کلمه: سه سال قبل، پس از حضور باشکوه مردم سبزاندیش در راهپیمایی روز قدس سال ۸۸، میرحسین موسوی سیزدهمین بیانیهی خود پس از انتخابات را صادر کرد. بیانیهای که در آن از تلفیق شجاعت و فراست در جنبش سبز صحبت کرده بود، از زندگی کردن راه سبز امید سخن گفته بود، از دائمی نبودن مبارزه و دائمی بودن زندگی، و از اینکه نباید این حرکت سبز به کیش شخصیت آلوده شود.
موسوی در این بیانیه به حضور خود در جمع راهپیمایی کنندگان اشاره کرد؛ جایی که افرادی شعار مرگ بر او را سر می دادند، اما او در این باره گفت: «آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشتهای گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور میکردم و میدیدم که آن چهرهها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد.»
این روزها اصولگراهای منصف نیز اعتراف می کنند که انقلاب به اهداف خود دست نیافته و از مسیر خود منحرف شده است. اما میرحسین این را سه سال پیش مطرح کرد: « فضای سیاسی امروز کشور آن چیزی نیست که سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند. مردم اینک از خود میپرسند چه چیز ما را از رسیدن به آرمانهایمان بازداشت و به شرایط فعلی رساند. این سوالی اساسی است که جا دارد درباره کوششهای امروز و فردای ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بکنیم تا سی سال بعد از نو با همین پرسش روبرو نشویم؟»
اما یکی از زیباترین بخش های این بیانیه تشریح چگونه زندگی کردن راه سبز امید است. جاییکه میرحسین می گوید: «ما تنها در صورتی به این اطمینان میرسیم که دستاوردهای سیاسی – اجتماعی خود را به زندگیهای روزمرهمان متکی کنیم. در طول یک قرن گذشته مردم ما از این قبیل دستاوردها کم نداشتهاند، اما همه آنها متکی به مبارزه بوده است؛ تا فضای جهاد و تلاش وجود داشت این دستاوردها زنده بود و همین که مردم خسته میشدند یا تصور میکردند باید به خانههایشان بازگردند محصول از میان میرفت. مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست. آنچه دائمی است زندگی است.»
او به زیبایی اضافه می کند: «راه سبز را زندگی کردن یعنی هر روز و همزمان که در خانههایمان و سرکارمان و در کوچه و خیابان و بر سر معیشتهای روزمره خود هستیم این پیام با غیرقابل انکارترین ندا تکرار شود، آن گونه که مسلمان بودن و ایرانی بودن و این زمانی بودن ما تکرار میشود. وقتی که سخن از تقویت شبکههای اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز میشود بلافاصله میپرسند چگونه؟ همانگونه که هستید. سخن از آن نیست شبکههای اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است که قدرت مردم در شبکههای اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم.»
امروز که همزمان با همدردی ملی عموم مردم با زلزله زدگان آذربایجان، خلأ حضور آزادانه میرحسین موسوی در کنار هموطنان بیش از هر زمان دیگری در بین همراهان سبزش احساس میشود، خواندن و بازخواندن سطر سطر این بیانیه ضروری است، تا به یاد بیاوریم که کجا ایستاده بودیم، چه میگفتیم و چه میخواستیم. بیانیه شماره ۱۳ میرحسین موسوی را بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
راهپیمایی روز قدس امسال در روند حوادث چند ماه گذشته بدون تردید یک نقطه عطف محسوب میشود. نتایجی بسیار مبارک از آنچه در این مناسبت اتفاق افتاد انتظار میرود که مختص به یک سلیقه و یک گرایش نیست، بلکه فضلی عام و دستاوردی برای تمام کسانی است که در این سرزمین ریشه دارند، حتی اگر برخی از آنها به خاطر پیشداوریهای نادرست اینک و امروز نتوانند این نعمت و رحمت را لمس کنند.
این برکت، میوه دوراندیشیهای امام بود. او بارها به ما میگفت بنیانهای درست را چنان بگذارید که پس از شما اگر خواستند هم نتوانند آنها را خراب کنند. شاید ما نتوانسته باشیم حق این رهنمود را به درستی ادا کنیم، ولی او خود در سیرهاش اینگونه عمل میکرد؛ تمامی ستونهای جمهوری اسلامی را بر پایههایی از اعتماد مردم برافراشت و علاوه بر آن در هر سال چندین سنت و میعاد برای حضور عملی آنان در صحنه قرار داد، تا کسی قادر نباشد این شالوده را دیگرگون کند.
روز قدس از جمله این میعادهاست. با چنین سنتی نمیتوان مردم را از صحنه دور کرد. با چنین دعوتی نمیتوان بدون تامین و ترویج عدل در داخل به وقوع ستم در دور دست معترض بود. آن گاه او این مناسبت را نه فقط مختص به فلسطین، که روز مستضعفین و اسلام نامید تا کمترین شائبهای باقی نگذارد. اینک ارزش اهتمام آن پدر دلسوز برای پر کردن مستمر صحنه از حضورهای میلیونی مردم معلوم میشود.
سی سال پیش از این امام ما از مسلمانان جهان خواست با حفظ تعدد و تفاوتهایشان بر روی درد مشترکی که تمامی آنان را میآزرد همصدا شوند. چقدر این پیام با سخن امروز ما نزدیک است؛ اسلام نگفته است برای آن که وحدت پیدا کنیم باید مثل هم بیندیشیم. آن وحدتی که ما بدان دعوت شدهایم در عین قبول تفاوتهاست و قدس روزی است که مسلمانان باید با تحمل تنوع در دیدگاههای خود درمان دردهای مشترکشان را دنبال کنند. از این روست که اگر این مناسبت به یک پسند سیاسی تعلق یابد سال به سال شکوه خود را از دست میدهد؛ آثاری که برایش آرزو شده است باقی نمیگذارد و دیگر نمیتواند روز اسلام و روز مستضعفان باشد.
آرمان این روز آن است که رنگهای گوناگون را آمیخته با یکدیگر به صحنه بیاورد. روز قدس امسال ما این گونه نبود، اما برای چنین چیزی بود. اتفاقا اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشتهای گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور میکردم و میدیدم که آن چهرهها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.
از قضا آنها که از رخدادهای قدس امسال احساس شکست میکردند بیشترین بهره را از آن بردند. آنها به واضحترین شکل دریافتند که سه ماه خشونت بیسابقه کمترین اثری در حضور مردم به جای نگذاشته ، بلکه آن را فراگیرتر کرده است. اگر فرصت روز قدس نبود چه بسا تا چند ماه دیگر که میقات بهمن فرا برسد، آنان بینتیجه و پرخطا بودن سیاستهای خود را ملاقات نمیکردند و زمانی با هزینههای سنگین عملکرد خود روبرو میشدند که برای چاره کردن بسیار دیر بود.
خشونت چاره ساز نیست. ادخلوا فی السلم کافه؛ همگی در مسالمت وارد شوید. خشم مرکبی است که سوار خود را به زمین میزند. درمقابل رفتارهای زشت امنیتی و تحریکهای مدوام تبلیغاتی مردم حق دارند عصبانی شوند، اگرچه این حقانیت تغییری در تبعات خشم آنان ایجاد نمیکند. ما به اندازهای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوششهایمان نتیجه میگیریم و اگر به سوی تندرویهای بیدلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم. مردم ما از آن رو خود را شایسته رفتارهایی مناسبتر از سوی حاکمان میبینند که هوشیار و خردمندند، و خردمند کسی است که نه فقط میان خوب و بد، بلکه میان خوب و خوبتر و بد و بدتر تمیز بدهد.
خوبتر از نتایجی که در روز قدس به دست آوردیم هنوز وجود دارد، کما این که بدتر از وضعیتی که از آن رنج میبریم و بدان اعتراض میکنیم نیز هست. در پیشرو و در شرایط تاریخی ما تصویر روشنی از نتایج رفتارهای ساختارشکنانه نیست. همانگونه که در نامه فرستاده شده برای تمامی مراجع تقلید به عرض رسید افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم. البته این عبرتها ما را از استیفای حقوقمان منصرف نمیکنند، زیرا ما آن صبوری و دانایی را داریم که بدون پرداختن چنین هزینههای سنگینی سرنوشت خود را بهبود ببخشیم.
آن چیزی که میتواند این هدف بزرگ را محقق کند پایبندی به شعارهای زرینی است که انتخاب کردهایم. هیچ کلمهای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تاثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمیانجامد. ما اسلام رحمانی را درمان دردهای خود میدانیم و آن چیزی را که اینک به نام دین از سوی بخشی از حاکمیت معرفی میشود پوستینی وارونه میبینیم.
ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را میخواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج ومرج طلب میشناسیم که با بهانه و بیبهانه از موازین اسلامی عدول میکنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست میزنند.
فضای سیاسی امروز کشور آن چیزی نیست که سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند. مردم اینک از خود میپرسند چه چیز ما را از رسیدن به آرمانهایمان بازداشت و به شرایط فعلی رساند. این سوالی اساسی است که جا دارد درباره کوششهای امروز و فردای ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بکنیم تا سی سال بعد از نو با همین پرسش روبرو نشویم؟
ما تنها در صورتی به این اطمینان میرسیم که دستاوردهای سیاسی – اجتماعی خود را به زندگیهای روزمرهمان متکی کنیم. در طول یک قرن گذشته مردم ما از این قبیل دستاوردها کم نداشتهاند، اما همه آنها متکی به مبارزه بوده است؛ تا فضای جهاد و تلاش وجود داشت این دستاوردها زنده بود و همین که مردم خسته میشدند یا تصور میکردند باید به خانههایشان بازگردند محصول از میان میرفت. مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست. آنچه دائمی است زندگی است.
این درسی است که ما از رزمندگان خود در هشت سال دفاع مقدس آموختیم. در آن سالها دو گروه در جبهههای جنگ حاضر میشدند؛ گروه نخست ایام جنگ را مبارزه کردند و سپس به نظرشان رسید وقت زندگی کردن رسیده است؛ وقت آن که پول روی پول بگذارند و برج روی برج بسازند. و گروه دوم که برای معنویتی سرشارتر به جبهه میرفتند. آنها برای ایثار کردن عازم جبهه نمیشدند؛ میرفتند تا از فضای نورانی آنجا بهرهمند شوند.
شاید برای کسانی که آن فضا را تجربه نکردهاند هضم این کلمات آسان نباشد، اما واقعیت دارد. نه آن که ایثار نمیکردند؛ نامدارترین قهرمانان ما آنان بودند. اما درمقابل آن گوهرهایی که به دست میآوردند باور نداشتند که دارند از خودگذشتگی میکنند. آنها سالهای جنگ را زندگی کردند و پس از آن مبارزهشان شروع شد؛ مبارزهای آرام برای پاسداری از حیاتی، یا لااقل خاطره حیاتی که چشیده بودند. اگر آنها نبودند ما نمیتوانستیم هشت سال با دستان خالی بایستیم.
در زمان انتخابات وقتی گروهی از آنان مرا مفتخر کردند و کمیته ایثارگران را به عنوان یکی از فعالترین بخشهای ستاد اینجانب شکل دادند احساس سربلندی میکردم و چون میگفتند به امید تجدید نورانیت ایام امام گردهم جمع شدهاند بار خود را به مراتب سنگینتر میدیدم. بعید میدانم کسی در میان ملت ما باشد که به آنان مباهات نکند. آنها درست در نقطه مشترک سبزی قرار دارند که همه ما را به یکدیگر پیوند داده است.
به تاسی از آنان ما نیز باید راه سبز امید را زندگی کنیم؛ در این صورت همان معجزهای که آنان آفریدند در انتظار ما نیز هست. اهمیت روز قدس امسال در این بود که نشان داد حیات جدیدی که مردم انتخاب کردهاند امری گذرا و موقتی نیست. اگر همه در خانههایمان نشسته بودیم و در عین حال این پیام با همین صراحت ابلاغ شده بود دستاورد ما هیچ کمتر نبود.
راه سبز را زندگی کردن یعنی هر روز و همزمان که در خانههایمان و سرکارمان و در کوچه و خیابان و بر سر معیشتهای روزمره خود هستیم این پیام با غیرقابل انکارترین ندا تکرار شود، آن گونه که مسلمان بودن و ایرانی بودن و این زمانی بودن ما تکرار میشود.
وقتی که سخن از تقویت شبکههای اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز میشود بلافاصله میپرسند چگونه؟ همانگونه که هستید. سخن از آن نیست شبکههای اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است که قدرت مردم در شبکههای اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم.
روز قدس امسال نشان داد این شبکه همچون نوزادی که به راه افتاده باشد با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است؛ به زودی سخن گفتن را هم آغاز میکند و به زودی بالغ میشود و همگان را به تحسین و احترام نسبت به خود وا میدارد. آن وظیفهای که بر عهده ما قرار دارد آن است که با تکثیر اندیشههایی که در حوالی آن شکل میگیرد و با تذکر دائمی اهمیت این پدیده مبارک از آن پرستاری کنیم.
به همین ترتیب اگر گفته میشود راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازهای و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه میکنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است. در همصداییها و پیوندها و چشمپوشیها و یکرنگیها و هوشمندیها و سرزندگیهایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر میکند.
علاوه بر آن در دانایی ملت ما قدرتی هست که او را از تحمل بسیاری رنجها بینیاز میکند. مردم ما برای استیفای حقوق خود از پرداختن هزینه مضایقه ندارند، زیرا بهشت را به بها دهند و نه به بهانه. اما در عین حال اگر برای نتایجی که از حرکات اجتماعی خود به دست میآوریم دوام میخواهیم باید شجاعت و فراست را به هم بیامیزیم.
اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شدهاند کشور در آستانه بحرانهایی قرار گرفته است که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند پرداخت. اگر با منطق مبارزه پیش میرفتیم شاید سادهانگارانه تصور میکردیم که این یک امتیاز برای راه سبز ماست، اما زمانی که میخواهیم مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست.
اینجا کشور ماست و این زندگانی ماست و این ما هستیم که باید نسبت به چنین مشکلاتی نگران باشیم و حساسیت نشان دهیم. اقتصاددانان با اتکا به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع رسمی همین دولت دهها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کشور را ظرف سالهای گذشته مفقود اعلام میکنند و و مراجعی که باید درمقابل این امر واکنش دهند بیتفاوت نسبت به حجم این ارقام که میتواند چند ارتش را تجهیز کند در گیرودار یارکشیهای سیاسی افتادهاند.
از کدامیک از آنان انتظار داریم به رنجهایی که بر اثر رفتارهایشان بر مردم تحمیل میشود اهمیت بدهند؟ اگر ما نسبت به آنچه زندگی در این خاک و بوم را مختل میکند حساسیت نشان ندهیم دیگری نشان نخواهد داد؛ کما اینکه اقتصاددانان ما بیمناک از آن که سرنوشتی شبیه به معترضین نسبت به وقوع اعمال خلاف اخلاق در زندانها داشته باشند در اعتراض خود کاملا تنها هستند. زمانی مفقود شدن بیست هزار دلار درخزانه کشور برای ساقط کردن یک دولت کافی بود. اما اینک فریادهای اخطار نسبت به گم شدن چنین ارقام گزافی کمترین واکنشی بر نمیانگیزد.
اخیرا گروهی از اساتید ایرانی مقیم خارج در نامهای ضمن تشریح برداشت خود از راه سبز امید هر چیزی که منافع ملت ایران را تامین کند هدف این جنبش معرفی کرده بودند. بر این اساس آنان توصیه میکردند که با سپاسگزاری از حمایت ملتهای دیگر ظرف این چندماه از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند. اینجانب نظر آنان را پسندیدم و بر آن صحه گذاشتم، زیرا این نه تحریم یک دولت، بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هرگونه تحریمی بر علیه ملت خود مخالفیم.
این یک نمونه است. کسی به کسانی که این خواسته را با ما در میان میگذارند از ضرورت زندگی کردن راه سبز نگفته بود. ما بقی ما نیز از این ضرورت آگاه باشیم یا نباشیم به هدایتی فطری در همین مسیر هستیم، لذا ضرورت ندارد که این شیوه را به یکدیگر تلقین کنیم؛ تنها کافی است از آن آگاه باشیم و پرستاری کنیم.
زندگی ادامه دارد و افراد موقتی هستند. هر جمعی و جماعتی که سرنوشت خود را به بود و نبودکسان پیوند زدند سرانجام – حداقل با فقدان او – سرخورده شدند. هرگاه مردمی برای به تنی یا افرادی از همراهان عادی خود امتیازات بیدلیل قائل شدند سرانجام تشخیص عقلانی خود را در مقابل خواست آنان واگذار کردند و به جاه طلبان مجال دادند که در آنان طمع کنند.
مردمی که میخواهند سرپای خود بایستند و حیاتی کریمانه را تجربه کنند جا دارد که از نخستین قدمهایی که به ناکامیشان میانجامد با بیشترین دقتها پیشگیری کنند. تولد اینجانب نه هفتم مهر که روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حرکت شما به کیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این کلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شکسته نفسی بیحقیقت و تعارف گونه تلقی کنید.
برادر شما – میر حسین موسوی
۷ مهر ۱۳۸۸
عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
آخرین جمعه ماه مبارک رمضان توسط رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به عنوان روز قدس نامگذاری شده است تا حق پرستان و عدالت دوستان و ستم ستیزان عالم در این روز نفرت و بیزاری خود را نسبت به ظلم ها و ستم ها و تضییع حق هایی که نسبت به ملت مظلوم فلسطین رفته و نیز همدردی خود را نسبت به این ملت مظلوم اعلام کنند. هیچ کس با هیچ بهانه ای حق نداشته است که ملتی را که از قرن ها پیش و از زمان های دور در این سرزمین می زیسته و برای آبادانی آن تلاش کرده، از سرزمین خود بیرون کند و یا حق شهروندی او را سلب کند. نژاد پرستی به هر شکل و صورت که باشد ناپسند و ممنوع است و هر برداشتی از هر متنی ک از نژادپرستی و تبعیض نژادی سر در آورد، محکوم است.
آقای دکتر اسرائیل شاهاک، که استاد دانشگاه عبرانی بیت المقدس و رئیس جامعه حقوق بشر اسرائیل بوده، در دو کتاب خود به نامهای «تاریخ یهود-مذهب یهود» و «نژادپرستی دولت اسرائیل» موارد بسیار زیادی از تبعیض و نژاد پرستی و تضییع حقوق مسلمانان را نقل و به آنها اعتراض کرده است. این نویسنده موارد متعددی از قوانین تبعیض آمیز را در کشور اسرائیل نقل می کند. ایشان می گوید: «در قوانین دولت اسرائیل حکم قتل یک یهودی با حکم قتل یک غیر یهودی متفاوت است. اگر کسی یک یهودی را به قتل برساند گناه بزرگی را انجام داده، باید مجازات شود. اما اگر یک یهودی به طور مستقیم یک غیر یهودی را بکشد تنها نزد خدا گناهکار است و مجازات دنیوی ندارد، اما اگر غیر مستقیم او را بکشد حتی گناهی هم مرتکب نشده است. نجات جان یک یهودی از مهم ترین وظایف شرعی است، اما نجات جان یک غیریهودی ممنوع است. با اینکه ارتکاب زنا در یهودیت حرام است اما حتی مجازات تجاوز به عنف یک مرد یهودی به یک زن غیر یهودی حکم زنا را ندارد و مجازاتی ندارد و حتی در بسیاری از موارد آن زن باید مجازات شود. هدیه دادن به غیر یهودی جایز نیست. فریب دادن یک یهودی در معامله ممنوع است اما فریب یک غیر یهودی مانعی ندارد. کلاهبرداری از فرد یهودی ممنوع است اما این اصطلاح در رابطه با غیر یهودی کاربرد ندارد و …» (تاریخ یهود-مذهب یهود، ص۱۹۰-۲۲۴).
اینها سخنان یک استاد دانشگاه یهودی است که صهیونیسم را انحراف از یهودیت می داند و نژاد پرستی و تبعیض نژادی حکومت اسرائیل را تحریف یهودیت می شمارد. ما نیز مانند دکتر اسرائیل شاهاک حساب یهودیت را از صهیونیسم و نژادپرستی و حساب یهودیان را از حکومت اسرائیل جدا می کنیم و با اینکه یهودیت را یکی از ادیان جهانی و قابل احترام می دانیم ظلم و ستم ها و حق کشی ها و تبعیض های دولت اسرائیل را محکوم می کنیم و نفرت و انزجار خود را از هرگونه ظلم و ستم و تضییع حق، که توسط این حکومت و نظام انجام می شود اعلام می نماییم. روز قدس فرصتی است برای ابراز انزجار از اعمال و رفتار رژیمی غاصب و متجاوز که به قوانین بین المللی و حقوق انسانی پایبند نیست.
اما به یک نکته مهم باید توجه داشته باشیم که ما با نام «اسرائیل» ضدیت و دشمنی نداریم. نام اسرائیل، همان طور که از قرآن مجید و تورات بر می آید، برگرفته از نام یک پیامبر بزرگ الهی، یعنی حضرت یعقوب(ع) است. همچنین نفرت و انزجار ما از دینی به نام یهودیت نیست و کم نیستند یهودیانی که امروزه در جهان با ظلم ها و ستم های دولت اسرائیل و صهیونیست ها مخالفند. ما با ظلم و ستم مخالفیم و برای ما فرقی نمی کند که این ظلم و ستم به چه نامی صورت گیرد.
خط مقدم ما و مرز مقاومت ما حقوق انسان هاست. ما با حکومت اسرائیل و هیچ حکومت دیگری به خاطر نام یا دین یا مکتب یا امثال آن مخالف نیستیم، بلکه با تضییع حقوق انسان ها مخالفیم و فرقی نمی کند که این ظلم و ستم و تضییع حق به نام یهودیت صورت گیرد یا به نام اسلام یا به نام هر دین دیگری؛ به نام علی(ع) صورت گیرد یا به نام معاویه یا یزید. حتی شخصیتی مانند علی(ع) را نه به خاطر نامش و نه به خاطر حسب و نسبش، بلکه به خاطر اعمال عدالت محورانه اش و توجهش به حقوق انسان ها تکریم می کنیم. این احترام و تکریم را برای پسر دیگر ابی طالب یعنی عقیل و برای دیگر دامادهای پیامبر قائل نیستیم. از همان شجره و ریشه ای که محمد(ص) و علی(ع) به وجود آمده اند، ابو لهب و هارون و متوکل و … به وجود آمده است. تمام تفاوت در این اس که یکی داد و عدل را اساس زندگی خود قرار داده و دیگری ظلم و ستم را و یکی دغدغه اولش رعایت حقوق انسان ها بوده و دیگری برای انسان ها حقی قائل نبوده است. پس علی(ع) نه ازاین حیث محترم است که از قریش و از نسل ابراهیم(ع) است و نه از این حیث که پسرعموی پیامبر است و نه از این حیث که داماد اوست و نه از این حیث که همسر زهرا(س) است. بلکه تنها و تنها از این حیث که عادل است و خط قرمزش حقوق انسان هاست.
داوری ما درباره نظام ها و حکومت ها با همین معیار و خط کش است. این چیزی است که علی(ع) از همه انسان ها می خواهد. آن حضرت می خواهد که انسان ها را تنها و تنها با اعمالشان بسنجند. آن حضرت به کسی که در این باره شک دارد که حق با علی(ع) یا معاویه است و می گوید وارد لشکر تو نمی شوم و از دور حرکت می کنم که ببینم کدامیک از شما دو نفر ظالم و ستمگر است و آنگاه در لشگر دیگری وارد می شوم، می فرماید: احسنت، تفقه در دین و علم به سیره پیامبر(ص) همین است و کسی که به این راضی نباشد ستمگر و خائن است (ناظم زاده قمی، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۲۳).
به هر حال هم دین و هم فطرت انسانی اقتضا می کند که عدالت و ستمگری را تنها معیار ارزیابی اشخاص و نظام ها و حکومت ها قرار دهیم. اگر چنین کنیم و این معیار را در نظر بگیریم باید بین دو نفر که یکی ظاهری مذهبی دارد و نه تنها واجبات عبادی را انجام میدهد، بلکه به مستحباتی مانند نماز شب مقید است، اما حقوق انسان ها را باور ندارد و به آن پایبند نیست، و دیگری که ظاهری مذهبی ندارد و به عبادیات نیز مقید نیست و حتی حرامی مانند شرب خمر را مرتکب می شود، اما به حقوق انسان ها باور دارد و آن را رعایت می کند، دومی را برگزینیم و به او جایگاهی برتر و بالاتر بدهیم و .. متون دینی ما به روشنی این امر را نشان می دهد.
به هر حال ما با آمریکا یا اسرائیل یا هیچ کشور دیگری مخالفت نداریم، بلکه ما با ظلم و ستم و تضییع حقوق انسان ها مخالف هستیم. با نظام اسرائیل از این جهت که غاصب است و از این جهت که ظلم و ستم می کند مخالفیم و با هر حکومت و نظام دیگری که این اعمال را انجام دهد، هر نام و عنوانی داشته باشد، مخالفیم. حتی ممکن است از جهتی همین نظام غاصب را برتر از یک حاکمی که خود را مسلمان می خواند بدانیم. برای مثال وقتی میبینیم همین نظام به شهروندان خود اجازه میدهد که برای محکوم کردن جنگ افروزی های دولت خود راهپیمایی کنند، از این جهت از نظامی که به هیچ یک از مخالفان خود اجازه هیچ تجمعی را نمی دهد، برتری دارد. وقتی می شنویم که در این نظام غاصب اسرائیل یک زندانی که متهم به قتل یک اسرائیلی است در زندان اجازه یافته که به تحصیل خود ادامه دهد و به مدارج علمی دست یابد، از این جهت این نظام را برتر از نظامی می دانیم که چه بسا شعار اسلام را بدهد اما دانشجویان مخالف یا منتقد را به بهانه های مختلف از تحصیل منع کند. همچنین وقتی میبینیم دکتر اسرائیل شاهاک چندین کتاب بر ضد حکومت اسرائیل می نویسد و با صراحت تمام ظلم و ستم ها و حق کشی های این حکومت را محکوم می کند، اما این امر باعث نمی شود که کرسی درس خود را از دست بدهد، از این جهت این نظام برتر و بالاتر از نظامی است که چه بسا خود را اسلامی می خواند، اما به اندک بهانه ای اساتید برجسته را از کار برکنار می کند و در دانشگاه هیچ جایی برای مخالفان و منتقدان باقی نمی گذارد.
بنابراین آنچه ناپسند و مذموم است ظلم و ستم است. صرف مبارزه با اسرائیل موضوعیت ندارد، بلکه مبارزه با ستم موضوعیت دارد. ما نباید از یک حاکمی که اسما مسلمان است، اما خود و پدرش حقوق ملت خود را تضییع کرده اند و دستشان به خون دهها هزار نفر از ملت خود آلوده است، به بهانه اینکه در خط مقدم مبارزه با اسرائیل بوده دفاع کنیم. کسی که ظلم و ستم می کند خود بدتر از اسرائیل است. کسی که یک راهپیمایی آرام و نرم را چنان سرکوب می کند که مردم چاره ای جز قیام مسلحانه نمی بینند، شایسته دفاع نیست.
به هر حال در روز قدس ما اسرائیل را از این جهت که غاصب و ظالم و ستمگر است محکوم می کنیم ولی یادمان باشد که ما ستمگری را محکوم می کنیم. ما هر نظامی را به اندازه ای که به حقوق انسان ها احترام می گذارد و آن را رعایت می کند احترام می گذاریم و تکریم می کنیم و به هر اندازه که حقوقی برای انسان ها قائل نیست و آن را تضییع می کند از او نفرت داریم و نفرت و انزجار خود را چه در روز قدس و چه در روزهای دیگر اعلام می کنیم.
در همین باره بخوانید: روز قدس و سرزمین مقدس
دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان: خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامى دار در آن به حاضر کردن و یا داشتن مسائل و نزدیک گردان در آن وسیلهام به سویت از میـان وسیلهها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار و سماجت اصرارکنندگان
فرزند عیسی سحرخیز گفت پس از گذشت ۳۸ ماه تاکنون با درخواست مرخصی پدرش موافقت نشده است.
به گزارش میزان خبر، مهدی سحرخیز در مورد نامه درخواست مرخصی گفت: “پدرم با وجود اینکه این نامهها را بیفایده میداند به درخو است خدابخشی، معاون دادستان، اقدام به تنظیم نامه و طی کردن روال اداری آن نموده است، هر چند که تاکنون بارها نامههای وی در کش و قوس میان زندان و دادستانی گم شده است.”
فرزند عیسی سحرخیز با اعلام اینکه مرخصی پس از گذشت ۳۸ ماه زندان بدیهیترین حق یک زندانی است، افزود: “آقایان میگویند ایشان چون زندانی امنیتی هستند، مرخصی ماه رمضان و نوروز بهشون تعلق نمیگیرد، که امسال هم به همان روال است درحالیکه اینها بهانه است و اصل اجرا نشدن قانون است که افراد خاص را مستثنی میکنند. ”
او افزود:”حکومت با این کار میخواهد سندسازی کند که در جمهوری اسلامی با زندانیان خوب برخورد میشود اگر نه ایشان خودشان میدانند که سیاستی که در موردشان اجرا میشود حصر بیمارستانی است.”
همچنین سحرخیز پیشتر در مورد اینکه در فرآیند حصر بیمارستانی و به دلیل نیاز به تداوم دریافت خدمات پزشکی ناچار به پرداخت هزینههای نگهبانان اعزامی از زندان شدهاند نیز اعتراض کرده بود.
معاون حفاظت و امور اراضی منابع طبیعی کهگیلویه وبویراحمد گفت: از ابتدای سالجاری تاکنون ۸۶هکتار از اراضی منابع طبیعی این استان طعمه حریق شده است.
«محمدرضا جهانآرا» در گفت وگو با ایسنا افزود: در نیمه دوم سال به دلیل فصل بارندگی آتشسوزی رخ نمیدهد و بیشتر آتشسوزیها به علت گرمای هوا از اواخر خرداد و تا اوایل مهرماه به وقوع میپیوندد که از ابتدای سال ۹۱ تاکنون ۳۱مورد آتشسوزی به وقوع پیوسته که توسط محیط بانان این سازمان مهار شده است.
وی اظهار کرد: سال گذشته حدود ۴۳ مورد آتشسوزی به وقوع پیوست که در این چند مورد آتشسوزی ۱۴۳ هکتار از جنگلها و اراضی استان از بین رفته است که بیشتر این آتشسوزیها به دلیل پوشش جنگلی بیشتر و سطح جنگلی فراوان در شهرستان بویراحمد به وقوع پیوسته است.
معاون حفاظت و امور اراضی منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد خاطرنشان کرد: تاکنون موردی از آتشسوزی عمدی گزارش نشده و ما بعد از هر آتشسوزی تحقیقات محلی انجام میدهیم و اگر مورد عمدی گزارش شود از طریق مراجع قضائی پیگیری میکنیم.
وی مساحت جنگلی استان را ۹۹۰هزار هکتار بیان و تصریح کرد: حدود ۹۰ درصد از اراضی استان کهگیلویه و بویراحمد را بلوط و بقیه را بادام، بنه، کُله خنگ و سایر گونهها تشکیل میدهد.
محمد نوریزاد:
برای مصطفی تاجزاده و آنانی که او را دوست ندارند
صبور باش برادرم که گذر زمان قدر تو را بر خواهد کشید، و بر تارک فهم ها و اشتیاق ها خواهد نشاند. گذر زمان و قاعده های تغییر ناپذیر هستی، اخم های حماقت را وا خواهد گشود، و تنهایی و بهت را نه از سلول تو که از سلولی به اسم ایران خواهد تاراند.
بله دوست من، آفتاب بخت ما از پس پنجره های درهم شکسته ی این خانه ی ویران طلوع خواهد کرد. چه باک اگر بر در سلول تو هر روزه میخ تازه بکوبند تا صدای تق وتق پتک پوکشان تو را سراسیمه کند و زانوانت را بلرزاند.
مصطفی برای گرما بخشودن به تن یخ بسته ی این سرزمین زخمی، خود را به آتش کشیده است. کسی را که در آتشی اینچنین می سوزد، به کشیدن کبریت تهدید مکنید. راه را بر او وا کنید و خود را از این بن بست ناپسند برهانید. بجای این که بگردید و دشمنی را در مصطفی بکاوید، سر به آغوش خیرخواهی های او فرو برید. مخوف ترین خصلتی که از او فهم کرده اید این است که او منتقدی صریح و آشتی ناپذیر است. به این خصلت مصطفی، نه از زاویه ی دشمنی، که اگر از منظردوستی بنگرید، به کوهی از فرصت و استعداد برخواهید خورد.
شما مصطفی را زندانی نکرده اید، بل پتانسیلی پایان ناپذیر از سلامت و درستی را از خود دریغ کرده اید. هر روزی که از زندانی شدن مصطفی می گذرد، قدر او برکشیده ترمی شود و فرصت شما سر می رسد. با او بداخلاقی مکنید. مگر نمی خواهید او را بشکنید؟ من راه شکستن او را نشان شما می دهم. بجای گریبان دریدن و کف بر دهان آوردن و قفل بر قفل سلول او زدن، پای صحبت او بنشینید. من حتی می توانم راهی را نشان شما بدهم که بتوانید اشک او را درآورید.
مصطفی برخلاف شما که سنگدل و آشتی ناپذیرید، بسیار دل نازک است. شما به پولاد شخصیت او مشت می زنید و انتظار دارید او بشکند. من اگر جای شما بودم، به عاطفه ی او دست می بردم. نقطه ضعف مصطفی همین یک جای شخصیت اوست. قلابی اگر به عاطفه ی فهیمانه و انسانی او بیندازید، او رام خواهد شد. او اتفاقاً چشم به راه قلاب شماست.
یکی اگر از ما بخواهد پای بر سر قانون مگذاریم و انسان باشیم، بدِ ما را می خواهد آیا؟ عاطفه ی مصطفی بر خلاف بسیاری از ما با همین دو نکته آمیخته است. قانون و انسانیت. به این دو نقطه ضعف مصطفی که دست ببرید، او رام خواهد شد. اگر مشتاق رام کردن مصطفی هستید یک نگاهی به این دو خصلت او بکنید و یک نگاهی به کسانی که از این دو گریزان و متنفرند. به شما حق می دهم که خیال رام کردن مصطفی را از سر به در کنید. چرا که رام کردن او مترادف است با ورود امثال آقایان جنتی و شریعتمداری به همین دو خصلت. و این شاید کمی ناممکن باشد.
ای همه ی آنانی که مصطفی را نرم و بی تپش می خواهید، خوابتان سنگین. و ای همه ی آنانی که از پس پرده های اختفا بر زبان زندانبانان این سرزمین کهن الفاظ می نشانید، بدانید و آگاه باشید که با هیاهوی شما اگر دماوند از جا بجنبد، مصطفی را جنبیدن نیست. با کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، پرخاش قلچماقانه مکنید. او فرزند خیرخواه این سرزمین اساطیری است. راه را بر او بگشایید تا تجلی خیرخواهی را در این ایرانی پاک نهاد تماشا کنید. بگویم و بگذرم: با او از هر در که سخن می گویید، با زبان زور سخن مگویید. راه رام شدن او همان است که با شما گفتم: قانون و انسانیت. همین.
بیست و ششم مرداد نود و یک
محمد نوری زاد
منبع: وب سایت نویسنده
در ادامه انتقادات از عملکرد دولت پس از وقوع زلزله در آذربایجان شرقی، یک نماینده مجلس فاش کرد که دولت، بودجه مربوط به حوادث غیر مترقبه و بلایای طبیعی را خرج تامین یارانه های نقدی کرده و یا در ساخت حرم حضرت معصومه و مصلای تهران هزینه کرده است.
سید جلال یحییزاده، نماینده تفت و میبد در مجلس نهم در گفت و گو با ایلنا گفته است: اگر آقایان بودجهٔ حوادث را در جاهای دیگری نظیر خارج از کشور خرج نمیکردند، امروز این بحران قابل کنترل بود.
این عضو کمیسیون اقتصادی با اشاره به پیشنهاد پرداخت وام به مصیبت زدگان افزود: این پول نباید به شکل تسهیلات باشد چراکه مردم از هیچ نظر توان باز پرداخت آن را ندارند.
یحییزاده با بیان اینکه دولت بودجه حوادث را مصرف کرده گفت: تامین منابع لازم برای خرید احداث و تجهیز اماکن مورد نیاز در خارج از کشور، تامین هزینهٔ هدفمندسازی یارانهها، تامین اعتبار کارت سوخت حمل و نقل ریلی، تامین اعتبار برای نصب و راه اندازی ۲۰ دستگاه ایکس- ری در گمرکات، تامین اعتباری برای منطقه آزاد قشم، حرم حضرت معصومه در قم، مصلی تهران و… بخشی از هزینه کردهای بودحه حوادث بوده است حال اینکه این بودجه باید در جای خودش مصرف شود و الان همان روز مبادایی است که قانون پیش بینی کرده بود.
این نماینده افزود: مردم مناطق زلزله زده وقتی عدم عزم دولت برای آبادانی آن همه خرابی را میبینند و از امکان تسهیلات سخن میشنوند دردهایشان مضاعف میشود دولت باید کمک بلاعوض کند آن هم نه در حد یک یا سه میلیون تومان بلکه به خیلی بیشتر از این رقمها نیازمندیم که مطابق قانون باید از ماده ۱۰ بودجه حوادث تامین شود.
یحییزاده در پاسخ به اینکه آیا در دیوان محاسبات از این تخلفات گزارشی داده است یا نه؟ گفت: آنچه در خصوص هزینه کرد بودجه حوادث ذکر کردهاند تنها متعلق به سال گذشته بوده و من اطلاع ندارم آیا دیوان محاسبات آنها را لحاظ کرده است یا نه. معمولا گزارش های توزیع یکی دو سال بعد آماده میشود.
کلمه – گروه اجتماعی: نیروهای امدادی و هلال احمر اولین گروهی بودند که پس از زلزله به روستاها و مناطق آسیب دیده رسیدند. زلزله حدود ساعت ۵ عصر رخ داد و اولین گروه کمکی حدود ساعت ۲ نیمه شب به برخی روستاها و مناطق آسیب دیده رسیدند. خبرنگار کلمه در مناطق زلزله زده به بررسی عملکرد گروههای امدادی هلال احمر پرداخته و نقاط قوت و ضعف آنها را مورد بررسی قرار داده است.
در بدو ورود به مناطق زلزله زده، در کنار خانه های تخریب شده و مردم هراسان و مضطرب از زلزله، برخی آسیب دیدگان در تکاپو برای بیرون آوردن وسایل خود از زیر آوارهای فروریخته هستند و برخی زانوی غم به بغل گرفته اند؛ غمی که مقابل چشمانشان می بینند. برخی در حال دفن عزیزان خود هستند و برخی دنبال مرهمی برای زخم های خود.
به گزارش کلمه، در میان غم و رنج های این جمعیت عزادار، نیروهای لباس سفید هم کم نیستند با خط و نگاری قرمز از هلال احمر که بسیاری به شکل خودجوش و داوطلبانه در این مناطق حاضر شدند؛ نشانی که بر روی ماشین های حاضر در این مناطق و چادرهای اسکان داده شده هم مشاهده می شود. تامین چادر، پتو، آب معدنی و دیگر اقلام مورد نیاز مردم، از جمله فعالیت هایی است که از سوی آنها به چشم می خورد.
سازمان هلال احمر گزارش کرده که حدود ده هزار چادر امدادی، حدود پنج هزار تخته موکت، بیش از دوازده هزار تخته پتو، چهار هزار شعله چراغ والور، بیش از ۲ هزار ست ظروف، بیش از بیست هزار بسته غذایی و در همین حدود قوطی کنسروجات و بطری آب معدنی و نیز بالغ بر ۴۰ هزار قرص نان از سوی جمعیت هلال احمر بین زلزله زدگان توزیع شده است.
با این وجود آسیب دیدگان از عدم توزیع مناسب این اقلام گله می کنند. یکی از زلزله زدگان به خبرنگار کلمه می گوید: ما ۷ خانوار هستیم. حدود ۲۷ نفر در ۲ چادر زندگی می کنیم و مسوولان با آنکه چادرها به دستشان رسیده، آنها را به مردم نمی دهند.
بر اساس گزارش های مختلف، بر اثر زلزله اخیر در آذربایجان شرقی، در ۴ شهرستان آسیب هایی به وقوع پیوست که شامل محدوده اطراف کانون زمین لرزه در شهرستان اهر، ورزقان، هریس، تبریز در استان آذربایجان شرقی بودند. همچنین تعداد روستاهای آسیب دیده، ۱۸۰ روستا (۶۰ روستا در ورزقان، ۴۲ روستا در هریس، ۷۰ روستا در اهر، ۸ روستا در شهرستان تبریز) اعلام شده که اورنگ اهر در کانون این زمین لرزه، بیشترین خسارت را دیده است.
گزارش های رسمی اشاره دارد که در مجموع ۱۵۵۰۰۰ نفر (اهر ۶۷۰۰۰ نفر، ورزقان ۴۲۰۰۰ نفر، هریس ۴۰۰۰۰ نفر، تبریز ۶۰۰۰ نفر) دچار حادثه شدند که ۳۴ هزار و ۲۰۰ خانوار (اهر ۱۴۲۰۰ خانوار، ورزقان ۹۵۰۰ خانوار، هریس ۹۳۰۰ خانوار، تبریز۱۲۰۰) را تشکیل می دادند. با این وجود در مورد آمار کشته شدگان این حادثه آمار مختلفی منتشر می شود؛ آماری که اختلاف آن بسیار بالاست و از کمتر از سیصد نفر طبق ادعای اخیر دولت تا بیش از هزار و پانصد نفر طبق گفته پزشکان محلی را شامل می شود.
نکته ای که بسیاری از آسیب دیدگان از زلزله به آن اشاره می کنند، این است که به خصوص در روز اول، نقش نیروهای امدادی در نجات آسیب دیدگان از زیر آوار چندان چشم گیر نبوده است. چنانچه وقتی از پیرمردی در این مورد سوال می کنم، می گوید: اینجا مردم خودشان به داد هم رسیدند.
او که خودش ساعاتی طولانی در زیر آوار مانده و صدایش برای دست نجاتی به جایی نرسیده، می گوید: در نهایت مردم نجاتم دادند. نیروهای امدادی که آمدند، فقط چادر آوردند.
یکی دیگر از آسیب دیدگان که یک روز بعد از زلزله با او در مورد نقش امدادرسانی سوال می کنم، گله می کند که از بعد از زلزله تا ساعت ها کنار پیاده رو زخمی افتاده بودم و کسی کمکی نمی کرد.
نیروهای امدادی داوطلب، علت این موضوع را مسدود شدن راه ها اعلام می کنند. یکی دیگر از مردم زلزله زده که یکی از اعضای خانواده اش را وقتی از زیر آوارها بیرون آورده که جانش را از دست داده بوده، می گوید: مقصر این داغ کیست؟!
با این وجود تلاش هلال احمر برای تجسس مفقودی ها و نجات آنها یا پیدا کردن اجساد از زیر آوار، اگر چه دیر شروع شده، اما همچنان ادامه دارد. مرتضی تیموری رییس اداره آمادگی و نگهداری سگهای تجسس و نجات سازمان امداد و نجات هلالاحمر به ایرنا گفته است که گروه های زنده یاب جستجو و نجات در آوار هلال احمر ۱۲ جسد از اجساد جانباختگان زلزله اخیر استان آذربایجان شرقی را در پنج روستای تخریب شده شهرستان های ورزقانٰ، هریس و اهر کشف کرده است.
اخبار زیادی هم از ورود نیروهای امدادی تازه نفس به منطقه منتشر می شود. در کنار این اخبار، نمی توان از نقش نیروهای امدادی چشم پوشی کرد که پس از توزیع چادر، کمک به آسیب دیدگان را از مسیر مختلف ادامه دادند و حتی به قدر توزیع بیسکوئیت هم شده، به همراهی با مردم مناطق زلزله زده شتافتند.
کامیون های کمک که به روستاها می رسد، باز هم نقش نیروهای امدادی پررنگ می شود که درصدد نظم و ساماندهی برای توزیع درست میان مردم هستند و حتی در برخی مناطق مشاهده می شود که در حضور بزرگترهای ریش سفید و به اصطلاح کدخدای روستا و با ثبت نام از آسیب دیدگان، اقلام میان آنها توزیع می شود.
این شیوه اما در همه جا به چشم نمی خورد. چنانچه اخیرا برخی از آسیب دیدگان از بی نظمی و دپوی کمک های ارسالی در کمپ سپاه و مشکل توزیع گله کرده و خواستار ساماندهی آن شده اند.
نکته قابل توجه آنکه مردم آسیب دیده بیش از همه برای حل مشکلات خود به همین نیروهای امدادی و هلال احمر پناه می برند و تا جایی که ممکن است سعی در رفع نیازهای اولیه خود از این کانال را دارند اما اگر پاسخی دریافت نکنند خود برای حل مشکلات دست به کار می شوند و در این صورت دیگر از یگان های ویژه حاضر در این مناطق هم کاری بر نمی آید.
آسیب دیده ای در این باره به خبرنگار کلمه می گوید: چون مشکل در توزیع وجود دارد، گاهی مردم مجبور می شوند ماشین های حامل کمک ها را که می رسند مورد حمله قرار دهند و حتی با کتک کاری نیازهای خود را تامین کنند. اما حتی در این شرایط هم از نیروهای هلال احمر کمک می خواهند.
از یکی از نیروهای امدادی حاضر در منطقه در این مورد سوال می کنم، می گوید: ما ۶۰ نفر هستیم که از تبریز داوطلبانه برای کمک آمده ایم. مواد غذایی و پتو را میان آسیب دیدگان توزیع می کنیم اما توزیع چادر با ما نیست.
او می گوید: ما شرایط مردم زلزله زده را درک می کنیم، ما هم از همین مردم هستیم. به خاطر همین، گاهی که کتک می خوریم و یا فحشی از مردم می شنویم، باز هم حال و شرایط آنها را می فهمیم.
مسعود باستانی روزنامه نگار محبوس در زندان رجایی شهر در یادداشتی با اشاره به حادثه تلخ زلزله آذربایجان و همزمانی آن با اجرای حکم شلاق ۱۳ زندانی سیاسی در زندان اوین که تعدادی از آنان روزنامه نگار بوده اند نوشته است: این روزها، روزهایی است که بی اختیار بخاطر کار روزنامه نگاری، پرسش گری در ذهن آدمی تقویت می شود، پرسشگری که ۱۰ سال است ذهنم را اشغال کرده است. روزهایی که اندکی آزادی می خواهم تا پرسش هایم را بپرسم و حال آتش پرسیدن درباره زلزله اهر و سوال در باره مراسم شلاق زنان در اوین همه وجودم را پر کرده است.
به گزارش کلمه، در بخشی از این یادداشت آمده است: باید سوال بپرسیم از شلاق های اوین و اینکه این تازیانه ها پاسخ به کدام رویای این روزنامه نگاران بود؟ مزدک علی نظری که روزنامه نگاری را برای صلح می خواست و صلح را برای روزنامه نگاری، سیامک قادری روزنامه نگاری که از آسیب های اجتماعی می نوشت و خوب به خاطر دارم که وقتی دید همه خبرنگاران بر حادثه بم تمرکز کرده اند او راهی “بروات” شد تا روایت تازه ایی را از ناگفته های زلزله بم بنویسید، رحمان بوذری روزنامه نگار و دوست نادیده ام که ذکر کارهای خوب اش را شنیده ام و چندین بار مقالاتش در روزنامه شرق خوانده ام. رحمان، مزدک و سیامک به راستی این تازیانه پاسخ به کدام رویای شما بود؟ و کدام سوال ممنوعه را با شلاق پاسخ گرفتید؟
مسعود باستانی از تاریخ ۱۴ تیر ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش به شش سال زندان محکوم شده است. وی تا بهمن ماه ۱۳۸۸ در زندان اوین به سر میبرد، اما در تاریخ پنجم بهمن ماه ۱۳۸۸ در اقدامی خلاف قانون و بر خلاف اصل تفکیک و طبقهبندی زندانیان از زندان اوین به زندان رجاییشهر که محل نگهداری مجرمین خطرناک است، منتقل شده و اکنون در این زندان نگهداری می شود.
متن کامل این یادداشت که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
اصلا مهم نیست که حکم را با چه کیفیتی اجرا کرده اند، اصلامهم نیست که آیا جای شلاق بر بدن روزنامه نگاران باقی می ماند یا خیر، که برای اجرای حکم شلاق در آزادی قریب الوقوع آنان چه تاثیری خواهد داشت، اصلا مهم نیست که این یادداشت بر مرخصی احتمالی من که قرار است بعد از ۳ سال حبس ۳ روز را در کنار خانواده و به یاد همسر زندانی ام سپری کنم اثر خواهد داشت یا خیر.
اکنون مهمترین چیز برایم این است که قلم را شلاق زده اند. روزهایی که آذربایجان لرزیده است و دلم سخت گرفته، روزهایی که بیش از هر زمان دیگری خاطرات خبرنگاری از زلزله در ذهنم چرخ می زند.
این روزها، روزهایی است که بی اختیار بخاطر کار روزنامه نگاری، پرسش گری در ذهن آدمی تقویت می شود، پرسشگری که ۱۰ سال است ذهنم را اشغال کرده است. روزهایی که اندکی آزادی می خواهم تا پرسش هایم را بپرسم و حال آتش پرسیدن درباره زلزله اهر و سوال در باره مراسم شلاق زنان در اوین همه وجودم را پر کرده است.
روزهایی که بایستی روانه آذربایجان می شدیم و بجای درد شلاق، از درد مردم می نوشتیم از دردهایی که هست و امکاناتی که نیست روزهایی که باید می پرسیدیم، روزهایی که باید براش می نوشتیم درباره زندگی در چادر و پیرامون کمبود پتو و دارو، سوال می پرسیدیم، درباره نحوه نگهداری از کودکان بی سرپرست، گزارش می نوشتیم از آنانی که داوطلبانه از سراسر دنیا به یاری حادثه دیدگان ما می آیند و ساعت ها در فرودگاه ها بخاطر ویزا معطل می مانند. پرسش می کردیم در باره زندگی یک خانواده آذری در یک چادر کوچک فاقد امکانات اولیه بدون حمام و دستشویی، و دوباره سوال می پرسیدم درباره غفلت یک روزه رسانه های رسمی کشور و تاخیر تیم های امداد و نجات درساعت های طلایی همانند زلزله بم و بر اساس آن با تجربه های پیشین گزارش می نوشتیم، درباره تشکیل یک ستاد داوطلبانه مردمی برای عیادت مجروحان که در غربت روی تخت بیمارستان در شهری کیلومترها دور تر از خانه و کاشانه خود بستری هستند و کسی از آنان عیادت نمی کند.
درباره بیمارستان های صحرایی و مواد غذایی که به آسیب دیده گان زلزله داده می شود. از چگونگی توزیع وسائل در پراکندگی مناطق آسیب دیده خبردار نمی شدیم. گزارش می نوشتیم درباره نیاز مردمان منطقه به کمک های روحی و روانی چرا که عده ایی از زلزله زدگان طی چند ساعت جنازه چندتن از اعضای خانواده خویش را به دست خود به خاک سپرده بودند و سوال می پرسیدیم درباره آموزش کودکان روستایی که مدرسه کوچکشان ویران شده بود. سوال می پرسیدیم درباره دولتمردان که اگر دیر بحنبند به زودی خانواده های چادر نشین گرفتار سرمای شدید آن منطقه خواهند شد.
کار ما روزنامه نگاران همین بود، گزارش نویسی و طرح پرسش، چراکه اگر پرسشی نباشد پاسخی در کار نیست و کمبودی دیده نخواهد شد ولی گویا این روزها تعدادی از پرسش گران در زندان محبوسند و شاید هم پاسخشان را با شلاق می دهند.
اما افسوس که حالا باید سوال بپرسیم از شلاق های اوین و اینکه این تازیانه ها پاسخ به کدام رویای این روزنامه نگاران بود؟ مزدک علی نظری که روزنامه نگاری را برای صلح می خواست و صلح را برای روزنامه نگاری، سیامک قادری روزنامه نگاری که از آسیب های اجتماعی می نوشت و خوب به خاطر دارم که وقتی دید همه خبرنگاران بر حادثه بم تمرکز کرده اند او راهی “بروات” شد تا روایت تازه ایی را از ناگفته های زلزله بم بنویسید، رحمان بوذری روزنامه نگار و دوست نادیده ام که ذکر کارهای خوب اش را شنیده ام و چندین بار مقالاتش در روزنامه شرق خوانده ام. رحمان، مزدک و سیامک به راستی این تازیانه پاسخ به کدام رویای شما بود؟ و کدام سوال ممنوعه را با شلاق پاسخ گرفتید؟
هنوز یادم هست روزهایی که را که در سال ۸۴ من هم بر اساس حکمی از دادگاه انقلاب به شلاق و حبس محکوم شده بودم به جرم خبرنگاری و حضور در بیمارستان میلاد، در زندان اوین ساکن شده بودم. آن روزها خیلی ها گفتند و نوشتند که فلانی را به زندان ببرید و حبس کنید، اصلا او را تبعید کنید و یا مثل گالیله تا مرز گیوتین جلو ببرید اما مسعود را شلاق نزنید چرا که حکم شلاق برای روزنامه نگاری یعنی شلاق بر تن قلم، چرا که روزنامه نگاری یعنی قلم و شلاق بر تن روزنامه نگار یعنی بی حرمتی قلم، تازیانه بر حرمت قلم.
مرداد ماه ۹۱
مسعود باستانی
رجایی شهر
آخرین خبرها از زلزله آذربایجان/ پسلرزهها و کشف جنازهها ادامه دارد + خبرهای تکمیلی
شلاق بر پیکر چندین زندانی سیاسی در ماه رمضان
بر اساس آخرین اطلاعات در اختیار کلمه، ۷۶ زندانی سیاسی تا بامداد پنجشنبه آزاد و ۹ زندانی سیاسی نیز شامل تخفیف در مجازات خود شده اند. این اسامی شامل ۷ زندانی از بند زنان، ۶۹ زندانی بند ۳۵۰، قاسم شعله سعدی که محکومیتش به پایان رسیده و همچنین ۹ زندانی است که مشمول تقلیل و تخفیف مجازات شده اند.
ضروری است سایت ها و منابع خبری حتی اگر اصل ذکر منبع را در نقل اسامی آزاد شدگان رعایت نمی کنند، لااقل در انتشار اسامی دقت کنند تا احیانا نام های تکراری و آمار اشتباه در ایمیل ها و شبکه های اجتماعی منعکس نشود. کلمه به محض اطلاع از اسامی جدید آزاد شدگان، این خبر را بهروز خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه، دهها زندانیان سیاسی آزاد شده از بند ۳۵۰ اوین شامگاه روز چهارشنبه در میان بدرقه زندانیان سیاسی و همراهان دیگرشان با شعار “یاحسین میرحسین” و سر دادن سرود “ای ایران” و “یار دبستانی” از زندان آزاد شدند. ۹ زندانی دیگر این بند نیز شامل تقلیل یا تخفیف در بخشی از محکومیت خود شده اند.
صبح روز چهارشنبه دادستان اعلام کرده بود ۱۳۰ نفر از زندانیان سیاسی که ۹۰ نفر از آنان در حال حاضر در زندان هستند مشمول ضوابط عفو و بخشودگی قرار گرفته و به زودی آزاد خواهند شد.
بر اساس بررسی کلمه درباره نوع و مدت محکومیت زندانیان سیاسی آزاد شده آنچه که دادستان تهران “عفو رهبری” می نامد شامل بخشی از حبس های زندانیان سیاسی است.
بر اساس این گزارش حکم های شلاق این زندانیان اجرا و از آنان که در حکم خود جریمه های مالی داشته اند تعهد پرداخت آن ها اخذ شده است. چنانکه سه روز پیش کلمه گزارش داده بود ۱۳ زندانیان سیاسی محبوس در بند مورد تعزیر شلاق قرار گرفته اند. ۱۳ زندانی ای که نام ۶ تن از آنان در بین آزاد شدگان دیده می شود.
همچنین بسیاری از این زندانیان سیاسی که به گفته ی دادستان مشمول عفو و رافت قرار گرفته و آزاد شدند دوران انتهایی محکومیت خود را می گذراندند و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی با حبس های سنگین همچنان در زندان های اوین و رجایی شهر و بهبهان و تبریز و اهواز و… بی مرخصی و بعضا بدون ملاقات حضوری به سر می برند.
در حالی که در سه سال اخیر بارها دلسوزان نظام به مقام های فعلی توصیه کرده بودند زندانیان سیاسی را آزاد کنند و تنش های سیاسی را کاهش دهند، این توصیه ها مورد توجه قرار نمی گرفت و بسیاری از کسانی که با وجود بی گناهی در دادگاه انقلاب به خاطر اتهامات سیاسی محکوم به حبس شده بودند مدت محکومیت خود را به طور کامل گذراندند و برخی از آنها هنوز هم در زندان اند.
پیش از این میرحسین موسوی در بیانیه ۱۷ خود ضمن بیان برخی راهکارهای برون رفت از بحران آزادی زندانیان سیاسی و احیای حیثیت و آبروی آنها را یکی از این راه حل ها دانسته گفته بود بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت.
با این حال باید منتظر ماند و دید که آیا رویه مثبت آزادی زندانیان سیاسی هر چند دیرهنگام تا آزادی سایر زندانیان و محصورین و گشایش در فضای کشور ادامه می یابد یا خیر.
به گزارش کلمه نام زندانیان سیاسی آزاد شده به شرح زیر است، این اطلاعات به مرور تکمیل و به روز خواهد شد:
حمیدرضا ایزد یاری،
علیرضا اخوان،
بهنام نظری،
امیر بهمنی،
محسن پورضیایی،
محمدرضا پونکی،
حسن تبریزی،
محمدرضا تقی نژاد کاشانی،
امیراحسان تهرانی سخاوت،
حسین ثابت،
محسن جوادی افضلی،
آبتین جهانیان،
حمیدرضا خادم،
عبدالرضا دهقان،
سپهر ابراهیمی،
احمد ربیعی،
مهدی رضایی،
آرش ریکی،
علی سالم،
علیرضا سمیعی،
محمدحسین سهرابی راد،
ابراهیم شکوهی زاده،
حسام شهسواری،
کیوان شیرازی،
محمداسماعیل صحابه تبریزی،
سروش صفاوردی،
رضا عزیزی،
میکائیل عظیمی،
امیر مقامی فر،
علی اخوان،
سارنگ اتحادی،
ناصر آذر نیا،
معصوم فردیس،
مشتاق فروهرپاک،
عرفان قانعی فرد،
امیرعبدالله کاظمی،
محمدمهدی کریمان اقبال،
مهدی کوهکن،
علیرضا کیا،
امیر لطیفی،
فرزان متینی اصل،
رامین چاوشی،
رحمان بوذری،
شهاب دهقانی،
عادل محمدحسینی،
بیژن مرادی،
علی مصطفایی،
حمیدرضا مقدسی،
علی ملاحاجی،
علی ملیحی،
هومان موسوی،
رضا مولوی،
پوریا نادری،
نوید نزهت،
امید نوروزیان،
حسام فیروزی،
مهدی فراهانی،
مزدک علی نظری،
اشکان الهیاری،
محمدجواد شاهپری،
فرشاد قربانپور شیخانی،
آرش رهایی مهر،
ایوب قنبرپوریان،
علی گودرزی،
مجتبی احمدی،
امیرعلی اقا یاری،
جواد راستجو،
علیرضا سمیعی،
هادی عرب اولادی،
حمزه کرمی
تخفیف بخشی از حبس:
رضا انصاری راد، یک دوم از باقیمانده حبس
سیدمحمود باقری، یک دوم از باقیمانده حبس
عبدالله جعفری، یک دوم باقیمانده حبس
جواد طوماری، یک دوم از باقیمانده حبس
محمدرضا گلی زاده اخلاقی، یک دوم از باقیمانده حبس
علی اکبر محمد زاده، یک دوم از باقیمانده حبس
امید خوارزمیان، دو سوم از باقیمانده حبس
کاظم معتمد، دو سال از حبس
احمد کریمی، دو سال از حبس
پیش از این نیز گزارش شده بود که نازنین خسروانی، صدف ثابتیان، مژگان محمدیان، شمیم زین العابدینی، اشرف علیخانی، معصومه یاوری و میترا عالی از بند زنان زندان اوین آزاد شده اند.
همچنین قاسم شعله سعدی و قسلانی پور، زندانیان سیاسی محبوس دربند ۳۵۰ زندان اوین نیز در این میان با پایان دوره محکومیت خود آزاد شد.
آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی پس از انتخابات
شیرزاد عبداللهی
اگر زلزله آذربایجان شرقی در ساعت ۱۰ صبح یکی از روزهای غیر تعطیل مدارس رخ می داد ، منجر به فاجعه ای تاریخی می شد. در حالی که سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور خبر از پایان موفقیت آمیز برنامه تخریب و نوسازی و مقاوم سازی همه مدارس کشور تا سال ۹۲ می دهد، آمار رسمی اعلام شده توسط سازمان نشان می دهد که در شهرستان های اهر ، هریس و ورزقان ، ۷۸ درصد مدارس، تخریبی و فاقد استحکام بوده اند. این بار هم بخت ما بلند بود و زلزله کودکان ما را در مدرسه غافگیر نکرد اما تاکی می توان در سایه بخت و اقبال زیر سقف لرزان مدارس نشست؟
تا قبل از زلزله اخیر ، در شهرستان اهر ۴۵۵ مدرسه وجود داشته که از این مدارس فقط ۸۱ واحد یعنی ۱۸ درصد مدارس دارای استحکام و ۳۷۴ مدرسه یعنی ۸۲ درصد تخریبی و یا فاقد استحکام بوده اند. در شهرستان ورزقان از ۱۸۸ مدرسه موجود تنها ۴۶ مدرسه یعنی ۲۳ درصد در برابر زلزله مقاوم بوده اند . در شهرستان هریس از ۲۳۰ مدرسه تعداد ۶۹ باب ، مستحکم بوده اند و ۶۰ مدرسه دارای وضعیت تخریبی و ۱۰۱ مدرسه هم فاقد مقاومت بوده اند و در مجموع ۳۰ در صد مدارس این شهرستان دارای استحکام کافی بوده اند. این اعداد را محمدحسین ترابیزاده معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در گفتوگو با فارس اعلام کرده است.
در یک جمع بندی ساده از مجموع ۸۷۳ مدرسه مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی فقط ۱۹۶ مدرسه یعنی ۲۲ درصد مدارس، دارای شرایط ایمنی و مقاومت کافی در برابر زلزله ۶ ریشتری بوده اند و ۶۷۷ مدرسه در معرض تخریب قرار داشته اند. به عبارت دیگر به رغم تبلیغات فراوان چند سال اخیر در خصوص تخریب ونوسازی و مقاوم سازی مدارس و اختصاص بودجه فراوان به سازمان نوسازی مدارس کشور وابسته به آموزش و پرورش ، ۷۸ درصد مدارس یک منطقه کشور ، تخریبی و یا فاقد استحکام کافی بوده اند.
در سایت سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور مراجعه می کنم تا ببینیم واکنش آنها به زلزله اخیر چیست؟ در بخش اخبار استانها، تنها خبر استان آذربایجان شرقی ، کسب رتبه عالی ترویج فرهنگ حجاب و عفاف توسط اداره کل نوسازی مدارس است. در بخشی از توضیح خبر آمده است: “اداره کل نوسازی مدارس آذربایجان شرقی با کسب رتبه عالی در ارزیابی ترویج فرهنگ عفاف وحجاب سال۹۰افتخاری دیگررادرکارنامه درخشان خودبه ثبت رساند”.
آیا مشت نمونه خروار است و می توان وضعیت مدارس منطقه زلزله زده را به سراسر کشور تعمیم داد و نتیجه گیری کرد که بین ۷۰ تا ۸۰ درصد مدارس موجودکشور مخروبه و یا فاقد استحکامند؟ هر چند چنین تعمیمی به دلیل محدود بودن نمونه آماری علمی نیست اما هیچ دلیلی وجود ندارد که وضعیت استحکام مدارس در استان های دیگر بهتر از استان آذربایجان شرقی باشد. استان آذربایجان شرقی از استان های نسبتا توسعه یافته و آباد کشور است و قطعا وضعیت استحکام مدارس در مناطق روستایی استانهای محروم کشور مانند سیستان و بلوچستان و چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و ایلام و کردستان و خراسان شمالی و جنوبی و کرمان و هرمزگان از این هم بدتر است.
هر چند زلزله در فصل تعطیلی مدارس اتفاق افتاد، اما این یک هشدار جدی برای همه بود. تصور اینکه این زلزله در فصل های دیگر سال و در ساعات کاری مدرسه رخ می داد به قدری وحشتناک است که انسان از اندیشیدن به آن برخود می لرزد. البته آمارمستقلی از اینکه چه تعداد از مدارس منطقه زلزله زده آذربایجان شرقی به کلی ویران شده و یا آسیب دیده اند، در دست نیست.
مدیر کل آموزش و پرورش استان گفته است که براساس بازدیدهایی که انجام شده است، در روستاهایی که فضاها و منازل ۱۰۰ درصد آسیب دیده است، خسارت مدارس زیر ۱۰ درصد است! اما آقای مدیرکل محترم فراموش کرده اند که استحکام مدارس را با خانه های سنگ و گلی روستائیان نمی سنجندبلکه استحکام مدارس را باید مطابق آیین نامه ها و استانداردهای ملی و جهانی ارزیابی کرد.
معاون سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در همین ارتباط به خبرگزاری فارس گفت: “علیرغم تخریبی بودن ۲۴۳ مدرسه و مشمول مقاومسازی بودن ۶۱۰ مدرسه، تعداد قابلتوجهی از این مدارس استحکام اولیه خود را دارا بودند و منجر به ویرانی مدرسه نشدند”! این گونه اظهار نظرهای خوش بینانه نوعی فرافکنی است. چرا معاون محترم تعداد مدارس آسیب دیده را با رقم اعلام نمی کند؟ چه تضمینی وجود دارد که زلزله بعدی بزرگتر نباشد؟ چه تضمینی هست که زمین لرزه بعدی در فصل دیگر و در ساعت کاری مدارس رخ ندهد؟ در کشوری که ۹۰ درصد خاک آن بر روی گسل های زلزله و یا در مجاورت این گسلها واقع شده و به طور متوسط هر ۱۰ سال یک زلزله بزرگ و ویرانگر در آن اتفاق می افتد، نمی توان کودکان را زیر سقف مدارسی آموزش داد که ۷۰-۸۰ درصد آنهادارای شرایط تخریبی و یا غیر مقاوم هستند.
در همه جای دنیا به ایمنی مراکز عمومی مانند مدرسه و بیمارستان بسیار اهمیت می دهند. اصل بر این است که همه مدارس کشور شرایط آیین نامه ۲۸۰۰ زلزله را دارا باشد. البته در موضوع مقاوم سازی مدارس مشکل اصلی کمبود بودجه نیست. مساله اصلی این است که بر کار سازمان نوسازی ،توسعه و تجهیز مدارس نظارت جدی و تخصصی اعمال نمی شود. به عنوان نمونه وقتی رییس سازمان نوسازی مدارس اعلام می کند : “امسال سه میلیون و ۲۰۰ هزار متر مربع فضای آموزشی جدید، جایگزین و مقاوم سازی شده تحویل آموزش و پرورش خواهد شد”. هیچ نهاد بالاسری صحت و جزییات این خبر را پیگیری و راستی آزمایی نمی کند.
دولت خاتمی در سال ۸۳ لایحه ای به مجلس تقدیم کرد که بر اساس آن چهار میلیارد دلار از حساب صندوق ذخیره ارزی به نوسازی و مقاوم سازی مدارس اختصاص می یافت. این لایحه با تاخیری معنادار درسال ۸۵ تصویب شد. بر اساس تعهد قطعی سازمان نوسازی و تجهیز مدارس قرار بود که ظرف مدت چهار سال همه مدارس خطرآفرین و غیر مقاوم کشور بازسازی و مقاوم سازی شوند. ۶۰ تا ۷۰ درصد اعتبار مصوب در زمان مقرر در اختیار سازمان قرار گرفت. اما با تغییر مدیریت در نیمه راه نتیجه مشخصی به دست نیامد .
در سال ۹۰ بودجه مصوب سازمان نوسازی مدارس ، دو هزار میلیارد تومان و در سال جاری یک هزار میلیارد تومان بود. رییس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس گفته است : “در صورتی که در سال ۹۲، یک هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار به این امر اختصاص یابد همه استان های کشور دارای مدارس استاندارد می شوند “. آمار شگفت انگیز مدارس تخریبی و غیر مقاوم مناطق زلزله زده آذربایجان غربی ، تردیدهای جدی در خصوص ادعاهای مسئولان سازمان نوسازی مدارس ایجاد می کند.
منبع: خبرآنلاین
عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
امام علی(ع) در فرازی از عهدنامه مالک اشتر به این نکته توجه می دهد که حاکم باید در قتل و خونریزی نهایت احتیاط را به کار بندد، چرا که ریختن خون ناحق مساوی با جنگ با خداست و پیامدهای وحشتناکی برای شخص حاکم و نظام حکومتی در پی دارد. آن حضرت می فرماید:
«ای مالک … از خونریزی بپرهیز، و از خون ناحق پروا کن، زیرا هیچ چیز مانند خون ناحق انتقام الهی را نزدیک نمی سازد و مجازات او را بزرگ نمی نماید و نابودی نعمت ها را سرعت نمی بخشد و سقوط و زوال حکومت را نزدیک نمی گرداند. روز قیامت خداوند قبل از هر چیز به خونی که به ناحق ریخته شده رسیدگی خواهد کرد. پس با ریختن خون محترم، حکومت خود را تقویت مکن، زیرا خون ناحق، پایه های حکومت را سست و تباه می گرداند و بنیاد آن را برکنده آن را به دیگری منتقل می سازد. و تو، نه در من، و نه در پیشگاه خداوند، عذری در کشتن عمدی مردم نخواهی داشت، چرا که کیفر آن قصاص است و از آن گریزی نیست» (نهج البلاغه، نامه ۵۳، ش۱۴۱-۱۴۳).
امام(ع) در این فقره به این نکته اشاره می کند که قتل انسان بی گناه چه آثاری دارد و نه تنها باعث تقویت حکومت نمی شود، بلکه نابودی آن را در پی دارد. حاکمی که گمان می کند با کشتن یا ضرب و شتم و یا فشار و شکنجه می تواند منتقدان و مخالفان را از سر راه بر دارد و یا تسلیم و رام سازد و با ایجاد وحشت در جامعه، توده های مردم را سربراه کند، سخت در اشتباه است و سنت الهی این بوده که با خون ناحق و ظلم و ستم هیچ حکومتی تقویت نشود بلکه از پایه و ریشه بپوسد تا فرو بریزد.
به هر حال قتل و ریختن خون ناحق از گناهانی است که، چه در سرعت انتقام الهی و چه در شدت آن و چه در وزر عظیم آن در روز قیامت، هیچ گناهی با آن قابل قیاس نیست. قرآن مجید پس از نقل ماجرای دو پسر حضرت آدم(ع) و قتل یکی توسط دیگری، می فرماید: «بدین سبب بر بنی اسرائیل حکم کردیم که هر کس کسی را بدون حق قصاص یا بی آنکه در روی زمین فساد و تبهکاری کند، بکشد، چنان است که همه مردم را کشته و هر کس کسی را زنده کند، چنان است که تمام مردم را زندگی بخشیده است» (مائده/۳۲). قرآن مجید در آیات متعددی به صورت های مختلف بر این امر تاکید می ورزد (برای نمونه، ر.ک. نساء/۲۹ و ۹۲ و ۹۳؛ مائده.۲۸؛ انعام/۱۴۰ و ۱۵۱؛ کهف/۷۴؛ فرقان/۵۸؛ تکویر/۹).
پیامبر خدا(ص) می فرماید: «سرکش ترین مردم کسی است که بی گناهی را که قصد کشتن او را ندارد، بکشد یا غیر زننده خود را بزند» (امالی الصدوق، ص۲۸). البته از این سخن بر نمی آید که همه جا کشتن کسی که قصد کشتن دارد یا زدن زننده مجاز است، چرا که سخن از سرکش ترین مردم است. آن حضرت می فرماید: «اگر همه دنیا نابود شود، نزد خدا اهمیتش کمتر از خونی است که به ناحق ریخته شود» (الترغیب و الترهیب، ج۳، ص۲۹۳؛ به نقل از گزیده میزان الحکمه، ص۶۳۰). و می فرماید: «روز قیامت نخستین چیزی که درباره آن در میان مردم داوری می شود، خون است» (کنز العمال، ح۳۹۸۸۷) و می فرماید: «هر کس با نیم کلمه حرف، در کشتن مومنی کمک کند، روز قیامت خدا را دیدار کند در حالی که بر پیشانی اش نوشته شده است: محروم از رحمت خدا» (کنز العمال، ح۳۹۸۹۵).
بنابراین بزرگ ترین و مهم ترین ستم و ظلمی که ممکن است یک حاکم انجام دهد و بزرگ ترین خطایی که به نابودی او منتهی می شود، قتل عمد و ریختن خون ناحق است.
اما امام علی(ع) درباره قتل غیر عمد که احیانا توسط حاکم و حکومت انجام می شود نیز توصیه ای دارد:
«ای مالک … اگر گرفتار قتل خطا شدی و تازیانه یا شمشیر و یا دستت در مجازات کردن کسی افراط کرد – زیرا ممکن است زدن یک مشت قوی و بالاتر سبب قتل شود- مبادا که کبر و نخوت حکومت تو موجب شود که حق صاحبان خود را به آنان نپردازی» (نهج البلاغه، نامه۵۳، ش۱۴۴).
پس حاکم موظف است که حتی اگر قتل غیر عمدی در حکومت او و توسط مجریان قانون رخ داد، حقوق صاحبان خون را به طور کامل به آنان بپردازد. این درباره قتل خطا و غیر عمد است، تا چه رسد به قتل عمد. امام(ع) می فرماید حاکم باید حقوق آنان را بپردازد و اگر چنین نکند دچار کبر و غرور شده است. اما باید از امام(ع) پرسید که اگر حاکمانی خود را دینی و اسلامی بخوانند و نه تنها عاملان قتل عمدی را به مجازات نرسانند، و نه تنها حقوق صاحبان خون را نپردازند، بلکه از دادن جنازه به نزدیکان او خودداری کنند یا از تشییع جنازه و مراسم عزاداری جلوگیری کنند، چه حکمی دارد؟
نکته دیگری که امام(ع) در همین عهدنامه به آن اشاره می کند این است که حاکم وظیفه دارد که درباره ظلم و ستمی که مردم گمان می کنند حکومت مرتکب آن شده، به صورتی شفاف با مردم سخن بگوید و مخفی کاری نکند و در صورت لزوم از مردم عذرخواهی کند:
«ای مالک … هرگاه مردم گمان به ستمکاری تو برند، آشکارا عذر خویش را بر آنان عرضه کن و با بیان عذر خویش بدگمانی آنان را از خود بگردان، که با این کار خود را به عدالت پرورده ای، و بر مردم مهر ورزیده ای ، و با عذری که می آوری به خواسته ات که همان قرار دادن مردم در مسیر حق است، خواهی رسید» (نهج البلاغه، نامه ۵۳، ش۱۳۰-۱۳۱).
از این سخن امام بر می آید که سخن شفاف حکومت در موردی که اتهام ظلم و ستم وجود دارد واجب و ضروری است و اگر حاکم این کار را انجام ندهد یا جلوی آن را بگیرد عادل نیست. همچنین حاکم موظف است که هر کوتاهی یا افراط و تفریطی صورت گرفته با مردم در میان بگذارد و همه کسانی را که مقصر هستند مجازات کند. بیان عذر پیش مردم به این معناست که کوتاهی ها بیان شود و تلاش شود که از تکرار آن جلوگیری شود، نه اینکه تخلفات و ظلم و ستم ها از مردم مخفی نگاه داشته شود.
امام می فرماید که تنها هدف حکومت دینی باید این باشد که مردم را در مسیر حق قرار دهد و این در صورتی محقق می شود که حاکم خطاهای خود را بپذیرد و از مردم عذر خواهی کند.
به هر حال مطابق سخن امام(ع) و نیز دیگر روایات و آیات قرآنی مهم ترین جرمی و خطایی که ممکن است یک حکومت انجام دهد ریختن خون، آن هم خون بیگناهان است. اما حکومتی و حاکمی که کشته شدن بی گناهان را یک مساله فرعی تلقی می کند که نباید زیاد مورد توجه قرار گیرد و باعث فراموشی مسائل اصلی شود، از حق و عدل بسیار دور است.
آنچه بیان شد در رابطه با قتل به عنوان مهم ترین ظلم و ستم بود، اما این بدین معنا نیست که ظلم و ستم های پایین تر بی اهمیت هستند. اینگونه نیست که آزردن زندانیان و بی احترامی به آنان جرم کمی باشد. امام علی(ع) می فرماید: «غذا دادن به اسیر و خوشرفتاری با وی حقی است واجب، هرچند قرار است که حکم اعدام او فردا اجرا شود» (وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۶۹). و آزردن مومنان چنان قبیح است که قرآن مجید می فرماید: «آنان که مردان و زنان مومن را بی هیچ گناهی که کرده باشند می آزارند تهمت و گناه آشکاری را به دوش می کشند» (احزاب/۵۵) و پیامبر خدا(ص) می فرماید: «هر کس مومنی را بیازارد، بی گمان مرا آزار داده است» و می فرماید: «هر کس به مومنی نگاهی کند که با آن او را بترساند، خداوند در روزی که سایه ای جز سایه او نیست، وی را بترساند» و می فرماید: «هر کس مومنی را اندوهناک سازد و سپس دنیا را به او بدهد، این کار سبب بخشودگی گناهش نشود و در برابر آن پاداشی نبیند» (بحار الانوار، ج۶۷، ص۷۲ و ج۷۵، ص۱۵۰) و امام صادق(ع) می فرماید: «خداوند بزرگ فرموده است که هر کس بنده مومن مرا بیازارد، با من اعلان جنگ داده است» (کافی، ج۲، ص۳۵۰).
کلمه – گروه اجتماعی: آخرین خبرها از مناطق زلزله زده، حاکی از ادامه کشف جنازهها از زیر آوار و اتلاف ۴۰۰۰ دام و از بین رفتن ۱۲۰۰۰ واحد دامی است. همچنین صداوسیما که سکوتش در دو روز اول اعتراض های گسترده ای را برانگیخت، ساعتی پیش تصاویری از حضور رهبری در مناطق زلزله زده را منتشر کرد و اخبار آن هم دقایقی بعد در رسانه های رسمی منعکس شد.
به گزارش کلمه، امروز که از سوی روزنامه نگاران و فعالان مدنی به عنوان روز عزای عمومی و همدردی با مردم آذربایجان اعلام شده، علاوه بر سینماگران و ورزشکاران که جزئیات فعالیت آنها را در ادامه این گزارش می خوانید، به خصوص سینماگران که امروز جلوی سینما آزادی در تهران مشغول جمع آوری کمک های مردمی هستند، دو قهرمان المپیک هم به منظور کمک به مردم زلزله زده استان آذربایجان شرقی اقدام به جمع آوری کمکهای نقدی از صنف طلافروشان در بازار تهران کردند.
حمید سوریان قهرمان مسابقات کشتی فرنگی المپیک ۲۰۱۲ لندن، علیرضا دبیر قهرمان پیشین المپیک و جهان برای جمع آوری کمک های نقدی از صنف طلافروشان به بازار تهران رفتند. به گزارش مهر، تاکنون بالغ بر چند میلیارد برای کمک به مردم زلزله زده آذربایجان شرق جمع آوری شده است اما بدلیل استقبال اعضای صنف طلافروشان، این اقدام انساندوستانه تا اواسط هفته آینده ادامه خواهد داشت.
سازمان بهزیستی هم در اطلاعیه ای از عموم مردم و خیران تقاضا کرد جهت تامین برخی اقلام مورد نیاز هموطنان آسیب دیده در زلزله آذربایجان شرقی مشارکت کنند. در این اطلاعیه آمده است: علاقمندان جهت تسریع در امر تامین امنیت و آسایش خانواده های زلزله زده می توانند جهت تامین بخشی از هزینه های خرید و نصب و تجهیز کانتینرهای ویژه اقامت و نیز خرید برخی لوازم کمک توانبخشی اقدام نمایند:
اقلام مورد نیاز زلزله زدگان از سوی این سازمان به این شرح اعلام شده است: ویلچر، تشک مواج، واکر، عصای آرنجی، توالت فرنگی سیار، کمربند گردنی و طبیف صندلی حمام و تخت طبی.
امروز مرتضی تیموری رییس اداره آمادگی و نگهداری سگهای تجسس و نجات سازمان امداد و نجات هلالاحمر به ایرنا گفت: گروه های زنده یاب جستجو و نجات در آوار هلال احمر ۱۲ جسد از اجساد جانباختگان زلزله اخیر استان آذربایجان شرقی را در پنج روستای تخریب شده شهرستان های ورزقانٰ، هریس و اهر کشف کرد.
مسعود محمدیان رئیس سازمان جهادکشاورزی آذربایجانشرقی هم به فارس گفت: در زلزله اخیر در مناطقی از استان ۱۲ هزار واحد دامی تخریب شدهاند. در این حادثه نزدیک به ۴ هزار راس دام تلف شده که نسبت به دفع بهداشتی و ضدعفونی مناطق مربوطه اقدام شده است.
چنگیز قاسمی رئیس هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی آذربایجان شرقی هم با اعلام اینکه وقوع حادثه زلزله که در شیفت کاری کارخانجات بوده تلفاتی از کارگران نداشته است، به ایلنا گفت: درحال حاضر آرامش در شهر برقرار است اما مردم در زمینه دسترسی به سرویس بهداشتی در شهر دچار مشکل شدهاند و نیاز است که در این زمینه فکر جدی شود. وی همچنینی خبر داد: از روز گذشته که ۵ یا ۶ مرتبه پس لرزه در تبریز اتفاق افتاده است، مردم دوباره به خیابانها و پارکها آمدهاند و شب را بیرون از منزل سپری میکنند.
ولی الله دینی مدیر عامل شرکت گاز استان آذربایجان شرقی هم به مهر خبر داد که گاز همه روستاهای زلزله زده به جز ۱۷ روستا که تخریب شده اند وصل شده و شرکت گاز در مناطق زلزله زده اقدام به تامین گاز حمام های صحرایی ، دستشویی و هم چنین تامین انشغاب موقت زلزله زدگان کرده است. وی افزود: از میان تعداد زیاد روستاهای تابع سه شهرستان فوق الذکر تنها ۱۷ روستا گاز ندارند که آن هم به این دلیل است که در این ۱۷ روستا تخریب ۱۰۰ درصدی صورت گرفته است که حتی اگر گاز وصل باشد مردم قادر به استفاده از آن نخواهند بود.
* * *
استان آذربایجان شرقی دیشب هم زمین لرزه ای دیگر را تجربه کرد. زلزله دیشب که در ادامه پس لرزه های زلزله اخیر آذربایجان بود، در ساعت ۲۲ و ۱۹ دقیقه، باز هم به مرکزیت ورزقان و به بزرگی ۵ ریشتر اتفاق افتاد. دیشب هم پس لرزه ای ۵٫۳ ریشتری همین منطقه را لرزانده بود.
دیشب یکی از افراد حاضر در ورزقان در گفت و گو با خبرنگار کلمه تاکید کرد که زمین لرزه امشب شدیدتر از زمین لرزه شب گذشته در این منطقه احساس شده است. گفته می شود مردم در شهرهای تبریز، اهر، هریس و دیگر شهرهای اطراف هم زلزله امشب را احساس کرده اند. به گفته وی، زمین لرزه بدون پس لرزه و به صورت مداوم و یک سره است که باعث شده آسیب دیدگان زلزله که در کمپ ها مستقر شده اند با اضطراب از چادرهای خود بیرون بیایند.
پس لرزه های اخیر، خسارت انسانی در پی نداشته و تنها ضرر پیامد این زمین لرزه ها، تخریب کامل ساختمان های نیمه کاره باقی مانده گزارش شده است. به گفته کارشناسان زمین شناسی، پس لرزه ها در ماههای آینده هم ادامه خواهند داشت.
دیشب هم یکی از اعضای هلال احمر مستقر در ورزقان، در گفت و گو با خبرنگار کلمه اعلام کرد که پی لرزه ۵٫۳ ریشتری، ساختمان های نیمه تخریب شده را هم از بین برده است. به گفته این امدادگر حاضر در منطقه زلزله زده، بعید است که این پس لرزه های شدید تلفاتی داشته باشد، چرا که مردم هم اکنون در محوطه بیرون، در چادر و فضای باز ساکن شده اند.
امروز؛ روز همدردی با زلزلهزدگان
از زمان وقوع زلزله در استان آذربایجان شرقی، دولت و رسانه های رسمی عملکرد نامطلوب و تاسفباری از خود به جا گذاشتند. صداوسیما به حدی در پوشش اخبار زلزله تعلل کرد که حتی صدای نمایندگان مجلس نهم و حامیان دولت را هم برانگیخت. دولت هم با بی اعتنایی و اعلام نکردن عزای عمومی، و کمی بعدتر با پیام ندادن احمدی نژاد درباره زلزله، آن هم در حالی که وی به مناسبت درگذشت مادر رئیس جمهوری سیرالئون پیام داده بود، کم کاری صدا و سیما را تکمیل کرد.
این موضوع باعث شد که گروهی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی و مدنی، خود دست به کار شوند و با امضای نامه ای روز پنجشنبه ۲۶ مردادماه را روز عزای عمومی و همدردی و همدلی با زلزله زدگان و هموطنان آذری اعلام کنند.
پنجشنبه ۲۶ مرداد؛ روز همدردی با هموطنان آذری
امروز، روزی است که بسیاری از ایرانیان در همدلی با هموطنان زلزله زده و آسیب دیده خود به سوگ نشسته اند؛ هرچند این غم با شادی آزادی گروهی از زندانیان سیاسی توأمان شده است تا پس از چند روز تلاش ملی برای کمک به آذربایجان، این پاره ی تن ایران، امید به فردای بهتر برای کشور مضاعف شود.
اعلام روز پنجشنبه برای همدردی با زلزله زدگان، با استقبال بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی رو به رو شد و در سایت فیس بوک و همچنین در بخش نظرات کلمه نیز بسیاری از مخاطبان اعلام کردند که در این روز سیاه پوش خواهند بود، در اهدای خون و ارسال کمک برای هموطنان آذری مشارکت مضاعف خواهند داشت.
امروز و فردا؛ تجمع سینماگران در تهران برای جمع آوری کمک به زلزله زدگان
بر اساس اعلام ستاد کمک رسانی سینماگران به زلزله زدگان، امروز و فردا – پنجشنبه و جمعه – سینماگران به یاری زلزله زدگان استان آذربایجان شرقی میروند.
این ستاد خبر داده که: با توجه به پیگیریها و تماسهای بیشمار برای کمک به حادثه دیدگان زلزله استان آذربایجان شرقی، سینماگران طی روزهای پنجشبه و جمعه از ساعت ۱۵ تا ۲۴ با حضور در مقابل سینما آزادی کمکهای نقدی هموطنان را دریافت خواهند کرد.
پرویز پرستویی، کمال تبریزی و رضا میرکریمی که اعضای این ستاد هستند، اعلام کرده اند که کمکهای جمع آوری شده هفته آینده طی سفر هنرمندان به مناطق حادثه دیده اهدا خواهد شد.
ستاد کمک رسانی سینماگران از عموم مردم برای شرکت در این برنامه دعوت کرده و گفته است که رضا کیانیان، کمال تبریزی، مجید مجیدی، مهدی فخیمزاده، رویا تیموریان، پرویز پرستویی، محمد مهدی عسگرپور، رضا میرکریمی، حامد بهداد، حسن پورشیرازی، همایون اسعدیان، نگار جواهریان، فاطمه معتمدآریا، فرهاد توحیدی، مسعود رایگان و… از جمله سینماگران حاضر در این برنامه خواهند بود.
ادامه کمک های ورزشکاران
به گزارش ایلنا، مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران اعلام کرده که به زودی یک نمایشگاه فروش آثار هنری برای کمک به زلزلهزدگان آذربایجان شرقی در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود و درآمد فروش آثار این نمایشگاه صرف کمکرسانی به زلزلهزدگان خواهد شد.
بر اساس گزارش ها علی دایی، حسین پاشایی، حسین کعبی و اردلان آشتیانی به نمایندگی از تیم فوتبال راه آهن، سجاد انوشیروانی (قهرمان وزنهبرداری المپیک)، سعید محمدپور (قهرمان وزنهبرداری ایران)، احسان حدادی (دارنده مدال نقره المپیک لندن) و کریم باقری (بازیکن سابق فوتبال ایران) ازجمله ورزشکارانی بودند که به مناطق زلزلهزده استان آذربایجان شرقی سفر کردند.
علی کریمی کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس نیز در پیامی کشته و زخمی شدن تعدادی از ساکنان شهرستانهای اهر، ورزقان و هریس آذربایجان شرقی را در پی وقوع زلزله اخیر تسلیت گفت و اعضای باشگاه تراکتورسازی تبریز نیز ضمن ابراز همدردی با حادثه دیدگان زلزله کمکهای مادی خود را در اختیار مسئولان منطقه قرار دادند.
گزارش از آخرین وضعیت مناطق زلزله زده/ نیاز فوری به اسکان مناسب
در حالی که پنج روز از وقوع زلزله آذربایجان شرقی می گذرد زلزله زده گان با مشکلات عدیده ای مواجه هستند. خبرآنلاین در تشریح وضعیت مناطق زلزله زده آذربایجان گزارش داده است: هم اکنون مواد غذایی به اندازه کافی در دسترس مردم زلزله زده آذربایجان شرقی قرار دارد اما آنها با مشکل توزیع نامناسب کالاهای ضروری مواجه هستند مثلاً در مقابل برخی از چادرهای زلزله زده گان بطریهای آب وجود داشت، اما لوازم بهداشتی در دسترشان نبود و به درخواستهای آنها درباره تامین کالاهای موردنیازشان پاسخ درستی داده نمی شود.
این گزارش به نکته ای که دیروز هم در گزارش کلمه مورد تاکید قرار گرفت، اشاره کرده و آورده است: زلزله زدگان از رفتار برخی از توزیع کنندگان دولتی مواد غذایی و نحوه برخوردشان ناراضی هستند چون آنها مردم را همراهی نکرده و نیازهایشان را برطرف نمی کنند و برخی از کالاهای ضروری را در میان آنها توزیع نمی کنند. زلزله زدگان چون خانه و زندگیشان را از دست داده اند با مشکلات روحی و روانی شدیدی مواجه هستند و لازم است که به هر روستا چند روانشناس اعزام شود تا مشاوره های لازم به مردم ارائه شود و آنها از لحاظ روحی و روانی تغذیه بشوند. البته انجمن روانشناسی تبریز قرار است اقداماتی در این خصوص انجام دهد که باید سریعاً اجرا شود.
به نوشته خبر آنلاین، مناطق زلزله زده وضعیت بهداشتی نامناسبی دارند در اینجا لاشه حیوانات مرده برروی زمین رها شده و با گذشت چند روز از وقوع زلزله هنوز دفن نشده اند. این امر موجب حاکم شدن فضای غیربهداشتی نامناسبی شده و ممکن است مردم به بیماریهایی مانند آبله و غیره مبتلا شوند. هیچ یک از روستاهایی که در زلزله عصر روز شنبه کاملاً ویران شده توالت صحرایی ندارند و این امر وضعیت بهداشتی را بغرنج تر می کند. مردم در روستای باجاباش می گویند ۶ جنازه در زیر آوار است که بوی بسیار بدی دارد آنها خواسته اند که اقدامات لازم برای بیرون کشیدن جنازه ها از زیر آوار و دفن آنها انجام شود.
این گزارش حاکی است، در مناطق زلزله زده هوا رو به سردی می رود و این امر نیاز زلزله زده گان به را مسکن دوچندان می کند. از آنجایی که تهیه مسکن برای زلزله زده گان زمانبر است لازم است کانکس هایی در آنجا تعبیه شود تا مردم داخل آن زندگی کنند. در زمان وقوع زلزله گودالهایی بازشده و تعدادی روستاها از سطح زمین پایین تر رفته اند.
۴۰ کودک در زلزله آذربایجان تک سرپرست یا بیسرپرست شدهاند
رئیس سازمان بهزیستی ایران خبر داده است که ۴۰ کودک در زلزله ورزقان یتیم و تکسرپرست شدهاند. از این میان، ۱۵ کودک دو سرپرست خود را از دست دادهاند و ۲۵ کودک تکسرپرست شدهاند.
به گفته وی، این کودکان در وهله اول به فامیل درجه یک و در وهله دوم به مراکز نگهداری و شبه خانوادههای تحت پوشش بهزیستی سپرده خواهند شد.
به گزارش ایسنا، همایون هاشمی همچنین از ایجاد ۲۲ روستامهد و مهدکودک در مناطق زلزلهزده، ارسال ویلچر و تجهیزات کمک توانبخشی برای معلولان آسیبدیده و اعزام ۳۲ تیم مددکاری و روانشناسی به مناطق زلزلهزده استان آذربایجان شرقی خبر داده است.
این مقام مسئول تاکید کرده که باگذشت پنج روز از وقوع زلزله، نیازهای زلزلهزدگان تاحدی تغییر کرده است. زلزله زدگان اکنون بیشتر به وسایل اولیه زندگی مانند ظروف پخت و پز، گاز پیکنیکی، لباس گرم و سرپناه نیاز دارند. زلزلهزدگان از نظر مواد خوراکی اشباع شدهاند و هم اکنون چادر، پتو و مواد شوینده و بهداشتی بیشترین اقلام مورد نیاز برای آنها اعلام شده است.
احتمال بروز بیماری های واگیردار
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت هم از اقدام برخی سازمانها در فنسکشی برای نگهداری احشام روستاییان انتقاد کرده و گفته است: “ادامه این روند احتمال بروز بیماریهای واگیردار را در بین زلزلهزدگان تقویت میکند.”
به گزارش ایسنا، این مقام دولتی در بازدید از روستای زلزلهزده چایکندی، از نبود آب آشامیدنی بهداشتی در روستاها و همچنین نحوه چینش چادرهای هلالاحمر انتقاد کرده و گفته است: “فاصله چادرها اصلا استاندارد نیست؛ چرا که حداقل فاصله بین چادرها باید دو متر باشد که ضروری است چادرهای نصب شده جابهجا شوند.”
بر اساس گزارشها، در حال حاضر گوسفندان در کنار چادرهای زلزلهزدگان تردد میکنند و محلی برای نگهداری آنها وجود ندارد. لاشههای حیواناتی که براثر وقوع زلزله در زیر آوار ماندهاند هم هنوز جمعآوری نشده است و همین احتمال بروز بیماریهای واگیردار را دو چندان میکنند. احتمال دزدی و حمله گرگها که با استشمام بوی لاشهها به سمت زلزلهزدگان میآیند نیز خطر دیگری برای زلزلهزدگان محسوب میشود.
در پی انتشار خبر بیکار شدن ۳۰۰ کارگر کارخانه عقاب افشان، دبیر خانه کارگر سمنان اعلام کرد این کارخانه با تمدید نکردن قرارداد ۴۰ کارگر دیگر، شمار کارگران تعدیلی خود را به ۳۴۰ نفر رساند.
حبیب الله محقق با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارخانه عقاب افشان که از ابتدای سال جاری ۳۰۰ کارگر قراردادی خود را به دلیل افزایش مشکلات مالی کارخانه تعدیل و اخراج کرده بود، هم اکنون با عدم تمدید قرارداد ۴۰ کارگر قراردادی دیگر تعداد کارگران اخراجی خود را افزایش داده است.
این فعال کارگری با اشاره به اینکه ۶۰ کارگر دیگر نیز در لیست عدم تمدید قرارداد وجود دارند، اضافه کرد: پیش بینی میشود ظرف چهار ماه آینده این واحد تولیدی به دلیل افزایش مشکلاتش قرارداد بیش از ۷۰۰ کارگر خود را تمدید نکند.
گفتنی است کارخانه عقاب افشان تولید کننده اتوبوسهای عقاب (اسکانیا) به دلیل واردات گسترده اتوبوسهای ارزانقیمت چینی و همچنین ناتوانی در تهیه مواد اولیه تولید و قطعات ساخت اتوبوس که از کشور سوئیس تامین میشد، با تعدیل نیروهای کار بخشی از مشکلات مالی خود را جبران کند.
کلمه: اجلاس اضطراری سران سازمان همکاری های اسلامی با عنوان «همبستگی اسلامی» عضویت سوریه در سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی را در حالی به تعلیق در آورد که ایران تنها مخالف آن بود.
به گزارش کلمه، در حالی که رهبران و مسئولان بیش از ۴۰ کشور اسلامی به اتفاق تاکید داشتند که از دولتی که مردمش را می کشد، حمایت نخواهند کرد، علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران گفته بود که تعلیق کردن سوریه غیرمنصفانه و غیرعادلانه است.
وزیر خارجه کشورمان بدون توجه به کشتار بزرگ مردم در سوریه که سازمان ملل عامل آن را دولت بشار اسد معرفی کرده است بار دیگر بر حمایت از این دولت تصریح کرد و گفت: سوریه باید قبل از تصمیم گیری درباره این موضوع به کنفرانس دعوت می شد تا بتواند از خودش دفاع کند.
سوریه که پیش از این از اجلاس سران عرب هم اخراج شده است، در حال حاضر در انزوای کامل بسر می برد و به جز ایران، روسیه و چین نیز این کشور حامیان او محسوب می شوند.
اکمل الدین احسان اوغلو دبیر کل سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی در این نشست گفت “سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی برای رژیم هایی که مردم خود را می کشند جایی ندارد.”
در بیانیه ای که در پایان اجلاس منتشر شد آمده “مسلمانان دیگر نمی توانند حکومتی را بپذیرند که مردم خود را قتل عام می کند.”
این بیانیه که بیانگر نگاه کشورهای اسلامی به مساله سوریه است، نشان از اتفاق آرای مسلمانان جهان برای برکناری دولت بشار اسد است.
با این حال روز گذشته رسانه های نزدیک به حاکمیت با برجسته کردن سفر محمود احمدی نژاد به مکه تلاش داشتند، حضور ایران در این اجلاس را کلیدی و تعیین کننده ارزیابی کنند.
احمدی نژاد نیزمثل همیشه مدعی شده بود که توجه همه ملت های مسلمان به نتایج این اجلاس بوده و دشمنان نیز عزم خود را برای به انحراف بردن این اجلاس و هدایت آن به سوی منافع خود جزم کرده اند.
رسانه های حکومتی نیز مدعی شده بودند که حضور جمهوری اسلامی ایران در اجلاس مکه، می تواند بسیاری از نقشه ها و سناریوها درباره موضوع سوریه را خنثی نماید.
احمدی نژاد بدون توجه به موضع گیری کشورهای اسلامی در محکوم کردن جنایت بشار اسد باز هم گفته بود: اگر بشار اسد حضور داشت همه برادران مسلمان با او صحبت کرده و با تبادل نظر مسائل را پیش می بردیم!
اما حضور احمدی نژاد حتی یک روز پیش از اجلاس مکه در عربستان هیچ تاثیری برجای نگذاشت. او در حالی یک روز زودتر به این اجلاس شتافت که صدها روستای آذربایجان بر اثر زلزله ۶٫۲ ریشتری ویران شده بود و صدها تن از مردم به زیر آوار مانده بودند.
سفر خارجی احمدی نژاد همزمان با زلزله آذربایجان انتقادات شدیدی را از سوی مردم و فعالان سیاسی و اجتماعی به دنبال داشت.
براساس این بیانیه شرکت کنندگان اجلاس خواستار توقف فوری خشونت ها در سوریه و به تعلیق درآمدن عضویت این کشور در سازمان شده اند.
این بیانیه در عین حال درخصوص رنج های مردم سوریه از کشتار و رفتار غیر انسانی ابراز نگرانی شدید می کند.
به گزارش بی بی سی، احسان اوغلو گفته این بیانیه پیامی جدی را از سوی جهان اسلام به حکومت سوریه خواهد فرستاد که “این جهان دیگر نمی تواند حکومتی را بپذیرد که با هواپیما، تانک و توپخانه سنگین مردم خودش را قتل عام می کند.”
به گفته آقای احسان اوغلو بیانیه سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی در عین حال پیامی به جامعه بین الملل است تا بگوید: “مسلمانان به دنبال راه حلی صلح آمیز در سوریه و پایان خونریزی ها هستند و نخواهند گذاشت مشکل سوریه به درگیری مذهبی تبدیل گردد و به کشورهای هم جوارش کشیده شود.”
احمدی نژاد در بازگشت از عربستان نیز باز ادعا کرد که مواضع ایران در نشست اضطراری سازمان همکاری های اسلامی در مکه به درستی تبیین و اعلام شد.
پگاه آهنگرانی هم در خصوص عملکرد صدا و سیما در مورد زلزله انتقاد دارد و معتقد است: در روز اول که تلویزیون اصلا خبردار نیست که به کسی خبر بدهد و مشغول پخش سریالهای بیمزه و طنزهای آبکی و مسابقات کهنه المپیک است و در این خلا، شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی فضای اطلاعرسانی را پر میکنند.
او می نویسد: صدا و سیما رسانه ملی است. روزی چند بار این جمله را از در و دیوار و گوشه و کنار میشنویم. در بخشی از این مملکت فاجعهیی رخ میدهد که صدها تن کشته و چند هزار نفر زخمی و چندین هزار نفر بیخانمان میشوند. ظاهرا این حادثه ابعاد ملی دارد. در این مواقع سرعت عمل و موقعسنجی بسیار چارهساز و کارآمد است و میتواند خسارات فاجعه را کمتر کند. تلویزیون با پوشش همهگیری که دارد میتواند از هر ارگانی موثرتر باشد ولی در عمل چه میشود؟
در این یادداشت که در روزنامه اعتماد منتشر شد، آمده است: در روز اول که تلویزیون اصلا خبردار نیست که به کسی خبر بدهد و مشغول پخش سریالهای بیمزه و طنزهای آبکی و مسابقات کهنه المپیک است و در این خلا، شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی فضای اطلاعرسانی را پر میکنند. تلویزیون حالا میخواهد آرامش بدهد و تنش ایجاد نکند تا آب در دل بینندگان محترم تکان نخورد ولی نمیداند که تلاش برای کمکهای فوری به مصیبتدیدگان اولویت بیشتری دارد و بسیار حیاتی است و شاید هم میداند ولی در تصمیمگیری مردد و دو دل است که وظیفهاش اطلاعرسانی و جذب کمک است یا کنترل عواطف و احساسات مردم. آش آنقدر شور میشود که رییس و نمایندگان مجلس هم صدایشان درمیآید از این همه کفایت. بعد از دو روز گزارشی پخش میشود از مناطق زلزلهزده که از وزیر محترم بهداشت میپرسند اوضاع چطور است؟
در پایان این نوشتار آمده است: ایشان میفرمایند بحمدالله کار کمکرسانی انجام شده و الان مشکل فقط کفن و دفن اموات است یعنی دو روزه معلوم شده که دیگر کسی زیر آوار نمانده و فقط مساله خاکسپاری قربانیان است. در گزارشی دیگر یکی از مقامات محلی خیلی خونسرد و بیتنش به همه اطمینان میدهد که اوضاع مرتب است و حتی تولد نوزادی را در چادری شیک و تمیز برای انبساط خاطر بینندگان عزیز نشان میدهد تا نکند اوقاتشان مکدر شود و در این میان فقط برنامه نود است که بار دیگر جور بقیه بخشهای سازمان عریض و طویل را میکشد و با کمک ورزشکاران و درگیر کردن مردم به وسیله پیامکهای برنامهاش فضایی به وجود میآورد که آدم احساس میکند تلویزیون چقدر میتواند موثر باشد و باز این دریغ میماند از رفتار رسانهیی که میتوانست ملی باشد.
کلمه: هجمه به ناطق نوری در حرم امام رضا توسط لباس شخصی ها در شب قدر واکنش هایی در رسانه ها و فعالان سیاسی در برداشت.
ناطق نوری که طی سال های گذشته تلاش داشته از صحنه سیاست به دور باشد، این روزها با گفت و گویی در یک نشریه صبح ۵ شنبه بار دیگر به عرصه رسانه ای کشور آمد.
او در این گفت و گو از گسترش خرافات و گزافه گویی ها بشدت انتقاد کرده بود و خواستار رفتارهای منطقی در چارچوب قانون شده بود.
ناطق نوری با انتقاد از شرایط جاری گفته بود: بنده قائلم به اینکه در حکومت ما رودربایستی هست. باید رودربایستی را کنار بگذاریم. هرکس تخلف کرد با او برخورد کنیم. حالا هرکه باشد. نگوییم بد است. امیرالمومنین این کار را نمی کرد. من ناطق اگر واقعاً تخلف دارم باید بررسی شود. اساساً چرا مثل منی مورد سوال و مواخذه قرار نگرفت. واقعاً این سوال جدی من است.
البته بازرس دفتر رهبری اشاره ای به پرونده های معطل مانده در قوه قضاییه اشاره ای ندارد. پرونده زمین خواری محمدجواد لاریجانی و پرونده مفاسد مالی و اختلاس سرحلقه خانه فاطمی، محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد از جمله مواردی است که اراده ای برای رسیدگی به آن تاکنون وجود نداشته است.
ناطق نوری در ادامه بدون اشاره به مناظره احمدی نژاد با میرحسین موسوی که فرزندان ناطق را به فساد متهم کرد، گفته بود: تعارف نمی کنم. واقعاً من چرا مورد سوال قرار نگرفتم؟ چرا مواخذه نشدم؟ اگر نسبتی داده شد، چرا تحقیق نشد، بررسی نشد که این درست است یا درست نیست. واقعاً برای من سوال است و اصلاً این برای من مسئله است، برای جامعه هم مساله است، مردم ماها را می بینند. ما روحانی هستیم. در انقلاب هم بوده ایم. متاسفانه به ما انقلابی هم می گویند، الگوی مردمیم. خوب اگر بنا باشد یک شیخی که مردم به او دلبسته بودند، و قبل از انقلاب پای منبرش می نشستند و دنبال او آمدند و انقلاب کردند، متهم شود و اتهامش بررسی نشود، تاثیر مخربی بر ذهن آنان می گذارد.
احمدی نژاد گفته بود که پسران ناطق چگونه میلیارد شدند، خود آقای ناطق چگونه دارد زندگی می کند؟
هر چند ناطق نوری پاسخی به او نداد، اما برادرش ا حمد ناطق نوری همچنین درباره اظهارات مطرح شده علیه برادرش در مناظرات انتخاباتی گفت: ما بزرگوار تر از این حرفها هستیم که دنبال این "کوچک" ها باشیم.
پس از آن بود که عده ای لباس شخصی در حرم امام رضا با پرتاب شیشه آب و سردادن شعارهای "مرگ بر ضد ولایت فقیه" و "مرگ بر خواص بی بصیرت" سعی در برهم زدن مراسم سخنرانی ناطق نوری در مشهد داشتند.
سردسته حمله کنندگان با دفاع از عملکرد خود، به ناطق نوری اهانت کرده بود.
دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری با انتقاد برخوردهای صورت گرفته نسبت به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری گفته بود: متاسفانه برخی سخت گیری هایی راجع به آیت الله هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری می شود که اگر ما به وضعیت دنیای اسلام نگاه کنیم می بینیم که آنها چراغ برداشته و به دنبال افرادی مانند هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری می گردند و ما اگر در داخل کشور وحدت می خواهیم نباید احساساتی برخورد کنیم.
وی اشاره ای به تهاجمات انصار حزب الله و لباس شخصی ها افزود: نباید اصلاح طلبان و یا اصولگرایانی که با ما هم سلیقه نیستند، را تخریب کنیم، بلکه باید اخلاق اسلامی را رعایت کنیم.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی خاطر نشان کرد: شورای نگهبان زمانی که صلاحیت نامزدی را تائید کرد آن فرد از نامزد های انتخابات است و نباید او را تخریب کرد.
وی افزود: جبهه پایداری و جبهه ایستادگی اگر در انتخابات صلاحیت شان تائید شود و حتی اگر سلایق آنها با ما تفاوت داشته باشد توسط شورای نگهبان صالح تائید شدهاند، اما ما باید به جانب کسانی در انتخابات حرکت کنیم که آهنگ ولایت را آزمایش داده اند و از امتحان ولایتپذیری و ولایتمداری سربلند بیرون آمدهاند.
در همین حال، قدرت الله علیخانی نماینده دوره ی ششم ، هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی در گفتگو با اعتدال، در واکنش به هجمه های اخیر به ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: شناخت بنده از جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای ناطق نوری به دوران قبل از انقلاب برمی گردد. ایشان یکی از مبارزین شناخته شده، موثر ، شاخص و یکی از یاران امام راحل محسوب می شد و این روحیه انقلابی را همچنان تاکنون حفظ کرده است.
علیخانی با بیان اینکه مهمترین ویژگی جناب آقای ناطق نوری که یک اصولگرای ریشه دار، معتقد به مبانی اصولگرایی و انقلابی است و سالهای متمادی در راس اصولگرایی قرار داشت روحیه جوانمردی، آزاداندیشی و منصف بودن اوست که همین امر سبب شده که در گروه رقیب هم شخصیتی مورد احترام باشد.
مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: تهاجم اخیر به ایشان ادامه همان حرکت تخریبی است که آقای احمدی نژاد در مناظره انتخاباتی آغازگر آن بود و این باب اهانت و تهمت به شخصیت های بزرگ از آنجا آغاز شد و هدف همه این نوع هجمه ها برای خارج کردن استوانه های نظام و حامیان واقعی امام و رهبری است و آنچه موجب تعجب است سکوت توام با رضایت برخی از اصولگرایانی است که موقعیت فعلی بعضی از آنها نتیجه ارتباط شان با آقای ناطق نوری بوده است و اکنون با کمال تاسف شاید بعضی از آنها در شرایط فعلی آقای ناطق نوری را نشناسند. ولی با شناختی که بنده از جناب آقای حجت الاسلام ناطق نوری دارم ایشان بیدی نیست که با این بادها بلرزد و از صحنه خارج شود و یا دست از آرمانهای امام و رهبری بردارد و ایشان نشان داده است که یکی از یاران واقعی انقلاب امام و رهبری در روزهای سخت بوده و در آینده نیز تاریخ نشان می دهد چه کسانی بر مواضع اعتقادی و آرمان های انقلاب خواهند ایستاد و مطمئنا ایشان پس از یک دوره سکوت احساس وظیفه کرده خطرات و انحرافاتی را که مشاهده می کند تذکر دهد و حتما این روش را ادامه خواهد داد و در صحنه خواهد ماند و اینگونه تهمت ها و اهانت ها و هجمه ها یاران انقلاب را از صحنه خارج نخواهد کرد.
محمدرضا عالیپیام متخلص به «هالو»، شاعر و طنزپرداز برجستهی ایران، عصر روز سهشنبه (۲۴ مرداد) توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
به گزارش بامدادخبر، نیروهای امنیتی با حکم قضایی وارد منزل این طنزپرداز منتقد شدند و پس از تفتیش منزل و ضبط نوشتهها و کامپیوتر شخصی وی، او را با خود بردند.
عالیپیام که به خاطر سرودههای طنز انتقادیاش از محبوبیت خاصی برخوردار است، پس از زلزلهی آذربایجان، در صفحهی فیسبوک شخصیاش نوشته بود که “از کلیه هموطنانم درخواست میکنم به جبران کمکاری رسانههای میلی در خبررسانی زلزله آذربایجان، تا یک هفته از عکسها و نمایههای مناسب در پروفایلهای فیسبوکمان استفاده کنیم. رسانه خود ماییم. خبررسانی کنید.”
او همچنین در انتقاد از بیتوجهی تلویزیون دولتی و مقامهای حکومتی در دو روز اول وقوع زلزلهی اهر و هریس و ورزقان، این دوبیتی را سرود:”کی گفته که ما دولت راحت طلبیم؟.. در فکر گرفتاری خلق عربیم… این قدر نگویید اهر زلزله شد.. فعلن که گرفتار دمشق و حلبیم.”
محمدرضا عالیپیام در سه سال گذشته و پس از انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری خرداد ۸۸، با انتشار ویدئوهای شعرخوانیاش که عمدتا در انتقاد به وضع موجود بود، بیش از پیش شناخته شد.
او به خاطر سرودههایش، چندین بار از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی احضار شد و مورد بازجویی و تذکر جدی قرار گرفت.
وی همچنین یک روز پیش از بازداشت، در وبلاگ شخصیاش، از بستهشدن انجمن ادبی امیرکبیر که خود عضو فعال آن بود خبر داده بود.
روایاتی که در باره تحریف در برخی جاها آمده، نمیتواند دلیل بر تحریف قرآن بشود چون مخالف است با خود قرآن که میگوید: ( إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ)،[۱] «بی تردید ما این قرآن را نازل کردیم و قطعاً محافظ آن خواهیم بود». مخالف است با خود قرآن که قرآن را معجزه قرار داده است و اگر تحریف داشته باشد نمیتواند معجزه باقیه برای پیامبر(ص) باشد. چون ما میگوییم: دلیل بر نبوّت پیغمبر اسلام(ص) قرآن است، چه از حیث محتوا، چه از حیث زیبایى متن، چه از جهات مختلفه دیگر و بشر نمیتواند مثل این آیات بیاورد. ممکن است کسی بگوید: نه! من معجزه بودن قرآن را قبول ندارم. میگوییم: از کجا قبول ندارى؟ مگر میتوانى مثل اینها بیاورى؟ میگوید: مثل اینها نمیشود آورد، امّا مثل آیاتى که از قرآن افتاده است من احتمال میدهم اگر الآن بود مثلش را میتوانستم بیاورم! و احراز عدم قدرت و تحدی دیگر معنی ندارد در این حال نه شما میتوانید او را قانع کنید، نه او میتواند قانع بشود. برای پیغمبر اسلام معجزات زیادی نقل شده است، در میان این معجزات پیغمبر(ص)، آن که باقى مانده، قرآن است. اگر شما قائل به تحریف به حذف یا زیادی درباره قرآن بشوید ـ مخصوصاً بالنقیصه (که تحریف معروف، بالنقیصه است) ـ ، نمیتوانید دیگران را به معجزه بودن قرآن قانع کنید، حال آنکه مسلّم است که قرآن معجزه است، خود قرآن هم میگوید: «و اگر جن و انس با هم جمع شوند، نمیتوانند مثل این قرآن بیاورند».[۲]
همچنین روایات تحریف کتاب مخالف است با آیاتی که میگوید: ( لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ)،[۳] «از پیش رو و از پشت سرِ قرآن، باطل به سوی او نمیآید و نازل شدهای است از حکیمی ستوده». باطل در قرآن راه پیدا نمیکند، چه باطلى بالاتر از کم شدن یک نسخه؟ چه باطلى از این بالاتر؟ قرآن اگر کم شده باشد، این بطلان است و قرآن نیست. کم شدن یک کتاب و یک دسته از آیات و کتاب قانون، موجب بطلان اوست و قرآن خودش میگوید: در قرآن بطلان نیست.
و همچنین مخالف با سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومین(علیهم السلام) است. براى اینکه مسلّم است که پیغمبر(ص) براى حاکمیت على بن أبى طالب(ع)، در واقعه غدیر، او را به عنوان حاکم نصب فرمودهاند و بر اساس روایات متعدّده در مواقع مختلفه میفرمودهاند که على(علیه السلام) جانشین من است مانند: «أنت منّی بِمنزِلَة هاروُنَ مِنْ موُسى إِلاّ اَنّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى»[۴] «و همچنین این اواخر عمر ادارهی امور را بهایشان میسپرد، یعنى اگر خودش جنگ میرفت، على(علیه الصلاة والسلام) را نگاه میداشت توى مدینه و کارها را تقریباً به ایشان میسپرد تا مردم را کم کم آشنا کند به اینکه بعد از من امامت با عصمت، همراه با على ابن ابى طالب(علیه السلام) است. بعضی از قائلین به تحریف میگویند: نام علی(علیه السلام) و فرزندانش در قرآن بوده و حذف شده؛ ما میگوئیم: در قضیّه احتضار پیامبرـ آن قضیّه معروفهـ ، اگر در قرآن اسم على و یازده فرزندش بود و دو سوم قرآن براى ائمه معصومین نازل شده بود، احتیاج نداشت که پیغمبر(ص) بفرماید: قلم و کاغذ را بیاورید تا برایتان مطلبی بنویسم تا پس از من گمراه نشوید، بنابراین اگر کلام قائلین به تحریف را پذیرا باشیم تفاوتی ندارد که پیامبر(ص) برای امت چیزی بنویسد یا ننویسد.
کلمه – بیتا موحد:
۲۶ مرداد ۱۳۶۹، اولین دسته از آزادگان سرفراز کشورمان به مام وطن باز می گردند. امشب باز در تقارن این روز تهران بوی آزادی می دهد.
آزادگان که از عراق به کشور آمدند، گفته بودند که چند روز پیشترش، لباس نو به آنها پوشانده بودند و سهمیه شان را زیادتر کرده بودند. اینگونه بود که نور امید در دلهایشان روشن شده بود که گویی خبری در راه است.
و اینک آزادگان ما پس از ۲۲ سال، وقتی خبر می شنوند که تعداد از همرزمانشان را به شلاق زده اند، با همه تلخی و رنجی که بر روح و جانشان می رود، با خود می گویند گویی قرار است خبرهایی رسد باز.
اسامی ۶۱ زندانی سیاسی آزاد شده از اوین تا شامگاه چهارشنبه
بوی پیراهن یوسف است که از شمال شهر تهران می آید. این بار آزادگانمان نه در اتوبوس ها که با پای پیاده از چارچوب آهنی زندانی به در می آیند که روزی برای گشودن دروازه اش، خون دلها خورده بودند.
پس از سه سال و دو ماه، اطراف اوین باز شلوغ شده است. این بار خانواده هایی که با دسته های گل به استقبال عزیزان خود آمده اند.
همان ها که سه سال پیش بی هیچ جرمی راهی زندان و حبس شده بودند تا تئوری متوهمانه “افراطیون” مصداق داشته باشد و تازه به دوران رسیده ها بتوانند در جای خالی دلسوزان واقعی نظام و انقلابیون حقیققی، فرصتی برای خودنمایی بیابند.
سه سال پیش که مردم این دیار در یک روز خردادی باز همدیگر را بازیافته بودند، و با سکوتی پر فریاد سرنوشت رأی شان را پرسش می کردند، جفاکاران شبانه به خانه ها هجوم برده و فرزندان ایران زمین را ربوده بودند. سه سال گروگان گیری از فرزندانی که هیچ جرمی نداشتند جز تلاش برای اعتلای وطن و عزت جمهوری اسلامی.
امروز اوین می شود نقطه آغاز شادی کودکانی که برای دیدار پدران خود باز سربالایی نفس گیر اوین را طی کرده اند. مادرانی که یادگاری در جنوبی ترین نقطه شهر دارند و حال آمده اند، اسیر آزاده خود را پس از سالها از کنج دیوارهای سرد و ستم آلود اوین به شهری برند که چندان بوی طراوت و شادی نمی دهد.
۲۶ مرداد ۱۳۶۹ وقتی رزمندگان جان برکف پس از سالها اسارت به شهر آمده بودند، شهرشان چه غریبه بود. امامشان رخت بربسته بود و دیوارها و مردمش بوی آشنایی نداشتند. امروز هم باز این شهر چه غریبانه است برای این آزادگانی که سه سال است در اوین در صفا و صمیمت با هم خو گرفته بودند. به شهری می آیند که همه جایش انگار بوی نفاق می دهد و نفرت. به شهری که امروز در عزای هموطنان مظلوم خود به سوگ نشسته است. آنان که در زلزله ای نه آنچنان مهیب جان باخنتد و باز چوب بی کفایتی دولتی را خوردند که ادعای مدیریت جهانی اش گوش جهان را کر کرده است.
آزادگان سرافراز اینک خبر از همراهانشان می گیرند. همانها که پیمان بسته بودند و تا آخر بر سر عهد خود مانده اند. و چه خوب ماندند. اینک که این آزادگان به آغوش دوستان و خویشان خود باز آمده اند، اما خبری از میر و شیخشان ندارند. همان ها که وقتی آزاده ای ولو برای یک مرخصی یک روزه می آمد، شبانه به دیدارشان می شتافتند و حالا آزاد نیستند تا آزادی گروه دیگری از فرزندان میهن را تبریک بگویند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی بیست ماه است که در حبسی ناعادلانه، غیرشرعی و غیر قانونی گرفتار آمده اند. این دو نیز مثل ده ها شهروند دیگر، قربانی ذهن توطئه ساز کسانی هستند که تاب شنیدن سخن حق ندارند. همراهان مردمی که در آروزی برگشت به آرمان هایی که برایش انقلاب کرده بودند دست یاری به سوی این دو یار امام و انقلاب دراز کرده بودند. سی سال عمر درازی نیست که ” آزادی و استقلال” به فراموشی برود و از “جمهوری اسلامی” جز نامی نماند.
امروز در بیست و دومین سالگرد ورود سرافراز آزادگان به میهمنان، بار دیگر ایرانی دلشاد می شود از آمدن فرزندانشان و دلگیر می شود از همه رنجی که به ناحق به این بیگناهان روا کرده بودند. رنجی که خانواده های این عزیزان طی این همه سال به جان خریدند و خون دل خوردند تا “دشمن شاد ” نشوند. رنجی که دهها زندانی دیگر هم می برند.
چشم های نگران نیما و مهراوه، پسران عبدالله که می خواهند شادی خود را با پدر شریک باشند، بهزاد نبوی چریک پیر اوین و ابوالفضل قدیانی زبان گویای مردم، تاجزاده مهمان انفرادی و بهمن و بهاره، عماد و محمد و همه آنها که با شادی دوستان خود را به آغوش ملت بدرقه کردند. چشم هایی که اشک شوق در آن حلقه زده، چشم به در اوین دوخته است.
ما و آنها همه درهای اوین را “گشاده تر” می خواهیم. مثل همان روزها که دیگر کسی نمانده بود در اوین. همه بر دستان و شانه های مردم به خانه هایشان بازگشته بودند.
روزهای ماه رمضان به آخر می رسد. درهای رحمت الهی است که گشوده تر می شود. ملائک برای سلام گویی به “انسانی” که خداوند به او کرامت عطا کرده به زمین آمده اند. بالهایشان را گشوده اند تا شاید بتوانند دلی را شاد کنند و غمی را از چهره بنده ای بزدایند.
امروز از جمله روزهایی است که سخن میرحسین مصداق می یابد، آنجا که گفته بود راه سبز شدن بر هیچ کس بسته نیست. در شادی و آزادی امروز زندانیان، حتی زندانبانان هم شریک اند. دادستان تهران هم در این شادمانی سهیم است. او که خود یادگاری از هشت سال دفاع مقدس به همراه خود دارد. او که با این وعده آمده بود که رنجی از همرزمانش کم کند اما خودش گرفتار آمد در تار و پود عنکبوتی قوه قضاییه ای که “عدالت” گم شده همه سالهایش است. دادستان تهران شاید این روزها در تلاش است تا بتواند نام نیکی از خود به جای بگذارد. نامی که گره می خورد با آزادی ده ها زندانی سیاسی.
این شادی البته با غم آمیخته است، غم دوری از دوستان و غم در بند ماندن دیگران. و از همه مهمتر، غم امروز و فردای ایران. تا وقتی که همه زندانیان سیاسی و همراهان جنبش سبز از حبس ها و حصرها رهایی یابند، تا وقتی عقلانیت رواج بیشتری بیابد و سیاست به دست اهل کیاست و منتخبان واقعی ملت بیفتد، و تا وقتی همه به قانون و به مردم بازگردند. به این امید …
کلمه – گروه اجتماعی به دنبال کش و قو س ها در عزل سعید مرتضوی متهم جنایت کهریزک، و اصرار دولت بر حفظ او بر ریاست سازمان تامین اجتماعی، روابط عمومی دیوان عدالت با انتشار جوابیه ای فرآیند رای صادر شده درخصوص سعید مرتضوی را تشریح و تاکید کرد: آثار مربوط به این ابطال منتفی شدن حکم مدیریتی چنین فردی است که از آن پس فاقد صلاحیت برای ادامه کار خواهد بود.
در این توضیح آمده است: وقتی مصوبه ای در هیات عمومی ابطال می شود آثار مرتبط با آن مصوبه پس از انتشار در روزنامه رسمی لغو و ابطال لازم الاجرا می گردد- در مانحن فیه وقتی مصوبه ابطال شد، آثار مربوط به این ابطال منتفی شدن حکم مدیریتی چنین فردی است که از آن پس فاقد صلاحیت برای ادامه کار خواهد بود بنابر این اعلام بطلان مصوبه مورد شکایت از ناحیه دیوان به معنای زایل شدن آثار مصوبه و تصمیم مورد شکایت است و اقدامات بعدی چنین مدیری خلاف قانون و واجد وصف کیفری است.
سعید مرتضوی دادستان سابق تهران که در پرونده حادثه کهریزک متهم بود، بیش از این در زمینه های "معاونت در قتل"، "نقض حقوق شهروندی" و "هتک حیثیت ناجا" تفهیم اتهام شده است و پرونده کهریزک هنوز مفتوح است.
متهم جنایت کهریزک اواخر اسفند ماه سال گذشته به ریاست سازمان تامین اجتماعی رسید. انتصابی که تا به امروز با مخالفت اصولگرایان و منتقدان احمدی نژاد رو به رو شده است. اما او آنقدر مستظهر به باندهای قدرت هست که ماه هاست به رغم همه مخالفت ها و وعده ها برای افشاگری ها در مسند خود مانده است و برای دیگران خط و نشان می کشد.
اوایل سال جاری، برخی از نمایندگان مجلس چون احمد توکلی و الیاس نادران سعی داشتند مساله مرتضوی را بدون استیضاح حل و فصل کند و از این رو بود که جلسات متعددی با او برگزار کردند. جلساتی که تنها یک " قول شرف" به همراه داشت آن هم قولی که هیچ گاه عملی نشد.
اما بعد از اینکه اخباری از جلسات محرمانه او با نمایندگان به اصطلاح اصولگرا منتشر شد، مرتضوی اعتراف کرد که حداد عادل به او قول هایی داده که او بتواند بار دیگر به مسند " قضاوت" خود بازگردد! همان مسندی که علاوه بر قتل زهرا کاظمی، خبرنگار- عکاسی که با ضربه مغزی کشته شد، شهادت دست کم سه شهید جنبش سبز -که در کهریزک بر اثر شکنجه جان باختند- را نیز در سیاهه پرونده خود دارد.
اما سعید مرتضوی گفته بود و تاکید دارد که این جنایات راهیچیک به تنهایی و سر خود انجام نداده است، و همانطور که نتوانست مسند سازمان تامین اجتماعی را به رغم "قول شرف" ترک کند، و باید به دستور مقام " مافوق" عمل می کرد، در جنایت کهریزک هم بر اساس نوشته و دستور العمل شورای عالی امنیت عمل کرده است. همان حکمی که به امضای حسین نجات رسیده بود.
پس از آنکه دولت بمنظور حفظ سعید مرتضوی اقدام به تغییر اساسنامه سازمان تامین اجتماعی نمود، نوبت به نامه نگاری نمایندگان مجلس نهم به رئیس مجلس رسید و برخی از نمایندگان مجلس در نامهای به لاریجانی ضمن اعتراض به اقدام اخیر دولت در اصلاح اساسنامه صندوق تامین اجتماعی و تغییر نام آن خواستار بررسی مغایرت قانونی و لغو این مصوبه شدهاند.
حسین نجابت، علی مطهری، الیاس نادران، مسعود پزشکیان، غلامرضا مصباحیمقدم، محمد دهقان، علیرضا زاکانی، عوض حیدرپور، سیدحسین دهدشتی و احمد توکلی ۱۰ نمایندهای بودند که در این نامه از رییس مجلس خواستند تا این مصوبه را طبق اصل ۸۵ و ۱۳۸ قانون اساسی لغو کند.
نمایندگان معترض در نامه خود به رییس مجلس با بیان اینکه این مصوبه دولت ناقض موادی از قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی و در تعارض با برخی اصول قانون اساسی است، خطاب به لاریجانی نوشتند: به دنبال رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر غیرقانونی بودن نصب آقای سعید مرتضوی به مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی و رای به لغو حکم انتصاب وی، دولت تلاش غیرقابل قبولی را انجام داده است تا به شکل اصلاح اساسنامه صندوق و تغییر نام آن، از اجرای رای قطعی دیوان طفره رود.
با همه اقدامات صورت گرفته برای برکناری سعید مرتضوی متهم جنایت کهریزک وی همچنان در سمت خود باقی است و در مراسم بدرقه احمدی نژاد به عربستان نیز حضور داشت و عکس یادگاری گرفت. نمایندگان مجلس که قول داده بودند، طرح استیضاح سعید مرتضوی در اولین دستور کارهای مجلس نهم است، اینک گویی آن را به فراموشی سپرده اند و دولت تلاش دارد ماه های باقی مانده را با حفظ سعید مرتضوی قدرت نمایی کند و نشان دهد که احمدی نژاد تا آخر پشت سر مردانشان ایستاده است.
نماینده مردم اهواز در مجلس با بیان اینکه در شهر اهواز ۵۰ میلیون متر مکعب فاضلاب وارد رود کارون میشود گفت: سازمان محیط زیست باید در این زمینه اقدامی انجام دهد زیرا جان میلیونها نفر در خطر است.
به گزارش مهر، محمد اسماعیلنیا در جلسه مشترک اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی با رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اظهار داشت: محیط زیست با سلامت انسانها رابطه مستقیمی دارد و سلامت انسان نیز بالاترین سرمایه است.
وی با بیان اینکه چگونه بیش از یک میلیون گونه گیاهی و جانوری در معرض انقراض قرار گرفته است نیازمند یک بحث طولانی دارد، گفت: متاسفانه یک آسیبپذیری جدی در طبیعت و اکوسیستم کشور و دنیا داریم که این آسیبپذیری با دخالت انسان در طبیعت صورت گرفته است.
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: متاسفانه در کشور خودمان در این حوزه نیز اتفاقات بسیار سنگینی افتاده است.
اسماعیلنیا اظهار داشت: در گذشته مدیریت جامع و شایسته را در سازمان حفاظت محیط زیست تجربه نکرده بودیم و با توجه به اینکه خیلی از شخصیتها در گذشته فعالیتهای خوبی داشتند، اما خیلی از دستورالعملها و آیین نامهها به نتیجه نرسیده است.
نائب رئیس اول کمیسیون کشاورزی مجلس افزود: امیدواریم سازمان حفاظت محیط زیست آن مدیریت شایسته و جایگاه خودش را پیدا کند.
وی تصریح کرد: ترکیب جدید کمیسیون کشاورزی از یک بافت تخصصی بیشتری برخوردار است و فضایی که میخواهیم در این کمیسیون دنبال کنیم عمیقا کارشناسی و به دور از تعصبات بخشی است.
سکینه عمرانی، نماینده مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی در ادامه این جلسه نیز گفت: سازمان حفاظت محیط زیست باید تامین حقوق محیط بانها را مدنظر داشته باشد و به تامین معاش آنها بپردازد زیرا گاهی تخلفها از سوی خود محیط بان صورت میگیرد.
هدایتالله میرمرادزهی، نماینده مردم سراوان در مجلس نیز اظهار داشت: سازمان حفاظت محیط زیست در مورد بادهای ۱۲۰ روزه زابل فکری کند و همچنین در زمینه تامین حقآبه تالاب سیستان اقداماتی انجام دهد.
وی افزود: آمادگی داریم در مجلس هر قانونی را که در این زمینه منطقی باشد تصویب کنیم.
شکرخدا موسوی ؛ نماینده مردم اهواز نیز دراین جلسه حیطه مسئولیت سازمان حفاظت محیط زیست را همه جغرافیای ایران دانست و گفت: سازمان حفاظت محیط زیست باید در رابطه با همه نقاط کشور فکری داشته باشد.
وی تصریح کرد: سازمان محیط زیست با منابع طبیعی باید ارتباط بیشتری و در قالب یک رابطه تعریف شده داشته باشد.
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس ادامه داد: در شهر اهواز متاسفانه ۵۰ میلیون متر مکعب فاضلاب وارد رود کارون میشود که جان تعداد زیادی انسان نیز در خطر است، بنابراین سازمان محیط زیست باید در این زمینه اقدامی انجام دهد.
زلزله تلخ آذربایجان و مشارکت کم نظیر مردم در رفع نیازهای هموطنان آسیب دیده، یکبار دیگر نشان داد که مردم ایران برای فعالیتهای اجتماعی نیازی به تحریک عواطف و تشویق دولت یا رسانههایی مثل صدا و سیما ندارند.
روزنامه مردمسالاری امروز با تقدیر از نقش مردم در امداد رسانی به زلزله آذربایجان نوشت: در مواقع لزوم، صرف نظر از اینکه صدا و سیما به رسالت خود عمل میکند یا نه و دولت اجازه کمک و مساعدت را صادر میکند یا نه، به وظیفه انسانی و اجتماعی خود میپردازند و آمادگی دارند تا وحدت و همدلی اجتماعی را به نمایش بگذارند. این موضوع بخصوص از این نظر اهمیت دارد که بعضی از مسوولان تصور میکنند برای ایجاد موجی اجتماعی باید آنها پیشقدم شوند و از ابزارهایی خاص برای انگیزه بخشی به مردم استفاده کنند والا مردم انگیزه چندانی نخواهند داشت و ممکن است کسی یاد وظایف انسانیاش نیفتد. همچنین گاهی این گمان میرود که مردم توان درک دقیق و درست شرایط را ندارند و باید برای آنها تصمیم گرفته شود والا هر حرکت اجتماعی که هدایت شده از طرف کانونی خاص نباشد، ممکن است به بیراهه برود!
در این یادداشت با تاکید بر اینکه حرکت های اجتماعی رنگ و بوی سیاسی نخواهد گرفت، افزوده است: براساس این دو گزاره است که گاهی هراس از حرکات اجتماعی مردم شکل میگیرد و مانع از بعضی فعالیتهای آزاد و قانونی میشود، در حالی که در واقع کاملا معلوم است که هر حرکت اجتماعی لزوما سیاسی نخواهد شد و اصلا در شرایط نرمال احتیاجی به سیاسی شدن ندارد!
در ادامه این مطلب آمده است: مثلا اعتراض به یک فاجعه زیست محیطی همانند کمک رسانی به زلزله زدگان، یک وظیفه اجتماعی و برای پیشگیری از یک فاجعه انسانی است و تنها در صورتی به نتیجه منجر خواهد شد که بر بستر خویش و با تاکید بر خواستههای خویش شکل بگیرد و پیش رود اما گاهی در نهایت تعجب، ممکن است به وضعیتی دیگر تغییر هویت دهد زیرا با موانعی عجیب و غریب روبرو میشود که همچنان که گفته شد بر اساس مصلحت سنجیهایی نسنجیده یا رفتارهایی نامعقول و تصورات نامتعارف از جامعه شکل میگیرد و میتواند زیانهای اجتماعی بزرگی را موجب شود. اعتماد به مردم، نه در حرف که در عمل، یگانه نسخه ای است که میتواند جامعه را دوباره به وضعیتی متعادل و مطلوب برساند و بسیاری از دغدغههایی را که وجود دارد رفع کند ؛ و این اعتماد جز این نیست که گردش آزاد اطلاعات در جامعه جریان داشته باشد، انحصار خبری و رسانه ای نباشد و مردم در برابر واقعیتها نامحرم شمرده نشوند، همچنین به فعالیتهای اجتماعی به عنوان یک نعمت، یک نظام موثر و یک حق اجتماعی نگریسته شود و پس از آن است که دولت میتواند به کارهای خود بپردازد و نه نیازی به تبلیغات عجیب و غریب دارد و نه وظیفه سرپرستی و هدایت مردم را بر عهده خواهد داشت، بلکه فقط قوه اجرایی کشور خواهد بود.
رئیس پلیس راهور کشور گفت: پلیس و دستگاههای امدادی می گوید: حادثهای که درشمال غرب رخ داد حادثه تلخی بود اما متاسفانه ما هر ۵ روز این تعداد کشته در جادههای کشور داریم.
به گزارش مهر، سردار اسکندر مومنی ظهر چهارشنبه در نشست هماهنگی مرحله دوم طرح تابستانی اظهار داشت: پیش بینی میکنیم سفرهای دور دوم تابستان از بعد از ظهر امروز آغاز شود، ضمن اینکه در زمان برگزاری اجلاس سران عدم تعهد ۵ روز تهران تعطیل است و بسیاری از سران به ۱۰ استان سفر میکنند. همچنین مرحله آخر دور دوم سفرهای تابستانی از هفته آخر شهریور ماه آغاز میشود.
به گفته رئیس پلیس راهور یکی از تفاوتهای مهم مرحله دوم سفرهای تابستانی این است که در تمام شهریور ماه شاهد سفرهای تابستانه هستیم، به همین علت ممکن است با ترافیک نیمه سنگین در جادهها روبرو شویم. پلیس از مردم میخواهد سفرهای خود را به روزهای آخر تابستان موکول نکنند و وقت بیشتری را نسبت به روزهای عادی برای سفر در نظر بگیرند.
مومنی با اعلام اینکه در شهریور ماه باید در هر ۱۰ کیلومتر از جادههای کشور یک نیروی امدادی، خدماتی یا پلیس حضور داشته باشد، افزود: تمرکز ما روی نقاط هدف بویژه مناطقی که دارای بیشتری تصادف بوده اند، است. همچنین پلیس ترافیک شهری باید برای جلوگیری از ایجاد ترافیک در شهرهای بین مسیر برنامه ریزی کند. وی با اعلام اینکه فصل گرما موجب برهم خوردن تمرکز رانندگان میشود، تصریح کرد: خستگی و خواب آلودگی در فصل تابستان بیشتر از سایر فصلهاست و در روزهایی که دمای هوا به بیش از ۴۰ درجه برسد، شاهد افزایش تصادفات هستیم.
رئیس پلیس راهور خواستار توسعه کمپها و استراحتگاهها در جادههای کویری شد و ادامه داد: باید مکانی برای استراحت رانندگان و رفع خستگی وجود داشته باشد و کمپها و استراحتگاهها در جادهها بویژه جادههای کویری افزایش یابد. وی با بیان اینکه پوشش راه روستایی از سوی پلیس راه، سازمان راهداری و نیروهای امدادی آغاز شده است، بیان کرد: با توجه به آسفالته کردن جادههای روستایی سرعت در این مناطق تا بیش از ۴۰ کیلومتر افزایش یافته و موجب شده که تصادفاتی به دلیل افزایش سرعت پیش آید.
مومنی با اشاره به اینکه بیشترین آمار سوانح ترافیکی در شهریور ماه رخ میدهد، افزود: اگر بتوانیم تصادفات شهریور ماه را کنترل کنیم با توجه به کاهش تلفات در چند ماهه اول سال تا پایان سال روند کاهشی تصادف را شاهد خواهیم بود.
به گفته پلیس راهور خودروهای حملونقل عمومیمانند کامیونها، تریلرها و کامیونرها به دلیل نداشتن چراغ کافی در شب کمتر دیده میشوند، به همین دلیل طی فراخوانی باید برچسب روشنایی روی تمامیاین وسایل نقلیه نصب شود.
به گزارش ایلنا، سردار مومنی درنشست مربوط به مرحله دوم طرح تابستانی پلیس راهور گفت: تفاوت شهریور ماه امسال با سال قبل این است که همه حجم سفرها به این ماه پایانی تابستان منتقل شده است.
وی توضیح داد: در سال گذشته ۱۰ روز از ماه رمضان در شهریور ماه بود اما امسال شرایط تعطیلاتی که در این ماه وجود دارد هم تعطیلات عید فطر و هم تعطیلات ۵ روزه تهران حجم سفرها را افزایش داده است. مومنی گفت: مرحله آخر سفرها در شهریور ماه انجام میشود و حتی گزارشهایی داریم که بسیاری از مردم سفرهایشان را از امروز آغاز کردهاند و همه چیز دست به دست هم داده است تا سفرها تشدید شود و ما باید تلاشمان را مضاعف کنیم.
وی افزود: خواهش ما از رسانهها این است که اطلاع رسانیهای لازم را انجام دهند و همچنین درخواست ما از مردم این است سفرها را توزیع کنند، مخصوصا سفرهای منتهی به شمال در روزهای برگزاری اجلاس افزایش پیدا خواهد کرد و رسانهها باید این موضوع را مدیریت کنند.
مومنی با اشاره به کاهش ترافیک سنگین در جادهها درایام نوروز ۹۱ نسبت به سال گذشته گفت: ما امسال در ایام تعطیلات نوروز حجم ترافیک کمیداشتیم و ترافیک سنگین به معنای توقف خودروها نداشتیم و این موضوع به دلیل همکاری مردم در توزیع روزهای انجام سفر و اطلاعرسانی رسانهها بود.
وی در ادامه با اشاره به تاثیر افزایش دمای هوا و گرما بر رانندهها گفت: وقتی درجه هوا بیشتر میشود تمرکز رانندگی کمتر میشود و خستگی و خواب آلودگی ایجاد میکند و این موضوع باعث میشود که تصادفات افزایش پیدا کند.
وی با بیان این مطلب که راههای روستایی مانند گذشته نیستند و متوسط سرعت در راههای روستایی به ۵۰ تا ۶۰ کیلومتر افزایش پیدا کرده است گفت: خوشبختانه پلیس راه روستایی تشکیل شده است و الان راههای روستایی بیمشکل نیست چراکه هم تردد در این راهها افزایش یافته است و هم متوسط سرعت افزایش پیدا کرده است و همه دستگاهها باید حضورشان در راههای روستایی بیشتر شود.
در پی تصمیم معاون پشتیبانی این دانشگاه مبنی بر قطع فوقالعاده بدی آب و هوا در تیرماه و متعاقب آن قطع فوقالعاده جذب پرسنل، جمعی از کارکنان دانشگاه در مقابل ستاد مرکزی تجمع کردند.
بنابه گفته یکی از تجمعکنندگان با قطع مبالغ مربوط به دو مورد مذکور، بین۱۳۰ تا بیش از ۳۰۰هزارتومان و در برخی موارد۵۰۰ تا۶۰۰ هزارتومان به یکباره از دریافتی ماهانه کارکنان ستادی و نیز کادر بیمارستانها و مراکز درمانی استان کاسته شده است که این موضوع با توجه به میزان تورم و شرایط اقتصادی مردم، ضربه بزرگی به اقتصاد خانوادههای پرسنل این دانشگاه وارد میکند.
به گزارش آرمان، همچنین یکی از دیگر پرسنل دانشگاه از نپرداختن حق مسکن ، حق لباس کارکنان بیمارستانها و حتی سبد کالایی خانوار ویژه ماه مبارک رمضان به کارکنان خبر داد. «می ریز» نماینده کارکنان و کادر دانشگاه علوم پزشکی همدان به خبرنگاران گفت: ما در درجه اول احترام به شخصیت پرسنل و یکسانی مقابل قانون و عدالت را خواستاریم چرا که مبلغ فیشهای حقوق ما حتی با سابقه کار بالای ۲۵ سال بسیار کمتر از حقوق برخی ادارات دیگر است. وی ادامه داد: از مسئولان میخواهیم که حق جذب و فوقالعاده بدی آب و هوا و حق مسکن و ارتقای شغلی را به ما برگردانند. همدان اولین استانی است که نسبت به قطع حق جذب پرسنل علوم پزشکی اقدام کرده است که از دولت و وزارتخانه درخواست داریم مسئله را حل کند چون یک چهارم حقوق ما از این راه تامین میشود.
همچنین دکتررضا صفی آریان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان در گفتوگو با خبرنگاران با تایید حق پرسنل دانشگاه، اظهار داشت: به لحاظ گستردگی بدنه پرسنلی وزارت بهداشت، کار پرداخت حق جذب که مصوبه دولت بود به مجلس کشیده شد و با رای ۵۰-۵۰ در مجلس تصویب شد و دولت نیز خود را ملزم به پرداخت ندانست در حالی که وزارت علوم به علت پایین بودن تعداد کارکنان ، مصوبه را اجرایی کرد.
وی افزود: براین اساس وزارتخانه پرداخت حق جذب را در سال۹۰ از درآمدهای اختصاصی دانشگاهها ملزم دانست و مقرر شد در سال ۹۱ از خزانه پرداخت شود اما متاسفانه امسال تا کنون هیچ بودجه ای بابت این امر به وزارت بهداشت اختصاص نیافت و ما مجبور به پرداخت از درآمدهای خود شدیم اما اکنون منابع درآمدی ما به اتمام رسیده و نمیتوانیم مبلغ سنگین ۲ و نیم میلیارد تومان در ماه را بپردازیم . وی اعلام کرد : پس از انعکاس انتقادات پرسنل ، با معاون پشتیبانی وزارت بهداشت و درمان رایزنی شده و فعلاً قرار نیست یک ریال از آخرین فیش حقوقی پرسنل کم شود . دکتر صفی آریان در عین حال تاکید کرد: اگر دولت نسبت به تامین اعتبارات حق جذب پرسنل اقدام نکند این مشکل همچنان باقی خواهد بود.
در همین حال رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان به دنبال تجمع اعتراضآمیز کارکنان دانشگاه علوم پزشکی گفت: با قول معاون توسعه و پشتیبانی وزیر بهداشت یک ریال از آخرین فیش حقوقی پرسنل دانشگاه کم نخواهد شد.
معاون خدمات شهری شهرداری تهران از تدارکات عید فطر خبر داد.
نماز عید امسال به امامت آیت الله خامنه ای در دانشگاه تهران برگزار می شود.
همه ساله نماز عید فطر در مصلای تهران برگزار می شد اما طی دو سال گذشته در دانشگاه تهران برگزار شده است. تاکنون دلیلی برای این تغییر مکان نماز عید اعلام نشده است.
مجتبی عبدالهی در جمع خبرنگاران در خصوص اقدامات شهرداری تهران در برگزاری مراسم عید سعید فطر گفت: بیش از ۲هزار و۳۰۰ دستگاه اتوبوس در مکانهای اصلی شهر مستقر خواهند شد و نمازگزاران را به دانشگاه تهران منتقل میکنند.
وی با اشاره به اینکه ۷۰ دستگاه ون در این ایام خدمترسانی خواهند کرد، گفت: سازمان تاکسیرانی۸۰۰ دستگاه تاکسی برای جابجایی نمازگزاران قرار داده است.
معاون خدمات شهری شهرداری تهران گفت: مترو آمادگی دارد از ساعت ۵:۳۰ صبح نمازگزاران را به محل برگزاری مراسم منتقل کند.به گفته عبدالهی فضای سبز مناسبی در محدوده دانشگاه ایجاد شده و اقدامات لازم صورت گرفته است.
همچنین چهار هزار و ۵۰۰ نفر از عوامل پلیس راهور،وظیفه برقراری نظم و ترافیک را برای برگزاری نمازعید سعید فطر برعهده دارند.
فاطمه راکعی
در شرایطی که برخی از اصولگرایان به ویژه طیفهای افراطی آنها مواضعی غیرمنطقی، نامعقول و حتی خلاف اصل رقابت نسبت به اصلاحطلبان میگیرند، بیان سخنانی همچون «نباید اصلاح طلبان و یا اصولگرایانی که با ما همسلیقه نیستند را تخریب کنیم» و یا «دنیای اسلام به دنبال افرادی مانند هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری میگردد» را باید مثبت ارزیابی کرد.
در برههای به سر میبریم که برخی به خود اجازه میدهند از موضعی که انتصاب به هیچ حزب رسمی (با انتشار بیانیه) یا هیچ مقام مسئولی (با تایید دستگاه مربوطه) ندارد، مسائلی را مطرح کنند و خط و نشانهایی را برای اصلاحطلبان و ورودشان به انتخابات بکشند که مطابق روال معمول هیچ ساز و کار فعالیت عاقلانه سیاسی نیست. در این میان بیان جملاتی شاخص از سوی عضو شناخته شده حزبی شناسنامهدار و دارای سابقه مشخص که به لحاظ رفتار و نگرش سیاسی مقابل اصلاحطلبان نیز قرار دارد، بسیار قابل تأمل و توجه است.
آنچه از احزاب قدیمی، ریشهدار و دارای تجربههای فعالیتی گسترده و با ضابطه انتظار میرود، این است که تحمل خود را بالا ببرند و دایره صبر خود نسبت به موضوعات و تحولات را گسترش دهند. خوشبختانه میان سران و چهرههای مؤتلفه، این نگاه وجود دارد که استوانههای نظام دارای احترام بوده و هستند؛ لذا اینگونه مواضع در مقابل آن دسته از اصولگرایان افراطی که بارها چهرههای شناخته شده اصلاحات و بزرگان را تخریب کردهاند، قابل تقدیر و ستایش است.
چنین گرایشهای متعادلی، مورد احترام هستند؛ چرا که حقوق دیگران را در نگاههای کلی خود به مسائل پیرامونی لحاظ میکنند و به عبارت دیگر، اینها همان گرایش اصلی و معنای واقعی آن چیزی هستند که به نام «اصولگرایی» از آن به عنوان مشیای سیاسی یاد میشود. گرایشهای ریشهدار و متعادل سیاسی، به تثبیت و تداوم امنیت ملی همراه با رعایت مصالح نظام و پیشگیری از بروز ظلمهای سیاسی کمک شایان توجهی میکنند. انتظار کلی از تمامی چهرههای شاخص معقول چه در جناح اصولگرا و چه در جناح اصلاحات، این است که در مسائل داخلی و بینالمللی، نگاهی مبتنی بر وظیفه داشته باشند که طی آن احساسی مبنی بر ایجاد تعادل در رفتارها، گفتارها و برآیند امور به منظور گشایش در مسائل ایجاد شود. باید توجه داشت که مباحثی همچون امنیت ملی و مصالح نظام، اموری نیستند که بتوان وجهالمصالحه منافع جناحی یا حزبی قرار گیرند؛ از این رو، رفتار یکی از چهرههای دارای سابقه سیاسی و عضو حزبی قدیمی و اصلی از اصولگرایان بدان سبب دارای اهمیتی خاص است که نشان میدهد عقلانیت و درایت سیاسی میان افراد فعال در این حوزه فارغ از گرایشهایشان وجود دارد.
وجود افراد معقول و دارای شناخت صحیح از اوضاع جاری جامعه و جهان، سبب میشود تا دایره فعالیت و حوزه استحفاظی نیروهای افراطی با خطری چالش برانگیز به نام رعایت منافع ملی روبهرو شود. نکته حائز اهمیت، آن است که رفتارها و سخنان افراطی از سوی نیروهای هر جناح یا طیف سیاسی که باشد، موجب کندی روند توسعه و پیشرفت در تمامی حوزهها و بسترهای جامعه میشود و فعالیتهای متعادل از سوی هر فرد یا مجموعهای که روی دهد، فضای کشور از ثبات رفتاری سیاسی- مدیریتی بیشتری برخوردار میشود.
منبع: آرمان
سینماگران روزهای پنجشنبه و جمعه با حضور در مقابل سینما آزادی کمکهای نقدی را جهت یاری به زلزله زدگان استان آذربایجان شرقی دریافت می کنند.
به گزارش مهر، ستاد کمک رسانی سینماگران به زلزله زدگان اعلام کرد : با توجه به پیگیری ها و تماس های بی شمار برای کمک به حادثه دیدگان زلزله استان آذربایجان شرقی ، سینماگران طی روزهای پنجشبه و جمعه از ساعت ۱۵ تا ۲۴ با حضور در مقابل سینما آزادی کمک های نقدی هموطنان را دریافت خواهند کرد.
بنا بر اعلام اعضای این کمیته شامل پرویز پرستویی ، کمال تبریزی و رضا میرکریمی کمک ها جمع آوری شده هفته آینده طی سفر هنرمندان به مناطق حادثه دیده اهدا خواهد شد .
رضا کیانیان ، کمال تبریزی ، مجید مجیدی ، مهدی فخیم زاده ، رویا تیموریان ، پرویز پرستویی ، محمد مهدی عسگرپور ، رضا میرکریمی ، حامد بهداد ، حسن پورشیرازی ، همایون اسعدیان ، نگار جواهریان ، فاطمه معتمدآریا ، فرهاد توحیدی ، مسعود رایگان و … از جمله سینماگران حاضر در این برنامه خواهند بود .
ستاد کمک رسانی سینماگران از عموم مردم برای شرکت در این برنامه دعوت بعمل آورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر