-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 09/22/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ایران پس از وقفه تابستانی به صفحات اول بازگشته است. گفتگو با هدف جلوگیری از ساخت بمب مخوف ایران، دور باطلی را از سر گرفت. هرچند ایران از تحریم های بین المللی طراحی شده به دست دولت اوباما درد و رنج بسیاری را بر خود هموار ساخته ولی با اصرار بر غیر نظامی بودن برنامه اتمی، آرایش تازه ای از سانتریفیوژ را از سر گرفته است. و اسراییل هم بر آستانه یک حمله یک سویه به ایران ایستاده است (یا شاید هم نایستاده است!). از مطالب آموزنده و موثق دیوید سانگر در روزنامه تایمز می توان دریافت که ایالات متحده در تلاش برای کارشکنی های سایبری بزرگتر و بیشتری بر ضد ایران است. در همین هنگام ملاها برای رفیق مستبد درگیر در سوریه سلاح می فرستند.

به نظر می رسد که زمان مناسبی باشد که پرسش ساده ای را بپرسیم که هر دانش آموز نگران چنین موضوعی با آن روبرو می شود: آیا با ایران هسته ای می توان سر کرد؟ اگر انتخابی چون باران بمب های بتن شکن بر تاسیسات اتمی ایران را در کنار گزینه ای چون ایران مسلح به جنگ افزار هسته ای بگذاریم، هرچند هر دو گزینه «بد» هستند ولی کدام به نسبت قابل تحمل تر است؟ اسراییلی ها می گویند: «آتش یا آتش؟» (در اصل متن: بمب یا بمب-م)

دیدگاه غالب اکنون این است که یک ایران هسته ای در امنیت نمی تواند به کار خود ادامه دهد. پرزیدنت اوباما و میت رامنی هر دو بر سر این موضوع اشتراک نظر دارند و به سختی می توانند به جز این بگویند. حتا اشاره به قابل پذیرش بودن ایران هسته ای می تواند تمام تلاش ها (ی انتخاباتی) را بی نتیجه کند. ولی فرض را بر این بگیریم که واقعا به حرفی که می زنند عقیده دارند.

با این همه، هنوز افراد متفکری با جدیت مشتاق تامل درباره ایران هسته ای هستند؛ با این بیم که گذر زمان قدرت تخریب اعمال تلافی جویانه را به آن ها اثبات کرده است. زرادخانه های اتحاد جماهیر شوروی به مدت چند دهه دوران جنگ سرد، روی آتش به خود ندیدند و همچنین انبارهای پر از جنگ افزار هسته ای کره شمالی مورد استفاده نبوده اند. اگر هند و پاکستان یکدیگر را در بن بست اتمی نگه داشته اند چرا ایران نیز با رسیدن به این یقین که استفاده از سلاح هسته ای، تلافی های جهنمی در پی خواهد داشت از این کار صرفنظر نکند؟

هر که پاسخ سلیسی به این پرسش بدهد موضوع را در واقع جدی نگرفته است. شخصا تمایل دارم که از آن طفره بروم و در پناه این امید احساس امنیت کنم که سخت تر شدن فشارهای بین المللی و چند حمله سایبری مقاومت ایران را در هم خواهد شکست و ما از شر گزینه های دشوار در امان خواهیم ماند. ولی چنین امیدواری خیال خامی بیش نیست. پس زمانی را به خواندن و پرسش در این باره سپری کرده ام تا گزارشی برای خود مهیا کنم که در این باره عقیده درست را بتوان دریافت.

برای شروع بیایید فرض کنیم که دین سالاران ایران مصمم به دستیابی به سلاح های هسته ای اند. تحلیلگران غرب می گویند هنوز هیچ شواهدی وجود ندارد که رهبر ایران چنین تصمیمی گرفته باشد. ولی اگر شما به کشوری فرمان می راندید که همسایگانتان با شما دشمن بودند؛ پارس ها در میان اعراب، شیعه ها در میان سنی ها- کشوری با اعتماد به نفس عظیم و مالیخولیای نزدیک بودن به یکی از پنج قدرت هسته ای، در این صورت آیا شما هم نمی خواستید امنیت خود را به وسیله زرادخانه های اتمی تامین کنید؟

بیایید فرض کنیم که بیش از چنین سیاستی، تحریم ها و ویروس های کامپیوتری ممکن است رژیم را از جاه طلبی های هسته ای خود منصرف کنند. تا کنون به نظر می رسد این اقدامات به کند شدن روند برنامه هسته ای انجامیده و زمان خریده باشد، ولی با وجود تمام مخالفت هایی که تاکنون دولت ایران را نشانه گرفته اند انبارهای سوخت غنی شده ایران بزرگتر و غلظت آن بیشتر شده است. بنابراین، پس از آن چه پیش خواهد آمد؟

کمپین پیشگیری از بمباران که در برابر مراکز غنی سازی اورانیوم ایران دست به کار است برای تاثیرگذاری تقریبا به طور قطع به مشارکت عمده ایالات متحده نیاز دارد و چنین مشارکتی چندان هم پاک و بی آلایش نخواهد بود. از تلفات اولیه که بگذریم هزینه های کفن و دفن را باید در نظر گرفت: «ایرانیان خشمگین پشت سر دولت ایران به صف می ایستند، در حالی اکه اکنون رژیم ایران کاملا مورد نفرت مردم است. ایران و وکلایش مدت هاست به امریکا و اسراییل می تازند؛ گونه ای از کمپین تلافی جویانه نه چندان شدید، تاولی از نفرت نسبت امریکا در خیابان های تازه مختار عرب، نیرو گرفتن القاعده و تفکرهای این چنینی، یک شوک نفتی نابهنگام به اقتصاد شکننده جهان و انحلال جبهه متحد اوباما، که به منزوی کردن ایران انجامیده است. در کنار تمام این ها اراده مضاعف رهبران ایران را برای انجام اقدامی بیفزایید که از حمله ای در آینده جلوگیری خواهد کرد: بازسازی خط مونتاژ هسته ای، این بار سریع تر و زیرزمینی تر. توافق بسیار گسترده ای وجود دارد که صرفنظر از یک حمله تمام عیار و اشغال ایران، حتا یک حمله پیشگیرانه به تاسیسات اتمی به برنامه هسته ای ایران پایان نمی دهد بلکه تنها چند سال آن را به تعویق می اندازد.

حالا تصور کنید ایران توانسته باشد به باشگاه اتمی راه بیابد. به رغم لفاظی های آتشین، سخت می توان باور کرد که هدف از برنامه هسته ای ایران، نابودی اسرائیل باشد. رژیم ایران وحشی، دروغگو و مداخله گر است و زهر خود را به دولت یهود می پاشد. اما اسرائیل یک قدرت هسته ای است که به وسیله قدرت های هسته ای بزرگتر پشتیبانی می شود. قبل از این که یک قارچ اتمی بر روی تل آویو سایه بیاندازد، یک گروه اتمی چند جانبه برای خاکستر کردن ایران به راه می افتد. ایران ممکن است گروه های متعصب را به انجام عملیات های انتحاری تشویق کند، اما کوچکترین دلیلی وجود ندارد که گمان کنیم ملاها خودشان دست به خودکشی بزنند.

استدلال های رایج تر در برابر تحمل ایران هسته ای از این قرار اند: اول این که در اختیار داشتن یک سپر هسته ای، ایران را در مداخلاتش در مسائل منطقه چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم - مثلا به وسیله حزب اله- جسورتر می کند. چنین چیزی احتمالا درست است. ولی همان طور که جیمز دوبین، دیپلمات پیشین و رییس کنونی سازمان پژوهش های راند، به من گفت، «تهدید ویرانگر یک ایران هسته ای» باید با مقیاسی چون «خشم مرگبار قربانی بودن ایران در حمله ای بی انگیزه» مقایسه شود.

نگرانی دوم این است که ساخته شدن بمب هسته ای ایران، مسابقه تسلیحاتی در منطقه به راه خواهد انداخت. چنین چیزی احتمالا یک ترس اغراق شده است. یک برنامه هسته ای چندان برنامه آسان یا ارزانی نیست. در دیگر نقاط جهان ویروس گسترش سلاح های هسته ای به اندازه ای که شما از آن می ترسید مسری نبوده است. پس می توان فکر کرد که سعوی ها که ایران را افعی و بدنهاد می دانند لابد وسوسه می شوند که از پاکستان بمب بخرند؛ که این چندان احتمال دلپذیری نیست. ولی مصر که ورشکسته، ترکیه عضو ناتو است و دیگران نیز دلایل قوی دارند که به چنین مسابقه ای تن ندهند.

نگران کننده تر این که به گمان من بحران میان اسراییل و ایران به گونه ای تشدید می شود که خارج از کنترل خواهد بود. با توجه به سابقه بی اعتمادی و عدم ارتباط، برخی از برنامه ریزان جنگ در این سمت یا سوی دیگر ممکن است گمان کنند که حمله اتمی قریب الوقوع است، و تصمیم بگیرند که اول اقدام کنند.

رای تاک یه، دانشمند خاورمیانه شناس امریکایی ایرانی تبار در شورای روابط خارجی امریکا یکی از کسانی است که به سیاست مدارا باور ندارد می گوید: محیط بسیار ناپایداری میان ایران و اسراییل وجود دارد، تنها به این دلیل ساده که مکالمات این دو کشور در بحث وجود داشتن یا نداشتن یکدیگر دور می زند. در برابر این ترس، تاریخ نشان می دهد که جنگ افزار هسته ای، حتا کشورهای مهاجم مآب را محتاط تر می کند. پیش از اولین آزمایش های هسته ای، هند و پاکستان سه جنگ متداول و جدی را پشت سر گذاشتند. پس از آن که هر کدام به جنگ افزارهای اتمی خود دست یافتند هر یک در مرزهای طولانی خود با دیگری به شدت آماده درگیری شدند بی آن که مناقشه به جنگ تمام عیاری تبدیل شود.

در پایان این تمرین نظری، ما با دو انتخاب وحشتناک روبرو هستیم که پیامدهای پیش بینی نشده ای دارند. پس از آن که در ایده های کارشناسان هر دو دیدگاه عمیق شدم گمان می کنم مجبورم گزینه دهشتبار خطرات «ایران اتمی» را بر «قمار یک جنگ پیشگیرانه» ترجیج دهم. شاید دیدگاه من از سندورم «دوران پس از عراق» تاثیر پذیرفته باشد.

دولتمردان وقتی به گزینه «بد» می رسند، کاری که می کنند این است که گزینه های بد دیگری به وجود می آورند. انتخاب سوم در این مورد این است که درباره داد و ستدی گفتگو شود که به ایران اجازه غنی سازی اورانیوم برای مقاصد صلح آمیز داده شود. چنین اجازه ای بر اساس پیمان منع گسترش جنگ افزار هسته ای صادر می شود که باید تدابیر نیرومندی برای جلوگیری از تقلب های معمول ایران- در آن در نظر گرفته شود. این فرایند، تحریم ها را سهل گیرانه تر خواهد کرد و این کشور متمرد را به جامعه ملل کم و بیش متمدن خواهد پذیرفت.

البته چنین اتفاقی پیش از ماه نوامبر عملی نیست. هر امتیازی که ایالات متحده قائل شود جمهوری خواهان آن را به عنوان ترک اسراییل قلمداد می کنند و وزنه ای در کفه دولتی می گذارند اخیرا بر جنبش خونین دموکراسی می کوبد. تنها می توانیم امیدوار باشیم که پس از انتخابات کمی شجاع تر باشیم و سیاست خلاقانه تری را در پیش بگیریم؛ چه از سوی اوبامای لیبرال شده، و چه سیاست پرزیدنت رامنی (به هر حال آرزو چشمه جوشان است)؛ رامنی که دقایقی چون «نیکسون در چین» را داشته است.

به هر حال نگاهی صریح بر گزینه های الف- جنگ پیش گیرانه، و ب- ایران هسته ای، باید کافی باشد که همه هوش و انرژی مان را بر سر هیچ یک از گزینه های فوق صرف نکنیم.

از: بیل کلر // در:نیویورک تایمز


 


ایران از رئیس جمهوری سوریه اسد با پول و نفر حمایت می کند، اما در عین حال با مصر دربارۀ کنار گذاشتن او به گفتگو می پردازد.

بان کی مون دیگر امیدی ندارد. دبیرکل سازمان ملل شکوه می کند: «با تأسف چنین می نماید که هر دوطرف مصمم هستند به جنگ تا رسیدن به پایان تلخ آن ادامه دهند. اما راه حل نظامی وجود ندارد.» بخش هایی از سوریه زیرخاک و خاکستر قرار دارد، یک سازمان حقوق بشر بخش هایی از شهرهای دمشق و آلپو را «منطقه های مصیبت زده» توصیف می کند. با این وجود حکومت بشاراسد می تواند همچنان به پشتیبانی متحدانش روسیه و چین و ایران امید داشته باشد، در حالیکه ترکیه و قطر و عربستان سعودی به «ارتش آزاد سوریه» سلاح می دهند.

اما ظاهراٌ مراکز قدرت سیاسی و مذهبی در ایران دربارۀ این پرسش که این کشور چه راه حلی را در مورد سوریه تصور می کند دچار دودستگی روزافزونی هستند.

از سویی چنین می نماید که مقام های سیاسی آهسته آهسته پی می برند حکومت بعث در سوریه در دراز مدت نگه داشتنی نیست. از سوی دیگر سپاه پاسداران که زیر امر رهبرمذهبی آیت الله خامنه ای است فقط به راه حل نظامی می اندیشد.

به گفتۀ شاهدان عینی از ایران، به ویژه بمب های بشکه ای ایران که با ۲۵۰ کیلوگرم تی ان تی و نیز بنزین و روغن پرشده اند ویران کننده اند. این بمب ها را از هلیکوپترها روی مناطق مسکونی می اندازند تا در مهماتِ توپخانه صرفه جویی کنند. تازگی فرماندۀ سپاه پاسداران سرلشکر محمدعلی جعفری برای اولین بار رسماٌ اذعان کرد واحدهای نیروی قدس در سوریه به عنوان «مشاور» فعالت می کنند.

بنابر اطلاع سازمان های امنیتی غربی، تهران از ژوئیۀ فرستادن اسلحه و نیرو را به گونه ای بی سابفه گسترش داده است. طبق این اطلاعات ۱۱۷ هواپیمای غیرنظامی شرکت های ایران ایر و ماهان ایر و یاس ایر در این ارسال ها مشارکت دارند. بخش عمدۀ این انتقال را دو جمبوجت ۷۴۷ ایران ایر و ماهان ایر انجام می دهند که در گزارش محرمانه با مشخصه های پروازی بین المللی شناسایی می شوند. خبرگزاری رویترز از این متن نقل می کند: «تقریباٌ هر روز هواپیماها از ایران و از طریق عراق به سوریه می آیند، در داخل هواپیماها سپاهیان پاسدار و نیز هزاران کیلو سلاح برای ارتش سوریه و شبه نظامیان این کشور هستند که علیه شورشیان می جنگند.» از این گذشته تعداد بی شماری از کامیون های ایرانی از زمانی که ترکیه جلوی عبور آنها را گرفته از راه عراق به سوریه می روند. به گفتۀ شاهدان عینی از ایران، به ویژه بمب های بشکه ای ایران که با ۲۵۰ کیلوگرم تی ان تی و نیز بنزین و روغن پرشده اند ویران کننده اند. این بمب ها را از هلیکوپترها روی مناطق مسکونی می اندازند تا در مهماتِ توپخانه صرفه جویی کنند. تازگی فرماندۀ سپاه پاسداران سرلشکر محمدعلی جعفری برای اولین بار رسماٌ اذعان کرد واحدهای نیروی قدس در سوریه به عنوان «مشاور» فعالت می کنند.

اسد در دیدار با وزیرخارجۀ ایران صالحی در دمشق گقت نبرد نه تنها حمله به سوریه که به تمام «محور مقاومت» است. به «محور مقاومت» علیه اسرائیل و نفوذ آمریکا٬ سوریه و ایران و حزب الله لبنان تعلق دارند. صالحی تأکید کرد: «سوریه مناسبات قوی و استواری با ایران دارد.»

در این میان بحران همچنان اوج می گیرد. به گفتۀ فعالان در حملۀ نیروی هوایی سوریه به یک پمب بنزین دست کم ۵۰ نفر کشته شده اند. خبرگزاری دِ آ پِ د با استناد به مرکز نظارت حقوق بشر سوریه گزارش کرد دهها نفر دیگر در انفجاری در شمال کشور مجروح شده اند.

* از: مارتین گِلِن / در: دِرتاگس اشپیگل


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته