آزادی بیان- به دنبال تشکیل گروهی در فیس بوک تحت عنوان «ما از حزب توده و سازمان اکثریت» متنفریم، چندی پیش سازمان فدائیان خلق اکثریت در بیانیه ای که در سایت های مرتبط با خود از جمله سایت اخبار روز منتشر کرد، افشاگریها و انتقادات اعضای این گروه مجازی را با ادبیات معمول این سازمان مورد حمله قرار داد، اکنون مدیران این گروه با انتشار بیانیه ای در پاسخ به این سازمان خواستار پاسخگویی رهبران این سازمان در باره عملکردشان در اوایل دهه شصت در حمایت از جمهوری اسلامی شده اند.
متن این بیانیه چنین است:
تاریخ معاصر ایران به دلیل مبارزه بیامان تودهها و تلاش آنها برای برقراری نظمی نوین، از تاریخ احزاب، تشکلها، سازمانها، محفلها، فرقهها و … نمیتواند جدا باشد. بسیاری از این گروهها بنا بر منافع طبقاتی و توان تشکیلاتیشان اقدام به سازماندهی تودهها کرده و دست به اعمالی زدهاند که خوشبختانه اسناد تاریخی آن به میزان قابل توجهی در دسترس ماست. تعدادی از آفرینندگان این تاریخ هم خوشبختانه هم چنان زنده بوده و راویان زنده این مبارزات هستند.
جدای از این موضوع، تاریخ مبارزاتی چپ ایران، که عمدهترین بخش این تاریخ است. از نام سازمانها و احزاب و گروههایی سرشار است که همگی مدعی برپایی سوسیالیسم و کمونیسم هستند و خود را چپتر از یک دیگر بررسی کرده و سعی در تلقین این موضوع دارند. اما تنها با بررسی عملکرد و سابقه تاریخی این گروهها و افراد در بزنگاههای تاریخی است که میتوان به موضع واقعی آنها و جایگاه طبقاتیشان واقف شد.
یکی از مهمترین این بزنگاهها، سرنگونی رژیم شاهنشاهی و سپس پروسه استقرار حکومت اسلامی در ایران است. دورانی که با خون دلاورترین انقلابیون و فرزندان خلق رقم خورده است. متاسفانه جریانهای اپورتونیست، طی فراز و فرودهای مبارزه، سعی در تخریب مبارزه راستین، که همانا مبارزه طبقاتی علیه ظلم و استبداد و سرمایه جهانی بوده، داشته و دارند. حزب توده و سازمان اکثریت در طول این ۳۳ سال، همواره در کنار استبداد و ارتجاع حاکم در ایران قرار داشته و سعی داشتند از خوان نه چندان گسترده جمهوری اسلامی سهمی پیدا کنند.
هنوز چند روزی نگذشته بود، از روزی که ما “ادمینهای گروه فیسبوکی (ما از حزب توده و سازمان اکثریت متنفریم)” تصمیم گرفتیم که با بررسی تاریخی و مستند بیانیه و اعلامیههای این دو گروه، به روشنی به افشای این موضع ضد خلقی و فرصتطلبانه بپردازیم و اسناد و مدارک پنهان شده و گاه نفی شده را به معرض دید و قضاوت نسلی بگذاریم که آن دوران را ندیده است. ناگهان صندوق های پیام فیسبوکمان و کامنتهای زیر پستها از باران توهین و تهمت از سوی اعضای این دو گروه پر شد. و حتا کارشان به تهدید ما رسید و خواستند که این صفحه بسته شود. ما اما بنا بر رسالتی که بر خود احساس کردیم، گروه را مستحکمتر کرده و به افشاگری بیشتری پرداخته ایم.
ما چه کرده ایم ؟
بنا را بر مستندات و اسنادی که از روزنامه ها و بیانیه های این دو جریان در دسترس داشتیم نهادیم. وظیفه دانستیم که این اسناد و مدارک را در فضای عمومی منتشر کرده و به آگاهی هم میهنان مبارزمان برسانیم و نقش این دو جریان را در نابودی جنبش چپ رادیکال ایران و همراهیشان با کشتارهای وسیع در کردستان و یاری رسانی به نسل کشی دهه ۶۰ افشا سازیم. این اسناد و مدارک بدون هیچ توهین و تهمتی به شخص و اشخاص خاصی منتشر گردیدهاند و مابقی نیز منتشر خواهد شد!
اما این کار ما به قول مثل، شبیه به برداشتن چوب بود و فهمیدن گربه دزد، هیئت اجرایی-سیاسی سازمان فداییان خلق اکثریت، در یک بیانیه طبق معمول فرصت طلبانه، چنان که انگار چرت مستی را پاره کرده باشی، سراسیمه به واکنشی نه چندان دور از ذهن پرداخت و همه آسمانها را به ریسمان بافت. پروسههای اطلاعاتی رژیم، جداشدگان، اپوزیسیون و غیر اپوزیسیون را همه یک کاسه کرد و به شیوه معمولاش به دور از هرگونه اخلاقی، همه را به یک چوب راند. گویی که سازمان اکثریت با آن پیشینه کاملا مبرهن، تنها اپوزیسیون رژیم است. به زعم ما این دستپاچگی و سراسیمگی تنها از موضع ضعف بوده و گویا اکثریت میخواسته یک طوری این موضوع را رفع و رجوع کند. اما از آنجا که فرصت طلبان راه هایی جز فرافکنی، وارونه نمایی و تهمت و افترا نمی شناسند، این بار ناشیانه به کاهدان زدهاند.
ادمینهای این گروه فیسبوکی به وظیفه خود مبنی بر حمایت از حقوق اعضا پای بند بوده و لازم میدانند در برابر تهمتها و ادبیات سخت سخیف هیئت اجرایی اکثریت سکوت نکنند و این موضع فرصت طلبانه را دوباره افشا کنند. علیرغم علم به این که ممکن است رژیم یا نهادهای امنیتی پروژههایی برای مخدوش و بدچهره کردن سازمان داشته باشند که از سوی ما نیز محکوم است.
لازم است به هیئت اجرایی اکثریت اعلام کنیم که گروه فیسبوکی ما، گروهی سازمان دهی و خط دهی شده نیست و متشکل از افراد و گروههایی گوناگون است که همه موازین اخلاقی را رعایت کرده و خواهند کرد و تنها از راه تحلیل اسناد و مدارک معتبر و به استناد بیانیهها و روزنامههای آن گروهها به نقد و تحلیل موضع آنها خواهند پرداخت. از جمله استفاده از ادبیات سخیف و فحاشی و تهمت و رفتار لمپنمآبانه در گروه ما ممنوع است. اما گویا برای هیئت اجرایی اکثریت آزاد است که چنین دروغ پردازی کرده و می نویسد:
لذا ما شاهد سربرآوردن کمپین علیه سازمان در شبکه اجتماعی فیسبوک، پرونده سازی توسط برخی نیروها و متهم کردن سازمان به لو دادن اعضای جریان های چپ در سال های ١٣۵٩ ـ ١٣۶١ بدون ارائه مدرک و سند، فحاشی و لجن پراکنی در برخی برنامه های پالتاکی و رادیوئی، انتشار مطالبی نظیر “سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) اعلام انحلال کند” (مندرج در سایت حزب مشروطه ایران)، از صندوق در آوردن برخی مطالب کهنه و انتشار آن ها در سایت ها و فیسبوک، انتشار مقالات و کوبیدن سازمان به خاطر مشارکت اعضائی از آن در این و یا آن کنفرانس و یا گفتگو با نیروهای جنبش سبز، هستیم.”
اما هیئت اجرایی سازمان اکثریت از چه چیزی می ترسد؟
پاسخ ما به این سئوال روشن اینگونه خواهد بود: سازمان اکثریت نه از فحاشی و نه از تهمت و نه از هیچ چیز مشابهی نمیترسد بل که به درستی اشاره میکند که مطالب کهنه از صندوق بیرون اورده شده اند. اکثریت می خواهد این گونه ترس اش را وارونه نمایی کرده و این موضع شدیدا اپورتونیستی را به بی اخلاقی طرف مقابل برگرداند و موضوع را پهن و پوش کند. اما همان طور که گفته ایم این ریسمان دیگر پوسیده و این بند دیگر بریده است که کسی بخواهد با آن به چاه بی انتهای اپورتونیسم اکثریت برود.
هیئت اجرایی اکثریت، وقتی هنگام وارونه نمایی برسد می نویسد: “ وظیفه اپوزیسیون تقویت فرهنگ دمکراتیک در جامعه سیاسی است ” و احتمالا اگر از ایشان بپرسیم که مگر یکی از اصول دارا بودن فرهنگ دموکراتیک، به رسمیت شناختن حق آزادی بیان نیست؟ مگر یکی از اصول پایه ای فرهنگ دموکراتیک به روشنی مسئولیت گذشته را پذیرفتن و رفتار صادقانه نیست؟ اما حق آزادی بیان برای اکثریت استثنا دارد و اساسا این طور است که کسی نمیتواند علیه سازمان حرف بزند و اگر چنین کند در اپوزیسیون شکاف ایجاد کرده است. ما یکبار برای همیشه این موضوع را روشن خواهیم کرد و از این پس به کار خود ادامه خواهیم داد.
اکثریت در بیانیه اش خطاب به اپوزیسیون و مخالفین سازمان می نویسد: “ ما و شما در مبارزه علیه استبداد مذهبی در کنار هم قرار داریم. نباید اجازه دهیم که برنامه ارگان های امنیتی برای ضربه زدن و بی اعتبار کردن اپوزیسیون پیش برود.
هر موقع نیاز داشتید که گذشته و حال تان را ببینید و سرتان را از برف بیرون بیاورید به صفحه ما سری بزنید. این شما هستید که باید جوابگو باشید و یک روز حتما این اتفاق خواهد افتاد.
اتفاقا ما در همین موضوع تردیدی قریب به یقین داریم و از هیئت اجرایی اکثریت می پرسیم. مگر شما حامی تمام و کمال و تمام عیار استبداد مذهبی نبوده اید؟ اگر بیماری فراموشی تان عود کرده است ما به شما یادآوری کنیم که چه کرده اید.
مگر شما و حزب توده نبودید که در بیانیه مشترکی در مهرماه ۱۳۶۰ اعلام کردید: “برای ریاست جمهوری اسلامی ایران،به حجت الاسلام سید علی خامنه ای رای می دهیم!”
مگر خود شما نبودید که به شلاق جمهوری اسلامی می گفتید “پتک واقعیات” ، و در بولتن تحلیل رویدادهای ایران و جهان نوشتید:” زندانهای ایران هنوز انباشته از هزاران فریب خورده است که به علت همکاری با گروهک ها دستگیر شده اند. پتک واقعیات و روشنگری فعالانه نیروهای راستین مدافع انقلاب ، بنابه تأیید دادستان کل انقلاب ، اکثریت این افراد را بیدار کرده است و آنان رابه شناخت درست نسبت به ماهیت جمهوری اسلامی ایران و خط انقلابی رهبری آن واقف ساخته است».”
مگر شما نبودید که در نشریه کار اکثریت – شماره ۸۵ آبانماه ۱۳۵۹ نوشتید:«عاشورا ، روز پیکار با ستمگران پیکار علیه ستمگران مضمون اصلی و همیشه جاری تاریخ بشری است. عاشورا، روز پیکار حسین و یاران او با ستمگرانی است که برای تحکیم سلطه جابرانه خود شمشیر بر کسانی کشیدند که در برابر جور و ظلم آنان فریاد آزادگی و حق طلبی بر کشیدند. حسین و یارانش در پیکار علیه جباران به خون نشستند اما پیام آنان در تاریخ بر جای ماند. … و امروز که با نیروهای باطل دوران ، امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا در پیکاریم ، عاشورای حسینی را بزرگ می داریم و با ایمان به پیروزی خود، سنگرهای دشمنان انقلاب را یکی پس از دیگری درهم می کوبیم».
مگر شما نبودید که در نشریه کاراکثریت شماره ۱۲۰ به مناسبت دومین سال برگزاری نماز جمعه در دانشگاه تهران نوشتید:
« نماز جمعه منادی مبارزه علیه امپریالیسم ، صهیونیسم و لیبرالیسم . نماز جمعه که از آئین های بسیار قدیمی و سنتی مسلمانان است در جامعه انقلابی و خروشان ما نقش و مضمونی انقلابی به خود گرفته و به سنگر مبارزه علیه امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم بدل شده است. در جمعه هر هفته میلیون ها تن از هم وطنان زحمتکش و مسلمان میهنمان در سراسر ایران در این آئین مردمی شرکت کرده و ضمن انجام فریضه دینی به نمایش های سیاسی عظیم علیه امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم و متحدان آن می پردازند. در طول ۲ سال گذشته نماز جمعه در ارتقاء آگاهی توده های شرکت کننده دراین آئین و نیز بسیج آنان در مقابله با انواع توطئه ها و ترفندهای دشمنان انقلاب به سرکردگی آمریکای جنایتکار نقش عمده ای بازی کرده است».
مگر شما نبودید که در نشریه کار نوشتید: “ طرح مسئله حجاب و مجبور ساختن زنان به استفاده از حجاب اسلامی آنهم در شرایطی که جبهه سرمایه داران لیبرال با حمایت فعال امپریالیسم آمریکا تلاش دارد همه دستاوردهای انقلاب رابر باد داده و جنبش ضد امپریالیستی – دمراتیک مردم ایران را با شکست روبرو سازد ، عملا وحدت مردم را بیش از پیش دچار مخاطره ساخته است و بیشتر از هرزمانی آب به آسیاب امپریالیسم آمریکا و متحدان داخلی آن ریخته است .
ما از همه زنان و مردان آگاه و مبارز ایران مصرا می خواهیم که با فعالیتهای پیگیر ، آگاهانه میان مردم اجازه ندهند ، جبهه سرمایه داران وابسته و ایادی امپریالیسم آمریکا، به سود خود از طرح اجباری کردن حجاب اسلامی بهره برداری کنند».”
مگر شما نبودید که در نشریه کار اکثریت شماره ۱۳۴ آبان ۱۳۶۰ نوشتید:
یک نمونه عالی ایثار؛
همه روزها عاشورا و همه سرزمین ها کربلاست
روز جمعه دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری حسین بن علی امام سوم شیعیان نوه پیغمبر اسلام و فرزند امیرالمؤمنین علی را با ۷۲ تن یارانش در سرزمین حائر یاغاضریه که بعدا «کربلا » نام گرفت به فرمان یزیدبن معاویه خلیفه اموی ، وبه دستور یدالله بن زیاد والی عراق و فرماندهی عمربن سعد شهید ساختند و عمربن دی الحوش صامی از رؤسای قبیله هوارن حسین بن علی را شخصا سر برید . پس از این فاجعه عمال یزید که به حق اشقیا نام گرفته اند آتش درخیمه گاه جاویدان حسین و یارانش افکندند و خاندان حسین را به اسارت از عراق به نام (سوریه) که نهنگاه خلیفه بود بردند و سرهای شهیدان رابر سر نیزه ها حمل کردند. و…»
مگر شما نبودید که نوشتید: “ «جمهوری اسلامی ما هنوز تا اجرای کامل و بی خدشه قانون و حاکمیت بلامنازع خط امام در تمامی عرصه ها باید راهی صعب را بپیماید» .”
تلگرام های تان به حضور امام تان و دفاع از جمهوری اسلامی تان و از این دست نمونه ها در نشریات خودتان بسیار است. حمایت هایتان تا همین امروز از بخش های مختلف رژیم بر کسی پوشیده نیست. پس شعار رفتار دموکراتیک تان و مبارزه با استبداد مذهبی تان هم برای ما مثل سوسیالیسم تان و مبارزه با امپریالیسم تان پوشالی و دروغین و پوششی برای حمایت از رژیم و جریان های ارتجاعی است. هر موقع نیاز داشتید که گذشته و حال تان را ببینید و سرتان را از برف بیرون بیاورید به صفحه ما سری بزنید. این شما هستید که باید جوابگو باشید و یک روز حتما این اتفاق خواهد افتاد.
کدام لجن بزرگ تر از آن است که در نمونه های بالا برای یادآوری تان آوردیم. می توانید دوباره بیانیه بدهید و بگویید که ما لجن پراکنی می کنیم. اما ما تنها نوشته های خودتان با ذکر منبع و استناد، منتشر می کنیم تا لجن پراکنان واقعی را نقاب از چهره برداریم و رسوایان را رسوا تر سازیم.
مدیران گروه فیس بوکی ” ما از حزب توده و سازمان اکثریت متنفریم”
۲۰ امرداد ۱۳۹۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر