-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مهر ۲۹, جمعه

Latest New from Green Correspondents for 10/21/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

حکم شش سال حبس تعزیری عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار زندانی در دادگاه تجدیدنظر تائید شده و این دادگاه حکم وی را قطعی اعلام کرده است.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
عبدالرضا تاجيک، روزنامه نگار و فعال سياسی  که در سال ۲۰۱۱ توسط سازمان گزارشگران بدون مرز به عنوان برنده جايزه بهترين روزنامه‌نگار سال معرفی شده بود، به شش سال زندان قطعی محکوم شده است.

اين روزنامه نزديک به دولت ايران اتهامات اين روزنامه نگار را همکاری با «کانون مدافعان حقوق بشر» و «همکاری با مخالفان نظام» و همچنين «تبليغ عليه نظام و اقدام عليه امنيت ملی» اعلام کرده است.

عبدالرضا تاجيک در سال های اخير در روزنامه های نزديک به اصلاح طلبان فعاليت کرده است.
اين روزنامه نگار زندانی ۲۲ خرداد سال گذشته برای بار سوم از سوی نيروهای امنيتی بازداشت شد و تا دی ماه سال پيش که با قرار وثيقه ۵۰۰ ميليون تومانی آزاد شد، در زندان به سر می برد.

در کيفرخواست تاجيک آمده است: «از ١٣٨٦ مسئوليت جمع آوری و اطلاعات مربوط به موارد به اصطلاح نقض حقوق بشر به متهم واگذار شده بود و نامبرده اطلاعات و مسائل سياسی خود را به شيرين عبادی در خارج از کشور انتقال می‌داد. همچنين وی در جريان فتنه سال ١٣٨٨ همراه ديگر عناصر ضد انقلاب ملاقات‌هايی با سران فتنه داشته و گزارش‌هايی درباره مسائل سياسی جامعه به آنها داده است.»

تاجيک نخستين بار به دنبال حوادث پس از برگزاری انتخابات دهم رياست جمهوری همراه با دهها فعال سياسی و مدنی ديگر دستگير شد و ۴۴ روز در بازداشت بود. وی بار دوم پس از حوادث روز عاشورای سال ۸۸ بازداشت و به مدت دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوين زندانی بود.

عبد الرضا تاجيک علاوه بر همکاری با روزنامه‌های اصلاح‌طلبی مانند فتح، بنيان، بهار و شرق،‌ در زمينه حقوق بشر نيز فعاليت داشت و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر نيز بود.

اين روزنامه نگار و فعال حقوق بشری، سال پيش از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز برنده جايزه بهترين روزنامه‌نگار سال شد.

 
 

"وضعيت نقض حقوق بشر در ايران، از آنچه انتظار داشتم بسيار بدتر است و نااميدی و فشار نيز افزايش يافته است، ولی تا زمانی که شورای حقوق بشر و جامعه بين المللی به وضعيت ايران توجه نشان بدهد، اميد به بهبود شرايط وجود خواهد داشت."
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
  احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل برای وضعيت حقوق بشر ايران، که روز گذشته در صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد نسبت به نقض دائمی حقوق بشر در ايران هشدار داده بود، می گويد که گزارش خود را شش هفته پيش برای مقامات جمهوری اسلامی فرستاده بود تا نظر خود را در مورد آن بگويند، اما از سوی آنان هيچ پاسخی نگرفته بود.

به گزارش سرويس خبری بی بی سی، گزارشگر ويژۀ حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ايران، با تاکيد مجدد بر وضعيت وخيم و نگران کنندۀ نقض حقوق انسانی در ايران، خاطرنشان می سازد "وضعيت نقض حقوق بشر در ايران، از آنچه انتظار داشتم بسيار بدتر است و نااميدی و فشار نيز افزايش يافته است، ولی تا زمانی که شورای حقوق بشر و جامعه بين المللی به وضعيت ايران توجه نشان بدهد، اميد به بهبود شرايط وجود خواهد داشت."

وی در خصوص اطلاعات ارائه شده می گويد: من با دقت بسيار تمامی اطلاعاتی که به دستم رسيده را بررسی کردم، تا شک و ترديدی در محتوای گزارش ايجاد نشود. در عين حال با استفاده از منابع مختلف نسبت به صحت آنچه منتشر شده اطمينان دارم. به همين دليل هم برخی از مطالبی که به درستی آن اطمينان نداشتم در گزارش نهايی منتشر نکرده‌ام. اين گزارش نخستين قدم برای گفت و گو با مقامات ايرانی در خصوص پرونده‌های مطرح شده است. اما از صحبت‌های مقامات ايرانی تعجب کردم. اين اظهار نظرها با تاخير و زمانی عنوان می‌شود که گزارش عمومی منتشر شده است. اين در حالی است که من شش هفته پيش يک نسخه از اين گزارش را برای مقامات ايرانی فرستادم تا اگر انتقاد يا نظری دارند پيش از انتشار عمومی در مورد آن صحبت شود. اما هيچ حرفی زده نشد. من حتی با نمايندگان چندين نهاد غير دولتی که مورد تائيد دولت ايران هستند و از تهران فرستاده شده بودند نيز ديدار کردم و آنها هم گزارش را ديدند، اما آنها نيز هيچ گونه ايرادی به واقعی بودن اطلاعات اين گزارش وارد ندانستند. تنها انتقادشان آنها اين بود که در امور داخلی ايران دخالت می‌کنم و قوانين شريعت اسلامی را ناديده می‌گيرم.

در نتيجه هيچ شکی در صحت اين گزارش و واقعيت اين مسئله وجود ندارد که حقوق زندانيان نقض می‌شود و زا حداقل حمايت‌های قانونی در دستگاه قضايی محرومند. همچنين آزادی بيان و اجتماعات در ايران به کلی نقض می‌شود. اگر دولت ايران مدعی اين مسئله است که هيچ يک از اين گزارش‌ها درست نيست، پس بدون کمترين تعللی بايد من را به ايران دعوت کند تا نادرست بودن اين ادعاها به من ثابت شود.

احمد شهيد در مورد واکنشهای مقامات ايرانی افزود: پس از انتشار اين گزارش برای نخستين بار در روز سه شنبه با سفير ايران در سازمان ملل ملاقات داشتم و اين تنها ملاقات من پيش و پس از انتشار اين گزارش بود. در اين ديدار بسيار رسمی در مورد ديدگاه متفاوتی که در مورد مامويت من داشتيم صحبت کرديم. نماينده ايران نگران بود که ماموريت من سياسی است درحاليکه من آن را يک فرصت ويژه برای ايران و وضعيت حقوق بشر آن عنوان کردم. البته هر دو طرف همفکر بوديم که اين گزارش بايد بی طرفانه باشد. اما در مورد محتوای گزارش صحبتی نشد. با اين وجود من از اين ديدار به عنوان نشانه‌ای از تمايل به گفت و گو در ميان مقامات جمهوری اسلامی استقبال کردم.

وی در مورد احتمال سفر به ايران می افزايد: در مجموع که به مواضع دولت ايران از زمان انتخاب من به عنوان نماينده حقوق بشر نگاه کنيد به نظر می‌آيد انعطاف پذيری آنها مقداری بيشتر شده است. من هنوز از اينکه به ايران سفر کنم نااميد نشده‌ام، ممکن است در پائيز امسال رخ ندهد، اما شايد در تاريخی نه چندان دور عملی شود.


احمد شهيد در مورد انتقادات مطرح شده می گويد: گزارشگر ويژه برای مناطق تحت اشغال فلسطين انتخاب شده تا در مورد نحوه رفتار اسرائيل با فلسطينيان گزارش تهيه کند، در مورد وقايع بحرين نيز که به تازگی روی داده مدتی زمان لازم است تا گزارشگر ويژه برای بررسی آن وارد عمل شود. اما پرونده ايران سالها است که در جريان است. اگر ايران به واقع معتقد است که انتخاب من به عنوان گزارشگر ويژه يک انتخاب سياسی است، به راحتی می‌تواند با همکاری با سازمان ملل و نشان دادن تعهدش به رعايت حقوق بشر همه نگرانی‌ها را رفع کند. به طور مثال با بازکردن در زندانهايش برای بازرسان ثابت کند که شکنجه‌ای در زندانهايش انجام نمی‌شود.

گزارشگر ويژه حقوق بشر در خصوص نام بردن از برخی در گزارشش افزود: اين فقط يک نماد و سمبل است که نشان دهنده استفاده گسترده از روشهای خشونت آميز و آزار و اذيت در زندان ها ست، البته ايران تنها کشوری نيست که در آن شکنجه اتفاق می افتد، ولی آمارها و نبود هيچ گونه نظارت بر زندان ها بسيار نگران کننده است. من شخصا با بسياری از اين قربانيان ديدار کرده ام و شکی در مورد آنچه بر آنها گذشته ندارم. تعدادی از اين افراد اخيرا در زندان بودند و پس از آزادی از ايران خارج شدند. در نتيجه شکنجه و عدم رعايت حقوق زندانيان و عدم رسيدگی به نيازهای درمانی زندانيان که حتی به مرگ زندانيان منجر شده و کلا شرايط زندان ها از اصلی ترين نگرانی های من است.

وی افزود: من نسبت به وضعيت سلامت آيت الله کاظمينی بروجردی هشدار دادم و همچنين نگران بی خبری از رهبران جنبش سبز آقای موسوی و آقای کروبی هستم. البته باز هم می گويم اين ها نمادهايی از شرايطی هستند که بسياری ديگر هم به آن دچار اند. همچنين جوانان و کسانی که در آستانه اعدام هستند، معلوم نيست آيا حقوقشون رعايت شده يا خير، اين مسئله موجب نگرانی شديد من است. به نظر من توقف اعدام ها يکی از راه هايی است که می تواند وضعيت را قدری بهبود ببخشد.

احمد شهيد در مورد احتمال مخالفت ايران با اين سفر می گويد: من نمی خواهم از همين الان و به سرعت به سراغ بدترين حالت ممکن بروم. واقعيت اين است که دولت ايران نسبت به وجهه خود در جهان حساس است. ايران حتی سعی می کند در مجامع بين المللی نقش بازی کند، برای مثال سال گذشته ايران داوطلب عضويت در شورای حقوق بشر سازمان ملل بود. پس ايران با کره شمالی فرق می کند و در نتيجه من اميدوارم که همين پيشينه و توجه آنها به بهبود تصويرشان در جهان کمک کند که ما يک گفتگوی سازنده داشته باشيم.

وی افزود: قطعا اين بخشی از وظايف من است و نگران اين شرايط هستم. ما می دانيم که هنوز هم اطلاعات و اخبار مستقل در ايران تا حدودی منتشر می شود و بسياری از آنچه در داخل می گذرد هم به خارج از کشور درز می کند. ولی من اطلاع دارم که تلاش ها مقامات برای بستن تمامی مجاری خبری مستقل از دولت در ايران شدت گرفته است... و من حتما در گزارش بعدی به اين موضوع خواهم پرداخت.

احمد شهيد با اظهار اميدواری در مورد تاثير اين گزارش می گويد: ما نبايد نااميد بشويم. البته تحول سريعی اتفاق نخواهد افتاد؛ ولی به اعتقاد من از همين الان هم شاهد نوعی کنش و واکنش از سوی مقامات ايران هستيم که می تواند آغاز يک روند باشد و به گفتگوی موثر تر منجر شود. از ايران پيام‌های متناقضی دريافت می‌کنيم اما من به دليل اينکه اجازه ورود به ايران ندارم و يا به گزارشم پاسخ شايسته‌ای داده نشده، جا نخواهم زد و به کار خود ادامه می‌دهم. با وجود تمام محدوديت‌ها، معتقدم که می‌توان قدم‌های مثبتی برداشت. من کاملا متوجه هستم که نا اميدی و فشار افزايش يافته ولی تا زمانی که شورای حقوق بشر و جامعه بين المللی به وضعيت ايران توجه نشان بدهد، اميد به بهبود شرايط وجود خواهد داشت.

وی در خاتمه افزود: من بايد با ديد کاملا حرفه ای به مسئوليتم عمل کنم. ولی با اين وجود وقتی با شاهدان و قربانيان شکنجه صحبت می کنم، بسيار بهت آور و ناراحت کننده است. در نتيجه اين پاسخ را به پرسش شما می‌دهم که وضع از آنچه انتظار داشتم بسيار بدتر است.

گفتنی است، گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ايران، روز چهارشنبه طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نسبت به تداوم نقض دائمی حقوق بشر در ايران هشدار داده و ابراز نگرانی کرده بود، که مقامات جمهوری اسلامی سخنان و گزارش وی را، "سخيف" و "نادرست" و "مغرضانه" خواندند.

 
 

از پيروزی مردم ليبی يک دنيا خشنود شدند بلاخص مردم کشور ما ايران چرا که به خاورمیانه عاری از دیکتاتوری، تنها دو قدم مانده است . مردم سوريه انشاالله مزد مقاومت و ايستادگی خود را به زودی خواهند گرفت و بشار اسد را مفتضحانه به سرنوشت معمر قذافی و ديگران خواهند رسانید و پله نهايی نيز اصلاح و شاید برچیده شدن نظام جمهوری اسلامی است که انشاالله با همت و اتحاد تمامی آحاد ملت به سرانجام خواهد رسيد.
خبرنگاران سبز/نقد و نظر:
سرانجام پس از هشت ماه ها ايستادگی و تلاش شبانه روزی، مردم ليبی توانستند يکی ديگر از ديکتاتورهای تاريخ را همانند ديگر جنايت کاران در مخفی گاهی شبيه لانه موش دستگير کنند . شور و شوق پيروزی که در سايه اتحاد ملی کسب شد را ميشد از الله اکبر گفتن انقلابیونی که ديکتاتور ديوانه را دستگير کرده بودند، دریافت. دیکتاتوری که مخالفین خود را موش خطاب می کرد در مخفیگاهی شبیه لانه موش با عجز و التماس دستگیر و نهایتا به درک واصل شد.

آدمی هاج و واج از رفتار و کردار مشابه و رجزخوانی های ساده لوحانه تمامی ديکتاتورهای در عجب می ماند که چرا از سرنوشت امثال خود درس عبرت نمی گيرند و به جای آشتی و روی برگرداندن به سوی ملت خود، سراسيمه به اعماق باتلاق نابودی فرو می روند. اگر معمر قذافی با ديده باز به عاقبت صدام، بن علی و حسنی مبارک می نگريست، امروز حال و روز بهتری می داشت.

آری او نيز به دست مردم کشور خود خوار و ذليل و نهايتا کشته شد تا وعده پروردگار منتقم بار ديگر به عينت و واقعيت تبديل شود . از پيروزی مردم ليبی يک دنيا خشنود شدند بلاخص مردم کشور ما ايران چرا که به خاورمیانه عاری از دیکتاتوری، تنها دو قدم مانده است . مردم سوريه انشاالله مزد مقاومت و ايستادگی خود را به زودی خواهند گرفت و بشار اسد را مفتضحانه به سرنوشت معمر قذافی و ديگران خواهند رسانید و پله نهايی نيز اصلاح و شاید برچیده شدن نظام جمهوری اسلامی است که انشاالله با همت و اتحاد تمامی آحاد ملت به سرانجام خواهد رسيد.

می دانیم  که به خود لرزیده ای و این سرنوشت را برای خود و حامیان مسلح خود نیز متصور شده ای. خاورمیانه جای هیچ دیکتاتوری نیست و نسیم بهار دموکراسی به زودی از مسیر سوریه به سمت آسمان ایران نیز خواهد وزید و روزی میرسید که نه تو خواهی بود و نه مجیزه گویان بیت ولایی ات. به امید آن روز .





 
 



 
 




 
 


با توجه به حيثيتی که امروزه درجهان از ما به خاک افتاده، می دانم آزادی بدون قيد وشرط آقايان موسوی وکروبی به سادگی درافق فهم ما جا نمی گيرد. چرا که پذيرش آن،  با پرسش های متعددی مترادف خواهد بود. اين که : "چرا گرفتيد و چرا آزاد کرديد؟ و از اين حبس خانگی چه عايدتان شد؟ شما با حبس اينان، محبوبيت آنان را افزايش داديد و چهره خود را مخوف تر ساختيد"
خبرنگاران سبز/جامعه:
محمد نوری زاد فيلمساز و نويسنده سابق روزنامه کيهان که خود طعم زندان و شکنجه بازجويان امنيتی جمهوری اسلامی را چشيده است در تازه ترين نوشته خود در وب سايت شخصی خود، به چرايی و چالش های بازداشت ميرحسين موسوی و مهدی کروبی در آستانه انتخابات مجلس پرداخته است وبا طرح اين سوال که سرانجام حاکميت با موسوی و کروبی چه خواهد کرد و به جهانيان  و حداقل بيست ميليون هوادار اينان چه پاسخ خواهد داد با پيش کشيدن اين موضوع که موسوی و کروبی يا مقصرند يا نه. اگر نيستند آزادشان کنيد. واگر مقصرند به جرمشان رسيدگی کنيد، از دستگاه قضايی خواسته است همان کاری که ديگران دربلاد کفرمی کنند را در عادلانه ترين حالت ممکن با موسوی و کروبی انجام دهند .

محمد نوری زاد در گوشه ديگری از نوشته خود انتخابات مجلس را نيز يک نوع بازی کودکانه دانسته است چرا که قرار نيست بعد از انتخابات مجلس تغييراتی در ارکان کشور رخ بدهد که مردم برای شرکت در انتخابات سراز پای نشناسند.وی با کنايه به نوع برگزاری انتخابات در کشور گفته است : مردمی که بايد رای بدهند، می دهند، و ما با احتسابِ همان رایِ مختصر نيز می توانيم به تداوم روند پيشينِ خود ادامه دهيم. خودمان بهتر از ديگران می دانيم : ما را با کم و بيش آرای مردم کاری نيست. صد نفرهم که به ما رای بدهند، ما با همان صد رای، بساط برقراریِ خود را برمی افرازيم.

متن زير تازه ترين نوشته محمد نوری زاد است که با هم می خوانيم : 

برای ما تصميم گيران وحاکمان، مرده ی موسوی و کروبی به نفع و صلاح است يا زنده ی آنان؟ آزاد کردن آنان نشانه ی اقتدار و نيکبختیِ ماست يا حبس و تنگنای آنان؟ اگرنه اين به صلاح است و نه آن، پس بايد چه خاکی به سرکنيم و از اين مخمصه ی تلخ وپيچ درپيچ بدر رويم؟ برای دستگاه قضايیِ اين سرزمينِ غُبار برسر، داستان حبس خانگی آقايان موسوی و کروبی و همسرانشان، داستان غمباری است. بزرگان ما اين روزها نشسته اند و سربه هزارتوی کاسه ی چه کنم فروبرده اند و روزی هزار بار از خود می پرسند چگونه از اين ورطه ی وحشت بدر روند؟ و چگونه ازپس اين بختک شومی که راه گلوی آنان را فشرده است، برآيند؟ ما با شتاب ،  توصيه ی فرد پريشان حالی چون شيخ احمد جنتی را عملی کرديم و آقايان موسوی و کروبی را با همسرانشان به حبس خانگی درانداختيم. بعدش چه؟ جنتی اما به ما نياموخت سرانجام ماجرا بکجا خواهد انجاميد. جنتی يک هواری کشيد و ما سراسيمه با ريسمان همان هوار به چاهی فرو شديم که بيرون آمدنش به سادگی ممکن نيست.
با اين همه، داستان اين حبس خانگی بايد به يک سرانجام متوازنی منجر شود. يا رومیِ رومی يا زنگیِ زنگی. يا بايد آنان را رها کنيم، يا در دادگاهی علنی به محاکمه ی آنان بپردازيم. نمی شود حبس خانگی آنان به درازا بيانجامد. چرا که تصميم گيران ما نيک می دانند ريسمانِ اين بی سرانجامی هرچه بيشتر کشيده  شود، برمحبوبيت و مظلوميت حبس شدگان افزوده می گردد. چه در داخل، و چه در سطح جهان.
تصميم گيران ما نيک می دانند رهايیِ اين بزرگواران فتنه گر نيز، با غوغايی از رفت و آمدها و بحث ها و جدل ها همراه خواهد شد. نمی شود ما يکی را از حبس بدرببريم و به او بگوييم: مباد کسی به خانه ات بيايد. و مباد خودت نيزبه خانه ی کسی بروی يا با کسی همصحبت شوی!
نيز ازآنسوی، نظام اگر به دادگاهی کردنِ اينان اراده کند، جنجال تازه ای را باب کرده است. جنجالی که داغ و آتشين است و خون تازه ای به رگ معترضين و ناراضيان می دواند.  دادگاهی کردنِ حبس شدگان، آرزوی حتمی مردمِ معترض از يک سوی و نقطه ی آسيب حاکمان ما از دگرسوی است. چرا که در هر خانه محفلی عليه نظام يا له او پا می گيرد و فضای تلخ مشاجرات انسانی و سياسی به داخل خانه ها کشيده می شود. فراتر از خانه ها، جامعه، مجددا بهانه ای برای نفس کشيدن پيدا می کند. شعبده ای که بزعم ما از تک و تا افتاده بود، باز به جولان در می افتد و هوادار می طلبد.

به راستی ما با موسوی و کروبی چه کنيم؟ به جهانيان چه پاسخ دهيم؟ با حداقل بيست ميليون هوادار اينان چه؟ گرچه ماهمچنان می توانيم بر خيمه های جهلِ مردم بی نوای خويش، وبه ضرب فريب گستریِ رسانه های حکومتی مان، رنگ افشانی کنيم، اما با جهان فهم چه؟ جهان فهم می گويد: موسوی و کروبی يا مقصرند يا نه. اگر نيستند آزادشان کنيد. واگر مقصرند به جرمشان رسيدگی کنيد. آنهم نه در پستوهای دستگاه خفيفِ قضايی. که پيشِ چشمِ مردم جهان. همان کاری که ديگران دربلاد کفرمی کنند.
حبس خانگی موسوی و کروبی لقمه ی گلوگيری بود که درابتدا طعمی خوش داشت و راه تنفسی برای ما  فراهم آورد. اما هرچه بر اين حبسِ طنز گذشت، زهرناکیِ اين لقمه، کاری تر و کاری تر شد.

حبس خانگی موسوی و کروبی لقمه ی گلوگيری بود که درابتدا طعمی خوش داشت و راه تنفسی برای ما  فراهم آورد. اما هرچه بر اين حبسِ طنز گذشت، زهرناکیِ اين لقمه، کاری تر و کاری تر شد.

رنجِ بزرگِ ما نه از آن روی است که نمی توانيم سروته اين درماندگیِ ويرانگر را در يک دادگاه به هم آوريم. بل رنج ما به اين است که هم موسوی و هم کروبی، از بسياری از برمسند نشستگان ما پاک تر و شايسته تر ودرستکارتر و خدوم تر و مردمی تر بوده اند. هريک از اين دو، برای برون رفت مردم از تنگنای حصاری  که ما  درچهار اطراف کشورمان بالا برده ايم به ميانه ی ميدان آمده بودند. خلاصه هم موسوی وهم کروبی، سخنانِ نافذ و بی برو برگشتی  برای گفتن دارند که برملا شدن آنها دريک دادگاه بايسته و آشکار، خواب ما را برمی آشوبد.

دستگيری فردی چون "ريگی" اگر برای دستگاههای امنيتی و قضايی ما افتخاربحساب آيد، حبس خانگی موسوی و کروبی وهمسرانشان، مطلقاَ از افتخار و فهم و درايت و کاردانیِ ما حکايت نمی کند. بل از آن روی که ديانت و انسانيت ما را درمواجهه با چهار انسانِ بلاتکليف به چالش می کشد، برسرشکستگی ما و دستگاههای ذيربطِ ما نيز تداوم می بخشد. ما اگر به ابتدايی ترين خصلت های مسلمانی متصف بوديم، تکليفِ خبط و خطای اين چهارنفر را روشن می کرديم و درمحکمه ای آشکار، خسارت های احتمالی آنان را به رخ جهانِ فهم می کشيديم و حقانيتِ احتمالیِ خود را برمی کشيديم. حبس بلاتکليف اين چهارنفرو سخن گفتن های يک جانبه ی ما و تشکرهای تمام نشدنی ما از خودمان، هم برانسانيت و مسلمانیِ ما خط کشيده است وهم قدر و قيمت دستگاه عتيقه ی قضايی ما را به خاک انداخته است.

با نزديک شدن زمان برگزاری انتخابات دراسفند ماه سال جاری، گرمای داستانِ اين "چه کنم ها"  فزونی می گيرد و مجدداً التهاب جامعه را برمی انگيزد. اين که خلاصه با اين چهار نفر چه بايد کرد و اساساَ چه می توان کرد؟ تنها راه مشفقانه ای که به نظر من می رسد، اينها است:

۱ – با توجه به حيثيتی که امروزه درجهان از ما به خاک افتاده، می دانم آزادی بدون قيد وشرط آقايان موسوی وکروبی به سادگی درافق فهم ما جا نمی گيرد. چرا که پذيرش آن،  با پرسش های متعددی مترادف خواهد بود. اين که : "چرا گرفتيد و چرا آزاد کرديد؟ و از اين حبس خانگی چه عايدتان شد؟ شما با حبس اينان، محبوبيت آنان را افزايش داديد و چهره خود را مخوف تر ساختيد". با اين همه من می گويم اگر بنای برون رفت از اين مخمصه را داريم، بايد بدانيم  خسارتِ آزادیِ حبس شدگان با هرتبعاتی که خواهد داشت، از تداومِ حبس آنان کمتر است. وهمين کم و بيشِ خسارت، می تواند عامل خوبی برای تصميم گيریِ درستِ ما باشد. آزادی اين چهار نفر، می تواند با طعمِ آزادیِ سايرِ زندانيان سياسی بياميزد و خسارت ها و خيزش های درکمين را به ورطه ی تعويق اندازد. اگر هنوزحسی از شرم در روانِ ما می جنبد، از خيزش ها و جنبش های مردمان منطقه عبرت بگيريم و برای فريب مردمِ خويش، به ديگر سوی اشاره نکنيم.

۲ - کاری با مردم ايران – چه در داخل و چه خارج  برای شرکتِ هرچه بيشتر در انتخاباتِ آتیِ مجلس نداشته باشيم. مگربعد از انتخابات مجلس قرار است چه تغييراتی در ارکان کشور رخ بدهد که مردم برای شرکت در انتخابات سراز پای نشناسند؟ ما خود نيک ترازهمگان می دانيم : مردمی که بايد رای بدهند، می دهند، و ما با احتسابِ همان رایِ مختصر نيز می توانيم به تداوم روند پيشينِ خود ادامه دهيم. خودمان بهتر از ديگران می دانيم : ما را با کم و بيش آرای مردم کاری نيست. صد نفرهم که به ما رای بدهند، ما با همان صد رای، بساط برقراریِ خود را برمی افرازيم.

۳ – اسلام هيچگاه به قدری که در اين سی و سه سال از هواداران دروغينی چون ما آسيب ديده است، در طول تاريخ آسيب نديده بود. پيشنهاد می کنم نرم نرم پای اسلام را از دم و دستگاه قضا و غيرِقضای خود بربچينيم. اگر که خواستار بقای مسلمانی در اين مُلک هستيم. آخرچرا به صورت خود سيلی نزنيم و از خدا طلب بخشايش نکنيم؟ شايد با اين قدم خير، خدای خوب برای سرانجام ما تمهيدی به کار اندازد و کاسه های چه کنم را از پيش روی ما بردارد. سخن به پايانِ خود رسيد. کجاست خردی که در جانِ ناقابلِ ما آتش اندازد و ما را از چنبرِ هوایِ چموشی که دچارش گشته ايم، برهاند؟
محمد نوری زاد( بيست و هفتم مهرماه سال نود)

 
 

افزایش چشمگیر در تعداد اعدام‌های ثبت‌شده در ایران، تبعیض علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی، احکام «دل‌بخواهی و مستبدانه» زندان برای روزنامه‌نگاران، و محروم کردن دانشجویان زندانی از دریافت خدمات درمانی از جمله موارد دیگر ذکر شده در گزارش احمد شهید است.
خبرنگاران سبز/ایران-و-جهان:
مارک تونر سخنگوی وزارت امورخارجه پيرامون گزارش مقدماتی گزاشگر ويژۀ سازمان ملل متحد دربارۀ وضع حقوق بشر درايران می گويد: ما از جامعۀ جهانی می خواهيم تا با مغتنم شمردن فرصت ناشی از انتشار اين گزارشها محکوميت دولت ايران را به خاطر نقض شرم آور حقوق انسانی همۀ شهروندان خود شدت بخشند و خواستار تغيير شوند.

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در این باره تاکید کرد: «مقامات [جمهوری اسلامی] هم‌چنان هر نوع اعتراضی را خفه می‌کنند، اقلیت‌های مذهبی و قومی را تحت تعقیب قرار می‌دهند، و مدافعان حقوق بشر در کشور را مورد تعرض و ارعاب قرار می‌دهند.»

مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در بیانیه خود به «شکنجه زندانیان» در زندان‌های ایران نیز اشاره کرد.

در همین زمینه روز دوشنبه، در جریان بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران در کمیته حقوق بشر سازمان ملل، فهرستی از نقض حقوق بشر و نابرابری‌ها و سرکوب‌ها تهیه شده و از تهران خواسته شد تا با همکاری با گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل به پرسش‌ها در این باره پاسخ دهد.

این جلسه به بررسی بخش‌هایی از گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، اختصاص داشت که در آن نسبت به رفتار با فعالان جامعه مدنی، فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران، فعالان دانشجویی، هنرمندان، وکلا و فعالان محیط زیست ابراز نگرانی شده و موارد زیادی از گزارش‌های مرتبط با این موارد نیز ذکر شده ‌است.

«استفاده از مبالغ غیرمعقول وثیقه، فقدان استقلال قضات» و پایمال شدن حقوق زنان در قانون جمهوری اسلامی از دیگر موارد مورد اشاره در این گزارش است.

در حالی که جمهوری اسلامی هنوز به گزارشگر ویژه سازمان ملل اجازه دیدار از ایران و بررسی وضعیت از نزدیک را نداده است، متن کامل گزارش مقطعی آقای شهید قرار است روز چهارشنبه به مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک ارائه شود.

این گزارش در حالی در مجمع عمومی مطرح خواهد شد که هفته گذشته نیز بان گی‌ مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، برای چهارمین سال پیاپی قویاً از کارنامه حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرده و در گزارش سالانه جدید خود نوشت که نقض حقوق بشر در ایران طی ۱۲ ماه گذشته «ادامه یافته و تشدید شده ‌است».

در همین حال وزارت خارجه ایالات متحده روز سه‌شنبه همچنین تاکید کرد که واشینگتن «هم‌چنان در کنار مردم ایران است که چیزی نمی‌خواهند جز آن که صدای‌شان شنیده شود و دولت مسئولیت اعمالش را بپذیرد».

افزایش چشمگیر در تعداد اعدام‌های ثبت‌شده در ایران، تبعیض علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی، احکام «دل‌بخواهی و مستبدانه» زندان برای روزنامه‌نگاران، و محروم کردن دانشجویان زندانی از دریافت خدمات درمانی از جمله موارد دیگر ذکر شده در گزارش احمد شهید است.

در بخش‌های مختلف این گزارش نام و شرح وضعیت شمار زیادی از قربانیان سرکوب و فشار در ایران فهرست شده و منبع گزارش‌های رسیده در مورد آنها نیز قید شده‌ است.




 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته