-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ شهریور ۲۱, سه‌شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 09/11/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



هیچ چیز نمی تواند بیش از این فکر ترس ایجاد کند که این دو نفر: بنیامین ناتانیاهو و ایهود باراک قادرند جنگی را شروع کنند که ابعاد و نتایجش محاسبه پذیر نیست.

این ترس نه به دلیل فقط شیفتگی ایدئولوژیک و عقاید دیوانه وارشان که به علت سطح هوش آنها نیز هست.

ماه گذشته کمی از آن را چشیدیم. در اصل فقط پاره - ماجرایِ کوتاهی بود (پاره – ماجرا برابرنهادِ برای اپیزود از داریوش آشوری – م) اما برای نشان دادن توان تصمیم گیری این دو نفر به اندازه ای بود که وحشت ایجاد کند.

اجلاس دوره ای جنبش غیرمتعهدها قرار بود در تهران برگزار شود. ۱۲۰ کشور اعلام کردند شرکت می کنند، بسیاری از آنها در سطح رئیس جمهور یا نخست وزیر حاضر بودند.

خبر بدی برای دولت اسرائیل بود زیرا در سه سال گذشته نیروی زیادی صرف کرده بود تا ایران را منزوی کند – در حالیکه ایران هم تلاش کمتری برای انزوای اسرائیل نکرده بود.

در اصل محل برگزاری به اندازۀ کافی بد بود اما بعد افزون بر آن دبیرکل سازمان ملل بان کی مون هم اعلام کرد شرکت می کند. و، گویی اینها به اندازۀ کافی بد نبودند، رئیس جمهور جدید مصر محمد مرسی هم وعده داد بیاید.

ناتانیاهو خود را در برابر یک مشکل دید: چه واکنشی نشان دهد؟

اگر از یک کارشناس باهوش می پرسید شاید در مقابل می پرسید: چرا اصلاٌ باید واکنش نشان داد؟

جنبش غیرمتعهدها یک ظرف توخالی است. پنجاه و یکسال پیش در اوج جنگ سرد به دست نهروی هندی و تیتوی یوگوسلاو و سوکارنو اندونزیایی و عبدالناصر مصری بنا نهاده شد. یکصد و بیست کشور به جنبش پیوستند. می خواستند مسیری سیاسی را سوای اردوگاه غرب و شرق پیش گیرند.

کارشناس با هوش – اگر که وجود می داشت – به نتانیاهو می گفت: این کار را انجام ندهید! غیرمتعهدها بیش از ۶۰ درصد کشورهای عضو سازمان ملل را تشکیل می دهند. بان مایل است وقتش که شد دوباره انتخاب شود و یقیناٌ ۱۲۰ رأی دهنده را ناراحت نخواهد کرد، همانطور که شما مایل نیستید ۸۰ عضو مجلس را برنجانید. اسلافش در همۀ اجلاس های پیشین شرکت کرده اند. نمی تواند رد کند – به ویژه آنکه شما رسماٌ به او دستور داده اید.

از آن زمان به بعد اوضاع کاملاٌ تغییر کرده است. شوروی ناپدید شد و آمریکا نیز آن چیزی نیست که روزگاری بود. تیتو و نهرو و ناصر و سوکارنو درگذشته اند. جنبش غیرمتعهدها دیگر کارایی ندارد. اما خیلی راحت تر است که سازمانی بین المللی را ایجاد کرد تا آن را منحل کرد. دبیرخانه اش فرصت شغلی ایجاد می کند، اجلاس هایش برای گرفتن عکس دسته جمعی موقعیت می آفریند و اینگونه است که رهبران جهانی با میل به سفر می روند و گپ می زنند.

اگر ناتانیاهو دهان بسته نگاه می داشت ممکن می بود رسانه های جهانی به این نارخداد هیچ توجهی نشان نمی دادند. سی ان ان و الجزیره شاید از روی ادب چند دقیقه ای به آن می پرداختند و در همین حد می ماند.

اما برای ناتانیاهو زبان در کام گرفتن هیچ مطرح نمی شود! از این رو کاری بسیار احمقانه انجام داد: به بان کی مون گفت نباید به تهران برود. دقیق تر بگوییم: به وی امر کرد که به تهران نرود.

کارشناس با هوش – اگر که وجود می داشت – به نتانیاهو می گفت: این کار را انجام ندهید! غیرمتعهدها بیش از ۶۰ درصد کشورهای عضو سازمان ملل را تشکیل می دهند. بان مایل است وقتش که شد دوباره انتخاب شود و یقیناٌ ۱۲۰ رأی دهنده را ناراحت نخواهد کرد، همانطور که شما مایل نیستید ۸۰ عضو مجلس را برنجانید. اسلافش در همۀ اجلاس های پیشین شرکت کرده اند. نمی تواند رد کند – به ویژه آنکه شما رسماٌ به او دستور داده اید.

مرسی هم البته بود. وضعیت وی چگونه است؟

اگر از یک کارشناس با هوش دیگر، این بار کارشناس مصر، سؤال می شد، وی تقریباٌ همین توصیه را می کرد: سراغش نروید!

مصر مایل است نقش خود را به عنوان رهبر جهان عرب و بازیگر در عرصۀ بین المللی از نو برعهده گیرد. رئیس جمهور جدید که البته عضو اخوان المسلمین هم هست قطعاٌ مایل نیست دیگران او را کسی بدانند که تن به فشار اسرائیل می دهد.

بنابراین، آنگونه که یک ضرب المثل عبری می گوید: بهتر است یک – یا حتی دو- قورباغه را بلعید تا اینکه کار احمقانه ای را انجام داد!

اما نناتانیاهو احتمالاٌ نمی تواند چنین پندی را به کار گیرد. خلاف طبعش است. بنابراین او و مشاورانش با صدای بلند اعلام کردند ۱۲۰ کشور شرکت کننده از تلاش ایران برای نابودی اسرائیل پشتیبانی و بان و مرسی از هولوکاست دوم حمایت می کنند.

به جای انزوای ایران، ناتانیاهو به ایران برای به انزوا کشیدن اسرائیل کمک می کند.

اگر از یک کارشناس با هوش دیگر، این بار کارشناس مصر، سؤال می شد، وی تقریباٌ همین توصیه را می کرد: سراغش نروید! مصر مایل است نقش خود را به عنوان رهبر جهان عرب و بازیگر در عرصۀ بین المللی از نو برعهده گیرد. رئیس جمهور جدید که البته عضو اخوان المسلمین هم هست قطعاٌ مایل نیست دیگران او را کسی بدانند که تن به فشار اسرائیل می دهد. بنابراین، آنگونه که یک ضرب المثل عبری می گوید: بهتر است یک – یا حتی دو- قورباغه را بلعید تا اینکه کار احمقانه ای را انجام داد!

به ویژه اینکه هم بان و هم مرسی از صحنۀ تهران سود جستند و به انتقاد شدید از رهبری ایران و متحدان سوریش پرداختند. بان، هم انکار احمدی نژاد از هولوکاست را محکوم کرد و هم امیدش را مبنی بر «محو اسرائیل». مرسی حتی گامی فراتر گذاشت و به شدت از حکومت جنایتکار سوریه مهمترین متحد ایران انتقاد کرد.

(سخنرانی او زنده در تلویزیون ایران پخش شد. مترجم تحسین همگانی را از حضور ذهن خود برانگیخت. هربار که مرسی به عربی «سوریه» گفت مترجم به فارسی «بحرین» گذاشت.)

این پاره-ماجرای کوتاه فقط از این جهت مهم است که حماقت باور نکردنی ناتانیاهو و مشاوران نزدیکش را (همه را همسرش سارا که به احتمال نامحبوب ترین آدم در کشور است برگزیده) نشان می دهد. چنین می نماید اینان دور از دنیای واقعی هستند و در دنیای ساختگی خود زندگی می کنند.

در دنیای ساختگی، اسرائیل مرکز جهان است و ناتانیاهو می تواند به رهبران ملت ها از باراک اوباما و آنگلا مرکل گرفته تا محمد مرسی و بان کی مون امر و نهی کند.

خوب، ما مرکز جهان نیستیم. نفوذ زیادی داریم که بعضاٌ به تاریخمان مدیونیم. ما قدرتی محلی هستیم که بزرگیش، از بزرگی واقعی ما بسیار بیشتر است. اما واقعاٌ برای اینکه کارایی داشته باشیم به متحدان و وجهۀ خوب اخلاقی و حمایت افکارعمومی جهانی نیاز داریم- دقیقاٌ همانند هر ملت دیگر. ناتانیاهو نمی تواند بدون همۀ اینها طرح محبوب خود را مبنی بر اینکه جایش را در کتاب های تاریخی با حمله به ایران حفط کند به انجام رساند.

می دانم خیلی ها با تعجب ابرو بالا داده اند وقتی با قاطعیت گفتم نه اسرائیل و نه آمریکا به ایران حمله نخواهند کرد. چنین می نماید که گویی من حسن شهرتم را – اگر که وجود داشته باشد – به خطر انداخته ام در حالیکه ناتانیاهو و باراک خود را برای حملۀ اجتناب ناپذیر آماده می کنند. وقتی صحبت از حملۀ قریب الوقوع بیشتر شده چند حامی من خیلی نگران شدند.

اما در چند روز گذشته لحن، گرچه هنوز آنچنان محسوس نیست، تغییر کرد. ناتانیاهو اعلام کرد «خانوادۀ ملت ها» باید «خط قرمز» ترسیم و برنامۀ زمانی تعیین کند تا با تلاش های ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای مقابله شود.

به عبریِ ساده که ترجمه کنیم می شود: اسرائیل حمله نخواهد کرد مگر اینکه آمریکا تأیید کند. قبل از انتخابات آمریکا چنین تأییدی ناممکن است. بعد از آن هم بسیار نامحتمل است، به همان دلیلی که کوشیدم بیان کنم: ویژگی های جغرافیایی و نظامی و سیاسی و اقتصادی چنین حمله ای را ناممکن می سازند. باید از دیپلماسی سود جست. در بهترین حالت می شود با استفاده از دیپلماسی مصالحه ای صورت داد که مبتنی بر منافع مشترک و احترام متقابل است.

یک مفسر اسرائیلی پیشنهاد جالبی کرده است: رئیس جمهور آمریکا بعد از انتخابات شخصاٌ به تهران برود و بکوشد با مردم ایران صحبت کند. این کار نامحتمل تر از دیدار تاریخی نیکسون از چین نیست. من مایلم این پیشنهاد را اضافه کنم که رئیس جمهور حالا که در راه است به بیت المقدس هم بیاید تا مصالحه را به تأیید برساند.

یکسال پیش هم جرأت کردم اشاره کنم که بهارعربی برای اسرائیل خوب است.

در آن زمان عموماٌ در اسرائیل و همۀ جهان بنا را برآن گذاشتند که دمکراسی عربی به صعود اسلام سیاسی منجر و برای اسرائیل خطرنابودی را به همراه خواهد داشت. بخش اول احتمال درست بود و بخش دوم ان غلط.

در دنیای ساختگی، اسرائیل مرکز جهان است و ناتانیاهو می تواند به رهبران ملت ها از باراک اوباما و آنگلا مرکل گرفته تا محمد مرسی و بان کی مون امر و نهی کند. خوب، ما مرکز جهان نیستیم. نفوذ زیادی داریم که بعضاٌ به تاریخمان مدیونیم. ما قدرتی محلی هستیم که بزرگیش، از بزرگی واقعی ما بسیار بیشتر است. اما واقعاٌ برای اینکه کارایی داشته باشیم به متحدان و وجهۀ خوب اخلاقی و حمایت افکارعمومی جهانی نیاز داریم- دقیقاٌ همانند هر ملت دیگر. ناتانیاهو نمی تواند بدون همۀ اینها طرح محبوب خود را مبنی بر اینکه جایش را در کتاب های تاریخی با حمله به ایران حفط کند به انجام رساند.

اسلام را برخلاف حقیقت شر جلوه دادن می تواند به کژراهۀ خطرناکی بینجامد. نشان دادن اسلام به عنوان جنایتکار و از اساس یهود ستیز می تواند پیامدهای ویرانگری داشته باشد. خوشبختانه هر روز نادرستی پیش بینی های ترسناک معلوم می شود.

در سرزمین اصلی بهارعربی، تونس، حکومت معتدل اسلامی ریشه دواند. در لیبی که مفسر ان از هم گسیختگی و جنگ طولانی داخلی بین قبیله ها برایش پیش بینی کرده بودند، امکان ثبات افزایش می یابد. به همان شکل امکان اینکه اسلام گرایان در سوریه بعد از اسد نقش مثبتی ایفا کنند افزایش می یابد.

و، مهمتر از همه: اخوان المسلمین مصر به گونه ای با احتیاط عمل می کند که الگوست. خردمندی شش هزار سالۀ مصر تأثیر معتدل کننده ای بر برادران دارد از جمله بر برادر مرسی. در چند هفتۀ ریاست جمهوریش توانایی های تحسین آمیزی از خودش برای ایجاد مصالحه بین منافع متضاد نشان داده است، بین لیبرال های دین جدا خواه و فرماندهی ارتش در کشور خود، با آمریکا و حتی اسرائیل. وی اکنون می کوشد امور بدوی های سنی را سامان دهد، از گله های (برحق) آنها صحبت کند و جلوی اقدام های نظامی را بگیرد.

البته برای نظرنهایی هنوز خیلی زود است اما من فکر می کنم جهان جوان شدۀ عرب، اگر که آنجا نیروهای معتدل اسلامی نقش مهمی بازی کنند (همانند ترکیه)، بستری است که برای صلح اعراب و اسرائیل مناسب است. اگر ما صلح بخواهیم.

برای اینکه این اتفاق بیفتد ما باید از دنیای ساختگی ناتانیاهو خارج شویم و به دنیای واقعی برگردیم، دنیای مهیج و در حال تغییر و پرچالش قرن بیستم.

در غیر این صورت به کتاب درخشانِ حماقت حکومت کنندگان از مرحوم باربارا توخمان (گزارشگر و تاریخ دان آمریکایی- م) یک فصل غم انگیز دیگر اضافه خواهیم کرد.

* از: آوری آونِری / در: آخِنِرفریدنز ماگاتسین

آوری آونِری زادۀ ۱۰ سپتامبر ۱۹۲۳ در بکوم، آلمان، روزنامه نگار و نویسنده و فعال صلح اسرائیلی است. وی در سه دوره برای جمعاٌ ده سال عضو مجلس اسرائیل بود. آونری برای جدایی سیاست و دین در اسرائیل تلاش می کند و خواهان «اسرائیل بدون صهیونیسم» است تا کشور را از به باور او پیشداده های غلط گذشته برهاند که به نظرش روند صلح را دشوار می سازند.


 


مصاحبه با کارشناس سلاح های اتمی آمریکایی دیوید آلبرایت دربارۀ گزارش جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی و راهبرد آمریکا.

دیوید آلبرایت یکی از کارشناسانِ مطرح و مستقلِ سلاح های اتمی است. ناظر سابق شورای امنیت در سال ۲۰۰۲ علناٌ به شواهد ادعایی دولت بوش در مورد فعالیت های اتمی محرمانۀ عراق شک کرده بود. بنیادگذار مؤسسۀ علوم و امنیت بین المللی در واشنگتن می گوید: «ایران موردی کاملاٌ متفاوت است». دیتمار اوسترمان با آلبرایت گفتگو کرده است.

بادیشه تسایتونگ: آقای آلبرایت، اتهام آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران مبنی بر اینکه آثار فعالیت های سابفق اتمی را در پارچین از بین می برد تا چه میزان هشدار دهنده است؟

آلبرایت: ایران به آژانس اجازۀ بازرسی نداده است و بعد کارهایی کرده که کسی نمی تواند ادعا کند اقدام برای پاکسازی نبوده است. آژانس می بایستی در محل روشن کند شواهد مربوط به کارهای گذشته برروی سلاح های اتمی و هم عرض آن برنامۀ غنی سازی اورانیوم برای مصارف نظامی چه وضعیتی دارد. ما صدها مدرک داریم که به خرید مواد برای برنامۀ سانتریفوژهای محرمانه در دهۀ نود مربوط می شوند. ایرانی ها نمی توانند خیلی راحت بگویند همۀ اینها جعلی است و دیگر نمی خواهند دربارۀ آنها صحبت کنند.

اسرائیل نمی تواند برنامۀ اتمی ایران را ویران کند زیرا نمی تواند حمله های موجی انجام دهد. تأسیسات فردو ممکن است شش ماه بعد از حملۀ اسرائیل دوباره به کار بیفتد. اما آمریکا می تواند برای همیشه این تأسیسات را از کار بیندازد. آنها می توانند حملۀ دوم و سوم را انجام دهند، می توانند هواپیماهای بدون سرنشین برفراز فردو به پرواز درآورند که هرچه را که به آنها نزدیک می شود نابود می کنند.

بادیشه تسایتونگ: سانتریفوژهای جدید در فردو چی؟ اسرائیل این تأسیسات را به ویژه خطرناک می داند زیرا زیرزمینی است و مشکل بتوان آن را ویران کرد.

آلبرایت: آژانس اعلام می کند سانتریفوژهای جدید نصب شده اند، اما بازرسان آژانس مجموعۀ لوله ها را ندیده اند و حتی مطمئن نیستند آیا تأسیسات برق نصب شده باشند. چنین می نماید ایران این سانتریفوژها را به سرعت به فردو برده و آنجا انبار کرده است. پیام این است: خیلی خوب، اسرائیل می گوید نمی تواند فردو را ویران کند پس ما سانتریفوژها را در این تأسیساتِ زیرزمینی می آوریم. و اگر اسرائیل تأسیسات اتمی ما را بمباران کند هنوز ۲۰۰۰ سانتریفوژ داریم. اینها را ما بعد در فردو یا جای دیگر نصب می کنیم و آژانس را از کشور بیرون می اندازیم و یک بمب می سازیم. آنها به مدت زمانی نیاز خواهند داشت، اما می توانند این کار را بکنند.

بادیشه تسایتونگ: اسرائیل نمی تواند جلوی برنامۀ اتمی ایران را بگیرد؟

آلبرایت: اسرائیل نمی تواند برنامۀ اتمی ایران را ویران کند زیرا نمی تواند حمله های موجی انجام دهد. تأسیسات فردو ممکن است شش ماه بعد از حملۀ اسرائیل دوباره به کار بیفتد. اما آمریکا می تواند برای همیشه این تأسیسات را از کار بیندازد. آنها می توانند حملۀ دوم و سوم را انجام دهند، می توانند هواپیماهای بدون سرنشین برفراز فردو به پرواز درآورند که هرچه را که به آنها نزدیک می شود نابود می کنند. آمریکا امکانات نظامی بسیار گسترده ای دارد زیرا ما بمب های ضد بتن بسیار بزرگتری داریم. شاید یک بمب سانتریفوژها را از بین نبرد اما پنج یا ده بمب چرا - و آمریکا قادر به انجام چنین کاری هست.

ایرانی ها همواره می گویند شما به ما حمله نخواهید کرد. اما من فکر می کنم اوباما جدی می گوید. دولت می کوشد مردم را متقاعد کند. از این رو همۀ این رزمایش ها را انجام می دهند. مسئله این است که بازدارندگی را در فکر ایرانی ها جا بیندازند. آنها باید ترس داشته باشند از اینکه کاری مخفیانه انجام دهند. اگر این کار توفیق داشته باشد می توان ایران را بدون جنگ از ساخت سلاح اتمی بازداشت.

بادیشه تسایتونگ: آمریکا در نظر دارد رزمایش های بی سابقه ای را در منطقه انجام دهد. پشت این اقدام چیست؟

آلبرایت: دولت راهبرد آگاهانه ای دارد که تهدید به جنگ را افزایش دهد. اما هدف اصلی این است که مانع جنگ شود – این کار پرخطر است اما بازدارندگی می تواند مؤثر باشد. فکر می کنم در این کار منطقی باشد که ایران می تواند آن را بفهمد: وقتی تو تلاش برای فرار (برک اوت) می کنی و غنی سازی اورانیوم برای مصرف نظامی را شروع می کنی ما هم برنامۀ اتمیت را ویران می کنیم، قبل از اینکه تو بمب بسازی. به نظر من خطر جنگ افزایش نیافته است اما تهدید به جنگ اکنون هدفمند تر به کار زده می شود. این سیاست ناگفته وجود دارد که آمریکا حمله خواهد کرد اگر که قرار باشد ایران آخرین گام را برای ساخت بمب اتمی بردارد. هدف بازدارندگی است، گفته می شود: حتی تلاش هم نکنید.

بادیشه تسایتونگ: اما خیلی از اسرائیلی ها باورشان نمی شود که اوباما جدی می گوید.

آلبرایت: ایرانی ها همواره می گویند شما به ما حمله نخواهید کرد. اما من فکر می کنم اوباما جدی می گوید. دولت می کوشد مردم را متقاعد کند. از این رو همۀ این رزمایش ها را انجام می دهند. مسئله این است که بازدارندگی را در فکر ایرانی ها جا بیندازند. آنها باید ترس داشته باشند از اینکه کاری مخفیانه انجام دهند. اگر این کار توفیق داشته باشد می توان ایران را بدون جنگ از ساخت سلاح اتمی بازداشت.

بادیشه تسایتونگ: آیا خواهند توانست برداشتن آخرین گام را به موقع تشخیص دهند؟

آلبرایت: ارزیابی دولت ها این است که ایران در کنار تأسیسات نطنز و فردو تأسیسات غنی سازی بزرگ تری ندارد. این وضع می تواند تغییر کند اگر که ایران احتمالاٌ یک تأسیسات مخفی دیگر بسازد. اما در حال حاضر بنا را بر این می گذارند که که آنها برای فرار باید اورانیوم غنی شده در نطنز و فردو را مورد استفاده قرار دهند. اما این تأسیسات هرچند هفته یکبار مورد بازرسی آژانس قرار می گیرد. اورانیوم مهر و موم شده و پیوسته با دوربین مراقبت می شود. برای برداشتن آخرین گام ایران می بایستی تأسیسات را دستکاری کند، این را بازرسان سریع تشخیص خواهند داد.

آمریکایی ها خود را آماده می کنند که بتوانند خیلی سریع حمله کنند. خطرناک است اما فکر می کنم راهبرد بهتری از تکروی نظامی اسرائیل است. هدف این است که ایران را حتی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی بازدارند.

بادیشه تسایتونگ: در این صورت چقدر وقت می ماند قبل از اینکه ایران بمب اتمیش را بسازد؟

آلبرایت: باید سریع انجام شود، ظرف چند هفته. تو که نمی خواهی آنها دوازده کیلو اورانیوم قابل استفاده در سلاح تولید کنند، این میزان برای ساختن یک بمب کافی است. آمریکایی ها خود را آماده می کنند که بتوانند خیلی سریع حمله کنند. خطرناک است اما فکر می کنم راهبرد بهتری از تکروی نظامی اسرائیل است. هدف این است که ایران را حتی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی بازدارند.

بادیشه تسایتونگ: آیا میت رامنی که رئیس جمهور باشد این راهبرد را ادامه خواهد داد؟

آلبرایت: اوباما را می شناسند، می دانند چه می کند، راهبردش چیست. در مورد رامنی نمی دانند. احتمالاٌ وی بیشتر به درد اینکار می خورد که به ناتانیاهو بگوید «بکن» آنچه را باید انجام دهی.

بادیشه تسایتونگ: خطر جنگ بیشتر می شود؟

آلبرایت: بله، فکر می کنم. با رامنی نامشخص تر هم می شود که نقش تهدید نظامی چیست. برخی از مشاورانش به آشکاری می گویند تغییری نخواهد کرد تا حکومت عوض شود. اما نمی توان یک بازدارندگی نظامی باورپذیر در برابر ایران داشت که هدفش این است آنها را از ساخت بمب اتمی باز دارد و درعین حال بگوید: ما با شما توافقی نخواهیم کرد تا حکومت شما سرنگون شود.

* آلبرایت ( ۶۱ ساله) بین سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷ بازرس اسلحۀ سازمان ملل در عراق بود. در سال ۱۹۹۳ مؤسسل علوم و امنیت بین المللی را بنا نهاد که پیوسته در مورد ایران تحلیل های اختصاصی منتشر می کند.


 


وقتی اتحادیۀ اروپا تحریم برقرار می کند می کوشد مردم کشور مربوط دچار پیامدهای آن نشوند. اصلی اخلاقی شریف. اما در مورد ایران هر تحریمی بهتر از رسیدن حکومت به سلاح اتمی است.

اتحادیۀ اروپا اصل اخلاقی شریفی دارد: وقتی تحریمی برقرار می کند می کوشد که تحریم ها متوجه حکومت کشور مربوط و نه مردم شود. در مورد ایران مدتها کوشیدند این اصل را رعایت کنند، بدون کوچک ترین مؤفقیتی. گرچه سالها اقدام های تنبیهی علیه مسئولان ایران تشدید شد اما حکومت به گسترش برنامۀ اتمی غیرشفاف خود ادامه داد.

اتحادیۀ اروپا اکنون این انتخاب نامطلوب را دارد که یا دست به اقدام هایی بزند که بخش بزرگی از مردم هم تأثیر آنها را متوجه می شوند یا همچنان اجازه دهد ایران به سیاست وقت کشی خود ادامه دهد در حالیکه در تأسیسات اتمی این کشور به احتمال آخرین گام برای ساخت بمب اتمی برداشته می شود. افزون بر این خطر حملۀ نظامی اسرائیل وجود دارد.

چنین حمله ای الزاماٌ نباید آن «آتش سوزی سراسری» را ایجاد کند که سیاستمداران آلمانی ترس زیادی از آن دارند، اما می تواند اوضاع را در خاورمیانه پیچیده تر از آنی کند که در هر حال به علت جنگ داخلی در سوریه و ادامۀ نامعلوم بهارعربی هست.

از این رو مهم است که اتحادیۀ اروپا می خواهد پیچ تحریم ها را باز هم سفت تر کند. در هر صورت مدتی که قرار بود به مردم فرصت داده شود سپری شده است زیرا تحریم نفتی که اتحادیۀ اروپا در ژوئیه برقرار کرده به تمام اقتصاد آسیب می زند. ظاهراٌ صادرات نفت ایران به نصف رسیده است.

از نظر سیاسی تجربۀ تحریم نشان می دهد ایران به فشارِ بسیار بالا واکنش نشان می دهد. گرچه در مذاکرات هنوز نتیجۀ مشخصی به دست نیامده است. اما از زمانی که تحریم ها برقرار است ایرانی ها برای اولین بار به صورت جدی به بررسی پیشنهادهای اتحادیۀ اروپا برای پایان دادن به منازعه می پردازند. اروپایی ها فوری دست به تحریم کامل تجاری و اقتصادی نخواهند زد، برای این کار گام های میانی وجود دارد. اما هر تحریم بهتر از دسترسی ایران به سلاح اتمیست.

* از: نیکولاوس بوسِه / در: فرنکفورترآلگماینه زونتاگ تسایتونگ


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته