرموده رهبری که نماینده معصوم و جانشین خداوند در زمین است، بی‌پایه و اساس از آب در آید. منصفانه باید گفت اگر از اسناد و مدارک در وزارت‌خانه‌ها و حساب‌های بانکی اصلاح طلبان دستگیر شده، چیزی به دست نیامد در عوض از فشارها و شکنجه‌ها یک اعتراف در آمد و آن این که خاتمی از پادشاه عربستان پانصدهزار دلار پول گرفته است! اعترافی که بی‌گمان حتی خود رهبری در خلوت خویش به آن خندیده است اما در عین حال باز جویان و مسؤلان تحت امر خود در وزارت اطلاعات و سپاه را از چنین اتهام زشت و سخیفی برحذر نداشت. آری آن تلاش‌ها نه تنها به نتیجه دلخواه نرسید بلکه نتیجه عکس داد. نه تنها بی‌اعتباری اتهام‌های فساد علیه پاکدست‌ترین چهره‌های اصلاحات از جمله اختلاس از پتروپارس توسط بهزاد نبوی به اثبات نرسید، بلکه مسؤلی همچون زنگنه که به عنوان وزیر نفت دولت اصلاحات تقریباً تمام درآمد ارزی کشور زیر نظر او به دست می‌آمد، از سوی قوه قضائیه به عنوان وزیری پاک که دارایی‌اش قبل و بعد از وزارت تغییر نکرده، شناخته شد. تصور کنید در جریان این همه بررسی و تلاش از سوی دستگاه‌های اجرایی و نهادهای امنیتی اگر یک مورد حتی یک مورد فساد مالی کشف می‌شد، دستگاه تبلیغات تحت امر ولایت از آن چه فتح الفتوحی می‌ساخت. هفت سال از آن تعریف و تمجیدها گذشت و رهبری که روزگاری در هر سخنرانی بر ضرورت مبارزه قاطع با فساد تأکید می‌کردند، به اعتراف آن نماینده مجلس و یا به تصریح مقامات قضایی از جمله سخنگوی قوه قضائیه و رئیس سازمان بازرسی کل کشور امروز مجبور شده‌اند، دستور توقف رسیدگی به پرونده دهها متهم به اختلاس در دولت پاکدست نهم و دهم را صادر کند و از قوه قضائیه بخواهند پرونده‌های اختلاس کلان را علنی نکند و به مطبوعات نهیب بزنند که ماجرای اختلاس سه هزار میلیاردی را کش ندهند و پس از آن همه جفاها که در حق اصلاح طلبان روا داشتند، امروز شاهد آن باشند که مریدان و برکشیده شدگان ایشان یکدیگر را به فسادهای مالی عظیم و اقدامات مافیایی نظیر تصفیه‌های خونین متهم کنند.

راستی که چه بازی‌ها دارد این روزگار! استبدادی که مغرور از قدرت فعال مایشائی خود همه چیز را به سخره و ریشخند و حقایق را اینچنین به بازی می‌گرفت چگونه خود به سخره و ریشخند گرفته شده است! و دولتی را که پاکدست و در تاریخ معاصر کشور بی‌نظیر میخواند چگونه فاسدترین دولت تاریخ ایران از کار در آمده و بزرگ‌ترین اختلاس تاریخ ایران را در کارنامه خود ثبت کرده است. براساس گزارش سازمان شفافیت بین المللی در سال ۲۰۰۹ ایران از نظر فساد دولتی با بیست و هفت پله سقوط در رتبه ۱۶۸و تنها پانزده پله بالاتر از فاسدترین کشور جهان قرار گرفته است.(سایت تابناک، ۲۷ آبان ۱۳۸۸) علوی‌تبار می‌گوید ۶۰ میلیارد دلار در این هفت سال گم شده است. ستاری‌فر سه سال پیش می‌گفت ۹۰ میلیارد دلار. کار سختی نیست. بودجه‌های ارزی مصوب مجلس طی هفت سال گذشته را جمع بزنید و از درآمد نفتی طی این مدت کم کنید آنگاه به این نتیجه می‌رسید که علوی تبار تا چه حد در حق این دولت جوانمردی و مروت کرده است.

مسئله تنها این نیست که بی‌پایگی اتهام رهبری به منتقدانش مبنی بر فساد مالی به اثبات رسیده است. مسئله مهم‌تر این است که مسؤل و یا بهتر بگوییم عامل اصلی این بزرگترین فساد در تاریخ ایران کیست و یا چیست. بزرگ‌ترین خطا آن است که این کارنامه درخشان به پای احمدی‌نژاد نوشته شود. امروز که به تدریج به انتخابات ریاست جمهوری آینده نزدیک می‌شویم یاران گذشته احمدی‌نژاد می‌کوشند با دادن آدرس غلط او را مسبب این بی‌نظیرترین فساد در تاریخ ایران معرفی کنند و به دروغ به مردم وعده دهند که فساد و اختلاس با رفتن او به پایان خواهد رسید. اما مگر فقط همکاران احمدی‌نژاد مانند رحیمی و مشائی بر سر این سفره گسترده نشسته‌اند؟ مگر پورمحمدی و برادران لاریجانی و قالیباف و فرماندهان عالی‌رتبه سپاه پاسداران و شرکت‌های وابسته به سپاه که صدها میلیارد دلار پروژه را با ترک تشریفات مناقصه در اختیار گرفته‌اند و تنها در یک مورد شرکت مخابرات ایران را با دارایی و درآمد چند ده هزار میلیارد تومانی یکجا بلعیده‌اند، برسر سفره دیگری نشسته‌اند؟ مگر شکم برآمده فرماندهان سپاه از سفره دیگری چربی گرفته است؟ مگر آقایان سرداران ذولقدر و رحیم صفوی و مرتضی رضایی هزاران هکتار زمین‌های بهشر حد فاصل سایت سابق استراق سمع آمریکاییان تا دریا را نبلعیده‌اند؟ واقعیت این است که این فساد گسترده که تا اعماق استخوان‌های نظام نفوذ کرده، نتیجه استبداد و سرکوب نهادهای مدنی و احزاب و مطبوعات مستقل و از بین بردن سازوکارهای نظارت مردم بر قدرت است در نتیجه همه عوامل، مریدان و وابستگان به استبداد در آن سهیم و به فراخور جایگاه و مقام، از آن بهره‌مندند. بنابراین مسؤل این فساد عظیم و بی‌سابقه نه احمدی‌نژاد بلکه شخص رهبری است که استبداد را بر تمامی ارکان نظام حاکم کرده است. استبدادی که پدیده احمدی‌نژاد تنها یک نمونه آن است. شخص رهبری بیش از هر کس دیگری به این مسؤلیت واقفند و به همین دلیل است که ناگزیرند بر این فساد عظیم چشم ببندند و از قوه قضائیه بخواهند مصادیق آن را علنی نکند و به مطبوعات نهیب بزنند که پیگیری پرونده‌های فساد را کش ندهند، زیرا مظاهر فساد هرچه بیشتر آشکار شود، انگشت اتهام‌ها و انتقادها متوجه ایشان خواهد شد. احمدی‌نژاد بارها گفته است که اگر ارزی خارج از بودجه مصوب مجلس مصرف شده با اجازه رهبری بوده است، حق با اوست. او نه بدون تأیید و مجوز رهبری این مابه التفاوت ۹۰ میلیارد دلاری را خارج از محاسبه هزینه کرده است و نه فقط خود هزینه کرده است. میلیاردها دلاری که علاوه بر بودجه رسمی صرف خرید تجهیزات و سیستم‌های پیشرفته اطلاعاتی و امنیتی، تقویت اطلاعات سپاه، تأمین مالی و تجهیز نیروهای سرکوب به پیشرفته ترین ابزارها و صرف سازماندهی بسیج شد و یا برای جلب همراهی کشورهای مختلف در مجامع بین المللی بذل و بخشش شد و یا در بازسازی خرابی‌های جنگ لبنان هزینه شد، و یا به ریال تبدیل شد تا در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس صرف خرید رأی شود و یا بودجه تبلیغاتی کاندیداها فراهم شود و یا با حذف نهادهای نظارتی و مدیریتی از ساختار دولت، در سطح گسترده حیف و میل شد و یا … . حکایت این درآمدهای برباد رفته حکایت معده سیری‌ناپذیر استبداد با ثروت یک ملت است. به قول مولوی:

عالمی را لقمه کرد و درکشید معده‌اش نعره زنان هل من مزید

قصه قدرتی است که خود را نماینده خدا و مالک کشور و اموال آن می‌داند تا به هر گونه که اراده نماید و بدون این که خود را به دیگران پاسخگو بداند، در آن تصرف کند.

سخن را کوتاه کنیم. افشاگری رحیمی علیه پورمحمدی آغاز ماجراست نه پایان آن. در آینده موارد بیشتری از این افشاگری‌ها را شاهد خواهیم بود. نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری و تلاش برای خارج‌ کردن رقیب از میدان جنگ قدرت، البته یکی از انگیزه‌های این افشاگری‌ها است. برهمین سیاق در آینده باید شاهد افشاگری‌هایی علیه امثال قالیباف و لاریجانی باشیم. حداد عادل نیز اگر هوس ریاست جمهوری کرد نیز از تیغ این افشاگری‌ها در باره هزاران هکتار زمین‌های جنوب شرقی تهران که با استفاده از نفوذ خود تغییر کاربری داده مصون نخواهد ماند. متقابلاً مخالفان احمدی‌نژاد ساکت نخواهند نشست و آبروی برباد رفته فاسدترین دولت تاریخ معاصر ایران را بیش از خواهند برد. برای فهم میزان فساد مجموعه حاکمیت تحت امر استبداد لازم نیست در باره صحت هریک از افشاگری‌ها به تحقیق بپردازیم بلکه کافی است به این نکته مهم توجه کنیم که چرا طرفین به رغم اگاهی از فساد یکدیگر تا کنون از افشای این مفاسد خودداری کرده و با سکوت خود عملاً شریک این خیانت‌ها بوده‌اند. اما علاوه بر اوج‌گیری جنگ قدرت در آستانه انتخابات، این افشاگری‌ها شاید علت دیگری نیز داشته باشد. توضیح آن که با تشدید محاصره اقتصادی و کاهش شدید درآمدهای ارزی کفگیربه ته دیگ خورده است و دیگر از آن سفره رنگین افسانه‌ای خبری نیست، اما گرگ‌های رانت‌خواری و حرامخواری که در زیر بال و پر استبداد فربه شده‌اند، یارای تحمل گرسنگی و ضبط نفس ندارند. تا پیش از این درآمدهای افسانه‌ای به میزانی بود که شکم همه را سیر کند، اما چندی است که این درآمد به شدت و با نرخ منفی چشمگیری درحال کاهش است. درآمد نفتی ایران طی یکسال اخیر براثر تحریم‌ها به یک سوم کاهش یافته است. نتیجه این کاهش، تشدید جنگ و منازعه برای تصاحب سهم بیشتر است. باندهای مافیای قدرت و ثروت پرورده شده در دستگاه استبداد به تدریج حال گرگ‌های گرسنه‌ای را پیدا خواهند کرد که در زمستان بی‌غذایی ناگزیرند ایستاده بر پا به چشمان یکدیگر خیره شوند و از بیم آن که از فرط بی‌غذایی و گرسنگی طعمه حریف شوند، حتی پلک نزنند به امید آن که حریف لحظه‌ای چشم برهم گذارد تا شکمش را بدرند.


 


عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس  گفت: توزیع یارانه ارزی و افزایش حجم نقدینگی با هر قصدی که انجام شود اگر خیانت فاعلی نباشد حتماً خیانت فعلی است و آثار خیانت باری را بر اقتصادی ملی ما تحمیل خواهد کرد.

به گزارش مهر، الیاس نادران امروز یکشنبه در نطق میان دستور خوده بیان مسایل و مشکلات اقتصادی کشور پرداخت.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه گفت: مجلس شورای اسلامی قانون بودجه ۹۱ تکلیف دخل و خرج یارانه‌ها را مشخص کرده است. براساس بند ۴۸ بودجه ۹۱ اختصاص و پرداخت هر گونه وجهی برای اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها غیر از وجوه حاصله از محل اصلاح قانون هدفمندی یارانه‌ها و سایر کالاها و خدمات موضوع این قانون ممنوع است.

نماینده  تهران ادامه داد: در قانون بودجه ۹۱ آمده است بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف است از وجوه حاصله هر ماهه با اعلام خزانه داری کل ۱۴٫۵ درصد سهم وزارت نفت را از طریق شرکت‌های تابعه ذیربط و ۲۳ درصد سهم صندوق توسعه ملی و سهم درآمدهای عمومی دولت را پرداخت کرده و مبالغ ارزی به نرخ ارز فروخته شده به حساب‌های مربوط واریز نماید.

نادران تصریح کرد: در ماده ۸۱ برنامه پنجم توسعه چنین آمده است که نظام ارزی کشور شناور مدیریت شده است و نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابت پذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی تعیین خواهد شد.

درخواست دولت از مقامات کشور برای توزیع یارانه ارزی

وی خطاب به نمایندگان ملت گفت: در قانون برنامه پنجم و بودجه ۹۱ تکلیف درآمدهای ارزی و درآمدهای ریالی حاصل از فروش ارز کاملاً مشخص است و تکلیف دخل و خرج یارانه‌ها براساس قانون هدفمند کردن یارانه‌ها کاملاً مشخص است اما متاسفانه شنیده می‌شود که دولت عامداً در شهریورماه از عرضه ارز در بازار آزاد خودداری کرده و از مقامات کشور خواسته است که مابه‌التفاوت نرخ ارز جعلی مرجع و نرخ ارز آزاد را بین مردم به صورت یارانه نقدی توزیع کند.

نادران تاکید کرد: این کار با هر قصدی که صورت گرفته باشد اگر خیانت فاعلی نباشد حتماً خیانت فعلی است و آثار خیانت باری را بر اقتصادی ملی ما تحمیل خواهد کرد.

وی ادامه داد: این اقدام نقدینگی کشور را بالا می‌برد، در شرایطی که فقط ظرف سال گذشته نقدینگی کشور بیش از ۲۵ درصد افزایش پیدا کرده و نسبت به ابتدای دولت احمدی نژاد بیش از ۴ برابر شده است یعنی ۳۰۰ درصد افزایش پیدا کرده با این افزایش قیمت‌ها ما موج جدیدی از شوک قیمتی را در بازارهای مختلف به خصوص کالاهای اساسی و مصرفی و نیازمندی‌های مصرفی مردم خواهیم داشت.

افزایش قیمت ارز بیشترین لطمه را به شرکت‌های دولت می زند

عضو کمیسیون برنامه و بودجه تصریح کرد:‌ در سال‌های اخیر به ویژه پس از هدفمند کردن یارانه‌ها همواره شاخص قیمت‌های تولید کننده که از شاخص قیمت نهاده‌ها و ورودی‌های بخش تولید گرفته می‌شود از شاخص قیمت مصرف کننده بالاتر بوده است و در بعضی ماه‌ها تا دو برابر شاخص قیمت مرجع افزایش می‌یابد که این اقدام دولت فشار مضاعفی را به تولید کننده وارد می‌کند که یا تعطیل کند یا رکود بخش تولید را تحمل کند.

نماینده مردم تهران ادامه داد: دولت خودش مصرف کننده ارز است. این افزایش قیمت‌ها بیشترین لطمه را به شرکت های دولتی و خود دولت خواهد زد.

وی با بیان اینکه در قانون بودجه تکالیفی به دولت مثل بودجه‌های عمرانی، مطالبات معوقه پیمانکاران، بودجه جاری وارد شده است، اظهار داشت: در شرایط فعلی دولت اضافه کار کارکنان خود را به دلیل محدودیت‌های بودجه کاهش داده است. وقتی تکلیف هزینه کرد دولت مشخص است و اعلام می‌کند که نمی‌تواند سهم پرداختی‌ها و مخارج عمومی را تامین کند چه جای آن‌است که با توزیع نقدی یارانه‌ها نقدینگی کشور را بالا برده و موج جدیدی از افزایش قیمت‌ها و شوک قیمتی را به اقتصاد ملی وارد آورد.


 


سایت های وابسته به نهادهای امنیتی با انتشار خبری از "کمرنگ شدن حصر خانگی" مهدی کروبی سخن گفته و از قول برخی اطرافیان ایشان نقل کرده اند که شرایط حصر مهدی کروبی سهل تر شده است.

به گزارش سحام، این سایت های حکومتی در بخش دیگری از مطلب خود، خبر از ارسال پیامی از سوی مهدی کروبی به سیدمحمد خاتمی برای ورود به موضوعی که بنا به ادعای این سایت ها "فیصله دادن به دعوای کارگزاران و مجمع روحانیون" عنوان شده است.

این سایت ها مدعی شده اند، مهدی کروبی از طریق خانواده خود خواسته که محمد خاتمی به آنچه آنها "اختلاف" می خوانند، پایان دهد.

در همین زمینه؛ محمد حسین کروبی با انتشار مطلبی در صفحه شخصی فیس بوک خود، به تشریح این موضوع پرداخته است.

به گفته فرزند ارشد مهدی کروبی، از شش هفته پیش، دیدارهایی منظم به همراه خانواده با آقای کروبی، هفته ای یکبار با حضور نیروهای امنیتی انجام می شود.

حسین کروبی در ادامه تاکید کرده است: "این درحالیست که تا پیش از آن، گاهی اوقات بود که تا ۴ ماه با پدر دیدار نداشتم."

اشاره حسین کروبی به دو دیدار اخیر سید محمد خاتمی با " آزادگان دوران دفاع مقدس و تعدادی از جوانان عضو کانون فرهنگی یاران امام موسی صدر" و نیز دیدار با "اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی" است.

فرزند مهدی کروبی در تشریح وضعیت کروبی افزوده: "پدر طی دوران حصر خود تنها در چهارهفته به روزنامه دسترسی داشتند. لذا با توجه به این عدم دسترسی ایشان، من لازم می دانم که مجموعه ای از اخبار و وقایع را در همان مدت اندک و با حضور ماموران امنیتی، به پدر گزارش دهم."

محمد حسین کروبی همچنین در خصوص ارسال یک پیام از کروبی به سیدمحمد خاتمی اشاره کرد و به تشریح و تکذیب این پیام پرداخت و تصریح کرد: "این هفته بنده به شرح دو سخنرانی اخیر آقای خاتمی پرداختم. پیرو صحبت من، ایشان یک پیامی را به من گفتند که به آقای خاتمی اطلاع دهم."

فرزند ارشد آقای کروبی تاکید کرد: " این پیام هیچ ربطی به دعوای وجود نداشته کارگزاران و مجمع روحانیون نداشته است."

سیدمحمد خاتمی در بخشی از این سخنان گفته بود "ما می خواهیم جریان اصلاحات را نقد کنیم! در دوران ما هم نقص و عیب بود، در آن دوران توقعاتی ایجاد شد که در جریان اصلاحات نبود و عملی هم نبود، اما طرف مقابل را جری کرد که به همین بهانه با جریان اصلاحات برخورد کنند. یعنی بعضی تندروی ها که طرف مقابل را عصبانی کرد."

حسین کروبی در ادامه به ذکر خاطره ای از پدرش اشاره کرد و افزود: "خاطرم هست در گذشته پدر تعریف می کرد در زمان شاه که در زندان بودم، با یک کمونیست هم سلولی بودم و حتی تا شب آخر قبل از اعدام به روزنامه دسترسی داشت. این درحالیست که حتی از اختیار قرار دادن روزنامه کیهان هم خودداری می کنند."

مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد بیش از ۶۰۰ روز است که در حصر خانگی به سر می برند و مهدی کروبی همچنان به تنهایی در حبس خانگی و تحت نظر ماموران امنیتی است.


 



 


فائزه هاشمی به بند  سیاسی زنان زندان اوین منتقل شده است.

به گزارش کلمه رئیس سازمان زندان های کشور گفت: فائزه هاشمی به بند امنینی زنان زندان اوین منتقل شده است. مسوولان رسمی همواره برای فرار حقوقی و نیز انکار وجود زندانی سیاسی در کش، زندانیان سیاسی را زندانی  امنیتی و  همرده با  مجرمان مسلح و  بند سیاسی زندانیان را بند امنیتی معرفی می کنند.

غلامحسین اسماعیلی این باره به مهر گفت: هنوز بند امنیتی زنان در زندان اوین وجود دارد که تعداد محدودی زندانی در آنجا حضور دارند. زنانی که اتهامات امنیتی دارند در این بند نگهداری می شوند و به زندان زنان در شهرری منتقل نخواهند شد.

وی افزود: پس از بازداشت فائزه هاشمی از سوی دادستانی او به بند امنیتی زندان اوین منتقل شد و دوره محکومیت خود را در این بند سپری می کند.

بر اساس اعلام دادسرای عمومی و انقلاب تهران ،فائزه هاشمی شب گذشته بازداشت شد تا حکم محکومیتش اجرایی شود.


 


یک سال پیش در چنین روزهایی ماجرای سوءاستفاده مالی بزرگ که به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نیز معروف شد خبر اول رسانه‌ها بود. در این بین بیش از همه نام‌ بانک‌های صادرات و ملی مطرح می‌شد و نیاز بود که از مدیران این دو بانک جویای ماجرا شد.

خبرنگار ایسنا بعد از پیگیری‌هایی موفق شد در اوایل مهرماه سال ۹۰ با محمودرضا خاوری ـ مدیرعامل وقت بانک ملی ـ در محل دفتر وی دیداری داشته باشد و قرار شد ماحصل این گفت‌وگو در قالب مصاحبه‌ای تنظیم شده و البته پیش از انتشار به تایید وی برسد، اما یکی دو روز پس از انجام این گفت‌وگو خاوری از کشور خارج شد و با توجه به وقایع پس از آن انتشار مصاحبه نیز به تاخیر افتاد.

ایسنا امروز و پس از یک سال از این ماجرا با هدف بررسی و نگاه مجددی بر آنچه در بزرگترین بانک کشور به وقوع پیوست، این گفت‌وگو را منتشر می‌کند. در همین جا برای انتشار دیدگاه‌های محمد جهرمی ـ مدیرعامل وقت بانک صادرات ـ که در این گزارش مواردی به ایشان منتسب شده اعلام آمادگی می‌شود.

خاوری در این مصاحبه ضمن تاکید بر مبرا بودن بانک ملی از ماجرا تلاش کرد به شکل «فنی» نحوه ورود بانک به این «اختلاس» را توضیح دهد. او ادعا کرد که «اگر اشتباهی انجام شده منشا آن بانک ملی نبوده است.» هر چند که تاکید داشت که این ماجرا اختلاس نبوده بلکه نوعی سوءاستفاده مالی است.

شاید یکی از مهم‌ترین بخش‌های سخنان خاوری به ادعای خودش به موضوع خبر نداشتن وی و اعضای هیات مدیره بانک بر می‌گردد که عنوان کرد مدیر امور مناطق آزاد بانک ملی و برخی مدیران شعبی که تنزیل اعتبارات را انجام داده بودند بدون کسب مجوز اقدام به این کار کرده‌اند کما اینکه حتی اگر هم درخواست مجوز می‌کردند با توجه به تاییدیه بانک صادرات حتما هیات مدیره با آن موافقت می‌کرد!

خبرگزاری دانشجویان ایران طبیعتا در مقام تایید یا تکذیب سخنان و اظهارات خاوری نیست و قضاوت را درباره آنها علاوه بر خوانندگان به مراجع ذی‌صلاح واگذار می‌کند.

همچنین امیدواریم همان گونه که بارها از سوی مسئولان قضایی و اقتصادی کشور از خاوری خواسته شده است، ایشان به کشور برگردد و خود پاسخگوی ابهام‌ها و سوالات بیشماری که درباره این پرونده وجود دارد، باشد.

متن گفت‌وگوی ایسنا با محمودرضا خاوری، ‌مدیرعامل سابق بانک ملی ایران محمودرضا خاوری

• آقای خاوری چگونه شد که پای بزرگترین بانک ایران به بزرگترین اختلاس بانکی ایران باز شد؟

ـ متاسفانه این گرفتاری از سوی برخی همکاران بانکی بر ما تحمیل شد، در واقع بانک ملی ناخواسته در این ماجرا دخیل شده و بی گناه است.

• مگر می‌شود اختلاسی سه هزار میلیارد تومانی انجام شود و کسی ناخواسته وارد آن شود؟

ـ اگر بپذیریم این اتفاق اختلاس است پس نمی‌شود گفت غیر عمد بوده اما من معتقدم که این یک سوء استفاده مالی است تا اختلاس. چرا که در اختلاس پولی از بانک خارج شده و مابه‌ازایی ندارد اما در این موضوع فردی با جعل سند و سوءاستفاده توانسته مبالغ سنگینی را جابه‌جا کند. نکته بعدی هم این است که مبلغ کل مورد بحث حدود ۲۷۵۰ میلیارد تومان است که حدود هزار میلیارد آن دارای منشا است و حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومان آن فاقد وجاهت قانونی است.

• پس شما (بانک ملی) اسنادی را پرداخت (تنزیل) کرده‌اید که هیچ منشایی نداشته است؟

ـ اجازه بدهید ابتدا درباره روند و چگونگی گشایش LC و تنزیل آن توضیحاتی بدهم تا دقیقا متوجه شوید که چرا می‌گویم ما ناخواسته وارد این ماجرا شده‌ایم. اعتبارات اسنادی در حال حاضر یکی از روش‌های مطمئن پرداخت در تجارت بین‌الملل است که بنا به تعریف، تعهد مشروط و غیرقابل برگشت بانک گشایش‌کننده اعتبار است. نبود اطمینان کامل بین خریدار و فروشنده در خریدهای داخل یک کشور یا خریدهای بین‌المللی موجب می‌شود که طرفین معامله، شخص ثالث، امین و معتبری را به عنوان حکم در روابط کاری بین خود قرار دهند و چه شخصی امین‌تر و معتبرتر از بانک و بانک‌ها؟ بدین صورت اعتبار اسنادی ایجاد می‌شود.

یک بانک از طرف خریدار (بانک خریدار) پس از شناسایی، اعتبارسنجی و حصول اطمینان از توانایی مشتری خود (خریدار) به ایفای تعهدات، اقدام به گشایش اعتبار اسنادی به نفع فروشنده می‌کند و به وسیله آن در مقابل فروشنده، تعهد پرداخت وجه کالا و یا خدمات را به عهده می‌گیرد. از این پس فروشنده با اتکا به چنین تعهد معتبری (اعتبار اسنادی صادره بانک) با خیال آسوده اقدام به تهیه و ارسال کالای موضوع قرارداد، می‌کند.

پس از عمل به قرارداد و حمل کالا، با ارائه اسناد حمل مطابق با شرایط اعتبار به بانک مراجعه کرده و معادل ارزش اسناد ارائه شده پول دریافت می‌کند. چنانچه نوع قرارداد، فروش مدت‌دار باشد، فروشنده یا بایستی تا سررسید قرارداد تحمل کند و سپس به بانک خود برای دریافت پول مراجعه کند و یا می‌تواند به بانک خود مراجعه کرده و درخواست کند تعهد پرداخت مدت‌دار بانک صادرکننده اعتبار اسنادی توسط بانک فروشنده خریداری و تنزیل شود. در این حالت بانک فروشنده با توجه به چند فاکتور از جمله مبلغ، درجه اعتبار بانک گشایش‌کننده اعتبار و مواردی از این دست درخواست فروشنده را بررسی و تصمیم‌گیری می‌کند. ملاحظه می‌فرمایند که این اقدام اگرچه برای فروشنده هزینه‌هایی دارد اما می‌تواند کمک خوبی برای تامین نقدینگی فروشنده علی‌الخصوص واحدهای تولیدی کند.

• یعنی روندی که بانک ملی در تنزیل انجام داده قانونی بوده است؟

ـ با توجه به آنچه گفته شد و تطبیق آن با ماجرای پرسروصدای اخیر می‌توان چنین نتیجه گرفت که بانک خریدار صرفا با خریدار و بانک فروشنده صرفا با فروشنده در ارتباط است و هر یک از این دو بانک پس از اطمینان از ظرفیت و توان اعتباری مشتریان خود می‌توانند درخواست گشایش اعتبار و یا تنزیل آن را اجابت کنند که ما آنچه قانون وظیفه ما را تعیین کرده در مورد تنزیل روند عادی را طی کرده‌ایم.

• با این حساب شما همچنان بانک صادرات را در این ماجرا مقصر می‌دانید؟

ـ بله چرا که بانک صادرات اقدام به گشایش اعتبار و ایجاد تعهد کرده است و سایر بانک‌ها با اتکاء به چنین تعهد معتبری درخواست مشتریان خود را مبنی بر تنزیل تعهد پرداخت مدت‌دار پذیرفته‌اند. از سویی دیگر بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هم صراحتا اعلام کرده که به بانک صادرات درباره مشتری متقاضی گشایش اعتبار هشدار داده است. حال چرا بانک صادرات بدون توجه به توان اعتباری مشتری خود و به خصوص هشدارهای بانک مرکزی بی‌تفاوت بوده و با ایجاد تعهدی به میزان حدود ۲۸۰۰ میلیارد تومان هفت بانک دولتی و خصوصی دیگر را نیز درگیر چنین ماجرای عجیبی کرده است، مطلبی است که بایستی مسئولان بانک صادرات پاسخگو باشند.

• اما مدیرعامل بانک صادرات اعلام کرده که اعتبارات اسنادی صادر شده جعلی بوده‌اند و بانک‌های تنزیل کننده به‌خصوص بانک ملی باید مراقب می‌بودند که اشتباه نکنند مگر اینکه عمدا همراهی کرده باشند.

ـ این چگونه جعلی است که هفت بانک کشور توانایی تشخیص آن را نداشته‌اند؟ توجه داشته باشید که ممکن است یک یا دو بانک توانایی تشخیص جعل اسناد را نداشته باشد اما با استناد به اینکه هیچ یک از هفت بانک درگیر توانایی تشخیص اسناد جعلی اعتبار را نداشته‌اند، می‌توان ادعای جعل را قویا رد کرد. مضافا اینکه اسناد بسیار جالبی از سوی بانک‌های درگیر منتشر شده است که ای کاش آقای جهرمی هم نگاهی به آن بیندازد و سپس اظهارنظر کند.

• مثلا چه اسنادی؟ آیا شما هم سندی دارید؟

ـ بله اسناد زیادی موجود است. (خاوری در اینجا مجموعه‌ای از نامه‌های ارسال شده از طرف بانک ملی و پاسخ‌های بانک صادارت را به خبرنگار ایسنا نشان داد). بر اساس این اسناد ملاحظه می‌کنید که بانک ملی نسبت به اخذ تمامی تاییدهای لازم اقدام کرده است. یعنی از طرفی اصالت اعتبار اسنادی از شعبه گروه ملی فولاد بانک صادرات که صادر کننده اعتبار بوده اخذ شده و از طرف دیگر تایید سر رسید و کانال پوشش وجه اعتبار سررسید از سوی بانک پوشش دهنده (صادرات) تایید شده است.

• یعنی شما می‌گویید هم از شعبه‌ صادرکننده اعتبار که گروه ملی فولاد اهواز بانک صادرات است و هم از خود بانک صادرات صحت اسناد را تایید کرده‌‌اید؟

ـ دقیقا همین طور است، در واقع ما از دو روش شعبه و بانک برای اخذ تایید و حصول اطمینان از اصالت اعتبارات اسنادی صادره بانک صادرات اقدام کرده‌ایم. این تایید دوگانه چیزی نیست جز اینکه بانک‌های تنزیل کننده تا چه حد به ضرورت حصول اطمینان از اصالت اعتبار آگاهی داشته و تا چه حد به وظایف خود به خوبی آگاه بوده و بدان عمل کرده‌اند.

• آیا همین دو استعلام برای شما کافی بوده که این همه مبلغ را تنزیل کنید؟

ـ نه شعبه ما به همین موضوع اکتفا نکرده و همان گونه که در اسناد می‌بینید و برخی هم مهر محرمانه خورده‌اند شعبه ما علاوه بر شعبه صادرکننده با سرپرستی منطقه آن شعبه نیز مکاتبه کرده و اقدام به احذ تایید کتبی اصالت اسناد صادر شده کرده است. این یعنی ما حتی در اقدامی فراتر از رویه جاری اعتبارات اسنادی اقدام به اخذ تایید اعتبار، سررسید پرداخت اعتبار و مبلغ قابل پرداخت در سر رسید از یکی دیگر از شعبه‌های بانک صادرات که نقش واسط پرداخت وجوه از شعبه گشایش کننده اعتبار به شعبه بانک ابلاغ کننده و تنزیل کننده دارد اقدام کرده‌ایم. با این توصیف آیا هنوز هم مشکلی در مورد اصالت اعتبارات اسنادی صادره توسط بانک صادرات می‌تواند وجود داشته باشد؟

• آقای خاوری شما که مدیر با تجربه‌ای هستید چگونه به تنزیل این همه اسناد آن هم از طرف یک گروه خاص که خودتان می‌گویید تذکرهایی هم درباره آن داده شده اقدام کردید؟

ـ ما یعنی من و اعضای هیات مدیره در جریان این تنزیل‌ها نبودیم. در واقع تنها اشتباه مدیریت امور مناطق آزاد بانک اینجاست که وقتی با چنین رقم‌هایی مواجه شده باید بر اساس روالی که ما در بانک داریم مجوز هیات مدیره را برای انجام آن دریافت می‌کرد کما اینکه آنها اقدام‌هایی قانونی دیگر که به آنها اشاره کردم را انجام داده بودند.

• یعنی اگر از هیات مدیره و یا شما استعلام می‌کردند شما مخالفت می‌کردید؟

ـ صادقانه می‌گویم خیر! چون اولا این اسناد بانک معتبری چون صادرات را پشت خود داشتند و ثانیا چه کسی در این شرایط حاضر است از یک سود ۲۰ درصدی تنزیل بگذرد؟

• ظاهرا بیشترین تنزیل را شما انجام ‌داده‌اید؟ می‌شود بگویید مبلغ آن چقدر است؟

ـ بله متاسفانه همین طور است. ما حدود ۱۱۶۰ میلیارد تومان از اسناد بانک صادرات را تنزیل کرده‌ایم.

• پس با این حساب این پول از منابع بانک خارج شده و بازگشتی در کار نیست و به جمع مطالبات وصول نشده می‌پیوندد!

ـ نه چرا برنگردد. در زمان سررسید بانک صادرات باید همه را پرداخت کند. ما به اعتبار بانک صادرات تنزیل کرده‌ایم.

• اما ظاهرا گفته شده که بانک صادرات این اسناد را قبول ندارد و پولی را به بانک‌های تنزیل کننده پرداخت نمی‌کند.

ـ این همان شبهه‌ای است که مدیرعامل محترم بانک صادرات اعلام کرده است. وی گفته که تعداد ۴۰ فقره از اعتبارات اسنادی گشایش شده قبلا پرداخت شده‌اند زیرا آن اعتبارات اسنادی جعلی نبوده‌اند اما سایر اعتبارات اسنادی جعلی است و به همین دلیل بانک صادرات آنها را پرداخت نمی‌کند. اگر این استدلال صحیح است جا دارد که آقای جهرمی به دور از هیاهوی تبلیغاتی و رسانه‌ای تفاوت اعتبارات اسنادی پرداخت شده را با اعتباراتی که ایشان ادعا می‌کنند جعلی هستند به صورت روشن بیان کند تا حداقل کارشناسان فن در این مورد به قضاوت بنشینند.


 


کلمه- گروه اجتماعی: در حالی که رهبری بر جعیت دویست میلیونی تاکید کرده است، رییس مرکز آمار کشور می گوید مردم حاضر نیستند بچه بیشتری داشته باشند!

او که معتقد است جمعیت کشور حتی طی چهل سال آینده هم از صد میلیون بالاتر نخواهد رفت برای تحقق ” دغدغه حضرت آقا ” می گوید باید  روی جوانان بیست تا ۲۴ سال برنامه ریزی کرد.

رهبری تاکنون بارها بر افزایش جمعیت تاکید کرده و گفته است” سیاست‌های کنترل جمعیتی ایران در ۲۰ سال گذشته غلط بوده و جمعیت ایران باید به ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون نفر برسد.

هر چند رهبری از همه خواسته مردم را به بچه‌دار شدن تشویق کنند، اما با توجه به تغییرات فرهنگی و مسایل اقتصادی خانواده ها تمایلی برای بچه دار شدن ندارند.

مرکز آمار ایران گزارش سرشماری عمومی سال ۱۳۹۰ را منتشر کرده که نشان می‌دهد رشد جمعیت ایران کندتر شده است.

رییس مرکز آمار ایران با اشاره به وجود ۲۱ میلیون خانوار در کشور گفت:‌ “بر اساس سرشماری صورت گرفته بعد خانواده از پنج نفر به ۳٫۵۵ نفر رسیده است یعنی بعد جمعیت در حال کاهش است و خانوارها حاضر نیستند فرزند زیادی داشته باشند. اگر در سال ۵۵ خانوارها متوسط پنج نفره بودند و سه فرزند داشتند در سال ۹۰ این میزان به ۱٫۵ بچه رسیده است.”

او می گوید حتی تا چهل سال آینده هم جمعیت کشور از صد میلیون بالاتر نمی رود. این در حالی است که رهبری رقم ۱۵۰ میلیون را مطرح کرده است.

عادل آذر همچنین با اشاره به علاقه نداشتن خانواده ها به فرزند بیشتر درباره گروه های هدف برای تشویق به افزایش جمعیت گفت: “ما لازم نیست تمام گروه های سنی را هدفگذاری کنیم برای سیاستگذار یهای جمعیتی. بررسی ها مرکز آمار نشان می دهد که اگر گروه تمرکز را بین سن ۲۰ تا ۲۴ بگذاریم می توانیم دغدغه حضرت آقا را پوشش دهیم. بدون تردید مرکز آمار معتقد است در سیاست های جمعیتی باید تجدید نظر کرد.”

بدنبال سخنان اخیر رهبری بودجه سیاست کنترل جمعیت حذف شد..

بدنبال مشکلات ناشی از افزایش جمعیت بعد از انقلاب اسلامی قانون تنظیم خانواده و کنترل جمعیت در سال ۱۳۷۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.

بر اساس این قانون، امتیازاتی چون "بیمه، مرخصی زایمان مادر، پرداخت هزینه نگهداری و حق اولاد" به فرزندان چهارم و بعد از آن تعلق نمی گیرد.

رهبری اما می گوید که باید سیاست های کنترل جمعیتی در کشور مورد بازنگری قرار گیرد. وی گفته بود: بررسی های علمی و کارشناسی نشان می دهد که اگر سیاست کنترل جمعیت ادامه پیدا کند، به تدریج دچار پیری و در نهایت کاهش جمعیت خواهیم شد.

دکتر محمد میرزایی، رییس انجمن جمعیت شناسی، از اظهارنظرهای احساسی و غیر علمی درباره توقف برنامه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده انتقاد می کند و معتقد است باید رشد جمعیت از ۱٫۳ درصد فعلی به نیم درصد برسد تا هم جلوی سالخوردگی افراطی جمعیت گرفته شود و هم از رشد انفجاری و تصاعدی جمعیت جلوگیری شود.

رییس مرکز آمار پیش بینی از جمعیت ایران در ۴۰ سال آینده ارائه داد و کاهش یا افزایش جمعیت به ۳۵ یا ۳۰۰ میلیون نفر را رد کرد و گفت: “ما ۴ تا سناریو و تصویر تحت عنوان پیش بینی جمعیت و ساختار تا سال ۱۴۳۰ پیش بینی کردیم، الان میزان باروری یعنی اینکه یک بانوی ایرانی در سن ۱۵ تا ۴۹ سال چند تا باید به طور متوسط بچه بیاورد، الان در وضعیت ۱٫۹ بچه هستیم سناریوی بسیار بدبینانه در ۴۰ سال آینده این است که میزان باروری در سال مقصد به ۱٫۳ می رسد این بدبینانه ترین حالت است. سناریوی خوش بینانه که مرکز آمار هم به این سناریو بیشتر اعتقاد دارد این است که ما می رسیم به ۲٫۱ بچه. هر ۴ سناریو یک جمعیتی به ما می دهد که جمعیت ما از ۹۱ میلیون کمتر نمی شود و بالای ۱۰۲ میلیون نمی رویم.”

در حال حاضر کشور با جمعیت بالغ بر ۷۵ میلیون نفر با مشکلات جدی اقتصادی و تامین معاش و کمبود امکانات بهداشتی و مسکن رو به روست. بر اساس آمار رسمی ارائه شده از سوی مراکز دولتی ۲۰ میلیون نفر است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته