-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

Latest News from Kaleme for 05/01/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خانواده زندانیان سیاسی کارگری همزمان با فرارسیدن روز جهانی کارگر خواستار آزادی این زندانیان شدند .آنها می پرسند آیا کسی در روزجهانی کارگربه فکرآزادی این زندانیان هست ؟

به گزارش خبرنگار کلمه، یازدهم اردیبهشت روز جهانی کارگر است ، اما هنوز خبری از آزادی زندانیان کارگری و حتی اعطای مرخصی به آنها نیست .

ابراهیم مددی ، منصور اسانلو ،رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده تنها تعدادی از فعالان کارگری هستند که درشرایطی کاملا غیر انسانی، بدون استفاده از حق مرخصی و ملاقات حضوری هم اکنون در زندان نگهداری می شوند، خانواده این فعالان کارگری از همه مسوولان قضایی و امنیتی می خواهند که به این حبس های غیر عادلانه پایان دهند .

منصور اسانلو، رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است. او هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد، اسانلو به دلیل ناراحتی قلبی به شدت بیمار است . تا جایی که همه پزشکان زندان رای به جراحی قلب او داده اند. اما با این وجود دادستان تهران با مرخصی پزشکی این زندانی سیاسی مخالفت می کند. پروانه اسانلو همسر وی بارها در مصاحبه هایش درخواست کرده که به وضعیت این زندانی که بیش از چهار سال است از هرگونه مرخصی محروم بوده رسیدگی کنند .

همسر وی از همه خواسته است :« هر کسی به طریقی که می تواند به آزادی زندانیان سیاسی کمک کند، دریغ نکند. همسر من بیمار است و با این شرایط زندان را فقط به خاطر مردم و آرمانهایش تحمل می کند. این عزیزان را از یاد نبریم.»

رضا شهابی، دیگر فعال کارگری زندانی ماه هاست که بلاتکلیف دربند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد .وی که از اعضای هیات مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه محسوب می شود از خردادماه ۱۳۸۹ با وجود حکم قاضی و تودیع وثیقه ۶۰ میلیون تومانی توسط خانواده همچنان در زندان است .او در تاریخ ۱۹مهر ماه، بازداشت شد .

بهنام ابراهیم زاده، دیگر فعال کارگری زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد . به تازگی حکم ۲۰ سال زندان وی توسط دیوانعالی کشور نقض و برای بررسی مجدد به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه ارسال شده است .

ابراهیم زاده روز ۲۲ خرداد سال گذشته توسط ماموران امنیتی در تهران بازداشت شد طبقه قوانین با نقض حکم صادره، بهنام باید از زندان آزاد شود اما بازجوهای وزارت اطلاعات مانع آزادی وی شده اند.

ابراهیم مددی ، نایب رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه از دیگر فعالان کارگری است که از سال ۸۵ بازداشت و هم اکنون در زندان رجایی شهر نگهداری می شود، مددی هم به شدت بیمار است و برای معالجه نیاز به مرخصی دارد اما مسوولان همچنان با مرخصی او مخالفت می کنند .

اما این همه نام های زندانیان کارگر یا فعال کارگری نیست که در روز جهانی کارگر در زندان نگهداری می شوند. هم اکنون کارگران زیادی در زندان های سراسر کشور به سر می برند، بدون اینکه کسی نامی از آنها بر زبان رانده شده باشد .گروههای مختلف حقوق بشری همزمان با روز کارگر با صدور بیانیه های متعدد گفته اند که آنها را در روز جهانی کارگر آزاد کنید . این درخواست خانواده های این زندانیان نیز هست که این روزها با نوشتن نامه به مسوولان قضایی و همین طور در مصاحبه با رسانه ها بارها و بارها بر آن تاکید کرده اند.آیا ممکن است در روز کارگر دست اندرکاران قضایی و امنیتی کشور کوچکترین توجهی به این درخواست ها نشان دهند؟


 


عزت الله سحابی، فعال جنبش ملی و آزادیخواهی مردم ایران، در حالیکه وضعیت نامناسب جسمانی داشت، دچار سکته مغزی شد و نزدیکان وی از عمل جراحی اضطراری وی خبر دادند.

همزمان خانواده این فعال ملی- مذهبی، ضمن اعلام این خبر که مهندس سحابی امروز دو عمل جراحی داشته، (عمل اول بر روی استخوان لگد خاسره و عمل دوم برای بیرون آوردن لخته خون از مغز)، از عموم مردم خواستار آن شدند تا برای سلامتی ایشان، دعا و طلب بهبود کنند.

به گزارش منابع خبری جرس، غروب روز شنبه دهم اردیبهشت، عزت الله سحابی دچار سکته مغزی شده و او را به بیمارستان منتقل کرده اند.

عزت الله سحابی امروز شنبه دهم اردیبهشت، برای دومین بار طی سه روز اخیر مورد عمل جراحی قرار گرفت، که عمل اول بر روی استخوان لگد خاسره بود و عمل دوم برای بیرون آوردن لخته خون از مغز بود.

بر اساس این گزارش، مهندس سحابی اکنون در بخش آی سی یو و در حالت بیهوشی است و حالش مساعد نیست و به دعای هموطنان نیاز مبرم دارد.

این فعال قدیمی سیاسی از اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی، نخستین رئیس سازمان برنامه و بودجه، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و دبیر مجموعه فعالان ملی مذهبی است.

دختر ایشان، هاله، در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده و مدتهاست در زندان اوین بسر می برد و مهندس سحابی در حال بیهوشی دائما دخترش را صدا می کرده است.

مهندس سحابی مجموعا ۱۵ سال در زندان و سلول انفرادی و شکنجه گذرانیده است که یک سوم آن در زندانهای جمهوری اسلامی در زمان رهبری آقای خامنه ای بوده است.

یکی از نزدیکان خانواده سحابی با اشاره به این که پزشکان پس از انتقال ایشان به بیمارستان تلاش های لازم را انجام داده اند، اظهارداشت: او غروب امروز تحت عمل جراحی قرار گرفته است.

وی درباره آخرین وضعیت این فعال سیاسی در بیمارستان با خبرنگار جرس گفت و گویی انجام داده که در ادامه می خوانید:


شنیده ایم که حال آقای سحابی مساعد نیست، ایا این خبر صحبت دارد؟

متاسفانه بله، حالشان خوب نیست.

چه اتفاقی برای آقای سحابی افتاده است؟

ایشان دچار سکته مغزی شده اند.

چه زمانی این اتفاق افتاده؟

امروز بعد از ظهر ایشان دچار سکته مغزی شدند که فورا توسط پزشکان مورد عمل جراحی قرار گرفته اند.

چه زمانی مورد جراحی قرار گرفتند و جراحی موفقیت امیز بوده است؟

غروب امروز تحت جراحی قرار گرفتند که هنوز نتایج عمل جراحی مشخص نیست.

الان وضعیتشان به چه صورتی است؟

در بخش مراقبت های ویژه آی سی یو به سر می برند.البته زمانی که بیهوش بودند هم تنفس داشتند.


 


بنا به گزارش منابع حقوق بشری، نسرین ستوده، وکیل، فعال حقوق بشر و نویسندۀ زندانی، از بند ۲۰۹ زندان اوین به قرنطینه بند زنان اوین منتقل شده است.این بند قبلا متادون نامیده می شده است.

به گزارش دانشجو نیوز، انتقال نسرین ستوده در حالی انجام شده است که همسر وی چندی پیش در مصاحبه ای در باره آخرین وضعیت خانوم ستوده گفته بود که وی در داخل زندان وزن کم کرده است و از ۵۸ کیلو به ۴۴ کیلو رسیده است.

رضا خندان همچنین از مشکل بینایی همسرش و عدم اجازه مسولین زندان برای مراجعه به چشم پزشک خبر داده بود.
بر اساس این گزارش، ستوده اواسط شهریور سال گذشته بازداشت و سپس به تحمل ۱۱ سال زندان و محرومیت از وکالت به مدت بیست سال محکوم شد و هم اکنون دوران محکومیت خود را می گذراند.

این فعال حقوق بشری در دوران زندان تا کنون چند بار در اعتراض به رفتار مسئولان و شرایط زندان دست به اعتصاب غذا زده است.


 


کانون صنفی معلمان ایران در آستانه روز معلم با صدور بیانیه ای اعلام کرده است که” اگر از تاریخ پند نگیریم هر زمانی شاهد وقایع تلخ ، ناگوار و جبران ناپذیر خواهیم بود که پشیمانی و تاسف دردی را مرهم نخواهد کرد. ”

کانون صنفی معلمان به همین مناسبت مبارزات افتخار آفرین معلمان در اردیبهشت ۱۳۴۰ و چگونگی شهادت ابوالحسن خانعلی را در جریان این مبازرات به عنوان یک نمونه موفق بازخوانی کرده و نوشته است : « بی اعتنایی مقامات در سالهای بعد از انقلاب به یاد و نام دکتر خانعلی و تاریخ مبارزات معلمان قابل درک نیست ، اما خون به نا حق ریخته ی او رسواگر جهل و بی منطقی است و به همین خاطر نام وی برای همیشه در تاریخ ایران ثبت شده است . به روزنامه های آن دوره مراجعه می کنیم . مروری کوتاه و گذرا به رویدادهای اردیبهشت سال ۴۰ و سیر حوادث آن سال و اعتصابات معلمان می تواند بسیار آموزنده باشد .”

متن این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته، با اندکی تلخیص به شرح زیر است:

درهر جامعه ای معلمان اولین روشنگران ذهن و اندیشه و رهبران هوش و حواس انسانها هستند. هیچ انسان خردمند و وارسته ای نیست که خود را مدیون معلمهایش نداند. اکثر نوجوانان و جوانان که به علم و دانش بها می دهند معمولاً یک یا تعدادی از معلمها ی خود را الگو و سرمشق زندگی خویش قرار می دهند. اردیبهشت ماه، در تقویم تاریخ ایران، به دلیل وقایع ناگواری که برای معلمان و فرهنگیان رخ داده و دست آوردهایی که حاصل مجاهدت ها و از جان گذشتگی های برخی پیشگامان آنان می باشد از اهمیت بسزایی برخوردار است.

از اوایل اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ خورشیدی، ، اظهار نارضایتی معلمان از حقوق مادی و معنوی خود و بی عدالتی در جامعه به اوج خود رسید و روزنامه کیهان آن موقع که تا حدودی یک وسیله ی ارتباط جمعی مردمی بود به نگاشتن درد دل معلمان و فرهنگیان همت گماشت.

۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ تجمع مسالمت آمیزمعلمان درمیدان بهارستان ( مقابل مجلس شورای ملی ) برای عدالت خواهی، به ضرب و شتم معلمان ، چاقو و تیر خوردن تعدادی از آنان توسط شبه نظامیان و شهید شدن دکتر ابولحسن خانعلی توسط سرگرد شهرستانی منجر شد و آن تجمع مسالمت آمیز به خاک و خون کشیده شد.

در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۹ استاد مطهری که یک معلم فرهیخته و روشنگر اسلامی بود توسط فرد یا افرادی که ماهیت شان برای ایرانیان در پرده ای از ابهام باقی ماند ترور و شهید شد.

در ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ مجمع عمومی معلمان، در باشگاه مهرگان، ضمن تاکید بر ادامه ی اعتصاب تا نیل به حقوق به حق خود که : افزایش حقوق، برکناری وزیر وقت، محاکمه ی قاتل دکتر خانعلی و دلجویی از معلمان بود؛ روز ۱۲ اردیبهشت را روز معلم اعلام کرد.
در ۱۸ اردیبشت ماه ۱۳۸۶ معلمان و فرهنگیانی که قصد یک تجمع مسالمت آمیز در مقابل مجلس شورای اسلامی، در میدان بهارستان، را داشتند توسط نیروهای انتظامی و امنیتی ضرب و شتم ، دستگیر و به زندان برده شدند. در صورتیکه اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، را آزاد می داند.

در ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ فرزاد کمانگر معلم و فعال صنفی، به اتهامی که خود هر گز نپذیرفت و وکیل او نیز بنا به مستندات پرونده ی وی و اظهارات مسوول پرونده اش، همواره او را بی گناه اعلام می کرد، اعدام گردید و داغی بر دل فرهنگیان و معلمان ایران و جهان گذاشت که هر گز التیام نخواهد یافت.

اگر از تاریخ پند نگیریم هر زمانی شاهد وقایع تلخ ، ناگوارو جبران ناپذیر خواهیم بود که پشیمانی و تاسف دردی را مرهم نخواهد کرد.

اردیبهشت هر سال به عنوان روز معلم جشن گرفته می شودبسیاری بر این باورندکه مناسبت این روز ،(فقط ) ترور آقای مرتضی مطهری ، استاد الهیات دانشگاه تهران در سال ۵۹ است .اما به واقع تاریخچه روز معلم به اردیبهشت سال ۴۰ بر می گردد ، در این سال در چنین روزی ، دکتر خانعلی در جریان اعتصاب و تجمع معلمان در مقابل مجلس کشته شد . ابوالحسن خانعلی هنگام مرگ ۲۹ سال داشت . وی فارغ التحصیل رشته معقول از دانشکده ی معقول و منقول دانشگاه تهران بود . در سال ۳۵ در وزارت فرهنگ با سمت دبیری دبیرستان استخدام شد . در دبیرستان جامی ، فقه و عربی تدریس می کرد . هم زمان با تدریس ، در دوره ی دکترای معقول و منقول ، مشغول به تحصیل بود.

شاید امروز نام دکتر خانعلی برای بسیاری از معلمان و دبیران ، دانش آموزان و والدین شان نام نا آشنایی باشد ، اما در سال ۴۰ یکی از پر آوازه ترین نام ها بود . هر چند بی اعتنایی مقامات در سالهای بعد از انقلاب به یاد و نام دکتر خانعلی و تاریخ مبارزات معلمان قابل درک نیست ، اما خون به نا حق ریخته ی او رسواگر جهل و بی منطقی است و به همین خاطر نام وی برای همیشه در تاریخ ایران ثبت شده است . به روزنامه های آن دوره مراجعه می کنیم . مروری کوتاه و گذرا به رویدادهای اردیبهشت سال ۴۰ و سیر حوادث آن سال و اعتصابات معلمان می تواند بسیار آموزنده باشد .

در زمستان سال ۳۹ انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار شد . جان . اف . کندی به عنوان رئیس جمهور آمریکا از حزب دموکرات پیروز شد . کندی اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورهای جهان سوم را تجویز می کرد و معتقد بود که این اصلاحات مانع پیش روی کمونیست ها خواهد شد . نیروهای سیاسی مخالف شاه به خصوص احزاب جبهه ملی در انتظار باز شدن فضای سیاسی و شروع مجدد فعالیت های خود بودند .در ۱۸ بهمن ۳۹ باشگاه مهرگان که در واقع سازمان صنفی معلمان بود ، قطع نامه ای در مورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد . در روزهای بعد تا اردیبهشت ۴۰ معلمان سراسر کشور با امضای طومارهایی پشتیبانی خود را از این طرح اعلام می کردند . در مقاله ای که در اسفند ۳۹ در روزنامه ی کیهان به چاپ رسیده چنین نوشته شده است :

” معلمین می گویند حقوق یک دبیر سابقه دار لیسانسه کم تر از حقوق یک مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است و ما خودمان مکرر نوشتیم که حقوق یک معلم کم تر از حقوق یک راننده دولتی و به مراتب کم تر از یک راننده تاکسی است . ”

” … یک لیسانسه در وزارت فرهنگ ماهی ۴۰۰ تومان می گیرد ، ولی لیسانسه دیگر با همان تحصیلات و پایه معلومات در یک سازمان دولتی دیگر ۲۵۰۰ تومان در یافت می کند . ..” هستند کسانی که ” … بعد از ۸ سال خدمت ۲۷۳ تومان حقوق می گیرند …”

در حالی که در همین زمان پرتقال دانه ای سه و نیم تا ۱۲ ریال ، موز دانه ای ۴ تا هفت و نیم ریال ، گندم کیلویی ۲۰۵ تا ۲۲۰ ریال ، شکر روسی هر کیلو ۲۰ ریال ، قند کله ورامین ۲۱ ریال ، … در کیهان ۲۳ اسفند ۳۹ در خبری چنین آمده است : ” بنا به تصویب هیات دولت حقوق معلمین ترمیم شد . حقوق کلیه ی معلمینی که کم تر از ۶۰۰ تومان می گیرند به ۶۰۰ تومان می رسد ”

در روزهای آغازین اردیبهشت ماه در آن سال ، طومارهای معلمان در حمایت از طرح باشگاه مهرگان بیش تر و بیش تر می شود .از جمله می توان طومار کلیه ی آموزگاران مشهد ، دامغان ، رشت ، کرند ، بابل ، مراغه ، برازجان ، گرمسار ، شهسوار ، نیریز و … را در کیهان دوم و چهارم اردیبشت مطالعه کرد.

روز ۱۲ اردیبهشت با اعلام اعتصاب ، تمامی مدارس تهران تعطیل شد . معلمان از اوایل صبح دسته به دسته به میدان بهارستان آمده و جلوی مجلس جمع شدند . جمعیت هر لحظه افزوده می شد . اطلاعات حوادث این روز را این گونه گزارش کرده است :

” ساعت ۸،۵ معلمین به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلا توسط ماموران نیروی انتظامی بسته شد، در خیابان شاه آباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند . ماموران از ماشین آب پاش برای متفرق کردن استفاده کردند . معلمان علی رغم این که خیس شده بودند از جای خود بلند نمی شدند … پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت . عده ای به طرف ماشین ها رفتند تا سر لوله های آب را به سمت دیگر بازگردانند …”

” … قرار بود که هیاتی از معلمان با رئیس مجلس ملاقات کنند . اما سیر حوادث به گونه دیگری خورد . معلمان فریاد می زدند و شعار می دادند . ماموران پلیس تیر هوایی شلیک می کردند و و با باتوم معلمان را می زدند . صدای تیر اندازی و شعارهای معلمان در صحن علنی مجلس شنیده می شد . مجلس در حال بررسی لایحه اشل حقوق معلمان بود که یکی از نمایندگان مخالف از جای خود برخاست و خطاب به رئیس مجلس گفت : در بیرون معلمان را می کشند و ما اینجا لایحه حقوق معلمان را بررسی می کنیم . جلسه متشنج شد … ”

پس از مدتی معلمان با پیکر خونین سه معلم روبرو شدند .دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصاب گلوله قرار گرفته بود. سرگرد شهرستانی، رییس کلانتری با اسلحه کمری خود به سر دکتر خانعلی شلیک کرده بود . پیکر دکتر خانعلی بر روی دست معلمان با شعار ” کشتند یک معلم را ” به بیمارستان بازرگان منتقل شد و متاسفانه اقدامات پزشکان موثر واقع نشد و دکتر خانعلی کشته شد . موج اعتراضات و انزجار از این حادثه سراسر کشور رافراگرفت . مدارس تعطیل شد . تشییع جنازه با شکوهی برای وی برگزارشد : ” جسد دکتر خانعلی از بیمارستان بازرگانان به مسجدی در خیابان اسکندری منتقل شد . روز چهارشنبه ۱۳ اردی بهشت ، هزاران معلم در خیابان اسکندری تجمع کردند . تابوت معلم شهید بر دوش معلمان از مسیر خیابان شاه ( جمهوری ) به سمت میدان بهارستان توسط هزاران معلم و دانشجو و قشرهای دیگر مردم تشییع شد . معلمان اشک می ریختند و با فریاد خواستار استعفای شریف امامی و محاکمه قاتل دیو صفت معلم دانشمند بودند . گزارش این راهپیمایی و اعتصاب نامحدود معلمان در مطبوعات منعکس شد . مردم به هیجان آمدند ، احزاب سیاسی ، گروه های صنفی و سندیکای کارگری با صدور اطلاعیه حمایت خود را از معلمان اعلام کردند . تهران بعد از کودتای ۲۸ مرداد چنین راهپیمایی با شکوهی ندیده بود . جمعیت سوگوار تابوت را در میدان بهارستان بر زمین گذاشتند . ساعتی بعد پیکر بی جان خانعلی با آمبولانس به گورستان ابن بابویه در شهرری منتقل و به خاک سپرده شد . روزهای بعد ده ها مجلس یادبود در مساجد تهران و شهرستان ها به یاد وی برگزا ر شد .

خواسته های معلمان دیگر تنها اضافه حقوق نبود . آنان خواستار برکناری دولت ، تعقیب قاتل دکتر خانعلی ، و عذر خواهی از معلمان بود ند .

در کیهان ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۴۰در مقاله ای با عنوان ” معلمند نه اخلالگر ” چنین آمده است : ” در مملکتی که روغن یک من ۶۰ تومان ، گوشت سی یا سی و سه تومان است ، چگونه یک عایله می تواند با ماهی ۲۰۰ تومان زندگی کند . آن هم خانواده ای که فهم دارد . شعور داردو وضع دیگران را می بیند…”

تظاهرات معلمان و کشته شدن دکتر خانعلی فضای سیاسی ایران را از رکود خارج کرد. شاه که بار دیگر پایه های تخت خود را لرزان می دید ، دست به دامن علی امینی سیاست مدار استخوان دار و قدیمی شد که شخصیتی اصلاح طلب و در عین حال ضد کمونیست بود .

روز ۱۵ اردیبهشت ماه ، شریف امامی در حالی که برخی نمایندگان مجلس در صدد استیضاح او بودند به حالت قهر مجلس را ترک کرد و بعد از ظهر همان روز استعفا نامه ی خود را به دربار فرستاد . شاه با استعفای او موافقت کرد و فردای آن روز علی امینی را مامور تشکیل کابینه کرد .

۱۶ اردیبهشت امینی نخست وزیر شد . برخی روی کار آمدن امینی را به اشاره کندی و او را مهره ی مورد اعتماد دموکرا ت ها می دانستند . در مدت ۱۱ روز اعتصاب معلمان فضای بسته جامعه به سرعت متحول شد و دوره ی جدید ی از حیات سیاسی ایرانیان آغاز گردید . معلمان به عنوان یک قشر مرجع و مورد اعتماد جامعه در کانون اعتراضات سیاسی ملت قرار گرفتند . در اجتماع بزرگ معلمان در ۱۸ اردیبهشت ماه ، معلمان با صدور قطعنامه ای روز ۱۲ اردیبهشت ماه را به یادبود اعتصاب موفقیت آمیز معلمان و شهادت معلم دانشمند مرحوم دکتر خانعلی روز معلم اعلام کردند و مقرر شد که در این روز همه ساله کلیه ی مدارس و موسسات فرهنگی در سراسر کشور تعطیل شوند و مراسم خاصی توسط معلمان اجرا شود .

باشگاه مهرگان از چنان اعتباری برخوردار شد که علی امینی روز ۱۹ اردیبهشت در جمع معلمان اعتصابی حاضر شد و خواستار پایان اعتصاب شد . ۱۹ اردیبهشت روزنامه اطلاعات از قول امینی چنین نوشت : ” وضعیت کشور اسفناک است . اگر همه چیز را بگویم تولید وحشت و اضطراب می کند . قول شرف می دهم که برای ترمیم حقوق معلمین اقدام کنم ولی به من مهلت و فرصت دهید . با افزایش حقوق مخالف نیستم ولی اگر بدون مطالعه اقدام شود دور تسلسل به جایی می رسد که سقوط حتمی است ….”

علی امینی به دلجویی از معلمان پرداخت . سرگرد ناصر شهرستانی از کار برکنار و پرونده او را برای رسیدگی به دادگاه فرستاد و باب گفتگو با باشگاه مهرگان گشوده شد . محمد درخشش پذیرش هر پیشنهادی را موکول به طرح و تصویب در مجمع عمومی معلمان کرد و مجمع عمومی معلمان ، هزاران معلمی بودند که هر روز در باشگاه و بیرون باشگاه اجتماع می کردند . روز ۱۹ اردیبهشت برای معلمان روزی فراموش نشدنی بود . معلمان یک صدا با پیشنهاد نخست وزیر مخالفت کردند و خواستار تصویب طرح باشگاه مهرگان برای ترمیم حقوق معلمان شدند و اعلام کردند که هیچ کس را به جز محمد درخشش به عنوان وزیر فرهنگ قبول نمی کنند . امینی چاره ای جز قبول پیشنهاد های معلمان نداشت . به این ترتیب روز بعد جدول حقوقی جدید معلمان به تصویب هیات دولت رسید .

کیهان چنین نوشت : ” حقوق معلمین برابر حقوق مهندسین شد . به احتمال زیاد اعتصاب معلمین پایان می یابد و مدارس تا هفته ی آینده باز می شود .”

حداقل حقوق کمک آموزگاران و آموزگاران ۵۰۰ و دبیران ۶۰۰ تومان و حداکثر حقوق از ۱۰۵۰ تومان تا ۲۲۲۰ تومان برای دبیران اعلام شد . و روز ۲۳ اردیبهشت معلمان به اعتصاب طولانی خود پایان دادند . معلمان د ر اطلاعیه ای پایان اعتصاب خود را اعلام کردند : ” همکاران گرامی ، دبیران ، آموزگاران و فرهنگیان ایران

شما در مبارزه ی خود برای تامین حقوق صنفی خود پیروز شدید . اکنون نوبت کار و کوشش صمیمانه در راه سعادت دانش آموزان فرا رسیده است …. درود بر روان جاویدان برادر شهید و ناکام ما دکتر خانعلی که با خون خود افتخار جاودانی برای طبقه معلم و جنبش آزادی برای ملت ایران تامین کرد .

درود بر ملت حق شناس و دلاور که مربیان و فرزندان خود را در تنگنای حوادث نگذاشت . درود بر دانشجویان عزیز که به احترام علم و به خاطر حق و عدالت به یاری مربیان خود شتافتند .

درود بر دانش آموزان حق شناس و مهربان که با پشتیبانی معصومانه خویش پیوند دیرین و جاودانی میان معلم و شاگرد را استوار ساختند … ”

و بالاخره ۲۸ اردیبهشت : نام دبیرستان جامی به دبیرستان دکتر خانعلی تغییر کرد.

یاد شهید دکتر خانعلی و همه معلمان مبارز را گرامی می داریم

کانون صنفی معلمان ایران


 


آیت الله علی محمد دستغیب در دیدار با برخی از خانواده های زندانیان سیاسی گفت: شما باید خشنود باشید که در راه حق قرار گرفته اید مهم همین است که با ظالم مبارزه می کنید.

به گزارش خبرنگار رسا، این مرجع علیقدر با بیان اینکه ظلم پایدار نیست تاکید کرده است: ببینید ظالمان تاریخ کجایند؟ با مطالعه تاریخ فرعونها با آن همه ادعا میبینیم که ظلم و ظالم فانی اند و اکنون در حال عذابند. از سوی دیگر ببینید که صالحان و اولیا و شهدا کجایند؟ مسلما نزد پروردگارشان متنعمند.

آیت الله دستغیب در ابتدای دیدار ایشان جویای احوال سران جنبش سبز اقایان موسوی و کروبی و همسرانشان شدند و از خانواده ها خواستند تا در صورت امکان سلام ایشان را به انها مخصوصا خانم زهرا رهنورد برسانند.


 


میرحسین موسوی دو سال پیش در چنین روزهایی در جمع هزاران تن از کارگران سخنرانی کرد و نکات مهمی را درباره جامعه کارگری بیان کرد. سخنان و هشدارهایی که هنوز هم مشکل اساسی کارگران کشور محسوب می شود. موسوی دو سال پیش درباره طرح حذف یارانه ها هشداری داد . هشداری که به آن توجه نشد و امروز مشکلات ناشی از اجرای آن گریبان گیر اقشار مستضعفی مانند کارگران شده است.

مهمترین بخش های این دیدگاهها را با هم بازخوانی می کنیم.

- وجود نهادهای کارگری به نفع کشور است. جز با حمایت این نوع تشکل‌ها، دولت پابرجا نمی ماند. ما نباید از نهادهای نیرومند کارگری بترسیم. وجود اینها به نفع نظام است. بسیاری از ما شرایط جنگ را به یاد داریم، در بدترین وضع اقتصادی و شرایطی که به نظر می رسید کشورمان در بحران بزرگی قرار دارد، این تشکل ها بودند که به کمک ملت آمدند.

- کشور ممکن است ثروتمند باشد، ولی قشرهای عظیمی از آن بدبخت باشند. نمی‌توانیم بگوییم که چنین کشوری اسلامی است. کشوری خوب است که ثروت و بهره‌وری مناسب برای همه قشرها وجود داشته باشد. در چنین شرایطی است که ما می‌توانیم یک جامعه سالم بسازیم.

- طرح نقدی کردن یارانه ها یک قرص مسکن خطرناک است و این مسکن در یکی دو ماه افراد را خوشحال می کند، اما در دراز مدت می‌تواند مهلکه ای بزرگ برای کشور باشد. اگر این طرح ها خوب هستند چرا شب انتخابات مطرح می‌شوند، مگر کارشناسان اقتصادی و نمایندگان مردم در مجلس دلسوز ملت و دولت نیستند که چنین طرح‌هایی را مطرح کنند.

- منزلت اجتماعی در کشور ما به جای اینکه از کار سرچشمه بگیرد از عدم تولید، مصرف بالا و از راههایی تأمین می‌شود که با منافع ملی سازگار نیستند. ریشه‌ بسیاری از سختی‌ها در این است که یک نوع فضای ناصحیح بین نیروی کار و کارفرمایان ایجاد شده است.

- کارخانه‌ها با اشتغال مولد و با ایجاد ارتباط درست با کارگران و کارفرمایان می‌توانند سطح تولید محصول را افزایش دهند، اما در حال حاضر با واردات عظیم لوازم مصرفی، تمام کارخانه‌ها با خطرهای جدی روبرو هستند، برخی تعطیل شده اند و برخی دیگر نمی توانند حقوق کارگرهای خود را بپردازند. بدهی های معوقه بسیار بالا رفته است .

- نباید با رفتارهای عوام فریبانه برای کسب محبوبیت حرکت کرد. پول های فراوانی با طرح‌های زود بازده هدر داده شد. پول هایی که در جامعه ما تزریق کردند، ظاهر قشنگی داشت، اما اشتباه بزرگی بود. به دلیل همین نگاه کوته بینانه و نداشتن یک منظر بلند و وسیع و برنامه منسجم، این برنامه ریزی‌های اشتباه به تورم های وسیعی منجر شد.

ـ همه باید خواستار اصلاح سیاست های وارداتی باشیم. واردات بی رویه کالا نه به نفع کارگرها است و نه به نفع کارفرماها.

- در خراسان تعطیلی کارخانه های قند را از مهمترین مشکلات این استان دانستم. در حالی که ما در سال، دو و نیم میلیون تن شکر وارد می کنیم طبیعی است که کارخانه ها تعطیل شوند و مزارع چغندر خراسان و مزارع نیشکر خوزستان تعطیل شود؛ دنباله این مسئله اعتراضات، بداخلاقی‌ها، یأس، ناامیدی و فقر است.


 


حضرت آیت الله بیات زنجانی با انتشار بیانیه ای، به رخدادهای جاری در منطقه پرداخته و شیوۀ برخورد حکومت ها با مردمشان را به شدت محکوم نمودند.

متن بیانیه ایشان  به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

“أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ انَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ” سوره مبارکۀ حج – آیۀ ۳۹

رخدادها و اتفاقات جاری در منطقۀ خاورمیانه و برخی کشورهای اسلامی، به نحوی پیش می‌رود که هر روز بر هجمۀ نیروهای حکومتی این کشورها به مردم عادی و بیگناه افزوده می‌شود در حالی که فصل مشترک این اتفاقات، نقد جدی مردم این سرزمین ها به عملکرد حاکمانانی است که آنها را غیرقابل اصلاح یافته‌ و خواستار کنار رفتن آنها شده‌اند و در عین حال این حاکمان، با تکیه بر استعدادها و اموال عمومی همین مردم، به بدترین شکل ممکن آنها را سرکوب می‌کنند و خواستۀ آنان را پس می‌زنند.

این وقایع از جوانب گوناگونی قابل تحلیل و درس آموزی است؛ از جمله اینکه هنگامی که حاکمی به حکومت رسید، اولاً باید به دنبال کنترل او و مهار خودکامگی‌اش بود و ثانیاً در جستجوی روند و مکانیسمی برای عزل مردمی وی در هنگام خودکامگی و زورگویی بود. وجه مشترک حاکمان سفّاک این کشورها این است که به نحو توهّم آمیزی می‌پندارند که حاکم یک کشور اسلامی‌اند و هرگونه خروج در برابر آنان به منزلۀ خروج در برابر رسول‌الله(ص) است.

درد کنونی ما دو چیز است؛ یکی اسلام عزیز و دیگری مسلمین ساکن در این کشورها. اسلامی که نام و نشان آن، بازیچۀ دست حاکمان نامشروع و مستبد این کشورها شده، و مسلمانانی که گرفتار خودخواهی و خودمداری این حاکمان شده‌اند.

در داخل و خارج از کشور ما هم هر کس با هر تحلیلی که به قیام‌های مردمی منطقه از لیبی و تونس و سوریه گرفته تا بحرین و عربستان بنگرد و آنها را مطالعه کند، نمی‌تواند منکر شود که در این قضایا، خون‌های مسلمین است که دارد ریخته می‌شود و نوامیس مسلمین است که مورد هتک قرار می گیرد.

اینجانب قبلاً هم بارها تذکّر داده‌ام که اجماع نسبی مسلمین علیه حاکم مستقر در یک منطقه، پایه‌های مشروعیت آن حاکم را متزلزل می‌سازد؛ چه رسد به اینکه آن حاکمان با فرایندهای انتخابی و عُقلایی امروز بر سرکار نیامده باشند. با مطالعۀ وقایع این کشورها، هم چنین تزلزل و فقدان مشروعیتی را به وضوح می‌بینم و در این جهت هم فرقی میان لیبی و تونس و بحرین و سوریه و عربستان نیست.

اگر‌چه شدت حوادث در این مناطق مختلف است، اما قیام‌های این مناطق، عمدتاً مردمی است و خونهای ریخته شده بر زمین هم خون مسلمین است. در این خونریزی هم حکّام منطقه یا عامل بالفعلند، یا عامل مشوّق و در هر دو حال هم فاقد مشروعیت‌اند؛ لذا مردم این مناطق، هم از دید عقلایی و سیاسی، و هم از دید دینی و فقهی، شایستۀ خروج‌اند و کشته شدگان خروج بر چنین حاکمانی هم در حکم شهیدند.

جای بسی شرمساری است که مردمی در یک منطقه راه را برای اصلاح حاکمان خویش بسته ببینند و جز با توسّل به حرکتهای جمعی و انقلابی مفرّی نداشته باشند؛ جای تأسف و ترحّم است که ملّتی آنقدر درمانده و وامانده از جور حاکمان و فضای بستۀ کشور خود شود که انقلاب را اصلح بر اصلاح ببیند و وعده‌ها و بشارت‌های بشّار خود را هم نپذیرد.

در اینجا پای خون و آبرو و ناموس مسلمین در میان است و جای هیچ گونه مسامحه‌ای نیست. بنده به سهم خود و به قدر بضاعتم، ضمن هشدار به حاکمان و زورمندان منطقه برای تن دادن به خواسته‌های مردمی و عبرت گرفتن از عواقب حاکمان ساقط شدۀ پیشین، از خداوند متعال آزادی همۀ اسرای سیاسی و فکری را خواهانم و برای رهایی مسلمانان از سلطۀ حاکمان جائر دعا می‌کنم و مسلمین و مؤمنین معزّز را به روشنگری در این باره و حمایت‌های فکری و عملی در این زمینه دعوت می‌کنم.

والسلام علیکم و رحمة الله

اسدالله بیات زنجانی

قم المقدسة

دهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ مطابق با ۲۶ جمادی الاول ۱۴۳۲


 


رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر از افزایش قیمت طلا در بازار داخلی و رسیدن هر گرم آن به ۴۲ هزار و ۱۵۰ تومان خبرداد و گفـت: قیمت سکه‌ها مطابق با نرخ طلا در بازارهای جهانی شد.

محمد کشتی آرای با بیان اینکه قیمت سکه‌ها در بازار کاملا شفاف نیست، افزود: با این وجود هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید هم اکنون ۴۲۵ هزار تومان، نیم سکه ۲۱۵ هزار تومان و ربع سکه ۱۲۵ هزار تومان در بازار فروخته می‌شود.

رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر از افزایش نرخ طلا در بازارهای جهانی به میزان ۵۸ دلار در هر اونس خبرداد و گفت: بر این اساس، نرخ طلا در بازارهای جهانی هم اکنون ۱۵۶۶ دلار شده است.

وی ادامه داد: با توجه به افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی به میزان ۵۸ دلار، قیمت سکه‌ها در بازار داخلی مطابق با قیمت جهانی طلا است.

کشتی آرای همچنین از افزایش نرخ طلا در بازار داخلی خبرداد و افزود: قیمت هر گرم طلای زرد ۱۸ عیار امروز در بازار با ۱۶۰۰ تومان افزایش نسبت به روز پنج شنبه گذشته به ۴۲ هزار و ۱۵۰ تومان رسیده است.

وی با بیان اینکه تقاضا در بازار سکه کمتر شده است، گفت: وضعیت بازار سکه نسبت به هفته گذشته به تعادل رسیده است.

به گزارش مهر، قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم در بازار ۴۶ هزار تومان و هر قطعه سکه گرمی ۶۱ هزار تومان به فروش می رسد.

امروز نرخ هر قطعه سکه تمام بهار طرح جدید در بانک ملی بر اساس نرخ اعلام شده توسط بانک مرکزی ۴۱۵ هزار و ۵۰۰ تومان، نیم سکه ۲۰۹ هزار و ۵۰۰ تومان و ربع سکه ۱۱۵ هزار تومان است.

بر اساس دستور بانک مرکزی، هم اکنون ۳۰۰ شعبه بانک ملی از ساعت ۸ صبح الی ۱۳ بعداز ظهر نسبت به عرضه سکه‌ها طبق نرخهای اعلامی بانک مرکزی عمل می‌کنند، این در حالی است که هنوز صفهای طولانی در مقابل باجه‌ها و شعبات بانک ملی برای خرید سکه‌ها مشاهده می‌شود.

صرفان بازار هم قیمت هر دلار در بازار آزاد را ۱۱۲۸ تومان و هر یورو را ۱۶۷۰ تومان اعلام کردند.


 


جمعی از جوانان اصلاح طلب در بیانیه ای به مناسب بزرگداشت روز کارگر با تاکید بر اینکه اکنون در کنار خواهران و برادران کارگرمان اعلام می کنیم داشتن شغل، بیمه بیکاری و تامین اجتماعی جزو حقوق مسلم ما و از مسئولیت های اولیه حاکمان است اعلام کرده اند: البته در این سالها بر همه روشن شده است که دولت تلاش می کند با دست انداختن به حقوق کارگران و زحمتکشان و دادن بخشی از همان به صورت صدقه جامعه را فریب دهد و خود را نگران و همراه این قشر شریف نشان دهد. با همه این فریبکاری ها اما دیگر دروغ گویی و فریب کاری حاکمیت برای کسب وجهه از اقشار های مختلف جامعه مدت هاست که عیان شده است و اعتبار خود را از دست داده است.

جوانان اصلاح طلب همچنین ابراز داشته اند: ما بیش از پیش دریافتیم که ریشه دردها و رنجهای مختلف مردم به هم پیوند خورده است و نمی توان فارق از گروه های دیگر جامعه هر کس به درمان رنج خویش بپردازد، از این رو با هم، از صنف ها و قشر و گرایشهای مختلف جامعه بر اشتراکات تمرکز کرده و یکپارچه سبز شدیم. جنش سبز به ما نشان داد که تغییر وضعیت ما بدست دولت ها رخ نخواهد داد. جنبش سبز به ما و حتی به مردم دیگر کشورهای منطقه یاد داد که ما وقتی می توانیم حاکمان را مجبور کنیم که به خواسته ها و مطالباتمان تمکین کنند که همه در کنار هم جامعه ای قدرمتند بسازیم. جنش سبز به ما این فرصت را داد که بیش از پیش به وضعیت و درد و رنج های هم وطنانمان حساس شویم و در برابر ناکارآمدی و استبدادی که حق اعتراض را به رسمیت نمی شناسد سکوت نکنیم.

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

به نام خداوند برابری و آزادی و عدالت

۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر، روزی که که کارگران شریف و زحمت کش و شجاع تصمیم گرفتند فارق از تضادهای اجتماعی که قدرتمندان و سوداگران بر آنها اعمال می کردند به پا خیزند و اعلام کنند که ما برای شرافت خود، برای انسانیت خود، برای حقوق پایمال شده خود و برای اعلام برابری و رفع تبعیض ایستاده ایم و تلاش می کنیم و از قدردت قدرتمندان ترسی به دل راه نمی دهیم. روز کارگر را می توان به عنوان نمادی از ایستادگی برای احقاق حق خود از آنان که برتری انسان را در مال و ثروت و قدرت می دانند و تغییر این روحیه و باور دانست.

امسال در حالی به روز کارگر نزدیک می شویم که کشور با بالاترین نرخ تورم ناشی از بی کفایتی و بی تدبیری های پی در پی دولت مردان مواجه است. دولتی که با شعار آوردن نفت بر سر سفره مردم، کم کردن تبعیض و گسترش عدالت و تمرکز بر خواسته های قشر کم درآمد جامعه قدرت را در دست گرفت.

در این چند سال اما متاسفانه قشر کارگر بیش از پیش مورد کم توجهی قرار گرفت و فشار وارد بر زندگی را بیش از پیش لمس کردند. در شرایطی که کشور بالاترین نرخ تروم را دارد با طرح حذف یارانه ها، قیمت ها دچار تورم مضاعف شده است. کارگاه ها و کارخانه ها ورشکسته و هر روز بر تعداد کارگران بیکار افزوده می شود و همچنین پرداخت حقوق آنها ماه ها به عقب افتاده است. از طرفی حداقل حقوق برای سال ۱۳۹۰ تنها ۹ درصد افزایش داشته است و این به معنای مالیات از قشر کم درآمد جامعه به نفع ثروتمندان و دولت مردان است.

البته در این سالها بر همه روشن شده است که دولت تلاش می کند با دست انداختن به حقوق کارگران و زحمتکشان و دادن بخشی از همان به صورت صدقه جامعه را فریب دهد و خود را نگران و همراه این قشر شریف نشان دهد. با همه این فریبکاری ها اما دیگر دروغ گویی و فریب کاری حاکمیت برای کسب وجهه از اقشار های مختلف جامعه مدت هاست که عیان شده است و اعتبار خود را از دست داده است.

دیگر کمتر کسی فریب کسانی را می خورد که ادعای مبارزه با مفاسد را داشته باشند اما همزمان یک مفسد اقتصادی را معاون اول خودشان بکنند و جلو شفافیت اطلاعات و فعالیت آزاد رسانه ها به عنوان چشم های بیدار جامعه را بگیرند. دیگر کمتر کسی فریب کسانی را می خورد که خود را پیگیر مشکلات معیشتی مردم می دانند اما بدون حضور نماینده های واقعی جامعه کارگری کشور برای آنها تصمیم می گیرند.

دیگر کمتر کسی ادعای کسانی که خود را مدافع حقوق زحمتکشان می دانند باور می کند در حالی که حق بنیادی اعتراض و اعتصاب کارگران را کتمان می کنند و اجازه اعتراض به کارگرانی که ماه ها حقوق آنها به عقب افتاده است را نمی دهند.

دیگر کمتر کسی ادعای مردمی بودن کسانی را باور می کند که از تشکیل تشکل های صنفی و اتحادیه های کارگری در هراس هستند و هر حرکت کوچک را با برخوردهای امنیتی سرکوب می کنند.

دیگر کمتر کسی شعار نفت سر سفر مردم آوردن را باور می کند وقتی که در اوج درآمد های نفتی یارانه های مختلف با بی تدبیری تمام حذف شده در حالی که مقداری از آن که به صورت نقدی باز پرداخت می شود هرگز فاصله هنگفت قیمتهای آزاد شده را پر نمی کند و در ازای آن بخش بزرگی از این درآمد ها صرف تبلیغات دولت برای خود و صرف سرکوب اعتراضات مدنی مردم می شود. دیگر کمتر کسی خصوصی سازی به بهانه افزایش کار آمدی را باور می کند در حالی که می بیند عملا راه حلی برای واگذاری اموال عمومی به سازمان های نظامی و غیر پاسخگو می باشد.

در طی این دو سال جنبش سبز فرصتی فراهم کرد تا این فریب ها بیش از پیش برای سطوح مختلف جامعه عیان شود و حساسیت مردم در واکنش به دروغ هایی که به آنها گفته می شود را بیشتر کرد. جنبش سبز به ما پیوند عدالت و آزادی را نشان داد. ما به تمامی دریافتیم که بدون عدالت، آزادی معنا ندارد و بدون آزادی نمی شود عدالت را پاسداری کرد.

ما بیش از پیش دریافتیم که ریشه دردها و رنجهای مختلف مردم به هم پیوند خورده است و نمی توان فارق از گروه های دیگر جامعه هر کس به درمان رنج خویش بپردازد، از این رو با هم، از صنف ها و قشر و گرایشهای مختلف جامعه بر اشتراکات تمرکز کرده و یکپارچه سبز شدیم. جنش سبز به ما نشان داد که تغییر وضعیت ما بدست دولت ها رخ نخواهد داد. جنبش سبز به ما و حتی به مردم دیگر کشورهای منطقه یاد داد که ما وقتی می توانیم حاکمان را مجبور کنیم که به خواسته ها و مطالباتمان تمکین کنند که همه در کنار هم جامعه ای قدرمتند بسازیم. جنش سبز به ما این فرصت را داد که بیش از پیش به وضعیت و درد و رنج های هم وطنانمان حساس شویم و در برابر ناکارآمدی و استبدادی که حق اعتراض را به رسمیت نمی شناسد سکوت نکنیم.

ما جوانان احزاب اصلاح طلب اکنون در کنار خواهران و برادران کارگرمان اعلام می کنیم داشتن شغل، بیمه بیکاری و تامین اجتماعی جزو حقوق مسلم ما و از مسئولیت های اولیه حاکمان است.

ما در کنار پدران و مادران زحمتکشمان استوار ایستاده ایم و با صدایی رسا می گوییم که ما حقوق خودمان را طلب می کنیم و به لطف و صدقه شما احتیاجی نداریم و راه آنهم داشتن تشکلهای صنفی و اتحادیه های ماست و عیار هر دولت و جریان سیاسی در حمایت از حقوق این تشکل ها و به رسمیت شناختن و پیگیری این خواسته برحق است.

ما در کنار هم به حبس کردن هموطنانمان به جرم متفاوت بودن از معیار های رسمی، انتقاد به بی تدبیری های حاکمان و مقاومت در مقابل کتمان حقوق اولیه انسانی اعتراض داریم. و بخصوص خواستار آزادی منصور اسانلو نماینده سندیکای کارگران واحد اتوبوس رانی تهران و حومه هستیم.

همچنین اعلام می داریم که دولت باید پاسخگوی تمام این بی عدالتی ها و بی کفایتی ها و ظلم های اعمال شده در این سال ها باشد و نمی تواند با فرافکنی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند.

جوانان اصلاح طلب

۱۳۹۰ روز کاگر


 


احسان عبده تبریزی، دانشجوی زندانی با تودیع وثیقه پانصد میلیون تومانی به مرخصی آمد.

به گزارش خبرنگار کلمه، عبده تبریزی از روز سه شنبه هفته گذشته برای گذراندن مرخصی از زندان اوین آزاده شده است، وی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام انگلستان است.

حسین عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است.

وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی در روزنامه سرمایه، واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامه هایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.

احسان عبده تبریزی به همراه تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شود.


 


به نظر  می رسد با  بالاگرفتن  اختلاف بین باند دولت و محافظه کاران  اشکالات و ایرادهایی که منتقدان و دلسوزان به  وضعیت  اقتصادی کشور  مطرح میکردند در  فضای عمومی رسانه ای نیز جای خود را باز کرده است.

سایت الف  گزارش داد، احمد توکلی امروز در مجلس گفت: احمدی نژاد باشد یا نباشد مسوول عوارض قانون شکنی در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها است که متاسفانه در آینده رخ خواهد داد.

دکتر دهقان امروز در جران بررسی بودجه، پیشنهادی را مطرح کرد که چون دولت در سال ۸۹ بیش از حد قانون، قیمت حامل های انرژی را بالابرده است و مردم در فشار هستند، امسال بیش از ۲۰ درصد قیمت حامل ها را افزایش ندهیم.

دکتر دهقان همچنین افزود:اگر دولت بخواهد با سبد قیمت های فعلی عمل کند حداکثر ۳ هزار میلیارد تومان درامد بدست می آورد و ۶۲ هزار میلیارد تومانی که کمسیون تصویب کرده، حاصل نمی شود و اگر بخواهد این رقم بدست بیاید باید قیمت ها را نسبت به سال ۸۹ دوبرابر کندکه این به صلاح کشور نیست.

درموافقت و مخالفت با این پیشنهاد ابتدا کوچکی نژاد گفت:بهتر است که رعایت قانون شود و دولت را در این موضوع محدود نکنیم.

بعد از کوچکی نژاد احمد توکلی به عنوان موافق پیشنهاد دکتر دهقان اظهار داشت:دولت در اجرای هدفمندی که همه موافق اجرای آن بوده ایم بیش از ۸ مورد تخلف قانونی کرده است و تنها در یک مورد، بجای پرداخت ۳۰ درصد از درآمد حاصل از گران کردن انرژی به صنعت و کشاورزی ، تنهایک هشتم را پرداخت کرده است و نتیجه ان این شده است که هر روز شاهد تعطیلی بنگاه ها و کاهش سطح تولید درکشور هستیم.

احمد توکلی باشاره به پیشنهاد دهقان تاکید کرد:اگر دولت بخواهد ۶۲ هزار میلیارد تومان بدست اورد باید مثلا قیمت بنزین را ۱۵۰۰ تومان و قیمت گازوئیل را ۳۵۰ تومان کند که این افزایش قیمت به صلاح کشور نیست و تورم را به شدت افزایش می دهد.

نماینده مردم تهران با اشاره به نپذیرفتن نظر کارشناسان درخصوص افزایش قیمت ها و تورم افسارگسیخته با اجرای شیب تند آزاد سازی قیمت ها خاطر نشان کرد:آقای احمدی نژاد که نظرات کارشناسان در خصوص تورم را استهزاء می کرد، باید توجه کند که کارشناسانی که هشدار می دادند مقصودشان تورم یک سال بعد از اجرای قانون بود و متاسفانه باید بگویم که آمار نرخ تورم ماهانه، نسبت به ابتدای اجرای قانون با شیب تندی در حال افزایش است.

وی با اشاره به نرخ تورم در ماههای پایانی سال گفت:نرخ تورم در دی ماه ۲٫۷ درصد و در بهمن ماه ۲٫۵ درصد و ماه اسفند ۳٫۴ درصد بوده است.در حالیکه در ۵ سال گذشته از ۸۳ به تا ۸۸ ، نرخ تورم ماهانه در سه ماهه اخر سال بین ۰٫۸ درصد تا ۱٫۵ درصد در نوسان بوده است و اگر این روند پیش رود و همین شیب تورمی ادامه پیدا کند در پایان آذر ماه ۹۰ متاسفانه با تورم بالائی مواجه خواهیم بود.

رئیس مرکز پژوهش های مجلس با اشاره به دیدار برخی نمایندگان با رئیس جمهور در نوروز امسال گفت:آقای رئیس جمهور در آن دیدار به این نمایندگان می گوید؛ اجازه دهید قیمت ها را بالا ببریم تا بیشتر بتوانیم به مردم پول دهیم.

وی سپس افزود:آقای احمدی نژاد بیشتر به فکر پول نقد دادن به مردم است ،حال این سوال مطرح است که فرزندان این خانوارهائی که یارانه نقدی می گیرند کارو شغل نمی خواهند یا برخی از سرپرست های خانوار نباید کارشان ادامه داشته باشد ؟

وی در انتها تاکید کرد: احمدی نژاد باشد یا نباشد مسوول عوارض قانون شکنی در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها است که متاسفانه در آینده رخ خواهد دادولذا این پیشنهاد رشد ۲۰ درصدی را اگر چه به نظر مخالف محترم محدود کردن دست دولت است، باید بپذیریم.

گفتنی است این پیشنهاد دکتر دهقان در صحن علنی مجلس امروز تصویب شد.


 


نمایندگان مجلس دولت را موظف کردند شیب کند افزایش قمیت حامل‌های انرژی در سال ۹۰ را رعایت کند، از این رو با تصویب پیشنهاد یکی از نمایندگان، دولت نمی‌تواند در سال ۹۰ قیمت حامل‌های انرژی را بیش از ۲۰ درصد افزایش دهد.

به گزارش خبرگزاری کار، نمایندگان مجلس در نشست علنی امروز (شنبه ۱۰ اردیبهشت) که به بررسی آخرین پیشنهادهای درآمدی نمایندگان در بودجه ۹۰ اختصاص دارد، اجازه افزایش یک‌باره قیمت انرژی را از دولت سلب کردند.

پس از پیشنهاد محمد دهقان نماینده چناران و طرقبه مبنی بر الزام دولت برای رعایت شیب کند اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و جلوگیری از افزایش یک‌باره قیمت انرژی نمایندگان با تصویب پیشنهاد وی بندی را به بودجه ۹۰ الحاق کردند که بر اساس آن دولت نمی‌تواند در سال ۱۳۹۰ قیمت انرژی و سایر کالاهای یارانه‌ای را بیش از ۲۰ درصد نسبت به سال ۱۳۸۹ افزایش دهد.

این پیشنهاد که احمد توکلی نیز در موافقت با آن سخن گفت، با ۱۶۴ رأی موافق، ۲۰ رأی مخالف و ۶ رأی ممتنع از مجموع ۲۰۲ نماینده حاضر در صحن علنی مجلس به تصویب رسید.

افزایش یک‌باره قیمت حامل‌های انرژی به ویژه گاز در سال گذشته انتقاد بسیاری از مردم و نمایندگان را درباره شیب تند اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها برانگیخته است.


 


عدم پرداخت سهم کشاورزی و صنعت از محل درآمدهای ناشی از هدفمند کردن یارانه‌ها تذکرات بسیاری را از سوی نمایندگان روانه عملکرد دولت کرد.

به گزارش خبرآن لاین، در حالی که محمد مهدی مفتح سخنگوی کمیسیون تلفیق از لزوم باز گذاشتن دست دولت در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها سخن می‌گفت، رئیس مجلس از او پرسید: با توجه به نگرانی نمایندگان از عدم پرداخت سهم کشاورزی و صنعت، از دولت پرسیده‌اید که این سهم را داده است یا نه؟

مفتح هم گفت: باید گزارشش را به مجلس بدهند که نداده‌اند ولی شفاها در کمیسیون اعلام کرده‌اند که ۱۵۰۰ میلیارد تومان به وزارت صنایع داده شده که به صورت وام به بخش‌های صنعتی داده شود.

محمدرضا خباز نماینده کاشمر در تذکری با بیان اینکه این اظهارات صحیح نیست، ادامه داد: تا کنون هیچ گزارشی به مجلس نداده‌اند و بر اساس اظهارات کشاورزان، هیچ پولی به بخش کشاورزی داده نشده است.

عیسی جعفری نماینده بهار و کبودرآهنگ هم به نقل از کشاورزان حوزه انتخابیه‌اش گفت که هیچ یک از وعده‌های دولت در بسته‌های حمایتی از این بخش، پرداخت نشده است. تذکری که مصطفی کواکبیان و نمایندگان دیگر هم آن را مطرح کردند.

پاسخ رئیس مجلس به همه این تذکرات یکی بود و آن اینکه دولت باید قانون هدفمند کردن یارانه‌ها را بر اساس موازین قانونی اجرا کند و علاوه بر تعیین درآمدها، هزینه‌های دولت در سه بخش تولید (کشاورزی، صنعت) و مردم و دولت تعیین کند. یعنی سه ردیف هزینه‌ای باید در قانون بودجه باشد.

وی با اشاره به اینکه بر اساس مصوبات روز گذشته مجلس در بودجه ۹۰، ۱۰ درصد از درآمدهای هدفمند‌سازی نیز باید به بخش بهداشت و درمان داده شود، خواستار توجه دولت به این موضوع نیز شد.


 


سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران خارج از کشور با گرامی داشت روز کارگر خواستار آزادی هر چه سریع تر نمایندگان جنبش کارگری و صدها کارگر در بندی شد که تنها جرمشان اعتراض به بیکاری و ماه ها گرسنگی و عدم دریافت حقوق است و همگان را به دفاع و حمایت از خواسته های به حق کارگران فرا خواند.

در این بیانیه آمده است :سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران چنین وضعیتی را شایسته ملت بزرگ ایران و کارگران زحمتکش این مرزوبوم نمی داند و با توجه به بی اعتنایی حاکمان اصول گرای کنونی به هشدار های مکرر دلسوزان و متخصصان طی سال های اخیر، اصرار بر ادامه این روند را که حاصلی جز فقر و تیره بختی بیشتر برای ملت به همراه ندارد، خیانتی آشکار به کشور، نظام و انقلابی ارزیابی می کند که قرار بود برای کشور سربلندی و آبادانی و برای ملت آزادی و رفاه به ارمغان آورد.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتقاد از روند اقتصادی کشور تاکید کرده است: حاکمیت کنونی که سودای تک پایه کردن قدرت را در سر می پروراند، به هیچ روی حاضر به تجدید نظر در سیاست های ویرانگر اقتصادی خود و توقف روند حکومتی کردن اقتصاد و به رسمیت شناختن بخش خصوصی قدرتمند و نهادهای مستقل کارگری نیست و در سرکوب هر اعتراضی به این روند زیانبار که جز فقر و ذلت برای ملت نتیجه ای نخواهد داشت، تردید به خود راه نمی دهد.

به گزارش نوروز متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

یازدهم اردیبهشت، روز کارگر را گرامی می داریم. کارگران شریف و زحمتکش ما در حالی این روز را ارج می نهند که به رغم ادعای کذب رئیس دولت کودتا مبنی بر ایجاد یک میلیون و ششصد هزار شغل در سال گذشته، تعطیلی بسیاری از شرکتهای پیمان کاری و توقف و یا کاهش تولید بسیاری از واحدهای تولیدی بیکاری گسترده ای را برای کشور به ارمغان آورده است.

این واقعیت در شرایطی رخ می دهد که از سال ۱۳۸۴(سال تکیه زدن آقای احمدی نژاد بر کرسی ریاست جمهوری) کشور از درآمد بی سابقه و افسانه ای نفت و پتروشیمی برخوردار بوده است و در صورت وجود حکومتی دموکراتیک و مدیریتی با کفایت، علاوه بر تأمین نیازهای جاری از محل این درآمدها، امکان دهها میلیارد دلار سرمایه گذاری تولیدی و زیربنایی ، رشد جهش وار تولید ملی و در نتیجه ایجاد میلیون ها فرصت شغلی مولد جدید وجود داشت. فقط در آمد نفت طی پنج سال و نیم اخیر حدود ۴۵۰ میلیارد دلار(حدود نصف درآمد نفت از تاریخ اکتشاف نفت تا کنون) بوده است. با اختصاص حداکثر ۱۵۰ میلیارد دلار از محل این درآمد به هزینه های جاری، می بایست حداقل ۳۰۰ میلیادر دلار باقیمانده صرف سرمایه گذاری می شد و در صورت اتخاذ یک دیپلماسی عاقلانه و معطوف به منافع ملی به جای مواضع ماجراجویانه و تنش آفرین، امکان جلب و جذب سه تا چهار برابر این مبلغ سرمایه خارجی نیز وجود داشت. با این حجم سرمایه گذاری نه تنها وضعیت تولید و اشتغال در کشور متحول می شد، بلکه جهشی تاریخی در رشد و توسعه ملی فراهم می گردید و اقتصاد کشور در شرایط نوینی قرار می گرفت و در نتیجه امروز کارگران ما نه تنها شاهد بیکاری های گسترده و کاهش شدید قدرت خرید نبودند، بلکه از اشتغال مولد، قدرت خرید قابل قبول و زندگی عزتمندی برخوردار می شدند.

چنان که بخواهیم خطاهای حاکمیت کنونی و ظلم هایی که درحق ملت ایران کرده است احصاء کنیم، در کنار خیانت به رأی ملت با تقلب در انتخابات، پایمال کردن حقوق و آزادی های شهروندی و تلاش برای استقرار حکومت مطلقه فردی باید به حیف و میل و نابود کردن ثروت عظیم و افسانه ای حاصل از درآمد نفت طی این مدت و ایجاد تورم و بیکاری و کاهش شدید نرخ رشد تولید ملی و …که خیانتی آشکار به ملت و نسل های آینده است، اشاره کرد. متأسفانه در سال ها ی اخیر از ثروت خداداد و بی سابقه ای که می بایست صرف ساختن اقتصاد کشور و تأمین رفاه مردم می شد، برای حفظ قدرت در داخل، باج دادن به کشورهای دیگر برای جلب رأی ایشان در محافل بین المللی و جبران آثار منفی سیاست های ماجراجویانه استفاده شد و اقتصاد کشور ناباورانه در معرض سقوط قرار گرفت. وضعیت اسف بار سیستم بانکی ، بدهی های سرسام آور به پیمان کاران بخش های آب ، برق، نفت، گاز، پتروشیمی و … ، تعطیل و یا کندی پیشرفت طرح های تولیدی و زیر بنایی، عدم آغاز طرح های جدید مولد و زیربنایی بزرگ و رشد منفی تولید ناخالص داخلی، همگی از نشانه های سیاست های ورشکسته اقتصادی حاکمیت کنونی است که به رغم پنهان کاری ها و دروغ پردازی ها، آثار خود را نمایان ساخته است.

مقایسه شاخص های کلان اقتصادی در دوره احمدی نژاد با دوره های ریاست جمهوری آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی که درآمد ارزی در آن ها بسیار کمتر از دوره اخیر بود، عدم کفایت و ورشکستگی سیاست های حاکمان کنونی را به نمایش می گذارد.

با مروری بر آن چه درسال های گذشته رخ داده است می توان به ریشه سیاست های غلطی که بحران کنونی اشتغال و وضعیت نابسامان کارگران را به ارمغان آورده است، پی برد.

در پاییز سال ۱۳۸۳ رهبری در سفر به استان کرمان طی سخنانی اعلام کردند: «دیگر طرح های بزرگ کافی است. مردم میخواهند درآمد نفت را سر سفره های خود ببینند…»(نقل به مضمون) در پی این سخنان شعار «آوردن نفت بر سر سفره های مردم» به شعار اصلی انتخاباتی محمود احمدی نژاد تبدیل شد و به بهانه تحقق این شعار و در واقع به منظور جلب نظر و رأی مردم، توزیع پول های بی حساب در سفرهای استانی، پرداخت وام های «خود اشتغالی زودبازده» بی حساب، ایجاد تعهدات عظیم مالی برای دولت، پرداخت یارانه های نقدی از محل خزانه دولت به جای تأمین و پرداخت آن از محل حذف یارانه ها(مبلغ تأمین شده از محل حذف یارانه ها در بودجه ۳۷ هزار میلیارد تومان و یارانه پرداختی بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان است) و … و در واقع حیف و میل و به هدر دادن ثروت ملی به جای سرمایه گذاری آن و افزایش تولید و رونق و رفاه اقتصادی، سرلوحه برنامه های اقتصادی احمدی نژاد قرار گرفت و تلاش شد با «اقتصاد صدقه ای» روز به روز مردم را بیشتر به حکومت وابسته کنند.

حاکمیت کنونی به منظور فراهم آوردن زمینه های حکومت مطلقه فردی، از یک سو با سپردن شریان های اقتصادی و طرح های کلان عمرانی و بنگاه های بزرگ اقتصادی به سپاه پاسداران به نابودی بخش خصوصی و بورژوازی غیر و ابسته به حکومت همت گماشت و از سوی دیگر همزمان با سرکوب نهادها و شوراهای مستقل کارگری و دستگیری کارگران معترض، با سوء استفاده از منابع ارزی کشور و به قیمت نابودی تولیدات داخلی و بیکاری کارگران، اقدام به واردات بی رویه کالاهای خارجی کرد تا در کوتاه مدت رضایت مردم را جلب کند و به این ترتیب عملاً «اقتصاد» حکومتی را که به مراتب خطرناک تر و غیر قابل کنترل تر از اقتصاد دولتی است، بر کشور حاکم کرد. اقتصادی که کنترل آن حتی از عهده یک مجلس واقعی مردمی نیز خارج است.

این روند در کنار سیاست خارجی به اصطلاح «تهاجمی» و «ماجراجویانه» که ثمره آن تحریم های گسترده و بی سابقه بین المللی علیه کشورمان بود، به کاهش شدید سرمایه گذاری و در نتیجه توقف روند توسعه در کشور انجامید و که علاوه بر خسارت های غیر قابل جبران به منابع ملی ، نظیر مخازن مشترک نفت و گاز، رکود تورمی، عدم اشتغال مولد جدید و افزایش بیکاری را برای کشور به ارمغان آورد. وضعیتی که در صورت روی کار آمدن یک حاکمیت مردمسالار و مدیر و کاردان، برای تغییر آن به سال ها تلاش در سطح ملی نیاز خواهیم داشت.

حاکمیت کنونی که سودای تک پایه کردن قدرت را در سر می پروراند، به هیچ روی حاضر به تجدید نظر در سیاست های ویرانگر اقتصادی خود و توقف روند حکومتی کردن اقتصاد و به رسمیت شناختن بخش خصوصی قدرتمند و نهادهای مستقل کارگری نیست و در سرکوب هر اعتراضی به این روند زیانبار که جز فقر و ذلت برای ملت نتیجه ای نخواهد داشت، تردید به خود راه نمی دهد.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران چنین وضعیتی را شایسته ملت بزرگ ایران و کارگران زحمتکش این مرزوبوم نمی داند و با توجه به بی اعتنایی حاکمان اصول گرای کنونی به هشدار های مکرر دلسوزان و متخصصان طی سال های اخیر، اصرار بر ادامه این روند را که حاصلی جز فقر و تیره بختی بیشتر برای ملت به همراه ندارد، خیانتی آشکار به کشور، نظام و انقلابی ارزیابی می کند که قرار بود برای کشور سربلندی و آبادانی و برای ملت آزادی و رفاه به ارمغان آورد. سازمان ضمن گرامی داشت روز کارگر خواستار آزادی هر چه سریع تر نمایندگان جنبش کارگری و صدها کارگر در بندی است که تنها جرمشان اعتراض به بیکاری و ماه ها گرسنگی و عدم دریافت حقوق است و همگان را به دفاع و حمایت از خواسته های به حق کارگران فرامی خواند.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ( شاخه خارج کشور)

۱۰/۲/۱۳۹۰


 


منابع خبری اعلام کردند درحالیکه درگیری میان حامیان سرهنگ قذافی رهبر لیبی و انقلابیون به مناطق مرزی با تونس کشیده، و برخی ساکنان مناطق مرزی مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند، تونس درگیری های رخ داده در منطقه مرزی اش با لیبی را محکوم کرده و نسبت به واکنش های خود هشدار داده است.

به گزارش جرس به نقل از خبرگزاری آلمان، نبرد میان انقلابیون لیبی و حامیان معمر قذافی، به مناطق مرزی با کشور تونس و مصر گسترش یافته و در جریان درگیری های رخ داده در این مناطق خمپاره‌ها به صورت مداوم در نزدیکی خانه‌ها فرود آمده‌اند.

بر اساس این گزارش، یک امدادگر تونسی گفته است انقلابیون لیبی که یک پاسگاه مرزی را به تسخیر خود درآورده بودند، پس از حملات نیروهای قذافی مجبور به عقب‌نشینی شدند.

یک نماینده‌ی ارتش لیبی نیز به خبرگزاری فرانسه گفته است که نبرد در دو سوی مرز ادامه دارد.

همزمان خبرگزاری فرانسه به نقل از رسانه ملی تونسی (تاپ) گزارش داده است که شماری فراری و آواره‌ که به تونس پناه آورده بودند، در خاک این کشور کشته شده‌اند.

در همین رابطه خبرگزاری رویترز نوشته است “در پی این حادثه نیروهای دولت لیبی از تونس عذرخواهی کردند، اما مقامات تونس در مقابل نسبت به اقدام تلافی جویانه نظامی هشدار داده اند.”

وزارت خارجه تونس در همین رابطه با انتشار بیانیه ای گفته است :” اصابت گلوله های پرتاب شده از سوی لیبی به مناطقی مسکونی در تونس به معنای شکستن حریم تونس و نقض امنیت ساکنان این منطقه است. ”

همچنین شبکه تلویزیونی الجزیره، از نبردهایی در منطقه‌ی کفرا در نزدیکی مناطق مرزی لیبی با مصر گزارش داده و وضعیت آن منطقه را نیز بحرانی گزارش کرده است.

خبرگزاری آلمان گزارش داده است که پس از هفته‌ها پیشروی و عقب‌نشینی نیروهای دو طرف به یک برابری نیرو دست یافته‌اند و هم اکنون نه شورشیان و نه نیروهای دولتی نمی‌توانند گام تعیین‌کننده را بردارند.

بر اساس گزارش سی ان ان، نیروهای ائتلافی ناتو که با حملات خود می‌کوشند از غیرنظامیان حفاظت کنند، با نگرانی به صحنه‌ی درگیری‌ها می‌نگرند و در این راستا، انقلابیون همچنین خواستار حمایت نظامی بیشتر از سوی ناتو هستند.

تا کنون دهها هزار تن از مردم بیدفاع و انقلابیون لیبیایی، توسط نیروهای حامیِ معمر قذافی کشته و زخمی و ربوده و شکنجه و اعدام شده اند.


 


در ادامۀ پیامهای صادره به مناسبتِ فرا رسیدنِ روز معلم، رسول بداغی، فعال فرهنگی و از معلمان دربند نیز، طی پیامی از درون زندان به همین مناسبت، خاطرنشان کرد “استبداد فردی در وزارت آموزش آینده تاریکی برای تعلیم و تربیت فراهم کرده است.”

به گزارش «کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی»، رسول بداغی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان که در زندان رجایی شهر کرج و در بند ویژه امنیتی در کنار دیگر زندانیان سیاسی به سر می برد، با ارسال یادداشتی از داخل زندان دیدگاه خود را در آستانه روز معلم در ارتباط سیستم آموزشی و تربیتی حاکم ابراز داشته است.

بر اساس این گزارش، بداغی در این نوشته می گوید : “سیستم حاکمیت استبداد فردی در وزارت آموزش و پرورش آینده تاریک برای تعلیم و تربیت کشور فراهم کرده است.”

متن کامل یادداشت رسول بداغی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان که به مناسبت روز معلم در زندان رجایی شهر نوشته است، به شرح زیر است:

سیستم حاکمیت استبداد فردی در وزارت آموزش و پرورش به دلایل زیر آینده تاریکی برای تعلیم و تربیت کشور فراهم کرده است:

یک – سیاست زدگی آموزش و پرورش و استفاده ابزاری از معلمان و دانش اموزان به عنوان سیاهی لشگر زورگویان حاکم.

دو- طبقاتی کردن ملت با زیر پا گذاشتن اصل…*

سه – قانون اساسی و آموزش و پرورش آزاد و پولی.

چهار – نگاه مصرفی رژیم به معلمان و آموزگاران به عنوان صدقه بگیران مقامات.

پنج – فلسفه مغلطه پروری در نظام تعلیم و تربیت کشور.

شش – مشکلات معلمان حق التدریسی و بهره برداری استعمارگرانه حکومت از آنان.

هفت – نا امیدی و بی انگیزه گی دانش آموزان به تحصیل به دلیل افزایش سرسام آور بیکاری بویژه در میان قشر تحصیل کرده جامعه.

رسول بداغی

زندان رجایی شهر کرج

اردیبهشت ۱٣٩۰

لازم به ذکر است در همین رابطه، و به مناسبت فرارسیدنِ روز معلم، عبدالله مومنی، معلم و سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت و همچنین محمد داوری، آموزگار، روزنامه نگار و یکی از مشاوران مهدی کروبی، که هر دو از آموزگارانِ سبز زندانی می باشند، اقدام به صدور بیانیه‌ای کرده و خطاب به دانش آموزان خود خاطرنشان ساختند “ما نمی توانیم، به دانش آموزان خود بگوییم، شهروند خوب باید «ساکت»، «منفعل»، «بله قربان گو»، «ریاکار» و «ترسو» باشد چرا که بر این باوریم؛ رفتار مستبدانه و غیردموکراتیک خود نتیجه ترویج کژی هایی از این دست است.”


 


هاله سحابی با پیشنهاد مقامات جهت ارائه تعهد نامه و اعزام به مرخصی برای عیادت پدرش عزت الله سحابی موافقت نکرده است.

به گزارش جرس، پس از تشدید بیماری و بستری شدن عزت الله سحابی و تقاضاهای مکرر خانواده هاله سحابی برای گرفتن ملاقات برای هاله جهت عیادت از پدر که به شدت بیمار و بدحال بود و در بیمارستان در انتظار عمل جراحی قرار داشت، و از آنجا که مهندس سحابی مرتبا با درد و ناله هاله را صدا می کرد، مسئولین مربوطه با هاله دیدار کرده و از وی می خواهند با نوشتن تعهد نامه ای به مرخصی برود و از پدر عیادت کند؛ اما وی خودداری کرده و می گوید که مرخصی نمی خواهد.

این منابع می افزایند، متعاقب این امر، پدر نیز مورد عمل جراحی قرار گرفته و حالش بهبود پیدا می کند و این امر سبب خوشحالی همه اعضای خانواده شده که خودداری هاله سحابی از امضای تعهد نامه سرانجام خوبی داشته است و حال پدر نیز برخلاف روندی که پزشکان را به تردید از عمل جراحی انداخته بود بهبود پیدا می کند.

هاله سحابی، از دستگیر شدگان حوادث بعد از انتخابات، به دوسال حبس تعزیری و جریمه نقدی محکوم شده بود، که این حکم در دادگاه تجدید نظر تایید و وی در حال گذراندن محکومیت خود می باشد.


 


یکی از اعضای کمیسیون قضایی مجلس در خلال بررسی لایحه بودجه ۹۰، بارها نسبت به وضعیت زندان​ها هشدار داده بود، امروز هم پیشنهاد دیگری را ارائه داد که رای لازم را کسب نکرد.

یونس موسوی نماینده فیروزآباد در روزهای گذشته نیز با اشاره به اینکه تعداد زندانیان در زندان​ها آنقدر زیاد است که تا روی پله​ها هم می‌خوابند، خواستار افزایش بودجه سازمان زندان​ها شده بود.

او امروز نیز با بیان اینکه بودجه سازمان زندان‌ها کفاف تامین لباس و غذای زندانیان را نمی​دهد، ادامه داد: آنقدر در زندان​ها مشکل هست که به هر دو نفر یک پتو می‌رسد.

به گفته این عضو کمیسیون قضایی مجلس، این مبلغی که در اختیار آنها قرار می​گیرد با هدفمند شدن یارانه​ها صرف قبوض آب و برق و گاز می​شود.

موسوی بر این اساس پیشنهاد داد که قیمت آب و برق و گاز زندان​های تحت نظر سازمان زندان​ها و قوه قضاییه بر مبنای تعرفه مراکز امنیتی و انتظامی کشور محاسبه شود.

علی لاریجانی از او پرسید: مگر تعرفه آب و برق در زندان​ها الان چقدر است؟ و تفاوتش با آن تعرفه​ای که می​فرمایید چقدر می​شود؟

موسوی که می‌گفت تفاوت زیادی دارد، بر پیشنهاد خود اصرار کرد و خواستار رای‌گیری برای آن شد. اما رای لازم را کسب نکرد.

پس از آن مهدی کوچک​زاده نماینده تهران در تذکری به سخنان موسوی انتقاد کرد و گفت: اگر شما فقط یک زندان را دیده​اید، من از زندان‌های زیادی بازدید کرده​ام و اینگونه نیست که در زندان​های ما به هر دو زندانی یک پتو برسد. چرا شان نظام را کاهش می‌دهید؟


 


مدیر عامل شرکت نفت مناطق مرکزی با اشاره به واگذاری قرارداد توسعه ۲ میدان گازی به صورت ترک تشریفات به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، ارزش این قرارداد را نزدیک به یک میلیارد دلار اعلام کرد و جزئیات سیاست جدید وزارت نفت برای واگذاری ترک تشریفات قراردادهای نفت و گاز را تشریح کرد.

مهدی فکور از واگذاری قرارداد طرح توسعه ۲ میدان گازی به صورت ترک تشریفات مناقصه به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) خبر داد و گفت: قرارداد طرح توسعه میادین گازی هالگان و سفید باغون به صورت EPCF به قرارگاه خاتم الانبیا واگذار شده است.

مدیر عامل شرکت نفت مناطق مرکزی ایران با تاکید بر اینکه ارزش این قرارداد گازی نزدیک به یک میلیارد دلار (حدود ۹۷۰ میلیون دلار) برآورد می شود، تصریح کرد: مطابق با توافق انجام گرفته بین شرکت ملی نفت و قرارگاه خاتم الانبیا باید تمامی منابع مالی و سرمایه گذاری طرح توسعه این دو میدان گازی توسط این مجموعه تامین شود.

این عضو هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران با تاکید بر اینکه هدف از طرح توسعه میادین هالگان و سفید باغون تولید روزانه ۱۹ میلیون متر مکعب گاز طبیعی است، اظهار داشت: برای توسعه این دو میدان گازی طرح جامع توسعه میدان (MDP) باید به صورت فاز به فاز توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا تدوین و در شرکت ملی نفت به تصویب برسد.

وی با اشاره به دستور جدید وزیر نفت مبنی بر شرایط واگذاری قراردادهای نفتی و گازی به صورت ترک تشریفات مناقصه، توضیح داد: مطابق با این دستور وزیر نفت اختیاراتی را به شرکت‌های مختلف واگذار شده است تا آن دسته از پیمانکارانی که دارای توانایی مالی مطلوبی هستند به صورت ترک تشریفات در پروژه ها حضور پیدا کنند.

فکور، تاکید کرد: بر این اساس قرارداد توسعه میادین گازی هالگان و سفید باغون با توجه به منابع مالی کافی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا به این مجموعه به صورت ترک تشریفات مناقصه واگذار شده است.

به گزارش مهر، میادین گازی مستقل هاگان و سفید باغون از میادین تازه اکتشاف شده کشور به شمار می‌روند که حجم ذخیره گاز درجای میدان هالگان ۱۲ تریلیون و ۴۰۰ میلیارد فوت‌مکعب معادل ۳۵۵ میلیارد متر مکعب است.

پیش‌بینی می‌شود حدود ۷۰ درصد ذخیره درجای این میدان معادل هشت تریلیون و ۹۳۸ میلیارد فوت‌مکعب آن قابل استحصال باشد همچنین حجم میعانات گازی درجا در میدان گازی هالگان ۲۴۹ میلیون بشکه برآورد شده که از این میزان حدود ۹۸ میلیون بشکه قابل استحصال است.

میدان سفید باغون از حجم ذخیره گاز طبیعی حدود ۶ تریلیون فوت مکعب برخوردار بوده که این میدان تازه اکتشاف شده همجوار با میدان هالگان در استان فارس قرار گرفته است.


 


کلمه:دو سال پیش میرحسین موسوی با شعار حمایت از مستضعفان وارد صحنه انتخابات شد. او دغدغه مستضعفان را داشت و بارها و بارها به توجه به این قشر تاکید کرد. او نگران زندگی و معیشت اقشار زحمت کش مخصوصا کارگران بود و هست.

امام(ره)، در زمان مسئولیت میرحسین، دولت او را «دولت خدمتگزار» نامید. حال نخست وزیر آن دوران در حصر وزندان خانگی است. راه سخن گفتن او برای توده های مردم بسته شده است اما کلام او و بالاتر از آن اندیشه های او تازه است. از سوی دیگر روز به روز سفره های کارگران کوچکتر می شود و دغدغه توجه به این قشر بیشتر از گذشته خود را نمایان می کند.

ویژه نامه امروز روزنامه کلمه به مناسبت روز جهانی کارگر منتشر می شود. شمارگان آن بی شمار است و نیاز به همت ایرانی های سبز دارد که آن را در سال «آگاهی تا رهایی» منتشر کنند. این ویژه نامه سعی کرده فریاد کارگران ایرانی باشد و شما همراهان هم فریادی باشید برای کارگران. این فریاد را به همه برسانیم.

صفحه فیس بوک روزنامه کلمه

دریافت نسخه PDF - پی دی اف

دریافت نسخه PDF – پی دی اف

دریافت نسخه JPEG – عکس

‎چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته