با وجود انتقادات فراوان مقامات دولتی مبنی بر واردات بی رویه کالاهای غیرضرروی به کشور؛ ادامه این روند باعث تهدید اشتغال موجود شده تا جایی که هر ۱۰۰۰ دلار واردات ۱ شغل ثابت داخلی را نابود میکند.
به گزارش مهر، حل مشکل اشتغال و بیکاری و وعده رئیس جمهور مبنی بر ریشه کن کردن بیکاری تا پایان کار دولت دهم در سال آینده، راه اندازی طرح های ضربتی اشتغال از جمله زودبازده ها، مشاغل خانگی، پرداخت وام های خوداشتغالی و برنامه هایی از این دست در حالی طی سال های اخیر به اوج خود رسیده است که با وجود ادعاهای دولت مبنی بر ایجاد میلیون ها فرصت جدید شغلی؛ تعداد بیکاران در کشور همچنان در مرز ۳ میلیون نفر باقی مانده است.
هرچند بر خود این آمار و قرار دادن تنها ۱ ساعت کار در هفته به عنوان مرز بین شاغل و بیکار نیز به شدت از سوی فعالات بازار کار مورد انتقاد است، اما وجود ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر بیکار در فصل بهار امسال نیز آمار بسیار بالایی است که نشان دهنده وجود صف های طولانی کارجویان جوان برای ورود با بازار کار است.
وعدهها و بیکاری ۳ میلیونی
واردات بی رویه به کشور؛ یکی از مهم ترین عواملی که در چند سال اخیر به شدت از سوی بنگاه ها و واحدهای تولیدی، همچنین کارشناسان و خبرگان بازار کار مورد نقد و توجه قرار گرفته و به صورت کلی فعالان عرصه کار و تولید معتقدند که ادامه روند فعلی واردات بی رویه و اغلب غیرضرور به کشور باعث تهدید مشاغل موجود و از بین رفتن شانس کارجویان در ورود به بازار کار داخلی است.
محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی در روزهای اخیر اعلام کرد که متاسفانه درصد قابل توجهی از ثبت سفارش های انجام شده در ماه های اخیر و به ویژه پس از افزایش یکباره قیمت دلار در بازار مربوط به کالاهایی است که یا دارای مشابه داخلی است و یا چندان ضروررتی برای واردات انبوه آن به کشور وجود ندارد.
رئیس کل بانک مرکزی همچنین با انتقاد شدید از ادامه این روند به آسیب پذیری تولید داخلی در سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی و همچنین بالا ماندن نرخ بیکاری، گفت: باید جلوی این روند نادرست گرفته شود و ما به سراغ واردات غیرمفید و غیرضروری خواهیم رفت.
واردات ۲۱٫۹میلیارد دلار کالا در ۱۵۰روز!
عباس معمارنژاد، رئیس کل گمرک ایران طی روزهای اخیر از واردات ۲۱٫۹ میلیارد دلاری به کشور در ۵ ماهه ابتدای سال جاری خبر داد. آماری که به شدت از سوی رئیس کل بانک مرکزی مورد انتقاد است و اعتقاد دارد درصد قابل توجهی از این واردات نه تنها مشمول اولویت های دریافت ارز مرجع نبوده اند، بلکه کالاهای غیرضروری و مشابه داخل بوده است.
پیش تر نیز یک نماینده مجلس با انتقاد از واردات بی رویه به کشور، انجام هر ۱۰۰۰ دلار واردات را باعث از بین رفتن یک شغل ثابت دانست و گفت: به نظر می رسد با واردات فراوانی که به کشور انجام می شود، پول اشتغال جوانان خارجی را ما می پرازیم!
عباس وطن پرور، نماینده سابق کارفرمایان در اجلاس جهانی کار با بیان اینکه وقتی یک واردکننده می تواند از زمان قانونی ثبت سفارش و تصمیم به انجام واردات یکسال زمان داشته باشد، طبیعی است که تولیدکننده داخلی باید همیشه در فضای نامناسبی فعالیت کند.
نماینده سابق کارفرمایان در اجلاس جهانی کار، اظهار داشت: یک زمانی میلیون ها ثبت سفارش برای واردات موبایل به ایران انجام شد، بعد دولت تعرفه ۶۰ درصدی برای آن وضع کرد؛ اما این مسئله باعث شد تا واردات موبایل با میلیاردها تومان سود همراه شود.
این فعال کارفرمایی و تولیدکننده، تصریح کرد: سوال این است که چرا دولت ابزاری را در اختیار واردکننده قرار می دهد که احتمالا مورد سوء استفاده قرار گیرد؟ آیا من به عنوان یک فعال اقتصادی حق دارم که به دنبال کسب سود باشم؟ بنابراین دولت باید در دادن ابزارها دقت کند.
سایه واردات مضر بر بازار کار داخلی
وی ادامه داد: طبق گزارشاتی که در گمرک ایران وجود دارد، ۸۰ درصد واردات به کشور در ۳ ماهه ابتدای سال جاری با ارز مرجع بوده است. حال وقتی رئیس کل بانک مرکزی از این روند انتقاد می کنند می توانند بررسی کنند که ارز ۱۲۲۶ تومانی به چه کالاهایی داده شده است؟ آیا در راستای حمایت از تولید داخل و حفظ اشتغال بوده و یا صرفا مراتب سودجویی را برای برخی واردکنندگان فراهم آورده است؟
وطن پرور خاطر نشان کرد: متاسفانه انجام واردات بی رویه و تغییراتی که در قیمت ارز وجود دارد باعث ایجاد نوعی سردرگمی برای بنگاه ها شده و این مسئله به شدت اشتغال موجود در واحدهای تولیدی را تهدید می کند و احتمال ریزش قابل توجه نیروی کار وجود دارد.
نماینده سابق کارفرمایان در اجلاس جهانی کار، اظهار داشت: متاسفانه در چندسال اخیر تنها در مورد واردات بی رویه صحبت شده اما این روند همچنان ادامه دارد و این وضعیت باعث به وجود آمدن شرایط تهدید جدی برای بازار کار و اشتغال کشور شده است.
به گفته وی، هم اکنون تنها ۹ درصد جمعیت ۱۵ سال به بالای کشور در مشاغل مولد و رسمی فعالیت دارند و در این بخش بیشتر نیروها دارای مشاغل واسطه گری، دلالی و خدماتی هستند.
موسوی: حقیقت این است که اگر حاکمیت میتوانست یک کارآمدی نسبی در اداره امور داشته باشد، با هر تخلف انتخاباتی تمکین میکردم. اما این را هم نداریم. دولت در انجام یک پروژه درمانده است، یا در سیاست خارجی هر روز وضع بحرانیتر میشود.
کلمه – گروه بین الملل: آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل، در نشست شورای حکام با اکثریت آرا قطعنامهای را در انتقاد از برنامه هستهای ایران تصویب کرد. روسیه و چین همراه با آمریکا جزو پیشنهاد دهندگان این قطعنامه بودند. قبلا برخی از دیپلمات ها در گفتگو با رسانه ها گفته بودند که چین و روسیه با محتوای قطعنامه پیشنهادی این جلسه درخصوص سرزنش ایران به خاطر توسعه برنامه غنیسازی اورانیوم موافق هستند و جزو پیشنهاد دهندگان این قطعنامه هستند.
از میان ٣۵ کشور عضو شورای حکام، تنها کوبا به این قطعنامه رای مخالف داده و سه کشور مصر، تونس و اکوادور نیز به آن رای ممتنع دادهاند. در این قطعنامه آمده است که ایران قطعنامههای پیشین سازمان ملل را نادیده گرفته و نقض کرده است.
خبرگزاری رویترز به نقل از چند دیپلمات غربی گزارش داده بود که این قطعنامه پیشنهادی از سوی شش قدرت جهانی برای اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی متشکل از ۳۵ کشور فرستاده شده است.
پیش از برگزاری نشست شورای حکام، در محافل دیپلماتیک گفته میشد که اطلاعات جدیدی در اختیار آژانس قرار گرفته است که بنا بر آن ایران به تواناییهای جدیدی در ساخت سلاح هستهای رسیده است. اما مسئولان کشورمان همواره اتهام تلاش برای ساخت سلاح هستهای را همواره رد کرده و میگویند برنامه اتمی ایران صلحآمیز است.
قبل از تصویب این قطعنامه فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بر به کارگیری دیپلماسی برای پایان دادن به مناقشه هسته ای با ایران تاکید کرد و از نتانیاهو خواست از راه حل دیپلماتیک حمایت کند. اولاند در این مکالمه بر موضع فرانسه مبنی بر تعلیق غنی سازی هسته ای در ایران و اجرای قطعنامه های شورای امنیت به وسیله این کشور تاکید کرد.
موضع گیری نتانیاهو در برابر برنامه اتمی ایران در روزهای گذشته تشدید شده است. او خواهان ترسیم خط قرمز برای برنامه اتمی ایران شده و گفته باید به این کشور درباره عواقب گذر از این خط هشدار داده شود. این در حالی است که هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا گفته است، آمریکا قصد ندارد برای ایران ضرب الاجل تعیین کند و هنوز مذاکره را به فاصله زیاد از سایر گزینهها بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی این کشور به توانایی ساخت سلاح اتمی می داند.
یوکیو آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست اخیر شورای حکام بار دیگر تاکید کرد که تهران باید دسترسی آژانس به سایت نظامی پارچین را بدون تاخیر بیشتر فراهم کند. به تازگی مقامات آژانس بین المللی انرژی هسته ای ادعا کرده اند که تصاویر ماهوارهای مربوط به این تاسیسات، نشانگر فعالیتهایی ظنبرانگیز در این زمینه است.
اخیرا خبرگزاری ها به نقل از دیپلماتهای غربی گزارش داده اند که براساس تصاویر ماهوارهای جدید، ایران پاکسازی این منطقه را شروع کرده و اکنون در مراحل پایانی است. خبرگزاری ها به نقل از دیپلماتهای غربی نوشته اند که ایران برای کور کردن دید ماهوارههایی که این تصاویر را تهیه میکردند، ساختمان اصلی تاسیسات پارچین را پوشانده و استتار کرده است. اما ایران میگوید که پارچین منطقهای نظامی است و بازرسی از آن در چارچوب توافقهای دوجانبه با آژانس نیست.
در این قطعنامه جدید نیز که چین و روسیه نیز از آن حمایت کرده اند، نسبت به سرپیچی ایران از درخواست سازمان ملل جهت تعلیق فعالیتهای هستهای با کاربرد دوگانه نظامی و غیرنظامی ابراز نگرانی جدی شده است. در متن پیشنویس این قطعنامه بهویژه نسبت به تأسیسات زیرزمینی فردو که، بنا به گزارش تازه آژانس، ایران طی سه ماه اخیر ظرفیت غنیسازی اورانیوم را در آن دو برابر کرده ابراز نگرانی شده بود.
روز دوشنبه با آغاز نشست شورای حکام آژانس در وین، دیپلماتهای غربی ابراز امیدواری کرده بودند تا با پیوستن چین و روسیه به جرگه کشورهای موافق با افزایش فشار بر ایران، کوششی در جهت متقاعد ساختن اسرائیل مبنی بر این که رویکرد دیپلماتیک همچنان بر اقدام نظامی ارجحیت دارد صورت بگیرد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در خبری اختصاصی از وین مدعی شده که دیپلماتهای غربی که نامشان را نبرده به آن خبرگزاری گفته اند اطلاعات تازه ای به آژانس داده شده که نشان می دهد ایران ظرف سالهای اخیر به پیشرفت هایی در حوزه توانایی ساخت سلاح های هسته ای دست یافته است. این خبرگزاری در گزارش خود آورده که این پیشرفت ها به محاسبه قدرت تخریبی یک کلاهک هسته ای مربوط هستند. به گفته این خبرگزاری آمریکایی اطلاعات تازه توسط اسرائیل، آمریکا و حداقل دو کشور غربی دیگر به آژانس ارایه شده است.
جیل تئودور سخنگوی آژانس به آسوشیتدپرس گفته که نهاد متبوعش درباره ادعای مندرج در گزارش آن خبرگزاری اظهار نظری نمی کند. به گزارش بی بی سی یک مقام رسمی دیگر آژانس هم گفت است که موضع آژانس درحال حاضر عدم اظهار نظر در این باره است.
آنچه این خبرگزاری بدان اشاره می کند مدل سازی کامپیوتری برای محاسبه قدرت تخریب یک انفجار هسته ای است که باید با آزمایش های واقعی همراه شود تا اجزا لازم برای کاربرد در سلاح هسته ای مورد آزمایش قرار گیرند تا محصول نهایی قابل اطمینان باشد. این گزارش مدعی است که فعالیت های ادعایی ظرف سه سال اخیر انجام شده اند.
اخیرا گزارشی هم در روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به تاریخ سی ام اوت سالجاری منتشر شد که در آن ادعا شده بود محسن فخری زاده، یک افسر ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که آژانس و کشورهای غربی او را در فعالیت های پژوهشی روی ساخت سلاح هسته ای توسط ایران فردی مهم و کلیدی می دانند، دوباره با تاسیس یک مرکز پژوهشی هسته ای فعالیت های خود را از سر گرفته است. تعیین صحت و سقم این ادعاها دشوار است بویژه با در نظر گرفتن اینکه این قبیل ادعاها در گذشته، حداقل در مورد برنامه هسته ای عراق، کاملا غلط از آب در آمدند.
علی اصغر سلطانیه، سفیر ایران در آژانس انرژی هسته ای در اعتراض به این گونه اقدامات گفت که آژانس بین المللی انرژی هسته ای به ابزاری در دست سازمان های اطلاعاتی غربی تبدیل شده است. به همین دلیل است که یوکیا آمانو مدیرکل آژانس همواره به ضرورت همکاری ایران، بویژه در زمینه دسترسی فوری به سایت نظامی پارچین و بازرسی از آن مکان، اشاره می کند.
کلمه – گروه بین الملل: انتشار فیلم توهین آمیز «معصومیت مسلمانان» در یوتیوب باعث اعتراضات گسترده در کشور های مسلمان شده است. اعتراضات از شمال آفریقا از دو کشور مصر و لیبی آغاز شد و اکنون نه تنها سر تا سر خاورمیانه را در برگرفته بلکه به کشور های اروپایی نیز رسیده است.
ناآرامیها در جهان اسلام در حال گسترش است. مصر برای دومین روز صحنه اعتراضات بود. معترضان مصری در مقابل سفارت آمریکا حضور دارند و شمار زخمیها در این کشور به ۲۲۴ نفر رسیده است. تظاهرکنندگان در صنعا، پایتخت یمن، در مقابل ساختمان سفارت آمریکا جمع شده و به آن حمله کردهاند.
بی بی سی گزارش داده که نیروهای امنیتی یمن علاوه بر استفاده از گاز اشک آور و دستگاه آب پاش فشار قوی به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. تیراندازی پلیس به سوی تظاهرکنندگان تعدادی زخمی برجای گذاشته اما شمار آنها هنوز اعلام نشده است. تعدادی خودرو در داخل محوطه حیاط سفارت به آتش کشیده شدهاند و ساختمان سفارت از کارکنانش تخلیه شده است.
دویچه وله هم گزارش داده که بخش صدور ویزای کنسولگری آمریکا در برلین موقتا تعطیل شده، سه کارمند این بخش دستخوش ناراحتی تنفسی شده اند و پلیس به پخش مواد سمی مشکوک است. امروز – پنجشنبه ۲۳ شهریور – پلیس برلین در پی شکایت سه کارمند زن بخش صدور ویزای کنسولگری آمریکا در محله داهلم برلین، این بخش را تخلیه کرد. یکی از کارمندان زن کنسولگری به بخش حراست کنسولگری گفته بود که حالش بهطور ناگهانی بد شده و مزه عجیبی در دهانش احساس کرده است.
گذرنامه یک مراجعهکننده آلبانیائی از سوی کارشناسان آتشنشانی برلین در دست بررسی است. این مرد پیشاز ظهر روز پنجشنبه به بخش کنسولگری مراجعه و پاسپورتش را برای صدور ویزا تسلیم کرده است. پلیس احتمال میدهد که مواد سمی از طریق همین گذرنامه در کنسولگری پخش شده باشد. اما این ظن هنوز تایید نشده است.
تظاهرات در لیبی؛ مخالفت همزمان با توهین و ترور
براساس تصاویر منتشر شده در شبکه های اجتماعی گروهی از مردم بنغازی یک روز پس از این رویداد دست به تظاهرات در خیابان های بنغازی زده و توأمان اهانت به پیامبر اسلام و ترور و افراطی گری را محکوم کردند. به گزارش جماران، تظاهرکنندگان دست نوشته هایی به دو زبان عربی و انگلیسی در محکومیت اهانت به پیامبر اسلام و خشونت و ترور در دست داشتند و ضمن رد اهانت به مقدسات از ترور و خشونت و عاملان حمله به سفارت آمریکا نیز تبری جستند.
“نه اهانت به پیامبر اسلام و نه ترور”، “یارسول الله جانم فدای تو؛ ای بهترین خلایق، ای بهترین موعظه کنندگان”،”اسلام مبری از خشونت و فساد در زمین است”، “مردم آمریکا متاسفیم این منش پیامبر ما و اسلام نیست”، بن غازی کابل جدید نخواهد شد”، “بنغازی این عمل جنایتکارانه را محکوم می کند”، “اراذل و اوباش و قاتلان شهر بنغازی و اسلام را نمایندگی نمی کنند” ، نه ترور نه القاعده تنها انقلاب جوان”، برخی از شعارهایی بود که تظاهرکنندگان در بن غازی در دست داشتند.
سازمان سلفی افراطی انصار الشریعه نیز که متهم به در دست داشتن در این حمله شده است روز پنجشنبه مسئولیت خود را در حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی رد و به فیلم ضد اسلامی که علت اصلی این حمله بود، اعتراض کرد.
گمانه زنی ها درباره حمله به سفارت آمریکا در لیبی
پس از واقعه مرگ سفیر آمریکا در لیبی گمانه زنی های زیادی در این مورد صورت گرفته است. روز پنجشنبه، دو روز پس از آغاز درگیری ها، مقامات آمریکایی گفتند که احتمالا حمله به کنسولگری این کشور در بنغازی با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته است. گزارش شده پس از حمله افراد مسلح به کنسولگری ایالات متحده در شهر بنغازی لیبی، که به کشته شدن جان کریستوفر استیونز، سفیر و سه تن دیگر از کارکنان آمریکایی سفارتخانه منجر شد، منابع آمریکایی تحقیقات در مورد این حادثه را آغاز کرده اند. این حمله شامگاه سه شنبه و در جریان تظاهرات علیه فیلمی صورت گرفت که توسط یک شهروند آمریکایی و یک مهاجر مصری ساکن آمریکا ساخته و بخشی از آن با ترجمه عربی در شبکه یوتیوب منتشر شده بود. تظاهرکنندگان این فیلم را اهانت به پیامبر اسلام دانسته و علیه انتشار آن دست به تظاهرات زده بودند.
با این همه، به نقل از برخی منابع رسمی آمریکایی گزارش شده است که با توجه به پیچیدگی عملیات افراد مسلح، بعید به نظر می رسد که این حمله به صورت خودجوش و بدون طراحی قبلی به اجرا گذاشته شده باشد. خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام آمریکایی که از او نام نبرده می نویسد که احتمال ارتباط مهاجمان با شبکه القاعده را نمی توان منتفی دانست هر چند، به گفته او، برای اعلام نظر قطعی در انتساب این عملیات به القاعده یا وابستگان به آن هنوز زود است و به تحقیقات بیشتری نیاز است.
در جریان جنگ داخلی منجر به سقوط حکومت سابق لیبی، بسیاری از مردم عادی مسلح شدند و در حالی که خلع سلاح کامل در این کشور صورت نگرفته، این احتمال وجود داشته است که افرادی که به طور مسلح در تظاهرات شرکت کرده بودند، با افزایش هیجانات، به طور خودجوش به سفارت یورش برده باشند.
احتمال دست داشتن القاعده در عملیات بنغازی به خصوص از این جهت باعث نگرانی است که تحولات اخیر خاورمیانه و سقوط نظام های دیکتاتوری و برقراری آزادی های سیاسی ممکن است دست کم تا مدتی فضایی مناسب را برای بهره برداری گروه های تندرو از کمبود تخصص دولت های جدید در زمینه های امنیتی فراهم آورده باشد. سفارت ایالات متحده در طرابلس، پایتخت لیبی، مانند بسیاری از مراکز دیپلماتیک این کشور توسط تفنگداران دریایی محافظت می شود اما مشخص نیست که آیا کنسولگری آمریکا در بنغازی هم از شمار کافی نیروهای امنیتی برخوردار بوده است یا نه.
کشته شدن کریستوفر استیونز نخستین مورد از قتل یکی از سفرای ایالات متحده در خارج در دهه های اخیر است و سئوالاتی را در مورد تمهیدات امنیتی در سفارتخانه ها و دفاتر دیپلماتیک ایالات متحده در خارج مطرح کرده است. به خصوص اینکه حمله به کنسولگری ایالات متحده در سالروز حملات انتحاری یازدهم سپتامبر در آمریکا روی داد که جنگ آمریکا علیه گروه های تندرو به خصوص شبکه القاعده و گروه های وابسته به آن را در پی آورد.
تظاهرات در تهران با پرچم لیبی و مصر
در تهران گروهی در مقابل سفارت سوئیس (که حافظ منافع آمریکا در ایران است) تجمع کرده اند. خبرگزاری فارس گزارش داده که تعدادی از آنان پرچمهای لیبی و مصر را در دست دارند.
حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان نیز که نگران بروز خشونت در کشور خود است سفر برنامه ریزی شده خود به کشور نروژ را لغو کرده است. ناتو به نیروهای تحت فرمان خود در افغانستان نسبت به اعتراضهای احتمالی هشدار داده است. راجر نوبل معاون عملیاتی فرمانده کل نیروهای ناتو در افغانستان گفت که ناتو نمیخواهد در روزهای آینده به اعتراضها در این کشور دامن بزند. نوبل گفت: ما تلاش داریم تا از حضور در موقعیت نامناسب و در زمان نامناسب بپرهیزیم و همچنین میکوشیم تا به گونه غیرعمدی در موقعیتی قرار نگیریم که ممکن است منجر به دامن زدن به اعتراضات و گردهماییهای مردم در روزهای آینده شود.
در داکا، پایتخت بنگلادش نیز تظاهراتی برگزار شده است که خواستار محاکمه و مجازات فیلمساز بوده است. در عراق، تظاهرات در شهرهای بغداد و بصره انجام شده و رهبر یک گروه اسلامگرا هشدار داده که نمایش فیلم منافع آمریکا را با تهدید مواجه خواهد کرد. در شمال آفریقا، تظاهراتی در مغرب، تونس و سودان انجام شده است. خبرگزاری فرانسه از اسلامآباد پایتخت پاکستان گزارش داده که پلیس آن کشور خود را برای تظاهرات احتمالی در مقابل سفارت آمریکا آماده کرده است.
هیلاری کلینتون: فیلم چندش آور بود
گفتنی است هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، فیلم ویدیویی با محتوای توهین آمیز نسبت به پیامبر اسلام را “چندش آور” خواند و تأکید کرد که این فیلم به دولت آمریکا هیچ ربطی ندارد.
هیلاری کلینتون گفت که برای ما، برای شخص من، این ویدیو چندش آور و آزارنده است. گویا سازندگان آن عمد داشته اند یک دین بزرگ را تحقیر کنند و خشم پیروان آن را برانگیزند. کلینتون تصریح کرد: دولت آمریکا مطلقا هیچ ارتباطی با این ویدیو ندارد. ما با پیام و محتوای این ویدیو به شدت مخالف هستیم. و تأکید کرد که دست زدن به خشونت برای اعتراض به این فیلم به هیچوجه قابل توجیه نیست.
پیام خاتمی
سید محمد خاتمی در نامه ای به دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، با محکوم کردن ساخت فیلم توهین آمیز نسبت به پیامبر اسلام (ص) و کمک به نشر آن از سوی افراطیون بدسابقه، اهانت به مقدسات همه اقوام و مذاهب و ملل را امری است ناپسند و در مقابل طرح خیرخواهانه گفت و گوی تمدن ها برای نزدیکی دل ها به یکدیگر و گریز از جهان وحشت زده از جنگ و سرکوب و بیداد و تبعیض توصیف کرد و با تاکید بر اینکه این عمل زشت از خامی و تعصب سرچشمه می گیرد، یادآور شد که اینگونه اعمال، به سادگی ابزار دست جنگ افروزان و نیروها و قدرت هایی می شود که منافع نامشروع خود را در گسترش نفرت میان ملت ها و ادیان الهی آنان می بینند.
رئیس جمهور سابق ایران در این نامه خواستار آن شده که سازمان کنفرانس اسلامی برای دفاع از تمامی ارزشها و مقدسات دینی و مقابله با افراطی گری و خشونت ، فعالانه وارد عمل شود و با همراهی و همکاری نهادهای مؤثر بین المللی، همه دولت ها از جمله دولت آمریکا را به اقدام عملی برای خشکانیدن ریشه ها و جلوگیری از گسترش منازعات هویتی، قومی و دینی و برخورد قاطع با مسببان این فاجعه مکلّف کند.
خانواده و تعدادی از همراهان امیرخسرو دلیرثانی زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به فرزند ۶ ساله ی وی محمدعرفان نوشته اند: در این سالها برایت از اوین و کابین ملاقاتش داستانها ساختیم تا مبادا روح لطیف تو را، به واژگانی چون زندان و اسارت بیازاریم؛ زمان گذشت و تو آنقدر بزرگ شدی که به زبان کودکانهات بپرسی «بابا کی آزاد میشه؟» سه سال زمان کوتاهی نیست؛ زمان قد کشیدن یک کودک، زبان گشودنش، آگاه شدنش، مدرسه رفتنش و تو همه اینها را محکوم به محرومیت از حضور پدر، و حتی محروم از چند روز مرخصی و کنار خانواده بودنش، و حتی محروم از شنیدن روزمره صدایش گذراندهای.
به گزارش کلمه، در این نامه که در ششمین سالروز تولد محمدعرفان دلیرثانی نوشته شده آمده است: محمد عرفان جان! رشد و بالیدن تو، سیاهی ستم این روزها را از دلهامان میزداید و واژه آزادی در زبان کودکانه تو برایمان پیام آور امید است.
امیر خسرو دلیر ثانی از فعالان ملی-مذهبی، عضو جنبش مسلمانان مبارز دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.
دلیر ثانی در بهمن ماه ۱۳۸۹ به دلایل نامعلوم به بند ۲۰۹ منتقل شد و مدتی را در این بند گذراند. گفته می شود دلیل اصلی انتقال وی به بند ۲۰۹ و بازجویی های دوباره، به خاطر امضای بیانیه های مختلف از جمله بیانیه معروف به ۱۴ نفر بود.
نام امیر خسرو دلیرثانی در کنار نام شهید هدی صابر به عنوان اولین معترضین به شهادت هاله سحابی ثبت شده است. سی و یک خرداد ۹۰ امیرخسرو دلیرثانی با صدور نامه ای به شرح جزییات اعتصاب غذا و جان باختن هدی صابر پرداخت. او که به همراه هدی صابر در اعتراض به شهادت هاله سحابی اعتصاب غذا کرده بود با انتشار این نامه به جزییات تصمیم مشترکش با هدی صابر برای شروع اعتصاب غذا و اتفاقات رخ داده در طول مدت اعتصاب که در نهایت به جان باختن صابر منجر شد پرداخته است.
شیوا فلاح، همسر امیرخسرو دلیرثانی پیش از این در گفتگو با کلمه با بیان اینکه این فعال ملی مذهبی در شرایط روحی و جسمی مساعدی است گفته بود: تنها مشکلی که وجود دارد این است که ما تقریبا دو سال و نیم است از مرخصی و بیش از یک سال است که از حق ملاقات حضوری محروم هستیم. ما چیزی فراتر از حقوقمان نمی خواهیم ولی متاسفانه از همین حق ساده و طبیعی خود نیز محرومیم.
متن کامل این دل نوشته که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
محمد عرفان عزیز!
از آن روزی که بازی قدرت و تازیانه ستم، تو را از زندگی آرام و عادی یک کودک در کنار پدرش و در کانون گرم خانوادهاش محروم کرد، ماهها میگذرد؛ آن روزها تو تازه زبان باز کرده بودی، با بیتابی پشت شیشههای کابین ملاقات مینشستی، به سختی میتوانستی گوشی سیاه و سنگین کابین را به دست بگیری و درمانده و متعجب که چطور فقط میتوانی صدای پدر را بشنوی و او را از پشت شیشه ببینی و کلمهای به زبان نمیآوردی؛ متعجب بودی که چرا نمیتوانی در آغوشش بنشینی، پدر تو را ببوسد، بازی کنی، بخندی و آنگاه با او حرف بزنی؛ راستی کودک سه سالهای که تازه حرف زدن را شروع کرده، چطور میتواند در چنان شرایط زمختی و بعد از ساعتها انتظار، تنها به امید دیدن پدرش کلمات را سرهم کند و دلتنگیها و خستگیهای وصف ناشدنیاش و بغضهای بر آمده از این محرومیت را – که ستمگرانه حقوق یک کودک را نیز نادیده میگیرد – به زبان بیاورد؟
در این سالها برایت از اوین و کابین ملاقاتش داستانها ساختیم تا مبادا روح لطیف تو را، به واژگانی چون زندان و اسارت بیازاریم؛ زمان گذشت و تو آنقدر بزرگ شدی که به زبان کودکانهات بپرسی «بابا کی آزاد میشه؟» سه سال زمان کوتاهی نیست؛ زمان قد کشیدن یک کودک، زبان گشودنش، آگاه شدنش، مدرسه رفتنش و تو همه اینها را محکوم به محرومیت از حضور پدر، و حتی محروم از چند روز مرخصی و کنار خانواده بودنش، و حتی محروم از شنیدن روزمره صدایش گذراندهای.
سه سال از آن روز میگذرد؛ این سومین جشن تولد تو بدون حضور بابا امیر است، کاش ما میدانستیم این سه سال بر تو چگونه گذشته، اما ما گذر روزها و شب های این سالها را نه تنها در تارهای سپید و چروکهای تازه نشسته بر چهره پدرت دیدیم که در قد کشیدن و زبان بازکردن تو هم احساس کردیم!
محمد عرفان جان! رشد و بالیدن تو، سیاهی ستم این روزها را از دلهامان میزداید و واژه آزادی در زبان کودکانه تو برایمان پیام آور امید است، چرا که:
«گیرم که در باورتان به خاک نشستم،
و ساقههای جوانم از ضربههای تبرهاتان زخمدار است،
با ریشه چه میکنید؟
گیرم که بر سر این بام،
نشسته در کمین پرندهای،
پرواز را علامت ممنوع میزنید،
با جوجههای نشسته در آشیانه چه میکنید؟
گیرم که میزنید، گیرم که میبرید، گیرم که میکشید،
با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید؟»
پاینده باشی، تولدت مبارک
مدیرکل پییش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی از ایجاد گرد و غبار در ۳ روز آینده در بیش از ۷ استان کشور خبر داد.
عبدالرضا امیدوار شهری در گفتگو با مهر با بیان این مطلب افزود: براساس نقشههای پیشیابی به دلیل افزایش سرعت وزش باد روی کشور عراق، در ۳ روز آینده شرایط برای ایجاد پدیده گرد و خاک در برخی نقاط غرب و جنوب غرب کشور آماده است.
به گفته وی، بر این اساس پیشبینی میشود، طی روزهای جمعه و شنبه گرد و خاک باعث کاهش دید افقی و کیفیت هوا در استان های کرمانشاه، ایلام، خوزستان و بوشهر شود.
امیدوار اظهار داشت: امروز نیز گرد و خاک رقیق در برخی نقاط استانهای کرمانشاه و کردستان رخ خواهد داد.
مدیرکل پییش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی تصریح کرد: همچنین طی ۳ روز آینده وزش باد شدید همراه با توفان گردوخاک باعث کاهش دید افقی و کیفیت هوا در شمال استان سیستان و بلوچستان و جنوب استان خراسان جنوبی خواهد شد.
با گذشت حدود یک ماه از بازداشت میرطاهر موسوی، نماینده مردم کرج در ششمین دوره مجلس، دلایل بازداشت وی همچنان نامعلوم است.
به گزارش جرس، در پی دستگیری میرطاهر موسوی، برخی رسانههای خبری که از آنها به عنوان رسانه های وابسته به نهادهای امنیتی یاد می شود با انتشار اخبار و گزارش هایی، این دستگیری را به نیروهای اجتماعی منتقد وضع موجود پیوند زدند.
رسانه های مذکور با معرفی میرطاهر موسوی به عنوان “یکی از عناصر مرموز پشت صحنه جنبش سبز”، “شکار بزرگ”، “شکار طلایی دستگاه امنیتی کشور”، “عامل ارتباط و هماهنگی فتنه در داخل و خارج کشور” و “سازمان دهنده هستههای خود بنیاد اجتماعی در داخل کشور” سعی کردند تا دستگیری وی را به عنوان یکی از موفقترین عملیات دستگاه امنیتی کشور معرفی کنند.
موسوی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه بهزیستی، یکی از فعالان عرصه اجتماعی به شمار میرود.
فعالیت و همکاری نزدیک با آسایشگاه کهریزک، مدیریت و اجرای فعالیتهای اقتصادی گسترده و مؤثر به سود آسایشگاه کهریزک، مشارکت و همکاری با اساتید برجسته جامعه شناسی در پروژههای تحقیقاتی جامعه شناسی در سطح ملی، مدیریت سمینار موفق آسیب شناسی اجتماعی که مدیران امنیتی کشور از برگزاری آن در اسفند ماه سال گذشته و فروردین سال جاری جلوگیری کردند، از جمله فعالیت های دکتر موسوی بوده است.
اگر چه دکتر موسوی به عنوان نماینده مردم کرج در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، جزء نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم به شمار میآمد و با برخی اصلاح طلبان رابطه دوستی نزدیک داشت اما هیچگاه به عنوان یک فعال سیاسی در عرصه اجتماعی ظاهر نشد. تنها فعالیت مهم سیاسی دکتر موسوی همکاری او با ستاد میرحسین موسوی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بوده است.
اما رسانه هایی که گفته می شود با مراکز امنیتی در ارتباط هستند، دستگیری این فعال اجتماعی و مدنی و چهره آکادمیک را شکار طلایی دستگاه امنیتی در داخل کشور اعلام کرده اند.
پیش از این و در پی حوادث خرداد ماه ۸۸ چند چهره سیاسی و علمی که از حامیان کاندیداهای معترض به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بودند، در مقابل دوربین های تلویزیون علیه خود و جریان متبوع خود سخنانی را بیان کردند.
از همین رو با توجه به بی اطلاعی از وضعیت میر طاهر موسوی، این احتمال از سوی ناظران سیاسی مطرح می شود که سناریویی در خصوص این استاد دانشگاه و فعال مدنی در حال اجرا باشد تا او را نیز مجبور به اعتراف علیه جنبش سبز کنند.
سید محمد خاتمی در نامه ای به دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، با محکوم کردن ساخت فیلم توهین آمیز نسبت به پیامبر اسلام (ص) و کمک به نشر آن از سوی افراطیون بدسابقه، اهانت به مقدسات همه اقوام و مذاهب و ملل را امری است ناپسند و در مقابل طرح خیرخواهانه گفت و گوی تمدن ها برای نزدیکی دل ها به یکدیگر و گریز از جهان وحشت زده از جنگ و سرکوب و بیداد و تبعیض توصیف کرد و با تاکید بر اینکه این عمل زشت از خامی و تعصب سرچشمه می گیرد، یادآور شد که اینگونه اعمال، به سادگی ابزار دست جنگ افروزان و نیروها و قدرت هایی می شود که منافع نامشروع خود را در گسترش نفرت میان ملت ها و ادیان الهی آنان می بینند.
رئیس جمهور سابق ایران در این نامه خواستار آن شده که سازمان کنفرانس اسلامی برای دفاع از تمامی ارزشها و مقدسات دینی و مقابله با افراطی گری و خشونت ، فعالانه وارد عمل شود و با همراهی و همکاری نهادهای مؤثر بین المللی، همه دولت ها از جمله دولت آمریکا را به اقدام عملی برای خشکانیدن ریشه ها و جلوگیری از گسترش منازعات هویتی، قومی و دینی و برخورد قاطع با مسببان این فاجعه مکلّف کند.
متن کامل این نامه که در وب سایت رسمی خاتمی منتشر شده، بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای اکمل الدین احسان اوغلو
دبیرکل محترم سازمان کنفرانس اسلامی
با سلام
اهانت به مقدسات همه اقوام و مذاهب و ملل امری است ناپسند و در مقابل طرح خیرخواهانه گفت و گوی تمدن ها برای نزدیکی دل ها به یکدیگر و گریز از جهان وحشت زده از جنگ و سرکوب و بیداد و تبعیض.
این عمل زشت که این روزها در جهان شاهد آثار مخرب آن هستیم، از خامی و تعصب سرچشمه می گیرد به سادگی ابزار دست جنگ افروزان و نیروها و قدرت هایی می شود که منافع نامشروع خود را در گسترش نفرت میان ملت ها و ادیان الهی آنان می بینند.
اگر آن روز که متعصب بداخلاقی مسأله آتش زدن قرآن کریم را به میان آورد به خاطر این جنایت با او برخورد می شد امروز شاهد آن نبودیم که با حمایت آشکار و اعلام شده پاره ای از صهیونیست ها فیلمی توهین آمیز نسبت به مقام منیع حضرت محمد مصطفی پیامبر عظیم الشأن اسلام ساخته شود و از سوی افراطیون بدسابقه در نشر آن کمک گردد.
امروز در اثر این جنایت احساسات صدها میلیون مسلمان و بسیاری از پیروان ادیان الهی جریحه دار شده است و جا دارد که سازمان کنفرانس اسلامی برای دفاع از تمامی ارزشها و مقدسات دینی و مقابله با افراطی گری و خشونت ، فعالانه وارد عمل شود و با همراهی و همکاری نهادهای مؤثر بین المللی، همه دولت ها از جمله دولت آمریکا را به اقدام عملی برای خشکانیدن ریشه ها و جلوگیری از گسترش منازعات هویتی، قومی و دینی و برخورد قاطع با مسببان این فاجعه مکلّف کند.
سید محمد خاتمی
بیست و سوم شهریورماه ۱۳۹۱
کلمه-مریم شربتدار قدس:
چشمانش پر از موج است و هیاهو در رنگی آمیخته با انتظار و افتخار … دخترت را می گویم قهرمان! همان زینبی که وقتی دست ستم، تو را از او گرفت و به زندان برد، با همۀ خردسالیش دنیایی از بیداد را دید و تجربه کرد.
سکوت نگاهش آواز پدر را فریاد می کند و سردی دستان کوچکش، گرمای آغوش تو را می طلبد.
آنگاه که آه می کشد تا در چهارمین سال هجران بر شمع های تولدت بدمد، گویی می خواهد همۀ شعله های حقارت و پستی نهفته در بی عدالتی را خاموش کند و می دانم که می تواند …
وقتی نگاه پر از انتظارش را بر آب شدن شمع ها می دوزد و آنگاه چشمان زیبایش را می بندد تا آرزو کند، می توان نغمۀ امید به فردایی روشن تر را از درون قلب کوچک و پر اضطرابش شنید.
امید به فردایی که می آید و آنگاه زینب تو و ما، زینب همۀ تاریخ پر ماجرای ایرانمان، حلقه های گل رهایی را بر گردنت آویخته و فریاد بر می دارد: اینست پدرم، مهدی محمودیان، همو که از بیدادگران زورمدار نهراسید و سربلندی را با تحمل تمام هزینه هایش بر همگان آموخت.
می دانم روزی می آید نه چندان دور که زینب صبورت نگاه سبزش را بر جادۀ آزادگی می دوزد تا قهرمانان در بندمان بیایند؛ همان روز که تو با آزادی غرورآفرینت دست های رنجور و قدم های خستۀ مادر و پدر پیرت را غرق بوسه کرده و دوباره لبخند را بر لب های ثناگوی همسرت خواهی نشاند.
قهرمان جوان،
اگرچه امروز نیستی تا سالروز تولدت را با حضور سبزت جشن بگیریم اما دیر نخواهد بود روزی که صحنۀ زیبای در آغوش گرفتن دخترت، زینت بخش میهمانی کوچک و گرممان باشد… به امید آن روز، تولدت مبارک.
محمد صفرلفوتی روزنامه نگار و فعال مدنی به ۵ سال حبس تعلیقی و ۵ سال محرومیت از همکاری و عضویت در احزاب و گروه ها و فعالیت های رسانه ای و مطبوعات محکوم شد.
بنا به گزارش های رسیده به کلمه، محمدصفرلفوتی متخلص به “فریاد” وب نگار و فعال دانشجوئی غرب استان مازندران به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب حوزه غرب استان مازندران به قضاوت قاضی محمدی به ۵ سال حبس تعلیقی و ۵ سال محرومیت از همکاری و عضویت در احزاب و گروه ها و فعالیت های رسانه ای و مطبوعات محکوم و از کار اداری اش معلق و حقوق و مزایای قبلی اش مسدود شد.
این فعال حقوق بشر ۲۲ آذرماه سال گذشته در مقابل محل کارش توسط نیروهای امنیتی و لباس شخصی اداره کل اطلاعات استان مازندران بازداشت و پس از تفتیش منزل مسکونی و ضبط برخی لوازم شخصی، بمدت ۳۵ روز در بند انفرادی تحت “شکنجه سفید” در بازداشتگاه شهیدکچوئی نگهداری شد.
لفوتی در۲۷ دی ماه همان سال با قراروثیقه ۵۰ میلیون تومانی موقتاً آزاد شد.
این فعال مدنی در این باره می گوید: امروز از همه چیزهائی که نیمی از عمرم را با آنها سپری و جزوی از زندگی ام بوده اند، محروم گشته ام و این یعنی مرگ تدریجی من.
لفوتی با اشاره به تمدن ایران می نویسد: ایرانی در طول ۲۵۰۰ سال از تمدن درخشا نش، از تند بادهای حوادث، کمر خم کرد، اما هرگز نشکست. از خداوند می خواهم به ما صبر و تحملی عطا فرماید تا بتوانیم این را ثابت کنیم.
لفوتی که فعالیت حرفه ای خود در عرصه اطلاع رسانی و آگاه سازی و عضویت در گروه ها را از ۱۵ سالگی آغاز کرده و نوه پسری “مرحوم صفرلفوتی” از نمایندگان مجلس شورای ملی مازندران و نوه دختری “مرحوم محمدعلی خان تیرگرفاخری” از شعرا و علمای صاحب نام کلارستاق مازندران است، از جمله جوانان روزنامه نگاری است که با وجود فضای خفقان و حساس کنونی ایران، اقدام به نگارش، انتشار و انعکاس مقالات، گزارش ها و تحلیل های انتقادی شدید در خصوص مسائل سیاسی و اجتماعی و دردفاع از حقوق شهروندان کرد.
او که ۳ دوره پی درپی در انتخابات کارگری به عنوان نماینده منتخب ۲۰۰ تن از کارگران قراردادی اداره کل شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی غرب استان مازندران انتخاب شده بود ، ولی بعلت مشاجره ای با پیمانکار بخش خصوصی شرکت نفت چالوس در پیگیری مطالبات کارگران و نیز انتشار مقاله جنجالی “بمب اتم در چالوس کشف شد” در انتقاد از گسترش مخازن ذخیره سازی سوخت مازندران در قلب منطقه مسکونی شهرستان توریستی چالوس، از شهریور ماه سال گذشته تا کنون تمامی حقوق و مزایایش مسدود، از کار معلق و شخص دیگری را به صورت انتصابی بعنوان نماینده کارگران منصوب کرده اند.
او مدیریت وبلاگ خبری فریاد۶۰ را برعهده داشت که پس ازاعتراض فرمانداروقت شهرستان نوشهر نسبت به انتشار و انعکاس مقاله و اخبار مربوط به خرید وفروش آرا در انتخابات مجلس هشتم، فیلتر و سپس کاربری آن با دستورکارگروه تعیین مصادیق محتوی مجرمانه، توسط بلاگفا مدتی مسدود بود.
رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان قزوین از شدت گرفتن تعدیل نیروی کار در چندین واحد تولید کننده قطعات خودرو در این استان خبر داد.
محمد احمدی در تشریح این خبر به ایلنا گفت: سازندگان قطعات خودرو در استان قزوین به دلیل بحران نقدینگی در وضعیت دشواری به سر میبرند و به همین دلیل در ماههای اخیر شاهد شدت گرفتن تعدیل نیرو در تعدادی واحد قطعهسازی استان قزوین هستیم.
او با بیان اینکه اغلب واحدهای قطعهسازی استان قزوین در طول هفته دو الی سه روز تولید ندارند، تصریح کرد: به دنبال بحران نقدینگی در ماههای اخیر، علاوه بر تعدیل نیرو، برخی واحدهای قطعه سازی نیز تقریبا تعطیل شدهاند.
عضو هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور همچنین از تعطیلی تعدادی از این واحدهای قطعهسازی در ماههای اخیر همچون پارس واشر، قفل سازی ایران، ماشین لامپ و… خبر داد و تاکید کرد: این وضعیت بحرانی در سایر واحدهای قطعهسازی خودرو رو به گسترش بوده و به شرایط غیرقابل بازگشت نزدیک میشود.
رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر با اشاره به طولانی شدن اسکان اضطراری زلزلهزدگان در آذربایجان شرقی گفت: سرما و باران دو مشکل اصلی هزاران زلزله زده است.
محمود مظفر در گفتگو با مهر، با بیان اینکه در روز گذشته از سه روستا در هریس، اهر و ورزقان بازدید شد، گفت: بنیاد مسکن فعال است، ولی وضعیت تغییرات جوی و رگبارهای موسمی موجب شده تا زلزله زدگان با گل و لای دست و پنجه نرم کنند.
وی افزود: سرمای هوا به حدی است که روستائیان زلزله زده پتوی خود را روی گوسفندان می کشند، زیرا همچنان دام ها بدون طویله رها شده اند.
رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر با تاکید بر استقرار کانکس در روستاها تصریح کرد: من نمی دانم چرا بنیاد مسکن که وظیفه تامین کانکس را دارد، آن را تامین نمی کند. جهاد کشاورزی هم دغدغه دام ها را ندارد به نحوی که برخی از روستائیان دام های خود را زیر قیمت حراج کرده اند.
مظفر از مردم خواست تا به هر نحوی شده کانکس به مناطق زلزله زده ارسال کنند.
پیش از این نماینده مردم اهر و هریس در مجلس با بیان اینکه فصل سرما دراین مناطق آغاز شده است ، گفت: همچنان مردم زلزله زده در چادرها ساکن هستند و این در حالی است که، بنیاد مسکن هنوزنتوانسته برای رفاه و آسایش مردم این مناطق اقدام چشمگیری انجام دهد.
عباس فلاحی بابا جان با بیان اینکه بی خانمانی مردم بی ادعای زلزله زده اهر و هریس هیچ توجیه منطقی ندارد گفت: به فصل سرما نزدیکتر میشویم ولی متاسفانه بنیاد مسکن تاکنون اقدامات مناسبی در راستای توسعه عمرانی این مناطق اتخاذ نکرده است.
علی مزروعی
سئوال این است: چرا نرخ برابری ارزهای خارجی با ریال طی یکسال گذشته نزدیک به ۱.۵ برابر افزایش یافته است؟ در شهریورماه سال گذشته هر دلار حدود ۱۰۰۰ تومان معامله می شد و حالا بیش از ۲۴۰۰ تومان، و دیگر ارزها نیز به همینگونه افزایش قیمت داشته است، چرا این اتفاق افتاده است؟ و آیا روند افزایشی قیمت ارز ادامه می یابد یا متوقف می شود؟
در پاسخ می توان به مجموعه دلائل اقتصادی و سیاسی که باشدت و ضعف موجبات بوجودآمدن چنین وضعیتی شده است، پرداخت اما بنظر می رسد سوء مدیریت حاکمیت یکدست اقتدارگرا در اداره کشور دلیل اصلی باشد. حیرت انگیز است در دوران هفت سال گذشته که کشورمان برخوردار از ۵۵۳.۶ میلیارد دلار درآمد نفتی ( معادل نیمی از کل درآمدنفت در ۱۰۳ سال گذشته ) ، ۱۲۲.۸ میلیارددلار صادرات غیرنفتی ، و جمعا معادل ۶۷۶.۴ میلیارد دلار شده، و این می توانست فرصتی تاریحی و بینظیر برای جهش اقتصادی و توسعهای کشور باشد، حالا وضعیت به اینجا رسیده است که ارزش پول ملی روز به روز در حال کاهش است و به کمتر از ۴۰ درصد ارزشاش در ابتدای کار دولت احمدی نژاد رسیده است.
نقدینگی کشور در پایان سال ۸۳ برابر ۶۸۵۰۰ میلیارد تومان بوده، و حالا به ۳۸۷۵۰۰ میلیارد تومان رسیده، یعنی ۵.۶ برابر افزایش داشته است، در حالیکه میزان تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه از رقم ۱۴۵۵۶۹میلیارد تومان در سال ۱۳۸۳ به رقم ۴۳۰۴۲۶ میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۸۹ افزایش یافته است، یعنی حدود سه برابر، و روشن است که این اضافه پمپاز نقدینگی بیشتر از تولید باید خودش را در افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات ( تورم ) و همچنین برابری ارزش ریال با ارزهای خارجی تخلیه کند، و همه نهادها و افرادی که در همراهی با مجموعه سیاستهای مالی و پولی اجرا شده در این هفت سال سهیم و شریک بوده اند مسئول بوجودآوردن این وضعیت اسف بار برای اقتصاد و معیشت مردم اند، چرا که این اعداد و ارقام بدون آنکه هیچگونه تحریم اقتصادی متوجه کشور باشد خود به اندازه کافی نوید بوجودآمدن چنین وضعیتی را می دادند، و فقط با تشدید تحریمها این بیماری درونی بیرون افتاده است.
از زاویه دیگر وقتی در هفت سال گذشته متوسط سالانه نرخ رشد اقتصادی کشور ۴.۲ درصد بوده اما نرخ رشد متوسط سالانه نقدینگی ۲۶.۵ شده است این اضافه نرخ رشد نقدینگی سالانه نسبت به نرخ رشد اقتصادی و انباشت نقدینگی خودش را درکجا باید تخلیه می کرد؟ روشن است هرکجا که در اقتصاد قدرت مانور برای سوداگری پیدا کند. زمانی این نقدینگی متوجه بخش مسکن بود، اما حالا چون تقریبا تمام بازارهای سرمایه برویش بسته شده به بازار ارز و طلا هجوم آورده است، و شرایط روانی ناشی از مسائل خارجی ( تشدید تحریمهای اقتصادی و سیاسی و تهدیدات لفظی جنگ ) نیز براین موضوع دامن زده و نرخ برابری ریال با ارزهای خارجی را روزانه نوسان دارد.
خلاصه از هر زاویهای وارد این بحث شویم سوء مدیریت بیداد می کند. شیوه استفاده از دلارهای نفتی در اقتصاد و تبدیل این دلارها به ریال و توزیع آن درجامعه از یکسو، و افزایش وارادات از سوی دیگر به دامنگیرشدن “بیماری هلندی” و زمین گیرشدن تولید انجامیده است. در چنین شرایطی اجرای قانون ” هدفمند کردن یارانهها ” ضربه مهلک دیگری بر بنگاههای تولیدی وارد آورده و بردامنه تقاضا و نقدینگی و تورم افزوده است. پرداخت وامهای تکلیفی بدستور دولت برای اجرای طرح پرسروصدای بنگاههای زودبازده و زان پس طرح مسکن مهر حدود ۱۰۰۰۰۰میلیارد تومان از منابع بانکی را روانه بازار کرده است، و ۴۰۰۰میلیارد تومان بدهی معوقه وام گیرندگان در سال ۸۴ را به ۶۰۰۰۰ میلیارد تومان در حال حاضر افزایش داده است. آیا حاصل چنین عملکردی جز آنچه در قالب افزایش نرخ تورم و ارز رخداده می تواند باشد؟ اقتصاد ایران در « تله نقدینگی » گیرافتاده، و « نرخ ارز » علامت بدخیمی این وضعیت را می دهد. هرچند مقابله با این وضعیت در شرایط کنونی بسیار دشوار است، و نیاز به تدبیر و بازنگری کلی در نحوه اداره کشور و روابط خارجی دارد که متاسفانه حاکمیت کنونی تمایل چندانی به انجام آن ندارد اما در هرشرایطی بدون عزمی جدی برای کنترل نقدینگی و استفاده درست از درآمد نفت در بودجه عمومی و اقتصادکشور، اصلاح وضعیت موجود و جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی مقدور نخواهد بود.
خوشمزه اینکه رئیس دولتی که مسبب این وضعیت فلاکت بار است در هرمجلس و محفلی که فرصت می یابد درخواست مشارکت در مدیریت جهانی را مطرح می نماید و اخیرا برگزاری اجلاس کشورهای غیرمتهعدها درتهران را دلیلی بر درستی این درخواست و آمادگی ایران برای مشارکت در مدیریت جهان اعلام کرد. اگراز تعطیلی تهران درایام اجلاس و هزینه گران برگزاری آن بگذریم لابد قرار است با مشارکت در مدیریت جهان همان بلایی را که بر سرارزش پول ملی و قدرت خرید مردم ایران آمده است بر سر دیگران هم بیاید تا قدرعافیت دولتی را که مدعی آماده سازی ظهور امام زمان است همه عالم بدانند!
در انتها برای اینکه روشن شود در درون حاکمیت نیز کارشناسانی هستند که نسبت به حوادث واقعه آگاهند اما ظاهرا صدایشان شنیده نمی شود به نقل بخش هایی از سخنان مدیر اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی می پردازم که روزهای اخیر در رسانهها منتشر شده است :
” رابطه بین فعالیتهای اقتصادی و نقدینگی را نیز با استفاده از این تمثیل میتوان به روشنی تبیین کرد؛ بخش واقعی اقتصاد اعم از تولید، کشاورزی، معدن و خدمات و… برای ادامه فعالیتهای خود به سطحی از نقدینگی احتیاج دارند. تا زمانی که کل نقدینگی موجود در اقتصاد متناسب با حجم این فعالیتها است و توسط شبکه بانکی کشور با سرعت مناسب و پراکندگی لازم در اجزای مختلف اقتصاد به گردش درمیآید، نیازی به تزریق نقدینگی بیشتر به کالبد اقتصاد نیست؛ چرا که این تزریق نه تنها به افزایش باثبات و مستمر فعالیتها و رشد اقتصادی پایدار منجر نمیشود بلکه با ایجاد تورم و نااطمینانی در اقتصاد، به روند حرکتی بخشهای مختلف نیز آسیب می رساند.
نقدینگی دو جزء دارد: پایه پولی و ضریب فزاینده. بطور کلی هر چه سهم نقدینگی ایجاد شده توسط ضریب فزاینده در کل نقدینگی بیشتر باشد، کیفیت نقدینگی بهتر خواهد بود. بر عکس هر چه سهم پایه پولی ( پول برونزا) در نقدینگی بالاتر باشد کیفیت نقدینگی پایین تر خواهد بود. در واقع منابع پر قدرت بانک مرکزی حکم همان خونی را دارند که از خارج بدن و علاوه بر خون موجود در رگها به اقتصاد تزریق میشوند و اگر بیش از اندازه لازم و افزون بر ظرفیت فعالیتهای اقتصادی باشند، نه تنها به افزایش تولید و رشد بیشتر منجر نمیشوند بلکه با ایجاد تورم به کارکرد بخشهای مختلف نیز آسیب میرسانند.
بنابر آمارهای موجود، ضریب فزاینده پولی در پایان خرداد ماه سال جاری با ۱.۳ درصد افزایش به ۴.۶۶۹ رسیده است. در مقابل پایه پولی که نشان دهنده تزریق پول پرقدرت توسط بانک مرکزی به اقتصاد است از رشدی ۵.۵ درصدی برخوردار بوده است.
بررسی میزان رشد نقدینگی و تورم در ۱۶۰ کشور جهان نشان داده است که رابطه بین تورم و نقدینگی رابطهای یک به یک است و کشورهایی که رشد اقتصادی بالاتر را با روش تزریق نقدینگی دنبال می کنند، عمدتا به دام تورم گرفتار می شوند و به هدف خود نیز که افزایش رشد اقتصادی است، تنها به صورت محدود در کوتاهمدت دست مییابند و در میانمدت و بلندمدت آثار تورمی بر ضد رشد اقتصادی عمل مینماید و رشد مستمر و پایدار از این رهیافت حاصل نمیشود.
این کشورها عموما پس از تزریق نقدینگی بیرویه دچار تورم یا همان کاهش قدرت خرید می شوند و ناگزیر به تزریق بیشتر نقدینگی رو می آورند که این تزریق باز هم قدرت خرید را کاهش می دهد. این دور باطل تا زمانی که سیاستگذاران به ایجاد تناسب میان رشد نقدینگی و رشد فعالیتهای اقتصادی بپردازند، ادامه می یابد.
روی دیگر افزایش نقدینگی و افزایش عرضه پول داخلی، به معنای افزایش تقاضای پول خارجی یا به زبان عامیانه افزایش تقاضا برای ارز است و همین افزایش تقاضا، احتمال بروز حملات سفته بازانه را بالا میبرد و دولت ناگزیر میشود برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز و حفظ ارزش پولی ملی، حجم بیشتری از ذخائر خارجی (ارز و طلا) خود را روانه بازار کند.
حال در صورتیکه تزریق عرضه پول داخلی به نحوی مدیریت نشود و ریشههای افزایش نا متناسب آن درمان نگردد، تداوم آن باعث تشدید عدم توازن میان پول داخلی و پول خارجی موجود در اقتصاد میگردد و این روند استمرار مییابد.
بر همین مبنا اگر به دنبال ایجاد ثبات در بازار داراییهای مالی از جمله ارز و طلا هستیم باید به عنوان یک سیاست مکمل رشد نقدینگی را مدیریت و کنترل کنیم، چرا که افزایش نامتناسب حجم پول داخلی منجر به بالا رفتن تقاضا برای پول خارجی می شود که نتیجه آن چیزی جز رشد قیمت ارز و انتظارات تورمی و به تبع آن تورم نخواهد بود.”
منبع: جرس
مرکز آمار ایران می گوید سال گذشته اجاره خانه، از ابتدای سال تا انتهای سال، بیش از ۲۷ درصد افزایش داشته است.
مرکز آمار ایران در گزارش جدید خود که در سایت این مرکز منتشر شده، همچنین گفته است، اجاره خانه در سال ۹۰ نسبت به سال ۸۹، حدود ۵۸٫۹ درصد گران تر شده است.
مرکز آمار ایران منبع این آمارها را نتایج حاصل از طرح جمع آوری اطلاعات قیمت و اجاره مسکن ،در نقاط شهری کشوراعلام کرده است.
بر اساس این گزارش بیشترین اجاره بها مربوط به استان تهران و کمترین اجاره بها مربوط به استان خراسان جنوبی است.
یک فعال کارگری خاطرنشان کرد: با توجه به وضعیت نامساعد واحدهای تولیدی که گریبانگیر کارگران نیز شده است، در آستانه بازگشایی مدارس لازم است با اختصاص بن و توزیع نوشتافزار یارانهای از کارگران حمایت شود.
به گزارش ایلنا، کرمعلی سامانیپور، دبیر خانه کارگر ساوجبلاغ گفت: با نزدیک شدن به ماه مهر و شروع فصل مدارس، تهیه نوشتافزار برای کارگرانی که با حداقل حقوق معاش خود را تامین میکنند بسیار دشوار است.
این فعال کارگری با بیان اینکه در پی افزایش قیمت ناگهانی، اکنون هزینه نوشتافزار ضروری برای یک دانشآموز در حدود ۱۵۰ هزار تومان است، گفت: تهیه نوشتافزار برای خانوادههای کارگری که دو دانش آموز دارند تقریبا تمامی درآمد یک ماه آنان را میبلعد.
سامانیپور در ادامه واردات بیرویه، گرانی کاغذ و عدم حمایت دولت از این صنف را از عوامل گرانی این محصولات دانست وافزود: در این شرایط دولت باید وزارت بازرگانی را مکلف به حمایت از اقشار آسیب پذیر کند.
او اضافه کرد: اختصاص یارانه و ارائه بنهای خرید (همچون گذشته) و برگزاری نمایشگاهای عرضه مستقیم نوشتافزار تولید داخل، هم به اقشار ضعیف و آسیب پذیر جامعه کمک میکند و هم چرخه تولید داخلی را به گردش میاندازد.
فرزاد احمدی فعال کارگری اهل سنندج به زندان محکوم شد.
به گزارش آژانس خبری موکریان، شعبه یکم دادگاه انقلاب اسلامی سنندج فرزاد احمدی را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع یکی از گروه های مخالف، به تحمل ۴ ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
احمدی در اوایل تیرماه سال جاری بازداشت و پس از سپری کردن مدتی در بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی، اخیراً به زندان مرکزی سنندج منتقل شده است.
این فعال کارگری سال گذشته نیز به اتهام اقدام علیه امنیت مدتی را در زندان به سر برده بود.
کارشناس فنی اداره سل و جذام مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت گفت: در حال حاضر سالانه به طور متوسط حدود ۱۰ تا ۱۱ هزار مورد ابتلا به اشکال مختلف سل در کشور گزارش میشود.
به گزارش ایسنا، دکتر شرفی اظهار کرد: در جریان پروژه مبارزه با بیماری سل که یک سال از عمر پنجساله آن باقی مانده است، هفت استان از استانهای کشور که میزان شیوع سل در آن استانها بیشتر است مورد ارزیابی قرار گرفتند و در زمینه کنترل بیماری پیشرفتهای قابل توجهی در چهار سال گذشته حاصل شده است، با این وجود به انجام اقدامات بیشتری در این زمینه نیاز است.
وی افزود: آنچه که در این یکسال باقی مانده از پروژه باید مورد توجه باشد این است که اقدامات انجام شده در سطح کشور به نتیجه قابل قبولی برسد و این اقدامات در سیستم بهداشت کشور نهادینه شود تا پس از پایان زمان اجرای پروژه این امکان فراهم شود که نتایج حاصل شده با مدیریت صحیح و در مسیری تاثیرگذار هدایت شوند.
شرفی تصریح کرد: از زمان آغاز پروژه تاکنون اقدامات انجام شده رضایتبخش بوده، ولی اگر در سال آخر اجرا در همه استانها، بهویژه خوزستان با دقت و همت بیشتری فعالیت شود، شاهد پیشرفتهای سریعتر برنامه خواهیم بود. این بیماری دارای دو نوع سل ریوی اسمیر مثبت و منفی و همچنین سل خارج ریوی است؛ سازمان جهانی بهداشت هر سال برای کشورها عددی از بیماران مبتلا به اشکال مختلف سل را اعلام میکند که این سازمان در آخرین گزارش خود برای ایران اعلام کرد که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۹ نفر به بیماری سل مبتلا هستند؛ رقمی که در آخرین گزارش وزارت بهداشت اعلام شد نیز ابتلای ۱۴٫۲ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است.
کارشناس فنی اداره سل و جذام مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت خاطرنشان کرد: هفت استانی که برای اجرای پروژه مبارزه با بیماری سل تعیین شدند استانهایی هستند که نیمی از بیماران موجود در کشور را دارند؛ بیشترین میزان بیماران مبتلا به سل از نوع اسمیر مثبت ۲۵۰۰ تا ۲۶۰۰ نفر هستند که قابلیت انتقال این بیماری را از طریق سرفه دارند و سرفه بیش از دو هفته، شاخصترین علامت این بیماری است.
وی ادامه داد: راه تشخیص ابتلا فرد به سل بسیار راحت است. میتوان از طریق نمونهگیری از خلط فرد که در مراکز بهداشتی به صورت رایگان انجام میشود بیماری را تشخیص داد. اگر تداوم سرفه، بیش از دو هفته از سوی بیماران و پزشکان مورد توجه قرار گیرد، بیماری پیش از آنکه توانایی انتقال به دیگران را داشته باشد شناسایی و کنترل میشود.
آخرین روزهای ماه آوریل گذشته(روزهای نخست هفته دوم اردیبهشت ماه) قیمت جهانی طلا به ۱۵۴۰ دلار و ۳۰ سنت رسید. رقمی که با گذشت حدود ۴٫۵ ماه از آن روز به پایین ترین نرخ ثبت شده طلا در این مدت بدل شده است.
بدین ترتیب روند نزولی قیمت طلا که از اواسط ماه فوریه گذشته(میانه بهمن ماه سال ۹۰) آغاز شده بود، پایان یافت و جای خود را به یک روند نوسانی داد که بهای طلا را در محدوده ۱۵۵۰ تا ۱۶۰۰ دلار ثابت نگاه داشته بود. لذا این سوال مطرح شد که طلا به ۱۶۰۰ دلار رضایت داده است؟
بیم و امیدهای سرمایه گذاران نسبت به ارایه محرک های پولی از سوی بانک مرکزی آمریکا، نوسان قیمت طلا را کاهش داده بود تا طلا در جا بزند.
اما افزایش امیدواری نسبت به حل بحران اقتصادی اروپا و انتشار اخبار نگران کننده از اقتصاد آمریکا که به منزله کاهش ارزش برابری دلار در برابر یورو بود، ورق را در بازار طلا برگرداند. به طوری که نوسان ۵۲ دلاری طلا طی یک ماه(نیمه ماه جولای تا اواسط آگوست) اوج ۱۶۲۳ دلار و ۶۰ سنتی را برای طلا رقم زد.
طلا متوقف نشد و در جریان معاملات آخرین روز مردادماه گذشته یعنی بیست و یکم ماه آگوست، هر اونس طلا، ۱۷ دلار و ۴۰ سنت گران تر شد تا طلا به اوج سه ماهه برسد.
در این روز قیمت هر اونس طلا به یکهزار و ۶۳۸ دلار و ۶۰ سنت رسید. دو روز بعد گزارش دفتر بودجه کنگره آمریکا نشان داد که کسری بودجه این کشور در سال ۲۰۱۲ میلادی به بیش از ۱٫۱ تریلیون دلار خواهد رسید. این برای چهارمین سال متوالی خواهد بود که کسری بودجه آمریکا به بیش از یک تریلیون دلار می رسد.
موسسه رتبه بند “اس اند پی” نیز اعلام کرد که بحران بدهی و کسری بودجه منطقه یورو فشار زیادی را بر اقتصاد آمریکا و اقتصاد جهان وارد کرده است و این مساله خطر وقوع رکود اقتصادی دیگری در آمریکا را افزایش داده است.
انتشار این اخبار، به روند نزولی ارزش دلار ادامه یافت تا طلا به اوج بازگردد و حتی سرمایه گذاری همچون جورج سوروس هم به ذخیره طلا روی آورد.
همزمان با انتشار پیش بینی هایی در خصوص عبور اونس طلا از مرز ۱۷۰۰ دلار، معاملات هفته کاری منتهی به بیست و پنجم آگوست(چهارم شهریورماه) با ثبت بالاترین قیمت در چهار و نیم ماه گذشته به پایان رسید.
در حالی که رشد اقتصادی آمریکا همچنان پایین و نرخ بیکاری این کشور رو به افزایش بود، بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باور تاکید کردند که احتمال اجرای دور جدید سیاستهای انبساطی پولی در این کشور افزایش یافته است.
این تاکید یک روز پیش از این صورت گرفت که برنانکی، رئیس بانک مرکزی آمریکا قرار بود روز جمعه (۳۱ آگوست) در نشست خود به منظور حفظ بازار در خصوص اجرای دور جدید خرید اوراق قرضه سخنرانی کند.
در چنین شرایطی تحلیل های تکنیکال نیز نشان می داد که بهای طلا در کوتاه مدت با سطح مقاومتی ۱۷۳۰ دلار مواجه خواهد شد.
جمعه موعود رسید و برنانکی گفت:” بانک مرکزی آمریکا با در نظر گرفتن محدودیت های سیاست های پولی بیشتر طرح جدید خرید اوراق قرضه را برای پیشرفت اقتصاد و رونق بازار کار آمریکا اجرا خواهد کرد.” بدین ترتیب برنانکی دارندگان طلا را خوشحال کرد تا خیز طلا برای عبور از ۱۷۰۰ دلار آغاز شود.
درست هفته پیش در چنین روزی، قیمت طلا در پی ادامه روند نزولی ارزش دلار به بالاترین حد در ۶ ماه گذشته رسید.
پس از آنکه موسسه مودیز هشدار داد که ممکن است رتبه اعتباری آمریکا را کاهش دهد و همچنین به دنبال افزایش بیشتر احتمال اتخاذ سیاست های انگیزشی بیشتر از سوی فدرال رزرو آمریکا، روز گذشته(چهارشنبه) ارزش دلار آمریکا در مقابل دیگر ارزهای معتبر جهان به پایین ترین سطح در طی نزدیک به ۴ ماه گذشته رسید.
در همین حال موسسه مودیز اعلام کرد در صورتی که در بودجه سال آینده آمریکا سیاستی که منجر به کاهش تدریجی بدهی های این کشور نگردد، اتخاذ نشود، آمریکا احتمالا رتبه اعتباری ۳ آی خود را از دست خواهد داد.
بر این اساس،گمانه زنی ها در مورد اینکه فدرال رزرو آمریکا ممکن است سیاست های انگیزشی بیشتری را در جلسه روز چهارشنبه خود اتخاذ کند، موجب کاهش بیش از پیش ارزش دلار آمریکا شد.
تحت تاثیر این اخبار، بهای طلا به بالاترین سطح در ۷ ماه گذشته رسید و از مرز ۱۷۴۵ دلار گذشت.البته این نرخ شب گذشته تا ۱۷۳۱ دلار کاهش یافت ولی همچنان سطح بالای هفت ماهه خود را حفظ کرد.
حال این سوال مطرح است که صعود طلا تا کجا ادامه خواهد داشت. البته قیمت طلا در یازده سال گذشته روندی صعودی داشته است و سپتامبر گذشته به بیش از ۱۹۰۰ دلار رسیده است. حال آیا قیمت طلا تا ۱۹۲۰ دلار خواهد کرد یا رکورد ۲ هزاردلاری را ثبت خواهد کرد؟
سوال هایی که با وجود آغاز گمانه زنی ها، پاسخ به آنها منوط به برگزاری نشست آتی بانک مرکزی آمریکاست.
نشستی که اکثر کارشناسانی که از طلای ۱۹۰۰ دلاری سخن می گویند، نتیجه اش را مشخص و در جهت تصویب سیاست های انبساطی بیشتر که موجب تضعیف بیشتر دلار و صعود افزون تر طلا می شود، می دانند.
اما مخالفان این گمانه ها معتقدند که هرگونه تزریق پول به بازارهای مالی تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به تعویق خواهد افتاد.
منبع: خبر آنلاین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر