کلمه – گروه کارگری: با تعطیلی کارخانه پتروشیمی اصفهان بیش از ۵۰۰ تن از کارگران بیکار شدند.
به گزارش کلمه، خبر این تعطیلی روز ۱۲ شهریور در رسانه ها نشر پیدا کرد، در حالی که به گفته مدیرعامل آن، این کارخانه از ۴ تیرماه بعنی بیش از دو ماه قبل تا کنون تعطیل است، که به علت نگرانی از “متشنج شدن جو سیاسی” این خبر تا کنون علنی نشده بود.
پالایشگاه اصفهان به علت عدم پرداخت مواد اولیه به این شرکت موجب تعطیلی این کارخانه شده است. دلیل این امر بدهی ۲۳۰ میلیارد تومانی این کارخانه به پالایشگاه اصفهان عنوان شد. محمد ابراهیم یاوری، مدیرعامل پتروشیمی اصفهان، در گفت و گو با فارس این بدهی را امری طبیعی در سابقه این کارخانه دانسته و گفته است: تعطیلی این شرکت از بیش از ۷۰ روز پیش بوده که ما طی این مدت صبر کردیم تا جو سیاسی کشور متشنج نشود. ۲۰ سال است که بحث خوارک و طلب و بدهی مطرح است. چون در دو واحد و سیستمی که کاملا به هم وابسته اند، موضوع طلب کاری و بدهی کاری عادی ترین موضوع در ایران است.
وی افزوده: همه واحدهای پالایشگاهی و پتروشیمی چنین مسائلی را دارند. حال اینکه آقایان بعد از ۲۰ سال میگویند ما بدهکاریم ناشی از مسائل دیگری است. ۵ سال پیش هم که یزدانجو (رئیس سازمان تأمین اجتماعی و عضو هیئت مدیره کنونی پالایشگاه اصفهان) رئیس هیئت مدیره پتروشیمی اصفهان بود دراین رابطه با پالایشگاه اصفهان دعوا داشته؛ سه سال پیش هم آقای ریخته گران (رئیس هئیت مدیره کنونی پتروشیمی اصفهان) دعوا داشته. این موضوع مال الان نیست. فقط فرقش این است که آقای یزدانجو قبلا” رئیس هیئت مدیره پتروشیمی اصفهان بوده اما الان در پالایشگاه اصفهان است. پس چرا در ۵ و ۳ سال گذشته که چنین دعوایی بوده، در هیچ مقطعی خوراک دریافتی را قطع نکردند؟ مگر یک طرف تعهد می کند که بدهی ها را بدهد؟ مگر دولت و سازمان خصوصیسازی تعهداتی در قبال شرایط موجود و خوارک و قیمتها ندارند؟ مگر دولت در قانون هدفمند سازی یارانه ها ۲۰ سال خوراک پتروشیمی ها را تعهد نکرده؟
یاوری در ادامه این گفت و گو، حذف یارانه های سوخت و بنزین را عامل بروز مشکلات در این کارخانه اعلام کرده و گفته است: پالایشگاه اصفهان ۲۰ سال در قالب یک بسته، خوراکی را به ما می دادند که ۵۵ درصد از محصول “رافینت” را که نهاده واسطه تولید بنزین به شمار میرود، به پالایشگاه می دادیم و ۴۵ درصد دیگر محصول، مال ما می شد. اما آقایان گفتند محصول رافینت را نمی خواهند. چون دولت دیگر یارانه ای را برای تولید بنزین به پالایشگاه نمی داده؛ برای همین ما با حجم عظیمی کالای برگشتی مواجه شدیم که هم باید پولش را می دادیم و هم اینکه نمی دانستیم با آن چه کار کنیم. چون ۲۰ سال همین رویه بود و ما هم برنامه ای نداشتیم.
به گزارش نفتا، شرکت پتروشیمی اصفهان از شرکتهای زیرمجموعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی از وزارت نفت بوده که بعنوان یکی از طرحهای مهم دهه اول انقلاب با سرمایه گذاری حدود ۲۲۴ میلیون دلار و بالغ بر ۵۰ میلیارد ریال در سال ۱۳۷۱ به بهره برداری رسید. بعد از ابلاغیه سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی توسط رهبری و فروش ثروت های ملی و عمومی به بخش خصوصی، سهام این کارخانه از سال ۱۳۷۸ در سازمان بورس اوراق بهادار عرضه و از سال ۳۸۹ بطور کامل به بخش خصوصی واگذار گردید. پالایشگاه نفت اصفهان نیز در سال ۱۳۸۶ به بخش خصوصی واگذار شد.
به گفته یاوری، پالایشگاه اصفهان نتوانسته است تعهد خود را در زمینه تهیه مواد خوراکی اولیه شرکت پتروشیمی عملی کند. قرار بود که روزانه ۹ هزار و ۷۰۰ بشکه مواد اولیه از جانب پالایشگاه اصفهان به این شرکت پرداخت شود ولی پترشیمی اصفهان مدعی است که در این ۱۸ ماه گذشته تنها ۶۵ درصد خوراک را به طور متوسط دریافت کردهاست.
اکنون واضح است که در نزاع بین این دو شرکت ملی خصوصی شده، این تولید ملی کشور است که ضرر می کند و از همه بدتر سفره خانواده های کارگران است که تهی می شود. دو طرف نزاع اندکی به این مساله توجه نمی کنند که در میان این دعواها، نان و زندگی ۵۰۰ خانواده در معرض تهدید است.
نابسامانی هایی از این دست، نتیجه ی چوب جراج زدن به ثروت های ملی و واگذاری آنها به بخش خصوصی- شبه دولتی و نیروهای غیر متعهد به تولید و کار به بهانه اشتغال و افزایش تولید است؛ روندی که ادامه ی آن برای اقتصاد این سرزمین فاجعه بار خواهد بود.
تیم والیبال نشسته ایران در دیدار نیمهنهایی مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن برابر روسیه به برتری رسید و به فینال این مسابقات صعود کرد. تیم ملی والیبال نشسته ایران در این دیدار در ۳ ست پیاپی و با نتایج ۲۵-۱۵، ۲۵-۱۸ و ۲۵-۱۸ به برتری رسید و راهی دیدار فینال شد.
در دیگر دیدار نیمهنهایی بوسنی در ۳ ست و با نتایج ۲۵-۱۹، ۲۵-۲۰ و ۲۵-۱۴ برابر آلمان به پیروزی دست یافت و راهی فینال شد. به این ترتیب ایران بامداد شنبه در دیدار فینال به مصاف بوسنی خواهد رفت.
این دو تیم در مرحله گروهی این دوره از مسابقات رو در روی یکدیگر قرار گرفته بودند که ایران توانست ۳ بر یک به پیروزی دست یابد.
همچنین امروز در هشتمین روز بازیهای پارالمپیک لندن، فرزاد سپهوند موفق شد در رقابتهای پرتاب دیسک با حدنصاب ۵۸ متر و ۳۹ سانتیمتر به مدال برنز دست یابد و با این مدال جمع نشانهای کاروان ورزشی ایران به عدد ۱۹ رسید.
در پایان روز هشتم، کاروان ورزشی ایران در جدول توزیع مدالها کمی پایین رفت و با هشت طلا، پنج نقره و شش برنز در مکان دوازدهم قرار گرفت. با این حال نام ایران همچنان بالاتر از کشورهای صاحب نامی همچون ایتالیا، کره جنوبی و اسپانیا قرار دارد.
اسامی و رشته مدالآوران ورزش ایران و رنگ مدالهای آنها به نقل از خبرگزاری مهر، به شرح زیر است:
مدال طلا: جلیل باقری (پرتاب وزنه)، پیمان نصیری (دوی ۱۵۰۰ متر)، زهرا نعمتی (تیروکمان)، محسن کائیدی (پرتاب نیزه)، سیامند رحمان، نادر مرادی، علی حسینی و مجید فرزین (وزنه برداری)
مدال نقره: مهرداد کرمزاده (پرتاب دیسک)، محسن کائیدی (پرتاب وزنه)، سجاد نیک پرست (پرتاب نیزه)، روح الله رستمی (وزنه برداری) و عبدالرضا جوکار (پرتاب نیزه)
مدال برنز: ساره جوانمردی (تفنگ بادی ۱۰ متر)، علی صادقزاده (وزنه برداری) و جواد حردانی (پرتاب وزنه)، فرزاد سپهوند (پرتاب دیسک)، علی محمدیاری (پرتاب دیسک) و ریکرو تیمی بانوان
کلمه – گروه فرهنگی: بهمن دری اخوی، چهره جنجالی حوزه فرهنگ که از سپاه به وزارت ارشاد آمد و برای بیش از دو سال بر صندلی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشست و به زعم بسیاری از ناشران و دیگر فعالان فرهنگی، این حوزه را با صدمات جبران ناپذیری مواجه کرد، بالاخره از کار برکنار شد.
به گزارش کلمه، چهره ای که به جای او آمده و سرپرستی این معاونت را برعهده گرفته، فردی به نام علی اسماعیلی است که پیش از این مدیرکل حراست وزارتخانه بوده است. او از نیروهای وزارت اطلاعات است و سابقه فرهنگی ندارد.
بدین ترتیب می توان با تأسف گفت چهره ای نظامی جای خالی خود را به چهره ای امنیتی داده است تا تمام شادی ها و امیدواری های اهالی نشر و کتاب و فعالان حوزه فرهنگ مکتوب از رفتن دری، با حضور مدیرکل حراست وزارتخانه به جای او، نقش بر آب شود.
دری اخوی که عنوان معاون فرهنگی وزارت ارشاد را از تیر ماه ۸۹ از آن خود کرده بود، طی دو ماه اخیر در محل کار خود حاضر نشد، تا آنکه خبرگزاری فارس وابسته به سپاه گزارش داد که دری از سمت خود کناره گیری کرده است.
در این خبر آمده بود که معاون فرهنگی وقت وزارت ارشاد در هفته های گذشته “در منزل به امور رسیدگی میکرده است.”
بحث برکناری دری از اردیبهشت ماه سال جاری منتشر و تکذیب شده بود. با این حال او به فارس گفته است که برکنار نشده و خود از این سمت کنار رفته تا نیروی جوان تری جایگزین او شود و ضمن آن از اقدامات خود دفاع کرده است. اما اقدامات او چه بود؟
به گزارش کلمه، نام بهمن دری طی دوره دو ساله حضورش در این پست با قلع و قمع ناشران و برخورد تند و تیز و اعمال محدودیت برای آنها همراه بود که در نتیجه اعمال سیاستهای تنگ نظرانه، بسیاری از کتابها و نشریات به تیغ توقیف و سانسور گرفتار و از گردونه انتشار حذف شدند.
تعلیق برخی ناشران و لغو امتیاز آنها، رد صلاحیت برخی ناشران، محروم کردن تعدادی از آنها از حضور در نمایشگاه کتاب، اعمال ممیزی سخت در انتشار کتاب های مختلف، سوگیری و حمایت یکجانبه از کتابهای جناحی و سیاسی خاص و همچنین صرف هزینه های گزاف برای حمایت از کتابهایی که به اصطلاح علیه فتنه تهیه و در این سه سال در تیراژ گسترده توزیع می شدند، بخشی از کارنامه دری طی حضور در این سمت است.
او اواخر سال گذشته از تعلیق نشر چشمه و ثالث و چند ناشر دیگر به علت آنچه تخلف ساختاری و محتوایی در آنها می نامید، خبر داد. به موازات این اقدام این ناشران اجازه حضور در نمایشگاه کتاب طی سال جاری را هم نیافتند و از آن محروم شدند.
مجموعه عملکردهایی که در دوره دری انجام شد و وی سرسختانه از آنها دفاع می کرد، تنها به سیاست حذف گرایانه و محدودیت در فضای نشر که از زمان حضور دولت احمدی نژاد آغاز شده و تداوم دارد، محدود نشد.
در این دوره سوء مدیریت ها و بحران در بازار کاغذ، ورشکستگی صدها چاپخانه را رقم زد و حتی این بحران دامنگیر تمام بخشهای مربوط به حوزهی چاپ و نشر کتاب نیز شد، به طوری که آمار تولید و نیز تیراژ کتابهای تولیدی را به شدت کاهش داده و بسیاری از ناشران را به ورشکستگی کشانده است.
به این عملکرد باید تهیه فهرستی تحت عنوان «کتب ضاله ۱۳۹۰» را هم مورد اشاره قرار داد که به نهادهای دولتی ابلاغ شد تا کارنامه دولت را در سانسور و تمامیتخواهی در عرصهی اندیشه کامل کند.
در این فهرست که سایت کلمه آن را منتشر کرد، نام بسیاری از آثار روشنفکران دینی و برخی رمانها و آثار تاریخی و فلسفی دیده میشد. این فهرست در حالی در دستور کار نهادهای رسمی نظام قرار گرفته بود که جز در دولت فعلی، در هیچ دورهای حتی سختگیرترین مدیران فرهنگی و اهل اندیشه حاضر به این حد از گستردن دایرهی سانسور و فکرستیزی نشده بودند.
اینها بخش کوچکی از عملکرد دولت در عرصه فرهنگی است که باعث شد تا برخی از خبر برکناری اش خرسند شده و برخی هم از حضور قطعی فردی تندرو تر از وی ابراز نگرانی کنند.
حالا محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت احمدی نژاد ، طی حکمی، علی اسماعیلی را به عنوان سرپرست معاون فرهنگی منصوب کرده است.
در حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ” علی اسماعیلی ” که به عنوان «سرپرست معاونت امور فرهنگی» منصوب شده، آمده است: فرهنگ شرافتی دارد که تشرف به حریمش«فاخلع نعلیک» می طلبد. جامعه اسلامی ما بر محور فرهنگ دینی حرکت می کند و قوه محرکه آن نیز می باید هم از جنس این فرهنگ باشد و هم به نیروی مدیریت مستظهر!
حسینی در این حکم که پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر کرده، به اسماعیلی توصیه کرده که او توسعه روابط با مراکز فرهنگی، ناشران و نویسندگان و نیز ارتباط با حوزه های علمیه و دانشگاه ها، را در دستور کار قرار دهد.
مراسم هشتمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج داوود کریمی با حضور آیت الله امجد و بیت مرحوم آیت الله العظمی منتظری و جمعی از همرزمان شهید در بهشت زهرا برگزار شد.
بر اساس گزارشی که چمران نیوز منتشر کرده است در این مراسم که عصر روز پنج شنبه در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران برگزار شد، سرداران دوران دفاع مقدس، همرزمان شهید، جمعی از رزمندگان و خانواده شهداء و فرزندان شهید همت، شهید عباس کریمی و شهید سید موسی نامجوی حضور داشتند.
آیت الله امجد، در بخشی از این گرامی داشت با تجلیل از شخصیت سردار کریمی خاطرنشان کرد: شهید کریمی سمبل اسلام راستین نام است. داود هرگز به مادرش بی احترامی نکرد و هرگز لبخند از لبانش دور نمی شد حتی در بدترین شرایط من اسلام را در داود دیدم.
وی در پایان ضمن دعا برای آن شهید افزود: خداوندا، روح آن افلاکیِ خاکنشین را با شهدای کربلا محشور فرما، و ما گرفتارشدهگان به روزمرهگیها را با یادکرد خوبیهای نیکان و بزرگانی چونان او، از غفلت به درآر.
پنجشنبه؛ هشتمین مراسم سالگرد شهید داوود کریمی
سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه ای خواستار آزادی ژیلا بنی یعقوب که از روز یکشنبه برای اجرای حکم یک سال زندان خود، به زندان اوین رفت، شده است.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، آن هریسون، از مسئولان بخش خاورمیانه عفو بین الملل در این بیانیه از مقامات ایران خواست که فورا و بدون قید و شرط خانم بنی یعقوب را آزاد کرده و به وی اجازه دهند فعالیت حرفه ای خود را از سر بگیرد. وی افزود این روزنامه نگار فقط به خاطر استفاده از حق آزادی بیان خود زندانی شده است.
ژیلا بنی یعقوب، ۴۱ ساله، روزنامهنگار و برنده جایزه شجاعت در روزنامهنگاری سال ۲۰۰۹ و همسر بهمن احمدی امویی، دیگر روزنامه نگار زندانی است.
او روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در جریان وقایع پس از انتخابات به همراه همسرش، بهمن احمدی امویی بازداشت و در خرداد ۱۳۸۹ به یکسال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از شغل روزنامهنگاری محکوم شد.
در حالی ژیلا بنی یعقوب به بند زنان زندان اوین منتقل شد که همسرش بهمن احمدی امویی، از خرداد ماه امسال به زندان رجایی شهر کرج اعزام شده است.
هفته گذشته بهمن احمدی امویی در نامه ای به مناسبت تولد همسرش نوشته بود: "در سه سال گذشته هر لحظه انتظار بازگشتت به اوین را داشتم. با خودم میگفتم مانند بقیه زندانیهایی که هر دو هفته یکبار با همسر، مادر یا خواهرشان که در زندان زنان هستند، دیدار میکنند، من هم تو را پشت دیوارهای همان زندانی که خودم حبس میکشم، خواهم دید. برای همین خودم را ظاهراً برای آن لحظه آماده کرده بودم.تو در این مدت چند تایی حوله و ملحفه فرستاده بودی و من یکی –دو تایش را در کناری نگه داشته بودم تا هر وقت آمدی یکجوری برایت بفرستم.آن روزها نمیشد به راحتی وسایل ات را با خودت به زندان زنان ببری. من هم در این مدت برای اینکه تو بیایی و مبادا وسایل مورد نیاز و ضروریات را نداشته باشی، چیزهایی را برایت آماده کرده بودم، یکی –دو قوطی قرصهای تقویتی و ویتامین به همراه یک بالش کوچک. اما حالا که من و این وسایل در زندان گوهردشت کرج کیلومترها از تو دور هستیم، قرار است تو در زندان اوین باشی. از این همه بازیهای روزگار تعجب میکنم، این همه مدت به زندان اوین نرفتی و حالا که من را به زندان رجایی شهر منتقل کردهاند، به آنجا میروی. نمیدانم چه بگویم؟ با خودم میگویم با توجه به شرایط موجود به نظر میرسد دست کم تا چند ماه آینده یکدیگر را نخواهیم دید."
کلمه – گروه اجتماعی: بعد از سونامی سرطان که چندی پیش کارشناسان بهداشت از آن خبر داده بودند، اینک وزیر بهداشت از آتشفشان ایدز می گوید که در آینده کشور را شعله ور می کند.
وزیر بهداشت با اشاره به افزایش ایدز گفت: رشد انتقال ایدز از طریق روابط جنسی غیر متعارف و مصرف روانگردانهایی مثل شیشه که تمایلات جنسی را ۸ تا ۱۰ برابر میکند اگر به همین روال ادامه پیدا کند، در آینده آتشفشان بیماری ایدز را در کشور شعله ور میکند.
به گزارش کلمه، در حالی که سازمانهای مستقل نظیر سازمان بهداشت جهانی برآوردی بیش از ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر از مبتلایان به ایدز در کشور دارند، وزیر بهداشت چندی پیش مدعی شده بود که در حال حاضر در کشور حدود ۲۲ هزار مورد شناخته شده ایدز داریم که با توجه به کنترل خوبی که در این زمینه داشتهایم از حدود ۸۵ درصد این موارد که از طریق تزریق مواد مخدر به ایدز مبتلا شدهاند به ۱/۱ دهم درصد تقلیل پیدا کردهاند.
در حال حاضر بیش از ۳۴ میلیون نفر در سراسر جهان حامل ویروس اچ آی وی بوده اند و از سال ۱۹۸۱، زمان شناسایی نخستین بیماران مبتلا به ایدز، تاکنون حدود ۳۰ میلیون نفر جان خود را بر اثر این بیماری از دست داده اند.
مرضیه وحید دستجردی با اشاره به افزایش ایدز از طریق روابط جنسی تأکید کرد: اگر همین روند رشد ایدز از طریق روابظ جنسی ناسالم طی شود یک دفعه ۱۰سال آینده میبینیم ۵۰ درصد مبتلایان به ویروس ایدز در کشور ما از طریق جنسی مبتلا شدهاند. چون هر فردی به خصوص از بین زنان خیابانی میتواند به طور متوسط ۵ نفر را مبتلا کند.
وی افزود: آماری که ما داریم این است که ۵۰ درصد این افراد از روشهای معمولی پیشگیری مثل کاندوم استفاده نمیکنند. به همین خاطر افرادی که با اینها تماس دارند مبتلا میشوند. این افراد ممکن است بعداً ویروس ایدز را با افراد دیگری حتی همسرانشان منتقل کنند. بنابراین آمار ایدز از این بابت خیلی خطرناک و نگران کننده است.
وحید دستجردی ادامه داد: مواد محرک و روانگردان نیز مثل شیشه، کراک و … نیز وجود دارد که حالتهایی را در افراد ایجاد میکند که تمایلات جنسی را ۸ تا ۱۰ برابر میکند و باعث میشود مراقبت از خودشان را از دست بدهند و اگر قبلاً از پوششی استفاده میکردند تا مبتلا نشوند حالا دیگر آن را از دست میدهند.به این ترتیب این افراد دیگر نمیتوانند از ابتلا به ایدز جلوگیری کنند.
وی گفت: حتی گاهی میبینیم که این افراد مرتکب قتل و جنایت و اعمال خلاف حتی با محارمشان میشوند. بنابراین این دو مسئله یعنی روابط جنسی غیرمتعارف و مواد روانگردان مثل شیشه میتواند آتشفشان ایدز را در کشور شعلهور کند. راهش این است که به جوانان و مردم این مسئله را مدام یادآوری کنیم که مراقب باشند زیرا به شدت در معرض خطر هستند.
کلمه: محمد نوری زاد، کارگردان، نویسنده و جهادگر دفاع مقدس، ششمین قسمت از فیلم کوتاه خود با عنوان «شعبون بیمخها» را در اینترنت منتشر کرد. این هشتمین فیلم کوتاه نوریزاد و ششمین قسمت از مجموعه «شعبون بیمخها» است که همانند قسمت های پیشین، مخاطب اصلی آن رهبری است؛ او که به نوشته نوری زاد باید یک بار و برای همیشه تکلیف خود را با جماعت شعبون بی مخ ها روشن کند.
نوریزاد در معرفی این قسمت از فیلم کوتاه خود می نویسد: مجموعه ی "شعبون بی مخ ها" درحقیقت دستی است که بسیار دیر بیرون خزیده و سرپوش سطل زباله ای را که بر سفره ی مردم نهاده اند پس زده است. برای این سطل زباله هم از کیسه ی مردم فراوان برداشته اند و هم بخاطرآن بسیار پُز داده اند. در این سطل مثلاً قرار بوده که فهم باشد عقل باشد ادب باشد انصاف و انسانیت باشد، فداکاری و صبوری و مردم داری و مدارا باشد، اما سال های سال است که بوی تعفن این سطل آنچنان به اشمئزاز گراییده که می بینیم هرچه زشتکاری و دغل بازی و دروغ و فریب و ریاکاری و نفرت و عصبیت و بی سوادی و بی ادبی و فحش و ناسزا از هرکجا یافته اند آورده اند و در این سطل انباشته اند. من اصرار دارم بر سطلی که خصوصیات جاریِ شعبون بی مخ ها را در خود جای داده، برچسب "زباله" زده شود تا فریبکاران و مدعیان بدانند که بیش از این نمی توانند مردم را بزنند و بفریبند و تحقیر کنند و بابت همه ی اینها دستمزد نیز طلب کنند و طلبکارانه دست به جیب مردم ببرند.
وی خاطرنشان می کند: من در این فیلم به زاویه ی دیگری از شکل و شمایل شعبون بی مخ ها پرداخته ام. روی سخن من در این فیلم -نظیر قسمت های پیشین- شخص رهبر است. شعبون بی مخ ها را که از سالهای پس از انقلاب تاکنون با اسم هایی چون: نیروهای خودسر، نیروهای خودجوش، لباس شخصی ها، نیروهای مردمی، گروه های فشار، و بسیجی ها می شناسیم همان هایی هستند که با وجود آسیب های فراوانی که به حیثیت کلی کشور وارد آورده اند، به هیچ دستگاهی نیز پاسخگو نیستند و جز از شخص رهبر، از احدالناسی حرف شنوی ندارند. بدیهی است مسئولیت همه ی خسارت هایی که اینان بخصوص در این بیست و سه سال اخیر بجای گذارده اند، در درجه ی نخست، با شخص رهبر است و ایشان بجای همه ی آنانی که پاسخگو نیستند، باید به مردم و به تاریخ پاسخ بگویند.
قسمت اول این فیلم کوتاه را در اینجا، قسمت دوم را در اینجا، قسمت سوم را در اینجا، قسمت چهارم را در اینجا و قسمت پنجم را در اینجا می توانید ببینید.
برای دریافت این ویدیو اینجا کلیک کنید.
برای دریافت نسخه با کیفیت پایین اینجا کلیک کنید.
همچنین می توانید این ویدیو را از طریق یوتیوب در این آدرس ملاحظه فرمایید.
لطف الله میثمی
● در سال ۱۳۵۳ هنگامیکه در سلول انفرادی زندان اوین بودم، پرویز ثابتی معروف به مقام امنیتی همراه رئیس زندان به سلول من آمد و انگیزه من را برای فعالیت سیاسی و مخالفت با نظام شاهنشاهی پرسید. در پاسخ گفتم من یک کارمند صنعت نفت بودم و به منظور یک دوره تکمیلی به امریکا رفتم، در آنجا متوجه شدم که دولت فدرال بر تکتک چاههای نفت و گاز تمام ایالات نظارت دقیق و کامل دارد، قانون حفاظت از منابع نفت بهطور قاطع اجرا میشود و دولت اجازه نمیدهد هیچ چاه نفتی ـ در هر کجای امریکا و متعلق به هر شرکتیکه باشد ـ آسیب ببیند، ریزش کند، به آب نمک برسد و یا از میزان تولید صیانتی بهرهبرداری بیشتری شود. آنها در یک تجربه ۲۵۰ ساله بشری منافع ملی خود را در اصلیترین صنعتشان که صنعت نفت است رعایت میکنند و اجازه نمیدهند شرکتهای فراملیتی از این قانون ذرهای عدول کنند.
به پرویز ثابتی گفتم من با این تجربه بشری به ایران آمدم و مشاهده کردم صنعت نفت ما با تولید و بهرهبرداری بیرویهای روبهروست و تنها مسئلهای که به آن توجه نمیشد صیانت از مخازن زیرزمینی نفتی است که اصلیترین درآمد کشور را تشکیل میدهد. این موضوع به من ثابت کرد سیاست نادرستی بر مخازن نفتی ما حکمفرماست و از تجربه بشریِ به اجماع رسیده صنعت نفت بهرهای نبرده است. اعتراض من نسبت به این تولید بیرویه به جایی نرسید و به همین دلیل به صف مخالفان پیوستم.
پرویز ثابتی در پاسخ من چیزی نگفت و رفت، چرا که به تجربهای اشاره کردم که اجماع متخصصین نفتی دنیا را در بر داشت و دیگر اینکه این تجربه مربوط به کشوری بود که خودش به دولت آن وابسته بود. برخی تجربههای بشری مستقل از نوع دولت و حاکمان آن هستند و جنبه جهانی دارند.
● تجربه دیگری که میتوان به آن اشاره کرد تجربه گرمشدن زمین (Global Warning) است که به کوشش «الگور» انجام گرفت. او در پی این تلاشها موفق به دریافت جایزه نوبل شد و فیلم آن هم برنده جایزه اسکار شد. این در حالی بود که تمامی کمپانیهای بزرگ نفتی به دلیل منافع سرشار خود با دستاورد او مخالف بودند. از آنجا که این تجربه بشری از پشتوانه تلاشهای علمی و کارشناسی محکمی برخوردار بود، راه خود را با وجود مخالفتها باز کرد و خود را به سیاستمداران امریکا و جهان تحمیل کرد.
هنوز هم به دلایل درآمدهای سرشار ناشی از سوخت فسیلی و تجارت آن، در عمل مخالفتهای زیادی با این تجربه میشود. امیدوارم روزی برسد که تلاش عمده بشریت در راستای دستیابی به انرژیهای پاک مانند انرژی خورشیدی، بادی و انواع دیگر آن باشد.
● از آنجا که در چند سال اخیر به ترجمه و نشر بعضی از کتابهای سیاسی و راهبردی مشغول بودم، ملاحظه کردم بشریت مستقل از نوع حکومتشان به تجربیاتی دست پیدا کرده است که میتواند جهانی باشد و درسی هم برای ما، برای نمونه میتوان از کتاب «محدودیت قدرت» نوشته اندرو باسویچ(۱) نام برد. او این پرسش را مطرح میکند که چرا ملت امریکا فریب خوردند و به جورج بوش رأی دادند و نتیجهاش آن فاجعه شد. آقای باسویچ با تکیه به خطاپذیری بشر و پذیرش آن اصل، به ریشهیابی عمیق این مسئله میپردازد. وی در ریشهیابیهای خود فرافکنی نکرده و علت اشتباه ملت امریکا را مارکسیسم، مائوئیسم یا اسلام افراطی و تروریسم تلقی نمیکند، بلکه به ریشهیابی درونی میپردازد. البته مبنای ریشهیابی او، منافع ملی امریکاست و از شخصی مانند او توقع نمیرود که منافع ملی کشور ما را مبنای کار خود بداند. روش باسویچ در ریشهیابی به نسبتی مشابه رفتار انبیاست که «قالا رَبَنا ظَلَمنا اَنفُسَنا وَ اِِن لَم تَغفِرلَنا وَ تَرحَمنا لَنَکونَنَ منِالخاسرین»(۲) میگفتند و بدون فرافکنی به ریشهیابی درونی میپرداختند. فرافکنی روش شیطان است که به خدای خالق گفت از آنجا که تو مرا گمراه کردی من هم همه انسانها ـ جز آدمهای خالص شده ـ را گمراه میکنم.(۳) در تاریخ، حضرت ابراهیم را هم داریم که میگوید: هنگامیکه بیمار شدم خداست که مرا شفا میدهد.(۴) ابراهیم(ع) بیمارشدن را به خود نسبت میدهد نه به عواملی خارجی!
درحالیکه امروزه «بنیادگرایی» واژهای است که به مثابه ناسزا گرفته میشود و علیه مسلمانان از آن استفاده میشود. جورج سوروس که یک امریکایی است در کتاب «رؤیای برتری امریکایی»(۵) بر این باور است نئوکانها یا محافظهکاران جدید از دو مؤلفه برخوردار هستند: «بنیادگرایی بازار» و «بنیادگرایی مذهبی»(۶) و بدینسان به ریشهیابی درونی چالشها میپردازد و نقص و انحراف را در خود امریکا میبیند.
جورج سوروس در همین کتاب میگوید: تهاجم امریکا به عراق به هیچوجه به ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ یا سلاح کشتارجمعی عراق یا ارتباط عراق با القاعده برنمیگردد، چرا که تهاجم به عراق با دو هدف دستیابی به منابع نفتی و حفظ موجودیت اسراییل انجام شده است و دیگر آنکه محافظهکاران جدید حمله به عراق ار در سال ۱۹۹۸ در برنامهای بهنام «برای قرن جدید امریکایی»(۷) برنامهریزی کرده بودند.
برژینسکی استراتژیست دیگر امریکایی است که برای نخستینبار به انزوای امریکا در افکارعمومی جهان بویژه خاورمیانه پی برد و به ریشهیابی آن پرداخت. او ۱۰ سال گذشته در کتاب خود بهنام «انتخاب: رهبری جهان یا سلطه بر جهان»(۸) نوشت متأسفانه امریکا به یک ابرقدرت منفی یا به عبارتی ابرقدرت سلطه تبدیل شده است، درحالی که امریکا باید به یک ابرقدرت مثبت یا به عبارتی ابرقدرت علمی ـ تکنولوژیک تبدیل شود. البته هدف برژینسکی در درجه اول رهایی از انزوا در افکارعمومی و در درجه دوم بازیابی هژمونی امریکا و منافع ملی این کشور بود. در همین راستا برژینسکی به معادلهای اشاره میکند که نه به نفع غرب است و نه منابع دنیای اسلام را تأمین میکند. یک سوی این معادله این بود که غربیها عموماً مسلمانها را تروریست مینامند و سوی دیگر آن این است که مسلمانها متعاقباً غربیها را کافر میدانند. برژینسکی با جنگ عراق مخالف بود و هدف جنگ عراق را دستیابی به منابع نفت و حفظ موجودیت اسراییل میدانست. او در کتاب «فرصتی دوباره»(۹) دیدگاههای خود را دنبال میکرد و تغییر خطمشی امریکا را یک ضرورت میدید.
درحالیکه پس از سپتامبر ۲۰۰۱، ۹۰درصد مردم سیاستهای ۱۱ سپتامبری بوش را حمایت میکردند و هنگام حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، ۸۵درصد مردم حامی جنگ بودند، اما در سال پایانی حکومت بوش، محبوبیت او به ۱۷درصد کاهش یافت و در سال ۲۰۰۸ سراسر امریکا آماده شورش بود. جنگ عراق هم به بحرانی برای امریکا تبدیل شد، بهطوریکه اوباما در مبارزات انتخاباتی خود در کنگره یهود، جنگ عراق را یک فاجعه نامید، این درحالی بود که لابی اسراییل در امریکا محرک اصلی برای جنگ عراق بود.
از رئیسجمهور امریکا تا وزیران و دیگر مسئولان، همه به مردم امریکا دروغ گفتند، چرا که بعث لائیک عراق نه با القاعده ارتباط داشت و نه مجهز به سلاح کشتارجمعی بود، بلکه جنگ با عراق بود که القاعده در عراق را بهوجود آورد. مردم عراق در برابر این جنگ و اشغالگری، مقاومت جانانهای کردند، بهطوریکه تاکنون ۱۰ درصد جنایتهای امریکا در فلوجه یا دیگر مناطق هم فاش نشده است. سالانه ۳۰ خودکشی در بین سربازان امریکایی در عراق ثبت میشود. امریکا در بین افکارعمومی مردم خاورمیانه منزوی و منفور شده بود. برژینسکی در یکی از صحبتهای خود به این واقعیت اعتراف کرد.
در امریکا رسم بود که اگر سربازی در جنگ کشته شود تشریفات تشییع جنازه او مانند تشریفات تشییع جنازه رئیسجمهور باشد. بدینسان بود که جنگ ویتنام به درون امریکا کشیده شد، تصور کنید پیامد ۵۵ هزار تشییع جنازه در امریکا تا چه اندازه بود. اما در طول جنگ عراق، دولت امریکا اجازه نداد این فاجعه تکرار شود، بهطوریکه اجساد کشتهشدگان جنگ عراق به محض آنکه به فرودگاههای امریکا میرسید، مستقیماً در همان بستهبندی به زادگاه سرباز فرستاده و بدون تشریفات دفن میشد.
طراحان جنگ عراق یکی پس از دیگری یا از پست خود استعفا میدادند یا جنگ را اشتباه میخواندند و یا به اشتباه در مراحل اجرایی جنگ اعتراف میکردند.(۱۰) تنها آقای بوش بر سر ایده خود ماند که او هم هر روز بیش از پیش اعتبار خود را از دست میداد. با این وجود بحرانها به درون امریکا کشیده شد. امریکاییها با چهار بحران آشکار روبهرو شدند؛ نخست بحران بیاعتمادی مردم در درون امریکا به دلیل دروغهای آشکاری که مسئولان به مردم گفته بودند، دوم، بحران منفورشدن امریکا در افکارعمومی بویژه مردم خاورمیانه به اعتراف برژینسکی و دیگر متفکران، سوم، بحران مسکن و ورشکستگی و تعطیلی بانکها و چهارم، بحران کسری در موازنه پرداختها.
میدانیم اساس روابط امریکا مبتنی بر شرکتها و بنگاههای تجاری است و نظارت بر این بنگاهها با شرکتهای حسابرسی است. بیاعتمادی تا آنجایی پیش رفت که نهتنها شرکتها که حتی شرکتهای حسابرسی هم متهم به اختلاس شدند.
از آنجا که از نظر اقتصادی مردم استطاعت آن را نداشتند که بدهی و اقساط مسکن خود را به بانکها بپردازند، پلیس خانههای آنها را محاصره میکرد و وسایل آنها را بیرون میریخت. در این مورد حتی تعدادی از صاحبخانهها خودکشی کردند. دولت بوش هم بهجای حمایت از مردم، بانکهایی را که متهم به سرمایهداری فاجعه بودند از نظر مالی تقویت کرد.
با پیروزی حماس در انتخابات فلسطین و پیروزی نسبی اخوانالمسلمین در انتخابات مصر و مخالفت بوش با نتایج دموکراسی در این کشورها، شعار اصلی بوش یعنی خاورمیانه بزرگ دموکراتیک بیمعنا شد و نشان داد که هدف بوش از جنگ و اشغالگری، تعمیم دموکراسی نیست، بلکه همان تخریب سازندهای است که نئوکانها اعلام کرده بودند.(۱۱) به این معنا که بدون موافقت سازمان ملل و شورای امنیت، نیروهای مسلح امریکا زیرساختهای یک کشور را تخریب کنند آنگاه شرکتهای بزرگ امریکایی به کار سازندگی بپردازند و در مرحله سوم شرکتهای بزرگ دارویی پیامد جنگ، اشغالگری، کشتهشدنها و مهاجرتها را التیام بخشند.(۱۲)
میدانیم مصرف سوخت فسیلی در دنیا ۸۰ میلیون بشکه در روز است که یک چهارم آن یعنی ۲۰ میلیون بشکه در روز تنها مربوط به امریکاست. از این ۲۰ میلیون بشکه، هفت میلیون مربوط به تولید داخلی امریکاست و بقیه آن از خارج وارد میشود که پول هنگفتی است و از این بابت کسری زیادی در تراز پرداختهای امریکا بهوجود آمده است. سرانجام بنیادگرایی بازار، بنیادگرایی مذهبی و جنگ و اشغالگری الهام گرفته از شوکدرمانی و دکترین شوک و اجرای مکتب شیکاگو بحرانهای چهارگانهای را برای امریکا مهیا کرد.(۱۳)
برای برونرفت از این بحران میخواهم به یک تجربه بشری و یک شیوه نگرش به مسائل و رویدادها اشاره کنم. با این نگرش بود که کارگزاران امریکایی به خاطر نارضایتی مردم، ابتدا پذیرفتند بحرانهایی در امریکا وجود دارد و آشکارا به آن اعتراف کردند. سپس این بحران را درجهبندی و اولویتبندی کردند و نتیجه گرفتند اگر بحران بیاعتمادی حل شود میتواند به حل نسبی سه بحران دیگر بینجامد. آنها با اتکا به اصل خطاپذیری بشری و اصل تجربه و خطا ابتدا سعی کردند بحران بیاعتمادی را از بین ببرند؛ چگونه و با چه مکانیزمی؟ تا سال ۲۰۰۸ نه یک زن، رئیسجمهور امریکا شده بود و نه یک رنگینپوست به این مقام دست پیدا کرده بود. حزب دموکرات امریکا رقابتی بین اوبامای رنگینپوست و هیلاری کلینتون ترتیب داد که چشمگیرترین رقابت درون امریکا بود و چشم ناظران جهان را نیز متوجه آن سامان کرد. حتی دکتر احمدینژاد رئیس دولت با تعجب گفتند بعید است یک سیاهپوست رئیسجمهور امریکا شود. امریکاییها سعی کردند به دنیا و به مردم امریکا نشان دهند که سیستم سیاسی امریکا از چنان ظرفیتی برخوردار است که یک زن یا یک رنگینپوست میتواند رئیسجمهور شود. در حقیقت امریکا با این سیاست میخواست نظام سرمایهداری را از دست سرمایهداری وحشی یا سرمایهداری فاجعه، بنیادگرایی بازار و مذهبی، جنگ و اشغالگری نجات دهد. در این راستا بود که اوباما جنگ عراق را فاجعه نامید و انتقادهای زیادی به زندان گوانتانامو و ابوغریب کرد و مراسم استقبال مردمی از او به کاخسفید و اعاده حیثیت از لوترکینگ فعال جامعه مدنی بسیار چشمگیر بود. گفته میشد در این مراسم کالین پاول، وزیرخارجه سابق امریکا ـ که او هم رنگینپوست بود و در امریکا محبوبیت داشت ـ از خوشحالی به پهنای صورت اشک میریخت.
صاحبنظران میگویند اگر چنین رقابت و چنین انتخاباتی نبود، تمام ایالات امریکا به شورش کشیده میشد. شاید حرکت اشغال والاستریت ادامه چنین جنبشی بود؛ رهایی از فریب و دروغ، رهایی از عدم مشارکت مردم، رهایی از جنگ و اشغالگری، رهایی از سرمایهداری فاجعه و سرمایهداری وحشی و بنیادگرایی بازار و بنیادگرایی مذهبی.
درنهایت برای نخستین بار یک رنگینپوست رئیسجمهور امریکا شد و در درجه اول روند اعتمادسازی را آغاز کرد و در پی آموزشهای برژینسکی، در پارلمان ترکیه و مصر سخنرانی کرد. توجه عمیق به این دو سخنرانی نشان میداد که امریکا سعی دارد در راستای منافع ملی خود به نوعی به جریان میانهرو در دنیای اسلام پیوند بخورد. آموزه برژینسکی این بود که نه غربیها مسلمانها را تروریست بدانند و نه مسلمانها غربیها را کافر بخوانند، چرا که این معادله به زیان دوسو است. در این راستا بود که اوباما در پارلمان مصر به آیهای از قرآن اشاره کرد: «من قتل نفس بغیر نفس او فساد فیالارض فکانما قتلالناس جمیعا» (مائده: ۳۴) اگر خون ناروایی ریخته شود یا کسی بدون دلیل کشته شود گویا جمیع مردم کشته شدند. اوباما با اشاره به این آیه نشان داد که اسلام مساوی با تروریسم نیست ـ بگذریم از اینکه تروریسم دولتی اسراییل و لابی جنگطلب آن در امریکا و جنگ و اشغالگری تنها در افغانستان و عراق بیش از یک میلیون کشته و چهار میلیون آواره برجای گذاشته است ـ و بدینسان اوباما راه جدیدی را گشود که با تکیه بر میانهروی در دنیای اسلام جلوی تروریسم را بگیرد، هرچند این راه درنهایت اسراییل را هم دور خواهد زد و از افراطیگری آن تا حدی کاسته خواهد شد. برژینسکی این خطمشی (پیوند با مسلمانهای میانهرو) را یک خطمشی برد ـ برد میداند که غرب و مسلمین هر دو از آن سود میبرند.
ملاحظه میکنیم که با پذیرش بحرانها و اولویتبندی آنها، اوباما در راستای منافع ملی امریکا گام برمیدارد و با بحران منفوربودن در خاورمیانه دست و پنجه نرم میکند. همانطور که در مطبوعات آمده، اوباما به تمام سران کشورهای خاورمیانه از ایران گرفته تا سوریه، مصر و تونس نامه مینویسد و خواهان مذاکره و حل مشکلات میشود. در تونس از یک دستفروش که خودسوزی کرد در برابر مسئولان مملکتی حمایت میکند، هرچند میتوانست جنبه تبلیغاتی هم داشته باشد. اوباما در مصر هم از تجمعکنندگان میدان التحریر با احتیاط حمایت میکند. او غرور ابرقدرتی خود را میشکند و میگوید منشأ بهار عربی، حرکتهای انتخاباتی مردم ایران در خرداد ۱۳۸۸ است و به نوعی اعتراف میکند ابرقدرتی مانند امریکا با همه توپ، تانک، موشک و بمبهای ۱۰ تنی که بر سر عراق ریختند نتوانستند دموکراسی را در منطقه تعمیم دهند و به قول اوباما به جای دموکراسی فاجعه آفریده شد، ولی یک کشور جهان سومی با حرکتهای مدنی خود و بدون زور و اسلحه میتواند منشأ تعمیم دموکراسی در منطقه خاورمیانه بشود.
حرکتهای انتخاباتی در خرداد ۱۳۸۸ چشم عده زیادی را گشود و نشان داد که به ظواهر یک جامعه نمیتوان بسنده کرد و هر جامعهای لایههای زیرینی دارد و این لایههای زیرین در دیگر جوامع خاورمیانه هم میتواند وجود داشته باشد. به نظر میرسد اوباما براساس آموزههای برژینسکی مدل اسلام در سازوکارهای دموکراتیک و قابل پیشبینی را پذیرفت(۱۴) و با حزب عدالت و توسعه ترکیه پیوند خورد و تلاش داشت این مدل را در خاورمیانه توسعه دهد. امروزه میبینیم از این طریق است که اوباما به معترضان لیبی، مصر و سوریه پیوند خورده است. وقتی هیلاری کلینتون به بنغازی میرود زنان و دختران مسلمان محجبه برای او فریاد اللهاکبر سر میدهند. با این وصف میبینیم که بحران منفوربودن امریکا در افکارعمومی مردم خاورمیانه هم به نسبتی حل میشود. میدانیم که نفت و انرژی برای امریکا از اولویت حیاتی برخوردار است و حتی در مقایسه با نفت، موجودیت اسراییل اولویت استراتژیک دارد.
هماکنون امریکا با کشورهای نفتخیزی مانند عربستان، عراق، کویت، امارات و لیبی اتحاد استراتژیک دارد. عراق و لیبی به دلیل تخریب و نابودی ساختارها و نیاز به سازندگی، دستکم تا دهها سال آینده مجبور به فروش نفت هستند و مانعی بر سر شیرهای باز نفت صادراتی بهوجود نمیآورند. تداوم جریان نفت است که برای امریکا اهمیت دارد و نه قیمت نفت، چرا که اگر قیمت نفت افزایش یابد توانایی سرمایهگذاری در مخازنی را پیدا میکنند که در قعر دریاها قرار دارد یا از اهمیت تجاری برخوردار نیست. ازسویی افزایش قیمت نفت باعث میشود که کشورهای جهان روی انرژیهای پاک مانند انرژی خورشیدی و بادی سرمایهگذاری کنند. در ایران نیز هر روز که میگذرد وابستگی بودجه به درآمد نفت بیشتر میشود، بنابراین در این مقطع، دنیا هیچگونه نگرانی نسبت به توقف جریان نفت خاورمیانه و خلیجفارس ندارد. به نظر میرسد اتحاد نفتی استراتژیک امریکا با کشورهای منطقه، فرصتی برای کاهش افراطیگریهای اسراییل باشد و دیگر چک سفید امضا به دست اسراییل ندهند، به شرط آنکه ماجراجوییهایی شکل نگیرد و فشار بینالمللی برای اجرای مصوبات شورای امنیت علیه اسراییل بهوجود آید. البته با نفوذی که امریکا در اوپک پیدا کرده میتواند میزان تولید را کنترل کند و به قیمت دلخواه خود برسد. نفت و انرژی بهطور نسبی در دسترس امریکاست و از این طریق کسری تراز پرداختها را کنترل میکند.
● منظور من از نگارش این متن صرفاً دنبالکردن این تجربه است، تجربهای که با اتکا به اصل خطاپذیری بشر و پذیرش مشکلات و چالشهای پیشرو و درجهبندی و اولویتبندی چالشها در راستای منافع ملی خود، به حل تدریجی آن موفق میشویم. درسی که از این تجربه میگیریم این است که ما مسلمانها مدعی ادامه راه انبیا هستیم و چنانچه در قرآن آمده، ریشهیابی و منشأیابی مشکلات یکی از اصول اولیه انبیا بوده است. حضرت علی(ع) هم در وصیتنامه خود به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) روی عمل به آموزههای قرآن سفارش و تأکید میکنند که مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی گیرند.
اصل پذیرش چالشها، اصل ریشهیابی درونی اشتباهها، پرهیز از فرافکنی و اولویتبندی چالشها و دستیابی به راه برونرفت، همگی در سیره انبیا، ائمه هدی و بزرگان ما آمده است. باشد که گامی جدی در این راه برداریم.
«الله الله فیالقرآن لایسبقکم بالعمل بغیرکم.» (نهجالبلاغه، وصیت امام علی به امام حسن و امام حسین)
پینوشت:
۱ـ ترجمه لطفالله میثمی، انتشارات صمدیه ۱۳۸۸٫
۲ـ اعراف: ۲۳، گفتند: «پروردگارا، ما بر خویشتن ستم کردیم، و اگر بر ما نبخشایی و به ما رحم نکنی، مسلماً از زیانکاران خواهیم بود.»
۳ـ قالَ رَبّ بِما اَغوَیتَنی لازیِنَنَ لَهُم فیالارض وَ لاغویَنهُم اَجمَعین (حجر: ۳۹).
۴ـ فَاِذا عَرَضتُ فَهُوَ یَشفین (شعرا: ۸۰).
۵ـ ترجمه لطفالله میثمی، انتشارات صمدیه ۱۳۸۵٫
۶ـ همان، ص ۵٫
۷-Program for New American Century (PNAC).
8ـ ترجمه لطفالله میثمی، انتشارات صمدیه ۱۳۸۳٫
۹ـ ترجمه سینا مالکی و حسن عبدی، انتشارات صمدیه ۱۳۸۷٫
۱۰ـ ویژهنامه عراق در آیینه مطبوعات، چشمانداز ایران، پاییز ۱۳۸۳٫
۱۱ـ تخریب سازنده، جنگ تمامعیار، روزنامه یاسنو، فروردین ۱۳۸۹٫
۱۲ـ ر.ک: دکترین شوک، نائومی کلاین، ترجمه مهرداد (خلیل) شهابی و میرمحمود نبوی، کتاب آمه ۱۳۸۹٫
۱۳ـ ر.ک: دکترین شوک ـ رؤیای برتری امریکایی.
۱۴ـ پیشتر مادلین آلبرات وزیرخارجه اسبق امریکا الگوی حزب عدالت و توسعه را ستود و گفت ما سالها تلاش کردیم که مسیحیت را در سازوکارهای دموکراتیک بیاوریم تا قابل پیشبینی شود و اینک آنچه در ترکیه اتفاق افتاده (پیروزی حزب عدالت و توسعه) در واقع اسلام در سازوکارهای دموکراتیک است که باید به آن توجه کافی کرد. این مطلب در مقالات پیشین چشمانداز ایران به تفصیل آمده است.
منبع: آخرین شماره مجله «چشم انداز ایران»
کلمه: در حالی که پیامدهای منفی ناشی از انتخابات مهندسی شده کشور را با بحران های جدی رو به رو کرده است، نماینده رهبری در سپاه بار دیگر از تهدیدات علیه رهبری تغییر در محاسبات رهبری خبر می دهد و درصدد تهیه پادزهر است!
نماینده ولیفقیه در سپاه با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور مدعی شد: دشمن روی دو چیز متمرکز شده است؛ یکی شکستن مقاومت مردم و وادار کردن آنها به اعتراضات و دوم، تغییر محاسبات رهبری.
به گزارش کلمه، علی سعیدی که در جمع مسئولان نمایندگی ولیفقیه سپاه و مراکز آموزشی سپاه سراسر کشور در مشهد مقدس سخن می گفت، افزود: وادار کردن مردم به اعتراض و تغییر محاسبات رهبری، تهدیداتی هستند که دشمن برای آنها برنامهریزی کرده است و باید پادزهر آن را تهیه کنیم.
سناریو خودنوشته تیم سعید امامی که طی سه سال گذشته کشور را با بحران جدی مشروعیت و اقتصادی رو به رو کرده است، هنوز در پی برنامه ریزی برای فتح سایر سنگرهاست. حبس و حصر ده ها فعال سیاسی و انقلابیون راستین و پرونده سازی برای صدها فعال مدنی و حقوق بشر هنوز نتوانسته آنان را به اهداف خود برساند. معلوم نیست این بار حامیان رهبری برای تهیه پادزهر خود نیازمند ایجاد کدام بحران دیگر در کشور هستند.
در حالی که بی کفایتی و سوء مدیریت مسئولان منجر به افزایش تورم و لجام گسیختگی در نظام اقتصادی و معیشتی مردم شده است، تیم احمدی نژاد از یک و حامیان رهبری از سوی دیگر در تلاش اند تا این بی بندباری اقتصادی و فساد مالی را به گردن دشمنان بیندازند.
عدم اجرای مرحله طرح هدفمندی یارانه ها از ترس گسترش اعتراضات مردمی در آستانه اجلاس تهران یکی از ترفندهایی بود که از سوی مسئولان کشور اعمال شد.
سعیدی در بخش دیگری از صحبتهای خود، به اجلاس اخیر جنبش عدم تعهد اشاره کرد و بدون پرداختن به بازتاب های بین المللی آن گفت: برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در پرتو عنایات و توجهات باریتعالی در حساسترین زمان حکومت دینی در ایران، در اوج فشار آمریکا و اسرائیل و با وجود همه تهدیدات و پیشبینیها، به نحو احسن انجام گرفت و کوچکترین حادثه امنیتی اتفاق نیفتاد.
سعیدی از آماده باش کامل پلیس، تعطیلی ۵ روزه تهران و تمهیدات امنیتی روزهای برگزاری اجلاس سخنی نگفت.
آیت الله جوادی آملی با تاکید بر اینکه حل مشکلات اقتصادی و اداره مملکت با دعای کمیل و زیارت عاشورا و نماز مستحبی ممکن نیست و نیاز به مدیریت و هوش اقتصادی دارد، تصریح کرد: ملت اگر بخواهد اقتصاد مقاومی داشته باشد باید مالش را به دست عقلا بدهد نه به دست سفیهان.
به گزارش کلمه، این مفسر سرشناس قرآن کریم با اشاره به آیه ۵ در سوره مبارکه نساء که می فرماید: ﴿وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً﴾ خاطرنشان کرد: مال عامل مقاومت است، عامل قیام است، عامل استقامت است. اگر این مال عامل قیام است، به دست سفیهان جامعه ندهید؛ ملت اگر بخواهد اقتصاد مقاومی داشته باشد باید مالش را به دست عقلا بدهد نه به دست سفیهان. اگر این اصول رعایت شد هم درآمد محفوظ است و هم هزینهها متعادل است، هم مالیات بر درآمد و اگر ـ خدای ناکرده ـ در اثر امتحانهای الهی یا علل و عوامل دیگر مقداری مسئله اقتصاد اُفت کرد این ملت کاملاً تحمل میکند.
ایشان نسبت به خطر اینکه مردم ببینند با دین دارد بازی می شود، هشدار داد و با اشاره به تفاوت برخلاف نظام های کمونیستی در کشور ما اعتقاد مهمتر از اقتصاد است، به همراهی مردم با دولت در دوران دفاع مقدس اشاره و تصریح کرد: این جنگ ده ساله را ـ برای اینکه هشت سال دفاع مقدس بود دو سال جنگ داخلی بود ـ مردم تحمل کردند و این به سبب اعتقاد بود و اما اگر خدای ناکرده این اعتقاد آسیب ببیند، ببینند با دین دارد بازی میشود اگر آدم آن اصل را آن ستون فقرات را از دست داد به آدمِ کمرشکستهای که ستون فقراتش را از دست داد با نصیحت نمیشود گفت قیام کنید؛ انسانِ کمرشکسته، با سخنرانی بلند نمیشود باید حواسمان جمع باشد!
این استاد سرشناس حوزه علمیه که با جمعی از مسئولان وزارت اقتصاد دیدار و گفت و گو می کرد، خطاب به این مدیران اقتصادی گفت: بکوشید در کنار این آداب و سنن دینی و مستحبّاتی که دارید، انشاءالله آن هوش اقتصادی را هم خودتان داشته باشید هم به دیگران منتقل کنید که این کشور روی پای خود بایستد. برای اینکه اگر نایستد، مغبون شده و بد کرده.
آیت الله جوادی آملی با اشاره به روایتی از امیرالمومنین(ع) که می فرماید «مَن وجدَ ماءً و تُراباً ثم افتقر فأبعده الله» تصریح کرد: کشوری که آب دارد خاک دارد مع ذلک فقیر و محتاج باشد، خدا آن را از رحمت دور بدارد؛ این نفرین علی است! نفرین علی دیگر به مراتب بالاتر از دعای ماست. حالا شما بیا قرآن به سر بکن در برابر نفرین علی، نمیشود!
ایشان همچنین با اشاره به دعایی از پیامبر اکرم(ص) که در کتاب کافی نقل شده و می فرماید «اللهمّ بارک لنا فی الخبز و لا تفرّق بیننا و بینه فلولا الخبزُ ما صُمنا ولا صَلَّیْنا ولا أدَّینا فرائضَ ربِّنا عزّوجلّ» گفت: یعنی خدایا بین ما و نان ما جدایی نینداز. منظور از نان، اقتصاد است، نان یعنی اقتصاد مملکت. عرض کرد خدایا بین مسلمانها و نان آنها، اقتصاد آنها جدایی نینداز. زیرا اگر بین مسلمین و نان آنها جدایی افتاد، دیگر دینداری مشکل است. بنابراین ما قبل از اینکه از درآمد, مالیات بگیریم، باید راه تحصیل درآمد را هموار کنیم. نباید بگوییم ما مسئول گرفتنیم دیگری مسئول تغییر است، هر دو یک واقعیت است. این گردهماییها این مشورتها این شورای اداریها برای همین است که انسان با هماهنگی کشور را اداره کند اگر ما مشکلی دیدیم به مسئولان دیگر هم گزارش بدهیم طوری باشد که دیگر کسی در کارخانه را نبندد و عدهای از کارگرها را بیرون بکند.
آیت الله جوادی آملی با اشاره به اینکه کمیل بن زیاد از اصحاب خاص علی(ع) بوده که لیاقت دریافت دعای کمیل را داشته اما به درد اداره مملکت نمی خورده و نتوانسته کاری را که حضرت به او سپرده انجام دهد و امام به او اعتراض کرده، خاطرنشان کرد: بعضیها فقط به درد دعای کمیل میخورند! اداره مملکت یعنی اداره مملکت! اگر ما بشنویم فلان کارخانه کارگرها را بیرون کرده آن با نمازِ زیارت عاشورای شما حل نمیشود حواستان جمع باشد و دامنگیرتان خواهد شد! کسی گرسنه بخوابد، فقیر باشد، به زندان برود، هزاران چک برگشتی وجود داشته باشد اینها با دعای کمیل حل نمیشود! شما بررسی کنید ببینید چندتا چک برگشتی دارید، معلوم میشود که اقتصاد و دارایی نتوانست رسالتش را انجام بدهد.
وی همچنین گفت: ما زیارت عاشورا میخوانیم دعای کمیل میخوانیم نمازهای مستحبی میخوانیم و مانند اینها که همه وظیفه است و ثواب الهی را به همراه دارد اما آنکه مشکل جامعه را حل میکند آن درایت اقتصادی است.
آیت الله جوادی آملی با اشاره به عیادت خود از جانبازان قطع نخاعی دفاع مقدس و توصیف آنها به عنوان افرادی که مراتب قویتر از شهدای صدر اسلاماند و روحیه آنها کشور را حفظ می کند، شرط آن را اینگونه توصیف کرد: مادامی که ما با عُرضه نه بیراهه رفته باشیم نه راه کسی را بسته باشیم! اما اگر اختلاس و امثال آن پیش بیاید اگر ـ خدای ناکرده ـ فشاری بیاید تحملش سخت است برای اینکه اقتصاد مقاومتی, ستون مقاومت میخواهد ستون مقاومت هم همان اعتقاد است، وقتی کسی این فساد را ببیند این ناهنجاری را ببیند خب تحمل نمیکند.
ایشان با تاکید بر اینکه باید ایران را با اسلام حفظ کرد، این موضوع را مهمترین عامل ممانعت از حمله بیگانگان به کشور دانست و افزود: با بازی کردن نمیشود مملکت را حفظ کرد، مردم همان مردماند، اسلام همان اسلام است، الآن هم ـ معاذ الله ـ اگر بیگانه حمله کند این مردم همان مردماند.
این استاد حوزه همچنین در پایان با تاکید بر لزوم حفظ اسلامی بودن کشور، تاکید کرد: در کنارش درایت است، امانت است، عقل است، هوش است، فهم است و فهم است و فهم! که چگونه ما از درآمد مملکت استفاده کنیم و بفهمیم بین سرمایه و درآمد فرق است. نفت، سرمایه است نه درآمد. کسی با نفتفروشی بخواهد مملکت را اداره کند، یعنی با سرمایهفروشی. نفت را باید تبدیل کرد به یک سرمایه دیگر، از آن درآمدش باید استفاده کرد.
ریزش ناگهانی دیوار کارگر جوانی را در جریان عملیات گودبرداری ساختمانی در سعادت آباد تهران کشت.
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه خبری آتشنشانی، در پی تماس شهروندان با سامانه ۱۲۵، ستاد فرماندهی ساعت ۲ بامداد امروز از این خبر مطلع شد و گروه امداد و نجات ۳ این سازمان را به سمت محل حادثه در سعادت آباد، ۲۴ متری فرهنگ اعزام کرد.
به گفته علی عبدل آبادی فرمانده نجاتگران آتش نشانی، در محل مشاهده شد که کارگر ۱۶ سالهای از اتباع افغانستان در زیر آوار دیوار مدفون شده بود.
وی تصریح کرد: طبق اظهار افراد حاضر در محل، این حادثه به دنبال برخورد یک دستگاه لودر با دیوار ساختمان اتفاق افتاد.
به گفته عبدل آبادی، ظاهرا راننده لودر به قصد گودبرداری یک قطعه زمین در حال ورود به این محل بود که ناگهان بیل لودر به شدت با دیوار ساختمان مجاور برخورد کرد و موجب ریزش بخشی از آن شد.
وی ادامه داد: در پشت این دیوار یک کارگر ساختمانی در چادر خوابیده بود که ناگهان دیوار بر روی او ریزش کرد.
این فرمانده آتش نشانی مشخصات این کارگر را عباد-ن ۱۶ ساله اعلام کرد و افزود: متأسفانه این کارگر افغانی بر اثر ماندن در زیر آوار دیوار و وارد آمدن صدمات زیاد در همان لحظات اولیه جان خود را از دست داد.
عبدل آبادی هم چنین تصریح کرد: جنازه متوفی جهت بررسی علت مرگ و نیز انجام تحقیقات بیشتردر اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت.
نوروز امسال اعلام شد که دزدان دریایی سومالی به کشتی تجاری ایران حمله کردند وآن را ربودند. بعد از چند روز نیروی دریایی توانست دزدان را دستگیر و کشتی را به سلامت به کشور بازگرداند.
فرمانده این کشتی، کاپیتان مختار مرادی بود که در این درگیری تیر خورد اما توانست با مهارتی که داشت خدمه و کشتی را از دست دزدان نجات دهد. او می گوید: ۱۶ سال است که در کشتی کار می کنم اما دیگر دوست ندارم بعد از این به دریا بازگردم چون با وجود تلاشهایی که کردم از من هیچ قدردانی نشد.
کاپیتان حادثه حمله دزدان دریایی به کشتی چه زمانی اتفاق افتاد؟
ما ۷ فرودین از کشور برزیل به سمت ایران در حال حرکت بودیم که ساعت ۸ صبح قایق دزدان دریای به سمت کشتی ما حمله ورشدند. البته ما از قبل متوجه این موضوع شده بودیم برای همین به سمت کشتیهای نظامی حرکت می کردیم اما آنها زودتر به ما رسیدند. آنها ۱۲ نفر بودند که سوار کشتی ما شدند و ساعت ۳ بعدازظهرهمان روز کشتی را به سمت سومالی حرکت دادند.
شما هیچ تجهیزاتی برای دفاع نداشتید؟
نه. کشتی ما تجاری بود و تجهیزات نظامی نداشتیم.
چرا نتوانستید به موقع به نیروی دریایی برسید؟
ما یک روز با نیروی نظامی فاصله داشتیم که دزدان به ما رسیدند.
تا سومالی چقدر راه بود؟
۵ روز راه بود.
چطور نیروی دریایی متوجه شد که کشتی توسط دزدان دریایی تصاحب شده است؟
رئیس دزدها خیلی محترمانه با من برخورد می کرد. من به او گفتم که تو دنبال پول هستی و من می توانم به شرکت زنگ بزنم تا کمک کند و او هم اجازه داد که این کار را انجام دهم. من به این بهانه تمام اطلاعات را به شرکت دادم و وفتی نیروی دریایی برای نجات ما آمد کاملا می دانست که دزدان چند نفر هستند و در کجا قرار دارند.
شما در کشتی چند نفر بودید؟
ما ۲۳ نفر بودیم. ۱۱ نفر ایرانی، ۱۰ نفر فیلیپینی، یک نفر هندی و یک نفر اوکراینی. البته چون دزدان به هنیدیها حساس بودند و آنها را می کشتند ما بعدا اعلام کردیم که او بنگلادشی است و او را نجات دادیم.
چرا حساس بودند؟
چون هندی ها در یک درگیری چند نفر از دزدان دریای را کشته بودند و حالا سومالی ها به تلافی هندی ها را می کشتند.
چند روز بعد از اینکه دزدان به کشتی حمله کردند نیروی دریایی به شما رسید؟
بعد از سه روز و نیم نیروی دریایی خودمان رسید. آنها ابتدا درخواست کردند که دزدان تسلیم شوند اما آنها توجهی نکردند و در نتیجه درگیری پیش آمد. این جنگ سه صبح اتفاق افتاد و سه ساعت ادامه داشت.
شما در طول جنگ کجا بودید؟
در جنگ اول ما همه کف پل فرماندهی خوابیده بودیم. بعد از جنگ اول دست و پای ما را بستند.
جنگ بعدی کی اتفاق افتاد؟
جنگ دوم بعدازظهر همان روز حدود ساعت ۳ بعدازظهر بود. کشتی همچنان به سمت سومالی حرکت می کرد اما من هربار که صدای آلارم نیروی دریای را می شنیدم به سرعت دکمه ایست را می زدم و موتور خاموش می شد و کشتی حرکت نمی کرد و به این ترتیب نیروی دریایی سریعتر به ما می رسید. اما بعد از این جنگ دست ما را هم بستند.
جنگ دوم چقدر طول کشید و چه اتفاقی افتاد؟
ساعت ۹ شب هم جنگ دوم تمام شد. همه خسته بودیم و در اتاق رادیو خوابیدیم.
چرا نیروی دریایی وارد کشتی نشدند؟
ما گروگان بودیم و نمی خواستند به ما آسیب برسد. البته چند نفر از افراد نیروی دریایی ایران از روز قبل وارد کشتی شده بودند و پشت کنتور برق کشتی بودند و رئیس دزدان هم می دانست.
در این مدت شما را تهدید نمی کردند؟
با من محترمانه رفتار می شد اما به هرحال احتمال کشتن ما بود. برای همین من از رئیس دزدان خواهش کردم که تیر به قلب ما بزند تا در صورتی که جسد به ایران می رسید شناسایی شویم. یا اینکه قبل از اینکه نیروی دریایی به ما برسد، رئیس دزدان با قایق از کشتی خارج شد اما اعلام کرد اگر ۴۰ دقیقه دیگر برنگشتم فرمانده را بکشید، وقت گذشته بود اما هنوز نیامده بود، یک نفر می خواست من را بکشد و دونفر از خودشان نگذاشتند تا اینکه کاپیتان برگشت.
چرا از کشتی خارج شد؟
یک نفر از خدمه ما دچار مشکل شد و به کما رفته بود و قرار شد تا رییس دزدان او را تحویل نیروی دریای دهد و به این دلیل از کشتی خارج شد و به معاونش گفت اگر تا ۴۰ دقیقه بعد برنگشت من را بکشند.
شما اصلا امکان فرار نداشتید؟
حین جنگ دوم آتش سوزی اتفاق افتاد که من به رئیس دزدان گفتم با ادامه آتش سوزی شما نمی توانید به سومالی بروید دست ما را باز کنید تا آتش را خاموش کنیم. به این ترتیب بعد از خاموش کردن آتش همه فرار کردیم، در واقع آتش را دیر خاموش کردیم تاهمه زمان برای فرار داشته باشیم. اما چون دنبال من بودند من را پیدا کردند. در این مدت من یک ساعت هم یک نفر را گروگان گرفتم اما آنها من را پیدا کردند، با چوب و مشت کتکم زدند و دوباره به اتاق فرماندهی بردند اما خوشبختانه عده زیادی از بچه ها فرار کرده بودند.
اما بعد از جنگ دوم که همه خسته خوابیده بودند، حدود ساعت ۴ صبح یک ندای درونی من را بیدار کرد و گفت الان وقت فرار است. برق قطع شده بود وبرق ضروری هم همه جا را روشن نمی کرد.
بعدا من فهمیدم که همه این موارد به نفع من بوده تا زنده بمانم. خوشبختانه هیچ کس نگهبانی نمی داد و یک نفر هم که آب می خورد، حواسش به من نبود. به بهانه تشنگی لیوان را برداشتم. در عرض ۲۰ ثانیه از پله ها پایین آمدم و روی عرشه رفتم.
چرا به سمت عرشه رفتید؟
چون پل فرماندهی امن تر بود برای آنها و در عرشه به دنبال من نمی آمدند. روز قبل کفش وکلاه ایمنی را در طبقه سوم دیده بودم، اماهیچ وقت فکر نمی کردم که من از آن استفاده کنم. در حین فرار آنها را برداشتم و روی عرشه آمدم که تاریکی مطلق بود. من به سرعت به سمت نیروی دریایی که پنهان شده بودند رفتم اما کشتی تاریک بود و آنها من را تشخیص نمی دادند. برای همین از فاصله ۱۰ متری به من شلیک می شد. من پنهان شدم و هرچقدر داد می زدم فایده نداشت. دوباره برگشتم حالادزدان هم بیدار شده بودند و من بین دو طرف گیر کرده بودم و همین زمان تیر خوردم.
دزدان به شما تیر زدند؟
نمیدانم از کجا تیر خوردم اما نیروی دریایی گفت اگر تیر ما بود که زنده نمی ماندی.
وقتی تیر خوردید چه شد؟
توانستم پیش بچه های خودی بروم. هنوز تیراندازی ادامه داشت تا ۹ صبح که دکتر آمد.
شما چند روز در آن وضع در کشتی بودید؟
دو روز و نیم در کشتی بودم بدنم کاملا سیاه شده بود.
بعد از اینکه شما تیر خوردید نیروی دریایی توانست دزدان را دستگیر کند؟
من در آن شرایط همه چیز کشتی و اطلاعات دزدان را به نیروی دریایی توضیح و راه پله ها را نشانشان دادم. آنها هم مرحله به مرحله رفتند. همین موقع دزدان فرار کردند و در دود کش کشتی پنهان شدند.
با این شرایط خدمه کشتی را تهدید نمی کردند؟
بعد از آتش سوزی همه رفته بودند و فقط من و یک آشپز ایرانی و فیلیپینیها بودیم، که با حمله نیروهای خودی آشپز ایرانی هم فرار کرد.
به جز شما، کسی در این درگیریها آسیب ندید؟
در نهایت ۲ نفر فیلیپینی مردند. یک نفر که پنهان شده بود و در اثر خفگی مرد. نفر دوم هم تیر خورد. همان لحظه که این فیلیپینی تیر خورد من کنارش بودم اما همان موقع دزدان من را صدا کردند که بی سیم کارم دارد و من نجات پیدا کردم. جالب است همانی که تیر خورد روز قبل گریه می کرد انگار به او الهام شده بود.
از دزدان کسی هم کشته شد؟
نه.
بالاخره دزدان چگونه دستگیر شدند؟
چون خسته و گرسنه بودند و دیگر چاره ای نداشتند تسلیم شدند.
همان موقع که درگیری اتفاق افتاد عکسهایی هم در رسانه ها منتشر شد در آن شرایط می دوربین همراه داشت و عکس می گرفت؟
به هرحال با گوشی همراه، عکس گرفتن آسان شده است و البته بعد از اینکه همه چیز تمام شد، عکسها مخابره شد.
بعد از اینکه تیر خوردید و دو روز و نیم در کشتی بودید برای درمان کجا رفتید؟
دو روز و نیم هم در کشور عمان بودم و بعد به ایران برگشتم.
کاپیتان در این مدت خانواده تان از وضعیت شما خبر داشت؟اصلا چه حس و حالی داشتند و چه روزهای را تجربه کردند؟
رئیس دزدان به من خیلی احترام می گذاشت و اجازه می داد که به خانه زنگ بزنم، من از روز دوم به منزلم زنگ زدم. جالب اینجا بود که روز اول من به همسرم چیزی راجع به این که کشتی توسط دزدان اشغال شده نگفتم و روز بعد همسرم از رسانه های ایران شنیده بود. و به من گفت که راستش را بگو شما در دست دزدان هستید بعد از آن هم مرتب در تماس بودم حتی وقتی دخترم گریه می کرد رئیس دزدها با دخترم صحبت کرد. من به شرکت هم زنگ می زدم و فارسی صحبت می کردم اما بعد از اینکه نیروی دریایی آمد، دیگر اجازه ندادند فارسی حرف بزنم یا به شرکت زنگ بزنم. برای همین من به خانومم اطلاعات را می دادم و از این طریق اطلاعات را منتقل می کردم.
در کل رفتار آنها با شما خوب بود؟
رفتار آنها با ما خوب بود. اما موقع جنگ شوخی نداشت. یک بار هم من و سه نفر دیگر را در تیر رس نیروهای خودی گذاشت و اجازه خم شدن به من نمی داد و حتی اعلام کرد اگر خم شدم به پایم تیر بزنند این شرایط سخت بود. نیروی دریایی متوجه نمی شد که ما خودی هستیم و او می گفت به نیروی دریایی بگو که اگر تیراندازی کنید افراد خودتان کشته می شود.
الان شما از آنها خبر ندارید؟
فعلا در کشور ما هستند اما نمی دانم محاکمه شدند یا نه. چون هر کشوری قانون خودش را دارد.
شما به دیدارشان نرفتید؟
نه. اما امیدوارم ۲۰ سال زندانی شوند و حتی بیشتر. چون آنها خطرناک هستند و اگر برگردند دوباره دزد دریایی می شوند.
از بقیه خدمه خبر دارید؟
زیاد نه، خدمه هندی و اوکراینی و فلیپینی ها که البته از ایران به کشورشان بازگشتند.
چرا کشور سومالی دزد دریایی دارد؟چون به نظر می رسد دزدان دریای دیگر داستان شده باشد.
فقر شدید در سومالی وجود دارد و حتی لباسهای ما را هم می خواستند چون لباس هم ندارند. آنها حدود ۳ هزار نفر گارد نظامی بودند که دزد دریایی شدند. همین گروهی که وارد کشتی ما شدند ۳۷ کشتی را در ۱۳ سال دزدیده بودند.
الان که به دریا بازگردید، فکر می کنید نسبت به گذشته چه تفاوتی کرده باشد؟
من دیگر به دریا نمی روم.
چرا؟
به خاطر کم لطفی و بی توجهی که در حق من شد. کارهای من خیلی به نیروی دریایی کمک کرد. من موتور کشتی و سرعت کشتی را کم کردم تا کمک برسد و هربار هم که رئیس دزدان از من می پرسید چرا سرعت کم شده من باید یک بهانه می آوردم. ۱۰ بار نزدیک بود بمیرم اما در این شرایط فقط به فکر نجات کشتی و خدمه بودم. اما هیچ قدردانی از من نشد. شاید گفتن این حرف درست نباشد اما من حتی هزینه های درمانم را هم خودم پرداخت کردم.
حتی قدردانی معنوی هم از شما نشد؟
هیچ کاری برای من نشد. نه مادی و نه معنوی. هیچ کس صحبتی از من نکرد و تمام تلاشهای من نادیده گرفته شد. حتی بعد از این اتفاقات از تجربیات من هم استفاده نشد، به هر حال من می توانستم راهنما و کمک بسیار خوبی برای بقیه کاپیتانان باشم که ان ها هم در معرض خطر هستند اما باور نمی کنید که اصلا دیگر هیچ سراغی از من گرفته نشد.
منبع: خبرآنلاین
قطعی و اختلال ۴۰ روزه اینترنت در شهرستان فیروزکوه باعث شده تا روند امور مهم اینترنتی خبرنگاران، ادارات، نهادها، تجار و… دچار مشکل شود.
در شهرستان فیروزکوه سه شرکت خصوصی پیشگامان، پارس آنلاین، شاتل و اداره مخابرات با پهنای باند مشخص در حال خدمات دهی اینترنت هستند.
به گزارش مهر، در عصری که اینترنت از نان شب برای مردم و دستگاه های دولتی واجب تر است و تقریبا همه کارهای اداری با اینترنت انجام می شود، ۴۰ روز است که مشتریان مخابرات با قطع و وصل و اختلال اینترنت مواجه هستند و متأسفانه قطع و وصل اینترنت دیگر برای مردم این شهرستان عادی شده است و کسی نیز جوابگو نیست.
اغلب خبرنگاران و دانشجویان که استفاده از اینترنت برای آنها ضروری است، دستیابی راحت به آن را در این شهرستان به رؤیایی تشبیه می کنند.
نکته جالب اینجاست که اینترنت دریافتی از اداره مخابرات بیشترین مشکل را دارد، اما سه شرکت خصوصی پیشگامان، پارس آنلاین وشاتل با اختلال کمتر که آن هم به علت خرابی نرم افزار مخابرات است مواجهند.
مخابرات همکاری لازم را ندارد
این سه شرکت خصوصی با اختلال کمتر که آنهم به علت خرابی نرم افزار مخابرات است مواجهند که مخابرات فیروزکوه می تواند مشکل نرم افزاری این سه شرکت را به صورت سنتی و دستی حل کند تا این سه شرکت خصوصی بتوانند خدمات خوبی به مردم ارائه دهند اما مخابرات همکاری لازم را ندارد.
شرکتهای خصوصی با مبلغ اجاره سرسام آوری، از مخابرات پهنای باند خریداری می کنند اما مخابرات سرعت واقعی که مبلغش را از این شرکتها در یافت می کند، به آنان نمی دهد؛ به عنوان مثال ۲۰۴۸ کیلوبایت می فروشد اما سرعت واقعی ارائه شده از سوی مخابرات، بسیار کمتر است.
سرعت اینترنت مخابرات فیروزکوه بسیار پایین است چون پهنای باند کمی دارد
سرعت اینترنت مخابرات فیروزکوه بسیار پایین است چون پهنای باند کمی دارد و یکی از دلایل پایین بودن سرعت، ارتعاشات ناخواسته است که هنگام بارندگی در این شهرستان، اینترنت کلا قطع شده یا با اختلالات شدید مواجه می شود.
اداره مخابرات فیروزکوه تنها با یک مرکز به نام “شهدا” خدمات رسانی می کند اما غرب شهرستان که ادارات و شهرک صنعتی در آنجا واقع شده، از اینترنت محروم است.
این امر، مزید بر علت شده که برخی ادارات و کارخانه ها به وایرلس روی آوردند؛ وایرلس به تکنولوژی ارتباطی اطلاق می شود که در آن از امواج رادیویی، مادون قرمز و… به جای سیم و کابل برای انتقال سیگنال بین دو دستگاه استفاده می شود.
استفاده از وایرلس با ید با مجوز سازمان مقررات رادیویی تهران باشد اما مخابرات فیروزکوه برای راحتی کارش، چشم خود را بسته و یک شرکت خصوصی اقدام به نصب آنتن وایرلس آنهم در بالای ساختمان اداری یکی از ادارات کرده است.
از مضرات وایرلس می توان به اختلال در سلامتی روحی و جسمی مردم و سوء استفاده از بیسیم های نیروی انتظامی، اداره برق و … اشاره کرد.
مخابرات نیازمند مرکز دیگری در غرب فیروزکوه
اگر مخابرات، مرکز دیگری در غرب فیروزکوه داشته باشد، نیاز به وایرلس نیست که سلامت مردم با خطر مواجه شود؛ نکته جالب این است که این شرکت خصوصی از یک خط وایرلس به چند اداره و شرکت خصوصی خدمات ارائه می کند و همه این ادارات به علت عدم نصب اکسس پوینت، همزمان قطع و برای شارژ مجدد همه به یک اندازه بدون در نظر گرفتن تفاوت مصرف از اینترنت، هزینه شان را پرداخت می کنند.
مهرداد شیرخانی مسئول روابط عمومی شبکه بهداشت و در مان فیروزکوه در این خصوص گفت: با توجه به اینکه سیستم اتوماسیون اداری در این مرکز با نقص اینترنتی مواجه است، عملا اتوماسیون مرکز بهداشت کارایی ندارد و نمی توان به خدمات بهتر پرداخت و همچنین به مرکز متصل شد.
دو کیلو بایت برای دانشگاه آزاد با ۹۲۰۰ دانشجو خنده دار است
مدیر فناوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه نیز اظهار داشت: دو کیلو بایت برای دانشگاه آزاد با ۹۲۰۰ دانشجو خنده دار است؛ تازه این دو کیلو بایت نیز واقعی نیست و دائم با قطع و وصل و سرعت بسیار پایین همراه است.
داوود ایلکا ادامه داد: این در حالی است که سال گذشته ۵۲۰ میلیون ریال به حساب مخابرات برای دریافت ۱۰ کیلوبایت پرداخت شده اما تا این لحظه خبری از ۱۰ کیلو بایت نیست.
مردم و ادارات خدماتی باید دست از کارهای عمرانی بردارند!
هادی خواجه افضلی رئیس مخابرات فیروزکوه نیز در حاشیه جلسه کارگروه اشتغال و سرمایه گذاری فیروزکوه به خبرنگار مهر گفت: به علت کارهای عمرانی زیاد در شهرستان فیروزکوه، پیمانکاران و مردم در هنگام خاکبرداری مراقب فیبر نوری نیستند و باعث قطعی آن می شوند!
با توجه به این گفته خواجه افضلی، به خاطر قطع نشدن اینترنت و شاید تلفنها، مردم و ادارات خدماتی باید دست از کارهای عمرانی بردارند تا اینترنت فعال مانده و همیشه در دسترس باشد!
درحالیکه معاون عمرانی استانداری تهران اعلام کرده است که از ۲۵ شهریور مراحل ثبت نام در مسکنهای ویژه شهر تهران به صورت اینترنتی آغاز میشود و تا قبل از آن شهروندان نسبت به ثبت نام و پرداخت وجه اقدام نکنند برخی از شعبه های بانک مسکن اقدام به افتتاح حساب و دریافت وجه برای ثبت نام در این طرح می کنند.
به گزارش مهر، وزارت راه و شهرسازی برای کنترل قیمت مسکن در سال جاری اقدام به احداث خانه هایی تحت عنوان “مسکن ویژه تهران” در پایتخت می کند. براین اساس قرار است بخشی از اراضی دولتی داخل تهران که دارای سند مجزا و بدون معارض هستند در صورتیکه امکان کاربری مسکونی داشته باشند برای احداث مسکن اختصاص یابند.
از اینرو محمدرضا محمودی معاون عمرانی استانداری تهران چندی پیش با اعلام اینکه ثبت نام اینترنتی مسکنهای ویژه تهران از ۲۵ شهریورماه سال جاری آغاز میشود، گفت: زمان دقیق ثبتنام مسکنهای ویژه از سوی دستگاههای دولتی اعلام میشود و تا قبل از آن شهروندان نسبت به ثبت نام و پرداخت وجه اقدام نکنند.
اظهارات این مقام دولتی درحالیست که برخی از شعب بانک مسکن اقدام به افتتاح حساب و دریافت وجه ۲۰ میلیون تومانی از شهروندان تهرانی برای ثبت نام در این طرح ویژه می کنند.
حال سئوالی که مطرح می شود این است که اگر پس از مدتی مشخص شود فرد ثبت نام کرده واجد شرایط دریافت مسکن ویژه تهران نیست، آنوقت تکلیف ودیعه ۲۰ میلیون تومانی که برای مدت زمانی دراختیار بانک مسکن جهت ثبت نام در این طرح گذاشته است چه می شود؟
بنیان گذار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران درگذشت.
منوچهر آگاه که از مدیران با سابقه بانکی در دوره پیش از انقلاب بود و سابقه معاونت بانک مرکزی و بنیانگذاری اداره بررسی های اقتصادی آن را در کارنامه خود داشت و مدتی هم معاون وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بود، روز دوشنبه در لندن درگذشت.
آگاه در ۱۳۰۹ در رفسنجان متولد شد. تحصیلات ابتدائی را در کرمان و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان البرز تهران باتمام رسانید و در امتحانات دیپلم علمی شاگرد اول ایران شد. آنگاه برای ادامه تحصیل عازم انگلستان شد و درجه ی لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته اقتصاد و سیاست از دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه کمبریج دریافت کرد. او در هنگام تحصیل در کمبریج، رییس انجمن مسلمانان دانشگاه مزبور بود.
منوچهر آگاه دوره ی دکترای اقتصاد خود را در دانشگاه آکسفورد لندن باتمام رسانید و در آن دانشگاه ریاست مجمع شرقیان را برعهده داشت. آگاه در ۱۳۳۸ به ایران بازگشت، ابتدا در بانک ملی و سپس بانک مرکزی ایران مشغول خدمت شد و از طرف این دو بانک مأموریتهای اقتصادی مهمی به وی ارجاع گردید و علاوه بر آن مأموریتها، در دانشکده های مختلف به تدریس پول و بانکداری و اقتصاد مشغول شد و مقالات مختلفی در زمینه ی تخصص خود انتشار داد.
وی در بانک مرکزی چندی ریاست اداره بررسی های اقتصادی و سپس معاونت بانک مرکزی را عهده دار بود. چندی هم به معاونت وزارت امور اقتصادی و دارائی منصوب شد. او مدتی هم در وزارت کشور، معاون پارلمانی و امور سیاسی وزیر بود.
منوچهر آگاه در ۱۳۵۶ در کابینه ی جمشید آموزگار وزیر مشاور در امور اجرائی شد. پس از چندی با حفظ سمت وزارت به ریاست سازمان برنامه و بودجه منصوب شد. دوران مدیریت سازمان برنامه وی طولانی نشد و سرانجام جای خود را به دکتر مرتضی صالحی داد و خود در سمت وزارت مشاور تا سقوط کابینه جمشید آموزگار اشتغال داشت.
کلمه: گروهی از نمایندگان مجلس از محمود احمدینژاد خواستند با خودداری از متهم کردن دیگران٬ مسئولیت همه مشکلات و نارساییهای هفت سال اخیر را بر عهده بگیرد.
بسیاری از این نماینده ها که این روزها در نقش منتقد مصاحبه و نطق می کنند همان ها هستند که در سه سال اخیر در پیگیری حرفهای رهبری و به نفع دولت و علیه جنبش سبز، بارها وارد عمل شدند اما امروز که حقانیت انتقادات و هشدارهای میرحسین و دیگران ثابت شده، یکی یکی حسابشان را از احمدی نژاد و تیم او جدا می کنند و سخنان انتقادی سر می دهند.
به گزارش کلمه، احمدینژاد شامگاه سهشنبه در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر نشد مسئولیت بسیاری از نارساییهای کنونی جامعه را بر عهده بگیرد و دیگران را مسئول آنها معرفی کرد. او در این برنامه به نام هیچ نهاد٬ ارگان٬ سازمان٬ جریان یا فردی اشارهای نکرد٬ اما گفت که آنها با دخالتهای خود اجازه ندادند دولت برنامههایش را به اجرا بگذارد.
هر چند همه روزه پرونده های جدیدی از مفاسد مالی و اداری مردان احمدی نژاد در محاکم قضایی بررسی می شود، اما او هنوز هم معتقد است دولتش "پاک ترین دولت در تاریخ کشور است" و هیچگاه به دنبال کاسبی و کارهای حزبی نبوده است!
احمدی نژاد مثل همیشه طلبکار بود
روزنامه اعتماد در گزارشی در همین باره نوشته احمدینژاد سهشنبهشب همان مرد همیشگی مناظرهها و مصاحبه ها بود اما این بار او نه قرار بود با زیر سوال بردن هاشمی رایآوری کند نه میخواست با استناد به مدارکی که موجود است و رو نمیشود کاندیدایی را رسوا کند. ۱۴ شهریور ۱۳۹۱ احمدینژاد باید به این سوال جواب میداد که دولتش با گذشت هفت سال با درآمد ۷۰۰ میلیارد دلاری فروش نفت که معادل فروش نفت در کل تاریخ ایران بوده است، چه کرده است؟
به نوشته این گزارش آن نفت که قرار بود سر سفره ها بیاید وعدهاش چگونه هر آنچه را که بر سفرهها بود، با خود برد؟ آن لیست دانهدرشتهای فساد مالی که هفت سال است در جیبش مانده کی بیرون میآید؟ احمدینژاد آن شب برای حفظ قدرت یا وداع همیشگی با آن فقط ۹ ماه فاصله داشت. همانطور که از مجری صدا و سیما انتظار میرفت سوال مهمی پرسیده نشد، در عوض لبخندها و تکانهای سر او برای تایید حرفهای احمدینژاد در صفحه تلویزیون دیده شد.
احمدی نژاد دیگر کسی را «مخالف» نخواند همه را «دشمن» خواند
جواد دلیری در مقاله ای در روزنامه اعتماد با نقل چند جمله از محمود احمدی نژاد در این مصاحبه نوشته: اول اینکه، سخنان «احمدینژاد» مثل همیشه بود، اما تفاوتهایی هم داشت؛ کنایهآمیز، گلایهمند، مردمپسند و ابهامآمیز بود اما باز هم مثل همیشه صریح و شاید البته صریحتر از قبل. مثل همیشه بود چون شوخیهایش باز هم تکرار شد، اما حرفهای جدیاش بیشتر بود. مثل همیشه بود، چون باز شفاف سخن نگفت، اشارهاش به «بعضیها» را همچنان پررمز و راز گذاشت و رفت. مثل همیشه بود، چون نگفت کجای مشکلات مقصرش دولت است و کجایش دیگران. مثل همیشه بود چون بسیاری از اهل سیاست را آزرد و مردم و طرفدارانش را راضی روانه دیدن «سریالهای تلویزیونی» کرد.
به نوشته این مقاله اما خیلی جاها هم مثل همیشه نبود، اینکه احمدینژاد این بار به جای انتقاد از دولتهای گذشته، از آنها تعریف هم کرد، دیگر به گذشتگان کاری نداشت ،رقیبان آتی را نوازش کرد، دیگر نگفت کار خراب بود، خراب تحویل گرفتیم، گفت کار را خراب کردند و میکنند. دیگر کسی را «مخالف» نخواند همه را «دشمن» خواند، مثل همیشه نبود، چون در این سه سال کمتر مصاحبه کرده، سفرهایش کاهش یافته و به قول خودش در دوران سکوت قرار دارد و این بار سخن زیاد گفت.
برداشتی جز فرافکنی از سخنان احمدی نژاد نداشتم
حسین سبحانی نیا، عضو هیات رئیسه مجلس نهم، با بیان اینکه اظهارات سه شنبه شب رئیس[دولت] زمینه بحث ایجاد کرده است، از نحوه مصاحبه با احمدی نژاد انتقاد کرد و گفت: مصاحبه خط تعیین شده خود را دنبال کرد و مجری سوالی درباره مشکلات و مطالبه مردم از رئیس دولت نداشت.
وی در گفتو گو با خانه ملت، اظهارات رئیس [دولت] در رسانه ملی را ناامیدکننده خواند و گفت: برداشتی جز فرافکنی از سخنان رئیس[دولت] نداشتم.
نماینده نیشابور و فیروزه در مجلس با اشاره نحوه سوال مجری از احمدی نژاد، با تاکید بر اینکه توقع این بود که درباره معضلات مردم سوال شود، گفت: در مصاحبه با رئیس [دولت] باید به نظرات مردم توجه شود و مطالبه عمومی، خواست مردم و مسائل اساسی مردم پرسیده شود.
احمدی نژاد به جای فرافکنی، اشتباهات خود را بپذیرد
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم با انتقاد از سخنان احمدی نژاد، گفت: صحبتهای رئیس[دولت] نشانگر نوعی جبههبندی، خط کشی، فرافکنی و فرار رو به جلو است، رئیس[دولت] به جای پذیرفتن اشتباهات، در تلاش است تا اشکالات را به گردن دیگران بیندازد.
سیدحسین نقوی حسینی در گفت وگو با خانه ملت با بیان اینکه رئیس[دولت] در صحبتهای خود از مدیریت غلط بعضی، ضعف دقت برخی یا تصمیمات نادرست عدهای به عنوان عامل اختلالات اقتصادی یاد کرد، یادآور شد: باید از رئیس[دولت] پرسید منظور از خیلیها چه کسانی هستند، مشخص است که اینها درون دولت هستند، اگر این خیلیها به معنی افرادی خارج از دولت است که طرح این موضوع تضعیف خود دولت است یعنی دولت در تصمیمگیری اجرایی ضعیف بوده بنابراین دیگران برای او تصمیم میگیرند.
نقوی ادامه داد: اگر هم منظور افرادی درون دولت هستند که باز هم نقد قوه مجریه است که ما هم تایید میکنیم تصمیمات غلط برخیها در قوه مجریه باعث بروز مشکلات شده است.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: چطور رسانه ملی همواره به دنبال پیدا کردن یک صندلی خالی در مجلس و جوسازی است اما در حوزه سوال مطالبات ملت از رئیس[دولت] عکسالعملی نشان نداده و منفعل عمل میکند.
پول دولت؛ به نام تولید به کام برج سازان
یک عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس نیز در واکنش به این ادعای احمدی نژاد درگفت و گوی زنده تلویزیونیاش مبنی بر اینکه دولت پول های فراوانی به بخش تولید داد گفت: دولت پولهای فراوانی به اسم تولید پرداخت کرد اما این پولها در برج سازی خرج شد.
عزتالله یوسفیان ملا افزود: دولت نهم و دهم تسهیلات فراوانی را به بنگاههای زودبازده اختصاص داد اما این پولها سر از تولید درنیاورد که این نشان از ضعف دولت دارد.
نماینده آمل و لاریجان در مجلس با بیان اینکه مردم مشکلات اقتصادی را به صورت علنی لمس میکنند گفت: یک شبه ارزش پول ملی را ۵۰ درصد کاهش دادند و کمر پول ملی شکست و دیگر کسی به پول ملی اعتماد ندارد و به چشم یک کاغذ رنگی به آن نگاه میکنند.
آقای احمدی نژاد؛ فساد ۳هزار میلیارد تومانی در دولت پاک شما رقم خورد
نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نهم، با بیان اینکه دولت نباید از زیر بار انتقادها شانه خالی کند، افزود: عنوان پاکترین دولت را با قصه تخلف ۳ هزار میلیارد تومانی چگونه باور کنیم.
روحالله بیگی ییلانلو با یادآوری صحبتهای احمدی نژاد در صدا و سیما و اینکه اقتصاد ما یک اقتصاد قوی، فعال و روبه جلو است، گفت: امروز مردم از مشکلات اقتصادی رنج میبرند و اینکه بگوییم در جامعه مشکلی نیست، اشتباه بزرگی است.
نماینده میاندوآب، شاهین دژ و تکاب در مجلس گفتن این جمله که دولت در شرایط اقتصادی کنونی مقصر نیست را اشتباه خواند و افزود: دولت که در پیشرفت کشور خود را مطرح میکند در زمان بروز مشکلات هم باید مسئول و پاسخگو باشد.
وی با بیان اینکه امروز مردم در تهیه احتیاجات اولیه زندگی خود در فشار هستند، یادآور شد: مردم نشان دادهاند به خوبی میتوانند عملکرد دولت را تجزیه و تحلیل کرده و آن را عادلانه تفسیر کنند و به تعریف و تمجیدهای رئیس[دولت] از دولت بسنده نمیکنند.
رئیس دولت با طرح مسائل حاشیهای وقت کشور را میگیرد
عضو هیات رئیسه کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس، با بیان اینکه رئیسجمهور اختیاری درباره تشخیص درست یا غلط بودن قانون ندارد، گفت: در شرایطی که حل مشکلات اقتصادی جامعه اولویت نخست کشور است رئیس[دولت] با طرح موضوعات حاشیهای وقت کشور را میگیرد.
غلامرضا اسدالهی همچنین صحبتهای احمدی نژاد در برنامه تلویزیونی را تنشزا خواند.
نطق احمدی نژاد، انتخاباتی بود
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم، نطق سه شنبه شب گذشته رئیس [دولت] را انتخاباتی دانست و گفت: از این به بعد شاهد نطقهای انتخاباتی بیشتری از جانب رئیس [دولت] هستیم.
وی، با یادآوری اینکه حدود یک سال بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری دور آینده باقی نمانده است، توضیح داد: اینکه رئیس [دولت] در اظهارات خود گفت “این دولت ادامه دارد” به معنای آن است که قرار نیست تیم احمدی نژاد از صحنه مدیریتی کشور دور بماند.
منصوری آرانی، با انتقاد از اینکه احمدی نژاد مجلس را به عنوانی نهادی در رأس امور قبول ندارد، گفت: ادبیات ریاست [دولت] و اتهاماتی که وی مرتبا به مجلس میزند ناشی از دیدگاه او درباره مجلس است؛ تا زمانی که وی مجلس را عصاره ملت نمیداند توهین به این نهاد از ادبیات وی خارج نخواهد شد.
با حاشا کردن مشکلات، مشکلی حل نمیشود
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس درباره فرافکنیهای رئیس [دولت] درگفت و گوی زنده تلویزیونیاش گفت: با حاشا کردن مشکلات، مشکلی حل نمیشود.
کمال الدین پیرموذن با بیان اینکه رئیس [دولت] به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور مسئول مشکلات و مسایل اقتصادی ایجاد شده است اظهار داشت: رئیس [دولت] باید پاسخگوی نارساییها و افزایش نقدینگی و تورم در کشور باشد.
نماینده اردبیل، نمین، نیر و سرعین درمجلس در ادامه افزود: متاسفانه پول کشور همه جا خرج میشود غیر از بخش تولید و این به عدم ثبات دربرنامههای دولت برمی گردد. متاسفانه واحدهای تولیدی به دلیل عدم برخورداری از سیاستهای حمایتی دولت تعطیل شده و یا درحال تعطیلیاند.
مصاحبههای صدا و سیما با رئیس[دولت] جنبه فرمایشی دارد
عضو هیات رئیسه فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت، نطق تلویزیونی احمدی نژاد را تبرئه خود و اتهام به دیگران دانست و با بیان اینکه صدا و سیما در میزبانی رئیس [دولت] نمره خوبی نیاورد، گفت: مصاحبههای صدا و سیما با رئیس [دولت] جنبه فرمایشی دارد.
نادر قاضی پور اظهارات رئیس [دولت] را در رسانه ملی مصداق فرافکنی و ایجاد حاشیه در فضای کشور دانست و گفت: ادبیات رئیس[دولت] در شان ملت ایران نیست.
نماینده مردم ارومیه در مجلس با یادآوری این جمله احمدی نژاد که “دولت من پاکترین دولت بعد از انقلاب است” گفت: پس تخلف سه هزارمیلیاردی در کدام دولت اتفاق افتاد؟ دادگاه بیمه، زندانی شدن معاون وزیر صنایع به چه دلیل بود، مدیر عامل سایپا با داشتن این پرونده سنگین چرا در سمت مهمتری به دستور وی گمارده شد؟
قاضی پور با تاکید بر اینکه صدا و سیما باید منشا ادب و عدالت باشد، گفت: نه اینکه مجری برنامه به جای سوالات اساسی زندگی مردم، پرسشگر موضوعات مورد تایید رئیس [دولت] باشد.
آرزو کردم این دولت هر چه زودتر تمام شود و دولتی سر کار بیاید که صادق باشد
محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس در گفتگو با مهر با اشاره به مصاحبه تلویزیونی سه شنبه شب گفت: رئیس[دولت] در این گفتگوی تلویزیونی حاضر نشد حقایق کشور مثل گرانی و مشکلات مسکن، ارز، صنعت و کشاورزی را بپذیرد وهیچ راه حل مشخصی نیز ارائه نداد.
دهقان همان نماینده ای که در صحن مجلس و در مقابل دوربین های خبرنگاران با عصبانیت از حضور مردم در پی دعوت موسوی و کروبی در ۲۵ بهمن سال ۸۹ شعار “مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی” سر داد این بار با انتقاد از نحوه پاسخگوئی احمدی نژاد ادامه داد: رئیس[دولت] همه مشکلات دولت را به گردن دیگران انداخت. این برای مردم قابل قبول نیست که پس از ۷ سال به جای پاسخگویی درباره مشکلات، فرافکنی شود.
این عضو هیات رئیسه که زمانی پشت تریبون مجلس با فریاد خواستار اعدام موسوی و کروبی می شد، حالا آرزو می کند که دولت زودتر تمام شود و دولت صادق سرکار بیاید، گویا به یاد ندارد که جنبش سبز اولین بار به دروغگویی های احمدی نژاد واکنش نشان داد اما امثال همو مخالفت کردند و رهبری نیز گفت نسبت های ناروا داده اند، حالا بعد از سه سال شواهد آن ها را نیز به حقانیت همان نگرانی ها رسانده است.
نماینده چناران در مجلس با بیان اینکه این ناعادلانه است که احمدی نژاد از صدا و سیما استفاده کند تا پروژه انتخاباتی خود را پیش ببرد، اضافه کرد: اگر مشخص شود رئیس[دولت] میخواهد کسی را تعیین کند و یا برای فرد خاصی تبلیغ کند، حتی برای اجرای انتخابات نیز با مشکل مواجه خواهیم شد.
این نماینده مجلس گفت: من وقتی صحبت رئیس[دولت] را شنیدیم آرزو کردم این دولت هر چه زودتر تمام شود و دولتی سر کار بیاید که صادق باشد و حقایق را کتمان نکند.
وی ادامه داد: مجری برنامه تلویزیونی تنها شنونده و ابزار دست دولتیها نیست باید حرف بزند وارد بحث شود و با سئوالات دقیق رئیس[دولت] را در سال پایانی وادار به پاسخگویی کند.
نماینده طرقبه و چناران با این تمثیل که نباید مجری صدا وسیما به رئیس[دولت] پاس دهد تا وی آبشار بزند خاطر نشان کرد: اغلب سوالها جهتدار بود و مجری تلاش داشت تا سخنان تنشزای رئیس[دولت] بیشترشود و این نشان میداد که همه سوالات برنامه ریزی و حساب شده مطرح میشد.
احمدی نژاد مسئولانه به دغدغههای جامعه پاسخ دهد
سخنگوی کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس هم درباره اظهارات احمدینژاد، گفت: مشکلات کشور با متهم کردن یا کوچکشمردن وظیفه سایر نهادها و ارکان حکومتی حل نمیشود.
غلامرضا کاتب در گفتوگو با خانه ملت، درباره اظهارات احمدینژاد گفت: رئیس قوه مجریه باید به جای فرافکنی و رفع مسئولیت از خود و مقصر خواندن سایر نهادها و قوا شیوه صحیح مدیریتی را پیاده کند.
نماینده گرمسار در مجلس افزود: ملت هوشیار ایران از رئیسجمهور کشور انتظار دارند تا به صورت شفاف و مسئولانه به سوالها و دغدغههای جامعه پاسخ دهد و از آنجایی که مدیریت اجرایی کشور را در دست دارد نباید در پاسخگویی به مشکلات نقش اپوزیسیون را بازی کند.
کلمه – محمدرئوف صالحیان:
زلزله نه چندان شدید آذربایجان، آسیب های فراوانی وارد کرد و به کشته و زخمی شدن تعدادی از آنها منجر شد. فاجعه ای که ابعاد آن در بسیاری از ساکنان این مناطق به ویژه نخبگان و فعالانی که شاخص های توسعه ای نواحی مختلف را پایش می کنند و نسبت به افت جایگاه این استان ها نسبت به قبل از انقلاب اسلامی هشدار می دادند روشن و قابل پیش بینی بود؛ چرا که نامناسب بودن زیرساخت ها، فرسودگی و نامقاوم بودن بناها و… در صورت بروز چنین اتفاقی (با شدت کمتر یا بیشتر) آن ها را نگران می کرد. در این میان لختی و تعلل دستگاه های اجرایی، تبلیغاتی و نیز مسئولان عالی رتبه نظام بحث های پردامنه ای به وجود آورد. موضوعاتی که کنکاش در آن ها تجربه ارزشمندی برای جنبش مدنی ایران خواهد بود. و شاید مهم ترین مساله نمایان تر شدن ناکار آمدی و بحران مشروعیت حکومت از یک سو و روشن شدن نقش و توان افراد و نهاد های مردمی از سوی دیگر باشد؛ در توضیح این ادعا مروری اجمالی بر عمل کنندگان و دستاوردهای آنان ضروری است:
یادآور می شوم دستگاه های مسئول در خدمت رسانی عبارتند از:
- وزارت کشور (ستاد حوادث غیر مترقبه و بلایای طبیعی)،
- هلال احمر،
- نیروهای نظامی و انتظامی (به ویژه سپاه پاسداران)،
- کمیته امداد،
- صدا و سیما،
- سازمان تبلیغات اسلامی و …
سازمان ها و نهادهایی که اختیارات گسترده ای دارند و علاوه بر بودجه های مصوب سالیانه امکان بسیج نیرو، دریافت کمک های داخلی و خارجی و به کارگیری توان سایر مراکز دولتی و حکومتی را نیز دارند.
اینها مستقیم و یا غیرمستقیم تحت مدیریت تشکیلات رهبری (به جز وزارت کشور) قرار دارند و تعامل ارگانیک آنها (از پاسگاه های نیروی انتظامی تا عالی ترین مقامات) با هم و با مجموعه وزارتخانه ها برای ارائه خدمات امدادی قابل قبول الزامی است.
تأکید می کنم که خدمات قابل قبول و نه مطلوب، برای آن که از مسیر انصاف خارج نشوم. مجموعاً عملکرد این سازمان ها در فاجعه اخیر حکایت از اختلال جدی است و همگان (هواداران، منتقدان و مخالفان حکومت) اذعان دارند که نتوانسته اند از عهده مسئولیت ذاتی خود برآیند. رسانه های نزدیک به حاکمیت از هزینه شدن رهبری برای این ناکارآمدی سخن می گویند و نمایندگان مجلس بر تعمد دولتیان و نه سهل انگاری آنها تکیه می کنند.
تردیدی نیست که در بروز این وضعیت، اعتماد به این نهادها که مستقیماً نشات گرفته از رابطه متقابل حکومت و مردم است، نقش بسزایی دارد. اعتمادی که به زعم سردمداران در بقای حکومت نقشی تعیین کننده داشته و شاخص بسیار حائز اهمیتی است؛ مبنای چنین باور و نگاهی به حوادث و اتفاقات دوره پهلوی بازمی گردد؛ آنان معتقدند که سقوط سلطنت پهلوی در زلزله طبس به وقوع پیوست و سرداری بیان می کند حکومت (جمهوری) اسلامی در عمل با جلب اعتماد عمومی و دریافت کمک های مردمی و ارائه مناسب آنها به آسیب دیدگان به محک تجربه آمد و نیز دست بالا داشتن جریان های اسلامی به ویژه روحانیت در این عرصه روشن شد؛ و از همه مهمتر در این اردو اعتماد به نفسی شکل گرفت که غلبه بر مشکلات پیش رو را آسان کرد. براساس این رویکرد و تجربه، روحانیون نظارت و اداره این گونه حوادث را جدی تر از سایر امور در دست گرفتند و نسبت به رویدادها و تحرکات آن حساسیت بیشتری نشان دادند؛ تعیین آیت الله صدوقی به عنوان نماینده امام در حوادث بعد از انقلاب و نقش برجسته ای که ایفا کردند گواه صادق این مدعا است.
باری بر پایه چنین تحلیل و رویکردی است که مسئولان انتقاد به عملکرد و ناکارآمدی در این حوزه را بسیار جدی می دانند و به نظر نویسنده پس از غافلگیری با اقدامات شتابزده و نه چندان سنجیده درصدد غلبه بر چالشی که در فضای مجازی ایجاد شد برآمدند و با مشابه سازی ورزشکاران، هنرمندان، روحانیون مستقل، دانشگاهیان، روشنفکران، کارگران، صاحبان سرمایه و… با نقشی که آنها در چنین حوادثی قبل از انقلاب ایفا کرده اند، درصدد محدودسازی و کارشکنی پیدا و پنهان آنان برآمدند و ابایی از اینکه شماری از کمک کنندگان بازداشت و یا حسابشان مسدود شود، ندارند.
باید بازگردیم به نیروهای فعال جامعه مدنی که با مسئولیت شناسی و انسان دوستی به یاری هموطنان شتافتند و به دستاوردهای بزرگ نایل آمدند و بر سرمایه اجتماعی که در اختیار دارند، افزودند و اکنون نوبت پاسداشت آن است که با نقد منصفانه و به اشتراک گذاشتن تجربه ها و پیشنهادها صورت گیرد، که از همه آنها مهمتر ارائه گزارش شفاف به ملت خواهد بود.
درود بر آزادمردان و شیرزنانی که افتخار آفریدند…
حسین یزدی، فعال سیاسی اصلاح طلب، آزاد شد.
به گزارش ندای سبز آزادی وی چهارشنبه هفته گذشته بازداشت شده بود. ماموران اطلاعات اصفهان صبح چهارشنبه با در دست داشتن حکم بازداشت و با مراجعه یه منزل این فعال سیاسی ضمن تفتیش منزل اقدام به بازداشت وی کرده بودند.
یزدی پیش از این دراعتراضات دانشجویی ۱۷ تیرماه سال ۱۳۷۸ بازداشت و مدتی را در زندان بوده است.
کلمه – زهره نقیبی: با کم شدن پس لرزه های زلزله، زلزله زدگان آذربایجان اما هم چنان می لرزند. این بار سوز سرما است که در سایه بی توجهی و بدقولی مسوولان برای ساخت منازل آنها به سراغ شان آمده است.
اگر چه از زمان شروع زلزله، آسیب دیدگان همواره از دغدغه خود برای نداشتن سقف در فصل سرما سخن گفته و خواستار توجه و رسیدگی مسوولان در این زمینه شده بودند و پس از آن وعده های حکومتی همه بر تحقق ساختن سقفی برای این مردم رنگین شد، اما این وعده ها مثل همیشه به فراموشی سپرده شد و حالا با آغاز موج سرما گوش شنوایی برای شنیدن دردهای آنها از سوی حکومت وجود ندارد.
چنانچه برخی از آسیب دیدگان به خبرنگار کلمه می گویند، کسی به فکر آنها نیست و مسوولان فقط وعده دادند و رفتند. آنها اشاره می کنند که تنها دغدغه و نگرانی شان از سرما و بارندگی است که آغاز شده و چادرهای سفید برپا شده هلال احمر مرهمی برایشان در مواجهه با آن نیست. مشکلی که اذعان دارند با تشدید سرما بحرانی تر خواهد شد.
بدقولی برای کمک به آسیب دیدگان زلزله
بدقولی برای کمک به آسیب دیدگان زلزله آذربایجان در شرایطی است که دولت با امنیتی کردن شرایط مناطق زلزله زده از سیل کمک های خودجوش مردمی و امدادرسانی نهادهای مدنی به زور و بازداشت متوسل شده است. آن چنان که همچنان برخی از امدادگران در بازداشت به سر می برند.
نکته قابل توجه آنکه عدم تحقق قول های مختلف برای اسکان مناسب آسیب دیدگان حتی صدای اعتراض و گلایه نمایندگان مجلس این شهرها را هم بلند کرده است. نماینده اهر و هریس در مجلس با انتقاد از مسوولان و با بیان اینکه فصل سرما دراین مناطق آغاز شده، به خانه ملت گفته است: همچنان مردم زلزله زده در چادرها ساکن هستند و این در حالی است که، بنیاد مسکن هنوز نتوانسته برای رفاه و آسایش مردم این مناطق اقدام چشمگیری انجام دهد.
عباس فلاحی بابا جان با بیان اینکه بی خانمانی مردم بی ادعای زلزله زده اهر و هریس هیچ توجیه منطقی ندارد می گوید: به فصل سرما نزدیکتر میشویم ولی متاسفانه بنیاد مسکن تاکنون اقدامات مناسبی در راستای توسعه عمرانی این مناطق اتخاذ نکرده است.
این عضو کمیسیون عمران مجلس با اشاره به تخریب ۱۰۲ روستای این منطقه بر اثر زلزله افزوده که وضعیت این مناطق به گونه ای بحرانی شده است که مکانی برای اسکان مردم و احشام وجود ندارد و افراد با کمبود هر گونه وسایل گرمایشی در سرما به سر میبرند.
او که پیش از این از آغاز ساخت مسکن در مناطق زلزله زده خبر داده بود حالا می گوید: در مناطق شهری آسیب دیده بر اثر زلزله در استان آذربایجان شرقی هیچ گونه ساخت و سازی برای اسکان افراد و یا اعطای وام در جهت رفاه حال زلزله زدگان صورت نگرفته درحالی که وضع مردم روزبه روز بحرانی تر میشود.
وعده های محقق نشده ی دولت
مصطفی محمد نجار وزیر کشور احمدی نژاد ۳۱ مرداد وعده کرد که زلزله زدگان آذربایجان شرقی تا قبل از فصل سرما اسکان دائم داده می شوند. پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از او نوشت که در ستاد بحران مصوب شده علاوه بر اعتبارات این استان، اعتبارات ویژه ای برای ساخت مدارس موقت و ساخت مسکن مستحکم در نظر گرفته شود.
پس از آن نوبت به احمدی نژاد رسید که در حالی که با گذشت بعد از دوهفته از وقوع زلزله به بازدید آنها میرفت، وعده بسیج همگانی برای ساخت خانه های مردم، اتمام ساخت و ساز خانه های روستایی قبل از رسیدن فصل سرما، اعطای ۱۴۰ میلیون ریال وام مسکن به خانه های روستایی، ایجاد مساجد، مدارس، خانه های بهداشت و تامین سایر نیازمندی های فـوری مـردم، بازسازی محل های نگهداری احشام، ساماندهی محل های آسیب دیده، اشتغال زلزله زدگان و وام ۳۰ میلیون ریـالی برای ساخت واحدهای دامی آسیب دیده را داد و به موازات آن مسئولان دولتی اعلام کردند که ۲۰ میلیون ریال هم کمک بلاعوض به زلزله زدگان پرداخت می شود.
علی لاریجانی رییس مجلس نیز برای آنکه بی وعده و شعار از جمع زلزله زدگان جدا نشود، در بازدیدخود بر بازسازی و اسکان دائم و سریع زلزله زدگان آذربایجان شرقی تا قبل از فصل سرما تاکید کرد و گفت: مجلس هم در کنار دولت تلاش می کند تا با تخصیص بودجه عمرانی روند بازسازی را شتاب دهد.
مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی هم پا را از این فراتر گذاشت و حتی از سازه های در نظر گرفته شده برای بازسازی این مناطق خبر داد و گفت: ۲۵هزار تن فولاد، ۵۸۰هزار تن آجر، ۸۵۸ هزار تن ماسه و ۲۰۰ هزار تن سیمان برای بازسازی و ساخت و ساز در مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی مورد نیاز است که توسط ستادهای معین تامین خواهد شد. وی حتی متراژ تعیین شده برای ساخت هر واحد مسکونی را هم اعلام کرد: ۶۰ تا ۷۰متر مربع.
حالا با گذشت ۲۵ روز از زلزله آذربایجان از هیچ یک از این وعده ها خبری نیست.
کسی دیگر نمی پرسد با سرما چه می کنید
یکی از زلزله زدگان در این باره به خبرنگار کلمه می گوید: کسی دیگر به ما سر نمی زند که بگوید با این سرما چگونه سر می کنید.
از جمله اقلام توزیع شده میان زلزله زدگان پتو و لباس گرم بوده که البته بسیاری از آنها هم چنان از کمبودهایی در این زمینه سخن می گویند.
حتی کانکس که به عنوان یک سقف محکم و مستحکم تری برای سرما در ردیف خواسته های مردم این حوزه قبل از شروع فصل سرما مطرح شده بود در ردیف اقلام کمکی دولت قرار نگرفته است.
یکی از زلزله زدگان به خبرنگار ما می گوید: برخی ها که توان مالی داشته اقدام به خریداری کانکس به صورت آزاد می کنند اما این تعداد زیاد نیستند. او اشاره می کند که کانکس را تا ۴ – ۵ میلیون تومان اینجا معامله می کنند.
آسیب دیده دیگری هم از خبر مهاجرت اجباری برخی از زلزله زدگان خبر می دهد که به دلیل نبود امکانات و محقق نشدن وعده های دولت به سمت تبریز و دیگر نقاط حرکت کرده اند.
او در ضمن، خود اشاره می کند که نمی شود همین ته مانده باقی از زندگی را بگذاریم برویم. وقتی از او در مورد نمایش تلویزیونی در ساخت منازل مسکونی برای زلزله زدگان سوال می کنیم اشاره دارد که هنوز که اتفاقی نیفتاده است و روستاها همان شکل پس از زلزله را دارند و تنها در یک روستا پی ریزی کردند و آن را رها کردند.
هنوز کار خاصی انجام نشده
به گفته او، هنوز روستاهایی هستند که حتی نیازمند آواربرداری اند و اقدامی در آنها صورت نگرفته است. او ادامه می دهد که مسوولان فقط شعار می دهند. کسی سراغی نمی گیرد که این مردم با این بلا چه کنند. با سرما چه کنند.
خبرگزاری مهر نیز گزارش داده که تنها شعبه دفتر ستاد معین بازسازی مناطق زلزله زده شهر ورزقان متاسفانه تا ساعت ۱۳ باز است و این مقدار ساعت کاری جوابگوی نیاز مراجعان برای سامان دادن به امور جاری نیست.
این خبرگزاری به نقل از اهالی شهر ورزقان نوشته است: این ستاد مقرر کرده اعطای وام در گرو تخلیه کامل منازل و تخریب کامل آنهاست که این امر نیاز به زمانی بیش از یک ماه دارد تا مصالح قابل مصرف مثل آجرها تفکیک و در اختیار پیمانکاران قرار گیرد و در این شرایط سخت آب و هوایی امکان چنین امری به هیچ وجه وجود ندارد.
از سوی دیگر محمد حسن نژاد نماینده مرند و جلفا در مجلس هم اشاره کرده با توجه به بازدیدی که از منطقه داشتهام هنوز اقدام اساسی در این زمینه صورت نگرفته است.
وی با اشاره به غیر قابل سکونت شدن بیش از ۸۰۰ خانه روستایی در مناطق مرند و جلفا و تأکید بر بازسازی آن، گفت: برخی خانهها به دلیل ترکهای عمیقی که برداشتهاند غیرقابل سکونت شده است بنابراین امکان ادامه زندگی در این خانهها برای مردم خطرناک است.
نماینده اهر و هریس در مجلس هم با اشاره به اینکه مسئولان نظام مهندسی ازمناطق آسیب دیده اهر و هریس بازدید کردند اشاره دارد: متولیان استانی برای اعطای وام، ارزیابیهای انجام شده راتایید نکرده وخواستار بازدید مجدد شدند. او تاکید کرده که فصل سرما رسیده است و زمان اختلاف نظر برای چنین بحرانی وجود نخواهد داشت.
عضو کمیسیون عمران مجلس با بیان اینکه مشکلات مردم آسیب دیده آذربایجان شرقی با قولهای بی عمل بنیاد مسکن حل شدنی نیست، گفته است: رفاه مردم در گرو بازسازی خانه های تخریب شده و اسکان دائمی آنها است.
کمک های مردمی تنها حامی آسیب دیدگان
در سایه این بی توجهی های حکومت، برخی گروههای مردمی همچنان در تدارک کمک برای آسیب دیدگان زلزله هستند تا به هر طریق ممکن این کمک ها را به آنها برسانند تا حداقل مشکلات آنها در مقابل سرما در کوتاه مدت کاهش یابد.
یکی از امدادگران در این زمینه به ما می گوید: به صورت موقت باید از نایلون برای حفاظت مردم از بارندگی ها و سرما استفاده کرد.
او خاطرنشان میکند: هر کدام از چادرها ۳ – ۴ بچه دارند که نمی دانند با این سرما چگونه از آنها محافظت کنند و باید به فکر تامین این مشکل از مسیرهای قابل دسترسی تر بود. همچنین لباس گرم و پتو، وسایل برقی گرمایشی از دیگر نیازهای اساسی مردم این حوزه به شمار می رود.
به گفته امدادگران حاضر در منطقه، در برخی از روستاهای آسیب دیده دمای هوا به صفر درجه رسیده و علاوه بر ضرورت تامین فوری پتو و لباس های گرم با توجه به اینکه برق بسیاری از آنها وصل شده چراغ های والوور و وسایل گرمایشی برقی نیز می تواند در کوتاه مدت گوشه ای از مشکلات آنها را حل کند که این مساله نیز مورد بی توجهی قرار گرفته است.
براساس گزارش های دریافتی کلمه، مشکلات بهداشتی و کمبود پزشک و تیم های پزشکی از دیگر مواردی است که باید برای مردم این مناطق مورد توجه قرار گیرد.
از سوی دیگر مردم زلزله زده علاوه بر نگرانی از جان خود، این بار در برابر سرمایی که سقفی برای محافظت خود در برابر آن ندارند، تنها سرمایه خود یعنی دام های شان را هم در معرض خطر بیشتری می بینند.
همزمان با سی و یکمین سالگرد شهادت آیتالله قدوسی و عروج سرافرازانه فرزند او، همرزم مدافعان خونین هویزه شهید محمدحسن قدوسی و در آستانه سالگرد رحلت حکیم الهی علامه طباطبائی، خانواده شهید قدوسی با انتشار اطلاعیهای خواستار پرداختن به حقیقت حال بزرگان و احیاء طریقه تفکر آنان شد.
به گزارش کلمه، آیتالله قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی بود که در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در دفتر دادستانی بر اثر انفجار یک بمب به شهادت رسید. اما همانند بسیاری از بزرگان انقلاب، خانواده این شهید هم جزو منتقدان رویه فعلی حاکمیت هستند و در سه سال گذشته هنوز این خانواده نتوانسته اند مراسمی برای شهید بزرگ انقلاب آیت الله قدوسی برگزار کنند.
خانواده علامه طباطبایی، سال گذشته هم در سالگرد شهید قدوسی با صدور اطلاعیهای انتقادی از لغو مراسم سالگرد شهادت اولین دادستان انقلاب خبر دادند و نوشتند: «اکنون که سه دهه از شهادت وی می گذرد بیش از هر چیز ما نیازمند آگاهی هستیم. دانستن طریقت حقیقی دین و رها شدن از جنجال آنانی که آگاهانه با دین تجارت می نمایند و یا ناآگاهانه از این طریقت منحرف شده و دیانت را از گوهر راستی و عدالت خالی نموده اند. باید بدانیم که شهید قدوسی تمام عمر خود را برای تجدید نظر کردن و اصلاح نمودن تصوری کج اندیشانه یا کاسبکارانه از دین گذاشت که به اعتقاد او اگر موقعیت و قدرت خود را محکم کند اساس دین را نابود کرده و حفظ و بقای دیانت نبوی و قداست علوی در کنار گذاردن این تصور ستیزه جویانه و مفسده آلود از قدرت و حاکمیت دینی است.»
این خانواده شهید در سال ۸۸ هم با توصیف تفصیلی وضعیت کشور و کارنامه سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی نوشته بودند: «نتیجه این سیر وارونه و میراث این کارنامه نامطلوب ایجاد وضعیتی است که اکنون همه شاهد آنند و بنیان گذاران انقلاب و شهیدان و مردم شهید داده هرگز تصور آنرا نمی¬کردند، این وضعیت چنان غیر قابل قبول است که بدون تردید بزرگانی چون قدوسی، بهشتی، مطهری، رجایی و باهنر اگر تصور میکردند هرگز بسوی آن گام برنمیداشتند. ما را چه شده است و چه کردهایم که وارث این وضعیت شدهایم؟»
اطلاعیه خانواده شهید قدوسی در سال ۸۸
اطلاعیه خانواده شهید قدوسی در سال ۹۰
اکنون در اطلاعیه امسال خانواده شهید قدوسی هم ضمن اشاره به شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی کشور، آمده است: وضعیت فکری و فرهنگی نیز بهتر از این نیست. از یکسو نسل جوان ما که در این نظام به دنیا آمدهاند و در این شرائط رشد و پرورش یافتهاند دچار تردیدها و سوالات و ابهامات بنیادین هستند. از سوی دیگر، مدیریت فرهنگی در طول سالیان نه تنها نتوانسته بسیاری از معضلات سابق را حل کند بلکه مشکلات جدید و حادی ایجاد کرده است.
این اطلاعیه افزوده است: تکیه بر شعار به جای شعور و مناسک به جای معارف و دیانت سطحی و قالبی به جای محتوایی و عمقی نه تنها به جایی نرسیده بلکه باعث شده که در اذهان نسل جوان و اهل فکر شک و تردید نسبت به بنیادهای فکری و اعتقادی ایجاد شود و نتیجه آن انبوهی از ابهامات و تردیدهائی است که بسیاری از محافل فکری و فرهنگی و اذهان نخبگان را فراگرفته است و مدیران فرهنگی جامعه سعی در پوشاندن آن میکنند و با فراگیرکردن شعارهای سطحی و فراخواندن انبوه انسانهائی که چه بسا با عمق فاجعه آشنا نیستند، گاه چنان فضا با هیاهو پوشانده میشود که دلسوزان دیانت و نظام امکان و قدرت سخن گفتن پیدا نمیکنند.
خانواده شهید قدوسی در اطلاعیه خود افزوده اند: سخنپراکنیهایی که تناسبی با مشی و نظر بزرگان روحانیت و دیانت ندارند عرصههای تبلیغ را چنان درمینوردند که گاه مراسم عزاداری سالار شهیدان با سخیفترین کلمات آلوده شده و کسی را یارای اعتراض به آنان نیست.
این اطلاعیه در پایان تاکید کرده است: نگاهی دوباره به شخصیتهای ارزشمند این مرز و بوم همچون علامه طباطبائی نمیتواند در قالب مراسم تشریفاتی و انبوهسازیهای رسانهای صورت گیرد. باید به مدرسه فکری آنان توجه نموده و دانست که نظام عقلانی و دیانت اعتدالی این متفکر دلسوخته همچون بسیاری از سنتهای دیانت اصیل اسلامی و تمدن بزرگ ایرانی تنها چاره برای برون رفتن از این بنبست در حال انفجار است.
حسین زمان در یادداشتی کوتاه به ریحانه طباطبایی که دیروز برای انجام حکم زندان خود به اوین رفته بود می نویسد: اگر رفتی، سلام من را به آزادی برسان. درود من را که خسته ام، خسته از هر چه بوی پستی میدهد، تقدیم رهایی کن.
ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار، به اتهام فعالیت برای دستیابی به انتخابات آزاد و انتشار اخبار جنبش سبز، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است، روز گذشته مسئولان اوین این روزنامه نگار جوان را نپذیرفتند.
در این دلنوشته که در صفحه شخصی فیس بوک حسین زمان منتشر شد، آمده است:
ریحانه عزیز، شنیدهام که میخواهی بروی، آری میخواهی بروی که اگر نمیخواستی مثل خیلی از ما تن به ماندن میدادی. میتوانستی بمانی اما نخواستی
و آنان که برای بردنت لحظه شماری میکنند و این روزها با بیشرمی به خیال خود تو را آزار میدهند باید بدانند که تو ماندن را در رفتن میدانی. تو رهایی را در این زندان تیره روزمرگی نمیدانی. تو دیگر از شعارهای محافظه کارانه و ژستهای روشنفک
ر مآبانه خسته شدهای و با رفتنت به مردان ما همت و مقاومت و تلاش و از خود گذشتگی خواهی آموخت. تو با رفتنت به ما خواهی آموخت که فاصله زیاد است بین حرف و عمل، بین شعور و شعار، بین من بودن و ما شدن، بین محافظه کاری و کیاست.
تو جوانی و با جوانیت به همه جوانان این مرز و بوم راه و رسم جوانی را میآموزی و به سالخوردگان ما یاد خواهی داد که خیلی اوقات باید غرور خود را کنار بگذارند و به فرزندان خود اعتماد کنند. از همه مهمتر تو با رفتنت به علما و فضلایی که زیر سایه تقیه آرمیدهاند خواهی آموخت که علم و فضیلت بدون شجاعت حاصلی ندارد و اگر میخواهند مردم ایشان را باور کنند بایستی از روی تشکچه حجرهشان برخیزند و حق طلبی پیشه کنند و البته لازمه حق جویی و حق طلبی شجاعت است.
اگر رفتی، سلام من را به آزادی برسان. درود من را که خستهام، خسته از هر چه بوی پستی میدهد، تقدیم رهایی کن.
سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: ایران و آژانس تنها بدور از جنجال سیاسی و رسانهای میتوانند بکار حرفهای خود ادامه دهند و مسائل را حل و فصل کنند.
علی اصغر سلطانیه عصر روز چهارشنبه پس از پایان نشست توجیهی- فنی آژانس در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار واحد مرکزی خبر در وین گفت: در جلسه توجیهی- فنی گزارش آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران، برای روشن شدن افکار نمایندگان کشورها، علاوه بر اینکه به برخی از سوالات پاسخ داده شد، این پیام خیلی جدی هم اعلام شد که باید اجازه دهند آژانس و ایران بدون جنجال سیاسی، کارحرفه ای خود را انجام دهند.
سلطانیه افزود: در این نشست توجیهی فنی خطاب به دیگر اعضا اعلام کردم وقتی مباحث کاملا فنی رسانه ای می شود، جنجالی سیاسی ایجاد می کند که این موضوع به مانعی برای پیشرفت کار می شود. درواقع کسانی که این فضا را ایجاد می کنند باید سرزنش شوند، زیرا خیلی از موضوعات راحت تر از حد تصور قابل حل هستند.
سفیر کشورمان در آژانس افزود: در واقع گزارش های آژانس وقتی باید ارائهشوند که همه آنالیزها،تحلیل ها و بررسی های علمی پایان یافته باشد.
وی با انتقاد از کشورهای عضو که با فشارهای سیاسی بر دبیرخانه آژانس آن را مجبور می کنند پیش از انکه کارش تمام شود و به یک نتیجه علمی دست یابد آن را رسانه ای می کنند گفت: این روند به طور قطع بکار ما با آژانس لطمه می زند، اعتماد بین کشورهای عضو و دبیرخانه را مخدوش می کند و از همه مهمتر اینکه فضای ایجاد شده،به اعتبار اژانس لطمه می زند.
سلطانیه تاکید کرد: در این نشست به بخشی از اختلاف نظرها پرداختیم و گفته شد این اختلاف نظرها اصولی است که اگر رفع شود ما آماده همکاری هستیم.
براساس روال کار آژانس بین المللی انرژی اتمی , نشست توجیهی فنی درباره گزارش یوکیا آمانو مدیرکل آژانس, قبل از برگزاری نشست فصلی شورای حکام برگزار می شود.نشست فصلی شورای حکام روز دوشنبه آینده در وین برگزار می شود.
پنج زمین لرزه صبح پنجشنبه شهر جناح از توابع شهرستان بستک در استان هرمزگان را لرزاند.
به گزارش موسسه ژئوفیزک دانشگاه تهران اولین زمین لرزه شهر جناح ساعت هفت و ۴۳ دقیقه و ۳۳ ثانیه امروز به قدرت ۳٫۴ ریشتر در عمق ۱۵ کیلومتری زمین به وقوع پیوسته است.
همچنین به فاصله ۹ دقیقه دومین زمین لرزه به قدرت ۲٫۹ ریشتر ساعت هفت و ۵۱ دقیقه و ۱۷ ثانیه در عمق ۱۸ کیلومتری زمین در موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران به ثبت رسیده است.
به گزارش مهر، زمین لرزه ۳٫۵ دهم در عمق درونی زمین در ساعت هشت و ۵۶ دقیقه و ۵۵ ثانیه در عمق ۱۴ کیلومتری موجب نگرانی مردم می شود.
هنوز زمان زیادی از سومین زمین لرزه نگذشته بود که زمین لرزه ۳٫۴ دهم ریشتری در ساعت ۹ و ۱۰ دقیقه و ۴۱ ثانیه با عمق ۱۸ کیلومتری شهر جناح را لرزاند.
پنجمین زمین لرزه ۱۰ و هفت دقیقه و ۴۳ ثانیه به قدرت ۲٫۹ ریشتر در عمق ۱۸ کیلومتری زمین مردم شهر جناح را نسبت به وقوع مجدد زمین لرزه نگران کرده است.
تا کنون از خسارتهای احتمالی زمین لرزه ها گزارش نشده است.
نتایج آزمون سراسری گروه های آزمایشی پزشکی و غیر پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی در پایگاه اینترنتی مرکز آزمون این دانشگاه قرار گرفت.
به گزارش واحد مرکزی خبر، داوطلبان میتوانند با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی مرکز آزمون این دانشگاه به نشانی www.azmoon.com از نتایج آزمون امسال مطلع شوند.
حدود۴۳۲هزار داوطلب در این آزمونها پذیرفته شدهاند که ۵۳ درصد از این تعداد زن و۴۷ درصد مرد هستند.
بنابر اعلام مرکز آزمون دانشگاه آزاد اسلامی ثبت نام داوطلبان از ۲۵ شهریور آغاز می شود و تا پنجشنبه۳۰شهریور ادامه دارد.
اطلاعات لازم درخصوص چگونگی مراجعه داوطلبان و مدارک لازم برای ثبت نام ، دوشنبه۲۰شهریور درسامانه روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی به نشانی www.pubr-azmoon.com درج خواهد شد.
جزییات تکمیل ظرفیت دانشگاه آزاد اسلامی نیزهفته آینده در اطلاعیه ای اعلام خواهد شد.
نماینده استان آذربایجان شرقی در شورای عالی استان ها با اشاره به تخریب ساختمان های دولتی کمتر از یک سال در زلزله اخیر آذربایجان گفت: این ساختمان ها با هزینه بیت المال ساخته می شود، در ساخت آن دقت بیشتری کنید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مرتضی شهبازیان در پنجاه و نهمین جلسه اجلاس شورای عالی استان ها از تخریب صد درصدی ۶ هزار واحد مسکونی در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی خبرداد و گفت: متاسفانه وضعیت زلزله زدگان با وجود کمک های اولیه در شرایط مناسبی نیست و با نزدیک شدن به فصل سرما وضعیت آنها بحرانی می شود.
وی با بیان اینکه زلزله زدگان به روانشناس و روان کاو نیاز دارند افزود: به دلیل ترس مردم از زلزله و تکرار آن آنها حاضر به برگشتن به خانه هایشان نیستند و اگر کمک ها دقیق و مستمر نباشد و حمایت های لازم صورت نگیرد قطعا در آینده نزدیک تمامی روستاییان آسیب دیده در زلزله به شهرها مهاجرت می کنند و این خود تبدیل به یک جدید معضل می شود.
نماینده آذربایجان شرقی در شورای عالی استان ها با بیان اینکه کمک های شورای عالی استان زودتر از سایر ارگان ها و نهادهای دولتی به دست مردم زلزله زده رسید خاطرنشان کرد: رسانه های غربی در زمان زلزله بسیار سعی می کردند تا زلزله و رسیدگی به آْسیب دیدگان را سیاسی کنند اما خوشبختانه مردم آذربایجان به این مساله بی توجه بودند.
به گفته شهبازیان در زلزله اخیر ساختمان های دولتی کمتر از یک سال ساخت نیز تخریب شدند و از آنجا که ساخت این ساختمان ها با هزینه بیت المال انجام می شود لازم است توجه بیشتری در این زمینه صورت گیرد.
وی در پایان خواستار حمایت های مستمر برای زلزله زدگان شد و گفت: اگر ساخت و سازها و شرایط مهیا نشود قطعا ساکنان مناطق زلزله زده که روزهای اول به آنها چادر وامکانات مناسبی ارائه شد در آینده نزدیک از وضعیت مناسبی برخوردار نخواهد شد.
به گزارش ایلنا مهدی چمران رئیس شورای عالی استان ها نیز با ابراز همدردی با زلزله زدگان اظهار کرد: خوشبختانه کمک های فراوانی به افراد زلزله زده شده، اما این مردم، خانه و کاشانه خود را از دست داده اند و بهتر است کمک کنیم تا به خانه خود برگردد.
در حالی که سرپرست معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی عنوان میکند به زودی قیمت تخممرغ کاهش پیدا میکند، قیمت هر شانه تخممرغ در ۱۰ روز اول شهریورماه دو هزار تومان گران شد و این به منزله زنگ خطری است که به گوش میرسد.
به گزارش روزنامه اعتماد، در دهه اول ماه جاری قیمت هر شانه تخممرغ به ۹ هزار تومان رسید. این در حالی است که سال گذشته در برههیی از سال قیمت هر شانه تخممرغ در کشور به بیش از ۹ هزار تومان افزایش یافت، امسال با نزول قیمت به شانهیی چهار هزار تومان رسیده است.
در همین حال قیمت هر شانه تخممرغ در فصل بهار به بین چهار هزار و ۸۰۰ تا شش هزار تومان رسید. تابستان هم قیمت تخم مرغ روند افزایشی خود را همچنان حفظ کرد تا اینکه در این ماه قیمت هر شانه تخممرغ به بالای ۹ هزار تومان رسید. در حالی که دولت در دفاع از حقوق مصرفکنندگان سعی در پایین آوردن مجدد قیمت تخممرغ دارد، تولیدکنندگان از پایین بودن قیمت این کالا اعتراض دارند و عنوان میکنند با توجه به افزایش قیمتهای نهادههای دامی قیمت تخممرغ باید بالاتر برود.
در همین حال تولیدکنندگان شیر هم ادعا میکنند که قیمت تمامشده یک کیلو شیر خام از قبل بالاتر رفته و به همین دلیل آنها قیمتهای خود را افزایش دادهاند. با این وجود برخی مسوولان دولتی نظیر سرپرست معاونت بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت در نشستهای خود عنوان میکنند قیمت این دو قلم پرمصرف خانوارها کاهش مییابد.
زمین لرزهای با شدت ۵.۳ در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر)، ساعت ۰۶:۲۷:۰۸ (به وقت محلی تهران) امروز پنجشنبه ۱۶ شهریور، استان فارس را لرزاند.
به گزارش ایسنا، مرکز لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران موقعیت رو مرکز این زمین لرزه را ۲۶.۹۴ شمالی و ۵۳.۸۸ شرقی ، در عمق ۲۸ کیلومتری زمین گزارش کرد.
این زمین لرزه در فاصله ۲۸ کیلومتری اهل- استان فارس، ۳۹ کیلومتری بندر مقام- هرمزگان، ۳۹ کیلومتری جزیره هندورابی – هرمزگان و ۱۰۰۰ کیلومتری تهران – تهران رخ داد.
دومین زمین لرزه صبح امروز نیز با شدت ۴.۹ ریشتر در ساعت ۰۸:۱۳:۴۰ (به وقت محلی تهران) در استان فارس رخ داد. موقعیت مرکز این زلزله نیز ۲۶.۹۶ شمالی و ۵۳.۹۷ شرقی در عمق ۱۷ کیلومتری زمین گزارش شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر