-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مرداد ۱۲, پنجشنبه

Latest News from 30Mail for 08/02/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1391/5/11

 

جوانی ۲۴ ساله صبح روز دوشنبه، نهم مردادماه در محوطه ساختمان شهرداری ملارد و جلوی دفتر شهردار این شهر اقدام به خودسوزی کرد. 
 
شاهین کلانتری، شهردار ملارد، در گفت‌وگو با خبرنگار «اعتماد» با تایید این خبر گفت: «این فرد که حدود ۲۴ سال سن داشت از چند روز گذشته برای کار به شهرداری مراجعه کرده بود تا اینکه پس از مراجعه به دفتر من شخصا دستور جذب او را به یکی از مناطق در زمان نیاز دادم. تا آن زمان قرار شد به طور موقت با یکی از پیمانکاران کار کند اما او اصرار داشت در همین لحظه و در قسمت مدیریت پسماند جذب شود که عملا امکان این کار وجود نداشت.»
 
او ادامه داد: «در حال خارج شدن از ساختمان بودم که دیدم یک گلوله آتش در حال دویدن به سمت من است، ظاهرا قصد داشت مرا هم آتش بزند. در آن لحظه با همکاری افرادی که در آن صحنه حضور داشتند او را به بیمارستان منتقل کردیم. آخرین خبر پس از کسب اطلاع از وضعیت او از بیمارستان شهریار حاکی است که حال عمومی او خوب است.»
 
به گفته شاهدان عینی این جوان سرپرست خانوار و دارای یک مادر پیر و دو خواهر نابیناست.
 
محرم خلج، رییس شورای شهر شهرستان ملارد نیز در گفت‌وگو با «اعتماد» گفت: «این خبر تازه به اعضای شورای شهر رسیده و در دفتر شهردار و فرماندار در حال رصد کردن اخبار و رسیدگی به این موضوع هستیم. هنوز از علت و هویت این فرد اطلاعی در دست نیست و پیگیری‌ها در این زمینه ادامه دارد.»
 
منبع: اعتماد

 
 

1391/5/11
  • محمد معینی
    راز سر به مهر

    (1)

    خب خیلی بد است که برای نداشتن و نخوردن مرغ غصه بخوریم، دنبال وانت مرغ بدویم، در صف های چند ده متری بایستیم، از روی همدیگر رد شویم که مرغ گیرمان بیاید. همه رقم که حساب کنید جلوه زشتی دارد؛ هم کسانی که مدام از تمدن 2500 ساله این سرزمین می گویند و هم کسانی که الگوی مبارزه عالمیان علیه استکبار و احیا کنندگان اسلام ناب را مردم ایران می دانند، لاجرم حوصله نمی کنند در این روزهای مرغ آلود، سرشان را بالا بگیرند.
     
    (2)
    مشکل و بحران اقتصادی برای نوع بشر است؛ ایران نه اولین و نه آخرین کشوری است که از مشکلات اقتصادی ریز و درشت رنج می برد. حالا بماند که در برخی کشورها تا کارد به استخوان نرسد، اساس وجود مشکل را حاشا می کنند و تازه وقتی هم کارد به استخوان می رسد، همه مقصرند الا مدیران اقتصادی کشور! تقابل سیاسی ایران با قدرت های اقتصادی بزرگ دنیا که منجر به اعمال تحریم های بی سابقه شده و اجرای نابهنگام و ناهماهنگ طرح هدفمند کردن یارانه ها، همزمان با اوضاع نه چندان خوشایند اقتصادی جهان، فشار را بر گرده مردم ایران، دو چندان کرده است. نارضایتی نزد مردم، چه کارآفرینان و چه عامه مردم، موج می زند و در این بین، حس روانی قحطی نیز دامنگیر جامعه شده. پنج سال پیش را به یاد آورید و شب گران شدن ناگهانی بنزین را که چطور کشوری چون ایران بابت یک باک اضافه بنزین ماشین ها، قفل شد. آن رابطه و درک متقابل و اعتماد بین بدنه جامعه و طبقه حاکم اگر که سست نبود، همه باور می کردند که قرار نیست در سایه درایت و کار کارشناسی و عالمانه مدیران کشور، قحطی بنزین، یا حالا قحطی مرغ پیش آید؛ فقط قدری حوصله می خواهد. کسانی که این روزها از بالای منابر مردم را به خویشتنداری در برابر بی مرغی دعوت می کنند، دیر جنبیده اند. سال ها پیش همین ها باید از مدیران می خواستند که چوب حراج به اعتماد مردم به خودشان نزنند.
     
    رفتار پرطمانیه مردم ژاپن بعد از سونامی دهشتناک اسفند 89، ممکن است از ذهن و دیده جهانیان بیرون برود؟ چرا؟
     
    (3) 
    دقت کرده اید این روزها چقدر اسمس های مرغی زیاد شده؟! ... «مرغ سحر ناله سر کن، داغ مرا تازه تر کن / هرگونه تشابه با وضعیت کنونی اتفاقی است» / «با خبر شده ایم که شما یک قطعه مرغ چاق و چله در یخچالتان دارید! بیایید شادی هایتان را با ما قسمت کنید» /  «آقا خروسه ضمن اظهار خوشنودی از افزایش قیمت مرغ، ادامه داد: خیلی خوشحالم که به برکت (...) بالاخره نوامیس عریان ما از پشت ویترین ها جمع آوری شد» / «افه جدید دختران دم بخت: من خواستگار مرغ فروش داشتم ولی قبول نکردم» / «... ای فدای قدقدایت بازگرد، ای دل و جانم فدایت بازگرد ...»
    در این سال های اخیر، البته اسمس های که طنز تلخ سیاسی دارند، خیلی بیشتر شده و این یک نشانه است.
     
    (4)
    کورت ونه گات، نویسنده شهیر و طنزپرداز آمریکایی، می گوید: «طنز، واکنشی غالبا فیزیولوژیک به ترس است. فروید می گفت که طنز واکنشی است به سرخوردگی و ناکامی (...) بخش عظیمی از خنده را ترس القا می کند.»
     
    مردم از آینده می ترسند؛ این واضح نیست؟ تبعات ترسیدن چطور؟ واضح نیست؟

     
     

    1391/5/11
  •  

    کاوه لاجوردی
    نسخه‌ی قابل انتشار

    به مناسبتِ سالگردِ مرگِ محمدرضا پهلوی شبکه‌ی manoto 1فیلمی پخش کرد: از تهران تا قاهره. فیلم بیش از دو ساعت است و تشکیل شده است از صحبت‌های خانمِ فرح دیبا و فیلم‌هایی قدیمی (صحنه‌هایی از تظاهرات، فیلم‌های خبری، مصاحبه‌های شاه و دیگران). به نظرِ من—که در این امور تخصصی ندارم—انتخابِ فیلم‌ها و تدوینِ برنامه و فضای مصاحبه‌ی خانمِ دیبا و لباس و آرایشِ ایشان کاملاً حرفه‌ای است، و حدس می‌زنم که برنامه در ایجاد یا تقویتِ نوعی نوستالژی موفق بوده باشد، و متأسف‌ام.
     
    در موردِ محتوا، بعضی از صحبت‌های خانمِ دیبا برای من شدیداً نامطبوع است. مثلاً فیلمی از اعتراضاتِ (خشنِ) گروهی از جوانان در امریکا را می‌بینیم، و خانمِ دیبامی‌گویند که اینان دانشجویانی بودند که برای تحصیل به امریکا فرستاده شده بوده‌اند و گروه‌های مخالفِ سلطنت این افراد را "مغزشویی" می‌کرده‌اند. یا تعریف می‌کنند که گرچه بیشترِ نیم‌تاج‌های موردِ استفاده‌ی ایشان از جواهراتِ‌ سلطنتی بوده است (یعنی در تملکِ شهبانو نبوده)، اما بعضی جزوِ اموالِ شخصیِ خودِ ایشان بوده—مثلاً یک نیم‌تاجِ خاص که شاه برای ایشان خریده بوده است. لابد اعلی‌حضرت پولِ این نیم‌تاج را با کـدِّ یمین فراهم کرده بوده‌اند. جای دیگری هم صحبت می‌کنند از اینکه ثروتی که شاه در خارج از ایران داشته حدودِ شصت‌ودومیلیون دلار بوده، که البته فقط حدودِ پنجاه‌میلیون‌اش بینِ ایشان و برخی دیگر از خویشاوندانِ شاه تقسیم شده.
     
    اوجِ این نامطبوع‌بودن از نظرِ من جایی است که خانمِ دیبا واردِ بحثِ قیمتِ نفت می‌شوند. تعریف می‌کنند که در ۱۹۷۳ اوپک قیمتِ نفت را بالا برد. "دنیا فکر کرد که عقابِ اوپک شاهِ فقیده، و این قیمت.. بالارفتنِ قیمتِ نفت ضرر زده به اقتصادِ دنیا، و از همونجا یه مقدار.. فشارها و مخالفت‌ها شروع شد."  چند دقیقه‌ی بعد هم می‌شنویم که چنان صحبت می‌کنند که گویی اصرارِ سفرای بریتانیا و امریکا به شاه در موردِ ترک ایران در سالِ پنجاه‌وهفت را هم شاهدی می‌گیرند بر این نظریه‌ی توطئه.
     
    از اینها بگذریم. نکته‌ای که در موردِ ایشان بسیار جلبِ توجه می‌کند این است که در موردِ شاه تقریباً همه‌جا با لفظِ "اعلی‌حضرت" صحبت می‌کنند، که عجیب نیست. اما به نظرم وقتی کسی را با این لقب می‌خوانیم باید کلمه را فصیح تلفظ کنیم—به نظرم مضحک است که چنین لقبِ مطنطنی را به‌کار ببریم اما واژه را چیزی شبیه به اعلـَضرت تلفظ کنیم. انتظار داشتم ایشان بعد از نوزده سال ملکه‌بودن به این امر واقف شده بوده باشند.
     
    * تیتر از سی‌میل

     
     

    1391/5/11
  •  

    مسیح علی‌نژاد

    کی از روزنامه نگاران در مورد چهل ساله شدن سید حسن خمینی مطلبی نوشته است که اول بنا نداشتم مطلبی در موردش بنویسم اما ثابت شده است که اگر خود مان به این شیوه ها نقد نکنیم، سیاستمداران هم احیانا این تعریف ها را نوش جان می کنند و یک لیوان آب خنک هم روی اش می نوشند.

    سوالم از اکبر منتجبی عزیز که در مورد تولد سید حسن خمینی مطلب نوشته این است:

    آیا چهل ساله شدن سید حسن خمینی به خودی خود ارزش خبری داشت که مستمسکی شود برای نوشتن یک یادداشت بلند تا تیتر زده شود « سید حسن خمینی چهل ساله شد، او به چه می‌اندیشد و …..»؟

    دوم اینکه در این یادداشت نوشته شده:

    «جالب آنکه این روز( یعنی روز تولد سید حسن خمینی) به روزهای اولین ماه رمضان گره خورده است تا نشانه‌ای محکم از پیوند این سید با آن مولای یگانه باشد.»

    این چه استدلالی هست؟ آیا روز تولد آدمی اگر ماه رمضان باشد نشان از پیوند او با آن «مولای یگانه» است؟ خب اگر این طور است من خودم که تاریخ تولدم یازده سپتامبر است روح ام احیانا با بن لادن پیوند خورده؟

    دیگر اینکه آیا همانگونه که در متن آمده واقعا سید حسن خمینی «تنها جوان ایرانی» است که به تعبیر نویسنده «اینچنین محبوب» است؟ «در اوج جوانی به اوج کمال رسیده است»؟ محبوبیت و اوج کمال را با کدام متر و ترازو می شود سنجید؟

    این همه جوان محبوب در ایران هستند که هیچ سهمی هم در قدرت و سیاست ندارند، اگر منظور این است که سید حسن در میان سیاستمدران چپ و راست ایران محبوب است که گمان نمی کنم حتی همین هم حُسنِ حسن باشد وقتی در این رهگذر منفعتی به «مردم» یا همان هوادارانش نرسد.

    گفتن اینکه شاید سید حسن خمینی «تنها جوان ایرانی» است که اینچنین محبوب است، آدم را یاد محبوبیت های خروار خرواری که خود حاکمیت به مولای شان می بخشد می اندازد. اگر بت سازی بد است، آقازاده مقدس پنداری هم بد است.

    بعید نبود اگر جای اسم سید حسن در همین مطلب با احمدی نژاد، با پسر خامنه ای یا اساسا با پسر شاه عوض می شد و این همه مدح و ثنا و پیوند با علی و آسمان و اوج کمال را به آنها نسبت می دادند خود سید حسن معترض می شد حالا ببینیم با این تعریفِ آسمانی که دست و دلبازانه به او بخشیده اند چه می کند؟

    * تیتر از سی‌میل


     
     

    1391/5/11

     

     
    گزارش‌ها حاکی‌ست همزمان با اعمال تحریم های نفتی و بانکی تازه علیه ایران، دلار در بازار آزاد تهران بار دیگر از مرز ۲۰۰۰ تومان گذشت.
     
    وب‌سایت کلمه گزارش داده که امروز علاوه بر دلار، بهای طلا و سکه هم افزایش یافته است.
     
    بر اساس این گزارش هر سکه طرح قدیم ۷۴۵ هزار تومان، سکه تمام بهار طرح جدید ۷۴۳ هزار تومان، نیم سکه ۳۷۱ هزار و ۵۰۰ تومان و ربع سکه ۱۸۸ هزار تومان فروخته شد.
     
    گران شدن دلار که با توجه به توقف عرضه ارز مسافرتی، از چند روز قبل انتظار می رفت، بالاخره امروز چهارشنبه به تحقق پیوست تا به روال هر دو بار قبلی که قیمت دلار به مرز ۲۰۰۰ تومان رسید و چند قدمی هم بالاتر رفت، این بار هم رکوردشکنی قیمت دلار تجربه شود.
     
    کلمه می‌نویسد: «اما تفاوت این بار با دفعات قبلی در این است که بعید به نظر می رسد قیمت، حبابی باشد و به وضعیت قبلی برگردد. پیش از این، یک بار حتی قیمت دلار آزاد تا ۲۰۶۰ تومان هم رفته بود، اما دوامی نداشت و به زیر دو هزار تومان برگشته بود.»
     
    منبع: کلمه

     
     

    1391/5/11

     

     
    محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی‌نژاد، با تاکید بر اینکه رای دیوان عدالت اداری به ابطال ریاست سعید مرتضوی بر ریاست سازمان تامین اجتماعی اجرا نخواهد شد، گفت: «آقای مرتضوی سر جایش است.»
     
    آقای رحیمی در سخنانی در روز چهارشنبه ۱۱ مرداد (اول اوت)، گفت که سازمان تامین اجتماعی یک موسسه عمومی انتفاعی و غیردولتی است که تصمیمات دیوان عدالت اداری، که وظیفه رسیدگی به تخلفات دولتی را بر عهده دارد، در آن "نافذ نیست".
     
    این اظهارات دو روز پس از آن بیان می شود که محمدجعفر منتظری، رئیس دیوان عدالت اداری ایران، اعلام کرد که هیات عمومی این دیوان، انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی را خلاف قانون تشخیص داده است.
     
    در واکنش به اظهارات رحیمی، احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس هشدار داد که اگر سعید مرتضوی به حکم دیوان عدالت اداری توجه نکند وزیر کار عزل خواهد شد.
     
    آقای توکلی گفت که ابتدا نظر مشورتی کمیسیون تخصصی این بود که هیئت عمومی صلاحیت ورود به این کار را ندارد اما بعد صلاحیت این هیئت تایید شد. به گفته او مطابق قانون  خود هیئت عمومی می‌تواند در مورد صلاحیتش اظهارنظر کند.
     
    به گفته این نماینده مجلس از آنجایی که هیچ مرجع دیگری جز هیئت عمومی دیوان صلاحیت اظهار نظر درباره اعلام صلاحیت را ندارد به همین دلیل هیچ مرجع دیگری نمی‌تواند در این باره اظهار نظر کند.
     
    احمد توکلی در ادامه، امضای حکم یا نامه از سوی مرتضوی را بعد از دریافت حکم دیوان عدالت اداری واجد بار حقوقی دانست و گفت در این صورت او باید در مقابل قانون پاسخگو باشد.
     
    سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران یکی از متهمان پرونده کهریزک است که اسفند سال گذشته، از سوی دولت به مدیرعاملی صندوق تامین اجتماعی منصوب شده است و اعتراض برخی نمایندگان مجلس را در پی داشته است.
     
    محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهوری اول مردادماه تاکید کرده بود که دولت به طور جدی از سعید مرتضوی، رئیس صندوق تامین اجتماعی حمایت می‌کند تا سازمان تامین اجتماعی «به جایگاه اصلی و بی‌نظیر» خود برسد.
     

     
     

    1391/5/11

    یک مقام ارشد سازمان ثبت احوال می‌گوید در سه ماهه نخست سال جاری، ۱۸۰۵ ازدواج میان زوجین کمتر از ۱۵ سال در کشور انجام شده است.

    علی اکبر محزون، مدیرکل آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) افزود که در سال جاری «آمار ازدواج‌های کودکان زیر ۱۰ سال در کشور با آمار ازدواج‌های افراد کمتر از ۱۵ سال تجمیع شده است.»

    به گفته آقای محزون، در سال گذشته ۷۴۴۰ ازدواج در سنین کمتر از ۱۵ سالگی در کشور انجام شده بود.

    صحبت‌های آقای محزون در حالی مطرح شده که پیش از این مدیرکل ثبت احوال استان تهران گفته بود در سال ۹۰، حدود چهار هزار دختر و پسر ۱۰ تا ۱۴ ساله پای سفره عقد نشسته‌ بودند.

    ازدواج‌کودکان به سن قانونی نرسیده در ایران، پس از طی کردن فرایند قانونی و با اخذ مجوز از دادگاه به ثبت می‌رسد.

    سن ازدواج در ایران بر اساس قانون ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران تعیین شده است.

    منبع: ایسنا

    مرتبط:

    «ایران بیش از ۹۰۰ هزار کودک متاهل دارد»
     


     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر

    خبرهاي گذشته