-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

Latest News from Norooz for 08/18/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در آستانه برگزاری جنبش عدم تعهد در تهران، گروهی از فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و کنشگران مدنی و حقوق بشری ایرانی، با اتشار و ارسال نامه ای به سران و اعضای شرکت کننده در این اجلاس، وضعیت وخیم موجود در ایران را مورد اشاره قرار داده و خطاب به شرکت کنندگان در اجلاس خاطرنشان کرده اند که "اهداف این جنبش در سطح بین المللی به نتیجه نخواهد رسید مگر زمانی که کشورهای عضو این جنبش در مسیر استقرار دموکراسی و احترام به حقوق اساسی شهروندان خود قرار گرفته باشند."

در این نامه همچنین خطاب به رهبران و سران شرکت کننده در اجلاس عدم تعهد در تهران آمده است: "ما امیدواریم در زمانی که خاورمیانه درگیر دگرگونی های تشنج بار و بسیاری از جوامع منطقه با وضعیت نامعلومی درگیر هستند، شما ملت ما را در راه عادلانه برای پیشبرد ارزش های دموکراسی و احترام به حقوق بشر در ایران و به ویژه وضعیت زندانیان سیاسی یاری دهید."


متن فارسی و انگلیسی این نامه به همراه اسامی امضا کنندگان به شرح زیر است:

 

عالیجناب
این نامه را برای بیان نگرانی های خود پیرامون وضعیت وخیم موجود در ایران به جنابعالی ارسال می داریم.


شهروندان ایران شاهد نقض روزانهء حقوق بشر در این کشور بوده و امیدهای آنان برای برقراری دموکراسی رو به افول است. با احترام فراوان تقاضا داریم با بازنگری در برنامه سفرتان به تهران برای شرکت در شانزدهمین اجلاس سران کشور‌های غیر متعهد ،با منظور داشتن بحث در باره حقوق بشر در ایران، درجهت بهبود شرایط بحرانی موجود در ایران گامی بردارید.


جنابعالی و ملت شما به عنوان یک عضو جنبش عدم تعهد قادر به ایفای نقش مهمی در پشتیبانی از برقراری حقوق بشر و دموکراسی در ایران هستید. ایرانیان که در تلاش و مبارزه برای به دست آوردن آزادی، عدالت و کرامت انسانی خود هستند، هرگز کنش حمایتگر شما را فراموش نخواهند کرد.


همان گونه که به خوبی آگاهید، سرکوب سیاسی پس از تقلب در انتخابات ریاست جهوری ایران در جون سال۲۰۰۹ (خرداد 1388) به زندانی شدن صدها کنشگر اجتماعی- سیاسی، رهبران اصلاح طلب و دولتمردان عالی‌ رتبه پیشین انجامید.


مهندس میر حسین موسوی، نامزد ریاست جهوری در سال ۲۰۰۹ و نخست وزیر سابق، به همراه همسر ایشان، پروفسور زهرا رهنورد- و سخنگوی سابق پارلمان، مهدی کروبی از جمله چهره های شاخص در میان این زندانیان هستند. افراد نامبرده بیش از ۵۱۰ روز است که در شرایط حبس خانگی و محروم از حقوق اولیهء انسانی به سر می برند. میر حسین موسوی در دوران نخست وزیری خود در دههء ۱۹۸۰، نمایندهء جمهوری اسلامی ایران در اجلاس جنبش عدم تعهد بوده و و از حامیان این سازمان و اصول آن می باشد.


اهداف جنبش عدم تعهد در سطح بین المللی به نتیجه نخواهد رسید مگر زمانی که کشورهای عضو این جنبش در مسیر استقرار دموکراسی و احترام به حقوق اساسی شهروندان خود قرار گرفته باشند. آقای موسوی نخست وزیر و آقای کروبی سخنگوی پارلمان، و بسیاری دیگر، از جمله وکلا، معلمان، دانشجویان و کنشگران حقوق زنان و کارگران که برای برگزاری یک انتخابات عادلانه و آزاد ایستادگی کرده اند، اینک در زندان ها مورد اذیت و آزار قرار دارند و شایستهء حمایت ما هستند.


ما امیدواریم در زمانی که خاورمیانه درگیر دگرگونی های تشنج بار و بسیاری از جوامع منطقه با وضعیت نامعلومی درگیر هستند، شما ملت ما را در راه عادلانه برای پیشبرد ارزش های دموکراسی و احترام به حقوق بشر در ایران و به ویژه وضعیت زندانیان سیاسی یاری دهید.


با توجه به هدف های عام کنفرانس جنبش عدم تعهد در جهت ثبات و تنش زدایی در صحنهء بین المللی، باید توجه داشت که احترام به حقوق اساسی شهروندان هر کشور به ثبات آن کشور کمک کرده و به پیشبرد صلح و امنیت جهانی می انجامد.


با توجه به شرایط خطرناکی که گریبانگیر ملت ایران شده است، از شما تقاضا داریم که هنگام شرکت در شانزدهین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، نگرانی خود دربارهء زندانیان سیاسی را به مسئولان ایران ابلاغ فرمایید. از آنان بخواهید که به زندانیان سیاسی، از جمله نخست وزیر موسوی، همسر ایشان، و سخنگوی پارلمان، کروبی حق ملاقات داده و بیدرنگ آنان را آزاد کنند.


اطمینان داریم که اقدام دیپلماتیک شما نقش ارزشمندی در مبارزهء ما برای ارج نهادن به کرامت انسانی، حاکمیت قانون، و عدالت برای زندانیان سیاسی ایفا خواهد کرد. چنین اقدامی، مقامات ایران را زیر فشار قرار داده، وادار به تجدید نظر در زمینهء سرکوب منتقدان و مخالفامان سیاسی خواهد کرد.

با احترام،

فرشید آذرنوش، مسعود آذری، منصور آقایی، داریوش احسانی، محمد ارسی، آزاده اسدی، میر اردوان اسدی، سید کوهزاد اسماعیلی، مرتضی‌ اصلاحچی، روزبه اعتدالی، امیر اعتدالی، علی‌ افشاری، گودرز اقتداری، مهدی اقدم، مهدی امینی، پروین اندل، سولماز ایکدر، فریا بارلاس، عبدالعلی بازرگان، نگین بانک، محمد برقعی، کامیار بهرنگ، بهروز بیات، کتی پزشک، رضا پیرزاده، بیژن پیرزاده، عسل پیرزاده، مجید تمجیدی، فاطمه حقیقت جو، محسن حیدریان، اسماعیل ختایی، امین خجسته فر، مصطفی خسروی، مرتضی‌ داور، پرویز دانیالی، آزیتا رضوان، فرهاد روحی‌، اسماعیل زرگریان، حمید زنگنه، جعفر زیبنده، حمید سالک، هادی سبحانی، حسین سبحان اللهی، امیر حسین سراجی، شهین سعیدیان، حسین سماکار، صدرا سمنانی رهبر، محمد سهیمی، محمد رضا سلیمان، داریوش سلطانی، احمد سلامتیان، علی‌ شاکری، حمید شیرازی، صادق شجاعی، روح‌الله شهسوار، نگار شوری، بهنام صارمی، با لی صداقت، کاران صدرا، احمد صدری، امیر صفاریان، علی‌ طبا طبا ئی، حمید رضا ظریفی نیا، ضیا عابدی، شهره عاصمی، محمد صابر عباسیان، بهرام عباسی، فرزانه عظیمی‌، ارشاد علیجانی، شهاب عموپور، آبتین غفاری، نورالدین غروی، فرشید فاریابی، رضا فا نی‌، شهرام فداکار، شروین فکری، مهدی فتاپور، مسعود فتحی، حسن فرشتیان، صنم قیأیا، کبرا قاسمی، رضا قاضی نوری، رضا قریشی، مرتضی‌ کاظمیان، محسن کدیور، سعیده کردی نجاد، عزیز کرملو، حسن کلانتری، کتایون گلرخ، رحمان گودرز، مزدک لیماکشی، حمید مافی، ملیحه محمّدی، مرتضی‌ محیط، علی‌ مختاری، احمد مدادی، علی‌ مزروعی، حنیف مزروعی، امیر معماریان، علی‌ اکبر مهدی، غفور میرزائی، جعفر منظم، فهیمه ملتی، فرید منعمی ، احسان مهرابی، محمد علی‌ مهراسا، علی‌اکبر موسوی خوئینی، یاسر میردامادی، مهدی نوذر، شاهین نوربخش، فرخ نگهدار، ژیلا نظر خواه، مهدی نوربخش، شهره نو اختر، سید ابراهیم نبوی، حامد هنرخواه، مهدی یارمحمدی، حسن یوسفی اشکوری.


-------------------------------------------------------------------
August 16, 2012
His Excellency

We are writing this letter to express our concerns about the deteriorating situation in Iran. Human rights of the citizens are being violated on a daily basis, and democratic aspirations of the people have been crushed. We would respectfully request that you help alleviate the grave situation by reviewing your program when you attend the Sixteenth Summit of the Non-Aligned Movement in Tehran to include discussion on human rights in Iran.

Your supportive stance and that of your nation as a member of the
Non-Aligned Movement (NAM) would make an important difference in promoting human rights and democracy. Your actions will not be forgotten by Iranians who are struggling for freedom, justice, and human dignity. As you are well aware, the violent crackdown on political dissent following the fraudulent presidential election of June 2009 in Iran has left hundreds of activists, reformist leadership, and former high-ranking government officials behind bars. Most prominent among them are the 2009 presidential candidate, former Prime Minister Mir Hussein Mousavi, his wife Professor Zahra Rahnavard, and former Speaker of the Parliament Mehdi Karroubi. These individuals have been under house arrest for more than 510 days without any regard for basic due process rights. Prime Minister Mousavi represented the Islamic Republic of Iran in the NAM summits during the 1980s, and has been a steadfast supporter of the Organization's mission and principles. The goals of NAM can not be achieved at the international level, unless the member states are on a democratic path and respect the fundamental rights of their citizens. Prime Minister Mousavi, Parliament Speaker Karroubi, and many others, including attorneys, teachers, students, women's rights activists, and workers who stood up for a fair and free election, have been languishing in prison and deserve our support.

At a time when the Middle East is undergoing tumultuous political transformation, uncertainty lies ahead for many societies across the region. We hope that you will help us pursue a just course of action pertaining to the promotion of democratic values and respect for human rights in Iran, and specifically the status of the political prisoners.

Given the general goals of the NAM Conference for stability and reduction of tension in the international arena, one must consider the fact that respecting fundamental rights of every citizen of every nation, contributes to the stability of that nation; thus promoting international peace and security.

In light of the perilous situation that Iranians are experiencing, we ask that when you attend the 16th Summit, to convey to Iranian officials your concern about the political prisoners. Ask for visitation rights and their immediate release; particularly for Prime Minister Mousavi, his wife, and former Parliament’s Speaker Karroubi.

We are confident that your diplomatic initiative would be valuable in our struggle for human dignity, the rule of law, and justice for the Iranian prisoners. This course of action will pressure Iranian authorities to change their repressive measures against their critics and political opposition.


Sincerely;

Names:


Ali Afshari, Morteza kazemian, Fahime Melati, Ehsan Mehrabi, Katayoon Golrokh, Mohammad Saber Abbasian , Mostafa khosravi, Kamyar Behrang, Ali Mazrooei, Abtin Ghaffari, Roohollah Shahsavar, Seyed Koohzad ESMAEILI, Ali Tabatabaei, Hanif Mazrooei, Sadra Semnani Rahbar, Yaser Mirdamadi, Katy Pezeshk, Mahdi Yarmohammadi, shahin Nourbakhsh, Ershad Alijani, Morteza Eslahchi, Solmaz Eikder, Sadegh Shojaee, Hamid Mafi, Azadeh Assadi, Sanam Ghiaei, Farshid Faryabi, Shahab Amupour,Behnam Saremi, Mehdi Aghdam, Karan Sadra, Saeideh kordinejad, Farya barlas, Amir Hossein Seraji, Shervin Fekri, Amir Saffarian, Mir Ardavan Assadi, Hossein Sobhanallahi, Negin Bank, Mehdi Nowzar, Amin Khojastehfar, Cobra Ghassemi, Reza Ghazinouri, Mazdak Limakashi, Mohammad Reza Soleyman, Morteza Davar, Mehdi Fatapour, Mohammad Ali Mehrasa, Farrokh Negahdar, Darryoosh Ehsani, Parviz Daniali, Mansoor Aghaie, Rahman Goodaez, Jila Nazarkhah, Parvin Andal, Farid Monemi, Hossein Samakar, Bali Sedaghat, Shahram Fadakar, Mohammad Arasi, Aliakbar Mousavi Khoeini, Mohammad Borghei, Abdolali Bazergaan, Hassan Yousefi Eshkevari, Mehdi Noorbakhsh, Nooraldin Gharavi , Ali Mokhtari, Shawn Nowakhtar, Shohreh Asemi, eyed Ebrahim Nabavi, Hassan Kalantari, Daruoush Soltani, Shahin Saidian, Mehdi Amini, Reza Pirzadeh, Bijan Pirzadeh, Asal Pirzadeh, Hamid Shirazi, Hamed Honarkhah,Morteza Mohit, Farshid Azarniush, Massoud Azari, Amir Memarian, Ahmad Medadi, Masoud Fathi, Farzaneh Azimi, Roozbeh Etedali, Amir Etedali, Ali Akbar Mahdi, Esmaeil Khataei, Bahram Abbasi, Goudarz Eghtedari, Farhad Rouhi, Zia Abedi, Aziz Karamloo, Malihe Mohammadi, Hamid Salek, Azita Rezvan, Ghafoor Mirzaei,Behrooz ayat, Hadi Sobhani, Jafar Monazzam, Mehdi Noorbakhsh, Reza Ghorashi, Mohsen Heydarian,Reza Fani, Mohammad Sahimi, Esmail Zargarian, Ahmad Sadri, Hassan Yousefi Eshkevari, Ahmad Salamatian, Ali Shakeri, Majid Tamjidi, Negar Chevre, Fatemeh Haghighatjo, Mohsen Kadivar, Hassan Fereshti , Hamid Zangeneh, Hamidreza Zarifinia , Jafar Zibandeh,


 


ماه رمضان رفت وعید رمضان آمد //صد حیف که آن رفت وصد شکر که این آ مد
خدا بزرگتر از هرچیزی است شعار عید فطر .ولی آیا مادرمیان این همه خداوندانی که مارا احاطه کرده اند آن خدای واقعی راشناخته ایم؟تا اورا بزرگتر از دیگران بدانیم .واین ممکن نیست مگر اینکه به فطرت پاک خود برگردیم .همه معبودها وایسم را کنار بگذاریم واز نومتحول شویم مگر نه این است که عید برای مسلمانان تکراری شده به جای تحول وانفلاب درونی وشادشدن وعید گرفتن در مقابل تسلط بر نفس شیطانی وشیطان صفتان وبه یلد دردها ورنجها ی انسانهای محروم ونیازمند که بادادن فطریه به آنان مقداری از فاصله طبقاتی را کم کنیم .می گردیم تا با دادن کمترین مبلغ تکلیف را از خودمان ساقط کنیم و اظهار شادی می کنیم که از شر رمضان راحت شدیم وشکم پرستی را از نو شروع کنیم.واقعا مشکل مسلمان ها نفهمیدن فلسفه عبادتی است که انجام می دهند از رمضان گرفته تا دادن فطریه وبرگزاری عید که مقصود از همه آنها شاد کردن دل بندگان خدا ست .چه فردی وگروهی ودولتی.
اما اهل سنت تهران که سالهاست به خاطر عدم اجازه ندادن به داشتن یک مسجد و محروم شدن از حق قانونی وشرعی خود دلشان رنجیده وشکسته شده باز هم امسال از سوی دولت عدالت پرور دلشان شکسته شد واجازه برگزاری نماز عیدرا ندارند غافل از اینکه در حدیث قدسی آمده است:من با دلشکستگانی هستم که دلشان به خاطر من شکسته شده است.رسم خوبی که در میان کردان مسلمان است حلالیت طلبی درروز عید فطر ویا {گردن آزادی } است که خط بطلان برکدورتهای گذشته می کشد .ولی آیا دولت فخیمه ما اینگونه از اهل سنت حلالیت می طلبد؟. پیشاپیش عیدتان مبارک وپیروز وگه رده نتان ئازاد بی ومارا بابت اقوال واعمالمان حلال کنید.وعیدرا بهانه شادی کنید ودر هر جا که هستید شاد باشید
 


 


دیدن ماه شوال و تعیین روز عید فطر چند سالی است که بسیار چالش بر انگیز شده است. البته این مسأله همیشه موضوعیت داشته اما خیلی راحت تر فیصله می یافته است. حلول ماه نو امری عینی و علمی است. یعنی علم نجوم بر اساس محاسبات می تواند مشخص کند هلال ماه نو در چه زمانی در چه افقی قابل رویت است و انسانها نیز با یا بدون ابزار می توانند ماه را در افق ببینند و شهادت بدهند. رویت هر کس برای خودش حجت است و می تواند بر اساس آن عمل کند اما حکم دادن به حلول ماه نو یک امر شرعی است و احکام شرعی بیش ازآنکه علمی و عینی باشند اعتباری هستند. اعتبار حکم شرعی به امتثال امرالهی است و نه ادلۀ علمی و حتی عینی. شارع برای احکام، ادلۀ فقهی تعیین کرده است. این ادله ممکن است گاهی با علم سازگار باشد و گاهی نباشد. گاهی ممکن است علم در آنها اعتبار داشته باشد و گاهی نداشته باشد. مسأله این است که مکلف عمل به تکلیف شرعی را همانطور که شارع منظور نموده است وجدان نماید.
از طرف دیگر ارزش تعیین روز اول ماه برمی گردد به احکام شرعی که به آن مربوط است. مثلاً اگر معلوم شود امروز اول شوال است می شود عید فطر و بنابراین روزۀ آن حرام است ولی اگر ثابت نشود اول شوال است می شود روزآخر ماه رمضان و روزۀ آن واجب است. همان شرعی که روزۀ ماه رمضان را واجب و روزۀ عید فطر را حرام کرده است گفته است چگونه می شود آنها را مشخص کرد.
عده ای مدام تلاش می کنند برای احکام شرعی ادلۀ علمی اقامه کنند. بنظر من این کار عبث و بیهوده است. همانقدر که می توان برای احکام شرع ادلۀ علمی پیدا کرد برای رد آنها هم می توان پیدا کرد. مثلاً عده ای اصرار دارند
بگویند روزه برای سلامتی خوب است. آنها افراد پر خور و کم تحرک شهری را مثال می زنند که از روزه بهره می برند در حالی که کشاورزانی هم هستند که در زیر آفتاب سوزان جنوب برای تأمین قوت لا یموت خود باید از صبح تا غروب
کار کنند و در عین حال روزه می گیرند. از نظر علمی روزه برای آنها ضرر دارد و یا حداقل فایده جسمی ندارد و یا دختران خرد سالی که شرعاً به سن بلوغ رسیده اند ولی هنوز در سن رشد جسمی هستند. البته دامنۀ شرع وسیع است و همان شرعی که روزه را واجب کرده است گفته است اگر مکلف احتمال ضرر بدهد روزه بر او حرام می شود. این احتمال دادن هم شخصی است. یکی زود و راحت احتمال ضرر می دهد و روزه اش را می خورد و دیگری حتی به توصیه پزشک هم اعتماد نمی کند و روزه می گیرد و هر دو نیز چه بسا به تکلیف شرعی خود عمل کرده باشند.
ما روزه می گیریم چون باورمان این است که خدا از ما خواسته است روزه بگیریم. خدا از ما خواسته است از فردای شبی که هلال ماه رمضان را می بینیم تا شبی که هلال ماه شوال را ببینیم اگر در سفر نباشیم و برایمان ضرر نداشته باشد و یا عذر شرعی نداشته باشیم روزه بگیریم و مراقب باشیم که روز اول ماه شوال را نیز به هیچ وجه روزه نگیریم. حال چه در گرمای تابستان باشد و طول مدت روزه 18 ساعت و در برخی نقاط جهان 20 ساعت و بیشتر و یا در سرمای زمستان باشد و طول مدت روزه 12 ساعت یا کمتر از آن.خداوند گفته است الصوم لی و انا اجزی به. روزه برای من است و من خود پاداش آن را می دهم. اصل همین است بقیه حشو و زوائدی است که هر کس از ظن
خود بر آن اضافه می کند.
ظاهر قضیه خنده دار است که دو نفر در همسایگی هم یکی ماه را دیده باشد و امروز را عید بگیرد و یکی ندیده باشد و فردا را عید بگیرد. دو روستای روبروی هم در مرز ایران و عراق یکی به تبعیت از نجف و بغداد امروز را روزاول ماه بداند و دیگری به تبعیت از قم و تهران فردا را. در حالی که افق آنها یکی است و احکام شرعی آنها مشابه هستند. موضوع برای کسانی خنده داراست که به اعتباری بودن احکام شرع توجه نمی کنند. آنها به این نمی خندند که چطور این سوی مرز ساعت 12 است ولی آن سوی مرز ساعت یک است چون اعتباری بودن ساعت را متوجه هستند.اما اگر از این مرحله بگذریم می رسیم به اینکه در یک کشور صاحبان علم نجوم از پیش محاسبه کرده و روز عید فطر را مشخص کرده و در تقویم ها ثبت شده است اما نه حکومت و نه سایر مراجع آن را معتبر نمی دانند و تعیین روزاول ماه شوال را موکول به رویت هلال ماه می کنند و رویت هلال ماه نیز تا همان شب امکان پذیر نیست. این یک حکم شرعی است که باید هلال ماه را رویت کرد. البته برای برخی از صاحبان فتوا محاسبات نجومی دلیل قطعی بر امکان پذیر بودن رویت هلال ماه تلقی می شود و به آن اعتماد می کنند ولی برای اکثر آنها چنین نیست. در چنین حالی رویت شخصی و یا شهادت دو شاهد عادل اگر شهادت آنها از نظر کیفیت متناقض نباشد کفایت می کند. از آنجا که اگردو نفر شهادت معتبر بدهند که ماه را دیده اند این شهادت آنها با هر تعداد شهادت غیر به عدم رویت هلال ماه نقض نمی شود بنابراین نمی توان این شهادت ها را نادیده گرفت و منتظر شهادت های دیگر ماند. اگر شهادت دو نفر محرز شد لاجرم باید حلول ماه را پذیرفت و حق اعمال وسواس وجود ندارد.
در گذشته حضرت امام(ره) وسواس بخرج نمی دادند به محض آنکه مراجع معتبر وقت هر یک حلول ماه را احراز می نمودند به همان اکتفا کرده و حلول ماه را اعلام می نمودند به همین دلیل موضوع خیلی راحت فیصله پیدا می کرد. اما
اکنون با تشکیل ستاد استهلال موضوع غامض شده است. یک امر عرفی ساده تبدیل شده است به یک کار تخصصی ابتر. اگر قرار باشد این کار دقیق و علمی باشد که علم نجوم و دقت های محاسباتی آن حرف آخر را می زند و نیاز به اینهمه تشکیلات و تجهیزات و صرف بودجه نیست و اگر همان مبنای عرفی، که اصل است،ملاک است که عرف را نمی توان اختصاصی کرد. شهود عادل فقط در ستاد استهلال وجود ندارند که بخواهیم منتظر شهادت آنها باشیم. اگر چنین تلقی وجود داشته باشد خود دلیل عدم عدالت مدعیان است و شهادت آنها را از اعتبار ساقط می کند.
نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که در یک کشور اسلامی و با وجود حاکمان مسلمان مسئولیت اعلام عید با چه شخص یا نهادی است. آیا هر کس باید به مرجع تقلید خود مراجعه کند. بنظر می رسد نباید اینگونه باشد. تعیین
روز اول ماه یک امر مصداقی است و بر عهدۀ مکلف. یعنی اگر مقلد خود ماه را ببیند و یا بر اساس شهادت دو نفر عادل حلول ماه بر او اثبات شود دیگر نباید و نمی تواند منتظر نظر دیگر از جمله نظر مرجع تقلید خود یا حاکم شرع باشد و حتی اگر مرجع تقلیدش نظر مغایر داشت باید به یافته خودش عمل کند. عکس آن البته صادق نیست. یعنی اگر مرجع تقلیدش و یا حاکم شرع حکم به حلول ماه دادند او نمی تواند به استناد اینکه برای خودش محرز نشده است از قبول نظر آنها اجتناب کند.
حال با وجود تعدد مراجع و وجود حاکم مسلمان موضوع به همان سادگی که در زمان امام حل می شد قابل حل است. یعنی اگر بر هر یک از مراجع و چه بسا مجتهدان حلول ماه از طریق شرعی اثبات و احراز شد و حکم به حلول ماه داد حاکم مسلمان همان را معتبر دانسته و اعلام نماید. بدیهی است همانطور که پیشتر اشاره شد عدم رویت هلال ماه نو قابل اثبات نیست که دیگران بتوانند روی آن اصرار داشته باشند. بنابراین همه باید نظر مجتهدی را که اعلام می کند حلول ماه بر او اثبات شده است را بپذیرند مگر آنکه بخواهند عدالت یا صلاحیت شخصی او را از این نظر زیر سوال ببرند که معمولاً چنین نیست. اما آیا مراجع و مجتهدان وظیفه دارند در کشوری اسلامی و با وجود حاکمان
مسلمان، مستقلاً در مورد حلول ماه که امری عمومی است اظهار نظر نمایند.بنظر نمی رسد چنین باشد. البته آنها نوعاً بطور ابتدائی مبادرت به اینکار نمی کنند. این سوال مکرر مقلدان است که آنها را وادار به اظهار نظرمی کند. تشخیص حلول ماه نو یک امر عینی است. یعنی عوام و مردم حق تشخیص آن را دارند و از آنجا که در جوامع اسلامی دارای اثرات اجتماعی است مثلاً قرار است روز عید تعطیل باشد و یا نماز عید برگزار شود حکومت اعم از اینکه اسلامی باشد یا نباشد و یا حتی مسلمان باشد یا نباشد به وکالت از مردم و یا از جنبه عمومی بودن آن حق ورود و اعلام آن را دارد و مومنین علی القاعده باید از آن تبعیت کنند مگر آنکه خلاف آن و یا فساد آن نظر برایشان اثبات شود. به عنوان مثال مهمترین مراسم مسلمانان حج است.مسلمانان از چهار گوشۀ جهان و از فرق مختلف در ایام حج در مکه گرد هم می آیند تا مناسک حج را برگزار کنند. مناسک حج بسیار تعریف شده و زمانبندی شده است. جابجائی و خطا در رعایت زمان انجام آنها دارای جریمه یا کفاره بوده و گاهی حج را خراب می کند. همه مسلمانها این مناسک را بر اساس تقویم حکومت سعودی انجام می دهند. هرگز شما نشنیده اید که این همه بعثۀ مراجع تقلید و مفتی های فرق اسلامی در تقویم دولت سعودی تشکیک کنند و عید قربان، روز عرفه، میقات مشعر و منا را پس و پیش اعلام کنند. وقتی ما می پذیریم که در آنجا به حکام وهابی سعودی در مورد حلول ماه و تقویم قمری تمکین کنیم چرا باید در کشور اسلامی خودمان این تمکین صورت نگیرد و همه به آنچه حکومت اعلام می کند تمکین نکنند و چرا باید هر کس وظیفۀ خود بداند که جداگانه حلول ماه را احراز و اعلام کند. علاوه بر این وقتی یک مجتهدی بسط ید و نفوذ کلام پیدا کرد در اینگونه موارد تکلیف از دیگران ساقط می شود. تشتت در موضوع ساده ای مانند اعلام حلول ماه موجب وهن اسلام در نزد کسانی می شود که منتظر بهانه هستند. اگر به حکم اولیه موضوع نیز معتقد نباشیم برای جلوگیری از وهن اسلام می توان به حکم ثانویه عمل کرد.
بگذاریم عید را حکومت اعلام کند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته