-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 06/18/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

ندای سبز آزادی- مصطفی خسروی: تاریخ را گاه جملاتی رقم می زنند که در هنگام جاری شدن بر زبان، نمی توان برآوردی سنجیده از آثار آن در سرنوشت خود یا مخاطبان داشت.

سه سال پیش در چنین روزی، هنگامی که چشم میلیونها ایرانی در سراسر دنیا، به خطبه‌های نماز جمعه آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی دوخته شده بود و کور سوی امیدی کماکان باقی بود تا ایشان با ورودی بی‌طرفانه  به غائله کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸، کشور را به مسیر آرامش و ثبات هدایت کند، بیان این عبارت که «نظر آقاى رئیس جمهور به نظر بنده نزدیكتر است.» در اواسط خطبه دوم نماز جمعه، سرنوشت کشور را آن چنان تغییر داد که مطمئنا امروز، بر اساس تمامی شواهد و قرائن موجود از نزاع‌های میان دولت و مجلس و رهبری،  آیت الله خامنه ای پشیمان‌ترین فرد در جمع مردم ایران است.

در حالی که یک هفته از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد۸۸ می گذشت و اکثر شهر‌های ایران، به خصوص تهران، شیراز، اصفهان و ... درگیر اعتراضات میلیونی مردم بودند، خبر حضور رهبر ایران در نماز جمعه بسیاری از مفسرین و تحلیل گران را متحیر نمود، چرا که سابق بر این، تا زمان اعلام نهایی نتایج انتخابات از سوی شورای نگهبان و فروکش نمودن تمامی نارضایتی‌های احتمالی، حضور رهبری در نماز جمعه مرسوم نبود. این حضور مهم تر می نمود چراکه این بار نتایج انتخابات از سوی سه نامزد انتخاباتی به شدت مورد تشکیک واقع شده بود.میر حسین موسوی یکی از این سه کاندیدا، مصرانه خود را رئیس جمهور ایران می دانست و بر تقلبی سازمان یافته در نتایج اعلام شده از سوی وزارت کشور تاکید می کرد.

حجم تحولات در یک هفته اول بعد از انتخابات آنقدر عظیم بود و پر شتاب، که گهگاه خبرگزاری‌ها نیز توان رصد کردن توامان رویدادها را نداشتند، از بازداشت اولیه (۲۰ ساعته)  بسیاری از شخصیت‌های سیاسی تا لغو پروانه فعالیت خبرنگاران خارجی در روزهای پس از انتخابات، حمله به کوی دانشگاه تهران، خس و خاشاک خواندن معترضین توسط محمود احمدی نژاد و ...

سه روز پیش از نماز جمعه تاریخی ۲۹ خرداد نیز، مردم تهران در بزرگترین تظاهرات غیر دولتی و اعتراضی تاریخ سی ساله انقلاب، از میدان امام حسین تا آزادی را با سکوت خود تسخیر کرده بودند. اعتراض در سکوت مردم را سرکوبگران و اقتدارگرایان برنتابیدند؛ تنی چند از جوانان معترض توسط نیروهای بسیجی در یکی از پایگاه‌های بسیج خیابان آزادی، به شهادت رسیدند. اعتراض ها در روزهای بعد نیز ادامه یافته تا این که انتشار خبر حضور آیت الله خامنه‌ای به عنوان خطیب نماز جمعه آن هفته در تهران موجب مکثی کوتاه در سیر تحولات گردید.

جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸- دانشگاه تهران

صفوف به هم تنیده مردم در اطراف دانشگاه تهران و جمعیتی آمیخته از معترضان و مدافعان نتیجه انتخابات منتظر سخنان رهبر جمهوری اسلامی بودند؛ خیلی ها نیز پای رادیو منتظر. در میان معترضان به انتخابات غیر از محسن رضایی که سه چهار ردیف عقب تر از محمود احمدی نژاد نشسته و چهره‌ای برافروخته داشت، شخص دیگری به چشم نمی خورد.

آیت الله خامنه‌ای در خطبه اول با پرداختن به آیه  «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب» از لزوم حفط آرامش در جامعه سخن گفت ، او با اشاره به وعده‌های الهی  به مومنان در مواجهه با خطرات، تاکید کرد «خداست كه دلها را در ماجراهاى طوفانى دنیا و زندگى حفظ میكند».

خطبه اول گرچه عاری از مصادیق عینی مرتبط با حوداث روز بود اما بسیاری، تا همین حد اشاره به حفظ آرامش برای عبور از طوفان‌ها و توکل بر خدا، از سوی رهبر جمهوری اسلامی را نشان از تشویش خاطر وی در بحبوحه تحولات کشور می دانستند . امری که پس از  آغاز خطبه دوم به‌خوبی خود را نشان داد. لحن عصبانی، پرخاشگر، تند و تیز رهبری که در عین حال سعی می کرد قاطعیت کافی را نیز همراه داشته باشد خودنمایی کرد. ظاهرا قرار بود صحبت‌های آن روز وی، همانند نطق آتشین۲۳ تیر ۱۳۷۸، فصل الخطابی باشد برای همگان، از معترضان تا منتقدان...

 

«اوصیكم عباد اللَّه بتقوى اللَّه»

آیت الله خامنه ای، در آغاز خطبه دوم با دعوت همگان به تقوی الهی، مستقیما موضوع انتخابات را نشانه گرفت و با دسته بندی مخاطبان خود به سه گروه (مردم، فعالان سیاسی اجتماعی و سران استکبار) تلاش کرد تا تکلیف شرعی و قانونی همگان را نسبت به رخدادهای پس از انتخابات تعیین کند. وی در حالی که سعی می کرد هرگونه اختلاف اساسی درون نظام را انکار کند، هر چهار نامزد انتخاباتی را از نیروهای وابسته به انقلاب و جمهوری اسلامی معرفی کرد:

«این چهار نفرى كه وارد عرصه‏ى این انتخابات جدى شدند، همه‏شان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند. یكى از اینها رئیس جمهور كشور ماست؛ رئیس جمهور خدوم، پركار، زحمتكش، مورد اعتماد. یكى از آنها نخست‏وزیرِ هشت سال در دوران ریاست جمهورى خود بنده است. یكى از آنها فرمانده‏ى سپاه در سالهاى متمادى و یكى از فرماندهان اصلى دوران دفاع مقدس بوده است. یكى از آنها دو دوره رئیس قوه‏ى مقننه‏ى كشور بوده است؛ رئیس مجلس شوراى اسلامى بوده است. اینها عناصر نظامند؛ اینها همه‏شان متعلق به نظامند. البته اختلاف‏نظر دارند، اختلاف برنامه دارند...»

مناظره‌های انتخاباتی قبل از ۲۲ خرداد، که موجب رنجش و اعتراض بسیاری از شخصیت های ارشد نظام از جمله هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری شده بود نیز از مواردی بود که رهبر جمهوری اسلامی سعی کرد به آن ورود کند. وی به نوعی پاسخ نامه تاریخی هاشمی رفسنجانی را که فردای مناظره احمدی نژاد و موسوی نوشته شده بود داد:

«حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانى‏ها را براى من مى‏آوردند و من میدیدم یا گاهى مى‏شنیدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به كى؟ به كسى كه رئیس جمهور قانونى كشور است، متكى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئیس جمهور مملكت را كه مورد اعتماد مردم است، به دروغ‏گوئى متهم كردند! اینها خوب است؟ كارنامه‏هاى جعلى براى دولت درست كردند، اینجا آنجا پخش كردند، ... رئیس جمهور را خرافاتى، رمال، از این نسبت‏هاى خجالت‏آور دادند....از این طرف هم همین جور ... كارنامه‏ى درخشان سى ساله‏ى انقلاب كمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد كه اینها شخصیتهاى این نظامند؛ ... به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بیاورم ... البته این آقایان را كسى متهم به فساد مالى نكرده؛ حالا در مورد بستگان و كسان، هر كس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانه‏اى كرد.»

گرچه تا این زمان آیت الله خامنه‌ای تلاش می کرد با کمی اغماض هر دو سوی انتخابات را یک گونه خطاب کند، اما در ادامه، برای اولین بار در و به صورت رسمی ، رهبر ایران پرده از اختلاف نظرات خود و هاشمی رفسنجانی برداشت، و محمود احمدی نژاد را به عنوان گزینه‌ای که به خود نزدیکتر است معرفی نمود.

«من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‏نظر داریم، كه طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فكر كنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴تا امروز اختلاف‏نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه‏ى مسائل خارجى اختلاف‏نظر دارند، هم درزمینه‏ى نحوه‏ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‏نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‏نظر دارند؛ و نظر آقاى رئیس جمهور به نظر بنده نزدیكتر است.»

این نظر تا به امروز گریبان رهبری و مجلس را گرفته است. به نظر بسیاری از تحلیلگران، به غیر از  اعضای دولت، اکثر نیروهای سیاسی کشور در جناح‌های مختلف برای به پایان رسیدن عمر دولت دهم لحظه شماری می کنند.

یکی دیگر از مهمترین اظهارات آیت الله خامنه ای در نماز جمعه ۲۹ خرداد، اتمام حجتی بود که خطاب به نیروهای سیاسی و اجتماعی به ویژه معترضان بیان کرد؛ جملاتی که بلافاصله با عکس العمل جامعه جهانی به خصوص سازمان عفو بین الملل مواجه شد.

«اگر نخبگان سیاسى بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا براى اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خون ها و خشونت ها و هرج و مرج‏ها، آنهایند.»

 

شهادت ندا و سهراب، در نماز جمعه

ادامه سخنان آیت الله خامنه‌ای را می توان آغاز پروژه‌ای دانست که به شهادت ندا، سهراب و ده‌ها جوان دیگر در روز‌های بعد از نماز جمعه منجر شد: «براى نفوذىِ تروریست - آن كسى كه میخواهد ضربه‏ى تروریستى بزند - مسئله‏ى او مسئله‏ى سیاسى نیست؛ براى او چه چیزى بهتر از پنهان شدن در میان این مردم؛ مردمى كه میخواهند راهپیمائى كنند یا تجمع كنند. اگر این تجمعات پوششى براى او درست كند، آنوقت مسئولیتش با كیست؟»

کافی است میان سناریوی رسانه‌های جمهوری اسلامی بعد از شهادت ندا آقاسلطان و صحبت‌های رهبری در نماز جمعه مقایسه‌ای ساده انجام داد. تروریست هایی  انگلیسی و آمریکایی که دربین مردم می آیند جوانان را می کشند  و البته مسئولیت آن با رهبران معترضین است: «من از همه می خواهم به این روش خاتمه بدهند. این روش، روش درستى نیست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئولیت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده‏ى آنهاست....عواقبى هم اگر پیدا كند، عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد، مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت.»

آیت الله خامنه ای، بخش سوم و پایانی خطبه دوم نماز جمعه را، با معرفی کشور‌های غربی به عنوان عامل، اغتشاشات و درگیری‌های درون شهری آغاز کرد. با نگاهی دقیق تر به روابط میان ایران و آمریکا، پیش از انتخابات و نامه نگاری‌های پشت پرده‌ای که میان محمود احمدی نژاد و اوباما انجام شده بود از یک سو و آزادی دیپلمات‌های ایرانی که به اتهام سازماندهی عملیات‌های تروریستی در عراق بازداشت شده بودند در روز‌های پس از انتخابات، می توان اوج ناراحتی و نگرانی رهبر جمهوری اسلامی را از آن چه تغییر لحن مقامات غربی می نامید، متوجه شد:

«چند تا از وزراى خارجه و رؤساى دولتهاى چند تا كشور اروپائى و آمریكا حرفهائى زدند كه باطن آنها را به انسان نشان میداد. از قول رئیس جمهور آمریكا نقل شد كه گفته ما منتظر چنین روزى بودیم كه مردم به خیابان‌ها بریزند. از آن طرف نامه بنویسند، اظهار علاقه‏ى به روابط كنند، ابراز احترام به جمهورى اسلامى بكنند، از این طرف این حرفها را بزنند. كدام را ما باور كنیم؟»

در کنار تمامی این تهدید‌ها و پروژه‌های از پیش تعریف شده که رهبری سعی داشت با اشاره به آنها نهیبی به میلیون‌ها معترض در خیابان بزند اما، گفتار پایانی خطبه دوم، که بی‌شباهت به سخنرانی ۲۳ تیر ۷۸ ایشان نبود، تبدیل به چاشنی احساس و تعصبی شد که از فردای آن روز، دست عوامل حکومت را برای اعمال هر گونه  خشونت عریان علیه معترضان در خیابان‌های تهران باز گذاشت:

«یك خطاب آخرى هم عرض كنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه): اى سید ما! اى مولاى ما! ما آنچه باید بكنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندك آبروئى هم دارم كه این را هم خود شما به ما دادید؛ همه‏ى اینهارا من كف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم كرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولاى ما، دعا كن براى ما؛ صاحب ما توئى؛ صاحب این كشور توئى؛ صاحب این انقلاب توئى؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعاى خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانى بفرما. »

اگر حتی خوش بینانه می شد به ادعای رهبری در مورد رسیدگی به تخلفات انتخاباتی توسط شورای نگهبان در آینده امید داشت، اما، انتخاب آیات اول تا سوم سوره النصر، خبر از غرور حاصل از پیروزی و چیرگی بر مخالفانی می داد، که گویی سالها انتظارش را کشیده است: «بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏. اذا جاء نصر اللَّه و الفتح. و رأیت النّاس یدخلون فى دین اللَّه افواجا. فسبّح بحمد ربّك و استغفره انّه كان توّابا».

رهبر جمهوری اسلامی با این سخنرانی فرمان رسمی سرکوب خونین مخالفان و معترضان به نتایج انتخابات را صادر کرد.


 


صفحه ایرانیان فیس بوک: دوشنبه شب بیست و نهم خرداد، هر کجا که هستیم، یک شمع به یاد ندا و دیگر شهدای راه آزادی روشن خواهیم کرد تا ضمن همدردی با خانواده این عزیزان، پایداری مان بر عهد مشترک برای ایران آزاد را اعلام داریم.

در انتظار ديدن تصاوير اين رويداد و اتحاد سبزمان هستيم...

182330_10150973038037200_1817915561_n.jpg

عكسهاي خود را به اين آدرس: 10esfand1390@googlemail.com ارسال کنید.

frkhwn.jpg


 


سیدابراهیم نبوی

حسن کسائی، متولد ماه مهر بود. سوم مهر، در خانه و خانواده ای بازاری. پدرش، " حاج سید جواد کسائی" از تاجران و بازاری های معروف اصفهان بود و علاقمند به موسیقی. اقبال خوبی داشت که از وقتی چشمش به این دنیا بازشد و گوش هایش به شنیدن آماده، چهره اساتید بزرگ موسیقی را دید و با نوایشان زندگی کرد. از  سید حسین طاهرزاده و جلال‌الدین تاج اصفهانی بگیر تا اکبر خان نوروزی و خاندان شهناز (شعبان خان، حسین آقا، علی آقا و جلیل شهناز)و غلامحسین سارنج و ادیب خوانساری...  اصفهان همواره در کنار اصفهان و خوانسار از مراکز تولید موسیقی سنتی ایران بوده و هیچ زمانی نبوده که موسیقی این منطقه کشور بر موسیقی سنتی و حتی پاپ و مدرن ایران اثر نگذارد.

raport_9103271_kasaei.jpg

به پنج سال نرسیده، تاج اصفهانی تعلیم آوازش می داد و ادیب خوانساری زیر و بم ها را برایش می گفت. اولین آوازش را با فلوت نصیر ثقفی دردبیرستان سعدی اصفهان خواند، وقتی که یازده سالش بود و همان وقت کنار ابوالحسن صبا و حسین تهرانی آواز ابوعطا می خواند در تهران...  اما آواز و صدا همراهش نیامد و برایش نماند. در همان خاطرات کودکی جا ماند و آوای نی جایش راگرفت. آوای نی پیرمردی که از پشت دیوار خانه می گذشت، دستش را گرفت و چوب خشک نی را بر لبش گذاشت تا نوازده نی باشد.

اولین استادش شد مهدی نوایی، بهترین یادگار نایب اسدالله  و اولین برنامه اش شد نواختن در دستگاه سه گاه و چهار مضراب زنگ شتر صبا، در رادیو ایران، وقتی پانزده سالش تمام شد. پنجسال بعدی را با استاد صبا گذراند و ردیف آموخت و سه تار نواخت و بیست ساله شد و رفت برای اولین اجرای تکنوازی اش در دستگاه همایون و روی صحنه تئاتر اصفهان ...

و بالاخره یکی از معروف ترین قطعات موسیقی سنتی ایران را از آهنگ آشنای" سلام علیکم سلام علیکم سلام علیکم" که در بازار اصفهان شنیده بود ساخت و نامش را "سلام" گذاشت و اولین کسی بود که ساز نی را به ارکستر برد و به برنامه گلها رفت...  و رفت تا نامش از مرزهای ایران بیرون برود و نوایش با ضرب جهانگیر بهشتی بنشیند روی صفحه های دوروی شرکت C.B.Sفرانسوی و به سال 1354 در همه جای دنیا شنیده شود.

انقلاب که شد، آرشیو موسیقی اصفهان هم مثل خیلی چیز های دیگر از بین رفت، کسائی از رادیو اخراج شد و حقوقش را قطع کردند و آخرین اجرایش درسال 61 با  جلیل شهناز، محمدرضا شجریان و جهانگیر ملک، شد اولین روز خانه نشینی اش. سه تار نواخت و نی و گفت: « در زندگی هیچ دلبستگی‌ای به جز موسیقی ندارم.»

نه سال گذشت تا صدای نی کسائی دوباره در جشنواره نی نوازان تالار اندیشه شنیده شود و دولت مقرری ماهانه اش را برقرار کند. در سال 1376 اما، با تلاش محمد رضا لطفی ، انجمن دوستداران موسیقی ایرانی واشنگتن برایش مجلس گرامیداشت گرفت. 1378 نشان درجه یک فرهنگ و هنر گرفت و در سال 1381 به عنوان چهره ماندگار موسیقی سنتی ایرانی معرفی شد. همان سال هم پسرش، محمد جواد کسایی، پنجاه سال زندگی پدر را در کتاب " از موسیقی تا سکوت" با مقدمه ای از بیژن ترقی به چاپ رساند.

حسن کسائی در اصفهان سال‌ها مکتب‌دار موسیقی اصفهان در نواختن نی، سه‌تار و آوازبود. اگرچه بیشتر آثارش بداهه بود تا موسیقی پیش ساخته، ولی امروز بخش زیادی ازضربی‌ها و حتی آوازی‌های نوازندگان نی، بهره گرفته از نوازندگی‌های اوست. کسائی درنواختن نِی ایرانی همانند ندارد. حتی وقتی با لوله کردن کاغذی ساده و سوراخ کردن آن نی می نوازد.

حسن کسائی با اینکه از پیشکسوتان موسیقی سنتی به شمار می‌آمد، بر خلاف خیلی از آنها ذهن و اندیشه‌اش نوگرا بود. ردیف موسیقی سنتی را"وحی منزل"نمی دانست و همیشه می گفت:  "  آن‌ها که نمی‌توانند حرف‌شان رابا ساز بزنند و " چیزی برای ارائه موسیقی ندارند، با صحبت‌های عجیب و غریب می‌خواهند خودشان را مطرح کنند این سخن منسوب به واگنر است که ، آن جا که سخن باز می‌ماند، موسیقی آغاز می‌شود،عکس این هم صادق است: آن جا که موسیقی باز می‌ماند چه سخن‌ها که آغاز نمی‌شود..."

" شما خط " میرعماد" را که مثلا " پنج میلیون تومان" می‌ارزد، اگر " زیراکس" کنید، سیصد تومان هم ارزش پیدا نمی‌کند!" جوانانی که به فراگیری موسیقی می‌پردازند نیز نباید بعد از گذراندن دوره آموزشی (باز هم) صد در صد از استاد خود تقلید کنند. بلکه باید بکوشند با نو آوری، شخصیت و ذوق خود را نشان دهند." به باور او موسیقی پیوندی است میان خلاقیت و تکنیک، ولی تکنیک باید ابزاری باشد در خدمت خلاقیت. "در روزگار ما قضیه بر عکس شده‌است و در نتیجه، جای موسیقی حال راموسیقی قال گرفته‌است."

کسایی دو ماه آخر عمرش را درکما بود. روز 25 خرداد از این دنیا رفت و در سکوت خبری! و شب هنگام به خاک سپرده شد. در کنار استادش تاج اصفهان یدر تخت فولاد اصفهان.

مصاحبه بی بی سی با حسن کسایی را از اینجا ببینید

شکاف میان اصولگرایان و یک نعمت تمام نشدنی

raport_9103273_zibakalam.jpg

صادق زیباکلام گفته است: " فکر می‌کنم تکثری که تحت عناوین مختلف با عنوان طيف‌ها و گروه‌های متعدد در درون اصول گرایان تعریف می‌کنیم واهی است و اصول گرایان را می‌بایستی تنها به دو جریان له و علیه احمدی‌نژاد تقسیم کرد. ما هر قدر به پایان دوره احمدی‌نژادنزدیک می‌شویم و به انتخابات آتی ریاست جمهوری نزدیک‌تر می‌شویم شکاف بین موافقین و مخالفین احمدی‌نژاد بیشتر می‌شود."

اما حالا تا دوره احمدی نژاد تمام بشود و این چوب دو سر طلا از وسط جریان اصولگرایی بیرون بیاید و جریان اصولگرایی از وسط جر بخورد، بیایید برویم نماز جمعه.

"جنتی برای انقلاب ما یک نعمتی است از طرف خداوند، لاکن تمام هم نمی شود ."

من نمی دانم این جمله را تا الان کسی درمورد احمد جنتی گفته است یا نه؟ ولی اگر کسی نگفته، خیلی مهم نیست. شما به حرف هایش که در نماز جمعه دیروز گفته نگاه کنید، خودتان طول و عرض وعمق این نعمت نا تمام  را می بینید:

raport_9103272_jannati.jpg

" اي برادران و خواهرانی كه به مجلس راهتان دادیم و براي چهارسال هيچ‌كس نمي‌تواند به شما بگويد كه بالاي چشمتان ابرو است؛ به فرموده رهبري وحدت داشته باشيد و همچنين فعال باشيد و كار و تلاش كنيد و بيكاري و كم‌كاري نداشته باشيد. شما بايد بهداشت وسلامت سياسي، ‌اخلاقي، مالي و غيره را كه اسم نمي‌برم، ولی خودتان می دانید را درمجلس حفظ كنند. حالا خیلی هم حفظ نکردید مهم نیست، لااقل هفته ای دو بار بروید حمام. اگر مجلس بيمار شود نمي‌تواند بيماري‌هاي ديگر را معالجه كند. خون دادن باعث مي‌شود تا يك جان حفظ شود؛ بنابراين بسيار ارزش دارد پس از اين كار خير غافل نمانيم."

" فساد مثل آتشي است كه اگر در منطقه‌اي پيدا شود و به آن رسيدگي نشود همه جا را مي‌سوزاند، و بدحجابي نيز فساد است. نمی بینید نصف آمریکا تابستان که می شود می سوزد؟ گاهي كسي را به خاطر بدحجابي بازداشت مي‌كنند اما تلفني زده مي‌شود كه او را آزاد كنيد، دختر من است. در حالي كه در مورد بدحجاب نبايد شفاعت و توصيه شود. وگرنه همه جا می سوزد.  اخلاق را در نظر بگيريد و كارهاي‌تان را بااخلاق انجام دهيد. مثل سردار زارعی، که بی حجاب ها را نماز خوان کرد. البته چنين نشود كه اخلاق باعث شود كار نكنيد و كنار بكشيد، یکی دو رکعت که نماز خواندید ،بروید بخوابید. زیاده روی نکنید. فعاليت وتلاش زیاد باعث می شود كه اخلاق را ناديده بگيريد."

" اجلاس بغداد به خوبي برگزار شد كه در اين راستا از آقاي جليلي تشكر مي‌كنيم كه به خوبي در مذاكرات حضور داشتند و میخ اسلام را فرو کردند و به دشمنان گفتند هر بلايي توانسته‌ايد سرما آورده‌ايد از جمله جنگ و غيرجنگ، اما ديديد كه مردم ايستاده‌اند و مقاومت مي‌كنند پس چرا درس نمي‌گيريد؟ ما خودمان یک عده ای بعد از انتخابات درسشان بد بود، کمکشان کردیم درسشان خوب شود"

" عراقي‌ها سال‌هاي بسيار زير ستم صدام و بعثي‌هاي لعنتي عراق بودند و كشته‌ها دادند و بدبختي‌ها كشيدند و امروز حكومتي در عراق وجود دارد كه مي‌خواهدخرابي‌ها را آباد كند. ما هم کمکشان می کنیم. در سوريه هم حكومتي وجود دارد كه سال‌هاي سال است كار مي‌كند، باز هم ما کمکشان می کنیم. پس اگر دشمنان که هیچ کمکی نمی کنند،حرف حسابي دارند بايد بگويند. آراي مردم همه‌چيز را روشن مي‌كند و بايد به راي مردم احترام گذاشته شود. بعد از انتخابات بعضی ها به رای مردم احترام نمی گذاشتند، ما خیلی کمکشان کردیم، حالا هم یا در بهشت زهرا با خیال راحت خوابیده اند، یا اسباب کشی کرده اند به اوین، ولی احترام می گذارند.

چند كشور عربي و غيرعربي وآمريكا و رژيم صهيونيستي فشار مي‌آورند تا حكومت عراق و سوريه را براندازي كنند. درعراق 10 انفجار اتفاق افتاده و 70 شهيد و 160 مجروح به دنبال داشته است و در سوريه ناامني‌ها به جايي رسيده كه به خانه مردم مي‌ريزند و زن و بچه‌ها را مي‌كشند. پس عده‌اي كارشان آدم‌كشي شده است و ما هم کمکشان می کنیم. اما سوال اينجاست كه چطورانسان ديوانه مي‌شود و عقلش را از دست مي‌دهد و به دیگران در آدم کشی کمک می کند؟ خب جواب این سوال را ما هنوز خودمان هم نمی دانیم ولی کمک شان می کنیم.

و ...تا جنتی است، نهضت ادامه دارد

اعتراض شیرین آقای مجتهد به گرانی

raport_9103275_makarem.jpg

آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعه در قم و ازوارد کنندگان عمده شکر در ایران، در دیدار با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی که به دفتر وی در قم آمده بود، گفت:" روزانه حدود دوهزار نامه و ایمیل به دفتر ما ارسال می‌شود که نگرانی‌های مختلف مردم از جمله گرانی در آن‌ها ذکر می‌شود. عمده نگرانی مردم از گرانی، در گرانی نان ظاهر شده است و باید برای مقابله با این گرانی‌ها فکری کرد. مردم گاهی ما را هم مقصر می‌دانند که چرا با صراحت این مسائل را نمی‌گوییم." این مرجع تقلید شیعه با صراحت ادامه داد:" البته با زور نمی‌توان فروشنده‌ها را وادار کرد تا نان و شیر و کالاهای ضروری را به مردم ارزان بفروشند بلکه باید مشکلات آن را بصورت ریشه‌ای برطرف کرد."

در همین حال از طرف وزارت صنعت و معدن و تجارت برای اتحادیه‌های تولیدکننده و توزیع کننده و همچنین انجمن‌های صنفی نامه ای ارسال شدبا این مضمون:

"باتوجه به نزدیک شدن به اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها از سوی دولت، به منظور جلوگیری از تشویش اذهان عمومی! مسئولان اتحادیه‌ها و انجمن‌ها باید از انجام هرگونه مصاحبه با رسانه‌ها، خصوصا در مورد افزایش قیمت کالا‌ها خودداری کنند"

و به دفتر حاج آقا پیغام رسید: "حاج آقا ما کردیم و شد... ریشه ای هم شد. خیالتون راحت"

آقای مکارم هم که خیالشان از بابت گرانی راحت شده بود، به مسائل فرهنگی پرداختند و فرمودند:

"بخش عمده‌ای از مسائل فرهنگی متوجه دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد است که فیلم‌هایی منتشر می‌کند که از لحاظ فرهنگی واقعا ًوحشتناک است.  البته صدا و سیما نیز در این زمینه خوب عمل نمی‌کند و در مباحث اخلاقی و فرهنگی، چیزهایی را نشان می‌دهد که نباید نشان دهد"

که یکی از جاضران خودش را به ایشان رساند و اطلاع داد، آقای لاریجانی چند سالی هست در وزارت ارشاد و تلویزیون کار نمی کنند . حاج آقاهم سرش را تکان داد و رفت سر اصل مطلب:

"جریمه دیرکرد و جریمه روی جریمه خلاف شرع است، در حالی که اسمش هم بانکداری اسلامی است، اما در واقع این اقدامات با بانکداری اسلامی مغایر است.  دریافت جریمه بر سود، ربای مضاعف است و طبق آیات قرآن ربای مضاعف خلاف شرع بوده و هیچ توجیه شرعی هم ندارد."

و ناگهان تلفن زنگ زد و خبر خوشی رسید که : حاج آقااین چه حرفیه؟ شما هر وقت داشتی بده"

در حالی که به نظر می رسید تمام مشکلات مردم در همین یک جلسه حل شده است، آقای لاریجانی بلند شد و همین طور که مشغول مصافحه بود، آقای مکارم با چهره ای بشاش در گوشش زمزمه کرد:

" بودجه خوبی برای امسال بسته شد، اما سؤال اینجاست که چه ضمانتی برای اجرایی شدن آن وجود دارد و اگر مسئولان‌‌ همان طور که گاهی با صراحت می‌گویند ما قانون را اجرا نمی‌کنیم، اجرا نکنند چه برخوردی می‌توانید داشته باشید؟ "

آقای لاریجانی هم در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود، این مجلس سراسر انس و الفت راترک کرد تا به این سوال مهم و اساسی بیشتر فکر کند.

گپ با رامبد جوان و رسوایی مسعود ده نمکی

raport_9103277_dehnamaki.jpg

مسعود ده نمکی که با ساخت" اخراجی ها" کارگردان شد و به جای چماق، دوربین دستش گرفت، می خواهد ساخت فیلم جدیدش را با عنوان" رسوایی" با مضمون عرفانی - اجتماعی، ازروز دوشنبه شروع کند.

فیلم در تهران می‌گذرد و اکثرصحنه‌های آن در جنوب تهران فیلمبرداری می‌شود.

raport-9103278-rosvaeedehnamaki.jpg

«اسماعیل خلج»، «امیر نوری»،«ابوالفضل همراه»، «عباس محبوب»، «مجید شهریاری»، «مختار سائقی»، «یوسف قربانی»،«اسدالله یکتا»، «کامران تفتی»، «مجید مشیری» و «ارسلان قاسمی» بازیگران مرد و« الناز شاکردوست» هم نقش اول زن فیلم «رسوایی» را بر عهده دارد و همچنین «مریم کاویانی»، «تینا آخوندتبار»، «آرزو افشار»، «محبوبه بیات» و «فریبا ترکاشوند»بازیگران زن این فیلم هستند.

برنامه "گپ"مدتی است از شبکه آی‌فیلم پخش می‌شود. این برنامه با اجرای رامبد جوان، اشکان خطیبی و سحر دولتشاهی به زندگی بازیگران سینما و تلویزیون نزدیک می‌شود و سعی می کند فاصله بین مردم و هنرمندان را از طریق گفتگوی صمیمی و نزدیک با آنها، کم کند.

raport_9103279_gap.jpg

این برنامه شصت و پنج قسمت دارد و در شش قسمتی که تا اینجا پخش شده، داود رشیدی ، مریلا زارعی، سیامک انصاری،مهدی فخیم زاده و امین تارخ حضور داشته اند.

قرار است در قسمت های اول به توقعات بازیگران و هنرمندان از جامعه پرداخته شود و در قسمت های بعد هم به انتظار و خواست جامعه از هنرمندان بپردازند.

لینک اولین قسمت برنامه

رجاء گارودی به ملکوت اعلی پیوست

دو روز قبل روژه گارودی بعد از قرنها درگذشت. روژه گارودی در سال ‏۱۹۱۳ در شهر مارسی به دنیا آمد. در رشته فلسفه درس خواند. بعد عضو کمیته مرکزی ‏حزب کمونیست فرانسه شد و در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۵۱ به عضویت مجلس ‏موسسان، در ۱۹۵۶ به نمایندگی مجلس ملی فرانسه، و در ۱۹۵۹ به ‏سناتوری مجلس سنای فرانسه انتخاب گردید.

raport_91032710_garodi.jpg

گارودی در جنگ جهانی دوم در شهر جلفهٔ الجزایر به عنوان اسیر جنگی ویشی فرانسه زندانی بود؛ و در کتاب الگوئی برای سوسیالیسم در فرانسه که در سال ۱۹۶۸ منتشر کرد، سعی کرد مارکسیسم را با مسیحیت کاتولیک آشتی بدهد. حتی در کتاب مارکسیسم در قرن بیستم کوشید نشان دهد که مارکسیسم می‌تواند ارزشهای مذهبی را در خود جذب ‏کند.

اودر سال ۱۹۶۸ در پی انتقاد از اشغال چکسلواکی توسط شوروی از حزب کمونیست اخراج شد.  درکتاب هشدار به زندگانی اعلام کرد "ما غربیان مسیحی در حال کشتن ‏فرزندان و نوادگان خود هستیم، زیرا شیوه رشد ما به بن بست مرگ‏ انجامیده ‌است. در همین کتاب او به تحقیق در باره‏ ادیان بزرگ، مانند زرتشتی‌گری، هندوگرایی، دین بودا و یهود پرداخت و سرانجام کمال مطلوب خود را در اسلام‏ یافت و سپس مسلمان شد در ۱۹۸۲ نام «رجاء» را برای خود انتخاب کرد و به اسپانیا رفت.

گارودی در مه ۱۹۹۷  برای یک هفته‌نامهٔ عربی که توسط سرویس عربی بی‌بی‌سی در لندن منتشر می‌شد تعدادی مقاله نوشت و در ۱۹۹۸، یک دادگاه فرانسوی وی را برای انکار هولوکاست و افترای نژادی مجرم شناخت و بخاطر کتاب اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسرائیل، که در سال 19۹۵ نوشته بود، ۱۲۰٬۰۰۰ فرانک فرانسه (۴۰٬۰۰۰ دلار) جریمه کرد. این کتاب با پذیرفتن دیدگاه‌های منکر هولوکاست به سرعت  به زبان های عربی و فارسی ترجمه شد. برای پشتیبانی از گارودی وکیل سودانی، فاروق ابوعیسی، یک تیم حقوقی پنج نفره را تشکیل داد تا از گارودی در محاکمه‌اش در پاریس پشتیبانی کنند. دولت ایران هم مقداری از مبلغ جریمهٔ گارودی را پرداخت.

روژه گارودی می گوید: بر این باورم که پیامبران الهی هیچ یک پیامی بیش از گفتارنیک، پندارنیک و کردار نیک نیاورده‌اند که اگر در این مورد با من هم‌عقیده باشید، باید بگویم که هیچ کدام زیباتر و بهتر از زرتشت آنرا بیان نکرده ‌است. روژه گارودی سرانجام پس از ده سال عضویت در حزب کمونیست، ده سال اعتقاد به مسیحیت، ده سال اعتقاد به اسلام، ده سال اعتقاد به اندیشه زرتشت، فرصت ده سال اعتقاد به بودیسم پیدا نکرد و  رجاءگارودی بالاخره روزچهارشنبه در سن 99 سالگی در پاریس به ملکوت اعلی پیوست.


 


سید محمد خاتمی هرگونه تصمیم گیری اصلاح طلبان درباره انتخابات ریاست جمهوری آینده را به گفت و گو و حصول "اجماع نیروهای سیاسی و اجتماعی و خرد جمعی" موکول کرده و هرگونه انتساب فعالیت های انتخاباتی به خود را رد کرده است.

در روزهای اخیر، برخی رسانه ها نقل قول هایی را از اصلاح طلبان و به ویژه آقای خاتمی منتشر کرده و مدعی اعلام حمایت تلویحی او از برخی اشخاص برای انتخابات ریاست جمهوری آینده شده اند که متاسفانه اینگونه شایعات، مبنای فرصت طلبی عده ای و نیز تخریب جریان اصلاحات و آقای خاتمی به عنوان نماد این جریان از سوی عده ای دیگر قرار گرفته است. اما خاتمی این ادعاها را رد کرده است.

به گزارش "ندای سبز آزادی"، هفته گذشته روز بیست و دوم خردادماه آقای خاتمی به دیدار دکتر داوود سلیمانی رفت و بر پایه شنیده های موثق در این دیدار، وی بر تحقق شروط سه گانه ای که قبلا مطرح کرده بود تاکید کرده و هرگونه انتساب افراد به خود برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، "هرچند پیشینه ای در جریان اصلاحات داشته باشند"، را رد کرده است.

خاتمی همچنین ضمن مرزبندی کامل با "براندازان"، هر گونه تصمیم گیری در رابطه با آینده را بر پایه گفتگو و اجماع نیروهای سیاسی و اجتماعی دانسته و تاکید بر خرد جمعی در تصمیم گیری کرده است.


 


۱۲۸ تن از فعالان فعلی و سابق جنبش دانشجویی ایران در داخل کشور با انتشار بیانیه‌ای از دانشجویان بازداشت شده‌ی دانشگاه اصفهان حمایت کرده‌اند و خواستار احترام به دانشجو و حریم دانشگاه شدند.

به گزارش جرس، در بخشی از این بیانیه تاکید شده است: به مقامات مسئول امنیتی و قضائی توصیه می کنیم به جای صرف کردن بودجه کشور و وقت خود برای برخود با فعالان دانشجویی، امکانات خود را صرف مبارزه با مسئله اتهامات جدی فساد مالی برخی از مسئولین، نظیر رشوه یک و نیم میلیارد تومانی یکی از مهره های اصلی دولت، نقش داشتن برخی مسئولین در پرونده بزرگترین اختلاس تاریخ ایران و مسائلی اینچنین کند.

گفتنی است سه دانشجوی دانشگاه اصفهان ماه گذشته به جرم توزیع نشریه دانشجویی "کبریت" توسط حفاظت اطلاعات سپاه اصفهان دستگیر شدند. عرفان محمدی، محمد مرادی و مجتبی کریمی عصر در خوابگاه دانشجویی دانشگاه اصفهان بازداشت شدند. حراست دانشگاه اصفهان مدعی شده بود که نشریه دانشجویی "کبریت" در حالت توقیف بوده و اجازه انتشار و توزیع نداشته است.

متن کامل بیانیه ۱۲۸ فعال دانشجویی به شرح زیر است:

به دخالت نهادهای غیر دانشگاهی در دانشگاه ها پایان دهید

روز اول خرداد ماه بود که خبر بازداشت ناگهانی دوستانمان در دانشگاه اصفهان ما را بهت زده کرد. اکنون یک ماه از این بازداشت غیر قانونی می گذرد و هیچ یک از پیگیری ها برای یافتن اطلاعی از سرنوشت این دانشجویان به پاسخی شایسته دست نیافته است. به همین دلیل تصمیم گرفته ایم که به وظیفه ی اجتماعی و انسانی خود در زمینه این هجمه آشکار به مبانی اولیه یک جامعه دموکراتیک از سوی نهادهای قدرت عمل کنیم و نظرات و خواسته های خود را در این رابطه صریح و روشن اعلام کنیم.

بعد از بازداشت سه تن از فعالان دانشجویی اصفهان در ابتدا مسئولان دانشگاه اصفهان اظهار داشتند که بازداشت این سه فعال دانشجوئی به علت پخش نشریه دانشجوئی کبریت صورت گرفته است. این اظهار نظر مسئولان انتصابی دانشگاه اصفهان خود به روشنی گویای نبود یک دستگاه منطقی در تمامی سطوح تصمیم گیرندگان بر ساختارهای اجتماعی است.
نخست اینکه نشریه دانشجوئی کبریت نشریه ای قانونی در دانشگاه اصفهان بوده و تنها اختلافی که بین مسئولین این نشریه و مسئولان دانشگاه وجود داشته مبنی بر پایان یافتن و یا عدم پایان یافتنِ مدت محرومیت نشریه بوده است و نه هیچ مسئله دیگری.
دوم اینکه بر فرض درستی حرف مسئولین دانشگاه مبنی بر تمام نشدن مدت توقیف این نشریه ، این اختلافی درون دانشگاهی است و ورود نیروهای امنیتی به مسئله ای درون دانشگاه و اختلاف بر سر نشریه ای علنی و دارای مجوز که در سطح دانشگاه پخش «نشده» است ،غیر عقلانی و غیر قانونی است.
سوم اینکه حتی صرف نظر از کلیه حقوق اجتماعی بازداشت شدگان، _حتی در چهارچوب نظریات ِ جزم گرایانه ی دارندگان حق تصمیم گیری درباره دانشگاه از سه دانشجوی بازداشت شده تنها یک نفر مدیر مسئول نشریه کبریت بوده است و بازداشت دو نفر دیگر، هیچ توجیهی ندارد.
بازداشت این سه دوست که از یاران ما در جنبش دانشجویی ایران هستند نقض فاحش جایگاه دانشجو و دانشگاه است. البته این جایگاه، جایگاهی است که در روند تکامل نظریات اجتماعی در این نقطه از تاریخ برای دانشجو و دانشگاه از نظر عقلی تصور می شود و ما هیچ ارزش مطلقی را برای فرآورده های ذهن انسان قائل نیستیم. دو نفر از این دانشجویان با همکاری حراست دانشگاه اصفهان بازداشت شده اند و عرفان محمدی هم در محل خوابگاه و با همکاری انتظامات خوابگاه بازداشت شده است و نیروهای امنیتی اجازه یافته اند با ورود به محوطه خوابگاه و اتاق شخصی این فعال دانشجویی، وسایل و لپ تاپ شخصی او را هم با خود ببرند.
با گذشت حدودا یک ماه از بازداشت عرفان محمدی و مجتبی کریمی و همچنین شروع شدن امتحانات پایان ترم دانشگاه اصفهان، در حالی که نهاد بازداشت کننده به خانواده و دوستانمان در قبال سکوتشان وعده ی آزادی آن ها برای شروع امتحانات را داده بودند ، نه تنها به وعده خود عمل نکردند، بلکه زمزه هائی مبنی بر اضافه شدن اتهاماتی بی پایه و اساس به پرونده دوستانمان به گوش می رسد که این سناریو سازی برای فعالان سیاسی-اجتماعی در ایران هم مایه نگرانی و هم عامل تاسف نسبت به این نوع دیدگاه مقامات دولتی به عمل و نظر کسانی است که دغدغه ای جز سرنوشت مردم کشور خود ندارند.

ما جمعی از فعالین دانشجوئی سابق و فعلی دانشگاه های ایران بنا به وظیفه صنفی، انسانی و اجتماعی خود ضمن اعلام حمایت از دانشجویان بازداشت شده دانشگاه اصفهان خواهان پایان یافتن فوری بازداشت موقت این فعالان دانشجویی و رهایی آنها از سلول انفرادی و بسته شدن این پرونده هستیم. اعلام می کنیم این یک مسئله درون دانشگاهی و غیر مرتبط با نیروهای امنیتی است و به مسئولین این پرونده هشدار می دهیم هرگونه برخورد با این دانشجویان و تحت فشار قرار گرفتن دوستانمان برای قبول اتهاماتی که معمولا بر مبنای تخیلات و توهمات مرسوم در بین تیمهای بازجویی زاده می شوند با واکنش لازم از سوی نیروهای اجتماعی مدافع حریم دانشگاه مواجه خواهد شد.
همچنین به مقامات مسئول امنیتی و قضایی توصیه می کنیم به جای صرف کردن بودجه کشور و وقت خود برای برخود با فعالان دانشجویی، امکانات خود را صرف مبارزه با مسئله اتهامات جدی فساد مالی برخی از مسئولین، نظیر رشوه یک و نیم میلیارد تومانی یکی از مهره های اصلی دولت، نقش داشتن برخی مسئولین در پرونده بزرگترین اختلاس تاریخ ایران و مسائلی اینچنین کند. در شرایطی که اکثریت جامعه ایران با بحران در وضعیت معیشت خود روبه رو است این به مراتب عملی عقلانی تر و ضروری تر است . تجربه نشان داده است اهالی دانشگاه خود به خوبی قادر به رفع مشکلات درون دانشگاه هستند و اگر آنان را به خود واگذارند می توانند نقش موثرتری در پیشبرد منافع جمعی مردم ایران داشته باشند.

دانشجویان دانشگاه اصفهان تنها نخواهند بود و هیچ گونه بی حرمتی به دانشجو تحمل نخواهد شد.

امین احمدیان، سپیده احمدی، آرمان احمدی فر، آلاله اردلان، سعیده اسلامی، محمدرضا اسماعلی طبا، بهرام اسماعیل بیگی، امیر عباس آذرم وند، محمد لیاس آزرمی، شایان اصانلو، مصطفی امینی نسب، مهسا امینی، الاهه امینی، امیر امیر قلی، میلاد ایران نژاد، علی بابائی، مجتبی بایرامی، یاشار باریکانی، نگین باقری، زهره بقائی، سعید بهجو، مهرداد بهروزی نژاد، میلاد پناهی پور، زهره پور ابراهیم، ناصر پویافر، بهرنگ تاجبخش، عزت تربتی، عابد توانچه، محسن ثقفی، فاطمه جزایری، ثمین چراغی، مسعود چناسی، حسین حبیبی، محمد حبیبی، مهران حبیبی، اوختای حسینی، سید محمد حسینی، آیدین حلال زاده، پیمان حکمت پور، محمد رضا حمیدی، نوید خانجانی، مهران خانی، زهرا خندان، حمید خوانین، سروش دهقان سلماسی، فریبا راد، حبیب رستمی، سالومه رضازاده، علی رضائی، کاوه رضائی، سیاوش رضائیان، صادق رضائی گیگلو، فاطمه رفیعی، فربد رهنما، پیام زاد توت آغاج، سمانه زرکوب، زینب زنگنه، جعفر زیاری، مصطفی سحری، فرانک سعیدی، حسین سلطانی، سارا سودانی، سیما سیاوشی، فهیمه شایسته، خورشید شاه ابراهیمی، حمیدرضا شاهرخ شاهی، سامان شاه محمدی، غزل شتابی، حامد شجاعی، آرمین شریفی، محمد شوراب، شاهین شیرازی، سعید شیرزاد، اصلان شیعتی، سپهر صاحبان، مهسا صباغی، فرشته ضیائی، مرتضی طاهر، هومن طاهری، شقایق طباطباییٰ، فرشته طوسی، مهرداد عابدی نژاد، فرشته عادلی، پیمان عارف، نیما عبدالله زاده، محسن عبدی، یاسر عزیزی، تایماز عظیمی سجادی، فرید عموزاده خلیلی، عماد عیسی زاده، مصطفی غلام نژاد، میلاد فدائی اصل، پریسا فرخی، پریا فرهادی، آکوقادریان، عرفان قادرنژاد، سینا قاسمی، شاهین قائمی نژاد، راشد قانع، مریم کاویانی، کیانا کریم پور، نجمه کشتکار، امیر کلهر، فرناز کمالی، علی گنجی، میثم گودرزی، رضا لشکر بلوکی، محمد محمد پور، کوروش محمد کلایه، محسن محبوبیان، مهسا محصصی، پیمان مسکین فدا، اشکان مسیبیان، حمیدرضا مسیبیان، طیبه مرادی، عاطفه مرادی، علی مرادی، امیر مهرزاد، سجاد مومنی، احمدرضا میرناصری، مژده مهدیفر، مهدی میثاقی، شایان وحدتی، الهه وفائی، احمد هاشمی، عنایت همائی راد، احسان یوس


 


وضعیت جسمی نرگس محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر  یک بار دیگر وخیم شده است.

بنا برگزارش های رسیده به سایت ملی-مذهبی از منابع مختلف، نرگس محمدی که همچنان در زندان زنجان حبس است روز چهارشنبه در حمام این زندان بر اثر گرفتگی عضلانی به زمین می خورد به طوری که صورت وی کبود می شود. این وضعیت باعث شد تا روز پنج شنبه به بیمارستان زنجان منتقل شود. اما با وجود تاکید پزشک معالج وی مبنی  بر ضرورت بستری شدن خانم محمدی،وی یک بار دیگر به زندان بازگردانده می شود. نرگس محمدی روزانه ۹  قرص می خورد و وضعیت جسمی او به حدی وخیم است که پزشک زندان و برخی دیگر از مسئولان زندان تاکید کرده اند این زندانی سیاسی یا باید آزاد شود یا در بیمارستان بستری شود.

روز شنبه نیز در جریان ملاقات وی با خانواده، صورت سرخ و کبود شده او علی و کیانا فرزندان دو قلویش را  به شدت متاثر کرد. به طوری که این دو قلو هم اکنون نگران سلامت مادر خود هستند و بی تابی  شدیدی می کنند.

وضعیت جسمی و روحی نرگس محمدی روز به روز در رندان زنجان وخیم تر می شود؛به گونه ای که در بندی که خانم محمدی نگهداری می شود بارها درگیری های خونینی میان هم بندیان وی رخ داده که عموما این درگیری ها  با تیزی کشی و شکستن شیشه و به هم ریختن اسباب و وسایل بوده است. نگهبانان زندان، نرگس محمدی را برای مصون ماندن از آسیب جسمی  در یک اتاق حبس می کنند تا این درگیری ها به پایان برسد.

تعداد زیادی از هم بندیان خانم محمدی زنانی هستند که به جرم های مختلف اجتماعی در زندان حبس شده اند و بسیاری از آنها نیز قربانی روابط ناصحیح جامعه شده اند.

نرگس محمدی در ملاقات روز شنبه  خود بروضعیت وخیم جسمی اش تاکید کرده و گفته است:« در زندان هر روز فلج می شوم. » وی از بیماری حاد عصبی رنج   می برد که بعد از زندان  سال ۱۳۸۹ به آن دچار شد. در این بیماری مرموز وی به صورت ناخودآگاه زمین می خورد و این اتفاق بعد از آزادی شان چندین بار در مکان های مختلف از جمله در خیابان و خانه رخ داده است. وضعیت استرس زای زندان این بیماری را تشدید می کند.

محمدی در حالی در زندان زنجان حبس شده است که طبق قانون باید دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می کرد. این انتقال غیر قانونی در شرایطی رخ داده که هیچ ماده قانونی آن را توجیه نمی کند. به نظر می رسد نیروهای امنیتی که دستگاه قضا را زیر نفوذ غیرقانونی  خود گرفته اند قصد دارند خانم محمدی را با حبس در زندان زنجان در معرض شدیدترین اذیت و آزارهای روحی-روانی قرار دهند.

نرگس محمدی که به جرم فعالیت های حقو ق بشری بازداشت شده است بارها بر حقانیت و پایبندی به مسیری که انتخاب کرده است تاکید کرده و درخواست های متعدد بازجویان را برای مصاحبه علیه شیرین عبادی و کانون مدافعان حقوق بشر رد کرده است. وی ابتدا از سوی دادگاه انقلاب به ۱۱ سال زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به شش سال تقلیل یافت.

 


 


فرشاد قربانپور، سعید متین پور، سعید جلالی فر، جواد علیخانی و آرش سقر که هفته گذشته پس از انتقال به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بودند، ظهر امروز به بند ۳۵۰ بازگشته و به اعتصاب خود پایان دادند.

به گزارش کلمه، به دنبال حمله گارد ضد شورش زندان اوین به بند ٣۵٠ و بر هم زدن مراسم بزرگداشت شهادت هدی صابر و انتقال فرشاد قربانپور، سعید متین پور، سعید جلالی فر، جواد علیخانی و آرش سقر به سلول های انفرادی زندان اوین، این زندانیان دربند ٢۴٠ در اعتراض به این انفرادی تنبیهی دست به اعتصاب غذا زده بودند که ظهر امروز با بازگردانده شدن به بند عمومی ۳۵۰ به اعتصاب غذای خود پایان دادند.

کلمه پیش از این گزارش داده بود که عصر روز دوشنبه ٢٢خرداد، زندانیان بند ٣۵٠ در حین برگزاری مراسم سالگرد شهادت هدی صابر بودند با هجوم گارد ویژه مواجه شدند.

این مراسم که از سوی زندانیانی که در اعتراض به کشته شدن همبندی شان روزه سیاسی گرفته بودند تدارک دیده شده بود در حین برگزاری با قطع برق توسط ماموران امنیتی ناتمام ماند و سپس بیش از ۵٠ نفر نیروی گارد ویژه وارد بند شدند.

در این حمله بهمن احمدی امویی، سعید جلالی فر، فرشاد قربان پور، آرش سقر، سعید متین پور و جواد علیخانی بوسیله گارد ویژه به سلول انفرادی منتقل شدند.

زندانیان در پاسخ به این یورش شعار “یا حسین میرحسین” و “مرگ بر دیکتاتور” سر می دادند.

یک روز پس از این اتفاق بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار محبوس دربند ۳۵۰ اوین نیمه شب به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.

بر اساس این گزارش این روزنامه نگار زندانی که با دمپایی، زیر پیراهنی و پیژامه و دستنبد و پابند منتقل شده، به هنگام ورود توسط ماموران با توهین و بی احترامی، برهنه و تفتیش شده است.

بهمن احمدی امویی، روزنامه‌نگار حوزه اقتصاد و فعال حقوق زنان در تاریخ ۲۲ خرداد ماه سال ۱۳۸۶ به خاطر حضور در تجمعی در میدان هفت تیر تهران برای دفاع از حقوق زنان بازداشت و مدت یک هفته را در زندان اوین سپری کرد. بهمن چند ماه پس از آن و در تاریخ پنجم مهر ماه ۱۳۸۶ بدین خاطر به ۶ ماه زندان تعلیقی به مدت دو سال محکوم شد. بعد از اتفاقات انتخابات ۸۸ او نیز چون دیگر روزنامه نگاران متعهد و مستقل بازداشت و در دادگاه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.

بر اساس این گزارش دادستان تهران دستور حمله به زندانیان را صادر کرده بود. او پیش از این نیز برخورد با زندانیان و ایجاد محدودیت پیش روی آنها را همواره در دستور کار داشته است.

همچنین روز ۲۲ خرداد نیز ده ها زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین در سومین سالروز کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و در اولین سالگرد شهادت هدی صابر، به عنوان اعتراض از حضور در سالن ملاقات خودداری کردند.

در این «اعتصاب ملاقات» که در سومین سالروز انتخابات دهم ریاست جمهوری انجام شد، زندانیان در اعتراض به افزایش محدودیت ها و اعمال فشارهای روانی از سوی دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی بر زندانیان، از ملاقات با خانواده خویش سر باز زدند.

زندانیان اعتصاب کننده، به خصوص به این موضوع اعتراض داشته اند که دوشنبه هفته قبل و در روز پدر، به بهانه تعطیلی امکان ملاقات از آنها سلب شده است و مسئولان زندان حتی به زندانیان اجازه تماس تلفنی با خانواده هم نداده اند.

به گفته منابع نزدیک به زندانیان سیاسی، زندانیان همچنین با توجه به سالگرد درگذشت هدی صابر، به عدم رسیدگی به پرونده مرگ این همبند سابق خود نیز اعتراض داشته اند.

زندانیان بند ۳۵۰ اوین که همگی زندانیان سیاسی و امنیتی هستند، از بسیاری از حقوق قانونی خود از جمله حق تماس تلفنی، ملاقات منظم و برخورداری از مرخصی قانونی محروم اند.

تلفن های این بند از بیش از دو سال قبل قطع است و تعدادی از زندانیان این بند که غالب آنها متهمان پس از انتخابات ۸۸ هستند و در دادگاههای ناعادلانه سه سال اخیر به حبس محکوم شده اند، از زمان بازداشت تاکنون به مرخصی نیامده و تعدادی دیگر در سه سال اخیر تنها چند روز از مرخصی بهره مند شده اند.

هفته پیش خانواده های ۴۶ زندانی سیاسی این بند در نامه به دادستان تهران، از بی قانونی و بی بهره ماندن زندانیان از حقوق ابتدایی خود به شدت انتقاد کردند و نوشتند: ما برای عزیزان خود خواسته هایی فراتر از همه حقوقی که سایر زندانیان از آن برخوردارند و تا پیش از تصدی شما در مورد زندانیان سیاسی بعد از انتخابات به بند ۳۵۰ حتی در این زندان به رسمیت شناخته می شد، نداریم. آیا در کشوری که مدعی اجرای عدل اسلامی است اینها انتظاری گزافه است؟


 


 گروهی از حامیان حقوق بشر با برگزاری تجمعی در مادرید، پایتخت اسپانیا خواستار آزادی زندانیان سیاسی در ایران به ویژه زنان در بند شدند.

به گزارش سایت ملی،مذهبی این تجمع آرام با پشیتیبانی سازمان عفو بین الملل و «اتحاد برای برای ایران» در برابر موزه ملکه صوفیا در مرکز مادرید برگزار شد.

شماری از ایرانیان مقیم مادرید و اسپانیایی های مدافع حقوق بشرکه در این برنامه شرکت داشتند همچنین بیانیه هایی را برای درخواست آزادی زنان در بند استبداد در ایران، امضا کردند.

در این برنامه بیش از همه عکسهایی از نرگس محمدی، نسرین ستوده و بهاره هدایت به چشم می خورد.

حاظران در این تجمع در گفت و گو با رسانه های محلی شرایط درآور زندانهای ایران و شکنجه های  روانی و جسمی زندانیان سیاسی را تشریح کردند و خواستار اقدام مجامع بین المللی توقف رفتارهای ضد انسانی حکومت ایران شدند.


 


نسل جدید قراردادهای نفتی با عنوان چهارمین بازنگری در قراردادهای بیع متقابل در روزهای ابتدای وزارت رستم قاسمی تکمیل و مجوز  اجرایی خود را دریافت کرد اما امروز خبر می رسد که نسل جدید قراردادهای نفتی با عنوان " قراردادهای توسعه و بهره برداری" بزودی جایگزین قراردادهای قدیمی نفت می شوند.

هنوز مشخص نیست چرا بازنگری در قراردادهای بیع متقابل که بیش از یکسال به طول انجامید و گفته شد که بیش از بیست کارشناس و مدیرباسابقه نفت برروی آن کار کردند، مسکوت ماند و امروز مسوولان نفتی در تلاشند تا قرارداد دیگری را به عنوان نسل جدید قراردادهای نفتی معرفی کنند.

اما "خبرآنلاین" که یک پایگاه اطلاع رسانی نزدیک به برخی نمایندگان مجلس است می گوید، به دلیل تحریم های نفتی اکثر پروژه های نفتی با کمبود منابع مالی مواجهند و شاید تدوین قراردادی جدید در راستای ایجاد جذابیت بیشتر برای سرمایه گذاران باشد تا شاید در چنین شرایطی جهت حرکت سرمایه ها به سمت عراق را کمی به سمت ایران تغییر مسیر داد.

این پایگاه در عین حال تغییر قراردادها را مورد انتقاد قرار داده و نوشته است: "در شرایطی که تا اوایل نیمه دوم سال گذشته از نسل جدید قراردادهای نفتی با عنوان نسل چهارم قراردادهای بیع متقابل خبر داده می شد انتشار خبر آمدن نسل جدید قراردادهای نفتی با عنوان قراردادهای توسعه و بهره برداری می تواند این شائبه را دامن بزند که هر یک از مسوولان نفتی پس از نشستن بر مسند این وزارتخانه سعی دارند تا قوانین خود را حتی در پروژه ها لحاظ کنند و این یعنی شروع بی ثباتی در یک مجموعه ملی."

در عین حال، گزارش های موجود حاکی از وجود بحران در صنعت نفت پس از افزایش تحریم های بین المللی است. پیش از این برخی منابع عربی از تلاش ایران برای افزایش قیمت نفت و در عین حال "ارزان فروشی" نفت ایران برای غلبه بر تحریم ها سخن گفته اند.

ایران در حال حاضر برای قراردادهای توسعه و بهره برداری تنها با شرکایی حاضر به همکاری است که قرارداد طویل المدت منعقد کنند و نتوانند به دلیل تحریمها از پروژه های نفتی کنار روند یا در صورت کناره گیری نتوانند سود خود را وصول کنند. در عین حال وزارت نفت ایران می گوید مشوق های ویژه ای در این قراردادها لحاظ کرده است. اما جزییات این مشوق ها اعلام نشده است.


 


محمود احمدی نژاد در سفر به شیراز، یکی از سخنان خود را که کمتر از یک سال از آن گذشته است اصلاح کرد.

او سال گذشته وعده داده بود که به هر خانواده ایرانی هزار متر زمین بدهد تا برای خود ویلا بسازند. آن زمان برخی کارشناسان که معتقدند سخنان احمدی نژاد در سخنرانی هایش آنی و فکر نشده بیان می شود، این وعده را بی اهمیت ارزیابی کردند اما در مقابل برخی نیز کوشیدند با بررسی آن، غیر کارشناسانه بودن این وعده را اثبات کنند. 

اما امروز، محمود احمدی نژاد که به استان فارس سفر کرده است، بدون اشاره به سخنان سال گذشته خود همان وعده را تکرار کرد با این تفاوت که به جای ۱۰۰۰ متر زمین از ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر زمین سخن گفت و به عبارتی دیگر ۷۰۰ متر از زمین وعده داده خود کاست.

احمدی نژاد گفت: طرح مسکن مهر یک طرح ضربتی است اما این نوع مسکن قطعاً الگوی مطلوبی برای ما نیست. باید طرحهای مسکن خود را به مسکن مطلوب ببریم و خانه‌هایی بسازیم که حیاطی داشته باشد؛ حوض و باغچه ای داشته باشد.

احمدی نژاد با تأکید بر مطلوب بودن خانه‌های ویلایی گفت: ایران سرزمین وسیعی است و امکانات فراوانی دارد. باید به سمتی برویم که الگوی مطلوب خود را در مسکن داشته باشیم. اگر به هر خانواده ایرانی ۲۵۰ الی ۳۰۰ متر بدهیم در دریای سرزمین ایران دیده نمی‌شود. ما باید در حوزه مسکن به اهداف بزرگتر نگاه کنیم. اگر به همین اهداف کوچک بسنده کنیم استعدادها شکوفا نخواهد شد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته