امروز: تحریم نفتی ایران به نفع عربستان سعودی، روسیه و ونزوئلا تمام شده است.
به گزارش انتخاب به نقل از رویترز، صادرات نفتی ایران به چین، ژاپن، کره جنوبی و هند در شش ماه اول سال جاری به یک سوم کاهش یافته است.
در حالی که صادرات نفت ایران کاهش یافته است، عربستان سعودی، ونزوئلا و انگولا فروش نفت خود به مصرف کنندگان نفت در آسیا را افزایش داده اند.
در نیمه اول سال جاری، عربستان میزان فروش نفت خود به ۴ خریدار اصلی نفت در اسیا تا ۱۵ درصد و ۳٫۸ میلیون بشکه در روز افزایش داد. همزمان، صادرات ونزوئلا ۴۲ درصد افزایش یافت و به ۵۹۶ هزار بشکه در روز رسید.
همچنین صادرات نفت روسیه با ۳۶ درصد افزایش به ۶۸۲ هزار بشکه در روز رسید. فروش نفت انگولا دیگر عضو اوپک با ۲۴ درصد افزایش به ۹۹۴ هزار بشکه در روز رسیده است. صادرات نفت کویت با ۲۶ درصد افزایش به ۹۳۸ هزار بشکه در روز رسیده است.
در میان مصرف کنندگان اصلی نفت در آسیا، به نظر می آید که چین نفت خام روسیه را به نفت دیگر کشورها اوپک ترجیح می دهد.
در همین زمان، واردات نفتی چین از ایران در شش ماه اول سال به ۲۰٫۵ درصد کاهش یافته است و پکن این میزان نفت را از عربستان سعودی، انگولا و روسیه خریداری کرده است.
تحلیلگران معتقدند، صادرات نفت ایران به کشورهای آسیایی بیش از این کاهش نمی یابد. چراکه ۴ کشور اصلی خریدار نفت ایران راه هایی به مظنور دور زدن تحریم ها پیدا کرده اند.
امروز: راهیافتگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز چهارشنبه یک نفر را به عنوان ناظر در هیئت نظارت بر مطبوعات انتخاب کردند.
به گزارش ایلنا، علی مطهری عضو ناظر هیات نظارت بر مطبوعات انتخاب شد.
انتخاب ناظر مجلس در هیئت نظارت بر مطبوعات نخستین دستور کار جلسه علنی روز چهارشنبه بود که مورد بررسی بهارستاننشینان قرار گرفت و مقتدایی، علی مطهری و حسن کامران به عنوان نامزدهای تصدی این سمت اعلام آمادگی کردند.
بر اساس این گزارش، پس از اخذ آراء از راهیافتگان مجلس، علی مطهری نماینده تهران با ۱۰۶ رأی از ۲۴۲ رأی مأخوذه عنوان ناظر در هیئت نظارت بر مطبوعات انتخاب شد.
علی مطهری پیش از این نیز ناظر مجلس در هیئت نظارت بر مطبوعات بود.
امروز: در ادامه اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و موسسسات آموزش عالی کشور، گزارش ها حاکی است که دانشگاه های زنجان، اهواز و زاهدان نیز اقدام به اجرای طرح تفکیک کردند.
به گزارش خبرآنلاین، دانشگاه چمران اهواز، امسال در رشته های مهندسی تنها به جذب دانشجوی مرد اقدام کرده و زنان دیگر حق انتخاب رشته های مهندسی دانشگاه شهید چمران اهواز را ندارند.
بنابراین دختران خوزستانی رشته های ریاضی و فنی دیگر امکان تحصیل در محل سکونت خود را ندارند. رشته های زمین شناسی و معدن هم در دانشگاه سیستان و بلوچستان تک جنسیتی شدند.
بر اساس این گزارش، همچنین در رشته های زیست شناسی و رشته مکانیک، دانشجویان دانشگاه زنجان به صورت تک جنسیتی پذیرش می شوند.
از سوی دیگر دو دانشگاه اصلی و مهم منطقه یعنی دانشگاه شهید چمران و دانشگاه صنعت نفت، برای نخستین بار تحصیل در رشته های برتر نظیر مهندسی و علوم پایه را فقط برای پسران مجاز کرده و بدین ترتیب دختران نخبه رشته ریاضی استان خوزستان را از تحصیل در این رشته ها در دانشگاههای محل سکونت خود محروم کرده اند.
طبق دفترچه راهنمای انتخاب رشته آزمون سراسری سال ۱۳۹۱ دانشگاه علامهطباطبایی تهران به عنوان تنها دانشگاه علوم انسانی کشور ۹ رشته از ۱۹ رشته تحصیلی خود را به طور کامل تفکیک جنسیتی کرده است.
روز گذشته روزنامه شرق نوشته بود در سال تحصیلی جدید دانشگاه علامهطباطبایی در شش رشته تحصیلی خود اعم از علوم اجتماعی، حسابداری، مددکاری اجتماعی، مشاوره و راهنمایی، مدیریت صنعتی و مدیریت هتلداری تنها مرد پذیرش میکند.
امروز: خبرگزاری روسی ریانووستی نوشت: دولت روسیه در حال برنامه ریزی برای مجازات شرکت های ایرانی است که تلاش دارند برخلاف تحریم های بین المللی ، اداره فعالیت های بندر استاراخان در جنوب روسیه را در اختیار خود بگیرند.
شورای دولتی مبارزه با احتکار روسیه اعلام کرده است: یک کمیته دولتی روسیه در راستای عمل به تحریم های بین المللی و با دستور رئیس جمهور این کشور یک شرکت ایرانی را از کسب سهمی از بندر استاراخان منع کرده است.
این خبرگزاری افزود: همچنین شرکت های ایرانی دیگری به اقداماتی برای در اختیار گرفتن فعالیت های بندر استاراخان دست زده اند که این اقدامات به معنی نقض تصمیمات سابق دولت روسیه است.
به گزارش عصر ایران،در همین ارتباط ، کمیته دولتی روسیه شکایت قضایی را ارائه کرده است تا براساس آن قراردادها با شرکت های ایرانی که قصد دارند به صورت غیرقانونی در فعالیت های آستاراخان سهم داشته باشند نقض شود.
البته در این خبر به جزئیات این اتفاق و قراردادهای شرکت های ایرانی در بندر آستاراخان روسیه اشاره ای نشده است.
دیمتری مدودف رئیس جمهور وقت روسیه در مهر 1389 با صدور حکمی، دستور داده بود مواد قطعنامه 1929 شورای امنیت در تحریم ایران عملی شود.
امروز: بنابر اظهارات مدیركل آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال بنابر اظهارات مدیركل آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال ازدواج كودكان زیر 10 سال در كشور پس از مراجعه به دادگاه و طی كردن فرایند قانونی و با اخذ مجوز از دادگاه به ثبت میرسد.
به گزارش ایسنا، علی اكبر محزون با بیان اینكه آمار ازدواجهای كودكان زیر 10 سال در كشور با آمار ازدواجهای افراد كمتر از 15 سال تجمیع شده است، اظهار كرد: سازمان ثبت احوال تنها آمار ازدواجهایی را كه زیر سن قانونی یعنی 15 سال انجام میشود را در دست دارد والبته این ازدواجها با مجوز دادگاه به ثبت میرسد.
وی افزود: در سال گذشته 7440 ازدواج در سنین كمتر از 15 سالگی در كشور رخ داده كه این رقم برای سه ماهه نخست امسال 1805 ازدواج است.
مدیركل آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال در ادامه با بیان اینكه ازدواجهای زیر 15 سال فرایندی را بر اساس مراحل قانونی طی میكند، عنوان كرد: این ازدواجها در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق سازمان ثبت اسناد به ثبت رسیده و سپس طبق قانون یك نسخه از اعلامیه ازدواج به سازمان ثبت احوال منعكس میشود.
محزون در خاتمه تاكید كرد: اگر ازدواج زیر 10 سالی انجام شود، مسلما فرایند قانونی خود را طی كرده است و سازمان ثبت احوال تنها به عنوان آخرین حلقه زنجیرهای كه باید اعلامیه ازدواج و طلاق را به ثبت برساند این اقدام را انجام میدهد.
امروز: شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، همچنین دو تشکل فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، بیانیه ای مشترک در خصوص فشارهای وارده به زندانیان سیاسی در ایران منتشر و نسبت به وضعیت زندانیان بیمار و شرایط وخیم آنها در زندانها اعتراض کردند.
به گزارش تارنمای فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر، بیانیه مشترک این گروه از فعالان حقوق بشر که روز سه شنبه 31 ژوئیه- نهم امرداد ماه منتشر شده، به شرح زیر است:
شرایط زندانیان در ایران روزبهروز بدتر میشود. زندانیان سیاسی و عقیدتی در طی بازداشت پیش از محاکمه مورد شکنجه و بدرفتاری های دیگر قرار میگیرند، به وکیل و خانواده و امکانات قانونی دسترسی ندارند و در پی آن در شرایطی که بسیار از موازین بینالمللی محاکمة عادلانه به دور است بر اساس اتهامهای مربوط به فعالیت حرفه ای، فعالیت حقوق بشری، آزادی بیان، گردهمایی و تشکل و دیگر حقوق قانونی خود که در عهدنامههای بینالمللی حقوق بشری به رسمیت شناخته شده و جمهوری اسلامی ایران نیز عضو آنها است، مورد محاکمه قرار میگیرند."
زندانیان سیاسی، پس از محاکمه هایی که اغلب تنها چند دقیقه طول میکشد، حکم های به شدت ناعادلانه ای دریافت میکنند که گاهی حتی براساس قوانین پرنقص و ایراد ایران نیز غیرقانونی است. یک مثال شناختهشدة آن "زندان در تبعید" در زندانهای دورافتاده است که در هیچیک از قوانین ایران وجود ندارد و در عمل هم زندانیان و هم خانوادههای آنها را مجازات میکند.
خانوادههای زندانیان سیاسی اغلب به شکلهای دیگر نیز مورد آزار قرار میگیرند. گاهی، بعضی از اعضای خانواده یک زندانی تنها به خاطر رسانه ای کردن وضعیت زندانی خود یا پیگیری وضعیت او نزد مقامات قضایی بازداشت یا به زندان محکوم میشوند. در موارد دیگر، ماموران امنیتی در حیطه خصوصی خانواده زندانی مداخله میکنند و برای مثال به زنان توصیه میکنند تا از شوهران خود شکایت کنند یا از آنها طلاق بگیرند.
بسیاری از زندانیان سیاسی بعدا در طی گذراندن محکومیت خود مورد آزار قرار می گیرند و اغلب با پرونده سازی اتهامهای تازهای علیه آنها مطرح میشود تا پیش از به پایان رسیدن دوره محکومیت آنها یا حتی پس از آن مدت زندان آنها را افزایش دهند. زندانیان سیاسی و عقیدتی گاهی به زندانهای دورافتاده تبعید میشوند، با وجود اینکه "زندان در تبعید" در حکم آنها وجود ندارد.
بسیاری از زندانیان عقیدتی به شدت نیازمند امکانات درمانی و رسیدگی پزشکی مناسب هستند که در زندان های مختلف وجود ندارد، اما دولتمردان اغلب از ارائه خدمات درمانی الزامی که در عهدنامه های بین المللی و آییننامه زندانهای ایران مقررشده است، سر باز میزنند.
شیرین عبادی، فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران گفتند: ما همواره توجه جامعه بین المللی را به شرایط زندانیان سیاسی در ایران جلب کردهایم، از جمله در گزارش مشترک فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران با عنوان («ایران: سرکوب آزادی، زندان، شکنجه، اعدام ... سیاست دولتی اختناق»). اینک یک بار دیگر توجه جامعه بینالمللی را به وضعیت زندانیان عقیدتی زیر که به تازگی مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند جلب میکنیم، اما باید تأکید نماییم که این فهرست تنها تعداد کمی از زندانیان مورد آزار را در بر میگیرد و به هیچ وجه قطعی و کامل نیست.
نرگس محمدی در روز 19 تیرماه پس از آسیب دیدگی صورت در اثر زمین خوردن از زندان به بیمارستان منتقل شد. او دچار فلج عضلانی و تشنج است. خانواده وی به مدت 12 روز از خانم محمدی کاملا بیخبر بود تا این که او پس از بازگشت به زندان در اوایل مرداد ماه با آنها تماس گرفت و گفت به مدت 5 روز حتا بینایی خود را از دست داده بود. با وجود حضور زندانبانان در اتاق او، ماموران زندان شبها در زمان خواب دستهای او را با دستبند به تخت میبستند. خانم محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر است که محکومیت شش سال زندان خود را به اتهامهای مربوط به فعالیتهای حقوق بشری میگذراند. دولتمردان ایران که او را به طور غیر قانونی به زندان زنجان به میان زندانیان عادی منتقل کردهاند، سرانجام امروز، 10 مرداد، به او مرخصی دادند تا درمان خود را در بیرون از زندان دنبال کند. اما روشن نیست که این مرخصی چه مدت ادامه خواهد داشت.
زینب جلالیان دچار خونریزی روده و مشکلات بینایی ناشی از شکنجه در طی بازجوییهای پیش از محاکمه است. این زندانی سیاسی کُرد به حبس ابد محکوم است و در زندان سنندج به سر میبرد.
کبری بنا زاده امیرخیزی و صدیقه مرادی، دو زندانی سیاسی، در تاریخ 21 تیرماه به زندان قرچک منتقل شدند که زندانی با شرایط به شدت غیراستاندارد و محل نگهداری زندانیان عادی است. این دو به اتهام هایی که گفته میشود به نسبت خانوادگی آنها با اعضای گروههای مخالف در خارج مربوط است، به ترتیب به 5 سال و 10 سال زندان در تبعید محکوم هستند.
نسرین ستوده، وکیل حقوق بشری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، محکومیت 6 سال زندان خود را در زندان اوین میگذراند. براساس اطلاعات دریافتی در تاریخ 21 تیرماه، دولتمردان همسر و حتا دختر 12 ساله او را از خروج از ایران ممنوع کردند.
هانیه فرشی شتربان، وبلاگ نگار که محکومیت 7 سال زندان را در زندان اوین میگذراند و دچار بیماری کلیه و مثانه است، در اواخر تیر ماه به وسیله بهداری زندان از درمان و رسیدگی پزشکی و تحویل دارو محروم شد.
محمد سیف زاده دچار بیماریهای حاد است، از جمله درد شدید پاها و زانوها، مشکلات کمر و تحت فشار بودن نخاع، آرتروز گردن و دستها و ناراحتی قلبی. او از دیماه سال 1390 از برخی خدمات پزشکی محروم بوده است. آقای سیف زاده، وکیل دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر، بر اساس اتهامهای مربوط به فعالیتهای حقوق بشری خود محکومیت دو سال زندان را در زندان اوین میگذراند و به خاطر نگارش نامههای انتقادی سرگشاده با اتهامهای تازهای روبهرو شده است.
عبدالفتاح سلطانی دچار کمخونی و بیماریهای دیگر است و باید در اوایل تیرماه به بیمارستان اعزام می شد، اما پافشاری مسئولان زندان برای بردن او با دستبند اعزام او را منتفی کرد. آقای سلطانی، وکیل دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر، از شهریور 1390 در بازداشت است و به تازگی به خاطر فعالیتهای حقوق بشری خود به 13 سال زندان در تبعید در شهر دورافتاده برازجان محکوم شد. در صورت تبعید او به برازجان، خانواده وی باید هر بار برای ملاقاتی کوتاه 1200 کیلومتر در رفت و 1200 کیلومتر در برگشت در سفر باشند.
شاهرخ زمانی، فعال سندیکایی، یک هفته پس از انتشار نامه سرگشادهای که در آن شرایط بهشدت بد زندان یزد را مورد انتقاد قرار داده بود، در تاریخ 8 مرداد به بند قرنطینه زندان یزد منتقل شد. او که به اتهامهای مربوط به فعالیت برای تشکیل اتحادیه مستقل کارگری به 11 سال زندان محکوم شده است، در اردیبهشت ماه 1391 از شهر محل سکونت خود تبریز در شمال غربی ایران به زندان یزد "تبعید شد"، با وجود اینکه "زندان در تبعید" در حکم او وجود ندارد.
محمد صدیق کبودوند برای ملاقات با پسرش که به یک بیماری علاجناپذیر دچار است، به تازگی دست به اعتصاب غذای طولانی زد که پس از 59 روز در تاریخ 3 مرداد خاتمه یافت. آقای کبودوند، رئیس سازمان حقوق بشر کردستان، که محکومیت 10 سال و شش ماه زندان خود را به اتهامهای مربوط به فعالیت حقوق بشری میگذراند، در زندان سه بار دچار حمله مغزی و یک بار دچار سکته قلبی شده و از ناراحتیهای مربوط به پروستات و کلیه و نیز سرگیجه و بیهوشی در رنج بوده است. با وجود این، از امکان درمان ضروری به طور منظم برخوردار نشده است.
بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار اقتصادی، محکومیت 5 سال زندان خود را میگذراند. در تاریخ 22 خرداد 1391 که زندانیان سیاسی در بند 350 زندان اوین مراسمی برای یادبود سالگشت در گذشت زندانی سیاسی مرحوم هدی صابر برگزار کردند، مسئولان زندان او و چند تن از زندانیان دیگر را به سلول انفرادی منتقل کردند. در پی آن آقای احمدی امویی به زندان دورافتاده رجایی شهر منتقل شد و در آنجا مورد اهانت قرار گرفت و نزدیک به 20 روز در سلول انفرادی باقیماند. با وجود اینکه در حکم محکومیت او "زندان در تبعید" وجود ندارد، او هنوز در زندان رجایی شهر است.
انور حسین پناهی، فعال مدنی کُرد، که محکومیت 16 سال زندان خود را در زندان سنندج میگذراند، دچار عفونت کلیه و روده است. براساس گزارشهای مربوط به دوره پیش از محاکمه، دندههای او در اثر شکنجه شکست و او را در شبهای سرد زمستان بدون لباس در حیاط زندان نگه میداشتند. یکی از برادران او در شرایطی مشکوک، زمانی که برای ارائه تومار امضا حاکی از بیگناهی وی به نزد مقامات قضایی میرفت، به قتل رسید. برادر دیگر او چند بار بازداشت شد، در حدود 50% از بینایی خود را در زیر شکنجه از دست داد و سپس به یک سال زندان محکوم شد.
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی، دچار ناراحتی قلبی است و چند بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است. بنا به گزارش ها، دیروز (9 مرداد)، ماموران زندان او را پس از ضرب و شتم و زدن دستبند به بیمارستان بردند تا مورد معاینه قلب قرار بگیرد، اما او در اعتراض از معاینه خودداری کرد و به زندان بازگردانده شد. در اواخر تیرماه، مسئولان از دادن مرخصی درمانی به او به توصیه کمیسیون پزشکی سر باز زدند. آقای قدیانی بنا بود در پایان محکومیت یک سال زندان خود در اوایل آذرماه 1390 آزاد شود، اما دولتمردان با طرح اتهامهای تازه "اهانت به مقام رهبری به ریاست جمهوری" او را به یک سال زندان دیگر محکوم کردند. او با اتهامهای تازهای نیز روبهرو است.
مصطفی تاجزاده، معاون پیشین وزیر کشور، محکومیت 6 سال زندان خود را میگذراند و دچار دیسک کمر، آرتروز گردن و بیماری پوستی و مشکلات بینایی است. دولتمردان از انتقال او به بند عمومی زندان سر باز میزنند.
کورش کوهکن، فعال سیاسی، محکومیت سه سال و شش ماه زندان خود را میگذراند. مینسک زانوی راست او زیر شکنجه پاره شد. در اواخر تیرماه، او در اثر قفل شدگی زانو از پلهها پایین افتاد و مسئولان زندان از درمان به موقع او کوتاهی کردند.
کیوان صمیمی بهبهانی، روزنامهنگار با سابقه و مدافع حقوق بشر، محکومیت 6 سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار بیماری خطرناک کبدی است.
سعید متین پور، فعال فرهنگی آذری ایرانی و روزنامهنگار، محکومیت 8 سال زندان خود را میگذراند و دچار عفونت ریه است.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، محکومیت 6 سال زندان را میگذراند و دچار کاهش شدید وزن به دلایل ناروشن است.
حشمتالله طبرزدی، فعال سیاسی، محکومیت 8 سال زندان را میگذراند و دچار مشکلات قلبی و فشار خون بالا است.
عبدالله مؤمنی، فعال سیاسی، محکومیت چهار سال و 11 ماه زندان را میگذراند و دچار مشکلات کلیوی، بیماری پوستی و مشکلات شنوایی ناشی از صدمه به پرده گوش در زیر شکنجه است. او با اتهامهای تازهای روبهرو است.
قاسم شعله سعدی، وکیل دادگستری، محکومیت یک سال و نیم زندان را میگذراند بود و گویا در اثر شکنجه در دوره قبلی زندان دچار آسیب نخاعی شده است. او با اتهامهای تازهای روبهرو است.
حامد روحی نژاد، دانشجو، محکومیت 10 سال زندان خود را در تبعید در زندان زنجان میگذراند. او دچار بیماری ام اس است و در اثر آن یکی از دستهایش ازکارافتاده و بینایی و شنوایی اش دچار مشکلات جدی شده است.
محمد حسین کاظمینی بروجردی، روحانی مخالف، که محکومیت 11 سال زندان خود را در زندان اوین میگذراند، گویا دچار بیماری پارکینسون، دیابت، فشار خون بالا، مشکلات قلبی و کلیه و کاهش بینایی یکی از چشمان خود است.
صالح کهندل، زندانی سیاسی، محکومیت 10 سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار نوسان شدید پلاکت های خونی است.
سیامک ایقانی، از پیروان آیین بهایی، محکومیت 3 سال زندان را در سمنان میگذراند و دچار مشکلات ریوی و روماتیسم است.
محسن جوادی افضلی، زندانی سیاسی، محکومیت دو سال و نیم زندان خود را در زندان اوین میگذراند و دچار عفونت حاد گوش و مشکلات شنوایی است.
جعفر اقدامی، زندانی سیاسی، محکومیت 10 سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار سندرم عصبی در کمر و پا است که ممکن است به فلج کامل او بیانجامد.
ابراهیم (نادر) بابایی، زندانی سیاسی، محکومیت 6 سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار ناراحتی قلبی و دیسک کمر است.
آرش هنرور شجاعی، روحانی، محکومیت 4 سال زندان خود را در زندان اوین میگذراند و دچار ناراحتی قلبی و صرع است.
عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، گفت:
«زندانیان سیاسی و عقیدتی گروگان هایی در دست دولتمردان ایران هستند که نهایت فشار را بر آنها و خانوادههای آنها وارد میآورند. این دولتمردان همواره مقررات "مجموعه اصول حمایت از تمام اشخاص در هر شکلی از بازداشت یا زندان" مصوب مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر 1988 و "اصول حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان مصوب شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در 13 مه 1977" را زیر پا میگذارند. آنها از ارائه خدمات درمانی مناسب و منظم به زندانیان سیاسی سر باز میزنند، آنها را از تمام حقوق دیگر محروم میکنند و مورد همه گونه شکنجه، مجازاتهای غیرانسانی و بدرفتاری های دیگر قرار میدهند. آنها حتا خانوادههای زندانیان سیاسی را نیز مجازات میکنند.»
امروز: به گزارش منابع خبری، ابوالفضل قدیانی عضو ارشد و دربند سازمان مجاهدین انقلاب که طی روزهای اخیر با ضرب و شتم ماموران زندان اوین و با پای برهنه با غل و زنجیر به بیمارستان پارس تهران منتقل شده بود در اعتراض به این رفتار غیرانسانی دست به اعتصاب غذا زد.
به گزارش کلمه، دستور ضرب و شتم توسط علی اشرف رشیدی، رئیس سابق زندان دیزل آباد کرمانشاه و رئیس جدید زندان اوین صادر و توسط سروان رفیعی فرمانده یگان انتظامات زندان اوین و پاسیار محمد عطاری و با همراهی ۱۴ پاسیار مامور انتقال، به اجرا درآمد و پس از آن، این زندانی سیاسی که از رفتن با غل و زنجیر به بیمارستان امتناع کرده بود، با پای برهنه و لباس های آشفته به بیمارستان منتقل شد.
بر اساس این گزارش، ابوالفضل قدیانی به هنگام ضرب و شتم، در طول مسیر و در بیمارستان پارس تهران با صدای بلند و فریاد، اعلام کرده مسبب تمام فجایع و جنایت های صورت گرفته رهبری است و این تصمیم ها در مورد زندانیان با اطلاع او و برای شکستن اراده و مقاومت آنها صورت می گیرد.
او همچنین گفته است که این اقدامات نشانه زوال و سقوط قدرت مادی و اخلاقی شخص رهبری است که پاسخ منتقدان و انتخابات به خود را با ضرب و شتم می دهد.
بر اساس این گزارش، قدیانی در بیمارستان اعلام کرده است ستم و آزار مزدوران را تحمل خواهد کرد تا با چشم خود سقوط و ذلت دیکتاتوری را ببیند.
ابوالفضل قدیانی اعلام کرده بود حاضر به استفاده از دستبند و پابند نیست و این خواسته زندانیان سیاسی در دوره مدیریت پیشین زندان اوین تا حدودی اجرا می شد ولی رئیس سابق زندان دیزل آباد کرمانشاه اعلام کرده است که هیچ تفاوتی میان جانیان، قاتلان، سارقان، قاچاقچیان مواد مخدر با زندانیان سیاسی نخواهد گذاشت و همه این افراد را که «مجرمان» خوانده است با وضعیت مشابه به خارج از زندان اوین منتقل خواهد کرد.
ماموران تحت امر، عطاری، رفیعی و رشیدی پس این، اقدام به ضرب و شتم این زندانی سیاسی کردند که ابوالفضل قدیانی اعلام کرد حاضر به استفاده از دستبند نیست و به اختیار خود به بند ۳۵۰ باز می گردد. اما ماموران با فحاشی اعلام کردند که دوره جدیدی شروع شده است و این زندانی حق امتناع از اعزام به بیمارستان را ندارد.
در این میان محمد عطاری با هیبت و هیکل بزرگ مبارز طلبیده و اعلام کرده سر و کار زندانیان سیاسی از این پس با من است. بیشتر زندانیان سیاسی پس از مواجهه با اقدامات غیر قانونی نظیر زدن دست بند و پابند با امضای برگه ای با ذکر علت امتناع خود به زندان بازگردانده می شدند اما پس از تصدی مدیریت فعلی زندان اوین توسط مدیر زندان دیزل آباد کرمانشاه، این روند قانونی با اعمال فشار و ضرب و شتم به کناری گذاشته شده است.
برای ابوالفضل قدیانی که پس از گذشت یکسال حبس تعزیری اکنون ۸ ماه است به صورت غیرقانونی در زندان نگهداری می شود به علت اعتراض های مکرر به اقدامات غیرقانونی آیت الله خامنه ای تاکنون چند پرونده مفتوح شده و ۵ سال حبس غیرقطعی نیز صادر شده است که هنوز به وی یا وکیل او ابلاغ نشده است.
این زندانی سیاسی بیمار است و تاکنون سه بار قلب وی مورد عمل جراحی قرار گرفته ولی هربار پس از عمل جراحی به جای استراحت و طی کردن کامل دوران نقاهت به زندان بازگردانده شده، این در حالی است که کمیسیون پزشکی قانونی ۴ ماه مرخصی برای انجام معاینات و مراقبت از وی را توصیه اکید کرده است.
ابوالفضل قدیانی در حالی دست به اعتصاب غذا زده است که به دلیل ضرب و شتم و رفتار غیرانسانی و غیرقانونی حال عمومی مساعدی ندارد و دوستان و خانواده ی وی به شدت نگران او هستند.
روز گذشته کلمه گزارش داده بود که در حالی که ابوالفضل قدیانی در اعتراض به ضرب و شتم خود از معاینه خودداری می کرد، پزشک معالج نیز تصریح کرده است که معاینه قلب بیمار در این وضعیت عصبی و هیجانی نتیجه بخش نیست و از معاینه وی خودداری کرده است.
پزشک معالج در عین حال به مأموران گفته است که اگر من ایشان را در این وضعیت معاینه کنم قطعا دستور بستری خواهم داد، در این صورت آیا اجازه بستری شدن وی را میدهید؟
بر اساس این گزارش مأموران به پرسش پزشک معالج پاسخ منفی داده و مسن ترین زندانی سیاسی جنبش سبز در بند ۳۵۰ را به زندان اوین بازگرداندند.
در اعتراض به رفتار غیر انسانی مأموران زندان
امروز: از همان روزی که محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی روبروی ساختمان این بانک در میرداماد با "صدای لرزان" آغاز عرضه ارز تک نرخی - 1226 تومان- را اعلام کرد، پیش بینی میشد که این سیاست دوام نخواهد آورد، زیرا بازار چنین نرخی را قبول نداشت.
به گزارش مهر؛ ماجرا این گونه آغاز شد که اوایل دی ماه سال گذشته در غیاب و فرافکنی مسئولان دولتی، دلار در بازار آزاد رکورد تاریخی زد و از مرز 2 هزار تومان عبور کرد.
بانک مرکزی که سراسیمه شده بود، به یکباره اعلام کرد ارز تک نرخی میشود ولی تقاضای فزاینده برای عرضه نشان و علامت میداد که شرایط برای اجرای این سیاست فراهم نیست و عواقب خطرناکی در راه است.
با این حال، کمیته پنج نفره ارزی دولت روی کار آمد و بخشی از اختیارات بانک مرکزی را عهدهدار شد. این کمیته آمد و برای سروسامان دادن فوری بازار ارز، نسخه جدیدی نوشت و بر همین اساس، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی که ماههاست نه قائم مقام دارد و نه معاون اقتصادی، را مامور کرد که عرضه دلار تک نرخی با نرخ 1226 تومان را اعلام کند.
به روایت دولتیها، ارز تک نرخی شد و صرافان مکلف شدند دلار 1226 تومانی را با افزودن کارمزد 3 تا 5 درصدی، به فروش برساند، البته بانک مرکزی بخشنامه کرد که در صورت تخطی از این بخشنامه، صرافان متخلف لغو مجوز خواهند شد اما در عمل در بازار اتفاقی افتاد؟
صرافان با افزودن کارمزد به نرخ دلار 1226 تومانی، روی تابلوی صرافی خود نوشتند که از این پس دلار 1238 تومان خواهد بود. در ادامه متقاضیان به صرافیها رفتند تا ارز را با این نرخ بخرند اما همگی با این پاسخ صرافیها مواجه شدند:" دلار 1238 تومانی نداریم."
خبرنگاران این موضوع را با دولتمردان درمیان گذاشتند ولی پاسخ آنان این بود:"در چند ماه گذشته هم بازار رسمی و هم فرعی داشته ایم اما هم اکنون فقط یک نرخ مرجع داریم و به نرخهای دیگر نباید توجه کرد. این امکان وجود دارد که عده ای در گوشهای دلار را با نرخی دیگر معامله کنند اما این امر از جنس مقاومت و مبالغه و مضایقه است."
روزها و هفتهها از این گفتهها گذشت تا هفته پایانی اسفندماه بانک مرکزی بخشنامهای مهم صادر کرد که براساس آن، این اختیار به صرافیها داده شد تا براساس مکانیزیم بازار - عرضه و تقاضا - ارز بفروشند. چند ساعت از ابلاغ این بخشنامه نگذشته بود که آنان دلار 1238 تومانی را برای همیشه از تابلوی صرافی خود پاک کردند؛ نرخی که هیچگاه در عمل محقق نشد و بانک مرکزی هم هیچ صرافی را به دلیل این تخلف آشکار تعطیل نکرد.
همین مسئله موجب شد تا ارز بار دیگر به صورت رسمی دو نرخی و رویاهای ارز تک نرخی به کابوس تبدیل شود. اینکه چرا باوجود پیش بینی ها، دولت با محوریت بانک مرکزی ناگهان طرح ارز نرخی را "به شکل نادرستی" اجرا کرد که نه تنها رانت ارزی از بین نرفت بلکه اختلاف قیمت ارز دولتی و آزاد در بازار روز به روز بیشتر هم شد.
با بخشنامه اخیر بانک مرکزی مبنی بر اولویتبندی ارز واردات، نرخ ارز در بازار در واقع سه نرخی ( 1226 تومان، 1500 تا 1600 تومان و بیش از 1950 تومان) هم شده است.
حالا هم از برخی جلسه مشترک دولت و مجلس شنیده میشود دولت باز هم می خواهد سیاست ارز تک نرخی را در شرایطی پیاده سازی کنند که فضا و زمان برای این کار مهیا نیست. در این شرایط ارز آزاد و دولتی نخواهیم داشت و قطعا یک نرخ، و آنهم نزدیک به قیمت آزاد دلار در بازار خواهیم داشت.
باز هم هشدار میدهیم که شرایط اقتصادی کشور برای ارز تک نرخی ( از جمله از نظر فراوانی ارز و مسایل دیگر) مهیا نیست و هرگونه حرکتی در این میدان حساس و غیرقابل جبران، راه بازگشت نخواهد بود و باز هم موجبات افزایش قیمت ارز را فراهم خواهد کرد.
آیا باید با ارز 1226 تومانی برای همیشه خداحافظی کرد؟ باید منتظر ماند و دید دولتمران اقتصادی سرانجام چه نسخهای برای ارز خواهند پیچید ولی حداقل انتظار از آنان این است که در این باره سراسیمه و شتابزده تصمیمگیری نکنیم.
امروز: سید محمد علی ابطحی، مسئول دفتر و معاون پارلمانی رئیس جمهور سابق و فعال اصلاح طلب، درباره چگونگی حضور اصلاح طلبان در انتخابات به خبرگزاری دانشجو گفت:
آقای ابطحی اصلاح طلبها چرا در انتخابات ریاست جمهوری شفاف عمل نمی کنند، همان طور که در انتخابات مجلس هم شفاف عمل نکردهاند، مثلاً مثل بقیه گروهها بگویند این فرد را در نظر داریم آیا این مسئله نشانه اختلاف بین اصلاح طلبها است که به تازگی هم اختلاف بین نوری و خاتمی مطرح شده، یا اینکه یک بازی جریانی است؟
ابطحی: این کمی طبیعی است که نتوانند دور هم جمع شوند، اصلاح طلبان روزنامه ندارند و اینطور نیست که مثل جریان اصولگرایی که تمام نظام در اختیارش است، عمل کنند.
اصلاح طلبان که همه جا آزادانه می روند، هم شما و هم آقای موسوی خوئینیها و هم آقای نوری در جلسات شرکت می کنید؛ مثلا در جلسات بنیاد باران شرکت می کنید.
ابطحی: من البته در این جلسات شرکت نمی کنم، ولی خوب چه کار باید بکنند. اینکه بتوانند کمیته تشکیل دهند به نیرو احتیاج دارند، بسیاری از این نیروها در شهرستانها دستگیر شدند، طبیعی است؛ زیرا ابزارش را ندارند به اضافه اینکه تحت یک فشار جدی روانی هم هستند و آن فشار روانی به منظور عدم شرکت در انتخابات است.
شما نگاه کنید وقتی آقای خاتمی رفت و رای داد به اندازه تمام آراء مردم ایران بازتاب پیدا کرده، حصر آقای موسوی و آقای کروبی از نظر عاطفی و روانی موثر می باشد و اینها دلایلی است که آنها نمیتوانند راحت فعال شوند.
اما من خودم یک پیشنهاد دادم که در همین شماره مجله آسمان هم چاپ شده؛ من معتقدم که جریان اصولگرا و اصلاح طلب در سال 1384 یک خطای استراتژیک انجام دادند که مملکت به این روز افتاده و هر دو از یکدیگر انتقاد میکنند.
خطای استراتژیک این بود که روی کاندیداهایشان وحدت نکردند، بخواهیم یا نخواهیم دو جریان اصلاح طلبی و جریان اصولگرایی در درون انقلاب و نظام در این جامعه وجود دارد.
در انتخابات 84 اصولگرایان نتوانستند کاندیدای اصلیشان را به انتخابات ریاست جمهوری بیاورند، اصلاح طلبها هم نتوانستند بیاورند.
در انتخابات 84 حتی اگر آقای هاشمی رفسنجانی را هم اصلاح طلب ندانیم، باید بگوییم که اصلاحطلبها آرایشان بیشتر از اصولگراها بود، این خطای استراتژیک را دو طرف مرتکب شدند، باید هر دو طرف به ملت پاسخگو باشیم.
آقایان قالیباف، لاریجانی، احمدی نژاد، هاشمی، معین، مهرعلیزاده، کروبی و محسن رضایی آمدند؛ بنابراین آرا، بیشتر در اصولگرایان تقسیم شد.
اینها باعث شد که مملکت از دست نیروهای اصیل اصولگرا و اصلاح طلب بیرون بیاید و به همین دلیل خیلی از قواعد به هم ریخت.
در دوران هشت ساله ریاست جمهوری خاتمی با تمام اختلاف نظرهایی که وی با رهبری داشتند، یک مورد هم پیدا نمی کنید که اختلاف نظر علنی و به سطح جامعه کشیده شده باشد؛ یعنی ملاحظه وجود داشت و این به خاطر جریان اصلاح طلبی اصیل بود.
کمترین اختلافات در دوران مجلس پنجم و دولت خاتمی بود!
در آن دوره اگر قرار بود بین مجلس و دولت اختلافی باشد، بیشترین اختلاف باید بین مجلس پنجم و دولت آقای خاتمی می بود؛ چون دو رقیب رئیس جمهوری در راس آن قرار داشتند، یعنی آقای ناطق نوری آمده بود که ریاست جمهوری را ببرد و تشریفاتی نیامده بود.
آقای خاتمی هم برای همین مسئله آمده بود و در نهایت یکی از این دو رئیس مجلس شد و یکی هم رئیس جمهور شد، سه سال هم با هم کار کردند و کمترین اختلافات هم در آن دوران بود و این به خاطر اصالت در شخصیت افراد بود.
الان هم معتقدم که اگر در انتخابات آینده این دو جریان بتوانند به یک کاندیدای واحد برای هر جریان برسند، خیلی به نفع کشور است؛ هر کدام چه اصلاح طلب و چه اصولگرای اصیل اگر رای بیاورد، در این وضعیت موجود باز به نفع کشور است.
در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ من طرفدار آمدن آقای خاتمی بودم و امروز بعد از 4 سال با همه اتفاقات که بعد از 88 افتاد، معتقدم اگر آقای خاتمی کاندید شده بود و اگر رئیس جمهور شده بود، از وضعیت فعلی آقای احمدی نژاد برای کشور و رهبری و نظام بهتر بود و اگر نشده بود از وضعیتی که آقای موسوی و بقیه ایجاد کردند بهتر بود.
بالاخره اینها را باید کسی در تاریخ جواب بگوید و درباره فشارهایی که آن موقع برای کنار کشیدن آقای خاتمی ایجاد کردند، توضیح دهند.
دلیل موسوی برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری
مطرح میشود، فشارهایی که آن موقع برای کنار کشیدن آقای خاتمی ایجاد شد از طرف طیف آقای موسوی؛ یعنی طیف تندرو اصلاحات بوده است؟
ابطحی: نه آقای موسوی به این دلیل این استدلال را مطرح میکرد که چون نمیگذاشتند آقای خاتمی وارد این انتخابات شود، حتما یک نفر باید از این طیف کاندید می شد.
به عنوان شاخص جریان اصیل اصولگرایی و در مقابلش اصلاحطلبی، دو گزینه را حدس بزنید که هر کدام از دو طیف بتوانند روی این افراد تجمیع کنند.
ابطحی: به عنوان یک آدم سیاسی با در نظر گرفتن واقعیتهایی که در جامعه اتفاق میافتد، بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد که هر کدام از این طیف ها بر سر کاندیدایی به اجماع برسند.
کاندیدای اصلاح طلبی که شورای نگهبان تایید کند، طبعا کاندیدای معتدلی خواهد بود و کاندیدای اصولگرا هم اگر کاندیدایی باشد که اصولگرایی پشت آن باشد، کاندیدای مقبولی برای جامعه خواهد بود و هر کدام رای بیاورند، میتواند کار مملکت را راه بیندازند؛ کار مملکت فقط این دعواهای سیاسی نیست، مملکت نیاز به کار و برنامهریزی دارد.
بنده بعید می دانم که دو طرف بتوانند به یک نتیجه برسند به همین دلیل هم پیشبینی نمیکنم.
امروز: به گزارش سرویس اقتصادی بازتاب دلار در ساعات پایانی امروز به رکورد قیمتی 2010 تومان رسید.که نسبت به روز گذشته 30 تومان افزایش قیمت یافته است.
هر یورو نیز با قیمت 2475 تومان به فروش میرسد. همچنین هر سکه بهار آزادی با 3000 تومان افزایش با قیمت 743000 تومان عرضه میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر