امروز: رئیس جمهوری سابق ایران با صدور پیامی، همدردی خود را با هم میهنانمان در آذربایجان قهرمان که به دنبال وقوع زلزله سهمگین اخیر داغدار و مصیبت دیده اند ابراز و برای بازسازی سریع و اصولی ویرانی ها ابراز امیدواری کرد.
به گزاش تارنمای رسمی سید محمد خاتمی، متن کامل این پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در کشور حادثه خیزمان، ایران عزیز، بار دیگر لرزش سهمگین زمین موجب کشته و زخمی شدن جمع کثیری از هم میهنان عزیز در آذربایجان قهرمان و ویرانی وسیع شد.
ضمن عرض تسلیت به بازماندگان این حادثه بزرگ و آرزوی صبر و اجر برای آنان، از خداوند منان برای جان باختگان، آمرزش و رحمت و برای آسیب دیدگان گرامی شفای عاجل مسألت می کنم.
امیدوارم با همت و تلاش مسؤولان محترم و همکاری یکایک هم میهنان عزیز، هر چه زودتر مشکلات و نیازهای آسیب دیدگان مرتفع گردد و با بازسازی مناطق آسیب دیده طبق اصول علمی مستحکم، در آینده امنیت و اطمینان هموطنان عزیز در برابر این حوادث طبیعی بیشتر باشد؛ ان شاء الله
سید محمد خاتمی
بیست و سوم مردادماه یک هزار و سیصد و نود و یک
زمین لزره ای به بزرگی ۶.۲ درجه در مقیاس ریشتر عصر روز شنبه شهرستان اهر در آذربایجان شرقی را لرزاند و موجب خسارات فراوان در شهرها و روستاهای مختلف این استان و کشته و مجروح شدن جمعی از هم میهنان عزیز شد.
امروز: روند گام به گام تشدید برخورد با زندانیان و محکومان سیاسی با اجرای حکم شلاق تعدادی از زندانیان سیاسی و احضار گسترده محکومانی که مدت ها از صدور حکمشان گذشته است، در ماه مبارک رمضان و همزمان با شب های قدر، وارد مرحله تازه ای شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، سیامک قادری، رحمان بوذری، ابراهیم بابایی زیدی، حسین زرینی، کوروش کوهکن، ناصر آذرنیا، هومان موسوی، مزدک علی نظری، علیرضاکیا، امیرلطیفی، اشکان الهیاری، رسول حردانی، کامران ایازی زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین هستند که از روز شنبه، در ماه مبارک رمضان و شب های قدر، تاکنون به نوبت مورد تعزیر و شکنجه شلاق قرار گرفته اند.
همچنین هفته گذشته نیز حکم شلاق هم مجید صادقی نژاد اجرا شده بود.
این در حالی است که در گذشته تعداد زیادی از محکومان به تحمل شلاق، با توجه به شانیت زندانیان سیاسی و اینکه خود قوه قضاییه از بی پایه بودن این احکام بهتر از هر فرد و نهادی مطلع بود، آنها را اجرا نمی کرد و تغییر این رویه نشان از تداوم سخت گیری بر زندانیان سیاسی است.
روندی که با بازداشت و انفرادی های طولانی و غیر قانونی و شکنج های گسترده آغاز، با دادگاه های فرمایشی استالینی و احکام بسیار سنگین ادامه یافته و با قطع تلفن و محدودیت بالا در ملاقات حضوری و صدور مرخصی و اعزام گاه و بیگاه زندانیان به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ وارد فاز تازه ای شد.
اکنون نیز اجرای موردی حکم شلاق که در گذشته غالبا انجام نمی شد و گاه قضات صادر کننده حکم شلاق یا مدیران دفاتر شعب دادگاه انقلاب به متهمان سیاسی می گفتند که این احکام شلاق را بدل از حبس داده اند که اجرا نشود و در ازای آن از حکم غیرقانونی و ظالمانه حبسشان کم شود.
همچنین اخبار به دست آمده از تشدید برخوردها، به موج وسیع احضار تلفنی محکومان قدیمی که حکمشان مشمول مرور زمان شده بود باز می گردد. این افراد که عموما احکام ۶ ماه تا ۶ سال حبس دارند، طی هفته گذشته با تماس تلفنی توام با تهدید ماموران اجرای احکام دادگاه انقلاب و دادسرای اوین مواجه شده اند که در صورت عدم معرفی فوری خود، وثیقه های آنها ضبط شده و یا به حراج گذاشته خواهد شد.
امروز: سید مصطفی تاجزاده که روز 24 مردادماه سومین سالروز حبس غیرقانونی اش در قرنطینه اوین آغاز می شود، وقوع زلزله در آذربایجان و تلقات جانی ناشی از آن را به هم وطنان آسیب دیده تسلیت گفت.
تاجزاده در این پیام حوادث طبیعی و خصوصا زلزله را در مناطق زلزله خیز کشورمان قابل پیش بینی دانست و تأکید کرد اگر مسدولین چراغی را که به خانه رواست به مسجد حرام می دانستند و اگر وعده های کاذب در زمینه های عمرانی در مناطق محروم محقق شده بود، امروز هم وطنان آذری ما شاهد این حجم از تلفات جانی و مالی نمی شدند. و اگر شیوه مدیریتی درستی وجود داشت و توجه مسئولین بیش از مشکلات کشورهای استکباری متوجه مشکلات داخلی می شد و رسانه میلی گوشه چشمی هم به مشکلات داخلی می داشت و اخبار واقعی زلزله این بخش از سرزمین مان را پوشش می داد، بی شک از میزان این خسارات و یا لاااقل از آلام عزیزان آسیب دیده کم می شد.
تاجزاده ضمن تشکر از هم میهنان همیشه حاضر درصحنه های مددرسانی و یاری به هم نوعانشان و نیز تشکر از مراجع بزرگوار مستقل اظهار امیدواری کرد که کمک های مردمی از طریق این بزرگواران در مسیر درست و در جهت نیازهای واقعی مناطق زلزله زده و شهروندان آسیب دیده مصرف شود.
امروز: در پی وقوع زلزله درآذربایجان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیه ای ضمن ابراز تاسف از این حادثه، به دعوت از مردم و خیرین برای شتاب به کمک رسانی به آسیب دیدگان پرداخت. در این اطلاعیه همچنین از کم کاری های دولت و رسانه های حاکمیت در زمینه اطلاع رسانی و جذب کمک انتقاد شده است.
متن کامل این اطلاعیه به شرح زیر است:
زمین لرزه دو روز پیش در آذربایجان، حادثه ای اندوهگین و جبران ناپذیر است که هیچ کلامی توانایی التیام قلب داغداران آن را ندارد. در این روزها، پشتیبانی و کمک رسانی شهروندان و دولت کمترین کاری است که برای آسیب دیدگان این فاجعه می توان انجام داد. از نخستین ساعات انتشار خبر زلزله شاهد کمکهای مردمی، صفوف طولانی اهدای خون و فضای پر تلاش جذب کمک های وسیع در قالب طرح های خودجوش توسط مردم بوده ایم. در این حادثه مردم ایران بار دیگر شور انسان دوستی و همبستگی ملی خود را نشان دادند؛ همبستگی ای که نیاز به تبلیغات و جار و جنجال رسانه ای ندارد. دراین بین اما اقدامات و سیاستهای دولت متاسفانه بسیار ضعیف و نامناسب بوده که انتقادات و اعتراضات بسیاری را نیز در بین مردم و نارضایتی در بین زلزله زدگان ایجاد کرده است. در سویی دیگر شاهد آن بوده ایم که رسانه های وابسته به دولت و صداو سیمای حاکمیت به جای تسهیل کمک های مردمی و اطلاع رسانی جهت جذب امدادهای لازم، با بی توجهی کامل موضوع زمین لرزه را به گوشه ای نهاده وانعکاس شایانی نداده است؛ موضوعی که سبب نگرانی های گسترده ای در میان هموطنان شده و بار دیگر ناکارآمدی دولت نامشروع را به نمایش گذاشته است.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن تسلیت به داغداران حادثه زمین لرزه آذربایجان، از خداوند منان برای جانباختگان آمرزش و برای بازماندگان صبر مسئلت دارد. همچنین سازمان از تمامی خیرین و دلسوزان دعوت می کند تا با پیگیری از نهادهای دولتی و مسئولین بر روند هزینه کمک هایشان نظارت داشته باشند. همچنین انتظار می رود که رسانه ها در این موضوع ملی و تالم بزرگ سیاست بازی ها را کنار نهاده و بر نهادهای مسئول نظارت داشته باشند و افکار عمومی را از پیشرفت و کم کاری نهادهای مسئول مطلع نمایند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (شاخه خارج کشور)
23مرداد 1391
در پی وقوع زلزله درآذربایجان:
امروز: قدرتالله گودرزی در مورد نحوه تأمین کالاهای اساسی در فروشگاه های زنجیرهای گفت: در حلقه زنجیره تولید سه مرحله تولید، توزیع و مصرف قرار دارد که فروشگاههای زنجیرهای حلقه واسط بین این مراحل را تشکیل میدهد، چون کالاهای اساسی را به صورت امانی از تولیدکنندگان دریافت و به مصرفکنندگان عرضه میکند.
به گزارش فارس، وی افزود: گاهی تولیدکننده داخلی به دلیل افزایش قیمت نهادههای تولید مجبور است، قیمت محصولات خود مانند لبنیات و پروتئین را افزایش قیمت دهد چون نمیتواند محصول تولیدی را به قیمت کمتر از هزینه تمام شده عرضه کند.
مدیرعامل فروشگاه زنجیرهای شهروند افزود: روزانه در تهران ۱۲۰۰ تن مرغ مصرف میشود، در حالی که تولید مرغ این استان بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ تن در روز است و بقیه آن حدود ۹۰۰ تن باید از استانهای همجوار و یا از طریق واردات تأمین شود.
وی گفت: افزایش قیمت نهادههای تولید مرغ مانند کنجاله و ذرت و دان مرغ باعث افزایش قیمت مرغ میشود.
وی با اشاره به سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی گفت: باید تولیدکنندگان داخلی مانند مرغدار و دامدار حمایت شوند که بتوانند شیر و گوشت و کره و پنیر به قیمت مناسب در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند.
مدیرعامل فروشگاه زنجیرهای شهروند با بیان اینکه قیمتگذاری کالاهای عرضه شده در شهروند توسط سازمان حمایت از مصرفکنندگان، اصناف و سازمان بازرگانی انجام میشود، گفت: ما در قیمتگذاری کالا دخالت نداریم.
گودرزی تأکید کرد: گاهی تولیدکننده اصرار دارد افزایش قیمت دهد و ما به عنوان فروشگاه شهروند نمیپذیریم، اما گاهی مجوز از مراجع بالاتر دریافت میکند، اما در عین حال به مردم قول دادهایم، هر قیمتی که برای عرضهکننده مصوب شد، زیر آن قیمت عرضه کنیم گرچه در حد ۵ تومان کمتر از قیمت مصرفکننده عرضه شود.
مدیرعامل فروشگاه زنجیرهای شهروند افزود: قیمت مصرفکننده درج شده بر روی کالا ولو به اندازه یک درصد کمتر در فروشگاههای زنجیرهای شهروند عرضه میشود.
وی در مورد افزایش قیمت کالاهای اساسی گفت: رشد کالاهای اساسی دارای آهنگ بالایی بوده و در کالاهای سوپری و مورد نیاز مردم بین ۱۰ تا ۱۲۰ درصد افزایش قیمت ظرف ۶ ماه گذشته انجام شده است.
گودرزی افزود: امتیاز شهروند این است که هیچ کمبود کالایی در آن مشاهده نمیشود و با دارا بودن انبارهای مورد نیاز کالای ذخیره شده از ۱۰ تا ۹۰ روز قابل عرضه برای مصرفکننده دارد.
وی گفت: همچنین یک مکان برای انبار کردن کالاهای پشتیبان احداث شده است.
گودرزی در مورد عرضه مرغ ۴ هزار و ۷۰۰ تومانی گفت: اولاً مرغ ارزان به ما ندادهاند و تنها ۱۰ تن با حضور مأموران تعزیرات ارائه شد که آن هم برای هر مشتری تنها یک مرغ عرضه میشود و بعداً کل عرضه مرغ از سوی دولت به قیمت آزاد و به صورت یکنواخت ارائه شد.
مدیرعامل فروشگاه زنجیرهای شهروند گفت:مرغهای ارائه شده در فروشگاه شهروند با بستهبندی انجام میشود.
وی گفت: مثلاً قیمت مرغ بستهبندی شده پاک شده ۱۸۰۰ گرمی را حدود ۱۳ هزار تومان است که با نظارت عرضه میشود.
گودرزی در مورد کالای خارجی گفت: طبق تعریف کالایی خارجی محسوب میشود که کل محصول آن از خارج وارد شود اما اگر یک کالایی به صورت قطعات جداگانه و یا منفصله وارد شده و در داخل به وسیله کارگران ایرانی مونتاژ شود، این کالای خارجی محسوب نمیشود، مثلاً قطعات تلویزیون ال جی وارد شده و در کارخانههای داخل مونتاژ میشود.
مدیرعامل فروشگاه زنجیرهای شهروند افزود: قرارداد عرضه کالا توسط یک عرضهکننده پوشاک و کفش به دلیل عرضه کالاهای بیکیفیت چینی فسخ شد.
گودرزی تأکید کرد: همچنین قرارداد با سه شرکت تأمینکننده برنج که ۱۰۰ درصد برنج خارجی عرضه میکردند لغو شد.
مدیرعامل فروشگاه زنجیرهای شهروند تأکید کرد: بازرسی به صورت مشهود و غیرمشهود در فروشگاههای شهروند انجام میشود و با کسانی که کالای بیکیفیت عرضه کنند و یا از وزن کالا بکاهند برخورد میشود.
گودرزی تأکید کرد:نیروهای فروشگاه شهروند آموزش دیده و حداقل دارای دیپلم هستند و در زمینه برخورد با مشتریان آموزشهای لازم را دیدهاند.
وی تأکید کرد: حتی لباس ظاهری کارمندان فروشگاههای زنجیرهای با نظارت است و به همه آنها تأکید شده نسبت به مشتریان احترام خاصی قائل شوند.
مدیرعامل فروشگاه زنجیرهای شهروند گفت: عرضه عدس خارجی در فروشگاه شهروند حذف شده است و اگر برخی از تأمینکنندگان نسبت به کمفروشی و یا کاستن از وزن کالای خود اقدام کنند، با گزارش مشتریان بلافاصله قرارداد آن شرکت تأمینکننده لغو میشود.
امروز: دیگر هیچ کس تردید ندارد که صداوسیما دروغگوست. اگر تا شب گذشته هم مراسم احیای شب بیست و سوم ماه رمضان بهانه بود، امروز دیگر برای همه مشخص شد که «رسانه میلی» قصد ندارد ملی رفتار کند و عمد دارد که خبر زلزله تبریز و گزارش های مربوط به آن را کمرنگ جلوه دهد.
برای همین است که می بینیم نه تنها خبرهای زلزله در چین و ایران به اندازه هم در زیرنویس های شبکه خبر نقل می شوند، بلکه رادیو و تلویزیون پروایی از این هم ندارند که به جای تصاویر ویرانی های اهر و هریس و ورزقان، تصاویر قدیمی درگیری های فلسطینی ها با نظامیان اسرائیلی را به قصد تبلیغ راهپیمایی روز قدس پخش کنند و یا عامدانه خبر دروغ بگویند و از آرامش منطقه و رسیدگی کامل به آسیب دیدگان زلزله و پایان عملیات امداد و نجات سخن به میان آورند و با پخش طنز مبتذل «خنده بازار»، روحیه ی مردم سوگوار را پس از زلزله به سخره بگیرند.
و در ادامه همین سیاست است که وزیر کشور هم در دروغی آشکار از پایان عملیات امداد و نجات سخن گفت و وزیر بهداشت هم تنها مشکل باقی مانده را دفن جنازه های بر زمین مانده اعلام کرد؛ و این در حالی بود که نماینده اهر و هریس می گوید در برخی از روستاها نه تنها هیچ کمکی دریافت نشده، بلکه هنوز مردم نتوانسته اند آوارها را جابهجا کنند و بدین ترتیب مشخص نیست چند نفر زیر خاک مدفون شده و یا زنده اند و منتظر نجات.
در این حال گزارش خبرنگار کلمه از تبریز حاکی از آن است که برخلاف اخبار و گزارش های رسانه های رسمی و حکومتی، آمار کشته ها به مراتب بیشتر از رقم اعلام شده است، به طوری که برخی پزشکان حاضر و افراد مطلع از عدد بیش از هزار نفر برای قربانیان صحبت می کنند و حتی یکی از پزشکان بیمارستان شهدای تبریز از مرگ بالغ بر هزار و پانصد نفر بر اثر زلزله روز شنبه سخن می گوید.
بر اساس این گزارش، یکی از پزشکان حاضر در منطقه که شخصا به روستاهای تخریب شده بر اثر زلزله نیز تردد داشته، به خبرنگار کلمه می گوید تعداد کشته شدگان زلزله اخیر تاکنون بیش از ۱۵۰۰ نفر بوده است. این در حالی است که پیش از این هم یک نماینده سابق مجلس به آمار غیررسمی نزدیک به هزار نفری قربانیان زلزله اشاره کرده بود.
این گزارش حاکی است در بیمارستان شهدای تبریز، آشپزخانه و سالن کنفرانس هم به دلیل مراجعه بالای مصدومان و مجروحان زلزله، به استقرار و بستری شدن آسیب دیدگان اختصاص یافته اند.
یکی از پزشکان این بیمارستان در گفت و گو با خبرنگار کلمه، گفته است که تعداد مراجعین به بیمارستان پس از زلزله اخیر حدود ۴۵۰ نفر بوده که در شب و روز گذشته بیش از ۵۰ عمل جراحی بزرگ ناشی از انواع شکستگی بر اثر زلزله اخیر در این بیمارستان صورت گرفته است.
این پزشک تاکید می کند که کادر پزشکی بیمارستان در حالت آماده باش هستند و بیشترین تعداد بستری شدگان زلزله اخیر در همین بیمارستان جای گرفته اند. با این حال تعداد دیگری از مجروحان نیز در شهرستان های اردبیل و ارومیه منتقل شده اند.
به گزارش خبرنگار کلمه از تبریز، صحنه هایی تلخ و دردناک از آسیب دیدگان زلزله در بیمارستان شهدای تبریز قابل مشاهده است؛ برخی با جنازه ای مبهوت به گوشه ای وامانده و یکی هم پدری است که از روستای زلزله زده ی علویق که از سهل انگاری مسوولان در رسیدگی به زلزله زدگان معترض است.
این پدر در گفت و گو با کلمه، با بغض و اشک از فرزند ۶-۷ ماهه اش می گوید که به دلیل تاخیر در امدادرسانی، جنازه اش را با دستان خود از زیر آوار بیرون کشیده و حالا هم پشت در اتاق عمل این بیمارستان منتظر شنیدن خبری از حال فرزند دیگرش است که ۹ سال دارد.
او با بیان اینکه فرزند دیگری هم دارد که در بیمارستان اهر بستری است، با گریه می گوید: حال فرزندم را دیدید که چگونه است؟ زلزله ۵ عصر رخ داد و تازه امروز ساعت ۲ پتو آوردند، هنوز تیم پزشکی به روستای ما نرسیده است. همراهش هم می گوید: مردم خودشان به داد هم رسیدند. روستای ما کاملا با خاک یکسان شده است.
این گزارش می افزاید: اتاق های بیمارستان بوی درد و زخم آوار گرفته اند. تعداد دیگری از کودکان شب گذشته در این بیمارستان در وضعیت وخیمی به سر می بردند که تلاش پزشکان برای احیا بر روی بدن آنان جواب نداده و جان باخته اند. مجروحانی از سنین مختلف را می بینی؛ پیر و جوان، و برخی که وخامت حالشان نشان می دهد عمرشان دیری نمی پاید.
خبرنگار کلمه از بیمارستان دیگر تبریز، بیمارستان امام رضا(ع) نیز گزارش می دهد که پزشکان آن، تعداد مراجعین بعد از زلزله را ۳۰۹ نفر اعلام می کنند که ۲۱ نفر از آنها در بیمارستان و ۲۰ نفر در راه جان باخته اند، ۱۱۴ نفر هم بستری شده و بقیه هم سرپایی معالجه شده اند.
کمبود نان و موارد خوراکی و نیز آب آشامیدنی هم مشکلی است که در اکثر گزارش ها از مناطق زلزله زده به آن اشاره می شود، از جمله عصر ایران که گزارش داده: در ورودی شهر ورزقان کامیون های حامل بیسکویت و آب معدنی به چشم می خورند. مردم زلزله زده به دنبال کامیون در حال حرکت می دوند و از داخلشان مواد خوراکی می گیرند.
این گزارش همچنین با اشاره به اینکه ورزقان دو بخش و ۱۶۰ روستا دارد، آمار کشته های برخی از این روستاها را به این ترتیب اعلام کرده است: روستای زنج آباد ۱۴ کشته، روستای شخملو ۳۵ کشته، میرزا علی کندی ۱۴ کشته و علی بیک دی ۶ کشته. خبرنگار عصرایران با اشاره به کمبود نان در این مناطق به عنوان نکته ای که زلزله زدگان از آن شکایت می کنند، فرآیند اسکان در ورزقان صورت گرفته اما افراد محلی گزارش می دهند که با گذشت ۲۴ ساعت از زلزله، در برخی از روستاهای بین ورزقان و اهر فرآیند امدادرسانی آغاز نشده است! این افراد می گویند که اکثر روستاها تخریب شده اند و با این حال نه چادری برای زلزله زدگان ارسال شده و نه کمکی برایشان فرستاده شده است.
این در حالی است که عباس فلاح باباجان نماینده اهر و هریس در مجلس نهم خواستار آن شده که مردم کمک های و نیازهای اولیه زلزله زدگان را به جای اینکه به هلال احمر بسپارند تا در آنجا خراب شود، به صورت اکیپ های خودجوش، خودشان این کمک های اولیه را به دست مردم زلزله زده در روستاها برسانند!
این نماینده مجلس که در روستاهای اهر و هریس مستقر است، با اشاره به اینکه خبرنگارهای خبرگزاری های رسمی فقط گاهی به منطقه زلزله زده می آیند و به صورت نمایشی فیلمی تهیه می کنند و می روند، تاکید می کند: روستاهای ما شدیدا به کمک مردم دلسوز و خردمند مردم ایران نیاز دارد. خواهش می کنم این صدا را به گوش مسولان و به گوش ایرانیان و آذری های عزیز برسانید که مردم ارسباران شدید به کمک آنها نیاز دارند.
فلاح همچنین ادعای مسئولان دولتی مبنی بر پایان کار امداد و نجات را هم تکذیب می کند و می گوید: روستاهای ما تله های خاک هستند و کسی زورش نمی رسد این تله های خاک را بلند کند و کشته شدگان را از زیر خاک بیرون بکشند. هنوز آوار برداری در روستاها تمام نشده، دویست تا خانه ویران شده چطور مردم می توانند این ویرانه ها را بردارند و ببینند عزیزان شان زیر این ویرانه ها هستند یا به تبریز رفته اند.
او هشدار می دهد که: اگر بازمانده های زلزله همینطوری بمانند دو روز دیگر می میرند. به داد مردم برسید. اگر احساس کنید که دیگر به کمک های شما نیاز ندارند این مردم جان شان را از دست می دهند.
نماینده پیشین اهر و هریس هم از بی توجهی رئیس دولت و رئیس مجلس به مردم زلزله زده انتقاد کرده و می گوید: اول اینکه چون مردم اهالی این شهرستان ها از نظر اقتصادی وضعیت خیلی خرابی دارند. و پس از زلزله هم خانه هاشان خراب شده، سقف خانه هاشان شکسته شده حتی خود شهرها، روستا ها هم که در حدود پنجاه و برخی روستاها ۶۰ درصد تخریب شده است.
وی از عملکرد صدا و سیما هم انتقاد می کند و می گوید: از دیروز که حوالی ساعت پنح زلزله شش و نیم ریشتری رخ داد تا صبح امروز اصلا امداد رسانی خصوصا در روستاها خیلی خوب نبود و حتی خبررسانی هم خوب نبود. مثلا بی بی سی بهتر از رسانه ملی خودمان گزارش های مربوط به زلزله را پخش کرد.
این نماینده هم آمار ادعایی مسئولان درباره کشته شدگان زلزله را زیر سؤال می برد و تصریح می کند: متاسفانه آماری که پزشکی قانونی می گوید بیش از سیصد نفر کشته شده، اما تعدادی از کشته ها را در خود روستاها دفن کرده اند. بالای دو هزار نفر زخمی شدند و آمارها هم نشان می دهد میزان کشته شده ها به هزار نفر هم برسد.
هرچند، رهبری که حتی در سخنرانی مراسم افطاری امشب خود نیز حتی یک کلمه درباره رنج های امروز مردم زلزله زده سخن نگفت، در نهایت دقایقی پیش پیامی کوتاه در این باره منتشر کرد که البته با پیام وی درباره المپیک همزمان بود تا مشخص شود که سکوت نسبی صداوسیما درباره زلزله احتمالا به خاطر امتداد دادن شادی های المپیکی تا رسیدن پیام رهبری بوده است!
جالب اینجاست که حتی کاروان المپیک زودتر توانستند شادی و پیروزی خود را با حادثه ناگوار زلزله پیوند بزنند؛ به طوری که عصر روز یکشنبه، و ساعتها پیش از پیام رهبری، در پیام خود نوشتند: برای جمعی که میکوشند "سرفرازی و ظفر" به ارمغان بیاورند، شادی و سرور بیافرینند و حامل اخبار شیرین و امیدبخش شوند؛ چه چیز دردناکتر، تلختر و تکان دهندهتر از آنچه در آذربایجانمان گذشته میتوان باشد؟ حلاوت این پیروزیها به حیات مردمان ماست، به زندگی توام با شادمانی ست، به امید است و ... .
در پیامی که از سوی کاروان ورزشی ایران در المپیک منتشر شده، همچنین آمده است: آنچه بر آذربایجانمان گذشت را هنوز نمیتوانیم باور کنیم، تصاویر زلزله و نتایج آن دائم مقابل دیدگانمان است و این مائیم، فرزندان همین ملت که از آوردگاه المپیک، از این مسافت دور برای رفتگان طلب مغفرت، برای بازماندگان آرزوی صبر و برای مردممان درخواست کمک و یاری برای بازسازی نقاط آسیب دیده ارسال میکنیم.
حال می توان پیش بینی کرد به شیوه ی مألوف صدا و سیما، پیام رهبری آغازی بر تغییر رفتار تاسف بار صداوسیما در دو روز اخیر باشد و رسانه ملی هم به تبع رهبر نظام، با دو روز تاخیر، به بحث زلزله بپردازد. با این حال حتی این تغییر احتمالی هم چیزی از زشتی عملکرد تعجب آور رسانه ملی در بیش از ۲۴ ساعت گذشته کم نمی کند، که با سکوت منفعلانه دولت در اعلام عزای عمومی به این مناسبت همراه شده است.
انفعالی که حتی سایت محسن رضایی را هم به اعتراض واداشت؛ به طوری که تابناک رأسا امروز را عزای عمومی اعلام کرد! و نوشت: اهمیت ماجرا از دید دیگر رسانهها به اندازهای بالا بوده که خبر آن به سرعت در همه رسانههای جهان باز انتشار یافته است تا جایی که رویترز در گزارشی به نقل از اداره زمینشناسی آمریکا، شدت زلزله اخیر را ۶.۴ در مقیاس ریشتر ارزیابی کرده و خبر آمادگی صلیب سرخ ترکیه برای اعزام دارو و نیازهای اولیه به کشورمان را به تلکس خبریاش میفرستد، حال آنکه حد نهایت واکنش دولتمردان کشورمان به «پیام تسلیت اعضای هیأت دولت» (و نه حتی مجموعه هیأت دولت!) و چند توصیه مانند بسیج امکانات یا پشتیبانیها و کمکهای لازم محدود میماند!
این سایت افزود: اکنون کافی است، واکنش مقامات دیگر کشورها به وقوع حوادث مشابه را به یاد بیاوریم تا «اعلام عزای عمومی در ایتالیا در همدردی با زلزله زدگان»، «در پی کشته شدن شانزده نظامی مصری رخ داد؛ اعلام سه روز عزای عمومی»، «عزای عمومی در عربستان...»، «... در روسیه» و صدها قرینه دیگر به تقویت این ابهام بیایند که اصولا وقوع چه رویداد تلخی، میتواند منجر به اعلام عزای عمومی شود؟
امروز: همزمان با زمین لرزه های فاجعه بار آذربایجان، خبر سفر محمود احمدی نژاد به عربستان سعودی، با واکنش های متفاوتی روبرو شده و از جمله آمده: در شرایطی که درباره عملیات امداد و نجات در مناطق زلزله شده حرف ها و حدیث های زیادی وجود دارد و هنوز تعدادی از هموطنانمان احتمالا در زیر آوار مانده اند و نیازمند کمک هستند، رییس هیات دولتی که این فاجعه در آن رخ داده تازه یک روز زودتر از موعد مقرر پای در راه یک سفر خارجی گذاشته است که اساسا حتی در صورت عدم وقوع این فاجعه نیز رفتن به چنین سفری از سوی بسیاری از ناظران سیاسی زیر علامت سوال بزرگی است.
سامانه خبری - تحلیلی عصر ایران نوشته است: سفر آقای احمدی نژاد به عربستان به همراه نزدیک ترین یاران سیاسی خود، از جمله بقایی ومشایی و چند تن از وزرای کابینه، "یک روز زودتر از موعد اجلاس عربستان" در شرایطی که حتی دو روز هم از از فاجعه زلزله در استان آذربایجان شرقی با آن هم کشته و مجروح و بی خانمان ، نگذشته ، شگفتی جدیدی در برابر دیدگان مردم قرار داده است.
در شرایطی که درباره عملیات امداد و نجات در مناطق زلزله شده حرف ها و حدیث های زیادی وجود دارد و هنوز تعدادی از هموطنانمان احتمالا در زیر آوار مانده اند و نیازمند کمک هستند ، رییس هیات دولتی که این فاجعه در آن رخ داده تازه یک روز زودتر از موعد مقرر پای در راه یک سفر خارجی گذاشته است که اساسا حتی در صورت عدم وقوع این فاجعه نیز رفتن به چنین سفری از سوی بسیاری از ناظران سیاسی زیر علامت سوال بزرگی است.
در همه جای دنیا رسم معمول این است که وقتی حادثه ای غیر مترقبه روی می دهد سران و رهبران آن کشورها اگر در سفر باشند ، لااقل برای نمایش همدردی و نشان دادن این مساله که در کنار آلام مردم خود هستند ، برنامه های خود را نیمه کاره رها کرده و به محل حادثه و یا لااقل دفتر کار خود می روند تا از نزدیک بر عملیات امداد و نجات نظارت کنند و شخصا پیگیر ماجرا شوند.
مثال های زیادی را می توان در این زمینه ذکر کرد ، همین چند روز پیش باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا که برای یک سفر انتخاباتی به یکی از ایالت های آمریکا رفته بود پس از حادثه تیراندازی در سینمایی در کلرادو که به کشته شدن ۱۴ شهروند آمریکایی انجامید برنامه خود را سریعا قطع کرد و به کاخ سفید بازگشت .
سال گذشته حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان هنگامی که برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری های شانگهای به چین رفته بود پس از حادثه کشتار غیر نظامیان افغان به دست نیروهای آمریکایی در ولایت لوگار ، سفر خود را نیمه تمام گذاشت و به کابل بازگشت. کرزای در دسامبر سال گذشته میلادی نیز که به چند کشور اروپایی سفر کرده بود پس از وقوع چند انفجار انتحاری در روز عاشورا که به کشته شدن دهها تن از شیعیان عزادارکشورش انجامید سفر خود را نیمه تمام گذاشت و به کشورش بازگشت.
همین چند هفته پیش رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه وقتی هواپیمای این کشور توسط سوریه سرنگون شد ، در یک سفر رسمی در برزیل بود و پس از این حادثه سفر خود را نیمه تمام گذاشت و به آنکارا بازگشت.
اینها در حالی است که در تمام مثال های مورد اشاره حوادثی رخ داده و تمام شده بودند در حالی که وقتی زلزله ای شدید و پر تلفات به وقوع می پیوندد ، تازه مشکلات و مصائب شروع می شود و باید نیاز دهها هزار انسان بی خانمان به دریافت مداوم و روزانه مواد غذایی ، سوختی ، درمانی و بهداشتی ، آب ، پتو ، چادر و... تأمین شود.
در چنین شرایطی آقای احمدی نژاد شال و کلاه کرده است و به سفری غیر ضرور خارجی رفته است که حتی اگر در صورتی که زلزله هم نمی آمد ،
کارشناسان و صاحب نظران بسیاری معتقد بودند که احمدی نژاد نباید به چنین سفری برود چرا که تنها ۳ هفته دیگر کشورمان میزبان برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران است و آقای احمدی نژاد از ملک عبدالله پادشاه عربستان برای شرکت در این نشست دعوت کرده است در حالی که خبرهای رسیده از منابع دیپلماتیک حاکی است که پادشاه عربستان به تهران نخواهد آمد و حتی خبرهای غیر رسمی حاکی است که دولت ریاض در حال رایزنی با سران دیگر کشورها برای مجاب کردن آنها برای عدم شرکت در نشست تهران است!
باید از آقای احمدی نژاد پرسید: وقتی برای دعوت از پادشاه عربستان نماینده ای به این کشور نمی فرستد و سفیر کشورمان در ریاض دعوت نامه ملک عبدالله را به دولت عربستان تقدیم کرده ، و این مساله خود گویای سطح روابط دو کشور است ، آقای احمدی نژاد با چه توجیهی برای شرکت در نشست عربستان ،رأساً و آن هم با هیاتی عالیرتبه به مکه می رود؟!
وانگهی اگر آقای احمدی نژاد حرف یا طرحی برای ارایه درباره بحران سوریه داشت چرا دو سه روز پیش که نشست مشورتی تهران درباره بحران سوریه برگزار شد و میهمانان نشست به حضور او برده شدند تا برایشان سخنرانی کند حتی یک کلمه درباره سوریه حرف نزد؟!
چرا وقتی سعودی ها نه در اجلاس مشورتی تهران درباره سوریه شرکت کردند و نه معلوم نیست که ملک عبدالله دعوت ایران را خواهد پذیرفت یا نه ، آقای احمدی نژاد با شرکت در نشست مکه به این اجلاس عربستانی ها وزن و وجاهت بیشتری بدهد ؟!
همچنین نکته مهمی که نباید بدان بی توجه بود این است که این اجلاس صرفا یک نشست چند جانبه درباره بحران سوریه است ، نه سفری دوجانبه که طی آن ، وزرای مختلف دو طرف ، در زمینه های مختلف اسناد همکاری مبادله کنند. لذا هیچ ضرورتی نداشته که احمدی نژاد این همه وزیر و معاونش را با خود ببرد و اعتباری بیشتر به سعودی ها بدهد!
نکته جالب توجه این که احمدی نژاد و دولتمردان همراهش ، یک روز زودتر به عربستان رفته اند تا روز قبل از اجلاس را در مدینه بگذرانند و زیارت کنند و بعد ، به مکه بروند و در نشست عربستان شرکت کنند! و البته هیچ کس از این دولت انتظار ندارد پاسخ بدهد که در این شرایط ، آیا رفتن به مناطق زلزله زده واجب بود یا زیارت مستحبی در مدینه؟ مهم این است که احمدی نژاد هنگام ترک تهران مژده داده است که نائب الزیاره همه مردم ایران خواهد بود!
امروز: آیت الله دستغیب در سخنرانی روز بیست و دوم رمضان خود تاکید کرد: برادران اطلاعات و سپاه و بسیج و کارگزاران قوه قضائیه هم باید بسیار مواظب باشند. قضایایی که دو سال پیش اتفاق افتاد که با چوب و باتوم بر سر مردم میزدند، به قصد کشت، این را نمیتوان غیر عمد خواند.از جمله چیزهایی که درباره آنها سفارشات بسیاری در روایات اهل بیت وارد شده مال و آبروی مؤمنین است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: حرمت مال مؤمن مانند حرمت خونش است. (کافی، ج۲، ص۳۶۰)
متن سخنرانی بیست و دومین روز از ماه مبارک رمضان به گزارش حدیث سرو به شرح زیر است:
تفسیر سوره نساء جلسه ۵۶- وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً (۹۲)وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً (۹۳)
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (۹۴)
هیچ مؤمنی حق ندارد مؤمن دیگری را بکشد، جز به اشتباه و هر کس به اشتباه مؤمنی را بکشد باید بردهی مؤمنی آزاد کند و خون بها به خویشان مقتول بپردازد. مگر آنکه آنها ببخشند و اگر قوم مقتول کافر و دشمن شما باشند اما خود او مؤمن باشد، آزاد کردن بردهی مؤمن کافی است و اگر مقتول از قومی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است. باید بردهی مؤمنی آزاد کند و خون بها به خانوادهی او بپردازد و هر کس برده نیابد باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد. این تخفیفی است از جانب خدا و خدا دانای فرزانه است.و هر کس مؤمنی را عمداً بکشد کیفرش دوزخ است که برای همیشه در آن خواهد ماند و خداوند بر او خشم میگیرد و لعنش میکند و عذابی بزرگ برایش آماده میسازد.ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که در راه خدا (برای جهاد) سفر میکنید، تحقیق و بررسی کنید و به کسی که اظهار اسلام میکند نگویید: مؤمن نیستی. بخاطر آنکه از متاع ناچیز دنیا چیزی بدست آورید زیرا غنایم بی شمار نزد خدا است. خود پیش از این چنین بودید و خدا بر شما منت نهاد. پس خوب بررسی کنید که خدا به آنچه میکنید آگاه است.
شأن نزول
تفسیر المیزان در ذیل آیه «وَ مَا کاَنَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطًَا» مینویسد: حارث بن یزید و ابو جهل، همواره عیاش بن ابى ربیعه را شکنجه مىکردند، سپس همین حارث از مکه بیرون آمد تا به مدینه نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله مهاجرت نموده اسلام آورد، در بین راه یعنى در حره، به عیاش نامبرده برخورد، عیاش فرصت را غنیمت شمرده، جستن کرد و روى سینه حارث نشست و به خیال اینکه او هنوز کافر است به قتلش رساند و سپس نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله آمده، جریان را به اطلاع آن جناب رساند و چیزى نگذشت که آیه: «وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً» نازل شد و رسول خدا صلّی الله علیه و آله آیه را براى عیاش قرائت کرد و سپس فرمود: برخیز و یک برده مؤمن آزاد کن.
تفسیر مجمع البیان در ذیل جمله: «وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ ...» مىگوید: این آیه درباره ضبابه کنانى نازل شده، که برادرش هشام را در محله بنى النجار کشته یافت و جریان را به عرض رسول خدا صلّی الله علیه و آله رسانید، رسول خدا صلّی الله علیه و آله قیس بن هلال فهرى را با وى روانه کرد و به وى فرمود: به بنى النجار بگو اگر قاتل هشام را مىشناسید تحویل برادرش دهید تا از او قصاص کند، و اگر نمىشناسید خونبهاى هشام را به برادرش بپردازید، قیس بن هلال فهرى رسالت رسول خدا صلّی الله علیه و آله را ابلاغ نموده، بنى النجار خونبها را دادند، وقتى قیس بن هلال فهرى به اتفاق ضبابه بر مىگشتند شیطان در دل وى وسوسهاى انداخت، که چطور این ننگ را بر خود هموار مىکنى که بنى النجار خون برادرت را بریزند و تو به گرفتن پول خون اکتفاء کنى؟ خوب است همان قیس بن هلال را که همراه تو است به قتل برسانى، تا یک نفر را به جاى برادرت کشته باشى و دیهاى هم اضافه عایدت شده باشد، سر انجام شیطان کار خود را کرد و تیرى به طرف قیس افکند و او را کشت و شترى را سوار شده، با حالت کفر به مکه برگشت، و اشعاری بدین مضمون سرود:
من به خونخواهى، هشام فهر را بکشتم و خونبهایش را نیز به گردن بزرگان بنى النجار انداختم که ارباب ملکهاى سرزمین فارعند و از آنان گرفتم، پس هم خونبها را گرفتم و هم خاطر خود را آسوده ساخته، به راحتى خوابیدم و در آخر به مسلک بتپرستى خود برگشتم.
او اول کسى بود که از اسلام به بتپرستى برگشت. رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: او را نه در حرم امنیت مىدهم، نه در خارج حرم.
در تفسیر قمى ذیل آیه شریفه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ...» آمده که این آیه بعد از مراجعت رسول خدا صلّی الله علیه و آله از جنگ خیبر نازل شد. پیامبر، اسامة بن زید را به سرکردگى جمعیتى به طرف دهات یهودىنشین که در ناحیه فدک قرار داشت فرستاد، تا آنان را به اسلام دعوت کنند، در یکى از آن دهات مردى بود به نام مرداس بن نهیک فدکى، وقتى شنید جمعیتى از ناحیه پیامبر اسلام آمدهاند، خانواده و اموال خود را جمع نموده، در ناحیه کوه جاى داد و خود به طرف اسامه مىآمد در حالى که مىگفت:" اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان محمدا رسول اللَّه" همین که نزدیک اسامه رسید، اسامه با اینکه شهادت او را مىشنید، ضربتى بر او زد و به قتلش رسانید، و چون به حضور رسول خدا صلّی الله علیه و آله شرفیاب شد جریان را به عرض رسانید، حضرت فرمود: مردى را کشتى که داشت شهادت مىداد معبودى بجز اللَّه نیست و اینکه من فرستاده خداى تعالى هستم؟ اسامه عرض کرد: یا رسول اللَّه او به خاطر کشته نشدن شهادت مىداد، رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: تو نه پرده از روى قلب او برداشتى و نه آنچه را که به زبان گفت پذیرفتى و نه از باطن نفس او آگاه بودى، اسامه چون این بشنید سوگند یاد کرد که دیگر احدى از گویندگان شهادتین را به قتل نرساند و خداى تعالى در همین مورد بود که آیه:
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً، تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ...» را نازل فرمود.
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً؛ استثنای خطا در این آیه به معنای جواز قتل غیر عمد نیست بلکه به معنای بی گناهی قاتل است و البته بر همین قتل غیر عمد نیز آثار و احکامی مترتب میشود.
وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً؛ پس اگر کسی به صورت غر عمد، مؤمنی را کشت؛ یعنی مثلاً میخواست گنجشکی را بکشد، تیرش اشتباه رفت و به او خورد و مرد قاتل باید کفارهی این اشتباه را که آزاد کردن بندهی مؤمن است بدهد و خون بهای مقتول را به خانوادهاش بپردازد.
فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ؛ «رقبه» یعنی بنده که باید حتماً مؤمن باشد. خدای تعالی در عوض کشته شدن یک نفر، دیگری را زندگی جدیدی میبخشد چرا که این آزادی، حیاتی دیگر برای او است. وقتی مردم جامعهای از آزادیهای مشروع و قانونی خود محروم باشند، همچون غلام و برده و بلکه مثل مردهاند.
وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ؛ دیهی مقتول به وارث او میرسد و برای آنها حکم ارث را دارد. البته ارزش خون مؤمن بیشتر از آن است که با پول سنجیده شود و دیه، در حقیقت تسلایی برای خاطر بازماندگان مقتول به حساب میآید و الا ارزش مؤمن، خدای تعالی و بهشت عدن او است. اگر خانوادهی مقتول دیه را ببخشند، از عهدهی قاتل ساقط میشود.
فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ؛ اگر مقتول مؤمن باشد اما قوم او همگی کافر و دشمن مسلمانان باشند، دیگر پرداخت خون بها، بر قاتل مسلمان لازم نیست و فقط آزاد کردن بندهی مؤمن بس است. چرا که کافر از مسلمان ارث نمیبرد.
این نکته نیز شایان ذکر است که منظور از «عَدُوَّکُم» این است که آن قوم کافر و محارب باشند یعنی خدا و رسول را قبول نداشته باشند . پس قبیلههایی که هر دو مسلمان هستند و میانشان اختلافات و دشمنیهای شخصی یا سلیقهای یا قبیلهای وجود دارد مشمول این آیه نمیشوند. حتی اهل تسنن هم مسلمان شمرده میشوند و از شمول این آیه خارجند.
وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ...؛ درباره قسمت اول این آیه معانی مختلفی ذکر شده اما به نظر میرسد معنای صحیح آن این است که اگر مقتول مؤمن در میان قوم کافری باشد که آن قوم تحت معاهده و ذمّهی مسلمین قرار دارند، علاوه بر کفارهی آزاد کردن بندهی مؤمن، پرداخت دیهی مقتول نیز بر قاتل آن لازم است.
فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ؛ در این آیه سه صورت قتل غیر عمد بیان شد و در هر سه صورت، بر قاتل لازم است بندهی مؤمنی را آزاد کند اما اگر مثل امروز بندهی مؤمنی یافت نشد، قاتل باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد. این روزه کفارهی آن قتل و التیامی بر وجدان پریشان او محسوب میشود.
وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً؛ خداوند دانا و فرزانه است و احکامی را هم که وضع میکند بر پایهی علم و حکمت است.
وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً؛ هر کس مؤمنی را عمداً بکشد، اولاً: کیفرش آتش دوزخ است که همیشه در آن خواهد ماند. ثانیاً: مغضوب پروردگار میشود و ثالثاً: از رحمت پروردگار دور میماند و رابعاً: عذاب بزرگ الاهی برایش مهیّا میگردد. منظور از مؤمن کسی است که شهادتین میگوید و اقرار زبانی به وحدانیت خدا و نبوت پیامبر خاتم میکند و لازم نیست سلمان و ابوذر باشد.
آموزهی آیه
دوستان گرامی باید در رانندگی بسیار احتیاط کنند و با صدقه و دعا پشت فرمان بنشینند. کسی که بر اثر بی احتیاطی موجب مرگ یا نقص عضو دیگری میشود، حتی اگر دیه نیز بپردازد، از عذاب وجدان در امان نیست و به سادگی نمیتواند خود را ببخشد. در کارهای دیگر هم همین طور، از جمله در ورزشها و مخصوصاً ورزشهای رزمی باید بسیار احتیاط کرد.
برادران اطلاعات و سپاه و بسیج و کارگزاران قوه قضائیه هم باید بسیار مواظب باشند. ممکن است در گزارشات خود بگویند که ما فقط بازجویی کردیم اما خودتان هستید و خدای خودتان. بی شک در هر کاری که میکنید حساب و کتاب است، اگر یک بی گناه دل شکسته شود، آثار شومی برایتان دارد. شهید آیت الله دستغیب رحمهالله در کتاب داستانهای شگفت حکایت کودکی را نقل میکند که دربازی کودکانه خود پای گنجشک را کشید و پایش کنده شد همان وقت کودک از نردبان پایین افتاد و پایش شکست. وقتی خداوند از ظلم به یک حیوان نمیگذرد، چگونه میتوان آه انسانهای مؤمن را ، مخصوصاً وقتی بی گناه باشد، نادیده گرفت؟ آن هم با استناد به گزارشات تخیّلی و دروغین مخصوصاً درباره کسانی که خود اهل جبهه بودند و جانباز و ایثارگر هستند. هر طور میل خودشان است اما بعضی رفتارها دنیا و آخرت انسان را به آتش میکشد. یکی از اقوام ما قضیهای مربوط به بیست سال پیش را نقل میکرد و میگفت: مرا به جرم داشتن اسلحه گرفتند و من هر چه میگفتم: «اسلحه ندارم» باور نمیکردند و بسیار کتکم میزدند. آخر دلم شکست و به آن بازجو گفتم: الاهی چلاغ شوی. طولی نکشید که او را دیدم در حالی که پایش شکسته بود و با عصا راه میرفت. پیش من آمد و گفت: من همانم که گفتی: الاهی چلاغ شوی.
حتی اگر غیر مسلمانی به درگاه خدا لابه کند و آه بکشد، خداوند جوابش را میدهد. شهید دستغیب رحمهالله حکایتی در داستانهای شگفت آورده که کودک مسلمانی در نانوایی ریگی، یک سنگ داغ تازه از تنور درآمده را در یقهی یک کودک یهودی انداخت، یهودی گفت: الاهی به خانه نرسی. خلاصه کودک مسلمان قبل از رسیدن به خانه، مرد. خدای تعالی در حدیث قدسی میفرماید: «أنا عِندَ المُنکَسِرَهقلوبُهُم» (مینه المرید، ۱۲۳) من نزد قلبهای شکستهام.
به صرف اینکه قاضی دستور داده، حجت شرعی نمیشود، خود انسان هم باید کمی فکر کند مبادا اشتباهی پیش آمده باشد.
قتل عمد
خدای تعالی برای قتل عمد چهار وعید ذکر فرموده است. بی شک سخن قرآن، صدق است. این کتاب، شاهنامه و افسانه نیست، حق است. شاید بگویید آخر کار توبه میکنیم. البته خداوند توبه پذیر است و ناامیدی، از هر گناه بدتر است اما بعضی گناهان، توفیق توبه را از انسان سلب میکند. این مثل از باب مقایسه نیست اما بی تردید قاتلان حضرت اباعبدالله علیهالسلام، چه آنها که مستقیماً مباشرت به شهادت حضرت کردند و چه آنها که دستور آن را دادند، هرگز توفیق توبه نمییافتند. آنها هرگز رو به خدا نمیکردند، همچون ابن ملجم که به مولا علی علیهالسلام گفت: آیا تو میتوانی کسی را که در آتش است نجات دهی؟ این ناامیدی مانع رجوع و بازگشت انسان به خدای تعالی میشود. گناه بزرگ اینچنین بر سر انسان میآورد.
برادرانی که عرض کردیم باید خیلی مراقب باشند. قضایایی که دو سال پیش اتفاق افتاد که با چوب و باتوم بر سر مردم میزدند، به قصد کشت، این را نمیتوان غیر عمد خواند.از جمله چیزهایی که درباره آنها سفارشات بسیاری در روایات اهل بیت وارد شده مال و آبروی مؤمنین است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: حرمت مال مؤمن مانند حرمت خونش است. (کافی، ج۲، ص۳۶۰)
آبروی مؤمن از مال و جانش مهم تر است و اگر کسی آبروی مؤمن را بریزد مانند کشتن او است.نمی توان به هر بهانهای وارد خانهی کسی شد و لو به دستور قاضی باشد. نمیتوان اموال او را به هم ریخت یا چیزی از آنها را برد و لو به دستور قاضی باشد، مخصوصاً قضاتی که مجتهد و فقیه نیستند. به صرف نگاه کردن به قانون نمیتوان حکم صادر کرد. بهتر است حکم این مسائل را از فقها و مجتهدین استفتا کنند، آن هم نه از یک جا که ممکن است منتسب به یک نفر باشد، از چند جا سؤال کنید. این نصیحت ما برای کسانی است که میخواهند راه صحیح را انتخاب کنند. ما دوست میداریم جمهوری اسلامی به معنای واقعی آن تا زمان امام زمان پابرجا باشد تا همهی مردم از جهت ایمان و اقتصاد و سیاست، در آرامش باشند و مقتدای همهی دنیا قرار گیریم. اگر ما چیزی میگوییم برای آن است که خطرات پیش نیاید، مبادا در پشت صحنه افرادی پیدا شوند که دانسته و ندانسته ضربه بزنند و موجب شوند مردم بی گنااه و بیچاره هدف بمبهای آمریکا و اسرائیل قرار گیرند.
در بعد فردی هم همین است وقتی کسی عیبی از کسی میبیند نباید جار بزند و همه جا منتشر کند. ریختن آبروی او مثل کشتن او است. همچنین است کسی که مال دیگری را میبرد یا قرض میکند و با وجود تمکن، بدهی خود را نمیپردازد.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (۹۴)
خطاب این آیه شامل از اول انقلاب تا به حال و از این به بعد میشود: به محض آنکه کسی با زبان خوش به شما سخن میگوید، نگویید میترسد.
ابتدا به دوستان عزیز مسجدی عرض میکنیم: وقتی کسانی از جاهای مختلف به اینجا میآیند، قرار نیست همه مثل هم باشند، پس نباید بگویید: تو با فلانی یک رنگ نیستی و حتماً با یک غرض خاصی آمدهای. این حرفها صحیح نیست. حتی ممکن است بعضی برادران اطلاعات و سپاه و بسیج بیایند. آن بندگان خدا هم میخواهند قرآن گوش بدهند. همیشه هم نباید ذهنتان به انحراف برود. آنها هم مسلمانند، روزه میگیرند. ممکن است گاهی خطایی هم بکنند که امیدواریم آن هم رفع بشود. مواظبت خوب است، اما بی احترامی جایز نیست. ممکن است برخی افراد به بعضی سخنان بنده انتقاد داشته باشند. شاید او درست فهمیده باشد. چه اشکالی دارد بیاید مطرح کند، به دوستان طلبه بگوید تا به بنده بگویند. بالاخره هر کسی در معرض خطا است. الا چهارده معصوم که از هر خطا و اشتباهی، چه در احکام و چه در مسائل دیگر مصونند.
به آقایان عرض میکنیم اگر وقتی کسی چیزی گفت، نباید تا مدتها او را بخاطر آن توبیخ کنند. شاید متوجه نبود و شاید هم عمداً گفته باشد اما نباید فوراً پرونده برایش تشکیل دهند . آقایان باید بدانند که دینشان از همه چیز مهمتر است مبادا آن را مفت و مجانی از دست بدهند. این قلب متعلق به خدا است اگر ارتباطش با خدا قطع شود، هیچ چیز دیگری از او باقی بماند.
حیف است انسان این همه نماز بخواند و روزه بگیرد و دم از اسلام بزند اما یکدفعه کاری بکند که همه را به باد بدهد . بعد هم برایش توجیه بتراشد. با توجیهات نمیتوان واقعیات را تغییر داد.
امیدواریم تذکرات و نصایح ما را به حساب عناد و دشمنی نگذارند. ما نظری نداریم جز آنکه همان وضع اوایل انقلاب حاکم شود تا بتوان گفت مقدمهی ظهور حضرت مهدی علیهالسلام حاصل شده است. ایجاد مقدمهی ظهور، منوط به اصلاح مردم و آمادگی دلهای آنها است. منتظر به کسی میگویند که خانهی خود را آب و جارو تمیز کرده، انتظار آمدن مهمانی را میکشد و منتظران حضرت مهدی ارواحنا لتراب مقدمه الفداء باید اینگونه باشند و خود و جامعهی خویش را اصلاح نمایند و الا با انگ زدن به هم و کنار گذاشتن یکدیگر، کسی باقی نمیماند.
ادامه گفتار حضرت آیت الله العظمی نجابت رحمهالله در شرح دعای رجبیه:
«یَعرِفُکَ بِها مَن عَرَفَک»
یعنی کسی که تو را شناخت بواسطه این ولات امرت میشناسد. هم آنان که مأمون و مبشّر و رکنند. هر کس خواست خدای اجل را بشناسد ، به توسط چهارده معصوم میشناسد چرا که خداوند اولاً آنها را دلال معرفت قرار داده است. ثانیا آنها مرکز رأفت و حب و کرم و دوستی هستند. چیزی که مایه نقص و دلخوری باشد، در آنها نیست. آنها نقص دارند، لیکن نسبت به خدا اما نسبت به ما نقص ندارند. بلکه هر جا قضای حاجت میشود، هر جا دعایی مستجاب میشود، هر جا نسل تولید میشود، هر جا زراعت تشکیل میشود، تمام اینها بوسیله آقایان است. ساحت قدس ربوبی همراه آقایان است اما خود آقایان این کارها را انجام میدهند.
قرآن میفرماید:
«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (واقعه، ۶۴)
پس مردم میشناسند تو را پروردگار عالم اما بوسیله ولات امر تو، و خلاصه آنچه که وِجهِهی خداست و آن چه که وجه خداست، همه همراه آقایان معصومین علیهم السلام است غایهالامر انسان خیال میکند خودش چیزی هست.
«لا فَرقَ بَینَکَ و بینَها الا أنَّهُم عبادُک و خَلقُک -فَتقُها و رَتقُها بِیَدِک -بدؤها منک و عودها الیک»
بین حضرات ائمه طاهرین و بالخصوص حضرت ولی عصر علیهالسلام با خداوند فرقی نیست، به این معنا که هر توقعی که شما از خداوند دارید، همان را از ائمه علیهم السلام داشته باشید. چرا که اینها ولی امر و «وجه» خدایند و از همین رو مورد عنایت تام خداوند هستند و لذا لباس پوشیدن، خوابیدن، خوراک خوردن هیچ کدام برای آنها تزاحم ندارد. یعنی همانطور که خداوند نمیخوابد، قلب آقایان هم نمیخوابد. خدای تعالی محتاج نیست این آقایان نیز به وسیله خداوند محتاج نیستند. کارهای خداوند بی حد است، کارهای این آقایان هم بی حد است. خداوند هزار و یک اسم دارد، این آقایان هم هزار قسم وسیله دارند. میگوییم:
«السلام علیک أیها النبی و رحمه الله و برکاته»
یعنی: همراه آدم است و لو اینکه آدم نمیفهمد. میگوییم:
«السلام علینا و علی عباد الله الصالحین»
یعنی: ائمه طاهرین علیهم السلام همراه آدمند، و لو این که آدم نفهمد. دقیقاً مثل اینکه خداوند همراه انسان است و انسان نمیفهمد بنابراین فرقی بین آقایان و خداوند نیست مگر اینکه آنها بنده و مخلوق خدایند.
برادران اطلاعات و سپاه و بسیج و کارگزاران قوه قضائیه مراقب باشند
امروز: آیت الله موسوی اردبیلی طی پیامی اعلام کردند: مؤمنین مجازند از وجوه شرعیه برای امداد رسانی به حادثه دیدگان مصرف نمایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
با کمال تأثر و تأسف اخبار نگران کننده ای حاکی از وقوع زلزله در شهرستان اهر و دیگر مناطق آذربایجان دریافتیم که موجب وارد شدن صدمات جانی و مالی به برخی از مؤمنین آن دیار شده است. اینجانب به همه داغدیدگان از حادثه عرض تسلیت و تعزیت دارم و از همه مردم فداکار و بزرگوار دعوت می کنم تا با همکاری مسئولین ذی ربط به کمک آسیب دیدگان از این حادثه بشتابند.
حوادث طبیعی فرصت آزمون همت و فداکاری و یاری آسیب دیدگان و دردمندان از سویی و صبر و تحمل و رضا به قضای الهی از سوی دیگر است. خداوند به همه ما توفیق سرافرازی در آزمون ها را عنایت فرماید.
مؤمنین مجازند از وجوه شرعیه برای امداد رسانی به حادثه دیدگان مصرف نمایند. ان شاء الله تلاش شما برای کمک به هموطنان آسیب دیده در این ماه مبارک از افضل قربات است.
عبد الکریم موسوی اردبیلی
امروز: رییس دفتر بازرسی مقام رهبری گفت: جالب است من یک روز چنان روشنفکر میشوم که از بدحجابها دفاع میکنم و میشوم طرفدار بیحجابی!
به گزارش خبرآنلاین، علی اکبر ناطق نوری افزود: و یک روز دیگر طوری مرا به طالبانیزم متهم میکنند که میگویند ناطق نوری اگر رئیس جمهور شود پیادهروها را زنانه و مردانه میکند و دیوار میکشد وسط پیادهروها!
این عضو جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با هفتهنامه «نگاه پنجشنبه» با اشاره به اینکه امیرالمومنین فرماندارش را که از مسیر منحرف شده بود، بدون هیچ تشکری عزل میکند و نمیگوید که آبروی او چه میشود، خانوادهاش چه میشود و... به ذکر خاطراتی از دورانی که وزیر کشور بود پرداخت و گفت: آن روزها شهرداری زیر نظر وزیر کشور بود چون شورایی نبود، انجمن شهر هم نبود، وزیر کشور قائم مقام انجمن شهر بود. به من گزارش دادند که در بعضی شهرداریها رشوه میگیرند، پول میگیرند، حق حساب میگیرند. دیدم نمیشود که راجع به زیرمجموعه من وزیر روحانی چنین بگویند و باید فکری میکردم، شهردارم را خواستم، آن موقع آقای حبیبی شهردار بود. به او گفتم چند نفر را مامور میکنی، به آنها پول میدهی کپی پولها را هم برمیداری که شمارهشان را داشته باشیم. این افراد را به عنوان ارباب رجوع میفرستید توی صف. هرجا که مامور شهرداری از آنها پولی خواست، پرداخت کنند، وقتی یقین کردی که طرف پول گرفته، عکسش را توی روزنامه چاپ کن. آنروزها این خیلی کیفر سخت و سنگینی بود.
وی با بیان اینکه این کار را عملیاتی کرده و بخورد اینچنین با رشوهگیران سبب شده بود تا دیگران جرات چنین کاری را نداشته باشند، ادامه داد: تا اینکه در مجلس یک نماینده شیرپاکخوردهای از من سوال کرد و گفت آقای وزیر کشور شما در کار قوه قضاییه دخالت کردهاید و خلاف قانون اساسی عمل کردهاید. شما تفکیک قوا را در نظر نگرفتهاید. من رفتم پشت تریبون و گفتم ایشان درست میگویند. حق با ایشان است. طبق قانون اساسی نباید این کار را میکردم اما اعلام میکنم اگر فردا چنین کسی را دستگیر کنم و به قوه قضاییه تحویل بدهم او با استفاده از ضامن و وثیقه، بیرون میآید و به ریش ما میخندد و دیگر نمیشود جلوی رشوهخواری را گرفت.
گزیده سخنان وی را در ادامه بخوانید:
· اگر در حکومتمان رودربایستی را کنار بگذاریم، قابلیت اجرا دارد. بنده قائلم به اینکه در حکومت ما رودربایستی هست. باید رودربایستی را کنار بگذاریم. اگر من مقصر بودهام و واقعاً بیتالمال را خورده و بردهام باید به مردم معرفی میشدم، همهچیز باید گفته میشد، اعلام میشد و ما طرد میشدیم و با ما برخورد میکردند. اما اگر این اتهام دروغ بود، باید با کسی که این حرف را زده بود برخورد میکردند، هرکس که بود.
· در دنیای امروز که آراء و افکار عمومی در آن مطرح است، دموکراسی در آن مطرح است، ما نمیتوانیم خودمان را به تمام معنا جدای از زمان و مکان بدانیم. هنری که جمهوری اسلامی به خرج داد و علمای ما و خبرگان قانون اساسی به خرج دادند، این بود که آمدند، با آنکه تجربه اولشان بود از قرآن و سنت و روایات، این اصول را استخراج کردند. حتماً دیدهاید که در بعضی از چاپهای قانون اساسی منشا این اصول را ذکر کردهاند. این اصول ریشه روایی دارند نه اینکه در تضاد باشند، در جهتاند اما کامل نیستند. ما همینطور که جلو میرویم باید آنها را تصحیح کنیم. کما اینکه در مقطعی در آستانه ارتحال امام اگر یادتان باشد، ما بازنگری قانون اساسی را داشتیم، به نظر من باز هم جا دارد که نه تنها در زمان ما بلکه بعدها هم این بازنگری صورت بگیرد. یعنی همیشه جا دارد با حفظ اصول و ارزشهای اصلیمان، در قانون اساسی بازنگریهایی داشته باشیم؛ مثل همین مساله ریاست جمهوری و نخستوزیری که دیدیم در کنار هم جواب نمیدهد و یکیشان (نخستوزیری) حذف شد.
الان هم این بحث مطرح است که سیستم پارلمانی را پیاده کنیم یا نکنیم. درباره قضایای تفکیک قوا هم ممکن است در مقطعی به این نتیجه برسیم که تغییراتی صورت بدهیم یا نه. یا فرمولی برای آن تعریف کنیم. درست است که این قوا باید از هم تفکیک داده شوند اما نه به شکلی که به قول آن آقا خود منتسکیو هم حرفش را پس بگیرد. چون معنای چنین تفکیکی این است که هیچکدام اختیار ندارند. شاید در یک مقطعی ما به این مساله برسیم. فیالمثل من معتقدم برای اینکه قوه قضاییه قویتر شود، باز هم نیازمند یکسری بازنگری در آن هستیم.
· میشود هم قاطع بود و هم رئوف بود. میشود هم جدی برخورد کرد هم در عین حال حق کسی را پایمال نکرد و دل کسی را نشکست. واقعاً میشود. من تجربه کردهام. بنده در همان دوره اینگونه عمل میکردم. آن روزها توی خیابان ولعیصر عدهای بدحجاب و با آرایش بیرون میآمدند. یک عده هم میخواستند با این افراد برخورد کنند درحالی که مسوولیت برخورد با آن اشخاص بر عهدهشان نبود اما به عنوان نیروهای انقلابی و اسلامی و خودسر میآمدند و میریختند توی خیابان ولیعصر و مثلاً یک پسری را که موهایش بلند بود میگرفتند و بغل جوب میخواباندند که با ماشین سرش را بتراشند و گاه پوستش را هم میکندند. یا امثال آن. امام رحمتالله علیه به من فرمود این هرج و مرجها چیست؟ من بدون اینکه از امام خرج کنم، با آنها برخورد کردم. من در دوران مدیریتم هرگز از امام خرج نکردم اصلاً مدیری که هرروز برود بگوید آقا اجازه هست؟ یا بگوید آقا گفتهاند این کار را بکن، و همه مسوولیت را به گردن رهبر بیندازد، چنین مدیری به هیچ دردی نمیخورد. مدیری که میخواهد هرچیزی را به گردن مقام بالاتر بیندازد تا خودش سالم بماند به درد نمیخورد. من بدون اینکه از امام هزینه کنم، مقابل قویترین نیروها ایستادم؛ سخت برخورد میکردم، دستگیر میکردم.
یک شبی ساعت یک نصف شب خبر دادند که بین دو گروه درگیری پیش آمده که حالا من نمیخواهم اسم بیاورم. نیمهشب بلند شدم و گفتم ماشین را راه بیندازید برویم. آمدم و خودم وارد صحنه نبرد شدم. یک طرف خیابان جمعیتی با کلاش، یک طرف دیگر جمیعیت با ژ-3 ایستاده بودند. من از ماشین پیاده شدم. بچهها گفتند حاجآقا خطرناک است. اینها همه تیر و تفنگ دستشان است. گفتم عیبی ندارد. بروید کنار. در را چنان با شدت باز کردم که پرده شیشه ماشین کنده شد از بس که عصبانی بودم. گفتم بگذارید من را بزنند تا مسوولین کشور به فکر این قضیه بیفتند. ببینید چنین کاری یک فداکاری و دلسوزی و جرات میخواهد. من با این قضایا برخورد کردم، تهمتهایی هم شنیدم پای آن هم ایستادم. اما بالاخره نمیشد سکوت کرد.
· در سیستان و بلوچستان، در زاهدان، یک انتخابات بود، یک سید معممی که با ما هم سلام و علیک داشت، صلاحیتش را شورای نگهبان رد کرده بود. در زاهدان، جمع کثیری از مردم راه افتادند و به حمایت از او دفتر امام جمعه را آتش زدند، دفترحزب جمهوری را آتش زدند و همینطور داشتند میآمدند جلو تا استانداری. من از اینجا هزار و دویست تا نیرو با دو تا جمبوجت به زاهدان فرستادم. از یک طرف معاون سیاسی آقای آخوندی را فرستادم و از آن طرف رئیس کمیته را فرستادم و گفتم بروید آنجا مستقر شوید، شب، شهر را در اختیار بگیرید. فرماندهی آن هم با خود من، نیم ساعت به نیم ساعت هم از من دستور بگیرید، هر حادثهای هم رخ داد مسوولیتش با من. در آن درگیری سه نفر کشته شدند. درمجلس در اینباره بحث شد و گفتند استاندار سیستان آدمکش است و آنجا آدم کشته. بنده به مجلس رفتم و گفتم یک جلسه غیر علنی تشکیل بدهید. جلسه گذاشتند.
من به آن جلسه رفتم و گفتم استاندار آدمکش نیست. بنده آدمکشم، من دستور دادهام. آن سید با من سلام وعلیک داشت. آقای آخوندی حالا شاید یادش بیاید، به من زنگ زد که این آقا آمده توی استانداری، با او چه کنیم، گفتم هیچی، به او یک چایی بدهید، عمامهاش را هم محترمانه از سرش بردارید و ببریدش زندان تا بعد ببینیم تکلیف چیست. به مجلسیها گفتم بنده دستور دادهام. و این کار را برای حفظ امنیت سیستان و بلوچستان که یکی از استانهای مرزی ماست انجام دادهام. یک طرف این استان افغانستان و پاکستان است و یک طرفاش اشرار، من شاه سلطان حسین نیستم. بنده دستور دادم. مرا به دادگاه معرفی کنید و محاکمه کنید. برای حکومتداری چنین چیزی لازم است؛ جایی اگر لازم بود جدی برخورد کنم، این کار را میکردم.
· وقتی قرار است دموکراسی را به کار ببندیم از آنجا که دموکراسی یعنی آرای مردم، باید به آرای مردم مراجعه کنیم. ابزار مراجعه به مردم، حزب است. قاعده بازی را نه چپمان بلد بود و نه راستمان. چپ میآید روی کار و همه جناح راستیها حتی فراش مدرسه ابرقو را عوض میکند. جالب است یک وقتی آقای کروبی در زمان مجلس چهارم به من گفت که این رفقای شما آمدهاند همه دوستان ما را کنار گذاشتهاند. گفتم، ببین تیپ من این نیست.من با چنین کارهایی مخالفم. البته این حرف را منی میزنم که هم به آن معتقدم و هم به آن عمل کردهام. بنده همین الان استانداران و مسوولین زمان خودم را ماهی یکبار دور هم جمع میکنم. همین پریشب به این دوستان افطار دادم. این روند از دهه60 تا الان ادامه دارد. در این جمع همهجور آدمی حضور دارد برای مثال آقایان حاجی، کرباسچی، حمید جلائیپور، کوپایی، تابش، اکبر رحمانی، امیر عابدینی، احمد پورنجاتی و مسجدجامعی حضور دارند. اگر خودم به این حرف عمل نکرده بودم اصلاً به شما نمیگفتم.
· آقای کروبی گفت رفقای شما چنین و چنان کردهاند و من گفتم خیلی کار بدی میکنند. مثل کاری که دوستان شما در مجلس سوم کردهاند. فرضاً نماینده دماوند در مجلس سوم رای نیاورد، نماینده مجلس سوم از خط شما روی کار آمد. این بیچاره را از آموزش و پرورش رد کردند و هیچجا راهش ندادند. دلش را خوش کرده بود به اینکه عضو هیئت امنای امامزاده هاشم باشد. این رفیق شما آنقدر برای این بنده خدا زد که از هیئت امنایی امامزاده هاشم، برش داشتند. وقتی این را به آقای کروبی گفتم، ایشان گفت: تو عجب آدمی هستی. این را کجا توی آستینت داشتی؟ معنای چنین چیزی میدانید چیست؟ معنای اینکه این گروهها با روی کار آمدن به حذف طرف مخالف میپردازند این است که همیشه کشور ما در این سی و سه سال خواسته است با یک بدن نیمهفلج جلو برود. وقتی یک بخش بدن را حذف کنیم، آن بخش فلج میشود. و در چنین شرایطی نمیشود کشور را به درستی اداره کرد.
· من در طول تصدی پست وزارت کشور، عضو مرکزی حزب جمهوری بودم اما افراد ضد حزب هم با من کار میکردند. منتهی من به آنها میگفتم تا دم در وزارت کشور، من عضو حزب جمهوری هستم و شما هم ضد این حزب. اما وارد وزارتخانه که میشویم، من وزیر حزب جمهوری نیستم، وزیر جمهوری اسلامی هستم و شما هم کارمند جمهوری اسلامی و باید با هم برادرانه کار کنیم و آنها هم مردانه با من کار کردند. اگر اینطوری عمل کنیم، کشور اداره میشود. الگوی ما هم باید خود امیرالمومنین باشد و انتخابهایی که داشته و نیروهایی که به کار گرفته موید این حرف است؛ ایشان حتی «زیادابن ابیه» را هم سرکار میآورد. دیگر چهجوری باید بگویم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر