-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

Latest New from Green Correspondents for 11/27/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

اينجانب بعد از توصیۀ خودم به ورع و دوری از معاصی، از همۀ وعاظ و گويندگان منابر و مجالس، خاضعانه و برادرانه می‌خواهم که دين مردم را به دنيای سياست‌بازان آلوده نسازند و منبر را به همان هدف حسين‌ابن علی(ع) يعنی اصلاح امت رسول خدا(ص) و امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دهند. از آنسو در اين روزها که برخی مشاجرات داخلی قدرت و فضای انتخاباتی بالا گرفته، همۀ اهالی سياست و صاحب منصبان مملکتی را هم فرامی‌خوانم به اينکه آزادگی و حريت مورد نظر حسين‌ابن علی(ع) را پيشه سازند و اعتقادات مردم را نردبان ترقی خود نبينند. از صاحب منصبان، در هر مقام و منزلتی می‌خواهم که حمايت، شرکت و حضور سياسی و انتخاباتی در مجالس حسين‌ابن علی(ع) را ترک کنيد و از برپايی مجالس و محافل عزای فرمايشی، نمايشی و سياسی احتراز کنيد.
خبرنگاران سبز/سیاست:
آيت الله بيات زنجانی در آستانه ماه عزای حسينی، از جوانان خواست در اين ماه مجالسی شرکت کنند که "ذکر مناقب و مصيبت ائمه(ع) را فقط و فقط برای رضای خداوند و گراميداشت نام و راه اهل‌بيت(ع) برپا کرده‌اند و خدای ناکرده بلندی منابر و مواعظ را به جلب رأی و توجيه حاکمان و مناصب اختصاص نداده‌اند."

اين مرجع تقليد در پيامی به مناسبت آغاز محرم الحرام و ايام عزای سيدالشهداء(ع) همچنين از همه وعاظ و گويندگان منابر و مجالس، خواست که "دين مردم را به دنيای سياست‌بازان آلوده نسازند." ايشان افزود: "از صاحب منصبان، در هر مقام و منزلتی می‌خواهم که حمايت، شرکت و حضور سياسی و انتخاباتی در مجالس حسين‌ابن علی(ع) را ترک کنيد و از برپايی مجالس و محافل عزای فرمايشی، نمايشی و سياسی احتراز کنيد."

آيت الله بيات همچنين با انتقاد از وضعيت اخلاقی جامعه، اين وضعيت را ناشی از عملکرد اوليای امور و حرکت پرشتاب آنها به سمت "گريز از هنجارهای اخلاقی، اسلامی و انقلابی" دانست و تصريح کرد: "اگر اين اولياء، مديران و صاحبان مناصب، صلاح بپذيرند و پس از اصلاح درونی خود، رفتارهائی از قبيل حصرهای نامشروع، زندان های بی پايه و اساس شرعی و فقهی، رواج خرافه در جامعه و استفاده از فرهنگ دروغ برای توجيه هرگونه سياسی کاری و امثال ذلک که منتج به اين شرايط شده را از ميان بردارند، يقيناً وضعيت عمومی و درونی جامعه هم اصلاح خواهد شد؛ وگرنه تا تباهی و انحطاط اخلاقی و اجتماعی راهی نيست."

متن اين پيام به شرح زير است:

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

هنوز بيش از چند دهه از نهضت نبوی رسول الله- صلوات الله عليه- نگذشته که جامعۀ اسلامی آبستن قتل خاندان نبوی و فرزندی از سلالۀ پاک اوست. هنوز در ميان مسلمين هستند افرادی که ندای «إنّی بُعثت لأتمّم مکارم الأخلاق» پيامبر را به گوش خود شنيده‌اند، اما وضعيت به گونه‌ای پيش می‌رود که حسين‌ابن علی(ع) ناچار از خروج برای اصلاح فسادها و بداخلاقی‌هاست. هنوز خاندان نبوی در ميان آحاد جامعه زندگی می‌کنند و عده‌ای دست به کار اجتهاد شده‌اند؛ هنوز نصّ صريح نبوی در سينه‌هاست و عده‌ای فراموشکار به تأويل راضی شده‌اند. ای بسا که اگر سقيفه‌ای در کار نبود و امت به غصب حق علی(ع) راضی نمی‌شد، حاجتی به قيام اصلاحی حسين‌ابن علی(ع) هم نبود.

و اما اين روزها که همزمان با فرارسيدن محرم الحرام نيز هست، فضای اخلاقی کشور اسلامی مان، مملوّ از بداخلاقی‌ها، هنجارشکنی‌ها و هنجارگريزی‌هاست و بی‌هيچ ترديدی، حرکت جامعه به سوی اين حضيض،  ناشی از حرکت پرشتاب و کم‌سابقۀ برخی اوليای امور اين جامعه به سوی هنجارشکنی‌ها و گريز از هنجارهای اخلاقی، اسلامی و انقلابی است.

انقلاب سياسی و فرهنگی‌ای که ما در بيش از سه دهۀ قبل آن را ايجاد کرديم، قرار بود شعائر و هنجارهای علوی و حسينی  را به کرسی بنشاند و اکنون اين همه فاصله از آرمانهای دينی و اخلاقی امام و انقلاب، هيچ عکس العملی جز تأثر و تأسف در پی ندارد.
پر واضح است بايد برای اين فضا کاری کرد و اصلی ترين کار، تأکيد بر نهی از منکر است؛ طبعاً آنهايی که شايستگی بيشتری برای نهی شدن از منکرات دارند، همانهايی هستند که بيشتر در معرض و مرئی قرار داشته و مردم با ديدن و شنيدن از آنها، وضع اخلاقی و عقيدتی خودشان را با آنها مقايسه می‌کنند. اگر اين اولياء، مديران و صاحبان مناصب، صلاح بپذيرند و پس از اصلاح درونی خود، رفتارهائی از قبيل حصرهای نامشروع، زندان های بی پايه و اساس شرعی و فقهی، رواج خرافه در جامعه و استفاده از فرهنگ دروغ برای توجيه هرگونه سياسی کاری و امثال ذلک که منتج به اين شرايط شده را از ميان بردارند، يقيناً وضعيت عمومی و درونی جامعه هم اصلاح خواهد شد؛ وگرنه تا تباهی و انحطاط اخلاقی و اجتماعی راهی نيست.

اينجانب بعد از توصیۀ خودم به ورع و دوری از معاصی، از همۀ وعاظ و گويندگان منابر و مجالس، خاضعانه و برادرانه می‌خواهم که دين مردم را به دنيای سياست‌بازان آلوده نسازند و منبر را به همان هدف حسين‌ابن علی(ع) يعنی اصلاح امت رسول خدا(ص) و امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دهند. از آنسو در اين روزها که برخی مشاجرات داخلی قدرت و فضای انتخاباتی بالا گرفته، همۀ اهالی سياست و صاحب منصبان مملکتی را هم فرامی‌خوانم به اينکه آزادگی و حريت مورد نظر حسين‌ابن علی(ع) را پيشه سازند و اعتقادات مردم را نردبان ترقی خود نبينند. از صاحب منصبان، در هر مقام و منزلتی می‌خواهم که حمايت، شرکت و حضور سياسی و انتخاباتی در مجالس حسين‌ابن علی(ع) را ترک کنيد و از برپايی مجالس و محافل عزای فرمايشی، نمايشی و سياسی احتراز کنيد.

اين امر به معروف و نهی از منکر به يادگار مانده از حسين‌ابن علی(ع) يکسره امری سياسی- اجتماعی است. راهنمای همۀ ماست که نصيحت و اصلاح و نهی از منکر، امری است فراگير که عامی و عالم در برابر آن بايد سر فروبياورند.
در انتها نيز از همۀ برادران، خواهران و بالاخص فرزندان جوانم می‌خواهم که در اين ايام، پيراستگی عقيدتی و پاک‌دينی خود و نزديکانشان را در مجالسی بجويند که ذکر مناقب و مصيبت ائمۀ طاهرين عليهم السلام را فقط و فقط برای رضای خداوند و گراميداشت نام و راه اهل‌بيت(ع) برپا کرده‌اند و خدای ناکرده بلندی منابر و مواعظ را به جلب رأی و توجيه حاکمان و مناصب اختصاص نداده‌اند.

والسلام علی عبادالله الصالحين
اسدالله بيات زنجانی
قم المقدسه 
۲۹ ذی الحجة۱۴۳۲


 
 



 
 



 
 

دانشجويان همواره در صف نخست مبارزه برای آزادی قرار داشته اند، و صد البته، بيشترين آسيب ها را مبارزان رديف اول می بينند. از خاطرات تلخ سال های دور که بگذريم، دو حادثه ی هولناک حمله ی نيروهای نظامی، انتظامی، امنيتی و همراهان لباس شخصی آنان به کوی دانشگاه تهران در سال های ۷۸ و ۸۸ را همگی به ياد داريم؛ حوادث خونينی که حاکميت هربار در آغاز به انکار وقوع آن پرداخت و پس از آنکه در مقابل موج اعتراضات مردم ناگزير به پذيرفتن وقوع آنها شد، دستور پيگيری قضايی صادر کرد، و سرانجام با بازداشت، حبس و محروميت از تحصيل مظلومان و ارتقای درجه ی ظالمان، به خيال خام خويش، پرونده را مختومه کرد.
خبرنگاران سبز/جامعه/بیانیه ها و مواضع:
در حالی به سالروز ۱۶ آذر و سالروز تاريخی عاشورای ۸۸ نزديک ميشويم که حاميان و فعالين جنبش سبز در شبکه های اجتماعی در حال اجماع برای برگزاری اين دو روز در سراسر کشور هستند . بطور مثال صفحه ۲۵ بهمن در فيسبوک که از دل جنبش سبز به ميدان آمد به عنوان يکی از ارکان اصلی هماهنگی اعتراضات به حکومت کودتا در تلاش است با جمع آوری نظرات و پيشنهادات مختلف به جمع بندی کاملی برای اعلام فراخوان مردمی برسد.

سالروز ۱۶ آذر و عاشورای خونين ۸۸ ، هريک يادآور رشادت قشرجوان و دانشجوی کشور بوده است که تاب خميده شدن دربرابر جبر زورگويان تاريخ خود را نداشته اند. اگر نگاهی به شهدای جنبش سبز و اسرای دربند در زندانِ سراسرکشور بيندازيم خواهيم ديد که درصد مطلق اين شهدا و اسرا، از قشردانشجو بوده اند و گزاف نیست که از زندان اوين به عنوان دانشگاه نخبگان ياد می شود. ۱۶ آذرماه يادآور حادثه ای است که در آن دانشجويان هوشيار و پيشتاز ايران، به خاطر اعتراض به استبداد داخلی و استعمار خارجی، به خاک و خون کشيده شدند؛ روزی که نشان داد سرکوب برای بقای بيشتر تکيه گاه بدی است.

حکومت کودتا که سالروز ۱۳ آبان روز دانش آموز را به نام خود هرساله با به راه انداختن کارناوال تبليغاتی به نفع خود مصادره کرده است سالهاست که تلاش دارد این روز را نیز با امنیتی کردن فضای دانشگاه ها به نفع خود، بی اثر کند اما به لطف زنده بودن دانشگاه، تا کنون نتوانسته است روز دانشجو و خواسته های به حق آنها را خفه و مصادره کند.

ميرحسين موسوی آذر ماه را روز دانشجو ناميد و دانشجويان سراسر کشور را همراهان پرمهر و شجاع جنبش سبز می دانست. ميرحسين موسوی همچنين در تجليل از دانشجويان، آنها را «ديده بان بيدار مخاطرات جامعه ايران» خوانده بود.

حال در نبود عزيز ترين ياران جنبش سبز آقايان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان، شورای هماهنگی راه سبز اميد، به نمايندگی از رهبران نمادين جنبش سبز بيانيه ای به مناسبت روز دانشجو صادر کرده اند. در اين بيانيه شورای هماهنگی راه سبز اميد از قشر دانشجوی کشور خواسته است همچنان به اطلاع رسانی عمومی در فضای جامعه همت ورزند و نااُميد از آينده کشورشان نباشند. اين شورا همچنين به شمار روزافزون مهاجرت نخبگان که علاوه بر دهها ميليارد دلار خسارتی که سالانه به کشور وارد می شود و پيامدهای بلندمدت شوم بسياری برای آينده ی علم و فناوری در پی دارد اشاره کرده است.

اين شورا همچنين ضمن گراميداشت ياد دانشجويان شهيد، فرا رسيدن اين روز را به همه ی دانشجويان عزيز، به ويژه دانشجويان دربند تيريک می گويد و از همه ی دانشجويان عزيز در هر کجای جهان که هستند، می خواهد در بزرگداشت شانزده آذر و ياد و خاطره ی تمامی دانشجويان آزادی خواه و دموکراسی طلب، با بهره گيری از ابتکارات هميشه تازه ی خود، به هر نحو ممکن تلاش کنند.

متن بيانيه شورای هماهنگی راه سبز اميد بين شرح است:

به نام خداوند دانا و دوستدار دانايی
آيا آنان که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟ (آيه ۴ سوره زمر)
دانشجويان عزيز، دانشگاهيان گرامی

شانزدهم آذرماه پيش روی ماست، روزی که به شمار تک تک سال هايی که از عمر دانشجويانی که آن را پديد آوردند گذشته، خاطره دارد. نقطه ی مشترک همه ی اين خاطرات، تأييد يک واقعيت انکارناپذير است و آن اينکه دانشجويان کشور ما، همواره در صف نخست مبارزه با استبداد و استعمار قرار داشته و دارند. راز اين پيشگامی را بايد در نقش بزرگ دانشجويان در کسب و نشر آگاهی جست، آگاهی که در دل هر دانشجويی، به فوران چشمه ی مسئوليت در قبال شوربختی هايی که جامعه اش با آن دست به گريبان است می انجامد و اين چنين دانشجو را که آزاد و رها از بندهايی است که «زندگی کردن» بر دست و پای ديگران پيچانده، در حرکت برای تحقق آرمان هايش استوارتر می سازد. پيشگامی جنبش دانشجويی در تاريخ مبارزات حق طلبانه، از جوانه های هماره تازه ی همين درآميختگی آزادگی و آگاهی است که در کناره ی اين سرچشمه ی مسئوليت روئيده است.

کيست که بتواند نقش مهم جنبش دانشجويی در سال های مبارزه با نظام ستمشاهی را فراموش کند؟ کيست که بتواند حضور سرنوشت ساز دانشجويان در انقلاب اسلامی مردم ايران در سال ۵۷ را انکار کند؟ کيست که بتواند رزم عاشقانه ی دانشجويان در برابر تجاوز دشمنان جان و خاک ايرانيان را ناديده انگارد؟ کيست که بتواند نيروی عظيم دانشجويان را در خلق حماسه ی دوم خرداد ۷۶ تأثيرگذار نداند؟ کيست که فشارهای وارده بر دانشجويان آزاده از سوی دشمنان آزادی را در تمام روزهای اصلاحات، نفی کند؟و کيست که از مشارکت گسترده دانشجويان در انتخابات سال ۸۸ و ايستادگی قهرمانانه ی آنان در جنبش سبزی که حين و پس از آن متولد شد، بی خبر باشد؟

دانشجويان همواره در صف نخست مبارزه برای آزادی قرار داشته اند، و صد البته، بيشترين آسيب ها را مبارزان رديف اول می بينند. از خاطرات تلخ سال های دور که بگذريم، دو حادثه ی هولناک حمله ی نيروهای نظامی، انتظامی، امنيتی و همراهان لباس شخصی آنان به کوی دانشگاه تهران در سال های ۷۸ و ۸۸ را همگی به ياد داريم؛ حوادث خونينی که حاکميت هربار در آغاز به انکار وقوع آن پرداخت و پس از آنکه در مقابل موج اعتراضات مردم ناگزير به پذيرفتن وقوع آنها شد، دستور پيگيری قضايی صادر کرد، و سرانجام با بازداشت، حبس و محروميت از تحصيل مظلومان و ارتقای درجه ی ظالمان، به خيال خام خويش، پرونده را مختومه کرد.

در روزهای سخت و تلخی که می گذرانيم، گذشته از دهها شهيد به خون خفته، صدها دانشجوی آزاديخواه در زندان ها به سر می برند يا پرونده قضايی برايشان تشکيل شده و به قيد وثيقه آزادند و يا از ادامه ی تحصيل محروم و دچار تهديدهای مشدد شده اند. حاکميت اما نمی فهمد که بزرگترين دشمن استبداد، آگاهی است و از همين روست که مهندسی آزمون های ورودی مقاطع مختلف دانشگاه، تصفيه ی گسترده ی دانشجويان و اساتيد، توسل به شعارهای نخ نمايی همچون «اسلامی کردن» دانشگاه که آگاهانه يا ناآگاهانه به شعار اصلی اسلام يعنی آزادسازی انسان از يوغ بندگی هر آنچه آزادی او را زير پا می گذارد، ريشخند می زند، دستکاری در ترکيب هيئت علمی دانشگاه ها و انتصاب کسانی که بتوانند «به فرموده» تدريس کنند، همه و همه بی اثر مانده و خواهد ماند. خودکامگان بايد به جای مضحکه ی دم زدن از ضرورت برپايی کرسی های آزادانديشی در شرايط خفقان آوری که بر دانشگاه ها تحميل کرده اند، برای مقابله با تأثير طبيعی آگاهی و دانايی فکری کنند؛ تأثيری که در عمق جان آدمی خانه می کند و با بستن دهان ها و شکستن قلم ها از بين نمی رود. چنين است که بسياری از کسانی که توسط حاکميت به منظور مقابله با سرشت آگاهی بخشی دانشگاه به آن وارد می شوند، پس از کسب دانش و چشيدن لذت آگاهی، خود در صف مبارزه ی با استبداد جهل پرست قرار می گيرند.

همين عنصر آگاهی بخشی است که دانشجو را به مطالبه ی حقوق مسلم خود برای بهره مندی از امکانات آموزشی و رفاهی برابر با استانداردهای جهانی، آزادی بيان و قلم و تجمع مسالمت آميز، حق انتقاد از آنچه بر او و جامعه اش می گذرد، حق بهره مندی از فضای آزاد برای گفت و گو و اظهارنظر، حق برابری در برخورداری از مواهب قانونی هنگام تحصيل و اشتغال پس از تحصيل و مانند آن وا می دارد. در همين حال، دانشجو نسبت به حقوق جامعه ی خويش نيز احساس مسئوليت می کند. آگاهی، توشه ای است که دانشجو در زمان حضور در دانشگاه بر می گيرد و در زندگانی پس از دانشگاه نيز از آن بهره می برد.

از همين روست که جنبش سبز مردم ايران، از همان روزهای نخست، آگاهی بخشی را در سرلوحه ی وظايف همراهان جنبش قرار داد. امواج پياپی اين آگاهی بخشی، امروزه از محدوده ی نخبگان گذشته و اقشار وسيعی از جامعه را فراگرفته است. چنين است که دغلکاری دولتمردان سراپا آلوده به سوء استفاده از قدرت و اختلاس های بزرگ مالی، با وجود تمامی تلاشی که حاکميت حامی آن برای کم رنگ ساختن آن می کند، همچنان نقل محافل و مجالس شهر و روستاست. چنين است که تبليغات پر زرق و برق دستگاه های دروغ پراکنی حکومت، در مقابل آگاهی روزافزون ايرانيان از فجايعی که بر آنها می گذرد به زانو در آمده است. چنين است که آنانی که قرار بود با اين تبليغات به عنوان وابستگان به دشمن، فريب خوردگان، ناآگاهان و خس خاشاکی که به زودی زايل می شوند معرفی شوند، در دل مردم ما به عنوان قهرمانان آزادی و پيشروان آگاهی شناخته شده اند؛ آنانی که اين روزهای تيره و تار را پيش بينی می کردند و برای پيشگيری از وقوع شوربختی هايی که اينک بر عرصه های گوناگون زندگی ايرانيان سايه انداخته به پا خاستند. و چنين است که ياد شهيدانشان همواره زنده است، مقاومت دربندشدگانشان غرق در تحسين همگان، و آرمان هايشان گره خورده با خواست مردم کوی و برزن.

جنبش دانشجويی اينک در کنار اقشار ديگر جامعه، شاهد بن بست های گوناگونی است که کشور را فرا گرفته: معضل برگزاری انتخاباتی که قرار نيست آزادانه برگزار شود و پشت سر خود از جمهوريت نظام نقش يادگاری بيش باقی نمی گذارد؛ دولتی ناکارآمد که با بی انضباطی های مالی و آشفتگی های مديريتی خويش کشور را در بحران بزرگ اقتصادی وارد کرده و سياست های نه تنها در گسترش عدالت ناکام مانده بلکه عميق تر ساختن شکاف غنی و فقير را در پی داشته؛ تحريم ها و تهديدهای بين المللی که سياست های نابخردانه و ماجراجويانه فرش قرمز پيش پای آن گسترده است. شرايط کنونی باعث نوميدی دانشجويان نسبت به آينده ی خويش و دلسردی نسبت به آينده ی کشور گشته است. شمار روزافزون مهاجرت نخبگان که علاوه بر دهها ميليارد دلار خسارتی که سالانه به کشور وارد می کند، پيامدهای بلندمدت شوم بسياری برای آينده ی علم و فناوری در پی دارد، تنها يکی از نتايج چنين شرايطی است.

با اين همه، از جنبش دانشجويی انتظار می رود به جای تسليم شدن در برابر شرايطی که ناخواسته گرفتار آن شده، با تحليل دقيق وضعيت جامعه ايران و تدبير برای رهايی از تبعات تحميلی آن، راه اميد بگشايد. اگر شرايط امنيتی و خفقان آور کنونی مانع فعاليت آزادانه ی تشکل های دانشجويی است، به جای پناه بردن به بی تفاوتی در قبال آنچه بر سر ملت می آيد، می توان جمع های کوچک دارای هدف و مسئوليت پديد آورد. اگر جو پليسی حاکم بر دانشگاه ها امکان برگزاری جلسات گفت و گو يا تجمعات اعتراضی باقی نگذاشته، می توان راه های جايگزين برای تبادل آراء يا ابراز نارضايتی دسته جمعی يافت. آگاهی، مسئوليت می آورد که يکی از اشکال آن، مسئوليت در قبال جامعه است. و دانشجويان طی دهه ها حضور مؤثر در عرصه های اجتماعی، نشان داده اند که از زير بار اين مسئوليت شانه خالی نکرده اند.

شورای هماهنگی راه سبز اميد ضمن گراميداشت ياد دانشجويان شهيد، فرا رسيدن اين روز را به همه ی دانشجويان عزيز، به ويژه دانشجويان دربند تيريک می گويد و از همه ی دانشجويان عزيز در هر کجای جهان که هستند، می خواهد در بزرگداشت شانزده آذر و ياد و خاطره ی تمامی دانشجويان آزادی خواه و دموکراسی طلب، با بهره گيری از ابتکارات هميشه تازه ی خود، به هر نحو ممکن تلاش کنند.

شورای هماهنگی راه سبز اميد
 پنجم آذر ۱۳۹۰




 


 
 


  قدوسی در جلسه حزب‌الله درباره علی لاريجانی نيز گفته که وی معتقد به پيروزی جنبش سبز بود و به خامنه‌ای نيز گفته بود: «روز قدس يکی شما بوديد و يکی هم سبز‌ها و همين‌طور ديگران.»
خبرنگاران سبز/سیاست:
جواد کريمی قدوسی، عضو کميسيون امنيت ملی در جلسه هفتگی انصار حزب‌الله اعلام کرد که در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ محمدرضا باهنر در نامه‌ای خطاب به علی خامنه‌ای از وی خواسته بود خود را برای پيروزی ميرحسين موسوی آماده کند. قدوسی در اين جلسه گفت: «او خودش {باهنر} به بنده گفت من نامه‌ايی به مقام معظم رهبری نوشتم و گفتم خودتان را آماده کنيد موسوی رأی می‌آورد.»

پيش‌تر گزارش‌هايی درباره ارسال تبريک علی لاريجانی٬ رئيس مجلس به ميرحسين موسوی به خاطر پيروزی در انتخابات منتشر شده بود که بعد‌ها آقای لاريجانی حاضر به تائيد اين گزارش‌ها نشد. قدوسی در جلسه حزب‌الله درباره علی لاريجانی نيز گفته که وی معتقد به پيروزی جنبش سبز بود و به خامنه‌ای نيز گفته بود: «روز قدس يکی شما بوديد و يکی هم سبز‌ها و همين‌طور ديگران.»

اشاره اين نماينده مجلس به اين نقل قول از لاريجانی است که گفته است در راهپيمايی روز قدس سال ۱۳۸۸ نيمی از راهپيمايان را معترضان به نتيجه انتخابات و سبز‌ها تشکيل داده بودند. اين نماينده مجلس در ادامه سخنان خود افزوده که حبيب‌الله عسگراولادی٬ عضو موتلفه به درخواست عفت مرعشی (همسر هاشمی) با ارسال پيامی به علی خامنه‌ای از وی خواسته «مشکلات و اختلافاتش با هاشمی را حل کند.» به گفته قدوسی٬ رهبر جمهوری اسلامی در واکنش به اين ميانجی‌گری گفته است: «مگر من با آقای هاشمی اختلاف شخصی دارم که شما آمديد ميانجيگری کنيد. يا اينکه بزرگانی بگويند بنشينند اختلافات شخصيتان را در انتخابات حل کنيد.»

اين نماينده مجلس در بخش ديگری از سخنرانی خود از «استراتژی پنج‌گانه» جنبش سبز پس از انتخابات سخن گفته و از هاشمی رفسنجانی به عنوان مديريت کننده اين استراتژ‌ی‌ها نام برده است. «شورش و بحران»، «غيبت اصحاب فتنه در مراسم تنفيذ» و «تحليف»٬ «تلاش برای رای نياوردن کابينه احمدی‌نژاد« و «تلاش برای استيضاح رئيس دولت در مجلس» پنج استراتژی است که قدوسی از آن‌ها نام برده است.

بخش هايی از گفته های اين عضو امنيت ملی مجلس :

رهبری گفتند: که بر من سخت نگذشت که عده‌ايی بيايند و چهار تا لاستيک آتش بزنند، سخت آنجا می‌گذرد که کسانی که روزی پشت سر امام بودند و فرياد حمايت از امام می‌زدند به من پيغام می‌دهند که بيا مشکل و اختلافات را با آقای هاشمی حل کن. شخصيتی که محترم امت و الان عزيزش می‌داريم (عسکر اولادی) به درخواست خانم عفت مرعشی همسر آقای رفسنجانی می‌آيد ميانجيری کند بين مقام معظم رهبری و هاشمی که آقا می‌فرمايند مگر من با آقای هاشمی اختلاف شخصی دارم که شما آمديد ميانجيگری کنيد. يا اينکه بزرگانی بگويند بنشينند اختلافات شخصی‌تان را در انتخابات حل کنيد آن هم زمانی که فتنه در صدد براندازی و نابودی نظام است؛ اين صبر سخت بر ولی امر مسلمين است و اين سخت است که در جمع خبرگان رهبری مقام معظم رهبری در تغيير روايت اميرالمؤمنين که فرمودند در فتنه چون بچه شتری باشيد که نه شيری دارد که بدوشند و نه پشتی دارد که سوارش شوند.

معنای اين روايت اين نيست که در فتنه کنار کشيده و ساکت باشيد. مقام معظم رهبری در نهايت می‌فرمايند آن خوصای که در اين حادثه سکوت کردند سکوتشان در طولانی شدن اين فتنه سهم داشت. آن فتنه ۸ ماه به طول کشيد و آن فاجعه در روز عاشورا بوجود آمد و آن همه دشمن به وجود آمد و آبروی نظام را بردند و نقطه نورانی رأی ۴۰ ميليون را مبدل به يک نقطه ضعف کردند و آنها تکليفشان روشن است که صلاحيت حضور در چارچوب نظام اسلايم را از دست داده‌اند ولی خواصی که سکوت کرديد و دو پهلو حرف زديد و بد تحليل کرديد در طولانی شدن فتنه سهيم هستيد. نمی‌دانم حالا چطور شده است که می‌خواهند در رأس ليست اصولگراها در آن بالا هم قرار گيرند افرادی همچون آقای باهنر که سکوت کرد. او خودش به بنده گفت من نامه‌ايی به مقام معظم رهبری نوشتم و گفتم خودتان را آماده کنيد موسوی رأی می‌آورد. ما از اين شخص حتی يک کلمه و يک جمله هم بر عليه فتنه در هيچ جايی نديده‌ايم در حلای که اين خطرناکترين پيچ انقلاب در سی و سه سال گذشته بود و ما سوگند خورده بوديم که از نظام دفاع کنيم باز در اين حادثه هم بسيجيان و حزب‌اللهی‌ها گره از کار انقلاب گشودند که مقام معظم رهبری در قم سال گذشته فرمودند که خيلی از خواص در اين فتنه کم آوردند و مردود شدند ولی بسيجی‌ها ثابت کردند که به وظيفه‌شان به خوبی عمل خواهند کرد.

اگر اين موضع‌گيری‌های قاطع نبود نه توسط همه نمايندگان چرا که بعضی از اصولگرايان هم دو پهلو حرف زدند و حتی به نفع فتنه سياه‌نمايی کردند، موجب جلب رضايت رهبری شد وکارنامه قبولی به مجلس دادند ولی بارها و بارها ايشان به همان نکته‌ايی که در کرمانشاه در جمع دانشگاهيان ايراد کرد که وظيفه رهبری آنجاست که ببينيد انحرافی در اصول پيش می‌آيد و نه در همه امور، از قبيل وظايف رييس‌جمهور، نمايندگان. اين را آقای مطهری در مجلس خواند و گفت اين را بايد با آب طلا بنويسيم به او گفتم ايا شما همين حرف را قبول داری مگر آقا در چند مقطع در مجلس هشتم به من و شما پيغام ندادند که اگر نظر من را می‌خواهيد من مايلم کابينه يکپارچه رأی بياوريد چون استراتژی فتنه بعد از انتخابات پنج تاکتيک بود که آقای هاشمی آن را مديريت می‌کرد اول شورش مردمی و بحران،  زير سؤال بردن تنفيذ که عملاً اصحاب فتنه نيامدند و در مراسم تحليف در مجلس هم نيامدند چون دولت را مشروع نمی‌دانستند چهارمين آن عدم رأی به کابينه و اينکه رأی نياورد.

آقا به آقای لاريجانی نظرشان را راجع به کابينه گفته بودند ولی لاريجانی ضعيف اصلاع‌رسانی کرد وقتی چنين شد از طرف آقا مکتوب يادداشتی آمد که اينگونه فرموده بودند اگر مجلس نظر من را می‌خواهد من مايلم کابينه يکپارچه رأی بياورد در مورد صدارت بانوان به آقای احمدی‌نژاد گفت صدارت بانوان شبهه شرعی ندارد و شما تلاش کنيد نظر مراجع را در قم متقاعد کنيد. و چنين شد که کابينه رأی آورد. پنجمين بحران استيضاح رييس‌جمهور در مجلس بود که ماجرای طرح سؤال از رييس‌جمهور در مجلس در راستای همين بحران بود.

در هيات رئيسه و شخص آقای لاريجانی فرمانش به آن طرف بود و در جلسات غيرعلنی در روزهای اول فتنه به گونه‌ای تحليل می‌کرد که فتنه پيروز است و به مقام معظم رهبری هم اين‌گونه گفت که روز قدس يکی شما بوديد و يکی هم سبزها و همين‌طور ديگران ولی بحمدالله تا الان به خير گذشته است.

 آقای دکتر فيروز‌آبادی می‌گفت زمانی که آقای هاشمی رئيس جمهور بود سه بار مرا خواست و گفت در شورای عالی امنيت ملی همه معتقدند و نظر دارند که بايد رهبری در برابر آمريکا کوتاه بيايد و فقط شما مانده‌ايد و من مخالفت کردم و اين موضوع را به مقام معظم رهبری گفتم. اتفاقا آقای هاشمی خدمت حضرت آقا می‌رود و همين را می‌خواهد و به مقام معظم رهبری می‌گويد که شورای عالی امنيت ملی اتفاق نظر دارند که شما در برابر آمريکا بايد کوتاه بياييد و حضرت آقا می‌فرمايند خير اجماعی در کار نيست، آقای فيروز‌آبادی خودشان به من گفته است که من مخالفم و اين اواخر هم آقای هاشمی اعتراف کرد که ما می‌خواستيم با آمريکا رابطه برقرار کنيم ولی رهبری نمی‌گذاشتند. تلخی برخورد ما با آمريکايی‌ها به خاطر مخالفت ايشان بود و الا رابطه ما با اروپايی‌ها برقرار شد و حتی در پاکستان ملک عبدالله در ماشين ما سوار میشد. بعد در ماه مبارک رمضان امسال در ديدار مسئولان نظام دو سوم فرمايشات مقام معظم رهبری در پاسخ به اين اظهارات منحرفانه آقای هاشمی بود و به صراحت فرمودند که در آن زمانی که شما با اروپايی‌ها خوش و بش می‌کرديد، شما را در دادگاه ميکونوس محکوم کردند و از همين حسينيه به آنها سيلی نواخته شد. سفرای اروپايی رفتند بعد که می‌خواستند برگردند حضرت آقا آنها را معطل نگه داشتند و بعد فرمودند که بياييد ولی سفير آلمان نيايد. چهارمين بحث مشترک فتنه و انحراف اينکه در مبانی سياسی دنبال ريشه‌کن کردن تفکر اصولگرايی هستند تفکر اصولگرايی هم همان تفکر اسلام ناب است که امام (ره) داشتند و امروز بسيجيان دارند.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته