-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

Latest News from Koocheh for 05/31/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شراره سعیدی/ رادیو کوچه

همان‌گونه که در برنامه‌های پیش اشاره شد، خشونت و اعمال شکنجه عمری طولانی داشته و بررسی علل شکنجه و خصوصیات شکنجه‌گران کاری آسان نیست.

تمامی حکومت‌هایی که به شکنجه دگراندیشان متوسل می‌شوند به خوبی می‌دانند آن‌چه ممکن نیست توقف آرا و اندیشه‌ها با اعمال خشونت است، پس به چه منظور آن را انجام می‌دهند؟

شکنجه‌گران افرادی از جامعه هستند اما مطمئنن دارای مشخصه‌های خاصی می‌باشند، هر کسی نمی‌تواند در کسوت شکنجه‌گر قبول شغل کند، این افراد دارای چه افکاری هستند؟

کالبدشکافی پدیده شکنجه از آن‌جا که در جوامع گوناگون وجود دارد، بحثی طولانی و پیچیده است، اما این بحث فقط در قالب زمان و مکان مشخص، جمهوری ‌اسلامی در ایران است .

متاسفانه آن‌چه جلب نگاه عمومی به پدیده خشونت دولتی را ایجاد نمود، اتفاق قتل‌های زنجیره‌ای بود، تا قبل از آن جامعه انقلابی و درگیر جنگ به این مورد علاقه‌ای نشان نمی‌دادند، اعمال شکنجه به جوانانی که بر اساس تمایلات گروهی و حزبی مورد شکنجه قرار می‌گرفتند و اتفاقن خشونت اعمال شده در مورد آنان بسیار هم سخت و شدید بود، با پروپاگاندای دولتی به گونه‌ای انعکاس می‌یافت که هیچ‌گونه احساس هم‌دردی و ترحم جامعه را برنمی‌انگیخت.

در زمان انقلاب و پس از آن جنگ روح مرگ و سختی تطهیرآمیز در کل جامعه بسط یافت و همین امر باعث شد تا رفتار حاکمان در زندان‌ها عادی جلوه کند، پخش تصاویری از افراد شکنجه شده توسط گروه‌های مخالف جواز انجام مثل آن را برای دولتیان صادر می‌کرد.

پس از جنگ و در دوران سازندگی جامعه پس از عبور از بحران‌ها دارای ثباتی نسبی شد، ثباتی که وجدان جمعی توده را هشیار نمود و پس از مرگ روح‌اله خمینی و پس رفتن هاله‌های قدسی چشمان ایرانی کم‌کم با نگاه‌های زمینی و عادی بشری آشتی کرد، اولین شوک بزرگ جامعه در مورد خشونت دولتی قتل‌های زنجیره‌ای بود

اما پس از جنگ و در دوران سازندگی جامعه پس از عبور از بحران‌ها دارای ثباتی نسبی شد، ثباتی که وجدان جمعی توده را هشیار نمود و پس از مرگ روح‌اله خمینی و پس رفتن هاله‌های قدسی چشمان ایرانی کم‌کم با نگاه‌های زمینی و عادی بشری آشتی کرد، اولین شوک بزرگ جامعه در مورد خشونت دولتی قتل‌های زنجیره‌ای بود،  قتل‌هاى زنجیره‌اى، قتل‌هاى اهل قلمى چون محمد مختارى و محمدجعفر پوینده، که از مبلغان ایده حقوق بشر و مدارا بودند و ایمان توده به بی‌آزاری آنان  انزجار مردم را برانگیخت و به مطرح شدن بیش از پیش بحث خشونت در سطح عموم کمک کرد، ملتی که بعضن نوجوانان و جوانان‌شان را در سال‌های ابتدایی انقلاب خود تسلیم دست‌گاه خشن جمهوری اسلامی‌ می‌کردند، حال برای آن‌چه که بر سر آنان آمده بود، نگران بودند.

پس از اتفاقات زیادی که مرتبط به این پرونده بود، بزرگ‌ترین دست‌آورد این حادثه شوم، پرده‌دری واضح از شکنجه مقدس بود، شکنجه‌گرانی که تحصیلات دانش‌گاهی در غرب داشتند، مرتکب زشت‌ترین رفتار خشن شده بودند و پس از بررسی پرونده مشخص شد که آن را مقدس دانسته و رفتاری برای جلب نظر الله می‌دانند، از همه عجیب‌تر بازجویان همین پرونده بودند که آن‌ها هم برای جلب‌نظر همان خدا شکنجه‌گران و قاتلان همان پرونده را مورد خشونت‌های شرم‌آوری قرار دادند، این پروسه معیوب و زنجیره‌ای پس از آشکار شدن موجب بهت جامعه خواب‌آلوده شده و شک توده را نسبت به رفتار و بخشش گذشته‌شان برانگیخت.

در مباحثی که توسط روان‌شناسان و جامعه‌شناسان برای بررسی پدیده شکنجه و شکنجه‌گران وجود دارد، این افراد را کسانی کم‌سواد و بی‌بهره از جای‌گاه عمومی دانسته‌اند، که به واسطه تحقیرهایی که موجب عقده‌های بزرگی شده با این شغل به نوعی خودارضایی روانی می‌کنند، اما ما اکنون با دسته‌ای از این شکنجه‌گران مواجه هستیم که تحصیلات دانش‌گاهی داشته و به واسطه استفاده حداکثری از رانت‌های دولتی توانسته‌اند با مخفی‌نمودن شغل‌شان در جامعه آبرویی نیز به دست آورند، وجود این گروه را چگونه باید توجیه کرد؟ گروهی که از گروه نخست رفتارشان خطرناک‌تر است.

زمانی عموم ملت با توجه به پندارهای مذهبی و عوامانه خود نه تنها به بحث خشونت به صورت جدی نمی‌پرداختند بلکه این رفتار را در مقابل کسانی که به شعائر آنان توهین نموده امری اجتناب‌ناپذیر می‌دانستند.

بحث‌های داغی مانند غیرت بر نوامیس، قتل دردناک جانیان کربلا، قطع دست و پای سارق و سنگ‌سار … از مواردی‌ست که به واسطه باورهای مذهبی در ذهن ایرانیان نهادینه شده است، اما پس از انقلاب واژه‌های جدیدی به صورت آکادمیک به باور توده و از آن مهم‌تر بعضی از نخبگان وارد شد، در ذهنی که باورمند تعصب بر ناموس است و با نگاهی بر ناموسش آشفته می‌شود و احساس تملک بر تمامی نفوس درون خانه‌اش را دارد، به صورت بسیار زیرکانه‌ای توسط کلمات مذهبی این خشونت پنهان دارای قداست شد و هرچه که فرد در این گستره جلوتر می‌رفت به رفتارش مومن‌تر، تا آن‌جا که این آیات مقدس و کلمات روحانی آنان را به جایی رساند که دگراندیشان را جنگ‌جویانی بر ضد الله فرض گرفته و به کشتن‌شان رضایت نمی‌دادند، آن‌ها باید این خاطیان را دقیقن به مثال‌های گفته شده از جهنم خود عذاب می‌دادند تا شاید بهره‌ای از این چاپلوسی به درگاه الله بیابند.

البته ما در طول تاریخ شکنجه‌های مقدس بسیار داشته‌ایم، کلیسا و مسیحیت علم‌دار این طریق ناصواب هستند، اما این رفتار تنها برای انتقام‌گیری شخصی شکنجه‌گر از دگراندیش نیست، گرچه در موقع شکنجه رفتار کینه‌توزانه این افراد چشم‌گیر است، اما وقتی این خشونت دولتی می‌شود، نشان‌گر آن‌ست که هدفی به صورت منسج در پس این رفتار وجود دارد.

گفتیم که حکومت بالطبع دارای شعور حداقلی درک این مسئله ساده هست که شکنجه مغز دگراندیش را تخلیه نمی‌کند ولی با این وجود به شکنجه متوسل می‌شود، مورد استفاده این استراتژی را تنها باید در ترس از گسترش یک تفکر دانست، شکنجه‌گر مقدس می‌داند که حتا در صورت سکوت ابدی، این شخص مهره‌ای سوخته است، اما او می‌کوشد تا با خشونت فیزیکی و روانی او را تا حدی آزار دهد که هزینه تحمل درد بسیار بیش‌تر از ترویج افکارش شود، نظام دقیقن به همین قصد موجب قتل و آزار جوانان معترض پس از انتخابات ۸۸ شد، افزایش هزینه برای تفکراتی ذهنی که با اقتدار نظام به یاس مبدل شده و در نگاه خود دگراندیش هم بی‌ارزش می‌نماید، هم اعتقاداتش، هم مردمی که شاهد خشونت روا شده به او ساکت بوده‌اند.

اکنون ایران با قدرت حاکمی اداره می‌شود که شانه ‌به شانه خدا در امورات خلق سهیم است، این قدرت فراقانونی و متنفذ به دور از هر پاسخ‌گویی توانسته است با متدهای بسیاری که یکی از آن‌ها استفاده از شکنجه است، دگراندیشان را مهار کند، او با فراخوانی مذهبی و قدسی و بسیج خداترسانی که او را نماینده مستقیم الله می‌دانند، مخالفان را محارب با خدا و ملحد بنامد و به این واسطه دیگر لازم نیست حکم جداگانه‌ای صادر کند، زیرا به خوبی از تربیت این افراد در نظام ملحدکش مطمئن است.

تا وقتی که دگرآزاری حتا در خانه‌های ما میان اعضای یک خانواده به صورت عرفی در جریان است و پدر توان آن را دارد که همسر و فرزندان‌اش را با حکم حکومت و مذهب آزار دهد، توقع دگراندیشان برای هم‌راهی توده با آنان مانند شوخی‌ست.

 

 


 


اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه

دست و دلم به نوشتن نمی‌رود. نمی‌دانم چرا با وجود آن‌که از شرایط جسمانی‌اش آگاه بودم و می‌دانستم که زیاد زنده نخواهد ماند، دوست نداشتم تا به این لحظه فکر کنم، اما «عزت‌اله‌ سحابی» درگذشت، به همین سادگی. مرگ یک واقعیت است و پذیرشش آسان، ولی نمی‌دانم چرا این‌قدر دلم می‌سوزد برایش، راستش برای او که نه برای خودم، برای جامعه‌ام و برای حاکمینی که نتوانستند حتا اندکی از آن دریای بی‌کران دانش، عزت‌نفس، بزرگی و وطن‌پرستی‌اش بهره‌ای بگیرند.

یک نفر پیدا می‌شود که به من بگوید کجای دنیا چنین انسانی را سال‌های سال در زندان نگاه می‌دارند و حتا از نعمت مشاوره‌اش هم خود را محروم می‌کنند؟ اویی که اگر در هر کجای دیگر دنیا به دنیا آمده بود قدر می‌دید و بر صدر می‌نشست، در وطنش و در دو دوره‌ی حکومت ‌پهلویان و جمهوری‌ اسلامی پانزده سال زندان کشید، پانزده سال، فقط به زبان آوردنش آسان است. پهلویان و خمینی و خامنه‌ای، این بزرگ‌مرد را از خود راندند و جمعی بله‌قربان‌گو و ابله و کم‌سواد و نان به نرخ‌روزخور را دور خود جمع کردند و دیدیم که عاقبت چه بر سر خود و کشورمان آوردند و می‌آورند.

دریغ و درد که فرصت یک مرگ آسوده را هم از انسانی گرفتند که اگر سراغ هر کار دیگری به جز سیاست رفته بود از به‌ترین شرایط اقتصادی و رفاهی برخوردار می‌شد و زندگی‌اش را با آرامش سر می‌کرد، اما عشق به ایران و ایرانی و درد عقب‌ماندگی وطن و آرزوی سربلندی‌اش نگذاشت تا آنی روی آرامش را ببیند. بخواب پیرمرد آسوده بخواب اکنون فرصت آرامش توست و آغاز رنج‌های ما.


 


مه‌شب‌ تاجیک/ رادیو کوچه

ما باید ببخشیم…ما مرد و زن، ما که به شدت زن هستیم و کم‌تر از آن نیستیم، ما زنان …نه این دفعه تنها ما زنان نیستیم، همه باید ببخشیم زن و مرد و پیر و کودک و نوجوان…اوه…چقدر بخشش، اتفاقاتی می‌افتد که هر روز این بخشش برای ما شدیدتر هم می‌شود، اصلن همه‌چیز هم خوب است…هوا آماده‌ی بخشش است، خوش‌حالم و حس بخشیدن هی می‌آید. فرصت‌ها، شلاق‌وار به سمت من هجوم می‌آورند و من حتا بیش‌تر از بخشش دلم می‌خواهد بخشیده شوم…به خاطر ظلم‌هایی که روا کرده‌ام، به خاطر خباثب روحم، مرا ببخشید، من از ساچمه‌های من، از حلقومم که پر از ساچمه‌های من است، نمی‌توانم دهان بگشایم بگویم ببخشید، می‌پاشد بیرون و سر و رویت ساچمه باران می‌شود شاید فحشی‌ هم خوردی، یک‌هو یک‌دفعه، کسی چه می‌داند؟

دمای شهرهای ایران بالا رفته است، هرم گرمای هذیان‌های شبانه‌ی ملتی است که در انتظار بخشش است، ملتی که به راحتی بخشیده است و حال منتظر عفو است تا برود و بعدش آب زرشک بخورد. ببین چه شده است که مرگ هم راضی است به آمدن و بی‌صدا بردن، مرگ دیگر داس و درفشی ندارد، خجالت زده است در این وادی، بیا، بفرما، خوش آمدی تو هم بیا ما ملت بخشش و فراموشی هستیم، من که می‌بخشم، شما را نمی‌دانم، من پانزده سال زندگی عزت‌اله سحابی را در زندان بخشیدم، درد و رنج سال‌ها مبارزه‌اش را در تب‌های بی‌بدیل بخشیدم. من خون ندا و سهراب را هم می‌بخشم، امیر، صانع، محمد و ترانه و بهنود…اوه چقدر من می‌بخشم، من مرگ دردناک سیامک پورزند را در پس دیوارهای قطور تنهایی می‌بخشم، بغض‌ها را هم می‌بخشم، گریه‌های کودکان نسرین و نسرین هم که چیزی نیست، شما بزرگ‌وارید آن‌ها را ببخشید، آخر بچه‌ی سه ساله‌ی یک مادر نمی‌فهمد مادر داشته باشد و نه یعنی چه؟ بچه است، او را دیگر شما ببخشید.

هستیم، نشستیم، و تو با بالاپوشی از هستن و بودن ما ملتی که متعلقیم ما را ببخش، نادانی ما را ببخش که نمی‌فهمیم مجید توکلی در زندان است و مادرش بیمار دیدنش، ما را ببخش که خاک این سرزمین برای ما هم هست، حرف است دیگر باشد، برای ما هم باشد، تا مثل این باشد که با کفش روی گل‌های قالی راه بروی، ما نمی‌فهمیم، این همه درایت و بزرگ‌واری را ما نمی‌فهمیم تو بفهم و ببخش، ببخش تا روزی که در چشم ملتی نگریستی نتوانی تشخیص بدهی که کدام یکی از این‌ها مرده است، کدام‌شان تیره خورده‌اند، کدام اعدام شده‌اند، و کدام زیر شکنجه و کدام زیر بار غصه، به خاطر سپردن هفتاد میلیون چهره آسان نیست، راستی رای جا به جا کردن در حد پنجاه میلیون آسان است، نه، من نمی‌دانم، می‌گویند تو می‌دانی، من می‌بخشم، بغض‌ها و گریه‌ها و لال شدن‌ها را از ترس مرگ و گلوله، آوارگی‌ها را از سرزمین گل‌ها قالی، ولی تو چگونه می‌بخشی؟ زمین این ملک متورم است، متورم گریه‌ها‌ی مادران خاوران، اشک‌های مادران خرداد ماه‌ها، کلنگ بزنی خون می‌ریزد، تو به خاطر این همه خون ببخش، ولی چهره‌ی میلیون‌ها را به خاطر بسپار، سخت است که روزی بشینی و تمام این چهره‌ها برای تو غریبه باشند. اگر چهره‌ها را به خاطر نسپاری، تمام این چهره‌های زیاد را خون که رویت بالا بیاورند…نمی‌خواهد ببخشی، نبخش، به چهره‌ها فکر کن و خون‌ها…آن‌وقت شاید بخشش….می‌دانی که داخل گورها همیشه برگ‌های سبز و گل‌های قرمز اطلسی هست؟

 


 


کیومرث سجادی / رادیو کوچه

ادامه حیات پرندگان عصبانی که تخم‌های‌شان توسط خوک‌ها به سرقت رفته‌، به مخاطره افتاده است. این پرندگان که از قدرت تخریبی بی‌نظیر خود جهت خراب کردن قلعه‌ی مستحکم خوک‌ها استفاده می‌کنند، قهرمانان داستانی هستند که شرکت «Rovio Mobile» را به یکه تاز این روزهای سازندگان بازی‌های موبایل تبدیل کرده‌اند.

این بازی برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ برای گوشی‌های «اپل» (Apple) نوشته شد. استقبال مثال‌زدنی مخاطبان و فروش بیش از ۱۲ میلیون نسخه از آن، شرکت را مجاب کرد تا بازی را برای صاحبان گوشی‌های لمسی مجهز به سیستم عامل «اندروید» (Android) نیز توسعه دهد. امروز کم‌تر گوشی لمسی پیدا می‌شود که به «اندروید» مجهز باشد و خبری از یکی از نسخه‌های «پرنده‌گان عصبانی» (Angry Birds) روی آن نباشد. بیش از ۲۰۰ میلیون دانلود از نسخه‌های مختلف این بازی بر روی انواع گوشی‌ها در سرتاسر جهان می‌تواند گواه این ادعا باشد. نباید فراموش کرد که این آمار تنها مربوط به دانلود‌های صورت گرفته از بازار‌‌های رسمی می‌باشد.

تا‌کنون سه نسخه اصلی از این بازی توسط شرکت مذکور با نام‌های Angry Birds  ، Angry Birds Seasons و  Angry Birds Rio منتشر شده است تا علاوه بر شهرت جهانی‌، تنها در سال جاری حدود ۱۰۰ میلیون یورو منفعت مالی عاید شرکت«روویو موبایل» (Rovio Mobile) کند.

بازی بدین صورت است که پرندگانی با رنگ‌ها و شکل‌های مختلف در اختیار قرار داده می‌شود و با استفاده از یک کمان و این پرندگان عصبانی به عنوان تیر اقدام به تخریب پناه‌گاه‌های خوک‌ها و از بین بردن آن‌ها می‌کنیم. حال ممکن است در برخی نسخه‌های بازی هدف تغییر کند و  مثلن در یک مرحله از Angry Birds Rio  هدف آزاد‌سازی پرندگان در قفس و یا د‌ر مرحله دیگری کشتن میمون‌ها باشد اما می‌توان گفت پرندگان عصبانی در همه‌ی نسخه‌ها تقریبن یک‌سان هستند. زمانی که همه خوک‌ها با استفاده از پرتاب‌هایی که در اختیار است از بین بروند مرحله تمام شده فرض می‌شود و اجازه ورود به مرحله بعدی صادر می‌گردد. حال بنابر امتیاز کسب شده یک‌، دو و یا سه ستاره در اتمام هر مرحله به بازیکن داده خواهد شد. از آن‌جا که به ازای هر پرنده که استفاده نشده باشد ۱۰ هزار امتیاز داده می‌شود، هر‌چه از پرتاب کم‌تری استفاده شود و پرنده بیش‌تری باقی بماند شانس سه ستاره شدن نیز بیش‌تر خواهد شد.

در هنگام بازی باید در نظر داشت که هرکدام از پرنده‌ها برای انجام عمل خاص و تخریب نوعی از مواد مناسب می‌باشند. به عنوان مثال پرنده‌های کوچک بیش‌تر برای شکستن یخ‌ها به کار می‌روند و یا پرنده‌های زرد مثلثی شکل بیش‌ترین توان تخریبی برای چوب‌ها را دارند. نکته دیگر قابلیت منحصر به فرد کنترل هر‌کدام از این پرندگان پس از پرتاب می‌باشد. پس از پرتاب پرنده‌های کوچک آبی رنگ و قبل از برخورد به یک شیی اگر عمل کلیک صورت پذیرد پرنده آبی به سه پرنده آبی دیگر تبدیل می‌شود و یا پرنده‌ی سفید رنگ یک تخم به پایین پرتاب می‌کند که با برخورد  منفجر می‌شود.

هر‌کدام از این بازی‌ها دارای چند قسمت بوده که هر قسمت  نیز شامل چندین مرحله می‌شود. این مراحل به مرور زمان افزایش یافته و با انتشار آن توسط شرکت امکان به‌روز رسانی بازی‌ها توسط کاربران به‌صورت رایگان فراهم خواهد شد. در مطلب بعدی به معرفی نسخه‌های ( Angry Birds, Angry Birds Rio , Angry Birds Seasons) خواهیم پرداخت.

باید این مژده را به دارندگان گوشی‌های نوکیا هم بدهم که نسخه Angry Birds Magic برای دارندگان گوشی‌های «سیمبین» (Cymbian) نیز در حال توسعه می‌باشد. هم‌چنین می‌توانید با مراجعه به آدرس اینترنتی مربوطه از انجام این بازی به‌صورت آنلاین لذت ببرید.


 


خبر / رادیو کوچه

سفیر جمهوری اسلامی در برلین به دلیل مخالفت تهران با عبور هواپیمای حامل خانم مرکل، صدراعظم آلمان از مرز هوایی این کشور برای سفر به هند به وزارت خارجه آلمان احضار شده است.

وزیرخارجه آلمان اعلام کرده است سفیر جمهوری اسلامی برای اعتراض به مخالفت تهران با عبور هواپیمای صدراعظم از مرز هوایی این کشور احضار شده است.

خانم مرکل به دلیل این مشکل روز سه‌شنبه با تاخیر وارد دهلی نو شد‌.

خلبان هواپیما به دلیل عدم موافقت ایران با عبور از مرز هوایی این کشور مجبور شد برای بیش از دو ساعت در آسمان ترکیه معطل شود.

این هواپیما که حامل تعداد زیادی از مسوولان سیاسی و اقتصادی و روزنامه‌نگاران بود سرانجام توانست مجوز عبور از مرز هوایی ایران را کسب کند و به مقصد برسد.

استفان سایبرت سخن‌گوی خانم مرکل بر روی صفحه خود در تویتر، یک شبکه اجتماعی، نوشت‌: «شروع غیرطبیعی برای سفر به هند … ایران به شکل موقت اجازه عبورهواپیمای صدر اعظم را لغو کرد … هواپیما با تاخیر در دهلی نو فرود آمد.»

به گزارش رویترز، یکی از خبرنگاران که مرکل را هم‌راهی می‌کرد نیز گفته است‌: «ایران مجوزی را که قبل از پرواز برای عبور هواپیما صادر کرده بود چند ساعت پس از پرواز به شکل موقت لغو کرد.»

مسوولان هم‌راه خانم مرکل دلیل این اقدام را مشکلات در هماهنگی برای عبور هواپیما اعلام کرده‌اند.

لازم به اشاره است پیش از پرواز هواپیمای خانم مرکل یک هواپیمای دولتی آلمان بدون هیچ مشکلی از مرز هوایی ایران عبور کرده بود.


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

najib@koochehmail.com

حامد کرزى رییس جمهوری افغانستان هشدار داد اگر نیروهاى خارجى، به بمباردمان هوایى که منجر به کشته شدن افراد ملکى مى‌گردد ادامه دهند، به نیروهای اشغال‌گر مبدل می‌شوند.

آقای کرزی که امروز در یک نشست خبرى در کابل صحبت می‌کرد گفت، نیروهای بین‌المللی می‌دانند که خواست حکومت افغانستان توقف عملیات بر خانه‌های مردم بی‌گناه است.

وی افزود: «اگر نیروهای بین‌المللی به این خواست حکومت این کشور توجه نکند، از هدفی که مبارزه علیه تروریزم است بیرون شده به نیروی اشغال‌گر مبدل می‌شوند.»

آقای کرزی گفت: «با خانواده‌های کودکانی که در حمله هوایی نیروهای بین‌المللی در هلمند کشته شده بود صحبت کرده و هم‌دردی کرده است.»

وی افزود: «پدر یکی از این کودکان گفته است طالبان از محل آنان بالای نیروهای بین‌المللی شلیک کردند، اما هواپیمایی آیساف نیم ساعت بعد محل را بمباردمان کرده و مردم بی‌گناه را به قتل رساندند.»

هرچند دولت افغانستان می‌گوید در این حمله ۱۴ غیر‌نظامی به شمول کودکان کشته شده‌اند، اما آیساف روز گذشته ضمن پوزش‌خواهی از این موضوع گفت در آن روی‌داد ۹ غیر‌نظامی کشته شده است.

ژنرال جوزف بلاتس سخن‌گوی آیساف روز گذشته عملیات شبانه و هوایی را یک ضرورت خواند، اما رییس جمهوری کرزی گفت دیگر نمی‌خواهد این‌گونه حملات ادامه یابد و در هفته آینده در نشستی با سران قوای بین‌المللی این موضوع را مطرح خواهد کرد.

آقای کرزی هم‌چنان از مبهم شدن جنگ در افغانستان یاد و کرد گفت طالبانی را که پاکستان ایجاد کرده است، حالا علیه خود آن کشور بر خاسته است.

وی افزود: «جنگ در این کشور به گونه‌ای شده است که شناسایی دوست و دشمن کار آسانی نیست و  باید با عقلانیت طالبانی که مفکوره علیه کشورش نمی‌جنگند به صلح دعوت شود.»

این در حالی‌ست که در این اواخر برخی از منتقدان حکومت افغانستان می‌گویند که دولت هیچ تعریفی از دشمن ندارد و نمی‌داند با کی گفت‌و‌گو کند و با کی بجنگد.


 


سه‌شنبه  ۱۰ خرداد  ۹۰/  ۳۱ می  ۲۰۱۱

note3اجرا: اعظم

note3استودیو: سیاوش

note3تقویم‌ تاریخ

note3گزیده اخبار مطبوعات سه‌شنبه ایران

note3مجله جاماندگان-  «شکنجه‌گران قدسی»- شراره سعیدی

note3روزنگاشت- «سکوت سرشار از ناگفته هاست»- محبوبه

note3گزارش روز کابل- آرین

note3دایره شکسته- «سهم تو آمرزش، سهم من بخشش»- مه‌شب تاجیک

note3معرفی یک بازی پر طر‌ف‌دار، پرنده‌گان عصبانی- «وقتی خوک‌ها تخم‌های‌تان را بخورند»-  کیومرث سجادی

note3بخش اول خبرها

note3گزارش روز- «یادبود جنگ‌جویان وطن با طعم هارلی داویدسون»- اردوان روزبه

note3پس‌نشینی تند- «بخواب پیرمرد آسوده بخواب»- اکبر ترشیزاد

note3بخش دوم خبرها

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

ظهر روز سه‌شنبه، مرتضی سپندار از دراویش طریقت نعمت‌اللهی گنابادی  توسط نیروهای امنیتی و انتظامی و  به دستور قاضی شعبه ۵ اجرای احکام کیفری دادگستری شهرستان کرج‌، روانه زندان شده است.

به گزارش سایت مجذوبان نور، مرتضی سپندار که به هم‌راه سه تن دیگر از دراویش، با شکایت ۴ تن از اعضای موسسه فرهنگی نورمعرفت و حوزه علمیه امام جعفر صادق و پای‌گاه بسیج‌ شهرستان کرج در مهر ماه سال ۱۳۸۷‌، به اتهام توهین و ضرب و شتم‌، از سوی شعبه ۸۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به پرداخت دیه و جزای نقدی محکوم شده بود، ظهر امروز به دلیل آن‌چه که وی «حکم غیر‌قانونی» خوانده روانه زندان شد.

به گفته  سید یاسر جلالی املشی وکیل مدافع آقای سپندار، هیچ دلیل و مدرک قانونی دال بر محرز بودن اتهامات انتسابی در پرونده وجود ندارد و صرفن صورت‌جلسات اداره اطلاعات و نیروی انتظامی که با انگیزه  دفاع از موقعیت شکات و مخالفت با تصوف تنظیم شده‌، مبنای صدور این احکام قرار گرفته است‌.

گفتنی است‌؛ مرتضی سپندار درفروردین ماه سال گذشته در نامه‌ای به تنی چند از مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی، صراحتن اعلام کرد که «وقتی نیروهای اطلاعاتی به جای دفاع از حریم من و خانواده‌ام‌، دفاع از موقعیت و جای‌گاه شکات و تلاش برای محکوم کردن من در مراجع قضایی را مد نظر قرار می‌دهند‌، زندان را بر تمکین در برابر این حکم خلاف قانون و شرع‌، ترجیح می‌دهم و هرگز دیه مورد نظر دادگاه را به شکات خود که از نیروهای افراطی و مخالف تصوف هستند‌، پرداخت نخواهم کرد.»

بیشتر بخوانید:

«نامه یک درویش جان‌باز به مقامات عالی‌رتبه کشور»


 


برای رفتگر پیر شهرمان دست به دعا بر می‌داریم. برای او که بعد از سوژه خیلی از رسانه‌ها شدن، چیزی که به دست نیاورد، خیلی چیزها را هم از دست داد؛ از جمله دلخوری پیمانکار، از دست دادن سر پناه، بی مهری خادم مسجد و…!…

در حالی‌که محمود احمدی‌نژاد دو هفته پیش در گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما اعلام کرد تنها کشور در کره زمین هستیم که هیچ خانواده‌ای در آن گرسنه نیست اما پیرترین رفتگر تهران به علت گرسنگی در بستر بیماری افتاد.

خبرگزاری مهر که یک ماه پیش این فرد را سوژه مصاحبه‌اش کرده بود امروز خبر داد که وی در بستر بیماری افتاده است.

این خبرگزاری در گزارشی نوشت: «بدن نیمه جان عبداله مرحومی پیرترین رفتگر شهرمان عصر روز شنبه در پارک کودک شهر زیبا پیدا شد. پزشکان علت این عارضه را ضعف عمومی ناشی از گرسنگی اعلام کردند.»

پیرترین رفتگر شهرمان را به خاطر دارید؟ همان آقا عبداله که ۷۶ سال داشت. ماهی ۲۰۰ هزار تومان حقوق می‌گرفت و هر شب تا صبح محدوده میدان شهر زیبا و خیابان‌های اطرافش را جارو می‌کشید. اوکه شب‌ها کار می‌کرد و روزها در مسجد می‌خوابید. نماز قضا نداشت، بی‌توقع بود و دنبال یک لقمه نان حلال و…

Click here to view the embedded video.

خلاصه همان آقا عبداله که شما و ما او را خوب می‌شناسیم و بعد از مصاحبه‌ای که مهر با او داشت، سوژه خیلی از روزنامه‌ها، صدا و سیما و … شد، حالا روی تخت بیمارستان افتاده و چند شبی است که دیگر کسی صدای خش خش جارویش را نمی‌شنود. آقا عبداله واقعن بی‌توقع بود. یادتان هست می‌گفت جارو سبک است اما پاهایش مجال راه رفتن را ندارند. او خواسته‌ای جز بازنشسته شدن (‌بازنشستگی ۱۰ ساله با وجود ۱۷ سال کار) را نداشت.

کسی نمی‌داند که بالاخره عبداله به آرزویش می‌رسد یا نه؟ آیا اجل امان می‌دهد جاروی رفتگری را در آستانه ۷۷ سالگی زمین بگذارد و تن پیرو علیلش را در خانه محقری که در شهرستان دارد به آغوش گرم خانواده‌اش بسپارد…

برای رفتگر پیر شهرمان دست به دعا بر می‌داریم. برای او که بعد از سوژه خیلی از رسانه‌ها شدن، چیزی که به دست نیاورد، خیلی چیزها را هم از دست داد؛ از جمله دل‌خوری پیمان‌کار، از دست دادن سر‌پناه، بی‌مهری خادم مسجد و…!


 


تذکار از رادیو کوچه: یکی از سیاست‌های کاری در رادیو کوچه انتشار نظرها و نامه و ایده‌های خوانندگان است. بی‌شک رادیو کوچه تایید و یا تکذیبی بر این مطالب ندارد. اما با توجه به روش این رسانه، اگر منطبق با اصول کاری رادیو باشد -که در بخش‌هایی به این نکات اشاره شده است- آن را منتشر خواهد کرد. مخاطب اینمطالبدر هر شرایطی حق دارند که نوشته‌ای در پاسخ به این نامه‌ها به رادیو ارسال کنند. بی‌شک این نوشته بی‌کم و کاست در پایگاه اینترنتی رادیو کوچه منتشر خواهد شد. برای هر نوع پاسخ به این نوشته شما می‌توانید با آدرس پست اکترونیکی: contact(at)koochehmail.com در تماس باشید.

مهیار فرآورده

آقای خامنه‌ای روز یک‌شنبه ۸ خرداد در دیدار با رییس و نمایندگان مجلس، از ایشان خواست تا در انتخابات پیش روی مجلس، «قانون» را «فصل‌الخطاب» قرار دهند، انتخابات را «محترم» شمارند، و حواسشان باشد «به‏خاطر تامین نمایندگی در مجلس بعدی، به صاحبان ثروت و قدرت نزدیک نشوند» چرا که خداوند «از این کار بسیار زشت نمی‌گذرد» و حتمن «انتقام الهی بر سرنوشت او اثر خواهد گذاشت»!

این‌که چرا نماینده‌گانی که دو سال پیش چک‌های چندمیلیونی از جناب احمدی‌نژاد دریافت کردند هنوز به «انتقام الهی» دچار نشده‌اند، بحث دیگری است و پرسشی که آقای خامنه‌ای باید به‌آن پاسخ دهد. اما این سخنان را می‌شود ناشی از چند مورد دانست:

۱- امروز که محمود احمدی‌نژاد خرجش را از رهبری جدا کرده، سیدعلی خامنه‌ای نگران است رییس جمهوری منتخب او از منابع بدون حساب و کتابی که در اختیار دارد، از راه تطمیع مالی سعی کند جای پای خود را در مجلس آینده محکم سازد.

رییس دولت دهم مدعی است ۲۴ میلیون رایی را که پشت سر خود دارد مردم به او داده‌اند. طرف مقابل می‌گوید ما که می‌دانیم تو چگونه رییس‌جمهوری شدی، و او پاسخ می‌دهد؛ اگر جراتش را دارید بلند بگویید!

۲- هم‌دستی و تبانی آن دو در زیر پا گذاشتن قوانین کشور و تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری خرداد ۸۸، هر دو طرف را که اکنون در مقابل هم قرار گرفته‌اند برآن داشته تا با استفاده از همان شیوه‌ها و حیله‌ها، خود را از شر دیگری خلاص نموده، مجلس را از آن خود کند. یکی از طرفین دیگری را «جریان انحرافی» می‌خواند که با جن‌گیری می‌خواهد کشور را به نابودی کشد، و طرف مقابل سعی دارد با استفاده از نقطه ضعف روحانیت که پس از سکوت فقها در مقابل به‌خون کشیده‌شدن اعتراض‌های مسالمت‌آمیز مردم و زیر گرفتن آن‌ها در خیابان‌ها پس از تقلب در انتخاب به‌وجود آمد، رقیب را از صحنه سیاست بیرون براند.

۳- رییس جمهوری منتصب اگر بلند نگوید شاید پیش خود بگوید: «آن رهبر و آن مجلس و آن شورای نگهبان و آن مجمع تشخیص مصلحت نظامی که دست به‌دست یک‌دیگر دادند و مرا به‌جای دیگری از صندوق بیرون آوردند، و در حالی که همه‌شان می‌دانستند این تقلبی بیش نیست، اما حتا مردم را به‌خاطر به‌کرسی نشاندن دروغ خود کشتند، این جماعت در موقعیتی نیستند که بتوانند با منی که می‌توانم پته‌ همه‌شان را روی آب بریزم توان مقابله داشته باشند. و با خود فکر کند؛ اگر قرار باشد مرا قربانی کنند، چنان عید قربانی به‌راه خواهم انداخت که دنیای اسلام به‌خود ندیده باشد. دهان باز کنم همه چیز دروغ بوده، چنان زلزله‌ای در ایران برپا خواهد شد که نظام را به قعر سیاهی فرو خواهد ‌برد.

۴- رییس دولت دهم مدعی است ۲۴ میلیون رایی را که پشت سر خود دارد مردم به او داده‌اند. طرف مقابل می‌گوید ما که می‌دانیم تو چگونه رییس‌جمهوری شدی، و او پاسخ می‌دهد؛ اگر جراتش را دارید بلند بگویید!

حتا اگر او را از ریاست جمهوری برکنار و به زندان بیاندازند و نه تنها رهبر معظم، بلکه کلیه امام‌جمعه‌های منتسب رهبری صیغه طلاق همسر او را فی‌البداهه و هم‌زمان در نمازجمعه‌ها بخوانند، او را نه‌تنها در میان پیروانش عزیزتر خواهند کرد، بلکه ممکن است طرف‌داران تازه‌ای پیدا کند و برخی احساس کنند که وی مورد ظلم واقع شده است. به‌ویژه که در طول ۳۳ سال عمر این نظام، هیچ رییس‌جمهوری تا کنون جرات نکرده بود به‌خود اجازه دهد با رهبر در افتد، که البته این نتیجه همان تقلب است.

نگارنده از این‌که برای نقد و شکافتن نطفه‌فکری رهبر عالی‌قدر، مجبور شد به بانویی که در خوب و بد این کار دخیل نیست اشاره کند، مسرور نیست.

متاسفانه کشور ما به‌ دردی دچار گردیده که درمان پزشکی برای آن یافت نمی‌شود، وگرنه پزشکان حاذقی داریم. بلایی که ایران ما به‌دان دچار شده، فساد رهبری و مدیریت است! آقای خامنه‌ای در حالی به‌نماینده‌گان مجلس می‌گوید: «آحاد مسوولان باید بیدار باشند و نگذارند اختلاف‌‌نظر و تفاوت سلیقه، به‌چالش و درگیری منجر شود»، که در چند ماه گذشته خود ایشان یکی از طرفین دعوای بین رهبری و رییس‌جمهوری بوده است!

اگر بخواهیم سخنانی را که وی در دیدار با مجلسیان گفته همه را یک‌به‌یک تحلیل کنیم، چندین صفحه سیاه خواهد شد. اما نقطه مشترک آن‌ها، وارونه جلوه دادن مسایل کشور و به‌کارگیری واژه‌های تکراری و جمله‌های آن‌کادر شده و پیش‌ساخته‌ای است که معمولن از سوی ایشان صادر می‌شود. با این اختلاف؛ دشمن‌خارجی که وی پانزده بار در سخنان خود به‌آن اشاره کرد، از «استعمار جهانی» پیشین، به «نظام سلطه» تغییر چهره داده و آن‌ها نه‌تنها در صدند تا «خنجر آخته‎ای را در جگر ملت [ما] فرو کنند»، بلکه برای جوانان مصر و تونس هم‌ نقشه کشیده‌اند تا با «ترویج انواع فساد و ایجاد تردید در عقاید دینی»، ایشان را نیز از راه به‌در برند.

جنبه تاثرانگیز این تراژدی از آن‌جا ناشی می‌شود که رهبر عظیم‌الشان خود می‌داند این سخنانی که او به‌هم می‌بافد پایه‌های عینی و واقعی ندارند و مجلسان هم این‌را می‌دانند، و از همین روست که رییس مجلس سعی می‌کند روی دست او بلند ‌شود و وقاحت را به اوج برساند. پس می‌گوید: «مجلس در جهت صیانت از حقوق ملت بر اجرای صحیح قوانین مصر است!»

صیانت از حقوق ملت! به‌به، چه دورنمای زیبایی.

از سوی دیگر مدیران کشور و سران نظامی نیز در جریان هستند و ملت هم شاهد این سخنان بی‌اساس می‌باشد، اما کسی چیزی نمی‌گوید و یا جرات نمی‌کند با صدای بلند در آن کشور از این دروغ حرف بزند!

مدیران کشور از زندگی در این دروغ ابایی ندارند. نظامیان با آن هم‌آهنگند و حساب‌های خارج از کشور خود را پروار می‌کنند، و روحانیت (به استثنای معدودی) به خوابی عمیق فرو رفته‌اند. این‌که این تراژدی در کجا خاتمه خواهد یافت، در گرو تشخیص و اراده مردم کشور می‌باشد.

اما مردم ایران برای رسیدن به سعادت و تامین خوش‌بختی آینده فرزندان خویش، به‌هر روی چاره‌ای جز این ندارند که برج دروغ و خرافه را در کشور ویران کرده و مواد ساختمانی آن‌را نابود کنند، و از پایه، بنایی نو با آجرهای خرد بالا ببرند. بنایی خالی از تعصب و خودپرستی، با پنجره‌های بزرگ که نور اندیشه از میان آن‌ها به‌درون بتابد و بر تفکر تاریک قرون‌وسطایی حاضر غلبه نماید.

دهم خرداد ۱۳۹۰

۳۱ می ۲۰۱۱

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌های منتشر شده، محمد سیف‌زاده، وکیل دادگستری و از موسسان کانون مدافعان حقوق بشر از زندان ارومیه به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.

بر اساس گزارش کمپین استقلال کانون وکلا، محمد سیف زاده که حدود دو ماه پیش در ارومیه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق خروج از کشور بازداشت شد به مدت یک ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین به طور انفرادی محبوس بوده و اکنون در سلول‌های چند نفره در این بند در بازداشت موقت به سر می‌برد.

پرونده سیف‌زاده در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای اوین در حال رسیدگی است.

گفته می‌شود، این وکیل دادگستری از وضعیت جسمی مناسبی برخوردار نبوده ودر این مدت، خانواده وی فقط دوبار قادر به ملاقات با ایشان شده است.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت سیف‌زاده، وکیل دادگستری در زندان ارومیه»


 


توضیح هم‌کار متخصص: تمام عکس‌های این گزارش تصویری واقعی است و هیچ دخل و تصرفی در آن‌ها صورت نگرفته، اما صحت شرح‌های آن به هیچ‌وجه تایید نمی‌شود. این توضیح را برای آن دسته از سایت‌ها مثل رجانیوز و تابناک ارایه کردیم که هر لینک طنزی را به جای خبر جدی منتشر می‌کند و برخی مخاطبان‌شان هم جوگیر می‌شوند و کامنت‌های حماسی از خودشان می‌فشانند.

شهرت، چیزی است که خیلی‌ها در پی داشتن آن هستند و خیلی‌ها هم که چنین چیزی را دارند، بیش‌تر می‌خواهند.

شهرت خیلی خوب است. اگر مشهور باشید، دیگر لازم نیست در صف بایستید. هر جایی که بروید، مردم خودشان داوطلبانه نوبت‌شان را به شما می‌دهند. عکس‌هایتان در سایت‌ها و وبلاگ‌ها و فوروم‌ها منتظر می‌شود، دخترها و پسرها آن را دانلود می‌کنند و روی بک‌گراند کامپیوتر و لپ‌تاپ‌شان می‌گذارند و یا با گوشی موبایل بلوتوث می‌کنند، همیشه در مهمانی‌ها در کانون توجه قرار دارید و همسایه‌ها به شما احترام می‌گذارند و سوپرمارکت و میوه‌فروش محله هم همیشه بهترین اجناس و محصولات‌شان را برایتان کنار می‌گذارند.

شهرت چهره آن‌قدر خوب است که حتا نمایندگان مجلس هم در پی آن هستند و برای مطرح شدن حاضر هستند حتا مقابل هندی‌کم هم به پرسش‌ها پاسخ دهند و مورد مصاحبه قرار گیرند. شهرت آن‌قدر خوب است که اگر یک دوربین در حال مصاحبه با یک نفر در خیابان باشد، عابران برای لحظه‌ای پشت سر او توقف می‌کنند تا شاید تصویرشان در تلویزیون نمایش داده شود، حتا اگر برای ۴ ثانیه باشد. وقتی هم یک وزیر در حال مصاحبه است، معاونان و مشاوران و راننده و محافظ او پشت سرش الکی می‌ایستند تا در کادر حضور داشته باشند.

اما شهرت‌طلبی، شتری است که مقابل منزل هر کسی، حتا افراد مشهور هم می‌خوابد.

آقای «بابک برزویه» که سال‌ها عکاس سینما بوده و از هنرپیشه‌ها و بازی‌گرها عکس می‌گرفته و باعث شهرت بیش‌تر آن‌ها می‌شده، حالا تصمیم گرفته خودش مشهور شود. او مدل تبلیغاتی برای یک تولیدی پوشاک سایز گنده شده تا بیلبوردهایش در شهر دیده شود و مردم از خودشان بپرسند: «این آقاهه کیه؟!».

شهرت چیزی است که بعضی‌ها را قانع نمی‌کند و بیش‌تر آن را می‌خواهند. جناب «پوریا پورسرخ» هم وقتی می‌خواست بیش‌تر مطرح باشد، نتوانست جلوی خودش را بگیرد و با یقه باز به منزل مرحوم «ناصر حجازی» رفت تا به خانواده‌اش تسلیت بگوید.

شهرت چنان اغواکننده است که باعث می‌شود «مهناز افشار» و «رضا رشیدپور» با دیدن جومونگ به وجد بیایند و با ژست کنار او بایستند، انگار برای پوستر فیلم «فرشتگان چارلی» عکس می‌گیرند.

داشتن شهرت در میان رفتگان و ارواح هم نوعی است که «شهاب حسینی» شیفته آن شد و برای همین داخل قبر به انتظار روز رستاخیز نشست تا هروقت کلمه «بهشت زهرا» را در گوگل سرچ می‌کنید، تصویر پلیس جوان را در حال احتضار اختیاری ببینید.

داشتن شهرت گاهی باعث دردسر می‌شود و اگر کسی مانند «عزت‌اله ضرغامی» که گفته می‌شود صبح وقتی چشم‌هایش را باز می‌کند بلافاصله پنج مرتب زیر لب «مرگ بر آمریکا» می‌گوید، در حالی که پیراهن آستین کوتاه به تن دارد با مجسمه آزادی آمریکا عکس یادگاری بگیرد، برایش گران تمام شود و همه سایت‌ها و خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها و مجله‌ها از این تصویر به گرمی استقبال می‌کنند و می‌نویسند: «واقعن که، آقای رییس صداوسیمای ملی!».

با آن که «مهران مدیری» در همه کارهایش به دوربین زل ‌می‌زند و این حرکت را از «هاردی» تقلید می‌کند، باز هم دوست دارد برای کسب شهرت به عنوان کارگردان، در کنار سه‌پایه دوربین تصویربرداری و با ژست دستور دادن به بازی‌گرانش عکس بگیرد.

شهرت سیاسی جذبه‌ای دارد که فقط برخی افراد خاص به سوی آن گرایش دارند و دست دارند تصویرشان در سایت‌ها و روزنامه‌های خاص منتشر شود که البته به ایشان توصیه می‌شود برای انتخاب شعارهایشان از یک ترانه‌سرا راهنمایی و مشاوره و مشورت بگیرند تا اشعار بدون وزن از خود منتشر نکنند و بدانند که به جای «مشایی حیا کن، فارس را رها کن»، جمله «مشایی حیا کن، فارس مارو رها کن»، قشنگ‌تر است.

حالا که بحث ترانه‌سرایی شد، باید اشاره کنیم به «فرزاد حسنی» که به علت چپ و راست کردن سردار رادان مقابل دوربین زنده تلویزیون به شهرتی بی‌نظیر دست یافت، اما این بار تصمیم گرفت به عنوان یک ترانه‌سرا، در تونل توحید و از درون حفره سان‌روف BMW آغوش خود را برای هوادارانش باز کند.

باز هم از میان ترانه‌سراها، فقط یک نفر یافت می‌شود که خویشتن خویش را خیلی دوست دارد و می‌خواهد به اندازه خواننده‌هایی که برایشان ترانه سراییده، مشهور باشد. اگر به پروفایل خانم «نیلوفر لاری‌پور» در فیس‌بوک دارای نزدیک به قریب حدود ۵ هزار دوست و رفیق و بستگان و سایر آشنایان دور و و نزدیک، نگاه بیاندازید، متوجه می‌شوید که ایشان علاقه وافری به زل زدن در دوربین دارد به طوری که می‌خواهد Wallpaper او زینت‌بخش صفحه مانیتور هواداران شعرهایش، یا چهره و ژست‌هایش باشد.


وقتی قرار است فیلم آموزشی کنکور برای نوجوانان در بقالی‌ها توزیع شود، عشق شهرت به دامن اساتید محترم هم می‌افتد و آن‌ها با چنان ژستی در پوستر فیلم آموزشی ظاهر می‌شوند که پیشتر مشابه آن را فقط در فیلم‌ »Fantastic Four» دیده‌ایم.


 


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

یازدهم خرداد برابر با اولین سال‌روز درگذشت «آندره آرزومانیان» نوازنده پیانو ایرانی-ارمنی و آهنگ‌ساز موسیقی فیلم است. او زاده سال ۱۳۳۳ خورشیدی بود و در چنین روزی در سال ۱۳۸۹ در اثر بیماری سرطان درگذشت. از آثار ماندنی وی نوازندگی پیانو برای آلبوم «پاییز طلایی» و آلبوم‌های «سکوت‌سرشار از ناگفته‌هاست» و «چیدن سپیده‌دمان»، که با شعرخوانی «احمد شاملو» هم‌راه است.

«آندره آرزومانیان» در سال ۱۳۳۳ در تهران زاده شد. وی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۶ با نوازندگی پیانو آغاز کرد و شروع فعالیت سینمایی او در سال ۱۳۶۵ با فیلم «رابطه» به عنوان آهنگ ساز بود. آرزومانیان آهنگ‌سازی برای ۲۴ فیلم و اجرای موسیقی برای فیلم‌های بسیاری را برعهده داشته است.

نوازندگی در سمفونی  «ایثار» با آهنگ‌سازی «مجید انتظامی»، از کارهای ارزنده آندره به شمار می‌آید. آهنگ‌سازی فیلم‌های بسیاری از جمله «تیغ و ابریشم» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «ماهی» به کارگردانی کامبوزیا پرتوی، الهه زیگورات، شبیخون، زن امروز، سرحد، بهترین بابای دنیا، شنگول و منگول که همگی از فیلم‌های شناخته شده سینمای ایران به حساب می‌آیند، حاصل ذوق و تلاش این چهره شناخته شده پیانو نوازی و آهنگ‌سازی موسیقی فیلم است.

او هم چنین نوازندگی برای آلبوم «پاییز طلایی» فریبرز لاچینی و آلبوم‌های «سکوت‌سرشار از ناگفته‌هاست» و «چیدن سپیده‌دمان» مرحوم بابک بیات که با شعرخوانی «احمد شاملو» هم‌راه بود  را در کارنامه کاری خود دارد.

آندره آرزومانیان از بعد از ابتلا به بیماری سرطان مغز استخوان در سال ۱۳۸۷ سه بار مورد عمل جراحی قرار گرفت و توانایی حرکتی خود را از دست داده بود، وی قصد داشت شاخص‌ترین کارهای «واروژان» آهنگ‌ساز صاحب سبک ایرانی را با هم‌راهی ارکستر سمفونیک ارمنستان به روی صحنه ببرد که مرگ این فرصت را از او گرفت.

و سرانجام در یازدهم خرداد ۱۳۸۹ در بیمارستان میلاد تهران  و در سن ۵۶ سالگی درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. آخرین کار آندره آرزومانیان در زمینه آهنگ‌سازی برای فیلم «نطفه شوم» در سال ۱۳۸۷ بوده است. همسر آندره «شراره دولت آبادی»، نیز بازیگر سینما است.

از آثار آرزومانیان در زمینه آهنگ‌سازی می‌توان به فیلم‌های: نطفه شوم،  پسران آجری، الهه زیگورات، جوان‌ایرانی، محبوبه، شبیخون، زن امروز، سرحد، فرار از جهنم، گاومیش‌ها، تعقیب، سلام به انتظار، گارد ویژه، گریز از مرگ، بی‌قرار، بی تو هرگز، از بلور خون، خانواده کوچک ما، سکوت، علی و غول جنگل، رانده شده، شنگول و منگول، سیمرغ و  ماهی اشاره کرد.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

همشهری

 


 


رادیو کوچه

روز جهانی بدون دخانیات- همه ساله چنین روزی به منظور دفع خطرات و مضرات سیگار و دخانیات به عنوان «روز جهانی بدون دخانیات» نام‌گذاری شده است.

1902 میلادی- در منطقه «ورینیگینگ» (Vereeniging) در آفریقای جنوبی‌، با امضای یک پیمان صلح جنگ ۳۰ ماهه میان بوئرها و نیروهای ارتش بریتانیا پایان گرفت. در خاتمه جنگ‌های دوره ناپلئون در سال ۱۸۱۴ میلادی‌، بریتانیا مستعمره هلندی «کیپ» (Cape) در آفریقای جنوبی را به مستعمرات خود اضافه کرد.

مهاجرین هلندی این ناحیه که «بوئر» خوانده می‌شدند (بوئر در زبان هلندی به معنی دهقان است) می‌خواستند سنت‌ها و مذهب خود را حفظ کنند. آن‌ها برای فرار از استعمار بریتانیا با کاروان‌های زیادی به سوی شمال کوچ کردند و در مسیر کوچ خود با قبایل «زولو» برخورد کردند و جنگ‌های خونینی بین آن‌ها در گرفت. اما بریتانیایی‌ها که به این منطقه ساحلی و استراتژیک چشم دوخته بودند‌، آن ناحیه را نیز به تصرف درآوردند. بوئرها به ناچار به ناحیه مرکزی آفریقای جنوبی رفتند.

سرانجام در ۹ اکتبر سال ۱۸۹۹میلادی، بریتانیا و بوئرها با یکدیگر وارد جنگ شدند. در این نخستین جنگ بزرگ مستعمراتی که دو قوم اروپایی به جان هم افتادند از صد هزار مبارز بوئر ۷۰۰۰ هزار نفر کشته شدند. سرانجام بریتانیایی‌ها در پیروس توانستند بوئرها را به سختی شکست دهند.

بریتانیا برای جلوگیری از قیام دوباره بوئرها‌، حقوق مدنی‌، زبان بوئرها را به رسمیت شناخته و لندن تعهد کرد غرامت جنگی برای جبران خسارت‌ها به بوئرها بپردازد. به این ترتیب در چنین روزی بوئرها و امپراتوری بریتانیا خاتمه یافت.

۱۹۲۱ میلادی- در چنین روزی روی‌داد ناشی از اختلاف نژادی در آمریکابه وقوع پیوست که در ضمن آن بیش از ۳۰۰ تن از ساکنان شهر «تالسا» (Tulsa)، دومین شهر بزرگ ایالت «اکلاهما» کشته شدند و هزاران خانه و ساختمان دیگر ویران شد.

گفته شده «دیک رولند» (Dick Rowland) یک واکسی سیاهپوست به یک بانوی سفید پوست به نام «سارا پیج» (Sarah Page) پرخاش و با او مشاجره لفظی کرده بود و بر اثر شکایت سارا به دادگاه تسلیم و چون نتوانسته بود کفیل معرفی کند زندانی شده بود. تالسا تریبیون، روزنامه محل، در خبر مربوط به توقیف «دیک رولند» نوشته بود که وی قصد تجاوز به سارا را داشته بود. این خبر سفید پوستان شهر را برانگیخت و بامداد ۳۱ می در برابر ساختمان زندان گرد آمدند و خواستند که «دیک رولند» به آنان تسلیم شود تا او را به دار بکشند.

این خبر که به گوش سیاه‌پوستان شهر رسید برای ممانعت از این کار به مقابل زندان آمدند و کشتار و تخریب به راه افتاد. سرانجام، شهردار تالسا از گارد ملی استمداد کرد و افراد گارد سیاه‌پوستان شهر را در محوطه استادیوم محصور کردند و آرامش برقرار شد ولی پس از این واقعه، سیاه‌پوستان تالسا را ترک و به نقاط دیگر آمریکا مهاجرت کردند.

۲۰۰۹ میلادی- «میلوینا دین» (Millvina Dean) آخرین بازمانده کشتی غرق شده تایتانیک در سن نود و هفت سالگی در انگلستان درگذشت.

او حادثه غرق کشتی تایتانیک را به یاد نمی‌آورد زیرا در هنگام وقوع این حادثه فقط ۹ هفته از عمرش می‌گذشت. خانم میلوینا دین در سال ۱۹۱۲ میلادی که کشتی تایتانیک در نخستین سفرش غرق شد به هم‌راه خانواده‌اش در حال مهاجرت به آمریکا بود.

کشتی تایتانیک که از بندر سوتهمپتون انگلستان عازم بندر نیویورک بود در آوریل سال ۱۹۱۲ در اقیانوس اطلس شمالی با یک کوه یخ برخورد کرد و چند ساعت بعد در اعماق آب‌های سرد اقیانوس غرق شد.

کارکنان کشتی میلوینای کوچک را در داخل یک ساک در یکی از قایق‌های نجات گذاشتند و به این ترتیب این نوزاد در این حادثه مرگ‌بار زنده ماند. مادر و برادر مالوینا نیز از این حادثه جان سالم بدر بردند اما پدرش بر اثر غرق کشتی جان خود را از دست داد.

۱۹۱۰ میلادی- آفریقای جنوبی از به هم پیوستن دو مستعمره انگلیس در جنوب آفریقا تشکیل شد و در چنین روزی استقلال داخلی یافت. این اتحادیه در ۱۹۳۱ به استقلال کامل دست یافت. اما اقلیت سفیدپوست، قدرت را در دست گرفتند. سرانجام بر اثر مبارزات پی‌گیر سیاهان این کشور و فشار کشورهای خارجی، سفیدپوستان آفریقای جنوبی در ۱۹۹۱ مجبور به پایان دادن به تبعیض نژادی (آپارتاید) در این کشور شدند.

——————————————-

برخی از روی‌دادهای دیگر

۱۸۸۹ میلادی- در پی چند روز بارندگی شدید، سد «سوث فورک» (South Fork) در ایالت پنسیلوانیای آمریکا شکسته شد و آب به ارتفاع ۱۸ متر شهر «جانزتاون» از مراکز تولید فولاد آمریکا را فرا گرفت که ویرانی فراوان به‌بار آورد و بیش از ۲ هزار و دویست تن نیز جان دادند.

۱۸۰۹ میلادی- «ژوزف هایدن» (Franz Joseph Haydn) موسیقی‌دان و آهنگ‌ساز اتریشی درگذشت.

منبع‌ها:

راسخون

جام‌جم

نیویورک تایمز

Iranians history

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

عزت‌اله سحابی، فعال سیاسی و رییس شورای فعالان ملی مذهبی نیمه شب دوشنبه، درگذشته است.

به گزارش میزان خبر، عزت‌اله سحابی فرزند دکتر یداله سحابی، متولد ۱۳۰۹ در تهران است.

او فعالیت‌های خود را در سال‌های دهه ۲۰ و در دوره دانش‌جویی و ملی شدن صنعت نفت آغاز کرد و با به وقوع پیوستن کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نهضت مقاومت ملی پیوست.

سحابی در سال ۱۳۴۰ و با شروع به کار نهضت آزادی ایران به این گروه پیوست و در سال ۱۳۴۲ هم‌راه دیگر اعضا و رهبران نهضت محاکمه شد و به شش سال زندان محکوم شد. او بار دیگر به خاطر فعالیت‌های خود در سال ۱۳۵۰ به زندان افتاد و تا نزدیکی روزهای انقلاب در زندان ماند.

بعد از پیروزی انقلاب، مدتی به علت مرخصی بازرگان از دبیرکلی نهضت آزادی، برای انجام وظایف نخست وزیری، سرپرستی نهضت آزادی را بر عهده داشت تا زمانی که به عنوان رییس سازمان برنامه بودجه در دولت مشغول به کار شد. او بعد از استعفای دولت موقت، با سران نهضت آزادی دچار اختلاف شد و با ۱۲ تن دیگر از جمله محمد بسته‌نگار، مرحوم محمدعلی رجایی و محمدمهدی جعفری از نهضت آزادی جدا شدند.

سحابی به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس اول شورای ملی (اسلامی) انتخاب شد و در سال‌های بعد در پروژه‌های ملی با دولت‌های وقت هم‌کاری داشت.

سال ۱۳۶۹ عزت‌اله سحابی توسط تیم ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. در سال‌های دهه ۷۰ او به انتشار نشریه ایران فردا پرداخت و در سال ۱۳۷۶ به درخواست دکتر یداله سحابی به همراه دکتر ابراهیم یزدی و حبیب‌اله پیمان نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدند که توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.

او در سال ۱۳۷۸ و بعد از پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس ششم به عنوان سخن‌ران به کنفرانس برلین دعوت شد و پس از بازگشت چند ماهی در بازداشت بود. پس از این او در اسفند ۱۳۷۹ در جلسه شورای فعالان ملی مذهبی، به حکم قاضی حداد و توسط اطلاعات سپاه به جرم براندازی نظام جمهوری اسلامی بازداشت شد و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او خود این دوره زندان از زندان‌های ۱۵ ساله خود را سخت‌رین دوره دانسته است.

او در سال ۱۳۸۷ به علت سال‌ها تلاش در عرصه مطبوعات برنده جایزه قلم طلایی از سوی انجمن آزادی مطبوعات ایران شد.

دختر سحابی، هاله سحابی، که در جریان اعتراضات به تحلیف محمود احمدی‌نژاد بازداشت شده بود، هم اکنون در حال گذراندن حکم دو سال حبس خود است.

بیشتر بخوانید:

«وضعیت وخیم عزت‌اله سحابی، پیش‌کسوت مبارزان ملی»

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

هم‌زمان با اعلام اخراج یک دیپلمات جمهوری اسلامی از سوی خبرگزاری رسمی مصر در روز دوشنبه که پیش از این به اتهام جاسوسی بازداشت شده بود وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، از این مسئله به عنوان یک «سوتفاهم» یاد کرده و از بازگشت این دیپلمات به ایران خبر داده است.

به گزارش خبرگزاری رسمی مصر، منا، قاسم حسینی، دیپلمات جمهوری اسلامی از مصر اخراج شده و با پرواز هواپیمایی امارات قاهره را به مقصد دوبی ترک کرده است.

بر اساس این گزارش دولت مصر به این دیپلمات ۴۸ ساعت مهلت داده بود، که خاک این کشور را ترک کند.

در همین حال علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه، روز دوشنبه در گفت‌و‌گویی با خبرگزاری‌های داخلی، از بازداشت دیپلمات ایرانی به عنوان «یک سوتفاهم» یاد کرده و گفته است: «حدود ۵۰ نفر از فرهیختگان و اندیش‌مندان مصری به دعوت ایران امروز وارد تهران می‌شوند که آقای قاسم حسینی نیز هم‌راه میهمانان است.»

روز یک‌شنبه و پس از انتشار گزارش‌هایی در باره بازداشت یکی از کارکنان دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی در قاهره به اتهام «جمع‌آوری و انتقال اطلاعات»، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات، اعلام کرده بود، این دیپلمات آزاد شده و دولت مصر نیز به دلیل بازداشت وی از ایران عذرخواهی کرده است.

هر چند مقام‌های امنیتی مصر این دیپلمات ایرانی را به تلاش برای جاسوسی متهم کرده‌اند، ولی حیدر مصلحی در باره بازداشت وی گفته بود: «آن‌ها به دنبال یکی از نیروهای خود بودند که به اشتباه یکی از دیپلمات‌های ایرانی را دستگیر و پس از دو ساعت رها کردند.»

خبر بازداشت این دیپلمات در حالی منتشر شده بود، که پس از سقوط حکومت حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین مصر، تهران و قاهره از تمایل خود برای از سرگیری روابط دیپلماتیک سخن گفته بودند.

بیشتر بخوانید:

«آزادی دیپلمات جمهوری اسلامی متهم به جاسوسی در مصر»


 


اردوان روزبه / رادیو کوچه

ardavan@koochehmail.com

سی‌ام ماه می دوهزار و یازده در آمریکا مصادف است با روز یادبود کشته‌شده‌گان راه وطن. در واقع آخرین دوشنبه ماه می در ایالات متحده روز قدردانی از سربازانی است که در راه وطن جان باخته‌اند. اصل این ماجرا بر‌می‌گردد به جنگ‌های انفصال در آمریکا اما پس از جنگ جهانی اول این روز یادمان تمامی سربازانی شد که در راه وطن و با در لباس نظامی کشته شده‌اند.

برای آمریکایی‌ها این روز به نوعی روزی است که می‌توانند وطن‌پرستی خود را با احترام به کشته‌شده‌گان در جنگ‌شان نشان بدهند. آن‌ها از گوشه گوشه ایالات متحده از روزها پیش‌تر به راه می‌افتند و خود را برای روز دوشنبه آخر ماه می به قبرستان بزرگ «آرلینگتون» می‌رسانند.

این خود البته یک فرصت توریستی هم به حساب می‌آید، کسانی از سایر کشورهای جهان می‌آیند تا شاهد ادای احترام به سبک و سیاق آمریکایی به رزمندگان وطن پرست آن کشور باشند. البته شاید از نظر کسانی که در کره زندگی می‌کرده‌اند و در جنگ آن آماج گلوله‌های هواپیما‌های آمریکایی قرار گرفته‌اند و یا در ویتنام در سایگون بمب خوشه‌ای را مزه کرده‌اند، این احساس چندان تقدیر‌گرایانه نباشد ولی این خود یک فرصت برای آمریکایی‌هایی به حساب می‌آید که می‌خواهند علاقه خود را به کشورشان ابراز کنند.

یکی از دیدنی‌های روز یادبود، رژه عظیم موتور سوار‌هایی است که از نقاط مختلف آمریکا به واشینگتن پایتخت این کشور آمده‌اند، آن‌ها موتور‌هایی با حجم موتور بالا دارند، با ظاهری که نشانه یک آمریکایی است. آدم‌هایی با سبیل‌های بلند و جلیقه‌های چرم که بر روی آن پر از مدال‌های مختلف است.

موتورهایی که یا صداهای بلند از خیابان استقلال در نزدیکی کنگره می‌گذرند خیابان‌های این شهر را در می‌نوردند و به گورستان سربازان در «آرلینگتون» می‌روند و در آن‌جا با ادای احترام  به سربازان وطن، یاد آن ها را گرامی می‌دارند.

هزاران موتور‌سوار با بار و بنه و صورت‌هایی که از آفتاب سوخته است، در خیابان‌ها رژه می‌روند. گاه کهنه سربازهای جنگ ویتنام و جنگ‌های دیگر را در بین آن‌ها می‌توان یافت که با مدال‌های بر سینه و نوشته‌های روی لباس‌شان می‌گویند که تو با چه کسی طرف هستی.

مردم در مسیر راه این موتور‌سوار‌ها برای‌شان دست تکان می‌دهند. من به عنوان یک ایرانی شاهد این مراسم بودم، بعد از سوختن در آفتاب گرم آخر ماه می در این کشور  و ساعاتی را با این جمع این سوی و آن سوی رفتن نتوانستم بی‌اختیار مقایسه را کنار بگذارم.

راستی قهرمان‌های ما کجا هستند؟ اصلن در کدام دوره ما می‌توانیم بگوییم قهرمان داشته‌ایم. سوم خرداد و فتح خرمشهر‌مان در لابلای ناهنجاری‌های‌مان گم شده است. جانبازان‌مان دیگر در چرخ دنده‌های نان و گوشت و بنزین نفس نمی‌کشند و کشور ما دیگر قهرمانش بزرگ داشته نمی‌شود.

شاید این‌گونه باشد که عظمت یک ملت و باور‌هایش که حتا برای خود آن ملت مهم است، آن‌ها را شجاع می‌کند و خورد کردن ارزش‌های یک مردم آن‌ها را کوچک می‌کند تا هیچ‌گاه سینه سپر نکنند.


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

رسالت

۱) رژیم صهیونیستی: با بازگشایی رفح سردرگم شدیم

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=64011

وزارت خارجه رژیم صهیونیستی که از بازگشایی گذرگاه رفح توسط مصر به‌شدت کلافه شده است نگرانی‌های خود را از تقویت گروه‌های جهادی منطقه اعلام داشت.

۲) رییس پلیس مبارزه با مواد مخدرناجا: بزرگ‌ترین‌ باندبین‌المللی ‌مواد مخدر صنعتی در تهران منهدم شد

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=63985

رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا از دستگیری و انهدام بزرگ‌ترین باند قاچاق، تولید، توزیع و ترانزیت ماده مخدرصنعتی شیشه خبرداد و گفت: «شگرد این باند تبدیل شیشه جامد به مایع و قاچاق آن از طریق بطری‌های دوغ و برچسب‌های تقلبی بوده است.»

خراسان

۱) نشست ویژه روسای جمهوری ایران، روسیه و چین هفته آینده برگزار می‌شود

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=10&id=732107

علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه در حاشیه جلسه هیت دولت و هم‌چنین در گفت‌وگویی اختصاصی با پای‌گاه اطلاع‌رسانی دولت خبرهای مهمی را در عرصه سیاست خارجی اعلام کرد. به گفته صالحی، هفته آینده در حاشیه اجلاس سران سازمان شانگهای در قزاقستان که دکتر احمدی‌نژاد، رییس جمهور‌ی نیز در آن شرکت می‌کند، نشست «خاص» روسای جمهور ۳ کشور ایران، روسیه و چین برگزار می‌شود.

۲) ۱۱کشته در یک‌شنبه خونین سوریه

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=10&id=732026

در حمله نیروهای سوری به خانه‌های معترضان در شهرهای رستن و تلبیسه، ۱۱ تن کشته و ده‌ها نفر مجروح شدند. این دو شهر روز یک‌شنبه با تانک و بالگرد محاصره و ارتباط آن‌ها با خارج قطع شد.

جام جم

۱) صالحی‌: برنامه‌ای برای سفر به عربستان ندارم

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844899229

وزیر خارجه کشورمان با بیان این‌که فعلن برنامه‌ای برای سفر به عربستان ندارم گفت: «مسایل زمانی رسمیت پیدا می‌کند که مطلبی به صورت رسمی از سوی وزارت خارجه اعلام شده باشد و ما پیش از هر سفر موضوع را به‌طور رسمی اعلام می‌کنیم.»

۲) اطلاعیه مجمع تشخیص مصلحت نظام: جریان انحرافی ارتباطی با هاشمی رفسنجانی ندارد

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844898451

به دنبال انتشار اخبار و شایعاتی مبنی بر ارتباط جریان انحرافی با آیت‌اله هاشمی رفسنجانی، روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتشار اطلاعیه ‌ای خبر ارتباط این جریان با آیت‌اله هاشمی رفسنجانی را تکذیب کرد.

کیهان

۱) موج بیداری از اسپانیا به فرانسه و یونان رسید

http://www.kayhannews.ir/900310/16.htm#other1603

هزاران نفر از مردم فرانسه و یونان نیز به تاسی از تظاهرات ضددولتی اسپانیا، به خیابان‌ها ریختند.

میدان «پاستیل» پاریس، دیروز شاهد تظاهرات گسترده ضددولتی جوانان فرانسوی در حمایت از ناآرامی‌های دو هفته‌ای اسپانیا بود. اعتراض به اوضاع نابسامان اقتصادی، محکومیت سرکوب تظاهرکنندگان جوان اسپانیایی، محکومیت فساد گسترده حاکم بر کشور و از جمله اقدامات جوانان فرانسوی بود که هم‌چنان ادامه دارد.

۲) حزب‌اله‌: سوریه تاوان حمایت از مقاومت را می‌پردازد

http://www.kayhannews.ir/900310/16.htm#other1600‌

حزب‌اله لبنان اعلام کرد، دولت و ملت سوریه تاوان حمایت از مقاومت و مردم فلسطین را می‌پردازند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا به نقل از شبکه المنار، حسن فضل‌اله یکی از اعضای فراکسیون پارلمانی حزب‌اله اظهار داشت، تلاش‌های آمریکا برای براندازی نظام سوریه، به دلیل حمایت دمشق از مقاومت صورت می‌گیرد.

ایران

۱) معاون راهبردی معاونت توسعه مدیریت رییس ‌جمهوری: ضریب افزایش حقوق کارمندان هنوز مشخص نیست

http://www.iran-newspaper.com/#

معاون راهبردی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس‌ جمهوری گفت: «ضریب افزایش حقوق کارمندان دولت هنوز مشخص و اعلام نشده است.» وی توضیح داد: «براساس نظر معاون بودجه معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی تا سقف ۱۰ درصد در چارچوب منابع مصوب و بر اساس نظر برخی نمایندگان مجلس تا سقف ۸ درصد امکان افزایش ضریب حقوق کارمندان دولت وجود دارد.»

وزیردفاع: آل‌سعود در حد مقابله نظامی با ایران نیست

http://www.iran-newspaper.com/1390/3/9/Iran/4804/Page/2/Index.htm#

وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در خصوص ادعاهای آل‌سعود در مورد ایران گفت: «آل‌سعود در حدی نیست که ایران را تهدید کند، لذا باید گفت که آل‌سعود هرگز جسارت تهدید نظامی نسبت به ایران را پیدا نخواهد کرد.»

آفرینش

۱) رژیم قذافی روبه پایان است

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=83230

دبیرکل ناتو اعلام کرد که ائتلاف غرب در حال رسیدن به اهدافش در لیبی است اما فشارها تا زمان توقف حملات نیروهای وفادار قذافی علیه غیرنظامیان ادامه خواهد داشت.

۲) رییس پلیس راهور ناجا: دیه ۹۰ میلیونی موجب بازدارندگی و کاهش حوادث و سوانح می‌شود

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=83254

رییس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا درباره تعیین میزان دیه در سال جاری، گفت: «دیه ۹۰ میلیونی باعث بازدارندگی و کاهش حوادث و سوانح می‌شود.»

به گزارش ایسنا، وی با بیان این‌که ۹۰ میلیون تومان هزینه‌ کمی برای جان انسان‌ها نیست، گفت: «قوه قضاییه براساس قانون و شرع مقدس این تصمیم را اعمال کرده است و تعجب می‌کنم چرا برخی نسبت به افزایش این رقم اعتراض می‌کنند.»

دنیای اقتصاد

۱) روند نزولی در بازار دلار

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=255949

پس از اعلام بانک مرکزی مبنی بر عرضه گسترده ارز در بازار برای متعادل کردن نرخ دلار و صحبت‌های دیروز رییس کل این بانک درخصوص ارایه پیشنهاد به شورای پول و اعتبار برای افزایش نرخ سود سپرده‌های مدت‌دار، ‌نرخ ارز و قیمت سکه روز گذشته در بازار آزاد باز هم کاهش یافت. دیروز نرخ دلار ۲۵ تومان دیگر افت کرد تا طی یک هفته گذشته این افت به ۵۵ تومان بالغ شود.


 


خبر / رادیو کوچه

جک وارنر نایب رییس معلق شده فدراسیون بین‌المللی فوتبال، فیفا به طور علنی ایمیلی را فاش کرد که بر اساس آن محمد بن‌همام، جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را خریده است.

جرومه والکه دبیرکل فیفا تایید کرد که این ایمیل را او فرستاده بوده و این سوال را مطرح کرده که چرا رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا، محمد بن‌همام، در انتخاب ریاست فیفا شرکت کرده است.

والکه نوشت: «(بن همام) تصور کرده است همان‌طور که جام جهانی را خریده است می‌تواند فیفا را هم بخرد.»

تیم متقاضی میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در بیانیه‌ای هرگونه ارتکاب خلاف در مراحل کسب میزبانی را قاطعانه رد کرده است.

در بیانیه رسمی قطری‌ها آمده است: «ما مصرانه از فیفا می‌خواهیم تا از دبیرکلش بخواهد موضوع را روشن کند. در این حین ما هم مشاوره‌های حقوقی موجود را در نظر می‌گیریم و راه‌های پیش رو را بررسی می‌کنیم.»

محمد بن‌همام که ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا را برعهده داشت و در حالی که سه متقاضی آسیایی دیگر، کره جنوبی، ژاپن و استرالیا متقاضی میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ بودند، به‌طور رسمی بی‌طرف بود.

بن همام در واکنش به اتهام جرومه والک که مدعی شده بود او جام جهانی ۲۰۲۲ را برای قطر خریده بود روز دوشنبه گفت: «نمی‌دانم چرا او – والک – این حرف را زده است. اگر من برای قطر پول داده بودم شما باید از آن ۱۳ نفری که به میزبانی قطر رای دادند سوال می‌کردید.»

قرار است فیفا تحقیقات کاملی را مبنی بر اتهام رشوه دادن به اتحادیه فوتبال حوزه دریای کارائیب آغاز کند.

بیشتر بخوانید:

«محرومیت موقت رییس فدراسیون فوتبال آسیا»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته