امروز: پلیس اینترپل کانادا از تحویل خاوری به ایران خودداری کرد.
به گزارش مهر، پس از پی گیریهای پلیس اینترپل کشورمان برای بازگرداندن محمود خاوری یکی از متهمان پرونده فساد بانکی بزرگ، پلیس اینترپل کانادا با اعلام اینکه مدیرعامل سابق بانک ملی همچنان در اتاوا کانادا زندگی می کند از تحویل وی به ایران خودداری کرد.
گفتنی است چندی قبل برخی منابع خبری از فرار خاوری به آمریکا خبر داده بودند.
محمود خاوری به خاطر اتهاماتی که در پرونده فساد بانکی بزرگ علیه او مطرح شده است از سوی دستگاه قضایی تحت پیگرد قانونی است و قوه قضائیه از پلیس اینترپل خواستار دستگیری و بازگرداندن وی به ایران شده است.
امروز: حجاب شرعی حداقل سه بخش می تواند داشته باشد: حجاب در قرآن، حجاب در روایات و حجاب در فتاوا. این بحث به «حجاب شرعی در قرآن کریم» می پردازد
۱. حجاب در قرآن
مسئله پوشش شرعی بانوان در زمره اموری است که بیشترین پرسشها را از من در بر داشته است. در گذشه به اختصار در این مسئله اظهار نظر کرده ام. در پنج سال اخیر در این زمینه تأملات تازه ای کرده به نکات جدیدی رسیده ام.* بحث حجاب شرعی حداقل سه بخش می تواند داشته باشد: حجاب در قرآن، حجاب در روایات و حجاب در فتاوا. نخستین جلسه این بحث به «حجاب شرعی در قرآن کریم» اختصاص دارد. در این باره فراوان بحث شده است. مستقیما سر اصل مطلب می روم و از پرداختن به مباحث غیرضروری پرهیز می کنم. پرسشهای بحث این است مسئله اصلیِ قرآن در حوزه پوشش و حجاب چیست؟ در این زمینه چه تکلیف یا تکالیفی را برای زنان و مردان مومن تعیین کرده است؟ مشخصا کدام اعضای زن می باید شرعا از انظار عمومی پوشیده باشد؟ آیا این تکالیف معلّل (همراه با ارائه علّت حکم) است یا علت و فلسفه حکم برما پوشیده است؟ این احکام به چه میزانی متأثر از شرائط زمانی مکانی عصر نزول و به چه میزانی قابل تعمیم به همه زمانها و مکانها و شرائط است؟ حداقل پوشش قرآنی چیست و چه ابعادی از پوشش تابع عرف محلی و زمانی است؟
شناخت زمینه نزول آیات حجاب
مقدمه اول. توجه به وضعیت پوشش مخاطبان اولیه قرآن در فهم آیات حجاب تاثیر بسزا دارد. اعراب حجاز در زمان نزول قرآن اولا غالبا بسیار فقیر بودند. این فقر مفرط در پوشش آنها تأثیر فراوان می گذاشته است. ثانیا در مقایسه با جوامع آن دوران کاملا غیرمتمدن و عقب مانده بودند. ثالثا فساد، انحطاط اخلاقی و فحشاء در آنها رایج بوده است. تک تک این عوامل سه گانه به لحاظ شواهد تاریخی و مستندات قرآنی قابل اثبات است و در بحث جداگانه ای به آن خواهم پرداخت.
مقدمه دوم. در آن دوران لباس دوخته رایج نبوده است. پارچه های بلندی همانند احرام حج یا لنگ حمام امروزی مهمترین تن پوشها بوده است. پارچه هایی که بخشی از آن برای خروج سر و گردن بریده شده است. لباسها یکپارچه و واحد بوده و از لباس زیر و رو خبری نیست. به دلیل فقر شدید اقتصادی همین لباسهای ندوخته بلند هم نیست و بخشهایی از دستها و پاها لخت است، چه برسد به سر و گردن و بخشهایی از سینه ها. بخشهایی از بدن که توسط همین لباسهای ندوخته پوشانیده شده است به راحتی از شکافهای جانبی در زمان حرکت یا وزیدن باد قابل رویت است، چه در مرد چه در زن.
مقدمه سوم. در میا عرب جاهلی عریانی امر چندان مذمومی نیست. در زمان طواف در حج زن و مرد لخت مادرزاد طواف می کردند، تا در لباسی که در آن گناه کرده بودند به محضر خدایان نروند! کوشش چندانی برای پوشیده نگاه داشتن آلات جنسی زن و مرد به کار گرفته نمی شد، چه برسد به دیگر اعضای بدن از قبیل سر و سینه.
مقدمه چهارم. مسکن اعراب حجاز نیز متناسب با وضعیت اقتصادی، تمدنی و اخلاقی پیش گفته بود. حانه های سنگی یا گلی متعلق به اشراف بوده و غالب مردم در خانه هایی از حصیر خرما یا خیمه و چادر زندگی می کردند. خانه ها علی الاغلب فاقد اتاقهای متعدد، فاقدِ در و حتی پرده بودند. دیده شدن اندرون خانه و اهل آن بسیار عادی بود.
مقدمه پنجم. خانه ها مجهز به سرویس بهداشتی نبود، افراد در صحرا، در پستی زمین دور از خانه قضای حاجت می کردند. محیطی سرپوشیده و محفوظ بنام مستراح وجود نداشت. در این حالت دیده می شدند و سخن می گفتند و احیانا مورد آزار هم قرار می گرفتند. تفاوتی هم بین زن و مرد نبود.
مقدمه ششم. به دلیل کمبود شدید آب، استحمام نیز امری رایج نبود. حمام خصوصی وجود نداشت. حمام عمومی نیز کنار رودخانه ها و تالابها و برکه ها بود. محیطی سرپوشیده و محفوظ در کار نبود. جداسازی زمان استحمام هم در کار نبود. عریانی کامل در زمان به آب زدن هم پدیدهی رایجی بود.
مقدمه هفتم. با توصیفات پیش گفته در عصر جاهلی روابط جنسی نیز انضباط خاصی نداشت. بی بند و باری، فحشاء، تعویض همسران و غیر آن رایج بود. نحابت و عفاف عرف جاری نبود، و روابط باز جنسی مذموم نبود.
مسائل اصلی قرآن در امر حجاب
در چنین محیط و زمینه ای آیات قرآن کریم در باره انضباط روابط جنسی و پوشش زن و مرد نازل می شود. قرآن از آغاز زندگی مؤمنانه در حوزه خانواده را با ممنوعیت کامل هرگونه رابطه جنسی خارج از خانواده و محدودیت تعدد زوجات و مقررات ارتباط با بردگان تعریف کرد. از سال پنجم هجری به بعد (یعنی کمتر از شش سال به وفات پیامبر) آیات پوشش نازل شد. رعایت حریم خصوصی خانه ها و آداب ورود به خانه دیگران قدم بعدی بود.مهمترین مسائل قرآن درباره پوشش امور زیر است:
اول. پوشاندن شرمگاه و آلات جنسی و مقابله با عریانی در شرائط مختلف الزامی است. پوشاندن شرمگاه نخستین نمود مومنانه زیستن در حوزه زندگی خانوادگی و اجتماعی است.
دوم. پوشاندن درست و کامل اعضای باطن بدن توسط همان لباسهای متعارف. مومنان می باید بدنشان را در حد متعارف بپوشانند، لباسهایشان را رها نکنند تا اعضای بدنشان دیده شود. حد متعارف آن روز در مورد بانوان که لباس آن را می پوشانید از زیر گردن تا زانو و از بازو تا آرنج بوده است. زنان مومنه مجاز نیستند به گونه ای لباس بپوشند که این اعضایِ پوشیده آشکار شود.
سوم. آنچه باقی می ماند سه بخش بدن است که در آن زمان با لباس پوشانیده نمی شده است: یکم. بخشی از سینه، دوم. سر و گردن، سوم. دست از آرنج و پا از زانو به پائین.آیات قرآن کریم مرتبط با مسئله پوشش عبارتند از:دسته اول. آیات استیذان: نور ۲۸-۲۷ و ۵۹-۵۸ و احزاب ۵۵-۵۳ و ۳۳-۳۲.دسته دوم. آیات پوشش شرمگاه: اعراف ۳۳-۱۹ در داستان آدم و حوا.دسته سوم. آیات زنان پیامبر، حجاب و جلباب: احزاب ۳۳، ۵۳ و ۵۹.دسته چهارم. آیات زینت و خمار: نور ۳۱-۳۰ و ۶۰.از آیات فوق حکم لزوم پوشش شرمگاه بدون هیچ مشکلی بدست می آید. برای یافتن پاسخ به این پرسش که قرآن پوشش چه بخشهایی از بدن زن را لازم دانسته است بحث را بر اهم آیات دسته سوم و چهارم متمرکز می کنم، یعنی آیات ۵۹ احزاب و ۳۱ نور.
آیه ۵۹ سوره احزاب یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗوَکَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (احزاب ۵۹) «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است؛ خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»این آیه زنان مومنه را نیز علاوه بر زنان و دختران پیامبر در خطاب شریک کرده است. دو نکته در آن حائز اهمیت است: نکته اول ادناء جلابیب به خود و نکته دوم علت این حکم شناخته شدن و مورد آزار واقع شدن بیان شده است.
پوشش متعارف اعضای پنهان بدن
جلابیب جمع جِلباب معانی سه گانه ای دارد: اول. ملحفه (چادر مانند) که تمام بدن را می پوشاند و روی دیگر لباسها قرار می گیرد، دوم. مقنعه و خمار (روسری) که سر ویا سر و صورت یا علاوه برآن سینه و بازوان را می پوشاند، سوم. پیراهن و لباس گشادی که نیم تنه بالایی یا همه اندام بدن را دربرمی گیرد.جلباب از دو ناحیه مبهم است، یکی از اینکه کدامیک از معنی سه گانه اراده شده ملحفه، مقنعه یا پیراهن و دیگر اینکه با آن چه عضوی از بدن قرار است پوشیده شود؟ سر و گردن یا سینه یا تمام بدن؟قدر متیقن از جلباب «پوشاک» است. آیه در مقام بیان نحوه استفاده از پوشاک برای تحصیل غرض ذیل آیه است. تاکید آیه بر ادناء جلابیب است نه بر معرفی یا توصیه جلباب.إدناء دو معنی دارد: اول. نزدیک کردن. دوم. فرود آوردن و فروهشتن و پائین آوردن. بنا بر هر دو معنا مقصود این است که جامه های رها و ول را به خودتان نزدیک کنید، به اندامهایتان بپوشانید، لباسهایتان را جمع و جور کنید.با توجه به توصیفی که از پوشاک غالبا ندوخته و از دو سو شکاف دار و رها در آن دوران شد، آیه می خواهد بگوید پوشاکتان - هرچه که هست - به گونه ای استفاه کنید که بدنتان را بپوشاند و اندام پنهانتان آشکار نشود. شکافهای جامه را هرگونه می توانید محافظت کنید. آیه پوشاک جدیدی معرفی نمی کند. پیام تازه آیه این است: بدنتان را درست با پوشاکتان بپوشانید. آیه نفیا و اثباتا با پوشش سر و مو کاری ندارد.
علت پوشش
اما نکته دوم: درست پوشیدن لبسه به شناخته شدن برای آزار ندیدن نزدیکتر است. در مورد شناخته شدن دو احتمال است: اول. شناخته شدن به عفاف و پاکدامنی و نجابت در مقابل هرزگی و آلودگی و ناپاکی. بیشک نحوه پوشاک حکایت از این دو سبک زندگی می کند. قران زنان مومنه را به سبک اول توصیه کرده تا با زنان گروه دوم که خود تمایل به فحشاء دارند اشتباه نشوند و در نتیجه کمتر مورد آزار بیماردلان قرار گیرند.دوم. شناخته شدن به حر و آزاد بودن در مقابل کنیزان. معنای این احتمال این است که با تمایزِ پوشاکی زنان آزاد از کنیز بیماردلان با فهم اینکه صاحب این پوشاک پوشیده زن آزاد است متعرض او نخواهند شد. اما تالی فاسد ان این است که کنیزان نجیب را در قبال بیماردلان بی دفاع رها کرده ایم. احتمال دوم متعارض با مسلمات قرآنی و موازین اسلامی است.بر اساس احتمال نخست ادناء جلابیب به بیش از پوشانیدن سینه ها علاوه بر دیگر اندامی که با لباس پوشانیده می شوند اشعار (مادون دلالت) ندارد. پوشانیدن مو و سر اگرچه یکی از معانی جلباب است اما با توجه به دیگر معانی آن و قرائن قطعیه عصر نزول نمی تواند حکم مستفاد از آیه باشد هرچند با آن مخالفتی نیز ندارد. برای تحقق این علت منصوص همین که زن مومنه بدن خود را حفظ کند کفایت می کند.
آیه ۳۱ سوره نورقُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿۳۰﴾ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّـهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿نور ۳۱﴾«به مؤمنان بگو چشمهای خود را [از الودگی جنسی] فروگیرند، و دامان خود را [از ارتکاب فحشاء] حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است! و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و خِمار خود را بر سینه خود افکنند (تا سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!»این آیات مهمترین آیات پوشش در قرآن کریم است. مردان به دو تکلیف موظف شده اند: بهداشت چشم و پرهیز از نگاههای آلوده و پاکدامنی یا پوشانیدن شرمگاه. زنان نیز عینا به همین دو تکلیف موظف شده اند. اما زنان به دلیل ویژگی های بدنی علاوه بر آن دو تکلیف اضافی نیز دارند: اول آشکار نکردن زینتهای غیرمتعارف و دوم پوشانیدن سینه و گریبان با خِمار.
زینت آشکار و پنهان
نکته اول. در مورد زینت سه بار در آیه بحث شده است: یکم. زنان مومنه زینتهایشان - جز زینتهای آشکار- را ظاهر نکنند. دوم. این زینتهای متعارف را جز بر گروه خاصی از زنان و مردان و کودکان - محارم - خویش ظاهر نسازند. سوم. به گونه ای راه نروند که زینتهای پنهانشان آشکار شود. مراد از زینت در آیه زینت طبیعی یعنی اعضای بدن زن یا تن و پیکر زیباست. زینتهای عارضی و الحاقی (آرایش و زیور) در قرآن با واژه «تبرّج» یادشده است.زینت به دو دسته تقسیم شده: اول متعارف و آشکار (معاری)، دوم پنهان و غیرمتعارف (عورت). زینتهای متعارف و آشکار نیازی به پوشش ندارد. زینتهای غیرمتعارف و پنهان تنها می تواند بر افراد خاصی که در آیه مشخص شده اند آشکار شود و در مقابل دیگران باید پوشیده بماند.«ماظهر منها» یعنی آنچه از بدن زن آشکار بوده است در عصر نزول ساعد، ساق، صورت، گردن و مو بوده است. این مقدار از پوشش امری عقلایی و در اغلب جوامع متعارف همین مقدار بوده است. اعراب حجاز همین مقدار را نیز به دلایلی که گذشت درست نمی پوشانیدند. آیه در مقام بیان لزوم پوشش آن است، همان که در آیه ۵۹ احزاب هم مورد تاکید قرار گرفت.«لایبدین زینتهن» عدم ابداء زینت یعنی مواظبت بر آشکار نشدن زینت پنهانی و اعضای بدن است که با لباس پوشانیده می شود از سینه تا زانو، بالاخص با لباسهای یکپارچه و ندوخته آن دوران. زنان آن عصر نسبت به حفظ اعضای اصلی بدن (عورت: از سینه تا زانو و بازو) مقید نبودند. قرآن در این آیه زنان مومنه را از آشکار کردن این مواضع - جز دربرابر محارم - نهی اکید می کند. پیام اصلی آیه نهی از برهنگی است. درآوردن لباس در برابر نامحرمان مجاز نیست.
پوشانیدن جیوب با خِمار
نکته دوم. درباره «ولیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ» است. خُمُر جمع خِمار پوشاکی است با سه معنی یکم. روسری یا سرانداز، دوم. رداء (پارچه ای برای پوشاندن نیم تنه بالا) و سوم. إزار و لنگ (پارچه ای برای پوشاندن نیم تنه پائین). با توجه به معانی مختلف خِمار قدر متیقن آن «پوشاک و پوشیدنی» است و دلالت آن به روسری و مقنعه نیازمند قرینه است.جُیوب جمع جَیب به معنی شکاف است. مراد از شکاف سه مورد می تواند باشد: اول شکاف حاصل از جدایی طرفین لباس که در آن دوران بشدت رایج بوده است. ناحیهسینه زنان و بالاخره اشاره به شرمگاه. احتمال اول تاکیدی بر «لایبدین زینتهن الا ماظهر منها» ست و سخن تازه ای نیست. احتمال سوم نیز بیان دیگری از حفظ فرج است که در آیهی قبل آمده است. مراد اظهر از جیوب شکاف ناحیه سینه است. این احتمال که هر سه مورد را شامل شود و مطلق شکاف و بستن دریچه های محتمل شهوترانی اراده شده باشد نیز بعید نیست.ضرب خِمار بر جیوب به معنای پوشاندن سینه ها با خِمار است. از زیر گردن تا زانو و بازو - عورت و زینت - باید پوشیده می شد، بخش شکاف سینه به دلیل رواج برهنگی آن صریحا مورد تاکید قرآن کریم قرار گرفته است و زنان مومنه را از آشکار کردن آن موضع نهی کرده است. پیراهنهای زنانه (دِرع) و خِمار (سربند) به گونه ای نبوده است که جیوب (گریبان، شکاف سینه) را بپوشاند. مفاد آیه این است که دو طرف خِمار را به گونه ای استعمال کنید که سینه هایتان کاملا پوشیده باشد. خِمار (اگر به معنی سرانداز است) را آویزان رها نکنید یا پشت سرتان گره نزنید و اگر به معنی رداء (شال و پارچه نیم تنه بالاست) جمع و جور استفاده کنید تا یقینا سینه تان پوشیده بماند. ناگفته نماند اگر خِمار به معنی سرانداز هم باشد به عمامه عربی نزدیکتر است تا به روسری شرعیِ ساتر ِمو.در هر صورت آیه نه صریحا و نه التزاما دلالتی بر پوشش مو و سر ندارد. دلالت مطابقی آن پوشش بالای سینه است. از آنجا که از واژه خِمار از حیث اینکه کدامیک از معنی سه گانه (سرانداز، رداء و ازار) اراده شده مبهم است و با توجه به احتمال شبه عمامه در معنای سرانداز نسبت دادن روسری ساتر مو به آن نیازمند قرائنی است که در آیه موجود نیست. بعلاوه قرائن قطعی در عصر نزول از قبیل میزان پوشش زنان آن دوران چنین احتمالی را جدّاْ مستبعد می سازد.
حاصل بحث
نتیجه اینکه مستفاد از این آیات و دیگر آیات قران کریم این است که مردان و زنان مومن موظف به پاکدامنی و دور نگاه داشتن نگاههایشان از آلودگی هستند. زنان مومنه علاوه بر این دو تکلیف ایمانی، شرعا موظفند بدنشان را که زینت طبیعی است در برابر افراد نامحرم حفظ کنند و اجازه ندهند از گردن تا زانو و بازویشان در هیچ شرائطی در معرض نگاه افراد نامحرم قرار گیرد. بویژه موظفند سینه خود را با پوشاک مناسب از دیده ها پنهان نمایند. در مورد پوشش ساق پا، ساعد دست، گردن، صورت و مو دلیل قرآنی در دست نیست.و عبارت «ماظهر منها» در عصر نزول بر این مواضع دلالت می کرده است. اینکه در فتاوای فقهی «ماظهر منها» منحصر در وجه (گردی صورت) و کفین (دستها از مچ به پایین) و قدمین (از قوزک پا به پایین) شده است، یقینا مستند قرانی ندارد و برخاسته از مفاد روایات است. اصولا از قرآن نیز انتظار نمی رود در این جزئیات وارد شود.به نظر می رسد این حداقل از پوشش بدن زن مؤمنه (گردن تا زانو و بازو) که عقلایی نیز هست از احکام ثابت دینی است و با شرائط متفاوت زمانی مکانی کاهش نمی یابد. پوشش بیش از آن البته به چنین شرائطی بستگی دارد. والله عالم.نیازی به ذکر نیست که بحث حجاب شرعی برای عمل، با قرآن تمام نیست و نیاز به بررسی روایات مرتبط و سنت پیامبر (ص) و سیره ائمه (ع) است. بحث در مفاد روایات و میزان دلالت آنها و سنت و سیره اولیاء دین را در جلسه بعد بررسی خواهم کرد.با توجه به اهمیت و حساسیت بحث از انتقادات و پیشنهادات اهل نظر استقبال می کنم. والحمدلله رب العالمین**
ــــــــــــــــ
* مطالعه کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر (ص)» نوشته محقق محترم آقای امیر ترکاشوند را هفته اخیر به پایان بردم و می کوشم نظر خود را نیز درباره آن با نویسنده و خوانندگان در میان بگذارم، چرا که بسیاری دوستان درباره آن نیز پرسیده اند. در بحث امروز در قسمت موضوع شناسی از این تحقیق مفید بسیار سود برده ام.
** درس گفتار مورخ ۳۱ تیر ۱۳۹۱، جلسه مجازی با دانشجویان ایرانی دانشگاه بین المللی سنگاپور
منبع: جرس
امروز: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اجرای اقتصاد مقاومتی، مجریانی کاردان، صالح و لایق میخواهد و امیدواریم با فراهم شدن شرایط لازم، زمینه تحقق این امر به وجود آید.
به گزارش الف، هاشمیرفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با جمعی از علما و روحانیون و نمایندگان فعلی و ادوار مجلس با گرامیداشت میلاد امام دوم شیعیان صلح او را وسیله سوءاستفاده تندروهای آن زمان خواند و افزود: ائمه معصوم ما «کلهم نور واحد» هستند و هیچ یک به سلیقه شخصی خود عمل نکردهاند و لذا همانگونه که قیام امام حسین(ع) تثبیت اسلام و تشیّع را به همراه داشت، صلح برادرش نیز به گونهای دیگر مکتب تشیع را حفظ وموجبات بیآبرویی معاویه را فراهم کرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به وظیفه دوستداران اهل بیت(ع) اشاره و تأکید کرد: همه ما وظیفه داریم حقایق اهل بیت را به دور از شائبههای سیاسی از معارف و زندگی آنان استخراج و از آلوده شدن افکار و اعمال این عزیزان به خواستها و سوءاستفاده تندروها جلوگیری کنیم.
مجری صالحی باید اجرای اقتصاد مقاومتی را به عهده بگیرد
هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از سخنانش به تشریح اوضاع داخلی و بینالمللی کشور پرداخت و گفت: مجموعهای از عملکردها و سیاستها امروز ما را به «اقتصاد مقاومتی» رسانده و لازم است که این راهکار جدید ابتدا به درستی تعریف و سپس کارشناسانه و مدبرانه سیاستگذاری شود و مجری مناسب و صالحی اجرای آن را به عهده بگیرد.
وی افزود: اجرای اقتصاد مقاومتی، مجریانی کاردان، صالح و لایق میخواهد و امیدواریم با فراهم شدن شرایط لازم، زمینه تحقق این امر به وجود آید.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به یکصد و ششمین سالگرد انقلاب مشروطیت در ایران، به تشابهات و تمایزات آن با انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: یکی از تفاوتهای این دو انقلاب این بود که انقلاب مشروطیت علیرغم اهمیت آن، توسط نخبگان و علما برپا شد و توده مردم غایب اصلی این صحنه بودند، در حالی که انقلاب اسلامی ایران در سایه اسلام و رهبری داهیانه امام راحل(ره)، بر دوش مردم ایران به پیروزی رسید و آحاد مختلف مردم نقش اصلی را در پیروزی انقلاب و سپس تثبیت و موفقیت عرصههای گوناگون نظام اسلامی برعهده داشتند.
هاشمی رفسنجانی، تداوم نظام جمهوری اسلامی را در سایه پشتیبانی و حمایت مؤثر مردم امکان پذیر خواند و تأکید کرد: کسانی که با عملکرد، شعارها و اقدامات ضعیف خود موجبات ناامیدی و دلسردی مردم را فراهم کنند، در واقع به ریشه نظام ضربه میزنند و وظیفه ماست که از ناامیدی مردم جلوگیری کنیم.
اگر تنشزدایی را مبنای عمل در دنیا قرا دهیم، به خوبی از این برهه میگذریم
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه در پاسخ به پرسشی پیرامون راهکارهای افزایش تولید و اجرای اقتصاد مقاومتی، تجربه دوران دفاع مقدس و مدیریت پس از جنگ را زمینه خوب و روشن پیشروی مسئولان نظام برای اجرای سیاست جدید اقتصاد مقاومتی خواند و گفت: ما نباید با درآمد سرشار نفتی سالیان گذشته به اینجا میرسیدیم، اما هم اکنون نیز اگر به درستی و مدبرانه عمل کنیم و روابط خود را با دنیا تلطیف و تنشزدایی را مبنای عمل قرار دهیم، میتوانیم با توان مدیران با تجربه کشور و دلسوزان نظام از برهه حساس کنونی به خوبی گذر کنیم.
باید شرایط حضور تمام جریانهای وفادار به نظام در انتخابات فراهم شود
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤالی درباره ضرورت حضور جریانهای گوناگون سیاسی در انتخابات آینده ریاست جمهوری، حضور و همراهی مردم را اصل اساسی پویایی و پیشرفت نظام اسلامی در عرصههای گوناگون خواند و تصریح کرد: مهمترین مظهر حضور مردم، انتخابات است و ما باید با فراهم کردن شرایط حضور کلیه جریانهای وفادار به نظام و قانون اساسی در انتخابات، همدلی، وحدت و همبستگی داخلی را بیش از پیش در برابر دشمنان بالا ببریم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به پرسشی پیرامون سمت و سوی انقلابات و تحولات اخیر منطقه، با مثبت و امیدوارانه خواندن تحولات کشورهای عربی و شمال آفریقا گفت: این تحولات فرصت مناسبی برای نظام جمهوری اسلامی بود تا با ارائه تجربیات و کارآمدیها، تأثیر و نفوذ خود را در قلوب مردم منطقه بیش از پیش گسترش دهد و ما امیدواریم با اتخاذ سیاستهای صحیح بتوانیم در سازندگی و آینده منطقه نقش مؤثری داشته باشیم.
امروز: فرمانده سپاه استان یزد از اصلاحطلبان٬ جنبش سبز و تیم احمدینژاد به عنوان "سه راس مثلثی شوم" نام برد که "در جهت کمک به اهداف کفر جهانی قدم بر میدارند." و افزود: به یمن الهی، اکنون جمهوری اسلامی برترین قدرت جهان است.
به گزارش پانا، سردار اکبر فتوحی در همایش کمیته های هماهنگی و پشتیبانی بسیج دانش آموزی و فرهنگیان استان یزد مدعی شد: کفر جهانی روزگاری با استفاده از قدرت نظامی، سیاسی، روانی و مدیریتی خود توانسته بود خود را به عنوان ابرقدرت جهان معرفی کند اما حوادث اخیر در سطح منطقه و شکست آنان در اجرا و پیاده کردن طرح هایشان نشان داد دیگر خبری از آن ابرقدرت نیست.
وی با اشاره به اینکه "امروز در حال تشکیل جامعه اسلامی هستیم"، اظهار کرد: مردم ایران پیش از این انقلاب اسلامی، حکومت اسلامی و دولت اسلامی را برپا ساخته و تجربه کرده اند. اکنون باید جامعه ای را بسازیم که آرمان، اهداف و آرزوهای بزرگ اسلام را برای بشریت محقق کند و در مرحله بعد به سمت ایجاد امت اسلامی پیش برویم.
فتوحی با بیان اینکه "کفر جهانی با دو برنامه تهاجم فرهنگی و محاصره اقتصادی به تقابل با تشکیل جامعه اسلامی پرداخته است"، ابراز کرد: برای تشکیل جامعه اسلامی، این دو مانع باید برداشته شود و خواهید دید که مردم به کمک الهی این کار را به زودی خواهند کرد.
فرمانده سپاه الغدیر استان یزد، "فتنه سبز، اصلاح طلبان و جریان انحرافی" را اضلاع "مثلث شومی" دانست که در جهت کمک به "اهداف کفر جهانی" قدم بر می دارند و ادعا کرد: اینها بدانند که در داخل کشور و به خصوص در استان یزد از جایگاه و پایگاه مردمی برخوردار نبوده و نخواهند بود.
امروز: حسین رونقی ملکی امروز صبح برای هفتمین بار تحت عمل جراحی کلیه قرار گرفت.
به گزارش کلمه، سیدحسین رونقی ملکی که پس از گذشت ٣٢ ماه حبس به کامل کردن مراحل درمان خود با وثیقه یک میلیارد تومانی به مرخصی آمده بود صبح امروز تحت عمل جراحی قرار گرفت.
کلمه روز گذشته نیز خبر داده بود که مرخصی درمانی حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس زندانی به دلیل نوبت عمل کلیه تا سی مرداد ماه تمدید شده است.
سیدحسین رونقی ملکی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس که درجریان انتخابات ٨٨ بازداشت شده بود، در زندان دچار عفونت کلیه شده و ۵ بار مورد عمل جراحی قرار گرفت که به دلیل سهل انگاری و بی توجهی به وضعیت این زندانی سیاسی، جراحی های صورت گرفته بارها بی نتیجه ماند و پزشکان برای چند مرتبه پیاپی مجبور به تکرار عمل جراحی شدند.
بر اساس پرونده ی پزشکی این وبلاگ نویس در بیمارستان و همچنین گفته های پزشکان، تا پیش از عمل آخر یکی از کلیه های حسین رونقی به میزان ۸۰ درصد و کلیه ی دیگرش صفر درصد کار می کرد - یعنی موقتا از کار افتاده بود - و این واقعیت، خطر از دست رفتن کامل کلیه در صورت تاخیر در عمل را هشدار می داد.
حسین رونقی پس از عمل جراحی آخر در ۲۳ خرداد ۹۱ مجددا به زندان بازگشت اما این بار پس از گذشت دو هفته و در مجموع طی دو سال و نیم زندان با تعیین وثیقه یک میلیارد تومانی به مرخصی درمانی آمد.
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. او مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
امروز: وبسایت بازتاب در گزارشی با عنوان "ماجرای رانتخواری که فقط یک پراید قسطی دارد" مدعی شده است که یکی از "نورچشمی"های احمدینژاد با رانتخواری به ادارهی روزنامه خود میپردازد.
در این مطلب، گرچه نامی از کسی برده نشده است اما با اشارتهای صورت گرفته، مشخص است که اشارهی مطلب به "مهرداد بذرپاش" معاون سابق احمدینژاد و صاحب امتیاز روزنامه "وطن امروز" است.
بازتاب در مطللب خود نوشته است: "یکی از روزنامه هایی که توسط جوان نورچشمی محمود احمدی نژاد تاسیس شده است، با بهره مندی از رانت های سنگین مالی همچنان به فعالیت ادامه می دهد.
به گزارش بازتاب ؛ روزنامه مذکور که بدون نوبت چندین ساله گرفتن مجوز روزنامه تاسیس شد، در سال های اخیر نقش کم نظیری در فحاشی به شخصیت های انقلاب، تخریب و دادن شعارهای توخالی داشته است.
جالب است که نورچشمی مذکور که تصادفا داماد یکی از وزرای دولت نهم نیز بود، بدون داشتن حتی یک روز سابقه فعالیت صنعتی ابتدا به عنوان عضو هیات مدیره و سپس مدیر عامل یکی از برزگترین مجموعه های صنعتی کشور منصوب شد، در برنامه مثلث شیشه ای رشیدپور حاضر شده و ادعا کرده بود از مال دنیا تنها یک پراید قسطی دارد، اما بلافاصله روزنامه ای که سرمایه مورد نیاز آن حدود یک میلیارد تومان می باشد، راه اندازی کرد.
نورچشمی مذکور پس از مدتی به دلیل برخی مسایل از چشم احمدی نژاد افتاد و از سمت های خود به تدریج برکنار شد و برای اداره روزنامه خود با مشکل مواجه گردید.
یکی از این مشکلات، قطع پول های تزریقی از یکی از رانت خوران به نام م.پ بود که قرار بود در ازای پرداخت کمک مالی به این روزنامه، ضایعات مجموعه صنعتی بزرگ تحت مدیریت نورچشمی را دریافت کند.
با ورود دستگاه های نظارتی به مجموعه تحت مدیریت نورچشمی، مشخص گردید در معاملات زمین در شمال کشور نیز ارقامی میلیاردی جابجا شده است و بدین خاطر برای معاونین وی پرونده تشکیل شد و صلاحیت نورچشمی نیز در انتخابات مجلس تایید نمی شود تا با دخالت بزرگترهای وی، این موضوع حل گردید.
نکته قابل تاسف آن که برخی وبلاگ نویسان و افراد تندروی طیف افراطی که شعار عدالت و برخورد با مفسدین اقتصادی را سر می دهند، در همین روزنامه فعالیت داشته و از محل همین رانت ها حق التحریرهای حلال! خود را دریافت می کنند."
امروز: وکیل فائزه هاشمی، ضمن تایید خروج موقت موکلاش از ایران برای سفر کاری علت عدم اجرای حکم فائزه هاشمی را "نبود جای خالی در زندانها" عنوان کرد؛ با این حال رئیس سازمان زندانها این گفته را رد کرده و گفت: عدم اجرای حکم فائزه هاشمی ربطی به جمعیت داخل زندانها ندارد.
سید محمود علیزاده طباطبایی وکیل خانوادهی هاشمی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، با اشاره به سفر اخیر فائزه هاشمی از کشور، اظهار داشت: وی برای یک سفر کاری ایران را ترک کرده و با شروع سال تحصیلی جدید به ایران بر میگردد.
وی ادامه داد: فائزه هاشمی مدیر گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی است و به زودی به ایران باز میگردد.
علیزاده طباطبایی در پاسخ به این سوال که "چرا با وجود صدور حکم حبس برای فائزه هاشمی از سوی قوه قضاییه، حکم وی اجرا نشده است" توضیح داد: برای اجرای حکم فائزه هاشمی چندین مرتبه اقدام شده ولی زندان خالی وجود ندارد. هزاران محکوم به زندان در انتظار اجرای حکم خود هستند و این در حالی است که زندانها هنوز خالی نشدهاند.
وی افزود: محکومان بسیاری هستند که با وجود صدور حکم به قید وثیقه آزاد و حتی خارج از کشور تحصیل میکنند.
وکیل هاشمی خاطرنشان کرد: فائزه هاشمی ممنوع الخروج نیست و این مساله تنها در مورد محکومان مالی مصداق دارد.
هر فردی که از سوی دادستان معرفی شود را در زندان پذیرش میکنیم
با این حال رئیس سازمان زندانها با رد ادعای عدم اجرای حکم فائزه هاشمی به خاطر پر بودن زندانها اظهار کرد: هر فردی که از سوی دادستان معرفی شود را در زندان پذیرش میکنیم. این ادعا درست نیست و عدم اجرای حکم ربطی به جمعیت داخل زندانها ندارد.
غلامحسین اسماعیلی درباره این ادعا که هزاران زندانی در انتظار اجرای حکم خود هستند ولی زندانها خالی نشده است، گفت: چنین ادعایی صحت ندارد و هرکس که از سوی دادستان معرفی شود، قطعا از سوی زندانها پذیرش میشود.
امروز: تا کنون هیجده تن از اعضای انجمن فرهنگی فرزندان ایران بزرگ دستگیر شده اند که نه تن از آنها توسط قاضی پیرعباسی به احکام سنگین محکوم شده اند. وضعیت این فعالان فرهنگی که به جرم سیاسی هم اکنون در حبس بسر می برند بسیار نامناسب است.
به گزارش جرس، مهدی کوهکن یکی از اعضای دربند این انجمن است که هم اکنون از درد شدید زانو و عفونت رنج می برد و عدم رسیدگی پزشکی می تواند سلامت او را به خطر بیاندازد. وی که در جریان بازجویی ها دچار آسیب دیدگی زانوی راست شده بود در بیمارستان طالقانی تهران در حالیکه دست و پایش به دستبند و پای بند به تخت بیمارستان بسته شده بود مورد عمل جراحی قرار گرفت، اما علی رغم تاکید پزشکان برادامه درمان با مخالفت دادستانی وی نتوانست درمان خود را ادامه دهد.
سودابه کوهکن، مادر مهدی کوهکن صحبتهای خود را با گریه آغاز می کند و به "جرس" می گوید: "من هیچ خبری از فرزندم ندارم تنها او را به خدا سپردم. مهدی از بهمن سال 88 زندان است، خدا شاهد است که در این سه سال چه کشیدم و چه می کشم الان نزدیک هفت ماه است که نتوانستم پسرم را ببینم. این طرف شیراز جزو عشایر زندگی می کنیم، مسافت دور است بودجه هم ندارم که بتوانم این هزینه ها را بپردازم هیچ راهی هم ندارم، فقط جگر گوشه ام را به دست خدا سپردم. حتی تلفن هم نمی گذارند بزند صدایش را هم نشنیده ام چه بگویم که دلم خون است..."
مادر مهدی کوهکن ادامه می دهد: "مهدی نان آور خانه بود با این همه مشکلات مالی و سختی زندگی، درد دوری پسرم را هم باید تحمل کنم. دو ماه قبل از عید مهدی را ببینم که حال خوبی نداشت و پاهایش بشدت درد می کرد...( به علت گریه های شدید این مادر دردمند به دفعات گفتگو قطع شد) هیچ چیزی هم از مسئولین نمی خواهم فقط از خدا می خواهم مهدی من را صحیح و سالم تحویلم دهد. این حال و روز من است آیا در این ماه رمضان حال ما مسلمانان در یک کشور اسلامی باید اینگونه باشد؟ مسئولین دستگاه قضا و دولت عدالت گستر کجا هستند که ناله و گریه های مادران زبان روزه را ببیند؟"
چندی پیش مادر این زندانی سیاسی در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه نوشته بود: "جناب آقای لاریجانی! متاسفانه برخوردهای ناشایست و تمسخرانه مسئولین قضائی با اینجانب و نگرانی از وضعیت جسمی فرزند، بیمارم که ماه ها از او بی خبری باعث شد روزهای سخت جنگ که برادرم اسیر صدامیان بود برایم تداعی شود. و صد تاسف که امروز سیستم قضائی شما همچون صدام با اسیران برخورد می کند. البته اسیرانی که فرزندان همین آب و خاک هستند. در عجبم چگونه می توان با مادری نگران از وضعیت جسمی فرزندش این گونه تمسخرانه برخورد کرد، بترسید از آه مادران، مادران نگران، مادرانی که دیروز شوهران و برادران خود را برای دفاع از میهن روانه جبهه های جنگ کردند تا امروز شما در آرامش تکیه بر اریکه قدرت بزنید و فردا نیز فرزندانشان سربازان و مدافعان وطن هستند."
مجتبی احمدی در سوم خرداد ماه سال 89 در منزل خود توسط ماموران اطلاعات بازداشت شد.این جوان 25 ساله حامی جنبش سبز به شش سال محکوم شده است. وی که در بند 350 محبوس است از شرایط جسمانی نامناسبی برخوردار است و نیاز به رسیدگی پزشکی دارد.
نسرین چاپلقی، مادر مجتبی احمدی با ابراز نگرانی از وضعیت فرزند بیمارش خاطرنشان می کند: "الان دو سال و چند ماه است که در زندان بسر می برد و هنوز نتوانسته به مرخصی بیاید. حالا نمی دانیم آقایان چه وقت تشخیص می دهند که مجتبی واجد شرایط است که به حقوق اولیه خودش دست پیدا کند؟ من خودم که به خاطر اینکه شاغل هستم نمی توانم هر هفته به ملاقاتش بروم هفته گذشته که پسر کوچکم به ملاقات برادرش رفته بود می گفت خیلی ضعیف و لاغر شده و از بین رفته است. دندان درد و بیماری پوستی گرفته و شرایط جسمی خوبی ندارد. وقتی اینها را می شنوم شب و روز برایم نمی ماند و بیشتر عذاب می کشم. تلفن هم که ندارد حتی صدایش را نمی توانم بشنوم واقعا نمی دانم ترسشان از تلفن که یک مادر بتواند صدای فرزندش را بشنود چیست؟! دو ماه پیش به زور توانستم مرخصی بگیرم و به ملاقات بروم، تا برسم خانه ساعت پنج بعدازظهر بود و علاوه بر این مشکلات آنجا هم خیلی سخت گیری و اذیتمان می کنند. حداقل در این ماه مبارک رمضان پرونده ها را دوباره بررسی کنند و آنها را آزاد کنند. هم ما و هم مسئولین می دانیم که این عزیزان بی گناه هستند و جرمی مرتکب نشده اند پس آزادشان کنند تا به آغوش خانواده هایشان برگردند. شش سال برای مجتبی زندان داده اند معلوم نیست من زنده باشم که بتوانم آزادی او را ببینم..."
بهمن صادقی نور، بنیانگزار انجمن فرهنگی فرزندان ایران بزرگ انجمن اشویی ایران است که سالها در راستای فرهنگ ایران فعالیت کرده است هم اکنون در حبس بسر می برد.
پوران احمدی، مادر بهمن صادقی نور در خصوص آخرین وضعیت فرزندش عنوان می کند: "بهمن نزدیک به دو سال است که در زندان بسر می برد و طبق قوانین باید آخر شهریور ماه آزادی مشروط شامل حالش شود. یکماه پیش به مدت سه روز توانست به مرخصی بیاید که برای درمان فرزندش در کنارش باشد اما متاسفانه مرخصی را تمدید نکردند و به زندان بازگشت. البته یکروز هم دیر به مرخصی فرستادند یعنی قرار بود شب روز یکشنبه آزاد شود اما بعدازظهر روز دوشنبه از زندان آزاد شد و آن یکروز را هم جزو مرخصی او حساب کردند."
نگار شاه پری، همسر بهمن در ادامه سخنان مادر همسرش می گوید: "سوال ما از مقامات دستگاه قضا این است: شرایطی که زندانیان باید واجد آن باشند تا بتوانند از حقوق خود که در قوانین آمده استفاده کنند، چیست؟ آیا آقایان اصلا شرایطی برای زندانیان سیاسی قائل هستند؟ زمانیکه آقای لاریجانی می گویند ما زندانی سیاسی نداریم پس صحبت از این شرایطی که زندانیان سیاسی باید داشته باشند، چیست! ما گوشمان از این وعده و وعیدها پر است. در این مدت که عزیزانمان در حبس بودند شاهد نبودیم که مسئولین به وعده های خود عمل کنند."
نگار که دو برادرش نیز در بند هستند با اشاره به سختی های ملاقات ها می افزاید: " تنها خبری که می توانم از همسر و برادرهایم بگیرم همان ملاقات هفتگی کابینی یک ربع الی بیست دقیقه است. برای من که سه زندانی دارم و بطور قانونی باید سه تایم ملاقات داشته باشم، دو تایم به سختی برای ملاقات می دهند. بعد از تایم اول باید برای تایم دوم پیگیری کنم تا بچه ها را با مینی بوس برنگردانند تا من بتوانم یک پنج و ده دقیقه ای با عضو دیگر در بند خانواده ام ملاقات کنم. خلاصه شرایط ملاقاتها هم اینطور است و استرسی که به ما وارد می شود خیلی زیاد است. یک هفته در بی خبری بسر می بریم که در این مدت با توجه به شرایط سخت زندان اتفاقی برای آنها نیفتد تا روز ملاقات برسد و بتوانیم آنها را بسختی ببینیم."
ابوالفضل شاه پری و محمد جواد شاه پری در بهمن ماه سال 88 بازداشت شدند و پس از برگزاری دادگاهی گروهی بدون حضور هیئت منصفه هر کدام به دو سال و سه ماه زندان محکوم شدند.
عباس شاه پری پدر ابوالفضل و محمد جواد پیش از این با "غیر"عادلانه خواندن احکام صادر شده برای اعضای خانواده اش به خبرنگار جرس گفته بود: "در دادگاهی غیرعادلانه هر کدام از پسرانم را به دو سال و سه ماه زندان محکوم کردند. چندین بار هم قاضی برگزاری دادگاه را به تعویق انداخت و یازده ماه طول کشید تا برای آنها دادگاه تشکیل دهند. در این مدت به دفعات بچه ها را می بردند دادگاه و بعدازظهر ساعت چهار می گفتند دادگاه به تعویق افتاده و دوباره آنها را به زندان بر می گردانند. دوباره دوندگی و پیگیری می کردیم تا تاریخ دادگاه را تعیین کنند....خلاصه بعد از همه اینها در آبان 89 یک دادگاه دسته جمعی ( حدود یازده نفر متهم در دادگاه حضور داشتند) تشکیل شد که اصلا دادگاه قانونی نبود زیرا اتهامات آنها سیاسی بود و هیئت منصفه ای در دادگاه حضور نداشت. علاوه بر آن اجازه هیچگونه دفاعی به بچه ها داده نشد و وضعیت وکلا هم به همین صورت بود."
خانواده شاه پری خاطرنشان می کند: "تعداد انگشت شماری را به مرخصی می فرستند و خودشان به ما می گویند که پشت پرونده این افرادی که به مرخصی فرستاده می شوند سیاست هایی وجود دارد. خودشان می دانند که اگر به فردی مرخصی می دهند با سیاست خاصی اینکار را می کنند و دلشان برای زندانیان سیاسی نسوخته است. از طرف دیگر هم که می گویند ما زندانی سیاسی نداریم واقعا از علت این همه تناقض گویی بی خبریم و نمی دانیم چه در سر دارند و چکار می خواهند انجام دهند؟"
نگار به روحیه عالی اعضای دربند خانواده اش اشاره می کند و تصریح می کند: "با تمام این سختی ها اما خوشحالم که روحیه آنها بسیار عالیست. محمد جواد برادر کوچکم نزدیک سه ماه است که برای اجرای حکمش به زندان رفته است. اما با وجودی که سنش کم است از روحیه خوبی برخوردار است. مادرم بخاطر اینکه مادربزرگم آلزایمر دارد و باید از او نگهداری کند نمی تواند هر هفته به ملاقات فرزندانش بیاید. هر دفعه که به ملاقات محمد جواد می روم می گوید که به مادر بگو خیالش راحت باشد زیرا اصلا احساس نمی کنم که به زندان آمده ام بلکه حس این را دارم که به یک دانشگاه بزرگ وارد شده ام و از بزرگانی که در اینجا محبوسند آموزش می بینم."
خانواده شاه پری با گلایه از این شرایط سخت در خصوص ابوالفضل می گوید: "ابوالفضل 335 روز است که در زندان بسر می برد و هر چه برای مرخصی او اقدام کردیم و نامه نوشتیم تاکنون بی پاسخ مانده است و اطلاعات تایید نمی کند که او به مرخصی بیاید. آخرین چیزی که روی پرونده ابوالفضل نوشته شده این است که او نیازی به مرخصی ندارد. واقعا نمی دانیم آیا آنها باید تشخیص دهند که او به مرخصی نیاز دارد یا اینکه در قانون آمده که مرخصی از حقوق اولیه یک زندانی است؟ ابوالفضل یک فرزند چهار ساله دارد که خیلی بی تابی می کند و هر جا می رویم می گوید بابای من کو؟ چطور جواب این بچه را می خواهند بدهند؟ حالا مهر ماه با استفاده از آزادی مشروط با توجه به گذراندن نیمی از دوران محکومیتش باید آزاد شود و امیدواریم بتواند از حق طبیعی و قانونی خود استفاده کند. اما علی رغم این دشواری ها ابوالفضل روحیه عالی دارد و رفتن به زندان را نوعی افتخار می داند که در کنار مردان بزرگ زندگی کرده و درس می آموزد."
شاه پری در پایان خطاب به ریاست قوه قضاییه بیان می کند: "آقای لاریجانی که می گویند ما زندانی سیاسی نداریم، پس لطفا عزیزان ما را آزاد کنند. اینها نه دزد و نه قاچاقچی مواد و نه خلافکار هستند، تنها به جرم فعالیت های فرهنگی و سیاسی الان در زندان بسر می برند. پس حالا که ادعا می کنند زندانی سیاسی نداریم عزیزان ما را آزاد کنند تا به آغوش خانواده هایشان بازگردند و خانواده و فرزندانشان اینقدر متحمل رنج و مشکل نباشند."
گفتنی است، چندی پیش نگار شاه پری در شرایط بسیار دشوار در غیاب همسرش بهمن صادقی نور فرزند خود (کوروش) را بدنیا آورد. وی بهمراه برادرانش ابوالفضل و محمد جواد شاه پری و مجتبی احمدی و کوروش کوهکن و عارف درویش و ناصر آذرنیا و نادر بابایی و علی اکبر موسوی و محسن جوادی افضلی نیز بازداشت و هر کدام به چندین سال حبس محکوم شدند. نگار شاهپری هم اکنون با قید وثیقه آزاد است.
ابراهیم بابایی زیدی که از جانبازان جنگ ایران و عراق است به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» از طریق شرکت در تظاهرات به تحمل شش سال و نیم حبس در زندان اوین محکوم شده است. این زندانی سیاسی از مشکلات جسمی متعددی رنج می برد.
یکی از نزدیکان او می گوید: " ابراهیم بابایی به شش سال و نیم محکوم شده است که اول اجرای حکمش بطور غیرمنتظره او را به زندان رجایی شهر منتقل کردند اما الان حدود یکماه است که به بند 350 منتقل شده است و نتوانسته به مرخصی بیاید."
گفتنی است، انجمن فرهنگی فرزندان ایران بزرگ از سال ۱۳۸۴ با هدف حفظ تمامیت ارضی و میراث فرهنگی کشور و برگزاری جشن ها و مناسبت های ملی فعالیت های خود را آغاز کرده است. اعضای این انجمن در جریان اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ حمایت خود را از جنبش سبز اعلام کردند و از بهمن ۸۸ تاکنون مورد تهدید و بازداشت های پی در پی از سوی ماموران اطلاعاتی و امنیتی قرار گرفته اند.
ابراهیم بابایی ۶ سال و ۶ ماه حبس تعزیزی با ۷۴ ضربه شلاق و ۳۰۰ هزار تومان جزای نقدی، محسن صادقی نور ۴ سال و ۶ ماه حبس تعزیزی با ۷۴ ضربه شلاق و ۱۰۰ هزار تومان جزای نقدی، مهدی کوهکن ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیزی با ۱۴۸ ضربه شلاقو ۵۰۰ هزار تومان جزای نقدی، محسن جوادی افضلی ۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق، ناصر آذرنیا ۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق، مجتبی احمدی ۶ سال حبس تعزیزی، ابوالفضل شاه پری ۲ سال و ۶ ماه چبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق، محمد جواد شاه پری ۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری با ۷۴ ضربه شلاق و عارف درویش یک سال حبس تعزیری و ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان جزای نقدی احکام این فعالان فرهنگی محبوس در زندان اوین است.
امروز: یش از یکصد نفر از مالكين جایگاههای اختصاصی عرضه فرآوردههاي نفتي کشور از مشکلات درآمدي جایگاهها پس از اجراي قانون هدفمندي يارانهها، مخصوصا کارمزد ناچیز دريافتي انتقاد كردند.
به گزارش ايلنا، - يكشنبه 15 مرداد - چندتن از نمایندگان انجمن صنفی صاحبان اماکن فروش و عرضه فراوردههای نفتی با حضور در دفتر ایلنا ضمن اعلام نارضایتی از عملکرد مسئولان، اظهار داشتند: آیا تهديد شغل بیش از ۵۰۰ هزار نفر مجموعه كارگران و مدیران شاغل در اين صنف به همراه خانوادههايشان که به دلیل کارمزد ناچیز جایگاهها (کمتر از دو و نیم درصد فروش مواد نفتی) در رنج و عذاب هستند نباید برای مسئولین ایجاد حساسیت کند؟ آیا حتما باید تجمعی ایجاد شود تا مسئولین به فکر چاره بیافتند؟
آنان در ادامه تصریح کردند: پس از هدفمندی یارانهها که قیمت حاملهای انرژی ۷۰۰ تا ۱۵۰۰ درصد اضافه شد مسئولین کارمزدها را حتی به میزان تورم دو سال ۸۹ و ۹۰ (۳۵ درصد) و کاهش فروش ایجاد شده (۵۰ درصد) نیز افزایش ندادند.
نمایندگان انجمن صنفی صاحبان پمپ بنزینهای کشور عنوان کردند: در حالی که در دولت جمهوری اسلامی بعضي مدیران پاداشهاي ميليوني دریافت میکنند، یک جایگاه با ۲۰ کارگر، هزینه آب، برق، مالیات و استهلاک حداقل ۳ میلیارد تومان سرمایه، ۱۴ تا ۱۸ میلیون کارمزد دریافت میکند.
آنان در پایان خاطر نشان ساختند: امیدواریم یکی از مسئولان احساس مسئولیت کرده و برای یکبار هم که شده از این مجموعه سوال کنند درد شما چیست؟ البته ما با توجه به سوابق از اينكه گوش شنوایی وجود داشته باشد نااميديم.
لازم به ذکر است پیش از این چند تن از نمایندگان مجلس در نامهای به تاریخ ۱۶/۲/۸۶ از وزیر وقت نفت، وزیری هامانه خواسته بودند که به چاره اندیشی لازم جهت رفع مشکل درآمد جایگاهها در سراسر کشور اقدام كند. امری که به نظر میرسد تا به امروز معطل مانده است.
امروز: مديرعامل شركت فرودگاههاي كشور از تقسيط بدهي چهار شركت هواپيمايي ماهان، آسمان، كاسپين و تابان به شركت فرودگاههاي كشور در 30 ماه خبر داد.
به گزارش ایلنا، محمود رسولينژاد تصريح كرد: در مورد بدهي شركتهاي هواپيمايي به شركت فرودگاههاي كشور با موافقت وزير راهوشهرسازي مقرر شد بدهي شركت هاي ماهان، آسمان، كاسپين و تابان تقسيط شود.
وي با بيان اين كه بدهي شركتهاي هواپيمايي از تيرماه تقسيط شد، گفت: شركتهاي هواپيمايي موظف شدند كه بدهي هاي خود را به صورت ماهانه و در 30 قسط پرداخت كنند.
امكان تقسيط بدهيهاي هما وجود ندارد
مديرعامل شركت فرودگاه هاي كشور درباره بدهي شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي (هما) افزود: به دليل اين كه شركت هواپيمايي هما، يك شركت دولتي است امكان تقسيط بدهيهاي آن وجود ندارد و بايد از طريق فروش هتلهاي هما بدهي خود را پرداخت كند.
رسولي نژاد گفت: كل بدهي سه شركت هما، ماهان و آسمان حدود 170 ميليارد تومان است كه با تقسط بدهي شركتهاي هواپيمايي به شركت فرودگاه هاي كشور به جز شركت هواپيمايي هما كه بايد از محل فروش هتل هاي خود بدهي را پرداخت كند، تكليف 100 ميليارد تومان از بدهي شركت ها مشخص شد كه در 30 ماه پرداخت مي شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر