-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ شهریور ۲۰, دوشنبه

Latest News from Norooz for 09/10/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

سیدمصطفی تاجزاده در نامه ایی از مصباح یزدی خواسته تا با پاسخ شفاف به پرسش های او اشتراک یا اختلاف اندیشه خود را با دیدگاه و مبانی فرقه گرایان سلفی – تکفیری اهل سنت که به دنبال احیای نظام خلافت یا استبداد فردی اند، روشن کند.

به گزارش کلمه، این عضو در بند جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به دنبال اعتراض تعدادی از مریدان مصباح یزدی به آنچه که توهین علیه او دانسته اند در نامه خود تاکید کرده اگر پاسخ های وی به این سوال ها در یک جمله خلاصه شود که «چون ما حقّیم پس از این حقوق و آزادی ها برخورداریم و دیگران چون باطلند، از این حقوق و آزادی ها باید محروم باشند»، نباید کسی از این که او را رهبر فرقه گراهای تکفیری می خوانند، گله مند باشد.

چندی پیش تیمور علی عسگری مشاور پارلمانی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و نماینده مجلس هفتم با انتشار مطلبی مصباح یزدی را رهبر خوارج از قم معرفی کرده بود.

علی‌عسگری در بخشی از این یادداشت که تلویحا به مصباح یزدی اشاره دارد، می‌نویسد: “نوع رفتار و شکل موضع گیری حضرات انقلابی نما که خود را صاحب بصیرت دینی دائمی می دانند، ثابت کننده این مطلب است که آنها حسرت ولایت دوران شاه را در سر می پروانند.”

پس از آن کانون دانشجویان مدافع انقلاب اسلامی دانشگاه تهران، طی بیانیه‌ای مطالب بیان شده خطاب به مصباح یزدی را محکوم و تاکید کردند: “زخم خوردگان سال‌های گذشته که بواسطه اراده ملت دستشان از منابع عمومی قطع شده و به هر نحو تلاش می‌کنند بار دیگر به قدرت برگردند، طبق معمول به فحاشی روی آورده و با بیان مسایلی که بیش از هر چیز وصف کننده اعمال و گفتار خودشان است، می‌خواهند با فرار به جلو و تطهیر حامی معنوی فتنه ۸۸، خود را آماده بازگشت به عرصه سیاسی کنند اما هیهات که ملت بصیر و تیزبین ایران مانع حضور فتنه‌‌گران، حامیان آنها و ساکتین فتنه در مناصب رسمی و اجرایی کشور خواهد شد.”

از این رو مصطفی تاجزاده از زندان در نامه ایی خطاب به مصباح یزدی از او خواسته تا او با پاسخ دادن به سوالات مطرح شده در نامه نسبت خود را با اسلام خوارجی و طالبانی و اسلام آزاد اندیش معلوم کند.

متن این نامه به شرح زیر است:

در روزنامه ها خواندم که مریدان آقای مصباح یزدی از این که وی به تئوریسین استبداد دینی و پرچم دار اسلام سلفی – تکفیری در ایران معروف شده ناراحتند و از قوه قضائیه خواسته اند اتهام زنندگان را محاکمه کند. من برای کشف حقیقت پیشنهاد می کنم آقای مصباح به پرسش های زیر به طور شفاف پاسخ دهد تا اشتراک یا اختلاف اندیشه وی با دیگاه و مبانی فرقه گرایان سلفی – تکفیری اهل سنت که به دنبال احیای نظام خلافت یا استبداد فردی اند، روشن شود:

۱ – آیا آقای مصباح اسلام را با دموکراسی سازگار می داند یا هم چون سلفی – تکفیری ها آن را مقابل و مخالف دموکراسی می خواند؟

۲ – آیا وی استبداد دینی را پلیدترین نوع استبداد می داند یا خیر؟ اگر استبداد نعلینی را مذموم می خواند، آن را دارای چه ویژگی هایی می داند؟ تفاوت حکومت اسلامی موردنظر وی با استبداد مطلقه فردی یا دیکتاتوری روحانیت چیست؟

۳ – آیا در جمهوری اسلامی ایران، دگراندیشانِ قانونگرا (ملتزم به قانون) حق دارند مانند مصر، ترکیه، لبنان، تونس، فلسطین، عراق، افغانستان، پاکستان، مراکش، مالزی، لیبی و … در انتخابات نامزد شوند؟ مسلمانان و حتی شیعیان منتقد رهبر چطور؟

۴ – آیا شهروندان غیرمسلمان (عرفی گرا، ماتریالیست، سوسیالیست، لیبرال و …) حق دارند مانند کشورهایی که برشمردم احزاب خاص خود را تأسیس کنند؟ آیا وعده رهبر فقید انقلاب اسلامی در پاریس که در جمهوری اسلامی، حزب کمونیست آزاد خواهد بود، راست بود یا دروغ؟

۵ – سؤال فوق را عیناً درباره نشریات و فضای مجازی مطرح می کنم. به علاوه آیا شبکه های متعدد رادیویی و تلویزیونی لازم است در کنترل انحصاری یک نفر (رهبر کشور) باشد؟ (فعلاً به این مسئله نمی پردازم که چرا در کشورهایی که در آن ها رادیو-تلویزیون، شبکه های ماهواره ای، کتاب، نشریات و مجلات، سایت های اینترنتی و … آزاد است، گرایش ها و هنجارهای اسلامی رو به گسترش است اما در ایران بعد از انقلاب به ویژه در سال های اخیر رو به تضعیف و در نقطه مقابل با کمال تأسف دین گریزی و حتی دین ستیزی بین تحصیل کردگان و جوانان رو به افزایش است؟)

۶ – آیا منتقدان قانون گرا حق برگزاری اجتماعات اعتراضی مسالمت آمیز را علیه سیاست های خرد یا کلان کشور دارند؟

۷ – آیا اگر روزی اکثر ایرانیان نظام جمهوری اسلامی را نخواهند، حق دارند آن را به نحو مسالمت آمیز تغییر دهند؟

۸ – چرا آقای مصباح قتل های زنجیره ای (سیاسی، و حتی غیرسیاسی مانند واقعه کرمان) را محکوم نمی کند؟ آیا به باور او کسی یا کسانی حق دارند با تشکیل دادگاه محرمانه برای متهمانی که حاضر نیستند از خود دفاع کنند، احکام مرگ صادر و آن ها را اجرا کنند؟ نظر وی درباره اقدام های غیرقانونی و حرمت شکنانه گروه خوارجی انصارحزب الله در حرم امام رضا(ع) و مرقد رهبر فقید انقلاب اسلامی و راه پیمایی های ۲۲ بهمن و روز قدس چیست؟ آیا وی به استراتژی «النصر بالرعب» یا پیروزی و حکومت بر اساس ترس معتقد نیست؟

۹ – آیا اهل سنت حق دارند در تهران مسجد و منبر ویژه خود را داشته باشند؟ شیعیان در قاهره چطور؟

۱۰ – نظر آقای مصباح در مورد معیارهای دوگانه چیست؟ آیا آن چه برخود نمی پسندد، برای دیگران می پسندد یا خیر؟ آیا حقوق و آزادی هایی را که او برای شیعیان به طور خاص و مسلمانان به طور عام در جوامعی که در اقلیتند قائل است، برای غیرشیعیان و غیرمسلمانان در جایی که مسلمانان یا شیعیان اکثریت را تشکیل می دهند، باور دارد؟

اگر آقای مصباح به این سؤال ها، جواب هایی با معیارهای واحدی داد و آن چه برخود و طرفدارانش روا داشت، برای دیگران، از جمله منتقدان خود نیز جایز بخواند، کمال بی انصافی است کسی وی را پرچم دار اسلام تحجر و سخن گوی اسلام سلفی – تکفیری و مدافع گروه های خوارجی در جهان تشیع بخواند و اگر پاسخ های وی در یک جمله خلاصه شود که «چون ما حقّیم پس از این حقوق و آزادی ها برخورداریم و دیگران چون باطلند، از این حقوق و آزادی ها باید محروم باشند»، نباید کسی از این که او را رهبر فرقه گراهای تکفیری می خوانند، گله مند باشد.


 


سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور پیشین کشورمان در دیدار با اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران با ابراز تاسف از اینکه این جمع نتوانسته نشست سالانه خود را علی رغم برنامه ریزی و موافقت اولیه مسؤولان برگزار کند گفت: بسیار متأسفم که جمعی مانند این جمع که پایبندیش را به اسلام، انقلاب، حقوق مردم، عزت کشور و امنیت جامعه در همه دوره ها نشان داده است و به خصوص در این سال های پردغدغه با اعتقاد و تکیه بر اصولی که داشته است، توانسته راه را ادامه بدهد، مصالح کشور را در نظر بگیرد، نمی تواند نشستی عادی و معمولی خود را برگزار کند. آیا این باعث تاسف نیست؟ آیا این نشان دهنده این نیست که مشکل ما و فضای جامعه ما و شیوه هایی که در آن در حال اعمال است دچار اشکال و بیماری است و آیا این نباید درمان بشود؟

رئیس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه “همه می دانند این جمع جمعی نیست که بخواهد ساختارشکنی بکند و اصول را زیرپا بگذارد چون برای همین اصول قربانیان فراوانی داده و مشکلات زیادی را تحمل کرده” افزود: شما نماینده نسل هایی هستید که بیشترین فداکاری را برای عزت و عظمت کشور و انقلاب و راه امام انجام داده اند و امروز نظرات خاص خود را دارید. آیا هنگامی که می خواهد نشست بگذارد باید با مشکل روبرو شود؟

زئیس دولت اصلاحات در ادامه گفت: بنده معتقد نیستم که این تصمیم، تصمیمی است که از بالا گرفته شده باشد. واقعا سطوح بالای کشور از اینکه یک انجمن اسلامی قانونی، سابقه‏ دار شناخته شده یک نشست بگذارد نگران نمی شوند و جلوی آن را نمی گیرند. ولی می بینیم که در عمل این اتفاق می افتد. همانطور که شما می گویید خود دانشگاهیان با این برنامه موافقت کرده بودند اما یک اراده و نیروی است که می گوید اینها غیر خودی هستند و نباید باشند. آنها کی هستند و کجایند؟ متاسفانه آنها هستند که منشا اثر در این کشور شده اند و آنها هستند که دارند خودی و غیر خودی را به این صورت مشخص می کنند و جلوی آنها نیز گرفته نمی شود. این امر انسان را دچار نگرانی می کند. آنها کی هستند که تصمیم می گیرند علی رغم سیاست های لااقل اعلام شده این واقعه رخ می دهد. یک بخشی که مسؤول دانشگاه است هماهنگی می کند و تفاهم می کند ولی یک عده ای می آیند و جلوی آن را می گیرند و بعدا هم حکم می دهند که ما دلمان می خواهد جلوگیری کنیم. کی هستند اینها و از کجا نفوذ کرده اند، باید جلوی آن ها گرفته شود.

خاتمی با تاکید بر اینکه “دانش و دانایی یعنی تحرّی حقیقت، یعنی تلاش برای دریافت حقیقت. معرفت و دانش یعنی تلاش برای دریافت حقیقت” تصریح کرد: توجه داشته باشیم که بسته به نحوه دید انسان به عالم و آدم و هستی، معنای حقیقت متفاوت است. اگر ما فقط رویه هستی را ببینیم حقیقت عبارت است از ماده و آن چیزی که توسط حس و تجربه قابل کنترل باشد. در این حالت، دیگر آن سوی آن دیده نمی شود، درحالی که اگر دید وسیع تری داشته باشیم فقط رویه هستی بخشی از حقیقت و جزئی از حقیقت است. درحالی که حقیقت بسیار بزرگ تر از جنبه مادی هستی است و تحری حقیقت و دانش، یعنی فرا رفتن از این رویه، نه انکار کردن آن. همین علوم تجربی و به اصطلاح Science که امروز محور کارهای علمی و دانشگاهی و مورد قبول است امر مهمی است و نمی توانیم آن را رها کنیم. اما دانش حقیقی متوقف ماندن در این بخش نیست، بلکه مستلزم فراتر رفتن از آن و هستی را بزرگ تر از ماده دیدن است و نیز تلاش برای درک آن حقیقت. و اذن حضور یافتن به پیشگاه آن حقیقت متعالی و عالی که اتفاقا اصل بنیاد هستی است.

رئیس دولت اصلاحات در ادامه افزود: دانش و آگاهی یعنی تلاش برای کسب حقیقت و آگاهی و معرفت درست، محصول آزاداندیشی است یعنی تا انسان در فکر یا تلاش فکری آزاد نباشد، نمی تواند به حقیقت دست یابد یا اگر بیابد نمی تواند آن را تداوم ببخشد و به یک اصلی برای بهبود و ارتقا زندگی تبدیل کند. دانش محصول محیط آزاد است و محصول آزاداندیشی. عادت ها و تعصب ها مانع درک حقیقت هستند، اینکه نظام ها یا حکومت هایی باشند که بیایند برای اندیشه چارچوب مشخصی را معین بکنند و بگویند هیچ کس اجازه ندارد از این چارچوب خارج بشود؛ ضد آزاداندیشی است و در نتیجه ما را به حقیقت نخواهد رساند. ما نمی توانیم دانش حقیقی را کسب کنیم اما اینجا عرض می کنم دانش فقط ساینس نیست. ساینس فقط بخشی از دانش و معرفت است نه تنها دانش حقیقی، بلکه ایمان هم که این همه در قرآن و ادیان الهی بر آن تاکید شده محصول آزادی است. به این معنا که اگر انسان آزاد بود و می‎توانست بیندیشد و انتخاب کند و به ایمان رسید، این ایمان ارزش خواهد داشت والا اگر عادت ها و تعصب ها وجود داشته باشد و انسان باور و توهم باور پیدا کند، ارزش ندارد. این همان چیزی است که در قرآن کریم در مقام نکوهش نسبت به آن منحرفان و کسانی که ادعای ایمان هم داشتند ولی ایمان شان مورد قبول نیست آمده است. «ما پدرانمان و گذشتگانمان و سنت های رایج و عادت ها را اینگونه یافته ایم و ما پیرو آنها هستیم.» درحالی که قرآن چنین باوری را نکوهش می کند؛ «نه، شما بیاندیشید، آزاد بیندیشید، فکر بکنید و به آن حقیقت برسید و ایمان پیدا کنید، این ایمان است که ارزش دارد.» پس حاصل آزادی و آزاداندیشی، تنها حاصل آن دانش و معرفت حقیقی نیست علاوه بر آن، ایمان حقیقی هم محصول یک محیط آزاد و آزاداندیشی است. آزاداندیشی در جوامع آزاد وجود دارد و در آن تحقق پیدا می کند.

به گفته ی خاتمی اگر این واقعیت فلسفی را بپذیریم که دانشگاه خواستگاه دانش و آزاداندیشی است یا باید این گونه باشد. دانشگاه واقعی جایی خواهد بود که در آن تلاش برای یافتن حقیقت در اوضاع مختلف وجود دارد. شیمی، فیزیک، علوم انسانی، فلسفه و معارف هرکدام بخش هایی از حقیقت را می بینند و بخش های اساسی تری وجود دارد که انسان می تواند آن را ببیند، این دانش جایگاهش در دانشگاه است و اگر دانش مستلزم آزادی و آزاداندیشی است دانشگاه هم باید جایگاه آزاداندیشی واقعی باشد، نه اینکه از جاهایی تحمیل شود که شما باید فقط پایبند به آن چه ما می گوییم باشید و حق ندارید از خطوط قرمز و اینگونه مسائل عبور کنید.

خاتمی تاکید کرد: اگر دانشگاه جایی برای آزاداندیشی و آزادی است، رسالت بزرگ آن، دو امر خواهد بود؛ ۱- پاسداری از آگاهی و دانش و معرفت و تلاش برای بسط آن و ۲- پاسداری از آزادی های اساسی و تلاش برای تقویت قدرت انتخاب و اراده انسان ها در جامعه. این رسالتی است که دانشگاه به معنای واقعی کلمه باید داشته باشد.

وی ادامه داد: حال بیایید به سراغ اینکه دانشجو در دانشگاه ها چه کاره است. دانشجو باید تمام نکاتی را که گفتم داشته باشد به علاوه جوانی. جوانی یعنی آرمانگرایی. دانشجوی جوان همیشه فضای برتر و بهتر و روشن تری را پیش رو دارد و به امور روزمره خود قانع نیست. تحول خواهی (این یکی از لوازم گریزناپذیر جوانی است)، آرمان خواهی و تحول خواهی و بلندپروازی از خواسته‏ های یک جوان دانشجوست. او میل به آزادی و استقلال دارد و به دنبال استقلال فردی خود می رود و دوست دارد مستقل باشد، در عین حال که نمی خواهد از پدر و مادر یا جامعه ببرد. او علاقمند است که روی پای خود بایستد، خواستار آزادیست و می خواهد از چارچوب های موجود بیرون بیاید، خودش فکر کند و اندیشه داشته باشد. همچنان که جامعه را مستقل و رشید می خواهد و در عین حال هیچ وقت از وضع موجود راضی نیست. جوان می خواهد جواب همه این خصوصیت ها را در فعالیت هایی که در دانشگاه و جامعه انجام می دهد بیابد و خلاصه کار این است که جوانی که خود را به دانش و آزاداندیشی مجهز می کند و بلند پرواز و آرمان خواه است. در جستجوی وضع بهتری است. و همیشه به فکر بهبود وضعیت موجود است. یعنی اگر وضع بد است بیش از همه می خواهد شرایط تغییر پیدا کند. اگر هم وضع خوب است باز هم به این شرایط قانع نیست و دوست دارد بهتر از آن بشود.

سیدمحمد خاتمی با بیان اینکه “در واقع دانش پژوهی و آزاداندیشی و جوانی حرکت به این سو را اقتضا می کند” گفت: چون بشر تکامل خواه است و این خواستی همگانی است ولی انصافا در دانشگاه و دربین جوانان، این خواسته قوی تر و نیرومندتر بوده و همین وظیفه دانشجو را مهم‏تر می کند. بنابراین وضع بد باید تغییر کند و بهبود یابد و وضع خوب باید بهتر شود. اما لازمه این کار چیست؟ انتقاد! یعنی با دیدی انتقادی به مسائل نگریستن و نیز تلاش برای یافتن راه‏ حلی برای حل مشکلات. امنیت لازمه بهبودخواهی و آرمان خواهی است. اگر جامعه‏ ای خواهان رشد دانشجویان خود است باید زمینه انتقاد را فراهم کند؛ انتقاد از برنامه ‏ها، ساز و کارها و روش‏های موجود به خصوص انتقاد از خود و جامعه. اما وجه مهم انتقاد، انتقاد از قدرت است. به دلیل اینکه قدرت امکانات کشور و جامعه را در اختیار دارد و او باید مورد انتقاد قرار گیرد تا خدای نکرده امکانات را در مسیر نادرست قرار ندهد. به علاوه اینکه قدرت منشاء فساد است مگر اینکه تحت مراقبت و نظارت دائم جامعه باشد. حتی اگر قدرت در دست فرد یا گروه صالحی باشد اما انتقاد و نظارت وجود نداشته باشد، جامعه دچار فسادهای بزرگی خواهد شد. پس انتقاد لازمه دانشجو بودن، جوان بودن، دانشگاهی بودن، آزاد اندیش بودن، حقیقت جو بودن و… است و انتقاد در درجه اول متوجه قدرت است. جایگاهی که در سرنوشت جامعه بیش از هر چیز تاثیر دارد. البته امر معروف و نهی از منکر و انتقاد نیز شامل امور فردی هم می‏شود ولی انتقاد از امری به همان میزان که قدرت در آن بیشتر است، ارزش و اهمیت بیشتری دارد. بنابراین یکی از کارهای مهم همه افراد و به خصوص دانشگاه و دانشجو این است که روحیه انتقادی از خود و جامعه و به خصوص قدرت را داشته باشند. انتقاد به معنای مچ‏ گیری نیست. انتقاد یعنی تحلیل درست قضایا، دیدن خوب و بدها، تقویت خوب‏ها ، انتقاد از بدی‏ها و تلاش برای تحول در جامعه به سمت خوبی است.

به گفته ی رییس جمهور سابق کشورمان، حال با در نظر گرفتن تمامی این مسائل، تکلیف انجمن اسلامی که هم دانشجو و جوان است و هم در دانشگاه قرار دارد، چگونه است؟ در اینجا مساله تازه ‏ای وجود دارد. انجمن اسلامی، بقیه‏ السیف جریان جنبش دانشجویی و بخش اسلامی آن در طول تاریخ وجود دانشگاه، به خصوص بعد از انقلاب است و جایگاه بسیار مهمی دارد. این انجمن با همه مشکلات موجود به خصوص در طول این مدت، از جریان جنگ تحمیلی گرفته تا طوفان ترور و تروریسم در جامعه و همینطور جریانات اخیر، هزینه‏ های بسیاری پرداخته است اما همچنان روی اصول و معیارهای خود ایستاده است. از درون و بیرون محیط دانشگاه مورد فشار زیادی قرار گرفته اما راه خود را گم نکرده و همچنان بر اصول و ارزش‏های انقلاب و نظام تکیه کرده و آنچه باید مورد انتقاد قرار گیرد را انجام داده است.

خاتمی گفت: انجمن اسلامی چنین وضعی دارد. انجمن اسلامی دانشجویان یعنی جمعی که جوان است، دانشجو است و به اسلام پای بند است. وقتی اسلام به این همه افزوده می شود دفاع از اسلام و انقلاب هم از وظایف شما می‏شود. اما کدام اسلام و کدام انقلاب؟ این موضوع امر مهمی است. اسلامی که منجر به انقلاب شده است، و برای انسان حرمت قائل و خواستار عدالت در همه ابعاد آن در جامعه است و آزادی را پاس می دارد و آمده آزادی انسان و اراده او را تقویت کند. اسلامی که به حقوق مردم تکیه دارد و به آن اعتراف می‏کند و قدرت را برآمده‏ از مردم می‏داند و معتقد است این قدرت باید تحت نظارت و کنترل باشد.

وی تصریح کرد: دانشجوی مسلمان علاوه بر همه نکاتی که گفته شد، باید از این اسلام و انقلاب دفاع کند. تهدیدهایی که انقلاب با آن مواجه است، به خصوص در این زمان که ما میبینیم کسانی منادی اسلامی میشوند که برای رای مردم هیچ ارزشی قائل نیستند. کسانی هستند که حکومتی که باید خدمتگزار مردم و مسؤول در برابر آنان باشد را قیم و ارباب مردم می دانند و مردم را در برابر آن صاحب هیچ حقی نمی دانند. مدعی اسلامی شدند که آمده تا آزادی را از بین ببرد و توانایی مبارزه با فساد را ندارد و زمینه ساز فساد می‏شود.

به گفته خاتمی وقتی چنین چهره تحریف شده و نادرستی از اسلام و انقلاب اسلامی نشان داده می شود و چنین گرایشی سعی می‏کند خودش را مبنای انقلاب بداند، دفاع از انقلاب اصیل و از اسلام همانگونه که واقعا هست و در انقلاب ما بوده و در معرض خطر است از وظایف مهم انجمن اسلامی و دانشجوی مسلمان است که البته کار دشواری هم هست.

وی در ادامه افزود: اما آنچه که در این لحظه حساس در کشور ما مهم است و انجمن اسلامی و دانشجویان مسلمان و هر انسان مسؤولی باید به آن توجه داشته باشند، این است که در حال حاضر مشکلات داخلی و تهدیدهای خارجی زیاد است بنابراین باید به فکر وحدت باشیم. البته وحدت به معنای هضم شدن بعضی در بعضی دیگر نیست بلکه به معنای تفاهم است و اینکه بدانیم همه ما در این جامعه ذی‏حق هستیم و حق در انحصار جناح خاصی نیست. وحدت تکیه بر امور مشترک است و بهبود اوضاع برای اینکه هر فردی احساس هویت و دلبستگی به کشور کند. وحدت امر بسیار مهمی است و همه ما در هر کجا که هستیم باید به فکر دفاع از آرمان‏های انقلاب و امنیت و مصلحت کشور باشیم. حتی اگر بخواهیم تعامل داشته باشیم که در جای خود لازم است باید ببینیم آیا اصل مشترکی وجود دارد یا نه؟

سیدمحمد خاتمی با بیان اینکه “ما اصل اسلام و انقلاب را قبول داریم و سربلندی ملت و پیشرفت کشور را می خواهیم” تصریح کرد: بین شیوه و روش‏ها اختلاف‏هایی وجود دارد؛ کسی معتقد است با گرفتن و زدن و بستن، اسلام و انقلاب حفظ میشود و کسی این سیاست ها و روش ها را مخالف با مصلحت اسلام و کشور می داند ‏و با تغییر روش موافق است تا اصل انقلاب محفوظ بماند. اما همه می توانیم به اصل مشترکی برسیم.

وی خاطرنشان کرد: دفاع از آرمان‏ها و اصول انقلاب و سرنوشت کشور مصلحت ملت برای همه ما مهم است. گاهی اوقات منهای همه جناح بندی شاهد هستیم کشور در ورطه نابودی است. براساس این، وحدت به معنی حذف تنوع نیست بلکه جهت د ادن تنوع در مسیر هدف مشترک است.

رییس دولت اصلاحات اظهار کرد: من معتقد هستیم راهی روشن برای همه ما وجود دارد؛ پایبندی به قانون اساسی. اما نه به این معنا که قانون اساسی وحی منزل است، حتی خود قانون هم اصلاح و تغییر آن را پیش‏بینی کرده است. اما این قانون، ظرف یکبار مصرفی نیست که آن را دور انداخت. بالاخره جامعه مبنای عمل مشترک می‏خواهد. من معتقدم راه درست پایبندی همه افراد، به قانون اساسی (البته تمام قانون) است. در این جامعه اگر بخواهیم این اصل را بپذیریم و واقعا به آن عمل کنیم، بسیاری از این تنش‏ها و مشکلات از بین خواهد رفت. البته لازمه پایبندی به قانون اساسی و رفع تنش عبارت است از بازشدن فضای سیاسی و تبدیل فضای امنیتی به فضای باز سیاسی طبق همین اصول و در چارچوب قانون اساسی تا احزاب و تشکل ها بتوانند آزادانه فعالیت کنند و تشکلی چون انجمن اسلامی از برگزاری یک نشست عادی محروم نباشد. به این ترتیب به سمت تحول بنیادی در جامعه پیش خواهیم رفت که جلوی سقوط انقلاب، نظام و ارزش‏ها گرفته می‏شود. به نظر من اگر همه برای این امور تلاش کنیم و به تفاهم برسیم نه اینکه همدیگر را حذف کنیم، (همانگونه که امروز کسانی قدرت را به انحصار درآورده و همه را حذف کرده ‏اند) و در مقابل ما خواستار حذف دیگران نیستم بلکه درصدد داشتن تفاهمی برای نجات از این وضعیت هستم. و به دنبال جستجوی راهی برای تفاهم و تعامل بر این اساس، امری مبارک خواهد بود و به خصوص بازشدن فضا و امنیت فعالیت در دانشگاه از اولویت برخوردار است.

محمد خاتمی همچنین گفت: امروزه وضع خوبی در دانشگاه‏ها حاکم نیست. اعمال شیوه‏ های پلیسی، تحمیل فضای پادگانی بر دانشگاه، تحقیر استاد و دانشجو، به کارگیری روشهای خاص برای امتیازدادن بیجا یا محدودیت ایجادکردن‏ ها برای تحصیلات نسل ما به خصوص تحصیلات تکمیلی. اینها مسائلی است که با هیچ کدام از معیارهای انقلاب ما و معیارهای مصلحت مملکت ما سازگار نیست. بیایم و لااقل از یک تجربه درس بگیریم. شما ببینید امروز دلزدگی در محیط دانشگاهی زیاد است وقتی انجمن اسلامی با آن سابقه نمی‏تواند فعالیت بازی داشته باشد تکلیف همه مشخص است. براین اساس شاهد سیل مهاجرت خواهیم بود و فردی هم که نتواند مهاجرت کند دلزده و مایوس می‏شود یا به سمتی گرایش پیدا می‏کند که نتیجه خطرناکی به همراه دارد. درحالی که اگر گفتگو، بحث و انتقاد آزاد باشد جلوی اتفاق افتادن خطرهای بسیاری که آینده کشور را تهدید می‏کند گرفته خواهد شد. در گذشته حدود ۱۰ – ۱۲ سال پیش این تجربه بود که در محیط‏ های دانشگاهی به‏ تدریج احساس امنیت شکل می‏گرفت. البته نمی‏خواهم بگویم در آن سال‏ها وضع بسیار خوب بود اما جهت به سمتی بود که احساس حرمت و بهبود اوضاع وجود داشت. در آن زمان محیط دانشگاه دانشجو و استاد دارای فضای مناسبی بود و نتیجه کار این بود که جلوی مهاجرت‏ها گرفته می‏شد. البته معنای حرف من این نیست که در آن موقع مهاجرتی نبوده، همیشه این اتفاق می‏افتاده اما نه به شکل سیل مهاجرتی امروزه که بهترین نیروها به خارج از کشور می‏روند. هرچند مهاجرت اشکالی ندارد اما رفتن نیروها به این شکل و رفتن نخبه‏ ها به خارج از کشور، فاجعه بزرگی است. در آن زمان علاقه به بازگشتن به ایران و مهاجرت معکوس را تجربه کردیم. بسیاری از دانشمندان و دانشجویان که خارج از کشور یا در ایران بودند، تمایل داشتند در ایران فعالیت داشته باشند. دلبستگی استاد و دانشجو به یکدیگر، تجربه خوبی است هر چند آن موقع هم مشکلاتی وجود داشت اما چرا امروزه باید چنین فضایی حاکم باشد و چنین مسائلی را دوباره تجربه نکنیم. در این بین افرادی که مشخص نیست که هستند و سابقه شان چیست به زد و بند و تسویه بپردازند و هر که را نمی پسندند محدود و تحقیر کنند.

به اعتقاد وی وقتی ما آزاد و آزاداندیشی را در چارچوب قانون قبول داریم باید در محیط دانشگاه آزادی وجود داشته باشد.

سیدمحمد خاتمی در پایان گفت: ۱- شما به عنوان دانشجو و دانشجوی مسلمان باید اهتمام به ارتقای سطح دانش و بالابردن مهارت‏های لازم داشته باشید تا بتوانید خدمتگزار جامعه باشید. در همین دانشگاه ها است که نیروی گرداننده چرخ های کشور تربیت می شود‏. ۲- باید برای ایجاد فضای آزاد و امن در درجه اول در درون دانشگاه و بعد در جامعه تلاش صورت بگیرد و بخصوص قانون گرایی و بالابردن قدرت تحمل یکدیگر در درون دانشگاه مدنظر باشد. ۳- از اسلام مظلوم دفاع شود. اسلامی که در انقلاب اسلامی بود. اگر انحرافی را به نام اسلام می بینید با آن مقابله کنید و اسلام عرفان و اخلاق، اسلام طرفدار آزادی انسان و حق حاکمیت او بر سرنوشت، اسلام عدالت و اسلامی که می خواهد و می تواند وجهه کشور و مردم را در جهان بالا ببرد بشناسید و بشناسانید.

به گزارش وب سایت رسمی سیدمحمد خاتمی در ابتدای این نسشت صمیمانه اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران به طرح دیدگاه های خود و بحث و گفت وگو پرداختند.

در ابتدای این دیدار یکی از حضار با ذکر این مقدمه بحث را آغاز کرد:

طی چند سال گذشته اردوی تشکیلاتی مان را در تابستان برگزار می‏کردیم و طبق برنامه برای افتتاحیه یا اختتامیه اردو خدمت شما می رسیدیم. ما امسال هم برنامه ریزی کرده بودیم و کارها انجام شده بود که این اردو در پردیس دانشکده فنی دانشگاه تهران در رشت از امروز شروع شودو همه هماهنگی‏ها هم انجام گرفته بود اما از چند روز گذشته فضایی در استان گیلان وجود داشت و ممانعت‏هایی از سوی استانداری ایجاد شد که در این باب مصوبه ای هم تعیین شد مبنی بر اینکه این برنامه نباید برگزار شود. در این زمینه دانشگاه ما را همراهی کرد و با این زمینه که فضا، فضای دانشگاه تهران هست و نیروهای بیرونی حق دخالت در آن ندارند و وقتی ما مجوز داده ایم باید برنامه برگزار شود. ما نیز با همین اتکا، برنامه را دنبال کردیم، تمام سخنرانی ها هماهنگ و همه تدارکات برنامه ها دیده شد تا اینکه نهایتا روزگذشته مسؤولان دانشگاه گفتند با توجه به فضا و تهدیداتی که نیروهای موجود در استان کرده‏ اند و ممکن است صورت دهند؛ اعم از اینکه برنامه را خراب کنند یا اجازه ندهند اتوبوس‏های ما وارد فضای استان گیلان شود، بهتر است برنامه اجرا نشود. در ضمن ما نیز دوست نداشتیم به این بهانه برای میهمانان و دانشگاه و هم دوستان شرکت‏ کننده در این برنامه مشکلاتی به وجود بیاید بنابراین با تمهیداتی که دیده شد، تصمیم بر این گرفتیم که برنامه برای این هفته اجرا نشود. البته گزینه ای دیگری نیز داشتم مانند اینکه مکان اردو را تغییر دهیم اما یک روزه نمی‏توانستیم این کار را انجام دهیم ولی در هر صورت برنامه اردو لغو شد.اما از اینکه دیدار با شما را در برنامه داریم و توانسته ایم خدمت شما برسیم، خوشحالیم. بحث اردو را هم پیگیری خواهیم کرد تا انشاالله در هفته‏ های آتی برگزار شود. البته همه این حرف ها بیشتر درد دل بچه هاست چون برای همه برنامه‏ ها هماهنگی شده بود و هزینه ‏های زیادی صورت گرفته بود اعم از گرفتن جا، هماهنگی سخنرانی ها، محتویات هدیه به بچه‏ ها، رزرو کردن بلیط و… که متاسفانه با وجود تمام هماهنگی‏هایی که انجام شده بود اردو برگزار نشد. امیدواریم در آینده این اردو شکل بگیرد.حقیقتا نمی‏دانیم چه بگوییم وقتی در محیطی مانند تهران که اجلاس سران کشورهای دیگر در آن برگزار و شهر به مدت ۴ – ۵ روز تعطیل می‏شوند و همه در خدمت این هستند که امنیت میهمانان را تامین کنند جای سوال است که زمانی که دانشجویان قصد دارند اردویی دانشجویی با همه هماهنگی‏ها در پردیس همان دانشگاه برگزار کند نه تنها امنیت برقرار نمی‏شود بلکه تهدید به هم زدن مراسم و حضور نداشتن دانشجویان هم صورت می‏گیرد که واقعا مایه تاسف است. این مساله باعث سرخوردگی دانشجویان می‏شود. هر چند از سال ۸۸ به بعد طی این ۳ – ۴ سال، این فضا را بسیار تجربه کرده‏ ایم و سراین مساله از مسؤولان دانشگاه و هم مسؤولان آنجا طلبکار هستیم.

حضور ما در این جمع بیشتر بر این بود که اگر فرصتی بود دانشجویان سوال‏ها و دغدغه‏ هایشان را با شما مطرح کنند. بیشتر دوست داریم در این جمع شنونده باشیم اما آنچه دغدغه خاطر مجموعه و سایر دانشجویان است و کمابیش در دیدارهای دیگری که برگزار شد با شما در میان گذاشتیم راجع به موضوعات مختلفی است فضای اقتصادی، جو حاکم بر جامعه، فقر و تبعیض، فضای فسادی که هر روز به آن دامن زده می‏شود، از فضای سیاست خارجی که کاملا ناهماهنگ عمل می‏کند و هزینه بسیاری بر کشور می‏گذارد، از اتفاقاتی که اگر یکی از انها در دولت شما اتفاق می‏افتاد، آسمان را به زمین می‏دوختند و کلی هزینه ایجاد می‏کردند درحالی که امروز بسیار راحت از آن می‏گذرند. مسائل بسیاری است اما آنچه که می‏توان مستقیم به آن اشاره کرد و به نوعی دغدغه جدی بچه‏ هاست اتفاقاتی است برای یک سال آینده که پیش رویمان است و امکان اتفاق افتادن آنهاست. در این مورد می‏خواهیم نظرات شما را در مورد بحث ریاست‏ جمهوری که قرار است سال بعد برگزار شود، بدانیم. مسائل متعددی در رسانه و نشریه و سایت‏ها مطرح می‏شود و نقل قول‏هایی از شما و چهره ‏های اصلاح‏ طلب و جنبش سبز می‏شود که برخی صحیح است و برخی دقیق نیست. از آنجا که ما در این مجموعه فعالیت می‏کنیم بحث‏های بسیاری درون مجموعه مطرح می‏شود که فضای دانشجویی در رابطه با این اتفاق‏ها چه باید باشد. با توجه به اینکه فضای سال ۸۸ کماکان وجود دارد و فضایی که برای آقایان مهندس موسوی و کروبی به وجود آمده اوضاع را بغرنج تر نموده، اگر آنچه کف مطالبات بوده تأمین نشود شاید صحبت راجع به مسائل دیگر بی‏ معنا باشد. شما خودتان نیز به این مساله اشاره کرده ‏اید که تا زمانی که از این فضا عبور و بحران برطرف نشود صحبت کردن راجع به مسائل دیگر ضرورتی ندارد. به اعتقاد ما آنچه در فضای دانشجویی مهم است این است که باید روحیه آرامانگرایانه و عدالت‏خواهانه و آزادی‏خواهانه خود را حفظ و فراتر از جریان اصلاحات و جنبش سبز و آینده فضای سیاسی انتخابات عمل کنیم. به قولی بحث مطالبات و دغدغه‏ ها را به عنوان فضای دانشجویی مطرح کنیم و اجازه ندهیم کف این مطالبات، از آن چیزی که هست پایین‏تر بیاید. یعنی اگر مسائلی مبنی بر زندانی بودن عده‏ ای از بزرگان و دوستان چون آقایان موسوی و کروبی و وجود مشکلات دیگر و اینکه فضا امنیتی است مطرح می‏شود، رفع این فضاها به نوعی لازمه مشارکت‏هایی است که مطلوب باشد. تصور ما بر این است که دغدغه فضای دانشجویی که طرح مطالبات است باید مطرح شود و سپس در مورد انتخابات و مسائل دیگر سخن گفته شود. هر چند شما هم دغدغه ‏هایی دارید که مطرح کرده‏ اید و این موضوعی است که شما در این زمینه قطعاً بیشتر توضیح خواهید داد. بیش از این وقت شما را نمی‏گیریم و شنونده گفته‏ های شما هستیم.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته