-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مهر ۱۵, جمعه

Latest News from Emrooz for 10/06/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رهسا نیوز- وزیران جهاد کشاورزی، خارجه، آموزش و پرورش، اقتصاد و دارایی و ارتباطات و فناوری اطلاعات برای پاسخگویی به سئوالات نمایندگان هفته آینده در خانه ملت حضور خواهند یافت. بر اساس گزارش مهر، بنا بر دستور هفته آینده مجلس، سوال امین شعبانی نماینده سنندج، دیواندره و کامیاران از صادق خلیلیان وزیر جهاد کشاورزی، سوال مصطفی کواکبیان نماینده سمنان از علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه و سوال محمدرضا خباز نماینده کاشمر، از حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در دستور کار صحن علنی مجلس در هفته آینده قرار دارد. همچنین قرار است، سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصادی و دارایی برای پاسخگویی به جمعی از نمایندگان و رضا تقی پور وزیر ارتباطات و فناوری به منظور پاسخگویی به سوال علی اکبر اولیا نماینده یزد در صحن علنی مجلس شورای اسلامی‌حضور یابند.

 


جـــرس: در حالیکه ماموران انتظامی کماکان به یورش و تجاوز به حریم خصوصی مردم و شهروندان ادامه داده و باعث نارضایتی شده اند، فرمانده کل نیروی انتظامی مدعی شد: "ماموران پلیس حق سرکشی در زندگی خصوصی افراد را بدون حکم قضایی ندارند."

پاسدار اسماعیل احمدی مقدم، پیرامون برخوردهای خشونت بار ماموران با معترضان در سال ۸۸ مدعی شد: "در تجمع ها و اغتشاش ها نمی شود خوب را از بد جدا کرد اما باید به این نکته توجه کرد اگر نیرویی بیش از حد احتیاط کند اصل برخورد متوقف می شود."

به گزارش مهر، سردار اسماعیل احمدی مقدم صبح پنجشنبه چهاردهم مهر ماه طی سخنانی ادعا کرد: آزادی حق هر فرد است و اگر بخواهیم آن را سلب کنیم باید به حکم الهی یا مصلحت جامعه و حکومت باشد. به همین منظور مردم تعدادی از همنوعان خود را برای وضع قانون انتخاب کرده اند. همچنین ماموران برای اجرای قانون باید به اندازه خودشان حقوقدان باشند.

وی بدون اشاره به عملکرد نهاد تحت نظارت خود در یورش به حریم شهروندان، سرکشی در زندگی خصوصی مردم را رد کرد و گفت: سرکشی بدون مجوز قانونی در زندگی افراد ممنوع است و نمی دانم چرا همیشه مردم همه چیز را از نیروی انتظامی می خواهند. نیروی انتظامی تنها با جرم مشهود برخورد می کند و در مورد خاص برای اعمال قانون نیاز به حکم قضایی دارد.

فرمانده نیروی انتظامی ادامه داد: هم اکنون کار پلیس تنها برخورد با دزدان، قاتلان و راهزنان نیست و باید با تهدید کنندگان نرم که از طریق ماهواره، اینترنت و ابزار پیچیده و اغواء افکار عمومی فساد و ظلم را ترویج می کنند برخورد کنیم. همچنین باید متناسب با خطرات و تهدیدها جلو رویم تا هیچگاه هیچ تهدیدی نتواند موثر واقع شود.

فرمانده کل نیروی انتظامی در پایان به برخوردهای صورت گرفته در سال ۸۸ اشاره کرد و مدعی شد: "در تجمع ها و اغتشاش ها نمی شود خوب را از بد جدا کرد اما باید به این نکته توجه کرد اگر نیرویی بیش از حد احتیاط کند اصل برخورد متوقف می شود."


 


مردمک: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است که برای فراهم‌کردن فضای مناسب برای شرکت مردم در انتخابات، باید شرایط مد نظر «فعالان سیاسی دلسوز نظام» فراهم شود.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، او عصر دیروز چهارشنبه در دیدار با گروهی از فعالان جوان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی استان کرمان، «مشارکت حداکثری و جلب اعتماد مردم» را از شرایط «یک انتخابات خوب» بر شمرده و گفته است: می‌توان با فراهم‌نمودن شرایط مدنظر فعالان سیاسی دلسوز نظام و گسترش آگاهی‌بخشی و نقد منصفانه، فضای مناسبی‌ برای مردم و گروه‌ها برای حضور در انتخابات فراهم کرد.

انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران قرار است ۱۲ اسفندماه برگزار شود. این انتخابات، نخستین انتخاباتی است که پس از انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست جمهوری خرداد ۸۸ برگزار خواهد شد و از این نظر، هم برای اصول‌گرایان درون حاکمیت و هم برای اصلاح‌طلبانی که به خصوص در این دو سال اخیر و با بالا گرفتن اعتراض‌ها با محدودیت‌های گسترده‌ای روبه‌رو شده‌اند، اهمیت دارد.

دی ماه سال گذشته محمد خاتمی، آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروه‌ها را از شرایط اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی بر شمرده بود.

به نوشته وب‌سایت این رئیس جمهوری سابق ایران، او در دیدار با نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس هشتم آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروه‌ها، پای‌بندی همگان به‌خصوص مسئولان به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن و فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد را حداقل خواسته‌های اصلاح‌طلبان در گذشته و امروز برشمرده بود.

او گفته بود: اگر این شرایط محقق شد تصمیم می‌گیریم که چگونه عمل کنیم. اما با توجه به روندی که هم اینک حاکم است به نظر می‌رسد شرایط در آینده سخت‌تر و راه‌ها بسته‌تر و محدودیت‌ها گسترده‌تر خواهد شد.

«نمی‌توان امیدی به انتخابات داشت»

هفته گذشته محمد خاتمی در دیداری با عبدالله نوری، بار دیگر بر شروط خود برای شرکت در انتخابات مجلس نهم تاکید کرده و تحقق آن‌ها را راهی برای ورود به «گفت‌وگوی انتقادی و اصلاحی» با حاکمیت ارزیابی کرده بود.

این دو چهره اصلاح‌طلب ضمن تاکید بر برگزاری انتخابات آزاد و رقابتی، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و همچنین رفع حصر از رهبران مخالف دولت شدند.

به گفته آن‌ها، انتخابات آزاد و سالم وقتی ممکن است که نهادهای امنیتی و نظامی دخالتی در برگزاری آن نداشته باشند و مجریان و ناظران انتخابات هم بی‌طرف باشند.

محمد خاتمی و عبدالله نوری در این دیدار، همچنین تاکید کردند که شرکت در انتخابات در کشورهای دارای آزادی انتخاب به معنای تایید عملکرد حاکمان نیست بلکه حق شهروندان است.

یک ماه پیش نیز میرحسین موسوی، از رهبران معترضان که در حصر خانگی است، در دیداری محدود با فرزندان خود گفته بود که با تداوم وضع فعلی، نمی‌توان امیدی به انتخابات و شرکت در آن داشت.

در همین حال محمدرضا خاتمی، دبیرکل سابق حزب مشارکت و از چهره‌های برجسته اصلاح‌طلب در ایران، گفته است که اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس نهم شرکت نمی‌کنند.

آقای خاتمی در حاشیه مراسم ترحیم پدر حسن‌ روحانی، در پاسخ به این سؤال که آیا اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده مجلس شرکت می‌کنند یا نه، پرسیده است: «قرار است انتخاباتی برگزار شود؟»

«نباید امید به اصلاح را از دست داد»

اکبر هاشمی فرسنجانی در دیدار روز گذشته خود یأس و ناامیدی را مضر دانسته و گفته است: اگرچه ممکن است به خاطر عملکرد بد و سلیقه‌ای برخی اشخاص، به ارزش‌ها و دستاوردهای انقلاب صدمه وارد شده باشد، اما در هیچ شرایطی نباید امید به اصلاح امور را از دست داد.

او «حضور هوشیارانه، آگاهانه و منتقدانه مردم» را یکی از راه‌های افزایش امید به اصلاحات بر شمرده و گفته است: افزایش مطالعه، آگاهی‌بخشی به جامعه و انتقادات مفید در میان جوانان، نخبگان و اقشار تأثیرگذار جامعه، می‌تواند عرصه را بر افراد ناصالح و بدخواه نظام تنگ و امید به اصلاح را بیشتر کند.

رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری همچنین اعتراض‌ها و انقلاب‌های اخیر در کشورهای منطقه را «مبارک» خوانده و گفته است: در سایه آگاهی و هوشیاری روزافزون مردم، دیگر عمر حکومت‌های استبدادی و حاکمان دیکتاتور کوتاه خواهد بود.

او این اعتراض‌ها را در ادامه «راه صد سال گذشته مردم ایران در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی» دانسته است.


 


جـــرس: 26 زندانی عقیدتی کرد حاضر در زندان رجایی شهر کرج روزه سیاسی بدون افطار خود را آغاز کردند.

به گزارش فعالان حقوق بشر و دمکراسی در ایران، زندانیان سیاسی کرد در بندهای 2 و 6 زندان گوهردشت کرج در اعتراض به یورش ها و اذیت وآزار ها و توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر آنها وادار به اعتصاب غذا شدند.

روز چهارشنبه 14 مهرماه زندانیان سیاسی کرد در بندهای 2 و 6 زندان گوهردشت کرج دست به اعتصاب زدند که بر اساس این گزارش، ابتدا سلطانی رئیس دارالقرآن بند 2 اقدام به توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر و تحریک زندانیان عادی و شرور علیه زندانیان سیاسی کرد نمود و زندانیان سیاسی کرد که ازاهل تسنن می باشند را "حیوان" نامید و قصد وادار کردن آنها به کار اجباری جهت تحقیر آنها را داشت، که زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد از انجام کار اجباری امتناع ورزیدند و این سبب حمله به زندانیان و درگیری و اعزام 2 زندانی سیاسی و عقیدتی کرد به نام های جعفر غفوری و حسام محمدی به سلول انفرادی و سپس به بند 6 زندان گوهردشت شد.

زندانیان سیاسی کرد در پی این رخداد ها و توهین به اعتقاداتشان دست به اعتصاب غذا زدند، که خواسته های زندانیان سیاسی کرد که در اعتصاب غذا بسر می برند به قرار زیر اعلام شد:
1- پایان دادن به یورشها،ضرب وشتم ها ،شکنجه های جسمی و روانی
3-انتقال آنها به بند زندانیان سیاسی
3- به رسمیت شناختن حقوق اولیۀ آنها ( حق برگزاری نماز جماعت و عدم توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر آنها)

بر اساس گزارش ها، اسامی زندانیان سیاسی کرد که از روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده اند به قرار زیر می باشند:
زندانیان سیاسی کرد در اعتصاب غذا در بند 2 زندان گوهردشت کرج
محمد برائی ،فرهاد سلیمی،خلیل حمیدی،حسین امینی ،خسرو زرستان،ابراهیم غدیری فر،عبدالله خسروزاده،خسرو بشارت،احمد عبدالهی،جمشید دهقانی ،جهانگیر دهقانی ،هوشیار محمدی،هیمن محمود تختی،حسین جوادی،خالتری حاجی زاده،آرمان بهمنی،محمد ظاهر بهمنی ،حامد احمدی،بهرام احمدی،کمال ملایی،کیوان زندکریم،خبات مهدوی،صلاح مهدوی

زندانیان سیاسی کرد در اعتصاب غذا در بند 6 زندان گوهردشت کرج:
جعفر غفوری،حسام محمدی ،انور خضری،کامران شیخه،هادی امینی،رمضان سعیدی،فواد رضا زاده ،مسعود رسولی،حجار علیزاده.


 


ه گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل تبلیغات دفاعی وزارت دفاع، سردار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که در نود و دومین سفر استانی به همراه هیات دولت به استان همدان سفر کرده است، از پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان بازدید و از نزدیک با قابلیت‌های این پایگاه آشنا شد.

وی در جریان این بازدید در جمع فرماندهان، خلبانان و افسران این پایگاه طی سخنانی اظهار کرد: نیروی هوایی با اقتدار علمی، عملیاتی، روحی، روانی و معنوی همچون شهابی مبین حافظ راستین آسمان ایران اسلامی و از پیشتازان دفاع از کشور است.

وزیر دفاع، آشنایی، اشراف و کار با تجهیزات و سیستم‌های پیشرفته، شجاعت و بی باکی در انجام ماموریت‌های محوله و تقدیم صدها شهید و جانباز در دفاع از میهن اسلامی را از عوامل پدیدآورنده این اقتدار دانست.

وی افزود: ساخت جنگنده‌های جدید در دستور کار وزارت دفاع قرار گرفته است.

وحیدی با بیان این‌که «نیروی پر افتخار هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران جزو اولین نیروهایی بود که برای دفاع از مردم و میهن اسلامی به مصاف دشمنان متجاوز رفت» تصریح کرد: ‌پاسخ کوبنده و بمباران گسترده مواضع دشمن در آغازین روزهای جنگ تحمیلی معادلات دشمنان متجاوز را کاملا بر هم زد.

وزیر دفاع گفت: امروز نیروی هوایی بسیار پر قدرت است و این قدرت با توکل به خدا و اتکا به تجهیزات و امکاناتی است که به دست متخصصان زبده و کارآمد صنایع دفاعی و توانمندی‌های داخل ایجاد شده است نه وابستگی به خارج و بیگانگان.

وحیدی، تنوع جنگنده‌ها، آماده نگه داشتن آن‌ها، ارتقا و روزآمدسازی آن‌ها، طراحی و ساخت جنگنده‌های آذرخش و صاعقه و ساخت هواپیمای جنگنده جدیدی را که در برنامه داریم از نبوغ دانش و فن‌آوری بومی و بالندگی صنعت دفاعی و نیروهای زبده عملیاتی ذکر کرد که در اوج تحریم‌ها توانمندی‌ بسیار بالایی را به منصه ظهور رسانده‌اند.

وزیر دفاع با اشاره به ماموریت‌های ارزشمندی که پایگاه شهید نوژه در طول دوران دفاع مقدس و بعد از آن انجام داده است، آمادگی و روحیه بالای فرماندهان و خلبانان این پایگاه را ستود و از ایثار و فداکاری و خدمات آنان تشکر و قدردانی کرد.

گفتنی است، جلسه با فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، حضور در مراسم صبحگاه تیپ 23 انصارالحسین سپاه به بازدید از دانشگاه بوعلی، تیپ قهرمان ارتش و شهرک صنعتی و آشنایی با فعالیت‌های آنان و گفت‌وگو با مسوولان این مراکز از دیگر برنامه‌های سفر سردار وحیدی به استان همدان بود.


 


به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از بانک ملی ایران، سید شمس‌الدین حسینی در این جلسه با اشتباه خواندن اقدام خاوری در عدم مراجعه به کشور اظهارداشت: این کار موجب شده اتهام های زیادی به سوی وی معطوف شود و انتظار می‌رود وی بازگشته و به مسئولیت خود عمل کند و پاسخگو باشد. وی با اشاره به اینکه محمودرضا خاوری در سال 87 و در زمان انتصاب تأیید صلاحیت شده بود، گفت: صلاحیت های عمومی وی از سوی مراجع ذیربط انجام شده بود؛ کما اینکه صلاحیت های فنی و تخصصی وی نیز به تأیید بانک مرکزی رسید. وزیر اقتصاد گفت: مدیرعامل جدید بانک ملی هفته آینده تعیین می‌شود و مراحل نهایی تأیید صلاحیت وی در حال انجام است. حسینی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری تصریح کرد: فرمایشات آقا فصل الخطاب است و باید با متخلفین و مجرمین قاطعانه برخورد شود. وی گفت: کارهای اقتصادی هم مانند گذشته با قوت دنبال می شود. وزیر امور اقتصادی و دارایی با اعلام اینکه در خصوص موضوع اخیر همه قوا هماهنگ و هم جهت فعالند تأکید کرد: هیأت مدیره بانک ملی نیز باید با تهیه گزارش های مستند و مستدل با مراجع رسیدگی کننده اعم از قوه قضائیه، مجلس و کمیته منتخب دولت همکاری لازم را معمول دارند. حسینی خطاب به هیأت مدیره، مدیران و کارکنان بانک ملی گفت: اقدام اخیر یک ضایعه برای بانک محسوب می شود و راه رفع آن جهاد مومنانه، همت مضاعف و تلاش در راستای خدمت رسانی بیشتر به مردم است. وزیر اقتصاد با تأکید بر اینکه باید این ضایعه جبران شود گفت: باید شبانه روز تلاش شود و خدمات بهتر و بیشتری ارائه گردد. وی به نقش بانک ملی در اقتصاد ایران اشاره کرد و گفت: نباید در حمایت از تولید و خدمات بانکی رویکرد انقباضی بر بانک حاکم شود. دکتر حسینی با اعلام اینکه بانک ها نقش قابل توجهی در تأمین منابع سرمایه گذاری و سرمایه در گردش دارند اظهار داشت: همکارانم در بانک ملی فقط به تلاش زیاد و خدمات بیشتر به مردم، فکر کنند. وزیر اقتصاد خاطرنشان کرد: جامعه به بانک ملی بعنوان نهاد مالی معتبر می‌نگرد و برنامه‌های ما در دولت نیز در همین جهت است.

 


فارس:مصطفی محمدنجار امروز در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در همدان با اشاره به اهمیت مشارکت عمومی در انتخابات اظهار کرد: در دولت نهم چهار انتخابات در سطح کشور برگزار شده که خوشبختانه هر چهار دوره با افزایش مشارکت عمومی مواجه بوده است. وی با اشاره به برگزاری انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی در دوازدهم اسفند ماه تأکید کرد: برآورد می‌شود در این دوره از انتخابات نیز شاهد حضور حداکثری مردم باشیم. وزیر کشور ادامه داد: مردم ایران اسلامی خود موجب به ثمر نشستن این انقلاب شده‌اند و به طور قطع خواهان حفظ آن نیز هستند بنابراین پیش‌بینی می‌کنیم حضور حداکثری در انتخابات مجلس را شاهد و ناظر باشیم. وی افزود: در وزارت کشور نیز بستر لازم برای عمل طبق قانون و برگزاری انتخابات مهیا شده تا شاهد تحقق مشارکت حداکثری مردم باشیم. محمدنجار عنوان کرد: در جریان انتخابات، هر کس از هر جایی بخواهد خلاف قانون عمل کند ما با قدرت کامل بر اساس قانون با آن برخورد می‌کنیم. وی در ارتباط با طرح حجاب و عفاف در جامعه و روند اجرای آن گفت: در حال حاضر ملت ایران اسلامی در دنیا به عنوان مردمی ارزشی، مؤمن، متدین، وفادار به انقلاب شناخته شده‌اند و در این میان زنان متدین ایران نیز با رعایت حجاب و عفاف الگویی برای دیگر زنان هستند. وزیر کشور وضعیت حجاب و عفاف جامعه را خوب ارزیابی و بیان کرد: البته ضعف‌هایی وجود دارد که برای رفع آن باید تمام نهادهای فرهنگساز، هنرمندان، مراکز علمی، روحانیت و رسانه‌های جمعی وارد کار شوند. وی با تأکید بر لزوم ارتقای فرهنگ عمومی در جامعه گفت: فرهنگ حجاب و عفاف عمومی یکی از نمودهای ارتقای فرهنگ عمومی است که باید به این مهم توجه شایانی صورت پذیرد.

 


امروز: پس از وتوی محکومیت حکومت بشار اسد در سازمان ملل توسط کشورهای چین و روسیه، شورای هماهنگی راه سبز امید پیام همدلی و حمایت خود رااز شورای عالی رهبری انقلاب سوریه منتشر کرد. متن کامل این پیام در پی می آید.


بسم الله الرحمن الرحیم

شورای محترم رهبری انقلاب سوریه

سلام گرم خواهران و برادران ایرانی‌تان را پذیرا باشید.

مردم ایران، حوادث سوریه و سیر مبارزات مردم تحت ستم و شجاع آن با حکمرانان خودکامه‌ی آن کشور را با دقت و همدلی پیگیری می‌کنند. ایستادگی و همبستگی ستودنی شما ملت مسلمان می‌رود که با نثار حدود سه هزار شهید و ده‌ها هزار مفقود و مجروح و زندانی و آواره، پایان‌بخش عمر حکومتی شود که گوش‌هایش را بر صدای اعتراض به‌حق شهروندانش بسته، و حقوق انسانی و اساسی مردمش را فدای منافع شخصی و گروهی خود کرده است؛ ستم‌های آشکاری که حتی تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی دولت ایران را هم به تأمل در حمایت‌های بی‌دریغشان از نظام بعثی حاکم بر سوریه واداشته است.

خیزش گسترده‌ی ملت‌های خاورمیانه و شمال آفریقا در مقابل دستگاه‌های استبدادی و سرکوبگر، حرکتی عظیم و کم‌نظیر در تاریخ این منطقه است. تحولات و نتایج حاصل از مبارزات مردمی در تونس، مصر و لیبی نویدبخش آینده‌ای روشن برای همه‌ی آزادی‌خواهان منطقه است تا با اتکا به توان ملی خویش، حاکم بر سرنوشت خود باشند.

بی‌شک، دو ملت ایران و سوریه در حمایت از جنبش‌های آزادی‌خواه منطقه، از مبارزات حق‌طلبانه و انسانی ملت آزاده‌ی فلسطین گرفته تا خیزش‌های رهایی‌بخش در یمن و بحرین، هم‌موضع و همدل‌اند.

جنبش سبز مردم ایران که خود نیز در مبارزه‌ی عمومی و فراگیر با مظاهر خودکامگی، فساد و ناکارآمدی‌های خانمان‌برانداز صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی، و نیز برای احقاق حقوق مشروع و انسانی مردم ایران شکل گرفته، همواره بر همزیستی مسالمت‌آمیز صاحبان مذاهب و عقاید و اقوام گوناگون در کشور و منطقه به‌عنوان اصلی خدشه‌ناپذیر تأکید دارد. سیاست خارجی هر کشور باید بیش از هر چیز در خدمت منافع مردم آن کشور و احترام به کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت برای همه‌ی ملت‌های دیگر باشد.

آنچه این روزها در منطقه‌ی ما می‌گذرد، آشکارکننده‌ی اصالت و اهمیت اراده‌ی مردم است؛ این واقعیتی است که حکومت‌های خودکامه بر آن چشم بسته‌اند. امیدواریم هرچه زودتر با پیروزی مردم رنجدیده سوریه، نسیم آزادی و دموکراسی و برابری بر سرزمین شما نیز بوزد و غبار ستم و اندوه این روزها از چهره‌ی جامعه‌ی شما زدوده شود.

دعای خیر و بهترین آرزوهای رهبران و کنشگران در حصر و بند جنبش سبز، و نیز سبزهای آزاده‌ی ایران با آزادی‌خواهان سوری است.

شورای هماهنگی راه سبز امید

14 مهر 1390

6 اکتبر 2011


 


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی بانک مرکزی شورای پول و اعتبار به ریاست دکتر بهمنی با حضور کلیه اعضا و همچنین دادستان کل کشور درتاریخ روز سه‌شنبه با اتخاذ تصمیماتی در خصوص تفکیک رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل بانک‌ها، تعیین تکلیف منابع بانک آریا، تشکیل کمیته انتظامی و تقویت کنترل داخلی بانک‌ها در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد. بهمنی در خصوص تفکیک رییس هیئت مدیره و مدیرعامل بانک ها اظهار داشت: در بانک های دولتی و بانک های تازه خصوصی شده همچون صادرات، ملت، تجارت و رفاه کارگران، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شخص واحدی بود که شورای پول و اعتبار در جلسه اخیر تصمیم به تفکیک این دو گرفت و بدین ترتیب با این شیوه، اجرا و نظارت از هم جدا شده و کنترل‌ها دقیق‌تر صورت می‌پذیرد. رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به بحث مفصل آسیب شناسی بانک آریا در این جلسه عنوان کرد: اساسنامه بانک آریا که قبلاً به تصویب شورای پول و اعتبار رسیده بود، کن لم یکن اعلام گردید و در خصوص منابع آن با نظارت قوه قضاییه و مسئولان ذیربط ر این باره تصمیم‌گیری خواهد شد. وی با اشاره به تشکیل هیئت انتظامی بانک‌ها و اضافه شدن عضو جدید به شورای پول و اعتبار بیان داشت: بانک مرکزی در راستای برخورد قاطعانه با متخلفان در سیستم بانکی کشور، اقداماتی از جمله تقویت کادرهای بازرسی، کوتاه نمودن دوره های نظارت، ایجاد مکانیزم نظارت آنلاین و سیستم جامع اعتباری را در دستور کار خود قرار داده است. رئیس شورای پول واعتبار با اطمینان به اینکه نظارت‌ها هوشمند خواهند شد، اضافه کرد: در همین راستا شناسایی ریسک و تقویت بازرسی و کنترل های داخلی بانک ها مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بهمنی با درخواست از مردم جهت اطلاع دادن موارد تخلف بانکی به بازرسان داخلی بانکها افزود: مردم هرگاه تخلفی را مشاهده کردند، می‌توانند بلافاصله به بازرسان داخلی بانکها و همزمان به اداره نظارت بر بانکهای بانک مرکزی اطلاع دهند تا با متخلفان به شدت برخورد شود. رئیس کل بانک مرکزی در خصوص نوسانات بازار ارز و طلا بیان داشت: اگرچه ارز در یک مدت کوتاه به صورت حبابی افزایش قیمت داشت اما با اقدامات به موقع بانک مرکزی کنترل گردید و امیدواریم تا پایان هفته جاری شاهد کاهش بیشتر قیمت ارز باشیم.

 


امروز: حدود ده روز قبل ۲۰۵ نفر از اعضای جامعه پزشکی کشور طی نامه ای به بشار اسد جنایات وی را در کشور سوریه محکوم نمودند. متعاقب آن سازمان بسیج جامعه پزشکی بیانیه ای را منتشر کرد. بسیج جامعه پزشکی با محکوم نمودن بیانیه ۲۰۵ امضایی، آنرا حرکتی کور عده قلیلی از پزشکان اصلاح طلب وفتنه گر خواند. در بیانیه بسیج چامعه پزشکی به شدت به پزشکان امضاکننده نامه ۲۰۵ امضایی اهانت شده و مستقیما دکتران محمد رضا خاتمی و مصطفی معین مورد اهانت قرار گرفته اند. در همین راستا جمعی از استید جامعه پزشکی جوابیه ای را به بیانیه بسیج ارسال کرده اند که همراه با متن بیانیه بسیج جامعه پزشکی درپی می آید.


بنام خدا

سازمان بسيج جامعه پزشكي ايران

با سلام

احتراما بيانيه منتشر شده با نام سازمان بسيج جامعه پزشكي ايران در واكنش به نامه بيش از دویست تن از اعضاي جامعه پزشكي به دكتر بشار اسد مايه تعجب و حيرت گرديد. ما گروهي از اساتيد دانشگاه هاي علوم پزشكي فارغ از اينكه نامه اعضای جامعه پزشكي را امضا نموده ويا جهت امضا به برخی از ما ارائه نشده بود موارد ذيل را ياد اوري مي نمائيم :

الف: ما نمي دانيم تهيه كنندگان بيانيه شما هفت نفر يا به نقل از متن ان هفت هزار پزشك هستند چون بر خلاف نامه اعضای جامعه پزشكي ، اسامي افراد در انتهاي بيانيه ذكر نشده است. ولي انچه مسلم است نگارش اين بيانيه سراسر ناسزا با فرهنگ اسلامی، ملی، پزشكي وفرهیختگان كشور بيگانه بود. به همين علت از پاسخ گويي الفاظي نظير: مذبوحانه ، خائنانه ، ذليلانه ، مدعيان دروغ گوي رسوا ، حركت نوكرانه ،آلت دست امريكا، دچار خواب خرگوشي ،خدمت به دشمنان اسلام وايران و .............. را شايسته ندانسته وسزاوار شما وهيچ هم وطني نيز نميدانيم.

ب : تهيه كنندگان بيانيه اگر به تيتر نامه اعضای جامعه پزشکی توجه لازم مي نمودند متوجه مي شدند در واقع در آن نامه امضاء كنندگان عمل يك پزشك را كه مشغول قتل عام مردم خويش است را محكوم نموده ومطمئنا شما مطلع هستيد كه ديكتاتور ال خليفه بحرين پزشك نمي باشد كه به او نيز بتوان سوگند نامه پزشكي را یاد آوری نمود.

ج : در ابتداي بيانيه سازمان از حماسه سازان دفاع مقدس ياد نموده ايد.و از امضاء كنندگان نامه محكوميت كشتار مردم سوريه به عنوان عده اي به اصطلاح پزشك كه بناحق لباس مقدس پزشكي را بر تن نموده اند ياد كرده ايد،در صورتیکه اسامي پزشكان امضاءكننده مطمئنا براي رزمندگان دفاع مقدس بيگانه نيست. چون بخش اعظم آنها را در تيم هاي اضطراري زمان جنگ ديده اند.

د : در پايان بيانيه از مردم مظلوم كشورهاي بحرين يمن مصر. وتونس حمايت نموده ايد كه اگر فیلم های خبری حركت هاي مردمي آنها را ديده باشيد ، شاهد حمايت هاي آنها از مردم سوريه نيز بوده ايد به عنوان نمونه جمعه هفته گذشته به عنوان جمعه مشترك مردم مظلوم سوريه و يمن با شعار مشترك پيروزي براي سوريه ويمن( النصر لشامنا وليمننا )اعلام شده بود كه در هر دو كشور نظاميان مردم تظاهر كننده را به خاك وخون كشيدند . مگر اینکه بگوئيد مردم مظلوم اين كشورها كه بپا خواسته اند نيز در اين حركت به قول شما شرم آور وتبعيت از سياست هاي امريكائي - صهيونيستي با امضاء كننده گان نامه اعضای جامعه پزشكي در محكوميت اقاي دكتر بشار اسد همراه هستند .

در پايان ضمن آرزوي سلامتي از خداوند منان براي خود و شما هدايت و رستگاري را خواستاريم.

جمعي از اساتيد دانشگاههاي علوم پزشكي كشور

---------------------

به گزارش جهان نیوز متن بیانیه سازمان بسیج جامعه پزشکی کشور بدین شرح است:

بسمه تعالی
بیداری اسلامی در منطقه در هفته دفاع مقدس و در حالیکه تلاقی هفته دفاع مقدس با گسترش موج گسترده ، شور و غرور اسلامی را در دل ها صد چندان کرده است و ملت مسلمان ایران به عنوان طلایه دار و الهام بخش این حرکت عظیم، به خود می بالند، عده ای از عناصر فتنه گر و بی بصیرت که طشت رسوایی آنان در همگامی با استکبار جهانی از بام برافتاده است، در حرکتی ذلیلانه، مذبوحانه و کور، تحت عنوان جمعی از پزشکان ایرانی کمر به خدمت اربابان خود بسته اند. اگرچه خدمت خائنانه آنان به دشمنان ملت و اسلام موضوعی جدید نیست، اما لکه دار کردن نام مقدس جامعه پزشکی کشور و سوء استفاده از این عنوان که در روزهای حماسه و خون دفاع مقدس خوش درخشیده، موضوعی تأسف بار و تأمل برانگیز است!
افرادی چون رضا خاتمی و مصطفی معین و ... اگر حس انسان دوستی و پزشک بودنشان به درد آمده است و اگر در این مدعا صادقند در روزهایی که حکومت آل خلیفه بر خلاف تمامی کنوانسیون های بین المللی پزشکان، پرستاران و کادر درمانی بحرین را شکنجه و به زندان می افکند و بیمارستان سلمانیه را با حضور تانک ها به یک مرکز نظامی تبدیل کرد و از مداوای مجروحان در بیمارستان ممانعت به عمل می آورد، کجا بودند؟!
این مدعیان دروغین رسوا شده در روزگاری که کادر جامعه پزشکی ما در مقابل سفارت بحرین، در حمایت از اخراج گسترده پزشکان بحرینی دست به تجمع زده بود، کجا بودند؟!
این مدعیان خوش خدمت که حرکات و بیانات خائنانه برخی از آن ها در فتنه ۸۸ هنوز در اذهان باقی است و مایه شرم جامعه پزشکی کشور می باشد، آن روز که ۷۰۰۰ نفر از پزشکان و اساتید برجسته علوم پزشکی کشور بیانیه حمایت از مردم مظلوم و پزشکان بحرینی را امضا نمودند، کجا بودند؟!
آیا این حرکت ریاکارانه و برخورد دوگانه با مسائل منطقه و تبعیت محض از سیاست های آمریکا، دلیل کافی بر آلت دست بودن آن ها نیست؟!
آیا این سیاسی کاران بی بصیرت که به ناحق لباس مقدس پزشکی را بر تن نموده اند و پس از مدت ها خواب خرگوشی، نگران سوگندنامه پزشکی آقای بشار اسد شده اند، کشتار وحشیانه مردم بحرین، یمن و سایر ملل اسلامی را ندیده اند؟!
ما ضمن تقبیح این حرکت شرم آور، تبعیت آشکار و محض عده ای به اصطلاح پزشک را از سیاست های دوگانه امریکایی ـ صهیونیستی در منطقه محکوم نموده و اعلام می داریم خیل عظیم جامعه پزشکی کشور و اساتید متعهد، دلسوز، عالم و فرهیخته دانشگاه های علوم پزشکی کشور از اینگونه حرکت های نوکرانه و مذبوحانه مبری هستند و حمایت همه جانبه خود را از خیزش عظیم اسلامی و مردم مظلوم کشورهای بحرین، یمن، مصر، لیبی، تونس و ... اعلام کرده اند و می کنند.

سازمان بسیج جامعه پزشکی کشور


 


امروز: سه تشکل سیاسی، سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران، سازمان فدائيان خلق ايران-اکثريت و شورای موقت سوسياليستهای چپ ايران، با صدور بیانیه ای از اعتصابات کارگری پتروشیمی ماهشهر حمایت کردند. متن کامل بیانیه این تشکلها در پی می آید.

اعتصاب کارگران مجتمع پتروشیمی وارد هشتمین روز خود شد. کارگران شاغل در شرکت  های پیمانی مجتمع پتروشیمی ماه شهر، بار دیگر در اعتراض بە شرایط دشوار کاری و با خواست انحلال شرکت های پیمانی و برخوردارشدن کارگران از کلیە مزایای کارگران رسمی و حقوق سندیکایی ازروز ٢ مهر ماە ١٣٩٠ اعتصاب تازەای را آغاز کردەاند کە تا کنون ادامە و گسترش یافتە است. تعداد کارگران شرکت کنندە در این اعتصاب بە ۶۵٠٠ نفربالغ گردیدە است. کارگران تهدید کردەاند چنانچە بە خواستە هایشان رسیدگی نشود کل تولید را متوقف خواهند کرد.

کارگران مجتمع پتروشیمی به خاطر همين مطالبات در اردیبهشت ماە گذشته دست به اعتصاب زدند. اعتصاب آنان با حمایت و همراهی سایر کارگران شاغل در واحدهای فعال منطقە مواجە شد. در آنزمان مدیران و کارفرمایان قول دادند که مطالبات کارگران را حداکثر تا شهریور ماە تامين کنند و کارگران پذيرفتند که اعتصاب را موقتا متوقف کنند. اما به مطالبات آن ها پاسخ مثبت داده نشد.

طی روزها و هفته های اخير کارگران دهها کارخانه و شرکت از جمله کارگران سد گتوند، حفاری و انرژی گستر پارس، قطار شهری اهواز، قطعات توربين شهريار، آهنگری تراکتورسازی، کاغذ پارس، کارخانه آونگان اراک و...برای تحقق مطالبه صنفی خود دست به تجمع اعتراضی و اعتصاب زده اند.

انحلال شرکت های پيمانی و پرداخت حقوق معوقه يکی از خواسته های کارگران است. احمدی نژاد بە کارگران وعدە انحلال شرکت های پیمانی را داده بود. اما او نه تنها به وعده خود عمل نکرد، بلکه در دوره رياست جمهوری او تعداد کارگران قراردادی و شرکت های پیمانکاری بە دو برابر افزایش یافت و دست آنها بیش از پیش برای استثمار شديد کارگران باز گذاشتە شد. اکثریت صاحبان شرکت های پیمانی از رانت های حکومتی برخوردارند و با کارگران رفتار برده وار دارند. هزاران کارگر در گوشه و کنار کشور در حالی برای تضمين اشتغال و دريافت دستمزدهای معوقه خود مبارزه می کنند که وابستگان به حکومت سه هزار ميليارد تومان را با اتکا بر موقعيت دو لتی اختلاس می کنند و رهبر جمهوری اسلامی علنا روزنامه نگاران ورسانه هايی را که می کوشند نوری بر تاريکخانه شبکه حکومتی اختلاس ميلياردها پول کشور بيندازند تهديد به سرکوب می کند.

کارگران مجتمع پتروشيمی اين بار با تجربه اندوزی از اعتصابات قبلی، کميته اعتصاب تشکيل دادند و اعلام کردند: "ما به این نتیجه رسیده ایم که بدون ایجاد هماهنگی و تشکل یابی راه به جایی نخواهیم برد. حتی اگر اعتصاب موفق شود و دستاوردی هم داشته باشد بدون ایجاد تشکل و سازمان یابی، آن دستاورد هم پایدار نیست و نمی توان آن را حفظ کرد". کميته اعتصاب در بيانيه خود از نهادهای کارگری در داخل و خارج از کشور ياری خواسته و اعلام کرده است: "این کمیته در اولین اقدام خود و همزمان صندوق کمک به اعتصاب کارگران ماهشهر را راه اندازی کرده است. دست همه را برای همکاری می فشاریم و انتظار داریم که همه به جای اعلام حمایت فقط روی کاغذ، بطور عملی ما را برای تشکیل سندیکای کارگران ماهشهر یاری کنند زیرا هدف نهایی ما تشکیل سندیکای مستقل کارگران ماهشهر است".

مطالبات کارگران پتروشیمی جزئی از حقوق سندیکایی آن ها است. ما از مطالبات کارگران پشتيبانی و با اعتصاب آنان اعلام همبستگی می کنيم و همه نيروها را فرا می خوانيم که همبستگی و حمایت خود را از مبارزات کارگران پتروشیمی ابراز دارند.

سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران

سازمان فدائيان خلق ايران-اکثريت

شورای موقت سوسياليستهای چپ ايران

دوشنبه ۱۱ مهر ۱٣۹۰ - ٣ اکتبر ۲۰۱۱


 


مهر: رئیس سازمان بازرسی کشور ضعف در قوانین را مهمترین دلیل وقوع اختلاس دانست و افزود: من با ارسال13 نامه در خصوص برخی فعالیت های بانکی به شخص احمدی نژاد تذکر دادم.
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الا سلام مصطفی پورمحمدی، ‌شامگاه چهارشنبه در مجمع طلاب و فضلای قمی که در حسینیه آیت الله مرعشی نجفی برگزار شد، در پاسخ به پرسش یکی از طلاب حاضر در جلسه در خصوص اینکه دلیل اختلاس اخیر ناشی از ضعف مقررات بوده است یا ضعف نظارت اظهار داشت: بیشترین ضعف ما در بخش مقررات و قوانین است و نظام بانکی ما در برخی از موارد نارسایی هایی دارد که نتیجه آن ایجاد چنین مشکلاتی است.

رئیس سازمان بازرسی کشور ضعف اجرا را دلیل ایجاد چنین اختلاسی دانست و افزود: بنده طی سه سال از آغاز فعالیت خود در سازمان بازرسی با ارسال 13 نامه در خصوص برخی فعالیت های بانکی به احمدی نژاد ، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی تذکر دادم که اگر این تذکرات اجرایی می شد امروز شاهد چنین حادثه ای نبودیم.

وی در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص تهدید به افشاگری علیه رئیس سازمان بازرسی کشور در مصاحبه روزهای گذشته که در مطبوعات مطرح شدگفت:متاسفانه عده ای به جای اینکه معذرت خواهی کنند و گذشته را جبران کنند بیشتر مدعی شده اند که این اختلاس تقصیر عملکرد دیگران است ،‌ مثلا می گویند اگر بازرسی وظیفه خود را به درستی انجام می داد این اختلاس صورت نمی گرفت.

رئیس سازمان بازرسی کشور ادامه داد: سازمان بازرسی کشور تا کنون در حوزه اختیارات قانونی خود عمل کرده است هر چند در این راستا با ممانعت ها و سنگ اندازی ها مختلفی روبه رو بوده ایم.

پورمحمدی افزود: کسانی که مسئولند به جای اینکه مشکل به وجود آمده را بررسی و آن را حل کنند می گویند ما این اختلاس را خبر دادیم و خودمان آن را کشف کردیم .

مشارکت جریان انحرافی در اختلاس هنوز مشخص نشده است

وی در ادامه در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص اینکه آیا مشایی و بقایی در این اختلاس نقش داشته اند افزود:ما به دنبال اثبات ادعاها هستیم اما به همین راحتی نمی توان این اتهامات را به این دو فرد انتصاب کرد، هر چند در این زمینه سنگ اندازی ها ومقاومت هایی وجود دارد که امیدواریم این اتهامات بررسی و نتیجه آن به مردم ارائه شود.

وی در خصوص ارتباط جریان انحرافی با اختلاس اخیر گفت: رابطه جریان انحرافی با این اختلاس هنوز روشن نیست و دادستان کشور که مسئول رسیدگی به این پرونده است باید پاسخگوی این موضوع باشد.

رئیس سازمان بازرسی کشور افزود: در خصوص اسامی مطرح شده در جریان انحرافی با عوامل پرونده اختلاس ادعاها و اسنادی مطرح است اما در زمینه رابطه مستقیم جریان انحرافی با پرونده اختلاس و مشارکت آنها چیزی به دست نیامده است.

پورمحمدی در خصوص گرایشهای سیاسی عوامل اختلاس سه هزار میلیاردی نیز عنوان کرد: عوامل اختلاس اخیر تنها یک گروه اقتصادی بودند و هویت وگرایش سیاسی معارضی نداشتند اما وقتی فساد می آید همه ابعاد چه اجتماعی، سیاسی و چه فرهنگی را در بر می گیرد.

با احمدی نژاد اختلاف سلیقه در نوع رفتار، مواضع و اقدامات داشتم

وی در خصوص کنار گذاشتنش از دولت نهم نیز عنوان کرد: این کنار گذاشتن بنده محترمانه بود و این حق احمدی نژاد است که افراد کابینه را انتخاب کند، هر چند بنده با احمدی نژاد اختلاف سلیقه در نوع رفتار، مواضع و اقدامات داشتم.

رئیس سازمان بازرسی کشور در پاسخ سئوالی مبنی بر تعداد همراهان احمدی نژاد در سفر به نیویورک اظهار داشت: سازمان بازرسی در این زمینه وارد نشده است و خود دولت باید از این اقدام دفاع کند که چرا این همه همراه باخود برده و هزینه آنها ازکجا تامین شده است.


 


کلمه:رییس بانک ملی بلاروس از کمک ۴۰۰ میلیون دلاری ایران به اقتصاد این کشور خبر داد. به گزارش ایسنا در اروپای شرقی، خانم نادیژدا یرماکووا گفت: مسئله دریافت وام از ایران به میزان ۴۰۰ میلیون دلار در دست بررسی است و موافقت اصولی ایران در این رابطه کسب شده است. این مقام بلاروس افزود: تاکنون یک میلیارد دلار وام از روسیه دریافت شده و تلاش ها برای دریافت کمکهای بیشتر از دیگر کشورها همچون چین ادامه دارد. رییس بانک ملی روسیه قرار است بزودی برای رایزنی با مقامات کشورمان در خصوص دریافت کمک‌های مالی به ایران سفر کند. بلاروس از ابتدای امسال سخت ترین بحران اقتصادی را تجربه می کند. ارزش پول ملی این کشور تا کنون ۷۰ درصد کاهش یافته و بانک‌های این کشور همچنان با کمبود ارزهای معتبر خارجی روبرو هستند. وضعیت معیشتی مردم بلاروس به شدت بحرانی شده و میانگین دستمزدها به کمتر از صد یورو در هر ماه رسیده است. با این حال مقامات دولتی بلاروس در تلاش اند تا این کشور را از فروپاشی اقتصادی نجات دهند.

 


کلمه:روزنامه کیهان روز گذشته برای چندمین بار به همصدایی با دروغ‌پراکنی‌های فرقه رجوی علیه جنبش سبز پرداخت و با انتشار یک خبر سراسر کذب به نقل از یکی از سایتهای وابسته به مجاهدین خلق، نشان داد که یک همصدایی آشکار و همدستی پنهانی بین مخالفان داخلی و خارجی مردم وجود دارد.

در خبر روزنامه شریعتمداری و سایت نزدیک به مسعود رجوی ادعا شده که اردشیر امیر ارجمند، مشاور میرحسین موسوی، با برخی مقامات آمریکایی ملاقات‌های پنهانی داشته است. سایت فرعی نزدیک به منافقین، در این خبر کذب نوشته «در این دیدار ها !!، امیرارجمند خود را بعنوان سخنگوی جنبش سبز مردم ایران معرفی کرده و ضمن مخالفت با تحریم، از حرکت اصلاح طلبانه در چهارچوب نظام دفاع نموده است.»

روزنامه کیهان هم دروغ‌پردازی منافقین را به نحو مطلوب خود تغییر داده و به این منظور، بخش دوم عبارت بالا را که سایت نزدیک به مجاهدین خلق وبه عنوان کنایه آورده بود یعنی مخالفت جنبش سبز با تحریم خارجی و نیز تاکید اصلاح طلبان بر حرکت در چارچوب قانون، در کیهان حذف کرده و به جای آن، برای آنکه در دروغ‌پردازی از سایت منافقین هم جلو زده باشد، آورده است: «بخش قابل توجهی از دولتمردان آمریکا، جنبش سبز با تعبیر اصلاح طلبانه را پایان یافته تلقی می کنند و از این رو، امیرارجمند و دیگر رهبران خیالی سبز را بی اعتبار و بدون پشتوانه سیاسی و اجتماعی می دانند.»

در چند سال اخیر رسانه های وابسته به منافقین و نیز رسانه های وابسته به ارگان خشونت و استبداد در کشور همواره دروغ پردازی های یکدیگر علیه جنبش سبز و شخصیت های آن را بازتاب داده اند.

بسیاری از تحلیلگران معتقدند که از اولین ماههای پس از پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات سال ۷۶، ائتلافی غیررسمی اما مشهود بین دو جریان شکل گرفت: اپوزیسیون خشونت‌طلب و فرقه‌ای که نماد آن مسعود رجوی است، و جریانات خشونت‌طلب و متحجر که حسین شریعتمداری یکی از سربازان آن است.

این ائتلاف سیاسی شگفت و شگرف، که در دوره‌ی اصلاحات تلاش خود را بر حوزه‌هایی همچون تخریب شخصیت های انقلاب و تاکید بر اصلاح ناپذیری نظام جمهوری اسلامی و لزوم سرنگونی آن متمرکر کرده بود، اکنون و در دوره‌ی حاکمیت شبه کودتایی نیز توان تخریب‌گری سیاسی، مدنیت‌ستیزی رفتاری و ایجاد جریان موازی را که از شاخصه‌های عملکردی مجاهدین خلق در دو دهه‌ی اخیر بوده است، در خدمت حاکمیت اقتدارگرا قرار داده و در نتیجه نه تنها هرجا حاکمیت نیاز به بهانه‌ای برای سرکوب داشته از این طریق کسب کرده، بلکه در مواردی به ریل‌گذاری برای مسیر حرکت سیاسی- رسانه‌ای حکومت نیز پرداخته است.

وقتی کیهان شریعتمداری سایت منافقین را مورد اعتماد خود می‌داند و برای تخریب سبزها از ‍ آن به عنوان منبع خبر استفاده می کند معنایی جز این نمی‌تواند داشته باشد که از نگاه کیهانیان، نه تنها حقیقت و صداقت مهم نیست، بلکه خیانت هم معنای خود را از دست داده است. برای همین است که متحدان صدام حسین در جنگ علیه ایران، منبع مورد اعتماد کیهان می‌شوند تا منتقدان صادق و دلسوز حاکمیت آماج تخریب‌های جفاکارانه قرار گیرند.

این در حالی است که در بیانیه‌های میرحسین، یادداشت‌ها و تحلیل‌های رسانه های سبز و نیز مصاحبه‌های متعدد اردشیر امیر ارجمند مخالفت جنبش سبز با تحریم و نیز تاکید سبزها بر استقلال و نفی همزمان سلطه‌ی خارجی و داخلی، حقیقتی است که بسیاری بیشتر از یک بار و دو بار در مواضع مطرح شده از سوی میرحسین و کروبی و نزدیکان و منتسبان آنها اعلام شده است. همچنین بارها تاکید شده است که هیچ مذاکره ای از سوی مردم و جنبش سبز خارج از منظر و دید مردم با هیچ فرد و گروهی صورت نخواهد گرفت.

به گزارش کلمه در ماههای اخیر اردشیر امیر ارجمند با توجه به اینکه از معدود یاران میرحسین است که با توجه به حضور در خارج از کشور و مسئولیتی که میرحسین موسوی برای کمک به آگاهی بخشی جنبش سبز به این استاد دانشگاه سپرده است ، از امکان اظهارنظر آزادتر و فضای مساعدتری برای سخن گفتن با مردم برخوردار است و به همین سبب به شدت مورد هجمه عوامل رسانه‌ای صاحبان قدرت مطلقه در ایران و دشمنان مردم در خارج از کشور قرار گرفته است.

جالب اینجاست که دکتر امیر ارجمند، تا پیش از اینکه همراه موسوی در راه سبز امید شود، نه فقط به اتهامات اخیر متهم نمی‌شد، بلکه حتی روزنامه ارگان دولت احمدی‌نژاد هم به تجلیل از شخصیت علمی و دانشگاهی او پرداخته بود. مطالعه‌ی این گزارش کافی است تا نشان دهد که بهای مخالفت با دیکتاتوری در این دیار تا چه حد سنگین است و چگونه افراد در دوران حکومت قدرت‌طلبان مردم‌ستیز، به صرف انتقاد و مخالفت، از چنان جایگاه بالایی به آماج اینچنین حملاتی جابه‌جا می‌شوند.


 


جرس: به دنبال انتشار شایعاتی مبنی بر عزل یا استعفای برخی از اعضای "کانون مدافعان حقوق بشر" در رسانه های ، دکتر سید محمد سیف زاده عضو موسس این کانون به این اقدامات واکنش داد.

به گزارش جرس، این حقوق دان و فعال حقوق بشردر توضیح خود آورده است: گواهی می دهم همکار ارجمند آقای دکتر محمد شریف جهت ادامه ی تحصیل و گرفتن دکترا به مدت 2 سال از این کانون مرخصی گرفته وموضوع برکناری و یا استعفای ایشان کذب محض و عاری از حقیقت است.
بر این اساس ، به دلیل عدم ارائه ی استعفاء و تصمیم بر عزل این عضو شوارای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر، تغییری در وضعیت این عضو کانون صورت نگرفته است.

در ادامه ی این توضیح که دادخواه در زندان اوین نوشته، آمده است: این گواهی جهت جلوگیری از هرگونه شائبه و نشر اکاذیب منتشر می گردد تا پرونده سازی های جدید علیه همکاران این کانون جلوگیری شده باشد.

محمد سیف زاده وکیل دادگستری ، عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر آبان ماه ۱۳۸۹ به اتهام تبانی و اجتماع به قصد برهم زدن امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام و نیز تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر ، در دادگاه بدوی به ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت های حقوقی و وکالت محکوم کرد.

این رای در شعبۀ ۵۴ دادگاه تجدید نظر به همان ترتیب تائید و قطعی شد. دکتر سیف زاده در تاریخ 22 فروردین 1390 به دنبال دستگیری در شهر ارومیه ، از اردی بهشت 1390 در بند 350 زندان اوین زندگی می کند.


 


کشورما روزهای سخت و دشواری را می گذراند؛ این در حالی است که در کشورهای پیرامونی ما نیز ثبات و آرامش مشاهده نمی شود. طوفان تحول کشورهای عربی منطقه را در برگرفته و کوس فروپاشی و زوال نظام های دیکتاتوری حاکمان مادام العمر را بصدا درآورده است .
در این شرایط که حاکمان کشور ما باید در پی آشتی ملی و بازیابی مشروعیت از دست رفته نظام به ویژه پس از کودتای انتخاباتی سال 88 باشند و به کارآمدی نظام در پاسخگویی به مطالبات مادی و معنوی مردم فکر و اندیشه نمایند، به تحدید و تهدید فضاهای سیاسی و اجتماعی، و نیز ستیز باندی بر سر منافع خود از قدرت مشغولند. صاحبان قدرت از یک‌سو با تشدید فضای امنیتی و پلیسی علیه نیروهای سیاسی و اجرای طرحی بنام امنیت اجتماعی علیه شهروندان به تنگ کردن هرچه بیشتر عرصه عمومی و ورود به خصوصی ترین زوایای زندگی شهروندان روی آورده اند ، و از سوی دیگر جدال بر سر قدرت در درون جناح حاکم به آشکار ترین وجه آنها را سه پاره کرده و درگیری در این جدال دیگر فرصتی برای پرداختن به مسائل و مشکلات ملی و مردمی برای آنها باقی نگذاشته است . در سایه چنین وضعیتی است که فرصت طلبان و رانت جویان می توانند با نزدیکی و زد و بند با برخی مقامات ارشد دولت پاک دست به سوء استفاده از منابع بانکی زده و مبلغی ناقابل در حد 3000 میلیارد تومان را دریافت دارند! آیا طنزی از این تلخ تر می باشد: دولتی که با ادعای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و...بر سر کار آمده بود نتیجه کارش جز افزودن بر اینها در همه ابعاد نبوده است.
در این حال حاکمیت در تبلیغات رسمی هر روزه اش از مرگ «فتنه» و تمام شدن آن سخن می گوید اما از هرگونه تجمع بیش از سه نفر منتقدان هراس و وحشت دارد و نه تنها از برگزاری مراسم ترحیم و تشییع و تدفین و عروسی افراد حامی جنبش سبز جلوگیری می کند بلکه برگزاری هرگونه مراسم دینی را هم توسط اینان برنمی تابد و دستور به تعطیلی می دهد. آخرین نمونه از هراس حاکمیت، تعطیلی مراسم شب های قدر در حسینیه های ارشاد و الزهراء بود . این اقدامات که شباهت تام به برقراری حکومت نظامی اعلام نشده دارد اگر نشانه ترس و وحشت حاکمیت از زنده بودن جنبش سبز نیست پس نشانه ی چیست؟
حاکمیت ادعا دارد با اجرای طرح امنیت اجتماعی در پی ایجاد آرامش و امنیت برای شهروندان است اما مرور اخبار روزمره ای که در همین دوماه گذشته در رسانه های حکومتی و ممیزی شده انتشار یافته، ناقض این مدعاست . خبرهای چند تجاوز دسته جمعی به زنان ، قتل دو قهرمان ملی در درگیری خیابانی، و افزایش آمار قتل و خودکشی فقط بخشی از این اخبار نگران کننده و هراس انگیز است . اگر به اینها بحث های مرتبط با آسیب های اجتماعی از قبیل افزایش طلاق ، اعتیاد ،تعداد زندانیان موادمخدر و قاچاقچیان ، وضعیت اسف باز زندانها، پایین آمدن سن مرتکبان به جرائم و فحشا و... را بیفرائیم منظره امنیت اجتماعی در کشور چه تصویری می یابد؟ و آیا ازاین فاجعه بارتر می تواند باشد که توان نیروی انتظامی و امنیتی و اطلاعاتی کشور که باید معطوف به این آسیب ها و پیشگیری از آنها باشد متوجه نیروهای سیاسی منتقد شده است؟ و اینکه با زندانی کردن فرهیختگان منتقد ، زندان به دانشگاه ، و دانشگاهها به پادگان و زندان تبدیل شده است؟
باز در همین حال شاهدیم که نیروی پلیس بجای اینکه صرف شناسایی گره‌گاههای اصلی به خطر انداختن امنیت اجتماعی و پیشگیری از آسیب ها شود صرف بالا رفتن از دیوار خانه های مردم با انجام عملیات کماندویی و ورود به حریم خصوصی شهروندان برای در هم شکستن دیش های ماهواره می شود یا نیرو و هم‌اش را مصروف نوع لباس پوشیدن شهروندان می کند و در این مسیر آب بازی و آب پاشی عده ای جوان یا هندوانه خوری آنان نیز تحمل نمی شود و یا اعتراض زیست محیطی شهروندان برای خشک شدن دریاچه ارومیه چونان تهدیدی امنیتی مورد تحلیل و برخورد و سرکوب قرار می گیرد . ظاهرا عملکرد حاکمیت در انعکاس اخبار و پرکردن اوقات فراغت مردم از طریق صدا و سیما و دیگر امکان‌های رسمی آنقدر جذاب و اقناع کننده است که مردم دیگر نیازی به داشتن ماهواره و آب بازی و حتی شادی ندارند.
اگر اداره اقتصاد کشور را به موارد پیش گفته بیافزاییم وضع کنونی ایران بیش از پیش تاسف بار و قابل تامل می شود. درست در دوره ای که ایران از بیشترین درآمد نفت (حدود 500 میلیارد دلار در شش سال) و بهترین فرصت ها برای سامان دادن به اقتصاد و معیشت مردم و توسعه و پیشرفت برخوردار بوده، برپایه گزارش‌های رسمی منتشره، نرخ رشد اقتصادی در حدود یک درصد؛ نرخ بیکاری 13.5 درصد؛ و نرخ تورم 12.4 درصد برای سال 89 بوده است. برای سال جاری نیز نرخ رشد اقتصادی صفر، نرخ بیکاری بیش از 15 درصد و نرخ تورم بیش از 20 درصدی پیش بینی می شود. بدیهی است که حاصل چنین وضعی جز تشدید فقر و محرومیت و افزایش شکاف طبقاتی در جامعه نیست. دلیل افزایش دامنه آسیب ها و ناامنی های اجتماعی را نیز باید در این واقعیت تاسف بار اقتصادی و وضع ناگوار معیشتی بخشی از افراد جامعه بازیافت. شیوه اجرایی قانون هدفمندکردن یارانه ها توسط دولت مستقر نیز در این شرایط بجای اینکه مرهمی برحل مشکلات اقتصادی و کمکی به زندگی اقشار فقیر و متوسط باشد خود بر دامنه مشکلات معیشتی این قشرها افزوده و فشارهای تازه ای را متوجه آنها کرده است. به اینها بیفزائید گزارش هرازگاه دیوان محاسبات کشور راکه در اجرای قوانین بودجه سنواتی خبر از گم زدن بخشی از درآمد نفتی دولت می دهد که آخرین آن رقمی در 12 میلیارد دلار بوده است!
اقتدارگرایان که روزگاری یکدست شدن حاکمیت را حلال مشکلات کشور به ویژه معضلات اقتصادی مردم می دانستند و به بهانه حاکمیت دوگانه در دوران اصلاحات در پی انجام این خواسته با شیوه هایی کودتایی در انتخابات مجلس و دولت برآمدند ، پس از دستیابی به حاکمیت یکدست در سال 84 و با گذشت شش سال و با در اختیار داشتن درآمد افسانه ای نفت، و با انجام حذف همه ی «غیرخودی»ها نه تنها در حل مسائل و مشکلات اقتصادی روز مره مردم فرومانده اند بلکه به رغم دامنگیر بودن این مسائل در جامعه و درگیر کردن غالب مردم با مشکلات معیشتی و اقتصادی ، در ماه های اخیر درگیر جدالی سخت بر سر قدرت و بقول خودشان جریانی انحرافی در دولت شده اند و بخشی از آنها در نقش منتقد ظاهر شده و با شکستن همه کاسه و کوزه های ناکارآمدی و عدم کفایت مشترکشان در ایندوره بر سر این جریان خودساخته و مجهول می خواهند خودرا از مسئولیت مباشرت در روی کار آوردن این دولت و فجایعش مبرا سازند تا بتوانند بازهم به حاکمیت خودشان ادامه دهند و البته اینها بخوبی می دانند که تاریخ مصرف دولت اجمدی نژاد و تیمش تمام است و دیگر لزومی به مباشرت و حمایت از آنها نیست و هر حمله و هجمه ای هم به آنها روا و اعتبارزاست!
اقتدارگرایان مسلط در حاکمیت اینک سه پاره شده و هرپاره ، پاره دیگر را به انحراف متهم و از جرگه اصولگرایی بیرون می داند! طرفه اینکه تلاش می کنند این نوزاد «انحرافی» برآمده از دل اصولگرایی را به «جریان فتنه» (جنبش سبز مردم ایران) نسبت دهند! هر روز توپخانه تبلیغاتی این سه پاره علیه یگدیگر فعال است و هریک آن دیگری را متهم می کند که در پی تسخیر کرسی های مجلس دهم است . اینان که در گذشته همه رقیبان خود را «تشنگان قدرت» و خود را «شیفتگان خدمت» معرفی می کردند این روزها آنچنان «شیفته قدرت» شده اند که هیچ حد و مرزی برای جدال درونی خود نمی شناسند و برخوردهاشان از بازداشت و زندان به مرگ خواهی یکدیگر کشیده است . وقتی اقتدارگرایان با «خودی» هاشان چنین می کنند با «غیرخودی» ها چه ها کرده و می کنند؟ به نظر می رسد آثار ذاتی ظلم ها و جنایاتی که اینان پس از کودتای انتخاباتی سال 88 نسبت به معترضان و منتقدان کردند امروز گریبانگیر خود ایشان شده و چوب بی صدای خدا برای مجازات دنیوی آنان به صدا درآمده است.
این چنین، و با وضع پیش گفته، به جرأت می توان گفت «جنبش سبز» تنها امید برای نجات کشور از طوفان وضعیت و حوادث داخلی و تحولات پیرامونی است؛ جنبشی که برآمده از انتخابات و در اعتراض به کودتایی بود که رای مردم را نادیده گرفت و دولتی ناکارآمد و متقلب را بر سرکار آورد؛ جنبشی که با وجود سرکوب وسیع و با گذشت زمان نه تنها آرام نگرفته بلکه روز بروز زیر پوست جامعه ما ریشه دوانده، تا اعماق روستاها نفوذ یافته، آگاه‌تر و تثبیت شده تر از قبل بدنبال فرصت مساعد و مناسب برای ظهور و «تغییر» وضع موجود است . جنبشی که با حبس خانگی موسوی و کروبی، نه تنها رهبران خود را یافته بلکه نمادی بارز از رفتار غیرقانونی و ظالمانه حاکمیت را در معرض دید همگان نهاده است ، و همزمان خود را در شبکه های اجتماعی می گستراند و هر شهروند «سبز» را چونان «رهبر»ی به همراهی و مشارکت فراخوانده است . جنبشی که با شعار «رای من کو؟» به شکلی مدنی و شیوه ای مسالمت آمیز به خیابانها آمد و همچنان با پرهیز از خشونت، و به گونه ای خردمندانه و دوراندیشانه، راه نجات کشور را در صندوق های رای و «انتخابات آزاد و سالم و منصفانه» برای گذار مسالمت آمیز به دموکراسی می داند و می جوید .
در پیش گرفتن و مطالبه‌ی لوازم و شرایط «انتخابات آزاد، سالم و منصفانه» برای تحقق «حاکمیت ملی» راهبرد اصلی جنبش سبز در شرایط کنونی است؛ راهبردی که به نظر می رسد همه ی جنبش های دموکراتیک منطقه نیز در پی آنند . حاکمیت بر سرنوشت خویش، خواسته ی همه ملت های آزادی خواه و حق طلب منطقه است. آنچه در تونس و مصر و اخیرا در لیبی رخ داد یا آنچه در سوریه ، یمن و بحرین جریان دارد ، جز دست یافتن به این خواسته تفسیری دیگر ندارد . اگر دیکتاتورها و صاحبان قدرت در کشورهای غیردموکراتیک منطقه به این خواسته‌های انسانی و مشروع تن می دادند و با انجام «انتخابات آزاد و سالم» صندوق های رای را محلی برای تجلی اراده مردم می ساختند، هم خود به سرنوشت تلخ کنونی (فرار یا محاکمه در قفس) دچار نمی شدند و هم هزینه های سنگین انسانی و مادی به کشورشان تحمیل نمی کردند؛ روندی که متاسفانه قذافی آن را به بدترین شکل پی گرفت، و بشار اسد نیز بی عبرت گرفتن از فرجام قذافی، در دستور کار قرار داده است. سرکوب خونین مخالفان و قلع و قمع و ارعاب معترضان شاید در کوتاه مدت بقای حکومت های غیردموکراتیک را تضمین کند اما بی شک ضامن ماندگاری و ثبات و امنیت دائمی برای صاحبان قدرت، و نیز مقوم رشد و توسعه کشورها نخواهد بود. ملت ها حقوق انسانی و اساسی خویش را می جویند و دوران خاموش ساختن شهروندان با گلوله و حبس و بند بسر آمده است؛ چنان که آزادگان سبز ایران اینک حتی از درون زندان های استبداد نیز پیام آور و مبلغ دموکراسی و استقامت و امید به آزادی اند.
بدون تردیدی راه برون رفت مسالمت آمیز و کم هزینه از بحرانی که دامنگیر کشور ماست نیز از صندوق های رای و «انتخابات آزاد، سالم و منصفانه» می گذرد. این، راهی است که هم برای حاکمیت و هم برای جنبش سبز بازی « برد - برد » را درپی دارد و به نفع همه ی ایرانیان و تحقق بخش منافع ملی است. فرصت انتخابات آتی مجلس بمثابه آزمون فیصله بخشی برای حاکمیت و جنبش سبز است ، و اگر حاکمیت اصرار به راه پیموده شده گذشته و تکرار انتخابات مهندسی شده و غیرآزاد را داشته باشد با شرایط جدیدی در کشور مواجه خواهیم شد که اتخاذ راهبردهای جدیدی را پیشاروی جنبش سبز می نهد . حاکمیت باید بداند طوفان تحولات و روند حوادث، چنانکه تجربه ی دور و نردیک تاریخ جهان و ایران گواه آن است، بازی ای را در کشورمان رقم خواهد زد که جز باخت خودکامگان و پیروزی آزادی طلبان و عدالت خواهان فرجامی درپی نخواهد داشت .


 


جرس: محمد صدیق کبودوند زندانی سیاسی در نامه ای به نماینده ویژه حقوق بشر با اشاره به موارد نقض حقوق بشر از وی خواسته با توجه موارد جدی نقض و پایمالی حقوق بشر در ایران، گزارش جامعی در این خصوص به وجدان جهانی ارائه کند.


به گزارش دفاع از حقوق بشر کردستان در این نامه با انتقاد از عدم پذیرش احمد شهید از سوی جمهوری اسلامی آمده است: این امیدواری وجود داشت که با سفر جنابعالی به ایران، امکانی برای زندانیان سیاسی ومدنی و وجدانی فراهم شود تا از نزدیک با شما دیدار نموده و برخی از بی عدالتی ها و دغدغه های فکری خود را به اطلاع آن جناب برسانند، اما شواهد و قرائن نشان می دهد این امر تنها می تواند یک آرزو باشد.


متن کامل این نامه به شرح زیر است:

جناب آقای احمد شهید

من محمدصدیق کبودوند کوشنده حقوق بشر زندانی در ایران، انتخاب شایسته جنابعالی در سمت گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، از سوی شورای حقوق بشرملل متحد را تبریک گفته و امیدوارم در اجرای وظایف تان کوشا و پیروزمند باشید من هم چنین از اینکه دولت جمهوری اسلامی تاکنون امکان ورود شما را به کشور فراهم نیاورده، متاسف شده و نگرانی خود را در این خصوص بطور ویژه ابراز می دارم. این امیدواری وجود داشت که با سفر جنابعالی به ایران، امکانی برای زندانیان سیاسی ومدنی و وجدانی فراهم شود تا از نزدیک با شما دیدار نموده و برخی از بی عدالتی ها و دغدغه های فکری خود را به اطلاع آن جناب برسانند، اما شواهد و قرائن نشان می دهد این امر تنها می تواند یک آرزو باشد.


به هرحال اگرچه من اطمینان دارم جنابعالی با زحمات و کوشش های بیشتر و البته طاقت فرسا می توانید بر بخش عمده ای از موارد نقض حقوق بشر در این سرزمین دست یافته و آن را افشا نمائید و اگرچه این امید وجود دارد که سازمان ها و نهادها و انجمن های حقوق بشری و کوشندگان ایرانی برای تهیه گزارش کامل، شفاف و واقعی توسط جنابعالی از موارد نقض فاحش حقوق بشر در ایران، با شما و دستیارانتان، همکاری لازم را به عمل می آورند، با این وصف؛ این جانب خود را موظف به یادآوری و ذکر اختصاری نقض پاره ای از حقوق و آزادی های اساسی مصرحه در اعلامیه جهانی حقوق بشر به قرار ذیل می دانم؛


1. نقش حق تعیین سرنوشت و نقض حق انتخاب نوع حکومت مورد دلخواه مردم از طریق همه پرسی آزادانه،


2. نقض حق خواستارشدن سامانه های دموکراتیک متضمن و تامین کننده حقوق و آزادی های مدنی، سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی


3. نقض حق انتخاب آزادانه دولت و مجلس مبتنی بر اراده آزاد مردم، برگزاری انتخابات آزاد، عادلانه و ادواری نهادهای انتخابی و نقض حق انتخاب شدن و انتخاب کردن بدون محدودیت های ایجادی حکومتی


4. نقض حق تشکیل احزاب، سازمان ها و مجامع سیاسی مسالمت آمیز و نقض حق مشارکت عمومی تمامی مردم در اداره امور کشور


5. نقض آزادی اندیشه، وجدان و مذهب و نقض حق ابراز و بیان اندیشه و مذاهب غیردولتی و تحت تعقیب قرارگرفتن افراد به اتهام داشتن عقاید خاص سیاسی، مذهبی و غیرمذهبی و دستگیری بازداشت پیروان برخی عقاید و مذاهب و سلب آزادی های مذهبی پیروان مذاهب به ظاهر مجاز،


6. نقض آزادی بیان و قلم و توقیف مطبوعات و رسانه ها و تحت تعقیب و آزارقرار ندادن و زندانی نمودن فعالان مطبوعاتی، روزنامه نگاران و نویسندگان منتقد و مخالف و آزادی خواه


7. نقض حقوق کارگران، کشاورزان، معلمان و دانشجویان و اصناف مختلف و سلب حق تشکیل اجتماع، اتحادیه و سندیکاهای صنفی و آزار و تعقیب فعالان کارگری، دانشجویی و معلمان و محروم نمودن دانشجویان ناراضی از حق تحصیل،


8. سلب آزادی فعالیت های مدنی، اجتماعی و حقوق بشری و تحت آزار و تعقیب قرار دادن و زندانی نمودن کوشندگان مدنی و حقوق بشری و ممانعت از فعالیت نهادها و سازمان های غیردولتی حقوق بشری.


9. نقض حقوق زنان و اعمال تبعیض نسبت به نیمی از جمعیت کشور و استمرار نابرابری حقوقی میان زنان با مردان و اعمال خشونت و آزار مداوم علیه زنان در جامعه،


10. نقض حقوق اساسی کودکان و نادیده گرفتن حقوق مندرج در کنوانسیون حقوق کودک، وجود میلیون ها کودک بازمانده از تحصیل و مدرسه و میلیون ها کودک کار تحت استثمار و بهره کشی در کشور،


11. سلب حقوق فرهنگی، زبانی، قومی، نژادی و مذهبی اقوام و سرکوب و آزار و دستگیری و حبس و اعدام فعالان و ناراضیان قومی کرد، عرب، بلوچ، ترک و ترکمن،


12. سلب حق حیات از افراد بطور گسترده و افزایش روزافزون تعداد محکوم شدگان به اعدام و اجرای آن در انظار عمومی و ادامه اعدام کودکان و زندانیان سیاسی


13. فقدان دادگستری مستقل بویژه در رابطه با متهمان و ناراضیان سیاسی و مدنی، و تسلط سازمان های امنیتی و پلیس سیاسی موسوم به وزارت اطلاعات بر دستگاه قضایی و تعیین نوع و میزان محکومیت زندانیان سیاسی توسط سازمان مزبور


14. اعمال آزار و شکنجه های جسمی و روانی و رفتارهای ظالمانه در بازداشتگاه های امنیتی و پلیس و اخذ اعتراف های اجباری و صدور و اجرای مجازات های غیرانسانی از قبیل قطع دست و پا و اعضای بدن محکومان،


15. سلب آزادی ها و امنیت شخصی و فردی افراد، مداخله در امور زندگی خصوصی، ممانعت از حق شنیدن و دیدن اخبار و اطلاعات مورد علاقه افراد و ممانعت از حق انتخاب سبک زندگی و انتخاب نوع پوشش افراد،


16. تخریب گسترده و آسیب رسانی فزاینده به محیط زیست و نیز نابودی آثار باستانی و میراث بشری موجود در کشور بواسطه برخی اقدامات دولتی،


با عنایت به مراتب فوق، از آن جناب انتظار است، با بذل توجه جدی به موارد جدی نقض و پایمالی حقوق بشر در ایران، گزارش جامع در این خصوص به وجدان جهانی ارائه فرمائید، پیشاپیش از اقدام مقتضی که جنابعالی مبذول می دارید، سپاسگزاری می کنم.


تهران، زندان اوین ؛ 12 مهرماه 1390/4 اکتبر 2011

محمدصدیق کبودوند، رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان


 


بسم الله الرحمن الرحیم
در پی انتشار خبر صدرو حکم ظالمانه شش سال زندان علیه آقای محسن آرمین و اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در محکومیت صدور احکام اعدام و زندان علیه معترضان و منتقدان از جمله آقای آرمین، نماینده ولی فقیه در کیهان طی دو مطلب پیابی در روزهای یک شنبه و دو شنبه اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه را دلیلی بر وابستگی وی و دیگر شخصیت‌های اصلاح طلب به بیگانگان اعلام کرده و علت عدم موضع گیری بنده به این موضوع را تأییدی بر تحلیل خود ذکر کرده است. نماینده ولی فقیه در این دو مطلب کوتاه تحت عنوان " خبر ویژه " از هیچگونه فحاشی و هتاکی دریغ نورزیده است. «عوامل پشت پرده آشوب‌های خیابانی»، «حمايت از فتنه گران و عوامل ناآرامي و آشوب»، کسانی که «تمام قد خود را در اختيار بيگانگان قرار داده اند»، «چریک‌های پشیمان و شرمنده»، کسانی که در گذشته «ژست مبارزه با امپرياليسم آمريكا» داشته اند، کسانی که «دچار ارتجاع فكري و عملي» شده اند،‌« تسليم طلب» و « افراطي» اند، کسانی که در« پروژه براندازي آمريكا و اسرائيل به ايفاي نقش پرداختند»، « عناصر فرصت طلب»، «استحاله طلب» ،و«خائن به کشور و ملت» برخی از عناوین اتهامی و به تعبیر واقعی فحاشی‌ها و پرده‌دری‌های این آقای «شریعتمدار» مدافع دین و ولایت و حامی انحصاری دین و انقلاب آن هم در دو «خبر ویژه» چند خطی علیه اصلاح طلبان به ویژه اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که در آزادترین کشور جهان و در سایه حاکمیتی بی نظیر در تاریخ ایران به ویژه از مشروطه به این سو، ازکمترین امکان دفاعی برای پاسخگویی برخوردار نیستند چراکه یا در پشت میله‌های زندان اند و یا با دهانی بسته در انزوا به سر می‌برند. جالب این که تمام این هتاکی‌ها و حدیث نفس‌ها تنها با این هدف مطرح شده است که به خواننده بگوید: بنده «جرات مرزبندي با مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس » را ندارم و «با وجود سپري شدن 3 روز از اين موضع گيري صريح دولت آمريكا، هيچ يك از اعضاي مركزيت سازمان حاضر به اعتراض در اين زمينه نشده اند»
با خواندن این دو خبر ویژه اولین سؤالی که به ذهن هر خواننده معمولی می رسد این است که بیان این نکته که نیازی به این همه اتهام زنی و فحاشی و هتاکی ندارد. اما منطق دیکتاتوری رسانه و تبلیغات جزاین اقتضا نمی‌کند که به خواننده کیهان نباید اجازه فکر کردن داد و از اینرو باید خبر سازی کرد و آنرا چنان در فضا و متنی سنگین و لبریز از تهمت و افترا و ارعاب و فحاشی تنظیم کرد که خواننده جرأت نکند جز آن چه دیکتاتور می‌خواهد و اراده می‌کند نتیجه گیری کند. من از این فحاشی‌ها در می‌گذرم زیرا تفکر و روحیات آقای شریعتمداری را که با کمال تآسف امروز به منش و روش حاکم تبدیل شده است، به خوبی می‌شناسم و از ایشان انتظاری جز این ندارم که اگر غیر از این می‌کردند و می‌نوشتند موجب شگفتی بود. از این رو ضمن طلب شفای عاجل برای وی به ذکر چند نکته بسنده می‌کنم.
۱- اتهاماتی نظیر «براندازی» ،‌ «عامل آشوب‌ها و ناآرامی‌ها» ، «خیانت به کشور»، «وابستگی به بیگانه» علیه همفکران اصلاح طلب بنده و صدها زندانی معترض به کودتای انتخاباتی تنها زاییده ذهنیت متوهم و مضطربی است که ناتوان از محاسبه خود، نتایج سوء رفتار‌ها و عملکردهای خویش را توطئه بیگانه می پندارد و به جای دیدن مسیر آشکار انحطاط خویش نور افکن به دست این جا و آن جا در پی یافتن ردپایی از عوامل دشمن و توطئه بیگانه است. ذهنیت متوهمی که به همان اندازه که از پذیرفتن خطای در تشخیص و اشتباه در فهم خویش گریزان است،‌ از انتساب نتایح بی تدبیری‌ها و بی درایتی های خود به دشمن به وجد می آید. ذهنیتی که با کمال تآسف امروز بر مقدرات این ملت حاکم شده و کشور را هر روز بیش‌تر و بیش‌تر به سمت بحران و سقوط سوق می دهد.
اصلاح طلبان بارها گفته‌اند که برخلاف ظاهر آوانگارد این منطق عقیم، ارجاع همه مشکلات و بحران‌ها و اتفاقات به دشمن، به معنی پذیرش فعال مایشاء بودن دشمن است. بدین معنی است که دشمن هر کاری که بخواهد با ما می‌کند و هر بحرانی را اراده کند می آفریند. و این یعنی بی عرضگی و بی کفایتی مضاعف. ما بارها گفته‌ایم تحرکات و ابتکارات سوء دول مخالف و حتی غیر مخالف اما دارای مصالح و منافعی متضاد را نفی نمی کنیم اما ندیدن و یا نپذیرفتن لجوجانه اشتباهات و خطاهای فاجعه بار خویش و نوشتن تمامی بی‌کفایتی ها و بی تدبیری‌های خود به پای دشمن روشی است که در صورت تداوم و نهادینه شدن ، آن چنان که امروز شده است، کار را به جایی خواهد رساند که ما را از وجود دشمن و توطئه‌های وی بی‌نیاز می‌کند، چنان که امروز چنین کرده‌ است. مشکلی که با تدبیری ساده قابل حل بود و اگر ریگی به کفش نبود با تعیین هیئتی بی طرف صحت و سقم اعتراض معترضان به نتایج انتخابات به راحتی قابل اثبات بود بر اثر همین ذهنیت متوهم و مشوش و با بی‌درایتی و بی کفایتی به چنان فاجعه و بحرانی انجامیده که کشور هنوز از زیر بار آن کمر راست نکرده است و آن گونه که پیداست به این زودی‌ها کمر راست نخواهد کرد. به راستی از ذهن‌های متوهمی که گرانی گوجه فرنگی و افزایش میزان افسردگی زنان و فساد جوانان در قم و حتی اشتباه ساده یک مجری تلویزیون را توطئه دشمن می بینند چگونه می‌توان انتظار داشت که بپذیرند آن اعتراضات نه توطئه دشمن و انقلاب مخملی و ... بل نتیجه طبیعی اعمال نفوذها و نقض قانون‌ها و سوء استفاده‌های پنهانی از قدرت بود که سردار مشفق تنها به بخشی از آن اعتراف کرد. انتشار بدون شرح احکام دادگاه‌های نمایشی طی این دو سال کافی است تا همگان دریابند اتهاماتی نظیر «براندازی» و «عامل آشوب» و «عامل بیگانه» بودن و ... در باره زندانیان سبز و اصلاح طلبانی نظیر آرمین تا چه اندازه مضحک و بی‌پایه و در عین حال ظالمانه است. من یقین دارم آن زمان آقای شریعتمدار به رغم تمام استعدادی که در عدم درک حقیقت دارند، به این نتیجه خواهند رسید که امثال قاضی صلواتی نه به دلیل ترس از آخرت و نه به دلیل نگرانی از نقض بدیهی ترین موازین قانونی بلکه حتی اگر به فکر آبروی خود بودند چنین حکمی را (نمی‌گویم انشاء) امضا نمی‌کردند.
۲- نه این بار اولی است که آقای شریعتمدار مخالفان فکری و سیاسی خویش را به استناد گفته یک مقام ویا حتی نوشته یک روزنامه آمریکایی به وابستگی به آمریکا متهم می‌کند و نه آقای شریعتمداری و همفکرانش در حاکمیت اولین کسانی هستند که به این روش متوسل می‌شوند. آقای شریعتمداری و همفکرانش این اخلاق استالینی را از منافقین به ارث برده‌اند. آنان که در زمان شاه در زندان بودند به خوبی به خاطر دارند که منافقین در زندان هر کسی را که با افکارشان مخالف بود متهم به وابستگی به پلیس و ساواک می‌کردند. ذهن مطلق گرا و انحصار طلب مسعود رجوی اساساً نمی‌توانست بپذیرد که کسی می‌تواند افکار او را قبول نداشته باشد و درعین حال به شاه وابسته نباشد. بنابراین اگر خدای نکرده مأموری در زندان به هر دلیل و علت و انگیزه‌ای با چنین فردی اندکی ملاطفت به خرج می‌داد،‌ آیه‌ای آسمانی و بینه‌ای غیر قابل انکار در اثبات وابستگی وی به رژیم و نیز در اثبات این منطق علیل به دست آمده بود که میان ما و دشمن موضع سومی وجود ندارد هرکس با ما نیست با دشمن است. برعکس اگر رژیم بزرگ‌ترین انعطاف‌ها را در برابر گروه رجوی به خرج می‌داد مثلاً حکم رجوی را از اعدام به حبس تقلیل می‌داد،‌نه تنها نشانه وابستگی منافقین به پلیس و ساواک نبود بلکه نشانه عقب نشینی رژیم در برابر قدرت و اقتدار آنان بود. در تاریخ اسلام نیز خوارج پیشانی پینه بسته چنین منطقی داشتند در ذهن علیل آن ها نمی‌گنجید که کسی می‌تواند مسلمان باشد اما دیدگاه آنان را قبول نداشته باشد. هر که با ایشان مخالف بود، کافر بود و مهدور الدم. آقای شریعتمداری و دوستانش شاگرد همان مکتب اند. اگر یک مقام آمریکایی بلکه حتی یک روزنامه از میان هزاران هزار روزنامه در آمریکا و اروپا به هر دلیل و علت و انگیزه‌ای موضعی در تأیید رقبا و یا در تقبیح اقدامات خشونت طلبانه ایشان در برابر رقبا اتخاذ کند ، بهترین دلیل و مدرک بر وابستگی رقبا به آمریکا و انگلیس و جیره خواری و مزدوری آن هاست اما اگر همان‌ها به نحوی صریح‌تر و آشکارتر از آقایان تعریف و تمجید کنند، نشانه آن است که دشمن ناگزیر از اعتراف به قدرت ایشان شده است و تیتر یک کیهان می شود!
اگر صدور و اجرای احکام ظالمانه علیه منتقدان و اقدامات خشونت بار علیه معترضان بهانه‌ای شود تا مقامات آمریکایی در چارچوب منازعه تبلیغاتی و سیاسی خود با حاکمیت ایران این رفتار را محکوم و از آن بهره برداری کنند،‌ مطابق این منطق استالینی بهترین سند در اثبات وابستگی منتقدان و مخالفان به دست آمده است اما اگرچندین دستگاه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا طی گزارشی اعلام کنندکه ایران برنامه دستیابی به بمب هسته‌ای ندارد،‌ دلیلی بر حقانیت ادعاهای آقایان است که دشمن هم مجبور به اعتراف به آن شده است. اما اگر همین گزارش در زمان دولت آقای خاتمی منشتر می‌شد از نظر آقای شریعتمداری باید بررسی می‌شد خاتمی چه ضعفی از خود نشان داده که آمریکا موضعی در تأیید دولت او اتخاذ کرده است؟این خود شیفتگی و خود محور بینی موجب شده است آقایان خود را عین حق و حقیقت و بلکه معیار حق و باطل ببینندو همه را با این شاخص اندازه گیری وبا این چوب برانند.
اگر آقایان به هر علت و یا دلیل و انگیزه‌ای حرکت مردم مصر را بیداری اسلامی اعلام کنند، انتقاد آمریکا از رفتار مبارک با معترضان نشانه آن خواهد بود که آمریکا در برابر اراده مردم مسلمان مصر مجبور به عقب نشینی و دست کشیدن از حمایت مبارک شده است اما اگر آمریکا از احکام سنگین دادگاه‌های ایران انتقاد کند نشانه وابستگی معترضان خواهد بود.
اگر بخشی از مردم لیبی با حمایت هواپیماهای ناتو قذافی را سرنگون کنند، قیام لیبی اسلامی و مصداق بیداری اسلامی است اما اگر همین آمریکا و اروپا جنایات رژیم سوریه را علیه مردمش محکوم کنند و خواهان تن دادن این رژیم به خواست مردمش بشوند، تحولات سوریه توطئه آمریکا و ملت مسلمان سوریه آلت دست آمریکا و مشتی آشوب طلب معرفی می‌شوند.
اگر یک روزنامه اسرائیلی موضع اصلاح طلبان را تأیید کند، اصلاح طلبان وابسته به صهیونیست هستند اما اگر وزیر دفاع رژیم صهیونیستی به صراحت بگوید خدمتی که آقای احمدی نژاد به اسرائیل کرد در طول پنجاه سال اخیر هیج کس به اسرائیل نکرده،‌نشانه کینه توزی و خشم اسرائیل تلقی می‌شود. از این گونه مواضع دوگانه متضاد و یک بام دو هوای آقایان مثال بسیار می توان زد که از آن می گذرم.
بدیهی است که حکومت‌ها هر یک استراتژی و تاکتیک‌های خاص خود و معطوف به مصالح ملی خویش را دارند. مواضع آن ها درچارچوب این استراتژی ‌ها و تاکتیک‌ها می‌تواند در برخی موارد همسو و یا نا همسو با برخی کشورها و حتی دشمنانشان باشد. در ماجرای حمله آمریکا به افغانستان ژنرال‌های آمریکایی از همراهی و مساعدت ژنرال‌های ایرانی در ایجاد فرودگاه تاکتیکی در شمال افغانستان تشکر و قدردانی کردند. در عراق منافع و مصالح مشترک آمریکا و ایران حتی به مذاکرات و همکاری‌های میان این دو کشور منجر شد. اگر قرار باشد موضع یک کشور نسبت به برخی جنبش‌ها و حرکت‌های داخلی نشانه وابستگی آن جنبش‌ها باشد آن هنگام باید تحلیل چپ‌های کوتاه فکر را در جریان انقلاب که انقلاب را دست پخت کنفرانس گوادلوپ تحلیل می‌کردند، پذیرفت و یا با گروه فرقان که امام خمینی را وابسته به امپریالیسم فرانسه ارزیابی می‌کرد، همراه شد و یا همراهی بی بی سی را در جریان انقلاب را دلیل وابستگی انقلاب به انگلستان گرفت و یا... سقف آقای شریعتمداری و همفکرانشان از گروه فرقان و چپ‌های ارتدکس دوران انقلاب فراتر نمی‌رود اما این امر نمی‌تواند واقعیات را تغییر دهد.
آقای شریعتمدار می‌توانند همچنان به این منطق عقیم دل ببندند و عامل بدان باشند اما تا آنجا که به من ودوستان اصلاح طلبم مربوط است ما از آغاز که قدم در راه مبارزه اصلاح طلبانه برای مبارزه با انحراف‌ها و کژی هایی گذاشته‌ایم که افکار و اعمال آقای شریعتمداری و همفکران و حامیانش یکی از مصادیق آن است، با خدای خود عهد بسته‌ایم نه به تعریفها و تأیید‌های این و آن دل ببندیم و غره شویم و نه از توپ و تشر و تهدید و گرفتن و بستن بترسیم و میدان را خالی کنیم.
۳- روزنامه کیهان و دیگر مطبوعات و سایت‌ها و رسانه های خبری وابسته به اقتدراگرایان حاکم،‌ طی این چند روز با درج مطالب متعدد بر این نکته تمرکز کرده‌اند که فلانی و دوستانش چرا در برابر اظهارات مقامات آمریکایی در انتقاد به حکم صادره سکوت کرده و آن را محکوم نمی‌کنند.
این تبلیغات مرا به یاد داستان کسی می‌اندازد که گاوش را دزدیده بودند و همسایگان هریک به اظهار نظر در باره این موضوع پرداختند یکی می‌گفت چرا در طویله‌اش را محکم نبسته بود. یکی می‌گفت چرا دیوار خانه اش را کوتاه ساخته بود، یکی می‌گفت چرا در خانه را قفل نکرده بود. یکی می‌گفت... صاحب گاو فریاد برآورد که از میان این مردم یکی نمی‌گوید چرا دزد گاو مرا دزدیده ظاهراُ از نظر شما هیچ گناهی متوجه دزد نیست و ظاهراُ گناهکار اصلی من هستم. ماجرای بنده و امثال بنده بی شباهب به صاحب آن گاو نیست. صدور و اجرای احکامی ظالمانه که با بدیهیات اولیه موازین حقوقی ناسازگار است آن چنان که درفردای این کشور مایه لطیفه و طنز تلخ نسل‌های بعدی خواهدشد،‌ آقای شریعتمداری و همفکرانش را به صرافت نمی آندازد که آخرصدور و اجرای این احکام ظالمانه و غیر انسانی برای چه جرمی و به چه گناهی؟ و چرا باید چهره‌های شناخته شده و امتحان پس داده این نظام به اتهام انتقاد و اعتراض به روش های فلاکت باری که آثار آن امروز بر همگان آشکار شده و بیان واقعیاتی در باره دولت مستقر، که امروز دوستان آقای شریعتمداری پس از چند سال بدان پی برده و تکرارش می‌کنند، باید به حکم‌‌های سنگین محکوم شوند؟ چرا با صدور این احکام ظالمانه و قتل و شکنجه معترضان و محروم کردن ناراضیان از بدیهی ترین حقوق شهروندی نظیر حق ادامه تحصیل و شغل و ... کشور را در معرض تبلیغات منفی در سطح جهان قرار داده و آبرو و اعتبار ایران را به باد می‌دهند؟ آری به جای آن که دوستان و همفکران خود را به خاطر این اقدامات آبروبرباد ده محکوم کنند ما را محکوم می‌کنند گویی ما مسؤل اظهارات مقامات آمریکایی هستیم نه کسانی که عوامل و مریدانشان با جنایت و تجاوز و کشتار و ضرب و شتم زن و مرد و پیر و جوان در خیابان‌ها و حبس شکنجه هزاران تن در زندان‌ها عملاُ در افکار عمومی به اعتراض و محکومیت کشورهای دیکر علیه خود وجاهت می‌بخشند
۴- سخن آخر را با این ضرب المثل پرمغزرایج بپایان می برم :" دشمن دانا بلندت می کند ، بر زمینت می زند نادان دوست " قطعا آمریکا مصداق دشمن دانای جمهوری اسلامی ایران است که برای تامین منافعش از هر راه و شیوه ای اقتضا کند عمل کرده و می کند اما این دشمنی جمهوری اسلامی ایران را بلند کرده است ولی متاسفانه و سوگمندانه باید گفت این دوستان نادان نظام امثال اقای شریعتمدار و همفکرانش هستند که دارند کار دشمن را به نتیجه رسانده و جمهوری اسلامی ایران را بر زمین می زنند، آنهم زمینی که دیگر نتواند بلند شود!


 


جرس: کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر که در تاریخ نهم مردادماه بازداشت شده بود، هم‌اکنون در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد.

به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر از زندان اوین، کوهیار گودرزی پس از بازداشت به بند ۲۴۰ وزارت اطلاعات انتقال یافته و پس از مدتی به بند ۲۰۹ منتقل شده است.
کوهیار گودرزی در طی دوران بازداشت خود و در اعتراض به فشارهای وارده و هم‌چنین بازداشت غیرقانونی مادرش، به مدت ۱۷ روز دست به اعتصاب غذا زده است که در پی وخیم شدن شرایط جسمانی‌اش، به ناچار به اعتصاب غذای خود پایان داده است.

در حالی که ۶۵ روز از بازداشت این عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر می‌گذرد، وی تاکنون هیچ‌گونه تماسی را با خانواده و اطرافیانش برقرار نکرده است و هر روز دامنه نگرانی‌ها در خصوص شرایط وی افزایش می‌یابد. به گزارش منابع خبری، کوهیار گودرزی علی‌رغم نگهداری طولانی مدت در سلول انفرادی در شرایط روحی خوبی قرار دارد و تا این لحظه در برابر فشارهای روحی و جسمی وارده مقاومت کرده است.

در روزهای گذشته و پس از انتشار برخی خبرها مبنی بر خودکشی دو تن از دوستان کوهیار گودرزی، برخی از فعالان حقوق بشر با تشکیل کمپینی با عنوان «اعتراض سبز»، نسبت به بی‌خبری دو ماهه از وی ابراز نگرانی کرده‌اند. این کمپین در اعتراض به رفتار غیرقانونی انجام شده با گودرزی، در برخی از شهرهای جهان اعلام برگزاری تجمع‌های اعتراضی کرده است.

پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی نیز که یک روز پس از بازداشت وی دستگیر شده بود، هم‌چنان در زندان کرمان و در انتظار صدور حکم به سر می‌برد. وی نیز در این مدت در بی‌خبری مطلق از وضعیت فرزند خود به سر برده است. این اولین بار نیست که در دستگاه قضایی ایران، مادری به جرم دفاع از فرزندش بازداشت می‌شود، با این حال در سال‌های گذشته نخستین بار است که مادری را تنها به اتهام دفاع از حقوق فرزندش بازداشت کرده و اقدام به صدور حکم برای وی نمایند.

پروین مخترع که بیش از دو ماه است در زندان عمومی کرمان و در میان مجرمان با جرایم خطرناک به سر می‌برد، از حق داشتن وکیل در دادگاه محروم بوده و از سوی قاضی به صدور حکم یکسال حبس تعزیری تهدید شده است.


 


مردمک: اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی کشور، اعلام کرد که یک میلیون و 600 هزار معتاد در ایران شناسایی شده‌اند.

آقای احمدی مقدم روز چهارشنبه 13 مهر به خبرنگاران گفت: در بین معتادان شناسایی شده در کشور یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به صورت دائمی مواد مخدر مصرف می‌کنند و 400 هزار نفر نیز به هروئین معتادند.

آقای احمدی مقدم در تشریح وضعیت معتادان هروئینی تاکید کرد که برای 400 هزار معتاد به هروئین مرکز درمانی برای اقامت دائمی وجود ندارد.

دبیر ستاد مبارزه با موادمخدر همچنین هشدار داد که ستاد مبارزه با مواد مخدر با مراکز غیرمجاز درمان معتادان کشور برخورد خواهد کرد.

درپی گزارش‌هایی درمورد رشد اعتیاد در کشور و کمبود مراکز درمانی گزارش‌هایی از دایرشدن کمپ‌های «غیرقانونی و غیرعلمی» ترک اعتیاد با استفاده از «روش‌های قرون وسطایی مانند زنجیردرمانی» منتشر شد.

ستاد مبارزه با مواد مخدر سال گذشته هشدار داد که بروز پدیده کمپ‌های درمانی غیرقانونی «پاسخ طبیعی جامعه به کمبود مراکز قانونمند و نیازهای اساسی جامعه و خانواده‌های مستاصل» است.

کمپ‌های غیرمجاز ترک اعتیاد در شرایطی در کشور دایر شدند که مجلس در آذرماه سال ۸۷ با تصویب کلیات لایحه درمان مبتلایان به مصرف مواد مخدر‌، دولت را به درمان معتادان و آسیب‌‌های اجتماعی ناشی از اعتیاد ملزم کرد.

بر اساس آماری که تیرماه سال گذشته از سوی مدیرکل مقابله با عرضه ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام شد تریاک‌ و کراک به ترتیب رتبه‌های اول و دوم مواد مخدر مصرفی در ایران را دارند.

۱۰ میلیون نفر از خانوده‌‏های ایرانی گرفتار معضل اعتیاد

براساس گزارش‌های غیررسمی رسانه‌ها آمار معتادان و مصرف‌کنندگان تفننی مواد مخدر در ایران حدود چهار میلیون نفر است.

ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز معضل اعتیاد برای 87 درصد از مردم ایران را «اولین تهدید اجتماعی» اعلام کرد.

به گفته مسئولان این ستاد، هم اکنون 10 میلیون نفر از خانواده‌های معتادان گرفتار معضل اعتیاد هستند.

طاها طاهری، قائم‌ مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، نیز گفته بود که یک میلیون و 160 هزار معتاد حرفه‌ای و 800 هزار معتاد غیرحرفه‌ای یا تفننی در کشور هستند و به این ترتیب دو میلیون نفر از جمعیت مولد کشور درگیر مواد مخدرند.

به گفته این مقام مسئول سالانه 120 تا 160 هزار نفر به جمع معتادان کشور افزوده می‌شوند.
با وجود نبود آمار دقیق تعداد معتادان کشور، گسترش اعتیاد در مقیاس بالا به‌خصوص در میان نوجوانان و جوانان از سوی همه مردم و دست‌اندرکاران کشور تایید می‌شود.


 


مردمک: سازمان «پزشکان بدون مرز» با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که به درخواست مقام‌های جمهوری اسلامی ایران تمام فعالیت‌های پزشکی این نهاد بین‌المللی در زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان، متوقف شده و کارکنان آن مجبور به ترک ایران شده‌اند.

کارین گیلن، مسئول دفتر پزشکان بدون مرز در تهران، گفته است: ما چندین بار ضرب‌الاجل‌هایی ازسوی مقام‌های ایران برای ترک این منطقه دریافت کرده بودیم اما هر بار با آن‌ها مذاکره کرده و موفق می‌شدیم تعطیل کردن مراکز خود در این کشور را برای چند ماه به تاخیر بیندازیم.

او تاکید کرده است که سازمان پزشکان بدون مرز هفته گذشته مجبور شده تمام فعالیت‌های خود را خاتمه دهد.

براساس این بیانیه کارکنان سازمان پزشکان بدون مرز در شهر زاهدان از سال ۲۰۰۱ تا هفته گذشته خدمات پزشکی را در اختیار پناهجویان افغانی و ایرانیانی قرار داده‌اند که توانایی پرداخت هزینه‌های درمانی را در این منطقه نداشته‌اند.

پزشکان بدون مرز در این بیانیه نوشت: در چند سال گذشته دولت ایران حدود ۷۵ هزار پناهجوی افغانی ساکن این منطقه را به کشورشان بازگردانده است و در سال ۲۰۰۷ نیز سکونت اتباع خارجی در سیستان و بلوچستان به خاطر آنچه دولت ایران «دلایل امنیت ملی» اعلام کرد، ممنوع اعلام شد.

براساس این گزارش سازمان پزشکان بدون مرز از سال ۲۰۰۷ تا هفته پیش به دلیل داشتن کارکنان بومی توانسته فعالیت‌های خود را در این منطقه ایران ادامه دهد و تنها نهاد بین‌المللی در این کشور است که فعالیت آن در این منطقه دوام داشته است.

پزشکان، پرستاران و ماماهای پزشکان بدون مرز هر ماه در دو درمانگاه این نهاد در سیستان و بلوچستان که تا هفته گذشته دایر بود، حدود پنج هزار مشاوره و مداوای پزشکی رایگان در اختیار ساکنان این منطقه قرار داده‌اند.

یکی از دو درمانگاه سازمان پزشکان بدون مرز در زاهدان مخصوص ویژه بهداشت کودک و مادر بود و بیشتر مراجعه کنندگان به درمانگاه های این نهاد از خانواده‌‌های فقیر بودند.

کارین گیلن، مسئول دفتر پزشکان بدون مرز در تهران، ابراز امیدواری کرده است که نهادهای وابسته به وزارت بهداشت ايران از اين پس بيمارانی را که به این سازمان بین‌المللی مراجعه می‌کردند تحت پوشش امور پزشکی قرار دهند.

این مقام مسئول پزشکان بدون مرز درعین حال ابراز نگرانی کرده است که با تعطیلی مراکز درمانی این نهاد بین‌المللی در زاهدان، بیماران بسیار فقیر ایران توانایی پرداخت هزینه‌های درمانی را نداشته باشند یا از مراجعه به بیمارستان‌ها ترس داشته باشند.

دولت جمهوری اسلامی در شرایطی دستور به تعطیلی مراکز درمانی سازمان پزشکان بدون مرز در سیستان و بلوچستان داده است که در سفرهای استانی رئیس‌جمهور فقر و کمبود امکانات پزشکی مردم این استان یکی از مهم‌ترین مشکلات آن عنوان شده است.

بر اساس اصل 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی حق همگانی است و دولت موظف به تامین این خدمات برای یک یک افراد کشور است.


 


ایلنا: احمد جنتی گفت: باید برخی از جریاناتی که قصد دارند انتخابات را به مسیری بکشانند که رهبری نمی‌خواهند، را شناخت.

به گزارش ایلنا، دبیر شورای نگهبان قانونی اساسی صبح روز پنج شنبه(14 مهر) در پنجمین اجلاسیه منطقه‌ای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در یزد برگزار می‌شود، با مهم توصیف کردن بروز بودن یک روحانی گفت:‌ طلبه امروز نمی‌تواند مانند طلبه 60 سال پیش باشد، در آن زمان یکی از جرم‌ها سیاسی بودن روحانی بود ولی امروز وضعیت تغییر کرده و باید با شعار جدایی دین از سیاست مقابله کرد.

جنتی ادامه داد: اسلام طلبه‌ای را که زاهد باشد ولی در سیاست نباشد نمی‌خواهد.

او سپس گفت: انتخابات نزدیک است و هر کدام از ما وظیفه‌ای داریم. عده‌ای می‌خواهند مسیر انتخابات را به سمتی بکشانند که رهبری نمی‌خواهند.

وی افزود : باید این جریانات را شناخت و برای مقابله با آن برنامه داشت.

دبیر شورای نگهبان همچنین با اشاره به خیزش‌های منطقه گفت: روحانیت ایران و مسئولان کشور باید به بیداری اسلامی در مصر، لیبی، بحرین و جاهای دیگر کمک کند.

وی افزود : فرهنگ و سلطه غربی درحال سقوط و انحطاط است.

جنتی افزود: امروز آمریکایی‌ها که در خیابان شعار می‌دهند؛ گفته‌اند حرکت خود را از میدان تحریر یاد گرفته‌اند.

جنتی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه روحانی باید زاهد و قانع باشد، تصریح کرد: روحانیونی که به بالاترین درجات رسیده‌اند؛ ساده‌ترین زندگی‌ها را داشته‌اند و به حداقل‌ها اکتفا کرده‌اند.

وی گفت: روحانیت و اسلام از برخی‌ها که در کسوت روحانیت به فکر دنیا افتاده‌اند؛ ضربه خورده است. درمقابل این افراد باید اقدامات مناسب انجام شود. برخی باید خلع لباس شوند و دادگاه ویژه و حوزه با برخی دیگر برخورد کند.

وی همچنین در پایان با تاکید بر حضور روحانیت در مدارس گفت: چرا باید حضور طلبه‌ها در آموزش و پرورش کم باشد؟ باید از کلاس اولی‌ها شروع کرد. آنها باید با روحانی آشنا شوند و مسائل اعتقادی، سیاسی و روز را از طلبه‌ها فرابگیرند.

وی همچنین از وزیر آموزش و پرورش بعلت تلاش دلسوزانه و مجاهدانه برای پیاده کردن فرهنگ اسلامی در مدارس تقدیر کرد.

دبیر شورای نگهبان همچنین خطر ماهواره‌ها را یادآور شد و افزود: ماهواره‌ها عفت و عقاید مردم را به آتش می‌کشند.


 


تابناک:احمدی نژاد با بیان اینکه دولت برای ایجاد 2.5 میلیون شغل در سال جاری برنامه ریزی کرده است گفت: با پشتیبانی امسال و سال آینده هر سال 2.5 میلیون شغل در کشور ایجاد خواهیم کرد بطوری که تا پایان سال آینده پدیده زشتی به نام بیکاری نخواهیم داشت.

به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به استان همدان، محمود احمدی نژاد در جمع مردم کبودرآهنگ گفت: باور ما این است که در عالم قدرتی چون خدای یگانه وجود ندارد همه اراده ها، سنت ها و قدرت ها از ناحیه خداست.

وی اظهار داشت: اگر کسی جز قدرت خدا قدرت دیگری را در عالم نبیند قدرتهای مادی عالم در نظر او رنگ می بازد و غیر از خدا دیگر از کسی واهمه ای نخواهد داشت و لذا در معادلات سیاسی و تعاملات بین المللی از موضع و اقتدار برخورد می کند.

احمدی نژاد گفت: اصولا در ذهن انسان مومن به خدا، سایر موجودات دارای قدرت نیستند ولو در کاخ یک ابرقدرت مستقر باشند.

وی با بیان اینکه یک عده چپاولگر به رفتارهای حیوانی گرایش پیدا کرده اند و بر مراکز اصلی و حساس دنیا حاکم شده اندو برای پر کردن جیب خود جنگ به راه می اندازندو آدم ها را می کشند. اقتصادهای کشورهای دیگر را به بهانه های گوناگون تخریب می کنند تا اقتصاد خود را نجات دهند.

با طرح این پرسش که آیا علت این کار آنان این است که توانایی بسیار بالایی دارند؟ گفت: علت را باید در اندیشه و باور ملت ها جستجو کرد و اگر ملت های دنیا جز از خدا کمک نخواهند و به آن باور داشته باشند دیگر اینها قدرتی برایشان به حساب نخواهد آمد و دیگر آمریکا، صهیونیست ها و دنباله روهای آنان در نظر ملت ها پشیزی ارزش نخواهند داشت.

وی با بیان اینکه قدرت مستکبران به دلیل ضعف ایمان است، گفت: در دوره 150 ساله مستکبران مقدرات ملت ما را در اختیار داشت و این به دلیل آن بود که حاکمان ما انسانهای ضعیف و خود باخته ای بودند آدمهایی بودند که به قدرت خدا باور نداشتند به همین دلیل در برابر هیمنه مستکبران سر تعظیم فرود می آوردند و استقلال عزت ملت را برابر آنها قربانی می کردند.

اگر یک ملتی به قدرت خدا باور داشته باشد همه قله ها را فتح خواهد کرد و در برابر همه قدرت های عالم خواهد ایستاد و کمر خم نخواهد کرد و اگر ملتی چنین باوری داشته باشد آنگاه قدرت ولی و یاور او خواهد بود.

احمدی نژاد اضافه کرد: خدا را شکر می کنیم که امروز ملت ایران و پیشاپیش آن مردم شهرستان کبودرآهنگ مومن به خدا و باورمند هستند و در برابر همه مستکبران ایستاده اند.

وی با بیان اینکه اگر در ایران هیچ کس نبود به جز مردم کبودرآهنگ و همه قدرت های طاغوت و عالم دست به دست می دادند و علیه ملت ایران اقدام می کردند یک نفر از جوانان مردم کبودرآهنگ پیدا نمی شد که از هیمنه آنها بترسد و عقب نشینی کند، گفت: اگر فقط مردم کبودرآهنگ وجود داشتند و مستکبران می خواستند که دهن کجی کنند و با اخلاق تند با ملت ایران برخورد کنند همین مردم کبودرآهنگ آنچنان با مشت به دهان این ابر قدرت ها می زدند که آنها راه خانه شان را گم کنند.

احمدی نژاد خطاب به ابرقدرت ها هشدار داد: باید مستکبران گوشهایشان را باز کنند آدم بشوند و به خط ملت ها برگردند چرا که جهان در حال خیزش است و ملت ها در حال بیدار هستند و قدرت پوشالی آنها نیز در حال اضمحلال است.

احمدی نژاد تصریح کرد: امروز به فضل الهی ملت ایران مقتدرترین ، عزیزترین و شکست ناپذیرترین ملت عالم است.

وی با تاکید بر این که امروز روز سازندگی ایران است گفت: به لطف خدا همه شرایط برای ساختن ایران فراهم است و ساختن ایران یعنی برافراشتن پرچم تولید و عدالت در جهان، یعنی ایستادگی در برابر باطل و باطلیان، یعنی دادن الگو به همه ملت های تشنه هدایت و یعنی شکر نعمت الهی، شکر نعمت ایرانی و مسلمان بودن.

وی با بیان اینکه امروز بالاترین وحشت ابرقدرت ها از این است که ملت ایران بتواند ایران را بسازد و یک کشور مقتدر و سعادتمند را در پیش چشم جهان قرار دهد، گفت: در حقیقت دشمنان از اینکه ملت ایران قله های هسته ای را فتح کرد و ماهواره به فضا فرستاد می ترسد.

احمدی نژاد افزود: مستکبران می خواهند به دنیا بباورانند که خارج از قدرت و سیطره آنها کسی نمی تواند پیشرفت کند. اما وقتی که ملت ایران پیشرفت کرد آنها شکست خوردند و دچار یاس و ناامیدی شدند.

وی در ادامه به تحریم های اقتصادی غرب اشاره کرد و افزود: این تحریم ها بهانه اش هسته ای است اما واقعیت آن است که آنها مخالف پیشرفت ایران هستند.

وی با اشاره به ایجاد 2.5 میلیون شغل در کشور خاطرنشان کرد: یک سرزمین بزرگی داریم که 75 میلیون نفر در آن زندگی می کند و ما می گوییم که می توانیم برای همه 75 میلیون نفر شغل مناسب ایجاد کنیم اما عده ای سنگ اندازی می کنند و بعد شروع به تبلیغات منفی می کنند.

احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد من به دشمنان و تاریخ می گویم که به فضل الهی امروز ملت ایران به جایی رسیده که هر هدف مقدسی را برنامه ریزی کند با قدرت، تلاش، کار و مقاومت آن هدف را محقق خواهد کرد و یکی از این اهداف مقدس ایجاد اشتغال برای جوانان و ریشه کن کردن جرثومه بیکاری از سرزمین ایران است.

احمدی نژاد با بیان اینکه دولت برای ایجاد 2.5 میلیون شغل در سال جاری برنامه ریزی کرده است اضافه کرد: با پشتیبانی دولت امسال و سال دیگر 2.5 میلیون شغل ایجاد خواهیم کرد به طوری که تا سال آینده پدیده زشتی به نام بیکاری نخواهیم داشت.

وی به مصوبات شهرستان کبودرآهنگ اشاره کرد و افزود: هیئت دولت سه سفر به استان همدان داشت که در مجموع 242 پروژه به شهرستان کبودرآهنگ اختصاص یافت که 135 مورد آن انجام شده، 85 مورد آن در دست اجراست و برای 22 مورد هم هنوز هیچ کاری صورت نگرفته است که قرار است در جلسه فردا شب دولت موانع پیش روی این مصوبات را بررسی کنیم.


 


جـــرس: در ادامۀ اِعمال تحریم های جهانی علیه مقامات جمهوری اسلامی، يک مقام اتحاديه اروپا روز چهارشنبه پنجم اکتبر اعلام کرد که احتمالا اين اتحاديه شمار ديگری از مقام های جمهوری اسلامی را به دليل نقض جدی حقوق بشر در فهرست تحريمی خود قرارمی دهد. در ماههای اخیر، دهها تن از مقامات جمهوری اسلامی، به دلیل نقض حقوق بشر و دخالت در سرکوب شهروندان ایران و سوریه، مورد تحریم های جهانی و اتحادیه اروپا قرار گرفته اند.

به گزارش رادیو اروپای آزاد، يک مقام اتحاديه اروپا گفته است که شورای سياست خارجی اتحاديه اروپا در نشست روز دوشنبه (دهم اکتبر) احتمالا ۲۹ مقام ديگر ايران را به فهرست ۳۲ مقام ايرانی مورد تحريمی خود اضافه خواهد کرد. وی همچنين گفته است اين افراد به دليل نقض جدی حقوق بشر در ايران مورد تحريم قرار می گيرند و اين تحريم ها شامل توقيف و مسدود کردن دارايی ها و اموال و هم چنين ممنوعيت صدور ويزا خواهد بود.

اين مقام اتحاديه اروپا همچنين تصريح کرده است که کشورهای اروپايی به شدت نگران اعدام ها درايران، از جمله مجرمان زیر سن هستند.

اتحاديه اروپا در فروردين ماه سال جاری ۳۲ مقام ايرانی را به دليل نقض حقوق بشر مورد تحريم قرار داد و علاوه بر ايجاد محدوديت در صدور ويزا برای آنها، دارايی های اين افراد در کشورهای عضو اتحاديه اروپا را مسدود کرد.

محمد علی جعفری فرمانده سپاه، حسن فيروزآبادی رييس ستاد کل نيروهای مسلح، علی سعيدی نماينده ولی فقيه در سپاه، عبدالله عراقی و حسين همدانی از فرماندهان سپاه محمد رسول الله، حسين طائب رييس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، محمدرضا نقدی فرمانده بسيج، اسماعيل احمدی مقدم فرمانده نيروی انتظامی و همچنين وزيران کشور، ارشاد، دادگستری و علوم همراه با رييس قوه قضاييه، معاون اول وی، سعيد مرتضوی، دادستان پيشين تهران و چند قاضی دادگاه های انقلاب از جمله کسانی بودند که مورد تحريم اتحاديه اروپا قرار گرفتند.

گفتنی است طی ماههای اخیر، محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و حسین طائب رییس سازمان اطلاعات سپاه نیز، به علت همکاری با دولت سوریه در سرکوب تظاهرات این کشور، از سوی اتحادیه اروپا مورد تحریم واقع شدند.

چندی پیش تر، همچنین محمدرضا نقدی، فرمانده کل بسیج و عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان تهران از سوی آمريکا به نقض حقوق بشر متهم و تحریم شده و این اقدام جهت "همبستگی با قربانيان شکنجه، سرکوب و بازداشت‌های خودسرانه آن‌ها" اعلام شد و همزمان وزارت خزانه‌داری آمريکا اعلام کرد که نقدی و دولت‌آبادی در فهرست سياهی قرار گرفته‌اند که دارايی‌ها و اموال آن‌ها در آمريکا مسدود خواهد شد.
دولت آمريکا مهرماه سال گذشته هشت تن از مقامات دولتی ايران را به دليل نقض حقوق بشر و سرکوب اعتراضات مردم ايران در وقايع پس از انتخابات رياست جمهوری در اين کشور، در فهرست تحريم‌های خود قرار داده بود، که محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، غلام‌حسين محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائيه، حيدر مصلحی وزير اطلاعات، صادق محصولی وزير رفاه، سعيد مرتضوی دادستان پيشين تهران، مصطفی محمدنجار وزير کشور و جانشين فرمانده کل قوا در نيروی انتظامی، احمدرضا رادان فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ و حسين طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران، در آن لیست قرار داشتند.


 


جـــرس: در ادامۀ فشارها و آزار دراویش کشور، محمد جلال نیکبخت و حجت الله سعیدی توسط نیروهای انتظامی در تاریخ ۹ مهرماه روز شنبه توسط نیروی انتظامی در سروستان بازداشت و به زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند . به گزارش سایت مجذوبان نور٬ این ۲ درویش که به همراه محمد علی سعدی و فرزاد درویش در تاریخ ۲۱ تیرماه سال جاری از سوی شعبه اول دادگاه عمومی سروستان به ۶ ماه حبس و ۴۰ ضربه شلاق محکوم شده بودند در روز شنبه ۹ مهرماه بازداشت شدند .

شایان توجه است محمد علی سعدی که در تاریخ ۱۳ شهریور به همراه اصغر کریمی ٬ ابراهیم فضلی و شهید وحید بنانی مورد اصابت گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفته بود با اجرای حکم محکومیت ۶ ماه حبس با وجود جراحات ناشی از اصابت گلوله در زندان عادل آباد شیراز به سر می برد ٬ این در حالی است که اصغر کریمی و ابراهیم فضلی به قید وثیقه ۲۰ میلیون تومانی آزاد شده اند .

محمد علی سعدی به همراه اصغر کریمی و ابراهیم فضلی به علت جراحات و وضعیت وخیم جسمی در بیمارستان رجایی شیراز به سر می برد که در تاریخ ۲۳ شهریور ماه به همراه اصغر کریمی توسط نیروهای امنیتی به اطلاعات شیراز و پس از آن به زندان عادل آباد منتقل شد ‌.
گفتنی است سال گذشته در شهرستان سروستان نمایشگاهی توهین‌آمیز بر ضد تصوف با هماهنگی فرمانداری آن شهرستان برپا شد که پیرو این اقدام، جمعی از دراویش گنابادی به ستاد فرماندهی انتظامی سروستان مراجعه کرده و مراتب اعتراض خود را به برگزاری چنین نمایشگاهی ابراز کردند اما با عدم پاسخگویی مسوولان انتظامی مواجه شده و مطابق اعلام قبلی، مقابل فرمانداری آن شهرستان دست به تحصن زدند.

در این جریان،‌ نیروهای لباس شخصی اقدام به آتش زدن چادرهای این نمایشگاه و شکستن پنجره های فرمانداری نمودند تا تجمع اعتراض‌آمیز دراویش گنابادی را به اغتشاش و خشونت بکشانند. با احضار 24 تن از دراویش در نوبت های متعدد به شعبه اول دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب سروستان و بازجوئی و تحقیقات مفصل و بازداشت 5 تن از آنها و حبس هادی رحمانی به مدت 90 روز، دادیاراین شعبه ابوذر اسدی برای تمامی دراویش احضار شده قرارمنع تعقیب صادر نمود. اما به دلیل فشار نیروهای امنیتی و امام جمعه و فرماندار سروستان، دادستان مجبور به صدرو کیفرخواست برای 4 تن از این دراویش تحت عنوان اتهامی اخلال در نظم عمومی شد که نهایتاً دادرس مأموریتی (زارعی) در شعبه اول دادگاه عمومی سروستان حکم محکومیت 6 ماه حبس و 40 ضربه شلاق برای چهار تن از آنها به نامهای فرزاد درویش سروستانی، محمد علی سعدی ، محمد جلال نیکبخت سروستانی و حجت الله سعیدی را صادر کرد.

لازم به ذکر است در هفته های اخیر فشار بر دراویش گنابادی شدت یافته است به نحوی که تا کنون نزدیک به ۱۰۰ تن از دراویش بازداشت شده اند .

در گزارشی دیگر، سایت مجذوبان نور هفته گذشته اعلام کرده بود که عباس شرعیاتی از دراویش گنابادی صبح روز پنجشنبه، هفتم مهر ماه، در یزد بازداشت شده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته