سعید حجاریان
سیاست قبضه یا تاثیرگذاری بر قدرت است برای نیل به اهداف وبرنامههای از پیش تعیین شده یا بعدا تعیین شونده، این یک معنای تحتاللفظی از سیاست است. سیاست در ادبیات ما در معنای مختلفی به کار برده شده است که برای تدقیق منظور آنها را برشمرده و دخول آن معنا را در بحث مانع میشویم. در تداول عامه گاهی از سیاست به معنای دوز و کلک و مراد میشود. میگویند فلانی آدم سیاس است یعنی آدم کلک و رندی است. بعد از مشروطیت در فرهنگ سیاسی اصطلاحی باب شد که اوج این معنا را میرساند و آن جانور سیاسی بود. این اصطلاح حتی در اشعار دوران مشروطه هم حضور دارد. جانور سیاسی به کسی میگفتند که مبادی هیچ آدابی نبود و کارش اصولفروشی و فرصتطلبی بود. البته اصل این اصطلاح از ارسطو است. ارسطو میگوید انسان حیوان مدنی بالطبع است. جانور مدنی یعنی انسان به طور طبیعی به گونه انفرادی نمی تواند زندگی کند وباید در شهر به زندگی بپردازد. طبع انسان اقتضای زندگی جمعی را دارد و از آنجا بحث مدینه فاضله را مطرح میکند. فارابی نیز به تاسی از ارسطو همین بحث را مطرح میسازد. بعد از انقلاب مشروطه در عالم سیاست آدمهای بدطینتی ظهور کردند و این اصطلاح برای آنان وضع شد. گاهی نیز سیاست به معنای تدبیر به کار برده میشود. آنچنانکه که در ترجمه عبارت سیاست العائلیه ما عبارت تدبیر منزل را به کار میبریم. این تدبیر به معنای چگونگی تنظیم دخل و خرج و برنامه ریزی برای امور خانه توسط سرپرست خانوار به کار میرفته است. اگرچه این تدبیر و سیاست را حکمای قدیم در ادامه اخلاق میدانستند و اخلاق عملی را شامل تربیت نفس و تدبیر منزل میدانستند و از این جهت با موضوع بحث قرابت پیدا میکند اما سیاست به معنای تدبیر نیز آنچه مورد نظر ماست نیست. سیاست را به معنای Manage نیز میگیرند و گاهی آنچه مدیریت عمومی به عنوان یک فن و حرفه است را سیاست معنا میکنند. سیاست کردن به معنای تادیب و تعذیب نیز به کار برده شده است. کسی را سیاست میکردند تا برای دیگران عبرت و اعتبار شود آنچنان که در تاریخ بیهقی هست که حسنک وزیر را سیاست کردند. پس با آنچه که احصا شد دقیقا مراد ما همان مفهومی است که ابتدا آورده شد. قبض یا تاثیرگذاری بر قدرت برای نیل به اهداف و برنامههای از پیش تعیین شده یا بعدا تعیینشونده. میدان سیاستورزی میدان رقابت نیروهای سیاسی است؛ آنچه که آن را «polity» میگویند. در این عرصه است که از کنشها و واکنشهای نیروهای سیاسی نسبت به یکدیگر و راندن بازی بر اساس قواعد پذیرفته شده سیاسی توسط نیروها، قبض و بسط مییابد. در این میان سیاست ورزی در دو سطح معنا مییابد. سیاست بالادستی و سیاست پایین دستی. سیاست بالادستی از جنس قوای قهریه است و نمود آن در دولت بیشتر در وزارت کشور و اطلاعات و خارجه متجلی است آنچه که بیشتر جنبه زاجره دارد. در سیاست پایین دستی که جنبه جابره پیدا میکند اعمالی مشابه آنچه که توسط دولت در وزارت فرهنگ و ارشاد یا سازمان تامین اجتماعی انجام میشود رایج است. برنامههای اقتصادی دولتها نیز از جنس سیاستهای جابره بهشمار میآید. در میدان رقابت سیاسی نیروهای سیاسی سیاستهای خود را عرضه میکنند و در رقابت با یکدیگر قدرت را برای اعمال آن سیاستها توزیع مینمایند، اما اگر میدان سیاست توسط یک نیرو پر شده باشد و جایی برای ظهور و رقابت نیروهای متکثر سیاسی نباشد آیا سیاستورزی منتفی میشود؟ در این حالت سیاستورزی و تاثیر بر قدرت در عرصههای دیگر صورت میپذیرد. در یک حالت نیروهای سیاسی در خارج از مرزها تشکل مییابند و اپوزیسیون غیرقانونی شکل میدهند یا دولت در تبعید میسازند. در حالت دیگر نیروها «NGO»ها را شکل داده و از این طریق نه با هدف قبضه قدرت بلکه با هدف تأثیرگذاری بر قدرت فعالیت میکنند. یا این نیروها به عرصه فرهنگی میروند و گفتمانهای بدیل میسازند و به تغییر و بازتولید سمبلها و گفتمانها روی میآورند. سیاستورزی فقط در عرصه سیاست معنا نمییابد؛ بلکه در رویارویی سمبلها و گفتمانها نیز پدیدار میشود.
سهرویکرد به مفهوم روشنفکری
در تبیین نسبت سیاست و فرزانگی تلاش شد تا تنقیحی از معنای مورد نظر از سیاست ارائه شود. لازم است تا مراد خود از فرزانگی را نیز بیان نمایم. فرزانگی به خودی خود لفظی اجمالی، گنگ و مبهم است. برای روشن شدن مفهوم فرزانگی باید به ارائه مفهومی از روشنفکری پرداخت تا از آن به مقارنهای میان فرزانگی و روشنفکری و جایگاه روشنفکران وجود داشته است:رویکرد اول تبیین از جایگاه روشنفکران بهعنوان طلبه در خود ارائه میدهد. این رویکرد یا به اصطلاح «Class in Themseives Approach» برگرفته از یک اصطلاح مارکسیستی است. کسانی که در مورد روشنفکران این نگرش را دارند معتقدند از آنجا که روشنفکران فاقد ابزار تولیدند و قدرت کار یدی و سرمایه اندوخته ندارند و تنها کار فکری میکنند، دارای پیوندهای ناخواسته با یکدیگرند. البته این پیوندها به گونهای نیست که از آنان طبقهای مجزا به عنوان «طبقه برای خود» بسازد. آنان آگاهی مشترک طبقاتی ندارند؛ سازمان مشترک پیدا نمیکنند؛ پیشتاز ندارند؛ حزب مشترک ندارند و زیر یک چتر حزبی نمیآیند و سازمانیابی آنان حداکثر در خصوص امور صنفی (نظیر کانون نویسندگان و کانون اهل قلم و…) صورت میپذیرد. شاید بتوان ریشه بحث طبقه در خود بودن روشنفکران را در قضیه دریفوس و کاری که امیل زولا برای او انجام داد، دانست. در پانزدهم اکتبر۱۸۹۴ آلفرد دریفوس افسر یهودی در دادگاهی به جرم خیانت به ارتش فرانسه، دستگیر و در دسامبر همان سال محکوم به تبعید ابدی در جزیره شیطان در ناحیه گویان در شمال شرقی آمریکای جنوبی شد. پس از حدود ۵ سال و کشف اسناد و مدارک جدید که دریفوس را بیگناه نشان میداد بحثهای سیاسی در مورد محاکمه او بالا گرفت در همین رابطه امیل زولا در ژانویه ۱۸۹۸ نامهای تحت عنوان من متهم میکنم به رئیسجمهور نوشت. این نامه در روزنامههای آن زمان به چاپ رسید و مورد اقبال خوانندگان روزنامه قرار گرفت. زولا به خاطر نوشتن این نامه محاکمه به یک سال زندان و پرداخت ۳ هزار فرانک جریمه نقدی محکوم شد. بلافاصله پس از انتشار نامه زولا بیانیهای با امضای حدود ۳۰۰ نفر که در میان آنها نام بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و دانشمندان فرانسه به چشم میخورد، منتشر شد.
در این بیانیه محاکمه دریفوس غیرقانونی اعلام شد و به محاکمه زولا اعتراض شده بود. پس از انتشار این بیانیه که به بیانیه روشنفکران شهرت یافت ارتش و دادگستری فرانسه مجبور به عقبنشینی شدند و در احکام خود تجدید نظر کردند پس از آن بود که روشنفکران جایگاه ویژهای در افکار عمومی و جامعه فرانسه یافتند. آناتول فرانس که خود از امضا کنندگان آن بیانیه بود پس از آن واقعه تعریفی از روشنفکران به این صورت ارائه داد: روشنفکران آن گروه از فرهیختگان جامعهاند که بیآنکه تکلیفی سیاسی ورای فعالیتی در محدوده حرفه ایشان به آنها واگذار شده باشد در اموری نیز دخالت میکنند و نسبت به آن واکنش نشان میدهند که به منافع و مصالح عمومی جامعه بستگی دارد. پس از او ژولین بندا به این معنا پرداخت. بندا تاکید میکند که طبقه روشنفکران ابزار تولید ندارد و خاصیتی که این طبقه دارد عرق ضد فساد بودن و فسادناپذیری آنهاست. نداشتن ابزار تولید نقطه پیوند روشنفکران است و آنان را تبدیل به طبقه درخود و نه طبقه برای خود میکند.کوزر هم دنبال همین ایده را گرفت قبل از کوزر هم میلوان جیلارس در کتابnew class خود اظهار داشت که طبقه روشنفکران اگر چه طبقه در خود و فسادناپذیر است اما هنگامی که این طبقه صاحب قدرت میشود خاصیت ضد فساد بودنشان از میان میرود و کم کم طبقه برای خود میشوند. نظیر نومن کلاتورا بعد از انقلاب اکتبر. این اصطلاح را آیزیابرلین برای روشنفکران روس که بعد از انقلاب اکتبر به قدرت رسیدند و تبدیل به طبقه ممتازه دولتی شدند به کار برد. این طبقه از ابزار قدرت برای بازتولید خود و تداول قدرت در میان طبقه خود بهره میجویند و مدارس کادرسازی برای فرزندان خود تعبیه میکنند. البته مشابه این واقعه در کل اروپای شرقی و در کشورهایی نظیر بلغارستان، رومانی و یوگسلاوی رخ داد حتی روشنفکرانی نظیر گورکی و بازاروف و امثال آنان نیز کمابیش دچار این وضعیت شدند. به هر حال رویکرد اول به مفهوم روشنفکری با آنچه که من از آن فرهیختگی و فرزانگی مراد مینمایم فاصله دارد و باید این رویکرد را از بحث جدا نماییم. رویکرد دوم معتقد است روشنفکران «Bonded class» هستند؛ یعنی طبقهای پیچیده و محفوف. معنای این حرف آن است که هر طبقه اجتماعی، روشنفکران خاص خود را دارد؛ کارگران روشنفکران خود را دارند و طبقه بورژوا نیز روشنفکران طبقه خود را. در این رویکرد، کار روشنفکران ایجاد آگاهی مشترک بین طبقه است. روشنفکران وجدان طبقه خود هستند.
از سوی دیگر، آنان تلاش دارند که ایدئولوژی طبقه خود را بهعنوان ایدئولوژی کل جامعه جا بزنند. مخصوصا در جهان سرمایه داری که ایدئولوژی طبقه مسلط ایدئولوژی مسلط در کل جامعه است. در جوامع پیشرفته همانطور که رقابت میان احزاب متکی به طبقات اجتماعی در حوزه اقتصاد و برنامه و politics وجود دارد پیکار عمیقی نیز میان ایدئولوژیها وجود دارد که توسط روشنفکران پیشبرده میشود. در میان صاحبان این رویکرد شاید رادیکالترین را باید گرامشی و آلتوسر دانست. این دو معتقدند که روشنفکران به هر حال جزو آپارت (دستگاه) دولت یا یک طبقه هستند. آلتوسر از اصطلاح آپارت خیلی استفاده میکند. او در تبیین نقش دولت جانب افراط را میگیرد و نهادهای مدنی حتی خانوادهها را هم جزیی از آپارت دولت میگیرد. در این دیدگاه روشنفکر دستگاهی ماشین دولت را پیش میبرند. روشنفکر دستگاهی توجیهگر رفتارهای دولت و القاگر نظریات دولت به تودهها هستند. فرزانگی مورد نظر من از این رویکرد نیز استخراج نمیشود. رویکرد سوم رویکرد «Class less Approach» است که خصوصا مانهایم در کتاب ایدئولوژی و یوتوپیا آن را مطرح میکند. حرف اساسی معتقدان به این رویکرد این است که روشنفکران اتمیزه هستند و قاب و قالب به خود نمیگیرند و از این جهت فاقد طبقه هستند. لذا تحرک و مانور آنان بسیار است و میتوانند از این گروه، از آن طبقه یا از این قشر دفاع کنند. در میان این سه رویکرد به روشنفکری، منظور من از «فرزانگی» به رویکرد سوم نزدیکتر است. تفاوت و فصل ممیزه روشنفکران و توده، موضوع خردورزی نقاد است. در گذار از سنت به تجدد، اینتلکتوئل به دنبال بهره بردن از نقد اجتماعی برای عقلانی کردن جامعه بهمنظور تسهیل سیر این گذار است. کارکرد روشنفکر در مقام سیاستورزی از همینجا روشن میشود و نسبت فرزانگی، روشنفکری و سیاستورزی نیز در اینجا معنا مییابد. «روشنفکر فرزانه که به هیچ طبقهای متعهد و وابسته نیست و با استقلال رأی خود و با بهرهگیری از عنصر نقد اجتماعی تلاش میکند تا بر عنصر اصلی میدان سیاستورزی یعنی قدرت تأثیر بگذارد». در اینجا با استفاده از بحثی که آلوین گلدنر دارد، تلاش میشود تا یکی از آفات این مسیر و یکی از دامهایی که در این راه وجود دارد تبیین شود. گلدنر میان «Intellegencia» و «Intellectual» تفاوت قائل میشود. دام روشنفکران نقد ناتمام و گرفتار آمدن در دام روشهاست.
خردورزی تناسب هدف و وسیله است. هنگامی که اهداف آرمانی میشود و وسیله مناسب آن یافت نمیشود، روشنفکر نقد سنت را ناتمام میگذارد و دقیقا و تماما آن را نقد نمیکند و دچار پس ماندههای سنت میشود. ریمون آرون تعبیر خوبی دارد. او در کتاب افیون روشنفکران میگوید که برخی روشنفکران آمال و آرزوهای این دنیایی خود را که نمیتوانند به آن برسند، در فضایی غبارآلود و موهوم فرافکنی میکنند. گلدنر میگوید یا روشنفکر تکنیکی را باید از یا روشنفکر نقاد جدا کرد. روشنفکران تکنیکی را روسها آپارتچیک میگویند که به درد کار تشکیلاتی میخورند و شاید آکتور خوبی هم باشند. طبعا این دسته از روشنفکران هم نمی توانند در تعریف ما از فرزانگی بگنجند. در اقسام مختلف سیاستورزی میتوان به اکتیویست بودن پراتیشنر بودن و تئوریشنر بودن اشاره کرد اما بحث فرزانگی و نقش فرزانگان در سیاست از این اقسام بالاتر است. آفت دیگر روشنفکری در جوامع ما بعد صنعتیhomoacademicos شدن روشنفکران است. گفتیم که ویژگی روشنفکران فرزانه برخورداری از جهانبینی باز، ذوابعاد بودن است. اما در جوامع صنعتی روشنفکران را در آکادمیها تقطیع میکنند و برای هر یک میدان کاری خاصی مشخص کرده از آنها میخواهند که فقط به طور تخصصی در این fild کار کنند. آن اتفاقی که چاپلین در فیلم عصر جدید برای جامعه کارگری تصویر میکند و از آن به بهینه سازی خط تولید کارگران یاد میکنند. در جوامع مابعد صنعتی برای روشنفکران نیز تحت عنوانtilonization ofintellectuallabor رخ میدهند. به عبارتی به روشنفکر میگویند که سرت در کار خودت باشد و بدین ترتیبworldview و جهانبینی او را باریک میکنند. این نیز مانعی جدی برای فرزانگی است و از آن سیاستورزی بیرون نمیآید.
منبع: آرمان
قرار است بودجه سال ۹۱ که با ۵۷ روز تاخیر به مجلس آمد و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تورم زا و فاقد شفافیت بود؛ اینک که بیش از ۴ ماه از سال میگذرد مورد اصلاح قرار گیرد.
تعدادی از اقتصادیهای مجلس معتقدند که قانون بودجه ۹۱ در بخشهایی نیازمند اصلاح است و در این راستا بهخصوص بر اصلاح جدول ۱۲ بودجه تاکید دارند.
احمد توکلی در مورد اصلاح قانون بودجه میگوید که به دلیل تحریمهای نفتی طبیعتا فروش نفت ما کاهش پیدا می کند و به همین دلیل قرار است تجدیدنظری در بودجه صورت بگیرد تا امکان مقاومت بیشتر فراهم شود. یعنی با کاهش بودجه تخصیص منابع بهتر صورت بگیرد.
وی در گفتگو با فرارو تصریح کرد: برای اصلاح قانون بودجه دولت باید یک پیشنهاد جدیدی بیاورد. چرا که طبق اصل ۵۲ قانون اساسی اصلاح بودجه تقاضای دولت را نیاز دارد. طبق این اصل تهیه و تنظیم بودجه بر عهده دولت و بررسی و تصویب آن بر عهده مجلس می باشد و مطابق نظر تفسیری شورای نگهبان، از آنجا که اختیار تهیه و تنظیم بودجه بر عهده دولت می باشد، اصلاحیه و متمم بودجه نیز نیازمند تصمیم و لایحه دولت است.
توکلی همچنین اظهارداشت: دولت خود تصمیم دارد که بودجه را انقباضی کند چون چاره ای ندارد. ولی اینکه دولت بخواهد سرخود بودجه را اصلاح و تغییر دهد مجاز نیست و قانون اساسی این اجازه را به دولت نمیدهد. چرا که هرگونه تغییر و اصلاح در قانون بودجه باید به تصویب مجلس برسد بودجههای عمرانی باید به طرحهایی که نتیجه زودتری می دهند کاهش پیدا کند تا بتوان امسال را گذراند.
وی در این باره اظهارداشت: جدول ۱۲ بودجه مربوط به نهادهای کمک بگیر است که شفاف و روشن نمیباشد. یعنی مشخص نیست نهادهایی که کمک می گیرند مستحق نباشند یا مستحق ترین باشند. یعنی دلیلی بر این نیست نهادهایی که کمک شامل آنها می شود مستحق نیستند و دلیلی هم بر این نیست که مستحق ترین هستند.
در نتیجه وقتی بودجه کاهش پیدا کند ممکن است از این تغییرات هم داشته باشیم هنوز مشخص نشده که دولت چه زمانی لایحه اصلاح قانون بودجه را به مجلس خواهد آورد.
نتایج اولیه آزمون سراسری سال ٩١ در حالی اعلام شده است که دفترچه انتخاب رشته داوطلبان کنکور سراسری حکایتگر اعمال گسترده تفکیک جنسیتی و سیاست های تبعیض آمیز در نحوه پذیرش داوطلبان دختر می باشد.
به گزارش دانشجونیوز، در سال جاری در بیش از ۶٠ دانشگاه کشور در برخی از رشته ها داوطلبان به صورت تک جنسیتی پذیرش خواهند شد که نسبت به سال گذشته از رشد قابل توجهی برخوردار است.
سایت دانشجونیوز در گزارش حاضر به بررسی وضعیت تفکیک و تبعیض جنسیتی در رشته های متمرکز و روزانه دانشگاه های دولتی در کنکور سراسری سال ٩١ پرداخته است.
آمار تفکیک جنسیتی در کدرشته های دانشگاهی نشان می دهد که از هر ۶ کد رشته دانشگاهی بیش از ١ رشته به صورت تفکیک شده برای دانشجویان پسر یا دختر برگزار خواهد شد. به طور میانگین بیش از ١٧ درصد کدرشته های دانشگاهی در گروه های آموزشی مختلف تفکیک جنسیتی شده اند.
رقابت دانشگاه ها در تفکیک جنسیتی
بر اساس اطلاعات جمع آوری شده، در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در حدود ٢٠ درصد، علوم انسانی بیش از ٣٠ درصد، علوم تجربی ١٠ درصد، هنر ٣۴ درصد و زبان های خارجی ٢۵ درصد کدرشته های دانشگاهی به صورت تفکیک شده برای دانشجویان پسر و دختر برگزار خواهد شد.
دانشگاه های اراک، اصفهان، بوعلی سینا همدان، بین المللی امام خمینی قزوین، لرستان، محقق اردبیلی، گلستان و علامه طباطبایی از دانشگاه هایی هستند که شمار زیادی از رشته های تحصیلی را به صورت تک جنسیتی برگزار می کنند.
در کنار دانشگاه های تک جنسیتی مثل الزهرا، دانشگاه چمران اهواز نیز در کلیه ۴٧ رشته دانشگاهی خود تفکیک جنسیتی بر قرار کرده است که با اعتراض گسترده داوطلبان مواجه شد. سازمان سنجش و وزارت علوم در اطلاعیه هایی اعلام کرده اند که در نحوه پذیرش داوطلبان تغییراتی ایجاد خواهند کرد.
در کنار تفکیک جنسیتی انجام شده در بسیاری از رشته های دانشگاهی نیز تبعیض جنسیتی علیه زنان به چشم می خورد. تبعیض در رشته های پرطرفدار دانشگاهی در حالی به چشم می خورد که در کنکور سراسری امسال ۶٠ درصد شرکت کنندگان را زنان و ۴٠ درصد مردان تشکیل می دهند.
از سال ١٣٨۴ با انتصابی شدن روسای دانشگاه های کشور توسط مسئولان وزارت علوم، انحلال تشکل های منتقد دانشجویی، محرومیت از تحصیل و اخراج دانشجویان معترض، همکاری دانشگاه ها با نهادهای امنیتی و پیشبرد طرح اسلامی سازی دانشگاه های کشور با تک جنسیتی کردن رشته های دانشگاهی و تبعیض در پذیرش دانشجویان به بخشی از سیاست های دانشگاه های کشور تبدیل شده است.
سال گذشته نیز دانشجونیوز گزارشی از تفکیک جنسیتی در بیش از ۴٠ دانشگاه کشور در رشته های مختلف دانشگاهی تهیه کرده بود که در این لینکقابل مشاهده است.
گزارش تفصیلی «تفکیک و تبعیض جنسیتی» در سال ١٣٩١ در بیش از ۶٠ دانشگاه کشور در کنار جداول آماری که به بررسی تعداد کدرشته های «تفکیک شده» در هر دانشگاه می پردازد، در ادامه آمده است:
- دانشگاه اراک: در گروه آزمایشی علوم انسانی در ۵ رشته تحصیلی از مجموع ۶ رشته ارائه شده، تفکیک جنسیتی صورت گرفته است. در رشته روانشناسی عمومی تنها داوطلبان زن و در رشته های زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فارسی و الهیات و معارف اسلامی دانشجویان زن و مرد در دو نیمسال مختلف پذیرش خواهند شد. علاوه بر این در رشته علوم تربیتی نیز تنها داوطلبان مرد پذیرش می شوند.
در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی تنها در یک رشته، مهندسی کشاورزی آب، به صورت مشترک دانشجوی پسر و دختر می پذیرد. در رشته های ریاضیات و کاربردها، فیزیک و مهندسی برق دانشجویان دختر و پسر را در دو نیسمال متفاوت تحصیلی پذیرش می کند. در رشته های علوم کامپیوتر، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی کامپیوتر، مهندسی مکانیک، مهندسی مواد و مهندسی مکانیک ماشین های کشاورزی نیز تنها داوطلبان پسر جذب می شوند.
در گروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های شیمی محض و زیست شناسی علوم جانوری تنها دانشجوی پسر پذیرش می کند. علاوه بر این در رشته های کاردانی تولید و بهره برداری گیاهان، مهندسی منابع طبیعی و زیست شناسی علوم گیاهی فقط داوطلبان زن پذیرفته خواهند شد.
در گروه آزمایشی هنر دانشگاه اراک در رشته مترجمی زبان انگلیسی تنها داوطلب زن و در رشته زبان وادبیات انگلیسی تنها داوطلب مرد می پذیرد.
- دانشگاه ارومیه: در گروه آزمایشی علوم تجربی در رشته دامپزشکی ۲۴ داوطلب مرد در مقابل ۱۶ تن از زنان پذیرش خواهند شد.
در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی معدن و مکانیک ماشین های کشاورزی تنها داوطلبان مرد انتخاب خواهند شد. در رشته مهندسی عمران در اموزشکده فنی خوی هم ۴۰ دانشجوی مرد در مقابل تنها ۲۰ دانشجوی زن پذیرفته می شود.
* رشته مامایی در ۴٠ دانشگاه علوم پزشکی کشور تنها به دانشجویان دختر اختصاص دارد
- دانشگاه اصفهان: در گروه آزمایشی علوم انسانی تنها دو رشته حقوق و روانشناسی بالینی از ۲۱ رشته تحصیلی ارائه شده، از تفکیک جنسیتی دور مانده اند.
در رشته های تاریخ، راهنمایی و مشاوره، روانشناسی (آموزش کودکان استثنایی)، زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فارسی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی (گرایش های مختلف)، فلسفه، زبان شناسی، الهیات و معارف اسلامی و کتابداری و اطلاع رسانی تنها داوطلبان زن پذیرش خواهند شد. در رشته های علوم سیاسی، حسابداری، مدیریت بازرگانی، مدیریت دولتی و مدیریت صنعتی نیز تنها مردان مجاز به انتخاب رشته می باشند.
در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های امار و کاربردها، ریاضیات و کاربردها، علوم کامپیوتر، شیمی کاربردی و کتابداری واطلاع رسانی تنها از میان دختران دانشجو می پذیرد. در رشته های مهندسی برق گرایش قدرت، مهندسی عمران، مهندسی عمران نقشه برداری، مهندسی مکانیک، مهندسی راه آهن، حسابداری، مدیریت بازرگانی، مدیرت دولتی و مدیریت صنعتی نیز تنها داوطلبان پسر مجاز به انتخاب رشته هستند.
در گروه آزمایشی علوم تجربی رشته های شیمی، زیست شناسی علوم جانوری و گیاهی، شیمی کاربردی و کتابداری و اطلاع رسانی را به دانشجویان دختر مختص کرده است و در رشته های حسابداری، مدیریت بازرگانی، مدیریت دولتی و مدیریت صنعتی فقط دانشجوی پسر جذب می کند.
در گروه آزمایشی زبان های خارجی در رشته زبان فرانسه و زبان و ادبیات انگلیسی تنها دانشجویان دختر و در رشته مترجمی زبان انگلیسی تنها داوطلبان پسر مجاز به انتخاب رشته هستند.
- دانشگاه الزهرا: به شکل تک جنسیتی در کلیه گروه های آموزشی اقدام به پذیرش داوطلبان دختر میکند.
- دانشگاه ایلام: در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی رشته مکانیک ماشین های کشاورزی فقط داوطلب مرد جذب می کند.
- دانشگاه بوعلی سینا همدان: در گروه آزمایشی علوم انسانی در رشته حسابداری تنها اقدام به پذیرش ۳۰ تن از دانشجویان دختر می کند. در دانشکده مدیریت و حسابداری رزن وابسته به این دانشگاه نیز ۷۰ نفر داوطلب مرد پذیرش خواهند شد.
در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته مهندسی صنایع در اموزشکده فنی تویسرکان، مهندسی عمران در اموزشکده فنی کبودراهنگ، مکانیک ماشین های کشاورزی و حسابداری در دانشکده رزن فقط دانشجوی پسر می پذیرد. در رشته مهندسی صنایع در مجتمع اموزش عالی نهاوند و حسابداری نیز تنها دختران مجاز به انتخاب رشته می باشند.
در گروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های مهندسی کشاورزی علوم دامی، زمین شناسی، حسابداری (در دانشکده مدیریت و حسابداری رزن) فقط داوطلب مرد می پذیرد. در رشته های مهندسی کشاورزی گرایش علوم و صنایع غذایی (دانشکده شهر بهار)، مهندسی ترویج و آموزش کشاورزی (مجتمع آموزش عالی نهاوند)، مهندسی تولیدات گیاهی (مجتمع اموزش عالی نهاوند) و حسابداری نیز تنها داوطلبان زن پذیرش می شوند.
درگروه آزمایشی هنر دانشگاه بوعلی سینا همدان در رشته باستان شناسی تنها دانشجوی مرد پذیرش می کند.
درگروه آزمایشی زبان های خارجی در رشته زبان فرانسه تنها داوطلب زن جذب می کند.
- دانشگاه بیرجند: درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته کاردانی تکنولوژی تولیدات دامی فقط مردان مجاز به انتخاب رشته می باشند.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته مهندسی برق گرایش قدرت، مهندسی معدن، کاردان فنی برق و کاردانی تکنولوژی ابیاری فقط دانشجوی مرد می پذیرد. در رشته های مهندسی عمران، مکانیک و کشاورزی نیز به ازای ۹ نفر داوطلب زن، ۲۱ نفر از داوطلبان مرد در هریک از رشته ها پذیرفته خواهند شد.
- دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین: درگروه آزمایشی علوم انسانی در کلیه رشته ها (۱۴ رشته) و گرایش های ارائه شده اقدام به تفکیک جنسیتی دانشجویان کرده است.
بر این اساس در رشته های تاریخ، روانشناسی، زبان و ادبیات عربی، فلسفه، فقه و حقوق اسلامی، علوم قران و حدیث، الهیات و معارف اسلامی (در همه گرایش ها)، مترجمی زبان عربی و حسابداری تنها داوطلبان زن پذیرش می شوند. در رشته های حقوق، زبان و ادبیات فارسی، علوم سیاسی و مدیریت صنعتی نیز تنها دانشجویان پسر پذیرش خواهند شد.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته امار و کاربردها، مهندسی برق گرایش مخابرات، مهندسی مواد سرامیکی و حسابداری فقط داوطلب زن می پذیرد. رشته های مهندسی برق گرایش کنترل، شهرسازی، مهندسی معدن، مهندسی مکانیک، معماری، مهندسی مواد متالورژی و مدیریت صنعتی نیز به مردان اختصاص یافته است.
درگروه آزمایشی علوم تجربی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین فقط داوطلبان زن را در رشته های مهندسی فضای سبز، مهندسی تولیدات گیاهی و حسابداری می پذیرد. در رشته های زمین شناسی و مدیریت صنعتی نیز تنها مردان مجاز به انتخاب رشته هستند.
درگروه آزمایشی هنر در رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی تنها دانشجوی مرد می پذیرد.
درگروه آزمایشی زبان های خارجی در رشته مترجمی زبان انگلیسی و آموزش زبان انگلیسی تنها داوطلب مرد می پذیرد.
- دانشگاه تبریز: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در بسیاری از رشته های پرطرفدار میزان جذب دانشجویان دختر کمتر از پسران می باشد. در رشته مهندسی برق ۹ داوطلب زن در مقابل ۲۱ داوطلب مرد، مهندسی صنایع ۱۵ زن به ۲۳ مرد، مهندسی عمران ۱۷ زن به ۴۰ مرد، مهندسی مکانیک ۳۱ زن به ۸۰ مرد و … پذیرش خواهند شد.
- دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی برق، عمران، مکانیک و مواد در گرایش های مختلف فقط داوطلب مرد می پذیرد.
درگروه آزمایشی علوم تجربی نیز در رشته مهندسی منابع طبیعی (مهندسی چوب کاغذ) فقط مردان پذیرش می شوند.
- دانشگاه تهران: درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته مهندسی منابع طبیعی، جنگلداری (پردیس کشاورزی و منابع طبیعی در کرج) تنها دانشجوی مرد می پذیرد.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی تنها در رشته مهندسی معدن داوطلبان مرد را می پذیرد.
- دانشگاه خلیج فارس بوشهر: درگروه آزمایشی علوم انسانی در رشته های تاریخ و کتابداری و اطلاع رسانی فقط داوطلبان زن پذیرش خواهند شد.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی دریا، مهندسی صنایع، مهندسی عمران، مهندسی کامپیوتر (در دانشکده جم) و مهندسی مکانیک فقط مرد می پذیرد. در رشته ای مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار، کتابداری و اطلاع رسانی نیز تنها دختران مجاز به انتخاب رشته هستند.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته کتابداری و اطلاع رسانی فقط زنان مجاز به انتخاب رشته هستند.
- دانشگاه خوارزمی تهران: درگروه آزمایشی علوم انسانی در رشته های ادبیات داستانی، تاریخ، زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فارسی، علوم اجتماعی گرایش خدمات اجتماعی، علوم تربیتی گرایش تکنولوژی آموزشی، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، ژئومورفولوژی و آب و هواشناسی تنها داوطلبان زن را پذیرش می نماید.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته ریاضیات و کاربردها و شیمی فقط داوطلب زن جذب می کند. در رشته مهندسی عمران نیز فقط مردان حق انتخاب دارند.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های شیمی محض، شیمی کاربردی، زیست شناسی و زمین شناسی فقط زنان مجاز به انتخاب رشته هستند. (محل تحصیل کرج)
- دانشگاه دخترانه حضرت معصومه-قم: درگروه آزمایشی علوم انسانی فقط داوطلبان زن را در سه رشته حقوق، حسابداری و مدیریت بازرگانی جذب می کند. در سایر گروه های آزمایشی نیز تنها زنان مجاز به انتخاب رشته هستند.
- دانشگاه دریانوردی و علوم دریای چابهار: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی تنها به انتخاب داوطلبان مرد در رشته های مخابرات و الکترونیک دریا می پردازد.
- دانشگاه رازی کرمانشاه: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی به ارائه رشته مهندسی صنایع در دانشکده اسلام اباد غرب و مهندسی مکانیک ماشین های کشاورزی مختص داوطلبان پسر می پردازد.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های دامپزشکی، مهندسی کشاورزی زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی کشاورزی، علوم دامی و مهندسی منابع طبیعی جنگلداری تبعیض به نفع پسران وجود دارد. به گونه ای که در مجموع این رشته ها تنها ۳۴ دانشجوی زن در مقابل ۱۰۱ دانشجوی مرد پذیرش خواهند شد.
- دانشگاه زابل: در رشته های زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فارسی، جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و جغرافیا و برنامه ریزی شهری داوطلبان دختر و پسر را در دو نیمسال مختلف تحصیلی به شکل تفکیک شده پذیرش می کند.
- دانشگاه زنجان: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی داوطلبان مرد بیشتری را در رشته های پرطرفدار نسبت به دختران جذب می کند. نسبت تعداد داوطلبان دختر به پسر در رشته مهندسی برق ۲۵ به ۵۵، مهندسی شیمی ۲۰ به ۳۰، مهندسی عمران ۲۰ به ۴۰، مهندسی معدن ۳ به ۱۲ و معماری ۱۰ به ۲۰ می باشد.
- دانشگاه سمنان: درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته مهندسی منابع طبیعی، مراتع و ابخیز داری فقط مردان مجاز به انتخاب رشته هستند. ( واقع در مهدی شهر)
- دانشگاه سیستان و بلوچستان: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی رشته های مهندسی معدن و مواد متالورژی صنعتی به دانشجویان پسر اختصاص دارد.
درگروه آزمایشی هنر در رشته های صنایع دستی، کارشناسی فرش و مرمت و احیای بناهای تاریخی تنها داوطلب مرد می پذیرد.
- دانشگاه شاهرود: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته مهندسی معدن ۱۴ داوطلب زن در مقابل ۳۶ داوطلب مرد پذیرش می شوند.
- دانشگاه شهرکرد: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی نسبت ظرفیت پذیرش دختران به پسران در رشته مهندسی کشاورزی در مجموع دو گرایش ۲۰ به ۴۶ است.
- دانشگاه شهید باهنر کرمان: درگروه آزمایشی علوم انسانی تنها در رشته کتابداری و اطلاع رسانی اقدام به پذیرش تک جنسیتی داوطلبان زن می کند.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی نیز در رشته های معدن و مکانیک ماشین کشاورزی تنها داوطلب مرد می پذیرد.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته زمین شناسی فقط مردان و در کتابداری و اطلاع رسانی تنها زنان مجاز به انتخاب رشته هستند.
- دانشگاه شهید بهشتی تهران: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته هایی مانند ریاضیات و کاربردها، مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر تعداد دانشجوی پسر بیشتری و در رشته هایی چون معماری، حسابداری و مدیریت بازرگانی دانشجوی زن بیشتری پذیرش خواهد شد.
- دانشگاه شهید چمران اهواز: درگروه آزمایشی علوم انسانی در تمامی رشته ها تفکیک جنسیتی صورت گرفته است.
در رشته های تاریخ، راهنمایی و مشاوره، زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فارسی، علوم اجتماعی (برنامه ریزی اجتماعی)، علوم تربیتی، الهیات و روانشناسی تنها دختران مجاز به انتخاب رشته هستند. در رشته های حقوق، علوم اجتماعی (پژوهشگری اجتماعی)، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، حسابداری، علوم اقتصادی، کتابداری و اطلاع رسانی و مدیریت بازرگانی نیز تنها داوطلبان پسر پذیرش خواهند شد.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در کلیه ۱۹ رشته ارائه شده تنها دانشجوی پسر و تنها در رشته علوم اقتصادی و اقتصاد نظری دانشجوی زن پذیرقته می شود.
درگروه آزمایشی علوم تجربی کلیه رشته ها به شکل تفکیک شده میان دانشجویان دختر و پسر برگزار خواهد شد.
در رشته های زیست شناسی سلولی مولکولی، زیست شناسی، روانشناسی بالینی و علوم اقتصادی گرایش اقتصاد نظری فقط زنان مجاز به انتخاب رشته هستند. در رشته های دامپزشکی، مهندس کشاورزی گرایش های مختلف، زمین شناسی، حسابداری، روانشناسی صنعتی سازمانی، شیمی کاربردی، علوم اقتصادی گرایش اقتصاد بازرگانی، کتابداری و مدیریت بازرگانی نیز تنها داوطلبان مرد پذیرش می شوند.
درگروه آزمایشی زبان های خارجی در رشته های زبان فرانسه و زبان وادبیات انگلیسی تنها داوطلبان زن و در رشته مترجمی زبان انگلیسی تنها مردان مجاز به انتخاب رشته هستند.
- دانشگاه شیراز: درگروه آزمایشی علوم انسانی در هیچ یک از رشته ها تفکیک جنسیتی صورت نگرفته است، اما در تعداد داوطلبان دختر پذیرفته شده در مقایسه با ظرفیت پذیرش پسران تبعیض به چشم می خورد. در هفت رشته تحصیلی در این دانشگاه ۲۴۸ داوطلب مرد در مقابل تنها ۱۸۰ داوطلب زن پذیرش خواهند شد.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در مجموع ۲۱ رشته ارائه شده ۲۵۳ داوطلب زن و ۳۴۱ داوطلب مرد پذیرش می شود.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در برخی رشته ها تبعیض جنسیتی در تعداد جذب دانشجویان دختر به چشم می خورد. به طوری که در ۲۳ رشته دانشگاهی ۲۵۰ دانشجوی زن در مقابل ۳۱۳ مرد پذیرش خواهد شد.
- دانشگاه صنعت اب و برق (شهید عباسپور): درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی اقدام به جذب۵۰ داوطلب زن در مقابل ۱۹۵ داوطلب مرد می نماید.
- دانشگاه صنعت نفت: واقع درتهران تنها به پذیرش داوطلبان مرد در تمامی گروه های آموزشی اقدام می نماید.
- دانشگاه صنعتی اصفهان: درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های مهندسی کشاورزی گرایش علوم دامی و مهندسی منابع طبیعی، مرتع و ابخیز داری فقط داوطلب مرد می پذیرد. در مجموع همه رشته ها نیز ۶۸ دانشجوی زن در مقابل ۱۷۲ دانشجوی مرد پذیرش می شود.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی نیز در رشته های مهندسی معدن و کشاورزی فقط دانشجوی پسر می پذیرد. در رشته های مهندسی برق، شیمی، صنایع، کامپیوتر، فناوری اطلاعات و نساجی نیز تعداد ۲۲۸ داوطلب مرد در برابر تنها ۹۷ داوطلب زن پذیرش خواهند شد.
- دانشگاه صنعتی امیرکبیر: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی دریا کشتی سازی و مهندسی معدن تنها دانشجویان پسر را جذب می کند.
در رشته های پرطرفدار نیز نسبت پذیرش دانشجویان دختر به پسر ناعادلانه می باشد: مهندسی برق ۳۰ به ۷۰، مهندسی عمران ۱۸ به ۴۲، مهندسی کامپیوتر ۱۵ به ۳۵، مهندسی مکانیک ۳۱ به ۷۴، مهندسی مواد ۱۹ به ۳۱، مهندسی نفت ۹ به ۲۱ و مهندسی هوافضا ۱۵ به ۳۵٫
- دانشگاه صنعتی بیرجند: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی عمران و معدن تنها دانشجوی مرد می پذیرد.
- دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی عمران و مکانیک فقط مردان مجاز به انتخاب رشته هستند. نسبت ظرفیت پذیرش دختران به پسران نیز در چندین رشته ناعادلانه است. به طور مثال در مهندسی برق سه نفر دختر در مقابل ۱۳ نفر پسر جذب خواهند شد.
درگروه آزمایشی هنر نیز در رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی تنها داوطلب مرد می پذیرد.
دانشگاه خواجه نصیر: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی تبعیض در تعداد ظرفیت پذیرش داوطلبان دختر و پسر به چشم می خورد. نسبت پذیرش دانشجویان دختر به پسر در رشته مهندسی برق ۱۸ به ۷۲، مهندسی صنایع ۱۴ به ۴۱، مهندسی عمران ۲۲ به ۷۳، مهندسی کامپیوتر ۱۸ به ۳۲، مهندسی مکانیک ۱۷ به ۹۳ و مهندسی مواد و هوافضا ۶ به ۲۴ است.
- دانشگاه صنعتی سهند تبریز: در رشته های مهندسی معدن و مواد فقط داوطلب مرد می پذیرد. در رشته مهندسی برق ظرفیت پذیرش دختران به پسران ۲۱ به ۴۹ و در مهندسی شیمی ۲۵ به ۷۵ می باشد.
- دانشگاه صنعتی قم: فقط دانشجوی مرد می پذیرد.
- دانشگاه صنعتی هویزه، سوسنگرد: فقط دانشجوی مرد می پذیرد.
- دانشگاه علامه طباطبایی: که پیشتاز طرح اسلامی کردن دانشگاه های کشور می باشد، در برخی از رشته ها اقدام به پذیرش تک جنسیتی دانشجویان کرده است.
درگروه آزمایشی علوم انسانی در رشته های راهنمایی و مشاوره، علوم اجتماعی، مددکاری اجتماعی، حسابداری، مدیریت صنعتی و مدیریت هتلداری تنها دانشجویان مرد پذیرش خواهند شد. در رشته های علوم تربیتی، علوم سیاسی، کتابداری و اطلاع رسانی نیز فقط داوطلبان زن حق انتخاب رشته را دارند.
درگروه های آزمایشی علوم ریاضی و فنی و علوم تجربی در رشته های حسابداری، مدیریت صنعتی و مدیریت هتلداری فقط دانشجوی پسر می پذیرد. در رشته کتابداری و اطلاع رسانی نیز تنها دختران حق انتخاب رشته دارند.
درگروه آزمایشی زبان های خارجی نیز رشته زبان اسپانیایی به داوطلبان زن اختصاص یافته است.
- دانشگاه علم و صنعت: مهندسی خط و سازه های ریلی و مهندسی ماشین های ریلی فقط به داوطلبان مرد اختصاص یافته است. ظرفیت پذیرش دختران به پسران نیز در رشته مهندسی مواد در مجموع دو گرایش ۱۰ به ۴۰ ناعادلانه می باشد.
- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی رامین: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی تعداد داوطلبان دختر پذیرفته شده در رشته مهندسی کشاورزی در هر ۴ گرایش ۴۸ نفر می باشد در حالی که همین تعداد برای پسران ۷۲ نفر است.
درگروه آزمایشی علوم تجربی نیز اقدام به پذیرش ۱۳۲ داوطلب زن در کلیه رشته ها در مقابل ۱۹۸ داوطلب مرد خواهد کرد.
- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان: درتمامی رشته ها تنها داوطلبان مرد پذیرش می شوند.
- دانشگاه قم: درگروه آزمایشی علوم انسانی در رشته علوم اقتصادی فقط دانشجویان پسر را جذب خواهد کرد. در سایر رشته ها نیز تبعیض جنسیتی به نفع مردان به چشم می خورد به گونه ای که ۳۷۰ داوطلب مرد در مقابل ۲۷۰ داوطلب زن پذیرش خواهند شد.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی صنایع، عمران، مکانیک و علوم اقتصادی فقط دانشجوی مرد و در سایر رشته ها مانند مهندسی کامپیوتر نیز تعداد داوطلب مرد بیشتری پذیرش خواهد شد.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته علوم اقتصادی فقط داوطلب مرد می پذیرد. علاوه بر این در هفت رشته دانشگاهی نیز ۲۰۵ دانشجوی پسر در مقابل ۱۴۰ دانشجوی دختر پذیرش خواهد شد.
- دانشگاه کاشان: درگروه آزمایشی علوم انسانی دارای یک واحد خواهران است که در رشته های حقوق، روانشناسی و زبان و ادبیات فارسی فقط دانشجویان زن را پذیرش می کند.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته مهندسی معدن تنها داوطلبان مرد پذیرش می شوند. در مجموعه دخترانه این دانشگاه نیز در رشته هایی مانند مهندسی کامپیوتر فقط داوطلب زن حق انتخاب رشته دارد.
- دانشگاه کردستان: در رشته هایی مانند مهندسی برق، صنایع و عمران تعداد بیشتری داوطلب مرد پذیرش خواهند شد.
- دانشگاه کوثر بجنورد: مختص دانشجویان دختر است.
- دانشگاه گلستان، گرگان: درگروه آزمایشی علوم انسانی در رشته های زبان و ادبیات فارسی و جغرافیا و برنامه ریزی شهری تنها داوطلب زن می پذیرد. در رشته ژئومورفولوژی نیز تنها مردان حق انتخاب رشته را دارند. در این دانشگاه کلیه رشته ها به شکلی تفکیک شده میان دختران و پسران برگزار می شود.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های امار و کاربردها، فیزیک، مهندسی برق گرایش کنترل و همچنین مهندسی عمران (در واحد علی اباد کتول) تنها داوطلب مرد پذیرفته می شود. در رشته مهندسی عمران نیز تنها دختران پذیرفته می شوند.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در سه گرایش مختلف رشته زیست شناسی تنها داوطلبان زن و در رشته زمین شنای تنها مردان را جذب می کند.
درگروه آزمایشی زبان های خارجی نیز در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تنها داوطلبان زن می پذیرد.
- دانشگاه لرستان، خرم آباد: درگروه آزمایشی علوم انسانی کلیه رشته ها را به شکلی تفکیک شده تنها برای دانشجویان دختر یا پسر برگزار می کند. رشته های روانشناسی، زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فارسی، علوم تربیتی، الهیات و معارف اسلامی در دو نیمسال مختلف (نیمسال اول مرد و نیمسال دوم زن) به شکلی تفکیکی برگزار خواهد شد. در رشته های ژئومورفولوژی، آب و هواشناسی و حسابداری نیز تنها مردان حق انتخاب رشته را دارند.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته هایی مانند امار و کاربردها ومهندسی کامپیوتر تنها دختران قادر به انتخاب رشته هستند. در رشته های ریاضیات و کاربردها، مهندسی برق، عمران، معدن و رشته حسابداری نیز تنها پسران پذیرفته می شوند.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های دامپزشکی، مهندسی کشاورزی در گرایش های مختلف، مهندسی منابع طبیعی ، زیست شناسی علوم جانوری ، زمین شناسی و حسابداری تنها دانشجوی مرد می پذیرد. در رشته های شیمی محض و زیست شناسی علوم گیاهی نیز تنها زنان مجاز به انتخاب رشته هستند. در رشته های علوم اقتصادی و مدیریت بازرگانی نیز دانشجویان دختر و پسر در دو نیمسال مختلف به شکلی تفکیک شده پذیرش خواهند شد.
درگروه آزمایشی زبان های خارجی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشجویان دختر و پسر را تفکیک شده در دو نیمسال متفاوت می پذیرد.
- دانشگاه مازندران، بابلسر: درگروه آزمایشی علوم تجربی رشته های زیست شناسی علوم جانوری و گیاهی و بهداشت مواد غذایی را به زنان اختصاص داده است. رشته بازرسی گوشت نیز تنها داوطلب مرد می پذیرد.
- دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل: درگروه آزمایشی علوم انسانی رشته های دانشگاهی را به شکلی کاملا تفکیک شده برگزار خواهد کرد.
رشته های باستان شناسی، راهنمایی و مشاوره، روانشناسی، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، ژئومورفولوژی، جغرافیا و برنامه ریزی گردشگری، مدیریت بازرگانی و جهانگردی تنها برای مردان و رشته های الهیات، آب و هواشناسی و روانشناسی تنها برای زنان ارائه شده است. رشته های زبان و ادبیات عربی و زبان و ادبیات فارسی نیز در دو نیسمال متفاوت برای پسران و دختران (نیمسال اول مرد و نیمسال دوم زن) برگزار می شود.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی دانشجویان دختر و پسر در رشته های ریاضیات و کاربردها و معماری در دو نیمسال متقاوت جذب خواهند شد. در رشته های امار کاربردها، فیزیک نظری و هسته ای، مهندسی برق قدرت، مهندسی عمران، مهندسی کامپیوتر، مهندسی مکانیک، مهندسی کشاورزی گرایش های مختلف، مدیریت بازگانی و جهانگردی تنها مردان مجاز به انتخاب رشته هستند. در رشته های شیمی کاربردی، مهندسی شیمی، برق الکترونیک ، فیزیک و علوم کامپیوتر نیز تنها داوطلبان زن پذیرفته می شوند.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های مهندسی فضای سبز، برخی گرایش های مهندسی کشاورزی، مهندسی منابع طبیعی، زیست شناسی، روانشناسی و شیمی تنها داوطلبان زن و در رشته های مهندی کشاورزی برخی گرایش ها، منابع طبیعی، مدیریت بازرگانی و جهانگردی و زیست شناسی داوطلبان مرد را پذیرش می کند.
درگروه آزمایشی هنر در رشته باستانشناسی تنها دانشجوی مرد پذیرش میکند.
درگروه آزمایشی زبان های خارجی دانشجویان دختر و پسر را در دو نیمسال مختلف در رشته آموزش زبان انگلیسی جذب می کند.
- دانشگاه ملایر: درگروه آزمایشی علوم انسانی در رشته علوم تربتی فقط دانشجویان دختر را پذیرش می کند.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته مهندسی معماری تنها داوطلب زن و در رشته مهندسی مکانیک فقط داوطلب مرد می پذیرد.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته های مهندسی کشاورزی، علوم دامی و مهندسی منابع طبیعی، مراتع و ابخیزداری فقط مرد می پذیرد.
- دانشگاه هرمزگان، بندرعباس: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته مهندسی کشاورزی – آب (در دانشکده کشاورزی میناب) تنها دانشجوی مرد پذیرش می کند. در رشته های مهندسی برق، صنایع، عمران و مکانیک نیز تعداد داوطلبان مردی که پذیرش می شوند بیشتر از زنان است.
درگروه آزمایشی علوم تجربی در رشته مهندسی کشاورزی، زراعت و اصلاح نباتات فقط دانشجوی مرد می پذیرد. (دانشکده کشاروزی بناب)
دانشگاه هنر اسلامی: تنها دانشجوی زن جذب می کند.
- دانشگاه هنر اسلامی تبریز: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی معماری و کارشناسی چند رسانه ای دانشجویان دختر و پسر را به شکلی تفکیک شده در دو نیمسال مختلف جذب می کند.
درگروه آزمایشی هنر در رشته هایی مانند کارشناسی فرش و مرمت آثار تاریخی، دانشجویان دختر و پسر را در دو نیمسال مختلف به شکل تفکیک شده جذب میکند.
- دانشگاه یاسوج: درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی پلیمر، کاردان عمران و مکانیک و شیمی کاربردی (در دانشکده نفت و گاز گچساران) فقط داوطلب مرد می پذیرد. در رشته هایی مانند مهندسی شیمی، عمران، مکانیک و مواد نیز تبعیض در تعداد پذیرش داوطلبان زن به چشم می خورد.
درگروه آزمایشی علوم تجربی رشته شیمی کاربردی را به شکلی تک جنسیتی پذیرش می کند. (در دانشکده نفت و گاز گچساران)
- دانشگاه یزد: درگروه آزمایشی علوم انسانی در تمامی ۱۵ رشته ارائه شده تبعیض جنسیتی به نفع مردان به چشم می خورد. به گونه ای که در مجموع در این دانشگاه ۱۴۲ دانشجوی دختر و ۲۱۳ دانشجوی پسر پذیرش خواهند شد.
درگروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در رشته های مهندسی عمران، مکانیک و مواد فقط دانشجوی مرد می پذیرد. در رشته مهندسی نساجی گرایش پوشاک نیز تنها داوطلبان زن مجاز به انتخاب رشته هستند. در رشته های مختلف نیز تعداد داوطلبان مرد بیشتری نسبت به زنان پذیرش می گردد. به طور مثال در رشته های معماری و شهرسازی ۳ دختر در مقابل ۱۱ پسر، مهندسی برق ۱۲ دختر و ۴۸ پسر و در مهندسی صنایع و تکنولوژی نساجی ۵ دختر و ۲۰ پسر پذیرش می شوند.
- آموزشکده فنی نقشه برداری: در رشته کاردان فنی عمران در دو گرایش مختلف تنها داوطلبان زن یا مرد می پذیرد.
- آموزشکده فنی اسفراین:در دو رشته کاردانی تنها دانشجوی پسر می پذیرد.
- دانشکده ریاضی و کامپیوتر خوانسار: تنها داوطلبان زن را در دو رشته امار و ریاضی می پذیرد.
- دانشکده فنی و حرفه ای دختران تهران( دکتر شریعتی): فقط داوطلبان زن را در چهار رشته مهندسی برق، کامپیوتر، معماری و حسابداری می پذیرد.
- دانشکده فنی و مهندسی گرمسار : تنها دانشجویان پسر را جذب می کند.
- دانشکده فنی و مهندسی گلبهار (خراسان رضوی): فقط دانشجوی مرد در دو رشته ارائه شده می پذیرد.
- مرکز آموزش عالی شهرضا: در رشته مهندسی کامپیوتر تنها داوطلب مرد می پذیرد.
- مرکز آموزش عالی هوانوردی و فرودگاهی کشور: تنها دانشجوی مرد جذب میکند.
- مرکز آموزش عالی استهبان: تنها دانشجوی مرد جذب میکند.
- مرکز آموزش عالی لامرد: تنها دانشجوی مرد جذب میکند.
- مرکز آموزش عالی کاشمر: تنها دانشجوی مرد جذب میکند.
- دانشگاه صنعتی مالک اشتر: تنها دانشجوی مرد جذب میکند.
- دانشگاه شهید مطهری: در رشته روانشناسی تنها دانشجویان دختر را پذیرش می کند.
- دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری(وابسته به قوه قضائیه): در رشته علوم قضایی فقط دانشجوی مرد می پذیرد.
- دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری: تنها دانشجوی مرد جذب میکند.
- دانشگاه علوم و معارف قران کریم: در شهرهای مختلف ایران بوده و تمامی رشته ها مانند تربیت معلم قران مجید و تفسیر قران مجید به شکل جداگانه برگزار می شود.
- دانشگاه مذاهب اسلامی: تنها در رشته ادیان و مذاهب تفکیک صورت گرفته است و فقط دانشجوی مرد پذیرش می شود.
- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: در یکی از قسمت های پذیرش دانشجویان رشته پزشکی، ۲۱ نفر به داوطلبان مرد اختصاص یافته است.
- دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله: در رشته مدیریت خدمات بهداشت درمانی و مهندسی بهداشت حرفه ای فقط داوطلبان مرد پذیرش می شوند. در مجموع رشته های ارائه شده ۲۵ دوطلب زن در مقابل ۹۰ داوطلب مرد پذیرفته خواهند شد.
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز: در برخی رشته ها به تعداد اندکی تنها دانشجوی زن یا مرد پذیرش میشوند.
دانشگاه علوم پزشکی زاهدان: ۵ نفر از ظرفیت رشته دندانپزشکی تنها به دانشجویان مرد اختصاص یافته است.
دانشگاه علوم پزشکی خلخال: در رشته پرستاری تنها ۳۵ دانشجوی زن جذب می کند.
دانشگاه علوم پزشکی ارتش: در همه رشته ها مانند پزشکی و دندانپزشکی داوطلب مرد و تنها در رشته پرستاری دانشجوی زن پذیرش می نماید.
اگر شما هم جزو آن دسته از متقاضیان نایاب خرید مسکن هستید که با وجود تغییر شرایط قیمتی بازار، بودجه کلانی برای خرید خانه کنار گذاشتهاید، بیشک به دنبال خانهای با امکانات منحصر به فرد هستید خانهای که امکاناتی همچون سالنهای ورزشی، حیاط سازیهای ویژه، سالن سینما داشته باشد شاید هم خانهای با دیوارهای طلاکوب شده!
این دسته از خانه ها اغلب در نیمه شمالی شهر قرار گرفتهاند و با نام «پنت هاوس» در فایل فروش آژانسهای مسکن عرضه میشوند و به ادعای مشاوران فروش پنت هاوس با وجود آنکه این املاک امکاناتی منحصر به فرد دارند تعداد آنها در نیمه شمالی شهر در مناطقی همچون فرشته و زعفرانیه چندان هم انگشت شمار نیستند.
به گزارش «دنیای اقتصاد» فایل فروش پنت هاوسهای شمال تهران که همواره در بردارنده ویژگیهای منحصر به فردی همچون مبلمانهای خارجی، استخرهای اختصاصی، حیاط سازیهای منحصربه فرد با آبشار، برکه و آلاچیق، سالن بیلیارد یا سینمای سه بعدی با پارکینگهای اختصاصی و دید ۳۶۰ درجه به شهر هستند این بار ویژگی جدید دیوارهای طلاکوب شده با طراحی موردنظر مشتری را در لیست امکانات خود قرار دادهاند.
به گفته مشاوران فروش این نوع پنت هاوسها، قیمت فروش این پنت هاوسها از متری ۱۲ میلیون تومان آغاز میشود و درصورتی که متقاضی خواهان پیش خرید آن در مناطقی همچون زعفرانیه با طراحی اختصاصی باشد قیمت پایه آن از متری ۱۱ میلیون تومان آغاز و به ازای هر طبقه بالاتر، ۳ درصد به قیمت پایه افزوده میشود.
لوکسترین پنت هاوس طلاکوب شده پایتخت در خیابان فرشته با ۴۵۰ متر زیر بنا و ۸۰ متر تراس در طبقه پانزدهم یک ساختمان قرار گرفته که دارای سقفی گنبدی با ارتفاع بیش از ۵ متر و پنج اتاق خواب است. این پنت هاوس علاوه بر سوئیت و دفتر کار دارای دیوارهای طلاکوب شده، طراحی منحصر به فرد، استخر اختصاصی داخل واحد، دو هزار متر لابی و تالار مهمانی است. از دیگر ویژگیهای منحصر به فرد این پنت هاوس حیاط سازی ویژه آن با آبشار، برکه، آلاچیق و همچنین سالن ورزشی مخصوص بیلیارد و زمین تنیس است. علاوه بر این پنت هاوس طلاکوب شده پایتخت، دارای سینمای سه بعدی و پنج پارکینگ اختصاصی و آسانسور اختصاصی نیز هست. این واحد در حال حاضر متری ۱۲ میلیون تومان قیمت گذاری شده است.
مشاوران فروش پنت هاوس جدا از پنت هاوسهای آماده، فایلهای پیش فروش پنت هاوس هایی را به مشتریان معرفی میکنند که علاوه بر این امکانات، خریدار میتواند مطابق با نظر خود طراحی داخل واحد را انجام دهد.
یکی از این پنت هاوسها در منطقه زعفرانیه با ۷ هزار متر زمین در سه بلوک ۱۰ واحدی برای پیش فروش آماده است که هر یک از این واحدها ۴۵۰ متر زیر بنا با ۷۰ متر تراس دارد و با قیمت پایه متری ۱۱ میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند که فروشنده برای هر طبقه ۳ درصد به قیمت پایه اضافه خواهد کرد.
در حالی که رهبری بر اقتصاد بدون نفت تاکید می کند، یک نماینده پیشین مجلس بر این باور است که در شرایط فعلی بحث اقتصاد بدون نفت در کشور ما به رویا شباهت دارد
وی می گوید: رسیدن به اقتصاد بدون نفت، یکشبه میسر نمیشود اما میتوان برای رهایی از اقتصاد وابسته به نفت برنامهریزی کرد، به شرط آنکه عزم جدی وجود داشته باشد.
داریوش قنبری در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه اقتصاد بدون نفت در گذشته در کشور ما تجربه شده است، اظهار کرد: در دوران مصدق، اقتصاد بدون نفت را تجربه کردهایم اما باید میان شرایط آن زمان و امروز تفاوت قائل شویم.
قنبری با اشاره به اینکه «ایران سالانه ۶۸ میلیارد دلار واردات دارد که عمده آن با تکیه بر درآمدهای نفتی است»، گفت: کشوری با این حجم عظیم واردات اگر بخواهد یکدفعه، نفت را به عنوان مولفهای مهم از اقتصاد خود خارج کند با مشکلاتی مواجه خواهد شد.
قنبری با بیان اینکه «در شرایط فعلی بحث اقتصاد بدون نفت در کشور ما به رویا شباهت دارد»، تاکید کرد: باید بین واقعیات و آرزوها مرزهایی قائل شویم یعنی همه میتوانیم آرزو داشته باشیم که روزی کشورمان بر مبنای اقتصاد بدون نفت اداره شود و این آرزو، شدنی است ولی باید از گذشته خوب کار میکردیم و جهتگیریهای مناسب اقتصادی میداشتیم، چون کشور ایران این ظرفیت را داشته و دارد که بتواند خود را از وابستگی به نفت رها کند.
وی با بیان اینکه «متاسفانه در کشور به نحوی کار شده که وابستگی اقتصاد به نفت بیشتر شده است»، افزود: در شرایط فعلی صحبت از اقتصاد بدون نفت، آرزویی محال و دستنیافتنی است و یکشبه نمیتوان به چنین رویاهایی رسید و برای این آمال و آرزوها باید کار شود و نیاز به زمان است تا زیربناهای اقتصادی کشور را متحول کنیم. میتوان برای رهایی از اقتصاد وابسته به نفت برنامهریزی کرد، به شرطی که عزم جدی و راسخ برای آن وجود داشته باشد و ملزومات رهایی از وابستگی در نظر گرفته شود. قنبری گفت: باید پرسید در شرایط فعلی کدام صادرات بدون نفت را میتوانیم داشته باشیم؟ متاسفانه در زمینه صادرات غیرنفتی کار چندانی نکردهایم باید تعریف دقیقتری داشته باشیم که صادرات غیرنفتی کشور شامل چه اقلامی است.
ب سایت آمریکایی «آتلانتیک» در گزارشی می نویسد آیت الله خامنه ای، ممکن است علاقه خاصی به فناوری هسته ای داشته باشد ولی او هیچگاه به عنوان فردی علاقهمند به شبکه های اجتماعی و رسانه های جدید شهرت نداشته است.
به نوشته «آتلانتیک»، رهبری حساب توئیتر خود را راه اندازی کردهاست که در آن حدود سه هزار پیامک منتشر شده و حدود چهار هزار نفر نیز پیام های وی را دنبال کرده اند اما خود او صفحه توئیتر یا پیامهای دیگران را دنبال نمی کند. اخیرا نیز آیت الله خامنه ای به وب سایت «اینستاگرم» پیوسته است.
فیس بوک در اواخر فروردین ماه، سایت شراکت عکس اینستاگرم را به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری کرد.
به نوشته رادیو فردا به نقل از آتلانتیک، در یک هفته ای که از زمان پیوستن وی به این شبکه اجتماعی می گذرد چهار عکس متفاوت خود را منتشر کرده است. تا جاییکه به اهداف تبلیغاتی آن برمی گردد این عکس ها بسیار کلیشه ای و کسالت آور هستند. یکی از آنها در حال خواندن نماز، دیگری همراه تعدادی از مقامات حکومتی و دیگری هم در کنار جلدی از قرآن است.
«آتلانتیک» می افزاید سه سال پس از خفقان و مسدود کردن شبکه اینترنت به خاطر استفاده معترضان و مخالفان سیاسی رژیم از شبکه های اجتماعی مثل توئیتر و فیس بوک ، همین رژیم و رهبر آن به شبکه توئیتر پیوسته و حتی عکسهای خود را در وب سایت اینستاگرام منتشر می کند.
به نوشته این سایت آمریکایی، عکس اول آیت الله خامنه ای در «اینستاگرم» احتمالا در یک مناسبت مذهبی و شاید مربوط به ایام رمضان گرفته شده است. تمام تصاویر هیجان انگیزی که در صفحه آیت الله خامنه ای روی وب سایت اینستاگرم می بینیم از همین قبیل اند.
عکس دوم است که شاید کمی جالب تر باشد.
«آتلانتیک» درباره این عکس می نویسد درسمت راست آیت الله خامنه ای محمود احمدی نژاد را می بینیم. دریک سال و اندی اخیر مناسبات این دو «به شدت تیره شده است» و پس از اقدامات گسترده جناح وابسته به رهبری علیه احمدی نژاد و هواداران وی موقعیت این جناح در نهادهای حکومتی تضعیف شده است.
آتلانتیک در پایان می گوید البته این به آن معنا نیست که این دو هرگز در کنار یکدیگر و زیر یک سقف دیده نمی شوند ولی این نکته جالب است که مدیران تبلیغاتی رهبر دومین عکسی را که روی وب سایت «اینستاگرام» منتشر کرده اند آیت الله خامنه ای و رقیب سرسخت وی را در کنار یکدیگر نشان می دهد. فردی هم که با عینک و در سمت چپ آیت الله خامنه ای دیده می شود احمد وحید دستجردی مسئول امنیتی دفتر رهبری است.
پس از انتقادات صریح علی مطهری در آخرین نطقش در مجلس هشتم این نماینده مجلس با چهار شکایت دولت به دادگاه فرا خوانده شد.
علی مطهری در مورد برداشتش از مصونیت نمایندگان گفت: مفاد اصل ۸۶ قانون اساسی صراحت در مصونیت پارلمانی نماینده مجلس دارد و با ترکیب آن با اصل ۸۴ به این معنی است که هر نمایندهای در اظهارنظر درباره همه مسائل داخلی و خارجی کشور کاملا آزاد است و نمیتوان او را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده یا در جای دیگر در مقام ایفای وظایف نمایندگی ابراز داشته، تعقیب یا توقیف کرد. این اصل در واقع راه را برای دفاع از حقوق مردم هموار میکند تا نماینده بدون ترس از تعقیب یا توقیف اظهارنظر کند؛ هرچند نظر او مطابق با واقع نباشد و دچار اشتباه شده باشد. در واقع مانند کیفرخواست یک دادستان است که ممکن است بعدا در برخی موارد، خلاف آن ثابت شود و در اینجا دادستان مسئولیتی ندارد.
وی در گفتگو با سایت فردا در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آیا منطقا درست نیست که نمایندگان نیز مانند سایر مردم از حقوق یکسان برخوردار بوده و مثلا پس از وقوع جرم محاکمه شوند؟تصریح کرد: این اصل به این معنی نیست که نماینده اگر مرتکب جرمی شد، فرضا مرتکب قتل شد، تحت تعقیب قرار نمیگیرد، بلکه در این موارد مانند سایر مردم تحت تعقیب قرار میگیرد و محاکمه و مجازات میشود. اصل ۸۶ ناظر به مصونیت در اظهارنظر است.
وی افزود: تفسیر شورای نگهبان درست بوده و آن این است که مصونیت پارلمانی شامل توهین و افترا نمیشود. مشکل در تطبیق این تفسیر بر مصادیق است یعنی نقطه لغزش و خطر در اینجاست که انتقادات صریح و روشن را توهین یا افترا بنامیم، در حالیکه توهین همانطور که در قانون مجازات اسلامی آمده است، در جایی است که فحاشی و بهکار بردن الفاظ رکیک در کار باشد؛ و افترا نیز در جایی است که به کسی جرمی را نسبت داده باشند. اما اگر هر انتقادی را که مورد پسند ما نبود، توهین یا افترا بنامیم و بعد اعلام جرم کنیم، در این صورت نماینده حریت و آزادگی خود را از دست میدهد و دائم باید در راه میان مجلس و دادستانی باشد.
علی مطهری در تحلیل اقدام خود اظهارداشت: دستگاه قضا از طرف رییسجمهوری تحت فشار است که چرا فقط دوستان دولت مورد پیگیری قرار میگیرند و به شکایات علیه آنها رسیدگی میشود اما منتقدان و مخالفان دولت تحت پیگرد قرار نمیگیرند و شکایات دولت از آنها پیگیری نمیشود. ظاهرا آقای احمدی نژاددر چند جا این موضوع را مطرح کرده است قوه قضاییه هم برای آنکه ثابت کند که عدالت را رعایت میکند، اخیرا توجه بیشتری به شکایات دولت از منتقدان خود داشته و گاهی بهعنوان مدعیالعموم اعلام جرم کرده است من فیلتر شدن سایت الف و اعلام جرم دادستان علیه خودم را در این راستا ارزیابی میکنم.
وی در پاسخ به این سوال که در مورد خود شما چقدر این قانون رعایت شده است؛ با توجه به این که پس از اظهاراتتان درباره ورود سپاه به انتخابات از شما شکایت شده است؟ اذعان داشت: درباره اظهاراتم در خصوص حمایت بخشی از سپاه از برخی کاندیداها در انتخابات گذشته مجلس شکایتی از من نشده و مدعیالعموم نیز اعلام جرم نکرده است اما در چند مورد دیگر از من شکایت شده است؛ سه شکایت از طرف احمدی نژاد و یک شکایت از طرف آقای رحیمی معاون اول احمدی نژاد. شکایت اول آقای احمدی نژاد درباره این بوده است که من گفته بودم در ارتباط با انتخابات سال ۸۸ آقایان موسوی، کروبی و احمدینژاد باید بهطور همزمان محاکمه شوند گرچه اتهاماتشان یکسان نیست و یا درباره نقش احمدی نژاد در حادثه ۱۴ خرداد ۸۹ در مرقد امام سخن گفته بودم. مورد دوم درباره اظهارنظر من درباره جشن بزرگ نوروز است و مورد سوم در ارتباط با آخرین نطق من در مجلس هشتم است که در خصوص نتیجه تساهل و تسامح فرهنگی دولت هشدار داده بودم و احمدی نژاد بهعنوان شاکی خصوصی و دادستان تهران بهعنوان مدعیالعموم اعلام جرم کردهاند. شکایت آقای رحیمی هم در خصوص مطلبی است که در پاسخ به سؤال یک خبرنگار گفته بودم که «آن طور که من اطلاع دارم اتهامات ایشان سنگین است و باید رسیدگی شود».
وی درمورد شکایت دولت از وی گفت: دو بار مراجعه کردهام و پاسخهای لازم را دادهام گرچه میتوانستم بهدلیل مصونیت پارلمانی مراجعه نکنم، ولی به احترام قوه قضاییه برای پاسخگویی حاضر شدم.
در حالی یک ماه از تحریم های نفتی اتحادیه اروپا می گذرد، بلومبرگ طی گزارشی اعلام کرد حداقل ۱۰ نفتکش بزرگ ایرانی که هر یک ظرفیت حمل ۲ میلیون بشکه نفت را دارند در ماه جاری به سمت چین حرکت کردهاند.
بلومبرگ گزارش داده است که حداقل ۱۰ نفتکش بسیار بزرگ ایرانی در ماه جاری به سوی بنادر بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان، چین به راه افتادهاند. هر کدام از این نفتکشها ظرفیت حمل حدود ۲ میلیون بشکه نفت را دارند.
بلومبرگ نوشته است این حجم گسترده واردات نفت چین از ایران چالش بزرگی برای آمریکا در اجرای تحریمها علیه ایران محسوب میشود.
بر اساس این گزارش ۶ نفتکش امروز به سوی چین به راه افتادهاند که به ۴ نفتکش دیگری ملحق میشوند که در اوایل ماه جولای به سمت این کشور حرکت کرده بودند.
اطلاعات گمرک چین نشان میدهد، این کشور سال گذشته نیز در یک ماه حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت از ایران وارد کرده است.
بر اساس این گزارش، حداقل ۳۲ کشتی از ۴۰ کشتی ناوگان قدرتمند شرکت ملی نفتکش ایران در ماه گذشته در حال فعالیت بودهاند. این تعداد تا قبل از سوم جولای برابر با ۳۳ فروند اعلام شده بود.
در پی کشته شدن سه نفر و زخمی شدن ۱۵ تن دیگر، مدیر کل ایمنی، بهداشت و محیط زیست وزارت نفت با بیان اینکه نشتی در محل ورودی خوراک یکی از واحدهای پتروشیمی بندر امام باعث حادثه انفجار شده است، گفت: واحد پتروشیمی و تأسیسات آن خسارت زیادی ندیده است و امروز دوباره راهاندازی میشود!
پتروشیمی بندر امام در آستانه واگذاری است و به این دلیل که بعضی واحدهای پتروشیمی در حال خصوصی شدن هستند در این مرحله نظارت کمتری روی آنها وجود دارد.
محمدحسین اردشیری با بیان اینکه نشتی در محل ورودی خوراک یکی از واحدهای پتروشیمی بندر امام باعث حادثه انفجار شده است، گفت: خود پتروشیمی و تأسیسات آن خسارت زیادی ندیده است اما آتشنشانهایی که برای برطرف کردن نشتی حرکت کرده بودند دچار حادثه شدند.
وی با توضیح این مطلب که گاز ورودی به یکی از واحدها نشت کرده و با جمع شدن گاز و ایجاد یک جرقه حادثه ایجاد شده است، اضافه کرد: واحد پتروشیمی از دور فعالیت خارج شده است و با توجه به عدم ایجاد آسیب جدی امروز راهاندازی میشود.
مدیر کل ایمنی، بهداشت و محیطزیست وزارت نفت افزود: یک نفر در اثر این حادثه فوت کرده است و چند نفر نیز دچار سوختگی شدهاند که اکثرا جزئی است اما سوختگی یکی دو نفر نیز جدیتر بوده است.
وی تصریح کرد: رعایت موارد HSE در پتروشیمیها مانند ابتدای واگذاریها نیست و خیلی بهتر شده است چنانکه در یکی دو سال اخیر حوادث زیادی در این بخش نداشتهایم اما به هر حال اتفاقاتی وجود داشته است.
پتروشیمی بندرامام یکی از مجتمعهای پتروشیمی واقع در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی است. محصولات تولیدی این مجتمع شامل اتان، پروپان، بوتان، پنتان، اتیلن، بنزین پیرولیز، نفت کوره، بنزن، زایلنها، رافینت، آروماتیکهای سنگین و پارازایلین است و با داشتن ظرفیت بالای تولید، نخستین تولیدکننده محصولات پتروشیمی ایران است.
این مجتمع دارای ۳ شرکت تولیدی فرآورش بندرامام، کیمیا بندرامام و بسپاران بندرامام است که در این میان فرآورش موفق شد سال گذشته نزدیک به ۴ میلیون تن محصول تولید کند.
در ادامه بیکاری کارگران یک کارشناس اقتصاد-کارگری واردات گسترده مرغ را زمینه ساز بیکاری کارگران مرغداریها دانست.
علیرضا حیدری سیاست واردات گوشت مرغ را خطری بزرگ برای کارگران توصیف کرد و در این زمینه به ایلنا گفت: این سیاست زمانی به کار گرفته میشود که در داخل کشور امکان تولید محصول مورد نظر نباشد. برای مثال هنگامی که با عدم تولید داخلی در اثر تلفات گسترده مرغ روبه رو میشویم، دولت میتواند برای یک مقطع کوتاه اقدام به واردات محصول مورد نظر بکند.
وی در ادامه تاکید کرد: اقدام فعلی دولت برای واردات گسترده مرغ از این جنس نیست و در حال حاضر شرایط تولید در داخل طبیعی است.
به گفته این کارشناس مسائل کارگری، دولت در حال ایجاد رقیب برای تولید کننده داخلی است.
علیرضا حیدری راه حل به تفاهم رسیدن دولت و تولید کنندههای داخلی را گفتگوی اجتماعی ذکر کرد و اعلام کرد: قضایا برای طرفین ماجرا باید شفاف سازی شود. تولید کنندهای داخلی شورای خاص خود را دارند و باید از طریق این شوراها، برای شفاف سازی قیمت تمام شده مرغ وارد عمل شوند و با دولت مذاکره کنند.
او در ادامه افزود: متاسفانه دولت همواره برای کنترل قیمتها از این ابزار استفاده میکند. این در حالی است که اگر ادعای مرغداران درست باشد با تعطیلی مرغداریها و در نتیجه بیکاری کارگران مواجه خواهیم شد.
حیدری خاطر نشان ساخت: تعطیلی واحدهای تولیدی داخل کشور پدیدهٔ جدیدی نیست و سابق بر این نیز به دلیل سیاست نادرست واردات، بسیاری از صنوف و کارخانهها دست از کار کشیدند و تعطیل شدند.
این کارشناس اقتصاد-کارگری در بخش دیگری از سخنانش اعلام کرد: نهادهای مختلف کشور از جمله دولت و تولیدکنندهها بر افزایش قیمت تمام شده گوشت مرغ اتفاق نظر دارند.
علیرضا حیدری مولفههای تاثیر گذار بر افزایش قیمت تمام شدهٔ مرغ را قانون هدفمندی یارانهها، تحریمها و گرانی ارز دانست و تاکید کرد: این مولفهها همگرایی نزدیکی به یکدیگر دارند که باعث گرانی خوراک دام و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده گوشت مرغ شدند.
احسان روزبهانی بوکسور وزن منهای ۸۱ کیلوگرم کشورمان پس از پیروزی بر حریف قدرتمند ترکیه ای گفت: برای شکست این بوکسور با تجربه برنامه ویژه داشتم.
به گزارش ایرنا، وی در پایان این مسابقه نفس گیر به خبرنگاران گفت: حریفم بسیار سرسخت بود و خیلی ها با او مسابقه داده و بازنده شده بودند.
وی اظهارداشت: من با اینکه شناخت زیادی از بوکسور ترک نداشتم ولی با برنامه با او مبارزه کردم و توانستم تسلیمش کنم.
روزبهانی افزود: برای راند سوم مسابقاتم همیشه برنامه ای ویژه دارم تا بتوانم پیروز شوم و خوشبختانه در این بازی هم این برنامه جواب داد.
بوکسور وزن منهای ۸۱ کیلوگرم کشورمان گفت: وقتی در راند اول جلو افتادم، به فکر دفاع نبودم و به حملات خودم ادامه دادم تا در نهایت توانستم در راند سوم او را شکست دهم.
احسان روزبهانی شنبه شب به وقت محلی در دیدار با ‘بهرام مظفر’ دارای رتبه (رنکینگ) ۶ موفق شد در سه راند و با نتیجه ۱۸ بر ۱۲ او را شکست دهد و به دور بعدی مسابقات راه یابد.
وی در دور بعدی باید چهارشنبه شب با حریف قدرتمند دیگری از قزاقستان رو به رو شود که رتبه (رنکینگ) ۳ را در اختیار دارد.
روزبهانی درباره مبارزه بعدی خود گفت: ‘عدیل بیک نیازیمبتف’ یک بوکسور قدرتمند و چپ گارد است که تاکنون هم با او بازی نکرده ام ولی نهایت تلاشم را به کار خواهم گرفت تا انشاءالله او را هم شکست دهم.
دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان: خدایا توفیقم ده در این روز به سازش کردن نیکان و دورم دار در آن از رفاقت بدان و جایم ده با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان
عبدالله نوری با بهاره هدایت از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در روزهایی که از زندان به مرخصی استعلاجی آمده بود دیدار و گفتوگو کرد.
بنا به گزارش رسیده به کلمه، در این دیدار که در منزل بهاره هدایت انجام شد، بهاره هدایت از روند قضایی پرونده خود گزارشی ارائه کرد.
وی عدم ارتباط واقعی و موثر با آنچه در بطن جامعه می گذرد را مشکل جدی و قابل توجه اکثر زندانیان، خصوصا زندانیان سیاسی دانست و گفت: عدم آگاهی کامل از اطلاعات و اخبار دقیق ومحدودیت کامل در امکان گفتگو و تبادل نظر با عموم مردم و نخبگان باعث می شود اگر زندانیان موضعی نسبت به تحولات و یا رویکرد فعالین سیاسی اعلام کنند چه بسا با واقعیات و مشکلات جامعه کاملا منطبق نباشد، زیرا برای هر اعلام نظر و موضعی لازم است کاملا نسبت به آنچه در فضای عمومی جامعه و مناسبات سیاسی آن میگذرد اشراف کامل وجود داشته باشد.
هدایت در ادامه افزود: من برای دفاع از حقوق مردم و با اراده خود مسیرم را انتخاب کرده ام و برای نظرات و دیدگاه های خودم نسبت به تحولات امروز ایران با عنایت به محدود بودن اطلاعاتم در داخل زندان برتری و شأنی فراتراز نظرات دوستان و فعالانی که خارج زندان در حال فعالیت هستند قائل نیستم.
وی در ادامه سئوالاتی در خصوص پیشنهاد تشکیل اتاق فکر اصلاحات و لزوم خارج شدن اصلاح طلبان از شرایط سکونی که در آن قرار دارند و دیگر نظرات مطرح شده توسط عبدالله نوری، مطرح کرد.
در ادامه عبدالله نوری با ابراز خوشحالی از حضور چند روزه بهاره هدایت در کنار همسر و خانواده با بیان اینکه دوستان و عزیزان دربند و خانواده های صبور آنها دوران سخت و مشکلی را میگذرانند، برای تسریع آزادی “تمام زندانیان بی گناه و رفع حصر رهبران بزرگوار جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی” دعا کرد و اقدام و گشایش حکومت در جهت آزادی همه این دلسوزان و نخبگان کشور را نقطه عطفی در آغاز رفع بسیاری از بحران های موجود دانست.
وی همچنین گزیدهایی از پیشنهاد خود مبنی بر تشکیل اتاق فکر اصلاحات بیان داشت و آنرا برای خروج از حالت بیعملی و ناامیدی و ایجاد انسجام و تدوین برنامه برای آینده اصلاحات و جنبش سبز لازم و ضروری دانست.
عبدالله نوری در پایان همچنین اهمیت ارتباط و همدلی فعالان اصلاح طلب و جنبش سبز با مردم خصوصا طبقات محروم و همراهی با مشکلات فراوان آنها را مورد تاکید قرار داد.
کلمه – زهرا صدر:
روزنامه تک برگی کلمه به دویستمین شماره خود رسید و فرصتی را فراهم آورد تا بهانه اش کنیم و میان مخاطبانمان بچرخیم و کمی از مشغولیت های هر روزه فاصله بگیریم و ببینیم رنگ میوه های رشد کرده و طلایی گندم های به بار نشسته را.
راه آگاهی بخشی که کلمه همواره در بستر آن حرکت کرده، داستان امروز و دیروز نیست و از وقتی که اعتراض به نتایج انتخابات با تلاش برای دنیای بهتر و زیستنی دیگر همراه شد، برقرار بوده و تا وقتی اهداف بلند راه سبز به طور کامل محقق نشده باشد، ادامه خواهد داشت. از روزی که بازداشت ها آغاز شد و هر کس گوشه ای از این میدان به دفاع پرداخت؛ یکی زیر ضرب و شتم در بازجویی و دیگری در رساندن صدای فریادش به مردم و حاکمیت.
به سراغ تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی رفتیم و با پرس و جو از اوضاع قهرمان دربندشان، از ضرورت آگاهی بخشی و اطلاع رسانی پرسیدیم و شنیدیم.
گفت و گوی کلمه با خانواده های سیاوش حاتم، عبدالفتاح سلطانی، بهنام ابراهیم زاده، امیرخسرو دلیرثانی، ابوالفضل قدیانی و عبدالله مومنی، شش فعال سیاسی و مدنی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین را با هم می خوانیم:
*****
محمود حاتم، پدر سیاوش حاتم، فعال دانشجویی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین با تاکید بر نقش رسانه هایی مانند کلمه در آگاهی بخشی می گوید: رسانه ها در جهت آگاه کردن و پیشرفت مردم بسیار موثر عمل می کنند. فضای اطلاع رسانی در حال حاضر بسته است و مردم از خیلی از اخبار ندارند.
پدر این فعال دانشجویی با بیان این که اطلاع رسانی باید با کمک مردم گسترش پیدا کند تصریح می کند: از آنجا که محدودیت در روزنامه ها زیاد شده برای رشد و آگاهی مردم نیاز داریم که چنین رسانه هایی بسط پیدا کنند.
وی در گفت و گو با کلمه خاطرنشان می کند: به طور مثال سیاوش من یک فعال سبز بود که اگر رسانه های سبز نبودند هیچ کس خبردار نمی شد که چه اتفاقی برایش افتاد و این سطح آگاهی از همین رسانه ها ایجاد شد که حالا همه تماس می گیرند و خبردار می شوند که چه اتفاق هایی افتاده است.
سیاوش حاتم سال گذشته توسط قاضی پیرعباسی محاکمه و به ۴ماه حبس تعزیری و تحمل ۵٠ ضربه شلاق به دلیل شرکت در عاشورای ٨٨محکوم شد. این در حالی بود که در شهریورماه ٨٨ دادگاه انقلاب همدان، حاتم را به یکسال حبس تعزیری محکوم کرد. حکمی که در دادگاه تجدید نظر به یکسال حبس تعلیقی تبدیل شد.
اما خردادماه ٩١ سیاوش حاتم برای تحمل یکسال و ۴ماه حبس به زندان اوین فراخوانده شد.
سیاوش حاتم، به جرم فعالیت های دانشجویی و سازماندهی اعتراضات دانشجویی بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری خرداد ماه ۸۸ در دانشگاه بوعلی شهر همدان بازداشت شد.
هرچند برای او حکمی صادر شد، اما او به فعالیت های خود ادامه داد و بار دیگر در آذر ماه ۸۹ به جرم سازماندهی مجدد اتحادیه دانشجویی دفتر تحکیم وحدت در مقابل دانشگاه شهید بهشتی تهران بازداشت شد.
*****
فرزند عبدالفتاح سلطانی زندانی دیگر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین با اعلام اینکه از وقتی حکم پدرم برای اجرای احکام رفته خبر جدیدی نداریم به کلمه می گوید: در این مدت ۳ بار آمدند که پدرم را برای انتقال ببرند و چون می خواستند از دستبند که غیر قانونی است استفاده کنند، ایشان قبول نکردند و فعلا مشکلات جسمی شان هایشان ادامه دارد.
به گفته ی فرزند سلطانی دندان درد و بیماری گوارشی و کم خونی از مشکلاتی است که این وکیل پایه یک دادگستری در زندان با آن دست به گریبان است.
فرزند این زندانی سیاسی با بیان اینکه جنس خبرهای “کلمه” از جنس خبرهای روز است می گوید: این خبررسانی در آگاهی بخشی خیلی موثر است. مردم از همین طریق اخبار را به دست می آورند. پس باید بسیار دقیق بوده و اخبار ریز کشور را که مردم هر روز با آنها سرو کار دارند گزارش شود.
وی با طرح این مسئله که توزیع روزنامه تک برگی کلمه به خاطر مردمی بودن و خطرات جانبی آن ضعیف است می گوید: من فکر می کنم اینقدر محدودیت و فشار ها زیاد است که انتشار و توزیع مردمی نسبت به قبل کم شده است اما نقش همین را هم نمی توان نادیده گرفت.
عبدالفتاح سلطانی که وکالت بسیاری از فعالان سیاسی، مطبوعاتی و مدنی را بر عهده داشته متهم به "تبلیغ علیه نظام، تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر، اجتماع و تبانی علیه نظام" و "تحصیل مال حرام" شده است.
او که از تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ در زندان اوین به سر میبرد با حکم بدوی که اواسط اسفند ماه از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شد به ۱۸ سال حبس، تبعید به برازجان و همچنین به ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده بود.
عبدالفتاح سلطانی در طول فعالیتهای حقوقی و حقوق بشری خود و پیش از ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ سه بار در زندان بوده و ماههای طولانی از مدت حبس خود را در انفرادی گذرانده است.
*****
پدر بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری که اون نیز این روزها در بند ۳۵۰ زندان اوین دوران پنج سال محکومیت خود را می گذراند با بیان اینکه پسرم گوش درد و سر درد دارد، به کلمه می گوید: تقاضا کردیم که ببریمش دکتر اجازه ندادند و گفتند خودمان می بریم بیمارستان بیرون و دستبند و پابند می زنیم که او هم قبول نکرده و گفته نمی گذارم دستبند و پا بند بزنید و اگر اینطور است دکتر نمی روم.
پدر این فعال حقوق کودک با اشاره به تاثیر رسانه های سبز از جمله کلمه در مورد زندانیان سیاسی و گرانی و باقی مسائل در کشور تصریح می کند: والا مردم حالی می شوند که در مملکت چه خبر است و این خیلی مهم است.
وی در انتها از مسئولان سیستم قضایی تقاضا می کند که به ظلم هایی که به خانواده ها می شود رسیدگی کنند. او می گوید: من تقاضا دارم حرف مرا بشنوند بروید و ببینید به مردم چه ظلم هایی می کنند.
بهنام ابراهیمزاده فعال حقوق کودکان، فعال کارگری و عضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل آزاد کارگری در تاریخ ۲۲ خرداد ماه ۸۹ در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او هنگام دستگیری و بازداشتش در بند ۲۰۹ زندان اوین مورد ضرب وشتم قرار گرفته، که در نتیجه بهشدت زخمی شده و دو دندهاش شکست و در وضعیت وخیمی در زندان بسر میبرد.
*****
شیوا فلاح، همسر امیرخسرو دلیرثانی، هم با بیان اینکه این فعال ملی مذهبی در شرایط روحی و جسمی مساعدی است در گفتگو با کلمه می گوید: تنها مشکلی که وجود دارد این است که ما تقریبا دو سال و نیم است از مرخصی و بیش از یک سال است که از حق ملاقات حضوری محروم هستیم. ما چیزی فراتر از حقوقمان نمی خواهیم ولی متاسفانه از همین حق ساده و طبیعی خود نیز محرومیم.
وی با تاکید بر اینکه نمی توانیم تاثیرگذاری اطلاع رسانی به مردم را انکار کنیم تصریح می کند: من فکر میکنم هماهنگی با نیازهایی که در سطح جامعه وجود دارد مثلا مباحث اقتصادی قطعا در بالا بردن آگاهی مردم تاثیر فراوانی دارد.
شیوا فلاح در ادامه با بیان اینکه این رسانه ها تبدیل شده اند به منابعی که مردم جامعه اخبارشان را از آن ها کسب می کنند، تصریح می کنند: اگر رسانه ها پاسخگوی نیازهای روزانه خصوصا مباحث اقتصادی مردم باشند، من فکر می کنم که می تواند مانند خیلی موثرتر هم باشد.
همسر دلیرثانی همچنین می افزاید: البته کلمه معتقدم در خصوص زندانیان سیاسی و اخبار جنبش سبز بسیار موفق عمل کرده و علاوه بر اطلاع رسانی، مخابره ی اخبارش در پیگیری روند درمان زندانیان سیاسی بیمار بسیار حیاتی بوده است.
امیر خسرو دلیر ثانی از فعالان ملی-مذهبی، عضو جنبش مسلمانان مبارز دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.
دلیر ثانی در بهمن ماه ۱۳۸۹ به دلایل نامعلوم به بند ۲۰۹ منتقل شد و مدتی را در این بند گذراند. گفته می شود دلیل اصلی انتقال وی به بند ۲۰۹ و بازجویی های دوباره، به خاطر امضای بیانیه های مختلف از جمله بیانیه معروف به ۱۴ نفر است.
*****
زهرا رحیمی، همسر ابوالفضل قدیانی، که خود نیز مانند همسرش سال ها در دوران ستمشاهی در زندان و تحت شکنجه ساواک بوده است با اشاره به تاثیری که رسانه هایی مانند کلمه در آگاهی بخشی و پیشروی حرکت های مردم دارد به کلمه می گوید: به نظرم حضور روزنامه های تک برگی و سایت هایی مثل کلمه در بین مردم خیلی موثر است. ممکن است که مثل رسانه های صوتی و تصویری بازدید نداشته باشد ولی به نظر من تاثیرشان آن قدر زیاد است که میبینیم حتی همین رسانه های صوتی و تصویری هم خبرهایشان را از شما می گیرند.
وی با اشاره به پوشش کامل اخبار زندانیان توسط کلمه خاطرنشان می کند: به خصوص در مورد زندانیان سیاسی با توجه به وضعیتی که فعلا در داخل وجود دارد و اصلا در صدا و سیما و روزنامه های رسمی خبر رسانی نمی شود و در واقع بایکوت خبری کرده اند حضور شما بسیار کمک کننده است.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه می دانیم کار شما با سختی های زیادی روبرو است اما این تلاش نتایج ویژه دارد تشریح می کند: مشخصا در مورد آقای قدیانی فکر می کنم همین اخبار و گزارش هایی که منتشر شد تاثیرگذاری مستقیم بر روند درمان و اعتصاب ایشان داشته است. در واقع اطلاع رسانی ها می توانند از خیلی از خطرات و مسائلی که در حال وقوع است جلوگیری کند و قطعا اگر این حجم اطلاع رسانی وجود نداشت خیلی از مسائل که الان متوقف شده است یا تصمیم هایی که گرفته شده و از ترس رسوایی عملی نمی شود رخ می داد.
دو روز پیش کلمه گزارش داده بود که ابوالفضل قدیانی، مبارز دوران ستمشاهی که از روز دوشنبه در اعتراض به رفتار غیرانسانی مسئولان زندان دست به اعتصاب غذا زده بود، ساعت ٣صبح به دلیل قلب درد و به هم خوردن حال وی به بیمارستان طالقانی اعزام شد.
قدیانی بار نخستین بار در دی ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام توهین به رییس دولت به یک سال حبس محکوم شد. او در سه سال گذشته به دلیل نامه نگاری های درون زندان به مقامات عالی رتبه نظام نظیر ایت الله خامنه ایی و انتقاد از عملکرد آنان چندین بار به دادگاه رفته و پنجمین پرونده ی وی نیز چندی پیش به جریان افتاد.
این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب در دوران پهلوی ۴ سال در زندان های ساواک شکنجه شده و مقاومت کرده بود. اکنون او ۶۷ سال سن دارد و به دلیل بیماری شدید قلبی درمدت زندان چندین بار به بیمارستان منتقل شده است.
*****
فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) با بیان اینکه در حال حاضر شرایط روحی عبدالله مومنی خوب است به کلمه می گوید که خدا را شکر مرتب به دندانپزشکی می فرستند و درمانش پیگیری می شود.
وی با تاکید بر اینکه من از خیلی از آشنایان خود می شنوم که اخبار خود را از کلمه و رسانه های سبز دنبال می کنند تصریح می کند: اطلاع رسانی این رسانه ها چه درباره زندانیان سیاسی و چه در مورد وضعیت کشور نه تنها کامل و خوب بلکه لازم و مفید بوده است. اگر اخباری که در باره ی زندانیان سیاسی وجود داشت منتشر نمی شد مردم چطور می خواستند خبر دار شوند؟
عبدالله مومنی تا کنون چند بار به خاطر فعالیت های حقوق بشری اش به زندان رفته و نهایتا شب ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ در ساختمان ستاد شهروند آزاد (حامیان کروبی) که ریاست آن را بر عهده داشت بازداشت شد.
وی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و در تاریخ ۲۳ آبان ماه ۱۳۸۸ به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد. دو سال از این حبس مربوط به دادگاه و اتهام قبلی مومنی است که به خاطر اقدام علیه امنیت ملی محکوم و به او ابلاغ شده بود. شش سال دیگر نیز به خاطر شرکت عبدالله در تجمع های اعتراضی مردم در حوادث پس از انتخابات صادر شد.
* * *
مجموعه مطالب ویژه دویستمین شماره روزنامه تکبرگی کلمه:
دانلود ویژهنامه شماره ۲۰۰ روزنامه تک برگی کلمه در سه صفحه
آرشیو کامل ۲۰۰ شماره روزنامه تکبرگی کلمه
گزارش تصویری/ تکثیر و توزیع روزنامه کلمه در مترو و تاکسی، خانه و محل کار، شهر و روستا
رسانه قابل اطمینان/ حسین زمان
به پاس سه سال همراهی/ مریم شربتدار قدس
آرزوهای من برای کلمه/ محمد نوریزاد
دانستن باطلالسحر خفقان است/ فخرالسادات محتشمیپور
شبنامهها علیه تاریکی و استبداد/ علی مزروعی
روزنامهی بیروزنامهها و رسانهای برای هر شهروند/ سید مهرداد طباطبایی
آقای میرحسین! این امانت توست/ حسین ناصری نیا
گسترش آگاهی؛ چشم اسفندیار خودکامگان و اقتدارگرایان/ نسیم بهشتی
نماد ِ بودن و سبز ماندن/ بیتا موحد
چالشهای خبرنویسی درباره زندانیان سیاسی/ مانی حقیقی
انتخاب سبز بودن/ صحرا عابدی
نهضت آگاهیبخشی با دست خالی/ زهره نقیبی
گفت و گو با خانوادههای زندانیان سیاسی درباره آگاهیبخشی و عملکرد کلمه/ زهرا صدر
کلمه: در ادامه تملق گویی ها و بزرگ نمایی های روحانیون و نظامیان منصوب رهبری برای وی، این بار علیاکبر رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی مدعی شد: تنها کسی که بعد از امام عصر (عج) در تبیین دین و دفاع از اسلام ناب بسیار تلاش کردهاند و بزرگترین خدمات را به انجام رساندهاند، ایشان هستند و بعد از حضرت حجت مقربترین بنده خدا به بارگاهش هستند.
وی به این هم بسنده نکرد و افزود: مقام معظم رهبری همواره رنجها، سختیها و فتنهها را به جان خرید و سپر بلای دشمن در حفاظت از دین خدا شد.
رشاد با بیان اینکه رهبری دارای ابعاد شخصیتی گوناگونی است، ادعا کرد: ایشان در فقه و اصول در میان علمای عصر بسیار دقیقالنظر هستند، زمانشناس، موضوعشناس، اصولی و رجالی بارز و توانایی هستند و در شعر و حتی تاریخنگاری و بسیاری از علوم دیگر کارشناساند.
این ادعا در حالی مطرح می شود که مقام فقهی و علمی آیت الله خامنه ای مورد تردید برخی از علما و مراجع حوزه است و امام خمینی (س) هم تا واپسین روزهای حیاتشان نیز همواره از وی به عنوان حجت الاسلام و المسلمین نام می بردند.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه مدعی شد: کتاب شرح اسم علیرغم دقت نظر و صحتی که از آن برخوردار است، تنها بعد سیاسی شخصیت ایشان را مورد بررسی قرار داده است و اگر در مورد مقام معظم رهبری کتابهای گوناگونی نوشته شود، این کتاب در گروه کتابهای سیاسی قرار خواهد گرفت.
وی همچنین گفت: مقام معظم رهبری زاهدی به تمام معنا و از جهات عملی فردی ممتازند.
چندی پیش نیز
در ادامه موج تملق گویی شخصیت ها و رسانه های رسمی از رهبری و در حالی که برخی مقامات سیاسی مذهبی، اطاعت از رهبری را در حد “اطاعت از خداوند و امام زمان” اعلام کرده بودند، این بار، نزدیکان به جبهه پایداری از سیم ارتباطی ایشان و امام زمان سخن گفتند و مدعی شدند که در جریان هجدهم تیر ۷۸ و رویدادهای پس از انتخابات ۸۸ ” اتصال به امام زمان و سیمی که از مقام معظم رهبری به ایشان وصل شد آنچنان بر جامعه تاثیر گذاشت که آرامش را به دل مومنان بازگرداند و رعب و وحشت را در دل فتنهگران انداخت و آتش را خاموش کرد.”
در همین حال محمد تقی مصباحیزدی که طی دو سال گذشته بیشترین تلاش را برای “ارتقای رهبری” انجام داده است، آیت الله خامنه ای را “نماد اسلام” خواند و مدعی شد که مفاسد زیادی به دست مبارک ایشان از سر جامعه اسلامی و اسلام جهانی دفع شده است. مصباح همچنین گفته است: «همانند مقام معظم رهبری به هیچ عنوان نمیتوان بر روی زمین و آسمانها پیدا کرد چرا که ایشان نمونه برجستهای از ائمه اطهار و اجدادشان است.»
چندی پیش، در ادامه تقدس سازی های مفرط وابستگان رهبری برای وی، صدیقی امام جمعه موقت تهران با طرح این ادعا که “آیت الله خامنه ای بارها خدمت امام زمان رسیده است”، به نقل از یکی از روحانیون گفت: «آقای خامنهای گوهر پاکی است… به همین دلیل مکرر خدمت حضرت تشرف داشته است، ولی نشناخته». سال بعد ایشان گفت: «طوبی للخامنهای! طوبی له. وجود مبارک امام زمان ـارواحنا فداهـ در عرفات با اسم ایشان را دعا میکرد».
وی مدعی می شود که «در مدرسه حجتیه که آقا هم در آنجا حجره داشتند، در همان ایام به آقا گفته بودند که شما در آینده رئیس این مملکتید!»
سال گذشته هم سعیدی امام جمعه قم در یک سخنرانی و به نقل از خواهر رهبری گفته بود که وی هنگام تولد وقتی میخواست از بدن مادر خارج شود «یا علی» گفته و قابله هم در پاسخ گفته است: علی نگهدارت!
این ادعا با انتقاد برخی از علما رو به رو شد، به طوری که آیت الله امینی در پاسخ به پرسش تعدادی از شاگردانش گفته بود: این مطالب را به نفع رهبری و در جهت تقویت آن نمی دانم، بلکه این قبیل مطالب، به زیان رهبری است؛ گرچه به عنوان ارادت به ایشان مطرح شود. ضمناً با این مطالب، زمینه سوء استفاده دشمنان نظام اسلامی هم فراهم می شود و ای کاش این مطلب نقل نشده بود.
انتشار این اخبار در رسانه ها و تریبونهای عمومی در حالی انجام می شود که به جز یک مورد که آیت الله خامنه ای بطور مشخص از تمجیدهای مبالغه آمیز یکی از نمایندگان مجلس انتقاد کرده و گفته بودند: "این تعبیرات کمکی به پیشرفت کار نمی کند. این صحبتها من را شرمنده میکند و هم به ضرر من است و هم به ضرر گوینده" مورد دیگری در مذمت تعاریف و تعابیر مافوق بشری از ایشان مطرح نشده است.
اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، در حالی که ملتی مجذوب شخصیت کاریزماتیک امام خمینی بودند و ایشان در مقام مجتهد جامع الشرایط و رهبر یک انقلاب مردمی جایگاه والایی در جامعه داشت، در زمانی که فخرالدین حجازی خطیب آشنا و نماینده اول تهران، در سخنانی احساسی و حماسی به توصیف مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی پرداخت، با واکنش تند ایشان رو به رو شد. امام تصریح کرد: "من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند درباره من، باورم بیاید، من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاید. من به خدای تبارک و تعالی پناه میبرم از غرور."
کلمه – علی مزروعی:
رخداد جنبش مشروطه مهمترین نقطه عطف تاریخ کهن ایران است. در باره علل ایجابی، ابعاد و وجوه این جنبش و تاثیرگذاری آن بر جهت دهی تاریخ معاصر ایران تاکنون صدها مقاله و کتاب و تحلیل نوشته شده است با این همه گویا حدیث این جنبش نامکرر است و شعاع تاثیرگذاری آن همچنان ادامه دارد و در هر سالگرد پیروزی این جنبش می توان درسهای تازه ای را برای امروز گرفت.
جنبش مشروطه که با شعار “تاسیس عدالتخانه” علیه ظلم و استبداد حاکم به راه افتاد، توانست توده مردم را به مفهوم واقعی وارد تاریخ کند و آنها را از وضع رعیت بودن به وضع شهروند شدن ارتقاء دهد و کشت تازه ای را در زمین استبدادزده ایران بکارد. این جنبش که در طی مسیر به جنبش “قانون خواهی” ارتقاء یافت و در پی پیروزی با تشکیل مجلس شورای ملی با تدوین و تصویب “قانون اساسی مشروطه” نام ایران را به عنوان پیشتاز نهضت قانون خواهی در آسیا و منطقه خاورمیانه به ثبت رساند، واژه و مفهوم “قانون” را که در تاریخ ۲۵۰۰ ساله استبدادی شاهنشاهی هیچ نشانی نداشت، در دل و ذهن ایرانیان جا انداخت؛ و نیز اینکه حیطه قدرت حاکمان مشروط است به رعایت قانون، و آنها باید در برابر وظائف و اختیاراتی که دارند پاسخگوی ملت و نمایندگان مردم باشند، و تامین و تضمین حقوق شهروندی از اصلی ترین وظائف حاکمیت است.
اگرچه در عمل سیاسی و اجتماعی به دلیل فراهم نبودن بسترهای ذهنی و معرفتی و عینی لازم در ساختار حقیقی جامعه ما، قانون خواهی این نهضت نتوانست از دو سوی حاکمیت و مردم از عمق جان پذیرفته و اجرایی شود و به همین دلیل در مقاطعی شاهد بازگشت دوباره غول استبداد هستیم، اما همان شعاع اثر جنبش مشروطه باعث برپایی جنبشی تازه علیه استبداد حادث شده و تاریخ معاصر ایران را در پویایی به سوی استقلال، آزادی، عدالت، مردمسالاری و پیشرفت به پیش برده است، که آخرین آنها جنبش سبز ملت ایران است.
برشماری علل برپایی جنبش مشروطه در وجوه عینی و ذهنی در حوصله این نوشتار نیست، اما بدون شک در نقشی که ادبیات نوشتاری در به راه اندازی این جنبش ایفا کرد، تردیدی نمی توان داشت، و در این میان از نقش مطبوعات، و به ویژه “شبنامه ها”ی تک برگی نمی توان گذشت. اگر مختصات جغرافیایی و تاریخی دوران شکل گیری نهضت مشروطه را به یاد آوریم، آنگاه به نقش تاثیرگذاری که این “شبنامه ها” در آگاهی بخشی و انگیزش توده مردم برای همراهی با جنبش داشتند، واقف می شویم، و با قاطعیت می توان گفت ادبیاتی که در این دوران برای محتوابخشی به جنبش از سوی مشروطه خواهان تولید شده است، از آنچنان غنا و پختگی ای برخوردار است که هنوز می تواند الهام بخش ما در پیشبرد جنبش سبز باشد. به نظرم زیبنده است به لحاظ نقشی که این “شبنامه ها” در آن برهه تاریخ ایران برجای گذاشتند، اینگونه توصیف شوند: «شبنامه ها علیه تاریکی و استبداد».
هرچند روزگار مختصات جغرافیایی و تاریخی زمانه ما به ویژه در عرصه اطلاع رسانی و رسانه ها شباهت چندانی با روزگار مشروطه ندارد و امروز وسائل آگاهی بخشی تنوع گسترده ای یافته است اما همچنان استفاده از گونه “شبنامه ها” ی دوران مشروطه در جامعه استبدادزده ایران می تواند کارساز باشد، و این همان کاری است که پایگاه اطلاع رسانی «کلمه» می کند.
این پایگاه اینترنتی از اواسط دوره فعالیت خود و تا امروز، که اتفاقا در سالگرد جنبش مشروطیت هم قرار داریم، تلاش کرده است در عین استفاده از این ابزار مدرن، امکان انتشار یک “روزنامه نگار برگی” را هم فراهم آورد تا همراهان جنبش به راحتی بتوانند جریان آگاهی بخشی را به اعماق جامعه و به درون خانه ها برند.
با تبریک به پایداری همکاران «کلمه» که به رغم همه سختی ها و کمبودها توانسته اند این جریان آگاهی بخشی را تداوم بخشند و با آرزوی اینکه همچنان محکم و استوار به کار خود ادامه ادامه دهند، باید گفت خطی که جنبش مشروطه را به جنبش سبز وصل می کند خط آگاهی و «کلمه» است، خطی که همچنان رهایی ایران از دام استبداد و ظلم و عقب ماندگی را تا رسیدن به هدف دنبال می کند.
* * *
مجموعه مطالب ویژه دویستمین شماره روزنامه تکبرگی کلمه:
دانلود ویژهنامه شماره ۲۰۰ روزنامه تک برگی کلمه در سه صفحه
آرشیو کامل ۲۰۰ شماره روزنامه تکبرگی کلمه
گزارش تصویری/ تکثیر و توزیع روزنامه کلمه در مترو و تاکسی، خانه و محل کار، شهر و روستا
رسانه قابل اطمینان/ حسین زمان
به پاس سه سال همراهی/ مریم شربتدار قدس
آرزوهای من برای کلمه/ محمد نوریزاد
دانستن باطلالسحر خفقان است/ فخرالسادات محتشمیپور
شبنامهها علیه تاریکی و استبداد/ علی مزروعی
روزنامهی بیروزنامهها و رسانهای برای هر شهروند/ سید مهرداد طباطبایی
آقای میرحسین! این امانت توست/ حسین ناصری نیا
گسترش آگاهی؛ چشم اسفندیار خودکامگان و اقتدارگرایان/ نسیم بهشتی
نماد ِ بودن و سبز ماندن/ بیتا موحد
چالشهای خبرنویسی درباره زندانیان سیاسی/ مانی حقیقی
انتخاب سبز بودن/ صحرا عابدی
نهضت آگاهیبخشی با دست خالی/ زهره نقیبی
گفت و گو با خانوادههای زندانیان سیاسی درباره آگاهیبخشی و عملکرد کلمه/ زهرا صدر
کلمه – آرمان تالشی: هنوز چند روز از اعتراض مردم نیشابور نسبت به گرانی قیمت مرغ و تصاویر صف های طولانی مردم برای خرید مرغ نگذشته بود که رهبری در قامت دفاع از سیاست های حاکمیت وارد عمل شد. از سالی که وی آن را سال “تولید ملی و دفاع از کار و سرمایه ایرانی” نامیده بود هنوز ۵ ماه نگذشته است که سیاست کلی نظام به “اقتصاد مقاومتی” تغییر جهت داده است.
در سال دفاع از تولید ملی برای کنترل بر بحران قیمت مرغ در طول یک هفته پای مرغ های خارجی وارداتی به کشور باز می شود تا از این طریق از کار و سرمایه ایرانی دفاع کنند! یدالله صادقی رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تهران در گفت و گوی با فارس گفت: طی دو روز آینده محموله مرغ از کشور برزیل و ترکیه وارد کشور میشود و در شبکه توزیع به دست مردم خواهد رسید. این روز شماری برای ورود مرغ خارجی به کشور در سال دفاع از تولید ملی، یاد آور تاریخ کشورهای قحطی زده است.
اما مردم سرزمین ما هشت سال دوران جنگ را به نیکی به یاد دارند؛ ولی چنین یاد ندارند که بی تدبیری های حاکمیت به نام “اقتصاد مقاومتی” به آنها نشان داده شود. بعد از سخنان رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی نماینده های ولی فقیه و منصوبان وی در نماز جمعه های سراسر کشور، به حمایت از این سخنان پرداختند و از مردم خواستند که فشارها را تحمل کنند و از نظام حمایت کنند.
جالب ترین سخنان مربوط به احمد علم الهدی امام جمعه مشهد بود که به مردم پیشنهاد داد اگر نمی توانند مرغ بخورند، اشکنه پیاز داغ بخورند! وی گفت: اگر مرغ در دسترس نیست آن را به یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید. مشهدی ها! مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کرده اید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً بوده است. از طرفی دیگر امروز احمدی نژاد رئیس دولت در مورد گرانی های اخیر گفته است که “حرفهای است که نمی توانم بزنم”.
اما این حرفهای مسئولین نه تنها عرق شرم کارگران و تهی دستان کشورمان را بر سر سفره های بی نان شان پاک نخواهد کرد و شکم خانواده های کارگری را سیر نخواهد کرد، بلکه روز به روز ابعاد تازه تری از فاجعه ای که کشور بواسطه بی تدبیرهای یکه سالاران به ان مبتلا شده است، بر همگان مشخص خواهد شد.
بنا به نظر برخی از فعالان کارگری و کارشناسان حوزه تغذیه، اعتراضاتی که در مورد گرانی قیمت مرغ در کشور به وقوع پیوست مربوط به طبقه متوسط شهری بود و کسانی است که در چهار دهک درامدی فقیر کشور زندگی می کنند یعنی تهی دستان و کارگران و مزد بگیرانی که حقوق آنها بسیار پائین تر از زیر خط فقر می باشد، مدتهاست که نمی توانند گوشت و مرغ بخرند و در واقع این اقلام غذایی از سبد غذایی آنها حذف شده است و این افزایش قیمت تاثیر مستقیمی در زندگی آنها نداشته است که موجب اعتراض آنها شود. نان اصلی ترین قوت کارگران، کشاورزان و تهی دستان است.
اما گرانی نان، سفره حداقل ۱۵ میلیون ایرانی را تهدید میکند. قیمت نان در چند سال گذشته، عملا ۴ تا ۵ برابر شده است و در اواسط خرداد امسال نیز قیمت نان ۳۰ درصد افزایش داشت. افزایش قیمت نان شاید یکی از دم دست ترین معضلات بخش زیادی از کارگران و تهی دستان میهان ما باشد اما به علت عدم دسترسی این بخش از کارگران و تهی دستان به رسانه های مجازی صدای اعتراض آنها شنیده نمی شود و طبقه متوسط شهری و فعالان حاضر در فضاهای رسانه ای و مجازی با توجه به اینکه افزایش قیمت نان برایشان محسوس نیست، به این موضوع توجه چندانی نشان نمی دهند.
باید از منصوب رهبری در نماز جمعه مشهد پرسید که آیا کارگران و تهی دستانی که افزایش قیمت نان اتفاق مهمی در هزینه های زندگی شان است، به لحاظ مالی توان آن را دارد تا شکم خود و خانواده شان را در روز با دو وعده اشکنه پیاز سیر کند؟
شاید امام جمعه مشهد از قیمت نان و پیاز و تخم مرغ مطلع نیست و هنوز در سالهای شهریور ۱۳۲۰ زندگی می کند که مردم در قحطی خود را با اشکنه پیاز سیر می کردند؟ شاید بد نباشد که برای علم الهدی هزینه اشکنه پیاز را حساب کنیم تا او از خواب غفلت بیدار شود و با واقعیت های امروز جامعه مردم را ارشاد کند.
برای درست کردن اشکنه پیاز برای یک خانواده چهار نفره به ۶ عدد تخم مرغ ۲۱۰۰ تومان، نیم کیلو سیب زمینی ۹۰۰ تومان، یک بسته کره صد گرمی ۸۰۰ تومان، ۱۰۰ گرم پیاز ۲۰۰ تومان، ارد و مرزنجوش و فلفل نمک و زردچوبه ۵۰۰ تومان و ۶ عدد نان لواش ۱۲۰۰ تومان احتیاج داریم. بنابراین قیمت هر وعده اشکنه پیاز برای یک خانواده چهار نفره حدود ۵۹۰۰ تومان است؛ و اگر یک خانواده بر اساس رهنمود های امام جمعه مشهد قرار باشد در روز دو وعده اشکنه پیاز بخورد، باید ماهی ۳۵۴۰۰۰ تومان هزینه کند. این در حالی است که حداقل حقوق یک کارگر ۳۸۹ هزار تومان در ماه است. یعنی کارگران و مزد بگیران حتی توان سیرکردن شکم خانواده شان با اشکنه پیاز را هم ندارند.
شاید اکنون این بند از نمایش نامه مرگ یزگرد، نوشته بهرام بیضائی، زبان حال امروز ما نیز باشد:
موبد: باید به سراسر ایران زمین پندنامه بفرستیم.
زن اسیابان: پندنامه بفرست ای موبد، اما اندکی نان نیز بر آن بیفزای. ما مردمان از پند سیر آمدهایم و بر نان گرسنهایم.
آری، دیری است که ما گرسنه ایم آقای امام جمعه! حتی پند تو و اشکنه پیاز هم بر ما گران است.
کلمه – مانی حقیقی:
گاهی باید ساعت ها بنشینی و فکر کنی و خودت را ورانداز کنی که بفهمی دقیقا داری چه می کنی و حقیقتا چه می خواهی. مشغول یک کار رسانه ای طبق موازین حرفه ای شده ای یا اینکه در راستای اعتقاداتت که این روزها در بستر جنبش سبز نمود پیدا کرده فعالیت می کنی؟ گاه ساعت ها راه می روی و کلمه ها و جمله ها را اول در دلت و بعد بلند بلند می خوانی تا بلکه به دلت بیفتد که باید چه کنی. روزهایی که رعایت سفت و سخت اصول حرفه ای با اهداف جنبشی که به آن تعلق داری، یا حتی گاهی با مسائل انسانی و اخلاقی، ناسازگار می شود و یا زمان هایی که چهارچوب جنبش را اصول رسانه ای ویران می کند.
اخبار زندانیان، شهدا، راهپیمایی ها، اعتراضات، بازداشتی های جدید و خبرهای عجیبی از درون زندان که یکی پس از دیگری می آیند. روزهای متمادی می گذرد که خبر شادی بخشی در چمدانت نیست. تا آنجا که حتی ملاقات یک زندانی سیاسی با خانواده اش برایت می شود خبر. در تمام این دوران، این خبرها آمدند و رفتند و جنبش پا گرفت و صداهای اوج گرفته در خیابان به نجواهای پنهایی در خانه ها و زمزمه هایی گرچه در گوشی اما وسیع تر در کلاس های درس و مترو و اتوبوس و تاکسی و … تبدیل شدند.
در گیر و دار اخبار زندانیان سیاسی و شکنجه ها و بازجویی ها، دو گروه خبر سراغت می آیند: اخباری که قطعی نیستند و اخباری که قطعی اند اما این اطمینان وجود ندارد که انتشار آن به صلاح باشد. گاهی خبری می آید و می دانی که اگر واقعیت داشته باشد بسیار ضروری است که فوری منتشر شود ولی هنوز از منبع مطمئن نیستی و حتی ممکن است یک دام باشد، و ناچاری ریسک کنی و تن بدهی به تصمیمی که معلوم نیست بهترین کار ممکن باشد. گاهی هم خبری درباره کسی می آید و زمان تنظیم آن مطلع می شوی که خانواده او ترجیح می دهند ماجرا خبری نشود و دیگران نظر دیگری دارند؛ و سخت تر آنجا می شود که ترجیحات خود زندانی و خانواده اش فرق می کند. زندانی ترجیح می دهد خبرش منتشر شود و خانواده او، نگران از جوسازی ها، باور کرده اند که شاید اگر خبری نشود برای عزیزشان بهتر باشد.
بارها خبرهایی داشته ایم که معتقد بودیم حق مخاطب است که بداند، اما نگرانی از اینکه ممکن است به ضرر کسی – مثلا یک زندانی – تمام شود؛ و دوباره دوگانه ی اخلاق و اصول حرفه ای را جلوی رویت می بینی.
بارها پیش آمده که یک زندانی به مرخصی آمده و ما قبلا از مرخصی ندادنش انتقاد کرده بودیم و حالا زمان مرخصی تهدیدش می کنند که اگر مرخصی اش خبری شود دیگر از این حق هم محروم خواهد شد؛ اینجا بین حق مخاطب و ضرورت گردش آزاد اخبار و اطلاعات با مصلحت زندانی و حق نظردهی او درباره خبرهایش تزاحم پیش میاد. سخت تر از این، آن روزهاست که خبری از زندان در شکلی قابل درک – مثلا در یک کاغذ مچاله یا با یک دستخط قابل شناسایی – می رسد و حتی می توانی از قرائن و روابط، تایید آن را بگیری؛ اما خبرآورنده را نمی شناسی و در این شرایط به شدت امنیتی، دوباره شک تو را فرا می گیرد که آیا این خبر واقعی است؟
یا ناشناس هایی که خود را یاران گمنام جنبش سبز می نامند و اخبار زندانیان را به دستت می رسانند و فقط در کار خدا می مانی که روزی که تصمیم گرفتی در مسیر حق حرکت کنی، چطور همه را همراهت می کند تا برای انجام رسالتت کم نیاوری. روزی که دست همکاری و دوستی دادی، صدای نگران مادری و کلمات لرزان همسری برایت می شود فانوس راه و هر پیغام از داخل زندان گام هایت را محکم تر می کند که درست می روی. هر بار که کار سخت می شود و گره می خورد، یادت می آید روزی را که میر از “آگاهی بخشی” گفته بود، و یادت می ماند که تنها راه ماندن در راه حقیقت و رسیدن به “زندگی سبز” اطلاع رسانی است.
چه لذتی بزرگ تر از این که وقتی خلاصه خبرهای زندانیان، کارگران، تحلیل های جمع و جور سیاسی و تک جمله هایی از میرحسین را خلاصه می کنی و در یک فایل پی دی اف ساده قابل چاپ منتشر می کنی، خبر برسد که فلان افراد یا آن یکی گروه خودجوش از درون مردم به توزیع آن همت گمارده اند، یا کسی روایت کند که دانش آموزان و دانشجویان را دیده که در متروها و کیوسک های تلفن، گوشه و کنار خیابان و اماکن عمومی، در میهمانی ها و یا در کلاس های درس دست به دست می گردانند.
تجربه این لذت، به هر خبرنویسی این اجازه را می دهد که اخبار جنبش سبز و زندانیان سیاسی و موضوعات مرتبط را در قالب های گاهی خشک اصول حرفه ای محدود نکند و مصالح و موازین را یکسره با قواعد اخلاق بسنجد و قبل از هر چیز به اصول اخلاقی پایبند باشد تا بتواند با مراعات همه ملاحظات، همچنان همراه مردم در راه سبز امید جلو برود.
به این امید
* * *
مجموعه مطالب ویژه دویستمین شماره روزنامه تکبرگی کلمه:
دانلود ویژهنامه شماره ۲۰۰ روزنامه تک برگی کلمه در سه صفحه
آرشیو کامل ۲۰۰ شماره روزنامه تکبرگی کلمه
گزارش تصویری/ تکثیر و توزیع روزنامه کلمه در مترو و تاکسی، خانه و محل کار، شهر و روستا
رسانه قابل اطمینان/ حسین زمان
به پاس سه سال همراهی/ مریم شربتدار قدس
آرزوهای من برای کلمه/ محمد نوریزاد
دانستن باطلالسحر خفقان است/ فخرالسادات محتشمیپور
شبنامهها علیه تاریکی و استبداد/ علی مزروعی
روزنامهی بیروزنامهها و رسانهای برای هر شهروند/ سید مهرداد طباطبایی
آقای میرحسین! این امانت توست/ حسین ناصری نیا
گسترش آگاهی؛ چشم اسفندیار خودکامگان و اقتدارگرایان/ نسیم بهشتی
نماد ِ بودن و سبز ماندن/ بیتا موحد
چالشهای خبرنویسی درباره زندانیان سیاسی/ مانی حقیقی
انتخاب سبز بودن/ صحرا عابدی
نهضت آگاهیبخشی با دست خالی/ زهره نقیبی
گفت و گو با خانوادههای زندانیان سیاسی درباره آگاهیبخشی و عملکرد کلمه/ زهرا صدر
کارفرمای مخابرات شهرستان لارستان با تغییر قرارداد ۲۷ کارگر خود آنان را تهدید به اخراج در صورت عدم پذیرش قراردادهای ۱۵ روزه کرده است.
محمد حسن قوامی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: تعدادی از کارگران شرکت مخابرات شهرستان لارستان با سوابق پنج تا ۲۶ سال با مراجعه به خانه کارگر به اقدام کارفرمای خود نسبت به تغییر قرارداد خود از ۳۰ روز به ۱۵ روز اعتراض کردهاند.
او افزود: شرکت مخابرات لارستان کارگران خود را در صورت رد پیشنهاد خود تهدید به اخراج کرده است و گفته است در ازای ۱۵ روز کار و بیمه، ۲۰۰ هزار تومان دستمزد پرداخت می کند.
به گفته این فعال کارگری به نظر میرسد تنها بهانه کارفرمای مخابرات لارستان از تهدید کارگران و کاهش حقوق آنان جایگزین کردن نیروی کار ارزان قیمت باشد که این اقدام خلاف قانون و عرف کار است.
مرخصی درمانی حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس زندانی به دلیل نوبت عمل کلیه تا سی مرداد ماه تمدید شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، سیدحسین رونقی ملکی فعال حقوق بشر ماه گذشته بعد از گذشت ٣٢ ماه حبس به دلیل پیگیری امور درمانی و طی کردن دوران نقاهت پس از عمل کلیه با وثیقه یک میلیارد تومانی به مرخصی آمد که اکنون مرخصی او تمدید شده است.
این وبلاگ نویس که در جریان انتخابات ٨٨ بازداشت شده بود، در زندان دچار عفونت کلیه شده و ۵ بار مورد عمل جراحی قرار گرفت که به دلیل سهل انگاری و بی توجهی به وضعیت این زندانی سیاسی، جراحی های صورت گرفته بارها بی نتیجه ماند و پزشکان برای چند مرتبه پیاپی مجبور به تکرار عمل جراحی شدند.
حسین رونقی پس از عمل جراحی آخر در ۲۳ خرداد ۹۱ مجددا به زندان بازگشت اما این بار پس از گذشت دو هفته و در مجموع طی دو سال و نیم زندان با تعیین وثیقه یک میلیارد تومانی به مرخصی درمانی آمد.
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. او مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
کلمه – گروه کارگری: گرانی و ناتوانی در سیر کردن شکم خانواده به واقعیتی بدیهی در زندگی جامعه کارگری میهن ما تبدیل شده است. در روزهای گذشته در اعتراض به گرانی قیمت مرغ تجمع اعتراضی در شهر نیشابور صورت گرفته بود. این امر باعث شد که مسئولین حکومتی در تریبون های رسمی نسبت به این امر اعتراض کنند و از مردم بخواهند که خویشتن داری داشته باشند و بخاطر گرانی مرغ اعتراض نکنند! این درحالی است که بخش زیادی از جامعه کارگری در شرایط فعلی توان خریدن مرغ را ندارند و مرغ دیگر جزء سبد غذایی متداول آنها نیست.
کم نیستند کارگران و تهی دستانی که افزایش ۴ تا ۵ برابری قیمت نان در چند سال گذشته برای آنها دشوار است و افزایش ۳۰ درصدی قیمت نان از خرداد گذشته تا کنون شرایط را برای آنها سخت تر کرده است. کارگران زیادی هستند که حقوق ماهانه آنها تنها اندکی بیشتر از حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار، یعنی ۳۸۹ هزار تومان، است. با یک حساب سرانگشتی از قیمت اجاره خانه ها و در نظر گرفتن قیمت بعضی از مواد غذایی همچون نان، کاملا هویداست که مرغ، برنج، گوشت و میوه، قوت غالب خیلی از کارگران نیست. کارگرانی در جامعه ما هستند که مثل همه ما روزی بیش از ۸ ساعت کار می کنند اما از مرغ تنها سنگ دان مرغ را می شناسند.
آخرین گزارش های کارگری کلمه:
اعتراض بینالمللی به برخورد امنیتی با سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
تشکیل سندیکاهای مستقل، تنها راه دفاع از حقوق کارگران در اوضاع نابسامان فعلی
ده میلیون کارگر در بحران معیشتی/ نرخ سبد هزینه خانواده کارگری از مرز یک میلیون گذشت
یک هفته با کارگران؛ قربانیان خاموش سوء مدیریت در ایران
ده میلیون کارگر از کمکهای غیر نقدی دولت در آستانه ماه رمضان بیبهرهاند
اخراج و بیکاری روزافزون کارگران در ایران؛ نگرانی صداوسیما از گسترش بیکاری در اروپا و آمریکا
دستمزدهای کم و تنگنای معیشت کارگران
شیوه تعیین میزان دستمزد کارگران همیشه در پایان هر سال برای سال آتی تعیین می شود. بی آنکه گرانی ها و تورم های که در طول سال بر کارگران تحمیل می شود در این امر نقشی داشته باشد.
مبلغ ۳۸۹ هزار تومان در ماه که به عنوان حداقل دستمزد کارگران تعیین شد، در بهترین حالت می توان گفت که بر اساس اوضاع اقتصادی کشور در اسفند ۱۳۹۰ قابل ارزیابی باشد. این درحالی است که میزان تورم قیمت محصولات غذایی در این روزها بسیار متفاوت با ان چیزی است که در اسفند ماه گذشته بوده است. از این رو کارشناسان امر تعیین نرخ دستمزد فصلی را تنها راهکار برقراری تناسب میان نرخ دستمزد و تورم می دانند.
امروزه بخش اعظمی از مواد عذایی همچون گوشت و مرغ به علت افزایش قیمت شدیدی که در ماه های اخیر داشت عملا از سبد غذایی خانوده های کارگری حذف شده است. عید علی کریمی، دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین، با اشاره به اینکه سبد هزینه خانوار در تعیین دستمزد کارگران فراموش شده است، گفت: نرخ تورم هم نمیتواند یک دید کلی نسبت به وضع اقتصاد جامعه به ما بدهد، چون دارای ثبات نیست و به تبع این بیثباتی سبد کالای در نظر گرفته شده برای تعیین دستمزد هم نمیتواند واقعی باشد. متاسفانه پیشبینی نرخ تورم سال آینده نقشی در تعیین نرخ دستمزد ندارد، بنابراین به نظر میرسد تعیین نرخ دستمزد فصلی یا به صورت دو بار در سال تنها راهکار بنظر میرسد، چون به واقعیت نزدیکتر است.
بن های کارگری و کمک های غیر نقدی به عنوان بخشی از حق السعی به این دلیل در قانون کار مطرح شده است که سفره کارگران تنگتر نشود. مطابق قانون کار ، کارفرمایان و دولت موظفاند علاوه بر پرداخت حقوق ماهانه، برخی کمکهای غیر نقدی را نیز در قالب توزیع بنهای کارگری در دستور کار خود قرار دهند.
در سالهای گذشته این امر اتفاق می افتاد و کارفرمایان بنهای کارگری را خریداری می کردند و در اختیار کارگران قرار میدادند و کارگران نیز از طریق اتحادیه ها و تعاونی ها کالاهای اساسی همچون برنج، روغن، شکر، گوشت و… را به سهولت دریافت میکردند. برای این منظور وزارت بازرگانی در گذشته کالاهایی اساسی را با یارانه در اختیار کارفرمایان قرار می داد تا توانمندی آنها را برای تهیه سبد کالای کارگران افزایش دهد.
با شروع اجرای طرح آزاد سازی یارانه ها همه این کمک ها برچیده شده است و حمایت از حقوق اقشار کم درآمد و کارگران تنها به شعار دولت برامده از کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ تبدیل شده است؛ دولتی که ادعای مدیرت جهان را بر زبان می اورد، امروزه پرده تزویر و ناکارامدی اش افتاده است و ماهیت اش دیگر بر حامیان اش هم عیان شده است.
اخراج کارگران، دستمزدهای معوق
افزایش هزینههای تولید و بحران های اقتصادی کشور موجب رکود بزرگترین واحدهای تولید سنگهای تزیینی کشور شده است. این رکود اقتصادی امنیت شغلی ۲۰ هزار کارگر فعال در سنگبریهای اصفهان را تهدید میکند. در اصفهان، وجود ۲۳۰ معدن سنگ و بیش از هزار و ۸۰۰ کارخانه فراوری آن، اصفهان را به بزرگترین تولیدکننده سنگهای تزیینی در کشور تبدیل کرده که با استفاده از این شرایط، سنگبریهای استان بیش از ۵۰ درصد سنگهای فرآوری شده موجود در بازار کشور را تامین میکنند. تعداد ۳ هزار کارخانه فرآوری سنگ در استان اصفهان موجود می باشد که از این تعداد کمتر از هزار و ۷۰۰ واحد فعال هستند و بقیه دست از کار کشیدهاند.
در هفته گذشته یکی از کارخانه های کشور در شهر آمل تعطیل شد و تمامی کارگران ان بیکار شدند. واردات بیرویه لوازم تحریر چینی سبب تعطیلی کارخانه پارس اسلت (مداد روزنامهای آسیا) و بیکاری ۵۰ کارگر با سوابق ۱۰ ساله شده است.
کارخانه مداد سیاه پارس اسلت آمل با ده سال سابقه فعالیت در زمینه تولید لوازم تحریر و استفاده از کارگران و مدیرانی متخصص با سرمایه بخش خصوصی اداره می شد که در یک ماه گذشته اعلام ورشکستگی کرده است. نصرالله دریابیگی، دبیر اجرایی خانه کارگر مازندران در خصوص سایر دلایل تعطیلی این کارخانه به ایلنا گفت: این واحد تولیدی به جهت اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها و به تبع حذف یارانههای بخش تولید دچار بحران اقتصادی شده بود. مشکلات مالی باعث شد این کارخانه در پرداخت بدهیهای معوقه بانکی خود دچار مشکل شود و هم اکنون ناچار شده است ۵۰ کارگر خود را اخراج و اعلام انحلال کند.
در میان گرانی روز افزون و ناتوانی کارگران در سیر کردن شکم خود و خانواده شان هر روز شاهد خبرهای در مورد حقوق معوقه کارگران نیز هستیم. کارگران کارخانه نقش ایران در قزوین ۱۵ ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند و ۴ ماه بیمه سال جاری ۴۸ کارگر این کارخانه هنوز پرداخت نشده است. این کارخانه بعد از در گذشته بیش از هزار کارگر داشت که با شروع اختصاصی سازی بعد از ابلاغیه اصل ۴۴ توسط رهبری، به مرور این کارگران از کار اخراج شدند و این کارخانه اکنون تنها با ۴۸ کارگر در حال تولید است.
سید مجتبی رضوی نماینده کارگران این کارخانه با اعلام این خبر به ایلنا گفت: سابقه فعالیت کارگران کارخانه نقش ایران بیش از ۲۲ سال است و این کارگران به امید بازنشسته شدن هر روز در این کارخانه حضور مییابند. اما مالکان این واحد تولیدی به بهانه راکد بودن فروش محصولات کارخانه و شروع بحران اقتصادی با متقاعد کردن مسئولان بیمهای فقط ۱۰ درصد از حق بیمه کارگران را واریز کردهاند و این عمل کارفرما باعث شده است امکان بازنشسته شدن کارگران فراهم نشود. به گفته رضوی متولیان بخش خصوصی این کارخانه با ارائه طرحهای اصلاح ساختار در یک پروسه زمانی ۱۰ ساله باعث ایجاد مشکلات و معضلات غیر قابل جبرانی شدند که باعث تعطیلی کارخانه شد.
همه دستگاها و تجهیزات این کارخانه فروخته شده و سولهها وانبارهای خالی این کارخانه بدون استفاده باقی مانده است. هکتارها زمین، سوله و انبار و سایر تجهیزاتی که یک روزی به امید تولید و اشتغال و توسعه کشور ساخته شده بودند، امروز به طرز باور نکردنی خالی شدهاند. این در حالی است که هیچ متولی و مسئولی در باره مشکلات کارگران ونحوه مدیریت کارخانه پاسخگو نیست.
کارگران کارخانه پیچ کوبان سوادکوه نیزه ۳ ماه حقوق دریافت نکرده اند. این کارخانه با داشتن ۱۸۰ کارگر ماهر و متخصص و مدیران مجرب به دلیل ناتوانی در دریافت بدهیهای معوقه خود از کارخانههای بزرگ خودرو ساز کشور، توانایی پرداخت ۳ ماه حقوق و سایر مزایای قانونی کارگرانش را ندارد.
نصرالله دریابیگی، دبیر خانه کارگر مازندران معوقات مالی این واحد تولیدی را بیش از ۵ میلیارد تومان ذکر کرد و به خبرنگار ایلنا در این زمینه گفت: مشکلات این واحد خصوصی، قطع یارانههای بخش تولید در پی اجرای قانون هدفمندی یارانهها، کاهش تولیدات خودرو، بدهیهای کارخانههای خودرو ساز و مشکلات نقدینگی و در نهایت واردات بیرویه عنوان میشود. متولیان این بخش با واردات کالاهای مشابه که در داخل کشور نیز تولید میشوند زمینه اشتغال کارگران چینی و سود دهی واحدهای تولیدی آن کشور را فراهم کردهاند.
تجمعات اعتراضی کارگران و اقشار دیگر
در هفته گذشته چندین تجمع اعتراضی مقابل مجلس صورت گرفت. روز یکشنبه گذشته ۸ مرداد، نزدیک به ۵۰ نفر از کارگران شرکت مخابرات آذربایجان غربی در اعتراض به وضعیت نامشخص شغلی و همچنین عدم دریافت ۵ ماه حقوق معوقه خود در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده و خواستار رسیدگی نمایندگان مجلس به وضعیت خود شدند. یکی از کارگران شرکت کننده در این تجمع به ایلنا گفت: متاسفانه ۵ ماه است که حقوقمان را پرداخت نکردهاند و این درشرایطی است که هنوز وضعیت بیمه و قرارداد ما مشخص نیست و ما را به امید اینکه شرایط کاری بهتر میشود، در محل کار نگه داشتهاند.
تجمع اعتراضی دیگر توسط سیلوداران بخش خصوصی سراسر کشور صورت گرفته بود. صبح روز یکشنبه حدود ۹۰ نفر از سیلوداران بخش خصوصی از مناطق مختلف کشور در اعتراض به وضعیت کاری خود و عدم حمایت از سوی دولت در ماقبل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. به علت کمبود سیلو در ایران در سال ۱۳۸۴ دولت مجوز ساخت سیلو با سرمایه بخش خصوصی را صادر کرده بود.
این سیلوها امروزه با نبود گندم در انبارها خود مواجه هستند و دولت حاضر نیست که به سیلو های انها گندم بدهد. یکی از این سیلوداران معترض در تجمع به خبرنگار مهر گفت: بخش خصوصی در سال ۸۴ با مصوبه دولت برای ساخت سیلو سرمایه گذاری کرد. آن زمان که صف های دو سه روزه پشت درهای سیلو بود دولت مجوز این کار را به بخش خصوصی داد در حالی که امروز دولت حاضر نیست ۲۵۰ گرم گندم به سیلوهای ۸۰ هزار تنی بدهد. این تجمع کنندگان علت چنین وضعیتی را وجود دلال هایی از معاونت بازرگانی وازرت صنعت، معدن و تجارت عنوان کردند و تاکید کردند وام های کلانی گرفته اند که به دلیل وضعیت کاری شان هم اکنون معوقه های زیاد دارند و با مشکلات عظیمی روبرو شده اند و دولت نیز تعهدات این سیلوداران را قبول ندارد.
به گفته یکی از این تجمع کنندگان سال گذشته کمیسیون اقتصادی مجلس برای رفع مشکلات سیلوداران به دولت فشار آورد و نامهای هم به معاونت بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت نوشته شده است . این سیلودار معتقد است هم اکنون به خاطر این فشارها معاونت بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت وارد فاز لج و لجبازی شده است.
در هفته گذشته معلمان نیز در مقابل مجلس تجمع اعتراضی داشتند. نزدیک به ۱۰۰ نفر از معلمان زن مقطع پیش دبستانی، صبح روز یکشنبه در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. البته تجمع اعتراضی معلمان پیش دبستانی آموزش و پرورش در مقابل مجلس تنها مختص به روز یکشنبه نبود بلکه برای چندمین روز پیاپی بود که آنها با حضور در مقابل مجلس شورای اسلامی، نسبت به عدم استخدام در آموزش و پرورش اعتراض کردند.
یکی از معترضان در این زمینه به ایلنا گفت: متاسفانه قولهایی که در این زمینه وزارت آموزش و پرورش به ما داده بود محقق نشد و ما هنوز پیگیر مساله استخدام خود در مجلس هستیم. معترضان علاوه بر دردست داشتن پلاکارد، شعارهایی از قبیل «پنجرهها را باز کن، عدالت رو نگاه کن»، «استخدام استخدام، حق مسلم ماست» و… نمایندگان مجلس را مخاطب قرار دادند.
تشکل های کارگری
وابستگی تشکل های کارگری به دولت و احزاب و عدم استقلال تشکلات کارگری موضوعی بود که در هفته گذشته مورد توجه بسیاری از فعالان کارگری قرار گرفته بود. مساله از آنجا شروع شد که جمعی از رؤسای کانونهای کارگری، بازنشستگی، کارفرمایی و مستمری بگیران کشور در طوماری خطاب به رئیس دیوان عدالت اداری کشور خواستار صدور رد شکایت مطروحه علیه مرتضوی مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی شده بودند. سعید مرتضوی دادستان سابق تهران که در پرونده حادثه کهریزک متهم است، بیش از این نیز در زمینه های "معاونت در قتل"زهرا کاظمی، "نقض حقوق شهروندی" و "هتک حیثیت ناجا" تفهیم اتهام شده بود. این نامه موجب اعتراض گسترده فعالان کارگری شده و موجب شده بود تا موضوع استقلال سندیکاهای کارگری از دولت و احزاب دوباره از نو مطرح شود.
نهادهای دولتی و حکومتی خواستار حضور فعالین همسو با خودشان در حوزه تشکلهای کارگری هستند تا بتوانند با مشکلات کمتری سیاستهای خود را اجرا کنند. در حالی که این امر نقض صریح اصل ۲۶ قانون اساسی است. طبق اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، “احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.”
طبق این اصل کارگران و اصناف آزادند که بدون مداخله دولت و حاکمیت به شکلی کاملن مستقل تشکل های خود را داشته باشند. دولت موظف است تشکلهای کارگری را به رسمیت شناخته و استقلال آنها را خدشه دار نکند و با استفاده از ظرفیت این تشکلها، ۳ جانبه گرایی را در کشور تقویت کند.
غلام رضا خادمی زاده، رییس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران، در همین زمینه به ایلنا گفت: نهادهای دولتی خواستار حضور فعالین بله قربانگو در عرصه فعالیت تشکلهای مستقل کارگری هستند تا بتوانند با مشکلات کمتری سیاستهای خود را اجرا کنند و این در حالی است که طبق قانون اساسی و دیگر قوانین کشور تشکلهای صنفی کارگری آزادند که فعالیت خود را داشته باشند.
سهیلا جلودار زاده رئیس اتحادیه زنان کارگر کشور و نماینده سابق مجلس نیز به این اقدامات تشکل های کارگری معترض شده بود. وی با تاکید بر حفظ استقلال تشکل های کارگری در این زمینه به ایلنا گفت: این فعالین کارگری بهتر است به جای این نامه نگاریها، تلاش کنند تا پروندههایی که در آنها به کارگران کشور ظلم شده است، به جریان افتد و مسببان آن محاکمه شوند.
این اقدامات در حالی به نام فعالان کارگری در کشور صورت می گیرد که بخش اعظمی از فعالان واقعی و مستقل کارگری در این سالها طعم تلخ سرکوب، شکنجه و اخراج از کار را چشیده اند و برای استیفای حقوق معوقه کارگران سالهاست که زندان را تحمل کرده اند و بخش اعظمی از انها هنوز هم در زندان به سر می برند.
رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکای اتوبوس رانی تهران، شاهرخ زمانی عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری و هیت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان ، بهنام ابراهیم، محمد جراحی کارگر اخراجی از عسلویه و عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های ازاد کارگری، علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، و بسیاری دیگر به عنوان فعالان کارگری هستند به بواسطه تلاش برای استیفای حقوق کارگران اکنون در زندان به سر می برند.
در حالی که عباسعلی کدخدایی می گوید که قانون انتخابات باید اصلاح شود و این اصلاحات نسبت به همه موارد هم وجود دارد و به یک موضوع خاص مربوط نمی شود، استاندار تهران معتقد است تغییر برگزار کننده انتخابات به منزله نظارت بین المللی بر انتخابات است!
به گزارش خبرآنلاین، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در نشست خبری صبح امروز خود به موضوع اصلاح قانون انتخابات پرداخت و تصریح کرد: انتخابات در طول سالیان گذشته در ایران در کمال سلامت برگزار شده و هیچگونه خدشه ای به سلامت انتخابات وارد نبوده و نیست. قانون انتخابات باید اصلاح شود و این اصلاحات نسبت به همه موارد هم وجود دارد و به یک موضوع خاص مربوط نمی شود.
وی درباره آخرین طرح ها و لوایح بررسی شده در شورای نگهبان گفت: لایحه عضویت دولت ایران در موسسه منطقه ای استاندارد سازی، انطباق، تایید صلاحیت و اندازه شناسی، طرح حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی در تامین نیازهای کشور و تقویت آنها در امر صادرات، لایحه عضویت دولت ایران در فدراسیون بین المللی آموزش اولیا مغایر با موازین شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
کدخدایی افزود: بحث قانون انتخابات هماکنون در دستورکار مجمع تشخیص است و مشخص نیست که زمان اصلاح این قانون چه زمانی باشد. شورای نگهبان ادعا و آرزوی اجرای انتخابات را ندارد.
در همین حال استاندار تهران تاکید کرد که برگزاری انتخابات شان قوه مجریه است و بر اساس قانون برگزاری انتخابات وظیفه دولت است. وی می گوید: صحبت از تغییر مجری انتخابات را همانند سخن بیگانگان مبنی بر دخالت ناظران خارجی در برگزاری انتخابات است.
بحث تغییر قانون انتخابات مدتهاست از سوی فعالان سیاسی مطرح شده است. در حال حاضر این قانون در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی است.
کلمه – زهره نقیبی:
در کیوسک های روزنامه فروشی اسامی زیادی از روزنامه ها به صف شده اند، از راست و چپ، با عناوین و تیترها و عکس های مختلفی که هیچ یک چشم نوازی نمی کنند و نگاهی به سمت آنها جلب نمی شود. شهروندان می دانند واقعیت چیز دیگری است. می دانند حالا مدت هاست که از حق دسترسی به اطلاعات آزاد و درست محروم شده اند؛ از همین روست که اخبار خود را نه از مسیری که حکومت تعیین کرده، بلکه با راهی که خود درست می دانند انتخاب می کنند.
تذکر، توبیخ، توقیف، بازداشت و سرکوب، سهم روزنامه و روزنامه نگاری در این سالهای ایران بوده است که تا جایی آزادی بیان و عقیده، کسب اطلاعات و افکار و اخذ و انتشار آن را مورد تهدید و تحدید قرار داده که شهروندان و روزنامه نگاران از این محدودیت فضای تازه ای خلق کرده و زمینه ساز تولد نسل جدیدی از روزنامه و روزنامه نگاری شده اند: روزنامه های کاغذی، الکترونیکی، زیرزمینی، شب نامه، اعلامیه و بسیاری اسامی دیگر که حالا برای هیچ شهروندی غریبه نیست و بدون شک هر کدام یک بار آن را دیده و دست به دست کرده و اخبار آن را پیگیر شده اند.
روزنامه کلمه
روزنامه تک برگی کلمه، میهمان ناخوانده ای نبود. ادامه راه شما بود. تجربه موفق تحقق هر شهروند یک رسانه در دوران انتخابات و پس از آن، گام های سبز را با تاکید میرحسین بر آگاهی بخشی و اطلاع رسانی خانه به خانه، زمینه ساز تولد روزنامه تک برگی کلمه کرد که امروز شمارگان آن به ۲۰۰ رسیده است. دویست شماره ای که باید آن را ضرب در مشارکت تمام شهروندان سبز، از خانه دار و بازنشسته و کارگر و کارمند و دانشجو و دانش آموز و … کرد که این روزنامه را دست به دست رساندند و سینه به سینه خواندند تا به این نقطه رسید.
اگر روزنامه کلمه سبز پس از انتشار تنها ۲۲ شماره بعد از آنکه میرحسین موسوی صاحب امتیازی آن را از هیات نظارت بر مطبوعات دریافت کرده بود، توقیف شد؛ بر مهر روزنامه کاغذی تک برگی کلمه، مهر مشارکت و همراهی شما حک شده و به همین خاطر حیات آن تا امروز ادامه یافته است.
میرحسین موسوی آگاهی بخشی را مهمترین راهبرد جنبش خواند و تاکید کرد: “هر تغییر اساسی در جهت اصلاح گری، گسترش آگاهی است و بدون آگاهی گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود ندارد.” او سیاست “هر شهروند یک رسانه” را راهی برای به اجرا درآوردن این راهبرد خواند و بدنه جنبش را به نشر گسترده تر اطلاعات و اخبار پیرامونی، تشویق کرد؛ راهبردی که در عمل با مشارکت همه سبزها محقق شده و تداوم خواهد یافت.
اولین روز مهرماه ۱۳۸۹ نقطه شروع همکاری ما و شما در پیگیری این مسیر جدید اطلاع رسانی بود؛ روزی که اولین شماره روزنامه تک برگی کلمه منتشر شد. به یاد دارید که تقسیم کار کردیم که “مقاومت در زندان از فرزندان انقلاب، آگاهی بخشی با توزیع روزنامه کلمه در مسجد و محله و محل کار از نسل آرمانخواه امروز… کارگران در کارخانه ها، دانش آموزان در مدرسه، دانشجویان در دانشگاه، کارمندان در اداره، معلمان در کلاس و همسایه ها در محله ها…”
در فضای تهدید و خفقان و ارعاب بعد از کودتای انتخاباتی ۸۸ از روزگار تهدید و بازداشت و مشت و باتوم و کشتار در کنار وعده های سبز خیابانی، روزنامه کاغذی تک برگی را هم خط مقدم مبارزه برای در هم شکستن سانسور کردیم. با توزیع آن ثابت کردیم حتی با توقیف و بازداشت و حصر و کشتار هم اخبار میان ما مردم دست به دست خواهد شد، و هر شهروند یک خبرنگار تداوم راه یکایک شهروندان سبزاندیش ماند.
در این ۲۰۰ شماره با هم خواندیم و منتشر کردیم از پیام ها و سخنان رهبران جنبش سبز، وعده های حضور سبز در خیابان های شهر را به گوش همگان رساندیم، با هم پیام رسان وضعیت زندانیان سیاسی و جامعه کارگری و معلمان و دانشجویان شدیم تا یکدیگر را از پشت پرده دادگاه های نمایشی اختلاس و فساد آگاه کنیم، تا از غارت و چپاول منابع کشور توسط نظامیان بگوییم، و از پیام ها و اخبار زندانیان سیاسی. تا در ویژه نامه های مختلف دست خونین حاکمان نامشروع را در شهادت هاله سحابی و هدی صابر برملا کنیم و حقیقت را به تصویر بکشیم. روز دروغ ممنوع را پی گرفتیم و رواج فرهنگ و ادب سبز را خواستیم و برای حرکت به سمت آن به پا خاستیم.
اگر چه در میانه راه دیوارهای حصر میان ما و رهبران جنبش سبز کشیده شد، اما این راه ادامه یافت تا همچنان شعار هر شهروند یک رسانه را زنده نگاه داریم و زبان سختی و شکنجه هایی باشیم که بر همراهان سبز در زندان ها می رود، تا پیام سبز میرحسین را از پشت دیوارهای حصر دست به دست کنیم و این بار شما باشید که یک به یک کلمات روزنامه را با نهضت کتابخوانی در لبیک به توصیه های میر سبز برای مطالعه دو کتاب تحریر کنید و در نهایت حاکمان تا دندان مسلح را که بودجه ای فراوان برای سانسور اخبار هزینه کردند، ناکام بگذارید.
زمان زیادی از تولد روزنامه تک برگی کلمه نگذشته بود که روزنامه کلمه در اتوبوس و تاکسی و مترو و مدارس و دانشگاه ها دست دوست و آشنا دیده شد و مخاطبان و مردم سبز اندیش شبکه توزیع کلمه شدند. آرام آرام در تاکسی و اتوبوس و مترو، درب منزل و مکان های عمومی کلمه را دیدیم و خواندیم و برای استفاده دیگر شهروندان، نسخه ای از آن را بر جا گذاشتیم. تاثیرگذاری انتشار روزنامه کلمه با مشارکت شما شهروندان در توزیع و مشارکت در آگاه بخشی تا حدی بود که دولت هم مجبور شد به نفوذ این روزنامه تک برگی در یکی از بسته ترین حوزه های نفوذ خود، یعنی مدارس، اعتراف کند.
وزارت آموزش و پرورش در واکنش به فراخوان کلمه برای توزیع در مدارس برای دانش آموزان، با صدور بخشنامه ای هراس حاکمیت از این مشارکت جمعی در آگاهی بخشی را علنی ساخت. معاون این وزارتخانه هم چندی بعد تلویحا به توزیع این نشریه در مدارس اعتراف کرد.
این تصاویری از مشارکت شما در این مسیر است؛ نامهای که در آن حراست آموزش و پرورش با ابراز نگرانی از توزیع روزنامه کلمه در مدارس و استقبال دانشآموزان از آن، خواستار برخورد مدیران مدارس با توزیع این روزنامه و شناسایی مبادی ورود آن به مدرسه! شده است.
نسل جدید روزنامه های کاغذی در میان مردم
با تشدید سانسور و توقیف روزنامه های مستقل و اصلاح طلب، استقبال مردم از روزنامه کاغذی کلمه، طلیعه راه تولد و تکثر روزنامه های تک برگی شد که در وب سایت های خبری برای پرینت در صفحه های آ-چهار به جمع مردم آمدند؛ به طوری که کلیه مراحل تهیه خبر، آماده سازی و انتشار این روزنامه ها به صورت مخفیانه بود و تا امروز افراد زیادی به خاطر توزیع همین اوراق بازداشت و بازجویی شده اند. با این وجود راه انتشار و توزیع این روزنامه ها همچنان تداوم داشته است.
در این مجال کوتاه به معرفی برخی از آنها می پردازیم:
روزنامه قلم سبز
در شانزدهم آذرماه سال ۸۹ و همزمان با روز دانشجو، روزنامه اینترنتی قلم سبز آغاز به کار کرد. تحریریه این روزنامه اعلام کرد: در راستای هم افزایی اجتماعی و اطلاع رسانی بیشتر، فعالین جنبش سبز بر آن شدند که با الهام گیری از سنت حسنه روزنامه کلمه و به منظور گسترش و تنوع اطلاع رسانی، روزنامه قلم سبز را به صورت روزانه منتشر و در معرض افکار عمومی قرار دهند.
سرمقاله این روزنامه در اولین شماره با عنوان قلم توتم من است، اشاره کرده بود: رسانه های جنبش سبز بی شمارند به تعداد میلیونها سبز در جای جای جهان. گوشواره این روزنامه تک برگی نیز به پیامی از میرحسین موسوی به مناسبت روز دانشجو اختصاص یافته بود.
این روزنامه در شماره های مختلف خود به تحلیل و گزارش بحران های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و هم چنین انعکاس اخبار زندانیان سیاسی پرداخت. شماره سوم این روزنامه با مصاحبه ای اختصاصی از مهندس میرحسین موسوی همراه بود.
روزنامه اعتماد ملی
روزنامه تک صفحه ای «اعتمادملی» یک سال و سه ماه پس از توقیف روزنامه اصلی، به صورت تک صفحه ای برای انتشار عمومی در اختیار شهروندان قرار گرفت. روزنامه اعتماد ملی پیش از توقیف، ارگان حزب اعتماد ملی به دبیر کلی مهدی کروبی رهبر در حصر جنبش سبز بود. آغازگر نخستین شماره روزنامه تک صفحه ای اعتمادملی به وضعیت دشوار رسانه های منتقد دولت اشاره شد که «یا به بند توقیف کشیده شده اند یا زیر تیغ تیز سانسور، ناچارند از بیان بخش عمده ای از وقایع و ظلم ها و ستم ها خودداری کنند.»
سرمقاله روزنامه نوشت: «در شرایطی که رسانه های دولتی و حاکمیتی با بودجه های کلان در جهت دروغ پراکنی و سرپوش گذاشتن بر واقعیت های جامعه و ضعف های دولت مستقر عمل می کنند، این روزنامه با این امید به میدان اطلاع رسانی بازگشته که یکی از راه های آگاهی بیشتر مردم، برای انتخاب صحیح و گام برداشتن در مسیر آگاهی است.»
پیش شماره بیستم روزنامه تک صفحهای اعتمادملی همراه با مصاحبه اختصاصی مهدی کروبی بود و پس از شمارگان مختلف این روزنامه که به منظور تکثیر مردمی، در فضای اینترنت قرار گرفت، به نظر می رسد به دلیل محدودیت های موجود از انتشار منظم بازمانده است.
سبزینه
از نشریه های الکترونیکی جنبش سبز بود که پس از وقایع بیست و دوم خرداد هشتاد و هشت هر هفته و به همت گروهی از هوادارن جنبش سبز تهیه می شد که طی آن از مخاطبان خود می خواستند این نشریه را در بین دوستان، آشنایان، اقوام و یا در مساجد، مدارس، دانشگاهها، مجتمع های مسکونی، مترو، اتوبوس و … توزیع کنند.
این نشریه با شعار ” کسی بی خبر نماند” در شماره های مختلف به انتشار اخبار جنبش سبز و دعوت به راهپیمایی های مختلف روز قدس، سیزده آبان و .. پرداخت.
این نشریه آنگونه که در سایت آن عنوان شده است، در پی دستگیری های گسترده سال هشتاد و هشت، پس از انتشار بیست و پنج شماره از انتشار بازماند.
«ندای سبز»
از روزنامه های تک برگی بود که در اندازه آ-چهار برای پرینت کاغذی ابتدا به صورت اعلامیه متولد شد و سپس در فواصل مختلف با تغییرات گوناگون منتشر شد.
آخرین به روز رسانی این روزنامه در سایت ندای سبز آزادی مربوط به ۲ تیر ماه ۹۱ است. انتفاضه دوم سبزها، همه عاشقان آمده بودند ، همه را خبر کنیم،تلاش ملی برای نجات دریاچه ارومیه ،آخرین زنگهای خطر در سال۹۰ از جمله عناوین اصلی این روزنامه بوده است.
این شیوه از اطلاع رسانی به موازات انتشار اخبار جنبش سبز در سایتی با همین عنوان دنبال شد.
روزنامه کلام سبز
از نشریاتی بود که سه سال قبل و همزمان با شدت گرفتن اعتراضات مردم و تشدید فضای سانسور در نشانی اینترنتی ۲۲khordad.org منتشر شد و آن هم در میانه راه از انتشار بازماند. (اینجا و اینجا را ببینید)
روزنامه سبز
مسئولان روزنامه سبز هدف از انتشار این نشریه اینترنتی را مقابله با انتشار اخبار و گزارش های نادرست و جعلی در مورد میرحسین موسوی و جنبش اعتراضی از سوی جریان حاکم عنوان کردند و و اعلام داشتند «مطالبی که در روزنامه سبز منتشر میشوند، اخبار موثقی هستند که پس از بررسی چاپ می شوند.»
این نشریه در اولین هفته های پس از انتخابات ۸۸ و توسط تعدادی از روزنامه نگاران خارج از کشور منتشر شد و شعار آن هم ” نترسید نترسید ما همه با هم هستیم” ذکر شده بود.
روزنامه خیابان
تهیه کنندگان روزنامه چند برگی “خیابان” همچون دیگر روزنامه های تک برگی افرادی ناشناخته اند. این نشریه تولد خود را همگام با جنبش خیابانی مردم ایران آغاز کرد. تهیه کنندگان در معرفی خود نوشتند: این روزنامه، به علت ضرورت خبر رسانی با جنبش انقلابی خرداد ۸۸ تولد یافت و در ۸۶ شماره انتشار یافت.
اولین شماره این روزنامه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸، یعنی ۷ روز بعد از انتخابات پر مناقشه ریاست جمهوری منتشر شد که شامل مهم ترین خبرهای روز به خصوص در حوزه جنبش اعتراضی سبز بود. هم از طریق ایمیل ها، و همچنین به صورت کپی. به مدت یک ماه به صورت روزانه انتشار آن ادامه یافت و پس از آن غالبا هفته ای دو شماره منتشر شد.
نویسندگان «خیابان» می گویند: ما تلاش کرده ایم رسانه را از حنجره آیت الله ها و سیاست مداران حرفه ای و اقتدارها بازپس بگیریم و به حنجره ی شهروندان عادی، کارگران، دانشجویان، زنان، و دیگر گروه های تحت ستم بسپاریم. رسانه ای از درون جامعه، و برای جامعه. نه جامعه ای که تسلیم است، بلکه جامعه ای که در حال مبارزه است.
روزنامه ندای انقلاب
در مقابل همه این روزنامه ها که هر یک به نوعی در جهت اهداف جنبش سبز تلاش می کردند، یک مورد عجیب هم وجود داشت؛ به همان اندازه تعجب آور که گاهی می بینیم کسانی که از چندین شبکه صدا و سیما و مطبوعات و منابر و … بهره مندند، به شعارنویسی با اسپری روی دیوار رو می آورند! یا تلاش می کنند با سوء استفاده از پسوندهایی همچون علوی و نبوی، بدلی برای جنبش سبز بسازند.
روزنامه «ندای انقلاب» که مدتی در سایت امنیتی ندای انقلاب منتشر می شد، این مورد عجیب است که آشکارا به تقلید از روزنامه تک برگی کلمه می پردازد و فکر می کند دلیل پرمخاطب بودن و مشتری داشتن این رسانه، انتشار آن به این شیوه ی ناگزیر است.
جالب است که می بینیم سایت متعلق به سپاه پاسداران هم برای این روزنامه تک برگی! تبلیغ می کرده، و جالب تر اینکه نه فقط در سایت جوان آنلاین که حتی در سایت اصلی ندای انقلاب هم اثری از فایل پی دی اف آن نیست و با اینکه خبر آن باقی مانده، گویا فایل روزنامه به کلی حذف شده است.
دانش آموزان سبز
روزنامه دانش آموزان، نسبتا نوپاتر از بقیه است. این روزنامه که از طریق در دسترس مخاطبان قرار می گیرد، چند روز قبل چهارمین شماره خود را منتشر کرد.
بر بالای این نشریه که به صورت الکترونیک منتشر شده و قابل چاپ است، نوشته شده: دو روزنامه دانش آموزی- خودمانی. طنز سبز، عکس سبز، روزشمار حصر و معرفی شهدای سبز در کنار یادداشت ها و مقالات خبری و تحلیلی، دیگر مطالب روزنامه دانش آموزان سبز را تشکیل می دهد که از طریق صفحه فیس بوک دانش آموزان سبز قابل دسترسی است.
جریده شفق
شفق، یکی دیگر از روزنامه تک برگی نزدیک به جنبش سبز است که انتشارش از زمستان ۹۰ آغاز شده و آخرین شماره آن نیز که شماره ۲۴ است، هفته اول ماه جاری (مرداد) منتشر شده است.
این نشریه که گرایش بیشتری به پوشش اخبار کارگری و مسائل و مشکلات معیشتی مردم دارد، در این آدرس و همچنین از طریق فیس بوک در اختیار مخاطبانش قرار می گیرد. معرفی کوتاه زندانیان سیاسی، جزء ثابت مطالب جریده شفق است.
* * *
این فهرست قطعا کامل نیست. شبکه های بی مرکز و بدون رأس که چنین کارهای خودجوشی را ترتیب می دادند، یک جا متمرکز نیستند که بتوان اطلاعات آنها را یکباره گردآوری کرد. برای همین، بی شک این گزارش نیاز به تصحیح و تکمیل از سوی شما مخاطبان دارد تا بتواند مدخلی برای مستندسازی گوشه ای از فعالیت های صورت گرفته در متن جنبش سبز ملت ایران قرار گیرد.
و اما امروز فضا همان فضای تحدید و سانسور است، چیزی تغییر نکرده، جز آنکه با تشدید بن بست های حاصل از سوء مدیریت و ناکارآمدی حاکمان نامشروع در تمام عرصه ها که دور جدیدی از دروغ و ریای آنها را به نمایش گذاشته، وظیفه همه ما در افشای این دروغ پردازی ها بیشتر شده است. از این رو باید روزنامه کلمه را با هم از نو بخوانیم و توزیع کنیم. بخوانیم و آن را جا بگذاریم تا کسی بی خبر نماند.
* * *
مجموعه مطالب ویژه دویستمین شماره روزنامه تکبرگی کلمه:
دانلود ویژهنامه شماره ۲۰۰ روزنامه تک برگی کلمه در سه صفحه
آرشیو کامل ۲۰۰ شماره روزنامه تکبرگی کلمه
گزارش تصویری/ تکثیر و توزیع روزنامه کلمه در مترو و تاکسی، خانه و محل کار، شهر و روستا
رسانه قابل اطمینان/ حسین زمان
به پاس سه سال همراهی/ مریم شربتدار قدس
آرزوهای من برای کلمه/ محمد نوریزاد
دانستن باطلالسحر خفقان است/ فخرالسادات محتشمیپور
شبنامهها علیه تاریکی و استبداد/ علی مزروعی
روزنامهی بیروزنامهها و رسانهای برای هر شهروند/ سید مهرداد طباطبایی
آقای میرحسین! این امانت توست/ حسین ناصری نیا
گسترش آگاهی؛ چشم اسفندیار خودکامگان و اقتدارگرایان/ نسیم بهشتی
نماد ِ بودن و سبز ماندن/ بیتا موحد
چالشهای خبرنویسی درباره زندانیان سیاسی/ مانی حقیقی
انتخاب سبز بودن/ صحرا عابدی
نهضت آگاهیبخشی با دست خالی/ زهره نقیبی
گفت و گو با خانوادههای زندانیان سیاسی درباره آگاهیبخشی و عملکرد کلمه/ زهرا صدر
در حالی که مقامات دولتی از اجرای حکم دیوان عدالت اداری برای سعید مرتضوی سر باز زده اند، متن کامل این حکم منتشر شد.
هفته گذشته دیوان عدالت اداری انتصاب متهم جنایت کهریزک، سعید مرتضوی را غیرقانونی و باطل اعلام کرد و لی تاکنون وی نه تنها از این سمت برکنار نشده، بلکه معاون احمدی نژاد با دفاع کامل از وی، اعلام کرده است که این حکم اجرا نخواهد شد.
متن کامل این حکم به شرح زیر است:
رأی شماره ۲۶۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع ابطال انتخاب آقای سعید مرتضوی به عنوان مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی توسط هیأت امناء صندوق و همچنین ابطال انتصاب وی به این سمت توسط وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقایان: ۱ـ احمد توکلی ۲ـ محمد دهقانی ۳ـ علیرضا زاکانی ۴ـ پرویز سروری ۵ ـ الیاس نادران ۶ ـ حسین نجابت (از نمایندگان مجلس شورای اسلامی)
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بند ۱ صورتجلسه بیست و هفتمین جلسه هیأت امنای صندوق تأمین اجتماعی و ابلاغ شماره ۱۵۲۴۲۶ ـ ۲۵/۱۱/۱۳۹۰ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مبنی بر انتصاب آقای سعید مرتضوی به سمت مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی
گردش کار: به موجب بند یک بیست و هفتمین جلسه هیأت امنای سازمان [صندوق] تأمین اجتماعی مقرر شده است که:
«۱ـ هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی با توجه به خاتمه خدمت آقای دکتر رحمتاله حافظی پس از بحث و بررسی آقای دکتر سعید مرتضوی را جهت مدیریت عامل صندوق تأمین اجتماعی انتخاب و مقرر شد مراتب جهت صدور حکم به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام شود. »
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز به موجب ابلاغ شماره ۱۵۲۴۲۶ـ ۲۵/۱۲/۱۳۹۰ آقای سعید مرتضوی را به عنوان مدیر عامل صندوق تأمین اجتماعی منصوب کرده است.
متن ابلاغ مذکور به قرار زیر است:
«جناب آقای دکتر سعید مرتضوی
نظر به مراتب تعهد، تخصص و تجارب ارزشمند جناب عالی و با استناد به قانون اصلاح ماده (۱۱۳) قانون مدیریت خدمات کشوری و چگونگی تعیین مدیریت سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی و بیمههای درمانی مصوب ۵ /۱۲/۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی، بنا به پیشنهاد و مصوبه جلسه مورخ ۲۰/۱۲/۱۳۹۰ هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی به موجب این حکم به عنوان «مدیر عامل صندوق تأمین اجتماعی» منصوب میشوید.
اینک که در دهه چهارم از حیات پربار جمهوری اسلامییعنی دهه پیشرفت و عدالت قرار داریم به موازات شکوفایی و مسؤولیتهای روز افزون انقلاب اسلامی و دولت عدالت محور برآمده از رأی مردم شریف، آگاه و متعهد ایران و همچنین با عنایت به نقش بسیار مهم و مؤثر صندوق تأمین اجتماعی در رسیدن به اهداف برنامه پنجم توسعه و سند چشمانداز بیست ساله، لازم است افزون بر فعالیتهای پر ثمر پیشین، نقش کارآمدتر و مؤثری را در این پیشرفت عدالت محور ایفا کرده و از منافع ملی و آرمانی نظام ولایی در بالاترین سطح صیانت نماید.
انتظار میرود با مدیریت صحیح منابع و سرمایههای صندوق و بهرهگیری از نیروی خدوم، مخلص و لایق و استفاده از تمام ظرفیتهای موجود و روشها و فناوریهای نوین بتوانید برنامهها و سیاستهای اجرایی را با تأکید بر ارتقای سطح خدمات رسانی به بیمهشدگان بویژه در حوزه درمانی، بهینهسازی سرمایهگذاریها، ارتقای تعامل با ذینفعان و تقویت سه جانبه گرایی به نحو مطلوب به انجام رسانید.
توفیق جناب عالی را در انجام وظایف و مسؤولیتهایی که بر عهده دارید از خداوند متعال مسألت دارم.»
شکات به موجب لایحه شماره ۶۷ ـ۲/۲/۱۳۹۱ ابطال ابلاغ انتصاب آقای سعید مرتضوی به عنوان مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی را خواستار شدهاند و در جهت تبیین خواسته اعلام کردهاند که:
«اطلاع دارید که در روزهای آخر سال ۱۳۹۰، با تصمیم وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آقای سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران که فارغالتحصیل رشته حقوق است و تنها سوابق قضایی دارد، به عنوان مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی نصب گردید. این تصمیم بنابر دلایل زیر بر خلاف قانون است:
۱ـ بر اساس ماده ۱۷ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۸۳، وزارت رفاه و تأمین اجتماعی موظف شد که نسبت به بررسی و اصلاح اساسنامههای کلیه دستگاههای اجرایی ذیربط از جمله سازمان تأمین اجتماعی اقدام کند.
این ماده مقرر میدارد که «اصلاح آن بخش از اساسنامهها که مربوط به ارکان نهادهاییادشده میباشد، باید به ترتیبی صورت پذیرد که ترکیب کلی ارکان آنها به صورت زیر باشد» همین ماده مدیرعامل را یکی از ارکان میشمارد. همچنین اساسنامه صندوق تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۸۹ هیأت وزیران در اجرای حکم ماده ۱۷ مذکور، در ماده ۶ مدیرعامل را یکی از ارکان صندوق میشمارد.
سپس تبصره ۱ ماده ۱۷ مقرر میدارد که «شرط عضویت در کلیه سطوح ارکان فوق، داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد است و با پنج سال سابقه کار تخصصی در رشتههای مدیریت، حسابداری، بیمه، مالی، اقتصاد، انفورماتیک و گروه پزشکی خواهد بود و انتصاب افراد مزبور پس از تأیید احراز شرایط سمت از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور نافذ میباشد» با توجه به رشته تحصیلی آقای سعید مرتضوی که حقوق است، به وضوح حکم ماده ۱۷ مذکور نقض شده است. مضافاً این که نامبرده
هیچ سابقه مدیریتی در رشتههای مذکور ندارد. علاوه بر آن که حسب اطلاعات موثق، استعلامی از معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور در تأیید احراز شرایط برای آقای مرتضوی صورت نگرفته است.
۲ـ مدیریت صندوق تأمین اجتماعییک مدیریت حرفهای است زیرا طبق تبصره ۴ ماده ۵۴ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۵ « تنها مدیران مذکور در ماده ۷۱ این قانون، مدیران سیاسیو بقیه مدیران حرفهای تلقی میگردند» ماده ۷۱ نیز شامل سمت مدیر عاملان شرکتها و مؤسسات عمومی غیر دولتی نمیشود.
تأیید بر این مطلب این است که اساسنامه صندوق تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۸۹ در بند ت ماده ۸ خود، حقوق و مزایا و پاداش مدیرعامل این صندوق را تابع ماده ۷۴ قانون مدیریت خدمات کشوری میشمارد که این ماده ناظر بر کارکنان دستگاههای اجرایی ( از جمله مدیران حرفهای) است در حالی که حقوق و مزایای مدیران سیاسی طبق ماده ۷۱ این قانون محاسبه میشود. بنابراین مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی مشمول احکام مواد ۵۴ و ۵۳ قانون اخیرالذکر است.
بر اساس ماده ۵۳ قانون مدیریت خدمات کشوری «انتصاب و ارتقای شغلی کارمندان باید با رعایت شرایط تحصیلی و تجربی لازم و پس از احراز شایستگی و عملکرد موفق در مشاغل قبلی آنان صورت گیرد».
آشکار است که در نصب آقای مرتضوی ماده فوق الذکر رعایت نشده است نامبرده اساساً هیچ گاه در سازمان یا صندوق تأمین اجتماعی سابقه کار نداشته است.
۳ـ ماده ۵۴ همین قانون دستگاههای اجرایی را موظف میکند در انتصاب مدیران حرفهای « شرایط تخصصی لازم را تعیین نموده تا افراد از مسیر ارتقای شغلی به مراتب بالاتر ارتقاء یابنـد و در مواردی که از این طـریق امکان انتخاب وجود نداشته باشد، به برگزاری امتحانات تخصصی لازم، انتخاب صورت گیرد».
در ادامه همین ماده اجازه داده شده که در هر دستگاه اجرایی برای حداکثر پانزده درصد سمتهای مدیریت حرفه ای از افراد شایسته خارج از دستگاه استفاده شود. ولی استفاده از این اجازه نیز « با رعایت تخصص و تجربه شاغل نسبت به شغل باید صورت بگیرد.»
پر واضح است که وزیرتعاون، کار و رفاه اجتماعی در نصب آقای مرتضوی خلاف وظایف قانونییاد شده عمل کرده است، چرا که نه تخصص آقای سعید مرتضوی تناسبی با شغل تعیین شده دارد و نه تجربه وی. اگر به ماده ۱۱۷ قانون مدیریت خدمات کشوری استناد شود و گفته شود که چون صندوق تأمین اجتماعی جزء مستثنیات از شمول این قانون است، پاسخ میدهیم که از حیث رعایت نصب مدیران این استثنا وجهی ندارد.
زیرا در ماده ۷۱ که به معرفی مقامات و مدیران سیاسی پرداخته است، از اعضای شورای نگهبان نیزیاد میکند، در حالی که شورای نگهبان نیز در ماده ۱۱۷ مستثنی از شمول قانون ذکر شده است. این نشان میدهد، از حیث تقسیمبندی مدیریتها به سیاسی و حرفهای احکام مربوط شامل همه میشود.
قرینه امر این است که نمیتوان پذیرفت که عدم شمول قانون به مجمع تشخیص مصلحت و یا اعضای هیأت علمی (ماده ۱۱۷) بدین معناست که در دانشگاهها و مجمع تشخیص مدیریتهای حرفهای بیتناسب با تحصیلیا سابقه تجربی قابل واگذاری است. بلکه احکام مربوط به مدیران سیاسی و حرفهای شامل حال همه نهادهای بخش عمومی است.
قرینه دیگر این که تبصره های همین ماده ۱۱۷ حاکی از آن است که حکم مربوط به حقوق و مزایا باز میگردد نه تمامی وجوه موضوع، و ظاهراً کارمندان را شامل میشود نه مدیران را. بند ت ماده ۸ اساسنامه صندوق که در سطور پیش از آن یاد شد، حقوق و مزایای مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی را مشمول حکم ماده ۷۴ قانون مدیریت خدمات کشوری میداند. این هم یک قرینه دیگر است.
۴ـ ماده ۳۹ «قانون نظارت بر رفتار قضات» مصوب ۱۳۹۰ قاضی در مظان ارتکاب جرم عمدی را تا رسیدگی تعلیق میکند. ماده ۱۳ « قانون رسیدگی به تخلفات اداری» مصوب ۱۳۷۲ نیز کارمندانی را که پروندهشان به هیأتهای رسیدگی ارجاع میشود، قابل تعلیق میداند.
همچنین ماده ۹ « قانون تشکیل سازمان بازرسی به بازرس یا هیأت بازرسی اجازه درخواست تعلیق موقت برخی کارمندان را میدهد و مقامات ذیربط حق ندارند از قبول درخواست خودداری ورزند. آیا وقتییک قاضی در یک قوه از کار تعلیق شد، میتوان قبول کرد که وی در قوه دیگر سمتی به اهمیت مدیر عامل صندوق تأمین اجتماعی را در اختیار بگیرد؟
۵ ـ مـاده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی صاحـب منصبانی را که از مقام خود سوء استفاده کردهاند و مانع از اجرای قانون شوند، به مجازات ۱ تا ۵ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم میشوند. گرچه دیوان مرجع رسیدگی به چنین امری نیست، ولی اهتمام قانونگذار بر اجرای قانون به حدی است که چنین مجازاتهای سنگینی نیز برای قانون شکنان قائل شده است.
بر اساس دلایل فوق، به استناد بند ۱ ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری، شکایت و اعتراض خود را نسبت به تصمیم وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نصب آقای سعید مرتضوی اعلام مینماییم و تقاضای لغو این تصمیم را داریم، لغو حکم انتصاب برخی شهرداران به رأی دیوان عدالت اداری، که بر خلاف قانون نصب شده بودند نیز سابقه چنین امری است و به استناد دلایل زیر درخواست میکنم بر اساس وظیفه مذکور در ماده۴۰ قانون دیوان، شخصاً به این شکایت و اعتراض رسیدگی فرمایید و اگر رسیدگی و صدور حکم طول میکشد، با استفاده از مدلول ماده ۱۵، دستور موقت مبنی بر نقض تصمیم وزیر و عدم اجرای آن را صادر بفرمایید.
با توجه به این که نصب آقای مرتضوی، قبل از وقوع، با اعتراض نمایندگان مجلس روبرو شد که در شکل تذکر کتبی به رئیس جمهور، تذکرات شفاهی در صحن علنی رسمی، مصاحبههای رسانهای آغاز شد. این اعتراضات با حمایت تشکلهای عدالتخواه دانشجویی و برخی مسؤولان کشور ادامه یافت.
در تاریخ ۱۵/۱/۱۳۹۱ استیضاح وزیر به دلیل همین تصمیم تقدیم مجلس شد و به دنبال آن موضوع حکمیت این جانب و وساطت مشاور عالی مقام معظم رهبری جناب آقای دکتر حداد عادل، هر دو، به درخواست آقای مرتضوی به میان آمد ولی هنوز کار یک سره نشده است، این وضعیتبلاتکلیفی برای صندوق تأمین اجتماعی که بزرگترین سازمان اقتصادی ـ اجتماعی کشور است و در حال حاضر ۳۳ میلیون کارگر شاغل و بازنشسته و خانوادههای آنان را تحت پوشش دارد، زیانهای قابل توجهی به بار می آورد.
علاوه بر این نمایندگان در صدد هستند اگر ظرف مدت کوتاه پیش رو تا پایان مجلس هشتم، آقای مرتضوی رسماً کنارهگیری خویش را اعلام نکند، مجدداً استیضاح وزیر را تقدیم مجلس نمایند. جناب عالی به خوبی آگاهید که انجام استیضاح چه هزینه هایی بر کشور بار میکند. البته اگر روشهای قضایی مانند رسیدگی به این اعتراض و شکایت پاسخ ندهد، راهی برای نمایندگان جز بهرهگیری از ابزار استیضاح باقی نمیماند.
تا همین حالا تبلیغات مخالفان نظام به دلیل سوابق آقای مرتضوی برای نظام هزینه داشته است، لذا تقاضا میکنم با تسریع در رسیدگی بر اساس مواد ۴۰ و ۱۵ قانون دیوان، به حل این مشکل سیاسی ـ اقتصادی و اجتماعیقیام فرمایید.»
و در لایحه تکمیلی نیز توضیح داده اند که:
«بر اساس ماده (۳۹) قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب ۱۷/۷/۱۳۹۰ «هرگاه قاضی در مظان ارتکاب جرم عمدی قرار گیرد، دادستان [انتظامی قضات] موضوع را بررسی و چنانچه دلایل و قراین، دلالت بر توجه اتهام داشته باشد، تعلیق وی از سمت قضایی را تا صدور رأی قطعی توسط مرجع ذیصلاح و اجرای آن، از دادگاه عالی [ انتظامی قضات] تقاضا میکند. دادگاه مذکور پس از رسیدگی به دلایل، تصمیم مقتضی اتخاذ مینماید.»
همان طـور که مشـاهده میشود، تعلیق قاضی در صورتی انجام میگیرد که او متهم به ارتکاب جرم عمدی بوده باشد و دادستان و دادگاه عالی انتظامی قضات نیز در صورتی که این اتهام را واهی ندانند، قاضی را معلق میکنند تا دادگاه صالح به اتهام قاضی رسیدگی نماید.
با توجه به ماده (۴۲) قانون مذکور که بر اساس آن «قاضی تعلیق شده در ایام تعلیق از یک سوم تمام حقوق و مزایا برخوردار و در صورت برائت یا منع تعقیب، مستحق دریافت مابقی آن است» باید گفت که تعلیق قاضی با تعیین حقوق و مزایای مشخص، به این معناست که او در مدت تعلیق، هر چند دارای رابطه استخدامی با قوه قضاییه است ولی نمیتواند مشغول به کاری، حتی کار اداری شود و یک سوم از حقوق و مزایای وی برای گذران زندگی به او پرداخت میشود و وضعیت کاری او کاملاً وابسته به نتیجه رسیدگی در دادگاه صالح میباشد: در صورتی که از اتهام وارد شده، برائت حاصل نماید، هم به کار سابق باز میگردد و هم مابقی حقوق و مزایای دوران تعلیق را دریافت میکند و در صورتی که محکوم شود، بر اساس حکم دادگاه با او برخورد خواهد شد.
ضمن این که بر اساس ماده (۴۳) قانون مذکور « تعقیب و یا محکومیت کیفری و یا عدم هر یک،مانع تعقیب و محکومیت انتظامی نیست». در واقع، گماردن قاضی معلق به کار اداری و یا هر گونه تغییر در وضعیت استخدامی او (از جمله انتقال، مأموریت و …) در این دوران با تعلیق او تعارض داشته و امری خلاف قانون است و بر اساس ماده ۱۳ قانون فوق الذکر تبدیل وضعیت استخدامی قاضی از «قضاوت» به «وضعیت اداری» در زمره مجازاتهای انتظامی محسوب شده و نیازمند طی مراحل رسیدگی در دادگاه عالی انتظامی قضات است.
این امر نیز قابل توجه است که مطابق اصول کلی حقوق اداری، تعلیق را میتوان جزء حالات غیرفعال استخدامی محسوب نمود که با هدف کوتاه نمودن دست متهمین از خدمات دولتی و عمومی، به علت تردید در صلاحیت آنها برای ادامه خدمت و سلب اعتماد جامعه از آنان دانست. نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که قسمت اخیر ماده (۴۲) لایحه اصلاح قسمتی از قانون اصول تشکیلات دادگستری مصوب ۱۳۳۳ مقرر داشته « در صورت حصول برائت ایام تعلیق جزء مدت خدمت محسوب و مقرری آن به کارمند داده خواهد شد.»
آنچه که از مفهوم مخالف این قاعده میتوان دریافت نمود این است که در صورت محکومیت فردی که از خدمت معلق گردیده است نه تنها وی مستحق دریافت حقوق این دوره است بلکه ایام تعلیق جزء دوره خدمت وی نیز به شمار نخواهـد آمد.
به عبارت دیگـر چنـین فردی در این دوره مسـتخدم دولت محسوب نمیگردد. لذا اعمال و جاری نمودن هر گونه حکم و یا حالتی در خصوص چنین مستخدمی به نحوی که وی را در حال خدمت تلقی نماید نمیتواند صحیح باشد. چرا که
در صورت محکومیت، وی در این مدت اصولاً مستخدم دولت نبوده است تا بتوان برای مثال او را مأمور و یا منتقل نمود. حال با توجه به این که آقای مرتضوی از شغل خود معلق گردیده است نمیتوان با توسل به ابزارهایی همچون مأموریت حکم قانونگذار را در این خصوص بی وجه نمود.
چرا که قصد قانونگذار تعلیق کارمند از خدمات دولت به سبب سلب اعتماد از کارمند متهم بوده است و مسأله مهمتر این که کارمند معلق را نمیتوانیک مستخدم دولتی تمام عیار محسوب نمود تا بتوان نظیریک مستخدم فعال با او برخورد گردد. بدون شک عدم پرداخت حقوق وی در این دوره تا صدور رأی قطعی از آثار همین امر محسوب می گردد.»
در پاسخ به شکایت شکات، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی به موجب لایحه شماره ۱۳۶۲/و/م ـ ۱۰/۳/۱۳۹۱ توضیح داده است که:
«احتراماً، عطف به نامه شماره هـ/۹۱/۱۹۸ـ ۱۳/۲/۱۳۹۱ در خصوص اعتراض چند تن از نماینـدگان محترم مجلس شورای اسلامی نسبت به انتصاب آقای سعید مرتضوی به عنوان مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی به استحضار میرساند درخواست مذکور از لحاظ شکلی و ماهوی قابلیت رسیدگی در هیأت عمومی آن دیوان را نداشته و با عنایت به توضیحات ذیل صدور قرار رد شکایت مطروحه مورد استدعاست.
الف: از لحاظ شکلی
شکات به استناد ماده ۴۰ قانون دیوان عدالت اداری تقاضای لغو و ابطال انتصاب مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی را ارائه نمودهاند. ماده ۴۰ قانون دیوان در خصوص مصوباتی است که رئیس محترم قوه قضاییهیا ریاست محترم دیوان عدالت اداری آن را خلاف شرع یا قانون و یا خارج از حدود اختیار میدانند و ماده ۱۹ قانون دیوان عدالت اداری نیز در مقام بیان حدود صلاحیت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، به رسیدگی به شکایات اشخاص حقیقی و حقوقی از آیین نامه ها و سایر نظامات و مقررات دولتی و شهرداریها و صدور آراء وحدت رویه درمورد آراء متناقض و نیز در مورد آراء مشابه اشاره دارد. در حالی که انتخاب مدیر عامل صندوق، مصوبه، آیین نامه و یا بخشنامه تلقی نمیشود و از نظر حقوقی ماهیت آن صرفاً «حکم انتصاب اداری» میباشد که بر اساس اختیارات قانونی مذکور در تبصره ماده ۸ و ماده ۱۴ اساسنامه صندوق به پیشنهاد هیأت امنای صندوق و در چارچوب مقررات صادر گردیده.
لذا با توجه به تفاوت ماهیت حقوقی « مصوبه» و « حکم انتصاب اداری»، شکایت مطروحه از مصادیق صلاحیتهای مذکور در مواد ۱۹ و ۴۰ قانون دیوان عدالت اداری نبوده و خارج از حدود صلاحیت رسیدگی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری میباشد و حتی با عنایت به عدم رعایت شرایط قانونی مذکور در ماده ۲۱ قانون دیوان عدالت اداری (مبنی بر لزوم طرح شکایت در قالب فرم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی) قابلـیت رسیدگی موردی در شعب دیوان عدالت اداری را نیز ندارد. در نتیجه تقاضای قرار رد شکایت مطروحه را دارد.
ب: از لحاظ ماهوی
۱ـ شکات در بند «۱» نامه، به مغایرت انتصاب مورد نظر با تبصره یک ماده (۱۷) قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی (مصوب ۱۳۸۳) اشاره داشته اند. این تبصره به دو شرط جهت انتصاب افراد اشاره دارد: یکی داشتن مدرک کارشناسی ارشد و دیگر داشتن ۵ سال سابقه کار تخصصی در برخی رشته ها از جمله مدیریت، در مورد آقای مرتضوی شرایط دو گانه فوق فراهم است، از یک سو ایشان دارای مدرک دکتری میباشد و از سوی دیگر دارای بیش از بیست سال سابقه مدیریتی در سمتهای همچون، دادستان عمومی و انقلاب تهران، معاون دادستان کل کشور و «نماینده ویژه رئیس جمهور و رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز» می باشند.
همچنین شکات اعلام نمودهاند موافقت معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور در تأیید احراز شرایط نامبرده اخذ نشده است در حالی که معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور خود از اعضای هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی بوده و به موجب صورتجلسه پیوست از پیشنهاد دهندگان انتصاب مذکور بوده اند.
۲ـ شکات در بندهای ۲ و ۳ نامه از این که در بند «ت» ماده (۸) اساسنامه صندوق تأکید شده که در تعیین حقوق و مزایای مدیرعامل صندوق رعایت ماده (۷۴) قانون مدیریت خدمات کشوری لازم است نتیجه گرفتهاند که در انتخاب مدیر عامل صندوق رعایت شرایط مقرر در ماده (۵۴ و ۵۳) قانون مدیریت خدمات کشوری (مبنی بر لزوم رعایت شرایط تحصیلی، تجربی و تخصصی در انتصاب و ارتقای کارمندان) لازم است.
در حالی که همان گونه که استحضار دارند اولاً: به موجب ماده (۱۱۷) قانون مدیریت خدمات کشوری نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی (از جمله صندوق تأمین اجتماعی) از شمول مقررات قانون مذکور خارج میباشند و ثانیاً: علت تصریح بند « ت» ماده (۸) اساسنامه صندوق بر لزوم رعایت ماده (۷۴) قانون مدیریت خدمات کشوری تأکید و تصریح خود ماده (۷۴) قانون مذکور بر شمول آن به کلیه دستگاههای اجرایی ( اعم از این که مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری باشند یا نباشند) میباشد. در حالی که مواد (۵۴ و ۵۳) قانون مذکور هیچ دلالتی شبیه به ماده مذکور مبنی بر شمول آنها بر دستگاههای غیرمشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ندارند.
۳ـ اشکال دیگر شکایت مطروحه وجود مغایرت انتصاب مدیرعامل صندوق با تعلیق ایشان از سمت قضایی میباشد در این خصوص نکات ذیل قابل توجه است:
الف) قطعاً استحضار دارند چنانچه قضات در مظان اتهام ارتکاب جرمی قرار گیرند تعقیب قاضی و بررسی پرونده مستلزم تعلیق از سمت قضایی است چرا که تا زمانی که شخصی دارای سمت قضایی باشد احضار و تحقیق از او امکانپذیر نیست، (ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب سال ۱۳۹۰)
ب) تعلیق قاضی از سمت قضایی لزوماً بدان معنی نیست که قاضی حتماً مرتکب جرمی شده و محکوم خواهد شد. زیرا بسیار دیده شده که پس از بررسی این قبیل پروندهها، قاضی از اتهام منتسبه برائت حاصل نموده و مجدداً در سمتهای قضایی مشغول به کار شده است.
ج) تعلیق قضات در چنین مواردی صرفاً به معنای سلب مصونیت قضایی میباشد نه قطع رابطه خدمتی آنان با نظام قضایی کشور به همین جهت در ماده (۴۲) قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب ۱۳۹۰ اعلام شده به قضاتی که معلق میشوندیک سوم حقوق آنان پرداخت گردد. از طرفی چنانچه قاضی از اتهام منتسبه برائت حاصل نماید کلیه حقوق و مزایای دوران تعلیق به وی پرداخت خواهد شد. لذا اگر رابطه خدمتی قاضی معلق، قطع شده تلقی می شد پرداخت حقوق ایام تعلیق موجه نبود.
د) آقای سعید مرتضوی پس از خاتمه کار در دادستانی تهران، با سمت معاون دادستان کل کشور در حال انجام وظیفه بودند که به درخواست رئیس جمهور و موافقت ریاست قوه قضاییه (به عنوان عالیترین مقام قضایی کشور) به مدت دو سال به قوه مجریه مأمور گردیدند و پس از خاتمه دو سال و با وجود اطلاع از تعلیق آقای مرتضوی، به مدت ۲ سال دیگر نیز با تمدید مأموریت ایشان موافقت فرمودند. در حالی که اگر ایشان از قوه قضاییه منفک شده بودند ریاست محترم قوه قضاییه نمیبایست مأموریت ایشان را تمدید مینمودند.
لذا با عنایت به نکات مذکور و نظر به این که تعلیق از سمت قضایی به معنای تعلیق از کلیه خدمات اداری و اجرایی نمیباشد شکایت مطروحه از این حیث نیز فاقد توجیه و مبنای قانونی میباشد.
با عنایت به نکات فوق الذکر و این که موضوع از مصادیق صلاحیت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نبوده و در انتصاب آقای مرتضوی کلیه ضوابط و مقررات قانونی رعایت شده و از سوی دیگر با توجه صورتجلسه پیوست انتصاب مدیرعامل صندوق با پیشنهاد هیأت امنا و انتصاب وزیر میباشد تقاضای رد شکایت مطروحه را دارد.»
شکات همچنین ابطال بند ۱ صورتجلسه بیست و هفتمین جلسه هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی را خواستار شده اند. متن شکوائیه ایشان در این قسمت به شرح زیر است:
«به موجب ماده (۱۴) اساسنامه صندوق تأمین اجتماعی «نصب و عزل مدیرعامل با پیشنهاد هیأت امنا و تأیید و حکم وزیر رفاه و تأمین اجتماعی برای مدت چهار سال صورت میگیرد.» لذا انتصاب مدیرعامل صندوق یک تصمیم فردی محسوب نمیشود و ضرورتاً نیازمند پیشنهاد از سوی هیأت امنا میباشد که از طریق تصویب صورت میگیرد و شکل مصوبه را دارا میباشد.
در همین خصوص میتوان به تبصره این ماده اشاره نمود که صرفاً در موارد ضرورت به وزیر اجازه داده تنها برای مدت شش ماه به منظور انجام مسؤولیتهای مدیرعامل صندوق سرپرست تعیین و منصوب نماید و نه مدیر عامل.
بنابراین میتوان تصمیم هیأت امناء در خصوص پیشنهاد آقای مرتضوی به عنوان مدیر عامل را یک مصوبه تلقی نمود که رئیس قوه قضاییه و یا رئیس دیوان میتوانند در صورت آگاهی نسبت به مغایرت آن با قانون، شرع و یا خارج بودن آن از اختیارات مقام تصویبکننده در هیأت عمومی دیوان مطرح و ابطال آن را درخواست نمایند.
در این خصوص بدون شک عنوان دادن «صورتجلسه» به جای «مصوبه» به تصمیم گیری هیأت امناء صندوق نافی شکل تصمیمگیری این هیأت به صورت مصوبه نمیباشد.
در همین خصوص خواسته این جانبان ابطال مصوبه هیأت امنای صندوق تأمین اجتماعی و تصمیم وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در رابطه با پیشنهاد و انتصاب مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی به دلیل عدم رعایت موازین قانونی و تخلف از قوانین موضوعه در مصوبه هیأت امناء و همچنین تصمیم وزیر مذکور میباشد.
در این رابطه ممکن است این ایراد مطرح گردد که هیأت عمومی دیوان صرفاً در مواردی صلاحیت رسیدگی دارد که مصوبه و یا تصمیم مقامات دولتی منجر به تضییع حقوق افراد شود. در رابطه با این شبهه لازم است به یک مسأله توجه شود:
اول این که انتصاب فرد فاقد صلاحیتهای قانونی و تخصص لازم به مدیریت عامل صندوق قطعاً موجبات تضییع حقوق تابعان صندوق را فراهم میسازد. اما حتی اگر قائل به این باشـیم که در این مورد حقـی به صورت مشـخص تضییع نشده است باید توجه داشت که صلاحیت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری علاوه بر این که شامل مواردی میشود که حقوقی از افراد تضییع شده است، به استناد اصل ۱۷۰ قانون اساسی و بند (۱) ماده (۱۹) قانون دیوان عدالت اداری شامل مواردی نیز میشود که مقام تصمیمگیرنده، تصمیمی مغایر قانون اتخاذ نماید و یا این که از حدود اختیارات خود تجاوز نماید.»
در پاسخ، هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی به موجب لایحه بدون شماره و تاریخ که در تاریخ ۲۷/۴/۱۳۹۱ تحویل هیأت عمومی دیوان عدالت اداری شد به شرح آینده توضیحاتی دادهاند:
«۱ـ به موجب ماده ۱۹ قانون دیوان عدالت اداری، رسیدگی به شکایات و تظلمات و اعتراضات اشخاص حقیقییا حقوقی از «آییننامهها و سایر نظامات و مقررات دولتی و شهرداریها از حیث مخالفت مدلول آنها با قانون …» در صلاحیت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری است، در حالی که با عنایت به این که هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی به موجب قانون اصلاح ماده ۱۱۳ قانون مدیریت خدمات کشوری و چگونگی تعیین مدیریت سازمان تأمین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی و بیمههای درمانی مصوب ۵/۱۲/۱۳۸۸ از شش نفر عضو به پیشنهاد وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعیو تصویب شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی و سه نفر عضو به پیشنهاد خدمت گیرندگان متشکل و سازمان یافته (نمایندگان کارگر و کارفرما) تشکیل میشود، مشمول هیچیک از عناوین مربوط به دستگاهها و نهادهای دولتی مشمول صلاحیت دیوان عدالت اداری نمیباشد و از سوی دیگر به موجب بند «ج» قانون یاد شده، هیأت امناء «پیشنهاد» نصب مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی و کلیه صندوقها را به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ارائه مینماید و مدیرعامل با تأیید و حکم وزیر منصوب میشود.
بنابراین پیشنهاد انتصاب شخصی به عنوان مدیرعامل به وزیر از سویهیأت امناء فاقد عناوین «آیین نامه نظامات و یا مقررات» مذکور در بند الف ماده ۱۹ قانون دیوان عدالت اداری بوده و از این حیث نیز موضوع خارج از حدود صلاحیت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری است.
۲ـ در خصوص وجود شرایط قانونی جهت پیشنهاد دکتر مرتضوی به عنوان مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز تأکید میگردد به موجب تبصره ۱ ماده ۱۷ قانون ساختار، مدیرعامل صندوق و اعضای سایر ارکان صندوق میبایست دارای دو ویژگی باشند یکی داشتن مدرک کارشناسی ارشد و دیگر پنج سال سابقه کار تخصصی در برخی رشتهها از جمله مدیریت، در خصوص آقای مرتضوی با عنایت به این که ایشان دارای مدرک دکترای حقوق کیفری و جرم شناسی از دانشگاه علوم و تحقیقات میباشند و حتی مدرک مذکور در صدور احکام کارگزینی ایشان در قوه قضاییه مورد بررسی و تأکید قرار گرفته است و نظر به سوابق مدیریتی بسیار طولانی که در ذیل به موارد مهم آن اشاره میشود هر دوی این شرایط فراهم است لذا از این حیث نیز ایرادی به پیشنهاد هیأت امناء وارد نیست.
۳ـ مهمترین سوابق قضایی، اجرایی مدیریتی آقای دکتر مرتضوی از نظر هیأت امناء مهم و مؤثر دانسته شده است، به شرح زیراست:
الف: دادستان عمومی و انقلاب تهران:
همان گونه که استحضار دارند دادستانی تهران دارای ۲۷ ناحیه عمومی و تخصصی و بالغ بر ۵۴ معاون میباشد که مهمترین آنها دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم اقتصادی، دادسرای رسیدگی به جرائم پزشکی و دارویی و دادسرای ویژه کارکنان دولت است که تحت مدیریت، نظارت و ریاست مستقیم دادستان تهران به فعالیت میپردازند. بدیهی است از لوازم مدیریت مجموعههای مذکور داشتن اطلاعات و دانش در حوزههای مرتبط میباشد. ایشان ۷ سال به عنوان دادستان عمومی و انقلاب تهران مشغول وظیفه بودهاند.
تمامی صاحب نظران و مدیران عالی نظام، مدت مدیریت آقای مرتضوی به عنوان دادستان عمومی و انقلاب تهران را دوران موفق و کم نظیر دادستانی تهران میدانند بهگونهای که از سوی رئیس محترم قوه قضاییه ایشان به عنوان «مدیر نمونه کشوری» انتخاب گردیدهاند و سابق بر این نیز به عنوان قاضی نمونه کشوری و استانی انتخاب شدهاند. همچنین از سوی سایر مسؤولان نظام نیز مورد تقدیر قرار گرفتهاند که سوابق مربوط به برخی از آنها پیوست میگردد.
همچنین در مدت مسؤولیت مذکور، از سوی رئیس محترم قوه قضاییه به عنوان «عضو کمیته پیگیری سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی در قوه قضاییه»، مسؤول اجرایی ستاد برگزاری اجلاس رؤسای قوه قضاییه کشورهای اسلامی، دبیر اجلاس دادستانهای کشورهای اسلامی، اعطای صلاحیت ویژه جهت اقدام قضایی در مورد شبکههای اینترنتی و ضد دینی و نظام در سراسر کشور، رئیس ستاد پیشگیری و مبارزه با جرایم ویژه استان تهران، نماینده ناظر قوه قضاییه در کانون کارشناسان رسمی دادگستری و عضو کمیسیون گزینش متقاضیان کارشناسی رسمی دادگستری به مدت ۶ سال منصوب گردیدهاند که مؤید وجود تواناییهای علمی و مدیریتی در حوزههای کاری مختلف در ایشان میباشد.
ب : ریاست دادگاه ویژه کارکنان دولت تهران:
قبل از انتصاب ایشان به سمت دادستان عمومی و انقلاب تهران، مشارالیه سالها رئیس دادگستری شهرستان شهر بابک بوده و پس از آن به مدت ۷ سال ریاست شعبه ویژه کارکنان دولت تهران را برعهده داشتهاست که در این شعبه پروندههای جرایم مالی مدیران دستگاههای اجرایی و جرایمکلان اقتصادی علاوه بر جرایم مطبوعاتی مورد رسیدگی قرار گرفته است.
ج: نماینده ویژه رئیس جمهوری و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز:
شفافسازی گردش کالا در کشور و مبارزه با قاچاق و اقتصاد پنهان و همچنین حمایت از تولید داخلی و سرمایهگذارانی که با پذیرش خطر در چارچوب قوانین و مقررات تجاری، در عرصه اقتصاد ملی فعالیت مینمایند از وظایف مهم ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز میباشد و این امر نشان از اهمیت مسؤولیت در ستاد مذکور است.
بر این اساس جهت مبارزه فراگیر با قاچاق کالا و ارز، رئیس محترم جمهور از ریاست محترم قوه قضاییه تقاضای موافقت با حضور آقای مرتضوی در دولت به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را نمودند و رئیس محترم قوه قضاییه نیز آقای مرتضوی را که در آن زمان به عنوان معاون دادستان کل کشور مشغول وظیفه بوده اند به مدت دو سال به قوه مجریه مأمور نمودند. همچنین طی حکم شماره ۲۵۳۷ ـ ۲۰/۹/۱۳۹۰ به مدت دو سال دیگر نیز مأموریت ایشان از سوی رئیس قوه قضاییه تمدید گردید.
در حکم انتصاب آقای دکتر مرتضوی از سوی رئیس محترم جمهور به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهوری و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، آمده است: «بدیهی است که طبق اصل ۱۲۷ قانون اساسی تصمیمات اجرایی جناب عالی در این زمینه در حکم تصمیمات رئیس جمهوری و هیأتوزیرانبوده و همه دستگاههای اجرایی موظف به هماهنگی و اقدام لازم خواهند بود». اعطای چنین اختیاری از سوی دولت خود نشان از وجود تواناییهای مدیریتی و علمی در ایشان است به گونهای که موجب شده دولت به ایشان اعتماد نموده و تصمیمات ایشان را در حکم تصمیمات رئیسجمهور و هیأتوزیران اعلام دارد.
۴ـ به موجب تبصره ۱ ماده ۱۷ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، انتصاب افراد در هر یک از ارکان صندوقها میبایست پس از تأیید احراز شرایط سمت از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور صورت گیرد. بنابراین از نظر قانون مرجع احراز شرایط سمت، سازمان مدیریت و برنامهریزی است، در این خصوص نظر معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهوری که خود از اعضاء هیأت امناء میباشد گرفته شده و ایشان خود از پیشنهاد دهندگان انتصاب مذکور بوده است.
با عنایت به مجموع نکات مطروحه در لوایح تقدیمی از سوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نکات فوقالذکر و نظر به خروج موضوعی شکوائیه از صلاحیتهای قانونی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و ایرادات شکلی و ماهوی وارده بر آن، اتخاذ تصمیم شایسته و صدور قرار رد شکایت مورد استدعاست.»
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخیاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی راجع به صلاحیت هیأت عمومی در رسیدگی به شکایت و احراز صلاحیت با رأی اکثریت اعضاء ، در ماهیت شکایت وارد رسیدگی شده و پس از بررسی شکایت و استدلالهای موافقین و مخالفین اعضاء هیأت عمومی، با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی میشود.
رأی هیأت عمومی
اولاً: نظر به این که بند یک صورتجلسه بیست و هفتمین جلسه هیأت امنای صندوق تأمین اجتماعی، متضمن (انتخاب) مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی است در حالی که بر اساس بند (ج) ماده واحده قانون اصلاح ماده ۱۱۳ قانون مدیریت خدمات کشوری و چگونگی تعیین مدیریت سازمان تأمین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی و بیمههای درمانی مصوب ۵/۲/۱۳۸۸ و نیز تبصره ذیل بند (پ) ماده ۸ و نیز ماده ۱۴ اساسنامه صندوق تأمین اجتماعی مصوب ۲۰/۴/۱۳۸۹ هیأت وزیران، هیأت امنای صندوق، فقط صلاحیت (پیشنهاد) مدیرعامل را به وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی داراست و نه انتخاب وی و لذا از این حیث بند یک مصوبه مورد شکایت مغایر قانون تشخیص میشود و به استناد بند یک ماده ۱۹ و ماده ۴۲ قانون دیوان عدالت اداری به موجب این حکم ابطال میشود.
ثانیاً: به موجب تبصره ۱ ماده ۱۷ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی مصوب ۲۱ /۲/۱۳۸۳ شرط عضویت در کلیه سطوح ارکان صندوقها و نهادهای دولتی و عمومی فعال در قلمروهای بیمهای و حمایتی و امدادی و سایر دستگاههای مصرح در ماده ۱۷ قانون مذکور، داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد با پنج سال سابقه کار تخصصی در رشتههای مدیریت، حسابداری، بیمه، مالی، اقتصاد، انفورماتیک و گروه پزشکی ـ تعیین شده است که پس از تأیید احراز شرایط سمت از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، نافذ خواهد بود و طبق بند (ج) همان ماده قانونی، مدیرعامل یکی از ارکان صندوقهای بیمهای شناخته شده است و این در حالی است که مدیرعامل منتخب (آقای سعید مرتضوی) به لحاظ دارا بودن مدرک تحصیلی در رشته حقوق، فاقد شرط مندرج در تبصره ۱ بوده و از این حیث صلاحیت تصدی چنین سمتی را نداشته است. علاوه بر آن با عنایت به حالت تعلیق وی از خدمت قضایی به استناد بند (د) ماده ۱۲۴ قانون استخدام کشوری شبهه و شایبه ممنوعیت از ادامه خدمت در زمان تعلیق نیز در مورد مشارالیه جدّی و قابل تأمل است.
با توجه به مراتب مذکور انتخاب و انتصاب آقای سعید مرتضوی با ابلاغ شماره ۱۵۲۴۲۶ مورخ ۲۵/۱۱/۱۳۹۰ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی مغایر قانون شناخته شد و با استناد به بند ۱ ماده ۱۹ و ماده ۴۲ قانون دیوان عدالت اداری به موجب این حکم ابطال میشود.
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدجعفر منتظری
اسفندیار رحیم مشایی که مدتها بود در مجامع عمومی ظاهر نشده و اظهار نظر نمیکرد، یکباره با دفاعی تمام قد از دولت، به فضای سیاسی و رسانهای بازگشت.
پس از سیل انتقادات گسترده به اندیشههای مسئول دفتر احمدی نژاد و نظریههای وی در خصوص مکتب ایرانی و اعتقادش به ایرانی بودن پیامبر و مواردی از این دست؛ مدتها بود که او در لاک سکوت فرو رفته بود و به جز تصاویری در برخی نشستها یا سفرهای دولت، نشانی از او یافت نمیشد.
غیبت طولانی وی که پس از نامه رهبری مبنی بر عزل وی از معاونت اولی آغاز شد، این تصور را ایجاد کرده بود که دولت در نظر دارد از معرض نقد منتقدین خود دور بماند. محمدرضا باهنر و علی مطهری پیشتر گفته بودند که این به منزله دوری مشایی با احمدینژاد نیست و همچنان این دو نفر نزدیکی فکری با یکدیگر دارند.
مشایی امروز خدمات دولت را «برجسته»، «روشن» و «بیسابقه» خواند و گفت: به جای تقدیر و تشویق دولت، هجمههای وسیع علیه دولت صورت میگیرد، چرا که کسانی که در خدمات مشارکت ندارند، تصور میکنند اگر رییس هیات دولت و یا دولت را بخاطر خدماتشان تشویق کنند، این تشویق ها شامل حال آنها نمیشود. در حالی که خدمات دولت، متعلق به مردم، نظام، قرآن و برآمده از اعتقاد به خداست.
از سال گذشته تاکنون مشایی در سال ۹۱ تنها در دو مراسم « شست مشترک مرکز ملی جهانی شدن و در جمع سفرای عضو اتحادیه همکاریهای منطقهای کشورهای حاشیه اقیانوس هند» و « هم اندیشی ستادهای راهیان نور سراسر کشور در خوزستان» سخنرانی داشته است. او که پیش از این در حاشیه نشستهای دولت حضور یافته و به سوالات خبرنگاران پاسخ میداد، مدتهاست که جای خود را به حمید بقایی برای همراهی احمدی نژاد داده است.
به گزارش خبرآنلاین، مشاور ارشد احمدی نژاد در سومین سخنرانی خودر در سال جاری، با بیان اینکه در دولت کنونی چندین برابر دوران مشابه کار صورت گرفته است، افزود: اما هجمههای وسیع و توهینهای بسیاری علیه دولت صورت میگیرد. امروز افتخار ما این است که دولت شعارهای امام و انقلاب را زنده و به تعبیر مقام معظم رهبری قطار خارج شده از ریل را به ریل اصلی خود بازگرداند و بر ارزشها ایستادگی کرد، بیشترین خدمات را ارائه نمود و در داخل و خارج از کشور عزت کسب کرد.
در حالی که ارز هر روز با نرخ بالاتری در بازار عرضه می شود و بانک مرکزی اعلام کرده نرخ ارز مرجع به زودی تغییر خواهد کرد، این بانک به صرافی ها هشدار داد.
معاون نظارتی بانک مرکزی با تشریح چگونگی برخورد با صرافیهای متخلف اعلام کرد: به هر صرافی سه بار اخطار داده میشود و بعد از آن، در صورت تکرار تخلف به مدت سه ماه تعلیق میشود و اگر بعد از این سه ماه، باز هم آن صرافی تخلف کرد این بار پرونده آن به کمیسیون نظارت میرود که در آنجا پس از تشریح تخلفات و تذکرات برای همیشه مجوز آن صرافی ابطال شود. با وجود این، هنوز امسال مجوزی ابطال نشده است.
ابراهیم درویشی در مورد برخورد با صرافیهای متخلف با تاکید بر اینکه دائما در حال کنترل و پایش صرافیها هستیم، گفت: طرح برخورد با صرافیهای متخلف مقطعی نیست و دائما این اقدام انجام میشود.
وی با اشاره به فعالیتهای اداره نظارت بر موسسات پولی غیربانکی افزود: بخشی از این نظارتها شامل صرافیها و بخشی هم شامل صندوقها و تعاونیهای اعتبار میشود. این اداره به صورت روزانه و دائم صرافیها را بازرسی میکند و گزارش میدهد که اگر با موردی مواجه شوند تذکر و اخطار خواهند داد.
قاعدتا ۹۷ درصد موارد با این اخطارهای ارسالی حل میشود و اگر به مواردی برخورد کردیم که صرافی اقدام به پولشویی کرده یا فاکتور نداده باشد یا در سیستم مربوطه آن معاملات را انجام نداده باشد یا اینکه وجوه را به حساب شرکت نریزد و به حساب شخصی خود بریزد که از مالیات فرار کند، به اینها سه بار اخطار داده میشود و بعد از آن، در صورت تکرار تخلف به مدت سه ماه تعلیق میشوند.
درویشی اضافه کرد: اگر بعد از این سه ماه، باز هم آن صرافی تخلف کرد این بار پرونده آن به کمیسیون نظارت میرود که در آنجا پس از تشریح تخلفات و تذکرات برای همیشه مجوز آن صرافی را ابطال میکنیم.
وی تصریح کرد: اکنون به صورت دائم در تهران و شهرستانها بازرسیها در حال انجام است و در مراکز استانها نیز اکنون نیرو گذاشتیم. برای هر استان پنج تا هفت نیرو دائما در حال کنترل هستند و اگر با مواردی مواجه شوند برخورد میکنند.
به گفته معاون نظارتی بانک مرکزی تا زمانی که۶۰۰ صرافی طی یک دوره بازرسی شوند مجددا نوبت بازرسی آنها فرا میرسد و به طور متوسط در سال حداقل یک تا دو نوبت صرافیها بازرسی خواهند شد.
وی متذکر شد: این بازرسیها از سوی بانک مرکزی است و امکان دارد سایر نهادهای نظارتی هم با مواردی مواجه شوند که به ما منعکس کنند یا اینکه اشخاص حقیقی و حقوقی به صرافیها مراجعه کرده و شکایتی داشته باشند که به آنها هم رسیدگی میکنیم و این علاوه بر بازرسیها دورهای ماست.
درویشی در ادامه بیان کرد: بنابراین هم به شکایت مردم رسیدگی میکنیم و هم اگر از جایی اطلاعاتی به ما برسد که صرافیها تخلف میکنند به آنها رسیدگی میکنیم و رسیدگی دورهای هم که داریم.
مدیرکل پیش بینی سازمان هواشناسی از ورود پدیده گرد و غبار از عراق به کشور خبر داد.
عبدالرضا امیدوار شهری در گفتوگو با ایلنا، با بیان اینکه در سه روز آینده جوی پایدار بر کل کشور حاکم میشود، اظهار کرد: برای تمامی نقاط کشور آسمانی صاف و آفتابی پیش بینی میشود.
وی ادامه داد: در دو روز آینده به دلیل وزش باد بر روی کشور عراق پدیده گرد و خاک و کاهش دید افقی در جنوب غرب و برخی نقاط غرب پیش بینی میشود.
مدیرکل پیش بینی سازمان هواشناسی تصریح کرد: این پدیده در شرق و جنوب کشور به ویژه زابل وزش باد شدید همراه گرد و خاک پیش بینی میشود.
وی گفت:هوای تهران در چند روز آینده صاف گاهی همراه با ورزش باد پیش بینی شده است.
پزشکی قانونی اعلام کرد: طی ۴ ماه نخست امسال فقط در استانهای تهران، مازندران، گیلان و لرستان ۱۱۶ نفر به علت استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادند.
قرص برنج یا همان فسفید آلومنیوم از سمیترین آفات شیمیایی است که علی رغم ممنوعیت واردات و خرید و فروش، توسط کشاورزان برای مقابله با آفت برنج استفاده میشود. علائم استفاده از قرص برنج که هیچ پادزهر مشخصی هم ندارد بعد از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه نمایان میشود و ممکن است ۶ ساعت پس از مصرف آن، مرگ اتفاق بیفتد.
بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی، از میان ۴ استان تهران، مازندران، لرستان و گیلان، مازندران و لرستان استانهایی هستند که بیشترین رشد مرگ را در مقایسه ۴ ماه نخست امسال نسبت به سال گذشته داشتهاند. به طوری که در ۴ ماه نخست سال گذشته در مازندران ۵ و در لرستان ۶ مرگ روی داده بود اما امسال و در همین بازه زمانی ۱۷ نفر در مازندران و ۱۹ نفر در لرستان بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادهاند.
در گیلان هم که سال گذشته در ۴ ماه نخست فقط ۲۱ مرگ ثبت شده بود، امسال ۳۳ نفر جان خود را از دست داده اند. فقط کاهش در استان تهران دیده میشود که در ۴ ماه نخست سال گذشته ۶۶ و امسال در همین زمان ۴۷ نفر بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادهاند.
در مجموع مرگهای ناشی از قرص برنج رو به افزایش است و اعمال محدودیتهای جدیتر در دسترسی افراد به این ماده مهلک و نیز برخورد با توزیعکنندگان آن و بالا بردن آگاهی کسانی که به قصد تهدید خانواده ها جان خود را به خطر می اندازند بی اندازه ضروری میکند.
از مجموع ۱۱۶ نفری که در ۴ ماه نخست امسال بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادهاند، مردان ۷۳ و زن ها ۴۳ نفر بودهاند.
در استان تهران ۳۱ مرد و ۱۶ زن، در استان مازندران ۷ مرد و ۱۰ زن، در استان لرستان ۹ مرد و ۱۰ زن و در استان گیلان ۲۶ نفر مرد و ۷ زن در میان افراد متوفی دیده میشود.
بر اساس این گزارش، سازمان پزشکی قانونی در خبری که ۲۳ خرداد امسال منتشر کرد نسبت به افزایش مرگهای ناشی از قرص برنج هشدار داده بود.
مرگ ناشی از مصرف قرص برنج در ۴ سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ از ۲۱۴ مورد به ۴۶۳ مورد رسیده است که این رقم رشد بسیار نگران کننده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر